1 00:00:06,083 --> 00:00:07,392 ‫تاج و تخت حق من نیست. 2 00:00:07,416 --> 00:00:09,208 ‫چرا ادوارد من رو انتخاب کرده؟ 3 00:00:09,291 --> 00:00:11,083 ‫من بچه‌ی اول بابایی بودم. 4 00:00:11,166 --> 00:00:14,541 ‫و بالاخره یه دختر به سلطنت رسید... ‫و اون دختر جین گری کوفتیه. 5 00:00:14,625 --> 00:00:17,000 ‫دیگه مجبورم خودم بکشمش. 6 00:00:17,125 --> 00:00:19,226 ‫ایتیان‌ها از یه زمستون دیگه تو جنگل جون سالم به در نمیبرن. 7 00:00:19,250 --> 00:00:20,750 ‫با وجود گارد سلطنتی زنده نمی‌مونن. 8 00:00:20,875 --> 00:00:22,791 ‫چرا ولش نمی‌کنین، 9 00:00:22,875 --> 00:00:23,875 ‫شما اراذلا، چرا ولش نمی‌کنید؟ 10 00:00:23,916 --> 00:00:24,916 ‫من آرچر هستم. 11 00:00:26,666 --> 00:00:27,767 ‫رهبر دیوصفتشون، آرچر... 12 00:00:27,791 --> 00:00:28,851 ‫چرا هنوز نکشتینش؟ 13 00:00:28,875 --> 00:00:29,875 ‫دارم همه‌ی تلاشم رو می‌کنم. 14 00:00:29,958 --> 00:00:31,625 ‫وصیت‌نامه‌ی ادوارد. ‫تو دزدیدیش. 15 00:00:31,708 --> 00:00:34,041 ‫اون جعبه رو می‌بینی؟ ‫بذارش کنار ملکه جین. 16 00:00:34,125 --> 00:00:36,041 ‫صحبت از ادوارد ناراحتت می‌کنه؟ 17 00:00:38,583 --> 00:00:40,309 ‫ - خوشحالم که اینجایی. ‫- من هنوز به درمان نیاز دارم. 18 00:00:40,333 --> 00:00:41,892 ‫و فکر کنم ‫تو هم هنوز طلاق می‌خوای، پس... 19 00:00:41,916 --> 00:00:42,791 ‫توافقمون هنوز پابرجاست؟ 20 00:00:42,875 --> 00:00:44,976 ‫هیچوقت تو زندگیم تسلیم نشدم. 21 00:00:45,000 --> 00:00:46,309 ‫- پس ثابتش کن. ‫- مهترهای... 22 00:00:46,333 --> 00:00:47,333 ‫اصطبل غربی رو... 23 00:00:47,416 --> 00:00:48,416 ‫اخراج کردن. 24 00:00:48,458 --> 00:00:49,601 ‫اصطبل غربی رو می‌خواد چیکار؟ 25 00:00:49,625 --> 00:00:51,000 ‫سم دست‌ساز بیوه فلورانسی 26 00:00:51,083 --> 00:00:53,392 ‫- همون سمیه که ادوارد رو کشت. ‫- اونا با هم کشتنش. 27 00:00:53,416 --> 00:00:55,166 ‫تو ادوارد رو کشتی. ‫من مدرک دارم. 28 00:00:55,250 --> 00:00:56,958 ‫آه! 29 00:00:57,041 --> 00:00:59,041 ‫یا باید کنار بکشی یا بمیری! 30 00:00:59,125 --> 00:01:01,458 ‫و حالا، یه پیچش داستانی. 31 00:01:01,541 --> 00:01:02,958 ‫ادوارد زنده‌ست. 32 00:01:04,120 --> 00:01:06,450 ‫بامابین تقدیم می‌کند ‫.:: Bamabin.com ::. 33 00:01:06,500 --> 00:01:08,833 ‫روزی روزگاری، یه پادشاه جوون بود... 34 00:01:08,875 --> 00:01:10,875 ‫ که مسموم شد، 35 00:01:10,958 --> 00:01:13,208 ‫همه فکر می‌کردن مرده، 36 00:01:13,291 --> 00:01:15,500 ‫ولی در واقع... 37 00:01:15,583 --> 00:01:18,041 ‫نمرده بود. 38 00:01:18,125 --> 00:01:19,250 ‫من کجام؟ 39 00:01:19,333 --> 00:01:22,500 ‫ادوارد. عزیز دلم. 40 00:01:22,583 --> 00:01:24,000 ‫ادوارد قیافه‌ی طرف رو می‌شناسه. 41 00:01:24,083 --> 00:01:26,875 ‫هزار بار مجسمه‌ش رو دیده بود. 42 00:01:26,958 --> 00:01:29,916 ‫این راهبه‌ی پیر ‫همون مارگارت بوفرت شگفت‌انگیزه. 43 00:01:30,000 --> 00:01:32,791 ‫ولی برای ادوارد، اون فقط... 44 00:01:32,875 --> 00:01:34,416 ‫مادر جون؟ 45 00:01:34,500 --> 00:01:36,083 ‫معلومه که خودمم. 46 00:01:36,166 --> 00:01:37,666 ‫ما نجاتت دادیم. 47 00:01:37,750 --> 00:01:40,000 ‫اونم درست سر بزنگاه. 48 00:01:40,083 --> 00:01:42,583 ‫خواهر دیوونه‌ت داشت تو رو به کشتن می‌داد. 49 00:01:42,666 --> 00:01:44,458 ‫مری داشت مسمومم می‌کرد. خودم یادمه. 50 00:01:44,541 --> 00:01:47,083 ‫خب، از شانس خوبت، پادزهرش رو داشتیم. 51 00:01:47,166 --> 00:01:48,916 ‫جین گفت پادزهری وجود نداره. 52 00:01:49,000 --> 00:01:51,041 ‫راستینه‌ها همیشه فکر می‌کنن همه چی رو می‌دونن. 53 00:01:51,125 --> 00:01:53,333 ‫گیج شدم. 54 00:01:53,416 --> 00:01:55,333 ‫آخرین چیزی که یادمه، تو قصرم بودم، 55 00:01:55,416 --> 00:01:58,416 ‫رو لبه‌ی پنجره قایم شده بودم و بعد یه چیزی خورد تو سرم. 56 00:01:58,500 --> 00:02:00,041 ‫انقدر نق نزن. 57 00:02:01,541 --> 00:02:02,708 ‫مهم اینه که زنده‌ای. 58 00:02:02,791 --> 00:02:05,958 ‫ایشون رو که می‌بینی سنگ‌نوردیش درجه یکه. 59 00:02:06,041 --> 00:02:08,541 ‫تو رو از برج کول کرد و آورد بیرون. 60 00:02:08,625 --> 00:02:10,000 ‫باید برگردم قصر. 61 00:02:10,041 --> 00:02:13,250 ‫برمی‌گردی. ولی اول باید استراحت کنی. 62 00:02:13,291 --> 00:02:15,250 ‫جات اینجا پیش مادرجون امنه. 63 00:02:15,333 --> 00:02:19,000 ‫اوضاع قصر کاملاً مرتبه. 64 00:02:19,083 --> 00:02:22,833 ‫اصلاً هم اوضاع قصر کاملاً مرتب نیست. 65 00:02:24,000 --> 00:02:32,000 ‫مترجم: زهرا حاجی‌پور@Zaaraa90 ‫Studio_C : کانال تلگرام 66 00:02:32,875 --> 00:02:35,041 ‫در واقع، مری جین رو خفه کرد... 67 00:02:35,125 --> 00:02:37,666 ‫و مثل پی‌پی مونده‌ی سگ... 68 00:02:37,750 --> 00:02:39,416 ‫ بیهوش انداختش رو چمن‌ها و رفت. 69 00:02:39,500 --> 00:02:42,291 ‫ولی همه‌ی فکر و ذکر جین فقط یه چیز بود... 70 00:02:42,375 --> 00:02:43,833 ‫گیلفورد. 71 00:02:43,834 --> 00:02:46,024 ‫♪ وقتی شرارت باشه نمیشه عشق در جریان باشه ♪ 72 00:02:46,120 --> 00:02:49,200 ‫♪ تنها کاری که از دستمون برمیاد اینه که بی‌خیال بشیم ♪ 73 00:02:49,200 --> 00:02:50,870 ‫♪ ما خودمون هم شروریم ♪ 74 00:02:50,958 --> 00:02:52,833 ‫روپرت؟ گیلفورد کجاست؟ 75 00:02:52,916 --> 00:02:55,791 ‫حالش خوبه. تو چمنزار جنوبیه. 76 00:03:00,291 --> 00:03:03,000 ‫اینجا یه سری کاغذ بود، نامه‌های رمزی. 77 00:03:03,083 --> 00:03:04,666 ‫بهشون احتیاج دارم. کجان؟ 78 00:03:04,750 --> 00:03:06,166 ‫شاهدخت مری اومد. 79 00:03:06,250 --> 00:03:08,083 ‫همه چی رو برد. 80 00:03:15,041 --> 00:03:16,666 ‫علیاحضرت؟ 81 00:03:18,666 --> 00:03:21,416 ‫باید درباره‌ی شوهرتون صحبت کنیم. 82 00:03:25,458 --> 00:03:28,416 ‫در همون اثنی، تو یه اردوگاه نه چندان دور ایتیانی... 83 00:03:28,500 --> 00:03:31,958 ‫اسکاتلندی‌ها گفتن تا آخر ماه باید جوابشون رو بدیم. 84 00:03:32,041 --> 00:03:33,916 ‫خوراک گوسفند هم فرستادن. 85 00:03:34,000 --> 00:03:35,708 ‫مشخصه که خیلی جدی هستن. 86 00:03:35,791 --> 00:03:37,666 ‫- از خوراک گوسفند متنفرم. ‫- اوه، من عاشق خوراک گوسفندم. 87 00:03:37,750 --> 00:03:39,416 ‫به نظرم باید شرایطشون رو قبول کنیم. 88 00:03:40,708 --> 00:03:42,208 ‫چیه، خوشت نمیاد؟ 89 00:03:42,291 --> 00:03:43,666 ‫همچین چیزی نگفتم. 90 00:03:43,750 --> 00:03:46,541 ‫ولی بعضیا می‌گن اگه با اسکاتلند متحد بشیم، 91 00:03:46,625 --> 00:03:49,041 ‫انگار یه حاکم راستینه رو دوباره سر کار آوردیم. 92 00:03:49,125 --> 00:03:50,250 ‫بعضیا. 93 00:03:50,333 --> 00:03:52,208 ‫منظورت خودت و بقیه‌ی پرنده‌های دیگه‌س. 94 00:03:52,291 --> 00:03:55,250 ‫ملکه‌ی اسکاتلند قول داده اگه کنارشون بجنگیم ‫همه‌ جور حق و حقوقی بهمون بده. 95 00:03:55,333 --> 00:03:56,851 ‫فقط باید کمکشون کنیم... 96 00:03:56,875 --> 00:03:57,958 ‫تا تاج و تخت انگلستان رو به دست بیارن. 97 00:03:58,041 --> 00:04:00,000 ‫ساده‌ست، نه؟ 98 00:04:01,083 --> 00:04:02,791 ‫زندگیمون رو پس می‌گیریم. 99 00:04:02,875 --> 00:04:05,916 ‫و صادقانه بگم، ‫گزینه‌ی دیگه‌ای نداریم. 100 00:04:07,541 --> 00:04:09,000 ‫نگهبانا! 101 00:04:10,416 --> 00:04:11,642 ‫به خاطر انگلستان و ملکه جین! 102 00:04:11,666 --> 00:04:12,500 ‫نگهبانا! 103 00:04:12,583 --> 00:04:14,291 ‫به خاطر انگلستان و ملکه جین! 104 00:04:14,375 --> 00:04:15,541 ‫ملکه جین؟ 105 00:04:15,625 --> 00:04:17,333 ‫شمشیراتون رو بردارین. 106 00:04:43,250 --> 00:04:44,916 ‫عجب فاجعه‌ای. 107 00:04:46,000 --> 00:04:47,875 ‫دارم دیوونه می‌شم. ‫قیافه‌م وقتی دیوونه میشم این شکلی میشه. 108 00:04:47,958 --> 00:04:49,291 ‫خیلی ساده‌س. 109 00:04:49,375 --> 00:04:51,916 ‫مری ادوارد رو کشت و سعی کرد منم بکشه. 110 00:04:52,000 --> 00:04:53,375 ‫آره، ولی مدرکی نداریم. 