1 00:00:06,000 --> 00:00:08,527 ‫من توی ارتش بزرگ شدم، ‫توی ارتش کار کردم 2 00:00:08,551 --> 00:00:09,820 ‫همیشه بهم گفتن کجا برم و 3 00:00:09,844 --> 00:00:11,279 ‫کِی اونجا باشم. ‫من می‌خوام کشورم رو 4 00:00:11,303 --> 00:00:12,513 ‫با دیدگاه خودم ببینم. مسافرخونه‌ها 5 00:00:12,596 --> 00:00:15,182 ‫پول نقد، اسامی جعلی، سبک سفر کردن 6 00:00:15,266 --> 00:00:16,767 ‫بهش عادت می‌کنی 7 00:00:16,851 --> 00:00:18,203 ‫تا اینجا که که اثر انگشتش رو ‫بررسی کردیم سابقه‌ای نداشته 8 00:00:18,227 --> 00:00:19,645 ‫ولی هنوزم ممکنه چیزی پیدا بشه 9 00:00:19,729 --> 00:00:21,063 ‫نه گواهی‌نامه نداشت 10 00:00:21,147 --> 00:00:22,523 ‫نه وام یا بیمه‌ای 11 00:00:22,606 --> 00:00:24,650 ‫اصلاً هیچ پروفایل آنلاینی نداره 12 00:00:24,734 --> 00:00:25,919 ‫تنها مدرکِ وجود داشتن جک ریچر 13 00:00:25,943 --> 00:00:27,611 ‫اینـه که داخل اون اتاق نشسته 14 00:00:27,695 --> 00:00:29,989 ‫حین انجام وظیفه چند مرد رو کُشتی 15 00:00:30,072 --> 00:00:31,365 ‫همگی حساب‌شده بودن 16 00:00:32,408 --> 00:00:33,909 ‫فرمانده گروهان 110اُم 17 00:00:33,993 --> 00:00:37,037 ‫واحد تحقیقات ویژه‌ی پلیس نظامی 18 00:00:52,636 --> 00:00:54,388 ‫صد هزار سال پیش 19 00:00:54,472 --> 00:00:56,192 ‫صد هزار سال قبل، یه عده بودن که ‫کنار آتیش اردو می‌موندن و 20 00:00:56,265 --> 00:00:57,850 ‫یه عده می‌ذاشتن می‌رفتن 21 00:00:57,933 --> 00:00:59,477 ‫مطمئنم من از نوادگانِ 22 00:00:59,560 --> 00:01:01,479 ‫اوناییم که نمی‌موندن 23 00:01:01,562 --> 00:01:03,397 ‫فقط اینطوری‌ام 24 00:01:12,000 --> 00:01:18,398 ‫«کوهستان کتسکیل، نیویورک» ‫دو ساعت فاصله از شمال منهتن 25 00:01:18,400 --> 00:01:28,400 ‫ارائه‌ شده توسط وب‌سایت دیجی موویز ‫:.:.: DigiMoviez.Com :.:.: 26 00:01:29,000 --> 00:01:39,000 ‫دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی ‫DigiMoviez@ 27 00:02:00,998 --> 00:02:10,998 ‫ترجمه از: ‫امـیـر سـتـارزاده ‫AM1Я H1tmaN 28 00:02:22,999 --> 00:02:24,999 ‫« ریـچـر » 29 00:02:25,000 --> 00:02:27,000 ‫«بر اساس رُمان بدشانسی و دردسر» ‫«اثر لی چایلد و شخصیتش، جک ریچر» 30 00:02:36,000 --> 00:02:38,000 ‫«مورفریزبورو، آرکانزاس» 31 00:02:45,165 --> 00:02:46,709 ‫با اینجا باید چیکار کنم؟ 32 00:02:46,792 --> 00:02:49,295 ‫اونا رو بشورید و بفروشید. ‫شما فروشگاه تاناکورا هستید. 33 00:02:49,378 --> 00:02:50,796 ‫چیزی می‌خری؟ 