1 00:01:18,800 --> 00:01:25,800 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:01:26,000 --> 00:01:33,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 3 00:01:34,000 --> 00:01:38,750 ‫«خاندان اژدها» 4 00:01:38,800 --> 00:01:44,050 ‫«فصل یکم، قسمت نهم» ‫«شورای سبز» 5 00:02:54,000 --> 00:03:09,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 6 00:03:11,108 --> 00:03:12,276 ‫مطمئنی؟ 7 00:03:16,614 --> 00:03:18,950 ‫به عینه شاهد بود علیاحضرت. 8 00:03:30,294 --> 00:03:32,421 ‫همین‌جا بمون. به کسی نگو. 9 00:03:34,507 --> 00:03:36,092 ‫کمکم کن لباسم رو بپوشم. 10 00:03:50,940 --> 00:03:52,483 ‫کی خبر داره؟ 11 00:03:56,028 --> 00:03:57,613 ‫تالیا، ندیمه‌ام، خبر داره. 12 00:03:58,531 --> 00:04:00,116 ‫برخی از خدمتکارها هم خبر دارن. 13 00:04:05,496 --> 00:04:07,540 ‫دیشب، قبل از فوتش... 14 00:04:08,457 --> 00:04:10,001 ‫دیده بودمش... 15 00:04:14,714 --> 00:04:16,841 ‫بهم گفته بود دلش می‌خواد اگان پادشاه بشه. 16 00:04:25,891 --> 00:04:27,435 ‫راست می‌گم. 17 00:04:28,352 --> 00:04:30,271 ‫خودش با زبون خودش گفت. 18 00:04:31,355 --> 00:04:33,899 ‫آخرین حرفش به من همین بود ‫و کسی جز من حرفش رو نشنید. 19 00:04:35,317 --> 00:04:36,652 ‫الان هم که مرده. 20 00:05:07,975 --> 00:05:09,977 ‫چی شده که نمی‌شد ‫یه ساعت دیرتر جمع بشیم؟ 21 00:05:10,061 --> 00:05:11,604 ‫به درن حمله کردن؟ 22 00:05:15,191 --> 00:05:16,859 ‫پادشاه از دنیا رفته. 23 00:05:26,911 --> 00:05:29,455 ‫سوگوار ویسریس صلح‌طلب، 24 00:05:30,831 --> 00:05:32,374 ‫پادشاه... 25 00:05:34,502 --> 00:05:35,669 ‫و دوستمون هستیم. 26 00:05:39,673 --> 00:05:42,218 ‫ولی ایشون هدیه‌ای برامون گذاشته. 27 00:05:45,054 --> 00:05:49,100 ‫ایشون آخرین خواسته‌اش رو ‫با آخرین نفس‌هاش با ملکه‌اش در میون گذاشت: 28 00:05:49,183 --> 00:05:51,519 ‫گفت پسرش، اگان، 29 00:05:52,728 --> 00:05:56,732 ‫باید جانشینش باشه ‫و پادشاه هفت قلمرو بشه. 30 00:06:05,866 --> 00:06:08,244 ‫پس می‌تونیم همین الان ‫با اطمینان خاطر از رضایت... 31 00:06:08,327 --> 00:06:10,996 ‫کامل ایشون، ‫برنامه‌های قدیمیمون رو عملی کنیم. 32 00:06:11,080 --> 00:06:13,124 ‫دسته. ‫طبق بحث‌های پیشینمون، 33 00:06:13,207 --> 00:06:14,667 ‫کلی کار داریم. 34 00:06:14,750 --> 00:06:16,794 ‫البته، دو تن از سروان‌های... 35 00:06:16,877 --> 00:06:19,547 ‫نگهبانان شهر هنوز به دیمون وفادارن. 36 00:06:19,630 --> 00:06:22,174 ‫تعویضشون می‌کنیم. ‫لرد لنیستر. 37 00:06:22,258 --> 00:06:23,717 ‫خزانه تحت کنترله. 38 00:06:23,801 --> 00:06:25,761 ‫طلاهامون رو جاهای مختلف ‫نگه می‌داریم که در امان باشن. 39 00:06:25,845 --> 00:06:28,973 ‫به متحدینمون، ریورران و های‌گاردن، ‫غراب بفرستیم. 40 00:06:29,056 --> 00:06:30,850 ‫درست فهمیدم که اعضای شورای خرد ‫بدون اطلاع خودم... 41 00:06:30,933 --> 00:06:34,478 ‫و در خفا مشغول برنامه‌ریزی ‫جهت پادشاه کردن پسرم بودن؟ 42 00:06:34,562 --> 00:06:39,108 ‫ملکه گرامی، لزومی نداشت شما رو ‫به نقشه‌های خبیثانه آلوده کنیم. 43 00:06:39,191 --> 00:06:40,943 ‫من قبول نمی‌کنم. 44 00:06:41,026 --> 00:06:43,070 ‫باورم نمی‌شه که می‌شنوم ‫مشغول برنامه‌ریزی... 45 00:06:43,154 --> 00:06:46,490 ‫واسه جایگزینی ولیعهد منتخب پادشاه ‫با فردی دغل‌باز بوده باشین! 46 00:06:46,574 --> 00:06:48,868 ‫بزرگ‌ترین پسر ایشون ‫که دغل‌باز محسوب نمی‌شه. 47 00:06:48,951 --> 00:06:52,329 ‫چند صد لرد و شوالیه مستقر ‫با شاهدخت بیعت کرده بودن. 48 00:06:52,413 --> 00:06:54,373 ‫الان بیست سال از اون موقع گذشته. ‫اکثرشون از دنیا رفتن. 49 00:06:54,456 --> 00:06:55,708 ‫خودتون که شنیدین جناب مشاور ارشد چی گفتن. 50 00:06:55,791 --> 00:06:58,002 ‫چه نقشه کشیده بوده باشیم، چه نه، ‫نظر پادشاه عوض شد. 51 00:06:59,086 --> 00:07:01,672 ‫من هفتاد و شش سال دارم. 52 00:07:01,755 --> 00:07:06,093 ‫ویسریس رو مدت بیشتری از تک‌تک ‫حضار دور این میز می‌شناختم. 53 00:07:06,177 --> 00:07:10,639 ‫من هم باور نمی‌کنم چنین حرفی رو ‫تک و تنها در بستر مرگش زده باشه... 54 00:07:10,723 --> 00:07:13,851 ‫و کسی جز مادر پسره شاهد نباشه. 55 00:07:14,977 --> 00:07:16,854 ‫چنین کاری غصب محسوب می‌شه! 56 00:07:16,937 --> 00:07:19,523 ‫سرقت محسوب می‌شه! ‫خیانت محسوب می‌شه! 57 00:07:19,607 --> 00:07:23,027 ‫- حداقل... ‫- حرف دهنت رو بفهم لایمن. 58 00:07:23,485 --> 00:07:25,988 ‫حال پادشاه که دیشب... 59 00:07:26,071 --> 00:07:27,615 ‫خیلی خوب بود. 60 00:07:29,658 --> 00:07:33,996 ‫کدومتون می‌تونه سوگند بخوره ‫به مرگ طبیعی از دنیا رفته؟ 61 00:07:34,079 --> 00:07:37,750 ‫دارین به کدوممون اتهام ‫شاه‌کشی می‌زنین لرد بیس‌بری؟ 62 00:07:37,833 --> 00:07:42,004 ‫برام مهم نیست ‫کار یکیتون بوده یا کار همه‌تون. 63 00:07:42,087 --> 00:07:43,839 ‫- من اصلا همکاری نمی... ‫- بگیر بشین! 64 00:07:44,840 --> 00:07:46,175 ‫سر کریستون. 65 00:07:58,062 --> 00:08:01,482 ‫شمشیرت رو بنداز ‫و شنلت رو در بیار سر کریستون. 66 00:08:04,276 --> 00:08:06,445 ‫من فرمانده ارشدت هستم سر کریستون. 67 00:08:06,987 --> 00:08:08,489 ‫شمشیرت رو بنداز. 68 00:08:08,572 --> 00:08:11,242 ‫من طاقت ندارم کسی ‫به علیاحضرت ملکه توهین کنه. 69 00:08:11,325 --> 00:08:14,453 ‫کسی به من توهین نکرد سر کریستون. ‫شمشیرت رو بذار کنار. 70 00:08:22,753 --> 00:08:25,547 ‫- کار به اینجا کشیده؟ ‫- فرمانده ارشد، بس کنین. 71 00:08:29,134 --> 00:08:32,471 ‫- بذارین لرد بیس‌بری رو ببریم. ‫- نه. 72 00:08:33,889 --> 00:08:37,017 ‫تا کارمون تموم نشده، در رو باز نمی‌کنیم. 73 00:08:53,909 --> 00:08:55,828 ‫استورمز اند جای نگرانی داره. 74 00:08:56,578 --> 00:08:59,081 ‫ممکنه لرد بوروس بهمون وفادار نباشه. 75 00:08:59,164 --> 00:09:01,875 ‫ولی چهار دختر داره ‫که همگی مجرد هستن. 76 00:09:01,959 --> 00:09:05,087 ‫- با خواستگاری صحیح... ‫- رینیرا چی می‌شه؟ 77 00:09:05,170 --> 00:09:08,882 ‫مسلما نباید بذاریم ولیعهد سابق ‫آزادانه بچرخه... 78 00:09:08,966 --> 00:09:11,885 ‫و واسه ادعای سلطنتش حامیانی جمع کنه. 79 00:09:12,970 --> 00:09:15,389 ‫- می‌خواین حبسش کنین. ‫- به خودش و خانواده‌اش... 80 00:09:15,472 --> 00:09:16,724 ‫فرصت می‌دیم... 81 00:09:16,807 --> 00:09:21,020 ‫در ملأ عام با پادشاه جدیدمون بیعت کنن. 82 00:09:21,103 --> 00:09:23,022 ‫اون هرگز بیعت نمی‌کنه. 83 00:09:23,105 --> 00:09:24,940 ‫دیمون هم نمی‌کنه، ‫خودتون هم می‌دونین. 84 00:09:30,404 --> 00:09:31,947 ‫قصد دارین بکشینشون. 85 00:09:37,202 --> 00:09:38,787 ‫همه‌تون هم با چنین کاری موافقین. 86 00:09:38,871 --> 00:09:41,081 ‫پدرتون درست می‌گن علیاحضرت. 87 00:09:41,165 --> 00:09:44,752 ‫اگه رقیب ایشون در قید حیات باشه، ‫موجب وقوع نبرد و خون‌ریزی می‌شه. 88 00:09:44,835 --> 00:09:47,296 ‫درسته، چنین کاری ناخوش‌آینده. 89 00:09:47,796 --> 00:09:51,258 ‫ولی باید جهت اطمینان حاصل کردن ‫از جانشینی اگان، چنین فداکاری‌ای کنیم. 90 00:09:51,342 --> 00:09:53,344 ‫تازه، باید دیمون رو هم در نظر بگیریم. 91 00:09:53,427 --> 00:09:54,989 ‫اگه پادشاه زنده بود، ‫اصلا نمی‌خواست اتفاق ناخوش‌آیندی... 92 00:09:55,013 --> 00:09:55,888 ‫ولی پادشاه که نمی‌خواست... 93 00:09:55,971 --> 00:09:57,723 ‫دختر خودش رو به قتل برسونیم. 94 00:09:58,932 --> 00:10:00,934 ‫خیلی دوستش داشت. ‫نمی‌ذارم چنین مسئله‌ای رو انکار کنین. 95 00:10:01,018 --> 00:10:01,475 ‫با این حال... 96 00:10:01,499 --> 00:10:02,895 ‫اگه به کلمه دیگه حرف بزنین، ‫می‌گم از اینجا... 97 00:10:02,978 --> 00:10:04,897 ‫ببرنتون و بفرستنتون سمت دیوار! 98 00:10:15,658 --> 00:10:18,285 ‫خودتون چه پیشنهادی می‌دین علیاحضرت؟ 99 00:10:21,789 --> 00:10:23,540 ‫باید سریع دست به کار بشیم. 100 00:10:33,717 --> 00:10:35,636 ‫فرمانده ارشد وسترلینگ، 101 00:10:37,304 --> 00:10:38,931 ‫شوالیه‌هات رو ببر دراگن‌استون. 102 00:10:39,014 --> 00:10:40,933 ‫سریع و بدون کثافت‌کاری تمومش کنین. 103 00:10:55,239 --> 00:10:57,574 ‫من فرمانده ارشد گارد سلطنتی هستم. 104 00:11:00,744 --> 00:11:03,747 ‫از کسی جز پادشاه دستور نمی‌گیرم. 105 00:11:04,790 --> 00:11:06,708 ‫تا پادشاهی نداشته باشیم هم... 106 00:11:09,002 --> 00:11:10,921 ‫جای من اینجا نیست. 107 00:11:22,891 --> 00:11:27,020 ‫به نظرم سرنوشتمون از این قراره ‫که دنبال داشته‌های دیگران باشیم. 108 00:11:27,729 --> 00:11:31,650 ‫اگه کسی چیزی داشته باشه، ‫اون یکی ازش می‌گیردش. 109 00:11:32,109 --> 00:11:33,235 ‫درسته شاهدخت. 110 00:11:37,114 --> 00:11:38,449 ‫اگان کجاست؟ 111 00:11:40,826 --> 00:11:42,619 ‫اینجا نیست. 112 00:11:42,703 --> 00:11:44,621 ‫تو اتاق‌های خودش نیست. 113 00:11:51,587 --> 00:11:52,880 ‫پدر. 114 00:12:02,347 --> 00:12:03,891 ‫چی شده؟ 115 00:12:19,031 --> 00:12:21,783 ‫- پدرت... ‫- جانوری وحشی تو زیرزمینمون ساکنه. 116 00:12:22,367 --> 00:12:24,286 ‫وای، عزیز دلم. 117 00:12:45,599 --> 00:12:47,142 ‫سر اریک. 118 00:12:50,812 --> 00:12:52,439 ‫شاهزاده کجاست؟ 119 00:12:52,523 --> 00:12:55,317 ‫عذر می‌خوام جناب مشاور ارشد. نمی‌دونم. 120 00:12:55,400 --> 00:12:57,903 ‫ولی تو سوگند خوردی محافظش باشی. 121 00:12:57,986 --> 00:12:59,696 ‫ایشون به اختیار خودشون ‫دستور می‌دن برم پی کار خودم... 122 00:12:59,780 --> 00:13:01,698 ‫و ازم اجتناب می‌کنن سرورم. 