1 00:00:02,383 --> 00:00:05,383 ‫دانلود فیلم‌‌و‌سریال‌های روز دنیا، بدون‌سانسور و حذفیات، بهمراه ‫زیرنویس‌چسبیده اختصاصی، تنها در رسانه اینترنتی نایت مووی 2 00:00:05,752 --> 00:00:08,752 ‫.:: ارائه ای از تیم ترجمه رسانه اینترنتی نایت مووی ::. ‫[ WwW.NightMovie.Top ] 3 00:00:09,406 --> 00:00:12,906 ‫« ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید » ‫[ @NightMovie_Co ] 4 00:00:13,494 --> 00:00:21,494 ‫ترجمه از: احسان جولاپور ‫Instagram: Mister.Cloner 5 00:00:36,087 --> 00:00:41,087 ‫دنیای ژوراسیک: اردوگاه کرتاسه ‫[ این قسمت: اتحاد دوباره ] 6 00:00:57,557 --> 00:00:59,350 ‫بابا؟ 7 00:00:59,434 --> 00:01:01,936 ‫کنجی؟ ‫تو... زنده‌ای؟ 8 00:01:14,949 --> 00:01:16,159 ‫امکان نداره 9 00:01:16,743 --> 00:01:17,952 ‫پدر کنجی 10 00:01:20,538 --> 00:01:22,707 ‫فکر نمی‌کردم دوباره ببینمت 11 00:01:22,791 --> 00:01:23,792 ‫منم همین‌طور 12 00:01:24,584 --> 00:01:29,422 ‫از دیدارتون خیلی خوش‌حالم، ‫آقای کان... درست می‌گم؟ 13 00:01:29,506 --> 00:01:32,133 ‫دوست دارم باهاتون دست بدم، اما... 14 00:01:34,010 --> 00:01:36,596 ‫حتماً. بردها رو خاموش کن 15 00:01:36,679 --> 00:01:38,181 ‫جدی می‌گی؟ 16 00:01:41,267 --> 00:01:42,101 ‫بابا... 17 00:01:42,185 --> 00:01:44,395 ‫تو اینجا چی‌کار می‌کنی؟ 18 00:01:44,479 --> 00:01:46,523 ‫قصه‌اش مفصله 19 00:01:46,606 --> 00:01:48,566 ‫ببینم، تو رو قبلاً دیده‌ام؟ 20 00:01:49,317 --> 00:01:53,279 ‫فکر می‌کردم با مزرانی کار می‌کنی. ‫حالا شدی مدیر منتا کورپ؟ 21 00:01:53,363 --> 00:01:55,573 ‫آره کنجی. خیلی چیزها عوض شده‌ان 22 00:01:55,657 --> 00:01:59,119 ‫بعد از اینکه دنیای ژوراسیک از بین رفت ‫من مدیریت منتا کورپ رو برعهده گرفتم 23 00:01:59,202 --> 00:02:01,704 ‫پس رئیس این جزیره الان شمایید؟ 24 00:02:01,788 --> 00:02:03,289 ‫دعوای دایناسورها زیر سر شماست؟ 25 00:02:03,373 --> 00:02:05,291 ‫شما گذاشتید دریوس رو زندانی کنن؟ 26 00:02:05,375 --> 00:02:07,001 ‫این ربات‌های مرگ رو شما ساختید؟ 27 00:02:07,085 --> 00:02:09,504 ‫و در جریان بودید که سعی داشت منو بکشه؟ 28 00:02:10,130 --> 00:02:11,673 ‫چی‌کار کردی؟ 29 00:02:11,756 --> 00:02:13,675 ‫کاری که لازم بود 30 00:02:13,758 --> 00:02:16,094 ‫تو قرار بود همه چیز رو به کار بندازی 31 00:02:16,177 --> 00:02:17,554 ‫نه اینکه مرتکب قتل بشی 32 00:02:17,637 --> 00:02:20,598 ‫ظاهراً بهت زیادی آزادی دادم 33 00:02:20,682 --> 00:02:22,892 ‫«آزادی زیادی؟» 34 00:02:22,976 --> 00:02:26,521 ‫منظورت اینه که خیلی حال داد که دست روی دست ‫بذاری و کارهای سخت رو بدی به من 35 00:02:26,604 --> 00:02:29,732 ‫می‌دونی چیه؟ بیخیال. ‫اینجا جزیره منه 36 00:02:32,235 --> 00:02:33,236 ‫وقت عشق و حاله 37 00:02:43,663 --> 00:02:45,373 ‫نابودشون کنید 38 00:02:45,456 --> 00:02:47,542 ‫لغو دستور نه-یک-شش رو اجرا کنید 39 00:02:51,754 --> 00:02:55,091 ‫توی خیال خامت فکر کرده بودی ‫بهت اختیار تام داده‌ام؟ 40 00:03:03,683 --> 00:03:05,768 ‫- اون با من،‌ بابا ‫- کنجی 41 00:03:05,852 --> 00:03:07,186 ‫بگیریدش 42 00:03:16,529 --> 00:03:17,614 ‫چه فکری کردی؟ 43 00:03:17,697 --> 00:03:18,615 ‫تازه پیدات کردم 44 00:03:18,698 --> 00:03:22,201 ‫و بیخود و بی‌جهت جونت رو به خطر می‌اندازی ‫بخاطر کاری که بردها هم می‌تونن انجامش بدن؟ 45 00:03:23,453 --> 00:03:24,704 ‫بچه‌ها؟ 46 00:03:24,787 --> 00:03:26,539 ‫حال می زیاد خوب نیست 47 00:03:26,623 --> 00:03:28,333 ‫به نظرم زخم‌هاش دوباره باز شدن 48 00:03:29,876 --> 00:03:31,252 ‫من می‌برمش پایگاه پزشکی 49 00:03:31,336 --> 00:03:34,130 ‫کش رو هم یه جایی می‌اندازم ‫که نتونه به کسی آسیب بزنه 50 00:03:34,213 --> 00:03:37,133 ‫زود برمی‌گردم. ‫بعدش راهی پیدا می‌کنیم که ببریم‌تون خونه 51 00:03:37,216 --> 00:03:39,427 ‫- منم باهات میام ‫- بعدآً، پسرم 52 00:03:39,510 --> 00:03:41,346 ‫تو برو با رفیق‌هات استراحت کن 53 00:03:41,429 --> 00:03:44,098 ‫سوئیت سرمایه‌گزاران طبقه دو ‫وسایلش کامله 54 00:03:44,182 --> 00:03:46,226 ‫تعارف نکنید و هرچی خواستید بردارید 55 00:03:46,309 --> 00:03:50,230 ‫«تعارف نکنیم؟» وای،‌یعنی می‌تونیم ‫مثل آدم‌های معمولی اینجا راه بریم 56 00:03:52,357 --> 00:03:54,776 ‫کلی حرف دارم باهات 57 00:03:54,859 --> 00:03:57,195 ‫بی‌صبرانه منتظر شنیدن‌شونم 58 00:03:57,278 --> 00:04:01,324 ‫باید می‌دونستم نباید بهت اعتماد کنم! ‫هنوز تموم نشده 59 00:04:01,407 --> 00:04:02,909 ‫ولم کنید 60 00:04:05,662 --> 00:04:07,580 ‫همه چیز درست می‌شه، بچه‌ها 61 00:04:14,629 --> 00:04:16,422 ‫وای 62 00:04:16,506 --> 00:04:19,259 ‫این همه مدت خبردار نشدی ‫که اینجاست؟ 63 00:04:19,842 --> 00:04:21,344 ‫خیلی از درها قفل بودن 64 00:04:22,845 --> 00:04:24,681 ‫اما هنوز تلفنی در کار نیست 65 00:04:24,764 --> 00:04:25,765 ‫بچه‌ها! 66 00:04:28,142 --> 00:04:29,727 ‫می‌تونیم اتاق مجزا داشته باشیم 67 00:04:56,671 --> 00:04:59,382 ‫دی. اینو توی توالت پیدا کردم 68 00:04:59,465 --> 00:05:01,092 ‫اما نمی‌دونم 69 00:05:01,175 --> 00:05:03,428 ‫ریش باعث می‌شه شبیه آدم بزرگ‌ها بشم؟ 70 00:05:03,511 --> 00:05:05,972 ‫اگه بزنمش بشم شبیه همون کنجی قبلی چی؟ 71 00:05:06,055 --> 00:05:07,724 ‫خب چشه مگه؟ 72 00:05:08,266 --> 00:05:09,600 ‫من پدرم رو زیاد ندیدم 73 00:05:09,684 --> 00:05:12,979 ‫اما انگار بهش دلیلی ندادم که ‫من رو جدی بگیره 74 00:05:13,563 --> 00:05:14,981 ‫می‌خوام اوضاع فرق کنه 75 00:05:16,024 --> 00:05:18,109 ‫چون من فرق دارم 76 00:05:18,192 --> 00:05:19,277 ‫داری 77 00:05:19,360 --> 00:05:23,448 ‫و زدن اون تار عنکبوت بی‌ریخت و ناقص ‫چیزی رو تغییر نمی‌ده 78 00:05:29,245 --> 00:05:32,040 ‫وقتی آقای کان گفت وسایلش کامله 79 00:05:32,123 --> 00:05:35,084 ‫فکر نمی‌کردم کامل کامل باشه 80 00:05:35,168 --> 00:05:37,795 ‫حداقل درباره این موضوع دروغ نمی‌گفت 81 00:05:39,172 --> 00:05:40,590 ‫به نظرت دروغ می‌گه؟ 82 00:05:40,673 --> 00:05:43,009 ‫نه. قضیه دروغ گفتن نیست 83 00:05:43,092 --> 00:05:47,597 ‫فقط حس می‌کنم که 100 درصد حقیقت رو نمی‌گه 84 00:05:47,680 --> 00:05:49,307 ‫اما کنجی از دیدنش خیلی خوشحال شد 85 00:05:49,390 --> 00:05:51,642 ‫بدم میاد از اینکه بهش اعتماد ندارم، ‫اما... 86 00:05:51,726 --> 00:05:52,769 ‫متوجهم 87 00:05:52,852 --> 00:05:54,771 ‫یارو مدیر منتا کورپه 88 00:06:02,278 --> 00:06:03,613 ‫موهات قشنگن 89 00:06:03,696 --> 00:06:07,116 ‫صورت تو هم قشنگ و نرمه 90 00:06:09,035 --> 00:06:11,370 ‫کنجی، درباره پدرت... 91 00:06:15,416 --> 00:06:18,169 ‫- همه چیز رو به راهه؟ ‫- آره 92 00:06:18,252 --> 00:06:22,256 ‫فقط خلاص شدن از شر کش منو وارد منجلابی کرد ‫که باید ازش بیام بیرون 93 00:06:22,340 --> 00:06:24,634 ‫امیدوارم همه‌تون اینجا راحت باشید 94 00:06:24,717 --> 00:06:26,719 ‫چرا باید راحت باشیم؟ 95 00:06:26,803 --> 00:06:28,513 ‫مگه قرار نیست بریم خونه؟ 96 00:06:28,596 --> 00:06:29,806 ‫داشتم می‌گفتم... 97 00:06:30,431 --> 00:06:34,936 ‫بعد از حادثه‌ی دنیای ژوراسیک، ‫جهان علیه دایناسورها شد 98 00:06:35,019 --> 00:06:37,146 ‫اگه کسی از این جزیره باخبر بشه، 99 00:06:37,230 --> 00:06:40,983 ‫این دایناسورها، خانواده‌مون ‫همه‌مون 100 00:06:41,067 --> 00:06:43,194 ‫ممکنه توی دردسر بزرگی بیفتیم 101 00:06:43,277 --> 00:06:49,033 ‫ببینید، دیگه خبری از راه و روش کش نیست ‫و اون به‌خاطر کاری که با می کرد تاوان می‌ده 102 00:06:49,117 --> 00:06:51,994 ‫می‌دونم اصلاً انصاف نیست ازتون بخوام 103 00:06:52,078 --> 00:06:54,497 ‫اما اگه بشه چند روز بهم وقت بدید 104 00:06:54,580 --> 00:06:58,501 ‫می‌تونم ترتیبی بدم تا ایمن و مخفیانه ‫برید خونه 105 00:06:58,584 --> 00:07:00,545 ‫به دور از چشم بقیه 106 00:07:00,628 --> 00:07:04,465 ‫اگه خاطر من براتون ارزش نداره، ‫بخاطر کنجی 107 00:07:07,552 --> 00:07:08,761 ‫- باشه ‫- خیلی خب 108 00:07:08,845 --> 00:07:10,763 ‫آره. به‌خاطر کنجی 109 00:07:10,847 --> 00:07:12,682 ‫خیلی ممنونم 110 00:07:12,765 --> 00:07:15,560 ‫اگه چیزی لازم داشتید، ‫بردها می‌تونن بهتون کمک کنن 111 00:07:16,227 --> 00:07:17,145 ‫آماده‌ای بریم، پسرم؟ 112 00:07:24,569 --> 00:07:27,738 ‫فقط به نظرم یه‌خورده عجیبه که ‫نمی‌تونیم با خانواده‌هامون تماس بگیریم 113 00:07:27,822 --> 00:07:32,076 ‫می‌دونم. اما اگه واقعاً‌ دنیا علیه ‫دایناسورها شده باشه،‌ آقای کان درست می‌گه 114 00:07:32,160 --> 00:07:34,412 ‫این مکان باید برای راحتی‌شون مخفی بمونه 115 00:07:34,495 --> 00:07:36,247 ‫راحتی ما چی؟ 116 00:07:36,330 --> 00:07:38,541 ‫من می‌گم نظر می رو بپرسیم 117 00:07:39,750 --> 00:07:42,670 ‫قاشق چه عجیبه، نه؟ 118 00:07:42,753 --> 00:07:46,841 ‫وقتی صاف جلوشی ‫تصویرت توش برعکسه 119 00:07:48,759 --> 00:07:50,595 ‫حالت خوبه؟ 120 00:07:50,678 --> 00:07:53,139 ‫از این بهتر نمی‌شد. ‫کلاً خوب شدم 121 00:07:53,222 --> 00:07:56,726 ‫بهم یه چیز عجیب و جادویی دادن ‫تا درد رو آروم کنه 122 00:07:56,809 --> 00:07:59,228 ‫اوهوم. آره دادن 123 00:08:00,104 --> 00:08:02,857 ‫به نظرم الان وقتش نیست ‫که ازش سوال بپرسیم 124 00:08:02,940 --> 00:08:03,774 ‫نه 125 00:08:03,858 --> 00:08:06,652 ‫من رو تنها نذارید. ‫سریال خیلی ترسناکه 126 00:08:13,451 --> 00:08:16,245 ‫می‌ریم تصویر رو قطع کنیم ‫تا می بتونه استراحت کنه 127 00:08:17,371 --> 00:08:19,457 ‫نه، مرسی. سالاد می‌خورم 128 00:08:30,635 --> 00:08:31,844 ‫بیگ ایتی غذا نمی‌خوره 129 00:08:46,943 --> 00:08:50,154 ‫خودتی. دختر مزرعه 130 00:08:50,238 --> 00:08:52,406 ‫اسمم سمی گوتیرزه 131 00:08:52,490 --> 00:08:55,076 ‫یه جور رفتار نکن که انگار یادت نیست ‫از خانواده‌ام اخاذی کردی 132 00:08:55,159 --> 00:08:58,579 ‫کاری که خواستی رو کردم، ‫پس به نفعته که خانواده‌ام جاشون امن باشه 133 00:08:58,663 --> 00:09:00,873 ‫باشه. ببخشید 134 00:09:00,957 --> 00:09:04,961 ‫من خبری از خانواده‌ات توی مزرعه ندارم 135 00:09:05,044 --> 00:09:08,422 ‫بعد از اینکه تو «مُردی» کان من رو ‫کنار گذاشت 136 00:09:08,506 --> 00:09:12,677 ‫شما هم زیاد امیدوار نباشید. ‫اون به همه از پشت خنجر می‌زنه 137 00:09:13,427 --> 00:09:14,845 ‫واقعاً انقدر آدم بدیه؟ 138 00:09:14,929 --> 00:09:19,100 ‫شاید. ‫شاید هم سرکارتون گذاشتم 139 00:09:21,894 --> 00:09:25,189 ‫اگه چیزی که می‌خوایم بدونیم رو بهمون بگی، ‫سعی می‌کنم از اینجا آزادت کنم 140 00:09:29,026 --> 00:09:31,112 ‫اگه می‌خواید بدونید چه بر سر ‫خانواده‌تون اومده، 141 00:09:31,195 --> 00:09:33,239 ‫پرونده‌های توی دفتر کان رو چک کنید 142 00:09:33,322 --> 00:09:36,742 ‫درست کنار میز منه ‫اما اونقدرها به‌هم‌ریخته نیست 143 00:09:36,826 --> 00:09:39,245 ‫حالا می‌خوای آزادم کنی یا چی؟ 144 00:09:39,745 --> 00:09:40,580 ‫ممکنه 145 00:09:40,663 --> 00:09:43,666 ‫شایدم دارم سرکار می‌گذارمت 146 00:09:58,889 --> 00:10:01,892 ‫و یه دفعه نزدیک بود یه کارنوتاروس ‫ما رو بخوره 147 00:10:01,976 --> 00:10:03,811 ‫دو بار شد، نه؟ 148 00:10:03,894 --> 00:10:07,815 ‫راستی، اسکورپیوس رو هیچ‌وقت یادم نمی‌ره 149 00:10:07,898 --> 00:10:10,526 ‫البته یکی دیگه هم هست که یادم نمی‌ره 150 00:10:16,282 --> 00:10:18,284 ‫حوصله‌ت رو سر می‌برم، نه؟ 151 00:10:18,367 --> 00:10:22,246 ‫چی؟ نه، معلومه که نه. ‫می‌خوام همه‌ش رو بشنوم 152 00:10:22,330 --> 00:10:23,164 ‫اما... 153 00:10:23,873 --> 00:10:25,499 ‫سرم یه‌خورده شلوغه 154 00:10:26,375 --> 00:10:27,209 ‫مثلاً 155 00:10:27,293 --> 00:10:31,088 ‫چطور کش این همه وقت داشت ‫و هیچ‌وقت دوربین‌ها رو به کار ننداخت؟ 156 00:10:31,756 --> 00:10:34,216 ‫کلی کار دارم و دو روز وقت 157 00:10:34,967 --> 00:10:36,886 ‫چرا؟ ‫دو روز دیگه چه خبره؟ 158 00:10:36,969 --> 00:10:39,138 ‫فکر کردم می‌دونی 159 00:10:39,221 --> 00:10:40,848 ‫نمایش سرمایه‌گزار 160 00:10:40,931 --> 00:10:44,060 ‫ببینم. هنوز... ‫هنوز داری دایناسورها رو به جون هم می‌اندازی؟ 161 00:11:00,451 --> 00:11:03,788 ‫بدو، دختر. ‫باید غذا بخوری. بخور 162 00:11:28,437 --> 00:11:29,438 ‫چه ناراحت کننده 163 00:11:30,689 --> 00:11:32,191 ‫دلت واسه لیتل ایتی تنگ شده 164 00:11:33,734 --> 00:11:36,070 ‫کنجی، این‌ها سرمایه‌گزارهای معمولی نیستن 165 00:11:36,153 --> 00:11:39,490 ‫آدم‌هایی‌ان که نمی‌خوای پا رو دم‌شون بذاری 166 00:11:39,573 --> 00:11:44,495 ‫و منتظرن دعوای دایناسور ببینن، ‫منم می‌خوام بهشون ارائه بدم 167 00:11:44,578 --> 00:11:45,663 ‫اما نباید این کار رو کنی 168 00:11:45,746 --> 00:11:48,249 ‫- مجبورم ‫- چرا؟ 169 00:11:48,332 --> 00:11:52,253 ‫هیئت مدیره منتا کورپ خبر نداره ‫این جزیره وجود داره، خب؟ 170 00:11:52,336 --> 00:11:53,462 ‫باید تاقبل از اینکه بفهمن 171 00:11:53,546 --> 00:11:56,757 ‫پولی که اوردم اینجا ازشون کم شده، ‫سودآوری کنم 172 00:11:57,675 --> 00:12:00,594 ‫اگه نکنم، همه چیز رو از دست می‌دیم، پسرم 173 00:12:02,596 --> 00:12:04,640 ‫اما... کار اشتباهیه 174 00:12:04,723 --> 00:12:05,933 ‫اشتباهه؟ 175 00:12:06,016 --> 00:12:08,519 ‫دایناسورها کارهای دایناسورگونه ‫انجام می‌دن 176 00:12:08,602 --> 00:12:11,564 ‫من نمی‌خوام مثل کش بهشون مخدر بزنم 177 00:12:12,898 --> 00:12:14,733 ‫تازه، مگه همین الان بهم نگفتی 178 00:12:14,817 --> 00:12:17,528 ‫که همیشه داری بخاطر حفظ جونت ‫از دست‌شون در می‌ری؟ 179 00:12:19,738 --> 00:12:20,948 ‫آره، اما... 180 00:12:21,031 --> 00:12:22,283 ‫کنجی! 181 00:12:29,832 --> 00:12:33,169 ‫دیدی؟ دستگاه‌های بی‌عقل قاتل ‫در هر حال درگیر هستن 182 00:12:34,253 --> 00:12:36,338 ‫من فقط دارم ازش پول درمیارم 183 00:13:04,658 --> 00:13:05,618 ‫آهای، سمی 184 00:13:12,458 --> 00:13:14,043 ‫ایناهاش. ‫مزرعه گوتیرز 185 00:13:16,837 --> 00:13:19,882 ‫تا بدهی‌شون صاف نشه 186 00:13:20,549 --> 00:13:22,301 ‫صاحبش آقای کانه 187 00:13:22,927 --> 00:13:26,805 ‫اما مزرعه سال‌ها دارایی ‫خانواده من بوده 188 00:13:27,723 --> 00:13:29,225 ‫آخ، می‌دونستم طرف آدم خوبی نیست 189 00:13:29,308 --> 00:13:30,935 ‫ببخشید، کی آدم خوبی نیست؟ 190 00:13:34,271 --> 00:13:36,857 ‫هرکی که این کار رو با خانواده‌ام بکنه! 191 00:13:38,400 --> 00:13:41,904 ‫یعنی پاک کردن گندکاری کش ‫و کمک به خانواده‌ات؟ 192 00:13:42,738 --> 00:13:45,074 ‫تو سمی گوتیرز هستی، نه؟ 193 00:13:46,033 --> 00:13:48,035 ‫قرارداد انحصاری؟ 194 00:13:48,118 --> 00:13:50,079 ‫بعد از اینکه دنیای ژوراسیک از بین رفت، 195 00:13:50,162 --> 00:13:53,123 ‫والدینت نمی‌تونستن بدهی بانک رو بدن 196 00:13:53,207 --> 00:13:55,918 ‫پس آره، من بدهی‌شون رو دادم 197 00:13:56,001 --> 00:13:59,630 ‫و تبدیل‌شون کردم به تأمین کننده انحصاری ‫گوشت اینجا 198 00:13:59,713 --> 00:14:03,926 ‫اونا خبر ندارن گوشت کجا می‌ره، ‫فقط می‌دونن که من زیاد سفارش می‌دم 199 00:14:04,009 --> 00:14:08,597 ‫از لطف‌تونه 200 00:14:08,681 --> 00:14:10,766 ‫حال خانواده‌ات خوبه 201 00:14:10,849 --> 00:14:13,602 ‫اگه می‌دونستم کی هستی، ‫یا اگه ازم می‌پرسیدی، 202 00:14:13,686 --> 00:14:15,437 ‫واسه‌ت توضیح می‌دادم 203 00:14:15,521 --> 00:14:17,606 ‫اقای کان، باید درک کنید... 204 00:14:18,148 --> 00:14:22,653 ‫با اون همه بلاهایی که سرمون اومده، ‫اعتماد کردن برامون سخته 205 00:14:22,736 --> 00:14:26,991 ‫فکر می‌کردم پدر کنجی بودن ‫یه ذره باعث اعتمادتون می‌شه 206 00:14:27,074 --> 00:14:29,326 ‫اگه اون از این ماجرا خبردار بشه ‫حالش گرفته می‌شه 207 00:14:30,160 --> 00:14:34,248 ‫بین خودمون می‌مونه. ‫شما دوست‌های صمیمی هستید 208 00:14:34,999 --> 00:14:37,042 ‫نمی‌خوام خرابش کنم 209 00:14:43,757 --> 00:14:45,968 ‫سلام. چی... چی شده؟ 210 00:14:46,051 --> 00:14:47,469 ‫بیگ ایتی غذا نمی‌خوره 211 00:14:47,553 --> 00:14:49,054 ‫دلش واسه دخترش تنگه 212 00:14:49,138 --> 00:14:51,932 ‫شاید اگه پیش هم برگردونیم‌شون ‫حالش بهتر شه 213 00:14:52,016 --> 00:14:53,851 ‫نمی‌شه به بابات بگی؟ 214 00:14:55,436 --> 00:14:56,353 ‫درباره پدرم... 215 00:14:57,855 --> 00:15:00,065 ‫سلام. شما دوتا کجا بودید؟ 216 00:15:00,149 --> 00:15:01,567 ‫داشتیم تحقیق می‌کردیم 217 00:15:01,650 --> 00:15:04,862 ‫که کش با خانواده سمی چی‌کار کرده 218 00:15:05,404 --> 00:15:08,616 ‫خوشبختانه با پدرت مواجهه شدیم ‫و بهون خبر خوب داد 219 00:15:08,699 --> 00:15:10,451 ‫حال خانواده‌ام خوبه، بچه‌ها 220 00:15:10,534 --> 00:15:14,121 ‫درواقع، تمام گوشتی که اینجا پیدا می‌کنید ‫محصول مزرعه گوتیرزه 221 00:15:14,204 --> 00:15:16,290 ‫عالیه، سمی 222 00:15:16,373 --> 00:15:18,208 ‫پدرت داشته کمک‌شون می‌کرده، کنج 223 00:15:18,292 --> 00:15:20,002 ‫من نمی‌دونم چطور ازش تشکر کنم 224 00:15:21,253 --> 00:15:25,841 ‫آره. پدرم فوق‌العاده‌ست. ‫شاید گوش کنه 225 00:15:25,925 --> 00:15:27,009 ‫چی رو؟ 226 00:15:29,845 --> 00:15:31,931 ‫این جزیره به سرمایه‌گزار نیاز داره 227 00:15:32,640 --> 00:15:34,975 ‫هنوز داره نمایش درگیری ‫دایناسورها رو ترتیب می‌ده 228 00:15:35,059 --> 00:15:36,769 ‫- چی؟ ‫- نباید این کار رو کنه 229 00:15:36,852 --> 00:15:40,064 ‫آره، به نظرش ‫حالا که همیشه دایناسورها دارن دعوا می‌کنن 230 00:15:40,147 --> 00:15:42,066 ‫چرا نباید ازش پول درآورد؟ 231 00:15:42,149 --> 00:15:43,984 ‫اما ارزش‌شون بیش از ایناست 232 00:15:44,068 --> 00:15:45,945 ‫اون مثل ما اونا رو نمی‌شناسه 233 00:15:46,487 --> 00:15:48,822 ‫اما اگه بتونیم اون‌یکی روشون رو هم ‫بهش نشون بدیم... 234 00:15:48,906 --> 00:15:50,324 ‫شاید نظرش عوض شه 235 00:15:50,407 --> 00:15:51,909 ‫اگه اول خورده نشیم 236 00:15:55,204 --> 00:15:57,790 ‫دقیقاً موضوع چیه، کنجی؟ 237 00:15:57,873 --> 00:16:00,334 ‫دیروز گفتی ‫دایناسورها جانوران وحشی و بی‌عقلن 238 00:16:00,417 --> 00:16:03,045 ‫که فقط بلدن دعوا کنن و بکشن، اما... 239 00:16:08,550 --> 00:16:10,094 ‫اشتباه می‌کنی، بابا 240 00:16:10,177 --> 00:16:12,096 ‫اگه بهم فرصت بدی ثابت می‌کنم 241 00:16:12,596 --> 00:16:14,723 ‫چطور می‌خوای ثابت کنی؟ 242 00:16:14,807 --> 00:16:15,891 ‫بشین و تماشا کن 243 00:16:51,218 --> 00:16:53,554 ‫مطمئنی می‌تونی باهاش حرف بزنی، درسته؟ 244 00:16:53,637 --> 00:16:55,848 ‫آره. حدوداً نود... 245 00:16:55,931 --> 00:16:58,642 ‫هفتاد. هفتاد درصد مطمئنم 246 00:16:58,726 --> 00:17:03,272 ‫وای. اگه خورده بشم ‫پدرم دیگه ارزشی برام قائل نیست 247 00:17:13,073 --> 00:17:16,452 ‫سلام، دختر. منم. یادته؟ 248 00:17:20,497 --> 00:17:23,625 ‫آروم باش. آروم باش. ‫جات امنه 249 00:17:24,585 --> 00:17:27,796 ‫چی‌کار داره می‌کنه؟ ‫چرا دارن انقدر بهش نزدیک می‌شن؟ 250 00:17:27,880 --> 00:17:30,632 ‫- می‌خوان آزادش کنن ‫- می‌خوان چی‌کار کنن؟ 251 00:17:30,716 --> 00:17:32,551 ‫اه، نمی‌تونم دست رو دست بذارم و... 252 00:17:34,928 --> 00:17:36,096 ‫بابا، نه 253 00:17:37,264 --> 00:17:38,891 ‫بابا، خواهش می‌کنم 254 00:17:45,022 --> 00:17:47,024 ‫خواهش می‌کنم آروم باش 255 00:18:21,975 --> 00:18:23,811 ‫درسته 256 00:18:23,894 --> 00:18:25,145 ‫داریم میاریمش پیشت 257 00:18:25,229 --> 00:18:26,605 ‫اما باید اجازه بدی آزادت کنیم 258 00:18:26,688 --> 00:18:29,525 ‫لطفاً. یادت نره، ما رفیقیم 259 00:18:55,425 --> 00:18:58,637 ‫حاجی، موفق شدی. ‫درست شد. نقشه‌ت عملی شد 260 00:18:58,720 --> 00:19:02,224 ‫بدون تو موفق نمی‌شدم. ‫تو با یه تی‌رکس حرف زدی 261 00:19:02,307 --> 00:19:04,935 ‫حاجی، یه تی‌رکس حرفت رو گوش کرد 262 00:19:05,018 --> 00:19:06,854 ‫موفق شد. من موفق شدم! 263 00:19:09,356 --> 00:19:11,066 ‫- همه موفق شدیم ‫- آره 264 00:19:17,072 --> 00:19:17,990 ‫بابا 265 00:19:21,702 --> 00:19:23,537 ‫اون یه جانور بی‌عقل درنده نیست 266 00:19:28,125 --> 00:19:30,752 ‫صرفاً یه مادره که می‌خواد با بچه‌اش باشه 267 00:19:32,296 --> 00:19:35,132 ‫فوق‌العاده بود 268 00:19:35,215 --> 00:19:37,384 ‫اونا شادن 269 00:19:37,467 --> 00:19:41,471 ‫تحقیق می بهمون امکان می‌ده که ‫در سطحی ابتدایی باهاشون ارتباط برقرار کنیم 270 00:19:42,598 --> 00:19:45,809 ‫اقرار می‌کنم که هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم ‫چنین صحنه‌ای رو شاهد باشم 271 00:19:45,893 --> 00:19:47,519 ‫پس به جون هم نندازشون 272 00:19:48,729 --> 00:19:49,646 ‫لطفاً 273 00:19:52,983 --> 00:19:54,818 ‫دیگه نمی‌خوام چنین کاری کنم 274 00:19:55,444 --> 00:19:57,196 ‫تو یه اعتقاد داشتی 275 00:19:57,279 --> 00:20:01,491 ‫باعث شدی دیگران ازت پیروی کنن، ‫و ناامید نشدی 276 00:20:02,784 --> 00:20:04,912 ‫از صمیم قلب بهت افتخار می‌کنم، پسرم 277 00:20:07,331 --> 00:20:09,166 ‫به سلامتی کنجی! 278 00:20:09,249 --> 00:20:10,167 ‫به سلامتی کنجی 279 00:20:10,250 --> 00:20:13,045 ‫ایول 280 00:20:13,128 --> 00:20:16,673 ‫راستی، فرا می‌تونم پدر رو در ارائه جدیدش ‫کمک کنم 281 00:20:17,758 --> 00:20:20,093 ‫به نظرش من استعداد تجاری دارم 282 00:20:20,177 --> 00:20:21,678 ‫می‌خواد راه و روشش رو بهم یاد بده 283 00:20:22,429 --> 00:20:24,264 ‫بسیار خب بچه‌ها 284 00:20:24,348 --> 00:20:26,099 ‫دارم بی‌هوش می‌شم 285 00:20:26,183 --> 00:20:27,017 ‫درسته 286 00:20:27,100 --> 00:20:28,310 ‫ما همه اتاق مجزا داریم 287 00:20:28,393 --> 00:20:31,396 ‫تخت‌ها و بالش‌های نرمی که ‫فقط مال خودمونن 288 00:20:33,273 --> 00:20:34,816 ‫چی؟ 289 00:20:36,568 --> 00:20:38,195 ‫واقعاً برات خوشحالم، کنج 290 00:20:38,278 --> 00:20:41,782 ‫خوشحالم که پدرت تونست پسری رو ببینه ‫که من فکر می‌کنم خیلی خاصه 291 00:20:43,992 --> 00:20:44,826 ‫شب بخیر 292 00:20:45,994 --> 00:20:46,828 ‫شب بخیر 293 00:21:03,595 --> 00:21:04,471 ‫سمی؟ 294 00:21:05,389 --> 00:21:06,598 ‫نتونستم بخوابم 295 00:21:06,682 --> 00:21:09,977 ‫با اتفاقاتی که برامون افتاده، ‫عادت ندارم تنها بخوابم 296 00:21:10,060 --> 00:21:11,561 ‫آره، منم همین‌طور 297 00:21:12,479 --> 00:21:13,981 ‫احساس امنیت نمی‌ده 298 00:21:16,525 --> 00:21:17,359 ‫آره 299 00:21:18,443 --> 00:21:20,737 ‫می‌خوای... 300 00:21:28,078 --> 00:21:29,079 ‫پیش هم بخوابیم؟ 301 00:21:32,874 --> 00:21:33,709 ‫باز هم می‌گم، 302 00:21:33,792 --> 00:21:38,547 ‫امیدوارم حرف نامناسبی نزده باشم ‫وقتی تحت تأثیر... 303 00:21:38,630 --> 00:21:39,589 ‫اصلاً 304 00:21:39,673 --> 00:21:42,426 ‫درباره تحقیقت به‌شدت هیجان‌زده‌ام، می 305 00:21:42,509 --> 00:21:44,845 ‫کلید آینده منتا کورپه 306 00:21:44,928 --> 00:21:47,139 ‫وقتی کش بهم گفت ‫می‌تونی با دایناسورها حرف بزنی، 307 00:21:47,222 --> 00:21:48,473 ‫فکر کردم دیوانه شده 308 00:21:49,599 --> 00:21:53,228 ‫شاید شده. ‫هرچی نباشه سعی داشت منو بکشه 309 00:21:53,312 --> 00:21:56,315 ‫دوست ندارم حرفش رو بزنم، ‫اما حسابی درگیرم کرده 310 00:21:56,398 --> 00:21:57,232 ‫می‌دونم 311 00:21:57,316 --> 00:21:58,650 ‫و می‌تونم بهت اطمینان بدم 312 00:21:58,734 --> 00:22:02,321 ‫اگه دوباره سعی به چنین کاری داشته باشه، ‫عواقب سختی در انتظارشه 313 00:22:02,988 --> 00:22:04,197 ‫ببخشید، «دوباره؟» 314 00:22:05,449 --> 00:22:07,409 ‫آماده‌ای بریم سرکار، همکار؟ 315 00:22:12,789 --> 00:22:16,001 ‫همون‌طور که گفتم، ‫تحقیقت همه‌چیز رو متحول می‌کنه 316 00:22:16,084 --> 00:22:18,378 ‫اما سرمایه‌گزارها دو روز دیگه میان اینجا 317 00:22:18,462 --> 00:22:22,215 ‫و بدون تکنولوژی کش نمی‌تونی ‫پیشرفتی که لازم دارم رو بدست بیاری 318 00:22:22,299 --> 00:22:25,594 ‫پس شما دوتا دوباره با هم کار خواهید کرد 319 00:22:25,677 --> 00:22:29,097 ‫نه. اصلاً. ‫چرا باید با چنین چیزی توافق کنم؟ 320 00:22:31,641 --> 00:22:33,143 ‫چون اگه نکنی، 321 00:22:33,226 --> 00:22:37,647 ‫ممکنه شرایط بر وفق مُراد اون بچه‌ها پیش نره 322 00:22:40,559 --> 00:22:44,559 ‫ترجمه از: احسان جولاپور ‫Instagram: Mister.Cloner 323 00:22:44,979 --> 00:22:47,979 ‫.:: ارائه ای از تیم ترجمه رسانه اینترنتی نایت مووی ::. ‫[ WwW.NightMovie.Top ] 324 00:22:48,388 --> 00:22:51,888 ‫« ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید » ‫[ @NightMovie_Co ]