34 00:02:50,880 --> 00:02:52,214 ‫همین‌هایی که پوشیدم 35 00:02:52,298 --> 00:02:54,425 ‫شلوار جین، تی‌شرت، ‫ژاکت، جوراب، لباس زیر 36 00:03:01,724 --> 00:03:03,267 ‫22 دلار 37 00:03:06,268 --> 00:03:08,268 ‫«50 درصد تخفیف روی همه‌ی اجناس» 38 00:03:08,314 --> 00:03:10,566 ‫- یازده ‫- آره، داگ قرار بود 39 00:03:10,649 --> 00:03:12,776 ‫چند روز پیش اون نوشته رو ‫برداره. همون 22 دلار میشه. 40 00:03:12,860 --> 00:03:14,129 ‫اگه تو می‌دونستی قراره برداشته بشه 41 00:03:14,153 --> 00:03:16,739 ‫- چرا خودت این کار رو نکردی؟ ‫- چون وظیفه‌ی داگـه 42 00:03:19,617 --> 00:03:21,577 ‫یه دستگاه خودپرداز اون طرف خیابون هست 43 00:03:21,660 --> 00:03:24,038 ‫پاسپورتم رو می‌ذارم اینجا تا ‫خیالت راحت باشه که فرار نمی‌کنم 44 00:03:24,121 --> 00:03:25,456 ‫فرار هم بکنی برام مهم نیست 45 00:03:25,539 --> 00:03:26,999 ‫این شغل مزخرفـه 46 00:03:56,820 --> 00:03:59,323 ‫شرمنده، باید یه برداشت دیگه هم بکنم 47 00:04:19,426 --> 00:04:22,054 ‫نچرخ. من می‌تونم کمکت کنم 48 00:04:22,137 --> 00:04:23,806 ‫همینطور پول برداشت کن 49 00:04:23,889 --> 00:04:25,891 ‫اون مینی‌ون که سمت چپمـه... ‫مال توئـه؟ 50 00:04:25,975 --> 00:04:27,726 ‫آره 51 00:04:27,810 --> 00:04:31,730 ‫محض اطلاع، ماشینت رو دزدیدن، درسته؟ 52 00:04:31,814 --> 00:04:33,691 ‫بچه‌ام اون پشت روی صندلی عقبـه 53 00:04:33,774 --> 00:04:34,774 ‫اسلحه؟ 54 00:04:34,817 --> 00:04:36,902 ‫آره 55 00:04:36,986 --> 00:04:38,737 ‫همینجا بمون 56 00:04:38,821 --> 00:04:40,739 ‫زیاد طول نمی‌کشه 57 00:04:44,201 --> 00:04:47,371 ‫یالا... 58 00:04:47,454 --> 00:04:49,289 ‫مامانت بهتره عجله کنه، بچه 59 00:04:49,373 --> 00:04:51,583 ‫وگرنه واسه جفتتون بد میشه 60 00:05:10,394 --> 00:05:12,229 ‫سلام 61 00:05:12,312 --> 00:05:14,314 ‫- می‌خوای مامانت رو ببینی؟ ‫- طوری نیست 62 00:05:14,398 --> 00:05:15,941 ‫طوری نیست 63 00:05:16,025 --> 00:05:18,235 ‫بیا اینجا. طوری نیست. ‫من اینجام. 64 00:05:18,318 --> 00:05:19,862 ‫عزیزم 65 00:05:19,945 --> 00:05:21,864 ‫اون یارو تا مدتی بی‌هوشـه 66 00:05:21,947 --> 00:05:23,787 ‫برید داخل بانک، زنگ بزنید پلیس، ‫اینو بهشون بدید 67 00:05:25,367 --> 00:05:27,745 ‫- اسلحه توی ماشینـه ‫- وایسا 68 00:05:27,828 --> 00:05:29,496 ‫تو کی هستی؟ 69 00:05:29,580 --> 00:05:32,416 ‫کسی که ترجیح میده درگیر ماجرا نشه 70 00:05:54,938 --> 00:05:56,398 ‫اینم 30 دلار 71 00:05:56,482 --> 00:05:58,609 ‫یه ژاکت نو لازم دارم 72 00:05:58,692 --> 00:06:00,295 ‫اونی که الان خریدی چشـه؟ 