1 00:00:06,564 --> 00:00:12,564 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com ::. 2 00:00:12,997 --> 00:00:18,997 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 3 00:01:53,450 --> 00:02:00,450 ‫«مترجمان: حسین رضایی و علیرضا نورزاده» ‫::. HosseinTL & MrLightborn11 .:: 4 00:02:05,041 --> 00:02:07,209 ‫این شرایط ماست 5 00:02:07,210 --> 00:02:10,922 ‫صدتا از اون اژدهای طلایی‌هاتون 6 00:02:10,923 --> 00:02:12,340 ‫برای هر کشتی؟ 7 00:02:13,758 --> 00:02:15,050 ‫برای هر نفر 8 00:02:15,051 --> 00:02:18,263 ‫من اگر بخوام هم نمی‌تونم ‫این تعداد سکه فراهم کنم 9 00:02:18,264 --> 00:02:20,055 ‫باز هم داری ادعای تنگدستی می‌کنی 10 00:02:20,056 --> 00:02:22,933 ‫این حرف از دهن یه لنیستر حرف مفته 11 00:02:22,934 --> 00:02:24,685 ‫شما اصطبل‌ها و ظرفشورخونه‌هاتون 12 00:02:24,697 --> 00:02:26,563 ‫هم توی کوه طلا درست شده 13 00:02:26,564 --> 00:02:29,378 ‫و تا پایان این جنگ هم به این کوه نیاز داریم 14 00:02:29,379 --> 00:02:32,192 ‫دریابند رو بشکنید ‫خودتون هم سود می‌کنید 15 00:02:32,193 --> 00:02:34,584 ‫فکر کردی ما برای فرشینه‌ها و عطرهامون 16 00:02:34,596 --> 00:02:36,740 ‫کمبود خریدار داریم؟ 17 00:02:36,741 --> 00:02:40,285 ‫دریابند باشه یا نباشه ‫ما هر جا که بخوایم محصولمون رو می‌فروشیم 18 00:02:41,036 --> 00:02:43,787 ‫اسوس همونقدر که وسیعه، غنی هم هست 19 00:02:43,788 --> 00:02:48,084 ‫بنظر میاد اونقدر که تو به ما نیاز داری ‫ما بهت نیاز نداریم 20 00:02:51,963 --> 00:02:53,131 ‫استپ‌استونز 21 00:02:56,509 --> 00:02:57,510 ‫خب چی؟ 22 00:02:58,011 --> 00:02:59,512 ‫استپ‌استونز رو بده به ما 23 00:03:00,764 --> 00:03:02,349 ‫فقط چند تا صخره‌ست 24 00:03:03,308 --> 00:03:06,603 ‫برای لردهای وستروس فداکاری ‫خاصی حساب نمیشه 25 00:03:08,146 --> 00:03:11,816 ‫اون صخره‌ها یک نسله که سرشون دعواست 26 00:03:13,109 --> 00:03:14,319 ‫اون... 27 00:03:15,236 --> 00:03:19,239 ‫دزدهای دریایی‌تون برای کشتی‌ها ‫کمین کردن، برده گرفتن، بار رو دزدیدن 28 00:03:19,240 --> 00:03:24,496 ‫اگه پیروز شدید اونجا رو بدید به ما ‫تا همه اینها تموم بشه 29 00:03:24,497 --> 00:03:27,957 ‫از کسایی که قصد عبور دارن ‫فقط یه مالیات ساده می‌گیریم 30 00:03:27,958 --> 00:03:29,959 ‫برای جبران ضررهایی که در جنگ 31 00:03:29,960 --> 00:03:31,960 ‫- با ایل و تبار ولاریون متحمل شدیم ‫- این اخاذیه 32 00:03:31,961 --> 00:03:33,922 ‫قیمت کالاهای اساسی رو بالا می‌برید 33 00:03:33,923 --> 00:03:37,258 ‫قطعا بهتر از گرسنگی و مرگه 34 00:03:41,012 --> 00:03:44,431 ‫پس یه ناوگان جنگی میدیم ‫که تحت فرمان شما حرکت کنن 35 00:03:44,432 --> 00:03:47,852 ‫اونا دریابند رو می‌شکنن ‫و آبگذر رو باز نگه می‌دارن 36 00:03:53,608 --> 00:03:54,818 ‫بسیارخب 37 00:03:58,655 --> 00:04:01,407 ‫ممکنه شاهزاده نایب‌السلطنه ‫بابت این کار منو دار بزنه 38 00:04:01,408 --> 00:04:05,829 ‫با ناوگانی که الان بهت میدیم، ‫می‌تونی شاهزاده رو شکست بدی 39 00:04:05,830 --> 00:04:07,956 ‫و خودت روی تخت آهنین بشینی 40 00:04:12,836 --> 00:04:16,756 ‫البته، یه شرط دیگه هم هست 41 00:04:19,384 --> 00:04:20,635 ‫دیگه... 42 00:04:21,136 --> 00:04:23,220 ‫داشتم می‌رفتم به حمام و تنگ شرابم برسم 43 00:04:23,221 --> 00:04:26,161 ‫فرمانده‌ی ناوگانمون باید قبول کنه که باهات بیاد 44 00:04:26,162 --> 00:04:29,102 ‫اسمش لوهارـه. ‫ملوان‌ها به شدت بهش وفادارن 45 00:04:29,103 --> 00:04:32,230 ‫اگه این مرد رهبری‌شون نکنه، نمی‌جنگن 46 00:04:34,816 --> 00:04:36,026 ‫بسیارخب 47 00:04:36,735 --> 00:04:39,362 ‫پس این فرمانده رو ببینیم 48 00:04:50,498 --> 00:04:51,666 ‫دریاسالار لوهار 49 00:04:52,876 --> 00:04:57,005 ‫این تایلند لنیستر از کسترلی راک‌ـه 50 00:04:57,964 --> 00:05:00,383 ‫خوشوقتم لرد تایوین 51 00:05:04,763 --> 00:05:06,765 ‫تایلند هستم 52 00:05:08,558 --> 00:05:10,143 ‫تو چه جور مردی هستی؟ 53 00:05:11,686 --> 00:05:14,898 ‫- جانم؟ ‫- شاعر؟ 54 00:05:15,899 --> 00:05:17,067 ‫فیلسوف؟ 55 00:05:17,692 --> 00:05:20,320 ‫من در قدم‌گاه پادشاه ‫ارباب کشتی‌ها هستم 56 00:05:20,904 --> 00:05:24,157 ‫- لاغری ‫- ولی قدبلند 57 00:05:26,785 --> 00:05:30,163 ‫من با مردی که نمی‌تونه ‫بهم چیره بشه حرکت نمی‌کنم 58 00:05:35,960 --> 00:05:37,420 ‫در چه زمینه‌ای؟ 59 00:06:26,928 --> 00:06:28,888 ‫یکم عرق بدی بد نمیشه 60 00:06:30,223 --> 00:06:31,641 ‫اعلی‌حضرت 61 00:06:32,434 --> 00:06:34,060 ‫فقط یکم 62 00:06:42,652 --> 00:06:44,863 ‫تو مرد خوبی هستی اوروایل 63 00:06:57,542 --> 00:06:58,752 ‫صحبتی داشته باشیم اعلی‌حضرت؟ 64 00:07:19,105 --> 00:07:21,941 ‫می‌خوام زره‌تون رو بپوشید اعلی‌حضرت 65 00:07:23,026 --> 00:07:25,295 ‫باید سریعاً قدم‌گاه پادشاه رو ترک کنیم 66 00:07:25,307 --> 00:07:27,530 ‫و تا مدتی هم برنمی‌گردیم 67 00:07:29,324 --> 00:07:30,324 ‫چی؟ 68 00:07:30,325 --> 00:07:33,786 ‫متظاهر سه تا سواره‌ی جدید ‫برای اژدهایانش پیدا کرده 69 00:07:33,787 --> 00:07:37,248 ‫- امکان نداره ‫- برادرتون هم همین فکرو می‌کرد 70 00:07:37,249 --> 00:07:40,126 ‫رفت باهاش رویارو بشه ‫اما موفق نشد 71 00:07:40,127 --> 00:07:42,170 ‫اونطور که شنیدم با وحشت‌زدگی فرار کرده 72 00:07:44,464 --> 00:07:46,256 ‫حقش هم هست 73 00:07:46,257 --> 00:07:50,595 ‫با این وجود، ‫آکنده از خشم به شارپ پوینت رفته 74 00:07:51,262 --> 00:07:53,890 ‫و کل شهر رو خاکستر کرده 75 00:07:55,308 --> 00:07:57,727 ‫کسکش روانی 76 00:08:00,313 --> 00:08:01,690 ‫پس رنیرا واقعا موفق شد؟ 77 00:08:02,524 --> 00:08:04,025 ‫متأسفانه 78 00:08:05,777 --> 00:08:08,571 ‫پس فایده‌ی این کارها چی بود؟ 79 00:08:09,989 --> 00:08:12,582 ‫خدایان بی‌رحمن اعلی‌حضرت 80 00:08:12,594 --> 00:08:15,704 ‫اما امیدوارم فوریت مسئله رو درک کنید 81 00:08:15,705 --> 00:08:18,707 ‫نه، نه. من پادشاهم 82 00:08:19,332 --> 00:08:20,792 ‫چرا باید فرار کنم؟ 83 00:08:21,334 --> 00:08:23,712 ‫چون شاهزاده نایب‌السلطنه می‌کشدتون 84 00:08:28,091 --> 00:08:30,103 ‫قبلا هم در خطر بودید. حالا که دیگه... 85 00:08:30,115 --> 00:08:32,679 ‫مقابلش ایستادن و خشمگینش کردن 86 00:08:32,680 --> 00:08:35,807 ‫اصلا مشخص نیست چیکار کنه ‫اما تا زمانی که نیست 87 00:08:35,808 --> 00:08:38,893 ‫- فرصت داریم که... ‫- فرصت داریم که بندازیمش بیرون 88 00:08:39,686 --> 00:08:41,729 ‫من رو ببر به تخت آهنینم 89 00:08:41,730 --> 00:08:45,025 ‫وقتی برگشت اسیرش می‌کنم 90 00:08:45,984 --> 00:08:47,152 ‫بعدش چی؟ 91 00:08:49,029 --> 00:08:51,448 ‫وقتی رنیرا با هفت اژدهاش ظاهر شد 92 00:08:51,449 --> 00:08:53,700 ‫شما بدون ویگار چیکار می‌کنید؟ 93 00:09:05,378 --> 00:09:06,891 ‫من طی سالها... 94 00:09:06,903 --> 00:09:09,424 ‫برای همین روزهای مبادای کوچیک... 95 00:09:09,425 --> 00:09:12,093 ‫بیشتر ذخایر طلای هارنهال رو 96 00:09:12,094 --> 00:09:14,179 ‫به بانک آهنین در براووس منتقل کردم 97 00:09:14,180 --> 00:09:16,805 ‫می‌تونیم به راحتی زندگی کنیم 98 00:09:16,806 --> 00:09:20,268 ‫و بمونیم تا زمانی که این طوفان بگذره 99 00:09:23,021 --> 00:09:28,276 ‫می‌خوای من رو ببری اسوس ‫که با جماعتی زندگی کنم که بُز می‌کنن 100 00:09:29,569 --> 00:09:31,571 ‫بنظرم زنده موندن خیلی بهتره 101 00:09:31,905 --> 00:09:34,074 ‫- به هر طریقی ‫- مطمئنی؟ 102 00:09:36,076 --> 00:09:38,078 ‫اژدهای من مرده 103 00:09:38,703 --> 00:09:40,163 ‫خودم جزغاله... 104 00:09:40,747 --> 00:09:42,165 ‫و چندش... 105 00:09:42,832 --> 00:09:44,000 ‫و تنهام 106 00:09:45,251 --> 00:09:46,628 ‫و چلاق هم هستم 107 00:09:50,423 --> 00:09:51,799 ‫تنها نیستید 108 00:09:51,800 --> 00:09:54,760 ‫کیرم نابود شده. ‫اینو بهت گفتن؟ 109 00:09:54,761 --> 00:09:58,451 ‫آره. مثل سوسیس روی سیخ ‫یهو شعله‌ور شد 110 00:09:58,452 --> 00:10:02,143 ‫ناامید نشید اعلی‌حضرت. ‫روزهای بهتری پیش رو هست 111 00:10:02,602 --> 00:10:05,062 ‫اجازه بدید برادرتون و متظاهر 112 00:10:05,063 --> 00:10:08,107 ‫خودشون رو با خون و خشم نابود کنن 113 00:10:08,108 --> 00:10:12,570 ‫وقتی تحلیل رفتن و ارتش‌هاشون ‫تکه تکه شد، ما برمی‌گردیم 114 00:10:12,571 --> 00:10:15,948 ‫و مردم به حمایت از ما قیام می‌کنن 115 00:10:15,949 --> 00:10:19,827 ‫حتی موقع شاشیدن هم ‫شاشم از پام جاری میشه تا پایین 116 00:10:19,828 --> 00:10:23,707 ‫مردم از محرومیت و ترس بی‌پایان خسته میشن 117 00:10:25,125 --> 00:10:27,752 ‫به پادشاهِ بازگشته، وارث برحقِ 118 00:10:28,420 --> 00:10:31,131 ‫پدرش درود می‌فرستن 119 00:10:32,674 --> 00:10:34,843 ‫ایگانِ پیروز 120 00:10:35,552 --> 00:10:37,554 ‫برخاسته از خاکستر 121 00:10:38,638 --> 00:10:40,640 ‫ایگان صلح‌آور 122 00:10:43,685 --> 00:10:45,687 ‫ایگانِ بازسازنده 123 00:10:49,232 --> 00:10:51,860 ‫ایگان، مایه شادکامی قلمرو 124 00:11:39,657 --> 00:11:42,618 ‫حالا این شد یه چیزی هیو، مگه نه؟ 125 00:11:42,619 --> 00:11:44,913 ‫باید الان تو محوطه تمرین باشیم ‫و فرمان‌ها رو یاد بگیریم 126 00:11:44,914 --> 00:11:46,580 ‫آره، میرم 127 00:11:46,581 --> 00:11:50,001 ‫ولی قطعا بعد از این همه زحمت ‫خوشی رو ازم دریغ نمی‌کنن 128 00:11:50,002 --> 00:11:51,878 ‫شاید دیگه هیچوقت ماهی نخورم 129 00:11:53,588 --> 00:11:55,173 ‫اینجا چیکار می‌کنین؟ 130 00:11:55,799 --> 00:11:57,258 ‫پاهاتو از رو میز بردار 131 00:11:57,259 --> 00:11:59,510 ‫- دلم نمی‌خواد ‫- اولف 132 00:11:59,511 --> 00:12:02,200 ‫به دل‌بخواه تو نیست اولف 133 00:12:02,201 --> 00:12:04,891 ‫پس به دل‌بخواه کیه پسر؟ 134 00:12:05,392 --> 00:12:08,144 ‫اون شاهزاده‌ست اولف. ‫شاهزاده جیسریس ولاریون 135 00:12:09,187 --> 00:12:11,981 ‫شاهزاده جیسریس ولاریون. ‫همینجا جلومه 136 00:12:12,982 --> 00:12:14,526 ‫کی فکرشو می‌کرد؟ 137 00:12:14,527 --> 00:12:15,610 ‫اینجا زندگی می‌کنه 138 00:12:16,403 --> 00:12:17,862 ‫سریع ازم عذرخواهی کن 139 00:12:19,698 --> 00:12:21,115 ‫شاهزاده جوان! 140 00:12:21,116 --> 00:12:23,034 ‫موهاش رو ببین 141 00:12:24,828 --> 00:12:26,496 ‫به همون تیرگی که میگن 142 00:12:27,580 --> 00:12:29,874 ‫بذار هر قدر می‌خوان بگن ‫ما خون تارگرین نداریم، ها؟ 143 00:12:30,709 --> 00:12:34,421 ‫- مادر من ملکه‌ست و... ‫- جفتمون هم اژدهاسواریم 144 00:12:34,422 --> 00:12:37,798 ‫من و تو از یه قماشیم 145 00:12:37,799 --> 00:12:40,885 ‫این یه میراث مقدسه که ‫هیچی ازش نمی‌دونی 146 00:12:41,636 --> 00:12:43,429 ‫ببخشش شاهزاده من 147 00:12:43,430 --> 00:12:45,724 ‫خیلی به آداب دربار عادت نداره 148 00:12:46,433 --> 00:12:48,143 ‫بنظرم به هیچ آدابی عادت نداره 149 00:12:48,768 --> 00:12:50,937 ‫می‌دونین تو همین یه ساعت گذشته چی شده؟ 150 00:12:52,522 --> 00:12:54,040 ‫اون به اصطلاح شاهزاده نایب‌السلطنه 151 00:12:54,052 --> 00:12:56,026 ‫شارپ پوینت رو به خاکستر نشونده 152 00:12:56,027 --> 00:12:59,738 ‫هزاران ساکنش مردن یا مفقود شدن. ‫لنگرگاهش خاکستر شده 153 00:13:01,031 --> 00:13:03,658 ‫می‌خوای برای رویارویی با ‫همچین دشمنی آماده بشی؟ 154 00:13:05,243 --> 00:13:07,954 ‫یا می‌خوای اینجا بمونی ‫و تن‌پروری کنی؟ 155 00:13:08,079 --> 00:13:12,667 ‫اگه زحمات ما رو با تنبلی ‫و ناآمادگیت به باد بدی 156 00:13:12,668 --> 00:13:14,001 ‫خودم میدم دارت بزنن 157 00:13:14,002 --> 00:13:16,379 ‫و جسدت رو بدن به سگ‌های تو خیابون 158 00:13:17,380 --> 00:13:20,342 ‫قصد بی‌احترامی نداشتم شاهزاده 159 00:13:36,900 --> 00:13:41,613 ‫سواره‌های جدید برامون نعمتن، ‫اما حالا که کار انجام شده 160 00:13:41,614 --> 00:13:44,115 ‫شک و شبهه‌هام تمومی ندارن 161 00:13:44,783 --> 00:13:46,367 ‫زیاد نمی‌دونیم هویتشون چیه 162 00:13:46,368 --> 00:13:48,870 ‫و نقطه قوت شخصیتشون چیه 163 00:13:48,871 --> 00:13:51,373 ‫دست کم تو آدام از هال رو می‌شناسی 164 00:13:52,874 --> 00:13:55,042 ‫اون از کشتی‌سازهای منه 165 00:13:55,043 --> 00:13:58,004 ‫و بهم گفتن که مرد پایبند به اصولیه 166 00:13:58,797 --> 00:14:03,051 ‫خودم خیلی باهاش سروکار نداشتم، ‫متأسفانه 167 00:14:03,843 --> 00:14:06,241 ‫اما جونورها صاحب‌دار شدن 168 00:14:06,242 --> 00:14:08,640 ‫حالا یه برتری بزرگ داری 169 00:14:08,641 --> 00:14:10,766 ‫باید به سرعت حمله کنی 170 00:14:10,767 --> 00:14:12,936 ‫تا وقتی نایب‌السلطنه ‫به حرکت بعدیش فکر می‌کنه 171 00:14:14,646 --> 00:14:17,607 ‫امیدوار بودم که برتری من در خودداری باشه 172 00:14:18,858 --> 00:14:20,649 ‫ویگار همیشه بزرگترین تهدیدمون بوده 173 00:14:20,661 --> 00:14:22,570 ‫و حالا قدرت ما بهش می‌چربه 174 00:14:22,571 --> 00:14:24,280 ‫ویگار تنها اژدهاش نیست 175 00:14:24,948 --> 00:14:27,534 ‫برادر سومشون بی‌تجربه‌ست، ‫تا حالا اولدتان رو ترک نکرده 176 00:14:27,535 --> 00:14:29,619 ‫و اژدهاش از ورماکس جوون‌تره 177 00:14:29,620 --> 00:14:31,287 ‫اما بهرحال اژدهاست 178 00:14:31,955 --> 00:14:33,123 ‫یکی دیگه رو هم یادت رفته 179 00:14:34,916 --> 00:14:36,126 ‫هلینا؟ 180 00:14:36,668 --> 00:14:38,962 ‫اون سواری نمی‌کنه. ‫علاقه‌ای بهش نداره 181 00:14:38,963 --> 00:14:41,296 ‫اما ممکنه مجبور بشه 182 00:14:41,297 --> 00:14:43,382 ‫- و اژدهای اون... ‫- دریم‌فایر 183 00:14:43,383 --> 00:14:45,468 ‫تو دوران پادشاهیِ فاتح از تخم دراومده 184 00:14:46,594 --> 00:14:47,804 ‫سهمگینه 185 00:14:48,555 --> 00:14:50,682 ‫بازم هلینا جنگجو نیست 186 00:14:53,935 --> 00:14:55,812 ‫ایموند فکر می‌کرد شکست‌ناپذیره 187 00:14:56,563 --> 00:14:58,189 ‫حالا فهمیده که نیست 188 00:14:59,024 --> 00:15:01,234 ‫خشمگین و مستأصل خواهد بود 189 00:15:01,860 --> 00:15:04,079 ‫با سوزوندن شارپ پوینت دست برنمی‌داره 190 00:15:04,091 --> 00:15:06,322 ‫و کسی هم جلوش واینمیسته 191 00:15:07,073 --> 00:15:08,408 ‫حرفات درسته 192 00:15:09,617 --> 00:15:11,244 ‫اما ای کاش نبود 193 00:15:16,249 --> 00:15:17,542 ‫«مار دریا» در چه حاله؟ 194 00:15:19,252 --> 00:15:20,879 ‫از کشتی نو هم بهتر شده 195 00:15:21,755 --> 00:15:23,757 ‫فردا به دریابند ملحق میشیم 196 00:15:24,215 --> 00:15:27,427 ‫تا دشمنانمون، چه لنیستر چه گریجوی، ‫حساب کار دستشون بیاد 197 00:15:29,054 --> 00:15:32,682 ‫اما کشتی من دیگه مار دریا نیست 198 00:15:33,141 --> 00:15:35,727 ‫مار دریا گواهِ افتخار خودم بود 199 00:15:36,644 --> 00:15:38,646 ‫یه اسم جدید براش گذاشتم 200 00:15:40,982 --> 00:15:43,193 ‫ملکه‌ای که هرگز ملکه نشد 201 00:15:45,695 --> 00:15:46,905 ‫کورلیس 202 00:15:48,073 --> 00:15:49,699 ‫ازت تشکر می‌کنم 203 00:15:53,995 --> 00:15:57,457 ‫الان هر کاری که می‌کنم برای اونه 204 00:16:00,251 --> 00:16:02,211 ‫علیاحضرت، الان حاضری 205 00:16:02,212 --> 00:16:05,173 ‫شش تا اژدها زیر درفشت داری 206 00:16:05,840 --> 00:16:09,594 ‫کشتی‌های من به فرمانت حرکت می‌کنن، ‫افراد من بهت خدمت می‌کنن 207 00:16:10,387 --> 00:16:13,890 ‫اما لشکر لنیسترها در حال حرکته، ‫همچنین های‌تاورهای اولدتان 208 00:16:15,100 --> 00:16:18,406 ‫باید سر این هیولا رو له کنی 209 00:16:18,418 --> 00:16:21,648 ‫اون هم هر چه سریع‌تر 210 00:16:25,068 --> 00:16:27,111 ‫البته یه مهره‌‌ی دیگه... 211 00:16:27,112 --> 00:16:29,823 ‫هم هست که هنوز رونمایی نشده 212 00:16:32,575 --> 00:16:34,618 ‫اعلی‌حضرت، یه صحبتی بکنیم 213 00:16:34,619 --> 00:16:38,081 ‫بنظر می‌رسه گوسفندهای سرزمینمون فروخته شدن 214 00:16:38,082 --> 00:16:40,875 ‫خراجگزارهای من یه گله خوک به جاش فرستادن 215 00:16:40,876 --> 00:16:42,668 ‫اژدهاها خوک می‌خورن دیگه؟ 216 00:16:42,669 --> 00:16:44,628 ‫کاراکسس خوک رو ترجیح میده. ‫جمع‌آوری چطور پیش میره؟ 217 00:16:44,629 --> 00:16:46,735 ‫تا دو روز دیگه آماده لشکرکشی میشیم 218 00:16:46,736 --> 00:16:48,841 ‫- ترتیب خوک‌ها رو بده ‫- الساعه اعلی‌حضرت 219 00:16:48,842 --> 00:16:52,637 ‫اعلی‌حضرت، سر آلفرد بروم ‫اومده دیدنتون 220 00:16:54,055 --> 00:16:55,180 ‫جالب شد 221 00:16:55,181 --> 00:16:57,182 ‫بنده بعنوان سفیر ملکه خدمت رسیدم 222 00:16:57,183 --> 00:16:59,643 ‫که جویای جنبش‌ها و اهداف شما بشم 223 00:16:59,644 --> 00:17:03,523 ‫درست وقتی رسیدی که تونستی ‫ارتش جدیدم رو ببینی بروم 224 00:17:03,524 --> 00:17:05,233 ‫نظرت چیه؟ 225 00:17:05,234 --> 00:17:07,027 ‫خیلی عظیمه 226 00:17:09,320 --> 00:17:11,322 ‫لنیستر مردده 227 00:17:11,781 --> 00:17:14,492 ‫می‌خوام قبل از اینکه دستش بهم برسه ‫برم سمت قدم‌گاه پادشاه 228 00:17:14,493 --> 00:17:17,203 ‫میشه خصوصی صحبت کنیم اعلی‌حضرت؟ 229 00:17:21,875 --> 00:17:23,877 ‫می‌خوام صادقانه باهاتون صحبت کنم 230 00:17:23,878 --> 00:17:25,461 ‫منم همین انتظار رو دارم 231 00:17:25,462 --> 00:17:28,172 ‫من به پادشاه، برادرتون، وفادار بودم 232 00:17:28,173 --> 00:17:30,883 ‫درفش‌هام رو به رنیرا که وارثشه ‫متعهد کردم 233 00:17:30,884 --> 00:17:34,679 ‫هرگز به غاصب‌ها یا توله‌های اولدتان ‫خدمت نخواهم کرد 234 00:17:34,680 --> 00:17:36,722 ‫اما نبردهایی در راه هست... 235 00:17:36,723 --> 00:17:39,434 ‫- خائن ‫- و در چنین مواقعی... 236 00:17:42,520 --> 00:17:44,147 ‫چیزی نشنیدین؟ 237 00:17:46,107 --> 00:17:48,735 ‫اینجا کاری می‌کنه رو به ماه عوعو کنی 238 00:17:51,738 --> 00:17:55,158 ‫در حالی که شما یک ارتش جمع کردید، ‫رنیرا متزلزل شده 239 00:17:55,159 --> 00:17:57,034 ‫به قضاوت و نظر ما بی‌توجهی کرده 240 00:17:57,035 --> 00:17:59,370 ‫و مسیری در پیش گرفته ‫که من شخصا بی‌پروایانه می‌دونم 241 00:17:59,371 --> 00:18:03,416 ‫رنیرا مسیر خودش رو پیش می‌گیره، ‫چه خوب و چه بد 242 00:18:03,417 --> 00:18:05,377 ‫اما شما رهبر مردان هستین 243 00:18:06,795 --> 00:18:08,942 ‫اگر اعلام ادعا کنید 244 00:18:08,943 --> 00:18:11,091 ‫لردها ازتون پیروی می‌کنن 245 00:18:11,716 --> 00:18:14,552 ‫هیچوقت فکر نمی‌کردم عهدشکن باشی 246 00:18:15,512 --> 00:18:17,138 ‫سر آلفرد 247 00:18:20,016 --> 00:18:22,227 ‫رنیرا حسن نیت داره 248 00:18:24,020 --> 00:18:27,649 ‫اما ما در حال حاضر 249 00:18:29,317 --> 00:18:30,735 ‫یه پادشاه نیاز داریم 250 00:18:57,554 --> 00:18:59,263 ‫بنظر میاد رنیرای متظاهر قایق فرستاده 251 00:18:59,264 --> 00:19:01,495 ‫که در بین مردم اونهایی رو جمع کنه 252 00:19:01,496 --> 00:19:03,727 ‫که باور دارن قطره‌ای خون تارگرین دارن 253 00:19:03,728 --> 00:19:05,811 ‫نیرنگ و خدعه 254 00:19:05,812 --> 00:19:08,981 ‫همه‌شون بزدلن. ‫این جنون رو خاتمه بده 255 00:19:08,982 --> 00:19:12,277 ‫هیچ کشتی‌ای بدون بازرسی ‫در لنگرگاهمون عبور و مرور نکنه 256 00:19:12,278 --> 00:19:14,612 ‫این مانع کار قایق‌های ماهیگیری میشه 257 00:19:14,613 --> 00:19:16,739 ‫مردم برای امرار معاش به اونها وابسته‌ان 258 00:19:16,740 --> 00:19:20,785 ‫اگه دشمن سلاخی‌شون کنه ‫دیگه کارشون به امرار معاش نمی‌کشه 259 00:19:20,786 --> 00:19:23,079 ‫همه باید فداکاری‌هایی کنیم 260 00:19:25,665 --> 00:19:27,959 ‫چرا همه ازمون متنفرن؟ 261 00:19:27,960 --> 00:19:29,960 ‫ناراضی‌ان 262 00:19:29,961 --> 00:19:32,464 ‫و مردم ناراضی دنبال کسی‌ان ‫که بهش نفرت بورزن 263 00:19:36,092 --> 00:19:38,052 ‫دستور دریابند رو ما ندادیم 264 00:19:38,053 --> 00:19:41,222 ‫نه، ولی ما سلطنت هستیم ‫و انتظار دارن بشکنیمش 265 00:19:42,557 --> 00:19:43,767 ‫اینو بخور 266 00:19:50,982 --> 00:19:53,610 ‫قبل از ملکه شدن خوشحال‌تر بودم 267 00:20:00,200 --> 00:20:02,619 ‫نظرت درباره‌ی از اینجا رفتن چیه؟ 268 00:20:11,419 --> 00:20:12,712 ‫کجا رو دارم برم؟ 269 00:20:19,761 --> 00:20:21,825 ‫شاهزاده نایب‌السلطنه اومدن، علیاحضرت 270 00:20:21,826 --> 00:20:23,890 ‫هلینا. اینجایی پس. ‫مادر 271 00:20:26,768 --> 00:20:30,105 ‫- دیگه داشتم می‌رفتم بخوابم ‫- سلطنت به خدمتت نیاز داره 272 00:20:30,230 --> 00:20:32,148 ‫- الان؟ ‫- متظاهر سواره‌های جدیدی 273 00:20:32,149 --> 00:20:35,402 ‫علیه ما علم کرده، ‫ما هم باید همینطور پاسخ بدیم 274 00:20:36,611 --> 00:20:38,405 ‫می‌خوام با دریم‌فایر به نبرد بری 275 00:20:38,406 --> 00:20:40,490 ‫- ایموند ‫- من نمی‌خوام بجنگم 276 00:20:40,491 --> 00:20:42,574 ‫فعلا خواسته‌هامون در اولویت نیستن 277 00:20:42,575 --> 00:20:45,286 ‫اولویت انجام کارِ لازم برای حفظ تخت پادشاهیه 278 00:20:46,162 --> 00:20:48,164 ‫من کسی رو نمی‌سوزونم 279 00:20:50,250 --> 00:20:51,625 ‫سوال نپرسیدم 280 00:20:51,626 --> 00:20:53,378 ‫- ایموند ‫- حق مادرزاد ما رو بی‌حرمت کردن 281 00:20:53,379 --> 00:20:55,087 ‫و رعیت‌ها رو اژدهاسوار کردن! 282 00:20:55,088 --> 00:20:56,649 ‫- ایموند! ایموند! ‫- بابت این گناه باید مجازات بشن! 283 00:20:56,673 --> 00:20:58,424 ‫باید بهت یادآوری کنم ‫که خواهرت هنوز ملکه‌ست؟ 284 00:20:58,425 --> 00:21:00,018 ‫تو هم یه زمان بودی! ‫و حالا داری می‌بینی 285 00:21:00,030 --> 00:21:02,012 ‫که ضعف و سستیِ تو ‫چه پیامدی برامون داشته! 286 00:21:02,013 --> 00:21:04,138 ‫امروز بیشتر از دیروز در خطر هستیم! 287 00:21:04,139 --> 00:21:06,766 ‫احساس خطر کردی که ‫رفتی شهر شارپ پوینت رو سوزوندی؟ 288 00:21:06,767 --> 00:21:09,436 ‫احساس خطر کردی ‫یا از تحقیر شدنت عصبانی شدی؟ 289 00:21:11,271 --> 00:21:12,646 ‫می‌خوای به هفت قلمرو حکومت کنی 290 00:21:12,647 --> 00:21:14,770 ‫ولی وقتی بهت توهین میشه 291 00:21:14,782 --> 00:21:16,859 ‫رعایاش رو به خاک و خون می‌کشی 292 00:21:16,860 --> 00:21:18,669 ‫چون حس قدرت بهت میده 293 00:21:18,681 --> 00:21:21,072 ‫و حالا می‌خوای خواهرت رو تباه کنی 294 00:21:21,073 --> 00:21:22,970 ‫که در تمام نسلمون، ‫آروم‌ترین و شایسته‌ترین فرد 295 00:21:22,971 --> 00:21:24,868 ‫- برای اینه که ازش محافظت کنی ‫- وقتی خودش نمی‌تونه 296 00:21:24,869 --> 00:21:26,118 ‫کی می‌خواد ازش محافظت کنه؟ 297 00:21:26,119 --> 00:21:27,912 ‫و اگه روانش نابود بشه ‫به کی تبدیل میشه؟ 298 00:21:27,913 --> 00:21:29,706 ‫دیگه فقط سلطنت ما در خطر نیست 299 00:21:29,707 --> 00:21:30,956 ‫جونمون در خطره 300 00:21:30,957 --> 00:21:32,877 ‫- نمی‌خوای پیروز بشیم؟ ‫- اینجوری نه 301 00:21:36,546 --> 00:21:38,381 ‫اینجوری نه! 302 00:21:55,315 --> 00:21:56,733 ‫علیاحضرت 303 00:21:57,525 --> 00:21:58,735 ‫استاد اعظم 304 00:22:00,153 --> 00:22:02,364 ‫دوباره باید ازت درخواست کمک کنم 305 00:22:03,114 --> 00:22:04,741 ‫یه راه خروج می‌خوام 306 00:22:05,658 --> 00:22:07,452 ‫و رازداری شما رو 307 00:22:19,464 --> 00:22:22,300 ‫اصلا به سوگندت فکر نمی‌کنی؟ 308 00:22:24,302 --> 00:22:25,720 ‫لرد فرمانده؟ 309 00:22:27,889 --> 00:22:29,933 ‫اتفاقا فقط به اون فکر می‌کنم لرد عزیز 310 00:22:31,351 --> 00:22:36,356 ‫پسر یه پیشکار از دورن ‫داره ملکه‌ی هفت‌ اقلیم رو می‌کنه 311 00:22:38,400 --> 00:22:40,026 ‫ملکه سابق 312 00:22:40,985 --> 00:22:43,383 ‫من هر کاری هم کرده باشم، ‫اون سوگندی زیر پا نذاشته 313 00:22:43,384 --> 00:22:45,917 ‫- می‌تونم بفرستمت بری دیوار ‫- می‌تونی 314 00:22:45,918 --> 00:22:48,451 ‫نام های‌تاور رو هم تا یک نسل لکه‌دار می‌کنی 315 00:22:49,327 --> 00:22:52,163 ‫- نام مادر و دست پادشاه رو ‫- اون خواهرمه 316 00:22:55,083 --> 00:22:56,876 ‫اون جونم رو نجات داد 317 00:22:57,919 --> 00:22:59,336 ‫دو بار 318 00:22:59,337 --> 00:23:02,090 ‫یه بار در برابر تیشه‌ی جلاد، ‫یه بار هم در برابر خودم 319 00:23:05,802 --> 00:23:08,430 ‫از اون موقع، اون چراغ راه منه 320 00:23:18,064 --> 00:23:20,692 ‫فکر نکن من شرم ندارم، سِر 321 00:23:22,068 --> 00:23:24,821 ‫علاقه به زن‌ها بارها برام ‫مصیبت به بار آورده 322 00:23:25,405 --> 00:23:26,740 پس در برابرش مقاومت کن 323 00:23:29,409 --> 00:23:31,118 ای‌کاش به همین سادگی‌ها بود 324 00:23:31,119 --> 00:23:33,913 برادرانت در گارد پادشاهی یه راهی براش پیدا کردن 325 00:23:37,083 --> 00:23:38,460 جدی؟ 326 00:23:40,462 --> 00:23:41,838 شاید واقعا پیدا کردن 327 00:23:43,882 --> 00:23:46,301 شاید هم همه انسان‌ها فاسدن 328 00:23:48,053 --> 00:23:50,472 و شرافت حقیقی، مه‌ای بیش نیست 329 00:23:51,389 --> 00:23:52,766 که به هنگام صبح محو می‌شه 330 00:23:55,477 --> 00:23:57,520 فلسفه‌ی مایوس‌کننده‌ایه 331 00:23:58,104 --> 00:23:59,939 من فلسفه‌ای ندارم 332 00:24:01,274 --> 00:24:03,485 یا شاید هم فلسفه زندگیم این بوده 333 00:24:05,904 --> 00:24:09,657 محافظت از درستکاران، اجرای عدالت و مجازات بقیه 334 00:24:11,785 --> 00:24:12,994 ...ولی حالا 335 00:24:16,331 --> 00:24:18,166 تو هم چیزی که من شاهدش بودم رو دیدی 336 00:24:23,463 --> 00:24:27,467 اژدهایان می‌رقصن و آدم‌هایی مثل ما زیر پاشون، حکمِ غبار رو دارن 337 00:24:31,096 --> 00:24:34,557 و تمام افکار با ارزش و زحمات‌مون 338 00:24:34,558 --> 00:24:36,267 بی‌معنی می‌شن 339 00:24:42,148 --> 00:24:44,984 ما داریم به سمتِ نابودیِ خودمون لشکر کشی می‌کنیم 340 00:24:51,449 --> 00:24:53,910 مُردن، یک‌جور آسودگی خاطر به‌دنبال داره 341 00:24:58,581 --> 00:24:59,958 موافق نیستی؟ 342 00:26:39,641 --> 00:26:41,685 تحت تاثیر قرار گرفتم، لرد تایمن 343 00:26:42,894 --> 00:26:46,314 عجب سفیر دلیری رو از قدمگاه پادشاه فرستادن 344 00:26:49,484 --> 00:26:55,198 امیدوارم با موافقت با این درخواست خاضعانه 345 00:26:55,199 --> 00:26:58,535 ارزشمند بودن این سفیر رو تصدیق کنید 346 00:26:59,035 --> 00:27:01,538 قطعاً بهش فکر می‌کنم 347 00:27:09,462 --> 00:27:11,131 البته بعد از شام 348 00:27:15,635 --> 00:27:18,221 تاحالا گوشتِ دشمنانت رو خوردی؟ 349 00:27:19,055 --> 00:27:20,056 چی؟ 350 00:27:22,267 --> 00:27:25,145 نه خوردم و نه می‌خورم 351 00:27:26,938 --> 00:27:31,359 پس میهمان‌نوازیِ ما رو رد می‌کنی؟ 352 00:27:42,203 --> 00:27:43,496 شوخی کردم، بزرگوار 353 00:27:44,914 --> 00:27:47,751 فکر کردی من چه‌جور آدمی‌ام؟ 354 00:27:50,795 --> 00:27:52,005 شوخی بود 355 00:27:53,048 --> 00:27:54,299 بیا 356 00:28:09,147 --> 00:28:11,566 خوبیت نداره که یه شاهزاده زانوی غم بغل کنه 357 00:28:13,360 --> 00:28:14,943 زانوی غم بغل نکردم 358 00:28:14,944 --> 00:28:16,404 پس اسمِ این حالت رو چی می‌ذاری؟ 359 00:28:18,907 --> 00:28:22,118 دارم مطالعه می‌کنم - مادامی که مادرت منتظره؟ - 360 00:28:25,997 --> 00:28:27,624 عصبانی‌ای 361 00:28:30,835 --> 00:28:32,002 تو نیستی؟ 362 00:28:32,003 --> 00:28:33,546 فایده‌ای در عصبانیت نمی‌بینم 363 00:28:34,839 --> 00:28:36,466 حضورِ اونا توهینِ به ماست 364 00:28:37,425 --> 00:28:39,176 به اصالت‌مون 365 00:28:39,177 --> 00:28:41,095 وقتی هر رعیت بی سروپایی بتونه اژدها سواری کنه 366 00:28:41,096 --> 00:28:43,890 ...دیگه - به معنای رعیت بودن من و تو که نیست - 367 00:28:45,433 --> 00:28:48,018 تو می‌دونی که من از تخمِ کی‌ام - برام مهم نیست - 368 00:28:48,019 --> 00:28:51,898 تو ولیعهدی، پسر ملکه‌ی برحق 369 00:28:51,899 --> 00:28:53,440 بعد نشستی اینجا و ناراحتی 370 00:28:53,441 --> 00:28:54,983 چون فکر می‌کنی که بدون اژدهایان 371 00:28:54,984 --> 00:28:58,196 و مظاهرِ جایگاه اجتماعیت هیچی نیستی 372 00:28:59,280 --> 00:29:01,074 فکرکردی تو تنها ولیعهدِ اشراف‌زاده‌ای هستی 373 00:29:01,075 --> 00:29:03,368 که پسر نامشروعِ مادرشه؟ 374 00:29:04,119 --> 00:29:06,495 زندگی همینه دیگه، جیس 375 00:29:06,496 --> 00:29:09,582 ،و با عصبانی بودن از این قضیه فقط خودت رو توی چشم خودت کوچیک می‌کنی 376 00:29:09,583 --> 00:29:11,292 گفتنش واسه تو راحته 377 00:29:11,793 --> 00:29:14,254 نه واسه منی که همیشه حرف و حدیث‌های پشت سرم رو شنیدم 378 00:29:14,255 --> 00:29:16,547 پس بهشون ثابت کن که ارزشمندی 379 00:29:16,548 --> 00:29:19,592 برخیز و کنار مادرت جایگاهت رو تصاحب کن 380 00:29:43,885 --> 00:29:47,055 رفقای خوش‌سیمای من بیاید 381 00:29:47,180 --> 00:29:49,516 و توی ساحل لنگر بندازید 382 00:29:49,558 --> 00:29:52,894 چون پیش از استراحت دوباره 383 00:29:52,936 --> 00:29:54,688 باید کلی دریانوردی کنید 384 00:29:55,230 --> 00:29:58,108 پس دکل رو چرب کنید و بکشیدش بالا 385 00:29:59,234 --> 00:30:01,570 میان باد و آب 386 00:30:02,112 --> 00:30:04,531 بکشیدم بالا رفقا، دوباره بکشید بالا 387 00:30:05,073 --> 00:30:08,410 بر دختر ناخدا درود بفرستید 388 00:30:12,771 --> 00:30:14,773 آفرین، لرد تایرود 389 00:30:23,490 --> 00:30:26,326 .آواز خوبی بود قشنگ خوندی 390 00:30:29,454 --> 00:30:31,039 تایلند هستم 391 00:30:33,208 --> 00:30:36,168 سازگاریت رو ثابت کردی 392 00:30:36,169 --> 00:30:39,422 و از چیزی که به‌نظر میاد ماهرتر هستی 393 00:30:40,757 --> 00:30:42,092 ...خب 394 00:30:44,844 --> 00:30:48,056 خوش‌حال می‌شم که در کنارت دریانوردی کنم 395 00:30:49,933 --> 00:30:52,394 همین‌طور ناخداهام 396 00:31:00,193 --> 00:31:02,987 فردا صبح، راهیِ آبگذر می‌شیم 397 00:31:09,452 --> 00:31:14,124 و مار آبی از رویاروییِ دوباره با ما پشیمون می‌شه 398 00:31:18,545 --> 00:31:22,424 .پادشاهم خیلی خوش‌حال می‌شه به سلامتیِ دوستی 399 00:31:36,938 --> 00:31:38,356 دیروقته 400 00:31:43,111 --> 00:31:44,738 ...قبل از رفتنت 401 00:31:45,447 --> 00:31:46,614 لرد تایلند 402 00:31:49,242 --> 00:31:50,826 هم مرد جذابی هستی 403 00:31:50,827 --> 00:31:56,541 و هم ارزش و مردگونگیت رو ثابت کردی 404 00:31:58,710 --> 00:32:00,712 دوست دارم ازت بچه‌دار بشم 405 00:32:05,133 --> 00:32:08,720 ...ازم می‌خواین که 406 00:32:08,721 --> 00:32:10,013 دقیقا 407 00:32:12,682 --> 00:32:14,768 می‌خوام همسرانم رو بکنی 408 00:32:19,439 --> 00:32:22,650 چندتا زن دارید مگه؟ 409 00:32:27,364 --> 00:32:28,990 باز شراب بیارید 410 00:32:30,742 --> 00:32:32,744 رام کردنِ اژدها، آدم رو تشنه می‌کنه 411 00:32:37,749 --> 00:32:40,377 از این جوجه‌ها هم باز بیار 412 00:32:47,342 --> 00:32:48,760 می‌زنیم به سلامتی 413 00:32:50,512 --> 00:32:52,722 به سلامتی سواره‌های جدیدمون 414 00:32:53,932 --> 00:32:56,225 سه‌تاتون نجیب‌زاده نیستید 415 00:32:56,226 --> 00:32:59,270 ولی کاری کردید که قبلا رویاش هم محال بود 416 00:33:11,116 --> 00:33:14,639 قدرتی رو بهتون سپردم که کلاً تعداد اندکی باهاش آشنایی دارن 417 00:33:14,640 --> 00:33:18,164 و بهتون دستور می‌دم که در کمالِ وظیفه‌شناسی و احترام، باهاش برخورد کنید 418 00:33:18,998 --> 00:33:22,002 ،اگر به خوبی بهم خدمت کنید شما رو به مقام شوالیه منصوب می‌کنم 419 00:33:24,295 --> 00:33:25,714 نظرتون چیه، بچه‌ها؟ 420 00:33:26,297 --> 00:33:28,653 به همین سادگی می‌شیم شوالیه 421 00:33:28,654 --> 00:33:31,011 نا امیدتون نمی‌کنیم، ملکه 422 00:33:32,846 --> 00:33:34,472 باید چی کار کنیم؟ 423 00:33:37,058 --> 00:33:40,061 فکر می‌کردم که وجود شما به تنهایی برای دشمن، یک عامل بازدارنده باشه 424 00:33:41,980 --> 00:33:43,732 ولی حق با لرد کورلیسه 425 00:33:44,149 --> 00:33:47,360 باید مادامی که برتری داریم، حمله کنیم 426 00:33:48,028 --> 00:33:49,237 و به این جنگ، خاتمه بدیم 427 00:33:49,654 --> 00:33:52,282 بر اژدهایان‌تون مسلط بشید و فرمان‌هاشون رو یاد بگیرید 428 00:33:52,782 --> 00:33:54,409 دو روز دیگه پرواز می‌کنید 429 00:33:55,285 --> 00:33:58,872 ،باید بر قلعه‌های غاصب اولدتان و بندر لنیس 430 00:33:58,873 --> 00:34:02,584 و ارتش‌هاشون، چیره بشیم 431 00:34:03,376 --> 00:34:06,171 تنها و بدون متحد، چاره‌ای جز تسلیم شدن نداره 432 00:34:06,172 --> 00:34:08,444 می‌خواید افراد بی‌گناه رو بکشیم 433 00:34:08,445 --> 00:34:10,717 اون هم در میزان زیاد - ...سخته - 434 00:34:11,760 --> 00:34:13,553 ولی نمی‌شه کاریش کرد 435 00:34:18,475 --> 00:34:20,560 باید روحیه دشمن‌مون رو نابود کنیم 436 00:34:21,561 --> 00:34:24,356 وگرنه افراد بیش‌تری در کشمکشی بی‌پایان می‌میرن 437 00:34:24,357 --> 00:34:25,899 وگار چی؟ 438 00:34:27,150 --> 00:34:31,780 اژدهای ترسناکیه، ولی تنهاست 439 00:34:33,156 --> 00:34:36,033 شاهزاده نایب السلطنه نمی‌تونه در برابر همه‌مون بایسته 440 00:34:36,034 --> 00:34:38,912 .خودم به حسابش می‌رسم سیلوروینگ خیلی کار درسته 441 00:34:38,913 --> 00:34:40,538 ما از هیچی نمی‌ترسیم 442 00:34:41,706 --> 00:34:44,084 حتی اگر تو بترسی - به موقعش می‌بینیم - 443 00:34:44,085 --> 00:34:45,794 که کدوم‌مون بزدله 444 00:34:47,087 --> 00:34:49,422 گفتم باز از این جوجه‌ها بیار 445 00:34:51,174 --> 00:34:55,387 یک شوالیه، وقتی با ملکه هم‌سفره می‌شه باید با متانت رفتار کنه 446 00:34:55,804 --> 00:34:57,138 پس بهتره شوالیه‌م کنی 447 00:35:01,476 --> 00:35:03,311 ...حدت رو بدون 448 00:35:04,938 --> 00:35:06,147 رفیق 449 00:35:10,568 --> 00:35:12,570 یه‌کم شوخ‌طبع باشید بد نمی‌شه 450 00:35:23,748 --> 00:35:26,835 از هارنهال یک پیغامی رسیده، علیاحضرت 451 00:35:33,299 --> 00:35:34,466 از طرف دیمونه؟ 452 00:35:34,467 --> 00:35:37,387 از طرف حاکم قلعه، سر سایمون استرانگ 453 00:35:37,804 --> 00:35:39,681 دیمون ارتشش رو جمع کرده 454 00:35:40,598 --> 00:35:43,018 ولی سر سایمون می‌ترسه که بهتون خیانت کنه 455 00:35:46,896 --> 00:35:48,732 اجازه نمی‌دم 456 00:35:50,859 --> 00:35:51,860 آدام 457 00:35:53,069 --> 00:35:54,279 همراهم بیا 458 00:36:00,076 --> 00:36:01,286 ممنون 459 00:36:02,620 --> 00:36:03,621 جوجه 460 00:36:25,310 --> 00:36:27,354 تو خواب نداری، جادوگر؟ 461 00:36:32,317 --> 00:36:34,402 می‌رم به جنگل خدایان 462 00:37:12,148 --> 00:37:15,151 وقتی اومدی اینجا مثل یه مشتِ بسته بودی 463 00:37:17,696 --> 00:37:21,324 می‌خواستی دنیا رو مطیعِ امیال خودت کنی 464 00:37:23,952 --> 00:37:29,290 ولی فکر کنم که فهمیدی جهان، فرمانبردارِ کسی نمی‌شه 465 00:37:35,797 --> 00:37:39,217 اینجا کسی دنبال نشونه باشه پیداش می‌کنه 466 00:37:42,679 --> 00:37:44,388 چیه، دیگه برات خنده‌دار نیست؟ 467 00:37:44,389 --> 00:37:46,433 دیگه میلی به خندیدن ندارم 468 00:37:49,102 --> 00:37:51,062 مایه خوشحالیه 469 00:38:02,782 --> 00:38:06,286 پس می‌خوای بفهمی که چه چیزی بهت عطا شده؟ 470 00:38:14,627 --> 00:38:18,298 همیشه می‌خواستی سرنوشتت رو خودت تعیین کنی 471 00:38:22,886 --> 00:38:25,055 ولی امروز آماده‌ای 472 00:39:48,596 --> 00:39:50,849 همه‌ش یک داستانه 473 00:39:59,858 --> 00:40:02,485 و تو صرفا توش یک نقش داری 474 00:40:04,404 --> 00:40:06,448 بهش هم آگاهی 475 00:40:16,666 --> 00:40:19,085 می‌دونی که باید چی کار کنی 476 00:40:27,719 --> 00:40:28,928 آبجی 477 00:40:29,679 --> 00:40:32,849 من و تو هم‌خونیم 478 00:40:33,808 --> 00:40:36,644 می‌دونم نمی‌خوای به کسی آسیب بزنی 479 00:40:38,938 --> 00:40:41,231 ولی توی همچین دورانی 480 00:40:41,232 --> 00:40:43,943 ...که صلاح قلمرو به ما بستگی داره 481 00:40:47,030 --> 00:40:49,866 مادر ما اژدهاسوار نیست 482 00:40:50,367 --> 00:40:52,284 نمی‌تونه درک کنه 483 00:40:52,285 --> 00:40:55,372 که من و تو وظیفه‌ای بزرگ‌تر داریم 484 00:41:00,126 --> 00:41:01,753 ...همراهم 485 00:41:02,962 --> 00:41:04,381 به هارنهال بیا 486 00:41:06,424 --> 00:41:09,427 دیمون و ارتشش رو به هلاکت می‌رسونیم 487 00:41:10,261 --> 00:41:15,308 بذار به دشمن‌مون نشون بدیم که یک من ماست چقدر کره می‌ده 488 00:41:15,309 --> 00:41:17,394 اگه قبول نکنم چی؟ 489 00:41:20,355 --> 00:41:22,982 من رو مثل ایگان می‌سوزونی؟ 490 00:41:27,028 --> 00:41:29,406 دروغ نباف - با چشم‌های خودم دیدم - 491 00:41:33,368 --> 00:41:37,080 سوزوندیش و گذاشتی سقوط کنه 492 00:41:41,167 --> 00:41:43,169 این حرفت، مصداق خیانته 493 00:41:45,588 --> 00:41:48,008 ایگان دوباره پادشاه می‌شه 494 00:41:51,094 --> 00:41:53,513 هنوز پیروزی رو ندیده 495 00:41:54,597 --> 00:41:57,225 روی یک تخت چوبی می‌نشینه 496 00:41:57,976 --> 00:41:59,394 ...و تو 497 00:42:03,898 --> 00:42:05,900 تو می‌میری 498 00:42:08,611 --> 00:42:13,199 توی دریاچه چشم خدا غرق شدی و دیگه کسی پیدات نکرد 499 00:42:18,747 --> 00:42:21,249 می‌تونم دستور کشتنت رو بدم 500 00:42:22,250 --> 00:42:24,878 سرنوشتت که عوض نمی‌شه 501 00:43:45,500 --> 00:43:48,461 علیاحضرت، بنده حاکم قلعه سر سایمون استرانگ هستم 502 00:43:48,462 --> 00:43:49,754 شرف‌یابم کردید 503 00:43:50,755 --> 00:43:54,384 .به هارنهال خوش اومدید، ملکه عزیز فکر نمی‌کردم شخصاً تشریف بیارید 504 00:43:55,051 --> 00:43:57,428 پیغامت خیلی نگرانم کرد 505 00:43:57,429 --> 00:43:59,889 بله، باید اقرار کنم که دلیل موجهی برای نگرانی داشتم 506 00:44:02,058 --> 00:44:03,435 ولی خودتون بیاید و ببینید 507 00:45:33,983 --> 00:45:36,319 انتظار نداشتم بیای 508 00:45:38,905 --> 00:45:40,615 اشتباه محاسباتی داشتی پس 509 00:45:44,369 --> 00:45:47,372 می‌بینم که خوب ارتشی جمع کردی - به من، سوگندِ وفاداری خوردن - 510 00:45:48,123 --> 00:45:50,166 درست به موقع 511 00:45:55,130 --> 00:45:57,298 اون‌وقت تو به کی وفاداری؟ 512 00:46:13,375 --> 00:46:16,275 دنیا اون چیزی نیست که فکرش رو می‌کردیم 513 00:46:16,992 --> 00:46:21,697 این جنگ، تازه شروعشه 514 00:46:22,597 --> 00:46:24,537 زمستان در راهه 515 00:46:25,112 --> 00:46:27,388 با خودش تاریکی و نابودی رو به‌دنبال داره 516 00:46:32,489 --> 00:46:35,322 داری مثل پدرم حرف می‌زنی 517 00:46:35,496 --> 00:46:37,149 به چشم دیدمش 518 00:46:37,745 --> 00:46:41,265 ...دیدم که نمی‌تونیم در برابرش ایستادگی کنیم 519 00:46:43,033 --> 00:46:45,220 ...با این‌حال 520 00:46:46,354 --> 00:46:48,981 چاره‌ی دیگه‌ای نداریم 521 00:46:54,981 --> 00:46:56,983 تنها شانس قلمرو 522 00:46:57,650 --> 00:47:01,821 رهبریه که بتونه متحدش کنه ...و برادرم تو رو 523 00:47:01,822 --> 00:47:02,906 انتخاب کرد 524 00:47:21,925 --> 00:47:24,094 تو ملکه برحق هستی، رنیرا 525 00:47:25,178 --> 00:47:27,013 نخست از نام او 526 00:47:27,514 --> 00:47:29,516 محافظ قلمرو 527 00:47:30,183 --> 00:47:34,062 ،من سرنوشتم خدمت به توئه اینا هم همراه من 528 00:47:34,063 --> 00:47:36,021 تا پای مرگ 529 00:47:36,022 --> 00:47:38,525 یا تا پایان داستان‌مون بهت خدمت می‌کنن 530 00:48:10,853 --> 00:48:13,906 ...اگه دوباره از پیشم بری 531 00:48:15,227 --> 00:48:17,507 پوستت رو می‌کنم 532 00:48:20,719 --> 00:48:22,579 برام امکان‌پذیر نیست 533 00:48:24,669 --> 00:48:26,882 یه‌بار سعی کردم برم 534 00:48:28,158 --> 00:48:29,784 ملکه 535 00:48:39,794 --> 00:48:42,464 ...به ازای هر نفرمون که بمیره 536 00:48:43,173 --> 00:48:44,674 صدتاشون رو می‌کشیم 537 00:48:45,467 --> 00:48:48,428 بهشون رحم نمی‌کنیم 538 00:48:48,928 --> 00:48:50,889 برای ملکه‌مون می‌جنگیم 539 00:49:36,559 --> 00:49:38,770 فرستاده بودید دنبالم، لرد دست 540 00:49:40,605 --> 00:49:42,816 کاکایی‌ها امروز توی ارتفاع کمی پرواز می‌کنن 541 00:49:43,608 --> 00:49:45,318 آب و هوا عوض می‌شه 542 00:49:46,152 --> 00:49:48,654 بعید می‌دونم به این زودی‌ها ...عوض بشه، ولی 543 00:49:48,655 --> 00:49:52,033 ولی بادبان‌ها رو آماده می‌کنم - وقتی به سمت دریابند بریم 544 00:49:52,034 --> 00:49:55,412 دیر یا زود در موقعیت‌های پرمخاطره قرار می‌گیریم 545 00:49:56,538 --> 00:49:59,165 نمی‌خوام از ناخدایارم دل ‌چرکین باشم 546 00:50:00,583 --> 00:50:02,292 در انجام وظایفم کوتاهی کردم؟ 547 00:50:02,293 --> 00:50:05,305 کارهایی که ازت خواسته شده رو مو به مو انجام دادی، چه بسا مازاد بر وظایفت 548 00:50:05,839 --> 00:50:12,053 ولی گستاخ و کم‌حرفی و افراد نمی‌تونن باهات ارتباط بگیرن 549 00:50:13,221 --> 00:50:15,682 اگر الهام‌بخش نباشی نمی‌تونی رهبر باشی 550 00:50:16,224 --> 00:50:18,852 همون‌طور که می‌دونید من هیچ‌وقت خواستار رهبری نبودم 551 00:50:21,688 --> 00:50:24,649 به تو مقامی داده شده که تمام کارکنانِ اینجا آرزوش رو دارن 552 00:50:27,277 --> 00:50:31,573 .بنده رو عفو کنید، سرورم سعی می‌کنم خودم رو اصلاح کنم 553 00:50:35,702 --> 00:50:38,121 دارم سعی می‌کنم که کمکت کنم 554 00:50:44,669 --> 00:50:46,046 می‌خوای کمکم کنی؟ 555 00:50:48,048 --> 00:50:50,216 بعد از این همه سال می‌خوای همچین کمکی بکنی؟ 556 00:50:50,217 --> 00:50:52,594 می‌خوای بهم یادآوری کنی که قدردان باشم؟ 557 00:50:53,428 --> 00:50:54,721 قصد توهین نداشتم 558 00:50:55,638 --> 00:50:56,806 می‌تونی بری 559 00:51:00,518 --> 00:51:02,729 می‌دونی شرایط امثال ما چطور بود؟ 560 00:51:04,022 --> 00:51:06,190 می‌دونی با یتیمی بزرگ شدن 561 00:51:06,191 --> 00:51:10,111 دغدغه یه تیکه نون داشتن و حرومزاده خطاب شدن، چقدر سخته؟ 562 00:51:10,112 --> 00:51:12,572 می‌دونی گرسنگی با یک پسر بچه چی کارها می‌کنه؟ 563 00:51:13,615 --> 00:51:15,241 یا غم 564 00:51:15,950 --> 00:51:18,370 یا حتی شرم؟ - گفتم می‌تونی بری - 565 00:51:18,787 --> 00:51:23,708 از صبح خروس خون تا بوق سگ توی بازار، ماهی می‌فروختم 566 00:51:23,709 --> 00:51:26,502 پول جمع می‌کردم تا از پس زمستون بربیایم 567 00:51:26,503 --> 00:51:29,296 بعدش می‌دیدم که پدرم با پسرش و وارثش 568 00:51:29,297 --> 00:51:35,136 با خز روی شونه‌هاشون از کنارم رد می‌شه 569 00:51:35,804 --> 00:51:40,016 شیرینی‌جات انتخاب می‌کردن تا بعد از شام، کنار آتیش بخورن 570 00:51:42,936 --> 00:51:44,229 و حالا اون پسر مُرده 571 00:51:45,230 --> 00:51:47,189 همین‌طور خواهرش 572 00:51:47,190 --> 00:51:48,899 و وارثی که جاش رو گرفته بود 573 00:51:48,900 --> 00:51:52,612 بعد حالا یادت افتاده که من وجود دارم 574 00:51:54,114 --> 00:51:56,115 ...حالا می‌خوای 575 00:51:56,116 --> 00:51:58,743 از صدقه سرت بهم لطف کنی 576 00:52:01,329 --> 00:52:05,291 من مرد شرافتمندی‌ام و بهت خدمت می‌کنم چون وظیفه‌م ایجاب می‌کنه 577 00:52:06,001 --> 00:52:12,757 ،ولی اگر بهت برنمی‌خوره پیشنهادهای کمکت رو رد می‌کنم 578 00:52:15,468 --> 00:52:17,470 اگه از این جنگ، جون سالم به‌در ببرم 579 00:52:17,846 --> 00:52:20,265 ...همون‌طور که تنها شروع کردم 580 00:52:22,100 --> 00:52:23,309 تنها هم ادامه می‌دم 581 00:53:14,611 --> 00:53:18,073 کاری کردی که رویاش برای بقیه محاله 582 00:53:18,074 --> 00:53:20,367 و مزدت رو گرفتی 583 00:53:21,076 --> 00:53:23,328 مورد لطف خدایان قرار گرفتی 584 00:53:24,245 --> 00:53:27,207 مسیر پیروزی رو برات هموار کردن 585 00:53:27,208 --> 00:53:31,418 با این‌حال برای پیروز شدن باید حمله کنم 586 00:53:31,419 --> 00:53:34,881 و طی این حمله، هزاران نفر رو به مرگ محکوم می‌کنم 587 00:53:39,803 --> 00:53:42,222 بعید می‌دونم اگر پدرم زنده بود با همچین چیزی موافقت می‌کرد 588 00:53:43,098 --> 00:53:45,265 چاره‌ای برات نذاشت 589 00:53:45,266 --> 00:53:48,936 قوی باش. خودت می‌دونی که منصف و درستکاری 590 00:53:48,937 --> 00:53:53,483 نباید بذاری قلمرو بیفته دست کسانی که قدرت براشون مهم‌تر از صلحه 591 00:53:53,942 --> 00:53:56,111 باید پیروز بشی 592 00:53:59,197 --> 00:54:01,199 کی بهاش رو می‌پردازه؟ 593 00:54:19,217 --> 00:54:20,385 بیا 594 00:54:24,973 --> 00:54:26,975 بنده رو عفو کنید، علیاحضرت 595 00:54:40,405 --> 00:54:42,407 باید می‌دیدمت 596 00:54:51,249 --> 00:54:53,292 کی خبر داره؟ - فقط محافظم - 597 00:54:53,293 --> 00:54:55,337 دم دروازه‌ت، سلاحش رو انداخت روی زمین 598 00:55:05,096 --> 00:55:09,309 فکرکنم اشتباه کردم 599 00:55:11,311 --> 00:55:12,520 در چه مورد؟ 600 00:55:13,605 --> 00:55:16,774 از بچگی بهم گفتن که هرچیزی روالِ خودش رو داره 601 00:55:16,775 --> 00:55:21,071 و در مسیرهایی که برامون مشخص شده، امنیتی نهفته‌ست 602 00:55:21,988 --> 00:55:25,408 به‌گمونم بابت اینکه به این چیزها خیلی اهمیت نمی‌دادی و می‌دونستی 603 00:55:25,409 --> 00:55:28,161 از زندگی چی می‌خوای ازت نفرت داشتم 604 00:55:28,703 --> 00:55:30,705 من نمی‌دونستم از زندگی چی می‌خوام 605 00:55:31,247 --> 00:55:33,458 فقط می‌دونستم که چه انتظاراتی ازم می‌ره 606 00:55:36,711 --> 00:55:39,881 چرا اومدی اینجا؟ - چون راهم رو گم کردم - 607 00:55:39,882 --> 00:55:42,592 یا اقلاً ازم گرفتنش 608 00:55:43,051 --> 00:55:47,806 ،تمام کسایی که بهشون ایمان داشتم ...شوهرم، پدرم، معشوقم، پسرم 609 00:55:47,807 --> 00:55:51,393 ملکه تباهی‌ناپذیر، دامنش رو با یک معشوق آلوده کرده 610 00:55:51,394 --> 00:55:53,520 بابت کاری که خودت هم کردی قضاوتم نکن 611 00:55:54,187 --> 00:55:56,856 پدرت مُرد و من هم توی آغوشِ یک مرد دیگه آروم گرفتم 612 00:55:57,482 --> 00:55:59,108 من هم یک‌سری امیال دارم دیگه 613 00:55:59,109 --> 00:56:01,068 آره، ولی فقط تو بودی که ادعای پاکدامنی می‌کردی 614 00:56:01,069 --> 00:56:06,908 پاش هم موندم. به‌گمونم از روی ستیزه با تو بود، چرا که جلوه پاکدامنی برات مهم نبود 615 00:56:17,836 --> 00:56:20,004 این اواخر، تنها بودم 616 00:56:20,005 --> 00:56:24,467 از شهر خارج شدم و حس کردم که یه باری از روی دوشم برداشته شد 617 00:56:24,801 --> 00:56:27,387 چه قشنگ - واسه اولین‌بار به این فکر کردم - 618 00:56:27,388 --> 00:56:29,472 اگر به‌خاطر وظایفم که اولویت خودم ...قرارشون دادم نبود 619 00:56:30,056 --> 00:56:31,891 چی رو انتخاب می‌کردم 620 00:56:33,435 --> 00:56:35,957 می‌خوای پسرت رو سرنگون و تنهایی حکومت کنی؟ 621 00:56:35,958 --> 00:56:38,481 .نه، تمایلی به حکومت کردن ندارم می‌خوام زنده بمونم 622 00:56:39,065 --> 00:56:41,921 و از این همه توطئه‌چینی و تلاش‌های بی‌پایان، خلاص بشم 623 00:56:41,922 --> 00:56:44,779 سلطنت به هر قیمتی که شده به سوی جنگ و پیروزی قدم برمی‌داره 624 00:56:46,740 --> 00:56:48,074 ...ولی من 625 00:56:49,784 --> 00:56:53,413 صرفا می‌خوام دست دختر و نوه‌م رو بگیرم و از این فضا دورشون کنم 626 00:56:54,706 --> 00:56:58,335 دیگه دیره، آلیسنت 627 00:56:59,627 --> 00:57:00,669 خودت هم گفتی 628 00:57:00,670 --> 00:57:04,381 ،خونریزی شده، شهرها سوخته شدن ارتش‌ها پیشروی کردن 629 00:57:04,382 --> 00:57:08,053 حالا می‌خوای خودت رو از غائله‌ای که راه انداختی، مبرا کنی؟ 630 00:57:08,054 --> 00:57:09,928 با چه رویی من رو سرزنش می‌کنی؟ 631 00:57:09,929 --> 00:57:11,722 درهرصورت ادعات رو زیر سوال می‌بردن 632 00:57:11,723 --> 00:57:13,870 مگه خودِ تو این آتیش رو روشن نکردی؟ 633 00:57:13,871 --> 00:57:16,019 فقط کاری رو کردم که فکر می‌کردم پدرت می‌خواد 634 00:57:18,229 --> 00:57:19,856 اوه، برو پس 635 00:57:21,107 --> 00:57:22,484 این فضا رو ترک کن دیگه 636 00:57:22,485 --> 00:57:24,069 رنیرا 637 00:57:24,861 --> 00:57:26,363 سر به دشت و بیابون بذار 638 00:57:27,405 --> 00:57:29,532 به من چه ربطی داره؟ 639 00:57:33,870 --> 00:57:36,873 واسه بخشش اومدی اینجا؟ 640 00:57:55,975 --> 00:57:58,603 می‌دونی، تا آخرش عاشق مادرت موند 641 00:57:59,312 --> 00:58:02,315 .خیلی به من علاقه داشت ...دو طرفه هم بود، ولی 642 00:58:03,274 --> 00:58:05,485 خیال مادرت بهش قوت قلب می‌داد 643 00:58:06,403 --> 00:58:09,988 حتی بعد از فوتش هم 644 00:58:09,989 --> 00:58:13,618 از روی عشقی که بهش داشت توی انتخاب ولیعهد، ثابت‌قدم موند 645 00:58:13,619 --> 00:58:16,121 با این‌حال معتقدی که دم مرگ تصمیمش رو عوض کرد 646 00:58:22,544 --> 00:58:24,546 چرا اومدی اینجا؟ 647 00:58:27,298 --> 00:58:30,301 ایموند به‌زودی در ریورلند به کول، محلق می‌شه 648 00:58:32,679 --> 00:58:34,097 ...وقتی بره 649 00:58:34,681 --> 00:58:36,849 هلنا به عنوان ملکه، صاحب اختیارِ سلطنت خواهد بود 650 00:58:36,850 --> 00:58:39,060 اگه اون موقع بیای به قدمگاه پادشاه 651 00:58:39,061 --> 00:58:40,853 می‌گم نگهبان‌هامون سلاح‌هاشون رو بندازن 652 00:58:40,854 --> 00:58:43,940 دروازه‌ها رو باز می‌کنیم ...و بدون خون و خونریزی 653 00:58:44,774 --> 00:58:46,151 به عنوان فاتح، وارد می‌شی 654 00:58:48,653 --> 00:58:50,655 همین الانش هم نسبت به ما برتری داری 655 00:58:51,781 --> 00:58:53,158 ...وقتی روی تخت بشینی 656 00:58:54,576 --> 00:58:56,703 این جنگِ احمقانه، بایستی تموم بشه 657 00:58:59,330 --> 00:59:00,749 صحیح 658 00:59:04,961 --> 00:59:06,171 ایگان چی می‌شه؟ 659 00:59:13,553 --> 00:59:15,847 جراحت جبران‌ناپذیری بهش وارد شده 660 00:59:18,266 --> 00:59:21,269 در تاریکی و وحشت درد می‌کشه 661 00:59:21,770 --> 00:59:23,396 ...عیب و ایراد زیاد داره، ولی 662 00:59:24,397 --> 00:59:27,025 .هنوز به حرف مادرش گوش می‌ده فکرکنم بتونم قانعش کنم 663 00:59:27,026 --> 00:59:30,278 ...که جلوت زانو بزنه - ...نه هنوز هم - 664 00:59:30,279 --> 00:59:31,988 داری ازش دفاع می‌کنی 665 00:59:33,740 --> 00:59:37,035 هنوز هم فکر می‌کنی می‌تونی هرچی که می‌خوای رو 666 00:59:37,036 --> 00:59:38,535 بدون پرداخت بهای زیادی داشته باشی 667 00:59:38,536 --> 00:59:40,789 بهایی که من ناچار بودم بپردازم - ...من صرفا می‌خوام - 668 00:59:40,790 --> 00:59:42,874 اوضاع رو درست کنم 669 00:59:44,918 --> 00:59:48,838 ،اگر قرار بر ملکه شدنم باشه باید جبهه‌ی اپوزیسیون رو از بین ببرم 670 00:59:50,131 --> 00:59:51,508 باید سر ایگان رو قطع کنم 671 00:59:52,092 --> 00:59:55,136 .جلوی همه هم باید انجامش بدم خودت بهتر می‌دونی 672 00:59:56,888 --> 00:59:59,599 ،هرطور که بخوای ازش اجتناب کنی ته دلت این رو می‌دونی 673 01:00:10,568 --> 01:00:11,778 انتخاب کن 674 01:00:21,287 --> 01:00:24,082 از کاری که قصد انجامش رو داری منصرف می‌شی 675 01:00:24,083 --> 01:00:26,167 یا همه‌جوره پاش هستی 676 01:00:27,460 --> 01:00:29,045 و فداکاری لازم رو می‌کنی؟ 677 01:00:34,217 --> 01:00:36,219 پسر در ازای پسر 678 01:01:29,397 --> 01:01:31,399 خیلی عوض شدی 679 01:01:32,400 --> 01:01:35,153 لطفا بیا تمومش کنیم بره 680 01:01:37,489 --> 01:01:39,908 حالا با تو چی کار کنم؟ 681 01:01:41,743 --> 01:01:45,372 بذار برم تا به وعده‌م عمل کنم 682 01:01:46,623 --> 01:01:48,833 سه روز دیگه پاشو بیا آرامگاه سرخ 683 01:01:48,834 --> 01:01:50,710 و روی تختت بشین 684 01:01:50,711 --> 01:01:52,587 می‌تونی هم من رو دروغگو فرض کنی 685 01:01:54,255 --> 01:01:58,175 ،سلاح و زرهی همراهم نیست کاملا بی‌دفاعم 686 01:01:58,176 --> 01:02:02,097 به رحمِ رفیقی پشت بستم که یه زمانی دوستم داشت 687 01:02:03,973 --> 01:02:05,600 در تاریخ، به عنوان یک شرور ازت یاد می‌شه 688 01:02:09,938 --> 01:02:11,940 ...ملکه‌ای سنگدل 689 01:02:14,526 --> 01:02:17,153 که سودای قدرت داشت و شکست خورد 690 01:02:17,821 --> 01:02:19,823 بذار هرجور دوست دارن فکر کنن 691 01:02:22,367 --> 01:02:24,577 بالاخره خودم رو پیدا کردم 692 01:02:25,495 --> 01:02:27,037 جاه‌طلبی‌ای جز آزادیِ رفتن 693 01:02:27,038 --> 01:02:30,125 به جایی که دوست دارم و تنفس هوای آزاد رو ندارم 694 01:02:32,711 --> 01:02:35,338 دوست دارم بی نام و نشون و بی‌خبر از همه بمیرم 695 01:02:36,965 --> 01:02:38,591 و آزاد باشم 696 01:02:42,345 --> 01:02:44,764 یه‌جور می‌گی که انگار یک رویای محاله 697 01:02:45,724 --> 01:02:47,142 همراهم بیا 698 01:02:51,146 --> 01:02:55,150 چه بخوام چه نخوام، سرنوشتم در اینجا خلاصه شده 699 01:02:56,276 --> 01:02:58,903 خیلی وقت پیش برام مشخص شد 700 01:03:05,410 --> 01:03:07,245 برو 701 01:07:32,415 --> 01:07:43,526 «مترجمان: حسین رضایی و علیرضا نورزاده» ::. HosseinTL & MrLightborn11 .:: 702 01:07:43,591 --> 01:07:53,591 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین .:: FilmKio.Com ::.