1 00:00:06,299 --> 00:00:08,632 ‫مترجم | حامی مغیثی ‫T.me/timelordsubs 2 00:00:32,993 --> 00:00:36,162 ‫آخرین باری که انقدر توی تخت موندم ‫وقتی بود که تاندون پام کش اومده بود. 3 00:00:48,967 --> 00:00:50,260 ‫بنظرت... 4 00:00:51,720 --> 00:00:52,929 ‫به بقیه درمورد خودمون بگیم؟ 5 00:00:55,807 --> 00:00:57,517 ‫من از این مخفی‌کاری خوشم میاد. 6 00:00:59,477 --> 00:01:01,396 ‫کار های یواشکی سر کار. 7 00:01:03,064 --> 00:01:05,609 ‫بنظرت یکم مرموزانه ‫و جالب نیست؟ 8 00:01:05,692 --> 00:01:09,321 ‫نه. خیلی استرس‌آوره. 9 00:01:09,404 --> 00:01:10,947 ‫موهام داره سفید می‌شه. 10 00:01:11,031 --> 00:01:13,700 ‫من هیچ‌جایی از تو ‫موی سفید نمی‌بینم. 11 00:01:13,783 --> 00:01:15,035 ‫روی سرم نیست. 12 00:01:16,661 --> 00:01:19,706 ‫اونجا هم نیست. ‫زیر بغلمه، دیدی؟ 13 00:01:22,876 --> 00:01:24,294 ‫مشکل حل شد. 14 00:01:25,879 --> 00:01:29,382 ‫می‌دونی، اگه به بقیه ‫درمورد خودمون بگیم، 15 00:01:29,466 --> 00:01:31,009 ‫بعد می‌تونیم این کارو... 16 00:01:31,593 --> 00:01:32,594 ‫تو جمع بکنیم. 17 00:01:33,428 --> 00:01:35,972 ‫قرار نیست بی‌خیال بشی، مگه نه؟ 18 00:01:36,056 --> 00:01:37,891 ‫نه خیر، نمی‌شم. 19 00:01:41,561 --> 00:01:43,104 ‫می‌دونی، ما آخر هفته رو داریم. 20 00:01:45,065 --> 00:01:46,233 ‫پس منم هستم. 21 00:01:47,567 --> 00:01:49,444 ‫- قراره کجا بریم؟ ‫- مصر خوبه؟ 22 00:01:49,527 --> 00:01:51,071 ‫خدای من، مامان! 23 00:01:53,448 --> 00:01:55,575 ‫عالیه، پس فهمیدم ‫کلید یدکی هام کجاست. 24 00:01:56,159 --> 00:01:57,619 ‫«سم»، مامانمو یادته؟ 25 00:01:57,702 --> 00:02:00,247 ‫خوشحالم بالأخره از نزدیک ‫دیدمت، «دبرا». 26 00:02:00,330 --> 00:02:02,290 ‫از ته دل میگم ای کاش ‫سر و وضعم اینطوری نبود. 27 00:02:02,916 --> 00:02:04,084 ‫شورت های بوکسر. 28 00:02:04,751 --> 00:02:06,336 ‫وقتی هم اونقدر تنگ باشه، 29 00:02:06,419 --> 00:02:08,379 ‫عملا همه چیز دیده شده. 30 00:02:08,462 --> 00:02:09,713 ‫واقعا متأسفم. 31 00:02:09,798 --> 00:02:12,676 ‫خیلی‌خب، از خوش و بش کردن بگذریم. 32 00:02:12,759 --> 00:02:13,843 ‫بگو دیگه، مامان. 33 00:02:14,386 --> 00:02:16,054 ‫بابام این بار چی کار کرده؟ 34 00:02:17,097 --> 00:02:18,181 ‫اون مُرد. 35 00:02:22,102 --> 00:02:31,219 ‫مترجم | حامی مغیثی ‫T.me/timelordsubs 36 00:02:49,462 --> 00:02:52,090 ‫فکر می‌کنید پدرش الآن کجاست؟ 37 00:02:52,173 --> 00:02:53,842 ‫توی یه قفسه مرده‌شور خونه. 38 00:02:53,925 --> 00:02:56,678 ‫نه، منظورم از نظر روحانی بود. 39 00:02:57,721 --> 00:02:59,347 ‫توی یه قفسه مرده‌شور خونه. 40 00:03:00,056 --> 00:03:01,766 ‫می‌دونی، بچه که بودم ‫باور داشتم... 41 00:03:01,850 --> 00:03:03,602 ‫کار خوب کنی میری بهشت، 42 00:03:03,685 --> 00:03:05,562 ‫کار بد کنی میری جهنم. 43 00:03:05,645 --> 00:03:09,774 ‫اما الآن می‌دونم آدم جفتشو انجام میده، ‫پس هرجا که هست امیدوارم خوشحال باشه. 44 00:03:10,358 --> 00:03:13,403 ‫من دوست دارم تصور کنم توی بهشت ‫حیوون ها رئیس هستن، 45 00:03:13,486 --> 00:03:14,905 ‫و انسان‌ها حیوون خونگی هستن. 46 00:03:15,906 --> 00:03:18,909 ‫دوست دارم تا آخر عمرم ‫جلوی یه شومینه دراز بکشم.. 47 00:03:19,743 --> 00:03:21,328 ‫روی پای «سیندی کلافورد». 48 00:03:21,411 --> 00:03:22,537 ‫آره. 49 00:03:22,621 --> 00:03:24,664 ‫دوست دارم بعد تناقض ‫تبدیل به یه ببر بشم... 50 00:03:25,999 --> 00:03:28,209 ‫و هرکسی که چپ نگاهم کرد رو بکشم. 51 00:03:30,503 --> 00:03:33,131 ‫می‌دونی، اگه درست بعد مرگ ‫یکی رو وزن کنی، 52 00:03:33,215 --> 00:03:34,966 ‫نزدیک 21.3 گرم سبک تره. 53 00:03:35,550 --> 00:03:38,345 ‫و بعضی ها میگن اون وزن روحه. 54 00:03:39,679 --> 00:03:41,473 ‫هرکی اینو گفته... 55 00:03:41,556 --> 00:03:44,726 ‫مشخصا یکی رو وزن کرده، ‫زده کشتش، بعد دوباره وزنش کرده. 56 00:03:46,144 --> 00:03:48,605 ‫تولد، مرگ، و تمام. 57 00:03:48,688 --> 00:03:49,814 ‫شب بخیر. 58 00:03:52,943 --> 00:03:55,612 ‫- وقت پریودشه. ‫- آره، آره، آره. 59 00:03:57,030 --> 00:04:00,951 ‫هوی، قراره مثل یه تیم ‫بریم به تشیع جنازه. 60 00:04:01,868 --> 00:04:05,997 ‫که یعنی کروات، پیرهن... 61 00:04:07,290 --> 00:04:09,417 ‫- بدون کفش اسپورت. ‫- چی؟ 62 00:04:10,835 --> 00:04:11,836 ‫خیلی‌خب. 63 00:04:11,920 --> 00:04:13,838 ‫ولی اگه خیلی قشنگ بودن چی؟ 64 00:04:13,922 --> 00:04:15,840 ‫- آره. ‫- چه رنگی؟ 65 00:04:17,550 --> 00:04:18,634 ‫قرمز روشن. 66 00:04:21,680 --> 00:04:23,723 ‫باشه، کفش رسمی می‌پوشم. 67 00:04:24,808 --> 00:04:26,268 ‫کفش رسمی از کجا می‌خرن؟ 68 00:04:26,351 --> 00:04:28,186 ‫من نمی‌خوام نصف شب ‫تا صبح برم توی صف... 69 00:04:28,270 --> 00:04:30,063 ‫که کفش جدید بخرم. 70 00:04:30,146 --> 00:04:32,524 ‫واسه این کفش ها ‫صف درست نمی‌کنن، رفیق. 71 00:04:32,607 --> 00:04:33,984 ‫هیچکس از اینا نمی‌خره. 72 00:04:47,747 --> 00:04:50,959 ‫ای خدا! با این آهنگ کوفتی! 73 00:04:51,543 --> 00:04:53,503 ‫مامان، خاموشش کن! 74 00:04:54,379 --> 00:04:56,089 ‫صبر کن، صبر کن سوسیس! 75 00:04:56,172 --> 00:04:57,173 ‫صداتو نمی‌شنوم. 76 00:04:57,257 --> 00:04:59,301 ‫معلومه که نباید بشنوی. 77 00:05:00,719 --> 00:05:02,971 ‫- چیزی می‌خواستی؟ ‫- چرا اون آهنگ رو گذاشتی؟ 78 00:05:03,054 --> 00:05:06,725 ‫متأسفم، دوست دارم وقتی بیدار می‌شم ‫توی تمام اتاق های خونه پخشش کنم. 79 00:05:06,808 --> 00:05:08,351 ‫باعث می‌شه خوشحال بشم. 80 00:05:08,435 --> 00:05:11,146 ‫خب، امروز نباید خوشحال باشی. 81 00:05:11,229 --> 00:05:13,440 ‫آدم باید هر روز ‫خوشحال بشه، «ربکا». 82 00:05:13,523 --> 00:05:14,774 ‫می‌خوای درموردش حرف بزنی؟ 83 00:05:15,567 --> 00:05:17,360 ‫نه... من خوشحالم. 84 00:05:17,444 --> 00:05:19,613 ‫نمی‌خوام درمورد چیزی حرف بزنم. 85 00:05:20,196 --> 00:05:22,741 ‫می‌دونی، «ربکا»ی قدیمی ‫اون آهنگ رو دوست داشت. 86 00:05:22,824 --> 00:05:24,868 ‫آره، کل جهان اون آهنگ رو دوست داشتن. 87 00:05:24,951 --> 00:05:27,829 ‫ولی انقدر همه جا پخش شد، ‫که دیگه بی‌خیالش شدیم. 88 00:05:27,913 --> 00:05:29,789 ‫خب، من حسم اینطوری نیست. 89 00:05:29,873 --> 00:05:31,917 ‫یه بار عاشق چیزی بشم، ‫تا ابد عاشقش هستم. 90 00:05:35,545 --> 00:05:37,964 ‫می‌دونی، می‌تونی این اتاق رو ‫هر شکلی می‌خوای درستش کنی. 91 00:05:38,882 --> 00:05:40,634 ‫لازم نیست بخاطر من ‫اینطوری نگهش داری. 92 00:05:42,177 --> 00:05:45,555 ‫نه، منو یاد زمانی می‌ندازه ‫که صمیمی بودیم. 93 00:05:45,639 --> 00:05:47,432 ‫می‌خوام اینطوری بمونه. 94 00:05:48,808 --> 00:05:50,393 ‫حالا می‌دونم چه آهنگی بذارم. 95 00:05:50,477 --> 00:05:52,395 ‫وای، نه! 96 00:05:52,479 --> 00:05:53,772 ‫صبح بخیر، بوگندو. 97 00:05:58,818 --> 00:06:01,238 ‫چه غلطی می‌کنی؟ 98 00:06:01,321 --> 00:06:02,948 ‫می‌خواستم ببینم هنوز ‫توانش رو دارم یا نه. 99 00:06:03,448 --> 00:06:06,534 ‫اون تمرین های «تریسی اندرسون» ‫تأثیر درستش رو گذاشتن. 100 00:06:06,618 --> 00:06:07,994 ‫«نورا»، بجنب دیگه! 101 00:06:08,078 --> 00:06:10,830 ‫من دارم کاملا محافظه کار عمل می‌کنم. 102 00:06:10,914 --> 00:06:13,124 ‫وقتی هم سن تو بودم ‫چند ثانیه‌ای اینکارو می‌کردم. 103 00:06:13,208 --> 00:06:14,209 ‫راست میگی. 104 00:06:14,292 --> 00:06:15,585 ‫تازه مست هم بودم. 105 00:06:15,669 --> 00:06:17,796 ‫«فلورنس»، عزیزم، ‫خیلی وقت بود ندیدمت. 106 00:06:17,879 --> 00:06:19,881 ‫- «دبرا». ‫- ممنون که اومدی. 107 00:06:20,799 --> 00:06:23,426 ‫هرکاری داشتی به ‫من و «نورا» بگو، خب؟ 108 00:06:23,510 --> 00:06:24,761 ‫مگه نه، «نورا»؟ 109 00:06:26,012 --> 00:06:27,931 ‫- «نورا»! ‫- ای خدا. 110 00:06:30,892 --> 00:06:32,018 ‫من خوبم. 111 00:06:37,607 --> 00:06:39,442 ‫تشیع جنازه عجیبه، مگه نه؟ 112 00:06:39,526 --> 00:06:40,819 ‫آره. 113 00:06:40,902 --> 00:06:41,987 ‫آره. 114 00:06:43,029 --> 00:06:45,031 ‫مثل یه مهمونی هستن... 115 00:06:45,115 --> 00:06:46,408 ‫ولی برای آدم های ناراحت. 116 00:06:47,409 --> 00:06:50,161 ‫انگار همه می‌دونن قراره ‫برن اونجا و ناراحت باشن. 117 00:06:51,454 --> 00:06:52,872 ‫شاید ناراحت هم نباشی، 118 00:06:53,498 --> 00:06:55,166 ‫ولی باید بری و ناراحتی کنی. 119 00:06:56,251 --> 00:06:57,377 ‫بنظرم واقعا عجیبه. 120 00:06:57,460 --> 00:06:58,879 ‫آره، خیلی وحشتناکه. 121 00:07:01,214 --> 00:07:04,342 ‫«روی»، اگه تو بمیری دوست داری ‫دفن بشی، یا بسوزوننت؟ 122 00:07:04,426 --> 00:07:06,845 ‫مثلا اگه همین امروز یکی ‫با اتوبوس بزنه بهت، من چی کار کنم؟ 123 00:07:08,013 --> 00:07:11,224 ‫برو دنبال راننده اتوبوس و مجبورش کن ‫بابت کاری که باهام کرد پول بده. 124 00:07:11,308 --> 00:07:12,893 ‫انتقام منو بگیر، «کیلی». 125 00:07:12,976 --> 00:07:14,436 ‫انتقام منو بگیر. 126 00:07:16,354 --> 00:07:18,273 ‫این مراسم واقعا رفته رو مخت، نه؟ 127 00:07:18,356 --> 00:07:20,025 ‫من یه کمپانی پیدا کردم، 128 00:07:20,942 --> 00:07:23,904 ‫که توی گونی تجزیه پذیر ‫آدم رو دفن می‌کنن. 129 00:07:23,987 --> 00:07:25,822 ‫که وقتی تجزیه شدی، 130 00:07:25,906 --> 00:07:28,283 ‫باقی مانده بدنت ‫بتونه دانه درخت میوه پرورش بده. 131 00:07:28,366 --> 00:07:29,659 ‫منم همینو می‌خوام. 132 00:07:29,743 --> 00:07:31,828 ‫چون اونطوری تو و تمام ‫کسایی که منو دوست دارن، 133 00:07:31,912 --> 00:07:33,580 ‫می‌تونن از میوه من بخورن. 134 00:07:33,663 --> 00:07:35,290 ‫این ته کسخل بازیه. 135 00:07:35,373 --> 00:07:39,002 ‫کسی اینو میگه می‌خواد زندگی ‫یه راننده اتوبوس رو نابود کنه، 136 00:07:39,085 --> 00:07:42,214 ‫فقط بخاطر اینکه برای برخورد نکردن ‫با یه بچه بهت زده. 137 00:07:42,297 --> 00:07:44,299 ‫من که درمورد بچه نمی‌دونستم. 138 00:07:46,843 --> 00:07:49,638 ‫فقط از این فکر خوشم میاد که ‫مرگ من بتونه به بقیه سود برسونه. 139 00:07:49,721 --> 00:07:52,015 ‫با میوه هایی که از ‫جنازه گندیده‌ات در اومده؟ 140 00:07:52,641 --> 00:07:53,934 ‫من که حاضر نیستم بخورمش. 141 00:07:54,851 --> 00:07:57,270 ‫ولی کبابی رو می‌خوری که ‫توش مو پیدا می‌کنی. 142 00:07:57,354 --> 00:07:59,231 ‫اگه ندونی موی کیه ‫که مشکلی نداره. 143 00:07:59,314 --> 00:08:01,441 ‫اینم جزوی ازشه دیگه. ‫لابد آدم خوبیه. 144 00:08:03,235 --> 00:08:05,779 ‫- تو که واقعا عصبانی نیست، نه؟ ‫- چرا، واقعا هستم. 145 00:08:06,279 --> 00:08:08,949 ‫و حالا باید برم مراسم تشیع جنازه، ‫و ادای ناراحتی دربیارم. 146 00:08:12,244 --> 00:08:13,370 ‫خب الآن منم ناراحتم. 147 00:08:57,205 --> 00:08:58,415 ‫لعنتی. 148 00:09:08,049 --> 00:09:10,093 ‫واقعا تسلیت میگم. 149 00:09:10,176 --> 00:09:12,929 ‫خدای من، باورم نمی‌شه تونستید بیایید. 150 00:09:13,013 --> 00:09:15,640 ‫- البته. ‫- بابا شما رو خیلی دوست داشت. 151 00:09:19,811 --> 00:09:20,979 ‫اونا کی بودن؟ 152 00:09:21,062 --> 00:09:22,230 ‫چه بدونم والا. 153 00:09:22,898 --> 00:09:24,566 ‫«دبرا» عزیزم. 154 00:09:24,649 --> 00:09:25,692 ‫«روپرت». 155 00:09:25,775 --> 00:09:27,819 ‫صمیمانه تسلیت میگم. 156 00:09:29,362 --> 00:09:30,697 ‫فکر نمی‌کردم بیای. 157 00:09:31,281 --> 00:09:32,824 ‫«ربکا»، «پال» خانواده منم بود. 158 00:09:32,908 --> 00:09:34,743 ‫نه، آخه دعوت نشده بودی. 159 00:09:35,619 --> 00:09:37,704 ‫خوشحالم می‌بینمت، «روپی». 160 00:09:41,374 --> 00:09:43,209 ‫و «دایان» رو معرفی می‌کنم. 161 00:09:44,753 --> 00:09:46,296 ‫چه بچه تپلی. 162 00:09:47,714 --> 00:09:50,675 ‫تبریک میگم مامان، الآن چاقی ‫به بچه رو کوبیدی تو سرش تا گریه کنه. 163 00:09:50,759 --> 00:09:52,177 ‫بیا ببینم. 164 00:09:57,766 --> 00:10:00,560 ‫بفرما، لمس جادویی. 165 00:10:00,644 --> 00:10:02,062 ‫جادویی نیست. 166 00:10:02,145 --> 00:10:05,398 ‫من پلسنتای خام خودمو خوردم، ‫و اونم خوب می‌دونه. 167 00:10:07,150 --> 00:10:09,194 ‫آره، مجبور شدم تمام ‫تلویزیون های خونه رو بریزم دور، 168 00:10:09,277 --> 00:10:11,196 ‫فقط بشینم کل روز اونو ببینم. 169 00:10:11,279 --> 00:10:12,614 ‫چقدر قشنگ. 170 00:10:12,697 --> 00:10:14,157 ‫منو ببخشید. 171 00:10:23,083 --> 00:10:24,960 ‫- تسلیت میگم. ‫- ممنون، «لزلی». 172 00:10:26,086 --> 00:10:27,337 ‫متأسفم، خانم «ولتون». 173 00:10:29,756 --> 00:10:30,840 ‫تسلیت میگم. 174 00:10:30,924 --> 00:10:33,385 ‫- چند نفرشون اومدن؟ ‫- همشون. 175 00:10:37,764 --> 00:10:40,058 ‫و هیچ‌کدومشون ‫کفش ورزشی نپوشیدن. 176 00:10:40,141 --> 00:10:41,810 ‫تو همینقدر واسشون مهمی. 177 00:10:43,687 --> 00:10:46,815 ‫- پاهامو داره می‌کشه. ‫- یه دقیقه دیگه می‌شینیم، داداش. 178 00:10:48,483 --> 00:10:49,484 ‫نفس عمیق بکش، رفیق. 179 00:10:50,610 --> 00:10:52,404 ‫- «ربکا». ‫- «سم». 180 00:10:52,988 --> 00:10:57,200 ‫و «کالین»، و «آیزاک»، و «نیتن». 181 00:10:57,826 --> 00:11:00,787 ‫همگی، خیلی ممنون که اومدین. 182 00:11:00,870 --> 00:11:02,330 ‫تسلیت میگم. 183 00:11:02,414 --> 00:11:03,873 ‫آره، منم تسلیت میگم. 184 00:11:04,749 --> 00:11:06,001 ‫آره... 185 00:11:07,085 --> 00:11:10,505 ‫پدر ها مانند کمکی دوچرخه هایی هستند... 186 00:11:14,175 --> 00:11:17,053 ‫ببخشید، نمی‌خواستم حرف تکراری بزنم، ‫واسه همین... 187 00:11:17,637 --> 00:11:18,722 ‫تسلیت میگم. 188 00:11:37,115 --> 00:11:38,158 ‫«سسی». 189 00:11:38,742 --> 00:11:41,119 ‫اوه، مرتیکه پست فطرت. 190 00:11:41,202 --> 00:11:45,248 ‫بی‌خیال، «سَس»، ‫گذشته ها گذشته، مگه نه؟ 191 00:11:45,332 --> 00:11:48,084 ‫من الآن یه دختر دارم. ‫من تغییر کردم. 192 00:11:48,168 --> 00:11:49,419 ‫آها، آره. 193 00:11:50,003 --> 00:11:51,755 ‫یه دختر داشتن باعث می‌شه 194 00:11:51,838 --> 00:11:54,925 ‫بلا هایی که سر زن‌ها ‫توی زندگیت آوردی رو پاک کنه. 195 00:11:55,008 --> 00:11:56,051 ‫ایول. 196 00:11:56,885 --> 00:12:02,349 ‫«روپرت»، من هر روز ‫به مرگ تو فکر می‌کنم. 197 00:12:03,016 --> 00:12:04,017 ‫واقعا نمی‌تونم صبر کنم. 198 00:12:05,227 --> 00:12:07,437 ‫توی مراسمت قراره قرمز بپوشم. 199 00:12:08,063 --> 00:12:12,984 ‫من مایه خوشحالی سه نفر دیگه ‫توی اون جمع می‌شم. 200 00:12:15,195 --> 00:12:16,446 ‫مثل همیشه لطف داری، «سسی». 201 00:12:16,529 --> 00:12:18,657 ‫گُه نخور و بمیر، «روپرت». 202 00:12:22,451 --> 00:12:23,451 ‫« مربی لسو » 203 00:12:28,291 --> 00:12:29,626 ‫صبح بخیر، «تد». 204 00:12:33,004 --> 00:12:34,172 ‫خیلی‌خب. 205 00:12:35,298 --> 00:12:38,343 ‫«تد»، تو الآن... ‫«تد»، تو حالت خوبه. 206 00:12:38,426 --> 00:12:39,928 ‫فقط نفس بکشه. 207 00:12:40,679 --> 00:12:43,306 ‫تمرین نفس کشیدن 4 7 8 رو انجام بده. 208 00:12:45,058 --> 00:12:47,394 ‫می‌تونی. بجنب. ‫فقط نفس بکش. 209 00:12:47,477 --> 00:12:48,937 ‫منم تو راهم. 210 00:12:59,197 --> 00:13:00,282 ‫خیلی بچه زشتیه. 211 00:13:01,366 --> 00:13:03,159 ‫مجبور نیستی بخاطر من اینو بگی. 212 00:13:03,243 --> 00:13:04,828 ‫بخاطر تو نمیگم. جدی میگم. 213 00:13:05,787 --> 00:13:08,039 ‫خیلی بی‌ریخته. ازش بدم میاد. 214 00:13:09,499 --> 00:13:11,793 ‫- دوستت دارم. ‫- منم دوستت دارم. 215 00:13:12,919 --> 00:13:15,046 ‫- هرچی خواستی، من هستم. ‫- می‌دونم. 216 00:13:16,131 --> 00:13:17,424 ‫از کنارت نمیرم. 217 00:13:18,008 --> 00:13:21,678 ‫- «جونز»! ‫- «سسی»، وای خدا 218 00:13:23,513 --> 00:13:25,015 ‫سلام! 219 00:13:26,683 --> 00:13:27,893 ‫بهش عادت کردم. 220 00:13:28,810 --> 00:13:30,061 ‫تسلیت میگم. 221 00:13:30,729 --> 00:13:33,773 ‫- خیلی جیگر شدی! ‫- خوشحالم می‌بینمت، ممنونم. 222 00:13:33,857 --> 00:13:35,692 ‫باشه دیگه، راهتون رو برید. 223 00:13:35,775 --> 00:13:36,985 ‫خدایا. 224 00:13:37,652 --> 00:13:39,070 ‫گمونم باید ناراحت باشیم. 225 00:13:39,154 --> 00:13:40,906 ‫آره، آره. 226 00:13:40,989 --> 00:13:42,699 ‫تشیع جنازه خیلی عجیبه. 227 00:13:42,782 --> 00:13:45,285 ‫من دقیقا همین حرفو ‫امروز داشتم می‌زدم. 228 00:13:45,785 --> 00:13:48,663 ‫- می‌خوای وقتی مُردی درخت باشی؟ ‫- آره بابا. 229 00:13:48,747 --> 00:13:50,665 ‫یا... یه سگ واقعا احمق. 230 00:13:51,791 --> 00:13:53,251 ‫هرکدوم باشم زندگی خوبیه. 231 00:13:54,169 --> 00:13:55,212 ‫آره. 232 00:13:55,295 --> 00:13:56,546 ‫حالا «تد» کجاست؟ 233 00:13:57,464 --> 00:13:59,925 ‫- «سسی» و «تد»، روی درخت نشستن... ‫- ای خدا. 234 00:14:00,008 --> 00:14:03,470 ‫- مشغول سکس کردن. ‫- خفه شو، میمون کوچولو. 235 00:14:04,638 --> 00:14:07,849 ‫ببخشید، من به زن‌های خوشگل ‫حرف های زشت می‌زنم. 236 00:14:07,933 --> 00:14:09,517 ‫ممنونم، «سَس». 237 00:14:10,936 --> 00:14:12,896 ‫راستی، یه چیز بی‌ربط، 238 00:14:12,979 --> 00:14:15,357 ‫ولی فکر کنم «ربکا» ‫یواشکی با یکی آشنا شده. 239 00:14:15,440 --> 00:14:17,025 ‫- چی؟ ‫- آره، هفته ها شده. 240 00:14:17,609 --> 00:14:19,653 ‫بنظرت امروز خیلی اشتباهه 241 00:14:19,736 --> 00:14:23,114 ‫که ازش بخواییم/مجبورش کنیم ‫بهمون بگه کیه؟ 242 00:14:23,865 --> 00:14:25,450 ‫تا امتحان نکنیم که نمی‌فهمیم. 243 00:14:31,748 --> 00:14:33,291 ‫- «کیلی». ‫- «جیمی». 244 00:14:33,792 --> 00:14:35,168 ‫چه کُت قشنگی. 245 00:14:36,169 --> 00:14:37,629 ‫همتون. اینجارو باش. 246 00:14:40,131 --> 00:14:42,300 ‫بیا اینجا. 247 00:14:42,384 --> 00:14:44,594 ‫این... این همون کُتیه ‫که «تد» واست گرفت؟ 248 00:14:45,178 --> 00:14:46,429 ‫- چی، این؟ ‫- آره. 249 00:14:47,347 --> 00:14:48,557 ‫درست یادم نیست... 250 00:14:48,640 --> 00:14:50,809 ‫آره. بله، بله. 251 00:14:50,892 --> 00:14:52,269 ‫آره، خودشه. 252 00:14:52,352 --> 00:14:53,937 ‫- قشنگه، خیلی قشنگه. ‫- ممنونم. 253 00:14:54,020 --> 00:14:57,065 ‫یکم بچه‌گونه نیست یه مرد دیگه ‫واست لباس بخره؟ 254 00:15:00,569 --> 00:15:02,028 ‫ولمون کن. 255 00:15:03,029 --> 00:15:06,366 ‫خب، نه. اون که همه ‫لباس‌های منو نمی‌خره. 256 00:15:06,449 --> 00:15:08,535 ‫بیشترشون رو مامانم هدیه میده. 257 00:15:10,161 --> 00:15:11,496 ‫بیایید بریم. 258 00:15:16,877 --> 00:15:18,211 ‫داری سیب می‌خوری؟ 259 00:15:18,295 --> 00:15:19,296 ‫آره. 260 00:15:20,255 --> 00:15:21,923 ‫از یه درخت اون بیرون کندمش. 261 00:15:22,507 --> 00:15:23,884 ‫مزه آدم‌های مُرده رو میده. 262 00:15:23,967 --> 00:15:25,886 ‫بامزه نیست، «روی». 263 00:15:25,969 --> 00:15:29,222 ‫نه، ولی خیلی خوشمزه‌ست. 264 00:15:32,851 --> 00:15:35,729 ‫ناراحت نشو، «کیلی». ‫مراسم تشیع جنازه‌ست. 265 00:15:41,902 --> 00:15:44,195 ‫من از کفش رسمی ‫شدیدا متنفرم، «جیمی». 266 00:15:45,697 --> 00:15:47,324 ‫می‌دونم، موچاچو. 267 00:15:47,407 --> 00:15:49,659 ‫چون یادت باشه، این کفش‌ها ‫برای امثال ما نیست. 268 00:15:50,327 --> 00:15:51,661 ‫اونا برای گوسفند ها هستن. 269 00:15:52,746 --> 00:15:54,664 ‫برای ماگل ها. 270 00:15:55,582 --> 00:15:56,875 ‫برای عوضی ها. 271 00:15:56,958 --> 00:16:00,754 ‫وقتی برم خونه، همشونو آتیش می‌زنم ‫که انگار توی آتیش جهنم هستن. 272 00:16:00,837 --> 00:16:02,339 ‫تورو به امام آروم باش، «دنی». 