73 00:06:00,319 --> 00:06:01,653 ‫روش خون ریختـه 74 00:06:03,697 --> 00:06:05,199 ‫میشه از تلفن‌تون استفاده کنم؟ 75 00:06:05,282 --> 00:06:07,826 ‫یه پیغام از دوستی دریافت کردم 76 00:06:21,882 --> 00:06:23,592 ‫«تمی کیتس»؟ 77 00:06:23,675 --> 00:06:25,928 ‫بذار حدس بزنم. صندوق‌دار بانک 78 00:06:26,011 --> 00:06:28,388 ‫پیش‌خدمت رستوران، ‫صندوق‌دار مغازه‌ی لباس دست دوم؟ 79 00:06:28,472 --> 00:06:31,517 ‫سومی. پیغامت به دستم رسید 80 00:06:31,600 --> 00:06:34,269 ‫110اُم. 10-30 81 00:06:34,353 --> 00:06:35,646 ‫یه تماس اضطراری 82 00:06:35,729 --> 00:06:36,980 ‫تماس اضطراری و هزینه‌ی بلیط هواپیما 83 00:06:37,064 --> 00:06:38,458 ‫ازت می‌خوام هر چه سریع‌تر بیای نیویورک 84 00:06:38,482 --> 00:06:40,526 ‫چرا؟ 85 00:06:41,693 --> 00:06:43,529 ‫کالوین فرانز به قتل رسیده 86 00:06:49,201 --> 00:06:51,203 ‫هر وقت فرود اومدم بهت خبر میدم 87 00:07:10,764 --> 00:07:11,890 ‫سرگرد ریچر 88 00:07:11,974 --> 00:07:13,725 ‫سلام، قربان 89 00:07:13,809 --> 00:07:15,853 ‫فقط ریچر 90 00:07:15,936 --> 00:07:17,479 ‫بهت نگفته بودم چیزی بیاری 91 00:07:17,563 --> 00:07:19,815 ‫فقط یه سری وسایل دفتری و اداری هستن 92 00:07:19,898 --> 00:07:21,960 ‫اگه یه وقت لازم شد کار اداری‌ای انجام بشه 93 00:07:21,984 --> 00:07:23,652 ‫- از تشریفات اداری متنفرم ‫- طوری نیست 94 00:07:23,735 --> 00:07:25,547 ‫من با انجام کارهای اداری مشکلی ندارم، قربان 95 00:07:25,571 --> 00:07:27,823 ‫- ریچر ‫- درسته. ریچر 96 00:07:27,906 --> 00:07:30,450 ‫امیدوارم ناراحت نشی می‌پرسم 97 00:07:30,534 --> 00:07:32,411 ‫دقیقاً من اینجا چیکار می‌کنم؟ 98 00:07:32,494 --> 00:07:34,037 ‫- هیچی نشده می‌خوای بری، فرانز؟ ‫- نه قربان 99 00:07:34,121 --> 00:07:35,747 ‫ریچر. نه 100 00:07:35,831 --> 00:07:38,667 ‫نمی‌خوام برم. فقط کنجکاوم 101 00:07:38,750 --> 00:07:40,377 ‫چند هفته پیش نزدیک آسایشگاهتون دیدمت 102 00:07:40,460 --> 00:07:42,337 ‫جلوی چند تا سرباز رو گرفتی که ‫سر یه بسته‌ی ارسالی ِ... 103 00:07:42,421 --> 00:07:44,232 ‫دزدیده شده‌ همدیگه رو لت و پار نکنن 104 00:07:44,256 --> 00:07:46,300 ‫راستش سر آخرین کلوچه‌ی توی جعبه بود 105 00:07:46,383 --> 00:07:47,509 ‫یه کلوچه؟ 106 00:07:47,593 --> 00:07:49,428 ‫- آره ‫- دیگه احمقانه‌تر 107 00:07:49,511 --> 00:07:52,347 ‫خلاصه اینکه، با گفتگو حلش کردی 108 00:07:52,431 --> 00:07:55,851 ‫چند تا جوک تعریف کردی، ‫دعوا رو خوابوندی. 