51 00:02:07,490 --> 00:02:13,500 ‫« بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » ‫:.: Bia2Movies.bid :.: 117 00:05:10,890 --> 00:05:15,900 ‫« دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » ‫:.: WwW.Bia2Movies.App :.: 118 00:05:15,901 --> 00:05:20,901 ‫»» تــرجــمــه: تـورج پـاکـاری و حـسـیـن «« ‫:.:.: HosseinTL & Stef@n :.:.: 1 00:00:07,850 --> 00:00:09,370 ‫اون هواپیما از همون نوری اومد ‫که ما ازش اومدیم 2 00:00:09,420 --> 00:00:11,510 ‫هرکی خلبانیش میکرده ‫ممکنه بتونه ما رو از اینجا ببره 3 00:00:11,550 --> 00:00:12,680 ‫لیوای؟ 4 00:00:12,720 --> 00:00:14,860 ‫گوین راجع‎به ما میدونه 5 00:00:14,900 --> 00:00:16,210 ‫اسکات حقشه ازش تعریف کنم 6 00:00:16,250 --> 00:00:18,160 ‫من هیچوقت به ذهنم نمیرسید ‫که از هروئین استفاده کنم 7 00:00:18,210 --> 00:00:19,470 ‫اشتباه میکردم. ‫مال لوکاسه 8 00:00:19,510 --> 00:00:20,510 ‫اگه وقتی برگشتیم اونا رو بهم ندی، 9 00:00:20,560 --> 00:00:21,690 ‫می‏کُشمت 10 00:00:21,730 --> 00:00:22,730 ‫شاید اون بتونه کمک کنه 11 00:00:22,780 --> 00:00:24,520 ‫نوشته اسمش ربکا آلدریج هستش 12 00:00:24,560 --> 00:00:26,170 ‫اگه راه دیگه‎ای واسه رسیدن به ‫ایو و جاش باشه، 13 00:00:26,220 --> 00:00:28,390 ‫باید بهمون بگین 14 00:00:28,440 --> 00:00:30,440 ‫این هواپیمایی هستش که ‫لیوای باهاش پرواز کرد 15 00:00:31,740 --> 00:00:33,530 ‫مطمئنم که دچار برق گرفتگی شده 16 00:00:33,570 --> 00:00:35,050 ‫این چطور ممکنه؟ 17 00:00:35,090 --> 00:00:36,840 ‫فقط یه نفر جواب اینو میدونه 18 00:00:36,880 --> 00:00:38,790 ‫- چیکار میکنی؟ ‫- یه پیرمرد بود 19 00:00:38,840 --> 00:00:42,230 ‫یه چیزی روی پشتش داشت، ‫یه اثر انگشت 20 00:00:42,280 --> 00:00:43,540 ‫شاید یکی اون بیرونه 21 00:00:43,580 --> 00:00:45,240 ‫یکی که بتونه کمکمون کنه ‫بریم خونه 22 00:00:50,150 --> 00:00:56,770 23 00:00:57,810 --> 00:00:59,600 ‫کی اینجا رو ساخته؟ 24 00:01:05,340 --> 00:01:06,690 ‫قبل از حمله اروپایی‌ها، 25 00:01:06,730 --> 00:01:09,220 ‫سرخ‌پوست‌های کالیفرنیایی اینجا ساکن بودن 26 00:01:09,260 --> 00:01:10,520 ‫دقیق بگم، قبیله تونگوا 27 00:01:10,560 --> 00:01:13,310 ‫خب، به نظر که نمیاد ‫خونه باشن 28 00:01:13,350 --> 00:01:15,130 ‫اصلا کسی نگهبانی ورودی رو هم نمیده 29 00:01:15,180 --> 00:01:17,350 ‫مردم تونگوا آدم‌های صلح آمیزی بودن 30 00:01:17,400 --> 00:01:20,620 ‫احتمالا دشمن‏های زیادی ندارن ‫که نگرانش باشن 31 00:01:20,660 --> 00:01:22,790 ‫پس چرا دیوار ساختن؟ 32 00:01:22,840 --> 00:01:24,620 ‫فعلا فقط این مهمه که ‫هواپیمای من... 33 00:01:24,670 --> 00:01:27,540 ‫داره سیگنالی رو تشخیص میده، ‫و از اینجا هم اومده 34 00:01:27,580 --> 00:01:29,190 ‫باید هرکی سیگنال رو فرستاده ‫رو پیدا کنیم 35 00:01:29,240 --> 00:01:30,670 ‫شاید بتونه کمکمون کنه ‫که هواپیما رو تعمیر کنیم 36 00:01:30,720 --> 00:01:32,150 ‫هی، گروه‏های دو نفره میشیم 37 00:01:32,200 --> 00:01:33,460 ‫15 دقیقه دیگه ‫هدیگه رو همینجا می‏‎بینیم 38 00:01:33,500 --> 00:01:35,330 ‫صبر کنین، ‫وایسین، وایسین، وایسین 39 00:01:35,370 --> 00:01:38,770 ‫از این بابت مطمئن نیستم. ‫ما بی‌اجازه وارد زمین‏شون شدیم 40 00:01:38,810 --> 00:01:40,160 ‫اگه میخوایم از اینجا بریم... 41 00:01:40,200 --> 00:01:42,250 ‫فکر نکنم راه دیگه‏ای داشته باشیم 42 00:01:42,290 --> 00:01:43,680 ‫تو هراه من میای 43 00:01:43,730 --> 00:01:45,770 ‫خودمون دوتا رفیق باهم. ‫ایول 44 00:01:47,690 --> 00:01:51,170 ‫- یالا، بریم ‫- جاش 45 00:01:51,210 --> 00:01:53,520 ‫- تو با من میای ‫- مامان... 46 00:01:53,560 --> 00:01:55,260 ‫پنج روز پیش یه گرگ بهت حمله کرد 47 00:01:55,310 --> 00:01:56,440 ‫حالم خوبه 48 00:01:56,480 --> 00:01:59,220 ‫بعلاوه، دکتر هم همراهمه 49 00:01:59,270 --> 00:02:00,610 ‫15 دقیقه دیگه می‌بینمت 50 00:02:02,880 --> 00:02:05,450 ‫هرچه زودتر راه بیوفتیم، ‫زودتر از اینجا میریم 51 00:02:05,490 --> 00:02:12,500 52 00:02:16,330 --> 00:02:18,760 ‫تو جنگل دنبال مَردی که ‫لیلی دیده بود گشتیم، 53 00:02:18,810 --> 00:02:19,940 ‫ولی اثری ازش نیست 54 00:02:19,980 --> 00:02:21,940 ‫اون چیزی بهت نگفت؟ 55 00:02:21,980 --> 00:02:24,200 ‫لیلی هرچی میدونه ‫رو بهمون گفت 56 00:02:24,250 --> 00:02:25,600 ‫خب، باید یه کاری بکنیم 57 00:02:25,640 --> 00:02:27,160 ‫آره 58 00:02:27,210 --> 00:02:29,210 ‫وگرنه، همه‌مون عاقبت‏مون ‫مثل اون یاروی مُرده میشه 59 00:02:29,250 --> 00:02:30,380 ‫می‌فهمی که اون اسم داشت، درسته؟ 60 00:02:30,430 --> 00:02:31,380 ‫اسمش ادی بود 61 00:02:31,430 --> 00:02:32,820 ‫- آره، حالا هرچی ‫- حالا هرچی؟ 62 00:02:32,860 --> 00:02:34,560 ‫هی، ما بدون اینکه علیه همدیگه بشیم... 63 00:02:34,610 --> 00:02:36,960 ‫هم کلی نگرانی داریم، باشه؟ 64 00:02:37,000 --> 00:02:38,780 ‫من برمیگردم روی ماشین جیپ کار کنم 65 00:02:41,530 --> 00:02:48,530 66 00:02:50,800 --> 00:02:51,970 ‫به نظرت بازم چیزی هست که لیلی... 67 00:02:52,010 --> 00:02:54,280 ‫راجع‏به اون مَرد همون نگفته؟ 68 00:02:54,320 --> 00:02:56,320 ‫آره، به نظرم هست 69 00:02:56,370 --> 00:02:58,500 ‫منم همین حس رو دارم 70 00:02:58,540 --> 00:03:01,850 ‫اگه میخوای بچه‏ها راحت باهات حرف بزنن، ‫باید اعتمادشون رو به دست بیاری 71 00:03:01,890 --> 00:03:03,590 ‫تو جلسه‏های درمانیم، ‫من از بازی‏های رو میزی استفاده میکردم 72 00:03:03,630 --> 00:03:06,680 ‫لگوها، اینجور چیزها ‫تا اونا رو آروم کنم 73 00:03:06,720 --> 00:03:08,640 ‫سافت‏بال جواب میده؟ 74 00:03:08,680 --> 00:03:10,550 ‫با خودت چوب و توپ آوردی این پایین، دُکی؟ 75 00:03:10,600 --> 00:03:12,690 ‫نه، ولی بیشتر ماشین‏های... 76 00:03:12,730 --> 00:03:14,380 ‫محوطه اقامتی رو گشتم، ‫و دیروز... 77 00:03:14,430 --> 00:03:16,600 ‫یه ماشین پیدا کردم که اندازه یه تیم کامل ‫تجهیزات سافت‏‎بال توش بود 78 00:03:16,650 --> 00:03:18,650 ‫میدونی، ممکنه فکر بدی نباشه 79 00:03:18,690 --> 00:03:25,700 80 00:03:28,350 --> 00:03:29,530 ‫به نظر نمیاد سیگنالی... 81 00:03:29,570 --> 00:03:31,880 ‫از اینجا بیاد 82 00:03:31,920 --> 00:03:33,620 ‫اینطوری به نظر نمیاد 83 00:03:38,320 --> 00:03:39,500 ‫جاش 84 00:03:39,540 --> 00:03:42,280 ‫جاش، اینجا غذا هست. ‫اوه، خدای من 85 00:03:42,330 --> 00:03:43,850 ‫صبر کن، تو که نمیدونی ‫خوردنش خطری نداشته باشه 86 00:03:43,890 --> 00:03:46,020 ‫بدجور گرسنمه. ‫شانسم رو امتحان میکنم 87 00:03:46,070 --> 00:03:47,030 ‫نمیدونم کی بیشتر در خطره، 88 00:03:47,070 --> 00:03:48,640 ‫تو یا اسکات 89 00:03:48,680 --> 00:03:49,940 ‫من ردیفم 90 00:03:49,980 --> 00:03:52,470 ‫لوکاس واقعا اسکات رو نمیکشه 91 00:03:52,510 --> 00:03:53,730 ‫اون یکم با خشونت رفتار میکنه، 92 00:03:53,770 --> 00:03:55,290 ‫ولی به نظرم اون بی‌آزاره 93 00:03:55,340 --> 00:03:58,990 ‫یه مواد فروش که اسلحه داره؟ ‫آره، به نظرم که بی‌آزاره 94 00:03:59,040 --> 00:04:02,300 ‫من فقط میدونم که اون جون بابام ‫رو نجات داد، خب؟ 95 00:04:02,350 --> 00:04:03,430 ‫من بهش اعتماد ندارم 96 00:04:03,480 --> 00:04:04,780 ‫و به نظرم تو هم نباید بهش اعتماد کنی 97 00:04:08,130 --> 00:04:11,790 ‫- صبر کن، حسودیت شده؟ ‫- چی؟ نه 98 00:04:13,880 --> 00:04:16,400 ‫باشه. ‫اگه تو اینطور میگی 99 00:04:16,450 --> 00:04:17,930 ‫اینقدر به خودت نناز 100 00:04:20,620 --> 00:04:23,840 ‫ببین، جاش. ‫تو پسر خیلی خوبی هستی 101 00:04:23,890 --> 00:04:25,850 ‫ازت خوشم میاد، ‫ولی نه از اون لحاظ 102 00:04:25,890 --> 00:04:27,330 ‫میدونی، تو دبیرستانی‏ای 103 00:04:27,370 --> 00:04:29,070 ‫یه رده از زندگی بین‏مون فرق سنی هست 104 00:04:29,110 --> 00:04:30,900 ‫حالا هرچی 105 00:04:34,030 --> 00:04:36,940 ‫کسی اینجا نیست. ‫شاید رادارت اشتباه کرده 106 00:04:36,990 --> 00:04:38,420 ‫نه، فقط باید به گشتن ادامه بدیم 107 00:04:38,470 --> 00:04:40,030 ‫باشه 108 00:04:40,080 --> 00:04:42,470 ‫ایو. ایو 109 00:04:44,000 --> 00:04:46,740 ‫متاسفم که گوین راجع‌به ما میدونه 110 00:04:46,780 --> 00:04:47,960 ‫میشه لطفا باهام حرف بزنی؟ 111 00:04:48,000 --> 00:04:50,520 ‫نمیدونم چی بهت بگم، لیوای 112 00:04:50,570 --> 00:04:52,610 ‫خیلی بدم میاد که اون ‫اونطوری فهمیده 113 00:04:52,660 --> 00:04:54,010 ‫باید از من میشنید 114 00:04:54,050 --> 00:04:55,660 ‫من باید بهش میگفتم 115 00:05:00,710 --> 00:05:02,620 ‫چیه؟ 116 00:05:05,450 --> 00:05:08,850 ‫اون اثر دست. ‫قبلا دیدمش 117 00:05:08,890 --> 00:05:15,900 118 00:05:21,120 --> 00:05:23,080 ‫اینجا چه جاییه؟ 119 00:05:27,780 --> 00:05:29,350 ‫لیوای 120 00:05:36,530 --> 00:05:37,960 ‫چی به سرش اومده؟ 121 00:05:39,880 --> 00:05:41,710 ‫نمیدونم 122 00:05:50,980 --> 00:05:53,460 ‫جریان عکس چیه، لیوای؟ ‫قضیه چیه؟ 123 00:05:55,680 --> 00:05:58,420 ‫مأموریت من بیشتر از ایناست، ایو 124 00:05:58,460 --> 00:05:59,590 ‫بیشتر از نجات دادن ‫آدمایی که... 125 00:05:59,640 --> 00:06:01,940 ‫تو فروچاله لابریا افتادن 126 00:06:01,990 --> 00:06:03,380 ‫نمی‏‎فهمم 127 00:06:06,560 --> 00:06:10,560 ‫به غیر از اون منو فرستادن که این مَرد ‫و هفت نفر دیگه رو هم پیدا کنم 128 00:06:12,870 --> 00:06:15,870 ‫- چرا اینو بهم نگفته بودی؟ ‫- چون محرمانه‏ست 129 00:06:15,910 --> 00:06:17,520 ‫محرمانه؟ 130 00:06:17,570 --> 00:06:20,610 ‫ما دیگه کارمون از محرمانه گذشته، لیوای 131 00:06:20,660 --> 00:06:22,620 ‫این یارو کیه؟ 132 00:06:22,660 --> 00:06:24,700 ‫سه سال پیش، 133 00:06:24,750 --> 00:06:27,100 ‫یه فروچاله دیگه تو بیابون موهاوی باز شد 134 00:06:27,140 --> 00:06:29,450 ‫یه گروه اکتشافی رو فرستادن پایین، 135 00:06:29,490 --> 00:06:31,410 ‫ولی هیچوقت برنگشتن 136 00:06:33,100 --> 00:06:34,800 ‫اون یکی از دانشمندهای تیم بود 137 00:06:40,070 --> 00:06:42,550 ‫یه بیسیم با برد بالاست 138 00:06:42,590 --> 00:06:44,590 ‫خوشبختانه با انرژی خورشیدی تامین میشه 139 00:06:44,640 --> 00:06:46,160 ‫رادارم اینو تشخیص میداده 140 00:06:46,200 --> 00:06:47,730 ‫مال اون بوده 141 00:06:47,770 --> 00:06:49,640 ‫پس کل این مدت، دقیقا میدونستی ‫که سیگنال چی بوده 142 00:06:49,690 --> 00:06:52,470 ‫این آدما تو فروچاله موهاوی افتادن 143 00:06:52,520 --> 00:06:54,210 ‫من دلیلی نداشتم که فکر کنم ‫اونا تو لس‌آنجلس باشن 144 00:07:04,960 --> 00:07:07,490 ‫خیلی وقت نمیشه که ‫این آتیش خاموش شده 145 00:07:07,530 --> 00:07:09,140 ‫ما تنها نیستیم 146 00:07:09,180 --> 00:07:12,270 ‫باید بقیه رو پیدا کنیم ‫و از اینجا بریم 147 00:07:15,320 --> 00:07:16,970 148 00:07:21,150 --> 00:07:24,370 ‫میخواین من پرواز کنم؟ 149 00:07:24,420 --> 00:07:26,940 ‫اومدی اینجا دنبال راهی میگشتی ‫که خانواده‏ات رو نجات بدی 150 00:07:26,980 --> 00:07:28,420 ‫اینم راهش 151 00:07:30,380 --> 00:07:33,030 ‫- کِی حرکت کنیم؟ ‫- امشب 152 00:07:33,080 --> 00:07:34,170 ‫صبر کن، امشب؟ 153 00:07:34,210 --> 00:07:36,470 ‫میدونم که زمانش ایده‏آل نیست، 154 00:07:36,520 --> 00:07:40,260 ‫ولی هواپیما آماده حرکته. ‫نیازی به صبر کردن نیست 155 00:07:40,300 --> 00:07:42,350 ‫ولی بابا، تو اصلا نگفتی که... 156 00:07:42,390 --> 00:07:44,220 ‫خودت پرواز میکنی میری اون پایین 157 00:07:44,260 --> 00:07:48,050 ‫ایز، کاش راه دیگه‌ای بود 158 00:07:48,090 --> 00:07:50,530 ‫این ممکنه تنها فرصت‌مون واسه برگردوندن ‫مامان و جاش باشه 159 00:07:50,570 --> 00:07:52,050 ‫و اگه هیچ کدوم‏تون برنگردین چی؟ 160 00:07:52,100 --> 00:07:56,060 ‫هواپیما امنه. ‫پدرت با موفقیت رد میشه 161 00:07:56,100 --> 00:07:57,750 ‫مارکمن چی؟ 162 00:07:57,800 --> 00:08:01,410 ‫همینطوری که بهمون اجازه نمیده ‫پرواز کنیم بریم اون پایین 163 00:08:01,450 --> 00:08:04,240 ‫مارکمن با من. ‫الان دارم برمیگردم به لس‌آنجلس 164 00:08:04,280 --> 00:08:05,410 ‫چرا؟ 165 00:08:05,460 --> 00:08:06,890 ‫رادار توی پایگاه هوایی... 166 00:08:06,940 --> 00:08:08,980 ‫باید خاموش باشه تا ‫تو به داخل فروچاله پرواز کنی 167 00:08:09,030 --> 00:08:10,420 ‫حالا، من هنوزم به سرورها دسترسی دارم 168 00:08:10,460 --> 00:08:12,460 ‫ولی واسه خاموش کردنش ‫باید همونجا باشم 169 00:08:12,510 --> 00:08:14,550 ‫چرا داری این کارو میکنی؟ 170 00:08:14,600 --> 00:08:17,690 ‫اگه گیر بیوفتی، ‫میوفتی زندان 171 00:08:17,730 --> 00:08:19,300 ‫فقط تو نیستی که... 172 00:08:19,340 --> 00:08:20,600 ‫اون پایین یه فرد با ارزشی داری 173 00:08:22,610 --> 00:08:25,300 ‫تو هم کسی رو فروچاله از دست دادی؟ 174 00:08:25,350 --> 00:08:28,130 ‫این فروچاله نه 175 00:08:28,180 --> 00:08:31,570 ‫این دایاناست. ‫اون یه مهندسه 176 00:08:31,610 --> 00:08:34,400 ‫عضو تیمی هستش که ‫وارد فروچاله موهاوی شدن 177 00:08:35,840 --> 00:08:39,750 ‫اون نامزد منه 178 00:08:39,800 --> 00:08:42,580 ‫سه ساله که خبری ازش نیست 179 00:08:42,630 --> 00:08:44,540 ‫متاسفم 180 00:08:44,580 --> 00:08:46,590 ‫آره 181 00:08:46,630 --> 00:08:50,330 ‫من باید برم. ‫موفق باشی 182 00:08:50,370 --> 00:08:52,720 ‫خب، اگه قراره امشب بریم 183 00:08:52,770 --> 00:08:55,120 ‫کلی کار داریم 184 00:08:55,160 --> 00:08:56,510 ‫چی میگی؟ 185 00:08:58,550 --> 00:09:00,730 ‫برنامه‏ات چیه؟ 186 00:09:03,780 --> 00:09:05,520 187 00:09:05,560 --> 00:09:08,650 ‫جاش، رایلی 188 00:09:12,520 --> 00:09:14,700 ‫- هیچی ‫- اینجا خیلی بزرگه 189 00:09:17,490 --> 00:09:19,530 ‫لیوای، اونو ببین 190 00:09:19,580 --> 00:09:20,970 ‫یه برج نگهبانیه 191 00:09:21,010 --> 00:09:22,320 ‫آره، از اون بالا میتونیم ‫کل دژ رو ببینیم 192 00:09:22,360 --> 00:09:23,710 ‫بیا 193 00:09:27,710 --> 00:09:29,720 ‫اینو ببین 194 00:09:29,760 --> 00:09:31,760 ‫بیا. ‫ببینیم به کجا ختم میشه 195 00:09:31,800 --> 00:09:33,200 ‫اوه، اوه، وایسا، صبر کن 196 00:09:33,240 --> 00:09:35,370 ‫یه راه پله تاریکِ ترسناک ‫زیر یه دژ باستانی؟ 197 00:09:35,420 --> 00:09:38,070 ‫- نخواستم ‫- حله 198 00:09:38,120 --> 00:09:39,250 ‫چی... 199 00:09:55,260 --> 00:09:56,440 ‫بذار بازش کنم 200 00:09:56,480 --> 00:09:57,660 ‫شاید نباید این کارو بکنیم 201 00:09:57,700 --> 00:10:04,450 ‫‏ 202 00:10:07,620 --> 00:10:09,890 ‫عالی شد. ‫به بیرون دژ میره 203 00:10:09,930 --> 00:10:11,320 ‫حالا میشه برگردیم؟ 204 00:10:14,590 --> 00:10:16,630 ‫نه. نه 205 00:10:20,550 --> 00:10:23,640 ‫باریکلا، جاش. ‫واقعا میگم 206 00:10:33,390 --> 00:10:34,390 ‫ایول 207 00:10:38,650 --> 00:10:42,830 ‫هی، باید چندتا از اینا رو با خودمون ‫به محوطه اقامتی ببریم 208 00:10:42,880 --> 00:10:44,830 ‫یا فقط میتونیم یکی رو ‫با خودمون ببریم خونه... 209 00:10:44,880 --> 00:10:47,310 ‫و با قیمت نجومی به یه موزه بفروشیمش 210 00:10:48,750 --> 00:10:50,930 ‫من تو اردوگاه اندازه 250 هزار دلار ‫هروئین دارم 211 00:10:50,970 --> 00:10:53,760 ‫پس وقتی برم خونه ‫وضعم ردیفه 212 00:10:53,800 --> 00:10:56,150 ‫البته 213 00:10:57,410 --> 00:10:58,800 ‫نکته خوبیه 214 00:11:00,760 --> 00:11:02,630 ‫اصلا کجا قایمش کردی؟ 215 00:11:02,680 --> 00:11:06,510 ‫اوه میدونی، تو جنگل 216 00:11:06,550 --> 00:11:08,510 ‫کجای جنگل؟ 217 00:11:09,950 --> 00:11:11,250 ‫خب 218 00:11:11,300 --> 00:11:13,910 ‫اول از محوطه اقامتی خارج میشی، ‫و بعد 100، 219 00:11:13,950 --> 00:11:16,820 ‫120 متر یا اینا میری ‫تا به یه رود برسی 220 00:11:16,870 --> 00:11:20,780 ‫بعد 50 قدم به سمت غرب خودت میری... 221 00:11:20,830 --> 00:11:23,480 ‫و می‌چرخی سمت شرقت ‫و آه... 222 00:11:23,520 --> 00:11:25,220 ‫اووه، چه درخشانه 223 00:11:26,700 --> 00:11:28,790 ‫تو اصلا نمیدونی کجا گذاشتیش 224 00:11:28,830 --> 00:11:30,660 ‫خب، من همچین حرفی زدم؟ 225 00:11:30,710 --> 00:11:33,320 ‫چون اگه اینطوری گفتم، ‫اصلا همچین قصدی نداشتم 226 00:11:33,360 --> 00:11:34,580 ‫مرتیکه حرومزاده 227 00:11:34,620 --> 00:11:35,970 ‫مشخصه که عصبانی‌ای 228 00:11:36,020 --> 00:11:37,360 ‫اوه، واقعا؟ 229 00:11:41,370 --> 00:11:42,810 ‫خدایا، آروم باش 230 00:11:42,850 --> 00:11:49,860 ‫‏ 231 00:11:57,820 --> 00:12:00,780 ‫اسکات، اسلحه رو بردار 232 00:12:00,820 --> 00:12:02,260 ‫اسلحه رو بردار ‫و بهش شلیک کن 233 00:12:02,300 --> 00:12:05,960 ‫اسلحه رو بردار. ‫اسلحه رو بردار 234 00:12:06,000 --> 00:12:07,870 ‫اوه، اوه، مراقب باش 235 00:12:10,920 --> 00:12:13,010 ‫تکون نخور 236 00:12:13,050 --> 00:12:15,620 ‫تو انگلیسی بلدی؟ 237 00:12:15,660 --> 00:12:17,580 ‫این کاملا غیر منتظره‏ست 238 00:12:26,330 --> 00:12:27,810 ‫سلام، لیلی 239 00:12:27,850 --> 00:12:29,500 ‫بازی سافت‏بال الان شروع میشه 240 00:12:29,550 --> 00:12:31,160 ‫میخوای بازی کنی؟ 241 00:12:31,200 --> 00:12:33,810 ‫اون همینطوری راحته. ‫ممنون 242 00:12:33,860 --> 00:12:36,030 ‫به نظرم هر دومون میدونیم که لیلی میتونه ‫از طرف خودش حرف بزنه 243 00:12:38,510 --> 00:12:41,820 ‫اگه اشکالی نداره، ‫دوست دارم بازی کنم 244 00:12:44,480 --> 00:12:47,090 ‫عالیه. ‫برو خودت رو گرم کن 245 00:12:52,880 --> 00:12:55,360 ‫ببین، میدونم که توضیحی بهت بدهکارم 246 00:12:55,400 --> 00:12:57,750 ‫دارم گوش میدم 247 00:12:57,790 --> 00:13:02,840 ‫پدرم مَرد خوبی بود. ‫یه مرد مومن، 248 00:13:02,890 --> 00:13:04,840 ‫ولی سخت‎‏گیر بود 249 00:13:04,890 --> 00:13:07,930 ‫به دنیای بیرون اعتماد نداشت 250 00:13:07,980 --> 00:13:10,240 ‫و بعد ما اومدیم اینجا 251 00:13:10,280 --> 00:13:13,770 ‫اون گفت که ما باید از همه‏تون فاصله بگیریم، 252 00:13:13,810 --> 00:13:16,070 ‫که فقط به خودمون تکیه کنیم 253 00:13:16,120 --> 00:13:18,290 ‫اون به لیلی گفت که ‫باهامون حرف نزنه 254 00:13:20,290 --> 00:13:22,170 ‫من فقط داشتم به خواسته اون عمل میکردم 255 00:13:22,210 --> 00:13:24,040 ‫می‏فهمم، واقعا 256 00:13:24,080 --> 00:13:28,040 ‫ولی الان همه‎مون تو این قضیه باهمیم 257 00:13:28,080 --> 00:13:31,440 ‫از الان به بعد باید باهامون روراست باشی 258 00:13:31,480 --> 00:13:32,780 ‫باشه 259 00:13:35,090 --> 00:13:38,400 ‫لیلی چیزه دیگه‏ای راجع‏به ‫مَردی که دیده بود نگفت؟ 260 00:13:38,440 --> 00:13:41,880 ‫- نه ‫- مطمئنی؟ 261 00:13:41,920 --> 00:13:44,230 ‫حس کردم بازم چیزی باشه، 262 00:13:44,270 --> 00:13:45,880 ‫چیزی که میترسیده بهمون بگه؟ 