1 00:00:06,506 --> 00:00:08,508 ‫شما داستان شاه و پریان اون پرنسسی... 2 00:00:08,591 --> 00:00:11,094 ‫که منتظر پرنس شجاعش بود رو شنیدین؟ 3 00:00:12,262 --> 00:00:14,806 ‫آره، این از اون جور داستانا نیست. 4 00:00:14,889 --> 00:00:16,641 ‫با سامانتا آشنا شین. 5 00:00:16,725 --> 00:00:20,311 ‫اون دومین دختر خانواده سلطنتی الیریا، 6 00:00:20,395 --> 00:00:22,022 ‫کوچک ترین کشور اروپاست. 7 00:00:22,105 --> 00:00:24,274 ‫دیدین؟ منظورم همونیه که اونجاست. 8 00:00:24,816 --> 00:00:27,360 ‫سم هیچوقت یه پرنسس عادی نبوده. 9 00:00:27,444 --> 00:00:29,487 ‫برخلاف خواهر بزرگ ترش، النور، 10 00:00:29,571 --> 00:00:32,240 ‫که از هر لحاظ برازنده اشراف زادگیه... 11 00:00:32,323 --> 00:00:34,242 ‫سم اینطور نیست. 12 00:00:35,702 --> 00:00:40,081 ‫وقتی که در سن پنج سالگی فهمید که پدر پادشاهش همراه ‫با برادرش... 13 00:00:40,790 --> 00:00:42,876 ‫در یه سانحه هوایی کشته شدن، زندگیش سخت تر هم شد. 14 00:00:43,543 --> 00:00:47,756 ‫بعد از اون، مامان سم تاج و تخت و وظیفه اداره کشور ‫رو در اختیار گرفت. 15 00:00:48,798 --> 00:00:51,926 ‫ولی در عرض چند هفته، النور، جانشین بر حق پادشاه، 16 00:00:52,010 --> 00:00:54,637 ‫به 18 سالگی می رسه و ملکه ایلیریا می شه. 17 00:00:58,224 --> 00:01:01,895 ‫منتها سم هیچوقت در این دنیای اشراف زادگی جایگاهی ‫نداشته. 18 00:01:05,231 --> 00:01:09,152 ‫اون مثل خیلی از بچه ـهای دوم خانواده ـهای سلطنتی، ‫فقط به دنبال جایگاه خودش می گرده. 19 00:01:10,236 --> 00:01:12,280 ‫سرنوشت سم اینه که کارای بزرگی انجام بده. 20 00:01:12,364 --> 00:01:13,865 ‫اون فقط هنوز این رو نمی دونه. 21 00:01:15,200 --> 00:01:16,534 ‫این جاییه که من وارد ماجرا می شم. 22 00:01:20,455 --> 00:01:23,708 ‫ولی...به زودی به اونجاش هم می رسیم. 23 00:01:39,641 --> 00:01:40,642 ‫تقریبا رسیدیم. 24 00:01:41,101 --> 00:01:43,186 ‫خوبه، چون این وسایل سبک نیستن. 25 00:01:43,269 --> 00:01:44,688 ‫خدا از دهنت بشنوه. 26 00:01:44,771 --> 00:01:46,523 ‫مطمئنی می خوای این کار رو انجام بدی؟ 27 00:01:46,606 --> 00:01:48,608 ‫- این آخرین فرصتت برای برگشتنه. ‫- البته که مطمئنم. 28 00:01:48,692 --> 00:01:50,568 ‫مثل مامانم حرف می زنی. 29 00:01:51,277 --> 00:01:52,278 ‫بیخیال بابا. 30 00:01:52,946 --> 00:01:55,949 ‫می دونی چند نفر حاضرن برای پیوستن به خاندان سلطنتی ‫خون بریزن؟ یکیشون خودم. 31 00:01:56,032 --> 00:01:57,617 ‫واقعا این رو جدی نمی گی. 32 00:01:57,951 --> 00:01:59,911 ‫تو می تونی با زندگیت هر کاری که می خوای، بکنی. 33 00:01:59,994 --> 00:02:02,205 ‫می تونی فقط خودت باشی. 34 00:02:02,997 --> 00:02:05,667 ‫تمام آینده من رو برام تعیین کردن. 35 00:02:06,126 --> 00:02:08,503 ‫بچه ـهای دوم باید مهمونی برگزار کنن... 36 00:02:08,586 --> 00:02:11,965 ‫و روبان قیچی کنن و با سکوت در پس زمینه، ‫لبخند بزنن. 37 00:02:12,590 --> 00:02:13,842 ‫من همچین آدمی نیستم. 38 00:02:13,925 --> 00:02:15,802 ‫می خوام یه کار تاثیرگذاری انجام بدم. 39 00:02:16,261 --> 00:02:17,345 ‫از نظر من که منطقیه. 40 00:02:23,810 --> 00:02:25,186 ‫سلام به اهالی ایلیریا. 41 00:02:25,270 --> 00:02:27,355 ‫ما اینجاییم چون خواستار تغییر هستیم. 42 00:02:27,439 --> 00:02:28,565 ‫مرگ بر سلطنت. 43 00:02:28,648 --> 00:02:29,983 ‫به ما آزادی بدین. 44 00:02:30,066 --> 00:02:32,068 ‫ما می خوایم یه صدا داشته باشیم. یه انتخاب. 45 00:02:32,152 --> 00:02:35,321 ‫اگه باهامون موافقین، یکم سر و صدا کنین. ‫برو بریم! 46 00:02:50,086 --> 00:02:52,756 ‫و چیزی که بهش نیاز دارین 47 00:02:52,839 --> 00:02:55,759 ‫♪ وقتشه که همه حرف خودشون رو بزنن ♪ 48 00:02:55,842 --> 00:02:58,636 ‫♪ تا چیزی رو که ما می بینیم، ببینن ♪ 49 00:03:17,155 --> 00:03:18,948 ‫- صدا رو می شنوی؟ ‫- چی؟ 50 00:03:19,616 --> 00:03:22,494 ‫باید بریم. تو وسایل رو بیار. من حواس پلیسا رو پرت می کنم. 51 00:03:26,915 --> 00:03:28,333 ‫برگرد اینجا! 52 00:03:59,614 --> 00:04:01,241 ‫- ما رو تنها بذارین. ‫- بله سرورم. 53 00:04:04,285 --> 00:04:05,286 ‫سلام مامان. 54 00:04:06,162 --> 00:04:07,163 ‫سامانتا، دوباره؟ 55 00:04:08,456 --> 00:04:10,875 ‫شما اینجا دارین برنامه مراسم تاجگذاری النور رو می ریزین، 56 00:04:10,959 --> 00:04:13,003 ‫ولی مردم اون بیرون ناراضی ان. 57 00:04:13,086 --> 00:04:17,257 ‫نه، بعضی از مردم، حدود 30 نفرشون ناراضی ان. ‫عده کمی ان، اکثریت نیستن. 58 00:04:17,340 --> 00:04:19,009 ‫- بقیه راضی ان. ‫- واقعا؟ 59 00:04:19,092 --> 00:04:21,344 ‫چه بخوای و چه نخوای، تو یه پرنسسی، 60 00:04:21,970 --> 00:04:24,055 ‫و اگه انقدر تلاش کنی باهاش مقابله کنی، 61 00:04:24,139 --> 00:04:27,392 ‫ممکنه بفهمی که در واقع فرصت خیلی باحالیه. 62 00:04:27,475 --> 00:04:29,477 ‫حالا هر چی. من باید مدرسه برم. 63 00:04:30,812 --> 00:04:32,272 ‫یادت نره صورتت رو بشوری. 64 00:04:32,355 --> 00:04:34,315 ‫من 15 سالمه. نیازی نیست بهم بگی... 65 00:04:38,611 --> 00:04:39,612 ‫مرسی. 66 00:04:50,206 --> 00:04:51,958 ‫صبح بخیر، اشراف زادگان جوان. 67 00:04:52,042 --> 00:04:55,879 ‫به تعطیلات تابستان نزدیک شدیم، ولی هنوز نه. ‫برین سر کلاستون. 68 00:05:00,800 --> 00:05:05,013 ‫خب، گویینث 124 ازم پرسید که چرا می خوام تعطیلات ‫تابستونم رو توی هاییتی بگذرونم. 69 00:05:05,096 --> 00:05:09,142 ‫و دلیلش هم اینه که چون یه ویدیو از یه مشت یتیم ‫بامزه و بدبخت دیدم. 70 00:05:09,225 --> 00:05:12,312 ‫اونا وسط یه گلرود گیر افتاده بودن و من هم می دونستم ‫که باید یه کاری کنم، می دونی؟ 71 00:05:12,395 --> 00:05:13,897 ‫باید برم. دوستت دارم. خداحافظ. 72 00:05:16,608 --> 00:05:18,026 ‫اون یه گلرود نبوده. 73 00:05:18,902 --> 00:05:22,739 ‫یه زلزله 7 ریشتری بوده که بعدش هم یه گردباد درجه 4 ‫اومده بوده. 74 00:05:22,822 --> 00:05:25,450 ‫آره، گردبادی که موجب گلرود شده. 75 00:05:25,533 --> 00:05:28,370 ‫و بعلاوه، فکر نمی کنم دلیل رنج کشیدن اهالی هاییتی ‫چندان مهم باشه. 76 00:05:28,453 --> 00:05:30,330 ‫نکته اینه که من اینجام تا یه کاری براشون بکنم. 77 00:05:30,413 --> 00:05:32,749 ‫- دقیقا چه کاری؟ ‫- من دارم یه یتیم خونه می سازم. 78 00:05:32,832 --> 00:05:35,168 ‫یعنی آجراش رو خودت می ذاری و سیمانش رو هم ‫خودت می ریزی؟ 79 00:05:35,251 --> 00:05:37,420 ‫من یه پرنسسم. من توجه بقیه رو جلب می کنم. 80 00:05:37,504 --> 00:05:39,464 ‫به هاییتی یا به خودت؟ 81 00:05:39,839 --> 00:05:42,676 ‫گوش کن، این بیشتر از تمام کاراییه که تو در زندگیت برای ‫بقیه انجام دادی. 82 00:05:43,218 --> 00:05:46,680 ‫تو فقط بلدی راه بری و نسبت به سلطنت ابراز تنفر ‫کنی و آبروی خانواده ات رو ببری. 83 00:05:46,763 --> 00:05:49,933 ‫خواهرت حتما از دستت خیلی خجالت زده است. 84 00:05:51,476 --> 00:05:54,729 ‫برای همین من 106 میلیون دوست دارم و تو هیچ ‫دوستی نداری. 85 00:06:03,279 --> 00:06:05,031 ‫سطح چهار بدترین بدتریناست. 86 00:06:05,657 --> 00:06:07,617 ‫خطرناک ترین مجرمان جهان. 87 00:06:07,701 --> 00:06:09,911 ‫زندانیانی که زندانای عادی تجهیزات کافی برای نگه داریشون ‫رو ندارن. 88 00:06:09,994 --> 00:06:13,123 ‫- توی سطح پنج چیه؟ ‫- ما اسمش رو زندانی شماره 34 گذاشتیم. 89 00:06:16,418 --> 00:06:18,461 ‫همه این تشکیلات فقط برای یه نفره؟ اون کیه؟ 90 00:06:18,837 --> 00:06:20,714 ‫نمی دونم. مطمئن نیستم که دلم بخواد بدونم. 91 00:08:13,952 --> 00:08:16,037 ‫این خوب بود. ‫هنوزم فکر می کنم که می تونیم بهتر بزنیم. 92 00:08:16,121 --> 00:08:18,915 ‫خب، الان دیگه تابستون شده و وقت خیلی بیشتری ‫برای تمرین داریم. 93 00:08:18,998 --> 00:08:22,544 ‫دیگه نه خبری از مدرسه و نه خبری از روکسانا، پرنسس ‫سلفی پرست می شه. 94 00:08:22,627 --> 00:08:24,629 ‫خیلی باحاله که اون داره به هاییتی می ره. 95 00:08:26,630 --> 00:08:27,000 ‫آنفالوش کردم. 96 00:08:27,340 --> 00:08:28,341 ‫ممنون. 97 00:08:28,425 --> 00:08:31,052 ‫ببین، نکته اینه که چیزی تا اولین اجرایی که بابتش پول ‫می گیریم نمونده... 98 00:08:31,136 --> 00:08:33,138 ‫و برای این که بتونیم آماده باشیم، باید تمرکز کنیم. 99 00:08:33,221 --> 00:08:36,516 ‫من حسابی متمرکزم. این قراره نقطه اوج تابستونم باشه. 100 00:08:36,599 --> 00:08:38,268 ‫نه لزوما. 101 00:08:38,351 --> 00:08:41,354 ‫به مناسبت آزادیت از مدرسه گند دماغای استراتمور، 102 00:08:41,438 --> 00:08:44,190 ‫و آزادی خودم از دبیرستان دولتی ایلیریا، ‫برامون بلیت... 103 00:08:45,859 --> 00:08:48,445 ‫- برنامه امشب برنبلبون رو گرفتم. ‫- من لیاقتش رو ندارم به خدا. 104 00:08:48,987 --> 00:08:52,157 ‫- بابات می ذاره بیای؟ ‫- خب، اون تمام شب سر کاره. 105 00:08:52,240 --> 00:08:54,617 ‫خوشبختانه، مراسم تاج گذاری حسابی سر باغبون رو شلوغ ‫می کنه. 106 00:08:54,701 --> 00:08:55,910 ‫اونجا می بینمت. 107 00:08:56,953 --> 00:08:58,997 ‫و ممکنه بخوای مسواک بزنی. 108 00:08:59,080 --> 00:09:01,207 ‫می تونم بوی نون سیری که برای ناهار خوردی رو حس کنم. 109 00:09:02,709 --> 00:09:05,045 ‫اون که مال...دو روز پیش بوده. 110 00:09:41,715 --> 00:09:44,715 ‫ شاه رابرت و پرنس ادموند در جریان سانحه هوایی ‫ غم انگیزی کشته شدند. 111 00:09:51,716 --> 00:09:54,511 ‫می دونستی تمام دونه ـهای برف خاصن... 112 00:09:55,512 --> 00:10:00,141 ‫و نقاط قوت و ضعف خودشون رو دارن؟ 113 00:10:00,600 --> 00:10:02,310 ‫این چیزیه که اونا را خیلی خاص می کنه. 114 00:10:03,436 --> 00:10:05,105 ‫سم، تو دونه برف منی. 115 00:10:06,481 --> 00:10:07,482 ‫سامانتا! 116 00:10:09,693 --> 00:10:12,112 ‫چرا آماده نیستی؟ دیرمون می شه. 117 00:10:12,987 --> 00:10:14,280 ‫برای چی دیرمون شده؟ 118 00:10:18,243 --> 00:10:20,662 ‫از خبرنگاران خارجی ساکن ایلیریا ممنونم. 119 00:10:23,790 --> 00:10:25,417 ‫ممنون که اومدین. 120 00:10:26,918 --> 00:10:28,503 ‫سلام. شما زیبا به نظر میان. 121 00:10:28,586 --> 00:10:30,046 ‫ممنون تشریف آوردین. 122 00:10:30,964 --> 00:10:33,049 ‫ببخشید دیر کردیم. 123 00:10:33,133 --> 00:10:34,634 ‫تقصیر تو نیست. 124 00:10:34,718 --> 00:10:36,928 ‫می دونی، ملکه حق این که... 125 00:10:37,012 --> 00:10:39,806 ‫یکی رو بابت تاخیر زندانی کنه ‫رو داره. 126 00:10:39,889 --> 00:10:41,683 ‫خب، تو که هنوز ملکه نشدی. 127 00:10:41,766 --> 00:10:42,851 ‫چهار هفته دیگه می شم. 128 00:10:42,934 --> 00:10:44,269 ‫بی صبرانه منتظرشم. 129 00:10:44,352 --> 00:10:47,647 ‫و اگه زندانی شدن به این معنیه که مجبور نیستم ‫این لباس رو بپوشم، پس... 130 00:10:47,731 --> 00:10:48,857 ‫از اولیا حضرتان عکس بگیرم؟ 131 00:10:53,194 --> 00:10:54,279 ‫ممنون. 132 00:10:57,280 --> 00:10:59,280 ‫ من رسیدم. تو کجایی؟ 133 00:11:03,329 --> 00:11:04,330 ‫باید برم. 134 00:11:04,414 --> 00:11:07,959 ‫سردرد وحشتناکی دارم و فردا هم امتحان پایانی تاریخه ‫که خیلی سنگینه. 135 00:11:08,043 --> 00:11:09,044 ‫سرورم، 136 00:11:09,502 --> 00:11:10,628 ‫دوک هرزفورد. 137 00:11:11,921 --> 00:11:14,215 ‫یه راست برو خونه. درس بخون و بگیر بخواب. 138 00:11:14,299 --> 00:11:15,300 ‫ممنون. 139 00:11:31,274 --> 00:11:32,275 ‫جشن پایان دوره خوبی داشته باشی. 140 00:11:46,623 --> 00:11:48,875 ‫بالاخره اومدی. فکر کردم من رو پیچوندی. 141 00:11:48,958 --> 00:11:51,294 ‫برنبلبونه ـها. ‫عمرا اگه از دستش بدم. 142 00:11:51,795 --> 00:11:52,796 ‫مدارک شناسایی؟ 143 00:11:55,382 --> 00:11:58,093 ‫باورم نمی شه. حتما یه قانون جدیده. 144 00:11:59,552 --> 00:12:01,554 ‫من از کجا باید می دونستم که الان مدارک شناسایی ‫می خوان؟ 145 00:12:12,399 --> 00:12:14,734 ‫بیا. یه فکری دارم. 146 00:12:21,324 --> 00:12:23,410 ‫چطوری این کار رو کردی؟ 147 00:12:23,952 --> 00:12:25,495 ‫دیدم یارو چه رمزی رو وارد کرد. 148 00:12:25,578 --> 00:12:26,996 ‫درسته. آره، این منطقیه. 149 00:12:27,080 --> 00:12:29,082 ‫تونستی اون عددای کوچیک رو از فاصله به اون دوری ‫ببینی. 150 00:12:29,165 --> 00:12:31,251 ‫که بازم باعث می شه بپرسم که چطوری این کار ‫رو کردی؟ 151 00:12:31,334 --> 00:12:33,670 ‫نمی دونم. عجیبه. 152 00:12:34,963 --> 00:12:36,464 ‫بیا بریم. دارن یه آهنگ جدید می زنن. 153 00:12:47,976 --> 00:12:49,811 ‫خیلی خوبه! ‫من عاشق این آهنگم! 154 00:13:10,457 --> 00:13:11,791 ‫مشکل چیه؟ 155 00:13:11,875 --> 00:13:12,917 ‫من خوبم. 156 00:13:37,776 --> 00:13:38,818 ‫حالت خوبه؟ 157 00:13:39,402 --> 00:13:40,862 ‫باید متوقفش کنم. 158 00:13:50,705 --> 00:13:54,084 ‫اون چه کاری بود؟ ‫دیگه تا آخر عمرمون نمی تونیم به کلوب برمبل بریم. 159 00:13:54,167 --> 00:13:55,377 ‫نمی دونم. 160 00:13:56,211 --> 00:14:00,674 ‫انگار داشتم همه صداهای توی کلوب رو به طور همزمان ‫می شنیدم. 161 00:14:00,757 --> 00:14:02,759 ‫حتی صدای بال پشه ـها رو. 162 00:14:03,635 --> 00:14:04,886 .خیلی مسخره ست 163 00:14:04,969 --> 00:14:06,596 ‫خب، وقتی دختری که می تونه... 164 00:14:06,680 --> 00:14:09,349 ‫شماره ـهای یه صفحه کلید رو از اونور خیابون ببینه، ‫و بوی ناهار دو روز پیشم رو حس کنه، 165 00:14:09,432 --> 00:14:11,851 .اونقدرها هم مسخره نیست 166 00:14:11,935 --> 00:14:13,395 ‫شاید تومور مغزی دارم. 167 00:14:13,978 --> 00:14:15,480 ‫سم، تو تومور مغزی نداری. 168 00:14:22,362 --> 00:14:25,448 ‫می دونی 10 سال پیش، وقتی برای اولین بار دیدمت، ‫پیش خودم چی فکر کردم؟ 169 00:14:26,282 --> 00:14:28,827 ‫اون چرا داره تراکتور بابام رو بلند می کنه؟ 170 00:14:31,371 --> 00:14:33,206 ‫این که تو به بهترین دوستم تبدیل خواهی شد. 171 00:14:33,289 --> 00:14:35,959 ‫البته اون قضیه بلند کردن تراکتور خیلی باحال بود. 172 00:14:39,462 --> 00:14:41,881 ‫من هوات رو دارم، سم. ‫همه چیز درست می شه. 173 00:14:42,799 --> 00:14:43,842 ‫تو خوب می شی. 174 00:14:49,389 --> 00:14:51,516 ‫- چه وضعیت مزخرفی. ‫- متاسفم. 175 00:14:59,607 --> 00:15:01,234 ‫سلام...بابا! 176 00:15:03,611 --> 00:15:04,988 ‫امتحان پایان ترم تاریخت رو از دست دادی. 177 00:15:05,071 --> 00:15:06,740 ‫پروفسور بیلک بهم فرصت جبران می ده. 178 00:15:06,823 --> 00:15:09,075 ‫هیچکس از قضایای دیشب خبردار نمی شه، 179 00:15:09,159 --> 00:15:11,453 ‫خصوصا...مامانم. 180 00:15:17,334 --> 00:15:20,420 ‫تو در جریان بودی؟ اونوقت گذاشتی تمام شب رو توی ‫زندان بمونم؟ 181 00:15:20,503 --> 00:15:22,005 ‫هر کاری یه عواقبی داره. 182 00:15:22,088 --> 00:15:24,716 ‫معجزه است که تنها قربانی کارت سیستم صوتی ‫گروه موسیقی بود... 183 00:15:24,799 --> 00:15:26,217 ‫که پولش رو هم از ماهیانه تو می دیم. 184 00:15:26,301 --> 00:15:27,886 ‫البته. ‫- من با پروفسور بلیک حرف زدم. 185 00:15:27,969 --> 00:15:30,138 ‫اون می ذاره امتحان پایان ترمت رو با گذروندن ترم تابستونی ‫جبران کنی. 186 00:15:30,221 --> 00:15:32,265 ‫- به هیچ وجه! ‫- خیلی هم «وجه». 187 00:15:32,349 --> 00:15:34,309 ‫توی محیط مدرسه می مونی تا هیچی حواست رو پرت ‫نکنه. 188 00:15:34,392 --> 00:15:35,518 ‫واضحه؟ 189 00:15:36,186 --> 00:15:37,812 ‫خوبه. برو وسایلت رو جمع کن. 190 00:15:39,105 --> 00:15:40,523 ‫- ترم از... ‫- فردا شروع می شه؟ 191 00:15:40,607 --> 00:15:41,524 ‫می دونم. 192 00:15:41,608 --> 00:15:43,651 ‫گمونم نمی تونم بابت این که یه هفته اجازه ندارم از خونه ‫بیرون برم غر بزنم. 193 00:15:43,735 --> 00:15:44,819 ‫اجرای اولمون هم به باد رفت. 194 00:15:44,903 --> 00:15:46,738 ‫من یه راهی برای فرار پیدا می کنم. 195 00:15:47,364 --> 00:15:48,948 ‫باید برم. 196 00:15:49,032 --> 00:15:50,867 ‫همین الان بهترین آدم سال اومد توی اتاقم. 197 00:15:50,950 --> 00:15:52,035 ‫خیله خب، خداحافظ. 198 00:15:52,118 --> 00:15:54,704 ‫- اومدم خداحافظی کنم. ‫- منظورت اینه که از شرم خلاص شدی؟ 199 00:15:55,622 --> 00:15:57,248 ‫دفعه بعدی که همدیگه رو ببینیم... 200 00:15:57,332 --> 00:15:59,876 ‫تو ملکه ای. ‫همونطور که همیشه می خواستی باشی. 201 00:16:01,670 --> 00:16:03,463 ‫کاش برام خوشحال بودی. 202 00:16:03,922 --> 00:16:05,131 ‫می خوام باشم. 203 00:16:05,674 --> 00:16:09,010 ‫ولی درک نمی کنم که این قضایا چطور می تونن باعث ‫خوشحالی تو بشن. 204 00:16:09,552 --> 00:16:11,221 ‫این که همیشه به نمایش گذاشته بشی. 205 00:16:11,513 --> 00:16:14,265 ‫این که همیشه بهت بگن که چیکار کنی. 206 00:16:14,349 --> 00:16:15,350 ‫ما خاندان سلطنتی ایم. 207 00:16:16,309 --> 00:16:17,894 ‫کارمون همینه. 208 00:16:19,479 --> 00:16:21,564 ‫می دونم از نظر تو منطقیه. 209 00:16:22,857 --> 00:16:24,484 ‫موضوع اینه که هیچوقت برای من منطقی نبوده. 210 00:16:29,614 --> 00:16:31,116 ‫شاید یه روزی بشه. 211 00:16:51,469 --> 00:16:52,470 ‫سلام؟ 212 00:16:54,222 --> 00:16:55,348 ‫من آزاد شدم. 213 00:16:56,182 --> 00:16:58,893 ‫سیب ایده خیلی هوشمندانه ای بود. 214 00:17:01,646 --> 00:17:02,897 ‫از نقشه پیروی کن. 215 00:17:04,190 --> 00:17:06,317 ‫فردا فاز یک شروع می شه. 216 00:17:27,213 --> 00:17:30,342 ‫دانش آموزان ترم تابستونی، به دفتر شماره 203 ‫خودشون رو معرفی کنن. 217 00:17:39,809 --> 00:17:40,810 ‫سلام. 218 00:17:42,228 --> 00:17:43,605 ‫سلام. 219 00:17:43,688 --> 00:17:44,939 ‫همون دفعه اول صدات رو شنیدم. 220 00:17:45,023 --> 00:17:46,775 ‫مطمئن نبودم که شنیده باشی. 221 00:17:46,858 --> 00:17:49,444 ‫من ژانویه هستم. ‫توی کاخ لوکزامبورگ درس می خونم. 222 00:17:49,527 --> 00:17:51,946 ‫اومدم اینجا تا یکم نمره تشویقی بگیرم. ‫تو باید سم باشی. 223 00:17:52,030 --> 00:17:53,656 ‫تاریخچه دوستی خانواده ـهای سلطنتیمون خیلی ‫طولانیه. 224 00:17:53,740 --> 00:17:57,077 ‫بابام با عموی تو دوست بوده. ‫شنیدم استراتمور بهترین مدرسه دنیاست. 225 00:17:57,160 --> 00:17:58,161 ‫افتضاحه. 226 00:17:58,912 --> 00:17:59,954 ‫تو عاشقش می شی. 227 00:18:00,038 --> 00:18:01,581 ‫گمونم، ممنون. 228 00:18:02,749 --> 00:18:04,459 ‫- خب... ‫- ببین، ژوئن... 229 00:18:04,542 --> 00:18:06,419 ‫- ژانویه. ‫- حالا هر چی. 230 00:18:06,503 --> 00:18:10,507 ‫تو یه پرنسس عادی بی نقص به نظر میای که ‫صادقانه از بودن در اینجا هیجان زده است. 231 00:18:10,590 --> 00:18:13,718 ‫من پیش خودم فکر کردم از اونجایی که فقط ما دو نفر ‫توی کلاسیم... 232 00:18:15,762 --> 00:18:17,972 ‫سلام. متوجه شما نشدم. 233 00:18:18,056 --> 00:18:20,100 ‫- من ژانویه هستم، ایشون... ‫- سم. 234 00:18:20,517 --> 00:18:21,518 ‫من ماتئو هستم. 235 00:18:22,519 --> 00:18:23,520 ‫از دیدنتون خوش... 236 00:18:23,603 --> 00:18:25,480 ‫چه خبر بچه ـها؟ 237 00:18:25,563 --> 00:18:28,400 ‫پس استراتمور که می گن اینجاست؟ ‫این چهارمین مدرسه ایه که در عرض سه ماه بهش میام. 238 00:18:28,942 --> 00:18:30,777 ‫خبر بد اینه که شما اینجا گیر افتادین. 239 00:18:31,486 --> 00:18:33,154 ‫خبر خوب اینه که با من گیر افتادین. 240 00:18:34,155 --> 00:18:36,199 ‫اون دقیقا چطوری یه «خبر خوب» ـئه؟ 241 00:18:36,282 --> 00:18:37,659 ‫چون من خیلی باحالم، ژاندارک خانم. 242 00:18:37,742 --> 00:18:38,993 ‫برو بمیر، جیگر طلا. 243 00:18:39,077 --> 00:18:42,080 ‫اشکالی نداره. بعدا با هم رفیق می شم. ‫من به مرور جام رو توی دل بقیه باز می کنم. 244 00:18:42,163 --> 00:18:43,498 ‫- مثل قارچ؟ ‫- آره. 245 00:18:43,581 --> 00:18:46,209 ‫از دیدنتون خیلی خوشحالم. 246 00:18:46,292 --> 00:18:48,503 ‫همه 108 میلیون نفرتون. 247 00:18:49,170 --> 00:18:53,299 ‫ممنون، گربه اهریمنی، و نه، من هم چندان چشم انتظار ‫ترم تابستونی نیستم. 248 00:18:53,383 --> 00:18:54,384 ‫ولی من یه بازمانده ام. 249 00:18:56,469 --> 00:18:58,013 ‫خیله خب، باید برم. دوستتون دارم. 250 00:18:59,514 --> 00:19:00,890 ‫باورم نمی شه این اتفاق داره می افته. 251 00:19:00,974 --> 00:19:02,434 ‫بخاطر 14 روز غیبت غیر موجه. 252 00:19:02,517 --> 00:19:04,811 ‫منظورم اینه که، من هر روز از کوچلا اسکایپ می زدم. 253 00:19:07,188 --> 00:19:10,567 ‫نمی دونستم بابت تیپ ضایع هم باید ترم تابستونی ‫برداریم. 254 00:19:10,650 --> 00:19:12,235 ‫- برو خودت رو خفه کن. ‫- آخ. 255 00:19:13,028 --> 00:19:15,655 ‫سلام روکسانا، من خیلی طرفدارتم. 256 00:19:15,739 --> 00:19:18,283 ‫من ژانویه هستم، و بی صبرانه منتظرم که باهات بیشتر ‫آشنا شم. 257 00:19:18,366 --> 00:19:19,743 ‫خب، بذار در جریان بذارمت. 258 00:19:19,826 --> 00:19:21,661 ‫اون رو مخ ترین شخص این مدرسه است، 259 00:19:21,745 --> 00:19:24,998 ‫و پرنس توما هم یه عوضی به تمام معناست. 260 00:19:25,081 --> 00:19:27,792 ‫اون می خواست با بهترین دوستم ازدواج کنه، ‫و تنها چیزی که بهش اهمیت می ده، خودشه. 261 00:19:27,876 --> 00:19:29,544 ‫و تنها چیزی هم که تو بهش اهمیت می دی، فیلتر ‫عکساته. 262 00:19:29,627 --> 00:19:31,796 ‫من همیشه بدون فیلتر عکس می گیرم، همه این رو ‫می دونن. 263 00:19:31,880 --> 00:19:34,299 ‫بقیه بچه ـهای کلاس کجان؟ ‫نمی شه که فقط ما چهار نفر باشیم. 264 00:19:34,382 --> 00:19:36,217 ‫- پنج نفر. ‫- صبح بخیر بچه ـها. 265 00:19:36,301 --> 00:19:39,304 ‫اسم من آقای ماروئه، ولی می تونین جیمز صدام کنین. 266 00:19:39,387 --> 00:19:41,848 ‫آره، این منم. ‫راوی اشرافی شما. 267 00:19:41,931 --> 00:19:43,767 ‫شرط می بندم منتظر اومدنم بودین. 268 00:19:43,850 --> 00:19:45,101 ‫بذارین یکم از خودم بگم. 269 00:19:45,185 --> 00:19:47,896 ‫من یه دوست به اسم هنری، یه ایگوانا به اسم جف، 270 00:19:47,979 --> 00:19:49,773 ‫و حساسیت شدید نسبت به گلوتن دارم. 271 00:19:49,856 --> 00:19:52,359 ‫جدی می گم، اگه یه شیرینی بهم بدین می میرم. 272 00:19:52,817 --> 00:19:55,528 ‫این تابستون قراره با هم خوش بگذرونیم. 273 00:19:55,612 --> 00:19:57,572 ‫خدای من. از اون معلم «باحالا» ـست. 274 00:19:57,655 --> 00:19:59,449 ‫ممنون. ‫هیچکس قبلا بهم نگفته بود باحالم. 275 00:20:00,450 --> 00:20:02,786 ‫این اولین بار نیست که تدریس می کنم. ‫خیالتون راحت باشه. 276 00:20:02,869 --> 00:20:04,913 ‫اون قطعا معلم باحال نبوده. 277 00:20:04,996 --> 00:20:07,665 ‫یه سوال کوچیک ازت دارم. ‫فکر می کنی چرا اینجایی؟ 278 00:20:07,749 --> 00:20:09,292 ‫خب، من یه مهمونی برگزار کردم. 279 00:20:09,376 --> 00:20:10,835 ‫این که زیاد بد به نظر نمیاد. 280 00:20:10,919 --> 00:20:12,837 ‫توی آزمایشگاه شیمی بود، ‫نصف مدرسه آتیش گرفت. 281 00:20:12,921 --> 00:20:14,381 ‫- تقصیر من نبود. ‫- غلطه. 282 00:20:14,464 --> 00:20:16,424 ‫پرنس ماتئو، شما هم همین سوال رو جواب بدین. 283 00:20:17,676 --> 00:20:19,803 ‫والدین من یه نامه از مدرسه دریافت کردن. 284 00:20:20,261 --> 00:20:22,972 ‫مهارتای اجتماعی من یکم ضعیفن. 285 00:20:23,431 --> 00:20:26,142 ‫مدیر مدرسه فکر کرده بود که گذروندن یه کلاس کوچیکتر ‫می تونه بهم کمک کنه. 286 00:20:26,226 --> 00:20:28,520 ‫این هم غلطه. پرنسس سامانتا. 287 00:20:28,603 --> 00:20:29,854 ‫اسمم سمه، 288 00:20:29,938 --> 00:20:32,315 ‫و مطمئنم هر چیزی که بگم، شما می گی «غلطه». 289 00:20:33,191 --> 00:20:35,610 ‫این درسته. 290 00:20:36,152 --> 00:20:38,571 ‫دلایلی که همه شما برای گذروندن «ترم تابستونی»... 291 00:20:38,655 --> 00:20:42,409 ‫به اینجا اومدین، برای این بودن که بدون جلب توجه بقیه ‫اینجا جمع شین. 292 00:20:44,786 --> 00:20:45,704 ‫متوجه شدم. 293 00:20:46,830 --> 00:20:48,748 ‫این یه برنامه تلویزیونیه. 294 00:20:49,708 --> 00:20:50,709 ‫شما مجری ای؟ 295 00:20:51,209 --> 00:20:53,169 ‫نه. خدای من. ولی این رویامه. 296 00:20:53,753 --> 00:20:55,296 ‫ولی افسوس که یه پرنسم. 297 00:20:55,380 --> 00:20:57,465 ‫درست مثل شماها، دومین فرزند خاندان سلطنتی ام. 298 00:20:57,549 --> 00:21:01,845 ‫خواهران و برادران ما وارث تاج و تخت هستن، ما هم ‫گزینه ـهای زاپاسیم. 299 00:21:02,637 --> 00:21:03,596 ‫ناتوانیم. 300 00:21:04,014 --> 00:21:05,015 ‫بی هدفیم... 301 00:21:06,099 --> 00:21:07,767 ‫یا این چیزیه که همه فکر می کنن. 302 00:21:10,895 --> 00:21:12,355 ‫رفیق، تو یه هولوگرامی. 303 00:21:12,439 --> 00:21:15,108 ‫توی مراسم شوالیه شدن پسرخاله ام، یه دونه هولوگرام ‫از اجرای سلن دیون آورده بودن. 304 00:21:15,191 --> 00:21:17,777 ‫شاید داداش دو قلوش باشه؟ 305 00:21:24,117 --> 00:21:25,577 ‫خیله خب، قضیه اینه. 306 00:21:25,660 --> 00:21:29,539 ‫فرزندان دوم خاندان ـهای سلطنتی یه ژن مخصوصی ‫دارن. 307 00:21:29,622 --> 00:21:32,375 ‫ژنی که به بعضی از ما قدرتای فوق العاده ای می ده... 308 00:21:32,459 --> 00:21:34,294 ‫که در سن شما خودشون رو نشون می دن. 309 00:21:37,047 --> 00:21:38,381 ‫شما بچه ـها قدرتای فرابشری دارین. 310 00:21:38,882 --> 00:21:41,676 ‫تواناییاتون مخصوص خودتون هستن. 311 00:21:41,760 --> 00:21:44,262 ‫برای همین اومدین اینجا، 312 00:21:44,346 --> 00:21:46,389 ‫تا از استعداد بالقوه ـتون استفاده کنین، 313 00:21:47,265 --> 00:21:52,645 ‫که به عنوان اعضای جامعه مخفی فرزندان دوم ‫خاندان سلطنتی ازشون استفاده خواهید کرد. 314 00:21:57,025 --> 00:21:58,276 ‫می دونم، خبر بزرگیه. 315 00:21:59,194 --> 00:22:02,197 ‫ما ابر قهرمانیم؟ 316 00:22:02,781 --> 00:22:03,907 ‫درسته. 317 00:22:08,161 --> 00:22:09,621 ‫ولی یه شرطی داره. 318 00:22:10,580 --> 00:22:13,792 ‫هیچکس، حتی خانواده ـتون، نمی تونه از وجود ما باخبر ‫بشه. 319 00:22:13,875 --> 00:22:15,960 ‫من سال ـهاست که قدرتای فرابشری دارم. 320 00:22:16,378 --> 00:22:17,420 ‫رفیق، چه ناراحت کننده. 321 00:22:18,296 --> 00:22:20,340 ‫برای محافطت از رازداریمون... 322 00:22:20,423 --> 00:22:23,343 ‫باید گوشیاتون رو ازتون بگیرم. 323 00:22:24,260 --> 00:22:27,138 ‫خیلی متاسفم که گوشیاتون رو بلافاصله... 324 00:22:27,222 --> 00:22:30,642 ‫و برای مدتی نامعلوم ضبط می کنم. 325 00:22:31,142 --> 00:22:33,311 ‫وقتی می گی، «بلافاصله و و برای مدتی نامعلوم،» 326 00:22:33,395 --> 00:22:35,647 ‫منظورت که کل تابستون نیست، هست؟ 327 00:22:36,606 --> 00:22:40,610 ‫دردی که الان داری می کشی باعث می شه قوی تر بشی. 328 00:22:41,403 --> 00:22:44,447 ‫جیمز، تو رهبر این جامعه ای؟ 329 00:22:44,531 --> 00:22:45,824 ‫نه دقیقا. 330 00:22:45,907 --> 00:22:46,991 ‫رهبرش منم. 331 00:22:48,118 --> 00:22:49,119 ‫مامان؟ 332 00:22:49,869 --> 00:22:52,706 ‫به دوره آموزشی جامعه مخفی خوش اومدین. 333 00:22:53,665 --> 00:22:56,459 ‫هزاران ساله که فرزندان دومی مثل شما و من... 334 00:22:56,543 --> 00:23:01,131 ‫از پادشاهیامون در برابر تهدیدات، قاتلان و خلافکاران ‫بین المللی محافظ می کنیم. 335 00:23:01,881 --> 00:23:03,008 ‫ما در خفا کار می کنیم. 336 00:23:03,508 --> 00:23:07,554 ‫پاداشمون؟ جون افرادی که نجات می دیم و نظمیه ‫که به جامعه بر می گردونیم. 337 00:23:08,054 --> 00:23:10,515 ‫شش هفته آینده قراره خیلی سخت بگذره. 338 00:23:10,890 --> 00:23:12,559 ‫ممکنه به خودتون شک کنید که از پسش برمیاید یا نه، 339 00:23:13,101 --> 00:23:17,313 ‫ولی با هر مانعی که روبرو می شید، یادتون باشه که هیچ ‫چیز غیر ممکن نیست. 340 00:23:17,731 --> 00:23:20,316 ‫اونایی که قبول می شن، به جامعه می پیوندن. 341 00:23:20,817 --> 00:23:23,236 ‫اونایی که قبول نمی شن هم به پادشاهیاشون بر می گردن. 342 00:23:23,319 --> 00:23:25,113 ‫قدرتاتون ازتون گرفته می شه، 343 00:23:25,196 --> 00:23:28,867 ‫و خاطراتتون دستکاری می شن تا هر گونه خاطره ای ‫از این دوره آموزشی پاک بشه. 344 00:23:30,201 --> 00:23:31,578 ‫براتون آرزوی موفقیت می کنم. 345 00:23:36,499 --> 00:23:37,500 ‫تو بهم دروغ گفتی. 346 00:23:38,251 --> 00:23:40,962 ‫بهت حقیقت رو نگفتم. ‫اینا با هم فرق دارن. 347 00:23:41,046 --> 00:23:42,672 ‫بابا می دونست؟ ال می دونه؟ 348 00:23:42,756 --> 00:23:46,843 ‫نه، و هیچوقت هم نباید بدونه. ‫ما اینطوری از کسانی که دوستشون داریم، محافظت می کنیم. 349 00:23:48,219 --> 00:23:49,054 ‫چطوری؟ 350 00:23:50,221 --> 00:23:54,642 ‫تو می خوای فراتر از یه پرنسس باشی، ‫لقبی بی معنی که باهاش متولد شدی. 351 00:23:55,060 --> 00:23:56,144 ‫این فرصتته که این کار رو بکنی. 352 00:23:58,980 --> 00:24:01,983 ‫برو پیش بقیه و یه کاری کن بهت افتخار کنم. 353 00:24:08,656 --> 00:24:10,992 ‫بهش چی گفتی؟ ‫- چیزی رو که نیاز داشت بشنوه. 354 00:24:11,076 --> 00:24:12,410 ‫خبری از فرار اون زندانی شد؟ 355 00:24:13,244 --> 00:24:14,454 ‫اون کمک داشته. 356 00:24:14,537 --> 00:24:17,999 ‫تمام مامورین جامعه در سراسر دنیا دنبالش می گردن. ‫پیداش می کنیم. 357 00:24:31,930 --> 00:24:33,181 ‫خبری برام داری؟ 358 00:24:33,264 --> 00:24:35,517 ‫هنوز نه، ولی دارم روش کار می کنم. 359 00:24:35,600 --> 00:24:39,479 ‫تا من یه چیزی پیدا کنم، تو روی تقویت قدرت حرکت اجسام ‫با ذهنت کار کن. زمان زیادی گذشته. 360 00:24:40,021 --> 00:24:43,358 ‫من 10 سال توی اون سلولی که کاترین من رو توش انداخت ‫پوسیدم... 361 00:24:44,025 --> 00:24:48,279 ‫وقتی که دنیا داشت وجودم رو فراموش می کرد، منتظر ‫فرار بودم. 362 00:24:49,531 --> 00:24:52,450 ‫حالا می خوام همه چیز رو از اون بگیرم. 363 00:24:53,785 --> 00:24:54,953 ‫10 سال. 364 00:25:20,437 --> 00:25:22,355 ‫تازه واردان، خوش آمدین. 365 00:25:22,439 --> 00:25:24,858 ‫احتمالا همه دارین با خودتون می گین که، ‫«قدرتام کجان؟» 366 00:25:24,941 --> 00:25:28,069 ‫من هم توی همین فکر هستم، ولی به اونجاش هم می رسیم. 367 00:25:28,153 --> 00:25:32,782 ‫با این حال، اولش باید یه سنت کوچیک جامعه مخفی که ‫مخصوص تازه وارداست رو اجرا کنیم. 368 00:25:32,866 --> 00:25:36,745 ‫ازش خوشتون میاد. ‫راستش، تو خوشت نمیاد. 369 00:25:36,828 --> 00:25:37,662 ‫چی شده؟ 370 00:25:37,746 --> 00:25:40,665 ‫این تمرینا شامل شنا هم می شه؟ ‫من نسخه پزشک دارم که روش نوشته نمی تونم شنا برم. 371 00:25:41,833 --> 00:25:44,252 ‫خیله خب. ‫آره، تو قطعا ازش خوشت نمیاد. 372 00:25:51,051 --> 00:25:54,137 ‫برو بابا. این عالیه! 373 00:26:06,858 --> 00:26:10,278 ‫کاملا پایه ایه. تمام کاری که باید بکنین اینه که از اینجا ‫به اونجا برین. 374 00:26:10,362 --> 00:26:12,822 ‫اولین کسی که به هرم برسه جایزه رو می بره. 375 00:26:12,906 --> 00:26:14,741 ‫خیلی آسونه. 376 00:26:18,370 --> 00:26:20,789 ‫درس اول، انتظار وقایع غیر منتظره رو داشته باشین. 377 00:26:22,207 --> 00:26:24,709 ‫خب، منتظر چی هستین، دعوتنامه سلطنتی؟ ‫برین. 378 00:26:25,543 --> 00:26:26,753 ‫محض اطلاعتون، لیزرا درد دارن. 379 00:26:32,967 --> 00:26:35,053 ‫من می برم. ‫- خواب دیدی خیره. 380 00:26:35,762 --> 00:26:37,347 ‫شما بچه ـها واقعا ورزشکارین. 381 00:26:52,070 --> 00:26:54,197 ‫آخ، یکی از ناخنام شکست. 382 00:26:55,657 --> 00:26:58,243 ‫بچه ـها، شصتم رو از دست دادم. ‫من با شصتم تایپ می کنم. 383 00:26:58,326 --> 00:27:00,120 ‫خدای من. دارم ذوب می شم. 384 00:27:00,203 --> 00:27:02,956 ‫- این قدرتته. ناپدید می شی. ‫- احسنت. 385 00:27:03,039 --> 00:27:04,082 ‫الان دیگه می شه پاهام رو بهم پس بدین؟ 386 00:27:04,165 --> 00:27:05,834 ‫پاهام دومین عضو کامنت خور بدنم هستن. 387 00:27:05,917 --> 00:27:07,252 ‫پایین تنه ات رو به کل از دست دادی. 388 00:27:07,335 --> 00:27:09,754 ‫درسته، خیله خب. من دیگه نیستم. 389 00:27:12,465 --> 00:27:13,633 ‫بیخیال اون. به من کمک کنین بلند شم. 390 00:27:14,342 --> 00:27:15,176 ‫اومدم. 391 00:27:15,677 --> 00:27:16,511 ‫چه پرتوقع. 392 00:27:17,345 --> 00:27:18,972 ‫راه رو پیدا کنین و من رو به هرم برسونین. 393 00:27:19,055 --> 00:27:20,890 ‫چرا یهو انقدر دلم خواسته که بهت کمک کنم؟ 394 00:27:20,974 --> 00:27:21,891 ‫چون من جذابم. 395 00:27:21,975 --> 00:27:23,226 ‫بعید می دونم از نظر هیچ موجود زنده ای جذاب باشی. 396 00:27:25,770 --> 00:27:28,189 ‫شاید این قدرتشه؟ بقیه از حرفاش اطاعت می کنن. 397 00:27:29,190 --> 00:27:31,234 ‫خیله خب. ‫ضایع ترین رازت رو بهم بگو. 398 00:27:31,317 --> 00:27:32,402 ‫من توی عمرم هیچ دوستی نداشتم. 399 00:27:33,445 --> 00:27:36,197 ‫دیدی، من هیچوقت این رو اعتراف نمی کنم. ‫اون می تونه بقیه رو مجبور کنه هر کاری رو که می خواد انجام بدن. 400 00:27:36,281 --> 00:27:37,323 ‫بهترین قدرت دنیا. 401 00:27:40,076 --> 00:27:41,077 ‫سرتون رو بدزدین! 402 00:27:43,621 --> 00:27:46,374 ‫درس دوم، حواستون رو به اطرافتون جمع کنین. 403 00:27:46,458 --> 00:27:49,836 ‫اگه این درسا رو از قبل بهمون می دادی، خیلی مفیدتر بودن. 404 00:27:49,919 --> 00:27:51,629 ‫خب، این یه جورایی هدف اصلی این امتحان رو از بین ‫می بره، نه؟ 405 00:27:51,713 --> 00:27:54,132 ‫باید بهتون هشدار بدم که لیزرا همچنان دارن شلیک می شن. 406 00:27:54,215 --> 00:27:55,216 ‫تو از کجا می دونستی؟ 407 00:27:55,300 --> 00:27:57,635 ‫صداش رو شنیدم. من ابر حواس دارم. 408 00:28:00,930 --> 00:28:01,931 ‫وای! 409 00:28:02,015 --> 00:28:04,017 ‫- چطوری این کار رو کردی؟ ‫- لیزره به لباسم خورد و برگشت. 410 00:28:07,270 --> 00:28:08,104 ‫آخ. 411 00:28:38,343 --> 00:28:40,136 ‫می شه لطفا موبایلم رو پس بدی؟ 412 00:28:40,720 --> 00:28:42,972 ‫خب، این کاملا موفقیت آمیز بود. 413 00:28:46,309 --> 00:28:48,228 ‫کسی می خواد قدرتش رو باهام عوض کنه؟ 414 00:28:48,937 --> 00:28:52,190 ‫ابر حواس رو با نامرئی شدن عوضی کنم؟ ‫نه، ممنون. 415 00:28:53,525 --> 00:28:56,528 ‫تو چی، ماتئو؟ ‫تو همینجوریش هم یه جورایی نامرئی هستی. 416 00:28:57,028 --> 00:28:59,447 ‫البته. تو می تونی قدرت معذب بودن من رو داشته باشی... 417 00:28:59,823 --> 00:29:01,074 ‫چون این تمام چیزیه که الان دارم. 418 00:29:03,284 --> 00:29:04,411 ‫چقدر حشره اینجاست. 419 00:29:04,494 --> 00:29:06,037 ‫شاید ما دیرتر بالغ می شیم. 420 00:29:06,121 --> 00:29:07,455 ‫باید صبور باشیم. 421 00:29:07,539 --> 00:29:09,457 ‫- مثل همون داستان لاک پشت و... ‫- حرف نزن. 422 00:29:10,542 --> 00:29:11,668 ‫این بی ادبی بود. 423 00:29:11,751 --> 00:29:14,921 ‫فقط می خواستم ببینم که کار می کنه یا نه. ‫و ژانویه هم رو مخم بود. 424 00:29:15,005 --> 00:29:17,382 ‫می تونی به خودت دستور بدی که انقدر نفرت انگیز نباشی؟ 425 00:29:17,465 --> 00:29:19,884 ‫بابا یه شوخی بود. بیخیال. 426 00:29:19,968 --> 00:29:21,803 ‫تو که اصلا دلیل زیادی برای ترسیدن نداری. 427 00:29:22,345 --> 00:29:24,097 ‫مامانت رییس اینجاست. ‫هر اتفاقی بیفته، قبول می شی. 428 00:29:24,180 --> 00:29:27,142 ‫به شدت رابطه من و مامانم رو دست بالا گرفتی. 429 00:29:27,225 --> 00:29:30,228 ‫خدای من، بچه ـها. شما می تونین من رو ببینین، درسته؟ 430 00:29:30,311 --> 00:29:32,689 ‫همه جات به غیر از صورتت معلومه. 431 00:29:34,190 --> 00:29:35,859 ‫مشکل صورتم چیه؟ 432 00:29:37,277 --> 00:29:38,486 ‫ژانویه کجا رفت؟ 433 00:29:39,237 --> 00:29:40,238 ‫نمی دونم. 434 00:29:40,697 --> 00:29:41,740 ‫ولی دوباره می تونم صورتت رو ببینم. 435 00:29:44,951 --> 00:29:46,911 ‫این منطقی نیست. 436 00:29:46,995 --> 00:29:50,290 ‫جیمز گفت قدرتامون خاصن و ما همین الانم یه نفر ‫که ناپدید می شه رو داریم. 437 00:29:50,373 --> 00:29:51,249 ‫دیگه نداریم. 438 00:29:51,332 --> 00:29:52,334 ‫آخ! 439 00:29:52,667 --> 00:29:53,793 ‫واقعا؟ 440 00:29:53,877 --> 00:29:55,378 ‫- تو به من سیلی زدی. ‫- حقت بود. 441 00:29:55,462 --> 00:29:56,379 ‫دوباره می تونم حرف بزنم. 442 00:29:56,463 --> 00:29:58,173 ‫- به خودت سیلی بزن. ‫- نه، خودت به خودت سیلی بزن. 443 00:29:58,256 --> 00:30:00,091 ‫- آخ! ‫- چرا خودت رو زدی؟ 444 00:30:00,175 --> 00:30:01,134 ‫اون بهم گفت بزنم. 445 00:30:01,217 --> 00:30:02,969 ‫من خیلی گیج شدم. 446 00:30:03,845 --> 00:30:07,849 ‫وقتی ژانویه به رکسانا دست زد، ناپدید شد، 447 00:30:07,932 --> 00:30:11,603 ‫و وقتی که به توما دست زد، ‫اون دقیقا همون کاری رو که ژانویه بهش گفت انجام داد. 448 00:30:11,686 --> 00:30:13,646 ‫پس به آخرین نفری که دست بزنم... 449 00:30:13,730 --> 00:30:16,733 ‫قدرتش رو می گیری و مال خودت می کنی. 450 00:30:17,359 --> 00:30:19,861 ‫عالیه. الان من تنها کسی هستم که قدرت نداره. 451 00:30:20,570 --> 00:30:21,446 ‫قابل پیش بینی بود. 452 00:30:21,529 --> 00:30:25,367 ‫تو هم قدرت رو پیدا می کنی، قدرت قراره عالی باشه. 453 00:30:26,701 --> 00:30:28,745 ‫واقعا اینطور فکر می کنی؟ 454 00:30:28,828 --> 00:30:29,662 ‫آره. 455 00:30:30,872 --> 00:30:31,873 ‫البته. 456 00:30:32,874 --> 00:30:35,877 ‫امیدوارم دید اشعه ایکس...یا پرواز باشه. 457 00:30:35,960 --> 00:30:38,338 ‫خب، قطعا پرواز هم شاملش می شه. 458 00:30:39,047 --> 00:30:43,259 ‫رفیق، قدرت تو اینه که حشرات رو به خود جذب می کنی. ‫تو مرد حشره ای هستی. 459 00:30:47,639 --> 00:30:50,266 ‫اینجا 100 ـتا اتاق وجود داره. 460 00:30:50,350 --> 00:30:52,477 ‫چرا باید همه ـمون توی یه اتاق بمونیم؟ 461 00:30:53,019 --> 00:30:54,521 ‫گمونم می خوان با هم گرم بگیریم؟ 462 00:30:54,604 --> 00:30:56,481 ‫عالیه. من رو در جریانش بذارین، باشه؟ 463 00:30:58,149 --> 00:30:59,150 ‫فعلا. 464 00:31:01,820 --> 00:31:05,323 ‫زیادم بد نیست. ‫می تونیم این رو درست کنیم. 465 00:31:05,407 --> 00:31:06,866 ‫گمونم باید تختمون رو انتخاب کنیم، درسته؟ 466 00:31:06,950 --> 00:31:08,410 ‫- اون تخت واسه من. ‫- باشه. 467 00:31:08,493 --> 00:31:09,994 ‫من عاشق این قدرتم. 468 00:31:12,122 --> 00:31:13,123 ‫ایولا. 469 00:31:16,918 --> 00:31:18,503 ‫تو اصلا فکر می کردی متفاوت باشی؟ 470 00:31:19,629 --> 00:31:20,797 ‫منظورم قبل از امروزه. 471 00:31:21,881 --> 00:31:23,675 ‫آره. 472 00:31:23,758 --> 00:31:26,594 ‫حدود یه سال پیش مردم شروع به اطاعت از عجیب ترین ‫حرفام کردن. 473 00:31:27,095 --> 00:31:31,016 ‫همیشه فکر می کردم برای اینه که خیلی جذابم ولی الان ‫همه اش معنی می ده. 474 00:31:31,558 --> 00:31:32,559 ‫تو چی؟ 475 00:31:32,934 --> 00:31:33,852 ‫نمی دونم. 476 00:31:34,436 --> 00:31:37,480 ‫در عرض چند ماه گذشته، حشرات زیادی نیشم زدن. 477 00:31:37,564 --> 00:31:40,233 ‫زیاد در موردش فکر نکردم، و البته کس دیگه ای هم ‫متوجه اش نشد. 478 00:31:41,151 --> 00:31:42,610 ‫این یکی از مزایای نامرئی بودنه. 479 00:31:42,694 --> 00:31:44,487 ‫برای اون دختر نامرئی که نامرئی نیستی. 480 00:31:44,571 --> 00:31:46,740 ‫دیدم بهت یه پروانه داد. 481 00:31:47,323 --> 00:31:48,491 ‫اون هیچوقت سراغ یکی مثل من نمیاد. 482 00:31:48,575 --> 00:31:49,868 ‫هیچوقت نگو هیچوقت. 483 00:31:50,869 --> 00:31:53,788 ‫اگه دلت می خواد این تخت مال خودت. ‫من نباید از قدرتم... 484 00:31:53,872 --> 00:31:55,040 ‫اشکالی نداره. این یکی هم خوبه. 485 00:31:58,460 --> 00:32:01,629 ‫ولی شاید بشه دفعه بدی دیگه از قدرتت روم استفاده نکنی. 486 00:32:01,713 --> 00:32:04,299 ‫منصفانه است. ‫تا وقتی که حشراتت رو پیش خودت نگه داری. 487 00:32:04,382 --> 00:32:05,216 ‫قبوله. 488 00:32:07,469 --> 00:32:08,803 ‫اشکالی نداره من بالا بخوابم؟ 489 00:32:10,513 --> 00:32:15,352 ‫وقتی بچه بودیم، برادر دوقلوم همیشه تخت بالایی رو ‫می گرفت. اون بدترین آدم دنیاست. 490 00:32:16,227 --> 00:32:18,229 ‫توی همه امتحانات پایانیش تقلب کرد. 491 00:32:18,730 --> 00:32:21,649 ‫اگه اون کسیه که کشورت رو می گردونه، واقعا برای ‫کشورت نگرانم. 492 00:32:21,733 --> 00:32:25,904 ‫اون یه دقیقه زودتر به دنیا اومد و به همین دلیل می تونه ‫تاج و تخت رو به ارث ببره. خیلی نامردیه. 493 00:32:25,987 --> 00:32:26,988 ‫می دونم چی می گی. 494 00:32:27,072 --> 00:32:28,573 ‫خواهر تو هم خیلی بده؟ 495 00:32:29,783 --> 00:32:33,119 ‫راستش، نه. اون از هر نظر بی نقصه. 496 00:32:33,203 --> 00:32:34,579 ‫فرزند دوم بودن به تنهایی بد هست، 497 00:32:34,662 --> 00:32:37,540 ‫ولی این که باعث می شه همیشه در جایگاه دومی... 498 00:32:38,166 --> 00:32:39,584 ‫مشکل فقط این نیست. 499 00:32:42,796 --> 00:32:45,840 ‫اینه که مدام من رو با اون... 500 00:32:46,299 --> 00:32:49,135 ‫یا پرنسسای ایده آل مقایسه می کنن. 501 00:32:50,679 --> 00:32:53,098 ‫انگار ما نمی تونیم هویت مخصوص به خودمون رو داشته باشیم. 502 00:32:54,391 --> 00:32:55,392 ‫دقیقا. 503 00:32:59,646 --> 00:33:01,189 ‫گوشی پشتیبان. هوشمندانه است. 504 00:33:01,856 --> 00:33:04,025 ‫نگران نباش. من رازدار خوبی ام. 505 00:33:29,968 --> 00:33:34,472 ‫یادگیری نحوه استفاده از قدرتاتون به تمرکز، حواس جمع ‫و دقت بستگی داره. 506 00:33:38,560 --> 00:33:41,896 ‫در حال حاضر، هورمونا کنترل قدرتاتون رو در دست دارن، 507 00:33:41,980 --> 00:33:46,067 ‫موقعیتای اضطراب آور، فشار هم سن و سالا، اضطراب ‫اجتماعی، مسائل فیزیکی، 508 00:33:46,151 --> 00:33:48,319 ‫و حتی صدای بلند موسیقی یه گروهی که بیش از حد ‫بزرگش کردن. 509 00:33:48,903 --> 00:33:50,905 ‫حالا که با قدرتاتون آشنا شدین، 510 00:33:50,989 --> 00:33:52,699 ‫آموزشتون بر نحوه کنترلشون متمرکز می شه. 511 00:33:52,782 --> 00:33:53,783 ‫چطوری این کار رو بکنیم؟ 512 00:33:54,826 --> 00:33:55,827 ‫با تمرین. 513 00:33:57,412 --> 00:34:00,415 ‫این امتحان با هدف تقویت ابر حواس شما طراحی شده. 514 00:34:00,498 --> 00:34:02,584 ‫با دقت به صداها گوش کنین. 515 00:34:03,418 --> 00:34:04,919 ‫خیله خب، دقت کنین. 516 00:34:05,003 --> 00:34:08,631 ‫همین الان یه پسر کوچیک به بابانوئل گفت که برای ‫کریسمس چی می خواد. شما به من بگید که چی می خواد؟ 517 00:34:08,715 --> 00:34:10,425 ‫آخرین باری که اینجا بودیم رو یادته؟ 518 00:34:10,508 --> 00:34:11,843 ‫البته. ‫- جوراب نیست؟ 519 00:34:11,926 --> 00:34:13,720 ‫نتایج منتشر شده ان. ‫آماده دیدنشون هستی؟ 520 00:34:13,803 --> 00:34:15,555 ‫من فقط حس خوبی... 521 00:34:17,098 --> 00:34:19,476 ‫اون پسر بچه... 522 00:34:19,559 --> 00:34:20,643 ‫چیز زیادی نیست. 523 00:34:20,727 --> 00:34:22,020 ‫من تقلب نمی کنم. 524 00:34:22,103 --> 00:34:24,230 ‫چون اون هر سال همون جوابا رو به سوالات امتحانای ‫پایانی می ده. 525 00:34:24,314 --> 00:34:25,398 ‫نمی دونم. 526 00:34:25,482 --> 00:34:28,068 ‫«برای آموختن نحوه رسیدن به موفقیت، ابتدا باید نحوه شکست خوردن رو ‫بیاموزی.» 527 00:34:34,908 --> 00:34:38,036 ‫پرنس توما، قدرت شما یکی از خاص ترین قدرتاییه که دیدم. 528 00:34:38,119 --> 00:34:40,497 ‫- ممنون. ‫- می دونم که عاشق سگی. 529 00:34:40,580 --> 00:34:43,875 ‫به شدت! توی کاخم پنج تا سگ اصیل دارم که عاشقمن. 530 00:34:43,958 --> 00:34:45,251 ‫خوشحالم که این حرف رو زدی. 531 00:34:45,335 --> 00:34:47,796 ‫چون قدرتات تنها بر تعاملاتت با بقیه تمرکز دارن، 532 00:34:47,879 --> 00:34:48,880 ‫به یه همراه نیاز خواهی داشت. 533 00:34:48,963 --> 00:34:49,964 ‫بگو بیاد. 534 00:34:50,048 --> 00:34:53,218 ‫و از اونجایی که تاکنون هیچ اشراف زاده ای نتونسته چارلی ‫رو تربیت کنه، 535 00:34:53,301 --> 00:34:56,346 ‫گفتیم شاید توانایی ـهای خاص شما بتونن از پس این ‫چالش بربیان. 536 00:34:56,429 --> 00:34:57,430 ‫چارلی؟ 537 00:34:57,514 --> 00:34:59,683 ‫پرنس توما، با چارلی آشنا شو. 538 00:35:00,892 --> 00:35:04,521 ‫اگه بتونی یه کاری کنی اون از حرفات پیروی کنه، ‫برای متقاعد کردن بقیه مشکلی نخواهی داشت. 539 00:35:07,190 --> 00:35:10,318 ‫من دیگه باید چه تمرینی کنم؟ ‫مگه قدرتم قرض گرفتن قدرتای بقیه نیست؟ 540 00:35:10,402 --> 00:35:13,113 ‫چرا، ولی باید یاد بگیری که چطوری بیشتر از چند ثانیه ‫این کار رو بکنی. 541 00:35:13,196 --> 00:35:15,949 ‫قراره روت کار کنیم تا بتونی برای بیشترین زمان ممکن قدرت ‫بقیه رو نگه داری. 542 00:35:16,408 --> 00:35:17,409 ‫توی یه استخر؟ 543 00:35:18,493 --> 00:35:20,078 ‫می خوام به یکی معرفیت کنم. 544 00:35:20,161 --> 00:35:22,372 ‫اون به آموزشت کمک می کنه. 545 00:35:23,123 --> 00:35:24,499 ‫از آشناییت خوشوقتم. 546 00:35:24,582 --> 00:35:27,877 ‫من پرنسس آنا از اسپانیا هستم. قدرتم تنفس زیر آبه. 547 00:35:28,461 --> 00:35:29,462 ‫و این قدرت الان مال توئه. 548 00:35:30,213 --> 00:35:31,756 ‫موفق باشی. 549 00:35:38,555 --> 00:35:39,556 ‫آماده ای؟ 550 00:35:42,267 --> 00:35:45,520 ‫بجنبین. بلندش کنین. 551 00:35:45,603 --> 00:35:47,605 ‫ماتئو، حشرات فقط به تو جذب نمی شن. 552 00:35:47,689 --> 00:35:49,107 ‫تو می تونی اونا رو کنترل هم بکنی. 553 00:36:00,577 --> 00:36:02,120 ‫جیمز، خوشحالم که من رو درک می کنی. 554 00:36:02,203 --> 00:36:04,706 ‫جدی می گم، من خیلی دلم برای کلاس دوچرخه سواری ‫تنگ شده بود، 555 00:36:04,789 --> 00:36:07,125 ‫ولی می دونی، نمی خواستم غر بزنم. 556 00:36:07,876 --> 00:36:08,793 ‫اون چیه؟ 557 00:36:08,877 --> 00:36:10,253 ‫شبیه سازی تشعشعات خورشیدی. 558 00:36:10,337 --> 00:36:12,339 ‫ماموران ما باید آماده باشن تا در تمام طول سال... 559 00:36:12,422 --> 00:36:14,549 ‫آماده اجرای ماموریت توی سردترین زمستون و گرم ترین ‫تابستون باشن. 560 00:36:14,632 --> 00:36:17,344 ‫این خورشید مصنوعی خیلی... 561 00:36:17,969 --> 00:36:21,139 ‫فکر می کنی موقع نامرئی بودن می تونم برنزه شم؟ 562 00:36:23,975 --> 00:36:24,976 ‫این یکم سرده. 563 00:36:29,356 --> 00:36:30,690 ‫عینک. تصمیم هوشمندانه ای بود. 564 00:36:34,944 --> 00:36:38,823 ‫خیله خب، جیمز. متوجه شدم. ما باید در تمام طول سال ‫آماده باشیم. 565 00:36:38,907 --> 00:36:41,910 ‫باید برای تمام فصول آماده باشیم. خاموشش کن. 566 00:36:41,993 --> 00:36:44,371 ‫نامرئی شو تا خاموشش کنم. 567 00:36:44,454 --> 00:36:46,956 ‫خدای من، این خیلی رو اعصابه. ‫چرا نمی تونم نامرئی شم؟ 568 00:36:51,252 --> 00:36:52,671 ‫آخرین باری که اینجا بودیم رو یادته؟ 569 00:36:55,465 --> 00:36:57,384 ‫خیلی از این وضعیت خسته شدم. 570 00:36:57,467 --> 00:36:59,302 ‫تو که می تونی با قدرتت بقیه رو متقاعد کنی. 571 00:36:59,386 --> 00:37:02,055 ‫قطعا می تونی جیمز رو متقاعد کنی که گوشیم رو بهم ‫پس بده. 572 00:37:02,138 --> 00:37:05,350 ‫برای طرفدارات مهم نیست که 48 ساعت پست نذاری. 573 00:37:05,433 --> 00:37:08,103 ‫باید وجهه ام رو حفظ کنم. ‫این مسئولیتمه. 574 00:37:08,186 --> 00:37:09,604 ‫خدمت به قلمروت چی؟ 575 00:37:09,688 --> 00:37:11,773 ‫مسئولیتا همه گردن بچه اولاست. 576 00:37:11,856 --> 00:37:14,025 ‫تنها دلیل وجودی ما اینه که خوش بگذرونیم. 577 00:37:15,151 --> 00:37:17,028 ‫تو تنها کسی نیستی که مجبوره تابستونش... 578 00:37:17,112 --> 00:37:18,822 ‫رو دور از بهترین دوستش بگذرونه. 579 00:37:18,905 --> 00:37:20,657 ‫خیله خب، بچه ـها. ناهار آماده است. 580 00:37:22,450 --> 00:37:23,451 ‫سم. 581 00:37:29,207 --> 00:37:30,625 ‫این بوی سم می ده. 582 00:37:31,543 --> 00:37:35,213 ‫آروم باشین. فقط مال سم مسموم بود. ‫اون به این تمرین نیاز داره. 583 00:37:36,506 --> 00:37:38,842 ‫همه چیز یه امتحانه. همه چیز. 584 00:37:38,925 --> 00:37:40,510 ‫لعنت. این خیلی بی رحمانه است. 585 00:37:43,179 --> 00:37:45,598 ‫بیا. می تونیم غذا رو با هم بخوریم. 586 00:37:46,224 --> 00:37:47,809 ‫سیب سرخ خوردنی مورد علاقه منه. 587 00:37:48,852 --> 00:37:49,936 ‫ممنون. 588 00:37:55,775 --> 00:37:56,901 ‫همین الان متوجه یه چیزی شدم. 589 00:37:59,112 --> 00:38:02,657 ‫من قبلا هیچوقت کنار بچه ـهای دیگه استراتمور ناهار نخورده بودم. 590 00:38:07,704 --> 00:38:10,290 ‫خیله خوب، من رفتم. وقت تمرینه. 591 00:38:11,833 --> 00:38:13,918 ‫چارلی، بیا. 592 00:38:14,002 --> 00:38:15,628 ‫اوه! ‫- بیا پسر. 593 00:38:22,177 --> 00:38:24,220 ‫آخرش مالاریا می گیرم و می میرم. 594 00:38:24,304 --> 00:38:25,805 ‫نخیر، نمی میری. ‫- ممکنه بمیری. 595 00:38:25,889 --> 00:38:26,890 ‫آره راست می گه. ممکنه بمیری. 596 00:38:33,146 --> 00:38:36,107 ‫سلام. ‫- سلام. ببخشید ناپدید شدم. 597 00:38:36,191 --> 00:38:37,692 ‫چه خبرا؟ چه کلاسایی داری؟ 598 00:38:38,109 --> 00:38:39,611 ‫خودت که می دونی، همون همیشگیا. 599 00:38:40,945 --> 00:38:42,113 ‫تابستون تو چطوره؟ 600 00:38:42,781 --> 00:38:44,366 ‫خب بدون تو چندان خوش نمی گذره، 601 00:38:44,449 --> 00:38:46,951 ‫ولی قراره خیلی باحال باشه. ‫پوسترای اجرامون رو چاپ کردم. 602 00:38:53,208 --> 00:38:54,250 ‫بی صبرانه منتظرشم. 603 00:38:55,210 --> 00:38:56,294 ‫باید برم. 604 00:38:56,378 --> 00:38:58,213 ‫باشه، خیله خب. 605 00:38:59,047 --> 00:38:59,964 ‫شب بخیر. 606 00:39:02,425 --> 00:39:03,426 ‫شب بخیر. 607 00:39:07,764 --> 00:39:09,015 ‫اونا عالی به نظر میان. 608 00:39:09,099 --> 00:39:10,058 ‫ممنون. 609 00:39:13,103 --> 00:39:16,523 ‫می دونی، من تمام عمرم برای خانواده سلطنتی کار ‫کردم. 610 00:39:16,606 --> 00:39:18,274 ‫اونا توی دنیای خودشون زندگی می کنن. 611 00:39:18,775 --> 00:39:22,028 ‫فقط نگرانم که اون یه روزی تو رو فراموش کنه و ازت ‫بگذره. 612 00:39:22,112 --> 00:39:23,405 ‫نمی خوام شاهد آسیب دیدنت باشم. 613 00:39:24,364 --> 00:39:25,365 ‫بابا، سم اونطوری نیست. 614 00:39:26,658 --> 00:39:27,951 ‫اون بهترین دوستمه. 615 00:39:49,931 --> 00:39:52,058 ‫سلام جیمز. من رو می خواستی ببینی؟ 616 00:39:52,142 --> 00:39:53,309 ‫مامان؟ 617 00:39:56,813 --> 00:39:58,565 ‫جابجایی؟ 618 00:39:58,648 --> 00:40:00,233 ‫این قدرتته؟ 619 00:40:00,817 --> 00:40:02,277 ‫دفعه بعد برام تاکسی بگیر. 620 00:40:02,360 --> 00:40:03,778 ‫جیمز گفت که مشکل داری. 621 00:40:12,787 --> 00:40:14,664 ‫اپسیلون 97 قرمز کیو صفر. 622 00:40:18,251 --> 00:40:20,670 ‫فکر نمی کنم این رمز اینترنتت باشه. 623 00:40:21,254 --> 00:40:24,466 ‫رمز کلی سلطنتیه. ‫تمام درای کاخ رو باز می کنه. 624 00:40:24,549 --> 00:40:26,343 ‫تمام تجهیزات امنیتی رو غیر فعال می کنه. 625 00:40:26,843 --> 00:40:29,971 ‫به عنوان ملکه و رهبر جامعه مخفی، این رمز تنها در ‫اختیار منه. 626 00:40:30,638 --> 00:40:32,474 ‫به این خاطر باهات به اشتراک می ذارمش ‫که بهت اعتماد دارم. 627 00:40:33,767 --> 00:40:35,393 ‫شاید بهتر باشه محکم روی اون صندلی بشینی. 628 00:41:00,627 --> 00:41:02,879 ‫زیر خونه ـمون یه غار بتمنی داریم؟ 629 00:41:03,296 --> 00:41:04,297 ‫مقرمون. 630 00:41:04,798 --> 00:41:07,425 ‫هیچ تازه واردی نباید تا زمانی که دوره آموزشیش ‫تموم شده، اینجا رو ببینه. 631 00:41:07,509 --> 00:41:09,719 ‫وای. پس تو داری قانون شکنی می کنی. 632 00:41:09,803 --> 00:41:11,012 ‫اگه تو به کسی نگی من هم نمی گم. 633 00:41:12,138 --> 00:41:13,306 ‫اینا چی هستن؟ 634 00:41:14,265 --> 00:41:15,767 ‫مدل اولیه دستگاه اخلالگر. 635 00:41:15,850 --> 00:41:18,770 ‫از یه آزمایشگاه تحقیقاتی در کیوتو دزدیده شده بود. ‫ما بازیابیش کردیم. 636 00:41:20,313 --> 00:41:23,733 ‫سوت فیلی فراصوت که از یه حلقه دزدی در چد گرفته شده. 637 00:41:24,984 --> 00:41:28,905 ‫ابزار نانویی دی اِن اِی محور که برای هدفگیری زنجیره ـهای ‫ژنتیکی خاص برنامه نویسی شده. 638 00:41:28,988 --> 00:41:31,908 ‫می تونه ماده سلولی رو جدا و نگه داری کنه. 639 00:41:33,618 --> 00:41:35,620 ‫پرافتخارترین ماموران ما. 640 00:41:38,540 --> 00:41:40,542 ‫خیلیاشون از همون اول سختی می کشن. 641 00:41:43,003 --> 00:41:44,254 ‫قضیه اون قاب خالی چیه؟ 642 00:41:45,130 --> 00:41:47,048 ‫یه عضو سابق که بهمون خیانت کرد. 643 00:41:47,966 --> 00:41:50,468 ‫اون رو به عنوان یادآوری بابت این که قدرتای ما ‫برای محافظت... 644 00:41:50,552 --> 00:41:52,971 ‫از دنیا، نه حکمرانی بر اون، به ما داده شده ان، ‫نگه می داریم. 645 00:41:54,723 --> 00:41:56,224 ‫نمی خواد نگران این قضایا باشی. 646 00:41:57,559 --> 00:42:00,478 ‫من حتی نمی تونم متوجه بشم که یه بچه برای کریسمس ‫چه کادویی می خواد. 647 00:42:01,271 --> 00:42:04,566 ‫کلید تسلط داشتن بر قدرت، تسلط پیدا کردن بر خودته. 648 00:42:05,025 --> 00:42:06,943 ‫این که کمکی نمی کنه. 649 00:42:07,610 --> 00:42:10,947 ‫می دونم آموزشی چقدر سخته، ولی این ارزشش رو داره. 650 00:42:11,031 --> 00:42:13,950 ‫نمی دونم منظورت از «این» چیه. 651 00:42:14,993 --> 00:42:18,371 ‫منورم اینه که، چند هفته پیش فکر می کردم داری من ‫رو برای ترم تابستونی به مدرسه تبعید می کنی، 652 00:42:18,455 --> 00:42:21,041 ‫و بعدش فهمیدم که تو رهبر انتقام جویانی. 653 00:42:21,124 --> 00:42:23,835 ‫یه سری قدرت دارم که نمی دونم چطوری ازشون استفاده ‫کنم، 654 00:42:23,918 --> 00:42:26,171 ‫و قراره که از دنیا هم محافظت کنم؟ 655 00:42:26,254 --> 00:42:28,214 ‫من هم وقتی همسن تو بودم، دقیقا همین احساسات ‫رو داشتم. 656 00:42:28,298 --> 00:42:29,924 ‫من هم یه فرزند دومم. 657 00:42:30,925 --> 00:42:32,135 ‫خب چطوری باهاش کنار اومدی؟ 658 00:42:32,218 --> 00:42:34,929 ‫من فشاری که داشتم به خودم می آوردم رو رها کردم... 659 00:42:35,764 --> 00:42:38,224 ‫و به خودم اجازه دادم که در لحظه باشم. 660 00:42:38,767 --> 00:42:40,268 ‫تمام چیزی که می شنوم صدای مزاحمه. 661 00:42:40,810 --> 00:42:41,811 ‫این رو امتحان کن. 662 00:42:42,520 --> 00:42:45,357 ‫تو توی یکی از اون رویدادای سلطنتی ای هستی که ‫عاشقشونی، 663 00:42:46,107 --> 00:42:47,984 ‫پر از آدمای مختلف، موسیقی و گپ و گفت. 664 00:42:48,068 --> 00:42:49,277 ‫چیکار می کنی؟ 665 00:42:49,361 --> 00:42:50,612 ‫همه ـشون رو نشنیده می گیرم. 666 00:42:52,489 --> 00:42:55,325 ‫حالا، صدایی رو که می خوای بشنوی، پیدا کن. 667 00:42:56,785 --> 00:42:58,453 ‫سم، تو قوی تر از چیزی هستی که فکر می کنی. 668 00:42:58,536 --> 00:43:00,246 ‫چیزای زیادی وجود دارن که با یه اسباب بازی ‫فرق می کنن... 669 00:43:00,330 --> 00:43:01,706 ‫نتایج منتشر شده ان. ‫آماده دیدنشون هستی؟ 670 00:43:01,790 --> 00:43:03,833 ‫- ...هر سال همون جوابا رو به امتحانای پایانی می ده. ‫- فکر نمی کنم این فکر خوبی باشه. 671 00:43:03,917 --> 00:43:05,794 ‫- ...بابانوئل می تونه برای کریسمس... ‫- خیله خب. به ضرر خودته. 672 00:43:05,877 --> 00:43:08,463 ‫من فقط می خوام حال مامانم بهتر شه. 673 00:43:11,216 --> 00:43:12,634 ‫مامان اون پسر بچه مریضه. 674 00:43:13,968 --> 00:43:16,221 ‫اون از بابانوئل می پرسه که حال مامانش بهتر می شه ‫یا نه. 675 00:43:16,721 --> 00:43:19,140 ‫- ادامه بده. ‫- با من ازدواج می کنی؟ 676 00:43:19,224 --> 00:43:23,395 ‫یکی داره به محبوبش، توی جایی که اولین بار همدیگه رو ‫دیدن، پیشنهاد ازدواج می ده. 677 00:43:24,771 --> 00:43:25,772 ‫زیاد مهم نیست. 678 00:43:25,855 --> 00:43:29,693 ‫یه دختره پاسخ سوالات امتحان بیولوژیک رو داره، ولی ‫دوستش نمی خواد تقلب کنه. 679 00:43:29,776 --> 00:43:31,695 ‫هم یه پسره و هم یه دختر. 680 00:43:31,778 --> 00:43:35,740 ‫یه دکتر داره به یه زن حامله می گه که... 681 00:43:35,824 --> 00:43:37,409 ‫بهت تبریک می گم، ‫تو دو قلو حامله ای. 682 00:43:37,492 --> 00:43:38,576 ‫دوقلو حامله است. 683 00:43:38,993 --> 00:43:39,994 ‫آفرین. 684 00:43:42,747 --> 00:43:46,001 ‫دیدی؟ فرزند دوم بودن به این معنی نیست که تو در ‫جایگاه دومی. 685 00:43:47,502 --> 00:43:49,671 ‫فقط یه سوال. 686 00:43:49,754 --> 00:43:51,548 ‫حال مامان پسره بهتر می شه؟ 687 00:43:52,424 --> 00:43:55,427 ‫آره، حالش بهتر شد. ‫مامان تو هم خیلی بهت افتخار می کنه. 688 00:43:57,262 --> 00:43:58,430 ‫قراره دوباره امتحان کنیم؟ 689 00:43:59,472 --> 00:44:01,474 ‫باشه، هر چی تو بگی. 690 00:44:04,310 --> 00:44:07,188 ‫لطفا بهم بگو که نمی تونی چیزی ببینی. 691 00:44:07,272 --> 00:44:09,649 ‫تمام چیزی که می بینم، یه پرنسسه که باید سخت تر ‫تلاش کنه. 692 00:44:09,733 --> 00:44:16,114 ‫جیمز، من بیشتر از هر چیز دیگه ای...می خوام از این دستگاه ‫مزخرف...جدا شم! 693 00:44:16,197 --> 00:44:18,366 ‫ولی نمی تونم از پسش بربیام. 694 00:44:19,659 --> 00:44:20,827 ‫بلندش کنین دیگه. 695 00:44:25,957 --> 00:44:26,791 ‫ایول. 696 00:44:31,338 --> 00:44:33,173 ‫این دفعه کارم چطور بود؟ 697 00:44:33,256 --> 00:44:35,550 ‫به مدت 10 دقیقه زیر آب بودی. 698 00:44:35,633 --> 00:44:38,178 ‫این بیشترین زمانیه که تونستی قدرتام رو نگه داری. 699 00:44:38,261 --> 00:44:39,387 ‫ایول. 700 00:44:39,471 --> 00:44:41,306 ‫احسنت. حسابی پیشرفت کردی. 701 00:44:41,890 --> 00:44:43,558 ‫آهای، چارلی! 702 00:44:47,145 --> 00:44:49,147 ‫پرنس توما، امروز کلاس نداری. 703 00:44:49,230 --> 00:44:51,316 ‫واقعا؟ ایول. 704 00:44:51,399 --> 00:44:52,776 ‫آره. چارلی مریضه. 705 00:44:53,234 --> 00:44:54,861 ‫اون یه چیزی خورده که بهش نساخته. 706 00:45:02,035 --> 00:45:03,036 ‫آهای، رفیق. 707 00:45:05,288 --> 00:45:06,289 ‫چارلی. 708 00:45:07,749 --> 00:45:10,001 ‫نمی دونستم اون خوراکی حالت رو بد می کنه. 709 00:45:10,627 --> 00:45:13,046 ‫فقط داشتم سعی می کردم باهات مهربون باشم. ‫نمی دونستم دیگه چیکار کنم. 710 00:45:14,631 --> 00:45:16,841 ‫همه همیشه کاری رو که بهشون می گم انجام می دن. 711 00:45:21,388 --> 00:45:22,305 ‫خیله خب. 712 00:45:23,306 --> 00:45:25,350 ‫ببین، ببین، ببین. 713 00:45:25,433 --> 00:45:26,726 ‫این تقصیر منه. 714 00:45:26,810 --> 00:45:30,021 ‫واضحه که شرایط فیزیکی سخت، قدرتات رو برانگیخته ‫نمی کنه. 715 00:45:30,105 --> 00:45:32,357 ‫راکسی، یه چیز خیلی خاصی برات دارم. باشه؟ 716 00:45:32,440 --> 00:45:34,067 ‫- گوشیم. ‫- آره. 717 00:45:36,277 --> 00:45:37,195 ‫چیکار داری می کنی؟ 718 00:45:37,278 --> 00:45:39,781 ‫می دونم که در طی چند هفته گذشته دلت برای ‫فالوورات تنگ شده. 719 00:45:39,864 --> 00:45:42,200 ‫مطمئنم که اونا دوست دارن بهت سلام کنن، درسته؟ 720 00:45:42,283 --> 00:45:45,203 ‫داری بلوف می زنی. ‫منظورم اینه که، تو حتی رمز عبورم رو هم نمی دونی. 721 00:45:45,286 --> 00:45:47,706 ‫من با فشردن یه دکمه، می تونم پیچیده ـترین... 722 00:45:47,789 --> 00:45:50,709 ‫مسیر تمرینی تعاملی دنیا رو درست کنم. ‫فکر کنم از پس این کار برمیام. 723 00:45:50,792 --> 00:45:53,628 ‫نه. اونا نمی تونن من رو اینطوری ببینن. ‫جیمز، چرا انقدر اذیت می کنی؟ 724 00:45:53,712 --> 00:45:57,465 ‫- می ریم که لایو بگیریم! چهار، سه، دو، یک! ‫- ببین. ببین، آخه من رو نگاه کن. نه. نه. نه! 725 00:45:57,549 --> 00:45:58,550 ‫نه! 726 00:45:59,467 --> 00:46:02,846 ‫آفرین. فردا می بینمت. 727 00:46:03,930 --> 00:46:04,973 ‫می شه لطفا از حساب اینستاگرامم خارج شی؟ 728 00:46:06,141 --> 00:46:09,978 ‫من اصلا به اینترنت وصل نبودم. آنتن دهی این پایین ‫افتضاحه. 729 00:46:23,491 --> 00:46:24,659 ‫همه چیز خوبه؟ 730 00:46:25,160 --> 00:46:27,120 ‫امروز خودم رو نامرئی کردم. 731 00:46:27,203 --> 00:46:28,246 ‫این که عالیه. 732 00:46:28,830 --> 00:46:29,998 ‫ولی نیست. 733 00:46:31,416 --> 00:46:34,377 ‫من می تونم کلی کار باحال انجام بدم، ولی هیچکس ‫من رو نمی بینه. 734 00:46:34,461 --> 00:46:35,795 ‫پس چه اهمیتی داره؟ 735 00:46:35,879 --> 00:46:39,090 ‫یادم رفته بود، اگه کارات به صورت زنده روی اینترنت پخش ‫نشن، ارزشی ندارن. 736 00:46:39,174 --> 00:46:40,800 ‫هنر اجرا بخشی از سلطنتی بودنه. 737 00:46:40,884 --> 00:46:42,677 ‫من تمام زندگیم رو به صورت اینترنتی گذروندم. 738 00:46:45,430 --> 00:46:46,681 ‫همیشه همچین آدمی بودم. 739 00:46:47,223 --> 00:46:50,727 ‫چرا نمی تونی بدون اون مسائل، خودت باشی؟ 740 00:46:51,561 --> 00:46:53,646 ‫چون واقعا نمی دونم از کجا شروع کنم. 741 00:46:55,565 --> 00:46:57,275 ‫خب، من که در این زمینه نمی تونم بهت کمک کنم. 742 00:47:00,070 --> 00:47:02,572 ‫فقط بخاطر این که خودت باید این رو بفهمی. 743 00:47:06,284 --> 00:47:07,702 ‫باشه. 744 00:47:08,370 --> 00:47:09,287 ‫قیافه ام چطوره؟ 745 00:47:09,954 --> 00:47:10,789 ‫افتضاح. 746 00:47:24,302 --> 00:47:25,303 ‫یه رکورد جدید زد. 747 00:47:42,570 --> 00:47:44,364 ‫بگیرینش. 748 00:47:45,031 --> 00:47:46,116 ‫ایول! ‫- عالی بود! 749 00:47:46,199 --> 00:47:48,118 ‫داداش! 750 00:47:48,201 --> 00:47:49,119 ‫کارت عالی بود. 751 00:47:49,202 --> 00:47:51,121 ‫- ممنون. ‫- چارلی! بهتر شدی! 752 00:47:54,122 --> 00:47:56,122 ‫چارلی، ملکه خودمی. 753 00:48:06,845 --> 00:48:12,851 ‫سلام سم. من در محل اجرام. وسایل رو آوردم. ‫حسابی هیجان زده ام. 754 00:48:18,189 --> 00:48:19,190 ‫سلام، بیاین اجرای ما رو ببینین. 755 00:48:47,052 --> 00:48:49,971 ‫دانش آموزان، دقت کنید. 756 00:48:50,055 --> 00:48:52,140 ‫لباساتون رو بپوشین و بلافاصله به محل بار زنی بیاین. 757 00:48:52,807 --> 00:48:56,978 ‫دانش آموزان، توجه کنید. ‫لباساتون رو بپوشین و بلافاصله به محل بار زنی بیاین! 758 00:49:02,108 --> 00:49:04,194 ‫بریم! سوار شین. سوار شین. سوار شین. سوار شین. 759 00:49:05,528 --> 00:49:06,738 ‫بریم! 760 00:49:12,285 --> 00:49:13,995 ‫خزانه سلطنتی رو دزد زده. 761 00:49:14,079 --> 00:49:16,915 ‫اگه سارقا جواهرات ملکه رو بدزدن، ‫می تونن اونا رو در بازار سیاه... 762 00:49:16,998 --> 00:49:18,917 ‫در ازای میلیاردها دلار که از اون پول برای خرید سلاح ـهای ‫کشتار جمعی استفاده می کنن، بفروشن. 763 00:49:19,000 --> 00:49:21,252 ‫- پس موقعیت آنچنان حساس نیست. ‫- اولین ماموریتمونه. 764 00:49:21,336 --> 00:49:22,420 ‫از پسش برمیایم. 765 00:49:26,424 --> 00:49:29,052 ‫سلام، بیاین اجرای ما رو ببینین. ‫به زودی اجرا داریم. ممنون. 766 00:49:30,136 --> 00:49:33,014 ‫سم، بیا دیگه. کجایی؟ 767 00:49:35,141 --> 00:49:36,601 ‫سلام، بیاین اجرای ما رو ببینین. به زودی اجرا می کنیم. 768 00:49:38,186 --> 00:49:41,022 ‫ماموریت شما محافظت از جواهرات به هر قیمتیه. 769 00:49:50,240 --> 00:49:52,033 ‫وای! اینجا رو نگاه کنین! 770 00:49:52,617 --> 00:49:54,744 ‫- چه الماسای بزرگی. ‫- یا خدا. 771 00:49:59,416 --> 00:50:02,210 ‫شماها اینجا بمونین و مراقب جواهرات باشین. ‫من یکی از سارقا رو دیدم. 772 00:50:02,293 --> 00:50:03,253 ‫می خوام برم دنبالش. 773 00:50:03,336 --> 00:50:04,796 ‫اون به نیروی پشتیبان نیاز داره. 774 00:50:04,879 --> 00:50:06,214 ‫نمی ذارم همه افتخار ماموریت به اونا برسه. 775 00:50:09,801 --> 00:50:11,469 ‫گمونم فقط من و تو موندیم. 776 00:50:12,846 --> 00:50:13,930 ‫یا فقط تو موندی. 777 00:50:15,765 --> 00:50:16,683 ‫می گم، بچه ـها. 778 00:50:19,227 --> 00:50:20,311 ‫منتظرم بمونین. 779 00:50:20,395 --> 00:50:22,230 ‫دیدمش. یه کلاه سرش گذاشته بود. 780 00:50:23,148 --> 00:50:25,150 ‫باید اون تو باشه. ‫الان چیکار کنیم؟ 781 00:50:25,775 --> 00:50:27,736 ‫شاید باید منتظر جیمز بمونیم. 782 00:50:27,819 --> 00:50:31,156 ‫عمرا. اگه این یارو رو بگیریم، حسابی نظر جیمز ‫رو جلب می کنیم. 783 00:50:34,826 --> 00:50:36,578 ‫خیلی تاریکه. نمی تونم چیزی ببینم. 784 00:50:44,502 --> 00:50:45,962 ‫- نگاه کنین. ‫- بیا. 785 00:50:46,046 --> 00:50:48,631 ‫بیاین. بیاین. 786 00:50:50,467 --> 00:50:51,593 ‫مراقب باش! 787 00:50:56,181 --> 00:50:57,182 ‫تو تونستی! 788 00:50:57,891 --> 00:50:59,267 ‫آره، تونستم. مرسی. 789 00:50:59,351 --> 00:51:00,935 ‫واقعا حرکت هوشمندانه ای بود. 790 00:51:03,563 --> 00:51:06,024 ‫بچه ـها. اون مربی شنامه. 791 00:51:06,107 --> 00:51:08,568 ‫وایسا ببینم، مربی شنات برای چی باید جواهرات رو ‫بدزده؟ 792 00:51:08,651 --> 00:51:09,569 ‫جواهرات! 793 00:51:14,157 --> 00:51:17,243 ‫وای نه. نه، نه، نه، نه، نه. 794 00:51:18,286 --> 00:51:20,372 ‫- این بده. ‫- اینطوری فکر می کنین؟ 795 00:51:21,039 --> 00:51:23,625 ‫شما در عرض چند دقیقه، موفق شدین از دستورات من ‫سرپیچی کنین، 796 00:51:23,708 --> 00:51:25,293 ‫یه گنجینه ملی رو از دست بدین، 797 00:51:25,377 --> 00:51:28,546 ‫و بدون نقشه، خودتون رو در موقعیت مرگباری قرار بدین. 798 00:51:29,631 --> 00:51:32,258 ‫به صورت قابل توجهی شکست خوردین. 799 00:51:33,218 --> 00:51:34,719 ‫پرنسس آنا، از کمکتون ممنونم. 800 00:51:34,803 --> 00:51:37,555 ‫خواهش می کنم. هر وقت کاری داشتین در خدمتم. 801 00:51:37,639 --> 00:51:39,099 ‫وایسا ببینم، من گیج شدم. جواهرات کجان؟ 802 00:51:39,182 --> 00:51:41,976 ‫خب، همون جایی که همیشه بودن، ‫توی خزانه واقعی. 803 00:51:50,568 --> 00:51:52,821 ‫بهتون تبریک می گم، همه ـتون در این آزمون رد شدین. 804 00:51:53,488 --> 00:51:55,240 ‫آموزش فردا رو لغو می کنم. 805 00:51:55,323 --> 00:51:58,660 ‫از این زمان برای فکر کردن به عواقب این موقعیت، اگه ‫واقعی می بود، فکر کنین. 806 00:52:01,246 --> 00:52:02,247 ‫کلاس تعطیله. 807 00:52:07,877 --> 00:52:09,129 ‫تو کجا بودی؟ 808 00:52:09,212 --> 00:52:12,340 ‫متاسفم. نتونستم بیام. 809 00:52:12,424 --> 00:52:14,009 ‫آره، می دونم. خودم اونجا بودم. چی شد؟ 810 00:52:14,092 --> 00:52:15,385 ‫نتونستم بیام. 811 00:52:15,844 --> 00:52:18,263 ‫- سم، قضیه چیه؟ بهم بگو. ‫- واقعا می خوام بهت بگم... 812 00:52:19,723 --> 00:52:21,391 ‫ولی نمی تونم. 813 00:52:21,474 --> 00:52:22,726 ‫باید برم. 814 00:52:27,188 --> 00:52:28,189 ‫حالت خوبه؟ 815 00:52:30,275 --> 00:52:31,359 ‫نمی خوام در موردش حرف بزنم. 816 00:52:34,112 --> 00:52:35,530 ‫هیچکدوممون قبول نمی شیم. 817 00:52:35,613 --> 00:52:39,617 ‫کاترین گفت، «مهم نیست با چه مانعی روبرو می شین، ‫هیچی غیر ممکن نیست.» 818 00:52:40,493 --> 00:52:42,787 ‫اون این رو هم گفت که همه قبول نمی شن. 819 00:52:45,040 --> 00:52:46,124 ‫من قطعا یکی از اونام. 820 00:52:47,334 --> 00:52:50,503 ‫ببین، تو هم به اندازه بقیه لیاقت اینجا بودن رو داری. 821 00:52:51,046 --> 00:52:53,298 ‫من سه ساله که توی استراتمور تحصیل می کنم. 822 00:52:53,381 --> 00:52:55,717 ‫تو تا قبل از این تابستون، اصلا نمی دونستی که من وجود ‫خارجی دارم. 823 00:52:55,800 --> 00:52:58,845 ‫ولی این تقصیر تو نبود. تقصیر من بود. 824 00:53:01,431 --> 00:53:02,682 ‫و ما الان دیگه تو رو می شناسیم. 825 00:53:03,725 --> 00:53:05,393 ‫تا وقتی که ذهنمون رو پاک کنن. 826 00:53:06,811 --> 00:53:08,438 ‫اگه این اتفاق واقعا بیفته چی؟ 827 00:53:09,397 --> 00:53:11,399 ‫حتی قدرتامون رو هم فراموش می کنیم. 828 00:53:12,233 --> 00:53:13,526 ‫تمام تابستون رو فراموش می کنیم. 829 00:53:15,695 --> 00:53:16,863 ‫واقعا این چیزیه که ما می خوایم؟ 830 00:53:18,281 --> 00:53:19,199 ‫عمرا. 831 00:53:19,282 --> 00:53:22,243 ‫وقت گذروندن با شماها، بهترین اتفاقیه که برام افتاده. 832 00:53:22,327 --> 00:53:25,038 ‫خب، اگه اونا ما رو مجبور کنن که این قضایا رو فراموش کنیم، 833 00:53:25,121 --> 00:53:27,499 ‫می تونیم حداقل از امروز، یه روز به یاد موندنی بسازیم. 834 00:53:29,042 --> 00:53:31,378 ‫من یه فکری دارم. بیاین. 835 00:54:34,649 --> 00:54:35,984 ‫بهت گفتم با من خیلی خوش می گذره که. 836 00:54:37,402 --> 00:54:39,779 ‫این مهمونی به باحالیه اونی که توی مدرسه قبلیت گرفتی ‫هست؟ 837 00:54:39,863 --> 00:54:42,782 ‫خب، هنوز چیزی منفجر نشده، پس... 838 00:54:42,866 --> 00:54:44,117 ‫اصلا قضیه اون انفجار چی بود؟ 839 00:54:45,285 --> 00:54:47,245 ‫من و دوستام توی آزمایشگاه داشتیم مسخره بازی ‫درمی آوردیم. 840 00:54:48,121 --> 00:54:50,248 ‫به شوخی بهشون گفتم که چندتا ماده شیمیایی رو ‫با هم ترکیب کنن. 841 00:54:50,915 --> 00:54:52,500 ‫می دونی، برای این که بفهمیم می تونیم آتیش ‫روشن کنیم یا نه. 842 00:54:53,460 --> 00:54:55,170 ‫نمی دونستم دارم روشون از قدرتام استفاده می کنم. 843 00:54:56,504 --> 00:54:58,381 ‫دیگه نمی تونی از این بهانه استفاده کنی. 844 00:55:00,091 --> 00:55:03,345 ‫قبلا اگه به یکی می گفتم که یه کاری انجام بده و یه اتفاق ‫بدی می افتاد، تقصیر اونا می انداختم. 845 00:55:04,679 --> 00:55:06,264 ‫ولی الان متوجه شدم که تقصیر خودمه. 846 00:55:07,849 --> 00:55:11,102 ‫یکم طول کشید، ولی بالاخره آدم شدی. 847 00:55:11,603 --> 00:55:12,896 ‫حالا دیگه کم کم دارم توی دلت جا باز می کنم. 848 00:55:13,396 --> 00:55:16,191 ‫شاید یکم جا باز کرده باشی. مثل قارچ. 849 00:55:16,900 --> 00:55:19,277 ‫آره، مثل قارچ. 850 00:55:21,571 --> 00:55:22,572 ‫ممنون. 851 00:55:25,992 --> 00:55:28,495 ‫من از اون صورتیاش می خوام. اینا مسمومن؟ 852 00:55:28,578 --> 00:55:31,164 ‫همه ـشون مثل همن. اگه مال تو مسموم باشه، ‫مال همه ـمون مسمومه. 853 00:55:33,375 --> 00:55:34,501 ‫باید بازم از این کارا بکنیم. 854 00:55:35,126 --> 00:55:36,711 ‫مثلا شنبه چطوره؟ 855 00:55:37,379 --> 00:55:41,508 ‫من نمی تونم بیام. مراسم تاج گذاری احمقانه خواهرمه. ‫شماها خوش بگذرونین. 856 00:55:41,591 --> 00:55:44,010 ‫آره، حضور در داغ ترین رویداد این فصل، قطعا خیلی بده. 857 00:55:44,094 --> 00:55:45,804 ‫تازه توش خوشگل ـترین لباسای دنیا رو هم می پوشن. 858 00:55:45,887 --> 00:55:48,973 ‫این قطعا داغ ـترین رویداد سال نیست. 859 00:55:49,474 --> 00:55:53,061 ‫فقط به جای این که تنها اهالی ایلیریا یه ساعت روی ‫خواهر کلید کنن، 860 00:55:53,144 --> 00:55:54,396 ‫کل دنیا این کار رو می کنه. 861 00:55:55,522 --> 00:55:56,940 ‫من می تونم سم رو متقاعد کنم که ما رو دعوت کنه. 862 00:55:59,317 --> 00:56:01,778 ‫ولی استفاده از قدرت کنترل ذهن روی یه دوست ‫کار خیلی ناجوریه. 863 00:56:03,822 --> 00:56:06,282 ‫منظورم اینه که، اگه شماها می خواین بیاین، من بدم نمیاد ‫از تنهایی دربیام. 864 00:56:06,366 --> 00:56:07,450 ‫- واقعا؟ ‫- آره. 865 00:56:10,245 --> 00:56:11,996 ‫خیله خب. دیگه هیچوقت این کار رو نکن. 866 00:56:12,080 --> 00:56:13,331 ‫خدای من! 867 00:56:19,129 --> 00:56:21,172 ‫شماها جلوتر برین. ما خودمون رو می رسونیم. 868 00:56:21,840 --> 00:56:23,091 ‫این بهترین روز عمرم بود. 869 00:56:23,466 --> 00:56:25,927 ‫دقیقا، پس چرا ناراحتی؟ 870 00:56:26,594 --> 00:56:30,348 ‫الان متوجه شدم که باید به زودی از اینجا برم. ‫که یعنی نمی تونم اینجا باشم. 871 00:56:30,432 --> 00:56:33,101 ‫بعد از دوره آموزشی، باید به قلمرو خودم و بردار احمقم ‫برگردم. 872 00:56:34,519 --> 00:56:37,105 ‫ما حتی فرصت گشتن توی کاخ تو رو هم پیدا نکردیم. 873 00:56:39,274 --> 00:56:40,275 ‫الان چطوره؟ 874 00:56:42,777 --> 00:56:43,778 ‫بیا. 875 00:56:49,826 --> 00:56:51,786 ‫باورم نمی شه متقاعدم کردی که از بعد از خاموشی بیرون ‫بمونم. 876 00:56:51,870 --> 00:56:53,538 ‫می تونیم توی دردسر بزرگی بیفتیم. 877 00:56:54,080 --> 00:56:55,081 ‫حال کردم. 878 00:56:55,749 --> 00:56:57,792 ‫اونا نیروهای امنیتی رو بخاطر مراسم تاج گذاری ‫بیشتر کردن. 879 00:56:57,876 --> 00:57:00,420 ‫نمی تونیم بدون خبردار شدن مامانم، از در جلویی بریم. 880 00:57:00,503 --> 00:57:01,504 ‫بیا. 881 00:57:08,303 --> 00:57:10,138 ‫اپسیلون 97 قرمز کیو صفر. 882 00:57:28,281 --> 00:57:29,199 ‫وای! 883 00:57:30,158 --> 00:57:32,577 ‫بابام برج رو به یه استودیو تبدیل کرد. 884 00:57:33,787 --> 00:57:36,831 ‫اون و عمو ادموندم همیشه می اومدن این بالا و ‫آهنگ می زدن. 885 00:57:38,333 --> 00:57:44,547 ‫اون همیشه می گفت، «دونه برف من، حکمرانی خوبه، ‫ولی آهنگ زدن همیشه بهتره.» 886 00:58:01,981 --> 00:58:03,775 ‫من باید یا پیانو یاد می گرفتم یا باله. 887 00:58:04,275 --> 00:58:07,570 ‫وقتی همه قربون صدقه داداش عزیزم می رفتن، ‫من وقت آزاد زیادی داشتم. 888 00:58:30,093 --> 00:58:32,262 ‫سم؟ 889 00:58:36,641 --> 00:58:37,684 ‫مایک، وایسا! 890 00:58:37,767 --> 00:58:40,895 ‫نه. مایک، وایسا! وایسا! 891 00:58:41,396 --> 00:58:42,605 ‫بابت اجرا متاسفم. 892 00:58:42,689 --> 00:58:44,190 ‫آره، الان هم با یکی دیگه گروه تشکیل دادی؟ 893 00:58:44,274 --> 00:58:45,817 ‫نه، اون فقط یکی از هم کلاسیامه. 894 00:58:45,900 --> 00:58:49,112 ‫- صحیح. منظورت یه پرنسس دیگه است. ‫- قضیه اینطوری نیست. می تونم توضیح بدم. 895 00:58:49,195 --> 00:58:50,196 ‫بفرما. 896 00:58:51,406 --> 00:58:52,323 ‫من... 897 00:58:52,657 --> 00:58:55,493 ‫آره، من هم همین فکر رو می کردم. 898 00:58:56,411 --> 00:58:58,038 ‫اولیاحضرت، بعدا می بینمتون. 899 00:59:05,545 --> 00:59:06,463 ‫همه چیز خوبه؟ 900 00:59:08,256 --> 00:59:09,257 ‫باید برگردیم. 901 00:59:21,144 --> 00:59:23,271 ‫مامانم واقعا می خواست که باله رو انتخاب کنم... 902 00:59:23,355 --> 00:59:24,522 ‫ولی خوشحالم که پیانو رو انتخاب کردم. 903 00:59:24,606 --> 00:59:28,777 ‫آهنگ زدن خیلی باحاله و در ضمن، لباس باله باعث می شه ‫پوستم خارش بگیره. 904 00:59:35,533 --> 00:59:37,786 ‫جیمز، واقعا؟ گروگان گیری بعد از خاموشی؟ 905 00:59:37,869 --> 00:59:40,538 ‫منظورم اینه که، متوجه ام. درس سوم، همه چیز ‫یه آزمونه. 906 00:59:42,290 --> 00:59:44,417 ‫این یه شبیه سازی نیست! 907 00:59:48,129 --> 00:59:49,047 ‫ایست! 908 00:59:58,765 --> 00:59:59,724 ‫سم؟ 909 00:59:59,808 --> 01:00:00,809 ‫تا بعد... 910 01:00:01,643 --> 01:00:02,644 ‫دونه برف. 911 01:00:05,188 --> 01:00:06,189 ‫چی شد؟ 912 01:00:06,272 --> 01:00:08,441 ‫یه مرد خیلی ترسناکی بود که اون هم قدرت داشت، 913 01:00:08,525 --> 01:00:10,735 ‫و ژانویه و سم رو بدون این که بهشون دست بزنه، ‫پرتاب کرد. 914 01:00:10,819 --> 01:00:12,570 ‫به اتاقاتون برین. ‫همین الان دراتون رو قفل کنین. 915 01:00:12,654 --> 01:00:14,989 ‫- اون کی بود؟ ‫- اون یه دورجنبان خیلی خطرناکه. 916 01:00:15,073 --> 01:00:16,991 ‫- چشم بسته غیب گفتی. ‫- باید بریم دنبالش. 917 01:00:17,075 --> 01:00:18,159 ‫به هیچ وجه. 918 01:00:18,827 --> 01:00:21,913 ‫اون بهم گفت «دونه برف». ‫فقط پدرم من رو اینطوری صدا می کرد. 919 01:00:21,996 --> 01:00:23,832 ‫- سم، برو به اتاقت. ‫- اون از کجا می دونست؟ 920 01:00:23,915 --> 01:00:24,916 ‫این یه دستوره. 921 01:00:27,168 --> 01:00:29,170 ‫خیله خب. به اتاقاتون برین و همونجا بمونین. 922 01:00:41,224 --> 01:00:43,476 ‫سم! آهای! وایسا! 923 01:01:28,980 --> 01:01:30,190 ‫تو کی هستی؟ 924 01:01:38,740 --> 01:01:39,824 ‫وایسا! 925 01:01:42,327 --> 01:01:44,788 ‫- سلام جیمز. ‫- تسلیم شو. 926 01:01:44,871 --> 01:01:46,206 ‫می دونی که نمی شم. 927 01:02:12,982 --> 01:02:15,276 ‫نمی تونی پیروز شی. تعداد ما خیلی زیاده. 928 01:02:15,360 --> 01:02:17,028 ‫خودم یه نفر کافی ام. 929 01:02:27,539 --> 01:02:28,832 ‫جیمز! ‫ژانویه! 930 01:02:28,915 --> 01:02:29,916 ‫سم! 931 01:02:31,334 --> 01:02:32,335 ‫سم! 932 01:02:32,877 --> 01:02:33,920 ‫سم! 933 01:02:35,046 --> 01:02:36,172 ‫اگه نسخه اصلی رو بیهوش کنی، 934 01:02:36,256 --> 01:02:37,632 ‫- قدرتش هم از کار می افته. ‫- جیمز! 935 01:02:37,716 --> 01:02:38,967 ‫بهم بگو کی هستی. 936 01:02:42,971 --> 01:02:46,224 ‫در عرض 10 سال گذشته، زندانی شماره 34 بودم. 937 01:02:46,599 --> 01:02:48,351 ‫ژانویه! ‫- سم! 938 01:02:48,435 --> 01:02:51,479 ‫ولی قبل از این که مادرت اسم من رو ازم گرفت... 939 01:02:51,563 --> 01:02:52,856 ‫جیمز! 940 01:02:52,939 --> 01:02:54,315 ‫...عموی مورد علاقه ات بودم. 941 01:02:56,443 --> 01:02:57,444 ‫ژانویه! 942 01:03:08,997 --> 01:03:10,248 ‫نوبت منه. 943 01:03:19,466 --> 01:03:21,843 ‫من همیشه هوات رو دارم. 944 01:03:25,722 --> 01:03:27,140 ‫بیا بریم بقیه رو پیدا کنیم. 945 01:03:29,768 --> 01:03:31,603 ‫خیله خب، آماده باش. 946 01:03:31,686 --> 01:03:33,438 ‫دو بار فشار بده و بلندش کن. 947 01:03:36,191 --> 01:03:38,360 ‫به دانشگاه خبر بدین و بهشون بگین که مجروح بدحال ‫داریم. 948 01:03:38,443 --> 01:03:41,363 ‫الان بهشون خبر می دم. ‫خیله خب، دارم جاش رو محکم می کنم. 949 01:03:42,739 --> 01:03:45,241 ‫علائم حیاتیش پایدار هستن. ‫اگه نیاز داشت، بهش اکسیژن می زنیم. 950 01:03:45,325 --> 01:03:46,951 ‫حله. درست پشت سرتم. 951 01:03:54,042 --> 01:03:55,585 ‫بهشون بگین که داریم میایم. 952 01:03:59,673 --> 01:04:00,674 ‫اینا همه اش تقصیر منه. 953 01:04:01,174 --> 01:04:02,300 ‫ببین، نه. 954 01:04:02,384 --> 01:04:04,094 ‫تو تمام تلاشت رو برای متوقف کردنش کردی. 955 01:04:36,209 --> 01:04:38,044 ‫جیمز بستری شده. 956 01:04:38,128 --> 01:04:41,131 ‫تو بخاطر این که از یه دستور سرپیچی کردی، جون اون ‫و خودت رو در خطر انداختی. 957 01:04:41,214 --> 01:04:42,590 ‫اون واقعا عموی منه؟ 958 01:04:48,513 --> 01:04:50,515 ‫- سم، قضیه پیچیده است. ‫- پس ساده اش می کنم. 959 01:04:51,558 --> 01:04:53,309 ‫سانحه هوایی ای در کار نبوده. 960 01:04:53,393 --> 01:04:58,273 ‫اون قاب خالی روی دیوار، اون مردی که به جامعه خیانت کرد، ‫ادموند بوده. 961 01:04:59,107 --> 01:05:00,859 ‫پدرم هم هنوز زنده است؟ 962 01:05:02,777 --> 01:05:03,778 ‫نه عزیزم. 963 01:05:04,446 --> 01:05:05,530 ‫زنده نیست. 964 01:05:06,865 --> 01:05:10,285 ‫ادموند می خواست که شاه بشه، ‫پس پدرت رو کشت. 965 01:05:10,368 --> 01:05:12,579 ‫من قبل از این که اون صاحب تاج و تخت بشه، ‫این رو فهمیدم، 966 01:05:12,662 --> 01:05:13,955 ‫ولی هیچکس نمی تونست خبردار بشه. 967 01:05:14,706 --> 01:05:16,791 ‫در اون صورت، اعتماد به خاندان سلطنتی از بین می رفت. 968 01:05:16,875 --> 01:05:18,043 ‫پس دروغ گفتی. 969 01:05:18,668 --> 01:05:20,295 ‫تنها کاری که از دستم بر می اومد رو انجام دادم. 970 01:05:20,378 --> 01:05:22,047 ‫اون بابام رو کشت. 971 01:05:22,130 --> 01:05:24,090 ‫و شوهر من رو. 972 01:05:24,174 --> 01:05:28,219 ‫من هویت ادموند رو ازش گرفتم. ‫اون رو به امنیتی ترین زندان ممکن انداختم. 973 01:05:28,303 --> 01:05:31,473 ‫این که اون در آستانه مراسم تاج گذاری فرار کرده، تصادفی ‫نیست. 974 01:05:32,766 --> 01:05:36,102 ‫اون تاج و تخت رو می خواد، و می خواد که انتقام بگیره. 975 01:05:36,186 --> 01:05:37,520 ‫می خوام ببینمش. 976 01:05:38,813 --> 01:05:39,939 ‫مامان، خواهش می کنم. 977 01:06:01,503 --> 01:06:03,588 ‫سلام. ‫- دونه برف. 978 01:06:03,672 --> 01:06:05,131 ‫می خوای گیتار زدن یاد بگیری؟ 979 01:06:05,215 --> 01:06:06,591 ‫بیا اینجا. 980 01:06:07,467 --> 01:06:11,179 ‫تمام کاری که باید بکنی اینه که اینطوری به گیتار ضربه ‫بزنی. می تونی این کار رو بکنی؟ 981 01:06:14,015 --> 01:06:15,767 ‫الان دیگه رسما نوازنده شدی، ایول. 982 01:06:21,940 --> 01:06:22,982 ‫کاترین؟ 983 01:06:23,942 --> 01:06:25,443 ‫اومدی اینجا پیروزیت رو به رخم بکشی؟ 984 01:06:25,527 --> 01:06:26,528 ‫سریع تمومش کن. 985 01:06:31,616 --> 01:06:32,617 ‫سلام سم. 986 01:06:34,619 --> 01:06:35,620 ‫عمو ادموند. 987 01:06:38,915 --> 01:06:40,834 ‫خیلی وقته اسم خودم رو نشنیدم. 988 01:06:42,043 --> 01:06:43,795 ‫چطور تونستی برادرت رو بکشی؟ 989 01:06:56,891 --> 01:06:58,309 ‫این زندان یه قفس برقیه. 990 01:06:59,144 --> 01:07:01,980 ‫و اینی که دور گردنمه هم جلوی قدرتم رو می گیره. 991 01:07:03,314 --> 01:07:04,315 ‫بیا نزدیک تر. 992 01:07:08,862 --> 01:07:10,280 ‫من عاشق برادرم بودم، می دونی؟ 993 01:07:11,489 --> 01:07:14,159 ‫ولی خواسته ـهای بزرگ، قربانیان بزرگ می طلبن. 994 01:07:15,660 --> 01:07:16,911 ‫تو قدرت می خواستی؟ 995 01:07:17,662 --> 01:07:19,372 ‫می خواستم ساختار سلطنتی رو بشکنم... 996 01:07:19,456 --> 01:07:22,792 ‫تا بقیه بتونن به عنوان شهروند زندگی کنن، نه رعیت. 997 01:07:24,753 --> 01:07:26,254 ‫ولی پدرت می خواست منتظر بمونه. 998 01:07:28,715 --> 01:07:31,676 ‫اون گفت که تغییر به زمان نیاز داره. 999 01:07:32,510 --> 01:07:34,179 ‫ولی اونطوری هیچ کاری انجام نمی شه. 1000 01:07:34,763 --> 01:07:36,097 ‫پس تو اون رو به قتل رسوندی. 1001 01:07:38,433 --> 01:07:41,311 ‫دونه برف، تو هیچوقت من رو بابت کاری که کردم نمی بخشی. 1002 01:07:43,188 --> 01:07:45,106 ‫الان حداقل دلیلش رو درک می کنی. 1003 01:08:11,132 --> 01:08:12,133 ‫ال؟ 1004 01:08:12,884 --> 01:08:13,885 ‫سم. 1005 01:08:15,845 --> 01:08:17,055 ‫متوجه نشدم برگشتی. 1006 01:08:18,390 --> 01:08:20,016 ‫ترم تابستونی موفقیت آمیز نبود. 1007 01:08:20,600 --> 01:08:23,353 ‫الان حداقل می تونی بهم کمک کنی برای تاج گذاری آماده ‫شم. 1008 01:08:23,436 --> 01:08:25,897 ‫فقط لطفا این یه بار هم که شده دیر نکن. 1009 01:08:26,856 --> 01:08:28,900 ‫تو اصلا نمی دونی من دارم با چی سر و کله می زنم. 1010 01:08:28,983 --> 01:08:30,568 ‫فکر می کنی بهت سخت می گذره؟ 1011 01:08:30,652 --> 01:08:33,279 ‫تو هر کاری می خوای انجام می دی، 1012 01:08:33,363 --> 01:08:37,534 ‫و من باید مطابق با انتظارات همه ظاهر شم، چون تو ‫هیچوقت اینطوری نیستی. 1013 01:08:37,617 --> 01:08:39,786 ‫من هیچوقت ازت نخواستم که این کار رو برام بکنی. 1014 01:08:39,869 --> 01:08:41,079 ‫مجبور نبودی بخوای. 1015 01:08:41,162 --> 01:08:42,539 ‫این دیگه یعنی چی؟ 1016 01:08:45,792 --> 01:08:47,919 ‫وقت که بابا مرد، تو خیلی کوچیک بودی... 1017 01:08:48,461 --> 01:08:50,255 ‫و خیلی بابتش ضربه خوردی. 1018 01:08:51,881 --> 01:08:56,594 ‫من انتخاب کردم که یه پرنسس بی نقص باشم، ‫تا تو بتونی یه بچه آزاد باشی. 1019 01:08:56,678 --> 01:09:01,099 ‫البته، بعضی از قسمتای این قلمرو سنتی ان... 1020 01:09:01,808 --> 01:09:04,894 ‫ولی قراره در موقعیتی قرار بگیرم که بتونم تغییر ایجاد کنم. 1021 01:09:05,437 --> 01:09:06,730 ‫این برام یه ارزشی داره، 1022 01:09:06,813 --> 01:09:09,774 ‫و هر بار که فریاد می کشی، ‫«مرگ بر سلطنت،» 1023 01:09:09,858 --> 01:09:13,361 ‫داری علیه هر آنچه که من نماینده ـشم، ‫اقدام می کنی! 1024 01:09:23,496 --> 01:09:26,166 ‫نمی دونستم قضیه قراره انقدر سریع، انقدر جدی بشه. 1025 01:09:26,708 --> 01:09:28,585 ‫فکر می کنین سم بر می گرده؟ 1026 01:09:28,668 --> 01:09:31,296 ‫شاید، شاید هم نه. ‫منظورم اینه که اون تقریبا خودش رو به کشتن داد. 1027 01:09:31,379 --> 01:09:32,714 ‫اون تقریبا جیمز رو به کشتن داد. 1028 01:09:32,797 --> 01:09:34,424 ‫اصلا اون یارو روانیه کی بود؟ 1029 01:09:34,507 --> 01:09:37,302 ‫یه حس بدی دارم که خیلی زود این رو می فهمیم. 1030 01:09:38,386 --> 01:09:39,804 ‫خب، الان باید چیکار کنیم؟ 1031 01:09:40,930 --> 01:09:42,015 ‫به تمرین ادامه بدیم؟ 1032 01:09:42,098 --> 01:09:43,308 ‫اونا یه معلم جدید رو مسئولمون می کنن. 1033 01:09:44,017 --> 01:09:46,853 ‫- مراسم تاج گذاری چی؟ ‫- سم گفت برامون دعوتنامه می گیره. 1034 01:09:46,936 --> 01:09:49,522 ‫ما باید بخاطرش اونجا باشیم. درسته؟ 1035 01:10:20,345 --> 01:10:21,346 ‫بیداری؟ 1036 01:10:22,514 --> 01:10:23,723 ‫آره. من هم نمی تونم بخورم. 1037 01:10:24,224 --> 01:10:25,350 ‫آره، می دونم چرا. 1038 01:10:25,433 --> 01:10:28,019 ‫تو برای وقت گذروندن با روکسانا در مراسم تاج گذاری بیش ‫از حد هیجان زده ای. 1039 01:10:28,103 --> 01:10:29,771 ‫ساکت شو. 1040 01:10:30,105 --> 01:10:32,565 ‫من راستش دارم در مورد این فکر می کنم که بعدش چی ‫می شه. 1041 01:10:33,149 --> 01:10:34,150 ‫اگه بتونیم قبول شیم. 1042 01:10:34,901 --> 01:10:35,985 ‫منظورت توی جامعه است؟ 1043 01:10:36,069 --> 01:10:37,112 ‫آره. 1044 01:10:37,779 --> 01:10:39,030 ‫برای اولین بار در زندگیم... 1045 01:10:39,114 --> 01:10:41,199 ‫حس می کنم واقعا می تونم یه کار تاثیرگذاری انجام بدم. 1046 01:10:41,282 --> 01:10:42,283 ‫و بیا روراست باشیم، 1047 01:10:42,784 --> 01:10:46,705 ‫این که در طول روز از اعضای خاندان سلطنتی و ‫در طول شب ابرقهرمان باشیم، خیلی خفنه. 1048 01:10:48,039 --> 01:10:51,251 ‫هر اتفاقی که بیفته، خوشحالم که باهات آشنا شدم. 1049 01:10:52,043 --> 01:10:53,837 ‫نخند بابا. 1050 01:10:53,920 --> 01:10:54,921 ‫نمی خندم. 1051 01:10:55,547 --> 01:10:56,548 ‫من هم همچین حسی دارم. 1052 01:10:58,883 --> 01:11:00,885 ‫این تابستون به شدت مسخره بوده. 1053 01:11:27,454 --> 01:11:28,621 ‫سلام. 1054 01:11:30,582 --> 01:11:31,666 ‫حالت چطوره؟ 1055 01:11:32,667 --> 01:11:35,170 ‫یکم درد دارم، ولی خوب می شم. 1056 01:11:36,338 --> 01:11:37,839 ‫برات خوردنی آوردم. 1057 01:11:37,922 --> 01:11:40,342 ‫گفتم شاید از غذای بیمارستان خسته شده باشی. 1058 01:11:41,384 --> 01:11:44,262 ‫این شیرینیه؟ ‫واقعا داری سعی می کنی من رو بکشیا. 1059 01:11:44,346 --> 01:11:46,473 ‫نگران نباش. بدون گلوتنه. 1060 01:11:47,349 --> 01:11:50,518 ‫آلرژیم رو یادت بود. بذارش اونجا. 1061 01:11:54,689 --> 01:11:58,902 ‫بابت اتفاقی که افتاد، حس بدی دارم. 1062 01:12:00,653 --> 01:12:05,283 ‫تو بهم گفتی که دنبال ادموند نرم، و من باید به حرفت ‫گوش می کردم. 1063 01:12:07,660 --> 01:12:11,956 ‫اگه بخاطر من نبود، تو الان اینجا نبودی. 1064 01:12:12,999 --> 01:12:16,211 ‫خب، واقعا همیشه حق با منه، 1065 01:12:16,878 --> 01:12:18,171 ‫ولی می بخشمت. 1066 01:12:21,049 --> 01:12:23,677 ‫و راستش، کاملا مطمئن نیستم که ادموند تنهایی ‫کار می کرده. 1067 01:12:23,760 --> 01:12:25,679 ‫ممکنه هنوز این داستان تموم نشده باشه. 1068 01:12:30,600 --> 01:12:33,520 ‫من تازه داشتم جایگاه خودم رو پیدا می کردم... 1069 01:12:34,896 --> 01:12:35,897 ‫می دونی؟ 1070 01:12:37,315 --> 01:12:40,568 ‫بالاخره با اشراف زاده ـهایی آشنا شده بودم که می تونستم ‫باهاشون دوست بشم، 1071 01:12:41,736 --> 01:12:43,738 ‫و داشتم از قدرتام سر در می آوردم. 1072 01:12:46,616 --> 01:12:48,618 ‫و بعدش همه چیز از هم فرو پاشید. 1073 01:12:50,453 --> 01:12:51,496 ‫سم... 1074 01:12:52,914 --> 01:12:55,333 ‫منم فرزند دومم، یادته؟ 1075 01:12:56,042 --> 01:12:57,585 ‫می دونم تنهایی چه حسی داره. 1076 01:12:59,254 --> 01:13:02,215 ‫و خوشبختانه، 20 نسخه از من وجود دارن که همراهیم ‫می کنن، ولی... 1077 01:13:04,884 --> 01:13:06,302 ‫تو برای انجام کارای بزرگی ساخته شدی. 1078 01:13:08,388 --> 01:13:09,764 ‫واقعا می خوام این حرف رو باور کنم. 1079 01:13:11,725 --> 01:13:13,560 ‫خب، من باورش می کنم، تو هم باید باورش کنی. 1080 01:13:16,062 --> 01:13:19,149 ‫و وقتی که لحظه عمل فرا برسه، آماده خواهی بود. 1081 01:13:22,318 --> 01:13:23,445 ‫خب دیگه این حرفای احساسی بسه. 1082 01:13:23,528 --> 01:13:25,280 ‫شیرینیم رو بده و از اینجا برو، خب؟ 1083 01:13:25,780 --> 01:13:26,781 ‫باشه. 1084 01:14:53,118 --> 01:14:54,953 ‫تولدت مبارک، عزیزم. 1085 01:14:59,833 --> 01:15:01,042 ‫مثل ملکه ـها شدی. 1086 01:15:06,464 --> 01:15:07,716 ‫اگه آماده نباشم چی؟ 1087 01:15:13,013 --> 01:15:14,180 ‫می تونم یه رازی رو باهات در میون بذارم؟ 1088 01:15:17,600 --> 01:15:19,436 ‫من هم آماده نبودم. 1089 01:15:21,021 --> 01:15:23,064 ‫سعی کنی مثل همون رهبری که اونا فکر می کنن هستی، ‫رفتار کنی. 1090 01:15:25,650 --> 01:15:27,027 ‫اینطوری به یه رهبر واقعی تبدیل می شی. 1091 01:15:56,348 --> 01:15:59,768 ‫اعلی حضرت، لطفا اینجا رو نگاه کنین. ممنون. 1092 01:16:14,574 --> 01:16:16,659 ‫دم سم گرم که به حرفش عمل کرد. 1093 01:16:16,743 --> 01:16:19,746 ‫تحت تاثیر قرار دادن من سخته، ‫ولی حتی من هم تحت تاثیر قرار گرفتم. 1094 01:16:20,246 --> 01:16:22,874 ‫تمام اشراف زادگان مهم دنیا اینجان. 1095 01:16:23,667 --> 01:16:26,461 ‫واقعا این زیباترین چیزی که توی عمرت دیدی، نیست؟ 1096 01:16:27,379 --> 01:16:28,546 ‫چرا، هست. 1097 01:16:28,630 --> 01:16:29,839 ‫حیف جیمز نمی تونه اینجا باشه. 1098 01:16:31,883 --> 01:16:33,218 ‫می گم، سم کجاست؟ 1099 01:16:33,301 --> 01:16:34,594 ‫احتمالا داره به النور کمک می کنه که آماده شه. 1100 01:16:35,679 --> 01:16:38,223 ‫خانم، ببخشید؟ ‫ممنون می شم اگه یکی از اون آدامسا بهم بدین. 1101 01:16:38,306 --> 01:16:39,641 ‫این آخریشه. 1102 01:16:40,642 --> 01:16:41,643 ‫لطفا. 1103 01:16:45,647 --> 01:16:48,024 ‫چه عجیب. ‫قدرتام کار نمی کنن. 1104 01:16:49,401 --> 01:16:50,402 ‫ژانویه کجاست؟ 1105 01:16:55,740 --> 01:16:56,991 ‫این بخش ممنوعه است. 1106 01:16:57,075 --> 01:16:58,076 ‫سلام. 1107 01:16:58,159 --> 01:16:59,994 ‫ملکه من رو فرستاد تا یه سر به زندانی بزنم. 1108 01:17:00,078 --> 01:17:01,705 ‫باید این رو تایید کنم. 1109 01:17:02,706 --> 01:17:04,541 ‫همین الان در رو باز کن. 1110 01:17:12,841 --> 01:17:16,219 ‫نقشه داره کار می کنه. ‫سیبا ایده هوشمندانه ای بودن. 1111 01:17:16,511 --> 01:17:19,472 ‫ببخشید دیر کردم. ‫باید قدرت توما رو می دزدیدم. 1112 01:17:19,556 --> 01:17:20,640 ‫آفرین. 1113 01:17:22,225 --> 01:17:24,936 ‫اپسیلون 97 قرمز کیو صفر. 1114 01:17:27,647 --> 01:17:30,567 ‫هیچ کدوم از اونا نمی دونن که ما دستمون تو یه کاسه است. 1115 01:17:30,650 --> 01:17:32,402 ‫اونا واقعا به هیچی شک نکردن. 1116 01:17:34,988 --> 01:17:35,989 ‫فاز دو. 1117 01:17:40,201 --> 01:17:42,203 ‫سلام، اینجایی. تو قدرتم رو گرفتی؟ 1118 01:17:42,287 --> 01:17:44,122 ‫همه ـتون باهام بیاین. 1119 01:17:44,539 --> 01:17:46,374 ‫کجا می ریم؟ نمی خوام تاج گذاری رو از دست بدم. 1120 01:17:46,458 --> 01:17:48,126 ‫چرا، می خوای. سم کجاست؟ 1121 01:17:48,209 --> 01:17:50,462 ‫- من از کجا بدونم؟ قدرتم رو بهم... ‫- حرف نزن. 1122 01:17:50,545 --> 01:17:51,671 ‫بقیه ـتون هم همینطور. 1123 01:18:03,600 --> 01:18:05,435 ‫در حال بررسی تمام سیستم ـها. 1124 01:18:07,854 --> 01:18:10,523 ‫سیستم ـهای هشدار اورژانسی غیر فعال شدند. 1125 01:18:11,858 --> 01:18:13,860 ‫ارتباطات غیر فعال شدند. 1126 01:18:15,487 --> 01:18:16,613 ‫وایسین. 1127 01:18:16,696 --> 01:18:19,449 ‫سیستم هشدارها و ارتباطات خارجی رو قطع کردم. 1128 01:18:20,617 --> 01:18:21,868 ‫رمز کلی رو غیر فعال کردم. 1129 01:18:21,951 --> 01:18:23,286 ‫هوشمندانه است. 1130 01:18:23,370 --> 01:18:26,998 ‫حتی اگه کاترین از قضیه بو ببره، نمی تونه جلومون رو بگیره. 1131 01:18:27,082 --> 01:18:29,334 ‫ما می تونیم با این قطعه، همچنان در این قسمت رفت و آمد ‫کنیم. 1132 01:18:30,794 --> 01:18:31,878 ‫با من بیاین. 1133 01:18:46,935 --> 01:18:48,978 ‫همه ـتون وارد سلول بشین. 1134 01:18:56,069 --> 01:18:57,362 ‫بعدا ازم تشکر می کنین. 1135 01:19:13,503 --> 01:19:14,587 ‫ماتئو؟ 1136 01:19:28,435 --> 01:19:29,811 ‫ژانویه، گزارش بده. 1137 01:19:34,774 --> 01:19:36,651 ‫من فرزندان دوم رو توی سلول تو انداختم. 1138 01:19:36,735 --> 01:19:38,445 ‫در تمام طول مسیرت تا هدف، مانعی وجود نداره. 1139 01:19:38,528 --> 01:19:40,989 ‫عالیه. ‫همه چیز داره طبق نقشه پیش می ره. 1140 01:19:41,072 --> 01:19:42,907 ‫فاز سه رو شروع کن. 1141 01:20:24,324 --> 01:20:25,450 ‫یه مشکلی داریم. 1142 01:20:27,410 --> 01:20:29,245 ‫اپسیلون 97 قرمز کیو صفر! 1143 01:20:29,329 --> 01:20:30,789 ‫سم می دونه یه مشکلی پیش اومده. 1144 01:20:32,248 --> 01:20:34,250 ‫قبل از این که دردسر درسته کنه، بگیرش. 1145 01:20:39,464 --> 01:20:41,466 ‫سیستم امنیتی متصل شد. 1146 01:21:22,132 --> 01:21:25,468 ‫ابزار نانویی فعال شد. 1147 01:21:26,052 --> 01:21:28,596 ‫در حال محاسبه مشخصات دی اِن اِی هدف مورد نظر. 1148 01:21:37,814 --> 01:21:44,487 ‫لحظاتی در زندگی تمام رهبران و والدین وجود دارن که ‫از بقیه متمایز هستن. 1149 01:21:44,904 --> 01:21:46,072 ‫این، یکی از اون لحظاته. 1150 01:21:48,074 --> 01:21:50,869 ‫من نمی تونستم امیدوار به داشتن وارثی لایق تر... 1151 01:21:52,579 --> 01:21:54,080 ‫و دختری بی نقص تر باشم. 1152 01:22:11,639 --> 01:22:12,724 ‫پس از راه سخت انجامش می دیم. 1153 01:22:19,189 --> 01:22:21,399 ‫مایک! مایک، می دونم اون توئی! 1154 01:22:22,442 --> 01:22:24,277 ‫- مایک! ‫- مگه نباید توی مراسم تاج گذاری باشی؟ 1155 01:22:24,361 --> 01:22:25,737 ‫به کمکت نیاز دارم. مهمه. 1156 01:22:25,820 --> 01:22:27,238 ‫چی؟ از اجرامون مهم تره؟ 1157 01:22:27,322 --> 01:22:30,825 ‫- برو به دوست جدیدت بگو. ‫- مایک، دارم جدی می گم. جون چند نفر در خطره. 1158 01:22:30,909 --> 01:22:32,535 ‫این یه موقعیت اورژانسیه؟ 1159 01:22:32,619 --> 01:22:33,620 ‫چه جوری اورژانسیه؟ 1160 01:22:33,703 --> 01:22:34,871 ‫نمی تونم بهت بگم. 1161 01:22:34,954 --> 01:22:36,331 ‫قبلا هم همین رو گفتی. خداحافظ. 1162 01:22:36,414 --> 01:22:38,208 ‫وایسا. نه، باشه. من... 1163 01:22:38,291 --> 01:22:40,710 ‫یادته چطوری می تونستم اعداد صفحه کلید رو از فاصله ‫خیلی دور ببینم... 1164 01:22:40,794 --> 01:22:42,212 ‫یا بوی ناهار تو رو حس کنم؟ 1165 01:22:43,588 --> 01:22:44,714 ‫آره، که چی؟ 1166 01:22:44,798 --> 01:22:48,301 ‫خب، مشخص شد که من قدرتای خاصی دارم، ‫و ترم تابستونی هم یه دوره آموزشی... 1167 01:22:48,385 --> 01:22:51,346 ‫برای یه جامعه مخفی از ابر انسانای سلطنتیه که توسط ‫مامانم اداره می شه. 1168 01:22:51,429 --> 01:22:53,181 ‫عموم بابام رو کشته. اون از زندان فرار کرده. 1169 01:22:53,264 --> 01:22:55,892 ‫بهترین دوست جدیدم هم جاسوس اونه و می تونه ذهن ‫بقیه رو کنترل کنه. 1170 01:22:55,975 --> 01:22:57,227 ‫و کاخ رو هم بستن، 1171 01:22:57,310 --> 01:23:00,605 ‫و قراره یه بلای خیلی وحشتناکی سر تمام افرادی که ‫در جشن تاج گذاری حضور دارن، بیارن. 1172 01:23:15,954 --> 01:23:17,288 ‫این بدترین داستان دنیا بود. 1173 01:23:18,289 --> 01:23:20,083 ‫از همه ـتون ممنونم که اینجایین. 1174 01:23:21,126 --> 01:23:24,504 ‫من تمام زندگیم رو برای امروز آماده شدم. 1175 01:23:25,797 --> 01:23:29,926 ‫حکمرانی بر ایلیریا، مسئولیت بزرگیه. 1176 01:23:49,154 --> 01:23:50,155 ‫وایسا. 1177 01:23:50,238 --> 01:23:51,781 ‫من عاشق این قدرتم. 1178 01:23:52,657 --> 01:23:53,658 ‫بندازش. 1179 01:23:56,119 --> 01:23:57,328 ‫نگران نباش. 1180 01:23:58,038 --> 01:24:02,125 ‫بهت آسیب نمی زنم. ‫ولی نمی تونم بذارم برنامه ـهامون رو خراب کنی. 1181 01:24:02,792 --> 01:24:04,294 ‫تو وانمود کردی که دوست منی... 1182 01:24:04,377 --> 01:24:06,588 ‫تا بتونم بهت نشون بدم که چطوری مخفیانه وارد کاخ ‫بشی. 1183 01:24:06,671 --> 01:24:09,799 ‫ببخشید، سم. من با ادموند یه قرار گذاشتم. 1184 01:24:10,425 --> 01:24:13,219 ‫اگه بهش کمک کنم، از شر برادرم خلاص می شه. 1185 01:24:13,720 --> 01:24:15,472 ‫ما تمام این مدت دستمون تو یه کاسه بوده. 1186 01:24:15,972 --> 01:24:17,265 ‫من لیاقت حکمرانی رو دارم. 1187 01:24:17,349 --> 01:24:19,601 ‫و خودم هم نمی تونم برادرم رو بکشم. 1188 01:24:19,684 --> 01:24:21,561 ‫این باعث می شه من آدم بدی باشم. 1189 01:24:23,188 --> 01:24:25,231 ‫من فقط دارم از قلمروم محافظت می کنم. 1190 01:24:25,315 --> 01:24:27,275 ‫چرا ادموند می خواست دستگیر بشه؟ 1191 01:24:27,359 --> 01:24:28,651 ‫چه فضولی تو. 1192 01:24:30,070 --> 01:24:34,157 ‫بذار فقط بگیم که همه کسانی که در مراسم تاج گذاری ‫خواهرت حضور پیدا کردن... 1193 01:24:34,240 --> 01:24:36,576 ‫قراره روز خیلی بدی داشته باشن. 1194 01:24:36,659 --> 01:24:40,038 ‫فکر نکنم تو رو درست و حسابی با بهترین دوستم، ‫مایک، آشنا کرده باشم. 1195 01:24:40,039 --> 01:24:41,039 ‫کی؟ 1196 01:24:42,582 --> 01:24:43,583 ‫زدم تو خال. 1197 01:24:45,126 --> 01:24:46,211 ‫خوشحالم حرفت رو باور کردم. 1198 01:24:46,294 --> 01:24:48,380 ‫- مایک، من خیلی متاسفم. ‫- اشکالی نداره. 1199 01:24:48,463 --> 01:24:49,464 ‫خیله خب. الان چیکار کنیم؟ 1200 01:24:50,090 --> 01:24:51,341 ‫من باید خانواده ام رو نجات بدم. 1201 01:24:52,175 --> 01:24:54,761 ‫اشتباهه. ما باید خانواده ات رو نجات بدیم. 1202 01:24:54,844 --> 01:24:57,013 ‫ببین، می دونم خطرناکه و من هم ابر قدرت ندارم... 1203 01:24:57,097 --> 01:24:59,099 ‫ولی آدما نمی ذارن دوستانشون تنهایی دنیا رو نجات بدن. 1204 01:25:00,058 --> 01:25:01,142 ‫باشه. 1205 01:25:26,876 --> 01:25:29,129 ‫- زیر خونه ـتون یه غار بتمنی دارین؟ ‫- من هم همین حرف رو زدم. 1206 01:25:29,212 --> 01:25:30,213 ‫بیا. 1207 01:25:33,883 --> 01:25:34,884 ‫سم! 1208 01:25:37,178 --> 01:25:38,847 ‫اون یارو ترسناکه آزاد شده. ‫و ژانویه... 1209 01:25:38,930 --> 01:25:40,682 ‫می دونم. باید دنبال ادموند بریم. 1210 01:25:40,765 --> 01:25:43,518 ‫- تمام مدت دستش با ژانویه توی یه کاسه بوده. ‫- وایسا ببینم، ادموند کیه؟ 1211 01:25:43,601 --> 01:25:46,730 ‫- همون یارو ترسناکه. بعلاوه، عموی نه چندان مرده اش هم هست. ‫- می دونستم اون یارو بر می گرده. 1212 01:25:46,813 --> 01:25:48,898 ‫- و شما کی باشین؟ ‫- مایک کلاینبرگ. 1213 01:25:48,982 --> 01:25:50,150 ‫خب... 1214 01:25:50,233 --> 01:25:51,443 ‫اون بهترین دوست منه. 1215 01:25:52,861 --> 01:25:54,279 ‫ادموند خودش می خواست دستگیر بشه. 1216 01:25:54,362 --> 01:25:56,197 ‫این که بعد از مدرسه سراغم اومد، یه حقه بود. 1217 01:25:56,281 --> 01:25:59,367 ‫اون می خواست یه چیزی رو از اینجا برداره. ‫یه چیزی که فقط جامعه... 1218 01:26:05,623 --> 01:26:09,169 ‫ابزار نانویی دی اِن اِی محور که برای هدف قرار دادن ژن ـهای ‫خاص برنامه نویسی شده. 1219 01:26:09,669 --> 01:26:12,047 ‫- اینجا نیست. ‫- یه بار دیگه به زبون ساده بگو. 1220 01:26:12,130 --> 01:26:14,424 ‫به یه وسیله ای فکر کن که فقط روی آدمای ‫خاصی که... 1221 01:26:14,507 --> 01:26:17,802 ‫خصوصیات ژنتیکی مشخصی دارن، کار می کنه. ‫خصوصیاتی مثل چشمان عسلی یا کک و مک. 1222 01:26:17,886 --> 01:26:20,513 ‫ژانویه گفت که همه کسانی که خون سلطنتی توی رگاشون ‫جریان داره، قراره روز بدی داشته باشن. 1223 01:26:20,597 --> 01:26:23,683 ‫ادموند می خواد توی مراسم تاج گذاری از اون ابزار استفاده ‫کنه. 1224 01:26:23,767 --> 01:26:26,895 ‫اون ابزار تمام افرادی که خون سلطنتی دارن رو می کشه، ‫از جمله خانواده خودم. 1225 01:26:26,978 --> 01:26:29,189 ‫- خب، باید کمک بخوایم. ‫- کسی نمونده که ازش کمک بخوایم. 1226 01:26:29,272 --> 01:26:30,440 ‫جیمز توی بیمارستانه. 1227 01:26:30,523 --> 01:26:32,275 ‫مامانم هم که توی مراسم تاج گذاریه. 1228 01:26:33,360 --> 01:26:34,444 ‫خودمون باید این رو حل کنیم. 1229 01:26:34,527 --> 01:26:36,363 ‫یه راهی وجود داره که بتونیم از اون ابزار برای ‫جلوگیری از اون استفاده کنیم. 1230 01:26:36,863 --> 01:26:38,531 ‫می خوای ما با اون مقابله کنیم؟ 1231 01:26:38,907 --> 01:26:40,408 ‫شما یه چیزی دارین که اون نداره. 1232 01:26:41,326 --> 01:26:43,078 ‫اون تنهاست. ما یه تیمیم. 1233 01:26:43,161 --> 01:26:47,540 ‫اون از تک تک ما قوی تره، ولی از همه ما قوی تر نیست. 1234 01:26:48,416 --> 01:26:50,126 ‫- کی باهام میاد؟ ‫- بیاین انجامش بدیم. 1235 01:26:50,210 --> 01:26:51,378 ‫مشخصه که من هم هستم دیگه. 1236 01:26:51,461 --> 01:26:52,629 ‫من نمی تونم این رو از دست بدم. 1237 01:26:52,712 --> 01:26:54,381 ‫ادموند، موقعی که بازداشت بود، یه قلاده خاصی به ‫گردن داشت. 1238 01:26:54,464 --> 01:26:56,466 ‫اون قلاده یه میدانی ایجاد می کنه که جلوی ابر قدرتا رو ‫می گیره. 1239 01:26:56,549 --> 01:26:58,259 ‫پس ما فقط باید اون رو دور گردنش بندازیم؟ 1240 01:26:59,135 --> 01:27:00,595 ‫بدون این که اون با انگشت کوچیکش دخلمون رو بیاره. 1241 01:27:00,679 --> 01:27:04,015 ‫یا می تونیم قلاده ـهای دیگه رو از سلولش برداریم و یه ‫تله بسازیم. 1242 01:27:04,099 --> 01:27:04,974 ‫نقشه از این قراره. 1243 01:27:06,101 --> 01:27:07,185 ‫ما از هم جدا می شیم. 1244 01:27:07,268 --> 01:27:09,270 ‫اونطوری متوجه ـمون نمی شه. 1245 01:27:09,354 --> 01:27:10,939 ‫توما، تو از طناب آسانسور بالا برو. 1246 01:27:12,565 --> 01:27:13,441 ‫چرا نمی تونم سوار آسانسور بشم؟ 1247 01:27:14,150 --> 01:27:16,486 ‫اون صداش رو می شنوه و می زنه لهش می کنه. 1248 01:27:16,569 --> 01:27:18,613 ‫من از دریچه هوایی شمالی می رم. 1249 01:27:22,909 --> 01:27:24,619 ‫چه باحال. منم از قسمت کناری کاخ بالا می رم. 1250 01:27:24,703 --> 01:27:25,995 ‫خطرناک به نظر میاد. 1251 01:27:26,705 --> 01:27:28,248 ‫آروم باش. من نامرئی ام. 1252 01:27:29,290 --> 01:27:30,583 ‫می خوام از پله ـها استفاده کنم. 1253 01:27:32,043 --> 01:27:33,336 ‫خیله خب. پس من چی؟ 1254 01:27:33,420 --> 01:27:36,756 ‫تو و ماتئو اساسی ترین بخش نقشه هستین. 1255 01:27:41,553 --> 01:27:43,388 ‫آماده اجرای کار. 1256 01:28:02,699 --> 01:28:03,700 ‫این کار رو نکن. 1257 01:28:06,286 --> 01:28:08,455 ‫النور هیچ بلایی سرت نیاورده. 1258 01:28:09,122 --> 01:28:12,000 ‫و بقیه آدمای اون تو هم همینطور. 1259 01:28:12,083 --> 01:28:14,252 ‫این یه شروع جدیده. 1260 01:28:15,045 --> 01:28:19,049 ‫آزادی. نه فقط برای ایلیریا، بلکه برای سایر قلمروها. 1261 01:28:19,132 --> 01:28:21,134 ‫یه دنیای بدون اشراف زاده. 1262 01:28:22,052 --> 01:28:23,094 ‫مگه تو هم همین رو نمی خوای؟ 1263 01:28:24,054 --> 01:28:25,055 ‫نه اینطوری. 1264 01:28:27,515 --> 01:28:29,100 ‫این که آزادی نیست. 1265 01:28:29,726 --> 01:28:30,727 ‫این قتله. 1266 01:28:32,812 --> 01:28:34,773 ‫دونه برف، زمان داره تموم می شه. 1267 01:28:35,982 --> 01:28:37,942 ‫و تو هم نمی تونی من رو شکست بدی. 1268 01:28:39,110 --> 01:28:40,111 ‫تنهایی نمی تونم. 1269 01:28:41,988 --> 01:28:44,282 ‫ابزار رو خنثی کن. همین الان تسلیم شو. 1270 01:28:44,366 --> 01:28:46,284 ‫تو قدرت کافی برای کنترل من رو نداری. 1271 01:28:46,368 --> 01:28:47,994 ‫می دونم رفیق، ولی یه کاری کردم بهم نگاه کنی. 1272 01:28:50,622 --> 01:28:51,998 ‫بندازش. بندازش اینور. من همینجام! 1273 01:28:52,082 --> 01:28:52,957 ‫- توما! ‫- روکسانا! 1274 01:29:12,811 --> 01:29:13,853 ‫بگیرینش! 1275 01:29:19,776 --> 01:29:20,735 ‫ایول! 1276 01:30:08,033 --> 01:30:10,660 ‫قسم می خوری که از اجرای قوانین ایلیریا اطمینان حاصل ‫کنی؟ 1277 01:30:11,119 --> 01:30:12,120 ‫قسم می خورم. 1278 01:30:42,484 --> 01:30:43,485 ‫سلام. 1279 01:30:44,611 --> 01:30:46,404 ‫کور خوندی. 1280 01:30:47,155 --> 01:30:50,325 ‫ما قلاده ـها رو از سلولت به اینجا آوردیم. ‫قدرتات اینجا کار نمی کنن. 1281 01:30:50,950 --> 01:30:53,953 ‫و بدون قدرتات هم کارت تمومه. 1282 01:30:55,830 --> 01:30:57,165 ‫یا اون رو بهم بده یا جفتمون می میریم. 1283 01:30:57,248 --> 01:30:59,167 ‫تو این رو جوری برنامه نویسی کردی که فقط ‫اشراف زاده ـها رو هدف قرار بده. 1284 01:30:59,250 --> 01:31:01,628 ‫ولی ما دوباره برنامه نویسیش کردیم تا تو رو به تله بندازه. 1285 01:31:12,847 --> 01:31:14,641 ‫در حال آغاز شمارش معکوس فعالسازی. 1286 01:31:15,934 --> 01:31:16,935 ‫سه. 1287 01:31:17,560 --> 01:31:18,561 ‫دو. 1288 01:31:18,895 --> 01:31:20,355 ‫یک. 1289 01:31:45,839 --> 01:31:47,882 ‫هدف دریافت شد. 1290 01:31:47,966 --> 01:31:50,468 ‫سم! تمومه. 1291 01:31:51,052 --> 01:31:52,470 ‫نقشه ات کار کرد. گرفتیمش. 1292 01:31:53,722 --> 01:31:55,223 ‫به عنوان ملکه برخیز. 1293 01:32:34,596 --> 01:32:35,764 ‫بهتون تبریک می گم. 1294 01:32:35,847 --> 01:32:38,600 ‫اگه با هم همکاری کنین، از پس هر چیزی برمیاین. 1295 01:32:38,683 --> 01:32:40,310 ‫به جامعه مخفی خوش اومدین. 1296 01:32:40,393 --> 01:32:42,479 ‫من از همون اول به شماها ایمان داشتم. 1297 01:32:42,979 --> 01:32:46,107 ‫بفرمایین، نشان ـهاتون رو بردارین. لیاقتشون رو دارین. 1298 01:32:47,442 --> 01:32:50,904 ‫سلام چارلی. یه بوس به ما بده. یه بوس به ما بده. ‫یه بوس به ما بده. 1299 01:32:51,738 --> 01:32:55,241 ‫جیمز، باید بگم این فکرت که قدرتام رو روی چارلی تمرین ‫کنم، خفن بود. 1300 01:32:56,117 --> 01:32:57,494 ‫باید یه اعترافی کنم. 1301 01:32:57,577 --> 01:33:00,997 ‫قدرت تو فقط روی انسانا کار می کنه، نه سگا. 1302 01:33:01,081 --> 01:33:03,875 ‫چارلی از دستوراتت پیروی می کنه چون ازت خوشش میاد. 1303 01:33:04,542 --> 01:33:05,877 ‫پس هدف از این کار چی بود؟ 1304 01:33:05,960 --> 01:33:08,505 ‫تا باعث بشیم به چیزی غیر از خودت اهمیت بدی. 1305 01:33:14,344 --> 01:33:15,261 ‫ال. 1306 01:33:15,345 --> 01:33:18,264 ‫فقط می خوام بهت بگم بابت کاری که تو و دوستات ‫انجام دادین خیلی ممنونم. 1307 01:33:18,765 --> 01:33:19,933 ‫مامان همه چیز رو بهم گفت. 1308 01:33:20,684 --> 01:33:22,936 ‫اون نمی خواد دیگه رازی بین اعضای خانواده ـمون باشه. 1309 01:33:24,354 --> 01:33:27,065 ‫خب، نوبت من بود ازت محافظت کنم. 1310 01:33:29,234 --> 01:33:31,277 ‫بابت حرفی که قبلا زدم، متاسفم. 1311 01:33:31,361 --> 01:33:33,697 ‫این حرفت که بعضی چیزا باید عوض بشن، اشتباه نیست. 1312 01:33:34,698 --> 01:33:36,491 ‫به عنوان اولین فرمانم در جایگاه ملکه، 1313 01:33:36,574 --> 01:33:38,952 ‫دارم به مردم ایلیریا این انتخاب که... 1314 01:33:39,035 --> 01:33:43,623 ‫در کنار سلطنت، مجلس نمایندگان داشته باشن ‫رو می دم. 1315 01:33:43,707 --> 01:33:45,625 ‫ما بیشتر از چیزی که تو فکر می کنی به هم شباهت داریم. 1316 01:33:51,256 --> 01:33:54,843 ‫چند ساعت پیش، از یکی از بانکای ژنو که گفته می شد ‫غیر قابل نفوذه، سرقت شده. 1317 01:33:54,926 --> 01:33:57,595 ‫طبق اطلاعات ما، ممکنه از پول سرقت شده برای حمایت ‫از یه کودتا استفاده کنن. 1318 01:33:57,679 --> 01:34:00,974 ‫یه اثر انگشت نصفه و نیمه بدست آوردیم، ‫که توی پایگاه داده ای ـمون به یه نفر خورد. 1319 01:34:01,057 --> 01:34:05,270 ‫همونطور که می دونین، ادموند رو دستگیر کردیم، ولی ژانویه ‫همچنان آزاده. 1320 01:34:06,354 --> 01:34:08,106 ‫اون اثر انگشتش رو از عمد گذاشته. 1321 01:34:08,189 --> 01:34:11,568 ‫یه پیغامه که می گه، ‫«اگه می تونین، بیاین و من رو بگیرین.» 1322 01:34:11,651 --> 01:34:13,319 ‫ما هم همین کار رو می کنیم. 1323 01:34:13,403 --> 01:34:14,404 ‫جت رو بنزین زدیم. 1324 01:34:14,487 --> 01:34:16,072 ‫ما یه جت داریم؟ ‫- تا 10 دقیقه دیگه پرواز می کنین. 1325 01:34:17,657 --> 01:34:18,658 ‫مراقب خودتون باشین. 1326 01:34:19,576 --> 01:34:20,785 ‫مامان، ما از پسش برمیایم. 1327 01:34:20,869 --> 01:34:22,162 ‫می دونم که برمیاین. 1328 01:34:26,624 --> 01:34:30,170 ‫من در طول دوران کاریم، فرزندان سلطنتی دوم زیادی ‫رو آموزش دادم، 1329 01:34:31,004 --> 01:34:35,133 ‫ولی بچه ـهای این کلاس می تونن امیدوارکننده ترین ‫ماموران ما باشن. 1330 01:34:36,217 --> 01:34:37,260 ‫خیلی باحاله، نه؟ 1331 01:34:40,597 --> 01:34:43,641 ‫خب، منتظر چی هستین؟ دعوتنامه سلطنتی؟ ‫بیاین بریم. 1332 01:35:39,447 --> 01:36:58,360 ‫«جامعه مخفی فرزندان دوم خاندان های سلطنتی» ‫«زیرنویس اختصاصی فیلیمو» ‫مترجم: شهریار نادرمحمد