1 00:00:17,809 --> 00:00:20,521 ‫بیننده های توی خونه ‫رأی خودشون رو دادن. 2 00:00:20,604 --> 00:00:25,609 ‫«دانتونی»، «جیمی»، ‫یکی از شما امشب میره خونه. 3 00:00:25,692 --> 00:00:28,237 ‫و دیگری به این ماجراجویی ‫پر از هوس ادامه میده. 4 00:00:28,529 --> 00:00:30,822 ‫بهتره به مامانیت زنگ بزنی، ‫بگو چایی دم کنه تا میری خونه. 5 00:00:37,621 --> 00:00:38,622 ‫«جیمی». 6 00:00:44,670 --> 00:00:45,838 ‫مسیر تو اینجا تموم میشه. 7 00:00:47,339 --> 00:00:48,590 ‫متأسفم. 8 00:00:50,133 --> 00:00:51,301 ‫همینه! 9 00:00:51,385 --> 00:00:52,386 ‫چی؟ 10 00:00:52,469 --> 00:00:55,264 ‫- ممنون، ممنون! ‫- واوو. 11 00:00:55,347 --> 00:00:57,558 ‫- چقدر کـــ**شعره. ‫- ممنونم! 12 00:01:00,102 --> 00:01:01,770 ‫چقدر تعجب برانگیز بود. 13 00:01:01,854 --> 00:01:02,855 ‫واقعا شانس نیاورد. 14 00:01:02,938 --> 00:01:06,650 ‫آره، ولی ما خوش‌شانس هستیم که اینجا ‫بازنده برنامه، «جیمی»، رو داریم. 15 00:01:06,733 --> 00:01:09,820 ‫تند نرو، «فیلیپ»، من هر بازنده‌ای نیستم. ‫من اصل بازنده‌ام. 16 00:01:09,903 --> 00:01:13,282 ‫خب «جیمی»، آسیاب به نوبت. ‫قولت به «ایمی» رو نگه‌ می‌داری؟ 17 00:01:13,365 --> 00:01:15,409 ‫- قراره واسش صبر کنی؟ ‫- نه، نه. 18 00:01:15,492 --> 00:01:17,870 ‫فقط داشتم بازی می‌کردم، ‫می‌فهمید که چی میگم؟ 19 00:01:17,953 --> 00:01:19,079 ‫بهترین دختر اونجا رو پیدا کنم، 20 00:01:19,162 --> 00:01:21,832 ‫باهاش توی دستشویی سکس کنم، ‫بعد ازش خواستگاری کنم، استراتژی قدیمی. 21 00:01:22,749 --> 00:01:26,837 ‫خب، بحث استراتژی شد، شما خواستید ‫باشگاه من سیتی رو ترک کنید. 22 00:01:26,920 --> 00:01:29,339 ‫درست اول شروع فصل جدید، ‫ولی برای چی؟ 23 00:01:30,132 --> 00:01:32,176 ‫کاری بود که باید انجام می‌شد، ‫می‌دونید چی میگم؟ 24 00:01:32,259 --> 00:01:35,345 ‫بعدم وقتی فهمیدم «جورج هریسون» مُرده، 25 00:01:35,429 --> 00:01:38,348 ‫فهمیدم باید دست از انتظار ‫برای شروع زندگی بکشم. 26 00:01:38,432 --> 00:01:40,851 ‫از هر فرصتی استفاده کنم. ‫کمال‌گرایانه زندگی کنم. 27 00:01:40,934 --> 00:01:44,021 ‫ولی «جورج هریسون» بیست سال پیش مُرد. 28 00:01:44,646 --> 00:01:46,273 ‫آره، ولی من که تازه فهمیدم. 29 00:01:48,817 --> 00:01:50,485 ‫حالا برنامه آینده ‫«جیمی تارت» چیه؟ 30 00:01:50,986 --> 00:01:54,364 ‫نمی‌دونم، برگردم به من‌سیتی. ‫اگه «پپ» هنوز قبولم کنه. 31 00:01:54,448 --> 00:01:56,450 ‫جالبه که بهش اشاره کردی، ‫چون ما یه ویدیو داریم. 32 00:01:56,533 --> 00:01:58,076 ‫شاید برات جالب باشه. 33 00:01:58,160 --> 00:02:01,163 ‫نظری درمورد «جیمی تارت» ‫و آینده‌ش با منچستر سیتی دارید؟ 34 00:02:01,246 --> 00:02:02,873 ‫آره، «جیمی»... 35 00:02:02,956 --> 00:02:06,585 ‫می‌دونی، من و همسرم فکر می‌کردیم ‫اون و «ایمی» خیلی به هم میان. 36 00:02:07,211 --> 00:02:09,880 ‫ولی نه، قرار نیست برگرده من سیتی. 37 00:02:09,963 --> 00:02:11,131 ‫ولی امیدوارم موفق باشه. 38 00:02:18,639 --> 00:02:21,517 ‫خب، ممنون که اومدی پیشمون، «جیمی». ‫مثل همیشه خوشحالمون کردی. 39 00:02:21,600 --> 00:02:23,769 ‫در ادامه دانشمندانی رو داریم ‫که فرنی کم‌چربی کشف کردند، 40 00:02:23,852 --> 00:02:25,812 ‫که باعث ناراحتی نمی‌شه. 41 00:02:25,896 --> 00:02:27,147 ‫انقدر خوبه که انگار واقعی نیست. 42 00:02:35,614 --> 00:02:38,575 ‫هی! «جیمی»! «جیمی»! 43 00:02:38,659 --> 00:02:40,911 ‫آره، آره. البته آره. 44 00:02:42,246 --> 00:02:44,331 ‫- خیلی ممنونم. ‫- آره، مشکلی نیست. 45 00:02:44,414 --> 00:02:46,041 ‫- اوضاع خوبه؟ ‫- تو خوبی داداش؟ 46 00:02:46,124 --> 00:02:48,669 ‫- آره. ‫- ببخشید که اینطور شد، رفیق. 47 00:02:48,752 --> 00:02:51,380 ‫کار روزگاره دیگه. 48 00:02:51,463 --> 00:02:56,552 ‫ممنون، رفیق، اینم خودکارت. ‫نه، مشکلی نیست. 49 00:02:56,635 --> 00:02:57,761 ‫سلام رفیق، ‫حالت چطوره؟ 50 00:02:57,845 --> 00:02:59,304 ‫- اسمت چیه؟ ‫- «استنلی». 51 00:02:59,388 --> 00:03:01,431 ‫«استنلی»، فوتبال دوست داری، نه؟ 52 00:03:01,515 --> 00:03:03,809 ‫- ممنونم، «جیمی». ‫- مشکلی نیست، رفیق. 53 00:03:03,892 --> 00:03:05,894 ‫خیلی‌خب، بعدا می‌بینمتون. ‫خوشحال شدم. 54 00:03:08,188 --> 00:03:10,858 ‫رفیق، فکر کنم دلم می‌خواد قدم بزنم. ‫باشه؟ هوا خوبه. 55 00:03:16,363 --> 00:03:22,436 ‫ترجمه | حامی مغیثی ‫T.me/Timelordsubs 56 00:03:39,052 --> 00:03:41,305 ‫صبر کن ببینم، ‫دیشب اینجا خوابیدی؟ 57 00:03:41,847 --> 00:03:42,931 ‫چرا؟ 58 00:03:43,015 --> 00:03:46,018 ‫من و «جین» دیشب دعوامون شد، ‫کلید هامو انداخت تو رودخونه. 59 00:03:46,101 --> 00:03:49,229 ‫شما دو نفر مثل «فرانک سیناترا» ‫و «ایوا گاردنر» هستین، می‌دونی؟ 60 00:03:49,313 --> 00:03:53,775 ‫یا «فرانک سیناترا» با «میا فارو». ‫یا «فرانک» و... می‌دونی چیه؟ 61 00:03:53,859 --> 00:03:57,070 ‫کم کم دارم متوجه جریان های جنجالی ‫آهنگ "همون چشم‌های قدیمی" میشم. 62 00:03:58,071 --> 00:03:59,781 ‫- هی، ساعت چنده؟ ‫- نُه و بیست دقیقه. 63 00:04:00,449 --> 00:04:02,034 ‫خب، الآن برمی‌گردم. 64 00:04:02,117 --> 00:04:05,162 ‫نه، نه، نه، اینو بو کن. 65 00:04:06,413 --> 00:04:07,539 ‫یه اتاق‌خواب پاریسی. 66 00:04:11,835 --> 00:04:13,003 ‫«ویل»، یه لحظه. 67 00:04:20,302 --> 00:04:22,596 ‫- آره، بیا داخل. ‫- همه چیز خوبه؟ 68 00:04:22,679 --> 00:04:23,680 ‫نه، اصلا هم خوب نیست. 69 00:04:23,764 --> 00:04:26,058 ‫تو نرم‌کننده پارچه‌ای با رایحه ‫اسطوخودوس توی لباس‌شویی گذاشتی؟ 70 00:04:26,141 --> 00:04:27,142 ‫آره، آره درسته. 71 00:04:27,226 --> 00:04:30,145 ‫دوست دخترم عاشق اسطوخودوسه. ‫بنظرش خیلی دوست داشتنیه. 72 00:04:32,898 --> 00:04:35,192 ‫تغییراتی درست نکن که ‫حواس بازیکن هارو پرت کنه. 73 00:04:35,275 --> 00:04:36,693 ‫متأسفم، مربی. 74 00:04:36,777 --> 00:04:37,903 ‫برو دیگه. ‫برو بیرون. 75 00:04:41,281 --> 00:04:43,700 ‫ما ورزشکار آروم نمی‌خواییم. ‫ورزشکار وحشی می‌خواییم. 76 00:04:43,784 --> 00:04:44,993 ‫حتی بعد اینکه دوش گرفتن؟ 77 00:04:46,453 --> 00:04:47,454 ‫اینجا خوابیدی؟ 78 00:04:47,538 --> 00:04:49,206 ‫"فرصتی برای دیدن رویاهای اینجا" 79 00:04:50,791 --> 00:04:53,544 ‫ممنون رسوندیم، عزیزم. ‫ می‌خوای بیای داخل؟ سلامی بکنی؟ 80 00:04:53,627 --> 00:04:55,045 ‫- نه. ‫- باشه. 81 00:04:56,046 --> 00:04:57,130 ‫امروز برنامه‌ای داری؟ 82 00:04:57,714 --> 00:04:59,424 ‫تا روز بازی نه. 83 00:04:59,925 --> 00:05:02,970 ‫می‌خوام به دخترا یاد بدم ‫ترکیب 4 4 2 بازی کنن، 84 00:05:03,053 --> 00:05:07,307 ‫چون اون «کوکورودا» خانم، ‫یه هیولای دفاعیه. 85 00:05:08,100 --> 00:05:10,352 ‫بعدش هم می‌خواستم واسه شام ‫برات کوردن‌بلو درست کنم. 86 00:05:10,435 --> 00:05:13,981 ‫«نایجلا» می‌گه اگه مرغ رو ورق ورق کنی، ‫مرطوب تر میشه. 87 00:05:14,565 --> 00:05:16,733 ‫نمی‌دونم از کدومش تعجب کنم، 88 00:05:16,817 --> 00:05:19,611 ‫اینکه حرف «نایجلا» رو زدی، ‫یا برگشتی گفتی "مرطوب". 89 00:05:22,656 --> 00:05:23,657 ‫همینه! 90 00:05:23,740 --> 00:05:26,076 ‫- آره، خودشه. همینه. ‫- «تد» داره چی کار می‌کنه؟ 91 00:05:26,159 --> 00:05:29,663 ‫احتمالا دلتنگ خونه‌ش شده. ‫نزدیک ترین چیزی که می‌تونست رو پیدا کرد. 92 00:05:30,497 --> 00:05:32,708 ‫- تو بازی امروزت موفق باشی. ‫- خیلی ممنونم. 93 00:05:34,793 --> 00:05:35,794 ‫صبح بخیر، «تد». 94 00:05:35,878 --> 00:05:39,339 ‫سلام، «کیلی»، اوه اوه! ‫اون «روی کنت» بزرگه؟ 95 00:05:41,508 --> 00:05:42,801 ‫ببخشید، خیلی عجله داشت. 96 00:05:42,885 --> 00:05:45,262 ‫مشکلی نیست، درک می‌کنم. ‫"وقت طلاست"، نه؟ 97 00:05:46,138 --> 00:05:48,348 ‫- بنظر خوش می‌گذروندی. ‫- اوه، آره بابا عالیه. 98 00:05:48,432 --> 00:05:51,518 ‫واسه سیاتک منم خیلی خوبه، اون همه لرزش ‫یه حال عجیبی به باسنم میده. 99 00:05:52,186 --> 00:05:54,438 ‫- واوو. ‫- سلام، ببین کی اینجاست. 100 00:05:54,521 --> 00:05:55,522 ‫سلام. 101 00:05:57,149 --> 00:05:58,901 ‫چه دوچرخه خفنی. 102 00:06:00,110 --> 00:06:01,904 ‫اون که دوچرخه نیست، ‫تبدیل‌شونده‌ست. (فیلم) 103 00:06:01,987 --> 00:06:04,531 ‫آره، واقعا اون چیزی نیست ‫که به چشم میاد. 104 00:06:04,615 --> 00:06:06,742 ‫چطوری دُکــ...تر «شرون». 105 00:06:06,825 --> 00:06:07,910 ‫صبح بخیر. 106 00:06:07,993 --> 00:06:11,038 ‫واسم سواله چرا برگشته اینجا؟ ‫مگه کامل دستمزدش پرداخت نشد؟ 107 00:06:11,121 --> 00:06:13,999 ‫فکر می‌کردم «هینگز» تا آخر فصل ‫باهاش قرداد باشه، نه؟ 108 00:06:19,546 --> 00:06:22,758 ‫هی، «هیگنز»، تو بدون هماهنگی با من ‫دکتر «شرون» رو استخدام کردی؟ 109 00:06:22,841 --> 00:06:24,092 ‫آره، بنظرم مشکلی نداشت. 110 00:06:24,176 --> 00:06:26,470 ‫ولی باید ازت می‌پرسیدم، «تد». ‫کاملا حق با توـه. 111 00:06:26,553 --> 00:06:28,013 ‫نه، معلومه که نیست. 112 00:06:28,096 --> 00:06:30,557 ‫یعنی، لعنتی تو خودت مدیر اجرایی ‫یه باشگاه فوتبالی. 113 00:06:30,641 --> 00:06:32,601 ‫باید بتونی تصمیمات خودتو بگیری. 114 00:06:32,684 --> 00:06:34,228 ‫همچنین، بد نمی‌شد بهم پیامک بدی. 115 00:06:34,311 --> 00:06:36,146 ‫- صد در صد همینه. ‫- نه، هزار درصد غلطه! 116 00:06:36,230 --> 00:06:37,606 ‫آخه تو آدم پرمشغله‌ای هستی. 117 00:06:37,689 --> 00:06:39,525 ‫هرکاری که تو بکنی، ‫بهترین کاره! 118 00:06:39,608 --> 00:06:43,195 ‫ولی دفعه بعد که نقشه‌ای داشتی، ‫میشه اول به منم بگی؟ 119 00:06:43,946 --> 00:06:47,241 ‫- نه، معلومه که نمیگم. ‫- خوبه، چرا باید بگی، من که بابات نیستم. 120 00:06:47,824 --> 00:06:49,993 ‫خب، خوشه. حالا یه نفر جدید ‫وارد تیم شده. 121 00:06:50,077 --> 00:06:51,411 ‫و خوبه، من باهاش مشک... 122 00:06:51,495 --> 00:06:53,288 ‫چرا اینجا بوی خونه ‫ننه بزرگم رو گرفته؟ 123 00:06:54,498 --> 00:06:55,499 ‫اوه، «تد». 124 00:06:55,582 --> 00:06:58,502 ‫- صبر کن تا بشنوی چی شده. ‫- پس بگو، «ریکی بل». 125 00:07:02,631 --> 00:07:03,632 ‫هیچکس تورو نمی‌خواد. 126 00:07:04,758 --> 00:07:08,095 ‫یعنی چی هیچکس منو نمی‌خواد؟ ‫من «جیمی تارت» تخمی‌ام. 127 00:07:08,178 --> 00:07:10,556 ‫تو بیش از حد مسئولیت داری. 128 00:07:10,639 --> 00:07:12,975 ‫مثل یه عوضی رفتار کردی، ‫از من سیتی غیبت زد. 129 00:07:13,559 --> 00:07:15,978 ‫بعد مثل یه عوضی رفتار کردی ‫و به «ایمی» با «دنیز» خیانت کردی، 130 00:07:16,061 --> 00:07:17,187 ‫اونم با سکس توی جکوزی. 131 00:07:18,105 --> 00:07:19,731 ‫هیچکس تورو نمی‌خواد. 132 00:07:19,815 --> 00:07:22,109 ‫یه تیم اسپانیایی ‫یا آلمانی چی؟ 133 00:07:23,026 --> 00:07:25,279 ‫الو، رئال مادرید؟ ‫«جیمی تارت» می‌خوایید؟ 134 00:07:25,779 --> 00:07:28,448 ‫نه؟ باشه پس. خداحافظ. 135 00:07:28,532 --> 00:07:30,033 ‫حتی اسپانیایی هم حرف نزدی. 136 00:07:30,117 --> 00:07:34,371 ‫شاید وقتش رسیده که روی ‫حرفه تلویزیونیت کار کنی. 137 00:07:34,454 --> 00:07:36,874 ‫ایشون خانم «تریسی» هستن. ‫مدیر برنامه های جدیدت. 138 00:07:36,957 --> 00:07:40,419 ‫یه پیشنهاد فوق العاده از طرف ‫یه نمایش واقع‌گرایانه توی "ابیزا" بهت شده. 139 00:07:40,502 --> 00:07:43,714 ‫نظرت درمورد هر شب اکستازی خوردن ‫به مدت سه هفته مداوم چیه؟ 140 00:07:48,385 --> 00:07:49,386 ‫باید کمکم کنی، رفیق. 141 00:07:49,469 --> 00:07:52,264 ‫«جیمی»، می‌دونی که عین ‫پسر خودمی. 142 00:07:53,098 --> 00:07:56,476 ‫ولی تو یه پسر مُرده‌ای، ‫که یعنی بیشتر هم دوستت دارم. 143 00:07:58,770 --> 00:08:00,272 ‫هیچ کاری از دستم برنمیاد. 144 00:08:08,488 --> 00:08:10,490 ‫واگن خوش‌آمد گویی «تد لسو» ‫به ایستگاه رسیده! 145 00:08:10,574 --> 00:08:13,952 ‫لطفا اینطوری نپر وسط. ‫ممکن بود وسط جلسه باشم. 146 00:08:14,036 --> 00:08:16,622 ‫اوه، درسته... ‫البته. متأسفم. 147 00:08:17,497 --> 00:08:19,499 ‫- کمکی از دستم برمیاد؟ ‫- خب آره، نه... 148 00:08:19,583 --> 00:08:22,252 ‫فقط یه چیزی واسه روز اول کاری ‫آوردم خدمتتون. 149 00:08:22,336 --> 00:08:24,254 ‫- نه، ممنونم. ‫- بی‌خیال دیگه. 150 00:08:24,338 --> 00:08:25,797 ‫فقط یه گاز کوچولو؟ 151 00:08:29,426 --> 00:08:30,511 ‫خدمت شما. 152 00:08:36,600 --> 00:08:39,937 ‫واقعا لطف کردین، مربی «لسو». ‫ولی من شیرینی نمی‌خورم. 153 00:08:40,020 --> 00:08:43,106 ‫واقعا؟ واو. تا حالا کسی رو ندیده بودم ‫که شیرینی نخوره. 154 00:08:43,190 --> 00:08:44,191 ‫فقط درموردشون شنیده بودم، 155 00:08:44,274 --> 00:08:46,818 ‫و همشون یه جای کفر آمیزی ‫به اسم سانتامونیکا زندگی می‌کنن. 156 00:08:46,902 --> 00:08:49,321 ‫باور کن، همه علاقه‌ای بهش ندارن. 157 00:08:49,404 --> 00:08:52,157 ‫توی زندگی قبلی، ‫اگه بوی شکلات هم بهم می‌خورد، 158 00:08:52,241 --> 00:08:54,409 ‫یک ساعت چرت و پرت می‌گفتم ‫تا وقتی بی‌هوش بشم. 159 00:08:54,493 --> 00:08:56,787 ‫- منم با بازی‌های ویدیویی همینم. ‫- چطور؟ 160 00:08:56,870 --> 00:08:59,581 ‫می‌دونید دیگه، یه چیزی توی زندگیمه ‫که واقعا ازش لذت می‌برم. 161 00:08:59,665 --> 00:09:01,667 ‫ولی بعد تظاهر می‌کنم که خودم ‫مانع رسیدن بهش هستم، 162 00:09:01,750 --> 00:09:03,085 ‫و یه جورایی حالمو بهتر می‌کنه. 163 00:09:03,669 --> 00:09:05,087 ‫ولی توی واقعیت، 164 00:09:05,170 --> 00:09:08,006 ‫فقط دارم خودمو از چیزی که ‫منو خوشحال می‌کنه، منع می‌کنم. 165 00:09:08,090 --> 00:09:10,133 ‫به جای تلاش برای اینکه ‫رابطم رو باهاش تنظیم کنم. 166 00:09:11,510 --> 00:09:13,053 ‫هی، کتاب مورد علاقت چیه؟ 167 00:09:15,806 --> 00:09:16,974 ‫خیلی جالب شد. 168 00:09:17,057 --> 00:09:18,684 ‫چی جالبه؟ که مال من ‫رمان "سرچشمه"ست؟ 169 00:09:18,767 --> 00:09:20,519 ‫می‌دونم عجیبه، ‫ولی می‌تونم توضیح بدم... 170 00:09:20,602 --> 00:09:21,728 ‫نه، کاری که داری می‌کنی. 171 00:09:21,812 --> 00:09:24,940 ‫این مشخصا روش تو برای ‫ارتباط با آدم های جدیده. 172 00:09:25,524 --> 00:09:28,068 ‫منطقیه، خیلی گارد هارو پایین میاره. 173 00:09:29,486 --> 00:09:33,448 ‫اگه مشکلی نداره، مربی «لسو»، ‫می‌خوام تمرین امروز رو ببینم. 174 00:09:33,532 --> 00:09:35,284 ‫که نحوه کارکرد همه چیز رو ببینم. 175 00:09:36,702 --> 00:09:37,786 ‫آره، حتما البته. 176 00:09:37,870 --> 00:09:40,080 ‫آره، شما اختیار تام دارید. 177 00:09:40,581 --> 00:09:41,582 ‫ممنونم. 178 00:09:44,209 --> 00:09:45,210 ‫خیلی‌خب. 179 00:09:47,754 --> 00:09:49,131 ‫اوه، راستی، ‫می‌دونستی من... 180 00:09:50,632 --> 00:09:53,302 ‫و بهت خبرش رو می‌رسونم که مردم ‫توی "اژانس هوایی دوبی" چی میگن. 181 00:09:53,886 --> 00:09:55,554 ‫خیلی‌خب، سوالی واسه من نداری؟ 182 00:09:56,054 --> 00:10:00,267 ‫زشته که توی پروفایل همسریابی ‫بنویسی که "پولدار"؟ 183 00:10:00,350 --> 00:10:02,394 ‫به شرط اینکه کلمه "کثیف" ‫رو هم جلوش بذاری. 184 00:10:07,774 --> 00:10:09,234 ‫ببخشید، ببخشید. 185 00:10:09,318 --> 00:10:11,695 ‫«هیگنز»، بنظرم خیلی لطف بزرگی کردی ‫که دفترت رو به دکتر «شرون» دادی. 186 00:10:13,280 --> 00:10:16,074 ‫آره، خیلی طرز فکر ‫سطح بالایی بود، «لزلی». 187 00:10:16,158 --> 00:10:18,744 ‫ولی باید که دفتر داشته باشی، ‫که برای خودت باشه. 188 00:10:18,827 --> 00:10:20,204 ‫نه، کاملا درست میگی. 189 00:10:20,287 --> 00:10:24,333 ‫واقعا کار سختیه که یه کارمند رو ‫از محل کارش جدا کنی. 190 00:10:24,416 --> 00:10:25,959 ‫موقتیه دیگه. 191 00:10:26,043 --> 00:10:28,670 ‫مال... «کرولاین»، توی فروش تبلیغات چی؟ 192 00:10:28,754 --> 00:10:30,714 ‫نه، اون تازه طلاق گرفته. 193 00:10:30,797 --> 00:10:33,342 ‫تازشم، دفترش دقیقا کنار ‫«لیام چس‌خنده»‌ست. 194 00:10:33,425 --> 00:10:34,676 ‫مرد خوبیه ها، ولی... 195 00:10:39,598 --> 00:10:42,226 ‫چطوری «هیگنز»؟ ‫دوست جدید کیه؟ 196 00:10:42,309 --> 00:10:44,811 ‫سلام «رابرت»، اسم من «تد»ـه. 197 00:10:44,895 --> 00:10:47,231 ‫سلام، منم «جیمی» هستم. 198 00:10:47,898 --> 00:10:48,899 ‫«جیمی پیپر»؟ 199 00:10:49,733 --> 00:10:53,237 ‫«جیمی پیج»! (گیتاریست) ‫وای از دستم رفت، خیلی خوب بود. 200 00:10:53,320 --> 00:10:54,613 ‫چطوری رئیس. 201 00:10:54,696 --> 00:10:56,990 ‫- خدمت شما. ‫- ممنونم. 202 00:10:58,909 --> 00:10:59,910 ‫این چیه؟ 203 00:10:59,993 --> 00:11:01,995 ‫می‌خواستم برای دکتر «شرون» ‫بیسکویت ببرم. 204 00:11:02,079 --> 00:11:04,873 ‫- چی کار کردی؟ ‫- مثل اینکه شیرینی نمی‌خوره. 205 00:11:04,957 --> 00:11:06,667 ‫- چه آدم آشغالی. ‫- آره. 206 00:11:06,750 --> 00:11:08,335 ‫تا حالا پیش تراپیست رفتی، «ربکا»؟ 207 00:11:08,418 --> 00:11:10,712 ‫که چی بشه؟ می‌تونم درجا ‫متوجه بشم مشکلم چیه. 208 00:11:10,796 --> 00:11:12,673 ‫فکر می‌کردم آسیب پذیر بودن ‫از من مراقبت می‌کنه، 209 00:11:12,756 --> 00:11:15,717 ‫برای همین مردم رو از خودم روندم، ‫و به جایی رسیدم که همیشه واسم کابوس بود، 210 00:11:15,801 --> 00:11:17,010 ‫تنها بودن. 211 00:11:17,094 --> 00:11:18,637 ‫همینه، آره. ‫منم درک نمی‌کنم. 212 00:11:18,720 --> 00:11:21,139 ‫چرا باید به یکی پول بدی واسه کاری ‫که دوستات مجانی واست انجام میدن؟ 213 00:11:21,223 --> 00:11:23,892 ‫دقیقا، یعنی واسه همین دوست داری، مگه نه؟ 214 00:11:23,976 --> 00:11:26,562 ‫که مشکلات و اضطراب هات رو ‫باهاشون درمیون بذاری، نه؟ 215 00:11:26,645 --> 00:11:27,855 ‫آره، همینه. 216 00:11:27,938 --> 00:11:30,566 ‫آره، حالا که بحثش شد، ‫تو نمی‌خوای چیزی بهم بگی؟ 217 00:11:31,650 --> 00:11:33,819 ‫نه، تو چی؟ 218 00:11:36,363 --> 00:11:37,364 ‫نه. 219 00:11:41,076 --> 00:11:43,120 ‫- دیدی؟ تموم شد و رفت. ‫- دقیقا، خیلی‌خب. 220 00:11:43,954 --> 00:11:44,955 ‫بعدا می‌بینمت، رئیس. 221 00:11:50,169 --> 00:11:52,087 ‫- بفرما، «کیلی». ‫- ممنونم «الکس». 222 00:11:54,339 --> 00:11:55,340 ‫«جیمی»؟ 223 00:11:56,633 --> 00:11:57,968 ‫من دنبالت نبودم. 224 00:11:58,051 --> 00:11:59,720 ‫چند تا کوچه پایینتر دیدمت. 225 00:11:59,803 --> 00:12:01,847 ‫و نمی‌تونستم بهت پیام بدم، ‫چون شمارتو پاک کردم. 226 00:12:02,431 --> 00:12:04,641 ‫بعد، توی شهر بودم ‫و می‌خواستم باهات حرف بزنم. 227 00:12:04,725 --> 00:12:07,561 ‫چون... گذاشتم من سیتی واسم ‫این برنامه واقع گرایانه رو جور کنه، 228 00:12:07,644 --> 00:12:10,189 ‫بعد از جفتش بیرون افتادم، ‫حالا نمی‌دونم دارم چی کار می‌کنم، 229 00:12:10,272 --> 00:12:12,316 ‫ولی فقط می‌خوام درموردش ‫با یکی حرف بزنم... 230 00:12:12,399 --> 00:12:14,818 ‫و به هرکسی که فکر می‌کنم، ‫تو به ذهنم میای... 231 00:12:15,569 --> 00:12:18,030 ‫واسه همین چند تا کوچه ‫همینطوری دنبالت کردم. 232 00:12:18,530 --> 00:12:19,531 ‫نه، دروغ گفتم. 233 00:12:19,615 --> 00:12:21,658 ‫کل مدت استراحتت دنبالت بودم. 234 00:12:21,742 --> 00:12:24,578 ‫ولی داشتم سعی می‌کردم دل و جرئت ‫سلام کردن رو به دست بیارم. 235 00:12:24,661 --> 00:12:27,372 ‫حالا هم.... سلام. 236 00:12:29,917 --> 00:12:30,918 ‫مشکلی نداره؟ 237 00:12:32,586 --> 00:12:34,004 ‫شماره منو پاک کردی؟ 238 00:12:35,005 --> 00:12:36,006 ‫آره. 239 00:12:37,799 --> 00:12:39,510 ‫بازی خفنی کردید. 240 00:12:40,219 --> 00:12:41,470 ‫ولی باختید. 241 00:12:41,553 --> 00:12:43,805 ‫می‌خوام این احساس یادتون بمونه. 242 00:12:44,306 --> 00:12:48,393 ‫این لحظه رو توی ‫مغزتون آتیش بزنید! 243 00:12:51,230 --> 00:12:52,231 ‫خوبه. 244 00:12:52,314 --> 00:12:53,815 ‫وقت جایزه رسیده، دایی «روی»؟ 245 00:12:53,899 --> 00:12:54,942 ‫آره، آره. 246 00:12:55,025 --> 00:12:57,569 ‫مامان «امیلی» برای همه ‫جایزه باخت آورده. 247 00:12:57,653 --> 00:12:59,279 ‫چه روش خوبی برای ‫هدر دادن پول. 248 00:13:01,198 --> 00:13:04,284 ‫"بهترین لباس"؟ مسخره نیست؟ ‫همتون یه لباس تنتون کردین. 249 00:13:05,702 --> 00:13:07,246 ‫تو. 250 00:13:08,664 --> 00:13:10,082 ‫خب، می‌دونید چیه؟ 251 00:13:10,582 --> 00:13:13,502 ‫فقط بردارید، ازش لذت ببرید ‫چون شما هیچی نبردید. 252 00:13:14,002 --> 00:13:15,337 ‫مربی «کنت». 253 00:13:16,129 --> 00:13:18,257 ‫ببین، وقتی من جوون بودم، ‫واسه باخت سرمون داد می‌زدن. 254 00:13:18,340 --> 00:13:20,592 ‫منم همینطور، ولی سختگیر بودن ‫هیچ‌وقت مشکل من نبوده. 255 00:13:20,676 --> 00:13:22,970 ‫فقط کافی بود بدونم مربی ‫واقعا واسش مهمه. 256 00:13:25,806 --> 00:13:29,476 ‫هوی! باعث افتخارمه ‫که مربی شما بودم. 257 00:13:29,977 --> 00:13:32,312 ‫و امیدوارم سال بعد ‫بیایید و بازی کنیم. 258 00:13:32,855 --> 00:13:35,065 ‫ولی اگه دل و جرئتش رو دارید! 259 00:13:41,154 --> 00:13:43,448 ‫خب، ما باختیم. 260 00:13:45,284 --> 00:13:48,579 ‫می‌تونستیم نتیجه بهتری بدیم، ‫ولی یکی از گل ها مردود شد، 261 00:13:48,662 --> 00:13:53,000 ‫چون مثل اینکه نُه ساله ها ‫نمی‌تونن با سر گُل بزنن. 262 00:13:54,251 --> 00:13:56,503 ‫رشد تخمی مغز. 263 00:14:04,928 --> 00:14:05,929 ‫«کیلی»؟ 264 00:14:26,658 --> 00:14:28,994 ‫- چی کار داری می‌کنی؟ ‫- هیچی. 265 00:14:30,871 --> 00:14:32,372 ‫چرا گوشیتو پرت کردی؟ 266 00:14:32,456 --> 00:14:35,459 ‫چون فکر کردم دزدی، ‫و نمی‌خواستم بدزدیش. 267 00:14:36,668 --> 00:14:39,296 ‫واسه همین پرتش کردی اینجا؟ 268 00:14:40,005 --> 00:14:41,006 ‫آره. 269 00:14:41,798 --> 00:14:43,091 ‫داشتی جلق می‌زنی؟ 270 00:14:45,886 --> 00:14:46,887 ‫نشونم بده. 271 00:14:46,970 --> 00:14:49,473 ‫نه، مشکلی نیست. 272 00:14:50,057 --> 00:14:52,851 ‫عزیزم، خجالت نکش. ‫خجالت نکش، مشکلی نیست. 273 00:14:53,977 --> 00:14:56,146 ‫من عاشق اینم ببینم زوج ها ‫توی جنگل سکس می‌کنن. 274 00:14:56,230 --> 00:14:57,606 ‫جدی؟ چرا؟ 275 00:14:57,689 --> 00:14:59,525 ‫چون من نمی‌تونم اونقدر آزاد باشم. 276 00:14:59,608 --> 00:15:01,193 ‫بیا دیگه، بذار ببینم. 277 00:15:02,402 --> 00:15:04,238 ‫باید ببینم چی بهت حال میده. 278 00:15:09,868 --> 00:15:11,995 ‫من بازنشستگی خودم رو... 279 00:15:14,540 --> 00:15:16,124 ‫اعلام می‌کنم... 280 00:15:17,125 --> 00:15:18,460 ‫از... 281 00:15:20,671 --> 00:15:22,005 ‫چه تخمیه؟ 282 00:15:22,089 --> 00:15:23,423 ‫با این می‌زنی؟ 283 00:15:23,507 --> 00:15:24,675 ‫که من حال بهم زن باشم؟ 284 00:15:24,758 --> 00:15:29,012 ‫تو که حال بهم زن نیستی. ‫احساساتی و آسیب پذیر هستی. 285 00:15:30,055 --> 00:15:33,433 ‫خدایا، خیلی جذابه، و از زمانی که ‫از فوتبال اومدی بیرون اینطوری نبودی. 286 00:15:33,517 --> 00:15:36,103 ‫من با این سن و سال، و زانوی به گا رفته ‫نمی‌تونم دیگه بازیکن فوتبال باشم. 287 00:15:36,186 --> 00:15:39,064 ‫- همینه که هست. ‫- پس چرا کنفرانس تخصصی انجام نمیدی؟ 288 00:15:39,147 --> 00:15:40,023 ‫خدای من. 289 00:15:40,107 --> 00:15:42,818 ‫می‌دونم خیلی احمقانه‌ست.! 290 00:15:42,901 --> 00:15:44,862 ‫ولی برمی‌گردی سمت بازی. 291 00:15:44,945 --> 00:15:47,072 ‫دلت تنگ شده، «روی». ‫می‌دونم که شده. 292 00:15:47,865 --> 00:15:49,449 ‫تو هم مثل «جیمی» هستی. 293 00:15:49,533 --> 00:15:51,827 ‫فکر نمی‌کردم این مکالمه ‫بتونه بدتر از این بشه. 294 00:15:52,327 --> 00:15:53,704 ‫خدایا. 295 00:15:54,204 --> 00:15:56,290 ‫آره، امروز دیدمش. 296 00:15:57,082 --> 00:15:59,251 ‫می‌خواست برگرده و ‫توی ریچموند بازی کنه. 297 00:16:00,294 --> 00:16:02,754 ‫خودشو گُم کرده، «روی». ‫درست مثل تو. 298 00:16:02,838 --> 00:16:04,631 ‫ولی حداقل اون می‌خواد که برگرده. 299 00:16:04,715 --> 00:16:06,049 ‫دیدی؟ حال بهم زنه. 300 00:16:06,133 --> 00:16:07,634 ‫نه، حال بهم زن نیست. 301 00:16:07,718 --> 00:16:09,052 ‫شجاعانه‌ست. 302 00:16:09,136 --> 00:16:10,679 ‫هوی، درک می‌کنم. 303 00:16:11,555 --> 00:16:13,182 ‫اگه تلاش نکنی ‫آسیبی هم نمی‌بینی. 304 00:16:13,265 --> 00:16:14,266 ‫ولی اگه تلاش نکنی، 305 00:16:14,349 --> 00:16:17,811 ‫منم همینجا می‌شینم، با ویدیو گریه کردنت ‫صبح تا شب جلق می‌زنم. 306 00:16:17,895 --> 00:16:22,274 ‫باشه. یه بار امتحانش می‌کنم. 307 00:16:22,357 --> 00:16:24,818 ‫ولی اگه تخمی بود، ‫و ازش متنفر شدم، 308 00:16:24,902 --> 00:16:27,946 ‫چند تا بچه استخدام می‌کنن ‫که قرن ها دورت حلقه بزنن، 309 00:16:28,030 --> 00:16:30,365 ‫و جیغ بزنن "دیدی گفتم؟ دیدی گفتم؟" 310 00:16:30,449 --> 00:16:32,367 ‫واقعا مشتاقم ببینمش. 311 00:16:39,458 --> 00:16:41,210 ‫به شاهزاده عوضی ها... 312 00:16:41,293 --> 00:16:42,753 ‫درمورد برگشتن ‫به ریچموند چی گفتی؟ 313 00:16:43,337 --> 00:16:45,506 ‫گفتم با آدم اشتباهی داره حرف می‌زنه. 314 00:17:00,229 --> 00:17:01,313 ‫اسمشو گذاشتم، «تد». 315 00:17:02,481 --> 00:17:03,732 ‫از روی «تد دانسون» ‫(بازیگر) 316 00:17:05,025 --> 00:17:06,443 ‫اسطوره تمام دوران. 317 00:17:06,527 --> 00:17:10,321 ‫از "به سلامتی"، تا "اشتیاق"، ‫یا "مکان خوب". خیلی خفنه. 318 00:17:12,115 --> 00:17:15,661 ‫یعنی اساسا نسخه مذکر ‫«جولیا لویی‌درایفوس»ـه. 319 00:17:15,743 --> 00:17:17,871 ‫که شبیه نسخه مونث ‫از «دیو گرول»ـه. 320 00:17:18,454 --> 00:17:20,790 ‫آره، همشون آدم های ‫اسطوره‌ای بودن، مگه نه؟ 321 00:17:21,834 --> 00:17:23,292 ‫خوشحالم می‌بینمت، «جیمی». 322 00:17:23,377 --> 00:17:24,502 ‫بفرما بشین. 323 00:17:26,922 --> 00:17:28,006 ‫حالت چطوره؟ 324 00:17:28,089 --> 00:17:29,424 ‫عالیم. 325 00:17:29,508 --> 00:17:30,551 ‫- جدی؟ ‫- بهترین. 326 00:17:31,051 --> 00:17:32,094 ‫خیلی خوبم. 327 00:17:32,177 --> 00:17:34,763 ‫باشه، یکم افسرده‌ام. آره. 328 00:17:34,847 --> 00:17:36,014 ‫اوضاع گوهیه، «تد». 329 00:17:37,266 --> 00:17:39,142 ‫واقعا مثل ترن‌هوایی شده، 330 00:17:39,226 --> 00:17:41,103 ‫خوشحالم انقدر بزرگ هستم ‫که بذاری کنارت بشینم. 331 00:17:41,854 --> 00:17:43,313 ‫حالا کمکی از من برمیاد؟ 332 00:17:44,731 --> 00:17:46,233 ‫داشتم با «کیلی» حرف می‌زدم، 333 00:17:46,316 --> 00:17:50,696 ‫و واسم سوال بود که ‫چقدر شانسش وجود داره... 334 00:17:50,779 --> 00:17:52,739 ‫که من برگردم برای ریچموند بازی کنم؟ 335 00:17:53,699 --> 00:17:56,368 ‫نمی‌دونم، «جیمی»، بعد رفتنت ‫پُل های پشت سرت هم خراب کردی. 336 00:17:57,494 --> 00:17:59,746 ‫ببین، مربی. ‫من به ریچموند نیاز دارم. 337 00:17:59,830 --> 00:18:02,165 ‫و ریچموند هم به تو نیاز داره. 338 00:18:03,792 --> 00:18:04,835 ‫- ممنون، «می». ‫- به سلامتی. 339 00:18:05,460 --> 00:18:07,921 ‫راستی «می»، می‌شه یه لطفی کنی... 340 00:18:08,005 --> 00:18:11,008 ‫و از اون آقایون که اونجا هستن بخوای ‫انقدر به من زل نزنن، لطفا؟ 341 00:18:11,091 --> 00:18:13,510 ‫هوی، شما سه تا. ‫گُم شید ببینم. 342 00:18:13,594 --> 00:18:14,761 ‫- آره، حتما «می». ‫- شرمنده! 343 00:18:14,845 --> 00:18:15,929 ‫الان گُم می‌شیم. 344 00:18:19,266 --> 00:18:21,143 ‫آدمای پیر خیلی عاقلن. 345 00:18:22,436 --> 00:18:23,854 ‫همشون مثل یودا های قد بلندن. 346 00:18:24,563 --> 00:18:25,564 ‫به سلامتی. 347 00:18:26,440 --> 00:18:27,441 ‫به سلامتی. 348 00:18:30,819 --> 00:18:34,448 ‫«جیمی» بذار یه چیزی ازت بپرسم. ‫چرا این نمایش واقع گرایانه رو بازی کردی؟ 349 00:18:35,157 --> 00:18:37,159 ‫می‌دونی، تو که توی سیتی کارت خوب بود. 350 00:18:37,242 --> 00:18:41,413 ‫نمی‌دونم، فکر کردم جالبه. ‫کمک می‌کنه پولدار بشم. 351 00:18:46,710 --> 00:18:48,170 ‫ولی بابامو عصبی کرد. 352 00:18:49,463 --> 00:18:51,089 ‫بعد هر بازی دنبالم بود. 353 00:18:51,173 --> 00:18:55,719 ‫چطور بازی کردم، چند دقیقه بازی کردم، ‫اینکه حتی چطوری روی نیمکت نشستم. 354 00:18:55,802 --> 00:18:57,346 ‫بدجور رو مخم بود. 355 00:18:59,264 --> 00:19:00,432 ‫می‌تونه یکم... 356 00:19:01,183 --> 00:19:02,184 ‫آره. 357 00:19:02,935 --> 00:19:06,438 ‫می‌دونی، من متوجه شدم که ‫داشتن یه بابای سخت‌گیر، 358 00:19:06,522 --> 00:19:10,901 ‫چقدر می‌تونه به آدم ها توی ‫بهترین شدن کمک کنه. 359 00:19:12,069 --> 00:19:14,947 ‫شنیدم بابای «بانو» ‫همچین چیزی بود. 360 00:19:15,030 --> 00:19:18,200 ‫ولی باز دوباره، ‫«جاشوا تری» هم داشتیم، پس... 361 00:19:19,535 --> 00:19:20,869 ‫خودت چی؟ 362 00:19:20,953 --> 00:19:22,538 ‫بابای تو هم همین بود؟ 363 00:19:22,621 --> 00:19:23,622 ‫نه. 364 00:19:24,540 --> 00:19:28,961 ‫نه، بابای من به خودش ‫بیشتر از من سخت می‌گرفت. 365 00:19:31,839 --> 00:19:33,048 ‫خوش‌شانسی. 366 00:19:36,218 --> 00:19:37,678 ‫خب نظرت چیه، مربی؟ 367 00:19:39,054 --> 00:19:41,056 ‫«جیمی»، تو بازیکن محشری هستی. 368 00:19:43,976 --> 00:19:45,894 ‫ولی فکر نکنم فکر خوبی باشه. 369 00:19:49,147 --> 00:19:50,148 ‫آره. 370 00:19:54,194 --> 00:19:57,865 ‫خوبه، حالا یه جوری بگیر ‫انگار روی دست من نشستن. 371 00:20:06,790 --> 00:20:08,041 ‫واقعا مزخرفه. 372 00:20:08,125 --> 00:20:09,877 ‫- چه کوفتیه؟ ‫- صبر کن ببینم، مال دیشبه؟ 373 00:20:09,960 --> 00:20:11,628 ‫اینجا خبری شده؟ 374 00:20:12,212 --> 00:20:14,381 ‫انگار «جیمی» قراره برگرده ریچموند. 375 00:20:16,633 --> 00:20:18,760 ‫انگار رو دستش نشستن. 376 00:20:19,803 --> 00:20:21,180 ‫گمشو داخل! 377 00:20:21,263 --> 00:20:22,264 ‫پرتش کن اینجا! 378 00:20:22,347 --> 00:20:24,057 ‫یکی امروز آتیشش رو ‫زیاد نکرده؟ 379 00:20:24,141 --> 00:20:26,852 ‫آره، یکی سُس تند "ناندو" خورده. 380 00:20:26,935 --> 00:20:28,103 ‫این چه گوهی بود خوردی؟ 381 00:20:28,979 --> 00:20:30,355 ‫منتظر چی هستی؟ 382 00:20:32,482 --> 00:20:35,652 ‫چطوریه که هربار نگاهش می‌کنم ‫انگار نزدیکتر شده بهم؟ 383 00:20:35,736 --> 00:20:37,779 ‫- ممنونم، «ویل». ‫- قابلی نداشت. 384 00:20:38,947 --> 00:20:41,575 ‫مثل توهم ناشی از بی‌اعتمادی ‫تو نسبت به حرفه اون؟ 385 00:20:41,658 --> 00:20:42,993 ‫استعاره بود؟ 386 00:20:43,076 --> 00:20:44,244 ‫معلومه که بود. 387 00:20:45,537 --> 00:20:47,456 ‫تو این... تو این آناناس ریخته؟ 388 00:20:47,539 --> 00:20:48,832 ‫خدای من. 389 00:20:50,209 --> 00:20:53,003 ‫منم با «تد» موافقم، ما توسط ‫بیگانه‌های بی‌کفایت تسخیر شدیم. 390 00:20:53,086 --> 00:20:54,505 ‫من که اینو نگفتم، مگه نه؟ 391 00:20:54,588 --> 00:20:56,548 ‫- به من نگفتی، به اون گفتی. ‫- آره. 392 00:20:59,301 --> 00:21:01,720 ‫بی‌خیال دیگه، مطمئنم نزدیکتر شده. 393 00:21:03,138 --> 00:21:05,182 ‫- آره! ‫- برو تو کارش! 394 00:21:05,265 --> 00:21:06,600 ‫حالا اینجارو باش، ‫هی، «نیت»... 395 00:21:06,683 --> 00:21:08,352 ‫- دو تا سوت واسم می‌زنی؟ ‫- آره. 396 00:21:09,019 --> 00:21:10,729 ‫هی «سم»! ‫آروم باش! هی! 397 00:21:10,812 --> 00:21:13,815 ‫ببین عزیزم، وقتی داری پاس میدی ‫یکم بلند تر بندازش، باشه؟ 398 00:21:13,899 --> 00:21:15,025 ‫مثل «دنی» دنبالش کن، 399 00:21:15,108 --> 00:21:17,194 ‫که انگار یه بچه کوچولو ‫توی پارکینگ شلوغ بازی می‌کنه. 400 00:21:17,277 --> 00:21:19,446 ‫فکر می‌کنی تو کارت بهتره؟ ‫پس خودت بیا انجام بده. 400 00:21:19,530 --> 00:21:21,281 ‫یواش تر داداش. 401 00:21:21,365 --> 00:21:23,075 ‫نه، نه، نه، «سم» راست میگه، 402 00:21:23,158 --> 00:21:25,160 ‫چیزی توی فوتبال نیست که، 403 00:21:25,244 --> 00:21:26,787 ‫من از شما بهتر انجامش بدم. 404 00:21:26,870 --> 00:21:29,790 ‫مگر این که ‫"متن آهنگ جیمی بافت رو تموم کن" بازی کنیم، 405 00:21:29,873 --> 00:21:32,835 ‫وگرنه طول عرض‌ـتون رو چپ و راست می‌کنم. 406 00:21:32,918 --> 00:21:34,670 ‫تو... هی... «سم». 407 00:21:34,753 --> 00:21:37,172 ‫- فقط می‌خوام به تیم کمک کنم. ‫- مزخرفه. 408 00:21:40,425 --> 00:21:41,635 ‫باشه. 409 00:21:43,679 --> 00:21:46,014 ‫برم ببینم داستان چیه. 410 00:21:47,307 --> 00:21:49,309 ‫اون معمولا این طوری نیست. 411 00:21:49,977 --> 00:21:51,895 ‫فکر کنم «سم» از «جیمی بافت» خوشش نمیاد. 412 00:21:51,979 --> 00:21:53,105 ‫«جیمی بافت» کیه؟ 413 00:21:53,814 --> 00:21:54,815 ‫بی‌خیال. 414 00:21:55,941 --> 00:21:59,319 ‫هی «سم»، وایسا. ‫چیزی هست که بخوای راجع بهش حرف بزنی؟ 415 00:21:59,403 --> 00:22:00,487 ‫نه. 416 00:22:00,571 --> 00:22:02,614 ‫جدا؟ ‫چون به نظر حرف برای گفتن داری. 417 00:22:02,698 --> 00:22:04,575 ‫چیزی مثل ‫"معلوم نیست از چی عصبانی ام، 418 00:22:04,658 --> 00:22:05,909 ‫پس باید فحش بدم." 419 00:22:05,993 --> 00:22:07,578 ‫خب من عصبانیم. 420 00:22:07,661 --> 00:22:09,580 ‫فحش هم دادم، ‫ولی هربار پشیمون میشم. 421 00:22:09,663 --> 00:22:10,747 ‫برای همینه مردم فحش میدن، 422 00:22:10,831 --> 00:22:13,333 ‫چون کلمه های درستی رو برای ‫بروز دادن خودشون پیدا نمی‌کنن. 423 00:22:13,417 --> 00:22:14,543 ‫البته بجز «برنی مک»، 424 00:22:14,626 --> 00:22:17,588 ‫اون جوری ازشون استفاده می‌کنه انگار ‫ون گوگ داره از رنگ زرد استفاده می‌کنه. 425 00:22:17,671 --> 00:22:20,132 ‫- بی‌خیال، حرف بزن. ‫- باورم نمیشه داری «جیمی» رو برمی‌گردونی. 426 00:22:20,215 --> 00:22:21,133 ‫چی؟ 427 00:22:21,216 --> 00:22:22,885 ‫عکس هاتون رو توی توییتر دیدم. 428 00:22:22,968 --> 00:22:25,429 ‫بی‌خیال «سم»، توی توییتر ‫چیزای مسخره زیاد پیدا میشه. 429 00:22:25,512 --> 00:22:27,139 ‫یه نفر برای سیبیل من حساب توییتر درست کرده. 430 00:22:27,222 --> 00:22:29,600 ‫از وقتی «جیمی» رفته چند بار ‫نظم رختکن بهم خورده؟ 431 00:22:29,683 --> 00:22:30,767 ‫- هیچی. ‫- هیچی. 432 00:22:31,268 --> 00:22:34,021 ‫تا حالا برنده شدیم؟ ‫نه، ولی می‌شیم. 433 00:22:34,688 --> 00:22:36,231 ‫من بهش ایمان دارم، ‫تو نداری؟ 434 00:22:37,441 --> 00:22:40,777 ‫فقط چون «جیمی» گُل می‌زنه به این معنی ‫نیست که لیاقت داره اینجا باشه. 435 00:22:47,618 --> 00:22:50,704 ‫هیچ هم تیمی ای به اندازه «جیمی» ‫ به من حس بد نمیده. 436 00:22:50,787 --> 00:22:53,540 ‫- متوجه ام که ازش عصبانی ای. ‫- نیستم، 437 00:22:54,124 --> 00:22:55,626 ‫از تو عصبانی ام. 438 00:22:56,168 --> 00:22:57,711 ‫حتی نظر ما رو هم نپرسیدی. 439 00:22:57,794 --> 00:23:00,339 ‫راستش رو بخوای، فکر نمی‌کنم ‫چیزی برای حرف زدن باشه «سم». 440 00:23:00,422 --> 00:23:01,840 ‫به «جیمی» گفتم که نمی‌تونه بیاد. 441 00:23:04,843 --> 00:23:06,845 ‫- حالا حس می‌کنم ضایع شدم. ‫- البته که شدی. 442 00:23:08,680 --> 00:23:10,098 ‫همه دیدن که عصبانی از زمین بیرون رفتم؟ 443 00:23:10,182 --> 00:23:13,310 ‫نه بابا کسی ندید پس، ‫البته که همه دیدن. 444 00:23:13,393 --> 00:23:14,520 ‫البته که دیدن. 445 00:23:17,022 --> 00:23:18,148 ‫شرمنده مربی. 446 00:23:18,232 --> 00:23:19,983 ‫چیزی نیست «سم»، باشه؟ 447 00:23:20,067 --> 00:23:22,736 ‫تو رهبر این تیمی، ‫می‌خوام نظرت رو بیان کنی. 448 00:23:23,737 --> 00:23:24,947 ‫ممنون. 449 00:23:27,282 --> 00:23:30,410 ‫پدرم میگه که هربار تو ‫رو توی تلویزیون می‌بینه، 450 00:23:30,494 --> 00:23:31,870 ‫خوشحال میشه که من هم اینجام، 451 00:23:33,288 --> 00:23:36,124 ‫و این که جام پیش تو امنه. 452 00:23:37,459 --> 00:23:38,669 ‫خب، خیلی قشنگ بود، 453 00:23:39,545 --> 00:23:40,546 ‫ممنونم. 454 00:23:42,548 --> 00:23:44,842 ‫ولی بازم مجبورت می‌کنم ‫چند بار دورِ زمین بدوی. 455 00:23:44,925 --> 00:23:46,593 ‫- امیدوار بودم بکنی. ‫- راه بیفت. 456 00:23:46,677 --> 00:23:47,886 ‫- ممنون. ‫- باشه. 457 00:23:51,640 --> 00:23:53,851 ‫- خیلی خوب بود «تد». ‫- یا... 458 00:23:56,562 --> 00:23:57,729 ‫ممنون «هیگنز». 459 00:24:04,361 --> 00:24:05,362 ‫چیکار می‌کنی؟ 460 00:24:05,445 --> 00:24:08,490 ‫دوست داری مُژه هات رو چیکار کنم؟ 461 00:24:08,574 --> 00:24:10,534 ‫ولشون کنی. 462 00:24:11,618 --> 00:24:12,703 ‫ببخشید، 463 00:24:14,580 --> 00:24:15,581 ‫- سلام. ‫- سلام. 464 00:24:15,664 --> 00:24:16,957 ‫می‌خواستم ببینم چطور پیش میره. 465 00:24:17,624 --> 00:24:19,793 ‫«جیمی کرگر» برام گل فرستاده. 466 00:24:19,877 --> 00:24:22,421 ‫وقتی بازی می‌کردیم از هم متنفر بودیم. 467 00:24:22,504 --> 00:24:23,922 ‫حالا برام گُل می‌فرسته. 468 00:24:24,006 --> 00:24:26,300 ‫از کجا می‌دونه ارکید سفید دوست دارم؟ 469 00:24:26,383 --> 00:24:28,510 ‫طبیعیه که استرس داشته باشی عزیزم. 470 00:24:28,594 --> 00:24:31,013 ‫من استرس ندارم، ‫اینجا چیز ترسناکی نیست. 471 00:24:31,096 --> 00:24:32,764 ‫توی تلویزیون مدافع نیست. 472 00:24:33,599 --> 00:24:34,725 ‫خب پس چیه؟ 473 00:24:34,808 --> 00:24:37,936 ‫فقط این که... ‫اگه... 474 00:24:41,190 --> 00:24:42,774 ‫همه فکر کنن من مزخرفم چی؟ 475 00:24:43,483 --> 00:24:45,777 ‫از کی تا حالا برات مهمه که چی فکر می‌کنن؟ 476 00:24:45,861 --> 00:24:47,654 ‫توی «روی کنت» لعنتی هستی. 477 00:24:49,448 --> 00:24:50,782 ‫آماده ایم آقای «کنت». 478 00:24:51,283 --> 00:24:53,535 ‫من باید برم، ممنون. 479 00:24:54,119 --> 00:24:56,205 ‫بُکششون «روی». 480 00:25:19,102 --> 00:25:21,146 ‫- خوشحالیم که با مایی «روی». ‫- حالا هرچی. 481 00:25:22,731 --> 00:25:24,358 ‫همون «روی کنت» قدیمی! 482 00:25:25,234 --> 00:25:28,111 ‫سعی کن زیاد احساساتی ‫نشی «روی»، باشه؟ 483 00:25:28,195 --> 00:25:31,114 ‫پنج ثانیه ی دیگه زنده ایم، 484 00:25:31,198 --> 00:25:33,992 ‫چهار، سه، دو، 485 00:25:36,870 --> 00:25:40,249 ‫عجب بازی ای، منچستر یونایتد چلسی ‫رو با نتیجه ی یک-صفر شکست داد. 486 00:25:40,332 --> 00:25:42,876 ‫با این نتیجه چلسی سهمیه ی ‫لیگ اروپا رو از دست میده، 487 00:25:42,960 --> 00:25:45,587 ‫و یونایتد به جمع سه تیم برتر ‫راه پیدا می‌کنه 488 00:25:45,671 --> 00:25:46,713 ‫«کریس»، به نظر تو، 489 00:25:46,797 --> 00:25:49,132 ‫یونایتد خوب بازی کرد یا چلسی بد بازی کرد؟ 490 00:25:49,216 --> 00:25:53,053 ‫یونایتو توی یک سوم دفاعی ‫حریف خیلی تند و تیز بازی کرد. 491 00:25:53,136 --> 00:25:55,973 ‫ولی به نظرم هر دو تیم خیلی خوب بازی کردن. 492 00:25:56,056 --> 00:25:58,100 ‫- «جورج»؟ ‫- مسابقه ی برابری بود، 493 00:25:58,183 --> 00:26:00,102 ‫فوتبال در بهترین درجه ی خودش، 494 00:26:00,185 --> 00:26:02,604 ‫ستاره ی سابق چلسی «روی کنت» پیش ماست. 495 00:26:02,688 --> 00:26:04,106 ‫خوش اومدی «روی». 496 00:26:04,731 --> 00:26:06,650 ‫خیلی خب، ‫نظر تو چی بود؟ 497 00:26:06,733 --> 00:26:08,110 ‫باشگاه سابق‌ـت خوب بازی کرد؟ 498 00:26:08,193 --> 00:26:10,529 ‫نه به نظرم ریدن. 499 00:26:13,115 --> 00:26:14,825 ‫از بیننده های محترم عدرخواهی می‌کنیم. 500 00:26:14,908 --> 00:26:17,619 ‫«روی کنت» از الفاظ رکیکی استفاده می‌کنه، 501 00:26:17,703 --> 00:26:19,788 ‫می‌خوای به جزئیات بپردازی «روی»؟ 502 00:26:19,872 --> 00:26:21,999 ‫باشه، چلسی امروز خیلی گوه بود. 503 00:26:22,791 --> 00:26:23,834 ‫خیلی بد بازی کردن. 504 00:26:23,917 --> 00:26:26,336 ‫انگار نه انگار که میزبان بودن. 505 00:26:26,420 --> 00:26:29,590 ‫خیلی ترسو بودن، ‫انگار به تیم مقابل احترام می‌ذاشتن، 506 00:26:29,673 --> 00:26:32,551 ‫شانس آوردن که با اختلاف ‫ سه یا چهار تا نباختن، شاید هم ده تا. 507 00:26:32,634 --> 00:26:36,096 ‫درست نیست «روی»، ‫یونایتد جدیدا خیلی خوب بازی می‌کنه، 508 00:26:36,180 --> 00:26:37,556 ‫کی اهمیت میده، «کریس»؟ 509 00:26:38,849 --> 00:26:41,727 ‫این دلیل نمیشه از اونا بترسی. 510 00:26:41,810 --> 00:26:44,688 ‫تو چهرشون ترس مشخص بود، 511 00:26:44,771 --> 00:26:47,983 ‫مثل بچه هایی که توی صف ‫وایستادن تا روی پای بابانوئل بشینن. 512 00:26:48,066 --> 00:26:51,904 ‫برای لباسی که می‌پوشی احترام قائل باش، ‫یا اصلا نپوشش. 513 00:26:52,988 --> 00:26:54,907 ‫«روی کنتِ» افسانه ای! 514 00:26:54,990 --> 00:26:57,784 ‫ - درستش هم همینه. ‫- از رک گوییش خوشم میاد. 515 00:26:57,868 --> 00:27:02,206 ‫مجددا بابت هر کلمه ای که ‫«روی» گفت معذرت می‌خوایم. 516 00:27:11,757 --> 00:27:14,092 ‫«هیگنز»، به عنوان یکی از ‫موسسین «دایمند داگز»، 517 00:27:14,176 --> 00:27:17,137 ‫خیلی ناراحت می‌شیم که تو رو توی ساختمون، 518 00:27:17,221 --> 00:27:18,472 ‫بدون میز ببینیم. 519 00:27:18,555 --> 00:27:21,308 ‫پس می‌خوایم که بیای ‫این پایین پیش من و «نیت». 520 00:27:21,391 --> 00:27:22,851 ‫نظرت چیه؟ 521 00:27:24,019 --> 00:27:27,189 ‫عالی میشه، ‫یعنی اگه «نیت» مشکلی نداشته باشه. 522 00:27:28,941 --> 00:27:30,192 ‫آره، البته. 523 00:27:30,275 --> 00:27:31,693 ‫هم اتاقی! 524 00:27:32,736 --> 00:27:34,154 ‫آخ، ببخشید. 525 00:27:34,238 --> 00:27:35,364 ‫حالا قبل از اینکه برین، 526 00:27:35,447 --> 00:27:37,866 ‫یه موضوع فوتبالی هست که ‫باید راجع بهش حرف بزنیم. 527 00:27:37,950 --> 00:27:39,952 ‫و اونم آینده یِ «جیمی تارت» با این تیمه. 528 00:27:40,035 --> 00:27:42,037 ‫- فکر می‌کردم حل شده. ‫- منم همین طور. 529 00:27:42,120 --> 00:27:44,122 ‫بعد با «سم» حرف زدم و ناحل‌ـش کرد. 530 00:27:44,790 --> 00:27:46,625 ‫- «سم» می‌خواد «جیمی» برگرده؟ ‫- نه، نه. 531 00:27:46,708 --> 00:27:50,379 ‫«سم» فقط یادم انداخت که ‫اونم بابای عالی ای داره. 532 00:27:50,462 --> 00:27:51,797 ‫همه اینو ندارن. 533 00:27:52,422 --> 00:27:54,091 ‫و این همون ایده ی "تسلیم نشو" ای نیست که، 534 00:27:54,174 --> 00:27:56,093 ‫ما همیشه راجع بهش حرف می‌زنیم؟ 535 00:27:56,176 --> 00:27:57,678 ‫نباید راجع به مردم هم صدق کنه؟ 536 00:27:57,761 --> 00:28:00,556 ‫دو تا آس خیلی تحریک کننده‌ـست، ‫می‌تونه همون چیزی باشه که می‌خوایم. 537 00:28:01,348 --> 00:28:04,226 ‫ولی این که یه نفر همیشه ‫بچه ها رو اذیت کنه می‌تونه، 538 00:28:04,309 --> 00:28:06,144 ‫روی روحیه اونا تاثیر بذاره. 539 00:28:06,228 --> 00:28:09,523 ‫«ویل»، «ویل»، بذارشون روی نیمکت، ‫نه زیر کمد ها، زود باش. 540 00:28:10,023 --> 00:28:11,024 ‫ببخشید. 541 00:28:12,901 --> 00:28:13,944 ‫عجب خنگیه. 542 00:28:15,737 --> 00:28:16,738 ‫چی داشتم می‌گفتم؟ 543 00:28:17,531 --> 00:28:20,450 ‫- نظر تو چیه مربی؟ ‫- مزیت : بازیکن خوبیه، 544 00:28:20,534 --> 00:28:23,453 ‫عیب : خیلی آدم مزخرفیه. 545 00:28:24,037 --> 00:28:27,749 ‫خیلی خب «دامند داگ» ها، ‫می‌خواستم نمره بدیم ولی، 546 00:28:27,833 --> 00:28:30,002 ‫الان فقط از شما رای موافق و مخالف می‌خوام. 547 00:28:37,426 --> 00:28:40,220 ‫خیلی خب، ‫خیلی خب. 548 00:28:47,895 --> 00:28:48,896 ‫سلام. 549 00:28:50,606 --> 00:28:51,815 ‫چطور بود؟ 550 00:28:54,359 --> 00:28:56,028 ‫زود باش عزیزم، یه چیزی بگو. 551 00:28:56,111 --> 00:28:57,988 ‫می‌خوای تظاهر کنی که ازش متنفر بودی؟ 552 00:28:59,072 --> 00:29:00,282 ‫تو عالی بودی. 553 00:29:01,575 --> 00:29:04,536 ‫- لعنتی، واقعا ازش متنفر بودی. ‫- گوشیت رو بده. 554 00:29:06,455 --> 00:29:07,456 ‫واقعا متاسفم «روی». 555 00:29:07,539 --> 00:29:08,707 ‫فقط این که، 556 00:29:08,790 --> 00:29:11,835 ‫نه اینکه مهم باشه، ‫ولی همه از تو خوششون میاد. 557 00:29:11,919 --> 00:29:13,879 ‫توییتر رو ترکوندی. 558 00:29:15,255 --> 00:29:17,758 ‫ولی اگه خوشت نمیاد مجبور نیستی. 559 00:29:18,342 --> 00:29:19,343 ‫بیا. 560 00:29:21,136 --> 00:29:22,930 ‫برگشتن حس خوبی داشت. 561 00:29:23,013 --> 00:29:24,640 ‫خوبه. 562 00:29:26,266 --> 00:29:27,267 ‫چیکار می‌کنی؟ 563 00:29:27,809 --> 00:29:30,896 ‫تو بهم کمک کردی، دوباره. 564 00:29:31,897 --> 00:29:33,440 ‫پس می‌خواستم ازت تشکر کنم. 565 00:29:34,775 --> 00:29:35,776 ‫پخشش کن. 566 00:29:37,736 --> 00:29:39,238 ‫من بازنشستگیم رو، 567 00:29:42,616 --> 00:29:43,951 ‫از فوتبال، 568 00:29:45,202 --> 00:29:46,203 ‫اعلام، 569 00:30:03,971 --> 00:30:05,389 ‫هی، سلام. 570 00:30:06,014 --> 00:30:07,558 ‫شب بخیر مربی «لسو». 570 00:30:03,971 --> 00:30:05,389 ‫پس اینجایی. 571 00:30:06,014 --> 00:30:07,558 ‫شب بخیر، مربی «لسو». 572 00:30:07,641 --> 00:30:10,394 ‫و ممنون که گذاشتید ‫امروز تمرین رو ببینم. 573 00:30:11,228 --> 00:30:14,398 ‫بعضی از مربی ها خیلی ‫درگیر مفاهیم شکاکانه می‌شن. 574 00:30:14,982 --> 00:30:17,401 ‫خب، منم که چاره‌ای نداشتم. ‫شوخی کردم. 575 00:30:17,484 --> 00:30:20,153 ‫تازه، بیشتر شکاکیت های من مربوط ‫به فراماسون‌ها می‌شه، 576 00:30:20,237 --> 00:30:22,155 ‫مربوط به چند تا از ‫کارتون های متفاوت «دیزنی»، 577 00:30:22,239 --> 00:30:23,490 ‫که تو بچگی عاشقشون بودم. 578 00:30:23,574 --> 00:30:26,368 ‫وقتی رفتم خونه وسایل مورد نیازم رو ‫برای تو و دفترت ایمیل می‌کنم. 579 00:30:26,451 --> 00:30:28,287 ‫خب، پس چرا الآن بهم نمی‌گی؟ 580 00:30:28,370 --> 00:30:29,580 ‫خوندن یه ایمیل مثل اینه... 581 00:30:29,663 --> 00:30:31,331 ‫به آهنگ بازخوانی از ‫افکارت گوش بدی. 582 00:30:31,415 --> 00:30:34,168 ‫اونم بدون اینکه اول ‫نسخه هنرمند اصلی رو بشنوی. 583 00:30:34,251 --> 00:30:36,378 ‫- خب، اگه اصرار دارید. ‫- که دارم. 584 00:30:36,461 --> 00:30:38,130 ‫اینجا فضای فوق العاده‌ای داره. 585 00:30:39,173 --> 00:30:43,802 ‫تمام کارمند ها فهمیده و مهربون هستن، ‫و واقعا به حرف همدیگه گوش میدن. 586 00:30:43,886 --> 00:30:45,554 ‫آره، منم متوجه این شده بودم. 587 00:30:46,555 --> 00:30:47,973 ‫ولی بذار اینو ازت بپرسم. 588 00:30:48,056 --> 00:30:49,099 ‫فکر می‌کنی وضعیت اینجا الآن... 589 00:30:49,183 --> 00:30:51,685 ‫"اگه هنوز نشکسته، پس درستش نکن"ـه؟ 590 00:30:51,768 --> 00:30:53,145 ‫بستگی داره. 591 00:30:53,228 --> 00:30:57,524 ‫همه توی تیم موافق هستن که هشت بازی ‫مساوی به معنی "شکستن" نیست؟ 592 00:30:59,151 --> 00:31:00,152 ‫آره. 593 00:31:01,195 --> 00:31:04,323 ‫مربی‌گری کردن به اندازه ‫پادشاه بودن مسئولیت داره، مربی «لسو». 594 00:31:05,490 --> 00:31:07,367 ‫حتما فشار زیادی روی شما هست. 595 00:31:08,577 --> 00:31:11,413 ‫امیدوارم یه روزی بتونیم ‫بشینیم و درموردش حرف بزنیم. 596 00:31:11,496 --> 00:31:12,956 ‫آره، نه. مشتاق اون روز هستم. 597 00:31:13,040 --> 00:31:16,460 ‫حتما، شب بخیر دُکـ...تر. دکتر! 598 00:31:16,543 --> 00:31:17,544 ‫شرمنده. 599 00:31:18,128 --> 00:31:19,922 ‫می‌تونی صدام کنی دکی. ‫مشکلی نیست. 600 00:31:20,005 --> 00:31:22,549 ‫وای خدا رو شکر. ‫داشت بیچارم می‌کرد. 601 00:31:22,633 --> 00:31:24,718 ‫خودت می‌دونی چقدر ‫اسم خوبیه دیگه؟ 602 00:31:24,801 --> 00:31:26,261 ‫ "شاهزاده جزر و مد" 603 00:31:26,345 --> 00:31:27,721 ‫این اسم مستعار من بود؟ 604 00:31:27,804 --> 00:31:30,766 ‫نه، مربی «لسو». ‫کتاب مورد علاقه من. 605 00:31:46,240 --> 00:31:48,408 ‫اونها مخصوصا درمورد «سم» ‫خیلی صحبت کردن. 606 00:31:48,492 --> 00:31:50,953 ‫یه قرار عکس‌برداری ‫توی جمعه گذاشتن. 607 00:31:51,036 --> 00:31:54,248 ‫خوش بحالش، اون مرد جوان ‫لایق دیده شدنه. 608 00:31:54,331 --> 00:31:55,332 ‫آره. 609 00:31:57,084 --> 00:32:00,462 ‫سلام، ببخشید مزاحم شدم. ‫من «شرون فیلدستون» هستم. 610 00:32:00,546 --> 00:32:03,590 ‫بله، خیلی خوشحالم می‌بینمتون، ‫دکتر «فیلدستون». 611 00:32:03,674 --> 00:32:06,844 ‫- لطفا، همون «شرون» خوبه. سلام. ‫- سلام! از آشنایی خوش‌وقتم. 612 00:32:06,927 --> 00:32:08,387 ‫فقط اومدم اینجا... 613 00:32:08,470 --> 00:32:10,848 ‫ازتون بابت اون هدیه سبد ‫پر از بطری آب تشکر کنم. 614 00:32:10,931 --> 00:32:13,433 ‫آره، خب. «تد» گفت ‫از شیرینی خوشتون نمیاد. 615 00:32:13,517 --> 00:32:15,310 ‫خیلی چیز های دیگه هستن ‫که توشون شیرینی نداره. 616 00:32:16,311 --> 00:32:19,022 ‫واقعا خوشحالم که به ما ملحق شدین. 617 00:32:19,106 --> 00:32:22,568 ‫امیدوارم شما همون سرعتی رو که ‫ما بهش نیاز داریم بهمون ببخشید. 618 00:32:22,651 --> 00:32:23,986 ‫مگه نه، «هیگنز»؟ 619 00:32:26,196 --> 00:32:27,197 ‫«لزلی»؟ 620 00:32:27,823 --> 00:32:29,366 ‫ببخشید، حواسم به... 621 00:33:10,280 --> 00:33:12,613 ‫ترجمه | حامی مغیثی ‫T.me/Timelordsubs