1 00:00:07,500 --> 00:00:08,890 ‫من دنبال صاحب اون موستانگ میگردم 2 00:00:08,940 --> 00:00:11,110 ‫- ندیدمش ‫- تو چی، دختر کوچولو؟ 3 00:00:11,160 --> 00:00:12,850 ‫خواهرم حرف نمیزنه 4 00:00:12,900 --> 00:00:16,120 ‫کمرم باید خشک بشه. ‫وگرنه ممکنه دیگه هیچوقت نتونم راه برم 5 00:00:16,160 --> 00:00:18,160 ‫بچه‌ها، من یه بی‌حس کننده نیاز دارم 6 00:00:18,210 --> 00:00:19,510 ‫یه چیزی که درد رو بی‌حس کنه 7 00:00:19,560 --> 00:00:21,300 ‫یه مواد فروش اینجا هست 8 00:00:21,340 --> 00:00:23,910 ‫هروئین مخدره. ‫از مورفین ساخته شده 9 00:00:23,950 --> 00:00:25,390 ‫واسه این کار آماده‏ای؟ 10 00:00:25,430 --> 00:00:27,740 ‫روز تصادف، من تا دیروقت کار نمیکردم 11 00:00:27,780 --> 00:00:30,520 ‫- پیش یکی بودم ‫- لیوای دلگادو 12 00:00:30,570 --> 00:00:32,140 ‫اون یکی از صمیمی‏ترین دوست‏هام بود 13 00:00:32,180 --> 00:00:34,660 ‫- هنوزم دوستش داری؟ ‫- گوین، متاسفم 14 00:00:34,700 --> 00:00:37,360 ‫وقتی ایو رو پیدا کردی، ‫ازت میخوام اینو بهش بدی 15 00:00:38,790 --> 00:00:41,360 ‫- خانواده‏ام رو بیار خونه ‫- بهت قول میدم 16 00:00:41,410 --> 00:00:43,890 ‫مرکز! 17 00:00:47,020 --> 00:00:48,370 ‫لیوای! 18 00:00:54,810 --> 00:00:57,160 ‫اون آسمون رو ببین 19 00:00:57,200 --> 00:01:00,080 ‫ببین، مریخ رو می‌بینی، ‫اون ستاره قرمز؟ 20 00:01:00,120 --> 00:01:01,290 ‫- آره ‫- خیلی‏خب، اسم... 21 00:01:01,340 --> 00:01:03,640 ‫خدای جنگ روم روش گذاشته شده 22 00:01:03,690 --> 00:01:05,080 ‫مسئله اینجاست که، ‫تا 9 هزار سال دیگه... 23 00:01:05,120 --> 00:01:07,000 ‫درمورد اون نوشته نمیشه 24 00:01:07,040 --> 00:01:09,300 ‫- خب؟ ‫- خب؟ 25 00:01:09,350 --> 00:01:13,090 ‫هنوز واسه هیچ کدوم از این سیاره‏ها ‫اسمی گذاشته نشده، مَرد 26 00:01:13,130 --> 00:01:15,130 ‫سیاره خودت رو میخوای؟ 27 00:01:15,180 --> 00:01:19,750 ‫از امروز به بعد، مریخ ‫به اسم سیاره جاش شناخته میشه 28 00:01:21,360 --> 00:01:23,880 ‫تا حالا پیش خودت فکر کردی که ‫کمتر ماری بکشی؟ 29 00:01:23,930 --> 00:01:27,060 ‫بچه‌ها، بچه‎ها! ‫یه مشکل جدی داریم 30 00:01:27,100 --> 00:01:29,150 ‫مسئله تونی هستش، صدمه دیده 31 00:01:29,190 --> 00:01:30,410 ‫به هروئین نیاز دارم ‫تا یه عمل دیگه انجام بدم 32 00:01:30,450 --> 00:01:32,800 ‫این اصلا خوب نیست 33 00:01:33,850 --> 00:01:36,900 ‫داری سربه‏سرمون میذاری؟ 34 00:01:36,940 --> 00:01:39,030 ‫باید الان صورتتون رو ببینین 35 00:01:39,070 --> 00:01:40,940 ‫آره، خیلی خنده‌دار بود. ‫درکل اگه راستم بود... 36 00:01:40,990 --> 00:01:42,420 ‫نمیتونستیم بهش کمک کنیم 37 00:01:42,470 --> 00:01:43,550 ‫منظورت چیه؟ 38 00:01:43,600 --> 00:01:45,510 ‫من موادها رو تو جنگل چال کردم 39 00:01:45,560 --> 00:01:47,950 ‫- چرا این کارو کردی؟ ‫- چون اونا هروئینن 40 00:01:47,990 --> 00:01:49,080 ‫اگه صاحب‌شون... 41 00:01:49,130 --> 00:01:50,600 ‫بیاد دنبالشون بگرده چی؟ 42 00:01:50,650 --> 00:01:52,820 ‫خیلی‏خب، هنوز نیومدن دنبالشون بگردن 43 00:01:52,870 --> 00:01:54,780 ‫پس یعنی یا از سقوط زنده نموندن... 44 00:01:54,830 --> 00:01:56,220 ‫یا هم از اول اینجا نبودن 45 00:01:56,260 --> 00:01:58,130 ‫ببینین، من کلا آدم بدبینی هستم 46 00:01:58,180 --> 00:02:00,570 ‫منم‌ها. ‫اونوقت منم نگران این نیستم 47 00:02:00,610 --> 00:02:01,960 ‫آروم باشین 48 00:02:13,370 --> 00:02:15,500 ‫با کیفم چیکار کردی؟ 49 00:02:18,630 --> 00:02:21,110 ‫من موادهات رو برنداشتم 50 00:02:21,160 --> 00:02:23,460 ‫ولی اگه هم برداشته بودم، ‫اصلا به چه دردت میخورن؟ 51 00:02:23,510 --> 00:02:25,810 ‫دور و برت رو ببین. ‫اینجا خریداری درکار نیست 52 00:02:25,860 --> 00:02:28,210 ‫به خدا قسم، اگه تا آخر امروز... 53 00:02:28,250 --> 00:02:31,170 ‫- نذاری‌شون سر جاشون... ‫- چیکار میکنی؟ 54 00:02:31,210 --> 00:02:33,650 ‫منو میکشی؟ 55 00:02:33,690 --> 00:02:35,870 ‫کشتن واسه این خانواده ‫اولین بار که نیست 56 00:02:46,530 --> 00:02:50,320 ‫- هی ‫- هی 57 00:02:50,360 --> 00:02:52,800 ‫به نظر میاد بهتر شدی 58 00:02:52,840 --> 00:02:56,370 ‫بدجور درد داره، ‫ولی بدترشم تجربه کردم 59 00:02:57,540 --> 00:03:00,330 ‫خیلی دلم یه تشک نرم میخواد 60 00:03:00,370 --> 00:03:02,940 ‫یا یه دوش آب گرم 61 00:03:04,290 --> 00:03:05,510 ‫ما از اینجا میریم 62 00:03:05,550 --> 00:03:07,460 ‫فقط باید یکم دیگه بمونیم 63 00:03:07,510 --> 00:03:10,210 ‫آره، فقط الان خیلی دلم ‫واسه دخترم تنگ شده 64 00:03:12,210 --> 00:03:14,380 ‫درک میکنم 65 00:03:14,430 --> 00:03:16,650 ‫منم اون بالا یه پسر دارم 66 00:03:16,690 --> 00:03:17,690 ‫بیا 67 00:03:17,740 --> 00:03:20,480 ‫اون اندروئه، زنم جولیا 68 00:03:20,520 --> 00:03:22,740 ‫میدونم که خوب حواسش ‫به پسرمون هست 69 00:03:22,780 --> 00:03:26,050 ‫اون همیشه آدم معقولی بوده 70 00:03:26,090 --> 00:03:29,310 ‫این نوامبر سالگرد 25 سالگی ازدواج‌مونه 71 00:03:32,580 --> 00:03:34,800 ‫باید تو مصرف باتریش صرفه‏جویی کنم 72 00:03:37,320 --> 00:03:39,970 ‫تو متأهلی، ایو؟ 73 00:03:40,020 --> 00:03:41,800 ‫جدا شدم 74 00:03:44,330 --> 00:03:46,550 ‫دو سال پیش خیلی سخت بود 75 00:03:47,940 --> 00:03:50,200 ‫شاید اینجا اومدن، 76 00:03:50,250 --> 00:03:52,640 ‫تجربه همچین چیزی، 77 00:03:52,680 --> 00:03:54,510 ‫ممکنه وقتی برگردی ‫اوضاع رو عوض کنه 78 00:03:55,680 --> 00:04:03,510 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 79 00:04:03,515 --> 00:04:11,510 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 80 00:04:19,620 --> 00:04:21,280 ‫اون چه کوفتیه؟ 81 00:04:33,650 --> 00:04:43,040 « Stef@n | تــرجمه از تـورج پاکاری » Email: tooraj1111@gmail.com 82 00:04:44,650 --> 00:04:46,040 ‫اگه میخوای بری دنبال اون هواپیما، 83 00:04:46,080 --> 00:04:48,570 ‫منم باهات میام، ‫و نگو که نمیتونم 84 00:04:48,610 --> 00:04:51,390 ‫زخمی شدم، ولی حالم خوبه 85 00:04:51,440 --> 00:04:53,480 ‫نمیذارم تنها بری 86 00:04:55,920 --> 00:04:58,270 ‫باشه، با سم حرف بزن. ‫اگه گفت که مشکلی نداری، 87 00:04:58,310 --> 00:05:00,100 ‫میتونی بیای 88 00:05:02,190 --> 00:05:03,970 ‫عفونتت تقریبا از بین رفته 89 00:05:04,020 --> 00:05:06,280 ‫تو سریع خوب میشی، بچه ‫اینو قبول دارم 90 00:05:06,320 --> 00:05:08,370 ‫اون میتونه بیاد. ‫فقط مرتب... 91 00:05:08,410 --> 00:05:10,280 ‫آنتی‎بیوتیک بخور ‫و سعی نکن به خودت فشار بیاری 92 00:05:10,330 --> 00:05:12,200 ‫- خب برنامه‏ات چیه، ایو؟ ‫- خب، دود... 93 00:05:12,240 --> 00:05:14,160 ‫داره از اون مسیر میاد، ‫پس منم اون‎‏وری میرم 94 00:05:14,200 --> 00:05:15,510 ‫آره، منم همینطور 95 00:05:15,550 --> 00:05:16,980 ‫اون هواپیما هم از نوری اومد ‫که ما ازش اومدیم 96 00:05:17,030 --> 00:05:18,900 ‫خلبانش هرکی که بوده ‫ممکنه بتونه ما رو از اینجا ببره بیرون 97 00:05:18,940 --> 00:05:21,160 ‫یا اینکه مُردن. ‫تازه نگم که... 98 00:05:21,210 --> 00:05:22,600 ‫کیلومترها دور از اینجا افتادن 99 00:05:22,640 --> 00:05:24,640 ‫بین اینجا تا اونجا ‫کلی دندون‌خنجری هست 100 00:05:24,690 --> 00:05:26,080 ‫مطمئنین که میخواین ‫همچین خطری کنین؟ 101 00:05:26,120 --> 00:05:28,000 ‫- دیگه چه چاره‎ای داریم؟ ‫- سم درست میگه 102 00:05:28,040 --> 00:05:29,560 ‫تا الان خیلی خوش شانس بودیم ‫که زنده موندیم 103 00:05:29,610 --> 00:05:31,390 ‫به نظرت دیگه چقدر دووم میاریم؟ 104 00:05:31,430 --> 00:05:32,480 ‫الان برمیگردم 105 00:05:32,520 --> 00:05:33,780 ‫باید یه چیزی از تو ماشینم بردارم 106 00:05:33,830 --> 00:05:35,660 ‫حالا گوش کنین، ‫بهتره فقط یه گروه کم تعداد برن 107 00:05:35,700 --> 00:05:38,830 ‫بیشتر از پنج نفر نباشن. اینطوری بوی کمتری ‫گیر حیوون‏ها میاد که ردشون رو بزنن 108 00:05:38,880 --> 00:05:41,140 ‫اسکات، اینجا کارشناس تویی 109 00:05:41,180 --> 00:05:43,050 ‫- باید بیای ‫- حتما 110 00:05:43,100 --> 00:05:44,750 ‫هواپیما از آسمون سقوط میکنه، ‫من همونی‏ام که دنبالشین 111 00:05:44,800 --> 00:05:46,930 ‫رایلی، تو هم بهتره بری 112 00:05:47,540 --> 00:05:48,840 ‫ببخشید؟ 113 00:05:48,890 --> 00:05:50,410 ‫خب، من نمیتونم خیلی راه برم 114 00:05:50,450 --> 00:05:52,190 ‫و تو آموزش پزشکی دیدی 115 00:05:52,240 --> 00:05:53,760 ‫ممکنه اون خلبان زخمی شده باشه 116 00:05:53,800 --> 00:05:57,370 ‫فقط حواست رو جمع کن ‫و به حرف ایو گوش بده 117 00:05:58,980 --> 00:06:01,680 ‫بهتره راه بیوفتیم. ‫رد دود کم کم داره از این میره 118 00:06:01,730 --> 00:06:03,860 ‫خیلی‏خب. ‫میرم لوکاس رو صدا کنم 119 00:06:10,470 --> 00:06:16,520 120 00:06:19,480 --> 00:06:21,880 ‫- چیه؟ ‫- آماده رفتنیم 121 00:06:23,050 --> 00:06:25,140 ‫پس واسه چی اینجا وایسادیم 122 00:06:34,060 --> 00:06:36,670 ‫- رد دود از بین رفته ‫- طوری نیست 123 00:06:36,720 --> 00:06:38,980 ‫فقط باید همینطوری این مسیر رو ادامه بدیم 124 00:06:39,020 --> 00:06:41,460 ‫هی، لوکاس 125 00:06:41,500 --> 00:06:42,770 ‫هیچوقت فرصت نکردم ‫بخاطر اینکه... 126 00:06:42,810 --> 00:06:45,510 ‫بابام رو به محوطه اقامت برگردوندی ‫ازت تشکر کنم 127 00:06:45,550 --> 00:06:47,470 ‫اگه بخاطر تو نبود ‫اون احتمالا می‌مُرد 128 00:06:47,510 --> 00:06:49,340 ‫اونطور که من شنیدم، ‫تو نجاتش دادی 129 00:06:49,380 --> 00:06:52,380 ‫مردم می‌گفتن که یه‏جور عمل انجام دادی ‫تا کمرش رو خوب کنی 130 00:06:52,430 --> 00:06:54,520 ‫بد نیست 131 00:06:54,560 --> 00:06:57,870 ‫میدونی، هرکاری بتونم میکنم 132 00:06:58,740 --> 00:07:01,180 ‫یکم سریع‌تر باش، اسکات. ‫خیلی کُند میای 133 00:07:01,220 --> 00:07:02,570 ‫همینجا راحتم، ممنون 134 00:07:04,440 --> 00:07:05,570 ‫نگاه کنین 135 00:07:08,570 --> 00:07:10,320 136 00:07:10,360 --> 00:07:12,190 ‫خلبان کجاست؟ 137 00:07:15,540 --> 00:07:16,630 ‫اون صدا از کجا داره میاد؟ 138 00:07:30,600 --> 00:07:32,290 ‫‏ 139 00:07:32,340 --> 00:07:33,470 ‫لیوای؟ 140 00:07:38,600 --> 00:07:41,690 ‫- ایو ‫- اوه، خدای... 141 00:07:43,910 --> 00:07:45,570 ‫عمو لیوای 142 00:07:47,350 --> 00:07:49,790 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آره 143 00:07:49,830 --> 00:07:51,230 ‫باورم نمیشه که دارم اینو میگم، 144 00:07:51,270 --> 00:07:53,270 ‫ولی فکر کنم الان به یه ببر دندون‏خنجری شلیک کردم 145 00:07:53,310 --> 00:07:55,270 ‫صبر کنین، شما از کجا ‫همدیگه رو می‎شناسین؟ 146 00:07:55,320 --> 00:07:57,800 ‫لیوای تو نیروی هوایی ‫همراه پدرم خلبانی میکرد 147 00:07:57,840 --> 00:07:59,930 ‫پس این یه عملیات نجاته؟ 148 00:07:59,970 --> 00:08:02,370 ‫منو فرستادن تا همه‏تون رو ببرم خونه 149 00:08:02,410 --> 00:08:04,720 ‫ولی الان مطمئن نیستم که بتونم 150 00:08:07,810 --> 00:08:10,940 ‫- کس دیگه‏ای رو هم می‌فرستن؟ ‫- نه، فقط منم 151 00:08:10,980 --> 00:08:13,990 ‫واسه همینم باید هواپیمام رو پیدا کنم، ‫ببنیم هنوزم میتونه پرواز کنه یا نه 152 00:08:14,030 --> 00:08:16,250 ‫- به نظرت امکانش هست؟ ‫- نمیدونم 153 00:08:16,290 --> 00:08:17,820 ‫یکی از موتورهاش ‫درست قبل از اینکه... 154 00:08:17,860 --> 00:08:20,120 ‫وارد نور بشم از کار افتاد، ‫ولی به این معنی نیست که کار نمیکنه 155 00:08:20,170 --> 00:08:22,260 ‫و وقتی میگی نور، ‫منظورت اون درگاهه، درسته؟ 156 00:08:22,300 --> 00:08:23,820 ‫فقط میخوام تو هم اینو تایید کنی، 157 00:08:23,870 --> 00:08:25,610 ‫چون هنوزم باورش برام سخته 158 00:08:25,650 --> 00:08:27,960 ‫آدم‏هایی که منو فرستادن ‫هم نمیتونن توضیحش بدن 159 00:08:28,000 --> 00:08:29,180 ‫بقیه دنیا چی؟ 160 00:08:29,220 --> 00:08:30,440 ‫اونا میدونن که چه اتفاقی ‫واسه ما افتاده؟ 161 00:08:30,480 --> 00:08:32,530 ‫نه. ‫تا موقعی که بتونیم شما رو برگردونیم خونه... 162 00:08:32,570 --> 00:08:33,960 ‫میخوان صداش رو در نیارن 163 00:08:34,010 --> 00:08:35,620 ‫لاپوشونیِ همیشگی دولت 164 00:08:35,660 --> 00:08:37,920 ‫لیوای، 165 00:08:37,970 --> 00:08:39,450 ‫میدونی حال ایزی خوبه یا نه؟ 166 00:08:39,490 --> 00:08:41,010 ‫آره، آره. ‫حالش خوبه 167 00:08:42,410 --> 00:08:44,670 ‫و خانواده‏هامون چی؟ 168 00:08:44,710 --> 00:08:46,190 ‫اونا فکر میکنن که ما مُردیم؟ 169 00:08:50,070 --> 00:08:51,590 ‫ببینین، متاسفم 170 00:08:51,630 --> 00:08:53,160 ‫میدونم که شما خیلی سوال دارین، 171 00:08:53,200 --> 00:08:55,380 ‫ولی فعلا، باید هواپیمام رو پیدا کنیم 172 00:08:55,420 --> 00:08:57,600 ‫وقتی خروج اضطراری کردم، ‫داشتم سمت یه محیط باز میرفتم 173 00:08:57,640 --> 00:08:59,690 ‫مشکل اینجاست که... 174 00:08:59,730 --> 00:09:01,300 ‫راهنمای هدف‌یاب سیگنال نمیده 175 00:09:01,340 --> 00:09:02,650 ‫و بعد تو جنگل سرگردون شدم ‫و یادم نیست کدوم طرفی بود 176 00:09:02,690 --> 00:09:04,260 ‫مشکلی نیست. ‫ما سقوط کردنش رو دیدیم 177 00:09:04,300 --> 00:09:05,430 ‫و درکل داشتیم همون طرفی میرفتیم 178 00:09:05,470 --> 00:09:07,610 ‫اگه تیکه تیکه نشده باشه، 179 00:09:07,650 --> 00:09:10,520 ‫ممکنه بتونم درستش کنم، ‫ببرممون خونه 180 00:09:14,830 --> 00:09:16,830 ‫ مقامات دولت همچنان... 181 00:09:16,880 --> 00:09:18,360 ‫ در خصوص گزارشات افنجار... 182 00:09:18,400 --> 00:09:20,970 ‫ که دیر وقت دیشب درون فروچاله رخ داده ‫ توضیحی نداده‎‏اند 183 00:09:21,010 --> 00:09:23,620 ‫ موج انفجار منطقه لابریا رو فرا گرفت، 184 00:09:23,670 --> 00:09:25,320 ‫ مردمی رو نگران کرد که ‫ هنوزم بخاطر... 