273 00:16:03,506 --> 00:16:07,010 ‫امام رو قاطی این مکالمه ‫درمورد این کفش‌های خدازده نکن. 274 00:16:43,088 --> 00:16:44,297 ‫حالت چطوره، «تد»؟ 275 00:16:45,674 --> 00:16:46,800 ‫بهتر شدم، می‌دونی؟ 276 00:16:46,883 --> 00:16:48,218 ‫عالی نیستم، ولی بهتر شدم. 277 00:16:49,010 --> 00:16:50,011 ‫خوبه. 278 00:16:53,181 --> 00:16:54,474 ‫چون وقتی یکی عالی نیست، 279 00:16:54,558 --> 00:16:56,476 ‫یعنی اجازه دارم وارد بشم ‫و کار خودمو بکنم. 280 00:16:58,019 --> 00:16:59,020 ‫آره. 281 00:17:00,855 --> 00:17:02,107 ‫می‌شه بشینم؟ 282 00:17:02,190 --> 00:17:03,733 ‫دکتر هم باید بشینه دیگه، آره. 283 00:17:11,157 --> 00:17:13,577 ‫چیزی می‌خوری بیارم؟ ‫یه فنجون چای؟ هرچی؟ 284 00:17:13,660 --> 00:17:16,036 ‫نه، ممنون. از چایی متنفرم. 285 00:17:16,121 --> 00:17:17,622 ‫مزه کیسه کاغذی خیس میده. 286 00:17:22,459 --> 00:17:23,837 ‫هرچی بخوای بهت میگم. 287 00:17:28,967 --> 00:17:31,845 ‫فکر نکنم تا حالا توی عمرم... 288 00:17:31,928 --> 00:17:34,764 ‫توی یه پرستشگاه انگلیسی بوده باشم و... 289 00:17:36,141 --> 00:17:39,019 ‫باعث می‌شه دلم واست تنگ بشه، ‫و کاش اینجا بودی. 290 00:17:39,102 --> 00:17:41,813 ‫منم همینطور. ‫عاشق تشیع جنازه‌ام. 291 00:17:41,897 --> 00:17:43,231 ‫جنازه رو هم نشون میدن؟ 292 00:17:43,315 --> 00:17:45,567 ‫امیدوارم باشه. ‫دوست دارم ببینمش. 293 00:17:46,359 --> 00:17:47,360 ‫منم همینطور. 294 00:17:51,823 --> 00:17:53,575 ‫آره، آره. می‌دونی چیه؟ 295 00:17:55,201 --> 00:17:58,914 ‫- شوخی نکن! ‫- کاملا جدی‌ام. 296 00:18:00,081 --> 00:18:01,583 ‫چیه؟ جدی میگم. 297 00:18:01,666 --> 00:18:04,336 ‫وقتی بچه بودم تمام چیزی که درمورد ‫کلیسا دوست داشتم اعتراف کردن بود. 298 00:18:04,419 --> 00:18:05,420 ‫خیلی رهایی بخش بود. 299 00:18:05,503 --> 00:18:08,089 ‫فقط می‌شستم یه گوشه ‫و هر چرت و پرتی می‌گفتم. 300 00:18:09,507 --> 00:18:12,886 ‫خدایا، یه بار... کاری کردم کشیشه ‫هم خجالت بکشه هم آروق بزنه. 301 00:18:13,803 --> 00:18:15,138 ‫آره. 302 00:18:15,222 --> 00:18:18,433 ‫به من گفتن بیام اینجا ‫و بگم صداتون رو بیارید پایین تر. 303 00:18:20,060 --> 00:18:21,478 ‫ولی اینو هم آوردم. 304 00:18:21,561 --> 00:18:24,272 ‫- ایول. ‫- عالیه. 305 00:18:24,356 --> 00:18:26,066 ‫از یه پسر کوچولو توی ‫ردای سفید دزدیدمش. 306 00:18:26,149 --> 00:18:28,026 ‫نه، «سَس». 307 00:18:28,109 --> 00:18:30,070 ‫خب، بوگندو. 308 00:18:30,570 --> 00:18:33,907 ‫- یواشکی به کی میدی؟ ‫- چی؟ 309 00:18:33,990 --> 00:18:36,284 ‫دیگه ادا درنیار که انگار اینطوری نیست. 310 00:18:37,035 --> 00:18:39,079 ‫اصلا دارین چی میگین؟ 311 00:18:39,663 --> 00:18:42,207 ‫نظرت درمورد پیامک بازی بعد قرار، 312 00:18:42,290 --> 00:18:45,001 ‫و اینکه من دو هفته‌ست که تورو ‫بیرون محل کار ندیدم. 313 00:18:45,835 --> 00:18:47,837 ‫و با اینکه امروز مراسم پدرته 314 00:18:47,921 --> 00:18:50,090 ‫یه جوری می‌درخشی انگار اخیرا ‫خیلی خوب شخمت زدن. 315 00:18:50,757 --> 00:18:51,758 ‫خدایا. 316 00:18:53,969 --> 00:18:55,095 ‫لعنتی. 317 00:18:56,429 --> 00:18:59,683 ‫- می‌دونستم! می‌دونستم! ‫- خدای من، راست می‌گفتی! 318 00:18:59,766 --> 00:19:03,353 ‫به من گفتن بیام اینجا ‫و بگم صداتون رو بیارید پایین. 319 00:19:03,436 --> 00:19:05,480 ‫یکم دیگه بگذره ‫قائم مقام فحش میده. 320 00:19:05,564 --> 00:19:06,856 ‫اینجا همه چیز خوبه؟ 321 00:19:06,940 --> 00:19:07,941 ‫آره، البته. 322 00:19:08,024 --> 00:19:10,318 ‫فقط داریم می‌پرسیم «ربکا» ‫داره به کی میده. 323 00:19:10,402 --> 00:19:11,695 ‫من که می‌دونم. 324 00:19:12,612 --> 00:19:13,822 ‫خوب چیزی هم هست. 325 00:19:13,905 --> 00:19:14,990 ‫مامان. 326 00:19:15,073 --> 00:19:17,158 ‫بی‌خیال... صبر کن، صبر کن. 327 00:19:17,242 --> 00:19:18,827 ‫خیلی‌خب، بیا بیست سوالی بازی کنیم. 328 00:19:18,910 --> 00:19:22,038 ‫- آره! آره. ‫- خدایا... هیجان انگیزه. 329 00:19:22,122 --> 00:19:23,915 ‫قدش بلنده؟ 330 00:19:25,000 --> 00:19:26,001 ‫بله. 331 00:19:26,585 --> 00:19:29,254 ‫- «سم»ـه؟ ‫- تو از کجا اینو می‌دونی؟ 332 00:19:29,963 --> 00:19:32,257 ‫- خدای من! درست گفتم! ‫- نه! 333 00:19:34,384 --> 00:19:36,261 ‫یه لحظه منو ببخشید، لطفا. 334 00:19:37,220 --> 00:19:38,221 ‫چی؟ 335 00:19:39,389 --> 00:19:41,391 ‫- گفتم! ‫- خدایا! 336 00:19:41,474 --> 00:19:42,601 ‫کافیه! 337 00:19:42,684 --> 00:19:43,768 ‫خدای من... 338 00:19:44,436 --> 00:19:46,938 ‫لطفا همه به جز ‫اعضای خانواده برن بیرون. 339 00:19:47,022 --> 00:19:48,523 ‫خیلی بدجنسی. 340 00:19:49,774 --> 00:19:51,151 ‫جدی میگم. 341 00:19:54,529 --> 00:19:55,780 ‫ببخشید. 342 00:19:56,615 --> 00:19:59,117 ‫خانم رئیس سلیطه. 343 00:20:00,869 --> 00:20:02,162 ‫ببخشید، پدر. 344 00:20:04,456 --> 00:20:06,291 ‫ببخشید، خیلی زشت بود. 345 00:20:12,172 --> 00:20:14,799 ‫«تد»، عجیب نیست که ‫بهت حمله عصبی دست داده. 346 00:20:15,884 --> 00:20:17,844 ‫ممکنه که رفتن به این مراسم... 347 00:20:17,928 --> 00:20:20,597 ‫تورو یاد مراسم پدر خودت بندازه. 348 00:20:22,766 --> 00:20:24,059 ‫نوچ، نوچ، نوچ. 349 00:20:24,142 --> 00:20:25,769 ‫من به مراسم پدر خودم نرفتم. 350 00:20:26,269 --> 00:20:27,646 ‫خیلی‌خب، چرا نرفتی؟ 351 00:20:28,230 --> 00:20:29,481 ‫چون کشید کنار. 352 00:20:31,942 --> 00:20:33,360 ‫می‌دونی، خانواده‌اش رو تنها گذاشت. 353 00:20:34,653 --> 00:20:36,029 ‫از زندگیش کشید کنار. 354 00:20:38,531 --> 00:20:41,701 ‫منم بابت همین ‫ازش متنفر بودم. 355 00:20:45,455 --> 00:20:47,207 ‫فکر کنم هنوز ازش متنفرم. 356 00:20:50,043 --> 00:20:51,419 ‫منم فکر می‌کنم ‫ازش متنفر باشی، «تد». 357 00:20:54,589 --> 00:20:55,924 ‫و مشکلی هم نداره. 358 00:20:56,841 --> 00:20:58,301 ‫برای هر انسانی سخته که... 359 00:20:58,385 --> 00:21:01,179 ‫چیزی که سر تو اومد رو هضم کنه. 360 00:21:01,263 --> 00:21:03,139 ‫مخصوصا اگه نوجوون باشه. 361 00:21:09,145 --> 00:21:10,397 ‫موافقی؟ 362 00:21:13,775 --> 00:21:14,901 ‫آره، باشه. 363 00:21:15,527 --> 00:21:16,653 ‫خیلی‌خب، خوبه. 364 00:21:17,988 --> 00:21:20,031 ‫چرا واسم نمیگی چی شد؟ 365 00:21:31,918 --> 00:21:33,879 ‫متنی که قراره بخونی ‫رو از الآن آماده کردی؟ 366 00:21:35,297 --> 00:21:36,673 ‫من قرار نیست هیچی بگم. 367 00:21:36,756 --> 00:21:37,883 ‫«ربکا». 368 00:21:38,466 --> 00:21:41,511 ‫خیلی زشته اگه توی مراسم ‫پدر خودت هیچی نگی. 369 00:21:41,595 --> 00:21:42,762 ‫واسم مهم نیست. 370 00:21:43,388 --> 00:21:45,181 ‫من هیچ حرف خوبی درموردش نمی‌زنم. 371 00:21:45,265 --> 00:21:46,516 ‫تو چه‌ات شده؟ 372 00:21:46,600 --> 00:21:49,978 ‫اون که پدر خوبی بود. ‫شوهر عالی‌ای بود. 373 00:21:51,479 --> 00:21:52,480 ‫جدی گفتی؟ 374 00:21:53,148 --> 00:21:54,399 ‫تو از چی انقدر عصبانی‌ای؟ 375 00:21:54,983 --> 00:21:58,028 ‫نمی‌خوام درموردش حرف بزنم. ‫اونم امروز. 376 00:21:58,111 --> 00:22:00,030 ‫انقدر بچه بازی درنیار. 377 00:22:00,655 --> 00:22:02,365 ‫باشه، می‌خوای بهت بگم؟ 378 00:22:02,449 --> 00:22:05,577 ‫چون از رازداری خسته شدم. 379 00:22:07,537 --> 00:22:11,249 ‫بابا بهت خیانت کرد. ‫و منم دیدمش. 380 00:22:14,377 --> 00:22:15,462 ‫وقتی تو نبودی، 381 00:22:15,545 --> 00:22:18,340 ‫و منم قرار بود شب ‫پیش «سسی» بمونم. 382 00:22:19,257 --> 00:22:22,093 ‫من حتی تاریخش هم یادمه. ‫جمعه سیزدهم سال 1991 بود. 383 00:22:22,177 --> 00:22:23,678 ‫ماه سپتامبر بود... 384 00:22:25,055 --> 00:22:27,849 ‫تاریخش رو یادمه چون اون شب ‫با بچه های دبیرستان 385 00:22:27,933 --> 00:22:31,394 ‫می‌خواستیم کل فیلم های ‫«جیسون وورهیز» رو ببینیم. 386 00:22:33,813 --> 00:22:36,650 ‫بعد من... مثل همیشه از مدرسه برگشتم 387 00:22:37,609 --> 00:22:40,403 ‫بعد رفتم توی اتاق خودم تا... 388 00:22:40,487 --> 00:22:42,739 ‫یکی از بطری های مشروب تورو کش برم، 389 00:22:43,740 --> 00:22:45,742 ‫وقتی هم در رو باز کردیم، 390 00:22:45,825 --> 00:22:46,826 ‫یه صدایی شنیدم... 391 00:22:46,910 --> 00:22:48,036 ‫بنگ! 392 00:22:49,120 --> 00:22:51,289 ‫رفتیم ببینیم چه خبره. 393 00:22:52,249 --> 00:22:54,167 ‫در رو باز کردم و... 394 00:22:56,920 --> 00:22:58,088 ‫اونجا بود. 395 00:22:58,713 --> 00:23:05,303 ‫با همون شکوه و باسنش که روی هوا بود، ‫و خانم «رینولدز» که اسمش رو داد می‌زد. 396 00:23:09,724 --> 00:23:12,102 ‫و «سسی» هیچی نگفت 397 00:23:12,185 --> 00:23:14,062 ‫برای اولین بار توی عمرش، ‫و منم... 398 00:23:14,145 --> 00:23:17,274 ‫جیغ زدم، خفه شدم، گریه کردم. 399 00:23:17,357 --> 00:23:19,734 ‫اونم بدو بدو اومد دنبالم، ‫لباس خواب تنش بود، 400 00:23:19,818 --> 00:23:21,319 ‫التماس می‌کرد گریه نکنم، ‫ولی من فقط... 401 00:23:21,403 --> 00:23:22,904 ‫دویدم طبقه بالا ‫و زنگ زدم پلیس. 402 00:23:24,864 --> 00:23:28,159 ‫رفتم سر یخچال و یه بطری ‫از آبجو هاش رو برداشتم، 403 00:23:28,243 --> 00:23:29,494 ‫و همونجا خوردم. 404 00:23:31,580 --> 00:23:34,916 ‫بعد به مامانم زنگ زدم و گفتم ‫که می‌خوام بیاد خونه. 405 00:23:37,669 --> 00:23:39,671 ‫و روز بعدش که برگشتم، 406 00:23:39,754 --> 00:23:42,465 ‫هیچی درموردش نگفت. 407 00:23:43,800 --> 00:23:47,637 ‫واسه همین من خیلی عصبی‌ام، خب؟ 408 00:23:50,473 --> 00:23:52,225 ‫واسه همین همیشه ‫ازش متنفر بودم. 409 00:23:57,022 --> 00:23:58,523 ‫و هنوزم هستم. 410 00:24:00,859 --> 00:24:01,902 ‫می‌دونم. 411 00:24:01,985 --> 00:24:03,737 ‫نه، نمی‌دونی چه حسی داره. 412 00:24:03,820 --> 00:24:07,991 ‫منظورم این بود درمورد ‫خیانت می‌دونستم. 413 00:24:09,326 --> 00:24:10,493 ‫درموردش همش. 414 00:24:11,161 --> 00:24:12,787 ‫تو می‌دونستی و کاری نکردی؟ 415 00:24:12,871 --> 00:24:15,081 ‫البته که می‌دونستم، ‫من همه چیزو می‌دونم. 416 00:24:17,125 --> 00:24:18,418 ‫پس از تو هم متنفرم. 417 00:24:22,547 --> 00:24:24,883 ‫متنفرم که گذاشتی ‫باهات اینطوری رفتار کنه. 418 00:24:28,303 --> 00:24:29,846 ‫متأسفم که اینطوری شد، «تد». 419 00:24:30,513 --> 00:24:31,723 ‫آره، منم همینطور. 420 00:24:33,141 --> 00:24:35,268 ‫و درک می‌کنم چرا ‫انقدر ازش عصبانی هستی. 421 00:24:36,978 --> 00:24:38,480 ‫اون خیلی چیز هارو ازت گرفت. 422 00:24:38,563 --> 00:24:39,773 ‫مامانم رو هم گرفت. 423 00:24:40,649 --> 00:24:42,567 ‫و مادرت، آره. 424 00:24:44,611 --> 00:24:46,029 ‫درمورد یه چیزی کنجکاوم. 425 00:24:47,280 --> 00:24:48,865 ‫چه‌جور آدمی بود؟ 426 00:24:50,575 --> 00:24:52,160 ‫آدم خوبی بود، می‌دونی. 427 00:24:53,620 --> 00:24:55,455 ‫باورت بشه یا نه، ‫خیلی پرحرف بود. 428 00:24:57,374 --> 00:25:01,253 ‫گاهی اوقات هم می‌تونست ‫شنونده خوبی باشه. 429 00:25:04,673 --> 00:25:06,174 ‫چی اونو بیشتر از همه دوست داشتی؟ 430 00:25:11,012 --> 00:25:12,305 ‫چرا؟ 431 00:25:12,389 --> 00:25:14,266 ‫بهم گفتی از چیش متنفری. 432 00:25:14,766 --> 00:25:18,144 ‫دوست دارم بشنوم چی ازش یادته ‫که باعث می‌شه حالت خوب بشه. 433 00:25:32,534 --> 00:25:35,954 ‫وقتی کلاس پنجم، شیشم بودم، ‫یه کتاب به اسم "جانی ترمن" بود، 434 00:25:36,663 --> 00:25:39,541 ‫و تکلیف یک ماه این بود ‫که این کتابو بخونیم. 435 00:25:41,459 --> 00:25:44,921 ‫و در پایان ماه، من حتی ‫یه ذره هم نخوندمش. 436 00:25:46,298 --> 00:25:48,300 ‫و یه آزمونی داشتیم، 437 00:25:48,383 --> 00:25:49,759 ‫یه آزمون مهم، ‫همون روز بعدش بود. 438 00:25:50,302 --> 00:25:52,554 ‫و شب قبلش منم ‫خیلی مضطرب بودم، 439 00:25:52,637 --> 00:25:53,680 ‫نمی‌تونستم بخوابم، 440 00:25:53,763 --> 00:25:55,765 ‫و پدرم اومد ازم مراقبت کنه. 441 00:25:56,516 --> 00:25:57,934 ‫و زدم زیر گریه 442 00:25:58,018 --> 00:26:00,186 ‫اونم گفت "هی، رفیق. ‫چی شده؟ چی شده؟" 443 00:26:00,270 --> 00:26:01,521 ‫منم بهش گفتم چی شده. 444 00:26:02,689 --> 00:26:04,524 ‫و اونم گفت، نگرانش نباش... 445 00:26:04,608 --> 00:26:06,735 ‫فقط برو توی اتاقت، ‫سرتو بذار رو بالش، 446 00:26:06,818 --> 00:26:09,279 ‫و به چیزی فکر کن که ‫برای آینده بهت انگیزه میده. 447 00:26:09,362 --> 00:26:10,614 ‫منم همینکارو کردم. 448 00:26:11,489 --> 00:26:13,074 ‫روز بعد که بیدار شدم، بهم گفت 449 00:26:13,158 --> 00:26:15,535 ‫هی، نمی‌خواد با دوچرخه بری مدرسه، ‫خودم می‌رسونمت. 450 00:26:15,619 --> 00:26:16,870 ‫منم گفتم خیلی‌خب. 451 00:26:18,038 --> 00:26:21,917 ‫توی راه مدرسه، درمورد کل کتاب ‫باهام صحبت کرد. 452 00:26:22,626 --> 00:26:24,920 ‫مثل یه داستان قبل خواب. 453 00:26:26,129 --> 00:26:28,548 ‫چون کل شب بیدار مونده بود، کل شب. 454 00:26:29,549 --> 00:26:31,009 ‫کل کتاب لعنتی رو خوند. 455 00:26:31,676 --> 00:26:35,889 ‫چون نمی‌خواست پسر کوچولوش بخاطر ‫یه آزمون مسخره استرس داشته باشه. 456 00:26:37,307 --> 00:26:39,392 ‫و منم نمره بیست گرفتم. 457 00:26:39,476 --> 00:26:40,685 ‫بوم. 458 00:26:45,357 --> 00:26:46,608 ‫بابای خوبی بود. 459 00:26:50,946 --> 00:26:52,697 ‫فکر نکنم خودش اینو می‌دونست. 460 00:26:58,119 --> 00:27:00,914 ‫گمونم اگه می‌دونست چقدر خوبه... 461 00:27:00,997 --> 00:27:03,750 ‫اونم توی کار هایی که برای اون ‫خوب بودن توش مهم نبود... 462 00:27:04,709 --> 00:27:06,461 ‫فکر نکنم اینکارو می‌کرد... 463 00:27:10,048 --> 00:27:11,424 ‫و کاش بهش اینو می‌گفتم. 464 00:27:11,508 --> 00:27:13,343 ‫کاش بیشتر بهش می‌گفتم. 465 00:27:17,806 --> 00:27:19,432 ‫فقط خیلی ازش عصبانی‌ام. 466 00:27:21,184 --> 00:27:22,435 ‫چون همیشه می‌رفت سر کار، 467 00:27:22,519 --> 00:27:24,354 ‫یا با دوستاش بیرون بود، 468 00:27:24,437 --> 00:27:25,772 ‫و یهویی دیگه نبود. 469 00:27:31,278 --> 00:27:34,197 ‫از همون موقع می‌دونستم که قرار نیست ‫بذارم کسی توی زندگیم اینطوری بره، 470 00:27:34,281 --> 00:27:37,284 ‫بدون اینکه متوجه بشه ‫داره چه ضربه‌ای به بقیه می‌زنه، می‌دونی. 471 00:27:39,077 --> 00:27:40,453 ‫چون زندگی سخته. 472 00:27:44,207 --> 00:27:45,208 ‫واقعا سخته. 473 00:27:50,922 --> 00:27:52,215 ‫ممنونم، «تد». 474 00:27:57,721 --> 00:28:00,015 ‫نمی‌دونم خواسته‌ام غیرقانونیه یا نه، 475 00:28:00,098 --> 00:28:01,141 ‫ولی می‌شه بغلت کنم؟ 476 00:28:01,725 --> 00:28:02,726 ‫حتما. 477 00:28:09,441 --> 00:28:10,817 ‫چیزی نیست. 478 00:28:11,401 --> 00:28:13,111 ‫می‌خوای بابت این جلسه ازم پول بگیری؟ 479 00:28:14,362 --> 00:28:15,363 ‫البته که می‌گیرم. 480 00:28:15,447 --> 00:28:17,240 ‫- خیلی‌خب. ‫- واسه مورد اورژانسی. 481 00:28:17,324 --> 00:28:18,658 ‫از صداقتت ممنونم. 482 00:28:19,242 --> 00:28:20,619 ‫قابلی نداشت. 483 00:28:26,166 --> 00:28:27,334 ‫ببخشید، «ربکا»، ولی... 484 00:28:29,961 --> 00:28:31,254 ‫من مثل تو قوی نیستم. 485 00:28:32,756 --> 00:28:35,175 ‫من می‌ترسیدم ترکش کنم. 486 00:28:35,258 --> 00:28:37,886 ‫فکر می‌کنی من از ‫ترک کردن «روپرت» نترسیده بودم؟ 487 00:28:39,054 --> 00:28:40,513 ‫وحشت کرده بودم. 488 00:28:41,056 --> 00:28:43,683 ‫و بذار بهت بگم ‫که تنها بودن... 489 00:28:44,434 --> 00:28:46,019 ‫واقعا وحشتناکه. 490 00:28:48,521 --> 00:28:50,190 ‫ولی لازم بود. 491 00:28:54,986 --> 00:28:57,656 ‫چون بعدا احساس فوق‌العاده‌ای داد. 492 00:29:00,408 --> 00:29:01,660 ‫خب، خوشحالم اینو می‌شنوم. 493 00:29:04,329 --> 00:29:06,706 ‫از طرفی «روپرت» هم ‫یه آدم حق‌ به جانب آشغال بود. 494 00:29:07,457 --> 00:29:09,209 ‫پس چرا انقدر باهاش مهربونی؟ 495 00:29:09,292 --> 00:29:11,920 ‫چون عزیز دلم، بهترین روش برای ‫مقابله با این آدم ها اینه... 496 00:29:12,003 --> 00:29:14,422 ‫که این اطمینان رو بهشون بدی که ‫نمی‌تونن اذیتت کنن. 497 00:29:15,298 --> 00:29:17,592 ‫بهرحال، چیزیه که شده، 498 00:29:18,343 --> 00:29:22,013 ‫کدوم مهم تره؟ عشق یا حقیقت؟ 499 00:29:24,099 --> 00:29:26,393 ‫وقتی ترکش کردی خیلی ‫بهت افتخار می‌کردم. 500 00:29:27,644 --> 00:29:29,229 ‫می‌دونستی لیاقتت بیشتره. 501 00:29:32,148 --> 00:29:34,067 ‫حالا من خاطرات زیادی واسم مونده، 502 00:29:34,943 --> 00:29:37,320 ‫ولی وقتی عاشق یه چیزی بشم، ‫تا ابد عاشقش می‌مونم. 503 00:29:37,404 --> 00:29:38,822 ‫و من عاشق پدرت بودم. 504 00:29:40,198 --> 00:29:41,825 ‫حتی با اینکه باهات ‫اونطوری رفتار می‌کرد؟ 505 00:29:41,908 --> 00:29:42,909 ‫آره. 506 00:29:44,327 --> 00:29:46,037 ‫اون بی‌نقص نبود. ‫نیازی هم نبود باشه. 507 00:29:46,121 --> 00:29:47,122 ‫همیشه برمی‌گشت. 508 00:29:51,126 --> 00:29:53,545 ‫می‌دونی، من واقعیتش خوشحالم ‫شنیدم ازم متنفری. 509 00:29:55,005 --> 00:29:58,925 ‫تمام این سال ها، فکر می‌کردم ‫نسبت بهم بی احساسی. 510 00:30:00,927 --> 00:30:03,638 ‫الآن بی‌تفاوت بودنت رو ‫می‌ذارم به پای عصبانیتت. 511 00:30:08,351 --> 00:30:09,352 ‫وقتش رسیده. 512 00:30:10,020 --> 00:30:12,522 ‫و ممنون که آروم موندید. 513 00:30:18,695 --> 00:30:19,696 ‫بیا دیگه. 514 00:30:30,999 --> 00:30:32,542 ‫بیایید دعا کنیم. 515 00:30:34,794 --> 00:30:36,504 ‫ای پروردگار ما... 516 00:30:36,588 --> 00:30:40,592 ‫که در بهشت هستی، ‫نام تو مقدس باد. 517 00:30:41,218 --> 00:30:45,722 ‫لطف شگفت انگیز 518 00:30:45,805 --> 00:30:49,142 ‫طنینی دل‌نشین. 519 00:30:49,226 --> 00:30:50,644 ‫خداوند شبان من است، 520 00:30:51,228 --> 00:30:53,313 ‫چیزی نیست که بخواهم، 521 00:30:53,939 --> 00:30:56,942 ‫مراتع سبز و تازه هستند. 522 00:30:57,025 --> 00:30:58,235 ‫ممنونم. 523 00:31:00,320 --> 00:31:03,698 ‫من معمولا درمورد اینکه... 524 00:31:03,782 --> 00:31:06,243 ‫چقدر مرحوم رو می‌شناختم دروغ میگم. 525 00:31:06,785 --> 00:31:10,038 ‫ولی توی این مورد، ‫من «پال» رو خوب می‌شناختم. 526 00:31:11,039 --> 00:31:13,541 ‫همیشه آخر هفته ‫میومد به کلیسا. 527 00:31:14,167 --> 00:31:15,835 ‫درست همونجا می‌نشست، 528 00:31:16,545 --> 00:31:20,298 ‫تمام تمرکزش روی کلماتی بود... 529 00:31:20,966 --> 00:31:23,802 ‫که گزارشگر داشت از توی تلفنش ‫درمورد بازی ریچموند می‌گفت. 530 00:31:26,888 --> 00:31:29,558 ‫= ولی من هیچ‌وقت نیاز ندیدم که... ‫- خدای من. 531 00:31:29,641 --> 00:31:31,560 ‫...«پال» رو سرزنش کنم. 532 00:31:31,643 --> 00:31:34,229 ‫- این نشانه‌ای از شور و اشتیاق بود... ‫- الهی بمیرم. 533 00:31:34,312 --> 00:31:36,481 ‫...برای ورزش مورد علاقه‌اش، 534 00:31:36,565 --> 00:31:40,068 ‫و تعهدی که به تیم خودش داشت. 535 00:31:41,778 --> 00:31:44,531 ‫این همون تعهد و علاقه‌ایه... 536 00:31:45,115 --> 00:31:48,994 ‫که به عنوان یک پدر ‫و یک شوهر.. 537 00:31:49,578 --> 00:31:51,621 ‫به خانواده‌اش هم نشون داد. 538 00:31:54,583 --> 00:31:59,963 ‫و حالا چند کلمه از طرف ‫دختر «پال»، «ربکا» می‌شنویم. 539 00:32:06,803 --> 00:32:08,179 ‫خداحافظی. 540 00:32:15,854 --> 00:32:17,689 ‫واقعا نمی‌دونم چی باید بگم. 541 00:32:48,678 --> 00:32:49,846 ‫پدر من... 542 00:32:51,640 --> 00:32:53,183 ‫یه... 543 00:33:03,360 --> 00:33:05,111 ‫ما برای عشق غریبه نیستیم. 544 00:33:07,239 --> 00:33:08,740 ‫تو قوانین رو می‌دانی... 545 00:33:11,660 --> 00:33:13,787 ‫من هم می‌دانم. 546 00:33:15,538 --> 00:33:19,668 ‫تعهدی که در ذهن من است. 547 00:33:21,378 --> 00:33:25,757 ‫هرکسی نمی‌تواند ‫این را پیشکش کند. 548 00:33:31,429 --> 00:33:32,639 ‫من... 549 00:33:34,057 --> 00:33:37,477 ‫فقط می‌خواهم بگویم احساسم چیست 550 00:33:39,020 --> 00:33:42,440 ‫که شاید تو درک کنی 551 00:33:44,150 --> 00:33:47,320 ‫هیچ‌وقت رهایت نمی‌کنم 552 00:33:48,280 --> 00:33:50,907 ‫هیچ‌وقت نا امیدت نمی‌کنم 553 00:33:53,118 --> 00:33:56,162 ‫هیچ‌وقت فرار نمی‌کنم، 554 00:33:57,330 --> 00:33:59,791 ‫و ترکت نمی‌کنم 555 00:34:02,252 --> 00:34:05,130 ‫اشکت را درنمی‌آورم. 556 00:34:07,299 --> 00:34:09,384 ‫هیچ‌وقت... 557 00:34:18,934 --> 00:34:21,271 ‫هیچ‌وقت خداحافظی نمی‌کنم 558 00:34:25,275 --> 00:34:29,613 ‫دروغی نمی‌گویم که آسیب ببینی 559 00:34:30,780 --> 00:34:33,157 ‫هیچ‌وقت رهایت نمی‌کنم 560 00:34:33,240 --> 00:34:36,119 ‫هیچ‌وقت نا امیدت نمی‌کنم 561 00:34:36,202 --> 00:34:41,291 ‫هیچ‌وقت فرار نمی‌کنم ‫و ترکت نمی‌کنم 562 00:34:41,374 --> 00:34:43,919 ‫هیچ‌وقت اشکت را درنمی‌آورم 563 00:34:44,001 --> 00:34:46,630 ‫هیچ‌وقت خداحافظی نمی‌کنم 564 00:34:46,713 --> 00:34:51,468 ‫هیچ‌وقت دروغی نمی‌گویم ‫که آسیب ببینی 565 00:34:52,719 --> 00:34:54,971 ‫هیچ‌وقت، هیچ‌وقت... 566 00:34:55,055 --> 00:34:57,057 ‫رهایت نمی‌کنم. 567 00:34:58,225 --> 00:34:59,726 ‫هیچ‌وقت، هیچ‌وقت... 568 00:34:59,809 --> 00:35:01,853 ‫رهایت نمی‌کنم. 569 00:35:04,689 --> 00:35:05,857 ‫ممنونم. 570 00:35:15,283 --> 00:35:17,118 ‫«روپرت»، خیلی ممنون اومدی. 571 00:35:17,202 --> 00:35:19,287 ‫اگه بابا بود خیلی خوشحال می‌شد. 572 00:35:19,871 --> 00:35:21,748 ‫می‌خوای باهامون بیای خونه، «روپی»؟ 573 00:35:21,831 --> 00:35:23,083 ‫چند نفر رو هم دعوت کردیم، 574 00:35:23,166 --> 00:35:26,545 ‫و «ربکا» ازم متنفر می‌شد ‫اگه تورو هم دعوت نمی‌کردم. 575 00:35:28,838 --> 00:35:31,258 ‫ممنونم، از جفتتون... 576 00:35:31,925 --> 00:35:33,843 ‫ولی متأسفانه باید بریم. 577 00:35:34,427 --> 00:35:35,512 ‫وقت لالا رسیده. 578 00:35:35,595 --> 00:35:37,764 ‫واسه خودت یا بچه؟ بوم! 579 00:35:39,766 --> 00:35:41,560 ‫آره، واسه مادر و بچه. 580 00:35:41,643 --> 00:35:44,271 ‫آره، اگه من باهاش نباشم ‫اصلا خوابش نمی‌بره. 581 00:35:44,354 --> 00:35:46,439 ‫- جدی؟ ‫- گوگولی. 582 00:35:46,523 --> 00:35:47,816 ‫مراقب خودت باش. 583 00:35:51,278 --> 00:35:52,737 ‫«ربکا»، می‌خواستم اینم بگم... 584 00:35:54,447 --> 00:35:56,825 ‫«بکس» رو راضی کردم که ‫سهم ریچموندش رو ول کنه 585 00:35:56,908 --> 00:36:00,370 ‫یعنی، فقط دیگه وقتش رو نداریم. 586 00:36:00,453 --> 00:36:02,706 ‫پس خیلی خوب می‌شه ‫اگه اونارو قبول کنی. 587 00:36:04,165 --> 00:36:06,293 ‫مثل یه هدیه خاکسپاری؟ 588 00:36:07,252 --> 00:36:09,421 ‫بنظرم خیلی لطف داری، «روپی». 589 00:36:09,504 --> 00:36:11,715 ‫آره، آره. خیلی ممنون، «روپرت». 590 00:36:32,611 --> 00:36:34,988 ‫- آره، راست میگی. ‫- آره. 591 00:36:36,907 --> 00:36:38,825 ‫فکر کنم باید از «سم» دور بشم. 592 00:36:38,909 --> 00:36:40,243 ‫- چی؟ ‫- چرا؟ 593 00:36:40,327 --> 00:36:42,287 ‫- بخاطر اختلاف سنی که نیست؟ ‫- نه، من... 594 00:36:42,370 --> 00:36:43,455 ‫من حتی مطمئن نیستم من... 595 00:36:43,538 --> 00:36:46,207 ‫- درمورد مطبوعات نگرانی؟ ‫- شاید. 596 00:36:46,291 --> 00:36:47,834 ‫می‌دونم. 597 00:36:47,918 --> 00:36:49,211 ‫دودولش خیلی گنده‌ست. 598 00:36:49,294 --> 00:36:50,754 ‫واژن کوچولوت رو اذیت می‌کنه. 599 00:36:51,963 --> 00:36:52,964 ‫آره، مشکل همینه. 600 00:36:56,092 --> 00:36:57,344 ‫مطمئن شو بادش کن... 601 00:36:57,427 --> 00:36:58,845 ‫بحث دودول گنده شد. 602 00:37:04,476 --> 00:37:05,894 ‫- سلام. ‫- سلام. 603 00:37:05,977 --> 00:37:07,604 ‫من و «بیلی» میریم همینجا... 604 00:37:07,687 --> 00:37:09,231 ‫- خیلی‌خب. ‫- ...درمورد 1996 حرف بزنیم. 605 00:37:11,107 --> 00:37:12,317 ‫حالت چطوره؟ 606 00:37:15,862 --> 00:37:17,697 ‫اومدش. 607 00:37:17,781 --> 00:37:19,783 ‫خیلی‌خب، واسم دعا کن. 608 00:37:20,492 --> 00:37:22,160 ‫موفق می‌شی. 609 00:37:22,244 --> 00:37:23,578 ‫اصلا هیچی نیست. 610 00:37:23,662 --> 00:37:25,747 ‫ولی مهربون باش، خب؟ 611 00:37:27,290 --> 00:37:29,584 ‫خدایا، داره لبخند می‌زنه. ‫متنفرم اینطوری می‌بینمش. 612 00:37:33,713 --> 00:37:37,676 ‫«ربکا»، دست گلت درد نکنه. ‫انگشت‌های پام دارن نفس می‌کشن. 613 00:37:41,888 --> 00:37:44,057 ‫خیلی خوشحالم سایز پای جفتمون یکیه. 614 00:37:44,808 --> 00:37:46,560 ‫خوبه، منم همینطور. 615 00:37:46,643 --> 00:37:47,852 ‫اصلا اونا مال خودت. 616 00:37:47,936 --> 00:37:50,105 ‫محبت تو اصلا تمومی نداره. 617 00:38:08,582 --> 00:38:10,584 ‫سلام، «جیمی»، ‫نوشیدنی می‌خوری؟ 618 00:38:11,751 --> 00:38:13,336 ‫واقعیتش نمی‌دونم از کجا شروع کنم. 619 00:38:13,420 --> 00:38:15,213 ‫یکم فضای اینجا سنگینه. 620 00:38:15,797 --> 00:38:17,215 ‫می‌خوای با آبجو شروع کنی؟ 621 00:38:18,967 --> 00:38:21,261 ‫نه، ممنون. ‫گوش کن، «کیلی». 622 00:38:22,929 --> 00:38:25,348 ‫می‌دونم با «روی» هستی، ‫و اینکه خوشحالی. 623 00:38:25,432 --> 00:38:28,768 ‫ولی امروز باعث شد بفهمم ‫که اگه اینارو نگم از خودم متنفر می‌شم... 624 00:38:30,812 --> 00:38:34,608 ‫من فقط واسه دوری از پدرم نبود ‫که برگشتم ریچموند، 625 00:38:34,691 --> 00:38:36,985 ‫یه دلیلی که برگشتم تو بودی. 626 00:38:39,988 --> 00:38:43,992 ‫من فکر می‌کنم بالأخره دارم ‫تبدیل به بهترینِ خودم می‌شم، 627 00:38:44,075 --> 00:38:46,161 ‫همون مردی که تو همیشه ‫می‌دونستی می‌تونم باشم. 628 00:38:48,955 --> 00:38:53,877 ‫و می‌دونم این حرکتم خیلی ‫احمقانه و زشته ولی... 629 00:38:57,130 --> 00:38:59,549 ‫من دوستت دارم، «کیلی». 630 00:39:05,555 --> 00:39:06,640 ‫متأسفم. 631 00:39:14,147 --> 00:39:15,357 ‫هوی. 632 00:39:17,192 --> 00:39:20,862 ‫گوش کن، من امروز خیلی آشغال بودم. ‫شوخی های احمقانه و زشت کردم. 633 00:39:20,946 --> 00:39:23,782 ‫چون مرگ باعث می‌شه ناخوش بشم. 634 00:39:24,407 --> 00:39:25,825 ‫چون وقتی پدربزرگم مُرد، 635 00:39:25,909 --> 00:39:30,038 ‫به مدت یه سال، هرشب دعا می‌کردم 636 00:39:30,121 --> 00:39:33,667 ‫که بتونم یه بار دیگه باهاش حرف بزنم. ‫یا یه بار دیگه ببینمش. 637 00:39:33,750 --> 00:39:36,002 ‫انگار اون «اوبی وان‌کنوبی»ـه. 638 00:39:36,086 --> 00:39:37,921 ‫و به گای سگ رفتم. 639 00:39:39,756 --> 00:39:41,424 ‫ولی باعث شد متوجه بشم... 640 00:39:42,801 --> 00:39:44,594 ‫ما فقط یه بار زندگی می‌کنیم، 641 00:39:46,263 --> 00:39:48,056 ‫و منم نمی‌خوام یه لحظه‌اش رو حروم کنم. 642 00:39:50,141 --> 00:39:51,268 ‫دوستت دارم، «کیلی». 643 00:39:52,519 --> 00:39:53,603 ‫ببخشید. 644 00:40:07,492 --> 00:40:08,493 ‫ببخشید. 645 00:40:10,412 --> 00:40:13,957 ‫کل روز می‌‌خواستم اینکارو بکنم، ‫ولی فرصتش رو نداشتم. 646 00:40:31,641 --> 00:40:32,642 ‫«س». 647 00:40:33,476 --> 00:40:36,813 ‫تو خیلی مهربون و خوب 648 00:40:36,897 --> 00:40:39,274 ‫و... عاقلی. 649 00:40:42,319 --> 00:40:43,695 ‫- ولی... ‫- وای نه. 650 00:40:44,487 --> 00:40:46,197 ‫من از "ولی" متنفرم ‫و نمی‌تونم دروغ بگم. 651 00:40:46,698 --> 00:40:50,577 ‫فقط یه مشکلی هست... 652 00:40:52,370 --> 00:40:55,123 ‫یه چیزی که نمی‌تونم ندید بگیرمش. 653 00:40:55,206 --> 00:40:56,458 ‫که اون چیه؟ 654 00:40:57,167 --> 00:40:58,293 ‫تو محشری. 655 00:40:58,793 --> 00:41:00,754 ‫چرا این چیز بدیه؟ 656 00:41:00,837 --> 00:41:04,132 ‫چون ممکنه بدجور ‫بهم صدمه بزنی. 657 00:41:05,133 --> 00:41:06,760 ‫تو هم می‌تونی بهم صدمه بزنی. 658 00:41:07,344 --> 00:41:08,762 ‫خب، از این نمی‌ترسی؟ 659 00:41:08,845 --> 00:41:10,013 ‫نه. 660 00:41:12,098 --> 00:41:13,725 ‫- تو می‌ترسی؟ ‫- آره. 661 00:41:17,646 --> 00:41:20,899 ‫و فکر کنم باید علتش رو بفهمم. 662 00:41:23,818 --> 00:41:24,903 ‫اونم تنهایی. 663 00:41:31,826 --> 00:41:33,078 ‫درک می‌کنم. 664 00:41:34,454 --> 00:41:35,747 ‫هرچقدر می‌خوای روش زمان بذار. 665 00:41:37,707 --> 00:41:38,708 ‫مشکلی نیست. 666 00:41:41,628 --> 00:41:42,837 ‫ممنونم. 667 00:41:46,091 --> 00:41:49,427 ‫ولی «ربکا»، ولی باید ‫متوجه یه چیزی باشی. 668 00:41:50,053 --> 00:41:51,096 ‫چی؟ 669 00:41:51,680 --> 00:41:53,306 ‫من فقط زندگیت رو محشر تر می‌کنم. 670 00:41:56,142 --> 00:41:57,352 ‫می‌دونم. 671 00:42:14,411 --> 00:42:17,998 ‫- غذاتون محشر بود. خیلی ممنون. ‫- ممنون که اومدی، «تیری». 672 00:42:18,081 --> 00:42:19,082 ‫آره. 673 00:42:19,165 --> 00:42:20,875 ‫- خداحافظ، «آیزاک». ‫- ممنون، «آیزاک». 674 00:42:20,959 --> 00:42:22,085 ‫خانم‌ها. 675 00:42:24,504 --> 00:42:25,714 ‫تسلیت میگم، خانم‌ها. 676 00:42:25,797 --> 00:42:27,173 ‫لازم نیست، «تد». 677 00:42:27,257 --> 00:42:28,592 ‫تو که نکشتیش، مگه نه؟ 678 00:42:28,675 --> 00:42:29,801 ‫مامان. 679 00:42:29,885 --> 00:42:32,470 ‫خب، ببخشید امروز دیر اومدم. ‫حالا خوبه؟ 680 00:42:32,554 --> 00:42:34,222 ‫آره، همه چیز رو به راهه؟ 681 00:42:34,306 --> 00:42:35,765 ‫همه چیز؟ نه. نه بابا. 682 00:42:35,849 --> 00:42:37,142 ‫ولی حال من؟ آره خوبه. 683 00:42:37,225 --> 00:42:38,351 ‫- خیلی‌خب. ‫- آره. 684 00:42:39,102 --> 00:42:41,897 ‫و می‌دونم من آقای «ولتون» رو ‫فقط همون یه بار دیدم، 685 00:42:41,980 --> 00:42:45,609 ‫ولی اینکه با اون سنش می‌تونست ‫عین «دانلد اوکانر» برقصه 686 00:42:45,692 --> 00:42:48,320 ‫توی فیلم "آواز زیر باران"، 687 00:42:49,321 --> 00:42:51,907 ‫کلی برای پیر شدن انگیزه گرفتم. 688 00:42:51,990 --> 00:42:53,992 ‫«پال» عاشق دو تا چیز بود، 689 00:42:54,075 --> 00:42:57,621 ‫توجه... و خندوندن اون. 690 00:42:59,956 --> 00:43:01,750 ‫می‌دونی، من اینو یادم نبود. ‫ممنونم، «تد». 691 00:43:02,542 --> 00:43:04,127 ‫خب، شب بخیر. 692 00:43:05,587 --> 00:43:06,630 ‫بریم؟ 693 00:43:09,716 --> 00:43:12,427 ‫«فلورنس» شبیه پرنده‌های زخمیه، نه؟ 694 00:43:14,221 --> 00:43:15,222 ‫از این طرف. 695 00:43:15,972 --> 00:43:17,432 ‫آره، هست. 696 00:43:21,770 --> 00:43:22,979 ‫عجب کفشاییه، داداش. 697 00:43:27,442 --> 00:43:29,194 ‫تو و «سم» جدا شدید؟ 698 00:43:33,281 --> 00:43:34,783 ‫تو از کجا فهمیدی؟ 699 00:43:35,367 --> 00:43:37,118 ‫من مادرتم. همه چیزو می‌دونم. 700 00:43:37,953 --> 00:43:41,081 ‫بعدشم، دیدم ناراحت از کمد اومد بیرون. 701 00:43:45,126 --> 00:43:46,127 ‫آره. 702 00:43:46,920 --> 00:43:48,255 ‫نوشیدنی، لطفا. 703 00:43:48,338 --> 00:43:49,548 ‫پس بریم. 704 00:43:57,389 --> 00:44:00,058 ‫ببین. اینجا شبیه پسرا بودی. 705 00:44:00,559 --> 00:44:01,893 ‫چون تو موهامو کوتاه کردی. 706 00:44:01,977 --> 00:44:03,520 ‫آره، همیشه دلم پسر می‌خواست. 707 00:44:05,188 --> 00:44:07,732 ‫- چیز دیگه‌ای اینجا نیست؟ ‫- ببین موهام چقدر بلند بود. 708 00:44:10,360 --> 00:44:12,779 ‫- ویدیو خونگی. ‫- احتمالا روش یه فیلم دیگه گرفتیم. 709 00:44:12,862 --> 00:44:14,739 ‫امیدوارم نکرده باشی. 710 00:44:14,823 --> 00:44:17,367 ‫خط چونه‌ات رو ببین. خدای من. 711 00:44:21,246 --> 00:44:22,831 ‫چرا توی یه کاسه نشستم؟ 712 00:44:23,999 --> 00:44:25,875 ‫نه، اون دیگه استخر تو شد. 713 00:44:26,877 --> 00:44:28,837 ‫تمام بچه های همسایه ‫که خودشون استخر داشتن 714 00:44:28,920 --> 00:44:31,673 ‫می‌اومدن که توی کاسه تو شنا کنن. 715 00:44:31,756 --> 00:44:34,509 ‫- چه کاسه خوبیه. ‫- واقعا. 716 00:44:36,720 --> 00:44:39,014 ‫- هنوز دختر کوچولوی منی. ‫- ای مامان. 717 00:44:39,097 --> 00:44:40,640 ‫دختر کوچولوی من. 718 00:44:51,943 --> 00:44:54,738 ‫فکر کنم یکم زیادی ‫«ریک استلی» رو دوست داری، مامان. 719 00:44:54,821 --> 00:44:57,574 ‫شاید همینطوری باشه. ‫ولی اون که خودش نیست، نه؟ 720 00:44:57,657 --> 00:44:58,658 ‫چرا، معلومه خودشه. 721 00:45:02,120 --> 00:45:03,371 ‫نه، مگه سیاهپوست نبود؟ 722 00:45:05,373 --> 00:45:06,583 ‫«ریک استلی» اینه؟ 723 00:45:06,666 --> 00:45:07,667 ‫آره! 724 00:45:15,839 --> 00:45:18,172 ‫مترجم | حامی مغیثی ‫T.me/timelordsubs