1 00:00:02,194 --> 00:00:03,589 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:03,594 --> 00:00:04,926 ‫باز هم پول قایق خریدن نداریم. 3 00:00:04,930 --> 00:00:07,026 ‫خودتون می‌دونین لقبم ‫تو ارتش چی بود دیگه، نه؟ 4 00:00:07,030 --> 00:00:09,743 ‫- لقبت «جناب نان و ماهی» بود. ‫- احسنت! احسنت! 5 00:00:09,748 --> 00:00:10,891 ‫عین حضرت عیسی ‫که با هفت قرص نان و ماهی... 6 00:00:10,915 --> 00:00:12,058 ‫چهار هزار نفر رو سیر کرد، ‫ردیفش می‌کردم. 7 00:00:12,063 --> 00:00:14,097 ‫- بابا! ‫- وای! 8 00:00:14,693 --> 00:00:16,478 ‫به وحشتناک‌ترین کابوس عمرتون خوش اومدین. 9 00:00:18,093 --> 00:00:18,925 ‫به خاطر مامان می‌گم. 10 00:00:18,949 --> 00:00:20,793 ‫گمونم حالش به خاطر ‫این شهر به هم ریخته باشه. 11 00:00:20,798 --> 00:00:22,075 ‫تو چند هفته است ‫هر روز می‌ری جنگل، 12 00:00:22,079 --> 00:00:23,528 ‫واسه همین از اوضاع اینجا خبر نداری. 13 00:00:23,532 --> 00:00:26,175 ‫به مامانت کمک کن بقیه رو ‫در امن و امان نگه داره. 14 00:00:26,180 --> 00:00:29,183 ‫امشب هم که برگشتم، ‫صحبت می‌کنیم. 15 00:00:29,188 --> 00:00:30,425 ‫قول می‌دم. 16 00:00:39,886 --> 00:00:41,583 ‫فقط اگه همه رو بیدار کنیم، 17 00:00:41,588 --> 00:00:42,941 ‫می‌تونیم بریم خونه‌مون. 18 00:00:42,946 --> 00:00:44,199 ‫اَبی، نزن! 19 00:00:44,204 --> 00:00:46,395 ‫یه چیزی پیدا کردم ‫که به گمونم به کارمون بیاد. 20 00:00:46,399 --> 00:00:47,879 ‫مامان! 21 00:00:48,346 --> 00:00:49,918 ‫نه، نه! 22 00:00:49,923 --> 00:00:51,794 ‫اومدن تو خونه! 23 00:00:54,992 --> 00:00:56,160 ‫باید بریم. 24 00:00:56,165 --> 00:00:58,668 ‫کجا بریم؟ داریم کجا می‌ریم؟ 25 00:00:58,673 --> 00:01:00,196 ‫تو اول برو. 26 00:01:00,372 --> 00:01:01,894 ‫من پشت سرت میام پایین. 27 00:01:01,899 --> 00:01:03,621 ‫باید خودمون رو به شهر برسونیم. 28 00:01:04,560 --> 00:01:06,496 ‫نه. باید بریم سمت درخت‌ها. 29 00:01:07,371 --> 00:01:08,759 ‫باید بری توش. 30 00:01:08,764 --> 00:01:09,972 ‫برم تو درخته؟ نه‌خیر! 31 00:01:09,977 --> 00:01:10,978 ‫تو درخته در امان می‌مونی! 32 00:01:10,983 --> 00:01:12,129 ‫- چی؟ ‫- قول می‌دم. 33 00:01:12,134 --> 00:01:13,347 ‫- برو، برو دیگه! ‫- نه، وایستا! 34 00:01:13,352 --> 00:01:15,659 ‫برادرت رو پیدا کن. ‫من هم پشت سرت میـ... 35 00:01:17,270 --> 00:01:19,664 ‫وارد یه «درخت راه‌دور» شده بودی. 36 00:01:19,903 --> 00:01:21,722 ‫- عزیز دلم... ‫- جریان از چه قراره؟ 37 00:01:21,727 --> 00:01:22,886 ‫جریان چیه؟ 38 00:01:22,891 --> 00:01:25,458 ‫داریم چاله بزرگی تو زیرزمینمون حفر می‌کنیم. 39 00:01:25,463 --> 00:01:28,433 ‫قراره منشأ برق اینجا رو کشف کنیم. 40 00:01:28,438 --> 00:01:29,874 ‫کسی صدام رو نداره؟ 41 00:01:30,227 --> 00:01:33,386 ‫فقط خش‌خش دریافت کردم، ‫ولی کار می‌کرد. 42 00:01:33,391 --> 00:01:35,300 ‫به نظرم اگه بتونیم ‫ارتفاعش رو از دارمرز بلندتر کنیم... 43 00:01:35,305 --> 00:01:36,504 ‫و برق کافی بهش برسونیم، 44 00:01:36,509 --> 00:01:37,945 ‫بتونیم سیگنالی ارسال کنیم. 45 00:01:37,950 --> 00:01:40,121 ‫خودت می‌گی چطوری ارتفاعش رو ‫از دارمرز بیشتر کنیم؟ 46 00:01:40,126 --> 00:01:42,113 ‫اول می‌ریم رو ارتفاعات. 47 00:01:42,118 --> 00:01:43,691 ‫اگه این صداها واقعی باشن، 48 00:01:43,696 --> 00:01:45,416 ‫اگه موجودی تو این شهر ‫باهات در ارتباط باشه، 49 00:01:45,421 --> 00:01:47,051 ‫یعنی ارتباطت با این شهر فراتر... 50 00:01:47,055 --> 00:01:49,058 ‫از باقی ساکنین شهره. 51 00:01:49,125 --> 00:01:50,583 ‫ولی باید اثباتش کنیم. 52 00:01:50,588 --> 00:01:51,629 ‫این چیه؟ 53 00:01:51,634 --> 00:01:53,894 ‫گفتن قوتی داشتی ساکه رو ‫چال می‌کردی، نظاره‌گر بودن... 54 00:01:53,899 --> 00:01:56,815 ‫و از همین طریق ثابت می‌شه واقعی هستن. 55 00:01:56,820 --> 00:01:59,080 ‫سارا رو تو زیرزمین کلیسا حبس کردم. 56 00:01:59,084 --> 00:02:00,285 ‫بگو شوخی می‌کنی. 57 00:02:00,290 --> 00:02:02,738 ‫ممکنه بتونیم به کمکش ‫کل این قضایا رو حل کنیم. 58 00:02:02,824 --> 00:02:06,019 ‫شاید همگی بتونیم به کمکش بریم خونه‌مون. 59 00:02:06,024 --> 00:02:07,200 ‫بریم یه قدمی بزنیم. 60 00:02:08,667 --> 00:02:10,538 ‫کجا می‌ریم؟ 61 00:02:10,543 --> 00:02:12,285 ‫می‌ریم راه خونه‌مون رو پیدا کنیم. 62 00:02:32,413 --> 00:02:34,584 ‫از کجا می‌دونین باید این‌طرفی بریم؟ 63 00:02:34,917 --> 00:02:36,332 ‫نمی‌دونم. 64 00:02:36,337 --> 00:02:37,904 ‫صرفا طبق غریزه‌ام پیش می‌رم. 65 00:02:40,166 --> 00:02:41,800 ‫غریزه‌تون بر چه اساسه؟ 66 00:02:45,499 --> 00:02:47,347 ‫بر اون اساسه. 67 00:03:03,162 --> 00:03:04,436 ‫اون چیه؟ 68 00:03:05,800 --> 00:03:07,410 ‫نمی‌دونم. 69 00:03:08,183 --> 00:03:09,998 ‫روحم هم خبر نداره. 70 00:03:10,460 --> 00:03:12,984 ‫ولی... اِم، این‌ها رو اینجا پیدا کرده بودم. 71 00:03:13,451 --> 00:03:15,076 ‫خیلی‌خب. 72 00:03:15,254 --> 00:03:17,888 ‫امشب رو اینجا می‌خوابیم. 73 00:03:18,045 --> 00:03:19,490 ‫ولی هوا که هنوز تاریک نشده. 74 00:03:19,495 --> 00:03:22,411 ‫ببین، من تا حالا از اینجا جلوتر نرفتم. 75 00:03:22,871 --> 00:03:24,490 ‫از اینجا که جلوتر بریم، 76 00:03:24,495 --> 00:03:26,428 ‫اصلا نمی‌دونیم چی به چیه، 77 00:03:26,433 --> 00:03:28,783 ‫من هم دو ساعت مونده به تاریکی ‫چنین کاری نمی‌کنم. 78 00:03:29,013 --> 00:03:31,885 ‫شب همین‌جا می‌خوابیم. ‫برو تو. 79 00:03:32,297 --> 00:03:34,208 ‫می‌شه حداقل این رو باز کنین؟ 