1 00:01:52,904 --> 00:01:54,363 ‫ما Spree هستیم. 2 00:03:56,653 --> 00:03:59,780 ‫سلام، پدرت گذاشت بیام تو. 3 00:03:59,781 --> 00:04:04,452 ‫- امروز مدرسه داشتی؟ ‫- تا ظهر کلاس داشتم. 4 00:04:04,453 --> 00:04:09,039 ‫بفرما، یکم پول اضافی برات گذاشتم. 5 00:04:09,040 --> 00:04:13,210 ‫میدونم فردا میری سِیلِم، خدا به همراهت. 6 00:04:13,660 --> 00:04:14,939 ‫بله، خانم. 7 00:04:14,980 --> 00:04:19,795 ‫اعزام دائمی تا روزی که پیر و از کار افتاده بشم ‫البته اگه اونقدر زنده بمونم. 8 00:04:19,926 --> 00:04:22,344 ‫فقط میخواستم بدونی که ما چقدر 9 00:04:22,345 --> 00:04:26,640 ‫قدردان از خود گذشتگی تو هستیم. 10 00:04:26,641 --> 00:04:30,102 ‫- واقعاً میگم. ‫- ممنونم. 11 00:04:30,103 --> 00:04:35,192 ‫- میتونی بری توی اتاق. ‫- آها درسته، باشه. 12 00:04:37,986 --> 00:04:40,113 ‫- بدتر شده. ‫- باهم درستش میکنیم. 13 00:04:43,408 --> 00:04:44,868 ‫حالا با من تکرار کن. 14 00:04:47,537 --> 00:04:50,039 ‫بخواه و به تو داده خواهد شد. 15 00:04:50,040 --> 00:04:53,167 ‫بجوی و خواهی یافت. 16 00:04:53,168 --> 00:04:55,753 ‫مشت بر در کوب و در به رویت گشوده خواهد شد. 17 00:05:01,134 --> 00:05:03,636 ‫زیرا هر که سؤال کند، یابد. 18 00:05:03,637 --> 00:05:05,721 ‫و کسی که بطلبد، دریافت کند... 19 00:05:05,722 --> 00:05:11,060 ‫و هر که بکوبد برای او گشاده خواهد شد. 20 00:05:11,061 --> 00:05:14,021 ‫ زیرا ملکوت و قوّت و جلال 21 00:05:14,022 --> 00:05:17,066 ‫تا ابدالآباد از آن تو است. 22 00:05:28,119 --> 00:05:30,247 ‫ممنونم. 23 00:05:49,182 --> 00:05:51,935 ‫هوا سرده، باید برگردی توی کیسه خواب. 24 00:05:56,857 --> 00:05:58,900 ‫میشه دوباره خداحافظی کنیم؟ 25 00:06:11,621 --> 00:06:13,789 ‫بعد از قسم خوردن دیگه نمیتونم ببینمت. 26 00:06:13,790 --> 00:06:15,207 ‫یادت که نرفته؟ راجع بهش حرف زدیم. 27 00:06:15,208 --> 00:06:18,002 ‫بیخیال، میتونیم بدون جلب توجه ادامه بدیم. 28 00:06:18,003 --> 00:06:20,379 ‫- پال ‫- میخوام دوباره ببینمت 29 00:06:20,380 --> 00:06:21,922 ‫نمیشه این دفعه آخر باشه... 30 00:06:21,923 --> 00:06:24,508 ‫به من گوش کن. 31 00:06:24,509 --> 00:06:27,177 ‫وقتی بری دانشکده اینطوری میشه. 32 00:06:27,178 --> 00:06:33,142 ‫کسی رو پیدا میکنی، ازدواج میکنی ‫و همه چی خوش و خرم میشه. 33 00:06:33,143 --> 00:06:36,938 ‫همین اتفاق هم وقتی میری تا دشمنای کشور ‫بزرگمون رو به خاکستر تبدیل میکنی میفته. 34 00:06:46,114 --> 00:06:47,157 ‫برو. 35 00:06:48,742 --> 00:06:50,619 ‫بهتره من برم. 36 00:06:51,911 --> 00:06:55,998 ‫حواست باشه به ترافیک نخوری. 37 00:06:55,999 --> 00:06:58,250 ‫حمله ای بزدلانه در روز عضوگیری 38 00:06:58,251 --> 00:07:00,044 ‫الان به محلی که این اتفاق افتاده برمیگردیم. 39 00:07:00,045 --> 00:07:02,588 ‫تا الان فهمیدیم که امروز 1600 نفر 40 00:07:02,589 --> 00:07:07,051 ‫در پی یک بمبگذاری به دست شخص ناشناسی ‫که از مهلکه گریخته، کشته شده‌اند. 41 00:07:07,052 --> 00:07:09,178 ‫کاملاً واضح هست که... 42 00:07:09,179 --> 00:07:11,055 ‫اتفاقی که امروز افتاد 43 00:07:11,056 --> 00:07:14,892 ‫بمب گذاری انتحاری رو طوری باز تعریف کرده ‫که منو تا سر حد مرگ شوکه کرده. 44 00:07:14,893 --> 00:07:19,063 ‫بی رحمی این حمله تماماً ‫نشان از گروه Spree در خودش داره. 45 00:07:19,064 --> 00:07:22,816 ‫لازم به ذکر این نکته که این اتفاق مصادف با ‫روز عضوگیری بوده هم نیست. 46 00:07:22,817 --> 00:07:25,194 ‫هنگامی که بسیاری از افراد شجاع ‫فرا خوانده میشوند... 47 00:07:25,195 --> 00:07:27,821 ‫میدونی چیه؟ دیگه داره ‫توهین آمیز میشه، خاموشش کن. 48 00:07:27,822 --> 00:07:31,784 ‫دیگه کم اوردم، ‫حالا که برای کشتن خودت عجله داری 49 00:07:31,785 --> 00:07:34,496 ‫شام خداحافظیت رو خودت بپز. 50 00:07:45,757 --> 00:07:49,593 ‫مامان ببخشید. 51 00:07:49,594 --> 00:07:52,388 ‫من خیلی با دقت به این موضوع فکر کردم. 52 00:07:52,389 --> 00:07:54,598 ‫میخوام کمک کنم، میخوام کار درست رو انجام بدم. 53 00:07:54,599 --> 00:07:57,643 ‫تا حالا به این موضوع فکر کردی ‫ شاید بخوام از اینجا دور باشم؟ 54 00:07:57,644 --> 00:08:02,064 ‫میشه فقط برا دو ثانیه تصور کنی ‫از دست دادن خواهرام برام چجوری بوده... 55 00:08:02,065 --> 00:08:03,983 ‫مامان، نمیتونم این بحث رو دوباره انجام بدم. 56 00:08:05,652 --> 00:08:07,444 ‫با وکیل صحبت کردم. 57 00:08:07,445 --> 00:08:12,074 ‫وقتی فراخوان شد، کلمات رو تکرار نکن. 58 00:08:12,075 --> 00:08:13,867 ‫تنها کاری که الان باید بکنیم همینه. 59 00:08:13,868 --> 00:08:16,162 ‫تالی، تالی! 60 00:08:23,920 --> 00:08:26,672 ‫به پال بیچاره چی گفتی؟ 61 00:08:26,673 --> 00:08:29,967 ‫با یکم دلربایی فرستادمش رفت. 62 00:08:29,968 --> 00:08:32,761 ‫بهتره یکم از اون دلربایی رو ‫برای دانشکده جنگ نگه داری. 63 00:08:32,762 --> 00:08:34,555 ‫اول باید دوره اولیه رو بگذرونم. 64 00:08:34,556 --> 00:08:36,266 ‫حتی شوخی هم راجع بهش نکن. 65 00:08:40,645 --> 00:08:43,188 ‫خانواده‌مون رو که ناامید نمیکنی، ها؟ 66 00:08:43,189 --> 00:08:45,065 ‫هرگز، خانم. 67 00:08:45,066 --> 00:08:49,194 ‫چون اولین بل‌ودر که به خدمت در اومد یه برده بود. 68 00:08:49,195 --> 00:08:52,532 ‫.- حقش بیشتر از این بود ‫- درسته خانم. 69 00:08:54,784 --> 00:09:00,373 ‫شرایط مثل تو، توی خواب و رویاش هم نبود، میفهمی؟ 70 00:09:02,000 --> 00:09:04,293 ‫و حالا خبر فوری 71 00:09:04,294 --> 00:09:06,170 ‫حمله وحشتناکی در روز عضوگیری اتفاق افتاده 72 00:09:06,171 --> 00:09:10,174 ‫- Spree ؟ ‫- ارتش محوطه حادثه رو بسته است. 73 00:09:10,175 --> 00:09:12,625 ‫هنوز از اینکه این عمل ‫تروریستی بوده یا نه اطلاعی نداریم. 74 00:09:12,646 --> 00:09:14,553 ‫و هیچ گروهی مسئولیت این اتفاق را نپذیرفته است. 75 00:09:14,554 --> 00:09:16,120 ‫مطمئناً تمام نشانه ها حاکی از گروه... 76 00:09:18,058 --> 00:09:19,808 ‫و وقتی که میگید اشخاصی که تحت تاثیر ‫قرار گرفته‌ان منظور تمام کسانی هست 77 00:09:19,809 --> 00:09:22,186 ‫که در شعاع صدای ترکیده شدن بادکنک هستند؟ 78 00:09:22,187 --> 00:09:25,022 ‫درسته، گروه Spree از صدایی که تولید میشه 79 00:09:25,023 --> 00:09:28,025 ‫استفاده میکنند تا نفرین رو در فضای عمومی پخش کنند. 80 00:09:28,026 --> 00:09:31,028 ‫Spree یک سازمان افراطی ستیزه‌جو هستند 81 00:09:31,029 --> 00:09:33,781 ‫که جنگجوهای بی‌وطن آنها نفرت را پراکنده... 82 00:09:38,203 --> 00:09:40,246 ‫دیگه وقتشه، ها؟ 83 00:09:43,041 --> 00:09:44,959 ‫آره، وقتشه 84 00:09:56,096 --> 00:10:00,974 ‫این...متعلق به مادرت بود 85 00:10:00,975 --> 00:10:03,185 ‫و قبلش متعلق به مادر اون بوده 86 00:10:03,186 --> 00:10:07,065 ‫همینطور برمیگرده به عقب، نسل به نسل منتقل شده 87 00:10:10,944 --> 00:10:14,154 ‫باید حین نبرد همراه آدم باشه. 88 00:10:14,155 --> 00:10:16,366 ‫ازت مراقبت میکنه. 89 00:10:26,584 --> 00:10:28,169 ‫نمیتونم تو رو هم از دست بدم. 90 00:10:47,939 --> 00:10:50,649 ‫لطفاً اون کلمات رو نگو. 91 00:10:50,650 --> 00:10:53,652 ‫اگه اون کلمات رو بگی، دیگه مال اونایی. 92 00:10:53,653 --> 00:10:57,990 ‫تالی، میدونی چقدر سخت کار کردم ‫تا تو رو از قرعه کشی مرگ بیرون بیارم؟ 93 00:10:57,991 --> 00:11:00,659 ‫تالی، تالی، تالی! 94 00:11:00,660 --> 00:11:05,415 ‫تالی! تالی! تو باهوش تر از این حرفایی! تالی! 95 00:11:14,799 --> 00:11:17,467 ‫من، تالی کراون با خلوص نیت تعهد میدهم که 96 00:11:17,468 --> 00:11:21,471 ‫از ایالات متحد آمریکا در برابر تمامی دشمنان 97 00:11:21,472 --> 00:11:26,310 ‫داخلی و خارجی دفاع کنم، صادقانه از قوانین 98 00:11:26,311 --> 00:11:28,103 ‫دولتی ارتش ایالات متحده 99 00:11:28,104 --> 00:11:31,732 ‫پیروی و به آنها عمل میکنم، ‫از تمامی رازها حفاظت میکنم. 100 00:11:31,733 --> 00:11:35,820 ‫و به تمام دستورات مشروع که به وسیله ‫پیمان سِیلِم تعیین شده، عمل خواهم کرد. 101 00:12:06,267 --> 00:12:08,977 ‫- پرواز خوبی داشته باشید. ‫.- ممنونم 102 00:12:08,978 --> 00:12:10,730 ‫نفر بعد لطفاً. 103 00:12:12,732 --> 00:12:14,192 ‫.- سلام ‫- سلام. 104 00:12:20,031 --> 00:12:21,365 ‫سلام، خوش اومدید. 105 00:12:21,366 --> 00:12:24,743 ‫.- خوشحال میشم کمکتون کنم ‫- ممنونم. 106 00:12:24,744 --> 00:12:26,089 ‫خب 107 00:12:26,110 --> 00:12:30,123 ‫یه پرواز به بوستون داریم که 11 دقیقه ‫دیگه حرکت میکنه و کاملاً هم رزرو شده. 108 00:12:30,124 --> 00:12:33,001 ‫اما مطمئنم کسی پیدا میشه که صندلی ‫خودش رو بخاطر شرایط موجود واگذار کنه. 109 00:12:33,002 --> 00:12:36,088 ‫.- میگم چیکار کنیم، تا اونجا باهات میام ‫- من توی پرواز بوستون هستم. 110 00:12:36,089 --> 00:12:40,510 ‫این خانم جوان میتونه بجای من پرواز کنه، ‫ممنون که به کشورمون خدمت میکنید. 111 00:12:41,678 --> 00:12:42,939 ‫اون یه جادوگره. 112 00:12:44,973 --> 00:12:47,350 ‫نیازی به پرواز برگشت نداره. 113 00:12:54,148 --> 00:12:56,108 ‫ممنون. 114 00:12:56,109 --> 00:13:00,697 ‫.- شما خیلی شجاع هستید ‫- هنوز کاری نکردم. 115 00:13:24,554 --> 00:13:28,432 ‫من ژنرال سارا آلدر هستم. 116 00:13:28,433 --> 00:13:31,060 ‫به فورت سِیلِم خوش اومدید. 117 00:13:32,020 --> 00:13:33,937 ‫امروز روز مهمیه 118 00:13:33,938 --> 00:13:38,275 ‫در چنین روزی 327 سال پیش 119 00:13:38,276 --> 00:13:41,153 ‫با نیروهای نظامی خلیج ماساچوست به توافق رسیدم. 120 00:13:41,154 --> 00:13:44,072 ‫شرایطم ساده بودند. 121 00:13:44,073 --> 00:13:46,199 ‫بهم احترام بگذارید 122 00:13:46,200 --> 00:13:51,288 ‫جایی برای من و امثال من مشخص کنید ‫و در عوض ما هم نبردهای شما رو پیروز میشیم. 123 00:13:51,289 --> 00:13:54,624 ‫این صبحت ها مربوط به زمانی هست ‫که حتی چیزی به نام آمریکا وجود نداشت. 124 00:13:59,213 --> 00:14:02,049 ‫تمام شماهایی که به درخواست جواب مثبت دادید. 125 00:14:02,050 --> 00:14:05,552 ‫درست مثل مادرانتون و نسل های قبل از اونها 126 00:14:05,553 --> 00:14:11,308 ‫شما دختران نسل باستانی هستید، ‫شما به سمت عظمت فرا خونده شدید. 127 00:14:11,309 --> 00:14:16,688 ‫شما شجاعانه عهد کردید که به این ‫کشور بزرگ خدمت و ازش دفاع کنید 128 00:14:16,689 --> 00:14:21,068 ‫مطمئن باشید روزهای سختی در انتظارتون هست. 129 00:14:21,069 --> 00:14:26,364 ‫ما در دوره نفرت قدیمی و تهدید های رو به رشد زندگی میکنیم. 130 00:14:26,365 --> 00:14:29,367 ‫.گروه Spree سنگدل و بی‌رحم هستند 131 00:14:29,368 --> 00:14:32,913 ‫به همه شما برای مقابله با چیزی که راهه احتیاج داریم. 132 00:14:32,914 --> 00:14:37,542 ‫و ما با خشم و طوفان به استقبالش میریم. 133 00:14:50,181 --> 00:14:52,432 ‫شما الان در بین هم نوع خودتون هستید. 134 00:14:52,433 --> 00:14:54,643 ‫در اینجا به آرامش برسید. 135 00:14:54,644 --> 00:14:58,063 ‫قدرتتون رو اینجا پیدا کنید. 136 00:14:58,064 --> 00:15:02,025 ‫خیر و برکت برای شما و برای این مکان 137 00:15:02,026 --> 00:15:07,782 ‫این مکان جادوگران. 138 00:15:22,755 --> 00:15:25,842 ‫اوه، سلام، سلام، سلام 139 00:15:46,237 --> 00:15:51,992 ‫به سربازخونه چند منظوره سیرسه ‫که بهترین بخش پایگاه هست خوش اومدید. 140 00:15:51,993 --> 00:15:54,411 ‫من افسر آموزشی آناکوستیا کوارترمین هستم. 141 00:15:54,412 --> 00:15:57,038 ‫وظیفه من زنده نگه داشتن شما در طول دوره اولیه هست. 142 00:15:57,039 --> 00:16:01,835 ‫تا شورای عالی نظامی بتونه تشخیص بده، ‫آیا میتونید وارد دانشکده جنگ بشید 143 00:16:01,836 --> 00:16:03,295 ‫یا نه. 144 00:16:03,296 --> 00:16:07,048 ‫با شروع این دوره، پیشرفت یا پسرفت شما ‫همراه واحدتون خواهد بود. 145 00:16:07,049 --> 00:16:09,634 ‫این یعنی عملکرد هرکدوم از اعضای واحد شما در این دوره 146 00:16:09,635 --> 00:16:12,721 ‫نشان دهنده عملکرد کل اعضای ‫واحد شماست در این دوره هست. 147 00:16:12,722 --> 00:16:16,266 ‫وظیفه شما اینه که سرباز موثری باشید 148 00:16:16,267 --> 00:16:19,895 ‫و همیشه تمامی خصلت های درست ‫نظامی‌گری رو از خودتون بروز بدید. 149 00:16:19,896 --> 00:16:21,897 ‫شماره استراحتگاه‌تون پشت مدالتون حک شده. 150 00:16:21,898 --> 00:16:24,483 ‫برید و با اعضای واحدتون آشنا بشید. 151 00:16:27,028 --> 00:16:29,071 ‫منظورم همین حالا بود خانم‌ها! 152 00:16:41,083 --> 00:16:44,503 ‫- تو باید رایل باشی! ‫- سلام. 153 00:16:45,630 --> 00:16:47,589 ‫من تالی کراون هستم 154 00:16:47,590 --> 00:16:49,883 ‫و این هم ابیگیل بل‌ودر هست. 155 00:16:49,884 --> 00:16:52,302 ‫به نظر تموم دوره با همیم. 156 00:16:52,303 --> 00:16:54,846 ‫پیش به سوی افتخار، سربازها. 157 00:16:54,847 --> 00:16:57,807 ‫هورا، هورا، درست مثل پوستر های تبلیغاتی 158 00:16:57,808 --> 00:17:00,143 ‫بهت اطمینان میدم، نیت خالصانه هست. 159 00:17:00,144 --> 00:17:02,979 ‫بل‌ودر بودی؟ به نظرم آشنا میاد 160 00:17:02,980 --> 00:17:04,731 ‫ارتش پر از بل‌ودر ها هست. 161 00:17:04,732 --> 00:17:07,109 ‫من با طبقه بالا یا پایین تخت مشکلی ندارم. 162 00:17:08,402 --> 00:17:10,321 ‫امکان نداره چنین چیزی توی بازرسی تاثیری بزاره. 163 00:17:13,616 --> 00:17:15,993 ‫به گمونم اهمیتی نداره. 164 00:17:18,079 --> 00:17:22,207 ‫- اهل کجایی؟ ‫- منطقه واگذار شده چیپوا، نزدیک کارولینا. 165 00:17:22,208 --> 00:17:24,501 ‫برا آدمی که اهل منطقه واگذار شده چیپوا هست، ‫زیادی پوستت روشنه. 166 00:17:24,502 --> 00:17:27,879 ‫خانواده‌ام قبل از واگذاری منطقه اونجا بودن، ‫تو اهل کجایی؟ 167 00:17:27,880 --> 00:17:30,507 ‫- نیویورک و آناپلیس ‫- چطور میشه آدم اهل دو منطقه باشه؟ 168 00:17:30,508 --> 00:17:34,095 ‫- تابستونها مریلند هستیم، کنار دریا ‫- ما تابستون جایی هستیم که زمستون هستیم. 169 00:17:35,054 --> 00:17:36,596 ‫منم همینطور 170 00:17:36,597 --> 00:17:38,765 ‫من اهل کالیفرنیای شمالی هستم، ساکرامنتو. 171 00:17:38,766 --> 00:17:40,308 ‫من توی یه منطقه مادرسالار بزرگ شدم. 172 00:17:40,309 --> 00:17:42,102 ‫پس از شهر خیلی دور بودیم. 173 00:17:42,103 --> 00:17:44,480 ‫- منطقه چی؟ ‫- مادرسالار. 174 00:17:45,940 --> 00:17:48,150 ‫هیچ مردی اونجا نیست، هیچوقت. 175 00:17:50,528 --> 00:17:52,320 ‫هیچوقت. 176 00:17:52,321 --> 00:17:55,699 ‫اما چندین نژاد مختلف آواکادو داریم، ‫به اضافه مخالفین خدمت اجباری. 177 00:17:55,700 --> 00:17:57,409 ‫نساج ها، بافنده ها، قابله ها... 178 00:17:57,410 --> 00:18:00,036 ‫عذر میخوام، ‫من هنوز توی اون قسمت هیچ مردی گیر کردم. 179 00:18:00,037 --> 00:18:02,373 ‫پس یعنی تو الان باکره‌ای؟ 180 00:18:06,127 --> 00:18:07,545 ‫بزار نشانت رو ببینم. 181 00:18:10,965 --> 00:18:13,258 ‫وقتی برا بار اول سکس کنی تغییر میکنه. 182 00:18:13,259 --> 00:18:16,094 ‫بهتر میشه، درخشانتر میشه. 183 00:18:16,095 --> 00:18:20,473 ‫- طوری که نور رو جذب میکنه. ‫- مال تو کجاست؟ 184 00:18:20,474 --> 00:18:23,226 ‫راستش رو بگم یه اینچ بالاتر از واژنم هست. 185 00:18:23,227 --> 00:18:25,729 پس ‫اگه بعداً همدیگه رو بیشتر شناختیم... 186 00:18:25,730 --> 00:18:30,066 ‫یعنی...الان درخشان هست؟ 187 00:18:39,452 --> 00:18:42,871 ‫مادرم چهارتا خواهر رو توی جنگ از دست داد. 188 00:18:42,872 --> 00:18:46,082 ‫وقتی 18 سالش شد، بهش معافیت دادن. 189 00:18:46,083 --> 00:18:48,043 ‫دیگه لازم نبود به خدمت در بیاد. 190 00:18:48,044 --> 00:18:52,047 ‫ارتش گفت خاندان‌مون بیش از حد خالی شده. 191 00:18:52,048 --> 00:18:55,759 ‫یه دادخواست داد تا برای منم معافیت بگیره. 192 00:18:55,760 --> 00:18:59,054 ‫و منم با اومدن به اینجا زندگیش رو بهم ریختم. 193 00:18:59,055 --> 00:19:01,306 ‫در حالی که میتونستی نیای، اومدی؟ 194 00:19:01,307 --> 00:19:04,559 ‫کار شجاعانه ای بود، سرباز کراون. 195 00:19:04,560 --> 00:19:07,729 ‫به نظرم...با توجه به شرایطی که توش هستیم. 196 00:19:07,730 --> 00:19:11,149 ‫- حس کردم مجبورم بیام. ‫- گروه Spree. 197 00:19:11,150 --> 00:19:14,111 ‫هر حمله از قبلی بدتره. 198 00:19:16,489 --> 00:19:22,702 ‫نتونستم در حالی که آدمای بیگناه ‫داشتن می‌مردن، بشینم و کاری نکنم. 199 00:19:22,703 --> 00:19:26,164 ‫- نمیتونستم... ‫- تو کار درست رو انجام دادی. 200 00:19:26,165 --> 00:19:29,959 ‫امسال کمترین تعداد ثبت نام توی تمام سالها هست. 201 00:19:29,960 --> 00:19:31,045 ‫به همه نیاز داریم. 202 00:19:37,301 --> 00:19:39,929 ‫تو کیو از دست داد؟ 203 00:19:43,099 --> 00:19:46,101 ‫خاله ها، کلی دختر خاله. 204 00:19:46,102 --> 00:19:49,771 ‫هر دو مادر بزرگم توی دهه 50 زندگیشون مردن. 205 00:19:49,772 --> 00:19:51,773 ‫یکی‌شون موقعی که توی هوا بود، سالوا تمام کرد. 206 00:19:51,774 --> 00:19:55,903 ‫اون یکی هم توی یه چادر ‫پر از موش های طاعون دار، از بین رفت. 207 00:20:00,116 --> 00:20:01,867 ‫تو چی رایل؟ 208 00:20:17,258 --> 00:20:22,053 ‫مادرم سال گذشته در یه درگیری توی لیبریا کشته شد. 209 00:20:22,054 --> 00:20:24,639 ‫توی ساحل 210 00:20:24,640 --> 00:20:27,517 ‫شن اطرافش به شیشه تبدیل شد ‫مجبور شدن بزور درش بیارن. 211 00:20:27,518 --> 00:20:30,103 ‫ منظورم چیزی که ازش باقیمونده بود، هست. 212 00:20:30,104 --> 00:20:33,231 ‫مرگ شرافتمندانه ای داشت. 213 00:20:33,232 --> 00:20:37,110 ‫به نظرم مادرم موقعی که مرد، خسته شده بود. 214 00:20:37,111 --> 00:20:40,572 ‫و ترسیده بود و تحلیل رفته بود. 215 00:20:40,573 --> 00:20:43,492 ‫به نظرم میخواست برگرده خونه. 216 00:21:04,805 --> 00:21:08,725 ‫برای آنان که ساکن زمین‌اند. 217 00:21:08,726 --> 00:21:11,519 ‫برای آنان که جان خود را فدا کرده‌اند. 218 00:21:11,520 --> 00:21:14,190 ‫برای آنان، به یاد خواهیم آورد. 219 00:23:04,258 --> 00:23:06,134 ‫صداش مثل قطار باری هست. 220 00:23:06,135 --> 00:23:08,928 ‫کی فکرشو میکرد باد میتونه سنگ رو بشکافه؟ 221 00:23:08,929 --> 00:23:12,181 ‫بدم نمیاد یادش بگیرم. 222 00:23:12,182 --> 00:23:15,268 ‫آره خب، با شانسی که من دارم ‫احتمالاً آخرش مثل مادرم امدادگر میشم. 223 00:23:15,269 --> 00:23:17,312 ‫زیاد برا خودش که خوش یمن نبود. 224 00:23:17,313 --> 00:23:20,149 ‫نباید الان سر تمرین باشی؟ 225 00:23:22,610 --> 00:23:24,361 ‫خودت چی؟ 226 00:23:27,281 --> 00:23:29,198 ‫مدال هاتون. 227 00:23:29,199 --> 00:23:30,409 ‫مدال هاتون رو بدید. 228 00:23:39,293 --> 00:23:42,337 ‫شما دوتا میخواستید کجا برید؟ 229 00:23:42,338 --> 00:23:44,506 ‫- دنبال درمانگاه بودم. ‫- منم همینطور. 230 00:23:46,091 --> 00:23:47,592 ‫درست میگید، درمانگاه کنار فروشگاهه. 231 00:23:47,593 --> 00:23:51,346 ‫چطور سر از اینجا در اوردید؟ 232 00:23:51,347 --> 00:23:55,850 ‫هردوتون هفت دقیقه وقت دارید افسر آموزشیتون ‫رو پیدا کنید و نمره منفی‌تون رو براش توضیح بدید. 233 00:23:55,851 --> 00:23:57,770 ‫و اونا همین الانشم هم خبر دارن. 234 00:24:01,774 --> 00:24:04,442 ‫چه آدمای باحالی بودن. 235 00:24:04,443 --> 00:24:06,778 ‫آره، شنیدم اهل جشن تولد هستن. 236 00:24:12,201 --> 00:24:15,704 ‫- باهم برگردیم؟ ‫- اسمم سیلا هست. 237 00:24:16,497 --> 00:24:18,207 ‫منم رایل هستم. 238 00:24:26,548 --> 00:24:28,175 ‫مدالت. 239 00:24:40,771 --> 00:24:42,188 ‫- هفته اولته؟ ‫- شرمنده. 240 00:24:42,189 --> 00:24:45,441 ‫واقعاً هستی؟ 241 00:24:45,442 --> 00:24:49,237 ‫میدونی چه اتفاقی برای سربازایی که توی ‫دوره اولیه خرابکاری میکنن، میفته؟ 242 00:24:49,238 --> 00:24:51,489 ‫تبدیل به گوشت قربونی میشن سرباز. 243 00:24:51,490 --> 00:24:53,074 ‫قربونی های خدمت مقدم جنگ 244 00:24:53,075 --> 00:24:56,494 ‫در بدترین جاهای این دنیا. 245 00:24:56,495 --> 00:24:58,371 ‫افسرها هم درست مثل وظیفه ها می‌میرن. 246 00:24:58,372 --> 00:25:00,123 ‫به نظر میرسه دوست نداری اینجا باشی. 247 00:25:00,124 --> 00:25:02,959 رفتار بدت تنها باعث نمیشه 248 00:25:02,960 --> 00:25:06,308 ‫من بد به نظر نمیرسم، واحدت هم ‫هر دفعه از این اشتباهات بکنی، آسیب میبینه. 249 00:25:08,257 --> 00:25:12,469 ‫اونا همه چی رو میبینن. 250 00:25:23,522 --> 00:25:25,940 ‫یه نصیحت بهت میکنم. 251 00:25:25,941 --> 00:25:29,152 ‫برای یه دقیقه هم که شده تظاهر کن ‫خودت نیستی و به حرفم گوش کن. 252 00:25:29,153 --> 00:25:31,988 ‫یه بل‌ودر توی واحدت هست. 253 00:25:31,989 --> 00:25:34,282 ‫حدس میزنم ابیگیل کارش خیلی خوب باشه ‫مستعد ها همیشه همینطور هستن. 254 00:25:34,283 --> 00:25:36,200 ‫آره، درک میکنم. 255 00:25:36,201 --> 00:25:38,161 ‫بیش از هر نسلی ژنرال توی خاندانشون هست. 256 00:25:38,162 --> 00:25:39,871 ‫بدون مشکل تا کالج جنگ میره. 257 00:25:39,872 --> 00:25:44,543 ‫تو بیشتر زندگی میکنی، بهت قول میدم. 258 00:25:46,879 --> 00:25:49,673 ‫این امروز از طرف پدرت برات اومده. 259 00:25:51,759 --> 00:25:54,011 ‫دست از خراب کردن فرصت‌هات بردار. 260 00:26:19,203 --> 00:26:20,995 ‫امتیاز بندی روزانه؟ 261 00:26:20,996 --> 00:26:24,833 ‫میخوان از همین حالا رقابتی باشیم. 262 00:26:25,834 --> 00:26:28,504 ‫این قضیه همینجا باید تموم بشه. 263 00:26:34,635 --> 00:26:37,220 ‫امروز کجا بودی؟ نگرانت بودیم. 264 00:26:37,221 --> 00:26:40,932 ‫- حالم زیاد خوب نبود. ‫- جدی، کاری ازم بر میاد؟ 265 00:26:40,933 --> 00:26:43,976 ‫شک دارم، مادرت چیزی راجع به گرین‌ویل بهت نگفته؟ 266 00:26:43,977 --> 00:26:47,522 ‫بهار پارسال؟ تا جایی که یادمه مادرم میگفت ‫خیلی بهم ریخته بود. 267 00:26:47,523 --> 00:26:50,775 ‫همه جا بهم ریخته بود، گفت گرین‌ویل ‫هیچ تفاوتی با جاهای دیگه نداشت. 268 00:26:50,776 --> 00:26:52,402 ‫جالب شد. 269 00:26:54,071 --> 00:26:56,739 ‫تمام روز تمرین داشتیم، هیچکدومش هم اختیاری نبود. 270 00:26:56,740 --> 00:27:00,119 ‫- غیبتت ثبت شد. ‫- به فرمانده بگو. 271 00:27:01,870 --> 00:27:05,498 ‫ببین میدونم این چیزا برات زیادیه. 272 00:27:05,499 --> 00:27:08,626 ‫- بچه ها؟ ‫- اما این تازه شروعشه. 273 00:27:08,627 --> 00:27:11,087 ‫لطفاً؟ بهتره همه‌مون یه نفس عمیق بکشیم. 274 00:27:11,088 --> 00:27:13,047 ‫ببین تالی، اینجا نیومدیم تعطیلات! 275 00:27:13,048 --> 00:27:14,632 ‫موضوع مرگ و زندگی در میون هست! 276 00:27:14,633 --> 00:27:18,094 ‫- فکر کردی خودم اینو نمیدونم؟ ‫- اگه میدونی جوری برخورد کن که نشون بده میدونی. 277 00:27:18,095 --> 00:27:20,471 ‫قرار بود هوای همدیگه رو داشته باشیم 278 00:27:20,472 --> 00:27:25,184 ‫نمیزارم تو یا تالی جلو پیشرفتم رو بگیرید. 279 00:27:25,185 --> 00:27:28,062 ‫- هی! ‫- حمله دیگری از سوی گروه Spree... 280 00:27:28,063 --> 00:27:30,982 ‫این بار در دریای آتلانتیک شمالی جایی که 281 00:27:30,983 --> 00:27:34,485 ‫مسافرین یک کشتی تجاری تفریحی ‫امروز با پریدن به بیرون خودکشی کردند. 282 00:27:34,486 --> 00:27:38,949 ‫همانند حمله به مرکز خرید، گروه Spree ‫مسئولیت این حمله را نیز پذیرفته است. 283 00:27:43,161 --> 00:27:46,914 ‫اگه مجبور نبودی، چرا اومدی؟ 284 00:27:46,915 --> 00:27:48,833 ‫چطور میتونی بعد از اتفاقات این هفته، ‫چنین حرفی رو بزنی؟ 285 00:27:48,834 --> 00:27:52,503 ‫مرکز خرید، کشتی تفریحی، آخرش به کجا ختم میشه؟ 286 00:27:52,504 --> 00:27:55,423 ‫- شاید از این کار هدفی دارن؟ ‫- کیا؟ گروه Spree؟ 287 00:27:55,424 --> 00:27:58,968 ‫- عضوگیری همون برده داریه، فقط اسمش متفاوته. ‫- بیخیال! 288 00:27:58,969 --> 00:28:03,598 ‫دور دنیا سفر میکنی، کار بزرگی میکنی، ‫از آدمای بیگناه محافظت میکنی. 289 00:28:03,599 --> 00:28:07,101 ‫هیچکدومش واقعیت نداره. 290 00:28:07,102 --> 00:28:09,896 ‫فقط جون کندن خارج از اینجا در انتظارمونه، فقط همین. 291 00:28:09,897 --> 00:28:14,275 ‫هدفم اینه زود فرستاده بشم، تیکه تیکه بشم و تمام. 292 00:28:14,276 --> 00:28:16,903 ‫خیلی بیشتر از این حرفاست، درست همونطور که آلدر گفت... 293 00:28:16,904 --> 00:28:18,946 ‫حالا دیگه ازش نقل قول میکنی؟ 294 00:28:18,947 --> 00:28:20,823 ‫خودم درک میکنم آدم بحث برانگیزی هست. 295 00:28:20,824 --> 00:28:22,700 ‫نه! هیچکس در تاریخ جادوگری ‫به اندازه اون دستش به خون آلوده نیست. 296 00:28:22,701 --> 00:28:25,703 ‫بخشی از حرفاش بدون برنامه ریزی و واقعی بود. 297 00:28:25,704 --> 00:28:29,165 ‫اینکه فورت سِیلِم جایی برای جادوگرهاست. 298 00:28:29,166 --> 00:28:32,126 ‫تنها جایی هست که فقط همنوع ما اونجاست. 299 00:28:32,127 --> 00:28:34,171 ‫منظورم اینه، زیبا نیست؟ 300 00:28:40,594 --> 00:28:43,179 ‫آماده! 301 00:28:51,271 --> 00:28:54,273 ‫گروه Spree از آسیب پذیری .ایدئولوژیک سواستفاده میکنند 302 00:28:54,274 --> 00:28:59,487 ‫اونها میگن میخوان ‫مجتمع نظامی-صنعنی جهان رو از بین ببرن 303 00:28:59,488 --> 00:29:03,658 ‫و جادوگران سرتاسر دنیا رو ‫که برای کشورشون میجنگند، آزاد کنند. 304 00:29:03,659 --> 00:29:06,118 ‫اونها سیستم موجود ‫رو دیکتاتوری، برده داری خطاب میکنند. 305 00:29:06,119 --> 00:29:08,705 ‫اما همه اینها فقط برای اینه که ‫دیگران رو از هدف اصلی‌شون گمراه کنند. 306 00:29:10,207 --> 00:29:14,168 ‫گروه Spree هیچ فرمانده بزرگی ندارند، ‫هیچ ارتش میدانی‌ای هم ندارند. 307 00:29:14,169 --> 00:29:16,629 ‫اونها ترکیبی از سلسله مراتب موازی هستن 308 00:29:16,630 --> 00:29:18,756 ‫سیستم سلولی مخفی 309 00:29:18,757 --> 00:29:20,591 ‫طراحی شده که با بررسی دقیق از بین میره. 310 00:29:20,592 --> 00:29:24,679 ‫چطور وقتی نمیدونیم حتی کی هستن، ‫باهاشون بجنگیم؟ 311 00:29:24,680 --> 00:29:28,225 ‫همونطور که آلدر گفت، با خشم و طوفان. 312 00:29:33,855 --> 00:29:38,192 ‫اونها همه‌جوره عادی به نظر میرسن ‫و شاید هم در خیلی حالت ها عادی باشند. 313 00:29:38,193 --> 00:29:44,073 ‫بجز اینکه...اونها مامورین Spree هستند. 314 00:29:44,074 --> 00:29:50,204 ‫آخه چطور امکان داره گل رفته لای باسنم؟ 315 00:29:50,205 --> 00:29:52,581 ‫همه‌مون گل رفته لای باسن‌مون، تالی. 316 00:29:52,582 --> 00:29:55,626 ‫- حس میکنم میخوام بالا بیارم. ‫- دوباره؟ 317 00:29:55,627 --> 00:29:59,005 ‫زمین الان داره میچرخه؟ 318 00:29:59,006 --> 00:30:01,257 ‫در حالت کلی آره، میچرخه. 319 00:30:01,258 --> 00:30:03,050 ‫به نظرم اون حرف یه جوک بود. 320 00:30:03,051 --> 00:30:05,970 ‫چی؟ من خیلی بامزه‌ام. 321 00:30:05,971 --> 00:30:09,099 ‫آره، مثل سگهای کوچولو توی مراسم عزاداری. 322 00:30:12,978 --> 00:30:14,395 ‫هی بچه ها، چند دقیقه دیگه خودمو میرسونم. 323 00:30:14,396 --> 00:30:16,023 ‫باشه. 324 00:30:20,235 --> 00:30:22,695 ‫بگو ببینم چطوری ‫از زیر تموم قسمتای باحال امروز در رفتی؟ 325 00:30:22,696 --> 00:30:26,699 ‫من نکرو* هستم، سر و کارم با مرده‌هاست. ‫*جادوگری از طریق ارتباط با مردگان* 326 00:30:26,700 --> 00:30:29,201 ‫ما رو از جمع کلی جدا نگه میدارن. 327 00:30:29,202 --> 00:30:31,996 ‫عه، خوش به حالتون. 328 00:30:31,997 --> 00:30:34,623 ‫- باهام بیا. ‫- سر و هیکلم کثیفه. 329 00:30:34,624 --> 00:30:36,043 ‫نه، اینطور نیست. 330 00:30:37,669 --> 00:30:42,798 ‫- یکم زندگی کن واسه خودت. ‫- باشه. 331 00:30:42,799 --> 00:30:45,218 ‫- منو کجا میبری؟ ‫- خودت میفهمی. 332 00:30:57,189 --> 00:30:59,483 ‫اون سرش رو ببند به پات. 333 00:31:00,734 --> 00:31:03,360 ‫نمیدونم... 334 00:31:19,669 --> 00:31:24,548 ‫- این چیه؟ ‫- سالوا، جنس دولتیه. 335 00:31:24,549 --> 00:31:27,094 ‫با اینها فرودهای جنگی میان. 336 00:32:38,039 --> 00:32:40,624 ‫پیش خودتون چی فکر میکردید؟ 337 00:32:40,625 --> 00:32:42,365 ‫هردوتون باید برید درمانگاه. 338 00:32:49,718 --> 00:32:51,177 ‫سالوا رو از کجا گیر اوردی؟ 339 00:32:51,178 --> 00:32:53,972 ‫اصلاً میدونی چقدر خطرناکه؟ 340 00:32:57,100 --> 00:33:00,020 ‫تعجب میکنم چطور هنوز زنده ای. 341 00:33:03,106 --> 00:33:05,733 ‫بدک نیست، ‫از بدن یه شهروند عادی بیرون کشیدیش؟ 342 00:33:05,734 --> 00:33:09,028 ‫بله خانم، مادرم یادم داد چطور اینکارو بکنم. 343 00:33:09,029 --> 00:33:11,113 ‫شاید یه روزی امدادگر خوبی بشی. 344 00:33:11,114 --> 00:33:13,825 ‫چند دقیقه دیگه بازم میام بهت سر میزنم. 345 00:33:34,262 --> 00:33:37,432 ‫نمیدونم چه برنامه ای داری، اما حواسم بهت هست 346 00:33:58,703 --> 00:34:01,580 ‫بهش نزدیک نشو. 347 00:34:01,581 --> 00:34:02,958 ‫اصلاً و ابداً. 348 00:34:04,584 --> 00:34:07,962 ‫طوری که انگار زندگیت به این مساله وابسته‌ست. 349 00:34:13,176 --> 00:34:15,970 ‫- این یعنی کارمون تمومه دیگه؟ ‫- تقریباً. 350 00:34:15,971 --> 00:34:19,683 ‫شاید بتونید به مسیر درست برگردید ‫اما نمیتونم چیزی رو ضمانت کنم. 351 00:34:26,356 --> 00:34:28,066 ‫تو خوبی؟ 352 00:34:52,549 --> 00:34:54,384 ‫الان دیگه تو رو میپذیره. 353 00:35:14,696 --> 00:35:17,906 ‫ابیگیل، خوشحالم میبینمت. 354 00:35:17,907 --> 00:35:21,368 ‫همین الان مادرت رو توی شهر پرنس فردریک دیدم. 355 00:35:21,369 --> 00:35:23,621 ‫مثل همیشه تمام میلک پانچش* رو سر کشید ‫* مشروبات مخلوط با شیر و قند * 356 00:35:25,457 --> 00:35:27,291 ‫چی شده؟ چی ذهنت رو مشغول کرده؟ 357 00:35:27,292 --> 00:35:29,168 ‫میدونم کلی سوال داری، بشین. 358 00:35:29,169 --> 00:35:33,005 ‫ممنون که پذیرفتید منو ببینید. 359 00:35:33,006 --> 00:35:35,132 ‫به نظر ناراحتی فرزندم، حرف بزن. 360 00:35:35,133 --> 00:35:39,094 ‫- یه دختر توی گروهم هست. ‫- شروع شد. 361 00:35:39,095 --> 00:35:42,139 ‫- دائماً خرابکاری میکنه. ‫- مشکلش چیه؟ 362 00:35:42,140 --> 00:35:44,808 ‫به نظر تشنه جلب توجه و دردسره. 363 00:35:44,809 --> 00:35:47,061 ‫مزخرفات آرزوی مرگ دائماً به ذهنش میاد 364 00:35:47,062 --> 00:35:49,772 ‫نه میتونه صدایی تولید کنه نه میتونه بخونه. 365 00:35:49,773 --> 00:35:53,567 ‫صادقانه بگم، کم کم دارم فکر میکنم ‫اصلاً توانایی‌ای داره یا نه. 366 00:35:53,568 --> 00:35:56,028 ‫همونطور که میدونید، ‫پیشرفت ما بستگی به واحدمون داره. 367 00:35:56,029 --> 00:35:58,989 ‫امکانش هست که این رفتارش ‫مانع پیوستن من به دانشگاه جنگ بشه. 368 00:35:58,990 --> 00:36:03,077 ‫اون اوایل کارم، منم یکی اینطوری داشتم. 369 00:36:03,078 --> 00:36:06,747 ‫اینی که میگم یه خنگ بدردنخور بود. 370 00:36:06,748 --> 00:36:11,126 ‫بیچاره هیچ مهارتی نداشت، نمیتونست ‫حتی برای نجات جون خودش طوفان رو فرا بخونه. 371 00:36:11,127 --> 00:36:13,421 ‫واقعاً میگم حتی نمیشد بهش گفت جادوگر. 372 00:36:15,048 --> 00:36:17,466 ‫ازتون میخوام واحدم رو تغییر بدید. 373 00:36:26,101 --> 00:36:30,688 ‫این سربازی که بهت گفتم ‫حداقل ده دوازده بار 374 00:36:30,689 --> 00:36:35,150 ‫توی جبل الطارق، طرابلس، جزایر سلیمان ‫جونم رو نجات داد 375 00:36:35,151 --> 00:36:39,196 ‫همون سرباز یه بار برای نجات چندتا بچه که 376 00:36:39,197 --> 00:36:44,034 ‫توی یه انبار غلات ‫گیر کرده بودن به وسط یه تندباد دسته 5 پرید. 377 00:36:44,035 --> 00:36:50,249 ‫اگرچه از قابلیت های موروثی که من و تو ‫در وجودمون داریم، بهره نمی‌برد. 378 00:36:50,250 --> 00:36:56,296 ‫اگرچه از نسل امدادگران جنگی معمولی‌ای بود. 379 00:36:56,297 --> 00:37:01,970 ‫همون آدم بدردنخور اتفاقاً یکی از ‫بهترین سربازهایی بود که تا حالا دیدم. 380 00:37:03,680 --> 00:37:05,473 ‫فداکار... 381 00:37:07,392 --> 00:37:08,768 ‫شجاع... 382 00:37:09,936 --> 00:37:13,606 ‫و بیش از حد تصور وفادار بود. 383 00:37:15,942 --> 00:37:18,360 ‫درخواستت رد میشه. 384 00:37:18,361 --> 00:37:20,779 ‫این وظیفه توئه سرباز. 385 00:37:20,780 --> 00:37:23,450 ‫تو اون دختر رو کم کم راضی میکنی ‫تا به راه درست برگرده. 386 00:37:26,745 --> 00:37:29,414 ‫شانس اوردی راجع به این موضوع به مادرت چیزی نمیگم. 387 00:37:32,459 --> 00:37:34,502 ‫حالا از جلو چشمام دور شو. 388 00:37:41,134 --> 00:37:45,804 ‫خانم‌ها، یادتون باشه، صدای شما سلاح شماست. 389 00:37:45,805 --> 00:37:49,933 ‫لازمه که تمام اجزای صوتی‌تون 390 00:37:49,934 --> 00:37:53,937 ‫از سینوس پیشانی تا حنجره‌تون باید درست کار کنه. 391 00:37:53,938 --> 00:37:58,233 ‫و در تمام مدت صدا تولید کنه. 392 00:37:58,234 --> 00:38:01,946 ‫عدم توانایی تولید صدا باعث میشه سرباز ناتوان بشه. 393 00:38:22,175 --> 00:38:27,054 ‫دیشب در قالب باد موسمی وارد لیبریا شدیم. 394 00:38:27,055 --> 00:38:29,932 ‫اما اونا میدونستم ما داریم میایم. 395 00:38:29,933 --> 00:38:32,976 ‫افراد Spree به صورت شبانه روزی ‫چندین آهنگ شیطانی به روی ما خوندن. 396 00:38:32,977 --> 00:38:36,940 ‫و حالا نمیتونیم از اینجا خارج بشیم 397 00:38:39,025 --> 00:38:42,277 ‫امیدوارم وقتی برای تو فراخوان میاد، ‫چنین تجربه ای سراغت نیاد. 398 00:38:42,278 --> 00:38:45,948 ‫از نظر من مقصر این اتفاق رهبر خودسرمون هست. 399 00:38:45,949 --> 00:38:49,409 ‫اون بی دلیل ما رو چندین مرتبه به خطر انداخته. 400 00:38:49,410 --> 00:38:52,080 ‫این پرش آخر از همه خطرناک بوده. 401 00:38:54,624 --> 00:38:57,084 ‫اون این بلا رو سر ما اورد. 402 00:38:57,085 --> 00:39:02,090 ‫ژنرال متکبرمون علیاحضرت پترا بل‌ودر. 403 00:39:17,146 --> 00:39:20,691 ‫- نباید الان توی رخت خواب باشی دخترخاله؟ ‫- من دخترخاله تو نیستم. 404 00:39:20,692 --> 00:39:23,318 ‫مگه همه ما فامیل نیستیم دخترخاله؟ 405 00:39:23,319 --> 00:39:25,112 ‫خب من یکی که از خاندان برجسته بل‌ودر نیستم. 406 00:39:25,113 --> 00:39:26,990 ‫منظورت از این حرف چیه؟ 407 00:39:30,910 --> 00:39:32,953 ‫دختر بحق آمریکای بزرگ! 408 00:39:36,124 --> 00:39:37,417 ‫ستون اصلی دموکراسی. 409 00:39:43,923 --> 00:39:46,174 ‫مادرت افسر فرماندهی ‫مادر من توی آخرین ماموریتش بود. 410 00:39:46,175 --> 00:39:50,053 ‫مادر منو بخاطر اون اتفاق سرزنش میکنی؟ ‫سربازا همیشه خدا می‌میرن:( 411 00:39:50,054 --> 00:39:51,638 ‫کارشون همینه! 412 00:39:56,936 --> 00:40:00,105 ‫اونم مثل تو خودنما هست؟ 413 00:40:00,106 --> 00:40:04,276 ‫مادر تو هم یه بدردنخور مثل تو بود؟ 414 00:40:23,129 --> 00:40:24,088 ‫از هم جداشون کنید. 415 00:40:35,224 --> 00:40:39,937 ‫ابیگیل رفته بود پیش آلدر تا درخواست تغییر واحد بده. 416 00:40:39,938 --> 00:40:42,106 ‫این خیلی بده. 417 00:40:43,316 --> 00:40:47,111 ‫- کی؟ ‫- امروز. 418 00:40:59,123 --> 00:41:00,999 ‫همین الان شنیدم میخواستی از اینجا در بری. 419 00:41:01,000 --> 00:41:03,627 ‫- مشکل تو نیستی. ‫- میدونم. 420 00:41:03,628 --> 00:41:05,253 ‫اما با این حال میخواستی منو دور بندازی. 421 00:41:05,254 --> 00:41:06,630 ‫اون جلو پیشرفت تو رو هم میگیره. 422 00:41:06,631 --> 00:41:08,341 ‫شنیدم درخواستت رد شد. 423 00:41:10,051 --> 00:41:13,971 ‫آره البته اگه بگم رد شدن خالی بود، دروغ گفتم. 424 00:41:13,972 --> 00:41:16,765 ‫شما هر دو ضعیفید. 425 00:41:16,766 --> 00:41:19,351 ‫رایل بخاطر طفره رفتن از مسئولیت. 426 00:41:19,352 --> 00:41:21,813 ‫و تو هم بخاطر تحقیر و خود بزرگ بینی. 427 00:41:23,606 --> 00:41:26,401 ‫من کسی هستم که باید خارج میشد. 428 00:41:47,380 --> 00:41:50,258 ‫پس نقشه بزرگت این بود؟ 429 00:41:53,011 --> 00:41:55,512 ‫فرصت رفتن به دانشکده جنگ رو از بین ببری 430 00:41:55,513 --> 00:41:59,766 ‫خیلی سریع اعزام بشی و چون خیلی داغونی 431 00:41:59,767 --> 00:42:03,020 ‫توی خط مقدم بفرستنت هوا 432 00:42:03,021 --> 00:42:08,191 ‫جوون مرگ بشی و تمام این زیبایی و جوونی 433 00:42:08,192 --> 00:42:10,153 و ‫خشمت رو به فنا بدی. 434 00:42:11,863 --> 00:42:15,741 ‫آره یه همچین چیزی اما خیلی سریعتر. 435 00:42:15,742 --> 00:42:17,325 ‫نقشه‌ات مزخرف به تمام معناست. 436 00:42:17,326 --> 00:42:21,079 ‫حتی اگه عملی هم بشه، شکست توی پیروزی هست. 437 00:42:21,080 --> 00:42:24,385 ‫آره خب، متنفرم که این خبر بد رو بهت بدم ‫خوشگله اما راه فراری وجود نداره. 438 00:42:27,128 --> 00:42:29,047 ‫من یه راهی بلدم. 439 00:42:55,031 --> 00:42:56,991 ‫بهم بگو. 440 00:42:57,867 --> 00:43:00,202 ‫بزار تو رو آموزش بدن. 441 00:43:00,203 --> 00:43:03,205 ‫بزار قدرتمندت کنن. 442 00:43:03,206 --> 00:43:07,001 ‫راه بالا از پایین هست. 443 00:43:08,711 --> 00:43:11,213 ‫خب. 444 00:43:11,214 --> 00:43:16,761 ‫راه خروج هم...از وسط اوناست. 445 00:43:27,146 --> 00:43:29,022 ‫همگی برن پیش اعضای واحدشون. 446 00:43:29,023 --> 00:43:32,984 ‫از جایی که همسرایی تموم شده بود ادامه میدیم. 447 00:43:32,985 --> 00:43:37,197 ‫با درجه صدای پایین Seed 32 شروع میکنیم 448 00:43:37,198 --> 00:43:41,827 ‫Seed وارونگی، به نوبت 449 00:44:28,040 --> 00:44:31,835 ‫خیلی خوبه سرباز کالر، این Seed یه موجود ‫وحشیه که باید کنترل بشه، کنترلش کن. 450 00:45:21,427 --> 00:45:22,511 ‫کارتون خوب بود. 451 00:45:27,266 --> 00:45:31,102 ‫دیدید افسرای رده بالا چطور راجع بهمون حرف میزدن؟ 452 00:45:31,103 --> 00:45:35,565 ‫چنین صدای هم آهنگی رو دهه ها نشنیده بودیم. 453 00:45:35,566 --> 00:45:40,488 ‫ما فوق‌العاده ایم! 454 00:45:45,326 --> 00:45:47,119 ‫من بازم چای میخوام. 455 00:45:51,415 --> 00:45:54,794 کارت توی ‫تمرین صدا امروز عالی بود. 456 00:45:59,131 --> 00:46:01,174 ‫راجع به مادرت متاسفم. 457 00:46:01,175 --> 00:46:03,802 ‫نمیدونم مادرم با این موضوع ارتباط داشته یا نه. 458 00:46:03,803 --> 00:46:08,140 ‫اما اینو میدونم که اون ‫به همراهاش بیش از خودش اهمیت میده. 459 00:46:10,017 --> 00:46:12,936 ‫شروع خوبی باهم نداشتیم. 460 00:46:12,937 --> 00:46:14,605 ‫کاریش نمیشه کرد. 461 00:46:16,607 --> 00:46:21,195 ‫واقعاً متاسفم. 462 00:46:22,780 --> 00:46:25,699 ‫عذرخواهیت پذیرفته میشه و مشتاقانه دنبال راهیم 463 00:46:25,700 --> 00:46:28,619 ‫که راه های مفید بودن برای واحدمون رو ادامه بدم. 464 00:46:30,079 --> 00:46:32,206 ‫اما مجبور نیستیم باهم دوست باشیم 465 00:46:47,138 --> 00:46:50,348 ‫ابیگیل حمامه، هفت دقیقه وقت داریم. 466 00:46:50,349 --> 00:46:54,185 ‫خوش به حالمون، ‫دقت کردی اسم خودش رو توی خواب میگه؟ 467 00:46:57,773 --> 00:46:59,275 ‫سعی کرد دورمون بزنه. 468 00:47:01,944 --> 00:47:04,447 ‫چیه، تعجب کردی؟ 469 00:47:06,490 --> 00:47:07,700 ‫اون چیه؟ 470 00:47:12,580 --> 00:47:15,248 ‫این... 471 00:47:15,249 --> 00:47:17,626 ‫طلسم جنگی مادرم بود. 472 00:47:20,129 --> 00:47:21,881 ‫پدرم دادش به من. 473 00:47:24,467 --> 00:47:26,718 ‫پای مرغ کریچ ساز هست. 474 00:47:26,719 --> 00:47:28,220 ‫اونا عاشق چیزای آبی هستن. 475 00:47:30,431 --> 00:47:36,436 ‫نسل ها توی خانواده‌مون بوده. 476 00:47:36,437 --> 00:47:40,149 ‫از مادر به دختر به ارث رسیده. 477 00:47:41,734 --> 00:47:44,653 ‫کارش اینه موقع جنگ ازت محافظت کنه. 478 00:47:51,285 --> 00:47:57,124 ‫میخواستم از پدرم بپرسم...اون موقع همراهش بود؟ 479 00:48:00,086 --> 00:48:03,005 ‫چطور براش کار نکرد؟ 480 00:48:08,469 --> 00:48:10,262 ‫اما نپرسیدم 481 00:48:12,056 --> 00:48:14,934 ‫چون بعضی وقتا سعی میکنم آدم مودبی باشم. 482 00:49:46,858 --> 00:49:56,858 ‫مترجم: ابراهیم قلی پور