1 00:00:04,804 --> 00:00:06,637 ‫آنچه در 2 00:00:06,720 --> 00:00:08,762 ‫«پنی دردفول: شهر فرشتگان» گذشت... 3 00:00:08,845 --> 00:00:12,220 ‫حالا آغوشت رو باز کن خواهر ‫امروز ارواح زیادی رو تقدیمت میکنم 4 00:00:12,303 --> 00:00:14,470 ‫تو اولین کارآگاه مکزیکی‌تبار 5 00:00:14,553 --> 00:00:16,637 ‫توی اداره پلیس لس‌آنجلسی 6 00:00:16,720 --> 00:00:20,011 ‫گمونم باید بگم که به بخش قتل ‫خوش اومدی کارآگاه وگا 7 00:00:20,095 --> 00:00:22,011 ‫کمیته حمل‌ونقل 8 00:00:22,095 --> 00:00:24,303 ‫به آزادراه آرویو سکو رای مثبت داده 9 00:00:24,387 --> 00:00:26,220 ‫ساخت‌وساز از صبح دوشنبه آغاز میشه 10 00:00:26,303 --> 00:00:28,345 ‫اونجا خونه‌ی ماست! 11 00:00:28,428 --> 00:00:29,929 ‫ما براش میجنگیم 12 00:00:30,011 --> 00:00:32,220 ‫خواسته‌ی ما اینه که شما رو شهردار ‫لس‌آنجلس کنیم 13 00:00:32,303 --> 00:00:33,804 ‫من به کشورم خیانت نمیکنم 14 00:00:33,887 --> 00:00:35,136 ‫معلومه که میکنید 15 00:00:37,595 --> 00:00:39,095 ‫یه پیشگویی هست 16 00:00:39,178 --> 00:00:43,178 ‫زمانی از راه میرسد که نژادها ‫همدیگر رو میبلعند... 17 00:00:47,387 --> 00:00:50,261 ‫زمانیکه برادران به همدیگر رحم نمیکنند... 18 00:00:50,345 --> 00:00:52,011 ‫نه رائول! 19 00:00:54,220 --> 00:00:57,095 ‫تا وقتیکـه روحی باقی نمیمونه 20 00:00:57,119 --> 00:01:07,619 سی نما تقدیم می‌کند 30nama.com‫ 21 00:01:17,636 --> 00:01:29,036 ‫مترجم: iredprincess‫ 22 00:02:01,261 --> 00:02:04,220 ‫- دعا کردن به زبان اسپانیایی - 23 00:02:33,720 --> 00:02:36,261 ‫ 24 00:02:36,345 --> 00:02:37,345 ‫هی، هی، صبر کن 25 00:02:37,428 --> 00:02:40,095 ‫خودم تنهایی میتونم. برو خونه 26 00:02:40,178 --> 00:02:42,011 ‫برادرم اونجاست 27 00:02:42,095 --> 00:02:44,845 ‫اون حرومزاده‌ها فقط یه ‫سیاه‌پوست میبینن، 28 00:02:44,929 --> 00:02:46,428 ‫همون نژاد کارشون رو تعطیل کرد 29 00:02:46,512 --> 00:02:47,512 ‫برگرد 30 00:02:47,595 --> 00:02:49,512 ‫اینکار رو که کردم بعدش برای همیشه 31 00:02:49,595 --> 00:02:51,595 ‫برمیگردم 32 00:02:58,095 --> 00:03:00,011 ‫نه، نه، نه، نه، نه، نه 33 00:03:00,095 --> 00:03:02,345 ‫اصلا امکان نداره که این ‫عوضی بره داخل 34 00:03:02,428 --> 00:03:05,637 ‫میخوای رو دستتون تا سر حد مرگ خونریزی کنم؟ 35 00:03:05,720 --> 00:03:06,887 ‫از سر راه برو کنار 36 00:03:08,845 --> 00:03:10,261 ‫ای... 37 00:03:10,345 --> 00:03:11,804 ‫هی ولش کن! ولش کن! 38 00:03:11,887 --> 00:03:14,095 ‫- بیخیال رایلی ‫- آروم 39 00:03:14,178 --> 00:03:15,418 ‫اینجا نه 40 00:03:20,845 --> 00:03:22,136 ‫حالت خوبه؟ 41 00:03:22,220 --> 00:03:23,887 ‫دیگه نمیتونم با راکت بازی کنم اما آره 42 00:03:23,970 --> 00:03:25,679 ‫کی بهت شلیک کردی؟ دیدیش؟ 43 00:03:25,762 --> 00:03:27,220 ‫نه بابا 44 00:03:27,303 --> 00:03:30,261 ‫داشتم خودم رو میکشتم تا ‫بتونم مخفی بشم 45 00:03:30,345 --> 00:03:33,345 ‫همه جا گاز اشک‌آور پخش شده بود، ‫کدوم خری اصلا چیزی دیده؟ 46 00:03:33,428 --> 00:03:36,553 ‫چهارتا پلیس رو دستمون مُرده‌ان ‫و هیچکس هیچ چیزی ندیده 47 00:03:36,637 --> 00:03:38,970 ‫لنکستر یه چشمش رو از دست داده 48 00:03:39,053 --> 00:03:41,762 ‫- چند تا مکزیکی مُرده‌ان؟ ‫- اصلا برابر نیستن 49 00:03:43,428 --> 00:03:46,387 ‫پانسمان که کردی، هردوتاتون ‫بیاید پیشم 50 00:03:46,470 --> 00:03:48,387 ‫این موضوع باید حل بشه ‫متوجه‌اید؟ 51 00:03:52,136 --> 00:03:54,220 ‫برو پیش خونواده‌ات 52 00:03:54,303 --> 00:03:55,553 ‫من خوبـم 53 00:04:05,637 --> 00:04:06,929 ‫لوئیس... 54 00:04:08,053 --> 00:04:09,887 ‫میدونی کی بهت شلیک کرد 55 00:04:11,136 --> 00:04:14,929 ‫من نمیدونم. تو هم نمیدونی 56 00:04:16,929 --> 00:04:19,345 ‫هیچکس چیزی ندید ‫هیچکس کاری نکرد 57 00:04:19,428 --> 00:04:21,387 ‫هیچکس به کسی شلیک نکرد 58 00:04:22,970 --> 00:04:24,303 ‫حرفم رو شنیدی همکار؟ 59 00:04:28,679 --> 00:04:30,428 ‫ 60 00:04:31,845 --> 00:04:33,428 ‫بطریـم رو بده بهم 61 00:04:39,929 --> 00:04:42,428 ‫ممنون 62 00:04:42,512 --> 00:04:44,637 ‫من کسی‌ام که باید ‫ازت تشکر کنه 63 00:04:46,387 --> 00:04:49,762 ‫برو پیش خونواده‌ات ‫دوست دارم تنهایی بنوشم 64 00:05:55,303 --> 00:05:57,261 ‫البته اول به مامورین رسیدگی کردیم، 65 00:05:57,345 --> 00:05:58,929 ‫اما با تاخیر کمی نوبت ایشون شد 66 00:05:59,011 --> 00:06:00,303 ‫مغزش متورم شده بود، 67 00:06:00,387 --> 00:06:01,696 ‫برای همینم مجبور شدیم جمجمه‌اش رو ‫باز کنیم تا فشار آزاد بشه 68 00:06:01,720 --> 00:06:03,303 ‫گلوله هنوز توی... 69 00:06:03,387 --> 00:06:05,428 ‫از جمجمه‌اش گمونه کرد اما ‫قطعات استخون 70 00:06:05,512 --> 00:06:08,011 ‫خرد شدن و به داخل مغز وارد شدن 71 00:06:08,095 --> 00:06:09,887 ‫اما زنده‌ست؟ 72 00:06:09,970 --> 00:06:11,804 ‫زنده نگه داشتیمش، ‫ببینید، متاسفم، 73 00:06:11,887 --> 00:06:13,804 ‫اما باید برنامه‌ریزی‌هاتون رو بکنید 74 00:06:13,887 --> 00:06:15,804 ‫باید از دستگاه تنفس مصنوعی ‫جداش کنیم 75 00:06:15,887 --> 00:06:17,261 ‫کِی؟ 76 00:06:17,345 --> 00:06:19,679 ‫دو، حداکثر سه روز ‫ متاسفم 77 00:06:28,261 --> 00:06:30,929 ‫- دعا کردن به زبان اسپانیایی - 78 00:06:43,929 --> 00:06:46,553 ‫ 79 00:06:54,679 --> 00:06:56,053 ‫آروم، آروم 80 00:06:56,136 --> 00:06:57,845 ‫چیزی نیست 81 00:06:57,929 --> 00:07:00,720 ‫چیزی نیست عشقم، آروم باش 82 00:07:00,804 --> 00:07:01,887 ‫متئو 83 00:07:18,595 --> 00:07:21,303 ‫ببین باهاش چیکار کردن 84 00:07:25,804 --> 00:07:27,220 ‫مامان 85 00:07:27,303 --> 00:07:28,887 ‫به پدر نونیز زنگ بزنم چی؟ 86 00:07:28,970 --> 00:07:30,512 ‫قرار نیست بمیره 87 00:07:30,595 --> 00:07:32,136 ‫نه آقا 88 00:07:35,178 --> 00:07:37,387 ‫من و دکتر باهم حرف زدیم مامان ‫و... 89 00:07:37,470 --> 00:07:40,261 ‫بذار بهت بگم چی میدونم 90 00:07:40,345 --> 00:07:43,929 ‫دو طبقه بالا، ‫دقیقا توی همین بیمارستان، 91 00:07:44,011 --> 00:07:46,595 ‫من بدنیا آوردمش 92 00:07:48,011 --> 00:07:50,470 ‫اینجا نمیمیره 93 00:08:03,929 --> 00:08:05,679 ‫ 94 00:08:16,053 --> 00:08:18,261 ‫کنارش بمون 95 00:08:18,345 --> 00:08:20,011 ‫من به پدر نونیز زنگ میزنم و... 96 00:08:20,095 --> 00:08:21,679 ‫دیدم چیکار کردی 97 00:08:26,053 --> 00:08:28,470 ‫اگه بمیره... 