1
00:00:16,956 --> 00:00:18,890
آنچه گذشت...
2
00:00:18,915 --> 00:00:20,835
شرمندهام.
چاره دیگهای نداره.
3
00:00:23,640 --> 00:00:26,378
اینجا کجاست؟
- اینجا شهر کمدن تو ایالت مینه.
4
00:00:26,403 --> 00:00:29,400
بزن به چاک.
مگه کری؟ گفتم بزن بـ...
5
00:00:29,480 --> 00:00:31,570
اون رو از کجا آوردی؟
6
00:00:31,650 --> 00:00:33,360
شما پدر ویکتورین.
7
00:00:33,450 --> 00:00:35,360
میرم دنبال زنم بگردم.
8
00:00:35,450 --> 00:00:37,366
یکی باید حواسش باشه
جیم صحیح و سالم برگرده.
9
00:00:37,391 --> 00:00:39,160
من تجربه از دست دادن
والد تو این شهر رو دارم...
10
00:00:39,185 --> 00:00:40,580
و دست رو دست نمیذارم
که جولی و ایتان...
11
00:00:40,605 --> 00:00:42,160
جفت والدینشون رو
تو یه هفته از دست بدن.
12
00:00:42,185 --> 00:00:43,225
«صحبت به زبان کانتونی»
13
00:00:43,250 --> 00:00:44,104
مامان...
14
00:00:44,129 --> 00:00:45,631
قول بده مواظب باشی.
15
00:00:46,750 --> 00:00:47,790
این دیگه چه وضعشه؟
16
00:00:47,880 --> 00:00:49,300
ظاهرا مستحکمن.
17
00:00:49,380 --> 00:00:51,170
میتونیم صبح از همینجا حرکت کنیم.
18
00:00:51,770 --> 00:00:53,729
- یه لحظه وایستا دیگه.
- زود باش!
19
00:00:53,754 --> 00:00:55,643
چند وقته دلم خیلی درد میکنه.
20
00:00:55,668 --> 00:00:57,525
الان دیگه غذایی جز این حیوانات نداریم.
21
00:00:57,550 --> 00:01:01,470
منبع غذاییمونن.
باید تو همهچی صرفهجویی کنیم!
22
00:01:03,331 --> 00:01:05,051
گاوها تو خیابون پخش شدن!
23
00:01:06,387 --> 00:01:08,730
اون حیوانات کوچکتر رو
ببرین تو طویله!
24
00:01:08,810 --> 00:01:11,786
- آلما بیرونه!
- نه! برو! ایتان، فرار کن!
25
00:01:12,150 --> 00:01:13,610
- جولی!
- بدو!
26
00:01:15,239 --> 00:01:16,413
هیس!
27
00:01:18,956 --> 00:01:20,200
- بریم!
- بیاین!
28
00:01:20,225 --> 00:01:21,185
نه، نه، نه! تو برگرد!
29
00:01:21,260 --> 00:01:22,377
با هم میبریمش!
30
00:01:24,937 --> 00:01:25,847
نه!
31
00:01:26,053 --> 00:01:27,207
بوید!
32
00:01:27,370 --> 00:01:29,290
خیال کردی اینجا
تو رو از پا درنمیاره؟
33
00:01:29,380 --> 00:01:30,770
خواهیم دید.
34
00:01:31,355 --> 00:01:32,605
این دیگه چه کاریه؟!
35
00:01:32,630 --> 00:01:34,220
نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه!
36
00:01:34,300 --> 00:01:36,430
نه، نه، نه، نه، نه، نه!
میدونم، میدونم، میدونم!
37
00:01:36,455 --> 00:01:39,594
میدونم! میدونم! میدونم!
38
00:01:41,448 --> 00:01:51,466
بامابین تقدیم میکند
.:: Bamabin.com ::.
39
00:02:01,102 --> 00:02:02,322
نرو.
40
00:02:02,810 --> 00:02:05,845
[روغن موتور باکیفیت]
41
00:02:05,870 --> 00:02:07,750
یکی باید بره
ببینه چه خبره.
42
00:02:08,547 --> 00:02:18,622
..:: کانال تلگرام و اینستاگرام بامابین ::..
.:: Telegram: @BamabinOfficial ::.
.:: Instagram: @BamabinOfficial_Com ::.
43
00:02:23,577 --> 00:02:26,480
وای خدا. وای خدا، نه.
44
00:02:26,560 --> 00:02:27,850
بوید؟
45
00:02:27,940 --> 00:02:31,360
بوید! آروم باش، آروم باش!
آروم باش!
46
00:02:31,899 --> 00:02:33,205
کلید.
47
00:02:34,428 --> 00:02:36,740
ببین، ببین، ببین بوید.
48
00:02:38,963 --> 00:02:40,323
کلیدش کجاست؟
49
00:02:41,578 --> 00:02:43,780
تو جیبمه.
50
00:02:43,870 --> 00:02:46,160
کلیدش رو تو جیبم گذاشتن.
51
00:03:00,341 --> 00:03:02,761
شرمندهام! خیلی شرمندهام.
52
00:03:03,296 --> 00:03:06,636
خیلی شرمندهام!
53
00:03:10,091 --> 00:03:11,044
شرمـ...
54
00:03:14,490 --> 00:03:17,335
خیلی شرمندهام!
55
00:03:17,360 --> 00:03:19,700
خواهش میکنم...
56
00:03:25,410 --> 00:03:26,830
کنی!
57
00:03:29,616 --> 00:03:32,126
نه. نه.
58
00:03:32,151 --> 00:03:34,204
باید بیای این پایین!
59
00:03:35,096 --> 00:03:47,170
مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی»
در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@
60
00:03:47,890 --> 00:03:50,020
اینجا رو باش.
61
00:03:50,045 --> 00:03:52,478
دستهای دور دریاچه دراومدن.
62
00:03:55,143 --> 00:03:58,216
میشه با اینها
شکم کل شهر رو سیر کرد.
63
00:04:01,333 --> 00:04:02,569
ببین.
64
00:04:13,334 --> 00:04:15,771
«منشأ»
«فصل سوم، قسمت دوم: وقتی برویم»
65
00:04:17,130 --> 00:04:21,970
♪ وقتی پسرکی کم سن و سال بودم، ♪
66
00:04:22,050 --> 00:04:24,470
♪ از پدرم پرسیدم: ♪
67
00:04:24,550 --> 00:04:26,680
♪ «من چهکاره میشم؟» ♪
68
00:04:28,140 --> 00:04:30,600
♪ «خوشتیپ میشم؟» ♪
69
00:04:30,680 --> 00:04:32,980
♪ «ثروتمند میشم؟» ♪
70
00:04:33,060 --> 00:04:36,980
♪ اون هم بهم گفت: ♪
71
00:04:37,060 --> 00:04:39,940
♪ «که سرا، سرا» ♪
72
00:04:41,440 --> 00:04:44,610
♪ «هرچی بشه، همون میشه» ♪
73
00:04:46,160 --> 00:04:50,330
♪ «ما نمیتونیم آینده رو ببینیم» ♪
74
00:04:50,410 --> 00:04:53,040
♪ که سرا، سرا ♪
75
00:04:55,460 --> 00:04:58,380
♪ هرچی بشه، همون میشه ♪
76
00:05:07,760 --> 00:05:12,600
♪ حالا خودم ♪
♪ بچهدار شدم ♪
77
00:05:12,680 --> 00:05:14,940
♪ از پدرشون میپرسن: ♪
78
00:05:15,020 --> 00:05:18,690
♪ «من چهکاره میشم؟» ♪
79
00:05:18,770 --> 00:05:21,110
♪ «خوشگل میشم؟» ♪
80
00:05:21,190 --> 00:05:23,610
♪ «ثروتمند میشم؟» ♪
81
00:05:23,690 --> 00:05:27,610
♪ من هم مهرآمیز بهشون میگم: ♪
82
00:05:27,700 --> 00:05:30,990
♪ که سرا، سرا ♪
83
00:05:31,080 --> 00:05:35,870
♪ هرچی بشه، همون میشه ♪
84
00:05:35,960 --> 00:05:40,750
♪ ما نمیتونیم آینده رو ببینیم ♪
85
00:05:40,840 --> 00:05:43,920
♪ که سرا، سرا ♪
86
00:05:45,880 --> 00:05:48,840
♪ هرچی بشه، همون میشه ♪
87
00:05:50,760 --> 00:05:53,930
♪ که سرا، سرا ♪
88
00:06:22,590 --> 00:06:24,590
چی شد؟
89
00:06:28,260 --> 00:06:29,959
نه بابا. چیزی نیست.
90
00:06:30,039 --> 00:06:31,470
اِم...
91
00:06:31,495 --> 00:06:35,505
رو ایوان خونهام از هوش رفتی.
92
00:06:35,930 --> 00:06:37,617
شاید...
شاید بهتر باشه من...
93
00:06:37,642 --> 00:06:40,089
بهتره بشینی.
94
00:06:40,169 --> 00:06:44,190
باشه. باشه.
ببخشید. ببخشید.
95
00:06:44,215 --> 00:06:46,249
یهو اومدی دم خونه من...
96
00:06:46,274 --> 00:06:52,030
و ظرف غذایی
که پسرم خیلی وقت پیش...
97
00:06:52,120 --> 00:06:55,384
باهاش رفته بود
دستت بود.
98
00:06:55,409 --> 00:07:00,460
در نتیجه، باید بهم بگی
از کجا پیداش کردی،
99
00:07:00,540 --> 00:07:03,130
باید همین الان بهم بگی.
100
00:07:04,030 --> 00:07:05,500
خیلیخب.
101
00:07:06,630 --> 00:07:08,090
باشه.
102
00:07:08,115 --> 00:07:09,530
خیلیخب. اِم...
103
00:07:12,510 --> 00:07:15,140
اسم من تابیتا متیوزه.
104
00:07:15,220 --> 00:07:17,810
خودم و خانوادهام
رفته بودیم سفر...
105
00:07:17,835 --> 00:07:19,428
که به فامیلهامون
تو کلرادو سر بزنیم،
106
00:07:19,453 --> 00:07:22,778
ولی مجبور شدیم از بزرگراه خارج بشیم.
107
00:07:23,324 --> 00:07:25,625
یه درخت عظیم وسط جاده افتاده بود،
108
00:07:25,650 --> 00:07:28,301
واسه همین با خودمون گفتیم
دورش میزنیم؛
109
00:07:29,780 --> 00:07:32,780
ولی اصلا به جاده برنگشتیم.
110
00:07:33,570 --> 00:07:38,660
همینجوری رفتیم
تا به شهری رسیدیم...
111
00:07:39,415 --> 00:07:41,589
که نمیتونستیم ازش خارج بشیم؛
112
00:07:42,540 --> 00:07:44,318
ولی کلی آدم اونجا بودن...
113
00:07:44,343 --> 00:07:46,536
و بعضیهاشون مدت زیادی
اونجا مونده بودن.
114
00:07:46,561 --> 00:07:47,492
نمیدونم چند وقت اونجا بـ...
115
00:07:47,517 --> 00:07:51,381
نه، نه!
اون ظرف غذا رو از کجا آوردی؟
116
00:07:51,471 --> 00:07:53,911
خب، میخوام همین رو بهتون بگم.
117
00:07:53,936 --> 00:07:55,930
تو جایی که ازش سر درآورده بودیم،
118
00:07:56,010 --> 00:07:59,123
عدهای بودن که از سالها پیش...
119
00:07:59,148 --> 00:08:01,377
اون ظرف غذا رو از کجا آوردی؟!
120
00:08:01,402 --> 00:08:02,810
- خودش بهم داد!
- کی؟
121
00:08:02,900 --> 00:08:05,595
پسرتون. ویکتور.
خـ... خودش بهم داد.
122
00:08:07,707 --> 00:08:10,900
آها. خودش بهت داد.
123
00:08:12,205 --> 00:08:13,335
آره.
124
00:08:13,360 --> 00:08:14,870
کی؟
125
00:08:15,199 --> 00:08:16,739
اِم...
126
00:08:16,819 --> 00:08:18,953
سه... چهار... چهار روز پیش.
127
00:08:19,043 --> 00:08:21,975
ویکتور زنده است.
این همه سال...
128
00:08:22,000 --> 00:08:23,713
تو همون شهری که گفتم گیر افتاده.
129
00:08:23,738 --> 00:08:25,130
باشه، خیلیخب. اگه...
130
00:08:25,155 --> 00:08:27,660
اگه با من حرف نمیزنی،
شاید با پلیسها حرف بزنی.
131
00:08:27,685 --> 00:08:31,339
نه آقا. خواهش میکنم، خواهش میکنم.
نباید خبرشون کنین.
132
00:08:31,765 --> 00:08:33,719
نباید بهشون بگم کی هستم.
133
00:08:34,119 --> 00:08:37,970
اگه بخوام این ماجراها رو براشون توضیح بدم،
خیال میکنن دیوانهام.
134
00:08:37,995 --> 00:08:39,905
وقتی ازم بپرسن خانوادهام کجان...
135
00:08:41,100 --> 00:08:42,850
چی میخوام بهشون بگم؟
نمی...
136
00:08:42,875 --> 00:08:44,075
نمیدونم کجان.
137
00:08:44,285 --> 00:08:45,995
خواهش میکنم آقا،
باید حرفم رو باور کنین.
138
00:08:46,020 --> 00:08:48,244
- خواهش میکنم پلیس خبر نکنین.
- خب تابیتا،
139
00:08:48,269 --> 00:08:51,570
من ۲۰ دقیقه پیش
پلیس خبر کردم.
140
00:08:51,595 --> 00:08:53,055
به احتمال زیاد الانها میرسن.
141
00:08:53,200 --> 00:08:57,120
در نتیجه، ما همینجا کنار هم میشینیم...
142
00:08:57,145 --> 00:08:59,775
تا از راه برسن.
143
00:09:04,311 --> 00:09:06,375
میدونم چهجوری ثابت کنم
دروغ نمیگم.
144
00:09:06,400 --> 00:09:10,956
[دبیرستان]
145
00:09:12,638 --> 00:09:16,050
نهخیر. حق نداری بیای اینجا.
فهمیدی؟
146
00:09:16,522 --> 00:09:18,532
شاید بوید با کارهات مشکلی نداشته باشه،
147
00:09:18,557 --> 00:09:19,613
ولی اگه با خودت خیال کردی...
148
00:09:19,638 --> 00:09:20,760
تیانچن مرده.
149
00:09:25,549 --> 00:09:26,895
چی؟
150
00:09:27,714 --> 00:09:31,150
دیشب یه اتفاقی افتاد.
حیوانات...
151
00:09:31,230 --> 00:09:34,780
رفته بودن وسط خیابون
و اون...
152
00:09:37,160 --> 00:09:40,345
نمی... با خودم گفتم
احتمالا بخوای بدونی...
153
00:09:40,370 --> 00:09:43,582
و مطمئن نبودم کسی بهت خبر...
154
00:09:46,665 --> 00:09:47,915
تسلیت میگم.
155
00:09:55,420 --> 00:09:58,720
کریستی؟ کی بود؟
156
00:10:02,430 --> 00:10:03,720
عزیز دلم؟
157
00:10:06,180 --> 00:10:07,600
عزیزم، چی شده؟
158
00:10:07,625 --> 00:10:08,955
اِم...
159
00:10:10,126 --> 00:10:11,698
چیه؟
160
00:10:13,650 --> 00:10:16,400
اِم، مامان کنی مرد.
161
00:10:17,450 --> 00:10:18,950
چی؟
162
00:11:03,896 --> 00:11:05,510
بریم اونجا.
163
00:11:05,535 --> 00:11:06,562
باشه.
164
00:11:10,183 --> 00:11:11,432
خیلیخب.
165
00:11:26,111 --> 00:11:27,211
خیلیخب.
166
00:11:30,037 --> 00:11:31,186
خیلیخب.
167
00:11:52,920 --> 00:11:54,000
خیلیخب...
168
00:12:05,885 --> 00:12:08,269
بیا. خیلیخب.
169
00:12:19,478 --> 00:12:22,740
بـ... باید... اِم...
170
00:12:22,820 --> 00:12:25,740
اِم...
171
00:12:25,765 --> 00:12:29,567
باید حواسمون باشه حتما
کنار شوهرش خاک میشه.
172
00:12:30,340 --> 00:12:31,563
دلش میخواست کنار هم باشن.
173
00:12:32,618 --> 00:12:33,836
نمی...
174
00:12:35,330 --> 00:12:37,540
اِم... خیلیخب.
175
00:12:37,565 --> 00:12:39,065
- آره دیگه.
- بوید...
176
00:12:39,090 --> 00:12:40,170
چیه؟
177
00:12:42,645 --> 00:12:45,260
تو با خودش و اون جونورها
تو طویله بودی.
178
00:12:45,285 --> 00:12:46,205
آره.
179
00:12:47,770 --> 00:12:49,704
چرا خودت هنوز زندهای؟
180
00:12:53,585 --> 00:12:55,085
میخواستن تماشا کنم.
181
00:12:56,433 --> 00:12:57,440
میخواستن...
182
00:12:58,659 --> 00:12:59,770
آره دیگه.
183
00:13:18,630 --> 00:13:20,887
نه! ولم کنین!
184
00:13:25,476 --> 00:13:27,140
بوید!
185
00:13:28,926 --> 00:13:30,636
بوید!
186
00:13:50,030 --> 00:13:51,343
بوید!
187
00:13:53,250 --> 00:13:54,275
بوید!
188
00:13:54,785 --> 00:13:57,125
راست میگن؟
189
00:13:59,942 --> 00:14:01,467
وای، تف به این زندگی.
190
00:14:05,604 --> 00:14:08,194
میخوام برم ببینمش.
191
00:14:09,090 --> 00:14:12,183
اصلا... گمون نکنم الان فکر خوبی باشه، خب؟
192
00:14:12,560 --> 00:14:16,270
خوب میشه، مگه نه؟
کریستی میتونه خوبش کنه.
193
00:14:17,263 --> 00:14:18,871
ایتان...
194
00:14:19,190 --> 00:14:21,619
باید پتوش رو براش ببریم.
195
00:14:22,452 --> 00:14:24,940
اگه پتوش پیشش باشه راحتتره.
196
00:14:24,965 --> 00:14:26,874
- ببین، ببین...
- میخوام برم ببینمش.
197
00:14:26,899 --> 00:14:28,031
چیزی نیست.
198
00:14:29,330 --> 00:14:31,370
بهش بگو باید بریم پیش تیانچن!
199
00:14:31,509 --> 00:14:33,429
بگو باید کمک کنیم!
200
00:14:35,580 --> 00:14:37,487
ممنون میشم یه کم کمکم کنی.
201
00:14:37,567 --> 00:14:40,478
نه. باید برم.
202
00:14:40,503 --> 00:14:42,957
- بـ... باید بری؟
- آره، باید برم.
203
00:14:43,214 --> 00:14:45,222
- وایستا، وایستا! با توئم!
- باید برم!
204
00:14:45,247 --> 00:14:46,638
وایستا! کجا میری؟
205
00:14:46,663 --> 00:14:48,470
- دیگه نمیتونم اینجا بمونم.
- چرا؟
206
00:14:48,495 --> 00:14:50,180
- چون که زیرا!
- باید کمکش کنیم!
207
00:14:50,205 --> 00:14:52,140
نمیتونیم کمکش کنیم! مرده!
208
00:14:52,452 --> 00:14:54,186
مرده ایتان!
209
00:14:54,211 --> 00:14:56,589
همه اینجا میمیرن!
210
00:14:56,679 --> 00:14:59,350
من که بهت گفته بودم!
قصه نیست!
211
00:14:59,440 --> 00:15:01,270
بهت گفته بودم اینجا اتفاقات بدی میافته!
212
00:15:01,295 --> 00:15:03,400
به من چه که گوشت بدهکار نبود؟!
213
00:15:06,147 --> 00:15:07,606
باید برم.
214
00:15:13,187 --> 00:15:14,977
چیزی نیست.