123 00:13:05,827 --> 00:13:08,914 ‫گمون می‌کنم در خفا ‫از کیپ خارج شدن... 124 00:13:08,997 --> 00:13:10,499 ‫و رفتن شهر. 125 00:13:10,874 --> 00:13:12,084 ‫پیداشون کن. 126 00:13:17,130 --> 00:13:19,049 ‫کسی جز برادرت رو ‫همراه خودت نبر. 127 00:13:19,841 --> 00:13:21,426 ‫شنل سفیدتون رو هم نپوشین. 128 00:13:21,510 --> 00:13:23,679 ‫کسی نباید از هویتتون ‫یا هدفتون خبردار بشه... 129 00:13:24,429 --> 00:13:26,640 ‫ملکه هم نباید بفهمه. 130 00:13:26,723 --> 00:13:27,641 ‫چشم سرورم. 131 00:13:29,643 --> 00:13:32,187 ‫فقط بیارش پیش خودم سر اریک. 132 00:13:50,831 --> 00:13:52,583 ‫این کارتون یعنی چی؟ 133 00:14:13,353 --> 00:14:14,855 ‫نگهبان. نگهبان! 134 00:14:29,536 --> 00:14:32,456 ‫شاهزاده اگان رو تو قلعه ‫پیدا نکردن علیاحضرت. 135 00:14:32,539 --> 00:14:34,541 ‫پدرتون سر اریک رو فرستاده شهر ‫که پیداش کنه. 136 00:14:37,461 --> 00:14:40,213 ‫سر اریک اگان رو می‌شناسه. ‫بهمون برتری داره. 137 00:14:47,304 --> 00:14:52,017 ‫من باز هم به خودت ‫و وفاداریت اعتماد می‌کنم سر کریستون. 138 00:14:52,100 --> 00:14:54,645 ‫باید اگان رو پیدا کنیم ‫و بیاریمش پیش خودم. 139 00:14:55,646 --> 00:14:57,814 ‫سرنوشت هفت قلمرو ‫به این اتفاق بستگی داره. 140 00:14:59,858 --> 00:15:02,903 ‫هر حسی که به ملکه‌ات داری ‫به این اتفاق بستگی داره. 141 00:15:05,280 --> 00:15:06,823 ‫ناامیدتون نمی‌کنم. 142 00:15:07,824 --> 00:15:09,618 ‫من هم باهات میام. 143 00:15:09,701 --> 00:15:12,245 ‫خوشم نمیاد بری ایموند. 144 00:15:12,996 --> 00:15:17,084 ‫- اگه اتفاقی افتاده باشه... ‫- کول به حضورم نیاز داره مادر. 145 00:15:17,167 --> 00:15:20,295 ‫فقط سر اریک از کارهای اگان خبر نداره. 146 00:15:46,613 --> 00:15:50,200 ‫اگان من رو سیزدهمین روز نام‌گذاریم ‫به خیابون ابریشم آورده بود. 147 00:15:50,826 --> 00:15:53,203 ‫گفته بود وظیفه برادرانه‌اشه... 148 00:15:53,286 --> 00:15:56,415 ‫که حواسش باشه من هم ‫عین خودش مطلع باشم. 149 00:16:00,460 --> 00:16:03,714 ‫حداقل درک خودم از حرفش ‫از این قرار بود. 150 00:16:06,216 --> 00:16:07,551 ‫متوجه نمی‌شم. 151 00:16:08,218 --> 00:16:09,761 ‫گفته بود: «وقتشه خیسش کنیم.» 152 00:16:10,804 --> 00:16:14,599 ‫تمام زنان جلوه‌ای مادر آسمانی هستن ‫و باید با احترام خطابشون کرد. 153 00:16:23,358 --> 00:16:28,155 ‫حوالی دیشب بود ‫که رفیق مشروب‌خوریمون رو گم کردیم. 154 00:16:28,238 --> 00:16:31,658 ‫از اون‌جایی که می‌دونیم قبلا ‫از مشتریان خوب تشکیلاتتون بوده، 155 00:16:31,742 --> 00:16:33,910 ‫با خودمون گفتیم بیایم ‫اینجا بپرسیم و ببینیم کجاست. 156 00:16:34,494 --> 00:16:35,829 ‫خب، بگین چه شکلیه. 157 00:16:36,788 --> 00:16:38,707 ‫شکل و شمایلش مسئله حساسیه. 158 00:16:39,708 --> 00:16:43,837 ‫آخه دنبال شاهزاده اگان جوان می‌گردیم. 159 00:16:43,920 --> 00:16:46,465 ‫امیدوارم بتونم بهتون اعتماد کنم ‫و بین خودمون بمونه. 160 00:16:47,883 --> 00:16:49,801 ‫شاهزاده اینجا نیستن. 161 00:16:50,844 --> 00:16:54,181 ‫کلا اینجا نبودن؟ ‫احیانا پیشتر اینجا نبودن؟ 162 00:16:54,806 --> 00:16:57,522 ‫خیلی پیشتر اینجا بودن. ‫در واقع، چند سال پیش بودن. 163 00:16:57,546 --> 00:16:58,727 ‫ولی اخیرا نبودن؟ 164 00:17:00,562 --> 00:17:03,106 ‫ایشون زیاد نمیان خیابون ابریشم. 165 00:17:03,982 --> 00:17:06,109 ‫اکثرا می‌دونن که ایشون... 166 00:17:07,444 --> 00:17:09,362 ‫این‌قدر خوش‌سلیقه نیستن. 167 00:17:10,113 --> 00:17:11,239 ‫یعنی چی؟ 168 00:17:12,783 --> 00:17:17,704 ‫امیدوارم موفق باشین جناب. ‫سلامم رو هم به دوستتون برسونین. 169 00:17:24,461 --> 00:17:26,004 ‫چه بزرگ شدین. 170 00:17:33,595 --> 00:17:35,847 ‫ویسریس خواسته‌هاش رو اصلاح کرد. 171 00:17:35,931 --> 00:17:37,724 ‫به همین سادگی. 172 00:17:40,018 --> 00:17:42,020 ‫شما قبلا با رینیرا بیعت کرده بودین. 173 00:17:42,103 --> 00:17:46,775 ‫الان هم باید با پادشاه بعدیمون بیعت کنین. 174 00:17:53,698 --> 00:17:57,828 ‫باید قبلش با خاندانم مشورت کنم. 175 00:17:59,037 --> 00:18:02,958 ‫اگه قصدتون رو اعلام نکنین، ‫حق ندارین از اینجا خارج بشین. 176 00:18:12,634 --> 00:18:14,761 ‫من بیعت‌شکن نیستم. 177 00:18:17,472 --> 00:18:19,391 ‫بیعت نمی‌کنم. 178 00:18:27,566 --> 00:18:29,109 ‫کس دیگه‌ای هم باهاش موافقه؟ 179 00:18:41,037 --> 00:18:45,959 ‫خاندان فل سر بیعتش با شاهدخت می‌مونه. 180 00:18:49,421 --> 00:18:50,547 ‫خیلی‌خب. 181 00:19:10,734 --> 00:19:11,902 ‫پادشاه زنده باد. 182 00:19:11,985 --> 00:19:13,820 ‫پادشاه زنده باد. 183 00:19:45,894 --> 00:19:48,688 ‫ظاهرا عادات اگان رو ‫اشتباه برداشت کرده بودی. 184 00:19:48,772 --> 00:19:51,399 ‫ممکنه مزدوران گرفته باشنش... 