98 00:08:28,553 --> 00:08:30,804 ‫دیگه جزوی از این خونواده نیستی 99 00:09:09,720 --> 00:09:13,261 ‫خب حالا یک شورش مکزیکی به راه افتاده 100 00:09:13,345 --> 00:09:15,178 ‫بیخیال. فکر نمیکنی این... 101 00:09:15,261 --> 00:09:17,178 ‫نگو... نگو 102 00:09:17,261 --> 00:09:19,970 ‫یه خونواده از بورلی هیلز سلاخی شدن 103 00:09:20,053 --> 00:09:22,303 ‫توی یه جور مراسم جادوگری 104 00:09:22,387 --> 00:09:24,220 ‫الانم یه مشت مکزیکی پیدا شدن 105 00:09:24,303 --> 00:09:27,136 ‫که توی خیابون دارن به پلیسا شلیک میکنن 106 00:09:27,220 --> 00:09:29,679 ‫شهرداری میخواد که این موضوع حل‌وفصل بشه، 107 00:09:29,762 --> 00:09:32,303 ‫و ما حل‌وفصلش میکنیم 108 00:09:32,387 --> 00:09:34,011 ‫چطوری اینکار رو بکنیم قربان؟ 109 00:09:34,095 --> 00:09:36,345 ‫باید پرونده‌ی هزلت رو به پایان برسونید 110 00:09:36,428 --> 00:09:39,553 ‫درمورد قربانی‌ها اطلاعات جمع کنید، ‫هر کوفتی که میخواید رو انجام بدید، 111 00:09:39,637 --> 00:09:42,845 ‫اما سر یه مکزیکی رو برام بیارید 112 00:09:42,929 --> 00:09:44,512 ‫هر سر مکزیکی؟ 113 00:09:46,387 --> 00:09:47,679 ‫فقط برای روشن سازی کردن، 114 00:09:47,762 --> 00:09:50,261 ‫شما میخواید که ما پرونده‌ی ‫هزلت رو به پایان برسونیم، 115 00:09:50,345 --> 00:09:52,261 ‫و حلش نکنیم؟ 116 00:09:52,345 --> 00:09:54,762 ‫کاملا درستـه 117 00:10:02,970 --> 00:10:05,553 ‫یه سر میریم خونمون و من لباسام ‫رو عوض میکنم 118 00:10:05,637 --> 00:10:06,887 ‫بعدش... 119 00:10:08,970 --> 00:10:10,887 ‫بعدش چه غلطی بکنیم؟ 120 00:10:10,970 --> 00:10:13,011 ‫میدونیم که هزلت ‫توی خونه‌اش کشته نشده 121 00:10:13,095 --> 00:10:15,845 ‫اما میدونیم که کجاها میرفت، ‫سرکارش، معبد، 122 00:10:15,929 --> 00:10:17,637 ‫منطقه‌ی ساخت‌وساز، باشگاه ورزشی 123 00:10:17,720 --> 00:10:19,404 ‫همسایه‌ها گفتن نه مشروب میخورده ‫و نه سیگاری بوده، 124 00:10:19,428 --> 00:10:21,762 ‫با هیچ زنی هم نمیچرخیده 125 00:10:21,845 --> 00:10:23,565 ‫کی آخه خودش رو برای ‫کشتن چنین آدم خسته‌کننده‌ای 126 00:10:23,637 --> 00:10:25,387 ‫به دردسر میندازه؟ 127 00:10:25,470 --> 00:10:27,053 ‫لعنتی خواننده‌ی کُر بود 128 00:10:27,136 --> 00:10:29,261 ‫پس شاید بهتره یه سر به کلیسا بزنیم 129 00:10:41,595 --> 00:10:42,780 ‫خب کمیته‌ی حمل‌ونقل 130 00:10:42,804 --> 00:10:44,261 ‫رسما و واقعا به فنا رفته 131 00:10:44,345 --> 00:10:45,428 ‫روم به دیوار 132 00:10:45,512 --> 00:10:47,428 ‫چطور به چنین چیزی رسیدید قربان؟ 133 00:10:47,512 --> 00:10:49,595 ‫کار آریو سکو تموم شده 134 00:10:49,679 --> 00:10:51,470 ‫اسپانیایی‌ها کارش رو ساختن 135 00:10:51,553 --> 00:10:52,655 ‫و هزلت مُرده، ‫ما هیچکسی رو نداریم 136 00:10:52,679 --> 00:10:53,821 ‫که این کوفتی رو برامون بسازه در هر حال 137 00:10:53,845 --> 00:10:55,136 ‫نداریم به هرحال؟ 138 00:10:55,220 --> 00:10:57,154 ‫شاید شرکتی با خوش قلبیِ شما 139 00:10:57,178 --> 00:10:58,553 ‫موضوع چیه الکس؟ 140 00:10:58,637 --> 00:11:00,321 ‫بعد از امروز، از لحاظ ‫سیاسی خیلی حساس شده 141 00:11:00,345 --> 00:11:02,011 ‫کسی بهش دست نمیزنه، 142 00:11:02,095 --> 00:11:05,804 ‫و منم برمیگردم به منطقه بندی کردن ‫خط‌های عابر پیاده‌ی کوفتی توی تورانس 143 00:11:05,887 --> 00:11:07,720 ‫بخاطر این حرف من رو ببخشید، 144 00:11:07,804 --> 00:11:10,470 ‫اما جسد چهار افسر پلیس 145 00:11:10,553 --> 00:11:12,762 ‫فقط یه داستان غم‌انگیز نیست 146 00:11:12,845 --> 00:11:14,637 ‫یه فرصتـه 147 00:11:16,303 --> 00:11:19,261 ‫مردم این شهر الان وحشت زده‌ان 148 00:11:19,345 --> 00:11:21,845 ‫درهای خونشون رو قفل کردن ‫و برقاشونم خاموش، 149 00:11:21,929 --> 00:11:24,261 ‫ترسیده‌ان که باغبانشون ممکنه ‫با قمه‌ بیاد و 150 00:11:24,345 --> 00:11:26,053 ‫تیکه‌تیکه‌ـشون کنه 151 00:11:26,136 --> 00:11:28,261 ‫چیزی که مردم بهش نیاز دارن 152 00:11:28,345 --> 00:11:30,553 ‫یه قهرمانـه... 153 00:11:30,637 --> 00:11:33,053 ‫که از منافعشون دفاع کنه، 154 00:11:33,136 --> 00:11:34,845 ‫که صداشون باشه، 155 00:11:34,929 --> 00:11:38,679 ‫که از خشم و ترسشون یه چیز ‫سازنده‌ای برسه 156 00:11:38,762 --> 00:11:40,303 ‫مثل آزادراه 157 00:11:40,387 --> 00:11:41,446 ‫دیگه موضوع فقط یه آزادراه نیست 158 00:11:41,470 --> 00:11:43,053 ‫- یه نماده ‫- و من میخوام که 159 00:11:43,136 --> 00:11:44,261 ‫بیشتر توی رادیو باشم 160 00:11:44,345 --> 00:11:46,053 ‫بالاخص فیلم خبری کوتاه 161 00:11:46,136 --> 00:11:48,303 ‫توی فیلم چاق میفتم 162 00:11:48,387 --> 00:11:52,303 ‫این موضوع رو حلش میکنیم... عالیجناب 163 00:11:52,387 --> 00:11:56,887 ‫نمیتونیم یه مشت جسد پلیس ‫رو به سیاست بکشونیم 164 00:11:56,970 --> 00:11:59,303 ‫نمیکشونیم 165 00:11:59,387 --> 00:12:01,470 ‫ارجمندی، شفا 166 00:12:04,261 --> 00:12:07,136 ‫حالا لطفا اون رو بنوشید 167 00:12:07,220 --> 00:12:08,762 ‫الو؟ 168 00:12:08,845 --> 00:12:10,929 ‫چشم، متشکر 169 00:12:15,762 --> 00:12:17,929 ‫بفرمایید آقای نیکولز 170 00:12:18,011 --> 00:12:20,178 ‫اگه ممکنه، سبیلشون رو هم مرتب کنید 171 00:12:20,261 --> 00:12:22,011 ‫بله خانم 172 00:12:51,762 --> 00:12:53,679 ‫پس این کلیسای هزلته؟ 173 00:12:53,762 --> 00:12:55,804 ‫بنظر من یکمی مجللـه 174 00:12:55,887 --> 00:12:57,762 ‫البته لباس زردا قشنگن 175 00:12:57,845 --> 00:12:59,804 ‫دقیقا بین بقیه جا نمیفتیم 176 00:12:59,887 --> 00:13:01,470 ‫پلیسا هیچوقت جا نمیفتن 177 00:13:01,553 --> 00:13:02,804 ‫بخاطر همینه که پلیسیم 178 00:13:05,095 --> 00:13:06,428 ‫بجنب همکار 179 00:13:06,512 --> 00:13:09,303 ‫بریم یه راه حل بی‌فایده پیدا کنیم 180 00:13:09,387 --> 00:13:12,387 ‫فکر میکنی شیاده؟ 181 00:13:12,470 --> 00:13:14,637 ‫من فکر میکنم همه شیادن 182 00:13:14,720 --> 00:13:17,887 ‫به سازمان سخنان مسرور خوش آمدید 183 00:13:23,970 --> 00:13:25,387 ‫میتونم کمکتون کنم آقایون؟ 184 00:13:26,512 --> 00:13:29,261 ‫باید خواهر مالی رو ببینیم 185 00:13:29,345 --> 00:13:31,136 ‫متاسفم. غیرممکنـه 186 00:13:31,220 --> 00:13:32,387 ‫چی گفتی؟ 187 00:13:32,470 --> 00:13:33,987 ‫فقط یه چند لحظه‌ای باهاشون کار داریم آقا 188 00:13:34,011 --> 00:13:35,887 ‫- همین ‫- متاسفم 189 00:13:35,970 --> 00:13:37,595 ‫دارن برای تشریفاتشون آماده میشن 190 00:13:37,679 --> 00:13:40,428 ‫پسرم، اگه تا دو دقیقه‌ی دیگه نبینیمش 191 00:13:40,512 --> 00:13:43,595 ‫باید خودش رو برای حکم تفتیش آماده کنه 192 00:13:43,679 --> 00:13:45,345 ‫بذارید خانم ادلید رو بیارم خدمتتون 193 00:14:09,887 --> 00:14:12,553 ‫دخترم داره با پروردگار رازونیاز میکنه، 194 00:14:12,637 --> 00:14:14,845 ‫مقدماتی برای خطابه‌اشـه 195 00:14:14,929 --> 00:14:17,011 ‫بهتون اجازه نمیدم مزاحمش بشید 196 00:14:17,095 --> 00:14:19,595 ‫درسته، درسته، ‫«رازونیاز با پروردگار» 197 00:14:19,679 --> 00:14:21,595 ‫متوجه‌ام 198 00:14:21,679 --> 00:14:24,512 ‫درمورد جیمز هزلت برامون بگید 199 00:14:24,595 --> 00:14:27,136 ‫فوتشون فقدان بزرگی برای معبد بود 200 00:14:27,220 --> 00:14:28,637 ‫آها 201 00:14:28,720 --> 00:14:30,512 ‫اینجا کار خاصی داشت؟ 202 00:14:30,595 --> 00:14:31,679 ‫دلیل سوالتون چیه؟ 203 00:14:31,762 --> 00:14:33,970 ‫یه سوال ساده‌ست خانم 204 00:14:35,387 --> 00:14:37,470 ‫در سازمان ما یه دیکون بودن 205 00:14:37,553 --> 00:14:41,887 ‫و تعهدات متعددی رو متناسب ‫با جایگاهشون داشتن 206 00:14:41,970 --> 00:14:44,428 ‫- مثل؟ ‫- ایشون یکی از خزانه‌دارهای ما بودن 207 00:14:44,512 --> 00:14:47,845 ‫پس سروکارش با پول بوده ‫حتما آدم پرمشغله‌ای بود 208 00:14:47,970 --> 00:14:49,404 ‫بدون خیّرینِ باایمان، 209 00:14:49,428 --> 00:14:51,512 ‫ما نمیتونستیم اقدامات نیکومون ‫رو به مرحله‌ی انجام برسونیم 210 00:14:51,595 --> 00:14:53,428 ‫من کاملا موفق اقدامات نیکو هستم 211 00:14:55,053 --> 00:14:57,970 ‫کارآگاهان، من نمیدونم ‫دیگه چه چیزی میتونم بهتون بگم 212 00:14:58,053 --> 00:15:01,762 ‫آقای هزلت عضو ارزشمند کلیسا بود 213 00:15:01,845 --> 00:15:03,178 ‫چیز دیگه‌ای برای گفتن وجود نداره 214 00:15:03,261 --> 00:15:05,345 ‫اینجا دفتر کار هم داشتن؟ 215 00:15:05,428 --> 00:15:07,345 ‫خب، یه شغل ساخت‌وساز ‫هم در مرکز شهر دارن 216 00:15:07,428 --> 00:15:10,220 ‫اما اینجا برای کارهای خزانه‌داریش ‫دفتر کاری داشت؟ 217 00:15:10,303 --> 00:15:14,512 ‫بله اما عموم اجازه ندارن ‫به اونجا برن 218 00:15:14,595 --> 00:15:16,136 ‫حالا اگه اجازه بدید... 219 00:15:16,220 --> 00:15:18,887 ‫پس نظرتون چیه که خود شما ‫خیلی سریع بهم نشونش بدید؟ 220 00:15:18,970 --> 00:15:20,845 ‫همکارم همینجا میمونه 221 00:15:20,929 --> 00:15:23,387 ‫من فقط باید یه نگاهی به ‫وسایلش بندازم، 222 00:15:23,470 --> 00:15:24,845 ‫باید همه جوانب رو بسنجیم عزیز 223 00:15:24,929 --> 00:15:26,488 ‫باورتون نمیشه چقدر فرم ‫توی اداره هست که باید در این 224 00:15:26,512 --> 00:15:27,887 ‫مورد پُر کنم 225 00:15:27,970 --> 00:15:30,720 ‫زندگیِ من شده کاغذبازی ‫همه فکر میکنن که... 226 00:15:34,053 --> 00:15:35,512 ‫لطفا بنشینید 227 00:15:35,595 --> 00:15:36,595 ‫خانم‌ها و آقایان 228 00:15:36,679 --> 00:15:38,053 ‫به زودی روی آنتن میریم 229 00:15:55,804 --> 00:15:57,164 ‫خانم‌ها و آقایان، 230 00:15:57,220 --> 00:15:59,845 ‫و شنوایان رادیو در سرتاسر این سرزمین، 231 00:15:59,929 --> 00:16:01,637 ‫بابت همراهیتون متشکریم 232 00:16:01,720 --> 00:16:04,845 ‫حالا خودتون رو برای احساس ‫کردن قدرت پروردگار آماده سازید 233 00:16:04,929 --> 00:16:06,804 ‫و با بال‌های آهنگینِ فرشته‌ی ‫مقدس ما 234 00:16:06,887 --> 00:16:09,220 ‫پرواز کنید! 235 00:16:17,970 --> 00:16:19,762 ‫خانم‌ها و آقایون، 236 00:16:19,845 --> 00:16:23,220 ‫خواهر نیکوکار شما مالی ‫رو خدمتتون معرفی میکنم 237 00:16:23,303 --> 00:16:24,929 ‫در نبرد با شیطان، 238 00:16:25,011 --> 00:16:27,720 ‫تنها مسلح به موسیقی و لبخند! 239 00:16:27,804 --> 00:16:29,845 ‫خانم‌ها و آقایان، 240 00:16:29,929 --> 00:16:33,470 ‫خواهر خود شما مالی! 241 00:17:00,011 --> 00:17:02,637 ‫دیروز یه آقایی رو توی خیابون دیدم، 242 00:17:02,720 --> 00:17:05,470 ‫و عجب آقایی بود ایشون... 243 00:17:05,553 --> 00:17:08,011 ‫کت‌وشلوار خوش دوخت، 244 00:17:08,095 --> 00:17:11,762 ‫یقه‌ی نوک تیز، ‫با کفشای ده دلاری 245 00:17:11,845 --> 00:17:13,804 ‫و به من گفت، 246 00:17:13,887 --> 00:17:17,303 ‫«خواهر من کسی هستم که ‫شما بهش میگید سیاستمدار» 247 00:17:18,804 --> 00:17:20,887 ‫سرتاسر دنیا رو گشتم، 248 00:17:20,970 --> 00:17:23,845 ‫و فراز و نشیب‌های پروردگار ‫رو دیدم، 249 00:17:23,929 --> 00:17:26,136 ‫اما خودش کجاست؟ 250 00:17:26,220 --> 00:17:28,428 ‫توی رنگون پیداش نکردم 251 00:17:28,512 --> 00:17:30,136 ‫توی کاراکاس پیداش نکردم 252 00:17:30,220 --> 00:17:32,470 ‫حتی توی دی‌موین هم پیداش نکردم 253 00:17:33,887 --> 00:17:35,887 ‫کدوم قبرستونی مخفی شده؟ 254 00:17:37,762 --> 00:17:41,178 ‫خب من مجذوب شده بودم 255 00:17:41,261 --> 00:17:43,720 ‫یه سیاستمدار، خدای من! 256 00:17:43,804 --> 00:17:45,804 ‫این اولین بارمه 257 00:17:45,887 --> 00:17:48,720 ‫پس من گفتم برادر بیشتر برام بگو 258 00:17:48,804 --> 00:17:52,720 ‫و این رو به من گفت 259 00:18:35,929 --> 00:18:38,512 ‫صدای قشنگی نداره؟ 260 00:18:38,595 --> 00:18:41,136 ‫همیشه قصد دارم یکی از آلبوم‌های ‫ضبط‌شده‌اش رو بخرم، 261 00:18:41,220 --> 00:18:43,095 ‫اما بعدش با خودم فکر میکنم 262 00:18:43,178 --> 00:18:45,303 ‫رادیو مجانیـه، نه؟ 263 00:18:47,845 --> 00:18:49,720 ‫آقای هزلت دشمنی داره؟ 264 00:18:49,804 --> 00:18:52,762 ‫کار مکزیکی‌ها بوده، مگه نه؟ 265 00:18:52,845 --> 00:18:56,845 ‫معلومه که بوده، ‫فقط باید به تمامی جزئیات رسیدگی کنیم 266 00:18:56,929 --> 00:18:58,553 ‫دشمنی داره؟ 267 00:18:58,637 --> 00:19:00,720 ‫تا جاییکه من میدونم خیر 268 00:19:00,804 --> 00:19:02,470 ‫تا حالا خونه‌اش رفتی؟ 269 00:19:02,553 --> 00:19:05,762 ‫ما با اعضای کلیسا رفت‌وآمد ‫نمیکنیم، ابدا 270 00:19:05,845 --> 00:19:07,762 ‫آها 271 00:19:07,845 --> 00:19:09,428 ‫با عقل جور درمیاد 272 00:19:11,512 --> 00:19:13,595 ‫اینارو قرض میگیرم 273 00:19:18,178 --> 00:19:19,595 ‫مشکلی دارید خانم؟ 274 00:19:19,679 --> 00:19:21,345 ‫گوش بده یهودی 275 00:19:21,428 --> 00:19:23,470 ‫شاید بدونی که داری اینجا ‫چیکار میکنی، 276 00:19:23,553 --> 00:19:25,136 ‫اما بهم اعتماد کن که خبر نداری 277 00:19:25,220 --> 00:19:27,261 ‫اینجا خونه‌ی پروردگاره، 278 00:19:27,345 --> 00:19:29,845 ‫و ما با خون بّره تطهیر شدیم 279 00:19:31,845 --> 00:19:33,887 ‫الان من بیشتر نگران خونِ 280 00:19:33,970 --> 00:19:36,095 ‫این دوتا بچه‌ام 281 00:19:36,178 --> 00:19:38,011 ‫نگاه کن عزیزم 282 00:20:24,679 --> 00:20:26,428 ‫تا حالا بو ژست رو دیدی؟ 283 00:20:26,512 --> 00:20:27,804 ‫- چی؟ ‫- بو ژست 284 00:20:27,887 --> 00:20:30,428 ‫فیلم بو ژست 285 00:20:30,512 --> 00:20:32,970 ‫سه نفر توی قلعه‌ی لژیون خارجی فرانسه هستن 286 00:20:33,053 --> 00:20:34,679 ‫که وسط بیابونه 287 00:20:34,762 --> 00:20:36,887 ‫و عرب‌ها میخوان که حمله کنن 288 00:20:36,970 --> 00:20:39,220 ‫بقیه‌ی سربازها کشته شدن خب؟ 289 00:20:39,303 --> 00:20:41,345 ‫پس اونام جنازه‌ها رو جلوی قلعه میذارن 290 00:20:41,428 --> 00:20:43,804 ‫تا عرب‌ها فکر کنن که تعدادشون ‫برای دفاع کردن از 291 00:20:43,887 --> 00:20:44,804 ‫اونجا خیلی زیاده 292 00:20:44,887 --> 00:20:47,929 ‫شیادیه، درسته؟ 293 00:20:48,011 --> 00:20:49,929 ‫این پرونده هم همینه 294 00:20:50,011 --> 00:20:52,637 ‫جنازه‌ها رو نقاشی کردن و ‫انداختنشون کنار رودخونه‌ی لس‌آنجلس، 295 00:20:52,720 --> 00:20:55,220 ‫اون مزخرف مکزیکی که با ‫خون نوشته بودن 296 00:20:55,303 --> 00:20:56,929 ‫روی اون دیوار کوفتی... 297 00:20:57,011 --> 00:20:58,637 ‫بیخیال، دیگه خیلی زیاده‌رویه 298 00:20:58,720 --> 00:21:00,345 ‫ساختگیه 299 00:21:00,428 --> 00:21:02,446 ‫خب توی تمامی این انحرافات، ‫هیچوقت این سوال رو نپرسیدیم 300 00:21:02,470 --> 00:21:04,804 ‫که چی به کی میرسه؟ 301 00:21:04,887 --> 00:21:06,303 ‫کی میخواست هزلت بمیره؟ 302 00:21:06,387 --> 00:21:07,887 ‫ربطی به پول داره؟ 303 00:21:07,970 --> 00:21:09,220 ‫همه‌چیز پشت هم میان 304 00:21:09,303 --> 00:21:11,053 ‫من اول با اینا شروع میکنم 305 00:21:11,136 --> 00:21:12,845 ‫بعدش یه سر میرم دفتر ‫هزلت توی مرکز شهر 306 00:21:12,929 --> 00:21:14,387 ‫تا پرونده‌هاش رو بگیرم 307 00:21:14,470 --> 00:21:16,387 ‫یه چیزی حتما پیدا میشه 308 00:21:16,470 --> 00:21:17,720 ‫من حواسم به خواهر مالی هست، 309 00:21:17,804 --> 00:21:19,387 ‫یه راهی پیدا میکنم که ‫خصوصی باهاش حرف بزنم 310 00:21:19,470 --> 00:21:21,804 ‫وقت بذار، ‫زمان مناسب رو پیدا کن 311 00:21:21,887 --> 00:21:24,220 ‫گاماس گاماس خب؟ 312 00:21:24,303 --> 00:21:25,804 ‫و بذار بهت بگم 313 00:21:25,887 --> 00:21:27,154 ‫من میدونم که کجا یه خبری هست 314 00:21:27,178 --> 00:21:29,095 ‫اون زن یه چیزی رو داشت مخفی میکرد 315 00:21:29,178 --> 00:21:31,637 ‫و ما هم ازش سر در میاریم رفیق 316 00:21:44,345 --> 00:21:45,929 ‫باور کن 317 00:21:46,011 --> 00:21:48,303 ‫اگه خاکریز نداشته باشه ‫درست درنمیاد 318 00:21:48,387 --> 00:21:50,095 ‫خاکریز دیگه چیه؟ 319 00:21:50,178 --> 00:21:53,762 ‫یه دیوارِ بلندیِ که برای ‫سربازهاست 320 00:21:53,845 --> 00:21:55,679 ‫خیلی بیسوادی 321 00:21:55,762 --> 00:21:59,095 ‫بیسواد نیست تام 322 00:21:59,178 --> 00:22:00,637 ‫ناآگاهـه 323 00:22:16,679 --> 00:22:18,261 ‫اینجا بمونید پسرا 324 00:22:18,345 --> 00:22:20,303 ‫ترور حواست به داداشت باشه 325 00:22:20,387 --> 00:22:23,595 ‫اگه داری میری اونجا، برام ‫شیرکاکائو میگیری؟ 326 00:22:23,679 --> 00:22:24,845 ‫نه نمیرم 327 00:22:33,970 --> 00:22:35,470 ‫سلام خانم برانسون 328 00:22:37,470 --> 00:22:39,929 ‫عه دکتر کرفت، سلام 329 00:22:40,011 --> 00:22:41,178 ‫چه اتفاقی 330 00:22:41,261 --> 00:22:42,720 ‫آره برای منم همینطور 331 00:22:42,804 --> 00:22:44,970 ‫اما مگه دوشنبه‌ها سرکار نیستید؟ 332 00:22:45,053 --> 00:22:47,595 ‫روز مرخصیمـه 333 00:22:47,679 --> 00:22:50,428 ‫و هیچ علاقه‌ای به گلف ندارم 334 00:22:50,512 --> 00:22:53,804 ‫آره، من و فرنک باهم ‫پاتوقمون ساحله 335 00:22:53,887 --> 00:22:56,553 ‫خورشید براش خوبه، ‫میدونید... تنفسش 336 00:22:56,637 --> 00:22:58,720 ‫درسته آره 337 00:23:02,053 --> 00:23:04,261 ‫با پسرام اومدم اینجا 338 00:23:04,345 --> 00:23:05,387 ‫مایلی... 339 00:23:07,178 --> 00:23:09,553 ‫مایلی که بیاید پیشمون؟ 340 00:23:09,637 --> 00:23:11,512 ‫چقدر شما مهربونید 341 00:23:11,595 --> 00:23:14,303 ‫بله، برای فرنک خوبه که ‫دوست پیدا کنه 342 00:23:14,387 --> 00:23:18,178 ‫ما همین طرفیم 343 00:23:22,470 --> 00:23:24,178 ‫ 344 00:23:33,929 --> 00:23:36,387 ‫نمیتونه اونطوری روی زمین بمونه 345 00:23:36,470 --> 00:23:37,929 ‫غیربهداشتیـه 346 00:23:49,970 --> 00:23:51,053 ‫هی 347 00:23:53,136 --> 00:23:55,053 ‫چیزی میخوری؟ 348 00:24:01,970 --> 00:24:03,553 ‫الان برمیگردم 349 00:24:33,261 --> 00:24:35,804 ‫ای داد بیداد 350 00:24:39,178 --> 00:24:41,011 ‫برای چی گریه میکنی؟ 351 00:24:43,929 --> 00:24:46,053 ‫چی؟ 352 00:24:47,178 --> 00:24:49,220 ‫شنیدی چی گفتم پسر 353 00:24:49,303 --> 00:24:52,553 ‫چرا داری گریه میکنی؟ ‫ها پانچو؟ 354 00:24:52,637 --> 00:24:55,679 ‫بخاطر پلیسایی که مردمت ‫امروز کشتن؟ 355 00:24:55,762 --> 00:24:56,970 ‫برای اونا گریه میکنی؟ 356 00:24:57,053 --> 00:24:59,595 ‫ای لندهور مکزیکی 357 00:24:59,679 --> 00:25:03,345 ‫چشم یکی از همکارام بیرون زده 358 00:25:03,428 --> 00:25:04,595 ‫آره 359 00:25:05,679 --> 00:25:07,804 ‫این چشم 360 00:25:07,887 --> 00:25:08,929 ‫چه حسی داره؟ 361 00:25:09,011 --> 00:25:11,095 ‫حالا گریه کن 362 00:25:12,470 --> 00:25:14,679 ‫داد بزن 363 00:25:14,762 --> 00:25:16,345 ‫زود باش 364 00:25:16,428 --> 00:25:19,011 ‫برای من داد بزن 365 00:25:23,929 --> 00:25:26,637 ‫مامور رایلی 366 00:25:26,720 --> 00:25:28,970 ‫مایلم که یه نوشابه بخرم 367 00:25:29,053 --> 00:25:31,679 ‫مربوط به تو نیست ریکو ‫دخالت نکن 368 00:25:31,762 --> 00:25:33,887 ‫مشکی باشه 369 00:25:36,929 --> 00:25:38,804 ‫ما چهار نفریم رفیق 370 00:25:38,887 --> 00:25:41,261 ‫ما یه شهریم 371 00:25:54,178 --> 00:25:57,011 ‫یه روز ریکو 372 00:26:36,303 --> 00:26:38,637 ‫چرا داد نزدی؟ 373 00:26:41,553 --> 00:26:43,220 ‫درگیر شاشیدن به شلوارم بودم 374 00:26:49,595 --> 00:26:51,345 ‫من فلای ریکوئم 375 00:26:51,428 --> 00:26:53,136 ‫منو میشناسی داداش؟ 376 00:27:07,387 --> 00:27:09,387 ‫عموم طبقه پایینه 377 00:27:09,470 --> 00:27:11,470 ‫داداش پندکو امروز اینجا بود 378 00:27:12,845 --> 00:27:15,762 ‫بهش گفتم که نره اما بهم گوش نداد 379 00:27:15,845 --> 00:27:19,178 ‫حالا دارن از توی ماتحتشون 380 00:27:19,261 --> 00:27:20,679 ‫ساچمه در میارن 381 00:27:23,387 --> 00:27:25,929 ‫تو اینجا چیکار میکنی؟ 382 00:27:26,011 --> 00:27:27,512 ‫داداشم اینجاست 383 00:27:30,303 --> 00:27:31,845 ‫«دِ کت» رو میشناسی؟ 384 00:27:34,387 --> 00:27:35,679 ‫اونجا پیدام کن 385 00:27:38,053 --> 00:27:39,345 ‫چرا؟ 386 00:27:41,303 --> 00:27:43,095 ‫چون داد نزدی 387 00:27:44,553 --> 00:27:46,512 ‫تو یه مکزیکی عزیز 388 00:27:58,679 --> 00:28:00,428 ‫درست بازی کنید بچه‌ها خب؟ با هم خوب باشید 389 00:28:00,512 --> 00:28:02,303 ‫فرنک، خوب رفتار کن 390 00:28:02,387 --> 00:28:05,011 ‫بو ژست، خارجیـه ‫بو ژست 391 00:28:05,095 --> 00:28:07,095 ‫دیدیش؟ 392 00:28:07,178 --> 00:28:08,637 ‫نه 393 00:28:08,720 --> 00:28:10,679 ‫وسط بیابونه، خب؟ 394 00:28:10,762 --> 00:28:12,637 ‫و این قلعه‌ست 395 00:28:12,720 --> 00:28:14,321 ‫و آدمایی که اینجائن همه عرب‌اند 396 00:28:14,345 --> 00:28:15,512 ‫آدم بدان 397 00:28:15,595 --> 00:28:17,220 ‫و کسایی که اینجان، ‫توی خاکریز، 398 00:28:17,303 --> 00:28:19,512 ‫همشون مُرده‌ان 399 00:28:19,595 --> 00:28:22,011 ‫پس باید روی زمین باشن 400 00:28:24,387 --> 00:28:26,303 ‫مُرده‌ها روی زمین میفتن 401 00:28:26,387 --> 00:28:27,780 ‫خب، اونا بلندشون کردن تا 402 00:28:27,804 --> 00:28:29,196 ‫به عرب‌ها نشون بدن که ‫تعدادشون زیاده، 403 00:28:29,220 --> 00:28:30,470 ‫آدم خوبای زیادی‌ان 404 00:28:30,553 --> 00:28:31,804 ‫خب؟ 405 00:28:31,887 --> 00:28:34,470 ‫همه مُرده‌ان 406 00:28:34,553 --> 00:28:36,512 ‫خدای من، خیله‌خب. بگذریم... 407 00:28:36,595 --> 00:28:39,011 ‫خب این عرب‌ها دارن برای ‫حمله آماده میشن... 408 00:28:39,095 --> 00:28:41,303 ‫اونجوری که همه میگن ‫خوب نیست، 409 00:28:41,387 --> 00:28:46,011 ‫اما همه کتاب‌های جنگی بعد ‫از یه مدتی مثل هم‌ان 410 00:28:46,095 --> 00:28:48,345 ‫آره دارن فیلم میسازن 411 00:28:48,428 --> 00:28:50,637 ‫اینطوری بهتر میشه 412 00:28:50,720 --> 00:28:52,553 ‫بعد از جنگ من توی برلین بودم 413 00:28:52,637 --> 00:28:55,261 ‫کسی دلش نمیخواد از اون ‫فیلم بسازه 414 00:28:55,345 --> 00:28:57,512 ‫توی اسن هم همینطوری بود 415 00:28:57,595 --> 00:29:01,095 ‫کشور بیچاره‌مون خون ریخته، نه؟ 416 00:29:02,929 --> 00:29:04,303 ‫آره 417 00:29:04,387 --> 00:29:08,178 ‫حداقل الان سرپا شدیم و ایستادیم 418 00:29:08,261 --> 00:29:09,845 ‫همسرتون کجاست؟ 419 00:29:12,053 --> 00:29:14,512 ‫ 420 00:29:14,595 --> 00:29:19,136 ‫همسرم با آفتاب رابطه خوبی نداره 421 00:29:19,220 --> 00:29:21,303 ‫میسوزه 422 00:29:21,387 --> 00:29:24,553 ‫آقای برانسون هم همینه، ‫و هیکل درشتی داره 423 00:29:24,637 --> 00:29:28,053 ‫واسه همینم لباس شنا ‫اندازه‌اش نمیشه 424 00:29:28,136 --> 00:29:30,095 ‫من و فرنک عاشق ساحلیم 425 00:29:31,845 --> 00:29:35,053 ‫به اقیانوس که نگاه میکنی، ‫میدونی و... 426 00:29:35,136 --> 00:29:36,720 ‫رویای رفتن رو میبینی 427 00:29:37,970 --> 00:29:40,261 ‫- به کجا؟ ‫- هرجایی 428 00:29:40,345 --> 00:29:43,095 ‫من و فرنک با قایق راهی دریا بشیم 429 00:29:43,178 --> 00:29:44,470 ‫تاهیتی 430 00:29:46,804 --> 00:29:48,387 ‫شاید رفتیم به تاهیتی 431 00:29:52,136 --> 00:29:54,720 ‫بعد از جنگ، با خواهر کوچیکم توی زیرزمین یه 432 00:29:54,804 --> 00:29:56,637 ‫کفش فروشی زندگی میکردیم 433 00:29:58,387 --> 00:30:00,220 ‫هیچ غذایی توی برلین وجود نداشت... 434 00:30:03,136 --> 00:30:05,553 ‫پس مجبور بودیم که بریم... 435 00:30:05,637 --> 00:30:08,428 ‫بریم یا اینکه توی خیابون بمیریم 436 00:30:10,720 --> 00:30:13,887 ‫به کشوری رفتیم که... 437 00:30:13,970 --> 00:30:16,178 ‫باید غذایی پیدا میشد 438 00:30:16,261 --> 00:30:17,762 ‫اما فقط پُر از سرباز بود 439 00:30:20,762 --> 00:30:23,595 ‫اونجا جایی بود که با آقای ‫برانسون آشنا شدم 440 00:30:28,553 --> 00:30:30,595 ‫توی یونیفرمش جذاب نبود 441 00:30:30,679 --> 00:30:32,804 ‫حتی اونموقع چاق هم بود 442 00:30:37,929 --> 00:30:39,595 ‫اما غذا داشت 443 00:30:42,679 --> 00:30:44,804 ‫و من به غذا نیاز داشتم 444 00:30:48,637 --> 00:30:50,512 ‫ببخشید منو 445 00:30:50,595 --> 00:30:53,303 ‫من واقعا زن ابله‌ای هستم 446 00:30:53,387 --> 00:30:54,804 ‫ابدا 447 00:30:57,762 --> 00:31:00,136 ‫کیه که دلش نخواد یه روزی ‫راهی بشه؟ 448 00:31:04,053 --> 00:31:05,970 ‫و شما دوست دارید کجا برید دکتر؟ 449 00:31:14,762 --> 00:31:17,387 ‫آره، فکر کنم منم تاهیتی برم 450 00:31:36,512 --> 00:31:37,738 ‫مطمئنید که نمیخواید برسونمتون؟ 451 00:31:37,762 --> 00:31:38,970 ‫مشکلی نیست 452 00:31:39,053 --> 00:31:41,095 ‫همینطوری هم خیلی لطف کردید 453 00:31:41,178 --> 00:31:44,595 ‫فرنک لطفا بخاطر شیرکاکائو از ‫دکتر کرفت تشکر کن 454 00:31:44,679 --> 00:31:46,595 ‫- ممنو دکتر ‫- خواهش میکنم 455 00:31:48,595 --> 00:31:50,845 ‫پس، من... 456 00:31:50,929 --> 00:31:52,679 ‫جمعه توی دفتر میبینمتون، درسته؟ 457 00:31:52,762 --> 00:31:53,679 ‫بله 458 00:31:53,762 --> 00:31:55,220 ‫خداحافظ پس 459 00:31:59,428 --> 00:32:01,220 ‫با دوستای جدید خدافظی کن فرنک 460 00:32:01,303 --> 00:32:02,595 ‫ 461 00:32:02,679 --> 00:32:04,387 ‫خدافظ تام، خدافظ ترور 462 00:32:04,470 --> 00:32:05,720 ‫خیلی بازی کردن باهاتون خوش گذشت 463 00:32:10,553 --> 00:32:12,428 ‫بیاید پسرا 464 00:32:33,512 --> 00:32:35,053 ‫بیست و هفت ساله 465 00:32:37,303 --> 00:32:39,637 ‫بیست و هفت ساله، ‫مامور مینرد وست 466 00:32:41,470 --> 00:32:43,637 ‫اینجوری کشتنشون 467 00:32:44,970 --> 00:32:47,345 ‫ایشون بیوه‌اشـه... 468 00:32:47,428 --> 00:32:48,845 ‫خانم گلوریا وست 469 00:32:48,929 --> 00:32:50,553 ‫یه پسر 4 ساله توی خونه دارن 470 00:32:50,637 --> 00:32:53,178 ‫اسمش نیکولاسـه 471 00:32:53,261 --> 00:32:55,970 ‫مادرش امشب باید کنارش بشینه 472 00:32:56,053 --> 00:32:58,929 ‫و بهش بگه که هیچوقت دیگه ‫پدرش رو نمیبینه 473 00:33:03,470 --> 00:33:05,428 ‫خدا نکنه که فراموش کنیم 474 00:33:08,220 --> 00:33:11,553 ‫شهر لس‌آنجلس هیچوقت در ‫یک روز چهار مامور پلیس 475 00:33:11,637 --> 00:33:13,637 ‫رو از دست نداده 476 00:33:13,720 --> 00:33:17,220 ‫حیوونایی که مامور وست و ‫برادرانش رو کشتن 477 00:33:17,303 --> 00:33:20,220 ‫باید به جزای کارشون برسن، ‫چرا که این شهر دیگه نمیتونه 478 00:33:20,303 --> 00:33:22,512 ‫زیر سایه‌ی اغتشاشاتشون زندگی کنه 479 00:33:22,595 --> 00:33:24,136 ‫اول اونا شلیک کردن 480 00:33:25,679 --> 00:33:28,011 ‫با خونسردی پسرای مارو کشتن 481 00:33:28,095 --> 00:33:31,136 ‫هیچ رحمی بهمون نکردن و ‫ما هم نمیتونیم بهشون رحم کنیم 482 00:33:32,720 --> 00:33:36,512 ‫بگذارید همه‌ی مکزیکی‌های ‫توی لس‌آنجلس بدونن که 483 00:33:36,595 --> 00:33:38,345 ‫اینکارشون رو تحمل نمیکنیم 484 00:33:41,553 --> 00:33:43,178 ‫و دلیلش چی بوده؟ 485 00:33:44,637 --> 00:33:46,178 ‫چرا افسر وست رو کشتن؟ 486 00:33:46,261 --> 00:33:48,637 ‫چرا نیکولاس رو بی‌پدر کردن؟ 487 00:33:48,720 --> 00:33:50,720 ‫نه برای پول، نه برای غذا 488 00:33:50,804 --> 00:33:54,303 ‫بخاطر یه جاده اینکار رو کردن... 489 00:33:54,387 --> 00:33:56,303 ‫آزادراهی که به مزاقشون خوش نیومده 490 00:33:56,387 --> 00:33:58,637 ‫خب، حالا من میگم که این ‫آزادراه باید نماد 491 00:33:58,720 --> 00:34:00,804 ‫چیز والاتری باشه 492 00:34:00,887 --> 00:34:03,303 ‫مسیر طلایی ما به آینده‌ست، 493 00:34:03,387 --> 00:34:05,887 ‫و گله‌ی سگ‌ها هم نمیتونن ‫جلومون رو بگیرن 494 00:34:07,470 --> 00:34:10,387 ‫فردا من پیشنهادی رو در شورای ‫شهر اعلام میکنم 495 00:34:10,470 --> 00:34:15,095 ‫که اسمش رو به آزادراه گرامیداشت ‫مینرد وست تغییر بدیم 496 00:34:15,178 --> 00:34:18,929 ‫برای افسر وست، ‫برای همه ما... 497 00:34:19,011 --> 00:34:20,845 ‫من این جاده رو میسازم 498 00:34:20,929 --> 00:34:23,595 ‫من این جاده رو میسازم! 499 00:35:46,428 --> 00:35:48,762 ‫خواهر مالی 500 00:35:48,845 --> 00:35:51,303 ‫من کارآگاه سنتیاگو وگا هستم 501 00:35:51,387 --> 00:35:53,679 ‫اگه ممکنه، مایلم که ‫سوالاتی رو ازتون بپرسم 502 00:35:53,762 --> 00:35:55,178 ‫ 503 00:35:57,011 --> 00:35:59,720 ‫البته. میتونم به کارم ادامه بدم؟ 504 00:35:59,804 --> 00:36:02,887 ‫بله خانم 505 00:36:02,970 --> 00:36:06,261 ‫بخاطر جیمز هزلت به اینجا اومدم ‫میدونم که شما میشناختیدش 506 00:36:06,345 --> 00:36:07,637 ‫درسته 507 00:36:07,720 --> 00:36:09,887 ‫ایشون... 508 00:36:09,970 --> 00:36:13,470 ‫توی معبد ما دیکون بودن 509 00:36:14,679 --> 00:36:17,679 ‫مردی خوب و قدبلند 510 00:36:17,762 --> 00:36:20,679 ‫خیلی نبودشون رو حس میکنم 511 00:36:20,762 --> 00:36:22,970 ‫کارهای امور مالی رو انجام میداد، درسته؟ 512 00:36:23,053 --> 00:36:24,512 ‫فکر میکنم 513 00:36:24,595 --> 00:36:27,470 ‫مادرم سرپرست اون ‫بخش از کار هستن 514 00:36:27,553 --> 00:36:29,970 ‫من کارهای دیگه میکنم 515 00:36:30,053 --> 00:36:33,470 ‫بله میدونم، امروز دیدمتون 516 00:36:35,053 --> 00:36:36,387 ‫چطور بودم؟ 517 00:36:38,929 --> 00:36:41,887 ‫عالی و آهنگاتون عالی بود 518 00:36:43,428 --> 00:36:45,303 ‫همه از آهنگ خوششون میاد 519 00:37:00,220 --> 00:37:03,178 ‫بنظرتون قدبلند بوده؟ 520 00:37:03,261 --> 00:37:06,220 ‫آقای هزلت... شما گفتید که ‫مردی خوب و قدبلند بودن 521 00:37:07,845 --> 00:37:12,512 ‫منظورم از قدبلند، شرافتمند بود 522 00:37:12,595 --> 00:37:13,595 ‫منظورم این بود 523 00:37:13,679 --> 00:37:15,220 ‫ 524 00:37:15,303 --> 00:37:16,679 ‫خوب میشناختیدشون؟ 525 00:37:16,762 --> 00:37:18,387 ‫مخصوصا نه 526 00:37:18,470 --> 00:37:21,804 ‫پارسال یه بار شام خونشون رفتیم 527 00:37:21,887 --> 00:37:24,720 ‫نه یه سال قبلتـر بود، 528 00:37:24,804 --> 00:37:27,261 ‫من و مادرم 529 00:37:27,345 --> 00:37:29,595 ‫اما فهمیدم که نزدیک 530 00:37:29,679 --> 00:37:31,428 ‫شدن به اعضای کلیسا ‫کار سختیه 531 00:37:32,804 --> 00:37:34,261 ‫چرا؟ 532 00:37:34,345 --> 00:37:37,261 ‫دلبسته میشن 533 00:37:38,720 --> 00:37:39,887 ‫آقای هزلت دلبسته بود؟ 534 00:37:39,970 --> 00:37:42,553 ‫نه 535 00:37:42,637 --> 00:37:46,595 ‫همیشه خیلی معقول بود 536 00:37:46,679 --> 00:37:49,595 ‫باید بگم، کاملا متعادل 537 00:37:50,553 --> 00:37:54,011 ‫اما همونطوری که گفتم، ما دوست نداریم ‫زیاد باهم صمیمی بشیم، 538 00:37:54,095 --> 00:37:55,804 ‫که نکنه دلبسته بشن 539 00:37:55,887 --> 00:37:59,595 ‫حالا بهت دلبسته نیستن؟ اعضای کلیساتون؟ 540 00:37:59,679 --> 00:38:02,970 ‫خب به معبد، نه من 541 00:38:03,053 --> 00:38:05,136 ‫من «اون خانم روی صحنه‌ام» 542 00:38:05,220 --> 00:38:08,261 ‫یا «اون صدای توی رادیو» 543 00:38:08,345 --> 00:38:12,887 ‫در غیراینصورت اصلا وجود خارجی ندارم 544 00:38:12,970 --> 00:38:15,804 ‫هی عمو، برو بیرون 545 00:38:15,887 --> 00:38:18,220 ‫نه، چیزی نیست 546 00:38:18,303 --> 00:38:20,303 ‫ما فقط داریم حرف میزنیم 547 00:38:22,804 --> 00:38:24,887 ‫برو رندالف 548 00:38:31,845 --> 00:38:34,345 ‫اینجاست تا پاکدامنی من رو حفظ کنه 549 00:38:37,261 --> 00:38:41,136 ‫چرا تئاتر نمیری که آدمای بیشتری ببیننت؟ 550 00:38:41,220 --> 00:38:45,011 ‫خب اینطوری باعث حواسپرتی میشه 551 00:38:45,095 --> 00:38:47,929 ‫بنظر میاد که من خیلی مشهورم 552 00:38:49,428 --> 00:38:51,261 ‫و از اینجا خوشم میاد 553 00:38:51,345 --> 00:38:52,970 ‫چرا؟ 554 00:38:54,595 --> 00:38:56,762 ‫واقعا که کارآگاهی 555 00:39:00,053 --> 00:39:02,929 ‫اینجا ساکته 556 00:39:03,011 --> 00:39:05,303 ‫زندگیم... 557 00:39:05,387 --> 00:39:07,970 ‫خب، پرمشغله‌ست 558 00:39:08,053 --> 00:39:10,637 ‫سفر میرم، برنامه رادیویی دارم، 559 00:39:10,720 --> 00:39:13,303 ‫و آهنگ ضبط میکنم 560 00:39:13,387 --> 00:39:15,428 ‫اما برای این چیزها ‫بهش علاقمند نشدم 561 00:39:15,512 --> 00:39:20,303 ‫صدام دلنوازه. فقط ‫میخوام که به مردم کمک کنم 562 00:39:20,387 --> 00:39:23,887 ‫به همون دلیلی که شما انتخاب کردید ‫نیروی پلیس باشید، به گمونم 563 00:39:23,970 --> 00:39:25,428 ‫گمونم 564 00:39:25,512 --> 00:39:27,220 ‫اما مطمئن نیستید؟ 565 00:39:28,887 --> 00:39:33,762 ‫نه، مطمئنم 566 00:39:33,845 --> 00:39:36,929 ‫من واقعا زیاد حق انتخاب نداشتم 567 00:39:37,011 --> 00:39:40,470 ‫وقتیکه چهار سالم بود مامانم من رو ‫وارد خوانندگی دوره‌گردی کرد 568 00:39:40,553 --> 00:39:44,178 ‫من میخوندم و اونم کلاه ‫رو میچرخوند 569 00:39:44,261 --> 00:39:48,178 ‫«لالایی‌ها و پروردگار» 570 00:39:48,261 --> 00:39:51,220 ‫شهر به شهر نبراسکا رو رفتیم 571 00:39:54,470 --> 00:39:57,011 ‫دیر یا زود، اون اعتقادِ ‫در من ایجاد شد 572 00:39:58,804 --> 00:40:01,095 ‫آمرزیده شدی کارآگاه؟ 573 00:40:02,595 --> 00:40:03,887 ‫داری پیشنهاد میدی؟ 574 00:40:07,470 --> 00:40:09,095 ‫میشه اون بشقاب‌هارو بدی؟ 575 00:40:19,095 --> 00:40:20,595 ‫روزنامه میخونی؟ 576 00:40:20,679 --> 00:40:22,720 ‫میگن که قراره بتی دیویس باشه 577 00:40:22,804 --> 00:40:24,178 ‫بتی دیویس؟ 578 00:40:24,261 --> 00:40:26,053 ‫دختر خوشگل نوجوون جنوبی 579 00:40:26,136 --> 00:40:27,595 ‫تو توجیه‌ـش کن برام 580 00:40:27,679 --> 00:40:30,220 ‫اصلا نتونستم کتابش رو بلند کنم ‫از بس سنگین بود 581 00:40:30,303 --> 00:40:32,595 ‫و جنگ داخلی... پوف... ‫انگار که برام مهمه 582 00:40:32,679 --> 00:40:35,387 ‫حرف من فقط اینه که انتخاب ‫هنرپیشگی بتی دیویس رو من نیستم 583 00:40:35,470 --> 00:40:37,303 ‫مشکلت با بتی دیویس چیه؟ 584 00:40:37,387 --> 00:40:39,428 ‫موضوع قاعده‌ی کلیـه لوئیس 585 00:40:39,512 --> 00:40:41,804 ‫پخش فیلم مثل دوختن شلواره 586 00:40:41,887 --> 00:40:44,095 ‫باید روی پاچه‌ی شلوار، درز شلوار، 587 00:40:44,178 --> 00:40:46,053 ‫پاکت و شکافش دقت کنی... 588 00:40:46,136 --> 00:40:47,303 ‫متوجه شدیم 589 00:40:47,387 --> 00:40:49,512 ‫نمیتونید بهم بگید که بتی دیویس 590 00:40:49,595 --> 00:40:52,220 ‫یه دختر خوشگل جنوبی 18 ساله ‫و باکره‌ست 591 00:40:52,303 --> 00:40:54,136 ‫- اون زن اصلا باکره نیست ‫- دقیقا 592 00:40:54,220 --> 00:40:55,470 ‫و از کجا اینو میدونید؟ 593 00:40:55,553 --> 00:40:57,553 ‫منظورت اسکارلته یا بتی دیویس؟ 594 00:40:57,637 --> 00:41:00,345 ‫اسکارلت باکره‌ست، ‫حداقل اولش 595 00:41:00,428 --> 00:41:02,595 ‫همه اولش باکره‌ان سم 596 00:41:04,095 --> 00:41:07,679 ‫کلمه‌ی شش حرفی برای «وحشت ایجاد شده» 597 00:41:07,762 --> 00:41:09,887 ‫- ترسیده؟ ‫- با سی شروع میشه 598 00:41:09,970 --> 00:41:12,762 ‫- بزدلانه ‫- نه، شیش حرفیه 599 00:41:12,845 --> 00:41:15,136 ‫هی، هی، اومدن 600 00:41:21,345 --> 00:41:23,136 ‫این کیه؟ 601 00:41:24,387 --> 00:41:25,720 ‫قبلا دیدیمش؟ 602 00:41:25,804 --> 00:41:27,595 ‫جدیده 603 00:41:27,679 --> 00:41:29,595 ‫چی؟ داخل کسی رو دیدن؟ 604 00:41:29,679 --> 00:41:32,804 ‫فقط یه بچه‌ست 605 00:41:35,011 --> 00:41:36,929 ‫دارم بهت میگم لوئیس 606 00:41:37,011 --> 00:41:38,428 ‫باید زنگ بزنی اف‌بی‌آی 607 00:41:38,512 --> 00:41:40,845 ‫فکر کردید هوور درمورد یهویی‌ها ‫اصلا اهمیتی میده؟ 608 00:41:40,929 --> 00:41:42,762 ‫از اما گلدمن بپرس 609 00:41:42,845 --> 00:41:45,553 ‫- به ارتشی چیزی خبر بده ‫- بهشون اعتماد ندارم 610 00:41:45,637 --> 00:41:49,345 ‫به تو اعتماد دارم... کم و بیش 611 00:41:49,428 --> 00:41:52,095 ‫پس یه مشت یهودی پیر میخوان ‫از حمله‌ی «رایش سوم» به آمریکا 612 00:41:52,178 --> 00:41:53,387 ‫جلوگیری کنن؟ 613 00:41:53,470 --> 00:41:55,178 ‫الان باید کاناستای کوفتی بازی کنیم 614 00:41:55,261 --> 00:41:56,929 ‫سم با آنتون ماشینت رو بگیر 615 00:41:57,011 --> 00:41:58,512 ‫و نازی‌ها رو دنبال کن 616 00:41:58,595 --> 00:42:00,720 ‫- ما بچه رو میگیریم ‫- چی میگی تو؟ 617 00:42:00,804 --> 00:42:03,512 ‫- من خیاطم، نه آقای موتو ‫- فقط زیاد نزدیک نشو بهشون 618 00:42:03,595 --> 00:42:05,679 ‫توی لاین دیگه بمون. برو 619 00:42:05,762 --> 00:42:07,279 ‫- خدای من، بعدش چی؟ ‫- مطمئنم که فقط میخوان 620 00:42:07,303 --> 00:42:08,303 ‫برگردن پیش سفیر 621 00:42:08,387 --> 00:42:09,929 ‫نگران نباش، برو، برو! 622 00:42:10,011 --> 00:42:11,053 ‫بجنب 623 00:43:32,303 --> 00:43:34,887 ‫دیگه اونجوری شرمنده‌ام نکن 624 00:43:36,470 --> 00:43:39,095 ‫من زنتـم، نه یه هرزه‌ی ‫«سن پدرو»ـی 625 00:43:42,470 --> 00:43:44,261 ‫باشه، ببخشید 626 00:43:50,387 --> 00:43:52,387 ‫مادرش ازم خواست که ‫به دیدنش برم 627 00:43:52,428 --> 00:43:55,512 ‫طبقه‌ی آخر بیمارستان بود 628 00:43:55,595 --> 00:43:58,303 ‫با آسانسور تا بالا رفتم 629 00:43:58,387 --> 00:44:01,887 ‫اتاقش تهِ راهرو بود 630 00:44:01,970 --> 00:44:03,387 ‫رفتم داخل 631 00:44:03,470 --> 00:44:06,303 ‫دستگاه تنفس مصنوعی بهش وصل بود، 632 00:44:06,387 --> 00:44:08,845 ‫از توی آینه بهم نگاه کرد 633 00:44:10,512 --> 00:44:12,804 ‫به مادرش گفتم که نمیتونم ‫کسی رو درمان کنم 634 00:44:12,887 --> 00:44:15,845 ‫بهش گفتم که چنین ‫قدرتی ندارم 635 00:44:18,637 --> 00:44:20,512 ‫اما التماسم رو کرد 636 00:44:22,220 --> 00:44:24,595 ‫چیشد؟ 637 00:44:24,679 --> 00:44:26,553 ‫باهاش دعا کردیم 638 00:44:26,637 --> 00:44:30,762 ‫انقدر ضعیف بود که کلمات ‫رو لب میزد فقط 639 00:44:30,845 --> 00:44:34,679 ‫میدونی، در آستانه‌اش بود 640 00:44:34,762 --> 00:44:37,470 ‫یک قدم دیگه برمیداشت، ‫خدا میگرفتش 641 00:44:37,553 --> 00:44:40,053 ‫مطمئنم که آرامش رو براش به ارمغان آوردی 642 00:44:42,887 --> 00:44:44,470 ‫مطمئن نیستم که اینطور باشه 643 00:44:46,512 --> 00:44:47,804 ‫فکر میکنم... 644 00:44:50,595 --> 00:44:53,845 ‫فکر میکنم که از درونم دید 645 00:44:55,095 --> 00:44:57,178 ‫که مُردن موهبت خاصی داره، 646 00:44:57,261 --> 00:45:00,470 ‫و فکر میکنم که ‫در درون قلبم اینو دید 647 00:45:03,011 --> 00:45:05,345 ‫واقعا نمیخواستم که زنده بمونه 648 00:45:05,428 --> 00:45:10,261 ‫براش میخواستم که عذابش تموم بشه ‫و با خدا باشه 649 00:45:10,345 --> 00:45:13,804 ‫جاییکه بتونه دوباره راه بره و... و ‫خوشحال باشه 650 00:45:13,887 --> 00:45:14,887 ‫میخواستم... 651 00:45:17,220 --> 00:45:20,387 ‫میخواستم که بمیره 652 00:45:23,720 --> 00:45:25,261 ‫برادرم داره میمیره 653 00:45:37,512 --> 00:45:39,095 ‫خیلی متاسفم 654 00:45:42,303 --> 00:45:44,178 ‫توی بیمارستانـه 655 00:45:47,261 --> 00:45:49,261 ‫و ما باید... 656 00:45:52,095 --> 00:45:54,845 ‫از دستگاه جداش کنیم 657 00:45:56,595 --> 00:45:58,053 ‫احتمالا فردا 658 00:46:02,220 --> 00:46:04,261 ‫براش دعا میکنی؟ 659 00:46:07,553 --> 00:46:09,845 ‫من واقعا اینکارارو نمیکنم 660 00:46:09,929 --> 00:46:12,095 ‫به معجزه اعتقاد داری؟ 661 00:46:12,178 --> 00:46:13,178 ‫نه 662 00:46:15,512 --> 00:46:17,720 ‫به خدا اعتقاد داری؟ 663 00:46:20,345 --> 00:46:22,095 ‫نه 664 00:46:25,512 --> 00:46:27,261 ‫مطمئنی؟ 665 00:46:31,929 --> 00:46:34,637 ‫وقتی بچه بودم، من... 666 00:46:36,303 --> 00:46:38,095 ‫وقتیکه پدرم مُرد... 667 00:46:41,804 --> 00:46:43,470 ‫فکر میکردم که سنتا مورته رو دیدم 668 00:46:43,553 --> 00:46:45,804 ‫مطمئنی که ندیدی؟ 669 00:46:50,720 --> 00:46:54,387 ‫اگه برادرت در آستانه‌ی مرگه... 670 00:46:54,470 --> 00:46:56,804 ‫کمکش کن موهبت مرگ رو پیدا کنه 671 00:46:58,345 --> 00:47:00,679 ‫اما اول در درون خودت پیداش کن 672 00:47:02,428 --> 00:47:05,845 ‫وقتی اون پسربچه بهم نگاه کرد... 673 00:47:07,845 --> 00:47:10,679 ‫نتونستم این موهبت رو در ‫درون خودم پیدا کنم 674 00:47:10,762 --> 00:47:12,345 ‫پس من... 675 00:47:14,136 --> 00:47:15,595 ‫من... 676 00:47:15,679 --> 00:47:17,595 ‫چطور میتونستم کمکش کنیم؟ 677 00:47:21,011 --> 00:47:23,345 ‫چه اتفاقی براش افتاد؟ 678 00:47:23,428 --> 00:47:25,136 ‫خب، مُرد... 679 00:47:26,804 --> 00:47:28,679 ‫دو روز بعد 680 00:47:31,095 --> 00:47:33,720 ‫اون شب باید برنامه ‫رادیوییم رو اجرا میکردم 681 00:47:35,720 --> 00:47:39,303 ‫و بعدش رفتم خونه و رگم رو زدم 682 00:47:45,762 --> 00:47:48,345 ‫اگه برادرت بمیره، 683 00:47:48,428 --> 00:47:50,428 ‫بیا پیش من 684 00:47:50,512 --> 00:47:52,970 ‫ممنون خواهر 685 00:47:55,553 --> 00:47:57,720 ‫لطفا مالی صدام کن 686 00:47:59,178 --> 00:48:01,970 ‫خواهر زنیِ که روی صحنه‌ست 687 00:48:02,053 --> 00:48:03,220 ‫و اون تو نیستی؟ 688 00:48:03,303 --> 00:48:06,553 ‫من اینم 689 00:48:07,845 --> 00:48:10,679 ‫من هر دوشنبه تا فیها خالدونم ‫غرقِ ظرفای کثیفه 690 00:48:14,345 --> 00:48:16,011 ‫مالی جون 691 00:48:20,720 --> 00:48:22,720 ‫ماشین منتظره 692 00:48:22,804 --> 00:48:25,512 ‫مادر، ایشون کارآگاه وگاست 693 00:48:25,595 --> 00:48:27,261 ‫آشنا شدیم 694 00:48:27,345 --> 00:48:29,387 ‫حالا بیا 695 00:48:38,261 --> 00:48:40,679 ‫اگه مجبور شدی که دوباره ‫با دخترم حرف بزنی، 696 00:48:40,762 --> 00:48:42,428 ‫از طریق وکیلمون انجامش بده 697 00:49:03,428 --> 00:49:04,679 ‫خیلی نزدیکی 698 00:49:04,762 --> 00:49:06,595 ‫چیه، میخوای گمشون کنم؟ 699 00:49:11,136 --> 00:49:12,804 ‫این بالا چه غلطی میکنه؟ 700 00:49:12,887 --> 00:49:14,720 ‫میره پیش سفیر؟ 701 00:49:14,804 --> 00:49:17,887 ‫بنظر میاد که داره میره پیش سفیر؟ 702 00:49:17,970 --> 00:49:19,804 ‫داره میره سمت هیلز 703 00:49:23,470 --> 00:49:24,679 ‫کجاییم ما؟ 704 00:49:24,762 --> 00:49:27,136 ‫پاسادینا 705 00:49:27,220 --> 00:49:30,220 ‫کی متوجه دوتا یهودی پسر ‫توی پاسادینا میشه؟ 706 00:49:34,720 --> 00:49:36,595 ‫خیلی نزدیکی 707 00:49:36,679 --> 00:49:38,053 ‫این بالا داره چه غلطی میکنه؟ 708 00:49:38,136 --> 00:49:39,512 ‫میخواد بره شکار گوزن؟ 709 00:49:41,762 --> 00:49:42,802 ‫اینجا کجاست؟ 710 00:49:42,845 --> 00:49:45,303 ‫- کالتک ‫- چی؟ 711 00:49:45,387 --> 00:49:48,470 ‫داتی، سمعکت رو زیاد کن ‫کالتک‌ـه 712 00:51:19,261 --> 00:51:20,845 ‫فرشته‌ی مقدس، 713 00:51:20,929 --> 00:51:22,553 ‫مادر مردگان، 714 00:51:22,637 --> 00:51:25,595 ‫درخواستم رو بشنو 715 00:51:25,679 --> 00:51:28,595 ‫ 716 00:51:37,053 --> 00:51:40,136 ‫ 717 00:51:46,595 --> 00:51:49,553 ‫ 718 00:51:51,637 --> 00:51:52,679 ‫ترسو 719 00:51:52,762 --> 00:51:55,387 ‫- چی؟ ‫- ترسو 720 00:51:55,470 --> 00:51:58,053 ‫کلمه شش حرفی ‫برای «وحشت ایجاد شده» 721 00:51:58,136 --> 00:51:59,762 ‫که با سی شروع میشه 722 00:51:59,845 --> 00:52:01,303 ‫بنویسش ‫باید به داتی بگم 723 00:52:01,387 --> 00:52:04,053 ‫چطوری اینکار رو بکنم؟ ‫من اصلا کاغذ ندارم 724 00:52:04,136 --> 00:52:06,428 ‫توی داشبورد هست ‫توی داشبورد هست 725 00:52:13,220 --> 00:52:15,053 ‫هی، هی، هی 726 00:52:17,261 --> 00:52:19,136 ‫فرشته‌ی مقدس 727 00:52:19,220 --> 00:52:22,679 ‫مادر مردگان، درخواستم رو بشنو 728 00:52:26,470 --> 00:52:30,637 ‫فرشته‌ی مقدس، مادر مردگان، ‫درخواستم رو بشنو 729 00:52:52,011 --> 00:52:54,762 ‫ 730 00:53:00,512 --> 00:53:02,136 ‫ 731 00:53:02,160 --> 00:53:09,160 ‫مترجم: iredprincess 732 00:53:09,184 --> 00:53:16,184 بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال 30nama.com