1 00:00:00,001 --> 00:00:05,000 زن، زندگی آزادی 2 00:00:05,300 --> 00:00:10,000 کانال تلگرامی سریال برای اطلاع از تاریخ پخش قسمت‌های جدید و انتشار زیرنویس @the_chosen_archive 3 00:00:22,771 --> 00:00:24,523 و پادشاه آشفته شد 4 00:00:24,606 --> 00:00:26,525 و از نوشیدنِ شراب برخاست 5 00:00:26,608 --> 00:00:29,570 و به باغِ کاخ رفت 6 00:00:29,653 --> 00:00:30,612 اما هامان 7 00:00:33,198 --> 00:00:37,035 در آنجا ماند تا برای نجات جانش دست به دامان شهبانو استر شود 8 00:00:37,119 --> 00:00:41,957 زیرا دید که بلا از جانب پادشاه برایش مقدر است 9 00:00:42,040 --> 00:00:47,922 و پادشاه از باغِ کاخ به تالارِ نوشیدنِ شراب برگشت 10 00:00:48,005 --> 00:00:49,548 در حینی که هامان 11 00:00:52,634 --> 00:00:55,929 خود را بر تختی که استر بر آن بود، می‌افکند 12 00:00:56,013 --> 00:00:57,097 :پادشاه گفت 13 00:00:57,181 --> 00:01:03,440 آیا این شخص در هنگام حضور من در خانه‌ی" "خودم، به شهبانو دست‌درازی می‌کند؟ 14 00:01:03,520 --> 00:01:08,233 این در روز سیزدهم ماه "اذار" رخ داد 15 00:01:08,317 --> 00:01:11,779 و آن‌ها در روز چهاردهم بیاسودند 16 00:01:11,862 --> 00:01:16,241 و آن روز را به جشن و شادی اختصاص دادند 17 00:01:18,619 --> 00:01:23,207 پس یهودیانِ روستایی 18 00:01:23,290 --> 00:01:26,794 روز چهاردهم ماه "اذار" را 19 00:01:28,545 --> 00:01:33,930 عید می‌دانند و به جشن و شادی می‌پردازند 20 00:01:34,009 --> 00:01:36,762 به سلامتیِ زندگی 21 00:01:59,576 --> 00:02:00,494 به سلامتیِ زندگی 22 00:02:07,125 --> 00:02:11,630 متبارک باد تو خداوندِ یکتا پادشاهِ جهانِ هستی 23 00:02:11,713 --> 00:02:14,883 که برای پدران‌مان معجزه‌ها کردی 24 00:02:14,967 --> 00:02:18,178 .در روزگارِ گذشته 25 00:02:18,262 --> 00:02:19,179 به سلامتیِ زندگی 26 00:02:19,263 --> 00:02:20,180 به سلامتیِ زندگی 27 00:02:25,394 --> 00:02:27,479 نه، نه، نه یالی 28 00:02:27,563 --> 00:02:28,564 چی‌کار می‌کنی؟ 29 00:02:44,100 --> 00:02:59,692 نکته: در سکانس شروعیِ فیلم، شخصیت‌ها دارن از کتاب استر که از کتاب‌های عهد عتیق (بعد از تورات) هست می‌خونن؛ در نتیجه، در عید پوریم هستن که عیدی بود که یهودی‌های ساکن در ایران بعد از نجات زندگی‌شون توسط ملکه استر، هر ساله جشن می‌گرفتن 30 00:03:00,345 --> 00:03:03,181 ♪اوه، فرزندم، بیا نزدیک♪ 31 00:03:03,265 --> 00:03:06,101 ♪بپر توی آب♪ 32 00:03:06,184 --> 00:03:09,229 ♪دردسری که توش بودی مهم نیست♪ 33 00:03:09,313 --> 00:03:11,899 ♪روی آب راه برو♪ 34 00:03:14,985 --> 00:03:17,821 ♪روی آب راه برو♪ 35 00:03:20,824 --> 00:03:23,785 ♪روی آب راه برو♪ 36 00:03:23,869 --> 00:03:26,496 ♪اوه، فرزندم♪ 37 00:03:26,580 --> 00:03:29,583 ♪روی آب راه برو♪ 38 00:03:29,666 --> 00:03:30,959 ♪مشکلی نیست♪ 39 00:03:32,502 --> 00:03:35,422 ♪روی آب راه برو♪ 40 00:03:38,467 --> 00:03:41,595 ♪روی آب راه برو♪ 41 00:03:53,440 --> 00:03:56,902 داری پاهاتو می‌کِشی روی زمین؟ نه - 42 00:03:57,903 --> 00:03:58,862 آخه هر وقت نگاهت می‌کنم 43 00:03:58,946 --> 00:04:00,405 چند قدم بیشتر می‌افتی عقب 44 00:04:00,489 --> 00:04:01,782 آره، خب دارم فکر می‌کنم 45 00:04:01,865 --> 00:04:03,867 و افکارم بدنم رو سنگین کردن 46 00:04:03,951 --> 00:04:05,285 می‌تونی دست از فکر کردن برداری و راه بری؟ 47 00:04:05,369 --> 00:04:06,244 بعد از چیزی که الان دیدیم؟ 48 00:04:06,328 --> 00:04:07,871 اون خودش دلیلیه که سریع‌تر بریم 49 00:04:07,955 --> 00:04:09,706 انقدر سختش نکن 50 00:04:09,790 --> 00:04:12,250 تو فکر می‌کنی وضعیت اون غیر یهودی‌ها مشکل سختی نیست؟ 51 00:04:12,334 --> 00:04:13,377 معلومه که هست 52 00:04:13,460 --> 00:04:16,253 ولی لازم نیست راه رفتن هم سخت باشه 53 00:04:18,000 --> 00:04:19,000 شایدم باید باشه 54 00:04:19,007 --> 00:04:19,967 اوه، خدایا 55 00:04:28,642 --> 00:04:29,434 داری خونریزی می‌کنی 56 00:04:29,518 --> 00:04:30,811 ممنون 57 00:04:30,894 --> 00:04:32,270 خودم می‌دونم خون چه شکلیه 58 00:04:35,482 --> 00:04:36,900 بدونِ من برو 59 00:04:36,984 --> 00:04:38,276 به هرحال دارم سرعتت رو کم می‌کنم 60 00:04:38,360 --> 00:04:41,154 یعنی می‌گی بمونی عقب و بمیری؟ 61 00:04:41,238 --> 00:04:42,281 شاید 62 00:04:46,034 --> 00:04:47,494 تقریباً رسیدیم خونه 63 00:04:49,705 --> 00:04:50,539 .....می‌تونی 64 00:04:50,622 --> 00:04:51,665 آره 65 00:05:07,180 --> 00:05:09,224 عالیه، بی‌نظیره 66 00:05:09,307 --> 00:05:10,100 چی؟ 67 00:05:10,183 --> 00:05:11,310 خون، خونریزی 68 00:05:13,311 --> 00:05:15,063 یه پایانِ مناسب برای سفرمون به دکاپولیس 69 00:05:15,147 --> 00:05:16,481 اونجا خون و خونریزی نشد 70 00:05:16,565 --> 00:05:17,816 آره، توی جسم‌شون نشد اندرو 71 00:05:17,899 --> 00:05:19,276 ولی کلِ اونجا از هم پاشید 72 00:05:19,359 --> 00:05:20,652 درست مثل پای من 73 00:05:20,736 --> 00:05:22,404 و همه‌ش به خاطر تعالیم ما 74 00:05:22,487 --> 00:05:24,114 اونی که به نظر میومد برای این کار مناسبه، تو بودی 75 00:05:24,197 --> 00:05:26,408 خودم هم همین فکر رو می‌کردم ......واسه همین خیلی 76 00:05:26,491 --> 00:05:28,660 یحیی هم همیشه باعث جنجال می‌شد 77 00:05:28,744 --> 00:05:31,288 آره، ولی برای یهودی‌ها اندرو 78 00:05:31,371 --> 00:05:36,418 ما باعث ایجاد یه بحران چند ملیتی شدیم که در آستانه‌ی تبدیل شدن به خشونته 79 00:05:36,501 --> 00:05:37,669 .شاید حتی یه جنگ 80 00:05:37,753 --> 00:05:39,713 ممکنه خون روی دست‌هامون باشه 81 00:05:39,796 --> 00:05:41,256 ممکنه خیلی‌ها به خاطر ما بمیرن 82 00:05:41,339 --> 00:05:44,500 آره، بذار مشکل‌ها رو دونه‌دونه حل‌ کنیم، خب؟ اینو بگیر 83 00:05:45,385 --> 00:05:47,804 "خون روی دست‌هامون" چه اغراق‌آمیز 84 00:05:49,347 --> 00:05:51,558 ما توی ماموریت‌مون شکست خوردیم 85 00:05:51,641 --> 00:05:54,519 مسیحِ موعود، کلامش رو بهمون داد و ما نتونستم درست کلامش رو برسونیم 86 00:05:54,603 --> 00:05:56,980 و اگه این ناراحتت نمی‌کنه 87 00:05:57,064 --> 00:05:59,066 خب شاید باید بکنه اندرو 88 00:05:59,149 --> 00:06:00,901 نیاز به یه عصا داری 89 00:06:13,413 --> 00:06:15,123 اوه، خوش برگشتید 90 00:06:15,207 --> 00:06:17,000 حداقل یه نفر از دیدن‌مون خوشحاله 91 00:06:17,084 --> 00:06:18,752 اون الان یه فیلیپِ جدید شده 92 00:06:18,835 --> 00:06:20,087 خب، حداقل دلیلم موجهه 93 00:06:20,170 --> 00:06:21,588 وایسید، چی شده؟ 94 00:06:21,671 --> 00:06:23,799 اینا چی‌ان؟ 95 00:06:23,882 --> 00:06:25,759 اوه، داشتم برای بی‌خانمان‌ها غذا دسته‌بندی می‌کردم 96 00:06:25,842 --> 00:06:28,830 یعقوب کوچیک گفت که این رسمِ عیدِ پوریم هستش پوریم - 97 00:06:28,887 --> 00:06:30,263 کاملاً یادم رفته بود 98 00:06:30,347 --> 00:06:33,600 چه‌جوری الان داریم از جشن و تعطیلات حرف می‌زنیم؟ 99 00:06:33,683 --> 00:06:34,976 منظورت چیه؟ 100 00:06:36,520 --> 00:06:37,729 توی دکاپولیس چی شد؟ 101 00:06:37,813 --> 00:06:40,398 تعالیم‌مون......ما یه کم دردسر درست کردیم 102 00:06:40,482 --> 00:06:44,528 البته از قصد، دردسر درست نکردیم 103 00:06:44,611 --> 00:06:47,489 ما حرف‌های استاد رو موعظه کردیم 104 00:06:47,572 --> 00:06:50,325 و به بعضی از آدم‌ها بر خورد 105 00:06:50,408 --> 00:06:51,493 سرکه کجاست؟ 106 00:06:51,576 --> 00:06:53,245 توی قفسِ پایین سمتِ راست 107 00:06:53,328 --> 00:06:54,496 بطری‌ها رو مرتب کردم 108 00:06:54,579 --> 00:06:56,706 چینشِ قبلیت خیلی به درد نخور بود 109 00:06:56,790 --> 00:06:58,583 دکاپولیس کاملاً در حال فرو پاشیه 110 00:06:58,667 --> 00:07:00,460 بعد تو داری قفسه‌ها رو مرتب می‌کنی؟ 111 00:07:00,544 --> 00:07:01,503 اون از کجا می‌دونست؟ 112 00:07:01,586 --> 00:07:02,546 سرکه برای چی می‌خوای؟ 113 00:07:02,629 --> 00:07:03,755 برای ضد عفونی کردن زخمش 114 00:07:03,839 --> 00:07:06,092 آره، تا بدن جسمانیم پر از عفونت نشه و کشته نشم؟ 115 00:07:06,174 --> 00:07:07,676 راستش، آره 116 00:07:07,759 --> 00:07:09,678 اوه، خدایا 117 00:07:09,761 --> 00:07:11,638 هنوز بهم نگفتید 118 00:07:11,721 --> 00:07:13,348 که با دکاپولیس چی‌کار کردید 119 00:07:13,431 --> 00:07:14,391 مشکل از کارمون نبود 120 00:07:14,474 --> 00:07:15,976 از حرف‌هامون بود 121 00:07:16,059 --> 00:07:19,800 همون حرف‌هایی که قرار بود وضع رو بهتر کنه؟ 122 00:07:20,230 --> 00:07:25,660 بعضی وقتا، مردم جواب‌شون به داستان‌ها بهتر از جواب‌شون به تعلیم و تدریسه 123 00:07:25,735 --> 00:07:26,736 پس براشون مَثَل‌ گفتید 124 00:07:26,820 --> 00:07:28,572 خوبه، کدوم رو گفتید؟ 125 00:07:28,655 --> 00:07:30,031 مَثَلِ ضیافت 126 00:07:30,115 --> 00:07:32,784 اوه، من عاشق جشن و ضیافتم 127 00:07:32,868 --> 00:07:34,828 شاید بهتر باشه اون مَثَل رو بهش بگیم 128 00:07:34,911 --> 00:07:36,955 آره، از شنیدنش خوشحال می‌شم 129 00:07:38,999 --> 00:07:40,292 مرسی فیلیپ 130 00:07:40,375 --> 00:07:44,129 خب، یهودا 131 00:07:44,212 --> 00:07:45,797 این از مَثَل‌های عیسی هستش 132 00:07:45,881 --> 00:07:48,049 پس بی‌نقصه، یه وقت سوتفاهم نشه 133 00:07:48,133 --> 00:07:49,509 خیلی خب 134 00:07:49,593 --> 00:07:50,427 ولی چی؟ 135 00:07:50,510 --> 00:07:53,722 ولی فکر می‌کنم که شاید 136 00:07:53,805 --> 00:07:57,142 عیسی فقط زمانی که دلش چالش می‌خواد، اینو می‌گه 137 00:07:57,225 --> 00:07:58,059 شما هم دچار چالش شدید؟ 138 00:07:58,143 --> 00:07:59,102 اوه، آره 139 00:07:59,186 --> 00:08:00,604 چالش، آره، کلمه‌ی منصفانه‌ایه، آره 140 00:08:00,687 --> 00:08:05,066 خب......خب شروعش اینجوریه 141 00:08:05,150 --> 00:08:07,444 یه زمانی یه آقای پولداری بود 142 00:08:07,527 --> 00:08:08,945 که می‌خواست یه جشنِ بزرگ بگیره 143 00:08:09,029 --> 00:08:11,573 یه ضیافتِ بزرگ که می‌خواست همه بیان 144 00:08:11,656 --> 00:08:13,658 پس خادمش رو فرستاد پیش دعوت‌شده‌ها تا بهشون بگه 145 00:08:13,742 --> 00:08:15,619 همه‌چیز آماده‌ست" "دیگه وقتشه، بیاید 146 00:08:15,702 --> 00:08:17,579 ولی مهمون‌هایی که دعوت کرده 147 00:08:17,662 --> 00:08:18,830 براش بهونه میارن 148 00:08:18,914 --> 00:08:21,541 اولی می‌گه "من تازه یه زمین خریدم 149 00:08:21,625 --> 00:08:23,335 باید برم ببینمش 150 00:08:23,418 --> 00:08:24,628 "لطفاً من رو ببخش 151 00:08:24,711 --> 00:08:27,714 دومی می‌گه "پنج جفت گاو خریدم و باید برم و آزمایش‌شون کنم 152 00:08:27,797 --> 00:08:28,924 "پس نمی‌تونم بیام 153 00:08:29,007 --> 00:08:30,634 و سومی می‌گه "من تازه ازدواج کردم 154 00:08:30,717 --> 00:08:32,594 "پس نمی‌تونم بیام 155 00:08:32,677 --> 00:08:35,472 اینا دلایلِ خیلی موجهی هستن 156 00:08:35,555 --> 00:08:38,400 حتی مردم خودمون هم عصبانی شدن و یه نفر از بین جمعیت همینو گفت 157 00:08:38,475 --> 00:08:39,768 پس اون خادم 158 00:08:39,851 --> 00:08:41,561 اینا رو به رئیسش گزارش می‌ده 159 00:08:41,645 --> 00:08:44,022 و رئیسِ خونه خیلی عصبانی می‌شه 160 00:08:44,105 --> 00:08:45,232 و به خادم می‌گه 161 00:08:45,315 --> 00:08:47,150 به خیابون‌های شهر برو" 162 00:08:47,234 --> 00:08:50,445 و فقیرها و کورها و "لنگ‌ها رو دعوت کن 163 00:08:50,528 --> 00:08:51,905 پس خادم هم همین کار رو کرد و اونا اومدن 164 00:08:51,988 --> 00:08:54,115 ولی هنوز توی جشن جای خالی مونده بود 165 00:08:54,199 --> 00:08:55,116 پس رئیس گفت 166 00:08:55,200 --> 00:08:56,952 به جاده‌های" بیرونِ شهر برو 167 00:08:57,035 --> 00:08:58,161 و به مردم اصرار کن که بیان 168 00:08:58,245 --> 00:08:59,663 "تا خونه‌م پر بشه 169 00:09:03,917 --> 00:09:05,585 اینو به یه جمعیتِ یهودی و غیر یهودی گفتید؟ 170 00:09:05,669 --> 00:09:09,464 دقیقاً نمی‌دونستیم جمعیت تا چه حد مختلط هستش 171 00:09:09,548 --> 00:09:14,060 پس مَثَلِ "برو و باقی‌مونده‌ها رو بیار" خیلی خوشحال‌شون نکرد 172 00:09:14,135 --> 00:09:15,303 ولی باید می‌کرد 173 00:09:15,387 --> 00:09:16,972 خدا می‌خواد همه به مهمونیش بیان 174 00:09:17,055 --> 00:09:20,308 رئیس گفت "می‌خوام خونه‌م پر بشه" 175 00:09:20,392 --> 00:09:21,851 همه دعوتن 176 00:09:21,935 --> 00:09:23,061 خیلی خب خیلی خب 177 00:09:23,144 --> 00:09:26,106 خب، بذارید حدس بزنم چی شده 178 00:09:26,189 --> 00:09:29,570 یهودی‌ها از اینکه عیسی داره غیر یهودی‌ها رو به ایمان دعوت می‌کنه عصبانی شدن 179 00:09:29,651 --> 00:09:33,321 و غیر یهودی‌ها هم فکر کردن که شما "دارید بهشون می‌گید "اولویتِ دومِ خدا 180 00:09:33,405 --> 00:09:35,240 و بعدش یهودی‌های سنتی به خصوص متعصب‌های ارمیا 181 00:09:35,323 --> 00:09:38,618 شنیدن که شما گفتید مهمون‌های اصلی‌ای که دعوت شده بودن، ولی نخواستن برن 182 00:09:38,702 --> 00:09:40,036 مهمونی رو از دست دادن 183 00:09:40,120 --> 00:09:41,413 و اون آیه‌های کتاب اشعیا 184 00:09:41,496 --> 00:09:42,872 یعنی "اکنون کاری "تازه و جدید می‌کنم 185 00:09:42,956 --> 00:09:43,999 احتمالاً بیشتر به ذهن مردم میومدن 186 00:09:44,082 --> 00:09:45,834 اگه غیر یهودی‌ها اونجا نبودن 187 00:09:51,464 --> 00:09:52,257 آره، درسته 188 00:09:52,340 --> 00:09:53,133 از کجا می‌دونستی؟ 189 00:09:53,216 --> 00:09:54,384 من یه جور تاجرم 190 00:09:54,467 --> 00:09:57,512 من شغلم شناختِ آدم‌ها بود و تقریباً همه نوع آدمی دیدم 191 00:09:57,596 --> 00:09:59,597 روحیه‌م ضعیف‌تر شد 192 00:09:59,681 --> 00:10:01,683 شاید خودتون رو دارید بیش از حد مقصر می‌دونید 193 00:10:01,766 --> 00:10:02,684 اگه ما نرفته بودیم 194 00:10:02,767 --> 00:10:04,352 و در دکاپولیس موعظه نکرده بودیم، یهودا 195 00:10:04,436 --> 00:10:06,313 آیا مردمش بازم توی خیابون‌ها درگیر جنگ و دعوا بودن؟ 196 00:10:06,396 --> 00:10:08,064 جنگ و دعوا؟ 197 00:10:08,148 --> 00:10:10,400 بچه‌ها، هنوز خیلی زمان مونده تا جنگی شکل بگیره 198 00:10:10,483 --> 00:10:11,484 باید باهوش‌تر باشیم 199 00:10:12,694 --> 00:10:14,070 پوریمِ شما مبارک باد 200 00:10:20,243 --> 00:10:21,286 شایدم نه 201 00:10:21,369 --> 00:10:24,497 بیخیال، بیخیال، امروز روزِ جشنه، نه روزِ عزاداری 202 00:10:24,581 --> 00:10:28,720 ظاهراً ما یه بحران توی دکاپولیس ایجاد کردیم 203 00:10:28,793 --> 00:10:30,003 خب با عیسی صحبت کنید 204 00:10:30,086 --> 00:10:31,463 منم می‌خواستم همین پیشنهاد رو بدم 205 00:10:34,007 --> 00:10:35,425 پات چی شده؟ 206 00:10:36,843 --> 00:10:39,637 فردا صبحِ زود به دیدنِ عیسی می‌ریم 207 00:10:41,014 --> 00:10:43,266 معمولاً چند وقت یه بار فیلیپ اینجوری می‌شه؟ 208 00:10:45,352 --> 00:10:46,644 حدوداً ۲ بار در سال 209 00:10:47,979 --> 00:10:49,731 پس فاصله‌مو حفظ می‌کنم 210 00:10:49,814 --> 00:10:50,982 من همینجا نشستما 211 00:10:51,066 --> 00:10:52,359 آره، در جریانیم 212 00:11:00,533 --> 00:11:01,701 خیلی خوب نوشتی 213 00:11:02,786 --> 00:11:05,121 بهت اعتماد می‌کنم که همینطوره 214 00:11:05,205 --> 00:11:07,165 خوندن بلد نیستی؟ 215 00:11:07,248 --> 00:11:09,584 این باید خیلی محدود کننده باشه 216 00:11:09,668 --> 00:11:10,919 تصمیمِ خودم نبود 217 00:11:11,002 --> 00:11:11,961 .می‌تونی یاد بگیری 218 00:11:12,045 --> 00:11:13,004 تو خیلی باهوشی 219 00:11:18,593 --> 00:11:19,427 توما 220 00:11:19,511 --> 00:11:20,804 سلام متی 221 00:11:24,099 --> 00:11:26,684 ریما هم برگشت؟ 222 00:11:26,768 --> 00:11:28,144 هی 223 00:11:28,228 --> 00:11:29,354 چطور پیش رفت؟ 224 00:11:29,437 --> 00:11:33,775 یه کم.....پیچیده‌ست 225 00:11:33,858 --> 00:11:35,068 ریما کجاست؟ 226 00:11:35,151 --> 00:11:36,820 باباش قبول نکرد؟ 227 00:11:36,903 --> 00:11:39,155 "خب، باباش نگفت "نه 228 00:11:44,369 --> 00:11:46,955 ریما همونجا توی تل‌‌دور موند 229 00:11:51,668 --> 00:11:53,795 خب، حداقل برگشتی، مگه نه؟ 230 00:11:56,381 --> 00:11:57,340 توما 231 00:11:59,801 --> 00:12:00,885 ......ریما هم 232 00:12:02,679 --> 00:12:06,349 ریما همونجا موند تا روی باباش کار کنه 233 00:12:06,433 --> 00:12:07,809 باباش ایمان نداره 234 00:12:07,892 --> 00:12:09,394 به عیسی؟ 235 00:12:09,477 --> 00:12:10,562 اینو می‌دونستیم 236 00:12:11,563 --> 00:12:15,000 .به من 237 00:12:15,483 --> 00:12:18,486 اوه....نا امید کننده‌ست 238 00:12:22,490 --> 00:12:23,741 الان خجالت زده‌ای؟ 239 00:12:23,825 --> 00:12:25,201 نتانیل 240 00:12:25,285 --> 00:12:26,995 "باباش نگفت "نه 241 00:12:27,078 --> 00:12:30,165 "فقط نگفت "آره 242 00:12:30,248 --> 00:12:32,250 ریما داره روش کار می‌کنه 243 00:12:32,333 --> 00:12:33,710 .ما امیدواریم 244 00:12:50,059 --> 00:12:51,060 وایسا 245 00:12:52,061 --> 00:12:53,271 توما 246 00:12:57,317 --> 00:13:02,697 خب، خبر خوب اینه که......خاکسترها رو آوردیم 247 00:13:04,240 --> 00:13:06,534 خبر بد اینه که مردمِ شهر الان فکر می‌کنن 248 00:13:06,618 --> 00:13:09,871 که شاگردهای مسیح دارن یه نقشه‌ای می‌کشن 249 00:13:16,586 --> 00:13:17,587 چیزی رو از دست دادم؟ 250 00:13:19,047 --> 00:13:20,798 توما برگشته 251 00:13:20,882 --> 00:13:24,594 و ما برامون سوال بود که شما توی بازار موفق شدید یا نه 252 00:13:24,677 --> 00:13:27,597 بالای نصفِ گوگردهای عرضه کننده‌ها رو خریدیم 253 00:13:27,680 --> 00:13:30,141 مردم قراره فکر کنن که ما داریم اسلحه می‌سازیم 254 00:13:30,225 --> 00:13:34,530 و برای یه جنگ آماده می‌شیم تنها کاربردِ گوگر‌د که مشتعل کردنِ نیزه نیست - 255 00:13:34,604 --> 00:13:38,483 مثلاً باهاش می‌شه لکه‌های کتان‌های سفید هم پاک کرد 256 00:13:38,566 --> 00:13:40,026 می‌شه باهاش بخور درست کرد 257 00:13:40,109 --> 00:13:44,000 می‌شه ازش استفاده کرد تا اتاقی که یه شخص مریض داخلش خوابیده رو تصفیه کرد 258 00:13:44,656 --> 00:13:45,740 عیسی برگشته؟ 259 00:13:45,823 --> 00:13:47,200 آره، الان خونه‌ی ماست 260 00:13:47,283 --> 00:13:48,826 داره با بابامون درباره‌ی باغِ زیتون حرف می‌زنه 261 00:13:48,910 --> 00:13:50,870 ما باید فوراً باهاش صحبت کنیم وایسید، چرا؟ - 262 00:13:50,954 --> 00:13:52,163 فیلیپ، پات چی شده؟ 263 00:13:52,247 --> 00:13:52,997 بهت حمله شده؟ 264 00:13:53,081 --> 00:13:54,499 کم و بیش 265 00:13:54,582 --> 00:13:55,959 یه مشکلِ بزرگ توی دکاپولیس داریم 266 00:13:56,042 --> 00:13:57,293 فکر کردم رفتید تا درستش کنید 267 00:13:58,670 --> 00:14:00,088 نیاز داریم عیسی مداخله کنه 268 00:14:00,171 --> 00:14:01,548 برای غیر یهودی‌ها؟ 269 00:14:01,631 --> 00:14:04,842 ببخشیدا......من همینجا نشستم 270 00:14:04,926 --> 00:14:06,553 تو فرق داری 271 00:14:06,636 --> 00:14:08,930 الان صدها زائر به کفرناحوم اومدن 272 00:14:09,013 --> 00:14:09,806 یعنی مردمِ خودمون 273 00:14:09,889 --> 00:14:11,683 که هفته‌هاست عیسی رو ندیدن 274 00:14:11,766 --> 00:14:17,700 و توی یه شرایطِ افتضاح زندگی می‌کنن و انتظار می‌کشن تا یه کم دیگه از حرف‌های عیسی رو بشنون 275 00:14:17,772 --> 00:14:19,983 از اون حرف‌هایی که توی موعظه‌ی بزرگش شنیدن 276 00:14:20,066 --> 00:14:22,193 اون که بهشون قولِ تعلیمِ بیشتری نداده 277 00:14:22,277 --> 00:14:24,279 اونا به خواستِ خودشون تا کفرناحوم اومدن دنبال‌مون 278 00:14:24,362 --> 00:14:26,656 غیر یهودی‌ها الان کنجکاون 279 00:14:26,739 --> 00:14:28,616 اشعیای پیامبر همه‌ی اینا رو پیشگویی کرده 280 00:14:28,700 --> 00:14:29,784 یادتونه؟ 281 00:14:29,867 --> 00:14:31,744 این است خادمِ من" که برگزیده‌ام است 282 00:14:31,828 --> 00:14:34,706 خادمِ عزیزی که جانم از او خشنود است 283 00:14:34,789 --> 00:14:36,708 من روحِ خود را بر او می‌نهم 284 00:14:36,791 --> 00:14:41,087 و او عدالت را در حق غیر یهودیان جاری خواهد ساخت 285 00:14:41,170 --> 00:14:44,007 و غیر یهودیان در نامِ "او امید خواهند داشت 286 00:14:48,511 --> 00:14:50,513 من اخیراً داشتم شجره‌نامه‌ی عیسی رو بررسی می‌کردم 287 00:14:50,597 --> 00:14:52,015 چه هیجان‌انگیز 288 00:14:53,057 --> 00:14:56,190 و یه عالمه غیر یهودی بین اجدادش بودن 289 00:14:56,269 --> 00:14:59,314 راحاب یه فاحشه‌ در اریحا بود که با سلمون ازدواج کرد 290 00:14:59,397 --> 00:15:00,481 و بوعز رو به دنیا آورد 291 00:15:00,565 --> 00:15:04,485 و بوعز با روت ازدواج کرد که یه موآبی بود (روت: مادربزرگ داوودِ پادشاه) 292 00:15:04,569 --> 00:15:06,821 نمی‌شه بذاریم عیسی خودش تصمیم بگیره؟ 293 00:15:06,904 --> 00:15:07,697 .دقیقاً، همین 294 00:15:07,780 --> 00:15:09,782 ممنون مریم 295 00:15:09,866 --> 00:15:11,075 اون درست می‌گه 296 00:15:11,159 --> 00:15:12,201 بریم 297 00:15:15,496 --> 00:15:18,124 خب، من باید برم سر کارم 298 00:15:18,207 --> 00:15:19,459 من باز اینو نگاه می‌کنم 299 00:15:25,340 --> 00:15:26,633 خیلی خب 300 00:15:31,512 --> 00:15:33,014 اینجا بوی خوبی می‌ده 301 00:15:33,097 --> 00:15:35,600 این روغنِ مقدسِ مسحِ دسته‌اول هستش 302 00:15:38,144 --> 00:15:39,562 ماجرای توما و ریما خیلی ناراحت‌کننده بود 303 00:15:39,646 --> 00:15:41,356 آره 304 00:15:45,276 --> 00:15:47,362 متی، یه چیزی هست که می‌خواستم ازت بپرسم 305 00:15:50,114 --> 00:15:51,157 جدی؟ 306 00:15:53,034 --> 00:15:55,078 دیروز، طبقه‌ی بالای خونه‌ت بودم 307 00:15:55,161 --> 00:15:57,330 و داشتم یه سری چیز رو جا به جا می‌کردم 308 00:15:57,413 --> 00:16:07,256 و یه جعبه دیدم که داخلش.....آویزه‌های یادبود بود (آویزه‌هایی که یهودی‌ها رسم‌ داشتن به لباس‌هاشون وصل کنن که به نوعی، یادآور کارهایی بود که خدا برای اسرائیل کرده و به کمک‌شون اومده) 309 00:16:07,340 --> 00:16:09,467 می‌خوای چی درباره‌شون بپرسی؟ 310 00:16:09,550 --> 00:16:10,677 چرا پنهان‌شون کرده بودی؟ 311 00:16:10,760 --> 00:16:12,220 مهم نیست 312 00:16:12,303 --> 00:16:14,180 به یه دلیلی پنهان شده بودن 313 00:16:14,263 --> 00:16:16,307 به چنین چیزی فکر نکردی؟ 314 00:16:16,391 --> 00:16:21,450 .من...... البته گذاشتم‌شون سر جاشون .اتفاقی دیدم‌شون، گفتم که 315 00:16:21,521 --> 00:16:22,480 ....فقط برام سوال بود 316 00:16:25,692 --> 00:16:28,403 خیلی خوشحالم که شماها توی خونه‌ی قدیمیم هستید 317 00:16:28,486 --> 00:16:29,946 ولی ازتون می‌خوام که لطفاً 318 00:16:30,029 --> 00:16:32,198 دیگه سراغ چیزای شخصیم نرید 319 00:16:33,741 --> 00:16:35,159 متی، وایسا 320 00:16:41,916 --> 00:16:43,876 "خدا منو فرستاده" 321 00:16:43,960 --> 00:16:45,420 دقیقاً همینو گفت؟ 322 00:16:45,503 --> 00:16:46,379 آره 323 00:16:46,462 --> 00:16:47,630 نگفت از چه نسلی هستش؟ 324 00:16:47,714 --> 00:16:51,384 ادعا کرد که از نسلِ داوود هستش 325 00:16:51,467 --> 00:16:53,052 نه، منظورم پدرشه 326 00:16:53,136 --> 00:16:55,054 عیسی، پسرِ کی؟ 327 00:16:55,138 --> 00:16:57,515 اوه، اینو نگفت 328 00:16:57,598 --> 00:16:59,934 اصل و نسبش چی؟ 329 00:17:00,017 --> 00:17:01,978 منظورت چیه؟ 330 00:17:02,061 --> 00:17:03,438 از کجا میاد؟ 331 00:17:03,521 --> 00:17:04,480 عیسای چی؟ 332 00:17:04,564 --> 00:17:05,481 اوه 333 00:17:05,565 --> 00:17:07,567 ازش نپرسیدم 334 00:17:07,650 --> 00:17:10,403 همینجوری بهش پول دادی؟ 335 00:17:10,486 --> 00:17:11,863 آره 336 00:17:11,946 --> 00:17:13,990 همدردیم باهات داره کم‌تر می‌شه 337 00:17:14,073 --> 00:17:15,783 اون موعظه‌ش فوق‌العاده‌ بود 338 00:17:15,867 --> 00:17:18,536 متفاوت‌ترین چیزی بود که شنیدم 339 00:17:18,619 --> 00:17:20,538 هیچ معجزه‌ای هم کرد؟ 340 00:17:20,621 --> 00:17:21,831 نه 341 00:17:21,914 --> 00:17:24,041 توسط پیروان وفادار احاطه شده بود؟ 342 00:17:24,125 --> 00:17:26,586 تنها بود 343 00:17:26,669 --> 00:17:30,720 گفت می‌خواد یه ارتش در خارج از بئرشبع در منطقه‌ی نگب درست کنه 344 00:17:30,798 --> 00:17:33,468 و گرچه من مشخصاً برای جنگیدن پیرم 345 00:17:33,551 --> 00:17:38,598 ولی گفتم یه سکه‌ی ۵۰ مثقالی می‌تونه به سربازاش برای درست کردنِ اسلحه کمک کنه 346 00:17:38,681 --> 00:17:40,224 مرسی بابت گزارشت 347 00:17:40,308 --> 00:17:42,977 نمی‌خوای یه پرونده‌ی رسمی باز کنی؟ 348 00:17:43,060 --> 00:17:46,522 توی کل یهودیه پر از اینجور کلاهبردارهاست 349 00:17:46,606 --> 00:17:48,566 و عیسی دیگه یه اسمِ شناخته شده برای ملتِ ماست 350 00:17:48,649 --> 00:17:50,818 اگه هی پرونده باز کنیم کِی می‌تونیم متوقف بشیم؟ 351 00:17:50,902 --> 00:17:53,863 ولی به نظر میومد مشتاقی که حرف‌های من رو بشنوی 352 00:17:53,946 --> 00:17:55,698 اون کلاهبرداری‌ای که دنبالش می‌گردم این نیست 353 00:17:55,782 --> 00:18:01,210 الان دیگه یه جوری حرف می‌زنی که انگار تقصیر من بوده که گول خوردم 354 00:18:01,287 --> 00:18:03,664 متاسفم 355 00:18:03,748 --> 00:18:05,166 .می‌تونی بری 356 00:18:27,855 --> 00:18:28,606 برو 357 00:18:50,086 --> 00:18:54,000 این براتون عالیه خودمون تصمیم می‌گیریم - 358 00:18:59,470 --> 00:19:01,389 برآمدگی و لاغریش رو ببین 359 00:19:01,472 --> 00:19:02,974 گردنش افتضاحه 360 00:19:03,057 --> 00:19:04,141 ولی پوستش 361 00:19:04,225 --> 00:19:07,000 چندتا لکه اضافه کنی تبدیل به گاو می‌شه 362 00:19:07,144 --> 00:19:08,896 این بَره که برای قربانی کردن مناسب نیست 363 00:19:09,000 --> 00:19:11,899 شما قطعاً با کارِتون آشنایید 364 00:19:11,983 --> 00:19:14,360 اسم اون بخشِ پشتی "هست "برآمدگی؟ 365 00:19:14,443 --> 00:19:15,486 کی می‌دونست؟ 366 00:19:15,570 --> 00:19:17,530 تو کی هستی؟ 367 00:19:17,613 --> 00:19:19,407 این یه غیر یهودیه 368 00:19:19,490 --> 00:19:20,408 درسته 369 00:19:20,491 --> 00:19:22,660 تو مجاز نیستی اینجا باشی 370 00:19:22,743 --> 00:19:23,578 داری چیزی می‌خوری؟ 371 00:19:23,661 --> 00:19:24,620 چی؟ اینو می‌گی؟ 372 00:19:24,704 --> 00:19:26,622 آره، می‌خواستم بخورم ولی با این بو نمی‌شه 373 00:19:26,706 --> 00:19:28,124 این توهین‌آمیزه 374 00:19:28,207 --> 00:19:29,625 زمینِ اینجا مقدسه 375 00:19:29,709 --> 00:19:31,878 همه‌چیز در اینجا باید پاک باشه 376 00:19:31,961 --> 00:19:33,960 می‌برمت تا به قیافا جواب بدی (قیافا: کاهن اعظم در زمان عیسی) 377 00:19:34,005 --> 00:19:35,590 این کار رو نکن 378 00:19:35,673 --> 00:19:37,383 من از طرفِ پیلاطس اینجام 379 00:19:39,093 --> 00:19:40,720 می‌بینم که ناراحت شدی 380 00:19:40,803 --> 00:19:47,184 فقط می‌خوام بدونم چه کسی مسئولِ این معلم‌های سرکش و مشکل‌ساز هستش؟ 381 00:19:47,268 --> 00:19:50,062 به خصوص از معلم‌های جلیلی‌، کسی نیست؟ 382 00:19:50,146 --> 00:19:52,189 کسی که از چیزای غیر معمول حرف بزنه 383 00:19:52,273 --> 00:19:54,858 یه دلیلِ خوب بده که چرا بهت بگم 384 00:20:01,866 --> 00:20:03,451 یانی 385 00:20:03,534 --> 00:20:04,785 از خاخام یانی بپرس 386 00:20:04,869 --> 00:20:06,704 خاخام یانی، عالی شد 387 00:20:06,787 --> 00:20:08,122 مرسی آقایون 388 00:20:08,205 --> 00:20:09,749 چه خوب 389 00:20:13,044 --> 00:20:15,880 گوش کن، اگه اونا نخریدن، من گرسنمه 390 00:20:20,301 --> 00:20:21,344 اینو بگیر 391 00:20:50,998 --> 00:20:52,291 اینجا چی‌کار می‌کنی یهودی؟ 392 00:20:55,419 --> 00:20:57,797 داشتم قدم می‌زدم و یه دفعه دیدم اینجام 393 00:20:57,880 --> 00:20:59,590 آدم که همینجوری به محله‌ی رومی‌ها نمی‌رسه 394 00:20:59,674 --> 00:21:02,593 چه‌جوری از نگهبان‌ها رد شدی؟ 395 00:21:02,677 --> 00:21:03,511 ندیدم‌شون 396 00:21:03,594 --> 00:21:04,345 باهام بیا 397 00:21:04,428 --> 00:21:06,889 کانیوس 398 00:21:06,973 --> 00:21:07,848 چه خبر شده؟ 399 00:21:07,932 --> 00:21:09,725 این یهودی از دروازه‌ها رد شده 400 00:21:11,727 --> 00:21:13,145 بسپرش به من 401 00:21:13,229 --> 00:21:15,481 می‌خوام خودم ازش بازجویی کنم 402 00:21:15,564 --> 00:21:16,857 مطمئنی؟ 403 00:21:16,941 --> 00:21:18,025 اون شخص خاصی نیست 404 00:21:18,109 --> 00:21:19,527 برو سمت ورودی 405 00:21:19,610 --> 00:21:21,904 و مطمئن شو که آنتیوس سرِ پستش باشه 406 00:21:21,988 --> 00:21:23,072 نباید چنین اتفاق‌هایی بیفته 407 00:21:23,155 --> 00:21:24,865 می‌خوام بدونم کجا بوده 408 00:21:24,949 --> 00:21:25,908 بله پریمی 409 00:21:31,122 --> 00:21:32,915 چیزی نگو چیزی نپرس 410 00:21:32,999 --> 00:21:35,251 و تا وقتی نرفتیم داخل صدایی در نیار 411 00:21:45,469 --> 00:21:46,721 ممکن بود دستگیر بشی 412 00:21:46,804 --> 00:21:49,557 چی باعث شد که بیای به محله‌ی ما؟ 413 00:21:49,640 --> 00:21:51,267 آخه همه‌ی جاهای دیگه رو رفته بودم 414 00:21:51,350 --> 00:21:55,610 حس کردم اینجا آخرین بخشِ شهر هست که می‌تونه حواسمو از اتفاقاتِ زندگیم پرت کنه 415 00:21:55,688 --> 00:21:56,981 جای جدیدی هم هست 416 00:21:57,064 --> 00:21:59,942 نمی‌تونستی بری توی چکش" مست کنی؟" 417 00:22:00,026 --> 00:22:01,068 اینجا چه خبره؟ 418 00:22:04,280 --> 00:22:05,406 چیزی برای نگرانی نیست لیویا 419 00:22:05,489 --> 00:22:06,574 ولی هنوز شب نشده 420 00:22:06,657 --> 00:22:11,750 به یه جای خصوصی نیاز داشتم تا از این یهودی‌ای که اومده بود اینجا بازجویی کنم 421 00:22:11,829 --> 00:22:13,122 قصد آزار نداشتم 422 00:22:13,205 --> 00:22:14,373 تو همون پزشکه هستی؟ 423 00:22:16,042 --> 00:22:18,044 همون.....همون چی؟ 424 00:22:18,127 --> 00:22:20,800 گایوس گفت یه جور پزشکِ یهودی .......هستش که ممکنه بتونه 425 00:22:20,880 --> 00:22:25,650 لیویا، لطفاً، یکی از رداهای من رو به این مرد بده 426 00:22:25,718 --> 00:22:29,100 نمی‌خوام وقتی در خارج از محله همراهمه دردسری پیش بیاد 427 00:22:34,393 --> 00:22:36,437 تو اون پزشکِ یهودی رو می‌شناسی؟ 428 00:22:36,520 --> 00:22:37,396 اون می‌تونه به ایو کمک کنه؟ 429 00:22:37,480 --> 00:22:41,233 اوه سایمون، این پسرمه، ماریوس 430 00:22:41,317 --> 00:22:42,526 .....و ایو هم 431 00:22:42,610 --> 00:22:45,654 آره، آره، قبلاً گفتی 432 00:22:45,738 --> 00:22:47,198 پسرِ خادمت 433 00:22:47,281 --> 00:22:49,283 اون بهترین دوستمه 434 00:22:49,366 --> 00:22:50,743 و خیلی مریضه 435 00:22:50,826 --> 00:22:52,161 خیلی خب ماریوس کافیه 436 00:22:52,244 --> 00:22:53,412 لطفاً برو به اتاقت 437 00:23:04,507 --> 00:23:08,761 یهودیت که واگیردار نیست لیویا 438 00:23:08,844 --> 00:23:12,973 پس.......اون همین الان هم تمامِ ماجرا رو می‌دونه 439 00:23:13,057 --> 00:23:15,851 همه‌شو که نه 440 00:23:15,935 --> 00:23:17,353 از درِ پشتی به کوچه می‌ریم 441 00:23:17,436 --> 00:23:19,271 و از یه ورودیِ فرعی می‌برمت بیرون 442 00:23:19,355 --> 00:23:20,356 از این سمت 443 00:23:48,759 --> 00:23:49,552 مریم 444 00:23:49,635 --> 00:23:52,054 متی، من......لطفاً من رو ببخش 445 00:23:52,138 --> 00:23:53,222 نباید فضولی می‌کردم 446 00:23:53,305 --> 00:23:55,975 تو اونی نیستی که باید عذرخواهی کنه 447 00:23:56,058 --> 00:23:57,935 واقعاً برای عصبانیتم عذر می‌خوام 448 00:24:01,272 --> 00:24:03,983 پاهات......گِلی شده 449 00:24:04,066 --> 00:24:07,069 اوه، خب 450 00:24:07,153 --> 00:24:09,572 عیسی همیشه به یه جاهایی می‌ره تا خلوت کنه 451 00:24:09,655 --> 00:24:11,907 گفتم منم همین کار رو کنم 452 00:24:14,577 --> 00:24:15,870 چطور بود؟ 453 00:24:16,500 --> 00:24:21,650 اساساً چند قدم هم نزدیک نشده بودم که دیدم پاهام توی گِل و لای هستش 454 00:24:21,709 --> 00:24:25,087 اینو یه نشونه در نظر گرفتم که برگردم و ازت عذرخواهی کنم 455 00:24:31,719 --> 00:24:32,970 می‌تونم توضیح بدم؟ 456 00:25:09,215 --> 00:25:12,718 اوه، همونطور که برنامه‌ریزی کرده بودم 457 00:25:12,801 --> 00:25:17,890 اواخرِ بعد از ظهرِ روزِ ششم 458 00:25:17,973 --> 00:25:19,850 بدونِ صف 459 00:25:19,934 --> 00:25:22,186 برنامه‌ریزی کردی که هیچ صفی در کار نباشه؟ 460 00:25:22,269 --> 00:25:27,066 اوه، یکی دیگه برنامه‌ریزی کرد، خیلی وقت پیش 461 00:25:27,149 --> 00:25:28,317 کی؟ 462 00:25:28,400 --> 00:25:29,568 مهم نیست 463 00:25:29,652 --> 00:25:31,278 یعنی واقعاً تا حالا متوجه نشدی؟ 464 00:25:31,362 --> 00:25:33,781 تو شبیه کسی هستی که چیزا رو متوجه می‌شه 465 00:25:33,864 --> 00:25:34,865 ممنون 466 00:25:36,325 --> 00:25:38,619 ازدحام در آخرهای روزِ ششم خیلی کمه 467 00:25:38,702 --> 00:25:42,456 چون همه توی خونه‌شون هستن و دارن برای شبات آماده می‌شن 468 00:25:42,539 --> 00:25:44,291 تو هم نباید الان توی خونه‌ت باشی؟ 469 00:25:44,375 --> 00:25:45,668 خودت چی؟ 470 00:25:49,880 --> 00:25:52,591 اومدی تا مالیاتت رو پرداخت کنی؟ 471 00:25:52,675 --> 00:25:53,884 چرا نمی‌خواستی صفی در کار باشه؟ 472 00:25:53,968 --> 00:25:57,513 شاید می‌خواستم تمامِ توجهت به من باشه 473 00:25:57,596 --> 00:26:00,808 به علاوه، کی دوست داره توی صف وایسه؟ 474 00:26:00,891 --> 00:26:04,603 من متی هستم پسرِ حصرون 475 00:26:04,687 --> 00:26:06,605 از نسلِ بنیامین 476 00:26:06,689 --> 00:26:08,732 فقط اسمِ خودت و پدرت نیازه 477 00:26:08,816 --> 00:26:10,025 می‌دونم 478 00:26:10,109 --> 00:26:19,000 شاید بودن از نسلِ بنیامین، آخرین چیزی باشه که بخوام بهش افتخار کنم (چون کوچیک‌ترین قبیله‌ی اسرائیل بوده) 479 00:26:19,743 --> 00:26:21,078 تو از کدوم نسل هستی؟ 480 00:26:21,161 --> 00:26:22,663 من درباره‌ی این چیزا صحبت نمی‌کنم 481 00:26:22,746 --> 00:26:27,084 پسرِ محبوبِ یعقوب از بینِ دوازده پسرش، بنیامین بود 482 00:26:27,167 --> 00:26:28,168 فکر می‌کردم یوسف پسرِ محبوبش بوده 483 00:26:29,545 --> 00:26:32,673 پس درباره‌ی این چیزا حرف می‌زنی، نه؟ 484 00:26:32,756 --> 00:26:33,841 گرچه بنیامین پسرِ محبوبش نبود 485 00:26:33,924 --> 00:26:35,509 حداقل پسرِ خانواده بود 486 00:26:35,592 --> 00:26:43,000 و به جز یوسف، تنها پسری بود که از زنِ اصلی و محبوب یعقوب، یعنی راحیل متولد شد (یعقوب بدون خواست خودش و به خاطر حقه‌بازی لابان، مجبور شد سه‌تا زن دیگه به جز راحیل که عاشقش بود بگیره، یعنی دوتا زن و دوتا کنیز) 487 00:26:43,517 --> 00:26:44,935 یه چیزی اشتباهه 488 00:26:45,019 --> 00:26:47,813 همم، می‌شه اینو گفت 489 00:26:47,896 --> 00:26:49,398 درآمدِ سالِ گذشته‌ت 490 00:26:49,481 --> 00:26:52,651 با مقدارِ بدهیت تناسب نداره 491 00:26:52,735 --> 00:26:57,037 پولِ زیادی اومده دستت که اومدی بدهیت رو بدی؟ نه - 492 00:26:57,114 --> 00:26:59,575 تو بیشترین بدهی رو در کل کفرناحوم داری 493 00:26:59,658 --> 00:27:02,911 به نظرم حتی اگه با معجزه هم درآمدت زیاد شه 494 00:27:02,995 --> 00:27:06,081 بازم نمی‌تونی همه‌ی بدهیت رو پرداخت کنی 495 00:27:06,165 --> 00:27:07,291 یه ثانیه وایسا 496 00:27:07,374 --> 00:27:10,461 این همه مبلغِ منتقل داده شده چیه؟ 497 00:27:10,544 --> 00:27:11,545 پسرم 498 00:27:13,047 --> 00:27:16,342 من خیلی زمان زیادی برای زندگی در این دنیا ندارم 499 00:27:16,425 --> 00:27:17,843 باورم نمی‌شه چی دارم می‌بینم 500 00:27:17,926 --> 00:27:20,679 اوه، اون 501 00:27:20,763 --> 00:27:28,100 من همه‌ی بدهیِ بچه‌هام و خانواده‌مو به نامِ خودم کردم 502 00:27:31,648 --> 00:27:33,901 ......اصلاً....هیچوقت چنین چیزی 503 00:27:33,984 --> 00:27:39,823 این.......این هوشِ مالی یه دستاوردِ خیره کننده‌ست 504 00:27:39,907 --> 00:27:43,660 راستش تحت تاثیر قرار گرفتم 505 00:27:45,579 --> 00:27:51,668 من هر چیزی که نیاز داشتم رو دیدم 506 00:27:51,752 --> 00:27:55,672 و آمادم که خالقم رو .ببینم......دوباره 507 00:27:58,509 --> 00:27:59,593 مطمئناً با این هوشت 508 00:27:59,676 --> 00:28:01,428 یه راهی هم برای پرداختِ این بدهی‌ها آماده کردی 509 00:28:01,512 --> 00:28:06,350 می‌دونستی بنیامین اسمِ اصلیش نبوده؟ 510 00:28:06,433 --> 00:28:09,478 راحیل بعد از زایمانِ بنیامین مُرد 511 00:28:09,561 --> 00:28:15,776 و وقتی داشت می‌مرد، اسمِ بچه رو گذاشت بن‌اونی 512 00:28:15,859 --> 00:28:18,362 "یعنی "پسرِ اندوهِ من 513 00:28:18,445 --> 00:28:21,365 کمی بعد، یعقوب اسمِ بچه رو به بنیامین تغییر داد 514 00:28:21,448 --> 00:28:22,908 "یعنی "پسرِ دستِ راستِ من 515 00:28:24,993 --> 00:28:26,954 این از مهربونیش بود 516 00:28:27,037 --> 00:28:28,288 زمینی داری؟ 517 00:28:28,372 --> 00:28:29,206 یا دارایی 518 00:28:29,289 --> 00:28:30,707 یا پس‌انداز 519 00:28:30,791 --> 00:28:33,210 هر چیزی که بتونی بفروشی تا این بدهیِ بی‌نهایت زیاد رو تسویه کنی 520 00:28:33,293 --> 00:28:35,712 وقتی به این داستان فکر می‌کنم 521 00:28:35,796 --> 00:28:40,050 فکر می‌کنم حق با راحیل بود 522 00:28:40,134 --> 00:28:41,677 "پسرِ اندوهِ من" 523 00:28:41,760 --> 00:28:43,929 چرا باید چنین کاری کنی؟ 524 00:28:44,012 --> 00:28:46,473 الان دستگیر می‌شی و باید توی یه اردوگاهِ کارِ اجباریِ رومی کار کنی 525 00:28:46,557 --> 00:28:49,601 ولی در این صورت نمی‌تونن به بچه‌هام کاری داشته باشن 526 00:28:51,645 --> 00:28:53,689 ضمناً همه‌ی این کارها رو قانونی انجام دادم 527 00:28:53,772 --> 00:28:54,773 می‌دونم 528 00:28:56,483 --> 00:28:58,402 واقعاً حیرت زده‌م 529 00:28:58,485 --> 00:28:59,862 ولی خیلی قراره برات سخت باشه 530 00:28:59,945 --> 00:29:01,488 راستشو بگو 531 00:29:01,572 --> 00:29:07,244 فکر می‌کنی من تا کِی توی یه اردوگاهِ کارِ اجباری زنده می‌مونم؟ 532 00:29:07,327 --> 00:29:10,622 تو.....باهوشی 533 00:29:10,706 --> 00:29:13,208 :راستی، در جوابِ سوالت 534 00:29:13,292 --> 00:29:18,338 نه، من دارایی‌‌ای ندارم 535 00:29:18,422 --> 00:29:20,466 می‌تونستم اون یه‌ذره پولی که داشتم رو نگه دارم 536 00:29:20,549 --> 00:29:22,926 و بذارم بقیه هم سهمِ خودشون رو بدن 537 00:29:23,010 --> 00:29:25,095 ولی که چی؟ 538 00:29:25,179 --> 00:29:30,400 که ببینم مثل من که کل زندگیم به عنوان یه چوپان درگیر بودم، درگیر باشن؟ 539 00:29:30,434 --> 00:29:32,936 فکر می‌کردم قربانی کردنِ انسان‌ها بر خلافِ احکامِ دینِ ماست 540 00:29:34,897 --> 00:29:38,817 .ولی ایثارِ تمثیلی نه 541 00:29:38,901 --> 00:29:45,199 ضمناً، اونی که قراره شمشیر رو بکِشه که خودم نیستم 542 00:29:45,282 --> 00:29:48,952 گرچه هیچ لذتی از انجامِ این کار نمی‌برم 543 00:29:49,036 --> 00:29:51,079 ولی چاره‌ای جز دستگیر کردنت ندارم 544 00:29:51,163 --> 00:29:53,457 متوجهم 545 00:29:53,540 --> 00:29:55,834 ممنون 546 00:29:55,918 --> 00:29:59,171 می‌شه یه هدیه بهت بدم؟ 547 00:29:59,254 --> 00:30:00,339 هدیه؟ 548 00:30:00,422 --> 00:30:02,299 یه انعام 549 00:30:02,382 --> 00:30:06,750 برای خدمتِ فوق‌العاده‌ت و مهربون بودنت که با گوش دادن به حرف‌هام نشونش دادی 550 00:30:06,803 --> 00:30:13,110 این کار جزو دستورها نیست در واقع، اینا با ارزش‌ترین دارایی‌هام هستن - 551 00:30:13,185 --> 00:30:14,311 دارایی؟ 552 00:30:14,394 --> 00:30:17,022 ارزشمندتر از طلا گران‌بهاتر از یاقوت 553 00:30:17,105 --> 00:30:20,620 شاید بتونم کمکت کنم بفروشی‌شون می‌تونیم با هم کار کنیم 554 00:30:20,692 --> 00:30:26,000 چنین رقم بزرگی رو حتی منم نمی‌تونم تسویه کنم 555 00:30:30,244 --> 00:30:34,540 اینا خیلی نادر هستن 556 00:30:34,623 --> 00:30:39,711 قدمت‌شون بر می‌گرده به دوره‌ی تبعیدِ قوم 557 00:30:39,795 --> 00:30:44,383 و از نفیس‌ترین "تکلیتِ" دنیا ساخته شدن 558 00:30:44,466 --> 00:30:46,677 پس حتماً خریدار داره 559 00:30:46,760 --> 00:30:48,929 اگه مبلغِ بدهی رو تسویه کنه دستگیر نمی‌شی 560 00:30:49,012 --> 00:30:53,601 ازت درخواست می‌کنم که برای خودت نگهش داری پسرم 561 00:30:53,684 --> 00:30:55,686 بس کن، ما که پدر و پسر نیستیم 562 00:30:55,769 --> 00:30:56,979 "انقدر نگو "پسرم 563 00:30:57,062 --> 00:31:01,650 نه، من تصمیمم رو گرفتم 564 00:31:01,733 --> 00:31:04,236 می‌خوام برای تو باشن 565 00:31:06,029 --> 00:31:09,408 تو این شغل رو انتخاب کردی 566 00:31:09,491 --> 00:31:13,579 پس می‌دونم که فعلاً نیازی به اینا نداری 567 00:31:13,662 --> 00:31:18,709 ولی یه روز......شاید بهشون نیاز پیدا کنی 568 00:31:18,792 --> 00:31:20,586 خیلی بعید به نظر میاد 569 00:31:22,462 --> 00:31:25,257 می‌ذارم‌شون توی بازار تا ببینم چی‌کار می‌شه برات کرد 570 00:31:29,177 --> 00:31:30,596 افسر 571 00:31:33,140 --> 00:31:35,308 اعتراف می‌کنم (تسلیم می‌شم) 572 00:31:42,149 --> 00:31:44,318 نگران نباش پیرمرد 573 00:31:44,401 --> 00:31:46,445 یه نفر برای دستگیر کردنت میاد 574 00:31:51,742 --> 00:31:55,078 برات دنبالِ یه خریدار می‌گردم 575 00:31:55,162 --> 00:31:59,791 وقتی ارزشِ واقعیِ اینا رو فهمیدی 576 00:31:59,875 --> 00:32:02,586 هیچکس نمی‌تونه قیمت‌شون رو پرداخت کنه 577 00:32:08,008 --> 00:32:09,801 شبات شالوم مردِ جوان 578 00:32:36,995 --> 00:32:39,998 "ارزشمندتر از طلا" 579 00:32:40,082 --> 00:32:41,833 "گران‌بهاتر از یاقوت" 580 00:32:44,294 --> 00:32:46,338 برای یادآوریِ نبوغِ اون مرد نگه‌شون داشتم 581 00:32:48,548 --> 00:32:53,679 و همینطور برای یادآوریِ گناه‌هایی .که نسبت به مردمم مرتکب شدم 582 00:32:56,098 --> 00:32:57,099 چرا؟ 583 00:33:00,435 --> 00:33:03,939 من می‌خوام همه چیز رو درک کنم مریم 584 00:33:04,022 --> 00:33:07,943 به خصوص چیزای غیر قابل فهمی که اذیتم می‌کنن 585 00:33:08,026 --> 00:33:10,362 و این مرموزترین‌شون بود 586 00:33:12,823 --> 00:33:15,158 من از خیلی چیزا پشیمونم 587 00:33:15,242 --> 00:33:19,579 اگه می‌تونستم اون آویزه‌ها رو قیمت کنم و بفروشم 588 00:33:19,663 --> 00:33:22,541 فقط پشیمونی‌هام بیشتر می‌شدن و دیگه نمی‌تونستم تحمل کنم 589 00:33:25,711 --> 00:33:28,672 مسئله سرِ آویزه‌ها نیست اونا فقط یه نماد هستن 590 00:33:31,967 --> 00:33:36,471 اون مرد ازت می‌خواست که ایمانت مثل اون باشه 591 00:33:36,555 --> 00:33:41,400 اون آویزه‌ها آخرین داراییش بودن براش ارزشمندترین چیزِ دنیا بودن 592 00:33:41,435 --> 00:33:42,894 و حالا دستِ تو هستن 593 00:33:45,230 --> 00:33:46,982 اون مرد ازت می‌خواست که دوباره ایماندار بشی 594 00:33:47,065 --> 00:33:48,191 و حالا هستی 595 00:33:50,235 --> 00:33:51,653 این آرزوی قبل از مرگش بود 596 00:33:54,239 --> 00:33:57,576 چرا باید چنین چیزی رو برای کسی مثل من می‌خواست؟ 597 00:34:00,912 --> 00:34:02,998 چون بعضی وقتا خدا یه کبوتر می‌فرسته 598 00:34:06,585 --> 00:34:07,836 کبوتر؟ 599 00:34:11,840 --> 00:34:13,800 اینو تا حالا به کسی نگفته بودم 600 00:34:13,884 --> 00:34:16,303 ولی.....روزی که عیسی رو دیدم 601 00:34:16,386 --> 00:34:20,682 قبل از اینکه ببینمش می‌خواستم خودکشی کنم 602 00:34:20,766 --> 00:34:21,767 چی؟ 603 00:34:24,561 --> 00:34:28,899 قرار بود از یه ارتفاعِ زیاد بپرم پایین 604 00:34:28,982 --> 00:34:33,612 ولی یه کبوتر دیدم 605 00:34:33,695 --> 00:34:38,366 و نتونستم دنبالش نرم 606 00:34:38,450 --> 00:34:40,827 و منو هدایت کرد به جایی که عیسی رو دیدم 607 00:34:45,081 --> 00:34:46,958 کبوترِ" تو هم" اون پیرمرد بود 608 00:34:55,425 --> 00:34:58,053 زندگی همه‌مون معمولاً دردناک بوده، مگه نه؟ 609 00:35:00,388 --> 00:35:01,890 آره 610 00:35:01,973 --> 00:35:05,185 ما فکر می‌کنیم زندگی پر از کمبود هستش 611 00:35:05,268 --> 00:35:06,895 و برکتی نداره 612 00:35:08,980 --> 00:35:13,777 ولی بعدش زمان‌هایی هست که 613 00:35:13,860 --> 00:35:15,237 از ناکجا آباد 614 00:35:15,320 --> 00:35:19,199 یه‌هو جهان، اشتیاقش برای کامل بودن رو ابراز می‌کنه 615 00:35:22,661 --> 00:35:24,704 و ناگهان خدا وارد می‌شه 616 00:35:27,916 --> 00:35:33,129 و ما از کوریِ خودمون خلاص می‌شیم 617 00:35:33,213 --> 00:35:35,090 و به رستگاری دعوت می‌شیم 618 00:35:39,928 --> 00:35:41,304 من که اینجوری شدم 619 00:35:44,474 --> 00:35:46,100 می‌دونم که تو هم همینجوری شدی 620 00:35:55,777 --> 00:35:57,821 نمی‌دونم چی بگم 621 00:36:00,657 --> 00:36:02,576 شاید بهتر باشه چیزی نگی 622 00:36:07,080 --> 00:36:10,792 می‌دونم احساسِ بی‌لیاقت بودن کردی 623 00:36:10,876 --> 00:36:13,461 متی 624 00:36:13,545 --> 00:36:18,091 می‌دونم احساسِ بی‌لیاقت بودن کردی 625 00:36:18,174 --> 00:36:21,344 ولی دیگه وقتشه 626 00:36:21,428 --> 00:36:26,600 که یه درسِ جدید رو بپذیری 627 00:36:27,976 --> 00:36:29,352 یا شایدم یه درسِ قدیمی 628 00:36:40,113 --> 00:36:42,199 شالوم شالوم متی 629 00:36:42,282 --> 00:36:44,451 شالوم شالوم مریم 630 00:36:53,900 --> 00:36:55,000 آره 631 00:37:02,052 --> 00:37:03,178 سرت رو بپوشون 632 00:37:17,317 --> 00:37:19,986 دفعه‌ی بعد که خواستی حواست رو از مشکلات پرت کنی 633 00:37:20,070 --> 00:37:21,529 یه غذای جدید امتحان کن 634 00:37:21,613 --> 00:37:23,323 یا پرتاب دیسک یاد بگیر 635 00:37:25,450 --> 00:37:28,119 دیسک؟ واقعاً؟ 636 00:37:28,203 --> 00:37:30,840 به نظرم اونی که نیاز داره حواسش پرت بشه خودت هستی 637 00:37:30,914 --> 00:37:35,000 گوش کن، من دارم بر خلاف اصولم عمل می‌کنم تا بهت کمک کنم 638 00:37:35,543 --> 00:37:36,836 من یه ماهیگیرم 639 00:37:36,920 --> 00:37:40,840 می‌تونم تشخیص بدم که یه کشتی، کِی به گِل نشسته 640 00:37:40,924 --> 00:37:41,883 چند وقته که اینجوریه؟ 641 00:37:41,967 --> 00:37:42,759 نمی‌دونم داری از چی حرف می‌زنی 642 00:37:42,842 --> 00:37:44,344 چرا، می‌دونی 643 00:37:44,427 --> 00:37:45,178 اون پسره 644 00:37:45,261 --> 00:37:46,221 به تو ربطی نداره 645 00:37:46,304 --> 00:37:50,000 زنت پرسید که من همون پزشکِ یهودی هستم که بهش گفتی یا نه 646 00:37:51,393 --> 00:37:52,852 درباره‌ی عیسی بهش گفتی؟ 647 00:37:58,566 --> 00:38:01,194 خب، اون پسر حدود یه ماهه که مریضه 648 00:38:01,277 --> 00:38:03,571 و حالش هر روز بدتر می‌شه 649 00:38:03,655 --> 00:38:04,781 پزشک‌های خودتون نمی‌تونن کمک کنن؟ 650 00:38:04,864 --> 00:38:05,907 خودت رنگِ پوستش رو دیدی 651 00:38:05,991 --> 00:38:07,742 اون چون یه خادمه بهش اهمیت نمی‌دن 652 00:38:10,745 --> 00:38:17,150 خب.....خیلی شرافتمندانه‌ست که اون رو بعد از مرگ مادرش نگه داشتی 653 00:38:17,210 --> 00:38:18,712 اون فقط یه خادم نیست 654 00:38:18,795 --> 00:38:20,797 پسرت گفت بهترین دوستشه 655 00:38:20,880 --> 00:38:24,259 مثل.......مثل برادرشه، می‌فهمم 656 00:38:24,342 --> 00:38:25,593 چون هست 657 00:38:27,679 --> 00:38:28,763 برادر ناتنی هستن 658 00:38:37,022 --> 00:38:37,981 زنت می‌دونه؟ 659 00:38:38,064 --> 00:38:39,858 با هم از این موضوع حرف نمی‌زنیم 660 00:38:39,941 --> 00:38:43,903 خب آره، این برای مردهای رومی خیلی عادیه 661 00:38:43,987 --> 00:38:45,238 برای خیلی‌های دیگه هم عادیه 662 00:38:45,321 --> 00:38:48,116 فقط......توی فرهنگِ شما عادی‌تره 663 00:38:48,199 --> 00:38:51,244 نمی‌خواد برام موعظه کنی، باشه؟ 664 00:38:51,327 --> 00:38:52,495 من قضاوتت نمی‌کنم 665 00:38:55,790 --> 00:38:58,793 همون موقع احساسِ گناه نمی‌کردم 666 00:38:58,877 --> 00:39:02,380 ولی بعداً.....از کارم پشیمون شدم 667 00:39:02,464 --> 00:39:08,595 و حالا اون بچه .....مریضه و من 668 00:39:08,678 --> 00:39:12,974 دیگه نمی‌تونم تظاهر کنم که پسرم نیست 669 00:39:13,058 --> 00:39:14,184 زنم هم همینطور 670 00:39:14,267 --> 00:39:15,810 می‌دونی 671 00:39:15,894 --> 00:39:18,271 سکوتِ بینِ زن و شوهر 672 00:39:18,355 --> 00:39:19,773 سمی هستش، نه؟ 673 00:39:19,856 --> 00:39:20,899 هر چه‌قدر بیشتر حرف نزنی 674 00:39:20,982 --> 00:39:21,816 وضعیت بدتر می‌شه 675 00:39:21,900 --> 00:39:22,734 بهم اعتماد کن 676 00:39:22,817 --> 00:39:23,693 نمی‌کنم 677 00:39:23,777 --> 00:39:26,000 به اندازه‌ی کافی بهم اعتماد داری 678 00:39:29,699 --> 00:39:32,577 فقط راهت رو برو شمعون 679 00:39:32,660 --> 00:39:33,828 باشه 680 00:39:36,122 --> 00:39:38,333 شالوم شالوم گایوس 681 00:39:38,416 --> 00:39:39,667 چرا دو بار می‌گی؟ 682 00:39:39,751 --> 00:39:42,170 یه بار یعنی سلامتی 683 00:39:42,253 --> 00:39:46,007 دو بار یعنی سلامتیِ مطلق 684 00:39:49,552 --> 00:39:52,764 تمامیتِ مطلق 685 00:39:52,847 --> 00:39:54,224 چه روزی بشه اون روز 686 00:39:57,227 --> 00:39:58,311 آره 687 00:40:08,947 --> 00:40:09,989 به نظرم خیلی فکر خوبیه 688 00:40:10,073 --> 00:40:11,950 به خصوص اینکه قبل از رسیدنِ استاد بپوشی‌شون 689 00:40:12,033 --> 00:40:15,400 آره، فقط بهم یاد بده چه‌جوری گره‌شون بزنم اگه من برات گره بزنم سریع‌تر تموم می‌شه - 690 00:40:15,411 --> 00:40:17,747 اوه، من خوشم نمیاد کسی لمسم کنه 691 00:40:17,831 --> 00:40:19,666 ممنون 692 00:40:19,749 --> 00:40:20,834 مشکلی نیست 693 00:40:25,171 --> 00:40:28,633 ......خب، اول باید گره رو 694 00:40:28,716 --> 00:40:32,011 اگه لباسِ اصلیت رو در بیاری راحت‌تره 695 00:40:32,095 --> 00:40:32,929 در بیارم؟ 696 00:40:33,012 --> 00:40:35,690 آره، زیرش "تالیت کاتان" پوشیدی دیگه؟ 697 00:40:35,765 --> 00:40:36,850 باید به اون وصلش کنی 698 00:40:38,768 --> 00:40:40,145 می‌شه لطفاً اونوری بشی؟ 699 00:40:43,731 --> 00:40:45,942 .اوه، البته 700 00:40:52,198 --> 00:40:54,159 اصلاً چرا اینا رو به خودمون وصل می‌کنیم؟ 701 00:40:54,242 --> 00:40:56,953 خدا در شریعتِ موسی دستورش رو داده 702 00:40:57,036 --> 00:40:59,038 ولی این آویزه‌ها چه ربطی به تورات دارن؟ 703 00:40:59,122 --> 00:41:01,166 حروفِ عبریِ این کلمه 704 00:41:01,249 --> 00:41:03,626 مقدارِ عددیِ ۶۰۰ رو تشکیل می‌دن 705 00:41:03,710 --> 00:41:06,129 برای ساختِ آویزه‌ها هم دقیقاً ۱۳ تا گره و نخ استفاده شده 706 00:41:06,212 --> 00:41:09,048 و قانون‌های شریعت هم دقیقاً ۶۱۳ تا هستن 707 00:41:09,132 --> 00:41:10,925 دیدی؟ خودت فهمیدی 708 00:41:11,009 --> 00:41:13,136 دقیقاً ۶۱۳ تا 709 00:41:13,219 --> 00:41:15,471 وقتی اونا رو به ۴ گوشه‌ی لباس‌مون وصل می‌کنیم 710 00:41:15,555 --> 00:41:17,500 مثل اینه که انگار کلِ روز با کلامِ خدا احاطه شدیم - 711 00:41:17,932 --> 00:41:19,767 عملاً همین الان یه استاد شدی 712 00:41:21,019 --> 00:41:23,605 اوه، ببخشید، ببخشید 713 00:41:23,688 --> 00:41:27,317 خب، در گوشه‌ی سمتِ "راستِ پایینِ "تالیت 714 00:41:27,400 --> 00:41:29,736 باید یه سوراخ باشه 715 00:41:29,819 --> 00:41:31,029 آره، می‌بینمش 716 00:41:31,112 --> 00:41:33,900 حالا سه‌تا رشته‌ی کوچیک و یه رشته‌ی بزرگ هستش 717 00:41:33,948 --> 00:41:35,241 همون آبیه؟ 718 00:41:35,325 --> 00:41:36,534 آره، بزرگ‌ترین‌شون همون آبیه هستش 719 00:41:36,618 --> 00:41:37,619 خیلی خب 720 00:41:40,455 --> 00:41:41,456 عیسی اومده 721 00:41:41,539 --> 00:41:42,415 نتانیل 722 00:41:42,498 --> 00:41:43,875 الان میایم 723 00:41:49,631 --> 00:41:51,966 تدای، به چی نگاه می‌کنی؟ 724 00:41:52,050 --> 00:41:54,052 قول می‌دم خیلی زود بیایم 725 00:42:04,312 --> 00:42:05,438 خوبی؟ 726 00:42:05,521 --> 00:42:07,815 فقط، اون بعضی وقتا خیلی بی‌ادبه 727 00:42:13,696 --> 00:42:17,283 و شما برای شفاف کردنِ هدف‌تون چی‌کار کردید؟ 728 00:42:17,367 --> 00:42:21,037 خب......ما.....خواستیم 729 00:42:21,120 --> 00:42:25,959 سعی کردیم.......که یکی از مَثَل‌های تو رو بگیم 730 00:42:26,042 --> 00:42:27,502 مَثَل، چه خوب 731 00:42:27,585 --> 00:42:29,003 اگه منم بودم همین کار رو می‌کردم 732 00:42:29,087 --> 00:42:30,088 کدوم مَثَل رو گفتید؟ 733 00:42:30,171 --> 00:42:31,923 مَثَلِ.......ضیافت 734 00:42:32,006 --> 00:42:36,200 می‌دونید دیگه، همونی که مهمون‌ها بهونه میارن تا به مهمونی نیان 735 00:42:36,261 --> 00:42:38,096 و بعدش بقیه دعوت می‌شن 736 00:42:38,179 --> 00:42:39,097 شما اونو گفتید؟ 737 00:42:39,180 --> 00:42:40,265 مردم از اون مَثَل‌ ناراحت می‌شن 738 00:42:40,348 --> 00:42:41,349 معلومه که می‌شن 739 00:42:41,432 --> 00:42:42,600 خب، اگه حال‌تون بهتر می‌شه 740 00:42:42,684 --> 00:42:44,477 باید بگم اول خواستیم مَثَلِ "بذرها و علف‌های سمی" رو بگیم 741 00:42:44,560 --> 00:42:47,230 ولی فکر کردیم ضیافت بهتره 742 00:42:47,313 --> 00:42:48,439 من که بهتون گفته بودم 743 00:42:48,523 --> 00:42:51,025 بعضی از آدما اون مَثَل رو نمی‌فهمن 744 00:42:51,109 --> 00:42:53,370 خود منم فکر نمی‌کنم "بذرها و علف‌های سمی" رو فهمیده باشم 745 00:42:53,444 --> 00:42:55,780 یه کم زمان بده 746 00:42:55,863 --> 00:42:57,782 مشکل اینه که اونا این مَثَل رو فهمیدن 747 00:42:57,865 --> 00:42:59,701 ولی باعث جنگ در خیابون‌ها شد 748 00:42:59,784 --> 00:43:01,286 و آشوب 749 00:43:01,369 --> 00:43:04,205 بین یهودی‌ها و غیر یهودی‌ها 750 00:43:05,415 --> 00:43:09,085 لیاندر بهمون گفت هر روز وضعیت داره بدتر می‌شه 751 00:43:09,168 --> 00:43:11,462 کاهنِ بزرگِ یونانی‌ها رویکردش رو تغییر داد 752 00:43:11,546 --> 00:43:13,298 که خیلی خوبه ولی 753 00:43:13,381 --> 00:43:16,009 اون وقتی از مسئولیتش به عنوان کاهن و رهبر کناره‌گیری کرد 754 00:43:16,092 --> 00:43:17,844 بقیه سعی کردن اون خلاء رو پر کنن 755 00:43:17,927 --> 00:43:20,596 بنابراین نقشه‌هاشون داره لغو می‌شه 756 00:43:20,680 --> 00:43:23,700 و مردم خیلی عصبانی هستن و همدیگه رو برای همه‌چیز سرزنش می‌کنن 757 00:43:23,725 --> 00:43:28,062 نتیجه‌ش شد دزدی و جنگ در خیابونا 758 00:43:28,146 --> 00:43:31,620 خیلی از مردم دارن از خونه‌هاشون می‌رن تا از موجِ خشونت و نا امنی فرار کنن 759 00:43:31,691 --> 00:43:35,695 الان دارید پیشنهاد می‌دید که به چنین جایی بریم؟ 760 00:43:35,778 --> 00:43:39,032 چه بخشی از اون مَثَل باعث این همه خشونت و جنگ شد؟ 761 00:43:39,115 --> 00:43:41,075 بخشِ مردمِ بیرون از شهر 762 00:43:41,159 --> 00:43:44,746 اونایی که توی جاده‌ها و کوره‌راه‌ها بودن 763 00:43:44,829 --> 00:43:45,830 یعنی آخرین دعوت‌شده‌ها 764 00:43:45,913 --> 00:43:48,416 و آخرین کسایی که دعوت رو پذیرفتن 765 00:43:48,499 --> 00:43:50,418 منم همین فکر رو می‌کردم 766 00:43:50,501 --> 00:43:52,503 راستی حالا که حرفِ جاده‌ها و کوره‌راه‌ها شد 767 00:43:52,587 --> 00:43:54,881 اون بخش واقعاً استعاره از غیر یهودی‌هاست؟ 768 00:43:56,549 --> 00:44:01,095 هر که گوش شنوا دارد، بشنود 769 00:44:01,179 --> 00:44:02,597 فردا صبح می‌ریم 770 00:44:02,680 --> 00:44:04,932 همه برید به خونه‌هاتون وسایل‌تون رو جمع کنید 771 00:44:05,016 --> 00:44:08,061 قبل از سپیده‌دم می‌ریم "به "جاده‌ها و کوره‌راه‌ها 772 00:44:15,151 --> 00:44:17,362 بچه‌ها 773 00:44:17,445 --> 00:44:19,405 اینم بخشی از کاره 774 00:44:19,489 --> 00:44:21,532 شما تلاش می‌کنید چیزای بزرگی حمل کنید 775 00:44:21,616 --> 00:44:23,785 بعضی وقتا یکی‌شون می‌افته 776 00:44:23,868 --> 00:44:27,497 ولی بر می‌داریمش و به راه ادامه می‌دیم 777 00:44:43,846 --> 00:44:46,224 یوحنا، می‌شه باهات صحبت کنم؟ 778 00:44:46,307 --> 00:44:47,558 بله استاد 779 00:44:52,522 --> 00:44:53,940 من می‌تونم بشورم 780 00:44:54,023 --> 00:44:56,192 این قرار نیست آسون باشه 781 00:44:56,275 --> 00:44:58,111 چی؟ 782 00:44:58,194 --> 00:45:01,614 دکاپولیس خطرناک خواهد بود 783 00:45:01,697 --> 00:45:04,325 قلب کسایی که در اونجا باید لمس کنم خیلی سخته 784 00:45:04,409 --> 00:45:06,661 هم یهودی‌ها و .هم غیر یهودی‌ها 785 00:45:06,744 --> 00:45:09,038 اوقاتِ سختی خواهیم داشت 786 00:45:09,122 --> 00:45:11,124 ما برای هر چیزی آماده‌ایم استاد 787 00:45:11,207 --> 00:45:12,291 تازه غیور هم داریم 788 00:45:12,375 --> 00:45:14,293 و می‌تونم از پدرم هم بخوام که برای کمکِ اضافی باهامون بیاد 789 00:45:14,377 --> 00:45:15,294 اون مدیریتِ ازدحام رو بلده 790 00:45:15,378 --> 00:45:16,712 من می‌خوام تو اینجا بمونی 791 00:45:19,298 --> 00:45:20,299 بقیه‌مون صبحِ زود می‌ریم 792 00:45:20,383 --> 00:45:21,926 تو باید بمونی و صبر کنی 793 00:45:25,638 --> 00:45:28,141 همین الان گفتی اوقاتِ سختی خواهیم داشت 794 00:45:28,224 --> 00:45:30,143 و این یعنی باید بیشتر از همیشه باهاتون باشم 795 00:45:30,226 --> 00:45:31,436 برای چی؟ 796 00:45:31,519 --> 00:45:33,312 که تعدادمون زیاد باشه؟ 797 00:45:33,396 --> 00:45:38,430 چالش‌مون در اونجا بر اساس تعداد شاگردهام نیست 798 00:45:38,484 --> 00:45:40,319 مشکل‌مون کم بودنِ تعدادِ افراد نیست 799 00:45:40,403 --> 00:45:41,320 خب پس چیه؟ 800 00:45:41,404 --> 00:45:43,781 قلب‌های سخت یوحنا 801 00:45:43,865 --> 00:45:46,367 قلب‌های سرد و غیرقابل انعطاف 802 00:45:48,119 --> 00:45:49,495 متوجه نمی‌شم 803 00:45:54,000 --> 00:45:58,470 تو فکر می‌کنی برای این سفر باید گروه‌مون کامل باشه، آره؟ 804 00:45:58,546 --> 00:46:00,298 امروز چه کسی توی جلسه‌مون نبود؟ 805 00:46:06,179 --> 00:46:08,556 تو می‌مونی و منتظرش می‌مونی 806 00:46:08,639 --> 00:46:13,102 موفقیتِ این سفر به شمعون بستگی داره 807 00:46:16,564 --> 00:46:18,232 استاد 808 00:46:18,316 --> 00:46:22,862 من قادرم هر چیزی که بخوای رو برات فراهم کنم 809 00:46:22,945 --> 00:46:27,366 چیزی که ازت می‌خوام اینه که منتظر شمعون بمونی 810 00:46:27,450 --> 00:46:28,993 شمعون آشفته‌ست 811 00:46:29,076 --> 00:46:31,704 دیگه خودش نیست یه چیزیش شده 812 00:46:31,788 --> 00:46:33,080 شاید 813 00:46:34,957 --> 00:46:36,792 شاید بهتر باشه همینجا بمونه 814 00:46:36,876 --> 00:46:40,797 یوحنا، من دوستت دارم 815 00:46:40,880 --> 00:46:43,466 اما رفتار من با آدمایی که دچار درد هستن اینجوری نیست 816 00:46:43,549 --> 00:46:44,842 .تو دیگه باید اینو فهمیده باشی 817 00:46:44,926 --> 00:46:46,511 ولی بقیه چطور؟ 818 00:46:46,594 --> 00:46:49,940 ......بهتر نیست یکی دیگه جای من تو از بچگی، شمعون رو می‌شناختی - 819 00:46:50,014 --> 00:46:51,766 خب متی چطور؟ 820 00:46:51,849 --> 00:46:54,143 اونا تونستن برای پیدا کردن مریم در اریحا با هم همکاری کنن 821 00:46:54,227 --> 00:46:56,979 همون اول که اونا رو برای اون کار انتخاب کردم 822 00:46:57,063 --> 00:46:59,607 به نظرت فکر خوبی بود؟ 823 00:47:03,986 --> 00:47:08,199 یوحنا......خودت باید بمونی 824 00:47:11,285 --> 00:47:12,870 دیگه سوالی نپرس 825 00:47:57,456 --> 00:47:58,749 برادرت کجاست؟ 826 00:47:58,833 --> 00:48:00,251 حالش خوبه؟ 827 00:48:00,334 --> 00:48:03,462 همینجوری به اندازه‌ی کافی نگرانی داریم 828 00:48:22,231 --> 00:48:23,107 شالوم شمعون 829 00:48:23,190 --> 00:48:24,233 اینجا چی‌کار می‌کنی؟ 830 00:48:24,317 --> 00:48:25,735 خواب موندی؟ 831 00:48:25,818 --> 00:48:27,820 کلاً نخوابیدم 832 00:48:27,903 --> 00:48:29,530 چرا؟ 833 00:48:29,614 --> 00:48:30,615 بقیه کجان؟ 834 00:48:30,698 --> 00:48:33,618 قبل از سپیده‌دم به دکاپولیس رفتن 835 00:48:33,701 --> 00:48:34,827 کسی بهت نگفته بود؟ 836 00:48:34,910 --> 00:48:36,704 احتمالاً اگه بدوئی بتونی بهشون برسی 837 00:48:36,787 --> 00:48:38,539 من خیلی دونده‌ی خوبی نیستم 838 00:48:45,171 --> 00:48:46,797 شمعون 839 00:48:46,881 --> 00:48:48,883 تو اینجا چی‌کار می‌کنی؟ 840 00:48:48,966 --> 00:48:52,303 دارم می‌رم آب بخورم تشنه هستم 841 00:48:52,386 --> 00:48:54,138 چرا با بقیه نرفتی؟ 842 00:48:54,221 --> 00:48:57,400 بهت گفتن همینجا بمونی تا حواست به دخترا باشه؟ 843 00:48:57,475 --> 00:49:01,020 من نمی‌دونستم قراره بریم جایی، فکر کردم اندرو و فیلیپ رفتن و حلش کردن 844 00:49:05,983 --> 00:49:08,361 تو از بقیه جدا شدی شمعون 845 00:49:08,444 --> 00:49:09,779 اصلاً نمی‌دونی چه خبره 846 00:49:09,862 --> 00:49:11,364 داری سرزنشم می‌کنی زبدی؟ 847 00:49:13,199 --> 00:49:14,408 بابا؟ 848 00:49:14,492 --> 00:49:16,911 با من بازی نکن بچه 849 00:49:16,994 --> 00:49:18,788 من و سالومه موقع ختنه‌ت پیشت بودیم 850 00:49:18,871 --> 00:49:20,247 بابا 851 00:49:28,589 --> 00:49:29,965 اون چش شده؟ 852 00:49:30,049 --> 00:49:32,677 ......داری اونو 853 00:49:32,760 --> 00:49:33,803 فقط برو وسایلت رو جمع کن 854 00:49:36,013 --> 00:49:38,057 باشه 855 00:49:38,140 --> 00:49:39,684 من سبک سفر می‌کنم 856 00:49:39,767 --> 00:49:41,310 اصلاً تو اینجا چی‌کار می‌کنی؟ 857 00:49:41,394 --> 00:49:42,895 اینجا بودم تا منتظرت بمونم 858 00:49:42,978 --> 00:49:44,063 واقعاً؟ 859 00:49:44,146 --> 00:49:45,648 مطمئن باش خودم نمی‌خواستم 860 00:49:45,731 --> 00:49:47,483 اگه دستِ خودم بود بدونِ تو می‌رفتم 861 00:49:47,566 --> 00:49:49,110 کسی صبحونه‌ت رو خورده یوحنا؟ 862 00:49:49,193 --> 00:49:50,653 مگه من چی‌ کارِت کردم؟ 863 00:49:50,736 --> 00:49:53,406 مشکلم با کاریه که نکردی 864 00:49:53,489 --> 00:49:54,365 دوباره این بحث؟ 865 00:49:54,448 --> 00:49:55,741 توی جلسه‌ها نیستی 866 00:49:55,825 --> 00:49:57,284 کلِ شب رو با یه افسرِ رومی می‌گذرونی 867 00:49:57,368 --> 00:49:59,412 زنت حتی خبر نداره که کجایی 868 00:49:59,495 --> 00:50:01,872 پس بدونِ من برو به همین راحتی 869 00:50:01,956 --> 00:50:03,332 نمی‌تونم 870 00:50:10,840 --> 00:50:15,555 عیسی گفت که موفقیتِ این سفر در دکاپولیس به تو بستگی داره 871 00:50:15,636 --> 00:50:17,471 .تو، از بین این همه آدم 872 00:50:17,555 --> 00:50:18,514 نمی‌دونم چرا 873 00:50:18,597 --> 00:50:20,349 و راستش احساس می‌کنم بهم بی‌احترامی شده 874 00:50:20,433 --> 00:50:21,892 ولی خب چی به عیسی بگم؟ ها؟ 875 00:50:21,976 --> 00:50:23,102 بگم نه؟ 876 00:50:23,185 --> 00:50:24,353 آره، می‌تونستی 877 00:50:24,437 --> 00:50:26,021 خودت می‌دونی که نمی‌تونم 878 00:50:27,440 --> 00:50:29,567 بریم 879 00:51:14,111 --> 00:51:15,112 اندرو، فیلیپ 880 00:51:16,197 --> 00:51:17,072 می‌دونستم بر می‌گردید 881 00:51:17,156 --> 00:51:18,073 چرا انقدر مضطربی؟ 882 00:51:18,157 --> 00:51:19,241 یه عالمه تشویش و خشم در جریانه 883 00:51:19,325 --> 00:51:20,826 نمی‌خوام توجه‌ها رو .......جلب کنم به 884 00:51:23,162 --> 00:51:25,498 شما 885 00:51:25,581 --> 00:51:27,875 شما باید همون استادی باشی که یه عالمه ازش شنیدیم 886 00:51:27,958 --> 00:51:30,711 تا جایی که می‌دونم بیشتر از کمی شنیدن بوده 887 00:51:30,795 --> 00:51:33,964 بلند شو، خیلی بابت این دردسر متاسفم 888 00:51:34,048 --> 00:51:38,020 نه، جنگِ بینِ یهودی‌ها و غیر یهودی‌ها از اول توی "ابیلا" وجود داشت 889 00:51:38,093 --> 00:51:39,553 و زیر پوست شهر جریان داشت 890 00:51:39,637 --> 00:51:41,472 الان فقط علنی شده 891 00:51:41,555 --> 00:51:43,599 این اتفاق قرار بود دیر یا زود بیفته 892 00:51:43,682 --> 00:51:44,892 قرار بود الان اتفاق بیفته 893 00:51:44,975 --> 00:51:46,477 استاد 894 00:51:46,560 --> 00:51:47,353 تلماکوس؟ 895 00:51:47,436 --> 00:51:49,063 عیسای ناصری 896 00:51:49,146 --> 00:51:50,397 تعالیمت به گوشِ ما رسیده 897 00:51:50,481 --> 00:51:52,316 شنیده بودم 898 00:51:52,399 --> 00:51:53,609 ولی به گوشِ اون نرسیده 899 00:51:53,692 --> 00:51:54,527 منظورت چیه؟ 900 00:51:54,610 --> 00:51:55,736 اون کر هستش 901 00:51:55,820 --> 00:51:57,738 بابام نمی‌تونه بشنوه و به سختی حرف می‌زنه 902 00:51:59,156 --> 00:52:00,533 تلماکوس، الان وقتش نیست 903 00:52:00,616 --> 00:52:02,201 نیازمون به عیسی برای این مسئله نیست 904 00:52:02,284 --> 00:52:03,494 چرا نباید باشه؟ 905 00:52:03,577 --> 00:52:06,420 چون الان مشکلاتِ .......بزرگ‌تری از مشکلِ یه نفر 906 00:52:06,497 --> 00:52:09,166 به نظرم این بهترین شروعه 907 00:52:09,250 --> 00:52:12,100 واقعاً نمی‌خواستیم چنین درخواستی بکنیم، من اصلاً خبر نداشتم 908 00:52:12,878 --> 00:52:13,838 خواهش می‌کنم استاد 909 00:52:13,921 --> 00:52:16,500 قصد بی‌احترامی ندارم می‌دونم پسرم - 910 00:52:21,971 --> 00:52:23,305 همه چیز مرتبه 911 00:52:56,797 --> 00:52:59,258 افتح 912 00:52:59,341 --> 00:53:00,718 باز شو 913 00:53:07,683 --> 00:53:09,435 نترس 914 00:53:09,518 --> 00:53:11,854 صدای پرنده‌ها همینجوریه 915 00:53:11,937 --> 00:53:13,439 آواز می‌خونن 916 00:53:15,190 --> 00:53:16,650 حتی منم صدای پرنده‌ای نمی‌شنوم 917 00:53:21,030 --> 00:53:22,281 بابا 918 00:53:22,364 --> 00:53:23,365 صدام رو می‌شنوی؟ 919 00:53:23,449 --> 00:53:24,950 آوای صدای تو 920 00:53:25,034 --> 00:53:26,619 آوای صدای خودم 921 00:53:26,702 --> 00:53:27,995 تلماکوس 922 00:53:36,754 --> 00:53:39,381 تلماکوس 923 00:53:39,465 --> 00:53:40,633 درست تلفظ کردم؟ 924 00:53:40,716 --> 00:53:42,259 آره، عالی بود 925 00:53:43,636 --> 00:53:45,304 از......از کجا؟ 926 00:53:45,387 --> 00:53:46,305 چطور می‌تونیم جبران کنیم؟ 927 00:53:46,388 --> 00:53:47,723 من هیچ پولی ندارم، هیچ‌جوره نمی‌تونم جبران کنم 928 00:53:47,806 --> 00:53:49,975 راستش می‌تونی 929 00:53:50,059 --> 00:53:50,976 چطور؟ 930 00:53:51,060 --> 00:53:52,978 با نگه داشتنِ این ماجرا پیش خودتون 931 00:53:53,062 --> 00:53:55,814 شدیداً ازتون خواهش می‌کنم که این موضوع رو به کسی نگید 932 00:53:55,898 --> 00:53:57,066 که البته باید برای تو آسون باشه 933 00:53:57,149 --> 00:53:58,817 یه عالمه تمرینِ سکوت کردی 934 00:54:01,528 --> 00:54:04,198 الان وقتش نیست که این خبر پخش بشه 935 00:54:04,281 --> 00:54:05,074 می‌شنوی؟ 936 00:54:05,157 --> 00:54:06,241 الان دیگه می‌شنوم 937 00:54:10,037 --> 00:54:11,413 خوبه 938 00:54:11,497 --> 00:54:12,706 دوست‌هاتون رو آوردید؟ 939 00:54:12,790 --> 00:54:15,042 فکر کردم آخرین باری بود که می‌دیدم‌تون 940 00:54:15,125 --> 00:54:16,627 و می‌بینم که با یونانی‌ها می‌گردید 941 00:54:16,710 --> 00:54:18,545 ناشون، اونا اومدن تا صلح بیارن 942 00:54:18,629 --> 00:54:19,922 ناشون یه پزشکه 943 00:54:20,005 --> 00:54:22,091 البته آرگو هیچوقت اونقدر پول نداشت که ناشون درمانش کنه 944 00:54:22,174 --> 00:54:23,509 اومدن تا صلح بیارن؟ 945 00:54:23,592 --> 00:54:25,511 دفعه‌ی آخر هم همین رو گفتن 946 00:54:25,594 --> 00:54:27,262 تو باید استادشون باشی 947 00:54:27,346 --> 00:54:29,640 همونی که همه انقدر در موردش حرف می‌زنن 948 00:54:29,723 --> 00:54:30,933 بهم بگو 949 00:54:31,016 --> 00:54:35,990 چه‌جور استادِ قابل احترامی با کسی که بچه‌های عبریِ ما رو با تعلیمِ فلسفه‌ی یونانی آلوده کرده 950 00:54:36,063 --> 00:54:37,564 دوستانه رفتار می‌کنه؟ 951 00:54:37,648 --> 00:54:39,775 اگه این "فاسد "کننده‌ی بچه‌ها 952 00:54:39,858 --> 00:54:42,528 قرار بود واسه دستمزدت پول جمع کنه 953 00:54:42,611 --> 00:54:43,821 بازم باهاش اینجوری صحبت می‌کردی؟ 954 00:54:43,904 --> 00:54:44,947 اون هیچوقت اون پول رو جمع نمی‌کنه 955 00:54:45,030 --> 00:54:46,490 مطمئنم 956 00:54:46,573 --> 00:54:48,492 تو می‌خوای ایمانِ ما رو خراب کنی 957 00:54:48,575 --> 00:54:51,000 تو از کجا می‌دونی که اون چی می‌خواد؟ آرگو - 958 00:54:51,495 --> 00:54:53,789 الان چی گفتی؟ 959 00:54:53,872 --> 00:54:55,207 کر و لالِ شهر حرف زد؟ 960 00:54:55,290 --> 00:54:58,085 اون دیگه کر و لالِ شهر نیست ناشون 961 00:54:58,168 --> 00:54:59,545 دیگه برو سر کارِت 962 00:54:59,628 --> 00:55:00,838 کی شفاش داد؟ 963 00:55:02,715 --> 00:55:06,427 می‌خوام بدونم چه کسی شفات داد 964 00:55:06,510 --> 00:55:11,600 حتماً خودت یا والدینت یه گناهِ وحشتناک کرده بودید که مجازاتت کر و لال بودن بوده 965 00:55:11,640 --> 00:55:14,300 ......و می‌خوام بدونم چه کسی مجازاتِ خدا اینجوری نیست - 966 00:55:14,309 --> 00:55:16,478 عه؟ پس چه‌جوریه؟ 967 00:55:30,242 --> 00:55:31,285 چی شده؟ 968 00:55:44,965 --> 00:55:46,258 اینجا چی داریم؟ 969 00:55:48,010 --> 00:55:52,431 آقایونِ "گالیله" برگشتن این‌بار با گله‌شون 970 00:55:52,514 --> 00:55:54,349 گله یعنی دسته‌ای از حیوون‌ها 971 00:55:54,433 --> 00:55:56,435 آره، می‌دونم 972 00:55:56,518 --> 00:55:58,979 اونا فینیقی‌های سوریه‌ای هستن 973 00:55:59,063 --> 00:56:02,983 دوستان، ناراحت به نظر میاید 974 00:56:03,067 --> 00:56:04,318 چطور می‌تونم کمک‌تون کنم؟ 975 00:56:04,401 --> 00:56:06,528 تو همونی هستی که بهش می‌گن عیسای ناصری؟ 976 00:56:06,612 --> 00:56:07,613 خودمم 977 00:56:07,696 --> 00:56:09,323 می‌گن تو معجزه می‌کنی 978 00:56:09,406 --> 00:56:14,590 ما فقط یه مشت شایعه و کفر از اون سمتِ دریای جلیل شنیدیم 979 00:56:14,661 --> 00:56:17,206 بهمون ثابت کن که راست می‌گی 980 00:56:17,289 --> 00:56:20,209 یه نشونه بهمون بده 981 00:56:20,292 --> 00:56:25,000 یا حداقل یه کم غذا و آذوقه به این همه آدمی که از خونه‌هاشون آواره شدن بده 982 00:56:25,756 --> 00:56:30,844 ،در غیر این صورت خودت، شاگردهات 983 00:56:30,928 --> 00:56:32,179 و یکتاپرستیت رو 984 00:56:32,262 --> 00:56:34,681 بردار و به همون غرب که بهش تعلق داری ببر 985 00:56:34,765 --> 00:56:36,266 خیلی ترسیدم 986 00:56:36,350 --> 00:56:39,770 بلاخره یهودی‌ها و مسیحِ خیلی موعودشون رسیدن 987 00:56:39,853 --> 00:56:43,320 تا بازم دردسر درست کنن و "لشکرش" اینه 988 00:56:43,398 --> 00:56:44,566 اینا نباطیه‌ای هستن 989 00:56:44,650 --> 00:56:46,652 اونا چند نفرن؟ ۹ نفر؟ 990 00:56:46,735 --> 00:56:49,613 تعداد بچه‌های من از کل اونا بیشتره 991 00:56:49,696 --> 00:56:52,574 ممکنه من مسیحِ شما باشم؟ 992 00:56:52,658 --> 00:56:54,118 کفر نگو 993 00:56:54,201 --> 00:56:56,161 کسی موافق نیست که به جاهای مرتفع‌تر بریم؟ 994 00:56:56,245 --> 00:56:57,079 موافقم 995 00:56:57,162 --> 00:56:58,497 استاد، بگو چی‌کار کنیم 996 00:56:58,580 --> 00:56:59,748 واو 997 00:56:59,832 --> 00:57:03,585 شاگردهات همیشه انقدر قدرتمند و ترسناک هستن؟ 998 00:57:03,669 --> 00:57:05,963 همگی آروم باشید 999 00:57:06,046 --> 00:57:07,965 ظاهراً قراره یه مدتی اینجا باشیم 1000 00:57:31,196 --> 00:57:32,656 فقط یه سفر 1001 00:57:32,739 --> 00:57:33,991 یه ماموریت از بین هزاران ماموریت 1002 00:57:34,074 --> 00:57:35,617 و اونی که نمی‌تونم از دست بدم اینه؟ 1003 00:57:35,701 --> 00:57:37,244 تو گفتی تا ته دنیا همراه عیسی می‌ری 1004 00:57:37,327 --> 00:57:39,204 این به این معنی نیست که هر بار به هر جایی می‌ره منم باهاش برم 1005 00:57:39,288 --> 00:57:42,207 و دکاپولیس رو نمی‌شه تهِ دنیا حساب کرد 1006 00:57:42,291 --> 00:57:44,042 منم نگفتم می‌شه 1007 00:57:44,126 --> 00:57:45,210 می‌دونی 1008 00:57:45,294 --> 00:57:47,296 یاد یه چیزی که توی سامره بهم گفتی افتادم 1009 00:57:47,379 --> 00:57:48,672 ترجیح می‌دم از سامره حرف نزنم 1010 00:57:48,755 --> 00:57:49,840 البته اگه مشکلی نداری 1011 00:57:49,923 --> 00:57:52,720 اون زمینی که فریب‌تون داد تا برای یه سامری تمیزش کنید 1012 00:57:52,801 --> 00:57:53,719 تا تعصب‌تون رو اصلاح کنید 1013 00:57:53,802 --> 00:57:54,928 اون فریب نبود 1014 00:57:55,012 --> 00:57:56,471 و من خیلی به اون خاطره علاقه‌ای ندارم شمعون 1015 00:57:56,555 --> 00:57:58,056 ملک، همونی که پاس شکسته بود 1016 00:57:59,224 --> 00:58:02,980 شما گفتید که فردا صبح درمان شد، ولی ما اون‌موقع توی خونه‌ی فوتینا بودیم 1017 00:58:03,061 --> 00:58:06,064 عیسی لازم نبود اونجا حضور داشته باشه تا بتونه معجزه کنه 1018 00:58:06,148 --> 00:58:07,691 می‌خوای چی بگی؟ 1019 00:58:07,774 --> 00:58:11,280 چرا نمی‌تونه از کفرناحوم یه معجزه توی دکاپولیس بکنه 1020 00:58:11,361 --> 00:58:15,250 جای اینکه ما رو مدام به زمین‌های غیر یهودی‌ها ببره؟ 1021 00:58:15,324 --> 00:58:16,450 از خودش بپرس 1022 00:58:16,533 --> 00:58:18,705 مطمئنم اون خیلی دوست داره به سوال‌های "تو" جواب بده 1023 00:58:18,785 --> 00:58:20,996 چون "موفقیتِ ماموریت به "حضورِ شخصِ تو بستگی داره 1024 00:58:21,079 --> 00:58:21,955 اوه، چرت نگو 1025 00:58:22,039 --> 00:58:24,374 اون با تو مهربون‌تره تا با من، ولی من از این بر علیهت استفاده نمی‌کنم، مگه نه؟ 1026 00:58:24,458 --> 00:58:26,043 اوه، چه سخاوتمند 1027 00:58:26,126 --> 00:58:28,921 فضیلتِ دیگه‌ای هم دارید که بخواید به من بگید قربان؟ 1028 00:58:29,004 --> 00:58:30,380 شمعونِ استثنایی 1029 00:58:30,464 --> 00:58:31,924 شمعونِ متفاوت 1030 00:58:32,007 --> 00:58:32,925 و بله 1031 00:58:33,008 --> 00:58:34,760 درسته که اون بعضی وقت‌ها "بهم می‌گه "شاگرد محبوب 1032 00:58:34,843 --> 00:58:36,762 ولی دلیلش اینه که تو ایدن رو داری 1033 00:58:36,845 --> 00:58:41,000 نمی‌دونم چرا وقتی کسی مثل اون رو داری این همه ناله می‌کنی و غر می‌زنی 1034 00:58:54,780 --> 00:58:57,282 ببین، شرمنده 1035 00:58:57,366 --> 00:59:01,036 یه کم زیاده‌روی کردم 1036 00:59:01,119 --> 00:59:05,000 منم اگه متاهل بودم دوست نداشتم کسی سر این موضوع بهم اظهار تنفر کنه 1037 00:59:06,333 --> 00:59:07,334 شمعون؟ 1038 00:59:08,335 --> 00:59:09,753 هی 1039 00:59:09,836 --> 00:59:11,338 هی، هی، هی، هی شمعون 1040 00:59:11,421 --> 00:59:13,590 من منظوری نداشتم 1041 00:59:13,674 --> 00:59:16,051 شمعون، چرا.....مگه من چی گفتم؟ 1042 00:59:16,134 --> 00:59:18,178 شمعون؟ 1043 00:59:18,262 --> 00:59:20,138 من به عیسی اعتماد کرده بودم 1044 00:59:20,222 --> 00:59:21,807 معلومه که اعتماد کردی 1045 00:59:21,890 --> 00:59:24,226 وایسا؟ گفتی کرده "بودی"؟ 1046 00:59:24,309 --> 00:59:27,521 بهش اعتماد کرده بودم که وقتی من نیستم 1047 00:59:27,604 --> 00:59:29,356 ایدن خوب و ایمن باشه 1048 00:59:32,067 --> 00:59:33,860 اینو نمی‌دونستم یوحنا 1049 00:59:33,944 --> 00:59:36,071 ولی قبل از اینکه ما به اون ماموریتِ دو به دو بریم 1050 00:59:36,154 --> 00:59:37,656 ایدن حامله شده بود 1051 00:59:39,574 --> 00:59:40,617 و وقتی نبودیم 1052 00:59:43,537 --> 00:59:45,372 اوه، نه، نه نه، نه 1053 00:59:48,792 --> 00:59:52,296 خیلی.....متاسفم برادر 1054 00:59:52,379 --> 00:59:53,505 وقتی بچه مُرد 1055 00:59:53,588 --> 00:59:55,924 اونم موقع زایمان تا مرز مرگ رفت 1056 00:59:56,008 --> 00:59:57,050 انقدر صدمه دید 1057 00:59:57,134 --> 01:00:00,971 که پزشک گفت شاید دیگه .....هیچوقت نتونه بچه‌دار 1058 01:00:01,054 --> 01:00:02,347 یا خداوند 1059 01:00:04,516 --> 01:00:06,685 چرا بهمون نگفتی؟ 1060 01:00:06,768 --> 01:00:08,603 چون عصبانی‌ام یوحنا 1061 01:00:08,687 --> 01:00:10,731 خیلی عصبانی‌ام 1062 01:00:10,814 --> 01:00:12,649 عیسی واقعاً همون کسیه که می‌گه 1063 01:00:12,733 --> 01:00:14,192 من به این باور ندارم ازش مطمئنم 1064 01:00:14,276 --> 01:00:15,235 اون اولی و آخریه 1065 01:00:15,319 --> 01:00:16,862 می‌تونه هر کاری بکنه 1066 01:00:16,945 --> 01:00:17,946 پس چرا باید اجازه .....بده چنین اتفاقی 1067 01:00:18,650 --> 01:00:19,656 نباید اینجوری مسئله رو ببینی 1068 01:00:19,740 --> 01:00:20,866 برای ایدن بیفته 1069 01:00:20,949 --> 01:00:21,908 برای من بیفته 1070 01:00:24,536 --> 01:00:26,038 بیا.....راه‌مون رو بریم 1071 01:00:27,581 --> 01:00:29,499 تو با بقیه فرق نداری شمعون 1072 01:00:29,583 --> 01:00:33,110 یادت باشه که عیسی گفت توی این دنیا همچنان استخوان‌ها خرد می‌شن 1073 01:00:33,170 --> 01:00:34,755 قلب‌ها می‌شکنن 1074 01:00:34,838 --> 01:00:37,560 ولی اون داره یه راهی برای مردم درست می‌کنه که به یه پادشاهیِ بهتر دسترسی داشته باشن 1075 01:00:37,632 --> 01:00:39,760 اون غریبه‌ها رو شفا می‌ده 1076 01:00:39,843 --> 01:00:41,470 در حالی که من همه .چیزم رو براش فدا می‌کنم 1077 01:00:41,553 --> 01:00:43,847 این به این معنی نیست که زندگیت عالی نخواهد بود 1078 01:00:43,930 --> 01:00:45,599 در واقع حرفِ اون کاملاً برعکسِ این بود 1079 01:00:47,392 --> 01:00:48,894 دیگه نمی‌خوام در این‌باره حرف بزنم 1080 01:00:55,484 --> 01:00:58,195 وقتی ماهیگیر بودیم زندگی خیلی آسون‌تر بود 1081 01:00:58,278 --> 01:01:01,000 اگه الان ماهیگیر بودی بازم ممکن بود ایدن بچه‌ رو از دست بده شمعون 1082 01:01:03,700 --> 01:01:05,952 ولی اون‌موقع کسی رو نداشتیم تا بهش تکیه کنیم 1083 01:01:06,036 --> 01:01:08,372 عیسی می‌تونست جلوی این اتفاق رو بگیره، ولی نگرفت 1084 01:01:12,084 --> 01:01:13,418 ظاهراً نزدیک شدیم 1085 01:01:21,718 --> 01:01:25,013 اون گفت همه‌ش به تو بستگی داره