185 00:09:25,360 --> 00:09:26,890 ‫ اتفاقات فاجعه‏وار این هفته ‫ شوکه هستند 186 00:09:26,930 --> 00:09:29,800 ‫ دلیل این انفجار هنوز نامعلوم می‏‎باشد... 187 00:09:37,160 --> 00:09:38,770 ‫- بابا! ‫- ایز! 188 00:09:39,860 --> 00:09:41,160 ‫ایز؟ 189 00:09:41,210 --> 00:09:43,160 ‫خیلی‏خب، خیلی‏خب 190 00:09:43,210 --> 00:09:44,380 ‫گرفتمت، پیشتم 191 00:09:50,040 --> 00:09:52,740 ‫هی. تموم شد 192 00:09:52,780 --> 00:09:54,700 ‫تموم شد. ‫باشه؟ 193 00:09:56,310 --> 00:09:58,920 ‫- شماها خوبین؟ ‫- آره، خوبیم 194 00:10:01,570 --> 00:10:03,660 ‫- چیه؟ ‫- هشدار زلزله‏ست 195 00:10:03,710 --> 00:10:06,710 ‫گفته که مرکز زلزله دقیقا نزدیک فروچاله‏ست 196 00:10:11,060 --> 00:10:12,020 ‫فکر که نمیکنی این... 197 00:10:12,060 --> 00:10:13,370 ‫به هواپیمای عمو لیوای مربوط باشه؟ 198 00:10:13,410 --> 00:10:15,850 ‫نمیدونم. ‫باید برم با دکتر نیتن حرف بزنم 199 00:10:15,890 --> 00:10:16,980 ‫بفهمم چه خبره 200 00:10:17,020 --> 00:10:23,420 ‫‏ 201 00:10:31,730 --> 00:10:32,740 ‫لیوای 202 00:10:40,350 --> 00:10:42,220 ‫دکتر نیتن؟ 203 00:10:45,230 --> 00:10:52,360 ‫‏ 204 00:10:58,110 --> 00:11:05,250 ‫‎‏ 205 00:11:08,030 --> 00:11:11,340 ‫گوین. ‫اینجا چیکار میکنی؟ 206 00:11:11,380 --> 00:11:13,300 ‫فقط باید با دکتر نیتن حرف بزنم 207 00:11:13,340 --> 00:11:15,730 ‫اون یه روز مرخصی رفته 208 00:11:15,780 --> 00:11:18,000 ‫بعد از اتفاقی که واسه لیوای افتاد، ‫میتونی تصور کنی که... 209 00:11:18,040 --> 00:11:20,480 ‫خیلی‌ها انگشت تقصیر رو سمت این و اون میگرفتن، ‫و بیشتر اونو مقصر میدونستن 210 00:11:20,520 --> 00:11:22,570 ‫مارکمن، لیوای زنده‏ست 211 00:11:23,790 --> 00:11:25,740 ‫تو دیدیش؟ 212 00:11:25,790 --> 00:11:28,310 ‫به نحوی زنده موند 213 00:11:28,360 --> 00:11:31,270 ‫اونجا پیش خانواده منه 214 00:11:31,320 --> 00:11:33,530 ‫خب، خوشحالم که اینو میشنوم 215 00:11:33,580 --> 00:11:37,800 ‫ولی متاسفانه، ‫این چیزی رو تغییر نمیده 216 00:11:37,840 --> 00:11:38,840 ‫چطور میتونی اینو بگی؟ 217 00:11:38,890 --> 00:11:40,890 ‫اون با موفقیت رد شد 218 00:11:40,930 --> 00:11:43,410 ‫ما فقط باید بفهمیم که ‫هواپیماش چه مشکلی پیدا کرد 219 00:11:43,460 --> 00:11:46,500 ‫گوین، عملیات نجات دیگه‌ای درکار نیست 220 00:11:46,550 --> 00:11:49,510 ‫حدود یه ساعت بعد از منفجر شدن ‫هواپیمای لیوای، 221 00:11:49,550 --> 00:11:52,250 ‫زمین شناسان ما تو فروچاله ‫متوجه فعالیت لرزه‌ای شدن 222 00:11:52,290 --> 00:11:55,080 ‫حالا، اون باعث زلزله‏ای شد ‫که حسش کردی 223 00:11:55,120 --> 00:11:56,510 ‫نمیتونیم ریسک کنیم ‫یه هواپیمای دیگه بفرستیم... 224 00:11:56,560 --> 00:11:57,950 ‫و یه زلزله‏ بزرگ‏تر بوجود بیاریم 225 00:11:57,990 --> 00:11:59,430 ‫جون آدم‏های زیادی به خطر میوفته 226 00:11:59,470 --> 00:12:01,350 ‫همسر و پسر من اون پایینن 227 00:12:02,830 --> 00:12:06,520 ‫متاسفم. ‫یعنی، واقعا متاسفم 228 00:12:08,790 --> 00:12:10,270 ‫گوش کن چی میگم، گوین 229 00:12:10,310 --> 00:12:13,360 ‫الان کار دیگه‌ای از دستمون برنمیاد 230 00:12:17,100 --> 00:12:20,970 ‫- می‌فهمم ‫- بیا، تا بیرون همراهیت میکنم 231 00:12:24,150 --> 00:12:27,980 232 00:12:37,380 --> 00:12:39,730 ‫- خوبی؟ ‫- آره 233 00:12:41,170 --> 00:12:42,910 ‫اوه نه، اصلا خوب نیستی 234 00:12:42,950 --> 00:12:45,170 ‫چی شده؟ 235 00:12:45,220 --> 00:12:47,350 ‫موقع خروج اضطراری ‫دستم برید 236 00:12:47,390 --> 00:12:49,830 ‫- ولی طوری نیست ‫- خیلی‏خب، تو داری خون از دست میدی 237 00:12:49,870 --> 00:12:52,180 ‫- دهنش ‫- فقط یه خراشه، رفیق 238 00:12:52,220 --> 00:12:55,270 ‫جاش، برو کنار نهر ‫براش آب بیار 239 00:12:59,450 --> 00:13:01,750 ‫هی. صبر کن 240 00:13:01,800 --> 00:13:03,360 ‫باید یه چیزی رو بهت بگم 241 00:13:03,410 --> 00:13:05,150 ‫یادته بهت گفتم ‫هروئینی که چال کردم... 242 00:13:05,190 --> 00:13:07,190 ‫احتمالا مال یکی هستش ‫که مُرده؟ 243 00:13:07,240 --> 00:13:08,800 ‫- آره ‫- اشتباه میکردم 244 00:13:08,850 --> 00:13:10,500 ‫مال لوکاسه 245 00:13:10,540 --> 00:13:14,110 ‫- و اون اسلحه هم داره ‫- یا خدا 246 00:13:14,770 --> 00:13:15,940 ‫- گفتی که چالش کردی، درسته؟ ‫- آره 247 00:13:15,990 --> 00:13:17,550 ‫فقط درش بیار 248 00:13:17,600 --> 00:13:20,340 ‫وقتی چالش کردم نعشه بودم. ‫و هوا تاریک بود 249 00:13:20,380 --> 00:13:21,510 ‫فکر نکنم یادم باشه که ‫کجا چالش کردم 250 00:13:21,560 --> 00:13:23,860 ‫جدی میگی؟ ‫چی مشکلی داری تو؟ 251 00:13:23,910 --> 00:13:25,950 ‫خیلی مشکل دارم. ‫معذرت میخوام 252 00:13:27,650 --> 00:13:30,170 ‫ببین، تا زمانی که در این مورد ‫چیزی بهش نگیم، 253 00:13:30,220 --> 00:13:31,220 ‫اون هیچوقت نمی‏‎فهمه 254 00:13:31,260 --> 00:13:32,610 ‫- باشه ‫- حله؟ 255 00:13:33,480 --> 00:13:34,960 ‫طوری‏‎مون نمیشه 256 00:13:39,970 --> 00:13:41,400 ‫این باید فعلا جلوی خون‌ریزی رو بگیره 257 00:13:41,450 --> 00:13:42,840 ‫- مرسی، رایلی ‫- خواهش 258 00:13:42,880 --> 00:13:45,410 ‫- بیا ‫- ممنون، رفیق 259 00:13:46,190 --> 00:13:47,710 ‫حالت خوبه؟ 260 00:13:49,450 --> 00:13:50,850 ‫آره، خوبم 261 00:13:56,460 --> 00:13:57,900 ‫داره هواپیما رو نشون میده 262 00:13:57,940 --> 00:14:01,550 ‫- چقدر دوره؟ ‫- حدود یه کیلومتری اینجا 263 00:14:01,600 --> 00:14:05,120 ‫‏ 264 00:14:05,160 --> 00:14:08,080 ‫خیلی‏خب. ‫ببین روشن میشه 265 00:14:09,390 --> 00:14:11,040 ‫چند دفعه باید بهت بگم، 266 00:14:11,080 --> 00:14:12,480 ‫که این وقت تلف کردنه 267 00:14:12,520 --> 00:14:14,520 ‫تو کار بهتری واسه انجام دادن داری؟ 268 00:14:14,570 --> 00:14:16,180 ‫به نظر میومد که چیزی نمونده بود ‫روشنش کنی 269 00:14:16,220 --> 00:14:18,530 ‫یه ماشینی که کار کنه ‫ممکنه به دردمون بخوره 270 00:14:18,570 --> 00:14:20,440 ‫- من بودم ناامید نمیشدم، تونی ‫- ممنون، سم 271 00:14:20,480 --> 00:14:23,440 ‫- کسی گرسنشه؟ ‫- کارتون عالی بود، رفقا 272 00:14:23,490 --> 00:14:25,230 ‫خب، ادی شکارشون کرد 273 00:14:25,270 --> 00:14:28,880 ‫کی میدونست که مهارت‏های پیشاهنگی ‫یه روزی به درد بخورن؟ 274 00:14:28,930 --> 00:14:31,320 ‫تای، تو گفتی که من شکارشون کنم، ‫تو تمیزشون میکنی 275 00:14:31,360 --> 00:14:33,710 ‫- آه ‫- از اینجا به بعدش با خودت 276 00:14:33,760 --> 00:14:34,850 ‫باشه 277 00:14:36,850 --> 00:14:38,980 ‫اصلا نمیدونی چطور تمیزشون کنی، نه؟ 278 00:14:39,020 --> 00:14:42,510 ‫اصلاً و ابداً 279 00:15:03,350 --> 00:15:06,440 ‫لیلی. ‫چرا کتاب نمیخونی؟ 