80 00:03:34,339 --> 00:03:35,803 ‫نه‌خیر. 81 00:03:36,201 --> 00:03:38,358 ‫باید برم رفع حاجت. 82 00:03:38,363 --> 00:03:40,147 ‫خب، واسه همین از جلو بهت دستبند زدم دیگه. 83 00:03:40,289 --> 00:03:41,920 ‫دور نشی‌ها. 84 00:03:50,425 --> 00:03:55,670 ‫سه پروژه مختلف تعریف کردیم. ‫یه گروه پرتعداد خود برج رو می‌سازن، 85 00:03:55,936 --> 00:04:01,264 ‫دو گروه کم‌تعداد هم رو رادیوئه ‫و منبع انرژیش کار می‌کنن. 86 00:04:02,316 --> 00:04:04,709 ‫می‌شه گفت گروه آخریه رو ‫فقط جید تشکیل می‌شه. 87 00:04:05,030 --> 00:04:06,646 ‫هنوز ویکتور رو پیدا نکرده؟ 88 00:04:06,828 --> 00:04:14,017 ‫نه. ولی گمون کنم جیم اگه جید باز هم ‫حرف نماده رو پیش بکشه، بکشدش. 89 00:04:15,758 --> 00:04:21,306 ‫من از همین که بالاخره کار می‌کنه خوشحالم. ‫خیلی خودخواه و تنبله. ازش خوشم نمیاد. 90 00:04:21,408 --> 00:04:24,345 ‫تو که همیشه هر کی رو بیش از همه ‫دوست داری، این‌طوری توصیف می‌کنی. 91 00:04:25,600 --> 00:04:30,615 ‫برو زنگوله‌ات رو بزن. ‫کلانتر خوبی باش. 92 00:04:31,842 --> 00:04:33,865 ‫خونه می‌بینمت. 93 00:04:37,275 --> 00:04:38,818 ‫سلام. 94 00:04:39,179 --> 00:04:40,179 ‫سلام. 95 00:04:40,184 --> 00:04:42,701 ‫اِم، فصل ششم رو خوندم. 96 00:04:43,319 --> 00:04:44,319 ‫نوبت توئه. 97 00:04:44,324 --> 00:04:45,804 ‫نظرت فعلا چی بوده؟ 98 00:04:45,809 --> 00:04:47,334 ‫خب، کتاب محبوبم که نشده، 99 00:04:47,339 --> 00:04:49,584 ‫ولی مشتاقم ببینم تهش چی می‌شه. 100 00:04:49,632 --> 00:04:51,756 ‫به نظرت پایان خوشی در انتظارشونه؟ 101 00:04:51,928 --> 00:04:54,436 ‫چه بدونم. لابد می‌فهمیم دیگه. 102 00:04:55,248 --> 00:04:56,787 ‫به سلامت برسی خونه کلانتر. 103 00:04:56,792 --> 00:04:58,359 ‫همچنین. 104 00:05:05,362 --> 00:05:07,538 ‫امروز کارتون حرف نداشت بچه‌ها. 105 00:05:08,264 --> 00:05:09,920 ‫بیاین تو. 106 00:05:10,782 --> 00:05:12,784 ‫سلام، خوبی؟ 107 00:05:13,665 --> 00:05:15,406 ‫ظاهرا یه کم ناراحتی. 108 00:05:15,411 --> 00:05:18,458 ‫آها، اِم، مادرزادی همین شکلی بودم. 109 00:05:18,463 --> 00:05:21,118 ‫امشب درست و حسابی بخواب. ‫کار اصلیمون از فردا شروع می‌شه. 110 00:05:21,786 --> 00:05:23,178 ‫چشم خانم. 111 00:05:25,200 --> 00:05:29,678 ‫پس قراره تو سلول زندان ساکن بشیم، چه جالب. 112 00:05:29,683 --> 00:05:31,631 ‫موقتیه. 113 00:05:31,636 --> 00:05:35,161 ‫درسته. تا برج معجزه‌آسامون رو بسازیم ‫و وسط «ناکجاآباد»... 114 00:05:35,166 --> 00:05:38,076 ‫سیگنال رادیویی بفرستیم، ‫اینجا ساکن می‌شیم. 115 00:05:38,081 --> 00:05:40,881 ‫ببین. این‌قدر چرت نگو، خب؟ 116 00:05:40,886 --> 00:05:43,326 ‫یه سری از افرادی که اون توئن، ‫باید کاری کنن که حس خوبی بهشون دست بده. 117 00:05:43,331 --> 00:05:46,436 ‫چه عالی. همگی وانمود می‌کنیم. ‫من که پایه‌ام. 118 00:05:53,154 --> 00:05:56,654 ‫[یک شب بدون وقوع سانحه] 119 00:05:58,232 --> 00:06:01,279 ‫تابی، گرسنه نیستی؟ ‫شام درست کردم. 120 00:06:01,378 --> 00:06:02,553 ‫الان میام بالا. 121 00:06:13,054 --> 00:06:23,054 ‫سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین! ‫تلگرام، توییتر و اینستاگرام: Bamabinofficial@ 122 00:06:23,254 --> 00:06:33,254 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@ 123 00:06:41,011 --> 00:06:44,536 ‫ایتان، من که بهت گفته بودم ‫اسباب‌بازی‌هات رو جمع کنی! 124 00:06:56,463 --> 00:06:58,951 ‫می‌شه لطفا یکی بطریه رو برداره؟ 125 00:07:04,071 --> 00:07:05,637 ‫جیم؟ 126 00:07:10,395 --> 00:07:13,139 ‫بچه‌ها رو بردار. ‫یه جای کار می‌لنگه. 127 00:07:14,934 --> 00:07:16,967 ‫جیم، جواب بده دیگه! 128 00:07:18,305 --> 00:07:20,615 ‫جیم؟ 129 00:07:27,923 --> 00:07:29,186 ‫وای خدایا. 130 00:10:20,067 --> 00:10:22,680 ‫همه‌اش می‌گفت حالش خوبه. 131 00:10:23,654 --> 00:10:26,907 ‫حرف برجمون بود و شوخی می‌کرد. 132 00:10:26,912 --> 00:10:29,547 ‫داشت... 133 00:10:49,833 --> 00:10:52,376 ‫عه، برعکسه. برگردونش. 134 00:10:52,381 --> 00:10:54,735 ‫آره. حواسمون باشه روکش داشته باشه. 135 00:10:54,740 --> 00:10:56,089 ‫ایول. 136 00:10:56,420 --> 00:10:57,883 ‫سلام کِنی. 137 00:10:58,165 --> 00:11:00,785 ‫سلام. جید باتری‌ها رو... 138 00:11:00,790 --> 00:11:02,096 ‫تو آشپزخونه چیده و... 139 00:11:02,101 --> 00:11:03,986 ‫فکر کنم سیم و کابل‌هامون ‫دیگه واسه کابلش کافی باشه. 140 00:11:03,990 --> 00:11:06,579 ‫خیلی‌خب، اگه بخوایم ارتفاع برجه رو... 141 00:11:06,584 --> 00:11:08,579 ‫به حد مورد نیازمون برسونیم، ‫باز هم مصالح لازم داریم. 142 00:11:08,584 --> 00:11:11,540 ‫درسته. چند نفر رو می‌فرستم انبار. 143 00:11:11,545 --> 00:11:12,885 ‫گمون کنم بتونن ‫از اونجا... 144 00:11:12,889 --> 00:11:13,899 ‫کلی چوب جمع کنن. 145 00:11:13,904 --> 00:11:15,563 ‫- خیلی‌خب. ‫- ایول. 146 00:11:15,568 --> 00:11:17,758 ‫سلام، حالت چطوره؟ 147 00:11:18,530 --> 00:11:21,315 ‫صبح بهم سخت گذشته. 148 00:11:21,923 --> 00:11:24,001 ‫اِم... اریک باهات نیومده؟ 149 00:11:24,393 --> 00:11:26,177 ‫باید بره تدارکات بیاره. 150 00:11:29,988 --> 00:11:31,686 ‫اریک نمیاد. 151 00:11:37,131 --> 00:11:38,567 ‫سلام. 152 00:11:42,157 --> 00:11:44,029 ‫می‌شه من هم بشینم. 153 00:11:44,456 --> 00:11:46,154 ‫معلومه که می‌شه. 154 00:11:51,575 --> 00:11:52,575 ‫سلام. 155 00:11:57,927 --> 00:11:59,235 ‫جریان اریک رو شنیدی؟ 156 00:11:59,240 --> 00:12:00,915 ‫آره. 157 00:12:02,088 --> 00:12:04,090 ‫آره. 158 00:12:04,563 --> 00:12:06,586 ‫انتظار نداشتم چنین کاری کنه. 159 00:12:10,829 --> 00:12:15,181 ‫حس عجیبی دارم، ‫واقعا ممکنه رادیومون کار کنه، 160 00:12:15,930 --> 00:12:18,665 ‫خیلی هم شگفت‌انگیزه، 161 00:12:19,746 --> 00:12:21,530 ‫ولی به نظرم تا حدی... 162 00:12:26,378 --> 00:12:29,133 ‫به نظرم ممکنه کار کردنش... 163 00:12:29,138 --> 00:12:32,071 ‫از کار نکردنش ترسناک‌تر باشه. 164 00:12:32,601 --> 00:12:34,149 ‫منظورت چیه؟ 165 00:12:34,909 --> 00:12:37,302 ‫مدام با خودم می‌گم: 166 00:12:40,619 --> 00:12:42,360 ‫«الان دیگه چطوری برگردیم خونه؟» 167 00:12:45,794 --> 00:12:48,593 ‫چطوری می‌خوایم به همین سادگی ‫بعد از مشاهدات مختلف... 168 00:12:48,598 --> 00:12:49,947 ‫و یه سری از اعمالمون... 169 00:12:52,572 --> 00:12:54,922 ‫تازه، اصلا اگه بتونیم برگردیم، چطوری... 170 00:12:57,101 --> 00:12:59,735 ‫مطمئن نیستم واقعا بتونیم برگردیم خونه. 171 00:13:01,842 --> 00:13:03,626 ‫دیگه عین سابق نیستیم. 172 00:13:11,108 --> 00:13:12,829 ‫راستش، وقتی بابام... 173 00:13:13,249 --> 00:13:15,829 ‫از افغانستان برگشته بود خونه، 174 00:13:17,273 --> 00:13:21,669 ‫می‌گفت وقتی آدم بعد از جنگ برمی‌گرده خونه، 175 00:13:21,856 --> 00:13:24,673 ‫انگار از سیاره دیگه‌ای اومده. 176 00:13:25,683 --> 00:13:26,868 ‫می‌گفت وقتی آدم برمی‌گرده، 177 00:13:26,873 --> 00:13:30,407 ‫نمی‌فهمه همه‌چی نسبت به... 178 00:13:30,509 --> 00:13:33,425 ‫قبل از جنگ عوض شده یا... یا... 179 00:13:34,719 --> 00:13:36,555 ‫یا مشکل از خودشه؛ 180 00:13:38,399 --> 00:13:40,454 ‫یا مشکل از خودشه. 181 00:13:42,077 --> 00:13:44,579 ‫خودمون چه حالی پیدا می‌کنیم؟ 182 00:13:47,346 --> 00:13:50,071 ‫ما که فقط همین‌جا با هم بودیم. 183 00:13:57,484 --> 00:13:59,704 ‫الان برمی‌گردم. 184 00:13:59,973 --> 00:14:01,105 ‫کجا می‌ری؟ 185 00:14:03,868 --> 00:14:05,783 ‫می‌رم چاقوی تیزتری پیدا کنم. 186 00:14:05,788 --> 00:14:07,442 ‫با این یکی اصلا تموم نمی‌شه. 187 00:14:13,694 --> 00:14:15,509 ‫ببین. یه لحظه وایستا. 188 00:14:20,132 --> 00:14:21,719 ‫چیکار می‌کنین؟ 189 00:14:24,031 --> 00:14:26,188 ‫اطمینان حاصل می‌کنم ‫بتونیم برگردیم. 190 00:14:28,429 --> 00:14:29,952 ‫خیلی‌خب، بریم. 191 00:14:43,198 --> 00:14:45,809 ‫از کجا می‌دونین اینجا هم عین جاده نیست؟ 192 00:14:46,431 --> 00:14:48,042 ‫چی گفته؟ 193 00:14:48,383 --> 00:14:50,211 ‫جاده عین حلقه بزرگی می‌مونه... 194 00:14:50,216 --> 00:14:53,088 ‫که مجددا به شهر ختم می‌شه. 195 00:14:53,798 --> 00:14:56,368 ‫از کجا می‌دونین اینجا هم ‫همون شکلی نیست؟ 196 00:14:57,733 --> 00:15:00,083 ‫از کجا بدونیم قرار نیست... 197 00:15:00,502 --> 00:15:01,996 ‫کلی راه بریم... 198 00:15:02,001 --> 00:15:05,793 ‫و بعدش باز سر از شهر دربیاریم؟ 199 00:15:05,855 --> 00:15:07,434 ‫نمی‌دونم. 200 00:15:08,284 --> 00:15:10,301 ‫لابد می‌بینیم دیگه. 201 00:15:12,794 --> 00:15:14,622 ‫بذار خودم سوالی ازت بپرسم. 202 00:15:15,479 --> 00:15:16,942 ‫می‌گی صداهاشون بهت گفته بودن... 203 00:15:16,954 --> 00:15:20,449 ‫اگه اون افراد رو بکشی، ‫همه می‌رن خونه‌شون. 204 00:15:20,960 --> 00:15:22,919 ‫اصلا با خودت نگفتی ‫شاید دروغ بگن؟ 205 00:15:22,923 --> 00:15:26,121 ‫- نمی‌خوام حرفش رو بزنم. ‫- وایستا، وایستا، وایستا ببینم. 206 00:15:27,719 --> 00:15:29,678 ‫به نظر من که اگه قراره ‫تصمیمات همدیگه رو... 207 00:15:29,683 --> 00:15:32,512 ‫نقد کنیم، سوالم... 208 00:15:32,517 --> 00:15:34,432 ‫کاملا منصفانه بوده. 209 00:15:34,883 --> 00:15:37,223 ‫خب، چی شده بود؟ ‫دقیقا چه حرفی... 210 00:15:37,228 --> 00:15:40,567 ‫بهت زده بودن ‫که حاضر شدی اون پسرک رو بکشی؟ 211 00:15:41,983 --> 00:15:43,376 ‫شما درک نمی‌کنین. 212 00:15:43,544 --> 00:15:44,956 ‫ببین می‌کنم یا نه. 213 00:15:46,201 --> 00:15:48,278 ‫بهم گفته بودن... 214 00:15:49,019 --> 00:15:51,028 ‫همون آدم‌ها میان اینجا. 215 00:15:51,033 --> 00:15:53,496 ‫بهم گفته بودن دو ماشین وارد شهر می‌شه! 216 00:15:53,501 --> 00:15:57,176 ‫بعدش هم گفتن اگه به حرفشون عمل نکنم... 217 00:15:58,105 --> 00:15:59,672 ‫گفتن چی می‌شه؟ 218 00:15:59,936 --> 00:16:01,807 ‫گفتن اگه به حرفشون عمل نکنی، چی می‌شه؟ 219 00:16:02,783 --> 00:16:06,199 ‫ببین، بذار دوباره ‫قول و قرارمون رو برات توضیح بدم. 220 00:16:06,204 --> 00:16:08,512 ‫اگه من بگم بپر، باید بپری. 221 00:16:08,517 --> 00:16:11,313 ‫اگه ازت سوالی کردم، ‫باید جواب بدی... 222 00:16:11,318 --> 00:16:14,451 ‫گفتن برادرم می‌میره، خب؟! 223 00:16:16,770 --> 00:16:19,301 ‫گفتن اگه به حرفشون عمل نکنم، 224 00:16:19,306 --> 00:16:22,590 ‫برادرم می‌میره؛ ‫گفتن همه می‌میرن! 225 00:16:32,088 --> 00:16:34,567 ‫چرا من رو ننداختین تو جعبه؟ 226 00:16:34,572 --> 00:16:37,559 ‫چه بدونم! خیال می‌کردم... 227 00:16:41,225 --> 00:16:42,531 ‫ببین. 228 00:16:54,490 --> 00:16:58,879 ‫خودم شاهد بودم که این شهر ‫موجب می‌شه افراد خوبی... 229 00:17:02,886 --> 00:17:04,465 ‫دست به اعمال بدی بزنن. 230 00:17:09,786 --> 00:17:11,527 ‫به راهمون ادامه بدیم. 231 00:17:27,175 --> 00:17:29,053 ‫متوجه نمی‌شم. 232 00:17:29,058 --> 00:17:31,099 ‫ایتان گفته بود به نظرش قطعات پازلن. 233 00:17:31,104 --> 00:17:32,865 ‫نه‌خیر، قطعات پازل نیستن. 234 00:17:32,870 --> 00:17:34,373 ‫داستانی رو روایت می‌کنن. 235 00:17:34,378 --> 00:17:36,746 ‫همگیشون داستانی رو روایت می‌کنن. 236 00:17:36,751 --> 00:17:38,787 ‫وقتی هم بفهمیم داستانش از چه قراره، 237 00:17:38,792 --> 00:17:40,857 ‫می‌فهمیم بعدش چیکار کنیم. 238 00:17:40,862 --> 00:17:42,959 ‫این شکلیه دیگه. 239 00:17:43,424 --> 00:17:46,740 ‫آها، اِم، به نظرم بهتره دیگه نگاهشون نکنیم. 240 00:17:46,745 --> 00:17:48,279 ‫ولی مجبوریم بکنیم. 241 00:17:48,284 --> 00:17:49,754 ‫اگه نفهمیم داستانش از چه قراره... 242 00:17:49,778 --> 00:17:51,943 ‫که نمی‌تونیم ماجراجوییمون رو ‫به اتمام برسونیم. 243 00:17:51,948 --> 00:17:54,553 ‫من نمی‌ترسم، قول می‌دم. 244 00:17:54,558 --> 00:17:55,994 ‫خودم می‌دونم. 245 00:17:57,885 --> 00:17:59,539 ‫به نظرت برج بابا نتیجه می‌ده؟ 246 00:17:59,544 --> 00:18:02,904 ‫نمی‌دونم. یعنی باید صبر کنیم ‫و ببینیم چی می‌شه دیگه. 247 00:18:04,351 --> 00:18:06,266 ‫به نظرتون این یکی ‫کجای داستان رو روایت می‌کنه؟ 248 00:18:06,271 --> 00:18:08,670 ‫ایول بابا، این کارمون خیلی مفیده. 249 00:18:08,675 --> 00:18:09,968 ‫وای نه، نه، نه، نه، نه. خیلی‌خب. 250 00:18:09,972 --> 00:18:12,845 ‫خیلی‌خب. بهتره... بهتره بس کنیم. 251 00:18:13,433 --> 00:18:15,896 ‫اِم، شاید بهتر باشه بازی دیگه‌ای بکنیم. 252 00:18:15,901 --> 00:18:17,779 ‫چه‌جور بازی‌ای بکنیم؟ 253 00:18:18,816 --> 00:18:20,584 ‫اِم... 254 00:18:20,589 --> 00:18:22,256 ‫خیلی‌خب. 255 00:18:22,888 --> 00:18:25,865 ‫اسم بازیش «وقتی رسیدم خونه، می‌خوام...»ـه. 256 00:18:25,870 --> 00:18:27,790 ‫بعدش می‌گیم ‫واسه چی مشتاقیم... 257 00:18:27,795 --> 00:18:29,448 ‫که برگردیم خونه. 258 00:18:29,691 --> 00:18:31,224 ‫من اول می‌گم. 259 00:18:31,968 --> 00:18:34,521 ‫وقتی رسیدم خونه، می‌خوام... 260 00:18:35,543 --> 00:18:38,803 ‫می‌رم رستوران «جیوولی»... 261 00:18:38,808 --> 00:18:41,201 ‫و کل غذاهای... 262 00:18:41,923 --> 00:18:43,794 ‫منوشون رو سفارش می‌دم. 263 00:18:43,799 --> 00:18:46,019 ‫شاید از هرکدومشون دوتا سفارش بدم. 264 00:18:46,690 --> 00:18:48,213 ‫نوبت توئه جولز. 265 00:18:48,469 --> 00:18:49,584 ‫خیلی مسخره است. 266 00:18:49,589 --> 00:18:51,553 ‫بگو دیگه جولز. 267 00:18:51,598 --> 00:18:52,779 ‫قبوله. 268 00:18:52,784 --> 00:18:57,326 ‫وقتی رسیدم خونه، می‌خوام... 269 00:18:59,055 --> 00:19:03,059 ‫می‌خوام با دوستانم تماس بگیرم و... 270 00:19:04,206 --> 00:19:06,021 ‫صرفا باهاشون تماس می‌گیرم دیگه. 271 00:19:07,996 --> 00:19:09,732 ‫تو چی؟ 272 00:19:10,532 --> 00:19:13,491 ‫وقتی رسیدم خونه، می‌خوام... 273 00:19:13,496 --> 00:19:16,951 ‫می‌خوام عین همین‌جا خوشحال باشیم. 274 00:19:17,275 --> 00:19:20,408 ‫خونه خودمون اصلا دور میز بازی نمی‌کنیم. 275 00:19:28,091 --> 00:19:29,803 ‫خیلی‌خب، ببین، 276 00:19:29,808 --> 00:19:33,638 ‫تاریخ انقضای خیلی از این باتری‌ها گذشته. 277 00:19:33,828 --> 00:19:35,868 ‫خیلی‌خب، باتری جدید ماشین خودم... 278 00:19:35,873 --> 00:19:39,763 ‫و ظرف غذای غول‌پیکری ‫که شما سوارش بودین رو درآوردیم، ولی... 279 00:19:41,266 --> 00:19:42,858 ‫حتی اون‌ها هم دو ساعته خالی می‌شن. 280 00:19:42,862 --> 00:19:46,013 ‫باید چیزی جور کنیم ‫که تا چند روز یا چند هفته... 281 00:19:46,018 --> 00:19:49,342 ‫روشنش نگه داره، مگه نه؟ ‫چند ساعت که به درد نمی‌خوره. 282 00:19:49,347 --> 00:19:51,396 ‫باید باتری‌ها رو برداریم، 283 00:19:51,401 --> 00:19:53,183 ‫بذاریم تو ماشین‌ها ‫و با روشن کردن ماشین‌ها... 284 00:19:53,187 --> 00:19:54,188 ‫مجددا شارژشون کنیم. 285 00:19:54,193 --> 00:19:56,123 ‫خب، بعدش چی؟ چقدر سوخت بسوزونیم؟ 286 00:19:56,128 --> 00:19:57,912 ‫ببین، منظورم اینه که در هر صورت... 287 00:19:57,917 --> 00:19:59,240 ‫باید منبعی حیاتی رو مصرف کنیم... 288 00:19:59,245 --> 00:20:01,639 ‫و اگه نتیجه کارمون قطعی بود، اشکالی نداشت، 289 00:20:01,644 --> 00:20:03,364 ‫ولی بیا روراست باشیم دیگه، ‫احتمالا نتیجه نمی‌ده! 290 00:20:03,369 --> 00:20:04,959 ‫عه. صدات رو بلند نکن. 291 00:20:14,599 --> 00:20:16,232 ‫کسی ویکتور رو ندیده؟ 292 00:20:17,040 --> 00:20:20,169 ‫ببین، کاش یه نگاهی به نماده می‌انداختی. 293 00:20:20,174 --> 00:20:21,787 ‫دفترچه رو باز کن دیگه! 294 00:20:21,792 --> 00:20:23,396 ‫چه مرگته؟ 295 00:20:24,688 --> 00:20:27,517 ‫احتمالش زیاده که بتونیم ‫از این طریق بریم خونه‌مون، ولی تو داری... 296 00:20:32,927 --> 00:20:34,842 ‫می‌دونی چیه؟ برو دیگه. 297 00:20:34,847 --> 00:20:37,443 ‫برو. برو، برو ویکتور رو پیدا کن. 298 00:20:37,448 --> 00:20:39,450 ‫هر کاری می‌خوای بکن. 299 00:20:39,455 --> 00:20:42,893 ‫من اینجا می‌مونم ‫و خودم راه‌حلش رو پیدا می‌کنم. 300 00:20:43,068 --> 00:20:45,228 ‫راه‌حلی نداره. ‫منبع انرژی نداریم. 301 00:20:47,594 --> 00:20:48,982 ‫جیم، اینجا که عین «جزیره گیلیگن» نیست. 302 00:20:48,987 --> 00:20:51,194 ‫قرار نیست با برگ نخل و نارگیل ‫رادیو درست کنی. 303 00:20:51,198 --> 00:20:53,685 ‫شاید جناب‌عالی اون‌قدری ‫که خیال می‌کنی، باهوش نیستی. 304 00:20:58,350 --> 00:20:59,742 ‫خب حالا. 305 00:21:14,787 --> 00:21:17,093 ‫چیکار داری؟ 306 00:21:17,173 --> 00:21:19,567 ‫اِم... شنیدم چی شده. 307 00:21:19,948 --> 00:21:21,912 ‫حالت خوبه؟ 308 00:21:21,917 --> 00:21:24,485 ‫مردک بی‌شعور که خودش رو ‫تو مستراح من دار نزده بود. 309 00:21:27,695 --> 00:21:29,523 ‫مگه الان نباید بیرون... 310 00:21:29,528 --> 00:21:31,701 ‫مشغول جمع‌آوری تدارکات ‫یا ساخت سفینه... 311 00:21:31,706 --> 00:21:32,737 ‫و کوفت و زهرمار باشی؟ 312 00:21:32,742 --> 00:21:34,623 ‫صرفا خواستم بگم... 313 00:21:34,807 --> 00:21:36,763 ‫اگه خواستی با کسی صحبت کنی... 314 00:21:37,332 --> 00:21:39,248 ‫آها، یعنی الان که کلانتر شدی، 315 00:21:39,253 --> 00:21:41,472 ‫می‌خوای همه رو نصیحت کنی؟ 316 00:21:41,722 --> 00:21:43,920 ‫به نظرم یکی از خصوصیات خوب بوید... 317 00:21:43,925 --> 00:21:45,753 ‫این بود که سرش تو کار خودش بود. 318 00:21:48,964 --> 00:21:51,599 ‫خب، من چند نفر رو می‌برم انبار... 319 00:21:51,604 --> 00:21:53,631 ‫که باز هم واسه برجمون چوب جمع کنیم. 320 00:21:53,916 --> 00:21:55,613 ‫شاید دلت بخواد... 321 00:21:55,618 --> 00:21:58,147 ‫باهامون بیای یا... چه بدونم. 322 00:21:58,152 --> 00:21:59,501 ‫چوب می‌خواین؟ 323 00:22:00,749 --> 00:22:03,037 ‫ما که کلی چوب داریم. 324 00:22:03,156 --> 00:22:04,636 ‫کجا می‌ری؟ 325 00:22:04,969 --> 00:22:06,754 ‫بریم چوب بیاریم! 326 00:22:07,915 --> 00:22:09,482 ‫دانا! 327 00:22:09,830 --> 00:22:11,217 ‫یالا! 328 00:22:11,222 --> 00:22:13,093 ‫دارم کارت رو راحت می‌کنم! 329 00:22:13,098 --> 00:22:14,577 ‫دانا! 330 00:22:18,392 --> 00:22:20,569 ‫دانا! آهای! 331 00:22:22,920 --> 00:22:24,226 ‫آهای! 332 00:22:24,246 --> 00:22:25,834 ‫دانا! 333 00:22:26,097 --> 00:22:27,732 ‫دانا! عه! 334 00:22:27,737 --> 00:22:29,139 ‫عه، عه، عه، عه! 335 00:22:29,143 --> 00:22:30,304 ‫دانا آروم باش، آروم! 336 00:22:30,308 --> 00:22:32,560 ‫ای خفه شو بابا! ‫من که روانی نیستم. 337 00:22:32,565 --> 00:22:35,428 ‫گفتی چوب می‌خواییم؟ ‫اینم از چوب. 338 00:22:35,433 --> 00:22:37,037 ‫باشه خب. 339 00:22:39,371 --> 00:22:41,217 ‫دانا بسه دیگه. 340 00:22:41,222 --> 00:22:43,779 ‫چوب اینجا از اون چوب‌های ‫پوسیده‌ای که... 341 00:22:43,784 --> 00:22:45,912 ‫می‌خوایین از توی انبار بیارین بهتره. 342 00:22:47,515 --> 00:22:49,822 ‫خودت جلوش رو می‌گیری یا من بگیرم؟ 343 00:22:49,827 --> 00:22:52,506 ‫دانا بسه! باید... ‫باید اینجا دست نخورده بمونه. 344 00:22:52,511 --> 00:22:54,513 ‫واسه چی؟ ها؟ 345 00:22:54,886 --> 00:22:56,758 ‫مگه نگفتین می‌ریم خونه؟ 346 00:22:56,763 --> 00:22:59,157 ‫اینجا به کارمون نمیاد. 347 00:22:59,162 --> 00:23:02,295 ‫اون برج باشکوهتون قراره ‫همه‌مون رو ببره خونه. 348 00:23:02,417 --> 00:23:04,982 ‫دلیلی نداره اینجا رو نگه‌داریم. 349 00:23:05,453 --> 00:23:09,153 ‫اینجا دیگه خونه نیست. ‫یه قبر وامونده‌ست! 350 00:23:10,253 --> 00:23:12,592 ‫تُف به قبرت! 351 00:23:12,817 --> 00:23:14,036 ‫تُف! 352 00:23:22,897 --> 00:23:24,584 ‫خواهشا می‌شه... 353 00:23:24,589 --> 00:23:26,304 ‫خواهشا می‌شه چند دقیقه... 354 00:23:26,308 --> 00:23:27,308 ‫گمشو بابا! 355 00:23:33,176 --> 00:23:34,770 ‫تُف بهت! 356 00:23:36,164 --> 00:23:39,631 ‫ای تُف بهت. تُف بهت. 357 00:24:00,180 --> 00:24:03,531 ‫چه خوب شد الیس ‫قبل اینکه برین اومد دیدنتون. 358 00:24:04,256 --> 00:24:06,475 ‫مطمئنم این کارتون خیلی واسش باارزشه. 359 00:24:09,608 --> 00:24:12,046 ‫داستان خانمتون رو قبلا شنیده بودم. 360 00:24:12,834 --> 00:24:14,086 ‫که مجبور شدین چی کار کنین. 361 00:24:14,091 --> 00:24:16,006 ‫قرار نیست درموردش حرف بزنیم. 362 00:24:16,826 --> 00:24:18,205 ‫اشکال نداره. 363 00:24:18,421 --> 00:24:20,560 ‫لازم نیست حرف بزنیم. 364 00:24:21,551 --> 00:24:24,092 ‫آخه از یه سری جهات... 365 00:24:25,275 --> 00:24:27,779 ‫من رو یاد ناتان می‌ندازین. 366 00:24:29,231 --> 00:24:32,076 ‫یعنی اندازه شما که خشن نبود. 367 00:24:32,081 --> 00:24:33,641 ‫ولی شما هم همیشه... 368 00:24:33,665 --> 00:24:36,053 ‫نیاز بقیه واستون توی اولویته. 369 00:24:36,271 --> 00:24:38,028 ‫اونم همین‌جوری اینجا گرفتار شد. 370 00:24:39,022 --> 00:24:41,310 ‫فکر نکنم اگه ناتان بود ‫دلش می‌خواست بیاییم توی جنگل. 371 00:24:41,572 --> 00:24:43,008 ‫اونوقت چرا؟ 372 00:24:43,013 --> 00:24:45,601 ‫ناتان یه نظریه‌هایی درمورد اینجا داشت. 373 00:24:45,858 --> 00:24:47,634 ‫می‌گفت اگه بخواییم بریم، 374 00:24:47,658 --> 00:24:49,731 ‫اگه خیلی بهش فشار وارد کنیم، 375 00:24:50,314 --> 00:24:52,446 ‫حتما کارمون یه فشار متقابل هم داره. 376 00:24:59,381 --> 00:25:00,673 ‫صدای چیه؟ 377 00:25:04,138 --> 00:25:05,485 ‫نمی‌دونم. 378 00:25:16,545 --> 00:25:19,200 ‫مطمئنی صداش از اینجا می‌اومد؟ 379 00:25:23,089 --> 00:25:24,513 ‫بیا بریم. 380 00:25:36,909 --> 00:25:39,389 ‫مگه نگفتی تاحالا کسی ‫تا اینجای جنگل نیومده؟ 381 00:25:42,273 --> 00:25:43,790 ‫نه. 382 00:25:49,530 --> 00:25:50,748 ‫چی کار می‌کنی؟ 383 00:25:50,753 --> 00:25:53,654 ‫نگاه کن. ‫یه چیزی داخلشون هست. 384 00:25:54,451 --> 00:25:57,685 ‫باید یکیشون رو بکشیم پایین. همین... 385 00:25:58,321 --> 00:26:00,062 ‫مطمئنی فکر خوبیه؟ 386 00:26:00,728 --> 00:26:01,946 ‫اصلا می‌خوای... 387 00:26:04,160 --> 00:26:05,701 ‫چی شد؟ 388 00:26:07,412 --> 00:26:08,657 ‫سارا. 389 00:26:10,207 --> 00:26:13,249 ‫عه، عه، عه. چیزی نیست. 390 00:26:13,254 --> 00:26:14,511 ‫چیزی نیست. 391 00:26:14,516 --> 00:26:15,792 ‫ببین منو سارا. چیزیت نیست. 392 00:26:15,797 --> 00:26:17,485 ‫نه! نه! 393 00:26:17,490 --> 00:26:19,163 ‫چی شده؟ 394 00:26:19,168 --> 00:26:20,169 ‫سارا! سارا! 395 00:26:21,933 --> 00:26:23,521 ‫صداشون میاد. صداشون... 396 00:26:23,526 --> 00:26:24,875 ‫نه، نه. صحبت کن. 397 00:26:25,305 --> 00:26:26,523 ‫باهام حرف بزن. حرف بزن. 398 00:26:26,528 --> 00:26:28,298 ‫نه، نه، نه، نه! 399 00:26:30,357 --> 00:26:32,742 ‫نه، نه، نه، نه، نه. ‫نکن، نکن! نه، نه! 400 00:26:32,747 --> 00:26:35,053 ‫نه سارا. نه، نه، نه. باشه. 401 00:26:35,955 --> 00:26:38,178 ‫نه سارا! سارا! آروم! 402 00:26:42,835 --> 00:26:44,631 ‫اوضاع برج جادو چطوره؟ 