215
00:15:15,234 --> 00:15:16,643
[همچنان به دنبال خانواده متیوز هستند]
216
00:15:16,668 --> 00:15:18,554
میتونین افراد دیگهای رو
هم بررسی کنین.
217
00:15:18,774 --> 00:15:21,580
بوید استیونز.
خانوادهاش گم شده بودن.
218
00:15:21,748 --> 00:15:25,698
اِم... دانا. اِم، دانا...
219
00:15:26,383 --> 00:15:28,723
اِم، خیلیخب.
220
00:15:28,748 --> 00:15:31,221
لیو! لیو!
تیانچن و کنی لیو!
221
00:15:31,246 --> 00:15:33,373
خانواده اونها...
خانواده اونها هم اونجاست.
222
00:15:33,906 --> 00:15:34,675
[همچنان به دنبال خانواده متیوز هستند]
223
00:15:34,700 --> 00:15:37,060
دروغ میگی، نـ...
224
00:15:37,085 --> 00:15:38,575
نمیدونم چطوری این کار رو کردی،
ولی دروغ میگی.
225
00:15:38,600 --> 00:15:39,462
نه، نه.
نه، نه، نه، نه، نه.
226
00:15:39,487 --> 00:15:41,390
قسم میخورم دروغ نمیگم.
227
00:15:41,535 --> 00:15:43,415
به جون بچههام قسم میخورم.
228
00:15:43,440 --> 00:15:45,585
خانواده خودم اونجا گیر افتاده،
ویکتور هم اونجا گیر افتاده.
229
00:15:45,610 --> 00:15:47,940
پس چهجوری اومدی اینجا، ها؟
230
00:15:49,286 --> 00:15:53,530
میخوای باور کنم
تو تنها کسی هستی...
231
00:15:53,555 --> 00:15:56,405
که تونستی یهجوری
از این شهر وحشتناک فرار کنی؟
232
00:15:56,430 --> 00:15:58,950
ببینین، خودم هم نمیفهمم،
ولی آره، آره.
233
00:15:59,439 --> 00:16:00,712
ویکتور هم کمکم کرده بود.
234
00:16:00,737 --> 00:16:02,250
نه، بس کن...
235
00:16:03,133 --> 00:16:04,693
خواهش میکنم.
236
00:16:04,892 --> 00:16:07,222
ویکتور آدم خوبیه.
237
00:16:07,302 --> 00:16:10,591
ناز و مهربونه
و پسرم خیلی دوستش داره.
238
00:16:12,135 --> 00:16:15,492
دخترم هم...
جون دخترم رو نجات داده.
239
00:16:19,318 --> 00:16:20,530
خیال میکردم...
240
00:16:20,555 --> 00:16:23,284
اگه بچههای اسیر تو برج رو نجات بدم،
بعدش...
241
00:16:24,004 --> 00:16:26,705
یهجوری از بلایی که داشت سرش میاومد
نجاتش میدم...
242
00:16:26,730 --> 00:16:28,785
وایستا، وایستا، وایستا ببینم.
چی گفتی؟
243
00:16:29,820 --> 00:16:33,164
خب، وقتی تو شهر بودم،
یه سری بچه میدیدم...
244
00:16:33,497 --> 00:16:36,030
یا حداقل خیال میکردم میبینم.
245
00:16:36,055 --> 00:16:37,880
خیلی وحشتناک بودن.
246
00:16:39,067 --> 00:16:41,356
ویکتور گفته بود یه سری بچه
تو برج اسیر شدن...
247
00:16:41,381 --> 00:16:44,580
و شاید اگه نجاتشون بدم
بتونم...
248
00:16:44,735 --> 00:16:47,355
بتونم مشکل دخترم رو حل کنم،
249
00:16:47,380 --> 00:16:49,209
الان هم نمیدونم
کمکش کردم یا نه...
250
00:16:49,289 --> 00:16:50,630
از کلانتری اومدیم!
251
00:16:50,655 --> 00:16:52,720
خواهش میکنم.
راهشون ندین. خواهش میکنم.
252
00:16:53,603 --> 00:16:55,565
- اِم...
- خواهش میکنم!
253
00:16:55,590 --> 00:16:57,550
دروغ نمیگم.
دروغ نمیگم.
254
00:17:06,793 --> 00:17:09,139
هنری!
هنری، خونهای؟
255
00:17:09,917 --> 00:17:11,230
سلام داداش.
256
00:17:11,255 --> 00:17:14,265
اشتباه کردم داداش.
خیال میکردم دزد اومده،
257
00:17:14,290 --> 00:17:17,480
ولی معلوم شد قلاده یه سگ باز شده بود.
258
00:17:17,505 --> 00:17:19,425
صاحبش برگشت و...
259
00:17:19,450 --> 00:17:23,366
ببین، من کلی مدیونتم، خب؟
شرمندهام.
260
00:17:24,500 --> 00:17:26,580
خیلیخب هنری.
مواظب خودت باش.
261
00:17:26,605 --> 00:17:28,900
باشه، تو هم مواظب باش.
آره دیگه، شرمنده.
262
00:17:28,925 --> 00:17:30,141
مرسی.
263
00:17:37,550 --> 00:17:41,305
اِم، تقریبا ۴۰ سال پیش،
چند سال بعد از...
264
00:17:43,058 --> 00:17:46,690
گم شدن خانوادهام خریدمش.
265
00:17:46,770 --> 00:17:50,690
حتی یه بار هم جرئت نکردم پرش کنم،
چه برسه به...
266
00:17:52,339 --> 00:17:54,165
برات غذا درست میکنم.
267
00:18:00,013 --> 00:18:01,643
کمین کرده بودن.
268
00:18:01,910 --> 00:18:04,200
میدونستن میریم دنبال حیوانات.
269
00:18:04,225 --> 00:18:06,055
جونورهای کثافت آغل رو باز کردن...
270
00:18:06,080 --> 00:18:09,630
و منتظرمون موندن
تا با پای خودمون بریم تو.
271
00:18:09,655 --> 00:18:11,606
چندتاشون رو نجات دادین؟
272
00:18:13,945 --> 00:18:15,485
چنـ... چی؟
273
00:18:15,510 --> 00:18:16,590
حیوانات رو میگم.
274
00:18:17,806 --> 00:18:21,436
چندتاشون رو نجات دادین؟
میارزید؟
275
00:18:21,985 --> 00:18:23,927
جون همه رو به خطر انداختی
که چی بشه؟
276
00:18:23,952 --> 00:18:25,912
یه بز بیشتر داشته باشیم؟
یه گاو بیشتر داشته باشیم؟
277
00:18:26,138 --> 00:18:29,927
الان وضعمون چقدر بهتر از دیروزه؟
278
00:18:30,007 --> 00:18:31,270
وایستا، وایستا ببینم.
279
00:18:31,295 --> 00:18:33,165
منظورت اینه که حق انتخاب داشتم؟
280
00:18:33,653 --> 00:18:34,983
ما چیزی جز اون حیوانات نداریم!
281
00:18:35,008 --> 00:18:39,612
نهخیر بوید!
ما چیزی جز همدیگه نداریم!
282
00:18:39,637 --> 00:18:42,878
خودمون! همین آدمها!
همین خانواده!
283
00:18:42,903 --> 00:18:46,047
چیزی جز اونها نداریم
و الان یکیشون کم شده!
284
00:18:46,072 --> 00:18:48,075
خب، خیر سـ...
خیر سرم میخواستم چیکار کنم؟!
285
00:18:48,155 --> 00:18:49,330
باید دست رو دست میذاشتم...
286
00:18:49,355 --> 00:18:52,170
که تنها منابع غذاییمون
برن تو دل جنگل؟
287
00:18:52,195 --> 00:18:53,130
اونجوری از گرسنگی میمردیم!
288
00:18:53,155 --> 00:18:54,590
یه راهحل دیگه پیدا میکردیم!
289
00:18:54,615 --> 00:18:57,410
دیروز چیزی نمونده بود
با دیدن محصولات گندیده...
290
00:18:57,435 --> 00:18:59,605
خودت رو زنده به گور کنی!
291
00:18:59,630 --> 00:19:01,405
حالا تو چشم من نگاه میکنی و میگی...
292
00:19:01,430 --> 00:19:02,961
یه راهحل دیگه پیدا میکردیم؟!
293
00:19:02,986 --> 00:19:06,052
میگی باید دست رو دسـ...
باید...
294
00:19:06,077 --> 00:19:07,715
میگی باید دسـ...
بزن به چاک بابا!
295
00:19:07,850 --> 00:19:10,371
- خیر سرم باید چـ...
- نه، خیلیخب، نه، راست میگی.
296
00:19:10,451 --> 00:19:13,564
راست میگی.
مجبور بودی همون کار رو بکنی.
297
00:19:15,552 --> 00:19:18,182
کار دیگهای از دستت برنمیاومد؛
298
00:19:19,700 --> 00:19:21,564
ولی شکست خوردی...
299
00:19:23,102 --> 00:19:28,336
آخه تو این بازی تقلب میکنن.
300
00:19:30,593 --> 00:19:34,395
هر دستی هم که بازی کنیم،
شکست میخوریم.
301
00:19:34,420 --> 00:19:35,645
دانا. دانا...
302
00:19:35,670 --> 00:19:37,460
نه، نه، نه.
303
00:19:37,550 --> 00:19:39,803
از دست تو عصبانی نیستم بوید.
304
00:19:39,828 --> 00:19:41,441
جدی میگم.
305
00:19:42,340 --> 00:19:43,850
از دست خودم عصبانیام.
306
00:19:44,252 --> 00:19:46,046
از دست خودم عصبانیام...
307
00:19:46,431 --> 00:19:49,980
آخه بهمون گفته بودی
یه روزی میریم خونه...
308
00:19:50,796 --> 00:19:54,184
و اونقدر احمق بودم
که باور کرده بودم.
309
00:19:55,517 --> 00:19:57,376
- من...
- ولم کن!
310
00:20:00,849 --> 00:20:01,654
وای!
311
00:20:01,679 --> 00:20:04,580
باید تا گوشت گاوه نگندیده،
پوستش رو بکنیم.
312
00:20:08,809 --> 00:20:10,848
ببین.
چند وقتیه اون تویی.
313
00:20:10,873 --> 00:20:11,658
خوبی؟
314
00:20:11,683 --> 00:20:13,630
- آره، چیزیم نیست.
- ببین، داشتم با خودم میگفتم...
315
00:20:13,655 --> 00:20:16,742
شاید بهتر باشه جهت احتیاط
یه سری به کریستی بزنیم.
316
00:20:18,533 --> 00:20:19,863
آخ.
317
00:20:21,535 --> 00:20:23,455
ببین، لازم نیست.
318
00:20:23,480 --> 00:20:24,970
تهوع بارداریه دیگه.
319
00:20:25,050 --> 00:20:26,607
میشه حداقل در رو باز کنی؟
320
00:20:26,632 --> 00:20:28,535
یه لحظه وایستا!
321
00:20:28,680 --> 00:20:31,230
ببین، نظرت چیه
برم ببینم کریستی...
322
00:20:31,255 --> 00:20:34,385
میتونه بیاد اینجا یا نه
که خودت اینجا بمونی؟
323
00:20:34,410 --> 00:20:36,290
ببین، من که گفتم چیزیم نیست!
324
00:20:36,315 --> 00:20:38,355
لازم نیست همه...
325
00:20:38,380 --> 00:20:40,550
به نظرم نباید اینجوری باشه.
326
00:20:45,105 --> 00:20:47,855
نمیخوابی.
تقریبا هیچی نمیخوری.
327
00:20:50,647 --> 00:20:51,987
فاطمه؟
328
00:20:57,670 --> 00:21:00,420
فاطمه؟ ببین، اذیت نکن دیگه.
چی شده؟
329
00:21:11,695 --> 00:21:13,187
فاطمه، داری میترسونیمها.
یه چیزی بگو.
330
00:21:13,212 --> 00:21:14,594
لطف میکنی در رو باز کنی؟
331
00:21:20,215 --> 00:21:24,078
اِم، گمون کنم راست میگی.
شاید بهتر باشه یه سری به کریستی بزنیم.
332
00:21:24,470 --> 00:21:27,845
[دبیرستان]
333
00:21:27,870 --> 00:21:31,040
کریستی؟ هستی؟
334
00:21:32,160 --> 00:21:33,553
همینجا بمون.
335
00:21:34,306 --> 00:21:35,226
آهای؟
336
00:21:35,251 --> 00:21:36,421
اومدم.
337
00:21:39,000 --> 00:21:40,750
- سلام.
- کریستی هست؟
338
00:21:40,775 --> 00:21:43,695
اِم، رفته...
رفته تو شهر.
339
00:21:43,895 --> 00:21:46,411
از درگذشت تیانچن خیلی ناراحت شده.
340
00:21:46,491 --> 00:21:48,088
ببین، میتونیم صبر کنیم.
341
00:21:48,113 --> 00:21:49,674
- زن بیچاره...
- نه، واقعا نمیشه صبر کرد.
342
00:21:49,699 --> 00:21:51,776
بیاین تو.
من معاینهات میکنم.
343
00:21:53,853 --> 00:21:56,775
میدونی چیه؟
شاید بهتر باشه صبر کنیم کریستی بیاد.
344
00:21:57,662 --> 00:22:00,292
کریستی الان خیلی تحت فشاره.
345
00:22:00,664 --> 00:22:02,360
آره، ولی...
346
00:22:03,456 --> 00:22:05,306
ببین، بیاحترامی نباشه.
تو که دکتر نیستی.
347
00:22:05,434 --> 00:22:07,413
ولی پرستار اطفالم.
348
00:22:07,905 --> 00:22:09,641
در نتیجه، تقریبا مرحلهای...
349
00:22:09,666 --> 00:22:11,778
از بارداری نیست
که ندیده باشم.
350
00:22:12,464 --> 00:22:14,264
بیاین دیگه. بیاین.
351
00:22:19,857 --> 00:22:21,750
هوا یه کم واسه شنا سرده.
352
00:22:24,880 --> 00:22:26,970
اینجا چیکار میکنی؟
353
00:22:26,995 --> 00:22:28,882
یهو متوجه شدم...
354
00:22:29,760 --> 00:22:32,516
حتی یادم نمیاد این وانت مال کی بود.
355
00:22:33,382 --> 00:22:35,342
از بس آدم اینجا...
356
00:22:37,356 --> 00:22:38,880
مال دنی بود.
357
00:22:40,245 --> 00:22:42,955
مال دنی و... اِم...
دوستدخترش شی بود.
358
00:22:42,980 --> 00:22:44,070
راست میگی.
359
00:22:44,444 --> 00:22:46,234
دنی و شی.
360
00:22:47,406 --> 00:22:49,696
بچههای خوبی بودن، آره.
361
00:22:53,382 --> 00:22:55,851
ماجرای دیشب، تـ...
362
00:22:57,577 --> 00:22:59,306
تقصیر تو نبود.
363
00:22:59,386 --> 00:23:01,940
ببین، احترامت واجبه کریستی،
364
00:23:02,605 --> 00:23:04,500
ولی... من نیومدم اینجا
یکی بهم قوت قلب بده.
365
00:23:04,525 --> 00:23:06,599
احترامت واجبه بوید،
ولی اصلا برام مهم نیست.
366
00:23:08,011 --> 00:23:09,880
ببین، بعد از جریان سارا...
367
00:23:09,905 --> 00:23:11,796
که به ایتان حمله کرده بود،
368
00:23:12,419 --> 00:23:14,419
خودت تو اون غذاخوری پیم نشستی...
369
00:23:14,760 --> 00:23:16,390
و بهم گفتی تقصیر من نیست،
370
00:23:16,525 --> 00:23:18,615
گفتی تقصیر اینجاست،
371
00:23:18,640 --> 00:23:21,371
گفتی من جون خیلیها رو نجات دادم
و تا این ماجراها...
372
00:23:21,396 --> 00:23:23,756
تموم بشه، جون خیلیهای دیگه رو
هم نجات میدم.
373
00:23:23,898 --> 00:23:26,530
یعنی داشتی چرت و پرت میگفتی...
374
00:23:26,555 --> 00:23:29,345
که حال من بهتر بشه
یا از ته دلت گفته بودی؟
375
00:23:33,280 --> 00:23:38,000
ببین. تقصیر تو نیست. خب؟
376
00:23:41,315 --> 00:23:43,626
حالا بیا.
بریم آبی به دست و صورتت بزن.
377
00:23:43,651 --> 00:23:44,920
بچهها!
378
00:23:44,945 --> 00:23:47,980
سلام! غذا پیدا کردیم!
379
00:23:48,170 --> 00:23:50,298
اینجا رو! اینجا رو!
380
00:23:50,378 --> 00:23:53,245
یه... یه دریاچه وسط جنگله
که همهچی داره.
381
00:23:53,270 --> 00:23:54,546
کلی ترهبار داره...
382
00:23:54,571 --> 00:23:56,239
غذا پیدا کردیم!
383
00:23:56,635 --> 00:23:58,185
خیلیخب.
384
00:24:01,640 --> 00:24:03,745
اِم... سیبزمینی داره.
385
00:24:03,770 --> 00:24:06,708
حتی شاید تو آبش ماهی باشه!
386
00:24:08,275 --> 00:24:10,365
جریان چیه؟
387
00:24:17,175 --> 00:24:19,135
بچههام کجان؟
388
00:24:19,160 --> 00:24:20,750
سالمن.
389
00:24:20,775 --> 00:24:22,295
حالـ...
حالشون خوبه.
390
00:24:23,330 --> 00:24:24,880
خون کیه؟
391
00:24:24,905 --> 00:24:26,485
کنی...
392
00:24:29,210 --> 00:24:30,630
مـ...
393
00:24:32,590 --> 00:24:34,590
وایستین ببینم. مامـ...
394
00:24:34,745 --> 00:24:36,031
مامانم کجاست؟
395
00:24:36,056 --> 00:24:37,760
کنی، شاید بهتر باشه بریم تو.
396
00:24:38,915 --> 00:24:40,035
کنی!
397
00:24:40,060 --> 00:24:41,480
مامان؟
398
00:24:47,754 --> 00:24:49,384
مامان!
399
00:24:51,205 --> 00:24:52,836
مامان!
400
00:24:52,861 --> 00:24:54,617
«صحبت به زبان کانتونی»
401
00:24:54,700 --> 00:24:57,160
- ببین کنی...
- بس کن! نه، نه، نه، نه، نه.
402
00:24:58,855 --> 00:25:00,589
«صحبت به زبان کانتونی»
403
00:25:00,950 --> 00:25:02,790
- ببین رفیق. کن؟
- نه، حرف نزن!
404
00:25:02,815 --> 00:25:04,221
- رفیق، من...
- نه.
405
00:25:04,601 --> 00:25:05,998
- خیلی تسلـ...
- حرف نزن، حرف نزن. نه! نه، نه!
406
00:25:06,023 --> 00:25:08,858
- ببین، تسلیـ...
- نه، نه! حرف نزن! هیـ... هیچی نگو.
407
00:25:08,883 --> 00:25:09,800
باشه.
408
00:25:09,825 --> 00:25:11,204
باشه؟
409
00:25:20,130 --> 00:25:21,953
باشه. خیلیخب.
410
00:25:25,283 --> 00:25:26,863
من میرم.
411
00:25:30,698 --> 00:25:31,778
اینجا رو باش.
412
00:25:31,803 --> 00:25:32,549
کافیه؟
413
00:25:43,586 --> 00:25:45,529
خیلی تسلیت میگم. خیلی...
414
00:25:46,420 --> 00:25:48,330
خیلی تسلیت میگم.
415
00:25:53,276 --> 00:25:54,617
کنی.
416
00:25:54,642 --> 00:25:57,471
چیزی نیست. چیزی نیست.
چیزی نیست. چیزیم نیست.
417
00:25:57,496 --> 00:25:59,180
چیزیم نیست. چیزیم نیست.
418
00:26:07,850 --> 00:26:09,110
چیزیم نیست.
