1 00:00:01,001 --> 00:00:02,793 ‫دشمن اصلیمون هنوز پابرجاست... 2 00:00:04,501 --> 00:00:06,918 ‫و کسی جز الورا جلودارش نیست. 3 00:00:07,501 --> 00:00:09,584 ‫به عمرم کسی شجاع‌تر از خودت ندیدم؛ 4 00:00:09,668 --> 00:00:11,459 ‫ولی ساحر قدرتمندی نیستی. 5 00:00:12,050 --> 00:00:14,500 ‫[آنچه گذشت] 6 00:00:14,584 --> 00:00:16,584 ‫ویلو گفت من الورا دانان هستم. 7 00:00:16,668 --> 00:00:18,543 ‫حقیقت از این قراره ‫که آدم خاصی نیستم. 8 00:00:18,626 --> 00:00:20,209 ‫دختره رو خیلی دوست دارم. 9 00:00:20,293 --> 00:00:21,501 ‫باید بیاریش خونه. 10 00:00:21,584 --> 00:00:23,209 ‫اگه اونجا باشه، پیداش می‌کنیم. 11 00:00:23,293 --> 00:00:25,709 ‫بهش گفتی؟ ‫هویت واقعیش رو بهش گفتی؟ 12 00:00:25,793 --> 00:00:28,959 ‫اون بچه پدیدار شده. 13 00:00:29,043 --> 00:00:30,501 ‫تا دختره رو پیدا نکنیم، ‫از استراحت خبری نیست. 14 00:00:30,584 --> 00:00:32,084 ‫چتون شده فرمانده؟ 15 00:00:34,334 --> 00:00:36,626 ‫افسانه «زره کایمریایی» رو ‫برام تعریف کرده بود. 16 00:00:36,709 --> 00:00:39,084 ‫پدرتون پنج سال تمام ‫کل دنیا رو دنبالش زیر و رو کرد. 17 00:00:39,168 --> 00:00:40,626 ‫از اون‌جایی که خودم همراهش بودم، خبر دارم. 18 00:00:42,126 --> 00:00:43,959 ‫بارها و بارها تکرارش کردم، ‫ولی اگه گفتی چی شد؟ 19 00:00:44,043 --> 00:00:45,043 ‫هیچی نشد. 20 00:00:45,126 --> 00:00:48,126 ‫اگه بخوای باز هم اریک رو ببینی، ‫باید تمرکز کنی! 21 00:00:48,668 --> 00:00:50,626 ‫قبلا الورا دانان بوده؛ 22 00:00:50,709 --> 00:00:51,709 ‫ولی دیگه نیست. 23 00:00:51,793 --> 00:00:54,293 ‫توآثا اوتروک موآ هوآثا. 24 00:01:00,800 --> 00:01:07,800 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 25 00:01:08,000 --> 00:01:15,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 26 00:01:17,000 --> 00:01:25,500 ‫[ویلو] 27 00:01:25,550 --> 00:01:29,000 ‫[فصل سوم] ‫[نبرد «بره ذبیح»] 28 00:01:35,751 --> 00:01:37,876 ‫تقریبا ده هزار سال... 29 00:01:37,959 --> 00:01:40,084 ‫و یه هفته پیش بود... 30 00:01:41,168 --> 00:01:45,876 ‫که ثول، ولیعهد امپراتوری کامیریا، ‫در کودکی مریض شده بود. 31 00:01:45,959 --> 00:01:48,168 ‫پدرش که از دنیا رفت، ‫برادر کوچک‌ترش، تایبریوس، 32 00:01:48,251 --> 00:01:49,918 ‫حس می‌کرد خودش پادشاه قدرتمندتری می‌شه. 33 00:01:51,043 --> 00:01:53,959 ‫تایبریوس چهل روز کاپیتولشون رو ‫محاصره کرده بود... 34 00:01:54,959 --> 00:01:58,459 ‫و کاری کرده بود مردم خودش گرسنگی بکشن ‫تا برادرش تاج و تختش رو رها کنه. 35 00:01:59,459 --> 00:02:01,543 ‫واسه همین مادرشون، آنابل... 36 00:02:01,626 --> 00:02:03,001 ‫که از پریان درختستان بود، 37 00:02:03,501 --> 00:02:07,418 ‫زرهی از جنس کرومیوم خالص ‫واسه پسرش، ثول، درست کرد. 38 00:02:09,626 --> 00:02:12,376 ‫بعدش «مصاص فروغ» رو ساخت... 39 00:02:13,584 --> 00:02:16,001 ‫که کلیدی سحرآمیز بود ‫و زره افسون‌شده رو فعال می‌کرد... 40 00:02:16,084 --> 00:02:19,834 ‫تا قدرتش رو فقط در اختیار افرادی ‫که لایقش هستن، بذاره. 41 00:02:24,543 --> 00:02:27,501 ‫خلاصه، ثول که پادشاه راستین... 42 00:02:28,668 --> 00:02:30,209 ‫کایمریا بود، بدون هیچ ارتشی... 43 00:02:30,293 --> 00:02:33,751 ‫و هیچ شوالیه‌ای در رکابش، 44 00:02:33,834 --> 00:02:37,293 ‫سوار بر اسب رفت دم دروازه شهر ‫تا برادر ظالمش... 45 00:02:37,376 --> 00:02:39,126 ‫و دو هزار تن از دلالان مرگ رو ببینه. ‫بعدش... 46 00:02:39,209 --> 00:02:40,918 ‫خیلی خارق‌العاده است. 47 00:02:41,001 --> 00:02:43,668 ‫اِم، مشخصه که بی‌جهت ‫«حوصله‌سربر» خطابت نمی‌کنن، 48 00:02:43,751 --> 00:02:46,543 ‫ولی می‌شه از خود پدرم برام بگی؟ 49 00:02:46,626 --> 00:02:48,459 ‫خب، دارم سعی می‌کنم بگم؛ ‫ولی خودت مدام... 50 00:02:48,543 --> 00:02:50,043 ‫خیلی‌خب، می‌تونی خلاصه بگی؟ 51 00:02:50,126 --> 00:02:54,043 ‫راستش، توجه به روایات حماسی ‫از توان نسل شما خارجه. 52 00:02:54,126 --> 00:02:55,251 ‫من عاشق روایاتم، خب؟ 53 00:02:55,834 --> 00:02:59,209 ‫خب، عذر می‌خوام که سعی کردم ‫مقداری جذابیت و جزئیات... 54 00:02:59,293 --> 00:03:01,126 ‫به روایت شبی که از تیر آسلین به قصد... 55 00:03:01,209 --> 00:03:03,459 ‫یافتن «زره» حرکت و باهاش از مملکت ‫دفاع کردیم، اضافه کنم. 56 00:03:03,543 --> 00:03:04,543 ‫مقابل «عجوزه» دفاع کردین؟ 57 00:03:06,584 --> 00:03:07,584 ‫عجوزه، 58 00:03:08,584 --> 00:03:10,376 ‫گیل‌ها، اژدها... 59 00:03:10,459 --> 00:03:11,918 ‫و کل موجوداتی که اسمشون ترسناکه... 60 00:03:12,793 --> 00:03:14,251 ‫معنای یکسانی دارن. 61 00:03:16,793 --> 00:03:18,709 ‫یعنی تاریکی در راهه و دنبال بلعیدنِ... 62 00:03:18,793 --> 00:03:19,793 ‫آهای. 63 00:03:20,709 --> 00:03:21,834 ‫الورا کجاست؟ 64 00:03:22,876 --> 00:03:23,876 ‫جدی می‌پرسی؟ 65 00:03:24,751 --> 00:03:26,501 ‫گردن دختره قلاده ببند دیگه. 66 00:03:28,418 --> 00:03:30,376 ‫پخش بشین. به احتمال زیاد ‫خیلی دور نشده. 67 00:03:37,543 --> 00:03:38,543 ‫الورا! 68 00:03:48,293 --> 00:03:50,126 ‫خانم مافین‌پز! 69 00:03:55,000 --> 00:04:10,000 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی آیدا نادری» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و AydaNaderiSubT@ 70 00:04:15,334 --> 00:04:16,793 ‫آخی. واقعا رشد کرد؟ 71 00:04:29,543 --> 00:04:30,543 ‫سلام بچه. 72 00:04:31,959 --> 00:04:33,001 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 73 00:04:36,043 --> 00:04:37,334 ‫ملکه بهم دستور دادن. 74 00:04:38,918 --> 00:04:39,918 ‫دارم برمی‌گردونمش. 75 00:04:41,126 --> 00:04:42,376 ‫وایستا. صبر کن. 76 00:04:42,459 --> 00:04:43,626 ‫می‌دونی کیه؟ 77 00:04:47,209 --> 00:04:48,793 ‫پس خودت می‌دونی واسه چی نمی‌تونم... 78 00:04:48,876 --> 00:04:50,001 ‫چی شد؟ 79 00:04:54,001 --> 00:04:55,043 ‫چت شده؟ 80 00:04:55,126 --> 00:04:56,126 ‫هیچی. 81 00:04:57,751 --> 00:04:59,251 ‫تو حال خودت نیستی. ‫کمک لازم داری. 82 00:04:59,334 --> 00:05:00,376 ‫- ویلو می‌تونه... ‫- مجبورم... 83 00:05:01,376 --> 00:05:02,584 ‫نکن بکشمت. 84 00:05:10,876 --> 00:05:11,959 ‫بس کنین! 85 00:05:16,001 --> 00:05:18,376 ‫فرمانده بالانتاین می‌گه ‫سورشا بهش دستور داده... 86 00:05:18,459 --> 00:05:19,668 ‫الورا رو برگردونه تیر آسلین. 87 00:05:20,043 --> 00:05:21,626 ‫هوم، که این‌طور؟ 88 00:05:21,709 --> 00:05:24,251 ‫به هر حال، تصمیمش دیگه با ملکه نیست. 89 00:05:24,834 --> 00:05:27,584 ‫خود الورا باید تصمیم بگیره، ‫ولی ظاهرا نظرش رو نپرسیدی. 90 00:05:33,376 --> 00:05:34,376 ‫سلام بالانتاین. 91 00:05:37,668 --> 00:05:38,918 ‫سلام شاهدخت. 92 00:05:40,501 --> 00:05:41,668 ‫وایستین. 93 00:05:43,084 --> 00:05:46,584 ‫یکی خلاصه بگه وقتی نبودم چی شد. 94 00:05:47,626 --> 00:05:49,501 ‫نمی‌گین؟ خیلی‌خب، خودم حدس می‌زنم. 95 00:05:50,084 --> 00:05:51,251 ‫بالانتاین دیوانه شده... 96 00:05:51,334 --> 00:05:53,584 ‫و می‌خواد الورا رو با اون اسب بدزده. 97 00:05:54,126 --> 00:05:55,334 ‫دخالت نکن بورمن. 98 00:05:56,876 --> 00:05:57,876 ‫نمی‌تونم. 99 00:05:57,959 --> 00:05:59,709 ‫شمشیرهاتون رو غلاف کنین بچه‌ها. 100 00:06:02,501 --> 00:06:03,834 ‫باید ببرمش. 101 00:06:03,918 --> 00:06:05,876 ‫من هم می‌خوام ببریش. 102 00:06:05,959 --> 00:06:09,459 ‫جدی می‌گم. ولی شاید بهتر باشه ‫قبلش صحبت کنیم. 103 00:06:09,543 --> 00:06:11,709 ‫ایشون دیگه در خدمت تیر آسلین نیست. 104 00:06:11,793 --> 00:06:12,793 ‫مگه نه فرمانده؟ 105 00:06:12,876 --> 00:06:16,709 ‫اصلا برام مهم نیست در خدمت کجاست. 106 00:06:16,793 --> 00:06:18,293 ‫ایشون همراه ماست، 107 00:06:18,376 --> 00:06:20,209 ‫نسبت تعدادمون هم پنج به یکه. 108 00:06:20,293 --> 00:06:23,168 ‫من نمی‌دونم چقدر بتونم کمکتون کنم سایلاس. 109 00:06:23,918 --> 00:06:25,376 ‫چهار و نیم به یکه. 110 00:06:25,459 --> 00:06:26,876 ‫کی گفت من تنهام؟ 111 00:06:46,043 --> 00:06:47,126 ‫- آزادش کن! ‫- با منی؟ 112 00:06:47,209 --> 00:06:49,043 ‫- مطمئنی صلاحیتش رو دارم؟ ‫- برو دیگه! 113 00:06:49,126 --> 00:06:50,126 ‫خیلی‌خب. 114 00:07:02,001 --> 00:07:03,001 ‫چیکار می‌کنی؟ 115 00:07:03,084 --> 00:07:05,001 ‫می‌خوام حواسشون رو پرت کنم. ‫کمکشون کن. یکی رو بزن. 116 00:07:06,334 --> 00:07:07,751 ‫چیکار می‌کنی؟ 117 00:07:07,834 --> 00:07:08,959 ‫دارم نجاتت می‌دم. 118 00:07:10,043 --> 00:07:11,793 ‫- کس دیگه‌ای نبود؟ ‫- اِم... 119 00:07:28,584 --> 00:07:29,584 ‫الورا! 120 00:07:40,793 --> 00:07:41,793 ‫بردنش. 121 00:07:44,668 --> 00:07:46,043 ‫- می‌تونی ردشون رو بگیری؟ ‫- الان می‌گیرم. 122 00:07:46,501 --> 00:07:49,334 ‫اگه تا غروب بهشون برسیم، ‫می‌تونیم پسش بگیریم. 123 00:07:50,501 --> 00:07:51,501 ‫حرکت کنین. 124 00:07:58,709 --> 00:08:00,918 ‫- چی به سرشون اومده؟ ‫- آلوده شدن. 125 00:08:01,001 --> 00:08:03,001 ‫- مسموم شدن؟ ‫- تسخیر شدن. 126 00:08:03,084 --> 00:08:05,834 ‫حتما یکی از گیل‌ها ‫یکیشون رو با چوبه‌اش زده. 127 00:08:05,918 --> 00:08:07,668 ‫بالانتاین رو زده. ‫زمینش زده بود. 128 00:08:07,751 --> 00:08:08,918 ‫جناحش رو عوض کرد. 129 00:08:09,001 --> 00:08:10,751 ‫بالانتاین اصلی هنوز هم تو وجودش هست؟ 130 00:08:11,543 --> 00:08:12,543 ‫مریک؟ 131 00:08:12,626 --> 00:08:13,834 ‫هنوز هم می‌شه نجاتشون داد؟ 132 00:08:13,918 --> 00:08:15,418 ‫هنوز تو وجودشون هستن، ولی... 133 00:08:16,168 --> 00:08:19,293 ‫جادوی شریرانه فاسد می‌کنه، ‫کم‌کم کاملا فاسدشون می‌کنه. 134 00:08:19,376 --> 00:08:20,543 ‫عذر می‌خوام گریدون. 135 00:08:20,626 --> 00:08:22,459 ‫تو چه وقتی آلدوین کبیر شدی؟ 136 00:08:22,543 --> 00:08:25,001 ‫آها، نه، درسته. نیستی. خودم هستم. 137 00:08:26,251 --> 00:08:27,584 ‫خیلی‌خب، حرکت کنیم. 138 00:08:39,668 --> 00:08:42,876 ‫امان از دستت بسی، ‫تو که سریع‌تر از این حرف‌ها می‌ری. 139 00:08:42,959 --> 00:08:44,209 ‫گند زدم. 140 00:08:44,293 --> 00:08:46,793 ‫وقتی فرصت عملی قهرمانانه ‫یا صرفا نشون دادن... 141 00:08:46,876 --> 00:08:50,793 ‫شایستگی پیش میاد، ‫خشکم می‌زنه. 142 00:08:50,876 --> 00:08:53,918 ‫پدرم می‌گه مایه ننگ خاندان هاستور هستم. 143 00:08:54,043 --> 00:08:55,043 ‫درست هم می‌گه. 144 00:08:55,626 --> 00:08:56,876 ‫نه بابا. خب، بهش بگو... 145 00:08:56,959 --> 00:08:59,334 ‫خاندانتون از اولش هم ‫اون‌قدرها نامی نبوده. 146 00:08:59,418 --> 00:09:00,543 ‫واسه چی وایستادیم؟ 147 00:09:10,834 --> 00:09:13,584 ‫«ستارگان هم‌تراز شده ‫و در باز می‌شود.» 148 00:09:13,668 --> 00:09:16,168 ‫«کره چرخیده ‫و خدایی بیدار می‌شود.» 149 00:09:16,251 --> 00:09:19,126 ‫«شعله‌اش را خاموش کرده، ‫نورش را پنهان ساخته...» 150 00:09:19,209 --> 00:09:21,918 ‫«و آن بچه را به سیزدهمین شب تبعید کنید.» 151 00:09:22,001 --> 00:09:23,376 ‫عجب، پس زبان ناکاتوسی منحوس رو بلدی؟ 152 00:09:23,459 --> 00:09:24,959 ‫می‌خوان بکشنش، مگه نه؟ 153 00:09:25,668 --> 00:09:27,959 ‫نه. اگه بکشنش، 154 00:09:28,043 --> 00:09:30,751 ‫روحش زنده می‌مونه ‫و از نو زاده می‌شه. 155 00:09:30,834 --> 00:09:32,793 ‫ولی اگه تبعیدش کنن، 156 00:09:32,876 --> 00:09:35,001 ‫می‌تونن روحش رو تا ابد اسیر کنن. 157 00:09:36,001 --> 00:09:38,709 ‫باوموردا می‌خواست همین کار رو بکنه ‫که جلوش رو گرفتم. 158 00:09:39,459 --> 00:09:41,168 ‫عجوزه می‌دونه دنبالشونیم. 159 00:09:41,251 --> 00:09:43,376 ‫خب، دقیقا اون تو چه خبره؟ 160 00:09:43,959 --> 00:09:45,709 ‫فضای تیره مسمومیه. 161 00:09:45,793 --> 00:09:49,376 ‫پیچ و تابی مملو از خشم و جنون داخلشه ‫که اصلا نمی‌شه ازش فرار کرد. 162 00:09:50,168 --> 00:09:52,251 ‫بجنبین، اصلا نباید وقت تلف کنیم. 163 00:10:31,376 --> 00:10:32,376 ‫گمون کنم خراب شده باشه. 164 00:10:33,209 --> 00:10:34,209 ‫می‌تونم درستش کنم. 165 00:10:35,584 --> 00:10:37,751 ‫خب، شما ارابه رو بلند کنین، 166 00:10:37,834 --> 00:10:39,709 ‫من هم دوباره جاش می‌اندازم. 167 00:10:39,793 --> 00:10:41,043 ‫- واقعا؟ ‫- آره. 168 00:10:42,251 --> 00:10:45,001 ‫خودت نمی‌تونی معلقش کنی؟ 169 00:10:45,459 --> 00:10:47,084 ‫نه... نه. 170 00:10:47,168 --> 00:10:49,959 ‫خیلی‌خب. خیلی خوبه که ساحری ‫تو سفرمون همراهمون شده. 171 00:10:50,834 --> 00:10:51,918 ‫بهتره ما جلوتر بریم. 172 00:10:52,501 --> 00:10:53,706 ‫اگه به عجوزه اجازه بدیم، 173 00:10:53,730 --> 00:10:56,001 ‫ما رو با همین طوفان ‫از هم جدا و تضعیف می‌کنه. 174 00:10:56,084 --> 00:10:57,334 ‫باید کنار همدیگه بمونیم. 175 00:11:01,918 --> 00:11:03,084 ‫می‌رم آب بیارم. 176 00:11:04,918 --> 00:11:06,043 ‫بیاین ارابه بلند کنیم. 177 00:11:13,209 --> 00:11:14,459 ‫هر حرفی داری، بگو. 178 00:11:16,584 --> 00:11:19,209 ‫بهشون نمی‌رسیم. 179 00:11:19,293 --> 00:11:21,418 ‫تازه، حتی اگه برسیم، ‫بعدش چی می‌شه؟ 180 00:11:21,501 --> 00:11:23,418 ‫دارن به هیولا... 181 00:11:24,001 --> 00:11:25,043 ‫تبدیل می‌شن. 182 00:11:25,751 --> 00:11:29,709 ‫ببین، شرمنده‌ام، ولی اگه احتمالش باشه ‫که مجبور بشیم بکشیمشون، نـ... 183 00:11:29,793 --> 00:11:31,209 ‫نباید درنگ کنیم. 184 00:11:31,793 --> 00:11:34,043 ‫من که درنگ نکردم. ‫داشتم سعی می‌کردم نجاتت بدم. 185 00:11:34,501 --> 00:11:36,251 ‫من که نیازی ندارم ‫کسی نجاتم بده جید. 186 00:11:39,959 --> 00:11:41,751 ‫خودم از پس خودم بر میام، خب؟ 187 00:11:41,834 --> 00:11:43,501 ‫نه‌خیر، نمیای. نمیای کیت. 188 00:11:43,584 --> 00:11:45,751 ‫هر بار که مبارزه می‌کنیم، شکستت می‌دم. 189 00:11:46,084 --> 00:11:47,793 ‫اِم... 190 00:11:50,334 --> 00:11:51,334 ‫چیه؟ 191 00:11:53,668 --> 00:11:54,668 ‫منظورت اینه... 192 00:11:55,876 --> 00:11:57,293 ‫که خودت می‌ذاری پیروز بشم؟ 193 00:12:00,168 --> 00:12:01,293 ‫واسه چی باید چنین کاری بکنی؟ 194 00:12:01,376 --> 00:12:03,043 ‫آخه... کیت... مادرت... 195 00:12:05,084 --> 00:12:06,709 ‫بهت دستور داده بود باهام دوست بشی؟ 196 00:12:06,793 --> 00:12:09,459 ‫نه. صرفا ازم خواسته بود ‫باهات تمرین کنم. 197 00:12:09,543 --> 00:12:12,709 ‫ولی اولش این شکلی بود، ‫بعدش چون خودم خوشم اومده بود، ادامه دادم. 198 00:12:14,418 --> 00:12:17,251 ‫اصلا خیال نمی‌کردم موقع مبارزه ‫پای جون و زندگیت وسط باشه. 199 00:12:24,168 --> 00:12:25,168 ‫کیت، وایستا. 200 00:12:25,251 --> 00:12:28,043 ‫نه، اشکالی نداره... ‫خوشحالم که بهم گفتی. 201 00:12:36,918 --> 00:12:38,626 ‫احسنت. می‌شه بریم؟ 202 00:12:39,376 --> 00:12:42,626 ‫آره، احتمالا بتونم ‫بعد از ترکیدن قلبم راه بیفتم. 203 00:12:42,709 --> 00:12:45,584 ‫- گمون کنم کشاله رانم کش اومد. ‫- تو جمع مختلط نگو «کشاله ران». 204 00:12:45,668 --> 00:12:48,043 ‫واسه چی ولو شدین؟ ‫باید حرکت کنیم. 205 00:13:21,376 --> 00:13:22,543 ‫پر بیراه نمی‌گی. 206 00:13:28,501 --> 00:13:30,709 ‫عه. 207 00:13:31,168 --> 00:13:32,668 ‫سلام مسافر خسته. 208 00:13:33,543 --> 00:13:36,084 ‫آره، با خودتم. بیا. 209 00:13:36,668 --> 00:13:39,293 ‫از خوراک ساده‌مون میل کن. 210 00:13:40,876 --> 00:13:44,501 ‫با این که هیزم‌شکنان افتاده‌ای هستیم، ‫هر چی داریم باهات به اشتراک می‌ذاریم. 211 00:13:44,584 --> 00:13:45,751 ‫خواهش می‌کنم کمکم کنین. 212 00:13:46,501 --> 00:13:47,501 ‫عجب. 213 00:13:48,084 --> 00:13:50,459 ‫با توجه به ظاهر آشفته و اسفناکت، 214 00:13:50,543 --> 00:13:52,459 ‫احتمالا تو این نواحی غیرحاصلخیر... 215 00:13:52,543 --> 00:13:53,918 ‫گم شدی. 216 00:13:54,001 --> 00:13:56,126 ‫ببینین، زیاد فرصت نداریم. 217 00:13:56,626 --> 00:14:00,459 ‫دیگه به نسل جوان یاد نمی‌دن ‫شرایطشون رو درک کنن. 218 00:14:00,543 --> 00:14:01,626 ‫قبول نداری آن؟ 219 00:14:01,709 --> 00:14:05,751 ‫آها. راستی، ایشون آنه. ‫خودم هوبرت هستم. 220 00:14:06,668 --> 00:14:09,668 ‫خب، می‌شه کنیه خودتون رو بپرسیم؟ 221 00:14:09,751 --> 00:14:11,668 ‫- چیم رو بپرسین؟ ‫- اسمت چیه عزیزم؟ 222 00:14:13,918 --> 00:14:14,918 ‫الورا هستم. 223 00:14:15,793 --> 00:14:16,793 ‫آها. 224 00:14:17,251 --> 00:14:20,751 ‫قطعا اسمت رو به احترام ‫شهبانوی راستین گذاشتن. 225 00:14:20,834 --> 00:14:23,001 ‫به نظر من که این شکلی بار سنگینی... 226 00:14:23,084 --> 00:14:24,793 ‫رو دوش چنین جوانی گذاشتن. 227 00:14:25,959 --> 00:14:28,584 ‫- البته من این‌قدر خوش‌بخت نبودم، ‫- اِم... آخ. 228 00:14:28,668 --> 00:14:31,501 ‫- واسه همین نمی‌تونم بفهمم آدم... ‫- وای خـ... 229 00:14:31,584 --> 00:14:34,751 ‫موقع به دنیا اومدن بچه خودش... 230 00:14:34,834 --> 00:14:37,084 ‫- هوبرت، خواهش می‌کنم. ‫- چقدر افتخار می‌کنه. 231 00:14:37,168 --> 00:14:39,043 ‫- خواهش می‌کنم خفه شو. ‫- باشه. فهمیدم. 232 00:14:39,626 --> 00:14:41,584 ‫عده‌ای دنبالم هستن. 233 00:14:42,001 --> 00:14:43,001 ‫عجب. 234 00:14:43,459 --> 00:14:44,834 ‫شکی نیست. 235 00:14:45,834 --> 00:14:48,918 ‫واقعا ظاهر خوش‌آیند ‫و چهره قشنگی داری... 236 00:14:49,001 --> 00:14:52,293 ‫نه، افراد خبیثی دنبالم هستن ‫که همین الان دارن میان اینجا. 237 00:14:52,376 --> 00:14:54,959 ‫وقتی هم برسن اینجا، ‫من رو می‌برن و... 238 00:14:55,543 --> 00:14:57,668 ‫نمی‌دونم چی به سر شما میارن، 239 00:14:57,751 --> 00:14:58,959 ‫ولی قطعا بلای ناخوش‌آیندی میارن. 240 00:15:00,043 --> 00:15:02,126 ‫پس وسایلتون رو جمع کنین ‫که راه بیفتیم، خب؟ خواهش می‌کنم. بجنبین. 241 00:15:02,209 --> 00:15:04,334 ‫خیلی‌خب. می‌دونی چیه؟ ‫این رو می‌بینی؟ 242 00:15:04,418 --> 00:15:06,751 ‫به یاد پدرم ‫که همه‌مون رو بزرگ کرده بود، 243 00:15:06,834 --> 00:15:08,501 ‫رورگاث خطابش می‌کنم. 244 00:15:08,584 --> 00:15:13,501 ‫خلاصه، اگه افراد خبیثی بخوان بیان اینجا ‫و مزاحم صرف خوراکمون بشن، 245 00:15:13,584 --> 00:15:15,001 ‫وقتی کار من و آن باهاشون تموم بشه، 246 00:15:15,084 --> 00:15:16,834 ‫دیگه اون‌قدرها خبیث نمی‌مونن، 247 00:15:16,918 --> 00:15:18,001 ‫نمی‌دونم متوجه منظورم می‌شی یا نه. 248 00:15:18,084 --> 00:15:20,751 ‫شما متوجه نیستین. ‫من این افراد رو می‌شناسم، یعنی می‌شناختم. 249 00:15:20,834 --> 00:15:22,626 ‫ولی الان تو حال خودشون نیستن. 250 00:15:22,709 --> 00:15:23,793 ‫عـ... 251 00:15:23,876 --> 00:15:26,209 ‫عوض شدن. 252 00:15:26,293 --> 00:15:28,459 ‫خیلی‌خب. باید آروم باشی. 253 00:15:29,293 --> 00:15:30,543 ‫از اولش تعریف کن. 254 00:15:31,168 --> 00:15:32,793 ‫بیا، یه قارچ بهش بده. 255 00:15:34,043 --> 00:15:36,751 ‫نه، اون یکی رو نده. اون مال خودمه. ‫بذارش سر جاش. 256 00:15:54,168 --> 00:15:55,584 ‫آره، قطعا باید از سمت چپ بریم. 257 00:15:55,668 --> 00:15:57,751 ‫- نه، شک ندارم. ‫- از سمت چپ؟ 258 00:15:58,418 --> 00:16:00,418 ‫از سمت چپ که به گذرگاه بی‌رحم می‌رسیم. 259 00:16:00,501 --> 00:16:01,918 ‫گمون نکنم ارابه‌مون دوام بیاره. 260 00:16:02,001 --> 00:16:03,709 ‫دوام میاره. ارابه خوش‌ساختیه. 261 00:16:03,793 --> 00:16:07,459 ‫ضمنا، قبول دارم گذرگاه بی‌رحم ‫اسم ناخوش‌آیندی داره، 262 00:16:07,543 --> 00:16:10,001 ‫ولی در واقع گذرگاه خیلی خوشگل و قشنگیه. 263 00:16:10,084 --> 00:16:11,834 ‫ضمنا، باید بگم... 264 00:16:11,918 --> 00:16:13,918 ‫مسافرخونه دنجی به نام ‫«بره ذبیح» هم تو مسیرمون هست. 265 00:16:14,584 --> 00:16:17,376 ‫می‌شه گفت خونه دوم خودم و همکار قدیمیمه. 266 00:16:17,459 --> 00:16:20,209 ‫هر چی بخواین تو مسافرخونه‌اش هست. 267 00:16:21,376 --> 00:16:23,084 ‫نه. اون یکی مسیر به کجا می‌رسه؟ 268 00:16:23,168 --> 00:16:27,209 ‫از طریق چراگاه کاپلا ‫به دره خوش‌آیند می‌رسیم. 269 00:16:27,293 --> 00:16:29,043 ‫واقعا انگار مسیر بهتریه. 270 00:16:29,126 --> 00:16:30,168 ‫آره، ولی طولانی‌تر هم هست. 271 00:16:30,251 --> 00:16:31,251 ‫نه‌خیر، نیست. 272 00:16:31,334 --> 00:16:32,501 ‫- چرا، هست. ‫- نه‌خیر، نیست. 273 00:16:32,584 --> 00:16:33,584 ‫چرا، هست! 274 00:16:33,668 --> 00:16:36,334 ‫- نه‌خیر، نیست. الان می‌زنمت. ‫- آهای! 275 00:16:38,293 --> 00:16:39,876 ‫اگه متوجه نشدین، باید بگم... 276 00:16:39,959 --> 00:16:42,501 ‫دارن بین دو دنیا دریچه‌ای باز می‌کنن. 277 00:16:42,584 --> 00:16:44,793 ‫وقتی هم بهش دسترسی پیدا کنن، ‫الورا رو از دست می‌دیم. 278 00:16:50,959 --> 00:16:52,001 ‫چیه؟ چی شده؟ 279 00:16:52,376 --> 00:16:53,793 ‫- چیزیم نیست. ‫- خوبی؟ 280 00:16:54,293 --> 00:16:55,376 ‫چیزیش نیست. 281 00:16:57,168 --> 00:16:58,959 ‫جدا می‌شیم ‫و مناطق بیشتری رو می‌گردیم. 282 00:17:00,001 --> 00:17:01,709 ‫شما از مسیر بی‌خطر و طولانی برین، 283 00:17:01,793 --> 00:17:03,584 ‫من هم می‌رم سمت «بره ذبیح». 284 00:17:03,668 --> 00:17:05,959 ‫ببینم می‌تونم از کسی ‫کمک درست و حسابی بگیرم یا نه. 285 00:17:07,251 --> 00:17:09,751 ‫خیلی‌خب، تو و گریدون با این‌ها ‫از چراگاه کاپلا برین، 286 00:17:09,834 --> 00:17:11,626 ‫من با گریدون از گذرگاه می‌رم. 287 00:17:12,793 --> 00:17:14,876 ‫تو دره ممه‌ها که اسم اصلیش رو ‫یادم رفت، می‌بینیمتون. 288 00:17:14,959 --> 00:17:16,584 ‫به نظرم بهتره پیش خودت بمونم. 289 00:17:17,876 --> 00:17:19,584 ‫به نظرم از پس خودم بر میام. 290 00:17:21,251 --> 00:17:24,501 ‫آهای بورمن، نذار بلایی سر ملکه‌ام بیاد. 291 00:17:24,584 --> 00:17:27,584 ‫باشه پس. ترجیح می‌دم هزار بار بمیرم، ‫ولی تو رو روسیاه نکنم. 292 00:17:31,376 --> 00:17:32,418 ‫موفق باشین. 293 00:17:38,668 --> 00:17:42,584 ‫خب...مطمئن نیستم من الوراـم یا نه! 294 00:17:42,668 --> 00:17:46,084 ‫ویلو که اینطور فکر می‌کنه، اما شاهدخت کاملاً برعکس. 295 00:17:46,584 --> 00:17:48,168 ‫انگار باهام پدرکشتگی‌ای چیزی داره. 296 00:17:48,251 --> 00:17:50,668 ‫بخدا نمی‌دونم چرا، ‫هرکاری بکنم یا هر حرفی بزنم... 297 00:17:50,751 --> 00:17:53,084 ‫همیشه ساز مخالف می‌زنه. 298 00:17:53,709 --> 00:17:55,584 ‫اصلاً می‌دونین چقدر کلافه‌کننده‌ست؟ 299 00:17:56,584 --> 00:17:57,584 ‫می‌شه ببینیمش؟ 300 00:17:58,418 --> 00:17:59,501 ‫چی رو؟ 301 00:18:00,043 --> 00:18:01,043 ‫نشان‌ت رو... 302 00:18:18,126 --> 00:18:19,376 ‫تو واقعاً الورا دانانی! 303 00:18:19,459 --> 00:18:20,584 ‫واقعاً؟ 304 00:18:22,834 --> 00:18:26,168 ‫فکرکنم دیگه به‌اندازه کافی وقت‌مون رو هدر دادیم. 305 00:18:27,876 --> 00:18:29,959 ‫باید هرچه‌زودتر از این جنگل نحس بزنیم بیرون. 306 00:18:30,043 --> 00:18:31,293 ‫خداروشکر. 307 00:18:31,793 --> 00:18:35,876 ‫بریم تو یه قلعه‌ای، مخفی‌گاهی ‫جایی که جون‌ت در امان باشه. 308 00:18:35,959 --> 00:18:38,043 ‫نه، من می‌خوام برم «شهر باستانی» 309 00:18:38,793 --> 00:18:41,043 ‫تا ایرک رو از دست عجوزه نجات بدم. 310 00:18:47,293 --> 00:18:51,501 ‫درسته، خب از جایی که ما این ‫شهر یا شخصی که گفتی رو نمی‌شناسیم... 311 00:18:52,584 --> 00:18:53,626 ‫ما برای نبرد داوطلب می‌شیم. 312 00:18:54,543 --> 00:18:55,834 ‫داوطلب می‌شین؟ 313 00:18:56,918 --> 00:19:00,751 ‫وقتی بلاخره شهبانوی حقیقی، ‫یعنی شما، برمی‌گرده... 314 00:19:00,834 --> 00:19:03,418 ‫باید لشکری عظیم برای نبرد نهایی جمع کنه، 315 00:19:03,501 --> 00:19:05,501 ‫و اون‌ها رو برای مقابله با ‫نیروهای پلید، هدایت کنه. 316 00:19:06,376 --> 00:19:08,543 ‫من و آن، از الان داوطلب می‌شیم. 317 00:19:08,626 --> 00:19:11,459 ‫ما در جناح شما می‌جنگیم، 318 00:19:11,543 --> 00:19:14,376 ‫و از حالا تا نقطه پایان‌مان، ‫صادقانه به شما خدمت می‌کنیم. 319 00:19:17,834 --> 00:19:20,376 ‫خب حالا فکرنکنم که لازم باشه... 320 00:19:22,459 --> 00:19:27,418 ‫تو چیزی بیشتر از یک ‫انسان خارق‌العاده و زیباروی هستی، 321 00:19:27,959 --> 00:19:30,543 ‫تو نمادی از اُمیدی، 322 00:19:30,626 --> 00:19:34,334 ‫و مهم نیست با چه عقیده‌ای، ‫چه اندازه و چه تمایلاتی... 323 00:19:35,126 --> 00:19:38,709 ‫همه‌مون در یک جهان زندگی می‌کنیم، ‫از یک هـوا تنفس می‌کنیم، 324 00:19:38,793 --> 00:19:40,043 ‫از یک آب می‌نوشیم. 325 00:19:40,126 --> 00:19:44,334 ‫و همه‌مون موظف به حفاظت ازش هستیم. 326 00:19:44,418 --> 00:19:49,334 ‫و اگه نیاز باشه...در راه‌ش جون‌ می‌دیم. 327 00:19:50,709 --> 00:19:52,709 ‫از خودمم بهتر گفتی آبجی! 328 00:19:54,793 --> 00:19:57,626 ‫قول می‌دم اصلاً دوست نداری ‫ با من دربیوفتی آبجی‌جون! 329 00:19:58,293 --> 00:20:00,043 ‫آره جناب، حق با توئه! 330 00:20:00,751 --> 00:20:02,751 ‫ما هیچوقت از راه خشونت وارد نمی‌شیم، 331 00:20:03,918 --> 00:20:08,209 ‫البته که گمون می‌کنم جناب عالی ‫با قصد و نیت محترمانه‌ای... 332 00:20:08,293 --> 00:20:09,751 ‫نیومدی دنبال این دختر جوان، 333 00:20:10,501 --> 00:20:12,376 ‫شاید حتی نیت خیلی وحشتناکی داشته باشی. 334 00:20:12,459 --> 00:20:13,918 ‫ما هردومون دنبال یه چیز هستیم. 335 00:20:15,459 --> 00:20:17,668 ‫والا بعید می‌دونم. 336 00:20:18,709 --> 00:20:20,293 ‫شما حال‌تون خوب نیست. 337 00:20:20,376 --> 00:20:22,209 ‫تا حالا هیچوقت اینقدر سَرکِیف نبودم. 338 00:20:23,251 --> 00:20:25,051 ‫قراره بزودی پادشاه کارـم رو دریافت کنم. 339 00:20:25,293 --> 00:20:26,959 ‫تنها چیزی که قراره گیرت بیاد اینه که... 340 00:20:28,459 --> 00:20:29,876 ‫خرد و خاک‌شیر بشی! 341 00:20:48,543 --> 00:20:49,584 ‫نـه! 342 00:20:59,084 --> 00:21:01,584 ‫زودباش! یالا! باید بریم. 343 00:21:04,126 --> 00:21:05,209 ‫زودباش. 344 00:21:25,584 --> 00:21:27,209 ‫زودباش، باید به راه‌مون ادامه بدیم. 345 00:21:27,293 --> 00:21:28,876 ‫یالا. ببین. دیگه آخراشه. 346 00:21:41,876 --> 00:21:43,168 ‫خواهش می‌کنم با اون ‫کاری نداشته باشین. 347 00:21:43,251 --> 00:21:45,626 ‫لطفاً. من باهاتون میام ولی ‫با اون کاری نداشته باشین. 348 00:21:54,459 --> 00:21:55,709 ‫تقصیر توئه! 349 00:21:56,584 --> 00:21:59,251 ‫مقاومت و تکبرـت اونا رو به کشتن داد. 350 00:22:00,293 --> 00:22:02,543 ‫تازه خیلی‌های دیگه قراره بمیرن. 351 00:22:02,626 --> 00:22:04,584 ‫اما هنوزم می‌تونی جلوی ‫این اتفاق رو بگیری. 352 00:22:06,126 --> 00:22:09,251 ‫فقط کافیه تسلیم بشی. 353 00:22:11,959 --> 00:22:13,001 ‫بـیا دیگه! 354 00:22:13,084 --> 00:22:15,334 ‫داری آبروـم رو می‌بری. 355 00:22:16,209 --> 00:22:17,209 ‫ادامه بده... 356 00:22:17,293 --> 00:22:20,168 ‫می‌بینی که دارم سعی می‌کنم، فقط ‫انگار یکم کلافه شده. 357 00:22:20,251 --> 00:22:21,459 ‫داستانِ زره رو می‌گم. 358 00:22:21,543 --> 00:22:25,543 ‫خب، بعد از اینکه ثـول برادرش رو گذاشت روی... 359 00:22:25,626 --> 00:22:26,876 ‫جاهایی که به بابام ربط داره رو بگو. 360 00:22:29,293 --> 00:22:32,168 ‫خب من یه جوان رعنا و بی‌باک بودم. 361 00:22:32,668 --> 00:22:33,668 ‫پدرت... 362 00:22:34,751 --> 00:22:36,334 ‫یه‌کوچولو برعکسِ من بود. 363 00:22:36,418 --> 00:22:37,543 ‫کجا رفتین؟ 364 00:22:39,626 --> 00:22:41,668 ‫چرا تو برگشتی و اون برنگشت؟ 365 00:22:41,751 --> 00:22:43,376 ‫چیزی به نام سرنوشت وجود نداره. 366 00:22:43,459 --> 00:22:45,334 ‫یا شانس باهات یاری می‌کنه، یا می‌میری. 367 00:22:46,251 --> 00:22:47,251 ‫من شانس آوردم. 368 00:22:47,668 --> 00:22:48,918 ‫وقتی داشت می‌مُرد اونجا بودی؟ 369 00:22:49,001 --> 00:22:51,376 ‫نه، اما می‌دونم که دارم می‌گم. 370 00:22:53,418 --> 00:22:54,459 ‫چطوری؟ 371 00:22:55,793 --> 00:22:57,084 ‫چون اگه زنده بود، 372 00:22:58,626 --> 00:23:01,209 ‫برمی‌گشت و اوضاع خیلی فرق می‌کرد. 373 00:23:02,709 --> 00:23:04,543 ‫می‌دونی اون «زره» یه سلاح نیست، 374 00:23:05,168 --> 00:23:06,168 ‫نوعی سپر محسوب می‌شه. 375 00:23:06,251 --> 00:23:07,251 ‫دربرابر چی؟ 376 00:23:09,251 --> 00:23:10,251 ‫پلیدی! 377 00:23:19,251 --> 00:23:20,543 ‫ریدم تو این ارابه. 378 00:23:20,626 --> 00:23:21,709 ‫کیر توش! 379 00:23:24,918 --> 00:23:27,501 ‫به‌نظرت ویلو به عنوان آخرین جـادوگر اعظم دنیا 380 00:23:27,584 --> 00:23:30,084 ‫نمی‌تونه یکم بیشتر از این کمک بده؟ 381 00:23:35,251 --> 00:23:36,251 ‫چیه؟ 382 00:23:37,959 --> 00:23:40,626 ‫شاید یه دلیلی داره که ویلو به ‫نلوین‌ها گفته زیرزمین زندگی کنن. 383 00:23:41,293 --> 00:23:43,084 ‫چون شاید دیگه نمی‌تونه ازشون محافظت کنه. 384 00:23:44,793 --> 00:23:47,251 ‫اصلاً مگه می‌شه؟ 385 00:23:48,376 --> 00:23:50,959 ‫که یه جادوگر قدرت‌هاش رو از دست بده؟ 386 00:23:54,126 --> 00:23:55,126 ‫یـالا. 387 00:23:56,626 --> 00:23:59,043 ‫صبرکن، صبرکن. افسارـش داره می‌شکنه. 388 00:23:59,126 --> 00:24:00,334 ‫واقعاً؟ 389 00:24:00,418 --> 00:24:01,626 ‫کهنه‌ست خب. 390 00:24:01,709 --> 00:24:04,793 ‫ما هم پیر شدیم دیگه، ‫یادته تو مزرعه مَک‌کراکن کار می‌کردیم؟ 391 00:24:04,876 --> 00:24:07,626 ‫صبح تا شب زمین‌ها رو شخم می‌زدیم؛ 392 00:24:07,709 --> 00:24:10,376 ‫اونقدر انرژی داشتم که بعدش هم تا ‫صبح با کایا می‌رقصیدم. 393 00:24:10,459 --> 00:24:11,918 ‫یادمه. 394 00:24:12,834 --> 00:24:14,876 ‫کاش اون موقع می‌دونستم ‫چه آینده‌ای در انتظارمه... 395 00:24:14,959 --> 00:24:17,918 ‫قدر اون روزها رو بیشتر می‌دونستم. 396 00:24:18,668 --> 00:24:19,709 ‫شاید اگه می‌فهمیدم... 397 00:24:23,168 --> 00:24:26,293 ‫آروم‌باش! داری ناراحتم می‌کنی‌ها. 398 00:24:29,418 --> 00:24:31,001 ‫تو که خوب می‌دونی باید چیکار کنی. 399 00:24:31,501 --> 00:24:32,834 ‫پس منتظر چی هستی؟ 400 00:24:34,501 --> 00:24:37,126 ‫وقتی جوان بودم، تاب و توان داشتم، 401 00:24:37,709 --> 00:24:39,543 ‫می‌تونستم سختی‌ها رو تحمل کنم. 402 00:24:39,626 --> 00:24:41,084 ‫اما الان باید حواسم رو جمع کنم، 403 00:24:41,168 --> 00:24:42,709 ‫- قدرت‌ـم رو نگه دارم برای... ‫- برای چی؟ 404 00:24:43,584 --> 00:24:44,709 ‫برای زمانی که اوضاع بدتر شد. 405 00:24:45,751 --> 00:24:48,418 ‫دیگه از این می‌خواد بدتر بشه؟ 406 00:24:48,876 --> 00:24:50,834 ‫اره و می‌شه. 407 00:24:51,584 --> 00:24:52,584 ‫حرفم رو باور کن. 408 00:24:53,334 --> 00:24:56,126 ‫نمی‌تونم اجازه بدم احساساتم ‫باعث شه جادوـم رو هدر بدم. 409 00:24:56,209 --> 00:24:59,668 ‫اگه اینکارو کنم، وقتی زمان جنگ رسید ‫دیگه قدرت کافی... 410 00:25:05,209 --> 00:25:07,626 ‫فهمیدم دارن کجا می‌رن! 411 00:25:32,918 --> 00:25:34,334 ‫بیشتر شبیه قبرستونه. 412 00:25:35,376 --> 00:25:37,793 ‫چی بگم خب؟ منم به اندازه تو نا اُمیدم. 413 00:25:39,709 --> 00:25:41,334 ‫پس مسافرخونه «بره ذبیح» کجاست؟ 414 00:25:42,501 --> 00:25:43,918 ‫جمع کردن رفتن؟ 415 00:25:45,293 --> 00:25:47,626 ‫مطمئنی حرفایی که زدی حقیقت داشتن؟ 416 00:25:47,709 --> 00:25:48,918 ‫چی می‌گی آخه؟ 417 00:25:49,626 --> 00:25:52,918 ‫حداقل تا الان یک سوم از ‫حرفایی که زدم حقیقت داشته. 418 00:25:53,543 --> 00:25:55,334 ‫من دیگه چقدر کُسخلم. 419 00:25:55,793 --> 00:25:58,668 ‫نه. نیستی. ‫فقط...جوانی و جاهلی دیگه. 420 00:25:58,751 --> 00:25:59,751 ‫دارم برمی‌گردم. 421 00:25:59,834 --> 00:26:01,001 ‫نـه، نـه، نه. وایسا. 422 00:26:01,084 --> 00:26:02,501 ‫شاید بتونم به جید برسم... 423 00:26:02,584 --> 00:26:05,709 ‫ببین، صاحب این مسافرخونه ‫یکی از دوست‌های صمیمی پدرت بود. 424 00:26:07,251 --> 00:26:08,251 ‫خب؟ ما بهش اعتماد داشتیم. 425 00:26:08,334 --> 00:26:11,334 ‫اون تنها کسی بود که جریان «زره» ‫رو براش تعریف کرده بودیم، 426 00:26:11,418 --> 00:26:13,584 ‫چون می‌دونستیم به هیچکس هیچی نمی‌گه. 427 00:26:17,584 --> 00:26:18,626 ‫زره اون پایینه؟ 428 00:26:20,043 --> 00:26:22,001 ‫فقط یه راه برای فهمیدنش هست، شاهدخت. 429 00:27:03,834 --> 00:27:04,834 ‫از این سمت. 430 00:27:17,793 --> 00:27:19,834 ‫خب...عمراً بیام اون پایین. 431 00:27:19,918 --> 00:27:22,793 ‫معلومه که نمیای، باید اینجا بمونی من رو بکشی بالا. 432 00:27:23,418 --> 00:27:24,668 ‫مراقب موش‌های جهش‌یافته باش. 433 00:27:24,751 --> 00:27:25,793 ‫- چی؟ ‫- می‌بینمت. 434 00:27:31,584 --> 00:27:33,751 ‫موش‌های جهش‌یافته دیگه چی‌ان؟ 435 00:27:34,626 --> 00:27:36,751 ‫آم...از اسم‌شون مشخصه دیگه. 436 00:28:05,751 --> 00:28:06,751 ‫تله‌ست؟ 437 00:28:07,376 --> 00:28:09,626 ‫چرا باید اسب‌هاشون رو این پایین ول کنن برن؟ 438 00:28:09,709 --> 00:28:11,293 ‫نمی‌دونم، چرا خب؟ 439 00:28:12,293 --> 00:28:13,834 ‫تله نیست. 440 00:28:13,918 --> 00:28:14,918 ‫بیخیالش. 441 00:28:16,168 --> 00:28:20,001 ‫اون بالا، آن‌سوی تپه، آن‌سوی دروازه‌ها... 442 00:28:22,001 --> 00:28:23,418 ‫چشم به‌ راه‌مان هستند، برادران. 443 00:28:24,918 --> 00:28:25,918 ‫داریم می‌ریم خونه. 444 00:28:26,668 --> 00:28:29,209 ‫قرار نیست برین خونه، 445 00:28:30,751 --> 00:28:31,751 ‫قراره به‌گا برین. 446 00:28:33,834 --> 00:28:36,584 ‫به خودتون نگاه کنید؛ ‫رقت‌انگیزین! 447 00:28:37,751 --> 00:28:40,251 ‫عمراً جون سالم به در ببرید، 448 00:28:41,834 --> 00:28:45,251 ‫مطمئنم با اون مغز پوک و فرسوده‌ت ‫این رو خوب می‌دونی! 449 00:29:00,334 --> 00:29:01,334 ‫چیه؟ 450 00:29:01,459 --> 00:29:03,584 ‫نظرم عوض شد. 451 00:29:04,459 --> 00:29:06,334 ‫من... 452 00:29:06,418 --> 00:29:07,418 ‫تسلیم نمی‌شم. 453 00:29:07,501 --> 00:29:09,543 ‫مثل بچه آدم می‌‌ری بالا. 454 00:29:09,626 --> 00:29:10,709 ‫مجبورم کن! 455 00:29:15,918 --> 00:29:16,918 ‫چطور ممکنه؟ 456 00:29:18,334 --> 00:29:21,459 ‫من مملو از جـادو ام، کودن‌های دوزاری! 457 00:29:22,334 --> 00:29:24,376 ‫من قدرتمند ترین جادوگر تمام تاریخ‌ام! 458 00:29:24,459 --> 00:29:26,584 ‫در مقابل «عجوزه» هیچی نیستی! 459 00:29:26,668 --> 00:29:28,043 ‫چرا، هستم. 460 00:29:28,834 --> 00:29:30,584 ‫من الورا دانانم، 461 00:29:31,251 --> 00:29:33,293 ‫الان یه وِردی می‌خونم که... 462 00:29:33,834 --> 00:29:36,293 ‫که تمام نیروهای پـاک‌سرشت هستی به کمکم بیان تا... 463 00:29:36,959 --> 00:29:38,209 ‫کون شماها رو پاره کنیم! 464 00:29:40,418 --> 00:29:42,459 ‫خیلی‌خب، منتظریم. 465 00:29:49,084 --> 00:29:53,834 ‫«تـوآثا اوتروک مورآ هوآثا» 466 00:29:59,334 --> 00:30:03,834 ‫«تـوآثا اوتروک مورآ هوآثا» 467 00:30:16,418 --> 00:30:18,959 ‫از الورا فاصله بگیرین بچه ننه‌ها! 468 00:30:19,043 --> 00:30:21,293 ‫خوشـم اومد، ‫بیاید این داداشامون رو بشونیم سرجاشون. 469 00:30:28,834 --> 00:30:30,209 ‫خواهش می‌کنم، ‫بذار کمکت کنم. 470 00:30:30,834 --> 00:30:32,459 ‫من آینده رو دیدم، جید. 471 00:30:33,084 --> 00:30:34,334 ‫دنیای خلاء رو دیدم. 472 00:30:35,126 --> 00:30:39,251 ‫خالق جاویدان این دنیا رو از تمام ‫زشتی‌ها و پلیدی‌ها پاک می‌کنه. 473 00:30:39,793 --> 00:30:40,959 ‫همه‌مون آزاد می‌شیم. 474 00:31:16,918 --> 00:31:18,126 ‫هنوز پیداش نکردی؟ 475 00:31:18,918 --> 00:31:19,918 ‫نه، هنوز نه. 476 00:31:21,043 --> 00:31:23,168 ‫احتمالاً اصلاً اونجا نیست. 477 00:31:24,959 --> 00:31:26,418 ‫بــورمن؟ 478 00:31:28,543 --> 00:31:30,168 ‫اونجایی؟ 479 00:31:34,209 --> 00:31:39,001 ‫دست از خیال‌پردازی بردار بورمن، ‫ناموساً یه زره جادویی نابودنشدنی؟ 480 00:31:41,459 --> 00:31:44,543 ‫باورم نمی‌شه اجازه دادم من رو قاطی ‫این کسشعرها بکنی. 481 00:31:44,626 --> 00:31:46,501 ‫مثلاً چی؟ الورا دانان؟ 482 00:31:47,543 --> 00:31:49,293 ‫نه، نه، نه. من طرف توئم. 483 00:31:49,376 --> 00:31:51,959 ‫فقط می‌دونی؟ اگه اون واقعاً بتونی ‫یه حرکتی بزنه... 484 00:31:52,043 --> 00:31:54,418 ‫باید بگم خیلی باهاش بداخلاق بودی، 485 00:31:54,501 --> 00:31:57,259 ‫و شاید داشتی عصبانیت‌ـت از رفتن پدرت رو ‫روی اون خالی می‌کردی. 486 00:31:57,293 --> 00:31:59,376 ‫اما خب حتی نمی‌تونست ‫یه وِرد ساده رو تلفظ کنه. 487 00:31:59,459 --> 00:32:01,001 ‫تو چه چاره‌ای داشتی خب؟ 488 00:32:01,084 --> 00:32:02,418 ‫امیدوار می‌بودی که می‌تونه 489 00:32:02,501 --> 00:32:04,043 ‫- ایرک رو نجات بده؟ ‫- بورمن؟ 490 00:32:07,209 --> 00:32:09,668 ‫می‌دونی چیه؟ فکرنکنم اینجا باشه. 491 00:32:09,751 --> 00:32:11,626 ‫من رو بکش بالا، باشه؟ 492 00:32:11,709 --> 00:32:13,959 ‫باشه، ولی این بالا یه‌چیزی هست که 493 00:32:15,209 --> 00:32:18,501 ‫اصلاً با حالت دوستانه‌ای بهم نگاه نمی‌کنه. 494 00:32:18,584 --> 00:32:19,584 ‫موش جهش‌یافته؟ 495 00:32:19,668 --> 00:32:20,876 ‫باید بگم اره. 496 00:32:20,959 --> 00:32:23,251 ‫خب حالا که اینطوریه من رو نکش بالا. 497 00:32:50,459 --> 00:32:51,709 ‫- بورمن؟ ‫- جان؟ 498 00:32:52,293 --> 00:32:53,709 ‫باید همین الان بیای بالا. 499 00:33:07,418 --> 00:33:09,418 ‫بیا ببینم. بیا جلو. 500 00:33:12,876 --> 00:33:14,709 ‫باید یه راه دیگه به بیرون پیدا کنیم. 501 00:33:14,793 --> 00:33:18,376 ‫اونقدرها هم راحت نیست، چون بعضی‌‌هاشون ‫می‌خوره به اون سر دنیا. 502 00:33:18,459 --> 00:33:19,501 ‫پس زره‌ای درکار نبود؟ 503 00:33:20,001 --> 00:33:22,959 ‫نظرت چیه از یکی از گورتپه‌ها ردشیم بریم بیرون؟ 504 00:33:23,043 --> 00:33:25,668 ‫اگه گـازم گرفتن، به اولین کسی به قصد کشت ‫حمله می‌کنم توئی! 505 00:33:30,459 --> 00:33:31,459 ‫ولش کن. 506 00:33:32,459 --> 00:33:33,459 ‫باید بریم. 507 00:33:33,543 --> 00:33:34,668 ‫می‌خوام بمونم، دارم می‌جنگم. 508 00:33:34,751 --> 00:33:37,501 ‫نـه! تقصیر من بود که تو رو دزدیدن! 509 00:33:37,584 --> 00:33:38,918 ‫اجازه نمی‌دم دوباره اتفاق بیوفته. 510 00:33:39,001 --> 00:33:41,209 ‫نه! نمی‌ذارم آدم‌های بیشتری ‫به خاطر من جون‌شون رو از دست بدن. 511 00:34:02,209 --> 00:34:03,793 ‫خودم می‌خواستم حسابشو برسم. 512 00:34:03,876 --> 00:34:05,001 ‫راه بیوفت. 513 00:34:22,959 --> 00:34:24,543 ‫نمی‌تونیم شکست‌شون بدیم. 514 00:34:24,626 --> 00:34:26,418 ‫پس یه‌کاری کن! جادوگری کن. 515 00:34:28,001 --> 00:34:29,626 ‫باید همه رو سوار ارابه کنیم. 516 00:34:30,168 --> 00:34:31,626 ‫بـا یه بسته مـوم سرمیلی کارشون رو می‌سازم. 517 00:34:31,709 --> 00:34:34,126 ‫چی؟ می‌دونی چقدر خطرناکه؟ 518 00:34:34,209 --> 00:34:36,168 ‫طوری‌نیست، آروم باش. ‫می‌دونم می‌خوام چیکار کنم. 519 00:34:36,251 --> 00:34:37,834 ‫فقط در حدی‌ـه که از نفس بی‌افتن. 520 00:34:37,918 --> 00:34:41,418 ‫البته اگه بقیه دست از مبارزه کردن بردارن ‫و برن بشینن توی ارابه. 521 00:34:46,043 --> 00:34:47,459 ‫نقشه دوم، به مبارزه ادامه بدین. 522 00:35:31,876 --> 00:35:32,876 ‫نـه! 523 00:35:34,834 --> 00:35:36,293 ‫سایلاس! 524 00:35:47,501 --> 00:35:49,793 ‫«آواگـــدو» 525 00:36:42,418 --> 00:36:43,626 ‫سایلاس؟ 526 00:36:52,251 --> 00:36:53,251 ‫سایلاس؟ 527 00:36:55,334 --> 00:36:56,334 ‫می‌تونم درمانت کنم. 528 00:36:59,001 --> 00:37:00,001 ‫درمانت می‌کنم. 529 00:37:02,876 --> 00:37:04,376 ‫جادوت رو برای من هدر نده. 530 00:37:08,126 --> 00:37:10,543 ‫فقط یه‌کاری برام انجام بده.... 531 00:37:14,334 --> 00:37:15,876 ‫این رو بده به «لیبی» 532 00:37:17,876 --> 00:37:21,876 ‫بهش بگو اصلاً نترسیده بودم، ‫چون زندگی خیلی خوبی داشتم 533 00:37:23,251 --> 00:37:25,876 ‫و در راه رسالتم، جون دادم. 534 00:37:28,668 --> 00:37:31,876 ‫در راه محافظت از بهترین دوستم! 535 00:37:36,376 --> 00:37:38,501 ‫متاسفم! ببخشید. 536 00:37:52,959 --> 00:37:54,168 ‫کارت خوب بود بچه‌جون. 537 00:38:03,501 --> 00:38:04,834 ‫گوش کن. 538 00:38:05,459 --> 00:38:09,501 ‫قدم‌های درستی که توی زندگی‌ات برداشتی، ‫تو رو به اینجا هدایت کرده، به الان... 539 00:38:10,584 --> 00:38:12,001 ‫باید ازشون محافظت کنی! 540 00:38:12,084 --> 00:38:15,793 ‫اگه نکنی، ‫گالادورن، تـیر آسلین... 541 00:38:15,876 --> 00:38:18,126 ‫تمام جهان، به دست «عجوزه» نابود می‌شه. 542 00:38:19,543 --> 00:38:22,251 ‫اما اون از «الورا دانان» می‌ترسه. 543 00:38:23,126 --> 00:38:24,959 ‫الورا باید خودش رو به... 544 00:38:25,043 --> 00:38:26,709 ‫«شهر باستانی» برسونه، جید. 545 00:38:31,626 --> 00:38:34,334 ‫اینکارو بکن. 546 00:38:34,418 --> 00:38:36,126 ‫نمی‌تونم، نه... 547 00:38:36,209 --> 00:38:37,543 ‫فقط تو می‌تونی انجامش بدی جید. 548 00:38:39,126 --> 00:38:41,209 ‫بهت خیلی افتخار می‌کنم جید. 549 00:38:41,293 --> 00:38:46,126 ‫تربیت و پرورش دادن تو، ‫بهترین کاری بود که توی زندگیم کردم. 550 00:38:52,126 --> 00:38:55,876 ‫حالا لطفاً...خلاصم کن. 551 00:40:16,959 --> 00:40:17,959 ‫خوبی؟ 552 00:40:21,334 --> 00:40:23,668 ‫اسب‌ها رفتن، فرار کردن. 553 00:40:24,126 --> 00:40:25,626 ‫فکرکنم کار درست رو اونا کردن اصلاً. 554 00:40:25,709 --> 00:40:28,293 ‫گذرگاه خطرناک کم کم داره می‌شه «دریاچه خطرناک» 555 00:40:28,376 --> 00:40:30,376 ‫اصلاً فکرنکنم بتونیم از راهی که ‫اومدیم برگردیم. 556 00:40:30,459 --> 00:40:31,584 ‫یه راه دیگه هست. 557 00:40:32,001 --> 00:40:33,001 ‫از این پله ها بریم بالا؟ 558 00:40:33,459 --> 00:40:35,293 ‫نه. نباید بریم اون سمتی. 559 00:40:36,084 --> 00:40:37,084 ‫چرا؟ 560 00:40:39,293 --> 00:40:42,126 ‫خب، حالا که زدی تو فاز جادوگری ‫می‌تونی یه‌کاری کنی پرواز کنیم بریم؟ 561 00:40:43,168 --> 00:40:45,459 ‫نه؟ پس از همین پله‌های عجیب غریب میرم بالا. 562 00:41:00,043 --> 00:41:07,083 مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و آیدا نادری» در تلگرام: realKiarashNg@ و AydaNaderiSubT@ 563 00:41:27,626 --> 00:41:28,751 ‫حالت خوبه تو؟ 564 00:41:29,334 --> 00:41:31,418 ‫باید استراحت کنم. 565 00:41:32,834 --> 00:41:34,251 ‫بعدش دوباره تعلیمات‌ت رو از سر می‌گیریم. 566 00:41:35,876 --> 00:41:37,459 ‫هنوز راه طولانی‌ای در پیش داری. 567 00:41:37,543 --> 00:41:38,918 ‫شاید اگه اون عصا رو بدی دستم... 568 00:41:41,876 --> 00:41:43,959 ‫صبرکنید! گریدون حالش بده. 569 00:41:48,834 --> 00:41:49,876 ‫جـادوی پلید. 570 00:41:50,751 --> 00:41:53,334 ‫باید ببریم‌ش یه پناهگاهی جایی! 571 00:41:53,418 --> 00:41:55,501 ‫خب؟ شما کجا رو پیشنهاد می‌کنی؟ 572 00:41:55,584 --> 00:41:58,834 ‫الان وسطِ... ‫حتی نمی‌دونم وسط کجاییم خدایا! 573 00:42:00,209 --> 00:42:01,209 ‫من می‌دونم. 574 00:42:12,501 --> 00:42:13,543 ‫نــاک‌مـار. 575 00:42:17,043 --> 00:42:23,307 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::.