1 00:00:05,521 --> 00:00:06,787 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:06,826 --> 00:00:09,986 ‫قبلاً خیلی... ازت بدم میومد. 3 00:00:10,404 --> 00:00:12,020 ‫زیاد پیش نمیاد اینو بشنوم. 4 00:00:13,388 --> 00:00:14,998 ‫آره، کم کم دلیلش رو درک می‌کنم. 5 00:00:15,610 --> 00:00:17,832 ‫- این رو جلوی در چسبونده بودن. ‫- این دیگه چه کوفتیه؟ 6 00:00:17,907 --> 00:00:19,520 ‫خودش داره داد میزنه. ‫[ دروغ‌گو] 7 00:00:19,785 --> 00:00:22,449 ‫- خواهرت رو باور داری؟ ‫- میدونم جنت دربارۀ 8 00:00:22,464 --> 00:00:24,096 ‫همچین چیز مهمی دروغ نمیگه. 9 00:00:24,174 --> 00:00:25,414 ‫کاش منم انقدر کیت رو می‌شناختم. 10 00:00:25,459 --> 00:00:27,219 ‫تا حالا اسم « برنیکی پنجم » به گوشت خورده؟ 11 00:00:27,940 --> 00:00:29,770 ‫روان‌درمان که خواهر نمیشه. 12 00:00:30,270 --> 00:00:32,770 ‫- توام خواهر نمیشی. ‫- دارم سعیمو میکنم. 13 00:00:32,780 --> 00:00:35,700 ‫باید مراقب باشیم، ‫جدیداً همه‌جا سرک میکشه. 14 00:00:35,780 --> 00:00:39,182 ‫فکر کنم توصیه‌م توی مسائل خونوادگی این باشه ‫که نبردهات رو عاقلانه انتخاب کن. 15 00:00:39,278 --> 00:00:42,368 ‫بفرما جلو خانوم والیس، ‫که شانس برنده شدن جایزۀ بزرگ رو داری. 16 00:00:42,393 --> 00:00:45,233 ‫سیلویا میگه گوش دادن به ‫نوار جلسات خودت ممکنه خیلی ترسناک باشه. 17 00:00:45,270 --> 00:00:48,611 ‫تنها مرجعی که دارم، خاطراتم از ‫اوقاتیه که اونجا بودم. 18 00:00:48,665 --> 00:00:51,445 ‫- آنابل کیه؟ ‫- نمیدونم...یادم نمیاد. 19 00:00:51,544 --> 00:00:55,927 ‫سی‌نما تقدیم میکند ‫www.30nama.com 20 00:00:56,388 --> 00:01:04,388 ‫رخ‌دادهایی که در ادامه شاهد آن هستیم حدوداً در 29ـم ‫اوت سال‌های 1993، 1994 و 1995 اتفاق‌افتاده‌اند. 21 00:01:08,630 --> 00:01:10,216 ‫[ سال 1993 ] 22 00:01:11,013 --> 00:01:19,013 ‫مــترجم: وحــید فرحناکی ‫≡ @Night_walker77 ≡ 23 00:01:19,960 --> 00:01:21,762 ‫تولدت مبارک کیت والیس. 24 00:01:26,060 --> 00:01:27,661 ‫[ سال 1994 ] 25 00:01:31,045 --> 00:01:32,326 ‫[ هنوز نتونستی بخوابی؟ ] 26 00:01:32,357 --> 00:01:34,490 ‫[ چطور می‌تونم بخوابم ‫وقتی پلیسا هنوز نتونستن کاری کنن ] 27 00:01:34,514 --> 00:01:36,584 ‫[ که جنت رو متهم کنه ] 28 00:01:41,912 --> 00:01:44,295 ‫[ غم و غصه رو با خوردن ‫کیک تولدت فراموش کن] 29 00:01:44,373 --> 00:01:48,615 ‫[ بعد از اینکه مارتین از غذا واسه کنترلم ‫استفاده کرد، دیگه از خورد و خوارکم افتادم ] 30 00:01:50,920 --> 00:01:53,654 ‫[ اعتصاب غذا حس کنترل بهت میده ] 31 00:01:53,959 --> 00:01:56,725 ‫تولدت مبارک دختر نازم. 32 00:01:56,996 --> 00:01:59,826 ‫بهترین کادوی تولد رو ‫واسه‌ت گرفتیم. 33 00:02:00,790 --> 00:02:04,196 ‫برنامۀ «مارشا بیلی» تو رو ‫به عنوان مهمون دعوت کرده! 34 00:02:04,200 --> 00:02:05,850 ‫اگه خودت بخوای... 35 00:02:05,875 --> 00:02:07,516 ‫- نمی‌خوام. ‫- کیت... 36 00:02:07,625 --> 00:02:10,594 ‫از اونجایی که پلیس جسارت کرده ‫جنت رو متهم نکنه، 37 00:02:10,645 --> 00:02:13,226 ‫مردم شاید داستان تو رو ‫زیر سوال ببرن. 38 00:02:13,591 --> 00:02:15,941 ‫ولی اگه مارشا بیلی ‫با تو مصاحبه کنه، 39 00:02:16,385 --> 00:02:17,797 ‫با اعتمادی که بین مردم کسب کرده.. 40 00:02:17,852 --> 00:02:19,512 ‫همه می‌چسبن به سمت داستان تو. 41 00:02:19,890 --> 00:02:22,630 ‫اهمیتی نمیدم بقیه چی فکر میکنن ‫خودم میدونم چه اتفاقی افتاد. 42 00:02:22,960 --> 00:02:24,210 ‫خب، البته، ولی... 43 00:02:24,212 --> 00:02:25,473 ‫میرم بخوابم. 44 00:02:30,071 --> 00:02:32,067 ‫خب باشه، دختر خانوم دیگه ‫حرفی نداره بزنه. 45 00:02:32,320 --> 00:02:33,650 ‫باشه. 46 00:02:33,730 --> 00:02:36,410 ‫راستی گفتم تولدش مبارک؟ ‫تولدت مبارک عزیزم. 47 00:02:49,488 --> 00:02:51,660 ‫[ سال 1995 ] 48 00:02:58,010 --> 00:02:59,140 ‫سلام. 49 00:03:00,110 --> 00:03:01,360 ‫کیت. 50 00:03:01,440 --> 00:03:02,680 ‫سلام. 51 00:03:02,760 --> 00:03:04,270 ‫چشمام درد میکنه. 52 00:03:04,350 --> 00:03:05,690 ‫به‌خاطر خورشیده. 53 00:03:06,892 --> 00:03:08,742 ‫دهنم خشکه. 54 00:03:09,080 --> 00:03:10,599 ‫اون به‌خاطر علفه. 55 00:03:12,430 --> 00:03:13,599 ‫خوابم میاد. 56 00:03:13,600 --> 00:03:15,620 ‫نه دیگه پا شو لطفاً. 57 00:03:15,700 --> 00:03:16,600 ‫لطفا، بلندشو! ‫لطفاً، لطفاً بلند شو! 58 00:03:16,610 --> 00:03:17,720 ‫لطفاً میشه پا شی؟ 59 00:03:17,816 --> 00:03:18,816 ‫باشه 60 00:03:21,895 --> 00:03:23,085 ‫تولدت مبارک! 61 00:03:24,800 --> 00:03:26,880 ‫دوست‌گردمون مبارک! 62 00:03:32,727 --> 00:03:34,317 ‫به زور نمیخوام بیام داخل. 63 00:03:36,481 --> 00:03:38,571 ‫منو به زور انداختی اینجا زندگی کنم! 64 00:03:39,079 --> 00:03:40,250 ‫جوجه واسه‌ت کباب کردم. 65 00:03:40,348 --> 00:03:42,028 ‫برو پی کارت، نمیخوامش. 66 00:03:42,147 --> 00:03:44,188 ‫نمی‌تونی با شکلات پروتئین و ‫آب‌سبزی دووم بیاری. 67 00:03:44,480 --> 00:03:46,980 ‫باید یه چیز درست درمون بخوری، ‫و با یکی حرف بزنی. 68 00:03:47,052 --> 00:03:49,570 ‫وقتی از اینجا برم بیرون ‫کلی حرف دارم بزنم 69 00:03:49,609 --> 00:03:51,439 ‫که به همه بگم ‫چه روانی‌ای هستی. 70 00:03:52,810 --> 00:03:55,604 ‫از رو دلسوزی نمیخواستم بهت بگم... 71 00:03:55,642 --> 00:03:58,472 ‫مردم دیگه دنبالت نمیگردن. 72 00:04:03,680 --> 00:04:07,268 ‫خونواده‌ت، دوستات، پلیس. 73 00:04:09,068 --> 00:04:10,068 ‫حتی جیمی. 74 00:04:12,010 --> 00:04:14,770 ‫میدونی... الان دیگه ‫با جنت ترنر قرار میذاره؟ 75 00:04:18,020 --> 00:04:21,060 ‫اسکایلین دیگه کیت والیس رو فراموش کرده. 76 00:04:23,918 --> 00:04:24,958 ‫جا خوش کن. 77 00:04:26,608 --> 00:04:27,648 ‫دیگه زندگیت اینه. 78 00:04:42,173 --> 00:04:43,900 ‫منتظر بازپخش سریال 79 00:04:43,901 --> 00:04:45,351 ‫« تلاش» بعد ناهارم، تو چی؟ 80 00:04:46,366 --> 00:04:48,956 ‫به فضا علاقه‌ای داری؟ 81 00:04:49,380 --> 00:04:52,050 ‫چیز زیادی نمی‌دونم ازش. 82 00:04:52,130 --> 00:04:53,463 ‫جیمی، جیمی، جیمی! 83 00:04:53,747 --> 00:04:54,857 ‫داری از قافله جا می‌مونی! 84 00:04:55,713 --> 00:04:57,150 ‫چیزه... 85 00:04:57,220 --> 00:05:00,810 ‫می‌خوام به کیت واسه تولدش ‫یه انگشترِ «نشان» بدم. 86 00:05:02,088 --> 00:05:04,848 ‫این یه تعهد خیلی بزرگ ‫توی 16 سالگیه. 87 00:05:05,530 --> 00:05:09,306 ‫آره، میدونید، تو خونه فقط ‫من و مامانم هستیم. 88 00:05:10,414 --> 00:05:12,764 ‫البته اون زن فوق‌العاده‌ایه، ‫ولی خب... 89 00:05:12,962 --> 00:05:16,142 ‫می‌خوام یه روز یه خونوادۀ بزرگ تشکیل بدم. 90 00:05:16,199 --> 00:05:17,964 ‫آینده‌م رو با کیت میبینم. 91 00:05:24,670 --> 00:05:26,305 ‫عزیزم اگه به داد جیمی نرسی، 92 00:05:26,402 --> 00:05:27,472 ‫بابات با چرت‌وپرتای ناسا 93 00:05:27,513 --> 00:05:28,266 ‫خفه‌ش میکنه. 94 00:05:28,351 --> 00:05:29,521 ‫آماده‌م تقریبا. 95 00:05:33,500 --> 00:05:35,830 ‫خدایا انگار هیچی نشده ‫خودتو حسابی خوشگل‌کردی 96 00:05:35,910 --> 00:05:38,000 ‫و تازه شام هنوز ساعت 7ـه. 97 00:05:38,080 --> 00:05:39,930 ‫رأس ساعت 7 در ضمن. 98 00:05:40,010 --> 00:05:41,693 ‫پس دوستای خونوادگیمون رو 99 00:05:41,775 --> 00:05:43,375 ‫با ول‌گشتن با دوستات توی پاساژ معطل نکن. 100 00:05:45,350 --> 00:05:46,860 ‫حتما اسکات گل آورده. 101 00:05:46,940 --> 00:05:49,465 ‫میدونی، کسی ندونه فکر میکنه 102 00:05:49,494 --> 00:05:51,660 ‫سعی داری شخص خاصی رو ‫تحت‌تاثیر قرار بدی. 103 00:05:52,260 --> 00:05:54,457 ‫حتماً خوب یادته دفعۀ قبل چی‌شد 104 00:05:54,520 --> 00:05:56,299 ‫وقتی فضولیت گل کرد ‫و قضیه قوز بالا قوز شد؟ 105 00:06:03,440 --> 00:06:04,922 ‫پس چرا به جای اینکه ‫با دعوا درست‌کردن 106 00:06:04,961 --> 00:06:07,121 ‫تولدت رو خراب کنی، ‫حاضر نمیشی؟ 107 00:06:11,464 --> 00:06:12,664 ‫16 سالگی خوشگلت مبارک! 108 00:06:21,909 --> 00:06:25,149 ‫هر چی می‌فروشی ما خریدار نیسیتم عزیزم ‫خب؟ 109 00:06:25,790 --> 00:06:26,790 ‫اومدی. 110 00:06:28,650 --> 00:06:29,740 ‫بیا داخل! 111 00:06:35,150 --> 00:06:38,910 ‫پشمام! پس بقیۀ آدما اینجوری زندگی میکنن؟ 112 00:06:38,990 --> 00:06:40,750 ‫با روتختی توری حاشیه‌دوز شده؟ 113 00:06:42,458 --> 00:06:43,738 ‫آره فکر کنم. 114 00:06:44,160 --> 00:06:47,370 ‫سلام! نظرت دربارۀ خوراکی تولد چیه؟ 115 00:06:49,080 --> 00:06:51,080 ‫عه سلام! ‫من راد والیس هستم. 116 00:06:51,150 --> 00:06:54,500 ‫آره فکر کنم کل کشور بدونن کی هستید. 117 00:06:54,580 --> 00:06:55,612 ‫من پدر کیت هستم. 118 00:06:55,825 --> 00:06:57,155 ‫من مالُریــم. 119 00:06:57,298 --> 00:07:00,417 ‫بعیده کسی منو بشناسه، ‫و عاشق خوراکی‌ام. 120 00:07:01,150 --> 00:07:03,643 ‫یه سورپرایز رو میکنم واسه‌تون! 121 00:07:07,840 --> 00:07:08,940 ‫تولدته؟ 122 00:07:10,436 --> 00:07:13,690 ‫و من کسیم که دعوتش کردی؟ 123 00:07:15,578 --> 00:07:16,688 ‫آره. 124 00:07:19,865 --> 00:07:21,535 ‫پس... 125 00:07:22,020 --> 00:07:25,790 ‫اگه خوراکی‌ها هم در سطح دکور باشه، 126 00:07:25,870 --> 00:07:27,800 ‫پس باید انتظار یه جشن داشته باشم. 127 00:07:27,870 --> 00:07:30,370 ‫این روزا خیلی دل و دماغِ خوردن ندارم. 128 00:07:33,999 --> 00:07:36,950 ‫فکر کنم واسه اون مشکل به‌خصوص ‫یه درمانی داشته باشم. 129 00:07:39,219 --> 00:07:42,019 ‫می‌خوای سعی کنی و ‫دوباره آنابل رو یادت بیاد؟ 130 00:07:45,895 --> 00:07:47,235 ‫خوبه، تموم شد؟ 131 00:07:47,258 --> 00:07:48,385 ‫چون نوارای تراپی 132 00:07:48,510 --> 00:07:50,637 ‫خیلی به درد تولد نمی‌خوره. 133 00:07:50,762 --> 00:07:52,555 ‫پیداش کردم. 134 00:07:52,681 --> 00:07:54,516 ‫اطلاعات بیشتر از آنابل؟ 135 00:07:54,641 --> 00:07:56,393 ‫باهام گوش کن. 136 00:08:06,319 --> 00:08:08,571 ‫می‌خوای سعی کنی و ‫دوباره به آنابل رجوع کنی؟ 137 00:08:09,509 --> 00:08:12,428 ‫چند جلسه قبل بهش اشاره کردی. 138 00:08:13,785 --> 00:08:15,912 ‫ببخشید، من.. 139 00:08:17,914 --> 00:08:21,793 ‫آنابل کیه؟ 140 00:08:21,918 --> 00:08:25,463 ‫گفتی که قبل از نجاتت دیدیش. 141 00:08:27,757 --> 00:08:29,884 ‫خب...نه. 142 00:08:35,348 --> 00:08:38,143 ‫ولی آخه...نمی‌خوام... 143 00:08:42,480 --> 00:08:44,816 ‫یادم نمیاد. 144 00:08:48,069 --> 00:08:49,446 ‫نفس عمیق بکش. 145 00:08:49,571 --> 00:08:50,613 ‫نفس عمیق. 146 00:08:50,739 --> 00:08:53,098 ‫دم و بازدم، سعی کن نفس بکشی. 147 00:08:53,992 --> 00:08:55,243 ‫نمی‌خوام دیگه! 148 00:08:58,246 --> 00:09:02,500 ‫چطور میشه یه خاطرۀ کامل ‫کلاً از سرم بپره؟ 149 00:09:02,625 --> 00:09:04,210 ‫آخه چرا دیگه نمی‌‌تونم به‌خاطرش بیارم؟ 150 00:09:04,335 --> 00:09:07,297 ‫و آنابل کدوم خریه دیگه؟ 151 00:09:07,422 --> 00:09:10,216 ‫باید به خودت استراحت بدی. 152 00:09:10,341 --> 00:09:11,843 ‫چرا؟ 153 00:09:11,968 --> 00:09:14,596 ‫وکلای جنت این‌کارو نمی‌کنن. 154 00:09:14,721 --> 00:09:17,557 ‫امروز جنت اهمیتی نداره. 155 00:09:17,682 --> 00:09:21,060 ‫از این همه روزای مسخره ‫فقط همین امروز میتونی خوش‌باشی. 156 00:09:21,186 --> 00:09:23,188 ‫ترتیب یه سوپرایز رو واسه‌ت چیدم. 157 00:09:24,522 --> 00:09:25,899 ‫خوبه؟ 158 00:09:31,529 --> 00:09:33,198 ‫عه تولدت مبارک کیتی جون. 159 00:09:33,323 --> 00:09:35,200 ‫یه لحظه فقط، وکلا دارن دنبال 160 00:09:35,325 --> 00:09:38,077 ‫یه‌کم اطلاعات بیشتر واسه دفاعیه‌ت می‌گردن، 161 00:09:38,203 --> 00:09:42,624 ‫به‌خصوص بعد از اینکه شهادت تانیا پیترسون ‫تو زرد از آب در اومد. 162 00:09:42,749 --> 00:09:46,544 ‫خانوم والیس منو امروز به عنوان ‫مدافعِ تولدش استخدام کرده. 163 00:09:46,669 --> 00:09:48,671 ‫- چی چی؟ ‫- و به‌عنوان مدافع تولدش 164 00:09:48,797 --> 00:09:51,132 ‫اومدم بهتون اطلاع بدم که خانوم والیس 165 00:09:51,257 --> 00:09:52,634 ‫امروز درگیر هیچ‌گونه 166 00:09:52,759 --> 00:09:55,261 ‫بحثی دربارۀ دادگاه یا وکلا 167 00:09:55,386 --> 00:09:57,305 ‫یا هر چیز قانونی و ناخوشایندی نمیشه. 168 00:09:57,430 --> 00:09:58,973 ‫خب الان وقت طلاست 169 00:09:59,098 --> 00:10:00,975 ‫چون چیزی به دادگاه نمونده، پس... 170 00:10:01,100 --> 00:10:05,480 ‫همم! اینکه به شدت قانونی ‫و خیلی ناخوشایند به نظر میاد. 171 00:10:07,774 --> 00:10:09,943 ‫خدافظ! 172 00:10:10,872 --> 00:10:13,374 ‫واسه کادوت آماده‌ای؟ 173 00:10:15,114 --> 00:10:17,534 ‫آره؟ باشه پس. 174 00:10:17,659 --> 00:10:18,827 ‫خب... 175 00:10:18,952 --> 00:10:20,119 ‫جیمی داری چکار میکنی؟ 176 00:10:20,245 --> 00:10:21,496 ‫آها، نه. 177 00:10:21,621 --> 00:10:24,165 ‫نه، آروم باش، فقط یه انگشترِ نشانه. 178 00:10:24,290 --> 00:10:25,875 ‫فقط یه انگشتر نشان؟ 179 00:10:26,000 --> 00:10:27,544 ‫آره. 180 00:10:27,669 --> 00:10:28,962 ‫بیا. 181 00:10:30,255 --> 00:10:33,341 ‫و این یعنی همه‌جوره به رابطه‌مون متعهدم. 182 00:10:36,803 --> 00:10:40,682 ‫وای خدا! 183 00:10:40,807 --> 00:10:43,184 ‫تولدت مبارک عزیزم. 184 00:10:43,309 --> 00:10:45,979 ‫این جادوییه... 185 00:10:46,104 --> 00:10:47,814 ‫یه هدیۀ جادویی. 186 00:10:49,941 --> 00:10:53,194 ‫میگم انگار ناچو بهترین غذاست. 187 00:10:53,319 --> 00:10:55,446 ‫این ناچو‌ها هستن آره. 188 00:10:57,282 --> 00:10:59,617 ‫یادم نمیاد تا حالا انقدر یه غذایی ‫رو دوس داشته باشم... 189 00:10:59,742 --> 00:11:01,411 ‫یا انقدر خورده باشم از وقتی که... 190 00:11:01,536 --> 00:11:02,537 ‫سلام. 191 00:11:02,662 --> 00:11:04,664 ‫تولدت مبارک! 192 00:11:06,833 --> 00:11:08,376 ‫داری غذا میخوری! 193 00:11:08,501 --> 00:11:09,669 ‫آره 194 00:11:09,794 --> 00:11:12,171 ‫توام چندتا ناچو می‌خوای؟ 195 00:11:12,297 --> 00:11:13,715 ‫یا یه ناچو؟ 196 00:11:14,966 --> 00:11:16,968 ‫شماها نشئه‌اید؟ 197 00:11:17,093 --> 00:11:19,095 ‫چیه میخوای تحویل پلیسم بدی؟ 198 00:11:19,220 --> 00:11:20,220 ‫نه... 199 00:11:20,305 --> 00:11:21,848 ‫خودمم میام میزنم! 200 00:11:21,973 --> 00:11:25,727 ‫میخوای توام مواد بزنی ‫و باهامون فیلم ببینی؟ 201 00:11:25,852 --> 00:11:28,354 ‫مجبور نیستید دعوتم کنید. 202 00:11:29,230 --> 00:11:30,857 ‫یه فیلمه دیگه. 203 00:11:36,195 --> 00:11:38,489 ‫به فروشگاه «شب فیلم» خوش اومدید. 204 00:11:46,122 --> 00:11:48,249 ‫آها، بریم بخش کلاسیک. 205 00:11:51,669 --> 00:11:54,672 ‫ببخشید الان جریان چیه؟ 206 00:11:54,797 --> 00:11:57,383 ‫توام دوستای دیگه‌ای داری... 207 00:11:57,508 --> 00:11:58,885 ‫از جمله جنت. 208 00:11:59,010 --> 00:12:00,010 ‫ببین... 209 00:12:00,053 --> 00:12:03,056 ‫من همیشه با جنت دوست بودم. 210 00:12:03,181 --> 00:12:05,099 ‫خب؟ ولی تو و کیت والیس آخه؟ 211 00:12:06,476 --> 00:12:09,395 ‫مالری این دیگه خیلی « گرگ و میش» بازیه. 212 00:12:13,983 --> 00:12:15,693 ‫این یکی چطور؟ 213 00:12:15,818 --> 00:12:18,863 ‫به نظر خیلی قدیمی و... 214 00:12:18,988 --> 00:12:20,573 ‫عجیب و باحال میاد. 215 00:12:21,491 --> 00:12:22,700 ‫اینو هستم. 216 00:12:22,825 --> 00:12:25,078 ‫فقط اینجوری میگی چون تولدمه؟ 217 00:12:25,929 --> 00:12:28,473 ‫منو یه آدم لاشی در نظر گرفتی؟ 218 00:12:36,506 --> 00:12:39,717 ‫من طرفدار دخترای والیسم. 219 00:12:41,216 --> 00:12:43,221 ‫ایشالا که شامل همۀ دخترای والیس نمیشه... 220 00:12:43,346 --> 00:12:44,973 ‫هوم؟ 221 00:12:47,058 --> 00:12:50,395 ‫مامانم می‌خواد برم برنامۀ زنده و ‫دربارۀ ربوده شدنم صحبت کنم. 222 00:12:50,520 --> 00:12:52,355 ‫کیت دیگه خیلی حساس شده. 223 00:12:52,480 --> 00:12:55,525 ‫شاید دربارۀ اینکه چه آدمیه راست میگفتی. 224 00:12:55,650 --> 00:12:59,988 ‫یا...شاید جفتمون یه نسخۀ ‫غیرواقعی از اون رو تو ذهنمون داشتیم. 225 00:13:07,161 --> 00:13:10,039 ‫چرا سریع‌تر فرار نمی‌کنه؟ 226 00:13:11,416 --> 00:13:13,001 ‫چون داره با پاشنه بلند میدوه. 227 00:13:13,126 --> 00:13:15,211 ‫نه، اون... 228 00:13:17,463 --> 00:13:19,340 ‫سریعتر بدو! 229 00:13:19,465 --> 00:13:21,134 ‫داره بهت میرسه! 230 00:13:24,012 --> 00:13:26,097 ‫داره بهت میرسه! برو! فرار کن! 231 00:13:26,222 --> 00:13:28,266 ‫الان میگیرتت! 232 00:13:28,391 --> 00:13:29,684 ‫فرار کن! 233 00:13:29,809 --> 00:13:31,269 ‫نه! 234 00:13:39,027 --> 00:13:42,530 ‫آبی چیزی میخوای؟ 235 00:13:42,655 --> 00:13:44,198 ‫نه، خوبم. 236 00:13:44,323 --> 00:13:46,325 ‫توهمات حینِ نشئگی خیلی واقعین. 237 00:13:46,451 --> 00:13:48,286 ‫آره اضطراب بعد حادثه هم اینجوریه. 238 00:13:48,411 --> 00:13:50,079 ‫درسته. 239 00:13:50,204 --> 00:13:53,416 ‫ببخشید، نمی‌خواستم که... 240 00:13:53,541 --> 00:13:54,751 ‫فقط واقعیت همینه. 241 00:13:54,876 --> 00:13:56,502 ‫مشکلی با واقعیت ندارم. 242 00:13:59,839 --> 00:14:02,091 ‫همه چی ردیفه؟ ‫صدای جیغ شنیدم. 243 00:14:02,216 --> 00:14:03,384 ‫از فیلم بود. 244 00:14:04,886 --> 00:14:07,722 ‫خب...من دیگه باید برم. 245 00:14:07,847 --> 00:14:10,391 ‫یه کار جدید توی پیست اسکیت پیدا کردم. 246 00:14:11,434 --> 00:14:12,810 ‫تولدت مبارک کیت. 247 00:14:12,935 --> 00:14:14,187 ‫مرسی. 248 00:14:18,191 --> 00:14:19,901 ‫خدافظ. 249 00:14:23,196 --> 00:14:25,448 ‫کیت می‌خوام دربارۀ برنامۀ مارشا بیلی ‫باهات صحبت کنم. 250 00:14:25,573 --> 00:14:26,866 ‫گفتم که، نه! 251 00:14:31,329 --> 00:14:33,664 ‫میرم ایمیل‌هام رو چک کنم. 252 00:14:41,089 --> 00:14:43,925 ‫عزیزم این فرصته، ‫یه افتخاره. 253 00:14:44,050 --> 00:14:47,178 ‫اون با رئیس جمهور مصاحبه کرده ‫و «ووپی گولدبرگ». 254 00:14:49,889 --> 00:14:52,308 ‫و ...یه بارم با «خاله خوکه»/ 255 00:14:52,433 --> 00:14:55,311 ‫آره. 256 00:14:57,355 --> 00:14:59,816 ‫خب... 257 00:14:59,941 --> 00:15:02,026 ‫قطعاً خیلی خوبه خنده رو ‫رو لبات میبینم. 258 00:15:05,404 --> 00:15:06,948 ‫الان نشئه‌ای؟ 259 00:15:08,241 --> 00:15:09,450 ‫این وجهۀ خوبی نداره. 260 00:15:09,575 --> 00:15:10,701 ‫واسه کی؟ 261 00:15:10,827 --> 00:15:12,787 ‫واسه همۀ کسایی که اهمیت دارن. 262 00:15:12,912 --> 00:15:15,998 ‫از طرفی رفتن به برنامۀ مارشا بیلی 263 00:15:16,124 --> 00:15:17,375 ‫یه وجهۀ خیلی خوبه. 264 00:15:17,500 --> 00:15:18,668 ‫یه شانسه واسه‌ت که... 265 00:15:18,793 --> 00:15:20,211 ‫میشه لطفاً دست از سرم ورداری 266 00:15:20,336 --> 00:15:23,297 ‫و مثل پارسال تولدم رو به گند نکشی؟ 267 00:15:27,260 --> 00:15:29,595 ‫تولدت مبارک دیوث. 268 00:15:33,975 --> 00:15:35,852 ‫جشن گرفتیم دیگه؟ 269 00:15:35,977 --> 00:15:37,603 ‫دقیقاً. 270 00:15:40,815 --> 00:15:43,401 ‫شوخی میکنی؟ ‫جریان این غذا سرو کردنت چیه؟ 271 00:15:43,526 --> 00:15:46,612 ‫خب... بعد اینکه گم شدی ‫شروع به آشپزی کردم. 272 00:15:47,989 --> 00:15:49,907 ‫یه چیزی لازم داشتم که دستام 273 00:15:50,032 --> 00:15:51,742 ‫و ذهنم رو درگیر کنه. 274 00:15:51,868 --> 00:15:53,870 ‫پس... 275 00:15:54,871 --> 00:15:56,372 ‫کلی مافین درست کردم. 276 00:15:56,497 --> 00:15:59,709 ‫و بعد فهمیدم هیچکس تو این خونه ‫سلیقه و اشتها نداره. 277 00:15:59,834 --> 00:16:02,753 ‫بگذریم، مامانت مافین‌ها رو به کلیسا ‫اهدا کرد. 278 00:16:02,879 --> 00:16:05,464 ‫چه جانماز آبکشیده! 279 00:16:05,590 --> 00:16:07,967 ‫همونطور که از من می‌خواد ‫به برنامۀ مارشا بیلی برم 280 00:16:08,092 --> 00:16:10,803 ‫انگار به نفع منه. 281 00:16:10,928 --> 00:16:13,139 ‫اینبار نیت خوبی داره کیت. 282 00:16:13,264 --> 00:16:14,765 ‫قول میدم. 283 00:16:17,351 --> 00:16:19,770 ‫همیشه طرف اونو میگیری. 284 00:16:19,896 --> 00:16:21,439 ‫نه. 285 00:16:25,443 --> 00:16:28,404 ‫پارسال آره، گرفتم. 286 00:16:32,325 --> 00:16:34,202 ‫فکر کردم... 287 00:16:34,327 --> 00:16:38,331 ‫میدونی، بذار جوی طوری که صلاح میدونه ‫با دخترش برخورد کنه. 288 00:16:38,456 --> 00:16:39,749 ‫ولی کیت... 289 00:16:40,583 --> 00:16:42,251 ‫عزیزم؟ 290 00:16:45,671 --> 00:16:47,590 ‫تو دختر منم هستی. 291 00:16:47,715 --> 00:16:50,676 ‫از لحظه‌ای که دیدمت. 292 00:16:50,801 --> 00:16:53,012 ‫و هیچ وقت خودمو نمیبخشم 293 00:16:53,137 --> 00:16:55,473 ‫که پارسال اینو برات روشن نکردم. 294 00:16:56,641 --> 00:16:58,059 ‫من... 295 00:17:06,108 --> 00:17:07,818 ‫چطور اونو بخشیدی؟ 296 00:17:10,238 --> 00:17:12,406 ‫از دست دادن تو خیلی سنگین بود. 297 00:17:13,824 --> 00:17:16,285 ‫بقیۀ چیزا در مقایسه باهاش بی‌اهمیت بودن. 298 00:17:18,913 --> 00:17:20,665 ‫به نظرت باید به اون 299 00:17:20,790 --> 00:17:22,500 ‫برنامۀ مسخرۀ مارشا بیلی برم؟ 300 00:17:24,210 --> 00:17:25,670 ‫به نظرم نباید صرفاً به‌خاطر اینکه 301 00:17:25,795 --> 00:17:27,713 ‫فکر مامانت هست بیخیالش بشی. 302 00:17:29,131 --> 00:17:32,802 ‫کیت، راد، تلویزیون رو روشن کنید. 303 00:17:32,927 --> 00:17:34,845 ‫کیت والیس اولین نوجوانی نبود 304 00:17:34,971 --> 00:17:36,681 ‫که مارتین هریس بهش چشم داشته. 305 00:17:36,806 --> 00:17:40,101 ‫چطور این مرتیکۀ منحرف از تو قبر هم ‫داره خبرساز میشه هنوز؟ 306 00:17:40,226 --> 00:17:42,144 ‫نوجوانی ناشناس از ویدوفالزِ تگزاس، 307 00:17:42,270 --> 00:17:43,938 ‫مدعی شده که اون هم خطرِ 308 00:17:44,063 --> 00:17:45,731 ‫معاونی که الان مرده از بیخ گوشش رد شده 309 00:17:45,856 --> 00:17:48,693 ‫که خیلی قبل از منتقل شدنش ‫به اسکایلین تگزاس بوده. 310 00:17:48,818 --> 00:17:51,279 ‫ولی عاشق اون دامنی شدم که ‫از کانتمپو خریدی. 311 00:17:51,404 --> 00:17:52,822 ‫آرهه خیلی ناناز بود. 312 00:17:52,947 --> 00:17:54,991 ‫به نظرم روز اول مدرسه بپوشمش. 313 00:17:55,116 --> 00:17:56,826 ‫اینو دیگه باید پس بدی. 314 00:17:56,951 --> 00:17:58,995 ‫نه خیرم. 315 00:17:59,120 --> 00:18:01,497 ‫میشه انگشتر رو ببینم رو دستت؟ 316 00:18:01,622 --> 00:18:03,499 ‫خیلی خوشگله. 317 00:18:03,624 --> 00:18:05,376 ‫مستی؟ 318 00:18:05,501 --> 00:18:07,878 ‫مـــَ...مست؟ 319 00:18:08,004 --> 00:18:09,630 ‫یه‌کم مسته. 320 00:18:09,755 --> 00:18:11,173 ‫- مست! ‫- نه بخدآ! 321 00:18:11,299 --> 00:18:12,133 ‫وای خدا! 322 00:18:12,258 --> 00:18:15,720 ‫- جیمی! ‫- خیلی شرمنده‌م! 323 00:18:15,845 --> 00:18:17,888 ‫ا...الان یه دستمال میارم برات. 324 00:18:18,014 --> 00:18:20,725 ‫- زودباش باید برم خونه! ‫- دستـ... باشه باشه! 325 00:18:20,850 --> 00:18:21,863 ‫وای خــــ... 326 00:18:21,934 --> 00:18:24,043 ‫وای خدا! 327 00:18:24,687 --> 00:18:27,231 ‫یه آسپرین لازم دارم. 328 00:18:27,356 --> 00:18:30,067 ‫اون هیولا به چند نفر صدمه زده یعنی؟ 329 00:18:30,192 --> 00:18:32,695 ‫این دختره نباید اتفاقی که واسه خودش افتاده 330 00:18:32,820 --> 00:18:34,697 ‫رو با مال من برابر بدونه. 331 00:18:34,822 --> 00:18:37,950 ‫اونجوری که اخبار داره تو ذهن مردم فرو میکنه ‫خیلی پیاز داغش رو زیاد کردن. 332 00:18:38,075 --> 00:18:39,577 ‫و چرا اینطوری فکر میکنی؟ 333 00:18:39,702 --> 00:18:41,412 ‫مارتین خودش بهم گفت.. 334 00:18:42,580 --> 00:18:44,408 ‫دربارۀ دخترای دیگۀ «ویدوفالز» 335 00:18:44,501 --> 00:18:45,892 ‫دخترای دیگه‌ای که آزار داده بود؟ 336 00:18:46,008 --> 00:18:47,603 ‫نه، اصلاً اینجوری نبوده. 337 00:18:47,705 --> 00:18:49,345 ‫فقط بعد کلاس بهش کمک کرده. 338 00:18:49,462 --> 00:18:50,838 ‫ببین، کیت... 339 00:18:50,963 --> 00:18:53,382 ‫نه، اون رسماً فقط معلم خصوصیش بوده. 340 00:18:53,507 --> 00:18:55,384 ‫و این دختر نباید از ناکجا آباد پیداش میشد 341 00:18:55,509 --> 00:18:57,261 ‫که فقط ازش برای معروفیت لحظه‌ای ‫استفاده کنه. 342 00:18:57,386 --> 00:18:58,763 ‫عزیزم، آروم بگیر. 343 00:18:58,888 --> 00:19:00,848 ‫نه، اشتباهه! 344 00:19:00,973 --> 00:19:03,726 ‫پس صحیحش کن. 345 00:19:03,851 --> 00:19:06,851 ‫برو برنامۀ مارشا بیلی و ‫حقیقت رو به همه بگو. 346 00:19:06,976 --> 00:19:09,390 ‫نمیخوام این دختر رو ‫بیش از این تو معرض توجه قرار بدم. 347 00:19:09,491 --> 00:19:10,816 ‫لازم نیست دربارۀ اون صحبت کنی. 348 00:19:10,941 --> 00:19:14,403 ‫اون دختر ممکنه دروغ بگه، ‫و جنت ترنر که قطعاً دروغ میگه. 349 00:19:14,528 --> 00:19:16,238 ‫ولی تو حقیقت رو میدونی. 350 00:19:25,289 --> 00:19:27,208 ‫جیمی یالا دیگه، ‫میشه لطفاً سریع‌تر راه بیای؟ 351 00:19:27,333 --> 00:19:29,210 ‫همین الانشم از 7 گذشته ‫و مامانم میزنه به سرش. 352 00:19:29,335 --> 00:19:31,837 ‫خب میتونیم با ماشین من بریم. 353 00:19:31,962 --> 00:19:33,881 ‫تو مستی، تازه کلیدات رو ‫انداختی توی فواره. 354 00:19:34,006 --> 00:19:37,343 ‫خیلی شرمندهم خب؟ گوش کن.. 355 00:19:39,136 --> 00:19:40,471 ‫هر چی توی اون قمقمه بود 356 00:19:40,596 --> 00:19:41,722 ‫خیلی سنگین بود. 357 00:19:41,847 --> 00:19:42,973 ‫بیا دیگه. 358 00:19:43,099 --> 00:19:45,434 ‫ولی تولدته کیت. 359 00:19:45,559 --> 00:19:47,561 ‫قراره امروز رو واسه تو جشن بگیریم. 360 00:19:47,686 --> 00:19:50,022 ‫خب، کدوم کادوت رو بیشتر از همه ‫دوس داشتی؟ 361 00:19:50,147 --> 00:19:51,399 ‫- چیزه... ‫- هوم؟ 362 00:19:51,524 --> 00:19:53,484 ‫نمی‌دونم احتمالاً نسخۀ اصلی 363 00:19:53,609 --> 00:19:56,070 ‫از کتابی که بابا بهم داد، ‫«آقای ریپلیِ بااستعداد.» 364 00:19:57,613 --> 00:19:58,989 ‫آها. 365 00:20:01,367 --> 00:20:04,245 ‫- ببین. ‫- آها، چیزه... 366 00:20:04,370 --> 00:20:05,830 ‫نه، نه، خب... 367 00:20:05,955 --> 00:20:07,873 ‫فکر کردم منظورت دومین کادوی مورد علاقه‌مه، 368 00:20:07,998 --> 00:20:10,209 ‫بعد از...انگشتر نشان. 369 00:20:11,752 --> 00:20:14,130 ‫- جدی؟ ‫- آره. 370 00:20:14,255 --> 00:20:17,383 ‫خب این « ریپلس با استعداد» دربارۀ چیه؟ 371 00:20:17,508 --> 00:20:19,234 ‫منظورت «آقای ریپلیِ با استعداده»؟ 372 00:20:19,319 --> 00:20:20,403 ‫آها. 373 00:20:20,428 --> 00:20:23,681 ‫دربارۀ یه «مرد هزارچهره»‌ـست، که ‫یه دروغ رو زندگی کرده. 374 00:20:23,806 --> 00:20:25,558 ‫چیزای عجیبیه، ولی 375 00:20:25,683 --> 00:20:27,893 ‫توی یه جزیرۀ خوشگل توی ایتالیاست. 376 00:20:28,018 --> 00:20:30,146 ‫همیشه دلم میخواست برم ایتالیا. 377 00:20:32,148 --> 00:20:33,399 ‫تو چی؟ 378 00:20:33,524 --> 00:20:36,277 ‫تو توی آینده چی دلت میخواد؟ 379 00:20:36,402 --> 00:20:38,154 ‫کیت.. 380 00:20:38,279 --> 00:20:41,282 ‫من واقعا دلم می‌خواد ‫واسه‌ت یه خونۀ بزرگ بخرم... 381 00:20:41,407 --> 00:20:43,325 ‫که یه خونوادۀ بزرگ داشته باشیم. 382 00:20:43,451 --> 00:20:45,119 ‫درست مثل مامان‌بابات. 383 00:20:46,537 --> 00:20:48,205 ‫یه رؤیاست دیگه؟ 384 00:20:48,956 --> 00:20:50,249 ‫اوهوم. 385 00:20:52,126 --> 00:20:54,753 ‫آره، بیا بریم. 386 00:20:57,006 --> 00:20:58,799 ‫میدونی، تو تنها کسی هستی که ‫بهش اعتماد میکنم 387 00:20:58,924 --> 00:21:00,259 ‫که بهم چشم‌بند بزنه. 388 00:21:00,384 --> 00:21:03,137 ‫مال، بیخیال، کجاییم؟ 389 00:21:03,262 --> 00:21:04,555 ‫تا-داااا! 390 00:21:12,271 --> 00:21:14,648 ‫ای وای! فکر میکنی خزه؟ 391 00:21:14,773 --> 00:21:15,774 ‫نه. 392 00:21:15,900 --> 00:21:17,860 ‫نه، من.. 393 00:21:21,655 --> 00:21:23,240 ‫بعد از دو تولد اخیرم، 394 00:21:23,365 --> 00:21:24,658 ‫تقریباً دیگه از داشتنِ 395 00:21:24,783 --> 00:21:26,952 ‫یه تولد خوب دیگه ناامید شده بودم. 396 00:21:32,041 --> 00:21:34,251 ‫راستش نمیدونم بدون تو 397 00:21:34,376 --> 00:21:35,669 ‫چطور الان سر پا بودم، مال. 398 00:21:40,382 --> 00:21:43,969 ‫ولی تو چطور تونستی این‌کارو کنی؟ 399 00:21:44,094 --> 00:21:47,306 ‫چون اینجا همیشه ‫جای سوزن انداختن نیست. 400 00:21:47,431 --> 00:21:50,684 ‫خب، الان داری به 401 00:21:50,809 --> 00:21:52,853 ‫دستیار مدیر جدید اینجا نگاه میکنی. 402 00:21:52,978 --> 00:21:55,064 ‫حاجی! 403 00:21:55,189 --> 00:21:56,565 ‫ایول! 404 00:21:56,690 --> 00:21:57,942 ‫مرسی، مرسی. 405 00:21:58,067 --> 00:22:00,319 ‫مزایای خیلی محدودی داره، 406 00:22:00,444 --> 00:22:02,154 ‫ولی شامل یه دسته کلید میشه 407 00:22:02,279 --> 00:22:04,039 ‫که میتونم به دلیل تعمیرات ‫اینجا رو تعطیل کنم. 408 00:22:04,156 --> 00:22:07,284 ‫ایول! پس بریم بترکونیم! 409 00:23:10,556 --> 00:23:13,309 ‫یالا! بریم! 410 00:23:16,312 --> 00:23:18,314 ‫وای! صبر کن! 411 00:23:22,318 --> 00:23:24,862 ‫یکی تو 412 00:23:24,987 --> 00:23:27,031 ‫- یکی من! ‫- مرسی. 413 00:23:27,156 --> 00:23:28,198 ‫بزن قدش. 414 00:23:30,284 --> 00:23:32,202 ‫خیلی بلد نیستما. 415 00:23:32,328 --> 00:23:35,831 ‫ولی اینجا کار میکنی. 416 00:23:35,956 --> 00:23:38,626 ‫بیا امتحان کنیم. 417 00:23:44,423 --> 00:23:45,674 ‫میتونی. 418 00:23:47,217 --> 00:23:50,054 ‫- آره. ‫- دیدی! 419 00:23:54,558 --> 00:23:56,602 ‫- خیلی خوبه. ‫- خوبه؟ 420 00:23:56,727 --> 00:23:58,020 ‫وای! 421 00:23:59,521 --> 00:24:00,564 ‫بهترین تولد عمرت؟ 422 00:24:00,689 --> 00:24:03,275 ‫بهترین تولدِ... 423 00:24:03,407 --> 00:24:05,814 ‫عمرم! 424 00:24:07,531 --> 00:24:08,611 ‫هورااا! 425 00:24:11,367 --> 00:24:13,202 ‫جیمی زودباش یکی داره میاد. 426 00:24:16,080 --> 00:24:18,123 ‫آهای؟ کی اونجاست؟ 427 00:24:19,917 --> 00:24:22,586 ‫- جیمی؟ ‫- سلام. 428 00:24:22,711 --> 00:24:24,338 ‫خوبی تو؟ 429 00:24:24,463 --> 00:24:27,007 ‫لعنتی، شرمنده. 430 00:24:27,132 --> 00:24:28,884 ‫- کیت؟ ‫- من میرم... 431 00:24:29,009 --> 00:24:30,844 ‫کیت حالش خوبه؟ 432 00:24:30,969 --> 00:24:32,721 ‫خب... 433 00:24:32,846 --> 00:24:34,264 ‫آره، اون... 434 00:24:34,390 --> 00:24:35,641 ‫فقط یکم مسته. 435 00:24:35,766 --> 00:24:37,685 ‫- خیلی شرمنده. ‫- میخواید بیاید داخل؟ 436 00:24:37,810 --> 00:24:39,770 ‫به مامان باباتون زنگ بزنم بیان دنبالتون؟ 437 00:24:39,895 --> 00:24:41,105 ‫نه، نه، مشکلی نیست. 438 00:24:41,230 --> 00:24:43,273 ‫چندتا بلوک اونطرف‌تریم ‫و باید برم خونه. 439 00:24:43,399 --> 00:24:44,483 ‫همین الانشم دیرم شده. 440 00:24:44,608 --> 00:24:46,902 ‫فکر نکنم بتونه سمت جایی راه بره. 441 00:24:47,027 --> 00:24:48,987 ‫اگه میخوای میتونم برسونمتون. 442 00:24:49,113 --> 00:24:51,615 ‫ممنون، خیلی لطف میکنید. 443 00:24:52,366 --> 00:24:54,243 ‫بذار برم کلیدام رو بیارم. 444 00:25:00,833 --> 00:25:02,668 ‫مامانم خیلی عصبی میشه. 445 00:25:02,793 --> 00:25:05,170 ‫کل مهمونای شام رو معطل کردم. 446 00:25:05,295 --> 00:25:07,005 ‫آدم اشتباه میکنه دیگه، درسته؟ 447 00:25:07,131 --> 00:25:11,260 ‫وقتی پای قوانین میاد وسط خیلی ‫کمال‌گراست. 448 00:25:13,137 --> 00:25:15,055 ‫حتی اگه خودش اون قوانین رو ‫زیرپا میذاره. 449 00:25:29,194 --> 00:25:31,905 ‫یادتونه وقتی گفتم که ‫یه راز خونوادگی بزرگ دارم 450 00:25:32,030 --> 00:25:33,198 ‫که داره از درون منو میخوره؟ 451 00:25:33,323 --> 00:25:36,076 ‫آره، بهتر شده؟ 452 00:25:37,536 --> 00:25:38,746 ‫نه. 453 00:25:40,789 --> 00:25:43,792 ‫و میدونم که گفتید باید ‫نبردهام رو آگاهانه انتخاب کنم، 454 00:25:43,917 --> 00:25:45,544 ‫ولی... 455 00:25:45,669 --> 00:25:49,173 ‫اگه این بار رو از دوشم بر ندارم، ‫فکر کنم زیر فشارش می‌ترکم. 456 00:25:49,298 --> 00:25:50,591 ‫انگار وقتشه که 457 00:25:50,716 --> 00:25:52,843 ‫یه‌کم درباره‌ش باهاشون حرف بزنی. 458 00:25:55,888 --> 00:25:58,140 ‫دقیقاً همون چیزی بود که ‫نیاز داشتم بشنوم. 459 00:26:02,686 --> 00:26:04,188 ‫خواهش میکنم. 460 00:26:39,932 --> 00:26:42,810 ‫عه ببین کی به خودش زحمت داده ‫برگرده خونه. 461 00:26:46,939 --> 00:26:49,107 ‫بوی شراب چرت میاد. 462 00:26:50,734 --> 00:26:53,070 ‫چی سرت اومده اخیراً؟ 463 00:26:54,947 --> 00:26:56,573 ‫بقیه کجان؟ 464 00:26:56,698 --> 00:27:00,077 ‫بقیه ساعت 7 اینجا بودن. 465 00:27:00,202 --> 00:27:03,247 ‫وقتی تن لشت پیش دوستات بوده ‫و خدا میدونه چه غلطی میکردید. 466 00:27:03,372 --> 00:27:06,375 ‫فرستادمشون خونه گفتم مسموم شدی 467 00:27:06,500 --> 00:27:08,168 ‫و داره دل و روده‌ت بالا میاد. 468 00:27:08,293 --> 00:27:10,587 ‫با این بویی که داره ‫همچین بعیدم نیست. 469 00:27:10,712 --> 00:27:13,799 ‫کیت این الگوی رفتاری خیلی خطرناکیه. 470 00:27:13,924 --> 00:27:16,051 ‫مامان، من نبودم که مشروب خوردم. 471 00:27:16,176 --> 00:27:17,803 ‫اصلاً چرا باید حرفت رو باور کنم؟ 472 00:27:17,928 --> 00:27:20,848 ‫اونی که تو این خونه مشکل روراستی داره ‫من نیستم. 473 00:27:22,432 --> 00:27:24,184 ‫چی میخوای بگی خیر سرت؟ 474 00:27:24,309 --> 00:27:26,937 ‫سلام، همه چی ردیفه اینجا؟ 475 00:27:32,693 --> 00:27:35,279 ‫شب بعد از مهمونی انجمن باغ‌داران... 476 00:27:38,490 --> 00:27:41,869 ‫فکر کردی که خوابیدم و اومدم ‫پایین که یکم آب بخورم. 477 00:27:41,994 --> 00:27:43,287 ‫و دیدمت. 478 00:27:43,412 --> 00:27:44,830 ‫دیدی چکار کرده؟ 479 00:27:45,664 --> 00:27:47,416 ‫کیتی جون... 480 00:27:47,541 --> 00:27:49,751 ‫میدونی که ما قبلا دعوا نکردیم 481 00:27:49,877 --> 00:27:51,295 ‫پس خیلی وارد نیستیم. 482 00:27:51,420 --> 00:27:54,381 ‫بیا قبل از اینکه چیزایی بگیم ‫که منظوری ازشون نداریم تمومش کنیم. 483 00:27:54,506 --> 00:27:56,466 ‫دیده چکار کردی؟ 484 00:28:00,262 --> 00:28:01,305 ‫مامان؟ 485 00:28:01,430 --> 00:28:03,390 ‫روحمم خبر نداره. 486 00:28:03,515 --> 00:28:04,892 ‫خیلی متأسفم. 487 00:28:05,017 --> 00:28:07,185 ‫دیدم که مامان اسکات جونز رو میبوسه. 488 00:28:07,311 --> 00:28:09,688 ‫وای خدا... 489 00:28:09,813 --> 00:28:12,149 ‫- چی؟ ‫- منم مثل تو شوکه شدم! 490 00:28:12,274 --> 00:28:15,319 ‫خب مشخصه که واسه جلب توجه ‫داره دروغ میگه. 491 00:28:54,024 --> 00:28:56,652 ‫خوشحالم کیت برنامۀ مارشا بیلی رو ‫از دست نداد 492 00:28:56,777 --> 00:28:59,696 ‫اونم به‌خاطر اینکه ‫ایدۀ مامانشه. 493 00:28:59,821 --> 00:29:01,657 ‫انگار من جادوگر شرورم. 494 00:29:01,782 --> 00:29:03,659 ‫متأسفم که اینو شنیدی. 495 00:29:05,285 --> 00:29:07,037 ‫و اگه جادوگر شرور بودی، 496 00:29:07,162 --> 00:29:09,414 ‫با هم ازدواج نمیکردیم. 497 00:29:09,539 --> 00:29:10,958 ‫آها. 498 00:29:13,502 --> 00:29:15,545 ‫بفرما. 499 00:29:15,671 --> 00:29:17,839 ‫هر چیزی که تو دلت نگه داشتی رو بگو. 500 00:29:17,965 --> 00:29:20,133 ‫خب، آخه... 501 00:29:20,258 --> 00:29:21,551 ‫من مادرشم. 502 00:29:21,677 --> 00:29:23,095 ‫و منم پدرشم. 503 00:29:23,220 --> 00:29:25,681 ‫نگفتم نیستی. 504 00:29:25,806 --> 00:29:28,850 ‫جوی والیس، من دوست دارم. 505 00:29:28,976 --> 00:29:30,519 ‫دارم. 506 00:29:30,644 --> 00:29:33,522 ‫خیانت کردی، ‫و بابتش دروغ گفتی، 507 00:29:33,647 --> 00:29:36,024 ‫و با چنگ و دندون واسه ‫نجات پیدا کردن ازش جنگیدیم. 508 00:29:36,149 --> 00:29:38,819 ‫صدات رو بیار پایین و گرنه دوباره ‫بحثش باز میشه. 509 00:29:38,944 --> 00:29:40,821 ‫اگه یه بار دیگه اینجوری اشاره کنی 510 00:29:40,946 --> 00:29:42,906 ‫که من پدر دخترمون نیستم، 511 00:29:43,031 --> 00:29:44,992 ‫فقط بخاطر اینکه رابطۀ خونی نداریم، 512 00:29:45,117 --> 00:29:47,619 ‫فقط یه بار دیگه... 513 00:29:47,744 --> 00:29:52,082 ‫عزیزم، از این نمی‌تونیم نجات پیدا کنیم. 514 00:29:56,294 --> 00:29:58,130 ‫یکی باید حرف بزنه باهام. 515 00:29:58,255 --> 00:30:01,049 ‫چند هفته پیش داشت تو رو ‫به خیانت متهم میکرد، 516 00:30:01,174 --> 00:30:02,676 ‫پس تند نرو پیاده شو با هم بریم. 517 00:30:02,801 --> 00:30:04,261 ‫کیت راست میگه؟ 518 00:30:06,346 --> 00:30:08,015 ‫- خب، من... ‫- دیدی؟ 519 00:30:08,140 --> 00:30:10,517 ‫تخیلاتش دیگه خیلی داره از حد خارج میشه. 520 00:30:10,642 --> 00:30:14,021 ‫یه چیزیو اشتباه برداشت کردم، ‫خیلی شرمنده‌ام. 521 00:30:14,146 --> 00:30:16,690 ‫پدرت و من دربارۀ تنبیهت 522 00:30:16,815 --> 00:30:18,126 ‫واسه این اتهامات بی‌اساس صحبت میکنیم. 523 00:30:18,150 --> 00:30:19,901 ‫نه، بابایی، لطفاً گوش کن بهم. 524 00:30:20,027 --> 00:30:21,778 ‫من این راز رو کل تابستون تو دلم نگه داشتم 525 00:30:21,903 --> 00:30:23,071 ‫و دیگه نمی‌تونم. 526 00:30:23,196 --> 00:30:24,656 ‫کیت! انقدر چرت و پرت نگو. 527 00:30:24,781 --> 00:30:26,324 ‫دیگه نمی‌شناسمت. 528 00:30:26,450 --> 00:30:28,160 ‫دیگه خیلی لوس و بی‌ادب شدی! 529 00:30:28,285 --> 00:30:30,662 ‫توام خیلی جنده شدی! 530 00:30:32,164 --> 00:30:33,457 ‫- جوی! ‫- راد! 531 00:30:33,582 --> 00:30:35,625 ‫دخترم داره دروغ میگه ‫و بهم فحش میده. 532 00:30:35,751 --> 00:30:38,628 ‫و هر جوری صلاح بدونم تنبیهش میکنم! 533 00:30:55,604 --> 00:30:57,230 ‫وای! 534 00:30:57,355 --> 00:30:59,691 ‫وای دارم میمیرم از گشنگی. 535 00:30:59,816 --> 00:31:01,526 ‫دیگه پام داره میشکنه. 536 00:31:01,651 --> 00:31:05,822 ‫اسکیت‌سواری خیلی بیشتر از ‫ایروبیک خسته میکنه. 537 00:31:07,115 --> 00:31:08,408 ‫میگم... 538 00:31:08,533 --> 00:31:10,786 ‫این توی جعبۀ اهدایی بود، 539 00:31:10,911 --> 00:31:13,413 ‫و اگه نمی‌خوایش، ‫چاپ‌گر به کارم میاد. 540 00:31:13,538 --> 00:31:16,124 ‫آره، آره اون فقط واسه موقع مبادا بود. 541 00:31:17,584 --> 00:31:18,584 ‫اصلا نمیدونم... 542 00:31:18,627 --> 00:31:20,212 ‫که شکسته یا... 543 00:31:20,337 --> 00:31:22,380 ‫فقط گیر کرده. 544 00:31:22,506 --> 00:31:25,050 ‫به نظرت باید واسه تولدت چکار کنیم؟ 545 00:31:25,175 --> 00:31:27,302 ‫چون...من همینو پایه‌ام 546 00:31:27,427 --> 00:31:29,638 ‫چون بد بود. 547 00:31:29,763 --> 00:31:31,223 ‫پشمام. 548 00:31:31,348 --> 00:31:32,849 ‫میدونم، یه نابغه‌م. 549 00:31:34,476 --> 00:31:36,812 ‫نه، چیزه.. 550 00:31:36,937 --> 00:31:40,649 ‫باید قانون خودم رو واسه تولدت بشکنم. 551 00:31:40,774 --> 00:31:43,318 ‫یه چیز خیلی ناخوشایند پیدا کردم. 552 00:31:48,198 --> 00:31:50,450 ‫این توی چاپگر گیر کرده بود. 553 00:31:53,328 --> 00:31:55,372 ‫پشمام. 554 00:32:04,714 --> 00:32:08,009 ‫خیلی وجهۀ خوبی واسه مامانت ‫توی تولدت نداره نه؟ 555 00:32:13,056 --> 00:32:15,642 ‫از من متنفری فکر کنم نه؟ 556 00:32:17,435 --> 00:32:19,896 ‫چرا اصلاً همچین چیزی رو ‫باید ازم بپرسی؟ 557 00:32:24,901 --> 00:32:26,903 ‫تو این رو چاپ کردی و 558 00:32:27,028 --> 00:32:28,708 ‫یه داستان سر هم کردی که ‫یکی واسه‌م فرستاده؟ 559 00:32:31,623 --> 00:32:33,769 ‫کیت، بذار بهت بگم... 560 00:32:33,871 --> 00:32:37,199 ‫وای خدا، کار تو بوده. 561 00:32:38,999 --> 00:32:41,001 ‫چطور تونستی این کارو باهام بکنی؟ 562 00:32:45,297 --> 00:32:48,884 ‫خب...اتفاق افتاد. 563 00:32:53,305 --> 00:32:54,875 ‫آره. 564 00:33:01,688 --> 00:33:04,316 ‫اینا فکر کنم... 565 00:33:04,441 --> 00:33:08,361 ‫نرم‌ترین ملافه‌هایی هستن ‫که تا حالا دیدم. 566 00:33:08,486 --> 00:33:10,134 ‫و اونم توی خوابگاه؟ 567 00:33:10,236 --> 00:33:12,207 ‫آخه من... 568 00:33:12,324 --> 00:33:14,951 ‫رسماً سنباده بهم انداخته بودن. 569 00:33:21,416 --> 00:33:24,294 ‫من برم دوش بگیرم تا احساساتی نشدی. 570 00:33:24,419 --> 00:33:26,588 ‫چی... من؟ 571 00:33:36,932 --> 00:33:40,018 ‫میتونم ایمیل‌هام رو چک کنم؟ 572 00:33:41,436 --> 00:33:42,938 ‫آره دیگه. 573 00:33:59,206 --> 00:34:07,206 ‫[ یعنی میشه دیگه خبری از مارتین هریس ‫نباشه و همینجوری مُرده بمونه بره پی کارش؟ ] 574 00:34:41,162 --> 00:34:43,623 ‫یه مادر واسه محافظت کردن از بچه‌ش ‫تو دهن شیر هم... 575 00:34:43,748 --> 00:34:46,626 ‫محافظت؟ چرا نمیگی کنترل و تغییر دادنش؟ 576 00:34:48,128 --> 00:34:50,714 ‫میدونی روان‌درمانم گفت که مارتین هریس 577 00:34:50,839 --> 00:34:53,550 ‫رسماً از همون لحظه‌ای که منو دیده ‫واسه‌م دام تنیده؟ 578 00:34:58,263 --> 00:35:00,682 ‫و همش فکر میکردم که چرا من؟ 579 00:35:03,518 --> 00:35:07,230 ‫ولی جوابش خیلی واضحه. 580 00:35:07,355 --> 00:35:09,941 ‫کل زندگیم، تو منو انداخته بودی دنبال خودت 581 00:35:10,066 --> 00:35:11,359 ‫انگار کیف دستیتم. 582 00:35:11,484 --> 00:35:14,029 ‫ما صمیمی بودیم، این کجاش مشکل داره؟ 583 00:35:14,154 --> 00:35:15,613 ‫هر حرفی که گفتی رو باور کردم. 584 00:35:15,739 --> 00:35:18,033 ‫هر کاری که خواستی کردم. 585 00:35:18,158 --> 00:35:19,951 ‫و لحظه‌ای که زیرسوالت بردم، 586 00:35:20,076 --> 00:35:21,556 ‫به بدترین نوع ممکن باهام برخورد کردی! 587 00:35:23,163 --> 00:35:26,124 ‫منو جوری بزرگ کردی که چشم بسته اطاعت کنم، 588 00:35:26,249 --> 00:35:28,001 ‫اعتماد کنم و خوش‌مشرب باشم، 589 00:35:28,126 --> 00:35:30,378 ‫و مارتین از اینا سؤاستفاده کرد! 590 00:35:30,503 --> 00:35:31,504 ‫میدونم که کرده! 591 00:35:31,629 --> 00:35:33,840 ‫ولی تو راه رو واسه‌ش باز کردی! 592 00:35:33,965 --> 00:35:35,216 ‫چی؟ 593 00:35:35,342 --> 00:35:37,260 ‫و برنامۀ مارشا بیلی شو. 594 00:35:37,385 --> 00:35:38,928 ‫فکر بکرِ کی بود؟ 595 00:35:39,054 --> 00:35:40,430 ‫خودت قبول کردی! 596 00:35:40,555 --> 00:35:42,766 ‫تحت فشارِ تو، و تهش ازم شکایت کردن. 597 00:35:42,891 --> 00:35:44,309 ‫چون چیزایی گفتی که قرار نبود بگی! 598 00:35:44,434 --> 00:35:46,561 ‫چون من عروسک خیمه‌شب بازیت نیستم! 599 00:35:51,733 --> 00:35:54,736 ‫چطور بابا اینو میفهمه و تو نمیفهمی؟ 600 00:35:56,738 --> 00:35:59,240 ‫اصلا میدونی چه حالیه 601 00:35:59,366 --> 00:36:01,659 ‫وقتی میبینم شما دوتا میگید و میخندید 602 00:36:01,785 --> 00:36:04,621 ‫و فیلم میبینید، مثل قبلاً خودمون؟ 603 00:36:04,746 --> 00:36:07,248 ‫پس واسه همین این نامه رو درست کردی، 604 00:36:07,374 --> 00:36:09,793 ‫چون به اینکه با بابام وقت میگذرونم ‫حسودیت شده؟ 605 00:36:09,918 --> 00:36:12,212 ‫وای خدا کیت! فکر کردی چقدر پستم مگه؟ 606 00:36:12,337 --> 00:36:14,881 ‫من به اون حسودیم میشه! 607 00:36:15,006 --> 00:36:16,841 ‫از اینکه اونو بخشیدی 608 00:36:16,966 --> 00:36:18,635 ‫و هنوز منو مجازات میکنی. 609 00:36:18,760 --> 00:36:20,053 ‫من دلم واسه‌ت تنگ شده. 610 00:36:20,178 --> 00:36:22,055 ‫پس چرا باید این نامه رو بفرستی؟ 611 00:36:22,180 --> 00:36:25,100 ‫چون تو یه آدم بده لازم داری! 612 00:36:25,225 --> 00:36:26,351 ‫این چیزیه که از وقتی که 613 00:36:26,476 --> 00:36:27,977 ‫یه الف بچه بودی بهت انگیزه میداده، 614 00:36:28,103 --> 00:36:31,481 ‫و نیاز داشتم که این پرونده رو جدی بگیری! 615 00:36:42,992 --> 00:36:46,913 ‫نتونستم مقابل مارتین هریس ‫ازت مراقبت کنم و بابتش شرمنده‌م. 616 00:36:47,038 --> 00:36:51,167 ‫ولی واسه مراقبتت علیه هر چیز دیگه‌ای ‫جونمو میدم. 617 00:36:51,292 --> 00:36:53,002 ‫حتی اگه ازم متنفر باشی. 618 00:36:57,966 --> 00:36:59,801 ‫منم دلم واسه‌ت تنگ شده. 619 00:37:10,103 --> 00:37:11,771 ‫بله، عالی شد. 620 00:37:11,896 --> 00:37:15,567 ‫جمع کنی وبری؟ ‫خدایا کیت، چقدر آشناس. 621 00:37:15,692 --> 00:37:17,277 ‫خنده‌داره، این اصلا 622 00:37:17,402 --> 00:37:18,987 ‫شبیه عذرخواهی واسه کودک آزاری نبود. 623 00:37:19,112 --> 00:37:21,781 ‫چطور یه شبه همچین دختر رو مخ ‫و بدعنقی شدی؟ 624 00:37:21,906 --> 00:37:23,199 ‫تنها کسی که عوض شده تویی. 625 00:37:23,324 --> 00:37:25,201 ‫راست میگی، تو همون کیت سابقی 626 00:37:25,326 --> 00:37:28,705 ‫و خیلی خوب میشناسمت، ‫چون تو خود منی 24 سال پیش. 627 00:37:28,830 --> 00:37:32,083 ‫ساده‌لوح، ساده، حوصله‌سربر. 628 00:37:44,762 --> 00:37:46,598 ‫تک تک حرکاتت رو میتونم پیش‌بینی کنم. 629 00:37:46,723 --> 00:37:47,724 ‫خیرپیش. 630 00:37:47,849 --> 00:37:49,517 ‫فرار کن. 631 00:37:49,642 --> 00:37:51,811 ‫برو خونۀ رنی یا تنیل 632 00:37:51,936 --> 00:37:55,315 ‫تا اینکه دست از پا درازتر برگردی خونه. 633 00:38:03,990 --> 00:38:05,200 ‫بفرما! 634 00:38:32,060 --> 00:38:34,145 ‫داشتم دربارۀ چیزی که یکم‌پیش گفتی ‫فکر میکردم. 635 00:38:36,231 --> 00:38:37,857 ‫که یه «روانی»ـم. 636 00:38:38,699 --> 00:38:40,360 ‫من؟ کسی که... 637 00:38:40,485 --> 00:38:41,653 ‫لباس برات میخره 638 00:38:41,778 --> 00:38:43,821 ‫و تا جایی که ممکنه راحتیت رو فراهم کرده. 639 00:38:46,115 --> 00:38:48,243 ‫کسی که برات غذا درست میکنه. 640 00:39:02,549 --> 00:39:05,218 ‫قبلی از اینکه بهم فحش بدی... 641 00:39:05,343 --> 00:39:07,595 ‫و من رو آدم بده جلوه بدی... 642 00:39:07,720 --> 00:39:11,683 ‫میخوام دقیقاً یادت بیاد چطوری ‫سر از اینجا در آوردی. 643 00:39:34,033 --> 00:39:38,782 ‫[ کتابِ آقای رایپلیِ با استعداد ‫همون کتابی که کیت خونده!] 644 00:39:40,962 --> 00:39:42,714 ‫تو اینجا چکار میکنی؟ 645 00:39:42,839 --> 00:39:45,216 ‫برادر خوبی شدم. 646 00:39:45,341 --> 00:39:48,678 ‫- اینو بخون. ‫- چی؟ چیه این؟ 647 00:39:48,803 --> 00:39:51,639 ‫این مکالمۀ کیت والیس و خواهرشه. 648 00:39:52,807 --> 00:39:55,101 ‫- خب. ‫- بخونش فقط. 649 00:39:59,772 --> 00:40:01,107 ‫باشه. 650 00:40:08,906 --> 00:40:10,074 ‫وایسا ببینم چی؟ 651 00:40:31,346 --> 00:40:33,222 ‫کیت، چی شده؟ ساعت 10 شبه. 652 00:40:34,932 --> 00:40:36,684 ‫کاری که گفتی رو کردم. 653 00:40:38,227 --> 00:40:41,522 ‫رازی که نگه‌داشته بودم رو برملا کردم. 654 00:40:41,648 --> 00:40:43,650 ‫چی شد؟ 655 00:40:46,653 --> 00:40:48,488 ‫مامانم منو زد. 656 00:40:50,698 --> 00:40:52,575 ‫کیت، خیلی متأسفم. 657 00:40:52,700 --> 00:40:54,369 ‫فقط می‌خواستم کمکت کنم. 658 00:40:55,536 --> 00:40:57,497 ‫نه، من فقط... 659 00:40:57,622 --> 00:40:59,582 ‫نمیدونم کجا باید برم. 660 00:40:59,707 --> 00:41:01,709 ‫و نمیخوام اونجام باشم. 661 00:41:01,834 --> 00:41:03,753 ‫نمیتونم برم خونۀ جیمی یا دوستام، 662 00:41:03,878 --> 00:41:07,173 ‫چون اگه برم پیدام میکنه ‫و منو میکشونه خونه. 663 00:41:09,342 --> 00:41:11,052 ‫مارتین من ترسیده‌م. 664 00:41:13,388 --> 00:41:14,972 ‫بیا داخل. 665 00:41:16,683 --> 00:41:18,643 ‫چایی واسه‌ت درست میکنم. 666 00:41:18,768 --> 00:41:21,396 ‫کیت به خواست خودش رفته خونۀ مارتین هریس. 667 00:41:24,107 --> 00:41:25,692 ‫این همه چیو عوض میکنه. 668 00:41:25,971 --> 00:41:33,971 ‫مــترجم: وحــید فرحناکی ‫≡ @Night_walker77 ≡ 669 00:41:35,487 --> 00:41:40,097 ‫ما را در تلگرام و اينستاگرام دنبال کنيد ‫@officialcinama 670 00:41:40,214 --> 00:41:44,136 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com