419
00:26:11,150 --> 00:26:12,253
چیزیم نیست.
420
00:26:13,400 --> 00:26:15,030
چیزیم نیست.
421
00:26:18,450 --> 00:26:20,160
الان کجاست؟
422
00:26:21,308 --> 00:26:22,632
تو کلیسا.
423
00:26:32,294 --> 00:26:34,091
فقط، عه...
424
00:26:35,130 --> 00:26:39,180
اگه اشکالی نداره میخوام
چند لحظه اینجا بشینم.
425
00:26:39,260 --> 00:26:40,760
خب؟
426
00:26:40,850 --> 00:26:42,350
نه، چه اشکالی؟
427
00:26:49,568 --> 00:26:51,331
آخرین بار کی غذا خوردی؟
428
00:26:52,566 --> 00:26:55,696
عه، سه یا چهار روز پیش بود؟
429
00:26:55,721 --> 00:26:57,274
نمیتونه غذا رو قورت بده.
430
00:26:57,536 --> 00:26:58,713
سعی کردم.
431
00:26:58,738 --> 00:27:00,972
ولی حتی با بوی غذا...
432
00:27:01,074 --> 00:27:01,997
اصلا...
433
00:27:04,737 --> 00:27:05,791
نفس عمیق بکش.
434
00:27:08,557 --> 00:27:10,110
ببین، مطمئنی بهتر نیست
بریم به کریستی بگیم؟
435
00:27:10,135 --> 00:27:12,055
- الیس، فقط...
- حالت از وقتی که...
436
00:27:12,653 --> 00:27:13,776
همون جریان...
437
00:27:13,801 --> 00:27:15,177
کدوم جریان؟
438
00:27:16,436 --> 00:27:18,316
منظورت از وقتیه که ترک کردم،
439
00:27:18,724 --> 00:27:22,362
یا از وقتی که این شهر
کل ذهن و روانم رو به هم ریخته؟
440
00:27:26,140 --> 00:27:29,337
ببین، میدونم براتون ترسناکه،
441
00:27:29,362 --> 00:27:30,930
اگه حرفم ذرهای آرومتون میکنه،
442
00:27:30,955 --> 00:27:33,438
باید بگم همه کارها رو
مو به مو درست انجام دادین.
443
00:27:33,463 --> 00:27:36,815
طبق سنت هر مردی
که واسه اولین بار پدر میشه،
444
00:27:37,285 --> 00:27:38,875
قطعا زهرهترک شدی و...
445
00:27:38,900 --> 00:27:41,745
هر سوالی که تو ذهنت میاد رو میپرسی.
446
00:27:42,740 --> 00:27:45,790
جنابعالی هم شدیدا سوء تغذیه داری.
447
00:27:45,870 --> 00:27:47,910
جای تعجب داره که فقط
یکی از دندونهات افتاده.
448
00:27:48,000 --> 00:27:50,960
تازه احتمالا درگیر یه بیماری
به اسم هیپرامزیس گراویداروم شدی.
449
00:27:51,487 --> 00:27:53,423
چی هست؟ چیز بدیه؟
450
00:27:53,448 --> 00:27:55,960
عملا مثل حالت تهوع شدید دم صبحه.
451
00:27:56,050 --> 00:27:58,130
واقعا باید دوباره تغذیه مقوی داشته باشی.
452
00:27:58,210 --> 00:28:01,680
شما هم که گیر بدغذاترین آدم دنیا افتادین.
453
00:28:02,448 --> 00:28:04,050
میگردم ببینم چیزی هست...
454
00:28:04,075 --> 00:28:05,825
که معدهات رو بهتر کنه یا نه.
455
00:28:05,970 --> 00:28:07,970
ولی در مورد بچه چطور؟
456
00:28:08,294 --> 00:28:10,635
- مشکلی نداره؟
- تا جایی که من تشخیص دادم نه.
457
00:28:10,955 --> 00:28:12,440
حالش خوبه.
458
00:28:12,465 --> 00:28:14,805
زود برمیگردم.
459
00:28:19,526 --> 00:28:21,993
دیدی؟ گفته بودم.
460
00:28:23,450 --> 00:28:26,080
- همهچی روبهراهه.
- تو این رو گفتی؟
461
00:28:26,160 --> 00:28:27,790
- آره.
- این حرف رو... تو زدی؟
462
00:28:27,870 --> 00:28:29,870
آره دیگه، پس کی زده؟
463
00:28:29,933 --> 00:28:33,287
آروم و خونسرد و هواسجمعم.
464
00:28:33,986 --> 00:28:35,720
آره. لابد من اشتباه دیدم.
465
00:28:39,590 --> 00:28:43,470
صداش رو میشنوی؟
همهچی درست میشه.
466
00:28:51,100 --> 00:28:53,350
هر موقع اوضاع اینجا خراب میشد...
467
00:28:55,815 --> 00:28:57,775
همیشه میگفت...
468
00:29:00,547 --> 00:29:02,929
«مهم نیست زندگی چقدر سخت بشه،»
469
00:29:04,030 --> 00:29:05,740
«همین یک روز عمر هم غنیمته.»
470
00:29:09,674 --> 00:29:11,084
انقدر این حرف رو تکرار میکرد...
471
00:29:11,109 --> 00:29:13,420
تا مطمئن بشه تو کلهام رفته.
472
00:29:30,470 --> 00:29:31,938
زیاد...
473
00:29:33,980 --> 00:29:35,310
زیاد درد کشید؟
474
00:29:37,020 --> 00:29:38,440
- کنی...
- نه، آخه...
475
00:29:38,661 --> 00:29:40,950
اشکال نداره. لازم نیست جواب بدی.
476
00:29:48,440 --> 00:29:49,734
خودت دیدیش؟
477
00:29:50,200 --> 00:29:52,290
دیدی باهاش چیکار کردن؟
478
00:29:52,370 --> 00:29:53,950
نه، هنوز ندیدمش.
479
00:29:55,858 --> 00:29:58,012
هر موقع که به بابام فکر میکنم...
480
00:30:01,171 --> 00:30:02,263
نمیتونم...
481
00:30:03,417 --> 00:30:06,417
تنها تصورم ازش همون حالتیه
که تو زیرزمین افتاده بود.
482
00:30:08,695 --> 00:30:11,769
امکان نداره بهش فکر کنم
و یاد اون لحظه نیفتم.
483
00:30:12,549 --> 00:30:14,809
دلم نمیخواد چنین تصوری
از مامانم تو ذهنم بمونه.
484
00:30:17,037 --> 00:30:18,457
میشه یه لطفی بکنی؟
485
00:30:21,190 --> 00:30:23,980
آره، هر چی باشه.
486
00:30:25,688 --> 00:30:26,840
میشه...
487
00:30:29,301 --> 00:30:30,450
میشه یه کار کنی...
488
00:30:30,719 --> 00:30:33,665
میشه یه کار کنی شبیه خودش باشه؟
489
00:30:34,135 --> 00:30:36,095
یه کاری میکنی خوشگل بشه؟
490
00:30:37,097 --> 00:30:38,977
اگه وقتی میبینمش شبیه خودش نباشه،
491
00:30:39,002 --> 00:30:40,790
خیلی...
492
00:30:41,460 --> 00:30:43,621
خیلی دلش میشکنه.
493
00:30:45,668 --> 00:30:48,237
آره. معلومه که انجام میدم.
494
00:30:50,887 --> 00:30:52,270
ممنون.
495
00:30:54,572 --> 00:30:55,856
دستت درد نکنه.
496
00:31:01,130 --> 00:31:02,988
تو هم، اِم...
اگه چیزی خواستی...
497
00:31:03,013 --> 00:31:05,383
هر چیزی که بود یه نفر رو بفرست
بیاد به من بگه، خب؟
498
00:31:06,740 --> 00:31:08,201
باشه. باشه.
499
00:31:09,934 --> 00:31:11,246
باشه.
500
00:31:25,454 --> 00:31:29,235
♪ بیا که وقت جشن و پایکوبیه! ♪
501
00:31:30,462 --> 00:31:31,724
♪ وقت مهمونیه! ♪
502
00:31:33,350 --> 00:31:35,890
♪ - بیا که وقت... ♪
- بس کن.
503
00:31:35,970 --> 00:31:37,834
♪ - جشن و پایکوبیه! ♪
- بسه.
504
00:31:38,078 --> 00:31:39,607
♪ وقت مهمونیه! ♪
505
00:31:40,043 --> 00:31:43,576
♪ اینجا مهمونی راه انداختیم. ♪
506
00:31:44,068 --> 00:31:46,165
♪ آخرین جشنیه... ♪
507
00:31:46,190 --> 00:31:47,230
- بسه!
♪ - که تو سال برگزار میکنیم! ♪
508
00:31:47,320 --> 00:31:50,247
♪ خفه شو دیگه! خفهخون بگیر! ♪
509
00:31:50,349 --> 00:31:51,458
♪ بخند که قراره... ♪
510
00:31:51,570 --> 00:31:53,490
بسه! خفه شو!
511
00:31:53,570 --> 00:31:55,620
♪ با همدیگه مهمونیت رو بترکونیم. ♪
512
00:31:55,700 --> 00:31:58,410
♪ بیا که وقت... ♪
513
00:32:10,069 --> 00:32:15,069
بامابین، مرجع هرآنچه نمییابید
514
00:32:17,560 --> 00:32:19,060
برگشتی؟
515
00:32:19,937 --> 00:32:21,427
آره.
516
00:32:25,844 --> 00:32:27,583
تیانچن مرد.
517
00:32:29,698 --> 00:32:30,828
شنیدم.
518
00:32:37,740 --> 00:32:39,209
ایتان طبقه بالاست.
519
00:32:40,565 --> 00:32:42,225
- جولی...
- نه.
520
00:32:42,315 --> 00:32:44,645
شروع نکن. خواهشا نکن.
521
00:32:44,670 --> 00:32:47,348
جولی، هر حسی که الان داری...
522
00:32:48,489 --> 00:32:49,564
هیچ اشکالی نداره.
523
00:32:51,170 --> 00:32:52,760
خیلی هم اشکال داره.
524
00:32:52,840 --> 00:32:54,981
معلوم هست چه مرگته؟
525
00:32:55,174 --> 00:32:56,724
اون شب نزدیک بود ایتان هم بمیره.
526
00:32:58,657 --> 00:32:59,907
این هم شنیده بودی؟
527
00:33:00,411 --> 00:33:02,405
باید پیشمونی میموندی بابا.
528
00:33:02,430 --> 00:33:05,980
من... دیگه در توانم نیست.
تحمل اون روزها رو ندارم.
529
00:33:06,005 --> 00:33:08,571
این چه حرفیه؟ منظورت چیه؟
530
00:33:08,596 --> 00:33:11,346
من نمیتونم وقتی دیوانه میشی
وظیفه جنابعالی رو انجام بدم.
531
00:33:11,371 --> 00:33:12,692
رفته بودم مامانت رو پیدا کنم.
532
00:33:13,913 --> 00:33:16,208
مامان مرده! خب؟ تموم شد و رفت!
533
00:33:16,233 --> 00:33:17,591
از تو یه درخت رد شد،
حالا هم که مرده!
534
00:33:17,616 --> 00:33:19,374
هنوز که معلوم نیست.
535
00:33:20,595 --> 00:33:25,475
بابا... خیلی از آدمها بدون طلسم
حتی چند ساعت هم...
536
00:33:25,500 --> 00:33:26,500
تو شب زنده نمیمونن.
537
00:33:27,594 --> 00:33:30,355
مامان چهار روزه رفته. میدونم...
538
00:33:30,380 --> 00:33:33,098
میدونم عذاب وجدان داری
که جلوش رو نگرفتی، ولی من هم...
539
00:33:38,785 --> 00:33:40,575
تو و مامان بعد از مرگ توماس
از هم فاصله گرفتین،
540
00:33:40,600 --> 00:33:42,564
واسه همین هیچکس
بالا سر من و ایتان نبود.
541
00:33:43,646 --> 00:33:44,856
اونموقع پونزده سالم بود.
542
00:33:46,770 --> 00:33:48,236
دیگه تحمل اون روزها رو ندارم.
543
00:33:49,317 --> 00:33:51,137
واقعا ندارم. این بار نمیتونم.
544
00:33:53,829 --> 00:33:56,839
پس ازت انتظار دارم
خودت رو جمع و جور کنی، خب؟
545
00:33:57,372 --> 00:33:58,538
باشه.
546
00:34:16,290 --> 00:34:18,979
معمولا زیاد برام مهمون نمیاد.
547
00:34:19,445 --> 00:34:21,940
حداقل اینطوری خیالم راحته
که از هوش نمیری.
548
00:34:25,560 --> 00:34:30,220
خانمم میراندا...
قبل اینکه غیبش بزنه...
549
00:34:30,245 --> 00:34:32,230
صداهایی تو سرش میشنید.
550
00:34:33,826 --> 00:34:37,545
میگفت صدای چند تا بچه بود،
داشتن صداش میزدن...
551
00:34:38,522 --> 00:34:40,197
بهش میگفتن که...
552
00:34:40,910 --> 00:34:44,080
تو یه برجی گیر افتادن و...
553
00:34:44,229 --> 00:34:45,845
با گریه ازش میخواستن نجاتشون بده.
554
00:34:45,870 --> 00:34:47,847
خانمم ازشون وحشت داشت.
555
00:34:48,345 --> 00:34:51,845
تنها کسی که این حرفها رو بهش زدم...
556
00:34:51,870 --> 00:34:54,969
کارآگاه پرونده بود که اون هم...
557
00:34:55,824 --> 00:34:59,015
بیست سال پیش فوت شد.
558
00:35:00,243 --> 00:35:03,325
غذات رو که خوردی
میخوام یه چیزی نشونت بدم.
559
00:35:03,920 --> 00:35:04,896
چشم.
560
00:35:08,351 --> 00:35:11,277
میخوام یه نگاه به این اتاق بندازی.
561
00:35:20,256 --> 00:35:22,721
اینجا اتاقخواب بچههام بود.
562
00:35:23,450 --> 00:35:24,832
تخت پسر کوچولو و...
563
00:35:25,524 --> 00:35:26,855
دختر کوچولومه.
564
00:35:29,205 --> 00:35:31,335
چشم و چراغ زندگیم بودن.
565
00:35:33,441 --> 00:35:35,259
وقتی غیبشون زد...
566
00:35:36,869 --> 00:35:39,430
روح و روانم تیکهتیکه شد.
567
00:35:41,680 --> 00:35:44,430
تهمت و افتراهاشون برام مهم نبود.
568
00:35:44,455 --> 00:35:46,715
ذرهای مهم نبود که همه
فکر میکردن کار من بوده.
569
00:35:46,740 --> 00:35:47,897
ولی...
570
00:35:50,135 --> 00:35:54,314
تنها چیزی که تو سرم بود،
تنها چیزی که... یادم میاومد،
571
00:35:54,690 --> 00:35:55,988
یا حتی الان یادمه...
572
00:35:56,719 --> 00:36:00,362
آخرین حرفی بود که به بچههام زدم.
573
00:36:01,834 --> 00:36:04,283
«اگه اتاقتون رو مرتب نکنید
از تلویزیون خبری نیست.»
574
00:36:05,958 --> 00:36:07,767
بعد سر کار رفتم.
575
00:36:08,620 --> 00:36:12,755
برگشتم دیدم... نیستن.
576
00:36:17,050 --> 00:36:19,346
چرا اینها رو نشونم دادین؟
577
00:36:20,685 --> 00:36:23,565
نمیدونم از کجا در مورد بچههایی...
578
00:36:23,590 --> 00:36:26,640
که خانمم صداشون رو میشنید، خبر داری.
579
00:36:26,665 --> 00:36:30,189
اصلا نمیدونم ظرف غذای پسرم
از کجا دست تو افتاده، یا...
580
00:36:30,607 --> 00:36:34,690
یا اینکه اصلا چطور میشه اخبار
اون سایتهای اخبار رو جعل کرد.
581
00:36:35,020 --> 00:36:37,900
تنها توضیحی که میتونم...
582
00:36:37,925 --> 00:36:39,845
تو ذهنم براش بسازم...
583
00:36:41,403 --> 00:36:43,611
اینه که تو واقعا...
584
00:36:45,280 --> 00:36:48,830
داری راستش رو میگی.
که یعنی پسرم هنوز زنده است.
585
00:36:51,937 --> 00:36:52,987
این...
586
00:36:56,750 --> 00:36:58,630
حتما معنی خاصی داره.
اصلا زبانم...
587
00:36:58,655 --> 00:37:02,285
از بیان این حالم قاصره.
588
00:37:02,310 --> 00:37:07,769
پس اگه تو...
اگه این جریان دروغ باشه...
589
00:37:08,810 --> 00:37:11,439
ازت میخوام همین الان اعتراف کنی.
590
00:37:11,980 --> 00:37:15,230
اگه صرفا به قصد تحقیقات
چنین کار ظالمانهای میکنین...
591
00:37:15,255 --> 00:37:17,947
نه، نه، نه، نه، نه.
به جون شما اینطوری نیست.
592
00:37:19,188 --> 00:37:22,033
گمونم علت اینکه من رو بیرون فرستادن...
593
00:37:23,070 --> 00:37:24,674
این بود که شما رو پیدا کنم.
594
00:37:25,273 --> 00:37:26,483
نه.
595
00:37:29,041 --> 00:37:31,411
گمونم به خاطر چیزی که تو زیرزمینه اومدی.
596
00:37:47,637 --> 00:37:49,767
نمیخواستم تنها باشه.
597
00:37:52,913 --> 00:37:54,203
همیشه برام چای درست میکرد.
598
00:38:21,168 --> 00:38:23,668
میرم که... راحت باشی.
599
00:38:29,140 --> 00:38:30,300
وایستا!
600
00:38:33,334 --> 00:38:34,615
باید...
601
00:38:34,663 --> 00:38:37,543
قبل اینکه کنی ببیندش بهش برسم...
602
00:38:38,115 --> 00:38:40,165
ولی بلد نیستم باید چیکار کنم.
603
00:38:41,691 --> 00:38:42,907
یعنی تا حالا...
604
00:38:43,939 --> 00:38:44,859
مسئول کفن و دفن نبودم.
605
00:38:44,884 --> 00:38:46,224
آروم، آروم، آروم.
606
00:38:46,422 --> 00:38:49,787
- نمی...
- آروم باش. بذار کمکت کنم.
607
00:38:53,740 --> 00:38:57,000
سرگرمیم تو بچگی این بود
کلی لباس تنم کنم.
608
00:38:59,865 --> 00:39:02,174
از پسش بر میایم، خب؟
609
00:39:12,550 --> 00:39:13,970
چیزی نمونده.
610
00:39:14,115 --> 00:39:16,615
خیلیخب، بریم داخل که...
عه...
611
00:39:16,640 --> 00:39:18,350
تو هم غذا بخوری.
612
00:39:18,627 --> 00:39:21,212
ببینیم اکسیر جادویی ماریل
اثر میکنه یا نه، خب؟
613
00:39:21,666 --> 00:39:23,495
میخوای یه سر به بابات بزنی؟
614
00:39:24,551 --> 00:39:26,564
من که خودم میتونم برم دراز بکشم.
615
00:39:26,589 --> 00:39:28,759
بابات امروز خیلی اذیت شده.
616
00:39:29,715 --> 00:39:30,926
مطمئنی؟
617
00:39:30,951 --> 00:39:33,998
آره، برو. خیالت راحت.
دوستت دارم.
618
00:39:35,324 --> 00:39:36,624
من هم دوستت دارم.
619
00:39:40,093 --> 00:39:41,721
اِم، بیا.
620
00:39:42,193 --> 00:39:44,113
- عه.
- زود برمیگردم.
621
00:39:44,173 --> 00:39:45,525
سلامم رو بهش برسون، خب؟
622
00:39:45,550 --> 00:39:46,630
چشم.
623
00:39:58,811 --> 00:40:02,119
هیچکدومشون خوب نیستن.
حال آدم رو به هم میزنن.
624
00:40:02,364 --> 00:40:03,903
تو آشپزخونه میذاریشون؟
625
00:40:07,271 --> 00:40:08,521
محصولاتی که برداشتیمه؟
626
00:40:08,673 --> 00:40:10,755
آره، میخواستیم خاکش رو کمپوست کنیم...
627
00:40:10,780 --> 00:40:12,718
ببینیم میشه آفتکشی کرد یا نه.
628
00:40:13,859 --> 00:40:16,728
- یعنی درست میشه؟
- فعلا که معلوم نیست.
629
00:40:18,614 --> 00:40:19,984
بابت دیروز...
630
00:40:20,009 --> 00:40:21,595
دم مستراح شرمندهام. آخه...
631
00:40:21,620 --> 00:40:24,642
اشکال نداره. درک میکنم
همه یهخرده... عصبی باشن.
632
00:40:24,667 --> 00:40:27,369
همچنان بیشعوری رو توجیه نمیکنه.
خلاصه شرمنده.
633
00:41:41,048 --> 00:41:42,176
ویکتور؟
634
00:41:42,814 --> 00:41:45,774
ایتان، تو اینجا چیکار میکنی؟
635
00:41:48,366 --> 00:41:50,734
- ویکتور رو ندیدی؟
- نه، ندیدم.
636
00:41:51,512 --> 00:41:55,554
تو اتاقش نبود. خیلی ناراحت بود.
637
00:41:59,455 --> 00:42:01,671
این همون گاویه که دیشب مرد؟
638
00:42:02,532 --> 00:42:03,814
آره.
639
00:42:06,661 --> 00:42:09,780
تا حالا داخل بدن موجودی رو ندیده بودم.
640
00:42:10,751 --> 00:42:12,546
یعنی بعد بلایی که سر تیانچن اومد،
641
00:42:13,258 --> 00:42:15,078
داخل بدن اون هم اینطوری شد؟
642
00:42:15,873 --> 00:42:17,583
نه قربونت برم.
643
00:42:19,061 --> 00:42:21,054
همهجا برفی شده،
644
00:42:22,020 --> 00:42:24,007
کلا شکل همهجا عوض شده.
645
00:42:25,222 --> 00:42:26,899
به نظرم اگه بود خیلی خوشش میاومد.
646
00:42:29,279 --> 00:42:31,901
ببین، نظرت چیه با همدیگه...
647
00:42:31,926 --> 00:42:33,719
میخوام برم خونه.
648
00:42:37,641 --> 00:42:38,702
ایتان؟
649
00:42:41,510 --> 00:42:44,741
خیلی دوستت داشت.
تیانچن رو میگم.
650
00:42:45,746 --> 00:42:47,491
از صمیم قلب دوستت داشت.
651
00:42:48,023 --> 00:42:49,073
میدونم.
652
00:43:29,036 --> 00:43:30,996
معذرت میخوام. اِم...
653
00:43:36,558 --> 00:43:38,507
تو غذاخوری که کار میکردم...
654
00:43:39,320 --> 00:43:40,703
یکی از...
655
00:43:46,249 --> 00:43:49,265
بعضی وقتها با همدیگه
لباسهای مختلف میپوشیدیم.
656
00:43:50,336 --> 00:43:51,936
اون زمان که اوضاع آروم بود.
657
00:43:53,707 --> 00:43:55,624
با هم تا انبار میرفتیم و...
658
00:43:58,170 --> 00:43:59,880
واقعا کار مسخرهای بود.
659
00:44:02,510 --> 00:44:04,680
ولی همیشه این لباسه چشمش رو...
660
00:44:10,028 --> 00:44:12,093
بیشتر از بقیه دوستش داشت.
661
00:44:15,020 --> 00:44:17,230
میگفت میخواد روزی که همه
برگشتن خونه این رو بپوشه.
662
00:44:17,255 --> 00:44:19,375
با خودم گفتم، اِم...
663
00:44:19,835 --> 00:44:21,335
ممنون سارا جان.
664
00:44:23,624 --> 00:44:24,842
لطف کردی.
665
00:45:03,312 --> 00:45:06,323
دیگه این حد الکل
حتی واسه چنین روزی هم زیاده.
666
00:45:07,088 --> 00:45:08,908
کاری که بخوام بکنم رو...
667
00:45:09,573 --> 00:45:11,948
انجام میدم. ختم کلام.
668
00:45:11,981 --> 00:45:13,475
نه حرف میزنم، نه حرف میشنوم.
669
00:45:13,500 --> 00:45:16,705
کنی، بطریها رو واسه چی پر کردی؟
670
00:45:18,880 --> 00:45:20,427
خودم میرم تو تونل.
671
00:45:22,000 --> 00:45:23,779
میگردم پیداشون میکنم...
672
00:45:24,720 --> 00:45:29,395
و تکتکشون رو مثل سگ به آتیش میکشم.
673
00:45:33,557 --> 00:45:36,075
- به نظرت اینطوری میمیرن؟
- سری پیش که یکی رو سوزوندیم.
674
00:45:36,100 --> 00:45:38,487
- اون خودش مرده بود.
- برام مهم نیست.
675
00:45:39,610 --> 00:45:41,073
فرقی نمیکنه.
676
00:45:42,186 --> 00:45:44,111
میخوام جوری بزنمشون که درد بکشن.
677
00:45:49,410 --> 00:45:52,290
- قبوله.
- چی قبوله؟
678
00:45:52,315 --> 00:45:53,752
قبوله، من هم میام.
679
00:45:57,716 --> 00:45:58,886
بیا بریم.
680
00:46:08,633 --> 00:46:10,383
ویکتور و تابیتا گفتن، عه...
681
00:46:10,408 --> 00:46:11,618
همهجای تونلها بودن.
682
00:46:11,643 --> 00:46:13,603
ولی جید که تا اون پایین رفته بود،
683
00:46:14,189 --> 00:46:16,440
کلی چیز اذیتکننده و ترسناک دید...
684
00:46:16,783 --> 00:46:22,150
ولی حتی یه دونه هم...
از اون جانورها به چشمش نخورد.
685
00:46:22,175 --> 00:46:23,845
به نظرت هنوز اونجا هستن؟
686
00:46:24,880 --> 00:46:26,361
نمیدونم.
687
00:46:26,950 --> 00:46:30,235
شاید بعد اینکه ویکتور و تابیتا...
688
00:46:30,260 --> 00:46:33,267
پیداشون کردن، جاشون رو عوض کردن.
لابد تو عمق بیشتری رفتن.
689
00:46:36,870 --> 00:46:38,380
ولی از یک بابت مطمئنم.
690
00:46:39,661 --> 00:46:41,690
اینکه میخوان ما رو اینطوری ببینن...
691
00:46:42,880 --> 00:46:46,518
میخوان عصبانی باشیم؛
تو تاریکی پرسه بزنیم.
692
00:46:47,466 --> 00:46:49,185
از یه چیز دیگه هم مطمئنم.
693
00:46:50,350 --> 00:46:53,479
گوش کن، اگه پیداشون کنم،
694
00:46:54,643 --> 00:46:56,643
به احتمال خیلی زیاد زنده برنمیگردیم.
695
00:46:57,566 --> 00:46:59,530
ولی اگه میخوای چنین کاری کنی...
696
00:47:00,650 --> 00:47:03,385
من هم باهات میام،
از کنارت جم نمیخورم...
697
00:47:04,280 --> 00:47:07,611
هر تعداد بیپدر و مادری که بتونیم
با همدیگه میکشیم.
698
00:47:11,410 --> 00:47:13,200
همهاش دارم فکر میکنم...
699
00:47:13,678 --> 00:47:14,981
که چقدر...
700
00:47:18,120 --> 00:47:20,540
اون لحظه ترسیده بود...
701
00:47:20,572 --> 00:47:22,323
یا چقدر احساس تنهایی میکرد.
702
00:47:23,040 --> 00:47:24,170
گوش کن.
703
00:47:26,710 --> 00:47:28,580
تیانچن تنها نبود.
704
00:47:30,594 --> 00:47:31,721
چی؟
705
00:47:34,802 --> 00:47:36,313
مجبورم کردن نگاه کنم.
706
00:47:37,382 --> 00:47:39,212
نتونستم بهش کمک کنم.
نتونستم...
707
00:47:39,354 --> 00:47:43,237
ببین، مجبورم کردن نگاه کنم.
مجبورم کردن نگاه کنم.
708
00:47:45,730 --> 00:47:47,539
نتونستم کمکش کنم. نتونستم...
709
00:47:48,103 --> 00:47:49,375
ولی...
710
00:47:49,400 --> 00:47:50,502
گوش کن...
711
00:47:50,963 --> 00:47:52,899
خیلی قوی بود کنی.
712
00:47:52,924 --> 00:47:54,175
- قوی بود.
- نه، نه.
713
00:47:54,200 --> 00:47:57,000
گوش کن، گوش کن چی میگم.
شجاعت به خرج داد.
714
00:47:57,434 --> 00:48:01,434
تو چشمهای من نگاه میکرد
و لحظهای پلک نمیزد.
715
00:48:01,670 --> 00:48:02,830
قبل از...
716
00:48:03,657 --> 00:48:05,603
قبل از اینکه بمیره گفت...
717
00:48:12,124 --> 00:48:15,252
اصلا نمیدونم جملهاش رو درست گفتم یا نه.
718
00:48:22,785 --> 00:48:25,752
«مواظب پسرم باش.»
منظورش این بود.
719
00:48:27,432 --> 00:48:28,689
«مواظب پسرم باش.»
720
00:48:32,360 --> 00:48:34,197
«دیگه هیچکسی رو نداره.»
721
00:48:36,162 --> 00:48:39,675
بیا. بیا، بیا، بیا. بیا بغلم.
722
00:48:39,700 --> 00:48:41,314
بیا پسر، بیا.
723
00:48:42,057 --> 00:48:43,018
اشکال نداره.
724
00:48:44,517 --> 00:48:45,857
خودم کنارتم داداش.
725
00:48:48,338 --> 00:48:49,822
بیا برگردیم، خب؟
726
00:48:51,205 --> 00:48:52,556
برگردیم خونه.
727
00:49:10,791 --> 00:49:12,210
به نظرت موهاش خوب شده؟
728
00:49:15,725 --> 00:49:17,498
آره، موهاش خیلی خوب شده.
729
00:49:18,345 --> 00:49:20,029
آرایشش چطور؟ به نظرت...
730
00:49:20,054 --> 00:49:22,304
به نظرت آرایشش هم خوبه؟
731
00:49:23,595 --> 00:49:26,015
راستش فکر کنم اگه بیشتر آرایشش کنی،
732
00:49:26,040 --> 00:49:29,131
خود تیانچن بلند میشه
رژ لب رو به زور ازت میگیره.
733
00:49:29,156 --> 00:49:32,179
فقط، فقط...
فقط میخوام مناسب کنی باشه.
734
00:49:33,878 --> 00:49:36,850
مناسبه. خب؟
735
00:49:39,060 --> 00:49:40,310
مناسبه.
736
00:49:47,360 --> 00:49:49,650
موقع رفتن تو رو هم با خودمون میبریم.
737
00:51:15,360 --> 00:51:19,320
فقط اومدم بابت کاری
که دیشب کردی ازت تشکر کنم.
738
00:51:19,521 --> 00:51:20,787
قابلی نداشت.
739
00:51:21,608 --> 00:51:24,448
چند روز پیش...
یه بلایی سرم اومد.
740
00:51:24,661 --> 00:51:28,003
- داشتم...
- شنیدم. حالت خوبه؟
741
00:51:29,670 --> 00:51:32,880
نه. راستش اصلا خوب نیستم.
742
00:51:35,898 --> 00:51:38,310
انگار این شهر تو روح و روانم رخنه کرده.
743
00:51:38,840 --> 00:51:40,760
نمیدونم این به چه معنیه،
ولی وحشت کردم.
744
00:51:42,470 --> 00:51:45,140
نمیخوام کسی رو اذیت کنم.
نمیخوام...
745
00:51:45,165 --> 00:51:48,023
اشکال نداره. راحت بگو.
746
00:51:51,237 --> 00:51:52,657
نمیخوام عین تو بشم.
747
00:51:53,683 --> 00:51:55,079
من هم دیگه نمیخوام اونطوری بشم.
748
00:52:01,490 --> 00:52:03,120
اگه خواستی بیا پیشم درد دل کن.
749
00:52:03,449 --> 00:52:05,080
مرسی.
750
00:52:11,439 --> 00:52:14,859
باورت بشه یا نه،
همهچی از روز تولدم شروع شد.
751
00:52:15,177 --> 00:52:19,340
چون من و میراندا تو جوانی هیپی بودیم،
752
00:52:19,365 --> 00:52:21,325
ولی بعد اینکه ویکتور رو باردار شد،
753
00:52:21,350 --> 00:52:24,101
دیگه نخواستیم لب به مواد و مشروب بزنیم.
754
00:52:24,533 --> 00:52:29,663
تا اینکه یه روز، چند سال بعدش،
تولد سی و پنج سالگیم شد،
755
00:52:29,980 --> 00:52:31,770
میراندا به سرش زده بود،
756
00:52:31,795 --> 00:52:34,805
که بشینیم با همدیگه یاد قدیمها کنیم.
757
00:52:34,830 --> 00:52:37,622
رفت دو ورق اسید گرفت.
758
00:52:37,845 --> 00:52:41,675
بچهها رو شب پیش مامان و باباش گذاشتیم،
759
00:52:41,700 --> 00:52:44,996
نشستیم به یاد قدیمها اسید زدیم.
760
00:52:45,295 --> 00:52:48,385
از اون موقع به بعد
صداها رو توی سرش شنید،
761
00:52:48,410 --> 00:52:50,460
همون موقع که توهم زد.
762
00:52:50,907 --> 00:52:54,214
هر چیزی که دید رو نقاشی کرد.
763
00:53:01,340 --> 00:53:02,470
وای خدا.
764
00:53:07,695 --> 00:53:09,341
این هم دیده بودم.
765
00:53:09,985 --> 00:53:13,365
میگفت انگار برگزیده شده.
766
00:53:14,638 --> 00:53:17,237
میگفت یه شهری هست...
767
00:53:17,847 --> 00:53:21,915
که جلوی چشم آدم وجود داره،
اما نمیشه پیداش کرد.
768
00:53:21,940 --> 00:53:24,802
وای خدا. وای خدا.
769
00:53:24,834 --> 00:53:27,965
شهری که به طور اتفاقی
میشه از هر نقطهای واردش شد،
770
00:53:27,990 --> 00:53:31,330
اما راه خروجی ازش وجود نداره.
771
00:53:34,560 --> 00:53:37,177
میگفت آدمهایی اونجا هستن...
772
00:53:42,074 --> 00:53:44,091
که گم شدن...
773
00:53:45,030 --> 00:53:46,357
و میترسن.
774
00:53:49,786 --> 00:53:54,064
آدمهایی که دارن بدترین
کابوسشون رو زندگی میکنن،
775
00:53:54,089 --> 00:53:56,379
و نمیتونن ازش فرار کنن.
776
00:53:59,982 --> 00:54:03,950
با هیولایی میجنگن که میدونن
نمیشه شکستش داد.
777
00:54:07,530 --> 00:54:10,832
میگفت مردم این شهر
امیدشون رو دو دستی نگه داشتن.
778
00:54:13,450 --> 00:54:16,505
وقتی هم امیدشون یأس شد...
779
00:54:19,691 --> 00:54:22,161
فقط سعی کردن همدیگه رو نگه دارن.
780
00:54:26,786 --> 00:54:29,680
حرفهاش برام پیچیده بود.
781
00:54:29,705 --> 00:54:31,061
عین هذیان بود.
782
00:54:32,001 --> 00:54:34,591
میگفت از بین تمام افرادی...
783
00:54:34,616 --> 00:54:38,235
که گذرشون به این شهر افتاده بود،
784
00:54:39,020 --> 00:54:44,241
خودش برگزیده شده بود
تا بچهها رو آزاد کنه.
785
00:54:46,765 --> 00:54:49,305
ولی اون هم اولین برگزیده نبود.
786
00:54:49,669 --> 00:54:52,622
قبلش افراد دیگهای هم انتخاب شده بودن.
787
00:54:52,981 --> 00:54:55,910
میتونست تکتکشون رو ببینه.
788
00:54:56,935 --> 00:54:59,146
دید که همهشون شکست خوردن.
789
00:54:59,793 --> 00:55:03,663
هیچوقت برگزیدهای نتونست
بچهها رو آزاد کنه.
790
00:55:03,688 --> 00:55:07,372
واسه همین هیچکدومشون
به خونه برنگشتن.
791
00:55:07,970 --> 00:55:11,996
پس اگه تو هم بچهها رو دیدی،
792
00:55:12,021 --> 00:55:14,621
اگه تو رو صدا زدن، پس گمونم...
793
00:55:14,646 --> 00:55:16,692
تو فرد برگزیده جدیدی.
794
00:55:18,567 --> 00:55:22,654
- پس چطور از اونجا بیرون اومدی؟
- وای خدا.
795
00:55:52,640 --> 00:55:53,878
اوضاع و احوال چطوره؟
796
00:55:57,635 --> 00:55:58,930
بابا؟
797
00:55:59,020 --> 00:56:02,338
خوب نیست. خوب نیست.
798
00:56:05,875 --> 00:56:07,807
ببین، میدونم که...
799
00:56:09,406 --> 00:56:11,589
این شهر بار زیادی رو دوشت گذاشته.
800
00:56:12,651 --> 00:56:15,055
ضمنا میدونم...
801
00:56:15,080 --> 00:56:18,080
حس میکنی هر اتفاقی که اینجا میفته...
802
00:56:18,105 --> 00:56:19,605
نباید به این چرخه تن بدیم.
803
00:56:19,805 --> 00:56:21,975
نباید دست روی دست بذاریم،
804
00:56:22,000 --> 00:56:25,500
منتظر باشیم تا...
باید اطلاعات کسب کنیم.
805
00:56:25,525 --> 00:56:28,360
آره. آره.
806
00:56:28,385 --> 00:56:31,229
میخوام فردا بیای کمکم کنی، میتونی؟
807
00:56:33,038 --> 00:56:35,155
چشم، حتما. ولی چه کاریه؟
808
00:56:36,125 --> 00:56:38,276
میخوام یکی از اون جانورها رو شکار کنیم.
809
00:56:41,862 --> 00:56:43,480
هنوز قراره اینجا زندگی کنیم؟
810
00:56:43,769 --> 00:56:45,705
حتی با اینکه تیانچن فوت شده؟
811
00:56:46,283 --> 00:56:47,447
نمیدونم.
812
00:56:48,370 --> 00:56:50,575
باید قدم به قدم پیش رفت.
813
00:56:52,235 --> 00:56:53,879
تو نمیای خونه؟
814
00:56:54,526 --> 00:56:55,805
نه، میرم یه سر به حیوونها بزنم،
815
00:56:55,830 --> 00:56:57,123
مطمئن بشم غذا خوردن.
816
00:56:57,453 --> 00:56:58,743
هوا داره تاریک میشهها.
817
00:56:58,853 --> 00:57:01,523
- زود میام.
- من هم باهاش میرم.
818
00:57:03,120 --> 00:57:07,050
- خب، مواظب خودتون باشین.
- باشه. هستیم.
819
00:57:07,635 --> 00:57:09,177
دوستتون دارمها.
820
00:57:24,030 --> 00:57:34,030
مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی»
در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@
821
00:57:36,303 --> 00:57:46,303
سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین!
.:: Bamabin.com ::.
822
00:58:07,853 --> 00:58:09,273
الو؟
823
00:58:09,408 --> 00:58:12,014
بابا؟ منم توماس.
824
00:58:12,799 --> 00:58:22,799
..:: کانال تلگرام و اینستاگرام بامابین ::..
.:: Telegram: @BamabinOfficial ::.
.:: Instagram: @BamabinOfficial_Com ::.