185 00:19:51,483 --> 00:19:52,859 ‫و سوار کشتی‌ای به مقصد یی تی باشه. 186 00:19:53,985 --> 00:19:55,695 ‫ممکنه مرده باشه. 187 00:19:56,071 --> 00:19:58,406 ‫بیا به خاطر مادرت هم که شده، ‫امیدوار باشیم نمرده باشه. 188 00:20:14,422 --> 00:20:15,799 ‫بذار ببینم. 189 00:20:15,882 --> 00:20:18,510 ‫- بر. ‫- بیا ببینم. بیا ببینم! 190 00:20:18,593 --> 00:20:19,844 ‫برو تو ببینم کوچولو... 191 00:20:27,686 --> 00:20:28,728 ‫ایول! 192 00:20:30,063 --> 00:20:30,855 ‫بزن دیگه! 193 00:20:39,406 --> 00:20:40,907 ‫چند سالشونه؟ 194 00:20:42,117 --> 00:20:44,786 ‫گمون کنم حدود ده سالشون باشه. 195 00:20:44,869 --> 00:20:47,580 ‫مجبورشون می‌کنن ناخنشون رو بلند ‫و دندونشون رو تیز کنن. 196 00:20:48,164 --> 00:20:49,457 ‫این‌جوری قوی‌تر می‌شن. 197 00:20:50,792 --> 00:20:51,793 ‫بزن دیگه! 198 00:20:51,876 --> 00:20:54,629 ‫شاهزاده اگان شب‌های زیادی میاد اینجا. 199 00:20:54,713 --> 00:20:56,256 ‫حالا فهمیدی چه‌جور آدمیه؟ 200 00:20:57,173 --> 00:20:58,425 ‫تازه کجاش رو دیدی. 201 00:21:06,933 --> 00:21:09,853 ‫- بچه اگانه؟ ‫- شرط می‌بندم بیشتر هم داره. 202 00:21:27,454 --> 00:21:30,623 ‫من رو باش که عین سربازی حرف‌شنو ‫دارم شهر رو می‌گردم... 203 00:21:30,707 --> 00:21:34,169 ‫تا فردی سهل‌انگار رو که اصلا ‫به حق مادرزادیش علاقه‌ای نداشته پیدا کنم. 204 00:21:36,129 --> 00:21:39,090 ‫من که برادر کوچک‌ترش باشم ‫تاریخ و فلسفه می‌خونم، 205 00:21:39,174 --> 00:21:40,675 ‫منم که شمشیربازی تمرین می‌کنم... 206 00:21:40,759 --> 00:21:42,635 ‫و بزرگ‌ترین اژدهای دنیا رو سوار می‌شم. 207 00:21:42,719 --> 00:21:44,262 ‫منم که باید... 208 00:21:48,558 --> 00:21:51,436 ‫درک می‌کنم زحمت کشیدن ‫واسه داشته‌های رایگان بقیه چه حسی داره. 209 00:21:55,106 --> 00:21:57,025 ‫ضمنا، نمی‌تونیم پیداش کنیم کول. 210 00:21:57,734 --> 00:22:00,612 ‫تو آدم نجیبی هستی ‫و اصلا اهل فساد نیستی. 211 00:22:00,695 --> 00:22:02,655 ‫اون رازهاش رو به کسی نمی‌گه... 212 00:22:02,739 --> 00:22:04,157 ‫و حق داره که نگه. 213 00:22:04,240 --> 00:22:06,159 ‫ولیعهد بعدی منم. 214 00:22:07,118 --> 00:22:09,412 ‫قصد دارم اگه خواستن... 215 00:22:09,496 --> 00:22:11,289 ‫دنبالم بگردن، پیدام کنن. 216 00:22:21,132 --> 00:22:24,094 ‫باید کاری کنیم. ‫اگان صلاحیت حکمرانی نداره. 217 00:22:24,177 --> 00:22:26,221 ‫تو سال‌ها تمایلات شاهزاده رو تحمل کردی. 218 00:22:26,304 --> 00:22:28,014 ‫چون سوگند خورده بودم ‫و موظف بودم آریک. 219 00:22:28,098 --> 00:22:29,974 ‫مشاور ارشد باید عاقلانه عمل کنه. 220 00:22:30,058 --> 00:22:32,268 ‫ما سوگند خوردیم تا پای مرگ خدمت کنیم. 221 00:22:32,352 --> 00:22:34,270 ‫یه لحظه وقت دارین آقایون؟ 222 00:22:35,438 --> 00:22:38,149 ‫ما خریدار اجناستون نیستیم. 223 00:22:41,736 --> 00:22:43,279 ‫می‌تونم ببرمتون پیش شاهزاده اگان. 224 00:22:45,073 --> 00:22:48,243 ‫در واقع از طرف کسی ‫که می‌دونه ایشونه کجاست اومدم. 225 00:22:48,326 --> 00:22:50,245 ‫اگه بهاش رو بدین، ‫بهتون می‌گه کجاست. 226 00:22:51,871 --> 00:22:54,874 ‫تحویلش بدین ‫تا شاید بهاش رو دادیم. 227 00:22:55,500 --> 00:22:59,462 ‫خانم من علی‌رغم عالی‌رتبه بودن ‫خادمین کیپ، 228 00:22:59,546 --> 00:23:01,464 ‫باهاشون تعاملی نداره. 229 00:23:02,507 --> 00:23:04,801 ‫فقط به اطلاع خود مشاور پادشاه می‌رسونه. 230 00:23:04,884 --> 00:23:06,302 ‫غیرممکنه. 231 00:23:07,762 --> 00:23:10,849 ‫به نظرم خودشون بخوان ‫حرف‌های کرم سفید رو بشنون. 232 00:23:26,948 --> 00:23:28,825 ‫وایستین! دروازه رو باز نکنین! 233 00:23:31,870 --> 00:23:33,079 ‫ولم کنین! 234 00:23:33,163 --> 00:23:34,831 ‫داشت از دروازه فرار می‌کرد. 235 00:23:34,914 --> 00:23:36,082 ‫اصلا من رو می‌شناسین؟ 236 00:23:36,166 --> 00:23:38,626 ‫شرط می‌بندم می‌خواست ‫به شاهدخت هشدار بده. 237 00:23:40,545 --> 00:23:41,671 ‫چه دفاعی داری؟ 238 00:23:42,964 --> 00:23:45,884 ‫حرف جناب اعتراف‌گیرنده فرض خودشونه. 239 00:23:47,510 --> 00:23:49,637 ‫من علاقه‌ای به شاهدخت ندارم. 240 00:23:50,013 --> 00:23:53,141 ‫پس با این عجله کجا می‌رفتی؟ 241 00:23:59,189 --> 00:24:01,107 ‫بدینش دست مجریان عدالت سلطنتی. 242 00:24:05,528 --> 00:24:07,322 ‫ولم کنین! 243 00:24:07,405 --> 00:24:10,283 ‫- نه! چنین کاری درست نیست! ‫- احسنت لرد لاریس. 244 00:24:10,366 --> 00:24:13,161 ‫- برات... ‫- انجام وظیفه کردم جناب مشاور اعظم. 245 00:24:13,244 --> 00:24:14,537 ‫خیال کردین کی هستین؟ 246 00:24:14,621 --> 00:24:16,748 ‫اخیرا زیاد با ملکه وقت می‌گذرونی. 247 00:24:23,630 --> 00:24:28,009 ‫دلیلی نداره که وقت گذروندنمون ‫در نهایت به نفع شما تموم نشه. 248 00:25:58,641 --> 00:26:00,893 ‫با حسن نیت در قبالتون فرض می‌کنم... 249 00:26:00,977 --> 00:26:04,897 ‫دلیل خوبی داشتین که امروز صبح ‫با بی‌حرمتی باهام رفتار کردین. 250 00:26:06,441 --> 00:26:09,360 ‫از صمیم قلب پشیمونم ‫که تشریفاتش رو به جا نیاوردیم. 251 00:26:12,030 --> 00:26:13,156 ‫پادشاه از دنیا رفته. 252 00:26:19,287 --> 00:26:21,080 ‫شما هم دارین تخت پادشاهی رو غصب می‌کنین. 253 00:26:21,164 --> 00:26:23,041 ‫خواسته پیش از مرگ شوهرم بود. 254 00:26:23,124 --> 00:26:26,836 ‫چه باور کنین، چه نکنین، ‫عواقبی نداره. 255 00:26:26,919 --> 00:26:28,212 ‫اگان پادشاه می‌شه. 256 00:26:31,883 --> 00:26:33,509 ‫اومدم اینجا که بخوام ازمون حمایت کنین. 257 00:26:34,635 --> 00:26:37,305 ‫خب، باید بابت شجاعتتون ‫تحسینتون کنم. 258 00:26:38,139 --> 00:26:40,183 ‫مدت‌هاست که خاندان ولاریون... 259 00:26:40,266 --> 00:26:43,436 ‫با شاهدخت رینیرا متحد شده، ‫ولی چی نصیبتون شده؟ 260 00:26:44,729 --> 00:26:47,857 ‫دخترتون تک و تنها ‫تو پنتوس از دنیا رفت. 261 00:26:48,900 --> 00:26:50,777 ‫پسرتون بی‌غیرتی کرد. 262 00:26:50,860 --> 00:26:53,029 ‫وارثین رینیرا از نسل شما نیستن. 263 00:26:54,655 --> 00:26:58,785 ‫شوهر خودتون همه‌جوره ‫دنبال تاج و تخته. 264 00:26:59,535 --> 00:27:01,204 ‫ولی حتی ایشون هم ترکتون کرده: 265 00:27:01,287 --> 00:27:03,956 ‫شش سال آزگار رفته بود ‫تا در نبردی وخیم مبارزه کنه، 266 00:27:04,040 --> 00:27:07,126 ‫بعدش هم با جراحات شدید ‫و حتی کشنده‌ای برگشت... 267 00:27:07,210 --> 00:27:09,837 ‫و کاری کرد بانوی دریفت‌مارک ‫کارش رو تنهایی پیش ببره. 268 00:27:12,673 --> 00:27:15,593 ‫خاندان من سر حرفش می‌مونه. 269 00:27:17,637 --> 00:27:20,765 ‫درسته. ولی فامیل عزیزم... 270 00:27:22,517 --> 00:27:26,729 ‫کسی بهتر از تو این حرف من رو درک نمی‌کنه. 271 00:27:26,813 --> 00:27:28,793 ‫شاهدخت رینیس، ‫من شوهرم رو خیلی دوست داشتم، 272 00:27:28,817 --> 00:27:31,234 ‫ولی حقیقتی که جفتمون ‫ازش خبر داریم رو بیان می‌کنم. 273 00:27:32,235 --> 00:27:33,820 ‫تو باید ملکه می‌شدی. 274 00:27:36,322 --> 00:27:38,491 ‫احتمال خیلی کمی می‌دادم ‫که چنین حرفی رو از زبون تو بشنوم. 275 00:27:38,574 --> 00:27:41,411 ‫تخت آهنین هم از نظر نسبت خانوادگی، ‫هم از نظر مزاج انسانی، سزاوار تو بود. 276 00:27:41,494 --> 00:27:44,122 ‫ویسریس در اون صورت ‫لردی عادی می‌شد... 277 00:27:44,205 --> 00:27:46,249 ‫که به شکار و مطالعه تاریخ راضی بود، 278 00:27:46,332 --> 00:27:48,459 ‫ولی الان شرایط از این قراره. 279 00:27:50,878 --> 00:27:54,715 ‫ما حکمران نیستیم، ‫ولی می‌تونیم راهنمای مردان حکمران باشیم. 280 00:27:55,258 --> 00:27:56,175 ‫با ملایمت راهنماییشون می‌کنیم... 281 00:27:57,009 --> 00:28:00,638 ‫از خشونت و نابودی قطعی دورشون می‌کنیم ‫و می‌گیم در راه صلح قدم بردارن. 282 00:28:02,265 --> 00:28:05,351 ‫من رو در راه صلح حبس کردی؟ 283 00:28:05,435 --> 00:28:07,603 ‫- خب، اژدهام چی شده؟ ‫- اگه قدرت نظامی رینیرا بیشتر باشه، 284 00:28:07,687 --> 00:28:10,064 ‫وسوسه می‌شه بهمون حمله کنه ‫و جنگ رخ می‌ده. 285 00:28:12,066 --> 00:28:15,194 ‫شاید اگه اژدهات در اختیارش نباشه، ‫ترغیب بشه مذاکره کنه. 286 00:28:17,655 --> 00:28:20,616 ‫اگه دنبال دریفت‌مارکی، ‫مال خودت باشه... 287 00:28:20,700 --> 00:28:24,162 ‫و هر کدوم از نوه‌هات رو ‫که خواستی وارث خودت کن. 288 00:28:29,000 --> 00:28:31,544 ‫گمون نمی‌کردم این‌قدر عاقل باشی... 289 00:28:34,922 --> 00:28:36,841 ‫الیسنت های‌تاور. 290 00:28:37,341 --> 00:28:40,887 ‫ملکه راستین بهایی که مردمش ‫می‌پردازن رو حساب می‌کنه. 291 00:28:42,096 --> 00:28:45,308 ‫با این حال تو هنوز هم ‫واسه خدمت به مرد جماعت زحمت می‌کشی. 292 00:28:45,808 --> 00:28:48,728 ‫واسه خدمت به پسرت، ‫شوهرت و پسرت. 293 00:28:50,563 --> 00:28:52,148 ‫دلت نمی‌خواد رها باشی، 294 00:28:52,231 --> 00:28:55,276 ‫فقط می‌خوای پنجره‌ای ‫تو دیوار زندانت بسازی. 295 00:28:56,569 --> 00:28:59,822 ‫تا حالا تصور کردی... 296 00:28:59,906 --> 00:29:01,616 ‫خودت رو تخت آهنین بشینی؟ 297 00:29:14,170 --> 00:29:16,088 ‫می‌رم که راحت فکرهات رو بکنی. 298 00:29:18,925 --> 00:29:20,843 ‫تصمیمت رو که گرفتی، زنگ رو به صدا در بیار. 299 00:29:45,368 --> 00:29:46,494 ‫شاهزاده گرامی. 300 00:29:56,754 --> 00:30:00,675 ‫گمون می‌کنم کرم سفید مرموز خودت باشی. 301 00:30:02,260 --> 00:30:06,055 ‫یا شاید هم لایه دیگه‌ای ‫از این پیاز گندیده باشی؟ 302 00:30:08,057 --> 00:30:10,977 ‫درگذشت پادشاهتون رو تسلیت می‌گم. 303 00:30:26,033 --> 00:30:27,994 ‫شاهزاده اگان کجاست؟ 304 00:30:28,077 --> 00:30:34,125 ‫خیال می‌کردم شاهزاده رفتن فلی باتم ‫که ساکنینش اصلا قابل اعتماد نیستن. 305 00:30:34,208 --> 00:30:39,422 ‫با خودم گفتن بهتره جای امنی مخفیش کنم، ‫آخه ممکنه کسی بیاد دنبالش بگرده. 306 00:30:39,505 --> 00:30:41,591 ‫شاهزاده کجاست؟ 307 00:30:41,674 --> 00:30:44,218 ‫جای امنی مخفی شده. 308 00:30:46,554 --> 00:30:51,267 ‫می‌خوام به بهره‌وری وحشیانه ‫از کودکان تو فلی باتم خاتمه بدین. 309 00:30:51,350 --> 00:30:54,145 ‫مجبورشون می‌کنن مبارزه ‫و کارهای بدتری بکنن... 310 00:30:54,729 --> 00:30:58,649 ‫طلاپوشان شما هم رشوه می‌گیرن ‫و باهاشون کاری ندارن. 311 00:30:59,567 --> 00:31:05,948 ‫کارشون وقاحت داره و یا دربار چشم‌پوشی کرده، ‫یا خبر داره و کاری نکرده. 312 00:31:07,700 --> 00:31:09,243 ‫بررسی می‌کنم. 313 00:31:09,744 --> 00:31:11,287 ‫بهت قول می‌دم. 314 00:31:16,667 --> 00:31:18,336 ‫وقتی نقشه‌هات عملی شد... 315 00:31:18,419 --> 00:31:22,590 ‫و نوه‌ات رو بر تخت پادشاهی نشوندی، 316 00:31:22,673 --> 00:31:25,843 ‫یادت باشه که من اونجا نشوندمش. 317 00:31:25,926 --> 00:31:30,097 ‫می‌تونستم عین آب خوردن بکشمش. 318 00:31:30,181 --> 00:31:35,102 ‫آدم به هر قدرتی که می‌رسه، ‫یکی بهش اجازه داده به اونجا برسه. 319 00:31:37,772 --> 00:31:39,690 ‫یادم می‌مونه. 320 00:32:04,090 --> 00:32:05,466 ‫گوش کن. 321 00:32:13,808 --> 00:32:15,643 ‫نه... نه! 322 00:32:16,602 --> 00:32:17,561 ‫نه! 323 00:32:26,195 --> 00:32:28,364 ‫کرم سفید کجاست؟ 324 00:32:28,447 --> 00:32:29,782 ‫بهاش رو گرفت و تو رو فروخت. 325 00:32:29,865 --> 00:32:31,784 ‫خب، شما واسه چی بهاش رو دادین؟ 326 00:32:33,160 --> 00:32:35,079 ‫می‌خوام مادرم رو ببینم. 327 00:32:35,913 --> 00:32:39,500 ‫می‌بریمت دم دیوار شهر ‫که پدربزرگت، مشاور ارشد، رو ببینی. 328 00:32:47,717 --> 00:32:50,010 ‫داری از خواسته باقی مردم فرار می‌کنی اگان. 329 00:33:06,902 --> 00:33:08,821 ‫واقعا متأسفم دوست عزیزم. 330 00:33:38,976 --> 00:33:41,520 ‫نه! بس کنین! نه. 331 00:33:46,066 --> 00:33:49,028 ‫- امیدوار بودم غیبت زده بوده باشه. ‫- واقعا پدرمون از دنیا رفته؟ 332 00:33:49,111 --> 00:33:52,156 ‫آره... اون‌ها هم می‌خوان تو رو پادشاه کنن. 333 00:33:54,241 --> 00:33:56,285 ‫- نه! ‫- کمکم نمی‌کنی؟! 334 00:33:59,038 --> 00:34:01,415 ‫نه! ولم کن! 335 00:34:01,499 --> 00:34:02,541 ‫برادرت کجاست، ها؟ 336 00:34:04,627 --> 00:34:05,753 ‫ولم کن! 337 00:34:06,295 --> 00:34:07,421 ‫برادر! 338 00:34:14,762 --> 00:34:16,305 ‫ولم کن! 339 00:34:17,473 --> 00:34:19,016 ‫من اصلا نمی‌خوام حکمرانی کنم! 340 00:34:19,099 --> 00:34:21,769 ‫خوشم نمیاد موظف باشم! ‫صلاحیتش رو ندارم. 341 00:34:21,852 --> 00:34:23,395 ‫من که باهات مخالفتی ندارم. 342 00:34:24,188 --> 00:34:27,024 ‫اگه ولم کنی، ‫کشتی‌ای پیدا می‌کنم و سوارش می‌شم... 343 00:34:27,108 --> 00:34:28,234 ‫که دیگه پیدام نکنن. 344 00:34:32,196 --> 00:34:33,739 ‫ملکه منتظرته. 345 00:35:04,603 --> 00:35:07,857 ‫- قشنگ بازی کردی. ‫- این اتفاقات که بازی نیست. 346 00:35:07,940 --> 00:35:10,067 ‫با این حال عین بازی عمل کردی. 347 00:35:11,277 --> 00:35:12,778 ‫مسابقه‌ای دل‌انگیز بود... 348 00:35:12,862 --> 00:35:16,824 ‫که جایزه‌اش کیسه‌ای نقره بود. 349 00:35:21,579 --> 00:35:23,747 ‫ما این همه سال به همدیگه تکیه کردیم. 350 00:35:23,831 --> 00:35:27,751 ‫الان هم موقیعتی رخ داده ‫که طبق خواسته جفتمون به صلاح خاندانمونه. 351 00:35:28,711 --> 00:35:31,839 ‫هر اختلاف نظری هم که داشته باشیم، ‫دلمون با همه. 352 00:35:34,008 --> 00:35:35,843 ‫دلمون اصلا با هم نبوده. 353 00:35:35,926 --> 00:35:37,595 ‫تازه متوجه شدم. 354 00:35:37,678 --> 00:35:40,306 ‫من صرفا یکی از مهره‌های بازیت بودم. 355 00:35:40,389 --> 00:35:44,727 ‫پس اگه این‌طور باشه، خودم کاری کردم ‫ملکه هفت قلمرو بشی. 356 00:35:45,895 --> 00:35:49,440 ‫- دلت می‌خواست ملکه نباشی؟ ‫- از کجا بدونم؟ 357 00:35:50,274 --> 00:35:53,193 ‫خواسته‌های من رو خودت ‫بهم تحمیل می‌کردی. 358 00:35:54,612 --> 00:35:56,155 ‫الان هم باید تقاصش رو پس بدیم. 359 00:35:57,364 --> 00:36:00,284 ‫- تو که با کمال میل راضی بودی پس بدی. ‫- فداکاری محسوب می‌شه. 360 00:36:01,160 --> 00:36:04,955 ‫در راه ثبات سرزمینمون فداکاری می‌کنیم. 361 00:36:05,039 --> 00:36:07,249 ‫کل پادشاهان تاریخ ‫هز از گاهی مجبور بودن... 362 00:36:07,333 --> 00:36:09,418 ‫واسه محافظت از جون اکثریت، ‫جون عده اندکی رو بگیرن. 363 00:36:09,501 --> 00:36:11,629 ‫البته نازک‌نارنجی بودنت رو درک می‌کنم. 364 00:36:11,712 --> 00:36:15,299 ‫اکراه از قتل که نقطه ضعف محسوب نمی‌شه! 365 00:36:19,053 --> 00:36:20,721 ‫اگان پیش منه. 366 00:36:20,804 --> 00:36:22,514 ‫طبق صلاح‌دید من پیش می‌ریم. 367 00:36:29,396 --> 00:36:32,524 ‫شرایطمون رو به رینیرا ‫و دراگن‌استون ابلاغ می‌کنیم. 368 00:36:32,608 --> 00:36:35,611 ‫شرایط حقیقیمون رو ابلاغ می‌کنیم ‫که شاید بدون شرمی قبولشون کنه. 369 00:36:35,694 --> 00:36:39,490 ‫اگه زنده بمونه، متحدینش ازش حمایت می‌کنن... 370 00:36:39,573 --> 00:36:42,201 ‫- و انتظار بازگشتش رو می‌کشن. ‫- پس نباید برگرده. 371 00:36:43,535 --> 00:36:45,120 ‫اگه شوهرم زنده بود، ‫می‌خواست به همین طریق... 372 00:36:45,204 --> 00:36:46,956 ‫- به دخترش رحم کنیم. ‫- شوهرت می‌خواست؟ 373 00:36:47,957 --> 00:36:50,709 ‫یا خودت که دوست دوران کودکی ‫دخترش بودی، می‌خوای؟ 374 00:36:55,297 --> 00:36:58,425 ‫فرماندهی ارشد گارد سلطنتی رو ‫به کریستون کول می‌سپاریم. 375 00:36:59,885 --> 00:37:02,012 ‫پسرم سپیده‌دم فردا تاج‌گذاری می‌کنه. 376 00:37:02,680 --> 00:37:05,224 ‫کل ساکنین کینگز لندینگ ‫باید شاهد تاج‌گذاریش باشن. 377 00:37:06,141 --> 00:37:09,144 ‫خودش حکمرانی رو به دست می‌گیره. ‫دیگه دست دست نمی‌کنیم. 378 00:37:09,937 --> 00:37:12,356 ‫پسرم تاج هم‌نامش، ‫شاه فاتح، رو به سر می‌ذاره... 379 00:37:12,439 --> 00:37:14,608 ‫و شمشیرش، بلک‌فایر، رو به دست می‌گیره. 380 00:37:14,692 --> 00:37:17,945 ‫این‌جوری ملت قدرت باستانی ‫خاندان تارگرین رو به خاطر میارن. 381 00:37:22,074 --> 00:37:25,202 ‫از زوایای خاصی، خیلی شبیه مادرت می‌شی. 382 00:37:36,338 --> 00:37:37,548 ‫هر طور خودت بخوای. 383 00:37:49,476 --> 00:37:51,395 ‫سلام علیاحضرت. 384 00:37:54,898 --> 00:37:57,443 ‫خیلی دیروقته لرد لاریس. 385 00:37:58,527 --> 00:38:02,197 ‫اطلاعاتی دستگیرم شده ‫که بهتره خبر داشته باشین. 386 00:38:14,001 --> 00:38:17,254 ‫کنجکاوم بدونم تا حالا ‫از خودتون پرسیدین... 387 00:38:17,337 --> 00:38:19,590 ‫چی شد... 388 00:38:19,673 --> 00:38:22,217 ‫که پدرتون، مشاور ارشد، 389 00:38:23,635 --> 00:38:25,763 ‫اگان رو زودتر پیدا کرد؟ 390 00:38:58,712 --> 00:39:02,466 ‫شبکه‌ای جاسوسی تو رد کیپ فعاله. 391 00:39:02,549 --> 00:39:06,762 ‫این شبکه اخبار کل اعمالمون رو منتقل می‌کنه. 392 00:39:07,513 --> 00:39:11,600 ‫پدرتون خبر داره، ‫ولی گذاشته به حال خودشون باشن. 393 00:39:13,018 --> 00:39:17,272 ‫بارها ثابت شده افرادی که حاضرن ‫به صاحب این شبکه... 394 00:39:18,107 --> 00:39:20,400 ‫هزینه بدن، ازش نفع می‌برن. 395 00:39:21,777 --> 00:39:23,695 ‫یعنی صاحب شبکه‌شون ‫من رو تحت نظر داره؟ 396 00:39:48,470 --> 00:39:53,016 ‫یکی از جاسوس‌هاشون ‫ندیمه خودتونه. 397 00:39:54,977 --> 00:39:57,813 ‫- تالیا رو می‌گی؟ ‫- افراد دیگه‌ای هم هستن. 398 00:39:57,896 --> 00:40:00,023 ‫حتی من هم از تعدادشون خبر ندارم. 399 00:40:04,695 --> 00:40:08,031 ‫می‌شه به طریقی برتریش رو از بین برد. 400 00:40:08,949 --> 00:40:11,952 ‫باید صاحب شبکه رو خلاص کنیم. 401 00:40:13,745 --> 00:40:18,667 ‫با مرگ زنبور ملکه، ‫باقی زنبورها بی‌هدف پرواز می‌کنن. 402 00:40:20,335 --> 00:40:23,255 ‫بابت انتخاب کلماتم عذر می‌خوام علیاحضرت. 403 00:40:25,257 --> 00:40:28,051 ‫فرض می‌کنم خودت در این زمینه ‫تخصص داشته باشی. 404 00:40:28,719 --> 00:40:30,262 ‫اگه شما بخواین... 405 00:40:32,181 --> 00:40:33,640 ‫عملیش می‌کنم. 406 00:41:52,594 --> 00:41:54,137 ‫برین کنار! 407 00:42:02,521 --> 00:42:04,106 ‫باهام بیاین شاهدخت. 408 00:42:04,189 --> 00:42:05,899 ‫طاقت تحمل این خیانت رو ندارم. 409 00:42:46,356 --> 00:42:49,443 ‫- اینجا کجاست؟ ‫- جنوب مسیر سلطنتیه. 410 00:42:50,527 --> 00:42:52,446 ‫بلک‌واتر از این طرفه. 411 00:43:20,640 --> 00:43:22,559 ‫من ملیس رو تنها نمی‌ذارم. 412 00:43:23,268 --> 00:43:25,312 ‫- اگه بتونم وارد سرای اژدهایان بشم... ‫- نه. 413 00:43:25,395 --> 00:43:27,105 ‫انتظار دارن برین اونجا شاهدخت. 414 00:43:27,189 --> 00:43:29,107 ‫از دروازه‌اش هم رد نمی‌شین. 415 00:43:29,983 --> 00:43:31,318 ‫دیگه بیاین. 416 00:43:31,401 --> 00:43:33,570 ‫باید تا نفهمیدن نیستین، ‫خودتون رو دم رودخونه برسونین... 417 00:43:33,653 --> 00:43:35,322 ‫و کشتی‌ای پیدا کنین. 418 00:43:35,405 --> 00:43:37,574 ‫تکون بخورین! بجنبین! بجنبین! 419 00:43:37,657 --> 00:43:39,201 ‫از این طرف! 420 00:43:39,284 --> 00:43:41,745 ‫تکون بخورین! آفرین. 421 00:43:41,828 --> 00:43:43,163 ‫آفرین! 422 00:43:44,998 --> 00:43:47,167 ‫- برین جلو! ‫- از این طرف. 423 00:43:47,250 --> 00:43:49,169 ‫وایستین! وایستین! 424 00:43:51,713 --> 00:43:53,590 ‫تکون بخورین! 425 00:43:58,553 --> 00:44:01,098 ‫با همه‌تونم، برین جلو! 426 00:44:05,811 --> 00:44:06,853 ‫تکون بخورین! 427 00:44:18,240 --> 00:44:19,533 ‫برین کنار! 428 00:44:20,826 --> 00:44:22,160 ‫برین کنار! 429 00:44:43,390 --> 00:44:45,475 ‫حداقل نجابت داشته باش ‫و قدردان جلوه کن. 430 00:44:46,726 --> 00:44:49,271 ‫می‌دونی چقدر زحمت کشیدیم ‫که امروز رو برات رقم بزنیم؟ 431 00:44:52,649 --> 00:44:54,443 ‫تو یه ساعت دیگه پادشاه می‌شی. 432 00:44:54,526 --> 00:44:57,320 ‫- ولی پدرم اصلا نمی‌خواست پادشاه بشم. ‫- این‌طور نیست. 433 00:44:57,404 --> 00:45:00,490 ‫بیست سال فرصت داشت ‫ولیعهدیم رو اعلام کنه، ولی اصلا نکرد. 434 00:45:00,574 --> 00:45:02,909 ‫استوارانه ولیعهدی رینیرا رو ‫برقرار نگه داشت. 435 00:45:03,493 --> 00:45:04,578 ‫تجدید نظر کرد. 436 00:45:07,664 --> 00:45:08,582 ‫نه... 437 00:45:09,249 --> 00:45:12,419 ‫می‌تونست بکنه، ‫ولی اصلا نکرد، 438 00:45:12,502 --> 00:45:13,837 ‫آخه از من خوشش نمی‌اومد. 439 00:45:15,213 --> 00:45:17,507 ‫با این حال، با آخرین نفسش... 440 00:45:17,591 --> 00:45:18,530 ‫در گوشم زمزمه کرد... 441 00:45:18,554 --> 00:45:20,635 ‫که تو باید جانشینش باشی ‫و به تاج و تخت برسی. 442 00:45:41,114 --> 00:45:44,284 ‫- من رو به بازی نگیر مادر. ‫- راستش رو می‌گم. 443 00:45:58,924 --> 00:46:00,467 ‫ببین چی می‌گم اگان. 444 00:46:01,384 --> 00:46:03,553 ‫پدربزرگت، مشاور اعظم، ‫بهت می‌گه خیلی مهمه... 445 00:46:03,637 --> 00:46:05,514 ‫که رینیرا رو بکشیم. 446 00:46:05,597 --> 00:46:07,766 ‫نباید مشاوره‌اش رو قبول کنی. 447 00:46:08,808 --> 00:46:10,685 ‫نباید بی‌عاطفه و بی‌رحمانه حکومت کنیم. 448 00:46:10,769 --> 00:46:13,730 ‫بالاخره با کل نقص‌هاش خواهرته ‫و دختر پدرته... 449 00:46:13,813 --> 00:46:15,106 ‫من رو دوست داری؟ 450 00:46:18,693 --> 00:46:20,403 ‫ای خرفت. 451 00:46:20,487 --> 00:46:23,031 ‫برین کنار که کالسکه سلطنتی رد بشه! 452 00:46:39,214 --> 00:46:41,132 ‫آهای، آهای، برین جلو. 453 00:46:42,884 --> 00:46:45,220 ‫بجنبین، تکون بخورین! بجنبین! 454 00:47:46,948 --> 00:47:49,534 ‫ای ساکنین کینگز لندینگ، 455 00:47:49,618 --> 00:47:52,245 ‫امروز روز به شدت غم‌انگیزیه. 456 00:47:53,371 --> 00:47:55,415 ‫پادشاه محبوبمون، 457 00:47:56,124 --> 00:47:58,835 ‫ویسریس صلح‌طلب، 458 00:48:00,128 --> 00:48:01,463 ‫از دنیا رفته. 459 00:48:07,802 --> 00:48:11,348 ‫اما روز به شدت فرح‌بخشی هم هست، 460 00:48:12,599 --> 00:48:15,143 ‫چرا که ایشون به هنگام... 461 00:48:17,228 --> 00:48:19,522 ‫ترک دنیا آخرین خواسته‌شون رو گفتن: 462 00:48:19,606 --> 00:48:23,943 ‫گفتن بزرگ‌ترین پسرشون، اگان، 463 00:48:25,153 --> 00:48:27,489 ‫باید جانشینشون بشه. 464 00:48:38,291 --> 00:48:39,626 ‫نگهبان‌ها! 465 00:48:41,086 --> 00:48:43,421 ‫برین کنار! تکون بخورین! 466 00:48:51,930 --> 00:48:53,306 ‫وایستین! 467 00:48:53,390 --> 00:48:54,516 ‫بچرخین! 468 00:49:03,817 --> 00:49:05,777 ‫شمشیرها... 469 00:49:05,860 --> 00:49:06,986 ‫بالا! 470 00:49:40,520 --> 00:49:42,689 ‫از بخت و اقبال خوش شماست... 471 00:49:42,772 --> 00:49:46,901 ‫و مایه افتخارتونه ‫که شاهد چنین اتفاقی هستین: 472 00:49:48,069 --> 00:49:50,488 ‫روز جدیدی در شهرمون آغاز شده... 473 00:49:51,614 --> 00:49:54,409 ‫روز جدیدی در قلمرومون آغاز شده. 474 00:49:54,492 --> 00:49:58,705 ‫پادشاهی جدیدی داریم ‫که رهبریمون می‌کنه. 475 00:50:57,180 --> 00:51:00,099 ‫باشد که جنگجوی آسمانی ‫به ایشان قدرت بخشد. 476 00:51:02,894 --> 00:51:07,440 ‫باشد که آهنگر آسمانی ‫به شمشیر و سپرشان قدرت بخشد. 477 00:51:09,651 --> 00:51:12,570 ‫باشد که پدر آسمانی ‫به هنگام نیاز مدافعشان باشد. 478 00:51:15,949 --> 00:51:19,778 ‫باشد که پیرزن آسمانی ‫چراغ نورانی خود را افروخته... 479 00:51:19,802 --> 00:51:22,455 ‫و مسیر فضیلت را ‫برایشان روشن کند. 480 00:51:47,480 --> 00:51:51,025 ‫تاج شاه فاتح ‫پس از چند نسل به ارث رسیده. 481 00:52:09,252 --> 00:52:11,671 ‫هفت خدا شاهد باشند: 482 00:52:11,754 --> 00:52:15,341 ‫اگان تارگرین ولیعهد راستین تخت آهنین است. 483 00:52:50,418 --> 00:52:55,131 ‫درود همگان بر اعلی‌حضرت اگان، 484 00:52:55,214 --> 00:52:57,008 ‫دومین پادشاه با این نام، 485 00:52:57,091 --> 00:53:00,845 ‫پادشاه آندال‌ها، روینارها ‫و نخستین انسان‌ها، 486 00:53:00,929 --> 00:53:03,181 ‫حکمران هفت قلمرو... 487 00:53:03,264 --> 00:53:05,808 ‫و محافظ سرزمین. 488 00:53:09,145 --> 00:53:10,605 ‫پادشاه اگان! 489 00:54:12,917 --> 00:54:16,045 ‫پادشاه اگان! ‫زنده باد اگان! 490 00:55:18,691 --> 00:55:20,610 ‫در رو باز کنین! 491 00:55:27,950 --> 00:55:29,869 ‫در رو باز کنین! 492 00:55:34,916 --> 00:55:36,042 ‫هلنا رو ببر. 493 00:55:37,000 --> 00:55:52,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 494 00:55:52,200 --> 00:55:59,200 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 495 00:55:59,400 --> 00:56:06,400 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@