109 00:07:55,934 --> 00:07:57,603 ‫مخت خوب کار می‌کنه 110 00:07:57,686 --> 00:07:59,021 ‫شاید به درد بخوری 111 00:08:10,574 --> 00:08:13,285 ‫خیلی‌خب، باید بپرسم، ‫این دیگه چه جور واحدیـه 112 00:08:13,368 --> 00:08:15,704 ‫که سرگرد ریچر اینجا دور هم جمع کرده؟ 113 00:08:15,787 --> 00:08:19,583 ‫یه حساب‌چی از بخش ‫خدمات حسابداری داریم 114 00:08:19,666 --> 00:08:22,169 ‫یه متصدی پمپ‌ بنزین از شرکت نفت 115 00:08:22,252 --> 00:08:24,171 ‫«دیو متیوز» رو اینجا داریم ‫[آهنگساز آمریکایی] 116 00:08:24,254 --> 00:08:26,506 ‫بابابزرگ موسی و... 117 00:08:26,590 --> 00:08:29,676 ‫دو نفر از... ‫شماها از کجایید؟ 118 00:08:29,760 --> 00:08:31,511 ‫شما رو توی بخش درخواست‌ها ندیدم؟ 119 00:08:31,595 --> 00:08:33,555 ‫اسم داریم 120 00:08:33,639 --> 00:08:35,057 ‫سانچز و اوروزکو 121 00:08:35,140 --> 00:08:36,391 ‫اوروزکو کدومتونـه؟ 122 00:08:40,270 --> 00:08:42,940 ‫اون‌وقت تو کی هستی، ‫غیر از یارویی که زیاد وِر می‌زنه؟ 123 00:08:43,023 --> 00:08:45,359 ‫دیوید اُدانل 124 00:08:45,442 --> 00:08:48,820 ‫ولی توهین نباشه، پدربزرگ، ‫ولی... چرا اینجایی؟ 125 00:08:48,904 --> 00:08:50,340 ‫نباید بشینی پای تلوزیون و سریال ببینی؟ 126 00:08:50,364 --> 00:08:52,366 ‫لاوری توی مسابقات ‫تیراندازی ارتش برنده شده 127 00:08:52,449 --> 00:08:55,077 ‫شش بار، هم بخش ‫اسلحه‌ی کمری و هم تفنگ جنگی 128 00:08:55,160 --> 00:08:56,828 ‫من یه قانونی دارم 129 00:08:56,912 --> 00:08:58,832 ‫به محض اینکه اولین شلیک انجام بشه، ‫نقشه‌ها به فنا میرن، 130 00:08:58,872 --> 00:09:01,166 ‫پس بهتره اولین شلیک‌تون ‫بهترین شلیک‌تون باشه 131 00:09:01,250 --> 00:09:02,584 ‫من تنها افسری هستم که ‫توی نیروی دریایی نبوده 132 00:09:02,668 --> 00:09:05,003 ‫و توی مسابقات تیراندازی ‫هزار یارد ارتش آمریکا برنده شده 133 00:09:05,087 --> 00:09:06,922 ‫با این‌حال مطمئنم تیراندازی ‫لاوری از همه‌مون بهتره 134 00:09:07,005 --> 00:09:09,341 ‫به نظرت این واحد قراره زیر ‫آتیش سنگین قرار بگیره؟ 135 00:09:09,424 --> 00:09:10,801 ‫شاید 136 00:09:10,884 --> 00:09:12,195 ‫پس چرا یه مشت آدمی که 137 00:09:12,219 --> 00:09:14,096 ‫هیج تجربه‌ی پلیسی‌ای ندارن ‫دور خودت جمع کردی، سرگرد ریچر؟ 138 00:09:14,179 --> 00:09:16,682 ‫- ریچر خالی ‫- ریچر خالی 139 00:09:16,765 --> 00:09:19,351 ‫شرمنده 140 00:09:19,434 --> 00:09:20,978 ‫ارتش یگانی می‌خواست که در صورتِ... 