263 00:13:45,930 --> 00:13:47,890 ‫نه، ببخشید 264 00:13:47,930 --> 00:13:52,060 ‫اگه چیزه دیگه‎‏ای بگه، ‫بهت میگم 265 00:13:52,110 --> 00:13:54,240 ‫باشه، ممنون 266 00:13:57,290 --> 00:14:00,900 ‫‏‎ 267 00:14:00,940 --> 00:14:01,990 ‫من کسی رو نمی‎بینم 268 00:14:02,030 --> 00:14:03,470 ‫فقط یه دقیقه دیگه صبر کن 269 00:14:03,510 --> 00:14:04,510 ‫مامان! 270 00:14:06,600 --> 00:14:07,950 ‫جاش؟ 271 00:14:07,990 --> 00:14:10,340 ‫بیرون چیکار میکنی؟ 272 00:14:10,390 --> 00:14:12,820 ‫- داستانش درازه ‫- باشه. خب، همونجا بمونین 273 00:14:12,870 --> 00:14:13,910 ‫ما میریم اسکات و لوکاس رو پیدا کنیم، 274 00:14:13,960 --> 00:14:15,260 ‫و میایم سمت شما 275 00:14:15,310 --> 00:14:16,440 ‫ایو، نگاه کن 276 00:14:19,480 --> 00:14:24,270 ‫‏ 277 00:14:24,310 --> 00:14:25,840 ‫اونا کی هستن؟ 278 00:14:28,880 --> 00:14:31,450 ‫رایلی، جاش، فرار کنین 279 00:14:31,500 --> 00:14:33,060 ‫برو، برو 280 00:14:36,020 --> 00:14:37,980 ‫یالا 281 00:14:38,020 --> 00:14:39,850 ‫برو! برو! 282 00:14:47,120 --> 00:14:49,080 ‫- ایو، نمیتونیم این‏وری بریم ‫- باید برم پیش جاش 283 00:14:49,120 --> 00:14:51,040 ‫نمیتونیم. ‫باید همین الان بریم 284 00:14:51,080 --> 00:14:52,340 ‫بیا 285 00:14:56,520 --> 00:14:59,220 ‫یالا. یالا 286 00:15:10,010 --> 00:15:11,140 ‫خوبه، به هوش اومدی 287 00:15:13,360 --> 00:15:15,970 ‫ما کجاییم؟ 288 00:15:16,020 --> 00:15:17,500 ‫فکر کنم یه معبد عجیب و غریب 289 00:15:17,540 --> 00:15:19,150 ‫اوه و نه اینکه بخوام بترسونمت، 290 00:15:19,200 --> 00:15:21,240 ‫ولی یه جسد اونجاست 291 00:15:23,200 --> 00:15:26,030 ‫- اوه، خدایا ‫- آره 292 00:15:27,680 --> 00:15:29,070 ‫این آدما کیَن؟ 293 00:15:29,120 --> 00:15:30,250 ‫سوال خوبیه 294 00:15:30,290 --> 00:15:31,990 ‫چون والا دیگه نمیدونم 295 00:15:32,030 --> 00:15:33,470 ‫اوه، فکر میکردم تو کارشناسی 296 00:15:33,510 --> 00:15:34,990 ‫آره، خودمم اینطوری فکر میکردم 297 00:15:35,040 --> 00:15:36,340 ‫تا اینکه دوتا سفید پوست ‫بهمون حمله کردن... 298 00:15:36,390 --> 00:15:39,080 ‫که انگلیسی حرف میزدن ‫و بدون شک سرخ‏پوست تونگوا نبودن 299 00:15:39,130 --> 00:15:40,650 ‫هرکی که هستن، بدجور... 300 00:15:40,690 --> 00:15:42,000 ‫تو گره زدن مهارت دارن 301 00:15:42,040 --> 00:15:44,180 ‫اوه، آره خب ‫اگه همونطوری که بهت گفتم... 302 00:15:44,220 --> 00:15:47,050 ‫اسلحه‎ام رو برمیداشتی ‫الان دست‏ و پامون بسته نبود 303 00:15:47,090 --> 00:15:49,050 ‫خشکم زد. ‫باید چیکار میکردم؟ 304 00:15:49,090 --> 00:15:50,530 ‫نمیدونم. ‫یه بی‌خایه کوچولو نمی‎بودی 305 00:15:50,570 --> 00:15:52,010 ‫یعنی چی آخه؟ 306 00:15:52,050 --> 00:15:53,530 ‫هی، خفه شو، خفه شو 307 00:15:59,060 --> 00:16:01,020 ‫اوه، مَرد 308 00:16:01,060 --> 00:16:05,110 ‫خیلی‏خب، باید قبل از اینکه به سرنوشت اون ‫دچار بشیم، از اینجا بریم 309 00:16:10,990 --> 00:16:13,470 ‫باید راه دیگه‎ای به بیرون باشه 310 00:16:13,510 --> 00:16:16,080 ‫دارن میان. باید قایم بشیم. ‫تو اینجا 311 00:16:16,120 --> 00:16:20,040 ‫‏ 312 00:16:28,440 --> 00:16:30,090 ‫سلام 313 00:16:32,440 --> 00:16:33,570 ‫فکر نکنم که اونا بفهمن 314 00:16:33,620 --> 00:16:36,580 ‫لبخند رو که می‏فهمن، مگه نه؟ 315 00:16:36,620 --> 00:16:38,360 ‫بهتره که فکر کنن ما خودی هستیم 316 00:16:38,400 --> 00:16:40,970 ‫جواب نمیده 317 00:16:41,020 --> 00:16:43,020 ‫خیلی‏خب. ‫نقشه عوض شد 318 00:16:43,060 --> 00:16:45,240 ‫باید قبل از اینکه لومون بدن ‫از اینجا بریم 319 00:16:51,460 --> 00:16:52,510 ‫دیگه دیره 320 00:16:54,640 --> 00:16:56,600 ‫اون داخل. ‫برو، برو، برو، برو، برو 321 00:17:03,470 --> 00:17:05,080 ‫بن‌بسته 322 00:17:05,130 --> 00:17:12,000 323 00:17:48,130 --> 00:17:49,430 ‫به نظرت رفتن؟ 324 00:17:51,170 --> 00:17:52,350 ‫آره 325 00:17:52,390 --> 00:17:54,130 ‫فکر کنم دارن برمیگردن به دژ 326 00:17:54,180 --> 00:17:57,140 ‫- خوبه. پس اینجا در امانیم ‫- نه 327 00:17:57,180 --> 00:17:59,700 ‫مامانم اونجاست. ‫باید برگردیم 328 00:18:02,270 --> 00:18:03,360 ‫میترسیدم که این حرف رو بزنی 329 00:18:08,060 --> 00:18:10,150 ‫ چهار روز پیش، دنیا شاهد... 330 00:18:10,190 --> 00:18:12,760 ‫ یک فاجعه طبیعی بی‌سابقه بود 331 00:18:12,800 --> 00:18:15,110 ‫ حوادث لابریا لس آنجلس را... 332 00:18:15,150 --> 00:18:16,760 ‫ در حالت ماتم قرار داده 333 00:18:16,810 --> 00:18:19,240 ‫ همراه با ویرانی وصف ناپذیر 334 00:18:19,290 --> 00:18:23,210 ‫اون همه آدم، اصلا حقیقت رو نمیدونن 335 00:18:25,640 --> 00:18:27,030 ‫این درست نیست 336 00:18:27,080 --> 00:18:28,990 ‫واسه همینم کاری که داریم میکنیم ‫اینقدر مهمه 337 00:18:29,040 --> 00:18:32,210 ‫بیا اینجا و اینو ببین 338 00:18:32,260 --> 00:18:34,610 ‫من نقشه پرواز در ارتفاع پایین رو ترسیم کردم 339 00:18:34,650 --> 00:18:37,000 ‫هواپیما باید تا لابریا تشخیص داده نشه، 340 00:18:37,040 --> 00:18:39,180 ‫که البته اونجا شدید ‫نظارت میشه 341 00:18:39,220 --> 00:18:43,270 ‫ولی اگه سوفیا کارش رو انجام بده، ‫طوری‏مون نمیشه 342 00:18:43,310 --> 00:18:45,840 ‫و اگه نتونه؟ 343 00:18:45,880 --> 00:18:48,010 ‫حقیقت رو بگم؟ 344 00:18:48,060 --> 00:18:50,840 ‫احتمالا هواپیما رو منهدم کنن 345 00:18:50,880 --> 00:18:53,280 ‫این اتفاق نمیوفته 346 00:18:53,320 --> 00:18:54,850 ‫ببین، ایزی 347 00:18:54,890 --> 00:18:56,190 ‫می‏فهمم که دلشوره داری 348 00:18:56,240 --> 00:18:59,980 ‫اگه منم جات بودم ‫دلشوره داشتم 349 00:19:00,020 --> 00:19:01,850 ‫ولی راه دیگه‏ای نیست 350 00:19:01,900 --> 00:19:03,110 ‫گفتنش واسه تو راحته 351 00:19:03,160 --> 00:19:05,640 ‫تو که سوار هواپیما نیستی 352 00:19:05,680 --> 00:19:07,900 ‫این کاملا درست نیست 353 00:19:09,950 --> 00:19:12,560 ‫منم دارم میرم اون پایین 354 00:19:14,870 --> 00:19:16,210 ‫دوست‏هام اون پایین گیر افتادن 355 00:19:16,260 --> 00:19:19,960 ‫تحت نظارت من اون اتفاق افتاد. ‫باید بیارمشون خونه 356 00:19:20,000 --> 00:19:24,050 ‫ایز، اگه بهم بگی نرم، نمیرم 357 00:19:24,090 --> 00:19:27,920 ‫ولی اگه بگم نه، ‫دیگه هیچوقت اونا رو نمی‏بینیم، مگه نه؟ 358 00:19:31,840 --> 00:19:33,750 ‫متاسفم. ‫باید تنها باشم 359 00:19:33,800 --> 00:19:40,800 ‫‎ 360 00:19:45,070 --> 00:19:50,120 ‫ایز، میدونم که ناراحتی، ‫ولی باید حرف بزنیم 361 00:19:53,160 --> 00:19:54,910 ‫من بهش اعتماد ندارم 362 00:19:54,950 --> 00:19:56,470 ‫ما همش دو ساعته اونو میشناسیم، 363 00:19:56,520 --> 00:19:58,780 ‫و حالا اون ازت میخواد که ‫باهاش به داخل فروچاله پرواز کنی؟ 364 00:19:58,820 --> 00:19:59,950 ‫می‏فهمم 365 00:20:00,000 --> 00:20:02,700 ‫ولی دیگه نمیدونم چیکار کنم 366 00:20:02,740 --> 00:20:05,260 ‫بیا بگیم که تمام حرف‌های آلدریج حقیقت داره، 367 00:20:05,310 --> 00:20:07,400 ‫که یه هواپیما میتونه برسه اونجا 368 00:20:07,440 --> 00:20:10,830 ‫اگه موقع پرواز کردن ‫تصویر ذهنی ببینی چی؟ 369 00:20:10,880 --> 00:20:11,880 ‫ایز... 370 00:20:13,360 --> 00:20:14,360 ‫طوری نمیشه 372 00:20:16,270 --> 00:20:17,930 ‫بابا، من میترسم 373 00:20:19,230 --> 00:20:20,670 ‫میدونم 374 00:20:28,720 --> 00:20:29,850 ‫بیا 375 00:20:29,900 --> 00:20:31,380 ‫اینو بگیر و اگه لازم شد استفاده کن 376 00:20:31,420 --> 00:20:34,990 ‫- لیوای... ‫- ببین، از پسش برمیای. خب؟ 377 00:20:35,030 --> 00:20:37,380 ‫خیلی‌خب 378 00:20:41,470 --> 00:20:43,130 ‫هیس 379 00:20:52,140 --> 00:20:53,440 ‫فقط باید حواسشون رو پرت کنیم 380 00:20:53,490 --> 00:20:55,970 ‫که یواشکی برگردیم داخل ‫و همه رو نجات بدیم 381 00:20:56,010 --> 00:20:57,660 ‫خیلی‌خب، پس بنظرم تو گوشیم 382 00:20:57,710 --> 00:20:59,750 ‫ویدیوی جدید بیلی آیلیش رو نشونشون بدیم 383 00:20:59,800 --> 00:21:02,760 ‫قضیه شوخی‌بردار نیست رایلی. ‫مامانم و لیوای اون تو هستن 384 00:21:02,800 --> 00:21:04,020 ‫اسکات و لوکاس هم همینطور 385 00:21:04,060 --> 00:21:05,850 ‫ممکنه تا الان فرار کرده باشن 386 00:21:05,890 --> 00:21:07,890 ‫نمیخوام دوباره برگردم اونجا ‫و سرم رو به باد بدم 387 00:21:07,930 --> 00:21:11,070 ‫همین؟ ‫میخوای بذاری بری؟ 388 00:21:11,110 --> 00:21:13,290 ‫از من چی میخوای تو؟ 389 00:21:13,330 --> 00:21:15,330 ‫خیلی دورویی، میدونستی؟ 390 00:21:15,380 --> 00:21:16,770 ‫جان؟ 391 00:21:16,810 --> 00:21:17,810 ‫از مامانم عصبانی بودی 392 00:21:17,860 --> 00:21:19,160 ‫که برنگشته دنبال بابات 393 00:21:19,210 --> 00:21:22,820 ‫حالا نقش‌ها عوض شده. ‫میخوای فرار کنی؟ 394 00:21:22,860 --> 00:21:25,390 ‫- این فرق داره ‫- صحیح 395 00:21:25,430 --> 00:21:29,000 ‫بدتره. مامانم می‌خواست ‫به من کمک کنه 396 00:21:29,040 --> 00:21:31,390 ‫تو فقط به فکر خودتی 397 00:21:34,400 --> 00:21:37,220 ‫ببین، من تو رو به چشم کسی 398 00:21:37,270 --> 00:21:40,010 ‫ندیدم که از چیزی میترسه 399 00:21:40,050 --> 00:21:42,970 ‫بابات رو عمل کردی و جونش رو نجات دادی 400 00:21:44,190 --> 00:21:46,150 ‫الان به اون آدم نیاز دارم 401 00:21:52,240 --> 00:21:58,030 ‫باشه. پایه‌ام. چیکار کنیم؟ 402 00:21:59,510 --> 00:22:00,860 ‫گوشیت رو بده 403 00:22:00,900 --> 00:22:02,990 ‫چرا؟ 404 00:22:03,030 --> 00:22:04,860 ‫یه فکری دارم 405 00:22:08,910 --> 00:22:11,390 ‫مزاحم‌ها رو دیدین؟ 406 00:22:14,870 --> 00:22:16,390 ‫کسی رو ندیدیم 407 00:22:25,140 --> 00:22:26,970 ‫چیزی نیست. رفتن 408 00:22:29,280 --> 00:22:31,890 ‫ممنون. انگلیسی حرف میزنی؟ 409 00:22:31,930 --> 00:22:35,850 ‫بله، همه‌مون. ‫شما مردم آسمان هستین؟ 410 00:22:35,890 --> 00:22:37,070 ‫چی؟ 411 00:22:37,110 --> 00:22:38,980 ‫پدربزرگم داستان شما رو برام گفت 412 00:22:39,030 --> 00:22:41,770 ‫از اون نور تو آسمون افتادین 413 00:22:41,810 --> 00:22:43,380 ‫اومدین روستامون رو ازمون بگیرین؟ 414 00:22:43,420 --> 00:22:44,860 ‫نه. نه، اصلاً 415 00:22:44,900 --> 00:22:46,860 ‫به پدربزرگت بگو ما قصد ‫آسیب رسوندن نداریم 416 00:22:46,900 --> 00:22:50,520 ‫اینجا نیست، ولی اگه بود ‫فکر نکنم حرفتون رو باور میکرد 417 00:22:50,560 --> 00:22:53,870 ‫ببین، پسر من اون سمت دیواره 418 00:22:53,910 --> 00:22:55,430 ‫و باید پیداش کنم 419 00:22:55,480 --> 00:22:57,570 ‫راهی به بیرون هست؟ 420 00:22:57,610 --> 00:23:00,050 ‫- بله ‫- میتونی نشونمون بدی؟ 421 00:23:02,960 --> 00:23:04,400 ‫باهام بیاین 422 00:23:10,320 --> 00:23:11,970 ‫عجب دریافتی کردی 423 00:23:12,020 --> 00:23:13,190 ‫مرسی 424 00:23:13,230 --> 00:23:15,760 ‫نه، جدی میگم. ‫بازیکن خوبی هستی 425 00:23:15,800 --> 00:23:17,020 ‫بابام یادم داد 426 00:23:17,060 --> 00:23:19,370 ‫مربی تیم سافت‌بال ما بود 427 00:23:19,410 --> 00:23:21,370 ‫هر روز تو حیاط پشتی‌مون تمرین میکردیم 428 00:23:21,420 --> 00:23:22,850 ‫جدی؟ 429 00:23:22,900 --> 00:23:24,380 ‫ورونیکا یه جوری پدرتون ‫رو توصیف کرد 430 00:23:24,420 --> 00:23:26,860 ‫که بعنوان مربی سافت‌بال تصورش نمیکردم 431 00:23:32,820 --> 00:23:34,430 ‫لیلی، حالت خوبه؟ 432 00:23:38,130 --> 00:23:40,000 ‫هی 433 00:23:40,040 --> 00:23:41,740 ‫اگه چیزی هست که میخوای بگی 434 00:23:41,780 --> 00:23:43,790 ‫میتونی بهم بگی 435 00:23:43,830 --> 00:23:46,660 ‫ببین، من دوستتم. ‫میتونی بهم اعتماد کنی 436 00:23:49,140 --> 00:23:51,710 ‫ببخشید. دیگه نمیخوام بازی کنم 437 00:23:59,450 --> 00:24:02,370 ‫نمیدونم قضیه چیه. ‫یه جای کار می‌لنگه 438 00:24:05,500 --> 00:24:07,460 ‫میدونی، من به تمام راه‌های ممکن 439 00:24:07,510 --> 00:24:08,940 ‫برای مرگم فکر کرده بودم 440 00:24:08,990 --> 00:24:13,380 ‫سرطان، حمله قلبی، ‫آنوریسم مغز، سقوط هواپیما... 441 00:24:13,420 --> 00:24:15,950 ‫- ای خدا ‫- چاقو خوردن تصادفی 442 00:24:15,990 --> 00:24:18,340 ‫ولی باید اقرار کنم، کشته شدن ‫تو یه دژ اسرارآمیز 443 00:24:18,390 --> 00:24:20,740 ‫اونم ده هزار سال قبل از میلاد ‫هیچوقت به ذهنم خطور نکرد 444 00:24:20,780 --> 00:24:22,560 ‫هی، هی. میشه حرف نزنی؟ 445 00:24:22,610 --> 00:24:23,780 ‫اتفاقاً راستش رو بخوای ‫تو همچین موقعیت‌هایی 446 00:24:23,830 --> 00:24:24,910 ‫نمیتونم، خب؟ ‫مشکل دارم 447 00:24:24,960 --> 00:24:26,050 ‫- گوش کن، گوش کن ‫- چیه؟ 448 00:24:26,090 --> 00:24:27,570 ‫سُر بخور بیا اینجا 449 00:24:27,610 --> 00:24:30,660 ‫دستت رو بکن تو جیبم 450 00:24:30,700 --> 00:24:31,790 ‫چرا؟ 451 00:24:31,830 --> 00:24:33,440 ‫یه فندک توش هست، خب؟ 452 00:24:33,490 --> 00:24:35,710 ‫طناب رو می‌سوزونیم و خودمون ‫رو باز میکنیم 453 00:24:35,750 --> 00:24:37,360 ‫اوه 454 00:24:37,400 --> 00:24:39,360 ‫مثل فیلم "ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی" 455 00:24:39,410 --> 00:24:41,500 ‫ایول 456 00:24:41,540 --> 00:24:42,800 ‫چی؟ 457 00:24:42,850 --> 00:24:43,980 ‫بیخیالش 458 00:24:47,630 --> 00:24:49,160 ‫خیلی‌خب، برداشتم 459 00:24:49,200 --> 00:24:50,720 ‫- برداشتی؟ ‫- آره 460 00:24:54,200 --> 00:24:55,470 ‫خیلی‌خب 461 00:25:06,700 --> 00:25:08,130 ‫پشمام، جواب داد 462 00:25:08,170 --> 00:25:11,130 ‫خوبه. خیلی‌خب. منو باز کن. منو 463 00:25:11,180 --> 00:25:12,790 ‫باشه. هیس 464 00:25:16,620 --> 00:25:18,920 ‫راستی 465 00:25:18,970 --> 00:25:21,060 ‫چیکار داری میکنی؟ ‫بازم کن 466 00:25:23,450 --> 00:25:24,540 ‫فقط قول بده اگه از اینجا رفتیم بیرون 467 00:25:24,580 --> 00:25:25,840 ‫منو نمی‌کشی 468 00:25:25,890 --> 00:25:27,670 ‫شوخیت گرفته؟ 469 00:25:29,720 --> 00:25:31,500 ‫الان داری باهام چونه میزنی؟ 470 00:25:31,550 --> 00:25:33,850 ‫خب، آره 471 00:25:33,900 --> 00:25:35,510 ‫- نه. معامله نداریم ‫- چی؟ 472 00:25:35,550 --> 00:25:37,160 ‫یعنی چی معامله نداریم؟ 473 00:25:37,200 --> 00:25:38,770 ‫بدون من از اینجا بری 474 00:25:38,810 --> 00:25:40,560 ‫دو قدم هم نمیتونی دور بشی 475 00:25:42,990 --> 00:25:45,470 ‫- تو روحش ‫- یالا 476 00:25:48,040 --> 00:25:50,650 ‫- وای پسر ‫- خیلی‌خب 477 00:25:53,920 --> 00:25:55,180 ‫خیلی‌خب 478 00:25:56,920 --> 00:25:59,790 ‫آخ! درد داشت. ‫خیلی هم درد داشت 479 00:25:59,840 --> 00:26:02,100 ‫خوبه. حالا بریم 480 00:26:05,930 --> 00:26:07,800 ‫همینجاست 481 00:26:20,070 --> 00:26:21,550 ‫اون کیه؟ 482 00:26:21,600 --> 00:26:23,080 ‫پدربزرگمه 483 00:26:23,120 --> 00:26:25,600 ‫باید عجله کنیم. زودباشین 484 00:26:51,150 --> 00:26:52,670 ‫بیا، بیا 485 00:27:03,810 --> 00:27:06,080 ‫هی، جاش، رایلی 486 00:27:06,120 --> 00:27:07,550 ‫کجا بودین؟ 487 00:27:07,600 --> 00:27:08,860 ‫میدونی، فقط نزدیک بود بمیریم 488 00:27:08,900 --> 00:27:10,690 ‫هی، هی، همه خفه شین 489 00:27:10,730 --> 00:27:11,950 ‫باید از اینجا بزنیم بیرون 490 00:27:11,990 --> 00:27:13,260 ‫مامانم و لیوای هنوز اینجان 491 00:27:13,300 --> 00:27:14,740 ‫نمیتونیم بدون اونا بریم 492 00:27:14,780 --> 00:27:16,000 ‫اون دیگه بنظرم مشکل توئه حاجی 493 00:27:16,040 --> 00:27:18,090 ‫تنهایی بری، کشته میشی 494 00:27:18,130 --> 00:27:19,310 ‫ها؟ 495 00:27:19,350 --> 00:27:20,520 ‫اگه پیش همدیگه بمونیم 496 00:27:20,570 --> 00:27:22,920 ‫شانس زنده موندمون بیشتره 497 00:27:22,960 --> 00:27:24,180 ‫راه بیفتیم 498 00:27:28,100 --> 00:27:29,930 ‫بیخیال 499 00:27:40,940 --> 00:27:41,940 ‫سوفیا 500 00:27:43,370 --> 00:27:45,900 ‫فکرکردم امروز مرخصی هستی 501 00:27:45,940 --> 00:27:48,120 ‫فقط اومدم یه سری چیزا ‫از دفتر بردارم 502 00:27:48,160 --> 00:27:49,640 ‫خب، شاید یه چیزاییش گم شده باشه 503 00:27:49,680 --> 00:27:52,030 ‫گوین هریس پرونده‌ش رو دزدیده 504 00:27:52,080 --> 00:27:54,690 ‫- چرا باید اینکارو بکنه؟ ‫- نمیدونم 505 00:27:54,730 --> 00:27:56,820 ‫هر نقشه‌ای تو سرشه، جواب نمیده 506 00:27:56,870 --> 00:27:58,870 ‫تدابیر امنیتی فروچاله رو دوبرابر کردم 507 00:28:00,700 --> 00:28:02,090 ‫کار هوشمندانه‌ایه 508 00:28:04,220 --> 00:28:05,700 ‫البته لازم نمیشه 509 00:28:05,740 --> 00:28:08,960 ‫اگه بهم بگی کجاست 510 00:28:10,660 --> 00:28:13,620 ‫میدونم چقدر دلت میخواد ‫بری اون پایین که دایانا رو پیدا کنی 511 00:28:13,660 --> 00:28:15,580 ‫اما باید به آدمای دیگه هم فکر کرد 512 00:28:15,620 --> 00:28:18,360 ‫آره، درسته. ‫مثل خانواده گوین 513 00:28:18,410 --> 00:28:20,850 ‫مثل ده‌ها نفری که افتادن تو اون فروچاله 514 00:28:20,890 --> 00:28:23,590 ‫بنظرت اگه در توانم بود ‫کمکشون نمیکردم؟ 515 00:28:25,200 --> 00:28:27,200 ‫اون زلزله 5 ریشتری بود 516 00:28:27,240 --> 00:28:29,290 ‫افرادمون پیشبینی کردن هر اختلال ‫دیگه‌ای تو فروچاله 517 00:28:29,330 --> 00:28:31,770 ‫میتونه یه فاجعه به دنبال داشته باشه 518 00:28:31,810 --> 00:28:33,210 ‫تو که مطمئن نیستی 519 00:28:33,250 --> 00:28:36,340 ‫حاضر نیستم ریسک کنم 520 00:28:36,380 --> 00:28:39,340 ‫سوفیا، لطفاً، اگه چیزی میدونی ‫باید بهم بگی 521 00:28:44,740 --> 00:28:47,960 ‫گوین، نمیتونم با سوفیا تماس بگیرم 522 00:28:48,000 --> 00:28:50,270 ‫پس نمیدونیم که رادار رو از کار انداخته یا نه؟ 523 00:28:50,310 --> 00:28:51,960 ‫نه، ولی چیزی رو عوض نمیکنه 524 00:28:52,010 --> 00:28:53,180 ‫بازم باید پرواز کنیم 525 00:28:53,230 --> 00:28:54,180 ‫آخه خودت گفتی 526 00:28:54,230 --> 00:28:55,750 ‫بهتون شلیک میکنن 527 00:28:55,790 --> 00:28:58,060 ‫خواهش میکنم، نمیتونین این کارو بکنین 528 00:28:58,100 --> 00:28:59,670 ‫راست میگه 529 00:28:59,710 --> 00:29:02,370 ‫تا نفهمیم بی‌خطره نمیتونیم جایی بریم 530 00:29:03,760 --> 00:29:06,240 ‫ببخشید که رک میگم، ‫ولی اگه امشب نریم 531 00:29:06,280 --> 00:29:08,020 ‫دیگه هیچوقت خانواده‌ات رو نمی‌بینی 532 00:29:09,940 --> 00:29:12,330 ‫چی رو داری ازمون مخفی میکنی؟ 533 00:29:12,380 --> 00:29:16,900 ‫چون اگه میخوای پرواز کنم، ‫باید حقیقت رو بهمون بگی 534 00:29:20,780 --> 00:29:23,390 ‫باید یه چیزی رو نشونتون بدم 535 00:29:23,430 --> 00:29:28,090 ‫همه‌چی رو توضیح میده. ‫ولی اینجا نیست، تو لس‌آنجلسه 536 00:29:28,130 --> 00:29:31,830 ‫میخوای بشینیم تو ماشین تا لس‌آنجلس ‫بریم که یه چیزی نشونمون بدی؟ 537 00:29:31,870 --> 00:29:33,270 ‫کی گفت بشینیم تو ماشین؟ 538 00:29:47,410 --> 00:29:49,280 ‫اونجاست 539 00:29:49,330 --> 00:29:51,410 ‫اون سنگ‌ها از دیوار جدا میشن 540 00:29:51,460 --> 00:29:53,940 ‫مامان! 