1 00:00:17,051 --> 00:00:18,592 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:18,593 --> 00:00:20,107 ‫واسه همین طلاق می‌خواستی... 3 00:00:20,108 --> 00:00:22,986 ‫آخه فرار کردن برات ‫از تلاش در راستای... 4 00:00:22,987 --> 00:00:26,433 ‫حفظ انسجام خانواده‌مون راحت‌تر بود! 5 00:00:26,434 --> 00:00:28,477 ‫وقتی پیش زنتی، 6 00:00:28,478 --> 00:00:31,188 ‫بهتره خفه‌خون مرگ بگیری ‫و به حرفش گوش بدی. 7 00:00:31,189 --> 00:00:32,755 ‫این کارت... 8 00:00:32,756 --> 00:00:35,109 ‫که این‌قدر سفت همه‌چی رو چسبیدی، 9 00:00:35,110 --> 00:00:37,986 ‫از روی ترس خودته. 10 00:00:37,987 --> 00:00:40,864 ‫از وقتی به هوش اومدم، ‫یه اتفاقی داره برام می‌افته. 11 00:00:40,865 --> 00:00:42,491 ‫صدای جیغ چند نفر رو می‌شنوم. 12 00:00:42,492 --> 00:00:45,413 ‫دم یه گذرگاهی. ‫قهرمان باید شجاع باشه. 13 00:00:50,292 --> 00:00:51,959 ‫جولی! جولی! 14 00:00:51,960 --> 00:00:53,836 ‫پسرک سفیدپوش بود. 15 00:00:53,837 --> 00:00:56,420 ‫اون داشت اون رازها رو به کریستوفر می‌گفت. 16 00:00:56,421 --> 00:00:58,759 ‫کریستوفر حاضر نبود ‫بره دم درخته، واسه همین... 17 00:00:58,760 --> 00:00:59,823 ‫چی شد؟ 18 00:00:59,824 --> 00:01:02,803 ‫من حرف‌های پسرک سفیدپوش رو ‫به مادرم گفتم. 19 00:01:02,804 --> 00:01:04,638 ‫کمکم کن الجین. 20 00:01:04,639 --> 00:01:07,184 ‫می‌تونم همه‌تون رو نجات بدم. 21 00:01:16,110 --> 00:01:17,484 ‫واقعا همین‌جاست؟ 22 00:01:17,485 --> 00:01:19,620 ‫تو گلخونه بودیم. 23 00:01:19,621 --> 00:01:21,689 ‫می‌خواست کمکم کنه. 24 00:01:21,690 --> 00:01:22,823 ‫وای فاطمه! 25 00:01:22,824 --> 00:01:25,255 ‫گفتم برو! 26 00:01:25,256 --> 00:01:27,952 ‫دست خودم نبود. 27 00:01:27,953 --> 00:01:31,800 ‫یا موجود وحشتناکی ‫داره تو بدنش رشد می‌کنه... 28 00:01:31,801 --> 00:01:35,024 ‫یا اینجا بالاخره ذهنش رو خراب کرده؛ 29 00:01:35,025 --> 00:01:39,210 ‫ولی اگه تو به همه نگی، ‫خودم می‌گم. 30 00:01:39,211 --> 00:01:41,969 ‫هفته‌ای دو بار براتون تو کلبه ‫آذوقه می‌ذارم. 31 00:01:43,637 --> 00:01:45,429 ‫فاطمه! 32 00:01:45,430 --> 00:01:48,098 ‫تنها جایی که بچه توش در امانه ‫همین‌جاست. 33 00:01:48,099 --> 00:01:48,961 ‫بچه‌ای در کار نیست! 34 00:01:48,962 --> 00:01:50,559 ‫چرا، هست. 35 00:01:50,560 --> 00:01:52,186 ‫فقط بچه تو نیست. 36 00:01:52,187 --> 00:01:53,731 ‫برو کنار! 37 00:01:54,810 --> 00:01:57,775 ‫نه! نه، نه! نه، نه! 38 00:01:57,776 --> 00:02:00,571 ‫الجین! کمک کنین! 39 00:02:02,872 --> 00:02:06,584 ‫فاطمه! فاطمه! 40 00:02:08,788 --> 00:02:09,951 ‫ببین، داره تاریک می‌شه. 41 00:02:09,952 --> 00:02:12,456 ‫من بدون اون برنمی‌گردم شهر بابا. 42 00:02:12,457 --> 00:02:14,541 ‫ببین الیس، طلسمه رو برداشته. 43 00:02:14,542 --> 00:02:16,527 ‫خب که چی؟ اون که همین‌جوری ‫نمی‌ذاره بره. 44 00:02:16,528 --> 00:02:18,212 ‫از کجا معلوم؟ ‫شاید... 45 00:02:18,213 --> 00:02:20,020 ‫ببین، ببین چی می‌گم. ‫ببین چی می‌گم. 46 00:02:20,021 --> 00:02:22,756 ‫ببین، می‌تونیم صبح برگردیم بیرون، خب؟ 47 00:02:22,757 --> 00:02:24,401 ‫نه، من شب تا صبح اینجا ولش نمی‌کنم. 48 00:02:24,402 --> 00:02:27,722 ‫می‌خوای چیکار کنی، ها؟ ‫می‌خوای... می‌خـ... 49 00:02:29,892 --> 00:02:31,391 ‫دستت چی شده؟ 50 00:02:31,392 --> 00:02:35,962 ‫هیچی. بیا... ‫بیا... 51 00:02:35,963 --> 00:02:37,412 ‫بیا... 52 00:02:37,413 --> 00:02:38,565 ‫عه! 53 00:02:38,566 --> 00:02:40,067 ‫بابا؟ 54 00:02:40,068 --> 00:02:41,045 ‫چی شده؟ 55 00:02:41,046 --> 00:02:42,611 ‫خیلی‌خب. 56 00:02:42,612 --> 00:02:44,405 ‫چی شده؟ 57 00:02:45,862 --> 00:02:47,447 ‫خیلی‌خب، بیا اینجا. 58 00:02:48,869 --> 00:02:50,495 ‫هوات رو دارم. 59 00:02:51,914 --> 00:02:54,834 ‫آفرین. بپا. 60 00:02:55,712 --> 00:03:07,913 ‫بامابین تقدیم می‌کند ‫.:: Bamabin.com ::. 61 00:03:08,462 --> 00:03:09,546 ‫سلام. 62 00:03:11,350 --> 00:03:13,193 ‫برات یه سری چیز آوردم... 63 00:03:13,194 --> 00:03:15,811 ‫که یه‌کم راحت‌تر باشی. 64 00:03:15,812 --> 00:03:18,313 ‫الجین... 65 00:03:18,314 --> 00:03:22,050 ‫خواهش می‌کنم بذار برم. 66 00:03:22,051 --> 00:03:25,362 ‫تو اینجا زندانی نیستی. ‫بهت که گفتم، 67 00:03:25,363 --> 00:03:27,656 ‫به صلاح خودته. 68 00:03:27,657 --> 00:03:29,201 ‫ببین. 69 00:03:30,744 --> 00:03:33,287 ‫من می‌خوام ازت محافظت کنم. 70 00:03:33,288 --> 00:03:37,124 ‫الجین، ببین چی می‌گم. ‫من دیدمش. 71 00:03:37,125 --> 00:03:41,216 ‫اون موجودی که باهات حرف می‌زنه رو دیدم. 72 00:03:41,217 --> 00:03:43,505 ‫راست نمی‌گه. 73 00:03:43,506 --> 00:03:46,734 ‫این چیزی که تو بدنمه خوب نیست. 74 00:03:46,735 --> 00:03:50,309 ‫کارهای خوبی نمی‌کنه. ‫ببین چه بلایی سر تیلی اومد. 75 00:03:50,310 --> 00:03:53,223 ‫بچه ترسیده بود ‫که اون‌جوری شد. 76 00:03:53,224 --> 00:03:55,976 ‫- الجین... ‫- گرسنه بود. 77 00:03:55,977 --> 00:03:58,145 ‫بهش غذا نمی‌دادی. 78 00:03:58,146 --> 00:04:00,691 ‫فاطمه، باید دست از تقلا برداری. 79 00:04:01,775 --> 00:04:03,979 ‫عه، عه، عه. ‫وایستا، وایستا، وایستا. 80 00:04:03,980 --> 00:04:05,887 ‫فاطمه، فاطمه، فاطمه، خواهش می‌کنم. 81 00:04:05,888 --> 00:04:09,742 ‫فقط گوش کن. ببین. ‫چیزی نیست. چیزی نیست. 82 00:04:11,410 --> 00:04:13,578 ‫کافیه بشینی. 83 00:04:19,168 --> 00:04:21,418 ‫باید غذا بخوری. 84 00:04:21,419 --> 00:04:25,555 ‫هرچی زودتر غذا بخوری، ‫بچه قوی‌تر می‌شه... 85 00:04:25,556 --> 00:04:28,259 ‫و تا چشم به هم بزنی، ‫می‌ریم خونه. 86 00:04:29,261 --> 00:04:31,639 ‫همه‌مون می‌ریم. 87 00:04:33,265 --> 00:04:35,349 ‫اون بچه همین الانش هم ‫یه‌بار کمکمون کرده. 88 00:04:35,350 --> 00:04:38,518 ‫شبی که فهمیدم بارداری، 89 00:04:38,519 --> 00:04:43,901 ‫خوابم رو به خاطر آوردم ‫و بوید همون‌جوری تونست شهر رو نجات بده. 90 00:04:44,947 --> 00:04:46,863 ‫الجین، نه. 91 00:04:46,888 --> 00:04:48,973 ‫خیلی گرسنه است فاطمه. 92 00:04:49,197 --> 00:04:50,364 ‫- فقط یه کوچولو. ‫- نه. 93 00:04:50,365 --> 00:04:52,908 ‫خواهش می‌کنم. 94 00:04:52,909 --> 00:04:56,078 ‫تو از وقتی من اومدم اینجا ‫کلی کمکم کردی. 95 00:04:56,079 --> 00:04:57,239 ‫خواهش می‌کنم بذار کمکت کنم. 96 00:04:57,264 --> 00:04:58,308 ‫نه. 97 00:04:59,458 --> 00:05:02,920 ‫اذیت نکن. ‫یه کوچولو بخور. 98 00:05:12,426 --> 00:05:14,261 ‫دیدی؟ 99 00:05:14,747 --> 00:05:26,206 ‫..:: کانال تلگرام و اینستاگرام بامابین ::.. ‫.:: Telegram: @BamabinOfficial ::. ‫.:: Instagram: @BamabinOfficial_Com ::. 100 00:05:34,538 --> 00:05:35,143 ‫«منشأ» 101 00:05:35,167 --> 00:05:37,005 ‫«فصل سوم، قسمت نهم» ‫«مکاشفات: قسمت یکم» 102 00:05:38,151 --> 00:05:42,904 ‫♪ وقتی پسرکی کم سن و سال بودم، ♪ 103 00:05:43,106 --> 00:05:45,607 ‫♪ از پدرم پرسیدم: ♪ 104 00:05:45,632 --> 00:05:47,844 ‫♪ «من چه‌کاره می‌شم؟» ♪ 105 00:05:49,262 --> 00:05:51,596 ‫♪ «خوش‌تیپ می‌شم؟» ♪ 106 00:05:51,621 --> 00:05:54,080 ‫♪ «ثروتمند می‌شم؟» ♪ 107 00:05:54,105 --> 00:05:58,067 ‫♪ اون هم بهم گفت: ♪ 108 00:05:58,092 --> 00:06:01,555 ‫♪ «که سرا، سرا» ♪ 109 00:06:02,211 --> 00:06:06,142 ‫♪ «هرچی بشه، همون می‌شه» ♪ 110 00:06:07,211 --> 00:06:11,380 ‫♪ «ما نمی‌تونیم آینده رو ببینیم» ♪ 111 00:06:11,405 --> 00:06:14,761 ‫♪ که سرا، سرا ♪ 112 00:06:16,618 --> 00:06:19,413 ‫♪ هرچی بشه، همون می‌شه ♪ 113 00:06:28,570 --> 00:06:33,322 ‫♪ حالا خودم ♪ ‫♪ بچه‌دار شدم ♪ 114 00:06:33,575 --> 00:06:36,077 ‫♪ از پدرشون می‌پرسن: ♪ 115 00:06:36,102 --> 00:06:39,771 ‫♪ «من چه‌کاره می‌شم؟» ♪ 116 00:06:39,796 --> 00:06:42,298 ‫♪ «خوشگل می‌شم؟» ♪ 117 00:06:42,323 --> 00:06:44,741 ‫♪ «ثروتمند می‌شم؟» ♪ 118 00:06:44,766 --> 00:06:48,685 ‫♪ من هم مهرآمیز بهشون می‌گم: ♪ 119 00:06:48,710 --> 00:06:51,549 ‫♪ که سرا، سرا ♪ 120 00:06:52,765 --> 00:06:56,894 ‫♪ هرچی بشه، همون می‌شه ♪ 121 00:06:57,507 --> 00:07:01,425 ‫♪ ما نمی‌تونیم آینده رو ببینیم ♪ 122 00:07:01,996 --> 00:07:05,209 ‫♪ که سرا، سرا ♪ 123 00:07:07,252 --> 00:07:10,547 ‫♪ هرچی بشه، همون می‌شه ♪ 124 00:07:12,091 --> 00:07:15,094 ‫♪ که سرا، سرا ♪ 125 00:07:29,024 --> 00:07:30,989 ‫وایستا ویکتور. 126 00:07:30,990 --> 00:07:32,930 ‫دیگه نمی‌خوام صحبت کنم. 127 00:07:32,931 --> 00:07:34,977 ‫درک می‌کنم که برات سخته؛ 128 00:07:34,978 --> 00:07:37,636 ‫ولی اگه بتونیم با خاطراتت ‫راحت‌تر بفهمیم... 129 00:07:37,637 --> 00:07:38,141 ‫جریان از چه قراره... 130 00:07:38,142 --> 00:07:42,108 ‫نه‌خیر، نمی‌فهمین! ‫کمکی از دست من برنمیاد، 131 00:07:42,109 --> 00:07:44,746 ‫آخه فقط همه‌چی رو بدتر کردم. 132 00:07:44,747 --> 00:07:46,534 ‫رو چه حساب؟ 133 00:07:46,535 --> 00:07:51,343 ‫اگه من نگفته بودم... ‫اصلا نمی‌رفت... 134 00:07:53,353 --> 00:07:55,561 ‫دیگه نمی‌خوام به یاد بیارم! 135 00:07:56,077 --> 00:07:57,704 ‫وایستا ویکتور! 136 00:08:02,955 --> 00:08:05,392 ‫نه، کمکی از دست من برنمیاد. ‫نمی‌تونم به هیچ‌کس کمک کنم. 137 00:08:05,393 --> 00:08:07,060 ‫شرمنده‌ام. 138 00:08:10,816 --> 00:08:13,066 ‫الان چی شد؟ 139 00:08:13,067 --> 00:08:14,568 ‫- وقتی دستش رو گرفتی، چی شد؟ ‫- سلام! 140 00:08:14,569 --> 00:08:16,403 ‫نمی‌دونم. 141 00:08:16,404 --> 00:08:20,991 ‫سلام، باید برین درمانگاه. 142 00:08:20,992 --> 00:08:22,409 ‫جولی تو جنگل حالش بد شده. 143 00:08:22,410 --> 00:08:23,451 ‫چی؟ 144 00:08:23,452 --> 00:08:24,663 ‫آره. 145 00:08:29,418 --> 00:08:30,990 ‫خیلی‌خب، حالا اینجا رو نگاه کن. 146 00:08:30,991 --> 00:08:32,586 ‫مردمکت رو معاینه کنم. 147 00:08:32,587 --> 00:08:34,963 ‫خوبه. 148 00:08:34,964 --> 00:08:36,673 ‫حالش خوبه؟ 149 00:08:36,674 --> 00:08:40,093 ‫خب، من آسیبی تشخیص نمی‌دم، ‫پس خوبه دیگه. 150 00:08:40,094 --> 00:08:42,929 ‫خودم دارم می‌گم چیزیم نیست. 151 00:08:42,930 --> 00:08:45,599 ‫دیدی؟ ‫جای نگرانی نبود، خب؟ 152 00:08:45,600 --> 00:08:46,766 ‫بیا. 153 00:08:46,767 --> 00:08:49,019 ‫- این رو بخور. ‫- مرسی. 154 00:08:49,020 --> 00:08:50,661 ‫خب جولی، می‌شه دوباره بهم بگی... 155 00:08:50,662 --> 00:08:51,815 ‫دقیقا چی شده بود؟ 156 00:08:53,358 --> 00:08:55,483 ‫چیز خاصی نشد. 157 00:08:55,484 --> 00:08:59,160 ‫رفته بودیم دم اون خرابه، 158 00:08:59,161 --> 00:09:01,531 ‫من رفتم توش ‫و یهو بیهوش شدم. 159 00:09:01,532 --> 00:09:04,784 ‫چیز دیگه‌ای یادت نیست؟ 160 00:09:04,785 --> 00:09:08,163 ‫خواب خیلی عجیبی دیدم. 161 00:09:08,164 --> 00:09:09,832 ‫همین. 162 00:09:13,212 --> 00:09:15,190 ‫خیلی‌خب، ترجیح می‌دم ‫تا صبح اینجا بمونی، 163 00:09:15,191 --> 00:09:16,803 ‫البته اگه شما مشکلی ندارین. 164 00:09:16,804 --> 00:09:18,465 ‫- باشه، باشه، مشکلی نیست. ‫- باشه. 165 00:09:18,466 --> 00:09:21,134 ‫خیلی‌خب، یه‌کم تنهاتون می‌ذاریم. 166 00:09:21,780 --> 00:09:23,658 ‫ممنون. 167 00:09:34,566 --> 00:09:36,697 ‫تو و ایتان اونجا چیکار می‌کردین؟ 168 00:09:40,280 --> 00:09:42,656 ‫مسخره‌بازی بود. داشتیم... 169 00:09:42,657 --> 00:09:45,158 ‫دیروز با رندال رفته بودم جنگل... 170 00:09:45,159 --> 00:09:46,498 ‫و بعدش به اون خرابه رسیدیم... 171 00:09:46,499 --> 00:09:48,495 ‫عه، عه، عه، عه. با... 172 00:09:48,496 --> 00:09:50,212 ‫با رندال رفته بودی؟ 173 00:09:50,213 --> 00:09:51,816 ‫ببین بابا، از اون خبرها نیست. 174 00:09:51,817 --> 00:09:52,709 ‫جولی؟ 175 00:09:53,919 --> 00:09:55,513 ‫سلام مامان. 176 00:09:55,514 --> 00:09:56,758 ‫چی شده؟ ‫حالت خوبه؟ 177 00:09:56,759 --> 00:09:59,349 ‫- آره. آره، خوبه. ‫- من الان میام. 178 00:09:59,350 --> 00:10:00,840 ‫خیلی‌خب. 179 00:10:00,841 --> 00:10:02,256 ‫چی شده؟ ‫چیزیت شده؟ 180 00:10:02,257 --> 00:10:04,095 ‫نه. ‫یه کوچولو بیهوش شدم. 181 00:10:04,096 --> 00:10:05,697 ‫«یه کوچولو» یعنی چی؟ 182 00:10:05,698 --> 00:10:07,070 ‫چیزی نیست. 183 00:10:07,924 --> 00:10:21,909 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@ 184 00:10:22,447 --> 00:10:23,864 ‫آخ! بی‌خیال دیگه! 185 00:10:27,244 --> 00:10:30,079 ‫وای! 186 00:10:35,043 --> 00:10:37,127 ‫وای! 187 00:10:37,128 --> 00:10:39,213 ‫رندال، اینجایی؟ 188 00:10:49,521 --> 00:10:50,980 ‫کاری از دستم برمیاد؟ 189 00:10:52,644 --> 00:10:55,395 ‫تو و جولی تو جنگل چیکار می‌کردین؟ 190 00:10:55,396 --> 00:10:58,398 ‫خودش بهت گفته تو جنگل چیکار می‌کردیم؟ 191 00:10:58,399 --> 00:11:00,151 ‫من دارم از تو می‌پرسم. 192 00:11:02,329 --> 00:11:04,323 ‫ببین، اگه الان اومدی ‫ادای بابای ترسناک رو دربیاری، 193 00:11:04,348 --> 00:11:05,949 ‫من حال و حوصله ندارم، خب؟ 194 00:11:05,950 --> 00:11:10,076 ‫بعد از بلایی که سر خودت، ‫ماریل و جولی اومد... 195 00:11:10,077 --> 00:11:12,245 ‫اصلا ازش صحبت نمی‌کنه. 196 00:11:12,246 --> 00:11:15,290 ‫می‌دونم تجربیاتی داره که... 197 00:11:15,291 --> 00:11:18,960 ‫از درک من خارجه، ‫ولی با خودم گفتم شاید تو درک کنی. 198 00:11:18,961 --> 00:11:22,549 ‫داشتم بهش رانندگی یاد می‌دادم. 199 00:11:23,925 --> 00:11:26,880 ‫- چی؟ ‫- گفت گواهی‌نامه‌اش رو... 200 00:11:26,881 --> 00:11:28,914 ‫نگرفته، ما هم ون خانه اجتماعات رو برداشتیم. 201 00:11:28,915 --> 00:11:30,638 ‫من... 202 00:11:30,639 --> 00:11:33,977 ‫از یه چیزی ترسیدم ‫و از تو جنگل سر در آوردیم. 203 00:11:35,187 --> 00:11:37,270 ‫خرابه‌ای که دیدین چی بود؟ 204 00:11:37,271 --> 00:11:40,457 ‫ببین، نمی‌خوام بی‌شعور بازی دربیارم، 205 00:11:40,458 --> 00:11:43,318 ‫ولی من مشکلات خودم رو دارم، خب؟ 206 00:11:43,319 --> 00:11:46,446 ‫می‌خوای توضیح بدم چی به سرمون اومده؟ ‫خب، نمی‌تونم. 207 00:11:46,447 --> 00:11:48,808 ‫نمی‌دونم جریان اون خرابه کثافت چیه، 208 00:11:48,809 --> 00:11:51,126 ‫ولی بهش گفتم دوباره نره اونجا. 209 00:11:51,127 --> 00:11:52,472 ‫چرا؟ 210 00:11:54,977 --> 00:11:57,894 ‫چون... 211 00:11:58,125 --> 00:12:00,126 ‫یه جای کارش می‌لنگید. 212 00:12:00,127 --> 00:12:02,128 ‫کجاش؟ 213 00:12:02,129 --> 00:12:04,130 ‫می‌لنگید دیگه جیم. 214 00:12:04,131 --> 00:12:06,341 ‫همین‌قدر می‌دونم. 215 00:12:06,342 --> 00:12:08,178 ‫تموم شد؟ 216 00:12:14,101 --> 00:12:15,936 ‫به نظر من... 217 00:12:20,261 --> 00:12:23,513 ‫برو ون رو بردار ‫و به بچه‌ات رانندگی یاد بده، 218 00:12:23,818 --> 00:12:25,946 ‫آخه کار دیگه‌ای از دستت برنمیاد. 219 00:12:27,742 --> 00:12:30,743 ‫هیچ‌کدوممون جون سالم ‫از اینجا به در نمی‌بریم. 220 00:12:30,991 --> 00:12:33,412 ‫من این حرف رو قبول نمی‌کنم. 221 00:12:35,958 --> 00:12:37,876 ‫خوش به حالت. 222 00:12:40,711 --> 00:12:41,628 ‫وای. 223 00:12:43,588 --> 00:12:44,587 ‫خیلی‌خب. 224 00:12:44,588 --> 00:12:46,005 ‫آره. 225 00:12:46,006 --> 00:12:47,228 ‫آروم باش. 226 00:12:47,229 --> 00:12:49,386 ‫چیزیم نیست. چیزیم نیست. 227 00:12:53,106 --> 00:12:54,856 ‫خیلی‌خب، باید بریم درمانگاه. 228 00:12:54,881 --> 00:12:57,267 ‫گفتم چیزیم نیست. 229 00:12:57,268 --> 00:12:58,973 ‫داره غروب می‌شه. 230 00:12:58,974 --> 00:13:01,020 ‫باید زنگم رو بزنم. 231 00:13:01,021 --> 00:13:04,190 ‫خیلی‌خب. 232 00:13:04,191 --> 00:13:07,444 ‫باشه. خیلی‌خب. ‫بابا، داری به زور راه می‌ری. 233 00:13:07,445 --> 00:13:09,742 ‫حب؟ یه چیزیت هست. ‫نمی‌دونم چت شده... 234 00:13:09,743 --> 00:13:11,575 ‫ببین، خودم می‌دونم چم شده! چـ... 235 00:13:14,327 --> 00:13:16,079 ‫چی؟ 236 00:13:17,539 --> 00:13:18,582 ‫تف به این زندگی. 237 00:13:20,169 --> 00:13:22,213 ‫آره، چند وقتی می‌شه که می‌دونم. 238 00:13:25,338 --> 00:13:28,631 ‫بشین. 239 00:13:28,632 --> 00:13:31,416 ‫ببین الیس، الیس، الیس. 240 00:13:31,417 --> 00:13:32,886 ‫طلسمه رو برداشته. 241 00:13:32,887 --> 00:13:35,889 ‫هر جایی که باشه، هر جایی که رفته باشه، ‫در امانه. 242 00:13:35,890 --> 00:13:37,934 ‫خب؟ آروم باش. 243 00:13:39,311 --> 00:13:42,772 ‫بشین. ‫باید صحبت کنیم. 244 00:13:44,965 --> 00:13:46,175 ‫آره دیگه. 245 00:14:16,933 --> 00:14:18,933 ‫امشب اینجا جمع شدیم... 246 00:14:18,958 --> 00:14:22,077 ‫تا سالگرد خیلی عزیزی رو ‫گرامی بداریم. 