1 00:00:00,992 --> 00:00:02,992 ... آنچه در «پاندورا» گذشت 2 00:00:04,382 --> 00:00:07,851 - خب داستان تو چیه جکس؟ - !پدر و مادرش توی نیو پورتلند کشته شدن 3 00:00:07,852 --> 00:00:09,744 .هیچوقت بیخیال این قضیه نمیشم 4 00:00:09,745 --> 00:00:11,803 - .بابام میتونه ذهن‌خونی کنه - توی سی. آی. اس بوده؟ 5 00:00:11,804 --> 00:00:14,224 .زندان! بابام توی ارتش هم خدمت کرده 6 00:00:14,225 --> 00:00:16,593 اون گفت ارث‌کام توی دوران جنگ .کارای خیلی کثیفی انجام داده 7 00:00:16,594 --> 00:00:19,329 .این سفینه هرگز نباید به زمین برسه 8 00:00:19,330 --> 00:00:22,032 .ترشکوایی دیگه وجود نداره، نابود شده 9 00:00:22,033 --> 00:00:24,701 .ما دوتا باید باهم رل بزنیم 10 00:00:24,702 --> 00:00:26,303 .تیمی کار کردن فرق میکنه 11 00:00:26,304 --> 00:00:28,238 .اِیوار سومیتوو، گزارش وظیفه انجام میدم 12 00:00:28,239 --> 00:00:29,663 .شروع به احساس مسئولیت کردن میکنی 13 00:00:29,664 --> 00:00:32,189 - .مگدا کوی - .به یاد مگدا و ایوار 14 00:00:32,190 --> 00:00:33,590 .مگدا و ایوار 15 00:00:43,988 --> 00:00:45,922 .خیلی خب، بیا روش تمرکز کنیم پیلار 16 00:00:45,923 --> 00:00:47,257 .اون بیرون اوضاع داره خیلی خطرناک میشه 17 00:00:47,258 --> 00:00:50,060 - این با من، فرمانده 18 00:00:55,466 --> 00:00:57,400 هشدار نزدیکی 19 00:00:57,401 --> 00:00:59,369 .خطر هوانوردی شناسایی شد 20 00:01:03,977 --> 00:01:06,769 سفینه رو خیلی خوب کنترل کردی .تحت تاثیر قرار گرفتم پیلار 21 00:01:06,770 --> 00:01:08,404 !خلبانی تو ذاتت‌‍ـه 22 00:01:08,405 --> 00:01:10,974 مثل آب خوردن میمونه وقتی بتونی از طریق نانوتکنولوژی به صورت مستقیم 23 00:01:10,975 --> 00:01:13,343 .به سیستم راهنمایی و حسگر ارهارت وصل بشی 24 00:01:13,344 --> 00:01:15,612 من کارم توی پیدا کردن .سیارات از خود سفینه بهتره 25 00:01:15,613 --> 00:01:17,847 جدی؟ میدونی به نظرم خیلیم دیر نشده که 26 00:01:17,848 --> 00:01:20,049 تجدید نظر کنی و ترم بعدی .کلاس فرماندهی رو برداری 27 00:01:20,050 --> 00:01:22,819 .اتفاقا بهش فکر کردم 28 00:01:22,820 --> 00:01:25,221 ،اما بعد از اینکه مگدا و ایوار رو از دست دادیم 29 00:01:25,222 --> 00:01:28,658 متوجه شدم که نمیتونم .مسئولیت بقیه رو بپذیرم 30 00:01:28,659 --> 00:01:30,093 .فقط خودم 31 00:01:30,094 --> 00:01:33,396 همه‌ی ما مسئولیت دیگران .رو به عهده داریم پیلار 32 00:01:33,397 --> 00:01:35,732 .مسئله کسایی که از دست رفتن نیستن 33 00:01:35,733 --> 00:01:38,267 .مسئله کسایین که میتونی نجاتشون بدی 34 00:01:43,841 --> 00:01:46,743 صحیح، الان رسیدیم به باقیمانده‌ی 35 00:01:46,744 --> 00:01:48,135 .فضاپیمای جنگیِ ترشکوا 36 00:01:48,136 --> 00:01:50,046 احسنت، ماموریت آموزشیت رو .به درستی به اتمام رسوندی 37 00:01:50,047 --> 00:01:52,148 .از اینجا به بعدش با من 38 00:01:52,149 --> 00:01:54,884 ... فکر میکردم ترشکوا 39 00:01:54,885 --> 00:01:56,886 .چند هزار کیلومتر اونورتر نابود شده 40 00:01:56,887 --> 00:01:58,655 ... بله درسته ولی باقیمونده‌ی سفینه 41 00:01:58,656 --> 00:02:00,823 حتما از اون کمربند سیارکی 42 00:02:00,824 --> 00:02:02,358 .گیر جاذبه‌ی گرانشی افتادن 43 00:02:02,359 --> 00:02:04,260 .من میدونم ساز و کار جاذبه چطوریه فرمانده 44 00:02:04,261 --> 00:02:06,976 .وقتی تو و جکس کنار هم هستید میبینمش 45 00:02:06,977 --> 00:02:08,678 رابطتون با هم چجوریه؟ 46 00:02:08,679 --> 00:02:12,014 - .رابطه‌ای بینمون وجود نداره - .همش همینو برای خودت تکرار کن 47 00:02:12,015 --> 00:02:14,917 .شاید بالاخره واقعا باورت شد 48 00:02:16,153 --> 00:02:17,720 چی شد؟ 49 00:02:17,721 --> 00:02:19,956 .دارم یه چیزیو کشف میکنم 50 00:02:19,957 --> 00:02:21,491 .یه برج دیدبانی 51 00:02:21,492 --> 00:02:23,860 .واقعا؟ حسگرای سفینه چیزی رو حس نمیکنن 52 00:02:23,861 --> 00:02:25,361 .مطمئن باش وجود داره، بهم اعتماد کن 53 00:02:26,497 --> 00:02:27,930 .آره، فهمیدم 54 00:02:27,931 --> 00:02:30,366 این چیه؟ یه نوع سیگنال وضعیت اضطراری؟ 55 00:02:30,367 --> 00:02:32,768 .نه. هشدار نزدیکی‌‍ـه 56 00:02:32,769 --> 00:02:35,071 .یعنی اون بیرون؟ عجیبه 57 00:02:36,773 --> 00:02:38,741 .باید بخاطر اینکارم اعتبار بیشتری کسب کنم 58 00:02:46,817 --> 00:02:49,652 .سیگنال از اینجا ارسال میشه فرمانده 59 00:02:51,588 --> 00:02:53,089 .تا جایی که میتونی سفینه رو ببر نزدیکش 60 00:02:53,090 --> 00:02:55,024 من لباس میپوشم میرم بیرون .و یه سرو گوشی آب میدم 61 00:02:57,728 --> 00:02:59,061 به نظرت چیه؟ 62 00:03:04,968 --> 00:03:06,802 ... باید اعتراف کنم شک داشتم که 63 00:03:06,803 --> 00:03:09,463 .پیلار رو با خودت ببری عملیات 64 00:03:09,464 --> 00:03:11,674 ... خب، ارث‌کام اون ناحیه رو چندین بار گشته 65 00:03:11,675 --> 00:03:13,276 .ولی پیشرفتش ناچیز بوده 66 00:03:13,277 --> 00:03:16,078 اما همونجوری که انتظارشو داشتم ،قابلیت‌های پیشرفته‌ی نانوتکنولوژی پیلار 67 00:03:16,079 --> 00:03:18,414 به ما اجازه میده که میزان حساسیت .ابزارآلاتمون رو تقویت کنیم 68 00:03:18,415 --> 00:03:20,550 اوهوم. مطمئنی نمیدونه که اون چیه؟ 69 00:03:20,551 --> 00:03:24,153 .نه. بهش گفتم اون یه موتور کنترل فشارِ 70 00:03:24,154 --> 00:03:26,656 و اونم ازت سوالی نپرسید؟ 71 00:03:26,657 --> 00:03:29,091 نه، بیشتر درگیر گرفتن .نمره‌ی الف توی ماموریت‌هاشه 72 00:03:30,394 --> 00:03:31,961 .الف برای پیلار 73 00:03:31,962 --> 00:03:34,096 .مثبت الف برای تو آقای دووال 74 00:03:35,999 --> 00:03:38,901 ،یه سری اسکن مقدماتی انجام دادم 75 00:03:38,902 --> 00:03:41,562 .اما به نظر میرسه اطلاعاتش پنهان و مخفی هستن 76 00:03:41,563 --> 00:03:44,106 برنامه ریزی شده که وقتی آسیبی رو .تشخیص داد اطلاعات رو پنهون کنه 77 00:03:44,107 --> 00:03:46,776 من استرداد اطلاعات رو هفته‌ها روش .انجام میدم که اطلاعات بازیابی بشه 78 00:03:46,777 --> 00:03:48,697 خیلی خب، ارث‌کام حتما هیجان زده میشه 79 00:03:48,698 --> 00:03:50,446 وقتی بشنوه جعبه سیاهِ ترشکوا 80 00:03:50,447 --> 00:03:51,814 !بالاخره پیدا شده 81 00:03:53,216 --> 00:03:55,384 .هیچکسی نباید درموردش چیزی بفهمه 82 00:03:57,054 --> 00:04:00,356 .قربان، ما صدها زن و مرد رو توی اون سفینه از دست دادیم 83 00:04:01,568 --> 00:04:03,025 ... اون جعبه‌ی سیاه میتونه دریچه‌ی اطلاعاتی برای 84 00:04:03,026 --> 00:04:05,161 .بستگان از دست رفته‌ها باشه 85 00:04:05,162 --> 00:04:06,963 .اطلاعات راجع به دلیل انفجار ترشکوا 86 00:04:06,964 --> 00:04:09,665 همونطور که میدونی ارث‌کام نگرانِ 87 00:04:09,666 --> 00:04:11,534 .تجدید تسلیحات کردنِ زاتاریایی‌ها برای جنگ‌‍ـه 88 00:04:11,535 --> 00:04:14,403 اگه چیزی توی این ضبط کننده هست ،که زاتاریایی‌ها رو گرفتار میکنه 89 00:04:14,404 --> 00:04:15,805 حتی نقش مختصری 90 00:04:15,806 --> 00:04:17,707 ،توی نابودی ترشکوا داشته باشن 91 00:04:17,708 --> 00:04:19,008 میتونه باعث شروع یه جنگ بدتر 92 00:04:19,009 --> 00:04:20,309 .نسبت به اخری باشه 93 00:04:20,310 --> 00:04:21,944 .میلیون‌ها نفر ممکنه بمیرن 94 00:04:21,945 --> 00:04:25,581 بنابراین باید این کشفمون رو .مثل یک راز نگه داریم 95 00:04:25,582 --> 00:04:26,916 .تا وقتی که رمزگشایی بشه 96 00:04:26,917 --> 00:04:28,651 .من دقیقا میدونم چی داخلشه 97 00:04:28,652 --> 00:04:30,720 روشن شد؟ 98 00:04:31,822 --> 00:04:33,623 بله کاملا، قربان 99 00:04:36,044 --> 00:04:44,044 .::ارائه‌ای اختصاصی از وبسایتِ::. |-| Film2Movie.WS |-| 100 00:04:44,068 --> 00:04:51,068 .:.:. با دنبال کردن اینستاگرامِ ما بروزترین باشید .:.:. *|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|* 101 00:04:51,092 --> 00:04:58,092 ‫‫«: مـتـرجـمـیـن: نهـال، سارا نصیـری :» .:: iredprincess , __Galadriel__::. 102 00:04:59,082 --> 00:05:01,317 .گمونم کل دانشگاه رو بیدار کردی آتریا 103 00:05:01,318 --> 00:05:03,285 !چه لذت‌بخش 104 00:05:03,286 --> 00:05:05,554 .و یه سورپرایز توپ 105 00:05:05,555 --> 00:05:07,990 چی یه سورپرایز توپ‌‍ـه؟ 106 00:05:07,991 --> 00:05:12,294 ،اینکه با یک نفر چندین بار سکس کنی 107 00:05:12,295 --> 00:05:13,896 .هر سری خیلی بهتر میشه 108 00:05:15,399 --> 00:05:17,099 شاید به یه چیزایی مثل 109 00:05:17,100 --> 00:05:19,001 .توانایی جنسی شریکت ربط داشته باشه 110 00:05:19,002 --> 00:05:20,336 اوه 111 00:05:21,605 --> 00:05:23,806 شایدم به 112 00:05:23,807 --> 00:05:26,275 .بوجود اومدن پیوند عاطفی بین ما مربوط باشه 113 00:05:26,276 --> 00:05:28,077 .میدونی، مثل همه‌ی انسان‌ها 114 00:05:28,078 --> 00:05:29,845 - اوهوم - .نیمه‌ی گمشدت رو پیدا میکنی 115 00:05:29,846 --> 00:05:32,815 خب، من از کجا بدونم کدومشونه؟ 116 00:05:34,217 --> 00:05:36,152 .میتونه جفتش باشه 117 00:05:36,153 --> 00:05:38,521 اما بیا به کارمون ادامه بدیم .تا تو هم به جوابت برسی 118 00:05:38,522 --> 00:05:39,889 آره 119 00:05:45,696 --> 00:05:47,563 فقط صدا 120 00:05:47,564 --> 00:05:49,699 باید همین الان برین سیاه‌چاله 121 00:05:49,700 --> 00:05:51,801 ضروری‌‌‍ه 122 00:05:51,802 --> 00:05:53,102 ،همونطور که قبلا گفتم 123 00:05:53,103 --> 00:05:56,038 .من با اسم بیلی دواین رفتم اونجا 124 00:05:56,039 --> 00:05:57,992 .و میدونم که میتونم یه درد وجشتناک باشم 125 00:05:57,993 --> 00:05:59,975 ،اما از اونجایی که باهم دوستیم 126 00:05:59,976 --> 00:06:02,111 .میتونین من رو بیلی دی صدا کنید 127 00:06:03,613 --> 00:06:04,914 درسته 128 00:06:04,915 --> 00:06:06,115 !بیلی دی! بیلی دی 129 00:06:06,116 --> 00:06:07,416 .دوباره بگین 130 00:06:09,286 --> 00:06:11,153 حالت خوبه؟ 131 00:06:11,154 --> 00:06:12,888 .نه زیاد 132 00:06:13,957 --> 00:06:15,677 .فکر میکردم اگه ببینیش خیلی خوشحال میشی 133 00:06:17,294 --> 00:06:19,962 چی شده؟ مگه اون مرد کیه؟ 134 00:06:19,963 --> 00:06:21,488 .اون پدرم‌‍ـه 135 00:06:21,489 --> 00:06:23,866 این خانوم منو دیوونه کرده بود .الان خوب به نظر میرسه 136 00:06:23,867 --> 00:06:26,001 بهش لبخند زدم و گفتم 137 00:06:26,002 --> 00:06:27,837 من زنگ در رو زدم، درسته؟ 138 00:06:29,272 --> 00:06:30,673 !دینگ دانگ 139 00:06:30,674 --> 00:06:33,542 !نمیفهمم چرا انقدر از دست بابات ناراحتی 140 00:06:33,543 --> 00:06:35,244 !بنظرم خیلی آدم باحالیه 141 00:06:35,245 --> 00:06:38,214 هیچ چیز جالبی درمورد کسی که .خونوادش رو ترک میکنه وجود نداره 142 00:06:38,215 --> 00:06:40,073 !فکر میکردم توی جنگ میجنگیده 143 00:06:40,074 --> 00:06:41,765 خب، اگه فکر میکنی اون یه جور قهرمان‌‍ـه 144 00:06:41,766 --> 00:06:43,552 .آزادی که بری و باهاش خوش بگذرونی 145 00:06:43,553 --> 00:06:45,621 .باشه 146 00:06:45,622 --> 00:06:47,356 .واقعا دیگه تحمل اینجارو ندارم 147 00:06:47,357 --> 00:06:49,558 وایسا. نمیخوای حداقل یکم باهاش حرف بزنی؟ 148 00:06:49,559 --> 00:06:51,994 .من هیچ حرفی با اون مرد ندارم 149 00:06:51,995 --> 00:06:54,497 .اون قاعدتا الان باید توی زندان باشه 150 00:06:54,498 --> 00:06:56,198 نمیدونم چطوری اومده بیرون ،اما تضمین میکنم 151 00:06:56,199 --> 00:06:58,434 .اگه اون اینجاست، یه کاسه‌ای زیر نیم کاسشه 152 00:06:58,435 --> 00:07:02,171 الان، ازتون میخوام که به .نوشیدنی مورد علاقتون فکر کنین 153 00:07:02,172 --> 00:07:03,839 ،میدونین، اونی که خیلی شیرن و خوشمزست 154 00:07:03,840 --> 00:07:05,441 .اما از بس گرونه، نمیتونین بخرینش 155 00:07:05,442 --> 00:07:06,809 ،خوب گوش کن، مشروب‌فروش 156 00:07:06,810 --> 00:07:08,844 ،چون قراره همگی مشروب بزنیم 157 00:07:08,845 --> 00:07:11,614 .و بیلی دی قراره یه مناقصه‌ی قانونی بزاره 158 00:07:11,615 --> 00:07:12,815 159 00:07:12,816 --> 00:07:14,950 160 00:07:14,951 --> 00:07:16,652 .یکی کف دستمو لمس کنه 161 00:07:16,653 --> 00:07:17,853 .اوه 162 00:07:17,854 --> 00:07:20,356 ... حالا تو، دختر کوچولوی آتیش‌پاره 163 00:07:20,357 --> 00:07:23,359 ،که باعث شدی زانوهام بلرزه 164 00:07:23,360 --> 00:07:25,227 ،تو الان یه میلک‌شیک توت‌فرنگی میخوای 165 00:07:25,228 --> 00:07:26,929 !واو، درست گفتی 166 00:07:26,930 --> 00:07:29,064 167 00:07:30,400 --> 00:07:33,769 ،خیلی‌خب. حالا تو، دوست تکنوی من 168 00:07:33,770 --> 00:07:35,871 .تو فکر میکنی نمیدونم 169 00:07:35,872 --> 00:07:38,674 .اما تنها چیزی که میخوای یه لیوان آب هست 170 00:07:38,675 --> 00:07:40,276 - !با یخ - !درسته 171 00:07:40,277 --> 00:07:42,378 .حالا برو از بار نوشیدنیتو وردار 172 00:07:42,379 --> 00:07:43,445 173 00:07:45,749 --> 00:07:48,284 !خب، این یکی، خیلی سخته 174 00:07:48,285 --> 00:07:49,652 .اما فهمیدم 175 00:07:49,653 --> 00:07:51,453 !مشروب‌فروش 176 00:07:51,454 --> 00:07:54,657 ،لطفا یه سافاری آبی به اون آقای اهل 177 00:07:54,658 --> 00:07:55,691 .زاتاری بده 178 00:07:55,692 --> 00:07:57,426 .درست گفتی 179 00:07:57,427 --> 00:07:58,727 .همینو میخواستم 180 00:07:58,728 --> 00:07:59,928 .خیلی تاثیر گذار بود 181 00:08:05,569 --> 00:08:07,336 .دستمو لمس کن، خوشگل خانوم 182 00:08:09,506 --> 00:08:10,506 183 00:08:13,310 --> 00:08:14,710 184 00:08:14,711 --> 00:08:16,612 .هی، این آقا حواسمو پرت کرد 185 00:08:16,613 --> 00:08:17,880 186 00:08:18,915 --> 00:08:20,015 .دوباره لمس کن، لطفا 187 00:08:22,018 --> 00:08:24,353 خب؟ چه نوشیدنی انتخاب کردم؟ 188 00:08:24,354 --> 00:08:25,955 ... ها. تو 189 00:08:26,957 --> 00:08:28,490 تو موهیتو میخوای، درسته؟ 190 00:08:31,628 --> 00:08:32,995 .آره 191 00:08:32,996 --> 00:08:34,864 - !درسته - !ها 192 00:08:34,865 --> 00:08:36,198 ،بیلی دی هیچوقت اشتباه نمیکنه 193 00:08:36,199 --> 00:08:38,000 !و اگه اشتباه کردم، برینین بهم 194 00:08:38,001 --> 00:08:39,468 !از اینجا برو، یالا 195 00:08:39,469 --> 00:08:40,502 .بدو، آره 196 00:08:44,241 --> 00:08:45,241 .سلام 197 00:08:46,643 --> 00:08:49,778 بزار خودمو بهت معرفی کنم من تیرنی هستم و شما؟ 198 00:08:49,779 --> 00:08:51,747 .جکس هستم 212 00:08:51,748 --> 00:08:53,940 ... تو، ام 213 00:08:53,941 --> 00:08:55,985 تو یکی از دوستان پسر آقای بیلی دی هستی، درسته؟ 214 00:08:55,986 --> 00:08:57,353 .دیدم داشتین حرف میزدین 215 00:08:57,354 --> 00:08:59,121 خیلی حواست به همه چیز هست، آره؟ 216 00:09:01,591 --> 00:09:05,394 موهیتو دوست نداری، نه؟ 217 00:09:05,395 --> 00:09:06,962 .نه ندارم 218 00:09:06,963 --> 00:09:10,599 تا حالا ندیده بودم کسی قبل از این .بیلی دی رو دستپاچه کنه 219 00:09:10,600 --> 00:09:13,669 !تو خیلی خاصی 220 00:09:13,670 --> 00:09:16,071 .بنظر نمیرسه حرفت تعریف بوده باشه 221 00:09:16,072 --> 00:09:18,641 اون نمیتونه مغزتو بخونه و برام سوال شده که چرا؟ 222 00:09:20,247 --> 00:09:21,338 ... تامی 223 00:09:21,339 --> 00:09:23,498 ... تامی، پسرم 224 00:09:23,499 --> 00:09:25,332 چجوری از زندان بیرون اومدی؟ 225 00:09:25,333 --> 00:09:26,757 .بیا در موردش حرف نزنیم 226 00:09:26,758 --> 00:09:29,760 .اجازه بده به نامزدم معرفیت کنم 227 00:09:31,488 --> 00:09:33,589 .سلام، توماس. من تیرنی هستم 228 00:09:33,590 --> 00:09:36,692 .بابات همیشه در موردت حرف میزنه 229 00:09:38,461 --> 00:09:40,195 اینجا چیکار میکنی؟ میدونم .حتما دنبال چیزی هستی 230 00:09:40,196 --> 00:09:41,931 .من فقط اومدم ببینمت، پسرم 231 00:09:41,932 --> 00:09:43,332 .خیلی حرفا داریم که باید بزنیم 232 00:09:43,333 --> 00:09:45,134 .پول میخوای، نه؟ فقط اقرار کن لطفا 233 00:09:45,135 --> 00:09:49,238 .و این دختر کولوی جذاب، حتما دوست دخترته 234 00:09:49,239 --> 00:09:51,407 ما خیلی باهم سکس میکنیم .البته اگه منظورت این باشه 235 00:09:51,408 --> 00:09:53,676 !اوه، چقدر شیطونی تو 236 00:09:53,677 --> 00:09:55,077 .پسرم خیلی خوش شانسه 237 00:09:55,078 --> 00:09:57,379 ببین، میدونم اینجا فقط بخاطر ،سر زدن به من نیومدی 238 00:09:57,380 --> 00:10:00,449 ممکنه بتونی بقیه رو گول بزنی .اما من رو نمیتونی 239 00:10:05,288 --> 00:10:06,722 .خیلی از آشناییتون خوشوقتم آقای راس 240 00:10:10,160 --> 00:10:13,630 فکر کنم باخبر کردنش در مورد .حضور باباش توی اینجا کار اشتباهی بود 241 00:10:22,282 --> 00:10:25,732 داشتم به این فکر میکردم که .به کلاس فرماندهی برگردم 242 00:10:25,733 --> 00:10:27,901 فکر میکردم که فقط به پلیس اکتشافی فکر میکنی؟ 243 00:10:27,902 --> 00:10:30,470 که دنیاها و تمدن‌های عجیب ،و جدیدی رو کشف کنی 244 00:10:30,471 --> 00:10:32,305 .و رمز و راز دنیا رو کشف کنی 245 00:10:32,306 --> 00:10:34,240 .اینجوری بودم 246 00:10:34,241 --> 00:10:36,776 ،اما من توی همچین سطح نمونه‌ای 247 00:10:36,777 --> 00:10:38,511 ،واسه ماموریت آموزشیم با زندر کار کردم 248 00:10:38,512 --> 00:10:40,513 و ازم خواست که فکر کنم و .توی تصمیمم تجدید نظر کنم 249 00:10:40,514 --> 00:10:42,716 ماموریت آموزشی؟ چه ماموریتی؟ 250 00:10:42,717 --> 00:10:45,318 اون بهم اجازه داد که از ارهارت ،تا کمربند سیارکی پرواز کنم 251 00:10:45,319 --> 00:10:47,620 .و حتی تا خرابه‌های ترشکوا هم رفتم 252 00:10:47,621 --> 00:10:49,556 صبر کن، در مورد ترشکوا چی گفتی؟ 253 00:10:49,557 --> 00:10:51,691 ،بخاطر توانایی ذاتی من 254 00:10:51,692 --> 00:10:54,260 ،توی تقویت دقت سنسورهای فضاپیما 255 00:10:54,261 --> 00:10:56,830 .ما یه اتاقک کنترل موتور پیدا کردیم 256 00:10:56,831 --> 00:10:58,565 ،تا حالا بهش فکر کردی که زندر 257 00:10:58,566 --> 00:11:00,126 ممکنه عمدا تو رو برده باشه اونجا؟ 258 00:11:00,127 --> 00:11:01,726 .اون گفت یه ماموریت آموزشیه 259 00:11:01,727 --> 00:11:03,803 چرا باید زندر یه دانش آموز ،رو فقط برای تمرین 260 00:11:03,804 --> 00:11:05,672 ببره توی یه جایی که فاجعه‌ی بدی رخ داده؟ 261 00:11:05,673 --> 00:11:07,006 .اصلا با عقل جور در نمیاد 262 00:11:07,007 --> 00:11:09,376 .بخاطر اینکه من یه دانش آموز معمولی نیستم 263 00:11:12,456 --> 00:11:14,714 تو همیشه به مردایی که بهشون کشش داری بی اعتمادی؟ 264 00:11:14,715 --> 00:11:17,250 ،تنها چیزی که بهش کشش دارم 265 00:11:17,251 --> 00:11:19,152 اینه که بفهمم چه بلایی ،سر پدر و مادرم اومده 266 00:11:19,153 --> 00:11:21,321 و این شاید به نابودی اون .فضاپیما مرتبط باشه 267 00:11:21,322 --> 00:11:22,589 268 00:11:23,573 --> 00:11:25,765 .هی، تامی، صبر کن 269 00:11:25,766 --> 00:11:27,191 چرا هنوز اینجایی؟ 270 00:11:27,192 --> 00:11:28,816 .هی، اینجوری نکن دیگه، تامی 271 00:11:28,817 --> 00:11:31,276 از آخرین باری که باهم .وقت گذروندیم خیلی میگذره 272 00:11:31,277 --> 00:11:33,066 .میدونی، میخوام بدونم حالت جطوره 273 00:11:33,067 --> 00:11:34,934 ... خب 274 00:11:34,935 --> 00:11:37,270 توی اف.تی.ای همه چی خوبه، خوش میگذره؟ 275 00:11:37,271 --> 00:11:38,805 از کی تا حالا واست مهم شده؟ 276 00:11:38,806 --> 00:11:40,867 .بعد از جنگ، فقط یه هفته اومدی خونه 277 00:11:40,868 --> 00:11:42,959 .واسه کارم دلیل داشتم 278 00:11:42,960 --> 00:11:44,185 .توضیح دادنش خیلی سخته 279 00:11:44,186 --> 00:11:46,312 .اما، هی، من الان اینجام دیگه 280 00:11:46,313 --> 00:11:48,214 آره، وتقعا چطوری ممکنه آخه؟ 281 00:11:48,215 --> 00:11:49,749 ،برات هفت سال بریده بودن 282 00:11:49,750 --> 00:11:52,152 .بخاطر گول زدن بازیکنای پوکر توی ماکو 283 00:11:52,153 --> 00:11:54,188 .بخاطر رفتار خوبم عفو مشروط گرفتم 284 00:11:54,189 --> 00:11:55,955 .در واقع، رفتار فوق العاده 285 00:11:55,956 --> 00:11:58,458 واسه یه بار توی عمرت .خواهشا دیگه بهم دروغ نگو 286 00:12:01,328 --> 00:12:02,462 .باشه 287 00:12:04,131 --> 00:12:07,700 ممکنه که واسه خودم یه .دردسر کوچیک درست کرده باشم 288 00:12:07,701 --> 00:12:10,003 .آره، شوکه کننده بود 289 00:12:10,004 --> 00:12:11,604 ... ببین 290 00:12:12,608 --> 00:12:15,009 یه شرط خیلی گنده روی یه .اسب مانند زاتاریایی بستم 291 00:12:15,010 --> 00:12:16,577 .در مورد یه تیری در تاریکی حرف نمیزنما 292 00:12:16,578 --> 00:12:17,845 .منظورم یه چیز قطعیه 293 00:12:17,846 --> 00:12:20,787 .اما اون اسب بدبخت توی دور آخر یه لگد زد 294 00:12:20,788 --> 00:12:23,317 .یعنی، گوه شانسی به تمام معنا بود 295 00:12:23,318 --> 00:12:25,620 پس دوباره بدهکار شدی نه؟ 296 00:12:25,621 --> 00:12:28,823 .من سر اتحادیه‌ی صنفی هاپیشا شرط بستم 297 00:12:28,824 --> 00:12:30,758 .دارم در مورد یه سری زن شرور حرف میزنم 298 00:12:30,759 --> 00:12:33,194 منظورم اینه، کی گفته اونا جنسیت منصف ترن؟ 299 00:12:33,195 --> 00:12:35,162 300 00:12:35,163 --> 00:12:37,198 اونا ازم خواستن یه .ماموریتی براشون انجام بدم 301 00:12:37,199 --> 00:12:38,899 ،و اگه انجامش ندم 302 00:12:38,900 --> 00:12:41,869 اونا منو از توی یه منفذ هوایی .بدون لباس فضانوردی میندازن بیرون 303 00:12:41,870 --> 00:12:44,472 .بهم گفتن که روش خیلی گوهی واسه مردنه 304 00:12:44,473 --> 00:12:46,040 چرا داری اینارو بهم میگی؟ 305 00:12:46,041 --> 00:12:47,708 من بورسیه تحصیلی داشتم .که اومدم اینجا، پول ندارم 306 00:12:47,709 --> 00:12:49,644 .موضوع همینه پسرم، اونا پول نمیخوان 307 00:12:51,146 --> 00:12:53,281 ،یه اثر باستانی بیگانه هست 308 00:12:53,282 --> 00:12:55,049 ،و هیچکسی اون نزادی که اون رو ساختن رو 309 00:12:55,050 --> 00:12:56,250 .نمیشناسه 310 00:12:56,251 --> 00:12:57,852 .اسمش جیندو هست 311 00:12:57,853 --> 00:13:01,856 .و توی بایگانی موزه‌ی آکادمی نگهداری میشه 312 00:13:01,857 --> 00:13:03,724 ،جیندو خیلی با ارزشه 313 00:13:03,725 --> 00:13:06,827 ،و اتحادیه‌ی صنفی هایپیشا میخواد که 314 00:13:06,828 --> 00:13:08,429 .من اونو براشون تهیه کنم 315 00:13:08,430 --> 00:13:09,997 .منظورت اینه که بدزدیش 316 00:13:09,998 --> 00:13:11,399 .دزدی خیلی کله‌ی زشتیه 317 00:13:11,400 --> 00:13:12,633 .دوسش ندارم 318 00:13:14,469 --> 00:13:16,737 چرا از کلمه "ربودن" استفاده نمیکنم؟ .خیلی شاعرانه تره 319 00:13:16,738 --> 00:13:18,139 .بیشتر رقت انگیزه 320 00:13:18,140 --> 00:13:19,907 ... پسرم، من مشکلی برات درست نمیکنم، اما 321 00:13:19,908 --> 00:13:22,777 .نمیتونم بدون کمکت جیندو رو بگیرم 322 00:13:26,947 --> 00:13:27,947 ... ببین، بابا 323 00:13:29,718 --> 00:13:31,352 .خوشحالم که داری رک و راست باهام حرف میزنی 324 00:13:33,355 --> 00:13:35,723 .آرزومه باور کنم که داری بهم راستش رو میگی 325 00:13:35,724 --> 00:13:38,959 و آرزومه باور کنم که تو قابلیت .تغییر کردن رو داری 326 00:13:38,960 --> 00:13:40,795 .اما نمیتونم 327 00:13:40,796 --> 00:13:44,065 .چندین بار تا حالا دورم زدی 328 00:13:44,066 --> 00:13:46,033 .پس بیا به دوتامون یه لطفی بکن 329 00:13:46,034 --> 00:13:48,302 .با پرواز بعدی برو 330 00:13:48,303 --> 00:13:51,405 .فقط برو و تنهام بزار 331 00:13:54,209 --> 00:13:55,509 .نمیتونم کمکت کنم 332 00:14:03,118 --> 00:14:05,238 .کلاس تعطیله، ممنون 333 00:14:08,905 --> 00:14:11,239 هفته‌ی دیگه برگه‌هارو بهم .یادآوری کنین بهتون بدم، لطفا 334 00:14:12,160 --> 00:14:14,295 - .زندر - .جکس 335 00:14:14,296 --> 00:14:15,963 ،چرا حس نمیکنم که واسه 336 00:14:15,964 --> 00:14:17,598 یه گفتوگوی دوستانه اینجایی؟ 337 00:14:17,599 --> 00:14:18,933 .خب، بخاطر اینکه واسه اون نیومدم 338 00:14:20,535 --> 00:14:22,269 ،شنیدم که پیلارو بردی توی یه کمربند سیارکی 339 00:14:22,270 --> 00:14:23,804 .و حتی توی خرابه‌های ترشکوا 340 00:14:25,774 --> 00:14:27,541 چرا اونو بجای من بردی؟ 341 00:14:27,542 --> 00:14:31,379 چونکه میخواستم توانایی هاش رو .به عنوان یه خلبان محک بزنم 342 00:14:31,380 --> 00:14:33,080 و اونو عضو ستاد فرماندهی کنی، نه؟ 343 00:14:33,081 --> 00:14:35,416 یا که خواستی واسه سی.آی.اس جذبش کنی؟ 344 00:14:35,417 --> 00:14:37,818 جکس، بهت اطمینان میدم که .هدف من این نبوده و نیست 345 00:14:37,819 --> 00:14:39,353 .و به نظرم بهتره صداتو بیاری پایین 346 00:14:39,354 --> 00:14:41,288 ،پس داری میگی که خیلی اتفاقی 347 00:14:41,289 --> 00:14:43,624 رفتین توی خرابه‌های ترشکوا؟ 348 00:14:43,625 --> 00:14:45,826 ،و بعد، اینو برام روشن کن 349 00:14:45,827 --> 00:14:47,895 ،بعد رفتین توی یه خرابه‌ای که 350 00:14:47,896 --> 00:14:50,131 که ارزش نجات دادن رو داشت؟ 351 00:14:50,132 --> 00:14:51,665 ... اصلا متوجه نمیشم. تو 352 00:14:51,666 --> 00:14:53,634 ،ازم خواستی که بهت اعتماد کنم ،گفتی که میخوای کمکم کنی 353 00:14:53,635 --> 00:14:55,770 .و الان دارم میبینم که همچنان بهم دروغ میگی 354 00:14:55,771 --> 00:14:57,972 جکس، میدونم که میخوای بفهمی ،چه بلایی سر خونوادت اومد 355 00:14:57,973 --> 00:14:59,540 .و بهش احترام میزارم، واقعا میگم 356 00:14:59,541 --> 00:15:01,709 .اما همه چی درباره‌ی تو نیست 357 00:15:01,710 --> 00:15:04,445 بعضی وقتا یه سوالایی ازم .میپرسی که نمیتونم جواب بدم 358 00:15:04,446 --> 00:15:06,013 به اندازه‌ی کافی خوب نیس .و تو هم اینو میدونی 359 00:15:06,014 --> 00:15:08,516 ،احساس میکنم از دستم عصبانی هستی 360 00:15:08,517 --> 00:15:10,384 ،از وقتی که مادگا و ادار رو 361 00:15:10,385 --> 00:15:11,986 توی ساختمون تحقیقات .پارالاکس از دست دادیم 362 00:15:11,987 --> 00:15:13,821 به خاطرش منو سرزنش میکنی،آره؟ 363 00:15:13,822 --> 00:15:15,656 .البته که نه 364 00:15:15,657 --> 00:15:17,792 365 00:15:17,793 --> 00:15:18,793 .اما خودت میکنی 366 00:15:19,825 --> 00:15:20,825 .خودتو سرزنش میکنی 367 00:15:22,964 --> 00:15:24,365 .تو تنها کسی نیستی که این حسو داره 368 00:15:24,366 --> 00:15:27,334 من هنوزم هر روز خودمو بخاطر اتفاقی که .واسه گرگ افتاد سرزنش میکنم 369 00:15:29,971 --> 00:15:31,872 ... با هر کسی که صمیمی میشم، میمیره، و 370 00:15:33,341 --> 00:15:34,742 .من بدبیاری میارم 371 00:15:36,845 --> 00:15:37,945 .نه واسه من 372 00:15:42,617 --> 00:15:44,218 ،میدونم اون بیرون چیزای مهمی پیدا کردی 373 00:15:44,219 --> 00:15:47,721 یه چیزی که ممکنه به .مرگ پدر و مادرم مربوط باشه 374 00:15:47,722 --> 00:15:49,223 .فقط ازت میخوام که اونو بهم بگی 375 00:15:49,224 --> 00:15:50,691 .کاش میتونستم جکس، واقعا میگم 376 00:15:50,692 --> 00:15:52,059 - .اما نمیتونم - چرا؟ 377 00:15:52,060 --> 00:15:54,895 .این یه موضوعی مربوط به ارث‌کام 378 00:15:54,896 --> 00:15:56,130 .من تحت فرمانم 379 00:15:56,131 --> 00:15:58,047 تو نیازی نداری به کسی جوابگو .باشی، اما من هستم 380 00:15:58,048 --> 00:16:00,968 .من فقط از دستورات پیروی میکنم 381 00:16:00,969 --> 00:16:02,536 .فقط از دستورات پیروی میکنم 382 00:16:02,537 --> 00:16:04,972 توی کلاس تاریخ یاد گرفتم که ،دستورات برتر دفاعی 383 00:16:04,973 --> 00:16:07,589 بهونه‌ی مشابهی بود که توی .دادگاه نورمبرگ استفاده شد 384 00:16:07,590 --> 00:16:09,310 .این دفاعیه‌ی بزدل‌هاست 385 00:16:09,311 --> 00:16:10,678 386 00:16:10,679 --> 00:16:12,880 پس الان دیگه منو رو یه نازی میدونی؟ 387 00:16:14,182 --> 00:16:16,517 .خیلی غیرمنصفانست، جکس 388 00:16:16,518 --> 00:16:18,986 اگه همینجوری به این کارات ادامه بدی و ،هر کاری دلت خواست بکنی 389 00:16:18,987 --> 00:16:20,154 ،هر کاری که خواستی بکنی 390 00:16:20,155 --> 00:16:22,389 ،دوستاتو منحرف میکنی 391 00:16:22,390 --> 00:16:23,757 .و همتون اخراج میشید 392 00:16:26,528 --> 00:16:28,462 .معذرت میخوام 393 00:16:28,463 --> 00:16:30,397 .نمیخواستم بگم که مثل یه نازی هستی 394 00:16:30,398 --> 00:16:31,699 ... خیلی 395 00:16:31,700 --> 00:16:33,000 .خیلی حرفم تند و خشن بود 396 00:16:33,001 --> 00:16:34,468 .آره 397 00:16:34,469 --> 00:16:35,669 .آره یکمی خشن بود 398 00:16:38,540 --> 00:16:39,807 .متاسفم 399 00:16:44,048 --> 00:16:45,573 .فراتر از برنامه 400 00:16:45,574 --> 00:16:47,289 .شهر وسترنی فعال شد 401 00:16:47,290 --> 00:16:48,924 .اوه، آره 402 00:16:53,330 --> 00:16:54,797 403 00:16:54,798 --> 00:16:56,465 404 00:17:06,476 --> 00:17:08,310 .نمیدونستم میتونی اسب سواری کنی 405 00:17:09,913 --> 00:17:11,180 چجوری پیدام کردی؟ 406 00:17:11,181 --> 00:17:12,715 .خیلی سخت نبود 407 00:17:12,716 --> 00:17:14,583 ،آرتریا بهم گفت وقتایی که میخوای تنها باشی 408 00:17:14,584 --> 00:17:17,853 - .میای اینجا - .دقیقا. وقتی که میخوام تنها باشم 409 00:17:19,256 --> 00:17:20,890 ،خب، بابات دقیقا چیکار کرده که 410 00:17:20,891 --> 00:17:21,891 تو رو انقدر عصبانی کرده؟ 411 00:17:23,126 --> 00:17:24,527 .اون یه چیزی ازم میخواد 412 00:17:26,029 --> 00:17:28,164 واسه یکی از برنامه‌های .احمقانش میخواد کمکش کنم 400 00:17:28,165 --> 00:17:29,932 چه نوع نقشه‌ی احمقانه‌ایه؟ 401 00:17:29,933 --> 00:17:34,203 اون گفت که کلی پول به .هایپیشا سندیکیت بدهکاره 402 00:17:34,204 --> 00:17:36,906 .و اگه قرضشو پرداخت نکنه اونو میکشن 403 00:17:36,907 --> 00:17:38,307 چقدر بدهکاره؟ 404 00:17:38,308 --> 00:17:39,975 .اونا پول نمیخوان 405 00:17:39,976 --> 00:17:42,011 اونا ازش میخوان که از .موزه‌ی اف. تی .اِی یه چیزی بدزده 406 00:17:42,012 --> 00:17:43,012 جیندو 407 00:17:44,347 --> 00:17:45,581 .اون به کمک من احتیاج داره 408 00:17:45,582 --> 00:17:47,316 جدی جدی که قصد کمک 409 00:17:47,317 --> 00:17:48,517 به اونو نداری، داری؟ 410 00:17:48,518 --> 00:17:50,519 !شوخی میکنی؟ معلومه که نه 411 00:17:50,520 --> 00:17:52,354 .خوبه، خیالم راحت شد 425 00:17:52,355 --> 00:17:53,756 ‫خیله‌خب پس، بهم بگو 426 00:17:53,757 --> 00:17:55,591 ‫اگه کمکی از درستم برمیاد. 427 00:17:55,592 --> 00:17:57,693 ‫الانـم میرم که برگردی سرکارت، 428 00:17:57,694 --> 00:17:59,128 ‫حالا هرچیزی که هست. 429 00:17:59,129 --> 00:18:01,163 ‫اسب سواریـه دیگه واسه‌ی یه تمیزکاریِ دیگه. 430 00:18:01,164 --> 00:18:02,565 ‫میدونم. 431 00:18:02,566 --> 00:18:04,099 ‫و اونقدرام برای من و تو ‫بزرگ نیست، 432 00:18:04,100 --> 00:18:05,367 ‫پس من برم دیگه. 433 00:18:05,368 --> 00:18:06,602 ‫بای بای بلا. 434 00:18:06,603 --> 00:18:07,970 ‫ 435 00:18:16,179 --> 00:18:17,513 ‫سلام توماس. 436 00:18:18,682 --> 00:18:19,849 ‫ناموصن ؟ 437 00:18:19,850 --> 00:18:21,784 ‫اگه تو به پدرت کمک نکنی، 438 00:18:21,785 --> 00:18:23,752 ‫باقی عمرت حسرتش رو میخوری. 439 00:18:23,753 --> 00:18:25,621 ‫بیلی‌دی فرستادت که متقاعدم کنی ؟ 440 00:18:25,622 --> 00:18:27,289 ‫پدرت نمیدونه که من اینجام. 441 00:18:27,290 --> 00:18:29,758 ‫داری وقتت رو تلف میکنی، ‫من اصلا مشتاقـم نیستم. 442 00:18:29,759 --> 00:18:32,328 ‫من خیلی خوشم میاد ازش توماس، 443 00:18:32,329 --> 00:18:34,663 ‫و به کمک تو نیاز داره. 444 00:18:34,664 --> 00:18:36,832 ‫کسی تا حالا بهت گفته که ‫سلیقه‌ات توی مردا وحشتناکه ؟ 445 00:18:39,236 --> 00:18:41,837 ‫چی میدونی درمورد پدرت ؟ 446 00:18:43,707 --> 00:18:45,842 ‫شاید وقتشه که داستان ‫واقعی رو از زبونش بشنوی. 447 00:18:55,838 --> 00:18:59,581 ‫بیلی دواین راس فرمانده ارتش شجاعی بوده. 448 00:18:59,582 --> 00:19:01,909 ‫ارث‌کام متوجه شده بود ‫که پدرت بااستعداده. 449 00:19:01,910 --> 00:19:04,889 ‫همیشه میدونسته که به کدوم ‫سرباز کدوم 450 00:19:04,890 --> 00:19:06,057 ‫وظیفه رو بسپاره. 451 00:19:06,058 --> 00:19:08,025 ‫و همیشه هم کار درست رو انجام میداده، 452 00:19:08,026 --> 00:19:09,893 ‫چون یه ایمپث بوده. ‫(شخصی که با درک احساسات و وضعیت روانی حیوانات می‌تواند با آنها ارتباط برقرار کند) 453 00:19:09,894 --> 00:19:11,528 ‫آشنا نیست ؟ 454 00:19:11,529 --> 00:19:13,664 ‫ژن کمیابی که خالق اونهاست ‫از پدرت به تو 455 00:19:13,665 --> 00:19:14,732 ‫به ارث رسیده. 456 00:19:14,733 --> 00:19:16,133 ‫من ممکنه که یه ایمپث باشم، 457 00:19:16,134 --> 00:19:17,801 ‫اما نمیتونم ذهن کسی رو بخونم. 458 00:19:17,802 --> 00:19:21,038 ‫اونم نمیتونست... تا وقتی که جراحی کرد. 459 00:19:21,982 --> 00:19:23,716 ‫بعد از اینکه استعدادش تصدیق شد، 460 00:19:23,717 --> 00:19:26,374 ‫سرِ بیلی‌دی رو باز کردن، 461 00:19:26,375 --> 00:19:29,443 ‫و توانایی‌های پدرت رو ‫صدبرابر تقویت کردن. 462 00:19:30,190 --> 00:19:32,324 ‫بعضی از این ذهن‌خوان‌ها جاسوس شدن. 463 00:19:32,325 --> 00:19:36,395 ‫بهترین‌هاشونم بازجو شدن. 464 00:19:40,700 --> 00:19:43,869 ‫زاتارین‌ها در چه بخشی 465 00:19:43,870 --> 00:19:46,405 ‫قراره حمله‌ی بعدیشون رو شروع کنن ؟ 466 00:19:48,875 --> 00:19:50,542 ‫ 467 00:19:50,543 --> 00:19:52,111 ‫بیلی‌دی میتونه به ناخودآگاهِ 468 00:19:52,112 --> 00:19:53,912 ‫افراد دیگه حمله کنه. 469 00:19:55,815 --> 00:19:57,616 ‫بهش میگن شیرجه‌ی ذهنی. 470 00:19:57,617 --> 00:20:00,452 ‫ 471 00:20:11,331 --> 00:20:13,465 ‫ 472 00:20:13,466 --> 00:20:15,334 ‫ 473 00:20:17,971 --> 00:20:22,875 ‫حمله‌ی بعدی در بخش 347 اتفاق میفته. 474 00:20:26,846 --> 00:20:28,714 ‫مامانـم هیچوقت درمورد این چیزا ‫بهم حرفی نزده بود. 475 00:20:28,715 --> 00:20:31,083 ‫چون که هیچوقت نمیدونست ‫شغل پدرت چیه. 476 00:20:31,084 --> 00:20:34,086 ‫هرکاری که ای‌تی‌سی انجام میداد ‫کاملا فوق سِری بود. 477 00:20:34,087 --> 00:20:35,754 ‫پس اگه انقدر از نظر روانی ‫ضربه دیده، 478 00:20:35,755 --> 00:20:37,890 ‫چرا همش میخواد جشن بگیره ؟ 479 00:20:37,891 --> 00:20:39,925 ‫تا غمی که هرروزه تجربه ‫میکنه رو پنهون کنه. 480 00:20:39,926 --> 00:20:44,029 ‫همه‌ی خاطرات دردآور و ‫غمناکی که از جنگ داره. 481 00:20:44,030 --> 00:20:46,665 ‫پس همه‌ی این اداهای ‫خوش‌وخرمیِ بیلی‌دی فقط 482 00:20:46,666 --> 00:20:48,033 ‫فقط یه ماسکـه. 483 00:20:48,034 --> 00:20:50,569 ‫یه مکانیزمِ تطابقیِ استادانه. 484 00:20:52,572 --> 00:20:55,474 ‫بیشتر این موضوعات مثل خودته. 485 00:20:56,876 --> 00:20:58,677 ‫نمیدونم. 486 00:20:58,678 --> 00:21:00,646 ‫شهر غربی حذف شود. 487 00:21:00,647 --> 00:21:02,147 ‫تو یه ایمپثی توماس. 488 00:21:03,249 --> 00:21:05,918 ‫میتونی حقیقتی که بهت ‫میگم رو احساس کنی. 489 00:21:08,121 --> 00:21:10,289 ‫وقتی پدرت با تو در ارتباطه، 490 00:21:10,290 --> 00:21:13,459 ‫توانایی‌های ذهن‌خوانیش ‫افزایش پیدا میکنه. 491 00:21:13,460 --> 00:21:16,295 ‫برای همینـم هست که بهت نیاز ‫داره تا بتونه اون وسیله رو بدزده. 492 00:21:16,296 --> 00:21:18,597 ‫خب نقش تو چیه این وسط ؟ 493 00:21:18,598 --> 00:21:21,967 ‫بیا بگیم من فقط ‫کسیـم که میدونه پدرت چی میخواد. 494 00:21:21,968 --> 00:21:24,703 ‫و تنها چیزی که الان بیشتر ‫از همه‌چیز نیاز داره، 495 00:21:24,704 --> 00:21:25,904 ‫پسرشـه. 496 00:21:27,474 --> 00:21:30,509 ‫مرگ و زندگیـش توی ‫دستای توعه. 497 00:21:42,288 --> 00:21:44,089 ‫ 498 00:21:46,559 --> 00:21:48,026 ‫چی میخوای ؟ 499 00:21:48,027 --> 00:21:50,195 ‫بیلی‌دی تو دردسر افتاده. 500 00:21:50,196 --> 00:21:53,098 ‫من دوستش دارم و به ‫کمکت نیاز دارم. 501 00:21:53,099 --> 00:21:55,434 ‫موضوع راجع‌به سرقتِ جیندوعه ؟ 502 00:21:55,435 --> 00:21:58,337 ‫همون اولی که دیدمت ‫بهت گفتم که بااستعدادی. 503 00:21:58,338 --> 00:22:01,006 ‫افکارت بطور طبیعی در ‫برابر تشخیص مقاومن. 504 00:22:01,007 --> 00:22:02,508 ‫نظری داری که چرا ؟ 505 00:22:02,509 --> 00:22:04,042 ‫نمیدونم. 506 00:22:04,043 --> 00:22:07,379 ‫اما ما میتونیم از این قدرت استفاده ‫کنیم تا سرقت رو سریعتر عملی کنیم. 507 00:22:07,380 --> 00:22:10,315 ‫و به کمکت نیاز دارم تا توماس ‫رو برای کمک کردن متقاعد کنی. 508 00:22:10,316 --> 00:22:12,684 ‫توماس تصمیمش رو گرفته. 509 00:22:12,685 --> 00:22:13,919 ‫منم همینطور. 510 00:22:15,088 --> 00:22:17,923 ‫مادرت زنِ فوق‌العاده‌ای بود جکس. 511 00:22:17,924 --> 00:22:19,625 ‫تو منو یاد اون میندازی. 512 00:22:21,766 --> 00:22:23,633 ‫مادرم رو می‌شناختی ؟ 513 00:22:26,132 --> 00:22:28,033 ‫جدا شک دارم به حرفت. 514 00:22:28,034 --> 00:22:30,736 ‫دوستای زیادی نداشت و منم ‫همشون رو میشناسم. 515 00:22:30,737 --> 00:22:33,572 ‫نگفتم که رفقای صمیمی بودیم. 516 00:22:33,573 --> 00:22:35,974 ‫بیشتر مثلِ همکار بودیم. 517 00:22:35,975 --> 00:22:38,977 ‫به هرحال، به همدیگه اعتماد داشتیم. 518 00:22:38,978 --> 00:22:41,547 ‫"ده امتیاز به گریفیندور." 519 00:22:41,548 --> 00:22:44,116 ‫میدونی چیه دیگه نه ؟ 520 00:22:44,117 --> 00:22:46,985 ‫چیزیـه که همیشه وقتی کار خوبی ‫انجام میدادم بهم میگفت. 521 00:22:46,986 --> 00:22:49,254 ‫از اون کتاب قدیمیه‌اس که ‫باهم میخوندیم. 522 00:22:49,255 --> 00:22:51,890 ‫یه کتاب درمورد جادوگرها، میدونم. 523 00:22:51,891 --> 00:22:55,060 ‫بهش گفته بودی که چنین ‫قدرتهایی رو میخوای داشته باشی، 524 00:22:55,061 --> 00:22:57,329 ‫و اونم بهت گفته که یه روزی پیدا میکنی. 525 00:22:57,330 --> 00:22:59,598 ‫اینارو از کجا میدونی ؟ 526 00:22:59,599 --> 00:23:01,033 ‫خودش بهم گفت. 527 00:23:01,034 --> 00:23:03,602 ‫چون میدونست که یه روزی، ‫به کمکم نیاز خواهی داشت. 528 00:23:03,603 --> 00:23:04,870 ‫الان اون روز رسیده. 529 00:23:04,871 --> 00:23:06,839 ‫به کمکت نیاز دارم من ؟ 530 00:23:06,840 --> 00:23:08,941 ‫بنظر میاد که شما دنبالِ ‫کمک من اومدی. 531 00:23:09,694 --> 00:23:11,094 ‫ما میتونیم به همدیگه کمک کنیم. 532 00:23:11,623 --> 00:23:13,946 ‫من باید همسر آینده‌ام رو نجات بدم، 533 00:23:13,947 --> 00:23:16,181 ‫و تو میخوای بدونی که چه اتفاقی ‫برای پدرومادرت افتاد 534 00:23:16,182 --> 00:23:17,683 ‫توی کلونی نیوپورتلند. 535 00:23:17,684 --> 00:23:20,219 ‫درمورد نیوپورتلند چی میدونی ؟ 536 00:23:20,220 --> 00:23:22,554 ‫به محض اینکه این عملیات رو ‫با موفقیت به پایان برسونیم، 537 00:23:22,555 --> 00:23:25,457 ‫بهت کلید تمامِ این ‫داستان مرموز رو میدم. 538 00:23:27,193 --> 00:23:28,360 ‫و چرا باید بهت اعتماد کنم ؟ 539 00:23:28,361 --> 00:23:30,195 ‫چون چاره دیگه نداری. 540 00:23:30,196 --> 00:23:31,763 ‫و هیچکسِ دیگه هم بهت کمک نمیکنه. 541 00:23:31,764 --> 00:23:33,465 ‫نه داییت. 542 00:23:33,466 --> 00:23:36,902 ‫و نه اون پسر خوشگله‌ای که ‫وانمود میکنی برات اهمیتی نداره. 543 00:23:36,903 --> 00:23:39,705 ‫اگه به جواب نیاز داری، ‫باید اینکار رو بکنی. 544 00:23:39,706 --> 00:23:41,373 ‫مادرم رو از کجا میشناسی ؟ 545 00:23:41,374 --> 00:23:43,442 ‫تو کی هستی تیرنی ؟ 546 00:23:43,443 --> 00:23:46,745 ‫سوال مهمتر اینه که ‫تو کی هستی جکس ؟ 547 00:24:03,851 --> 00:24:05,385 ‫تیرنی کجا رفته بودی ؟ 548 00:24:06,666 --> 00:24:07,933 ‫رفته بودم بدوعم. 549 00:24:07,934 --> 00:24:09,635 ‫سه ساعت ؟ 550 00:24:09,636 --> 00:24:10,969 ‫امکان نداره. 551 00:24:12,705 --> 00:24:14,840 ‫ببین درسته که یاد گرفته جلوی ‫خوندن ذهنت رو از طریق من بگیری، 552 00:24:14,841 --> 00:24:17,075 ‫اما همچنان میتونم بفهمم که ‫داری بهم دروغ میگی. 553 00:24:24,217 --> 00:24:25,751 ‫با جکس و پسرت صحبت کردم 554 00:24:25,752 --> 00:24:28,587 ‫درمورد اینکه کمک کنن تا جیندو ‫رو بدزدیم. 555 00:24:30,156 --> 00:24:33,158 ‫از من ناراحت نشو عزیزم. ‫من فقط قصدم کمک کردن بود. 556 00:24:33,159 --> 00:24:34,393 ‫تیرنی. 557 00:24:39,699 --> 00:24:41,266 ‫حق نداری نزدیک پسر من بشی... 558 00:24:41,267 --> 00:24:42,734 ‫ 559 00:24:44,537 --> 00:24:45,938 ‫ 560 00:24:45,939 --> 00:24:47,172 ‫چی... ؟ 561 00:24:47,173 --> 00:24:48,373 ‫بنظر میاد یادت رفته 562 00:24:48,374 --> 00:24:50,108 ‫که سلسله مراتب چجوریاس اینجا. 563 00:24:50,109 --> 00:24:51,476 ‫ولم کن. 564 00:24:51,477 --> 00:24:54,179 ‫من کنترل کننده‌ـتم نه نامزدت. 565 00:24:54,180 --> 00:24:56,181 ‫تو برای من کار میکنی. 566 00:24:56,182 --> 00:24:58,884 ‫بنظر میاد روابطمون یکمی ‫باعث شده گیج بشی. 567 00:25:00,186 --> 00:25:02,120 ‫من هیکل بی‌خاصیتت رو ‫از زندون درآوردم، 568 00:25:02,121 --> 00:25:04,656 ‫و میتونم دوباره بفرستمت اونجا. 569 00:25:04,657 --> 00:25:06,792 ‫ 570 00:25:06,793 --> 00:25:09,962 ‫یا اینو چی میگی ؟ 571 00:25:09,963 --> 00:25:13,532 ‫ارث‌کام قصد داره که سربازای ‫ذهن‌خوان رو دوباره برگردونه 572 00:25:13,533 --> 00:25:15,701 ‫برای آمادگی جنگ بعدی با زاتارین‌ها. 573 00:25:15,702 --> 00:25:19,838 ‫هر لحظه میتونم دوباره برگردونمت سر خدمت. 574 00:25:19,839 --> 00:25:22,441 ‫نظرت چیه عزیزم ؟ 575 00:25:22,442 --> 00:25:25,477 ‫حاضرم بمیرم تا اینکه به ای‌تی‌سی برگردم. 576 00:25:25,478 --> 00:25:27,713 ‫اگه میخوای که دوباره آزاد بشی، 577 00:25:27,714 --> 00:25:29,848 ‫بنظر میاد که چاره دیگه نداری درسته ؟ 578 00:25:49,206 --> 00:25:51,206 ‫ 579 00:25:57,881 --> 00:26:00,249 ‫بنظر میاد خیلی درگیریِ ذهنی داری. 580 00:26:00,988 --> 00:26:02,755 ‫ 581 00:26:02,756 --> 00:26:04,657 ‫میدونی که دارم. 582 00:26:04,658 --> 00:26:07,493 ‫همچنان داری فکر میکنی به پدرت کمک کنی یا نه ؟ 583 00:26:09,989 --> 00:26:11,869 ‫اصلا باورم نمیشه ‫که حتی دارم بهش فکر میکنم. 584 00:26:13,834 --> 00:26:16,457 ‫درموردش با آتریا صحبت کردی ؟ 585 00:26:16,458 --> 00:26:19,083 ‫دقیقا شخص مناسبی نیست که ‫بخوام باهاش درمورد مسائل خانوادگی 586 00:26:19,084 --> 00:26:21,252 ‫صحبت کنم، از اونجایی که ‫خودش اصلا خونواده نداشته. 587 00:26:21,253 --> 00:26:22,620 ‫پس... 588 00:26:22,621 --> 00:26:23,654 ‫خیله‌خب. 589 00:26:26,375 --> 00:26:27,775 ‫با تیرنی صحبت کردم. 590 00:26:27,776 --> 00:26:29,443 ‫ازم کمک خواست. 591 00:26:31,151 --> 00:26:33,147 ‫پدرت در طول جنگ همه‌چیزش ‫رو فدا کرد تا به 592 00:26:33,148 --> 00:26:34,715 ‫اتحادیه زمین کمک کنه. 593 00:26:34,716 --> 00:26:38,452 ‫و الانـم تحت تعقیب یه مشت جنایتکاره. 594 00:26:38,453 --> 00:26:40,654 ‫از اونجایی که پسرش یکی از بهترین ‫دوستامه که هروقت به کمکی 595 00:26:40,655 --> 00:26:42,590 ‫نیاز داشتم در کنارم بوده، 596 00:26:44,259 --> 00:26:47,461 ‫پس باید بگم که اگه به کمکی نیاز داشتی، ‫من پایه‌ـتم. 597 00:26:49,331 --> 00:26:50,798 ‫ 598 00:27:01,777 --> 00:27:03,077 ‫سلام پسر. 599 00:27:04,513 --> 00:27:06,414 ‫به محض اینکه پیامت رو گرفتم اومدم. 600 00:27:09,484 --> 00:27:11,585 ‫من فقط نمیخوام که آسیبی ببینی. 601 00:27:11,586 --> 00:27:12,586 ‫واسه همینم... 602 00:27:14,122 --> 00:27:16,590 ‫تصمیم گرفتم که کمکت کنم ‫تا جیندو رو بدزدی. 603 00:27:21,663 --> 00:27:23,597 ‫خیلی برام ارزشمنده پسر. 604 00:27:28,737 --> 00:27:31,772 ‫خیله‌خب همتون بادقت گوش بدید. 605 00:27:31,773 --> 00:27:34,508 ‫اولین کاری که باید انجام بدیم ‫اینه که یه رد گم کنی ایجاد کنیم. 606 00:27:34,509 --> 00:27:38,045 ‫تامی، جکس، شما این ‫دستگاه‌های دودی رو جایگذاری کنید 607 00:27:38,046 --> 00:27:39,547 ‫اینجا، اینجا و اینجا. 608 00:27:40,949 --> 00:27:44,285 ‫منو تیرنی ساعت 1700 میایم. 609 00:27:44,286 --> 00:27:45,653 ‫ 610 00:27:48,190 --> 00:27:49,857 ‫حراست موزه رو میبنده 611 00:27:49,858 --> 00:27:52,693 ‫باتوجه به قوانین امنیتی از پیش تعیین شده. 612 00:27:52,694 --> 00:27:54,495 ‫و منم سیستم امنیتی رو ‫از کار میندازم 613 00:27:54,496 --> 00:27:56,497 ‫تا از ورودمون باخبر نشن. 614 00:27:56,498 --> 00:27:58,766 ‫در طول این زمان، منم ذهن ‫پروفسور آزبورن رو میخونم 615 00:27:58,767 --> 00:28:00,201 ‫تا کد ورودی رو برای ورود به 616 00:28:00,202 --> 00:28:01,702 ‫آرشیو موزه بدست بیارم. 617 00:28:03,972 --> 00:28:05,206 ‫پروفسور! 618 00:28:05,207 --> 00:28:06,674 ‫آزبورن! 619 00:28:06,675 --> 00:28:09,243 ‫پسرم همیشه از کلاساش با شما حرف میزنه. 620 00:28:09,244 --> 00:28:10,711 ‫ویلیام دواین راس هستم در خدمتتون. 621 00:28:10,712 --> 00:28:13,180 ‫اما میتونید بیلی دی صدام کنید. 622 00:28:13,181 --> 00:28:14,982 ‫از دیدنت خوشحالم ویلیام. 623 00:28:14,983 --> 00:28:16,951 ‫پسر دانش‌آموز خوبیـه و ‫همچنین خلبانِ بسیار خوبی. 624 00:28:23,258 --> 00:28:24,558 ‫ 625 00:28:26,895 --> 00:28:28,796 ‫دسترسی رد شد. 626 00:28:31,700 --> 00:28:33,834 ‫- جواب نمیده. ‫- دسترسی رد شد. 627 00:28:33,835 --> 00:28:35,870 ‫- مشکل چیه ؟ ‫- فقط یه لحظه صبر کن، من... 628 00:28:37,672 --> 00:28:39,640 ‫تو دیگه چه جور ذهن‌خوانی هستی ؟ 629 00:28:39,641 --> 00:28:41,375 ‫- جورش زیاد مشخص نیست. ‫- دسترسی رد شد. 630 00:28:41,376 --> 00:28:42,877 ‫میذاری تمرکز کنم ؟ 631 00:28:43,979 --> 00:28:46,313 ‫زود باش بابا. 632 00:28:46,314 --> 00:28:47,848 ‫تو میتونی. 633 00:28:47,849 --> 00:28:49,350 ‫ 634 00:28:53,121 --> 00:28:54,588 ‫نه صبر کن، درواقع... 635 00:28:56,491 --> 00:28:57,858 ‫من میتونم اینکارو کنم. 636 00:28:59,761 --> 00:29:01,328 ‫ 637 00:29:05,967 --> 00:29:08,202 ‫دسترسی انجام شد. 638 00:29:08,203 --> 00:29:10,838 ‫ 639 00:29:10,839 --> 00:29:11,972 ‫پسر خودمه. 640 00:29:16,745 --> 00:29:18,412 ‫ 641 00:29:20,815 --> 00:29:23,017 ‫به این دلیل بوده که بهت ‫نیاز داشتیم جکس. 642 00:29:23,018 --> 00:29:24,652 ‫این یه ردیاب افکاره. 643 00:29:24,653 --> 00:29:27,154 ‫فعالیت‌های عصبی مغز رو دریافت میکنه. 644 00:29:27,155 --> 00:29:30,882 ‫با اولین قدم هر شخصی ‫به صدا درمیاد مگه اینکه... 645 00:29:30,883 --> 00:29:33,714 ‫مگه اینکه طرف مقاومت مادرزادی ‫در برابر این تشخیص افکار داشته باشه. 646 00:29:33,715 --> 00:29:34,962 ‫دقیقا. 647 00:29:34,963 --> 00:29:37,831 ‫من برای جلوگیری از ذهن‌خوانیِ ذهنم ‫آموزش دیدم، 648 00:29:37,832 --> 00:29:41,502 ‫اما این فقط بهم یه شانس 50 درصدی میده. 649 00:29:41,503 --> 00:29:43,871 ‫اما وقتی دیدم که بیلی دی ‫حدس اشتباهی زده بود توی بار، 650 00:29:43,872 --> 00:29:46,607 ‫میدونستم که میتونی اینکار رو بکنی. ‫اون نتونست ذهنت رو بخونه. 651 00:29:46,608 --> 00:29:48,282 ‫استعداد خاصی داری. 652 00:29:48,283 --> 00:29:50,751 ‫وقت داره میگذره خانوما، باید... 653 00:29:51,746 --> 00:29:52,947 ‫ 654 00:29:52,948 --> 00:29:56,383 ‫ذهنت رو از هر فکری ‫خالی کن. 655 00:29:56,384 --> 00:29:58,419 ‫ 656 00:29:58,420 --> 00:30:00,888 ‫خونسرد باش. 657 00:30:00,889 --> 00:30:01,956 ‫نفس بکش. 658 00:30:04,159 --> 00:30:06,093 ‫ 659 00:30:06,094 --> 00:30:08,429 ‫ 660 00:30:08,430 --> 00:30:10,397 ‫باریکلا جکس. 661 00:30:26,081 --> 00:30:27,815 ‫لیزره. 662 00:30:27,816 --> 00:30:29,817 ‫چرا باید لیزر بذارن ؟ 663 00:30:31,019 --> 00:30:32,620 ‫این دیگه چه کوفتیـه ؟ 664 00:30:32,621 --> 00:30:34,054 ‫توی نمودار نبود. 665 00:30:34,055 --> 00:30:36,757 ‫احتمالا سیستم امنیتی رو ‫بعد از دزدیدن نقشه‌ی قبلی 666 00:30:36,758 --> 00:30:38,492 ‫تقویت کردن. 667 00:30:41,062 --> 00:30:42,782 ‫چجوری میخوایم از وسط اینا رد بشیم ؟ 668 00:30:50,366 --> 00:30:52,666 ‫هیچ راهی برای رد شدن ‫از لیزرهای امنیتی وجود نداره. 669 00:30:54,393 --> 00:30:57,128 ‫پسره‌ی خنگ، همیشه یه راهی وجود داره. 670 00:31:21,420 --> 00:31:22,887 ‫لعنتی. 671 00:31:29,295 --> 00:31:32,330 ‫بدویید، وقتمون داره تموم میشه. 672 00:31:40,556 --> 00:31:41,880 ‫این یه قفل سازمانیـه. 673 00:31:41,881 --> 00:31:44,008 ‫یه ذهنِ کوچیکِ مصنوعی. 674 00:31:44,009 --> 00:31:46,441 ‫ده میلیار نورون که به تنهایی کار میکنن تا 675 00:31:46,442 --> 00:31:49,447 ‫بطور مداوم کدهای ترکیبیِ ‫متغیری رو ایجاد کنن. 676 00:31:49,448 --> 00:31:51,282 ‫چطوری میخوایم از این رد بشیم ؟ 677 00:31:51,283 --> 00:31:53,084 ‫فقط یه ذهن‌خوان قهار میتونه از طریق 678 00:31:53,085 --> 00:31:54,645 ‫ایجاد ارتباط با خود مغز قفلش رو باز کنه. 679 00:31:56,722 --> 00:31:57,989 ‫ایول بیلی دی. 680 00:31:57,990 --> 00:32:00,158 ‫اما ذهن‌خوان باید تقویت بشه. 681 00:32:00,159 --> 00:32:02,227 ‫که به همین خاطر تو اینجایی توماس. 682 00:32:20,146 --> 00:32:22,447 ‫ 683 00:32:22,448 --> 00:32:23,481 ‫ 684 00:32:25,851 --> 00:32:27,385 ‫ 685 00:32:29,588 --> 00:32:31,489 ‫ 686 00:32:31,490 --> 00:32:32,724 ‫ 687 00:32:32,725 --> 00:32:34,692 ‫اونجارو میبینی ؟ ‫اونجارو میبینی بچه جون ؟ 688 00:32:34,693 --> 00:32:37,262 ‫اونجا جاییـه که قراره ‫بری، پیش ستاره‌ها و بالاتر. 689 00:32:38,297 --> 00:32:40,498 ‫همینجا. همینجا. 690 00:32:40,499 --> 00:32:42,500 ‫آفرین بچه جون. گرفتمت. 691 00:32:42,501 --> 00:32:43,835 ‫شکستـم دادی! 692 00:32:43,836 --> 00:32:45,069 ‫هی بچه جون. 693 00:32:46,238 --> 00:32:48,706 ‫چشمات رو باز کن پسر. 694 00:32:48,707 --> 00:32:49,974 ‫هی، شمع‌هارو فوت کن. 695 00:32:49,975 --> 00:32:51,442 ‫تولدت مبارک بچه جون. 696 00:32:51,443 --> 00:32:52,443 ‫ 697 00:32:54,613 --> 00:32:56,014 ‫دوستت دارم بابا. 698 00:32:57,383 --> 00:32:59,484 ‫دوست دارم بچه‌جون، دوست دارم بچه‌جون. 699 00:33:00,152 --> 00:33:02,020 ‫بزن قدش. 700 00:33:03,289 --> 00:33:05,456 ‫فکر نمیکنم که بتونم از پسش بربیام بچه‌جون. 701 00:33:05,457 --> 00:33:07,058 ‫ 702 00:33:17,503 --> 00:33:20,338 ‫ 703 00:33:21,507 --> 00:33:22,807 ‫موفق شدیم. 704 00:33:22,808 --> 00:33:24,876 ‫ 705 00:33:24,877 --> 00:33:26,644 ‫ 706 00:33:26,645 --> 00:33:29,214 ‫بابا ؟ حالت خوبه ؟ 707 00:33:29,215 --> 00:33:30,648 ‫ 708 00:33:31,951 --> 00:33:33,151 ‫الان خوبم پسر. 709 00:33:34,653 --> 00:33:36,154 ‫الان خوبـم. 710 00:33:46,032 --> 00:33:48,066 ‫فکر میکردم بخاطر کریستال اومده باشیم. 711 00:33:51,737 --> 00:33:53,171 ‫گفتم که باید پیداش کنیم. 712 00:33:53,172 --> 00:33:55,006 ‫و پیداش کردیم. 713 00:33:55,007 --> 00:33:57,008 ‫ 714 00:33:57,009 --> 00:33:59,944 ‫پس اون چیـه ؟ 715 00:33:59,945 --> 00:34:03,648 ‫اون ضابط اطلاعات پروازیِ ترشکوواست، نیست ؟ 716 00:34:03,649 --> 00:34:05,316 ‫چیکار کردی الان ؟ 717 00:34:07,253 --> 00:34:09,345 ‫این چه ربطی به ترشکووا داره ؟ 718 00:34:09,346 --> 00:34:12,047 ‫فکر میکردم اومدیم اینجا ‫تا جونِ بیلی‌دی رو نجات بدیم. 719 00:34:12,048 --> 00:34:14,583 ‫انقدر ادای آدم خوبارو درنیار دختر. 720 00:34:14,584 --> 00:34:16,619 ‫تنها دلیلی که باعث شده ‫باهامون بیای 721 00:34:16,620 --> 00:34:18,220 ‫این بوده که بهت قول دادم درمورد 722 00:34:18,221 --> 00:34:20,055 ‫اتفاقی که برای پدرومادرت افتاده ‫بهت میگم. 723 00:34:27,898 --> 00:34:29,932 ‫کاری که خواستی رو انجام دادم. 724 00:34:29,933 --> 00:34:32,601 ‫حالا بهم بگو که چرا به ‫کلونی نیوپورتلند حمله شده بود. 725 00:34:39,873 --> 00:34:42,445 ‫انتظار نداشتم یه کلید واقعی رو بهم بدی. 726 00:34:42,446 --> 00:34:44,079 ‫بهم گفتی که بهم میگی که چه 727 00:34:44,080 --> 00:34:45,305 ‫بلایی سر پدرومادرم اومده. 728 00:34:45,306 --> 00:34:47,716 ‫بهت گفتم که کلید این راز ‫رو بهت میدم 729 00:34:47,717 --> 00:34:49,652 ‫و دادم. 730 00:34:49,653 --> 00:34:51,987 ‫اما الان باید قفلش رو پیدا کنی. 731 00:34:51,988 --> 00:34:54,185 ‫وقتی پیدا کردی، 732 00:34:54,186 --> 00:34:55,653 ‫درمورد همه‌چیز خبردار میشی. 733 00:34:55,654 --> 00:34:58,255 ‫و ممکنه بابت اینکه اینو بهت ‫دادم خیلی ناراحت بشی. 734 00:34:58,256 --> 00:34:59,590 ‫چی... ؟ 735 00:35:02,894 --> 00:35:05,729 ‫درمورد هرچیزی که گفتم متاسفم بابا. 736 00:35:06,965 --> 00:35:08,432 ‫تا وقتی که ذهنامون باهم ادغام نشده بود، 737 00:35:08,433 --> 00:35:10,473 ‫نفهمیده بودم که چقدر ‫بهم اهمیت میدادی. 738 00:35:11,570 --> 00:35:13,370 ‫اشکالی نداره پسرم. 739 00:35:13,371 --> 00:35:15,172 ‫من فقط یه فرصت میخوام تا سالهای از دست رفته 740 00:35:15,173 --> 00:35:16,740 ‫رو جبران کنم. 741 00:35:16,741 --> 00:35:18,943 ‫چرا از امشب شروع نکنیم ؟ 742 00:35:18,944 --> 00:35:21,378 ‫اجازه بده که منو آتریا ‫به یه شام مناسب دعوتت کنیم. 743 00:35:23,181 --> 00:35:25,549 ‫پاشو عزیزم، بریم. 744 00:35:25,550 --> 00:35:27,585 ‫و بعدش باهاشون میریم شام بخوریم. 745 00:35:29,754 --> 00:35:31,088 ‫شب میبینمت پسرم. 746 00:35:42,734 --> 00:35:44,001 ‫تو متقاعدم کردی که اینکار رو کنم 747 00:35:44,002 --> 00:35:45,769 ‫چون گفتی که دوستمی جکس. 748 00:35:45,770 --> 00:35:48,172 ‫- میدونی که هستم. ‫- نه نیستی. 749 00:35:48,173 --> 00:35:50,274 ‫چیزی از حرفایی که تابحال ‫بهم زدی اصلا راست بوده ؟ 750 00:35:50,275 --> 00:35:51,333 ‫چی ؟ 751 00:35:51,334 --> 00:35:54,411 ‫تو مثل همیشه ازم استفاده کردی ‫تا به چیزی که میخوای برسی. 752 00:35:55,709 --> 00:35:58,110 ‫اصلا برات مهم نیست که زندگی چه کسایی رو ‫برای رسیدن به خواسته‌هات به خطر میندازی. 753 00:35:59,718 --> 00:36:01,619 ‫این چیزی نیست که من... 754 00:36:15,619 --> 00:36:16,667 ‫ 755 00:36:16,668 --> 00:36:19,837 ‫فکر نمیکنم که تابحال ‫به این شدت خوشحال دیده باشمت. 756 00:36:19,838 --> 00:36:22,105 ‫من از طرف تو و ای‌تی‌سی ‫توی جهنم زندگی میکردم. 757 00:36:22,106 --> 00:36:23,774 ‫اما همش ارزشش رو داشته، 758 00:36:23,775 --> 00:36:25,576 ‫چون الان دیگه برگشتم پیش پسرم. 759 00:36:25,577 --> 00:36:27,778 ‫تو آزادی بیلی دی. 760 00:36:27,779 --> 00:36:30,239 ‫تو قسمت شرطمون رو انجام دادی. 761 00:36:30,240 --> 00:36:32,723 ‫اما بازم بهم وظایفی رو میدن 762 00:36:32,724 --> 00:36:34,592 ‫که به توانایی‌های یه ذهن‌خوان ‫نیاز داشته باشم. 763 00:36:34,593 --> 00:36:35,884 ‫شرمنده اما من دیگه پایه نیستم. 764 00:36:35,885 --> 00:36:37,710 ‫باید یه اسکل دیگه پیدا کنی 765 00:36:37,711 --> 00:36:39,102 ‫تا گندکاریات رو انجام بده. 766 00:36:39,103 --> 00:36:40,642 ‫پیدا کردم. 767 00:36:40,643 --> 00:36:41,910 ‫پسرت توماس ثابت کرد 768 00:36:41,911 --> 00:36:44,479 ‫که سرباز خیلی خوبیـه. 769 00:36:44,480 --> 00:36:47,416 ‫درمورد چه کوفتی داری حرف میزنی ؟ 770 00:36:47,417 --> 00:36:48,917 ‫ 771 00:36:48,918 --> 00:36:52,988 ‫امروز فهمیدم که توماس واقعا ‫پتانسیل بالایی داره. 772 00:36:52,989 --> 00:36:55,361 ‫با جراحی افزایشیِ مناسب، 773 00:36:55,362 --> 00:36:57,763 ‫میتونه حتی قدرتمندتر از تو بشه. 774 00:37:04,434 --> 00:37:06,301 ‫به خونه خوش اومدی جکس. 775 00:37:16,546 --> 00:37:17,913 ‫سلام جکس. 776 00:37:17,914 --> 00:37:19,681 ‫میخوایم با بیلی‌دی بریم شام. 777 00:37:19,682 --> 00:37:20,983 ‫میخوای بیای ؟ 778 00:37:20,984 --> 00:37:23,385 ‫مطمئنم که جکس برنامه‌ی دیگه‌ای ‫واسه امشب داره. 779 00:37:23,386 --> 00:37:24,486 ‫ 780 00:37:26,715 --> 00:37:29,374 ‫امشب نه، ممنون. 781 00:37:29,375 --> 00:37:30,408 ‫باشه. 782 00:37:32,996 --> 00:37:34,563 ‫توماس وایسا، من... 783 00:37:34,564 --> 00:37:36,398 ‫ 784 00:37:38,368 --> 00:37:40,102 ‫نه! نه! 785 00:37:46,376 --> 00:37:47,943 ‫چیشده ؟ 786 00:37:47,944 --> 00:37:49,344 ‫توماس ؟ 787 00:37:49,345 --> 00:37:50,345 ‫حالت خوبه ؟ 788 00:37:51,981 --> 00:37:52,981 ‫من خوبـم. 789 00:37:53,983 --> 00:37:55,751 ‫- تو یه چیزی دیدی. ‫- نه. 790 00:37:55,752 --> 00:37:57,019 ‫هیچی ندیدم. 791 00:37:57,020 --> 00:37:59,121 ‫بریـ... بیا بریم آتریا. 792 00:38:01,924 --> 00:38:03,558 ‫بعدا میبینمت عزیز. 793 00:38:06,396 --> 00:38:07,896 ‫ 794 00:38:07,897 --> 00:38:09,364 ‫ 795 00:38:09,365 --> 00:38:11,967 ‫بفرمایید داخل بچه‌ها. 796 00:38:20,076 --> 00:38:21,943 ‫بابا داری چیکار میکنی ؟ 797 00:38:21,944 --> 00:38:23,478 ‫بنظر چی میاد ؟ 798 00:38:23,479 --> 00:38:25,247 ‫جمع میکنم. 799 00:38:25,248 --> 00:38:27,682 ‫منو تیرنی باید به سفینه‌ی بعدی ‫برسیم برای اینکه به لاس ونوس بریم، 800 00:38:27,683 --> 00:38:29,117 ‫چون همونطوری که پی.تی.بارنوم گفته، 801 00:38:29,118 --> 00:38:30,852 ‫هر دقیقه یه احمق متولد میشه. 802 00:38:32,355 --> 00:38:34,256 ‫اما فکر میکردم که قراره باهم شام بخوریم 803 00:38:34,257 --> 00:38:36,324 ‫و زمان از دست رفته‌ـمون رو جبران کنیم. 804 00:38:40,863 --> 00:38:42,564 ‫انقدر احمقی پسرم ؟ 805 00:38:44,233 --> 00:38:46,101 ‫ببین من فقط برای سرقت بهت نیاز داشتم. 806 00:38:46,102 --> 00:38:47,869 ‫همین. 807 00:38:47,870 --> 00:38:50,939 ‫آدما عوض نمیشن، خودت میدونی. 808 00:38:50,940 --> 00:38:52,908 ‫خب، ببین، ببین، ببین. 809 00:38:52,909 --> 00:38:54,910 ‫این یه سکه‌اس. 810 00:38:58,748 --> 00:39:00,982 ‫نری بگی هیچی ازم بهت نرسیده بچه‌جون. 811 00:39:09,459 --> 00:39:12,026 ‫توماس ؟ توماس! 812 00:39:26,442 --> 00:39:29,311 ‫از اینکه تونستی چنین کاری رو با ‫پسرت بکنی تحت تاثیر قرار گرفتم. 813 00:39:32,849 --> 00:39:36,118 ‫احتمالا شرافتمندانه‌ترین کاریه که کردی. 814 00:39:36,119 --> 00:39:38,587 ‫خیلی بده که هیشکی نمیفهمه. 815 00:39:41,224 --> 00:39:43,525 ‫من به کار کردن برات ادامه میدم، 816 00:39:43,526 --> 00:39:46,228 ‫توهم باید از پسرم دور بمونی. 817 00:39:46,229 --> 00:39:47,762 ‫این قرارمونه، درسته ؟ 818 00:39:47,763 --> 00:39:50,932 ‫آره باهم قرار گذاشتیم. 819 00:39:55,071 --> 00:39:58,006 ‫او منم گول زد عزیزم. 820 00:39:58,007 --> 00:40:00,108 ‫گاهی اوقات برای باور کردن چیزی که میخوایم، 821 00:40:00,109 --> 00:40:02,377 ‫خودمون رو متقاعد میکنیم که ‫یه دروغ میتونه حقیقت داشته باشه. 822 00:40:03,980 --> 00:40:06,081 ‫پدرم داشته بهم دروغ میگفته. 823 00:40:06,082 --> 00:40:08,483 ‫میدونم. متاسفم. 824 00:40:09,785 --> 00:40:11,419 ‫اما در این مورد دروغ نمیگفته. 825 00:40:12,889 --> 00:40:14,422 ‫درمورد حرفاش هیچ منظوری نداشته، 826 00:40:14,423 --> 00:40:15,957 ‫و از تیرنی میترسه. 827 00:40:15,958 --> 00:40:19,394 ‫چی ؟ از کجا میدونی ؟ 828 00:40:19,395 --> 00:40:21,696 ‫چون وقتی که این سکه رو گذاشت ‫تو دستم، به هم متصل شدیم. 829 00:40:21,697 --> 00:40:23,598 ‫یه‌جور شیرجه‌ی ذهنی باهام ایجاد کرد. 830 00:40:35,077 --> 00:40:38,046 ‫دوستت دارم بچه‌جون. 831 00:40:38,047 --> 00:40:40,348 ‫اما الان باید طبیعی جلوه کنی. 832 00:40:40,349 --> 00:40:42,284 ‫همه‌ی اینکارارو دارم برای تو میکنم. 833 00:40:42,285 --> 00:40:44,119 ‫همش فقط نمایشـه. 834 00:40:45,454 --> 00:40:47,422 ‫ما زیاد وقت نداریم. 835 00:40:47,423 --> 00:40:51,393 ‫تیرنی خیلی خطرناکـه، ‫ازش فاصله بگیر. 836 00:40:52,762 --> 00:40:54,563 ‫و همینطور من. 837 00:40:55,798 --> 00:40:58,433 ‫من خیلی دوستت دارم پسرم و همیشه خواهم داشت. 838 00:41:00,636 --> 00:41:03,138 ‫اما به نفعتـه که ازم فاصله بگیری. 839 00:41:05,308 --> 00:41:06,708 ‫فقط باید بدونم که جات امنـه. 840 00:41:13,616 --> 00:41:16,084 ‫از اینجا بزن بیرون خب ؟ 841 00:41:21,357 --> 00:41:23,558 ‫نگو که تا حالا چیزی ازم بهت نرسیده بچه‌جون. 842 00:41:25,061 --> 00:41:26,761 ‫خدای من. 843 00:41:26,762 --> 00:41:29,231 ‫اگه اینا حقیقت داشته باشه، باید کمکش کنیم. 844 00:41:29,232 --> 00:41:31,266 ‫کمک میکنیم، قول میدم. 845 00:41:32,698 --> 00:41:34,858 ‫اما در حال حاضر فکر نمیکنم ‫کاری از دستمون بربیاد. 846 00:41:36,839 --> 00:41:38,907 ‫اما یه حسی داریم که بهم ‫میگه این آخرین باری نبود که بیلی 847 00:41:38,908 --> 00:41:40,298 ‫دواین راس رو میبینیم. 848 00:41:40,299 --> 00:41:47,299 ‫‫«: مـتـرجـمـیـن: نهـال، سارا نصیـری :» .:: iredprincess , __Galadriel__::. 849 00:41:47,323 --> 00:41:54,323 .:.:. با دنبال کردن اینستاگرامِ ما بروزترین باشید .:.:. *|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|* 850 00:41:54,347 --> 00:42:01,347 .::ارائه‌ای اختصاصی از وبسایتِ::. |-| Film2Movie.WS |-|