1 00:00:01,140 --> 00:00:06,340 این زیرنویس شامل 3 عدد کلمه نامناسب و الفاظ +18 میباشد ‫«امپایر بست تی‌وی با افتخار تقدیم میکند» ‫..:::EmpireBestTV.Com:::. ‫«در شبکه‌های اجتماعی» ‫@EmpireBestTV 2 00:00:06,364 --> 00:00:13,164 ‫«امپایر بست تی‌وی، حرفه ای ترین اپلیکیشن دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال» ‫.::: EBTV.App :::. 3 00:00:17,164 --> 00:00:18,539 ‫آنچه در سریال «منشأ» گذشت! 4 00:00:18,540 --> 00:00:19,915 ‫از وقتی خوابت برد 5 00:00:19,916 --> 00:00:21,417 ‫و چشم‌هات سفید شدن، ‫خیلی عوض شدی. 6 00:00:21,418 --> 00:00:23,093 ‫فقط در این حد یادمه ‫که تا حالا توی کل عمرم 7 00:00:23,094 --> 00:00:24,303 ‫انقدر نترسیده بودم. 8 00:00:26,339 --> 00:00:28,758 ‫تو به شدت نیاز به استراحت داری. 9 00:00:28,759 --> 00:00:31,510 ‫بوید گفت دیگه عیب نداره بخوایم بخوابیم. 10 00:00:31,511 --> 00:00:33,262 ‫موضوع این نیست. ‫راستش... 11 00:00:33,263 --> 00:00:35,931 ‫حس می‌کنم یه چیزی داره منو نگاه می‌کنه. 12 00:00:37,893 --> 00:00:40,019 ‫کمکم کن. 13 00:00:40,020 --> 00:00:42,563 ‫تو... ‫تو پدرِ ویکتوری! 14 00:00:42,564 --> 00:00:44,940 ‫میراندا بهش می‌گفت، درختِ بطری‌ها. 15 00:00:44,941 --> 00:00:49,153 ‫اصلی‌اش توی یه پارک‌ـه، ‫چندتا شهر اونورتر. 16 00:00:49,154 --> 00:00:50,696 ‫باید همین الان من رو ببری اونجا. 17 00:00:51,823 --> 00:00:53,908 ‫وای! 18 00:00:53,909 --> 00:00:56,285 ‫من کجام؟ 19 00:00:56,286 --> 00:00:58,162 ‫یه درخت وسط جاده است. 20 00:00:58,163 --> 00:01:00,164 ‫بیاید از مسیر فرعی بریم. 21 00:01:00,165 --> 00:01:02,500 ‫- دورش بزنیم ‫- باید به حرفام گوش کنین 22 00:01:02,501 --> 00:01:04,502 ‫امن نیست که وقتی هوا تاریک شد، ‫اینجا وایستیم. 23 00:01:04,503 --> 00:01:06,504 ‫یه موجوداتی توی این شهر هستش که ‫بهمون آسیب می‌زنن. 24 00:01:08,340 --> 00:01:10,841 ‫- جیم ‫- تبیتا 25 00:01:10,842 --> 00:01:12,635 ‫لطفاً کمکمون کن! 26 00:01:12,636 --> 00:01:14,429 ‫- یه جعبه‌ابزار توی اتوبوس هست. ‫- بسپرش به من. 27 00:01:17,098 --> 00:01:19,183 ‫نمی‌تونم کلیدای کوفتی رو پیدا کنم. 28 00:01:19,184 --> 00:01:20,060 ‫دنبال اینا می‌گردی؟ 29 00:01:21,561 --> 00:01:22,895 ‫رندال رو نگه می‌داریم. 30 00:01:25,315 --> 00:01:28,901 ‫این چه کوفتیه؟ 31 00:01:28,902 --> 00:01:31,237 ‫- صدای چی بود؟ ‫- نیکی تیر خورده 32 00:01:31,238 --> 00:01:34,198 ‫خون‌ریزی داخلی داره. ‫طاقت بیار، نیکی. 33 00:01:39,579 --> 00:01:41,247 ‫ظاهراً حالت بهتره. 34 00:01:41,248 --> 00:01:42,498 ‫خورد و خوراکت بیشتر شده؟ 35 00:01:42,499 --> 00:01:44,250 ‫آره. 36 00:01:44,251 --> 00:01:45,961 ‫بالآخره یه چیزی پیدا کردم ‫که بالا نمیارمش. 37 00:01:47,420 --> 00:01:48,588 ‫دانا؟ 38 00:01:51,007 --> 00:01:53,717 ‫چرا داره این اتفاقا میفته؟ 39 00:01:53,718 --> 00:01:56,137 ‫چرا تمومی نداره؟ 40 00:02:07,440 --> 00:02:09,024 ‫همه برید کنار. 41 00:02:09,025 --> 00:02:11,193 ‫برید کنار! ‫راه رو باز کنین! 42 00:02:11,194 --> 00:02:12,820 ‫چند تا حوله تمیز لازم داریم. 43 00:02:12,821 --> 00:02:14,280 ‫خیلی‌خب. ‫این رو باید جابه‌جا کنیم. 44 00:02:14,281 --> 00:02:16,490 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب. ‫از سر راه برید کنار، برید کنار. 45 00:02:16,491 --> 00:02:18,075 ‫خیلی‌خب. ‫بذارش زمین. 46 00:02:21,079 --> 00:02:22,413 ‫یالا! 47 00:02:22,414 --> 00:02:25,791 ‫- لطفاً! لطفاً! ‫- چی شده؟ 48 00:02:25,792 --> 00:02:28,253 ‫- یکم بهش آب بدید ‫- خدای من 49 00:02:30,088 --> 00:02:33,757 ‫بگو چی لازم داری. 50 00:02:33,758 --> 00:02:34,717 ‫آروم باش. 51 00:02:34,718 --> 00:02:35,760 ‫بده من. 52 00:02:38,430 --> 00:02:42,057 ‫یه چیزی می‌خوام که باهاش صورتشو تمیز کنم ‫و بخیه بزنم. 53 00:02:42,058 --> 00:02:45,561 ‫- و بازم حوله لازم دارم ‫- چرا اینکار رو می‌کنن؟ 54 00:02:45,562 --> 00:02:47,897 ‫بوید؟ 55 00:02:47,898 --> 00:02:49,732 ‫هی، هی، هی، هی. ‫چیزی نیست. 56 00:02:49,733 --> 00:02:53,277 ‫نه، نه. بس کن. خب! نه، نه، نه ‫هی، چیزی نیست. 57 00:02:53,278 --> 00:02:55,362 ‫بس کن. آروم باش. ‫آروم باش. آروم باش. 58 00:02:55,363 --> 00:02:56,572 ‫نه، نه، نه. ‫اینجوری به خودت آسیب می‌زنی. 59 00:02:56,573 --> 00:02:58,240 ‫به خودت آسیب می‌زنی. ‫آروم باش. 60 00:02:58,241 --> 00:03:01,493 ‫تقصیر توئه. ‫توی لعنتی من رو اون بیرون ول کردی پسر. 61 00:03:01,494 --> 00:03:03,121 ‫توی آشغال من رو اون بیرون ول کردی! 62 00:03:04,414 --> 00:03:08,208 ‫تقصیر توئه. ‫تو ولم کردی،عوضی! 63 00:03:09,032 --> 00:03:14,932 ‫مترجمین: ‫مریم صرافها و محمد سید 64 00:03:22,400 --> 00:03:24,100 ‫[منشأ] ‫[فصل سوم، قسمت پنجم] 65 00:03:25,685 --> 00:03:30,522 ‫♪ وقتی فقط یه پسربچه بودم ♪ 66 00:03:30,523 --> 00:03:32,900 ‫♪ از پدرم پرسیدم ♪ 67 00:03:32,901 --> 00:03:35,278 ‫♪ «در آینده چطور آدمی میشم؟» ♪ 68 00:03:36,821 --> 00:03:39,198 ‫♪ «یعنی خوشتیپ میشم؟» ♪ 69 00:03:39,199 --> 00:03:41,659 ‫♪ «یعنی پولدار میشم؟» ♪ 70 00:03:41,660 --> 00:03:45,579 ‫♪ اون بهم این جواب رو داد: ♪ 71 00:03:45,580 --> 00:03:49,083 ‫♪ هر چی باید بشه می‌شه ♪ 72 00:03:49,084 --> 00:03:53,046 ‫♪ اون چیزی که باید بشه می‌شه ♪ 73 00:03:54,756 --> 00:03:58,884 ‫♪ آینده برای ما قابل رؤیت نیست ♪ 74 00:03:58,885 --> 00:04:01,596 ‫♪ هر چی باید بشه می‌شه ♪ 75 00:04:03,848 --> 00:04:06,768 ‫♪ اون چیزی که باید بشه می‌شه ♪ 76 00:04:16,236 --> 00:04:21,073 ‫♪ الان خودم بچه‌دار شدم ♪ 77 00:04:21,074 --> 00:04:23,492 ‫♪ اونا از پدرشون می‌پرسن ♪ 78 00:04:23,493 --> 00:04:27,121 ‫♪ «در آینده چطور آدمی میشم؟» ♪ 79 00:04:27,122 --> 00:04:29,665 ‫♪ «یعنی خوشتیپ میشم؟» ♪ 80 00:04:29,666 --> 00:04:32,209 ‫♪ «یعنی پولدار میشم؟» ♪ 81 00:04:32,210 --> 00:04:36,130 ‫♪ با لطافتِ تمام، بهشون میگم: ♪ 82 00:04:36,131 --> 00:04:38,758 ‫♪ هر چی باید بشه می‌شه ♪ 83 00:04:40,385 --> 00:04:43,513 ‫♪ اون چیزی که باید بشه می‌شه ♪ 84 00:04:45,348 --> 00:04:49,268 ‫♪ آینده برای ما قابل رؤیت نیست ♪ 85 00:04:49,269 --> 00:04:51,771 ‫♪ هر چی باید بشه می‌شه ♪ 86 00:04:54,524 --> 00:04:57,318 ‫♪ اون چیزی که باید بشه می‌شه ♪ 87 00:04:59,362 --> 00:05:02,449 ‫♪ هر چی باید بشه می‌شه ♪ 88 00:05:20,008 --> 00:05:21,800 ‫هی، چی شده؟ 89 00:05:21,801 --> 00:05:23,969 ‫این از کدوم قبرستونی اومده؟ 90 00:05:23,970 --> 00:05:26,430 ‫- خیلی‌خب، آروم! ‫- شب طولانی‌ای بود، بیا 91 00:05:26,431 --> 00:05:28,057 ‫- همه حالشون خوبه؟ ‫- آره 92 00:05:28,058 --> 00:05:30,184 ‫کریستی! ‫وای خدا جون. 93 00:05:30,185 --> 00:05:31,643 ‫- من حالم خوبه ‫- خدایا 94 00:05:31,644 --> 00:05:33,353 ‫خب، می‌تونست از این بدترم بشه. 95 00:05:33,354 --> 00:05:34,438 ‫یالا. ‫بیا بریم داخل. 96 00:05:34,439 --> 00:05:36,190 ‫- آره ‫- آخ، آخ 97 00:05:36,191 --> 00:05:38,317 ‫- مراقب باش ‫- بیا 98 00:05:38,318 --> 00:05:39,234 ‫- حواسم بهش هست ‫- باشه 99 00:05:46,034 --> 00:05:47,451 ‫پس غذا کوش؟ 100 00:05:47,452 --> 00:05:49,244 ‫دیل و بقیه ‫غذاها رو می‌برن سمتِ انبار. 101 00:05:49,245 --> 00:05:50,704 ‫دیشب چه کوفتی اتفاق افتاده؟ 102 00:05:50,705 --> 00:05:53,916 ‫بوید. 103 00:05:53,917 --> 00:05:55,834 ‫تبیتا برگشته. 104 00:05:55,835 --> 00:05:57,336 ‫چی؟ 105 00:05:57,337 --> 00:06:00,130 ‫وقتی برگشت به شهر، ‫توی این آمبولانس بود. 106 00:06:00,131 --> 00:06:01,799 ‫چطور ممکنه؟ 107 00:06:01,800 --> 00:06:05,344 ‫از طریق اون درخت‌های عجیبِ توی جنگل. ‫رفته بود توی یکیشون. 108 00:06:05,345 --> 00:06:07,346 ‫می‌گه، اون درخت ‫بردتش به سمت برج فانوس‌ دریایی. 109 00:06:07,347 --> 00:06:10,308 ‫امروز بعد از ظهر ‫توی غذاخوری، جلسه داریم. 