1
00:00:17,278 --> 00:00:19,802
ما خودمون رو «مردگان متحرک» خطاب میکنیم.
2
00:00:21,847 --> 00:00:24,807
ریک؛ ما توی این راه
قدم به قدم کنار همیم.
3
00:00:24,937 --> 00:00:26,548
ممکنه کسایی رو از دست بدیم...
4
00:00:26,635 --> 00:00:28,376
حتی همدیگه رو!
5
00:00:28,506 --> 00:00:29,812
حتی ممکنه من رو از دست بدی.
6
00:00:29,942 --> 00:00:31,248
نـه.
7
00:00:31,422 --> 00:00:33,033
اگه اتفاقی برای من افتاد،
8
00:00:33,120 --> 00:00:35,165
تو باید بهجای من بقیه رو رهبری کنی؛
9
00:00:35,252 --> 00:00:37,037
چون فقط تو از پس
اینکار برمیای.
10
00:00:37,124 --> 00:00:38,864
ریـک!
11
00:00:42,433 --> 00:00:44,479
آیندهی جودیث رو تضمین کنی.
12
00:00:44,609 --> 00:00:46,785
ارزشش رو داره.
13
00:00:46,872 --> 00:00:48,961
ما شکست نمیخوریم.
من تسلیم نمیشم!
14
00:00:55,446 --> 00:00:57,187
یه «ب» پیدا کردم.
15
00:00:58,797 --> 00:01:00,930
سرلشکر، تحقیقاتمون
درمورد فساد و خیانت داخلی
16
00:01:01,104 --> 00:01:04,281
نتایج قابل توجهی به عمل آورده.
17
00:01:04,412 --> 00:01:06,544
خودم حلش میکنم.
18
00:01:06,631 --> 00:01:10,505
یهچیزی پیدا کردم که
متعلق به «مرد شجاع»ـه.
19
00:01:10,679 --> 00:01:11,897
منظورت چیه؟
20
00:01:12,072 --> 00:01:14,465
مامان؟
21
00:01:14,552 --> 00:01:16,554
بابا زندهست؟
22
00:01:16,641 --> 00:01:19,340
نمیدونم...
23
00:01:19,514 --> 00:01:21,342
اما اگه فکر میکنی زندهست،
24
00:01:21,516 --> 00:01:22,647
باید بری پیداش کنی!
25
00:01:22,821 --> 00:01:24,780
باشه عزیزدلم.
سعیام رو میکنم.
26
00:01:24,867 --> 00:01:25,998
برو بابا رو پیدا کن!
27
00:01:30,090 --> 00:01:31,743
من تلاشم رو کردم...
28
00:01:31,830 --> 00:01:35,617
لطفاً این رو بدون که
من تلاشم رو کردم.
29
00:01:35,704 --> 00:01:38,010
دیوارهای خارجی شهر
مورد تهاجم
30
00:01:38,098 --> 00:01:39,708
و حمله قرار گرفته.
31
00:01:39,795 --> 00:01:41,840
تنها شش ساعت با از بین رفتن
تک تک محلهها،
32
00:01:41,927 --> 00:01:43,929
و بعد، نابودی تمام شهر فاصله داریم.
33
00:01:44,016 --> 00:01:45,757
تهاجم از دو نقطه صورت گرفته،
34
00:01:45,844 --> 00:01:48,195
دو فروپاشی یا احتمالاً انفجار،
35
00:01:48,282 --> 00:01:51,023
که اینگونه مردم شهر رو
به چنین فاجعهای دچار کرده.
36
00:01:51,111 --> 00:01:54,009
بهنظر میرسه یکی از ساختمانهای
شهر که صدها نفر در اون پناه گرفته بودن،
37
00:01:54,096 --> 00:01:55,767
آخرین هدف مهاجمان بوده.
38
00:01:55,854 --> 00:01:58,509
سازمان اطلاعات سیآرام اعلام کرده
با این حال که ساختمان قرنطینه بوده،
39
00:01:58,596 --> 00:02:01,208
اتفاقی وحشتناک درون
ساختمان رخ داده
40
00:02:01,295 --> 00:02:05,560
و منجر به مرگ چند نفر و همچنین...
41
00:02:06,084 --> 00:02:12,348
ارائهای از وبسایت دیجی موویز
.:: DigiMoviez.Com ::.
42
00:02:20,849 --> 00:02:27,793
تـرجمه از «آیــدا و ایلــیا»
::. Ayda.NDR & Eilia .::
43
00:02:55,717 --> 00:03:01,917
بزرگترین مرجع دنیای مردگان متحرک
@The_WalkingDead
44
00:03:40,062 --> 00:03:41,062
« مـردگان مــتحرک: بازماندگان »
[ فصل اول / قسمت اول ]
45
00:03:44,182 --> 00:03:46,449
« پنج سال پس از انفجار پـل »
46
00:03:56,410 --> 00:03:57,889
گرایمز هم اومد.
47
00:03:57,976 --> 00:03:59,500
همهشون آمادهان.
48
00:04:00,501 --> 00:04:03,547
خدمتگزاران ارتش جمهوری مدنی،
49
00:04:03,634 --> 00:04:06,115
ممنون که در این ماموریت
داوطلبانه شرکت کردید.
50
00:04:06,202 --> 00:04:08,509
سطح خطر این رویداد، «سـه» ارزیابی شده.
51
00:04:08,596 --> 00:04:11,251
شما با انجام این ماموریت،
52
00:04:11,338 --> 00:04:13,165
از تمامی منابع غذایی و فروشگاههای کشور
53
00:04:13,253 --> 00:04:15,080
برای حدود 200 هزار نفر، محافظت میکنید.
54
00:04:15,167 --> 00:04:19,041
این ماموریت، مسیر شما رو در پی
کسبِ مقام شهروندی، تسریع میبخشه.
55
00:04:19,128 --> 00:04:20,825
بیس، آلفا صحبت میکنه.
56
00:04:20,912 --> 00:04:23,437
خدمتگزاران در موقعیتشون قرار دارن
و آمادهی شروع ماموریت هستن.
57
00:04:23,524 --> 00:04:27,092
عملیات پاکسازی رو شروع کنید.
58
00:04:27,179 --> 00:04:30,052
شروع کنید!
59
00:04:38,190 --> 00:04:40,280
این سمت!
60
00:04:54,598 --> 00:04:56,861
یکی دیگه اونجاست!
61
00:05:02,302 --> 00:05:04,129
گرایمز! گرایمز!
62
00:05:07,568 --> 00:05:08,917
خدمتگزار گرایمز!
63
00:05:09,004 --> 00:05:12,050
ببخشید.
دنبالِ تبرم میگشتم.
64
00:05:27,936 --> 00:05:29,329
خدمتگزار گرایمز؟
65
00:05:34,769 --> 00:05:35,900
تنها راهم همینه.
66
00:05:38,163 --> 00:05:40,601
باید اینکار رو کنم.
67
00:05:47,930 --> 00:05:49,784
خدمتگزار گرایمز داره از قوانین تخطی میکنه!
68
00:05:49,871 --> 00:05:52,874
من میرم سراغش!
69
00:05:54,876 --> 00:05:57,269
خدمتگزار گرایمز!
از سر جـات تکون نخور!
70
00:05:59,620 --> 00:06:01,012
خدمتگزار گرایمز!
71
00:06:53,978 --> 00:06:55,763
نـه!
72
00:06:58,592 --> 00:07:00,594
کدوم گوری رفتی؟
73
00:07:07,818 --> 00:07:09,994
گرایمز! تکون نخور!
74
00:07:11,996 --> 00:07:13,520
گرفتمش. گرفتمش.
75
00:07:13,607 --> 00:07:16,348
کسی آسیب ندید
بریم.
76
00:07:33,931 --> 00:07:35,237
میشون!
77
00:07:35,324 --> 00:07:36,891
ریـک!
78
00:07:36,978 --> 00:07:38,414
لعنتی!
79
00:07:38,501 --> 00:07:40,155
ببخشید؟
80
00:07:43,332 --> 00:07:44,594
منظورم این بود که...
81
00:07:46,161 --> 00:07:48,250
از این حرفت منظور دیگهای داشتی؟
82
00:07:48,337 --> 00:07:49,817
من اهل این دور و ورها نیستم.
83
00:07:49,904 --> 00:07:52,167
گمشدم و دیـرم شده!
84
00:07:52,254 --> 00:07:55,736
از نقشه و اینها...
85
00:07:55,823 --> 00:07:57,868
چیزی سرت میشه؟
86
00:07:59,957 --> 00:08:01,437
نـه.
87
00:08:01,524 --> 00:08:03,570
آدرسها رو حفظ میکنم.
88
00:08:03,657 --> 00:08:08,923
ببینید، من باید برم اینجا
اما الان حتی نمیدونم کجام!
89
00:08:11,665 --> 00:08:14,102
باید از اون سمت بری.
90
00:08:14,189 --> 00:08:16,365
اون ساختمان آبی رو که رد کنی؛
91
00:08:18,062 --> 00:08:19,499
میرسی.
92
00:08:20,717 --> 00:08:22,371
بهت اعتماد میکنم!
93
00:08:26,680 --> 00:08:28,682
اشکالی نداره که...
94
00:08:29,857 --> 00:08:31,380
اشکال نداره.
95
00:08:32,860 --> 00:08:35,515
نمیخوام مزاحم ناهار خوردنتون بشم.
96
00:08:35,602 --> 00:08:37,604
شما هم اینجا کار میکنین؟
97
00:08:37,691 --> 00:08:39,301
آره.
98
00:08:40,737 --> 00:08:42,130
دوست داری اینجا رو؟
99
00:08:44,915 --> 00:08:47,048
جایی نیست که دوست داشته
باشم زندگی کنم.
100
00:08:49,180 --> 00:08:50,530
تو چی؟ اینجا رو دوست داری؟
101
00:08:53,620 --> 00:08:55,012
آره.
102
00:09:18,601 --> 00:09:21,169
همیشه با خودم میگفتم منتظر میمونم
103
00:09:21,256 --> 00:09:24,259
و وقتی که بلاخره هم رو دیدیم،
همهچی رو برات تعریف میکنم.
104
00:09:24,346 --> 00:09:27,001
وقتی خورشید داره غروب میکنه،
105
00:09:27,088 --> 00:09:29,264
و هوا کاملاً تاریک شده
106
00:09:29,351 --> 00:09:32,484
میشینیم توی ایوان خونهمون
و همهچی رو برات میگم.
