1 00:01:41,059 --> 00:01:45,063 ‫« خـانـدان اژدهـا » 2 00:01:45,087 --> 00:01:53,087 ‫سی‌نما تقدیم میکند ‫WwW.30NaMa.CoM 3 00:01:53,111 --> 00:02:01,111 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 4 00:02:01,135 --> 00:02:09,135 ‫« ترجمه از حسین اسماعیلی و امـیـرحـسـیـن » 5 00:03:10,190 --> 00:03:12,692 ‫- فقط یکی بردارین ‫- کافیه. برین عقب 6 00:03:19,741 --> 00:03:21,441 ‫بنگرید! 7 00:03:22,035 --> 00:03:24,371 ‫اژدهای خائن، ملیس را بنگرید! 8 00:03:26,414 --> 00:03:30,001 ‫که در روکزرست ‫توسط پادشاه‌تون کشته شده! 9 00:03:32,879 --> 00:03:34,579 ‫به افتخار اگان! 10 00:03:36,716 --> 00:03:38,416 ‫امکان نداره 11 00:03:43,723 --> 00:03:45,423 ‫- امکان نداره... ‫- اژدها کشتن 12 00:03:46,476 --> 00:03:49,104 ‫این بدشگونه، این خط این نشون 13 00:04:07,122 --> 00:04:08,873 ‫رینیرا جواب این کار رو میده 14 00:04:10,667 --> 00:04:12,367 ‫واقعاً نفرت‌انگیزه 15 00:04:13,420 --> 00:04:15,463 ‫مگه متوجه نیستن ‫توی نبرد پیروز شدیم؟ 16 00:04:16,589 --> 00:04:18,289 ‫پیروزی عجیبیه 17 00:04:19,467 --> 00:04:21,167 ‫اگر بشه اسمشو گذاشت پیروزی 18 00:04:39,946 --> 00:04:41,646 ‫بنگرید! 19 00:04:42,198 --> 00:04:44,784 ‫اژدهای خائن، ملیس را بنگرید! 20 00:04:44,784 --> 00:04:46,536 ‫فکر می‌کردم اژدهایان خدان 21 00:04:46,536 --> 00:04:49,873 ‫که در روکزرست ‫توسط پادشاه‌تون کشته شده! 22 00:04:58,340 --> 00:05:00,040 ‫یه مشت گوشت بیشتر نیست 23 00:05:01,760 --> 00:05:04,012 ‫برین عقب! برین عقب! 24 00:07:19,606 --> 00:07:20,940 ‫زنده‌ست؟ 25 00:07:20,940 --> 00:07:22,640 ‫اعلیحضرت 26 00:07:23,193 --> 00:07:24,819 ‫درحال حاضر... 27 00:07:24,819 --> 00:07:26,519 ‫زنده هستن 28 00:08:22,794 --> 00:08:24,045 ‫پسرم می‌میره؟ 29 00:08:24,045 --> 00:08:25,745 ‫متأسفانه نمی‌تونم با قطعیت بگم 30 00:08:26,381 --> 00:08:29,217 ‫حالا با عرض معذرت باید به کارم برسم ‫علیاحضرت، این ساعات آینده خیلی حیاتیه 31 00:08:29,217 --> 00:08:30,917 چشم 32 00:09:05,295 --> 00:09:07,589 ‫یکی باید به‌جاش حکومت کنه 33 00:09:31,654 --> 00:09:32,655 ‫چی شد؟ 34 00:09:32,655 --> 00:09:34,449 ‫قلعه رو گرفتیم 35 00:09:34,449 --> 00:09:36,368 ‫به قیمت جون حدوداً نهصد نفر تموم شد 36 00:09:38,578 --> 00:09:40,278 ‫آره، شنیدم 37 00:09:42,040 --> 00:09:44,376 ‫یه پادگاه کوچیک رو گذاشتم ‫که از قلعه محافظت کنن 38 00:09:44,668 --> 00:09:46,368 ...‫اژدهای پادشاه هم 39 00:09:47,045 --> 00:09:48,745 سان‌فایر مدت‌ها داشت جون می‌داد 40 00:09:49,631 --> 00:09:52,175 ‫پادشاه، سر کریستون ‫ چه اتفاقی برای اون افتاد؟ 41 00:09:55,970 --> 00:09:57,670 ‫اعلیحضرت دلیرانه جنگید 42 00:10:04,479 --> 00:10:06,179 ‫ایموند چی؟ 43 00:10:12,821 --> 00:10:14,521 ‫اون چه نقشی توی این اتفاقات داشت؟ 44 00:10:18,827 --> 00:10:20,527 ‫اطلاع ندارم 45 00:10:24,582 --> 00:10:26,584 ‫بزرگ‌ترین اژدهامون کشته شده 46 00:10:28,211 --> 00:10:32,048 ‫کریستون کول بدون هیچ مقاومتی ‫توی سرزمین‌های تاج‌و‌تخت لشکرکشی می‌کنه 47 00:10:33,133 --> 00:10:35,844 ‫داسکندیل و روکزرست از دست رفتن 48 00:10:37,387 --> 00:10:41,182 ‫هنوزم ارتشی نداریم ‫به‌جز ارتشی که امیدواریم دیمون جمع کنه 49 00:10:41,933 --> 00:10:44,205 ‫همون کسی که ما رو ترک کرده 50 00:10:44,229 --> 00:10:46,062 ‫بعد از یه بحث زناشویی 51 00:10:48,481 --> 00:10:50,608 ‫مشکلی با من داری، سر آلفرد؟ 52 00:10:52,986 --> 00:10:55,321 ‫وفاداریم به شما اثبات‌شده‌ست، ملکه‌ی من 53 00:10:55,321 --> 00:10:57,021 ‫شاید وفاداریت اثبات شده باشه 54 00:10:57,449 --> 00:11:00,243 ‫ولی حاضر نیستی در زمان جنگ ‫بهم احترام بذاری 55 00:11:00,243 --> 00:11:05,248 ‫هرگز نمی‌تونم به توانایی ‫یا تیزهوشی شما شک کنم 56 00:11:07,584 --> 00:11:09,461 ‫مشکل اینجاست که بانوان 57 00:11:09,586 --> 00:11:13,673 تابحال چندان با تدابیر جنگی 58 00:11:14,674 --> 00:11:16,374 ‫یا پیاده‌کردنشون آشنایی نداشتن 59 00:11:18,178 --> 00:11:19,971 ‫در تمام عمرمون صلح حکمفرما بوده 60 00:11:19,971 --> 00:11:22,140 ‫تو هم مثل من تجربه‌ی جنگ نداری 61 00:11:42,327 --> 00:11:44,996 ‫این پیام رو برای «میدن‌پول» ‫و «کرک‌کلاو پوینت» بفرستین 62 00:11:44,996 --> 00:11:47,624 ‫بگین نیرو جمع کنن ‫و اگر نیاز داشتن 63 00:11:47,624 --> 00:11:49,324 ‫براشون آذوقه و تسلیحات بفرستین 64 00:11:50,293 --> 00:11:52,754 ‫اگر کول به لشکرکشیش ادامه بده ‫متحدین‌مون باید آماده باشن 65 00:11:52,754 --> 00:11:54,598 ‫باید به ازدست‌رفتن روکزرست 66 00:11:55,098 --> 00:11:57,217 ‫- و داستندیل پاسخ بدیم ‫- اونا رو دیگه از دست دادیم 67 00:11:57,592 --> 00:12:01,012 ‫ولی ویگار بعد از همچین نبرد طاقت‌فرسایی ‫نیرویی براش نمونده 68 00:12:01,596 --> 00:12:02,639 ‫اگر اگان مرده باشه... 69 00:12:02,639 --> 00:12:03,682 ‫به زودی می‌فهمیم 70 00:12:03,682 --> 00:12:07,185 ‫اگرم مرده باشه نمیشه اسمشو گذاشت پیروزی ‫به‌سرعت یکی دیگه رو می‌ذارن جاش 71 00:12:07,185 --> 00:12:09,229 ‫باید از فرصت استفاده کنیم 72 00:12:09,229 --> 00:12:11,898 ‫اگر بتونیم قبل از سرپاشدن اژدهاشون ‫به بارانداز پادشاه حمله کنیم... 73 00:12:11,898 --> 00:12:13,608 ‫پس باید خودم این کارو بکنم 74 00:12:13,608 --> 00:12:15,527 ‫ملکه‌ی من، شما فرمانروای مملکتین 75 00:12:15,902 --> 00:12:17,153 ‫به هیچ عنوان نمیشه 76 00:12:17,153 --> 00:12:19,072 ‫پس انتظار دارین چیکار کنم؟ 77 00:12:40,719 --> 00:12:42,419 ‫جیس؟ 78 00:12:44,848 --> 00:12:46,548 ‫کجا داری میری؟ 79 00:12:47,684 --> 00:12:49,384 ‫میرم هارن‌هال 80 00:12:50,020 --> 00:12:51,720 ‫میرم با دیمون صحبت کنم 81 00:12:51,938 --> 00:12:53,314 ‫رینیس کشته شده 82 00:12:53,314 --> 00:12:56,776 ‫باید وفاداریش رو به مادرم اظهار کنه ‫و گزارش بده به کجا رسیده 83 00:12:59,821 --> 00:13:01,521 ‫بعد فکر کردی تو می‌تونی سربه‌راهش کنی؟ 84 00:13:02,323 --> 00:13:03,867 ‫وقتی خود ملکه نتونست؟ 85 00:13:03,867 --> 00:13:05,869 ‫مادرم با کمال میل تو رو می‌فرسته 86 00:13:06,995 --> 00:13:08,705 ‫که دیدبانی کنی، که بجنگی 87 00:13:09,247 --> 00:13:12,667 ‫درحالی‌که من مجبورم اینجا بمونم ‫و ادای شاهزاده‌های نازپرورده رو در بیارم 88 00:13:12,667 --> 00:13:15,211 ‫- تحقیرآمیزه، بیلا ‫- فقط می‌خواد ازت محافظت کنه 89 00:13:16,296 --> 00:13:17,672 ‫تو وارثشی 90 00:13:17,672 --> 00:13:21,517 ‫پس باید دیگران ببینن که برای سلطنت خودش و خودم دست به کار میشم 91 00:13:25,513 --> 00:13:27,213 ‫دیگه نمی‌تونم دست روی دست بذارم 92 00:13:30,477 --> 00:13:32,177 ‫باید دست به کار شم 93 00:13:40,153 --> 00:13:41,853 «فری» 94 00:13:43,323 --> 00:13:45,367 ‫کنترل عبور از «دوقلوها» دست اوناست 95 00:13:45,825 --> 00:13:47,952 ‫نیروهای کهنه‌کار کرگن استارک ‫دارن به سمت جنوب میان 96 00:13:48,620 --> 00:13:51,414 ‫اگر افرادش مسیری مستقیم ‫برای ورود به سرزمین‌های رودخانه داشتن 97 00:13:52,040 --> 00:13:53,875 ‫مجبور نیستیم منتظر کار دیمون باشیم 98 00:13:54,793 --> 00:13:56,670 ‫برای اجازه‌ی عبور ‫با فری‌ها صحبت می‌کنم 99 00:13:57,379 --> 00:13:59,079 ‫اگر مادرت بفهمه ناراحت میشه 100 00:13:59,673 --> 00:14:01,373 ‫پس بهش نگو 101 00:14:01,675 --> 00:14:03,375 ‫حداقل صبر کن تا راه بیفتم 102 00:14:16,856 --> 00:14:19,943 ‫داره دیروقت میشه و اژدهام گرسنه‌ست 103 00:14:20,777 --> 00:14:22,696 ‫چاره‌ای جز سرخم‌کردن ندارین 104 00:14:23,446 --> 00:14:25,281 ‫شروطمون ساده‌ست، لرد براکن 105 00:14:25,281 --> 00:14:27,992 ‫به پادشاه دروغین و غاصب اگان پشت کن 106 00:14:28,993 --> 00:14:30,693 ‫و در مقابل من زانو بزن 107 00:14:31,746 --> 00:14:33,446 ‫وگرنه خاندانت می‌سوزه 108 00:14:33,998 --> 00:14:36,668 ‫ترجیح میدم لرد استخون و خاکستر بشم 109 00:14:36,668 --> 00:14:40,338 ‫ولی جلوی یه بلک‌وود آشغال کافر 110 00:14:41,006 --> 00:14:42,590 ‫و اژدهای اجاره‌ایش زانو نزنم 111 00:14:42,590 --> 00:14:46,511 ‫براکن‌ها از اعماق هفت جهنم سر در آوردن، اعلیحضرت 112 00:14:47,137 --> 00:14:50,098 ‫بهشون لطف کنین ‫و برشون گردونین به همون جایی که ازش اومدن 113 00:14:50,598 --> 00:14:53,643 ‫سر برادرت صحیح و سالم ‫به دستت رسید، ویلم؟ 114 00:14:54,394 --> 00:14:56,146 ‫شنیدم کرم زده بوده 115 00:14:56,146 --> 00:14:58,773 حرف‌هات تند و تیزه، لرد براکن 116 00:15:00,275 --> 00:15:02,152 ‫ولی جواب حرف من نبود 117 00:15:12,078 --> 00:15:13,778 ‫آتش رو انتخاب می‌کنیم 118 00:15:24,257 --> 00:15:26,801 ‫فکر نمی‌کردم اینقدر مشتاق مرگ باشن 119 00:15:28,511 --> 00:15:30,211 ‫انتخاب خودشون رو کردن 120 00:15:30,722 --> 00:15:32,891 ‫- باید همونطور که گفتن می‌سوزوندینشون ‫- زنده می‌خوامشون 121 00:15:33,767 --> 00:15:36,102 ‫اومدم ارتش جمع کنم، نه جسد 122 00:15:37,312 --> 00:15:39,814 ‫ولی حالا دیدین ‫خاندان من نسل‌هاست با کیا طرفه 123 00:15:40,315 --> 00:15:42,567 ‫یه مشت آدم کله‌شق و لجباز... 124 00:15:42,567 --> 00:15:44,402 ‫ترجیح میدن بسوزن ولی سر تعظیم فرود نیارن 125 00:15:48,740 --> 00:15:50,533 ‫دقیقاً از همون افرادی‌ان که لازم دارم 126 00:15:52,911 --> 00:15:56,247 ‫به‌نظرم هنوز امکانش هست ‫که هردو به خواسته‌هامون برسیم 127 00:15:56,247 --> 00:15:58,416 ‫ما سالیان ساله که داریم باهاشون می‌جنگیم 128 00:15:59,542 --> 00:16:02,420 ‫پس شاید بهتر باشه کمتر بجنگی و بیشتر... 129 00:16:06,508 --> 00:16:08,208 ‫متقاعدشون کنی 130 00:16:09,344 --> 00:16:11,262 ‫توی نبرد تسلیم‌ناپذیرن 131 00:16:18,687 --> 00:16:20,730 ‫ولی هر مردی نقطه‌ضعفی داره 132 00:16:21,773 --> 00:16:23,483 ‫پس منظورم رو فهمیدی 133 00:16:27,987 --> 00:16:31,366 تاج و تخت نباید در حین انجام یه سری اقدامات دیده بشه 134 00:16:33,118 --> 00:16:34,869 ‫نشونشون بده چه کاری ازت برمیاد 135 00:16:34,869 --> 00:16:36,569 ‫من خدمتگزار شمام، اعلیحضرت 136 00:16:58,435 --> 00:17:00,135 ‫در طی قرن‌ها 137 00:17:00,687 --> 00:17:04,858 ‫ارتش‌های بی‌شماری پشت دروازه‌م ‫به خاک و خون کشیده شدن 138 00:17:09,404 --> 00:17:11,104 ‫گوش میدی چی میگم؟ 139 00:17:12,282 --> 00:17:13,982 ‫بانوی من 140 00:17:14,117 --> 00:17:15,910 ‫خود «ایری» غیرقابل نفوذه 141 00:17:19,205 --> 00:17:22,292 ‫مگر اینکه از آسمان به سراغمون بیان 142 00:17:22,292 --> 00:17:25,003 ‫به ملکه رینیرا قول دادین ‫پونزده هزار سرباز براش می‌فرستین... 143 00:17:25,003 --> 00:17:27,088 ‫در ازای محافظت 144 00:17:27,088 --> 00:17:28,788 ‫در ازای اژدها 145 00:17:30,091 --> 00:17:32,052 ‫پس بیشتر از چیزی که می‌خواستین بهتون داده 146 00:17:32,719 --> 00:17:34,419 ‫دو تا اژدها فرستاده 147 00:17:34,637 --> 00:17:36,337 ‫که جفتشون تازه از تخم در اومدن 148 00:17:38,808 --> 00:17:40,894 ‫سگ‌های شکاری من از اونا ترسناک‌ترن 149 00:17:41,353 --> 00:17:43,053 به هر حال اژدها هستن 150 00:17:44,147 --> 00:17:47,108 ‫یادم نمیاد توی درخواستتون ‫حرفی از اندازه‌شون زده باشین 151 00:17:47,108 --> 00:17:48,808 مسخره‌م می‌کنی، بچه‌جون؟ 152 00:17:49,861 --> 00:17:52,447 ‫اونم حالا که ‫غذا و سرپناهت به من وابسته‌ست؟ 153 00:17:54,407 --> 00:17:56,107 ‫اژدها رشد می‌کنه 154 00:17:57,410 --> 00:17:59,110 ‫- به مرور زمان ‫- زمان ندارم 155 00:18:01,331 --> 00:18:03,124 ‫از حس ضعف و ناتوانی بیزارم 156 00:18:05,001 --> 00:18:06,701 ‫منم همینطور 157 00:18:12,967 --> 00:18:14,667 ‫اینجا اتاق توئه 158 00:18:15,053 --> 00:18:16,846 ‫امشب برای شام می‌بینمت؟ 159 00:18:20,141 --> 00:18:21,851 ‫تسلیت میگم... 160 00:18:21,851 --> 00:18:23,561 بابت مرگ مادربزرگت 161 00:18:32,278 --> 00:18:35,073 ‫جوری که امروز توی شورای کوچکم صحبت کردن، شرم‌آور بود 162 00:18:35,490 --> 00:18:38,785 ‫شما رو بابت مرگ رینیس و اژدهاش مقصر می‌دونن؟ 163 00:18:38,785 --> 00:18:40,485 ای کاش اینو می‌گفتن 164 00:18:41,037 --> 00:18:43,373 ‫حرف‌هاشون خطاب به همدیگه‌ست ‫نه به من 165 00:18:44,457 --> 00:18:47,794 ‫می‌خوان من ملکه باشم ‫ولی می‌خوان منو اینجا حبس کنن 166 00:18:47,794 --> 00:18:50,088 حقارت خودشون رو نشون میدن 167 00:18:50,964 --> 00:18:52,245 ‫حقیقتش تقصیری هم ندارن 168 00:18:52,269 --> 00:18:54,843 ‫من الان ملکه‌م ‫ نمی‌تونم هرکاری می‌خوام بکنم 169 00:18:56,511 --> 00:18:59,014 ‫و جنگ همیشه کار مردها بوده 170 00:18:59,389 --> 00:19:02,142 ‫شما وارث برگزیده‌ی پدرتون هستین 171 00:19:02,767 --> 00:19:04,519 ‫ولی منو برای جنگیدن آماده نکرد 172 00:19:04,936 --> 00:19:06,636 ‫اگر پسر بودم 173 00:19:07,230 --> 00:19:10,108 ‫به محض اینکه راه رفتن یاد می‌گرفتم ‫یه شمشیر می‌دادن دستم 174 00:19:11,317 --> 00:19:13,236 ‫به‌جاش، جام پدرمو بهم دادن 175 00:19:14,070 --> 00:19:18,324 «‫اسم تمام قلعه‌ها و لردهای «استورمز اند تا دوقلوها رو بهم یاد دادن 176 00:19:18,324 --> 00:19:21,286 ‫ولی فرق بین نوک ‫و قبضه‌ی شمشیر رو یادم ندادن 177 00:19:22,162 --> 00:19:23,862 ‫اونا هم اینو خوب می‌دونن 178 00:19:25,498 --> 00:19:28,835 ‫- دیمون هم همینطور... ‫- شام‌تون رو بیاریم اینجا، علیاحضرت؟ 179 00:19:28,835 --> 00:19:30,535 ‫الان وقتش نیست 180 00:19:36,634 --> 00:19:38,334 ‫می‌خواین احضارش کنین؟ 181 00:19:39,637 --> 00:19:41,806 ‫مدت‌هاست برای قدرت ‫به اون تکیه کردم 182 00:19:42,891 --> 00:19:45,894 ‫اگر مجبور باشم دست به دامن ‫شوهرم بشم، چطور جلوه می‌کنم؟ 183 00:19:49,981 --> 00:19:52,525 ‫نمی‌دونم نقشم چیه، میساریا 184 00:19:56,029 --> 00:19:58,347 تا حالا هیچکس در این مسیری که توش هستم قدم برنداشته 185 00:19:59,991 --> 00:20:02,619 ‫کریستون کول اشتباه کرد 186 00:20:05,038 --> 00:20:08,958 ‫سر یه اژدها رو مثل غنیمت جنگی ‫وسط خیابون‌های شهر کشوند 187 00:20:09,292 --> 00:20:11,503 ‫ولی مردم اونو به چشم شگون بد می‌بینن 188 00:20:11,711 --> 00:20:12,921 ‫آره، منم همینطور 189 00:20:12,921 --> 00:20:16,091 ‫همه‌شون ترسیدن، نون کمیابه 190 00:20:16,091 --> 00:20:17,676 ‫پادشاه زخمی شده 191 00:20:17,676 --> 00:20:21,179 ‫در گوش هم زمزمه می‌کنن ‫که وقتی ویسریس زنده بود صلح بود 192 00:20:22,514 --> 00:20:24,849 ‫ولی زمزمه دیوارهای سنگی رو ویران می‌کنه؟ 193 00:20:25,517 --> 00:20:26,810 ‫یا سپرها رو درهم می‌شکنه؟ 194 00:20:26,810 --> 00:20:29,646 ‫رعیت‌هاتون رو دست‌کم نگیرین 195 00:20:30,438 --> 00:20:33,692 ‫هزاران هزار نفرن ‫که در سایه‌ی قلعه‌ی سرخ زندگی می‌کنن 196 00:20:33,692 --> 00:20:36,027 ‫و مدت‌هاست فراموش شدن 197 00:20:36,986 --> 00:20:38,686 ‫یعنی فکر می‌کنی به من رو میارن 198 00:20:39,239 --> 00:20:40,990 ‫برای مردم ناراضی 199 00:20:41,199 --> 00:20:43,034 ‫شایعه مثل غذا می‌مونه 200 00:20:48,206 --> 00:20:49,906 ‫علیاحضرت 201 00:20:52,293 --> 00:20:53,993 ‫هرکاری که خودتون نمی‌تونین انجام بدین 202 00:20:54,337 --> 00:20:56,339 ‫بذارین دیگران براتون انجام بدن 203 00:20:57,882 --> 00:21:00,468 ‫برای جنگیدن بیشتر از یک راه وجود داره 204 00:21:23,450 --> 00:21:25,493 ‫فکر اینکه بدن درهم‌شکسته‌ش یه جایی افتاده 205 00:21:26,077 --> 00:21:27,777 ‫اونم وسط دشمناش... 206 00:21:39,257 --> 00:21:42,469 ‫مادربزرگت تا حالا در مورد شبی ‫که ملیس رو تصاحب کرد بهت گفته؟ 207 00:21:44,262 --> 00:21:45,972 ‫یواشکی رفت توی گودال اژدها 208 00:21:47,015 --> 00:21:48,892 ‫اونجا رو بهتر از هر ریش‌سفید دیگه‌ای بلد بود 209 00:21:50,060 --> 00:21:51,811 ‫میگن می‌تونسته توی تاریکی ببینه 210 00:21:53,563 --> 00:21:55,263 ‫پدرم خیلی عصبانی شد 211 00:21:55,565 --> 00:21:57,265 ‫اژدهای مادر خودش 212 00:21:57,567 --> 00:21:59,069 ‫سریع‌ترین اژدهای تاریخ 213 00:21:59,069 --> 00:22:00,769 ‫اصلاً بهش روی خوش نشون نمی‌داد 214 00:22:01,112 --> 00:22:02,864 ‫ولی جلوی رینیس سر خم کرد 215 00:22:04,407 --> 00:22:06,107 ‫خیلی دو آتیشه بود 216 00:22:07,827 --> 00:22:09,527 ‫هم توی عشق و هم توی خشم 217 00:22:12,457 --> 00:22:14,157 ‫همیشه ازم خوشش نمی‌اومد 218 00:22:15,251 --> 00:22:16,951 ‫ولی... 219 00:22:17,962 --> 00:22:19,662 ‫بابت کاری که در آخر برام کرد 220 00:22:20,799 --> 00:22:22,499 ‫ازش قدردانم 221 00:22:27,972 --> 00:22:30,016 ‫ای کاش جوونی‌هاش رو می‌دیدم 222 00:22:37,565 --> 00:22:40,026 ‫از بعضی جهات خیلی شبیهش هستی 223 00:22:43,530 --> 00:22:45,230 ‫و حالا که از دنیا رفته 224 00:22:46,032 --> 00:22:48,118 ‫فکر کنم باید به تو تکیه کنم 225 00:22:48,493 --> 00:22:50,193 ‫علیاحضرت؟ 226 00:22:51,121 --> 00:22:52,872 ‫اینو به پدربزرگت میدی؟ 227 00:23:05,301 --> 00:23:07,001 ‫نمی‌خوام تنها باشم 228 00:23:11,558 --> 00:23:13,258 ‫دیمون 229 00:23:18,064 --> 00:23:19,764 ‫دیمون 230 00:23:20,275 --> 00:23:22,068 ‫تو همیشه قوی‌ترینی 231 00:23:24,821 --> 00:23:26,573 ‫بهترین شمشیرزنی 232 00:23:30,285 --> 00:23:32,203 ‫تو اژدهاسوار نترسی 233 00:23:34,873 --> 00:23:37,709 ‫برادرت قلب رئوفی داشت 234 00:23:42,797 --> 00:23:44,883 ‫ولی قدرت و اراده‌ی تو رو نداشت 235 00:23:46,176 --> 00:23:48,511 ‫ویسریس به‌درد پادشاهی نمی‌خورد 236 00:23:51,806 --> 00:23:53,506 ‫ولی تو... 237 00:23:53,683 --> 00:23:55,643 ‫دیمون، تو برای پادشاهی ساخته شدی 238 00:24:16,122 --> 00:24:18,208 ‫ای کاش اول تو به‌دنیا میومدی 239 00:24:20,335 --> 00:24:22,128 ‫پسر محبوبم 240 00:24:29,260 --> 00:24:31,513 ‫اردک باب میلتون نیست، سرورم؟ 241 00:24:37,644 --> 00:24:39,229 ‫خوراک غاز هم هست 242 00:24:39,229 --> 00:24:40,929 ‫اگر اونو ترجیح میدین 243 00:24:42,649 --> 00:24:44,349 ‫شخصاً غاز رو دوست دارم 244 00:24:52,909 --> 00:24:54,577 ‫گرسنه نیستم 245 00:24:54,577 --> 00:24:57,997 ‫داشتم عرض می‌کردم، با توجه ‫به اخبار نگران کننده‌ی روکزرست 246 00:24:59,624 --> 00:25:01,918 ‫ظاهراً اوضاع عوض شده و هر دو طرف... 247 00:25:02,627 --> 00:25:06,381 ضربه‌ی سختی خوردن ‫و مطمئن نیستن در آینده چی میشه 248 00:25:08,425 --> 00:25:10,635 ‫پس وقت مناسبی برای قدرت‌نماییه 249 00:25:11,302 --> 00:25:14,389 ‫فکر کنم ویلم بلک‌وود ‫داره خاندان براکن رو به‌زانو در میاره 250 00:25:16,307 --> 00:25:18,852 ‫باید قلعه رو برای میزبانی لشکری بزرگ آماده کنیم 251 00:25:21,855 --> 00:25:23,565 ‫به‌نظر از این بابت مطمئن میاین 252 00:25:23,565 --> 00:25:25,942 ‫همه رو میشه رهبری کرد، جناب سایمون 253 00:25:26,484 --> 00:25:28,184 ‫حتی مردان رودخانه 254 00:25:29,195 --> 00:25:32,323 ‫فقط باید بهشون نشون داد ‫به‌نفعشونه از کی پیروی کنن 255 00:25:34,451 --> 00:25:36,244 ‫کارهای اینجا چطور پیش میره؟ 256 00:25:39,372 --> 00:25:41,207 ‫داریم برای آشپزخونه‌ها آب میاریم... 257 00:25:41,624 --> 00:25:42,667 ‫و کوره‌ها رو روشن می‌کنیم 258 00:25:42,667 --> 00:25:45,128 ‫- خوبه ‫- البته این تازه شروع کاره 259 00:25:45,920 --> 00:25:48,548 ‫سقف به‌تنهایی از دوران سلطنت «اینیس» نیاز به تعمیرات داشته 260 00:25:48,548 --> 00:25:50,425 ‫و همچنین انبارها و... 261 00:25:52,135 --> 00:25:53,835 ‫و همچنین «برج ناله» 262 00:25:55,138 --> 00:25:59,142 ‫نمیشه از راهروها رد شد ‫از بس که خفاش‌ها... 263 00:26:00,727 --> 00:26:02,427 ‫توش ریدن 264 00:26:04,230 --> 00:26:08,860 ‫فکر کنم بشه نزدیک «ناتون» و «ریوربند» ‫آهنگر و زره‌ساز پیدا کرد 265 00:26:08,860 --> 00:26:09,903 ‫خب، بفرست بیارنشون 266 00:26:09,903 --> 00:26:12,614 ‫از کشاورزهای «انتلرز» ‫تا «های‌هارت» مالیات بگیرین 267 00:26:13,365 --> 00:26:15,867 ‫به شکارچی‌هاشون بگین ‫برامون گوشت و چوب بیارن 268 00:26:17,202 --> 00:26:19,454 ‫البته مسئله‌ی هزینه‌هاش هم به جای خود باقیه 269 00:26:21,706 --> 00:26:23,406 ‫بعد از... 270 00:26:23,667 --> 00:26:25,752 ‫مصیبتی که برای پدرش اتفاق افتاد 271 00:26:26,920 --> 00:26:30,423 ‫لاریس ثروت خانواده‌‌ش رو ‫به بارانداز پادشاه منتقل کرد 272 00:26:32,300 --> 00:26:34,302 ‫طلایی توی خزانه‌ت باقی مونده؟ 273 00:26:34,803 --> 00:26:36,304 ‫در حدی هست که... 274 00:26:36,304 --> 00:26:39,140 ‫این تعداد کمی که می‌بینین رو ‫گرم و سیر نگه داریم 275 00:26:40,266 --> 00:26:41,966 کم و بیش 276 00:26:44,396 --> 00:26:45,772 ‫فکر... 277 00:26:45,772 --> 00:26:47,607 ‫فکر می‌کردم، اعلیحضرت 278 00:26:48,692 --> 00:26:50,392 ‫که در مقام فرستاده‌ی ملکه... 279 00:26:51,569 --> 00:26:52,821 ‫شاید... 280 00:26:52,821 --> 00:26:56,408 ‫شاید اگر براشون نامه بنویسین ‫ ایشون بتونه طلای لازم رو فراهم کنه 281 00:26:56,408 --> 00:26:58,108 ‫نه 282 00:26:58,743 --> 00:27:00,443 ‫هارن‌هال تحت فرماندهی منه 283 00:27:01,287 --> 00:27:03,081 ‫خودم پرداخت هزینه‌ها رو تضمین می‌کنم 284 00:27:06,167 --> 00:27:07,867 ‫بلند شین 285 00:27:09,796 --> 00:27:11,496 ‫بسیار خب، اعلیحضرت 286 00:27:12,090 --> 00:27:14,134 ‫باید منو «پادشاه من» خطاب کنی 287 00:27:15,635 --> 00:27:17,335 ‫شما که شاهزاده‌این 288 00:27:17,929 --> 00:27:20,056 ‫به شوهر ملکه چی میگی؟ 289 00:27:20,056 --> 00:27:21,725 ‫- خب، پادشاهِ... ‫- خب دیگه 290 00:27:21,725 --> 00:27:23,425 ‫همسر 291 00:27:24,394 --> 00:27:26,646 ‫به‌نظرت اون بخش آخرش اضافی نیست؟ 292 00:27:32,902 --> 00:27:35,155 ‫زره از جنس فولاد والریایی بوده 293 00:27:35,155 --> 00:27:39,325 ‫ولی اعلیحضرت در اکثر بخش‌های بدنشون ‫دچار سوختگی‌ شدید شدن 294 00:27:40,326 --> 00:27:42,287 ‫بسیاری از استخون‌هاشون شکسته 295 00:27:42,287 --> 00:27:44,664 ‫فکر می‌کنم جراحت‌های داخلی بیشتری داشته باشن 296 00:27:45,749 --> 00:27:47,459 ‫جراحت‌هایی که نمی‌تونیم ببینیم 297 00:27:50,003 --> 00:27:52,339 ‫بابت زحماتتون ممنونیم، استاد اعظم 298 00:27:53,673 --> 00:27:55,258 ‫به هوش اومده؟ 299 00:27:55,258 --> 00:27:56,958 ‫نه 300 00:27:57,719 --> 00:28:01,222 ‫حقیقتش رو بخواین ‫فکر نکنم هیچوقت به هوش بیان 301 00:28:02,390 --> 00:28:05,602 ‫هرکاری از دستم برمی‌اومده انجام دادم 302 00:28:05,602 --> 00:28:07,302 ‫سرنوشت پادشاه‌مون... 303 00:28:07,812 --> 00:28:09,647 ‫اکنون دیگه دست خدایانه 304 00:28:20,492 --> 00:28:22,452 ‫یه پادشاه نمی‌تونه توی خواب حکمرانی کنه 305 00:28:23,578 --> 00:28:25,278 ‫مملکت متوجه غیبتش میشه 306 00:28:26,456 --> 00:28:28,583 ‫به گوششون برسونین در روکزرست ‫چه کارهای بزرگی کرده 307 00:28:30,210 --> 00:28:32,379 ‫ولی حالا باید یه نایب‌السطنه ‫ براش انتخاب کنیم 308 00:28:33,004 --> 00:28:34,704 ‫تا اینکه حالش بهتر بشه 309 00:28:36,966 --> 00:28:38,666 ‫یا بهتر نشه 310 00:28:39,844 --> 00:28:41,680 ‫فکر خردمندانه‌ایه، علیاحضرت 311 00:28:42,222 --> 00:28:45,600 ‫انتخاب یک نایب‌السطنه مردم رو ‫از ثبات تاج و تخت مطمئن می‌کنه 312 00:28:49,145 --> 00:28:51,648 ‫انتخابی مد نظر دارین، علیاحضرت؟ 313 00:28:52,857 --> 00:28:56,111 ‫خودم نائب‌السطنه‌ی شوهرم بودم ‫کاملاً آماده‌م دوباره این کارو بکنم 314 00:28:56,111 --> 00:28:59,072 ‫در دوران صلح نقشتون رو ‫با شایستگی ایفا کردین، علیاحضرت 315 00:28:59,072 --> 00:29:01,282 ‫ولی شرایط عوض شده 316 00:29:01,908 --> 00:29:03,493 ‫خوب شد گفتی، فراموش کرده بودم 317 00:29:03,493 --> 00:29:05,286 ‫پادشاه وارث زیاد داره 318 00:29:05,912 --> 00:29:07,372 ‫انتخاب واضح 319 00:29:07,372 --> 00:29:09,207 ‫وارث بعدی ایشونه 320 00:29:09,207 --> 00:29:10,709 ‫شاهزاده ایموند 321 00:29:10,709 --> 00:29:12,043 ‫موافقم 322 00:29:12,043 --> 00:29:13,743 ‫ایموند جوونه 323 00:29:15,130 --> 00:29:17,632 ‫و عدم خویشتن‌داریش تا همین الانشم ‫هزینه‌های زیادی برامون داشته 324 00:29:27,350 --> 00:29:31,396 ‫تجربه مطمئن‌ترین راه برای رسیدن به ثباته 325 00:29:31,396 --> 00:29:34,482 ‫ملکه آلیسنت وقتی حال شوهرشون ‫رو به وخامت رفت، با موفقیت 326 00:29:34,482 --> 00:29:36,151 ‫وظایف مملکت رو به دوش کشید 327 00:29:36,151 --> 00:29:38,903 ‫تجربه باارزشه، درسته ‫ولی ملکه‌ی مادر زنه 328 00:29:38,903 --> 00:29:41,614 ‫من هم تجربه‌ی حکمرانی دارم ‫هم تجربه‌ی حضور در این شورا 329 00:29:42,282 --> 00:29:45,118 ‫ایموند یه اژدهاسوار رعب‌آوره ‫در نبرد بیشتر به دردمون می‌خوره 330 00:29:45,118 --> 00:29:47,662 ‫ولی تجربیات من اینجا ‫ و دور این میز مورد نیازه 331 00:29:47,662 --> 00:29:49,706 ‫قصد توهین نداشتیم، علیاحضرت، ولی... 332 00:29:50,248 --> 00:29:52,542 ‫الان وقت قدرت‌نماییه 333 00:29:52,542 --> 00:29:54,242 ‫لرد لاریس؟ 334 00:29:55,712 --> 00:29:58,089 ‫موافقم، علیاحضرت ‫باید شاهزاده ایموند رو انتخاب کنیم 335 00:30:00,175 --> 00:30:02,594 ‫مردم چه برداشتی می‌کنن ‫اگر در جواب ادعای سلطنت رینیرا 336 00:30:02,594 --> 00:30:04,637 ‫ما هم زن به جاش بذاریم؟ 337 00:30:07,515 --> 00:30:09,215 ‫ولی... 338 00:30:10,685 --> 00:30:12,479 ‫ولی جناب دست سخنگوی پادشاهه 339 00:30:12,479 --> 00:30:14,272 ‫سر کریستون، نظر شما چیه؟ 340 00:30:21,613 --> 00:30:23,740 ‫ایموند جانشین پادشاهه 341 00:30:25,992 --> 00:30:27,692 ‫باید ایشون رو انتخاب کنیم 342 00:30:31,956 --> 00:30:33,656 ‫پس به توافق رسیدیم 343 00:30:55,438 --> 00:30:57,691 ‫در سرزمین‌های رودخانه به کجا رسیدیم؟ 344 00:30:59,776 --> 00:31:03,363 ‫پرچم‌داران خاندان تالی ‫وضعیت نابسامانی دارن، اعلیحضرت 345 00:31:04,280 --> 00:31:08,076 ‫شاهزاده دیمون نمی‌تونه ‫هیچگونه ارتشی جمع کنه 346 00:31:08,076 --> 00:31:09,619 ‫البته فعلاً 347 00:31:09,619 --> 00:31:12,080 ‫بهتره نامه‌ای برای اسکار تالی جوون بفرستیم 348 00:31:12,622 --> 00:31:15,667 ‫دیر یا زود جانشین پدربزرگش میشه 349 00:31:16,126 --> 00:31:17,826 ‫بگو ببینم، لرد استرانگ 350 00:31:18,128 --> 00:31:19,796 ‫چطور می‌تونم به توصیه‌های کسی گوش کنم 351 00:31:19,796 --> 00:31:23,299 ‫که اجازه میده مهم‌ترین مکان سرزمین‌های رودخانه به دست دشمن‌مون بیفته؟ 352 00:31:27,470 --> 00:31:30,140 ‫ارتش برادرت باید بره سراغ دیمون ‫بگو با سرعت بیشتری پیش بره 353 00:31:30,140 --> 00:31:32,892 ‫و تا مردان رودخانه‌ دچار هرج‌و‌مرج هستن ‫اونا رو به زانو در بیاره 354 00:31:32,851 --> 00:31:35,228 نامه‌ای برای لرد جیسون می‌فرستم 355 00:31:35,228 --> 00:31:37,939 دیگه؟ - شاید بهتر باشه توجهمون - 356 00:31:37,939 --> 00:31:40,442 به رعایای بارانداز پادشاه هم باشه 357 00:31:40,442 --> 00:31:42,944 از محاصره‌ی مار دریا خیلی خسته شدن 358 00:31:42,944 --> 00:31:45,155 خب، ما هم همینطور 359 00:31:45,155 --> 00:31:49,701 خیلیا از شهر فرار می‌کنن و خبر ترس و ناآرامی‌شون رو پخش می‌کنن 360 00:31:50,827 --> 00:31:53,079 پس دروازه‌ها رو ببندین 361 00:31:55,373 --> 00:31:57,834 کسی حق نداره وارد یا خارج بشه جز با رضایت ما 362 00:31:57,834 --> 00:32:00,754 مثل بازرگان‌ها و از این دست 363 00:32:05,008 --> 00:32:06,843 به وظایف‌تون برسین 364 00:32:07,761 --> 00:32:10,138 فردا اول وقت جلسه داریم 365 00:32:10,138 --> 00:32:13,933 راستی یکی هم موش‌گیرهای لامصب رو بیاره پایین 366 00:32:21,107 --> 00:32:23,318 شهر دیگه امن نیست 367 00:32:25,153 --> 00:32:26,571 غذا نداریم 368 00:32:27,655 --> 00:32:29,449 همسایه‌هامون از هم دزدی می‌کنن 369 00:32:29,449 --> 00:32:30,825 باید بزنیم بیرون 370 00:32:30,825 --> 00:32:32,202 میگی کجا بریم؟ 371 00:32:32,786 --> 00:32:34,996 مثلاً شمال؟ جنوب؟ 372 00:32:35,747 --> 00:32:37,749 تا جایی که می‌دونیم هر مسیری از دندون اژدها مصون نیست 373 00:32:37,874 --> 00:32:40,085 مثل همین اژدهایی که از وسط شهر رد کردن؟ 374 00:32:41,002 --> 00:32:45,006 فکر کردی رینیرا همچین هتاکی‌ای رو بی‌جواب می‌ذاره؟ 375 00:32:48,093 --> 00:32:50,804 «بهتره بریم سمت «تامبلتون 376 00:32:50,804 --> 00:32:52,847 برادرم جا داره 377 00:32:52,847 --> 00:32:54,766 میگی برم گدایی کنم؟ 378 00:33:00,814 --> 00:33:02,816 مگه همین الانش هم گدایی نمی‌کنیم؟ 379 00:33:03,817 --> 00:33:06,403 پول اون لوازمی که مجبورت کردن بسازی رو دادن؟ 380 00:33:06,403 --> 00:33:08,071 پادشاه قول پرداخت پول رو داده 381 00:33:08,071 --> 00:33:10,990 !پادشاه دروغ گفته 382 00:33:22,585 --> 00:33:24,421 اگه دوست داری 383 00:33:25,255 --> 00:33:28,675 به خاطر قول‌های پوچش بمون، شوهر 384 00:33:30,760 --> 00:33:33,596 این قول‌ها شاید برای اشباح نون و آب شد 385 00:34:12,969 --> 00:34:14,637 فکر می‌کردم اینجا باشی 386 00:34:15,430 --> 00:34:17,974 وفادارانه روی اجرای دستورات نایب‌السلطنه نظارت می‌کنی 387 00:34:18,767 --> 00:34:20,810 ایموند وارث بعدیه 388 00:34:20,810 --> 00:34:22,062 ترتیب امور همینه 389 00:34:22,062 --> 00:34:23,813 می‌دونی که چه آدمیه 390 00:34:23,813 --> 00:34:25,899 و تاحدی به چه آدمی تبدیل شده 391 00:34:29,110 --> 00:34:31,988 وفاداریت محو شده؟ یا نکنه فقط شب‌ها شکوفا می‌کنه 392 00:34:31,988 --> 00:34:34,741 و مثل شاپرک بعد از طلوع فرار می‌کنه؟ 393 00:34:38,620 --> 00:34:40,038 ...چیزی که توی روکزرست دیدم 394 00:34:40,038 --> 00:34:43,333 چی؟ چی دیدی؟ 395 00:34:47,504 --> 00:34:49,506 زره‌شون ذوب میشد 396 00:34:51,257 --> 00:34:53,885 یه افرادی راه می‌رفتن... که آتیش گرفته بودن 397 00:34:57,305 --> 00:34:59,516 ما جنگ رو به اژدهایان سپردیم 398 00:35:01,101 --> 00:35:02,644 رهبرمون باید اژدهاسوار باشه 399 00:35:07,107 --> 00:35:11,903 پس عدالت و میانه‌روی چی؟ یا نکنه قدرت قراره که تنها خدای ما باشه؟ 400 00:35:17,909 --> 00:35:19,911 پس من رو کنار گذاشتی 401 00:35:21,079 --> 00:35:23,081 مگه بهت رحم نکردم؟ 402 00:35:25,000 --> 00:35:28,628 کاری که حالا باید بکنیم وحشتناکه 403 00:35:30,588 --> 00:35:32,590 حاضری روش نظارت کنی؟ 404 00:35:33,216 --> 00:35:36,136 تو همچین آدمی هستی، آلیسنت؟ - من که نگفتم رحم کن - 405 00:35:40,306 --> 00:35:42,308 بهت اجازه هم ندادم اسمم رو بیاری 406 00:35:55,697 --> 00:35:56,781 !ایست 407 00:36:02,787 --> 00:36:03,913 !برین عقب 408 00:36:05,790 --> 00:36:07,417 !باید بریم بیرون 409 00:36:08,293 --> 00:36:09,794 !یکی بگیرتش 410 00:36:10,545 --> 00:36:12,630 !برین عقب! نه 411 00:36:12,630 --> 00:36:15,050 !محکمش کنین !محکمش کنین 412 00:36:15,508 --> 00:36:17,344 !برین عقب! ایست 413 00:36:22,474 --> 00:36:23,308 !برین عقب 414 00:36:24,351 --> 00:36:27,187 !پراکنده شین !پراکنده شین 415 00:36:28,480 --> 00:36:30,815 به دستور ایموند تارگرین 416 00:36:30,815 --> 00:36:33,693 ...نایب‌السلطنه و محافظ مملکت 417 00:36:33,693 --> 00:36:36,196 ایموند؟ - پادشاه رو میگه؟ - 418 00:36:36,196 --> 00:36:38,573 نمی‌دونم - !حق ندارین ما رو اینجا نگه دارین - 419 00:36:38,573 --> 00:36:41,534 !به شما دستور داده شده برگردین سر خونه‌تون - !ما گوشت می‌خوایم - 420 00:36:41,534 --> 00:36:43,119 !گوشت - !گوشت - 421 00:36:53,421 --> 00:36:54,839 !برین عقب 422 00:37:02,847 --> 00:37:06,059 لرد ما، گروور تالی از رینیرا طرفداری نکرده 423 00:37:07,268 --> 00:37:09,354 شمشیرکشیدن روی لرد بالادست مساویه با مرگ 424 00:37:09,354 --> 00:37:11,648 و مطمئنم شاهزاده هم به خوبی از این موضوع مطلعن 425 00:37:13,191 --> 00:37:15,151 روی ملکه‌تون چطور؟ 426 00:37:23,827 --> 00:37:26,162 جیسون لنیستر توی غرب لشکر جمع می‌کنه 427 00:37:27,205 --> 00:37:29,207 باید تا به ریورران نرسیده جلوشو بگیریم 428 00:37:30,208 --> 00:37:32,127 این یعنی عبور از دوقلوها 429 00:37:32,127 --> 00:37:36,381 اگه ارتش استارک خیلی کند بود چی؟ باد شدت گرفته 430 00:37:36,381 --> 00:37:38,049 زمستان خیلی نزدیکه 431 00:37:38,049 --> 00:37:41,803 تردید ما نه به دلیل ملکه‌بودن رینیرائه 432 00:37:41,803 --> 00:37:45,306 نه درگیری‌های لرد تالیِ مشنگ 433 00:37:46,141 --> 00:37:49,019 ترس ما به دلیل ویگاره 434 00:37:49,019 --> 00:37:54,691 شما از اژدهایی با کیلومترها فاصله می‌ترسید وقتی اژدهای خود من پشت دیوارهاتون نشسته؟ 435 00:37:59,029 --> 00:38:02,282 بهمون قول محافظت میدی؟ - بله - 436 00:38:08,997 --> 00:38:10,915 و همچنین محافظت عموم 437 00:38:12,208 --> 00:38:16,379 دیمون هم مسلماً رضایت داده؟ 438 00:38:16,379 --> 00:38:18,465 اون طبق فرمان ملکه‌ش عمل می‌کنه 439 00:38:18,465 --> 00:38:20,425 خیال ما یه‌کم راحت شد 440 00:38:20,425 --> 00:38:23,595 ولی تصور می‌کنم اژدها نمی‌تونه همزمان دو جا باشه 441 00:38:23,595 --> 00:38:25,221 یا سه جا 442 00:38:28,183 --> 00:38:29,934 چی می‌خواید؟ 443 00:38:32,312 --> 00:38:36,232 لاریس استرانگ از قلعه‌ش برکنار شده؟ 444 00:38:36,232 --> 00:38:39,277 ملکه قصد تعیین لرد جدید رو نداره؟ 445 00:38:43,823 --> 00:38:45,158 شما هارن‌هال رو می‌خواید 446 00:39:04,177 --> 00:39:08,014 برای این، مادرم یه چیزی بیشتر از عبور می‌خواد 447 00:39:10,892 --> 00:39:12,894 خواسته‌ی علیاحضرت چیه؟ 448 00:39:15,522 --> 00:39:17,732 زانو بزنید 449 00:40:11,578 --> 00:40:12,787 برو بالا 450 00:40:13,997 --> 00:40:17,834 تو برای کار با شمشیر به دنیا اومدی و یحتمل برای کار با تبر نه 451 00:40:19,461 --> 00:40:21,212 افرادی هستن که حاضرن یه گوشه بشینن 452 00:40:21,212 --> 00:40:23,256 و وایسن تاج و تخت رو بیارن پیش‌شون 453 00:40:23,256 --> 00:40:24,299 راه من این نیست 454 00:40:24,299 --> 00:40:26,593 اومدی اینجا که فقط هیزم خرد کنی؟ 455 00:40:26,593 --> 00:40:31,014 نذار بگن دیمون تارگرین توی این جنگ دستش رو کثیف نکرد 456 00:40:31,014 --> 00:40:32,932 بذار ببینم 457 00:40:34,434 --> 00:40:35,352 بشین 458 00:40:36,102 --> 00:40:37,312 !بشین 459 00:40:42,192 --> 00:40:47,322 از زمین‌های براکن چیزای عجیبی شنیدم «از «استون هدج» و «لمبزولد» و «موری 460 00:40:48,406 --> 00:40:50,450 پس خبر رسیده؟ 461 00:40:50,450 --> 00:40:51,618 خبر؟ 462 00:40:52,911 --> 00:40:53,912 نه 463 00:40:56,081 --> 00:40:58,792 من از توی باد می‌شنوم 464 00:41:00,043 --> 00:41:01,878 فریاد اندوه 465 00:41:03,838 --> 00:41:05,882 بچه‌هایی که از مادرشون جدا شدن 466 00:41:05,882 --> 00:41:09,803 مردانی که برگشتن خونه و دیدن قفل در خونه‌شون بازه 467 00:41:09,803 --> 00:41:12,055 و زن‌شون رو بردن 468 00:41:14,265 --> 00:41:16,476 جنگ چیز وحشتناکیه 469 00:41:17,018 --> 00:41:18,853 این جنگ نیست 470 00:41:19,646 --> 00:41:24,484 این جنایاتیه علیه مردم بی‌گناه که هر مرد شریفی منکرش میشه 471 00:41:24,484 --> 00:41:27,028 مطمئناً تو منو با یه مرد شریف اشتباه نگرفتی 472 00:41:29,155 --> 00:41:31,908 براکن‌ها فرصت انجام کاری که گفتم رو داشتن 473 00:41:32,826 --> 00:41:34,786 احتمالاً اگه جون بچه‌هاشون در خطر باشه 474 00:41:34,786 --> 00:41:38,123 به تصمیم‌شون دوباره فکر کنن 475 00:41:39,416 --> 00:41:41,835 دوست داری همچین ارتشی رو جمع کنی؟ 476 00:41:42,836 --> 00:41:44,838 مردانی که ازت متنفرن 477 00:41:45,547 --> 00:41:47,257 تحت فشار بهت خدمت کنن؟ 478 00:41:47,257 --> 00:41:50,343 وقتی قبول کردن بهم خدمت کنن دیگه رفتارم منصفانه میشه 479 00:41:50,343 --> 00:41:53,763 الگویی میشن برای باقی سرزمین‌های رودخانه 480 00:41:53,763 --> 00:41:56,224 باری دیگر، برای رسیدن به قدرت 481 00:41:56,224 --> 00:41:59,060 زن‌ها و ضعفا باید زجر بکشن 482 00:42:01,938 --> 00:42:04,774 اون احمق، اگان، بعیده که زنده بمونه 483 00:42:06,901 --> 00:42:09,112 مملکت در صورت حکومت ایموند یک‌چشم رنج می‌کشه 484 00:42:10,739 --> 00:42:12,198 دعا کن هیچوقت از نزدیک نبینیش 485 00:42:12,907 --> 00:42:15,201 نمی‌دونی می‌خواد بهت سلام کنه یا بکشتت 486 00:42:15,201 --> 00:42:17,912 در مورد تو هم همینو شنیده بودم ولی بیشتر از این نمیرم رو مخت 487 00:42:17,912 --> 00:42:21,249 هرچی نباشه، مطمئنم نقشه‌هات رو ملکه تأیید کرده 488 00:42:26,838 --> 00:42:28,673 اون نمی‌تونه موفق شه، آلیس 489 00:42:29,716 --> 00:42:31,885 حتی اگه من عزمم رو جزم کنه که بشه 490 00:42:31,885 --> 00:42:34,012 آدمایی که ازش حمایت می‌کنن رو نمی‌تونه رهبری کنه 491 00:42:34,012 --> 00:42:36,139 اونا دنبال یه مرد قدرتمندن 492 00:42:36,139 --> 00:42:39,726 کی بیشتر درخورشه؟ هایتاورها و دسیسه‌هاشون؟ 493 00:42:39,726 --> 00:42:42,020 یا اولین وارث مشروع ویسریس؟ 494 00:42:43,188 --> 00:42:45,565 ،وقتی بارانداز پادشاه رو گرفتم 495 00:42:45,565 --> 00:42:49,611 رینیرا می‌تونه اونجا بیاد پیشم و کنار من جای بگیره 496 00:42:49,611 --> 00:42:53,698 پادشاه و ملکه با هم حکومت می‌کنن 497 00:42:54,324 --> 00:42:56,993 اگه شکست خوردی چی؟ - اون موقع دیگه مردم - 498 00:42:56,993 --> 00:42:59,329 و دیگه این چیزا برام مهم نیست 499 00:42:59,329 --> 00:43:02,582 به نظرت حیف نیست که هیچوقت نتونستی مادرت رو ببینی؟ 500 00:43:06,252 --> 00:43:08,338 پیغامی اومد، اعلیحضرت 501 00:43:13,718 --> 00:43:16,304 خبر تازه از استون هدج 502 00:43:16,304 --> 00:43:18,598 بلک‌وودها براکن‌ها رو سراسیمه کردن 503 00:43:18,598 --> 00:43:21,935 و لرد ایموس هم پرچمش رو به شما سپرده 504 00:43:22,435 --> 00:43:24,646 خاندان براکن از آن شماست 505 00:43:26,064 --> 00:43:28,650 سر ویلم رو احضار کن اینجا تا بتونم بهش تبریک بگم 506 00:43:29,150 --> 00:43:31,778 در این تالارها از بلک‌وودها قدردانی میشه 507 00:43:43,206 --> 00:43:45,208 اومدم «های تاید» دنبال‌تون 508 00:43:45,959 --> 00:43:48,253 وقتی شنیدم اینجایین خیلی تعجب کردم 509 00:43:49,379 --> 00:43:51,381 قلعه‌ی من مثل مقبره می‌مونه 510 00:43:52,716 --> 00:43:54,926 خالی و روح‌زده 511 00:43:55,760 --> 00:43:58,680 ای کاش در دوران شکوهش هم حضور داشتم 512 00:43:59,681 --> 00:44:03,393 حتماً «تالار نُه»تون پر از لرد و پادشاه بوده 513 00:44:03,393 --> 00:44:06,521 و همه از مهمانی لرد جزر و مدِ افسانه‌ای هیجان داشتن 514 00:44:08,398 --> 00:44:11,067 ثروتی که از «یی تی» و «آشای» برگردوندین 515 00:44:11,067 --> 00:44:14,070 خوف و حسادت برمی‌انگیخت 516 00:44:16,529 --> 00:44:18,781 نمی‌دونم هیچکدوم‌شون می‌دونستن همه‌ش برای اون بود یا نه 517 00:44:27,667 --> 00:44:29,961 ملکه رینیرا می‌خواد شما رو دست اعلام کنه 518 00:44:33,381 --> 00:44:36,801 حتی از مرگ همسرم هم راضی نمیشه 519 00:44:39,554 --> 00:44:41,765 مگه از خاندان من به اندازه‌ی کافی نگرفته؟ 520 00:44:42,265 --> 00:44:44,893 این نشونه‌ی احترام بالاشه 521 00:44:46,019 --> 00:44:49,272 یا نکنه فکر می‌کنه این کار مرگش رو جبران می‌کنه؟ 522 00:44:50,523 --> 00:44:52,150 پس با بارانداز پادشاه صلح کن 523 00:44:52,859 --> 00:44:55,153 با خوشحالی قبول می‌کنن 524 00:44:57,781 --> 00:45:00,408 ترجیح میدم با کشتیم برم سمت غرب و گم شم 525 00:45:01,576 --> 00:45:03,578 قبلاً هم این کارو کردین 526 00:45:03,578 --> 00:45:06,373 و به قیمت سنگینی برای خودتون و افرادی که دوست‌تون داشتن تموم شد 527 00:45:08,917 --> 00:45:14,631 رینیس صرفاً همسرتون نبود یه چیزی نبود که از شما بگیرنش 528 00:45:15,465 --> 00:45:18,093 شاهدخت تارگرین بود 529 00:45:18,843 --> 00:45:20,303 ملکه‌ای که هرگز ملکه نبود 530 00:45:20,303 --> 00:45:22,847 با اراده‌ی خودش هم به روکزرست رفت 531 00:45:22,847 --> 00:45:25,308 در دفاع از هم‌خونش - آخرش هم مرد - 532 00:45:25,308 --> 00:45:27,435 به ون شکل که دوست داشت مرد 533 00:45:28,103 --> 00:45:31,106 با افتخار و در آتش اژدها 534 00:45:31,690 --> 00:45:33,024 همون راهی که مادرم انتخاب کرد 535 00:45:35,318 --> 00:45:38,154 و راهی که خودمم برای پایان عمرم می‌خوام 536 00:45:45,328 --> 00:45:50,792 من عزادار مادربزرگی‌ام که دوستم داشت ولی تا ابد توی ذهنم نگهش می‌دارم 537 00:45:52,085 --> 00:45:56,297 رینیرا رو به تاج و تخت می‌رسونم چون خود رینیس می‌خواست 538 00:45:56,923 --> 00:45:58,925 چون رینیس باید بهش می‌رسید 539 00:46:01,720 --> 00:46:04,347 شما هر کاری می‌خواین بکنین 540 00:46:07,934 --> 00:46:09,519 نوه 541 00:46:17,027 --> 00:46:20,113 من تو رو وارث خودم می‌کنم 542 00:46:21,698 --> 00:46:23,700 من از آتش و خونم 543 00:46:24,284 --> 00:46:27,287 دریفت‌مارک باید به نمک و دریا برسه 544 00:46:46,056 --> 00:46:47,265 علیاحضرت 545 00:46:50,935 --> 00:46:52,270 درست می‌گفتی که 546 00:46:53,897 --> 00:46:56,524 بیشترین امید ما به ارتش، دیمونه 547 00:46:59,194 --> 00:47:04,616 منم شاید در انتظار اثبات خودش خطا کرده باشم 548 00:47:06,659 --> 00:47:08,661 ازت می‌خوام بری هارن‌هال 549 00:47:10,413 --> 00:47:12,832 می‌خواین منو از شوراتون حذف کنین؟ 550 00:47:14,376 --> 00:47:15,794 سر آلفرد 551 00:47:16,753 --> 00:47:20,256 انکار نمی‌کنم که اخیراً صبرم رو محک زدی 552 00:47:20,256 --> 00:47:24,094 و اینکه من شورایی رو ترجیح میدم که بیشتر پشتیبان ملکه‌ش باشه 553 00:47:24,094 --> 00:47:25,637 ...ولی 554 00:47:26,888 --> 00:47:30,183 تو و خاندانت به خوبی به پدرم خدمت کردین 555 00:47:30,183 --> 00:47:33,311 و می‌دونم هیچوقت سلطنت هایتاورها رو قبول نمی‌کنی 556 00:47:34,938 --> 00:47:37,565 تا زمانی که زنده باشم نه، علیاحضرت 557 00:47:40,402 --> 00:47:44,239 ما نمی‌تونیم بدون سرزمین‌های رودخانه بارانداز پادشاه رو به چالش بکشیم 558 00:47:44,239 --> 00:47:47,951 ولی با زاغ به دیمون پیغام نمی‌فرستم که راحت نادیده بگیره 559 00:47:50,328 --> 00:47:55,166 ازت می‌خوام باهاش منطقی باشی 560 00:47:56,459 --> 00:48:00,755 ببین وضعیت ذهنی و نیتش چیه 561 00:48:02,966 --> 00:48:04,384 نیتش؟ 562 00:48:05,552 --> 00:48:08,972 اینکه قصد داره برای من لشکر جمع کنه یا برای خودش 563 00:48:12,017 --> 00:48:13,351 جرئت نمی‌کنه 564 00:48:13,977 --> 00:48:16,104 توی این سال‌ها دیمون کم دل و جرئت بوده؟ 565 00:48:17,689 --> 00:48:22,110 با عجله برو افراد خوبی رو برای امنیت سفرت می‌فرستم 566 00:48:29,701 --> 00:48:32,328 شما براش پیغامی ندارین؟ 567 00:48:36,291 --> 00:48:39,502 بگو دوست دارم گفت‌وگوی آخرمون رو تموم کنیم 568 00:48:42,005 --> 00:48:43,214 علیاحضرت 569 00:49:19,584 --> 00:49:21,002 اعلیحضرت 570 00:49:24,798 --> 00:49:29,010 چیه، سر سایمون؟ پودینگ آماده شده؟ 571 00:49:29,678 --> 00:49:32,055 لردهای رودخانه اومدن، اعلیحضرت 572 00:49:32,055 --> 00:49:34,974 تقاضای دیدار شما رو دارن - الان؟ - 573 00:49:35,558 --> 00:49:37,977 الان چه ساعتیه لعنتی؟ - ساعتِ گرگ - 574 00:49:38,728 --> 00:49:40,563 درخواست دارن همین حالا صحبت کنن 575 00:50:11,594 --> 00:50:14,889 انگار باید با درس آداب معاشرت شروع کنم 576 00:50:14,889 --> 00:50:18,226 یا اگه نشد حداقل درس ترس از ارباب تارگرین‌تون 577 00:50:20,020 --> 00:50:24,232 دلیلی داره که حس کردین باید پادشاه رو از خواب بیدار کنین؟ 578 00:50:25,108 --> 00:50:27,569 یا همین حالا پرورش‌تون رو شروع کنم؟ 579 00:50:27,569 --> 00:50:32,949 ویلم بلک‌وود، خاندان براکن رو به زانو در آورد 580 00:50:32,949 --> 00:50:36,244 این خبر قدیمیه - بله - 581 00:50:36,244 --> 00:50:38,204 قضیه پیچیده شده 582 00:50:38,204 --> 00:50:42,417 سِپت‌های مقدسِ زمین‌های براکن رو غارت کردن و سوزوندن 583 00:50:42,417 --> 00:50:44,127 درست مثل دشت‌ها و مزارع 584 00:50:44,127 --> 00:50:47,589 احشام رو دزدیدن و دهقان‌هامون رو به شمشیر کشیدن 585 00:50:47,589 --> 00:50:49,883 دنبال زن‌ها و کودکان هم رفتن 586 00:50:49,883 --> 00:50:51,426 کارهای وحشیانه‌ای انجام دادن 587 00:50:51,426 --> 00:50:55,388 مجازات براکن‌ها برای خیانت خودشون یه چیزه، آره 588 00:50:55,388 --> 00:50:58,141 ...ولی این کارهای دیگه - به براکن‌ها فرصت دادیم - 589 00:50:58,141 --> 00:51:01,612 معقول عمل نکردن - بلک‌وودها از جنگ تاج و تخت سوءاستفاده کردن - 590 00:51:01,636 --> 00:51:05,428 تا به دشمنان قدیمی‌شون زور بگن - من به اندازه‌ی کافی بحث‌هاشون رو دیدم - 591 00:51:05,452 --> 00:51:08,610 و توی همچین جنگی شرافت وجود نداره - شرافت؟ پس عفت عمومی چی؟ - 592 00:51:08,610 --> 00:51:12,739 این حیوان‌ها با افتخار پرچم خاندان تارگرین رو افراشته بودن 593 00:51:12,739 --> 00:51:14,699 اژدهای سرخ روی زمینه‌ی سیاه 594 00:51:21,289 --> 00:51:24,501 در این سرزمین جنگ وحشتناکی شروع شده 595 00:51:28,004 --> 00:51:30,006 مراقب دخترامون بودی؟ 596 00:51:37,555 --> 00:51:39,557 نباید انتظار بیشتری داشته باشیم از مردی که 597 00:51:39,557 --> 00:51:43,144 دستور سلاخی کودکی رو در آغوش مادرش داد 598 00:51:45,397 --> 00:51:48,608 این دروغه و مردی که گفتش رو مجازات می‌کنم 599 00:51:48,608 --> 00:51:53,321 پس باید نصف پادشاهی رو مجازات کنین، شاهزاده‌ی من 600 00:51:56,282 --> 00:51:58,284 اینو بدون، مداخله‌گر 601 00:51:58,993 --> 00:52:01,788 سرزمین‌های رودخانه یه مکان باستانیه 602 00:52:01,788 --> 00:52:05,291 خدایان قدیم و جدید با دقت زیر نظر دارنش 603 00:52:05,792 --> 00:52:07,627 چه اژدهایی باشه چه نباشه 604 00:52:07,627 --> 00:52:10,922 ما پرچم‌مون رو برای یه ظالم بالا نمی‌بریم 605 00:53:18,948 --> 00:53:22,786 دور شو، دختر - یه کاری دارم برای بانو میساریا - 606 00:53:24,037 --> 00:53:25,246 مگه نمرده بود؟ 607 00:53:26,164 --> 00:53:28,375 مگه بدون وصول بدهی‌هاش می‌میره؟ 608 00:53:30,043 --> 00:53:31,878 باید به دیدن یه دوست قدیمی برم 609 00:53:33,630 --> 00:53:35,632 بیشتر مردم این روزا می‌خوان بیان بیرون 610 00:54:20,927 --> 00:54:21,886 الیندا 611 00:55:13,772 --> 00:55:15,774 ارزش بهاش رو داشت؟ 612 00:56:06,825 --> 00:56:08,451 مامان 613 00:56:25,635 --> 00:56:27,053 شاهزاده جیسیریس، اعلیحضرت 614 00:56:51,828 --> 00:56:53,246 ویسنیا 615 00:56:54,247 --> 00:56:59,085 اولین سوارکار ویگار و اولین حامل دارک سیستر 616 00:57:01,463 --> 00:57:03,757 امیدوارم نخوای از اون الگو بگیری 617 00:57:03,757 --> 00:57:05,425 چرا نگیرم؟ 618 00:57:05,425 --> 00:57:07,677 مال خیلی وقت پیش بوده 619 00:57:17,979 --> 00:57:20,190 توی دوقلوها نتیجه چی شد؟ 620 00:57:21,816 --> 00:57:24,027 لرد فری بحث الکی کرد؟ 621 00:57:26,529 --> 00:57:30,158 تمایل داره هارن‌هال به خاندان فری اهدا شه 622 00:57:31,659 --> 00:57:33,870 قاعدتاً بعد از اتمام جنگ 623 00:57:36,664 --> 00:57:40,669 بهت افتخار می‌کنم، جیس خدمت بزرگی به هدف‌مون کردی 624 00:57:43,171 --> 00:57:45,924 پس چرا اینقدر عصبانی هستی؟ 625 00:57:54,349 --> 00:57:57,268 تو سر اینکه نمی‌ذارم کاری کنی اوقات تلخی کردی 626 00:57:57,268 --> 00:58:02,899 حالا من رو تصور کن. منم اژدهاسوارم و جنگ بر سر تاج و تخت منه 627 00:58:04,109 --> 00:58:06,111 ولی باید همین جا صبر کنم 628 00:58:07,070 --> 00:58:08,905 همیشه محتاط باشم 629 00:58:09,531 --> 00:58:13,201 و بقیه رو به جنگ بفرستم که به خاطر من بمیرن 630 00:58:13,743 --> 00:58:15,954 حتی تو هم سهم خودت رو انجام دادی 631 00:58:16,621 --> 00:58:18,248 تو ملکه‌ای 632 00:58:18,790 --> 00:58:20,083 کسی که ما رو به هم پیوند داده 633 00:58:20,083 --> 00:58:21,751 هیچ آسیبی نباید بهت برسه - تو هم پسر منی - 634 00:58:21,751 --> 00:58:23,837 و من بهت اجازه ندادم بری 635 00:58:25,964 --> 00:58:28,591 تو هیچوقت به من اجازه نمیدی جایی برم کار کنم 636 00:58:29,009 --> 00:58:32,137 ولی مگه کسی هم هست؟ رینیس مرده و بیلا هم نمی‌تونه بار رو تنها به دوش بکشه 637 00:58:32,137 --> 00:58:34,264 وقتی ایموند اومد سراغت چی؟ 638 00:58:34,889 --> 00:58:37,142 اژدهات جوونه 639 00:58:37,142 --> 00:58:39,227 مثل لوک، در برابر ویگار قرار می‌گیری؟ 640 00:58:46,192 --> 00:58:48,028 ...شاید دیمون بتونه 641 00:58:51,531 --> 00:58:53,366 دیمون اینجا نیست 642 00:58:54,242 --> 00:58:56,453 ایموند هم حالا توی بارانداز پادشاه حکومت می‌کنه 643 00:58:58,038 --> 00:58:59,372 اگان مرده؟ 644 00:58:59,372 --> 00:59:02,083 چه زنده باشه چه مرده ما هیچ حریفی برای ویگار نداریم 645 00:59:02,083 --> 00:59:05,378 ایموند هم برای استفاده از برتریش درنگ نمی‌کنه. اون موقع چی؟ 646 00:59:07,881 --> 00:59:11,718 من از اینجا هر کاری تونستم کردم پیغام فرستادم، اتحاد طلب کردم 647 00:59:12,677 --> 00:59:14,846 ولی اگه همه‌چی به بن‌بست خورد این منم که باید بجنگم 648 00:59:16,765 --> 00:59:19,726 ویگار بزرگه، ولی سایراکس فِرزتره 649 00:59:19,726 --> 00:59:20,894 ملیس هم فرزتر بود 650 00:59:20,894 --> 00:59:24,230 ملیس با دو اژدها جنگید و یکی‌شون رو از بین برد 651 00:59:26,149 --> 00:59:27,233 برای حق ذاتیم بجنگم 652 00:59:27,233 --> 00:59:29,944 یا همین جا اینقدر صبر کنم که همه‌مون نابود شیم؟ 653 00:59:35,784 --> 00:59:37,702 من اژدها می‌خوام 654 00:59:41,206 --> 00:59:44,125 ما کمبود اژدها نداریم 655 00:59:45,001 --> 00:59:48,004 دو تا اژدهای بزرگ داریم که می‌تونن جلوی ویگار وایسن 656 00:59:48,004 --> 00:59:52,842 اسم‌شون «ورمیتور» و «سیلوروینگ»ـه و همین جا زیر پاهامون قرار دارن 657 00:59:52,842 --> 00:59:56,179 آره. اگه فقط سوارکار داشتن هیچکس نمی‌تونست جلوی من وایسه 658 00:59:56,930 --> 01:00:00,141 از روی قدرت پیش می‌رفتم، نه از روی الزام 659 01:00:01,518 --> 01:00:02,894 رینا که هست 660 01:00:03,603 --> 01:00:05,980 کسی که آخرین بار نزدیک بود جون خودش رو از دست بده 661 01:00:07,482 --> 01:00:09,484 دیگه ریسک نمی‌کنم 662 01:00:15,407 --> 01:00:18,410 افرادی از دودمان ما هستن که هیچوقت حاکم نبودن 663 01:00:19,285 --> 01:00:25,583 اونایی که با خاندان‌های اشرافی دیگه ازدواج کردن و بچه‌هاشون با اسم دیگه‌ای متولد شدن 664 01:00:25,583 --> 01:00:29,170 یک نسل قبل یا حتی بیشتر خون‌شون رقیق‌تر شده 665 01:00:29,170 --> 01:00:30,672 ...ولی 666 01:00:32,048 --> 01:00:36,177 اژدها فقط سواریِ اژدهاسالار رو قبول می‌کنه 667 01:00:36,177 --> 01:00:40,223 حداقل توی تاریخ که اینطور میگن - تاریخ والریا - 668 01:00:40,223 --> 01:00:42,142 نوشته شده که ما رو با افتخار بپوشونه 669 01:00:45,145 --> 01:00:47,772 پیشنهادت اینه که یه «ملیستر» رو بشونیم روی اژدها؟ 670 01:00:48,356 --> 01:00:51,776 یا یه «تارلی»؟ - از مرگ و شکست که بهتره - 671 01:00:57,782 --> 01:01:01,244 حتماً شجره‌نامه‌ی ما باید اینجا باشه 672 01:01:01,244 --> 01:01:03,496 و همینطور شجره‌نامه‌ی اونایی که ازش خارج شدن 673 01:01:11,004 --> 01:01:12,630 ممکنه چند ده نفر باشن 674 01:01:20,305 --> 01:01:22,140 تصور دیوانه‌واریه 675 01:01:22,164 --> 01:01:28,164 ‫« ترجمه از حسین اسماعیلی و امـیـرحـسـیـن » 676 01:01:28,188 --> 01:01:35,188 ‫بزرگ‌ترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫WwW.30NaMa.CoM