141 00:09:21,061 --> 00:09:22,896 ‫بروز مسائل خیلی پیچیده ‫بهشون رسیدگی کنه 142 00:09:22,980 --> 00:09:27,401 ‫واسه این کار، بازرس‌های ویژه ‫لازم دارم، نه پلیس نظامی عادی 143 00:09:27,484 --> 00:09:29,778 ‫اگه ما اینقدر خاص هستیم، ‫چرا چپوندن‌مون توی این آشغال‌دونی؟ 144 00:09:29,861 --> 00:09:31,655 ‫یعنی، اینجا دیگه چجور خراب‌شده‌ایـه؟ 145 00:09:31,738 --> 00:09:33,615 ‫چند سال پیش، عمو سام چند قطعه ‫[دولت آمریکا] 146 00:09:33,699 --> 00:09:35,450 ‫زمین پایین جاده رو به مزایده گذاشت 147 00:09:35,534 --> 00:09:37,470 ‫آدرسش رو برعکس وارد کردن و ‫شدن صاحب این ساختمون 148 00:09:37,494 --> 00:09:38,774 ‫و هر چی که داخلش بود 149 00:09:38,829 --> 00:09:42,332 ‫که قبلاً مال شرکت بیمه‌ی ‫کالاهان بود و الان ورشکست شده 150 00:09:43,709 --> 00:09:45,210 ‫ولی حق با توئـه 151 00:09:45,294 --> 00:09:47,504 ‫اینجا می‌تونه بهتر بشه 152 00:09:47,587 --> 00:09:49,399 ‫این جعبه‌های قدیمی رو مرتب کنید، ‫این میزهای زوار در رفته رو 153 00:09:49,423 --> 00:09:52,301 ‫ببرید وسط اتاق 154 00:09:58,390 --> 00:10:01,059 ‫زود باشید. لازم نیست ‫«سرگرد» صدام کنید 155 00:10:01,143 --> 00:10:03,061 ‫ولی وقتی گفتم باید ‫تن لش‌تون رو تکون بدید 156 00:10:03,145 --> 00:10:04,563 ‫برید سر وقتش 157 00:10:09,818 --> 00:10:11,361 ‫عقب عقب برو 158 00:10:11,445 --> 00:10:12,714 ‫خیلی‌خب، می‌خوای عقب عقب برم؟ 159 00:10:12,738 --> 00:10:14,031 ‫- دارم عقب عقب میرم ‫- برگرد عقب 160 00:10:14,114 --> 00:10:15,949 ‫با پاهات بلندشون کن، رفیق! 161 00:10:16,033 --> 00:10:17,719 ‫- هیچکس با پاهاش چیزی بلند نمی‌کنه ‫- با سه شماره. یک دو سه، برو 162 00:10:17,743 --> 00:10:19,262 ‫داری اشتباه می‌زنی 163 00:10:19,286 --> 00:10:22,372 ‫دقیقاً دارم همون کاری رو ‫می‌کنم که بهم گفته شده 164 00:10:22,456 --> 00:10:24,666 ‫واقعاً فکر می‌کنی بتونیم با همدیگه کار کنیم؟ 165 00:10:26,251 --> 00:10:28,670 ‫اصلاً نمی‌دونم 166 00:10:28,754 --> 00:10:30,756 ‫ولی الان یه آبجو می‌چسبـه 167 00:10:32,090 --> 00:10:33,717 ‫بهشون بگو به حساب منـه 168 00:10:35,100 --> 00:10:37,718 ‫«ویلیامزبورگ» ‫«بروکلین، نیویورک» 169 00:11:11,129 --> 00:11:12,631 ‫ریچر 170 00:11:12,714 --> 00:11:15,425 ‫نیلی 171 00:11:15,509 --> 00:11:17,844 ‫ممنون که سفارش دادی 172 00:11:17,928 --> 00:11:19,679 ‫هنوز از فنجون داره بخار بلند میشه 173 00:11:19,763 --> 00:11:22,641 ‫آنلاین آمار هواپیما رو گرفتم، ‫دیدم زودتر فرود اومده 174 00:11:22,724 --> 00:11:24,935 ‫تو هم که بار نداری، ‫پس فقط ترافیک رو لحاظ کردم 175 00:11:25,018 --> 00:11:26,853 ‫گفتم قهوه رو 90 ثانیه پیش ریختن 176 00:11:26,937 --> 00:11:28,522 ‫غذا هم سه دقیقه‌ست که اینجاست 177 00:11:28,605 --> 00:11:30,148 ‫ممنونم 178 00:11:31,358 --> 00:11:33,610 ‫اینو از کجا آوردی؟ 179 00:11:35,320 --> 00:11:38,240 ‫من کارآگاه خصوصی‌ام. ‫دستم به همه چی می‌رسه. 180 00:11:39,783 --> 00:11:41,785 ‫از ماجرای مارگریو مدتی گذشته 181 00:11:41,868 --> 00:11:45,622 ‫دو سال و هفت ماه و 19 روز 182 00:11:45,705 --> 00:11:47,207 ‫خوب موندی 183 00:11:47,290 --> 00:11:49,126 ‫عین قبلم 184 00:11:50,627 --> 00:11:52,021 ‫دو سال و هفت ماه و 185 00:11:52,045 --> 00:11:54,381 ‫19 روز پیش هم خوب ‫به نظر می‌اومدی، پس آره 186 00:11:55,382 --> 00:11:56,716 ‫عین قبل هستی 187 00:11:56,800 --> 00:11:59,636 ‫تو انگار... خیلی سفر کردی 188 00:11:59,719 --> 00:12:01,471 ‫آره 189 00:12:01,555 --> 00:12:04,307 ‫خب، فرانز 190 00:12:04,391 --> 00:12:06,560 ‫خلاصه‌اش رو بهم بگو 191 00:12:06,643 --> 00:12:08,413 ‫تقریباً یه هفته پیش بعد بیرون اومدن... 192 00:12:08,437 --> 00:12:09,980 ‫از خونه‌اش گم شد 193 00:12:10,063 --> 00:12:12,399 ‫جسدش توی کوهستان کتسکیل پیدا شد 194 00:12:12,482 --> 00:12:14,401 ‫کل نیروی پلیس اونجا بودن، ‫مثلاً بیست تا افسر 195 00:12:14,484 --> 00:12:15,962 ‫و از اونجا که فرانز توی شهر گم شده بوده 196 00:12:15,986 --> 00:12:17,529 ‫پلیس نیویورک پرونده رو دست گرفته 197 00:12:17,612 --> 00:12:18,780 ‫تو از کجا فهمیدی؟ 198 00:12:18,864 --> 00:12:20,449 ‫آنجلا باهام تماس گرفت 199 00:12:22,159 --> 00:12:23,577 ‫بیوه‌ی فرانزی 200 00:12:23,660 --> 00:12:25,787 ‫- فرانز زن داشت؟ ‫- آره 201 00:12:25,871 --> 00:12:27,998 ‫عروسی جالبی بود. ‫فواره‌ی شکلات. 202 00:12:29,082 --> 00:12:30,500 ‫یه پسر هم داشت 203 00:12:32,043 --> 00:12:35,464 ‫چیه؟ وقتی نیستی ‫زندگی جریان داره، گنده‌بک 204 00:12:38,592 --> 00:12:40,510 ‫- دیگه چی؟ ‫- فرانز چند روز قبل از ناپدید شدنش 205 00:12:40,594 --> 00:12:42,262 ‫چند تا پیغام برام گذاشته بود 206 00:12:42,345 --> 00:12:43,990 ‫می‌خواست راجع به پرونده‌ای که 207 00:12:44,014 --> 00:12:45,724 ‫داشت روش کار می‌کرد ‫باهام مشورت کنه 208 00:12:45,807 --> 00:12:47,434 ‫من خیلی درگیر کار خودم بودم 209 00:12:47,517 --> 00:12:50,437 ‫همش می‌خواستم جوابش رو بدم، ولی... 210 00:12:50,520 --> 00:12:51,938 ‫قبل اینکه بتونم، آنجلا تماس گرفت 211 00:12:52,022 --> 00:12:53,732 ‫و گفت به قتل رسیده 212 00:12:55,484 --> 00:12:56,902 ‫تقصیر تو نیست 213 00:12:59,321 --> 00:13:01,490 ‫- می‌دونم ‫- اون همینطوری به قتل نرسیده 214 00:13:01,573 --> 00:13:03,074 ‫شکنجه شده 215 00:13:03,158 --> 00:13:04,576 ‫هیچی جز خِلط توی معده‌اش نبوده 216 00:13:04,659 --> 00:13:06,786 ‫آب بدنش رو از دست داده بوده. ‫نه آب و نه غذایی خورده بوده. 217 00:13:06,870 --> 00:13:08,079 ‫از یه هواپیما پرت شده پایین 218 00:13:09,247 --> 00:13:10,790 ‫از هواپیما پرتش نکردن پایین 219 00:13:10,874 --> 00:13:12,518 ‫وسط ناکجا آباد با جراحاتی ناشی از 220 00:13:12,542 --> 00:13:14,461 ‫سقوط از یک کیلومتری پیدا شده 221 00:13:14,544 --> 00:13:16,630 ‫سرعت واماندگی هواپیما چقدره؟ 222 00:13:16,713 --> 00:13:18,965 ‫128 کیلومتر بر ساعت؟ ‫فوقش 160 کیلومتر بر ساعت؟ 223 00:13:19,049 --> 00:13:20,610 ‫باید به صورت افقی از در هواپیما 224 00:13:20,634 --> 00:13:21,760 ‫پرتش می‌کردن پایین 225 00:13:21,843 --> 00:13:23,345 ‫اون‌وقت به بال یا دُم هواپیما برخورد می‌کرد 226 00:13:23,428 --> 00:13:25,597 ‫اون وقت باید جراحات پس از ‫مرگ می‌بود که نیست 227 00:13:25,680 --> 00:13:28,725 ‫اون از یه هلی‌کوپتر پرت شده پایین 228 00:13:28,808 --> 00:13:30,852 ‫به هر حال شکسته شدن پاهاش ‫به خاطر سقوط نبوده 229 00:13:30,936 --> 00:13:33,271 ‫چون؟ 230 00:13:33,355 --> 00:13:35,106 ‫نتیجه‌ی آزمایش خونش رو ببین 231 00:13:35,190 --> 00:13:37,859 ‫پر از هیستامینـه. ‫واکنش بدن به درد شدید. 232 00:13:37,943 --> 00:13:39,337 ‫از جراحات نزدیک به مرگ 233 00:13:39,361 --> 00:13:40,695 ‫همچین سطحی از هیستامین ترشح نمیشه 234 00:13:40,779 --> 00:13:42,781 ‫پاهای شکسته‌اش مال چند روز قبل بوده 235 00:13:42,864 --> 00:13:46,076 ‫واسه همینـه که توی پارچه‌ی ‫شلوارش پودر اکسید آهن پیدا شده 236 00:13:47,118 --> 00:13:48,954 ‫با یه میله‌ی آهنی زنگ زده کتکش زدن 237 00:13:50,038 --> 00:13:52,749 ‫- حتماً بدجور درد داشته ‫- آره 238 00:13:52,832 --> 00:13:55,085 ‫واسه تخلیه‌ی اطلاعاتی یا انتقام شکنجه شده 239 00:13:55,168 --> 00:13:56,938 ‫وقتی کارشون باهاش تموم شده، ‫از آسمون پرتش کردن پایین 240 00:13:56,962 --> 00:13:58,421 ‫تا رد گلوله و پوکه دامن‌گیرشون نشه 241 00:13:58,505 --> 00:14:00,691 ‫چند تا دانشجو از مسیر کوهنوردی خارج شدن 242 00:14:00,715 --> 00:14:02,259 ‫جسد رو دیدن 243 00:14:02,342 --> 00:14:04,594 ‫اگه به خاطر اونا نبود، خدا می‌دونه ‫کِی جسدش پیدا می‌شد 244 00:14:08,640 --> 00:14:10,725 ‫خب، قدم بعدی؟ 