247 00:14:22,102 --> 00:14:25,068 ‫دقیقا یه سال پیش... 248 00:14:25,069 --> 00:14:29,317 ‫فاطمه ناز و مهربونمون ‫وارد زندگیمون شد. 249 00:14:29,318 --> 00:14:31,633 ‫بعضی‌هاتون اون موقع اینجا بودین. 250 00:14:31,634 --> 00:14:34,989 ‫خیلی‌هاتون بعدش اومدین؛ 251 00:14:34,990 --> 00:14:40,036 ‫ولی همه‌تون باهاش آشنا شدین ‫و بابت مهربونیش، 252 00:14:40,037 --> 00:14:44,457 ‫قدرتش و ذکاوتش... 253 00:14:44,458 --> 00:14:45,806 ‫عاشقش شدین... 254 00:14:45,807 --> 00:14:46,710 ‫گلش رو یادت نره! 255 00:14:50,324 --> 00:14:53,990 ‫قطعا گلش هم مزید بر علته. 256 00:14:54,958 --> 00:14:57,475 ‫گلخونه‌مون قبلا اصلا ‫به این خوش‌بویی نبود. 257 00:14:59,975 --> 00:15:02,005 ‫بی‌شوخی، حقیقت از این قراره... 258 00:15:02,006 --> 00:15:04,305 ‫که تو باعث شدی این جعبه قدیمی ‫و زوار در رفته... 259 00:15:04,306 --> 00:15:06,106 ‫یه‌کم بیشتر جو خونه داشته باشه. 260 00:15:07,770 --> 00:15:10,772 ‫سالگردت مبارک عزیز دلم. 261 00:15:18,857 --> 00:15:20,690 ‫بچه‌ها خوابن؟ 262 00:15:20,911 --> 00:15:24,357 ‫آره. ‫ایتان بالاخره خوابش برد. 263 00:15:24,358 --> 00:15:27,250 ‫می‌تونستم پیش جولی بمونم. 264 00:15:27,251 --> 00:15:30,169 ‫بهتر بود ایتان رو برمی‌گردوندیم خونه. 265 00:15:30,170 --> 00:15:32,589 ‫اون‌جوری که خوش نمی‌گذشت. ‫بی‌خیال. 266 00:15:32,791 --> 00:15:34,752 ‫مهمونی شبانه خیلی حال می‌ده. 267 00:15:40,974 --> 00:15:43,516 ‫من اخیرا خیلی خوب عمل نکردم. 268 00:15:43,517 --> 00:15:46,103 ‫وای جیم، عیبی نداره. ‫تو... 269 00:15:46,104 --> 00:15:47,897 ‫بذار حرفم رو تموم کنم. 270 00:15:54,029 --> 00:15:57,697 ‫می‌دونم می‌خوای ‫از ساز و کار اینجا... 271 00:15:57,698 --> 00:15:59,075 ‫و وقایع اخیر سر در بیاری. 272 00:16:01,953 --> 00:16:04,579 ‫اگه ذره‌ای احتمال داشته باشه ‫به خونه رفتنمون ختم بشه، 273 00:16:04,580 --> 00:16:07,917 ‫من پایه‌ام. 274 00:16:10,003 --> 00:16:12,629 ‫همه‌جوره پایه‌ام. 275 00:16:12,630 --> 00:16:15,467 ‫دیگه شک نمی‌کنم، ‫دیگه مقاومت نمی‌کنم. 276 00:16:23,308 --> 00:16:26,059 ‫جولی یه چیزی رو ازمون پنهان کرده. 277 00:16:26,060 --> 00:16:27,312 ‫می‌دونم. 278 00:16:29,689 --> 00:16:32,940 ‫چند وقته می‌دونی؟ 279 00:16:32,941 --> 00:16:36,446 ‫قبل از جنگل رفتنم با سارا شروع شد. 280 00:16:43,244 --> 00:16:44,452 ‫کس دیگه‌ای هم می‌دونه؟ 281 00:16:44,453 --> 00:16:47,080 ‫آره، کریستی. 282 00:16:47,081 --> 00:16:48,458 ‫کنی. 283 00:16:50,227 --> 00:16:52,097 ‫ببین، نمی‌خواستم نگرانت کنم. 284 00:16:52,122 --> 00:16:55,799 ‫- باید بهم می‌گفتی. ‫- الان دارم می‌گم دیگه. 285 00:17:03,848 --> 00:17:06,265 ‫قبلا هم این‌جوری شده بودی؟ 286 00:17:06,266 --> 00:17:07,266 ‫چـ... 287 00:17:07,267 --> 00:17:08,476 ‫آره، پات رو می‌گم. 288 00:17:08,477 --> 00:17:09,729 ‫نه. 289 00:17:12,607 --> 00:17:14,816 ‫یعنی داره بدتر می‌شه. 290 00:17:14,817 --> 00:17:17,320 ‫آره، ظاهرا. 291 00:17:18,477 --> 00:17:20,394 ‫باید یه چیز... 292 00:17:21,090 --> 00:17:23,134 ‫یه چیز دیگه رو هم بهت بگم. 293 00:17:25,337 --> 00:17:27,089 ‫چیه؟ 294 00:17:29,624 --> 00:17:34,671 ‫با تیان‌چن که تو طویله بودم... 295 00:17:36,381 --> 00:17:39,632 ‫مجبورم کردن تماشا کنم. 296 00:17:39,633 --> 00:17:41,959 ‫مجبورم کردن مرگش رو... 297 00:17:41,960 --> 00:17:44,764 ‫تماشا کنم. 298 00:17:45,986 --> 00:17:47,807 ‫کلا هدفشون این بود که... 299 00:17:47,808 --> 00:17:51,354 ‫گفتن می‌خوان من رو ‫از پا در بیارن. 300 00:17:54,232 --> 00:17:55,692 ‫یا خدا. 301 00:17:56,901 --> 00:18:00,864 ‫شاید این ماجرا فاطمه و بچه هم... 302 00:18:02,157 --> 00:18:05,867 ‫نه بابا، به تو ربطی نداره. 303 00:18:05,868 --> 00:18:08,578 ‫ولی از کجا معلوم؟ ‫از کجا؟ 304 00:18:08,579 --> 00:18:10,492 ‫ما از هیچی خبر نداریم، 305 00:18:10,493 --> 00:18:12,673 ‫الان هم تیلی مرده، 306 00:18:12,674 --> 00:18:15,084 ‫فاطمه یه‌جایی واسه خودشه... 307 00:18:15,529 --> 00:18:18,490 ‫و من همین‌جا دست رو دست گذاشتم. 308 00:18:19,841 --> 00:18:22,383 ‫حالت خوبه بوید؟ 309 00:18:22,384 --> 00:18:24,385 ‫تف به این زندگی. 310 00:18:24,386 --> 00:18:26,386 ‫چی گفتی؟ 311 00:18:26,387 --> 00:18:27,680 ‫- بابا، نه. ‫- ها؟ 312 00:18:27,681 --> 00:18:29,551 ‫- آروم باش بابا. ‫- نه. وایستا. ها؟ 313 00:18:31,383 --> 00:18:34,687 ‫دهن کثیفت رو ببند. ‫دهنت رو ببند پدرسگ! 314 00:18:34,688 --> 00:18:37,974 ‫عه، بی‌خیال بابا، فقط... ‫عه، می‌خوای... پشم‌هام! 315 00:18:37,975 --> 00:18:39,986 ‫از دم پنجره بیا کنار. 316 00:18:41,613 --> 00:18:43,907 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب. ‫خیلی‌خب. 317 00:19:20,026 --> 00:19:21,778 ‫چیه؟ 318 00:19:26,866 --> 00:19:28,785 ‫نه. 319 00:19:30,370 --> 00:19:33,246 ‫نه، بس کنین! بس کنین! 320 00:19:33,247 --> 00:19:37,193 ‫نه! نه، نه، نه، نه، نه! 321 00:19:39,587 --> 00:19:43,172 ‫نه، بس کنین! بس کنین! ‫بس کنین! 322 00:19:43,173 --> 00:19:46,886 ‫دست از سرم بردارین! 323 00:19:47,726 --> 00:19:50,306 ‫دست از سرم بردارین! 324 00:20:44,841 --> 00:20:46,424 ‫وای. 325 00:20:46,449 --> 00:20:47,572 ‫اینجا رو باش. 326 00:20:49,490 --> 00:20:53,241 ‫بهت که گفتم اگه غذا بخوری، ‫همه‌چی سریع‌تر پیش می‌ره. 327 00:20:53,242 --> 00:20:56,078 ‫بچه سه‌سوته به دنیا میاد. 328 00:20:56,079 --> 00:20:58,290 ‫راستش، احتمالا بهتر باشه ‫این رو بپوشی. 329 00:20:58,291 --> 00:21:00,019 ‫اون لباس‌ها به زودی برات تنگ می‌شن. 330 00:21:00,020 --> 00:21:01,348 ‫امیدوارم بد نباشه. 331 00:21:01,349 --> 00:21:02,962 ‫مجبور شدم از انبار اصلی بردارم. 332 00:21:02,963 --> 00:21:05,460 ‫نمی‌خواستم خطر کنم ‫و تو اتاق خودت برم. 333 00:21:08,468 --> 00:21:10,885 ‫می‌شه کمکم کنی بلند شم؟ 334 00:21:10,886 --> 00:21:12,872 ‫آره. معلومه. 335 00:21:14,744 --> 00:21:16,223 ‫وای! 336 00:21:16,224 --> 00:21:17,226 ‫آخ! 337 00:21:19,714 --> 00:21:21,604 ‫نه، نه! نه فاطمه، وایستا! 338 00:21:21,605 --> 00:21:24,857 ‫نه! نه! الجین! ‫وایستا! نه! الجین! 339 00:21:24,858 --> 00:21:29,195 ‫کمک کنین! کمک کنین! ‫کمک کنین! 340 00:21:29,196 --> 00:21:31,455 ‫نباید بی‌خبر بزنی بیرون. ‫ممکنه هر جایی باشه. 341 00:21:31,456 --> 00:21:33,113 ‫خب، اگه اینجا دست رو دست بذارم ‫که پیداش نمی‌کنم. 342 00:21:33,114 --> 00:21:34,700 ‫خیلی‌خب، پس آدم‌های بیشتری ‫جمع می‌کنیم. 343 00:21:34,701 --> 00:21:36,703 ‫- گروه تجسس تشکیل می‌دیم. ‫- چه‌جوری؟ 344 00:21:36,704 --> 00:21:40,093 ‫چه‌جوری؟ دانا می‌خواد به کل شهر بگه ‫فاطمه چیکار کرده. 345 00:21:40,094 --> 00:21:42,333 ‫واقعا خیال کردی وقتی مردم ‫خبردار بشن، 346 00:21:42,334 --> 00:21:43,418 ‫به صف می‌شن که کمک کنن؟ 347 00:21:43,419 --> 00:21:44,814 ‫با دانا صحبت می‌کنم. 348 00:21:44,815 --> 00:21:46,258 ‫خیلی‌خب، عالیه. ‫بهم بگو چی شد. 349 00:21:46,259 --> 00:21:48,422 ‫الیس! گوش کن! 350 00:21:48,423 --> 00:21:50,944 ‫ببخشید. نمی‌خواستم مزاحم بشم، 351 00:21:50,945 --> 00:21:53,135 ‫ولی گمون کنم مسئله خیلی مهمی باشه. 352 00:21:53,136 --> 00:21:55,554 ‫عیبی نداره. ‫چی شده؟ 353 00:21:55,555 --> 00:21:57,642 ‫حال فاطمه خوبه؟ 354 00:21:59,477 --> 00:22:02,326 ‫گم شده، مگه نه؟ 355 00:22:02,327 --> 00:22:04,129 ‫تو چی می‌دونی زنیکه عوضی؟ 356 00:22:04,130 --> 00:22:06,732 ‫- نه، تو چی می‌دونی... ‫- عه! عه، عه! 357 00:22:06,733 --> 00:22:08,152 ‫بسه دیگه! 358 00:22:10,530 --> 00:22:12,738 ‫آروم باش. 359 00:22:12,739 --> 00:22:14,283 ‫چی شده؟ 360 00:22:15,866 --> 00:22:18,034 ‫چیزی نیست. 361 00:22:19,956 --> 00:22:23,505 ‫واسه اولین بار بعد از اون خرابه، 362 00:22:23,506 --> 00:22:25,491 ‫دیشب صداهاشون رو شنیدم. 363 00:22:26,587 --> 00:22:28,421 ‫چی گفتن؟ 364 00:22:28,422 --> 00:22:31,590 ‫گفتن فاطمه خودش نرفته، ‫یه چیزی فاطمه رو دزدیده. 365 00:22:31,591 --> 00:22:33,136 ‫وایستا ببینم. چی؟ 366 00:22:34,595 --> 00:22:37,513 ‫می‌خوان بدونین همین حوالیه. 367 00:22:37,514 --> 00:22:39,142 ‫ترسیده. 368 00:22:40,435 --> 00:22:42,268 ‫داشتن می‌خندیدن. 369 00:22:42,269 --> 00:22:44,520 ‫- چرا؟ ‫- چون... 370 00:22:44,521 --> 00:22:46,524 ‫می‌دونن به موقع پیداش نمی‌کنین. 371 00:22:49,277 --> 00:22:51,654 ‫می‌خوان بدونین نمی‌تونین نجاتش بدین. 372 00:22:59,250 --> 00:23:00,668 ‫این دیگه چه کاریه؟ 373 00:23:08,500 --> 00:23:11,674 ‫چه غلطی می‌کنه؟ ‫یا خدا. 374 00:23:13,176 --> 00:23:15,956 ‫ویکتور؟ ویکتور! ‫چیکار می‌کنی؟ 375 00:23:15,957 --> 00:23:17,682 ‫کل این وسایل... 376 00:23:19,264 --> 00:23:22,850 ‫کل این وسایل رو نگه داشتم، ‫چون خیال می‌کردم به دردمون می‌خورن! 377 00:23:22,851 --> 00:23:25,811 ‫ولی فقط اذیتمون می‌کنن! 378 00:23:25,812 --> 00:23:29,148 ‫می‌خوام گم بشن! ‫همه‌شون گم بشن! 379 00:23:29,149 --> 00:23:31,029 ‫ویکتور... ‫وایستا، یه لحظه... 380 00:23:31,030 --> 00:23:33,157 ‫یه لحظه وایستا! ‫وایستا ببینم. ویکتور! 381 00:23:33,158 --> 00:23:35,321 ‫- عه، سلام. چی شده؟ ‫- برو کنار. 382 00:23:35,322 --> 00:23:36,530 ‫اول آروم باش. 383 00:23:36,531 --> 00:23:38,103 ‫گفتم برو کنار! 384 00:23:38,104 --> 00:23:39,577 ‫خیلی‌خب، باشه. بیا. 385 00:23:41,412 --> 00:23:43,245 ‫ویکتور! وایستا! عه، وایستا! 386 00:23:43,246 --> 00:23:44,761 ‫- وایستا، وایستا، وایستا، وایستا! ‫- آهای! 387 00:23:47,752 --> 00:23:49,384 ‫ویکتور! 388 00:23:49,385 --> 00:23:52,260 ‫ویکتور، جریان چیه؟ ‫وایستا! چـ... 389 00:23:52,261 --> 00:23:53,506 ‫- عه، عه! ‫- ویکتور! 390 00:23:53,507 --> 00:23:54,668 ‫یا خدا! 391 00:23:54,669 --> 00:23:56,884 ‫بذارش کنار. 392 00:23:56,885 --> 00:24:00,096 ‫- بلایی سر کسی نمیارم. ‫- خیلی‌خب، باشه. 393 00:24:00,243 --> 00:24:01,883 ‫پس بذارش کنار. 394 00:24:03,017 --> 00:24:04,725 ‫لازمش دارم. 395 00:24:04,726 --> 00:24:05,985 ‫داری بقیه رو می‌ترسونی. 396 00:24:05,986 --> 00:24:09,021 ‫نه‌خیر. ‫باید هم بترسن. 397 00:24:09,022 --> 00:24:11,107 ‫باید بیشتر بترسن. 398 00:24:11,108 --> 00:24:12,756 ‫ویکتور، خواهش می‌کنم. 399 00:24:12,757 --> 00:24:14,452 ‫خیلی... خیلی... 400 00:24:14,453 --> 00:24:19,949 ‫خیلی احمق بودم! 401 00:24:19,950 --> 00:24:21,367 ‫آره، خیلی... 402 00:24:21,368 --> 00:24:24,252 ‫فقط... خواهش می‌کنم ولم کنین. ‫خواهش می‌کنم! 403 00:24:24,253 --> 00:24:26,539 ‫اگه بگی می‌خوای با تبره چیکار کنی، ‫ولت می‌کنیم. 404 00:24:26,540 --> 00:24:29,669 ‫می‌خوام برم یه درخت رو قطع کنم. 405 00:24:37,611 --> 00:24:39,344 ‫من برمی‌گردم خونه. 406 00:24:39,369 --> 00:24:41,377 ‫نه، بیا. ‫باید یه چیزی بخوری. 407 00:24:41,378 --> 00:24:42,555 ‫بیا. 408 00:24:42,556 --> 00:24:44,890 ‫سلام بچه‌ها. 409 00:24:44,891 --> 00:24:47,146 ‫خوشحالم که می‌بینم اینجا دوباره راه افتاده. 410 00:24:47,147 --> 00:24:49,728 ‫هوم. یه‌کم کمک داشتم. 411 00:24:49,729 --> 00:24:52,941 ‫این کوچولو خیلی تو تمیزکاری ‫و مرتب کردن کمکم کرد. 412 00:24:52,942 --> 00:24:55,568 ‫هر وقت خواستی بیای کمکم کنی، 413 00:24:55,569 --> 00:24:56,920 ‫خیلی خوشحال می‌شم. 414 00:24:56,921 --> 00:24:58,438 ‫خب، شنیدی چی گفت؟ 415 00:24:58,439 --> 00:25:00,072 ‫هوم؟ 416 00:25:00,073 --> 00:25:02,345 ‫راستش، کنی خیلی هوام رو داشت. 417 00:25:02,346 --> 00:25:03,657 ‫هوم. 418 00:25:03,658 --> 00:25:04,867 ‫گمون کنم براش سخت بود... 419 00:25:04,868 --> 00:25:07,376 ‫که ببینه اینجا همیشه خالیه. 420 00:25:07,377 --> 00:25:09,290 ‫بعد از بلایی که سر تیلی اومد، 421 00:25:09,291 --> 00:25:11,674 ‫به نظرم مردم به جایی ‫که عادی جلوه کنه نیاز دارن. 422 00:25:11,675 --> 00:25:13,525 ‫- آره. ‫- آره، معلومه. 423 00:25:13,526 --> 00:25:15,377 ‫قاتلش رو پیدا نکردن؟ 424 00:25:15,378 --> 00:25:16,716 ‫هنوز نه. 425 00:25:18,009 --> 00:25:19,730 ‫بفرمایین... بخورین. 426 00:25:19,731 --> 00:25:21,092 ‫- باشه. ‫- یه چیزی بردارین. 427 00:25:21,093 --> 00:25:23,973 ‫- من چندتا بشقاب برمی‌دارم. ‫- باشه. 428 00:25:28,769 --> 00:25:30,730 ‫دستم بنده. 429 00:25:31,898 --> 00:25:33,733 ‫منم، بوید. 430 00:25:35,523 --> 00:25:37,357 ‫بیا تو. 431 00:25:39,298 --> 00:25:44,581 ‫ببین، ببین، می‌دونم از دستم ناراحتی، ‫خیلی‌خب، 432 00:25:44,606 --> 00:25:45,451 ‫ولی باید یه چیزی رو... 433 00:25:45,452 --> 00:25:47,036 ‫به کسی نمی‌گم... 434 00:25:47,037 --> 00:25:49,622 ‫فاطمه چیکار کرده، 435 00:25:49,623 --> 00:25:53,042 ‫آخه خودش، روحیاتش ‫و خوش‌روییش... 436 00:25:53,043 --> 00:25:57,463 ‫واسه همه خیلی عزیزه. 437 00:25:57,464 --> 00:26:00,009 ‫گمون نکنم بقیه بتونن هضمش کنن. 438 00:26:02,453 --> 00:26:04,955 ‫گمون نکنم خودم بتونم هضمش کنم. 439 00:26:06,485 --> 00:26:07,653 ‫نیست. 440 00:26:08,744 --> 00:26:10,828 ‫چی/ 441 00:26:11,237 --> 00:26:15,323 ‫تو یه کلبه خارج از شهر ‫مستقرش کرده بودم. 442 00:26:15,565 --> 00:26:19,318 ‫خودم و الیس دیشب رفتیم اونجا، ولی نبود. 443 00:26:19,319 --> 00:26:22,154 ‫رفته؟ 444 00:26:22,155 --> 00:26:25,658 ‫صداهایی که سارا می‌شنوه... 445 00:26:25,659 --> 00:26:27,993 ‫گفتن یه چیزی فاطمه رو دزدیده. 446 00:26:27,994 --> 00:26:30,265 ‫گفتن همین حوالیه، 447 00:26:30,266 --> 00:26:33,332 ‫ولی نمی‌تونیم به موقع نجاتش بدیم. 448 00:26:33,333 --> 00:26:36,128 ‫گفت صداها می‌خندیدن. 449 00:26:37,797 --> 00:26:39,548 ‫ریدم به این شهر. 450 00:26:41,300 --> 00:26:44,428 ‫زنگت رو بزن. ‫جلسه می‌ذاریم. 451 00:26:50,601 --> 00:26:52,518 ‫چی میل دارین؟ 452 00:26:52,519 --> 00:26:54,353 ‫چیه؟ ‫غذات رو دوست نداری؟ 453 00:26:54,354 --> 00:26:57,130 ‫دلتنگ پنکیک‌های تیان‌چنم. 454 00:26:58,276 --> 00:26:59,692 ‫عه، کجا می‌ری؟ 455 00:26:59,693 --> 00:27:01,612 ‫می‌رم مستراح. 456 00:27:05,366 --> 00:27:08,284 ‫خیال می‌کنه تقصیر اونه ‫که من این‌جوری شدم. 457 00:27:08,285 --> 00:27:10,077 ‫آخه چرا؟ 458 00:27:10,078 --> 00:27:12,079 ‫چون ازش پرسیدم چیکار کنم، 459 00:27:12,080 --> 00:27:14,258 ‫پرسیدم برم تو خرابه یا نه. 460 00:27:14,259 --> 00:27:16,917 ‫می‌دونم کارم مسخره بود. آخه... 461 00:27:16,918 --> 00:27:19,586 ‫انگار خیلی... 462 00:27:19,587 --> 00:27:22,233 ‫شبیه داستان‌هایی بود ‫که همیشه برامون می‌گفت، 463 00:27:22,234 --> 00:27:26,385 ‫من هم ترسیده بودم ‫و نمی‌دونستم دیگه از کی بپرسم. 464 00:27:26,386 --> 00:27:27,553 ‫ضمنا، توهین نباشه، ولی این... 465 00:27:27,554 --> 00:27:29,045 ‫صبحانه خانوادگی به ظاهر بی‌نقص... 466 00:27:29,046 --> 00:27:30,931 ‫معلومه از کجا بلند می‌شه، ولی... 467 00:27:30,932 --> 00:27:32,319 ‫هیچی رو بهتر نمی‌کنه. 468 00:27:32,320 --> 00:27:34,144 ‫فقط همه‌چی رو بدتر می‌کنه. 469 00:27:37,982 --> 00:27:39,346 ‫آهای مردم! 470 00:27:39,347 --> 00:27:41,026 ‫- بیاین. ‫- بیاین! 471 00:27:41,944 --> 00:27:43,444 ‫جریان چیه؟ 472 00:27:43,445 --> 00:27:45,238 ‫نمی‌دونم. 473 00:27:49,243 --> 00:27:51,577 ‫همه باید یه دقیقه بیان بیرون. 474 00:27:51,578 --> 00:27:52,578 ‫بیاین. 475 00:27:52,579 --> 00:27:54,416 ‫- بیاین. ‫- مامان؟ 476 00:27:54,417 --> 00:27:55,803 ‫- بیاین دیگه. ‫- جریان چیه؟ 477 00:27:55,804 --> 00:27:57,636 ‫شما برین. من منتظر ایتان می‌مونم. 478 00:27:57,637 --> 00:27:58,836 ‫باشه. 479 00:28:02,256 --> 00:28:04,050 ‫بیاین جلو. بیاین اینجا. 480 00:28:07,011 --> 00:28:09,762 ‫بابا، چیکار می‌کنی؟ 481 00:28:09,763 --> 00:28:11,805 ‫چیزی نیست. 482 00:28:11,806 --> 00:28:13,392 ‫مشکلی نیست. 483 00:28:14,408 --> 00:28:19,408 ‫بامابین، مرجع هرآنچه نمی‌یابید 484 00:28:20,820 --> 00:28:22,700 ‫بیاین اینجا. 485 00:28:24,185 --> 00:28:26,605 ‫خب جماعت، گوش کنین! 486 00:28:26,685 --> 00:28:31,105 ‫می‌دونیم همه‌تون بعد از بلایی ‫که سر تیلی اومد، وحشت کردین. 487 00:28:31,662 --> 00:28:33,582 ‫ضمنا می‌دونیم جواب می‌خواین. 488 00:28:33,607 --> 00:28:35,607 ‫من هم دنبال جوابم. 489 00:28:35,682 --> 00:28:36,932 ‫ولی فعلا جوابی نداریم. 490 00:28:37,313 --> 00:28:38,779 ‫چی شده؟ 491 00:28:38,804 --> 00:28:40,014 ‫شما رو جمع کردیم تا بگیم... 492 00:28:40,039 --> 00:28:42,039 ‫بیا. همه بیرونن. 493 00:28:42,064 --> 00:28:44,765 ‫ببینید، ازتون کمک می‌خوایم. 494 00:28:46,446 --> 00:28:47,446 ‫یعنی... 495 00:28:47,526 --> 00:28:48,816 ‫سلام. 496 00:28:50,759 --> 00:28:52,439 ‫فاطمه گم شده. 497 00:28:52,752 --> 00:28:54,381 ‫- چی؟ ‫- فاطمه گم شده؟ 498 00:28:54,960 --> 00:28:56,455 ‫هیچ‌کس، عه... 499 00:28:57,123 --> 00:28:59,029 ‫هیچ‌کس از دیشب ندیدش. 500 00:29:00,805 --> 00:29:03,212 ‫یعنی ازتون می‌خوایم ‫گروه جست‌جو تشکیل بدیم. 501 00:29:03,237 --> 00:29:06,617 ‫می‌خوایم یه جماعت کل شهر، ‫هر گوشه و کنار، 502 00:29:06,711 --> 00:29:09,011 ‫لای هر سوراخ سنبه‌ای رو بگردن ‫تا بتونیم پیداش کنیم. 503 00:29:09,036 --> 00:29:12,042 ‫ممکنه اون چیزی که فاطمه رو برده، ‫همونی باشه که تیلی رو کشته؟ 504 00:29:12,454 --> 00:29:14,164 ‫معلوم نیست. 505 00:29:14,596 --> 00:29:17,751 ‫ببینید، من ریز و درشت اینکه ‫دقیقا چی شد رو نمی‌دونم. 506 00:29:17,776 --> 00:29:20,425 ‫فقط در این حد مطمئنم که همین نزدیکیه. 507 00:29:20,646 --> 00:29:21,726 ‫از کجا مطمئنی؟ 508 00:29:27,072 --> 00:29:29,351 ‫چون یه چیزی که اینجاست بهمون گفته... 509 00:29:29,873 --> 00:29:31,185 ‫یه چیزی که... 510 00:29:31,210 --> 00:29:34,815 ‫می‌خواد بدونیم تنهاست و ترسیده. 511 00:29:35,470 --> 00:29:37,930 ‫یه چیزی که فکر می‌کنه ‫ما جربزه و توان... 512 00:29:38,270 --> 00:29:39,388 ‫پیدا کردنش رو نداریم. 513 00:29:39,567 --> 00:29:41,907 ‫ببینید، من هم نمی‌تونم ‫برگردم به همه دستور بدم چیکار کنن. 514 00:29:41,932 --> 00:29:45,117 ‫خب؟ ولی... این رو می‌بینید؟ 515 00:29:46,492 --> 00:29:47,983 ‫از اول که این‌ها رو نداشتیم. 516 00:29:48,710 --> 00:29:51,834 ‫اون اوایل که من اومده بودم، ‫همین جانورهای توی جنگل، 517 00:29:51,859 --> 00:29:52,945 ‫شب‌ها که می‌اومدن، 518 00:29:52,970 --> 00:29:55,216 ‫هر کسی که دلشون می‌خواست رو ‫با خودشون می‌بردن. 519 00:29:56,048 --> 00:29:58,354 ‫تمام اهالی این شهر روز به روز، 520 00:29:58,510 --> 00:30:01,010 ‫ساعت به ساعت، لحظه به لحظه ‫زندگیش تحت خطر بود. 521 00:30:01,325 --> 00:30:02,317 ‫ما این‌ها رو پیدا کردیم. 522 00:30:03,044 --> 00:30:06,714 ‫ثابت کردیم که این شهر ‫نمی‌تونه ما رو به زانو در بیاره. 523 00:30:06,991 --> 00:30:09,751 ‫حالا داره دوباره سعی می‌کنه ‫کمر ما رو خم کنه. 524 00:30:09,776 --> 00:30:14,196 ‫پس تحت این شرایط می‌تونید ‫تسلیم بشید و بمیرید، یا... 525 00:30:14,338 --> 00:30:16,064 ‫می‌تونیم بهش بگیم کون لقت! 526 00:30:17,172 --> 00:30:18,525 ‫کون لقش! 527 00:30:20,465 --> 00:30:22,465 ‫افسار زندگیمون رو پس می‌گیریم! 528 00:30:23,835 --> 00:30:26,575 ‫چون می‌تونیم مقابله کنیم! 529 00:30:27,602 --> 00:30:29,352 ‫قبلا با هم ثابتش کردیم، 530 00:30:29,383 --> 00:30:33,623 ‫الان هم ازتون می‌خوام ‫دوباره با اتحادتون ثابتش کنید. 531 00:30:34,456 --> 00:30:36,054 ‫ببینید، تصمیم با خودتونه. 532 00:30:36,334 --> 00:30:37,884 ‫عقب‌نشینی هیچ خجالتی نداره. 533 00:30:38,815 --> 00:30:39,933 ‫خب؟ 534 00:30:40,726 --> 00:30:42,096 ‫چطوری گروه‌ها رو ساماندهی کنیم؟ 535 00:30:43,013 --> 00:30:45,552 ‫خوبه. چون باید... 536 00:30:46,686 --> 00:30:49,066 ‫همه جفتی دنبالش می‌گردن. 537 00:30:50,340 --> 00:30:51,512 ‫با گروه‌های دو نفره... 538 00:30:51,537 --> 00:30:53,948 ‫دنبال فاطمه می‌گردیم... 539 00:30:53,973 --> 00:30:57,314 ‫و از زیر سنگ هم شده پیداش می‌کنیم، خب؟ 540 00:31:00,000 --> 00:31:04,090 ‫خیلی‌خب. بسیارخب. ‫بریم تو کارش. شروع می‌کنیم. 541 00:31:06,706 --> 00:31:09,296 ‫من هم کمک می‌کنم. فاطمه دوستمه. 542 00:31:09,376 --> 00:31:10,706 ‫من هم می‌خوام کمک کنم. 543 00:31:12,256 --> 00:31:13,466 ‫باشه. من ایتان رو می‌برم. 544 00:31:13,546 --> 00:31:15,256 ‫- باشه. ‫- تو جولی رو ببر. 545 00:31:15,336 --> 00:31:17,006 ‫اینطوری جاهای بیشتری رو می‌تونیم بگردیم. 546 00:31:17,031 --> 00:31:18,531 ‫آره. باشه. 547 00:31:18,676 --> 00:31:19,806 ‫مواظب باشین. 548 00:31:20,676 --> 00:31:22,881 ‫شما هم همینطور. بیا. 549 00:31:23,936 --> 00:31:25,050 ‫الیس. 550 00:31:26,686 --> 00:31:27,855 ‫ببین. 551 00:31:28,903 --> 00:31:31,271 ‫قراره کلی سوال برای همه پیش بیاد. 552 00:31:32,013 --> 00:31:33,802 ‫بهتره یکی از خودمون پیداش کنه. 553 00:31:34,517 --> 00:31:36,955 ‫اگه جدا بشیم احتمالش بیشتره ‫یکی از ما پیداش کنه، خب؟ 554 00:31:36,980 --> 00:31:38,116 ‫باشه. 555 00:31:38,368 --> 00:31:39,695 ‫ببین. 556 00:31:39,720 --> 00:31:41,430 ‫قول می‌دم پیداش کنیم. 557 00:31:42,786 --> 00:31:43,786 ‫باشه. 558 00:31:44,776 --> 00:31:45,862 ‫کنی! 559 00:31:48,549 --> 00:31:49,537 ‫بله؟ 560 00:31:49,562 --> 00:31:51,362 ‫ببینم، دلت می‌خواد با هم بریم؟ 561 00:31:52,758 --> 00:31:53,878 ‫آره، حتما. 562 00:31:54,431 --> 00:31:55,831 ‫- عالی. ‫- خیلی‌خب. 563 00:31:55,913 --> 00:31:57,082 ‫پس بریم. 564 00:31:58,731 --> 00:31:59,889 ‫الیس. 565 00:32:00,756 --> 00:32:02,386 ‫هم‌گروهی نمی‌خوای؟ 566 00:32:03,636 --> 00:32:05,386 ‫چرا، لطف می‌کنی. 567 00:32:05,476 --> 00:32:06,800 ‫هر کاری در توانم باشه می‌کنم. 568 00:33:19,255 --> 00:33:22,005 ‫فاطمه! صدام رو می‌شنوی؟! 569 00:33:22,426 --> 00:33:24,346 ‫نمی‌فهمم این بیرون چیکار می‌کنیم. 570 00:33:24,371 --> 00:33:25,781 ‫کسی مجبورت نکرده کمک کنی. 571 00:33:25,806 --> 00:33:27,226 ‫اگه می‌خوای برگردی خانه اجتماعات... 572 00:33:27,251 --> 00:33:29,111 ‫منظورم این نبود... ‫ببین... 573 00:33:29,136 --> 00:33:31,737 ‫بوید گفت یه چیزی بهتون گفته ‫که فاطمه این بیرونه. 574 00:33:31,762 --> 00:33:32,815 ‫اصلا این حرف یعنی چی؟ 575 00:33:32,840 --> 00:33:34,340 ‫در واقع یه چیزی به سارا گفته بود. 576 00:33:34,365 --> 00:33:35,955 ‫فاطمه! 577 00:33:35,980 --> 00:33:38,230 ‫سارا؟ منظورت دختریه ‫که آدم بی‌گناه کشته؟ 578 00:33:38,711 --> 00:33:40,171 ‫سارا از جهاتی که توضیحش سخته، 579 00:33:40,196 --> 00:33:42,066 ‫با این شهر ارتباط داره. 580 00:33:42,211 --> 00:33:44,168 ‫یعنی همینطوری حرفش رو باور می‌کنید؟ 581 00:33:44,193 --> 00:33:46,336 ‫نمی‌گید نکنه سارا زده ‫تیلی و فاطمه رو کشته، 582 00:33:46,361 --> 00:33:47,861 ‫بعد چرت و پرت سر هم کرده، 583 00:33:47,886 --> 00:33:50,320 ‫که فاطمه یه گوشه تو جنگل گیر افتاده؟ 584 00:33:50,345 --> 00:33:51,595 ‫چنین اتفاقی نیفتاده. 585 00:33:52,381 --> 00:33:53,456 ‫از کجا مطمئنی؟ 586 00:33:53,996 --> 00:33:55,283 ‫مطمئنم دیگه. 587 00:33:56,179 --> 00:33:59,731 ‫باشه. پس چرا این صدای جادویی... 588 00:33:59,756 --> 00:34:01,569 ‫مستقیم به سارا نمی‌گه فاطمه کجاست؟ 589 00:34:01,594 --> 00:34:03,466 ‫یا اصلا چرا نمی‌گه کی تیلی رو کشته؟ 590 00:34:03,828 --> 00:34:05,332 ‫روالش اینطوری نیست، خب؟ 591 00:34:05,357 --> 00:34:07,607 ‫پس جوری توضیح بده که بفهمم. 592 00:34:08,102 --> 00:34:09,675 ‫چون تو از یه چیزی خبر داری. 593 00:34:09,936 --> 00:34:11,846 ‫یه چیزی می‌دونی که بهم نمی‌گی. 594 00:34:11,871 --> 00:34:15,371 ‫اصلا شما جماعت رو درک نمی‌کنم. ‫من پلیس خوبی‌ام. 595 00:34:15,971 --> 00:34:18,068 ‫می‌تونم بهتون کمک کنم. ‫فقط کافیه... 596 00:34:18,093 --> 00:34:20,652 ‫اگه چیکار کنم؟ اگه برات توضیح بدم ‫این شهر به چند روش و ترفند... 597 00:34:20,677 --> 00:34:22,757 ‫کاری می‌کنه روح و روانت از هم بپاشه؟ 598 00:34:24,117 --> 00:34:27,941 ‫وقت کلاس درس گذاشتن ‫واسه جنابعالی ندارم، خب؟ 599 00:34:28,231 --> 00:34:31,403 ‫فاطمه این بیرونه. باید پیداش کنیم... 600 00:34:33,438 --> 00:34:36,053 ‫چون واسه مردم این شهر عزیزه. 601 00:34:38,266 --> 00:34:40,537 ‫چون... واسه خودم عزیزه. 602 00:34:41,830 --> 00:34:44,916 ‫اگه می‌خوای باور کنم ‫که کارت رو خوب بلدی، 603 00:34:44,941 --> 00:34:46,585 ‫ازت می‌خوام بهم اعتماد کنی. 604 00:34:47,261 --> 00:34:48,971 ‫می‌خوام بهم کمک کنی. 605 00:34:49,691 --> 00:34:51,047 ‫از پسش بر میای؟ 606 00:34:53,774 --> 00:34:54,894 ‫آره. 607 00:34:55,186 --> 00:34:56,204 ‫خوبه. 608 00:34:57,226 --> 00:34:59,931 ‫اوضاع که ختم به خیر شد صحبت می‌کنیم، باشه؟ 609 00:35:01,755 --> 00:35:02,792 ‫باشه. 610 00:35:02,816 --> 00:35:03,977 ‫فاطمه! 611 00:35:05,549 --> 00:35:06,794 ‫فاطمه! 612 00:35:09,748 --> 00:35:11,818 ‫خب، پس رفتی خانه اجتماعات زندگی کنی؟ 613 00:35:12,482 --> 00:35:13,528 ‫آره. 614 00:35:14,996 --> 00:35:17,416 ‫تو فکرش بودم بیام بهت سر بزنم. 615 00:35:17,441 --> 00:35:18,611 ‫فقط، عه... 616 00:35:18,746 --> 00:35:20,869 ‫اشکال نداره. تو هم... 617 00:35:21,976 --> 00:35:24,407 ‫فعلا دغدغه‌های مهم‌تری داری. 618 00:35:24,432 --> 00:35:26,611 ‫آره، دغدغه که هیچ‌وقت تمومی نداره. 619 00:35:26,636 --> 00:35:27,546 ‫آره. 620 00:35:27,995 --> 00:35:29,486 ‫ببین کنی. 621 00:35:29,902 --> 00:35:33,381 ‫متوجه شدم که اوضاع بین ما... 622 00:35:34,986 --> 00:35:36,656 ‫هیچ‌وقت قرار نیست عین قدیم بشه. 623 00:35:36,681 --> 00:35:38,011 ‫- بوید، لازم نیست... ‫- نه، عه... 624 00:35:38,258 --> 00:35:40,180 ‫در مورد کاری که سارا کرد ‫بهت دروغ گفته بودم، 625 00:35:40,597 --> 00:35:42,581 ‫در مورد مرگ بابات دروغ گفتم. ‫مطمئنم که ته دلت... 626 00:35:42,606 --> 00:35:44,059 ‫هیچ‌وقت قرار نیست من رو ببخشی. 627 00:35:44,446 --> 00:35:45,906 ‫مسئول این شهر بودن... 628 00:35:45,931 --> 00:35:48,421 ‫باعث می‌شه آدم تصمیماتی بگیره... 629 00:35:48,446 --> 00:35:49,746 ‫که بر خلاف میل باطنیشه. 630 00:35:49,771 --> 00:35:52,971 ‫ولی توانایی در تصمیم‌گیری... 631 00:35:52,996 --> 00:35:55,412 ‫مرگ و زندگی اهالی این شهر رو رقم می‌زنه. 632 00:35:56,346 --> 00:35:58,165 ‫منظـ... منظورت چیه؟ 633 00:35:59,152 --> 00:36:02,190 ‫حال و احوالم داره بدتر می‌شه. ‫پارکینسونم رو می‌گم. 634 00:36:02,849 --> 00:36:04,679 ‫دیروز پام بی‌حس شد. نزدیک بود... 635 00:36:05,046 --> 00:36:06,379 ‫نمی‌تونستم وایستم. 636 00:36:07,026 --> 00:36:08,069 ‫خدایا، عه... 637 00:36:08,094 --> 00:36:11,441 ‫گوش کن. ‫نمی‌گم امروز چیزیم می‌شه، خب؟ 638 00:36:11,466 --> 00:36:14,266 ‫یا اینکه فردا یا یک ماه دیگه ‫قراره چیزیم بشه. 639 00:36:15,049 --> 00:36:16,630 ‫فقط می‌دونم زیاد وقت نمونده. 640 00:36:17,826 --> 00:36:20,331 ‫دیروز بیشتر از همیشه فهمیدم ‫که چقدر کم از وقتم مونده. 641 00:36:20,356 --> 00:36:23,223 ‫فقط می‌خوام مطمئن بشم در نبودم... 642 00:36:23,248 --> 00:36:24,578 ‫- نه، نمی... ‫- گوش کن! 643 00:36:24,603 --> 00:36:26,227 ‫می‌خوام مطمئن بشم در نبودم... 644 00:36:26,252 --> 00:36:29,521 ‫یا در شرایطی که از شدت ناتوانی ‫نتونستم هیچ کاری بکنم، 645 00:36:30,577 --> 00:36:32,945 ‫باید بدونم که تو جام رو می‌گیری... 646 00:36:33,652 --> 00:36:35,302 ‫و هوای این جماعت رو داری. 647 00:36:37,471 --> 00:36:39,989 ‫حتما باید تو این نشان رو داشته باشی، 648 00:36:40,014 --> 00:36:41,736 ‫نه یکی مثل آکوستا که کله‌اش داغه... 649 00:36:41,761 --> 00:36:44,011 ‫یا هر کس دیگه‌ای ‫که ممکنه پاش به اینجا باز بشه. 650 00:36:44,455 --> 00:36:45,786 ‫فقط خودت. 651 00:36:46,233 --> 00:36:50,166 ‫باید مطمئن بشم که خانواده‌ام ‫به آدم درستی تکیه می‌کنن. 652 00:36:51,946 --> 00:36:53,487 ‫من نشانت رو قبول نمی‌کنم. 653 00:36:53,512 --> 00:36:54,472 ‫کنی... 654 00:36:54,497 --> 00:36:55,588 ‫ولی... 655 00:36:57,056 --> 00:36:58,717 ‫ولی اگه همچنان ‫دنبال معاون کلانتر بودی، 656 00:36:59,982 --> 00:37:01,348 ‫حاضرم اون نشان رو پس بگیرم. 657 00:37:03,333 --> 00:37:04,576 ‫باشه؟ 658 00:37:05,194 --> 00:37:06,324 ‫جدی؟ 659 00:37:07,841 --> 00:37:09,561 ‫آره. حالا بیا. 660 00:37:09,586 --> 00:37:10,812 ‫باید بگردیم. 661 00:37:12,526 --> 00:37:13,826 ‫فاطمه! 662 00:37:31,611 --> 00:37:33,531 ‫خیلی‌خب. این هم از این. 663 00:37:34,422 --> 00:37:35,837 ‫آخ. 664 00:37:44,311 --> 00:37:46,139 ‫تو دیگه چی می‌خوای؟ ها؟ 665 00:37:47,646 --> 00:37:49,146 ‫به نظرت دیگه بیش‌ازحد... 666 00:37:49,171 --> 00:37:50,560 ‫ریخت شما رو ندیدم؟ 667 00:37:51,236 --> 00:37:54,105 ‫حداقل یه کار جدید بکنید، ‫چون این... این کار... 668 00:37:54,843 --> 00:37:56,446 ‫دیگه هیچ تاثیری روم نداره. 669 00:37:59,121 --> 00:38:01,661 ‫خوبی؟ با کی حرف می‌زدی؟ 670 00:38:01,686 --> 00:38:02,614 ‫هیچ‌کس. 671 00:38:02,639 --> 00:38:05,172 ‫خب، پس بذار سوالم رو بهتر بپرسم: 672 00:38:05,197 --> 00:38:07,086 ‫فکر می‌کردی داری با کی صحبت می‌کنی؟ 673 00:38:07,111 --> 00:38:09,263 ‫هنری، الان سرم شلوغه. ‫خب؟ کارت چیه؟ 674 00:38:10,280 --> 00:38:11,623 ‫تو این‌ها رو آویزون کردی؟ 675 00:38:12,192 --> 00:38:13,851 ‫آره، خودم کردم. 676 00:38:13,876 --> 00:38:17,086 ‫خانم من هم تو حیاطمون ‫یکی از این‌ها درست کرده بود. 677 00:38:17,625 --> 00:38:19,165 ‫تو که همه‌اش همین رو می‌گی. 678 00:38:19,636 --> 00:38:20,746 ‫واسه چیه؟ 679 00:38:20,771 --> 00:38:22,967 ‫خودم هم نمی‌دونم، خب؟ ‫گفتم شاید کمکی بکنه. 680 00:38:23,617 --> 00:38:26,247 ‫یعنی کمکت کنه ربط ‫اون اعداد رو پیدا کنی؟ 681 00:38:27,856 --> 00:38:29,896 ‫چیزی می‌خواستی پیشم اومدی؟ 682 00:38:30,353 --> 00:38:33,618 ‫بیشتر اهالی شهر رفتن ‫دنبال اون دختره بگردن. 683 00:38:34,562 --> 00:38:35,721 ‫چی؟ 684 00:38:35,861 --> 00:38:38,281 ‫عه، عروس کلانتر رو می‌گم. 685 00:38:38,786 --> 00:38:40,616 ‫جلسه هم گذاشته بودن. 686 00:38:40,706 --> 00:38:41,916 ‫صدای زنگوله رو نشنیدی؟ 687 00:38:43,581 --> 00:38:45,740 ‫چرا، فقط... آم... 688 00:38:45,910 --> 00:38:47,750 ‫سرت... سرت شلوغ بود. 689 00:38:47,963 --> 00:38:49,923 ‫آره. همون. 690 00:38:50,006 --> 00:38:51,626 ‫آم، می‌خوای... 691 00:38:51,651 --> 00:38:53,901 ‫می‌خوای کمکم کنی دنبالش بگردم؟ 692 00:38:53,926 --> 00:38:55,786 ‫- ببین، عه... ‫- می‌خواستم ببینم می‌شه... 693 00:38:55,811 --> 00:38:57,293 ‫در مورد ویکتور حرف بزنیم؟ 694 00:39:18,866 --> 00:39:20,194 ‫بس کن! 695 00:39:22,835 --> 00:39:24,320 ‫نباید چنین کاری بکنی. 696 00:39:26,036 --> 00:39:28,996 ‫این درخت بدیه. کارهای بد می‌کنه. 697 00:39:30,034 --> 00:39:31,126 ‫اما مهمه. 698 00:39:31,534 --> 00:39:32,698 ‫چرا؟ 699 00:39:33,543 --> 00:39:35,408 ‫چرا مهمه؟ 700 00:39:36,168 --> 00:39:38,449 ‫چرا... چرا کمکمون نمی‌کنی؟ 701 00:39:38,691 --> 00:39:42,006 ‫چون با گفتن حقیقت به کریستوفر ‫سعی کردم کمک کنم. 702 00:39:43,663 --> 00:39:45,873 ‫به نظرم بهتره خودتون متوجه بشین. 703 00:39:45,898 --> 00:39:47,858 ‫فقط اینطوری شرایط رو درک می‌کنید. 704 00:39:53,026 --> 00:39:54,642 ‫ظاهرت عوض شده. 705 00:39:55,696 --> 00:39:57,145 ‫خودت هم همینطور. 706 00:39:59,139 --> 00:40:01,059 ‫این همه سال ظاهرت عوض نمی‌شد. 707 00:40:01,538 --> 00:40:03,281 ‫چرا یهو تغییر کردی؟ 708 00:40:03,306 --> 00:40:05,596 ‫چون الان همه‌چی داره عوض می‌شه. 709 00:40:09,898 --> 00:40:11,284 ‫نشونه بدیه؟ 710 00:40:13,690 --> 00:40:15,112 ‫چون نمی‌دونم باید چیکار کنم. 711 00:40:16,457 --> 00:40:19,798 ‫بهم بگو... ‫بگو چطور کمکشون کنم. 712 00:40:22,096 --> 00:40:23,422 ‫خواهش می‌کنم. 713 00:40:25,952 --> 00:40:28,092 ‫ناسلامتی قرار بود دوست باشیم. 714 00:40:29,056 --> 00:40:30,646 ‫من دوستتم. 715 00:40:30,726 --> 00:40:32,138 ‫پس کمکم کن. 716 00:40:32,726 --> 00:40:36,142 ‫می‌شه؟ می‌شه کمکم کنی؟ ‫فقط بگو چیکار کنم. 717 00:40:37,164 --> 00:40:38,954 ‫اون درخت رو قطع نکن. 718 00:40:42,001 --> 00:40:44,943 ‫کجا می‌ری؟ نه، برگرد! 719 00:40:45,585 --> 00:40:46,903 ‫برگرد! 720 00:40:49,456 --> 00:40:50,836 ‫کجا می‌ری؟ 721 00:40:52,439 --> 00:40:57,061 ‫راستش وقتی بچه بودم ‫یکی از دوست‌هام گم شده بود. 722 00:40:57,086 --> 00:40:58,676 ‫تا حالا وحشت عمومی دیدی؟ 