1 00:00:25,833 --> 00:00:27,791 ‫♪ آروم گوش کن ♪ 2 00:00:30,166 --> 00:00:32,958 ‫♪ میتونی صدای خدا رو بشنوی ♪ 3 00:00:34,750 --> 00:00:38,250 ‫♪ پابرهنه کنار نهر راه میرم ♪ 4 00:00:42,916 --> 00:00:45,000 ‫♪ بیا سمت من ♪ 5 00:00:47,208 --> 00:00:50,041 ‫♪ موهات به نرمی دارن میریزن... ♪ 6 00:00:51,500 --> 00:00:55,416 ‫♪ روی صورتم انگار تو یه خوابه ♪ 7 00:00:58,833 --> 00:01:04,166 ‫♪ و زمان، زمان ما خواهد بود ♪ 8 00:01:07,000 --> 00:01:11,416 ‫♪ و علف دیگه... ♪ 9 00:01:11,500 --> 00:01:12,750 ‫اون حالش خوبه؟ 10 00:01:14,458 --> 00:01:16,791 ‫حالش خوب میشه؟ 11 00:01:24,291 --> 00:01:26,208 ‫نه، نه، نه. ‫اوه، خدایا 12 00:01:29,541 --> 00:01:33,375 ‫ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد 13 00:01:33,458 --> 00:01:36,708 ‫ملکوت تو بیاید. ‫اراده تو چنان‌که در آسمان است، بر زمین نیز... 14 00:01:36,791 --> 00:01:40,375 ‫حالا که داری باهاش حرف میزنی، ‫ازش بپرس چرا همیشه جون بچه‌ها رو میگیره 15 00:01:41,250 --> 00:01:43,750 ‫اونم وقتی که عوضی‌های مَست ‫فقط روشون خراش میوفته 16 00:01:45,250 --> 00:01:47,791 ‫♪ ‌اهمیتی نمیده ♪ 17 00:01:49,083 --> 00:01:56,000 ‫♪ نه، علف اهمیتی نمیده ♪ 18 00:02:04,083 --> 00:02:06,351 ‫من این توصیه رو خیلی مناسب میدونم، وکیل 19 00:02:06,375 --> 00:02:08,208 ‫و میپرسم، میخواین ادامه بدم 20 00:02:08,291 --> 00:02:10,434 ‫یا موکل‌تون ترجیح میدن ‫مسئله رو به دادگاهی بکشونم؟ 21 00:02:15,166 --> 00:02:17,375 ‫حکم رو قبول میکنم، عالیجناب 22 00:02:17,958 --> 00:02:21,291 ‫حکم این دادگاه اینه که ‫شما 4 تا 10 سال... 23 00:02:21,375 --> 00:02:23,791 ‫در زندان ایلینوی حبس بکشید 24 00:02:23,875 --> 00:02:29,625 ‫مبلغ بازپرداخت بدهی 140،900.11 دلار ‫به خانواده مقتول است 25 00:03:29,578 --> 00:03:39,570 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 26 00:03:39,578 --> 00:03:49,570 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 27 00:03:49,578 --> 00:04:09,570 « Stef@n | تــرجمه از تـورج پاکاری » Email: tooraj1111@gmail.com 28 00:04:11,489 --> 00:04:15,899 ‫[چهار سال بعد] 29 00:04:22,102 --> 00:04:26,028 ‫[جزیره کراکت | جمعیت 127 نفر] 30 00:04:33,291 --> 00:04:34,750 ‫اتاقت آماده‌ی آماده‌ست 31 00:04:35,625 --> 00:04:37,791 ‫کی میاد دنبالت؟ 32 00:04:38,458 --> 00:04:41,250 ‫خیلی‌خب، پس تا ساعت 9 ‫سر اسکله باش، 33 00:04:41,333 --> 00:04:45,083 ‫وگرنه حرکت قایق رو از دست میدی ‫و باید منتظر وقت بعدی بمونی 34 00:04:45,166 --> 00:04:47,500 ‫این روزها فقط دوتا فرابَر هست 35 00:04:47,583 --> 00:04:49,916 ‫اون برنامه قایق‌ها رو میدونی، انی 36 00:04:50,000 --> 00:04:52,958 ‫هوم؟ نه، فقط داشت سوال میکرد که ‫تو برنامه زمانی قایق‏ها رو میدونی 37 00:04:53,041 --> 00:04:54,666 ‫چون بدجور مشتاقه دیدنته 38 00:04:54,750 --> 00:04:59,375 ‫چیزه دیگه‌ای نیاز داری؟ ‫لباس یا کفش یا چیزی؟ 39 00:05:04,375 --> 00:05:06,642 ‫همه‌چی رو بهت پس میدن، درسته؟ ‫چیزهایی که باهاشون رفتی تو زندون؟ 40 00:05:06,666 --> 00:05:07,958 ‫لباس‌ها و اینا؟ 41 00:05:08,041 --> 00:05:09,708 ‫- من میرم بیرون ‫- بیرون کجا؟ 42 00:05:09,791 --> 00:05:11,333 ‫دارم میرم مارینا پیش اوکر 43 00:05:11,416 --> 00:05:13,166 ‫پس چیزی نمیخوری؟ 44 00:05:15,666 --> 00:05:17,583 ‫میخوای با بابا سلام کنی؟ 45 00:05:18,875 --> 00:05:22,125 ‫باشه. ‫اِد، رایلی میخواد سلام کنه 46 00:05:23,916 --> 00:05:26,875 ‫عزیزم میدونی، ‫بابات همین الان رفتم بیرون 47 00:05:26,958 --> 00:05:29,833 ‫و صدای منو نشنید، ‫ولی سلام میرسونه 48 00:05:30,666 --> 00:05:31,666 ‫باشه 49 00:05:32,333 --> 00:05:37,041 ‫باشه. دوستت دارم ‫و فردا می‌بینمت 50 00:05:37,958 --> 00:05:39,000 ‫باشه 51 00:05:40,041 --> 00:05:40,916 ‫حالا گوش کن 52 00:05:42,125 --> 00:05:46,791 ‫خاونم کین میگه که اوکر خدا میدونه ‫که تو آپاردز داره چیکار میکنه 53 00:05:46,875 --> 00:05:48,750 ‫خانوم کین دیوونه‏ست، مامان 54 00:05:48,833 --> 00:05:52,791 ‫خب، منم یه زمان 16 سالم بود و میدونم ‫اونجا چه اتفاقاتی میوفته، پس آپاردز نمیری 55 00:05:53,375 --> 00:05:55,625 ‫- دردسر درست نمیکنی، قبل از منع رفت‌وآمد برگرد ‫- میدونم، مامان 56 00:05:55,708 --> 00:05:58,166 ‫و محض رضای مسیح، ‫وارن، مشروب نخور 57 00:05:58,250 --> 00:05:59,250 ‫قول میدم 58 00:06:00,375 --> 00:06:02,375 ‫برادرت فردا میاد خونه 59 00:06:04,791 --> 00:06:06,041 ‫این عالیه، مامان 60 00:06:07,083 --> 00:06:08,416 ‫خوب و به حقه 61 00:06:08,500 --> 00:06:09,666 ‫برو 62 00:06:17,750 --> 00:06:20,666 ‫♪ خوش، خوش اومدی ♪ 63 00:06:21,166 --> 00:06:24,375 ‫♪ خوش، خوش، خوش اومدی ♪ 64 00:06:24,875 --> 00:06:28,000 ‫♪ خوش، خوش اومدی ♪ 65 00:06:28,583 --> 00:06:31,583 ‫♪ خوش، خوش، خوش اومدی ♪ 66 00:06:32,125 --> 00:06:35,416 ‫♪ خوش، خوش اومدی ♪ 67 00:06:36,000 --> 00:06:38,833 ‫♪ خوش، خوش، خوش اومدی ♪ 68 00:06:39,666 --> 00:06:42,583 ‫♪ خوش، خوش اومدی ♪ 69 00:06:43,458 --> 00:06:46,208 ‫♪ خوش، خوش، خوش اومدی ♪ 70 00:06:49,291 --> 00:06:53,041 ‫♪ هی! خدای خواسته‌ام، خواسته، خواسته ♪ 71 00:06:53,125 --> 00:06:56,750 ‫♪ خدای نیازم، نیاز، نیاز ♪ 72 00:06:56,833 --> 00:07:00,458 ‫♪ منو هدایت میکنه، هدایت، هدایت ♪ 73 00:07:00,541 --> 00:07:04,125 ‫♪ سمت زنه، اون واسه خورشید میرقصه ♪ 74 00:07:04,708 --> 00:07:07,875 ‫♪ خدای خواسته‌ام، خواسته، خواسته ♪ 75 00:07:07,958 --> 00:07:11,750 ‫♪ خدای نیازم، نیاز، نیاز ♪ 76 00:07:11,833 --> 00:07:15,333 ‫♪ منو هدایت میکنه، هدایت، هدایت ♪ 77 00:07:15,416 --> 00:07:18,791 ‫♪ سمت زنه، اون واسه خورشید میرقصه ♪ 78 00:07:19,375 --> 00:07:22,666 ‫♪ خدای روزم، روز، روز ♪ 79 00:07:22,750 --> 00:07:26,416 ‫♪ خدای شبم، شب، شب ♪ 80 00:07:26,500 --> 00:07:30,333 ‫♪ دنبال راه بگرد، راه، راه ♪ 81 00:07:30,416 --> 00:07:33,291 ‫♪ منو میبره خونه و صدا میزنه... ♪ 82 00:07:35,666 --> 00:07:37,125 ‫- سلام، فلین ‫- سلام 83 00:07:38,166 --> 00:07:41,500 ‫ظاهراً خانوم کین گفته که معلوم نیست ‫تو آپاردز داری چیکارها میکنی 84 00:07:41,583 --> 00:07:43,208 ‫اوه. لب‌هاش به گوش صدا وصله 85 00:07:43,291 --> 00:07:45,791 ‫نه، لب‌هاش به کونم وصله 86 00:07:47,625 --> 00:07:50,166 ‫- هنوز ندیدیش؟ ‫- نه، هنوز نه 87 00:07:50,750 --> 00:07:51,750 ‫هی، بچه‏ها! 88 00:07:53,375 --> 00:07:54,208 ‫اوه، لعنتی 89 00:07:54,291 --> 00:07:57,250 ‫- تو که علاءالدین رو دعوت نکردی، مگه نه؟ ‫- بیخیال. یه فرصت بهش بده 90 00:07:58,458 --> 00:07:59,583 ‫- چه خبر؟ ‫- سلام، علی 91 00:07:59,666 --> 00:08:03,000 ‫- تعجب کردم که بابات گذاشته بیای بیرون ‫- اگه بخوام برم بیرون، میرم بیرون 92 00:08:04,833 --> 00:08:05,833 ‫ایناهاشش 93 00:08:08,541 --> 00:08:11,083 ‫همینطوری پول‌ها رو واضح نگه ندار. ‫ای بابا 94 00:08:14,250 --> 00:08:16,125 ‫چیه؟ 95 00:08:17,083 --> 00:08:18,375 ‫آه، اون ردیفه 96 00:08:19,625 --> 00:08:21,708 ‫اگه منو لو بده چی؟ 97 00:08:21,791 --> 00:08:23,666 ‫- لو نمیدم ‫- من که نمیشناسمت 98 00:08:24,791 --> 00:08:27,958 ‫بیخیال، بول. اون دست خودش نیست که باباش کیه. ‫ما یه قراره باهم داشتیم 99 00:08:28,041 --> 00:08:30,250 ‫- اون بخشی از اون قرار نبود ‫- راست میگه 100 00:08:30,333 --> 00:08:33,250 ‫کون لق بابام. ‫همینو میخوای بشنوی، درسته؟ 101 00:08:33,333 --> 00:08:35,791 ‫باشه، کون لقش. ‫کون لق همه‏شون. ریدم به کلانتر 102 00:08:36,916 --> 00:08:37,916 ‫الان چطوره؟ 103 00:08:40,250 --> 00:08:42,666 ‫- چغلی که نمیکنی، درسته؟ ‫- گفتم که نمیگم 104 00:08:42,750 --> 00:08:44,875 ‫چون بول تنها کسیه که ‫چیزی برامون میاره 105 00:08:44,958 --> 00:08:46,416 ‫اسمش واقعا بوله؟ 106 00:08:46,500 --> 00:08:48,500 ‫و اگه بابات ببرتش کلانتری ‫یا اون بترسه، 107 00:08:48,583 --> 00:08:49,833 ‫اون آخرین رابطیه که داریم 108 00:08:49,916 --> 00:08:51,375 ‫اون چیزی نمیگه 109 00:08:57,958 --> 00:08:59,541 ‫سلام، لیزا 110 00:09:00,458 --> 00:09:02,916 ‫- مشخصه که کارهای بدی میکنین ‫- فقط داریم میریم یه دوری بزنیم 111 00:09:03,000 --> 00:09:06,041 ‫- یه سفر کوتاه به لطف بول ‫- هی. خدا وکیلی؟ 112 00:09:06,916 --> 00:09:07,916 ‫اونوقت نگرانی که من چغلی کنم؟ 113 00:09:08,000 --> 00:09:09,458 ‫کاش میتونستی باهامون بیای 114 00:09:09,541 --> 00:09:12,958 ‫نخواستم. درواقع ترجیح میدم ‫که بوی عن گربه ندم 115 00:09:14,958 --> 00:09:16,541 ‫وقت عصرونه‌ست، لیزا 116 00:09:18,458 --> 00:09:19,458 ‫سلام، خانوم اسکاربورو 117 00:09:19,500 --> 00:09:20,833 ‫سلام، وارن 118 00:09:20,916 --> 00:09:22,125 ‫بیا، عزیز 119 00:10:43,250 --> 00:10:45,583 ‫- جلیقه نجات آوردی؟ ‫- چی؟ 120 00:10:45,666 --> 00:10:48,458 ‫- یه جلیقه نجات ‫- نه. جدی میگی؟ 121 00:10:48,541 --> 00:10:51,750 ‫هی، اگه قایق‌مون برگردون شد پات رو زیر صندلی نبر. ‫وگرنه غرق میشی 122 00:10:51,833 --> 00:10:53,208 ‫راه ناجوری واسه مُردنه 123 00:10:55,500 --> 00:10:57,750 ‫ما نسل‌هاست داریم این کارو میکنیم، مَرد 124 00:10:57,833 --> 00:11:00,208 ‫پس اگه بهش گند بزنی ‫و به بابات بگی... 125 00:11:00,958 --> 00:11:04,083 ‫- برات بد میشه، مَرد ‫- معلومه که به بابام نمیگم. بیخیال 126 00:11:04,166 --> 00:11:07,541 ‫من بهش وصله زدم، ‫پس دیگه نشتی نداره. فکر کنم 127 00:11:25,458 --> 00:11:28,291 ‫- چراغ‌قوه داری؟ ‫- اوه، آره. اینو آوردم 128 00:11:36,958 --> 00:11:38,333 ‫- اونو می‌بینین؟ ‫- چی؟ 129 00:11:38,875 --> 00:11:43,500 ‫مثل یه حواصیل، یا یه پلیکانِ هیولایی بود. ‫از روی سرمون رفت 130 00:11:44,583 --> 00:11:46,791 ‫خیلی گنده بود. ‫طول بالش رو دیدم 131 00:11:48,583 --> 00:11:50,864 ‫یه‌نفر باید یه کاری سر این ولگردها بکنه 132 00:11:51,333 --> 00:11:53,833 ‫قبلا به این بدی نبود، ‫ولی الان واسه خودشون یه ارتشن 133 00:11:53,916 --> 00:11:56,041 ‫بابام میگه همه‌شون اهل شهرن؟ 134 00:11:56,125 --> 00:11:57,767 ‫آره. ‫اساساً باید باشن 135 00:11:57,791 --> 00:12:01,000 ‫یعنی، نمیدونم کِی مردم ‫به اینجا گربه آوردن، 136 00:12:01,083 --> 00:12:02,763 ‫ولی بدون شک بیشتر از یکی آوردن 137 00:12:02,833 --> 00:12:04,851 ‫باورم نمیشه اینجا به اندازه کافی ‫براشون غذا هست 138 00:12:04,875 --> 00:12:06,476 ‫خب، میدونیم که چی میخورن 139 00:12:06,500 --> 00:12:10,125 ‫وقتی که آدما واقعا اینجا زندگی میکردن، ‫بابام میگه که تا 1920 مُرده‏هاشون رو... 140 00:12:10,208 --> 00:12:12,125 ‫تو حیاط‏شون خاک میکردن 141 00:12:12,208 --> 00:12:14,000 ‫میدونی، بعضی وقت‌ها که توفان میشه 142 00:12:14,083 --> 00:12:18,208 ‫و سیل میشه و اون اجساد از زمین میزنن بیرون. ‫غذای گربه 143 00:12:19,083 --> 00:12:23,750 ‫میدونی، اون اجساد صدها سال قدمت دارن ‫و فقط استخوونن 144 00:12:23,833 --> 00:12:28,041 ‫و وقتی توفان میاد، اونا تو ساحل غربی ‫کنار خونه‌ی من بالا میان 145 00:12:28,125 --> 00:12:30,375 ‫و من میدونم، ‫چون همه‌چی از آپاردز... 146 00:12:30,458 --> 00:12:34,583 ‫شسته میشه میاد سمت ساحل غربی، ‫و من باید تمیزش کنم، احمق 147 00:12:37,958 --> 00:12:39,518 ‫- این چیه؟ ‫- بگیرش 148 00:12:41,291 --> 00:12:42,500 ‫نه، مرسی 149 00:12:43,083 --> 00:12:45,083 ‫- تو مشروب نمیخوری؟ ‫- اون یکی نه 150 00:12:45,166 --> 00:12:47,458 ‫معمولا، فقط میایم اینجا، ‫ماری میکِشیم 151 00:12:48,041 --> 00:12:50,000 ‫اونم شروع میکنه به غم خوردن ‫واسه دختر ویلچری 152 00:12:51,583 --> 00:12:54,666 ‫هی، قصد بی‌احترامی ندارم. ‫خیلی افتضاحه که روی ویلچر اسیر باشی 153 00:12:55,750 --> 00:12:57,208 ‫سلام، بچه‏ گربه‏ها 154 00:12:58,375 --> 00:13:02,083 ‫میدونی، برادرم بابی، ‫و برادر وارن هم همینطور 155 00:13:02,166 --> 00:13:04,250 ‫قبلا بهمون میگفتن که آپاردز روح زده‌ست 156 00:13:04,333 --> 00:13:07,625 ‫- روح یه ماهی‏گیر مُرده ‫- آره، هری آکِج 157 00:13:07,708 --> 00:13:09,708 ‫هری آکِج 158 00:13:09,791 --> 00:13:11,791 ‫آره، اون بچه‏ها رو واسه گوشت‏شون ‫با آکج صید میکرده 159 00:13:11,875 --> 00:13:13,125 ‫ولی همش شعر و وره، 160 00:13:13,208 --> 00:13:15,351 ‫واسه اینکه وقتی واسه مشروب خوردن میومدن اینجا ‫دنبالشون نکنیم 161 00:13:15,375 --> 00:13:16,958 ‫یعنی، دنبال‌شون نمیکردیم 162 00:13:17,041 --> 00:13:18,500 ‫من دنبالشون کردم. ‫یه‏بار 163 00:13:19,708 --> 00:13:21,875 ‫قبل از اینکه بابی بره دانشگاه ‫اونو دنبال کردم 164 00:13:22,500 --> 00:13:25,250 ‫تنها چیزه ترسناکی که دیدم این بود ‫که اون داشت هدر دلمن رو می‌کرد 165 00:13:25,333 --> 00:13:26,583 ‫اوه 166 00:13:26,666 --> 00:13:28,000 ‫- آره ‫- اره 167 00:13:30,791 --> 00:13:31,791 ‫اوه 168 00:13:33,750 --> 00:13:35,291 ‫لعنت، دارن دعوا میکنن. ‫نه 169 00:13:36,375 --> 00:13:37,458 ‫دارن میکُنن 170 00:13:38,291 --> 00:13:39,875 ‫صدای بابی هم دقیقا همینطوری بود 171 00:13:43,333 --> 00:13:44,500 ‫لعنت! 172 00:13:47,791 --> 00:13:50,083 ‫وارن؟ چیکار میکنی؟ 173 00:13:51,083 --> 00:13:52,083 ‫آه... 174 00:13:52,500 --> 00:13:54,125 ‫فکر کردم یه چیزی دیدم 175 00:13:57,208 --> 00:14:00,833 ‫به گمونم هری آکِج بوده، بالاخره اومد! ‫آه! 176 00:14:00,916 --> 00:14:02,666 ‫هی، بس کن 177 00:14:03,458 --> 00:14:05,208 ‫اوه، مَرد. ‫تو عن گربه دراز کشیدم 178 00:14:52,458 --> 00:14:55,458 ‫خدا رو شکر. خدا رو شکر ‫خدا رو شکر 179 00:14:56,333 --> 00:15:00,041 ‫اوه، پسرم. ‫خونه‌ای، جایی که بهش تعلق داری 180 00:15:00,666 --> 00:15:03,291 ‫اوه. بیا بریم غذا بخور. ‫باید بخوری 181 00:15:03,375 --> 00:15:06,333 ‫آه، فقط تویی؟ بابا کجاست؟ ‫و وارن؟ 182 00:15:06,416 --> 00:15:09,291 ‫خب میدونی، اونا تو قایقن 183 00:15:09,375 --> 00:15:12,625 ‫اون فقط نمیتونه شیفت کاریش رو نره. ‫نه حتی یکی‌شون رو 184 00:15:13,291 --> 00:15:16,500 ‫به پولش نیاز داریم. ‫ولی بیا بریم خونه 185 00:15:33,666 --> 00:15:36,125 ‫- ببخشید، استرج ‫- صبح بخیر، خانوم کین 186 00:15:36,208 --> 00:15:40,291 ‫مونسنیور پرویت قرار بود سوار کشتی باشه. ‫ندیدیش؟ 187 00:15:40,375 --> 00:15:44,000 ‫نه. شاید بعداً با قایق عصر میاد 188 00:15:44,083 --> 00:15:45,375 ‫نه، گفت قایق صبح 189 00:15:45,458 --> 00:15:47,625 ‫قبل از اینکه بره توافق کردیم. ‫ندیدیش؟ 190 00:15:48,583 --> 00:15:51,083 ‫راحت دیده میشه، استورج 191 00:15:51,833 --> 00:15:53,166 ‫آره خب، درست میگی 192 00:15:53,250 --> 00:15:54,250 ‫آه... 193 00:15:55,125 --> 00:15:57,750 ‫شاید فقط توی جمع گمش کردم 194 00:15:59,458 --> 00:16:01,458 ‫خیلی‏خب، شروع میکنیم 195 00:16:01,541 --> 00:16:02,541 ‫هوم 196 00:16:06,083 --> 00:16:07,083 ‫سلام 197 00:16:09,291 --> 00:16:10,500 ‫و اون... 198 00:16:10,583 --> 00:16:13,750 ‫ستون فقراته و بی‌نقصه 199 00:16:16,708 --> 00:16:22,375 ‫و اون پای کوچولوشه، ‫و داره یکم لگد میزنه 200 00:16:22,458 --> 00:16:24,000 ‫بذار پات رو اندازه بگیرم 201 00:16:25,125 --> 00:16:26,500 ‫خیلی‌خب، عزیزم 202 00:16:26,583 --> 00:16:28,166 ‫سلام، پا کوچولو 203 00:16:29,250 --> 00:16:32,291 ‫همه‌چی دقیقا همونطوره که ‫میخوام تو هفته 20 باشه 204 00:16:33,250 --> 00:16:36,041 ‫- اخیراً منوراژی داشتی؟ ‫- نه 205 00:16:37,708 --> 00:16:38,750 ‫چرا؟ 206 00:16:38,833 --> 00:16:40,750 ‫- اون داخل یکم خون‏ریزی هست ‫- اوه، خدایا 207 00:16:40,833 --> 00:16:43,708 ‫من نگرانش نیستم. خیلی کوچیکه. ‫حواس‏مون بهش هست 208 00:16:50,208 --> 00:16:51,708 ‫به گمونم اومده خونه 209 00:16:54,750 --> 00:16:55,833 ‫زن بیچاره 210 00:16:58,541 --> 00:17:01,041 ‫پگی؟ ‫تویی، پگ؟ 211 00:17:01,125 --> 00:17:04,041 ‫- اوه خدای من، مامان. چیکار میکنی؟ ‫- پگی 212 00:17:04,625 --> 00:17:07,916 ‫نه، مامان. اون ارین‌ـه. ‫دختر پگی، ارین گرین 213 00:17:08,000 --> 00:17:10,375 ‫- ارین گرین رو یادته؟ ‫- سلام، خانوم گانینگ 214 00:17:11,041 --> 00:17:12,208 ‫اوه 215 00:17:13,875 --> 00:17:17,041 ‫فکر کنم منو تو اتاق اشتباهی گذاشتی 216 00:17:18,291 --> 00:17:20,041 ‫اتاق من طبقه بالاست 217 00:17:20,125 --> 00:17:22,791 ‫نه، مامان. دیگه از پله‌ها بالا نمیری. ‫حداقل تا یه سال 218 00:17:22,875 --> 00:17:24,125 ‫از اونجایی که لگنت رو شکوندی ‫دیگه ممنوعه 219 00:17:30,291 --> 00:17:32,375 ‫هی. پسر خوب 220 00:17:32,458 --> 00:17:36,000 ‫- صبح بخیر، کلانتر ‫- سلام. صبح بخیر، انی 221 00:17:36,083 --> 00:17:38,541 ‫امروز صبح یکم دیر میام. ‫شیفتم رو عوض کردم 222 00:17:38,625 --> 00:17:42,458 ‫اوه. عجله نکن. ‫آره، این باید پسرت باشه. رایلی، درسته؟ 223 00:18:01,708 --> 00:18:04,333 ‫- پاشو، جو ‫- اوه، لعنتی 224 00:18:04,416 --> 00:18:06,291 ‫قهوه میخوای؟ 225 00:18:11,750 --> 00:18:14,208 ‫- باهام چیکار کردی، شریف؟ ‫- باید بگی کلانتر 226 00:18:14,916 --> 00:18:18,041 ‫تعجب کردم که تعجب کردی. ‫فکر میکردم میخواستی همینجا باشی 227 00:18:18,125 --> 00:18:19,791 ‫یعنی هرچی نباشه، ‫میخواستی دزدکی وارد بشی 228 00:18:19,875 --> 00:18:22,166 ‫خب، وارد بقالی 229 00:18:22,250 --> 00:18:24,583 ‫نیم ساعت از 12 شب میگذره ‫کل مایع بدنت میشه مشروب جیم بیم 230 00:18:24,666 --> 00:18:26,017 ‫با پارو داشتی پنجره‌‎ها رو میزدی 231 00:18:26,041 --> 00:18:28,875 ‫اگه یکم نشونه‌ات خوب بود ‫الان هنوزم داشتیم شیشه جمع میکردیم 232 00:18:28,958 --> 00:18:30,458 ‫پس منو زندانی کردی؟ 233 00:18:35,666 --> 00:18:39,333 ‫خب جو، زود یاد گرفتم که فایده نداره ‫که سعی کنم جلوی مشروب خوردنت رو بگیرم 234 00:18:39,416 --> 00:18:42,916 ‫آره، واسه تو گفتنش راحته. ‫الله به تو اجازه نمیده که مشروب بخوری 235 00:18:43,000 --> 00:18:46,000 ‫تو گفتی که یه آلباتروس غول‌پیکر ‫تو رو دنبال میکرده 236 00:18:46,583 --> 00:18:47,750 ‫- ها؟ ‫- اوه، آره 237 00:18:47,833 --> 00:18:50,708 ‫گفتی، "بال‌هاش به اندازه صندلی راحت‌نشین بودن" 238 00:18:52,208 --> 00:18:59,083 ‫خب، درواقع این یکم جور در میاد ‫چون آلباتروس بد شانسیه 239 00:18:59,875 --> 00:19:02,958 ‫اگه تو یه ماهی‏گیر بودی ‫اینو میدونستی 240 00:19:06,458 --> 00:19:08,000 ‫اوه 241 00:19:08,083 --> 00:19:10,541 ‫آروم باش، گنده‌بک. ‫آروم. سلام 242 00:19:10,625 --> 00:19:14,750 ‫بهم پرید. ‫همین که رد میکردم، بهم پرید 243 00:19:14,833 --> 00:19:15,833 ‫پاک به کسی نپریده 244 00:19:15,916 --> 00:19:19,500 ‫بعضی وقت‌ها پارس میکنه. ‫بیشتر واسه اینکه سلام کنه 245 00:19:19,583 --> 00:19:22,791 ‫اون فقط گنده‏ست. ‫فقط صداش از نیتی که داره بزرگ‏تر به نظر میاد 246 00:19:22,875 --> 00:19:26,583 ‫پرید بهم. به نظرم اگه دستم رو دراز میکردم ‫ممکن بود دستم رو بگیره 247 00:19:26,666 --> 00:19:29,333 ‫دارم بهت میگم، کلانتر ‫اون یه تهدیده 248 00:19:29,416 --> 00:19:31,666 ‫متاسفم، خانوم کین. ‫اون فقط منتظر باباشه 249 00:19:31,750 --> 00:19:33,250 ‫حرف از تهدید شد 250 00:19:33,333 --> 00:19:36,625 ‫هی چی گفتی، بورلی؟ ‫میخوای بلندتر بگی؟ 251 00:19:38,250 --> 00:19:43,333 ‫آره، فقط اونو نادیده بگیر، رفیق. ‫اون فقط بدجنسه. فقط آدم بد ذاتیه 252 00:19:43,416 --> 00:19:46,125 ‫بابت اذیتت شرمنده‏ام. ‫واقعا میگم 253 00:19:46,208 --> 00:19:48,458 ‫وقتی این شغل رو قبول کردی ‫همچین چیزی رو تصور نمیکردی، 254 00:19:48,541 --> 00:19:50,208 ‫که همیشه‌ی خدا درگیر من باشی 255 00:19:50,291 --> 00:19:53,375 ‫آه، اگه اصلا برام اهمیتی داشتی ‫شاید اذیتم میکرد 256 00:19:56,083 --> 00:19:57,583 ‫بیا، رفیق 257 00:19:58,625 --> 00:20:00,000 ‫فعلا، شریف 258 00:20:01,458 --> 00:20:02,583 ‫مراقب خودت باش، جو 259 00:20:05,083 --> 00:20:06,083 ‫به زودی می‌بینمت 260 00:20:09,833 --> 00:20:13,333 ‫آره، خانواده میلر پارسال رفتن 261 00:20:14,458 --> 00:20:15,958 ‫حتی خونه‌شون رو تو لیست نذاشتن 262 00:20:17,250 --> 00:20:21,708 ‫دیگه فکر نکنم کسی سعی میکنه خونه‌اش رو بفروشه. ‫اونا فقط رفتن 263 00:20:23,916 --> 00:20:26,041 ‫فرانک الان تو اورگن شغل داره 264 00:20:27,333 --> 00:20:28,333 ‫تو کارخونه کار میکنه 265 00:20:31,333 --> 00:20:35,000 ‫اوه. به خونه خوش اومدی، عزیزم. ‫به خونه خوش اومدی 266 00:20:45,375 --> 00:20:46,416 ‫میای؟ 267 00:20:57,458 --> 00:21:01,375 ‫ببخشید. بابات از اینجا واسه انبار کردن ‫یه سری چیزها استفاده میکرد 268 00:21:01,458 --> 00:21:04,666 ‫جای دیگه‌ای براشون جا نداریم. ‫ببخشید 269 00:21:06,625 --> 00:21:09,833 ‫- اون واقعا نیومد ‫- اینطوری بهش نگاه نکن 270 00:21:09,916 --> 00:21:13,125 ‫تو الان خونه‌ای. ‫اون عادی باهات رفتار میکنه. همین 271 00:21:13,625 --> 00:21:15,458 ‫تو که نمیدونی این روزها چطوریه 272 00:21:15,541 --> 00:21:19,041 ‫فقط میتونی تو یه سری نقاط خاص و روزهای خاص ماهی بگیری، ‫خرچنگ هم یه سری نقاط خاص میشه گرفت 273 00:21:19,666 --> 00:21:20,708 ‫از زمان ریزش سوخت 274 00:21:20,791 --> 00:21:25,041 ‫سه سال از ریزش سوخت می‌گذره، ‫آره، که همون به اندازه کافی بد بود 275 00:21:25,125 --> 00:21:28,041 ‫فقط خدا میدونه. یعنی، اصلا نمیشد ‫چیزی از داخل اون آب خورد 276 00:21:28,125 --> 00:21:31,125 ‫پدرت هر روز که میومد خونه ‫بوی گازوئیل میداد 277 00:21:31,208 --> 00:21:33,416 ‫حتی بعد از اینکه گفتن کاملا تمیز شده 278 00:21:33,500 --> 00:21:37,833 ‫یعنی، فکر میکردم دوستداران محیط زیست طرف ما هستن 279 00:21:38,416 --> 00:21:43,625 ‫این محدودیت‌ها، این محدودیت‌های نگهداری ‫که درمورد کاهش جمعیت جریان داره 280 00:21:43,708 --> 00:21:45,125 ‫و یهو، یه محدودتی وجود داره 281 00:21:45,208 --> 00:21:48,208 ‫ولی نه واسه شرکت نفت، واسه ما. ‫واسه قایق‌‎ها 282 00:21:49,041 --> 00:21:51,291 ‫فقط میتونیم اونقدر که اونا میگن ‫صید کنیم؟ 283 00:21:51,375 --> 00:21:54,833 ‫ولی اونا هیچوقت قایق‌ران نبودن. ‫هیچوقت روی این آب‌ها کار نکردن 284 00:21:55,500 --> 00:21:57,750 ‫یعنی، میخوای درمورد کاهش جمعیت حرف بزنی 285 00:21:57,833 --> 00:21:59,708 ‫بیا درمورد مردم حرف بزنیم 286 00:21:59,791 --> 00:22:03,416 ‫مردم این جزیره، ‫قبلا صدها نفر بودیم 287 00:22:04,875 --> 00:22:06,208 ‫حالا فقط یه گروه بیشتر نیستیم 288 00:22:08,958 --> 00:22:11,000 ‫اینجا دیگه یه اجتماع نیست، عزیزم 289 00:22:11,708 --> 00:22:12,750 ‫یه روحه 290 00:22:14,375 --> 00:22:18,625 ‫- پدرت اگه میتونست میومد ‫- حتما، مامان 291 00:22:21,916 --> 00:22:24,500 ‫به نظرم این اولین باری هستش که ‫کلانتر حسن... 292 00:22:24,583 --> 00:22:26,500 ‫موقع همچین توفانی با ما هستش 293 00:22:26,583 --> 00:22:28,833 ‫و با خودم گفتم که همه‏مون میتونیم ‫از یه نظر جدید بهره ببریم 294 00:22:29,458 --> 00:22:30,458 ‫ممنون، شهردار 295 00:22:30,500 --> 00:22:32,666 ‫هنوزم انگار قراره مستقیم بهمون برخورد کنه 296 00:22:32,750 --> 00:22:34,833 ‫خدمات هواشناسی دارن میگن ‫یه توفان بزرگه، 297 00:22:34,916 --> 00:22:37,458 ‫پیش‌بینی میشه که فردا شب ‫در بدترین حالت هستش 298 00:22:37,541 --> 00:22:39,750 ‫بر فرض که بیاد و اونطوری که میگن باشه، 299 00:22:39,833 --> 00:22:42,708 ‫بزرگ‌ترین چیزی که میخوام راجع‌بهش حرف بزنم ‫موجودی سوخت‏مون بود 300 00:22:42,791 --> 00:22:43,625 ‫استورج؟ 301 00:22:43,708 --> 00:22:46,541 ‫آره، مثل همیشه مطمئن میشم که ‫پمپ‌ها خاموش باشن 302 00:22:46,625 --> 00:22:48,083 ‫درست قبل از غروب... 303 00:22:48,166 --> 00:22:50,833 ‫تا قایق‌ران‎ها بعد از صید ‫بتونن سوخت‌گیری کنن 304 00:22:51,416 --> 00:22:53,434 ‫و فرض میکنم که برق مارینا ‫رو هم قطع میکنین؟ 305 00:22:53,458 --> 00:22:56,208 ‫- اوه، در هر صورت به احتمال زیاد برق رو از دست میدیم ‫- اوه، آره 306 00:22:56,291 --> 00:22:59,958 ‫بعد تو فکرم که کلاس‌های اینجا رو در دسترس قرار بدیم ‫تا اگه نیاز بود به عنوان پناهگاه ازشون استفاده کنیم 307 00:23:00,041 --> 00:23:02,250 ‫- همیشه میتونیم... ‫- ببخشید 308 00:23:02,333 --> 00:23:05,166 ‫تو جدیدی، پس انتظار نمیره که اینو بدونی 309 00:23:05,250 --> 00:23:07,041 ‫ولی همیشه کلیسای سنت پاتریک پناهگاهه 310 00:23:07,125 --> 00:23:09,958 ‫طبق یه قانون تخت‌خواب سفری می‌چینیم، ‫همیشه همینطور بوده 311 00:23:10,041 --> 00:23:13,208 ‫حالا... ‫خب حالا، مرکز تفریحی جدید رو داریم 312 00:23:13,291 --> 00:23:17,666 ‫کامل نشده ولی چیزی دیگه نمونده، ‫و اونجا دو برابر آدم جا میشه 313 00:23:17,750 --> 00:23:22,166 ‫یعنی، مطمئن نیستم که دو برابر تعداد جا گرفتن ‫تفاوت مادی‌ای ایجاد کنه 314 00:23:22,250 --> 00:23:23,666 ‫وقتی حسابش رو بکنی... 315 00:23:26,000 --> 00:23:29,000 ‫- عذر میخوام، خانوم کن. اطلاع نداشتم ‫- نیازی به عذرخواهی نیست 316 00:23:29,958 --> 00:23:31,666 ‫تو دلیلی نداشتی که اینو بدونی 317 00:23:31,750 --> 00:23:32,583 ‫خیلی‏خب، آم... 318 00:23:32,666 --> 00:23:34,750 ‫خودت هم تو فکر باش که بیای اونجا، 319 00:23:34,833 --> 00:23:37,625 ‫اگه نمیخوای سوار کشتی بشی ‫و به مسجد بری، 320 00:23:37,708 --> 00:23:39,666 ‫تو هم باید با ما پناه بگیری 321 00:23:39,750 --> 00:23:41,333 ‫و البته، در اونجا کاملا به روت بازه 322 00:23:41,958 --> 00:23:43,625 ‫ممنون 323 00:23:44,250 --> 00:23:47,791 ‫به همه اطلاع میدیم که اگه اوضاع خراب شد ‫به سنت پاتریک برن 324 00:23:47,875 --> 00:23:49,416 ‫اونا اینو میدونن 325 00:23:49,500 --> 00:23:53,500 ‫متوجه شدم. حالا، بیاین درمورد قایق‌ها حرف بزنیم. ‫اول میشه ایمن‎سازی مارینا 326 00:24:08,000 --> 00:24:09,958 ‫چند وقت یه‌بار باید به شهر بری؟ 327 00:24:11,625 --> 00:24:12,958 ‫هفته‏ای یه بار 328 00:24:13,041 --> 00:24:14,625 ‫وارن، غذا رو بخور 329 00:24:14,708 --> 00:24:18,166 ‫اشکال نداره. ‫جلسات الکلی‌های گمنام 330 00:24:18,750 --> 00:24:20,390 ‫بخشی از قراره. ‫شرط آزادی مشروطم هستش 331 00:24:20,458 --> 00:24:21,750 ‫وارن 332 00:24:21,833 --> 00:24:24,000 ‫روزت چطور بود؟ ‫مدرسه چطور بود؟ 333 00:24:24,083 --> 00:24:27,791 ‫خوب بود. ‫خانوم گرین بیشتر درمورد توفان حرف میزد 334 00:24:27,875 --> 00:24:30,208 ‫خانوم گرین؟ ‫اون پیرزن هنوزم تدریس میکنه؟ 335 00:24:30,291 --> 00:24:33,541 ‫نه، خانوم گرین پیر بهار پارسال مُرد 336 00:24:33,625 --> 00:24:35,916 ‫این خانوم گرین جدیده، دخترش 337 00:24:37,791 --> 00:24:39,071 ‫- ارین برگشته؟ ‫- اوهوم 338 00:24:39,750 --> 00:24:42,708 ‫میخواستم اینو بهت بگم. ‫فقط چند ماهه که برگشته 339 00:24:42,791 --> 00:24:45,333 ‫رفته تو خونه پگی زندگی میکنه. ‫شغل قدیمی مادرش رو هم گرفته 340 00:24:45,416 --> 00:24:46,875 ‫نمیدونم چند وقت می‌مونه، 341 00:24:46,958 --> 00:24:49,250 ‫ولی خیلی خوب بود که ‫یکی به جزیره نقل‌مکان کنه 342 00:24:49,333 --> 00:24:51,541 ‫- و اونم یه شخص جوون ‫- آم... 343 00:24:51,625 --> 00:24:54,125 ‫از کجا برگشته؟ ‫چیکار میکرده؟ 344 00:24:54,208 --> 00:24:55,750 ‫به گمونم خودت باید ازش سوال کنی 345 00:24:56,875 --> 00:24:58,500 ‫خب، یه کاری که میکرده رو میدونیم 346 00:24:58,583 --> 00:25:00,166 ‫- وارن ‫- چیه؟ خودش بهمون گفت 347 00:25:00,250 --> 00:25:01,958 ‫بعلاوه، کم کم داره نشونش هم میده 348 00:25:02,041 --> 00:25:04,291 ‫پس اگه یه راز بوده، ‫دیگه خیلی راز نمی‏مونه 349 00:25:04,375 --> 00:25:06,208 ‫موقع فرار کردنش ‫هر اتفاقی که افتاده، 350 00:25:06,291 --> 00:25:09,333 ‫الان یه خانوم جوون خوب ‫و یه معلم خوبی شده 351 00:25:09,416 --> 00:25:11,375 ‫و ما خوش شانسیم که اون برگشته 352 00:25:11,458 --> 00:25:13,625 ‫دختره برگشته. ‫درواقع، فردا می‌بینیش 353 00:25:14,208 --> 00:25:15,892 ‫اون هر هفته، درست مثل مادرش... 354 00:25:15,916 --> 00:25:17,101 ‫سمت راست، نیمه پشتی می‌شینه 355 00:25:17,125 --> 00:25:19,375 ‫- فردا؟ ‫- تو کلیسا 356 00:25:21,291 --> 00:25:25,458 ‫من برنامه‏‎ای به کلیسا رفتن نداشتم 357 00:25:26,625 --> 00:25:29,541 ‫حرف مسخره نزن. ‫معلومه که میای 358 00:25:30,166 --> 00:25:34,583 ‫نه اوضاع واسه من عوض شده، مامان. ‫من دیگه اونطوری نیستم 359 00:25:36,333 --> 00:25:41,458 ‫خب ببین، مونسنیور پرویت گفت، ‫قبل از اینکه به زیارت بره. گفت... 360 00:25:41,541 --> 00:25:44,625 ‫اون یکم واسه سفر کردن پیر نیست؟ ‫الان دیگه 80 سالش میشه 361 00:25:44,708 --> 00:25:46,958 ‫خب، تمام جماعت کلیسا ‫کمک مالی کردن 362 00:25:47,583 --> 00:25:49,708 ‫- تو هفته تو سرزمین مقدس ‫- خدایا 363 00:25:49,791 --> 00:25:52,541 ‫خب، اون کل عمرش رو توی جزیره گذروند 364 00:25:52,625 --> 00:25:56,083 ‫و فرصت اینکه جا پای مسیح بذاره، ‫تو جای پای واقعیش 365 00:25:56,166 --> 00:25:58,500 ‫- آره ‫- با خودمون فکر کردیم که لیاقت اینو داره قبل از اینکه... 366 00:25:58,583 --> 00:26:01,083 ‫ولی تعجب کردم که گذاشتن بره، ‫یعنی با توجه به سلامتیش 367 00:26:01,166 --> 00:26:03,291 ‫تو باید خیلی خوش شانس باشی که ‫تو سن اون اینقدر سرحال باشی 368 00:26:03,375 --> 00:26:04,500 ‫اون داره عقلش رو از دست میده 369 00:26:04,583 --> 00:26:07,250 ‫اون روز موقع دست‌گذاری ‫سه‌بار آیین رو متوقف کرد 370 00:26:07,333 --> 00:26:10,173 ‫- موقع زنگوله زدن احساس مسخره‌ای داشتم ‫- همه‎‌مون به مشکل میخوریم 371 00:26:10,208 --> 00:26:12,791 ‫مردم میدیدنش که شب‌ها ‫واسه خودش بیرون می‌گشته 372 00:26:12,875 --> 00:26:14,083 ‫یعنی آخر شب‏ها 373 00:26:14,166 --> 00:26:18,041 ‫یعنی، نیمه‏شب. تو مارینا، ‫اسکله‏ها، بقالی 374 00:26:18,125 --> 00:26:20,708 ‫تو دیدیش، وارن؟ ‫میدونی که اون بوده؟ 375 00:26:20,791 --> 00:26:22,916 ‫نه، مطمئنم یه پیرمرد 80 ساله دیگه‌ بوده... 376 00:26:23,000 --> 00:26:25,416 ‫که کلاه نمدی با کت بلندی که ‫اون همیشه می‌پوشه رو می‌پوشیده 377 00:26:25,500 --> 00:26:28,791 ‫حتی اگه اون یکم حواس‌پرت شده باشه 378 00:26:28,875 --> 00:26:31,750 ‫به اینجا پیش ما در جزیره تعلق داره 379 00:26:31,833 --> 00:26:35,166 ‫نه تو یه‏جور خونه‌ای که ‫اسقف‌نشین براش تعیین میکنه 380 00:26:35,750 --> 00:26:37,375 ‫خدا میدونه که کی رو به جاش میفرستن 381 00:26:37,958 --> 00:26:40,083 ‫پس اگه ما فقط یکم جورش رو می‌کِشیم... 382 00:26:40,166 --> 00:26:42,517 ‫عملاً نصف اوقات ما داریم اونو ‫دور محراب هدایت میکنیم 383 00:26:42,541 --> 00:26:43,583 ‫این حقیقت نداره 384 00:26:43,666 --> 00:26:46,458 ‫بیخیال. ‫نمیتونی پسرهای خادم کلیسا رو گول بزنی 385 00:26:46,541 --> 00:26:49,250 ‫- تو یه توريفری؟ ‫- درسته 386 00:26:49,333 --> 00:26:52,250 ‫من هیچوقت نمیخواستم ‫به مقام بعد از دستیار کشیش برسم 387 00:26:52,333 --> 00:26:54,916 ‫هیچکس از یه خادم کلیسای ‫سیارِ سر به زیر خوشش نمیاد 388 00:26:55,000 --> 00:26:56,750 ‫درکل من فقط واسه دخترها خادم بودم 389 00:26:56,833 --> 00:26:58,541 ‫میدونی، مَردی که یونیفرم می‏پوشه 390 00:26:58,625 --> 00:27:00,250 ‫اوهوم 391 00:27:01,041 --> 00:27:02,041 ‫خنده‌دار نیست 392 00:27:04,291 --> 00:27:05,708 ‫اصلا خنده‌دار نیست 393 00:27:08,375 --> 00:27:11,833 ‫میخوای اینجا سر این میز بشینی، ‫بعد از... 394 00:27:13,541 --> 00:27:15,083 ‫بعد از کاری که کردی، 395 00:27:16,833 --> 00:27:18,833 ‫و بگی، "اوه، کلیسا واسه من نیست؟" 396 00:27:20,333 --> 00:27:24,958 ‫و درمورد پسرهای خادم کلیسا ‫و مونسنیور پرویت جوک بگی؟ 397 00:27:27,041 --> 00:27:29,250 ‫اوم‌اوم. نه. نه 398 00:27:31,250 --> 00:27:33,083 ‫تو فردا میری کلیسا، رایلی 399 00:27:33,166 --> 00:27:35,291 ‫- بابا... ‫- و همینطورم یکشنبه‌های بعدش 400 00:27:37,041 --> 00:27:41,166 ‫برام اهمیتی نداره که دلت اونجاست نیست ‫یا حال و حوصله‌ش رو نداری 401 00:27:41,750 --> 00:27:44,083 ‫میتونی اینو یه شرطه ‫آزادی مشروطت بدونی 402 00:28:11,791 --> 00:28:13,041 ‫مونسنیور! 403 00:28:16,041 --> 00:28:17,541 ‫مونسنیور! 404 00:28:23,583 --> 00:28:27,083 ‫مونسنیور، پس اومدین خونه. ‫خوش برگشتین 405 00:28:28,125 --> 00:28:32,583 ‫خیلی خیالم راحت شد که حالتون خوبه. ‫امروز صبح منتظرتون موندم 406 00:28:33,166 --> 00:28:36,000 ‫همونطور که توافق کردیم ‫سوار قایق صبح نبودین 407 00:28:36,625 --> 00:28:39,250 ‫مطمئنم که فقط فراموش کردین، ‫یکی از... 408 00:28:39,958 --> 00:28:43,250 ‫بازم، هیچ نمیدونین چه جلوه‌ای پیدا کردم 409 00:28:43,333 --> 00:28:47,666 ‫عین یه همراه مراسم رقص پایان سالِ ‫قال گذاشته شده روی اسکله وایساده بودم 410 00:28:47,750 --> 00:28:51,500 ‫و اون کلانتر جدید تو کَت‏تون نمیره 411 00:28:51,583 --> 00:28:53,666 ‫عمر شریف، یا هرچی که اسمش هست 412 00:28:54,416 --> 00:28:57,791 ‫میخواد مدرسه رو پناهگاه جدید بکنه 413 00:28:57,875 --> 00:28:58,916 ‫اوه! 414 00:29:57,000 --> 00:29:58,083 ‫کامل مستقر شدی؟ 415 00:30:00,833 --> 00:30:02,666 ‫آره. مشکلی ندارم 416 00:30:04,291 --> 00:30:09,791 ‫اون از زمان حادثه هر روز ‫به سنت پاتریک میره 417 00:30:11,166 --> 00:30:16,041 ‫حتی اگه عشاء ربانی‌ای نبود ‫میرفت، برات ذکر رزاری میخوند 418 00:30:16,125 --> 00:30:18,333 ‫- هر روز ‫- من... 419 00:30:19,166 --> 00:30:21,708 ‫ازش عذرخواهی میکنم، بابا 420 00:30:24,583 --> 00:30:25,583 ‫آم... 421 00:30:26,458 --> 00:30:27,958 ‫مامانم برام تعریف کرد 422 00:30:29,458 --> 00:30:32,000 ‫متاسفم که از زمان ریزش سوخت ‫اوضاع‌تون خیلی سخت بوده 423 00:30:35,791 --> 00:30:38,083 ‫پس کلیسا واسه تو نیست، ها؟ 424 00:30:41,041 --> 00:30:42,916 ‫نه، واسه من نیست 425 00:30:45,625 --> 00:30:46,625 ‫آه... 426 00:30:47,416 --> 00:30:50,875 ‫پس موقع عشاء ربانی بلند نشو. ‫اینطوری مناسب‏تره 427 00:30:52,916 --> 00:30:56,458 ‫با فرض اینکه نرفتی اعتراف کنی، ‫و فرض میکنم که نرفتی 428 00:30:59,208 --> 00:31:00,916 ‫این مادرت رو ناراحت میکنه 429 00:31:02,000 --> 00:31:03,833 ‫که تقدس‌ها رو قبول نمیکنی ولی... 430 00:31:06,708 --> 00:31:08,500 ‫اگه قبول کنی، محترمانه نیست 431 00:31:11,000 --> 00:31:12,000 ‫باشه 432 00:31:12,458 --> 00:31:13,500 ‫خیلی‏خب 433 00:31:20,208 --> 00:31:21,208 ‫شب بخیر 434 00:31:31,166 --> 00:31:32,833 ‫خیلی‏خب 435 00:31:52,708 --> 00:31:55,083 ‫- گوشی ممنوعه ‫- باشه، باشه 436 00:31:55,166 --> 00:31:56,916 ‫نمیخوام صدای اس‌ام‌اس دادنت رو بشنوم 437 00:31:57,000 --> 00:31:58,291 ‫میتونم صدای اس‌ام‌اس دادنت رو بشنوم 438 00:31:58,833 --> 00:32:00,500 ‫کلانتر صدای همه‏چی رو می‌شنوه 439 00:32:01,125 --> 00:32:02,291 ‫باشه، بابا 440 00:32:02,375 --> 00:32:03,375 ‫مادرت رو ببوس 441 00:32:09,250 --> 00:32:11,500 ‫- شب بخیر، جوون ‫- شب بخیر، پیرمرد 442 00:32:17,666 --> 00:32:20,083 ‫فقط ده دقیقه، ‫بعد گوشی رو خاموش میکنی! 443 00:32:22,375 --> 00:32:28,041 ‫♪ چه چیزی جزء رحمت تو می‌تواند... ♪ 444 00:32:28,125 --> 00:32:33,000 ‫♪ قدرت وسوسه‌گر را خنثی کند؟ ♪ 445 00:32:33,666 --> 00:32:37,166 ‫♪ کسانی که خود را دوست دارند... ♪ 446 00:32:37,250 --> 00:32:39,375 ‫نترس، مامان. ‫منم 447 00:32:40,416 --> 00:32:41,833 ‫اتاقم 448 00:32:42,750 --> 00:32:45,083 ‫یه قدم بردار. ‫یه قدم به پایین 449 00:32:45,166 --> 00:32:49,541 ‫♪ از طریق ابر و آفتاب ♪ 450 00:32:49,625 --> 00:32:54,166 ‫♪ خداوند، با من بمان ♪ 451 00:32:57,291 --> 00:33:02,625 ‫♪ صلیب خود را نگه بدار ♪ 452 00:33:03,625 --> 00:33:07,666 ‫♪ تا قبل از بسته شدن چشمانم ♪ 453 00:33:08,541 --> 00:33:11,791 ‫♪ در تاریکی بدرخش ♪ 454 00:33:12,875 --> 00:33:19,291 ‫♪ و و مرا سمت آسمان‌ها اشاره کن ♪ 455 00:33:19,791 --> 00:33:23,916 ‫♪ صبح آسمان می‌شکند... ♪ 456 00:33:24,000 --> 00:33:30,458 ‫♪ و سایه‌های بی‌فایده زمین فرار می‌کنند ♪ 457 00:33:31,250 --> 00:33:36,625 ‫♪ در زندگی، در مرگ، اوه خداوند ♪ 458 00:33:36,708 --> 00:33:42,875 ‫♪ با من بمان ♪ 459 00:33:44,583 --> 00:33:50,333 ‫♪ در زندگی، در مرگ، اوه خداوند ♪ 460 00:33:50,416 --> 00:33:56,333 ‫♪ با من بمان ♪ 461 00:34:59,708 --> 00:35:03,541 ‫شب آسمون قرمز باشه، ‫ملوان عشق میکنه 462 00:35:04,958 --> 00:35:06,500 ‫صبح آسمون قرمز باشه... 463 00:35:06,583 --> 00:35:09,083 ‫- ملوان میترسه ‫- درسته 464 00:35:18,041 --> 00:35:20,333 ‫با قایق کمتر از یه ساعت طول کشید 465 00:35:20,416 --> 00:35:23,833 ‫شرط می‌بندم توفان اونطوری که میگن بدجور نیست. ‫حس میکنم هیچوقت اونطوری نیستن 466 00:35:23,916 --> 00:35:25,541 ‫و بابام جلوی پنجره‏ها تخته نکوبید 467 00:35:25,625 --> 00:35:29,333 ‫و اساساً اون واکنش زیاد از حد رو اختراع کرده، ‫پس این باید یه چیزی رو بهت بفهمونه 468 00:35:30,291 --> 00:35:32,750 ‫- میخوای کروت‌ها رو پر کنی؟ ‫- آره 469 00:35:41,333 --> 00:35:42,333 ‫یکی قبلا پرشون کرده 470 00:36:09,416 --> 00:36:11,291 ‫صبح بخیر، همگی 471 00:36:11,375 --> 00:36:15,125 ‫امروز هفتمین یکشنبه‌ی وقت عادیه 472 00:36:15,208 --> 00:36:17,625 ‫سرود آغازین ما ‫"ایمان پدران ما"ست 473 00:36:17,708 --> 00:36:21,250 ‫صفحه‌ی 787 کتاب قرمز سرودتون 474 00:36:30,791 --> 00:36:37,708 ‫♪ ایمان پدران ما، هنوز زنده‌ست ♪ 475 00:36:38,416 --> 00:36:42,333 ‫♪ با وجود سیاه‌چال ♪ 476 00:36:42,416 --> 00:36:45,958 ‫♪ آتش و شمشیر ♪ 477 00:36:46,041 --> 00:36:48,541 ‫♪ اوه، چطور قلب‌هایمان ♪ 478 00:36:48,625 --> 00:36:49,458 ‫اون کیه؟ 479 00:36:49,541 --> 00:36:53,291 ‫♪ با شوخی تند میزند ♪ 480 00:36:53,916 --> 00:37:00,875 ‫♪ هر موقع که آن کلمه باشکوه را می‌شنویم ♪ 481 00:37:01,791 --> 00:37:08,750 ‫♪ ایمان پدران ما، ایمان مقدس ♪ 482 00:37:09,416 --> 00:37:16,375 ‫♪ ما تا مرگ با تو صادق خواهیم بود ♪ 483 00:37:18,875 --> 00:37:19,916 ‫صبح بخیر 484 00:37:20,458 --> 00:37:23,625 ‫میدونم که من کسی نیستم ‫که انتظار داشتین امروز صبح ببینین 485 00:37:23,708 --> 00:37:25,333 ‫من پدر پاول هیل هستم 486 00:37:25,416 --> 00:37:30,416 ‫و اسقف‌نشین منو فرستادن تا چند هفته ‫جای مونسنیور پرویت رو پر کنم 487 00:37:30,500 --> 00:37:33,458 ‫متاسفانه ایشون در سفرشون مریض شدن 488 00:37:33,541 --> 00:37:34,875 ‫حالشون خوبه 489 00:37:35,458 --> 00:37:38,916 ‫در بیمارستانی در مِی‌لند دارن ‫بهبود پیدا میکنن 490 00:37:39,000 --> 00:37:41,041 ‫بهتره بیرون از جزیره باشن، 491 00:37:41,125 --> 00:37:46,041 ‫و خب، چند نفر دیگه در سفرشون ‫متوجه وضعیت ایشون شدن، پس... 492 00:37:46,708 --> 00:37:50,250 ‫اسقف‌نشین ازم خواسته تا ایشون ‫حالشون کامل خوب میشه، من تشریف بیارم 493 00:37:50,333 --> 00:37:54,166 ‫ولی بهتون اطمینان میدم که ‫به هیچ‌وجه جای نگرانی‌ای نیست 494 00:37:54,250 --> 00:37:57,416 ‫شما کشیش‌تون رو از دست نمیدین. ‫اینو میتونم بهتون قول بدم 495 00:37:57,500 --> 00:37:59,750 ‫این یه وضعیت موقته 496 00:37:59,833 --> 00:38:04,750 ‫و کاملا باعث خوشحالی منه که ‫اینجا در سنت پاتریک در کنار شما باشم 497 00:38:05,666 --> 00:38:10,041 ‫فقط بدونین، من فقط واسه کمک اومدم ‫و مشتاقم که با همه‏تون آشنا بشم 498 00:38:12,333 --> 00:38:16,250 ‫به نام خدا و پسر ‫و روح القدس 499 00:38:17,083 --> 00:38:20,500 ‫"رحمت پروردگار ما عیسی مسیح، ‫و عشق خداوند 500 00:38:20,583 --> 00:38:23,083 ‫و دوستی روح القدس همراه همه‌ی شما باشد" 501 00:38:23,166 --> 00:38:25,041 ‫"او نان را گرفت و از شما تشکر کرد" 502 00:38:25,916 --> 00:38:30,208 ‫نان را تکه کرد، ‫به مریدانش داد و گفت 503 00:38:30,291 --> 00:38:33,541 ‫همه‌ی شما، این را بگیرید ‫و بخورید" 504 00:38:33,625 --> 00:38:37,708 ‫"این جسم من است، ‫که به شما واگذار می‌شود" 505 00:38:53,416 --> 00:38:56,333 ‫"هنگامی که شام به اتمام رسید، ‫جام را گرفت" 506 00:38:56,916 --> 00:39:02,125 ‫باری دیگر، او از شما تشکر و قدردانی کرد ‫جام را به مریدانش داد گفت، 507 00:39:03,250 --> 00:39:06,166 ‫همه‌ی شما، این را بگیرید ‫و ازش بنوشید" 508 00:39:06,916 --> 00:39:11,125 ‫"این خون من است، ‫خون عهد جدید و جاودانه" 509 00:39:11,208 --> 00:39:16,625 ‫"برای شما و همه ریخته می‌شود ‫تا بلکه گناهان آمرزیده شوند" 510 00:39:16,708 --> 00:39:19,833 ‫"این کار را به یاد من انجام دهید" 511 00:39:25,083 --> 00:39:27,000 ‫- جسم مسیح ‫- آمین 512 00:39:27,083 --> 00:39:28,625 ‫- جسم مسیح ‫- آمین 513 00:39:30,208 --> 00:39:31,125 ‫جسم مسیح 514 00:39:31,208 --> 00:39:33,750 ‫جسم مسیح. ‫جسم مسیح 515 00:39:34,458 --> 00:39:35,458 ‫جسم مسیح 516 00:39:43,416 --> 00:39:45,000 ‫- جسم مسیح ‫- رایلی 517 00:39:45,583 --> 00:39:47,541 ‫من اینجا میشینم 518 00:39:48,666 --> 00:39:50,706 ‫جسم مسیح 519 00:39:54,250 --> 00:39:57,375 ‫جسم مسیح. ‫جسم مسیح 520 00:39:59,125 --> 00:40:00,791 ‫جسم مسیح، ارین گرین 521 00:40:02,666 --> 00:40:03,826 ‫جسم مسیح 522 00:40:04,958 --> 00:40:06,000 ‫جسم مسیح 523 00:40:06,083 --> 00:40:08,750 ‫خب، البته من دیشب ‫تو کشیش‌خونه دیدمش 524 00:40:08,833 --> 00:40:10,458 ‫درمورد کلی چیزها حرف زدیم 525 00:40:10,541 --> 00:40:13,041 ‫فقط طرز کار اینجا رو بهش توضیح دادم 526 00:40:13,125 --> 00:40:16,875 ‫مونسنیور اونو خیلی دوست داره ‫و دلیلش برام مشخصه 527 00:40:16,958 --> 00:40:19,500 ‫- لیزا اسکاربورو! ‫- اسمم رو از کجا میدونی؟ 528 00:40:19,583 --> 00:40:21,208 ‫مونسنیور همه‏چی رو درموردت بهم گفته 529 00:40:21,291 --> 00:40:24,958 ‫گفت که تو عشاء ربانی روزانه می‌بینمت ‫و ممکنه فقط ما دو نفر باشیم 530 00:40:25,041 --> 00:40:28,583 ‫پدر. وید اسکاربورو. ‫همسرم، دالی 531 00:40:28,666 --> 00:40:31,875 ‫- خیلی از آشنایی‌تون خوشحالم ‫- البته، آقای شهردار، خانوم شهردار 532 00:40:31,958 --> 00:40:34,416 ‫خیلی عذر میخوام که ‫اینطوری سورپرایزتون کردم 533 00:40:34,500 --> 00:40:36,875 ‫اسقف‌نشین قرار بود ‫مستقیماً باهاتون تماس بگیرن 534 00:40:36,958 --> 00:40:38,017 ‫لطفا، منو وید صدا کن 535 00:40:38,041 --> 00:40:40,708 ‫عجب، خیلی خوشحالم که ‫چهره‌ی جدیدی میبینم 536 00:40:40,791 --> 00:40:43,250 ‫به پات خوش اومدی، ‫به چیزی که ازش باقی مونده 537 00:40:43,333 --> 00:40:44,333 ‫کراک پات! 538 00:40:44,416 --> 00:40:46,458 ‫آره خب، نام مستعار بامزه‌ایه، آره 539 00:40:46,541 --> 00:40:51,083 ‫ولی میدونی، حقیقت داره. ‫ما یه ظرف درهم‌برهم هستیم، یه کیف اشیاء کوچیک... 540 00:40:51,666 --> 00:40:53,026 ‫- حتی یه پیناتا ‫- اوهوم 541 00:40:53,500 --> 00:40:55,541 ‫تنوع کامل از طعم‌های مختلف 542 00:40:55,625 --> 00:40:59,041 ‫که همش داره توسط یه چوبِ بزرگ ناجور ‫بهش کوبیده میشه 543 00:40:59,125 --> 00:41:01,458 ‫بدون شک خوشحالیم که ‫تو رو به خورشت‌مون اضافه کردیم 544 00:41:01,541 --> 00:41:04,000 ‫- انی فلین، پدر ‫- انی فلین 545 00:41:04,083 --> 00:41:06,291 ‫- و این شوهرم اِد هستش ‫- اِد فلین 546 00:41:06,375 --> 00:41:07,375 ‫پدر 547 00:41:08,250 --> 00:41:10,625 ‫و متوجه شدم که موقع عشای ربانی جلو نیومدی 548 00:41:13,416 --> 00:41:15,458 ‫چه ساکت شد، مگه نه؟ 549 00:41:16,166 --> 00:41:18,125 ‫پسرم رایلی، اون... 550 00:41:18,208 --> 00:41:21,000 ‫در حال حاضر دقیقا مورد رحمت قرار نگرفتم 551 00:41:21,083 --> 00:41:22,916 ‫هی ببین، به نظرم این عالیه 552 00:41:23,000 --> 00:41:27,000 ‫کاشف به عمل اومد که منم زیاد ‫به درد اونایی که مورد رحمت قرار دارن نمیخورم 553 00:41:27,083 --> 00:41:29,416 ‫مسیح، 554 00:41:29,500 --> 00:41:33,125 ‫اونم اونقدر به اونجور آدم‌ها علاقه‌مند نبود 555 00:41:33,208 --> 00:41:35,708 ‫نه، به نظر میومد ایشون صاف ‫میرفتن دنبال کسایی که... 556 00:41:35,791 --> 00:41:37,333 ‫در رحمت قرار نداشتن 557 00:41:38,666 --> 00:41:42,125 ‫معلوم شد که اونا آدم‌های موردعلاقه‏اش بودن. ‫اونا رو دوست خطاب میکرد 558 00:41:42,875 --> 00:41:44,875 ‫آره، میتونیم با همین پیش بریم 559 00:41:46,541 --> 00:41:49,666 ‫آره، به کراک پات خوش اومدی 560 00:41:52,833 --> 00:41:55,666 ‫سورپرایز خوبی بود که ‫دوباره ترجمه قدیمی رو شنیدیم 561 00:41:55,750 --> 00:41:58,541 ‫- چند وقت میشه که اونو نشنیدیم، ده سال؟ ‫- آره 562 00:41:58,625 --> 00:42:00,166 ‫نمیدونستیم که هنوزم این کارو میکنین 563 00:42:00,250 --> 00:42:04,083 ‫متوجه شدین، ها؟ میدونم، کتاب دعای جدید ‫به زبان لاتین اصلی نزدیک‌تره، ولی... 564 00:42:04,166 --> 00:42:05,958 ‫به، به، به 565 00:42:08,000 --> 00:42:09,625 ‫پسریه که از اینجا رفت 566 00:42:09,708 --> 00:42:13,333 ‫نه، به نظرم تویی که گذاشتی رفتی 567 00:42:14,208 --> 00:42:16,041 ‫من فقط گوسفند سیاه این جمع‌ام 568 00:42:16,750 --> 00:42:17,958 ‫میتونم تا خونه همراهیت کنم؟ 569 00:42:18,875 --> 00:42:20,958 ‫آره. بیا بریم 570 00:42:30,750 --> 00:42:31,833 ‫تو کجا بودی؟ 571 00:42:33,250 --> 00:42:35,625 ‫نیویورک. ‫شمال نیویورک 572 00:42:37,125 --> 00:42:38,208 ‫حدس زده بودم 573 00:42:39,166 --> 00:42:44,708 ‫یعنی، وقتی فرار کردی رفتی ‫موضوع بحث‌های زیادی بود 574 00:42:45,583 --> 00:42:48,583 ‫خیلی از آدم‌ها فرضیه‌هایی داشتن ‫و بیشترشون هالیوود بودن 575 00:42:49,875 --> 00:42:51,375 ‫ولی اونجا یکی از حدس‏های من بود 576 00:42:51,458 --> 00:42:52,458 ‫چرا؟ 577 00:42:53,500 --> 00:42:54,666 ‫پل‌های سرپوشیده 578 00:42:57,416 --> 00:42:59,291 ‫- یادت میاد؟ ‫- اوهوم 579 00:42:59,375 --> 00:43:01,583 ‫نیم عمر پیش‌مون اونو بهت گفتم 580 00:43:04,458 --> 00:43:05,708 ‫از اونجا شروع نکردم 581 00:43:06,875 --> 00:43:09,083 ‫رفتم جنوب، بعد رفتم غرب 582 00:43:09,708 --> 00:43:13,708 ‫و یه مدت تو آستین بودم. ‫و به یه گروه راک ملحق شدم 583 00:43:13,791 --> 00:43:14,809 ‫شوخی میکنی 584 00:43:14,833 --> 00:43:16,291 ‫خیلی احمق بودم 585 00:43:16,875 --> 00:43:17,875 ‫آم... 586 00:43:18,625 --> 00:43:20,583 ‫- خب، به گمونم هر دومون احمق بودیم ‫- هوم 587 00:43:21,375 --> 00:43:26,083 ‫ما رو ببین، برگشتیم جایی که شروع کردیم. ‫تنها جایی که قسم خوردیم هرگز موندگار نشیم 588 00:43:28,875 --> 00:43:29,916 ‫تو چی؟ 589 00:43:31,708 --> 00:43:32,916 ‫شیکاگو 590 00:43:33,833 --> 00:43:35,291 ‫- ولی تو گروه راک نبودم ‫- هوم 591 00:43:35,916 --> 00:43:39,958 ‫فقط مسائل مالی. ‫رفتم مدرسه، زیادی پارتی میرفتم 592 00:43:40,041 --> 00:43:40,916 ‫شوکه شدم 593 00:43:41,000 --> 00:43:43,333 ‫کلی پول در آوردم. ‫تا یه مدت کم 594 00:43:44,458 --> 00:43:47,500 ‫سهام، بعد یه شرکت نوپا. ‫ولی بعد همه... 595 00:43:49,208 --> 00:43:50,375 ‫همه‌اش از بین رفت 596 00:43:52,375 --> 00:43:55,708 ‫- ازدواج کردی؟ ‫- نه، نه. تو؟ 597 00:43:57,875 --> 00:44:00,375 ‫آره. یعنی، بطور فنی... 598 00:44:01,000 --> 00:44:03,875 ‫ولی تموم شد. ‫اونم داستانش درازه 599 00:44:09,791 --> 00:44:11,458 ‫تعجب کردم که تو کلیسا دیدمت 600 00:44:13,500 --> 00:44:14,958 ‫آره، منم همینطور 601 00:44:16,708 --> 00:44:19,583 ‫عمراً حدسش رو میزدم، ‫ولی برام خوب بوده 602 00:44:21,125 --> 00:44:24,000 ‫دیدم موقع دریافت تقدس‌ها جلو نیومدی 603 00:44:25,250 --> 00:44:27,875 ‫خنده‌داره، بیشتر آدم‌ها تو زندان ‫مسیح رو پیدا میکنن 604 00:44:27,958 --> 00:44:29,708 ‫خب، تو همیشه راه خودت رو رفتی 605 00:44:30,375 --> 00:44:31,958 ‫آره، ولی بخاطر این نبود 606 00:44:34,125 --> 00:44:36,750 ‫همون شب اول انجیل رو پرت کردم. ‫ولی... 607 00:44:37,791 --> 00:44:39,125 ‫فوری نبود 608 00:44:41,125 --> 00:44:43,333 ‫رفتم جستجو کردم. ‫واقعا میگم 609 00:44:44,541 --> 00:44:47,500 ‫اونجا کلی وقت واسه مطالعه داری ‫و من همه‏شون رو خوندم 610 00:44:47,583 --> 00:44:52,041 ‫تورات، قرآن، تلمود، دائو ده جینگ 611 00:44:52,750 --> 00:44:56,125 ‫یهودیت، بودایی، اسلام، جِینیسم 612 00:44:57,416 --> 00:45:00,166 ‫با خودم گفتم اگه دنبال خدا میگردم، ‫باید همه‌جا رو بگردم 613 00:45:02,291 --> 00:45:03,750 ‫از اون وضع یه خداناباور بیرون اومدم 614 00:45:04,541 --> 00:45:05,541 ‫چی؟ 615 00:45:06,125 --> 00:45:09,458 ‫مثلا من باید کافره بی‌خدا باشم ‫و تو پسر خادم کلیسایی 616 00:45:09,541 --> 00:45:11,375 ‫مامانم اینا رو باور نمیکرد 617 00:45:12,916 --> 00:45:14,250 ‫و تو حامله‏‎ای 618 00:45:15,791 --> 00:45:17,041 ‫آره، هستم 619 00:45:20,541 --> 00:45:21,541 ‫شرط می‌بندم عجب داستانیه 620 00:45:23,458 --> 00:45:24,625 ‫هم هست و هم نیست 621 00:45:26,375 --> 00:45:27,750 ‫پا کوچولو زندگیم رو نجات داد 622 00:45:37,333 --> 00:45:40,291 ‫امروز عصر چیزه‏ دیگه‌ای نیاز دارین، پدر؟ 623 00:45:40,375 --> 00:45:41,916 ‫برای توفان یا... 624 00:45:42,000 --> 00:45:44,458 ‫اوه. نه. نه، ممنون، خانوم کین 625 00:45:46,958 --> 00:45:48,333 ‫میشه سوالی ازتون بپرسم؟ 626 00:45:49,250 --> 00:45:50,958 ‫منو ببخشید، نمیخوام... 627 00:45:52,041 --> 00:45:54,916 ‫مسئله اینه که امروز یه لباده‌ی طلایی پوشیدین 628 00:45:56,583 --> 00:45:57,916 ‫بله، همینطوره 629 00:45:58,625 --> 00:46:01,791 ‫این لباس برای روزهای جشن ‫و خاص... 630 00:46:02,708 --> 00:46:05,083 ‫نباید امروز لباس سبز باشه؟ 631 00:46:06,041 --> 00:46:10,541 ‫ما در وقت عادی هستیم. ‫هفتمین یکشنبه وقت عادی هستش 632 00:46:11,750 --> 00:46:15,666 ‫نه، متاسفانه نتونستم امروز صبح ‫لباده‌ی سبز رو پیدا کنم 633 00:46:15,750 --> 00:46:18,000 ‫شاید مونسنیور پرویت، 634 00:46:18,083 --> 00:46:22,291 ‫با توجه به حالت عقلانی قبل از رفتن‌شون ‫یه‌جای غیرعادی گذاشتنش 635 00:46:23,041 --> 00:46:25,916 ‫فقط با خودم گفتم این بهتر از پیژامه‌ی منه 636 00:46:27,125 --> 00:46:30,541 ‫راستش رو بخواین، ‫انتظار نداشتم کسی متوجه بشه 637 00:46:30,625 --> 00:46:33,333 ‫خب، در آینده ‫اگه مشکلی بود بهم بگین 638 00:46:33,416 --> 00:46:37,208 ‫من واسه همین اینجام. ‫بازم میتونم لباده سفارش بدم 639 00:46:37,291 --> 00:46:41,916 ‫مطمئنم که میتونم پیداش کنم. ‫فقط یکم وقت نیاز دارم تا همه کمدها رو باز کنم 640 00:46:42,583 --> 00:46:43,583 ‫البته 641 00:46:45,208 --> 00:46:46,416 ‫این عالی بود 642 00:46:47,416 --> 00:46:50,625 ‫عصر خوبی داشته باشین، پدر. ‫خوشحالم که شما اینجایین 643 00:46:50,708 --> 00:46:52,250 ‫اوه، ممنون 644 00:46:52,750 --> 00:46:53,833 ‫و همچنین 645 00:46:58,333 --> 00:47:01,625 ‫باید عجیب باشه، ‫یعنی، وقتی اون مُرده اونجا زندگی کنی؟ 646 00:47:02,250 --> 00:47:05,625 ‫خیلی بهتر از موقعیه که اینجا بود. ‫تو خونه می‌مونی؟ 647 00:47:06,791 --> 00:47:07,791 ‫اوه، آره 648 00:47:09,000 --> 00:47:10,375 ‫حتما حس عجیبی داره 649 00:47:11,250 --> 00:47:15,041 ‫- اتاق کوچیک، تخت ست بچه‌گانه ‫- راستش، یه‌جورایی بهش عادت کردم 650 00:47:16,708 --> 00:47:22,791 ‫پس، منظورم اینه که ‫تو برگشتی اینجا 651 00:47:24,000 --> 00:47:26,583 ‫یعنی، عمداً برگشتی اینجا 652 00:47:27,875 --> 00:47:28,875 ‫چرا؟ 653 00:47:33,333 --> 00:47:34,375 ‫حالت چطوره، رایلی؟ 654 00:47:37,208 --> 00:47:38,125 ‫بد نیستم 655 00:47:38,208 --> 00:47:41,416 ‫نه منظورم اینه که، حال تو چطوره؟ 656 00:47:48,416 --> 00:47:49,500 ‫نمیدونم 657 00:47:51,125 --> 00:47:52,166 ‫یه‏جورایی... 658 00:47:54,291 --> 00:47:57,166 ‫مسئله هم همینه. ‫نمیدونم. والا نمیدونم 659 00:47:58,875 --> 00:48:01,791 ‫یعنی، تو زندون راحت بود. ‫کارهایی واسه انجام دادن بود، میدونی 660 00:48:01,875 --> 00:48:04,833 ‫شمُردن روزها، شمُردن حبست، ‫خوردن، خوابیدن، کتاب خوندن 661 00:48:04,916 --> 00:48:10,208 ‫همه اینا با دقت برات شرح داده شده. ‫تنظیم شده. ولی اینجا... 662 00:48:12,416 --> 00:48:13,500 ‫اینجا... 663 00:48:18,875 --> 00:48:19,875 ‫من هیچی ندارم 664 00:48:21,125 --> 00:48:22,750 ‫چیه، قراره کار پیدا کنم؟ 665 00:48:23,958 --> 00:48:26,791 ‫برم مدرسه؟ ‫من نه پول دارم، نه چشم‌اندازی به آینده، فقط... 666 00:48:33,541 --> 00:48:36,375 ‫فقط الان وجود دارم 667 00:48:39,291 --> 00:48:40,458 ‫همین. من... 668 00:48:42,500 --> 00:48:45,083 ‫اصلا هیچ هدفی ندارم 669 00:48:50,000 --> 00:48:52,875 ‫فقط تو خونه والدینم نشستم، ‫نفس میکشم، 670 00:48:54,583 --> 00:48:57,833 ‫و و هیچ فایده‌ای برای کسی ندارم. ‫فقط... 671 00:49:02,291 --> 00:49:03,291 ‫زندگی میکنم 672 00:49:07,041 --> 00:49:10,291 ‫و این بدترین بخشش هستش، ‫چون من نباید زنده باشم، ارین 673 00:49:16,125 --> 00:49:17,125 ‫پس نمیدونم 674 00:49:19,625 --> 00:49:20,791 ‫اینجا چیکار کنم 675 00:49:21,416 --> 00:49:23,250 ‫بخورم. بخوابم 676 00:49:25,041 --> 00:49:26,750 ‫لعنت، نمیدونم 677 00:49:29,125 --> 00:49:32,333 ‫الان برم خونه، شام بخورم ‫منتظر بمونم تا توفان بگذره 678 00:49:32,416 --> 00:49:33,791 ‫همین 679 00:49:35,208 --> 00:49:36,208 ‫همین کار رو بکن 680 00:49:36,875 --> 00:49:39,208 ‫توفان امشب رو بگذرون، ‫و بعد فردا... 681 00:49:42,083 --> 00:49:45,250 ‫می‌بینی فردا چی برات داره. ‫یه پروژه دیگه پیدا میکنی 682 00:49:49,625 --> 00:49:50,666 ‫متاسفم 683 00:49:53,458 --> 00:49:55,041 ‫واسه سختی‏ای که کشیدی 684 00:49:57,208 --> 00:49:58,750 ‫واقعا خیلی متاسفم 685 00:50:41,166 --> 00:50:42,166 ‫ پس فقط... 686 00:50:42,833 --> 00:50:44,666 ‫فقط این یکیه. ‫فقط این بزرگه 687 00:50:44,750 --> 00:50:47,500 ‫کوچیک‌ها رو میتونم جایگذین کنم، ‫ولی فقط این یکیه 688 00:50:49,583 --> 00:50:51,458 ‫باشه. ‫خیلی‏خب 689 00:52:01,333 --> 00:52:04,291 ‫- چه اتفاقی داره میوفته؟ ‫- مامان، طوری نیست 690 00:52:25,583 --> 00:52:27,809 ‫قسم میخورم اون بیرونه، ‫فقط توی ساحل قدم میزنه 691 00:52:27,833 --> 00:52:30,000 ‫چی؟ ‫نه، اون تو شهره 692 00:52:30,083 --> 00:52:31,403 ‫خیلی‏خب، شاید برگشته 693 00:52:31,458 --> 00:52:34,000 ‫و بی‌اختیار سرگردون شده، ‫یکی از اون حالت‌ها بهش دست داده 694 00:52:34,083 --> 00:52:36,458 ‫- من چیزی نمی‌بینم ‫- من نمی‌بینمش 695 00:52:36,541 --> 00:52:39,583 ‫نه قسم میخورم، همون کلاه، همون کت. ‫لباسش رو می‌شناسم و خودشه 696 00:52:39,666 --> 00:52:41,208 ‫نه، اون تو شهره 697 00:52:42,458 --> 00:52:43,500 ‫اون پرویت‌ـه 698 00:52:43,583 --> 00:52:46,125 ‫عزیزم، چشم‌هام مثل قبل نیستن ‫پس نمیتونم... 699 00:52:54,875 --> 00:52:55,875 ‫پدر پرویت! 700 00:52:57,833 --> 00:52:59,041 ‫مونسنیور! 701 00:53:02,750 --> 00:53:05,541 ‫مونسنیور! ‫مونسنیور! 702 00:53:14,791 --> 00:53:15,791 ‫پدر! 703 00:53:57,041 --> 00:53:58,401 ‫تلفن‌ها هنوز قطعن 704 00:53:59,750 --> 00:54:03,041 ‫فقط باید بریم به کشیش‌خونه ‫و اینو حلش کنیم 705 00:54:03,125 --> 00:54:04,791 ‫مطمئن بشیم که حالش خوبه 706 00:54:04,875 --> 00:54:07,041 ‫به هرحال باید به قایق سر بزنم 707 00:54:53,541 --> 00:54:55,958 ‫بابا. اون چیه؟ 708 00:54:55,999 --> 00:55:02,958 « Stef@n | تــرجمه از تـورج پاکاری » Email: tooraj1111@gmail.com 709 00:55:02,999 --> 00:55:09,958 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: