1 00:00:02,833 --> 00:00:10,625 ترجمه | حامی مغیثی T.me/timelordsubs 2 00:00:42,073 --> 00:00:43,115 "زمان". 3 00:00:46,490 --> 00:00:47,573 "فضا." 4 00:00:49,323 --> 00:00:50,365 "واقعیت." 5 00:00:53,240 --> 00:00:54,906 بیش از یک مسیر خطی‌ـست. 6 00:00:59,906 --> 00:01:04,448 یک منشور از احتمالات بی‌انتهاست، 7 00:01:06,781 --> 00:01:10,906 که یک انتخاب واحد می‌تواند به واقعیت‌های نامحدود منشعب شود. 8 00:01:13,031 --> 00:01:16,156 پدید آمدن دنیا های متناوب، متفاوت با چیزی که می‌شناسید. 9 00:01:19,823 --> 00:01:21,156 من "ناظر" هستم. 10 00:01:23,615 --> 00:01:26,781 من راهنمای شما در این جهان‌های نوین و وسیع هستم. 11 00:01:28,198 --> 00:01:31,823 به دنبال من به این سوال فکر کنید... 12 00:01:35,323 --> 00:01:36,656 "چه می‌شد اگر؟" 13 00:01:45,156 --> 00:01:47,823 زمین، ماه ژوئن 1943. 14 00:01:47,906 --> 00:01:51,781 رژه ارتش نازی در اروپا، از خود ویرانی و مرگ برجای می‌گذارد. 15 00:01:52,740 --> 00:01:57,156 نیرو های متفقین با هم متحد می‌شوند تا نوع جدیدی از سرباز رو خلق کنند. 16 00:01:57,240 --> 00:01:58,406 یک سرباز فرابشری. 17 00:01:59,365 --> 00:02:01,115 در تاریک ترین ساعات بشریت، 18 00:02:01,198 --> 00:02:04,656 یک پسر پوست و استخوان از بروکلین، تبدیل به «کاپیتان آمریکا» شد. 19 00:02:04,740 --> 00:02:07,073 پس از تغییر روند جنگ جهانی دوم، 20 00:02:07,156 --> 00:02:12,156 او فداکاری نهایی را انجام داد، صلح را احیا، و جهان را نجات داد. 21 00:02:13,031 --> 00:02:17,865 ولی در یک جهان دیگر، یک تصمیم واحد... یک قهرمان جدید خلق کرد. 22 00:02:18,740 --> 00:02:20,865 همه اینا برای ساختن یه ابرسرباز. 23 00:02:20,948 --> 00:02:23,240 پاریس سقوط کرده. ممکنه بعدی لندن باشه. 24 00:02:23,323 --> 00:02:25,365 اگه این عملی بشه، می‌تونی به جنگ خاتمه بدی. 25 00:02:25,448 --> 00:02:28,406 ما انسان‌های ساده فقط می‌تونیم رویای همچین کاری رو داشته باشیم. 26 00:02:31,906 --> 00:02:35,615 مأمور «کارتر»، توی غرفه راحت تر نیستید؟ 27 00:02:39,073 --> 00:02:40,698 نه، ترجیح میدم بمونم. 28 00:02:40,781 --> 00:02:41,823 همونجا، 29 00:02:41,906 --> 00:02:45,865 همان لحظه‌ای که یک جهان جدید خلق کرد. 30 00:02:46,740 --> 00:02:51,573 وقتی از او خواستند اتاق را ترک کند، «مارگارت پگی کارتر» تصمیم گرفت بماند. 31 00:02:51,656 --> 00:02:57,448 اما به زودی اوـست که وارد دنیای ناشناخته ها، و جهانی جدید می‌شود. 32 00:02:58,031 --> 00:03:01,823 این سرم تغییر سلولی لحظه‌ای رو به همراه میاره. 33 00:03:01,906 --> 00:03:04,365 به منظور جلوگیری از رشد بی‌رویه، 34 00:03:04,448 --> 00:03:08,073 از طریق "تابش‌ویتا" اشباع خواهد شد. 35 00:03:22,115 --> 00:03:23,615 نه! 36 00:03:35,656 --> 00:03:40,031 «استیو»! منو ببین. تمرکز کن. 37 00:03:40,115 --> 00:03:41,475 سطح قدرت کاهش پیدا کرد. 38 00:03:41,531 --> 00:03:43,448 یا باید الآن انجامش بدیم، یا پروژه رو از دست می‌دیم. 39 00:03:43,531 --> 00:03:45,198 - «راجرز»، برو اون داخل! - نمی‌تونه! 40 00:03:45,281 --> 00:03:48,115 - «استارک»، خودت برو داخل. - چی؟ خُل شدی؟ من دکمه هارو می‌زنم. 41 00:03:48,198 --> 00:03:49,799 - من دکمه‌بزن هستم. - برو اون داخل! 42 00:03:49,823 --> 00:03:52,716 گلوله و فناوری جور در نمیام. همه چیزو از دست می‌دیم، باید عجله کنیم! 43 00:03:52,740 --> 00:03:54,216 یادت رفته همه اینا چقدر خرج گذاشته؟ 44 00:03:54,240 --> 00:03:55,841 هیچ چاره دیگه‌ای نداریم. 45 00:03:55,865 --> 00:03:57,031 همینجا بمون، زود برمی‌گردم. 46 00:03:57,115 --> 00:03:58,448 من جایی نمیرم. 47 00:03:58,531 --> 00:03:59,656 «هاورد»، آماده شو. 48 00:03:59,740 --> 00:04:01,865 - مأمور «کارتر». - چی کار می‌کنی؟ 49 00:04:07,906 --> 00:04:09,823 مأمور «کارتر»، چی کار می‌کنین؟ 50 00:04:09,906 --> 00:04:12,448 این تنها فرصت ماـست. حالا! 51 00:04:12,531 --> 00:04:14,323 «استارک»، اینکارو نکن. 52 00:04:57,615 --> 00:04:59,490 - کار کرد؟ - از اونم بهتر. 53 00:04:59,573 --> 00:05:01,406 دیگه پاشه بلند لازم نداری. 54 00:05:01,490 --> 00:05:03,740 «پگی»، واوو. 55 00:05:03,823 --> 00:05:05,906 من به این میگم موفقیت محض. 56 00:05:06,698 --> 00:05:08,656 این یه شکست محضه! 57 00:05:08,740 --> 00:05:11,948 شصت میلیون دلار، و تمام امید جهان به گِل نشست. 58 00:05:12,031 --> 00:05:13,656 به من قول یک ارتش داده بودن. 59 00:05:13,740 --> 00:05:16,115 به من قول صلح و رستگاری دادن. 60 00:05:16,198 --> 00:05:17,448 نه اینکه یه خانم بفرستن واسم. 61 00:05:17,531 --> 00:05:19,781 درک می‌کنم این نتیجه مورد انتظار نیست، 62 00:05:19,865 --> 00:05:22,073 ولی من بیشتر از یک یه نمونه آزمایشی هستم. 63 00:05:22,156 --> 00:05:24,406 اس.اس.آر دیگه تحت فرمان منه. (ذخیره علمی استراتژیک) 64 00:05:24,490 --> 00:05:28,240 ممنون باش که الآن اینجایی و به اتهام عدم تمکین جای دیگه نیستی. 65 00:05:28,323 --> 00:05:30,156 نزدیک بود کل پروژه از دستمون بپره. 66 00:05:30,240 --> 00:05:32,200 - اگه من کاری نمی‌کردم... - خب، آخرشم باختیم. 67 00:05:32,240 --> 00:05:35,948 تا آخرین قطره سرم دکتر «ارسکین» وارد بدن تو شد. 68 00:05:36,031 --> 00:05:37,156 و اگه شانس بیاریم، 69 00:05:37,240 --> 00:05:40,156 یه روزی خون تو قراره بهمون نشون بده، چطوری یک ابرسرباز واقعی بسازیم. 70 00:05:40,240 --> 00:05:42,198 شما یه ابرسرباز دارین. 71 00:05:42,281 --> 00:05:46,240 زن‌ها سرباز نیستن، و مسلما توی خط مقدم نمی‌جنگن. 72 00:05:46,323 --> 00:05:47,906 ممکنه ناخنشون بشکنه. 73 00:05:58,115 --> 00:05:59,115 هوک چپ قشنگی بود. 74 00:05:59,198 --> 00:06:02,323 به نظر اون احمق کلنل «فلین» که اینطور نیست! 75 00:06:05,365 --> 00:06:07,573 اگه می‌ذاشتن این کارو با سر «هیتلر» بکنم. 76 00:06:07,656 --> 00:06:08,698 ممکن بود بدتر باشه. 77 00:06:08,781 --> 00:06:10,906 ممکن بود «فلین» بفرستت نمایش یو.اس.او اجرا کنی. 78 00:06:10,990 --> 00:06:14,365 لباس های مسخره بپوشی، ده بار در روز بهت بگن "لبخند بزن". 79 00:06:14,448 --> 00:06:17,198 اینکارو نمی‌کرد. نمی‌تونه بکنه، مگه نه؟ 80 00:06:19,615 --> 00:06:20,781 به پیش! 81 00:06:23,156 --> 00:06:24,281 «باکی». 82 00:06:24,365 --> 00:06:26,531 یکی از دوستای من توی بروکلین‌ـه. 83 00:06:26,615 --> 00:06:28,281 تازه وارد ارتش 107 شده. 84 00:06:28,365 --> 00:06:30,573 ارتش حتی بهم نمیگه قراره کجا بره. 85 00:06:30,656 --> 00:06:32,573 ما همه کسایی رو داریم که واسمون می‌جنگن. 86 00:06:32,656 --> 00:06:34,531 خوب می‌شد اگه ما هم واسشون می‌جنگیدیم. 87 00:06:35,656 --> 00:06:36,740 متأسفم. 88 00:06:36,823 --> 00:06:38,948 قرار بود تو کسی باشی که به جنگ خاتمه میده. 89 00:06:39,031 --> 00:06:40,031 حالا تو میدی. 90 00:06:40,906 --> 00:06:44,531 و نگران من نباش، من هیچ‌وقت رقاص خوبی نبودم. 91 00:06:46,198 --> 00:06:48,406 شاید هنوز همراه درستش رو پیدا نکردی. 92 00:07:09,656 --> 00:07:12,490 تانزبرگ، نروژ، واسمون تبریک سال نو فرستادن. 93 00:07:12,573 --> 00:07:14,823 - خب، اینطور بود. - نازی‌ها توی نروژ بودن؟ 94 00:07:14,906 --> 00:07:19,031 تقریبا، "هایدار"، بخش علوم ماورا الطبیعی «هیتلر». 95 00:07:19,115 --> 00:07:21,240 با اون تشعشعات گاما که داره از برج ساعت لندن میاد، 96 00:07:21,323 --> 00:07:23,448 می‌تونه یک قرن برق لندن رو تأمین کنه. 97 00:07:23,531 --> 00:07:26,448 یا در عرض 60 ثانیه منفجرش کنه. 98 00:07:27,531 --> 00:07:31,615 «تسارکت» جواهری از گنجینه «اودین» بود. 99 00:07:31,698 --> 00:07:35,490 به قدری قادر که می‌تونه قوانین فیزیک رو بازنویسی کنه. 100 00:07:35,573 --> 00:07:38,240 و تمام درهای جهان رو باز کنه. 101 00:07:38,323 --> 00:07:40,406 چیزی که دنبالشی فقط یه افسانه‌ست. 102 00:07:40,990 --> 00:07:43,656 پس چرا انقدر سخت سعی داری که قایمش کنی؟ 103 00:07:52,281 --> 00:07:53,698 بهش میگن «تسارکت». 104 00:07:53,781 --> 00:07:55,906 احتمالا تا الآن دارن می‌برنش برلین. 105 00:07:55,990 --> 00:07:58,198 من میگم حتی نزدیکتر هم هستن. ولی یه شانسی داریم. 106 00:07:58,281 --> 00:08:01,156 - اگه امشب یه گروه بفرستیم، می‌تونیم... - تو دیوونه شدی، «استارک». 107 00:08:01,240 --> 00:08:03,990 - من می‌تونم برم. - عالیه، حالا جفتتون دیوونه شدین. محشره. 108 00:08:04,073 --> 00:08:06,281 حالا دو تا آدم دیوونه دارن اینجا رو می‌چرخونن. 109 00:08:06,365 --> 00:08:09,531 فقط سی نفر. اگه این به «هایدرا» برسه. دیگه باختیم. 110 00:08:09,615 --> 00:08:13,990 من حتی جون یک نفر هم برای یه باطری افسانه‌ای به خطر نمی‌ندازم. چه برسه جوخه. 111 00:08:14,073 --> 00:08:16,323 - باهوش ترین آدم‌های جهان... - که «استارک» یکی از اوناست. 112 00:08:16,406 --> 00:08:18,365 این به تو ارتباطی نداره. خوشحال باش توی این اتاقی. 113 00:08:18,448 --> 00:08:21,698 باهوش ترین آدم‌های جهان هم نمی‌تونن میزان قدرت این باطری رو درک کنن. 114 00:08:21,781 --> 00:08:24,073 خوبه، خدا رو چه دیدی؟ شاید جنگ قبل اینکه «هایدرا»... 115 00:08:24,156 --> 00:08:27,490 بفهمه چطوری ازش استفاده کنه تموم شد. 116 00:08:33,156 --> 00:08:34,656 از غم مشکلاتت می‌خوری؟ 117 00:08:35,156 --> 00:08:38,531 - فکر می‌کردم شما انگلیسی ها سرسخت باشین. - مثل اینکه فقط مرد ها هستن. 118 00:08:38,615 --> 00:08:41,948 - می‌شه یه نصیحتی بهتون بکنم؟ - ترجیح میدم که نکنی. 119 00:08:42,031 --> 00:08:44,948 «فلین» یه احمقه. از شانس شما، من یه نابغه‌ام. 120 00:08:46,531 --> 00:08:49,323 - این چیه؟ - قرار بود برای نمایش شما باشه. 121 00:08:49,406 --> 00:08:52,323 لباس "بریم اوراق جنگ بفروشیم". ولی من یکم ارتقاـش دادم. 122 00:08:52,406 --> 00:08:54,156 مهارت های پنهانت نیاز به تلاش بیشتر دارن. 123 00:08:54,240 --> 00:08:56,490 پس این قراره ناخوشایند باشه. 124 00:09:19,250 --> 00:09:20,000 «اون دیگه چی بود؟» 125 00:09:20,167 --> 00:09:21,687 «واسمون کمین کردن!» 126 00:09:34,042 --> 00:09:35,322 «برو زیرش بگیر!» 127 00:09:44,906 --> 00:09:48,365 خیلی خفن بود! بریم سراغ اون یکی. 128 00:10:02,531 --> 00:10:04,823 داری اینو می‌بینی؟ 129 00:10:13,198 --> 00:10:15,115 من معمولا خودمو انقدر نشون نمیدم. 130 00:10:33,448 --> 00:10:35,448 کجا بودی دنبالت می‌گشتم؟ 131 00:10:35,531 --> 00:10:37,615 متفقین باید خیلی بدبخت باشن، 132 00:10:37,698 --> 00:10:40,448 که یه خانم نحیف رو فرستادن واسشون بجنگه. 133 00:10:40,531 --> 00:10:41,781 "نحیف"؟ 134 00:10:54,531 --> 00:10:56,406 دقیقا. 135 00:10:58,156 --> 00:11:00,073 جنگ اون بیرونه، کلنل. نه اینجا. 136 00:11:00,156 --> 00:11:03,031 اگه قراره پیروز بشیم، قرار نیست پشت میز لم بدیم. 137 00:11:03,115 --> 00:11:05,698 - این... اتمیه؟ - حواست هست؟ 138 00:11:05,781 --> 00:11:08,240 تو یه مأموری، اصلا صلاحیت بودن توی میدون جنگ رو نداری. 139 00:11:08,323 --> 00:11:09,698 پس بهتره بهم ترفیع بدی. 140 00:11:09,781 --> 00:11:13,531 مایل هستم "کاپیتان" صدام بزنید. مطمئنم خودت می‌دونی باید چی کار کنی. 141 00:11:14,406 --> 00:11:16,240 دقیقا می‌دونم باید باهاش چی کار کنم. 142 00:11:22,906 --> 00:11:24,698 حاضری برای جنگ از جون مایه بذاری، «استیو»؟ 143 00:11:26,573 --> 00:11:30,115 آخرین گزارش مخابر این بوده که جوخه 107 اینجا به دشمن حمله کرده. 144 00:11:30,198 --> 00:11:32,281 اگه دوستت اسیر «هایدرا» باشه... 145 00:11:32,365 --> 00:11:34,990 واحد «باکی» الآن پنجاه کیلومتر عقب تر از خط مقدمه. 146 00:11:35,073 --> 00:11:38,031 - نمی‌تونم ازت بخوام بری. - تو ازم نمی‌خوای. اون دوستته. 147 00:11:38,115 --> 00:11:40,198 - بهترین دوستیه که دارم. - حتی بهتر. 148 00:11:40,281 --> 00:11:42,990 اگه قراره جلوی «هایدرا» رو بگیریم، باید روی کمک همه دوستان حساب کنیم. 149 00:11:45,323 --> 00:11:47,906 - من بهت مدیونم. - بیشتر از اینا بهم مدیونی. 150 00:11:48,990 --> 00:11:50,490 یه قرار رقص بهم بدهکاری. 151 00:11:56,615 --> 00:11:59,198 چه خوبه، مشکلی داره اگه من برونم؟ 152 00:12:19,948 --> 00:12:20,948 «فرولین»! (آلمانی: خانم) 153 00:12:29,031 --> 00:12:31,698 از کی زنا اینطوری می‌جنگن؟ 154 00:12:37,823 --> 00:12:39,573 از امروز. متوجه شدم. 155 00:12:39,656 --> 00:12:42,906 شما جوخه 107 هستین؟ من دنبال گروهبان «بارنز» می‌گردم. 156 00:12:43,490 --> 00:12:46,073 تو قراره کی باشی؟ ملکه انگلستان؟ 157 00:12:49,073 --> 00:12:52,031 «استیو راجرز» منو فرستاده. اسمم کاپیتان «کارتر»ـه. 158 00:13:07,698 --> 00:13:09,698 پشتیبانی هوایی. پشتیبانی هوایی بفرستید. 159 00:13:09,781 --> 00:13:11,990 دریافت شد. «راجرز» برو. 160 00:13:12,073 --> 00:13:13,615 - «استیو»؟ - «راجرز»؟ 161 00:13:15,990 --> 00:13:17,781 یعنی که چی؟ 162 00:13:23,073 --> 00:13:24,073 «استیو»! 163 00:13:24,156 --> 00:13:26,198 سلام «پگی»! الآن تو بهم مدیونی. 164 00:13:32,073 --> 00:13:35,781 صبر کن ببینم، اون خانمه با اون «هایدرا له‌کن» دوسته؟ 165 00:13:35,865 --> 00:13:37,531 فکر کنم منم دوستش باشم. 166 00:13:42,698 --> 00:13:45,448 «استارک» واسم کفش رقص درست کرده. نظرت چیه؟ 167 00:13:45,531 --> 00:13:47,406 خب، پس بهتره برقصیم. 168 00:14:12,073 --> 00:14:14,365 صبر کن ببینم، تو که رانندگی هم بلد نیستی. 169 00:14:14,448 --> 00:14:17,615 پس شد یه خانم و بیوک پرنده؟ (ماشین) 170 00:14:17,698 --> 00:14:19,823 به افتخار کاپیتان «کارتر». 171 00:14:21,406 --> 00:14:23,573 خوشحالی رو برای رژه پیروزی نگه‌دارید. 172 00:14:23,656 --> 00:14:25,031 باید توی جنگ پیروز بشیم. 173 00:14:34,781 --> 00:14:37,656 ما هممون مفتخر هستیم. خصوصا من، جناب رئیس جمهور. 174 00:14:37,740 --> 00:14:40,531 من همیشه می‌گفتم «پگی» کارش حرف نداره. 175 00:14:47,031 --> 00:14:49,698 بله، جناب رئیس جمهور. اسمش «هایدرا له‌کن»ـه. 176 00:14:49,781 --> 00:14:51,865 بله قربان، خودم به «استارک» گفتم که بسازمش. 177 00:15:37,448 --> 00:15:39,382 کاپیتان «کارتر» با این... 178 00:15:39,406 --> 00:15:42,948 به قول خودشون «هایدرا له‌کن» دارن خرابکاری می‌کنن. 179 00:15:43,031 --> 00:15:46,448 رهبر پیشوا تقاضای حضور شما توی برلین رو دادن. 180 00:15:47,490 --> 00:15:51,448 تقاضا؟ پس تقاضا کرده؟ 181 00:15:51,531 --> 00:15:55,740 ولی یه خدا به انسان جواب نمیده. 182 00:15:56,740 --> 00:15:58,906 یه خدا؟ اونم تو؟ 183 00:15:58,990 --> 00:16:02,406 تو «تسارکت» رو از دست دادی. و الآن با آهن بازی می‌کنی. 184 00:16:02,990 --> 00:16:08,281 من انتظار ندارم مخلوقی با درک محدود که تو داری، اینو درک کنه. 185 00:16:08,365 --> 00:16:14,323 به زودی، قهرمان واقعی «هایدرا» باید از سوی ستارگان فراخوانده بشه. 186 00:16:15,073 --> 00:16:16,740 قهرمان من. 187 00:16:16,823 --> 00:16:19,240 قهرمان تو؟ چطور جرئت... 188 00:16:33,115 --> 00:16:35,156 رایش سوم. 189 00:16:35,240 --> 00:16:41,031 رایش سوم سقوط می‌کنه، و «هایدرا» از خاکسترش برمی‌خیزه. 190 00:16:41,115 --> 00:16:47,156 درود بر «هایدرا»! درود بر «هایدرا»! 191 00:16:50,906 --> 00:16:54,073 دلم برای ویسکی خوب تنگ شده بود. 192 00:16:54,865 --> 00:16:57,490 ولی سرم باعث می‌شه تأثیرش رو حس نکنم. 193 00:16:59,406 --> 00:17:02,448 باشه، باشه باید بپرسم. چه حسی داره؟ 194 00:17:02,531 --> 00:17:06,573 چی؟ که سرم بهم خورده؟ واقعیت رو بگم اونقدر هم فرق نداره. 195 00:17:07,406 --> 00:17:08,990 تو همیشه یه جنگجو بودی. 196 00:17:09,740 --> 00:17:12,490 می‌شه گفت الآن بیرونت، مثل درونت شده. 197 00:17:12,573 --> 00:17:14,490 دیدگاه مردم نسبت به من هم تغییر کرده. 198 00:17:15,073 --> 00:17:19,198 دیگه به حرفم گوش میدن، منو می‌بینن، منو حساب می‌کنن. 199 00:17:19,281 --> 00:17:20,823 احترام می‌ذارن. 200 00:17:26,031 --> 00:17:27,448 باید خوب باشه. 201 00:17:27,531 --> 00:17:31,198 من هنوز اون پسر استخونی بروکلینی‌ام، حالا فقط یه لباس آهنی دارم. 202 00:17:31,781 --> 00:17:35,365 تو بیشتر از اون لباسی، اون هیچ ربطی به درون تو نداره. 203 00:17:35,448 --> 00:17:39,573 تو قهرمان منی، «استیو». یعنی... یه قهرمانی. 204 00:17:42,365 --> 00:17:43,365 همم... 205 00:17:44,031 --> 00:17:45,448 تو هم قهرمان منی. 206 00:17:51,115 --> 00:17:52,448 هی، «بانرز» یه جیپ دزدید. 207 00:17:53,615 --> 00:17:55,948 بجنب «استیو» بیا بریم. تو هم همینطور «کارتر». 208 00:17:56,031 --> 00:17:57,656 هی، اینجا چه خبر بود؟ 209 00:17:58,156 --> 00:18:01,615 نه، نه، نه، شما ادامه بدید. وانمود کنید من اینجا نیستم. 210 00:18:12,073 --> 00:18:14,115 اگه اطلاعات درست باشه، پس «رد اسکال»، 211 00:18:14,198 --> 00:18:16,490 رهبر اصلی «هایدرا»، سوار اون قطاره... 212 00:18:16,573 --> 00:18:19,323 می‌تونیم جنگو تموم کنیم؟ آره، اینو قبلا هم شنیدم. 213 00:18:19,406 --> 00:18:22,073 یه چیزی درمورد این مسئله بنظرم جور درنمیاد. 214 00:18:22,156 --> 00:18:24,240 یا شاید فقط از قطار می‌ترسی. 215 00:18:35,698 --> 00:18:36,865 من توی موقعیتم. 216 00:18:36,948 --> 00:18:38,698 دریافت شد. وقتشه وارد بشیم. 217 00:18:38,781 --> 00:18:41,656 آغاز عملیات "درایت عقاب‌ها". 218 00:18:53,073 --> 00:18:55,990 ممنون، نزدیک بود دستمو قطع کنی. 219 00:18:56,073 --> 00:18:59,156 «راجرز»، وضعیت تو چیه؟ «رد اسکال» رو می‌بینی؟ 220 00:18:59,240 --> 00:19:00,573 یه تصویری دارم، ولی... 221 00:19:00,656 --> 00:19:02,448 - باید از نزدیکتر ببینم. - دریافت شد. 222 00:19:02,531 --> 00:19:03,698 هی، یادت نره در بزنی. 223 00:19:11,073 --> 00:19:13,823 وای نه، «پگی»! برو! از قطار... 224 00:19:36,865 --> 00:19:38,365 «استیو»! 225 00:19:44,156 --> 00:19:46,281 «پگی»، باید بریم. 226 00:19:46,365 --> 00:19:47,448 «استیو»! 227 00:19:53,823 --> 00:19:55,031 «استیو»! 228 00:19:58,115 --> 00:19:59,740 گفتی اون قالب یخ... 229 00:19:59,823 --> 00:20:01,448 می‌تونه قوانین فیزیک رو بازنویسی کنه. 230 00:20:01,531 --> 00:20:02,531 می‌تونه! 231 00:20:02,615 --> 00:20:04,531 گفتی «هایدرا له‌کن» نابود نشدنیه! 232 00:20:04,615 --> 00:20:05,823 هست! بود. 233 00:20:05,906 --> 00:20:10,115 اسمش «استیو راجرز»ـه. نه «هایدرا له‌کن». 234 00:20:10,198 --> 00:20:12,073 «استیو». و ما... 235 00:20:15,240 --> 00:20:17,840 از همون اولش هم نباید می‌فرستادیمش توی زمین. 236 00:20:20,906 --> 00:20:23,281 بانو «کارتر». 237 00:20:23,365 --> 00:20:26,073 واسم سوال بود کِی قراره یه سر به من بزنید. 238 00:20:26,156 --> 00:20:30,615 داری وقتتو هدر میدی. من هیچی بهت نمیگم! 239 00:20:31,573 --> 00:20:32,781 بهم همه چیزو گفت. 240 00:20:32,865 --> 00:20:34,156 به گفته مهمون آلمانی ما، 241 00:20:34,240 --> 00:20:37,323 «رد اسکال» معتقده که می‌تونه نیروی میان‌بعدی رو آزاد کنه... 242 00:20:37,406 --> 00:20:39,823 که «هایدرا» با اون قدرت می‌تونه بر جهان مسلط بشه. 243 00:20:39,906 --> 00:20:42,490 و اگه موفق نشه، منجر به نابودی جهان می‌شه. 244 00:20:42,573 --> 00:20:44,781 درمورد سوزن تو انبار کاه صحبت می‌کنیم. 245 00:20:44,865 --> 00:20:48,323 «رد اسکال» اینجا مخفی شده، توی قلعه «دی‌کریک» جنگل سیاه. 246 00:20:48,406 --> 00:20:52,073 پس بگو چرا «هایدرا» هدفش «راجرز» بود. برای رفتن به اونجا به «له‌کن» نیاز داشتیم. 247 00:20:52,156 --> 00:20:54,865 کلنل، خوشحال باش که الآن توی این اتاقی. 248 00:20:55,740 --> 00:20:58,573 «رد اسکال» می‌خواد جهان مارو نابود کنه. 249 00:20:58,656 --> 00:21:01,031 از بعضی جهات، همین الآنش هم موفق شده. 250 00:21:02,531 --> 00:21:05,031 من میگم همش رو جبران کنیم. 251 00:21:05,115 --> 00:21:08,323 من میگم اون قلعه رو با خاک یکسان کنیم. 252 00:21:08,406 --> 00:21:12,698 ولی اگه اینکارو بکنیم، با دونستن اینکه ممکنه توی پایان دادن به جنگ ناکام بمونیم، 253 00:21:12,781 --> 00:21:16,531 یا اینکه زنده نمونیم، ولی جلوی «هایدرا» رو می‌گیریم. 254 00:21:16,615 --> 00:21:19,448 - من هستم. واسه «استیو». - آره. 255 00:21:19,531 --> 00:21:21,073 - بریم تو کارش. - برای «راجرز». 256 00:21:22,240 --> 00:21:25,448 من که... می‌دونی... 257 00:21:25,531 --> 00:21:28,490 بی‌خیال، «هاورد»، ممکنه یکی رو بخواییم که دکمه هارو فشار بده. 258 00:22:12,823 --> 00:22:14,365 خب، این که خوش گذشت. 259 00:22:14,448 --> 00:22:15,823 حالا بخش سختش شروع می‌شه. 260 00:22:16,531 --> 00:22:17,531 تو برو بالا، منم پایین؟ 261 00:22:17,615 --> 00:22:19,865 وسط که رسیدیم همو می‌بینیم. 262 00:22:19,948 --> 00:22:22,781 - «هاورد»؟ - بله. اومدم. 263 00:23:10,948 --> 00:23:12,823 هی، از کدوم طرف می‌ریم؟ 264 00:23:13,615 --> 00:23:15,906 - اون طرف. - نباید یه نقشه داشته باشیم؟ 265 00:23:15,990 --> 00:23:17,823 کی نقشه لازم داره؟ من یه سپر دارم. 266 00:23:17,906 --> 00:23:20,990 سپر که نقشه نیست. ای «کارتر»... 267 00:23:34,156 --> 00:23:38,240 قهرمان «هایدا» برمی‌خیزد. 268 00:23:40,031 --> 00:23:42,115 این دیگه چه کوفتیه؟ 269 00:23:42,198 --> 00:23:45,323 هیولا؟ هیچ‌کس به من آمادگی هیولا رو نداده بود. 270 00:23:46,448 --> 00:23:48,865 دیر اومدی، کاپیتان «کارتر». 271 00:23:48,948 --> 00:23:51,281 من قهرمان ها... 272 00:23:57,948 --> 00:24:00,115 باشه، شاید واقعا نقشه نیاز داشتیم. 273 00:24:00,906 --> 00:24:04,198 «استارک» راست می‌گفت. نابود نشدنیه. 274 00:24:04,281 --> 00:24:08,323 «استیو»! «استیو». بجنب رفیق، منو تنها نذار. 275 00:24:08,406 --> 00:24:11,198 هی، یه کمکی برسونید! بیایید، کمک کنید ببرمش بیرون! 276 00:24:11,281 --> 00:24:13,865 نه، باید منو ببری توی لباس. 277 00:24:15,156 --> 00:24:16,906 ژنراتور باید بهش برق کافی برسونه. 278 00:24:16,990 --> 00:24:19,490 - آره، ولی چقدر؟ - به اندازه کافی. 279 00:24:19,573 --> 00:24:21,448 شاید. بزنش. 280 00:24:25,073 --> 00:24:26,906 من پایه هرکاری هستم. ولی این دیگه دیوونگیه. 281 00:24:26,990 --> 00:24:28,698 آره، مثل خود «استیو راجرز». 282 00:24:38,490 --> 00:24:40,365 - تو خوبی؟ - آره. 283 00:24:40,448 --> 00:24:42,365 خوبه، چون کل روز وقت نداریم. 284 00:24:45,281 --> 00:24:47,781 - حالا «پگی» کجاست؟ - سراغ اصلی کاری رفت. 285 00:24:54,448 --> 00:24:56,573 انگار شاخک هاش داره رشد می‌کنه. 286 00:25:00,490 --> 00:25:02,865 با این سرعت گسترش، ممکنه اروپا رو قورت بده. 287 00:25:02,948 --> 00:25:04,323 اگه بتونم برسم به بخش کنترل، 288 00:25:04,406 --> 00:25:06,656 می‌تونم ورودی رو تغییر بدم، و یه سری کار های علمی کنم. 289 00:25:06,740 --> 00:25:09,115 یعنی قطبش رو تغییر بدی، و رشدش رو معکوس کنی؟ 290 00:25:09,198 --> 00:25:10,490 هی، من قرار بود باهوش باشم. 291 00:25:13,448 --> 00:25:16,156 خودنما. بجنب بجنب، نشونم بده، عزیزم. 292 00:25:17,031 --> 00:25:19,823 - همه چیز به آلمانی نوشته شده. عالیه. - خب، سر در بیار. 293 00:25:30,365 --> 00:25:32,948 قرمز، سبز، آبی... کی دکمه آبی می‌ذاره آخه؟ 294 00:25:33,031 --> 00:25:36,948 نگو که دخترباز آمریکایی واسه دکمه زدن هم کمک می‌خواد. 295 00:25:37,031 --> 00:25:39,031 من و «هدی لامار» آخر هفته پیش هم بودیم، 296 00:25:39,115 --> 00:25:40,823 اونم بهم آلمانی یاد نمی‌داد! 297 00:25:56,406 --> 00:25:58,615 - «استیو»؟ - دلت واسم تنگ شده بود؟ 298 00:25:58,698 --> 00:26:01,698 - هر ثانیه. - گفتم که نابود نشدنیه! 299 00:26:05,156 --> 00:26:07,073 داشتی می‌گفتی «هاورد»؟ 300 00:26:08,948 --> 00:26:12,031 واوو، کی سوشی سفارش داده؟ 301 00:26:28,323 --> 00:26:30,031 - «استیو». - دارمش! 302 00:26:38,115 --> 00:26:39,781 برو سراغش، «استیو»! 303 00:26:42,948 --> 00:26:44,990 نمی‌تونم ببندمش! این داره هی باز تر می‌شه! 304 00:26:45,073 --> 00:26:47,198 پس خودم می‌فرستمش جهنم! 305 00:26:53,281 --> 00:26:54,490 «پگی»! 306 00:26:57,740 --> 00:26:58,865 نه، نه، نه! 307 00:27:03,490 --> 00:27:06,365 - «پگی»، نه! - مجبورم. باید تمومش کنم. 308 00:27:07,073 --> 00:27:08,698 بهم قول کلاس رقص دادی. 309 00:27:08,781 --> 00:27:11,948 آره، شنبه‌شب. 310 00:28:20,281 --> 00:28:21,466 خانم. 311 00:28:21,490 --> 00:28:23,156 لطفا، شمشیر رو بیارید پایین. 312 00:28:25,323 --> 00:28:28,281 قربان؟ کاپیتان «کارتر» هستن. 313 00:28:28,365 --> 00:28:29,781 «استیو راجرز» کجاست؟ 314 00:28:30,615 --> 00:28:35,031 جنگ تقریبا هفتاد سال پیش تموم شد. 315 00:28:38,281 --> 00:28:39,615 حالت خوب می‌شه؟ 316 00:28:40,406 --> 00:28:41,990 البته. 317 00:28:43,198 --> 00:28:44,740 جنگ رو پیروز شدیم. 318 00:28:46,740 --> 00:28:50,156 یک تصمیم او، تبدیل به تولدی برای یک تاریخ جدید شد. 319 00:28:50,240 --> 00:28:53,240 و به جهان‌های چند بُعدی یک قهرمان جدید داد. 320 00:28:53,323 --> 00:28:56,490 برای من اینها داستان هستن. 321 00:28:56,573 --> 00:29:02,656 من همه این هارو تماشا می‌کنم، ولی هیچ‌وقت، اصلا، دخالتی نمی‌کنم. 322 00:29:02,740 --> 00:29:04,115 چرا که من... 323 00:29:05,073 --> 00:29:06,615 ...«ناظر» هستم. 324 00:29:11,375 --> 00:29:13,708 ‫مترجم | حامی مغیثی ‫T.me/timelordsubs