541 00:29:53,980 --> 00:29:56,380 ‫جاش. خدا رو شکر حالت خوبه 542 00:29:59,070 --> 00:30:00,080 ‫- برو ‫- خیلی‌خب 543 00:30:00,120 --> 00:30:02,290 ‫بریم. یالا 544 00:30:02,340 --> 00:30:03,340 ‫یالا 545 00:30:06,520 --> 00:30:08,210 ‫- ایو، برو ‫- اوناهاشن 546 00:30:21,840 --> 00:30:22,840 ‫دست نگه دار 547 00:30:29,190 --> 00:30:30,850 ‫بذار برن، سایلاس 548 00:30:33,760 --> 00:30:37,850 ‫- برو ‫- ممنون 549 00:30:37,900 --> 00:30:38,850 ‫برو 550 00:30:44,680 --> 00:30:46,560 ‫خیلی‌خب، نمیخوام بدیهیات بگم 551 00:30:46,600 --> 00:30:49,210 ‫ولی اروپایی‌ها تاز قرن 16 اومدن اینجا 552 00:30:49,250 --> 00:30:50,340 ‫و استعمارش کردن 553 00:30:50,390 --> 00:30:52,260 ‫اون آدما نباید اینجا باشن 554 00:30:52,300 --> 00:30:53,520 ‫ما که اینجاییم 555 00:30:53,560 --> 00:30:54,870 ‫آره، ولی تازه نرسیدن 556 00:30:54,910 --> 00:30:56,780 ‫انگار سالهاست اینجا زندگی میکنن 557 00:30:56,830 --> 00:30:58,570 ‫هر کی هستن 558 00:30:58,610 --> 00:31:00,270 ‫قطعاً از خارجی‌ها خوششون نمیاد 559 00:31:00,310 --> 00:31:02,620 ‫اگه کسی دزدکی بیاد تو خونه‌‌ات ‫تو خوشت میاد؟ 560 00:31:02,660 --> 00:31:03,660 ‫هی 561 00:31:06,360 --> 00:31:07,880 ‫چیه؟ 562 00:31:07,930 --> 00:31:10,670 ‫به محض رسیدن، ‫میریم دنبال چیز میزای من میگردیم، خب؟ 563 00:31:10,710 --> 00:31:13,280 ‫خیلی ببخشید حاجی. ‫یادم نیست کجاست 564 00:31:13,320 --> 00:31:14,580 ‫پس تو بد دردسری هستی 565 00:31:14,630 --> 00:31:16,670 ‫یادت رفته اونجا چه اتفاقی افتاد؟ 566 00:31:16,720 --> 00:31:18,280 ‫جونت رو نجات دادم 567 00:31:18,330 --> 00:31:20,850 ‫باعث نمیشه بی‌حساب بشیم 568 00:31:20,900 --> 00:31:22,940 ‫میدونی چیه؟ ‫واقعاً میخوای منو بکشی؟ 569 00:31:22,980 --> 00:31:25,810 ‫بفرما. جدی میگم 570 00:31:25,860 --> 00:31:27,380 ‫تمومش کن بره 571 00:31:27,420 --> 00:31:29,380 ‫چون خسته شدم از نوکر تو بودن 572 00:31:36,610 --> 00:31:40,390 ‫عجب. نگاش کن حاجی 573 00:31:40,440 --> 00:31:42,390 ‫بالاخره دل و جرئت پیدا کردی 574 00:31:44,050 --> 00:31:45,700 ‫ولی نباید دستم رو باز میکردی 575 00:31:58,410 --> 00:31:59,800 ‫آره، حال داد 576 00:31:59,850 --> 00:32:02,680 ‫حداقل 20 دقیقه به مردن فکر نکردم 577 00:32:04,590 --> 00:32:07,900 ‫- رایلی! ‫- بابا 578 00:32:09,640 --> 00:32:11,380 ‫خیلی داشتیم نگرانتون میشدیم 579 00:32:17,080 --> 00:32:20,690 ‫- خلبانه شمایی؟ ‫- کاپیتان لیوای دلگادو 580 00:32:20,740 --> 00:32:22,000 ‫خوشحالم می‌بینمتون 581 00:32:22,040 --> 00:32:24,480 ‫اومدی ما رو ببری خونه؟ 582 00:32:24,520 --> 00:32:25,920 ‫برنامه همین بود 583 00:32:25,960 --> 00:32:27,610 ‫اما متأسفانه هواپیمام آسیب دیده 584 00:32:27,660 --> 00:32:30,830 ‫یه موتورم خراب شده 585 00:32:30,880 --> 00:32:32,360 ‫کاش خبرای بهتری داشتم 586 00:32:32,400 --> 00:32:34,750 ‫پس کار تمومه؟ ‫اینجا گیر افتادیم؟ 587 00:32:34,790 --> 00:32:36,270 ‫اینو نگفتم 588 00:32:36,320 --> 00:32:37,320 ‫اومدم اینجا که ببرمتون خونه 589 00:32:37,360 --> 00:32:39,410 ‫و همین کارم میکنم 590 00:32:39,450 --> 00:32:41,320 ‫هر چقدرم که طول بکشه 591 00:32:48,940 --> 00:32:52,730 ‫سلام، اجازه هست؟ 592 00:32:52,770 --> 00:32:54,340 ‫اختیار داری 593 00:32:58,780 --> 00:32:59,820 ‫خوبی؟ 594 00:33:01,430 --> 00:33:03,740 ‫آره، فقط... 595 00:33:03,780 --> 00:33:07,960 ‫الان قضیه اون یارو که مرده ‫رو شنیدم. ادی 596 00:33:08,000 --> 00:33:10,050 ‫میگن ممکنه اون پیرمرد ‫توی دژ کشته باشدش 597 00:33:10,090 --> 00:33:12,570 ‫آره، میدونم 598 00:33:16,360 --> 00:33:19,400 ‫ببین، می‌خواستم ازت تشکر کنم 599 00:33:19,450 --> 00:33:21,930 ‫که منو زنده نگه داشتی و اینا 600 00:33:23,710 --> 00:33:26,670 ‫برای پسری که یه مرحله‌ی زندگی ‫ازت کوچیک‌تره بدک نیست، نه؟ 601 00:33:28,810 --> 00:33:31,370 ‫آره. بدک نیست 602 00:33:42,510 --> 00:33:44,040 ‫شب بخیر جاش 603 00:33:52,830 --> 00:33:55,480 ‫سلام لیلی 604 00:33:55,530 --> 00:33:57,700 ‫چرا تنها نشستی؟ 605 00:33:57,750 --> 00:34:00,490 ‫ورونیکا رفت غذا بیاره 606 00:34:00,530 --> 00:34:02,060 ‫اجازه هست؟ 607 00:34:13,420 --> 00:34:16,030 ‫ببخشید امروز ناراحتت کردم 608 00:34:16,070 --> 00:34:18,460 ‫ولی اگه بخوام روراست باشم 609 00:34:18,510 --> 00:34:20,860 ‫بنظرم داری یه چیزی رو ‫ازمون مخفی میکنی 610 00:34:20,900 --> 00:34:23,990 ‫در مورد ادی و اون مردی که دیدی 611 00:34:24,030 --> 00:34:26,080 ‫هر چی درباره‌ش میدونم بهت گفتم 612 00:34:26,120 --> 00:34:28,690 ‫باشه. اشکالی نداره، باور میکنم 613 00:34:30,910 --> 00:34:31,910 ‫ولی لیلی... 614 00:34:33,610 --> 00:34:36,440 ‫چیز دیگه‌ای هست که بخوای بگی؟ 615 00:34:41,530 --> 00:34:43,920 ‫باشه 616 00:34:43,970 --> 00:34:48,580 ‫خب، اگه یه وقت کمک نیاز داشتی ‫من هستم 617 00:34:55,590 --> 00:34:57,890 ‫تای 618 00:34:57,940 --> 00:35:00,550 ‫بله؟ 619 00:35:00,590 --> 00:35:01,940 ‫یه چیز دیگه هست 620 00:35:06,560 --> 00:35:07,900 ‫چی؟ 621 00:35:11,210 --> 00:35:12,600 ‫وورنیکا... 622 00:35:15,260 --> 00:35:16,740 ‫خواهرم نیست 623 00:35:23,790 --> 00:35:26,790 ‫لیلی، منظورت چیه؟ 624 00:35:29,230 --> 00:35:30,580 ‫یه سال پیش 625 00:35:30,620 --> 00:35:33,450 ‫با خانواده‌ام برای پیکنیک رفته بودیم کلیسامون 626 00:35:34,970 --> 00:35:38,630 ‫رفتم تنها یه قدم بزنم ‫که یه ماشین زد کنار 627 00:35:38,670 --> 00:35:41,760 ‫آرون و ورونیکا بودن 628 00:35:41,810 --> 00:35:43,030 ‫منو دزدیدن 629 00:35:48,120 --> 00:35:52,040 ‫وای لیلی. اشکالی نداره 630 00:36:01,870 --> 00:36:02,870 ‫ورونیکا 631 00:36:08,830 --> 00:36:10,490 ‫باید حرف بزنیم 632 00:36:12,620 --> 00:36:15,230 ‫ورونیکا. ورونیکا صبر کن! 633 00:36:24,200 --> 00:36:25,630 ‫کاپیتان لیوای دلگادو هستم 634 00:36:25,680 --> 00:36:27,640 ‫اگه صدامو می‌شنوین، ‫لطفاً جواب بدین 635 00:36:31,860 --> 00:36:33,120 ‫کاپیتان لیوای دلگادو هستم 636 00:36:33,160 --> 00:36:34,690 ‫اگه صدامو دارین، ‫به کمکتون نیاز داریم 637 00:36:34,730 --> 00:36:36,170 ‫لطفاً جواب بدین 638 00:36:36,210 --> 00:36:37,600 ‫واقعاً فکر کردی هر کی اون سر خط هست 639 00:36:37,650 --> 00:36:39,210 ‫میتونه کمکمون کنه هواپیمات رو تعمیر کنیم؟ 