1 00:00:31,240 --> 00:00:32,491 ‫ظهر بخیر. 2 00:00:39,081 --> 00:00:42,084 ‫ببخشید، منتظر بودم شما بپرسید ‫به چیزی نیاز دارم یا نه. 3 00:00:43,377 --> 00:00:45,295 ‫خب، اینجا رستوران مورد علاقه ‫مامان و بابای منه، 4 00:00:45,379 --> 00:00:48,298 ‫و این جمعه 35ـمین سالگردشونه، «جید». 5 00:00:48,382 --> 00:00:50,259 ‫اسمم رو از کجا می‌دونی؟ 6 00:00:51,176 --> 00:00:54,388 ‫نمی‌دونم، منظورم اسم 35ـمین سالگرد بود، 7 00:00:54,471 --> 00:00:55,472 ‫"جید". 8 00:00:55,556 --> 00:00:58,976 ‫چه عجیب، چه زمانیه؟ 9 00:00:59,059 --> 00:01:02,437 ‫هفت و نیم، سه نفر هستن و مطمئن بشیذ ‫که میز کنار پنجره رو حاضر کنید. 10 00:01:08,485 --> 00:01:09,862 ‫باید با «دریک» حرف بزنم. 11 00:01:09,945 --> 00:01:11,572 ‫...بین المللی سابق انگلستان... 12 00:01:12,281 --> 00:01:13,532 ‫«کریس کامارلا». 13 00:01:13,615 --> 00:01:15,659 ‫اجرای باور نکردنی‌ای بود. 14 00:01:15,742 --> 00:01:17,870 ‫می‌شه زیادش کنید؟ ممنونم. 15 00:01:17,953 --> 00:01:20,080 ‫باورم نمی‌شد. 16 00:01:20,163 --> 00:01:21,415 ‫حالا به دنبال قهرمانی، 17 00:01:21,498 --> 00:01:23,792 ‫«روی»، هم‌تیمی های سابقت ‫توی ریچموند دارن دست و پا می‌زنن. 18 00:01:23,876 --> 00:01:26,378 ‫چند تا نظریه برای علت این وجود داره. 19 00:01:26,461 --> 00:01:29,423 ‫یکی از اونها از کمبود ‫روحیه رهبری توسط... 20 00:01:29,506 --> 00:01:31,800 ‫...«آیزاک مک‌آدو»، کاپیتانی که ‫خودت انتخاب کردی میاد. 21 00:01:31,884 --> 00:01:35,345 ‫«آیزاک» بچه خوبیه. راهشو پیدا می‌کنه. 22 00:01:35,429 --> 00:01:38,974 ‫می‌دونی، ریچموند زیر نظر «تد لسو»، خب... 23 00:01:39,057 --> 00:01:42,311 ‫مثل زنیه که پشت ماشین نشسته، ‫دستپاچه شده! 24 00:01:42,394 --> 00:01:45,689 ‫«جورج»! گواهینامه خودتو بخاطر ‫رانندگی توی مستی باطل نکردی؟ 25 00:01:46,273 --> 00:01:48,859 ‫یه واکنش حساسیت دارویی بود. 26 00:01:48,942 --> 00:01:50,861 ‫همون داروییه که باعث شد ‫بشاشی تو شلوارت؟ 27 00:01:56,200 --> 00:01:57,451 ‫با همه اینها... 28 00:01:57,534 --> 00:01:58,952 ‫خب، چی... 29 00:02:01,872 --> 00:02:03,207 ‫هی، سلام. 30 00:02:03,707 --> 00:02:05,167 ‫خبر خوب. 31 00:02:05,250 --> 00:02:07,753 ‫می‌تونیم میز اون گوشه ‫رو واستون آماده کنیم. 32 00:02:08,419 --> 00:02:09,963 ‫عالیه، من فقط... 33 00:02:10,047 --> 00:02:13,091 ‫...خوشحال می‌شم اون میز رو کنار بذارید. ‫واسه متأثر کردن بابام. 34 00:02:13,175 --> 00:02:16,637 ‫شرمنده، نمی‌تونم برای یه میز ‫کنار پنجره بهتون تضمینی بدم. 35 00:02:18,555 --> 00:02:20,599 ‫من «روی کنت» رو می‌شناسم، ‫اگه این... 36 00:02:21,767 --> 00:02:23,018 ‫باباته؟ 37 00:02:23,101 --> 00:02:24,186 ‫نه. 38 00:02:24,269 --> 00:02:27,439 ‫خب، هرموقع آقای «کنت» میز ‫کنار پنجره رو خواست بهمون بگو. 39 00:02:32,110 --> 00:02:33,237 ‫باشه، ممنونم. 40 00:02:44,331 --> 00:02:52,406 ‫ترجمه | حامی مغیثی ‫T.me/timelordsubs 41 00:03:29,293 --> 00:03:31,879 ‫«یان ماس»، ریدی با این دفاعت. 42 00:03:31,962 --> 00:03:33,589 ‫آره، اون گل تقصیر من بود. 43 00:03:33,672 --> 00:03:36,633 ‫نمی‌خوام چیزی بشنوم. ‫باید خودمونو جمع کنیم! 44 00:03:38,510 --> 00:03:40,888 ‫می‌شه نگهش داری؟ ‫هی بچه ها. 45 00:03:41,471 --> 00:03:43,140 ‫نه، می‌ذارم سوت داخل سالن رو بزنی. 46 00:03:43,223 --> 00:03:45,100 ‫گوش کنید، واسم مهم نیست ‫که سابقه ما چطوریه، 47 00:03:45,184 --> 00:03:48,020 ‫ولی می‌شنوم مردم چی میگن، ‫و مردم درمورد ما اشتباه می‌کنن. 48 00:03:48,103 --> 00:03:49,688 ‫بنظر من اینطوری نیست، باشه؟ 49 00:03:49,771 --> 00:03:50,814 ‫به این دلیل که... 50 00:03:50,898 --> 00:03:52,566 ‫من به کمونیسم معتقد هستم. 51 00:03:54,985 --> 00:03:56,653 ‫منظورم کمونیسم احساسیه. 52 00:03:58,071 --> 00:03:59,573 ‫کمونیسم احساسی چیه؟ 53 00:03:59,656 --> 00:04:01,867 ‫خب «بامبرکچ»، یک جهان‌بینیه ‫که بهمون یادآوری می‌کنه... 54 00:04:01,950 --> 00:04:05,871 ‫...که کمدی رمانتیک با آدمایی ‫مثل «تام هنکس»، «مگ رایان»، 55 00:04:05,954 --> 00:04:08,540 ‫یا «جولیا رابرتز» و «هیو گرنت» و... ‫مربی، کسی رو از قلم ننداختم؟ 56 00:04:09,708 --> 00:04:11,043 ‫«دری بری‌مور»؟ 57 00:04:11,126 --> 00:04:13,670 ‫- البته «متیو مک‌کانهی». ‫- ایول، ایول، آره. 58 00:04:13,754 --> 00:04:16,048 ‫- سه تا «کیت» ها. ‫- «بکینسیل»، «هادسون»، «وینزلت». 59 00:04:16,964 --> 00:04:19,176 ‫- «بلانشت» رو یادت رفت. ‫- تلفظش اینطوری نیست. 60 00:04:19,259 --> 00:04:21,678 ‫من از «رنه زلوگر» خوشم میاد ‫با تمام فیلم های «بریجت جونز». 61 00:04:22,304 --> 00:04:23,639 ‫یعنی اون لهجه‌اش واقعا محشره. 62 00:04:23,722 --> 00:04:25,891 ‫و کمدی بدنی که انجام میده ‫واقعا دست کم گرفته شده. 63 00:04:25,974 --> 00:04:27,935 ‫- همینه! ‫- درسته! 64 00:04:28,018 --> 00:04:29,269 ‫- دقیقا! ‫- من «جودی» رو... 65 00:04:29,353 --> 00:04:31,104 ‫یخلی‌خب، به افتخار «زلوگر». 66 00:04:32,356 --> 00:04:34,816 ‫رفقا، مسئله اینه که... ‫اگه همه اون آدمای جالب، 67 00:04:34,900 --> 00:04:37,277 ‫با آپارتمان های شیک ‫و شغل های جذابشون، 68 00:04:37,361 --> 00:04:38,862 ‫که توی حوزه خلاقیتی هم هستن، 69 00:04:38,946 --> 00:04:42,282 ‫می‌تونن وارد همچین کشمکش هایی بشن، ‫و ازش خوشحال بیرون بیان، 70 00:04:42,366 --> 00:04:43,367 ‫پس ما هم می‌تونیم. 71 00:04:44,451 --> 00:04:45,536 ‫«جنیفر لوپز»! 72 00:04:46,495 --> 00:04:48,747 ‫واقعا قشنگ گفتی، «دنی». ‫اصلا هم دیر نبود. 73 00:04:49,873 --> 00:04:51,792 ‫آقایون، به کمونیسم احساسی معتقد بودن... 74 00:04:51,875 --> 00:04:54,545 ‫...این است که باور کنی همه چیز ‫در نهایت قراره خوب پیش بره. 75 00:04:54,628 --> 00:04:56,713 ‫این چند ماه ممکنه سخت باشه، 76 00:04:57,422 --> 00:04:59,424 ‫ولی بخاطر اینه که داریم ‫نیروی تاریکی رو پشت سر می‌ذاریم. 77 00:04:59,508 --> 00:05:02,761 ‫داستان های تخیلی نه با نیروی تاریکی ‫شروع می‌شن، نه تموم می‌شن. 78 00:05:02,845 --> 00:05:06,056 ‫اون پدرسوخته وسط داستان فقط میاد. 79 00:05:06,139 --> 00:05:07,391 ‫ولی همیشه جواب میده. 80 00:05:07,474 --> 00:05:09,017 ‫حالا ممکنه اونطوری که... 81 00:05:09,101 --> 00:05:12,312 ‫...فکرش رو می‌کردی پیش نره. ‫یا اونطور که امیدوار بودی، 82 00:05:12,396 --> 00:05:16,817 ‫ولی باور کنید، ‫قراره نتیجه بده. 83 00:05:17,442 --> 00:05:18,777 ‫همونطوری که باید بده. 84 00:05:20,904 --> 00:05:25,325 ‫کار ما اینه که انتظاری نداشته باشیم ‫و خودمونو رها کنیم. 85 00:05:28,620 --> 00:05:29,621 ‫شنیدین چی شد! 86 00:05:30,914 --> 00:05:32,833 ‫مثل یه کپه عن بازی نکنید! 87 00:05:32,916 --> 00:05:36,253 ‫آره، دقیقا حرف من نبود، ‫ولی درست گفتی «آیزاک». 88 00:05:36,336 --> 00:05:38,922 ‫خیلی‌خب، بریم نیمه دوم. ‫بیا، مربی. 89 00:05:44,094 --> 00:05:46,054 ‫کسی می‌دونه «آیزاک» چه‌اش شده؟ 90 00:05:46,138 --> 00:05:47,598 ‫من که نمی‌دونم. نه. 91 00:05:47,681 --> 00:05:49,600 ‫شاید بواسیر زده. 92 00:05:49,683 --> 00:05:53,979 ‫من "سنبل" و "ماچ" رو قبول کردم. ‫ولی این کلمه دیگه امکان نداره. 93 00:05:54,563 --> 00:05:57,274 ‫صبر کن ببینم، ما با ‫شفیلد چهارشنبه بازی داریم؟ 94 00:05:57,357 --> 00:05:59,985 ‫- شنبه. ‫- پس شنبه با شفیلد بازی داریم؟ 95 00:06:00,068 --> 00:06:01,653 ‫شفیلد چهارشنبه، شنبه. 96 00:06:01,737 --> 00:06:03,488 ‫دو بار توی یک هفته بازی داریم؟ 97 00:06:05,490 --> 00:06:07,868 ‫اسم باشگاه "شفیلد چهارشنبه"ـست. ‫ما شنبه باهاشون بازی داریم. 98 00:06:07,951 --> 00:06:10,829 ‫اسمشون شفیلد چهارشنبه‌ست، ‫چون فقط چهارشنبه ها بازی می‌کردن. 99 00:06:10,913 --> 00:06:13,081 ‫ولی حالا هر روزی که بخوان بازی می‌کنن، 100 00:06:13,165 --> 00:06:15,042 ‫هیچ محدودیتی ندارن، ‫و می‌تونن شنبه بازی کنن، 101 00:06:15,125 --> 00:06:17,252 ‫که لازمه دوباره تکرار کنم، ‫با ما توی اون روز بازی دارن. 102 00:06:17,336 --> 00:06:18,921 ‫همین شنبه؟ من کلی نقشه دارم. 103 00:06:19,671 --> 00:06:20,964 ‫- من که رفتم. ‫- بی‌خیال. 104 00:06:21,507 --> 00:06:23,091 ‫- سلام، دکی. ‫- ظهر بخیر. 105 00:06:23,759 --> 00:06:25,844 ‫مربی «لسو»، حال «آیزاک» خوبه؟ 106 00:06:25,928 --> 00:06:27,304 ‫نه، خانم. ‫اصلا نیست. 107 00:06:28,096 --> 00:06:30,182 ‫درحال حاضر مثل دستمال توی توالته. 108 00:06:30,682 --> 00:06:31,850 ‫که یعنی چی؟ 109 00:06:31,934 --> 00:06:33,769 ‫- خیلی حساسه. ‫- بوم! 110 00:06:34,811 --> 00:06:36,897 ‫غمی که گلوش رو گرفته ‫از کش‌موی مادربزرگ منم تنگ تره. 111 00:06:37,731 --> 00:06:39,316 ‫البته باید مادربزرگم رو ببینید، 112 00:06:39,399 --> 00:06:42,444 ‫ولی یه جوری کش‌موـش رو محکم می‌بنده ‫انگار موهاش می‌خوان فرار کنن. 113 00:06:44,613 --> 00:06:45,697 ‫من اسکل نیستم. 114 00:06:46,865 --> 00:06:49,701 ‫- می‌خوای با «آیزاک» حرف بزنم؟ ‫- نه، خودمون داریمش. 115 00:06:49,785 --> 00:06:51,662 ‫دقیقا می‌دونم چی نیاز داره. ‫ولی بازم ممنون. 116 00:06:52,538 --> 00:06:53,539 ‫باشه. 117 00:06:56,542 --> 00:06:58,585 ‫- «آیزاک» چی لازم داره؟ ‫- روحمم خبر نداره. 118 00:06:59,336 --> 00:07:00,504 ‫نه، معمولا توی این شرایط... 119 00:07:00,587 --> 00:07:03,257 ‫قبل اینکه مداخله کنم یک نفر از تیم ‫باید بره با کاپیتان حرف بزنه. 120 00:07:03,340 --> 00:07:04,967 ‫- ولی «آیزاک» که خودش کاپیتانه. ‫- دقیقا. 121 00:07:05,050 --> 00:07:07,302 ‫و منم نمی‌تونم از «آیزاک» ‫بخوام خودشو بکشه کنار. 122 00:07:07,386 --> 00:07:09,972 ‫ولی اینطوری انگار داریم با ‫یه سری مسائل شوخی می‌کنیم، چی بود اسمش؟ 123 00:07:10,055 --> 00:07:11,723 ‫- جادوی تاریکی؟ ‫- نه، نه. 124 00:07:11,807 --> 00:07:13,016 ‫پیوستار فضا-زمان؟ 125 00:07:13,100 --> 00:07:14,393 ‫همینه، آره. 126 00:07:14,935 --> 00:07:17,187 ‫واقعیتش «آیزاک» یه هاپوی بزرگه. ‫می‌دونید؟ 127 00:07:17,271 --> 00:07:19,398 ‫و فقط به یه هاپوی بزرگ ‫مثل خودش جواب میده. 128 00:07:22,484 --> 00:07:23,485 ‫پس من میرم پیشش. 129 00:07:27,155 --> 00:07:28,240 ‫آها جدی بودی؟ 130 00:07:29,324 --> 00:07:30,409 ‫تو نخندیدی. 131 00:07:30,492 --> 00:07:31,994 ‫- تو می‌دونستی جدیه؟ ‫- آره. 132 00:07:32,077 --> 00:07:33,453 ‫لعنتی، زشت شد. 133 00:07:34,746 --> 00:07:38,041 ‫متأسفم «نیت»، ولی ممنون که بهم گفتی. 134 00:07:38,125 --> 00:07:39,793 ‫ولی فکر کنم باید واسش ‫یه هاپوی خیلی بزرگ بیاریم. 135 00:07:39,877 --> 00:07:41,879 ‫آره، نه. منم همینو میگم. 136 00:07:41,962 --> 00:07:43,797 ‫- آره، آره، ممنون. ‫- آره. 137 00:07:43,881 --> 00:07:46,258 ‫خب، بذار ببینم. 138 00:07:47,926 --> 00:07:49,428 ‫من "فنی" دوست دارم. 139 00:07:51,680 --> 00:07:54,183 ‫یک، دو، سه... 140 00:07:58,520 --> 00:07:59,730 ‫قهقهه می‌زنی؟ 141 00:08:00,564 --> 00:08:01,815 ‫نمی‌دونم، زدم؟ 142 00:08:02,983 --> 00:08:03,984 ‫شاید. 143 00:08:04,526 --> 00:08:06,361 ‫و الآنم داری ادای ‫«ربکای خجالتی» رو درمیاری، 144 00:08:06,445 --> 00:08:07,821 ‫که یه شخصیت خیالیه، 145 00:08:07,905 --> 00:08:09,907 ‫و وجود خارجی نداره، ‫پس یه خبرایی هست. 146 00:08:12,201 --> 00:08:13,202 ‫هی، پسرا! 147 00:08:13,285 --> 00:08:15,662 ‫اینم از ماشین اسپرسو ساز رایگان شما... 148 00:08:15,746 --> 00:08:17,456 ‫چون من کارم حرف نداره! 149 00:08:17,539 --> 00:08:20,834 ‫آدمایی که توی کارشون خوبن، ‫لزومی نمی‌بینن بهش اشاره کنن. 150 00:08:21,418 --> 00:08:25,088 ‫واقعیتش دیگه اینطوریا نیست. ‫باید برندم رو تبلیغ کنم. 151 00:08:26,507 --> 00:08:29,176 ‫لطفا یادتون نره که آمریکانو رو ‫توی فضای مجازی پست کنید. 152 00:08:29,259 --> 00:08:30,844 ‫مستقیم می‌ذارمش اینستاگرام. 153 00:08:30,928 --> 00:08:31,970 ‫ممنون، «کالین» ‫صبر کن! 154 00:08:32,638 --> 00:08:35,390 ‫می‌شه همین یه بار طوری بنویسی ‫که درمورد استقلال ولز نباشه؟ 155 00:08:36,225 --> 00:08:37,226 ‫آره. 156 00:08:38,434 --> 00:08:39,477 ‫ممنونم. 157 00:08:40,102 --> 00:08:43,482 ‫می‌شه من اینو... پس بدم ‫به جاش پول نقد بگیرم؟ 158 00:08:43,565 --> 00:08:45,150 ‫- همچین چیزی هست؟ ‫- نه. 159 00:08:45,234 --> 00:08:47,027 ‫آها، باشه پس. 160 00:08:49,029 --> 00:08:50,489 ‫خب حالا، این کارا چیه؟ 161 00:08:50,572 --> 00:08:53,825 ‫ببخشید، یه مرد عجیبی داره باهام ‫توی بانتر حرف می‌زنه... 162 00:08:53,909 --> 00:08:56,203 ‫...و از شعر های «ریلکه» بهم داده. 163 00:08:56,828 --> 00:08:59,873 ‫"ترس‌هایمان مانند اژدهایانی هستند ‫که از گنجینه‌هایمان حفاظت می‌کنند." 164 00:08:59,957 --> 00:09:02,000 ‫چه سکسی گفت. 165 00:09:03,043 --> 00:09:06,672 ‫شاید داری با یه شاعر ‫دل و قلوه میدی. 166 00:09:07,297 --> 00:09:08,924 ‫یه جوک از فیلم "سکس اند د سیتی" بود؟ 167 00:09:09,007 --> 00:09:10,551 ‫نه، ولی ممنون! 168 00:09:10,634 --> 00:09:12,094 ‫خوشحالم که هیجان زده‌ای. 169 00:09:12,177 --> 00:09:16,014 ‫مخصوصا بانتر، جاییه که ‫آدما روح همدیگه رو لخت می‌کنن. 170 00:09:16,098 --> 00:09:17,683 ‫خیلی قشنگ گفتم، ‫بهتره بنویسمش. 171 00:09:17,766 --> 00:09:18,809 ‫یعنی بد برداشت نکن. 172 00:09:18,892 --> 00:09:22,604 ‫من هنوز با این آقایون توی اونیکی ‫برنامه دوست‌یابی حرف می‌زنم، "تومسنت". 173 00:09:22,688 --> 00:09:24,273 ‫جدی؟ اون چطوریه؟ 174 00:09:25,274 --> 00:09:27,401 ‫کمتر آشکار، ولی بیشتر آشکار. 175 00:09:28,235 --> 00:09:29,486 ‫یا حضرت... ‫بقیه‌اش کجاست؟ 176 00:09:31,029 --> 00:09:32,030 ‫...مسیح. 177 00:09:32,114 --> 00:09:34,575 ‫یعنی عشق بازی نباید یکم ‫مرموزانه باشه؟ 178 00:09:35,742 --> 00:09:37,077 ‫چرا، ولی بستگی داره چی بخوای. 179 00:09:37,995 --> 00:09:41,039 ‫می‌بینی؟ همش برمی‌گرده به تبلیغات. ‫حتی توی عشق. 180 00:09:42,708 --> 00:09:43,709 ‫آره. 181 00:09:46,920 --> 00:09:48,839 ‫اوه «دنی»! از قهوه‌ات لذت ببر. 182 00:09:48,922 --> 00:09:51,967 ‫من که قهوه نمی‌خورم. ‫مادرم گفته من توی ژنم قهوه دارم. 183 00:09:52,050 --> 00:09:53,594 ‫مشکلی داره بدمش به همسایه‌ام؟ 184 00:09:53,677 --> 00:09:55,596 ‫اونم قهوه نمی‌خوره ها، ‫ولی پسرش می‌خوره. 185 00:09:55,679 --> 00:09:57,681 ‫و می‌خواد یه کاری کنه که ‫پسرش بیشتر بهش زنگ بزنه. 186 00:09:57,764 --> 00:09:58,932 ‫حتما! 187 00:09:59,016 --> 00:10:00,726 ‫- خیلی هم عالی! ‫- آره! 188 00:10:00,809 --> 00:10:02,853 ‫- اینجارو باش! ‫- شرمنده، «نیت». 189 00:10:02,936 --> 00:10:04,605 ‫فقط واسه بازیکن ها هستن. 190 00:10:04,688 --> 00:10:06,523 ‫آها، خوبه. 191 00:10:06,607 --> 00:10:09,067 ‫منم از قهوه متنفرم، ‫خیلی طعم... 192 00:10:11,904 --> 00:10:13,113 ‫آره، باشه. 193 00:10:17,742 --> 00:10:22,734 ‫«بنظرم خوبی ناشناس بودن اینه که به جای ‫کم حرف زدن، می‌خوای بیشتر حرف بزنی، نه؟» 194 00:10:24,999 --> 00:10:25,999 ‫«آره» 195 00:10:28,628 --> 00:10:30,495 ‫«خب، اینجا دنبال چی می‌گردی؟» 196 00:10:34,718 --> 00:10:35,719 ‫سلام «ربکا». 197 00:10:36,637 --> 00:10:37,638 ‫سلام «هیگنز». 198 00:10:38,305 --> 00:10:39,389 ‫کمکی می‌تونم بکنم؟ 199 00:10:39,473 --> 00:10:40,933 ‫دستمزد. 200 00:10:42,267 --> 00:10:45,103 ‫ما یه استعلام از ‫ای.اف.سی رکسام داریم. 201 00:10:45,187 --> 00:10:47,231 ‫از رئیس جدیدشون ‫بهمون پیام دادن، 202 00:10:47,314 --> 00:10:49,691 ‫بزرگان نمایش تجاری، «راب مک‌الینی» ‫و «رایان رینولدز». 203 00:10:50,442 --> 00:10:53,487 ‫من متوجه نشدم اینکه می‌خوان ‫باشگاه رو بخرن شوخیه یا نه، 204 00:10:53,570 --> 00:10:55,072 ‫واسه همین جوابشون رو ندادن. 205 00:10:55,155 --> 00:10:58,408 ‫آره، ولی توی گوشی منو نخوندی؟ 206 00:10:59,034 --> 00:11:00,577 ‫نه، نه، نه، نه. 207 00:11:00,661 --> 00:11:02,371 ‫من پنج تا پسر دارم. 208 00:11:02,454 --> 00:11:05,165 ‫هیچ‌وقت از روی شونه‌هاشون ‫نمی‌بینم که چی کار می‌کنن. 209 00:11:07,084 --> 00:11:08,168 ‫قبلا می‌کردم. 210 00:11:09,253 --> 00:11:10,254 ‫شرمنده! 211 00:11:10,337 --> 00:11:12,381 ‫همسرمه. 212 00:11:12,464 --> 00:11:14,633 ‫بعدا بهش زنگ می‌زنم. ‫زیاد نمی‌گذره. 213 00:11:15,801 --> 00:11:18,470 ‫ولی یه پیام کوتاه بهش بدم، ‫همینو بهش بگم. 214 00:11:19,263 --> 00:11:22,975 ‫زنگ تماس همسرت آهنگ "دختر رنگین‌کمانی" ‫از گروه رولینگ استونزـه؟ 215 00:11:23,058 --> 00:11:25,352 ‫- آره. ‫- خیلی عاشقانه‌ست. 216 00:11:25,435 --> 00:11:27,396 ‫آره، این آهنگ ما بود. 217 00:11:27,938 --> 00:11:29,648 ‫موقع آشناییمون داشت پخش می‌شد. 218 00:11:29,731 --> 00:11:33,485 ‫و بدون اغراق، ‫اون واقعا رنگین کمون منه. 219 00:11:34,945 --> 00:11:37,573 ‫خیلی عجیبه که تورو ‫جوون تصور کنم. 220 00:11:37,656 --> 00:11:39,283 ‫آره، زیاد اینو می‌شنوم. 221 00:11:39,366 --> 00:11:41,618 ‫من تنها بچه‌ای بودم که ‫توی ابتدایی سیاتک داشتم. 222 00:11:42,786 --> 00:11:45,038 ‫اعصاب نخاعیم افتضاح بود. 223 00:11:46,582 --> 00:11:48,333 ‫«لزلی»، اگه اشکالی نداره بپرسم، 224 00:11:48,417 --> 00:11:50,252 ‫وقتی اولین بار زنت رو دیدی، 225 00:11:50,335 --> 00:11:53,088 ‫چطوری جلوش رفتار کردی؟ 226 00:11:53,172 --> 00:11:55,632 ‫می‌دونی... برندت چی بود؟ 227 00:11:55,716 --> 00:11:56,925 ‫برند؟ 228 00:11:57,551 --> 00:12:00,262 ‫خب، می‌دونی شبی که ‫باهاش آشنا شدم، 229 00:12:00,345 --> 00:12:04,266 ‫من سعی کردم یه بچه ولگرد بنظر برسم، ‫که موهاش تا اینجا بلنده. 230 00:12:04,349 --> 00:12:08,770 ‫بعد "دختر رنگین‌کمانی" پخش شد، ‫منم ادای گیتار زدن درآوردم. 231 00:12:08,854 --> 00:12:12,191 ‫ولی تو دستم لیوان بود و سر همین ‫آبجویی که داشتم ریخت رو صورتم. 232 00:12:13,317 --> 00:12:15,068 ‫همه اونجا بهم بخندن، 233 00:12:15,152 --> 00:12:19,364 ‫به جز یک نفر که بهم ‫یه حوله کثیف و زشت داد. 234 00:12:20,949 --> 00:12:23,160 ‫و منم 29 ساله باهاش ازدواج کردم. 235 00:12:25,162 --> 00:12:29,917 ‫گمونم... بهترین برند اینه که خودت باشی. 236 00:12:48,226 --> 00:12:49,666 ‫«دنبال عشق، گمونم» 237 00:12:52,397 --> 00:12:54,107 ‫خوبه. 238 00:13:08,580 --> 00:13:10,290 ‫- «نیت»؟ ‫- بله. 239 00:13:10,374 --> 00:13:11,375 ‫چیزی می‌خواستی؟ 240 00:13:11,458 --> 00:13:14,586 ‫نه، من؟ نه، من؟ ‫نه، ممنون. نه، ولی... 241 00:13:19,550 --> 00:13:22,344 ‫واقعیتش یه چیزی هست که ‫ممکنه بتونی بهم کمک کنی. 242 00:13:22,427 --> 00:13:23,512 ‫آره، بیا بشین. 243 00:13:23,595 --> 00:13:24,847 ‫واقعا ممنونم. 244 00:13:32,437 --> 00:13:33,522 ‫می‌شه منو مشهور کنی؟ 245 00:13:34,523 --> 00:13:36,775 ‫نه! «نیت»، نمی‌خوای معروف بشی. 246 00:13:36,859 --> 00:13:37,901 ‫جدی؟ 247 00:13:37,985 --> 00:13:40,737 ‫نه! خبرنگار میفته دنبالت. 248 00:13:40,821 --> 00:13:41,989 ‫حالم بهم خورد. 249 00:13:42,072 --> 00:13:43,866 ‫آره، روزنامه ها ‫درمورد چرت می‌نویسن. 250 00:13:43,949 --> 00:13:44,908 ‫اینو نمی‌خوام. 251 00:13:44,992 --> 00:13:47,286 ‫- همه جا آدم میفته دنبالت. ‫- وحشتناکه. 252 00:13:47,369 --> 00:13:48,370 ‫«نیت». 253 00:13:48,453 --> 00:13:50,539 ‫بی‌خیال، تو آدمی که هستی هستی، ‫چون باید همین باشی. 254 00:13:51,665 --> 00:13:53,667 ‫تو باهوشی و استعداد داری. 255 00:13:55,043 --> 00:13:56,712 ‫دلت نمی‌خواد با شهرت بازی کنی. 256 00:13:58,755 --> 00:14:01,175 ‫نمی‌دونم، مثل اینکه مشهور بودن ‫یه سری مزایایی داره. 257 00:14:01,758 --> 00:14:03,886 ‫آدمای مشهور کلی چیز مفتی می‌گیرن. 258 00:14:03,969 --> 00:14:05,888 ‫بیشتر اوقات نمی‌دونن ‫واقعا دلشون چی می‌خواد. 259 00:14:05,971 --> 00:14:08,932 ‫من می‌دونم چی می‌خوام. ‫یه میز توی رستوران می‌خوام. 260 00:14:09,016 --> 00:14:10,017 ‫همین؟ 261 00:14:10,100 --> 00:14:11,977 ‫خب، شاید به همراه چند تا آدم. 262 00:14:12,060 --> 00:14:13,228 ‫که خودت اشاره کردی، ولی... 263 00:14:14,271 --> 00:14:16,273 ‫نه، مسلما که تحقیر آمیزه. 264 00:14:16,356 --> 00:14:17,733 ‫نمی‌خواستم که... شرمنده. 265 00:14:17,816 --> 00:14:18,942 ‫باهام بیا. 266 00:14:22,404 --> 00:14:23,405 ‫بجنب! 267 00:14:30,495 --> 00:14:32,581 ‫«نیتن» یه میز توی رستوران می‌خواد. 268 00:14:33,332 --> 00:14:34,333 ‫عالیه. 269 00:14:35,125 --> 00:14:36,668 ‫«آلن دوکاس» توی «دورچستر»؟ 270 00:14:36,752 --> 00:14:38,003 ‫«لاتلیر روبوشون». 271 00:14:38,837 --> 00:14:40,214 ‫«چیلترن فایرهاوس». 272 00:14:40,297 --> 00:14:43,842 ‫نه... توی «طعم آتن توتین». 273 00:14:44,801 --> 00:14:46,011 ‫الآن به من گفتی «توتین»؟ 274 00:14:46,094 --> 00:14:48,931 ‫«توتین»، رستوران مورد علاقه خانواده‌اش. 275 00:14:49,515 --> 00:14:52,059 ‫خب، اونجا جاییه که پدرم ‫خیلی کم ازش شاکیه. 276 00:14:52,142 --> 00:14:55,145 ‫صبر کن ببینم، تو نتونستی توی یه ‫رستورانی به اسم «طعم آتن»... 277 00:14:55,229 --> 00:14:56,563 ‫اونم توی «توتین» میز بگیرِی؟ 278 00:14:56,647 --> 00:14:57,940 ‫نه، غیرممکنه. 279 00:14:58,023 --> 00:15:00,025 ‫خب، این که جوابش واضحه. 280 00:15:00,108 --> 00:15:01,235 ‫رستوران رو بخر. 281 00:15:02,694 --> 00:15:04,238 ‫خب، یه ضرب المثلی هم هست... 282 00:15:04,321 --> 00:15:06,240 ‫"برای یکی یه میز بگیر، ‫یه بار غذا می‌خوره. 283 00:15:06,323 --> 00:15:08,408 ‫ولی بهش یاد بده چطوری میز بگیره، 284 00:15:08,492 --> 00:15:10,827 ‫انقدر میره اونجا که تبدیل به ‫یه مکان محبوبش بشه." 285 00:15:10,911 --> 00:15:14,623 ‫این که مسخره‌ست. ‫«نیتن»، فقط مدعی باش! 286 00:15:14,706 --> 00:15:16,959 ‫آره، آره، آره. 287 00:15:17,042 --> 00:15:18,460 ‫هوشمندانه‌ست، ‫تأثیر گذار، 288 00:15:19,086 --> 00:15:21,004 ‫دوست داشتنی، ‫محشر، محشره. 289 00:15:21,088 --> 00:15:22,464 ‫بی‌نقصه. 290 00:15:22,965 --> 00:15:24,842 ‫شرمنده من فقط... نه. 291 00:15:26,552 --> 00:15:28,011 ‫خاک به سرم. 292 00:15:29,429 --> 00:15:30,556 ‫باید روش کار کنیم. 293 00:15:36,728 --> 00:15:41,233 ‫بهت که گفتم، یا عکسمو بیار پایین، ‫یا بهم کباب مجانی بده. 294 00:15:41,859 --> 00:15:43,026 ‫داداش، می‌شه 7.5. 295 00:15:43,110 --> 00:15:44,194 ‫منطقیه. 296 00:15:46,071 --> 00:15:47,072 ‫ای وای! 297 00:15:47,155 --> 00:15:49,116 ‫چه اتفاق جالبی، 298 00:15:49,199 --> 00:15:52,494 ‫اونم بعد اینکه از «کیلی» پرسیدم کجایی ‫و با کله یهویی اومدم. 299 00:15:52,578 --> 00:15:53,662 ‫گفته بود که انتظار... 300 00:15:53,745 --> 00:15:56,540 ‫ورود سیبیلویی رو داشته باشم ‫که قراره عصبیم کنه. 301 00:15:59,209 --> 00:16:02,504 ‫فکر کردم قراره «واریو» بیاد. ‫یا خاله بزرگم «ناتالی». 302 00:16:02,588 --> 00:16:04,256 ‫نمی‌دونم چرا خاله‌ات انقدر ‫بنظرم جالب میاد، 303 00:16:04,339 --> 00:16:06,592 ‫اما از این توصیف ظاهری که ‫ازش کردی لذت بردم. 304 00:16:08,719 --> 00:16:10,220 ‫منم سفارش ایشون رو می‌خوام. 305 00:16:12,931 --> 00:16:15,517 ‫چرا توی کباب فروشی مورد علاقم ‫میای مزاحمم می‌شی؟ 306 00:16:15,601 --> 00:16:17,311 ‫اینجا مثل کلیسای منه. 307 00:16:17,394 --> 00:16:20,314 ‫آدم چه می‌دونه پای تلفن ‫چقدر ممکنه حرف ها اشتباه برداشت بشه. 308 00:16:22,399 --> 00:16:23,901 ‫نظرت چیه بیای جزو مربی ها بشی؟ 309 00:16:23,984 --> 00:16:25,360 ‫گمشو بابا. 310 00:16:25,444 --> 00:16:27,529 ‫چه تاکتیک بحث قشنگی داری. 311 00:16:28,155 --> 00:16:29,364 ‫نمی‌خوام مربی‌گری کنم. 312 00:16:29,448 --> 00:16:31,825 ‫از کاری که می‌کنم راضیم. ‫کارم هم خوبه. 313 00:16:31,909 --> 00:16:35,871 ‫مردم درمورد من توئیت می‌زنن. ‫با کلی جیف. 314 00:16:35,954 --> 00:16:38,332 ‫البته بعضی ها بهش میگن گیف. ‫ولی هرچی تو بگی. 315 00:16:39,041 --> 00:16:40,876 ‫ببین، اگه از کاری که داری ‫انجام میدی لذت می‌بری، 316 00:16:40,959 --> 00:16:42,753 ‫پس تا آخر عمرت همین کارو بکن. 317 00:16:43,670 --> 00:16:45,255 ‫چرا نمی‌ذاری از زندگیم لذت ببرم؟ 