1 00:00:02,833 --> 00:00:10,625 ‫ترجمه | حامی مغیثی ‫T.me/timelordsubs 2 00:00:42,083 --> 00:00:43,250 ‫"زمان". 3 00:00:46,625 --> 00:00:47,750 ‫"فضا". 4 00:00:49,041 --> 00:00:50,208 ‫"واقعیت". 5 00:00:53,291 --> 00:00:55,125 ‫بیش از یک مسیر خطی‌ـست. 6 00:00:59,916 --> 00:01:04,458 ‫یک منشور از احتمالات بی‌انتهاست، 7 00:01:06,833 --> 00:01:10,541 ‫که یک انتخاب واحد می‌تواند ‫به واقعیت های نامحدود منشعب شود. 8 00:01:12,958 --> 00:01:16,041 ‫پدید آمدن دنیا های متناوب، ‫متفاوت با چیزی که می‌شناسید. 9 00:01:20,000 --> 00:01:21,291 ‫من "ناظر" هستم. 10 00:01:23,625 --> 00:01:26,958 ‫من راهنمای شما در این ‫جهان های نوین و وسیع هستم. 11 00:01:28,250 --> 00:01:31,708 ‫به دنبال من ‫به این سوال فکر کنید... 12 00:01:35,291 --> 00:01:36,333 ‫"چه می‌شد اگر؟" 13 00:01:41,875 --> 00:01:43,375 ‫ستاره لموریان. 14 00:01:43,458 --> 00:01:46,166 ‫می‌خواستن آخرین محموله هارو بفرستن ‫غارتگر ها سفینه رو گرفتن. 15 00:01:46,250 --> 00:01:50,416 ‫- چند تا غارتگر؟ ‫- نزدیک بیست تا دلربا، به رهبری «باتروک». 16 00:01:50,500 --> 00:01:52,541 ‫قبل اینکه نیرو های ویژه فرانسوی ‫اون رو بیرون کنن، 17 00:01:52,625 --> 00:01:55,333 ‫اون 26 تا مأموریت قتل ‫به کارنامه خودش اضافه کرد. 18 00:01:55,416 --> 00:01:57,166 ‫همم... بنظر خوراک خودته. 19 00:01:57,250 --> 00:01:59,916 ‫باشه، سپر دست من. ‫شمشیر دست تو. 20 00:02:00,000 --> 00:02:02,166 ‫درواقع چاقوـه، ‫ولی تشبیه قشنگی کردی. 21 00:02:02,250 --> 00:02:05,750 ‫موتورها رو نابود کنید و گروگان ها رو ‫پیدا کنید. آقایون، پشت مارو داشته باشید. 22 00:02:05,833 --> 00:02:07,791 ‫تیم حمله، شنیدین که ‫کاپیتان چی گفت. آماده بشید. 23 00:02:08,458 --> 00:02:10,666 ‫خب، واسه شنبه شب برنامه‌ای نداری؟ 24 00:02:10,750 --> 00:02:12,416 ‫نه، نگو. ادامه نده. 25 00:02:12,500 --> 00:02:14,625 ‫«برنارد» توی حسابداری ‫واسش سوال شده بود. 26 00:02:14,708 --> 00:02:18,625 ‫اگه چیز خوبی بود که با جمله ‫"برنارد توی حسابداری" توصیف نمی‌شد. 27 00:02:20,708 --> 00:02:22,375 ‫اگه اسمش «استیو» بود چی؟ 28 00:02:22,458 --> 00:02:25,000 ‫اوخ! تازه داشتیم ‫صمیمی می‌شدیم، «ویدو». 29 00:02:49,875 --> 00:02:53,541 ‫فکر می‌کردم بدون سپر هم ‫یه کار هایی بلد باشی. 30 00:02:56,791 --> 00:02:58,625 ‫از قضا همراه رقص خوبی هستم. 31 00:03:03,208 --> 00:03:05,041 ‫من زیادی سریعم. 32 00:03:10,583 --> 00:03:12,375 ‫قشنگ بود. 33 00:03:16,500 --> 00:03:19,458 ‫چیه؟ ترسیدی؟ 34 00:03:19,541 --> 00:03:20,708 ‫اونو می‌بینی؟ 35 00:03:22,541 --> 00:03:27,250 ‫کاپیتان «کارتر»، سرباز گم شده در زمان، ‫تو انتخاب شدی. 36 00:03:33,833 --> 00:03:35,583 ‫بی‌خیال. آروم باش، پسرم. 37 00:03:35,666 --> 00:03:38,041 ‫هزار سال دیگه تموم شده. 38 00:03:39,041 --> 00:03:40,041 ‫ها؟ 39 00:03:41,708 --> 00:03:42,708 ‫هی. 40 00:03:44,958 --> 00:03:48,041 ‫همینجا بمون، ‫ما باهاش مبارزه می‌کنیم. 41 00:03:48,125 --> 00:03:52,041 ‫گرفتم. باشه. حالا حواست به اون ‫بچه‌غول شنل‌پوش باشه. 42 00:03:53,000 --> 00:03:57,291 ‫«استارلرد تی‌چالا»، رهبر غارتگران ‫و پادشاه گم‌شده واکاندا، 43 00:03:57,375 --> 00:03:59,750 ‫تو انتخاب شدی. 44 00:04:08,541 --> 00:04:10,041 ‫این سنگ های ابدیت... 45 00:04:10,125 --> 00:04:12,375 ‫من دیگه تو تجارت اسلحه نیستم. ‫دستمو پاک کردم. 46 00:04:12,458 --> 00:04:16,375 ‫ولی چطوری یه زره آهنی ‫دور جهان بسازیم؟ هوم؟ 47 00:04:16,458 --> 00:04:17,666 ‫دور کهکشان؟ 48 00:04:17,750 --> 00:04:19,916 ‫امکان نداره بخوایید بگید دیگه هیچ... 49 00:04:20,000 --> 00:04:21,875 ‫هیولای کمین کرده ‫توی سایه وجود نداره. 50 00:04:21,958 --> 00:04:23,416 ‫«تونی»! 51 00:04:25,000 --> 00:04:27,791 ‫«گامورا»، بازمانده ساکار ‫و نابودگر «ثانوس»... 52 00:04:27,875 --> 00:04:30,291 ‫و کسی که قراره دهن تورو ‫سرویس کنه، کچل بی‌ریخت ماه‌شکل. 53 00:04:30,375 --> 00:04:34,500 ‫منظورم تو نبودی، «استارک». ‫«گامورا»، تو انتخاب شدی. 54 00:04:35,833 --> 00:04:39,208 ‫«کیلمانگر» باید به جرم قتل ‫بر اساس قوانین واکاندا محاکمه بشه. 55 00:04:39,291 --> 00:04:41,791 ‫بعد اینکه کار ما تموم شد ‫می‌تونه دست آمریکایی ها باشه. 56 00:04:45,625 --> 00:04:48,250 ‫«اریک استیونز»، «کیلمانگر»، 57 00:04:48,333 --> 00:04:52,083 ‫محافظ سابق... و قاتل «تونی استارک»، 58 00:04:52,166 --> 00:04:54,750 ‫تو انتخاب شدی. 59 00:05:04,583 --> 00:05:06,791 ‫قرار بود بریم سر قرار! 60 00:05:06,875 --> 00:05:09,916 ‫یه جا که گُل داشته باشه، ‫شمع داشته باشه، 61 00:05:10,000 --> 00:05:12,458 ‫منم می‌خواستم دوش بگیرم ‫و موهامو مدل بدم. 62 00:05:15,583 --> 00:05:17,041 ‫حتی نزدیک وگاس هم نشید. 63 00:05:17,125 --> 00:05:20,166 ‫تو هم می‌خوای؟ تو چی؟ 64 00:05:20,250 --> 00:05:22,875 ‫درنهایت، «ثور» فرزند «اودین» ‫شاهزاده آز... 65 00:05:22,958 --> 00:05:24,208 ‫و تو. و تو. 66 00:05:24,291 --> 00:05:25,583 ‫تو انتـ... 67 00:05:25,666 --> 00:05:27,666 ‫- تو هم بخور. ‫- «ثور». «ثور»! 68 00:05:27,750 --> 00:05:30,208 ‫- بخور. بخور. ‫- هیس، ساکت باش. 69 00:05:30,916 --> 00:05:34,833 ‫«ثور» فرزند «اودین»، ‫شاهزاده آزگارد... 70 00:05:34,916 --> 00:05:36,291 ‫تو انتخاب شدی. 71 00:05:39,291 --> 00:05:40,875 ‫اوه، اومدیم تو میخونه. 72 00:05:40,958 --> 00:05:42,625 ‫من اینجا رو می‌شناسم. 73 00:05:45,166 --> 00:05:46,750 ‫نمای میخانه نظر من بود. 74 00:05:46,833 --> 00:05:49,625 ‫توی زندگی نامه‌ات درموردش خوندم، ‫امیدوارم خوشت اومده باشه. 75 00:05:49,708 --> 00:05:51,833 ‫اینجا، من. من. ‫آبجو هم دارید؟ 76 00:05:53,375 --> 00:05:54,375 ‫جانم! 77 00:05:56,125 --> 00:05:58,041 ‫آه... تو کی هستی؟ ‫من کجام؟ 78 00:05:58,125 --> 00:06:00,583 ‫چرا مارو آوردین اینجا؟ ‫از ما چی می‌خوایید؟ 79 00:06:00,666 --> 00:06:02,041 ‫سوال هاتون کاملا به‌جاـست. 80 00:06:02,125 --> 00:06:03,916 ‫منو همین الآن برگردونید. 81 00:06:09,208 --> 00:06:12,416 ‫- بازم که تویی. ‫- بی‌خیال، یه حرکت جدید بزن، رفیق. 82 00:06:12,500 --> 00:06:14,083 ‫شما ها انتخاب شدید... 83 00:06:15,166 --> 00:06:18,958 ‫برای مأموریتی که شدیدا خطرناک، ‫و شدیدا ضروری... 84 00:06:19,041 --> 00:06:22,000 ‫برای ادامه زندگی‌ای است ‫که ازش آگاهی دارید. 85 00:06:22,750 --> 00:06:26,625 ‫ابتدا، من توی جهان های بی‌کران ‫دنبال یک قهرمان بودم. 86 00:06:26,708 --> 00:06:28,541 ‫بعد تصویر کلی رو دیدم. 87 00:06:28,625 --> 00:06:30,791 ‫این مأموریت نیازمند یک گروهه. 88 00:06:30,875 --> 00:06:34,916 ‫ترکیبی از مهارت ها و تجربه، ‫که به تنهایی پیروز خواهد شد. 89 00:06:35,000 --> 00:06:36,083 ‫بذار ببینم درست فهمیدم. 90 00:06:36,166 --> 00:06:40,083 ‫تو مارو از اطراف کهکشان دزدیدی ‫که چی کار کنیم...؟ 91 00:06:40,166 --> 00:06:41,375 ‫جهان رو نجات بدیم؟ 92 00:06:41,458 --> 00:06:42,875 ‫همم... نه دقیقا. 93 00:06:42,958 --> 00:06:44,583 ‫یکم پیچیده تر از اینه. 94 00:06:44,666 --> 00:06:47,666 ‫شما فقط بزرگترین شانس ما ‫برای نجات یک جهان نیستین. 95 00:06:47,750 --> 00:06:50,791 ‫شما آخرین امید ما برای ‫نجات همه جهان ها هستین. 96 00:06:51,666 --> 00:06:55,375 ‫شما محافظین جهان چندگانه هستین. 97 00:06:58,708 --> 00:07:01,291 ‫فهمیدم جریان چیه. ‫«لوکی» داره باهام شوخی می‌کنه. 98 00:07:01,375 --> 00:07:03,833 ‫گوش کن، من امروز واسه ‫شوخی های اون وقت ندارم. 99 00:07:03,916 --> 00:07:05,083 ‫نه، من بودم اینکارو نمی‌کردم. 100 00:07:05,166 --> 00:07:07,791 ‫بانو «جین» بهم نیاز داره. ‫پس من دیگه میرم. شما... 101 00:07:15,875 --> 00:07:18,625 ‫ما هستیم. می‌شه بگید ‫با چی طرفیم؟ 102 00:07:19,416 --> 00:07:23,125 ‫جهان های شما یا تحت حمله هستن، ‫یا «آلتران» به زودی بهشون حمله می‌کنه. 103 00:07:23,625 --> 00:07:26,041 ‫یک هوش مصنوعی که تبدیل ‫به یک موجود کیهانی شد، 104 00:07:26,125 --> 00:07:30,000 ‫به لطف بدنه مصنوعی فوق پیشرفته ‫و سنگ های ابدیت. 105 00:07:30,083 --> 00:07:32,541 ‫شش سنگ با قدرتی ‫تقریبا غیرقابل وصف. 106 00:07:32,625 --> 00:07:35,708 ‫هرکدوم اونها منبع اصلی ‫یکی از وجه‌های زندگی ماـست. 107 00:07:35,791 --> 00:07:38,083 ‫و «آلتران» همه اون هارو داره. 108 00:07:38,166 --> 00:07:41,375 ‫من ممکنه بتونم کمک کنم. ‫دزدی های خطرناک تر هم کردم. 109 00:07:41,458 --> 00:07:43,833 ‫جدی میگی؟ واقعا از یه ‫سیاره دیگه هستی ها. 110 00:07:44,166 --> 00:07:48,083 ‫به عقیده ما تنها راه متوقف کردن «آلتران»، ‫جدا کردن بدنش از سنگ‌ هاست. 111 00:07:48,166 --> 00:07:51,375 ‫ولی این «آلتران» ممکنه هرجای ‫جهان چندگانه باشه؟ 112 00:07:51,458 --> 00:07:54,041 ‫- درسته. ‫- که یک ارتش ربات کشنده داره؟ 113 00:07:54,125 --> 00:07:56,791 ‫- متأسفانه. ‫- و تمام سنگ هارو هم داره؟ 114 00:07:56,875 --> 00:07:59,208 ‫- بیراه هم نمیگه. ‫- منم نگفتم قراره آسون باشه. 115 00:07:59,291 --> 00:08:00,625 ‫این مأموریت خودکشیه. 116 00:08:00,708 --> 00:08:01,708 ‫آم... ببخشید. 117 00:08:01,791 --> 00:08:05,625 ‫یه جهان رستوران چینی هم وجود داره ‫که سفارش رو بین ابعاد تحویل بده؟ 118 00:08:05,708 --> 00:08:07,333 ‫شکمم قار و قور می‌کنه. 119 00:08:07,958 --> 00:08:09,000 ‫انتخاب خودت بود. 120 00:08:09,958 --> 00:08:12,500 ‫خب، مشخصا اولین قدم ‫پیدا کردنشه. 121 00:08:12,583 --> 00:08:14,083 ‫خب، نمی‌خوام پز بدم ها، 122 00:08:14,166 --> 00:08:18,208 ‫ولی بهم گفتن توانایی زیادی ‫توی جلب ناخواسته توجه‌ها دارم. 123 00:08:21,500 --> 00:08:23,958 ‫اوه. این ممکنه به کار بیاد. 124 00:08:24,041 --> 00:08:26,708 ‫و بعد اینکه سنگ ها رو گرفتیم، ‫اون هارو نابود می‌کنیم. 125 00:08:26,791 --> 00:08:29,083 ‫اصلا چطوری قراره همچین چیزی رو... 126 00:08:29,166 --> 00:08:31,333 ‫اوه، جواب سوالم این بود. ‫ببخشید. ممنون. 127 00:08:31,416 --> 00:08:32,916 ‫نابود کننده ابدی. 128 00:08:33,000 --> 00:08:35,958 ‫طراحی شده که هر سنگ رو ‫نیست و نابود کنه. 129 00:08:36,583 --> 00:08:38,125 ‫آره. اعتبارش مال خودمه. 130 00:08:38,916 --> 00:08:41,875 ‫خیلی‌خب، همگی. همتون می‌دونید ‫چی کار کنید. نقشه رو بلدید. 131 00:08:41,958 --> 00:08:44,791 ‫سنگ روح رو بگیرید، ‫و برسونیدش به «گامورا». 132 00:08:44,875 --> 00:08:47,500 ‫ما با ارتش مبارزه می‌کنیم. ‫بعد اون از سنگ‌شکن استفاده کنه. 133 00:08:47,583 --> 00:08:49,416 ‫یکم شانس بیاریم، ‫تا شام برگشتیم خونه. 134 00:08:49,500 --> 00:08:51,083 ‫خیلی‌خب، وایسا. ‫یکم آروم تر بگو. 135 00:08:51,166 --> 00:08:53,458 ‫ممکنه چند نفر اینجا باشن ‫که نفهمن چی گفتی. 136 00:08:53,541 --> 00:08:56,208 ‫من نبودم. من که فهمیدم. ‫ولی واسه اونا تکرار کن. 137 00:08:56,708 --> 00:09:01,541 ‫هممم، شما حاضرید. ‫وقت نمایشه، دوستان من. موفق باشید. 138 00:09:08,583 --> 00:09:09,916 ‫اینجا امنه؟ 139 00:09:10,000 --> 00:09:13,666 ‫ظاهرا که اینجا زندگی هوشمند زیادی ‫برای جلب توجه «آلتران» وجود نداره. 140 00:09:13,750 --> 00:09:15,333 ‫تا اینکه ما اومدیم اینجا. 141 00:09:19,583 --> 00:09:22,083 ‫می‌تونم بپرسم چی به سرت اومده؟ 142 00:09:22,666 --> 00:09:25,958 ‫همونی که سر تو اومد. عشق. 143 00:09:26,041 --> 00:09:29,375 ‫پس گمونم توی دنیای خودت ‫کاپیتان «کارتر» رو می‌شناسی. 144 00:09:29,458 --> 00:09:31,708 ‫نه. کاپیتان آمریکا. 145 00:09:31,791 --> 00:09:34,708 ‫توی دنیای من، «استیو راجرز» ‫سرم رو دریافت کرد. 146 00:09:34,791 --> 00:09:37,166 ‫حالا، این شد یه چیز جالب. 147 00:09:45,625 --> 00:09:46,833 ‫بهش اعتماد داری؟ 148 00:09:51,083 --> 00:09:52,166 ‫من به همه اعتماد دارم. 149 00:09:52,875 --> 00:09:57,250 ‫دوستان، بشتابید. امشب ضیافت می‌گیریم. ‫اما فردا روز جنگ است. 150 00:09:57,333 --> 00:09:59,500 ‫با این انگیزه، بنظرم به سلامتی بخوریم. 151 00:09:59,583 --> 00:10:02,625 ‫- مقداری شهد آب. عالیه... ‫- حالا شد یه چیزی. 152 00:10:02,708 --> 00:10:07,208 ‫جادوگر دانایی یک بار بهم گفت، ‫مرگ جزوی از مسیر زندگیه. 153 00:10:07,833 --> 00:10:12,125 ‫رویارویی با مرگ یعنی فتح کردن ‫بزرگترین ترس از جهانی ناشناخته 154 00:10:12,208 --> 00:10:16,875 ‫از جنس فضایی ناشناخته، ‫پایانِ تمام پایان ها. 155 00:10:16,958 --> 00:10:21,958 ‫هیچ احساس کردن و گشایش ‫وسیع بی‌نهایت به... 156 00:10:22,041 --> 00:10:24,083 ‫بسپارش به من. به اندازه ‫کافی لطف کردی، دکتر. 157 00:10:24,166 --> 00:10:26,625 ‫به سلامتی محافظین... 158 00:10:26,708 --> 00:10:28,458 ‫جهان های چندگانه. 159 00:10:29,916 --> 00:10:33,000 ‫جهان های چندگانه! 160 00:10:36,750 --> 00:10:43,000 ‫پس در نهایت توی این جهان ‫هم اثری از زندگی هست. 161 00:10:43,083 --> 00:10:44,833 ‫اینم صبر برای آمادگی. 162 00:10:44,916 --> 00:10:46,750 ‫در دفاع از خودم باید بگم ‫که بهتون هشدار دادم. 163 00:10:46,833 --> 00:10:49,458 ‫من به طور ناخواسته ‫در مرکز توجهات هستم. 164 00:11:00,500 --> 00:11:02,708 ‫خیلی‌خب، اینم از یه ‫طلسم غیر سازگار. 165 00:11:04,708 --> 00:11:06,000 ‫آره، ممکنه حسش کنی. 166 00:11:07,708 --> 00:11:11,625 ‫- چه خبر شده؟ ‫- یه طلسم حفاظتیه. قابلی نداشت. 167 00:11:11,708 --> 00:11:16,666 ‫واو! این محشره! وقت نمایشه. «ناظر»! 168 00:11:19,250 --> 00:11:20,833 ‫بعد جنگ می‌بینمتون. 169 00:11:27,458 --> 00:11:29,583 ‫می‌دونم چطوری ترتیب این ‫مهمونی‌خراب‌کن رو بدم. 170 00:11:29,666 --> 00:11:30,750 ‫وایسا! «ثور»، نقشه چی؟ 171 00:11:30,833 --> 00:11:35,041 ‫زنده باد لاس وگاس! 172 00:11:44,208 --> 00:11:45,208 ‫چی؟ 173 00:11:46,333 --> 00:11:49,791 ‫گمون نکنم این ‫ندای نبرد رو شنیده باشم. 174 00:11:58,166 --> 00:11:59,541 ‫زیادی ساده بود. 175 00:12:05,875 --> 00:12:06,875 ‫جالبه. 176 00:12:06,958 --> 00:12:10,250 ‫معمولا کشتن شما ‫آدم‌ها آسون تره. 177 00:12:10,333 --> 00:12:12,333 ‫عجیبه! حتی یه خراش هم برنداشتیم. 178 00:12:12,416 --> 00:12:14,291 ‫وقتی گفتی طلسم حفاظت ‫شوخی نمی‌کردی. 179 00:12:14,375 --> 00:12:17,125 ‫شما تحت حفاظت هستین، ‫ولی زیاد دووم نمیاره. 180 00:12:24,541 --> 00:12:27,166 ‫- نوبت ماـست. مطمئنی حاضری؟ ‫- معلومه که نیستم. 181 00:12:31,666 --> 00:12:33,083 ‫بزن بریم. حالا! 182 00:12:42,833 --> 00:12:44,875 ‫- گرفتمت. ‫- ولم کن! 183 00:12:58,833 --> 00:12:59,833 ‫گرفتیش؟ 184 00:12:59,916 --> 00:13:03,458 ‫«یاندو» همیشه می‌گفت ‫"کار انگشت چسونک حرف نداره." 185 00:13:08,041 --> 00:13:09,041 ‫برید! برید! 186 00:13:13,041 --> 00:13:15,541 ‫چی؟ تمام مدت اینو قایم کرده بودی؟ 187 00:13:16,250 --> 00:13:18,375 ‫خب، واقعا خوش گذشت. 188 00:13:18,458 --> 00:13:22,208 ‫ولی وقتش رسیده چند تا از ‫اسباب بازی های خودم رو بیارم. 189 00:13:23,500 --> 00:13:26,958 ‫سنگم. سنگ روح منو دزدیدی؟ 190 00:13:30,208 --> 00:13:31,208 ‫وقت رفتنه. 191 00:13:42,458 --> 00:13:43,916 ‫- این مشغول نگهش می‌داره. ‫- اوه! 192 00:13:44,000 --> 00:13:46,041 ‫زامبی! چه فکر خوبی. ‫من عاشق زامبی‌ام. 193 00:13:46,125 --> 00:13:48,291 ‫منظورم زامبی نبود. ‫چیزی که با زامبی ها اومد. 194 00:13:48,375 --> 00:13:49,416 ‫اوه... 195 00:13:49,500 --> 00:13:50,875 ‫وقت نداریم، پسرا. 196 00:13:59,458 --> 00:14:02,375 ‫انتظار اینو نداشتم. 197 00:14:02,708 --> 00:14:03,833 ‫چی؟ 198 00:14:20,000 --> 00:14:22,791 ‫لعنت... به این... زندگی! 199 00:14:27,416 --> 00:14:28,458 ‫اوه، موفق شدین. 200 00:14:30,708 --> 00:14:32,083 ‫- حاضرید؟ ‫- سنگو آوردین؟ 201 00:14:39,541 --> 00:14:41,916 ‫نه، وایستید. ‫کاری نکنید. 202 00:14:42,416 --> 00:14:44,166 ‫- اون «ناتاشا رومانوف»ـه. ‫- کی؟ 203 00:14:44,250 --> 00:14:47,458 ‫آره. و قرار بوده آخرین نفر ‫توی این سیاره باشم. 204 00:14:47,541 --> 00:14:49,625 ‫ما از یه جهان دیگه اومدیم. ‫جهان های دیگه. 205 00:14:49,708 --> 00:14:51,666 ‫اومدیم جلوی «آلتران» رو بگیریم. 206 00:14:52,166 --> 00:14:53,166 ‫می‌تونم حرفمو ثابت کنم. 207 00:14:53,250 --> 00:14:56,333 ‫پدرت «آیوان»ـه. بابات «الکسی». 208 00:14:56,416 --> 00:15:00,791 ‫و تو تنها زنی هستی که اعتماد داشتم ‫حواسش به پشتم هست. حتی همین الآن. 209 00:15:01,666 --> 00:15:03,791 ‫توی دنیا تو به ‫سه نفر اعتماد داری، 210 00:15:03,875 --> 00:15:06,541 ‫و من خودم رو خوش‌شانس می‌دونم ‫که یکی از اونا هستم. 211 00:15:10,125 --> 00:15:12,708 ‫خب، باید صمیمی باشیم. 212 00:15:12,791 --> 00:15:14,333 ‫فکر کنم اصطلاحش "بی.اف.اف" بود. 213 00:15:19,166 --> 00:15:22,541 ‫گمونم یه چیزی دارید که ‫متعلق به منه. 214 00:15:22,625 --> 00:15:24,000 ‫«ناتاشا»! 215 00:15:30,000 --> 00:15:31,916 ‫چی... 216 00:15:46,416 --> 00:15:49,750 ‫می‌تونم با تفکرم ‫یک کهکشان رو نابود کنم. 217 00:15:50,166 --> 00:15:51,833 ‫شما چرا نابود نمی‌شید؟ 218 00:16:03,541 --> 00:16:04,625 ‫صبر کن ببینم... چی شد؟ 219 00:16:20,791 --> 00:16:23,458 ‫تمام زورت رو بزن. ‫بهش فرصت فکر کردن نده. 220 00:18:04,750 --> 00:18:06,250 ‫وگاس! 221 00:18:24,750 --> 00:18:25,750 ‫کارت تمومه. 222 00:18:44,250 --> 00:18:46,458 ‫همین دیگه؟ تموم شد؟ 223 00:18:46,541 --> 00:18:48,708 ‫بُردیم؟ آره؟ سخت نبود. 224 00:18:49,416 --> 00:18:51,458 ‫بنظر نمیاد تموم شده باشه. 225 00:18:52,791 --> 00:18:55,458 ‫واقعا متعجب شدم. 226 00:18:56,041 --> 00:18:58,500 ‫مگه «ناظر» بهتون نگفت؟ 227 00:18:58,583 --> 00:19:03,958 ‫تمام جهان ها متفاوت هستن. ‫هر یک بخشی بی‌ماننده. 228 00:19:04,500 --> 00:19:08,083 ‫بنابراین سنگ های ابدیت ‫هم بی‌مانند هستن. 229 00:19:08,166 --> 00:19:09,166 ‫البته. 230 00:19:09,250 --> 00:19:13,416 ‫سنگ‌شکن طراحی شده بود تا سنگ‌های دنیای ‫من رو نابود کنه، نه دنیای اون. 231 00:19:24,041 --> 00:19:25,208 ‫آماده باشید. 232 00:19:35,625 --> 00:19:38,291 ‫تو. مشکل تویی. 233 00:19:38,375 --> 00:19:41,541 ‫اگه تورو نابود کنم، ‫همتون نابود می‌شید. 234 00:20:20,500 --> 00:20:22,041 ‫هی، کپ، یه فکری دارم. 235 00:20:22,125 --> 00:20:24,666 ‫ولی به فاصله و هدف باز نیاز دارم. ‫از پسش برمیای؟ 236 00:20:24,750 --> 00:20:26,583 ‫سپر دست من، ‫شمشیر دست تو. 237 00:20:26,666 --> 00:20:29,458 ‫درواقع یه تیر با مادر ‫تمام ویروس هاست. 238 00:20:29,541 --> 00:20:30,583 ‫ولی تشبیه قشنگی بود. 239 00:21:21,666 --> 00:21:23,291 ‫این یکی واسه توـه، «کلینت». 240 00:22:15,041 --> 00:22:20,625 ‫این حتی از بدن ‫انسانی خودم خیلی بهتره. 241 00:22:20,708 --> 00:22:22,166 ‫کی اونجاست؟ کی صحبت می‌کنه؟ 242 00:22:23,000 --> 00:22:25,916 ‫چه تغییر یهویی‌ای ‫رخ داد، مگه نه؟ 243 00:22:26,000 --> 00:22:29,208 ‫از آخرین باری که ‫پا داشتم خیلی می‌گذره. 244 00:22:29,291 --> 00:22:31,916 ‫مایلم این رو تبدیل ‫به شرایط دائمی خودم کنم. 245 00:22:32,000 --> 00:22:33,833 ‫این بدن اشغال شده. 246 00:22:33,916 --> 00:22:36,666 ‫فعلا شده، ولی نه برای مدت طولانی. 247 00:22:36,750 --> 00:22:40,333 ‫چی؟ تو کی هستی؟ ‫هدف تو چیه؟ 248 00:22:41,583 --> 00:22:46,666 ‫روزی روزگاری، هدف من ‫تسلط جهانی هایدرا بود، 249 00:22:46,750 --> 00:22:48,583 ‫ولی تو بهش خاتمه دادی. 250 00:22:48,666 --> 00:22:54,250 ‫پس گمون کنم الآن هدف من ‫خاتمه دادن به توـه. 251 00:22:54,333 --> 00:22:55,541 ‫این چیه؟ 252 00:23:14,208 --> 00:23:16,333 ‫هی، حالت خوبه؟ 253 00:23:16,416 --> 00:23:18,375 ‫من خوبم. اوهوم. 254 00:23:18,833 --> 00:23:21,708 ‫خب، این دیگه خیلی... ‫می‌شه یکی توضیح بده؟ لطفا؟ 255 00:23:21,791 --> 00:23:24,916 ‫من بهش یه ویروس دادم. ‫یه ویروس کثیف. 256 00:24:02,916 --> 00:24:06,541 ‫پسر عمو، داری چی کار می‌کنی؟ 257 00:24:07,041 --> 00:24:08,708 ‫«ناظر» اینو به ما بدهکاره. 258 00:24:08,791 --> 00:24:12,166 ‫با این سنگ ها می‌تونیم جهان ها، ‫و زندگی های خودمون رو درست کنیم. 259 00:24:14,166 --> 00:24:15,541 ‫«تی‌چالا»، «ثور»، 260 00:24:15,625 --> 00:24:18,916 ‫می‌خوایید چیزی که امنیت خونه های ‫شما رو تضمین می‌کنه رو رد کنید؟ 261 00:24:20,208 --> 00:24:23,208 ‫«پگی»، می‌تونی دوباره ‫با اون عشقت باشی. 262 00:24:23,291 --> 00:24:25,625 ‫«استرنج» تو بهتر از هرکسی ‫می‌دونی که چطوریه. 263 00:24:26,458 --> 00:24:28,000 ‫این تنها فرصت ماـست. 264 00:24:35,041 --> 00:24:36,833 ‫سنگ هارو رد کن بیاد، پسرعمو. 265 00:24:37,625 --> 00:24:39,208 ‫من پسرعموی تو نیستم. 266 00:24:39,291 --> 00:24:40,958 ‫ببخشید که اینطوری تموم شد. 267 00:24:54,125 --> 00:24:59,750 ‫نه، نه، نه. متأسفانه اون ‫زره متعلق به منه. 268 00:24:59,833 --> 00:25:01,291 ‫اون «آرنیم زولا»ـست؟ 269 00:25:01,375 --> 00:25:03,875 ‫هایدرا از بین نرفت، ‫فقط تغییر کرد. 270 00:25:03,958 --> 00:25:06,291 ‫خب، پس بگو این ‫صورت شکمی واسه چیه. 271 00:25:08,791 --> 00:25:10,125 ‫ها؟ 272 00:25:29,500 --> 00:25:31,083 ‫از اول هم قرار نبود پیروز بشیم. 273 00:25:34,333 --> 00:25:37,208 ‫قرار بود سنگ ها رو ‫از بدن جدا کنیم. 274 00:26:30,416 --> 00:26:32,208 ‫تو هر لحظه رو پیش‌بینی کردی. 275 00:26:32,291 --> 00:26:36,625 ‫از شکست سنگ‌شکن ابدی ‫تا خیانت «کیلمانگر» و... 276 00:26:36,708 --> 00:26:37,750 ‫فداکاری تو. 277 00:26:37,833 --> 00:26:39,750 ‫"فداکاری"؟ 278 00:26:39,833 --> 00:26:42,125 ‫این حرف یعنی من ‫چیزی داشتم که فدا کنم. 279 00:26:42,208 --> 00:26:44,500 ‫یک نفر باید ‫حواسش به اونها باشه. 280 00:26:44,583 --> 00:26:47,125 ‫اگه اون بُعد بشکنه، ‫اگه فرار کنن... 281 00:26:47,208 --> 00:26:48,416 ‫من نگهبانی میدم. 282 00:26:49,250 --> 00:26:50,583 ‫تنها چیزی که من دارم زمانه. 283 00:26:50,666 --> 00:26:52,083 ‫ممنونم، «استیون». 284 00:26:52,166 --> 00:26:55,666 ‫تازه‌شم... پس دوستی واسه چیه؟ 285 00:26:58,291 --> 00:27:01,750 ‫تمام جهان‌های چندگانه ‫مدیون شما هستن. 286 00:27:06,791 --> 00:27:09,375 ‫ولی جهان های شما هیچ‌وقت ‫متوجه این پیروزی نخواهند شد. 287 00:27:10,666 --> 00:27:12,333 ‫بعد رد شدن از اون در، 288 00:27:12,416 --> 00:27:14,958 ‫برمی‌گردید به همون لحظه ‫که ازش اومدید. 289 00:27:24,083 --> 00:27:25,708 ‫وقت رفتنه، کاپیتان. 290 00:27:32,916 --> 00:27:34,958 ‫ترجیح میدی به یک زمان دیگه بری. 291 00:27:35,625 --> 00:27:37,916 ‫زندگی من قراره پایان شادی داشته باشه؟ 292 00:27:39,125 --> 00:27:43,375 ‫باور کن، اون جهان... اون زمان... 293 00:27:43,458 --> 00:27:45,583 ‫به کاپیتان «کارتر» نیاز داره. 294 00:28:03,875 --> 00:28:05,250 ‫و سپس یکی بود. 295 00:28:05,875 --> 00:28:08,750 ‫من برنمی‌گردم، ‫دنیای من... 296 00:28:09,250 --> 00:28:11,708 ‫از بین رفته. 297 00:28:11,791 --> 00:28:13,791 ‫تو بُردی، ولی من باختم. 298 00:28:13,875 --> 00:28:16,583 ‫- من نمی‌تونم... ‫- مداخله کنی؟ آره، می‌دونم. 299 00:28:16,666 --> 00:28:19,458 ‫واسه تو ما فقط داستانیم. ‫واقعی نیستیم. 300 00:28:19,541 --> 00:28:21,958 ‫تو جنگ های مارو می‌بینی، ‫پیروزی ها، شکست ها. 301 00:28:22,041 --> 00:28:25,666 ‫راستی، وقتی «آلتران» داشت دوست های ‫منو می‌کشت و دنیا رو نابود می‌کرد 302 00:28:25,750 --> 00:28:27,208 ‫مشغول پاپ کورن خوردن بودی؟ 303 00:28:27,291 --> 00:28:29,500 ‫ارزش شما برای من بیشتر از اینهاست. 304 00:28:29,583 --> 00:28:30,583 ‫واقعا؟ 305 00:28:30,666 --> 00:28:33,083 ‫شما... داستان های شما، 306 00:28:33,166 --> 00:28:35,916 ‫همه چیز من هستن. 307 00:28:36,750 --> 00:28:38,916 ‫پس دنیای من رو درست کن. 308 00:28:39,625 --> 00:28:42,000 ‫نمی‌تونم، «ناتاشا». 309 00:28:44,541 --> 00:28:46,250 ‫من قرار نیست از ‫اون در رد بشم. 310 00:28:46,875 --> 00:28:49,500 ‫خب، اون در هم از اول ‫یه استعاره بود. 311 00:29:04,666 --> 00:29:06,625 ‫کجا... ما کجاییم؟ 312 00:29:06,708 --> 00:29:09,375 ‫توی دنیایی که «ویدو»ی ‫اونها از دست رفت. 313 00:29:09,458 --> 00:29:11,000 ‫خیلی شلوغه. 314 00:29:11,666 --> 00:29:12,708 ‫ممنونم. 315 00:29:13,500 --> 00:29:14,666 ‫همم... 316 00:29:14,750 --> 00:29:17,708 ‫تو و انتقام‌جویان جایگزینت ‫شجاعانه جنگیدین، 317 00:29:17,791 --> 00:29:21,583 ‫ولی گمونم وقتش رسیده ‫که تمام راز هات رو بهم بگی. 318 00:29:26,916 --> 00:29:28,291 ‫به من که گفتن تو مُردی. 319 00:29:29,208 --> 00:29:30,208 ‫همچنین. 320 00:29:35,083 --> 00:29:37,125 ‫تو «ناتاشا»ـی من نیستی. 321 00:29:37,666 --> 00:29:40,000 ‫ولی یه حسی بهم میگه ‫همون روح رو داری. 322 00:29:43,125 --> 00:29:44,833 ‫تموم شد، مگه نه؟ 323 00:29:45,083 --> 00:29:48,000 ‫تمام مخلوقینی که به دنبال ‫جایی هستن که بهش تعلق دارن. 324 00:29:49,958 --> 00:29:51,291 ‫که احساس خونه بودن کنن. 325 00:29:52,625 --> 00:29:55,333 ‫اما برای من، ‫منی که «ناظر» هستم، 326 00:29:55,916 --> 00:30:01,000 ‫جهان های چندگانه، تمام دنیا ها ‫خانه من است. 327 00:30:01,083 --> 00:30:04,333 ‫و تا ابد ازش محافظت خواهم کرد. 328 00:30:06,168 --> 00:30:07,848 ‫« بعد تیتراژ ادامه دارد » 329 00:30:08,543 --> 00:30:10,876 ‫مترجم | حامی مغیثی ‫T.me/timelordsubs 330 00:30:47,458 --> 00:30:49,041 ‫من زیادی سریعم. 331 00:30:51,291 --> 00:30:53,041 ‫بهم نگو که ازش خوشت اومده بود. 332 00:30:53,125 --> 00:30:55,875 ‫اوه، «ویدو»، خیلی خوشحالم می‌بینمت. 333 00:30:55,958 --> 00:30:58,041 ‫سرت به جایی خورده؟ 334 00:30:58,125 --> 00:30:59,875 ‫واقعیتش چند باری خورد. 335 00:30:59,958 --> 00:31:02,875 ‫خب، بهتره سرحال بیای. چون برای درک این ‫باید از عقل سالمت کمک بگیری. 336 00:31:04,000 --> 00:31:06,333 ‫فهمیدم غارتگر ها دنبال چی بودن. 337 00:31:07,125 --> 00:31:10,375 ‫«پگی»، واقعا میگم ‫خودتو آماده کن. 338 00:31:10,458 --> 00:31:11,791 ‫بهت قول میدم، «نت». 339 00:31:11,875 --> 00:31:14,291 ‫این عجیب ترین چیزی نیست ‫که امروز باهاش رو در رو شدم. 340 00:31:15,041 --> 00:31:16,291 ‫همه همینو میگن. 341 00:31:21,375 --> 00:31:23,000 ‫«هایدرا له‌کن»؟ 342 00:31:23,083 --> 00:31:26,500 ‫آره، و یه نفر هم داخلشه.