107
00:09:32,572 --> 00:09:34,965
اما باید همین الان تعریف کنم.
108
00:09:35,052 --> 00:09:36,880
البته نه همهچیز رو،
109
00:09:36,967 --> 00:09:39,622
هنوز جرئت گفتن همهچیز رو ندارم.
110
00:09:39,709 --> 00:09:41,581
بیشترش رو تعریف میکنم؛
درکل که...
111
00:09:41,668 --> 00:09:44,845
اول و آخر داستان، همهش به
پیدا کردن تـو ختم میشه.
112
00:09:44,932 --> 00:09:49,327
وقتی که پل منفجر شد،
فکر نمیکردم زنده بمونم
113
00:09:52,548 --> 00:09:56,378
اما بعد توی یه بیمارستان بههوش اومدم.
114
00:09:56,465 --> 00:09:59,468
یه ارتش من رو پیدا کرد؛
ارتشی که هزاران عضو داره
115
00:09:59,555 --> 00:10:01,775
و از یه شهرِ مخفیِ صدهزار نفری
116
00:10:01,862 --> 00:10:04,386
محافظت میکنن.
117
00:10:04,473 --> 00:10:06,867
«امنیت و رازداری از همهچیز مهمترـه»
118
00:10:06,954 --> 00:10:08,172
قانونشون ایـنه!
119
00:10:08,259 --> 00:10:11,349
تا هیچکس هیچوقت اینجا رو ترک نکنه،
120
00:10:11,436 --> 00:10:12,873
شهر حکومت جداگونه خودش رو داره،
121
00:10:12,960 --> 00:10:15,223
هیچ ارتباطی با ارتش نداره؛
122
00:10:15,310 --> 00:10:17,442
اما همهشون از قانونی که گفتم
پیروی میکنن،
123
00:10:17,529 --> 00:10:20,663
قانونی که از جایی بیرون دیوارها
سفارش شده؛
124
00:10:20,750 --> 00:10:23,797
از آدمایی که نجات میدن
کار میکشن،
125
00:10:23,884 --> 00:10:27,278
کشتن واکرها برای تولید انرژی و غذا،
126
00:10:27,365 --> 00:10:29,933
یا مدیریت تاسیسات آب و زبالهها.
127
00:10:34,721 --> 00:10:36,810
بعد از شیش سال خدمت،
میتونن وارد شهر بشن
128
00:10:36,897 --> 00:10:40,988
دیگه ارتش باهاشون کاری نداره
و ازشون کار نمیکشه...
129
00:10:41,075 --> 00:10:42,685
به این افراد میگن «خدمتگزار»
130
00:10:42,772 --> 00:10:45,079
منم یه زمانی جزوشون بودم؛
اما هرگز نمیخواستم وارد شهر بشم
131
00:10:45,166 --> 00:10:46,907
میخواستم فرار کنم
132
00:10:46,994 --> 00:10:48,691
میخواستم برگردم پیش شما!
133
00:10:48,778 --> 00:10:50,998
تمام فکر و ذهنم همین بود!
134
00:11:05,708 --> 00:11:07,405
دریافت شد.
135
00:11:12,106 --> 00:11:13,847
لعنت بهت!
136
00:11:16,153 --> 00:11:18,155
چرا از اون یکی دستت استفاده نکردی؟
137
00:11:24,684 --> 00:11:28,818
اومدم اینجا چون یه گفتوگویی
با ژنرال بیل داشتم...
138
00:11:28,905 --> 00:11:30,515
- درمورد من؟
- آره.
139
00:11:30,602 --> 00:11:32,996
خیلی خوششانسی که
توی ارتش آشنا داری!
140
00:11:33,083 --> 00:11:35,172
نکنه آشنام تویی؟
141
00:11:35,259 --> 00:11:42,484
ریک من پیشِ رئیسِ قویترین ارتش روی زمین
همهجوره هوات رو دارم!
142
00:11:42,571 --> 00:11:46,357
احتمالاً بهترین دوستی هستم
که تا الان داشتی.
143
00:11:46,444 --> 00:11:48,142
پیشونیت چی شده؟
144
00:11:48,229 --> 00:11:50,492
یـه مورد دیگه شبیه تـو خورد به تورمون.
145
00:11:50,579 --> 00:11:53,625
کسی که شاید بیشتر از
تو به کارم بیاد.
146
00:11:54,409 --> 00:11:55,758
تو فکر کردی با اینجا موندن
147
00:11:55,845 --> 00:11:58,152
شانس بیشتری برای آزاد شدن داری.
148
00:11:58,239 --> 00:11:59,762
اینطور نیست.
149
00:11:59,849 --> 00:12:02,634
برعکس فقط شانس خودت
رو برای مرگ زیادتر میکنی!
150
00:12:02,722 --> 00:12:03,940
حتماً خودت هم میدونی،
151
00:12:04,027 --> 00:12:05,637
دلم نمیخواد همچین اتفاقی بیفته.
152
00:12:07,988 --> 00:12:10,512
من دیگه برم سروقت کارهام!
153
00:12:12,688 --> 00:12:13,863
ریک، اصلاً به حرفهام...
154
00:12:13,950 --> 00:12:15,865
اینقدر پا نشو بیا اینجا!
155
00:12:19,434 --> 00:12:23,307
اولین باری که سعی کردم فرار کنم،
ارتش نمیدونست باهام چیکار کنه.
156
00:12:23,394 --> 00:12:26,354
چون هیچکس اینجا فرار نمیکنه!
هیچکس دلش نمیخواد!
157
00:12:26,441 --> 00:12:29,923
نمیدونستم میخوام زندانیام کنن؛
میخوان من رو بکشن!
158
00:12:30,010 --> 00:12:32,882
یکی از سرهنگ دومهای ارتش، به نام «اوکافور»
159
00:12:32,969 --> 00:12:34,841
راضیشون کرد که مقامِ خدمتگزاری
رو ازم نگیرن.
160
00:12:34,928 --> 00:12:36,930
من دستبردار نبودم.
161
00:12:37,017 --> 00:12:38,670
ولی نمیشد.
162
00:12:38,758 --> 00:12:40,629
نمیتونستم برگردم پیشت!
163
00:12:40,716 --> 00:12:42,544
بارها سعی کردم از شرشون خلاص بشم،
164
00:12:42,631 --> 00:12:46,026
حتی یهبار خارج از شهر بودم
و تقریباً آزاد بودم،
165
00:12:46,113 --> 00:12:47,679
اما نتونستم.
166
00:12:47,767 --> 00:12:49,812
نتونستم برگردم پیشت!
167
00:12:49,899 --> 00:12:51,379
گیرم انداخته بودن.
168
00:13:24,368 --> 00:13:28,198
اوکافور جونم رو نجات داد چون گفت
یهچیزی درون من میبینه.
169
00:13:28,285 --> 00:13:31,027
میخواست جزوی از برنامههاش باشم،
170
00:13:31,114 --> 00:13:32,724
توی ارتششون عضو بشم
171
00:13:32,812 --> 00:13:35,249
تا زندگیام رو صرف خدمت به اونها بکنم.
172
00:13:35,336 --> 00:13:36,685
اون اینطوری میگه!
173
00:13:36,772 --> 00:13:38,382
این رو بکن توی مغزت!
174
00:13:39,993 --> 00:13:42,604
برای آدمهایی مثل ما...
175
00:13:44,954 --> 00:13:47,435
تا ابد هیچ راه فراری وجود نداره.
176
00:13:47,522 --> 00:13:50,481
یونیفرمت رو گذاشتم توی اتاقت!
177
00:13:50,568 --> 00:13:54,050
وقتشه شرایط رو هرجوری که
هست قبول کنیم.
178
00:13:54,137 --> 00:13:55,878
دفعه قبل که دستت رو از دست دادی.
179
00:13:55,965 --> 00:13:57,924
دفعه بعد جونت رو از دست میدی!
180
00:13:58,011 --> 00:13:59,839
یه فکری براش بکن.
181
00:14:35,657 --> 00:14:37,006
باید به جای اینکه شیشه پرت کنم سمتت
182
00:14:37,093 --> 00:14:38,834
ازت تشکر کنم.
183
00:14:42,446 --> 00:14:44,100
چـرا؟
184
00:14:44,187 --> 00:14:46,581
تو بهم نشون دادی که
نمیشه فرار کرد!
185
00:15:31,017 --> 00:15:32,670
پشمام داداش.
186
00:15:32,757 --> 00:15:34,585
خبرها رو شنیدم؛ ولی باورم نمیشه.
187
00:15:34,672 --> 00:15:37,284
راسته؟
188
00:15:38,067 --> 00:15:40,287
سلام استبان!
189
00:15:41,331 --> 00:15:42,506
آره.
190
00:15:42,593 --> 00:15:44,117
میشه بهش دست بزنم؟
191
00:15:44,813 --> 00:15:46,989
شوخی میکنم داداش.
جدی نگیر.
192
00:15:47,076 --> 00:15:48,164
نزدیک 2 سال
193
00:15:48,251 --> 00:15:49,600
حتی باهام حرف هم نزدی!
194
00:15:49,687 --> 00:15:51,341
یا با بقیه
195
00:15:51,428 --> 00:15:52,952
اما من همیشه حواسم بهت بود.
196
00:15:53,691 --> 00:15:56,129
یکم طول کشید؛
ولی الان دیگه یه هدف داریم.
197
00:15:57,260 --> 00:16:00,002
یه هدفی داریم داداش میدونی؟
198
00:16:00,089 --> 00:16:01,569
شهر مخفی؟
199
00:16:01,656 --> 00:16:05,268
برداشتی که تو ازش داری
یه جایی مثل زندان آلکاترازـه!
200
00:16:05,355 --> 00:16:08,837
اما ما خدمتگزارها،
خوشبختیتون رو اونجا میبینیم.
201
00:16:08,924 --> 00:16:10,795
میدونی؟ میگن کولر دارن!
202
00:16:10,882 --> 00:16:12,058
کولر!
203
00:16:12,145 --> 00:16:13,624
دیگه مثل سگ عرق نمیکنیم!
204
00:16:13,711 --> 00:16:15,322
میگیری چی میگم؟
205
00:16:17,411 --> 00:16:19,369
ریک داداش، امروز روز بزرگیه!
206
00:16:19,456 --> 00:16:21,415
چون امروز آخرین روزیه که من
207
00:16:21,502 --> 00:16:23,330
تو تاسیسات آب این خراب شده کار میکنم!
208
00:16:23,417 --> 00:16:26,811
از فردا دیگه اونجام!
209
00:16:26,898 --> 00:16:29,727
به عنوان معاون آب و برق منطقه 3.
210
00:16:29,814 --> 00:16:34,906
بلاخره بعد از 6 سال، کارم اینجا تمومه.
211
00:16:35,777 --> 00:16:38,258
فردا میرم اون سمت!
212
00:16:38,345 --> 00:16:39,650
شهروند میشم!
213
00:16:39,737 --> 00:16:41,652
- باید واسهت یه کادویی چیزی بگیرم.
- بیخیال بابا ریک!
214
00:16:41,739 --> 00:16:43,089
مثلاً چی میخوای بهم کادو بدی؟
215
00:16:43,176 --> 00:16:44,307
این قیافه اخم و درهمت؟
216
00:16:48,137 --> 00:16:49,617
ممنون.
217
00:16:49,704 --> 00:16:51,662
واسه هر مزخرفی که حالا هست.
218
00:16:52,446 --> 00:16:57,277
خب داداش، بهش میگن زندگی.
219
00:16:57,364 --> 00:16:59,105
حداقل این یارو اوکافور دیگه
220
00:16:59,192 --> 00:17:00,410
هر روز آدم نمیفرسته راضیت کنن
221
00:17:00,497 --> 00:17:01,846
براشون کار کنی.
222
00:17:04,284 --> 00:17:05,937
واقعاً؟
223
00:17:06,025 --> 00:17:07,722
هنوزم؟
224
00:17:07,809 --> 00:17:10,594
حتی بعد از اینکه بازم...
225
00:17:11,465 --> 00:17:12,640
پشمام داداش؛ من میگم قبول کن
226
00:17:12,727 --> 00:17:14,729
تا دست از سرت بردارن؛
227
00:17:14,816 --> 00:17:16,600
بعدش هم که آزادی برای خودت
228
00:17:16,687 --> 00:17:19,038
اون بیرون ول میچرخی
و هرکاری میخوای میکنی.
229
00:17:23,607 --> 00:17:26,393
یهچیزی رو یادم رفت بهت بگم!
230
00:17:26,480 --> 00:17:29,918
با یه دختره دوست شدم که
اون سمت زندگی میکنه.
231
00:17:30,005 --> 00:17:32,181
خبرنگاره!
232
00:17:32,268 --> 00:17:35,315
آره؛ چند وقت داشت یه مقاله درموردِ...
233
00:17:44,976 --> 00:17:47,718
هیچوقت ندیده بودم بیای این سمتها.
234
00:18:05,997 --> 00:18:07,825
پس قبول کردی.
235
00:18:10,263 --> 00:18:11,351
آره.
236
00:18:13,483 --> 00:18:14,789
این...
237
00:18:16,399 --> 00:18:18,009
ارزنـه.
238
00:18:24,842 --> 00:18:26,757
اینجا جای مناسبی
برای پرورش ارزن نیست؛
239
00:18:26,844 --> 00:18:28,542
اما اگه اونی که میخوام رو پیدا کنم
240
00:18:28,629 --> 00:18:30,413
دوباره...خیلی چیزها تغییر میکنه.
241
00:18:38,291 --> 00:18:39,857
بله، قربان، بله.
242
00:18:43,557 --> 00:18:45,428
از انتخابت مطمئنی؟
243
00:18:49,606 --> 00:18:51,304
این یعنی پایان گذشته
244
00:18:51,391 --> 00:18:53,349
و شروعِ یک داستانِ جدید؟
245
00:18:53,436 --> 00:18:55,134
پایان گذشتهست...
246
00:18:56,744 --> 00:18:59,050
و شروع یه داستان جدید.
247
00:19:01,879 --> 00:19:05,622
به سی آر ام خوش اومدی.
248
00:19:09,322 --> 00:19:10,845
مگه نگفتی دیرت شده...
249
00:19:13,195 --> 00:19:15,458
چرا. دیرم شده.
250
00:19:17,156 --> 00:19:20,028
راستش من نباید دیرم بشه.
251
00:19:22,335 --> 00:19:24,163
اما...
252
00:19:25,816 --> 00:19:27,470
من همیشه میام اینجا غذا میخورم.
253
00:19:27,557 --> 00:19:29,777
همین ساعت؟
254
00:19:29,864 --> 00:19:32,475
ظاهراً خیلی مشتاقی! نـه؟
255
00:19:33,607 --> 00:19:34,999
انگار خودت هم مشتاقی!
256
00:19:37,263 --> 00:19:38,699
نیستم.
257
00:19:42,224 --> 00:19:44,879
میشه حداقل...
258
00:19:45,749 --> 00:19:46,924
اومدم.
259
00:19:47,011 --> 00:19:48,622
اومدم.
260
00:19:48,709 --> 00:19:50,319
پاشو ریک.
261
00:19:50,406 --> 00:19:51,712
کلاس شروع شده.
262
00:20:05,943 --> 00:20:07,728
سرباز بوده؟
263
00:20:08,685 --> 00:20:10,948
آره.
264
00:20:11,035 --> 00:20:13,212
خیلی جلوی خودم رو گرفتم حرفی نزنم؛
265
00:20:13,299 --> 00:20:16,171
اما با توجه به چیزی که پیش رومونه؛
266
00:20:16,258 --> 00:20:18,956
کار درستی نبود که ازتون مخفی کنم.
267
00:20:21,698 --> 00:20:23,744
اینجا دیگه کجاست؟
268
00:20:23,831 --> 00:20:26,050
شما دوتا یک ساله که
دارین تمرین داده میشین.
269
00:20:26,137 --> 00:20:29,097
سربازهای این ارتش شدین؛
اما شما که فکر نمیکنین
270
00:20:29,184 --> 00:20:31,882
تمام این کارها و زحمات فقط برای
تبدیل کردن شما به سرباز بوده؟
271
00:20:33,319 --> 00:20:35,973
بلکه برای این بود که
از شما یه رهبر بسازیم!
272
00:20:36,060 --> 00:20:37,888
من قراره بهتون کمک کنم
273
00:20:37,975 --> 00:20:41,240
جزوی از افراد اصلی سیآرام بشین!
274
00:20:42,632 --> 00:20:44,591
من چهار بار سعی کردم فرار کنم.
275
00:20:44,678 --> 00:20:46,593
دستم رو قطع کردم!
276
00:20:46,680 --> 00:20:47,898
سعی کردم تو رو بکشم!
277
00:20:49,291 --> 00:20:50,901
آره اما شما دو نفر میتونین بهم کمک کنین
278
00:20:50,988 --> 00:20:53,513
اوضاع رو بهکل تغییر بدم.
279
00:20:53,600 --> 00:20:54,731
بشینید.
280
00:20:56,733 --> 00:20:58,692
شما دونفر چیزی درونتون دارین که
281
00:20:58,779 --> 00:21:00,911
که من باور دارم سیآرام
282
00:21:00,998 --> 00:21:04,175
شدیداً بهش نیاز داره.
283
00:21:06,177 --> 00:21:08,397
اصلاً چه نیازی به این کارهاست؟
284
00:21:08,484 --> 00:21:10,094
شهر که داره به بهترین نحو
اداره میشه،
285
00:21:10,181 --> 00:21:12,445
سیآرام داره دنیا رو میچرخونه!
286
00:21:12,532 --> 00:21:14,490
درحالی که همهجا نابود شده
اینجا همهچی بهراهه!
287
00:21:14,577 --> 00:21:16,405
مردم نمیتونن از شهر خارج بشن!
288
00:21:16,492 --> 00:21:19,669
آزاد نیستن.
289
00:21:19,756 --> 00:21:21,323
هیچکس آزاد نیست.
290
00:21:21,410 --> 00:21:23,282
آزاد نیستیم؛ اما حداقل زندهایم.
291
00:21:23,369 --> 00:21:25,545
تو زندهای؛ تو هم زندهای
درحالی که نباید باشی.
292
00:21:25,632 --> 00:21:30,289
سی آر ام تمام مردمش
رو به دسته «الف» و «ب» تقسیمبندی میکنه.
293
00:21:30,376 --> 00:21:32,203
الفها قدرتمند هستن.
294
00:21:32,291 --> 00:21:34,423
«الف»ها جونشون رو فدای
باورهاشون میکنن!
295
00:21:34,510 --> 00:21:37,034
مردم از الفها پیروی میکنن.
296
00:21:37,121 --> 00:21:38,645
افرادی که در جهان بیرون
باهاشون برخورد میکنیم
297
00:21:38,732 --> 00:21:41,604
و بعضیهاشون رو
با خودمون میاریم، دسته «ب» هستن.
298
00:21:41,691 --> 00:21:44,651
مردمی که میخوان زنده بمونن
و زندگی کنن.
299
00:21:44,738 --> 00:21:46,130
«ب» ها تلاش میکنن.
300
00:21:46,217 --> 00:21:50,047
«الف»ها میرن بیرون و کُشته میشن.
جز شما دو نفر.
301
00:21:50,134 --> 00:21:52,180
- چرا؟
- بهخاطر من!
302
00:21:52,267 --> 00:21:55,009
سی آر ام باید تغییر کنه!
303
00:21:55,096 --> 00:21:59,840
و برای این تغییر به
رهبرانی قدرتمند نیاز داره.
304
00:21:59,927 --> 00:22:02,930
باید هیولا باشیم
305
00:22:03,017 --> 00:22:04,497
تا با هیولاهایی که
306
00:22:04,584 --> 00:22:05,976
بزود میرن مبارزه کنیم.
307
00:22:06,063 --> 00:22:08,283
و برای همین به شما دو نفر نیاز دارم.
308
00:22:08,370 --> 00:22:10,198
وقتی که به مقامهای بالاتر
دست پیدا کنید،
309
00:22:10,285 --> 00:22:11,504
رازهای محرمانه بیشتری
رو میفهمین،
310
00:22:11,591 --> 00:22:14,071
اون موقعست که به مقام «اشلون»
دست پیدا میکنین..
311
00:22:14,158 --> 00:22:16,596
- مقامهای بالاتر...
- مقام اشلون؟
312
00:22:16,683 --> 00:22:19,163
اشلون به کسانی گفته میشه
که چیزایی رو میدونن
313
00:22:19,250 --> 00:22:22,950
که 90 درصد نیروهای ارتش
314
00:22:23,037 --> 00:22:25,518
و هیچ کدوم از مردم شهر نمیدونن.
315
00:22:25,605 --> 00:22:29,043
اصلاً میخوان ما
رهبران آینده باشیم؟
316
00:22:29,130 --> 00:22:31,262
اصلاً از این قضیه خبر دارن؟
317
00:22:31,350 --> 00:22:32,916
از الان؟ از امشب؟
318
00:22:33,003 --> 00:22:37,094
اینکه داری درمورد «الف» و «ب»
و این چیزها صحبت میکنی؟
319
00:22:37,181 --> 00:22:39,575
نه. فقط من میدونم.
320
00:22:39,662 --> 00:22:43,057
از نگاه من «الف» هایی که به مقام
سرباز دست پیدا میکنن
321
00:22:43,144 --> 00:22:44,972
به رهبرانی تبدیل میشن که
322
00:22:45,059 --> 00:22:47,757
میتونن سر آر ام رو از
ریشه تغییر بدن.
323
00:22:50,020 --> 00:22:52,719
خب اگه ما به این مقامهای بالاتری که میگی
324
00:22:52,806 --> 00:22:54,634
دست پیدا کنیم بعد...
325
00:22:54,721 --> 00:22:57,680
مایی درکار نیست گرایمز.
326
00:22:59,987 --> 00:23:03,077
اگه من جزو دسته «الف» محسوب میشم؛
327
00:23:03,164 --> 00:23:06,341
و باورهای خودم رو دارم؛
328
00:23:06,428 --> 00:23:10,040
از کجا مطمئنی که راهی که تو میخوای
رو میرم و کار خودم رو نمیکنم؟
329
00:23:10,127 --> 00:23:11,520
چون میدونم اگه هر کدوم از شما
330
00:23:11,607 --> 00:23:14,436
فرصتی برای نجات دنیا داشته باشین،
دریغ نمیکنین.
331
00:23:14,523 --> 00:23:16,220
مجبورین!
332
00:23:16,307 --> 00:23:18,222
کتابی که بهت دادم...
بازش کن.
333
00:23:18,309 --> 00:23:20,007
بیاین درمورد «جنگ سرد» صحبت کنیم.
334
00:23:20,094 --> 00:23:21,617
اون میخواست اوضاع رو تغییر بده،
335
00:23:21,704 --> 00:23:24,228
بدون اینکه حتی روحشون خبر داشته
باشه، سیستم رو بهکل عوض کنه.
336
00:23:24,315 --> 00:23:28,232
و به کمک من برای انجام اینکار نیاز داشت.
337
00:23:28,319 --> 00:23:30,844
میتونستم کمکش کنم؛
اما این چیزها هدف من نبود.
338
00:23:30,931 --> 00:23:32,541
گوش کن چی میگم.
339
00:23:32,628 --> 00:23:34,587
ظاهراً دیدگاه تو به این ماجرا
کاملاً با من فرق داره.
340
00:23:34,674 --> 00:23:37,111
اگه یه بار دیگه من رو با خودت
قاطی کردی؛
341
00:23:37,198 --> 00:23:39,766
کارت رو یهسره میکنم.
342
00:23:39,853 --> 00:23:41,550
کار تو بود نه؟
343
00:23:41,637 --> 00:23:44,466
همونی که پیشونیش
رو زخمی کرده.
344
00:23:44,553 --> 00:23:47,077
بهش شلیک کردم؛
خطا رفت.
345
00:23:47,164 --> 00:23:48,601
پس کار من نبوده.
346
00:23:48,688 --> 00:23:50,429
نکنه میخوای به منم
شلیک کنی ملکه!
347
00:23:50,516 --> 00:23:51,952
هی!
348
00:23:52,039 --> 00:23:53,780
من تو ارتش دریایی آفریقای جنوبی بودم.
349
00:23:53,867 --> 00:23:55,259
مدتها توی زیردریایی
به ارتش خدمت کردم.
350
00:23:55,346 --> 00:23:57,436
اون زیر همیشه «پوکر» بازی میکردم.
351
00:23:57,523 --> 00:23:58,741
بازیام خوب بود.
352
00:23:58,828 --> 00:24:01,178
نه راستش؛ عالی بود.
353
00:24:01,265 --> 00:24:03,093
میخواستم ببینم
چقدر توی این بازی مهارت دارم.
354
00:24:03,180 --> 00:24:05,356
شنیده بودم مسابقات بزرگی
توی لاسوگاس برگذار میشه.
355
00:24:05,444 --> 00:24:06,923
واسه همین رفتم تا
شانسم رو امتحان کنم.
356
00:24:07,010 --> 00:24:09,186
هنوز یه دست هم بازی نکرده
بودم که دنیا به گـا رفت.
357
00:24:09,273 --> 00:24:12,668
که مشخص میکنه
شانسم چقدر افتضاحه!
358
00:24:12,755 --> 00:24:16,324
اون من روی توی اقیانوس اطلس پیدا کرد.
359
00:24:16,411 --> 00:24:17,978
تقریباً مُرده بودم.
360
00:24:18,065 --> 00:24:21,198
سعی کردم بکشمش تا
بتونم اونجا بمونم!
361
00:24:21,285 --> 00:24:24,463
از شروع این ماجراها چهارمین
باری بود که دست به همچین کاری زدم.
362
00:24:24,550 --> 00:24:26,595
شاید هم آخرین بار.
363
00:24:30,730 --> 00:24:33,515
خوب میدونم چرا همچین کاری کردی.
364
00:24:33,602 --> 00:24:35,038
فرار کردن رو میگم.
365
00:24:35,125 --> 00:24:36,953
اینکه همچین بلایی سر دستت آوردی.
366
00:24:37,040 --> 00:24:38,520
منم دلیل تو رو داشتم.
367
00:24:42,306 --> 00:24:44,134
یکی اون بیرون هست که عاشقشی!
368
00:24:45,832 --> 00:24:47,442
آره. و من این رو قبول کردم
369
00:24:47,529 --> 00:24:49,139
که دیگه قرار نیست ببینمش....
370
00:24:49,226 --> 00:24:51,881
چون میدونم اون آدم
دلش نمیخواد من بمیرم
371
00:24:51,968 --> 00:24:53,622
و احتمالاً دلیل اینکه همچین بلایی سر
372
00:24:53,709 --> 00:24:55,058
صورت اوکافور آوردم همینه.
373
00:24:55,145 --> 00:24:57,626
چون یهجورایی مطمئن بودم نمیتونم
374
00:24:57,713 --> 00:25:00,063
زنده برگردم «کیپتاون»
375
00:25:00,150 --> 00:25:02,370
اما اگه به تو شلیک کنم گرایمز؛
376
00:25:02,457 --> 00:25:03,719
مطمئن باش خطا نمیره.
377
00:25:03,806 --> 00:25:05,852
حتی خراش هم برنمیداره.
378
00:25:05,939 --> 00:25:08,594
الان هم برام مهم نیست چه
نقشه ای توی سرت داری.
379
00:25:08,681 --> 00:25:12,511
خودت که شنیدی میتونستن
چه بلاهایی سرمون بیارن!
380
00:25:12,598 --> 00:25:15,078
تنها چیزی که برام باقی
مونده همینه.
381
00:25:15,165 --> 00:25:16,993
گذشته؟ زندگی قبلیم؟
382
00:25:17,080 --> 00:25:18,821
دیگه از بین رفتن!
383
00:25:18,908 --> 00:25:20,431
تنها چیزی که برات باقی مونده همینه.
384
00:25:21,258 --> 00:25:22,521
اون آدمی که میخوای بری پیشش...
385
00:25:22,608 --> 00:25:25,219
اون نمرده!
386
00:25:26,960 --> 00:25:28,570
اونها نمردن!
387
00:25:28,657 --> 00:25:30,616
آره اون نمُرده؛
اونها نمردن!
388
00:25:30,703 --> 00:25:31,791
ولی ما مُرده به حساب میایم.
389
00:25:35,751 --> 00:25:39,189
اگه به کمکم نیاز داشتی؛
کافیه خبرم کنی.
390
00:25:42,541 --> 00:25:43,846
زودباش.
391
00:25:46,980 --> 00:25:49,417
بیا بریم یه نوشیدنی ای چیزی
بخوریم تا هم رو تیکه تیکه نکردیم.
392
00:26:04,519 --> 00:26:08,305
این وسط؛ ارتش به دوتا شهر
دیگه برخورد؛
393
00:26:08,392 --> 00:26:10,003
پورتلند و اوماها.
394
00:26:10,090 --> 00:26:13,223
شهرهایی که زیاد بزرگ و
پیشرفته نبودن
395
00:26:13,310 --> 00:26:15,748
و خودشون رو مخفی نمیکردن.
396
00:26:15,835 --> 00:26:18,446
هر سه شهر با هم متحد شدن؛
397
00:26:18,533 --> 00:26:22,058
با این حال که اون دوتا نمیدونن
شهر سوما اصلاً کجاست!
398
00:26:22,145 --> 00:26:25,192
دنیا بزرگتر از چیزیه که
ما فکر میکنیم میشون.
399
00:26:25,279 --> 00:26:28,064
خیلی بهتر؛ و حتی خیلی بدتر.
400
00:26:28,151 --> 00:26:31,241
مرگ و زندگی؛ هردو با هم در یک منظره.
401
00:26:34,854 --> 00:26:36,072
اینطور نیست؟
402
00:26:36,159 --> 00:26:38,292
سرلشکر بیل!
403
00:26:38,379 --> 00:26:40,773
بله قربان همینطوره.
404
00:26:40,860 --> 00:26:43,776
بفرما بشین گرایمز.
405
00:26:49,042 --> 00:26:51,522
یکی دیگه از برتریهای ما
نسبت به پورتلند و اوماها
406
00:26:51,610 --> 00:26:53,568
در این اتحاد سه گانهمون
407
00:26:53,655 --> 00:26:57,137
اینه که ما برخلاف اونها، بدون
هیچ زحمتی از چشم جهان پنهان موندیم.
408
00:26:57,224 --> 00:27:00,923
من اون اوایل با چشمهای خودم دیدم که
نیروهای فدرال چه بلایی سر آتلانتا آوردن.
409
00:27:02,011 --> 00:27:04,797
از بمب آتشزا استفاده کردن.
410
00:27:04,884 --> 00:27:06,712
هیولاها.
411
00:27:06,799 --> 00:27:08,409
از مردهها بدترن!
412
00:27:09,236 --> 00:27:10,846
اما این ارتش...
413
00:27:10,933 --> 00:27:14,807
وقتی که گارد ملی پنسیلوانیا
هم میخواست همچین کاری کنه
414
00:27:14,894 --> 00:27:16,417
این ارتش جلوشون رو گرفت.
415
00:27:16,504 --> 00:27:18,549
چطوری قربان؟
416
00:27:18,637 --> 00:27:20,639
با فداکاری.
417
00:27:20,726 --> 00:27:22,466
شانس.
418
00:27:22,553 --> 00:27:24,120
و حفظ آرامش.
419
00:27:25,208 --> 00:27:26,993
و اوکافور.
420
00:27:27,080 --> 00:27:29,212
اوکافور، قربان؟
421
00:27:29,299 --> 00:27:31,040
عضو نیروی هوایی بود.
422
00:27:31,127 --> 00:27:32,738
قرار بود شهر رو بمبارون کنه،
423
00:27:32,825 --> 00:27:35,871
ولی در عوض،
۴۰۰۰ تفنگدار رو بمبارون کرد،
424
00:27:35,958 --> 00:27:38,831
که توی ورزشگاه لینکولن فایننشال فیلد
جمع شده بودن.
425
00:27:38,918 --> 00:27:40,659
طرفش رو عوض کرد.
426
00:27:42,878 --> 00:27:44,793
خب، منم همینطور.
427
00:27:44,880 --> 00:27:46,380
یه جورایی.
428
00:27:47,535 --> 00:27:50,190
تو و تورن هیچوقت اجازه عضویت
در سیآرام رو پیدا نمیکردین.
429
00:27:50,277 --> 00:27:53,541
حتی نمیذاشتن خدمتگزاری کنین.
430
00:27:53,628 --> 00:27:56,544
ولی اوکافور بحث قانعکنندهای کرد.
431
00:27:58,502 --> 00:28:00,853
بذار یه سوال ازت بپرسم، گرایمز.
432
00:28:00,940 --> 00:28:04,508
انتظار ندارم جواب بدی،
و مجبور هم نیستی.
433
00:28:04,595 --> 00:28:06,161
فقط میخوام بپرسمش و
توی چشمات نگاه کنم.
434
00:28:06,162 --> 00:28:07,662
بله، قربان.
435
00:28:08,599 --> 00:28:12,516
اوکافور داره کاری میکنه
که لازمه در موردش بدونم؟
436
00:28:12,603 --> 00:28:15,084
- نه
- نه
437
00:28:20,611 --> 00:28:22,111
نه.
438
00:28:25,094 --> 00:28:27,618
خوبه، ریک.
439
00:28:27,706 --> 00:28:30,317
ازم پرسیدی چطور موفق شدیم،
چطور زنده موندیم.
440
00:28:30,404 --> 00:28:31,904
خودت چطور زنده موندی؟
441
00:28:32,928 --> 00:28:34,495
فداکاری.
442
00:28:35,235 --> 00:28:37,672
چهار بار سعی کردی فرار کنی.
443
00:28:38,978 --> 00:28:41,241
چرا اینجایی؟
444
00:28:41,328 --> 00:28:43,678
میخوای بکشی؟
445
00:28:43,765 --> 00:28:45,767
که بمیری؟
446
00:28:45,854 --> 00:28:49,553
یا همهش یه تلاش دیگه برای فراره؟
447
00:28:52,034 --> 00:28:54,863
توی چشمام نگاه کنین، قربان.
448
00:28:54,950 --> 00:28:57,039
خودتون بگین.
449
00:29:03,350 --> 00:29:06,832
میخوام یه مدتی
از این منظره باهات لذت ببرم، گرایمز.
450
00:29:09,095 --> 00:29:11,750
همه چی در مورد رازها بود.
451
00:29:11,837 --> 00:29:15,492
ارتش به هر قیمتی که شده
شهر رو مخفی نگه داشت.
452
00:29:15,579 --> 00:29:18,669
هر کاری که ارتش انجام داده بود
برای شهر یه راز بود.
453
00:29:18,757 --> 00:29:20,062
و بعد سربازهایی
454
00:29:20,149 --> 00:29:21,977
با اون نوارهای قرمز روی لباسشون بودن که
455
00:29:22,064 --> 00:29:25,024
کاری که کرده بودن رو
از کل نیروها مخفی نگه میداشتن.
456
00:29:25,111 --> 00:29:27,417
راز روی راز.
457
00:29:27,504 --> 00:29:31,639
و تنها چیزی که برای من مهم بود
این بود راز خودمو مخفی نگه دارم.
458
00:29:31,726 --> 00:29:35,686
آخرین مدلسازیمون
یه نقطه اوج رو نشون میده.
459
00:29:37,993 --> 00:29:40,561
یه حسابرسی در راهه.
460
00:29:45,609 --> 00:29:47,263
و به زودی فرا میرسه.
461
00:29:48,787 --> 00:29:51,702
شاید از خودت میپرسی،
462
00:29:51,790 --> 00:29:53,530
«چرا نمیتونی بیخیال بشی؟»
463
00:29:58,709 --> 00:30:01,277
گاهی یه نفر، گاهی دو نفر...
464
00:30:02,975 --> 00:30:05,804
اونا قدرت دارن،
این مسئولیت رو دارن که
465
00:30:05,891 --> 00:30:08,676
همه چی رو تغییر بدن.
466
00:30:08,763 --> 00:30:10,417
میبینیش...
467
00:30:10,504 --> 00:30:11,853
باهاش روبرو میشی...
468
00:30:11,940 --> 00:30:13,812
و میدونم...
469
00:30:13,899 --> 00:30:16,423
انتخاب درستی میکنی.
470
00:30:16,510 --> 00:30:18,729
در اون لحظه تعیینکننده،
471
00:30:18,817 --> 00:30:21,428
انتخاب درستی میکنی.
472
00:30:30,916 --> 00:30:33,744
وای، لعنتی!
473
00:30:33,832 --> 00:30:35,007
ریک گرایمز.
474
00:30:35,094 --> 00:30:36,225
لعنتی.
475
00:30:36,312 --> 00:30:38,749
استبان گارسیا.
476
00:30:38,837 --> 00:30:42,753
وایسا ببینم،
معاون مدیر آب بخش ۳، استبان گارسیا؟
477
00:30:42,841 --> 00:30:45,539
هی، الان مدیر آب بخش ۳ شدم، باشه؟
478
00:30:45,626 --> 00:30:47,367
هی، ژاکت خدمتگزاریت کجاست؟
479
00:30:47,454 --> 00:30:50,109
اصلاً اگه مرخصی نیستی
چطور اومدی اینجا؟
480
00:30:52,067 --> 00:30:54,026
لعنتی.
481
00:30:54,113 --> 00:30:55,984
به سیآرام ملحق شدی.
482
00:30:57,420 --> 00:30:59,553
این چه کوفتیه؟
483
00:30:59,640 --> 00:31:02,251
تونل زیر این دریچه آدمرو...
484
00:31:02,338 --> 00:31:05,472
باید بهم بگی به کجا میرسه.
485
00:31:05,559 --> 00:31:08,518
من الان مقام ارشد آب و برق هستم، خب؟
486
00:31:08,605 --> 00:31:10,105
- نمیتونم که...
- باید بازم تلاشمو بکنم.
487
00:31:10,172 --> 00:31:12,174
دست بر نمیدارم.
488
00:31:12,261 --> 00:31:14,873
باید برم. باید برم خونه.
489
00:31:16,135 --> 00:31:19,007
وگرنه میمیرم. همین.
490
00:31:19,094 --> 00:31:21,488
ببین، ریک میدونی که رفیقمی،
491
00:31:21,575 --> 00:31:23,969
ولی نمیتونم چیزی بهت بگم، باشه؟
492
00:31:24,056 --> 00:31:25,971
حتی اگه چیزی بهت میگفتم...
493
00:31:26,841 --> 00:31:28,341
میدونی، چیزی که بهت میگفتم،
494
00:31:28,364 --> 00:31:31,193
قطعاً این نبود که...
495
00:31:31,280 --> 00:31:34,109
این تونل تو رو به سمت شرق میبره،
496
00:31:34,196 --> 00:31:36,720
به یه تقاطع
حدود ۱.۵ کیلومتری بیرون اونجا،
497
00:31:36,807 --> 00:31:40,289
و اگه اونجا یه دریچه قفلشده بود،
498
00:31:40,376 --> 00:31:43,902
۱۰۰ درصد بهت نمیگفتم که
499
00:31:43,989 --> 00:31:47,122
رمز باز کردنش ۴-۳-۹-۹ ئه.
500
00:31:48,819 --> 00:31:50,996
و چیز دیگهای که بهت نمیگفتم...
501
00:31:53,259 --> 00:31:55,478
این بود که درک میکنم، باشه؟
502
00:31:55,565 --> 00:31:58,046
ولی مجبور نیستی بمیری، رفیق.
503
00:32:00,483 --> 00:32:03,922
پس مرگ من نمیر، باشه؟
504
00:32:27,815 --> 00:32:29,208
مرکز، بلک هاوک ۳ هستم.
505
00:32:29,295 --> 00:32:30,905
در حال رسیدن به کارخونه جن-کلور هستیم.
506
00:32:30,992 --> 00:32:32,080
پنج دقیقه دیگه فرود میایم.
507
00:32:32,167 --> 00:32:33,667
دریافت شد، بلک هاوک ۳.
508
00:32:33,690 --> 00:32:35,190
بعد از سالها تمرین،
509
00:32:35,257 --> 00:32:37,346
و صحبتهام با اوکافور،
510
00:32:37,433 --> 00:32:39,914
و بازی در نقش یه سرباز خوب،
511
00:32:40,001 --> 00:32:42,873
- راه برگشت به سمت شما رو پیدا کردم.
- برو، برو، برو
512
00:32:42,961 --> 00:32:45,354
- مأموریت دوری بود...
- ورود به کارخونه.
513
00:32:45,441 --> 00:32:49,054
برداشت منابع
از یه کارخونه مواد شیمیایی متروکه.
514
00:32:52,796 --> 00:32:55,060
بدن یه واکر رو آوردم،
515
00:32:55,147 --> 00:32:57,062
دستش رو قطع کردم...
516
00:32:59,107 --> 00:33:01,936
پلاکم رو گذاشتم پیشش.
517
00:33:02,023 --> 00:33:05,244
جسد میسوخت.
518
00:33:05,331 --> 00:33:08,029
«برای زندهها، هیچ راه گریزی نیست،»
519
00:33:08,116 --> 00:33:12,164
پس باید مطمئن میشدم که
فکر میکردن من مُردهم.
520
00:33:55,685 --> 00:33:57,644
نه، نه، نه، نه!
521
00:33:57,731 --> 00:33:59,515
خدا لعنتت کنه.
522
00:34:08,002 --> 00:34:09,502
وایسا. برو عقب.
523
00:34:33,506 --> 00:34:35,725
همه چی رو دیدم.
524
00:34:35,812 --> 00:34:38,685
بجنب. چیزی نیست.
525
00:34:38,772 --> 00:34:41,296
دریافت شد. استخراج منابع کامل شد.
526
00:34:41,383 --> 00:34:43,733
تختهها بار زده شدن.
527
00:34:46,649 --> 00:34:48,303
اعلامش کن.
528
00:34:51,089 --> 00:34:52,742
یه آواره پیدا شد.
529
00:34:54,266 --> 00:34:55,832
یه بچه.
530
00:34:55,919 --> 00:34:57,747
تا محل استخراج اسکورتش میکنم.
531
00:34:57,834 --> 00:35:01,229
- دریافت شد.
- اون مامانمو کشت.
532
00:35:01,316 --> 00:35:02,816
اون مرد خوبیه،
533
00:35:02,839 --> 00:35:05,015
ما از جای خوبی اومدیم.
534
00:35:05,103 --> 00:35:07,496
و همه با هم برمیگردیم اونجا.
535
00:35:07,583 --> 00:35:09,150
همهمون.
536
00:35:10,630 --> 00:35:12,588
نمیتونیم این بیرون بمونیم.
537
00:35:12,675 --> 00:35:14,286
گفتی ازت کمک بخوام.
538
00:35:14,373 --> 00:35:16,418
دارم میخوام.
539
00:35:16,505 --> 00:35:19,508
منم دارم کمکت میکنم.
540
00:35:19,595 --> 00:35:21,815
اون پیدات میکنه،
541
00:35:21,902 --> 00:35:24,948
و هرکسی رو که پیشش فرار میکنی.
542
00:35:25,035 --> 00:35:26,602
در موردت میدونه، گرایمز.
543
00:35:29,170 --> 00:35:30,693
حالا، بجنب.
544
00:35:53,716 --> 00:35:55,216
بیدار شو.
545
00:35:59,722 --> 00:36:01,811
یادت رفت سلام بدی، سرباز.
546
00:36:01,898 --> 00:36:04,553
در مورد من چه کوفتی میدونی؟
547
00:36:06,076 --> 00:36:09,558
«من همیشه به مردهها فکر میکنم.»
548
00:36:10,994 --> 00:36:13,301
اسمش، پشت یادداشت،
549
00:36:13,388 --> 00:36:17,131
پیغامت توی اون بطری،
موقع فرار سومت.
550
00:36:17,218 --> 00:36:20,656
رفتم به جزیره رت
و بطری رو پیدا کردم.
551
00:36:20,743 --> 00:36:22,005
همونی بود که روی تلفن بود، آره؟
552
00:36:22,092 --> 00:36:24,225
آره، یه نگاهی هم به اونا انداختم.
553
00:36:24,312 --> 00:36:27,576
ولی اون بچه دختر توئه، درسته؟
554
00:36:32,451 --> 00:36:35,584
دیگه کدوم خری میدونه؟
555
00:36:35,671 --> 00:36:38,587
میشون یه اسم غیرمعموله.
556
00:36:38,674 --> 00:36:40,546
اون بیرون آدمای زیادی نیستن،
557
00:36:40,633 --> 00:36:41,808
ولی اگه اطراف اونجایی که پیدات کردیم،
558
00:36:41,895 --> 00:36:44,506
شروع کنیم به جستجو کردن...
559
00:36:46,160 --> 00:36:48,118
به نتیجه خوبی میشه رسید.
560
00:36:49,816 --> 00:36:54,908
پس به گمونم کشتن من
شانست رو بالا میبره.
561
00:36:54,995 --> 00:36:56,866
میدونی، شاید به نباید به تورن میگفتم،
562
00:36:56,953 --> 00:36:59,956
که یه چیزایی در موردت میدونم،
ولی اونم یه چیزایی بهم میگه.
563
00:37:02,089 --> 00:37:05,527
اونا میفرستادنم که پیدات کنم،
564
00:37:05,614 --> 00:37:07,114
گندی که زدم رو تمیز کنم،
565
00:37:07,181 --> 00:37:09,749
و بالاخره کارتو تموم کنم.
566
00:37:09,836 --> 00:37:12,491
تو بار روی شونههای منی.
567
00:37:12,578 --> 00:37:16,277
من اونیام که باید تو و میشون رو بکشم،
568
00:37:16,364 --> 00:37:18,279
و هر کسی دیگهای که اون بیرون
پیشش فرار میکنی.
569
00:37:18,366 --> 00:37:19,866
فقط اینو بدون که...
570
00:37:21,108 --> 00:37:23,502
برام مهم نیست که چرا غرق در خونی،
571
00:37:23,589 --> 00:37:26,069
چرا بمبها میرن و دیگه برنمیگردن.
572
00:37:26,156 --> 00:37:27,375
معلومه که برات مهمه.
573
00:37:27,462 --> 00:37:28,637
اینجا شهر من نیست.
574
00:37:28,724 --> 00:37:30,726
اینا مردم من نیستن.
575
00:37:30,813 --> 00:37:33,294
همه مردم تو هستن.
همه اونایی که زندهان.
576
00:37:33,381 --> 00:37:35,427
این همه چیز نیست!
577
00:37:35,514 --> 00:37:38,821
نمیتونی برای دنیا تصمیم بگیری!
578
00:37:38,908 --> 00:37:40,301
نمیتونی برای من تصمیم بگیری.
579
00:37:40,388 --> 00:37:41,911
من نمیگیرم. خودت تصمیم گرفتی.
580
00:37:41,998 --> 00:37:43,783
خودت انتخاب کردی.
581
00:37:45,959 --> 00:37:49,528
همسرم انتخاب منه.
582
00:37:51,181 --> 00:37:52,922
دخترم،
583
00:37:53,009 --> 00:37:55,185
زندگیم انتخاب منه.
584
00:37:55,273 --> 00:37:58,972
فکر کردی اون همه بدبختی کشیدم،
585
00:37:59,059 --> 00:38:01,061
اون همه کار کردم،
586
00:38:01,148 --> 00:38:05,065
که بذارم کسی چیزی رو برام انتخاب کنه؟
587
00:38:05,152 --> 00:38:08,155
تو یه انتخاب کردی.
588
00:38:08,242 --> 00:38:09,809
تو برای مردم توی اون شهر زندگی میکنی،
589
00:38:09,896 --> 00:38:11,898
چون چیزی به جز وظیفهت نداری.
590
00:38:11,985 --> 00:38:16,468
درصدها و بازدهها،
الف و بهای کوفتی.
591
00:38:16,555 --> 00:38:20,210
یه سرباز خوب لعنتی که هیچی نداره!
592
00:38:27,609 --> 00:38:30,177
من همه چی رو از دست دادم!
593
00:38:30,264 --> 00:38:34,442
آتلانتا رو بمبارون کردم،
لس آنجلس رو بمبارون کردم،
594
00:38:34,529 --> 00:38:39,273
و داشتم میرفتم که
همین کارو با فیلادلفیا بکنم!
595
00:38:39,360 --> 00:38:42,972
استل...
یه تفنگدار به اسم استل...
596
00:38:43,059 --> 00:38:45,497
زنم بود و نمیخواست بره توی شهر
597
00:38:45,584 --> 00:38:48,500
تا همه اونایی رو
که من نتونستم نابود کنم، از بین ببره.
598
00:38:48,587 --> 00:38:53,287
نمیخواستیم ببینم که یه شهر دیگه
به خاطر هیچ و پوچ نابود میشه، ریک!
599
00:38:53,374 --> 00:38:56,072
و من قدرت داشتم و یه انتخاب داشتم.
600
00:39:02,209 --> 00:39:03,863
و همسرم رو کشتم...
601
00:39:06,605 --> 00:39:08,694
و ۴۰۰۰ نفر دیگه رو.
602
00:39:10,348 --> 00:39:13,176
و با انتخابی که اون کرد،
603
00:39:13,263 --> 00:39:16,441
صدها هزار نفر رو نجات دادیم،
شاید تموم دنیا رو.
604
00:39:16,528 --> 00:39:18,747
تلاشمو برات کردم، ریک.
605
00:39:18,834 --> 00:39:20,619
تلاشمو کردم.
606
00:39:20,706 --> 00:39:21,968
متاسفم.
607
00:39:22,055 --> 00:39:24,579
تو برای چی داری معذرت میخوای؟
608
00:39:40,247 --> 00:39:42,380
فقط بذار برم.
609
00:39:42,467 --> 00:39:44,686
نه.
610
00:39:52,128 --> 00:39:53,628
انجامش بده.
611
00:39:56,263 --> 00:39:58,178
خواهش میکنم.
612
00:39:58,265 --> 00:40:00,223
نمیکنم.
613
00:40:10,886 --> 00:40:12,888
اونا هنوز باهاتن.
614
00:40:15,369 --> 00:40:17,632
ولی الان دیگه اینجا میجنگی.
615
00:40:19,678 --> 00:40:21,593
برای اونا میجنگی.
616
00:40:24,422 --> 00:40:26,685
از قبل انتخابت رو کردی.
617
00:40:35,607 --> 00:40:38,740
تو رو با تورن
به واحد تدارکات میفرستم.
618
00:40:38,827 --> 00:40:41,177
باید یه دانشگاه توی کاسکید رو
619
00:40:41,264 --> 00:40:45,051
طی ۱۲ ماه آینده،
به یه پایگاه عملیاتی پیشرو تبدیل کنین،
620
00:40:45,138 --> 00:40:49,142
که برای سربازهای خط مقدم آماده باشه.
621
00:40:49,229 --> 00:40:52,580
همه فرماندهان ارشد سیآرام
یه سال دیگه اونجا جمع میشن،
622
00:40:52,667 --> 00:40:54,539
تا پایگاه رو افتتاح کنن.
623
00:40:54,626 --> 00:40:58,543
تو و تورن، در تیم تغییر،
624
00:40:58,630 --> 00:41:00,130
رهبران پروژه خواهید بود.
625
00:41:00,196 --> 00:41:03,025
این راهیه برای ورودت.
626
00:41:03,112 --> 00:41:05,637
این شروع مسیر تو،
627
00:41:05,724 --> 00:41:07,856
به سطوح بالاتر قدرته.
628
00:41:07,943 --> 00:41:11,686
من قدرت نمیخوام.
629
00:41:11,773 --> 00:41:13,645
قضیه همینه.
630
00:41:15,385 --> 00:41:17,649
از قبل داریش.
631
00:41:37,146 --> 00:41:39,540
باید اینو ببینی.
632
00:41:39,627 --> 00:41:41,324
نگاه کن.
633
00:41:41,411 --> 00:41:42,804
سرلشکر بیل،
634
00:41:42,891 --> 00:41:44,110
با لغو یک ملاقات برنامهریزی شده،
635
00:41:44,197 --> 00:41:46,068
بین شرکای اتحاد پورتلند و جمهوری مدنی،
636
00:41:46,155 --> 00:41:48,767
یک ماموریت شناسایی سیآرام را،
637
00:41:48,854 --> 00:41:51,726
برای تعیین وضعیت اوماها آغاز کرد،
638
00:41:51,813 --> 00:41:55,208
و آنها متوجه شدند که
ما اکنون یک اتحاد دوگانه هستیم.
639
00:41:55,295 --> 00:41:56,992
شهر اوماها،
640
00:41:57,079 --> 00:41:59,386
یکی از سه شهر باقیمانده در این قاره،
641
00:41:59,473 --> 00:42:03,346
به همراه حدود ۹۰ هزار نفر
سقوط کرده است.
642
00:42:03,433 --> 00:42:05,479
بررسی اولیه، یک بخش فروریخته،
643
00:42:05,566 --> 00:42:07,394
در دیوار حائل پیرامونی شهر را
نشان میدهد.
644
00:42:07,481 --> 00:42:10,223
در هفته های آینده،
سیآرام سقوط را بررسی خواهد کرد،
645
00:42:10,310 --> 00:42:13,356
تا مشخص کند که آیا این فشار
از یک دسته واکر بوده است یا...
646
00:42:13,443 --> 00:42:15,663
باید فکر همچین روزی رو میکردن.
647
00:42:17,447 --> 00:42:19,841
اوماها گذاشت همه بفهمن کجان،
و از بین رفت.
648
00:42:19,928 --> 00:42:21,147
یعنی فکر میکنی کار آدمها بوده؟
649
00:42:21,234 --> 00:42:22,801
نمیدونم کار کی بوده.
650
00:42:22,888 --> 00:42:25,717
فقط میدونم جمهوری مدنی زنده ست
و اوماها مُرده.
651
00:42:25,804 --> 00:42:28,284
میدونم رازداری جواب میده.
652
00:42:28,371 --> 00:42:29,982
میدونم راهحل اینه.
653
00:42:30,069 --> 00:42:31,984
اینجا جاییه که آینده رو میسازه،
654
00:42:32,071 --> 00:42:34,552
و پورتلند باید از ما تبعیت کنه.
655
00:42:37,032 --> 00:42:38,773
اون دختری که نجات دادی...
656
00:42:38,860 --> 00:42:42,342
واکرهایی که دم دریچه کشتی،
657
00:42:42,429 --> 00:42:45,432
پدر و مادرش بودن.
658
00:42:45,519 --> 00:42:49,218
توی یه موزه زندگی میکردن.
659
00:42:49,305 --> 00:42:51,786
گروهشون شکار میکردن،
660
00:42:51,873 --> 00:42:55,921
و قارچ پرورش میدادن،
حصار میساختن.
661
00:42:56,008 --> 00:42:59,751
و بعد دختره گفت یه روز،
یه واکر اومده داخل،
662
00:42:59,838 --> 00:43:01,579
و بعد همه مُردن.
663
00:43:01,666 --> 00:43:04,625
به جز اون.
664
00:43:04,712 --> 00:43:08,629
توی یه مجسمه غولپیکر مخفی شده بود.
665
00:43:08,716 --> 00:43:11,153
گفت یه ملخ با تیغهای تیز بوده.
666
00:43:15,288 --> 00:43:16,681
رفته زیر اونجا،
667
00:43:16,768 --> 00:43:18,268
و واکرها...
668
00:43:20,293 --> 00:43:22,730
مردمی که میشناخت،
669
00:43:22,817 --> 00:43:25,951
در تلاش برای رسیدن بهش
خودشونو تیکه پاره کردن.
670
00:43:26,038 --> 00:43:30,259
غرق در خون و اندامهای اونا،
زخمی شد...
671
00:43:32,087 --> 00:43:34,175
و بعد از دو روز،
وقتی دیگه طاقتش تموم شده بود،
672
00:43:34,176 --> 00:43:37,745
بالاخره رفت بیرون تا بمیره.
673
00:43:37,832 --> 00:43:41,009
اونا بهش حمله نکردن،
674
00:43:41,096 --> 00:43:42,402
ولی چیزی براش نمونده بود،
675
00:43:42,489 --> 00:43:45,492
و جایی برای رفتن نداشت.
676
00:43:45,579 --> 00:43:48,451
پس فقط راه میرفت...
677
00:43:48,538 --> 00:43:51,367
و سعی میکرد سر و صدا نکنه
تا بتونه مخفی بمونه.
678
00:43:51,454 --> 00:43:54,632
من و تو و اون دختر...
679
00:43:56,808 --> 00:43:58,418
همهمون میخوایم یه جای دیگه باشیم،
680
00:43:58,505 --> 00:43:59,898
با یه نفر دیگه،
681
00:43:59,985 --> 00:44:02,378
ولی توی جای درستی گیر افتادیم.
682
00:44:02,465 --> 00:44:03,771
آره.
683
00:44:03,858 --> 00:44:06,687
و یه روزی بالاخره متوجهش میشی.
684
00:44:06,774 --> 00:44:09,647
متاسفم نیستم که جلوتو گرفتم.
685
00:44:09,734 --> 00:44:12,562
متاسفم نیستم که جونتو نجات دادم،
686
00:44:12,650 --> 00:44:14,347
حتی زمانی که نمیخواستی نجاتت بدن.
687
00:44:17,089 --> 00:44:19,657
تو جونمو نجات ندادی.
688
00:44:19,744 --> 00:44:22,137
چرا، نجات دادم.
689
00:44:25,184 --> 00:44:27,142
تعلل نمیکردم، گرایمز.
690
00:44:41,026 --> 00:44:46,684
حداقل یه آدم خوب بیشتر
توی این دنیا وجود داره. نه؟
691
00:44:46,771 --> 00:44:50,078
یه مرد خوب بیشتر که دنیا رو نجات بده،
692
00:44:51,558 --> 00:44:54,213
چه بخواد چه نخواد.
693
00:45:11,621 --> 00:45:13,754
دیوارهای بیرونی شهر
694
00:45:13,841 --> 00:45:16,409
به دلیل تهاجم و اقدامات متقابل
سقوط کردهاند،
695
00:45:16,496 --> 00:45:18,585
در فاصله شش ساعتهای که محلهها
696
00:45:18,672 --> 00:45:20,718
و کل شهر سقوط کرده است.
697
00:45:20,805 --> 00:45:22,110
دو نقطه تهاجم وجود داشته،
698
00:45:22,197 --> 00:45:25,070
دو فرو ریزش یا انفجار احتمالی،
699
00:45:25,157 --> 00:45:27,768
که عملاً جمعیت شهر را به دام انداخته است.
700
00:45:27,855 --> 00:45:29,248
به نظر میرسد که یک ساختمان،
701
00:45:29,335 --> 00:45:30,597
که صدها نفر در آن جمع شده بودند،
702
00:45:30,684 --> 00:45:32,555
آخرین جایی بود که سقوط کرد.
703
00:45:32,642 --> 00:45:35,167
و اطلاعات سیآرام بیان می کند که
اگرچه درهای آن بسته مانده،
704
00:45:35,254 --> 00:45:37,952
اما اتفاقی درون خود ساختمان رخ داده،
705
00:45:38,039 --> 00:45:40,868
که منجفر به مرگهای اولیه،
احیای دوباره مردگان،
706
00:45:40,955 --> 00:45:42,455
و کل...
707
00:46:20,299 --> 00:46:22,562
به تموم کردنش فکر میکردم،
708
00:46:22,649 --> 00:46:25,173
که همه چی رو متوقف کنم.
709
00:46:25,260 --> 00:46:26,958
ولی بعد...
710
00:46:27,045 --> 00:46:31,005
بعدش دیگه هیچی نبود، مگه نه؟
711
00:46:31,092 --> 00:46:33,616
تمام این چیزها برای هیچ.
712
00:46:33,703 --> 00:46:35,880
نمیتونستم این کارو بکنم،
713
00:46:35,967 --> 00:46:39,100
ولی هنوز تصمیم داشتم بمیرم.
714
00:46:41,189 --> 00:46:43,409
تمام مدت برات نامه مینوشتم،
715
00:46:43,496 --> 00:46:46,325
دستمو دراز میکردم، تا چیزی رو حس کنم،
716
00:46:46,412 --> 00:46:49,676
مینوشتم به این تصور که
میتونی بخونیشون.
717
00:46:51,460 --> 00:46:53,854
این آخریشه،
718
00:46:53,941 --> 00:46:57,379
آخرین نامهای که برات مینویسم و
هیچوقت نمیبینیش.
719
00:46:57,466 --> 00:46:59,468
دوستت دارم.
720
00:47:02,080 --> 00:47:04,647
دیگه نه مردهها رو میبینم،
721
00:47:04,734 --> 00:47:06,867
نه اونایی که از دست دادم،
722
00:47:06,954 --> 00:47:11,480
نه خورشید، نه آسمون و نه آب.
723
00:47:11,567 --> 00:47:15,267
دیگه تو رو نمیبینم.
724
00:47:15,354 --> 00:47:17,878
فقط چیزای پیشرو رو میبینم.
725
00:47:17,965 --> 00:47:21,186
قطعات فلزی و روغن تفنگ و خون.
726
00:47:21,273 --> 00:47:25,059
کارهایی که باید بکنم،
کارهایی که میتونم برای نجات دنیا بکنم،
727
00:47:25,146 --> 00:47:27,932
حتی اگه هیچوقت
نفهمی که انجامشون دادم.
728
00:47:28,019 --> 00:47:31,805
خیلی دوستت دارم.
729
00:47:31,892 --> 00:47:34,460
خیلی خیلی دوستت دارم.
730
00:47:34,547 --> 00:47:36,679
تلاشمو کردم.
731
00:47:36,766 --> 00:47:39,595
خواهش میکنم بدون تلاشمو کردم.
732
00:47:44,339 --> 00:47:46,864
تلاشمو کردم...
733
00:47:46,951 --> 00:47:49,040
ولی شکست خوردم.
734
00:48:00,399 --> 00:48:03,881
حرکت خیلی جسورانهایه،
ولی گفت بهم ایمان داری.
735
00:48:03,968 --> 00:48:05,926
پس، اگه این نیمکت رو
برای خودت میخوای،
736
00:48:06,013 --> 00:48:10,452
میتونم این پیتزای بزرگ رو بردارم،
از اون ساختمون بزرگ آبی رد بشم،
737
00:48:10,539 --> 00:48:12,715
و سر کار مزخرفم، پشت میز داغونم،
738
00:48:12,802 --> 00:48:15,588
تنهایی بخورمش.
739
00:48:15,675 --> 00:48:18,069
بهت ایمان دارم...
740
00:48:19,418 --> 00:48:21,594
پیتزا هم دوست دارم.
741
00:48:25,815 --> 00:48:28,122
ولی در مورد بدبختیهات حرف نزن.
742
00:48:28,862 --> 00:48:30,472
تو جایی گیر نیفتادی.
743
00:48:31,560 --> 00:48:33,823
خودت گفتی جایی که میخواستی نیستی.
744
00:48:33,911 --> 00:48:35,303
نیستم.
745
00:48:35,390 --> 00:48:37,218
ولی گیر هم نیفتادم.
746
00:48:38,045 --> 00:48:41,875
اگه میخوایم میتونیم
کل این دنیای لعنتی رو مال خودمون کنیم.
747
00:48:46,880 --> 00:48:49,230
اگه یه روز بیام اینجا...
748
00:48:51,145 --> 00:48:52,645
و پنج تا پیتزا بیارم چی؟
749
00:48:56,324 --> 00:48:58,022
و یه حلقه ازدواج؟
750
00:49:05,116 --> 00:49:07,292
فکر کنم باید این کارو بکنی.
751
00:49:21,175 --> 00:49:23,438
فکر کنم...
752
00:49:23,525 --> 00:49:25,614
بهت ایمان دارم.
753
00:49:25,701 --> 00:49:27,268
فکر کنم...
754
00:49:33,840 --> 00:49:35,340
ریک!
755
00:49:45,765 --> 00:49:47,265
ممنون که ما رو به ساحل میبری.
[زمان حال]
756
00:49:47,332 --> 00:49:49,769
از سبک پروازت خوشم میاد.
757
00:49:50,857 --> 00:49:52,902
سخت میشه گفت
چیزی توی فکرت هست یا نه.
758
00:49:52,990 --> 00:49:55,818
این روزها به زور حرف میزنی، ریک.
759
00:49:59,605 --> 00:50:04,001
داشتم به یه شب که بچه بودم فکر میکردم.
760
00:50:04,088 --> 00:50:06,873
۷ سالم بود.
761
00:50:09,267 --> 00:50:10,767
تشنه بودم.
762
00:50:10,790 --> 00:50:12,618
خوابم نمیبرد.
763
00:50:12,705 --> 00:50:14,402
پاشدم رفتم آب بخورم.
764
00:50:14,489 --> 00:50:17,666
خونهمون قدیمی بود و
تختههای کف جیرجیر میکرد،
765
00:50:17,753 --> 00:50:20,104
سعی کردم خانوادهمو بیدار نکردم.
766
00:50:22,367 --> 00:50:25,326
روی پلهها بودم...
767
00:50:25,413 --> 00:50:28,547
و یه نوری توی آشپزخونه دیدم.
768
00:50:28,634 --> 00:50:30,723
نارنجی بود.
769
00:50:30,810 --> 00:50:33,987
محصولاتمون داشت میسوخت.
770
00:50:34,074 --> 00:50:37,730
اونقدر ترسیده بودم که خشکم زده بود.
771
00:50:37,817 --> 00:50:40,385
بعد، بابام اومد.
772
00:50:42,865 --> 00:50:45,042
شبیه یه هیولا شده بود.
773
00:50:46,652 --> 00:50:49,655
نصف بدنش سوخته بود،
774
00:50:49,742 --> 00:50:52,179
ولی اومده بود که منو ببره بیرون.
775
00:50:52,266 --> 00:50:54,486
گفت نباید بترسم،
776
00:50:54,573 --> 00:50:56,227
که فقط یه آتیشسوزیه،
777
00:50:56,314 --> 00:50:58,316
که شعلههای آتیش
از گیاهها محافظت میکردن،
778
00:50:58,403 --> 00:51:00,405
تا وقت برداشت بعدی برسه.
779
00:51:00,492 --> 00:51:03,712
گفت «شاید شبیه پایان دنیا به نظر بیاد،»
780
00:51:03,799 --> 00:51:05,584
«ولی این تازه شروعشه.»
781
00:51:05,671 --> 00:51:08,543
خیلی مطمئن بود،
782
00:51:08,630 --> 00:51:10,371
خیلی استوار بود،
783
00:51:10,458 --> 00:51:13,157
و...
784
00:51:15,550 --> 00:51:18,292
باعث آرامشم شد.
785
00:51:18,379 --> 00:51:20,555
حرفشو باور کردم.
786
00:51:20,642 --> 00:51:23,689
زنده موند؟
787
00:51:23,776 --> 00:51:26,126
آره، خوب شد.
788
00:51:26,213 --> 00:51:27,258
اوضاع هم درست شد.
789
00:51:27,345 --> 00:51:29,390
یه انبار جدید ساختیم،
790
00:51:29,477 --> 00:51:31,305
یه خونه جدید.
791
00:51:31,392 --> 00:51:35,266
سال بعد،
بهترین محصول ممکن رو برداشت کردیم.
792
00:51:35,353 --> 00:51:38,269
سالها بعد که پدرم مُرد،
793
00:51:38,356 --> 00:51:41,010
مادرم بهم گفت...
794
00:51:41,098 --> 00:51:43,100
کار رعد و برق نبوده.
795
00:51:44,449 --> 00:51:47,147
پدرم آتیش رو روشن کرده.
796
00:51:47,234 --> 00:51:49,584
گفت مزرعه داشت خراب میشد،
797
00:51:51,847 --> 00:51:54,589
و با کاری کرد نجاتش داد.
798
00:51:54,676 --> 00:51:56,765
ما رو نجات داد.
799
00:51:56,852 --> 00:51:58,680
و...
800
00:51:58,767 --> 00:52:00,769
خیلی تکونم داد.
801
00:52:02,380 --> 00:52:06,035
فکر میکردم اون
صادقترین مردیه که میشناسم.
802
00:52:06,123 --> 00:52:09,822
مادرم گفت کاری که کرد درست نبوده.
803
00:52:09,909 --> 00:52:13,042
گفت زخمها و دردش،
804
00:52:13,130 --> 00:52:15,871
فقط یادش میآورده...
805
00:52:19,048 --> 00:52:21,442
که ما رو نجات داده.
806
00:52:26,621 --> 00:52:28,362
من هستم.
807
00:52:36,457 --> 00:52:38,372
سال خوبی بوده.
808
00:52:38,459 --> 00:52:41,593
میدونم برای این نیرو
گزینه مناسبی هستی، ریک.
809
00:52:41,680 --> 00:52:45,510
میدونم برای این نقشه
گزینه مناسبی هستی.
810
00:52:45,597 --> 00:52:49,078
دیگه از الف و ب خبری نیست.
811
00:52:49,166 --> 00:52:51,080
دیگه از اوماها خبری نیست.
812
00:52:53,605 --> 00:52:55,259
میدونی، میخوام کاملاً صادق باشم.
813
00:52:55,346 --> 00:52:59,263
هنوز نمیدونم چطور
همه چی درست از آب میاد، پس...
814
00:52:59,350 --> 00:53:02,222
یه راز دیگه رو بهت میگم.
815
00:53:02,309 --> 00:53:04,877
وقتی به اون نقطه رسیدی...
816
00:53:06,835 --> 00:53:08,533
قسم بخور که
817
00:53:09,795 --> 00:53:11,362
نذاری زیاد طول بکشه.
818
00:53:11,449 --> 00:53:14,321
خودت میفهمی.
819
00:53:14,408 --> 00:53:16,845
مطمئن باش. خودت میفهمی.
820
00:53:21,198 --> 00:53:24,331
زدنمون! پروتکل سه!
821
00:53:24,418 --> 00:53:25,918
پروتکل سه!
822
00:53:33,471 --> 00:53:34,820
گزارش بده!
823
00:53:34,907 --> 00:53:37,779
اوکافور کشته شد!
824
00:53:37,866 --> 00:53:39,999
صندلی راست!
825
00:53:40,086 --> 00:53:42,349
دفاع از غرب!
826
00:53:48,616 --> 00:53:51,402
خدایا.
دارن شلیک میکنن!
827
00:53:51,489 --> 00:53:53,882
دارن بهمون شلیک میکنن!
828
00:53:59,975 --> 00:54:05,111
۱۶ کیلومتری...
۱۶ میلومتری جنوب سی-۱۲۶، سی-۱۲۶
829
00:54:05,198 --> 00:54:07,766
داریم سقوط میکنیم.
830
00:54:07,853 --> 00:54:09,550
محکم بشینین! محکم بشینین!
831
00:54:33,182 --> 00:54:34,749
آماده درگیری باشین.
832
00:54:34,836 --> 00:54:36,336
بریم!
833
00:54:36,360 --> 00:54:38,100
نیروی ۶، سه نقطه هدف.
از خروجی چپ شروع میکنیم.
834
00:54:38,187 --> 00:54:39,928
- هر کس نزدیک شد بزنینش.
- دریافت شد.
835
00:54:43,976 --> 00:54:46,544
شلیک کنین، یالا!
836
00:54:46,631 --> 00:54:48,154
بجنبین!
837
00:55:05,084 --> 00:55:07,869
یالا!
838
00:55:38,868 --> 00:55:44,868
ارائهای از وبسایت دیجی موویز
.:: DigiMoviez.Com ::.
839
00:55:45,869 --> 00:55:51,869
تـرجمه از «آیــدا و ایلــیا»
::. Ayda.NDR & EILIA .::
840
00:55:52,870 --> 00:55:58,870
بزرگترین مرجع دنیای مردگان متحرک
The_WalkingDead@