110 00:06:11,768 --> 00:06:12,894 ‫- هی! ‫- چیزی نیست 111 00:06:14,270 --> 00:06:15,437 ‫بذار بره. 112 00:06:15,438 --> 00:06:17,023 ‫خیلی‌خب. بیا بریم. 113 00:06:18,316 --> 00:06:19,566 ‫خب. 114 00:06:22,153 --> 00:06:24,404 ‫فکر نکنم این لباس‌ها خیلی به استایلت بخوره. 115 00:06:24,405 --> 00:06:26,908 ‫بهم گفتن ‫می‌تونم یه نگاهی به این لباس‌ها بندازم. 116 00:06:28,535 --> 00:06:30,744 ‫البته. ‫چیزی که مال ماست، برای توام هست. 117 00:06:30,745 --> 00:06:33,038 ‫ممنونم. 118 00:06:33,039 --> 00:06:37,167 ‫من چند نفر رو فرستادم ‫تا دنبال ویکتور بگردن. 119 00:06:37,168 --> 00:06:39,379 ‫اینجا خیلی شهر بزرگی نیست. 120 00:06:41,172 --> 00:06:45,551 ‫اگه می‌دونستم که... ‫قراره ببینمش... 121 00:06:46,845 --> 00:06:48,220 ‫یه لباس بهتر می‌پوشیدم. 122 00:06:49,139 --> 00:06:51,056 ‫می‌دونی چیه؟ 123 00:06:51,057 --> 00:06:54,810 ‫یه کمد لباس طبقه‌ی بالا هست ‫که بهترین چیزها رو اونجا می‌ذاریم. 124 00:06:54,811 --> 00:06:56,645 ‫نظرت چیه یکم به سر و وضعت برسیم؟ 125 00:06:56,646 --> 00:06:58,522 ‫ممنون میشم. 126 00:06:58,523 --> 00:06:59,940 ‫خب، بیا بریم تو کارش. 127 00:06:59,941 --> 00:07:01,484 ‫یالا. 128 00:07:02,861 --> 00:07:05,487 ‫همین بالاست. 129 00:07:05,488 --> 00:07:08,282 ‫فکر کردم گفتی، جسپر توی تونل‌هاست. 130 00:07:08,283 --> 00:07:11,326 ‫توی تونله. ‫ولی وسیله لازم داریم. 131 00:07:11,327 --> 00:07:15,038 ‫نمی‌تونیم بدون تجهیزات بریم توی تونل‌ها. 132 00:07:15,039 --> 00:07:16,373 ‫چه تجهیزاتی؟ 133 00:07:16,374 --> 00:07:20,003 ‫باید مطمئن بشیم که گم نمی‌شیم. 134 00:07:20,027 --> 00:07:24,127 ‫«زیرنویس پارسی اختصاصی و‌بـسـایـت ا‌مـپـایـر‌بـسـت‌تـی‌و‌ی» 135 00:07:26,009 --> 00:07:28,385 ‫چی شده؟ 136 00:07:28,386 --> 00:07:31,264 ‫دیشب... ‫شبِ بدی بود. 137 00:07:40,940 --> 00:07:41,815 ‫من بیرون منتظر می‌مونم. 138 00:07:47,530 --> 00:07:48,488 ‫ویکتور. 139 00:07:48,489 --> 00:07:50,199 ‫کی مُرده؟ 140 00:07:50,200 --> 00:07:53,994 ‫عه...نیکی. 141 00:07:53,995 --> 00:07:55,871 ‫اوه. 142 00:07:55,872 --> 00:07:59,166 ‫رندالم حسابی زخم و زیلی شده. 143 00:07:59,167 --> 00:08:00,376 ‫الان توی درمانگاهه. 144 00:08:01,794 --> 00:08:03,128 ‫یه سری وسیله از تو اتاقم می‌خوام. 145 00:08:03,129 --> 00:08:04,672 ‫ببین ویکتور... 146 00:08:06,341 --> 00:08:08,134 ‫بیا. ‫با من بیا. 147 00:08:09,969 --> 00:08:12,972 ‫یالا دیگه. ‫عه... 148 00:08:15,183 --> 00:08:17,184 ‫دیشب یه اتفاقی افتاده. 149 00:08:17,185 --> 00:08:18,394 ‫چی؟ 150 00:08:20,396 --> 00:08:22,649 ‫- تبیتا برگشته ‫- جداً؟ 151 00:08:24,609 --> 00:08:27,694 ‫و یه کسی هم همراهش بود. 152 00:08:27,695 --> 00:08:29,155 ‫ویکتور، پدرت اینجاست. 153 00:08:35,203 --> 00:08:36,913 ‫- امکان نداره، اون... ‫- طبقه‌ی بالاست 154 00:08:38,414 --> 00:08:39,873 ‫- نه ‫- ببین، ببین... 155 00:08:39,874 --> 00:08:41,124 ‫می‌دونم باور کردنش یکم سخته. 156 00:08:41,125 --> 00:08:43,085 ‫- نه، نه، نه ‫- ویکتور 157 00:08:43,086 --> 00:08:45,254 ‫نه، نه، نه. 158 00:08:45,255 --> 00:08:47,339 ‫- ویکتور! ‫- نه! 159 00:08:47,340 --> 00:08:49,675 ‫چه زود اومدی. ‫برداشـ...هی! 160 00:08:49,676 --> 00:08:52,053 ‫ویکتور! ‫کجا داری می‌ری؟ 161 00:08:53,888 --> 00:08:58,850 ‫ویکتور، می‌شه لطفاً بهم بگی چی شده؟ 162 00:08:58,851 --> 00:09:00,937 ‫فکر کردم گفته بودی ‫می‌ریم جسپر رو پیدا کنیم. 163 00:09:02,522 --> 00:09:03,855 ‫هی، وایسا. 164 00:09:03,856 --> 00:09:05,774 ‫کارت درست نیست. 165 00:09:05,775 --> 00:09:07,526 ‫اومدی توی خونه‌ام... 166 00:09:07,527 --> 00:09:09,486 ‫مجبورم کردی توی قلعه‌ی ساختگیت بشینم ‫و الان... 167 00:09:09,487 --> 00:09:11,281 ‫دانا می‌گه، بابام اینجاست. 168 00:09:13,533 --> 00:09:14,825 ‫چی؟ ‫چطور ممکنه؟ 169 00:09:14,826 --> 00:09:16,618 ‫اهمیتی نداره. ‫باید بری خونه. 170 00:09:16,619 --> 00:09:19,455 ‫بعداً می‌ریم دنبال جسپر می‌گردیم. 171 00:09:23,251 --> 00:09:25,253 ‫خب، چطوری بود؟ 172 00:09:28,464 --> 00:09:30,632 ‫عه، این... 173 00:09:30,633 --> 00:09:33,677 ‫راستش، ترسناک بود. ‫اینکه توی بیمارستان بهوش بیای... 174 00:09:33,678 --> 00:09:39,224 ‫و ندونی اتفاقایی که میفته واقعیه ‫یا هنوز داری خواب می‌بینی. 175 00:09:39,225 --> 00:09:41,184 ‫یعنی واقعاً با مامان بزرگ حرف زدی؟ 176 00:09:41,185 --> 00:09:43,271 ‫آره. 177 00:09:45,690 --> 00:09:47,357 ‫فقط اینکه... ‫نمی‌تونم بفهمم. 178 00:09:47,358 --> 00:09:49,860 ‫چطوری از داخلِ برجِ فانوس دریایی ‫که وسط جنگله... 179 00:09:49,861 --> 00:09:51,653 ‫یهو از بیمارستانی ‫توی شهر مین سر در آوردی؟ 180 00:09:51,654 --> 00:09:54,531 ‫عزیزم، من... ‫نمی‌دونم. 181 00:09:54,532 --> 00:09:56,867 ‫کاش می‌تونستم توضیح بدم. 182 00:09:56,868 --> 00:10:01,330 ‫مهم‌ترین مسئله اینه که اون برگشته. 183 00:10:01,331 --> 00:10:03,623 ‫و اینکه دوباره، همه پیش همیم. 184 00:10:03,624 --> 00:10:05,209 ‫هی! 185 00:10:06,377 --> 00:10:08,587 ‫- باید باهات حرف بزنم ‫- هی، الان بیخیال شو رفیق 186 00:10:08,588 --> 00:10:10,172 ‫نه، نه، نه، نه. 187 00:10:10,173 --> 00:10:12,466 ‫جیم، عیب نداره. ‫عیبی نداره. 188 00:10:12,467 --> 00:10:13,551 ‫لطفاً. 189 00:10:16,596 --> 00:10:19,264 ‫بوید می‌گه... 190 00:10:19,265 --> 00:10:21,433 ‫بوید می‌گه از توی یه درخت عبور کردی. 191 00:10:21,434 --> 00:10:23,977 ‫بهش می‌گن، درختِ جابه‌جاکننده. 192 00:10:23,978 --> 00:10:25,354 ‫توی جنگل، چندتایی ازش وجود داره. 193 00:10:25,355 --> 00:10:26,438 ‫ولی روی این یکی بطری آویزون بود. 194 00:10:26,439 --> 00:10:28,732 ‫برجِ فانوس دریایی. 195 00:10:28,733 --> 00:10:30,901 ‫این همون برجیه که میراندا هم دنبالش می‌گشت؟ 196 00:10:30,902 --> 00:10:32,986 ‫باید همین باشه. 197 00:10:32,987 --> 00:10:35,405 ‫بدون استفاده از درخت ‫می‌تونی بری اونجا؟ 198 00:10:35,406 --> 00:10:36,907 ‫نمی‌دونم. ‫نمیـ...نمی‌دونم. 199 00:10:36,908 --> 00:10:38,909 ‫باشه، پس باید بریم پیش اون درخت. 200 00:10:38,910 --> 00:10:40,494 ‫خب دیگه، صبر کن. 201 00:10:40,495 --> 00:10:42,954 ‫اون تازه برگشته. ‫بعد الان می‌خوای چیکار کنی؟ 202 00:10:42,955 --> 00:10:45,040 ‫نمی‌گم که دوباره بریم داخل درخته. ‫ولی می‌خوام ببینمش. 203 00:10:45,041 --> 00:10:46,792 ‫منم اونجا بودم، خب؟ 204 00:10:46,793 --> 00:10:49,378 ‫وقتی که برنگشت، ‫اولین جایی بود که دنبالش گشتم. 205 00:10:49,379 --> 00:10:51,004 ‫اونجا... ‫هیچی برای دیدن نداره. 206 00:10:51,005 --> 00:10:54,549 ‫عه؟ البته به جز اون درختِ جادویی! 207 00:10:54,550 --> 00:10:56,176 ‫عه... 208 00:10:56,177 --> 00:10:58,762 ‫خب، اون بطری‌ها... ‫اون بطری‌ها چجورین؟ 209 00:10:58,763 --> 00:11:00,472 ‫چیز خاصی درباره‌شون وجود داره؟ 210 00:11:00,473 --> 00:11:02,307 ‫چندتاشون رو از روی درخت کندم. 211 00:11:02,308 --> 00:11:05,227 ‫داخلشون یه تیکه کاغذ بود ‫که روشون عدد نوشته شده. 212 00:11:05,228 --> 00:11:08,230 ‫خدای من! ‫بعد به نظرت این چیز مهمی نیومد؟ 213 00:11:08,231 --> 00:11:10,190 ‫به نظرم اینجا خیلی خوب بلده... 214 00:11:10,191 --> 00:11:12,526 ‫با روح و روانمون بازی کنه. 215 00:11:12,527 --> 00:11:15,112 ‫وایسا ببینم، نخیر. ‫این یکی فرق داره. 216 00:11:15,113 --> 00:11:17,823 ‫باید فرق داشته باشه. 217 00:11:17,824 --> 00:11:21,160 ‫ببین، می‌دونم که اینجا مثل یه غول بزرگیه ‫که روانمون رو بهم می‌ریزه، ولی... 218 00:11:22,412 --> 00:11:24,955 ‫ ببخشید که بددهنی می‌کنم. 219 00:11:24,956 --> 00:11:27,374 ‫ولی اون برگشته بود خونه، خب؟ 220 00:11:27,375 --> 00:11:29,626 ‫و این موضوع نه رویا بوده، نه کلک. 221 00:11:29,627 --> 00:11:32,129 ‫این واقعیت بوده، ‫و چه بخوای یا نخوای 222 00:11:32,130 --> 00:11:34,423 ‫و یه شهر پر از آدم هست ‫که قراره پاشنۀ در خونتون رو از جا در بیارن 223 00:11:34,424 --> 00:11:37,092 ‫تا به جوابشون برسن. ‫من رو ببر پیش اون درخت. 224 00:11:37,093 --> 00:11:39,636 ‫بیاید ببینیم می‌تونیم چیزی بفهمیم یا نه. 225 00:11:39,637 --> 00:11:41,947 ‫به بوید گفتم می‌خوام ‫برم جلسه‌ای که تو شهر برگزار می‌شه. 226 00:11:41,948 --> 00:11:43,323 ‫گور بابای جلسه‌ای که گذاشتن. ‫ببخشیدا. 227 00:11:43,324 --> 00:11:46,309 ‫عه، خب. ‫ببینین. 228 00:11:46,310 --> 00:11:48,520 ‫اون جلسه‌ی توی شهر ‫قرار نیست مشکلی رو حل کنه. 229 00:11:48,521 --> 00:11:50,313 ‫ولی رفتن پیش اون درخت... 230 00:11:50,314 --> 00:11:53,024 ‫حداقل می‌تونه یه شروع باشه. 231 00:11:56,863 --> 00:12:00,073 ‫مجبور شدیم وقتی بر می‌گردیم ‫یکم از مواد غذایی رو، نیاریم. 232 00:12:00,074 --> 00:12:04,536 ‫احتمالاً مجبور بشیم ‫یه تیم دیگه بفرستیم اونجا. 233 00:12:04,537 --> 00:12:06,329 ‫قبل اینکه دوباره بخواد برف بیاد. 234 00:12:06,330 --> 00:12:07,999 ‫باشه، بهش رسیدگی می‌کنیم. 235 00:12:11,002 --> 00:12:12,002 ‫بوید یه چیزی اون بیرون هست. 236 00:12:12,003 --> 00:12:14,588 ‫یه چیز متفاوت. 237 00:12:14,589 --> 00:12:17,966 ‫دو بار صداش رو شنیدیم. 238 00:12:17,967 --> 00:12:21,803 ‫توی شب داشت اطرافِ کلبمون می‌چرخید. 239 00:12:21,804 --> 00:12:23,097 ‫خیلی‌خب. 240 00:12:25,475 --> 00:12:27,267 ‫اگه فقط داشته اون اطراف می‌چرخیده 241 00:12:27,268 --> 00:12:31,104 ‫پس چیزای مهم‌تری برای نگرانی داریم. 242 00:12:43,451 --> 00:12:45,410 ‫بلایی که سر رندال آوردن... 243 00:12:45,411 --> 00:12:48,372 ‫چرا گذاشتن زنده بمونه؟ ‫چرا نکُشتنش؟ 244 00:12:52,752 --> 00:12:55,630 ‫فکر کنم می‌خواستن ببینیمش. 245 00:12:57,757 --> 00:12:59,758 ‫وقتی خورشید طلوع کرد. 246 00:12:59,759 --> 00:13:03,720 ‫می‌خوان یادمون بیاد که ‫تو شب چه بلایی سرمون میاد. 247 00:13:03,721 --> 00:13:05,972 ‫یکی از چیزایی که آدم‌های اینجا رو ‫سرعقل نگه داشته... 248 00:13:05,973 --> 00:13:09,518 ‫اینه که تظاهر می‌کنیم در طول روز... 249 00:13:09,519 --> 00:13:12,104 ‫جامون امنه. 250 00:13:14,815 --> 00:13:18,568 ‫الان با وجود رندال 251 00:13:18,569 --> 00:13:20,279 ‫دیگه نمی‌تونیم به همچین چیزی تظاهر کنیم. 252 00:13:25,493 --> 00:13:27,827 ‫گلوله رو ازش خارج رکدم ‫و وضعیتش رو پایدار کردم. 253 00:13:27,828 --> 00:13:29,204 ‫برای یه دقیقه، حالش خوب بود. 254 00:13:29,205 --> 00:13:30,705 ‫و بعد یهو، دیگه حالش خوب نبود. 255 00:13:30,706 --> 00:13:32,667 ‫خدای من. 256 00:13:33,918 --> 00:13:34,876 ‫ببخشید. 257 00:13:34,877 --> 00:13:37,712 ‫آره. 258 00:13:37,713 --> 00:13:39,881 ‫خب... 259 00:13:39,882 --> 00:13:42,050 ‫خدایا ‫اینکه پات نشکسته، معجزه است. 260 00:13:42,051 --> 00:13:44,804 ‫- مری ‫- احتمالاً رباطت آسیب دیده 261 00:13:46,097 --> 00:13:48,223 ‫باید پات رو بالاتر نگه داریم. ‫می‌رم بازم بالشت بیارم. 262 00:13:48,224 --> 00:13:50,601 ‫مری، لطفاً چند لحظه بیخیال شو. 263 00:13:52,144 --> 00:13:54,187 ‫ببین، ‫دیشب، شبِ راحتی نبود. 264 00:13:54,188 --> 00:13:55,647 ‫و این هم تقصیر تو نبوده، خب؟ 265 00:13:55,648 --> 00:13:58,942 ‫آره، خب... ‫این رو برو به نیکی بگو. 266 00:13:58,943 --> 00:14:00,402 ‫دارم به خودت می‌گم. 267 00:14:00,403 --> 00:14:04,197 ‫ببین، می‌دونم چه حسی داره. ‫این... 268 00:14:04,198 --> 00:14:05,949 ‫من... ‫من دلم نمی‌خواد که تو... 269 00:14:05,950 --> 00:14:06,993 ‫چی؟ 270 00:14:09,662 --> 00:14:11,246 ‫اگه فکر می‌کنی دوباره دارم می‌پیچونمت... 271 00:14:11,247 --> 00:14:13,164 ‫و مورفینات رو می‌دزدم... 272 00:14:13,165 --> 00:14:15,543 ‫- من همچین حرفی نزدم ‫- خب، لازم نبود رُک بگی 273 00:14:18,087 --> 00:14:20,256 ‫هی، بیا اینجا ببینم. 274 00:14:21,591 --> 00:14:22,758 ‫بیا اینجا. 275 00:14:28,180 --> 00:14:31,183 ‫ببین، الان تو مریضی. 276 00:14:32,184 --> 00:14:34,060 ‫می‌شه اینقدر نگران من نباشی 277 00:14:34,061 --> 00:14:35,730 ‫و بذاری یکم هم من نگرانت باشم؟ 278 00:14:40,109 --> 00:14:41,610 ‫می‌شه جفتمون نگران هم باشیم؟ 279 00:14:47,325 --> 00:14:49,159 ‫من باید برم. 280 00:14:49,160 --> 00:14:51,162 ‫- وایسا ‫- یکم استراحت کن، باشه؟ 281 00:15:03,883 --> 00:15:05,508 ‫- نه، بوید... ‫- می‌خوام کمک کنم 282 00:15:05,509 --> 00:15:07,594 ‫می‌فهمم. ‫بوید، بودن تو، اینجا... 283 00:15:07,595 --> 00:15:09,387 ‫فقط اوضاع رو بدتر می‌کنه. 284 00:15:12,558 --> 00:15:13,642 ‫متاسفم. 285 00:15:13,643 --> 00:15:16,061 ‫نه، درست می‌گی. 286 00:15:16,062 --> 00:15:18,480 ‫ببین، مردم اون بیرون لازمت دارن. 287 00:15:18,481 --> 00:15:21,608 ‫توی جلسه‌ی امروز نیازت دارن. ‫به جفتتون نیاز دارن. 288 00:15:21,609 --> 00:15:23,301 ‫همینطوریش چیزای زیادی رو تحمل می‌کنن... 289 00:15:23,302 --> 00:15:25,236 ‫الان هم که تبیتا برگشته... 290 00:15:25,237 --> 00:15:28,615 ‫و این حقیقت که اون برگشته بوده خونه... 291 00:15:28,616 --> 00:15:31,493 ‫- من باید... ‫- آره 292 00:15:33,746 --> 00:15:36,665 ‫هی، رندال. ‫چیزی نیست. 293 00:15:36,666 --> 00:15:38,708 ‫دستم رو فشار بده. ‫بذار من یه نگاهی به زخمت بندازم. 294 00:15:38,709 --> 00:15:40,418 ‫- خیلی‌خب ‫- آره 295 00:15:40,419 --> 00:15:42,213 ‫آره، وضعیتت خوبه. 296 00:15:47,885 --> 00:15:49,428 ‫اینجا جاییه که... 297 00:15:51,305 --> 00:15:52,306 ‫اکثر اوقات می‌مونه. 298 00:15:55,142 --> 00:15:56,352 ‫اوه. 299 00:16:08,698 --> 00:16:11,950 ‫عه، این...این... 300 00:16:11,951 --> 00:16:13,994 ‫با اتاقش، توی خونمون یکم فرق داره. 301 00:16:27,466 --> 00:16:30,969 ‫چند سال اول... 302 00:16:30,970 --> 00:16:32,846 ‫هر جا رو نگاه می‌کردم... 303 00:16:32,847 --> 00:16:36,891 ‫می‌گفتم شاید ‫یه کورسوی امیدی وجود داشته باشه 304 00:16:36,892 --> 00:16:40,019 ‫می‌گفتم که شاید...ممکنه 305 00:16:40,020 --> 00:16:42,605 ‫ شاید دوباره همه‌شون رو ببینم. 306 00:16:42,606 --> 00:16:48,528 ‫میراندا، الوییز، ویکتور 307 00:16:48,529 --> 00:16:52,366 ‫اونا هم لبخند بزنن و بخندن. 308 00:16:54,535 --> 00:16:58,288 ‫همه‌مون بزنیم زیر گریه ‫و بگیم چقدر کارمون اشتباه بوده. 309 00:16:58,289 --> 00:17:01,125 ‫بعدش... 310 00:17:04,378 --> 00:17:07,839 ‫سخت‌ترین قسمتش رسید... 311 00:17:07,840 --> 00:17:10,342 ‫دیگه امیدم کم شده بود. 312 00:17:13,846 --> 00:17:15,973 ‫و همونجا بود که دیگه نتونستم تحمل کنم. 313 00:17:22,271 --> 00:17:26,107 ‫با گذشت سال‌ها... 314 00:17:26,108 --> 00:17:30,737 ‫اینکه با خودم بگم شاید اونها مُردن، ‫برام راحت‌تر شده بود. 315 00:17:30,738 --> 00:17:32,655 ‫که دیگه نیستن. 316 00:17:32,656 --> 00:17:36,410 ‫و همین کار رو کردم. 317 00:17:52,051 --> 00:17:56,847 ‫تمام اون مدت. ‫پسر کوچولوم تنهایی، اینجا بوده. 318 00:18:01,519 --> 00:18:04,063 ‫آخه کدوم مردی، ‫راحت از خانواده‌اش دست می‌کشه؟ 319 00:18:06,023 --> 00:18:07,691 ‫تعجبی نداره اگه دلش نخواد باهام حرف بزنه. 320 00:18:14,824 --> 00:18:17,243 ‫یکم بهش زمان بده. 321 00:18:18,828 --> 00:18:19,869 ‫خودش پیداش می‌شه. 322 00:18:21,580 --> 00:18:22,997 ‫ببخشید می‌پرم وسط حرفتون. 323 00:18:22,998 --> 00:18:26,042 ‫ولی همگی داریم می‌ریم، برای جلسه. 324 00:18:26,043 --> 00:18:27,460 ‫الان میام. 325 00:18:27,461 --> 00:18:29,255 ‫جلسه؟ 326 00:18:31,465 --> 00:18:34,717 ‫مردم درباره‌ی اتفاقی که افتاده ‫کلی سوال دارن. 327 00:18:34,718 --> 00:18:35,593 ‫درباره‌ی تبیتا. 328 00:18:35,594 --> 00:18:37,846 ‫درسته. 329 00:18:37,847 --> 00:18:40,890 ‫مسئلۀ مهمیه که تونسته از اینجا خارج بشه. 330 00:18:42,935 --> 00:18:44,853 ‫یالا. 331 00:18:44,854 --> 00:18:46,980 ‫یالا! 332 00:18:46,981 --> 00:18:49,148 ‫خب، دوستان ‫لطفاً بشینین. 333 00:18:49,149 --> 00:18:52,193 ‫- سلام، بیا تو ‫- همینجا بشین، بیا 334 00:18:53,445 --> 00:18:55,114 ‫همگی...لطفاً بشینین. 335 00:18:57,241 --> 00:19:00,785 ‫خیلی‌خب دوستان. ‫خب، خیلی‌خب. 336 00:19:00,786 --> 00:19:02,537 ‫خب، ببینین... 337 00:19:02,538 --> 00:19:06,082 ‫می‌دونم همتون دنبال جوابید، خب؟ 338 00:19:06,083 --> 00:19:07,542 ‫منم همینطور، خب؟ 339 00:19:07,543 --> 00:19:09,127 ‫ولی حقیقت اینه که... 340 00:19:09,128 --> 00:19:12,881 ‫هیچ توضیح ساده‌ای ‫برای این اتفاقا وجود نداره، خب؟ 341 00:19:12,882 --> 00:19:14,716 ‫- هیچ چیزِ... ‫- تبیتا کدوم گوریه؟ 342 00:19:14,717 --> 00:19:18,344 ‫آره، آره! 343 00:19:18,345 --> 00:19:19,721 ‫داره میاد، خیلی‌خب؟ 344 00:19:19,722 --> 00:19:21,764 ‫فقط یادتون باشه ‫اتفاقات زیادی رو پشت سر گذاشته. 345 00:19:21,765 --> 00:19:24,309 ‫با تمام احترامی که بهت دارم بوید، ‫ولی ما هم خیلی سختی کشیدیم. 346 00:19:24,310 --> 00:19:25,935 ‫درسته. 347 00:19:25,936 --> 00:19:28,021 ‫- درک می‌کنم ‫- مطمئنی؟ 348 00:19:28,022 --> 00:19:31,441 ‫چون فکر می‌کنم اگه سرنخ مهمی داشتین 349 00:19:31,442 --> 00:19:32,442 ‫الان اون داشت جای تو حرف می‌زد. 350 00:19:32,443 --> 00:19:34,235 ‫آره. 351 00:19:34,236 --> 00:19:35,737 ‫دوستان، آرامشتون رو حفظ کنین. 352 00:19:35,738 --> 00:19:38,072 ‫هی، چرا تو آمبولانس بودید؟ 353 00:19:38,073 --> 00:19:41,409 ‫خب، ما تصادف کرده بودیم. 354 00:19:41,410 --> 00:19:44,495 ‫داشتم تبیتا رو می‌بردم پارکِ نزدیک به... 355 00:19:44,496 --> 00:19:45,747 ‫تبیتا اومد. 356 00:19:50,336 --> 00:19:52,420 ‫چی باید بگم؟ 357 00:19:52,421 --> 00:19:54,173 ‫واقعیت رو بهشون بگو. 358 00:20:00,512 --> 00:20:01,429 ‫- مرسی که اومدی ‫- آره خب 359 00:20:01,430 --> 00:20:02,431 ‫آره. 360 00:20:05,684 --> 00:20:08,811 ‫واقعاً از توی یه درخت رد شدی؟ 361 00:20:08,812 --> 00:20:10,396 ‫هی، بذار خودش حرف بزنه. 362 00:20:10,397 --> 00:20:14,484 ‫عیب نداره، عه... ‫آره، همینطوره. 363 00:20:14,485 --> 00:20:15,903 ‫عه... 364 00:20:18,280 --> 00:20:20,782 ‫فکر کنم بعضیاتون این رو بدونین... 365 00:20:20,783 --> 00:20:23,910 ‫ولی یه درخت‌هایی توی جنگل هست که... 366 00:20:23,911 --> 00:20:25,996 ‫مثل بقیۀ درخت‌ها نیست. 367 00:20:29,833 --> 00:20:32,251 ‫هی، جلسۀ شهر شروع شده. 368 00:20:32,252 --> 00:20:33,837 ‫می‌دونم، می‌خوام یه چیزی بردارم. 369 00:21:02,741 --> 00:21:03,659 ‫سلام؟ 370 00:21:22,386 --> 00:21:23,678 ‫چرا من رو آوردی اینجا؟ 371 00:21:23,679 --> 00:21:26,514 ‫چون می‌خواستم این رو ببینی که... 372 00:21:26,515 --> 00:21:30,143 ‫اگه به اندازه‌ی کافی بالا باشی 373 00:21:30,144 --> 00:21:32,688 ‫حتی کابوس‌ها هم مثل رویا دیده می‌شن. 374 00:22:02,342 --> 00:22:03,427 ‫سلام؟ 375 00:22:05,721 --> 00:22:08,222 ‫هی، الجین. 376 00:22:08,223 --> 00:22:10,892 ‫خدایـ... ‫این چه وضعیه؟ 377 00:22:10,893 --> 00:22:13,019 ‫ببخشید، من... ‫فکر کردم که تو... 378 00:22:13,020 --> 00:22:15,104 ‫- خدای من ‫- ببخشید 379 00:22:15,105 --> 00:22:16,647 ‫حالت خوبه؟ 380 00:22:16,648 --> 00:22:20,819 ‫نه، راستش نه! ‫من... 381 00:22:23,405 --> 00:22:25,240 ‫- متاسفم ‫- عه، نه. وابسا 382 00:22:27,409 --> 00:22:29,035 ‫خوشحال می‌شم یکی همراهم باشه. 383 00:22:29,036 --> 00:22:32,288 ‫البته اگه سرت شلوغ نباشه. 384 00:22:32,289 --> 00:22:33,873 ‫حتماً. 385 00:22:33,874 --> 00:22:38,211 ‫ویکتور؟ ‫داری چیکار میکنی؟ 386 00:22:38,212 --> 00:22:39,879 ‫این بیرون هوا سرده. 387 00:22:39,880 --> 00:22:42,548 ‫هرگز قیافه‌ی بابام رو نقاشی نکردم. 388 00:22:42,549 --> 00:22:44,884 ‫چی؟ 389 00:22:44,885 --> 00:22:46,720 ‫وقتی اینجا تنها بودم، ‫من... 390 00:22:48,180 --> 00:22:51,140 ‫همیشه چیزایی که دیده بودم رو نقاشی می‌کردم. 391 00:22:51,141 --> 00:22:54,018 ‫چون می‌دونستم نقاشی‌ها باعث می‌شن ‫به یاد بیارم... 392 00:22:54,019 --> 00:22:57,647 ‫ولی هیچ‌وقت... ‫هیچ‌وقت از گذشته‌ام... 393 00:22:57,648 --> 00:22:58,941 ‫نقاشی نکشیدم. 394 00:23:02,444 --> 00:23:06,781 ‫و الان با خودم می‌گم، همه‌اش رویا بوده ‫که... 395 00:23:06,782 --> 00:23:09,368 ‫که اون... 396 00:23:13,330 --> 00:23:15,331 ‫ویکتور... 397 00:23:15,332 --> 00:23:18,042 ‫این چیزا دیگه مهم نیست. 398 00:23:18,043 --> 00:23:19,418 ‫اون اینجاست. 399 00:23:19,419 --> 00:23:21,754 ‫به نحوی، بابات دیگه اینجاست... 400 00:23:21,755 --> 00:23:23,339 ‫و منتظره که برگردی به شهر. 401 00:23:23,340 --> 00:23:25,633 ‫نه، نه. ‫اون منتظر پسر کوچولوشه. 402 00:23:25,634 --> 00:23:27,469 ‫پسری که خیلی وقت پیش رهاش کرد. 403 00:23:31,890 --> 00:23:33,934 ‫با خودش چه فکری می‌کنه... 404 00:23:36,436 --> 00:23:39,022 ‫وقتی که من رو ببینه؟ 1 00:23:43,235 --> 00:23:44,236 ‫نمی‌دونم. 2 00:23:48,740 --> 00:23:53,228 ‫می‌دونم الآن باید بهت بگم که ‫همه‌چی درست می‌شه و... 3 00:23:53,252 --> 00:23:56,130 ‫اون تحت هر شرایطی دوستت داره. 4 00:23:56,154 --> 00:23:58,083 ‫ولی نمی‌دونم واقعیت داره یا نه. 5 00:24:01,019 --> 00:24:02,996 ‫اصلاً بلد نیستی دلداری بدی. 6 00:24:04,047 --> 00:24:05,048 ‫ببخشید. 7 00:24:11,621 --> 00:24:14,056 ‫تو رو خیلی نمی‌شناسم 8 00:24:14,057 --> 00:24:16,934 ‫ولی بهت می‌خوره آدم خیلی خوبی باشی 9 00:24:16,935 --> 00:24:19,605 ‫و اینجا به همچین چیزی باید افتخار کرد! 10 00:24:20,698 --> 00:24:24,818 ‫من حاضرم دار و ندارم رو بدم ‫تا دوباره حس کنم آدم خوبی‌ام. 11 00:24:27,738 --> 00:24:28,822 ‫شاید... 12 00:24:32,001 --> 00:24:34,253 ‫شاید تو تنها کسی نیستی که ترسیده. 13 00:24:36,380 --> 00:24:39,800 ‫شاید اون ترسیده که همون بابایی نیست 14 00:24:39,801 --> 00:24:41,773 ‫که پسر کوچولوش به یاد داره. 15 00:25:07,406 --> 00:25:08,912 ‫این زنی که لباس ژاپنی می‌پوشه رو... 16 00:25:08,913 --> 00:25:10,372 ‫حتی توی بیداری می‌بینی؟ 17 00:25:10,373 --> 00:25:12,074 ‫الآن آره، می‌بینمش. 18 00:25:13,793 --> 00:25:16,419 ‫خب، قصد داره بهت آسیب بزنه؟ 19 00:25:16,420 --> 00:25:18,088 ‫اولش فکر می‌کردم قصدش همینه 20 00:25:18,089 --> 00:25:20,340 ‫ولی دیشب که دیدمش 21 00:25:20,341 --> 00:25:21,509 ‫ازم کمک خواست. 22 00:25:23,761 --> 00:25:25,720 ‫چه کمکی؟ 23 00:25:25,721 --> 00:25:27,430 ‫نمی‌دونم. 24 00:25:27,631 --> 00:25:29,558 ‫اگه مامان‌بزرگم اینجا بود، احتمالاً می‌گفت... 25 00:25:29,559 --> 00:25:31,777 ‫فرشته‌ای چیزی بوده. 26 00:25:31,901 --> 00:25:34,729 ‫می‌گفت: «یادت باشه، ‫بیخود نیست که فرشته‌ها وقتی یه نفر رو می‌بینن 27 00:25:34,730 --> 00:25:36,773 ‫بهش می‌گن: "اصلاً نترس". 28 00:25:36,774 --> 00:25:38,483 ‫«حتی جبرئیل هم وحشت‌زده بود.» 29 00:25:39,864 --> 00:25:41,457 ‫عجب! 30 00:25:41,529 --> 00:25:43,113 ‫معرفی می‌کنم؛ آقای پژوهشگرِ انجیل! 31 00:25:49,245 --> 00:25:50,872 ‫می‌دونی بگاییِ قضیه کجاست؟ 32 00:25:53,708 --> 00:25:55,834 ‫زنِ ترسناکِ لباس‌ژاپنی رو هزار بار ترجیح می‌دم 33 00:25:55,835 --> 00:25:57,878 ‫به این کسشرهایی که توی سرم می‌شنوم. 34 00:26:00,123 --> 00:26:01,207 ‫مثلاً چی؟ 35 00:26:02,592 --> 00:26:04,343 ‫بیشتر فقط جیغ و داد می‌شنوم. 36 00:26:05,636 --> 00:26:08,138 ‫ولی چه‌می‌دونم... 37 00:26:08,139 --> 00:26:09,999 ‫فقط نمی‌شنومش. انگار... 38 00:26:11,851 --> 00:26:13,302 ‫انگار می‌تونم حسش هم بکنم. 39 00:26:14,345 --> 00:26:16,514 ‫این تنها کاریه که سروصداها رو می‌خوابونه. 40 00:26:22,320 --> 00:26:24,363 ‫در موردش با مامان و بابات هم صحبت کردی؟ 41 00:26:25,723 --> 00:26:27,924 ‫می‌خوان چی‌کار کنن؟ 42 00:26:30,369 --> 00:26:32,579 ‫الآن توی غذاخوری پیش بقیه‌ان 43 00:26:32,580 --> 00:26:35,306 ‫و دارن سعی می‌کنن بفهمن ‫که بیرون‌رفتنِ مامانم یعنی چی. 44 00:26:35,999 --> 00:26:37,676 ‫به‌نظر تو یعنی چی؟ 45 00:26:39,053 --> 00:26:41,063 ‫راستش فکر نمی‌کنم معنایی داشته باشه. 46 00:26:44,467 --> 00:26:46,260 ‫فکر می‌کنم کل این شهر وجود داره... 47 00:26:49,597 --> 00:26:52,015 ‫تا فقط ما رو عذاب بده. 48 00:26:52,016 --> 00:26:54,893 ‫شاید واسه همین گذاشتن مامانم بره بیرون. 49 00:26:54,894 --> 00:26:57,062 ‫منظورت چیه؟ 50 00:26:57,063 --> 00:26:59,332 ‫بهترین راه برای عذاب‌دادن‌مون ‫اینه که بهمون امید بدن. 51 00:27:03,444 --> 00:27:05,621 ‫فکر نمی‌کنم هیچ‌وقت ول‌مون کنن بریم. 52 00:27:11,327 --> 00:27:13,286 ‫وقتی نشئه‌ای خیلی افسرده‌کننده حرف می‌زنی. 53 00:27:16,123 --> 00:27:17,499 ‫ببخشید. 54 00:27:20,461 --> 00:27:22,045 ‫بعدش تا به خودم اومدم 55 00:27:22,046 --> 00:27:24,506 ‫دیدم آمبولانس وایستاده. 56 00:27:24,507 --> 00:27:27,175 ‫راننده گفت یه درخت وسط جاده‌ست 57 00:27:27,176 --> 00:27:29,970 ‫و همه‌تون می‌دونید بعدش چی می‌شه. 58 00:27:29,971 --> 00:27:31,013 ‫بفرما. 59 00:27:32,423 --> 00:27:33,598 ‫وقتی اون بیرون بودی 60 00:27:33,599 --> 00:27:35,942 ‫با کسی ارتباط برقرار کردی؟ 61 00:27:35,966 --> 00:27:38,588 ‫به پلیس یا هر کسِ دیگه‌ای ‫دربارۀ اینجا خبر دادی؟ 62 00:27:39,712 --> 00:27:41,273 ‫خیلی دلم می‌خواست این کار رو بکنم. 63 00:27:41,274 --> 00:27:43,400 ‫عه! کسخل‌مون کردی؟ 64 00:27:43,401 --> 00:27:45,735 ‫- حرف دهنت رو بفهم. ‫- بی‌خیال! 65 00:27:45,736 --> 00:27:49,364 ‫- ممکن بود راه نجات‌مون باشه. ‫- متوجه نیستید. 66 00:27:49,365 --> 00:27:51,241 ‫اگه می‌گفتم هم باور نمی‌کردن. 67 00:27:51,242 --> 00:27:52,951 ‫تبیتا، از کجا می‌دونی؟ 68 00:27:52,952 --> 00:27:56,665 ‫ببینید، با کمال احترام، وقتی برای من تعریف کرد 69 00:27:56,689 --> 00:27:58,256 ‫فکر کردم دیوونه شده. 70 00:27:58,280 --> 00:28:02,085 ‫ولی حرفش رو باور کردی. ‫در نهایت حرفش رو باور کردی. 71 00:28:02,886 --> 00:28:05,463 ‫از حق نگذریم، شرایط من... 72 00:28:05,464 --> 00:28:08,383 ‫یه مقدار با یه آدم عادی فرق می‌کنه. 73 00:28:08,384 --> 00:28:10,010 ‫ببینید. ‫وقتی داشت التماس‌مون می‌کرد 74 00:28:10,011 --> 00:28:11,720 ‫که دور بزنیم، منم توی آمبولانس بودم 75 00:28:11,721 --> 00:28:13,607 ‫و فکر کردیم حالت عصبی بهش دست داده. 76 00:28:13,631 --> 00:28:15,015 ‫اصلاً این زنه اینجا چی‌کار می‌کنه؟ 77 00:28:15,016 --> 00:28:17,192 ‫- دیشب زد یه نفر رو کُشت. ‫- آره! 78 00:28:17,216 --> 00:28:19,769 ‫- خیلی‌خب. آهای، آهای! ‫- بی‌خیال! 79 00:28:19,770 --> 00:28:20,895 ‫اون اتفاق، غیرعمدی بود. 80 00:28:20,896 --> 00:28:22,197 ‫- غیرعمدی؟ ‫- آره، حتماً. 81 00:28:22,221 --> 00:28:24,858 ‫همه‌چیز غیرعمدی‌ـه ‫مگر اینکه طرف حساب‌تون کسی باشه 82 00:28:24,859 --> 00:28:27,360 ‫که تو و ملکۀ زنبورها ازش خوش‌تون نیاد. 83 00:28:27,361 --> 00:28:29,195 ‫ببخشید که اینو می‌گم ولی... 84 00:28:29,196 --> 00:28:32,207 ‫تو فرصتی داشتی که هیچ‌کدوم‌مون تا حالا نداشتیم. 85 00:28:32,231 --> 00:28:33,616 ‫- ولی گند زدی بهش. ‫- آره. 86 00:28:33,617 --> 00:28:35,560 ‫- عجب! ‫- ببخشید؟ - اینجا داریم انتظار می‌کشیم. 87 00:28:35,584 --> 00:28:38,672 ‫اگه شما بودین دقیقاً چی‌کار می‌کردین؟ هان؟ 88 00:28:38,696 --> 00:28:40,123 ‫اگه خودتون بودین چی‌کار می‌کردین؟ 89 00:28:40,148 --> 00:28:42,610 ‫- ول کن. ‫- حداقل نمی‌رفتم گردش توی پارک. 90 00:28:42,668 --> 00:28:43,890 ‫آره، بالأخره یه کاری. 91 00:28:43,914 --> 00:28:45,462 ‫اصلاً این‌طور نبود. 92 00:28:45,463 --> 00:28:47,714 ‫- من نرفته بودم گردش. ‫- تو اون بیرون بودی 93 00:28:47,715 --> 00:28:50,550 ‫توی دنیای واقعی، که مردم می‌تونن بهمون کمک کنن. 94 00:28:50,551 --> 00:28:52,761 ‫- چطور تونستی از این فرصت استفاده کنی؟ ‫- آره. 95 00:28:52,762 --> 00:28:54,220 ‫- راست می‌گه. ‫- درسته که شاید... 96 00:28:54,221 --> 00:28:56,582 ‫فکر می‌کردن دیوونه‌ای، ‫ولی اگه همچین فکری نمی‌کردن چی؟ 97 00:28:56,606 --> 00:28:58,316 ‫اگه یه نفر حرفت رو باور می‌کرد چی؟ 98 00:28:58,340 --> 00:29:00,518 ‫یه نفر باور کرد، ‫حالا ببین الآن کجاست. 99 00:29:00,919 --> 00:29:02,437 ‫همین‌جا کنار ما نِشسته. 100 00:29:02,438 --> 00:29:05,231 ‫- تبیتا! ‫- ببینید، مطمئنم همه‌تون... 101 00:29:05,232 --> 00:29:07,108 ‫می‌تونستید بهتر از من عمل کنید، 102 00:29:07,109 --> 00:29:09,820 ‫و واقعاً متأسفم که این فرصت نصیب شما نشد. 103 00:29:11,873 --> 00:29:13,573 ‫شرمنده که جواب سؤال‌هاتون رو ندارم. 104 00:29:13,574 --> 00:29:16,201 ‫شرمـ... شرمنده‌ام. 105 00:29:16,202 --> 00:29:18,496 ‫نمی‌تونم. نمی‌تونم ادامه بدم. شرمنده. 106 00:29:18,520 --> 00:29:20,288 ‫- تبیتا، ول کن تو رو خدا! ‫- بی‌خیال! 107 00:29:20,289 --> 00:29:21,666 ‫دیگه وقتش نیست. بسه. 108 00:29:21,690 --> 00:29:23,610 ‫- باورم نمی‌شه. ‫- ای خدا. 109 00:29:23,634 --> 00:29:26,378 ‫آهای، گوش کنید. گوش کنید. 110 00:29:26,379 --> 00:29:27,929 ‫مهمترین نکتۀ این ماجرا، 111 00:29:27,953 --> 00:29:30,522 ‫نکته‌ای که نباید ازش چشم‌پوشی کنیم ‫اینه که... 112 00:29:30,803 --> 00:29:32,777 ‫تبیتا رفت بیرون. 113 00:29:32,802 --> 00:29:34,969 ‫چقدر هم که برامون مفید بود! 114 00:29:34,970 --> 00:29:36,721 ‫نه، نه، ولی... ‫مسئله این نیست که 115 00:29:36,722 --> 00:29:38,431 ‫برگشته اینجا. 116 00:29:38,432 --> 00:29:40,767 ‫مسئله اینه که یه نفر رفت خونه. 117 00:29:40,768 --> 00:29:43,269 ‫دیگه صرفاً امید و آرزو نیست. 118 00:29:43,270 --> 00:29:46,606 ‫الآن بهمون قشنگ ثابت شد که امکان‌پذیرـه. 119 00:29:46,607 --> 00:29:48,525 ‫عالیه. درخته کجاست؟ 120 00:29:48,526 --> 00:29:49,859 ‫- چی؟ ‫- آره واقعاً. 121 00:29:50,160 --> 00:29:52,404 ‫اون درخته کجاست؟ 122 00:29:52,605 --> 00:29:54,139 ‫- آره! ‫- آره، بگو. 123 00:29:54,163 --> 00:29:57,867 ‫همه خونسردیِ خودشون رو حفظ کنن. ‫یه لحظه آروم باشید. 124 00:29:57,868 --> 00:29:59,421 ‫باید بهش فکر کنیم، خب؟ 125 00:29:59,445 --> 00:30:01,162 ‫چیزی نمونده که بهش فکر کنیم. 126 00:30:01,163 --> 00:30:03,915 ‫تبیتا از درخت رد شده و رفته خونه، درسته؟ 127 00:30:03,916 --> 00:30:06,167 ‫چرا ماها هم صف نکشیدیم ‫تا همین کار رو بکنیم؟ 128 00:30:06,168 --> 00:30:07,710 ‫چون به همین سادگی نیست، خب؟ 129 00:30:07,711 --> 00:30:09,629 ‫نمی‌شه همین‌طوری بریم توی جنگل 130 00:30:09,630 --> 00:30:11,791 ‫و بپریم روی اولین درختی که می‌بینیم! 131 00:30:11,815 --> 00:30:12,926 ‫چرا نمی‌شه؟ 132 00:30:12,950 --> 00:30:15,176 ‫چی؟ جانم؟ 133 00:30:15,177 --> 00:30:17,303 ‫من فقط... ‫ببخشید، بوید. 134 00:30:17,304 --> 00:30:20,181 ‫ولی من حتی یک ثانیه هم بیشتر از اونی که لازمه ‫نمی‌خوام اینجا باشم. 135 00:30:20,182 --> 00:30:22,767 ‫حتی... حتی اگه کوچیک‌ترین شانسی وجود داشته باشه 136 00:30:22,768 --> 00:30:26,187 ‫که این درخته می‌تونه ببرتمون خونه، ‫پس منتظر چی هستیم؟ 137 00:30:26,188 --> 00:30:27,897 ‫- خیلی‌خب. همه لطفاً... ‫- نه، نه، نه. 138 00:30:27,898 --> 00:30:29,732 ‫بابا، بابا، داره درست می‌گه، خب؟ 139 00:30:30,133 --> 00:30:31,818 ‫نمی‌شه کل روز بشینیم اینجا و حرف بزنیم... 140 00:30:31,819 --> 00:30:36,030 ‫خیلی‌خب! بسه، بسه، بسه، بسه! ‫نه! گوش کنید! آهای، آهای، آهای! 141 00:30:36,031 --> 00:30:39,018 ‫شماها فرض کردین این درخت ‫یه‌جور درِ جادوییه؟ 142 00:30:39,042 --> 00:30:40,243 ‫نه نیست. 143 00:30:40,544 --> 00:30:41,953 ‫من رفتم توی یکی از اون درخت‌ها، 144 00:30:41,954 --> 00:30:43,913 ‫می‌دونید سر از کجا در آوردم؟ 145 00:30:43,914 --> 00:30:47,167 ‫توی یه کوره زیرِ زمین. 146 00:30:47,168 --> 00:30:48,429 ‫نزدیک بود خودمو به کُشتن بدم. 147 00:30:48,437 --> 00:30:49,669 ‫- ببینید. ‫- متوجه نیسـ... 148 00:30:49,670 --> 00:30:52,338 ‫تازه اصلاً تبیتا رو درخته نبرده بیرون. 149 00:30:53,139 --> 00:30:54,966 ‫خودش گفت برج فانوس دریایی بوده. 150 00:30:54,967 --> 00:30:57,253 ‫عالیه. بیاید بریم روی فانوس دریایی 151 00:30:57,277 --> 00:30:58,313 ‫بعدش می‌ریم خونه. 152 00:30:58,337 --> 00:31:00,553 ‫- گوش کنید چی می‌گم، خب؟ ‫- نه، تو گوش کن لامصب! 153 00:31:00,584 --> 00:31:02,932 ‫- دیل، بی‌خیال! ‫- نه، نه، نه! خسته شدم! 154 00:31:02,933 --> 00:31:05,810 ‫خسته شدم! ‫خسته شدم از این نقشه‌هات. 155 00:31:05,811 --> 00:31:08,022 ‫خسته شدم از این قانون‌های تخمی‌ات! 156 00:31:11,442 --> 00:31:13,860 ‫دلم می‌خواد برم خونه! 157 00:31:25,747 --> 00:31:27,740 ‫تو چرا نرفتی جلسه؟ 158 00:31:29,893 --> 00:31:31,794 ‫وقتی بزرگتر بشی یه چیزی که یاد می‌گیری اینه که 159 00:31:31,795 --> 00:31:34,839 ‫هر جلسه‌ای که بیشتر از سه نفر ‫توش حضور داشته باشن، عملاً بی‌فایده‌ست. 160 00:31:36,509 --> 00:31:38,518 ‫- جید؟ ‫- چه سریع! 161 00:31:41,680 --> 00:31:43,056 ‫چطور پیش رفت؟ 162 00:31:43,057 --> 00:31:44,516 ‫آممم... 163 00:31:44,517 --> 00:31:45,808 ‫هان؟ 164 00:31:45,809 --> 00:31:46,935 ‫عالی نبود. 165 00:31:46,936 --> 00:31:47,852 ‫دیدی؟ 166 00:31:48,153 --> 00:31:49,312 ‫می‌ریم سمت درخت. 167 00:31:49,413 --> 00:31:51,606 ‫- چه عجب! ‫- صبر کن ببینم. چی؟ 168 00:31:51,607 --> 00:31:54,400 ‫هیچی ندارم بهشون بگم، جیم. ‫حق دارن! 169 00:31:54,401 --> 00:31:56,402 ‫رفتم بیرون. ‫رفتم بیرون و برگشتم. 170 00:31:56,403 --> 00:31:58,571 ‫ولی با دستِ خالی برگشتم. 171 00:31:59,472 --> 00:32:01,083 ‫این دِین رو بهشون دارم. 172 00:32:01,107 --> 00:32:02,450 ‫مدیونی؟! 173 00:32:02,451 --> 00:32:04,257 ‫- آره. ‫- تبیتا، تازه برگشتی 174 00:32:04,281 --> 00:32:05,577 ‫اون‌وقت می‌خوای برگردی؟ 175 00:32:04,496 --> 00:32:05,328 ‫ 176 00:32:05,601 --> 00:32:06,829 ‫قرار نیست بره توی درخت که. 177 00:32:06,830 --> 00:32:08,425 ‫- دقیقاً. ‫- می‌شه تو دخالت نکنی؟ 178 00:32:08,449 --> 00:32:11,251 ‫- منم دلم می‌خواد برم. ‫- نه! هیچ‌کس نمی‌ره توی درخت. 179 00:32:11,252 --> 00:32:14,504 ‫جیم! 180 00:32:14,505 --> 00:32:15,824 ‫- باید باهات صحبت کنم ‫- باشه. 181 00:32:15,848 --> 00:32:17,674 ‫یه دقیقه بیا لطفاً. 182 00:32:20,393 --> 00:32:22,330 ‫باید به کاری که داری می‌کنی فکر کنی. 183 00:32:22,354 --> 00:32:24,097 ‫فکر کردم. 184 00:32:24,998 --> 00:32:27,183 ‫خیال می‌کردیم مُردی. 185 00:32:27,184 --> 00:32:29,894 ‫بچه‌هات خیال می‌کردن مُردی. 186 00:32:29,895 --> 00:32:31,623 ‫فکر کردی اهمیتی می‌دم که چه دِینی... 187 00:32:31,647 --> 00:32:33,106 ‫به این آدمای توی غذاخوری داری؟ 188 00:32:33,107 --> 00:32:35,176 ‫الآن در قبالِ بچه‌هات وظیفه داری که اینجا باشی. 189 00:32:35,200 --> 00:32:37,527 ‫فقط نشونش می‌دم درخته کجاست. 190 00:32:37,528 --> 00:32:41,197 ‫همین! نمی‌رم تو. 191 00:32:41,198 --> 00:32:43,075 ‫برمی‌گردم. قول می‌دم. 192 00:32:45,661 --> 00:32:49,622 ‫باشه، ولی ایتن همین‌جا پیش من می‌مونه. 193 00:32:50,223 --> 00:32:53,084 ‫می‌دونستی وقتی نبودی، رفته بوده بیرون دنبالت؟ 194 00:32:53,385 --> 00:32:55,261 ‫واقعاً می‌خوای ببری‌اش اون بیرون 195 00:32:55,285 --> 00:32:57,673 ‫و نشونش بدی درخت جادویی کجاست؟ 196 00:33:00,843 --> 00:33:01,968 ‫- خیلی‌خب. ‫- باشه. 197 00:33:01,969 --> 00:33:03,804 ‫- خیلی‌خب. ‫- خیلی‌خب. 198 00:33:06,516 --> 00:33:10,545 ‫ایتن، تو اینجا پیش بابات می‌مونی، خب؟ 199 00:33:10,569 --> 00:33:14,063 ‫- ولی دلم می‌خواد کمک کنم. ‫- با اینجا موندن کمک می‌کنی. 200 00:33:14,664 --> 00:33:17,108 ‫زود برمی‌گردم. بیا بریم. 201 00:33:17,109 --> 00:33:19,712 ‫می‌رم پالتوم رو بردارم. 202 00:33:25,286 --> 00:33:26,703 ‫بابا. 203 00:33:27,453 --> 00:33:28,494 ‫آهای! 204 00:33:28,495 --> 00:33:29,455 ‫وایستا، بابا! 205 00:33:30,789 --> 00:33:33,350 ‫بی‌خیال. آهای! آهای! 206 00:33:33,374 --> 00:33:34,792 ‫معلوم هست شما چه مرگ‌تونه؟ 207 00:33:34,793 --> 00:33:35,459 ‫چی؟ 208 00:33:35,499 --> 00:33:37,319 ‫اون جماعت خودشون دنباله بهانه‌ان 209 00:33:37,343 --> 00:33:38,972 ‫اون‌وقت تو و فاطمه کوک‌شون می‌کنید. 210 00:33:38,996 --> 00:33:40,381 ‫- ناراحته خب. ‫- جدی؟ 211 00:33:40,382 --> 00:33:42,425 ‫- اگه گفتی چیه؟ ‫- همه‌مون مثل سگ ناراحتیم. 212 00:33:42,426 --> 00:33:45,253 ‫کاری که باید بکنیم ‫اینه که مردم رو آروم کنید. 213 00:33:45,277 --> 00:33:47,413 ‫خیلی‌خب، یا شایدم نیاز به این داریم ‫که کم‌کم... 214 00:33:47,437 --> 00:33:48,632 ‫یه نفر اینجا دست به کار بشه 215 00:33:48,656 --> 00:33:51,553 ‫نه اینکه دست رو دست بذاریم ‫و نگران این باشیم که چه مشکلی ممکنه پیش بیاد. 216 00:33:51,577 --> 00:33:52,727 ‫منو می‌گی؟ همین‌جوری... 217 00:33:52,728 --> 00:33:54,556 ‫همین‌جوری دست رو دست گذاشتم؟ ‫آره؟ 218 00:33:54,580 --> 00:33:56,481 ‫شاید لازم باشه از این به بعد یه‌کم ریسک کنیم. 219 00:33:56,482 --> 00:33:58,317 ‫عه، می‌خوای ریسک کنی؟ خیلی‌خب. 220 00:33:59,635 --> 00:34:01,361 ‫با کی می‌خوای ریسک کنی؟ 221 00:34:01,362 --> 00:34:04,351 ‫حاضری روی جون کی ریسک کنی و باهاش قمار کنی؟ 222 00:34:04,383 --> 00:34:05,667 ‫می‌دونی که منظورم این نبود. 223 00:34:05,691 --> 00:34:08,534 ‫نه، نه! جوابم رو بده! چون می‌خوام بدونم! 224 00:34:08,535 --> 00:34:10,029 ‫بعدش قراره کی بره وسط ناکجاآباد؟ 225 00:34:10,053 --> 00:34:11,829 ‫هان؟ هان؟ 226 00:34:11,830 --> 00:34:14,499 ‫می‌خوای یه کاری کنی، آره؟ ‫پس جوابم رو بده! نفر بعدی کیه؟ 227 00:34:14,500 --> 00:34:17,711 ‫کی رو انتخاب می‌کنی؟ کی رو انتخاب می‌کنی؟ 228 00:34:19,421 --> 00:34:20,622 ‫همین دیگه! 229 00:34:22,007 --> 00:34:26,219 ‫اتفاقی که توی غذاخوری افتاد، خیلی خطرناکه. 230 00:34:26,520 --> 00:34:27,721 ‫خطرناکه... 231 00:34:41,068 --> 00:34:43,820 ‫خبر نداشتم تمام خرت‌وپرت‌ها این پایینن. 232 00:34:43,821 --> 00:34:46,322 ‫آره. اضافاتِ چیزهای عجیب رو... 233 00:34:46,323 --> 00:34:48,200 ‫اینجا نگه می‌دارن. 234 00:34:50,753 --> 00:34:53,287 ‫یه شب خوابم نمی‌برد 235 00:34:53,288 --> 00:34:55,198 ‫و اینو پیدا کردم. 236 00:34:58,419 --> 00:35:00,628 ‫وای خدا. 237 00:35:02,629 --> 00:35:04,298 ‫این انگار... 238 00:35:04,299 --> 00:35:06,384 ‫انگار منبع لباس‌های عتیقه‌ست. 239 00:35:06,385 --> 00:35:09,220 ‫نه. نه، فقط عتیقه نیست. 240 00:35:09,221 --> 00:35:10,471 ‫این لعنتی... 241 00:35:10,472 --> 00:35:12,090 ‫از عتیقه‌های دهۀ هشتاده. 242 00:35:15,811 --> 00:35:17,979 ‫فکرش رو بکن مردم با لباس‌های... 243 00:35:17,980 --> 00:35:20,610 ‫اسپندکسِ شب‌نما توی جنگل اینور و اونور برن. 244 00:35:20,774 --> 00:35:23,665 ‫با موهای بزرگ‌شون که لای شاخه‌ها گیر می‌کنه؟ 245 00:35:26,530 --> 00:35:27,781 ‫عه. صبر کن. 246 00:35:29,867 --> 00:35:32,660 ‫عه. عه، ول‌مون کن! 247 00:35:33,912 --> 00:35:35,122 ‫صبر کن. صبر کن. 248 00:35:36,248 --> 00:35:37,915 ‫اصلاً ببین چی شد! 249 00:35:37,916 --> 00:35:41,335 ‫آره. خوب چیزی شد. خوب شد. بهت میاد. 250 00:35:41,336 --> 00:35:42,795 ‫آره واقعاً. 251 00:35:42,796 --> 00:35:44,898 ‫اینجا رو داشته باش. 252 00:35:46,199 --> 00:35:48,553 ‫آره. خیلی مُدِ پساآخرالزمانی‌ـه. 253 00:35:48,577 --> 00:35:49,678 ‫ببین. 254 00:35:51,013 --> 00:35:52,306 ‫نه، این کار رو نکن. 255 00:35:57,853 --> 00:35:58,979 ‫پشمام! 256 00:36:03,099 --> 00:36:04,618 ‫به‌نظرت هنوز کار می‌کنه؟ 257 00:36:15,704 --> 00:36:16,914 ‫عه. 258 00:36:18,415 --> 00:36:19,707 ‫عه، نه. این مال منه. 259 00:36:19,708 --> 00:36:20,708 ‫- چی؟ ‫- آخه... 260 00:36:21,309 --> 00:36:22,244 ‫باشه. 261 00:36:25,898 --> 00:36:27,131 ‫نگه‌اش می‌دارم. آخه... 262 00:36:27,132 --> 00:36:29,175 ‫نه. تو خودت یه دونه داری. 263 00:36:29,176 --> 00:36:31,969 ‫هِی، الجین! 264 00:36:32,070 --> 00:36:33,805 ‫بی‌خیال. لطفاً! 265 00:36:33,806 --> 00:36:36,641 ‫- باید بیای خودت بگیری‌اش. ‫- نامردیه. 266 00:36:44,554 --> 00:36:46,651 ‫کلانتر بوید؟ 267 00:36:47,335 --> 00:36:48,836 ‫یه لحظه وقت داری؟ 268 00:36:53,992 --> 00:36:56,361 ‫می‌خواستم بابت حرفی که اونجا زدی ازت تشکر کنم. 269 00:37:01,065 --> 00:37:03,417 ‫نمی‌تونم کاری که کردم رو عوض کنم. 270 00:37:03,418 --> 00:37:06,546 ‫اینو می‌دونم، ‫ولی به‌نظرم می‌تونم کمک کنم. 271 00:37:06,547 --> 00:37:10,550 ‫جدی؟ از چه نظر؟ 272 00:37:10,551 --> 00:37:12,468 ‫جلسۀ امروز... 273 00:37:12,769 --> 00:37:14,922 ‫ببین، اگه می‌خوای انقدر ‫روی اون درخته تمرکز نکنن، 274 00:37:14,946 --> 00:37:17,208 ‫باید یه چیز دیگه بهشون بدی که روش تمرکز کنن. 275 00:37:17,232 --> 00:37:19,100 ‫یه پروژه یا... 276 00:37:19,101 --> 00:37:20,726 ‫یه طوفان خیلی بزرگ داشتیم. 277 00:37:20,727 --> 00:37:21,936 ‫پارسال به ساحل رسید، 278 00:37:21,937 --> 00:37:23,354 ‫و نصف شهر رو برد زیرِ آب 279 00:37:23,355 --> 00:37:24,856 ‫و کلاً برق رو قطع کرد. 280 00:37:24,857 --> 00:37:27,400 ‫مردم ترسیده بودن. عصبانی بودن. 281 00:37:27,401 --> 00:37:28,693 ‫فرمانده حوزه‌مون... 282 00:37:28,694 --> 00:37:31,320 ‫همه رو برد تا بندرگاه تفریحی رو ‫با کیسۀ شن، ایمن‌سازی کنن. 283 00:37:31,321 --> 00:37:33,195 ‫بخش عمدۀ طوفان دیگه گذشته بود 284 00:37:33,234 --> 00:37:36,242 ‫ولی به مردم یه چیزی داد که روش تمرکز کنن. 285 00:37:36,243 --> 00:37:38,995 ‫این حس رو بهشون منتقل کرد ‫که انگار یه‌جور کنترل دارن. 286 00:37:38,996 --> 00:37:41,289 ‫که این‌طور. 287 00:37:41,290 --> 00:37:46,043 ‫خب، تو هنوز یه روز نشده که اینجایی 288 00:37:46,044 --> 00:37:47,795 ‫و به این زودی راه‌حل رو پیدا کردی! 289 00:37:47,796 --> 00:37:50,214 ‫حرفم این نیست. فقط می‌گم... 290 00:37:50,215 --> 00:37:52,151 ‫فکر کردی اونجا پشتت در اومدم؟ 291 00:37:52,175 --> 00:37:55,052 ‫فکر کردی الآن دیگه رفیقیم؟ 292 00:37:55,053 --> 00:37:58,682 ‫تنها چیزی که باهاش موافق بودم ‫این بود که توی اون غذاخوری کوفتی جایی نداشتی. 293 00:37:58,706 --> 00:37:59,759 ‫اتفاقی که دیشب افتاد... 294 00:37:59,783 --> 00:38:01,484 ‫- زدی یه نفر رو کُشتی! ‫- من... 295 00:38:01,508 --> 00:38:03,713 ‫و دو نفر رو توی اون آمبولانس ول کردی تا بمیرن. 296 00:38:03,737 --> 00:38:05,187 ‫- می‌دونم! ‫- یکی‌شون رو... 297 00:38:05,188 --> 00:38:08,149 ‫به یه دیوار کیری دست‌بند زده بودی! 298 00:38:08,150 --> 00:38:09,734 ‫- شرمنده‌ام. ‫- عالیه! 299 00:38:09,735 --> 00:38:13,237 ‫پس برو شرمنده باش. ‫سعی کن کسی رو نکُشی. 300 00:38:13,238 --> 00:38:16,537 ‫خودم بلدم شهرِ وامونده‌ام رو چطور بگردونم. 301 00:38:16,562 --> 00:38:18,981 ‫ممنون! 302 00:38:31,340 --> 00:38:32,506 ‫گوه توش! 303 00:38:34,843 --> 00:38:36,135 ‫خدایا. 304 00:38:55,989 --> 00:38:57,531 ‫عزیزم، داری چی‌کار... ‫چی شده؟ 305 00:38:57,532 --> 00:38:58,901 ‫صحبت با بابات چطور پیش رفت؟ 306 00:38:58,925 --> 00:39:01,911 ‫بدک نبود. چی... چی‌کار می‌کنی؟ 307 00:39:02,212 --> 00:39:04,914 ‫فقط داشتم محصولات و آذوقه‌ها رو چک می‌کردم و... 308 00:39:04,915 --> 00:39:06,040 ‫هِی، هِی، صبر کن. صبر کن. 309 00:39:06,041 --> 00:39:07,492 ‫چیه؟ چی می‌خوای؟ چیه؟ 310 00:39:07,516 --> 00:39:09,085 ‫ببین، دارم سعی می‌کنم ازت حمایت کنم. 311 00:39:09,086 --> 00:39:10,419 ‫- باشه، پس... ‫- خب؟ 312 00:39:10,420 --> 00:39:12,288 ‫دارم سعی می‌کنم صبور باشم، 313 00:39:12,312 --> 00:39:14,100 ‫ولی... ولی باید... 314 00:39:14,124 --> 00:39:16,092 ‫نمی‌تونی کمک کنی. 315 00:39:16,093 --> 00:39:18,177 ‫- چی میگـ... ‫- نمی‌تونی کمکم کنی! 316 00:39:18,178 --> 00:39:20,114 ‫ببین عزیزم، متوجه نمی‌شم. 317 00:39:20,138 --> 00:39:22,108 ‫- ببین! تو... ‫- منظورت چیه که نمی‌تونم کمک کنم؟ 318 00:39:22,132 --> 00:39:23,307 ‫نمی‌تونی کمک کنی! 319 00:39:23,308 --> 00:39:27,688 ‫این! ‫این تنها چیزیه که وقتی می‌خورم بالا نمیارم. 320 00:39:27,720 --> 00:39:28,913 ‫چی؟ 321 00:39:28,938 --> 00:39:32,447 ‫فکر کنم بچه یه مشکلی پیدا کرده. 322 00:39:32,571 --> 00:39:35,345 ‫فکر کنم بچه یه مشکلی پیدا کرده. 323 00:39:35,369 --> 00:39:37,397 ‫بچه یه چیزی‌اش شده. 324 00:39:51,998 --> 00:39:53,416 ‫به چی نگاه می‌کنی؟ 325 00:39:54,715 --> 00:40:00,344 ‫خب، یه تابلوی مسافرخونه اینجاست. 326 00:40:00,345 --> 00:40:02,430 ‫یه استخر هست. 327 00:40:02,731 --> 00:40:05,142 ‫مسافرخونه کو؟ 328 00:40:09,243 --> 00:40:10,923 ‫تو بابای ویکتوری؟ 329 00:40:11,690 --> 00:40:12,649 ‫بله. 330 00:40:13,859 --> 00:40:16,110 ‫تو باید ایتن باشی. 331 00:40:16,711 --> 00:40:19,447 ‫مامانت خیلی تعریفت رو برام کرد. 332 00:40:19,448 --> 00:40:21,040 ‫ممنون که برش گردوندی. 333 00:40:21,064 --> 00:40:22,492 ‫عه. من برنگـ... 334 00:40:25,037 --> 00:40:26,746 ‫تشکر لازم نیست. 335 00:40:27,047 --> 00:40:29,665 ‫دارم می‌رم طویله تا به حیوون‌ها غذا بدم. 336 00:40:29,666 --> 00:40:30,708 ‫می‌خوای بیای؟ 337 00:40:30,709 --> 00:40:31,668 ‫چرا که نه؟ 338 00:40:40,772 --> 00:40:42,928 ‫هنوز ویکتور رو ندیدی؟ 339 00:40:42,929 --> 00:40:48,309 ‫نه. فکر کنم خیلی خوشحال نیست که من اینجام. 340 00:40:48,310 --> 00:40:50,227 ‫چرا؟ 341 00:40:50,228 --> 00:40:51,729 ‫یکی‌اش اینکه... 342 00:40:51,730 --> 00:40:55,233 ‫تا فهمید اومدم، فرار کرد رفت. 343 00:40:56,777 --> 00:41:01,447 ‫عه. بعضی وقتا از این کارها می‌کنه. 344 00:41:01,448 --> 00:41:03,200 ‫خیلی هم بداخلاق می‌شه. 345 00:41:04,618 --> 00:41:06,911 ‫فکر نمی‌کنم دستِ خودش باشه. 346 00:41:07,012 --> 00:41:09,614 ‫خیلی خوب می‌شناسی‌اش، آره؟ 347 00:41:11,249 --> 00:41:12,784 ‫دوست صمیمی‌ـمه. 348 00:41:18,173 --> 00:41:20,716 ‫بعضی وقتا اون‌قدر بداخلاق می‌شه 349 00:41:20,717 --> 00:41:23,761 ‫که می‌گه دیگه نمی‌تونیم با هم دوست بمونیم. 350 00:41:23,762 --> 00:41:26,264 ‫ولی فکر می‌کنم فقط برای اینه که ترسیده. 351 00:41:27,766 --> 00:41:29,810 ‫به‌نظرت از چی می‌ترسه؟ 352 00:41:32,479 --> 00:41:34,396 ‫که من بمیرم. 353 00:41:35,097 --> 00:41:37,333 ‫تمام کسایی که براش عزیز بودن مُردن. 354 00:41:42,490 --> 00:41:44,824 ‫می‌تونم باهات بیام، 355 00:41:44,825 --> 00:41:47,993 ‫اگه بخوای، ‫تا خونۀ اشتراکی میام. 356 00:41:47,994 --> 00:41:49,337 ‫مجبور نیستی... 357 00:41:51,665 --> 00:41:53,625 ‫چی شده؟ 358 00:41:58,580 --> 00:42:00,256 ‫عه، ویکتور اونجاست. 359 00:42:00,257 --> 00:42:01,299 ‫هوم؟ 360 00:42:16,898 --> 00:42:17,941 ‫چیزی نیست. 361 00:42:19,776 --> 00:42:21,318 ‫همه‌چیز روبه‌راهه. 362 00:42:48,054 --> 00:42:49,681 ‫ویکتور؟ 363 00:42:54,561 --> 00:42:55,520 ‫ویکتور. 364 00:43:04,196 --> 00:43:06,071 ‫ببین، ببین، ببین. 365 00:43:06,072 --> 00:43:07,365 ‫نه، نه. 366 00:43:09,409 --> 00:43:10,327 ‫وای خدا. 367 00:43:22,631 --> 00:43:25,216 ‫نمی‌دونستم چطور باید برم خونه. 368 00:43:25,217 --> 00:43:27,386 ‫نمی‌دونستم چطور باید برم خونه! 369 00:43:27,410 --> 00:43:29,386 ‫اشکالی نداره. 370 00:43:29,387 --> 00:43:30,763 ‫اشکالی نداره. 371 00:44:32,075 --> 00:44:33,930 ‫اینجا چی‌کار می‌کنی؟ 372 00:44:33,955 --> 00:44:36,040 ‫فقط... 373 00:44:37,789 --> 00:44:39,665 ‫نمی‌دونم. 374 00:44:39,666 --> 00:44:41,668 ‫به گمونم دارم سعی می‌کنم ‫عذاب‌وجدانم رو آروم کنم. 375 00:44:44,045 --> 00:44:47,131 ‫اتفاقی که دیشب افتاد، تقصیر تو نبود. 376 00:44:47,132 --> 00:44:49,633 ‫در ضمن، ببخشید که توی جلسه ‫بیشتر از این ازت حمایت نکردم. 377 00:44:49,634 --> 00:44:51,552 ‫مردم حق دارن سؤال بپرسن. 378 00:44:51,553 --> 00:44:53,929 ‫ولی خب، خسته شدم از اینکه ‫جوابی ندارم بهشون بدم. 379 00:44:56,349 --> 00:44:58,212 ‫توی حرف‌هام چیز خنده‌داری پیدا کردی؟ 380 00:44:58,236 --> 00:45:01,729 ‫ببخشید، آخه... 381 00:45:01,730 --> 00:45:04,064 ‫مثل خواهرم حرف می‌زنی. 382 00:45:04,065 --> 00:45:08,277 ‫اون همیشه... 383 00:45:08,278 --> 00:45:10,779 ‫اون آدمی بود 384 00:45:10,780 --> 00:45:15,200 ‫که خیلی زور زد تا همه‌چیز رو درست کنه 385 00:45:15,201 --> 00:45:17,453 ‫ولی آخرش همیشه حس می‌کرد اشتباه کرده. 386 00:45:18,254 --> 00:45:19,496 ‫هوم. 387 00:45:19,497 --> 00:45:21,150 ‫مردم جوری توی غذاخوری رفتار می‌کردن 388 00:45:21,174 --> 00:45:24,360 ‫که انگار اونا دل‌شون می‌خواد برن خونه ‫ولی تو نمی‌خوای. 389 00:45:24,584 --> 00:45:28,080 ‫تو داری جلوشون ملت رو می‌گیری ‫که یه موقع کار احمقانه‌ای نکنن. 390 00:45:29,341 --> 00:45:32,634 ‫می‌خوام بدونی که دفعۀ بعدی ‫پشتت در میام. 391 00:45:32,635 --> 00:45:34,679 ‫باشه. ممنون. 392 00:45:37,432 --> 00:45:39,058 ‫یالا! 393 00:45:39,059 --> 00:45:41,935 ‫لعنت بهت! اَه! 394 00:45:41,936 --> 00:45:44,313 ‫ببین، احیاناً از اینجا نمی‌ری بالا 395 00:45:44,314 --> 00:45:46,075 ‫و مثلاً کمکم کنی؟ 396 00:45:46,099 --> 00:45:47,191 ‫فقط یه مُشت عددن. 397 00:45:49,192 --> 00:45:52,155 ‫نه، نه، نه، ببین. ببین. 398 00:45:53,248 --> 00:45:56,034 ‫هر تیکه کاغذ، چهارتا عدد روش داره، درسته؟ 399 00:45:56,058 --> 00:45:56,867 ‫اوهوم. 400 00:45:56,868 --> 00:45:59,119 ‫اگه صرفاً عدد نباشن چی؟ 401 00:45:59,120 --> 00:46:01,413 ‫شاید تاریخ باشن. 402 00:46:01,414 --> 00:46:03,750 ‫روی این یکی نوشته ۲۶۵۹. 403 00:46:06,694 --> 00:46:08,712 ‫نمی‌دونم والا، جید. ‫شاید حق با جیم باشه. 404 00:46:09,813 --> 00:46:12,926 ‫از کجا بدونیم که همه‌چیز... 405 00:46:21,476 --> 00:46:23,211 ‫اون بچه‌های ترسناکی که می‌گفتی رو دیدم. 406 00:46:25,397 --> 00:46:28,315 ‫واقعاً؟ کجا؟ 407 00:46:28,316 --> 00:46:30,734 ‫توی تونل‌ها. 408 00:46:30,735 --> 00:46:32,903 ‫اون روز رفتم اون پایین که تو... 409 00:46:33,104 --> 00:46:35,781 ‫تا بلکه یه چیزی پیدا کنم که به جولی کمک کنه. 410 00:46:35,782 --> 00:46:37,617 ‫به‌جاش اینو دیدم. 411 00:46:43,039 --> 00:46:45,541 ‫معلوم شد که نماد نبوده. ‫یه سوراخ توی سقف بوده 412 00:46:45,542 --> 00:46:48,920 ‫و این خط‌ها ریشه بودن. 413 00:46:51,005 --> 00:46:52,589 ‫عه. 414 00:46:52,590 --> 00:46:59,054 ‫اون بچه‌ها روی تخته‌سنگ دراز کشیده بودن 415 00:46:59,055 --> 00:47:03,934 ‫و اون کلمه رو بارها و بارها تکرار می‌کردن. 416 00:47:03,935 --> 00:47:04,978 ‫«انگویی». 417 00:47:06,980 --> 00:47:08,689 ‫در اون لحظه ترسی رو حس کردم 418 00:47:08,690 --> 00:47:10,775 ‫که توی زندگی‌ام حس نکرده بودم. 419 00:47:13,319 --> 00:47:15,946 ‫ولی از طرفی یه کورسویی از امید بود 420 00:47:15,947 --> 00:47:19,199 ‫از چیزی که می‌دونستم وجود داره ‫ولی نمی‌شد... 421 00:47:19,300 --> 00:47:20,742 ‫حتی با اون همه ترس و وحشت، 422 00:47:20,743 --> 00:47:24,121 ‫انگار برای اولین بار بود 423 00:47:24,122 --> 00:47:28,041 ‫که حس کردم یه سرنخ‌هایی به دست آوردم 424 00:47:28,042 --> 00:47:30,794 ‫که بالأخره دارن به هم ربط پیدا می‌کنن. 425 00:47:31,395 --> 00:47:32,981 ‫از چه نظر ربط پیدا می‌کنن؟ 426 00:47:35,581 --> 00:47:37,125 ‫نمی‌دونم. 427 00:47:38,511 --> 00:47:40,637 ‫کنارِ هم گذاشتنِ این تیکه‌های پازل... 428 00:47:40,638 --> 00:47:42,306 ‫عین اینه که بخوای آب رو بگیری توی مُشتت. 429 00:47:42,307 --> 00:47:43,349 ‫اصلاً... 430 00:47:44,676 --> 00:47:46,226 ‫این اعداد توی این بطری‌ها، 431 00:47:46,227 --> 00:47:49,271 ‫شاید به‌نظر بیاد که مربوط به این درخته. 432 00:47:49,772 --> 00:47:52,524 ‫نمی‌شه انکار کرد که این درخته چی‌کار کرده 433 00:47:52,825 --> 00:47:54,653 ‫و همین نکته که یه نفر وقت گذاشته 434 00:47:54,677 --> 00:47:56,105 ‫تا این بطری‌ها رو بذاره اینجا، 435 00:47:56,129 --> 00:47:57,980 ‫تا این اعداد رو بذاره اینجا، خودش مهمه. 436 00:47:59,749 --> 00:48:02,242 ‫در ظاهر شبیه بی‌نظمی می‌مونه 437 00:48:02,243 --> 00:48:04,786 ‫تا اینکه الگوش رو پیدا کنی. 438 00:48:07,264 --> 00:48:10,726 ‫این همون درخت اسرارآمیزـه، آره؟ 439 00:48:10,950 --> 00:48:12,212 ‫عجب! 440 00:48:17,800 --> 00:48:19,701 ‫بطری‌ها حرکت قشنگی بوده. 441 00:48:19,756 --> 00:48:22,346 ‫اینجا چی‌کار می‌کنی؟ 442 00:48:22,347 --> 00:48:23,589 ‫خودشه؟ 443 00:48:30,313 --> 00:48:32,272 ‫فقط... فقط کافیه برم توش؟ 444 00:48:32,273 --> 00:48:34,507 ‫راستش اگه جای تو بودم ‫همچین کاری نمی‌کردم. 445 00:48:36,508 --> 00:48:40,240 ‫خب، جای من نیستی 446 00:48:40,794 --> 00:48:43,458 ‫برای همین، تو می‌شینی اینجا ‫با تخم‌هات بازی می‌کنی 447 00:48:43,482 --> 00:48:45,646 ‫در صورتی که من برمی‌گردم خونه ‫و به این فکر می‌کنم... 448 00:48:45,671 --> 00:48:47,673 ‫که چطور برای مردم اینجا کمک بفرستم. 449 00:48:48,665 --> 00:48:50,291 ‫یه آدم باهوش همچین کاری می‌کنه. 450 00:48:52,961 --> 00:48:56,713 ‫دیل. دیل! دیل. هِی! 451 00:48:56,714 --> 00:48:58,049 ‫دیل. دیل. 452 00:49:00,218 --> 00:49:03,429 ‫ببین. یه نفر باید این روش رو امتحان کنه، نه؟ 453 00:49:05,932 --> 00:49:08,359 ‫موردی نداره. ‫بعداً میاید ازم تشکر می‌کنید. 454 00:49:21,856 --> 00:49:25,007 ‫ببین، بوید. ‫اگه چیزی لازم داشتی، می‌دونی، فقط... 455 00:49:28,554 --> 00:49:29,913 ‫اون اینجاست! 456 00:49:29,914 --> 00:49:31,957 ‫آره! یه نفر اینجاست! 457 00:49:31,958 --> 00:49:33,458 ‫آره، آره، آره. 458 00:49:33,459 --> 00:49:36,161 ‫خیلی‌خب، دوستان. ‫همه برن عقب. 459 00:49:36,185 --> 00:49:37,747 ‫عقب وایستید. برید عقب. 460 00:49:40,049 --> 00:49:41,175 ‫یا خدا. 461 00:49:57,734 --> 00:49:59,151 ‫خیلی‌خب. 462 00:49:59,152 --> 00:50:01,361 ‫آممم... اوه، لعنـ... 463 00:50:03,656 --> 00:50:06,617 ‫می‌تونی کمکش کنی؟ 464 00:50:08,018 --> 00:50:08,979 ‫خیلی‌خب. 465 00:50:09,003 --> 00:50:13,206 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب، خیلی‌خب، بذار... 466 00:50:14,584 --> 00:50:15,542 ‫بذار... 467 00:50:17,629 --> 00:50:19,212 ‫متأسفم، دیل. 468 00:50:19,986 --> 00:50:22,633 ‫خیلی متأسفم که این بلا سرت اومد. 469 00:50:24,394 --> 00:50:26,011 ‫تُف توش! 470 00:50:26,012 --> 00:50:29,765 ‫اه... اه... 471 00:51:16,854 --> 00:51:19,122 ‫خیلی‌خب. 472 00:51:20,100 --> 00:51:23,527 ‫حله. نفر بعدی کیه؟ هان؟ 473 00:51:24,628 --> 00:51:27,280 ‫هنوزم می‌خواید برید توی درخت؟ 474 00:51:27,281 --> 00:51:29,324 ‫راه باز جاده دراز! 475 00:51:29,325 --> 00:51:31,077 ‫نفر بعدی کدوم خریه؟ 476 00:51:32,453 --> 00:51:34,454 ‫هان؟! 477 00:51:35,326 --> 00:51:37,958 ‫فکر کردین دلم می‌خواد این‌جوری بشه؟ 478 00:51:37,959 --> 00:51:40,878 ‫فکر کردین می‌خوام اونی باشم که... 479 00:51:43,214 --> 00:51:46,967 ‫دارم سعی می‌کنم زنده نگه‌تون دارم! 480 00:51:46,968 --> 00:51:48,444 ‫حالی‌تون نیست؟ 481 00:51:49,829 --> 00:51:52,723 ‫اگه نذارید کمک‌تون کنم، کاری از دستم برنمیاد. 482 00:51:52,724 --> 00:51:53,741 ‫نمی‌تونم... 483 00:51:57,703 --> 00:51:58,729 ‫نه... 484 00:51:58,754 --> 00:52:07,927 ‫«امپایر بست تی‌وی کهکشانی از فیلم و سریال» ‫.:::EmpireBestTV.Com:::. ‫«در شبکه‌های اجتماعی» ‫@EmpireBestTV 485 00:52:07,952 --> 00:52:12,317 ‫مترجمین: ‫ مریم صرافها و محمد سید 486 00:52:12,787 --> 00:52:22,200 ‫«امپایر بست تی‌وی، حرفه ای ترین اپلیکیشن دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال» ‫.::: EBTV.App :::.