640 00:36:41,870 --> 00:36:42,910 ‫اونا هم با هواپیما اومدن 641 00:36:42,960 --> 00:36:44,310 ‫شاید قطعاتی داشته باشن ‫که به دردمون بخوره 642 00:36:44,350 --> 00:36:46,260 ‫کی میدونه؟ شاید هواپیماشون ‫هنوز سالمه 643 00:36:46,310 --> 00:36:48,830 ‫بنظرم میتونیم نجات پیدا کنیم 644 00:36:48,870 --> 00:36:53,010 ‫هی، لیوای، باید حرف بزنیم 645 00:36:53,050 --> 00:36:54,620 ‫خبری شد فوری خبرم کن 646 00:36:54,660 --> 00:36:56,010 ‫حتماً 647 00:36:59,230 --> 00:37:01,890 ‫ببین، باید حقیقت رو درباره ‫مأموریتم بهت میگفتم 648 00:37:01,930 --> 00:37:04,060 ‫- عذر میخوام ‫- موضوع اون نیست 649 00:37:07,150 --> 00:37:09,630 ‫- میخوای درباره گوین حرف بزنی؟ ‫- آره 650 00:37:12,900 --> 00:37:14,900 ‫فقط... همش فکر میکنم به... 651 00:37:17,120 --> 00:37:20,120 ‫اینکه وقتی فهمیده چه حسی داشته 652 00:37:20,170 --> 00:37:22,170 ‫چقدر دلش شکسته 653 00:37:23,950 --> 00:37:24,910 ‫ایو 654 00:37:29,090 --> 00:37:32,140 ‫اون هیچوقت پیشت نبود 655 00:37:32,180 --> 00:37:34,660 ‫لازم نیست سر این قضیه ‫خودت رو سرزنش کنی 656 00:37:34,700 --> 00:37:36,100 ‫دست خودم نیست 657 00:37:40,710 --> 00:37:42,100 ‫وقتی بهش گفتی چی گفت؟ 658 00:37:42,150 --> 00:37:44,630 ‫- ایو، نمیخوام... ‫- باید بدونم 659 00:37:50,720 --> 00:37:52,590 ‫ازم پرسید تو رو دوست دارم یا نه 660 00:37:54,380 --> 00:37:55,330 ‫چی گفتی؟ 661 00:37:57,940 --> 00:37:59,640 ‫نیازی نبود چیزی بگم 662 00:38:01,300 --> 00:38:02,730 ‫خودش جواب رو می‌دونست 663 00:38:13,790 --> 00:38:16,140 ‫میرم یکم استراحت کنم 664 00:38:17,440 --> 00:38:18,830 ‫باشه 665 00:38:39,940 --> 00:38:41,120 ‫دنبالم بیاین 666 00:38:46,820 --> 00:38:49,780 ‫ما رو آوردی اینجا که یه محل ساخت و ساز ببینیم 667 00:39:02,440 --> 00:39:03,970 ‫اینجا کجاست؟ 668 00:39:04,010 --> 00:39:05,320 ‫اینجا جاییه که بازمونده‌های 669 00:39:05,360 --> 00:39:07,840 ‫فروچاله‌ی لابریا ده هزار سال ‫پیش از میلاد اقامت داشتن 670 00:39:11,280 --> 00:39:12,760 ‫چطور پیداش کردین؟ 671 00:39:12,800 --> 00:39:15,800 ‫فقط اینو باید بدونی ‫که چرا آوردمت اینجا 672 00:39:15,850 --> 00:39:19,330 ‫یه چیزی رو از ایو پیدا کردیم 673 00:39:28,120 --> 00:39:30,080 ‫نکته جالب در مورد شیشه 674 00:39:30,120 --> 00:39:34,260 ‫اینه که تقریباً یه میلیون سال طول ‫میکشه تا تجزیه شه 675 00:39:34,300 --> 00:39:37,870 ‫تو این بطری، یه چیزی پیدا کردیم 676 00:39:37,910 --> 00:39:39,780 ‫یه نامه 677 00:39:39,830 --> 00:39:42,440 ‫- از طرف مامانم؟ ‫- آره 678 00:39:42,480 --> 00:39:45,440 ‫وقتی تیمم پیداش کرد، ‫نامه تیکه تیکه شده بود 679 00:39:45,490 --> 00:39:49,450 ‫ولی تونستن بازسازیش کنن 680 00:39:56,450 --> 00:39:59,850 ‫"گوین و ایزی عزیز 681 00:39:59,890 --> 00:40:03,810 ‫میدونم این کارم یه تیر تو تاریکیه 682 00:40:03,850 --> 00:40:06,810 ‫اما به هر طریقی حلقه‌ام رو پیدا کردین 683 00:40:06,860 --> 00:40:12,300 ‫شاید اگه معجزه‌ای بشه، ‫این نامه رو هم پیدا کنین" 684 00:40:12,340 --> 00:40:15,120 ‫الان پنج شبه که این پایینم 685 00:40:15,170 --> 00:40:16,910 ‫با این امید که من و جاش 686 00:40:16,950 --> 00:40:18,910 ‫بتونیم دوباره برگردیم پیشتون 687 00:40:21,260 --> 00:40:22,870 ‫ولی الان یه اتفاقی افتاده 688 00:40:26,960 --> 00:40:28,750 ‫امشب... 689 00:40:28,790 --> 00:40:33,010 ‫نوری که دنیاهامون رو به هم وصل کرده، ‫شروع کرد به بسته شدن 690 00:40:40,930 --> 00:40:42,280 ‫پنج شب 691 00:40:44,460 --> 00:40:46,810 ‫میشه امشب 692 00:40:46,850 --> 00:40:48,810 ‫گوین، کاش زمان بیشتری داشتیم 693 00:40:48,850 --> 00:40:52,200 ‫که سعی کنیم رابطه‌مون که خراب شد ‫رو درست کنیم 694 00:40:52,250 --> 00:40:53,860 ‫فقط بدون که تو قلبم 695 00:40:53,900 --> 00:40:57,210 ‫خیلی متأسفم که بهت شک کردم 696 00:40:57,250 --> 00:41:00,260 ‫تمام این مدت باید حرفت رو باور میکردم" 697 00:41:00,300 --> 00:41:03,430 ‫"ایزی، دختر قوی و خوشگلم 698 00:41:03,480 --> 00:41:06,870 ‫کل زندگیت پیش روته 699 00:41:06,920 --> 00:41:09,270 ‫به پدرت تکیه کن و از همدیگه مراقبت کنین" 700 00:41:12,920 --> 00:41:15,140 ‫"گوین، نمیدونم کِی یا اصلاً هیچوقت میشه 701 00:41:15,180 --> 00:41:16,930 ‫میشه که دوباره ببینمتون یا نه، ‫ولی میدونم 702 00:41:16,970 --> 00:41:20,150 ‫اگه راهی باشه که کمکمون کنین 703 00:41:20,190 --> 00:41:23,110 ‫شما پیداش میکنین 704 00:41:23,150 --> 00:41:25,800 ‫هر جا هستین، ‫هر جا هستم 705 00:41:25,850 --> 00:41:26,800 ‫هر چی هم بشه... 706 00:41:28,980 --> 00:41:30,500 ‫همیشه در قلبم خواهید بود" 707 00:41:32,940 --> 00:41:35,510 ‫"با تمام عشق وجودم، ایو" 708 00:41:40,340 --> 00:41:41,950 ‫روزنه داره بسته میشه 709 00:41:41,990 --> 00:41:43,950 ‫چرا بهم نگفتی؟ 710 00:41:44,000 --> 00:41:45,260 ‫چون وقتی بریم اون پایین 711 00:41:45,300 --> 00:41:47,610 ‫نمیتونیم برگشتنت رو تضمین کنم 712 00:41:47,650 --> 00:41:50,440 ‫و می‌دونستی اگه اینو بهمون بگی ‫بابام ترکم نمیکنه 713 00:41:50,480 --> 00:41:51,610 ‫آره 714 00:41:51,660 --> 00:41:55,180 ‫- پس چرا الان بهم میگی؟ ‫- چاره‌ای نداشتم 715 00:41:55,220 --> 00:41:58,050 ‫تا فردا همین موقع، ‫نور محو میشه 716 00:41:58,100 --> 00:41:59,450 ‫اگه میخوای نجاتشون بدی 717 00:41:59,490 --> 00:42:01,190 ‫باید این ریسک رو به جون بخری 718 00:42:06,320 --> 00:42:08,190 ‫نمیتونم 719 00:42:08,240 --> 00:42:09,330 ‫ولی اگه نکنی 720 00:42:09,370 --> 00:42:10,940 ‫هیچوقت مامان و جاش رو برنمی‌گردونیم 721 00:42:10,980 --> 00:42:13,240 ‫- ایز... ‫- من چیزیم نمیشه، خب؟ 722 00:42:13,290 --> 00:42:15,550 ‫عمه جسیکا رو دارم 723 00:42:15,590 --> 00:42:18,600 ‫خواهش میکنم برو نجاتشون بده 724 00:42:18,640 --> 00:42:20,290 ‫باید بری 725 00:42:20,340 --> 00:42:25,860 ‫»» تــرجــمــه: تـورج پـاکـاری و حـسـیـن «« ‫:.:.: HosseinTL & Stef@n :.:.: 726 00:42:26,040 --> 00:42:34,050 ‫« ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » ‫:.: Bia2Movies.bid :.: