1 00:01:00,576 --> 00:01:07,576 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:01:07,576 --> 00:01:14,575 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez 3 00:01:14,576 --> 00:01:21,576 ‫ترجمه‌ای از؛ ‫محیا | حامی مغیثی | محمدعلی sm 4 00:01:01,811 --> 00:01:07,577 "اجتماع" 5 00:02:30,411 --> 00:02:31,977 .خودم می‌دونم دیر کردم 6 00:02:36,895 --> 00:02:38,723 کسی زنگ زد؟ 7 00:02:38,767 --> 00:02:40,203 .نه 5 00:02:40,247 --> 00:02:41,639 کندرا زنگ نزد؟ 6 00:02:41,683 --> 00:02:43,250 .نه .کلا کسی زنگ نزد 7 00:02:46,949 --> 00:02:48,168 .خوبه 8 00:02:52,346 --> 00:02:54,696 ...پسرم امروز صبح بازی داشت 9 00:02:54,739 --> 00:02:56,500 و می‌خواست من صبرکنم ...تا باباش برسه اونجا 10 00:02:56,524 --> 00:03:00,397 و بعدش هم توی ترافیک ...یا تصادف گیر کردم 11 00:03:00,441 --> 00:03:01,920 تصادف کردی؟ 12 00:03:03,922 --> 00:03:08,231 ،چی؟ نه. تصادف شده بود .منم توی ترافیکش گیر کردم 13 00:03:11,191 --> 00:03:12,844 چی کار میکنی؟ 14 00:03:12,888 --> 00:03:13,932 .ظرف می‌شورم 15 00:03:15,282 --> 00:03:19,242 باشه. خب، میشه توی آماده‌کردن کمکم کنی؟ 16 00:03:19,286 --> 00:03:20,504 چی رو میخوای آماده کنی؟ 17 00:03:20,548 --> 00:03:22,463 .اتاق رو، واسه جلسه 18 00:03:24,421 --> 00:03:26,118 چرا تو داری ظرف‌ها رو میشوری؟ 19 00:03:26,162 --> 00:03:27,990 هیچکدوم از کسایی که .صبح اینجا بودن، نظافت نکردن 20 00:03:29,687 --> 00:03:31,167 .اوه، واقعا متاسفم 21 00:03:31,211 --> 00:03:33,213 ...واقعا مسئولیت‌پذیری که 22 00:03:33,256 --> 00:03:35,998 آره. باید بهشون بگیم قبل از رفتن .ریخت‌وپاش‌هاشون رو جمع کنن 23 00:03:36,041 --> 00:03:38,696 من...من صد در صد .اینو بهشون گفتم 24 00:03:38,740 --> 00:03:40,524 چی... کدومشون بوده؟ اِی‌اِی؟ 25 00:03:40,568 --> 00:03:43,614 .نه، آل‌-‌آنون .ا‌ِی‌اِی همیشه تمیزکاری می‌کنن 26 00:03:45,312 --> 00:03:48,706 ...باشه. خیلی‌خب، میشه که، عه 27 00:03:48,750 --> 00:03:50,162 ...چطوره بعدا ظرف‌هارو بشوری 28 00:03:50,186 --> 00:03:51,424 ومی‌خوای کمکم کنی اتاق رو آماده کنم؟ 29 00:03:51,448 --> 00:03:54,408 میخوام قبل از اینکه .کندرا برسه مرتبش کنم 30 00:04:09,118 --> 00:04:10,772 .خیلی خب 31 00:04:10,815 --> 00:04:12,556 بیا. کمکم کن .این میز رو بلند کنم 32 00:04:14,428 --> 00:04:16,343 .خیلی خب 33 00:04:16,386 --> 00:04:18,345 .مراقب باش .مراقب‌ باش 34 00:04:24,525 --> 00:04:25,787 .اوه، شرمنده 35 00:04:31,096 --> 00:04:32,837 .بذار ببینم .یکم بیارش وسط‌‌‌ تر 36 00:04:34,622 --> 00:04:36,058 .خوبه 37 00:05:07,785 --> 00:05:09,700 .سلام 38 00:05:09,744 --> 00:05:11,093 .سلام. سلام 39 00:05:11,136 --> 00:05:12,355 جودی؟ - .بله - 40 00:05:12,399 --> 00:05:13,487 .کندرا کارتر هستم .از آشناییت خوشبختم 41 00:05:28,893 --> 00:05:30,330 .خب، اینجا خیلی قشنگه 42 00:05:31,635 --> 00:05:33,942 .خیلی ممنون .نظر خودمون هم همینه 43 00:05:35,552 --> 00:05:37,685 این روزا بیشتر مردم میرن ...شمال تا برن کلیسای سنت‌توماس 44 00:05:37,728 --> 00:05:42,167 ولی به نظر ما اینجا هم .خیلی کارها میشه کرد 45 00:05:42,211 --> 00:05:43,908 خب، جلسه قراره کجا باشه؟ 46 00:05:43,952 --> 00:05:46,520 .اوه. درسته. ببخشید 47 00:05:46,563 --> 00:05:47,782 .دارم زیادی حاشیه میرم 48 00:05:47,825 --> 00:05:49,107 ...ببخشید. قصد بی‌ادبی نداشتم، فقط 49 00:05:49,131 --> 00:05:50,238 .نه نه نه. بی‌ادبی نیست ...خیلی 50 00:05:50,262 --> 00:05:51,133 .خیلی هم سوال خوبیه 51 00:05:51,176 --> 00:05:52,482 .قراره برن توی یه اتاق طبقه پایین 52 00:05:52,526 --> 00:05:53,875 .بیا دنبالم 53 00:05:57,661 --> 00:05:59,359 معمولا جلسات رو ...همین‌جا برگذار میکنیم 54 00:05:59,402 --> 00:06:00,621 ...ولی کشیش فکر میکرد که 55 00:06:00,664 --> 00:06:02,927 ممکنه بخوان خیلی ...حریم خصوصی داشته باشن 56 00:06:02,971 --> 00:06:04,842 پس می‌بریمشون .اتاق پشتی 57 00:06:04,886 --> 00:06:06,235 .خب، هرطور که صلاحه 58 00:06:06,278 --> 00:06:07,802 .به نظرم بهترین کار همینه 59 00:06:07,845 --> 00:06:10,631 ،به نظرم نورگیرتره ...بهتره 60 00:06:10,674 --> 00:06:11,762 .میدونی، کلا قشنگ‌تره 61 00:06:11,806 --> 00:06:13,503 و لیندا هم موافقت کرد؟ 62 00:06:13,547 --> 00:06:15,070 .راستش تاحالا لیندا رو ندیدم 63 00:06:15,113 --> 00:06:16,941 .اون جزو اهالی این کلیسا نیست ...برای همین 64 00:06:16,985 --> 00:06:18,726 ولی محل جلسه رو دیده دیگه؟ 65 00:06:18,769 --> 00:06:20,772 خب، بارها ...اینجا 66 00:06:20,816 --> 00:06:22,860 .با کشیش دیدارِ خصوصی داشته 67 00:06:22,904 --> 00:06:24,514 .پس فکر کنم اتاق رو دیده 68 00:06:26,429 --> 00:06:28,257 ...عه - .اوه - 69 00:06:28,300 --> 00:06:30,433 صدای موسیقی اونجا هم میاد؟ 70 00:06:30,477 --> 00:06:33,654 .اوه، لعنتی .آره، این مشکل هست 71 00:06:33,697 --> 00:06:35,786 .ممکنه مشکل‌ساز بشه می‌تونن ساز نزنن؟ 72 00:06:35,830 --> 00:06:37,397 .خب، امروز تمرین دارن 73 00:06:37,440 --> 00:06:38,963 نمیشه فقط درها رو ببندیم؟ 74 00:06:39,007 --> 00:06:40,443 .نمیخوام حواس بقیه پرت بشه 75 00:06:40,487 --> 00:06:41,594 میدونی چیه؟ .باهاشون حرف میزنم 76 00:06:41,618 --> 00:06:42,880 .درست میشه - .ممنون - 77 00:06:42,924 --> 00:06:44,467 .خواهش میکنم میخوای اتاق رو ببینی؟ 78 00:06:44,491 --> 00:06:45,883 .بله لطفا - .خیلی‌خب - 79 00:06:55,110 --> 00:06:56,851 نظرت چیه؟ 80 00:06:57,852 --> 00:06:59,375 .اینجا صدای موسیقی کمتر میاد 81 00:06:59,419 --> 00:07:01,595 .اوه، درسته 82 00:07:01,638 --> 00:07:05,425 ببخشید. فقط آخه بهم گفته بودن .که کسی قرار نیست توی ساختمون باشه 83 00:07:05,468 --> 00:07:07,470 .اوه، آره .متاسفم 84 00:07:07,514 --> 00:07:09,472 .معمولا توی همین اتاق تمرین می‌کنن 85 00:07:09,516 --> 00:07:11,866 ...ولی الان .گفتیم برن توی کلیسا 86 00:07:11,909 --> 00:07:14,608 خیلی‌خب، خب کس دیگه‌ای هم قراره اینجا باشه؟ 87 00:07:14,651 --> 00:07:16,174 گروه کُر .برای فردا تمرین داره 88 00:07:16,218 --> 00:07:19,308 اوه،آره. خیلی معذرت میخوام .که صندلی‌ها رو جابه‌جا کردم 89 00:07:19,351 --> 00:07:20,788 .نه، مساله‌ای نیست 90 00:07:20,831 --> 00:07:23,486 ولی تمرینشون رو توی کلیسا انجام میدن دیگه، درسته؟ 91 00:07:24,705 --> 00:07:25,967 .آره 92 00:07:26,010 --> 00:07:27,316 .پس مشکلی پیش نمیاد 93 00:07:28,404 --> 00:07:31,059 ...آنتونی، می‌تونی بری طبقه پایین 94 00:07:31,102 --> 00:07:33,080 و خوراکی‌هایی که خریدم رو ...بیاری بالا 95 00:07:33,104 --> 00:07:35,324 و روی میزی که اونجاست، بچینی؟ 96 00:07:35,803 --> 00:07:36,847 .ممنون 97 00:07:41,286 --> 00:07:42,810 ولی اتاق که مناسبه؟ 98 00:07:42,853 --> 00:07:44,507 .به نظرم آره 99 00:07:44,551 --> 00:07:46,640 .عالیه 100 00:07:46,683 --> 00:07:50,339 .ما دونات و آب و قهوه داریم 101 00:07:50,382 --> 00:07:51,906 می‌خوام یه قهوه‌ی عالی .براشون درست کنم 102 00:07:51,949 --> 00:07:53,211 .فکر خوبیه 103 00:07:53,255 --> 00:07:57,302 ...خیلی خب. و شرمنده بابت صندلی‌ها 104 00:07:57,346 --> 00:07:59,870 ولی میز مشکلی نداره؟ - میز؟ - 105 00:07:59,914 --> 00:08:01,916 جایی که میز رو گذاشتم، به نظرت خوبه؟ 106 00:08:01,959 --> 00:08:03,091 .خوبه - برای ...؟ - 107 00:08:03,134 --> 00:08:06,355 .خیلی خب .عالیه 108 00:08:06,398 --> 00:08:07,617 .عالیه 109 00:08:08,575 --> 00:08:10,054 .جای میز عالیه 110 00:08:10,098 --> 00:08:12,535 دستمال کاغذی دارین؟ مثلا جعبه‌ی دستمال کاغذی؟ 111 00:08:12,579 --> 00:08:14,232 .آره، اونجا 112 00:08:14,276 --> 00:08:15,930 .ایده‌ی خیلی خوبیه .البته 113 00:08:15,973 --> 00:08:19,107 خیلی‌خب. حالا داریم ...به یه جایی می‌رسیم. عه 114 00:08:19,150 --> 00:08:21,326 دوباره میگی چند نفر قراره بیان؟ 115 00:08:21,370 --> 00:08:24,199 چطور مگه؟ - .چهار نفرن - 116 00:08:24,242 --> 00:08:26,984 .کلی غذا خریدی 117 00:08:27,028 --> 00:08:29,160 .فکر نکنم چیزی بخورن 118 00:08:29,204 --> 00:08:31,946 ...اوه. معذرت میخوام. فکر کردم - این چیه؟ - 119 00:08:31,989 --> 00:08:34,992 .اون ناهار منه .اونو بذار کنار 120 00:08:35,036 --> 00:08:37,255 ببخشید. فکر کردم باید .یکم غذا هم داشته باشیم 121 00:08:37,299 --> 00:08:39,301 .آره، نه، نه .فکر خیلی قشنگیه 122 00:08:39,344 --> 00:08:42,913 فقط... فکر نکنم لازم باشه .همه‌ی اونا رو بیاریم بیرون 123 00:08:42,957 --> 00:08:45,263 .نباید این کار رو بکنیم - .صحیح - 124 00:08:45,307 --> 00:08:46,917 .درسته .خیلی خب 125 00:08:46,961 --> 00:08:48,634 خب،چند وقته با این خانواده‌ها کار میکنی؟ 126 00:08:48,658 --> 00:08:50,355 ...آنتونی، این - چیه مگه؟ - 127 00:08:50,399 --> 00:08:52,096 .عیبی نداره 128 00:08:52,140 --> 00:08:53,837 .فقط یه خانواده‌‌ست 129 00:08:53,881 --> 00:08:56,536 .ولی 6 ساله باهاشونم 130 00:08:56,579 --> 00:08:57,841 .واو - .واو - 131 00:08:59,669 --> 00:09:02,063 قبل از این اتفاق هم با این خانواده کار کرده بودی؟ 132 00:09:02,106 --> 00:09:04,674 .نه،نه، نه .ما سر اون قضیه با هم آشنا شدیم 133 00:09:04,718 --> 00:09:06,894 میشه اینا رو جابه‌جا کنیم؟ - .بله، حتما - 134 00:09:06,937 --> 00:09:09,853 .ممنون - اونا قبلا هم این کار رو کردن؟ - 135 00:09:09,897 --> 00:09:12,160 .آنتونی، این هیچ ربطی به ما نداره 136 00:09:12,203 --> 00:09:14,292 کاغذهای فردا رو پرینت گرفتی؟ 137 00:09:14,336 --> 00:09:15,380 .آره - ...خیلی‌خب - 138 00:09:15,424 --> 00:09:16,556 برای فردا، لباس‌ها رو تا کردی؟ 139 00:09:24,694 --> 00:09:26,566 .از حرفش معذرت میخوام - .نه، چیزی نگفت که - 140 00:09:26,609 --> 00:09:28,959 ...می‌خواستیم امروز بهش مرخصی بدیم 141 00:09:29,003 --> 00:09:30,458 .ولی خانوادش نمیخوان .اونا واقعا نیاز دارن سرش گرم باشه 142 00:09:30,482 --> 00:09:31,788 .نیازی نیست توضیح بدی 143 00:09:31,832 --> 00:09:33,573 .باشه، لطف داری 144 00:09:33,616 --> 00:09:36,619 یعنی، اون بیشتر وقت‌ها .خیلی مهربونه 145 00:09:36,663 --> 00:09:40,231 .ولی شبیه کارمندهای کلیسای عادی نیست 146 00:09:40,275 --> 00:09:42,886 ،ولی از طرف دیگه .ما کلیسای اسقفی پروتستان هستیم (خودمون هم عادی نیستیم) 147 00:09:42,930 --> 00:09:45,062 ببخشید، فقط یه .شوخی کوچولوی مسیحی بود 148 00:09:45,106 --> 00:09:46,716 .نه، نذارش وسط میز 149 00:09:46,760 --> 00:09:49,023 .اوه - .اینجوری یکم ناجوره - 150 00:09:49,066 --> 00:09:51,416 ،بذارش کنار میز ...یا هم بذارش اون پشت 151 00:09:51,460 --> 00:09:52,896 ...یه جوری که جلوش چشمشون باشه، ولی میدونی 152 00:09:55,116 --> 00:09:56,900 .درسته. معذرت میخوام. البته 153 00:09:59,381 --> 00:10:02,819 خب کجا...؟ ...این کارها رو قراره همین‌جا 154 00:10:02,863 --> 00:10:04,255 پیش اونا انجام بدی، یا...؟ 155 00:10:04,299 --> 00:10:08,346 نه، اونا توافق کردن .که تنها باشن 156 00:10:08,390 --> 00:10:11,175 خب، میتونی بیای .با ما وقت‌ بگذرونی 157 00:10:11,219 --> 00:10:13,787 ...ما ...ما کلی اتاق داریم 158 00:10:13,830 --> 00:10:16,746 .و وای‌فایمون هم خیلی سرعت داره 159 00:10:16,790 --> 00:10:18,313 ...عه، باید چند تا تماس بگیرم 160 00:10:18,356 --> 00:10:20,054 پس احتمالا .از توی ماشینم کار کنم 161 00:10:20,097 --> 00:10:23,187 .نه، اینکه ناجوره .باید پیش ما بمونی 162 00:10:23,231 --> 00:10:24,687 .میتونی کل دفتر کشیش رو برداری 163 00:10:24,711 --> 00:10:26,930 .خیلی‌خب، یه کاریش می‌کنیم 164 00:10:26,974 --> 00:10:28,062 .باشه - ...عه - 165 00:10:28,715 --> 00:10:30,934 اینا چی هستن؟ 166 00:10:30,978 --> 00:10:33,807 .اوه، آره معرکه نیستن؟ 167 00:10:33,850 --> 00:10:36,244 .این یه پروژه‌ی مدرسه بود ...این قرار بود که 168 00:10:36,287 --> 00:10:38,028 .شیشه رنگی باشه 169 00:10:41,902 --> 00:10:43,338 مشکلی پیش اومده؟ 170 00:10:47,124 --> 00:10:48,212 .اوه 171 00:10:50,388 --> 00:10:51,389 .درسته 172 00:10:52,260 --> 00:10:53,827 .عیبی نداره می‌دونی چیه؟ 173 00:10:53,870 --> 00:10:56,525 میرم بیرون تا یه تماس بگیرم. باشه؟ 174 00:10:56,568 --> 00:10:57,700 .حتما. باشه - .مرسی - 175 00:10:57,744 --> 00:10:59,528 .راحت باش لطفا .عجله نکن 176 00:11:21,506 --> 00:11:24,858 .خیلی‌خب، اینجاست .رسیدیم 177 00:11:24,901 --> 00:11:26,642 .میدونم .حرکت کن 178 00:11:26,686 --> 00:11:28,252 چی؟ 179 00:11:28,296 --> 00:11:30,298 .فقط... من... الان وقتش نیست 180 00:11:30,341 --> 00:11:31,536 .هنوز آماده نیستم .فقط به رانندگی ادامه بده 181 00:11:31,560 --> 00:11:32,604 .من نمی‌دونم ما کجاییم 182 00:11:32,648 --> 00:11:34,911 .مهم نیست کجاییم .فقط برو. حرکت کن 183 00:11:34,955 --> 00:11:37,348 ،اون گوشه بزن بغل .یه جایی همون طرفا 184 00:11:37,392 --> 00:11:39,524 !فقط راه بیفت - .باشه. باشه - 185 00:11:43,006 --> 00:11:47,707 .سلام، لیندا. مشکلی نیست .من اینجام. عجله نکن 186 00:11:47,750 --> 00:11:49,012 با ریچارد حرف زدی؟ 187 00:12:14,646 --> 00:12:16,387 ما اینجا چه غلطی می‌کنیم؟ 188 00:12:18,955 --> 00:12:20,957 مشکلی برات پیش نمیاد؟ 189 00:12:22,350 --> 00:12:23,699 عزیزم؟ 190 00:12:23,743 --> 00:12:24,874 .نمی‌دونم 191 00:12:27,355 --> 00:12:30,401 .خیلی خب - ...نمی‌دونم اصلا می‌تونم - 192 00:12:32,099 --> 00:12:34,623 .نمی‌دونم می‌تونم این کار رو بکنم یا نه 193 00:12:37,887 --> 00:12:39,106 .خب، مجبور نیستیم انجامش بدیم 194 00:12:40,672 --> 00:12:42,936 .می‌تونیم دور بزنیم و بریم 195 00:12:44,372 --> 00:12:46,678 .اگه این چیزیه که تو می‌خوای 196 00:12:46,722 --> 00:12:48,506 .نه 197 00:12:48,550 --> 00:12:51,379 منظورم اینه، فکر نکنم .بتونم اون حرف رو بزنم 198 00:12:55,644 --> 00:12:56,688 .خیلی خب 199 00:12:56,732 --> 00:13:00,388 .خب، میدونی، مجبور نیستی 200 00:13:00,431 --> 00:13:01,476 ...می‌تونیم فقط بریم اونجا 201 00:13:01,519 --> 00:13:04,044 .و به حرف‌های اونا گوش بدیم 202 00:13:04,087 --> 00:13:06,481 مجبور نیستی کاری بکنی .که دلت نمیخواد 203 00:13:07,656 --> 00:13:08,744 باشه؟ 204 00:13:08,788 --> 00:13:10,572 اگه من نگم، تو میگی؟ 205 00:13:14,228 --> 00:13:15,292 .متاسفم .این منصفانه نیست 206 00:13:15,316 --> 00:13:18,362 ...نه، این ...میدونی، این 207 00:13:31,593 --> 00:13:33,247 ...من نمیگم، ولی 208 00:14:05,714 --> 00:14:07,759 .یالا آماده‌ای برگردیم اونجا؟ 209 00:14:10,327 --> 00:14:11,851 .آره 210 00:14:13,374 --> 00:14:14,375 .خیلی خب 211 00:14:57,984 --> 00:15:00,421 .حتما ...پس فردا که برگشتم 212 00:15:00,464 --> 00:15:02,205 .می‌تونیم درموردش صحبت کنیم 213 00:15:20,441 --> 00:15:21,659 .اوه، خدای من 214 00:15:39,329 --> 00:15:40,417 آقا و خانم پری؟ 215 00:15:40,461 --> 00:15:42,115 .لطفا جی صدام کن شما کندرا هستی؟ 216 00:15:42,158 --> 00:15:43,159 .بله 217 00:15:57,304 --> 00:15:58,305 گیل، نمیای؟ 218 00:16:09,403 --> 00:16:10,839 .سلام 219 00:16:10,882 --> 00:16:12,362 .سلام، جی پری هستم - .اوه، سلام - 220 00:16:12,406 --> 00:16:13,600 .اینم همسرمه، گیل - .من جودی هستم - 221 00:16:13,624 --> 00:16:14,669 .سلام - .سلام، جودی - 222 00:16:14,712 --> 00:16:15,757 .سلام - .من جی هستم - 223 00:16:15,800 --> 00:16:16,952 .سلام. خیلی ممنون که اومدین 224 00:16:16,976 --> 00:16:18,890 ممنون از شما که .فضای مورد نیاز رو فراهم کردی 225 00:16:18,934 --> 00:16:21,545 .خواهش میکنم .خیلی خوشحالیم که تونستیم کمکی کنیم 226 00:16:21,589 --> 00:16:23,045 خب، اون پشت .اتاق رو براتون آماده کردیم 227 00:16:23,069 --> 00:16:24,089 ...آره. یکم هم غذا داریم 228 00:16:24,113 --> 00:16:25,680 .عالیه 229 00:16:25,723 --> 00:16:27,005 .و یکم آب و قهوه هم داریم چیزی میل دارین؟ 230 00:16:27,029 --> 00:16:28,988 فکر کنم فعلا چیزی لازم نداریم. درسته؟ 231 00:16:30,119 --> 00:16:31,991 .من که چیزی نمی‌خوام 232 00:16:32,034 --> 00:16:33,359 .ممنون، جودی - .ممنون از شما - 233 00:16:33,383 --> 00:16:35,144 میخواین اتاق رو بهتون نشون بدم؟ 234 00:16:35,168 --> 00:16:36,734 .نه، من نشونشون میدم .ممنون 235 00:16:36,778 --> 00:16:38,364 باشه، عالیه. خیلی خوبه که .با هردوتون آشنا شدم 236 00:16:38,388 --> 00:16:40,086 .ممنون - .می‌تونین دنبال من بیاین - 237 00:16:43,045 --> 00:16:44,045 .اینجاست 238 00:16:50,661 --> 00:16:51,923 اتاق براتون مناسبه؟ 239 00:16:56,406 --> 00:16:57,625 ...عه 240 00:16:58,539 --> 00:17:00,584 ...میز، صندلی 241 00:17:00,628 --> 00:17:02,195 .مسیح که ما رو زیر نظر داره 242 00:17:02,804 --> 00:17:03,848 .عالیه 243 00:17:03,892 --> 00:17:05,676 .خیلی خب ...خب، میدونم که 244 00:17:05,720 --> 00:17:07,852 ...ما واسه همه چی ازتون امضا گرفتیم 245 00:17:07,896 --> 00:17:09,115 ...و تا جایی که به اداره‌ی ما مربوطه 246 00:17:09,158 --> 00:17:11,030 .تمام اقدامات لازم رو انجام دادین 247 00:17:11,073 --> 00:17:13,467 ولی... حالا که ...خودمون سه نفر هستیم 248 00:17:13,510 --> 00:17:15,208 چیزی هست که بخواین از من بپرسین؟ 249 00:17:16,905 --> 00:17:17,949 .فکر کنم سوالی نداریم 250 00:17:17,993 --> 00:17:19,603 اونا به‌زودی میرسن؟ 251 00:17:19,647 --> 00:17:20,691 .همین الان باهاشون حرف زدم 252 00:17:20,735 --> 00:17:21,929 .هر آن ممکنه برسن 253 00:17:21,953 --> 00:17:23,042 .اوه - ...ایرادی نداره که - 254 00:17:23,085 --> 00:17:24,149 برای یه مدت کوتاه تنهاتون بذارم؟ 255 00:17:24,173 --> 00:17:25,305 .البته .حتما 256 00:17:25,348 --> 00:17:26,654 .الان برمی‌گردم 257 00:17:47,109 --> 00:17:49,285 .سلام. نه، من بیرونم 258 00:17:50,678 --> 00:17:52,593 .اوه، دارم می‌بینمتون 259 00:18:07,260 --> 00:18:08,565 .ما اینجاییم 260 00:18:11,612 --> 00:18:13,396 .سلام - .سلام - 261 00:18:13,440 --> 00:18:18,097 ریچارد، لیندا، ایشون هم .جی و گیل پری هستن 262 00:18:18,140 --> 00:18:21,056 .راستش ما قبلا همدیگه رو دیدیم .خیلی وقت پیش 263 00:18:23,145 --> 00:18:24,494 حالتون چطوره؟ 264 00:18:25,452 --> 00:18:28,107 .آره، ما خوبیم .ممنون 265 00:18:31,327 --> 00:18:33,329 خیلی وقته منتظرید؟ 266 00:18:33,373 --> 00:18:36,158 .نه، تازه رسیدیم .حتی هنوز ننشستیم 267 00:18:36,202 --> 00:18:37,899 اتاق چطوره؟ خوبه؟ 268 00:18:37,942 --> 00:18:39,988 .خوبه - .به نظر منم خوبه - 269 00:18:41,598 --> 00:18:42,599 گیل؟ 270 00:18:43,470 --> 00:18:44,471 .منم راحتم 271 00:18:45,385 --> 00:18:46,690 .خیلی خب، خوبه 272 00:18:48,301 --> 00:18:50,520 .اینا رو برای شما آوردم 273 00:18:50,564 --> 00:18:52,566 .اوه. اوه 274 00:18:52,609 --> 00:18:54,307 .معذرت میخوام - ...نه، این‌ها - 275 00:18:54,350 --> 00:18:55,395 .کوچیکن 276 00:18:55,438 --> 00:18:57,353 .نه، خیلی قشنگن .ممنون 277 00:19:01,923 --> 00:19:03,142 بشینیم؟ 278 00:19:04,360 --> 00:19:06,232 .آره، بیاین بشینیم 279 00:19:15,980 --> 00:19:16,981 کتت رو بگیرم؟ 280 00:19:26,077 --> 00:19:27,949 .خب، ما... ما با هم صحبت کردیم 281 00:19:27,992 --> 00:19:29,559 .آره، همه چیز مرتبه 282 00:19:29,603 --> 00:19:31,082 .همینطوره. بله 283 00:19:31,126 --> 00:19:36,175 خب، من واقعا ممنونم که .بالاخره همتون رو کنار هم می‌بینم 284 00:19:36,218 --> 00:19:37,480 عیبی نداره که اینو بگم؟ 285 00:19:37,524 --> 00:19:40,004 و امیدوارم ...وقتی امروز از اینجا میریم 286 00:19:40,048 --> 00:19:41,243 ...هممون فکر کنیم که این ملاقات 287 00:19:41,267 --> 00:19:43,312 .کار درستی بوده 288 00:19:43,356 --> 00:19:44,400 اینطوری خوبه؟ 289 00:19:44,444 --> 00:19:45,880 .بله - .ممنون، کندرا - 290 00:19:45,923 --> 00:19:49,013 خیلی خب، من میخوام .شما رو تنها بذارم 291 00:19:49,057 --> 00:19:50,363 اگه چیزی نیاز داشتین .بهم خبر بدین 292 00:19:51,233 --> 00:19:52,452 .از آشنایی با هردوتون خوشحال شدم 293 00:19:52,495 --> 00:19:53,844 .ما هم همینطور - .اوهوم - 294 00:20:11,035 --> 00:20:13,168 ...میخوای که فقط شاید 295 00:20:18,260 --> 00:20:19,740 .اینا قشنگن 296 00:20:19,783 --> 00:20:21,132 .ممنون 297 00:20:21,176 --> 00:20:22,917 .می‌خواستم یه چیزی بیارم 298 00:20:24,310 --> 00:20:26,964 سعی کردم گل‌هایی ...که فصلی یا در دسترس باشن 299 00:20:27,008 --> 00:20:29,532 ،انتخاب کنم .که چیز قابل‌داری نیست 300 00:20:29,576 --> 00:20:33,362 اینو خودت درست کردی؟ - .آره. یه جور سرگرمی جدیده - 301 00:20:33,406 --> 00:20:34,407 .اوه 302 00:20:36,322 --> 00:20:37,888 .ممنون 303 00:20:37,932 --> 00:20:38,933 .خواهش میکنم 304 00:20:42,241 --> 00:20:44,721 ...معذرت میخوام. فقط .قصد بی‌احترامی ندارم 305 00:20:44,765 --> 00:20:46,984 ولی میشه در حالی‌که ...داریم حرف می‌زنیم 306 00:20:47,028 --> 00:20:48,986 اینا رو بذاریم یه جای دیگه؟ - .حتما - 307 00:20:49,030 --> 00:20:50,094 .نه، نه، من میگیرمشون - .باشه - 308 00:20:50,118 --> 00:20:51,293 .خیلی معذرت میخوام - .نه - 309 00:21:03,174 --> 00:21:05,699 .ممنون - .خواهش می‌کنم - 310 00:21:07,135 --> 00:21:08,832 .می‌دونین که... خیلی خب 311 00:21:09,964 --> 00:21:11,531 سفرتون به اینجا چطور بود؟ 312 00:21:11,574 --> 00:21:14,403 .ماشین. ما رانندگی کردیم .آره. خوب بود 313 00:21:14,447 --> 00:21:16,013 شما هم با ماشین اومدین یا...؟ 314 00:21:16,057 --> 00:21:20,017 .من دیروز با پرواز اومدم .امروز عصر هم برمیگردم 315 00:21:20,061 --> 00:21:22,237 .اوه، خیلی خب .درسته 316 00:21:23,499 --> 00:21:25,980 شما هم امشب برمی‌گردین یا...؟ 317 00:21:26,023 --> 00:21:28,765 ...ما یه اتاق داریم، با هتل هماهنگ کردیم 318 00:21:28,809 --> 00:21:30,332 .ولی شاید نخوایم شب بمونیم 319 00:21:30,376 --> 00:21:32,378 یعنی برگردین؟ - .آره - 320 00:21:34,989 --> 00:21:40,299 خب، ببینین، ممنون که ...موافقت کردین ما رو ببینین 321 00:21:40,951 --> 00:21:42,953 .و با هم باشیم 322 00:21:42,997 --> 00:21:45,216 .اوه، خواهش میکنم 323 00:21:45,260 --> 00:21:49,351 ،من از شما، از همتون .ممنونم که این مسیر رو اومدین 324 00:21:49,395 --> 00:21:51,048 میدونم اومدن تا خونه‌ی من .کار آسونی نیست 325 00:21:51,092 --> 00:21:52,412 .ما خوشحالیم که اومدیم پیشت، لیندا 326 00:21:52,441 --> 00:21:56,184 ...منظورم اینه که، بله، و من 327 00:21:58,926 --> 00:22:01,232 و ما می‌خوایم صحبت رو ... اینطوری شروع کنیم 328 00:22:01,276 --> 00:22:05,498 که بابت بعضی از حرف‌هایی .که زدیم، پشیمونیم 329 00:22:05,541 --> 00:22:07,804 ،اینطور نگید .نیازی نیست پشیمون باشین 330 00:22:07,848 --> 00:22:11,068 کاش ما هم انقدر مجبور نبودیم .به وکیل‌هامون متکی باشیم 331 00:22:11,112 --> 00:22:14,202 ولی الان فقط مساله .اینه که از پسرمون محافظت کنیم 332 00:22:16,509 --> 00:22:17,771 .استیون - .اوهوم - 333 00:22:18,815 --> 00:22:20,774 .آره اون اوضاعش چطوره؟ 334 00:22:20,817 --> 00:22:22,602 .خیلی خوبه .ممنون که پرسیدی 335 00:22:22,645 --> 00:22:24,995 ،الان توی بالتیمور زندگی می‌کنن .خیلی از من دور نیستن 336 00:22:25,039 --> 00:22:26,190 به زودی قراره .صاحب یه پسر کوچولو بشن 337 00:22:26,214 --> 00:22:27,955 .چه عالی 338 00:22:27,998 --> 00:22:29,870 .ممنون و سوفی حالش چطوره؟ 339 00:22:29,913 --> 00:22:32,263 دخترتون چطوره؟ - ...اوه، عه - 340 00:22:32,307 --> 00:22:34,527 .خوبه - .خیلی بهتر شده - 341 00:22:34,570 --> 00:22:37,747 .پارسال خیلی پیشرفت کرد 342 00:22:37,791 --> 00:22:39,488 ...الان دنبال اینه که 343 00:22:39,532 --> 00:22:41,447 ،واسه ترم پاییزی .به دانشگاه‌ها درخواست بده 344 00:22:41,490 --> 00:22:42,535 .اوه، این فوق‌العاده‌ست 345 00:22:42,578 --> 00:22:43,666 .عالیه - .ممنون - 346 00:22:43,710 --> 00:22:44,972 .این عالیه. عالیه 347 00:22:45,015 --> 00:22:46,016 .آره - .آره - 348 00:22:53,328 --> 00:22:54,808 ...عه 349 00:23:01,597 --> 00:23:04,295 شما عکس آوردین یا...؟ 350 00:23:04,339 --> 00:23:06,646 ...بله. بله، من 351 00:23:06,689 --> 00:23:08,256 یه صحبت‌هایی بود ...که شاید 352 00:23:09,736 --> 00:23:12,303 خوب باشه اینا رو .با هم ببینیم. نمی‌دونم 353 00:23:12,347 --> 00:23:13,522 گیل، تو می‌خوای که...؟ 354 00:23:13,566 --> 00:23:17,004 من چیزهای دیگه هم آوردم .که به شما نشون بدم 355 00:23:17,047 --> 00:23:19,136 آره. کندرا گفت ممکنه .این کار رو بکنی. حتما 356 00:23:19,180 --> 00:23:20,921 .خیلی خب، خوبه 357 00:23:20,964 --> 00:23:23,053 ...نمیدونم الان وقت مناسبیه برای اینکه 358 00:23:23,097 --> 00:23:24,161 میخوای تا وقتی برن، صبر کنی؟ 359 00:23:24,185 --> 00:23:25,273 .نه. من راحتم 360 00:23:25,316 --> 00:23:26,381 ...نه؟ خیلی خب، شاید ما باید 361 00:23:26,405 --> 00:23:28,015 .نه، ما با هم توافق کردیم، پس... بفرمایید 362 00:23:34,978 --> 00:23:36,415 .ببینین .این سوفیه 363 00:23:36,458 --> 00:23:38,721 .اوه - .اوه - 364 00:23:38,765 --> 00:23:40,482 .خیلی زیباست - .الان برای خودش خانمی شده - 365 00:23:40,506 --> 00:23:42,595 .آره، خیلی بزرگ شده 366 00:23:42,638 --> 00:23:43,726 .اوه، اوه 367 00:23:43,770 --> 00:23:44,945 .آره 368 00:23:44,988 --> 00:23:48,339 .اوه - ...و این - 369 00:23:54,433 --> 00:23:55,782 .دوست دارم ببینمشون 370 00:23:57,610 --> 00:23:58,611 .خیلی خب 371 00:24:00,917 --> 00:24:02,919 .این ایوان وقتی که 3 سالش بود 372 00:24:04,965 --> 00:24:08,185 .خدای من - چی دستشه؟ - 373 00:24:08,229 --> 00:24:09,709 .چقدر بانمکه - ...این - 374 00:24:09,752 --> 00:24:11,624 ...از همون چیزاییه که غِل میخورن 375 00:24:11,667 --> 00:24:13,364 ...اون ماسماسک رو میشد هل بدی هرجایی 376 00:24:13,408 --> 00:24:14,844 ،و توپ‌ها می‌پریدن بالا .می‌ترکیدن 377 00:24:14,888 --> 00:24:15,995 .توپ‌ها می‌ترکیدن و بیرون میومدن .آره، آره 378 00:24:16,019 --> 00:24:17,040 .درسته، اونا رو یادمه 379 00:24:17,064 --> 00:24:18,935 .آره، آره 380 00:24:18,979 --> 00:24:21,938 ...عکسی که عکسِ توپ‌گیریش رو داری؟ 381 00:24:21,982 --> 00:24:23,070 عکس توپ‌گیری رو آوردی؟ 382 00:24:23,113 --> 00:24:24,177 .آره، داریمش .آوردیمش 383 00:24:24,201 --> 00:24:25,464 خیلی خب. میخوای نشون...؟ 384 00:24:27,248 --> 00:24:29,032 .اوه. اینجاست 385 00:24:29,076 --> 00:24:31,948 .فکر کنم تقریبا 12 سالش بود .لیگ نوجوانان 386 00:24:31,992 --> 00:24:33,036 .اوه 387 00:24:33,080 --> 00:24:34,274 ورزشکار خوبی بود، نه؟ 388 00:24:34,298 --> 00:24:35,493 .آره توی ورزش خیلی استعداد داشت 389 00:24:35,517 --> 00:24:36,518 .نگاهش کن 390 00:24:36,562 --> 00:24:37,669 یعنی، اون از خیلی چیزها .خوشش میومد 391 00:24:37,693 --> 00:24:39,347 ...اون، می‌دونین 392 00:24:39,390 --> 00:24:42,829 توی گروه موسیقی خواننده بود، توی .برنامه سازمان ملل شرکت کرده بود. خیلی کارها 393 00:24:42,872 --> 00:24:45,266 .ولی آره، ورزشکار خیلی خوبی بود 394 00:24:45,309 --> 00:24:46,702 .اوه 395 00:24:46,746 --> 00:24:49,749 ،ماجرای بامزه‌ایه ...ولی لباس توپ‌گیرها 396 00:24:49,792 --> 00:24:50,856 .اون نمی‌خواست نقش توپ‌گیر رو بازی کنه 397 00:24:50,880 --> 00:24:52,621 .فقط از لباسش خوشش میومد 398 00:24:52,665 --> 00:24:54,754 .اوه، پس لباسش رو دوست داشته 399 00:24:54,797 --> 00:24:56,146 .آره - .اوه - 400 00:24:59,933 --> 00:25:03,806 خب، عکس خانوادگی هم داریم یا...؟ 401 00:25:03,850 --> 00:25:05,895 .معلومه .یه عالمه 402 00:25:05,939 --> 00:25:07,854 باید کلی عکس رو .میدادیم چاپ کنن 403 00:25:07,897 --> 00:25:08,961 دیگه کسی عکس‌های .چاپی نداره 404 00:25:08,985 --> 00:25:10,378 مگه نه؟ - .آره - 405 00:25:10,421 --> 00:25:11,747 .خوبه آدم یه چیزی توی دستش باشه ...نه که فقط، می‌دونین 406 00:25:11,771 --> 00:25:13,337 .درسته - .این ماییم - 407 00:25:15,209 --> 00:25:16,993 ...این - .این آخرین کریسمسه - 408 00:25:21,868 --> 00:25:27,700 ...آره، ما همیشه .لباس خوب تنشون کردیم 409 00:25:27,743 --> 00:25:30,398 ."اینجا داریم میگیم "پنیری .نمی‌گیم پنیر 410 00:25:30,441 --> 00:25:31,530 .خانوادمون هیچوقت نمی‌گفت پنیر 411 00:25:33,314 --> 00:25:37,710 اونا فکر میکردن ما خیلی .احمقیم چون... مسخره‌ست 412 00:25:45,152 --> 00:25:46,283 .معذرت میخوام 413 00:25:46,327 --> 00:25:48,155 .عیبی نداره - .آره - 414 00:25:48,198 --> 00:25:50,374 .نه واقعا متاسفم - .برشون میدارم - 415 00:25:50,418 --> 00:25:51,550 .نه، متاسف نباش، لیندا 416 00:25:51,593 --> 00:25:53,116 ...نه، نه، شاید ما باید 417 00:25:53,160 --> 00:25:56,555 .خیلی خب - .منم می‌خواستم نشون بدم - 418 00:25:56,598 --> 00:25:59,732 نه، منم می‌خواستم ...مال خودمون رو نشون بدم، ولی 419 00:26:03,562 --> 00:26:04,563 .کار سختیه 420 00:26:06,086 --> 00:26:07,087 .آره 421 00:26:16,705 --> 00:26:17,706 عزیزم؟ 422 00:26:30,023 --> 00:26:31,067 .ممنونم 423 00:26:39,772 --> 00:26:40,947 .متاسفم 424 00:26:41,948 --> 00:26:42,992 ...من 425 00:26:45,778 --> 00:26:51,522 میشه فقط یه چیزی نشونتون بدم؟ 426 00:26:51,566 --> 00:26:53,002 .نه، مجبور نیستیم 427 00:26:53,046 --> 00:26:55,222 نشون ندم؟ - .نه، نه، نه، نه - 428 00:26:55,265 --> 00:26:56,658 .شاید ایده‌ی خوبی نبوده باشه 429 00:26:58,268 --> 00:26:59,487 .نه،میخوام نشون بدم 430 00:27:02,403 --> 00:27:04,535 .یه چیزی آوردم 431 00:27:04,579 --> 00:27:08,017 .این آسون‌تره .عکس نیست 432 00:27:08,061 --> 00:27:10,280 ولی ایرادی که نداره، گیل؟ 433 00:27:12,021 --> 00:27:13,153 .حتما 434 00:27:13,936 --> 00:27:15,155 .خیلی خب. درسته 435 00:27:16,156 --> 00:27:18,637 ...خب، این 436 00:27:18,680 --> 00:27:19,812 .اوه، واو 437 00:27:19,855 --> 00:27:20,900 .آره 438 00:27:22,597 --> 00:27:27,036 .همیشه‌ی خدا این همراهش بود 439 00:27:27,080 --> 00:27:28,821 کی بود؟ کلاس چهارم و پنجم، آره؟ 440 00:27:28,864 --> 00:27:29,952 .نه، کوچیک‌تر بود 441 00:27:29,996 --> 00:27:31,388 این چی هست؟ 442 00:27:31,432 --> 00:27:35,131 خب، عاشق این بود .که حلزون جمع کنه 443 00:27:35,175 --> 00:27:38,047 .بدجوری شیفته‌ی حلزون‌ها بود 444 00:27:38,091 --> 00:27:40,528 و اونا رو توی این شیشه .جمع می‌کرد 445 00:27:43,792 --> 00:27:47,796 ،و هرجا می‌رفت .اینا رو هم با خودش می‌برد 446 00:27:47,840 --> 00:27:50,843 ...ولی، بچه‌ها .اونا فکر میکردن این کارِ عجیبیه 447 00:27:50,886 --> 00:27:52,322 .یه ذره هم عجیب بود 448 00:27:53,280 --> 00:27:55,586 .اون واقعا عاشق اینا بود 449 00:27:55,630 --> 00:27:58,807 ،ولی این روشِ نگهداری .یه مشکلاتی داشت 450 00:27:58,851 --> 00:28:01,680 .خیلی ناراحت میشد، می‌دونین 451 00:28:01,723 --> 00:28:06,641 ...و وقتی صدفِ حلزون‌ها میشکنه، خیلی .نه 452 00:28:06,685 --> 00:28:09,905 ،برای همین یه روز .یهو با این سروکله‌ش پیدا شد 453 00:28:10,819 --> 00:28:13,126 حلزون‌های کاغذی. می‌بینین؟ 454 00:28:13,169 --> 00:28:16,172 .آره - .اینجا برگ و یه گل هم داره - 455 00:28:16,216 --> 00:28:18,000 . و فکر کنم اینم یه سنگه 456 00:28:18,044 --> 00:28:20,089 .آها 457 00:28:20,133 --> 00:28:23,092 .این یه باغه برای حلزون‌ها - .درسته - 458 00:28:23,136 --> 00:28:27,357 :و اون گفت ".اینطوری، دیگه اونا نمی‌میرن" 459 00:28:28,184 --> 00:28:31,710 .به نظرم این خیلی خیلی زیرکانه‌ست 460 00:28:31,753 --> 00:28:32,928 .آره، درسته 461 00:28:34,103 --> 00:28:37,106 ...به نظرم .به نظرم زیرکانه بود 462 00:28:37,150 --> 00:28:41,720 و بعدش، وقتی ...نگرانی‌های خودم رو داشتم 463 00:28:41,763 --> 00:28:42,895 نگران شده بودی؟ 464 00:28:44,070 --> 00:28:45,332 ...اوه، نه درمورد 465 00:28:46,246 --> 00:28:47,900 .درموردِ روحیه‌ی حساسش 466 00:28:47,943 --> 00:28:49,466 .آره 467 00:28:49,510 --> 00:28:52,731 هرچند، واقعا براش خوشحال بودم ...که تونسته 468 00:28:52,774 --> 00:28:53,993 .یه راه حل پیدا کنه 469 00:28:54,036 --> 00:28:58,171 اون همیشه عزمش رو جزم میکرد .که یه راه‌حل پیدا کنه 470 00:29:01,652 --> 00:29:07,136 آره. من خوشحال بودم .که انقدر مصممه 471 00:29:13,969 --> 00:29:15,449 .خب، ممنونم 472 00:29:16,755 --> 00:29:17,843 ...ممنون از تو 473 00:29:17,886 --> 00:29:20,149 .که اینو با ما درمیون گذاشتی، لیندا - .آره - 474 00:29:20,193 --> 00:29:23,587 فقط می‌خواستم یه چیزی .بهتون نشون داده باشم 475 00:29:23,631 --> 00:29:24,763 .اوهوم - ...این - 476 00:29:34,816 --> 00:29:37,079 .خب، دخترتون اوضاعش روبه راهه؟ 477 00:29:37,123 --> 00:29:38,777 .آره - .اوضاعش رو به راهه، بله - 478 00:29:38,820 --> 00:29:41,475 .آره، اون چیزیش نمیشه. آره 479 00:29:41,518 --> 00:29:45,044 .الان خیلی اجتماعی‌تر از گذشته شده 480 00:29:45,087 --> 00:29:46,959 ...یا هم، اون .راستش دلمون براش تنگ میشه 481 00:29:47,002 --> 00:29:48,395 .حالا دیگه زیادی میره بیرون از خونه 482 00:29:48,438 --> 00:29:49,788 .دوست پسر داره 483 00:29:49,831 --> 00:29:51,137 ...من نمیدونم واقعا 484 00:29:51,180 --> 00:29:52,791 .دوست پسر پیدا کرده 485 00:29:52,834 --> 00:29:57,186 .اوه. خب، اینم از این ...برای همین اون 486 00:29:57,230 --> 00:29:58,405 .آره 487 00:29:58,448 --> 00:30:00,059 این اواخر خیلی بیشتر .شبیهِ خودش شده 488 00:30:00,102 --> 00:30:01,887 .اوه. این فوق‌العاده‌ست 489 00:30:01,930 --> 00:30:04,541 .آره. خیلی پیشرفت کرده 490 00:30:04,585 --> 00:30:06,717 .اوه. این خیلی عالیه 491 00:30:06,761 --> 00:30:08,589 ...توی نامه‌هات به لیندا 492 00:30:08,632 --> 00:30:10,766 ...اشاره کرده‌ بودی که 493 00:30:10,810 --> 00:30:13,115 .خودت هم خیلی پیشرفت کردی 494 00:30:13,159 --> 00:30:14,203 پیش مشاور میری؟ 495 00:30:14,247 --> 00:30:16,771 .معذرت میخوام، اینو باهاش درمیون گذاشتم 496 00:30:16,815 --> 00:30:18,207 .بهش گفتم 497 00:30:18,251 --> 00:30:20,122 .فقط بهش اشاره کرد 498 00:30:20,166 --> 00:30:24,300 ...گفته بودی که یکی رو پیدا کردی که 499 00:30:24,344 --> 00:30:27,086 .آره، خیلی کمکم کرده .درسته 500 00:30:27,129 --> 00:30:28,217 .خیلی خوبه 501 00:30:28,261 --> 00:30:31,830 ...آره، این ...اون... اون 502 00:30:31,873 --> 00:30:34,441 خب، اون یکی از مهم‌ترین دلایلیه .که ما الان اینجاییم 503 00:30:35,529 --> 00:30:37,792 .خیلی خب، پس هردوتون میرین پیشش 504 00:30:37,836 --> 00:30:39,098 ...خب، عه 505 00:30:40,099 --> 00:30:41,883 .هردومون میریم - .آره - 506 00:30:41,927 --> 00:30:43,754 .آره. آره 507 00:30:43,798 --> 00:30:50,065 و اون ما رو تشویق کرده ...که امروز احساساتمون رو ابراز کنیم 508 00:30:50,109 --> 00:30:53,982 ولی مهمه ...که شما رو بازجویی نکنیم 509 00:30:54,026 --> 00:30:57,899 ،کنجکاو باشیم ...و تداقعی نباشیم 510 00:30:57,943 --> 00:30:59,074 .کینه‌جو نباشیم 511 00:31:00,467 --> 00:31:02,948 ."گفت "کینه‌جو - نگفته بود تدافعی؟ - 512 00:31:02,991 --> 00:31:04,993 .نه، گفت کینه‌جو نباشیم 513 00:31:05,037 --> 00:31:06,690 .باشه. ببخشید 514 00:31:08,127 --> 00:31:09,650 .مهم نیست 515 00:31:09,693 --> 00:31:13,741 نکته اینجاست که ...ما اینجا نیومدیم تا بهتون حمله کنیم 516 00:31:14,394 --> 00:31:15,699 .و این رو بهش قول دادیم 517 00:31:15,743 --> 00:31:19,703 ،ولی ما هر حرفی که گفتیم .با همه وجود احساس کرده بودیم 518 00:31:19,747 --> 00:31:22,054 ...درسته؟ ما نمی‌خوایم 519 00:31:22,097 --> 00:31:25,405 .قرار نیست برای احساساتمون عذرخواهی کنیم 520 00:31:25,448 --> 00:31:26,797 .ممنون از صداقتتون 521 00:31:26,841 --> 00:31:29,148 ...ما می‌خوایم گوش کنیم 522 00:31:30,323 --> 00:31:31,715 .و می‌خوایم زخم‌هامون التیام پیدا کنه 523 00:31:31,759 --> 00:31:32,760 .البته 524 00:31:33,804 --> 00:31:35,632 ...میدونی، نامه‌هات 525 00:31:36,677 --> 00:31:38,940 .برام خیلی باارزش بود 526 00:31:38,984 --> 00:31:42,161 ...حتی اونایی که سخت بود، من واقعا 527 00:31:42,204 --> 00:31:44,511 .واقعا ممنونم که اونا رو نوشتی 528 00:31:52,475 --> 00:31:56,871 ما متوجه هستیم که شما ...کارهای زیادی کردی و خواهی کرد 529 00:31:56,915 --> 00:32:01,963 و منظورم فقط اون کارهایی نیست .که به صورت عمومی انجام دادی 530 00:32:02,007 --> 00:32:05,184 ولی واقعا تحسین برانگیزه که چطور .انقدر صادقانه اون بیرون حضور پیدا میکنی 531 00:32:05,227 --> 00:32:06,794 ...راستش ما، من و لیندا 532 00:32:06,837 --> 00:32:08,883 .سال‌هاست کارهات رو دنبال می‌کنیم 533 00:32:08,927 --> 00:32:10,537 .درسته - ...خب، همه - 534 00:32:10,580 --> 00:32:13,105 ...آره، همه دنبال می‌کنن، ولی - .ممنون - 535 00:32:13,148 --> 00:32:17,674 .ولی اصلا ازش لذت نمی‌برم، می‌دونین 536 00:32:17,718 --> 00:32:20,242 ،همچین فعال‌گری‌های اجتماعی .می‌تونه آدم رو از پا بندازه 537 00:32:20,286 --> 00:32:22,505 ،درسته .ولی من از اون کلمه خوشم نمیاد 538 00:32:22,549 --> 00:32:24,420 ...من 539 00:32:24,464 --> 00:32:28,250 نمی‌دونم به جز این .دیگه با خودم چی کار کنم 540 00:32:28,294 --> 00:32:29,991 .ثابت‌قدمیِ شما قابل تحسینه 541 00:32:30,035 --> 00:32:32,515 .خب، ممنونم 542 00:32:32,559 --> 00:32:36,693 ولی ما امروز واقعا .نیومدیم که درمورد این مساله صحبت کنیم 543 00:32:36,737 --> 00:32:38,137 .من فکر نمی‌کنم نامربوط باشه 544 00:32:38,173 --> 00:32:40,480 ...به اعتقاد شما، ما به عنوان یک کشور 545 00:32:40,523 --> 00:32:43,048 .به تعهدات و وظایفمون پایبند نیستیم 546 00:32:43,091 --> 00:32:45,746 ...خب، من نمی... من .داشتم از رئیس‌جمهور اوباما نقل قول می‌کردم 547 00:32:45,789 --> 00:32:48,009 .به نظرم این حرف درسته .به نظرم داریم همدیگه‌رو می‌کُشیم 548 00:32:48,053 --> 00:32:49,793 .واقعا همینطوره - .من مخالف نیستم - 549 00:32:49,837 --> 00:32:51,752 ...ولی فاکتورهای خیلی زیادی هست 550 00:32:51,795 --> 00:32:55,060 .می‌دونی، بحثِ این یا اون نیست ...این 551 00:32:56,844 --> 00:32:58,063 .آره. ببخشید 552 00:32:58,106 --> 00:33:00,630 .نه. ادامه بده 553 00:33:00,674 --> 00:33:03,503 من قول دادم امروز .درمورد این مساله حرف نزنم 554 00:33:03,546 --> 00:33:05,505 .مجبور نیستیم حرف بزنیم - .نه - 555 00:33:07,637 --> 00:33:09,509 فقط اینکه... میشه همین یک نکته رو بگم؟ 556 00:33:09,552 --> 00:33:12,338 اینطور نیست که مشکل یا این مساله باشه .یا اون مساله 557 00:33:12,381 --> 00:33:13,600 .اینطوری سفسطه می‌کنن 558 00:33:13,643 --> 00:33:17,647 ،اینطوری حواس‌ها رو پرت میکنن .یا از خودشون دفاع می‌کنن 559 00:33:17,691 --> 00:33:19,060 می‌دونی، میگن:" اینجا به ".اسلحه‌ها نگاه نکنین 560 00:33:19,084 --> 00:33:20,911 ،به اونجا نگاه کنین" ".به سلامت روان 561 00:33:20,955 --> 00:33:23,349 انگار ممکن نیست .همزمان درمورد هردوتا مساله حرف زد 562 00:33:23,392 --> 00:33:24,872 .این توهین‌آمیزه 563 00:33:24,915 --> 00:33:27,788 .آره، میشه درمورد هردوش حرف زد ...ولی اگه بچه‌ت بخواد به خودش آسیب بزنه 564 00:33:28,571 --> 00:33:29,659 ...اونوقت فقط وسایل خطرناک رو 565 00:33:29,703 --> 00:33:31,028 از توی خونه جمع می‌کنی؟ 566 00:33:31,052 --> 00:33:34,012 .نه. دلت میخواد کمکش کنی 567 00:33:34,055 --> 00:33:35,665 میخوای بفهمی که ...چه مشکلی پیش اومده 568 00:33:35,709 --> 00:33:36,816 و میخوای که اون وضعیت رو .تغییر بدی 569 00:33:36,840 --> 00:33:38,712 هی، چرا داریم درمورد این موضوع حرف می‌زنیم؟ 570 00:33:39,887 --> 00:33:41,193 چی شده؟ 571 00:33:41,236 --> 00:33:42,585 چرا داریم درموردش حرف میزنیم؟ 572 00:33:42,629 --> 00:33:45,284 من نیومدم اینجا .که به این حرفا گوش کنم 573 00:33:45,327 --> 00:33:48,417 .آره، خیلی‌خب. متاسفم 574 00:33:51,029 --> 00:33:53,161 .من قصد توهین نداشتم - .اوه - 575 00:33:53,205 --> 00:33:55,035 ...من فقط فکر می‌کنم 576 00:33:55,078 --> 00:33:59,907 ،با پیدا کردن مقصر ...میتونیم راهی برای تغییر پیدا کنیم 577 00:33:59,950 --> 00:34:02,475 .و میخوام این فکر رو زیر سوال ببرم 578 00:34:02,518 --> 00:34:05,608 ،میخوام به همه‌ی ابعاد ماجرا نگاه کنم ...چون خودم رو مقصر میدونم 579 00:34:06,261 --> 00:34:08,002 .و نمی‌تونم این رو تغییر بدم 580 00:34:08,046 --> 00:34:10,091 منظورت چیه؟ 581 00:34:10,135 --> 00:34:11,527 ...من نمی‌تونم - ...وقتی اینو میگی - 582 00:34:11,571 --> 00:34:14,226 ،یعنی... وقتی این حرف رو می‌زنی منظورت چیه؟ 583 00:34:17,316 --> 00:34:19,057 ،نمی‌تونم کاری که کردم .تغییر بدم 584 00:34:20,188 --> 00:34:21,842 تو... پس خودت رو مقصر میدونی؟ 585 00:34:26,499 --> 00:34:27,978 ...دارم می‌پرسم 586 00:34:28,022 --> 00:34:29,589 خودت رو مقصر میدونی؟ - .هی - 587 00:34:31,199 --> 00:34:32,418 .نه، من میخوام بدونم 588 00:34:32,461 --> 00:34:34,855 نیومدم اینجا تا درموردِ .سیاست لعنتی صحبت کنم 589 00:34:34,898 --> 00:34:36,465 .میخوام بدونم 590 00:34:36,509 --> 00:34:38,554 .ما نمی‌خوایم بازجویی کنیم 591 00:34:38,598 --> 00:34:41,557 می‌تونم تصور کنم که زندگی .و کنار اومدن با اعمالِ اون، چقدر سخته 592 00:34:41,601 --> 00:34:43,298 .واقعا هست - ...ولی چیزی که ما از دست دادیم - 593 00:34:46,823 --> 00:34:49,130 لطفا فقط بهم بگو .منظورت از این حرف چیه 594 00:34:50,784 --> 00:34:55,484 ...وقتی میگی مقصر بودی 595 00:34:55,528 --> 00:34:57,486 میخوام بدونم .داری به چی اشاره می‌کنی 596 00:34:57,530 --> 00:35:00,228 اتفاقی نبوده که توی استشهادنامه‌ها .قید نشده باشه 597 00:35:00,272 --> 00:35:02,752 .ولی میخوام الان بشنومش 598 00:35:03,884 --> 00:35:05,407 .ما هیچوقت علیه شما پرونده‌سازی نکردیم 599 00:35:05,451 --> 00:35:07,235 ما توی هیچکدوم از اون اتفاقات .دخالتی نداشتیم 600 00:35:07,279 --> 00:35:09,629 شاید راهِ بهتر از ...بازجویی کردن این باشه که 601 00:35:09,672 --> 00:35:13,023 .بفهمیم هرکسی چی یادش میاد - .باشه. باشه - 602 00:35:13,067 --> 00:35:16,549 .پس... بهم بگید چی یادتونه 603 00:35:18,072 --> 00:35:19,552 .درمورد پسرتون بهم بگید 604 00:35:23,033 --> 00:35:24,252 دوست داری چی بدونی؟ 605 00:35:24,296 --> 00:35:25,166 همه چیز، میخوام .همه‌چیز رو بدونم 606 00:35:25,210 --> 00:35:26,559 چرا؟ 607 00:35:26,602 --> 00:35:28,082 چرا میخوام درمورد پسرتون بدونم؟ 608 00:35:28,126 --> 00:35:29,344 .چون پسر من رو کشته 609 00:35:55,544 --> 00:35:57,677 میخوای از کِی شروع کنم؟ 610 00:35:58,547 --> 00:35:59,766 از هرجا که .خودت نیاز داری 611 00:36:01,333 --> 00:36:05,772 .چون من می‌تونم همه چی رو بهت بگم 612 00:36:05,815 --> 00:36:08,209 ولی خیلی چیزها هست .که هیچکس هرگز نخواهد فهمید 613 00:36:13,345 --> 00:36:18,741 .اون همیشه خجالتی بود .حتی وقتی نوزاد بود 614 00:36:18,785 --> 00:36:22,789 .ما حواسمون بهش بود .ولی من نگران نبودم 615 00:36:22,832 --> 00:36:25,183 من چیزهایی دیدم .که هیچکس دیگه نمی‌دید 616 00:36:26,358 --> 00:36:28,098 .با بقیه خوب بازی نمی‌کرد 617 00:36:28,142 --> 00:36:30,144 .نه اینکه بچه‌ی بدجنسی باشه 618 00:36:30,188 --> 00:36:34,235 فقط انگار بلد نبود .چطوری باید بازی کنه 619 00:36:34,279 --> 00:36:36,846 ،و بعدا، وقتی بزرگتر شد .فقط می‌خواست بیرون از خونه باشه 620 00:36:36,890 --> 00:36:38,370 .عاشق هوای آزاد بود 621 00:36:38,413 --> 00:36:40,546 .اینا رو میدونم .نه، اینا رو میدونم 622 00:36:40,589 --> 00:36:43,244 ،یعنی، اون خجالتی بوده .عاشق حیوانات بوده 623 00:36:43,288 --> 00:36:46,247 .من همه‌چی رو خوندم 624 00:36:46,291 --> 00:36:47,857 .نمیدونم از من می‌خوای چی بگم 625 00:36:47,901 --> 00:36:49,903 چی باعث شده بود نگران بشی؟ 626 00:36:49,946 --> 00:36:53,167 ،گفتی هیچوقت نگران نشدی ولی چی تو رو ترسونده بود؟ 627 00:36:53,211 --> 00:36:56,126 ،پسرم وقتی بچه بود .هیچوقت من رو نترسوند 628 00:36:56,170 --> 00:36:57,606 ...عکس‌هایی که دارم 629 00:36:57,650 --> 00:36:59,304 ...اونا که نمی‌خوایم بهشون نگاه کنیم 630 00:36:59,347 --> 00:37:00,740 لازم نیست اونا رو ببینم. باشه؟ 631 00:37:00,783 --> 00:37:03,046 ...ما برای این نیست که - .نیازی ندارم ببینمش - 632 00:37:03,090 --> 00:37:06,528 .حتما. باشه - .میخوام بدونم چی عوض شد - 633 00:37:07,834 --> 00:37:11,838 ،وقتی 13 سالش شد .شروع کرد به استفاده از اینترنت 634 00:37:11,881 --> 00:37:14,362 ،اون پروفایلِ بازی رو درست کرد .همون حساب‌کاربری رو 635 00:37:14,406 --> 00:37:15,711 اون زمان بازی‌های خشن .وجود نداشتن 636 00:37:15,755 --> 00:37:17,017 ...میدونم، ولی 637 00:37:17,060 --> 00:37:18,975 ،اونا بازی‌های فانتزی بودن .مثل نقش بازی کردن 638 00:37:19,019 --> 00:37:20,126 .آره، میدونم ...ولی این همون 639 00:37:20,150 --> 00:37:21,804 حساب کاربریه .که بعدا هم ازش استفاده میکرد 640 00:37:21,848 --> 00:37:25,895 ،پس فقط دارم می‌پرسم چی تغییر کرد؟ 641 00:37:25,939 --> 00:37:27,245 .جواب دادن به این سوال خیلی سخته 642 00:37:27,288 --> 00:37:29,421 .خب، لطفا سعی کنین - .فقط یک چیز که نبود - 643 00:37:29,464 --> 00:37:31,031 .پس بیشتر از یک چیز رو بهم بگین 644 00:37:31,074 --> 00:37:33,686 .خیلی خب، گیل .بیا اینطوری انجامش ندیم 645 00:37:33,729 --> 00:37:35,470 باشه؟ - .باشه - 1 00:37:35,514 --> 00:37:37,255 ‫خیلی‌خب. 2 00:37:37,298 --> 00:37:39,257 ‫راست می‌گی. 3 00:37:39,300 --> 00:37:41,868 ‫- شرمنده. ‫- آره. فقط... 4 00:37:41,911 --> 00:37:43,913 ‫ما که بازجویی نمی‌کنیم. 5 00:37:43,957 --> 00:37:45,263 ‫پس چی کار می‌کنید؟ 6 00:37:47,308 --> 00:37:50,572 ‫با دلسوزی تمام این حرف رو می‌زنم. 7 00:37:50,616 --> 00:37:52,835 ‫پس این کار واسه چیه؟ 8 00:37:52,879 --> 00:37:55,882 ‫گفتین می‌خوایین بهتر بشین. ‫هممون می‌خواییم. 9 00:37:56,535 --> 00:37:57,927 ‫روشش اینه؟ 10 00:38:06,719 --> 00:38:08,250 ‫فکر کنم... 11 00:38:08,274 --> 00:38:11,811 ‫می‌خواییم بدونیم چرا... 12 00:38:12,942 --> 00:38:15,118 ‫که چطوری اتفاق افتاد. 13 00:38:15,162 --> 00:38:16,250 ‫مگه نه؟ 14 00:38:16,294 --> 00:38:17,450 ‫یعنی... 15 00:38:17,474 --> 00:38:20,298 ‫می‌خواییم بشنویم. 16 00:38:21,516 --> 00:38:23,823 ‫به کمک شما نیاز داریم. 17 00:38:27,348 --> 00:38:28,741 ‫منم می‌خوام کمک کنم. 18 00:38:30,960 --> 00:38:32,353 ‫ما نقل مکان کردیم. 19 00:38:32,397 --> 00:38:33,963 ‫پرسیدین چی باعث تغییر شد. ‫نقل مکان کردیم. 20 00:38:34,007 --> 00:38:35,530 ‫درسته، ولی مطمئن نیستیم... 21 00:38:35,574 --> 00:38:38,272 ‫که کدومش علت تغییر بوده. 22 00:38:38,316 --> 00:38:40,840 ‫مدرسه جدید ‫با محیط جدید. 23 00:38:40,883 --> 00:38:41,928 ‫خیلی خیلی سخت بود. 24 00:38:41,971 --> 00:38:44,670 ‫همون طور که احتمالا می‌دونید، 25 00:38:44,713 --> 00:38:46,846 ‫توی بچگی دوست‌های زیادی نداشت. 26 00:38:46,889 --> 00:38:48,935 ‫ولی سال‌های راهنمایی ‫واسش مهم تر شد، 27 00:38:48,978 --> 00:38:51,024 ‫و روش تأثیر گذاشت. 28 00:38:51,067 --> 00:38:53,766 ‫توی اون سن و سالش ‫خیلی تغییرات رخ داد. 29 00:38:53,809 --> 00:38:55,158 ‫من یه کار جدید پیدا کردم. 30 00:38:55,202 --> 00:38:56,682 ‫استیون داشت برای ‫دانشکده اقدام می‌کرد. 31 00:38:56,725 --> 00:39:00,990 ‫ما هم درگیر بررسی هزینه‌های ‫شهریه و مدارس شخصی بودیم. 32 00:39:04,472 --> 00:39:05,517 ‫نقل مکان کردیم. 33 00:39:07,606 --> 00:39:09,303 ‫خونه قبلی ما بزرگتر بود. 34 00:39:09,347 --> 00:39:11,392 ‫حیاطش بزرگتر بود، ‫ولی راستش خونه جدید 35 00:39:11,436 --> 00:39:13,786 ‫خیلی بزرگتر از اون بود. 36 00:39:14,482 --> 00:39:16,223 ‫درسته. 37 00:39:16,266 --> 00:39:18,530 ‫ولی خونه قبلی ‫حیاطش بزرگتر بود. 38 00:39:18,573 --> 00:39:19,933 ‫محله جدید خیلی خوب بود. 39 00:39:19,966 --> 00:39:21,359 ‫فقط توی حومه شهر بود. 40 00:39:22,925 --> 00:39:24,057 ‫حیاط جدا داشت. 41 00:39:26,494 --> 00:39:28,714 ‫اون آزادی‌ای که بهش عادت داشت رو نداشت. 42 00:39:28,757 --> 00:39:30,019 ‫ولی خوب بود. 43 00:39:33,414 --> 00:39:34,676 ‫درسته، ریچارد. 44 00:39:34,720 --> 00:39:36,286 ‫توی مدرسه جدید ‫خیلی بهش سخت می‌گذشت، 45 00:39:36,330 --> 00:39:39,072 ‫مخصوصا سال هفتم. ‫بهش زور می‌گفتن. 46 00:39:39,115 --> 00:39:40,465 ‫آره، خیلی... خیلی بد بود. 47 00:39:40,508 --> 00:39:42,692 ‫آره. و اون پسر ها... 48 00:39:42,716 --> 00:39:45,339 ‫چند سال ازش بزرگتر بودن. 49 00:39:45,383 --> 00:39:48,864 ‫که استیون هم اون زمان ‫توی دبیرستان خیلی موفق بود، 50 00:39:48,908 --> 00:39:50,866 ‫و متأسفانه نمی‌تونست... 51 00:39:50,910 --> 00:39:53,173 ‫برای هیدن وقت بذاره. 52 00:39:55,131 --> 00:39:59,222 ‫گاهی اوقات با خودم می‌گم ‫کاش بچه‌هامون به هم نزدیک تر بودن، 53 00:39:59,266 --> 00:40:02,356 ‫که توی اون سن ‫بتونن دوست هم باشن. 54 00:40:14,368 --> 00:40:18,457 ‫ما اصلا برنامه‌ای نداشتیم که... 55 00:40:18,481 --> 00:40:20,983 ‫یه بچه دیگه بیاریم. 56 00:40:24,509 --> 00:40:26,598 ‫فکر کنم احساس تنهایی می‌کرد... 57 00:40:26,641 --> 00:40:31,080 ‫و فکر کنم دلش برای ‫اوضاع سابق تنگ شده بود. 58 00:40:31,124 --> 00:40:32,318 ‫همین هم باعث شد... 59 00:40:32,342 --> 00:40:34,083 ‫بیشتر وقتش پشت کامپیوتر باشه. 60 00:40:35,781 --> 00:40:38,914 ‫بازی‌هایی که می‌کرد... ‫به نظر ما خلاقانه بودن. 61 00:40:38,958 --> 00:40:43,484 ‫ما... اوایل تشویقش می‌کردیم. 62 00:40:43,528 --> 00:40:45,530 ‫می‌تونست تصمیمات خودش رو بگیره. 63 00:40:45,573 --> 00:40:48,358 ‫می‌تونست هرکسی که می‌خواست باشه. 64 00:40:48,402 --> 00:40:54,277 ‫و صداش رو می‌شنیدیم ‫که با بقیه بازی می‌کرد... 65 00:40:54,321 --> 00:40:57,803 ‫که می‌خندید، ‫که من خیلی... 66 00:41:00,719 --> 00:41:02,547 ‫ببخشید. 67 00:41:02,590 --> 00:41:05,114 ‫و وضعیت درسش هم خوب شده بود. 68 00:41:05,158 --> 00:41:08,857 ‫که یعنی آره... گیج کننده ‫و گمراه کننده بود. 69 00:41:08,901 --> 00:41:10,206 ‫همیشه نمره‌هاش خوب بود. 70 00:41:10,250 --> 00:41:12,644 ‫- توی کلاس... ‫- آره، می‌دونم. 71 00:41:12,687 --> 00:41:15,429 ‫- ببخشید، من... ‫- اشکالی نداره. 72 00:41:15,473 --> 00:41:17,276 ‫ما هیچ ارتباطی به انتشار... 73 00:41:17,300 --> 00:41:18,606 ‫نمره‌های درسی و از این قبیل نداشتیم. 74 00:41:18,650 --> 00:41:20,323 ‫آره خب، درمورد چیزی هم صحبت نکردین. 75 00:41:20,347 --> 00:41:21,740 ‫منظورم این بود که... 76 00:41:21,783 --> 00:41:23,839 ‫خب، ما به اشتباه فکر می‌کردیم، 77 00:41:23,863 --> 00:41:25,918 ‫که نمره‌هاش نشون ‫دهنده این بود... 78 00:41:25,961 --> 00:41:27,397 ‫که اوضاعش خوب بود. 79 00:41:27,441 --> 00:41:29,399 ‫- فقط همین نبود. ‫- چرا دیگه، ریچارد. 80 00:41:29,443 --> 00:41:30,923 ‫فکر می‌کردیم همین مهمه. 81 00:41:30,966 --> 00:41:33,055 ‫نمی‌تونست کنار بیاد. ‫واسش درد داشت. 82 00:41:33,969 --> 00:41:35,057 ‫نمره‌های خوبش باعث شد 83 00:41:35,101 --> 00:41:36,295 ‫یه بخشی ازش رو پشت سر بذاریم. 84 00:41:36,319 --> 00:41:37,712 ‫چرا مدرسه هیچ مداخله‌ای نکرد؟ 85 00:41:37,756 --> 00:41:38,800 ‫مدرسه راهنمایی بود. 86 00:41:38,844 --> 00:41:40,498 ‫می‌دونم. ولی چرا؟ 87 00:41:40,541 --> 00:41:42,717 ‫مدرسه واسش مهم نبود. 88 00:41:42,761 --> 00:41:46,852 ‫بچه آرومی بود، ‫کارش هم خوب بود. 89 00:41:46,895 --> 00:41:49,115 ‫نیازی به توجه نداشت. 90 00:41:51,291 --> 00:41:52,510 ‫ولی یه معلمی داشت... 91 00:41:52,553 --> 00:41:54,163 ‫سال هشتم یه معلم ریاضی داشت... 92 00:41:54,207 --> 00:41:55,208 ‫لیندا. 93 00:41:57,210 --> 00:41:58,211 ‫نه. 94 00:42:00,474 --> 00:42:01,867 ‫هیدن عاشقش بود. 95 00:42:02,998 --> 00:42:05,479 ‫نمی‌دونم ارتباطشون چطوری بود، 96 00:42:05,523 --> 00:42:07,699 ‫یا اینکه چرا انقدر خوب بود. 97 00:42:07,742 --> 00:42:10,018 ‫ولی اون زمانی که ‫اعتماد به نفس نداشت، 98 00:42:10,042 --> 00:42:11,746 ‫باعث می‌شد حالش بهتر باشه. 99 00:42:14,009 --> 00:42:15,445 ‫کاش می‌تونستم... 100 00:42:17,709 --> 00:42:20,494 ‫وقتی بعدها خیلی به مشکل خورد. 101 00:42:20,538 --> 00:42:22,627 ‫فکر کردم شاید بتونه ‫با اون صحبت کنه. 102 00:42:22,670 --> 00:42:25,543 ‫ولی رفته بود یه مدرسه دیگه. ‫منم نتونستم... 103 00:42:29,764 --> 00:42:31,853 ‫دیگه نمی‌تونستم دنبالش بگردم. من... 104 00:42:35,204 --> 00:42:36,684 ‫- شرمنده. ‫- اشکالی... اشکالی نداره. 105 00:42:36,728 --> 00:42:40,427 ‫بخاطر علایق متفاوتش ‫اون رو مسخره می‌کردن. 106 00:42:40,470 --> 00:42:42,298 ‫فکر کنم بخاطر اون علایقش... 107 00:42:42,342 --> 00:42:43,493 ‫احساس خجالت می‌کرد. 108 00:42:43,517 --> 00:42:46,476 ‫اون متفاوت بودن رو ‫به منزله کمبود برداشت می‌کرد، 109 00:42:46,520 --> 00:42:49,436 ‫و ما هم نمی‌دونستیم ‫و متوجه‌اش نبودیم... 110 00:42:49,479 --> 00:42:51,394 ‫تا اینکه علائم افسردگی ‫از خودش نشون داد. 111 00:42:53,005 --> 00:42:56,051 ‫به قبلش نشون نداده بود که ناراحته؟ 112 00:42:56,095 --> 00:42:58,358 ‫ساکت بود، ولی نه. 113 00:42:58,401 --> 00:43:00,186 ‫- خشونت آمیز؟ ‫- نه، اون زمان نه. 114 00:43:00,229 --> 00:43:03,058 ‫وقتی نگران حالش شدیم، ‫رفتیم کمک بگیریم. 115 00:43:03,102 --> 00:43:04,625 ‫که می‌شه کِی؟ 116 00:43:04,669 --> 00:43:06,496 ‫سوابق پزشکی‌اش ‫به صورت عمومی منتشر شده. 117 00:43:06,540 --> 00:43:08,194 ‫ما زمانش رو می‌دونیم. ‫همه چیز رو خوندیم. 118 00:43:08,237 --> 00:43:10,283 ‫- می‌خواییم... ‫- دقیقا چی بود؟ 119 00:43:10,326 --> 00:43:12,546 ‫نسبت به انجام هر کاری ‫عدم تمایل داشت. 120 00:43:12,590 --> 00:43:15,767 ‫وقتی استیون رفت دانشکده... 121 00:43:15,810 --> 00:43:18,073 ‫از توجه‌ای که بهش می‌کردیم عصبانی می‌شد. 122 00:43:18,117 --> 00:43:19,771 ‫مگه مشکلش چیه؟ 123 00:43:19,814 --> 00:43:22,121 ‫فکر کنم از نگرانی ما ناراحت بود. 124 00:43:23,209 --> 00:43:25,080 ‫حتی نمی‌ذاشت بهش دست بزنیم. 125 00:43:25,124 --> 00:43:27,213 ‫پس همین باعث شد کمک بگیرین؟ 126 00:43:27,256 --> 00:43:28,780 ‫در نهایت. 127 00:43:28,823 --> 00:43:30,912 ‫- نمی‌خواست که... ‫- معلومه که نمی‌خواست. 128 00:43:30,956 --> 00:43:32,827 ‫بالأخره مجبورش کردیم ‫بره پیش یه نفر. 129 00:43:32,871 --> 00:43:34,350 ‫به نظر انتخاب دیگه‌ای نداشتیم. 130 00:43:34,394 --> 00:43:35,656 ‫ولی اون التماس می‌کرد که نره. 131 00:43:35,700 --> 00:43:38,833 ‫التماس می‌کرد که بذاریم عادی باشه، 132 00:43:38,877 --> 00:43:41,270 ‫یا می‌گفت دیگه نیازی به مشاور نداره. 133 00:43:43,055 --> 00:43:46,711 ‫گفت جلساتش باعث می‌شه حس کنه... 134 00:43:47,581 --> 00:43:48,582 ‫چی؟ 135 00:43:52,151 --> 00:43:53,718 ‫انگار آدم نیست. 136 00:43:55,720 --> 00:43:56,721 ‫خودش گفت؟ 137 00:43:59,419 --> 00:44:01,639 ‫مشاورش گفت باید از انزوا دور بشه. 138 00:44:01,682 --> 00:44:04,642 ‫این طوری فقط انتظارات ‫منفی خودش رو بیشتر می‌کنه. 139 00:44:04,685 --> 00:44:08,428 ‫این که تمام مدت توی اینترنت باشه، ‫روابطش رو تقویت نمی‌کنه. 140 00:44:08,471 --> 00:44:09,516 ‫باعث می‌شه بیشتر حس تنهایی کنه. 141 00:44:09,559 --> 00:44:11,605 ‫پس شما هم گفتین دیگه نره؟ 142 00:44:11,649 --> 00:44:13,172 ‫فقط یه مدت. 143 00:44:13,215 --> 00:44:16,218 ‫بعدش اوضاع تغییر می‌کرد، ‫یا یه اتفاقی میفتاد... 144 00:44:16,262 --> 00:44:18,220 ‫- مثل بمب خونگی؟ ‫- بعدش دوباره... 145 00:44:18,264 --> 00:44:19,482 ‫بله. بله. 146 00:44:19,526 --> 00:44:21,093 ‫که قطعا عواقبی هم داشت. 147 00:44:21,136 --> 00:44:22,398 ‫عواقب. 148 00:44:22,442 --> 00:44:25,271 ‫اون زمان داشت. ‫دستگیر شد. 149 00:44:25,314 --> 00:44:26,838 ‫اصلا اسمش عواقب نمی‌شه. 150 00:44:26,881 --> 00:44:30,668 ‫می‌دوم چه طوری به نظر میاد، ‫ولی هممون داغون شده بودیم. 151 00:44:31,494 --> 00:44:33,235 ‫و همه چیز رو امتحان کردیم. 152 00:44:33,279 --> 00:44:34,715 ‫"کار دکترش خوبه؟" 153 00:44:34,759 --> 00:44:36,412 ‫"نسخه درستی واسش می‌نویسن؟" 154 00:44:36,456 --> 00:44:38,240 ‫"بیمه گرفتن؟" 155 00:44:38,284 --> 00:44:39,870 ‫مسلما که حاضر بودیم ‫همه هزینه‌هاش رو پرداخت کنیم، 156 00:44:39,894 --> 00:44:42,288 ‫ولی خیلی گرون بود. 157 00:44:42,331 --> 00:44:46,248 ‫فقط دارم می‌گم واقعیت اوضاع ما همین بود، 158 00:44:46,292 --> 00:44:48,163 ‫که چقدر مغلوب کننده بود، 159 00:44:48,207 --> 00:44:51,776 ‫و با وجود تمام اون ‫مشاوره‌های حرفه‌ای، 160 00:44:51,819 --> 00:44:54,779 ‫تهش باز هم خودمون دو نفر بودیم، 161 00:44:54,822 --> 00:44:56,345 ‫که باید تصمیم می‌گرفتیم. 162 00:44:56,389 --> 00:44:59,958 ‫بارها و بارها هم تلاش کردیم. 163 00:45:00,001 --> 00:45:01,960 ‫- مشخصا. ‫- راست می‌گه. 164 00:45:02,003 --> 00:45:03,613 ‫هیچ اطلاعات جدیدی 165 00:45:03,657 --> 00:45:05,746 ‫درمورد سوابق جنایی و پزشکی‌اش نیست. 166 00:45:05,790 --> 00:45:07,356 ‫به همه اونا دسترسی دارین. 167 00:45:07,400 --> 00:45:08,464 ‫چرا به مدرسه خبر ندادین؟ 168 00:45:08,488 --> 00:45:10,098 ‫دبیرستان بود. 169 00:45:13,319 --> 00:45:14,581 ‫مجبور نبودیم. 170 00:45:15,843 --> 00:45:16,975 ‫تازه داشت می‌رفت اونجا... 171 00:45:17,018 --> 00:45:18,367 ‫- چی؟ ‫- و... 172 00:45:19,978 --> 00:45:23,546 ‫نمی‌خواستم روش تأثیر بدی بذاره. 173 00:45:23,590 --> 00:45:25,026 ‫اگه فکر می‌کردیم خطرناک بشه... 174 00:45:25,070 --> 00:45:26,549 ‫خدایا. 175 00:45:27,942 --> 00:45:30,031 ‫- ببخشید. ‫- همین که همچنان... 176 00:45:30,075 --> 00:45:31,269 ‫- برنامه مشاور رو طی می‌کرد... ‫- خدایا. 177 00:45:31,293 --> 00:45:33,165 ‫اون برنامه مفت نمیارزید. 178 00:45:33,208 --> 00:45:35,384 ‫اونا اشتباه کردن. ‫یه چیزهایی رو جا انداختن. 179 00:45:35,428 --> 00:45:36,559 ‫هممون جا انداختیم. 180 00:45:38,431 --> 00:45:39,649 ‫ولی داشت دروغ می‌گفت. 181 00:45:40,433 --> 00:45:41,651 ‫چی؟ 182 00:45:41,695 --> 00:45:43,479 ‫تو هم می‌دونستی؟ 183 00:45:43,523 --> 00:45:47,005 ‫شک کرده بودم که داره ‫یه سری چیزها رو مخفی می‌کنه، 184 00:45:47,048 --> 00:45:49,529 ‫ولی هیچ‌وقت، هیچ‌وقت ‫نتونستم باورش کنم... 185 00:45:49,572 --> 00:45:51,487 ‫درک می‌کنم که ‫علنی صحبت نکردن باعث شد... 186 00:45:51,531 --> 00:45:52,811 ‫به نظر برسه که ما مخفی‌کاری کردیم. 187 00:45:52,837 --> 00:45:54,752 ‫من که... شک و شبهه من 188 00:45:54,795 --> 00:45:57,667 ‫سر مخفی‌کاری شما نیست. 189 00:45:57,711 --> 00:45:59,588 ‫یا سر وقایع نیست. 190 00:45:59,612 --> 00:46:01,933 ‫فقط... دونستن مسائله. 191 00:46:03,108 --> 00:46:06,807 ‫غریزه والدینه دیگه، هوم؟ 192 00:46:06,851 --> 00:46:09,157 ‫شما حسش کردین. ‫باید اذیتتون می‌کرد. 193 00:46:10,202 --> 00:46:11,290 ‫که کرد. 194 00:46:11,333 --> 00:46:12,944 ‫و واسش کمک گرفتیم. 195 00:46:12,987 --> 00:46:15,033 ‫ما نمی‌دونستیم. 196 00:46:15,076 --> 00:46:16,774 ‫و هرچیزی که بعدش رخ داد، 197 00:46:16,817 --> 00:46:18,514 ‫پرونده‌های قضائی، رسانه، 198 00:46:18,558 --> 00:46:21,517 ‫نفرتی که روانه زندگی ما شد، 199 00:46:21,561 --> 00:46:25,130 ‫ما حتی یک لحظه هم ‫واسش آماده نبودیم. 200 00:46:25,173 --> 00:46:27,306 ‫هر کاری لازم بود کردیم ‫که فقط بگذرونیم. 201 00:46:27,349 --> 00:46:28,742 ‫می‌پرسی چرا حرفی نزدم؟ 202 00:46:28,786 --> 00:46:30,570 ‫چون هیچ جوابی نداشتم. 203 00:46:30,613 --> 00:46:33,399 ‫چرا از دوباره رخ دادنش ‫جلوگیری نمی‌کنم؟ 204 00:46:33,442 --> 00:46:34,704 ‫چون نمی‌دونم چطوری. 205 00:46:34,748 --> 00:46:36,924 ‫واسه همین چیزی نگفتی. 206 00:46:36,968 --> 00:46:39,666 ‫هیچ جوابی نداشتی. ‫هیچی نداشتی. 207 00:46:39,709 --> 00:46:44,453 ‫این رو هم درک کن تا زمانی که ‫قوانین مدنی مقید کرده بود، 208 00:46:44,497 --> 00:46:46,412 ‫به ندرت ما اجازه حرف زدن داشتیم. 209 00:46:46,455 --> 00:46:50,155 ‫حتی عذرخواهی ما باید ‫یه طور خاصی بیان می‌شد. 210 00:46:50,198 --> 00:46:51,872 ‫لیندا نمی‌تونست توی گروه‌های ‫حمایت از مادران باشه... 211 00:46:51,896 --> 00:46:52,897 ‫چون نگران بودن 212 00:46:52,940 --> 00:46:54,463 ‫مادرهای دیگه رو تحت خطر قرار بده. 213 00:46:54,507 --> 00:46:56,770 ‫- تحت خطر؟ ‫- خطر عزل شدن. 214 00:46:57,945 --> 00:46:59,077 ‫نمی‌دونستم. 215 00:47:11,872 --> 00:47:13,178 ‫ببین... 216 00:47:14,919 --> 00:47:17,269 ‫خیلی از اتفاقات بعدش اشتباه بود. 217 00:47:18,705 --> 00:47:22,491 ‫الآن می‌دونیم خیلی اشتباهات بوده، 218 00:47:22,535 --> 00:47:23,884 ‫از همون اول، 219 00:47:23,928 --> 00:47:26,278 ‫به صورت نهادی، قانونی، همه‌اش. 220 00:47:27,322 --> 00:47:29,411 ‫ولی ما شکایت نکردیم. 221 00:47:29,455 --> 00:47:31,022 ‫و قرار هم نیست بکنیم. 222 00:47:31,065 --> 00:47:34,199 ‫تمام معافیت‌ها رو برای امروز امضا کردیم. 223 00:47:36,157 --> 00:47:37,942 ‫ما هیچی نخواستیم. 224 00:47:37,985 --> 00:47:40,727 ‫می‌خواستیم ایوان برگرده. 225 00:47:40,770 --> 00:47:43,991 ‫آره، که اونم غیرممکن بود. 226 00:47:44,035 --> 00:47:47,168 ‫اگه می‌شد برگشت به عقب، ‫باید یه جور دیگه طی می‌شد. 227 00:47:47,212 --> 00:47:50,215 ‫همین طور از جانب مقامات. ‫سهل انگاری شده بود. 228 00:47:50,258 --> 00:47:52,782 ‫تمام توافق‌نامه ها ‫نتیجه سهل‌انگاری بود، ولی... 229 00:47:55,829 --> 00:47:58,571 ‫پشیمونی‌ات کجاست؟ 230 00:47:58,614 --> 00:48:00,965 ‫همین رو می‌خواییم ببینیم. مگه نه؟ 231 00:48:01,008 --> 00:48:02,749 ‫پشیمونی‌ات کجاست؟ 232 00:48:04,142 --> 00:48:05,273 ‫از همه چیز پشیمونم. 233 00:48:06,448 --> 00:48:09,669 ‫بدترین نتیجه قابل تصور رخ داده. 234 00:48:09,712 --> 00:48:10,975 ‫هر تغییری که ایجاد می‌کردم، 235 00:48:11,018 --> 00:48:12,474 ‫ممکن بود به یه ‫نتیجه متفاوت برسه. 236 00:48:12,498 --> 00:48:14,369 ‫من از همه چیز پشیمونم. 237 00:48:14,413 --> 00:48:15,936 ‫چطوری انقدر خشک حرف می‌زنی؟ 238 00:48:15,980 --> 00:48:17,503 ‫پس چطوری حرف بزنم؟ 239 00:48:17,546 --> 00:48:20,245 ‫نمی‌دونم. این طوری که ‫تو حرف می‌زنی خیلی... 240 00:48:21,420 --> 00:48:24,989 ‫ببین، ما با دعوی قضائی مخالف بودیم. 241 00:48:25,032 --> 00:48:28,122 ‫ولی به این معنی نیست که... 242 00:48:28,166 --> 00:48:31,038 ‫نمی‌خواییم درد کشیدن شما رو ببینیم. 243 00:48:31,082 --> 00:48:33,823 ‫می‌خواییم عذاب شما رو ببینیم. 244 00:48:33,867 --> 00:48:35,651 ‫می‌خواییم اذیت شدن شما رو ببینیم. 245 00:48:35,695 --> 00:48:37,436 ‫- مثل بقیه. ‫- مثل بقیه. 246 00:48:37,479 --> 00:48:39,917 ‫- مثل تو؟ ‫- آره، مثل من. مثل ما. 247 00:48:39,960 --> 00:48:42,832 ‫مثل دختر ما، ‫که خواب به چشم‌هاش نمیاد. 248 00:48:42,876 --> 00:48:43,921 ‫جی... 249 00:48:49,187 --> 00:48:50,188 ‫باشه. 250 00:48:51,972 --> 00:48:56,498 ‫خیلی‌خب، پسر اینا ‫بمب خونگی درست می‌کنه... 251 00:48:56,542 --> 00:48:58,761 ‫بمب خونگی! 252 00:48:58,805 --> 00:49:01,199 ‫و دستگیر می‌شه. ‫می‌برنش مشاوره. 253 00:49:01,242 --> 00:49:02,461 ‫من می‌ترسیدم. 254 00:49:04,463 --> 00:49:05,768 ‫چی؟ 255 00:49:08,554 --> 00:49:09,947 ‫راسته دیگه، ریچارد. 256 00:49:12,036 --> 00:49:13,080 ‫ترسیده بودیم. 257 00:49:15,256 --> 00:49:16,562 ‫من ترسیده بودم. 258 00:49:17,345 --> 00:49:18,868 ‫ترسیده بودی؟ 259 00:49:18,912 --> 00:49:20,392 ‫آره. 260 00:49:20,435 --> 00:49:22,655 ‫بهمون گفته بود که ‫افکار خودکشی داشته. 261 00:49:22,698 --> 00:49:23,917 ‫ولی فقط توی اون آزمایشی بود... 262 00:49:23,961 --> 00:49:25,875 ‫که به افکار قتل اشاره کرد. 263 00:49:25,919 --> 00:49:28,052 ‫ما هم ترسیده بودیم. 264 00:49:28,095 --> 00:49:30,706 ‫ولی من دنبال راهی بودم ‫که به بهترین نتیجه برسه. 265 00:49:30,750 --> 00:49:32,032 ‫باید همون موقع یه کاری می‌کردیم. 266 00:49:32,056 --> 00:49:33,100 ‫- الآن! ‫- باید می‌کردیم... 267 00:49:33,144 --> 00:49:34,232 ‫باید می‌کردیم... 268 00:49:34,275 --> 00:49:36,974 ‫الآن اینو میگی! ‫ولی چی کار می‌کردیم؟ 269 00:49:37,017 --> 00:49:39,541 ‫و منم نمی‌تونستم قبول کنم که ‫کل آینده‌اش رو... 270 00:49:39,585 --> 00:49:41,891 ‫بخاطر چند تا بمب خونگی نابود کنه. ‫لیندا، منطقی باش. 271 00:49:41,935 --> 00:49:44,720 ‫این علاقه به بمب‌ها از کجا اومد؟ 272 00:49:44,764 --> 00:49:46,157 ‫اصلا تعجب نکرده بودین؟ 273 00:49:46,200 --> 00:49:47,506 ‫- چرا. ‫- ما نمی‌دونستیم... 274 00:49:47,549 --> 00:49:49,266 ‫معلومه که تعجب کردیم. ‫کُپ کرده بودیم. 275 00:49:49,290 --> 00:49:50,378 ‫گفت از توی اینترنت خونده. 276 00:49:50,422 --> 00:49:51,727 ‫گفت حوصله‌اش سر رفته. 277 00:49:51,771 --> 00:49:53,009 ‫گفت فقط یه جور سرگرمیه. 278 00:49:53,033 --> 00:49:54,165 ‫"فقط من که نیستم" 279 00:49:54,208 --> 00:49:56,558 ‫- چی؟ ‫- آره، همین رو گفت. 280 00:49:56,602 --> 00:49:59,605 ‫وقتی هم که درستش کرد، ‫می‌خواست روشنش کنه. 281 00:49:59,648 --> 00:50:01,955 ‫رفت توی جنگل. 282 00:50:01,999 --> 00:50:03,304 ‫همون جایی که خونه ما بود. 283 00:50:03,348 --> 00:50:04,784 ‫کسی که اونجا نبود. 284 00:50:04,827 --> 00:50:06,742 ‫نمی‌خواست که... 285 00:50:06,786 --> 00:50:07,961 ‫قصدش... 286 00:50:10,094 --> 00:50:13,488 ‫ما به این امید بودیم ‫که حرف‌هاش راست باشه. 287 00:50:13,532 --> 00:50:16,361 ‫بعدا که طرح‌های بیشتری ‫توی اتاقش پیدا کردیم، 288 00:50:16,404 --> 00:50:20,147 ‫بهمون گفت که پول خوبی ‫توی مهندسی توپ‌خانه هست. 289 00:50:20,191 --> 00:50:21,472 ‫کار پیدا کردن توی وزارت دفاع. 290 00:50:21,496 --> 00:50:22,671 ‫بهونه‌اش همین بود. 291 00:50:22,715 --> 00:50:24,195 ‫امکان نداره باور کرده باشی. 292 00:50:24,238 --> 00:50:25,457 ‫ما هیچی نمی‌دونستیم. 293 00:50:25,500 --> 00:50:27,067 ‫بعد این همه اتفاق، نه... 294 00:50:27,111 --> 00:50:29,330 ‫چطوری تونستی باورش کنی؟ 295 00:50:29,374 --> 00:50:30,984 ‫چون می‌خواستم که باورش کنم. 296 00:50:32,899 --> 00:50:34,814 ‫یه چیزهایی بهم گفت. 297 00:50:35,423 --> 00:50:36,424 ‫خودش گفت. 298 00:50:38,339 --> 00:50:40,080 ‫فکر می‌کردم بهم اعتماد کرده. 299 00:50:43,083 --> 00:50:47,305 ‫ولی الآن می‌دونم یه سری ‫حرف‌هایی که بهم گفته بود... 300 00:50:47,348 --> 00:50:49,524 ‫عمدا گول زننده بودن، 301 00:50:51,309 --> 00:50:52,571 ‫تا من در جریان نباشم. 302 00:50:55,574 --> 00:50:58,403 ‫واقعا فکر می‌کردیم ‫قراره تغییر کنه. 303 00:50:59,404 --> 00:51:01,188 ‫واسه تابستون برنامه داشتیم. 304 00:51:02,102 --> 00:51:03,277 ‫واسه دانشکده. 305 00:51:06,976 --> 00:51:11,503 ‫بهمون گفته بودن همین که... 306 00:51:15,594 --> 00:51:17,639 ‫ببخشید. 307 00:51:17,683 --> 00:51:20,599 ‫همین که یه آدم ‫سرنوشتش رو انتخاب کنه، 308 00:51:20,642 --> 00:51:22,731 ‫خوشبختی‌ای توی انتخابش هست. 309 00:51:23,906 --> 00:51:25,778 ‫حتی ممکنه سرخوشانه بنظر برسن. 310 00:51:28,259 --> 00:51:31,914 ‫اون چند ماه آخر... ‫واقعا خوشحال بودیم. 311 00:51:37,006 --> 00:51:39,139 ‫گزینه افکار خودکشی رو تیک زده بود. 312 00:51:39,183 --> 00:51:40,836 ‫مشاورش گفته بود طبیعیه. 313 00:51:40,880 --> 00:51:41,924 ‫طبیعیه؟ 314 00:51:41,968 --> 00:51:43,317 ‫که یه مرد جوان عصبانی باشه. 315 00:51:43,361 --> 00:51:46,277 ‫واسه چی سوالی می‌پرسی ‫که بخوای نادیده بگیریش؟ 316 00:51:46,320 --> 00:51:48,366 ‫همسایه خودت زنگ زد پلیس. 317 00:51:48,409 --> 00:51:49,932 ‫به ما زنگ زد، نه به پلیس. 318 00:51:49,976 --> 00:51:51,108 ‫تقریبا یه سال قبل. 319 00:51:51,847 --> 00:51:53,327 ‫شب بدی بود. 320 00:51:53,371 --> 00:51:54,676 ‫سعی داشتیم آرومش کنیم، 321 00:51:54,720 --> 00:51:58,289 ‫مشکلی که اذیتش می‌کرد رو درست کنیم. 322 00:51:58,332 --> 00:51:59,725 ‫گمونم در نهایت... 323 00:51:59,768 --> 00:52:02,075 ‫فقط احساساتش رو تشدید کرد. 324 00:52:04,208 --> 00:52:05,557 ‫گاهی اوقات ترسناکه. 325 00:52:05,600 --> 00:52:08,299 ‫به راحتی ناامید می‌شه. 326 00:52:08,342 --> 00:52:10,736 ‫ناامید از چیزهایی ‫که نمی‌تونست متوجه بشه. 327 00:52:10,779 --> 00:52:12,694 ‫که باعث می‌شد... 328 00:52:12,738 --> 00:52:14,000 ‫- خجالت بکشه. ‫- آره. 329 00:52:14,043 --> 00:52:17,699 ‫و همیشه واسش سخت بود ‫که کمک بخواد. 330 00:52:19,223 --> 00:52:22,051 ‫ولی در نهایت، دیگه... 331 00:52:22,095 --> 00:52:24,489 ‫هیچ درخواستی نکرد. 332 00:52:29,058 --> 00:52:32,671 ‫شاید انتظارات من ازش زیادی بود. 333 00:52:32,714 --> 00:52:37,719 ‫آزاد گذاشتمش. ‫خواستم دیگه مزاحمش نشم. 334 00:52:37,763 --> 00:52:39,156 ‫ولی بعدش، من... 335 00:52:42,246 --> 00:52:44,161 ‫فقط رهاش کردم. 336 00:52:52,473 --> 00:52:54,301 ‫ببین، من حسابم رو پس دادم. 337 00:52:54,345 --> 00:52:56,042 ‫هیچ انتقادی نیست که من نشنیده باشم، 338 00:52:56,085 --> 00:52:58,305 ‫یا به خودم وارد نکرده باشم. 339 00:52:58,349 --> 00:53:00,481 ‫ما اون طوری که شما گفتید ‫بی احساس نبودیم. 340 00:53:00,525 --> 00:53:01,700 ‫- چی؟ ‫- بی‌تفاوت. 341 00:53:01,743 --> 00:53:03,354 ‫هیچ حرفی نزدی. ‫هیچی نگفتی. 342 00:53:03,397 --> 00:53:06,226 ‫- یه بیانیه منتشر کردیم. ‫- مزخرفه. 343 00:53:06,270 --> 00:53:07,749 ‫"غم آخر باشد." ‫همین؟ 344 00:53:07,793 --> 00:53:09,316 ‫وقتی خواستیم حریم شخصی حفظ بشه، 345 00:53:09,360 --> 00:53:10,839 ‫بهمون تهمت مخفی‌کاری زدن. 346 00:53:10,883 --> 00:53:13,233 ‫لیاقت حریم شخصی رو نداشتی. ‫هنوزم لیاقتش رو نداری. 347 00:53:13,277 --> 00:53:15,104 ‫باید یه حرفی می‌زدی. 348 00:53:15,148 --> 00:53:16,497 ‫چی می‌گفتیم؟ 349 00:53:16,541 --> 00:53:17,716 ‫- از خودت می‌پرسم. ‫- شما... 350 00:53:17,759 --> 00:53:18,978 ‫نه، از خودت می‌پرسم. 351 00:53:19,021 --> 00:53:20,303 ‫- نه، چی می‌گفتیم؟ ‫- نمی‌دونم. 352 00:53:20,327 --> 00:53:21,435 ‫گفتین طی اون اتفاق شما... 353 00:53:21,459 --> 00:53:22,479 ‫دارم ازت می‌پرسم. ‫چی می‌گفتیم؟ 354 00:53:22,503 --> 00:53:23,765 ‫که وقتی اون اتفاق افتاد... 355 00:53:23,809 --> 00:53:25,593 ‫- شما ته دلتون خبر داشتین. ‫- نه. 356 00:53:25,637 --> 00:53:27,856 ‫باید چی می‌گفتیم؟ 357 00:53:27,900 --> 00:53:29,118 ‫که وقتی اون اتفاق افتاد، 358 00:53:29,162 --> 00:53:31,860 ‫در درون خودتون تعجب نکردین. 359 00:53:31,904 --> 00:53:33,427 ‫ولی تعجب کردیم. 360 00:53:35,429 --> 00:53:37,388 ‫نمی‌دونستیم چه اتفاقی افتاد. 361 00:53:37,431 --> 00:53:38,911 ‫من هنوزم نمی‌دونم. 362 00:53:38,954 --> 00:53:42,131 ‫من از سر کار برگشتم خونه ‫و تلفن زنگ خورد. 363 00:53:42,175 --> 00:53:47,441 ‫دوستش زنگ زد به خونه ‫که ببینه اینجاست یا نه. 364 00:53:47,485 --> 00:53:49,878 ‫پرسیدم مگه توی مدرسه نیستین؟ 365 00:53:49,922 --> 00:53:51,663 ‫نمی... 366 00:53:51,706 --> 00:53:54,274 ‫گفت اون روز کلا هیدن رو ندیده بود. 367 00:53:54,318 --> 00:53:55,710 ‫که یه چیزی شده. 368 00:53:55,754 --> 00:53:57,451 ‫یه اتفاقی داره میفته. 369 00:53:57,495 --> 00:53:59,497 ‫من خبر نداشتم... 370 00:53:59,540 --> 00:54:01,586 ‫حتی وقتی تلویزیون رو روشن کردم، 371 00:54:01,629 --> 00:54:04,937 ‫مدرسه رو از بالا دیدم. 372 00:54:04,980 --> 00:54:06,808 ‫من... من... 373 00:54:06,852 --> 00:54:09,594 ‫اصلا نمی‌دونستم حرفش چیه. 374 00:54:09,637 --> 00:54:11,117 ‫ما خبر نداشتیم. 375 00:54:13,989 --> 00:54:16,557 ‫این دوستش. ‫همون الکس بود، نه؟ 376 00:54:16,601 --> 00:54:18,298 ‫- آره. ‫- آره. همونی که خبر داشت. 377 00:54:18,342 --> 00:54:20,039 ‫نه. شک کرده بود. 378 00:54:20,082 --> 00:54:21,519 ‫اسلحه مال پدر اون بود. 379 00:54:21,562 --> 00:54:23,695 ‫اون که خبر نداشت ‫هیدن برداشته. 380 00:54:23,738 --> 00:54:26,524 ‫ازتون خواست... که برید دنبالش بگردین. 381 00:54:26,567 --> 00:54:27,718 ‫پس حتما بهش فکر کرده. 382 00:54:27,742 --> 00:54:29,788 ‫از ما پرسید چون اتفاقه افتاده بود. 383 00:54:29,831 --> 00:54:32,138 ‫خودش مدرسه بود. ‫هیچ‌کس هنوز خبر نداشت. 384 00:54:32,181 --> 00:54:33,444 ‫"برو اتاقش رو بگرد." 385 00:54:33,487 --> 00:54:35,010 ‫- گفت... "توی کمد". ‫- آره، آره. 386 00:54:35,054 --> 00:54:36,229 ‫الکس بهمون گفت. 387 00:54:36,273 --> 00:54:38,144 ‫گفت تلفنش رو جواب نمی‌ده. 388 00:54:38,187 --> 00:54:39,295 ‫و کس دیگه‌ای ندیدش، 389 00:54:39,319 --> 00:54:40,712 ‫می‌شه دنبالش بگردین؟ 390 00:54:40,755 --> 00:54:43,584 ‫آره. من حتی نمی‌دونستم ‫باید دنبال چی بگردم. 391 00:54:43,628 --> 00:54:45,543 ‫فکر کردم اگه چیزی باشه بهم می‌گه. 392 00:54:45,586 --> 00:54:49,634 ‫همین طور گریه می‌کرد ‫می‌گفت "ببخشید". 393 00:54:49,677 --> 00:54:51,723 ‫فکر کردم خودش کاری کرده. 394 00:54:51,766 --> 00:54:52,767 ‫هممون این فکر رو کردیم. 395 00:54:56,118 --> 00:54:59,339 ‫هیچ‌کس از ما خبر نداشت ‫که خانواده الکس اسلحه داشتن، 396 00:54:59,383 --> 00:55:01,167 ‫یا اینکه هیدن ازش استفاده کرده. 397 00:55:01,210 --> 00:55:03,778 ‫ما هم بعدش خبردار شدیم. 398 00:55:03,822 --> 00:55:06,303 ‫موقع حادثه تو کجا بودی...؟ 399 00:55:11,177 --> 00:55:12,526 ‫سر کار بودم. 400 00:55:14,963 --> 00:55:16,835 ‫برنامه کاری من نظمی نداره، 401 00:55:17,923 --> 00:55:18,967 ‫ظاهرا. 402 00:55:20,534 --> 00:55:22,057 ‫اِم... 403 00:55:23,537 --> 00:55:26,671 ‫یه دوست، یه همکار، ‫گفت از دفتر برم بیرون. 404 00:55:26,714 --> 00:55:29,326 ‫- تلویزیون روشن بود... ‫- وایستا، وایستا، نگو. 405 00:55:29,369 --> 00:55:32,024 ‫ما نمی‌خواییم این رو... ‫نمی‌خواییم این رو بشنویم. 406 00:55:32,067 --> 00:55:33,567 ‫می‌خواییم بدونیم چرا کاری نکردی، 407 00:55:33,591 --> 00:55:34,809 ‫چرا هیچی نگفتی. 408 00:55:34,853 --> 00:55:36,028 ‫من می‌خوام. 409 00:55:36,071 --> 00:55:38,160 ‫- چی؟ ‫- من می‌خوام بشنوم. 410 00:55:38,204 --> 00:55:39,553 ‫که چی بشه؟ چرا؟ 411 00:55:39,597 --> 00:55:42,077 ‫می‌دونم. ولی می‌خوام بشنوم. 412 00:55:52,479 --> 00:55:53,654 ‫بهت زنگ زدم. 413 00:55:53,698 --> 00:55:55,003 ‫آره، ولی... 414 00:55:56,004 --> 00:55:57,528 ‫حرف زدن درموردش سخت بود. 415 00:55:57,571 --> 00:55:59,443 ‫سعی کردم، ولی نتونستم. 416 00:55:59,486 --> 00:56:03,360 ‫مشخص بود. ‫پس منم بدترین رو تصور کرده بودم. 417 00:56:04,448 --> 00:56:05,840 ‫ولی بدترین حالت نبود... 418 00:56:07,494 --> 00:56:10,845 ‫بهم گفتی "اصلا خونه نیومده". 419 00:56:10,889 --> 00:56:13,065 ‫اتاقش کلا... 420 00:56:13,979 --> 00:56:15,502 ‫تختش تمیز بود. 421 00:56:15,546 --> 00:56:19,724 ‫و یه دفتری روی بالش بود. 422 00:56:19,767 --> 00:56:22,161 ‫که تا حالا ندیده بودمش. 423 00:56:22,204 --> 00:56:25,817 ‫استفاده شده و علامت دار بود. 424 00:56:26,687 --> 00:56:29,386 ‫وای، خیلی ترسیده بودم. 425 00:56:29,429 --> 00:56:32,867 ‫حتما کل روز اونجا بوده، کل شب. 426 00:56:32,911 --> 00:56:36,654 ‫من هنوز خبر نداشتم اون چی دیده. 427 00:56:36,697 --> 00:56:38,003 ‫فقط می‌خواستم برم خونه. 428 00:56:38,046 --> 00:56:40,614 ‫و یه لحظه با خودم گفتم؛ 429 00:56:40,658 --> 00:56:44,618 ‫"چرا دارم می‌رم خونه؟ ‫باید برم مدرسه." 430 00:56:45,837 --> 00:56:49,710 ‫بعدش خواهرم بهم زنگ زد. 431 00:56:49,754 --> 00:56:52,844 ‫دائم بهم می‌گفت بزن کنار. 432 00:56:52,887 --> 00:56:53,975 ‫منم گفتم کنار نمی‌زنم. 433 00:56:54,019 --> 00:56:57,762 ‫ماشین رو کنار نمی‌زنم، ‫و بعدش... 434 00:56:57,805 --> 00:56:59,894 ‫جفتمون زدیم زیر گریه. 435 00:57:01,113 --> 00:57:02,201 ‫منم فقط... 436 00:57:05,857 --> 00:57:07,336 ‫درست یادم نیست. 437 00:57:09,164 --> 00:57:10,688 ‫پیچیدم توی خیابون خودمون. 438 00:57:10,731 --> 00:57:14,822 ‫گمونم دلم می‌خواست برم اونجا و... 439 00:57:14,866 --> 00:57:16,694 ‫ولی خیلی دیر شده بود. 440 00:57:16,737 --> 00:57:18,870 ‫صدها نفر جمع شده بودن، ‫همه لباس سیاه. 441 00:57:18,913 --> 00:57:21,655 ‫خیلی یهویی، ‫با هلیکوپتر... 442 00:57:21,666 --> 00:57:22,860 ‫نتونستم نزدیک پارکینگ بشم، 443 00:57:22,884 --> 00:57:24,495 ‫همونجا ماشین رو ول کردم. 444 00:57:24,538 --> 00:57:26,235 ‫هنوزم نمی‌دونم کی ماشین رو برگردوند. 445 00:57:26,279 --> 00:57:27,280 ‫آره. 446 00:57:29,151 --> 00:57:30,631 ‫ما رو از هم جدا کردن. 447 00:57:30,675 --> 00:57:34,635 ‫مجبورمون کردن بیرون بمونیم، ‫که خونه رو بگردن. 448 00:57:36,071 --> 00:57:38,552 ‫من رو توی حیاط نگه داشتن. 449 00:57:38,596 --> 00:57:42,687 ‫من دائم می‌گفتم ‫"اشتباه شده، اشتباه..." 450 00:57:42,730 --> 00:57:46,908 ‫یه افسر پلیسی مراقب من بود. 451 00:57:46,952 --> 00:57:48,432 ‫که مطمئن بشه من... 452 00:57:48,475 --> 00:57:51,739 ‫البته من بعدا فهمیدم، ‫که مطمئن بشه با خودم کاری نکنم. 453 00:57:52,740 --> 00:57:56,222 ‫بالأخره ازش پرسیدم، ‫"پسرم مُرده؟" 454 00:58:00,879 --> 00:58:03,534 ‫اونم گفت، 455 00:58:03,577 --> 00:58:05,927 ‫از روی نامهربونی نگفت، 456 00:58:05,971 --> 00:58:07,059 ‫"آره". 457 00:58:08,190 --> 00:58:10,149 ‫"ولی فقط همین قدرش رو می‌تونم بگم" 458 00:58:11,150 --> 00:58:12,456 ‫انگار که... 459 00:58:17,025 --> 00:58:19,550 ‫کارشون اشتباه بود ‫که ما رو جدا کردن، 460 00:58:19,593 --> 00:58:21,203 ‫اشتباه بود. 461 00:58:21,247 --> 00:58:23,031 ‫واقعا بود، ریچارد. 462 00:58:23,075 --> 00:58:25,686 ‫مجبور نبودن. 463 00:58:25,730 --> 00:58:29,647 ‫دائم درخواست می‌کردم، ‫التماس می‌کردم که زنم رو ببینم. 464 00:58:32,519 --> 00:58:34,086 ‫التماس کردم، لیندا. 465 00:58:35,217 --> 00:58:37,132 ‫تقصیر ما نیست، ریچارد. 466 00:58:38,090 --> 00:58:39,352 ‫اشتباه کردن. 467 00:58:40,135 --> 00:58:41,354 ‫درسته. 468 00:58:48,970 --> 00:58:51,538 ‫خیلی از اوقات با خودم می‌گفتم ‫کاش من هم می‌کشت. 469 00:58:51,582 --> 00:58:54,019 ‫ولی ما رو دوست داشت. 470 00:58:55,673 --> 00:58:57,892 ‫خودش بهمون گفت. 471 00:58:57,936 --> 00:59:01,505 ‫گفت واسه عذابی که به ما ‫وارد کرد شرمنده‌ست. 472 00:59:02,462 --> 00:59:03,985 ‫توی دفترش. 473 00:59:04,029 --> 00:59:05,030 ‫آره. 474 00:59:06,597 --> 00:59:08,512 ‫زندگی‌هاتون رو نابود کرد. 475 00:59:09,382 --> 00:59:10,731 ‫زندگی همه ما رو. 476 00:59:15,475 --> 00:59:18,522 ‫درسته. ولی عشقی که ما داشتیم... 477 00:59:19,087 --> 00:59:22,656 ‫واقعی بود. 478 00:59:22,700 --> 00:59:26,878 ‫و راستش رو بگیم، به نظر ما ‫ما والدین خوبی هستیم. 479 00:59:26,921 --> 00:59:32,579 ‫و روش افتضاح و گیج کننده‌ای، ‫هنوزم فکر می‌کنیم خوبیم. 480 00:59:32,623 --> 00:59:36,278 ‫مگه این بدتر نیست؟ ‫که فکر می‌کردم مادر خوبی‌ام؟ 481 00:59:36,975 --> 00:59:39,281 ‫من عاشق بچه‌هامم. 482 00:59:39,325 --> 00:59:41,153 ‫من که با بقیه ‫مادر ها زیاد فرقی نداشتم. 483 00:59:41,196 --> 00:59:43,372 ‫چطوری شد که من ‫انقدر تصمیمات متفاوت داشتم؟ 484 00:59:45,200 --> 00:59:47,507 ‫باعث می‌شه خیلی... 485 00:59:47,551 --> 00:59:51,772 ‫خیلی سخت بشه ‫به چیزی اعتماد کرد. 486 00:59:52,643 --> 00:59:54,383 ‫من یه قاتل بزرگ کردم. 487 00:59:56,821 --> 00:59:59,214 ‫ولی گاهی اوقات... 488 01:00:01,347 --> 01:00:03,088 ‫نمی‌دونم هنوز غصه می‌خورم... 489 01:00:03,131 --> 01:00:05,917 ‫یا اصلا غصه خوردم یا نه. 490 01:00:08,093 --> 01:00:10,269 ‫مراسمش مخفیانه بود. 491 01:00:10,312 --> 01:00:13,533 ‫هیچ کلیسای محلی‌ای واسه یادبودش نیومد. 492 01:00:13,577 --> 01:00:17,624 ‫ریچارد واسه دفن پسرش ‫باید التماس می‌کرد. 493 01:00:17,668 --> 01:00:22,586 ‫وقتی که بالأخره یه جایی رو پیدا کردیم، ‫من خیلی خجالت می‌کشیدم. 494 01:00:23,238 --> 01:00:25,589 ‫مهربونی اونا... 495 01:00:25,632 --> 01:00:29,331 ‫آدم توی مراسم باید خاطره بگه. ‫ما قایم شدیم. 496 01:00:29,375 --> 01:00:32,030 ‫خیلی از دوست‌های ما ‫نمی‌دونستن چی باید بگن. 497 01:00:32,073 --> 01:00:33,858 ‫- نیومدن. ‫- نه. 498 01:00:33,901 --> 01:00:36,861 ‫ما نزدیک‌ترین خویشاوندانمون رو ‫اونجا داشتیم، از دوست‌های خوبمون. 499 01:00:36,904 --> 01:00:38,950 ‫یادمه به ساعت نگاه می‌کردم. 500 01:00:41,169 --> 01:00:44,259 ‫ما خیلی غرق سرزنش شده بودیم. 501 01:00:44,303 --> 01:00:47,045 ‫وضعیت مالی ما غیرقابل تصور بود. 502 01:00:48,263 --> 01:00:52,018 ‫انگار در اون لحظه نمی‌شد... 503 01:00:52,042 --> 01:00:53,704 ‫سوگواری کرد. 504 01:00:55,357 --> 01:00:58,056 ‫من جلوش رو نگرفتم، ‫چون خبر نداشتم. 505 01:00:58,796 --> 01:00:59,840 ‫و هیچ حرفی نزدم، 506 01:00:59,884 --> 01:01:02,277 ‫چون نمی‌دونستم باید چی بگم. 507 01:01:03,931 --> 01:01:05,280 ‫و معذرت می‌خوام. 508 01:01:06,847 --> 01:01:10,503 ‫فکر نمی‌کردم به اندازه کافی ‫حرف خوبی برای زدن داشته باشم. 509 01:01:13,724 --> 01:01:15,639 ‫منم جواب می‌خوام. واقعا می‌گم. 510 01:01:16,770 --> 01:01:20,208 ‫باید اعمال اون رو با بچه‌ای وقف بدم... 511 01:01:20,252 --> 01:01:23,342 ‫که بزرگش کردم و عاشقش بودم. 512 01:01:27,389 --> 01:01:28,913 ‫ولی شاید هیچ جوابی نباشه. 513 01:01:30,871 --> 01:01:33,352 ‫شاید آخرین کسایی که ‫چیزی می‌دونن ما باشیم. 514 01:01:37,748 --> 01:01:40,185 ‫"نفرت رو می‌شناسیم." 515 01:01:43,710 --> 01:01:45,451 ‫والدین جو مورفی این رو می‌گفتن. 516 01:01:45,494 --> 01:01:47,671 ‫کلیسای اونا رو یادتونه؟ 517 01:01:47,714 --> 01:01:50,586 ‫"نباید بدونیم چرا نفرت داریم، ‫چون نفرت رو می‌شناسیم." 518 01:01:50,630 --> 01:01:52,676 ‫یا یه همچین حرف مسخره‌ای بود. 519 01:01:52,719 --> 01:01:54,416 ‫اینا مال کسیه؟ 520 01:01:54,460 --> 01:01:55,766 ‫فکر کنم می‌شه خورد. 521 01:01:55,809 --> 01:01:57,593 ‫کسی نمی‌خواد؟ 522 01:01:57,637 --> 01:01:59,987 ‫- نه، ممنون. ‫- نمی‌شه اینجا نفس کشید. 523 01:02:04,862 --> 01:02:06,820 ‫اون حرکت کلیسای بعدش 524 01:02:06,864 --> 01:02:08,126 ‫من رو خیلی عصبانی کرد. 525 01:02:09,040 --> 01:02:10,955 ‫که چی؟ شیطان؟ 526 01:02:10,998 --> 01:02:12,043 ‫واقعا؟ 527 01:02:12,652 --> 01:02:14,436 ‫مسخره‌ست. 528 01:02:14,480 --> 01:02:15,880 ‫به کلیسای کاتولیک اعتماد کنید... 529 01:02:15,916 --> 01:02:17,570 ‫تا ورشکسته ترین جواب رو ارائه بده. 530 01:02:18,223 --> 01:02:19,790 ‫شرمنده. 531 01:02:19,833 --> 01:02:21,705 ‫اینجا یه کلیسای اسقفیه. 532 01:02:23,881 --> 01:02:26,448 ‫خیلی‌خب، نمی‌دونم. ‫من... 533 01:02:26,492 --> 01:02:30,017 ‫من مسیحی‌ام. ‫مذهبی که نیستم. 534 01:02:35,327 --> 01:02:37,198 ‫سطل آشغال هست یا...؟ 535 01:02:37,242 --> 01:02:38,852 ‫بذارش همونجا. 536 01:02:44,162 --> 01:02:46,773 ‫حداقل اول پذیرش پیدا کردن. 537 01:02:46,817 --> 01:02:50,211 ‫آره. حداقل برای... 538 01:02:51,691 --> 01:02:52,910 ‫چه بدونم. 539 01:02:54,781 --> 01:02:57,741 ‫ولی برای بقیه ما ‫که دنبال دلیل می‌گردیم، 540 01:02:58,916 --> 01:03:00,787 ‫باید به کسی که بود نگاه کنیم. 541 01:03:00,831 --> 01:03:03,790 ‫ما می‌دونستیم مشکل داره، ‫فقط از توانایی‌هاش خبر نداشتیم. 542 01:03:03,834 --> 01:03:05,400 ‫قبوله. خبر نداشتی... 543 01:03:06,445 --> 01:03:08,795 ‫سوال من به خاطر اینه که... 544 01:03:08,839 --> 01:03:11,015 ‫یه روانپزشک بعدش بهمون گفت... 545 01:03:11,058 --> 01:03:13,321 ‫که مشکلاتش رو بیان نمی‌کرد. 546 01:03:13,365 --> 01:03:15,323 ‫که احتمالا نمی‌تونست... 547 01:03:15,367 --> 01:03:17,151 ‫با خودمون گفتیم ‫شاید به دوست‌هاش گفته. 548 01:03:17,195 --> 01:03:18,674 ‫خودمون ازش خواسته بودیم بگه. 549 01:03:18,718 --> 01:03:21,503 ‫دوباره واسه خودش دوست پیدا کرد. ‫توی دبیرستان. 550 01:03:21,547 --> 01:03:22,548 ‫یه گروه خوب پیدا کرد. 551 01:03:24,289 --> 01:03:25,943 ‫گروه خوب؟ 552 01:03:25,986 --> 01:03:27,790 ‫الکس رو می‌گی که بهش ‫نشون داد اسلحه باباش کجاست؟ 553 01:03:27,814 --> 01:03:28,989 ‫هیدن اسلحه‌ها رو دزدید. 554 01:03:29,033 --> 01:03:30,314 ‫دوستش این وسط هیچ کاره‌ای نبود. 555 01:03:30,338 --> 01:03:32,427 ‫همون گروهی که می‌رفتن ‫میدون تیر اندازی. 556 01:03:32,471 --> 01:03:36,562 ‫شب و روز می‌نشستن ‫"ندای وظیفه" بازی می‌کردن. 557 01:03:36,605 --> 01:03:39,826 ‫فقط یه بازیه. ‫شبیه سازیه. 558 01:03:39,870 --> 01:03:41,238 ‫چند بار رفتن میدون تیر اندازی؟ 559 01:03:41,262 --> 01:03:43,612 ‫- فقط دو بار. ‫- نه، فقط از دو بارش خبر داریم. 560 01:03:43,656 --> 01:03:45,223 ‫اصلا دیگه با این بازی های امروزی... 561 01:03:45,266 --> 01:03:46,659 ‫لازم نیست برن جایی تیراندازی کنن. 562 01:03:46,702 --> 01:03:50,141 ‫اگه اجازه بدی ته بحثی که می‌کنی رو بگم، 563 01:03:50,184 --> 01:03:53,840 ‫من فقط دارم می‌گم اواخر عمرش، 564 01:03:53,884 --> 01:03:57,844 ‫حالا هر جوری که بود، ‫به نظر مشهور می‌اومد، 565 01:03:57,888 --> 01:03:59,300 ‫- واسه خودش، توی حلقه زندگی خودش. ‫- باشه. حتما. 566 01:03:59,324 --> 01:04:01,805 ‫ولی موضوع حرف من این نیست. 567 01:04:01,848 --> 01:04:03,284 ‫منم فقط دارم می‌گم... 568 01:04:03,328 --> 01:04:05,634 ‫ما نمی‌دونیم چقدر منزوی بوده، 569 01:04:05,678 --> 01:04:07,811 ‫چون مشهور بوده. 570 01:04:07,854 --> 01:04:09,856 ‫یا نه... اصلا کلمه درستی رو نگفتم، قبوله. 571 01:04:09,900 --> 01:04:13,120 ‫ولی ما از شرایطی که داخلش بود، ‫و سطح صمیمیت اجتماعی 572 01:04:13,164 --> 01:04:14,513 ‫زندگی اون خبر نداریم. 573 01:04:14,556 --> 01:04:16,950 ‫ما فقط خوشحال بودیم که ‫یه زندگی اجتماعی داره. 574 01:04:16,994 --> 01:04:19,083 ‫خیلی‌خب، اون انزوا... 575 01:04:19,126 --> 01:04:21,520 ‫ولی توی دبیرستان بهش زور می‌گفتن. 576 01:04:21,563 --> 01:04:22,782 ‫دوست‌هاش که زور نمی‌گفتن. 577 01:04:22,826 --> 01:04:24,218 ‫ولی بازم. 578 01:04:24,262 --> 01:04:25,611 ‫همشون به پلیس گفتن... 579 01:04:25,654 --> 01:04:27,700 ‫که چقدر درمورد کشتن ‫بقیه دانش آموزها حرف می‌زد. 580 01:04:27,743 --> 01:04:29,876 ‫گفتن همشون اینطوری حرف می‌زنن. 581 01:04:29,920 --> 01:04:32,661 ‫همه بچه‌های اون گروه ‫بهشون زور گفته می‌شد. 582 01:04:32,705 --> 01:04:34,446 ‫حالا ولش کن. مهم نیست. 583 01:04:34,489 --> 01:04:37,753 ‫شرمنده، فقط من حرفم رو بزنم. 584 01:04:37,797 --> 01:04:40,017 ‫اون انزوا... 585 01:04:40,060 --> 01:04:42,715 ‫حتی وقتی دوست داشت، ‫یه جدایی وجود داشت، 586 01:04:42,758 --> 01:04:46,893 ‫گاهی اوقات نشون دهنده ‫فقدان احساس و همدلیه. 587 01:04:46,937 --> 01:04:49,635 ‫حالا هزاران ساعت اینترنت رو ‫بهش اضافه کن... 588 01:04:49,678 --> 01:04:51,202 ‫که ارتباط انسانی واقعی نداشته. 589 01:04:51,245 --> 01:04:53,465 ‫اینا همه‌اش... حرف‌های اون روان پزشکه. 590 01:04:53,508 --> 01:04:55,510 ‫خودمون روان شناسی سرمون می‌شه. 591 01:04:55,554 --> 01:04:57,991 ‫خیلی‌خب، پس شاید درمورد ‫مطالعاتی شنیدی که... 592 01:04:58,035 --> 01:05:00,689 ‫درمورد اف.ام.آر.آی ـه، ‫اسکن مغزی، 593 01:05:00,733 --> 01:05:02,561 ‫که می‌گن می‌شه توش پاسخ مغز رو دید، 594 01:05:02,604 --> 01:05:05,390 ‫یا عدم پاسخ مغز. 595 01:05:05,433 --> 01:05:06,913 ‫درواقع اتصالات کمتر... 596 01:05:06,957 --> 01:05:10,482 ‫ماده کمتری توی قشر ‫جلوی مغز و آمیگدال وجود داره. 597 01:05:10,525 --> 01:05:12,440 ‫- جی، جی... ‫- نه، لطفا. وایستا. 598 01:05:12,484 --> 01:05:13,485 ‫فقط دارم... 599 01:05:15,400 --> 01:05:16,464 ‫اسم نرون‌های آینه‌ای شنیدین؟ 600 01:05:16,488 --> 01:05:18,229 ‫خدایا، جی. ‫ما صلاحیتش رو نداریم. 601 01:05:18,272 --> 01:05:21,754 ‫من متخصص نیستم، باشه. ‫ولی حرفم... فکر کنم... 602 01:05:23,103 --> 01:05:24,452 ‫ممکنه کارساز باشه. 603 01:05:24,496 --> 01:05:26,280 ‫نمی‌دونم، ایده اصلی قضیه. 604 01:05:26,324 --> 01:05:27,629 ‫اگه می‌تونستیم ببینیم... 605 01:05:27,673 --> 01:05:30,197 ‫یا می‌تونستیم یه چیزی رو ‫پیش بینی کنیم. 606 01:05:30,241 --> 01:05:31,372 ‫می‌دونی، دکتر ها... 607 01:05:31,416 --> 01:05:33,113 ‫با این آزمایش‌ها، ‫و چیزهایی که نشون می‌دن... 608 01:05:33,157 --> 01:05:34,201 ‫می‌دونم. 609 01:05:34,245 --> 01:05:35,681 ‫یه سری کلمات و عکس‌هایی نشون می‌دن، 610 01:05:35,724 --> 01:05:36,963 ‫که مغز بهشون واکنشی بده، 611 01:05:36,987 --> 01:05:38,075 ‫یه هیجان یا احساسی نشون بده، 612 01:05:38,118 --> 01:05:39,511 ‫ولی نشون نمی‌ده. 613 01:05:39,554 --> 01:05:42,862 ‫دقیقا. و افرادی که روان‌پریشی دارن... 614 01:05:42,906 --> 01:05:44,951 ‫پسر من آدم همدلی بود. 615 01:05:44,995 --> 01:05:46,910 ‫خیلی هم احساساتی بود. 616 01:05:46,953 --> 01:05:48,172 ‫خب، شاید هم بود. 617 01:05:48,215 --> 01:05:49,086 ‫شاید هم تو نمی‌دونستی ‫چه حسی داشت. 618 01:05:49,129 --> 01:05:50,348 ‫شاید داشت مخفی می‌کرد. 619 01:05:50,391 --> 01:05:52,524 ‫پسر من روان‌پریش نبود. 620 01:05:52,567 --> 01:05:54,178 ‫اون توی عذاب بود. 621 01:05:54,221 --> 01:05:56,310 ‫شاید قابل درمان نباشه، خب؟ 622 01:05:56,354 --> 01:05:58,965 ‫چون مگه تا حالا چیزی کارساز بوده؟ 623 01:05:59,009 --> 01:06:00,619 ‫آخه چند تا دارو؟ قرص؟ 624 01:06:00,662 --> 01:06:03,274 ‫یعنی اگه توی ساختار مغز باشه... 625 01:06:03,317 --> 01:06:05,798 ‫می‌دونی، مسئله آسیب شناسی نیست، ‫دیگه فیزیکیه. 626 01:06:05,841 --> 01:06:07,191 ‫من متوجه حرفت می‌شم. 627 01:06:07,234 --> 01:06:09,410 ‫پس مسئله دبیرستان نیست، 628 01:06:09,454 --> 01:06:11,586 ‫یا راهنمایی، یا نقل مکان و هرچیزی. 629 01:06:12,805 --> 01:06:13,937 ‫مشکل خودش بود. 630 01:06:17,636 --> 01:06:20,030 ‫بچگی‌های ایوان رو یادته؟ 631 01:06:23,685 --> 01:06:27,428 ‫هر روز احساس می‌کنم ‫هیدن هنوز بچه منه. 632 01:06:27,472 --> 01:06:29,126 ‫درماندگی‌اش. 633 01:06:29,169 --> 01:06:32,825 ‫گریه کردنش، و لبخند زدنش. 634 01:06:34,044 --> 01:06:35,915 ‫من به حرفی که می‌زنی باور ندارم. 635 01:06:35,959 --> 01:06:38,787 ‫لیندا، حتما یه اتفاقی افتاده. 636 01:06:38,831 --> 01:06:41,051 ‫- هیچ سوء استفاده‌ای نبوده. ‫- فقط سوء استفاده نه. 637 01:06:41,094 --> 01:06:43,705 ‫بی‌توجهی؟ ما تا جایی که تونستیم ‫همیشه کنارش بودیم. 638 01:06:43,749 --> 01:06:46,056 ‫و بعضی اوقات هم نمی‌تونید باشید، ‫درک می‌کنم. 639 01:06:46,099 --> 01:06:49,885 ‫ولی تا وقتی پیشمون هستن... 640 01:06:49,929 --> 01:06:50,974 ‫باید مسیرشون رو درست کنیم. 641 01:06:51,017 --> 01:06:52,236 ‫ما هم شکست خوردیم. 642 01:06:52,279 --> 01:06:54,368 ‫خودم می‌دونم. 643 01:06:54,412 --> 01:06:57,328 ‫و منم تمام تلاشم رو کردم ‫که درستش کنم. 644 01:06:57,371 --> 01:07:00,113 ‫و حاضر بودم همه چیزم رو بدم، ‫که بتونم کنارش باشم. 645 01:07:00,157 --> 01:07:01,201 ‫ولی بودی. 646 01:07:01,245 --> 01:07:02,463 ‫اگه همون موقع می‌فهمیدم. 647 01:07:04,378 --> 01:07:05,660 ‫ولی شاید هیچ‌کس ‫نمی‌تونست بهش نزدیک بشه. 648 01:07:05,684 --> 01:07:06,772 ‫شاید نمی‌تونست که... 649 01:07:06,815 --> 01:07:08,078 ‫نه! 650 01:07:10,036 --> 01:07:13,953 ‫اختلال دوقطبی، افسردگی، ‫شیدایی، بیش فعالی، 1 01:07:14,030 --> 01:07:16,070 ‫اختلال اسکیزوافکتیو احتمالی. 2 01:07:16,110 --> 01:07:17,420 ‫هیچ کدوم از اینا روان‌آزاری نیست. 3 01:07:17,460 --> 01:07:19,010 ‫اصلاً نمی‌فهمی داری چی میگی. 4 01:07:19,030 --> 01:07:20,380 ‫اگه یه نگاهی به مدارک پزشکی 5 01:07:20,420 --> 01:07:21,600 ‫و گزارش جرمش بندازی، 6 01:07:21,640 --> 01:07:23,640 ‫که بالاخره تونستیم گزارش ‫کامل رو بگیریم. 7 01:07:23,690 --> 01:07:25,380 بنظرت نباید مدارک 8 01:07:25,430 --> 01:07:26,910 ‫یعنی همون کارایی که کرده رو 9 01:07:26,950 --> 01:07:29,000 ‫با رابطه‌ای که قبلاً باهاش داشتی، کنار هم بذاری؟ 10 01:07:29,040 --> 01:07:30,950 ‫به چنین آدمی تبدیل شده بود. 11 01:07:31,000 --> 01:07:32,780 ‫همیشه که اینطوری نبود. 12 01:07:32,830 --> 01:07:33,680 ‫خب میشه حساب کرد، 13 01:07:33,680 --> 01:07:35,960 ‫که از چندوقت پیش واسه این ‫کار برنامه‌ریزی کرده بوده. 14 01:07:36,000 --> 01:07:37,630 ‫بابا، اصلاً می‌تونیم رد پاش رو بگیریم. 15 01:07:37,660 --> 01:07:38,960 ‫به نظر من که این زمان‌بندی 16 01:07:39,010 --> 01:07:40,110 ‫به هیچ‌وجه چیزی رو 17 01:07:40,140 --> 01:07:41,230 ‫درمورد وضع روانیش ثابت نمی‌کنه. 18 01:07:41,270 --> 01:07:42,580 ‫چطور می‌تونی این حرف رو بزنی؟ 19 01:07:42,620 --> 01:07:45,450 ‫ما که منکر کارایی که کرده یا آدم دیگه‌ای ‫که بهش تبدیل شده، نیستیم. 20 01:07:45,490 --> 01:07:49,840 ‫انگار فقط داری یه بچه ‫عقب‌افتاده رو دعوا می‌کنی. 21 01:07:49,890 --> 01:07:51,410 ‫اون پسرم بود. 22 01:07:51,450 --> 01:07:53,280 ‫نمی‌تونم احساساتم رو 23 01:07:53,330 --> 01:07:54,720 ‫از گذشته و خاطراتمون پاک کنم. 24 01:07:54,760 --> 01:07:56,150 ‫ازت نخواستم این کار رو بکنی. 25 01:07:56,200 --> 01:07:58,720 ‫منظورم اینه کاری که کرده، ‫پتانسیلش برای کشتن یه نفر، 26 01:07:58,770 --> 01:08:01,940 ‫به احتمال زیاد از خیلی وقت پیش 27 01:08:01,990 --> 01:08:03,250 ‫تو فکرش بوده. 28 01:08:03,290 --> 01:08:05,120 ‫فکر کردی با گفتن یه کلمه 29 01:08:05,160 --> 01:08:06,950 ‫می‌تونی بفهمیش؟ 30 01:08:06,990 --> 01:08:08,380 ‫و شک به دلت راه ندی؟ 31 01:08:09,250 --> 01:08:10,990 ‫خب، من این کار رو نمی‌کنم. 32 01:08:11,040 --> 01:08:12,080 ‫چنین طرز فکری ندارم. 33 01:08:12,130 --> 01:08:13,350 ‫به این سادگیا نیست. 34 01:08:13,390 --> 01:08:16,130 ‫چیزاییه که نمی‌تونی بفهمی. 35 01:08:16,170 --> 01:08:18,480 ‫و این باعث درموندگیش شد. ‫اون درمونده بود. 36 01:08:18,520 --> 01:08:20,660 ‫ولی این وظیفه ماس که کمک کنیم. 37 01:08:20,700 --> 01:08:22,830 ‫وظیفمونه. و بعضی‌ مواقع 38 01:08:22,880 --> 01:08:24,810 ‫مهم نیست که بتونیم ‫ نشونه‌ها رو ببینیم یا نه. 39 01:08:24,830 --> 01:08:27,100 ‫با این‌حال... مسئولیتش به دوش ماس. 40 01:08:27,140 --> 01:08:28,660 ‫گفتم که از پس این کار برنیومدم. 41 01:08:28,710 --> 01:08:31,750 ‫شاید هم نمی‌دونستی که با ‫کی سر و کار داری. 42 01:08:31,800 --> 01:08:34,020 ‫ببین، گزارش خودش گویای همه چیزه. 43 01:08:34,060 --> 01:08:36,020 ‫تا اون موقع مُرده بود. 44 01:08:36,060 --> 01:08:37,890 ‫منظورم قصد قبلیشه. 45 01:08:37,930 --> 01:08:39,680 ‫- کسی رو هدف نگرفته بود. ‫- چی؟ 46 01:08:39,720 --> 01:08:41,160 ‫- چی...؟ ‫- چی داری میگی؟ 47 01:08:41,200 --> 01:08:42,220 ‫مگه چه فرقی می‌کنه؟ 48 01:08:42,240 --> 01:08:43,510 ‫وگرنه می‌گفت. 49 01:08:43,550 --> 01:08:45,420 ‫چی؟ یعنی خیلی بهتر شد؟ 50 01:08:45,460 --> 01:08:47,120 ‫اصلاً منظورت چیه که کسی ‫رو هدف نگرفته بود؟ 51 01:08:47,160 --> 01:08:48,250 ‫تا حالا هیچکدومشون رو ندیده بود. 52 01:08:48,290 --> 01:08:51,030 ‫خدایا. مدرسه خودش بود. 53 01:08:51,080 --> 01:08:52,250 ‫شاگردای خودش. 54 01:08:52,300 --> 01:08:53,170 ‫هیچوقت به اون کلاس نرفته بود. 55 01:08:53,210 --> 01:08:54,430 ‫می‌خواست اونا رو بکشه. 56 01:08:54,470 --> 01:08:56,480 ‫دانش آموزای کلاس اون نبودن. 57 01:08:56,520 --> 01:08:58,000 ‫- ایوان... ‫- نه، نه... چیزی نگو. 58 01:08:58,040 --> 01:08:59,190 ‫- فقط دارم میگم که... ‫- چیزی نگو. 59 01:08:59,220 --> 01:09:00,780 ‫- فقط دارم میگم. ‫- خب نگو. 60 01:09:00,830 --> 01:09:02,310 ‫- خیلی خب. ‫ - هیچکدومشون رو نمی‌شناخت. 61 01:09:02,350 --> 01:09:04,920 ‫- می‌خواست زجرشون بده. ‫- جی. 62 01:09:04,960 --> 01:09:07,400 ‫- ولی... ‫- ولی چی؟ 63 01:09:07,440 --> 01:09:10,530 ‫از قصد نبوده؟ می‌خواستی همین رو بگی؟ 64 01:09:10,580 --> 01:09:14,490 ‫دنبال این نبود که هیچ ‫بنی‌بشری رو زجر بده. 65 01:09:14,540 --> 01:09:18,020 ‫خب، پسر من که زجر کشید. 66 01:09:19,110 --> 01:09:21,800 ‫ایوان خیلی زجر کشید ‫و تقصیر پسرته. 67 01:09:21,850 --> 01:09:23,280 ‫متاسفم. با جفتتونم. 68 01:09:23,330 --> 01:09:25,030 ‫- نه... ‫- خودم می‌دونم چه اتفاقی افتاده. 69 01:09:25,070 --> 01:09:26,290 ‫- وایسا. ‫- نه، نمی‌دونی. 70 01:09:26,330 --> 01:09:28,420 ‫بدترین کار ممکن رو کرده، 71 01:09:28,460 --> 01:09:29,860 ‫ولی گزارش رو دیدم. 72 01:09:29,900 --> 01:09:33,210 ‫نه! نمی‌دونی پسرم چطوری مُرد! 73 01:09:46,260 --> 01:09:47,480 ‫خدایا. 74 01:09:52,880 --> 01:09:55,620 ‫ساعت 1:29 وارد کلاس ایوان شد. 75 01:09:55,660 --> 01:09:58,360 ‫یه بمب انداخت وسط نیمکتا. 76 01:09:58,410 --> 01:09:59,710 ‫شروع به تیراندازی کرد. 77 01:09:59,760 --> 01:10:01,240 ‫سی‌ثانیه همونجا موند. 78 01:10:01,280 --> 01:10:03,540 ‫می‌تونست همه‌شون رو بکشه. 79 01:10:03,590 --> 01:10:07,150 ‫خودش نخواست. تماشاشون کرد. 80 01:10:07,200 --> 01:10:09,420 ‫صورتش رو دیدن. دیدن ‫که داشته تماشا می‌کرده. 81 01:10:10,900 --> 01:10:12,510 ‫می‌دونست که ایوان زنده‌ بوده. 82 01:10:12,550 --> 01:10:15,600 ‫وقتی که رفت می‌دونست که ‫کیا مُردن و کیا زنده. 83 01:10:15,640 --> 01:10:17,380 ‫ هیچ‌وقت نمی‌فهمیم که تو ‫اون کلاس چه خبر بوده. 84 01:10:17,430 --> 01:10:19,650 ‫نه، اون زجر کشید. 85 01:10:20,430 --> 01:10:23,130 ‫شش دقیقه. 86 01:10:23,170 --> 01:10:26,570 ‫شش دقیقه بعد برمی‌گرده، 87 01:10:26,610 --> 01:10:28,440 ‫پسرت ‫دقیقاً از همون مسیر برمی‌گرده 88 01:10:28,480 --> 01:10:29,700 ‫دوباره میره به راهرو. 89 01:10:29,740 --> 01:10:34,360 ‫ساعت 1:35 برمی‌گرده که کار رو تموم کنه. 90 01:10:34,400 --> 01:10:35,880 ‫و ایوان هم همونجاس. 91 01:10:36,660 --> 01:10:39,750 ‫آخرین شلیک، ساعت 1:36، 92 01:10:39,800 --> 01:10:41,540 ‫می‌خوره به... 93 01:10:43,410 --> 01:10:44,540 ‫گردن پسرم. 94 01:10:44,580 --> 01:10:45,800 ‫به سُرخرگش. 95 01:10:45,850 --> 01:10:49,370 ‫- جی... ‫ - نه. شش دقیقه. 96 01:10:49,410 --> 01:10:52,030 ‫زنده بود. می‌خواست بره بیرون. 97 01:10:52,070 --> 01:10:55,250 ‫رَد خون میگه که می‌خواسته... 98 01:10:55,290 --> 01:10:56,460 ‫- جی، خواهش می‌کنم بس کن. ‫- نه! 99 01:10:56,510 --> 01:10:58,900 ‫برگشت. روی حساب و کتاب. 100 01:10:58,950 --> 01:11:01,560 ‫نگاه می‌کرد. 101 01:11:01,600 --> 01:11:02,730 ‫و ایوان... 102 01:11:04,820 --> 01:11:06,340 ‫هنوز زنده بود. 103 01:11:06,390 --> 01:11:07,390 ‫می‌دونم. 104 01:11:08,820 --> 01:11:11,440 ‫نمی‌دونی. 105 01:11:11,480 --> 01:11:12,870 ‫من می‌دونم! 106 01:11:14,530 --> 01:11:16,440 ‫من می‌دونم! 107 01:11:16,480 --> 01:11:20,710 ‫علامتای روی زمین. 108 01:11:22,360 --> 01:11:25,620 ‫و مسیری که داشته سینه‌خیز می‌رفته. 109 01:11:25,670 --> 01:11:27,500 ‫می‌دونم که زخماش، 110 01:11:28,800 --> 01:11:30,240 ‫به چه ترتیبی بودن. 111 01:11:33,020 --> 01:11:34,630 ‫می‌دونم چطور جنگید. 112 01:11:41,420 --> 01:11:42,950 ‫و چطوری مُرد. 113 01:11:44,250 --> 01:11:45,250 ‫نه. 114 01:11:54,700 --> 01:11:56,000 ‫مُرد. 115 01:12:18,680 --> 01:12:20,420 ‫خواهش می‌کنم بس کن. 116 01:12:22,720 --> 01:12:24,250 ‫خواهش می‌کنم. 117 01:12:54,800 --> 01:12:57,590 ‫کرولاین، جاناتان و توری 118 01:12:57,630 --> 01:12:59,020 ‫توی انفجار مستقیماً مُردن. 119 01:12:59,890 --> 01:13:02,760 ‫به دنیل سه بار شلیک شد، 120 01:13:02,810 --> 01:13:05,380 ‫دو بار توی شُش و یه ‫بار هم توی قلب. 121 01:13:05,420 --> 01:13:07,810 ‫وقتی رو نیمکتش نشسته بود مُرد. 122 01:13:09,770 --> 01:13:13,430 ‫به جولیانا دو بار توی پاش شلیک شد. ‫یکی توی زانو 123 01:13:13,470 --> 01:13:15,430 ‫و یکی هم تو رانش. 124 01:13:15,470 --> 01:13:16,910 ‫سرخرگ رانیش. 125 01:13:16,950 --> 01:13:18,910 ‫داری چه کار می‌کنی؟ 126 01:13:18,950 --> 01:13:22,700 ‫به خاطر شیشه‌ای که تو ‫چشمش رفته بود، نابینا شد. 127 01:13:22,740 --> 01:13:26,010 ‫سعی کرد از کلاس سینه‌خیز بیرون بره. 128 01:13:26,050 --> 01:13:27,160 ‫ولی قبل از این که راهش ‫رو پیدا کنه، مُرد. 129 01:13:27,180 --> 01:13:28,220 ‫خیلی خب. 130 01:13:28,270 --> 01:13:31,230 ‫به ونسا چهار بار شلیک شد، 131 01:13:31,270 --> 01:13:33,100 ‫دوبار به شکم و دوبار به سرش. 132 01:13:33,140 --> 01:13:35,140 ‫فهمیدیم که می‌دونی. 133 01:13:35,190 --> 01:13:37,540 ‫به خاطر فوت شده‌ها و زخمی‌ها 134 01:13:38,230 --> 01:13:39,630 ‫متاسفم. 135 01:13:41,370 --> 01:13:43,070 ‫ولی می‌دونم. 136 01:13:43,110 --> 01:13:44,940 ‫همه چیز رو. 137 01:13:46,030 --> 01:13:49,860 ‫می‌دونم که ایوان، اون روز ‫ چه بلایی سرش اومده. 138 01:13:51,510 --> 01:13:53,290 ‫هِیدن هم همینطور. 139 01:13:54,560 --> 01:13:56,950 ‫برگشت. 140 01:13:56,990 --> 01:14:01,000 ‫داشت می‌رفت کتابخونه، ‫همونجایی که می‌خواست بمیره. 141 01:14:01,040 --> 01:14:03,430 ‫بهمون گفته بود. توی ‫دفترچه‌ش نوشته بود. 142 01:14:04,870 --> 01:14:09,350 ‫"اونجا پیدام می‌کنین. ‫جایی که ساکته." 143 01:14:09,400 --> 01:14:13,970 ‫با کمال احترام میگم... جایی که 144 01:14:14,010 --> 01:14:18,670 ‫ساعت 1:41، آخرین شلیک اتفاق افتاد. 145 01:14:19,490 --> 01:14:21,020 ‫تو کتابخونه. 146 01:14:22,980 --> 01:14:25,190 ‫مردم دیدن. بچه‌ها دیدن. 147 01:14:26,980 --> 01:14:28,980 ‫- کریستوفر... ‫- به سرش شلیک شد. 148 01:14:29,020 --> 01:14:30,680 ‫می‌دونم. 149 01:14:30,720 --> 01:14:32,030 ‫پسرم. 150 01:14:32,070 --> 01:14:34,730 ‫به صورتش شلیک شد، 151 01:14:34,770 --> 01:14:39,120 ‫زیر میز قایم شده بود و ‫التماس می‌کرد که نکشتش. 152 01:14:40,120 --> 01:14:42,120 ‫این رو اونا گفتن. 153 01:14:43,260 --> 01:14:46,350 ‫این فقط یه احساس نیست. 154 01:14:47,260 --> 01:14:49,130 ‫تنفره. 155 01:14:50,310 --> 01:14:54,090 ‫آشفتگی؟ تنفر؟ خشم؟ 156 01:14:54,140 --> 01:14:56,750 ‫- ناامیدی؟ ‫- نه، نه، نه. 157 01:14:56,790 --> 01:15:00,360 ‫کرختی، بی‌تفاوتی. 158 01:15:00,400 --> 01:15:04,500 ‫- سردی، بی‌عاطفگی. ‫- خباثت؟ 159 01:15:08,590 --> 01:15:10,200 ‫اینا رو می‌خوای بگی؟ 160 01:15:10,240 --> 01:15:11,940 ‫چون... 161 01:15:13,370 --> 01:15:14,720 ‫من نمیگم. 162 01:15:17,250 --> 01:15:18,470 ‫نمیگم. 163 01:15:18,510 --> 01:15:19,810 ‫مهم نیست. 164 01:15:27,560 --> 01:15:29,560 ‫ما رفتیم مدرسه. می‌دونستین؟ 165 01:15:33,390 --> 01:15:35,570 ‫برای خانواده قربانی‌ها بود، 166 01:15:35,610 --> 01:15:40,140 ‫ و هِیدن قربانی‌ حساب نمیشد. 167 01:15:41,180 --> 01:15:43,320 ‫واسه این قضیه جنگیدیم. 168 01:15:44,400 --> 01:15:48,060 ‫و خسارات رو دیدیم. 169 01:15:48,100 --> 01:15:50,850 ‫پنجره‌ها، لکه‌های سیاه. 170 01:15:52,020 --> 01:15:53,850 ‫تنفرش رو دیدیم. 171 01:15:55,070 --> 01:15:57,720 ‫- خط‌ها. ‫- کارایی که کرده بود. چی؟ 172 01:15:58,370 --> 01:16:01,550 ‫خط‌ها و نوارها. 173 01:16:01,600 --> 01:16:03,860 .خط دور بچه‌ها 174 01:16:03,900 --> 01:16:06,560 ‫آقای مور. 175 01:16:06,600 --> 01:16:08,430 ‫بله. جسدها. 176 01:16:12,000 --> 01:16:13,090 ‫من... 177 01:16:16,220 --> 01:16:17,570 ‫نمی‌دونستم اجازه داشتی که بری. 178 01:16:19,000 --> 01:16:21,790 ‫خب، مخفی نگهش داشتن. ‫نمی‌خواستن که... 179 01:16:21,830 --> 01:16:22,830 ‫خشونت بیشتری به وجود بیاد. 180 01:16:25,050 --> 01:16:27,450 ‫همه برای 10 نفر عزاداری کردن. 181 01:16:29,060 --> 01:16:30,840 ‫ما برای 11 نفر. 182 01:16:31,930 --> 01:16:34,240 ‫یادبودی برای 11 نفر در کار نیست. 183 01:16:34,280 --> 01:16:38,850 ‫تو هیچ کنسرتی اسم 11 نفر رو نمی‌خونن، ‫و درک می‌کنم، 184 01:16:38,890 --> 01:16:43,070 ‫ولی اونقدرا هم دورم رو خط نمی‌کشن. 185 01:16:46,030 --> 01:16:47,340 ‫خسارت... 186 01:16:50,210 --> 01:16:51,470 ‫به اون زیادی... 187 01:16:55,520 --> 01:16:56,820 ‫اون درد داشت. 188 01:16:58,480 --> 01:17:01,700 ‫درد بود که به اونجا کشوندنش. 189 01:17:07,750 --> 01:17:09,620 ‫بچه دیگه‌ای نمی‌خواستم. 190 01:17:11,450 --> 01:17:12,450 ‫ولی... 191 01:17:15,190 --> 01:17:17,450 ‫وقتی به دنیا اومد... 192 01:17:22,110 --> 01:17:24,330 ‫خیلی هِیدن رو دوست داشتم. 193 01:17:26,720 --> 01:17:30,470 ‫ولی شاید... 194 01:17:35,730 --> 01:17:38,000 ‫شاید هیچوقت نباید به دنیا میومد. 195 01:17:38,040 --> 01:17:39,040 ‫نه. 196 01:17:40,690 --> 01:17:43,920 ‫هیچوقت نباید می‌رفتیم مدرسه. 197 01:17:43,960 --> 01:17:49,570 ‫وقتی این حس ترس مزخرف به خاطرم میاد، 198 01:17:49,620 --> 01:17:53,620 ‫ترس از کاری که پسرم کرده. 199 01:17:55,490 --> 01:18:00,760 ‫و اون خط‌های دراز و نازک ‫روی فرش میاد تو ذهنم. 200 01:18:00,800 --> 01:18:02,150 ‫تنهای تنها. 201 01:18:03,670 --> 01:18:05,200 ‫می‌دونستم پسرمه. 202 01:18:05,240 --> 01:18:09,240 ‫نه به خاطر جایی که بود... 203 01:18:09,290 --> 01:18:10,860 ‫فقط می‌دونستم اونه. 204 01:18:12,070 --> 01:18:13,900 .من هم ایوان رو شناختم 205 01:18:15,160 --> 01:18:16,690 ‫نه به خاطر خط‌ها. 206 01:18:17,910 --> 01:18:19,730 ‫به خاطر شمارَش. 207 01:18:19,780 --> 01:18:22,080 ‫شماره علامت توی گزارش. 208 01:18:22,130 --> 01:18:23,220 ‫آره. 209 01:18:23,260 --> 01:18:24,650 ‫شماره یک بود. 210 01:18:25,830 --> 01:18:27,610 ‫فکر کنم اولین نفری بود که پیدا کردن. 211 01:18:30,220 --> 01:18:31,220 ‫اون... 212 01:18:35,270 --> 01:18:36,360 ‫خیلی... 213 01:18:41,060 --> 01:18:42,280 ‫خیلی سخت بود. 214 01:18:43,370 --> 01:18:44,720 ‫خیلی. 215 01:18:45,800 --> 01:18:50,810 ‫لطفاً به دل نگیرین ولی... 216 01:18:50,850 --> 01:18:53,200 ‫باعث شد احساسی مثل ‫بقیه شما داشته باشم. 217 01:18:59,950 --> 01:19:01,690 ‫یکی از پدرمادرا می‌گفت، 218 01:19:01,730 --> 01:19:03,780 ‫یادم نیست کدومشون بود، 219 01:19:03,820 --> 01:19:08,520 ‫با یه لحن بدی که خودش هم ‫همینطوری می‌خواست گفت. 220 01:19:10,350 --> 01:19:12,870 ‫که شما تنهاترین آدمای توی این دنیایین. 221 01:19:15,960 --> 01:19:19,840 ‫عادلانه نیست... 222 01:19:19,880 --> 01:19:21,840 ‫خب، بد هم نمی‌گفته. 223 01:19:21,880 --> 01:19:23,800 ‫هنوز برام نامه میاد. 224 01:19:23,840 --> 01:19:27,670 ‫بعضی‌هاشون نفرت انگیزن، ‫بعضی‌هاشون هم برای همدردی. 225 01:19:27,710 --> 01:19:30,330 ‫اکثرشون عجیب غریبن. 226 01:19:30,370 --> 01:19:33,460 ‫هدف کارش رو نمی‌فهمم، 227 01:19:33,500 --> 01:19:37,070 ‫ولی فقط یاد کاری که کرده بود میفتادم. 228 01:19:37,120 --> 01:19:43,250 ‫و فقط سعی می‌کردم ‫کسی که قبلاً بود رو به یاد بیارم. 229 01:19:44,860 --> 01:19:47,210 ‫و مجبورم این کار رو بکنم 230 01:19:47,870 --> 01:19:50,260 ‫می‌فهمین؟ 231 01:19:50,300 --> 01:19:52,910 ‫گفتین که زندگی‌هامون رو نابود کرد. 232 01:19:52,960 --> 01:19:54,440 ‫آره، کرد. 233 01:19:55,610 --> 01:19:57,220 ‫و بعضی‌وقتا که به این فکر می‌کنم 234 01:19:57,270 --> 01:20:01,400 ‫که دنیا بدون اون جای بهتری میشد، 235 01:20:03,360 --> 01:20:05,010 نمی‌تونم بگم که حال من هم بهتر میشد 236 01:20:05,060 --> 01:20:06,800 ‫وای خدا 237 01:20:06,840 --> 01:20:09,100 ‫ببخشید، می‌دونم که... 238 01:20:09,150 --> 01:20:11,190 ‫- نه. ‫- نباید این رو می‌گفتم. 239 01:20:11,240 --> 01:20:13,370 ‫فقط... 240 01:20:14,280 --> 01:20:16,720 ‫فکر می‌کردم که باید باور داشته باشم 241 01:20:16,760 --> 01:20:19,290 ‫که زندگی پسرم بی‌ارزش بوده 242 01:20:19,330 --> 01:20:22,730 ‫به خاطر کاری که قبل از مرگش کرده، 243 01:20:22,770 --> 01:20:29,340 ‫ولی مجبور نیستم چنین باوری ‫داشته باشم، مگه نه؟ 244 01:20:31,080 --> 01:20:32,780 ‫یا شنیدنش براتون سخته؟ 245 01:20:38,310 --> 01:20:39,390 ‫به گمونم. 246 01:20:40,660 --> 01:20:41,660 .‫آره، همینطوره 247 01:20:45,490 --> 01:20:48,000 ‫ولی بهت نمیگم که چطوری ‫یاد پسرت رو زنده نگه داری 248 01:20:48,710 --> 01:20:49,930 ‫نه، من... 249 01:20:53,930 --> 01:20:55,500 ‫نه، نمیددونم... 250 01:20:56,720 --> 01:20:57,800 ‫چرا، سخته 251 01:20:57,850 --> 01:21:01,290 ‫ولی نه، فکر کنم... 252 01:21:02,370 --> 01:21:03,550 ‫فکر کنم درسته. من... 253 01:21:03,590 --> 01:21:05,640 ‫خدایا... نمی‌دونم. 254 01:21:06,470 --> 01:21:07,770 ‫اشکالی نداره. 255 01:21:07,810 --> 01:21:10,120 ‫ازتون انتظار ندارم چنین احساسی داشته باشین 256 01:21:10,160 --> 01:21:12,820 ‫نه، نه، موضوع این نیست. ‫موضوع این نیست. 257 01:21:12,860 --> 01:21:15,040 ‫پسر... پسرتون نیست. 258 01:21:15,080 --> 01:21:16,170 ‫اون 259 01:21:17,390 --> 01:21:18,650 ‫نیست. 260 01:21:18,690 --> 01:21:19,740 ‫به خاطر... 261 01:21:21,570 --> 01:21:22,920 ‫ارزشه. 262 01:21:24,180 --> 01:21:26,010 ‫ارزش‌هاشون. 263 01:21:28,750 --> 01:21:30,230 ‫ببین، من... 264 01:21:33,450 --> 01:21:36,890 ‫بهش قول داده بودم. ‫بهش قول داده بودم. 265 01:21:37,890 --> 01:21:39,280 ‫که نمی‌تونم سرش وایسم... 266 01:21:39,320 --> 01:21:41,890 ‫- هی، عزیزم. ‫- نه... خواهش می‌کنم. 267 01:21:41,940 --> 01:21:44,370 ‫چه قولی بهش داده بودی؟ 268 01:21:44,420 --> 01:21:50,340 ‫بهش قول داده بودم که ‫زندگیش یه معنایی داره. 269 01:21:51,680 --> 01:21:54,210 ‫و زندگی بی‌خودی نداره. 270 01:21:54,250 --> 01:21:56,430 ‫که به خاطر اون و همه‌شون، 271 01:21:57,860 --> 01:22:01,170 ‫اوضاع عوض میشه، می‌دونین؟ 272 01:22:02,390 --> 01:22:04,390 ‫ولی هیچی عوض نشده. هیچی. 273 01:22:05,650 --> 01:22:08,480 ‫تنها تفاوتش اینه که مُرده‌ان. 274 01:22:08,530 --> 01:22:12,140 ‫و هنوز که هنوزه صداشون تو گوشمه. ‫صدای پدرمادرهاشون. 275 01:22:12,180 --> 01:22:15,530 ‫آخرین بازمانده‌ها‌مون توی اون آتش‌سوزی، 276 01:22:15,580 --> 01:22:19,670 ‫تنهاترین آدمای تو دنیا ‫می‌پرسیدن، 277 01:22:19,710 --> 01:22:22,240 ‫"منظورت چیه که رفتن؟" 278 01:22:22,280 --> 01:22:23,590 ‫"کجا رفتن؟" 279 01:22:24,720 --> 01:22:26,410 ‫"رفتن کجا؟" 280 01:22:28,110 --> 01:22:34,120 ‫پس وقتی میگی ارزش... ‫که زندگیشون ارزشی داره، 281 01:22:34,160 --> 01:22:36,990 ‫و این تنها چیزیه که می‌خوام. 282 01:22:37,030 --> 01:22:39,470 ‫می‌خوام پشتش یه معنایی باشه... 283 01:22:41,300 --> 01:22:43,080 ‫می‌خوام... عوض بشه. 284 01:22:45,260 --> 01:22:46,390 ‫چرا باید عوض شه؟ 285 01:22:46,430 --> 01:22:47,650 ‫چی؟ 286 01:22:50,180 --> 01:22:52,310 ‫میشه یه خاطره از ایوان برام تعریف کنی؟ 287 01:22:53,570 --> 01:22:55,570 ‫چی؟ 288 01:22:55,620 --> 01:22:58,930 ‫لطفاً. میشه یه خاطره ازش تعریف کنی؟ 289 01:23:00,190 --> 01:23:01,280 ‫حالا؟ 290 01:23:01,320 --> 01:23:03,190 ‫آره. 291 01:23:03,230 --> 01:23:07,240 ‫جی... نمی‌دونم. ‫خیلی هست. 292 01:23:07,280 --> 01:23:09,630 ‫مهم نیست. بدون فکر بگو. 293 01:23:09,680 --> 01:23:12,030 ‫- فقط یکی تعریف کن. ‫- جی... 294 01:23:14,680 --> 01:23:17,160 ‫- نه، بیا، بیا... ‫- چیزی نیست عزیزم. 295 01:23:17,200 --> 01:23:18,860 ‫- بگو. ‫- نه، بیا اینجا. 296 01:23:18,900 --> 01:23:20,860 ‫- بیا، بیا اینجا. ‫- خیلی خب. 297 01:23:20,900 --> 01:23:22,600 ‫- بیا. ‫- باشه. باشه. 298 01:23:24,080 --> 01:23:26,000 ‫- خدایا. ‫- چیزی نیست. 299 01:23:28,040 --> 01:23:31,310 ‫خیلی خب، خیلی خب. ‫بذار ببینم. 300 01:23:32,130 --> 01:23:34,960 ‫بذار فکر کنم... 301 01:23:35,740 --> 01:23:36,750 ‫امم. 302 01:23:39,660 --> 01:23:42,010 ‫فکر کنم 12 سالش بود. 303 01:23:43,190 --> 01:23:44,670 ‫12 سالش بود. 304 01:23:44,710 --> 01:23:45,840 ‫ام... 305 01:23:45,890 --> 01:23:47,320 ‫کلاش ششم بود؟ 306 01:23:47,370 --> 01:23:50,980 ‫نمی‌دونم. بچه بود و... 307 01:23:51,020 --> 01:23:54,330 ‫پاییز بود... 308 01:23:54,370 --> 01:23:59,550 ‫داشت با دوستاش توی پارک ‫فوتبال بازی می‌کرد، 309 01:24:00,550 --> 01:24:02,640 ‫نزدیک خونمون بود و... 310 01:24:02,680 --> 01:24:05,860 ‫قبلاً تو پارک نزدیک خونمون بازی می‌کرد... 311 01:24:05,910 --> 01:24:07,650 ‫یک‌شنبه‌ها... 312 01:24:09,000 --> 01:24:12,390 ‫فقط چندمتر از خونمون دور بود. 313 01:24:12,430 --> 01:24:14,480 ‫ولی باید یه مجلس شامی می‌رفتیم. 314 01:24:15,350 --> 01:24:17,130 ‫مامان بابای جی می‌خواستن ببیننمون. 315 01:24:18,610 --> 01:24:22,700 ‫واسه همین رفتم بهش گفتم، ‫"خودت رو خیلی کثیف نکنی، 316 01:24:22,750 --> 01:24:25,580 ‫چون تا ساعت 5 باید بریم." 317 01:24:25,620 --> 01:24:27,490 ‫گفت، "مامان 318 01:24:27,540 --> 01:24:30,060 ‫هرچی کثیف‌تر باشی یعنی بهتری. 319 01:24:30,100 --> 01:24:31,840 ‫اینطوری میشه بهترین بازیکنای 320 01:24:31,890 --> 01:24:33,670 ‫تیم رو تشخیص داد. 321 01:24:33,720 --> 01:24:35,110 ‫اونایی که بهشون چمن چسبیده 322 01:24:35,150 --> 01:24:37,280 ‫و روی لباساشون لکه هست." 323 01:24:38,020 --> 01:24:40,110 ‫و من گفتم... 324 01:24:40,160 --> 01:24:41,460 ‫گفتم... 325 01:24:41,510 --> 01:24:43,420 ‫خیلی بانمک بود. 326 01:24:43,460 --> 01:24:49,690 ‫گفتم، "مگه بازیکنای خوب اونایی نیستن ‫که اکثراً از رو تکل می‌پرن 327 01:24:49,730 --> 01:24:52,080 ‫و خیلی نمیفتن رو زمین؟" 328 01:24:52,130 --> 01:24:58,440 ‫"نه مامان، هرچی کثیف‌تر باشی یعنی بهتری." 329 01:25:01,790 --> 01:25:03,090 ‫"خیلی خب." 330 01:25:04,880 --> 01:25:07,790 ‫سر هر مسئله‌ای اینطوری بود، 331 01:25:07,840 --> 01:25:10,100 ‫عقیده‌های قوی‌ای داشت، 332 01:25:10,140 --> 01:25:11,880 ‫با این که اصلاً درمورد حرفی که 333 01:25:11,930 --> 01:25:13,840 ‫داشت می‌زد، هیچ‌چیزی نمی‌دونست. 334 01:25:13,890 --> 01:25:15,410 ‫ممنون. 335 01:25:15,450 --> 01:25:16,450 ‫بعدش... 336 01:25:17,720 --> 01:25:20,410 نزدیکای 5 بود 337 01:25:20,460 --> 01:25:23,810 ‫ساعت داشت 5 میشد و ‫هنوز برنگشته بود، 338 01:25:23,850 --> 01:25:27,330 ‫و منم دیگه می‌خواستم برم و بگیرمش، 339 01:25:27,380 --> 01:25:29,250 ‫و برش گردونم، 340 01:25:29,290 --> 01:25:32,210 ‫بعدش سوفی اومد دم در. 341 01:25:32,250 --> 01:25:34,470 ‫همه‌جا دنبال ایوان می‌رفت، 342 01:25:34,520 --> 01:25:38,610 ‫عاشق این بود که بازی ‫پسربچه‌ها رو ببینه. 343 01:25:38,650 --> 01:25:41,170 ‫یهو اومد و گفت، 344 01:25:41,220 --> 01:25:46,610 ‫"مامان... وای خدا، ‫مامان، ایوان رو ببین." 345 01:25:46,660 --> 01:25:49,400 ‫منم رفتم سر نبش و دیدمش، 346 01:25:49,440 --> 01:25:55,490 ‫ از سر تا پاش پر از گِل بود. 347 01:25:55,540 --> 01:25:57,800 ‫- خیلی مسخره شده بود. ‫- خیلی. 348 01:25:57,840 --> 01:26:01,930 ‫انگار رفته بود حموم گِل. 349 01:26:01,980 --> 01:26:04,370 ‫اصلاً تو مخیله‌ام نمی‌گُنجید، 350 01:26:04,420 --> 01:26:06,680 ‫ منم دیگه اون روم بالا اومد. 351 01:26:06,720 --> 01:26:09,990 ‫"ایوان. چه غلطی کردی؟" 352 01:26:10,030 --> 01:26:11,550 ‫خیلی اعتماد به نفس داشت. 353 01:26:11,600 --> 01:26:13,900 ‫آره. 354 01:26:13,950 --> 01:26:15,170 ‫کاملاً خونسرد بود. 355 01:26:16,640 --> 01:26:20,820 ‫"مامان، گفتم که، بهترین بازیکنا ‫همیشه کثیف‌ترینان." 356 01:26:22,080 --> 01:26:23,170 ‫اون... 357 01:26:24,040 --> 01:26:25,440 ‫می‌دونین؟ 358 01:26:26,610 --> 01:26:28,270 ‫خیلی عصبانی بودم. 359 01:26:30,220 --> 01:26:31,960 ‫ولی بعد خنده‌م گرفت. 360 01:26:35,100 --> 01:26:36,360 ‫و بغلش کردم، 361 01:26:38,970 --> 01:26:41,190 ‫با گِل، 362 01:26:41,230 --> 01:26:42,580 ‫و علفایی که روش بود. 363 01:26:44,890 --> 01:26:46,760 ‫بوی اون. 364 01:26:48,500 --> 01:26:50,200 ‫برگای خیس. 365 01:26:52,330 --> 01:26:54,200 ‫کودک درونش. 366 01:26:56,860 --> 01:26:59,430 ‫میشد زندگی رو درونش حس کرد. 367 01:27:02,950 --> 01:27:04,870 ‫اجازه دادیم همینطوری بیاد مهمونی. 368 01:27:04,910 --> 01:27:07,170 ‫- صورتش رو شست. ‫- خب آره ولی... 369 01:27:10,050 --> 01:27:12,220 ‫خیلی سربلند بود. 370 01:27:18,750 --> 01:27:20,750 ‫زندگیش این معنا رو داشته. 371 01:27:22,930 --> 01:27:24,190 ‫بذارین در آرامش باشه. 372 01:27:25,760 --> 01:27:28,760 ‫ایوان مجبور نیست دنیا رو تغییر بده. 373 01:27:28,800 --> 01:27:31,890 ‫ولی هنوز دلتنگشم. 374 01:27:39,340 --> 01:27:42,990 ‫یادته چی برام نوشتی؟ 375 01:27:43,040 --> 01:27:44,990 ‫وای خدا 376 01:27:45,040 --> 01:27:47,260 ‫خیلی چیز برات نوشتم. 377 01:27:48,780 --> 01:27:50,260 ‫نوشتی، 378 01:27:52,310 --> 01:27:54,480 ‫"می‌خوام پسرم رو بشناسی. 379 01:27:56,530 --> 01:27:58,270 ‫می‌خوام اسمش رو بدونی." 380 01:27:59,880 --> 01:28:00,880 ‫آره. 381 01:28:05,100 --> 01:28:06,490 ‫تو خاطره‌ای داری؟ 382 01:28:08,800 --> 01:28:09,840 ‫خدایا. 383 01:28:09,890 --> 01:28:11,190 ‫من... 384 01:28:12,190 --> 01:28:13,460 ‫همه‌شون رو حفظم. 385 01:28:14,980 --> 01:28:16,420 ‫من... 386 01:28:16,460 --> 01:28:19,510 ‫باشه برای بعد. خب؟ 387 01:28:21,330 --> 01:28:22,940 ‫جی. 388 01:28:22,990 --> 01:28:24,640 ‫بله؟ 389 01:28:24,690 --> 01:28:26,910 ‫فکر کنم باید... 390 01:28:26,950 --> 01:28:27,950 ‫چی؟ 391 01:28:28,560 --> 01:28:30,170 ‫فکر کنم آماده‌م. 392 01:28:33,350 --> 01:28:34,520 ‫خیلی خب. 393 01:28:38,400 --> 01:28:40,180 ‫باید بهتون بگم... 394 01:28:43,400 --> 01:28:47,320 ‫بدجوری می‌خواستم 395 01:28:47,360 --> 01:28:51,630 ‫که تنبیه یا درس عبرتی برای دیگران بشین. 396 01:28:51,670 --> 01:28:54,320 ‫با چنین خواسته‌ای اومدم اینجا. 397 01:28:54,370 --> 01:28:59,500 ‫ولی تو همه‌مون یه چیزی مُرده. ‫توی همه‌مون. 398 01:28:59,550 --> 01:29:03,070 ‫ولی خیلی می‌ترسم که چیزی که می‌خواستم، 399 01:29:03,120 --> 01:29:06,470 ‫چیزی که لازم داشتم، اونی ‫نباشه که فکرش رو می‌کردم. 400 01:29:07,210 --> 01:29:09,640 ‫به چی فکر می‌کردی؟ 401 01:29:09,690 --> 01:29:14,000 ‫که اگه شما رو می‌بخشیدم، ‫اون رو از دست می‌دادم. 402 01:29:14,390 --> 01:29:16,390 ‫وای... نه. 403 01:29:16,430 --> 01:29:17,960 ‫آره. 404 01:29:18,000 --> 01:29:20,520 ‫ولی شاید فقط کافی بود ‫که کنارتون باشم. 405 01:29:21,310 --> 01:29:23,480 ‫چون حالا می‌دونم که... 406 01:29:25,050 --> 01:29:26,920 ‫شما رو می‌بخشم. 407 01:29:29,230 --> 01:29:30,580 ‫جدی میگم. 408 01:29:32,360 --> 01:29:34,360 ‫شما رو می‌بخشم. 409 01:29:35,190 --> 01:29:39,020 ‫و باید بهتون بگم که... 410 01:29:40,020 --> 01:29:41,850 ‫باید بهتون بگم... 411 01:29:44,420 --> 01:29:46,290 ‫هیدن رو هم بخشیدم 412 01:29:47,900 --> 01:29:52,770 ‫به خاطر کاری که کرده، ‫به خاطر گرفتن جون بچه‌م. 413 01:29:52,820 --> 01:29:57,260 ‫چون با تموم وجودم می‌دونم ‫که از دست رفته بود. 414 01:29:58,430 --> 01:30:00,610 ‫واسه همین... می‌بخشمش. 415 01:30:02,570 --> 01:30:04,700 ‫چون دیگه نمی‌تونم اینطوری زندگی کنم. 416 01:30:04,740 --> 01:30:07,880 ‫- عزیزم. ‫- نه، نمی‌تونم. نمی‌تونیم. 417 01:30:07,920 --> 01:30:09,660 ‫- خیلی خب. ‫- خوابمون نمی‌بره. 418 01:30:09,700 --> 01:30:11,310 ‫نمی‌تونیم نفس بکشیم. 419 01:30:11,360 --> 01:30:13,100 ‫دیگه خیلی همدیگه رو نمی‌بینیم، 420 01:30:13,140 --> 01:30:15,410 ‫ولی می‌خوام. می‌خوام. 421 01:30:16,060 --> 01:30:17,320 ‫- باشه؟ ‫- باشه؟ 422 01:30:17,360 --> 01:30:19,410 ‫چون دیگه نمی‌تونم اینطوری ادامه بدم. 423 01:30:19,450 --> 01:30:22,850 ‫نمی‌تونم. به خاطر اون نیست. نیست. 424 01:30:22,890 --> 01:30:26,070 ‫فقط به خاطر این درد وحشتناکیه 425 01:30:26,110 --> 01:30:28,810 ‫که آرزو می‌کنیم ‫گذشته یه جور دیگه میشد، 426 01:30:28,850 --> 01:30:32,810 ‫و دیگه نمی‌تونم بذارم که ‫زندگیم رو تو مشتش بگیره، 427 01:30:32,860 --> 01:30:35,690 ‫چون اگه بذارم می‌ترسم که ‫دیگه هیچوقت نتونم ببینمش. 428 01:30:36,470 --> 01:30:38,470 ‫و باید ببینمش. 429 01:30:38,520 --> 01:30:40,910 ‫می‌دونم که میشه. می‌دونم که بعداً می‌بینمش. 430 01:30:40,950 --> 01:30:44,610 ‫می‌دونم که اگه بتونم ببخشم، ‫می‌تونم اون رو هم کنارم نگهش دارم. 431 01:30:44,650 --> 01:30:46,780 ‫اگه بتونم دوباره عاشق بشم. 432 01:30:46,830 --> 01:30:48,000 ‫واسه همین می‌بخشم. 433 01:30:49,400 --> 01:30:50,480 ‫می‌بخشم. 434 01:31:26,690 --> 01:31:28,300 ‫شاید همین راهش باشه. 435 01:31:30,090 --> 01:31:31,870 ‫این سکوت. 436 01:31:34,700 --> 01:31:37,140 ‫شاید همین، راه درست خداحافظی باشه. 437 01:31:42,710 --> 01:31:43,840 ‫آره. 438 01:31:45,360 --> 01:31:46,800 ‫خوبه. 439 01:31:54,290 --> 01:31:55,770 ‫می‌خواین...؟ 440 01:31:55,810 --> 01:31:57,380 ‫شاید یه کوچولو...؟ 441 01:31:59,120 --> 01:32:00,290 ‫باشه. 442 01:32:17,140 --> 01:32:18,530 ‫همم. 443 01:33:26,290 --> 01:33:27,290 ‫خب... 444 01:33:29,640 --> 01:33:31,380 ‫امیدوارم تونسته باشیم کمکی کرده باشیم. 445 01:33:33,650 --> 01:33:35,170 ‫ممنون. 446 01:33:37,910 --> 01:33:40,910 ‫چیز دیگه‌ای نیست؟ 447 01:33:40,960 --> 01:33:44,480 ‫فکر نکنم. خیلی خسته‌م. 448 01:33:45,920 --> 01:33:49,230 ‫خب، به گمونم... می‌دونین... 449 01:33:49,270 --> 01:33:51,710 ‫می‌تونیم هروقت دیگه‌ای ‫که شد حرف بزنیم. 450 01:33:51,750 --> 01:33:53,190 ‫- حتماً. ‫- باشه؟ 451 01:33:53,230 --> 01:33:55,060 ‫حتماً. 452 01:33:55,100 --> 01:33:57,100 ‫ممنون که عکساتون رو آوردین. 453 01:33:57,150 --> 01:34:00,150 ‫خواهش می‌کنم. از شما ممنونیم. 454 01:34:00,980 --> 01:34:02,760 ‫ممنون بابت گل‌هایی که آوردین. 455 01:34:02,760 --> 01:34:05,220 ‫- خواهش می‌کنم. ‫- می‌تونین ببرینش؟ گل‌ها رو میگم. 456 01:34:05,240 --> 01:34:06,460 ‫نمی‌خوام مجبور بشین... 457 01:34:06,510 --> 01:34:07,640 ‫نه. یه کاریش می‌کنیم. 458 01:34:07,680 --> 01:34:08,770 ‫آره حتماً. 459 01:34:08,810 --> 01:34:10,380 ‫خب... 460 01:34:10,420 --> 01:34:12,640 ‫شاید کندرا بتونه یه جعبه ‫یا چیزی براتون بیاره. 461 01:34:12,690 --> 01:34:13,950 ‫نمی‌خوام مجبور بشین... 462 01:34:13,990 --> 01:34:15,320 ‫واقعاً شرمنده. باید فکرش رو می‌کردم.. 463 01:34:15,340 --> 01:34:16,840 ‫نه... می‌تونیم بگیریم دستمون، نه؟ 464 01:34:16,860 --> 01:34:18,780 ‫آره. یا اون خانمه که اینجا کار می‌کنه، 465 01:34:18,820 --> 01:34:20,520 ‫شاید بتونه یه چیزی پیدا کنه. 466 01:34:20,560 --> 01:34:22,040 ‫اوه. فکر نکنم دیده باشمش. 467 01:34:22,090 --> 01:34:23,570 ‫برم ببینمش. 468 01:34:23,610 --> 01:34:26,570 ‫نمی‌دونم چرا فکرش رو نکرده بودم. ‫شرمنده. 469 01:34:26,610 --> 01:34:27,870 ‫- حماقت کردم. ‫- چیزی نیست. 470 01:34:34,100 --> 01:34:35,230 ‫راستی... 471 01:34:35,270 --> 01:34:36,710 ‫واسه تو راه بطری آب نمی‌خواین؟ 472 01:34:36,750 --> 01:34:38,490 ‫ممنون. همه چی آوردم. 473 01:34:39,190 --> 01:34:40,970 ‫قهوه دارن. 474 01:34:41,020 --> 01:34:42,670 ‫قهوه می‌خوری؟ 475 01:34:42,720 --> 01:34:46,150 ‫- نه. ‫- خیلی خب. 476 01:34:46,200 --> 01:34:48,980 ‫برم ببینم کمک می‌خواد یا نه. 477 01:34:49,030 --> 01:34:50,510 ‫حتماً. 478 01:34:53,600 --> 01:34:54,600 ‫خیلی خب. 479 01:34:55,900 --> 01:34:57,380 ‫پس بیرون می‌بینمتون. 480 01:34:57,430 --> 01:34:58,690 ‫- آره. ‫- خیلی خب. 481 01:35:03,780 --> 01:35:05,170 ‫سلام، لیندا. 482 01:35:05,220 --> 01:35:06,910 ‫سلام. 483 01:35:08,650 --> 01:35:11,440 ‫الان برمی‌گردم. گل‌ها پیشمه. 484 01:35:16,790 --> 01:35:18,750 ‫- بریم...؟ ‫- باشه؟ 485 01:35:19,930 --> 01:35:20,970 ‫الان میام. 486 01:36:30,170 --> 01:36:31,780 ‫روزنامه داری؟ 487 01:36:31,820 --> 01:36:34,040 ‫آره، لطفاً خودت رو تو دردسر ننداز. 488 01:36:34,090 --> 01:36:36,390 ‫واقعاً ببخشید. باید ‫فکرش رو می‌کردم. 489 01:36:36,440 --> 01:36:38,140 ‫کتاب سرودها رو تو جعبه گذاشته بودن. 490 01:36:38,180 --> 01:36:39,880 ‫عه... آره. چه فکر خوبی. 491 01:36:39,920 --> 01:36:41,440 ‫- ممنون. ‫- خواهش می‌کنم. 492 01:36:41,490 --> 01:36:43,010 ‫برم طبقه پایین 493 01:36:43,050 --> 01:36:44,490 ‫ببینم چیزی هست بیارم یا نه. 494 01:36:44,530 --> 01:36:46,620 ‫- ممنون. ‫- خیلی خب. 495 01:36:53,020 --> 01:36:55,020 ‫- خب... ‫- فکر کنم باید منتظر... 496 01:36:55,070 --> 01:36:56,890 ‫آره. 497 01:37:00,900 --> 01:37:03,860 ‫به خاطر امروز از جفتتون ممنونم، 498 01:37:03,900 --> 01:37:05,210 ‫از کندرا هم همینطور. 499 01:37:05,250 --> 01:37:06,990 ‫باعث افتخار بود. 500 01:37:11,470 --> 01:37:13,390 ‫اگه اشکالی نداره من برم. 501 01:37:15,090 --> 01:37:17,000 ‫حتماً... 502 01:37:17,040 --> 01:37:18,870 ‫لیندا، باید برگردم. 503 01:37:18,920 --> 01:37:20,830 ‫خیلی خب. 504 01:37:20,870 --> 01:37:22,530 ‫اگه می‌خوای می‌تونم تنهایی برم... 505 01:37:22,570 --> 01:37:23,920 ‫نه، نه... 506 01:37:23,960 --> 01:37:25,250 ‫- می‌تونم باهات بیام. ‫- باشه. 507 01:37:25,270 --> 01:37:27,790 ‫امروز باهمدیگه تا اینجا قدم زدیم. 508 01:37:30,710 --> 01:37:31,970 ‫ام... 509 01:37:41,890 --> 01:37:43,090 ‫لطفاً مراقب خودتون باشین. 510 01:37:43,110 --> 01:37:44,850 ‫- ممنونم. ‫- تو هم همینطور، ریچارد. 511 01:37:49,510 --> 01:37:51,860 ‫- اینجا می‌مونیم دیگه؟ ‫- آره. 512 01:37:51,900 --> 01:37:54,210 ‫همیشه اینجاییم. واسه... 513 01:37:55,300 --> 01:37:56,910 ‫واسه این که در ارتباط باشیم. 514 01:37:59,130 --> 01:38:00,220 ‫خوبه. 515 01:38:05,270 --> 01:38:06,880 ‫از این که دیدمتون خوشحال شدم. 516 01:38:12,970 --> 01:38:14,320 ‫مراقب خودتون باشین. 517 01:38:23,630 --> 01:38:25,460 ‫بهتر نیست که 518 01:38:25,500 --> 01:38:27,460 ‫با گل‌ها بیاین اینجا؟ 519 01:38:27,510 --> 01:38:29,680 ‫باشه، حتماً، فکر خوبیه. 520 01:38:54,450 --> 01:38:56,800 ‫فکر کنیم این خوب باشه. 521 01:38:56,840 --> 01:38:58,510 ‫اگه یکم روزنامه زیرش بذاریم. 522 01:38:58,540 --> 01:38:59,600 ‫باشه. خوبه. خودت رو ‫تو دردسر ننداز. 523 01:38:59,620 --> 01:39:00,710 ‫خیلی خب. 524 01:39:00,760 --> 01:39:02,450 ‫سلام. 525 01:39:02,500 --> 01:39:04,460 ‫عه... رفتن؟ 526 01:39:04,500 --> 01:39:05,940 ‫آره رفتن، ولی ممنون. 527 01:39:05,980 --> 01:39:07,070 ‫اوه. 528 01:39:07,110 --> 01:39:08,630 ‫واسمون هدیه آورده بودن... 529 01:39:08,680 --> 01:39:10,940 ‫فکر کردم فقط باید خداحافظی کنم. 530 01:39:10,980 --> 01:39:12,680 ‫حتی فرصت نشد خودم ‫رو بهشون معرفی کنم. 531 01:39:12,720 --> 01:39:14,090 ‫- چیزی نیست. ‫- نگران نباش. 532 01:39:14,120 --> 01:39:16,050 ‫- چیزی نیست. ‫- نه... باید می‌کردم. 533 01:39:16,080 --> 01:39:17,600 ‫باشه... 534 01:39:17,640 --> 01:39:21,520 ‫ممنون بابت این که اینجا رو بهمون ‫ دادی و ازمون پذیرایی کردی. 535 01:39:21,560 --> 01:39:23,340 ‫- واقعاً ممنونیم... ‫- اینجا التیام‌بخشه. 536 01:39:23,390 --> 01:39:26,650 ‫جدی میگم. 537 01:39:26,690 --> 01:39:27,960 ‫فرقی نمی‌کنه از کجا باشین. 538 01:39:29,700 --> 01:39:31,530 ‫فکر کنم اگه یکم روزنامه بذاریم 539 01:39:31,570 --> 01:39:32,720 ‫میشه بردش. 540 01:39:32,740 --> 01:39:34,350 ‫- جودی؟ ‫- آره 541 01:39:37,050 --> 01:39:38,490 ‫ببخشید. 542 01:39:38,530 --> 01:39:40,290 ‫دارن بقیه کتابا رو می‌برن سنت توماس. 543 01:39:40,320 --> 01:39:43,890 ‫- واسه همین جعبه‌ها رو می‌خوان. ‫- خیلی خب. 544 01:39:43,930 --> 01:39:45,100 ‫جدی میگم... 545 01:39:45,150 --> 01:39:46,110 ‫یعنی نمیشه توش روزنامه بذاریم؟ 546 01:39:46,150 --> 01:39:47,240 ‫نایلون می‌ذاریم زیرش. 547 01:39:47,280 --> 01:39:48,390 ‫- فکر نکنم... ‫- جدی میگم... 548 01:39:48,410 --> 01:39:49,720 ‫خودتون رو تو زحمت نندازین. 549 01:39:49,760 --> 01:39:51,200 ‫نه، می‌تونم بسته بندیش کنم. کاری نداره. 550 01:39:51,240 --> 01:39:52,850 ‫خب یکم روزنامه بذار زیرش. 551 01:39:52,890 --> 01:39:54,220 ‫خب چقدر روزنامه داری؟ 552 01:39:54,240 --> 01:39:56,640 ‫می‌دونین چیه؟ می‌گیرمش دستم. 553 01:39:56,680 --> 01:39:59,030 ‫- خودم می‌خوام. ‫- مطمئنی؟ 554 01:39:59,080 --> 01:40:00,690 ‫آره. فکر کنم بهتر باشه. 555 01:40:00,730 --> 01:40:03,080 ‫- باشه، ببخشید. ‫- خب... 556 01:40:03,120 --> 01:40:04,950 ‫از دیدنتون خوشحال شدم. 557 01:40:06,170 --> 01:40:07,870 ‫ممنون بابت همه چیز... 558 01:40:16,960 --> 01:40:19,750 ‫یه خاطره هست که ‫می‌خوام براتون تعریف کنم. 559 01:40:19,790 --> 01:40:21,050 ‫خیلی خب. 560 01:40:23,060 --> 01:40:24,800 ‫خوشحال میشم بشنوم. 561 01:40:28,150 --> 01:40:29,450 ‫16 سالش بود. 562 01:40:30,980 --> 01:40:32,540 ‫هفته خیلی بدی داشت. 563 01:40:33,720 --> 01:40:35,460 ‫خیلی براش ناراحت بودم. 564 01:40:37,240 --> 01:40:39,030 ‫مگه بچه‌ها چقدر می‌تونن بی‌رحم باشن. 565 01:40:40,640 --> 01:40:43,030 ‫ولی نمی‌تونستم بذارم که از دست بره. 566 01:40:43,080 --> 01:40:44,080 ‫نه. 567 01:40:45,470 --> 01:40:47,510 ‫تنها بودیم. 568 01:40:47,560 --> 01:40:50,000 ‫ریچارد تا دیروقت سر کار بود. 569 01:40:50,040 --> 01:40:52,690 ‫شام پختم، ولی نمی‌خورد. 570 01:40:54,870 --> 01:40:57,700 ‫گفتم باهاش حرف بزنم، ‫ولی حرف نمیزد. 571 01:40:59,000 --> 01:41:04,180 ‫رفتم تو اتاقش. پای کامپیوترش بود. 572 01:41:04,230 --> 01:41:09,320 ‫سرش داد کشیدم، ‫"باید کار کنی. 573 01:41:09,360 --> 01:41:13,280 ‫اگه نمی‌تونی خوشحال باشی، ‫حداقل از پس یه کاری بر بیای." 574 01:41:14,850 --> 01:41:19,460 ‫با داد بهم گفت، ‫"من نمی‌خوام خوشحال باشم. 575 01:41:20,420 --> 01:41:22,070 ‫نمی‌خوام از پس کاری بر بیام." 576 01:41:23,510 --> 01:41:25,600 ‫با داد گفتم، "چرا؟" 577 01:41:25,640 --> 01:41:27,550 ‫"چرا؟" 578 01:41:27,600 --> 01:41:29,770 ‫بعدش همش سر همدیگه داد می‌زدیم. 579 01:41:30,860 --> 01:41:34,780 ‫جفتمون... ضربه خورده بودیم. 580 01:41:40,520 --> 01:41:42,130 ‫و ترسیده بودیم. 581 01:41:42,180 --> 01:41:43,270 ‫می‌دونم. 582 01:41:45,700 --> 01:41:47,790 ‫خیلی تند اتفاق افتاد. 583 01:41:47,840 --> 01:41:51,100 ‫ولی بعدش گفت، ‫"برو بیرون تا نزدمت. 584 01:41:51,140 --> 01:41:53,750 ‫برو بیرون تا مثل سگ به ‫باد کتک نگرفتمت." 585 01:41:53,800 --> 01:41:55,630 ‫به خدا قسم... 586 01:41:56,500 --> 01:42:00,150 ‫ترسناک... شده بود. 587 01:42:02,810 --> 01:42:04,160 ‫رفتم تو اتاقم. 588 01:42:06,590 --> 01:42:07,940 ‫و در رو قفل کردم. 589 01:42:11,210 --> 01:42:12,210 ‫گیل... 590 01:42:19,560 --> 01:42:21,000 ‫کاش می‌ذاشتم. 591 01:42:23,220 --> 01:42:28,010 ‫کاش می‌گفتم، "باشه، من رو بزن. 592 01:42:28,050 --> 01:42:29,660 ‫بزن، عزیزم. 593 01:42:31,490 --> 01:42:35,140 ‫تا هروقت که لازمه می‌تونی من رو بزنی." 594 01:42:37,890 --> 01:42:41,150 ‫چون اینطوری می‌شناختمش. 595 01:42:41,190 --> 01:42:44,630 ‫می‌دونستم که واقعاً چه آدمی بوده. 596 01:42:47,590 --> 01:42:48,850 ‫چیزی نیست. 597 01:43:06,870 --> 01:43:08,220 ‫خاطره... 598 01:43:11,400 --> 01:43:14,230 ‫خاطره... 599 01:43:14,270 --> 01:43:15,790 ‫خاطره من یکم فرق داشت... 600 01:43:15,840 --> 01:43:17,010 ‫نه. 601 01:43:17,060 --> 01:43:18,620 ‫دلمون براشون تنگ شده. 602 01:43:20,840 --> 01:43:24,850 ‫- منم می‌خواستم خاطره تعریف کنم. ‫- می‌دونم. 603 01:43:25,540 --> 01:43:27,200 ‫ببخشید که بهت نگفتم تعریف کنی. 604 01:43:29,070 --> 01:43:30,200 ‫ممنون. 605 01:43:36,990 --> 01:43:38,210 ‫ممنون. 606 01:44:04,190 --> 01:44:05,360 ‫بهتر نیست... 607 01:44:06,320 --> 01:44:07,670 ‫بهتر نیست...؟ 608 01:44:09,110 --> 01:44:11,940 ‫با خودم گفتم بذاریم برن. 609 01:44:11,980 --> 01:44:13,420 ‫فکر خوبیه. 610 01:44:29,040 --> 01:44:30,130 ‫این صدای چیه؟ 611 01:44:31,390 --> 01:44:32,700 ‫ببخشید. 612 01:44:34,050 --> 01:44:35,310 ‫صدا از...؟ 613 01:44:35,350 --> 01:44:37,530 ‫آره. دارن واسه سرود فردا 614 01:44:37,570 --> 01:44:39,310 ‫تمرین می‌کنن. 615 01:44:39,360 --> 01:44:40,880 ‫یادم رفته بود. 616 01:44:43,710 --> 01:44:45,800 ‫بهشون گفتیم؟ 617 01:44:45,840 --> 01:44:49,150 ‫امروز صبح بهت گفتم که ‫داشتن تمرین می‌کردن. 618 01:44:49,190 --> 01:44:50,280 ‫جدی؟ 619 01:44:51,720 --> 01:44:53,240 ‫ببخشید. 620 01:44:53,280 --> 01:44:56,290 ‫چیزی نیست. قشنگه... 621 01:44:56,330 --> 01:44:59,550 ‫آره، دارن واسه فردا تمرین می‌کنن. 622 01:45:01,250 --> 01:45:02,380 ‫می‌شنوی؟ 623 01:45:03,730 --> 01:45:05,030 ‫دارن می‌خونن؟ 624 01:45:21,750 --> 01:45:23,660 ‫می‌خواین برین بالا و ببینین؟ 625 01:45:25,970 --> 01:45:31,930 ♪خوشا به گره‌ای که قلب‌هایمان را♪ 626 01:45:31,970 --> 01:45:37,800 ♪‫♪ با عشق به مسیح، پیوند می‌زند 627 01:45:37,850 --> 01:45:41,680 ♪یار و یاور♪ 628 01:45:41,720 --> 01:45:45,860 ♪اذهان هم‌سرشت♪ 629 01:45:45,900 --> 01:45:48,770 ‫نه چیزی نیست. 630 01:45:48,820 --> 01:45:52,250 ♪شبیه چیزیست که در بالا آمده♪ 631 01:45:55,040 --> 01:46:02,050 ♪دربرابر تاج و تخت پدرمان♪ 632 01:46:02,090 --> 01:46:09,580 ♪دعاهای‌ پرشور می‌کنیم♪ 633 01:46:09,620 --> 01:46:14,010 ♪ترس‌های‌مان، امیدهای‌مان♪ 634 01:46:14,060 --> 01:46:18,580 ♪و اهدافمان یکی هستند♪ 635 01:46:18,630 --> 01:46:21,890 ♪آسودگی‌ها♪ 636 01:46:21,940 --> 01:46:27,510 ♪و دالواپسی‌هایمان یکی هستند♪ 637 01:46:27,550 --> 01:46:34,990 ♪هنگامی که از یکدیگر جدا می‌شویم♪ 638 01:46:35,040 --> 01:46:42,610 ♪درونمان مملو از درد می‌شود♪ 639 01:46:42,650 --> 01:46:49,310 ♪ولی با این حال♪ 640 01:46:49,350 --> 01:46:51,620 ♪باشد که قلب‌های‌مان به یکدیگر بپیوندد♪ 641 01:46:51,660 --> 01:46:58,620 ‫♪و امید داشته داشته باشیم که ‫دوباره همدیگر را ملاقات کنیم♪ 5 01:46:59,414 --> 01:47:06,414 ‫ترجمه‌ای از؛ ‫محیا | حامی مغیثی | محمدعلی sm 6 01:47:06,414 --> 01:47:13,414 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 7 01:47:13,414 --> 01:47:20,414 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez