1 00:00:06,072 --> 00:00:08,341 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:11,311 --> 00:00:13,646 ‫از دستی در اوردن غلات تاخیر ایجاد شد... 3 00:00:13,680 --> 00:00:15,548 ‫و شایعه شده که یه فلاویان... 4 00:00:15,582 --> 00:00:17,817 ‫- پشت کمبود غذا بوده ‫- یه فلاویان؟ 5 00:00:17,851 --> 00:00:20,186 ‫دومیتیان، امپراتور بشه... 6 00:00:20,220 --> 00:00:22,222 ‫قطعا کار همه‌مون ساخته‌س 7 00:00:22,255 --> 00:00:23,256 ‫آره! 8 00:00:33,257 --> 00:00:35,257 ‫[شش سال پیش] 9 00:00:35,802 --> 00:00:40,106 ‫شهروندان، و برای خدمت به رُم... 10 00:00:40,140 --> 00:00:42,475 ‫افتخار لشکرکشی‌هامونو... 11 00:00:42,509 --> 00:00:43,610 ‫نه، نه، نه 12 00:00:47,080 --> 00:00:50,850 ‫آنچنان که در میدانهای نبرد ‫دور دست به رُم خدمت کردم... نه 13 00:00:50,884 --> 00:00:52,285 ‫بله، چی شده؟ 14 00:00:55,555 --> 00:00:56,723 ‫شاید یه پیشنهاد بخواین؟ 15 00:00:56,756 --> 00:00:57,524 ‫بله، کلمه بده 16 00:00:57,724 --> 00:00:59,626 ‫بهم کلمه بده. ‫خوب بلدی با کلمات بازی کنی 17 00:01:03,797 --> 00:01:05,331 ‫من... 18 00:01:05,365 --> 00:01:07,701 ‫تیتوس فلاویوس وسپاسیانوس... 19 00:01:07,734 --> 00:01:09,336 ‫صداتو نمی‌شنوم. بلندتر! 20 00:01:14,374 --> 00:01:15,475 ‫من... 21 00:01:16,076 --> 00:01:19,379 ‫تیتوس فلاویوس وسپاسیانوس... 22 00:01:22,515 --> 00:01:23,683 ‫یه حلقه آهنین به دست دارم 23 00:01:26,653 --> 00:01:27,654 ‫طلایی نیست... 24 00:01:28,655 --> 00:01:29,689 ‫نقره‌ای نیست... 25 00:01:30,357 --> 00:01:33,193 ‫با سنگ‌های با ارزش روکش نشده 26 00:01:33,226 --> 00:01:35,462 ‫آهن، ماده سازنده گاوآهن... 27 00:01:36,596 --> 00:01:37,597 ‫و گلادیوس... 28 00:01:40,433 --> 00:01:42,902 ‫و دهنه قاطرانی که... 29 00:01:42,936 --> 00:01:44,671 ‫پدرم و پدربزرگم پرورش می‌دادن 30 00:01:47,540 --> 00:01:51,144 ‫امپراتور نرون فقید، نجیب‌زاده‌ای... 31 00:01:51,811 --> 00:01:53,279 ‫از خانواده آگوست... 32 00:01:54,814 --> 00:01:56,216 ‫طلا بدست می‌کرد 33 00:01:59,285 --> 00:02:01,287 ‫اون دوموس آئورا رو ساخت... 34 00:02:02,355 --> 00:02:04,958 ‫باشکوه‌ترین خونه‌ای ‫که ساخته شده... 35 00:02:04,991 --> 00:02:07,660 ‫روی زمینی که از شهروندانش دزدید 36 00:02:13,266 --> 00:02:18,271 ‫من، تیتوس فلاویوس وسپاسیانوس... 37 00:02:18,304 --> 00:02:20,974 ‫اون دوموس آئورا رو سنگ به سنگ... 38 00:02:21,007 --> 00:02:24,678 ‫نابود می‌کنم 39 00:02:24,711 --> 00:02:27,347 ‫و به جاش یه آمفی‌تئاتر می‌سازم 40 00:02:28,948 --> 00:02:30,583 ‫نه برای اربابان این شهر... 41 00:02:32,952 --> 00:02:36,356 ‫بلکه سرگرمی و لذت... 42 00:02:36,856 --> 00:02:38,224 ‫شهروندان این شهر 43 00:02:39,559 --> 00:02:44,731 ‫مردان آهنین که خون و عرق‌شون... 44 00:02:45,865 --> 00:02:49,736 ‫این شهر، رُم ما رو ساخته 45 00:03:01,948 --> 00:03:03,483 ‫حیرت کردم 46 00:03:03,516 --> 00:03:05,752 ‫و منو باش فکر می‌کردم ‫که زیادی به مربی‌های علم فصاحتت... 47 00:03:05,785 --> 00:03:07,354 ‫پول داده شده 48 00:03:09,522 --> 00:03:13,393 ‫و آمفی‌تئاتر، یه زیرکی ناگهانی بود؟ 49 00:03:14,160 --> 00:03:18,331 ‫نه، مدتی میشه که دارم ‫بهش فکر می‌کنم 50 00:03:18,365 --> 00:03:20,533 ‫چه راهی بهتر از گرفتن قدرت ‫از سیرک ماکسیموس... 51 00:03:20,567 --> 00:03:22,635 ‫و نجیب‌زاده‌هایی که ‫از پیشرفت ما بیزارن؟ 52 00:03:23,436 --> 00:03:24,437 ‫آره 53 00:03:24,471 --> 00:03:27,507 ‫خب، شاید بهتره از همین ‫الان یکی از بالهای منو به عهده بگیری 54 00:03:28,908 --> 00:03:30,310 ‫بال سیاسی رو 55 00:03:45,525 --> 00:03:46,826 ‫همونطوریه که تصورشو می‌کردم 56 00:03:47,861 --> 00:03:49,662 ‫فراتر از درک و فهم 57 00:03:50,964 --> 00:03:52,832 ‫نرون هرگز توده مردم رو درک نکرد 58 00:03:54,501 --> 00:03:58,038 ‫زیادی روی ساخت خونه طلایی ‫مسخره‌ش تمرکز کرده بود... 59 00:03:58,071 --> 00:04:00,874 ‫با باغ‌های بی‌پایان و ‫حوض‌های آبش... 60 00:04:00,907 --> 00:04:02,342 ‫و ساز خودشو می‌زد 61 00:04:04,444 --> 00:04:07,313 ‫پدرم در یکی از کنسرتهای ‫خسته‌کننده‌ش خوابش برد... 62 00:04:07,347 --> 00:04:09,549 ‫و نرون اونو از ورود به دربارش منع کرد... 63 00:04:09,582 --> 00:04:11,351 ‫و فرستادش تا در اورشلیم جنگ راه بندازه 64 00:04:12,218 --> 00:04:16,589 ‫در نهایت، خودکشی ‫تنها و آخرین چاره نرون بود 65 00:04:16,623 --> 00:04:18,658 ‫و برای اونم نیاز به کمک داشت 66 00:04:33,406 --> 00:04:34,708 ‫یه جوان متعصب 67 00:04:36,009 --> 00:04:38,011 ‫لطفا، دومیتیان بزرگ 68 00:04:38,044 --> 00:04:39,846 ‫درک کنین که تنهایی دست به این کار زد 69 00:04:49,125 --> 00:04:52,125 ‫ممکن بود همه‌مون کشته بشیم! 70 00:04:53,126 --> 00:04:54,126 ‫خواهش می‌کنم برادران! 71 00:04:54,127 --> 00:04:55,127 ‫لطفا! 72 00:05:05,128 --> 00:05:10,128 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com ::. 73 00:05:10,129 --> 00:05:15,129 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@FilmKio 74 00:05:15,130 --> 00:05:20,130 ‫:کانال زیرنویس‌های فیلمکیو ‫@SubKio 75 00:05:20,131 --> 00:05:25,131 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 76 00:05:25,132 --> 00:05:30,132 ‫« مترجم: داوود آجرلو» ‫Highbury 77 00:06:33,126 --> 00:06:35,495 ‫به خدایان قسم که دیرم شده 78 00:06:41,234 --> 00:06:42,535 ‫دوباره کی می‌تونم ببینمت؟ 79 00:06:42,569 --> 00:06:43,903 ‫وقتی بتونم فرار کنم 80 00:06:43,937 --> 00:06:45,572 ‫وسط روز؟ عصر؟ 81 00:06:46,006 --> 00:06:47,073 ‫امشب؟ 82 00:06:47,107 --> 00:06:48,575 ‫نزدیک پنج هفته‌س که پیش همیم... 83 00:06:48,608 --> 00:06:51,044 ‫و فقط می‌تونی به عشق بازی فکر کنی؟ 84 00:06:51,077 --> 00:06:52,679 ‫جدی؟ 85 00:06:58,118 --> 00:06:59,652 ‫باید یه چیزی بهت بگم 86 00:07:00,587 --> 00:07:02,088 ‫یه چیز مهم 87 00:07:02,122 --> 00:07:03,857 ‫بهم بگو، چی شده؟ 88 00:07:04,958 --> 00:07:05,959 ‫امشب 89 00:07:06,826 --> 00:07:07,827 ‫باشه 90 00:07:10,163 --> 00:07:11,798 ‫- برو ‫- باشه 91 00:07:18,872 --> 00:07:21,107 ‫کدوم یکی رو دوست داری؟ این یکی؟ 92 00:07:21,141 --> 00:07:22,542 ‫این یکی 93 00:07:51,271 --> 00:07:52,906 ‫چی شده، اورا؟ 94 00:08:01,214 --> 00:08:02,749 ‫بهم بگو ببینم 95 00:08:15,962 --> 00:08:19,199 ‫اونجا بودم. وقتی اون مرد سعی ‫کرد تو رو بکشم اونجا بودم 96 00:08:19,232 --> 00:08:20,934 ‫و می‌دونستم یه جای کار می‌لنگه 97 00:08:20,967 --> 00:08:23,069 ‫می‌دونستم. باید برمی‌گشتم 98 00:08:23,103 --> 00:08:24,170 ‫باید کمکت می‌کردم 99 00:08:37,617 --> 00:08:39,319 ‫الیا! خوش برگشتی 100 00:08:39,352 --> 00:08:40,620 ‫حاضری بریم؟ 101 00:08:40,653 --> 00:08:42,055 ‫فراکس امروز صبح خوب غذا خورده؟ 102 00:08:42,088 --> 00:08:43,156 ‫کرفس برای خون خورده؟ 103 00:08:43,189 --> 00:08:44,357 ‫توی بایتیکا بهشون غذا دادیم 104 00:08:44,391 --> 00:08:47,327 ‫و حالا اینجا حتی غذای بهتر بهشون میدیم 105 00:08:47,360 --> 00:08:49,329 ‫زیادم دیرت نشده، برادر کوچولو 106 00:08:49,362 --> 00:08:50,130 ‫خواب موندم 107 00:08:50,330 --> 00:08:53,967 ‫- روی تخت کی؟ ‫- دیشب خونه نبود؟ 108 00:08:54,734 --> 00:08:56,903 ‫- امروز صبح هم نبود ‫- میشه... 109 00:08:56,936 --> 00:08:59,706 ‫فهمیده توی زندگی بیشتر از اسبها وجود داره؟ 110 00:09:03,977 --> 00:09:06,379 ‫بیا بریم ببینیم مرد شدی یا نه 111 00:09:06,413 --> 00:09:08,948 ‫- یه اسپانیایی ‫- چیزی برای گفتن نیست 112 00:09:08,982 --> 00:09:12,719 ‫با اینحال پیرهنت رو برعکس پوشیدی 113 00:09:12,752 --> 00:09:14,287 ‫بیخیال 114 00:09:14,320 --> 00:09:18,191 ‫فکر می‌کنی پرنده عاشق ما ‫شب رو تنهایی سپری کرده یا... 115 00:09:18,224 --> 00:09:20,060 ‫در یه لونه دنج، شاید؟ 116 00:09:20,093 --> 00:09:23,063 ‫دارم می‌بینم که به کمک من نیازی ندارین 117 00:09:23,096 --> 00:09:26,032 ‫- پس... ‫- الیا. الیا 118 00:09:30,303 --> 00:09:31,971 ‫برات خوشحالیم 119 00:09:33,406 --> 00:09:36,142 ‫شاید بتونیم یه روزی باهاش آشنا بشیم 120 00:09:39,179 --> 00:09:42,749 ‫هیچوقت چنین بلایی سرش نمیارم 121 00:09:46,686 --> 00:09:49,689 ‫آندریا، اسب‌هات آماده‌ن 122 00:09:53,426 --> 00:09:55,729 ‫امشب برای جشن گرفتن می‌نوشیم 123 00:10:02,068 --> 00:10:05,672 ‫فقط می‌خواستم بگم که همه‌ش ‫یه اشتباه خیلی ناجور بود 124 00:10:05,705 --> 00:10:08,041 ‫خب، می‌تونم بهت اطمینان بدم ‫هیچکس چیزی ازش نمی‌شنوه 125 00:10:10,443 --> 00:10:12,245 ‫اون بیرون موفق باشی 126 00:10:37,337 --> 00:10:39,305 ‫امروز روز خوبیه، مگه نه؟ 127 00:10:39,339 --> 00:10:40,940 ‫بازی‌ها شاید به آدم چنین حسی بدن 128 00:10:40,974 --> 00:10:43,843 ‫همینطوره. حتی برای منم داره جذاب میشه 129 00:10:44,844 --> 00:10:46,046 ‫یه چیز دیگه هم هست 130 00:10:47,180 --> 00:10:48,214 ‫من، تیتوس... 131 00:10:49,115 --> 00:10:51,151 ‫سزار وسپاسیانوس... 132 00:10:51,184 --> 00:10:53,787 ‫بازی‌های امروز رو... 133 00:10:53,820 --> 00:10:55,288 ‫به افتخار ساخت حمام‌های عمومی ‫به شما تقدیم می‌کنم! 134 00:10:56,823 --> 00:10:59,759 ‫ساخت و سازش دو ماه میشه ‫که شروع شده 135 00:10:59,793 --> 00:11:03,096 ‫و اعلام می‌کنم که من به رُم عزیزمون... 136 00:11:06,266 --> 00:11:07,367 ‫یه وارث میدم! 137 00:11:13,907 --> 00:11:16,109 ‫از اونی که انتظار داشتم سریعتر یاد می‌گیره 138 00:11:26,019 --> 00:11:28,388 ‫ای کاش پدر و مادرم اینجا بودن ‫تا اینو ببینن 139 00:11:28,988 --> 00:11:30,990 ‫تمام رُم به پای من افتادن 140 00:11:31,024 --> 00:11:32,926 ‫تا وقتی نبردی رجزخونی نکن 141 00:11:35,795 --> 00:11:37,230 ‫ارابه‌ها! 142 00:11:38,465 --> 00:11:40,266 ‫آماده! 143 00:12:10,964 --> 00:12:12,932 ‫اسب‌های آندریا پرواز می‌کنن! 144 00:12:22,008 --> 00:12:24,110 ‫یه کم پول برام ببرین! 145 00:12:38,124 --> 00:12:40,260 ‫خدایان رو شکر که آندریا ‫جلوتر از اون بود 146 00:12:40,794 --> 00:12:42,996 ‫فونسوآ، به کمکت نیاز دارم 147 00:12:43,596 --> 00:12:44,964 ‫الان میام 148 00:12:49,202 --> 00:12:52,172 ‫آندریا! آندریا! آندریا! 149 00:12:55,542 --> 00:12:57,944 ‫آندریا! آندریا! آندریا! 150 00:13:24,604 --> 00:13:26,072 ‫اسکورپوس! 151 00:13:26,106 --> 00:13:28,208 ‫اسکورپوس، چی کار می‌کنی؟ 152 00:13:40,587 --> 00:13:41,988 ‫اسکورپوس! 153 00:13:46,226 --> 00:13:47,227 ‫آندریا! 154 00:14:03,243 --> 00:14:04,244 ‫بیا 155 00:14:06,279 --> 00:14:09,049 ‫میز رو خالی کن! عجله کن! زود باش! 156 00:14:09,716 --> 00:14:11,317 ‫زود باش. زود باش 157 00:14:32,105 --> 00:14:34,974 ‫دوست داشتم این دختر رو ببینم 158 00:14:35,508 --> 00:14:36,509 ‫و می‌بینیش 159 00:14:38,511 --> 00:14:40,980 ‫همیشه خوش‌بین بودی 160 00:14:45,652 --> 00:14:47,354 ‫مراقب همدیگه باشین 161 00:14:49,489 --> 00:14:51,091 ‫بهم قول بده 162 00:14:55,562 --> 00:14:57,430 ‫به مادرمون میگم... 163 00:14:59,199 --> 00:15:01,534 ‫که چه ماجراجویی بزرگی داشتیم 164 00:15:12,445 --> 00:15:13,546 ‫آندریا 165 00:15:15,348 --> 00:15:16,349 ‫آندریا 166 00:15:21,688 --> 00:15:23,089 ‫نه! 167 00:15:29,829 --> 00:15:34,300 ‫اسکورپوس! اسکورپوس! اسکورپوس! 168 00:15:43,376 --> 00:15:45,545 ‫ای کثافت آشغال! تو کشتیش! 169 00:15:45,578 --> 00:15:46,680 ‫خودش راه‌شو انتخاب کرد 170 00:15:46,713 --> 00:15:48,014 ‫نه، کار تو بود! 171 00:15:48,048 --> 00:15:49,783 ‫تو به سمت چپ کشیدی 172 00:15:49,816 --> 00:15:50,617 ‫بهم بگو چی دیدی 173 00:15:50,817 --> 00:15:53,653 ‫کاری کرد آندریا چپ کنه. ‫یه گوشه گیرش انداخت 174 00:15:53,687 --> 00:15:54,688 ‫دیگه کافیه 175 00:15:54,721 --> 00:15:56,790 ‫دوباره به اسکورپوس دست بزن ‫تا بگم سرتو قطع کنن 176 00:15:56,823 --> 00:15:59,192 ‫و منم به خاطر کشتن برادرم سرتو قطع می‌‌کنم 177 00:16:02,595 --> 00:16:05,065 ‫آندریا مُرده 178 00:16:05,465 --> 00:16:07,133 ‫یه تصادف بود 179 00:16:07,734 --> 00:16:09,336 ‫تموم شده 180 00:16:15,742 --> 00:16:17,344 ‫تسلیت میگم 181 00:16:18,678 --> 00:16:21,047 ‫چه تصادف ناگواری 182 00:16:21,081 --> 00:16:24,084 ‫- نه، دروغ میگی! ‫- بازی ما یه بازی خطرناکه 183 00:16:24,117 --> 00:16:25,452 ‫برادرت اینو می‌دونست 184 00:16:28,088 --> 00:16:29,389 ‫ببین امروز چی سر زنون اومد 185 00:16:33,660 --> 00:16:34,661 ‫راست میگه، الیا 186 00:16:38,698 --> 00:16:40,233 ‫حرفمو باور نمی‌کنی 187 00:16:42,102 --> 00:16:44,204 ‫فقط چیزی که میگی دیدی رو ندیدم 188 00:16:44,237 --> 00:16:47,640 ‫آندریا رو مجبور کرد به لاشه ‫ارابه بخوره و یه گوشه گیرش انداخت! 189 00:16:47,674 --> 00:16:49,242 ‫- نه. ‫- نمی‌تونی مطمئن باشی 190 00:16:58,218 --> 00:17:00,353 ‫دیگه کاری با شماها... 191 00:17:01,287 --> 00:17:03,189 ‫یا این فرقه طلایی ندارم 192 00:17:11,865 --> 00:17:14,334 ‫کلی دستیار اصطبل دیگه دارم 193 00:17:28,548 --> 00:17:30,350 ‫الیا 194 00:17:30,383 --> 00:17:33,420 ‫کار اسکورپوس نبوده. ‫به خاطر یه ارابه شکسته بود 195 00:17:33,920 --> 00:17:35,355 ‫پیش میاد 196 00:17:35,388 --> 00:17:37,424 ‫تو هم به بدی همونی 197 00:17:50,303 --> 00:17:53,173 ‫معمولا بهتر از این دروغ میگی 198 00:17:53,807 --> 00:17:55,608 ‫همونطور که اسکورپوس گفت... 199 00:17:55,642 --> 00:17:59,446 ‫دستیار اصطبل زیاد داریم ‫ولی فقط یه اسکورپوس وجود داره 200 00:18:02,816 --> 00:18:04,250 ‫چقدر من احمقم 201 00:18:05,218 --> 00:18:08,588 ‫فکر کردم ذره‌ای نجابت در وجودت دیدم 202 00:18:23,636 --> 00:18:27,540 ‫و تو، برادر؟ تو طرف کی هستی؟ 203 00:18:33,346 --> 00:18:35,181 ‫امیدوارم بادها تو رو به الیزیوم ببرن... 204 00:18:35,215 --> 00:18:36,483 ‫جایی که خدایان بهش فرمانروایی می‌کنن... 205 00:18:37,317 --> 00:18:38,518 ‫و دوباره همدیگه رو می‌بینیم 206 00:19:04,678 --> 00:19:08,682 ‫هیچوقت نه پول و نه وقت کافی ‫داشتم تا برای بقیه اشک بریزم 207 00:19:11,384 --> 00:19:13,653 ‫اینطوری خشونت رو توجیه می‌کنی؟ 208 00:19:15,655 --> 00:19:16,790 ‫اینطوری توضیحش میدم 209 00:19:18,658 --> 00:19:21,261 ‫می‌تونی به بقیه دروغ بگی... 210 00:19:21,294 --> 00:19:23,563 ‫ولی خطرناکه به خودت دروغ بگی 211 00:19:25,398 --> 00:19:27,534 ‫دیگه بچه نیستی 212 00:19:27,567 --> 00:19:30,570 ‫خیلی بیشتر از دلسوزی از دستت برمیاد 213 00:19:33,406 --> 00:19:34,874 ‫ترک عادت موجب مرض ـه 214 00:19:39,045 --> 00:19:40,814 ‫این عذرخواهی ـه؟ 215 00:19:41,981 --> 00:19:43,383 ‫شاید هست 216 00:19:48,355 --> 00:19:51,858 ‫اینقدر بهت اهمیت نمیدم ‫که عذرخواهی تو رو بخوام 217 00:19:53,526 --> 00:19:55,495 ‫یه کسایی هستن که بهش نیاز دارن 218 00:19:57,697 --> 00:19:59,933 ‫فکر کردم رابطه ما یه توافق ‫پرسود برات بوده... 219 00:19:59,966 --> 00:20:01,735 ‫که بهت اجازه میده به بچه‌هات کمک کنی 220 00:20:03,837 --> 00:20:06,740 ‫نمی‌دونستم سعی داشتی ‫یه مرد نجیب ازم بسازی 221 00:20:08,708 --> 00:20:11,745 ‫اونقدرها هم به نجابت تو اهمیت نمیدم 222 00:20:13,980 --> 00:20:15,348 ‫یا به نبودش 223 00:20:32,832 --> 00:20:35,835 ‫وقتی بچه بودی همیشه کنار ‫رودخونه بیاتیس دنبالت می‌اومدم 224 00:20:35,869 --> 00:20:36,603 ‫حالا دوباره باید این کار رو بکنم؟ 225 00:20:36,803 --> 00:20:38,972 ‫دیگه بازی‌های بچگانه نمی‌کنیم 226 00:20:39,005 --> 00:20:42,709 ‫آخرین چیزی که آندریا می‌خواست ‫این بود که از هم جدا بشیم 227 00:20:45,979 --> 00:20:47,480 ‫پس باهام بیا 228 00:20:52,018 --> 00:20:53,386 ‫الیا! 229 00:20:54,020 --> 00:20:55,255 ‫الیا، صبر کن! 230 00:20:55,288 --> 00:20:58,024 ‫اگه بخوام باهات بیام، ‫سلینا و این پسر چی سرشون میاد؟ 231 00:20:58,058 --> 00:21:00,427 ‫مردی این حرفو می‌زنه که هیچوقت ‫گذارش به فاحشه‌خونه نیافته... 232 00:21:00,460 --> 00:21:02,328 ‫- وقتی چند تا سکه توی جیبش بوده ‫- مال گذشته بود 233 00:21:02,362 --> 00:21:03,930 ‫و الان وضعیت اینه 234 00:21:07,133 --> 00:21:08,668 ‫نمی‌تونم به سلینا پشت کنم 235 00:21:12,105 --> 00:21:14,941 ‫ادامه بده. دیگه چی؟ 236 00:21:14,974 --> 00:21:17,744 ‫اسکورپوس و تناکس بهم جایگاه ‫دوم تیم طلایی رو پیشنهاد دادن 237 00:21:20,080 --> 00:21:22,015 ‫این شهر چنان تو رو عوض کرده... 238 00:21:22,048 --> 00:21:24,718 ‫که حاضری با مردانی سواری کنی ‫که برادرمونو کشتن 239 00:21:24,751 --> 00:21:25,752 ‫فقط تو اینو میگی 240 00:21:27,887 --> 00:21:29,856 ‫پس اسکورپوس دو تا از برادرهامو ازم گرفت 241 00:21:38,965 --> 00:21:39,966 ‫الیا 242 00:22:08,094 --> 00:22:10,597 ‫خب... 243 00:22:10,630 --> 00:22:13,566 ‫حاضر نمیشه غذا بخوره و ‫دیگه نمی‌خواد مبارزه کنه 244 00:22:13,600 --> 00:22:15,969 ‫نمی‌خواد بازیچه دست ما باشه 245 00:22:16,002 --> 00:22:17,037 ‫الان چند هفته شده؟ 246 00:22:17,437 --> 00:22:18,772 ‫تقریبا پنج هفته، سرورم 247 00:22:18,805 --> 00:22:23,510 ‫و فقط دو هفته تا باز شدن ‫آمفی‌تئاتر فلاویان فرصت داریم 248 00:22:25,111 --> 00:22:26,112 ‫هرمس 249 00:22:33,787 --> 00:22:35,822 ‫کمی غذای خوشمزه برات آماده کردیم 250 00:22:37,057 --> 00:22:38,058 ‫انجیر 251 00:22:38,925 --> 00:22:39,926 ‫زیتون اسپانیایی 252 00:22:41,194 --> 00:22:42,595 ‫صدف 253 00:22:42,629 --> 00:22:45,532 ‫برای مبارزه افتتاحیه در آمفی‌تئاترم ‫به قدرت بدنی‌ت نیاز داری 254 00:22:45,565 --> 00:22:49,035 ‫باید از فلاویوس دومیتیانوس ‫تشکر کنی که اینقدر لطف داره 255 00:23:04,751 --> 00:23:06,086 ‫دوباره امتحانش کنیم؟ 256 00:23:12,092 --> 00:23:14,928 ‫بخور! و باید مبارزه کنی 257 00:23:26,006 --> 00:23:27,640 ‫با اون یکی امتحان کن 258 00:23:28,575 --> 00:23:29,776 ‫دوستش هستن 259 00:23:31,544 --> 00:23:32,712 ‫همونی که باهاش تمرین می‌کنه 260 00:23:34,848 --> 00:23:35,849 ‫پس... 261 00:23:36,950 --> 00:23:40,687 ‫یه تیر از گردن این وحشی شمالی بگذرونیم؟ 262 00:23:46,593 --> 00:23:47,894 ‫به خاطر هدیه‌ت ازت ممنونم 263 00:23:50,730 --> 00:23:52,198 ‫فلاویوس دومیتیانوس 264 00:24:01,841 --> 00:24:06,212 ‫وفاداری، خصلت احمقانه نادون‌هاست، سگ کثیف 265 00:24:09,315 --> 00:24:11,885 ‫خب، حالا خوشمزه‌ترین... 266 00:24:11,918 --> 00:24:15,221 ‫و جالب‌ترین راه ممکن رو ‫برای کشتن اون دارم 267 00:24:23,897 --> 00:24:26,132 ‫دومیتیان از نمایش خوشش میاد 268 00:24:26,166 --> 00:24:30,270 ‫هر روز هم پیش نمیاد که سناتورها ‫رو داشته باشیم، حتی... 269 00:24:30,303 --> 00:24:32,639 ‫کثافت‌های خائنی مثل اینا، نه 270 00:24:32,672 --> 00:24:37,243 ‫یه چیز خاص و یه چیز نمایشی می‌خواد 271 00:24:37,277 --> 00:24:41,147 ‫شاید اگه خود ادیل لودی اینجا بود، ‫می‌تونستیم راضیش کنیم 272 00:24:41,181 --> 00:24:44,684 ‫شاید استاد جدید بازی‌ها باشی، توشن... 273 00:24:44,718 --> 00:24:48,054 ‫ولی دومیتیان منو مسئول ‫قانونی ادیل لودی کرده 274 00:24:48,855 --> 00:24:52,125 ‫قدرت من یا اونو زیرسوال نبر 275 00:24:53,860 --> 00:24:55,829 ‫البته. منو ببخش 276 00:24:58,832 --> 00:25:00,834 ‫متوجه شک و تردیدهاتون هستم 277 00:25:02,102 --> 00:25:03,703 ‫ولی بهم اعتماد کنین... 278 00:25:03,737 --> 00:25:05,638 ‫بین اون جایگاه‌های بوگندو بزرگ شدم 279 00:25:05,672 --> 00:25:07,907 ‫می‌دونم توده مردم می‌خوان چی ببینن 280 00:25:08,375 --> 00:25:09,909 ‫باید سرگرم‌شون کنیم 281 00:25:10,844 --> 00:25:12,145 ‫به هیجان بیاریمشون... 282 00:25:13,213 --> 00:25:14,214 ‫به وجد بیاریمشون 283 00:25:16,349 --> 00:25:19,219 ‫یادتون باشه، کافی بودن خوبه 284 00:25:20,353 --> 00:25:23,056 ‫هر چی بیشتر باشه بهتره 285 00:25:24,691 --> 00:25:25,892 ‫زیادی باشه... 286 00:25:28,061 --> 00:25:29,095 ‫بی‌نظیر میشه 287 00:25:34,100 --> 00:25:36,870 ‫چقدر سخته که آمفی‌تئاتر رو پر از آب کنیم؟ 288 00:25:50,216 --> 00:25:52,085 ‫زیادی سخاوتمندانه‌س 289 00:25:52,118 --> 00:25:53,720 ‫به خاطر پسرت قبولش کن 290 00:25:54,220 --> 00:25:56,690 ‫اگه برای خودت قبول نمی‌کنی 291 00:25:56,723 --> 00:25:58,858 ‫با درآمدم دیگه چی کار می‌خوام بکنم؟ 292 00:26:00,860 --> 00:26:02,028 ‫تا یه حدی می‌تونم شراب بخورم 293 00:26:08,335 --> 00:26:09,769 ‫به یه شرط 294 00:26:10,437 --> 00:26:12,939 ‫یه قرض ـه، نه هدیه 295 00:26:12,972 --> 00:26:15,141 ‫وقتی سهمم رو پس بگیرم ‫پولتو پس میدم 296 00:26:16,743 --> 00:26:18,011 ‫اگه سهمم رو پس بگیرم 297 00:26:18,345 --> 00:26:19,746 ‫پس می‌گیری 298 00:26:20,914 --> 00:26:22,082 ‫اوضاع بهتر میشه 299 00:26:28,888 --> 00:26:30,290 ‫فونسوآ، چی شده؟ 300 00:26:34,294 --> 00:26:35,295 ‫به خاطر برادرمه 301 00:26:37,430 --> 00:26:38,832 ‫دلم براش تنگ میشه 302 00:26:55,482 --> 00:26:57,250 ‫اگه فونسوآ راست بگه چی؟ 303 00:26:59,786 --> 00:27:01,254 ‫اگه فقط یه تصادف بوده باشه چی؟ 304 00:27:04,391 --> 00:27:05,792 ‫من... 305 00:27:06,459 --> 00:27:08,294 ‫اصلا دید خوبی نسبت بهش نداشتم 306 00:27:10,497 --> 00:27:12,132 ‫انگار فقط تو می‌تونستی ببینیش 307 00:27:17,103 --> 00:27:18,138 ‫زنون! 308 00:27:18,171 --> 00:27:20,907 ‫همونجا بود. باید ‫یه چیزی دیده باشه 309 00:27:59,212 --> 00:28:00,246 ‫اسکورپوس 310 00:28:01,514 --> 00:28:03,116 ‫خیلی متاسفم، دوست من 311 00:28:04,250 --> 00:28:05,418 ‫جدی؟ 312 00:28:06,286 --> 00:28:09,456 ‫یا فقط اومدی ببینی واقعا درسته یا نه؟ 313 00:28:10,990 --> 00:28:12,359 ‫که کار زنون تموم شده 314 00:28:12,392 --> 00:28:13,893 ‫مزخرف نگو 315 00:28:13,927 --> 00:28:15,462 ‫تو و من دوباره به زودی مسابقه میدیم 316 00:28:16,496 --> 00:28:19,966 ‫چندین هدایا اوردم 317 00:28:21,001 --> 00:28:24,371 ‫تا اترگتیس دردت رو کم کنه ‫و سریعتر خوب بشی 318 00:28:36,349 --> 00:28:37,350 ‫این چیه؟ 319 00:28:38,218 --> 00:28:39,319 ‫یه هدیه 320 00:28:40,453 --> 00:28:42,355 ‫تا پول پزشکان رو بدی 321 00:28:42,889 --> 00:28:45,959 ‫هر چیزی که نیاز یا میل داری تهیه کنی 322 00:28:47,160 --> 00:28:50,897 ‫ممنونم، ولی اینقدر پول دارم ‫که دستمزد پزشکانم رو بدم 323 00:28:50,930 --> 00:28:55,168 ‫البته، فقط می‌خوام باری از روی دوشت بردارم 324 00:28:58,405 --> 00:29:01,107 ‫فکر می‌کنی با چند تا سکه ‫میشه سکوتم رو خرید؟ 325 00:29:04,177 --> 00:29:05,812 ‫متوجه حرفت نمیشم 326 00:29:05,845 --> 00:29:07,113 ‫چرا میشی 327 00:29:08,948 --> 00:29:11,284 ‫اسپانیایی جوون رو مجبور کردی ‫بره سمت ارابه شکسته 328 00:29:12,252 --> 00:29:13,353 ‫دیدمش 329 00:29:15,088 --> 00:29:16,423 ‫خب، اشتباه می‌کنی 330 00:29:17,223 --> 00:29:20,093 ‫آسیب دیدی. ذهنت شفاف نیست 331 00:29:20,593 --> 00:29:22,128 ‫نه، اسکورپوس 332 00:29:22,529 --> 00:29:24,130 ‫می‌دونم چی دیدم 333 00:29:25,498 --> 00:29:27,400 ‫اون پسر رو کشتی 334 00:29:27,434 --> 00:29:30,537 ‫و اصرار دارم به صاحبان تیم اعتراف کنی 335 00:29:34,441 --> 00:29:36,376 ‫نمی‌تونم این کار رو بکنم 336 00:29:36,409 --> 00:29:39,279 ‫همه چیزو از دست میدم. ‫دیگه نمی‌تونم مسابقه بدم 337 00:29:39,946 --> 00:29:41,481 ‫لطفا 338 00:29:41,514 --> 00:29:44,551 ‫زنون، بعد از اون عصر... 339 00:29:46,419 --> 00:29:49,189 ‫فکر کردم تو و من دوستیم 340 00:29:50,023 --> 00:29:52,025 ‫دوستی‌تو بردار... 341 00:29:53,026 --> 00:29:54,561 ‫و همینطور هدیه‌تو... 342 00:29:54,594 --> 00:29:56,429 ‫و بکنش توی کونت 343 00:29:57,530 --> 00:29:58,531 ‫حالا گم شو بیرون! 344 00:30:01,601 --> 00:30:05,605 ‫اگه تو بهشون نگی، من میگم 345 00:31:17,344 --> 00:31:18,345 ‫زنون 346 00:31:19,379 --> 00:31:20,380 ‫زنون 347 00:31:22,649 --> 00:31:24,150 ‫پزشک کجاست؟ 348 00:31:24,784 --> 00:31:27,387 ‫کجاست؟ سریع بیا 349 00:31:28,188 --> 00:31:29,356 ‫نفس نمی‌کشه 350 00:31:43,003 --> 00:31:44,971 ‫خیلی وحشتناکه 351 00:31:45,005 --> 00:31:46,206 ‫زنون... 352 00:31:47,140 --> 00:31:48,308 ‫مُرده 353 00:31:50,276 --> 00:31:51,644 ‫برای همه‌مون فقدان بزرگیه 354 00:32:07,694 --> 00:32:09,562 ‫شاید شنیده باشی 355 00:32:09,596 --> 00:32:11,664 ‫دیگه برای تیم طلایی کار نمی‌کنیم 356 00:32:12,198 --> 00:32:14,000 ‫پس دنبال کاری؟ 357 00:32:14,034 --> 00:32:15,201 ‫بله 358 00:32:15,235 --> 00:32:20,340 ‫هیچکس توی رُم بهتر از ما اسبها رو ‫نمی‌شناسه و رام‌شون نمی‌کنه 359 00:32:20,373 --> 00:32:23,576 ‫متاسفانه، یه تیم کامل از ‫دستیاران اصطبل و مهترها رو داریم 360 00:32:23,610 --> 00:32:24,611 ‫بد متوجه منظورمون شدی 361 00:32:25,712 --> 00:32:27,013 ‫می‌خوام مسابقه بدم 362 00:32:27,047 --> 00:32:28,715 ‫- مسابقه بدی؟ ‫- بله 363 00:32:29,616 --> 00:32:31,251 ‫ارابه‌رانی؟ 364 00:32:31,284 --> 00:32:33,219 ‫هیچوقت ندیدم پشت یه ارابه باشی 365 00:32:33,253 --> 00:32:34,554 ‫جریان چیه؟ 366 00:32:34,587 --> 00:32:39,125 ‫این آقایون به خاطر کار تیم اومدن 367 00:32:39,159 --> 00:32:44,564 ‫مشخصه، و هر چیزی که به تیم ‫آبی مربوط باشه به منم مربوطه 368 00:32:44,898 --> 00:32:46,166 ‫ایشون گاوروس هستن 369 00:32:46,199 --> 00:32:49,336 ‫بله، می‌دونم کیه 370 00:32:49,369 --> 00:32:53,273 ‫و ایشون ایلاست، برادر همون ‫ارابه‌ران طلایی که مُرد 371 00:32:53,306 --> 00:32:55,775 ‫یه برادر دیگه داره. ‫هنوزم برای تیم طلایی ارابه‌رانی می‌کنه 372 00:32:55,809 --> 00:32:58,645 ‫دقیقا مثل رومولوس و ریموس 373 00:32:58,678 --> 00:33:01,614 ‫امیدواره ارابه‌رانی کنه، ‫ولی آموزش ندیده و خودشو ثابت نکرده 374 00:33:06,786 --> 00:33:08,221 ‫بیا نزدیکتر 375 00:33:14,661 --> 00:33:15,695 ‫نزدیکتر 376 00:33:24,237 --> 00:33:26,373 ‫برادرت برای تیم طلایی مسابقه میده 377 00:33:26,973 --> 00:33:29,509 ‫چرا می‌خوای برای تیم آبی مسابقه بدی؟ 378 00:33:34,447 --> 00:33:37,684 ‫چون اسکورپوس برای تیم طلایی مسابقه میده 379 00:33:39,185 --> 00:33:40,587 ‫باهاش در مسابقه روبه‌رو میشم... 380 00:33:41,054 --> 00:33:42,489 ‫و شکستش میدم 381 00:33:51,431 --> 00:33:52,866 ‫گفتی ثابت نشده؟ 382 00:33:52,899 --> 00:33:54,267 ‫بله 383 00:33:59,839 --> 00:34:03,343 ‫پس باید خودتو ثابت کنی 384 00:34:09,683 --> 00:34:13,420 ‫به اصطبل‌هامون برید و آماده بشید. ‫امروز عصر میام اونجا 385 00:34:18,625 --> 00:34:21,428 ‫صدها مرد جوان هستن که ‫آرزوشون مسابقه دادن برای تیم آبی ـه 386 00:34:21,461 --> 00:34:22,662 ‫چرا به اون یه فرصت میدی؟ 387 00:34:23,296 --> 00:34:25,432 ‫یه چیز اونو متفاوت می‌کنه 388 00:34:29,336 --> 00:34:30,537 ‫تنفرش 389 00:34:33,873 --> 00:34:36,109 ‫می‌تونستی بهم بگی می‌خوای مسابقه بدی 390 00:34:36,609 --> 00:34:38,311 ‫اینقدر غافلگیرکننده بود؟ 391 00:34:38,345 --> 00:34:39,512 ‫راستش نه 392 00:34:40,180 --> 00:34:43,383 ‫ولی بازم باید بهم می‌گفتی 393 00:34:45,452 --> 00:34:46,653 ‫توی اصطبل‌ها می‌بینمت 394 00:35:02,969 --> 00:35:04,804 ‫منتظر بودم ببینمت 395 00:35:09,409 --> 00:35:10,677 ‫در مورد برادرت شنیدم 396 00:35:13,213 --> 00:35:14,514 ‫قلبم به درد اومد 397 00:35:15,448 --> 00:35:17,150 ‫کاری از دست کسی برنمیاد 398 00:35:25,492 --> 00:35:26,659 ‫باید یه چیزی رو بهت بگم 399 00:35:26,693 --> 00:35:28,695 ‫و منم باید یه چیزی بهت بگم 400 00:35:29,596 --> 00:35:32,832 ‫برمی‌گردم خونه، به اسپانیا، به بایتیکا 401 00:35:34,434 --> 00:35:36,770 ‫- چی؟ ‫- اول باید یه کاری بکنم 402 00:35:36,803 --> 00:35:40,206 ‫ولی به محض اینکه بتونم، از اینجا میرم 403 00:35:46,446 --> 00:35:47,714 ‫متاسفم 404 00:36:09,869 --> 00:36:11,438 ‫امپراتور من 405 00:36:11,471 --> 00:36:13,573 ‫پورتو بهم میگه می‌تونی یه تهمت بزنی 406 00:36:13,606 --> 00:36:16,343 ‫فقط اطلاعاتی دارم که ‫باید بیان‌شون کنم، لرد تیتوس 407 00:36:16,376 --> 00:36:19,879 ‫با کلمات بازی نکن. ‫مثل یه گزارش عملیاتی لشکر باهاش رفتار کن 408 00:36:21,981 --> 00:36:25,485 ‫به باور من برادر شما دومیتیان مسئول ‫تاخیر رسیدن غلاته 409 00:36:26,619 --> 00:36:28,455 ‫و همینطور شورش‌های غذا 410 00:36:28,488 --> 00:36:29,823 ‫مدرک داری؟ 411 00:36:29,856 --> 00:36:31,257 ‫یه ملوان روی یکی از ‫کشتی‌های غلات... 412 00:36:31,291 --> 00:36:36,730 ‫که در ساحل سیسیلی غرق شده، ‫نجات پیدا کرده و بعد دستگیر شد 413 00:36:36,763 --> 00:36:38,798 ‫شاهد همین الان که داریم ‫حرف می‌زنیم به اینجا همراهی میشه 414 00:36:38,832 --> 00:36:40,734 ‫و گفتن این مسئله چه نفعی برای تو داره؟ 415 00:36:40,767 --> 00:36:43,737 ‫فقط به دنبال خدمت به شما و ‫خدمت به رُم هستم 416 00:36:45,672 --> 00:36:49,676 ‫کلی مشتری دارم، چه ‫علنی و چه مخفی در سنا... 417 00:36:50,543 --> 00:36:51,911 ‫اینقدر زیادن که هر رای رو تغییر میدن 418 00:36:54,381 --> 00:36:56,483 ‫بهتون پیشنهاد حمایت کمال و تمام... 419 00:36:56,516 --> 00:36:58,518 ‫برای پروژه‌های ساختمانی‌تونو میدم 420 00:36:58,551 --> 00:37:01,021 ‫و در عوضش چی می‌خوای؟ 421 00:37:01,054 --> 00:37:04,324 ‫شراکت مالی در آمفی‌تئاتر فلاویان 422 00:37:04,357 --> 00:37:05,925 ‫خواسته عجیبیه 423 00:37:05,959 --> 00:37:08,661 ‫اونجا اصلا سودی نداره. فقط هزینه داره 424 00:37:10,797 --> 00:37:11,898 ‫فعلا 425 00:37:19,439 --> 00:37:20,840 ‫قبوله 426 00:37:20,874 --> 00:37:24,411 ‫پورتو، به مورد اعتمادترین افرادت ‫در اوستیا بگو منتظر این ملوان باشن 427 00:37:24,444 --> 00:37:26,479 ‫به محض اینکه رسید بیارش پیش من 428 00:37:26,513 --> 00:37:28,915 ‫تشکر و وفاداری من از آن شماست، سزار 429 00:37:28,948 --> 00:37:32,852 ‫فقط به دومی علاقه دارم. می‌تونی بری 430 00:37:41,761 --> 00:37:44,631 ‫باید بگم، برادر، ‫دیدم که هدفگیریت بهتر از اینم بوده 431 00:37:45,832 --> 00:37:47,667 ‫قبلا هیچی آشفته‌ت نمی‌کرد 432 00:37:48,535 --> 00:37:49,969 ‫نه حتی سرفه پدر 433 00:37:51,705 --> 00:37:52,839 ‫تنهامون بذار 434 00:38:01,748 --> 00:38:03,083 ‫یونانی‌ها میگن... 435 00:38:03,116 --> 00:38:07,387 ‫بخشش آسونتر میشه وقتی ‫قبلش اعتراف صورت گرفته باشه 436 00:38:08,521 --> 00:38:09,823 ‫دوست داری به چی اعتراف کنم؟ 437 00:38:10,724 --> 00:38:12,926 ‫سناتور لتو بهم گفته... 438 00:38:12,959 --> 00:38:16,596 ‫که ماموران کشتیرانیش مدرکی پیدا کردن... 439 00:38:16,629 --> 00:38:17,997 ‫که نشون میده تو باعث تاخیر ‫در رسیدن غلات شدی 440 00:38:18,031 --> 00:38:20,867 ‫ولی برادر، نمی‌تونم به کاری ‫اعتراف کنم که نکردم 441 00:38:20,900 --> 00:38:23,970 ‫به ظاهر یه شاهد هست... 442 00:38:24,004 --> 00:38:27,674 ‫که داره به رُم میاد و ‫همه چیزو تصدیق می‌کنه 443 00:38:27,707 --> 00:38:30,577 ‫به ظاهر وقتی همه چیزو در نظر بگیری... 444 00:38:30,610 --> 00:38:35,715 ‫لتو یه نجیب‌زاده جاه‌طلب ‫و منفعت‌طلبه... 445 00:38:35,749 --> 00:38:38,852 ‫که از همون اول از اوج‌گیری ما بیزار بود 446 00:38:38,885 --> 00:38:40,053 ‫هر دوی اینا رو می‌دونم 447 00:38:40,086 --> 00:38:43,423 ‫و با اینحال ازم خواستی ‫به یه کار نادرست اعتراف کنم 448 00:38:43,456 --> 00:38:44,624 ‫نه چندان 449 00:38:45,959 --> 00:38:48,795 ‫دارم یاد می‌گیرم این بازی ‫رو چطور برات بازی کنم 450 00:38:48,828 --> 00:38:51,498 ‫پس دارم بهت در مورد یه تهمت میگم... 451 00:38:51,531 --> 00:38:53,767 ‫و دارم تماشا می‌کنم چه واکنشی میدی 452 00:38:53,800 --> 00:38:54,568 ‫و چی می‌بینی؟ 453 00:38:54,768 --> 00:38:57,837 ‫خب، این قسمت رو هنوز دارم یاد می‌گیرم 454 00:38:57,871 --> 00:39:02,075 ‫یه برادر غریبه ولی وفادار می‌بینم 455 00:39:03,510 --> 00:39:05,912 ‫یا بهترین دروغگویی که تا حالا دیدم 456 00:39:15,121 --> 00:39:16,222 ‫دوموس 457 00:39:16,256 --> 00:39:18,425 ‫فکر کنم از نمایشی که ‫طراحی کردم خوشت میاد 458 00:39:18,458 --> 00:39:19,526 ‫ناامیدم کردی 459 00:39:19,559 --> 00:39:22,896 ‫قرار بود ردپای منو در ‫به تاخیر انداختن غلات بپوشونی 460 00:39:22,929 --> 00:39:25,832 ‫یه ملوان، از یه کشتی غلات زنده مونده 461 00:39:25,865 --> 00:39:28,168 ‫به اینجا و رُم اورده میشه تا ‫برای تیتوس شهادت بده 462 00:39:28,201 --> 00:39:31,504 ‫پس می‌کشیمش. ‫حرف اون مُرده در برابر شمای زنده‌س 463 00:39:31,538 --> 00:39:33,740 ‫- کجاست؟ ‫- برای این کار خیلی دیر شده 464 00:39:33,773 --> 00:39:35,041 ‫یه شهادت کتبی نوشته 465 00:39:36,976 --> 00:39:39,879 ‫تنها کاری که مونده اینه که ‫برای برادرم تاییدش کنه 466 00:39:41,614 --> 00:39:44,684 ‫اگه خیلی برای کشتنش ‫دیر شده باشه، اونوقت چی؟ 467 00:39:46,586 --> 00:39:47,687 ‫برادرمو می‌کشیم 468 00:39:52,926 --> 00:39:56,996 ‫اون لحظه برامون فرارسیده. ‫بکش یا کشته شو 469 00:39:59,833 --> 00:40:04,037 ‫بسیار خب، کی رو بین گارد پرتورین میشه خرید؟ 470 00:40:07,107 --> 00:40:08,108 ‫هرمس 471 00:40:44,110 --> 00:40:45,111 ‫دومیتیان 472 00:40:51,217 --> 00:40:53,019 ‫بیا، بهمون ملحق شو 473 00:41:01,961 --> 00:41:02,962 ‫ببرینش 474 00:41:03,630 --> 00:41:06,132 ‫چی؟ نه، نه 475 00:41:07,734 --> 00:41:10,770 ‫دومیتیان، لطفا، لطفا. ‫متوجه نمیشم 476 00:41:13,973 --> 00:41:18,078 ‫نه بدون اجازه من 477 00:41:19,646 --> 00:41:20,780 ‫خیلی متاسفم 478 00:41:21,715 --> 00:41:23,983 ‫ببخشید. متاسفم. نه! 479 00:41:24,317 --> 00:41:25,552 ‫لطفا! 480 00:41:26,186 --> 00:41:27,253 ‫نه، لطفا! 481 00:42:23,877 --> 00:42:25,979 ‫بیا. هر چی بهم داد همین بود 482 00:42:29,149 --> 00:42:30,884 ‫بگیر بشین 483 00:42:35,655 --> 00:42:37,023 ‫آیریس. باهام بیا خونه 484 00:42:42,729 --> 00:42:43,930 ‫با من میای 485 00:42:44,998 --> 00:42:46,366 ‫کجا میری؟ 486 00:42:46,399 --> 00:42:48,401 ‫مال منه، زنیکه 487 00:42:58,278 --> 00:43:00,814 ‫اگه دوباره نزدیکش بشی... 488 00:43:00,847 --> 00:43:03,883 ‫خیلی آروم می‌کشمت. مرتیکه! 489 00:43:08,955 --> 00:43:11,057 ‫آیریس، بیا 490 00:43:36,116 --> 00:43:38,118 ‫- دردسر داشتی؟ ‫- تو هم؟ 491 00:43:41,121 --> 00:43:42,789 ‫دخترم، اورا 492 00:43:44,958 --> 00:43:46,259 ‫دیگه مال من نیست 493 00:43:48,828 --> 00:43:51,131 ‫به رُم از دستش دادم 494 00:44:15,989 --> 00:44:17,991 ‫بهم گفتی... 495 00:44:18,024 --> 00:44:21,327 ‫که اشکالی نداره به بقیه دروغ بگی ‫ولی دروغ گفتن به خودت خطرناکه 496 00:44:22,796 --> 00:44:24,030 ‫از صمیم قلب پذیرفتمش 497 00:44:25,031 --> 00:44:27,200 ‫داری یاد می‌گیری 498 00:44:27,233 --> 00:44:30,136 ‫شاید اونقدرها که فکر می‌کنی کثافت نباشم 499 00:44:34,240 --> 00:44:37,310 ‫و احتمالش هست که ‫خون نجیب‌زاده در رگ‌هام جاری باشه 500 00:44:40,980 --> 00:44:44,050 ‫شما رومی‌ها خیلی احمقید 501 00:44:44,084 --> 00:44:46,052 ‫فکر می‌کنین خون اهمیتی داره؟ 502 00:44:47,821 --> 00:44:50,757 ‫در رُم، خون همه چیزه 503 00:44:50,790 --> 00:44:53,893 ‫با خون مناسب، یه مرد ‫هر کاری می‌تونه بکنه 504 00:44:53,927 --> 00:44:56,196 ‫تمام دنیا به روش باز میشه 505 00:44:56,229 --> 00:44:59,532 ‫و دوستان جدید و کلاس بالات، ‫بوی گند جایی که بودی... 506 00:44:59,566 --> 00:45:02,268 ‫و کاری که کردی رو نادیده می‌گیرن؟ 507 00:45:06,272 --> 00:45:07,807 ‫بدتر از اینو هم نادیده گرفتن 508 00:45:13,179 --> 00:45:16,783 ‫نمی‌تونم بگم هیجانزده شدی یا ترسیدی 509 00:45:19,486 --> 00:45:20,754 ‫ترسیدم 510 00:45:27,293 --> 00:45:29,229 ‫باید یه کار وحشتناک بکنم 511 00:45:31,064 --> 00:45:33,033 ‫که یه زمانی بهم لذت می‌داد 512 00:45:33,066 --> 00:45:36,503 ‫ولی حالا اگه در درجه اول یک رومی باشم... 513 00:45:38,605 --> 00:45:39,839 ‫منو به وحشت میندازه 514 00:45:41,007 --> 00:45:42,809 ‫پس فقط به لذتش فکر کن 515 00:45:56,389 --> 00:45:57,390 ‫نه 516 00:45:59,025 --> 00:46:00,193 ‫هنوز... 517 00:46:00,694 --> 00:46:03,897 ‫نه، چی؟ هنوز نه؟ 518 00:46:05,265 --> 00:46:06,933 ‫اینو نگفتم 519 00:46:08,001 --> 00:46:09,269 ‫ولی بهش فکر می‌کردی 520 00:46:13,573 --> 00:46:14,574 ‫شاید 521 00:46:58,351 --> 00:47:00,186 ‫توی سامینا، یه پسرعمو دارم 522 00:47:02,122 --> 00:47:04,591 ‫در یه محل امانت استخوونها ‫زیر زمین کار می‌کرد 523 00:47:05,959 --> 00:47:07,594 ‫مایعات بدن مرده‌ها رو تخلیه می‌کنن... 524 00:47:08,294 --> 00:47:10,230 ‫و برای مقبره‌ها آماده‌شون می‌کنن 525 00:47:11,297 --> 00:47:12,866 ‫کاری پست‌تر از این وجود نداره 526 00:47:14,134 --> 00:47:15,602 ‫ازش فرار کرد 527 00:47:15,635 --> 00:47:16,903 ‫خودشو کشت؟ 528 00:47:16,936 --> 00:47:20,373 ‫نه، با میل خودش به عنوان... 529 00:47:20,407 --> 00:47:22,308 ‫یه گلادیتور در لودوس مگنوس ‫ثبت‌نام کرد 530 00:47:22,342 --> 00:47:24,477 ‫یعنی میگی برده نبود؟ 531 00:47:24,511 --> 00:47:25,645 ‫خیلی‌ها برده‌ن 532 00:47:27,147 --> 00:47:29,015 ‫ولی برخی حق انتخاب دارن 533 00:47:32,352 --> 00:47:34,954 ‫انتخاب مرگ به دست یکی دیگه 534 00:47:36,089 --> 00:47:37,490 ‫شاید نه 535 00:47:37,524 --> 00:47:40,927 ‫سه سال گذشته و هنوز زنده‌س 536 00:47:40,960 --> 00:47:44,364 ‫غذا می‌خوره، جای خواب داره ‫و با احترام باهاش رفتار میشه 537 00:47:45,632 --> 00:47:47,233 ‫فقط مردها نیستن 538 00:47:47,267 --> 00:47:49,969 ‫زنها رو هم به عنوان گلادیتور قبول می‌کنن 539 00:47:51,071 --> 00:47:53,673 ‫- زنها؟ ‫- برای جمعیت سرگرم‌کننده‌س 540 00:47:55,442 --> 00:47:58,611 ‫ولی گاهی یه زن اینقدر خوب می‌جنگه... 541 00:47:58,645 --> 00:48:00,513 ‫که دیگه نمی‌خندن 542 00:48:15,261 --> 00:48:18,264 ‫هی، آروم، آروم 543 00:48:18,631 --> 00:48:20,200 ‫اینچیتاتوس 544 00:48:20,233 --> 00:48:22,202 ‫گرسنه‌ای، ها؟ 545 00:48:22,235 --> 00:48:23,403 ‫بیا 546 00:48:25,005 --> 00:48:26,373 ‫بیا بخور، پسر 547 00:48:26,406 --> 00:48:30,276 ‫توی خونه و اسپانیا، پدربزرگم ‫همیشه می‌گفت... 548 00:48:31,011 --> 00:48:35,348 ‫اسبها شکار هستن و انسانها شکارچی 549 00:48:36,216 --> 00:48:39,586 ‫برای اینکه اسب به حرکت دربیاری ‫باید راضی‌شون کنیم... 550 00:48:39,619 --> 00:48:41,488 ‫که ما واقعا شکارچی نیستیم 551 00:48:44,024 --> 00:48:46,026 ‫قاتل نیستیم 552 00:48:46,059 --> 00:48:49,462 ‫اول باید بهشون بفهمونی ‫که نمی‌خوای بهشون آسیب بزنی 553 00:48:49,496 --> 00:48:53,033 ‫هیس. ولی کافی نیست 554 00:48:54,234 --> 00:48:55,969 ‫راضی کردن یه اسب ‫به دویدن آسونه 555 00:48:57,270 --> 00:48:58,638 ‫ولی واقعا به پرواز دراوردنش... 556 00:48:58,672 --> 00:49:01,675 ‫اینکه راضیش کنی ‫قلب و روحش رو بده... 557 00:49:02,242 --> 00:49:04,044 ‫از عرق و عضله‌هاش مایه بذاره... 558 00:49:05,378 --> 00:49:06,579 ‫باید عاشقشم باشم 559 00:49:09,115 --> 00:49:10,350 ‫و باید اینو بدونه 560 00:49:11,317 --> 00:49:15,021 ‫و اگه از راه درست بهش بگم ‫چقدر دوستش دارم... 561 00:49:16,423 --> 00:49:17,657 ‫هر کاری برام می‌کنه 562 00:49:25,805 --> 00:49:28,805 ‫[باسیلیکا جولیا] ‫[مجلس رومی] 563 00:49:32,806 --> 00:49:34,341 ‫شرط بدی بستی 564 00:49:34,374 --> 00:49:36,443 ‫نمی‌دونم 565 00:49:36,476 --> 00:49:38,745 ‫شاید تیتوس مدت زیادی امپراتور نمونه 566 00:49:40,280 --> 00:49:42,349 ‫سرباز درونش زیادیه 567 00:49:42,882 --> 00:49:45,051 ‫به اندازه کافی سیاست نداره 568 00:49:45,085 --> 00:49:46,319 ‫کی جاشو می‌گیره؟ 569 00:49:46,353 --> 00:49:48,521 ‫معلومه، دومیتیان 570 00:49:49,155 --> 00:49:51,524 ‫و اگه قرار بود این اتفاق بیافته... 571 00:49:51,558 --> 00:49:54,694 ‫تمام کسانی که به تیتوس وفادارن ‫احتمالا باهاش می‌میرن 572 00:49:57,230 --> 00:49:59,366 ‫هیچکس از کار ناتموم خوشش نمیاد 573 00:49:59,399 --> 00:50:01,768 ‫رُم حاکمان جنگجویی داشته ‫که در پیری مُردن 574 00:50:02,769 --> 00:50:05,271 ‫در زمان جنگ شاید 575 00:50:05,305 --> 00:50:08,608 ‫ولی زمونه صلحه. ‫خیلی خطرناکتره 576 00:50:08,641 --> 00:50:11,044 ‫در صلح، جنگجو نمی‌خوای 577 00:50:11,778 --> 00:50:13,646 ‫مبارز خیابونی می‌خوای 578 00:50:16,182 --> 00:50:19,486 ‫ده میلیون استرسیس به طلا، ‫در دو روز دیگه... 579 00:50:19,519 --> 00:50:21,388 ‫همینجا در این مکان... 580 00:50:21,421 --> 00:50:24,157 ‫و اگه بخوای چونه بزنی... 581 00:50:24,190 --> 00:50:29,129 ‫فقط بهم میگه دومیتیان منابع کافی برای ‫جانشینی رو نداره و می‌کشمت 582 00:50:29,162 --> 00:50:31,464 ‫و خیانتش رو به تیتوس گزارش میدم 583 00:50:33,667 --> 00:50:34,834 ‫دو روز 584 00:50:36,436 --> 00:50:39,673 ‫دومیتیان از اونی که فکر می‌کنی ‫به مرگ نزدیکتره 585 00:50:39,706 --> 00:50:42,075 ‫و اگه اون بمیره، دوستانش هم می‌میرن 586 00:50:42,909 --> 00:50:44,544 ‫هیچکس از کار ناتموم خوشش نمیاد 587 00:50:48,682 --> 00:50:49,783 ‫ده میلیون 588 00:50:51,418 --> 00:50:52,619 ‫دو روز 589 00:51:15,442 --> 00:51:17,844 ‫آروم، آروم 590 00:51:46,806 --> 00:51:48,208 ‫آندریا! 591 00:52:09,696 --> 00:52:13,900 ‫می‌دونستی؟ ‫سریعه، خیلی سریع 592 00:52:17,901 --> 00:52:22,901 ‫« مترجم: داوود آجرلو» ‫Highbury 593 00:52:22,902 --> 00:52:27,902 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::.