111 00:04:53,458 --> 00:04:54,541 ‫گلوی من چی میگه؟ 112 00:04:54,625 --> 00:04:56,250 ‫آه، یه کبودیه که داره محو می‌شه؟ 113 00:04:56,333 --> 00:04:59,416 ‫سیمور ادعا می‌کنه شب رو پیش اون بوده. 114 00:04:59,500 --> 00:05:03,041 ‫حالا اگه کسی شاهد این حمله بود یه چیزی، 115 00:05:03,125 --> 00:05:05,166 ‫- ولی ... ‫- نه. شورا رو احضار کن. 116 00:05:05,250 --> 00:05:06,392 ‫اوه، باید بدونی اونا دوستات نیستن. 117 00:05:06,416 --> 00:05:08,333 ‫خب، باید حقیقت رو بدونن. 118 00:05:08,416 --> 00:05:09,583 ‫حقیقت کی؟ 119 00:05:09,666 --> 00:05:12,333 ‫مری تو رو یه دروغگوی دیوونه نشون می‌ده... 120 00:05:12,416 --> 00:05:15,208 ‫و ازش به عنوان بهونه‌ای برای برکناریت استفاده می‌کنه. 121 00:05:15,291 --> 00:05:17,708 ‫اون رو دست کم نگیر. 122 00:05:18,750 --> 00:05:20,125 ‫حتماً یه نقطه ضعفی داره. 123 00:05:21,166 --> 00:05:22,500 ‫فقط یکی. 124 00:05:25,041 --> 00:05:27,625 ‫اون یه زنه. 125 00:05:27,708 --> 00:05:28,791 ‫منم یه زنم. 126 00:05:28,875 --> 00:05:31,083 ‫آره، ولی گیلفورد رو داری. 127 00:05:32,708 --> 00:05:33,791 ‫وجود مردا باعث می‌شه مردم احساس امنیت کنن. 128 00:05:33,875 --> 00:05:35,333 ‫واضحه که باید هر چه سریع‌تر... 129 00:05:35,416 --> 00:05:37,875 ‫گیلفورد رو به عنوان پادشاهت معرفی کنی، 130 00:05:37,958 --> 00:05:40,583 ‫و من مدارک لازم رو آماده کردم... 131 00:05:40,666 --> 00:05:42,375 ‫پادشاهم رو؟ 132 00:05:42,458 --> 00:05:44,958 ‫احتیاجی به پادشاه ندارم. ‫ادوارد من رو انتخاب کرد. 133 00:05:45,041 --> 00:05:46,375 ‫نه، اون پسرت رو انتخاب کرد. 134 00:05:46,458 --> 00:05:49,625 ‫فقط به این خاطر تو رو انتخاب کرد ‫چون داشتی با گیلفورد ازدواج می‌کردی و... 135 00:05:49,708 --> 00:05:50,916 ‫حقیقت نداره. 136 00:05:51,000 --> 00:05:52,458 ‫چرا داره. خودم اونجا بودم. 137 00:05:52,541 --> 00:05:53,958 ‫حالا، به خودت نگیر. 138 00:05:54,041 --> 00:05:56,875 ‫منظورم اینه که، به کشور میگن پادشاهی نه ملکه‌آهی، مگه نه؟ 139 00:05:56,958 --> 00:06:00,166 ‫و یه پادشاه باعث میشه ادعای تاج و تختت ‫محکم و محکم‌تر بشه. 140 00:06:00,250 --> 00:06:02,666 ‫و عاقلانه‌ اینه که هر دوتون رو با هم تاجگذاری کنیم. 141 00:06:02,750 --> 00:06:04,333 ‫همه عاشق حرکتای دو نفره‌ان. 142 00:06:04,416 --> 00:06:06,208 ‫می‌تونیم تو مهمونی رسمی قضیه رو اعلام کنیم. 143 00:06:06,291 --> 00:06:08,208 ‫مهمونی رسمی؟ نه. 144 00:06:08,291 --> 00:06:09,416 ‫خبری از مهمونی رسمی نیست. 145 00:06:09,500 --> 00:06:11,625 ‫- چرا هست. ‫- باید یه نقشه بکشم. 146 00:06:11,708 --> 00:06:14,875 ‫ببین، اشراف‌زاده‌ها الان تو راهن. 147 00:06:14,958 --> 00:06:18,875 ‫اگه می‌خوای مری رو شکست بدی، ‫اشراف‌زاده‌ها رو بیار طرف خودت. 148 00:06:18,958 --> 00:06:24,416 ‫باهاشون خوش بگذرون ‫و طبق قوانین لعنتی بازی کن. 149 00:06:27,791 --> 00:06:28,958 ‫علیاحضرت. 150 00:06:29,041 --> 00:06:31,791 ‫مادرتون خواستن فوراً به حضورشون برسید. 151 00:06:31,875 --> 00:06:33,291 ‫بهش بگو سرم شلوغه. 152 00:06:33,375 --> 00:06:34,500 ‫عالیه. 153 00:06:34,583 --> 00:06:38,083 ‫اوه، راستی، یه دختر ایرلندی عجیب دم در آشپزخونه‌ست، 154 00:06:38,166 --> 00:06:40,833 ‫ازم خواست اینو بهتون بدم. 155 00:06:44,458 --> 00:06:46,791 ‫لعنت به این شست‌های ضعیف. 156 00:06:46,875 --> 00:06:49,250 ‫نتیجه‌ی ازدواج فامیلی کاستیلی همین میشه دیگه. 157 00:06:49,333 --> 00:06:51,708 ‫گردن جین مثل درخت بلوط قوی و محکمه. 158 00:06:52,791 --> 00:06:55,166 ‫فکر کردی مرده، عزیزم. 159 00:06:55,250 --> 00:06:56,583 ‫تمام تلاشت رو کردی. 160 00:06:56,666 --> 00:06:58,333 ‫اگه به کسی بگه چی؟ 161 00:06:58,416 --> 00:06:59,875 ‫هیچ مدرکی نداره. 162 00:07:01,708 --> 00:07:03,750 ‫خوشگلکم، نگران بث‌ام. 163 00:07:03,833 --> 00:07:05,750 ‫تمام روز تو اتاقش قایم شده. 164 00:07:05,833 --> 00:07:07,208 ‫شاید پریوده. 165 00:07:07,291 --> 00:07:08,791 ‫نه، داره یه نقشه‌ای می‌کشه. 166 00:07:08,875 --> 00:07:10,958 ‫تو حواست به بث باشه. ‫منم میرم یه متحد واقعی پیدا کنم. 167 00:07:11,041 --> 00:07:14,750 ‫کالسکه‌م رو آماده کن. ‫باید یه... ارتش جمع کنم. 168 00:07:14,833 --> 00:07:16,833 ‫تو هر نسلی، 169 00:07:16,916 --> 00:07:20,583 ‫یه سیاستمدار به دنیا میاد ‫که خودش رو یه جور شاه نشان می‌دونه، 170 00:07:20,666 --> 00:07:25,125 ‫یا تو این مورد باید گفت یه ملکه‌ نشان. 171 00:07:25,208 --> 00:07:27,500 ‫- اینو بده به من و گمشو. ‫- چشم، علیاحضرت. 172 00:07:29,291 --> 00:07:31,333 ‫- آشنا بشید با لرد .... ‫- نورفولک. 173 00:07:31,416 --> 00:07:33,708 ‫باید فوراً تاج و تخت رو بگیرم. 174 00:07:33,791 --> 00:07:36,541 ‫جین گری قراره زندگی ما راستینه‌ها رو از بین ببره. 175 00:07:36,625 --> 00:07:38,458 ‫اوه، نمی‌دونم. 176 00:07:39,458 --> 00:07:41,708 ‫- دنبال جنگ داخلی نیستم. ‫- درسته. 177 00:07:41,791 --> 00:07:44,250 ‫خب، اگه نمی‌خوای کمک کنی، ‫پس اصلاً اینجا چیکار می‌کنی؟ 178 00:07:45,416 --> 00:07:47,166 ‫شاید بودن تو اینجا حکم نوستالژی رو واسم داره. 179 00:07:48,833 --> 00:07:51,708 ‫من و پدرت تو همین باغ، سوار بلانت‌ها شو 180 00:07:51,791 --> 00:07:53,875 ‫بازی می‌کردیم. 181 00:07:56,250 --> 00:07:57,375 ‫من احمق نیستم. 182 00:07:57,458 --> 00:07:59,916 ‫می‌خوام سر جین گری رو روی نیزه ببینم، 183 00:08:00,000 --> 00:08:01,583 ‫و به ارتش تو نیاز دارم. 184 00:08:03,333 --> 00:08:05,875 ‫پس بگو ببینم. 185 00:08:05,958 --> 00:08:08,333 ‫واقعاً چی می‌خوای؟ 186 00:08:09,375 --> 00:08:13,625 ‫وقتی ملکه شدی، ‫می‌خوام صدر اعظم بشم. 187 00:08:14,666 --> 00:08:16,083 ‫این جایگاه رو قبلاً به یکی دیگه دادم. 188 00:08:18,083 --> 00:08:19,791 ‫آره. 189 00:08:19,875 --> 00:08:21,958 ‫به لرد سیمور دادی. 190 00:08:22,041 --> 00:08:23,375 ‫عجب مرد چندشیه. 191 00:08:23,458 --> 00:08:28,875 ‫مادرش یه بار بهم گفت ‫که همیشه ازش می‌خواسته بهش در کونی بزنه. 192 00:08:28,958 --> 00:08:31,041 ‫چه چندش. 193 00:08:33,291 --> 00:08:37,541 ‫خب، سیمور رو اخراج کن، من رو بذار جاش. 194 00:08:37,666 --> 00:08:41,041 ‫اون‌وقت پنج هزارنفر می‌فرستم تا واست بجنگن. 195 00:08:42,666 --> 00:08:44,916 ‫و در مورد جین عزیز بیچاره‌... 196 00:08:56,958 --> 00:08:59,416 ‫درست نیست. ‫باید شسته بشن، همه‌شون. 197 00:08:59,500 --> 00:09:01,708 ‫باشه، آره. به چپ. چپ، چپ... 198 00:09:01,791 --> 00:09:03,875 ‫چپ من، چپ من. اون یکی چپ! 199 00:09:03,958 --> 00:09:05,583 ‫احمقا. 200 00:09:05,666 --> 00:09:07,166 ‫آه. 201 00:09:07,250 --> 00:09:08,791 ‫چرا تنهایی؟ جین کجاست؟ 202 00:09:08,875 --> 00:09:11,083 ‫علیاحضرت عذرخواهی کردن. 203 00:09:11,166 --> 00:09:13,250 ‫داره من رو رد می‌کنه؟ ‫چطور جرئت می‌کنه؟ 204 00:09:13,333 --> 00:09:15,041 ‫چارلز، بگیرش! 205 00:09:15,125 --> 00:09:16,833 ‫پرتاب خیلی خوبی بود، بانو مارگارت. 206 00:09:16,916 --> 00:09:19,208 ‫- نه-نه-نه-نه. ‫- مارگارت، انقدر الکی اسب‌بازی نکن. ‫یه اصطلاح به معنی مسخره‌بازی نکن 207 00:09:19,291 --> 00:09:20,958 ‫- اسب. ‫- چی گفتی؟ 208 00:09:21,041 --> 00:09:22,791 ‫اصطلاح واسه آدمای ابله‌‌هه. 209 00:09:22,875 --> 00:09:25,416 ‫مادر، چطوره شراب رو بذاریم اون گوشه، 210 00:09:25,500 --> 00:09:27,541 ‫تا همه مهمونا یه جای آروم ‫واسه صحبت کردن داشته باشن؟ 211 00:09:27,625 --> 00:09:30,434 ‫این اولین باریه که اشراف‌زاده‌ها ‫ قراره با جین به عنوان ملکه‌شون ملاقات ‌کنن، 212 00:09:30,458 --> 00:09:33,434 ‫و شما همیشه می‌گین قوی‌ترین اتحادها ‫با مشروب زیاد و گپ کوچیک شکل می‌گیره. 213 00:09:33,458 --> 00:09:37,541 ‫خب، حداقل یکی از بچه‌هام ‫حواسش به حرفایی که می‌زدم، بوده. 214 00:09:37,625 --> 00:09:40,125 ‫- همیشه حواسم هست. ‫- مارگارت، بسه دیگه. 215 00:09:42,000 --> 00:09:45,083 ‫امروز صبح یه نامه از کنتس سوینفورد گرفتم، 216 00:09:45,166 --> 00:09:47,458 ‫که گفته حاضره تو رو قبول کنه، 217 00:09:47,541 --> 00:09:49,958 ‫- تو چقدر خوش‌شانسی. ‫- چی؟ 218 00:09:50,041 --> 00:09:53,250 ‫اون نسل‌هاست که به دخترا آموزش می‌ده، 219 00:09:53,333 --> 00:09:58,166 ‫تا بعدش تبدیل بشن ‫به همسران مطیع شاهزاده‌های کوچیک اروپایی. 220 00:09:58,250 --> 00:09:59,934 ‫- داری منو می‌فرستی برم؟ ‫- سوینفورد؟ مگه پارسال یکی از دخترا... 221 00:09:59,958 --> 00:10:01,125 ‫زیر دستش نمرد؟ 222 00:10:01,208 --> 00:10:02,666 ‫نه، دختره خودش مریض بود. 223 00:10:02,750 --> 00:10:03,916 ‫تو رئیس من نیستی. 224 00:10:04,000 --> 00:10:06,166 ‫فکر کنم قراره متوجه بشی که هستم. 225 00:10:06,250 --> 00:10:09,333 ‫حالا اون خواهر لعنتیتون کجاست؟ 226 00:10:10,458 --> 00:10:12,208 ‫سوزانا، خیلی خوشحالم که می‌بینمت. 227 00:10:12,291 --> 00:10:13,458 ‫وای خدایا. 228 00:10:13,541 --> 00:10:15,892 ‫- چه بلایی سرت اومده؟ ‫- تو به نگهبانات دستور دادی بهمون حمله کنن؟ 229 00:10:15,916 --> 00:10:17,208 ‫- چی؟ ‫- گارد سلطنتی... 230 00:10:17,291 --> 00:10:19,916 ‫امروز صبح به نام ملکه جین به اردوگاهمون حمله کردن. 231 00:10:20,000 --> 00:10:21,958 ‫هیچ‌وقت همچین دستوری نمی‌دم. 232 00:10:22,041 --> 00:10:25,041 ‫نه، خواهش می‌کنم... 233 00:10:25,125 --> 00:10:27,041 ‫باور کن. 234 00:10:27,125 --> 00:10:28,934 ‫- وای، هنوز داری خونریزی می‌کنی. ‫- نه، چیزی نیست. 235 00:10:28,958 --> 00:10:30,500 ‫بیا، بذار نگاه کنم. 236 00:10:32,125 --> 00:10:33,875 ‫یه مرهم عالی واسه کبودی درست کردم. 237 00:10:34,875 --> 00:10:36,750 ‫آرنیکاست. 238 00:10:36,833 --> 00:10:38,666 ‫بشین، بذار بهت رسیدگی کنم. 239 00:10:44,041 --> 00:10:45,517 ‫دستات خیلی سرده، لعنتی. 240 00:10:45,541 --> 00:10:47,000 ‫بچه‌بازی درنیار. 241 00:10:48,291 --> 00:10:51,083 ‫خُب، ملکه جین. 242 00:10:51,166 --> 00:10:52,500 ‫باورم نمی‌شه. 243 00:10:52,583 --> 00:10:54,916 ‫خودمم همین‌طور. 244 00:10:55,000 --> 00:10:56,875 ‫بابت ادوارد متأسفم. 245 00:10:56,958 --> 00:10:59,041 ‫منم همین‌طور. 246 00:11:00,791 --> 00:11:04,250 ‫واقعاً یعنی به فکرش نرسید کس دیگه‌ای رو وارث تاج و تخت کنه؟ 247 00:11:06,166 --> 00:11:07,708 ‫بامزه بود. 248 00:11:08,708 --> 00:11:10,958 ‫خب، بهت حسودیم نمی‌شه. 249 00:11:11,041 --> 00:11:12,458 ‫اوضاع بیرون خیلی خرابه. 250 00:11:12,541 --> 00:11:14,791 ‫و داره بدتر هم می‌شه. 251 00:11:17,875 --> 00:11:19,583 ‫دیگه همچین اتفاقی نمیفته. 252 00:11:19,666 --> 00:11:21,500 ‫کجا می‌ری؟ 253 00:11:21,583 --> 00:11:23,708 ‫می‌رم وظیفه‌ی لعنتیم رو انجام بدم. 254 00:11:30,375 --> 00:11:31,833 ‫لردهای من. 255 00:11:31,916 --> 00:11:34,291 ‫لردهای من! 256 00:11:35,291 --> 00:11:37,833 ‫از همین الان گارد سلطنتی رو منحل می‌کنم. 257 00:11:37,916 --> 00:11:39,458 ‫- ولی علیاحضرت... ‫- ساکت. 258 00:11:39,541 --> 00:11:41,000 ‫کارشون تمومه. 259 00:11:42,500 --> 00:11:45,250 ‫و هرکسی که از دستورات من سرپیچی کنه ‫به دار آویخته می‌شه. 260 00:11:47,000 --> 00:11:48,708 ‫روز خوش. 261 00:11:50,540 --> 00:11:52,700 ‫♪ یه بررسی کردم ♪ 262 00:11:52,700 --> 00:11:54,410 ‫♪ اگه قبلاً هم کارت رو شروع کردی ♪ 263 00:11:54,410 --> 00:11:55,830 ‫♪ بی‌خیالش شو ♪ 264 00:11:55,916 --> 00:11:58,083 ‫علیاحضرت، اگه اجازه بدین باید بگم، ‫کارتون عجولانه بود. 265 00:11:58,166 --> 00:11:59,875 ‫دقیقاً. پادشاهی به نظم نیاز داره. 266 00:11:59,958 --> 00:12:01,416 ‫نه، پادشاهی به تغییر نیاز داره. 267 00:12:01,500 --> 00:12:04,625 ‫وقتی هیولاهای شیطانی تاخت و تاز کنن ‫می‌خواین به مردم چی بگین؟ 268 00:12:04,708 --> 00:12:06,625 ‫بهشون می‌گم دلیلی برای ترسیدن وجود نداره. 269 00:12:06,708 --> 00:12:08,583 ‫دستکش‌های چرم بز، شاشو. 270 00:12:09,750 --> 00:12:11,833 ‫با این حال، جین دلایل زیادی برای ترسیدن داره. 271 00:12:11,916 --> 00:12:15,250 ‫مخصوصاً از طرف مری. 272 00:12:16,291 --> 00:12:19,041 ‫خوشبختانه، ‫کار جین در مقابله با زورگوها خوبه. 273 00:12:19,125 --> 00:12:22,333 ‫ناسلامتی کلی واسه این چیزا تمرین کرده، 274 00:12:22,416 --> 00:12:25,000 ‫- اونم در برابر مادرش. ‫- علیاحضرت. 275 00:12:25,083 --> 00:12:28,500 ‫اخیراً گردش مفرحی داشتین ‫که ازش لذت برده باشین؟ 276 00:12:30,125 --> 00:12:34,083 ‫در واقع همین الان یه نوک پا پیش مشاورام رفته بودم. 277 00:12:34,166 --> 00:12:35,833 ‫یه جلسه شورا برگزار کردی؟ 278 00:12:35,916 --> 00:12:37,666 ‫یه جلسه‌ی غافلگیرکننده، شاهدخت. 279 00:12:38,666 --> 00:12:41,166 ‫برای منحل کردن گارد سلطنتی. 280 00:12:41,250 --> 00:12:43,416 ‫- جانم؟ ‫- نگو جانم، بگو چی. 281 00:12:43,500 --> 00:12:45,083 ‫گارد سلطنتی... 282 00:12:45,166 --> 00:12:47,583 ‫تنها چیزیه که بین ما و طاعون ایتیان‌ها ‫امنیت برقرار می‌کنه. 283 00:12:47,666 --> 00:12:48,916 ‫دیگه نه. 284 00:12:49,000 --> 00:12:51,083 ‫این دیوونگیه. 285 00:12:51,166 --> 00:12:53,333 ‫ایتیان‌ها پلیدن. 286 00:12:53,416 --> 00:12:55,958 ‫ناهنجاری‌های چندش‌آور طبیعت محسوب میشن. 287 00:12:56,041 --> 00:12:59,083 ‫نسل شیطان باید نابود بشه. 288 00:12:59,166 --> 00:13:01,791 ‫با آتش پاک‌کننده از سرزمینمون جارو بشن. 289 00:13:01,875 --> 00:13:04,125 ‫- ولی تو... ‫- شما، شما، شما، 290 00:13:04,208 --> 00:13:06,375 ‫شما قلب مهربون و تفکر پیشرویی دارید. 291 00:13:06,458 --> 00:13:07,726 ‫ولی نسل بعدیتون می‌خواد چیکار کنه؟ 292 00:13:07,750 --> 00:13:10,250 ‫من که مشتاقانه منتظرم تا بفهمم. 293 00:13:10,333 --> 00:13:11,500 ‫فعلاً. 294 00:13:13,166 --> 00:13:14,875 ‫خدایا. 295 00:13:14,958 --> 00:13:18,208 ‫واقعاً از ایتیان‌ها متنفره. 296 00:13:18,291 --> 00:13:20,250 ‫خب معلومه که هست، خنگول جون. 297 00:13:22,250 --> 00:13:24,208 ‫- ادامه بده. ‫- هنری شاه پیر... 298 00:13:24,291 --> 00:13:25,791 ‫مادر مری، یعنی کاترین رو... 299 00:13:25,875 --> 00:13:30,416 ‫با اون کون استخونی اسپانیاییش بیرون انداخت... ‫به خاطر کی؟ به خاطر آن بولین... 300 00:13:30,500 --> 00:13:35,083 ‫آخرش معلوم شد طرف یه حیوونه، ‫هم تو تخت و هم بیرون تخت. 301 00:13:35,166 --> 00:13:36,708 ‫چون یه هیولا بود. 302 00:13:36,791 --> 00:13:38,541 ‫گرفتم، دادلی. 303 00:13:38,625 --> 00:13:41,625 ‫برای مری، هیولاها فقط یه موجود شرور نیستن، 304 00:13:41,708 --> 00:13:44,416 ‫بلکه ریشه‌ی همه‌ی بدبختی‌هاشن. 305 00:13:47,208 --> 00:13:48,833 ‫نفرت. 306 00:13:51,541 --> 00:13:55,166 ‫نقطه ضعفش نفرته. 307 00:13:55,250 --> 00:13:57,083 ‫دادلی. 308 00:13:57,166 --> 00:13:59,041 ‫فکر کنم بدونم باید چیکار کنم. 309 00:14:05,958 --> 00:14:08,458 ‫این دعوت‌نامه تازه شروعشه، سوزانا، قول می‌دم. 310 00:14:08,541 --> 00:14:10,621 ‫امیدوارم آرچر موافقت کنه. ‫ممکنه سخت‌گیری کنه. 311 00:14:13,041 --> 00:14:16,041 ‫لاتینی که بهم یاد دادی خیلی مزخرف بود، ولی... 312 00:14:16,125 --> 00:14:18,375 ‫اینجا نوشته، "چطور هیولا رو درمان کنیم"؟ 313 00:14:20,708 --> 00:14:22,208 ‫دارم تحقیق می‌کنم. 314 00:14:22,291 --> 00:14:23,500 ‫تحقیق؟ 315 00:14:23,583 --> 00:14:28,666 ‫خب، می‌دونم بعضی از ایتیان‌ها ‫با وضعیتشون مشکل دارن، 316 00:14:28,750 --> 00:14:33,000 ‫اونقدر که حاضرن هر کاری بکنن ‫تا از شرش خلاص شن. 317 00:14:33,083 --> 00:14:34,750 ‫خب چی پیدا کردی؟ 318 00:14:35,958 --> 00:14:37,291 ‫هیچی. 319 00:14:37,375 --> 00:14:38,791 ‫چون همچین چیزی وجود نداره. 320 00:14:38,875 --> 00:14:40,250 ‫از کجا می‌دونی؟ 321 00:14:41,541 --> 00:14:43,083 ‫پسر آشپز رو یادته؟ 322 00:14:43,166 --> 00:14:45,708 ‫- پسر بچه‌ای که فرار کرد؟ ‫- درباره یه درمان شنیده بود. 323 00:14:45,791 --> 00:14:47,291 ‫یه جایی تو لندن هست... 324 00:14:47,375 --> 00:14:50,708 ‫که پول می‌دی تا وقتی تو حالت ایتیانیت هستی ‫بهت آسیب بزنن. 325 00:14:50,791 --> 00:14:53,708 ‫و درد به مغزت یا روحت یا حالا هرچیت... 326 00:14:53,791 --> 00:14:55,625 ‫یاد می‌ده که دیگه تغییر نکنی. 327 00:14:55,708 --> 00:14:57,250 ‫هیچ‌وقت جواب نداد. 328 00:14:57,333 --> 00:14:59,250 ‫آخرش اونقدر کتکش زدن که مرد. 329 00:15:03,500 --> 00:15:05,833 ‫می‌دونم می‌خوای کمک کنی و ممنونم، 330 00:15:05,916 --> 00:15:10,041 ‫و اگه این نقشه‌ت جواب بده، ‫همه چی رو واسمون عوض می‌کنه، 331 00:15:10,125 --> 00:15:13,208 ‫ولی همه باید بدونن، درمانی وجود نداره. 332 00:15:13,291 --> 00:15:16,458 ‫و دیگه هیچوقت نباید حق موجودیت ما رو زیر سؤال ببری. 333 00:15:17,541 --> 00:15:19,000 ‫آره. 334 00:15:22,500 --> 00:15:23,541 ‫البته. 335 00:15:24,541 --> 00:15:26,333 ‫- حق با توئه، معذرت می‌خوام. ‫- خوبه. 336 00:15:26,416 --> 00:15:28,000 ‫لطفاً اینو به آرچر برسون. 337 00:15:30,666 --> 00:15:32,386 ‫علیاحضرت؟ 338 00:15:32,416 --> 00:15:34,250 ‫وای خدا، مادرمه. برو سمت پنجره. 339 00:15:37,375 --> 00:15:39,916 ‫- آه. ‫- مادر. 340 00:15:40,000 --> 00:15:42,666 ‫چه سورپرایز خوشایندی. 341 00:15:42,750 --> 00:15:44,166 ‫جین. 342 00:15:44,250 --> 00:15:45,851 ‫جین، تمام روز سعی کردم باهات حرف بزنم. 343 00:15:45,875 --> 00:15:47,583 ‫وقتشو ندارم. 344 00:15:47,666 --> 00:15:49,666 ‫چرا، داری. 345 00:15:52,833 --> 00:15:54,625 ‫گیلفورد دادلی یه اسبه. 346 00:15:54,708 --> 00:15:56,875 ‫وای، گندش بزنن. 347 00:15:57,958 --> 00:16:00,250 ‫با چشمای خودم دیدم. 348 00:16:00,333 --> 00:16:01,458 ‫ترتیب طلاق رو می‌دم. 349 00:16:01,541 --> 00:16:05,083 ‫یه هفته پیش، این تنها چیزی بود که جین می‌خواست، ولی حالا... 350 00:16:05,166 --> 00:16:06,333 ‫نه، این‌کار رو نمی‌کنی. 351 00:16:08,541 --> 00:16:10,500 ‫جین. 352 00:16:10,583 --> 00:16:13,875 ‫نمی‌تونی با یه ایتیان زندگی کنی. 353 00:16:13,958 --> 00:16:17,041 ‫اگه می‌دونستم، هیچ‌وقت... 354 00:16:17,125 --> 00:16:18,916 ‫مجبورم نمی‌کردی باهاش ازدواج کنم؟ 355 00:16:19,000 --> 00:16:21,041 ‫حداقل ملکه شدم، 356 00:16:21,125 --> 00:16:23,416 ‫که مشخصاً از اول نقشه‌ت با دادلی همین بود. 357 00:16:23,500 --> 00:16:24,583 ‫از هیچی پشیمون نیستم. 358 00:16:24,666 --> 00:16:28,416 ‫تو روی تخت سلطنت نشستی ‫و من هم تو قصرم. 359 00:16:28,500 --> 00:16:33,375 ‫ولی هیچوقت با اون به اصطلاح مرد ‫در امان نخواهیم بود. 360 00:16:33,458 --> 00:16:37,041 ‫یا به این ازدواج پایان می‌دی ‫یا مجبورت می‌کنم تمومش کنی. 361 00:16:37,125 --> 00:16:39,458 ‫من ملکه‌ام. 362 00:16:39,541 --> 00:16:43,541 ‫واسه مجبور کردنم هیچ قدرتی نداری. 363 00:16:45,541 --> 00:16:48,625 ‫وای خدا، عاشقشی؟ 364 00:16:48,708 --> 00:16:50,708 ‫هستی. 365 00:16:53,750 --> 00:16:55,416 ‫جین. 366 00:16:55,500 --> 00:16:58,750 ‫دو تا از آزاردهنده‌ترین چیزهای دنیا: 367 00:16:58,833 --> 00:17:01,291 ‫صدای سیب خوردن یه نفر... 368 00:17:01,375 --> 00:17:05,708 ‫و وقتایی که ممکنه حق با مادرت باشه. 369 00:17:05,750 --> 00:17:09,083 ‫گیلفورد؟ 370 00:17:09,125 --> 00:17:11,291 ‫- گیلفورد. ‫- روپرت همه چیز رو بهم گفت. 371 00:17:11,375 --> 00:17:13,095 ‫آسیب دیدی؟ ‫با شورا حرف زدی... 372 00:17:13,166 --> 00:17:14,541 ‫خفه شو و منو ببوس. 373 00:17:20,583 --> 00:17:22,303 ‫یه اتفاقی افتاده. ‫چیه؟ بهم بگو. 374 00:17:22,333 --> 00:17:23,750 ‫بعداً، ولی... 375 00:17:26,250 --> 00:17:28,291 ‫اگه... 376 00:17:28,375 --> 00:17:30,375 ‫طلاق نخوام چی؟ 377 00:17:34,958 --> 00:17:36,583 ‫اگه نخوای چی؟ 378 00:17:53,910 --> 00:17:55,660 ‫♪ - بهم زنگ بزن ♪ ‫♪ - بهم زنگ بزن ♪ 379 00:17:55,660 --> 00:17:56,660 ‫♪ منم پایه‌ام ♪ 380 00:17:56,750 --> 00:17:59,333 ‫- لعنت به این بندها. ‫- می‌دونم. 381 00:17:59,430 --> 00:18:01,160 ‫♪ بیا شروع کنیم ♪ 382 00:18:01,160 --> 00:18:03,080 ‫♪ - بزن بریم ♪ ‫♪ - بزن بریم ♪ 383 00:18:03,080 --> 00:18:05,120 ‫♪ - بزن بریم ♪ ‫♪ - بزن بریم ♪ 384 00:18:05,208 --> 00:18:06,791 ‫فکر می‌کنی خوشم بیاد؟ 385 00:18:06,875 --> 00:18:08,791 ‫خدایا، امیدوارم. 386 00:18:11,250 --> 00:18:13,416 ‫سعی کردم بفهمم چطوریه. 387 00:18:13,500 --> 00:18:15,458 ‫تو کتاب‌ها نگاه کردم، ولی هیچی نبود... 388 00:18:15,541 --> 00:18:18,208 ‫هوم. قصد داری همین‌طوری حرف بزنی؟ 389 00:18:18,291 --> 00:18:19,791 ‫نه. 390 00:18:19,875 --> 00:18:21,208 ‫شاید. 391 00:18:22,708 --> 00:18:25,041 ‫می‌خوای چکمه‌هات پات باشن؟ 392 00:18:25,125 --> 00:18:28,833 ‫خب... نه. 393 00:19:03,916 --> 00:19:05,000 ‫صبر کن. 394 00:19:05,083 --> 00:19:07,416 ‫- هان؟ ‫- نمی‌دونم باید چیکار کنم. 395 00:19:09,000 --> 00:19:11,291 ‫واقعاً متنفرم از اینکه چیزی رو ندونم. 396 00:19:14,541 --> 00:19:15,916 ‫می‌تونم نشونت بدم. 397 00:19:17,625 --> 00:19:18,625 ‫البته اگه بخوای. 398 00:19:24,250 --> 00:19:26,458 ‫می‌خوام نشونم بدی. 399 00:19:57,875 --> 00:20:00,000 ‫به طرز عجیبی حال داد. 400 00:20:00,083 --> 00:20:02,750 ‫فکر کنم باید بگم ممنون. 401 00:20:12,791 --> 00:20:14,708 ‫ممکن بود مری تو رو بکشه. 402 00:20:15,708 --> 00:20:17,875 ‫هوم. 403 00:20:17,958 --> 00:20:20,041 ‫- واسش یه نقشه دارم. ‫- هوم؟ 404 00:20:22,333 --> 00:20:23,875 ‫به آرچر نامه نوشتم. 405 00:20:23,958 --> 00:20:28,291 ‫ایتیان‌ها رو به مهمونی رسمی دعوت کردم. 406 00:20:28,375 --> 00:20:32,625 ‫ایتیان‌ها رو به ضیافت تاج‌گذاریت دعوت کردی؟ 407 00:20:32,708 --> 00:20:34,500 ‫اوهوم. 408 00:20:34,583 --> 00:20:36,458 ‫تو دیوونه‌ای. 409 00:20:36,541 --> 00:20:38,375 ‫اشراف‌زاده‌ها از عصبانیت منفجر می‌شن. 410 00:20:38,458 --> 00:20:40,916 ‫مری از همه بیشتر منفجر میشه. 411 00:20:41,000 --> 00:20:43,208 ‫تقریباً مطمئنم که دوباره بهم حمله می‌کنه، 412 00:20:43,291 --> 00:20:45,833 ‫و این دفعه، شاهد هم داریم. 413 00:20:45,916 --> 00:20:47,750 ‫اون‌وقت میشه خیانت. 414 00:20:49,958 --> 00:20:51,375 ‫خطرناکه. 415 00:20:52,375 --> 00:20:54,375 ‫ولی واقعاً نابغه‌ای. 416 00:20:55,375 --> 00:20:59,000 ‫حدس می‌زنم به بابام چیزی نگفتی. 417 00:20:59,083 --> 00:21:00,708 ‫جزئیاتش رو نگفتم. 418 00:21:07,708 --> 00:21:09,500 ‫- گیلفورد؟ ‫- هوم؟ 419 00:21:11,708 --> 00:21:14,500 ‫می‌دونستی بابات ازم خواسته تو رو پادشاه کنم؟ 420 00:21:18,500 --> 00:21:20,208 ‫این همون چیزیه که همیشه می‌خواسته. 421 00:21:22,833 --> 00:21:24,250 ‫واسه همین باهام ازدواج کردی؟ 422 00:21:26,833 --> 00:21:28,041 ‫نه. 423 00:21:31,416 --> 00:21:33,166 ‫فقط می‌خوام درمان بشم. 424 00:21:36,416 --> 00:21:38,125 ‫فقط می‌خوام زندگیم دوباره مال خودم باشه. 425 00:21:45,916 --> 00:21:50,000 ‫جین می‌دونه ‫که هیچ درمانی واسه ایتیانیسم نیست. 426 00:21:50,083 --> 00:21:52,708 ‫ولی آیا باید الان این قضیه به گیلفورد بگه، 427 00:21:52,791 --> 00:21:58,166 ‫و این لحظه‌ی خوش رو خراب کنه، 428 00:21:58,250 --> 00:22:00,250 ‫یا باید صبر کنه؟ 429 00:22:02,916 --> 00:22:06,125 ‫قطعاً باید صبر کنه. 430 00:22:19,166 --> 00:22:20,958 ‫مادرجون، ناسلامتی دارم چرت می‌زنم. 431 00:22:21,041 --> 00:22:22,250 ‫پاشو. 432 00:22:27,458 --> 00:22:28,625 ‫تو دیگه کی هستی؟ 433 00:22:28,708 --> 00:22:30,375 ‫یه آدم تقریباً غیرمهم. 434 00:22:30,458 --> 00:22:32,791 ‫- تو در خطری. ‫- خطر؟ 435 00:22:32,875 --> 00:22:34,642 ‫این صومعه مال مادرجونمه. 436 00:22:34,666 --> 00:22:36,000 ‫جام امن و امانه. 437 00:22:36,083 --> 00:22:37,666 ‫پس چرا در رو روت قفل کرده؟ 438 00:22:37,750 --> 00:22:39,500 ‫نکرده. 439 00:22:42,958 --> 00:22:45,125 ‫- در رو روم قفل کرده! ‫-واسه گوش کردن به حرفام آماده‌ای، علیاحضرت؟ 440 00:22:45,208 --> 00:22:47,208 ‫از کجا می‌دونی من کی‌ام؟ 441 00:22:47,291 --> 00:22:49,142 ‫ببین، سی ثانیه‌ی دیگه راهبه‌ها میان بهت سر می‌زنن. 442 00:22:49,166 --> 00:22:52,500 ‫الکی خودت رو بزن به تشنج، کلیدا رو از اون گنده‌هه بگیر، ‫بقیه‌ش با من. 443 00:22:52,583 --> 00:22:54,166 ‫چرا باید از یه مشت راهبه بترسم؟ 444 00:22:54,250 --> 00:22:56,833 ‫می‌خوان چیکار کنن، ‫انقدر دعا کنن تا بمیرم؟ 445 00:22:56,916 --> 00:23:01,291 ‫اصلاً، چرا باید بهت اعتماد کنم؟ 446 00:23:01,375 --> 00:23:03,517 ‫شاید یه قاتلی و از طرف خواهرم اومدی تا منو بکشی. 447 00:23:03,541 --> 00:23:06,875 ‫اگه می‌خواستم بکشمت، عزیز دلم، ‫الان مرده بودی. 448 00:23:09,083 --> 00:23:10,500 ‫آخرین فرصتته. 449 00:23:14,500 --> 00:23:15,708 ‫نه. 450 00:23:16,708 --> 00:23:17,916 ‫همین‌جا می‌مونم. 451 00:23:18,000 --> 00:23:20,541 ‫حس شیشمم تو این چیزا خیلی خوبه. 452 00:23:20,625 --> 00:23:23,833 ‫هر جور راحتی. ‫راستی، اسمم فیتزه. 453 00:23:38,666 --> 00:23:40,101 ‫شاهدخت بث، 454 00:23:40,125 --> 00:23:41,000 ‫زودتر وسایلتون رو جمع کنید. 455 00:23:41,083 --> 00:23:43,000 ‫باید تا شب شما رو ‫پیش مادرجون برسونیم. 456 00:23:43,083 --> 00:23:45,708 ‫هنوزم برام عجیبه ‫که مادرجون یه راهبه‌ست. 457 00:23:47,166 --> 00:23:48,541 ‫با ادوارد چیکار داشت؟ 458 00:23:48,625 --> 00:23:50,708 ‫سوال پرسیدن دیگه بسه. ‫بیا وسایل رو جمع کنیم. 459 00:23:50,791 --> 00:23:52,625 ‫بدو. زود باش. 460 00:23:52,708 --> 00:23:54,708 ‫هنوزم فکر می‌کنم باید به جین خبر بدم. 461 00:23:54,791 --> 00:23:57,083 ‫کا...کار درست همینه. 462 00:23:57,166 --> 00:23:59,166 ‫یه یادداشت براش بذار. 463 00:24:31,458 --> 00:24:34,625 ‫وقتی بالاخره یه نفر رو... 464 00:24:34,708 --> 00:24:38,291 ‫همون‌جوری که واقعاً هست می‌بینی حس عجیبی پیدا می‌کنی. ‫با همه‌ی ایرادها و خوبی‌هاش، 465 00:24:38,375 --> 00:24:41,583 ‫استعدادها و نفرین‌هاش... ‫و شاید همون موقعست که می‌فهمی، 466 00:24:41,666 --> 00:24:44,000 ‫همین خصوصیات اون رو از نظرت کامل می‌کنن. 467 00:24:45,083 --> 00:24:48,208 ‫کاش خودشون هم می‌تونستن ‫همچین چیزی رو متوجه بشن. 468 00:24:59,000 --> 00:25:00,208 ‫سلام، شاهدخت. 469 00:25:01,416 --> 00:25:03,666 ‫یه یادداشت نوشتی... 470 00:25:03,750 --> 00:25:04,916 ‫که به جین هشدار بدی؟ 471 00:25:06,458 --> 00:25:08,000 ‫عجب دختر شیطونی هستی. 472 00:25:09,458 --> 00:25:12,916 ‫یه شاهدخت دیگه رو می‌شناسم ‫که همچین کاری رو خیانت حساب می‌کنه. 473 00:25:13,000 --> 00:25:15,750 ‫- مری ملکه نیست. ‫- ولی می‌شه. 474 00:25:15,833 --> 00:25:20,125 ‫و تا رسیدن اون روز قشنگ، ‫دلم نمی‌خواد شانسش رو خراب کنی. 475 00:25:21,125 --> 00:25:24,041 ‫- برو. ‫- ببرمون به کنینگ‌هال. 476 00:25:24,125 --> 00:25:26,833 ‫راه بیفت. 477 00:25:28,833 --> 00:25:30,083 ‫ادوارد، 478 00:25:30,166 --> 00:25:33,125 ‫اصلاً به کیک اسفنجیت لب نزدی. 479 00:25:34,791 --> 00:25:37,083 ‫زیاد اهل صبحانه نیستم. 480 00:25:37,166 --> 00:25:41,541 ‫ممنون بابت همه‌ی این توجه و مراقبت‌ها، می‌دونی، 481 00:25:41,625 --> 00:25:44,166 ‫ولی فکر کنم دیگه می‌تونم برم. 482 00:25:44,250 --> 00:25:46,458 ‫هوم، هنوز نه. 483 00:25:46,541 --> 00:25:50,291 ‫بگو ببینم، وقتی خواهرت ‫داشت میومد به برج شمالی... 484 00:25:50,375 --> 00:25:54,541 ‫تا تو رو بکشه، ترسیده بودی؟ 485 00:25:54,625 --> 00:25:57,083 ‫آره. معلومه. 486 00:25:57,166 --> 00:25:59,875 ‫این یه چالش خواهد بود. 487 00:25:59,958 --> 00:26:01,125 ‫داری در مورد چی حرف می‌زنی؟ 488 00:26:05,208 --> 00:26:06,333 ‫خدایا، تو یه لاک‌پشتی. 489 00:26:07,416 --> 00:26:09,291 ‫یه لاک‌پشت خشکی‌ام. 490 00:26:09,375 --> 00:26:10,541 ‫تو یه ایتیانی؟ 491 00:26:10,625 --> 00:26:12,208 ‫خودت هم هستی. 492 00:26:12,291 --> 00:26:15,083 ‫امکان نداره. 493 00:26:15,166 --> 00:26:17,000 ‫- وگرنه باید موقع بلوغ تغییر قیافه می‌دادم. ‫- نه، 494 00:26:17,083 --> 00:26:19,708 ‫مردای سلطنتی به بلوغ دیررس معروفن. 495 00:26:19,791 --> 00:26:23,333 ‫پدرت تا اواسط بیست سالگیش... 496 00:26:23,416 --> 00:26:25,791 ‫حتی یه دونه مو هم روی شرمگاهش نداشت. 497 00:26:25,875 --> 00:26:28,500 ‫ادوارد، تو یه ایتیان هستی... 498 00:26:30,208 --> 00:26:33,708 ‫و اولین پادشاه ایتیانی خواهی بود. 499 00:26:35,458 --> 00:26:39,000 ‫ولی چطوری می‌خوای تغییر قیافه بدم؟ 500 00:26:39,083 --> 00:26:41,208 ‫یه معجون جادویی دیگه به خوردم بدی؟ 501 00:26:41,291 --> 00:26:42,833 ‫اون دارو بود. 502 00:26:42,916 --> 00:26:44,541 ‫چیزی به اسم جادو وجود نداره. 503 00:26:45,708 --> 00:26:50,666 ‫خب، وقتشه که حیوون درونت رو بیرون بکشیم 504 00:26:50,750 --> 00:26:53,291 ‫و کشور رو نجات بدیم، نه؟ 505 00:26:55,458 --> 00:26:56,791 ‫بمیر، ایتیان، بمیر! 506 00:26:56,875 --> 00:26:58,750 ‫آه، گری کوچولو. 507 00:26:58,833 --> 00:27:02,375 ‫چه بچه‌ی وحشی و جالبی. 508 00:27:02,458 --> 00:27:04,458 ‫باید با یه شمشیر واقعی امتحان کنی. 509 00:27:07,750 --> 00:27:10,041 ‫بیا عزیزم. امتحان کن. 510 00:27:10,125 --> 00:27:11,291 ‫اوه. 511 00:27:11,375 --> 00:27:13,625 ‫اوه، گرفتن با دست راست. 512 00:27:13,708 --> 00:27:16,458 ‫اصیل. با وقار. 513 00:27:16,541 --> 00:27:18,833 ‫ولی گرفتن با دو دست تو نبرد... 514 00:27:18,916 --> 00:27:23,458 ‫به آدم قدرت بیشتری می‌ده. 515 00:27:23,541 --> 00:27:25,000 ‫حالا برو سراغش. 516 00:27:27,333 --> 00:27:28,958 ‫خیلی خوبه. 517 00:27:30,041 --> 00:27:31,916 ‫مامانت بهت افتخار می‌کنه. 518 00:27:32,000 --> 00:27:34,250 ‫مامانم به یه ورم. 519 00:27:34,333 --> 00:27:36,333 ‫چه جذاب. 520 00:27:36,416 --> 00:27:39,833 ‫منم همین حس رو ‫نسبت به اون پتک خودم داشتم. 521 00:27:39,916 --> 00:27:44,500 ‫می‌دونی بهترین چیز درباره‌ی مامان‌ها ‫اینه که بالاخره همه‌شون می‌میرن. 522 00:27:49,916 --> 00:27:52,500 ‫- تو روحش. ‫- تو روحش. 523 00:27:56,791 --> 00:27:58,208 ‫سیمور. 524 00:27:58,232 --> 00:28:00,232 ‌ا‌را‌ئه‌ای از وب‌سا‌یت با‌ما‌‌‌‌‌بین 525 00:28:01,833 --> 00:28:05,125 ‫می‌بینی، استن، ‫وقتی یه پادشاه رو تاج‌گذاری می‌کنن، 526 00:28:05,208 --> 00:28:08,083 ‫دنبال یه موردی باید باشی که بگه، ‫"من واسه قدرت اینجا نیستم، 527 00:28:08,166 --> 00:28:10,041 ‫- ولی می‌تونم کمک کنم." ‫- بابا... 528 00:28:11,125 --> 00:28:12,833 ‫باید یه چیزی بگم. 529 00:28:12,916 --> 00:28:14,250 ‫دادلی. 530 00:28:14,333 --> 00:28:15,625 ‫عزیزم. 531 00:28:17,583 --> 00:28:18,875 ‫بانو فرانسیس، عجب افتخاری. 532 00:28:18,958 --> 00:28:22,458 ‫طرح‌هام رو واسه تاج پادشاه گیلفورد دوست داری؟ 533 00:28:22,541 --> 00:28:24,166 ‫باید باهات حرف بزنم. 534 00:28:24,250 --> 00:28:25,625 ‫- برو بیرون. ‫- نه. 535 00:28:26,416 --> 00:28:27,625 ‫می‌خوام بمونم. 536 00:28:27,708 --> 00:28:28,791 ‫آره، بذار بمونه. 537 00:28:28,875 --> 00:28:30,184 ‫مهمه که راه و رسم دربار رو یاد بگیره، 538 00:28:30,208 --> 00:28:33,000 ‫و چه معلمی بهتر از ما دوتا، هان؟ 539 00:28:33,083 --> 00:28:34,750 ‫استنلی، بشین. 540 00:28:34,833 --> 00:28:39,875 ‫خب، هم شراب دارم هم شیرینی کبوتر... ‫البته اگه دلت می‌خواد یه لقمه بزنی. 541 00:28:39,958 --> 00:28:42,375 ‫نه، نمی‌خوام یه لقمه بزنم. 542 00:28:42,458 --> 00:28:47,500 ‫تو بهم گفتی که جین ملکه می‌شه ‫و گیلفورد مشکلی درست نمی‌کنه. 543 00:28:47,583 --> 00:28:49,083 ‫خب، 544 00:28:49,166 --> 00:28:50,041 ‫مگه مشکلی درست کرده؟ 545 00:28:50,125 --> 00:28:52,291 ‫اون یه اسبه. 546 00:28:53,208 --> 00:28:55,250 ‫گیلفورد، یه اسبه. 547 00:28:55,333 --> 00:28:56,933 ‫خدای من، یعنی چی، چی، 548 00:28:57,000 --> 00:28:59,541 ‫چی... چی باعث شده ‫همچین چیزی بگی؟ 549 00:29:00,625 --> 00:29:02,083 ‫استن بهم گفت. 550 00:29:02,166 --> 00:29:03,875 ‫مجبورم کرد. 551 00:29:03,958 --> 00:29:06,833 ‫واقعاً فکر می‌کردی متوجه نمیشم؟ 552 00:29:06,916 --> 00:29:08,166 ‫فکر می‌کردم متوجه بشی، 553 00:29:08,250 --> 00:29:10,267 ‫ولی فکر می‌کردم کاری از دستت برنمیاد، 554 00:29:10,291 --> 00:29:12,333 ‫پس فکر کردم مهم نیست. 555 00:29:13,375 --> 00:29:14,625 ‫حالا خواهیم دید. 556 00:29:16,625 --> 00:29:20,250 ‫عجب روزی. با کوچیکترین گری دوست صمیمی‌شدم، ‫از همه جالب‌تر، 557 00:29:20,333 --> 00:29:22,791 ‫حدس بزن کی رو تو کنینگ‌هال زندانی کردم... 558 00:29:25,041 --> 00:29:26,708 ‫نورفولک. 559 00:29:26,791 --> 00:29:28,375 ‫سیمور. 560 00:29:28,458 --> 00:29:30,000 ‫داشتم می‌رفتم. 561 00:29:32,291 --> 00:29:35,250 ‫تو مهمونی می‌بینمت. 562 00:29:35,333 --> 00:29:38,125 ‫نیروهای من تا نیمه‌شب دم دروازه‌ها خواهند بود. 563 00:29:45,250 --> 00:29:46,333 ‫آخه اون؟ 564 00:29:46,416 --> 00:29:48,583 ‫هر دوستی‌ای یه قیمتی داره. 565 00:29:48,666 --> 00:29:51,750 ‫وقتی من ملکه بشم، ‫نورفولک صدراعظمم می‌شه. 566 00:29:51,833 --> 00:29:54,125 ‫- اون که جایگاه منه. ‫- تحمل کن. 567 00:29:54,208 --> 00:29:56,750 ‫داری اخراجم می‌کنی؟ 568 00:29:56,833 --> 00:29:59,750 ‫باورت نمی‌شه ‫امروز چیکارا که برات نکردم. 569 00:29:59,833 --> 00:30:01,750 ‫هنوزم می‌تونیم بریم تو کار هم، عزیزم. 570 00:30:01,833 --> 00:30:03,250 ‫لب و لوچه‌ت رو آویزون نکن، سیمور. 571 00:30:03,333 --> 00:30:06,208 ‫می‌دونی که بدجور عصبیم می‌کنه. 572 00:30:06,291 --> 00:30:09,291 ‫حالا تخمات رو از شلوارت دربیار ‫و آماده شو. 573 00:30:09,375 --> 00:30:11,250 ‫نه، نمی‌خوام. 574 00:30:11,333 --> 00:30:14,000 ‫نه تا وقتی که به من از نظر حرفه‌ای احترام نذاری. 575 00:30:14,083 --> 00:30:16,625 ‫بعدش درکونی رو شروع می‌کنیم. 576 00:30:20,750 --> 00:30:22,375 ‫پس کارمون تمومه. 577 00:30:26,250 --> 00:30:30,791 ‫امیدوارم امشب تنهایی ‫تو اون مهمونی مزخرف بهت خوش بگذره. 578 00:30:40,916 --> 00:30:42,458 ‫همه می‌دونن... 579 00:30:42,541 --> 00:30:45,625 ‫که در کنار اولین مهمونی‌ای که به خاطر آدم برگزار می‌کنن... 580 00:30:45,708 --> 00:30:47,458 ‫چه دلشوره‌ای وجود داره. 581 00:30:47,541 --> 00:30:50,958 ‫البته به جز شما عوام کاملاً بی‌سواد. 582 00:31:04,875 --> 00:31:06,500 ‫سلام. 583 00:31:06,583 --> 00:31:08,416 ‫سلام. 584 00:31:17,041 --> 00:31:19,583 ‫خیلی خوشگل شدی. 585 00:31:19,666 --> 00:31:21,375 ‫یکی رو انتخاب کن. 586 00:31:21,458 --> 00:31:22,666 ‫هوم. 587 00:31:25,291 --> 00:31:27,125 ‫هوم. 588 00:31:31,833 --> 00:31:33,000 ‫اوه. 589 00:31:33,083 --> 00:31:35,166 ‫خدا رو شکر، لازم نیست یه گوشم رو ببرم. 590 00:31:37,250 --> 00:31:39,083 ‫خیلی خوشگله. 591 00:31:39,166 --> 00:31:40,833 ‫واسه مامانم بوده. 592 00:31:40,916 --> 00:31:43,791 ‫اوه، گیلفورد. نه، خیلی زیادیه... 593 00:31:56,083 --> 00:31:58,583 ‫قبل از اینکه تو رو ببینم، ناامید بودم. 594 00:31:58,666 --> 00:32:01,708 ‫مست می‌کردم، قمار می‌کردم، 595 00:32:01,791 --> 00:32:04,666 ‫دعوا می‌کردم، گوه می‌زدم... 596 00:32:06,083 --> 00:32:08,125 ‫به همه چی. 597 00:32:11,250 --> 00:32:15,041 ‫و حالا برای اولین بار تو زندگیم، ‫امید دارم. 598 00:32:16,458 --> 00:32:18,708 ‫تو بهم امید دادی، جین. 599 00:32:20,875 --> 00:32:22,458 ‫جین. 600 00:32:22,541 --> 00:32:24,141 ‫گیلفورد، باید یه چیزی بهت بگم. 601 00:32:25,375 --> 00:32:26,791 ‫آه. 602 00:32:26,875 --> 00:32:29,500 ‫اینجایید. مرغ عشقا. 603 00:32:31,458 --> 00:32:33,708 ‫بیاید. کل کشور منتظرتونه. 604 00:32:39,791 --> 00:32:41,583 ‫آماده‌ای؟ 605 00:32:58,700 --> 00:33:00,200 ‫♪ دوستا میگن ردیفه ♪ 606 00:33:00,200 --> 00:33:02,040 ‫♪ دوستا میگن مرتبه ♪ 607 00:33:02,040 --> 00:33:03,450 ‫♪ همه میگن ♪ 608 00:33:03,450 --> 00:33:07,580 ‫♪ فقط مثل رابین هوده ♪ 609 00:33:07,666 --> 00:33:09,291 ‫ممنون که اومدین. 610 00:33:09,375 --> 00:33:11,125 ‫باعث افتخاره. 611 00:33:11,208 --> 00:33:13,125 ‫خیلی عالیه... لباستون رو دوست دارم. 612 00:33:13,220 --> 00:33:16,290 ‫♪ مثل یه گربه راه میرم ♪ ‫♪ مثل یه موش حرف می‌زنم ♪ 613 00:33:16,290 --> 00:33:18,870 ‫♪ مثل یه زنبور نیش می‌زنم ♪ 614 00:33:18,870 --> 00:33:20,580 ‫♪ عزیزم، من قراره مردت بشم ♪ 615 00:33:20,666 --> 00:33:22,958 ‫از دیدنتون خوشحالم. 616 00:33:23,041 --> 00:33:24,184 ‫دلفین رو امتحان کنید. فصلشه. 617 00:33:24,208 --> 00:33:26,041 ‫نیم‌پخته. 618 00:33:27,580 --> 00:33:29,000 ‫♪ - خیلی ساده‌س ♪ ‫- خیلی خوبه. 619 00:33:29,000 --> 00:33:30,200 ‫♪ تو واسه من مقدر شدی ♪ 620 00:33:30,200 --> 00:33:34,120 ‫♪ آره، من اسباب‌بازیتم، ♪ ‫♪ پسر قرن بیستمی توام ♪ 621 00:33:40,450 --> 00:33:43,250 ‫♪ دوستا میگن مرتبه ♪ 622 00:33:43,333 --> 00:33:45,000 ‫خب، دوستش داری؟ من که عاشقشم. 623 00:33:45,083 --> 00:33:47,875 ‫بیا، یه چیزی بخور، ‫و بعد به آدمای درست و حسابی 624 00:33:47,958 --> 00:33:49,500 ‫- معرفیت می‌کنم. ‫- باشه. 625 00:33:49,583 --> 00:33:51,166 ‫علیاحضرت، 626 00:33:51,250 --> 00:33:53,090 ‫اجازه بدید دوک نورفولک رو معرفی کنم. 627 00:33:54,666 --> 00:33:56,541 ‫علیاحضرت. 628 00:33:56,625 --> 00:33:58,333 ‫آه، همسر ملکه. 629 00:33:58,416 --> 00:34:00,000 ‫این لقب مدت زیادی باقی نمی‌مونه. 630 00:34:00,083 --> 00:34:02,833 ‫و لرد اسکروپ. 631 00:34:02,916 --> 00:34:04,666 ‫بیشتر غرب کشور مال ایشونه. 632 00:34:04,750 --> 00:34:06,625 ‫و همین‌طور منطقه‌ی مرکزی. 633 00:34:06,708 --> 00:34:08,416 ‫همه همیشه منطقه مرکزی رو یادشون می‌ره. 634 00:34:10,166 --> 00:34:13,416 ‫داشتیم درباره‌ی شورش‌هایی که ‫تو چیپ‌ساید اتفاق افتاده حرف می‌زدیم. 635 00:34:13,500 --> 00:34:15,375 ‫اوه، اونا همیشه تو چیپ‌ساید شورش می‌کنن. 636 00:34:15,458 --> 00:34:18,000 ‫شاید باید به جای شورش بهشون خوندن و نوشتن یاد بدیم. 637 00:34:18,083 --> 00:34:19,833 ‫ها! خوب گفتین، خوب گفتین. 638 00:34:19,916 --> 00:34:22,291 ‫می‌گفتن بامزه‌‌اید، و واقعاً هم هستید. 639 00:34:22,375 --> 00:34:24,083 ‫جین. 640 00:34:24,166 --> 00:34:26,000 ‫اونا به خاطر تو دارن شورش می‌کنن. 641 00:34:26,083 --> 00:34:27,250 ‫شاهدخت مری. 642 00:34:28,291 --> 00:34:30,041 ‫خوشحالم که تونستی بهمون ملحق بشی. 643 00:34:30,125 --> 00:34:31,708 ‫بعدش چی، علیاحضرت، 644 00:34:31,791 --> 00:34:34,791 ‫باید صبحونه‌مون رو ‫با قاشق بذاریم دهن این حیوونا؟ 645 00:34:34,875 --> 00:34:37,666 ‫نورفولک، بیا، می‌خوام یه چیزی بخورم. 646 00:34:42,583 --> 00:34:44,416 ‫علیاحضرت. 647 00:34:44,500 --> 00:34:46,083 ‫اونا رسیدن. 648 00:34:47,458 --> 00:34:49,791 ‫چطوری، پیشی پیشی؟ 649 00:34:54,375 --> 00:34:55,559 ‫- اینجایی. ‫- بالاخره. 650 00:34:55,583 --> 00:34:56,623 ‫سلام، مامان. 651 00:34:58,666 --> 00:34:59,892 ‫این چرت و پرتا چیه به خودت آویزون کردی؟ 652 00:34:59,916 --> 00:35:01,958 ‫به نظرت خوشگل نشدم؟ 653 00:35:02,041 --> 00:35:04,958 ‫تو یه بیوه‌ای، نه یه جنده‌ی بنک‌سایدی. 654 00:35:05,041 --> 00:35:06,250 ‫درش بیار. 655 00:35:09,916 --> 00:35:11,916 ‫گور باباش. 656 00:35:12,000 --> 00:35:13,916 ‫آره، گور باباش. 657 00:35:16,125 --> 00:35:18,000 ‫مردم؟ مردم. 658 00:35:18,083 --> 00:35:21,000 ‫به من نگاه کنید، به من نگاه کنید. 659 00:35:21,083 --> 00:35:22,916 ‫لطفاً ساکت. 660 00:35:23,000 --> 00:35:26,708 ‫ملکه‌تون یه بیانیه واستون دارن. 661 00:35:26,791 --> 00:35:29,671 ‫همون‌طور که جین به مهم‌ترین آدمای کشور... 662 00:35:29,750 --> 00:35:32,666 ‫و مردی که شاید عاشقشه نگاه می‌کرد، 663 00:35:32,750 --> 00:35:36,416 ‫متوجه شد چرا سرنوشتش اون رو دقیقاً ‫تو این نقطه و تو این زمان اینجا قرار داده. 664 00:35:36,500 --> 00:35:38,291 ‫مردم عزیزم. 665 00:35:38,375 --> 00:35:40,000 ‫برای اینکه دنیا رو عوض کنه. 666 00:35:40,083 --> 00:35:43,583 ‫امشب از تک تک شما دعوت می‌کنم ‫تا تفرقه و نفرت نسل‌های گذشته رو... 667 00:35:43,666 --> 00:35:45,333 ‫ کنار بذارین. 668 00:35:46,375 --> 00:35:49,833 ‫باید دوباره کنار هم زندگی کنیم، 669 00:35:49,916 --> 00:35:53,750 ‫با صلح و آرامش و اتحاد... 670 00:35:53,833 --> 00:35:56,000 ‫بین ایتیان‌ها و راستینه‌ها. 671 00:35:59,041 --> 00:36:01,541 ‫باید به قوانین تبعیض پایان بدیم. 672 00:36:03,333 --> 00:36:05,791 ‫به عنوان پیامی‌ برای اتحاد، 673 00:36:05,875 --> 00:36:08,750 ‫از چندتا از دوستای ایتیانیم دعوت کردم تا بهمون ملحق بشن. 674 00:36:29,830 --> 00:36:32,540 ‫♪ من از اون دخترام که رهبری گروه رو ♪ ‫♪ به عهده می‌گیرم ♪ 675 00:36:32,540 --> 00:36:34,790 ‫♪ واسم مهم نیست چیا در موردم میگن ♪ 676 00:36:34,790 --> 00:36:37,540 ‫♪ میگن ترسناکم، مثل خانوما نیستم ♪ ‫♪ من مثل یه ملکه رفتار می‌کنم ♪ 677 00:36:37,540 --> 00:36:39,950 ‫♪ تاج رو سرم میذارم ♪ ‫♪ در حالی که با دندونام بوسه می‌فرستم ♪ 678 00:36:39,950 --> 00:36:42,410 ‫♪ من یه رئیس سلیطه‌م ♪ 679 00:36:44,375 --> 00:36:46,250 ‫از بودن تو اینجا خوشحالم. 680 00:36:59,583 --> 00:37:00,958 ‫شاهدخت مری... 681 00:37:01,958 --> 00:37:04,583 ‫فکر کنم دلتون بخواد قبل از نوشیدنی ‫یه سخنرانی داشته باشید. 682 00:37:08,916 --> 00:37:10,125 ‫سخنرانی؟ 683 00:37:13,041 --> 00:37:17,375 ‫می‌خوای ما شراب و غذامون رو... 684 00:37:18,875 --> 00:37:21,875 ‫هوایی که تنفس می‌کنیم رو، ‫با این موجودات پست شریک بشیم؟ 685 00:37:24,291 --> 00:37:28,083 ‫چطور جرئت می‌کنی قصر پدرم رو آلوده کنی؟ 686 00:37:28,166 --> 00:37:29,708 ‫حضور شما در اینجا خوشایند ما نیست. 687 00:37:29,791 --> 00:37:31,708 ‫خیلی هم خوشاینده. 688 00:37:31,791 --> 00:37:33,541 ‫من ازشون دعوت کردم. 689 00:37:35,541 --> 00:37:37,625 ‫و من ملکه‌ی شما هستم. 690 00:37:39,916 --> 00:37:41,125 ‫ملکه؟ 691 00:37:43,625 --> 00:37:45,458 ‫وجود تو اشتباهه. 692 00:37:47,291 --> 00:37:51,000 ‫یه خطای مضر که به لطف یه اشتباه فاجعه‌بار... 693 00:37:51,083 --> 00:37:53,666 ‫قدرت رو به دست گرفته. حق الهی‌ای در کار نیست. 694 00:37:53,750 --> 00:37:55,833 ‫خون خدایان توی رگای منه. 695 00:37:55,916 --> 00:37:58,000 ‫بذار ببینیم تو رگای تو چی جریان داره. 696 00:37:58,083 --> 00:38:00,125 ‫وقتی که من... 697 00:38:00,208 --> 00:38:02,375 ‫وقتی که چی؟ 698 00:38:02,458 --> 00:38:04,208 ‫هان؟ 699 00:38:07,291 --> 00:38:09,125 ‫به ملکه‌ت بگو می‌خوای چیکار کنی. 700 00:38:20,333 --> 00:38:22,093 ‫هیچ چیزی برای انگلیسی‌ها 701 00:38:22,125 --> 00:38:26,500 ‫به اندازه‌ی ایجاد یه صحنه‌ی زشت ‫جلوی مردم خجالت‌آور نیست. 702 00:38:26,583 --> 00:38:29,041 ‫این جور چیزا رو تو خارج از کشور زیاد می‌بینن. 703 00:38:29,125 --> 00:38:32,750 ‫ولی همچین نمایشی از طرف شاهدخت خودشون؟ 704 00:38:32,833 --> 00:38:34,708 ‫این دیگه آتیش زدن به جامعه‌ست. 705 00:38:34,791 --> 00:38:36,166 ‫تازه... 706 00:38:37,333 --> 00:38:39,458 ‫...خودکشی سیاسی هم هست. 707 00:38:52,916 --> 00:38:54,375 ‫آرچر؟ 708 00:38:54,458 --> 00:38:57,708 ‫ممنون که دعوتم رو قبول کردی. 709 00:38:59,750 --> 00:39:03,041 ‫لغو قانون تبعیض، واقعاً یه پیشنهاد جدی بود... 710 00:39:03,125 --> 00:39:06,166 ‫یا فقط ما رو دعوت کردی اینجا ‫تا طعمه‌ت رو تو دام بندازی؟ 711 00:39:06,250 --> 00:39:10,291 ‫ببین، راستش من یه جوری بزرگ شدم ‫که از نابرابری تو این کشور بی‌خبر بودم. 712 00:39:10,375 --> 00:39:12,708 ‫گفتنش افتخار نداره، 713 00:39:12,791 --> 00:39:15,458 ‫ولی چون نابرابری رو نمی‌دیدم، ‫دلیلی نداشت که بهش فکر کنم. 714 00:39:15,541 --> 00:39:18,208 ‫ولی الان تنها چیزیه که اهمیت داره. 715 00:39:19,250 --> 00:39:23,500 ‫اگه این‌کار رو بکنیم، ‫به یه آشتی جدی بین مردممون نیاز داریم. 716 00:39:23,583 --> 00:39:25,291 ‫به زمان. به مذاکره. 717 00:39:25,375 --> 00:39:27,708 ‫اشراف‌زاده‌های شما طرف ما هستن؟ 718 00:39:27,791 --> 00:39:31,750 ‫آرچر، بالاترین مقام‌های اشراف‌زاده‌ی راستینه ‫به مدت یه هفته اینجا حضور دارن. 719 00:39:31,833 --> 00:39:32,916 ‫بمون. 720 00:39:33,000 --> 00:39:35,250 ‫کمکم کن متقاعدشون کنیم که از ما حمایت کنن. 721 00:39:35,333 --> 00:39:36,791 ‫من دیپلمات نیستم. 722 00:39:36,875 --> 00:39:39,416 ‫خب، پیروزی فقط توی میدون جنگ به دست نمیاد. 723 00:39:40,666 --> 00:39:43,041 ‫تو قلب و ذهن مردم به دست میاد؟ 724 00:39:43,125 --> 00:39:44,875 ‫آره، یه همچین چیزی. 725 00:39:52,208 --> 00:39:55,000 ‫- ببخشید. ‫- نه، نه، نه. صبر کن. صبر کن. 726 00:39:57,000 --> 00:39:59,708 ‫ببین، آناناس دارین؟ 727 00:39:59,791 --> 00:40:02,166 ‫نه. انار چی؟ 728 00:40:02,250 --> 00:40:03,791 ‫انار دارین، لطفاً؟ 729 00:40:03,875 --> 00:40:05,726 ‫اگه آناناس نداشته باشی که مهمونی نمی‌شه. 730 00:40:05,750 --> 00:40:08,250 ‫برو یه کم آناناس برام پیدا کن. زود باش. 731 00:40:12,583 --> 00:40:15,541 ‫ببخشید، می‌تونین یه بحثی بین من و همسرم رو حل کنین؟ 732 00:40:17,125 --> 00:40:21,541 ‫تا حالا درباره‌ی درمان چیزی شنیدین؟ 733 00:40:21,625 --> 00:40:22,958 ‫- درمان مستی؟ ‫- سکس. 734 00:40:23,041 --> 00:40:24,166 ‫پای مارماهی. 735 00:40:24,250 --> 00:40:28,791 ‫نه، منظورم درمان برای... 736 00:40:28,875 --> 00:40:30,583 ‫ایتیانیسمه. 737 00:40:30,666 --> 00:40:32,708 ‫فکر می‌کنی به درمان نیاز داریم؟ 738 00:40:32,791 --> 00:40:34,625 ‫مگه مریضیم؟ 739 00:40:34,708 --> 00:40:37,583 ‫نفرین شده‌ایم؟ بیماریم؟ 740 00:40:42,125 --> 00:40:44,041 ‫دارم سر به سرت میذارم داداش. 741 00:40:44,125 --> 00:40:45,250 ‫نیازی بهش نداریم. 742 00:40:45,333 --> 00:40:47,125 ‫چرا باید درمان بخوام؟ ‫من یه جغدم. 743 00:40:47,208 --> 00:40:48,250 ‫می‌تونم تو تاریکی ببینم. 744 00:40:48,333 --> 00:40:50,416 ‫تو چه غلطی می‌تونی بکنی؟ 745 00:40:50,500 --> 00:40:52,291 ‫آها. البته. 746 00:40:54,333 --> 00:40:55,708 ‫خداحافظ. 747 00:40:58,625 --> 00:40:59,500 ‫عوضی. 748 00:40:59,583 --> 00:41:01,333 ‫- ازش خوشم اومد. ‫- اوهوم. 749 00:41:01,416 --> 00:41:03,291 ‫موهاش خوشگله. 750 00:41:03,375 --> 00:41:04,851 ‫- سلام! خوشحالم می‌بینمت. ‫- منم خوشحالم می‌بینمت. 751 00:41:04,875 --> 00:41:05,791 ‫علیاحضرت... 752 00:41:05,875 --> 00:41:07,791 ‫یه مدلیه که قبلاً ندیده بودم... 753 00:41:07,875 --> 00:41:10,166 ‫- دقیقاً. شما هم همین‌طور. ‫- گیلفورد. 754 00:41:10,250 --> 00:41:12,625 ‫باید حرف بزنیم. 755 00:41:14,166 --> 00:41:16,791 ‫جین، چی شده؟ چه اتفاقی افتاده؟ 756 00:41:22,666 --> 00:41:25,708 ‫من... من سعی کردم دیشب بهت بگم، ‫ولی نتونستم و... 757 00:41:25,791 --> 00:41:27,708 ‫خب؟ 758 00:41:29,583 --> 00:41:31,500 ‫درمانی وجود نداره. 759 00:41:34,791 --> 00:41:37,375 ‫- الان چی گفتی؟ ‫- درمان ایتیان... 760 00:41:38,458 --> 00:41:40,098 ‫- وجود نداره. ‫- تو که مطمئن نیستی. 761 00:41:40,166 --> 00:41:41,708 ‫مطمئنم. 762 00:41:41,791 --> 00:41:44,833 ‫- اشتباه می‌کنی. ‫- ببین، منطقی فکر کن. 763 00:41:44,916 --> 00:41:48,750 ‫کرم‌ها پروانه می‌شن، ‫بچه قورباغه‌ها، قورباغه. 764 00:41:48,833 --> 00:41:51,958 ‫تغییر شکل بخشی از طبیعته... 765 00:41:52,041 --> 00:41:54,833 ‫- جین، لطفاً نگو... ‫- گیلفورد، تو احتیاجی به درمان نداری. 766 00:41:54,916 --> 00:41:57,375 ‫نمی‌تونی چیزی که هستی رو عوض کنی، ‫و نباید هم مجبور باشی. 767 00:41:57,458 --> 00:42:01,208 ‫نه به خاطر پدرت، نه به خاطر من، ‫نه به خاطر هیچکس دیگه. 768 00:42:01,291 --> 00:42:02,458 ‫جین، خواهش می‌کنم، خفه شو. 769 00:42:02,541 --> 00:42:05,250 ‫این کشوره که باید تغییر کنه، نه تو. 770 00:42:05,333 --> 00:42:09,916 ‫من گارد سلطنتی رو منحل کردم، ‫می‌تونم قوانین تبعیض رو لغو کنم، می‌تونم انگلستان رو درست کنم. 771 00:42:10,000 --> 00:42:11,791 ‫گور بابای انگلستان! ‫من رو درمان کن! 772 00:42:17,041 --> 00:42:18,458 ‫بهت اعتماد کردم. 773 00:42:23,583 --> 00:42:24,875 ‫گیلفورد، صبر کن. 774 00:42:24,958 --> 00:42:27,166 ‫گیلفورد، خواهش می‌کنم، صبر کن. 775 00:42:27,260 --> 00:42:29,410 ‫♪ تا جایی که می‌شد افکارم رو جمع کردم ♪ 776 00:42:29,410 --> 00:42:32,080 ‫- گیلفورد. ‫♪ - همه‌شون رو سر و سامون دادم ♪ 777 00:42:32,080 --> 00:42:34,870 ‫♪ سرم رو بین دستام گرفتم ♪ 778 00:42:34,870 --> 00:42:37,870 ‫♪ دیگه بیشتر از این نمی‌تونستیم ♪ 779 00:42:37,870 --> 00:42:40,160 ‫♪ به جسم درهم‌تنیده و شکسته‌مون نزدیک‌تر بشیم ♪ 780 00:42:41,666 --> 00:42:44,166 ‫و اینجوری بود که از تجمع مایعات تو بدنم جون سالم به در بردم. 781 00:42:44,250 --> 00:42:46,583 ‫- و... ‫- اسم اون مرده چیه؟ 782 00:42:46,666 --> 00:42:49,083 ‫کی؟ آها، ویلیام؟ 783 00:42:49,166 --> 00:42:50,750 ‫برای نورفولک کار می‌کنه. 784 00:42:50,833 --> 00:42:52,333 ‫در واقع پسر خوبیه. 785 00:42:52,416 --> 00:42:54,583 ‫اوه، لطفاً، لطفاً ما رو بهم معرفی کن؟ 786 00:42:56,583 --> 00:42:59,208 ‫نه بابا. عشق مُرده. 787 00:42:59,300 --> 00:43:03,040 ‫♪ انقدر خوبی که می‌تونم واست بمیرم ♪ 788 00:43:03,125 --> 00:43:04,458 ‫برو کنار. 789 00:43:04,550 --> 00:43:08,120 ‫♪ انقدر خوبی که می‌تونم واست بمیرم ♪ 790 00:43:13,875 --> 00:43:15,416 ‫لباستون رو دوست دارم. 791 00:43:15,500 --> 00:43:17,958 ‫خواهرم تنم کرده. 792 00:43:24,541 --> 00:43:26,226 ‫- ببخشید. ‫- "خواهرم تنم کرده"؟ 793 00:43:26,250 --> 00:43:28,625 ‫آره، خیلی ضایع بود. 794 00:43:28,708 --> 00:43:29,958 ‫تو. 795 00:43:30,041 --> 00:43:31,375 ‫- فرانسیس. ‫- تو رو نمیگم. 796 00:43:31,458 --> 00:43:32,458 ‫تو. وقت خوابته. 797 00:43:33,625 --> 00:43:35,125 ‫مهمونی تموم شد. 798 00:43:36,875 --> 00:43:39,125 ‫خدایا، چقدر باشکوهه. 799 00:43:52,166 --> 00:43:54,541 ‫اوه، اوه، اوه، اوه. 800 00:43:54,625 --> 00:43:55,666 ‫چرا تعقیبم می‌کنی؟ 801 00:43:55,750 --> 00:43:56,791 ‫آروم باش داداش. 802 00:43:56,875 --> 00:44:00,625 ‫ببین، اگه ناراحتت کردم، ‫عذر می‌خوام. 803 00:44:00,708 --> 00:44:02,333 ‫ناراحتم نکردی. 804 00:44:02,416 --> 00:44:05,750 ‫فقط اومدم بهت بگم که داشتم دروغ می‌گفتم. 805 00:44:06,916 --> 00:44:08,625 ‫یه درمان برای ایتیان‌ها هست. 806 00:44:11,291 --> 00:44:12,916 ‫و می‌دونم از کجا می‌شه گیرش آورد. 807 00:44:17,041 --> 00:44:19,250 ‫گیلفورد؟ 808 00:44:19,333 --> 00:44:22,250 ‫حس بعد از مهمونی خیلی وحشتناکه. 809 00:44:22,333 --> 00:44:24,791 ‫یه لحظه، صدها نفر ازت تعریف می‌کنن، 810 00:44:24,875 --> 00:44:27,333 ‫لحظه بعد، داری با شوهرت دعوا می‌کنی، 811 00:44:27,416 --> 00:44:28,958 ‫آروغ دلفینی می‌زنی، 812 00:44:29,041 --> 00:44:33,458 ‫و هیچ نقشه جدیدی برای شکست دادن ‫دختردایی روانیت نداری. 813 00:44:33,541 --> 00:44:35,166 ‫می‌تونید برید. 814 00:44:37,416 --> 00:44:39,166 ‫علیاحضرت. 815 00:44:44,541 --> 00:44:46,666 ‫علیاحضرت. نترسین. 816 00:44:46,750 --> 00:44:49,541 ‫- تو کی هستی؟ ‫- پتونیا. سگ ادوارد. 817 00:44:51,500 --> 00:44:52,833 ‫البته که هستی. 818 00:44:52,916 --> 00:44:55,156 ‫می‌دونم که برای متهم کردن مری و سیمور به مدرک نیاز دارین. 819 00:44:56,333 --> 00:44:57,916 ‫فکر کنم بتونم کمک کنم. 820 00:45:04,916 --> 00:45:06,500 ‫ایتیان‌ها رو بگیرین! 821 00:45:08,416 --> 00:45:10,833 ‫بمیر! بمیر! ها! بگیر اینو! 822 00:45:11,916 --> 00:45:14,250 ‫سلام عزیزم. خوش می‌گذره؟ 823 00:45:14,333 --> 00:45:15,916 ‫نه. 824 00:45:16,000 --> 00:45:18,166 ‫مامانم داره منو می‌فرسته پیش یه پیرزن بداخلاق زندگی کنم. 825 00:45:18,250 --> 00:45:20,791 ‫می‌گه به "انضباط" نیاز دارم. 826 00:45:20,875 --> 00:45:23,458 ‫مطمئنم ملکه جین می‌تونه درستش کنه. 827 00:45:23,541 --> 00:45:24,833 ‫سرش خیلی شلوغه. 828 00:45:24,916 --> 00:45:26,375 ‫حتی امروز صبح هم منو نمی‌بینه. 829 00:45:26,458 --> 00:45:28,416 ‫سرش شلوغه؟ 830 00:45:28,500 --> 00:45:30,083 ‫مشغول چه کاریه؟ 831 00:45:30,166 --> 00:45:34,125 ‫مامان گفته به غیر از خانواده‌م ‫ درباره‌ی جین با کسی حرف نزنم. 832 00:45:34,208 --> 00:45:38,833 ‫ولی مامانت یه پیرزن بداخلاقه، یادته، 833 00:45:38,916 --> 00:45:40,666 ‫که می‌خواد تو رو بفرسته بری. 834 00:45:40,750 --> 00:45:42,458 ‫شاید بتونم جلوشو بگیرم. 835 00:45:42,541 --> 00:45:47,375 ‫چطوره بشینی و از کارایی که دارن انجام میدن، ‫واسم بگی؟ 836 00:45:50,125 --> 00:45:52,333 ‫خب، جین داره با یه گیاه‌شناس جادوگر 837 00:45:52,416 --> 00:45:54,083 ‫از بازار کنار رودخونه حرف می‌زنه. 838 00:45:54,166 --> 00:45:56,791 ‫یه چیزی درباره سم میگن. 839 00:45:56,875 --> 00:45:59,416 ‫تا حالا از یه دختر گل‌فروش کنار رودخونه سم تهیه کردین 840 00:45:59,500 --> 00:46:03,083 ‫تا پادشاه رو بکشید و ‫جاش رو به معشوق دیوونه‌ت بدین؟ 841 00:46:03,166 --> 00:46:06,250 ‫خب، اگه همچین موقعیتی واستون پیش اومد، 842 00:46:06,333 --> 00:46:09,208 ‫همه‌ی مدارک رو از بین ببرید. 843 00:46:09,291 --> 00:46:12,208 ‫از جمله دختر گل‌فروش رو. 844 00:46:12,291 --> 00:46:14,583 ‫بهش می‌گن توجه به جزئیات. 845 00:46:21,208 --> 00:46:25,083 ‫یه شاهد پیدا شده ‫که بدون هیچ شکی تأیید می‌کنه، 846 00:46:25,166 --> 00:46:27,458 ‫قاتلین پادشاه ادوارد... 847 00:46:29,125 --> 00:46:31,291 ‫...لرد سیمور و شاهدخت مری هستن. 848 00:46:33,375 --> 00:46:34,625 ‫دستگیرشون کنید. 849 00:46:55,000 --> 00:47:07,000 ‫ ‫مترجم: زهرا حاجی‌پور@Zaaraa90 ‫Studio_C : کانال تلگرام 850 00:47:14,916 --> 00:47:16,666 ‫اون رفته. 851 00:47:16,690 --> 00:47:36,690 ‫!سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین ‫.:: Bamabin.com ::.