280 00:15:07,490 --> 00:15:10,190 ‫میخونم 281 00:15:13,800 --> 00:15:15,410 ‫که اینطور 282 00:15:16,630 --> 00:15:18,980 ‫فقط ازشون خوشم میاد. ‫باهام خوش رفتار بودن 283 00:15:19,020 --> 00:15:21,240 ‫تو هیچی ازشون نمیدونی 284 00:15:21,280 --> 00:15:23,550 ‫شاید بتونم بشناسم‏شون 285 00:15:23,590 --> 00:15:25,240 ‫حرفشم نزن 286 00:15:25,290 --> 00:15:27,860 ‫والا نمی‌فهمم چه ضرری داره ‫که باهاشون حرف بزنم 287 00:15:27,900 --> 00:15:29,510 ‫قول میدم که اصلا چیزی ‫درمورد ما بهشون نگم 288 00:15:29,550 --> 00:15:30,820 ‫لیلی، تو قوانین رو میدونی 289 00:15:30,860 --> 00:15:32,510 ‫اجازه نداری با کسی حرف بزنی 290 00:15:32,560 --> 00:15:34,990 ‫اونا قوانین اون بودن ‫و اونم مُرده 291 00:15:36,910 --> 00:15:40,170 ‫پدرمون ما رو دوست داشت، ‫و تو هم بهش احترام میذاری 292 00:15:40,220 --> 00:15:41,390 ‫و همینطورم به من 293 00:15:44,260 --> 00:15:47,010 ‫لیلی. ‫برگرد اینجا! 294 00:15:53,360 --> 00:15:57,060 ‫‌‍‌ 295 00:16:05,020 --> 00:16:11,460 ‫‏ 296 00:16:24,480 --> 00:16:25,830 ‫لیلی! 297 00:16:30,090 --> 00:16:32,360 ‫لیلی! لیلی! 298 00:16:35,530 --> 00:16:37,100 ‫اوه، خدای من! 299 00:16:38,840 --> 00:16:44,060 ‫‏ 300 00:16:44,110 --> 00:16:47,540 ‫- ادی! ‫- خدایا... 301 00:16:47,590 --> 00:16:49,550 ‫چه بلایی سرش اومده؟ 302 00:16:49,590 --> 00:16:51,330 ‫ورونیکا، تو چیزی دیدی؟ 303 00:16:51,370 --> 00:16:53,420 ‫نه، صدای جیغ لیلی رو شنیدم ‫و وقتی... 304 00:16:53,460 --> 00:16:56,340 ‫رسیدم اینجا، ‫اون اینطوری افتاده بود 305 00:16:56,380 --> 00:17:00,470 ‫لیلی، تو میدونی چه اتفاقی افتاد؟ 306 00:17:02,820 --> 00:17:04,740 ‫لیلی؟ 307 00:17:04,780 --> 00:17:06,390 ‫اون شوکه شده 308 00:17:06,430 --> 00:17:10,180 ‫- بهتره برش گردونی ‫- بیا، لیلی 309 00:17:11,350 --> 00:17:13,220 ‫این عالیه. ‫نه اینکه همین الانشم... 310 00:17:13,270 --> 00:17:14,880 ‫اوضاع خراب نبود، ‫حالا باید نگران اینم باشیم 311 00:17:14,920 --> 00:17:16,050 ‫چی ممکنه این بلا ‫رو سرش آورده باشه؟ 312 00:17:16,090 --> 00:17:17,440 ‫اگه این بلا سر یکی از ماها بیاد چی؟ 313 00:17:17,490 --> 00:17:18,880 ‫چطور میخوایم از خودمون دفاع کنیم؟ 314 00:17:18,920 --> 00:17:20,060 ‫اینجا راحت در معرض خطریم، مَرد 315 00:17:20,100 --> 00:17:21,320 ‫هی هی، فقط آروم باش 316 00:17:21,360 --> 00:17:23,490 ‫با هول کردن نمیتونیم ‫چیزی رو حل کنیم 317 00:17:23,540 --> 00:17:26,540 ‫موافقم، باید اینجا رو یه صحنه جرم در نظر بگیریم 318 00:17:26,580 --> 00:17:28,110 ‫ببینیم مدرکی وجود داره ‫که بتونه بهمون بگه... 319 00:17:28,150 --> 00:17:29,240 ‫کی یا چی این کارو کرده 320 00:17:29,280 --> 00:17:31,070 ‫من جسد رو بررسی میکنم، 321 00:17:31,110 --> 00:17:32,630 ‫سعی میکنم بفهمم علت مرگ چی بوده 322 00:17:32,680 --> 00:17:35,460 ‫بقیه ماها چی؟ ‫ما چیکار کنیم؟ 323 00:17:35,510 --> 00:17:38,290 ‫برگردین به محوطه اقامت ‫و کنار هم بمونین 324 00:17:38,330 --> 00:17:39,940 ‫تا بفهمیم قضیه از چه قراره... 325 00:17:39,990 --> 00:17:41,730 ‫کسی تنهایی جایی نمیره 326 00:17:41,770 --> 00:17:44,250 ‫- برین! ‫- باشه 327 00:17:58,750 --> 00:18:00,140 ‫هواپیما اون سمت اینجاست 328 00:18:00,180 --> 00:18:01,440 ‫به نظر خیلی عمیق میاد 329 00:18:05,270 --> 00:18:07,800 ‫تهش رو حس میکنم. ‫یه متر هم نمیشه 330 00:18:07,840 --> 00:18:11,110 ‫- میتونیم پیاده ازش رد بشیم ‫- اوه، خوبه 331 00:18:12,410 --> 00:18:15,410 ‫آروم باش، مَرد. ‫یکم آب هیچوقت به کسی صدمه نزده 332 00:18:15,460 --> 00:18:17,330 ‫راستش، اینجاست که اشتباه میکنی 333 00:18:17,370 --> 00:18:19,680 ‫من یه‏جورایی خیلی از آب میترسم 334 00:18:19,720 --> 00:18:21,860 ‫حتی یه حموم تو وان هم میتونه ‫تجربه تروماتیکی برام باشه ‫[تروماتیک، آسیبی که بروی روان تأثیر می‌گذارد] 335 00:18:21,900 --> 00:18:24,470 ‫چرا این باعث تعجبم نمیشه؟ 336 00:18:24,510 --> 00:18:26,160 ‫واقعا مطمئن نیستم که ‫بتونم این کارو بکنم، رایلی 337 00:18:26,210 --> 00:18:29,080 ‫میخوای به هواپیما برسی یا نه؟ 338 00:18:29,120 --> 00:18:32,130 ‫من هوات رو دارم، مَرد. ‫نمیذارم غرق بشی 339 00:18:32,170 --> 00:18:35,090 ‫واسه همینم اسمت ‫روی یه سیاره گذاشته شده 340 00:18:38,130 --> 00:18:45,230 341 00:18:50,490 --> 00:18:53,670 ‫دکتر نیتن، باز هم گوین‏ام 342 00:18:53,710 --> 00:18:56,670 ‫وقتی این پیغام به دستت رسید، ‫لطفا باهام تماس بگیر 343 00:19:00,850 --> 00:19:02,671 ‫ 26 اکتبر، سال 2018. ‫ چهارمین رویداد مشخص شده 344 00:19:05,600 --> 00:19:08,730 ‫بابا، دکتر نیتن راجع‏به زلزله چی گفت؟ 345 00:19:08,770 --> 00:19:10,510 ‫باهاش حرف نزدم 346 00:19:10,560 --> 00:19:13,990 ‫ولی مأمور مارکمن بهم گفت ‫که سقوط لیوای باعثش شده 347 00:19:14,040 --> 00:19:16,650 ‫خب، این یعنی چی؟ 348 00:19:16,690 --> 00:19:19,170 ‫دارن به عملیات نجات خاتمه میدن 349 00:19:20,910 --> 00:19:23,480 ‫چی؟ ‫نه، نمیتونن 350 00:19:23,530 --> 00:19:24,740 ‫مامان و جاش اونجا زنده‏ان 351 00:19:24,790 --> 00:19:27,750 ‫میدونم. ‫لیوای هم زنده‏ست 352 00:19:30,190 --> 00:19:32,010 ‫اون زنده موند؟ 353 00:19:32,060 --> 00:19:34,230 ‫آره. ‫من دیدمش 354 00:19:34,280 --> 00:19:36,540 ‫اون پیش ایو و جاشه 355 00:19:36,580 --> 00:19:38,320 ‫یه راه دیگه واسه نجاتشون پیدا میکنیم، ایز 356 00:19:38,370 --> 00:19:40,930 ‫باشه؟ ‫فکر کنم جوابش... 357 00:19:40,980 --> 00:19:42,680 ‫ممکنه تو این پرونده باشه 358 00:19:42,720 --> 00:19:45,070 ‫خب، دکتر نیتن فقط به فروچاله موهاوی اشاره کرد 359 00:19:45,110 --> 00:19:48,420 ‫ولی اینجا نوشته که چهارمین رویداده 360 00:19:48,460 --> 00:19:51,340 ‫که یعنی فروچاله‏های بیشتری وجود داره 361 00:19:51,380 --> 00:19:53,340 ‫به نظرت یکی از اونا ممکنه ‫به مامان و جاش ختم بشن؟ 362 00:19:53,380 --> 00:19:54,990 ‫ممکنه. ‫واسه همینم باید... 363 00:19:55,040 --> 00:19:57,340 ‫با دکتر نیتن حرف بزنم، چون اون میتونه ‫بهمون کمک کنه یکی‏شون رو پیدا کنیم 364 00:19:57,390 --> 00:19:59,690 ‫مشکل اینجاست که نمیتونم ‫باهاش ارتباط برقرار کنم 365 00:19:59,740 --> 00:20:02,040 ‫خب، اون چی؟ ‫شاید اون بتونه کمک کنه 366 00:20:02,090 --> 00:20:03,960 ‫نوشته اسمش ربکا آلدریج هستش 367 00:20:04,000 --> 00:20:05,790 ‫اسمش رو جستجو کن، ایز. ‫من هیچی راجع‏به اون نمیدونم 368 00:20:05,830 --> 00:20:08,350 ‫ولی مشخصه که اونم جزئی از همه ایناست 369 00:20:10,700 --> 00:20:12,050 ‫پیداش کردم 370 00:20:12,100 --> 00:20:14,270 ‫نوشته که اون یه مزرعه‌ی پرورش اسب ‫تو سان لوئیس اوبیسپو داره 371 00:20:14,320 --> 00:20:16,750 ‫یه مزرعه‌‌دار چه ربطی به این چیزها داره؟ 372 00:20:16,800 --> 00:20:19,230 ‫نمیدونم. ‫بریم بفهمیم 373 00:20:19,280 --> 00:20:21,670 ‫فکر خوبیه 374 00:20:25,280 --> 00:20:28,110 ‫- تو خوبی؟ ‫- اصلا 375 00:20:32,420 --> 00:20:35,030 ‫دستت رو بده من 376 00:20:35,080 --> 00:20:37,160 ‫یالا، کاریت ندارم 377 00:20:37,210 --> 00:20:39,250 ‫آره، چرا باید کاریم داشته باشی؟ 