318 00:16:46,215 --> 00:16:48,091 ‫- بفرما، رفیق. ‫- ممنونم. 319 00:16:49,134 --> 00:16:52,095 ‫- شما پدر و پسر هستین، نه؟ ‫- چی؟ نه. 320 00:16:52,971 --> 00:16:53,972 ‫من مربی سابقشم. 321 00:16:54,056 --> 00:16:55,641 ‫این که شد همون. 322 00:16:55,724 --> 00:16:57,851 ‫شما من و یاد خودم با بابام می‌ندازید، 323 00:16:57,935 --> 00:17:00,354 ‫که می‌خواستم یه هفته قبل فارغ شدن ‫از دانشکده پزشکی بیام بیرون. 324 00:17:00,437 --> 00:17:01,522 ‫مطمئنم داستان جالبی داره. 325 00:17:02,231 --> 00:17:03,774 ‫ممکن بود یه دکتر بشم. 326 00:17:03,857 --> 00:17:05,108 ‫کارم هم خیلی خوب بود. 327 00:17:05,192 --> 00:17:08,529 ‫مهربون بودن با مریض، ‫خوندن نمودار، بریدن چند تا مزخرف. 328 00:17:10,571 --> 00:17:12,574 ‫ولی کاری نبود که من می‌خواستم بکنم. 329 00:17:14,492 --> 00:17:16,411 ‫چیه؟ من دوست دارم کباب درست کنم. 330 00:17:17,788 --> 00:17:20,082 ‫بگذریم، کباب چطوره دوست من؟ 331 00:17:20,165 --> 00:17:22,542 ‫خب، به قول «دریزی»، ‫بهترین چیز جهانه. 332 00:17:22,626 --> 00:17:24,586 ‫خوبه، نه؟ ‫ایول. 333 00:17:27,214 --> 00:17:29,424 ‫ولی «روی»، این لوس بازی ها به کنار... 334 00:17:30,008 --> 00:17:32,636 ‫من فقط می‌خواستم ازت برای ‫یه دوست قدیمی کمک بخوام. 335 00:17:32,719 --> 00:17:34,304 ‫آقای «آیزاک مک‌آدو». 336 00:17:35,639 --> 00:17:37,015 ‫خیلی بد زمین خورده، مگه نه؟ 337 00:17:37,099 --> 00:17:40,227 ‫دقیقا همینه، و می‌خوام تا شنبه ‫برگرده سر جاش. 338 00:17:40,310 --> 00:17:41,311 ‫نظری نداری؟ 339 00:17:43,605 --> 00:17:45,524 ‫بذار کبابمو تموم کنم ‫و بعدش دعا بخونم. 340 00:17:50,946 --> 00:17:51,947 ‫اینم از این. 341 00:17:53,490 --> 00:17:54,867 ‫اینم برای صدقات. 342 00:17:54,950 --> 00:17:55,951 ‫می‌بینمت رفیق. 343 00:18:01,206 --> 00:18:02,791 ‫دیگه گند زد به مکان مورد علاقم. 344 00:18:06,003 --> 00:18:07,254 ‫سلام قربان، کمکی از دستم برمیاد؟ 345 00:18:07,880 --> 00:18:10,382 ‫بله، «نیتن شلی» هستم. ‫رزرو برای سه نفر. 346 00:18:10,465 --> 00:18:12,301 ‫بذارید ببینم، آقای «شلبی». 347 00:18:12,384 --> 00:18:14,344 ‫آره، «شلبی». ‫ببخشید باید می‌گفتم «شلبی». 348 00:18:15,012 --> 00:18:16,638 ‫نه، اسمت این نیست. 349 00:18:16,722 --> 00:18:17,973 ‫- شبیهش که بود. ‫- نه، نه! 350 00:18:18,056 --> 00:18:19,641 ‫دوباره از اول. 351 00:18:21,476 --> 00:18:23,937 ‫- کمکی از دستم برمیاد؟ ‫- بله، «شلی»، رزرو برای سه نفر. 352 00:18:24,021 --> 00:18:25,522 ‫بله! آقای «شلفی». 353 00:18:25,606 --> 00:18:27,524 ‫درستش «شلی»ـه خودتم می‌دونی! ‫کثافت آب زیر کاه! 354 00:18:27,608 --> 00:18:29,443 ‫- خدایا. ‫- نه. 355 00:18:29,526 --> 00:18:30,527 ‫خیلی زیادی رفتی. 356 00:18:31,528 --> 00:18:34,531 ‫لازم نیست داد بزنی، «نیتن». ‫فقط باید دستوری باشی. 357 00:18:34,615 --> 00:18:37,075 ‫با کمال احترام، برای من یکم فرق داره ‫خانم «ولتون». 358 00:18:37,159 --> 00:18:38,785 ‫برای شما دستور دادن راحته. 359 00:18:38,869 --> 00:18:40,579 ‫اونقدرم نه! 360 00:18:40,662 --> 00:18:43,040 ‫تا حالا وارد اتاقی شدی که ‫پر از رئیس باشگاه های فوتبال باشه؟ 361 00:18:43,123 --> 00:18:44,124 ‫نه. 362 00:18:44,208 --> 00:18:45,792 ‫هربار که من پامو می‌ذارم ‫توی یکی از اون جلسات، 363 00:18:45,876 --> 00:18:48,212 ‫همه یه طوری نگاه می‌کنن انگار ‫یه دختر بچه با موی دم‌اسبی دیدن. 364 00:18:48,295 --> 00:18:50,881 ‫- با اون مدل مو هم خوشگل می‌شی ها. ‫- خیلی. 365 00:18:50,964 --> 00:18:51,965 ‫ولی من یه رازی دارم: 366 00:18:53,050 --> 00:18:54,801 ‫خودمو بزرگ نشون میدم. 367 00:18:54,885 --> 00:18:56,595 ‫قبل اینکه وارد اتاق بشم، 368 00:18:56,678 --> 00:18:59,306 ‫یه جای خلوت پیدا می‌کنم، ‫روی نوک پاهام می‌ایستم، 369 00:18:59,389 --> 00:19:02,184 ‫دستامو می‌برم بالا. ‫خودمو بزرگ تصور می‌کنم. 370 00:19:02,267 --> 00:19:03,352 ‫تا قدرت خودمو حس کنم. 371 00:19:05,604 --> 00:19:06,605 ‫اینطوری. 372 00:19:22,246 --> 00:19:24,748 ‫پدرسگ، چقدر تو خفنی. ‫بیا حمله کنیم فرانسه. 373 00:19:26,333 --> 00:19:29,378 ‫یکم احمقانه‌ست، ولی کار می‌کنه. ‫تو هم مال خودتو پیدا کن. 374 00:19:29,461 --> 00:19:31,463 ‫ولی عقب نکش، «نیتن». 375 00:19:32,631 --> 00:19:34,508 ‫تو لایق تمام چیزایی ‫که می‌خوای هستی. 376 00:19:35,092 --> 00:19:36,468 ‫آره. 377 00:19:40,472 --> 00:19:42,599 ‫حالا با «روی» می‌خواییم چی کار کنیم؟ 378 00:19:42,683 --> 00:19:45,185 ‫همون کاری که وقتی با یه ‫فیل و کرگدن می‌کنی، 379 00:19:45,269 --> 00:19:46,270 ‫که منم نمی‌دونم چیه. 380 00:19:47,729 --> 00:19:50,440 ‫ببین، «روی» بهم گفت تورو بیارم اینجا. ‫آماده بازی باشی. 381 00:19:50,524 --> 00:19:52,442 ‫من دیگه جزئیات نخواستم، ‫خودت که می‌دونی چطوریه. 382 00:19:53,068 --> 00:19:54,987 ‫- خیلی رو مخ میره، نه؟ ‫- آره بابا. 383 00:19:55,070 --> 00:19:57,281 ‫هیچ چشم‌غره‌ای مثل ‫چشم‌غره «روی کنت» نیست. 384 00:19:57,364 --> 00:19:59,199 ‫انگار هر روز خدا عصبانیه. 385 00:19:59,867 --> 00:20:00,868 ‫هر 365 روز. 386 00:20:00,951 --> 00:20:02,911 ‫سال های کبیسه هم 366 روز. 387 00:20:03,537 --> 00:20:05,747 ‫حالا جدی می‌دونی داریم کجا میریم؟ 388 00:20:05,831 --> 00:20:07,040 ‫نه، ولی اینجاست 389 00:20:07,124 --> 00:20:09,293 ‫الآن بهش پیام میدم ‫میگم که اینجاییم. 390 00:20:14,464 --> 00:20:16,258 ‫- آره، «روی»؟ ‫- «مک‌آدو»؟ 391 00:20:16,341 --> 00:20:17,968 ‫اینجا چی کار می‌کنیم؟ ‫چی؟ 392 00:20:39,156 --> 00:20:40,282 ‫اون ساختمون رو می‌بینی؟ 393 00:20:41,700 --> 00:20:44,077 ‫- اون خونه تخمیه؟ ‫- خونه بچگیای من بوده. 394 00:20:46,205 --> 00:20:47,414 ‫این... 395 00:20:48,081 --> 00:20:49,416 ‫جاییه که توش زندگی کردم. 396 00:20:50,167 --> 00:20:51,210 ‫توش فوتبال یاد گرفتم. 397 00:20:51,960 --> 00:20:53,337 ‫هر روز تخمیِ خدا. 398 00:20:53,837 --> 00:20:56,882 ‫توی دوران حرفه‌ایم هرموقع ‫روز بدی داشتم... 399 00:20:56,965 --> 00:20:59,092 ‫..برمی‌گشتم اینجا بازی می‌کردم. 400 00:21:02,346 --> 00:21:03,764 ‫این «آیزاک»ـه. 401 00:21:05,098 --> 00:21:07,809 ‫اینم بقیه کسخلا. ‫تو با اونایی. 402 00:21:08,393 --> 00:21:10,395 ‫چی؟ با اینا بازی کنم؟ 403 00:21:11,563 --> 00:21:13,815 ‫من حرفه‌ایم حاجی. ‫خام خام می‌خورمشون. 404 00:21:18,320 --> 00:21:19,321 ‫تا ببینیم. 405 00:21:20,364 --> 00:21:22,449 ‫- من چی؟ من چی کار کنم؟ ‫- هیچی. 406 00:21:22,533 --> 00:21:23,909 ‫بی‌خیال، من گل حساب کنم؟ 407 00:21:23,992 --> 00:21:25,452 ‫باشه. 408 00:21:25,536 --> 00:21:27,162 ‫خیلی‌خب، با دستام حساب می‌کنم. 409 00:21:27,246 --> 00:21:28,330 ‫این صفر صفره! 410 00:21:28,413 --> 00:21:30,624 ‫- بگو گلی زده نشده. ‫- گلی زده نشده. 411 00:21:38,298 --> 00:21:41,051 ‫سلام، «شلی» برای سه نفر. 412 00:21:41,134 --> 00:21:43,095 ‫بذارید ببینم، «شلی». 413 00:21:43,178 --> 00:21:44,304 ‫نه! اسم من... 414 00:21:44,388 --> 00:21:46,807 ‫ببخشید، درست گفتین. 415 00:21:46,890 --> 00:21:50,185 ‫واقعیتش اسم هممون همینه. ‫اینم مامان و اینم بابام. 416 00:21:50,269 --> 00:21:51,937 ‫آره، هممون «شلی» هستیم. 417 00:21:52,020 --> 00:21:54,189 ‫- یه مشت «شلی». ‫- انقدر وقت خانم رو نگیر. 418 00:21:54,273 --> 00:21:56,024 ‫- مادرت گرسنته. ‫- تمومش کن، «لوید». 419 00:21:56,108 --> 00:21:57,526 ‫از طرف بابات عذر می‌خوام، عزیزدلم. 420 00:21:57,609 --> 00:22:00,195 ‫کل هفته بود هوس اسناگاکی کرده بود. 421 00:22:00,737 --> 00:22:04,616 ‫اگه یادتون باشه که سالگرد 35ـمین سال بود. ‫همون «جید». 422 00:22:05,284 --> 00:22:06,493 ‫البته. 423 00:22:08,537 --> 00:22:09,538 ‫از این طرف. 424 00:22:20,674 --> 00:22:23,760 ‫ببخشید، یادتونه من ‫میز کنار پنجره رو خواستم؟ 425 00:22:23,844 --> 00:22:26,555 ‫ببخشید، ما برای میز کنار پنجره ‫رزرو قبول نمی‌کنیم. 426 00:22:31,852 --> 00:22:33,145 ‫یه لحظه منو ببخشید. 427 00:22:58,003 --> 00:23:00,839 ‫نو «نیتن شلبی» پدرسگی! 428 00:23:10,641 --> 00:23:11,642 ‫زود برمی‌گردم. 429 00:23:11,725 --> 00:23:13,060 ‫زیاد به اینجا عادت نکنید. 430 00:23:20,275 --> 00:23:23,028 ‫«جید»، امشب برای خانوادم ‫شب خیلی خاصیه. 431 00:23:23,111 --> 00:23:24,404 ‫و میز کنار پنجره خالیه. 432 00:23:24,488 --> 00:23:26,865 ‫پس من دوست دارم اینطوری پیش بره... 433 00:23:28,033 --> 00:23:29,660 ‫قراره بهمون اون میزو بدی. 434 00:23:29,743 --> 00:23:31,912 ‫ما هم قراره پیش‌غذا سفارش بدیم، 435 00:23:31,995 --> 00:23:34,456 ‫غذای اصلی، یکم دسر، ‫یه بطری شراب. 436 00:23:34,540 --> 00:23:38,043 ‫و قراره متعجب بشی که خانواده «شلی» ‫چقدر سریع می‌تونه... 437 00:23:38,126 --> 00:23:40,379 ‫سه وعده غذا بخوره و بره بیرون. 438 00:23:40,462 --> 00:23:41,505 ‫خب نظرت چیه؟ 439 00:23:42,381 --> 00:23:43,382 ‫باشه. 440 00:23:46,552 --> 00:23:48,011 ‫مامان، بابا. 441 00:23:48,595 --> 00:23:50,472 ‫شاید دلت بخواد شماره‌ام هم به بهت بدم؟ 442 00:23:50,556 --> 00:23:52,140 ‫نه، این دیگه نه. 443 00:23:53,350 --> 00:23:54,434 ‫ببخشید، من دمدمی‌ام. 444 00:23:55,644 --> 00:23:56,645 ‫منم همینطور، من... 445 00:23:57,938 --> 00:23:59,106 ‫من که سگ نیستم. 446 00:24:08,198 --> 00:24:09,199 ‫ممنون. 447 00:24:20,752 --> 00:24:23,255 ‫هی «روی»، مطمئنی نیستی؟ 448 00:24:23,338 --> 00:24:25,591 ‫یه پای تو بهتر از ‫جفت پای این اسکله. 449 00:24:36,185 --> 00:24:37,561 ‫حرفتو پس بگیر، بچه ننه. 450 00:24:37,644 --> 00:24:41,899 ‫آروم رفیق. فکر کنم روحیات لطیفش خراب شد. 451 00:24:43,066 --> 00:24:46,612 ‫یعنی چی «روی»؟ منو آوردی اینجا ‫پام بشکنه؟ 452 00:24:46,695 --> 00:24:47,696 ‫نه. 453 00:24:47,779 --> 00:24:52,201 ‫آوردمت اینجا که یادت بندازم ‫فوتبال فقط یه بازیه. 454 00:24:52,284 --> 00:24:54,203 ‫که تو هم توی بچگی تخمیت بازی کردی. 455 00:24:54,286 --> 00:24:55,495 ‫چون خوش می‌گذشت. 456 00:24:55,996 --> 00:24:58,123 ‫حتی وقتی نزدیک بود ‫پای تخمیت بشکنه. 457 00:24:58,207 --> 00:24:59,625 ‫یا احساسات تخمیت ضربه بخوره. 458 00:25:00,209 --> 00:25:01,460 ‫پس کون لق احساساتت. 459 00:25:01,543 --> 00:25:04,379 ‫کون لق افکارت، ‫کون لق همه این حرفا، 460 00:25:04,463 --> 00:25:08,884 ‫برو گمشو اونجا و خوش بگذرون. 461 00:25:12,638 --> 00:25:14,264 ‫خیلی‌خب، تمومه. 462 00:25:19,978 --> 00:25:21,063 ‫درست گفتم؟ 463 00:25:21,605 --> 00:25:22,606 ‫عالی گفتی. 464 00:25:23,607 --> 00:25:24,650 ‫زیادی گفتم تخم؟ 465 00:25:25,526 --> 00:25:26,777 ‫نمی‌دونم. 466 00:25:26,860 --> 00:25:29,196 ‫مثل دیدن نوک‌سینه خانما ‫توی فیلم «شوگرلز»ـه. 467 00:25:29,279 --> 00:25:30,697 ‫انقدر نشون دادن که ‫دیگه بنظرت زیاد نبود. 468 00:25:30,781 --> 00:25:33,158 ‫دیگه کشیده شده بودی توی داستان. 469 00:25:34,368 --> 00:25:36,078 ‫من یه بار با «جینا گرشون» رفتم بیرون. 470 00:25:37,579 --> 00:25:38,872 ‫باعث شد خوشحال بشم. 471 00:25:40,040 --> 00:25:41,166 ‫ولم کن! 472 00:25:53,887 --> 00:25:55,138 ‫بجنب! 473 00:26:06,275 --> 00:26:07,526 ‫همینه، بجنب! 474 00:26:16,994 --> 00:26:18,745 ‫ولمون کن بابا. 475 00:26:19,329 --> 00:26:20,372 ‫بجنب! 476 00:26:23,959 --> 00:26:26,086 ‫«مک‌آدولودو»! 477 00:26:26,587 --> 00:26:28,213 ‫«مک‌آدولودو»! 478 00:26:28,297 --> 00:26:29,464 ‫بجنب! 479 00:26:36,930 --> 00:26:38,432 ‫کارت امشب خوب بود، مربی. 480 00:26:38,515 --> 00:26:40,601 ‫واقعا فکر کردی ‫خریدار کسشعر هات هستم؟ 481 00:26:40,684 --> 00:26:41,810 ‫خریدار چی؟ 482 00:26:42,644 --> 00:26:45,606 ‫که سعی می‌کنی من برگردم ‫توی باشگاه و مربی‌گری کنم. 483 00:26:45,689 --> 00:26:46,732 ‫راه نداره. 484 00:26:46,815 --> 00:26:48,400 ‫«روی»، اشتیاق من صفره... 485 00:26:48,483 --> 00:26:52,070 ‫ببخشید، اشتیاقی «ندارم» که مجبورت کنم ‫کاری کنی که دوستش نداری. 486 00:26:53,530 --> 00:26:55,199 ‫پس قرار نیست گولم بزنی؟ 487 00:26:55,282 --> 00:26:56,450 ‫شاید یکم. 488 00:26:57,451 --> 00:26:58,452 ‫متأسفم، «روی». 489 00:26:59,369 --> 00:27:01,288 ‫ولی امشب اومدم اینجا، ‫چون وقتی آدم می‌فهمه... 490 00:27:01,371 --> 00:27:03,999 ‫...که می‌خواد تا باقی عمرش ‫مربی یه نفر باشه، 491 00:27:04,082 --> 00:27:06,043 ‫دلش می‌خواد باقی عمرش ‫خیلی زود شروع بشه. 492 00:27:06,710 --> 00:27:07,711 ‫لطفا تمومش کن. 493 00:27:08,295 --> 00:27:09,796 ‫تو تیم مارو تکمیل می‌کنی. 494 00:27:09,880 --> 00:27:11,131 ‫خیلی آشغالی. 495 00:27:11,215 --> 00:27:14,760 ‫من یه مربی هم هستم، ‫که جلوی یه پسر بچه ایستادم، 496 00:27:14,843 --> 00:27:16,136 ‫- ازش می‌خوام... ‫- گوش کن، 497 00:27:16,220 --> 00:27:18,347 ‫من قرار نیست برگردم ریچموند. 498 00:27:18,430 --> 00:27:20,182 ‫نه الآن، نه هیچ‌وقت. 499 00:27:21,808 --> 00:27:22,976 ‫حالا هم گمشو. 500 00:27:27,231 --> 00:27:28,565 ‫هرطور مایلی. 501 00:27:38,909 --> 00:27:40,786 ‫هی، شرمنده اینطوری شد، مربی. 502 00:27:40,869 --> 00:27:44,623 ‫- ساعتتو اشتباهی واسه عصر تنظیم کردی؟ ‫- بله آقای «استیو کر». ممنون. 503 00:27:44,706 --> 00:27:46,959 ‫- بازم زود آماده شدی ها. ‫- آره خب... 504 00:27:47,042 --> 00:27:49,670 ‫بنظرم لباس پوشیدن آدم توی صبح ‫باید زمانش اندازه... 505 00:27:49,753 --> 00:27:52,256 ‫آهنگ «عاشق‌پیشه» از «فیلیپ بیلی» ‫و «فیلیپ کالینز» باشه. 506 00:27:52,339 --> 00:27:53,799 ‫- منطقیه. ‫- آره. 507 00:27:54,466 --> 00:27:58,637 ‫عجب شنبه قشنگیه. و ما قراره ‫با شفیلد چهارشنبه بازی کنیم. 508 00:27:58,720 --> 00:28:00,848 ‫- ملقب به "جغد ها". ‫- آره دیگه، همون. 509 00:28:00,931 --> 00:28:02,558 ‫راستی اون جوکت رو تموم نکردی. 510 00:28:03,183 --> 00:28:04,184 ‫کدوم جوک؟ 511 00:28:04,268 --> 00:28:05,727 ‫جغد بریتانیایی چی میگه؟ ‫(اشاره به فصل اول) 512 00:28:06,228 --> 00:28:07,271 ‫آها اون... 513 00:28:12,192 --> 00:28:13,277 ‫ارزشش رو داشت. 514 00:28:30,210 --> 00:28:32,296 ‫ما بلیط های فصل ریچموند رو داشتیم. 515 00:28:32,379 --> 00:28:33,839 ‫خانواده من ثروتمند بود. 516 00:28:33,922 --> 00:28:36,133 ‫من یه ولگرد جوون بودم ‫که یواشکی می‌اومدم داخل. 517 00:28:36,216 --> 00:28:38,719 ‫پدرم برای ما بهترین ‫صندلی هارو می‌گرفت. 518 00:28:38,802 --> 00:28:41,346 ‫من اونجا می‌نشستم، ‫چون اونم اونجا بود. 519 00:28:41,430 --> 00:28:43,765 ‫مادرم و دوست پسرم عصبانی شده بودن. 520 00:28:43,849 --> 00:28:46,018 ‫می‌خواستن زنگ بزنن حراست ‫تا پرتش کنن بیرون. 521 00:28:46,101 --> 00:28:47,936 ‫ولی اون اصرار کرد که من بمونم. 522 00:28:48,478 --> 00:28:51,481 ‫- و بعد عاشق شدیم. ‫- بعد عاشق شدیم. 523 00:28:52,399 --> 00:28:55,110 ‫چند سال بعد، ‫یکی از دوستان نزدیک خانوادگی، 524 00:28:55,194 --> 00:28:58,197 ‫از داستان ما برای فیلم ‫«تایتانیک» استفاده کرد. 525 00:28:58,280 --> 00:29:00,407 ‫از همون سال درگیر ‫دعاوی قضایی شدیم. 526 00:29:01,033 --> 00:29:03,327 ‫- با همدیگه. ‫- با همدیگه. 527 00:29:05,579 --> 00:29:07,956 ‫بجنب، ریچموند! ‫- ریچموند! 528 00:29:11,917 --> 00:29:14,336 ‫«امروز چی‌کاره‌ای؟» ‫«بازی فوتبال می‌بینم» 529 00:29:14,670 --> 00:29:16,470 ‫«فوتبالی هستی! تیمت کدومه؟» 530 00:29:23,595 --> 00:29:24,032 ‫«شخصیه» 531 00:29:24,056 --> 00:29:25,849 ‫سکس‌چت بازی رو تموم کنید دیگه. 532 00:29:25,933 --> 00:29:28,227 ‫بهش بگو مدیر ریچموندی ‫بعد دیگه تو مشتته. 533 00:29:42,491 --> 00:29:43,867 ‫- مربی. ‫- دکتر! 534 00:29:43,951 --> 00:29:45,744 ‫زمین! ‫سقف! 535 00:29:45,827 --> 00:29:46,954 ‫سطل آشغال! 536 00:29:47,037 --> 00:29:48,121 ‫نوبت توـه. 537 00:29:48,830 --> 00:29:50,958 ‫فقط اومدم حالتو بپرسم. 538 00:29:51,041 --> 00:29:53,043 ‫اوه، خیلی لطف دارین. 539 00:29:53,126 --> 00:29:54,461 ‫حالم چطوره؟ 540 00:29:54,545 --> 00:29:55,546 ‫نمی‌دونم، می‌دونی؟ 541 00:29:55,629 --> 00:29:58,715 ‫من... من فقط این ترس همگانی رو دارم ‫که این جهان برای چیه، 542 00:29:58,799 --> 00:30:00,008 ‫می‌گیری؟ 543 00:30:00,092 --> 00:30:02,553 ‫چند تا دوست خوبمو می‌بینم ‫که این حسو ازم بگیره. 544 00:30:03,762 --> 00:30:05,305 ‫پس تحت فشار هستی؟ 545 00:30:08,016 --> 00:30:09,852 ‫خب در مطب من همیشه بازه. 546 00:30:09,935 --> 00:30:10,978 ‫پس چرا در داری؟ 547 00:30:11,061 --> 00:30:13,730 ‫مربی «برد» می‌تونه واست نصفش کنه. ‫مثل فیلم «شاینینگ». 548 00:30:13,814 --> 00:30:14,857 ‫فقط با هشت تا ضربه. 549 00:30:14,940 --> 00:30:16,191 ‫پنج تا ضربه. 550 00:30:16,275 --> 00:30:18,485 ‫توسط چوب‌بران قهرمان جهانی ‫تأیید شدم، جیگر! 551 00:30:19,778 --> 00:30:22,030 ‫این مرد بار ها زندگی کرده، ‫و استادان زیادی داشته. 552 00:30:22,114 --> 00:30:24,616 ‫ای لعنتی، دستم سوخت! ‫آتیش پاره رو ببین. 553 00:30:27,035 --> 00:30:28,370 ‫لباس روز بازی؟ ‫عاشقش شدم. 554 00:30:28,453 --> 00:30:29,746 ‫زیاده روی نیست؟ 555 00:30:29,830 --> 00:30:31,665 ‫چی؟ زیادی باکلاس؟ ‫اصلا هم نیست. 556 00:30:35,085 --> 00:30:38,088 ‫اگه می‌خوای واقعیت رو برملا کنی، ‫بسپارش به دست خیاط. 557 00:30:41,675 --> 00:30:45,345 ‫بازم ممنون حالمو پرسیدی، دکی. ‫«گری‌هاوندز» به پیش! 558 00:30:46,346 --> 00:30:47,556 ‫و برگشتیم. 559 00:30:47,639 --> 00:30:48,974 ‫بیایید لیگ برتر را تمام کنیم... 560 00:30:49,057 --> 00:30:51,476 ‫با «آرسنال» که مسیر به سمت ‫«نیوکاسل» واسش همواره، 561 00:30:51,560 --> 00:30:54,688 ‫که «متیو کر» هفده ساله ‫اولین کار خودش رو انجام میده. 562 00:30:54,771 --> 00:30:58,192 ‫بهش میگن «رونالدو» ایرلندی. ‫امروز چه انتظاری داشته باشیم؟ 563 00:30:58,275 --> 00:31:01,278 ‫خب، می‌تونیم انتظار یه بازی ‫مسلط رو از این مرد داشته باشیم. 564 00:31:01,361 --> 00:31:03,238 ‫«روی»، بنظرت امروز چی کار می‌کنه؟ 565 00:31:03,322 --> 00:31:05,699 ‫نمی‌دونم، هیفده سالشه. 566 00:31:05,782 --> 00:31:08,160 ‫احتمالا واسه شام سیب زمینی می‌خوره ‫و قبل خواب جلق می‌زنه. 567 00:31:08,243 --> 00:31:10,412 ‫بابت این الفاظ شرمنده‌ایم. 568 00:31:10,495 --> 00:31:12,998 ‫«روی»، من دنبال بصیرت بودم... 569 00:31:13,582 --> 00:31:15,042 ‫درمورد بازیش. 570 00:31:15,125 --> 00:31:16,418 ‫گفتم که نمی‌دونم. 571 00:31:17,794 --> 00:31:19,379 ‫تمام کار ما اینه که بشینیم اینجا... 572 00:31:19,463 --> 00:31:22,132 ‫...حدس بزنیم اون آشغالا دقیقا ‫چه گُهی قراره بخورن، 573 00:31:22,216 --> 00:31:23,383 ‫بعد وقت اضافه باز برمی‌گردیم، 574 00:31:23,467 --> 00:31:26,720 ‫و غُر می‌زنیم که چرا اونطور که ‫ما انتظار داشتیم عمل نکردن. 575 00:31:27,930 --> 00:31:29,223 ‫ما نمی‌دونیم. 576 00:31:30,891 --> 00:31:32,351 ‫البته که ما نمی‌دونیم. 577 00:31:34,311 --> 00:31:36,021 ‫ما که توی رختکن پیششون نیستیم. 578 00:31:36,104 --> 00:31:37,439 ‫ما توی زمین پیششون نیستیم. 579 00:31:37,523 --> 00:31:40,192 ‫ما نمی‌تونیم توی چشم‌هاشون نگاه کنیم، ‫و بهشون شجاعت بدیم... 580 00:31:40,275 --> 00:31:42,444 ‫که بهتر از همیشه توی زمین باشن. 581 00:31:43,862 --> 00:31:44,863 ‫ما فقط... 582 00:31:46,031 --> 00:31:48,575 ‫...فقط از بیرون گود نگاه می‌کنیم. 583 00:31:50,327 --> 00:31:51,328 ‫قضاوت می‌کنیم. 584 00:31:54,248 --> 00:31:55,499 ‫خیلی‌خب، «روی». 585 00:31:55,582 --> 00:31:59,878 ‫اینم یه نگاهی به تیم قدیمی خودت، ‫که برای یه مسیر جدید حاضر می‌شه. 586 00:31:59,962 --> 00:32:01,463 ‫هی! 587 00:32:13,892 --> 00:32:15,978 ‫بنظر خیلی آروم نمیاد؟ 588 00:32:16,061 --> 00:32:17,145 ‫مخصوصا برای یه تیم... 589 00:32:17,229 --> 00:32:19,481 ‫که در معرض سقوط قرار داره. 590 00:32:19,565 --> 00:32:22,401 ‫ولی خوبه که ببینیم ‫«مک‌آدو» لبخند می‌زنه. 591 00:32:22,484 --> 00:32:25,320 ‫کل این فصل خیلی توی خودش بود. 592 00:32:25,404 --> 00:32:27,823 ‫واسم سواله امروز چی شدش. 593 00:32:27,906 --> 00:32:29,825 ‫آره، خب دیگه بیا. 594 00:32:34,746 --> 00:32:36,623 ‫بفرمایید، آفرین. ‫متشخص باشید. 595 00:32:41,003 --> 00:32:43,714 ‫هوای امروز خیلی خنکه، ‫مطمئنم دلت تنگ نشده، «روی». 596 00:32:44,214 --> 00:32:45,257 ‫چی؟ 597 00:32:45,340 --> 00:32:47,593 ‫گفتم دلت برای سرما خنک نشده، «روی». 598 00:32:49,178 --> 00:32:50,429 ‫دلم برای همه‌اش تنگ شده. 599 00:32:52,181 --> 00:32:53,182 ‫ببخشید. 600 00:32:54,057 --> 00:32:56,101 ‫- چی کار می‌کنی؟ ‫- شرمنده رفقا. 601 00:32:56,685 --> 00:32:58,103 ‫با این کارم قصدی ندارم. 602 00:33:03,192 --> 00:33:04,193 ‫«روی»! 603 00:33:05,986 --> 00:33:08,989 ‫«جف»، باید برم. 604 00:33:38,060 --> 00:33:40,229 ‫ممنونم، ‫ممنون «بن». 605 00:33:42,856 --> 00:33:44,691 ‫- تو «روی کنت»ای؟ ‫- نه، نیستم. 606 00:33:45,734 --> 00:33:47,819 ‫خیلی‌خب، منم. ‫منو ببرن نلسون رود. 607 00:33:47,903 --> 00:33:49,112 ‫نه، میرم خونه. 608 00:33:49,196 --> 00:33:51,573 ‫سالگرد ازدواجمه، داشی. ‫هنوز هدیه نخریدم. 609 00:33:55,702 --> 00:33:56,954 ‫جهنم. 610 00:33:58,121 --> 00:34:00,332 ‫عالیه، زنم عاشق پول نقده. 611 00:34:00,415 --> 00:34:01,416 ‫دمت گرم. 612 00:34:20,060 --> 00:34:22,478 ‫شرمنده رفیق، تا همینجا می‌تونم بیارمت. 613 00:34:24,523 --> 00:34:27,442 ‫من همون چیزی رو بهت میگم که «نیکی سیکس» ‫توی برنامه "پشت موسیقی" گفت؛ 614 00:34:27,525 --> 00:34:29,570 ‫- "با زنت حال کن." ‫- ممنون، «روی». 615 00:34:36,952 --> 00:34:38,203 ‫تخم سگ! 616 00:34:39,288 --> 00:34:41,331 ‫سگ! سگ! 617 00:34:45,668 --> 00:34:46,795 ‫این ساعت رو می‌بینی؟ 618 00:34:46,879 --> 00:34:49,214 ‫تا ده دقیقه دیگه منو ببر ‫«خیابون نلسون»، بعد مال خودت. 619 00:34:49,297 --> 00:34:50,299 ‫بپر بالا. 620 00:35:08,525 --> 00:35:09,860 ‫دمت. 621 00:35:11,028 --> 00:35:12,321 ‫نه! 622 00:35:18,076 --> 00:35:19,703 ‫- باید برم اون داخل. ‫- بلیط داری؟ 623 00:35:19,786 --> 00:35:22,623 ‫- نمی‌تونیم بدون بلیط راه بدیم. ‫- من «روی کنت»ام. 624 00:35:22,706 --> 00:35:23,999 ‫- شبیهش که هست. ‫- یکم. 625 00:35:24,082 --> 00:35:25,209 ‫دور دهنش. 626 00:35:25,292 --> 00:35:26,376 ‫تو روح پدرتون. 627 00:35:29,922 --> 00:35:32,216 ‫یه بلیط رزرو شده برای ‫«ریبا مک‌اینتایر» داری؟ 628 00:35:39,598 --> 00:35:41,642 ‫خوشحالم برگشتی، «ریبا». 629 00:35:43,393 --> 00:35:45,187 ‫بابا! بابا! 630 00:35:48,357 --> 00:35:49,942 ‫- لذت ببر. ‫- گوه نخور. 631 00:35:50,025 --> 00:35:51,026 ‫پس خودشه! 632 00:35:54,404 --> 00:35:56,114 ‫سگ! سگ! سگ! 633 00:36:36,363 --> 00:36:37,364 ‫اونجارو! 634 00:36:42,703 --> 00:36:45,163 ‫یا خدا! 635 00:36:45,247 --> 00:36:48,792 ‫اینجاست! اونجاست! ‫هر جا چشم بندازی هست! 636 00:36:48,876 --> 00:36:52,004 ‫«روی کنت»! ‫«روی کنت»! 637 00:36:52,087 --> 00:36:54,381 ‫اینجاست! اونجاست! ‫هرجا چشم بندازی هست! 638 00:36:54,464 --> 00:36:57,384 ‫«روی کنت»! ‫«روی کنت»! 639 00:37:19,740 --> 00:37:20,908 ‫سلام، مربی. 640 00:37:22,242 --> 00:37:23,952 ‫- خوشحالم تصمیم گرفتی... ‫- خفه شو. 641 00:37:24,453 --> 00:37:25,662 ‫فقط خفه شو. 642 00:37:26,663 --> 00:37:28,373 ‫تو منو مربی کردی. 643 00:37:55,315 --> 00:37:59,302 ‫ترجمه | حامی مغیثی ‫T.me/timelordsubs