723 00:40:58,966 --> 00:41:00,626 ‫کل محلمون ریخته بودن ‫داشتن دنبالش می‌گشتن. 724 00:41:01,951 --> 00:41:04,275 ‫مامان بزرگم می‌گفت نگران نباشم، ‫ولی حسابی وحشت کرده بودم. 725 00:41:04,617 --> 00:41:07,037 ‫کاشف به عمل اومد رفته بود ‫پارک بازی اون‌طرف شهر... 726 00:41:07,062 --> 00:41:09,789 ‫داشت واسه خودش کیف می‌کرد. ‫الکی همه رو ترسونده بود. 727 00:41:09,939 --> 00:41:11,596 ‫به نظرت قضیه از این قراره؟ 728 00:41:12,316 --> 00:41:14,106 ‫همه الکی نگران شدن؟ 729 00:41:15,316 --> 00:41:18,696 ‫نه، صرفا... 730 00:41:18,776 --> 00:41:21,526 ‫به نظرم وقتی شرایط برامون مبهمه، 731 00:41:21,551 --> 00:41:22,842 ‫بدترین فرض رو در نظر می‌گیریم. 732 00:41:22,867 --> 00:41:25,274 ‫ولی تا این حد می‌دونیم که زنم گم شده. 733 00:41:25,601 --> 00:41:26,796 ‫خب؟ توهین نباشه‌ها، 734 00:41:26,821 --> 00:41:28,821 ‫ولی دنبال یه بچه سرتق ‫تو پارک بازی نمی‌گردیم. 735 00:41:29,879 --> 00:41:31,926 ‫من همینطوریش از مرگ مامانم کم نکشیدم. 736 00:41:34,561 --> 00:41:36,342 ‫اگه بخواد بلایی سر فاطمه بیاد... 737 00:41:37,046 --> 00:41:38,246 ‫مامانت اینجا بود؟ 738 00:41:44,716 --> 00:41:46,087 ‫ببین، وقتی مرد... 739 00:41:48,386 --> 00:41:49,674 ‫جوری که مرد... 740 00:41:53,218 --> 00:41:54,759 ‫دیگه تحمل اون حال و احوال رو ندارم. 741 00:41:58,044 --> 00:41:59,308 ‫نمی‌ذارم اونطوری بشه. 742 00:42:11,166 --> 00:42:12,947 ‫به نظرت ممکنه اینجا باشه؟ 743 00:42:13,376 --> 00:42:18,080 ‫خب، معلوم که نیست. ‫بهتره همه‌جا رو بگردیم. 744 00:42:20,787 --> 00:42:24,698 ‫تازه، به نظرم جای خوبی واسه گپ زدنه. 745 00:42:25,439 --> 00:42:26,802 ‫در مورد چی؟ 746 00:42:30,386 --> 00:42:31,674 ‫بیا تو. 747 00:42:40,526 --> 00:42:41,934 ‫پنجره اینجا چی شده؟ 748 00:42:42,730 --> 00:42:45,979 ‫خب، چند وقت پیش مجبور بودیم ‫واسه فرار اینطوریش کنیم. 749 00:42:46,291 --> 00:42:48,381 ‫به نظر که فاطمه اینجا نیست. 750 00:42:48,406 --> 00:42:49,734 ‫می‌دونم. 751 00:42:50,974 --> 00:42:55,024 ‫آخرین بار که خودت اینجا بودی، ‫خیلی حالت بد بود. 752 00:42:57,542 --> 00:43:00,092 ‫من هم مدام با خودم می‌گفتم: ‫«تقصیر خودمه.» 753 00:43:00,531 --> 00:43:02,759 ‫«من پشت فرمون بودم.» 754 00:43:03,174 --> 00:43:05,545 ‫«تقصیر منه که ماشینه رو ندیدم.» 755 00:43:05,939 --> 00:43:08,059 ‫هی فکر می‌کردم قراره از پیشمون بری. 756 00:43:08,084 --> 00:43:10,794 ‫دقیقا همونطوری که توماس رفت. 757 00:43:12,219 --> 00:43:14,342 ‫دیگه امکان نداشت بتونم ‫خودم رو ببخشم. 758 00:43:16,071 --> 00:43:17,690 ‫ولی تقصیر تو نبود. 759 00:43:18,066 --> 00:43:20,765 ‫نبود؟ چرا؟ 760 00:43:21,118 --> 00:43:22,778 ‫چون ترسیده بودی. 761 00:43:23,236 --> 00:43:24,906 ‫داشتی تمام تلاشت رو می‌کردی. 762 00:43:26,681 --> 00:43:28,091 ‫مثل خودت که به جولی گفتی... 763 00:43:28,116 --> 00:43:30,066 ‫وارد اون خرابه بشه؟ 764 00:43:31,186 --> 00:43:33,599 ‫می‌خواستی بهترین تصمیم رو بگیری، نه؟ 765 00:43:34,347 --> 00:43:35,580 ‫فکر کنم. 766 00:43:40,126 --> 00:43:41,494 ‫گوش کن چی می‌گم. 767 00:43:43,086 --> 00:43:46,676 ‫اینجا اتفاقات بدی میفته. ‫اتفاقاتی که ما روش کنترلی نداریم. 768 00:43:46,701 --> 00:43:51,291 ‫این شهر می‌خواد... ‫خودمون رو مقصر بدونیم. 769 00:43:52,256 --> 00:43:54,281 ‫می‌خواد ترسیده باشیم. 770 00:43:54,954 --> 00:43:57,574 ‫می‌خوام همیشه یادت بمونه ‫که باید بهترین تصمیم رو بگیریم، 771 00:43:57,599 --> 00:43:59,519 ‫حتی وقتی اتفاقات بد میفته. 772 00:43:59,765 --> 00:44:02,014 ‫مخصوصا وقتی اتفاقات بد میفته. 773 00:44:03,135 --> 00:44:07,135 ‫چون مهم‌ترین چیز اینه که... ‫چطور باهاشون روبه‌رو می‌شیم. 774 00:44:07,506 --> 00:44:09,000 ‫چه تصمیماتی که می‌گیریم، 775 00:44:09,040 --> 00:44:12,253 ‫چه اینکه تقصیر کی بوده، ‫هیچ‌کدوم اندازه اینکه... 776 00:44:12,278 --> 00:44:14,828 ‫تحت هر شرایطی پشت همدیگه باشیم ‫و بهترین تصمیم رو بگیریم، مهم نیست. 777 00:44:15,326 --> 00:44:16,571 ‫متوجهی؟ 778 00:44:19,083 --> 00:44:20,652 ‫دوستت دارم رفیق. 779 00:44:20,956 --> 00:44:22,416 ‫من هم دوستت دارم بابا. 780 00:44:28,546 --> 00:44:31,878 ‫خب. برگردیم دنبال فاطمه بگردیم؟ 781 00:44:37,016 --> 00:44:39,306 ‫بابا؟ صدام رو می‌شنوی؟ 782 00:44:41,954 --> 00:44:45,017 ‫بابا، تو رو خدا اینجا تنهام نذار. 783 00:44:45,042 --> 00:44:46,350 ‫بیا بابا. 784 00:44:47,353 --> 00:44:50,930 ‫راست می‌گفتی. خودش نیست. 785 00:44:52,406 --> 00:44:53,656 ‫توماس نیست. 786 00:44:58,821 --> 00:45:00,781 ‫کجا می‌ری؟ 787 00:45:05,021 --> 00:45:06,240 ‫بابا؟ 788 00:45:12,256 --> 00:45:13,544 ‫اینجا کجاست؟ 789 00:45:14,033 --> 00:45:15,817 ‫ویکتور بعضی وقت‌ها میاد اینجا. 790 00:45:15,953 --> 00:45:18,799 ‫اون شب که از تونل‌ها ‫بیرون اومدیم، اینجا موندیم. 791 00:45:19,574 --> 00:45:20,831 ‫فاطمه که اینجا نیست. 792 00:45:20,856 --> 00:45:21,844 ‫آره. 793 00:45:26,486 --> 00:45:28,856 ‫یعنی از این به بعد قراره اینطوری باشه؟ 794 00:45:28,881 --> 00:45:31,341 ‫یکی یکی همه قراره غیب بشن؟ 795 00:45:31,373 --> 00:45:33,083 ‫نه. 796 00:45:33,591 --> 00:45:35,881 ‫فاطمه اولین کسی بود ‫که با دیدنش حس کردم... 797 00:45:35,906 --> 00:45:37,616 ‫این شهر می‌تونه چندان بدک نباشه. 798 00:45:37,641 --> 00:45:39,864 ‫قربونت برم. پیداش می‌کنیم. 799 00:45:40,343 --> 00:45:42,133 ‫دلواپس نباش. بیا. 800 00:45:44,540 --> 00:45:46,080 ‫به نظرم خواب نبود. 801 00:45:50,436 --> 00:45:51,707 ‫چی؟ 802 00:45:52,393 --> 00:45:54,877 ‫اون موقع که تو خرابه ‫از هوش رفتم رو می‌گم... 803 00:45:56,190 --> 00:45:58,673 ‫انگار واقعا یه جای دیگه بودم. 804 00:46:01,928 --> 00:46:06,098 ‫مثلا، یه لحظه تو دالان عجیبی بودم، 805 00:46:06,123 --> 00:46:10,553 ‫که ما سه نفر هم اونجا بودیم... ‫خودم، رندال و ماریل رو می‌گم. 806 00:46:12,158 --> 00:46:13,813 ‫داشتیم جیغ می‌کشیدیم. 807 00:46:15,906 --> 00:46:18,776 ‫بعد دیدم یه نفر به دیوار زنجیر شده، 808 00:46:18,801 --> 00:46:20,131 ‫بعدش سر از تونل در آوردم، 809 00:46:20,156 --> 00:46:22,906 ‫حرف‌های تو به ویکتور رو شنیدم. 810 00:46:23,959 --> 00:46:26,209 ‫سعی کردم پیدات کنم، ولی صدات... 811 00:46:26,234 --> 00:46:28,577 ‫داشت دور و دورتر می‌شد. 812 00:46:31,788 --> 00:46:33,608 ‫بعد صدای بچه‌ها رو شنیدم. 813 00:46:33,963 --> 00:46:36,123 ‫اون کلمه رو بلند می‌گفتن. 814 00:46:36,876 --> 00:46:38,284 ‫آنکویی. 815 00:46:42,993 --> 00:46:44,489 ‫فقط با خودم می‌گفتم... 816 00:46:46,223 --> 00:46:48,005 ‫«نکنه دیگه نتونم برگردم؟» 817 00:46:48,776 --> 00:46:52,184 ‫«نکنه... نکنه گم شده باشم ‫و هیچ‌کس نتونه پیدام کنه؟» 818 00:46:52,446 --> 00:46:53,686 ‫نه. 819 00:46:53,711 --> 00:46:55,086 ‫- «نکنه دیگه خودم تنها باشم؟» ‫- نه. 820 00:46:55,111 --> 00:46:56,529 ‫خیلی ترسیده بودم. 821 00:46:56,554 --> 00:46:57,724 ‫عزیز دلم. 822 00:46:59,270 --> 00:47:00,776 ‫تنها نیستی. 823 00:47:01,996 --> 00:47:04,905 ‫هیچ‌وقت اینجا تنها نیستی. 824 00:47:07,065 --> 00:47:09,660 ‫خب؟ بیا بغلم. 825 00:47:20,793 --> 00:47:21,926 ‫چی شد؟ 826 00:47:25,106 --> 00:47:26,637 ‫یکیشون داره نگاهمون می‌کنه. 827 00:47:27,856 --> 00:47:29,066 ‫یکی از بچه‌ها؟ 828 00:47:29,091 --> 00:47:30,051 ‫آره. 829 00:47:31,396 --> 00:47:32,606 ‫داره چیکار می‌کنه؟ 830 00:47:34,952 --> 00:47:36,955 ‫می‌خواد دنبالش بریم. 831 00:47:38,224 --> 00:47:39,634 ‫کجا دنبالش بریم؟ 832 00:47:39,659 --> 00:47:41,400 ‫نمی‌دونم. بیا. 833 00:47:42,221 --> 00:47:45,391 ‫این شرایطی که ویکتور الان داره، 834 00:47:45,970 --> 00:47:47,793 ‫یا شرایطی که پشت سر گذاشته، 835 00:47:47,910 --> 00:47:51,538 ‫باعث می‌شه حس کنم انگار دارم ‫با یه آدم غریبه صحبت می‌کنم. 836 00:47:51,563 --> 00:47:53,015 ‫آره خب، چون با هم غریبه شدین. 837 00:47:53,040 --> 00:47:55,330 ‫ببین، چرا داری این حرف‌ها رو به من می‌زنی؟ 838 00:47:55,355 --> 00:47:58,167 ‫چرا به تابیتا یا... 839 00:47:59,084 --> 00:48:00,754 ‫نمی‌دونم، با هر کی به جز من ‫درد دل نمی‌کنی؟ 840 00:48:00,779 --> 00:48:03,321 ‫تابیتا که نگران بچه‌های خودشه. 841 00:48:03,346 --> 00:48:05,596 ‫ضمنا از حرفم بد برداشت نکن، 842 00:48:05,935 --> 00:48:07,605 ‫ولی من رو یاد خودش می‌ندازی. 843 00:48:08,621 --> 00:48:09,871 ‫تو رو یاد ویکتور می‌ندازم؟ 844 00:48:09,936 --> 00:48:11,680 ‫یه کوچولو. مثلا اون... 845 00:48:11,723 --> 00:48:13,723 ‫می‌خواد یه تیکه چوب رو ‫وادار کنه براش قصه بگه، 846 00:48:13,748 --> 00:48:15,024 ‫تو هم روی نردبون رفتی، 847 00:48:15,049 --> 00:48:17,001 ‫سر آدم‌هایی که وجود ندارن داد می‌زنی. 848 00:48:17,343 --> 00:48:18,921 ‫آره، بیراه نمی‌گی. 849 00:48:18,946 --> 00:48:20,389 ‫تو چه حسی داشتی... 850 00:48:20,414 --> 00:48:23,591 ‫اگه بابات سر از اینجا در می‌آورد ‫و اینطوری پیدات می‌کرد؟ 851 00:48:23,616 --> 00:48:26,028 ‫می... می‌خواستی بهت چی بگه؟ 852 00:48:27,271 --> 00:48:28,851 ‫خب، اولا دوست داشتم بدونم... 853 00:48:28,876 --> 00:48:30,220 ‫این همه مدت کدوم گوری بود. 854 00:48:30,245 --> 00:48:32,535 ‫ولی این، عه... ‫گوش کن... 855 00:48:33,424 --> 00:48:36,284 ‫تو می‌خوای بفهمی چطور ‫ویکتور رو درست کنی، خب؟ 856 00:48:36,719 --> 00:48:38,133 ‫ولی نمی‌تونی. 857 00:48:38,675 --> 00:48:40,376 ‫چون مشکلی نداره. 858 00:48:40,933 --> 00:48:45,011 ‫ویکتور محصول اتفاقات و شرایطیه ‫که این شهر براش ساخته. 859 00:48:45,726 --> 00:48:49,927 ‫ویکتور چند ده ساله... ‫که داره اینجا زنده می‌مونه. 860 00:48:49,952 --> 00:48:52,304 ‫این شهر بهش شک داده. مثل... 861 00:48:53,936 --> 00:48:56,976 ‫مثل تارزان می‌مونه ‫که توی جنگل بزرگ شده. 862 00:48:57,621 --> 00:48:59,541 ‫تو هم کسی هستی که از راه می‌رسه، 863 00:48:59,566 --> 00:49:00,906 ‫بهش احساس کمبود می‌ده، 864 00:49:00,931 --> 00:49:03,061 ‫صرفا چون بلد نیست با چنگال غذا بخوره. 865 00:49:05,137 --> 00:49:06,694 ‫علم موشکی که نیست. 866 00:49:08,008 --> 00:49:09,486 ‫کجا می‌ری؟ 867 00:49:09,869 --> 00:49:11,431 ‫برمی‌گردم بار. 868 00:49:11,456 --> 00:49:13,576 ‫حداقل اونجا می‌شه وانمود کرد ‫دارم کار مفیدی می‌کنم. 869 00:49:18,521 --> 00:49:19,915 ‫فاطمه! 870 00:49:22,926 --> 00:49:24,556 ‫فاطمه! 871 00:49:30,756 --> 00:49:32,341 ‫می‌دونستی من رو اینجا آورده بود؟ 872 00:49:33,379 --> 00:49:35,072 ‫کفیلم شده بود. 873 00:49:36,207 --> 00:49:38,476 ‫از وقتی پام به اینجا باز شد ‫کلی بهم کمک کرد. 874 00:49:40,650 --> 00:49:42,062 ‫به خیلی‌ها کمک کرد. 875 00:49:43,982 --> 00:49:45,522 ‫کارش همینه. 876 00:49:49,286 --> 00:49:52,246 ‫از ته دلم بابت مامانت تسلیت می‌گم. 877 00:49:54,543 --> 00:49:55,776 ‫ولش کن حالا. 878 00:49:58,836 --> 00:50:00,748 ‫فاطمه قرار نیست از پیشت بره. 879 00:50:01,361 --> 00:50:03,111 ‫اصلا کار به اونجا نمی‌کشه. 880 00:50:03,136 --> 00:50:03,998 ‫حالش خوب می‌شه. 881 00:50:04,023 --> 00:50:05,336 ‫ببین، می‌شه... 882 00:50:07,176 --> 00:50:08,339 ‫می‌شه بس کنی؟ 883 00:50:09,976 --> 00:50:11,096 ‫خواهش کردم. 884 00:50:13,896 --> 00:50:15,137 ‫تمومش کن. 885 00:50:15,448 --> 00:50:19,198 ‫دمت گرم... ‫که تا اینجا باهام اومدی. 886 00:50:19,646 --> 00:50:21,446 ‫فقط تحمل ندارم... 887 00:50:29,054 --> 00:50:30,634 ‫باید یه چیزی بهت بگم. 888 00:50:33,496 --> 00:50:34,615 ‫چیه؟ 889 00:50:38,343 --> 00:50:42,361 ‫وقتی تو راه اینجا سوار اتوبوس بودیم، ‫یه خوابی دیده بودم. 890 00:50:42,386 --> 00:50:43,707 ‫آره، یادمه. 891 00:50:44,346 --> 00:50:45,793 ‫از اون موقع... 892 00:50:45,818 --> 00:50:48,448 ‫حس می‌کنم یه نیرویی ‫می‌خواد باهام صحبت کنه. 893 00:50:50,775 --> 00:50:52,186 ‫منظورت چیه؟ 894 00:50:52,874 --> 00:50:54,340 ‫نکنه همه این‌ها... 895 00:50:55,606 --> 00:50:58,597 ‫نکنه علتی پشت همه این اتفاق‌ها بوده؟ 896 00:50:58,622 --> 00:51:01,298 ‫نکنه فاطمه الان حالش خوب باشه، 897 00:51:01,323 --> 00:51:03,287 ‫و مشغول کاریه که به ما کمک کنه؟ 898 00:51:04,696 --> 00:51:06,272 ‫شاید نشونه خوبی باشه. 899 00:51:06,764 --> 00:51:10,192 ‫همین... جریان بچه رو می‌گم. 900 00:51:10,948 --> 00:51:14,511 ‫وایستا ببینم، این اصلا... ‫چه ربطی به بچه ما داره؟ 901 00:51:14,536 --> 00:51:17,366 ‫نه، فقط... ‫دارم می‌گم که... 902 00:51:17,987 --> 00:51:19,535 ‫شاید... 903 00:51:22,426 --> 00:51:24,836 ‫هنوز که ریز و درست همه‌چی رو نمی‌دونیم. 904 00:51:24,926 --> 00:51:26,256 ‫حرفم همینه. 905 00:51:27,573 --> 00:51:30,243 ‫نمی‌خوام دلواپس ببینمت. واقعا... 906 00:51:32,386 --> 00:51:34,133 ‫به نظرم حالش خوب می‌شه. 907 00:51:40,379 --> 00:51:43,726 ‫بیا. بریم بگردیم. 908 00:51:47,068 --> 00:52:00,068 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@ 909 00:52:05,756 --> 00:52:06,915 ‫باز شو. 910 00:52:07,926 --> 00:52:09,168 ‫باز شو. 911 00:52:15,671 --> 00:52:16,842 ‫آخ. 912 00:52:30,446 --> 00:52:31,899 ‫کجا داریم می‌ریم؟ 913 00:52:31,924 --> 00:52:33,718 ‫نمی‌دونم. اولین باره چنین کاری می‌کنن. 914 00:52:36,056 --> 00:52:38,211 ‫- بیا، بیا، بیا. ‫- اومدم. 915 00:52:38,786 --> 00:52:41,956 ‫چی می‌خوای؟ چی از جونم می‌خوای؟! 916 00:52:43,126 --> 00:52:45,586 ‫- هیس... ‫- نه! نه، نه، نه. 917 00:52:45,611 --> 00:52:48,651 ‫نه، نه، نه! ‫نه، سمت من نیا. 918 00:52:48,676 --> 00:52:50,516 ‫سمت من نیا. سمت من نیا. 919 00:52:50,541 --> 00:52:51,541 ‫سمت من نیا. 920 00:52:51,566 --> 00:52:53,566 ‫سمت من نیا. نه، نه! 921 00:52:53,591 --> 00:52:55,273 ‫- هیس. ‫- نه! 922 00:52:55,298 --> 00:52:56,486 ‫نه! 923 00:53:03,396 --> 00:53:04,686 ‫کجا رفت؟ 924 00:53:06,852 --> 00:53:09,395 ‫این... انبار زیرزمینیه. 925 00:53:09,420 --> 00:53:10,305 ‫وقتی ویکتور... 926 00:53:10,330 --> 00:53:12,395 ‫از تو درخت هلم داد، اینجا موندم. 927 00:53:13,038 --> 00:53:14,692 ‫یکی اون پایینه. 928 00:53:25,086 --> 00:53:26,412 ‫آهای. 929 00:53:27,529 --> 00:53:29,135 ‫همین‌جا بمون، خب؟ 930 00:53:39,570 --> 00:53:40,644 ‫مامان؟ 931 00:53:42,827 --> 00:53:43,971 ‫مامان؟ 932 00:53:50,040 --> 00:53:51,311 ‫خوبم. 933 00:53:58,371 --> 00:53:59,371 ‫هیس. 934 00:54:00,092 --> 00:54:13,092 ‫سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین! ‫.:: Bamabin.com ::. 935 00:54:13,687 --> 00:54:14,877 ‫ویکتور؟ 936 00:54:19,603 --> 00:54:21,695 ‫اینجا چیکار می‌کنی ویکتور؟ 937 00:54:23,122 --> 00:54:25,201 ‫همین‌جا بود. 938 00:54:28,066 --> 00:54:29,933 ‫همین‌جا تنهامون گذاشت. 939 00:54:32,671 --> 00:54:33,994 ‫انصاف نیست. 940 00:54:36,786 --> 00:54:38,906 ‫این همه سال فکر می‌کردم دلیلی داشته... 941 00:54:38,931 --> 00:54:40,360 ‫که من زنده موندم. 942 00:54:44,996 --> 00:54:47,327 ‫به خاطر من مرد. 943 00:54:49,181 --> 00:54:52,915 ‫نه ویکتور. تقصیر تو نبود. 944 00:54:57,926 --> 00:54:59,726 ‫آخه خیلی کوچولو بودی. 945 00:55:06,620 --> 00:55:08,080 ‫دوستتون دارم. 946 00:55:10,849 --> 00:55:12,726 ‫خیلی دوستتون دارم. 947 00:55:14,173 --> 00:55:15,696 ‫نه، نه، نه! 948 00:55:15,721 --> 00:55:16,939 ‫چی شد؟ 949 00:55:16,964 --> 00:55:18,421 ‫- نه، نه! ‫- چی شد مامان؟ 950 00:55:18,446 --> 00:55:19,736 ‫نه، نه. امکان نداره. 951 00:55:20,113 --> 00:55:21,573 ‫- چی... ‫- امکان نداره! 952 00:55:51,308 --> 00:55:52,426 ‫نه! 953 00:55:58,794 --> 00:56:00,033 ‫مامان! 954 00:56:00,979 --> 00:56:02,631 ‫چی شد مامان؟ 955 00:56:02,656 --> 00:56:04,166 ‫بهم دست نزن! دست نزن! 956 00:56:04,191 --> 00:56:05,611 ‫تو رو خدا نکن مامان، دارم می‌ترسم. 957 00:56:05,636 --> 00:56:06,636 ‫بهم دست نزن! 958 00:56:06,661 --> 00:56:08,031 ‫مامان، مامان! 959 00:56:11,506 --> 00:56:14,006 ‫تو رو خدا بگو چیکار کنم مامان. 960 00:56:14,230 --> 00:56:24,230 ‫..:: کانال تلگرام و اینستاگرام بامابین ::.. ‫.:: Telegram: @BamabinOfficial ::. ‫.:: Instagram: @BamabinOfficial_Com ::.