378 00:20:45,000 --> 00:20:46,960 ‫- یعنی چی؟ ‫- چی شده؟ 379 00:20:47,000 --> 00:20:48,440 ‫یه چیزی الان پام رو لمس کرد 380 00:20:49,570 --> 00:20:51,880 ‫یه چیزی توی آبه 381 00:20:55,840 --> 00:20:57,320 ‫رایلی! 382 00:20:58,930 --> 00:21:00,100 ‫رایلی! 383 00:21:02,970 --> 00:21:08,330 384 00:21:08,370 --> 00:21:09,810 ‫نمیدونم کجا رفت 385 00:21:14,770 --> 00:21:15,940 ‫اونجاست! 386 00:21:35,530 --> 00:21:37,660 ‫- تو خوبی؟ ‫- آره 387 00:21:37,700 --> 00:21:39,310 ‫برو، برو، برو 388 00:21:47,230 --> 00:21:49,110 ‫ممنون که کمک میکنی ‫اطراف رو بگردم 389 00:21:49,150 --> 00:21:50,060 ‫حدس میزنم خونه که بودی... 390 00:21:50,110 --> 00:21:51,940 ‫هیچوقت همچین چیزی رو ندیده بودی 391 00:21:51,980 --> 00:21:54,680 ‫نمیشه اینطور گفت 392 00:21:54,720 --> 00:21:56,850 ‫چند وقته تو نیروی پلیسی؟ 393 00:21:56,900 --> 00:21:58,900 ‫انگار کل عمرم بوده 394 00:21:58,940 --> 00:22:01,030 ‫بابام تو شهر زادگاهم کلانتر بود 395 00:22:01,070 --> 00:22:03,380 ‫من 20 سال پیش ‫به نیروی پلیس ملحق شدم 396 00:22:03,430 --> 00:22:05,300 ‫فقط همینو تو عمرم دونستم 397 00:22:06,650 --> 00:22:10,260 ‫- اصلا چیزی پیدا نمیکنم ‫- آره، منم 398 00:22:10,300 --> 00:22:12,000 ‫عجیبه. ‫هرچی که اونو کشته 399 00:22:12,040 --> 00:22:14,740 ‫اثری از خودش به جای نذاشته 400 00:22:14,780 --> 00:22:16,310 ‫هی، بچه‏ها! 401 00:22:18,880 --> 00:22:20,620 ‫چی فهمیدی؟ 402 00:22:20,660 --> 00:22:23,400 ‫خب قاعدتا، ‫نمیتونستم یه کالبدشکافی کامل انجام بدم، 403 00:22:23,450 --> 00:22:25,580 ‫ولی تا حدی مطمئنم که ‫دچار برق ‌گرفتگی شده 404 00:22:25,620 --> 00:22:27,670 ‫برق ‌گرفتگی؟ 405 00:22:27,710 --> 00:22:30,930 ‫این چطور ممکنه؟ ‫ما تو دوران ده هزار سال قبل از میلادیم 406 00:22:30,970 --> 00:22:34,850 ‫نمیدونم، ولی این ردهای سوختگی ‫زمانی ممکنه رخ بدن... 407 00:22:34,890 --> 00:22:36,630 ‫که رعد و برق به یکی اصابت کنه 408 00:22:36,680 --> 00:22:38,460 ‫بهشون میگن نقش‌های لیختنبرگ 409 00:22:38,500 --> 00:22:40,240 ‫از اونجایی که از وقتی رسیدیم اینجا... 410 00:22:40,290 --> 00:22:42,640 ‫رعد و برقی رخ نداده، ‫یه چیزه دیگه باعثش شده 411 00:22:42,680 --> 00:22:45,160 ‫و فقط یه نفر جواب اینو میدونه 412 00:22:46,340 --> 00:22:47,770 ‫لیلی 413 00:22:47,820 --> 00:22:48,950 ‫بچه‏ها تحت شرایط عادی... 414 00:22:48,990 --> 00:22:50,340 ‫هم شاعدهای به درد بخوری نمیشن 415 00:22:50,390 --> 00:22:52,690 ‫تازه اونم که حرف نمیزنه... 416 00:22:54,610 --> 00:22:56,960 ‫میگن که تو روان‏پزشکی 417 00:22:58,260 --> 00:22:59,390 ‫- درسته ‫- به نظرت میتونی... 418 00:22:59,440 --> 00:23:00,440 ‫راهی بهش پیدا کنی، 419 00:23:00,480 --> 00:23:02,480 ‫کاری کنه حرف بزنه؟ 420 00:23:02,530 --> 00:23:04,790 ‫- میتونم سعیم رو بکنم ‫- خوبه 421 00:23:04,830 --> 00:23:07,790 ‫چون باید بفهمیم که ‫اون چی میدونه 422 00:23:13,500 --> 00:23:15,980 ‫اونجا خیلی نزدیک بود. ‫یه ثانیه فکر کردم... 423 00:23:16,020 --> 00:23:19,200 ‫نگران نباش. ‫من ردیفم 424 00:23:22,290 --> 00:23:23,900 ‫چطوری؟ 425 00:23:23,940 --> 00:23:25,720 ‫اوه، میدونی 426 00:23:25,770 --> 00:23:30,730 ‫تا ابد ضربه روحی خوردم، ‫ولی غیر از اون، خوبم 427 00:23:30,770 --> 00:23:33,340 ‫اگه کسی میپرسه ‫منم خوبم 428 00:23:36,260 --> 00:23:37,340 ‫ایناهاش 429 00:23:37,390 --> 00:23:42,920 ‫‏ 430 00:23:42,960 --> 00:23:45,660 ‫موتور راستش دچار صدمات حریقی شده 431 00:23:45,700 --> 00:23:48,270 ‫- موتور چپی به نظر خوب میاد ‫- اوه، خدا رو شکر 432 00:23:48,310 --> 00:23:50,360 ‫پسر، تو وسط یه زمین پر از درخت سقوط کردی 433 00:23:50,400 --> 00:23:52,360 ‫حتی اگه بتونی پرواز کنی، ‫فضا واسه بلند شدن نداری 434 00:23:52,400 --> 00:23:54,410 ‫اون واسه بلند شدن عمودی طراحی شده 435 00:23:54,450 --> 00:23:55,800 ‫نیازی به باند هواپیما نیست 436 00:23:55,840 --> 00:23:58,020 ‫بیاین، یه بررسی سیستم انجام میدم 437 00:23:58,060 --> 00:24:00,540 ‫ببینم چقدر صدمه دیده 438 00:24:05,290 --> 00:24:07,030 ‫خیلی‏خب 439 00:24:11,120 --> 00:24:13,340 ‫سیستم‌های کامپیوتری و برقی کار میکنن 440 00:24:13,380 --> 00:24:15,380 ‫نشونه خوبیه 441 00:24:16,510 --> 00:24:19,300 ‫یالا، یالا. ‫کار کن 442 00:24:19,340 --> 00:24:21,390 ‫لعنتی 443 00:24:21,430 --> 00:24:22,740 ‫چی شده؟ 444 00:24:22,780 --> 00:24:23,960 ‫کمپرسور موتور سمت راست ‫از کار افتاده 445 00:24:24,000 --> 00:24:25,570 ‫ولی یه اضافه داری، درسته؟ 446 00:24:25,610 --> 00:24:26,870 ‫لاستیک ماشین که نیست 447 00:24:26,920 --> 00:24:28,790 ‫کمپرسورها دستگاه‌های پیچیده‏ای هستن 448 00:24:28,830 --> 00:24:30,050 ‫از کِی تو کارشناس شدی؟ 449 00:24:30,090 --> 00:24:32,100 ‫بابام خلبانه. ‫قبلا باهم... 450 00:24:32,140 --> 00:24:33,620 ‫روی هواپیماهای قدیمی کار میکردیم 451 00:24:33,660 --> 00:24:36,670 ‫خیلی‏خب، میتونیم درستش کنیم؟ 452 00:24:36,710 --> 00:24:38,360 ‫بدون قطعاتی که بهشون نیاز دارم نمیشه 453 00:24:38,410 --> 00:24:41,760 ‫اونا تا 12 هزار سال دیگه ‫اختراع نمیشن 454 00:24:54,900 --> 00:24:56,120 ‫دو ساعت تو ماشین بودی ‫و به این زودی... 455 00:24:56,160 --> 00:24:58,510 ‫از صحبت کردن دل کندی 456 00:24:58,560 --> 00:25:01,780 ‫یه راه پنج ساعته‏ست. ‫دارم یواش پیش میرم 457 00:25:03,340 --> 00:25:06,170 ‫اون سفر جاده‏ای قدیم رو یادته ‫که به گرند کنیون رفتیم؟ 458 00:25:07,740 --> 00:25:09,570 ‫- آره ‫- مامانت مجبورمون کرد... 459 00:25:09,610 --> 00:25:11,130 ‫نصف شب بریم 460 00:25:11,180 --> 00:25:14,090 ‫تا قبل از طلوع خورشید ‫برسیم اونجا 461 00:25:14,140 --> 00:25:15,530 ‫کلی غذا برداشت 462 00:25:15,570 --> 00:25:18,140 ‫تا سر جایی وایسادن ‫وقت تلف نکنیم 463 00:25:18,180 --> 00:25:20,190 ‫اوه درسته، تن ماهی 464 00:25:20,230 --> 00:25:22,450 ‫- تن ماهی ‫- پاک یادم رفته بود 465 00:25:22,490 --> 00:25:25,980 ‫هیچوقت نفهمیدم چرا فکر کرد که ‫اون فکر خوبیه 466 00:25:26,020 --> 00:25:28,760 ‫وقتی رسیدیم اونجا، ‫از طلوع خورشید جا موندیم 467 00:25:28,800 --> 00:25:33,070 ‫- اولین روز عالی‏ای نبود ‫- عالی بود 468 00:25:34,200 --> 00:25:36,510 ‫چون همه‏مون باهم بودیم 469 00:25:42,690 --> 00:25:44,600 ‫اون آخرین مسافرت خانوادگی‏مون بود 470 00:25:47,780 --> 00:25:54,920 ‫‏ 471 00:25:57,790 --> 00:25:59,010 ‫با خودم گفتم که شما گرسنه‏تون هستش 472 00:25:59,050 --> 00:26:00,660 ‫کلی غذای آماده بسته‏ای آوردم 473 00:26:00,710 --> 00:26:02,140 ‫خدا رو شکر. ‫دیگه قارچ نمیخوریم 474 00:26:02,190 --> 00:26:03,580 ‫بیاین اینا رو ببریم ‫به محوطه اقامت 475 00:26:03,620 --> 00:26:04,970 ‫اونجا پر از آدم‏های گرسنه‏ست 476 00:26:05,010 --> 00:26:06,800 ‫صبر کن، نمیخوای به سطح بالا بیسیم بزنی، 477 00:26:06,840 --> 00:26:08,060 ‫بهشون بگی که بازم کمک بفرستن؟ 478 00:26:08,100 --> 00:26:10,150 ‫بیسیم رو امتحان کردم، ‫کار نکرد 479 00:26:10,190 --> 00:26:12,110 ‫- خدایی؟ ‫- هیچ تضمینی نبود... 480 00:26:12,150 --> 00:26:14,070 ‫که وقتی برسم اینجا ‫بتونم با اونا ارتباط برقرار کنم 481 00:26:14,110 --> 00:26:15,760 ‫اینو میدونستی ‫و بازم مأموریت رو قبول کردی؟ 482 00:26:15,810 --> 00:26:17,500 ‫چرا باید این کارو بکنی؟ 483 00:26:20,290 --> 00:26:22,340 ‫به زودی هوا تاریک میشه. ‫بهتره برگردیم 484 00:26:22,380 --> 00:26:25,210 ‫وقتی رسیدیم اونجا میتونیم تجدید قوا کنیم ‫و برنامه تازه‏ای بریزیم 485 00:26:25,250 --> 00:26:26,950 ‫باید یه چیزه دیگه رو بردارم 486 00:26:29,820 --> 00:26:36,920 487 00:26:59,630 --> 00:27:00,680 ‫این جور در نمیاد 488 00:27:00,720 --> 00:27:03,120 ‫هی، باید راه بیوفتیم 489 00:27:03,160 --> 00:27:04,900 ‫- جریان چیه؟ ‫- سیستم رادار هواپیما، 490 00:27:04,940 --> 00:27:06,900 ‫- داره سیگنالی رو نشون میده ‫- از کجا؟ 491 00:27:06,950 --> 00:27:09,510 ‫حدود 8 کیلومتری جنوب اینجا 492 00:27:10,950 --> 00:27:13,260 ‫چی ممکنه سیگنال بفرسته؟ 493 00:27:13,300 --> 00:27:15,040 ‫شاید یکی اونجاست، 494 00:27:15,080 --> 00:27:17,350 ‫یکی که بتونه کمک کنه ‫برگردیم خونه 495 00:27:18,650 --> 00:27:20,960 ‫باشه، پس امشب رو اینجا اتراق می‌کنیم، ‫و بعد... 496 00:27:21,000 --> 00:27:22,660 ‫صبح اول وقت میریم 497 00:27:39,800 --> 00:27:41,370 ‫خیلی‏خب، نمیدونم چی ترسناک‏تره 498 00:27:41,410 --> 00:27:43,290 ‫اون حیوون وحشی یا اینکه ‫رادار تو داره... 499 00:27:43,330 --> 00:27:45,380 ‫یه چیزی رو اون بیرون نشون میده 500 00:27:45,420 --> 00:27:47,990 ‫چی میگی، مَرد؟ 501 00:27:48,030 --> 00:27:49,900 ‫ترجیح میدی که برگردی ‫و نفهمی که اون چیه؟ 502 00:27:49,950 --> 00:27:52,770 ‫اوه نه، فقط دارم سر صحبت باز میکنم 503 00:27:52,820 --> 00:27:54,690 ‫غذا خیلی خوشمزه‏ست، کاپیتان 504 00:27:54,730 --> 00:27:57,650 ‫فکر نکنم تا حالا کسی درمورد ‫غذاهای آماده‌ بسته‏ای اینطوری گفته باشه 505 00:27:59,350 --> 00:28:01,830 ‫- دستت خوبه؟ ‫- بهتره 506 00:28:01,870 --> 00:28:03,440 ‫به لطف رایلی 507 00:28:03,480 --> 00:28:07,010 ‫آره، طی چند روز گذشته ‫یه مقدار آموزش ضمن کار داشتم 508 00:28:07,050 --> 00:28:09,270 ‫یه عمل نخاعیِ اضطراری ‫روی بابام انجام دادم 509 00:28:09,310 --> 00:28:10,970 ‫کار خاصی نکردم 510 00:28:11,010 --> 00:28:13,100 ‫- چطور تونستی همچین کاری کنی؟ ‫- نه! 511 00:28:13,140 --> 00:28:15,010 ‫میدونی چیه، نیازی نیست ‫درموردش حرف بزنی 512 00:28:15,060 --> 00:28:16,710 ‫- اصلا کی اهمیت میده؟ ‫- نه، من... 513 00:28:16,750 --> 00:28:18,540 ‫به نظرم خیلی تأثیر برانگیزه 514 00:28:18,580 --> 00:28:20,190 ‫ممنون، ایو 515 00:28:20,240 --> 00:28:21,850 ‫بعلاوه، بدون کمک شماها ‫نمیتونستم از پسش بربیام 516 00:28:21,890 --> 00:28:24,330 ‫باید راجع‌به یه چیزه دیگه حرف بزنیم 517 00:28:24,370 --> 00:28:25,680 ‫چرا؟ ‫اسکات حقشه که ازش تعریف کنم 518 00:28:25,720 --> 00:28:28,980 ‫هیچوقت به فکرم نمیرسید که ‫از هروئین استفاده کنم 519 00:28:31,860 --> 00:28:33,820 ‫- ببخشید، چی گفتی؟ ‫- آره 520 00:28:33,860 --> 00:28:35,770 ‫به عنوان بی‏حسی ازش استفاده کردیم. ‫نبوغانه بود 521 00:28:35,820 --> 00:28:38,170 ‫آدما این روزها خیلی راحت ‫این کلمه رو به کار می‌برن 522 00:28:38,210 --> 00:28:40,300 ‫صبر کن، یکی اینجا هروئین داره؟ 523 00:28:40,340 --> 00:28:42,000 ‫این یکم نگران کننده‏ست 524 00:28:42,040 --> 00:28:43,300 ‫آره، اسکات هم اینطوری فکر میکرد 525 00:28:43,350 --> 00:28:46,870 ‫واسه همینم شرشون رو کم کرد، ‫پس مشکلی نیست 526 00:28:49,660 --> 00:28:53,790 ‫خب، من فقط خوشحالم ‫که کسی چیزیش نشده 527 00:28:53,840 --> 00:28:56,750 ‫اگه کسی آسیب میدید ‫خیلی بد میشد 528 00:28:58,490 --> 00:29:00,580 ‫خب، من میرم بازم غذا بردارم 529 00:29:00,620 --> 00:29:03,540 ‫حق با توئه، اسکات ‫این خیلی هم بد نیست 530 00:29:03,580 --> 00:29:09,110 ‫‏ 531 00:29:11,200 --> 00:29:13,900 ‫هنوزم نمیدونیم کی یا چی ‫ادی رو کشت 532 00:29:13,940 --> 00:29:16,990 ‫ولی الان، باید کنار همدیگه بمونیم 533 00:29:17,030 --> 00:29:20,780 ‫هوا کنار آتیش بخوابن. ‫یه‏جا باشیم امن‏تره 534 00:29:20,820 --> 00:29:23,130 ‫مگه اینکه یکی از این جمع ‫این کارو کرده باشه 535 00:29:25,210 --> 00:29:26,780 ‫یعنی، من که میدونم این کارو نکردم 536 00:29:26,820 --> 00:29:29,780 ‫ولی از کجا معلوم ‫کار یکی از شماها نباشه؟ 537 00:29:29,830 --> 00:29:31,920 ‫میخوای تنهایی بخوای؟ 538 00:29:31,960 --> 00:29:33,350 ‫راحت باش 539 00:29:33,400 --> 00:29:35,440 ‫باید امشب نگهبانی بدیم 540 00:29:35,490 --> 00:29:37,010 ‫من شیفت اول وای‏میستم 541 00:29:37,050 --> 00:29:38,790 ‫گروهی که رفتن دنبال هواپیما بگردن چی؟ 542 00:29:38,840 --> 00:29:41,800 ‫اونا هم ممکنه در خطر باشن 543 00:29:42,800 --> 00:29:46,060 ‫میدونم، ولی فعلا کاری از دستمون برنمیاد 544 00:29:46,100 --> 00:29:47,710 ‫همگی یه خورده بخوابین 545 00:29:50,670 --> 00:29:52,070 ‫اون طوری‏شون نمیشه 546 00:29:52,110 --> 00:29:53,500 ‫این اولین شبی نیست که... 547 00:29:53,550 --> 00:29:55,460 ‫بخاطر لوکاس خواب ندارم 548 00:29:55,510 --> 00:29:57,070 ‫باور کن، درک میکنم 549 00:29:57,120 --> 00:30:01,640 ‫کاش راحت‏تر میشد، ‫ولی هیچوقت اینطور نمیشه 550 00:30:03,170 --> 00:30:05,600 ‫چطوره سعی کنی یکم بخوابی؟ 551 00:30:05,650 --> 00:30:07,950 ‫ممنون 552 00:30:20,970 --> 00:30:22,360 ‫شما دو نفر بهتره برین پیش بقیه 553 00:30:22,400 --> 00:30:24,490 ‫- اونطوری امن‏تره ‫- همینجا راحتیم 554 00:30:24,530 --> 00:30:26,670 ‫درها رو قفل میکنم 555 00:30:26,710 --> 00:30:28,410 ‫میخوام صبح با لیلی حرف بزنم، 556 00:30:28,450 --> 00:30:29,540 ‫بفهمم چی دیده 557 00:30:29,580 --> 00:30:30,980 ‫بهم گفتن که اون حرف نمیزنه، 558 00:30:31,020 --> 00:30:34,760 ‫ولی راه‏های دیگه‏ای هم واسه ‫ارتباط برقرار کردن وجود داره 559 00:30:37,590 --> 00:30:40,550 ‫متاسفم، نمیخوام دوباره ‫اون اتفاق رو تصور کنه 560 00:30:40,590 --> 00:30:42,770 ‫درک میکنم. ‫میخوای ازش محافظت کنی، 561 00:30:42,810 --> 00:30:44,900 ‫ولی من با بچه‏هایی که دچار ‫ضربه روحی شدن کار کردم 562 00:30:44,950 --> 00:30:46,030 ‫اگه زیادی شد، بهش فشار نمیارم 563 00:30:46,080 --> 00:30:48,250 ‫- جوابم نه‏ست ‫- ورونیکا، 564 00:30:48,300 --> 00:30:50,520 ‫نمیتونم جواب نه قبول کنم 565 00:30:50,560 --> 00:30:52,260 ‫امنیت همه افراد اینجا... 566 00:30:52,300 --> 00:30:54,220 ‫به چیزی که لیلی میدونه ‫بستگی داره 567 00:30:56,350 --> 00:30:59,610 ‫یکم بخواب. ‫صبح می‎‏بینمت 568 00:30:59,660 --> 00:31:01,270 ‫یادت نره که درها رو قفل کنی 569 00:31:09,710 --> 00:31:13,630 570 00:31:13,670 --> 00:31:16,890 ‫هی. هنوزم زل زده؟ 571 00:31:20,980 --> 00:31:22,030 ‫آره 572 00:31:23,590 --> 00:31:25,860 ‫منو میکشه، مگه نه؟ 573 00:31:25,900 --> 00:31:27,900 ‫والا نمیدونم 574 00:31:32,990 --> 00:31:36,130 ‫هرچقدر که بخوان میتونن درمورد ‫رفتن به ده هزار سال قبل از میلاد برات بگن، 575 00:31:36,170 --> 00:31:39,170 ‫ولی وقتی اینجا باشی، ‫داستان کلا فرق داره 576 00:31:39,220 --> 00:31:40,920 ‫آره والا 577 00:31:47,880 --> 00:31:50,270 ‫میدونی، مطمئن نبودم که ‫بیشتر بخاطر چی مضطرب بودم 578 00:31:50,320 --> 00:31:52,270 ‫پرواز به داخل یه فروچاله ‫یا دیدن تو 579 00:31:55,060 --> 00:31:57,760 ‫واسه همینم هیچوقت زنگ نزدی؟ 580 00:31:57,800 --> 00:31:59,110 ‫میخواستم باهات ارتباط برقرار کنم، ایو 581 00:31:59,150 --> 00:32:01,070 ‫ولی فکر نمیکردم که ‫بخوای خبری ازم بشنوی 582 00:32:01,110 --> 00:32:03,980 ‫معلومه که میخواستم. ‫همه‏مون میخواستیم 583 00:32:04,030 --> 00:32:07,940 ‫تو بخشی از خانواده بودی، لیوای ‫و همینطوری گذاشتی رفتی 584 00:32:10,810 --> 00:32:12,560 ‫معذرت میخوام 585 00:32:12,600 --> 00:32:14,120 ‫بعد از جریان ایزی، 586 00:32:14,170 --> 00:32:16,820 ‫من فقط... 587 00:32:16,860 --> 00:32:18,820 ‫با خودم گفتم اگه من اونجا نباشم ‫راحت‏تر میشه 588 00:32:18,870 --> 00:32:21,130 ‫اینطور نبود 589 00:32:24,050 --> 00:32:25,310 ‫میدونی، دو هفته پیش 590 00:32:25,350 --> 00:32:27,920 ‫واقعا داشتم به زنگ زدن بهت ‫فکر میکردم 591 00:32:27,960 --> 00:32:29,140 ‫- واقعا؟ ‫- اوهوم 592 00:32:29,180 --> 00:32:31,270 ‫چرا؟ 593 00:32:31,310 --> 00:32:33,840 ‫چون دلم برات تنگ شده بود 594 00:32:36,490 --> 00:32:38,490 ‫من گوین رو ترک کردم 595 00:32:41,240 --> 00:32:43,370 ‫واسه همین من و بچه‏ها ‫تو لس‌آنجلس بودیم 596 00:32:46,070 --> 00:32:51,640 ‫بعد از اینکه تو رفتی، ‫واقعا سعی کردم که بین‎مون جواب بده 597 00:32:51,680 --> 00:32:52,990 ‫همش منتظر روزی بودم که... 598 00:32:53,030 --> 00:32:56,160 ‫اون بالاخره دوباره پیش‏مون باشه 599 00:32:57,210 --> 00:33:00,470 ‫به گمونم فقط پی بردم که ‫هیچوقت اینطوری نمیشه 600 00:33:00,520 --> 00:33:02,340 ‫ایو... 601 00:33:03,820 --> 00:33:06,220 ‫گوین تکیه‏گاه ایزی بود 602 00:33:06,260 --> 00:33:08,350 ‫و من الان بخاطر اونه که اینجام 603 00:33:09,660 --> 00:33:11,530 ‫منظورت چیه؟ 604 00:33:11,570 --> 00:33:13,920 ‫تصویرهای ذهنی اون واقعی‏ان 605 00:33:13,960 --> 00:33:15,970 ‫تمام چیزهایی که اون ‫طی چند سال گذشته دیده... 606 00:33:16,010 --> 00:33:19,060 ‫نگاه‏هایی به این دنیا بوده 607 00:33:21,060 --> 00:33:22,410 ‫تنها دلیل اینکه عملیات نجاتی درکاره... 608 00:33:22,450 --> 00:33:25,020 ‫بخاطر اینه که گوین دید ‫که شما اینجا زنده‏این 609 00:33:26,370 --> 00:33:28,630 ‫- این غیرممکنه ‫- منم همین فکر رو کردم 610 00:33:28,670 --> 00:33:30,110 ‫ولی حقیقت داره 611 00:33:31,760 --> 00:33:34,330 ‫و ازم خواست که اینو بهت بدم 612 00:33:34,380 --> 00:33:41,250 ‫‏ 613 00:33:41,300 --> 00:33:42,780 ‫نمی‌فهمم. ‫من اینو گم کردم 614 00:33:42,820 --> 00:33:45,260 ‫- اینجا اینو گم کردم ‫- میدونم 615 00:33:45,300 --> 00:33:49,090 ‫گوین افتادنش رو دیده بود. ‫زمین رو کَند و درش آورد 616 00:33:53,220 --> 00:33:57,440 ‫میدونم که باورش سخته، ‫ولی همش حقیقت داره 617 00:34:03,750 --> 00:34:05,840 ‫باید یه دقیقه تنها باشم 618 00:34:08,760 --> 00:34:10,760 ‫درک میکنم 619 00:34:13,370 --> 00:34:14,760 ‫شب بخیر، ایو 620 00:34:20,290 --> 00:34:27,170 ‫‏ 621 00:34:49,020 --> 00:34:52,670 ‫- گوین ‫- اسمم رو از کجا میدونی؟ 622 00:34:52,720 --> 00:34:56,550 ‫چون من راجع‌به تو بهش گفتم 623 00:34:56,590 --> 00:35:00,110 ‫دکتر نیتن، اینجا چه خبره؟ 624 00:35:03,770 --> 00:35:05,420 ‫تو اینجا چیکار میکنی؟ 625 00:35:05,470 --> 00:35:07,080 ‫منم میتونم همین سوال رو ازت بکنم 626 00:35:07,120 --> 00:35:09,650 ‫لیوای زنده‏ست. ‫پرونده‏ام رو روی میزت پیدا کردم، 627 00:35:09,690 --> 00:35:12,170 ‫عکس شما دو نفر رو توی ماهاوی دیدم 628 00:35:12,210 --> 00:35:13,480 ‫اومدم اینجا جواب پیدا کنم 629 00:35:13,520 --> 00:35:16,220 ‫- در رابطه با؟ ‫- بقیه فروچاله‏ها 630 00:35:17,040 --> 00:35:18,740 ‫- درموردشون میدونیم ‫- اگه راه دیگه‏ای... 631 00:35:18,780 --> 00:35:21,350 ‫واسه رسیدن به ایو و جاش باشه، ‫باید بهمون بگین 632 00:35:21,400 --> 00:35:24,010 ‫سوفیا، ما به کمکش نیاز داریم 633 00:35:24,050 --> 00:35:26,360 ‫بهت که گفتم، تا مجبور نباشیم... 634 00:35:26,400 --> 00:35:28,140 ‫نمیخوام پای اونو وسط بکشم 635 00:35:28,190 --> 00:35:30,360 ‫اونا به اندازه کافی سختی کشیدن 636 00:35:30,410 --> 00:35:33,060 ‫- راهی برامون نمونده ‫- هی 637 00:35:33,100 --> 00:35:35,410 ‫چی داره میگه؟ 638 00:35:35,450 --> 00:35:37,060 ‫فروچاله‏های دیگه بسته شدن 639 00:35:37,110 --> 00:35:38,760 ‫تنها راهِ به خانواده‌ات فروچاله‎ی لابریاست 640 00:35:38,800 --> 00:35:40,200 ‫خب، این مشکل‌ساز میشه 641 00:35:40,240 --> 00:35:42,200 ‫چون مارکمن نمیذاره ‫کس دیگه‏ای بره اونجا 642 00:35:42,240 --> 00:35:43,940 ‫کی گفته که ما به مارکمن نیاز داریم؟ 643 00:35:46,420 --> 00:35:47,770 ‫شما راه دیگه‏ای دارین؟ 644 00:35:50,990 --> 00:35:52,780 ‫باهامون بیا 645 00:35:57,950 --> 00:35:59,480 ‫همینطوری سمت جنوب بریم، ‫باید تا... 646 00:35:59,520 --> 00:36:01,350 ‫400 متر دیگه برسیم 647 00:36:03,960 --> 00:36:06,270 ‫شوخیت گرفته. ‫اونا موادهای لوکاس بودن؟ 648 00:36:06,310 --> 00:36:08,360 ‫آره. ‫پس ممنون که لوم دادی 649 00:36:08,400 --> 00:36:11,360 ‫پسر، تو بالاخره باید شهامت به خرج بدی 650 00:36:11,400 --> 00:36:14,970 ‫اگه داره باهات در میوفته، ‫باید زور رو با زور جواب بدی 651 00:36:15,010 --> 00:36:17,020 ‫کدوم قسمت اینکه "اون اسلحه داره" ‫رو متوجه نمیشی؟ 652 00:36:17,060 --> 00:36:20,760 ‫هی، اسکات. ‫باید یه صحبتی باهم بکنیم، رفیق 653 00:36:20,800 --> 00:36:22,630 ‫هی مَرد، گوش کن ‫واقعا بابت... 654 00:36:22,670 --> 00:36:24,460 ‫اتفاقی که افتاد متاسفم، ‫فقط لطفا منو نکش 655 00:36:24,500 --> 00:36:28,550 ‫چرا باید بکشمت؟ ‫تو رفیقِ صمیمی جدید منی 656 00:36:28,590 --> 00:36:30,860 ‫- واقعا؟ ‫- آره 657 00:36:31,860 --> 00:36:35,030 ‫تو تنها کسی هستی که ‫میدونه موادهام کجان 658 00:36:35,080 --> 00:36:37,250 ‫باید مطمئن بشم که اینجا ‫اتفاقی برات نیوفته 659 00:36:37,300 --> 00:36:40,300 ‫پس از کنارم جُم نمیخوری 660 00:36:41,610 --> 00:36:43,830 ‫ولی اگه وقتی برگشتیم ‫اونا رو بهم ندی 661 00:36:43,870 --> 00:36:46,180 ‫می‏کشمت 662 00:36:46,220 --> 00:36:48,960 ‫بده، بستون. ‫جور در میاد 663 00:36:51,620 --> 00:36:56,620 ‫گوش کن، میدونم دیشب برات زیادی بود، 664 00:36:56,670 --> 00:36:58,010 ‫اگه میخوای درموردش حرف بزنی 665 00:37:00,840 --> 00:37:02,190 ‫وقتی واسه اولین بار ‫حادثه‏‎اش براش پیش اومد 666 00:37:02,240 --> 00:37:04,280 ‫همش سعی می‏کرد بهم بگه ‫که همه اینا واقعی بوده، 667 00:37:04,330 --> 00:37:08,110 ‫و من اصلا حرفش رو باور نکردم 668 00:37:08,150 --> 00:37:09,590 ‫پیش کلی دکتر بردیمش 669 00:37:09,630 --> 00:37:12,160 ‫و هیچ کدومشون نتونستن ‫مشکلی درش پیدا کنن 670 00:37:12,200 --> 00:37:13,550 ‫امکان نداشت بفهمی که ‫حقیقت داشته 671 00:37:13,600 --> 00:37:15,160 ‫حتی گوین هم فکرش رو نمیکرد 672 00:37:16,210 --> 00:37:18,860 ‫میدونم، فقط میخوام برم خونه ‫و بهش بگم که متاسفم 673 00:37:21,520 --> 00:37:26,560 ‫ایو، یه چیزه دیگه هم هست 674 00:37:30,180 --> 00:37:32,180 ‫گوین راجع‎به ما میدونه 675 00:37:35,830 --> 00:37:38,180 ‫اوه. ‫بچه‌ها، اینجا! 676 00:37:38,230 --> 00:37:40,190 ‫اون چیه؟ 677 00:37:43,230 --> 00:37:46,540 ‫‎‏ 678 00:37:46,580 --> 00:37:48,540 ‫اسکات، فکری داری؟ 679 00:37:48,590 --> 00:37:51,720 ‫به نظرم یه‏جور حصاره 680 00:37:51,760 --> 00:37:55,110 ‫یعنی، طی این زمان هم ‫آدم‏های سرخ‏پوست بودن 681 00:37:55,160 --> 00:37:56,990 ‫ولی فکر نمیکردم که ‫همچین بناهایی می‌ساختن 682 00:37:58,640 --> 00:38:02,600 ‫خب، هرچی که هست ‫سیگنال داره از اونجا میاد 683 00:38:03,780 --> 00:38:06,390 ‫خب، پس ما هم میریم اونجا 684 00:38:14,260 --> 00:38:16,530 ‫ما اینجا نیستیم که هوای ‫این آدما رو داشته باشیم 685 00:38:16,570 --> 00:38:18,620 ‫اگه حتی به حرف زدن ‫فکر هم بکنی، 686 00:38:18,660 --> 00:38:20,920 ‫میدونی که چی میشه 687 00:38:20,970 --> 00:38:23,530 ‫فکر نکنم این فکر خوبی باشه 688 00:38:23,580 --> 00:38:25,100 ‫فقط یه فرصتی بهش بده 689 00:38:27,100 --> 00:38:28,760 ‫لطفا، ورونیکا 690 00:38:32,410 --> 00:38:35,810 ‫من همینجام. ‫اگه ناراحتش کنی، تموم میشه میره 691 00:38:41,250 --> 00:38:44,470 ‫چی میخواد بهمون نشون بده، ‫یه اسب؟ 692 00:38:49,170 --> 00:38:50,870 ‫اول شما 693 00:38:57,000 --> 00:38:59,270 694 00:38:59,310 --> 00:39:01,570 ‫این هواپیمایی هستش که ‫لیوای باهاش پرواز کرد 695 00:39:01,620 --> 00:39:04,620 ‫با یه مقدار تغییرات کوچیک 696 00:39:04,660 --> 00:39:06,010 ‫تو کی هستی؟ 697 00:39:06,060 --> 00:39:08,190 ‫یکی که همون چیزی که ‫تو میخوای رو میخواد 698 00:39:08,230 --> 00:39:10,150 ‫تا به اون مکان پایین بره 699 00:39:11,020 --> 00:39:12,410 ‫خب، به نظر میاد ‫کلی دردسر به جون خریدی... 700 00:39:12,450 --> 00:39:13,760 ‫تا اینو ممکن کنی 701 00:39:13,800 --> 00:39:15,110 ‫من و ربکا جزئی از تیمی هستیم که... 702 00:39:15,150 --> 00:39:17,240 ‫درمورد فروچاله موهاوی تحقیق کردیم 703 00:39:17,280 --> 00:39:19,200 ‫یه گروه اکتشافی رو فرستادن اون پایین، 704 00:39:19,240 --> 00:39:21,330 ‫و اون هواپیمایی رو طراحی کرد ‫که اونا رو برد 705 00:39:21,380 --> 00:39:23,590 ‫اونا از نور رد شدن، 706 00:39:23,640 --> 00:39:26,290 ‫ولی اونجا قبل از اینکه بتونن برگردن ‫بسته شد 707 00:39:26,340 --> 00:39:28,820 ‫پس چرا اینجا تو این مزرعه مخفی شدی؟ 708 00:39:28,860 --> 00:39:29,950 ‫خب، وقتی همچین مأموریتی اشتباه پیش میره 709 00:39:29,990 --> 00:39:32,430 ‫همه‏چی باید سر یکی خراب بشه 710 00:39:32,470 --> 00:39:34,130 ‫اون شخص من بودم 711 00:39:34,170 --> 00:39:36,560 ‫ولی به خودم قول دادم که ‫اگه یه موقع فرصتش پیش بیاد 712 00:39:36,610 --> 00:39:39,220 ‫تا برگردم اونجا، ‫براش آماده میشم 713 00:39:39,260 --> 00:39:41,700 ‫میدونم که چرا هواپیمای کاپیتان دلگادو از کار افتاد 714 00:39:41,740 --> 00:39:43,880 ‫و اینکه چرا باعث اون زلزله‏ها شد 715 00:39:43,920 --> 00:39:46,100 ‫همینطورم میدونم که هواپیمای من ‫همچین مشکلاتی نخواهد داشت 716 00:39:46,140 --> 00:39:48,840 ‫واسه همین اومدم اینجا، گوین 717 00:39:48,880 --> 00:39:51,010 ‫میدونستم که اون داشت ‫روی هواپیمای خودش کار میکرد 718 00:39:51,060 --> 00:39:54,100 ‫ولی بعد از سقوط کردن هواپیمای لیوای ‫خلبانم پا پس کشید 719 00:39:54,150 --> 00:39:57,800 ‫که یعنی سرنوشت خواسته ‫که تو بیای اینجا 720 00:39:59,890 --> 00:40:01,760 ‫میخوای من پرواز کنم؟ 721 00:40:03,330 --> 00:40:06,860 ‫اومدی اینجا راهی پیدا کنی ‫تا خانواده‌ات رو نجات بدی 722 00:40:09,210 --> 00:40:10,860 ‫اینم راهشه 723 00:40:12,770 --> 00:40:19,480 ‫حالا، میدونم که دیروز ترسناک بود 724 00:40:19,520 --> 00:40:22,780 ‫ولی بهت قول میدم که ‫دیگه در امانی 725 00:40:24,530 --> 00:40:28,830 ‫فقط میخوام چندتا سوال راجع‎به ‫چیزی که دیدی ازت بپرسم 726 00:40:28,880 --> 00:40:35,410 ‫ولی تو فقط باید با سر تکون دادن ‫بگی بله یا نه 727 00:40:35,450 --> 00:40:37,580 ‫میتونی این کارو بکنی؟ 728 00:40:40,630 --> 00:40:43,630 ‫‏ 729 00:40:43,670 --> 00:40:45,200 ‫خوبه 730 00:40:46,810 --> 00:40:48,900 ‫دیدی که چی به ادی صدمه زد؟ 731 00:40:51,290 --> 00:40:53,340 ‫یه آدم بود؟ 732 00:40:57,250 --> 00:40:58,600 ‫خیلی‏خب 733 00:40:59,730 --> 00:41:03,220 ‫حالا اونو تصور کنی... 734 00:41:03,260 --> 00:41:05,830 ‫و ببینی یادت میاد که ‫چه شکلی بودن 735 00:41:08,350 --> 00:41:10,050 ‫میتونی این کارو برام بکنی؟ 736 00:41:13,440 --> 00:41:15,530 ‫- جلوش رو میگیرم، این زیادیه ‫- نه، این کارو نمیکنی 737 00:41:15,580 --> 00:41:17,100 ‫نه، نه، نه. ‫ورونیکا 738 00:41:17,140 --> 00:41:19,710 ‫- ورونیکا، یه دقیقه وایسا ‫- ورونیکا، لطفا 739 00:41:19,750 --> 00:41:21,230 ‫چیکار میکنی؟ ‫بیا بریم 740 00:41:21,280 --> 00:41:22,930 ‫یه پیرمرد بود 741 00:41:24,590 --> 00:41:28,410 ‫- تو حرف میزنی؟ ‫- نه بابا 742 00:41:29,240 --> 00:41:31,330 ‫- لیلی، بس کن ‫- داشت میومد سمتم، 743 00:41:31,370 --> 00:41:33,940 ‫ولی بعد گذاشت رفت 744 00:41:33,990 --> 00:41:36,290 ‫- یه چیزی روی پشتش بود ‫- چی بود؟ 745 00:41:38,340 --> 00:41:40,950 ‫یه جای دست 746 00:41:40,990 --> 00:41:42,690 ‫- بسه، دیگه میریم ‫- نه، هنوز کارمون تموم نشده 747 00:41:42,730 --> 00:41:44,910 ‫ورو... 748 00:41:48,130 --> 00:41:51,790 ‫‎ 749 00:42:01,140 --> 00:42:03,800 ‫- حاضری؟ ‫- آره، بریم 750 00:42:15,240 --> 00:42:18,810 ‫من خیلی از این بابت مطمئن نیستم، بچه‏ها 751 00:42:18,880 --> 00:42:23,810 « Stef@n | تــرجمه از تـورج پاکاری » Email: tooraj1111@gmail.com 752 00:42:23,880 --> 00:42:28,810 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: