1 00:00:30,791 --> 00:00:33,833 ‫- می‌خواستی منو ببینی، پروفسور؟ ‫- بیا تو، جیس! 2 00:00:34,416 --> 00:00:35,833 ‫باورت می‌شه که... 3 00:00:35,857 --> 00:00:38,625 ‫یه کم دیگه، شهرمون 200 ساله می‌شه؟ 4 00:00:39,875 --> 00:00:41,041 ‫دو قرنه می‌شه. 5 00:00:42,291 --> 00:00:45,500 ‫همه چی داره دست به دست هم می‌ده ‫تا «روز پیشرفتِ» معرکه‌ای داشته باشیم. 6 00:00:48,791 --> 00:00:52,291 ‫«استنویک پدیدلی»؟ 7 00:00:52,715 --> 00:00:54,083 ‫چیز خاصی در موردش نمی‌دونم. 8 00:00:54,166 --> 00:00:58,116 ‫تمام چیزایی که درست کرده، ‫ یا منفجر شدن یا ذوب شدن یا اینکه از هم پاشیدن. 9 00:00:58,708 --> 00:01:00,708 ‫اونوقت بازم مجسمه‌ش اینجاست. 10 00:01:02,133 --> 00:01:05,208 ‫استنویک جاه‌طلبی‌های شخصیش رو کنار گذاشت... 11 00:01:05,291 --> 00:01:07,833 ‫و تمرکزش رو گذاشت روی یه چیزِ خیلی مهم‌تر. 12 00:01:08,400 --> 00:01:09,625 ‫آینده‌مون! 13 00:01:10,025 --> 00:01:12,375 ‫اون به این نتیجه رسید که کل دستاوردهاش... 14 00:01:12,399 --> 00:01:15,351 ‫نمی‌تونن به پای تأثیری که دانشجوهاش می‌ذارن برسه. 15 00:01:15,375 --> 00:01:17,041 ‫نمی‌دونستم. 16 00:01:18,650 --> 00:01:20,600 ‫این، از خودگذشتگی‌ای بود که اون کرد. 17 00:01:22,291 --> 00:01:23,433 ‫یه دوست عزیز! 18 00:01:24,125 --> 00:01:28,041 ‫شورا پیشنهاد کرده که امسال ‫تو سخنرانی «روز پیشرفت» رو بکنی. 19 00:01:28,125 --> 00:01:31,041 ‫چی...؟ ولی همیشه تو اون سخنرانی رو می‌کردی. 20 00:01:31,525 --> 00:01:33,583 ‫من...من هیچوقت نمی‌تونم جات رو بگیرم. 21 00:01:33,666 --> 00:01:35,666 ‫منم باهاشون موافقم. 22 00:01:35,750 --> 00:01:38,750 ‫هکس‌گیت‌های تو برای شهرمون ‫شگفتی‌های زیادی داشتند. 23 00:01:38,833 --> 00:01:40,863 ‫محقق‌ها رو از سرزمین‌های دوردست کشوندن اینجا. 24 00:01:40,887 --> 00:01:44,125 ‫دوباره شعلۀ شور و اشتیاق ‫به علم و هنر رو روشن کردند. 25 00:01:44,816 --> 00:01:46,458 ‫لیاقت این افتخار رو داری. 26 00:01:48,733 --> 00:01:52,416 ‫من... نهایت تلاشم رو می‌کنم تا ‫مایۀ افتخارِ پیلتوور بشم، پروفسور. 27 00:01:52,440 --> 00:01:54,125 ‫می‌دونم خیلی یهویی بهت گفتیم، ولی... 28 00:01:54,208 --> 00:01:58,083 ‫احیاناً چیزی توی آزمایشگاه نیست که ‫بتونی به بقیه نشون بدی؟ 29 00:01:58,166 --> 00:02:00,083 ‫مردم عاشق پرده‌برداری‌های بزرگ هستند. 30 00:02:00,300 --> 00:02:03,666 ‫من و ویکتور مورد مناسبش رو داریم. ‫فاز بعدیِ هکستک! 31 00:02:03,750 --> 00:02:05,608 ‫امروز بعد از ظهر بیا آزمایشگاه تا نشونت بدم. 32 00:02:05,632 --> 00:02:07,291 ‫دل‌تو‌دلم نیست تا ببینمش. 33 00:02:07,315 --> 00:02:09,708 ‫مطمئناً این می‌شه هدف زندگیت، پسرم. 34 00:03:55,969 --> 00:03:59,869 ‫« بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » ‫:.: Bia2Movies.bid :.: 35 00:03:59,894 --> 00:04:03,499 ‫« دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » ‫:.: WwW.Bia2Movies.App :.: 36 00:04:03,757 --> 00:04:07,796 ‫مترجم: محمد سید ‫تلگرام: GoodBadUgly@ 37 00:04:07,875 --> 00:04:12,250 ‫روز پیشرفت مبارک ‫روز پیشرفت مبارک 38 00:04:32,083 --> 00:04:36,083 ‫معروف‌ترین شاگردِ تحت حمایتمون، جیس تالیس! 39 00:04:36,700 --> 00:04:38,850 ‫چشم‌اندازِ آیندۀ هکس‌گیت‌ها... 40 00:04:38,883 --> 00:04:42,883 ‫یه مشعلِ تجارت و رونق ‫برای شهر فوق‌العاده‌مون یعنی «شهر پیشرفت‌» ـه. 41 00:04:43,025 --> 00:04:44,158 ‫عذر می‌خوام. 42 00:04:44,666 --> 00:04:46,541 ‫ببخشید، ببخشید. عذر می‌خوام. 43 00:04:47,333 --> 00:04:49,916 ‫اون مرد پُر مشغله‌ایه. 44 00:04:54,458 --> 00:04:56,916 ‫- کیت! ‫- حقته! 45 00:05:01,025 --> 00:05:02,291 ‫هنوز ازش دوری می‌کنی؟ 46 00:05:02,315 --> 00:05:03,408 ‫الان سرِ کارم. 47 00:05:03,750 --> 00:05:05,008 ‫آره، دارم می‌بینم. 48 00:05:05,032 --> 00:05:08,583 ‫آخه اینجا غرق در جرم و جنایته ‫و تو نباید بذاری به چادر خانواده‌ت برسه. 49 00:05:08,607 --> 00:05:12,125 ‫باورم نمی‌شه مادرم چقدر از نفوذش استفاده کرده ‫تا منو اینجا سر پُست بذاره. 50 00:05:12,208 --> 00:05:13,684 ‫واقعاً تقصیر خودته، 51 00:05:13,708 --> 00:05:17,467 ‫چون مثل اون، حرفه‌ای انتخاب نکردی که ‫«بیشتر در خورِ شأن و مقامت باشه». ‫(حرف مادرش رو تکرار کرد) 52 00:05:17,491 --> 00:05:20,458 ‫حاضره هر کاری بکنه تا نذاره دنیای واقعی رو ببینم. 53 00:05:20,482 --> 00:05:22,791 ‫خب، حداقل صندلی ردیف اولِ سخنرانی رو داری. 54 00:05:23,791 --> 00:05:24,708 ‫سخنرانی؟ 55 00:05:24,791 --> 00:05:27,166 ‫اوهوم. ‫امشب من سخنرانی اصلی رو می‌کنم. 56 00:05:27,250 --> 00:05:30,500 ‫هممم. واقعاً داریم توی منجلاب فرو می‌ریم. 57 00:05:30,583 --> 00:05:32,825 ‫گلّه‌داریِ آدمای مست خوش بگذره! 58 00:05:33,825 --> 00:05:35,791 ‫روز پیشرفت مبارک! 59 00:06:16,721 --> 00:06:18,333 ‫فهرست محموله‌ها؟ 60 00:06:19,690 --> 00:06:22,541 ‫از طرف دوستت! مرکز شهر! 61 00:06:39,833 --> 00:06:41,125 ‫بریم. 62 00:06:42,000 --> 00:06:43,866 ‫گندش بزنن، فایرلایت‌ها اومدن! 63 00:06:59,376 --> 00:07:01,639 ‫تا پنج دقیقۀ دیگه که ‫اون تو گیر افتادن، وقت داریم. 64 00:07:08,708 --> 00:07:10,708 ‫تا حالا این همه «تلألؤ» دیده بودی؟ 65 00:07:11,650 --> 00:07:13,113 ‫دارن تکثیر می‌شن. 66 00:07:13,137 --> 00:07:15,772 ‫ببینید اون پایین بیشتر هست یا نه. ‫همه‌شون رو بسوزونید. 67 00:07:30,108 --> 00:07:33,525 ‫نه، نه، نه، نه، نه. باز کن! 68 00:07:35,725 --> 00:07:37,375 ‫در رو باز کن! 69 00:07:43,608 --> 00:07:46,033 ‫وای نه! اون اینجاست. 70 00:08:16,025 --> 00:08:18,230 ‫[بوم] 71 00:08:23,166 --> 00:08:24,125 ‫چه عنی... 72 00:08:52,708 --> 00:08:53,750 ‫سلام. 73 00:09:28,000 --> 00:09:28,916 ‫«وای»؟ 74 00:09:29,883 --> 00:09:31,541 ‫نمی‌تونم تو رو از دست بدم. 75 00:09:34,858 --> 00:09:37,041 ‫چرا ولم کردی؟ 76 00:09:37,125 --> 00:09:39,375 ‫چون تو نحسی! ‫(جینکس = نحس) 77 00:09:43,583 --> 00:09:45,600 ‫- می‌خوام بجنگم. ‫- آماده نیستی. 78 00:09:50,925 --> 00:09:52,250 ‫نه! 79 00:10:44,166 --> 00:10:46,500 ‫قرار بود از محموله محافظت کنی. 80 00:11:07,375 --> 00:11:08,958 ‫به نظرت قبول می‌کنه؟ 81 00:11:10,166 --> 00:11:13,583 ‫هایمردینگر هم مثل ما اعتقاد داره ‫که علم باید برای بهتر کردنِ زندگی‌ها استفاده بشه. 82 00:11:13,666 --> 00:11:15,125 ‫فقط باید نشونش بدیم که خطرناک نیست. 83 00:11:17,375 --> 00:11:18,875 ‫اونوقت شورا چی؟ 84 00:11:19,750 --> 00:11:22,375 ‫همون‌طور که خواستن، ‫کریستال رو با ثبات کردیم. 85 00:11:22,399 --> 00:11:24,516 ‫همون‌طور که خواستن هکس‌گیت‌ها رو ساختیم. 86 00:11:25,066 --> 00:11:27,375 ‫الان نوبت ماست تا برای آیندۀ هکستک تصمیم بگیریم. 87 00:11:29,566 --> 00:11:32,083 ‫پروفسور. خیلی خوشحالم که تونستید بیاید. 88 00:11:32,107 --> 00:11:34,613 ‫به هر قیمتی شده بود می‌اومدم، پسرم. 89 00:11:34,637 --> 00:11:36,425 ‫خلاصۀ قضیه رو برام بگید. 90 00:11:38,875 --> 00:11:40,500 ‫همه‌چی با این شروع شد. 91 00:11:42,275 --> 00:11:44,458 ‫یه کریستال که انرژی جادویی داره... 92 00:11:44,541 --> 00:11:47,375 ‫و بی‌ثبات‌تر از اونیه که ‫بشه بُردش بیرون از کارگاه‌هامون. 93 00:11:47,458 --> 00:11:50,583 ‫قرار بود هکستک، جادو رو ‫به زندگی آدمای عادی وارد کنه. 94 00:11:50,607 --> 00:11:54,000 ‫و حالا، بالاخره می‌تونه. 95 00:11:55,900 --> 00:11:57,708 ‫یه سنگ جواهرِ هکستک! 96 00:12:09,250 --> 00:12:10,358 ‫صـ...صـ...صبر کن! 97 00:12:16,125 --> 00:12:17,875 ‫یا خدای چرخ‌دنده‌ها! 98 00:12:19,500 --> 00:12:22,000 ‫ما راه تقویت کردنِ کریستال‌ها رو پیدا کردیم. 99 00:12:22,024 --> 00:12:27,208 ‫این نسخۀ جدید ثبات داره و کاملاً بی‌خطره. 100 00:12:29,791 --> 00:12:34,041 ‫معرفی می‌کنیم: ‫فاز بعدی هکستک! 101 00:12:34,833 --> 00:12:37,458 ‫حالا می‌تونیم دستگاه‌های قابل حمل طراحی کنیم. 102 00:12:37,541 --> 00:12:38,708 ‫عه... 103 00:12:42,658 --> 00:12:45,383 ‫سنگ جواهر کمابیش می‌تونه به هر چیزی انرژی بده. 104 00:13:04,958 --> 00:13:07,416 ‫«دستکش‌های اطلس». 105 00:13:07,500 --> 00:13:11,075 ‫مردمِ معدن‌نشین می‌تونن توی معادن ‫سریعتر و بدون خستگی کار کنن. 106 00:13:13,315 --> 00:13:14,666 ‫«پنجۀ هکس». 107 00:13:16,250 --> 00:13:20,250 ‫یه بازوی مکانیکی که مجهز به اشعۀ قدرتمند نوری ـه. 108 00:13:28,125 --> 00:13:31,583 ‫فرض کن هنرمندهامون با همچین وسیله‌ای ‫می‌تونن چه‌کارهایی بکنن. 109 00:13:32,066 --> 00:13:35,400 ‫من می‌خوام هکستک برامون ابزاری باشه ‫که باهاش دنیایی جدید بسازیم. 110 00:13:35,483 --> 00:13:38,833 ‫و حالا، بالاخره این کار ممکن شد! 111 00:13:42,875 --> 00:13:46,166 ‫بگذریم، این بود سخنرانی‌مون. 112 00:13:46,250 --> 00:13:48,446 ‫خیلی عالی بود، آقایون. 113 00:13:48,470 --> 00:13:50,541 ‫باید خیلی به خودتون افتخار کنید. 114 00:13:50,825 --> 00:13:55,333 ‫مسلماً یه سری ریزه‌کاری‌ها هستن که باید درست بشن ‫و یه سری پیچ‌ها هستن که باید سفت بشن، 115 00:13:55,357 --> 00:13:59,476 ‫ولی اگه یه ده سال بررسی دقیق روش انجام بشه ‫اونوقت حاضر می‌شیم. 116 00:13:59,500 --> 00:14:00,666 ‫ده سال؟ 117 00:14:00,750 --> 00:14:04,666 ‫نگران نباشید، پسرانِ من. ‫چشم به هم بزنید می‌بینید ده سال گذشت! 118 00:14:04,750 --> 00:14:06,541 ‫پروفسور، جسارتاً... 119 00:14:06,565 --> 00:14:09,541 ‫همین الان می‌تونیم با هکستک ‫زندگی مردم رو راحت‌تر کنیم. 120 00:14:09,625 --> 00:14:12,250 ‫همچین دستاوردی زمان‌بره، ویکتور. 121 00:14:12,274 --> 00:14:15,416 ‫این‌که همچین قدرتی به دست همه برسه، خطرناکه! 122 00:14:15,500 --> 00:14:18,017 ‫همین‌طور ادامه بدید. ‫مطمئنم یه راهی پیدا می‌کنید... 123 00:14:18,041 --> 00:14:20,791 ‫تا جلوی سوء استفاده از هکستک رو بگیرید. 124 00:14:32,791 --> 00:14:36,128 ‫فکر می‌کنم چهار پنج‌تایی بودن. 125 00:14:36,152 --> 00:14:37,625 ‫نمی‌دونم چه‌جوری اومدن تو. 126 00:15:54,360 --> 00:15:56,075 ‫تو از شهر پایین اومدی! 127 00:15:58,333 --> 00:16:00,833 ‫من هیچ‌کاری نکردم. اون دختره دیوونه‌ست. 128 00:16:00,916 --> 00:16:02,041 ‫آروم باش. 129 00:16:03,291 --> 00:16:04,333 ‫دختره بهم شلیک کرد. 130 00:16:04,416 --> 00:16:06,875 ‫کی بهت شلیک کرد؟ ‫برای کی کار می‌کردی؟ 131 00:16:07,608 --> 00:16:10,583 ‫- نمی‌تونم بگم. منو می‌کُشه! ‫- کی؟ 132 00:16:12,000 --> 00:16:13,491 ‫می‌تونم ازت محافظت کنم. 133 00:16:13,916 --> 00:16:17,083 ‫کیلتین کیرامان. ‫چرا از دیدنت تعجب نکردم؟ 134 00:16:17,508 --> 00:16:20,000 ‫دوباره داری توی یه پرونده دخالت می‌کنی. 135 00:16:20,650 --> 00:16:23,125 ‫قرار بود از چادر مادرت محافظت کنی. 136 00:16:23,208 --> 00:16:28,101 ‫داشتم می‌کردم، کلانتر. ولی مادرم نیازی نداره. ‫و قشنگ واضحه که اولویت این کار بالاتره. 137 00:16:28,125 --> 00:16:30,392 ‫می‌دونم که عادت داری ‫به روش خودت کارها رو بکنی، کیرامان! 138 00:16:30,416 --> 00:16:32,291 ‫ولی بیخودی که سلسله مراتب فرماندهی نداریم! 139 00:16:32,315 --> 00:16:33,958 ‫می‌فهمم. 140 00:16:33,982 --> 00:16:36,666 ‫ولی توی این ماجرا فقط بحث قاچاق مطرح نیست. 141 00:16:36,690 --> 00:16:39,541 ‫- اگه بشه ازش بازجویی کنم، می‌تونم... ‫- از اینجا به بعدش رو بسپار به من. 142 00:16:39,783 --> 00:16:41,309 ‫حالا که دنبالِ کار بیشتر می‌گردی، 143 00:16:41,333 --> 00:16:43,866 ‫امشب توی مراسم، ‫می‌تونی شیفت قبرستون رو برداری. 144 00:16:44,666 --> 00:16:46,666 ‫- چشم قربان. ‫- خوبه. 145 00:16:46,690 --> 00:16:49,125 ‫می‌خوام این یارو با قایق ‫به زندانِ «استیل‌واتر» منتقل بشه. 146 00:16:49,149 --> 00:16:50,475 ‫چشم قربان. 147 00:17:34,500 --> 00:17:35,908 ‫اون به خودمون شلیک کرد. 148 00:17:36,333 --> 00:17:38,491 ‫توی نبردها، همیشه اتفاقات بد می‌افته. 149 00:17:38,733 --> 00:17:42,291 ‫هدفش فایرلایت‌ها بودن و بیشترشون مُرده‌ن. 150 00:17:43,083 --> 00:17:46,958 ‫اتفاق نبود، یهویی خشکش زد و ‫زد به سرش! 151 00:17:47,541 --> 00:17:49,233 ‫خودم از پسِ اون بچه ننه‌ها بر می‌اومدم. 152 00:17:49,316 --> 00:17:52,375 ‫- اون مشکل‌سازه و ما همه می‌دونیم. ‫- ما؟ 153 00:17:53,858 --> 00:17:54,833 ‫ما یعنی کی؟ 154 00:17:57,625 --> 00:18:00,441 ‫انتظارم از تو، بیشتر از بهانه‌گیری ـه. 155 00:18:00,525 --> 00:18:03,541 ‫وظیفه‌ت این بود که ‫حواست باشه مشکلی پیش نیاد. 156 00:18:04,483 --> 00:18:07,958 ‫نامؤفق بودی. دوباره ناامیدم نکن! 157 00:18:16,416 --> 00:18:21,458 ‫به لطفِ هکس‌گیت‌ها، ‫دنیا هر روز داره کوچیک‌تر می‌شه. 158 00:18:21,541 --> 00:18:23,833 ‫الان هم که دیگه به حال خودمون ول شدیم! 159 00:18:23,857 --> 00:18:26,916 ‫شهر بالایی‌ها دارن روز به روز ‫بیشتر بیخیالمون می‌شن. 160 00:18:28,750 --> 00:18:29,991 ‫قضیه چی بود؟ 161 00:18:30,541 --> 00:18:31,891 ‫اون بهت گفت دیگه. 162 00:18:33,250 --> 00:18:34,783 ‫دارم از تو می‌پرسم. 163 00:18:38,250 --> 00:18:41,517 ‫یکی از اون کسخل‌های فایرلایتی، یه دختره بود. 164 00:18:41,541 --> 00:18:44,833 ‫مو صورتی بود. 165 00:18:52,625 --> 00:18:54,491 ‫خواهرت دیگه نیستش. 166 00:18:54,833 --> 00:18:56,900 ‫جفتمون اینو خوب می‌دونیم. 167 00:18:57,083 --> 00:19:00,250 ‫می‌دونم، می‌دونم. از دستِ خواهرها! مگه نه؟ 168 00:19:00,274 --> 00:19:03,500 ‫نه می‌شه باهاشون زندگی کرد، ‫نه می‌شه برشون گردوند توی شکم مادر! 169 00:19:05,791 --> 00:19:08,391 ‫گندی که امروز زدی، چند هفته کارمون رو عقب میندازه 170 00:19:10,583 --> 00:19:11,750 ‫شرمنده. 171 00:19:11,833 --> 00:19:15,500 ‫باید بدونم می‌تونم روت حساب کنم یا نه. 172 00:19:16,158 --> 00:19:19,458 ‫این کار رو دارم برای همه می‌کنم. ‫همه‌مون! 173 00:19:19,958 --> 00:19:24,625 ‫پسرها و دخترهای «زان» ‫لیاقتشون بیشتر از این چیزیه که الان دارن. 174 00:19:26,083 --> 00:19:27,458 ‫دیگه تکرار نمی‌شه. 175 00:19:28,300 --> 00:19:29,500 ‫می‌دونم. 176 00:19:41,000 --> 00:19:42,416 ‫سویکا گَند امروز رو تمیز می‌کنه. 177 00:19:42,500 --> 00:19:46,625 ‫سویکا؟ اون غول‌تشن حتی نمی‌تونه با ‫چراغِ جوشکاری، گرد‌گیری کنه. 178 00:19:46,808 --> 00:19:48,613 ‫از پس این کار برمیاد. 179 00:19:48,637 --> 00:19:51,059 ‫تو باید تمرکزت رو بذاری روی ابزار مکانیکیت. 180 00:19:51,083 --> 00:19:52,250 ‫اَه! 181 00:19:53,000 --> 00:19:54,133 ‫یه مدت برو استراحت کن. 182 00:19:54,775 --> 00:19:56,666 ‫نیازی به استراحت ندارم. 183 00:19:58,875 --> 00:20:00,575 ‫به هر حال قبول کن. 184 00:20:23,250 --> 00:20:25,058 ‫مراسم گلریزان داره خوب پیش می‌ره. 185 00:20:26,508 --> 00:20:27,875 ‫اگه مادرت بود، بهت افتخار می‌کرد. 186 00:20:28,416 --> 00:20:29,875 ‫هممم... مطمئنی؟ 187 00:20:30,416 --> 00:20:31,958 ‫از جمعیت خسته شدی؟ 188 00:20:33,068 --> 00:20:35,458 ‫این آدما چیز جدیدی ندارن که توجهم رو جلب کنن. 189 00:20:35,941 --> 00:20:38,750 ‫تنها کسی که واقعاً ارزش وقتم رو داره، اونه! 190 00:20:39,233 --> 00:20:41,666 ‫پسر محبوب! 191 00:20:41,950 --> 00:20:44,125 ‫خب، مردم پیلتوور دوستش دارن. 192 00:20:45,825 --> 00:20:47,500 ‫حلال زاده رو ببین! 193 00:21:02,166 --> 00:21:03,616 ‫می‌شه یه لحظه همراهم بیای؟ 194 00:21:15,000 --> 00:21:16,750 ‫چی شده که این افتخار نصیبم شده؟ 195 00:21:18,500 --> 00:21:20,551 ‫موضوع هایمردینگر ـه. 196 00:21:20,575 --> 00:21:21,916 ‫همیشه همینه! 197 00:21:22,000 --> 00:21:23,500 ‫پروژه‌مون رو بهش نشون دادیم. 198 00:21:24,083 --> 00:21:25,750 ‫فکر می‌کنه باید بیشتر وقت بذاریم. 199 00:21:25,774 --> 00:21:27,291 ‫روز پیشرفت ـه! 200 00:21:27,315 --> 00:21:29,283 ‫از سرتاسر دنیا یه سری نماینده اومدن... 201 00:21:29,307 --> 00:21:32,250 ‫تا ببینن که شگفتی‌های جدیدِ «شهر پیشرفت» ‫چی برای گفتن دارن! 202 00:21:32,274 --> 00:21:35,658 ‫هیچ‌وقتی بهتر از الان، ‫برای معرفی کردنِ یه اختراع جدید پیدا نمی‌شه! 203 00:21:37,541 --> 00:21:38,583 ‫عالی شد! 204 00:21:41,291 --> 00:21:43,488 ‫هایمردینگر دانشمند بزرگیه. 205 00:21:43,512 --> 00:21:46,750 ‫ولی اون پیره. فقط گذشته رو می‌بینه. 206 00:21:47,458 --> 00:21:49,958 ‫پیلتوور به رهبری نیاز داره ‫که نگاهش رو به آینده باشه. 207 00:21:50,608 --> 00:21:52,250 ‫یکی مثل تو! 208 00:21:52,333 --> 00:21:53,916 ‫واقعاً اعتقادت اینه؟ 209 00:21:54,958 --> 00:21:58,716 ‫هکستک ظرفیتِ اینو داره که ‫همه چی رو متحول کنه. 210 00:21:58,900 --> 00:22:00,333 ‫دنیا آماده‌ست. 211 00:22:00,416 --> 00:22:02,875 ‫منم تا الان با چند تا ‫سرمایه‌گذارِ بالقوه صحبت کردم. 212 00:22:02,958 --> 00:22:03,791 ‫سرمایه‌گذار؟ 213 00:22:03,875 --> 00:22:05,083 ‫معلومه! 214 00:22:05,366 --> 00:22:07,575 ‫همه می‌خوان هکستک مال خودشون باشه. 215 00:22:08,150 --> 00:22:09,875 ‫سخنرانیت مهمه! 216 00:22:09,958 --> 00:22:12,500 ‫به مردم یه کورسویی از آینده نشون بده. 217 00:22:27,066 --> 00:22:28,491 ‫خواهرم نبود. 218 00:22:33,291 --> 00:22:34,225 ‫نبود! 219 00:22:38,416 --> 00:22:42,250 ‫می‌دونم. فقط... ‫از اینا بود که دلش می‌خواد آشغالِ خیابونی باشه. 220 00:22:42,775 --> 00:22:44,791 ‫یه لحظه گیج شدم، همین! 221 00:22:44,975 --> 00:22:47,833 ‫حالا اون فکر می‌کنه من ضعیفم. 222 00:22:49,525 --> 00:22:51,041 ‫«سویکا گَندت رو تمیز می‌کنه». 223 00:22:51,125 --> 00:22:54,083 ‫سویکا آچار فرانسۀ همیشگی ـه. 224 00:22:56,833 --> 00:22:58,541 ‫من ضعیف نیستم. 225 00:23:05,541 --> 00:23:07,166 ‫بهش ثابت می‌کنم. 226 00:23:07,250 --> 00:23:10,458 ‫نشونش می‌دم. حالا می‌بینی. 227 00:23:22,666 --> 00:23:23,833 ‫کجا بودی؟ 228 00:23:23,916 --> 00:23:26,125 ‫اومدن پرسیدن که ‫من می‌تونم بجات سخنرانی کنم یا نه. 229 00:23:26,208 --> 00:23:28,458 ‫تو هم باید باهام بیای روی صحنه. ‫ما شریکیم! 230 00:23:28,541 --> 00:23:32,500 ‫نه، نه. جلوی این همه آدم نه... 231 00:23:34,083 --> 00:23:36,491 ‫سخنرانیت رو آماده کردی؟ 232 00:23:37,208 --> 00:23:38,225 ‫اوهوم. 233 00:23:38,733 --> 00:23:41,650 ‫فردی الهام برانگیز برای آیندۀ پیلتوور... 234 00:23:41,674 --> 00:23:44,083 ‫و برای همۀ بشریت! 235 00:23:44,166 --> 00:23:48,500 ‫لطفاً به همراه من، ‫برای ورود به صحنه بهش خوش‌آمد بگید: 236 00:23:49,125 --> 00:23:51,208 ‫- جیس تالیس! ‫- به گمونم وقتشه. 237 00:24:31,250 --> 00:24:32,533 ‫عصر بخیر. 238 00:24:34,000 --> 00:24:37,625 ‫می‌دونم خیلی‌هاتون احتمالاً انتظار نداشتید ‫که امروز، منو اینجا ببینید. 239 00:24:37,708 --> 00:24:39,833 ‫باور کنید منم به اندازۀ شما، تو شوکم. 240 00:24:47,166 --> 00:24:51,458 ‫من و خانواده‌م، آدمای ساده‌ای هستیم. ‫توی کارخونه‌مون، چکش می‌ساختیم. 241 00:24:52,083 --> 00:24:55,083 ‫احتمالاً با همون چکش‌ها ‫این سنگ‌هایی که الان روشون نشستید، بُرش داده شدن. 242 00:24:56,208 --> 00:24:59,458 ‫توی زندگیم، هیچکس ازم انتظارِ خاصی نداشت. 243 00:24:59,541 --> 00:25:04,541 ‫و دقیقاً همین موضوعه که این لحظه رو ‫خیلی فوق‌العاده می‌کنه. 244 00:25:05,525 --> 00:25:08,791 ‫چند سال پیش، هکس‌گیت‌ها درهاشون رو ‫به روی دنیا باز کردند... 245 00:25:08,875 --> 00:25:13,500 ‫و باعث شدند که پیلتوور فراتر از ‫تمام انتظاراتی که تابحال داشتیم، رونق پیدا کنه. 246 00:25:20,900 --> 00:25:23,166 ‫ولی... هنوز کارمون تموم نشده. 247 00:25:36,000 --> 00:25:39,500 ‫امسال، ما یه چیز جدید براتون ساختیم. 248 00:25:42,708 --> 00:25:44,916 ‫چیزی که... هممم... 249 00:25:52,000 --> 00:25:55,208 ‫که بهتون نشونش می‌دیم... 250 00:25:58,833 --> 00:26:00,244 ‫البته وقتی‌که زمانش برسه! 251 00:26:05,000 --> 00:26:07,416 ‫چیزهایی که سختی‌هاتون رو تموم می‌کنن. 252 00:26:07,500 --> 00:26:09,916 ‫چه از نوادگان خاندان‌های بلندرتبه‌ باشید، 253 00:26:09,940 --> 00:26:12,208 ‫چه یه کارگرِ درستکارِ شهر زیرزمینی! 254 00:26:12,291 --> 00:26:15,816 ‫ما قسم می‌خوریم که رو به جلو پیش بریم، ‫چرا که ما شهر پیشرفت هستیم... 255 00:26:15,900 --> 00:26:17,875 ‫و آیندۀ ما روشنه! 256 00:26:46,791 --> 00:26:48,000 ‫کلاً همین؟ 257 00:26:48,083 --> 00:26:50,525 ‫فکر می‌کردم اون پسره تالیس، یه جور نابغه‌ست. 258 00:26:50,549 --> 00:26:53,108 ‫مگه پارسال یه بالون نفرستاد اون‌طرفِ قارّه؟ 259 00:26:53,132 --> 00:26:54,625 ‫در واقع، کِشتی هوایی بود. 260 00:26:54,708 --> 00:26:58,916 ‫کِشتی هوایی، بدنۀ فلزیِ محکمی داره. ‫بالون نیست! 261 00:26:59,000 --> 00:27:00,625 ‫بالونه دیگه، خب؟ 262 00:27:00,708 --> 00:27:02,783 ‫واقعاً که شبیه بالون می‌مونه. 263 00:27:03,500 --> 00:27:07,375 ‫ببخشید که اگه مثل شما تحصیل‌کرده نیستیم، بانوی من! 264 00:27:08,291 --> 00:27:10,458 ‫اصلاً اینجا چی‌کار می‌کنی، کیرامان؟ 265 00:27:10,541 --> 00:27:12,875 ‫نباید جایی مهمونیِ کوکتیل‌خوری بری؟ 266 00:27:16,708 --> 00:27:17,541 ‫آتیش! 267 00:27:18,041 --> 00:27:19,291 ‫آتیش! 268 00:27:25,383 --> 00:27:27,625 ‫- چه خبره؟ ‫- گروه آتش‌نشانی رو بیار. 269 00:27:32,841 --> 00:27:36,500 ‫کمک! من اینجام! خواهش می‌کنم... ‫کمک کنید! 270 00:27:44,750 --> 00:27:49,000 ‫کمک! خیلی داغه، خواهش می‌کنم! گیر افتادم. 271 00:27:52,400 --> 00:27:55,804 ‫من یه دختر کوچولوی بیچاره‌ا‌م و ‫این ساختمون رو به آتیش کشیدم. 272 00:27:55,905 --> 00:27:59,125 ‫ولی اتفاقی بود! کاملاً اتفاقی! 273 00:28:05,333 --> 00:28:07,125 ‫برید بیرون! فوراً! 274 00:28:07,308 --> 00:28:11,541 ‫در ضمن، این دینامیت رو هم آوردم. ‫خداحافظ! 275 00:28:43,601 --> 00:28:45,350 ‫[روز پیشرفت مبارک] 276 00:28:45,375 --> 00:28:46,783 ‫سنگ جواهر رو برداشتن. 277 00:28:47,133 --> 00:28:49,708 ‫یه سری از برگه‌های پروژه‌مون هم همینطور. 278 00:28:51,291 --> 00:28:53,208 ‫وضعیت هنوز در حال بررسی ـه. 279 00:28:53,621 --> 00:28:56,704 ‫هیچکس از اهالی شهر پایین ‫مسئولیت این قضیه رو قبول نکرده. 280 00:28:58,150 --> 00:29:00,141 ‫چه‌طور کار به اینجا کشیده شد؟ 281 00:29:05,566 --> 00:29:08,708 ‫خیلی وقته که شهر زیرزمینی رو به حال خودش گذاشتیم. 282 00:29:08,791 --> 00:29:10,125 ‫دیگه با هم در ارتباط نیستیم. 283 00:29:10,150 --> 00:29:14,297 ‫اونا شاید رأی‌دهنده‌های مورد پسندتون باشن ‫ولی بازم مردم‌ـمون هستن. 284 00:29:14,750 --> 00:29:18,309 ‫شهر پایین رو نمی‌شه کنترل کرد. ‫یعنی ما نمی‌تونیم. 285 00:29:18,333 --> 00:29:20,008 ‫پس ما چه‌کاره‌شون می‌شیم؟ 286 00:29:21,900 --> 00:29:22,892 ‫آقای تالیس؟ 287 00:29:22,916 --> 00:29:25,767 ‫اون اراذل می‌تونن با کریستال دزدی شده ‫یه اسلحه بسازن؟ 288 00:29:25,791 --> 00:29:27,666 ‫تلألؤ، جابجایی بدن... 289 00:29:27,690 --> 00:29:31,741 ‫توی این سال‌ها، نبوغشون رو دیدیم. ‫معلومه که می‌تونن. 290 00:29:35,208 --> 00:29:36,875 ‫اگه دست آدم کاربلد بیفته، 291 00:29:36,958 --> 00:29:39,708 ‫امکانش هست که بتونن از انرژیش استفاده کنن. 292 00:29:39,732 --> 00:29:41,916 ‫باید فوراً به این مسئله رسیدگی کنیم. 293 00:29:43,808 --> 00:29:44,908 ‫موافقم. 294 00:29:45,091 --> 00:29:48,416 ‫این مسئولیت من بود که امنیت این فناوری رو ‫تضمین کنم ولی نتونستم. 295 00:29:48,983 --> 00:29:51,208 ‫اشتباه من به قیمت جون مردم تموم شد. 296 00:29:51,691 --> 00:29:55,083 ‫اومدم در محضرتون تا پیشنهاد بدم که ‫تا وقتی این وضعیت درست نشده... 297 00:29:55,166 --> 00:29:57,033 ‫همۀ فعالیت‌های هکستکی رو متوقف کنیم. 298 00:29:57,133 --> 00:30:00,875 ‫آزمایشگاه‌هامون، پالایشگاه و هکس‌گیت‌ها. 299 00:30:00,958 --> 00:30:02,791 ‫عقلت رو از دست دادی؟ 300 00:30:02,875 --> 00:30:05,291 ‫هکس‌گیت‌ها باید باز بمونن. 301 00:30:05,375 --> 00:30:08,791 ‫اعتبار پیلتوور برای مسیر ترابریِ جهانی ‫به این موضوع بستگی داره. 302 00:30:08,815 --> 00:30:10,875 ‫هزاران نفر درآمدشون رو از دست می‌دن. 303 00:30:11,058 --> 00:30:14,791 ‫ولی مگه امنیت پیلتوور نباید اولویت اولمون باشه؟ 304 00:30:14,875 --> 00:30:17,050 ‫حاضری ثمرۀ زندگیت رو فدا کنی؟ 305 00:30:17,074 --> 00:30:21,775 ‫بدون هکس‌گیت‌ها، کالاهای من تا ‫زمستون نمی‌تونن به بازارهای خارجی برسن. 306 00:30:21,858 --> 00:30:23,708 ‫به ناکسیون‌ها باید بگم... 307 00:30:23,791 --> 00:30:26,375 ‫محمولۀ بعدی مشروبشون، سرکه‌ست؟ 308 00:30:26,399 --> 00:30:29,475 ‫نمایندگان شورا! ‫ظاهراً به بن‌بست رسیدیم. 309 00:30:29,858 --> 00:30:33,416 ‫اگه هکس‌گیت‌ها رو ببندیم، ‫شهر عذاب می‌کشه. 310 00:30:33,500 --> 00:30:35,000 ‫ولی اگه کاری نکنیم... 311 00:30:35,083 --> 00:30:38,416 ‫در برابر جانی‌ها آسیب‌پذیر باقی می‌مونیم. 312 00:30:38,500 --> 00:30:40,516 ‫ممکنه افراد بیشتری بمیرن. 313 00:30:41,441 --> 00:30:46,416 ‫شاید وقتش باشه تا ‫روش‌های افراطی‌تری رو بررسی کنیم. 314 00:30:46,500 --> 00:30:48,125 ‫پیشنهادت چیه؟ 315 00:30:50,291 --> 00:30:54,458 ‫آقای تالیس تعهدش به امنیت ما رو نشون داد. 316 00:30:54,482 --> 00:30:57,642 ‫حاضره پروژۀ خودشو فدا کنه. 317 00:30:57,666 --> 00:31:00,541 ‫و به نظر من، فقط آقای تالیس... 318 00:31:00,625 --> 00:31:03,684 ‫دانش لازم برای امن کردن هکس‌گیت‌ها رو داره. 319 00:31:03,708 --> 00:31:07,141 ‫پیشنهاد می‌کنم یه صندلی جدید قرار بدیم... 320 00:31:07,625 --> 00:31:10,708 ‫و خاندان تالیس هم به این گروهِ بزرگان اضافه بشه. 321 00:31:10,791 --> 00:31:12,666 ‫- چی؟ ‫- اگه نمایندۀ شورا باشه... 322 00:31:12,750 --> 00:31:17,476 ‫منابع کافی برای محافظت از ‫همۀ سرمایه‌هامون رو داره. 323 00:31:17,500 --> 00:31:20,958 ‫نماینده مداردا، این حرکت خیلی غیرعادی‌ایه. 324 00:31:21,041 --> 00:31:24,083 ‫این شورا چندین نسله که فقط هفت صندلی داشته. 325 00:31:24,166 --> 00:31:26,583 ‫این پسر، تجربه‌ای در این رابطه داره؟ 326 00:31:26,666 --> 00:31:30,458 ‫به اندازه‌ای که یه دانشمند می‌تونه داشته باشه! ‫مثل هایمردینگر. 327 00:31:36,716 --> 00:31:39,416 ‫به نظرم نماینده مداردا درست می‌گه. 328 00:31:39,816 --> 00:31:43,075 ‫امنیت هکستک باید به دست یه دانشمند تأمین بشه. 329 00:31:43,416 --> 00:31:45,217 ‫منم همین پیشنهاد رو می‌دم. 330 00:31:45,241 --> 00:31:47,325 ‫خب پس، رأی بگیریم؟ 331 00:32:07,133 --> 00:32:08,166 ‫جینکس! 332 00:32:11,375 --> 00:32:13,625 ‫جینکس! جینکس! 333 00:32:14,833 --> 00:32:15,875 ‫جینکس! 334 00:32:15,958 --> 00:32:17,125 ‫خودمم! 335 00:32:17,208 --> 00:32:21,250 ‫پنج شش‌تا مأمور مُرده‌ن! ‫مأمورها! مُرده‌ن! 336 00:32:21,333 --> 00:32:23,416 ‫- آره... ‫- یه ساختمون رفته رو هوا! 337 00:32:23,440 --> 00:32:25,375 ‫آها، آره. 338 00:32:26,958 --> 00:32:30,208 ‫اصلاً می‌دونی چی‌کار کردی؟ 339 00:32:30,291 --> 00:32:33,250 ‫راستش، آره. 340 00:32:41,833 --> 00:32:43,791 ‫روز پیشرفت مبارک! 341 00:33:11,875 --> 00:33:13,000 ‫سلام. 342 00:33:13,683 --> 00:33:15,250 ‫حالت چطوره؟ 343 00:33:17,750 --> 00:33:19,458 ‫یه سرنخی توی پرونده پیدا کردم. 344 00:33:19,482 --> 00:33:21,041 ‫مگه الان نباید استراحت کنی؟ 345 00:33:21,065 --> 00:33:22,258 ‫الان که انقدر نزدیک شدم؟ 346 00:33:22,441 --> 00:33:24,791 ‫گوش کن، می‌دونی که حدس زده بودم... 347 00:33:24,815 --> 00:33:27,641 ‫یه نفر پشت این خشونت‌های شهر پایین باشه؟ 348 00:33:27,665 --> 00:33:29,500 ‫توطئۀ بزرگ! 349 00:33:29,583 --> 00:33:32,833 ‫فکر می‌کنم کسی که به میدون حمله کرد ‫همون مظنون‌مون باشه. 350 00:33:32,857 --> 00:33:36,375 ‫همون نمادها توی عملیات قاچاقِ نامؤفقِ ‫ توی هکس‌گیت‌ها، دیده شد. 351 00:33:36,399 --> 00:33:37,958 ‫هکس‌گیت‌ها؟ 352 00:33:38,041 --> 00:33:41,642 ‫این همه وقت، معاملاتشون رو ‫به صورت بومی فقط توی شهر پایین انجام می‌دادن. 353 00:33:41,666 --> 00:33:45,166 ‫براشون خیلی مهم نبود. ‫حملۀ توی میدون، یه سری چیزا رو عوض می‌کنه. 354 00:33:45,190 --> 00:33:46,476 ‫پاشون رو از گلیمشون درازتر کردن. 355 00:33:46,500 --> 00:33:48,000 ‫اگه بتونم بفهمم کی این نماد رو ساخته، 356 00:33:48,083 --> 00:33:50,833 ‫شاید مستقیماً به کسی که پشت این قضایاست برسم. 357 00:33:50,916 --> 00:33:53,916 ‫جواب همینجاست، ‫درست جلوی چشم‌هامه. 358 00:33:54,775 --> 00:33:56,125 ‫حسش می‌کنم. 359 00:33:58,750 --> 00:34:01,250 ‫چه‌طور می‌خوای اینا رو ثابت کنی؟ 360 00:34:02,666 --> 00:34:07,208 ‫اگه بتونم به یه نتیجه‌ی منطقی برسم، ‫مارکوس مجبوره گوش کنه. 361 00:34:08,375 --> 00:34:10,666 ‫اگه یه چیزی رو در مورد شورا خوب فهمیده باشم... 362 00:34:10,690 --> 00:34:12,291 ‫اینه که به حدس و گمان راضی نمی‌شن. 363 00:34:13,083 --> 00:34:15,875 ‫از کِی تا حالا نظر شورا برات مهم شده؟ 364 00:34:17,291 --> 00:34:18,416 ‫از وقتی که... 365 00:34:19,133 --> 00:34:20,658 ‫یه نماینده شدم! 366 00:34:23,066 --> 00:34:25,166 ‫شوخی نکردی! 367 00:34:25,250 --> 00:34:27,083 ‫کِی؟ چرا؟ 368 00:34:27,566 --> 00:34:30,101 ‫یاد گرفتن با روغن و آچار حکمرانی کنن؟ ‫(شغل جیس رو می‌گه) 369 00:34:30,125 --> 00:34:37,041 ‫هاها! راستش امیدوار بودم که ‫اگه می‌شه به عضویت در تیمم فکر کنی. 370 00:34:39,541 --> 00:34:41,083 ‫«حراست خاندان تالیس» 371 00:34:42,525 --> 00:34:45,541 ‫این یه پُست تشریفاتی ـه. ‫باید پشت یه میز وقتم رو بگذرونم. 372 00:34:45,625 --> 00:34:47,541 ‫نزدیک بود بمیری، کیت! 373 00:34:47,565 --> 00:34:49,791 ‫فقط... فقط می‌خوام در امان باشی. 374 00:34:49,875 --> 00:34:52,250 ‫ممنون ولی خودم یه شغل دارم. 375 00:34:53,083 --> 00:34:55,125 ‫نه، نداری. 376 00:34:56,250 --> 00:34:58,416 ‫بعد از حمله، پدر و مادرت با کلانتر حرف زدن. 377 00:35:00,358 --> 00:35:02,050 ‫این بهترین کاریه که می‌تونستم برات بکنم. 378 00:35:02,541 --> 00:35:06,500 ‫من نیازی به دلسوزی تو ندارم، نماینده! ‫نه دلسوزیِ تو، نه پدر و مادرم! 379 00:35:06,583 --> 00:35:08,500 ‫- کیت! ‫- برو بیرون. 380 00:35:18,858 --> 00:35:23,138 ‫[زندان استیل‌واتر] 381 00:35:38,416 --> 00:35:40,333 ‫باید با یکی از زندانی‌ها صحبت کنم. 382 00:35:41,675 --> 00:35:44,616 ‫آدمایی که اینجان، ‫معمولاً خیلی اهل حرف زدن نیستن. 383 00:35:44,858 --> 00:35:47,000 ‫این یکی رو یکی از خودی‌هاشون زده. 384 00:35:47,083 --> 00:35:48,530 ‫برای حرف زدن دلیل داره! 385 00:35:48,554 --> 00:35:50,991 ‫باید امروز فرستاده باشنش اینجا. 386 00:35:51,916 --> 00:35:56,166 ‫آها. زندانی 2135 387 00:35:56,916 --> 00:36:00,375 ‫خب، متأسفانه نمی‌شه. 388 00:36:00,458 --> 00:36:03,000 ‫- چرا نمی‌شه؟ ‫- خب، یه اتفاقی... 389 00:36:03,283 --> 00:36:05,541 ‫- پیش اومد. ‫- چه‌جور اتفاقی؟ 390 00:36:05,625 --> 00:36:08,000 ‫از اون... 391 00:36:08,083 --> 00:36:09,916 ‫اتفاقایی که خیلی قشنگ نیستن. 392 00:36:12,358 --> 00:36:15,016 ‫متوجه نیستی. ‫باید باهاش صحبت کنم. 393 00:36:15,416 --> 00:36:20,458 ‫خب، به محض اینکه بتونه دوباره فکّش رو تکون بده ‫می‌تونی باهاش صحبت کنی. 394 00:36:21,458 --> 00:36:22,541 ‫کی بهش حمله کرده؟ 395 00:36:50,208 --> 00:36:51,333 ‫تو کدوم خری هستی؟ 396 00:36:51,518 --> 00:36:54,174 ‫مترجم: محمد سید ‫تلگرام: GoodBadUgly@ 397 00:36:54,370 --> 00:36:58,750 ‫« بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » ‫:.: Bia2Movies.bid :.: 398 00:36:58,894 --> 00:37:02,891 ‫« دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » ‫:.: WwW.Bia2Movies.App :.: