1 00:00:50,282 --> 00:00:55,282 ‫« جذاب‌ترین عناوین روز را در فیلموژن تماشا کنید » ‫:.:.: FilmoGen.Org :.:.: 2 00:00:56,406 --> 00:01:01,606 ‫ترجمه و زیرنویس: ‫Sadegh.Db & M@hsa 3 00:01:03,913 --> 00:01:06,115 .اینجا اون کارو کرد 4 00:01:06,149 --> 00:01:08,885 .درست تو همین اتاق 5 00:01:08,918 --> 00:01:10,254 ،خوابگاه‌ها اون موقع فرق می‌کردن 6 00:01:10,287 --> 00:01:13,823 .ولی همیشه دوش‌ها همینطور بودن 7 00:01:13,856 --> 00:01:16,493 ،شیر آب رو روی مُچش باز کرد 8 00:01:16,527 --> 00:01:20,297 .و با تیغ مُچش رو برید 9 00:01:20,331 --> 00:01:26,203 و بعد سرش رو به عقب تکیه داد .و در خون خودش غرق شد 10 00:01:26,237 --> 00:01:27,304 ...میگن قلبش درست در 11 00:01:27,338 --> 00:01:30,274 .ساعت 3:13 صبح از تپش ایستاده 12 00:01:30,307 --> 00:01:33,042 ایوان، ساعت چنده؟ 13 00:01:33,076 --> 00:01:36,879 .ساعت 3:12، یه دقیقه مونده 14 00:01:36,913 --> 00:01:40,883 .هیچ کدوم این حرفا رو باور نمی‌کنم .هیچ اتفاقی نمیفته 15 00:01:40,917 --> 00:01:44,154 خب، کِری، به زودی می‌فهمیم، مگه نه؟ 16 00:01:44,188 --> 00:01:47,391 ...ساعت دقیقا 3:13 17 00:01:47,424 --> 00:01:49,993 حالا 18 00:01:50,026 --> 00:01:53,096 آماده‌ایی؟ 19 00:01:53,129 --> 00:01:55,832 .روح ادلواین، نزد ما به پا خیر 20 00:01:55,865 --> 00:02:01,104 .روح ادلواین، نزد ما به پا خیر .روح ادلواین، نزد ما به پا خیر 21 00:02:01,137 --> 00:02:03,173 چی شده، کِری؟ 22 00:02:03,207 --> 00:02:05,509 کلمات رو فراموش کردی؟ 23 00:02:05,542 --> 00:02:07,244 .به هر حال اهمیتی نداره 24 00:02:07,278 --> 00:02:10,013 .با گفتن شما باید کار کنه 25 00:02:10,046 --> 00:02:12,048 .قرار بود پُشت تو ظاهر بشه 26 00:02:12,081 --> 00:02:15,051 شخص دیگه‌ای رو تو آینه می‌بینی؟ 27 00:02:18,155 --> 00:02:21,991 .دیدی؟ گفته بودم واقعی نیست ...این فقط 28 00:02:24,961 --> 00:02:26,896 شما هم شنیدین؟ 29 00:02:32,469 --> 00:02:34,171 !آهای 30 00:02:34,204 --> 00:02:36,240 کسی اونجاست؟ 31 00:02:36,273 --> 00:02:39,008 .آلیس؟ این کارو نکن 32 00:02:39,042 --> 00:02:41,944 .بیاین از اینجا بریم بیرون، لطفا 33 00:02:54,957 --> 00:02:56,593 .بامزه بود 34 00:02:56,627 --> 00:02:58,562 کار کدومتون بود؟ 35 00:03:23,520 --> 00:03:27,291 !وای، خدایا .شماها کاملا گول خوردین 36 00:03:27,324 --> 00:03:29,360 .شما یه مُشت روانی کله خرابین 37 00:03:29,393 --> 00:03:32,162 دست بردار، رُز، حتی تو هم .باید اعتراف کنی ایده‌ی خوبی بود 38 00:03:32,196 --> 00:03:33,530 .کاملا ارزشش رو داشت 39 00:03:33,564 --> 00:03:35,232 تو هم توی این کار دست داشتی، بتانی؟ 40 00:03:35,265 --> 00:03:36,966 .ایده‌ی اصلی از بتانی بود 41 00:03:36,999 --> 00:03:38,669 خب، یعنی، قسمت‌های جالبش .فکر آلیس بود 42 00:03:38,702 --> 00:03:40,571 .خب، حداقل تا حدیش کار من بود 43 00:03:40,604 --> 00:03:43,173 هی، حالا کِری کجا رفت؟ 44 00:03:59,989 --> 00:04:01,924 کی اونجاست؟ 45 00:04:41,765 --> 00:04:45,034 حالا چی، آلیس؟ یه شوخی احمقانه دیگه‌ست؟ 46 00:04:45,067 --> 00:04:47,103 .نه، کار ما نیست 47 00:04:47,136 --> 00:04:50,374 .درسته. من میرم بخوابم 48 00:04:50,407 --> 00:04:53,610 می‌دونین چیه؟ .شرط می‌بندم تا حدی حق با شماست 49 00:04:53,644 --> 00:04:55,179 .کِری داره سر به سرمون می‌ذاره 50 00:04:55,212 --> 00:04:56,513 ،فهمید چی شده 51 00:04:56,547 --> 00:04:58,981 .و حالا داره سعی می‌کنه تلافی کنه 52 00:04:59,015 --> 00:05:00,584 .بیاین بریم 53 00:05:05,222 --> 00:05:08,292 کِری؟ حالت خوبه؟ 54 00:05:17,334 --> 00:05:19,436 .وای خدایا - چیه؟ 55 00:05:22,206 --> 00:05:25,007 .وای، خدایا .آمبولانس... خبر کنین 56 00:06:21,008 --> 00:06:23,008 ‫"آکادمی اِدلواین" 57 00:06:23,232 --> 00:06:25,335 کامیل مِدوز 58 00:06:27,337 --> 00:06:31,208 می‌دونم که مدت هاست در .صدر لیست انتظار ما هستی 59 00:06:31,241 --> 00:06:32,776 چون کلاس‌هامون شروع شده 60 00:06:32,809 --> 00:06:35,846 .با چالش مواجه میشی 61 00:06:35,879 --> 00:06:38,215 به عنوان یکی از سطح بالاترین ،آکادمی‌های کشور 62 00:06:38,248 --> 00:06:40,116 ،فضای آموزشی ما می‌تونه خیلی رقابتی باشه 63 00:06:40,149 --> 00:06:43,654 .مخصوصا بین دانش‌آموزان سال بالایی مثل خودت 64 00:06:43,687 --> 00:06:46,456 حتی دخترانی که از سال اول به اینجا اومدن 65 00:06:46,490 --> 00:06:49,560 .برای امتحان پایانی استرس زیادی دارن 66 00:06:49,593 --> 00:06:50,794 من برای جایگاه فعلیم 67 00:06:50,827 --> 00:06:52,696 .خیلی زحمت کشیدم، خانم لندری 68 00:06:52,729 --> 00:06:54,431 .خوشحالم اینو می‌شنوم 69 00:06:54,464 --> 00:06:56,433 از بخت خوبت بوده که اینجا در اِدلواین 70 00:06:56,466 --> 00:06:57,801 .برات یه جای خالی پیدا شده 71 00:06:57,834 --> 00:06:59,870 .درسته 72 00:06:59,903 --> 00:07:02,272 میشه بپرسم چه اتفاقی افتاد؟ 73 00:07:02,306 --> 00:07:06,276 یه دختر اینجا مُرده؟ 74 00:07:06,310 --> 00:07:08,345 .متاسفانه، درسته 75 00:07:08,378 --> 00:07:10,414 .حادثه‌ی وحشتناکی بود 76 00:07:10,447 --> 00:07:13,283 یکی از دانش‌آموزانمون .پاش لیز خورد و از پنجره افتاد 77 00:07:13,317 --> 00:07:15,586 .دختر بی‌چاره. غم‌انگیزه 78 00:07:17,454 --> 00:07:19,656 ،خب، پس، هلنا ،راهنمای دانش‌آموزان اینجاست 79 00:07:19,690 --> 00:07:21,458 .تو رو به اتاقت راهنمایی می‌کنه 80 00:07:23,427 --> 00:07:25,729 مطمئنی کمک نمی‌خوای؟ 81 00:07:25,762 --> 00:07:27,297 .خودم میارمش 82 00:07:27,331 --> 00:07:29,366 شام راس ساعت 7:00 در .سالن غذاخوری صرف میشه 83 00:07:29,399 --> 00:07:31,301 .بهتره به موقع بیای 84 00:07:31,335 --> 00:07:32,836 ،میزها یکم انحصاری هستن 85 00:07:32,869 --> 00:07:35,339 .ولی مطمئنم خودت یه فکری براش می‌کنی 86 00:07:36,640 --> 00:07:37,908 ،ساعت منع عبور و مرور 10:00 شبه 87 00:07:37,941 --> 00:07:39,343 ،پس حواست باشه به اتاقت برگردی 88 00:07:39,376 --> 00:07:40,911 ممکنه خانم لندری بخواد .برای سرکشی بیاد 89 00:07:40,944 --> 00:07:42,646 ،همه چی تو پاکت راهنما گفته شده 90 00:07:42,679 --> 00:07:45,515 ،ولی ممکنه هضمش مشکل باشه به خصوص با توجه به اینکه 91 00:07:45,549 --> 00:07:48,352 .کلی کار داری که باید بهش برسی 92 00:07:50,921 --> 00:07:52,823 .این اتاق توئه 93 00:08:06,670 --> 00:08:08,772 ...اون دختری که مُرد 94 00:08:11,441 --> 00:08:13,377 توی این اتاق می‌موند؟ 95 00:08:14,845 --> 00:08:18,382 .آره، کِری رایلی 96 00:08:18,415 --> 00:08:20,183 .اینجا زندگی می‌کرد 97 00:08:22,219 --> 00:08:23,887 .باقی اتاق‌ها همه پُرن 98 00:08:23,920 --> 00:08:26,823 ولی، هی، چطوره وقتی وسایلت رو باز کردی 99 00:08:26,857 --> 00:08:29,626 بیای تو سالن مطالعه پیشم؟ 100 00:08:29,660 --> 00:08:32,362 می‌تونیم با همدیگه .برنامه کلاست رو بررسی کنیم 101 00:08:32,396 --> 00:08:34,498 .خیلی ممنونم 102 00:09:01,425 --> 00:09:03,193 .عالیه 103 00:09:47,804 --> 00:09:50,540 .هی، اینجا میز ماست 104 00:09:50,574 --> 00:09:51,975 هِرری 105 00:09:52,008 --> 00:09:53,877 میز شماست؟ - آره - 106 00:09:53,910 --> 00:09:57,647 ،هر روز ما اینجا می‌شینیم .نه تویی که نمی‌دونم کی هستی 107 00:09:57,681 --> 00:09:59,649 .من کامیل مِدوز هستم .تازه واردم 108 00:09:59,683 --> 00:10:02,319 .نپرسیدم، چون برام مهم نیست 109 00:10:02,352 --> 00:10:04,821 ،این میز ماست .همه اینو می‌دونن 110 00:10:04,855 --> 00:10:07,424 .برو پی کارت 111 00:10:07,457 --> 00:10:11,027 .نه، اینجا راحتم - .هیچم راحت نیستی - 112 00:10:11,061 --> 00:10:13,730 ،ببین، می‌دونم تازه واردی 113 00:10:13,764 --> 00:10:15,365 ،و هنوز خوب ما رو نمی‌شناسی 114 00:10:15,398 --> 00:10:17,768 ولی واقعا دلت نمی‌خواد .اون روی سگ ما رو ببینی 115 00:10:17,801 --> 00:10:19,469 اون وقت چرا؟ 116 00:10:19,503 --> 00:10:21,004 .به نظر خیلی مهربون میاین 117 00:10:21,037 --> 00:10:23,440 .کامیل 118 00:10:23,473 --> 00:10:24,808 .بیا بریم یه جای دیگه بشینیم 119 00:10:24,841 --> 00:10:26,843 ...هلنا هیچی نشده با این 120 00:10:26,877 --> 00:10:28,678 .دختر عقب مونده‌ی تازه وارد رفیق شده 121 00:10:28,712 --> 00:10:30,413 چرا غافلگیر نشدم؟ 122 00:10:30,447 --> 00:10:31,948 ...خفه شو، ایوان. من فقط 123 00:10:31,982 --> 00:10:35,619 هی. اینجا چه خبره؟ 124 00:10:35,652 --> 00:10:37,854 .دختر تازه وارد می‌خواست سر میز ما بشینه 125 00:10:37,888 --> 00:10:39,422 .درسته 126 00:10:39,456 --> 00:10:40,824 .صحبت دلپذیری داریم 127 00:10:40,857 --> 00:10:42,492 .حتما 128 00:10:42,526 --> 00:10:44,828 یعنی، الان یه صندلی اضافی داریم، مگه نه؟ 129 00:10:44,861 --> 00:10:46,696 ،و حالا که جای کِری رو تو مدرسه گرفتی 130 00:10:46,730 --> 00:10:49,032 پس ممکنه بخوای صندلیش .تو سالن مطالعه هم بگیری 131 00:10:49,065 --> 00:10:50,767 .ممنون، آلیس، ولی نیازی نیست 132 00:10:50,801 --> 00:10:51,968 .میریم یه جای دیگه می‌شنیم 133 00:10:52,002 --> 00:10:53,837 ...پس 134 00:10:53,870 --> 00:10:55,906 اسمت چیه؟ 135 00:10:55,939 --> 00:10:57,474 .کامیل 136 00:10:57,507 --> 00:10:58,942 .خب، من آلیسم 137 00:10:58,975 --> 00:11:01,645 .و با لنورا و ایوان هم که آشنا شدی 138 00:11:01,678 --> 00:11:03,713 ...این بِتانیه. و اونی که اونجاست 139 00:11:07,450 --> 00:11:09,686 .ای وای، خدایا 140 00:11:09,719 --> 00:11:11,822 .خیلی متاسفم 141 00:11:11,855 --> 00:11:15,125 .انگار باید بری لباست رو عوض کنی 142 00:11:15,159 --> 00:11:17,727 .یالا، از اینجا گم شو بیرون 143 00:11:29,506 --> 00:11:31,441 !بس کنید 144 00:11:35,545 --> 00:11:37,047 !فورا بَس کنید 145 00:11:37,080 --> 00:11:38,849 !آخ 146 00:11:38,882 --> 00:11:42,018 .همه برین دفتر من. فورا 147 00:11:54,030 --> 00:11:56,066 مطمئنی نمی‌خوای بهم بگی 148 00:11:56,099 --> 00:11:58,835 کی این دعوا رو شروع کرد؟ 149 00:11:58,869 --> 00:12:02,606 .فقط یه سوتفاهم کوچیک بود 150 00:12:02,639 --> 00:12:05,842 .نمی‌تونم بگم شروع خوبی داشتی، خانم میدوز 151 00:12:05,876 --> 00:12:09,813 امیدوارم از پذیرشت .تو مدرسه پشیمونم نکنی 152 00:12:09,846 --> 00:12:12,916 حالا، اگه یکی از شما دخترا 153 00:12:12,949 --> 00:12:15,852 ،بهم نگین کی مسئول این مجادله بوده 154 00:12:15,886 --> 00:12:19,489 متاسفانه چاره‌ای جز تنبیه .همه‌ی شما ندارم 155 00:12:23,460 --> 00:12:26,429 .خیلی خب، پس. می‌تونی بری 156 00:13:05,202 --> 00:13:08,471 .فردا یه روز جدیده 157 00:13:10,907 --> 00:13:13,177 شوخیت گرفته؟ 158 00:14:15,005 --> 00:14:17,974 سلام. یه درخواست برای .تعمیر این اتاق به دستم رسیده 159 00:14:18,008 --> 00:14:20,110 لطفا، یه لحظه - ...مشکلی نیست. من - 160 00:14:30,287 --> 00:14:31,654 .خیلی ببخشید 161 00:14:31,688 --> 00:14:33,023 .مشکلی نیست 162 00:14:33,056 --> 00:14:36,293 پس، شما مسئول تعمیرات هستین؟ 163 00:14:36,327 --> 00:14:39,696 .آره، گمونم خودمم 164 00:14:39,729 --> 00:14:43,600 ...سرایدار، تعمیرکار، و 165 00:14:43,633 --> 00:14:46,870 .راستش همون دو تا 166 00:14:46,903 --> 00:14:49,973 پس، تو صندوق تعمیر و نگهداری .درخواست انداختی 167 00:14:50,006 --> 00:14:53,877 .آره، اون لامپ همش سوسو میزنه 168 00:14:53,910 --> 00:14:56,913 .حداقل دیشب اینطوری بود 169 00:14:56,946 --> 00:14:58,182 .من تازه واردم 170 00:14:58,215 --> 00:14:59,649 .آره، شنیدم 171 00:14:59,682 --> 00:15:01,618 .از ملاقاتت خوشحال شدم .اسم من ترور ئه 172 00:15:01,651 --> 00:15:02,819 .کامیل 173 00:15:06,290 --> 00:15:07,824 .اوه 174 00:15:07,857 --> 00:15:10,227 .حتما دوباره کار ارواحه 175 00:15:10,261 --> 00:15:13,264 نه، این ساختمون باید جن زده باشه، می‌دونی؟ 176 00:15:13,297 --> 00:15:16,367 ساختمان تمام مدارس قدیمی نباید جن زده باشن؟ 177 00:15:16,400 --> 00:15:19,135 آره، احتمالا هر مدرسه‌ای ،داستان‌های خودش رو داره 178 00:15:19,170 --> 00:15:21,938 ولی داستان اینجا وقتی بچه بودم 179 00:15:21,971 --> 00:15:24,175 .بدجوری منو می‌ترسوند 180 00:15:24,208 --> 00:15:25,942 اینجا بزرگ شدی؟ 181 00:15:25,975 --> 00:15:29,112 آره. شک ندارم با مادرم .خانم لندری آشنا شدی 182 00:15:29,145 --> 00:15:30,880 مادرت مدیر مدرسه‌ست؟ 183 00:15:30,914 --> 00:15:32,615 .آره 184 00:15:32,649 --> 00:15:35,618 آره، وقتی پنج سالم بود .برای شروع تدریس به اینجا اومد 185 00:15:35,652 --> 00:15:37,120 تا وقتی بزرگ شدم تمام پرستارهای من ،دانش‌آموزهای اینجا بودن 186 00:15:37,154 --> 00:15:40,857 برای همین بهترین داستان‌های .ارواح اِدلواین رو بلدم 187 00:15:40,890 --> 00:15:42,393 ...من 188 00:15:42,426 --> 00:15:44,794 .باید برم به کلاسم برسم 189 00:15:44,828 --> 00:15:47,398 ...پس، میذارم که خودت 190 00:15:47,431 --> 00:15:49,666 .باشه، مشکلی نیست 191 00:15:49,699 --> 00:15:51,801 مشکل دیگه‌ای نیست؟ 192 00:15:51,835 --> 00:15:54,205 .فکر کنم ممکنه پنجره لق باشه 193 00:15:54,238 --> 00:15:56,739 .دیشب حس کردم یکم لق باشه 194 00:15:56,773 --> 00:15:58,808 .باشه. یه نگاهی بهش می‌ندازم 195 00:15:58,842 --> 00:16:01,144 ...منظورم این بود 196 00:16:01,178 --> 00:16:02,812 ...این فقط 197 00:16:04,381 --> 00:16:06,317 .یه حادثه بود - .خب، مراقب خودت باش - 198 00:16:06,350 --> 00:16:08,651 .اگه چیز دیگه‌ای نیاز داشتی خبرم کن 199 00:16:12,156 --> 00:16:14,858 در سبک نمایش نو، حضور زنان 200 00:16:14,891 --> 00:16:16,759 .در صحنه منع شده 201 00:16:16,793 --> 00:16:19,662 نقش‌های اصلی توسط مردان 202 00:16:19,696 --> 00:16:23,099 ،ماسک پوشیده اجرا می‌شود تفاوت چندانی با ماسک‌هایی 203 00:16:23,133 --> 00:16:25,935 .که شما برای خودتون طراحی کردین نداره 204 00:16:28,004 --> 00:16:31,074 کامیل، امیدوار بودم بتونی اسم اولین 205 00:16:31,107 --> 00:16:35,845 زن شناخته شده‌ای که در .تئاتر انگلیسی اجرا کرده رو بهمون بگی 206 00:16:35,879 --> 00:16:37,647 .مطمئن نیستم 207 00:16:40,750 --> 00:16:46,157 مارگارت هیوز، که در تاریخ 8 دسمابر .سال 1660 بر روی سِن رفت 208 00:16:46,190 --> 00:16:48,057 .تو متن اومده 209 00:16:48,091 --> 00:16:50,461 درک می‌کنم که یکم وقت می‌بره ...خودت رو به 210 00:16:50,494 --> 00:16:52,929 ،باقی کلاس برسونی ولی اگه وقتی درس میدم 211 00:16:52,962 --> 00:16:56,733 چشمات به من باشه .ممکنه کمک حالت بشه 212 00:16:56,766 --> 00:17:00,837 ،حالا، قبل از پایان کلاس امروز ،همونطور که خاطرتون هست، ترم گذشته 213 00:17:00,870 --> 00:17:05,808 هر کدوم مقاله‌ای برای مسابقه‌ی .ای‌وی‌ای گیت تحویل دادین 214 00:17:05,842 --> 00:17:09,246 مفتخرم که اعلام کنم یکی از ،دانش‌آموزهای ما 215 00:17:09,280 --> 00:17:11,848 ...بتانی، مقام اول رو 216 00:17:11,881 --> 00:17:16,220 به همراه 250 هزار دلار .کمک هزینه‌ی کالج برنده شده 217 00:17:16,253 --> 00:17:18,455 .بهم نگفته بودی - مقاله‌اش که برنده شده - 218 00:17:18,489 --> 00:17:21,758 به طور ویژه در نسخه‌ی بعدی .مجله‌ي ادلواین چاپ میشه 219 00:17:21,791 --> 00:17:25,728 و به همه‌تون توصیه می‌کنم .بخونیدش تا از مثال‌هاش یاد بگیرید 220 00:17:29,233 --> 00:17:30,767 .کلاس تموم شد 221 00:17:30,800 --> 00:17:32,303 خانم لندری خواسته دانش آموزانی که 222 00:17:32,336 --> 00:17:35,872 ،مرتکب تخلف شدن .تو کتابخونه به دیدنش برن 223 00:17:37,341 --> 00:17:40,377 به منظور اینکه تمام کلکسیون ...کتاب‌های انبار ما 224 00:17:40,411 --> 00:17:43,746 ،به صورت آنلاین قابل جستجو باشند ...باید بایگانی و اسکن 225 00:17:43,780 --> 00:17:45,382 .کامل و مناسبی انجام بشه 226 00:17:45,416 --> 00:17:49,052 و تصمیم گرفتم که شما همگی هر روز 227 00:17:49,085 --> 00:17:52,523 تا وقتی این پروژه تموم بشه و مورد رضایت من قرار بگیره 228 00:17:52,556 --> 00:17:54,425 .دوران بازداشتتون رو اینجا بگذرونید 229 00:17:54,458 --> 00:17:56,893 می‌دونم شما دخترا الان ،با خیلی مسائل درگیر هستید 230 00:17:56,926 --> 00:17:58,429 ولی ما اینجا در ادلواین 231 00:17:58,462 --> 00:18:01,931 .هیچگونه مجادلات فیزیکی رو تحمل نمی‌کنیم 232 00:18:01,965 --> 00:18:04,867 اگه بتونید همه با هم ،به عنوان تیم کار کنید 233 00:18:04,901 --> 00:18:07,338 .مطمئنم سریع می‌تونید انجامش بدید 234 00:18:13,177 --> 00:18:15,279 .این تا ابد طول می‌کشه 235 00:18:15,312 --> 00:18:18,081 .خیلی ممنون، تازه وارد - .اسمش کامیله - 236 00:18:18,114 --> 00:18:20,149 و در ضمن، مگه تقصیر اونه؟ 237 00:18:20,184 --> 00:18:22,785 .تو و آلیس شروع کردین - .من اصلا نباید اینجا باشم - 238 00:18:22,819 --> 00:18:24,854 .من هیچ کاری نکردم - .خفه شو، بتانی - 239 00:18:24,887 --> 00:18:26,457 همین الان یک چهارم میلیون دلار ،کمک هزینه گرفتی 240 00:18:26,490 --> 00:18:28,559 پس نمی‌خواد اینقدر به خاطر .رونوشتت وحشت کنی 241 00:18:28,592 --> 00:18:30,361 درحالی که من هفته‌ی آینده باید از بر خوانی انجام بدم 242 00:18:30,394 --> 00:18:32,429 .باید براش تمرین کنم - باشه، خب، می‌دونین چیه؟ - 243 00:18:32,463 --> 00:18:34,164 فکر می‌کنم همه به خاطر کِری 244 00:18:34,198 --> 00:18:35,865 .باید این ترم رو بگذرونیم 245 00:18:35,898 --> 00:18:37,401 ،خیلی خب، نمی‌خوام تند حرف بزنم 246 00:18:37,434 --> 00:18:39,403 ولی وقتی دوستتون از پنجره پریده بیرون 247 00:18:39,436 --> 00:18:41,137 همگی نباید به صورت اتوماتیک 4 بگیرین؟ 248 00:18:41,171 --> 00:18:43,039 گمونم این قضیه فقط برای .وقتیه که هم اتاقی باشی 249 00:18:43,072 --> 00:18:45,309 همونقدر که می‌خوام ترم نهایی رو 250 00:18:45,342 --> 00:18:48,111 .با گوش دادن به شکایت‌هامون بگذرونم ...ولی پیشنهاد میدم 251 00:18:48,144 --> 00:18:50,514 ،فعلا اختلاف‌هامون رو کنار بذاریم 252 00:18:50,547 --> 00:18:53,883 ،و همونطور که خانم لندری گفت بریم سر کار. 253 00:18:53,916 --> 00:18:56,320 موافقید؟ 254 00:18:56,353 --> 00:18:59,590 .من تو انبار دنبال اون کتاب‌ها می‌گردم 255 00:18:59,623 --> 00:19:01,325 .اگه یکی نشونم بده انبار کجاست 256 00:19:01,358 --> 00:19:03,460 .آره، من باهات میام 257 00:19:05,429 --> 00:19:10,301 خیلی خب، بعدی 115.25 258 00:19:15,572 --> 00:19:17,840 خیلی خب، میرم اینا رو .اون جلو بذارم 259 00:19:17,874 --> 00:19:19,510 می تونی قفسه‌ی بعدی رو شروع کنی؟ 260 00:19:19,543 --> 00:19:20,977 .آره 261 00:19:56,979 --> 00:19:58,215 هلنا؟ 262 00:20:54,371 --> 00:20:55,706 وای 263 00:20:55,739 --> 00:20:58,141 ،خب، اگه تو بازداشت خوش نگذرونی 264 00:20:58,175 --> 00:21:00,042 کِی می‌خوای خوش بگذرونی؟ 265 00:21:00,076 --> 00:21:01,311 .خنده‌دار بود 266 00:21:01,345 --> 00:21:02,613 آره، خوشت اومد؟ 267 00:21:02,646 --> 00:21:04,681 تو کارگاه تئاتر برای خودمون ماسک درست کردیم 268 00:21:04,715 --> 00:21:08,285 کارم حرف نداشت 269 00:21:08,318 --> 00:21:10,654 اصلا مشخصه ماسک زدم؟ 270 00:21:10,687 --> 00:21:13,257 .اوه 271 00:21:13,290 --> 00:21:15,159 .سلام، هلنا 272 00:21:15,192 --> 00:21:17,960 داشتیم با دوست دختر جدیدت خوش می‌گذروندیم 273 00:21:17,994 --> 00:21:19,630 می‌دونین، یکی از این روزا شما دو تا می‌بینید 274 00:21:19,663 --> 00:21:21,532 .با بد آدمی در افتادین 275 00:21:21,565 --> 00:21:24,401 .شاید هرچند، امروز نیست 276 00:21:24,435 --> 00:21:28,305 .وای، نه از دستمون عصبانی شدی، هلنا؟ 277 00:21:28,338 --> 00:21:30,240 !یوهو 278 00:21:38,315 --> 00:21:40,149 .به خاطر رفتارشون متاسفم 279 00:21:40,184 --> 00:21:42,051 دوست دارم بگم اگه بشناسیشون ،بهتر میشن 280 00:21:42,084 --> 00:21:44,188 .ولی واقعا اینطور نیست 281 00:21:46,256 --> 00:21:50,993 ...باید بگم، از وقتی که 282 00:21:51,027 --> 00:21:53,230 .کِری مُرده بدتر شدن 283 00:21:53,263 --> 00:21:56,065 اون رو می‌شناختی؟ 284 00:21:56,098 --> 00:21:58,635 آره، با هم صمیمی بودیم 285 00:21:58,669 --> 00:22:02,138 ...سال اول، ولی 286 00:22:02,172 --> 00:22:04,608 .ما... از هم فاصله گرفتیم 287 00:22:04,641 --> 00:22:06,743 کِری کم کم با آلیس و بقیه دوست شد و وقت می‌گذروند 288 00:22:06,777 --> 00:22:09,179 .و دیگه برای من وقت نداشت 289 00:22:09,213 --> 00:22:10,614 .متاسفم 290 00:22:10,647 --> 00:22:13,383 .تقصیر تو نبوده 291 00:22:13,417 --> 00:22:15,619 دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ 292 00:22:15,652 --> 00:22:17,688 .ببخشید. کسی بهم نگفته 293 00:22:17,721 --> 00:22:20,557 .بعضی‌ها فکر می‌کنن حادثه بوده 294 00:22:20,591 --> 00:22:22,493 یه شایعه شنیدم که والدینش 295 00:22:22,526 --> 00:22:24,728 می‌خوان پلیس پرونده .بازرسیش رو دوباره باز کنه 296 00:22:24,761 --> 00:22:27,096 تو چی فکر می‌کنی؟ 297 00:22:27,129 --> 00:22:29,166 فکر می‌کنم ساده‌تره که هرچیزی رو باور کنیم 298 00:22:29,199 --> 00:22:30,701 غیر اینکه دوستی که بهمون نزدیک بوده 299 00:22:30,734 --> 00:22:33,035 .داشته عذاب می‌کشیده و ما متوجه نشدیم 300 00:22:35,606 --> 00:22:37,407 .پس، نمی‌دونم 301 00:22:39,376 --> 00:22:42,746 .گمونم هیچ وقت واقعا نمی‌فهمیم 302 00:22:42,779 --> 00:22:46,015 اگه بهت بگم یه راهی هست که بفهمیم چی؟ 303 00:22:47,651 --> 00:22:50,187 منظورت چیه؟ 304 00:22:50,220 --> 00:22:52,656 .بیا، نشونت میدم 305 00:22:56,326 --> 00:22:57,594 ‫خب، ما می‌خواستیم به هر حال 306 00:22:57,628 --> 00:22:59,496 ‫یه کاری شبیه به این انجام بدیم، 307 00:22:59,530 --> 00:23:02,766 بعدش بتانی این مراسم رو توی اینترنت پیدا کرد 308 00:23:02,799 --> 00:23:04,334 به لاتین نوشته شده 309 00:23:04,368 --> 00:23:06,570 .پس، می‌خواین احضار روح انجام بدین 310 00:23:06,603 --> 00:23:08,104 اونم اینجا 311 00:23:08,137 --> 00:23:09,640 .تا با دوستتون ارتباط برقرار کنین 312 00:23:09,673 --> 00:23:12,409 .خیلی کار بی‌خودیه 313 00:23:12,442 --> 00:23:14,444 ‫مشکلت چیه، هلنا؟ 314 00:23:14,478 --> 00:23:16,513 ‫اگه جواب نده، ‫خب جواب نمیده. 315 00:23:16,547 --> 00:23:19,316 ‫در بدترین حالت، هیچ اتفاقی نمیفته، مگه نه؟ 316 00:23:19,349 --> 00:23:20,851 ‫آخه تو نمی‌خوای بدونی 317 00:23:20,884 --> 00:23:23,453 ‫چرا کری اون کارو کرد؟ 318 00:23:23,487 --> 00:23:24,821 .من هستم 319 00:23:24,855 --> 00:23:27,257 .چرا که نه؟ به نظر عجیبه 320 00:23:27,291 --> 00:23:31,228 ‫در ضمن، چون شما دارین استراحت می‌کنن، ‫منم کار نمی‌کنم. 321 00:23:31,261 --> 00:23:35,532 ‫باشه، خیلی‌خب، چون همه‌تون ‫واقعاً می‌خواین اینکار رو بکنین... 322 00:23:35,566 --> 00:23:38,535 .پس یه صندلی بردار 323 00:23:38,569 --> 00:23:42,639 ‫اون یکی دختره... کجاست؟ 324 00:23:42,673 --> 00:23:45,776 ،‫لنورا گفت حالش خیلی خوب نیست 325 00:23:45,809 --> 00:23:48,412 ‫پس نمی‌خواد منتظرش بمونیم. 326 00:23:49,880 --> 00:23:52,449 ‫یکی اون گوشه قایم شده. 327 00:23:52,482 --> 00:23:55,218 ‫- تو... تو چطوری... ‫- اونا می‌خوان ما رو بترسونن. 328 00:23:55,252 --> 00:23:57,187 فقط طبیعی رفتار کن 329 00:24:12,302 --> 00:24:14,504 ‫خب، سرگرمی شماها اینجا اینه؟ 330 00:24:14,538 --> 00:24:17,307 .راستش، انتخاب‌های زیادی نداریم 331 00:24:17,341 --> 00:24:20,577 .باشه، خیلی‌خب 332 00:24:20,611 --> 00:24:22,446 ‫چطوری کار می‌کنه؟ 333 00:24:22,479 --> 00:24:24,314 ‫خب، اول یه تخته لازم داریم، 334 00:24:24,348 --> 00:24:25,515 ‫مثل یه ابزار برای نوشتن، 335 00:24:25,549 --> 00:24:28,185 .آلیس فکر فوق‌العاده‌ای براش کرده 336 00:24:31,221 --> 00:24:32,889 ‫عالیه، مگه نه؟ 337 00:24:32,923 --> 00:24:37,694 ‫خیلی‌خب، حالا ما باید ‫انرژی‌مون رو متمرکز کنیم 338 00:24:37,728 --> 00:24:41,832 .و تماسمون رو با این تخته حفظ کنیم 339 00:24:41,865 --> 00:24:43,634 ‫شما آماده‌این؟ 340 00:25:07,424 --> 00:25:09,559 ‫همین؟ 341 00:25:11,695 --> 00:25:15,332 ‫حالا چی میشه؟ 342 00:25:15,365 --> 00:25:17,734 .فکر کنم باید صبر کنیم 343 00:25:17,768 --> 00:25:19,436 ‫- چقدر؟ وایسا - 344 00:25:19,469 --> 00:25:21,738 ‫خیلی‌خب، من... 345 00:25:25,776 --> 00:25:27,511 ‫کی داره این کارو می‌کنه؟ 346 00:25:31,748 --> 00:25:34,384 ‫"من." 347 00:25:34,418 --> 00:25:39,289 ‫خیلی‌خب، روح، چیزی هست که بخوای بهمون بگی؟ 348 00:25:44,728 --> 00:25:45,729 ‫صبر کن. این... 349 00:25:45,762 --> 00:25:47,931 ‫ساکت، رز! 350 00:25:49,900 --> 00:25:51,768 ‫"روح واقعیه." 351 00:25:51,802 --> 00:25:54,004 ‫چی... چی داره میگه؟ 352 00:25:54,037 --> 00:25:55,806 بیخیال 353 00:25:55,839 --> 00:25:59,242 ‫واقعاً فکر نکردین که ‫قراره اینطوری بترسیم، مگه نه؟ 354 00:25:59,276 --> 00:26:01,344 .ساکت باش، هلنا ‫ما تکونش نمیدیم. 355 00:26:01,378 --> 00:26:02,679 .این خیلی عجیبه 356 00:26:02,713 --> 00:26:05,749 ‫نه، وایسا. .نباید تماس رو قطع کنیم 357 00:26:05,782 --> 00:26:07,784 ‫واقعاً میگی؟ 358 00:26:07,818 --> 00:26:09,653 آره 359 00:26:09,686 --> 00:26:11,621 ‫باید ادامه بدیم، مگه نه؟ 360 00:26:13,990 --> 00:26:17,761 ‫روح، دارم با کی صحبت می‌کنم؟ 361 00:26:27,337 --> 00:26:29,005 کری 362 00:26:29,039 --> 00:26:30,774 ‫واقعاً خودشه؟ 363 00:26:30,807 --> 00:26:33,810 ‫- واقعاً مریضین. ‫- جریان چیه؟ 364 00:26:33,844 --> 00:26:37,347 ‫حتی از شما هم توقع نداشتم به خاطر .یه شوخی اینقدر خودتون رو پست نشون بدین 365 00:26:43,348 --> 00:26:44,900 ‫"قراره کشته بشین" 366 00:26:45,055 --> 00:26:47,891 ‫خیلی‌خب، اون... اون یعنی چی؟ 367 00:26:47,924 --> 00:26:50,727 ‫کی قراره ما رو بکشه؟ 368 00:26:53,997 --> 00:26:55,699 ‫"اون دختره." 369 00:26:55,732 --> 00:26:59,069 ‫اون دختره کیه، کری؟ ‫منظورت چیه؟ 370 00:26:59,102 --> 00:27:01,671 ‫- "دختره؟" ‫- داره نامفهوم حرف می‌زنه. 371 00:27:01,705 --> 00:27:05,742 ‫شاید روح بودن آدم رو گیج می‌کنه. 372 00:27:05,776 --> 00:27:07,944 ‫"دختره اینجاست." 373 00:27:28,865 --> 00:27:30,634 ‫من... 374 00:27:37,707 --> 00:27:39,743 ‫اونجا چه اتفاقی افتاد؟ 375 00:27:39,776 --> 00:27:41,745 .بهتره تو بهمون بگی 376 00:27:41,778 --> 00:27:43,680 ‫قرار بود یه شوخی باشه. 377 00:27:43,713 --> 00:27:45,448 ‫قرار بود الکی تخته رو تکون بدیم، 378 00:27:45,482 --> 00:27:46,883 ‫با رژ لب یه پنج‌ضلعی بکشیم، 379 00:27:46,917 --> 00:27:48,885 ‫بعدش لنورا قرار بود ‫بپره بیرون و شما رو بترسونه. 380 00:27:48,919 --> 00:27:50,987 ‫خیلی خنده‌دار می‌شد. 381 00:27:51,021 --> 00:27:52,889 ‫آره، می‌شد. 382 00:27:52,923 --> 00:27:55,091 ‫ولی اون کار ما نبود. 383 00:27:55,125 --> 00:27:56,760 ‫من راستش اولش فکر می‌کردم 384 00:27:56,793 --> 00:27:58,028 ‫کار یکی از شما دوتاست. 385 00:27:58,061 --> 00:27:59,596 ‫چیه، واقعاً انتظار دارین باور کنم 386 00:27:59,629 --> 00:28:01,798 ‫که الان با روح کری حرف زدیم؟ 387 00:28:01,832 --> 00:28:02,999 ‫نمی‌دونم. 388 00:28:03,033 --> 00:28:05,402 ‫من واقعاً اون افسون رو خوندم. 389 00:28:05,435 --> 00:28:07,771 ‫توی وبسایتی که این مراسم نوشته بود که 390 00:28:07,804 --> 00:28:09,673 ‫فقط می‌تونی با روح کسایی که 391 00:28:09,706 --> 00:28:11,074 ‫نزدیک اون محیط مُردن، ارتباط برقرار کنی. 392 00:28:11,107 --> 00:28:13,577 واقعاً مراسم احضار هم انجام دادیم 393 00:28:16,112 --> 00:28:19,583 ‫روح ادلواین، ‫همون شبی که کری... 394 00:28:19,616 --> 00:28:22,052 ‫دقیقاً در زمان مقرر افسون رو خوندیم. 395 00:28:23,920 --> 00:28:26,423 ‫روح ادلواین؟ 396 00:28:26,456 --> 00:28:28,491 ‫یه افسانه‌ی قدیمیه. 397 00:28:28,525 --> 00:28:31,962 ‫چند سال قبل ‫یه دختری توی خوابگاه خودش رو کُشت. 398 00:28:31,995 --> 00:28:34,898 ‫توی افسانه میگه، اگه صداش کنی، ‫اون ظاهر میشه و بعدش... 399 00:28:34,931 --> 00:28:37,100 ‫- بعدش می‌میری. ‫- آره، ولی واقعی نیست. 400 00:28:37,133 --> 00:28:40,537 ‫و راستش هیچکس اونقدر ‫احمق نیست که واقعاً امتحان کنه. 401 00:28:42,806 --> 00:28:44,040 ‫اوه. 402 00:28:46,676 --> 00:28:50,513 ‫شبی که کری مُرد، واقعاً ‫قرار بود فقط یه شوخی باشه. 403 00:28:52,200 --> 00:28:53,701 ‫بعدش فرار کرد رفت توی اتاقش، 404 00:28:53,734 --> 00:28:57,070 ‫و اون آخرین باری بود که زنده دیدیمش. 405 00:28:59,372 --> 00:29:02,575 ‫بچه‌ها من راستش از اون گوشه نه چیزی شنیدم 406 00:29:02,608 --> 00:29:04,009 ‫نه چیزی دیدم. 407 00:29:04,043 --> 00:29:06,045 ‫میشه یکی بهم بگه دقیقاً چه اتفاقی افتاد؟ 408 00:29:12,450 --> 00:29:13,752 ‫حالت خوبه؟ 409 00:29:13,786 --> 00:29:16,154 ‫فکر کنم. 410 00:29:16,187 --> 00:29:19,757 ‫اون حتماً یه شوخی ‫مسخره و مزخرف بود، مگه نه؟ 411 00:29:19,791 --> 00:29:21,425 ‫شاید. 412 00:29:21,458 --> 00:29:23,160 ‫به نظر خیلی جدی می‌رسیدن. 413 00:29:23,193 --> 00:29:25,763 ‫آره، توی این موضوع مهارت دارن. 414 00:29:25,797 --> 00:29:28,732 ‫شبی که کری مُرد هم همین شوخی رو کرده بودن؟ 415 00:29:30,834 --> 00:29:33,636 ‫فقط می‌دونم به هیچکدومشون اعتماد ندارم. 416 00:29:39,809 --> 00:29:42,177 اصلاً نمی‌دونم چطوری با این پسرا آشنا میشی 417 00:29:42,210 --> 00:29:44,579 ‫آخرین پسری که بهم پیام داد ‫فقط می‌خواست از پاهام عکس بفرستم. 418 00:29:44,613 --> 00:29:47,282 ‫من بعداً میام پیشتون بچه‌ها. 419 00:29:47,315 --> 00:29:48,650 ‫- باشه؟ ‫- مطمئنی؟ 420 00:29:48,683 --> 00:29:50,452 ‫آره، چیزی نیست. 421 00:30:30,251 --> 00:30:31,820 ‫یعنی چی؟ 422 00:30:34,254 --> 00:30:36,189 ‫کسی اونجاست؟ 423 00:30:37,858 --> 00:30:39,726 ‫بیخیال، اگه کسی داره شوخی می‌کنه، 424 00:30:39,760 --> 00:30:41,694 ‫اصلاً خنده‌دار نیست. 425 00:30:43,528 --> 00:30:44,797 ‫لعنتی... 426 00:32:15,305 --> 00:32:17,240 ‫کامیل؟ 427 00:32:19,375 --> 00:32:22,177 ‫چیه؟ بیا تو. 428 00:32:25,647 --> 00:32:28,216 ‫سلام، من این مقاله‌های 429 00:32:28,249 --> 00:32:29,918 رنسانس که درموردش بهت می‌گفتم رو پرینت کردم 430 00:32:29,952 --> 00:32:32,520 ‫اوه، ممنونم. 431 00:32:32,553 --> 00:32:35,523 ‫این واقعاً... 432 00:32:35,556 --> 00:32:37,926 کمک بزرگیه 433 00:32:37,960 --> 00:32:39,828 ‫ممنون. 434 00:32:39,862 --> 00:32:41,462 ‫هلنا؟ 435 00:32:43,463 --> 00:32:44,966 ‫اشکالی نداره که بپرسم، 436 00:32:44,999 --> 00:32:48,367 ‫دختری که اینجا زندگی می‌کرد، کری... 437 00:32:48,401 --> 00:32:50,436 ‫چطوری بود؟ 438 00:32:50,469 --> 00:32:52,839 ‫الان نگرانی ممکنه اتاقت روح داشته باشه؟ 439 00:32:52,873 --> 00:32:55,274 ‫نمی‌دونم. 440 00:32:56,742 --> 00:32:59,644 ‫مادربزرگم همیشه می‌گفت اگه یه نفر 441 00:32:59,678 --> 00:33:06,283 ‫به طور خیلی وحشتناک و بدی بمیره، 442 00:33:06,316 --> 00:33:09,219 ‫انرژیش همچنان توی محیط اطرافش باقی می‌مونه. 443 00:33:09,253 --> 00:33:11,622 ‫و اگه به انرژی حساس باشی، ‫می‌تونی دریافتش کنی، 444 00:33:11,655 --> 00:33:14,725 ‫مثل بازپخش یه نوار از قبل ضبط شده. 445 00:33:14,758 --> 00:33:19,796 ‫ببین، حتی اگه کری به یه نحوی ...هنوز اینجا باشه، اون 446 00:33:24,331 --> 00:33:26,267 ‫کری دختر خوبی بود. 447 00:33:27,735 --> 00:33:28,969 ‫خیلی‌خب. 448 00:33:31,303 --> 00:33:32,706 ‫ممنون. 449 00:33:42,780 --> 00:33:45,282 ‫حالا یک تندو، حالا بسته. 450 00:33:45,315 --> 00:33:47,384 ‫حالا بازوها، حالا داخل 451 00:33:47,417 --> 00:33:51,755 ‫دگاژه، دگاژه، پیکه و حالا بسته. 452 00:33:51,788 --> 00:33:53,990 ‫پا د شوال، حالا داخل 453 00:33:54,024 --> 00:33:56,358 ‫حالا بغل، حالا داخل 454 00:33:56,392 --> 00:33:58,561 ‫پشت، حالا داخل 455 00:33:58,594 --> 00:34:00,797 ‫و هفت، و هشت. 456 00:34:00,831 --> 00:34:02,966 ‫حالا یک، و دو. 457 00:34:02,999 --> 00:34:04,768 ‫بالانسه، و چهار. 458 00:34:06,002 --> 00:34:09,437 ‫و پنج و شیش و دولوپه. 459 00:34:09,471 --> 00:34:11,841 ‫شاسه، گراژاته. 460 00:34:11,874 --> 00:34:14,609 ‫بله؟ 461 00:34:14,642 --> 00:34:17,378 ‫چی؟ 462 00:34:17,412 --> 00:34:19,614 ‫نه. 463 00:34:19,647 --> 00:34:22,283 ‫نه، اینجا نیست. 464 00:34:22,317 --> 00:34:23,551 ‫همم. 465 00:34:26,855 --> 00:34:30,356 ‫برای امروز کافیه. ‫کار همه‌تون خوب بود. 466 00:34:30,389 --> 00:34:33,793 ‫آلیس، بتانی، ایوان، ‫رزالیند، کامیل... 467 00:34:33,826 --> 00:34:37,929 ‫بعد از اینکه لباستون رو عوض کردین، ‫لطفاً بیاین دفتر من. 468 00:34:37,963 --> 00:34:40,932 ‫کامیل، یه لحظه بیا لطفاً. 469 00:34:44,869 --> 00:34:47,705 ‫توی سوابقت نوشته بود ‫توی برایتون آموزش باله دیده بودی. 470 00:34:47,738 --> 00:34:49,073 ‫درسته؟ 471 00:34:49,106 --> 00:34:50,640 ‫البته. 472 00:34:50,673 --> 00:34:52,375 ‫هاه. 473 00:34:52,408 --> 00:34:57,080 ‫ببخشید. من... من دیشب ‫خیلی خوب نخوابیدم. 474 00:34:57,113 --> 00:34:59,348 ‫و عضلاتم گرفته. 475 00:35:01,449 --> 00:35:03,886 ‫واقعاً امیدوارم به زودی ‫شاهد بهبودی توی عملکردت باشم. 476 00:35:03,919 --> 00:35:05,788 ‫حالا برو پیش دوستات لباس‌هات رو بپوش. 477 00:35:05,821 --> 00:35:08,289 ‫اونا دوستای من نیستن. 478 00:35:16,495 --> 00:35:20,532 پس، دارین بهم میگین از دیشب ‫هیچکدوم از شما از لنورا 479 00:35:20,565 --> 00:35:22,935 ‫نه چیزی دیدین و نه چیزی شنیدین؟ 480 00:35:22,968 --> 00:35:25,637 ‫نه، امروز موقع نهار و توی کلاس نبود. 481 00:35:25,670 --> 00:35:27,372 ‫و هیچی درمورد چه می‌دونم 482 00:35:27,405 --> 00:35:29,507 ‫مسافرت به جایی، ‫یا همچین چیزهایی بهتون نگفته؟ 483 00:35:29,541 --> 00:35:32,944 ‫کل روز دارم بهش پیام میدم، ‫ولی فکر کنم موبایلش خاموشه. 484 00:35:32,977 --> 00:35:34,511 ‫قبل از نهار من رفتم اتاقش، 485 00:35:34,545 --> 00:35:36,380 ‫ولی در اتاقش قفله. 486 00:35:36,413 --> 00:35:38,750 بله، امروز صبح بعد از اینکه در کلاس حاضر نشد 487 00:35:38,783 --> 00:35:40,985 یکی از کارکنان اتاق لنورا رو بررسی کرد، 488 00:35:41,019 --> 00:35:44,520 تقریبا تمام وسایل شخصیش ناپدید شدن 489 00:35:44,554 --> 00:35:46,656 ‫ما با پدر و مادرش صحبت کردیم. 490 00:35:46,690 --> 00:35:48,391 ‫سعی دارن موقعیت مرد جوانی که به صورت 491 00:35:48,424 --> 00:35:50,626 .‫اینترنتی باهاش در ارتباط بوده رو پیدا کنن 492 00:35:50,660 --> 00:35:54,063 ‫وایسین ببینم، ‫فکر می‌کنین لنورا از مدرسه فرار کرده؟ 493 00:35:54,096 --> 00:35:55,965 ‫اون هیچوقت این کارو نمی‌کنه، خانم لندری. 494 00:35:55,998 --> 00:35:58,801 ‫یعنی، حتماً قبلش بهمون میگه. 495 00:35:58,835 --> 00:36:02,570 ‫برای همین شما رو به اینجا دعوت کردم. 496 00:36:02,603 --> 00:36:05,539 ‫بهتون اطمینان میدم هر اطلاعاتی که بهم میدین 497 00:36:05,573 --> 00:36:08,109 ‫کاملاً محرمانه منتقل میشه. 498 00:36:08,143 --> 00:36:10,779 ‫پدر و مادرش فقط ‫می‌خوان بدونن که حالش خوبه. 499 00:36:10,812 --> 00:36:13,081 ‫- ما هم همینطور. ‫- آره، این اصلاً... 500 00:36:13,114 --> 00:36:16,750 ‫خانم لندری، ما صادقانه هیچی نمی‌دونیم. 501 00:36:16,784 --> 00:36:19,853 ‫ولی فکر نمی‌کنم ‫لنورا همینطوری فرار کنه. 502 00:36:19,886 --> 00:36:22,789 ‫ظاهراً با این صحبت‌ها ‫به جایی نمی‌رسیم. 503 00:36:22,822 --> 00:36:26,490 ‫ولی لطفاً، اگه هرکدوم از شما دخترها ‫به صورت اتفاقی چیزی یادش اومد 504 00:36:26,524 --> 00:36:29,061 ‫که به هر نحوی به این موضوع مرتبطه، 505 00:36:29,094 --> 00:36:31,096 ‫خواهش می‌کنم به من بگین. 506 00:36:31,129 --> 00:36:32,898 ‫می‌تونین برین. 507 00:36:39,603 --> 00:36:41,806 ‫چرا آدمای پیر اینقدر خنگن؟ 508 00:36:41,839 --> 00:36:43,674 ‫بعد از 30 سالگی ‫سلول‌های مغز می‌میرن. 509 00:36:43,708 --> 00:36:44,942 ‫اینو یه جایی خوندم. 510 00:36:45,600 --> 00:36:47,468 ‫امکان نداره لنورا ما رو ول کنه بره. 511 00:36:47,502 --> 00:36:49,403 ‫خانم لندری گفت ‫هیچکدوم از وسایلش نیستن. 512 00:36:49,437 --> 00:36:51,639 ‫این امکان نداره. 513 00:36:51,672 --> 00:36:53,808 ‫پسر خانم لندری، ترور، 514 00:36:53,841 --> 00:36:56,476 ‫خدمتکار اینجاست، درسته؟ 515 00:36:56,510 --> 00:36:58,545 ‫اون کلید اتاق لنورا رو داره؟ 516 00:36:58,578 --> 00:37:00,347 ‫فکر کنم. 517 00:37:02,647 --> 00:37:04,181 ‫داری چی کار می‌کنی؟ 518 00:37:04,214 --> 00:37:05,617 ‫بهش پیام میدم. 519 00:37:05,650 --> 00:37:07,652 ‫شماره‌اش رو از کجا گیر آوردی؟ 520 00:37:07,685 --> 00:37:10,587 ‫- خودش بهم داد. ‫- این غیرممکنه. 521 00:37:10,621 --> 00:37:14,088 ‫چون هیچوقت با ما دانش‌آموزا حرف نمی‌زنه. 522 00:37:15,323 --> 00:37:16,658 ‫عالیه. 523 00:37:16,691 --> 00:37:19,093 ‫قراره توی خوابگاه ببینمش. 524 00:37:19,126 --> 00:37:20,629 ‫چی شده کارآگاه‌بازی درمیاری؟ 525 00:37:20,662 --> 00:37:22,162 ‫تو حتی لنورا رو نمی‌شناسی. 526 00:37:22,196 --> 00:37:23,765 ‫مگه برات مهمه که چه اتفاقی براش افتاده؟ 527 00:37:23,798 --> 00:37:28,200 ‫برام مهم نیست. ولی هر اتفاقی افتاده، ‫نمی‌خوام برای خودم هم بیفته. 528 00:37:28,233 --> 00:37:31,268 ‫با ما بیاین. یا نیاین. ‫خودتون می‌دونین. 529 00:37:53,551 --> 00:37:55,319 ‫پس وقتی گفتی بیام اینجا دیدنت، 530 00:37:55,352 --> 00:37:58,420 ‫منظورت "دیدنتون" بود، درسته؟ 531 00:37:58,453 --> 00:38:01,289 ‫ببخشید. خیلی مهمه. 532 00:38:01,322 --> 00:38:02,823 ‫خب، بهتره باشه. 533 00:38:02,857 --> 00:38:04,559 ‫ممکنه بخاطر این کار توی دردسر بیفتم، می‌دونی؟ 534 00:38:04,592 --> 00:38:08,427 ‫ما به کسی نمی‌گیم. ‫فقط می‌خوایم اتاقش رو ببینیم. 535 00:38:26,639 --> 00:38:29,740 ‫چمدونش نیست. 536 00:38:29,774 --> 00:38:33,174 ‫آره، فکر کنم این یکی از ‫مدارکیه که دنبالش می‌گردن. 537 00:38:33,207 --> 00:38:34,643 ‫به نظر می‌رسه باعجله وسایلش رو جمع کرده. 538 00:38:34,677 --> 00:38:36,478 ‫اتاقش تقریباً همیشه همینطوریه. 539 00:38:36,512 --> 00:38:38,547 ‫یه جای مخفی پشت کشوی اول هست، 540 00:38:38,581 --> 00:38:40,114 ‫اگر قرار شد اتاق رو بگردین 541 00:38:40,148 --> 00:38:41,483 ‫تو این رو ندیدی. 542 00:38:41,517 --> 00:38:43,184 ‫من حتی اینجا نیستم. 543 00:38:43,217 --> 00:38:46,286 ‫فکر نمی‌کنم بدون این بذاره بره، مگه نه؟ 544 00:38:46,320 --> 00:38:48,422 ‫میشه ببینمش؟ 545 00:38:51,289 --> 00:38:52,791 ‫خب، بهتره زودتر بریم، 546 00:38:52,824 --> 00:38:55,892 ‫اگه کارتون تموم شد... 547 00:38:55,925 --> 00:38:57,694 ‫آره، فکر کنم. 548 00:39:01,896 --> 00:39:04,364 ‫لنورا تختش رو مرتب کرده؟ 549 00:39:12,803 --> 00:39:14,838 ‫پلیس الان می‌رسه. 550 00:39:14,871 --> 00:39:16,740 ‫اونا بهم گفتن قراره ماده‌ای که 551 00:39:16,773 --> 00:39:18,875 ‫روی تخت لنورا هست رو آنالیز کنن تا ببینن 552 00:39:18,909 --> 00:39:20,544 ‫آیا دلیلی برای نگرانی وجود داره یا نه. 553 00:39:20,577 --> 00:39:21,778 ‫دلیلی برای نگرانی؟ 554 00:39:21,812 --> 00:39:23,714 ‫خانم لندری، دوست ما ناپدید شده، 555 00:39:23,747 --> 00:39:25,916 ‫و یه صلیب با خون ‫روی تختش کشیده شده. 556 00:39:25,949 --> 00:39:28,651 ‫همونطور که گفتم بتانی، ‫پلیس الان می‌رسه، 557 00:39:28,684 --> 00:39:31,752 ‫و مطمئنم این موضوع رو بسیار جدی می‌گیرن. 558 00:39:31,785 --> 00:39:34,886 ‫من به شخصه امیدوارم ‫این برای اتلاف وقت اونا نباشه. 559 00:39:34,920 --> 00:39:37,488 ‫برای من این دقیقاً شبیه شوخی‌هاییه که 560 00:39:37,521 --> 00:39:39,155 ‫لنورا و شما بچه‌ها دوست دارین انجام بدین. 561 00:39:39,189 --> 00:39:41,459 ‫- ما هیچوقت... ‫- خواهیم دید. 562 00:39:43,559 --> 00:39:46,793 ‫و تو ترور، بعداً باهم صحبت می‌کنیم. 563 00:39:46,827 --> 00:39:48,762 ‫خونه منتظرم باش. 564 00:39:51,529 --> 00:39:53,531 ‫هر اتفاقی که داره میفته، 565 00:39:53,565 --> 00:39:55,567 ‫مطمئنم نیازی نیست تأکید کنم 566 00:39:55,600 --> 00:39:58,668 ‫که اگه این شایعات ‫پخش بشه، براتون بد تموم میشه. 567 00:39:58,701 --> 00:40:00,937 ‫اگه هر شایعه‌ای در این مورد بشنوم، 568 00:40:00,970 --> 00:40:03,538 ‫منبعش رو شناسایی می‌کنم. 569 00:40:03,572 --> 00:40:05,172 ‫پلیس به زودی می‌رسه، 570 00:40:05,800 --> 00:40:07,302 ‫و هرچی پیدا کنن، ‫شما رو در جریان می‌ذارم، 571 00:40:07,336 --> 00:40:11,537 ‫ولی اگه مشخص بشه ‫این یکی از شوخی‌های شماست... 572 00:40:11,570 --> 00:40:15,404 حالا که حرفش شد، شما نباید الان تو بازداشت باشین؟ 573 00:40:26,444 --> 00:40:28,145 ‫همینه. 574 00:40:28,179 --> 00:40:30,114 ‫فکر کنم پیداش کردم. 575 00:40:32,113 --> 00:40:35,047 ‫آلیشا کِین، دختر نواه و اتال کین. 576 00:40:35,081 --> 00:40:38,414 ‫زاده 24 فوریه سال 1982، ‫گریدلی، ایلینوی. 577 00:40:38,448 --> 00:40:42,916 ‫وفات 13 اکتبر 1998 در ‫آموزشگاه دخترانه‌ی ادلواین. 578 00:40:42,949 --> 00:40:44,985 ‫مراسم ختم در مکان... 579 00:40:45,018 --> 00:40:46,353 ‫همین؟ 580 00:40:46,386 --> 00:40:48,255 ‫هیچ حرفی از خودکُشی زده نشده. 581 00:40:48,288 --> 00:40:50,855 ‫بنظرم جزئیات دیگه‌ای پیدا نمی‌کنیم. 582 00:40:50,888 --> 00:40:52,390 ‫از کجا مطمئنیم خودشه؟ 583 00:40:52,423 --> 00:40:53,925 ‫مطمئن نیستیم. 584 00:40:53,958 --> 00:40:55,827 ‫ولی من توی اینترنت توی آگهی وفات جستجو کردم، 585 00:40:55,860 --> 00:40:57,362 ‫و این تنها فهرستی بود که پیدا کردم 586 00:40:57,395 --> 00:40:59,962 ‫که توش یه دانش‌آموز از ادلواین بود. 587 00:40:59,996 --> 00:41:03,396 ‫یعنی، غیر از کِری. 588 00:41:06,299 --> 00:41:08,101 ‫سال 1998، درسته؟ 589 00:41:18,903 --> 00:41:24,806 ‫- پس روح ادلواین اینه؟ ‫- وایسا، گردنبندش رو ببین. 590 00:41:25,841 --> 00:41:28,541 ‫همون صلیبه. 591 00:41:28,575 --> 00:41:32,775 ‫خودشه، ولی... ‫حالا چی کار کنیم؟ 592 00:41:47,850 --> 00:41:50,817 ‫بهتره بجنبی، رز. ‫ساعت از 10 گذشته. 593 00:42:58,413 --> 00:43:01,047 ‫آهای، یه نفر هنوز اینجاست! 594 00:43:04,215 --> 00:43:06,151 ‫عوضی‌ها. 595 00:45:19,006 --> 00:45:20,575 ‫لعنتی. 596 00:45:52,688 --> 00:45:57,155 ببخشید، لطفا همه توجه کنید 597 00:45:57,188 --> 00:46:02,591 ‫همونطور که بعضی‌هاتون شنیدین، ‫من خبرهای غم‌انگیزی براتون دارم. 598 00:46:02,624 --> 00:46:05,658 ‫یکی از هم‌کلاسی‌هاتون، ‫روزالیند کارلایل، 599 00:46:05,692 --> 00:46:08,258 ‫امشب فوت کرده. 600 00:46:08,291 --> 00:46:11,292 ‫الان با پزشک قانونی صحبت کردم، ‫و بنظر می‌رسه که 601 00:46:11,325 --> 00:46:14,925 ‫ظاهراً توی حموم سُر خورده. 602 00:46:14,959 --> 00:46:19,127 ‫الان ازتون می‌خوام لطفاً ‫همه‌تون به اتاق‌هاتون برگردین. 603 00:46:48,173 --> 00:46:50,974 ‫کامیل، هستی؟ 604 00:46:56,711 --> 00:47:01,011 ‫سلام، الان خبر وحشتناک ‫درمورد رزالین شنیدم، 605 00:47:01,044 --> 00:47:03,414 ‫و می‌خواستم که... 606 00:47:03,447 --> 00:47:05,482 ‫مطمئن بشم حالت خوبه. 607 00:47:05,516 --> 00:47:07,551 ‫ممنون. 608 00:47:07,584 --> 00:47:09,453 ‫آره، حالم خوبه. 609 00:47:09,486 --> 00:47:11,689 ‫مطمئنی؟ 610 00:47:11,723 --> 00:47:16,023 ‫من... من یکم ‫قرص زاناکس دارم، اگه می‌خوای. 611 00:47:16,056 --> 00:47:18,991 ازشون برای خوابیدن استفاده می‌کنم ...از وقتی که 612 00:47:19,024 --> 00:47:21,558 ‫اخیراً. 613 00:47:21,592 --> 00:47:24,192 ‫نه. ممنون. 614 00:47:24,225 --> 00:47:27,593 ‫باشه... 615 00:47:27,627 --> 00:47:29,662 .پس، ‫شب بخیر 616 00:47:29,695 --> 00:47:34,396 ‫ببین، می‌خوای یکم اینجا باشی؟ 617 00:47:54,640 --> 00:47:56,575 ‫رزالیند. 618 00:47:59,307 --> 00:48:02,708 ‫اصلاً با عقل جور درنمیاد. 619 00:48:02,742 --> 00:48:05,408 ‫چطور؟ 620 00:48:05,442 --> 00:48:08,542 ‫اینکه توی حموم سُر بخوره. 621 00:48:08,576 --> 00:48:10,444 ‫یعنی می‌دونم ممکنه از این اتفاق‌ها بیوفته، 622 00:48:10,477 --> 00:48:15,179 ‫ولی فقط برای آدمای خیلی پیر، مگه نه؟ 623 00:48:25,050 --> 00:48:27,652 ‫شایدم واقعاً به ارواح اعتقاد داشته باشم. 624 00:48:30,085 --> 00:48:34,153 ‫یه وقتایی اینجا حس می‌کردم انگار 625 00:48:34,187 --> 00:48:37,420 ‫یه نفر داره نگاهم می‌کنه، ‫ولی کسی نبود. 626 00:48:37,454 --> 00:48:39,389 ‫می‌دونی؟ 627 00:48:40,721 --> 00:48:42,989 ‫کم‌کم داری می‌ترسونیم. 628 00:48:43,023 --> 00:48:46,591 ‫ببخشید. 629 00:48:46,624 --> 00:48:48,392 ‫منم همینطور. 630 00:48:49,724 --> 00:48:52,026 ‫فکر کنم خیلی چِتم. 631 00:48:56,127 --> 00:48:58,062 ‫صبر کن. 632 00:49:00,328 --> 00:49:04,095 ‫می‌خوام یه چیزی بهت بدم. 633 00:49:04,129 --> 00:49:06,431 ‫کامیل، نیازی نبود. 634 00:49:10,700 --> 00:49:14,033 ‫خیلی‌خب، چیه؟ 635 00:49:21,437 --> 00:49:23,372 ‫مال تو. 636 00:49:24,572 --> 00:49:29,439 ‫اگه هرچی اذیتت کرد، ‫بزن توی جمجمه‌اش. 637 00:49:29,473 --> 00:49:32,307 ‫خودت نیازش نداری؟ 638 00:49:32,340 --> 00:49:34,442 ‫نه، من چیزای دیگه دارم. 639 00:49:36,709 --> 00:49:38,477 ‫باشه... 640 00:49:43,445 --> 00:49:45,548 ‫ممنون، کامیل. 641 00:49:53,650 --> 00:49:56,052 ‫نه، مامان، من خوبم. 642 00:49:56,084 --> 00:49:57,787 ‫فقط... 643 00:49:57,820 --> 00:50:00,453 ‫فقط همه‌مون خیلی ناراحتیم. 644 00:50:01,721 --> 00:50:03,756 ‫رز یکی از... 645 00:50:03,790 --> 00:50:07,089 ‫نه. نه، اصلاً... ‫نیازی نیست تو و بابا بیاین اینجا. 646 00:50:07,122 --> 00:50:09,624 ‫فقط می‌خواستم صدات رو بشنوم. 647 00:50:10,200 --> 00:50:12,601 ‫نه، روی نمراتم تأثیر نمی‌ذاره. 648 00:50:13,999 --> 00:50:16,966 ‫درس می‌خونم، مامان. ‫قول میدم، باشه. 649 00:50:21,001 --> 00:50:24,135 ‫باید برم بخوابم، باشه؟ ‫من خیلی خسته‌ام. 650 00:50:25,835 --> 00:50:27,604 ‫تو هم همینطور. 651 00:50:27,637 --> 00:50:30,072 ‫باشه. شب بخیر، مامان. 652 00:50:34,140 --> 00:50:36,241 ‫شب بخیر، آقا خرسه. 653 00:50:54,643 --> 00:50:56,578 ‫وایسا، چی شد؟ 654 00:51:00,079 --> 00:51:02,544 ‫اون توی اتاقم بود. 655 00:51:04,745 --> 00:51:06,614 ‫کمد رو نگاه کن. 656 00:51:06,647 --> 00:51:08,915 ‫با... باشه. 657 00:51:20,650 --> 00:51:23,019 ‫اینجا چه خبره؟ 658 00:51:23,053 --> 00:51:25,818 ‫نمی‌دونیم. ‫ما هم تازه رسیدیم. 659 00:51:25,851 --> 00:51:27,720 ‫اون... اون همینجا بود. 660 00:51:27,753 --> 00:51:30,220 ‫بگو دقیقاً چه اتفاقی افتاد، بتانی. 661 00:51:30,254 --> 00:51:33,319 ‫من... توی اتاقم یه صدا شنیدم، 662 00:51:33,353 --> 00:51:36,718 ‫و روح ادلواین داشت ‫مستقیم بهم نگاه می‌کرد. 663 00:51:36,751 --> 00:51:38,154 ‫بعدش لامپم رو به سمتش پرت کردم... 664 00:51:38,187 --> 00:51:41,120 ‫روح ادلواین؟ ‫این اراجیف کافیه دیگه. 665 00:51:41,154 --> 00:51:43,719 ‫منطقی فکر کن، بتانی. 666 00:51:43,752 --> 00:51:46,055 ‫وقتی این روح رو دیدی، کجا بودی؟ 667 00:51:46,088 --> 00:51:47,789 ‫توی تختت خوابیده بودی. 668 00:51:47,822 --> 00:51:49,957 ‫خواب نبودم، ‫تازه لامپ رو خاموش کرده بودم. 669 00:51:49,991 --> 00:51:54,690 ‫بتانی، تو یه خواب بد دیدی. 670 00:51:54,724 --> 00:51:57,957 ‫تحت این شرایط ‫کاملاً قابل درکه. 671 00:51:57,991 --> 00:52:00,159 ‫من کاملاً بیدار بودم. قسم می‌خورم. 672 00:52:00,192 --> 00:52:01,926 ‫همه به اتاق‌هاتون برگردین. 673 00:52:01,960 --> 00:52:03,594 ‫می‌دونم شب فاجعه‌باری بوده، 674 00:52:03,628 --> 00:52:04,963 ‫ولی همه‌تون باید استراحت کنین. 675 00:52:04,997 --> 00:52:07,729 ‫می‌تونی امشب توی اتاق من بخوابی، بتانی. 676 00:52:07,762 --> 00:52:09,764 ‫اشکالی که نداره، خانم لندری؟ 677 00:52:09,798 --> 00:52:12,964 ‫نه اشکالی نداره، فقط برای امشب. 678 00:52:12,998 --> 00:52:16,763 ‫هلنا، تو بعد از خاموشی توی این راهرو چی کار می‌کنی؟ 679 00:52:16,797 --> 00:52:20,097 ‫فقط به کمیل سر زدم ببینم حالش خوب باشه 680 00:52:20,130 --> 00:52:22,231 ‫خودتون اینجا چی کار می‌کنین، خانم لندری؟ 681 00:52:22,265 --> 00:52:26,198 ‫مادر رزالیند ازم خواست ‫یه سری از وسایلش رو جمع کنم. 682 00:52:26,231 --> 00:52:27,933 ‫خانواده‌اش فردا می‌رسن اینجا. 683 00:52:27,966 --> 00:52:30,035 ‫منم پیشنهاد دادم کمک کنم. 684 00:52:30,068 --> 00:52:32,269 ‫حالا همه‌تون، ‫برگردین به اتاق‌هاتون. 685 00:52:32,302 --> 00:52:35,102 ‫بذار یه سری از وسایلم رو جمع کنم، ایوان. 686 00:52:45,870 --> 00:52:48,073 ‫واقعاً فکر می‌کنم ‫باید به یکی بگیم قضیه از چه قراره. 687 00:52:48,106 --> 00:52:52,206 ‫چی بگیم؟ که یه احضار روح انجام دادیم و ‫حالا داره همه‌مون رو می‌کُشه؟ 688 00:52:52,239 --> 00:52:53,941 ‫هیچکس باور نمی‌کنه. 689 00:52:53,974 --> 00:52:56,010 ‫حتی مطمئن نیستم خودمم باور کنم. 690 00:52:56,043 --> 00:52:58,775 ‫هرچیزی توی اتاق بتانی بود، الان ترسیده. 691 00:52:58,809 --> 00:53:02,742 ‫فقط... اصلاً متوجه نمیشم. 692 00:53:02,775 --> 00:53:06,608 ‫فکر کنم خیلی سخته که ‫بفهمی ارواح چرا اینکارها رو می‌کنن. 693 00:53:09,078 --> 00:53:11,179 ‫شما دوتا چِتین؟ 694 00:53:14,045 --> 00:53:17,644 ‫آلیس کجاست؟ ‫امشب ندیدمش. 695 00:53:17,677 --> 00:53:21,244 ‫نمی‌دونم. فکر کنم ‫کل امشب خواب بود. 696 00:53:21,278 --> 00:53:23,977 ‫بهتره الان بیدارش نکنیم. 697 00:53:24,011 --> 00:53:25,711 ‫من صبح بهش میگم. 698 00:53:25,745 --> 00:53:27,747 ‫باشه. 699 00:53:27,780 --> 00:53:29,816 ‫مراقب باش. 700 00:53:29,849 --> 00:53:31,951 ‫شما هم همینطور. البته مشخصه. 701 00:53:59,201 --> 00:54:04,206 ‫"هلنا: آلیس بهم پیاد داد. می‌خواد کلاس نریم و ‫توی سالن مطالعه ببینیمش. من میرم. تو هم میای؟" 702 00:54:07,323 --> 00:54:09,989 ‫عالیه، بالاخره اومدین. 703 00:54:11,789 --> 00:54:13,991 ‫ما می‌خوایم سعی کنیم ‫با رزالیند ارتباط برقرار کنیم. 704 00:54:14,025 --> 00:54:15,725 ‫چی؟ الان؟ 705 00:54:15,759 --> 00:54:18,393 ‫باید وقتی روحش نزدیکه اینکار رو بکنیم. 706 00:54:18,426 --> 00:54:21,293 ‫ممکنه یه پیامی برامون داشته باشه. 707 00:54:21,326 --> 00:54:23,959 ‫اگه نمی‌خواین، اشکالی نداره. 708 00:54:35,662 --> 00:54:40,163 ‫خب، الان باید تمام ‫حواسمون رو بذاریم روی رزالیند. 709 00:54:51,933 --> 00:54:54,201 ‫گمشو بیرون. 710 00:55:18,239 --> 00:55:21,206 ‫رزالیند؟ تویی؟ 711 00:55:29,308 --> 00:55:31,773 ‫سوالی ازش داری؟ 712 00:55:36,675 --> 00:55:39,175 ‫سلام، رزالیند. 713 00:55:40,809 --> 00:55:43,010 ‫ما دلمون برات تنگ شده. 714 00:55:43,044 --> 00:55:45,844 ‫رزالیند، تو چطوری مُردی؟ 715 00:55:45,877 --> 00:55:47,978 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 716 00:55:53,411 --> 00:55:55,179 ‫"قتل." 717 00:55:59,179 --> 00:56:02,278 ‫روح ادلواین تو رو کُشت؟ 718 00:56:06,278 --> 00:56:07,750 ‫نه. 719 00:56:07,850 --> 00:56:09,785 ‫منظورش چیه؟ 720 00:56:11,783 --> 00:56:14,849 ‫رزالیند، کی تو رو کُشت؟ 721 00:56:14,882 --> 00:56:16,383 ‫اون... 722 00:56:23,016 --> 00:56:25,384 ‫کامیل؟ 723 00:56:25,418 --> 00:56:27,651 ‫یعنی چی؟ 724 00:56:27,685 --> 00:56:30,352 ‫این خیلی مسخره‌ست. 725 00:56:30,385 --> 00:56:33,785 ‫یکی از شماها داره یه کاری اون زیر... 726 00:56:35,887 --> 00:56:37,322 ‫کامیل! 727 00:56:37,355 --> 00:56:40,788 ‫وایسا، وایسا! ‫شاید رز می‌خواست یه چیز دیگه بگه. 728 00:56:40,821 --> 00:56:43,887 ‫به نظر که خیلی مشخصه. 729 00:56:43,920 --> 00:56:45,789 ‫زده به سرت؟ 730 00:56:45,822 --> 00:56:48,855 .از من فاصله بگیر به هیچ کدوم از ما نزدیک نشو 731 00:56:48,888 --> 00:56:50,989 ‫- باید به یکی بگیم. ‫- چی می‌خواین بگین؟ 732 00:56:51,022 --> 00:56:52,724 ‫ببخشید، کامیل. 733 00:56:52,757 --> 00:56:53,992 ‫اعتراف می‌کنم، نمی‌دونم چه اتفاقی داره میفته. 734 00:56:54,025 --> 00:56:55,727 ‫و اگه اشتباه کنم، بعداً عذرخواهی می‌کنم. 735 00:56:55,760 --> 00:56:57,395 ‫ولی الان به دوستم که توی شهره پیام میدم 736 00:56:57,429 --> 00:56:59,662 ‫و بهش میگم ‫اگه هر بلایی سر من بیاد، 737 00:56:59,696 --> 00:57:00,965 ‫زیر سر کامیل مِدوز بوده. 738 00:57:00,998 --> 00:57:03,099 ‫آره، فکر خوبیه. ‫من به برادرم پیام میدم. 739 00:57:03,133 --> 00:57:06,899 ‫به درک، به پلیس فدرال پیام بدین. ‫من با رزالیند کاری نداشتم. 740 00:57:06,932 --> 00:57:08,100 ‫چرا باید بُکشمش؟ 741 00:57:08,134 --> 00:57:09,667 .‫باهاش دعوات شد 742 00:57:09,701 --> 00:57:11,970 ‫دعوای من با تو بود. 743 00:57:12,003 --> 00:57:13,738 ‫داری تهدید می‌کنی؟ 744 00:57:18,938 --> 00:57:21,306 ‫تو هم باید به یکی پیام بدی، ایوان. 745 00:57:21,340 --> 00:57:24,073 ‫شاید بهتر باشه با پلیس تماس بگیریم، ‫بصورت گمنام بهشون بگیم. 746 00:57:24,106 --> 00:57:27,172 ‫اینطوری دیگه نیازی نیست توضیح بدیم، ‫محض احتیاط. 747 00:57:27,205 --> 00:57:30,005 ‫آره، فکر خوبیه. 748 00:57:31,439 --> 00:57:33,374 ‫داری کجا میری؟ 749 00:57:33,407 --> 00:57:35,974 ‫- باید برم تمرین کنم. ‫- الان؟ 750 00:57:36,007 --> 00:57:40,307 ‫آره، فقط باید ‫درمورد یه سری چیزها فکر کنیم. 751 00:57:40,341 --> 00:57:42,641 ‫بعداً می‌بینمتون. 752 00:59:38,430 --> 00:59:40,199 ‫کی اینجاست؟ 753 01:00:18,337 --> 01:00:20,803 ‫تو؟ 754 01:00:21,070 --> 01:00:23,405 ‫گمشو. 755 01:00:24,737 --> 01:00:27,703 ‫تو دیگه نباید اینجا باشی. 756 01:00:28,937 --> 01:00:31,837 ‫تو زنده نیستی. 757 01:00:46,406 --> 01:00:49,373 ‫تو نباید اینجا باشی. 758 01:00:58,774 --> 01:01:00,442 ‫اتاق من قطعاً روح داره. 759 01:01:01,000 --> 01:01:03,565 ‫می‌تونم امشب پیشت بخوابم؟ 760 01:01:03,598 --> 01:01:05,699 ‫آره، حتماً. 761 01:01:19,863 --> 01:01:21,231 ‫ممنون. 762 01:01:21,265 --> 01:01:24,430 ‫مشکلی نیست. 763 01:01:24,463 --> 01:01:27,961 ‫من دوتا قرص خوردم، ‫برای همین ممکنه خیلی زود بخوابم. 764 01:01:27,995 --> 01:01:29,762 ‫عیبی نداره؟ 765 01:02:29,693 --> 01:02:32,479 ‫- "سلام، بیا بیرون." ‫- "چرا؟" 766 01:02:32,480 --> 01:02:33,850 ‫"من با لنورا ام. حالش خوبه." 767 01:02:33,852 --> 01:02:35,850 ‫چی؟ چی میگی، ایوان؟ 768 01:02:35,851 --> 01:02:36,958 ‫"نمی‌تونیم بیایم تو. نباید دیده بشیم." 769 01:02:36,960 --> 01:02:40,653 ‫- "داستانش طولانیه. بیا بیرون." ‫- "باشه." 770 01:04:24,239 --> 01:04:25,806 ‫ایوان؟ 771 01:04:27,504 --> 01:04:29,937 ‫کدوم گوری هستی؟ 772 01:04:35,368 --> 01:04:37,302 ‫لنورا؟ 773 01:04:39,299 --> 01:04:41,553 ‫"روبروت." 774 01:04:48,632 --> 01:04:50,400 ‫یعنی چی؟ 775 01:05:07,100 --> 01:05:09,200 ‫ایوان، جریان چیه؟ 776 01:06:55,110 --> 01:06:57,210 ‫اون جیغ می‌زنه. 777 01:06:59,807 --> 01:07:02,339 ‫اینجا هیچکس صدامون رو نمی‌شنوه. 778 01:07:04,071 --> 01:07:05,837 ‫هرچقدر می‌خوای جیغ بزن. 779 01:07:09,902 --> 01:07:12,001 ‫باشه. هرطور مایلی. 780 01:07:14,434 --> 01:07:18,030 ‫دیگه نیازی به ماسک نیست. 781 01:07:18,700 --> 01:07:20,432 ‫دوست دارم روی صورتم باشه. 782 01:07:20,465 --> 01:07:22,630 ‫شما دوتا... 783 01:07:22,663 --> 01:07:25,029 ‫کِری رو کُشتین؟ 784 01:07:25,063 --> 01:07:27,393 ‫کری؟ 785 01:07:27,427 --> 01:07:29,326 ‫آره. 786 01:07:29,359 --> 01:07:31,491 ‫آره، و رزالیند. 787 01:07:33,421 --> 01:07:35,320 ‫و ایوان. 788 01:07:35,353 --> 01:07:36,453 ‫و لنورا. 789 01:07:36,487 --> 01:07:37,653 ‫بره به درک. 790 01:07:43,680 --> 01:07:45,612 ‫آره، اونم مُرده. 791 01:07:45,645 --> 01:07:48,011 ‫درواقع، من کُشتمشون. 792 01:07:48,045 --> 01:07:49,910 ‫درسته. 793 01:07:49,944 --> 01:07:53,472 ‫کری؟ حالت خوبه؟ 794 01:07:53,505 --> 01:07:56,735 ‫ترور می‌دونه چطوری بین این ساختمون‌ها .راهروهای مخفی زیرزمینی درست کنه 795 01:07:58,001 --> 01:08:00,832 ‫سال‌هاست داره این کارو می‌کنه. 796 01:08:00,865 --> 01:08:02,797 ‫خدای من. 797 01:08:08,389 --> 01:08:11,985 ‫خدای من. ‫آمبولانس خبر کنین! 798 01:08:16,981 --> 01:08:19,279 ‫چرا؟ 799 01:08:21,509 --> 01:08:24,007 ‫اینقدر ازشون متنفر بودی؟ 800 01:08:24,040 --> 01:08:26,804 ‫آره، متنفر بودم. 801 01:08:26,837 --> 01:08:31,632 ‫ولی نه، فقط چون ‫مجبور بودم این کارو کردم. 802 01:08:31,665 --> 01:08:34,794 ‫راستش انتظار نداشتم ‫اون مقاله برای بورسیه برنده بشه. 803 01:08:34,827 --> 01:08:37,691 ‫وقت نداشتم برای خودم رو بنویسم، 804 01:08:37,724 --> 01:08:41,318 ‫برای همین یکی از ‫داستان‌های ،افسرده‌ کننده‌ی کری رو استفاده کردم 805 01:08:41,352 --> 01:08:43,685 ‫و دوباره تایپش کردم. 806 01:08:43,718 --> 01:08:47,279 ‫وقتی متوجه شدم برنده شده، ‫متوجه شدم به فنا رفتم. 807 01:08:47,312 --> 01:08:49,578 ‫نه تنها بورسیه رو از دست می‌دادم، 808 01:08:49,612 --> 01:08:52,374 ‫بلکه بخاطر سرقت ادبی از مدرسه اخراج می‌شدم. 809 01:08:52,408 --> 01:08:54,774 ‫کل زندگیم از بین می‌رفت. 810 01:08:54,807 --> 01:08:56,572 ‫مگر اینه... 811 01:08:58,835 --> 01:09:01,732 ‫مشکل اینجا بود که، ‫وقتی کری مُرد، 812 01:09:01,766 --> 01:09:03,665 ‫متوجه شدم باید بقیه رو هم می‌کُشتم، 813 01:09:03,698 --> 01:09:05,863 ‫چون اگه به خودشون زحمت می‌دادن ...و وقتی که 814 01:09:05,896 --> 01:09:09,290 ‫مقاله‌ام منتشر می‌شد، اون رو می‌خوندن، ‫می‌فهمیدن مقاله‌ی کریه. 815 01:09:09,324 --> 01:09:11,256 ‫ممکن بود تیکه‌های داستان رو کنار هم بذارن و متوجه بشن 816 01:09:11,289 --> 01:09:13,656 ‫برای همین باید حواس اونا رو پرت می‌کردم. 817 01:09:13,689 --> 01:09:16,586 ‫اینجا روح ادلواین وارد میشه. 818 01:09:16,619 --> 01:09:19,181 ‫چیز خنده‌داری که ‫درمورد اون شوخی‌ها وجود داشت 819 01:09:19,215 --> 01:09:21,946 ‫این بود که اون دخترها واقعاً خیلی خرافاتی بودن. 820 01:09:21,979 --> 01:09:23,745 ‫برای همین من اون تخته رو تکون می‌دادم. 821 01:09:23,778 --> 01:09:26,873 ‫من توی قاب دوربینم ‫یه آهنربا گذاشته بودم تا تکونش بدم. 822 01:09:26,906 --> 01:09:30,401 ‫اگرم متوجه می‌شدین، ‫می‌خندیدم و می‌گفتم شوخیه. 823 01:09:30,434 --> 01:09:32,166 ‫ولی کسی متوجه نشد. 824 01:09:32,200 --> 01:09:34,864 ‫بعد از اون، دیگه هیچکس ‫درمورد وقایع منطقی فکر نمی‌کرد. 825 01:09:34,897 --> 01:09:37,893 ‫ترور حتی قبل از اینکه ‫همدیگه رو ببینیم، بهم کمک کرده بود. 826 01:09:37,926 --> 01:09:40,922 ‫مگه نه، عزیزم؟ 827 01:09:40,954 --> 01:09:42,920 ‫آلیشا کین. 828 01:09:42,953 --> 01:09:45,683 ‫وقتی بچه بودم، پرستار من بود. 829 01:09:45,717 --> 01:09:48,447 ‫یه عوضی تمام عیار بود. 830 01:09:48,480 --> 01:09:53,307 ‫وقتی 12 سالم بود، ‫دزدکی رفتم اتاقش تا بترسونمش. 831 01:09:53,341 --> 01:09:56,770 ‫خیلی بهم ریخت. 832 01:09:56,804 --> 01:09:59,701 ‫برای همین با چکش زدم به سرش. 833 01:09:59,734 --> 01:10:02,531 ‫بعدش دیگه خیلی سخت نبود ‫که بدنش رو ببرم حموم، 834 01:10:02,564 --> 01:10:04,862 ‫و رگ دست‌هاش رو بزنم. 835 01:10:04,896 --> 01:10:08,791 ‫فکر کنم مامانم حدس زده بود. 836 01:10:08,824 --> 01:10:11,886 ‫از اونموقع محتاط‌تر بودم. 837 01:10:35,729 --> 01:10:37,662 ‫فقط یه خواب بود. 838 01:10:56,341 --> 01:10:57,841 ‫وقتی اون عکس رو پیدا کردیم ،که اون گردنبند تو گردنش بود 839 01:10:57,874 --> 01:11:00,604 ‫ترور این ایده رو داد که 840 01:11:00,638 --> 01:11:03,200 ‫صلیب رو با خون روی تخت لنورا بکشه. 841 01:11:03,233 --> 01:11:05,831 ‫خیلی از دخترها از پسر باهوش 842 01:11:05,864 --> 01:11:09,326 ‫و منحصر به فردی مثل ترور خوششون نمیاد. 843 01:11:10,858 --> 01:11:14,654 ‫از سال اولی که اومدم، مجبور بودیک .‫عشقمون رو از بقیه مخفی کنیم 844 01:11:14,687 --> 01:11:17,183 ‫ولی دیگه نیازی به مخفی‌کاری نیست. 845 01:11:17,800 --> 01:11:20,861 ‫سال اول؟ 846 01:11:20,894 --> 01:11:22,892 ‫یعنی 14 سالت بود. 847 01:11:22,926 --> 01:11:24,092 ‫حالم بهم خورد. 848 01:11:24,125 --> 01:11:25,656 ‫می‌تونم الان بکشمش؟ 849 01:11:25,688 --> 01:11:27,619 ‫نه، الان زوده. 850 01:11:45,856 --> 01:11:48,650 ‫این برای پزشک قانونیه. 851 01:11:48,683 --> 01:11:51,811 ‫حالا که اینجام، ‫بهتره این رو هم ازت بگیرم. 852 01:11:57,338 --> 01:12:00,765 ‫فکر می‌کنی متوجه ‫تکون خوردن شونه‌هات نشدم؟ 853 01:12:00,798 --> 01:12:04,591 ‫بیخیال، اینا مال تازه‌کارهاست. 854 01:12:04,624 --> 01:12:07,752 ‫با این آلیس رو بکش. ‫مدرک بیشتر. 855 01:12:11,980 --> 01:12:14,875 ‫خدا حتماً طرف منه. 856 01:12:14,908 --> 01:12:16,672 ‫دقیقاً وقتی که داشتم فکر می‌کردم چطور می‌تونم 857 01:12:16,706 --> 01:12:19,070 ‫این قضیه رو تموم کنم، ‫یه دختر جدید و عجیب وارد میشه 858 01:12:19,104 --> 01:12:21,999 ‫و با تمام قربانی‌ها ‫در ملاء عام دعوا می‌کنه. 859 01:12:22,032 --> 01:12:24,860 ‫حالا که آلیس و ایوان ‫درمورد تو به آشناهاشون پیام دادن، 860 01:12:24,893 --> 01:12:27,257 ‫به علاوه مدارکی که توی اتاقت می‌ذاریم، 861 01:12:27,291 --> 01:12:29,022 ‫فکر نمی‌کنم پلیس 862 01:12:29,055 --> 01:12:31,550 ‫به تحقیقات بیشتری نیاز داشته باشه. 863 01:12:31,583 --> 01:12:34,844 ‫خب، هلنا ممکنه باورش نشه. 864 01:12:34,877 --> 01:12:37,075 ‫ولی وقتی یکی دو روز دیگه خودکُشی کنه، 865 01:12:37,108 --> 01:12:38,706 ‫همه درک می‌کنن. 866 01:12:38,739 --> 01:12:40,237 ‫یه حادثه‌ی غم‌انگیز دیگه. 867 01:12:40,271 --> 01:12:42,135 ‫اگه دستت به هلنا بخوره... 868 01:12:42,169 --> 01:12:43,900 چی کار می‌کنی؟ 869 01:12:43,933 --> 01:12:45,698 ‫تو که مُردی. 870 01:12:48,625 --> 01:12:50,488 ‫واقعاً دارم لذت می‌برم، 871 01:12:50,522 --> 01:12:52,486 ‫ولی دیگه وقتشه تمومش کنیم. 872 01:12:52,520 --> 01:12:55,115 ‫زودباش عزیزم. اول آلیس. 873 01:13:03,969 --> 01:13:05,135 ‫چیه؟ 874 01:13:05,168 --> 01:13:07,730 ‫وای، دهنتون سرویسه. 875 01:13:07,763 --> 01:13:10,523 ‫حالا که برام به جرم ‫چندتا قتل، پاپوش دوختین، 876 01:13:11,800 --> 01:13:14,293 ‫اصلاً به خودت زحمت دادی درموردم تحقیق کنی؟ 877 01:13:14,325 --> 01:13:15,921 ‫تحقیق کردم. 878 01:13:15,954 --> 01:13:18,115 ‫تو توی فضای مجازی نیستی، ‫که خیلی عجیبه... 879 01:13:18,149 --> 01:13:22,036 ‫ولی مطمئنم تو یه ‫کامیل مدوز پیدا کردی، مگه نه؟ 880 01:13:22,070 --> 01:13:24,431 ‫توی فلوریدا زندگی می‌کنه، ‫نمره‌های خوب می‌گیره. 881 01:13:24,464 --> 01:13:27,122 ‫توی برایتون آموزش باله دیده. 882 01:13:27,155 --> 01:13:30,046 ‫تو کامیل نیستی. 883 01:13:30,079 --> 01:13:32,273 ‫من یکم دارم گیج میشم. ‫میشه من رو هم در جریان بذارین؟ 884 01:13:32,307 --> 01:13:36,294 ‫متوجه نمیشم. چرا؟ 885 01:13:36,327 --> 01:13:39,749 ‫من اومدم این مدرسه... 886 01:13:39,782 --> 01:13:42,307 ‫تا ادای دین کنم. 887 01:13:42,340 --> 01:13:43,969 ‫تاحالا چطور پیش رفته؟ 888 01:13:47,358 --> 01:13:49,817 ‫می‌تونست بدتر باشه. 889 01:13:49,850 --> 01:13:51,014 ‫فیوز کجاست؟ 890 01:13:51,048 --> 01:13:52,643 ‫کنار در پشتی. 891 01:13:52,676 --> 01:13:54,073 ‫همینجا بمون. 892 01:14:01,351 --> 01:14:03,279 ‫ببین، ترور. 893 01:14:04,873 --> 01:14:07,895 ‫آخرین فرصتته. 894 01:14:07,929 --> 01:14:11,850 ‫منو باز کن، تا شاید به جای زندان ‫کارت به بیمارستان کشیده بشه. 895 01:14:11,882 --> 01:14:15,538 ‫آره، می‌دونی، مامانم ‫منو چندبار فرستاد پیش روانشناس. 896 01:14:15,571 --> 01:14:17,533 ‫منم با روانشناس‌ها خوب کنار می‌اومدم. 897 01:14:17,566 --> 01:14:19,860 .‫شنونده‌های خوبی‌ هستن 898 01:14:19,894 --> 01:14:21,689 ‫نه، ممنون. 899 01:14:21,722 --> 01:14:25,643 ‫من از اینجا خوشم میاد. 900 01:14:26,339 --> 01:14:29,194 ‫قراره اون رو اول بکشم. 901 01:14:29,227 --> 01:14:32,680 ‫یه سری نکات مربوط به ‫پزشکی قانونی که بتانی بهش فکر کرده. 902 01:14:33,543 --> 01:14:35,702 ‫ولی... 903 01:14:35,735 --> 01:14:38,855 می‌دونی، ‫اگه الان زخمیت کنم، 904 01:14:38,888 --> 01:14:41,114 ‫می‌تونه یه کاریش کنم. 905 01:14:41,147 --> 01:14:42,310 ‫همیشه بلده چی کار کنه. 906 01:14:42,343 --> 01:14:43,639 ‫وایسا. 907 01:14:43,672 --> 01:14:45,698 ‫خواهش می‌کنم این کارو نکن. 908 01:14:54,763 --> 01:14:56,690 ‫بازم بزنش. 909 01:15:04,625 --> 01:15:06,154 ‫خوبه. 910 01:15:06,187 --> 01:15:08,246 ‫دست‌هامو باز کن. 911 01:15:09,472 --> 01:15:12,028 ‫حالت خوبه؟ 912 01:15:12,060 --> 01:15:13,987 ‫الان خوبم. 913 01:15:14,020 --> 01:15:15,516 ‫چطوری پیدامون کردی؟ 914 01:15:15,549 --> 01:15:17,641 ‫بعداً بهت میگم. 915 01:15:19,434 --> 01:15:21,427 ‫تو زخمی شدی. 916 01:15:21,460 --> 01:15:23,320 ‫خوبم. 917 01:15:23,353 --> 01:15:25,048 ‫پلیس خبر کردی؟ 918 01:15:25,081 --> 01:15:26,577 ‫نه، گوشیم رو ‫توی اتاق جا گذاشتم. 919 01:15:32,221 --> 01:15:34,048 ‫اون... اون مُرده؟ 920 01:15:34,081 --> 01:15:37,003 ‫نه، فقط بیهوش شده. 921 01:15:37,035 --> 01:15:38,596 ‫کمکم کن بازش کنم. 922 01:15:41,053 --> 01:15:42,381 ‫باشه. 923 01:15:42,415 --> 01:15:44,109 ‫باید با خودمون حملش کنیم. 924 01:15:44,143 --> 01:15:46,502 ‫از توی کتابخونه میریم. 925 01:15:56,130 --> 01:15:57,492 ‫آهای! 926 01:15:57,525 --> 01:16:00,214 ‫شما دخترا کجا می‌رین؟ 927 01:16:04,168 --> 01:16:06,856 ‫بدردنخور احمق. 928 01:17:01,613 --> 01:17:03,872 .نمی‌تونی از دستم فرار کنی 929 01:18:30,550 --> 01:18:33,762 ‫نباید دوستم رو می‌کُشتی. 930 01:18:33,795 --> 01:18:36,411 ‫کری. 931 01:19:16,175 --> 01:19:18,263 ‫سلام، آلیس. 932 01:19:23,333 --> 01:19:25,355 ‫چی شده؟ 933 01:19:25,389 --> 01:19:28,634 ‫بتانی و ترور همه رو کُشتن. 934 01:19:28,667 --> 01:19:31,616 ‫یعنی... ‫هیچ روحی درکار نبود؟ 935 01:19:33,240 --> 01:19:36,122 ‫نه، فکر می‌کنم یه روحی هست. 936 01:19:36,156 --> 01:19:39,268 ‫فقط اون روح دوست‌هات رو نکشته. 937 01:19:49,310 --> 01:19:51,134 ‫تو... تو زنده‌ای؟ 938 01:19:51,166 --> 01:19:53,520 ‫مراقب باش. 939 01:19:53,553 --> 01:19:55,409 صدمه دیدی 940 01:19:55,442 --> 01:19:57,465 ‫ولی فکر کنم همه‌مون صدمه دیدیم 941 01:19:57,498 --> 01:20:00,114 ‫می‌تونی راه بری؟ 942 01:20:07,400 --> 01:20:09,614 ‫بتانی... 943 01:20:09,648 --> 01:20:11,796 ‫اون مُرده. 944 01:20:11,830 --> 01:20:13,516 ‫از جفتتون می‌خوام برین خوابگاه 945 01:20:13,548 --> 01:20:15,070 ‫و پلیس رو خبر کنین. 946 01:20:15,102 --> 01:20:16,591 ‫وایسا، تو باهامون نمیای؟ 947 01:20:16,624 --> 01:20:18,541 ‫ترور هنوز اینجاست. 948 01:20:18,575 --> 01:20:22,408 ‫من می‌بندمش و ‫همینجا می‌مونم تا پلیس‌ها برسن. 949 01:20:22,442 --> 01:20:25,151 ‫وقتی رسیدن می‌بینمت، باشه؟ 950 01:21:24,046 --> 01:21:27,184 ‫حتماً باید بتانی رو می‌کُشتی؟ 951 01:21:27,217 --> 01:21:29,993 ‫تنها دختری که من باهاش جوش خوردم. 952 01:21:34,058 --> 01:21:36,503 ‫هیچ‌جایی برای فرار نیست. 953 01:21:38,882 --> 01:21:41,790 ‫من در پشتی رو قفل کردم. 954 01:21:43,000 --> 01:21:45,932 ‫مهم نیست دوست‌هات کمک بیارن یا نه. 955 01:21:48,207 --> 01:21:50,480 ‫هیچکس از اینجا به موقع... 956 01:21:52,489 --> 01:21:54,400 ‫... بیرون نمیره. 957 01:22:03,922 --> 01:22:06,359 ‫ببینم، تو این زیری؟ 958 01:22:27,148 --> 01:22:29,555 ‫پام شکسته. 959 01:22:34,462 --> 01:22:37,095 ‫باید زودتر می‌کُشتمت. 960 01:22:39,404 --> 01:22:42,993 ‫فکر کنم ‫قراره واقعاً برم تیمارستان. 961 01:22:43,026 --> 01:22:45,201 ‫شاید مامانم بتونه با استفاده از ارتباطاتش، 962 01:22:45,234 --> 01:22:47,212 ‫دو سه سال دیگه منو بیاره بیرون. 963 01:22:49,977 --> 01:22:54,028 ‫وقتی بچه بودی، چندتا دوست داشتی، ترور؟ 964 01:22:54,061 --> 01:22:55,906 ‫نمی‌دونم. 965 01:22:55,939 --> 01:22:58,281 ‫من فقط یه دوست داشتم. 966 01:22:58,314 --> 01:22:59,566 ‫وای! 967 01:24:42,100 --> 01:24:44,683 ‫فکر می‌کردم بخوای همچین کاری کنی. 968 01:24:55,648 --> 01:24:58,952 ‫تو کُشتیش، مگه نه؟ 969 01:24:58,985 --> 01:25:00,884 ‫البته. 970 01:25:03,794 --> 01:25:06,541 .‫آلیس بهم گفت چیا شنیده 971 01:25:08,341 --> 01:25:11,679 ‫تو... تو تمام اینکارها رو .برای کری کردی 972 01:25:11,711 --> 01:25:14,293 ‫من و کری باهم بزرگ شدیم. 973 01:25:16,355 --> 01:25:18,549 ‫خیلی بهش مدیون بودم. 974 01:25:22,311 --> 01:25:24,242 ‫اون خودش رو کُشت. 975 01:25:28,200 --> 01:25:30,542 باید دلیلش رو می‌دونستم 976 01:25:30,798 --> 01:25:33,428 ‫پلیس رو خبر کردم. 977 01:25:33,460 --> 01:25:34,955 ‫احتمالاً بخوان باهات حرف بزنن. 978 01:25:34,986 --> 01:25:38,103 ‫خب، ممکنه پیدا کردنم سخت باشه. 979 01:25:38,136 --> 01:25:41,188 ‫من کامیل مدوز نیستم، هلنا. 980 01:25:41,220 --> 01:25:44,270 ‫من فقط از اون اسم ‫استفاده کردم تا بیام اینجا. 981 01:25:44,303 --> 01:25:47,257 ‫حالا کارم تمومه. 982 01:25:47,290 --> 01:25:50,018 ‫تا یه مدت از یه اسم دیگه استفاده می‌کنم. 983 01:25:51,804 --> 01:25:54,112 ‫برای همین متأسفم، ولی... 984 01:25:54,146 --> 01:25:57,621 ‫تو باید به جای من توضیح بدی. 985 01:25:57,652 --> 01:25:59,601 ‫چیه؟ همین؟ 986 01:25:59,635 --> 01:26:01,909 ‫داری میری؟ 987 01:26:01,943 --> 01:26:05,449 ‫آخه من باید به بقیه چی بگم؟ 988 01:26:05,482 --> 01:26:09,150 ‫هرچی می‌خوای بگو، هلنا. 989 01:26:09,183 --> 01:26:11,067 ‫برام مهم نیست. 990 01:26:14,700 --> 01:26:17,730 ‫اونوقت چطور باهات ارتباط برقرار کنم؟ 991 01:26:17,756 --> 01:26:20,034 ‫یعنی... 992 01:26:21,200 --> 01:26:22,838 ‫اگه خواستم. 993 01:26:45,750 --> 01:26:47,736 ‫من پیدا می‌کنم. 994 01:26:55,500 --> 01:26:57,686 ‫ولی الان واقعاً باید برم. 995 01:27:54,340 --> 01:28:01,888 ‫ترجمه و زیرنویس: ‫Sadegh.Db & M@hsa 996 01:28:01,848 --> 01:28:13,172 ‫« جذاب‌ترین عناوین روز را در فیلموژن تماشا کنید » ‫:.:.: FilmoGen.Org :.:.: