1 00:00:00,848 --> 00:00:09,848 « فیلموژن؛ اکسیژن فیلم و سریال شما » .: FilmoGen.Org :. 2 00:00:10,970 --> 00:00:13,020 ‫این اواخر، داربی وارد 3 00:00:13,100 --> 00:00:15,640 ‫یه رابطه‌ی احساسی با خودش 4 00:00:15,720 --> 00:00:17,140 ‫و یه رابطه‌ی جسمی 5 00:00:17,220 --> 00:00:19,850 ‫با یه برنامه‌نویسِ شرکت تازه تأسیس ‫اسکوتر الکترونیکی شده بود 6 00:00:19,930 --> 00:00:21,600 ‫ازرا قیافه‌ی خوبی داشت 7 00:00:21,680 --> 00:00:24,220 ‫و هیچ شخصیتی نداشت، 8 00:00:24,310 --> 00:00:25,930 ‫که کاملاً مناسبش بود 9 00:00:26,020 --> 00:00:27,640 ‫ 10 00:00:29,310 --> 00:00:31,770 ‫فقط باید یه لحظه بس کنم 11 00:00:31,850 --> 00:00:32,930 ‫ببخشید 12 00:00:33,020 --> 00:00:34,520 ‫خوبی؟ 13 00:00:34,600 --> 00:00:36,180 ‫بیشتر دخترها بهم میگن ‫خیلی خوب بلدم بخورم 14 00:00:36,270 --> 00:00:37,850 ‫همینطوره. خیلی خوبه 15 00:00:37,930 --> 00:00:40,970 ‫فقط حس می‌کنم 16 00:00:41,060 --> 00:00:42,600 ‫یه مشکلِ خیلی کوچیکی هست 17 00:00:42,680 --> 00:00:45,850 ‫و فقط می‌خوام، یه معمای کوچولو به جا بذارم، 18 00:00:45,930 --> 00:00:47,680 ‫می‌دونی؟ 19 00:00:47,770 --> 00:00:50,140 ‫پس، من... 20 00:00:50,220 --> 00:00:54,350 ‫بهت زنگ می‌زنم 21 00:00:56,440 --> 00:01:02,440 « زیرنویس از سینا صداقت » .: SinCities :. 22 00:01:17,430 --> 00:01:19,640 ‫داربی، خیلی خوشحالم که زنگ زدی 23 00:01:19,720 --> 00:01:21,560 ‫تمام روز مشغول تمیز کردنِ خونه بودم 24 00:01:21,640 --> 00:01:24,020 ‫تصمیم گرفتم احساساتِ بدم رو پاکسازی کنم 25 00:01:24,100 --> 00:01:28,350 ‫و می‌خوام بدونم می‌خوای ‫عروسک‌هات رو چیکار کنم 26 00:01:28,430 --> 00:01:30,560 ‫مامان؟ 27 00:01:30,640 --> 00:01:32,060 ‫همه چی روبراهه؟ 28 00:01:32,140 --> 00:01:33,350 ‫آره، همه چی خوبه 29 00:01:33,430 --> 00:01:35,220 ‫می‌خواستم بهت بگم 30 00:01:35,310 --> 00:01:37,600 ‫دارم آپاندیسم رو عمل می‌کنم 31 00:01:37,680 --> 00:01:38,970 ‫لازمه بیام اونجا؟ 32 00:01:39,060 --> 00:01:40,560 ‫نه. نه 33 00:01:40,640 --> 00:01:42,640 ‫من با سارا هستم. اون اینجاست 34 00:01:44,680 --> 00:01:47,350 ‫شاید 35 00:01:47,430 --> 00:01:48,930 ‫آره، اگه درخواستِ زیادی نیست 36 00:01:49,020 --> 00:01:51,350 ‫باشه، خیلی سریع خودم رو می‌رسونم 37 00:01:51,430 --> 00:01:54,180 ‫چیزیت نمیشه، خب؟ من دوستت دارم 38 00:01:54,270 --> 00:01:56,600 ‫مرسی. دوستت دارم، مامان 39 00:01:56,680 --> 00:01:58,890 ‫- خدافظ ‫- باشه 40 00:02:03,028 --> 00:02:06,923 « هفت: کلودیا هافمن » 41 00:02:07,024 --> 00:02:10,822 « ‏2017 - شش ماه بعد از مگنوس » 42 00:02:13,470 --> 00:02:14,890 ‫یه جایی ساعت پنجه 43 00:02:17,020 --> 00:02:18,600 ‫خدای من 44 00:02:18,680 --> 00:02:20,520 ‫آخه، همه فکر می‌کردن من احمقم 45 00:02:20,600 --> 00:02:22,060 ‫چون جیم می‌خواست ازدواج کنیم 46 00:02:22,140 --> 00:02:23,890 ‫می‌خوام این صندلی زیر اون عکس‌ها باشه 47 00:02:23,970 --> 00:02:25,310 ‫اوه، باشه 48 00:02:25,390 --> 00:02:28,350 ‫آخه، ازدواج هیچ ارزشی نداره 49 00:02:28,430 --> 00:02:32,560 ‫من با دوتا بچه ازدواج کرده بودم 50 00:02:32,640 --> 00:02:34,220 ‫- که تظاهر به بزرگ بودن می‌کردن ‫- باشه 51 00:02:34,310 --> 00:02:36,560 ‫آخه، ببین چه اتفاقی بین... 52 00:02:36,640 --> 00:02:38,390 ‫- بین داربی و مگنوس افتاد ‫- خدای من 53 00:02:38,470 --> 00:02:41,930 ‫عجب عوضیِ ناامیدکننده‌ای از آب در اومد 54 00:02:43,470 --> 00:02:44,520 ‫اوه! 55 00:02:44,600 --> 00:02:45,970 ‫یواش، یواش، یواش 56 00:02:46,060 --> 00:02:47,430 ‫- فقط باید برم دستشویی ‫- باشه، بیا اینجا 57 00:02:47,520 --> 00:02:49,100 ‫- بذار بغلت کنم ‫- اوه، مامان. خدای من 58 00:02:49,180 --> 00:02:50,430 ‫- چیکار می‌کنی؟ ‫- من می‌برمت اونجا 59 00:02:50,520 --> 00:02:51,770 ‫نه، نه، نه. چیکار... 60 00:02:51,850 --> 00:02:53,100 ‫داری خیلی بدترش می‌کنی 61 00:02:53,180 --> 00:02:54,470 ‫خدای من. باشه، آروم باش. آروم باش 62 00:02:54,560 --> 00:02:55,810 ‫می‌تونی یکم به من تکیه، خب؟ 63 00:02:55,890 --> 00:02:57,850 ‫- شماها کمک لازم دارید؟ ‫- نه 64 00:02:57,930 --> 00:02:59,390 ‫فقط میریم یه ذره جیش کنیم 65 00:02:59,470 --> 00:03:02,270 ‫خیلی خب، باشه، بذار من... 66 00:03:07,770 --> 00:03:10,270 ‫ببخشید که مجبور شدی این همه ‫راه تا اینجا بیای تا کمک کنی 67 00:03:10,350 --> 00:03:12,270 ‫اوه، مجبور نبودم، می‌خواستم بیام 68 00:03:12,350 --> 00:03:15,220 ‫و باورت بشه یا نه، فرقِ بزرگی بینشون هست 69 00:03:15,310 --> 00:03:17,680 ‫الان یکی از اهدافم تو ‫جلساتِ مشاوره که میرم 70 00:03:17,770 --> 00:03:22,640 ‫اینه که بیشتر تو زندگی کسایی ‫که دوست دارم حاضر باشم 71 00:03:22,720 --> 00:03:24,850 ‫شینا سعی داره کاری کنه درک کنم 72 00:03:24,930 --> 00:03:28,140 ‫روابط دو طرفه هستن، خب؟ 73 00:03:28,220 --> 00:03:30,720 ‫آخه، نمی‌تونی از یه فنجونِ خالی چیزی بریزی 74 00:03:30,810 --> 00:03:32,470 ‫آره 75 00:03:32,560 --> 00:03:34,640 ‫ببخشید، فکر کنم یادم رفته چطوری بشاشم 76 00:03:34,720 --> 00:03:35,770 ‫اوه، می‌دونی چیه؟ 77 00:03:35,850 --> 00:03:38,140 ‫این به خاطر بیهوشیه 78 00:03:38,220 --> 00:03:40,640 ‫بعد از جراحی برداشتِ رحمم ‫این اتفاق برای منم افتاد 79 00:03:40,720 --> 00:03:45,310 ‫فشار نده، وگرنه مثل من ‫بخیه‌هات رو پاره می‌کنی 80 00:03:45,390 --> 00:03:47,060 ‫یه موی زبر روی چونه‌ام در اومده 81 00:03:47,140 --> 00:03:49,470 ‫و قسم می‌خورم، شبونه رشد می‌کنه 82 00:03:51,890 --> 00:03:55,310 ‫خب، عزیزم، حالا نوبتِ منه. ‫یالا، عجله کن. 83 00:03:55,390 --> 00:03:56,970 ‫باید برم، باید برم. ‫باید برم. 84 00:03:57,060 --> 00:03:58,770 ‫- باشه ‫- یالا 85 00:03:58,850 --> 00:04:00,640 ‫مامان 86 00:04:04,140 --> 00:04:05,350 ‫هی، میشه یکم از این کِش برم؟ 87 00:04:05,430 --> 00:04:06,850 ‫آره، البته 88 00:04:06,930 --> 00:04:09,470 ‫باید برم یه ستاره‌ی یوتیوبِ 17 ساله 89 00:04:09,560 --> 00:04:11,850 ‫اهلِ تورنتو به اسم دی‌جی فاک‌بوی رو ببینم 90 00:04:11,930 --> 00:04:13,060 ‫نه 91 00:04:13,140 --> 00:04:15,180 ‫آینده‌ی موسیقی تیره و تاره، رفیق 92 00:04:15,270 --> 00:04:16,720 ‫بعدش برمی‌گردی؟ 93 00:04:16,810 --> 00:04:18,060 ‫نه، نمی‌تونم 94 00:04:18,140 --> 00:04:19,640 ‫باید برم سرِ یه نمایش تو هلز کیچن 95 00:04:19,720 --> 00:04:22,520 ‫صبر کن، پس من رو با کلودیا تنها می‌ذاری؟ 96 00:04:22,600 --> 00:04:24,810 ‫آخه، فعلاً که رفتارش کاملاً یکنواخت و خوبه 97 00:04:24,890 --> 00:04:30,100 ‫ولی وقتی تنهاییم تبدیل به نفرت انگیزترین ‫نسخه‌ی ‏14 ساله‌ی خودم میشم 98 00:04:30,180 --> 00:04:32,020 ‫لطفاً بمون و نذار درگیر شیم 99 00:04:32,100 --> 00:04:34,680 ‫اون دوستت داره، پس این واسه همه برد برده 100 00:04:34,770 --> 00:04:36,720 ‫می‌دونی، فقط باید ممنون باشی که اون 101 00:04:36,810 --> 00:04:38,850 ‫می‌خواد اینجا کنارت باشه 102 00:04:38,930 --> 00:04:42,060 ‫آخه، من حتی نمی‌دونم مادرم کجا زندگی می‌کنه 103 00:04:42,140 --> 00:04:43,560 ‫اون می‌ترسه بهم زنگ بزنه 104 00:04:43,640 --> 00:04:47,430 ‫چون فکر می‌کنه اداره‌ی مالیات از سیگنال گوشی ‫برای ردیابیش استفاده کنه 105 00:04:47,520 --> 00:04:48,970 ‫ببخشید، دیگه غُر نمی‌زنم 106 00:04:49,060 --> 00:04:50,350 ‫نه، اشکالی نداره 107 00:04:50,430 --> 00:04:51,350 ‫نمی‌خواستم خجالتت بدم 108 00:04:51,430 --> 00:04:53,390 ‫یه حالِ عجیب و غریبی دارم 109 00:04:53,470 --> 00:04:55,430 ‫نمی... 110 00:04:55,520 --> 00:04:57,680 ‫فکر می‌کنم بدجوری گند زدم به رابطه‌ام با جیم 111 00:04:57,770 --> 00:04:59,180 ‫نه، بیخیال 112 00:04:59,270 --> 00:05:00,930 ‫شماها می‌تونید حلش کنید. ‫باید باهاش تماس بگیری. 113 00:05:01,020 --> 00:05:02,890 ‫فقط خیلی دلم براش تنگ شده 114 00:05:02,970 --> 00:05:05,520 ‫آره، می‌دونم 115 00:05:05,600 --> 00:05:07,600 ‫باشه، دیگه باید برم 116 00:05:07,680 --> 00:05:13,060 ‫ولی چندتا قرصِ ویتامین واسه راهم کِش میرم 117 00:05:13,140 --> 00:05:14,220 ‫راحت باش 118 00:05:14,310 --> 00:05:15,640 ‫دوستت دارم، داربی 119 00:05:15,720 --> 00:05:17,350 ‫منم دوستت دارم 120 00:05:17,430 --> 00:05:19,020 ‫می‌دونی، می‌تونی هر وقت خواستی بهم زنگ بزنی 121 00:05:19,100 --> 00:05:21,310 ‫آره، مرسی. می‌بینمت 122 00:05:22,810 --> 00:05:23,890 ‫خدافظ، ملکه 123 00:05:23,970 --> 00:05:25,470 ‫مراقب خودت باش، سارا. ‫چیکار کنم، این؟ 124 00:05:25,560 --> 00:05:26,890 ‫- آره ‫- درسته؟ 125 00:05:26,970 --> 00:05:28,890 ‫- آره! ‫- آره، ملکه 126 00:05:28,970 --> 00:05:30,890 ‫خدافظ 127 00:05:30,970 --> 00:05:34,060 ‫اون سارا دوستِ خوبیه 128 00:05:34,140 --> 00:05:35,640 ‫ای کاش منم یه سارا داشتم 129 00:05:38,020 --> 00:05:39,220 ‫حالت چطوره؟ 130 00:05:39,310 --> 00:05:41,180 ‫- گرسنته؟ ‫- نه زیاد 131 00:05:41,270 --> 00:05:43,720 ‫نظرت در مورد کره‌ی بادوم زمینی و ژله چیه؟ 132 00:05:45,390 --> 00:05:48,520 ‫عزیزم، کره‌ی بادوم زمینیت رو نذار بالای اجاق، 133 00:05:48,600 --> 00:05:50,140 ‫چون حرارت بالا میره 134 00:05:50,220 --> 00:05:52,770 ‫و ممکنه پلاستیکِ روی ظرفش ذوب بشه، باشه؟ 135 00:05:52,850 --> 00:05:56,020 ‫و این... این مواد سمّی رو ‫مستقیم وارد مغزت می‌کنه 136 00:05:58,390 --> 00:06:02,020 ‫چیزی در مورد مگنوس شنیدی؟ 137 00:06:02,100 --> 00:06:03,890 ‫خب... 138 00:06:03,970 --> 00:06:07,600 ‫سه ماه بعد از جدایی‌مون ‫شنیدم که با یه زنی زندگی می‌کنه 139 00:06:07,680 --> 00:06:09,720 ‫باورت میشه؟ 140 00:06:09,810 --> 00:06:11,100 ‫وای 141 00:06:11,180 --> 00:06:13,810 ‫حتماً خیلی درد داشته که ‫انقدر سریع فراموشت کرد 142 00:06:13,890 --> 00:06:16,060 ‫بعد از این که تو رو گروگان گرفت 143 00:06:16,140 --> 00:06:18,180 ‫و بهترین سال‌های عمرت رو گرفت 144 00:06:18,270 --> 00:06:19,930 ‫حداقل من و بابات، تو رو داریم 145 00:06:20,020 --> 00:06:22,140 ‫مامان، همش دو سال بود. ‫چیز مهمی نیست. 146 00:06:22,220 --> 00:06:24,520 ‫دو سالِ مهم 147 00:06:24,600 --> 00:06:28,350 ‫خب، فقط فکر می‌کنم باید برگردی اون بیرون 148 00:06:28,430 --> 00:06:30,680 ‫و با یه آدم جدید آشنا شی و یکم خوش بگذرونی 149 00:06:30,770 --> 00:06:32,270 ‫دارم خوش می‌گذرونم 150 00:06:32,350 --> 00:06:34,020 ‫راستش با یه پسری به اسمِ ازرا دوستم 151 00:06:34,100 --> 00:06:35,560 ‫باشه، یالا بیا اینجا بشین 152 00:06:35,640 --> 00:06:37,930 ‫و یه نگاهی به این پروژه‌ی فنگ شویی 153 00:06:38,020 --> 00:06:39,350 ‫که روش کار می‌کنم بنداز 154 00:06:41,560 --> 00:06:43,140 ‫- بذار کمکت کنم ‫- کاری نداره، مامان 155 00:06:43,220 --> 00:06:44,470 ‫- چیزی نیست، چیزی نیست ‫- عزیزم، من این همه راه اومدم 156 00:06:44,560 --> 00:06:45,720 ‫بذار کمکت کنم. اگه... 157 00:06:45,810 --> 00:06:46,640 ‫عالیه 158 00:06:46,720 --> 00:06:49,470 ‫می‌تونی بهم تکیه کنی 159 00:06:49,560 --> 00:06:51,100 ‫- اینجا خیلی قشنگ شده ‫- آره؟ 160 00:06:51,180 --> 00:06:52,600 ‫- اوهوم ‫- دوستش داری؟ 161 00:06:52,680 --> 00:06:54,520 ‫نظرت در مورد میزِ کوچیکی که اونجاست چیه؟ 162 00:06:54,600 --> 00:06:57,140 ‫- خوبه. خیلی خوبه ‫- واقعاً؟ 163 00:07:03,060 --> 00:07:06,890 ‫ما رو ببین. دوتا زنِ مطلقه 164 00:07:08,310 --> 00:07:10,220 ‫یه جورایی باحاله 165 00:07:10,310 --> 00:07:12,020 ‫من رو یاد زمانی 166 00:07:12,100 --> 00:07:16,430 ‫میندازه که با گروه دخترانِ ‫پیشاهنگت رفتیم بیگ بر 167 00:07:16,520 --> 00:07:18,100 ‫یادته چقدر بهمون خوش گذشت؟ 168 00:07:18,180 --> 00:07:19,520 ‫وقتی به پیچکِ سمّی دست زدم؟ 169 00:07:19,600 --> 00:07:21,850 ‫اوه، به پیچکِ سمّی دست نزدی، داربی 170 00:07:21,930 --> 00:07:23,020 ‫به خاطر گرما کهیر زدی 171 00:07:23,100 --> 00:07:24,560 ‫نه، تو گفتی واسه گرما کهیر زدم 172 00:07:24,640 --> 00:07:26,600 ‫چون نمی‌خواستی اسب سواری رو از دست بدی 173 00:07:26,680 --> 00:07:29,350 ‫چون این تنها فعالیتی بود ‫که می‌خواستی انجام بدی 174 00:07:29,430 --> 00:07:31,020 ‫از طناب نوردی می‌ترسیدی، 175 00:07:31,100 --> 00:07:32,720 ‫نمی‌خواستی بری تو دریاچه، ‫البته سرزنشت نمی‌کنم، 176 00:07:32,810 --> 00:07:34,180 ‫اون آب به نظر خیلی کثیف میومد 177 00:07:34,270 --> 00:07:35,970 ‫خب، مرسی که همه‌ی اینا رو یادم انداختی، 178 00:07:36,060 --> 00:07:38,350 ‫چون تونستم همش رو از ذهنم پاک کنم 179 00:07:38,430 --> 00:07:39,850 ‫واقعاً؟ فکر می‌کردم دوستش داشتی 180 00:07:39,930 --> 00:07:40,890 ‫من دوستش داشتم 181 00:07:40,970 --> 00:07:43,680 ‫احساس می‌کردم خیلی... 182 00:07:43,770 --> 00:07:44,770 ‫بهت وابستگی دارم 183 00:07:44,850 --> 00:07:46,850 ‫تو به پام چسبیده بودی 184 00:07:46,930 --> 00:07:48,890 ‫مامان 185 00:07:48,970 --> 00:07:50,720 ‫این خیلی قشنگه 186 00:07:50,810 --> 00:07:51,930 ‫این رو نمی‌دونستم 187 00:07:52,020 --> 00:07:54,270 ‫بهت گفتم که مادربزرگ جنت 188 00:07:54,350 --> 00:07:57,220 ‫از یه مربی تو ایکوناکس پیشنهاد ازدواج گرفت؟ 189 00:07:57,310 --> 00:07:59,220 ‫خب یعنی خوش به حالِ مادربزرگ، آره؟ 190 00:07:59,310 --> 00:08:00,850 ‫خب، منم همین رو گفتم 191 00:08:00,930 --> 00:08:03,600 ‫اگه مادرم هنوز می‌تونه ‫توجه مردها رو جلب کنه، 192 00:08:03,680 --> 00:08:05,390 ‫پس بهانه‌ی من چیه؟ 193 00:08:05,470 --> 00:08:07,930 ‫خب ببین چیکار کردم 194 00:08:08,930 --> 00:08:11,850 ‫خدای من، مامان، عضوِ تیندر شدی؟ 195 00:08:11,930 --> 00:08:14,270 ‫تیندر یه جورایی زیاده رویه 196 00:08:14,350 --> 00:08:18,350 ‫خب، لازم نیست با هرکی که تو تیندر ‫آشنا میشی سکس کنی، داربی 197 00:08:18,430 --> 00:08:20,060 ‫می‌تونی فقط بری و یه فنجون قهوه بخوری 198 00:08:20,140 --> 00:08:22,020 ‫این رو می‌دونم. من... 199 00:08:22,100 --> 00:08:23,560 ‫می‌دونم نرم‌افزارِ دوست‌یابی چطوریه 200 00:08:23,640 --> 00:08:25,350 ‫من این کارو نمی‌کنم 201 00:08:26,310 --> 00:08:28,810 ‫ببخشید، فکر کنم یه چُرتی می‌زنم 202 00:08:28,890 --> 00:08:30,220 ‫فقط خسته شدم 203 00:08:30,310 --> 00:08:32,060 ‫و ممنون بابتِ کاری که با اثاثیه کردی، مامان 204 00:08:32,140 --> 00:08:33,890 ‫خیلی خب، چرا رو کاناپه دراز نمی‌کشی 205 00:08:33,970 --> 00:08:35,470 ‫و می‌تونیم باهم "وویس" رو ببینیم 206 00:08:35,560 --> 00:08:37,180 ‫نه، فکر نکنم بتونم چشمام رو باز نگه دارم 207 00:08:37,270 --> 00:08:40,470 ‫باشه، خیلی خب، خب من کتاب می‌خونم، باشه؟ 208 00:08:40,560 --> 00:08:42,600 ‫و تو فقط... رو پام دراز بکش 209 00:08:42,680 --> 00:08:44,220 ‫یالا، همدیگه رو گرم نگه می‌داریم 210 00:08:44,310 --> 00:08:45,930 ‫جیک نمی‌زنم. یالا 211 00:08:46,020 --> 00:08:47,470 ‫باشه 212 00:08:48,560 --> 00:08:51,600 ‫آفرین. پتو رو هم بکش 213 00:08:58,140 --> 00:09:00,680 ‫تا حالا اسمِ برنی براون رو شنیدی؟ 214 00:09:00,770 --> 00:09:02,930 ‫دارم کتاب‌هاش رو می‌خونم ‫و اونا خیلی بهم کمک کردن 215 00:09:03,060 --> 00:09:05,470 ‫با طلاقم کنار بیام 216 00:09:05,560 --> 00:09:07,100 ‫اونا رو برات می‌ذارم اینجا 217 00:09:07,180 --> 00:09:08,520 ‫باشه 218 00:09:08,600 --> 00:09:11,640 ‫اون یه محقق شرم و آسیب‌پذیریه 219 00:09:11,720 --> 00:09:14,930 ‫می‌بینی چقدر باحاله؟ 220 00:09:30,970 --> 00:09:33,390 ‫سلام، جیم هستم. لطفاً پیغام بذارید 221 00:09:33,470 --> 00:09:34,970 ‫صندوقِ پیام پر است 222 00:09:35,060 --> 00:09:36,810 ‫در حال حاضر امکانِ دریافت پیغام وجود ندارد 223 00:09:36,890 --> 00:09:39,470 ‫- خدانگهدار ‫- تُف توش 224 00:09:39,560 --> 00:09:42,310 ‫اوه، نه! 225 00:09:42,390 --> 00:09:44,430 ‫مادر سگ! 226 00:09:44,520 --> 00:09:45,520 ‫لعنتی 227 00:10:03,140 --> 00:10:05,140 ‫صبح بخیر، عزیز دلم 228 00:10:06,430 --> 00:10:08,520 ‫اوه عزیزم، ببخشید. بیدارت کردم؟ 229 00:10:08,600 --> 00:10:11,520 ‫اشکالی نداره، به هر حال باید بیدار می‌شدم 230 00:10:11,600 --> 00:10:12,810 ‫کلی کار دارم 231 00:10:12,890 --> 00:10:14,930 ‫اوه خب، به دفترم گفتم، 232 00:10:15,020 --> 00:10:17,890 ‫"وقتی اینجام اصلاً بهم زنگ نزنید" 233 00:10:17,970 --> 00:10:19,850 ‫من پنج ساله که مرخصی نرفتم 234 00:10:19,930 --> 00:10:22,600 ‫- عزیزم، شوفاژت روشنه؟ ‫- آره، داشتم یخ می‌زدم 235 00:10:22,680 --> 00:10:24,890 ‫خب، باید یکم وزنت رو اضافه کنی 236 00:10:24,970 --> 00:10:27,390 ‫باشه 237 00:10:27,470 --> 00:10:29,850 ‫خب، بیا بپیچیمت تو این پتویی که اینجاست 238 00:10:29,930 --> 00:10:31,350 ‫نه، مامان، این پتو رو بیرون نمیارم 239 00:10:31,430 --> 00:10:32,770 ‫این پتوی قشنگیه 240 00:10:32,850 --> 00:10:34,640 ‫مامان، این مالِ مگنوسه. میندازمش دور 241 00:10:34,720 --> 00:10:38,680 ‫فهمیدم 242 00:10:38,770 --> 00:10:41,720 ‫خدای من 243 00:10:41,810 --> 00:10:43,270 ‫خب، حالا، اگه مطمئنی که این 244 00:10:43,350 --> 00:10:44,930 ‫چیزیه که لازمت نمیشه، 245 00:10:45,020 --> 00:10:47,970 ‫شرط می‌بندم هانتر خیلی ازش خوشش میاد 246 00:10:48,060 --> 00:10:50,020 ‫جدیداً با هانتر حرف زدی؟ 247 00:10:50,100 --> 00:10:51,220 ‫جوابِ پیامک‌هام رو نمیده 248 00:10:51,310 --> 00:10:52,770 ‫خدای من. خیالم راحت شد 249 00:10:52,850 --> 00:10:55,350 ‫فقط من نیستم 250 00:10:55,430 --> 00:10:59,430 ‫از وقتی از دانشگاه نیویورک اخراج شد ‫خیلی نگرانش بودم 251 00:10:59,520 --> 00:11:01,390 ‫الان، 252 00:11:01,470 --> 00:11:06,220 ‫تو یه ننو توی یه تعاونی تو بوشمیلز ‫یا همچین جایی می‌خوابه 253 00:11:06,310 --> 00:11:07,220 ‫بوشویک، مامان 254 00:11:07,310 --> 00:11:08,270 ‫هرچی 255 00:11:08,350 --> 00:11:09,560 ‫اون فقط، می‌دونی 256 00:11:09,640 --> 00:11:11,100 ‫مهم‌ترین سال‌های عمرش رو 257 00:11:11,180 --> 00:11:14,680 ‫با یه مشت فعالِ معتاد ‫تغییرات اقلیمی می‌گذرونه 258 00:11:14,770 --> 00:11:16,770 ‫مامان، می‌تونی استراحت کنی، می‌دونی؟ ‫مجبور نیستی کار کنی 259 00:11:16,850 --> 00:11:18,560 ‫اوه عزیزم، می‌دونی که نمی‌تونم بیکار بشینم 260 00:11:18,640 --> 00:11:22,520 ‫حالا، این عکس‌هایی که اینجان، ‫نگهشون می‌داری یا میندازی دور؟ 261 00:11:22,600 --> 00:11:23,680 ‫لطفاً مراقبِ اونا باش مامان 262 00:11:23,770 --> 00:11:25,100 ‫اونا پرینت‌های کاری هستن 263 00:11:25,180 --> 00:11:26,310 ‫لولا قراره بیاد اونا رو ببره قاب کنن 264 00:11:26,390 --> 00:11:27,770 ‫می‌خوای اینا رو قاب کنی؟ 265 00:11:27,850 --> 00:11:29,100 ‫چشونه؟ 266 00:11:29,180 --> 00:11:31,180 ‫فقط برهنگی بی‌توجیهِ زیادی توشونه، 267 00:11:31,270 --> 00:11:32,270 ‫فکر نمی‌کنی؟ 268 00:11:32,350 --> 00:11:35,270 ‫خب، اونا آثار برگزیده برای نمایشگاهی هستن ‫که تو گالری لولا برگزار می‌کنم 269 00:11:35,350 --> 00:11:37,680 ‫- اوه، چه نمایشگاهی؟ ‫- بهت که گفته بودم 270 00:11:37,770 --> 00:11:40,020 ‫الان تقریباً دو ماهه که روش کار می‌کنم 271 00:11:40,100 --> 00:11:42,640 ‫تمام آثار توسط عکاس‌های زن‌سان گرفته شدن 272 00:11:42,720 --> 00:11:45,100 ‫آره، فقط... فکر می‌کردم اوضاع تو اون 273 00:11:45,180 --> 00:11:47,470 ‫فروشگاه فنجونِ میلیون ‫دلاری خوب پیش می‌رفت 274 00:11:47,560 --> 00:11:48,970 ‫خوب پیش می‌رفت 275 00:11:49,060 --> 00:11:51,060 ‫من استقلالِ بیشتری می‌خواستم ‫و این اولین نمایشگاهمه 276 00:11:51,140 --> 00:11:52,720 ‫این یه جورایی خیلی برام مهمه 277 00:11:52,810 --> 00:11:55,930 ‫اوه، خب، اگه تو خوشحالی، ‫پس منم برات خوشحالم 278 00:11:56,020 --> 00:11:57,310 ‫باشه 279 00:11:57,390 --> 00:11:58,720 ‫می‌تونی بهم افتخارم کنی، چون خوبه 280 00:11:58,810 --> 00:11:59,680 ‫نه، من افتخار می‌کنم 281 00:11:59,770 --> 00:12:02,220 ‫حالا، وقتی میگی 282 00:12:02,310 --> 00:12:04,100 ‫زن‌سان، 283 00:12:04,180 --> 00:12:07,390 ‫این شامل لزبین‌ها و تراجنسیتی‌ها هم میشه؟ 284 00:12:07,470 --> 00:12:09,390 ‫زن‌های تراجنسی، بله 285 00:12:09,470 --> 00:12:13,640 ‫و لزبین‌ها هم زن هستن، پس... 286 00:12:13,720 --> 00:12:15,810 ‫خب، چی تو فکرمه؟ 287 00:12:15,890 --> 00:12:17,640 ‫- نمی‌دونم ‫- چرا، می‌دونی 288 00:12:17,720 --> 00:12:20,930 ‫می‌دونی، مثلِ خواهر پدرت، شری 289 00:12:21,020 --> 00:12:23,220 ‫- بوچ ‫- آره، بوچ 290 00:12:23,310 --> 00:12:25,310 ‫باشه، من میرم یه دوش بگیرم 291 00:12:36,140 --> 00:12:38,520 ‫آه، لولا 292 00:12:38,600 --> 00:12:41,520 ‫فکر کنم گولِ بازار چلسی رو خوردی 293 00:12:41,600 --> 00:12:43,310 ‫اینجا بیشتر از غذا، کاه هست 294 00:12:46,180 --> 00:12:47,970 ‫نوش 295 00:12:48,060 --> 00:12:50,680 ‫داربی اینجا مخدّر درجه‌ی دو مصرف کرده، 296 00:12:50,770 --> 00:12:52,350 ‫واسه همین امروز مشروب نمی‌خوره 297 00:12:52,430 --> 00:12:55,430 ‫چقدر اطلاعاتِ داروییت زیاده، کلودیا 298 00:12:55,520 --> 00:12:57,180 ‫هر مادرِ خوبی که نوجوون بزرگ کرده 299 00:12:57,270 --> 00:12:58,720 ‫فرق بین زاناکس و اُکسی رو می‌دونه 300 00:12:58,810 --> 00:13:02,430 ‫می‌دونی، روبی فقط چهار سالشه و از الان ‫از سال‌های نوجوونیش وحشت دارم 301 00:13:02,520 --> 00:13:04,140 ‫داربی خیلی دخترِ خوبی بود 302 00:13:04,220 --> 00:13:06,890 ‫ولی آره، همیشه حس می‌کرد دنیا به آخر رسیده 303 00:13:06,970 --> 00:13:09,520 ‫خب، خیلی خوب از آب در اومد 304 00:13:09,600 --> 00:13:11,770 ‫آخه، اون سلیقه‌ی هنری خیلی خوبی داره 305 00:13:11,850 --> 00:13:14,850 ‫- آره، مگه نه؟ ‫- اوهوم 306 00:13:14,930 --> 00:13:17,220 ‫داربی همیشه بچه‌ی خلّاقِ من بود 307 00:13:17,310 --> 00:13:19,600 ‫لولا، هنوز آثارِ آزاده مورد پسندمونه؟ 308 00:13:19,680 --> 00:13:20,850 ‫آره 309 00:13:20,930 --> 00:13:22,270 ‫به نظرم اونا خیلی جالبن 310 00:13:22,350 --> 00:13:23,520 ‫اوهوم 311 00:13:23,600 --> 00:13:26,560 ‫یکم پیش می‌گفتی بی‌توجیهه 312 00:13:26,640 --> 00:13:28,850 ‫نه، من... 313 00:13:28,930 --> 00:13:31,720 ‫داشتم شوخی می‌کردم. داربی، تو خیلی حساسی 314 00:13:31,810 --> 00:13:34,390 ‫می‌دونی که من زمانِ دانشگاه ‫مُدلینگِ برهنه می‌کردم؟ 315 00:13:34,470 --> 00:13:36,350 ‫مامان، من حساس نیستم. ‫فقط فشارِ زیادی رومه. 316 00:13:36,430 --> 00:13:38,100 ‫یه هفته بعد نمایشگاه داریم و من... 317 00:13:38,180 --> 00:13:40,100 ‫فقط الان همه چی نمی‌تونه در مورد تو باشه 318 00:13:40,180 --> 00:13:42,220 ‫فقط باید تمرکز کنم 319 00:13:47,310 --> 00:13:50,720 ‫می‌ذارم شما دخترها کارتون رو بکنید 320 00:13:50,810 --> 00:13:53,140 ‫میرم یکم خوراکی بخرم 321 00:13:53,220 --> 00:13:55,180 ‫یه بقالی همین نزدیکی هست 322 00:13:55,270 --> 00:13:57,060 ‫اون جاها بهداشتی نیستن 323 00:13:57,140 --> 00:13:59,270 ‫میرم فروشگاه هول فودز 324 00:13:59,350 --> 00:14:01,270 ‫یکی تو هیوستن هست 325 00:14:01,350 --> 00:14:04,810 ‫- هاستن یکم دوره، مامان ‫- خب، به ورزش نیاز دارم 326 00:14:04,890 --> 00:14:06,270 ‫می‌خوای راه رو نشونت بدم؟ 327 00:14:06,350 --> 00:14:07,680 ‫نه، با متروی اورنج لاین میرم 328 00:14:07,770 --> 00:14:09,020 ‫تو تنها کسی نیستی 329 00:14:09,100 --> 00:14:12,020 ‫که بلده تو یه شهر بزرگ ‫راهش رو پیدا کنه، داربی، 330 00:14:12,100 --> 00:14:14,100 ‫لولا، خیلی از آشنایی باهات خوشحال شدم 331 00:14:14,180 --> 00:14:15,850 ‫منم از آشنایی باهات خوشحال شدم، کلودیا 332 00:14:15,930 --> 00:14:17,680 ‫میشه حداقل کارتِ متروم رو برداری؟ 333 00:14:19,020 --> 00:14:22,140 ‫ببخشید، اون خیلی میره رو مُخم 334 00:14:24,140 --> 00:14:27,060 ‫داربی یه حاملگی برنامه‌ریزی شده نبود 335 00:14:27,140 --> 00:14:30,390 ‫کلودیا هم همینطور 336 00:14:30,470 --> 00:14:33,390 ‫مادرِ کلودیا تو 16 سالگی حامله شده بود، 337 00:14:33,470 --> 00:14:36,640 ‫و علی رغم این که دوست پسرش تشویقش کرده بود 338 00:14:36,720 --> 00:14:39,470 ‫که "سقطش کن بره" 339 00:14:39,560 --> 00:14:42,560 ‫دخترشون کلودیا مدتی بعد به دنیا اومد 340 00:14:46,520 --> 00:14:49,060 ‫خونه بیشتر پر از نفرت بود 341 00:14:49,140 --> 00:14:51,640 ‫و تا وقتی کلودیا 10 ساله بشه، 342 00:14:51,720 --> 00:14:54,140 ‫مادرش به یه اتاقِ خصوصی 343 00:14:54,220 --> 00:14:55,810 ‫تو پشتِ خونه رفته بود 344 00:14:55,890 --> 00:15:00,520 ‫کلودیای کوچولو بیشتر اوقات ‫به حال خودش رها شده بود 345 00:15:00,600 --> 00:15:04,520 ‫ولی آرزوی عشق و محبت رو ‫در اعماق وجودش نگه داشته بود 346 00:15:04,600 --> 00:15:07,970 ‫و در نوع خاصِ مادری کردنش هم مشهود بود 347 00:15:33,850 --> 00:15:34,850 ‫ 348 00:15:34,930 --> 00:15:36,470 ‫- کمک لازم دارم ‫- باشه، باشه، 349 00:15:36,560 --> 00:15:38,350 ‫برای چی کمک لازم دارید؟ 350 00:15:38,430 --> 00:15:39,600 ‫نفس عمیق بکش. آروم باش 351 00:15:39,680 --> 00:15:41,270 ‫- هی ‫- کجا می‌خوای بری؟ 352 00:15:41,350 --> 00:15:42,850 ‫مگه اون قرار نبود اون بالا باشه؟ 353 00:15:42,930 --> 00:15:44,720 ‫- قرار بود من باشم ‫- چی شد؟ 354 00:15:44,810 --> 00:15:47,060 ‫خب، اون گفت دسترسی داره 355 00:15:47,140 --> 00:15:50,310 ‫دسترسی خاصی داره که می‌تونه تضمین کنه، 356 00:15:50,390 --> 00:15:51,720 ‫می‌تونم یه چیزی برات بیارم 357 00:15:56,430 --> 00:16:00,640 ‫نیکولت. تولدت مبارک باشه 358 00:16:00,720 --> 00:16:03,560 ‫سی ساله شدنت رو تبریک میگم! 359 00:16:03,640 --> 00:16:06,180 ‫- سارا، وای ‫- سلام 360 00:16:06,270 --> 00:16:08,890 ‫اوه وای. سلام. یه مدتی میشه ندیدمت 361 00:16:08,970 --> 00:16:12,390 ‫آره. اوه، برات یه کادو آوردم 362 00:16:12,470 --> 00:16:14,890 ‫کادوپیچ نشده، ولی به هر حال بازش می‌کنی، 363 00:16:14,970 --> 00:16:16,770 ‫واسه همین یه درخت رو نجات دادم 364 00:16:16,850 --> 00:16:18,220 ‫خوبه 365 00:16:18,310 --> 00:16:19,850 ‫ 366 00:16:19,930 --> 00:16:21,850 ‫میشه یه نوشیدنی چیزی واست بیارم؟ 367 00:16:21,930 --> 00:16:23,770 ‫آره، یه آبجو عالی میشه. یا تکیلا 368 00:16:23,850 --> 00:16:25,140 ‫البته، آره 369 00:16:25,220 --> 00:16:26,310 ‫جایی هست کُتم رو بذارم؟ 370 00:16:26,390 --> 00:16:28,270 ‫البته، آره 371 00:16:28,350 --> 00:16:30,720 ‫فقط، اگه بذاریش رو تخت عالی میشه 372 00:16:30,810 --> 00:16:32,560 ‫باشه، خوبه 373 00:16:33,430 --> 00:16:35,350 ‫خیلی معذرت می‌خوام، من دعوتش نکردم 374 00:16:35,430 --> 00:16:37,390 ‫نمی‌دونم داره چیکار می‌کنه 375 00:16:39,520 --> 00:16:42,310 ‫- سارا ‫- خدای من، جیمز. سلام! 376 00:16:42,390 --> 00:16:43,770 ‫تو اینجا چه غلطی می‌کنی؟ 377 00:16:43,850 --> 00:16:45,350 ‫دارم تولد نیکولت رو جشن می‌گیرم 378 00:16:45,430 --> 00:16:47,600 ‫شوخیت گرفته؟ نه، داری خرابش می‌کنی! 379 00:16:47,680 --> 00:16:48,640 ‫چی؟ 380 00:16:48,720 --> 00:16:50,810 ‫نه، اون دعوتم کرد 381 00:16:50,890 --> 00:16:52,930 ‫تو رو خدا نه. این کارو نکن! 382 00:16:53,020 --> 00:16:54,640 ‫خدای من. باشه 383 00:16:54,720 --> 00:16:57,520 ‫یادت رفته پسورد پیپرلس پستت رو عوض کنی ‫(سایتِ ارسال دعوتنامه) 384 00:16:57,600 --> 00:16:59,270 ‫هنوزم رمزش سیراکوزهوپز420‌ـه 385 00:16:59,350 --> 00:17:01,600 ‫باشه، پس تو واقعاً داری من رو می‌پایی؟ 386 00:17:01,680 --> 00:17:03,770 ‫آخه، اصلاً می‌دونی این چقدر احمقانه‌ست؟ 387 00:17:03,850 --> 00:17:05,220 ‫عزیزم، ببخشید 388 00:17:05,310 --> 00:17:06,720 ‫فقط سعی داشتم باهات تماس بگیرم 389 00:17:06,810 --> 00:17:09,430 ‫جواب هیچکدوم از تماس‌ها ‫و پیامک‌هام رو ندادی 390 00:17:09,520 --> 00:17:10,850 ‫آره، چون ما به هم زدیم 391 00:17:10,930 --> 00:17:13,020 ‫می‌دونم، ولی 392 00:17:13,100 --> 00:17:15,270 ‫داشتم بهش فکر می‌کردم و 393 00:17:15,350 --> 00:17:19,430 ‫نمی‌دونم، فکر کنم نیوجرسی می‌تونه خوب باشه 394 00:17:19,520 --> 00:17:22,680 ‫آخه، شاید باید بچه‌دار بشیم 395 00:17:22,770 --> 00:17:24,470 ‫خدای من 396 00:17:24,560 --> 00:17:25,970 ‫چیه؟ 397 00:17:26,060 --> 00:17:27,310 ‫چرا این کارو می‌کنی؟ 398 00:17:27,390 --> 00:17:29,180 ‫کاملاً جدی میگم 399 00:17:29,270 --> 00:17:32,640 ‫نه، سارا، تو نمی‌خوای به نیوجرسی بیای 400 00:17:32,720 --> 00:17:34,100 ‫حتی اگه می‌خواستی بری اونجا، 401 00:17:34,180 --> 00:17:35,970 ‫می‌دونی، الان خیلی از اون رد شدیم 402 00:17:36,060 --> 00:17:37,470 ‫ببین، فکر نکنم رد شده باشیم 403 00:17:37,560 --> 00:17:39,520 ‫متوجه نمیشی. ببخشید، ولی متوجه نمیشی 404 00:17:39,600 --> 00:17:43,100 ‫ببین، بیخیال عزیزم. خیلی دلم برات تنگ شده 405 00:17:43,180 --> 00:17:44,680 ‫و فکر کنم بتونیم همه چی رو درست کنیم 406 00:17:44,770 --> 00:17:47,600 ‫من نمی‌خوام هیچی رو درست کنم 407 00:17:47,680 --> 00:17:51,970 ‫ببین، من وقتِ خیلی زیادی واسه ‫فکر کردن به این داشتم، باشه، 408 00:17:52,060 --> 00:17:53,310 ‫و دلم رو می‌شکنه، 409 00:17:53,390 --> 00:17:55,220 ‫ولی ما الان تو دوتا مسیر جداگانه هستیم 410 00:17:55,310 --> 00:17:59,640 ‫یعنی، من قصد دارم مسئولیت قبول کنم، باشه؟ 411 00:17:59,720 --> 00:18:01,930 ‫و تو می‌خوای، همش رو به آتیش بکشی، خب؟ 412 00:18:02,020 --> 00:18:03,430 ‫انگار، هیچ ارزشی برات نداره 413 00:18:03,520 --> 00:18:05,850 ‫باشه، خب، لازم نیست عوضی باشی، جیم 414 00:18:05,930 --> 00:18:07,560 ‫هنوز می‌تونیم باهم دوست باشیم 415 00:18:07,640 --> 00:18:08,930 ‫نه، نمی‌تونیم 416 00:18:09,020 --> 00:18:11,060 ‫الان نمی‌تونیم 417 00:18:11,140 --> 00:18:13,680 ‫شاید بعداً، نمی... 418 00:18:14,970 --> 00:18:16,640 ‫نمی‌دونم 419 00:18:18,850 --> 00:18:21,310 ‫باشه، هرچی. باید برم 420 00:18:21,390 --> 00:18:24,060 ‫نه، سارا، معذرت می‌خوام 421 00:18:24,140 --> 00:18:26,470 ‫و جیم، من یه بار تو دانشگاه سقط جنین کردم، 422 00:18:26,560 --> 00:18:29,350 ‫پس کونِ لقت 423 00:18:35,220 --> 00:18:37,180 ‫چه اتفاقی افتاد؟ چرا انقدر دیر کردی؟ 424 00:18:37,270 --> 00:18:39,720 ‫رفتم بروکلین؟ 425 00:18:39,810 --> 00:18:41,520 ‫چیکار کردی؟ 426 00:18:43,220 --> 00:18:45,180 ‫اون گُل‌ها از کجا اومدن؟ 427 00:18:45,270 --> 00:18:48,220 ‫اوه، بابا اونا رو فرستاده. ‫قشنگ نیست؟ 428 00:18:48,310 --> 00:18:49,640 ‫چه قهرمانی 429 00:18:49,720 --> 00:18:53,600 ‫خب، مامان، چطور سر از بروکلین در آوردی؟ 430 00:18:53,680 --> 00:18:56,060 ‫قطار مسیر رو اشتباه رفت 431 00:18:57,640 --> 00:18:59,180 ‫باشه... 432 00:19:01,180 --> 00:19:03,100 ‫یه حمله‌ی پانیک بهم دست داد 433 00:19:03,180 --> 00:19:05,060 ‫و روغنِ سی‌بی‌دیم رو برنداشته بودم ‫(داروی گرفته شده از ماریجوانا) 434 00:19:05,140 --> 00:19:07,140 ‫چون نمی‌دونستم قوانین اینجا چیه 435 00:19:07,220 --> 00:19:08,720 ‫خب، چرا فقط بهم زنگ نزدی؟ 436 00:19:08,810 --> 00:19:09,890 ‫چرا از دستم عصبانی هستی؟ 437 00:19:09,970 --> 00:19:12,100 ‫من باید از دستِ تو عصبانی باشم 438 00:19:12,180 --> 00:19:13,890 ‫اگه اون رفتارِ زشت رو باهام نمی‌کردی، 439 00:19:13,970 --> 00:19:14,970 ‫می‌تونستیم باهم بریم 440 00:19:15,060 --> 00:19:16,930 ‫من تازه جراحی کردم و دارم خوب میشم 441 00:19:17,020 --> 00:19:19,600 ‫تقصیرِ من نیست که تو گُم شدی 442 00:19:19,680 --> 00:19:20,970 ‫گُم شدی چون حرف گوش نمیدی 443 00:19:21,060 --> 00:19:22,390 ‫هیچوقت به حرفِ هیچکس گوش نمیدی 444 00:19:22,470 --> 00:19:24,470 ‫داربی، من کل زندگیم رو ول کردم 445 00:19:24,560 --> 00:19:26,060 ‫تا بتونم اینجا کنارت باشم 446 00:19:26,140 --> 00:19:31,310 ‫چون می‌دونم چه حسی داره وقتی دورانِ ‫بدی رو سپری می‌کنی تک و تنها باشی 447 00:19:31,390 --> 00:19:32,430 ‫اگه می‌خوای به خاطر من اینجا باشی، 448 00:19:32,520 --> 00:19:34,100 ‫باید به خاطر من اینجا باشی 449 00:19:34,180 --> 00:19:37,390 ‫نمی‌تونی بیای و زندگیم رو از اونی ‫که هست سخت‌تر کنی 450 00:19:37,470 --> 00:19:39,100 ‫من چطور زندگیت رو سخت‌تر می‌کنم؟ 451 00:19:39,180 --> 00:19:43,020 ‫باشه، بیا فقط یکم فاصله بگیریم، باشه؟ 452 00:19:43,100 --> 00:19:44,430 ‫باشه؟ 453 00:19:44,520 --> 00:19:47,270 ‫نه، نه، نه، می‌فهمم. من مادرِ خیلی بدی هستم 454 00:20:10,720 --> 00:20:14,640 ‫داربی هیچوقت کتاب‌هایی رو که ‫مادرش گذاشته بود برنمی‌داشت 455 00:20:14,720 --> 00:20:17,810 ‫ولی اگه برشون می‌داشت، شاید ‫عبارتی رو می‌خوند که نوشته بود، 456 00:20:17,890 --> 00:20:21,600 ‫اگه خودشیفتگی با دلسوزی ارزیابی بشه، 457 00:20:21,680 --> 00:20:24,850 ‫خصلتی ناشی از اینه که فرد به قدری ‫احساسِ خاص بودن نمی‌کنه 458 00:20:24,930 --> 00:20:29,430 ‫که لایق عشق و احساسِ تعلق ‫و هدف تو زندگیش باشه 459 00:20:40,470 --> 00:20:44,020 ‫لعنتی 460 00:21:07,140 --> 00:21:08,930 ‫هانتر؟ 461 00:21:09,020 --> 00:21:11,560 ‫سلام عزیزم. حالت چطوره؟ 462 00:21:19,770 --> 00:21:21,640 ‫ 463 00:21:24,600 --> 00:21:27,350 ‫میشه راه میدتاون رو بهم نشون بدی؟ 464 00:21:27,430 --> 00:21:29,600 ‫- مامان ‫- می‌خوام برم هیلتون 465 00:21:29,680 --> 00:21:32,350 ‫- نرو هتل ‫- قبلاً انجام شده 466 00:21:32,430 --> 00:21:34,100 ‫با امتیازهای کارتِ اعتباریم رزروش کردم 467 00:21:34,180 --> 00:21:35,430 ‫و نمی‌تونم پسشون بگیرم 468 00:21:35,520 --> 00:21:37,470 ‫مامان، خیلی بابتِ دیروز معذرت می‌خوام 469 00:21:37,560 --> 00:21:39,060 ‫این روزها فکرم خیلی مشغوله 470 00:21:39,140 --> 00:21:41,220 ‫می‌دونی، بودن با مگنوس و ‫طلاق گرفتن از مگنوس... 471 00:21:41,310 --> 00:21:43,930 ‫خب، داری تو یه آرامگاه زندگی می‌کنی 472 00:21:44,020 --> 00:21:45,390 ‫و این کمکی نمی‌کنه 473 00:21:45,470 --> 00:21:48,350 ‫اینجا اجاره‌اش ثابته، که... 474 00:21:50,180 --> 00:21:53,640 ‫خیلی ممنونم که برای کمک بهم اومدی اینجا 475 00:21:53,720 --> 00:21:56,770 ‫و واقعاً، فقط می‌خوام از بقیه‌ی ‫وقتی که داریم لذت ببرم 476 00:21:56,850 --> 00:21:59,680 ‫چون می‌دونم که نمی‌تونیم زیاد این کارو بکنیم 477 00:21:59,770 --> 00:22:02,060 ‫پس شاید امروز، می‌دونی، 478 00:22:02,140 --> 00:22:04,720 ‫هر کاری که می‌خوای تو کل شهر بکنی، 479 00:22:04,810 --> 00:22:06,970 ‫بیا بریم انجامش بدیم 480 00:22:07,060 --> 00:22:09,140 ‫اوه، می‌دونم چیکار می‌تونیم بکنیم 481 00:22:09,220 --> 00:22:14,020 ‫هانتر گفت یه وقت خالی بین 11 تا 2 داره 482 00:22:14,100 --> 00:22:17,640 ‫و خیلی دلم می‌خواد یه تشک واسش بخرم 483 00:22:19,310 --> 00:22:21,600 ‫بریم تو کارش، مامان 484 00:22:21,680 --> 00:22:24,350 ‫باشه، عزیزم، بیا تشک تنفسی رو امتحان کنیم 485 00:22:24,430 --> 00:22:26,220 ‫می‌دونی که وقتی می‌خوابی خیلی عرق می‌کنی 486 00:22:26,310 --> 00:22:27,470 ‫برام مهم نیست، مامان 487 00:22:27,560 --> 00:22:28,810 ‫می‌تونی یه چیزی برام انتخاب کنی 488 00:22:28,890 --> 00:22:30,100 ‫باشه، خب، این راحته؟ 489 00:22:30,180 --> 00:22:32,850 ‫این رو می‌پرسم 490 00:22:34,890 --> 00:22:38,060 ‫اوه، هانتر! بیخیال 491 00:22:38,140 --> 00:22:39,390 ‫ازم پرسیدی راحته یا نه 492 00:22:39,470 --> 00:22:41,180 ‫گوزیدن جواب نیست 493 00:22:41,270 --> 00:22:42,850 ‫داری خیلی سختش می‌کنی 494 00:22:42,930 --> 00:22:46,060 ‫یالا، بیا بریم تشکِ سفت ‫رو امتحان کنیم، باشه؟ 495 00:22:46,140 --> 00:22:48,270 ‫تا مثل بابات سیاتیکت نزنه بالا، 496 00:22:48,350 --> 00:22:50,180 ‫گرچه همش به خاطر طرزِ نشستن غلط 497 00:22:50,270 --> 00:22:52,100 ‫و بافتِ عضلانی نرم و شله 498 00:22:52,180 --> 00:22:54,140 ‫باید تو بوشویک ملک بخری 499 00:22:54,220 --> 00:22:56,850 ‫الان ازش بدت میاد، ولی مثل ‫ویلیامزبرگ پیشرفت می‌کنه 500 00:22:56,930 --> 00:22:58,770 ‫من هیچ علاقه‌ای به زندگی کردن 501 00:22:58,850 --> 00:23:00,890 ‫تو یه محله‌ی احتمالاً رو به پیشرفت ندارم 502 00:23:00,970 --> 00:23:02,560 ‫من صاحب خونه میشم 503 00:23:02,640 --> 00:23:04,220 ‫می‌تونی از پولِ دانشگاهم ‫برای بیعانه استفاده کنی 504 00:23:04,310 --> 00:23:06,430 ‫من برای پسرِ 20 ساله‌ام 505 00:23:06,520 --> 00:23:08,600 ‫یه خونه مجردی تو بروکلین نمی‌خرم. نه، آقا 506 00:23:08,680 --> 00:23:11,350 ‫اصلاً نمی‌دونم می‌تونی رو این ‫تشک ملافه بکشی یا نه 507 00:23:11,430 --> 00:23:13,600 ‫فرصتِ بزرگیه، مامان. منظورم اینه 508 00:23:13,680 --> 00:23:14,970 ‫باشه، خیلی خب 509 00:23:15,060 --> 00:23:17,930 ‫خب، اگه لینکی دیدی، برام بفرست 510 00:23:18,020 --> 00:23:20,390 ‫رفیق، حالت خوبه؟ 511 00:23:20,470 --> 00:23:21,810 ‫داربی، چی شده؟ 512 00:23:21,890 --> 00:23:24,140 ‫هیچی 513 00:23:24,220 --> 00:23:26,520 ‫- به خاطر داروهاست؟ ‫- نمی‌دونم 514 00:23:26,600 --> 00:23:29,350 ‫ 515 00:23:29,430 --> 00:23:31,640 ‫فقط... 516 00:23:32,850 --> 00:23:34,810 ‫هیچکس تا حالا واسم تشک نخریده 517 00:23:34,890 --> 00:23:37,520 ‫باورم نمیشه! 518 00:23:37,600 --> 00:23:39,060 ‫آخه تو کِی تشک لازم داشتی؟ 519 00:23:39,140 --> 00:23:42,220 ‫خب، وقتی اولین بار اومدم اینجا 520 00:23:42,310 --> 00:23:46,350 ‫مجبور شدم قسطی یه تشکِ آیکیای 80 دلاری بخرم 521 00:23:46,430 --> 00:23:50,680 ‫و با یه فری از رد هوک ببرمش خونه 522 00:23:50,770 --> 00:23:53,180 ‫می‌تونی تشکِ من رو برداری، داربز 523 00:23:53,270 --> 00:23:56,310 ‫ممنون، به خاطر تشک نیست 524 00:23:56,390 --> 00:23:59,930 ‫فقط، نمی‌دونم 525 00:24:03,060 --> 00:24:05,600 ‫چرا نمی‌تونی با من ارتباط برقرار کنی؟ 526 00:24:05,680 --> 00:24:07,930 ‫چی؟ نمی‌فهمم. من اینجام 527 00:24:08,020 --> 00:24:10,470 ‫من یه هفته واست مرخصی گرفتم، داربی، 528 00:24:10,560 --> 00:24:13,100 ‫اونم زمانی که از نظر کاری ‫برام خیلی بد موقع بود 529 00:24:13,180 --> 00:24:14,600 ‫باشه 530 00:24:14,680 --> 00:24:17,850 ‫خب، آره تو اینجایی، ولی انگار، 531 00:24:17,930 --> 00:24:19,560 ‫انگار واقعاً اینجا نیستی، می‌دونی؟ 532 00:24:19,640 --> 00:24:22,470 ‫حس می‌کنم یکی از مشتریاتم. ‫حس می‌کنم می‌تونم هرکسی باشم. 533 00:24:22,560 --> 00:24:25,720 ‫- این حقیقت نداره ‫- باشه 534 00:24:25,810 --> 00:24:27,470 ‫ولی همچین احساسی دارم 535 00:24:27,560 --> 00:24:29,270 ‫میشه فقط احساساتِ خودم رو داشته؟ 536 00:24:29,350 --> 00:24:31,890 ‫خب، احساساتِ من چی؟ 537 00:24:31,970 --> 00:24:34,520 ‫باشه، حس می‌کنم تو هیچوقت ‫نمی‌خوای من کنارت باشم 538 00:24:34,600 --> 00:24:35,850 ‫این حقیقت نداره 539 00:24:35,930 --> 00:24:37,390 ‫خب می‌بینی، این یه چاقوی دولبه‌ست، دختر 540 00:24:37,470 --> 00:24:38,640 ‫باشه، باشه 541 00:24:40,270 --> 00:24:44,100 ‫خب شاید من یه دیوار کشیدم 542 00:24:47,470 --> 00:24:48,560 ‫علتش اینه که حس می‌کنم 543 00:24:48,640 --> 00:24:51,020 ‫باید از خودم در مقابل تو محافظت کنم 544 00:24:51,100 --> 00:24:52,680 ‫اصلاً این یعنی چی؟ 545 00:24:52,770 --> 00:24:54,390 ‫نمی‌دونم، فقط... 546 00:24:54,470 --> 00:24:57,060 ‫حس می‌کنم یا بهم سرکوفت می‌زنی 547 00:24:57,140 --> 00:24:58,390 ‫یا کلافه‌ام می‌کنی 548 00:24:58,470 --> 00:25:00,390 ‫خب، چون نمی‌دونم چیکار کنم 549 00:25:00,470 --> 00:25:03,060 ‫اصلاً نمی‌تونم بهت نزدیک بشم که ‫بخوام سعی کنم دوستت داشته باشم 550 00:25:03,140 --> 00:25:04,930 ‫لازم نیست تلاش کنی. تو مادرمی 551 00:25:05,020 --> 00:25:06,560 ‫به اون آسونی که فکر می‌کنی نیست 552 00:25:06,640 --> 00:25:09,060 ‫- خودت یه روزی می‌فهمی ‫- باشه 553 00:25:10,350 --> 00:25:11,640 ‫من بهت حمله نمی‌کنم 554 00:25:11,720 --> 00:25:13,220 ‫سعی ندارم کاری کنم حس کنی ‫آدمِ بدی هستی 555 00:25:13,310 --> 00:25:14,430 ‫می‌دونی چیه؟ 556 00:25:14,520 --> 00:25:15,680 ‫مثلِ سفر به بیگ بره، آره؟ 557 00:25:15,770 --> 00:25:18,470 ‫فکر می‌کردم ما یه لحظه‌ی خاص داشتیم 558 00:25:18,560 --> 00:25:22,020 ‫و تو هیچکدومش رو درک نکردی 559 00:25:22,100 --> 00:25:24,220 ‫راستش... 560 00:25:25,430 --> 00:25:27,470 ‫به خاطر اینه که همش منتظرم تو 561 00:25:27,560 --> 00:25:29,350 ‫یه جوری برام خرابش کنی، 562 00:25:29,430 --> 00:25:31,680 ‫یا ازم بگیریش 563 00:25:33,180 --> 00:25:35,350 ‫خدای من 564 00:25:36,890 --> 00:25:39,850 ‫اوه، شانا گفت این یکی از الگوهای منه 565 00:25:39,930 --> 00:25:44,100 ‫چون به هیچکس اعتماد ندارم که باهام بمونه 566 00:25:46,060 --> 00:25:49,970 ‫اون فکر می‌کنه من خیلی... 567 00:25:50,060 --> 00:25:53,430 ‫از طرد شدن می‌ترسم... 568 00:25:53,520 --> 00:25:56,350 ‫که اول طرفم رو طرد می‌کنم 569 00:25:57,640 --> 00:26:00,140 ‫مامان، این خیلی ناراحتم می‌کنه 570 00:26:00,220 --> 00:26:02,640 ‫منم ناراحتم 571 00:26:02,720 --> 00:26:04,930 ‫و خیلی تنهام 572 00:26:07,020 --> 00:26:08,810 ‫بچه‌هام بزرگ شدن و ترکم کردن، 573 00:26:08,890 --> 00:26:10,560 ‫شوهرِ دومم تازه طلاقم داده 574 00:26:10,640 --> 00:26:14,430 ‫چون گفت من بدجنسم 575 00:26:15,640 --> 00:26:18,640 ‫قسم می‌خورم، داربی، انگار وقتی ‫‏50 سالگی رو رد می‌کنی 576 00:26:18,720 --> 00:26:21,680 ‫دیگه هیچکس نمی‌خوادت 577 00:26:22,680 --> 00:26:24,810 ‫من می‌خوامت 578 00:26:24,890 --> 00:26:27,140 ‫همیشه می‌خواستمت 579 00:26:31,020 --> 00:26:33,680 ‫من سعی کردم برات مادرِ خوبی باشم 580 00:26:33,770 --> 00:26:37,270 ‫ولی همچین ارتباطی با مادرم نداشتم 581 00:26:39,770 --> 00:26:41,520 ‫پس شاید فقط بلد نبودم چطوری انجامش بدم 582 00:26:41,600 --> 00:26:43,930 ‫اوه، مامان 583 00:26:46,220 --> 00:26:48,100 ‫فکر می‌کنی من بدجنسم، داربی؟ 584 00:26:48,180 --> 00:26:50,350 ‫نه 585 00:26:50,430 --> 00:26:54,060 ‫نه، فکر نمی‌کنم تو بدجنسی 586 00:26:54,140 --> 00:26:56,640 ‫فکر می‌کنم دیوونه‌ای 587 00:26:59,680 --> 00:27:02,350 ‫خب، خوشحالم که الان این کارو می‌کنیم 588 00:27:02,430 --> 00:27:04,060 ‫منم همینطور 589 00:27:07,810 --> 00:27:09,640 ‫خیلی بهت افتخار می‌کنم، داربی 590 00:27:09,720 --> 00:27:12,890 ‫و خیلی متأسفم که این رو نمی‌دونستی 591 00:27:12,970 --> 00:27:15,390 ‫تو من رو شگفت زده می‌کنی 592 00:27:15,470 --> 00:27:20,220 ‫تو تبدیل به یه زنِ شجاع، ‫منعطف و مستقل شدی 593 00:27:20,310 --> 00:27:21,770 ‫باعث میشی به نظر بیاد ‫خیلی خوب تربیتت کردم 594 00:27:21,850 --> 00:27:23,680 ‫وای 595 00:27:30,220 --> 00:27:32,930 ‫فکر کنم اون جلساتِ مشاوره ‫دارن جواب میدن، مامان 596 00:27:33,020 --> 00:27:36,270 ‫خدایا، امیدوارم، چون شینا واسه ‫هر جلسه 190 دلار می‌گیره 597 00:27:36,350 --> 00:27:38,970 ‫اون بیمه قبول نمی‌کنه 598 00:27:44,640 --> 00:27:45,970 ‫هی، فکر کنم یکی پیدا کردم 599 00:27:46,060 --> 00:27:48,390 ‫حصیریه، ضدحساسیت، 600 00:27:48,470 --> 00:27:50,680 ‫تحتِ لیسانس ایکوتکس 601 00:27:50,770 --> 00:27:52,430 ‫راحته؟ 602 00:27:52,520 --> 00:27:55,810 ‫- اوهوم ‫- باشه 603 00:27:55,890 --> 00:27:58,930 ‫بیا امتحانش کنیم 604 00:27:59,020 --> 00:28:00,970 ‫راحته 605 00:28:01,060 --> 00:28:02,350 ‫لعنتی، منم یکی می‌خوام 606 00:28:02,430 --> 00:28:04,640 ‫خیلی نرم و راحته، آره؟ 607 00:28:06,020 --> 00:28:08,930 ‫تلاشِ خوبی بود، رفیق. ‫قیمتش سه هزار دلاره. 608 00:28:12,180 --> 00:28:14,100 ‫حدس بزنید کی الان با یکی آشنا شد؟ 609 00:28:14,180 --> 00:28:16,100 ‫واقعاً؟ بذار ببینم 610 00:28:16,180 --> 00:28:17,640 ‫مامان، توی تیندر چیکار می‌کنی؟ 611 00:28:17,720 --> 00:28:19,100 ‫اوه، انگار نمی‌دونم 612 00:28:19,180 --> 00:28:21,060 ‫قراره روی این تخت چیکار کنی، بیخیال 613 00:28:21,140 --> 00:28:22,810 ‫من به گشتن ادامه میدم 614 00:28:22,890 --> 00:28:24,100 ‫بذار ببینم 615 00:28:24,180 --> 00:28:25,600 ‫اون خوشگله 616 00:28:25,680 --> 00:28:28,020 ‫شبیه یه نسخه‌ی بهتر از جک نیکلسونه 617 00:28:28,100 --> 00:28:29,640 ‫باید جوابش رو بدی 618 00:28:29,720 --> 00:28:32,140 ‫اوه نه. نمی‌دونم، داربی 619 00:28:32,220 --> 00:28:34,020 ‫پروفایلش رو ببین. نوشته طرفدارِ راکه 620 00:28:34,100 --> 00:28:36,060 ‫مامان، نمی‌تونی انقدر مشکل پسند باشی 621 00:28:36,140 --> 00:28:38,140 ‫اگه می‌خوای یه آدمِ خوب پیدا کنی 622 00:28:38,220 --> 00:28:41,140 ‫خب، نمی‌دونم چی بگم 623 00:28:41,220 --> 00:28:43,850 ‫میشه کمک کنم؟ 624 00:28:46,350 --> 00:28:47,720 ‫باشه 625 00:28:47,810 --> 00:28:50,140 ‫باید بگم، شوهرِ اولم طرفدارِ راک بود؟ 626 00:28:50,220 --> 00:28:52,140 ‫عشق سحرآمیزه، 627 00:28:52,220 --> 00:28:56,810 ‫مبهمه، به تنهایی نیروی حیاته 628 00:28:56,890 --> 00:29:00,390 ‫جوری که یه دختر عشق و محبتِ ‫مادرش رو تجربه می‌کنه، 629 00:29:00,470 --> 00:29:01,970 ‫برای همیشه به لنزی رنگ می‌بخشه، 630 00:29:02,060 --> 00:29:07,140 ‫که ازش هر نوع عشق و محبتی ‫ابراز و دریافت می‌کنه 631 00:29:07,220 --> 00:29:11,930 ‫اون روز آغازی بر این بود که داربی ‫جنبه‌های مثبتِ کلودیا ببینه، 632 00:29:12,060 --> 00:29:14,770 ‫به جای جنبه‌های منفیش 633 00:29:14,850 --> 00:29:19,220 ‫و از این طریق گوشه‌ای حیاتی ‫از قلبش رو باز کنه 634 00:29:19,244 --> 00:29:23,544 « زیرنویس از سینا صداقت » .: SinCities :. 635 00:29:23,568 --> 00:29:33,568 « فیلموژن؛ اکسیژن فیلم و سریال شما » .: FilmoGen.Org :.