403 00:26:51,029 --> 00:26:52,549 ‫می‌دونی طی اینهمه سال که من اینجام... 404 00:26:52,554 --> 00:26:55,084 ‫اولین باره می‌بینم میای اینجا. 405 00:26:57,864 --> 00:27:01,740 ‫نمیام چون مشروب‌هاتون شاش خره. ‫کلا تقطیر بلد نیستین. 406 00:27:01,985 --> 00:27:04,131 ‫حداقلش اینه اینجا می‌تونم تنها باشم. 407 00:27:06,627 --> 00:27:08,102 ‫به‌به. 408 00:27:08,107 --> 00:27:09,865 ‫عجب روز مهمی شد. 409 00:27:09,870 --> 00:27:11,943 ‫راه به راه واسم مشتری میاد. 410 00:27:12,395 --> 00:27:14,381 ‫می‌شه یه‌کم تنهامون بذاری؟ 411 00:27:15,210 --> 00:27:16,599 ‫آره. 412 00:27:17,638 --> 00:27:19,373 ‫اینم می‌ذارم همینجا. 413 00:27:19,617 --> 00:27:21,826 ‫اگه چیزی خواستین صدام کنین. 414 00:27:27,669 --> 00:27:29,599 ‫حالت خوبه؟ 415 00:27:32,719 --> 00:27:34,373 ‫دانا، می‌دونم بابت اریک ناراحتی، 416 00:27:34,378 --> 00:27:36,163 ‫ولی از دست تو هیچ... 417 00:27:36,168 --> 00:27:38,732 ‫ولم کن بابا. ‫مسئله اون نیست. 418 00:27:40,902 --> 00:27:43,568 ‫خودش خودشو به باد داد. 419 00:27:44,470 --> 00:27:47,381 ‫پسره حق داشت اون‌جوری که ‫دلش می‌خواد بمیره. 420 00:27:48,605 --> 00:27:51,243 ‫تو هم گمشو بذار تنها باشم. 421 00:27:51,818 --> 00:27:54,357 ‫برگرد همون سرزمین رویاهای خودتون. 422 00:27:54,832 --> 00:27:57,349 ‫پس فکر می‌کنی برجه کارساز نیست. 423 00:27:59,263 --> 00:28:00,860 ‫تو فکر می‌کنی هست؟ 424 00:28:00,865 --> 00:28:05,347 ‫به نظرم ممکنه باشه. ‫حداقل ارزش تلاش کردن که داره. 425 00:28:05,352 --> 00:28:07,685 ‫بعدش که شکست بخوری چی می‌شه؟ 426 00:28:09,520 --> 00:28:11,928 ‫- یه بار دیگه تلاش می‌کنیم. ‫- نه! 427 00:28:12,112 --> 00:28:14,891 ‫نه خیر پسرک اسکل نفهم. 428 00:28:14,896 --> 00:28:17,204 ‫مسئله همینه. ‫چون بعدش نمی‌شه تلاش کرد. 429 00:28:17,646 --> 00:28:19,798 ‫چون به مردم وعده دادی. 430 00:28:19,803 --> 00:28:21,290 ‫امیدوارشون کردی. 431 00:28:21,421 --> 00:28:24,141 ‫اگه اون رو ازش بگیری ‫دیگه امیدی نمی‌مونه. 432 00:28:24,146 --> 00:28:27,865 ‫همه‌شون جا می‌زنن ‫بعد مثل سگ می‌میرن. 433 00:28:29,197 --> 00:28:33,158 ‫چون اینجا تیم سافتبال مدرسه نیست... 434 00:28:33,163 --> 00:28:35,381 ‫که به همه شرکت کننده‌ها مدال بدن. 435 00:28:35,696 --> 00:28:37,529 ‫تو که نمی‌فهمی! 436 00:28:37,959 --> 00:28:40,309 ‫یادت نیست اینجا قبلا چطوری بوده. 437 00:28:40,314 --> 00:28:42,763 ‫چون جنابعالی اینجا تشریف نداشتی. 438 00:28:45,245 --> 00:28:47,388 ‫می‌خوای بدونی واسه چی دلم گرفته؟ 439 00:28:48,044 --> 00:28:52,295 ‫دلم واسه خونه‌ای گرفته که ‫تقریبا تونستیم واسه مردم اینجا بسازیم. 440 00:28:53,101 --> 00:28:56,234 ‫دلم واسه این گرفته که ‫فقط یه مدت کوتاهی... 441 00:28:56,239 --> 00:28:59,240 ‫مردم می‌تونستن حس کنن ‫اینجا هم می‌تونه خونه‌شون باشه. 442 00:28:59,245 --> 00:29:02,935 ‫بابت این دلم گرفته که شماها... 443 00:29:02,940 --> 00:29:05,769 ‫انقدر توی نقش آقای جادوگر فرو رفتین... 444 00:29:05,774 --> 00:29:08,592 ‫که نمی‌فهمین بعد شکستتون ‫چه بلایی سر اینجا و مردمش میاد. 445 00:29:18,184 --> 00:29:20,177 ‫پس می‌گی چی کار کنیم؟ 446 00:29:23,006 --> 00:29:24,092 ‫دقیقا چی کار کنیم؟ 447 00:29:24,097 --> 00:29:26,391 ‫دست رو دست بذاریم و ‫برای خونه رفتن تلاش نکنیم؟ 448 00:29:27,622 --> 00:29:29,315 ‫توی شهری زندگی کنیم که هر شب خدا... 449 00:29:29,319 --> 00:29:30,852 ‫یه موجودی میاد شکارمون کنه؟ 450 00:29:31,318 --> 00:29:33,665 ‫ای ولم کن بابا... 451 00:29:33,670 --> 00:29:35,103 ‫مگه چیه؟ 452 00:29:35,108 --> 00:29:37,534 ‫حداقل اون هیولاها انقدر شرافت دارن... 453 00:29:37,539 --> 00:29:39,759 ‫که خود واقعی‌شون رو نشون بدن. 454 00:29:45,069 --> 00:29:47,473 ‫می‌دونم به نظر شما شهری‌ها... 455 00:29:47,497 --> 00:29:49,900 ‫خانه اجتماعات صرفا یه جایی... 456 00:29:49,905 --> 00:29:53,310 ‫واسه مست کردن و سکس کردنه. 457 00:29:54,518 --> 00:29:56,842 ‫ولی بیشتر از این حرف‌ها بود. 458 00:29:57,604 --> 00:29:59,420 ‫یه جای خاص بود. 459 00:30:00,763 --> 00:30:05,087 ‫اون همه آدم، ‫از اقصی نقاط جهان، 460 00:30:05,092 --> 00:30:07,763 ‫که زندگی‌هاشون فرق داشت، ‫زیر یه سقف بودن. 461 00:30:08,057 --> 00:30:10,442 ‫با اینکه ترس به دلشون بود، 462 00:30:10,447 --> 00:30:13,363 ‫با وجود ترس از هیولاهای جنگلی مسخره، 463 00:30:13,368 --> 00:30:15,053 ‫یه چیزی... 464 00:30:15,058 --> 00:30:17,849 ‫یه‌جور شادی توی اون خونه بود. 465 00:30:21,482 --> 00:30:23,928 ‫حداقل یه مدتی بود. 466 00:30:25,193 --> 00:30:28,069 ‫مثل اکثر چیزهای زندگی... 467 00:30:28,074 --> 00:30:31,709 ‫تا وقتی که داشتیمش ‫هیچ‌کس قدرش رو نمی‌دونست. 468 00:30:39,764 --> 00:30:40,896 ‫شرمنده‌ام. 469 00:30:42,552 --> 00:30:44,623 ‫آره. 470 00:30:45,787 --> 00:30:47,093 ‫منم شرمنده‌ام. 471 00:30:56,653 --> 00:31:00,309 ‫ببین، روز که از نو دربیاد... 472 00:31:00,314 --> 00:31:02,170 ‫منم دوباره انرژیم برمی‌گرده. 473 00:31:03,333 --> 00:31:05,623 ‫بعد واسه اون برجه تلاش می‌کنیم. 474 00:31:09,430 --> 00:31:13,418 ‫ولی اگه شکست خورد، ‫از الآن واسه سقوط بعدش آماده شو. 475 00:31:13,982 --> 00:31:15,998 ‫اگه هم موفق شدیم... 476 00:31:18,858 --> 00:31:21,861 ‫به نظرم بعدش می‌فهمی ‫بیشتر از چیزی که فکر می‌کنی... 477 00:31:21,866 --> 00:31:24,474 ‫دلت برای این شهر تنگ می‌شه. 478 00:31:42,065 --> 00:31:43,762 ‫از اون روزهاست که خسته‌ات می‌کنه، نه؟ 479 00:31:47,499 --> 00:31:50,705 ‫فقط به یه مشکل کوچیک خوردم. همین. 480 00:31:50,710 --> 00:31:52,023 ‫آره. 481 00:31:52,326 --> 00:31:54,198 ‫جید کجاست؟ 482 00:31:54,663 --> 00:31:58,491 ‫جید... نمی‌دونم. 483 00:31:58,645 --> 00:32:00,082 ‫خیلی‌خب. 484 00:32:00,822 --> 00:32:02,694 ‫دانا زمین رو سوراخ کرد. 485 00:32:03,093 --> 00:32:04,424 ‫آره. 486 00:32:04,429 --> 00:32:07,194 ‫پس اعتراف می‌کنم ‫خوب بلده تبر بزنه. 487 00:32:15,523 --> 00:32:18,280 ‫خب، برگردم سر کارم دیگه. 488 00:32:18,608 --> 00:32:21,752 ‫اون سیم‌پیچی که واسه ‫رادیو می‌خواستی رو جور کردیم، 489 00:32:21,757 --> 00:32:24,489 ‫به اندازه کافی هم واسش سیم داریم. 490 00:32:24,994 --> 00:32:26,822 ‫خوبه دیگه. 491 00:32:26,827 --> 00:32:28,002 ‫جدی؟ 492 00:32:28,007 --> 00:32:30,476 ‫آره دیگه. یعنی حالا... 493 00:32:30,481 --> 00:32:32,881 ‫منم نمی‌خوام تظاهر کنم ‫امروز خیلی خوب پیش رفت. 494 00:32:33,702 --> 00:32:36,709 ‫صرفا موجب تأخیر برنامه می‌شن. ‫فقط همین. 495 00:32:37,405 --> 00:32:39,374 ‫وسیله‌های لازم رادیو رو که پیدا کردین، 496 00:32:39,379 --> 00:32:41,596 ‫کار برج هم که تموم شده، 497 00:32:41,620 --> 00:32:43,546 ‫اینش هم درست می‌کنم. 498 00:32:43,671 --> 00:32:45,072 ‫چطوری؟ 499 00:32:45,077 --> 00:32:46,995 ‫چطوریش رو نمی‌دونم. 500 00:32:47,000 --> 00:32:48,972 ‫ولی هر مهندسی به یه اصلی واقفه؛ 501 00:32:48,996 --> 00:32:50,968 ‫اونم اینه که همیشه یه راهی هست. 502 00:32:52,226 --> 00:32:53,823 ‫ما هم یه راهی واسش پیدا می‌کنیم. 503 00:33:24,511 --> 00:33:25,729 ‫سلام. 504 00:33:28,988 --> 00:33:30,555 ‫سلام. 505 00:33:30,560 --> 00:33:32,233 ‫حالت خوبه؟ 506 00:33:36,228 --> 00:33:38,249 ‫اریک دوستم بود. 507 00:33:39,690 --> 00:33:42,698 ‫ای خدا... واقعا شرمنده‌ام. 508 00:33:42,703 --> 00:33:45,694 ‫نمی‌دونستم با هم صمیمی بودین. 509 00:33:47,229 --> 00:33:49,773 ‫سلیاک داشت. 510 00:33:50,401 --> 00:33:52,838 ‫واسه همین زیاد می‌اومد درمونگاه. 511 00:33:52,843 --> 00:33:55,108 ‫همیشه دچار نفخ و کم‌آبی بدن می‌شد. 512 00:33:56,428 --> 00:33:58,560 ‫منم هی بهش می‌گفتم انقدر نون نخور. 513 00:33:59,265 --> 00:34:01,045 ‫اونم همیشه یه حرفی می‌زد مثل؛ 514 00:34:01,069 --> 00:34:02,848 ‫«من که تا خرتناق توش فرو رفتم،» 515 00:34:02,853 --> 00:34:05,562 ‫«انتظار داری دیگه کربوهیدرات نخورم؟» 516 00:34:06,200 --> 00:34:08,463 ‫کلا همچین آدمی بود دیگه، می‌دونی؟ 517 00:34:08,678 --> 00:34:12,773 ‫از اون آدم‌هایی بود که ‫وقتی اولین بار اومدم اینجا... 518 00:34:14,507 --> 00:34:16,515 ‫خیلی کنارم بود. 519 00:34:18,928 --> 00:34:23,280 ‫الآنم که مُرده. پس... 520 00:34:31,255 --> 00:34:32,529 ‫ببین کریستی... 521 00:34:32,534 --> 00:34:37,100 ‫گوش کن، می‌دونم اخیرا خیلی ‫بهت سخت گذشته، 522 00:34:37,105 --> 00:34:40,451 ‫می‌دونم هم که این برجه ‫واسه همه خیلی مهمه. 523 00:34:40,456 --> 00:34:43,062 ‫احساس مسئولیتش هم روی توئه... 524 00:34:43,067 --> 00:34:44,067 ‫کریستی... 525 00:34:44,072 --> 00:34:46,663 ‫فقط می‌خوام یه قولی بهم بدی، خب؟ 526 00:34:48,275 --> 00:34:50,019 ‫اگه شکست خورد، 527 00:34:50,043 --> 00:34:52,540 ‫اگه خودت شکست خوردی، 528 00:34:53,077 --> 00:34:56,694 ‫فقط قول بده میای پیش خودم. 529 00:34:57,726 --> 00:34:59,601 ‫با خودم حرف می‌زنی. 530 00:34:59,606 --> 00:35:01,347 ‫که من کمکت کنم. 531 00:35:05,268 --> 00:35:06,965 ‫قول می‌دم. 532 00:35:09,709 --> 00:35:12,679 ‫گفتم قول می‌دم دیگه. 533 00:35:14,312 --> 00:35:16,666 ‫بیا ببینم. بیا. 534 00:35:23,630 --> 00:35:25,116 ‫چیزی نیست. 535 00:35:27,659 --> 00:35:29,593 ‫ملت هم کلا نمی‌فهمن قضیه از چه قراره. 536 00:35:30,934 --> 00:35:33,319 ‫آخه عین اینه یه پنج سنتی رو بگیری... 537 00:35:33,324 --> 00:35:36,676 ‫یهویی یه کاری کنی ‫که بشه 10 سنت. 538 00:35:38,161 --> 00:35:39,989 ‫اصلا مهم نیست. می‌دونی چرا؟ 539 00:35:40,001 --> 00:35:44,919 ‫چون جید نابغه‌ست. ‫جید یه کاریش می‌کنه. تو... 540 00:35:45,190 --> 00:35:46,203 ‫بذار یه چیزی واست بگم، 541 00:35:46,207 --> 00:35:49,079 ‫عمرا اگه بدونی چه حسی داره... 542 00:35:49,084 --> 00:35:50,303 ‫که اون آدمی باشی که همه... 543 00:35:50,308 --> 00:35:53,054 ‫فکر می‌کنن فقط اون می‌تونه... 544 00:35:54,481 --> 00:35:56,048 ‫یه مشکل حل نشدنی رو حل کنه. 545 00:35:56,758 --> 00:35:58,577 ‫بعدش هم که... 546 00:35:58,582 --> 00:36:00,921 ‫بعدش هم آقای عصاقورت‌داده میاد... 547 00:36:00,926 --> 00:36:04,412 ‫با اون اسب سفید و بزرگش و... 548 00:36:04,436 --> 00:36:06,798 ‫اون چشم‌های آبیش... 549 00:36:07,146 --> 00:36:11,523 ‫می‌گه «وای! گل نکش! ای آدم فاسد.» 550 00:36:12,809 --> 00:36:14,768 ‫باشه، قبوله. می‌دونی چیه؟ اصلا قبول. 551 00:36:14,773 --> 00:36:16,933 ‫فکر کردی خودت بلدی؟ ‫رو کن ببینم! درستش کن! 552 00:36:16,938 --> 00:36:19,898 ‫منم نشستم ببینم چطوری درستش می‌کنی! 553 00:36:21,710 --> 00:36:23,585 ‫چقدر نق می‌زنی! 554 00:36:23,898 --> 00:36:25,687 ‫همش نق، نق! 555 00:36:25,802 --> 00:36:27,412 ‫انقدر نق نزن! 556 00:36:27,417 --> 00:36:30,460 ‫ببخشید. ببخشید. 557 00:36:31,140 --> 00:36:33,140 ‫برق می‌خوای؟ 558 00:36:33,745 --> 00:36:35,382 ‫آره. 559 00:36:47,609 --> 00:36:50,460 ‫مشکل اینه نمی‌شه بهش ‫چیزی تو برق زد. 560 00:36:52,637 --> 00:36:54,237 ‫آخه مثل یه ماهیتابه هم نیست... 561 00:36:54,242 --> 00:36:57,476 ‫که مثلا بذاریمش رو گاز. 562 00:36:58,137 --> 00:36:59,225 ‫فقط خدا می‌دونه، 563 00:36:59,230 --> 00:37:01,937 ‫برقی که از توی سیم‌ها میاد هنوز... 564 00:37:11,733 --> 00:37:13,726 ‫یا خدا. فهمیدم راهش چیه. 565 00:37:17,811 --> 00:37:18,899 ‫سلام. 566 00:37:18,904 --> 00:37:20,898 ‫این پایینیم! 567 00:37:25,006 --> 00:37:26,452 ‫سلام. 568 00:37:26,457 --> 00:37:28,372 ‫قضیه برج چطور پیش رفت؟ 569 00:37:28,842 --> 00:37:29,930 ‫خوب بود. 570 00:37:30,186 --> 00:37:32,007 ‫گمونم اوضاع داره روبه‌راه می‌شه. 571 00:37:32,624 --> 00:37:34,546 ‫چه دروغگوی بدی هستی. 572 00:37:35,235 --> 00:37:38,062 ‫مرسی. یادم باشه تمرین کنه. 573 00:37:38,968 --> 00:37:40,593 ‫درست می‌شه. 574 00:37:44,604 --> 00:37:47,433 ‫برجه رو می‌گم. ‫درست می‌شه. 575 00:37:47,704 --> 00:37:50,143 ‫چی شده تو انقدر خوش‌بین شدی؟ 576 00:37:50,148 --> 00:37:52,295 ‫نمی‌دونم. 577 00:37:52,300 --> 00:37:54,718 ‫اون حرفی که ایتان زد تو سرم بود. 578 00:37:54,723 --> 00:37:56,366 ‫چی گفت؟ 579 00:37:56,371 --> 00:37:58,286 ‫گفت نکنه ما قرار بوده بیاییم اینجا؟ 580 00:37:58,972 --> 00:38:01,023 ‫نمی‌دونم، عجیبه‌ها ولی بازم... 581 00:38:02,616 --> 00:38:05,042 ‫وقتی خونه بودیم، ‫اصلا صحبت نمی‌کردیم. 582 00:38:05,047 --> 00:38:06,047 ‫همه‌مون فقط... 583 00:38:07,483 --> 00:38:08,920 ‫ولی الآن دوباره دور هم جمع شدیم. 584 00:38:08,925 --> 00:38:10,797 ‫دوباره با هم صمیمی شدیم. 585 00:38:10,809 --> 00:38:13,856 ‫عین... 586 00:38:13,884 --> 00:38:16,468 ‫عین همون حرفیه که فاطمه ‫شب اول که اومدم بهم زد؛ 587 00:38:16,779 --> 00:38:18,616 ‫«اگه به اندازه کافی بری بالا...» 588 00:38:18,621 --> 00:38:20,362 ‫«حتی یه کابوس هم می‌تونه ‫شبیه خواب قشنگ باشه.» 589 00:38:21,113 --> 00:38:22,941 ‫چه حرف خردمندانه‌ای. 590 00:38:25,111 --> 00:38:29,460 ‫خب، حالا می‌خوای یه‌کم ‫بی‌خیال اون برجه بشی، 591 00:38:29,465 --> 00:38:31,671 ‫کمک کنی باغ خودمون رو بیل بزنیم؟ 592 00:38:34,438 --> 00:38:36,092 ‫قبوله. 593 00:39:04,863 --> 00:39:09,111 ‫چیزی نیست. نترس. دستتو بده. 594 00:39:11,210 --> 00:39:14,710 ‫چیزی نیست. هیچی نیست. بیا. 595 00:39:14,715 --> 00:39:16,648 ‫بفرما. آفرین. 596 00:39:16,653 --> 00:39:18,257 ‫آفرین. 597 00:39:19,007 --> 00:39:20,791 ‫مطمئن نبودم به‌هوش بیای. 598 00:39:23,987 --> 00:39:25,444 ‫کجاییم؟ 599 00:39:25,826 --> 00:39:28,303 ‫نگران نباش. جامون امنه. 600 00:39:31,556 --> 00:39:32,731 ‫این همون... 601 00:39:33,189 --> 00:39:34,189 ‫آها، آره. 602 00:39:34,194 --> 00:39:38,546 ‫تونستم... یکی‌شون رو بندازم پایین. 603 00:39:38,551 --> 00:39:41,554 ‫اینم... داخلش بود. 604 00:39:43,101 --> 00:39:44,929 ‫چی نوشته؟ 605 00:39:44,934 --> 00:39:47,616 ‫سال 1864 606 00:39:48,905 --> 00:39:50,033 ‫همین. 607 00:39:50,283 --> 00:39:52,835 ‫تا جایی که اطلاع دارم... 608 00:39:53,499 --> 00:39:55,612 ‫همه بطری‌ها یه چیزی عین همین... 609 00:39:55,617 --> 00:39:57,402 ‫داخلشون هست. 610 00:39:58,492 --> 00:40:00,233 ‫به نظرم باید برگردیم. 611 00:40:01,420 --> 00:40:03,170 ‫چی؟ 612 00:40:04,792 --> 00:40:06,533 ‫اون صدایی که شنیدم، 613 00:40:06,538 --> 00:40:08,871 ‫این بار فرق می‌کرد. 614 00:40:09,437 --> 00:40:13,001 ‫صدای یه خانمی بود که... 615 00:40:13,006 --> 00:40:15,038 ‫که داشت جیغ می‌کشید. 616 00:40:15,155 --> 00:40:17,026 ‫بهم گفت... 617 00:40:19,268 --> 00:40:21,812 ‫بهم گفت اشتباه می‌کرد. 618 00:40:21,817 --> 00:40:25,970 ‫که نباید می‌اومدیم اینجا، ‫که موجودات اینجا... 619 00:40:26,382 --> 00:40:28,190 ‫از هیولا هم بدترن. 620 00:40:28,195 --> 00:40:31,193 ‫همش می‌گفت... 621 00:40:31,538 --> 00:40:33,238 ‫چی می‌گفت؟ ‫همش چی می‌گفت؟ 622 00:40:33,749 --> 00:40:35,632 ‫نمی‌دونم. 623 00:40:36,329 --> 00:40:38,710 ‫اصلا منطقی نیست. 624 00:40:40,116 --> 00:40:41,116 ‫همش می‌گفت... 625 00:40:41,121 --> 00:40:42,905 ‫«به جناب نان و ماهی بگو...» 626 00:40:43,277 --> 00:40:44,931 ‫«که اشتباه می‌کردم.» 627 00:40:47,491 --> 00:40:49,140 ‫چیه؟ 628 00:40:55,216 --> 00:40:56,914 ‫صدای چی بود؟ 629 00:40:57,240 --> 00:40:58,663 ‫نمی‌دونم. 630 00:41:15,192 --> 00:41:16,759 ‫چی شده؟ 631 00:41:16,866 --> 00:41:18,064 ‫نمی‌دونم. 632 00:41:31,741 --> 00:41:34,483 ‫نقاشی مترسک و... 633 00:41:34,488 --> 00:41:37,745 ‫لولو خورخوره و عنکبوت‌های گنده‌ داریم. 634 00:41:37,750 --> 00:41:40,057 ‫دیگه شد یه ماجراجویی حسابی. 635 00:41:45,261 --> 00:41:46,262 ‫چی زیرشه؟ 636 00:41:46,969 --> 00:41:48,437 ‫بیل بزن، بیل بزن! 637 00:41:48,754 --> 00:41:50,365 ‫گمونم دارم تهش رو می‌بینم. 638 00:41:50,370 --> 00:41:51,671 ‫وای خدا. 639 00:41:51,676 --> 00:41:52,956 ‫بیا کنار، بذار کمک کنم. 640 00:41:53,113 --> 00:41:54,499 ‫آهای! 641 00:41:56,956 --> 00:41:58,538 ‫بیا تو! 642 00:42:05,331 --> 00:42:07,028 ‫حالت... حالت... 643 00:42:19,377 --> 00:42:21,683 ‫وایستا، طلسمه کو؟ 644 00:42:24,137 --> 00:42:26,140 ‫طلسمه کجاست؟ 645 00:42:26,732 --> 00:42:27,952 ‫ایناهاش! 646 00:42:43,434 --> 00:42:45,507 ‫- نباید می‌اومدم اینجا. ‫- هیس. 647 00:42:46,009 --> 00:42:48,794 ‫چیزیمون نشد. چیزیمون نشد. 648 00:42:48,799 --> 00:42:50,507 ‫نه. 649 00:42:51,365 --> 00:42:53,106 ‫فکر کنم یه چیزی شده. 650 00:42:58,983 --> 00:43:05,983 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@ 651 00:43:05,983 --> 00:43:12,983 ‫سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین! ‫تلگرام، توییتر و اینستاگرام: Bamabinofficial@