245 00:14:13,270 --> 00:14:15,081 ‫اگه واسه کمک با تو تماس گرفته، ‫شاید سعی کرده 246 00:14:15,105 --> 00:14:16,707 ‫با بقیه‌ی یگان هم تماس بگیره 247 00:14:16,731 --> 00:14:18,024 ‫احتمالاً موفق نشده 248 00:14:18,108 --> 00:14:19,442 ‫به اُدانل، دیکسون 249 00:14:19,526 --> 00:14:21,528 ‫سانچز و اوروزکو زنگ زدم. ‫هیچکس جواب نداد. 250 00:14:21,611 --> 00:14:23,780 ‫واسه سوان هم هیچ شماره‌ای ثبت نشده بود 251 00:14:23,863 --> 00:14:25,824 ‫حتی دفترم نتونست پیداش کنه 252 00:14:25,907 --> 00:14:27,993 ‫همیشه آدم توداریـه 253 00:14:28,076 --> 00:14:29,452 ‫لاوری چطور؟ 254 00:14:29,536 --> 00:14:31,997 ‫دو سال پیش توی یه تصادف ماشین ‫در مونتانا کُشته شده 255 00:14:32,080 --> 00:14:33,999 ‫مراسم ختمش غم‌انگیز بود، ولی 256 00:14:34,082 --> 00:14:37,085 ‫دیدار دوباره‌ی بچه‌ها خوب بود 257 00:14:37,168 --> 00:14:40,046 ‫گمونم وقتی نیستی زندگی هم به پایان می‌رسه 258 00:14:40,130 --> 00:14:43,133 ‫عروسی فرانز، مراسم ختم لاوری 259 00:14:43,216 --> 00:14:44,551 ‫هیچکس بهم نگفت 260 00:14:44,634 --> 00:14:46,094 ‫نه تلفن داری، نه نشونی 261 00:14:46,177 --> 00:14:47,280 ‫می‌تونستی مثل امروز 262 00:14:47,304 --> 00:14:48,805 ‫از خودپرداز یه پیغام اضطراری بفرستی 263 00:14:48,888 --> 00:14:51,016 ‫اولاً که این تازه به فکرم رسید 264 00:14:51,099 --> 00:14:53,643 ‫ثانیاً، واقعاً اضطراری نبود 265 00:14:53,727 --> 00:14:56,021 ‫اضطراری موقعی بود که کامیون زد به لاوری 266 00:14:56,104 --> 00:14:58,064 ‫و خداییش 267 00:14:58,148 --> 00:14:59,709 ‫واقعاً حاضر بوی اون همه راه بیای مونتانا 268 00:14:59,733 --> 00:15:02,319 ‫از تگزاس یا مِین یا هر جایی که اون موقع بودی 269 00:15:02,402 --> 00:15:04,321 ‫تا فقط به یه جسد داخل تابوت نگاه کنی؟ 270 00:15:04,404 --> 00:15:05,947 ‫نه 271 00:15:08,992 --> 00:15:12,621 ‫پس دوباره می‌پرسم. قدم بعدی؟ 272 00:15:14,122 --> 00:15:15,665 ‫واقعاً می‌خوای اجازه بدی پلیس‌های دیگه 273 00:15:15,749 --> 00:15:17,751 ‫پرونده‌ی دوستِ فوت شده‌مون رو پیگیری کنن؟ 274 00:15:20,462 --> 00:15:22,088 ‫همین فکر رو می‌کردم 275 00:15:24,299 --> 00:15:26,926 ‫بریم بیوه‌ی فرانزی رو ببینیم 276 00:16:00,126 --> 00:16:02,545 ‫الان با اون گنده‌بک ملاقات کرد 277 00:16:06,591 --> 00:16:08,551 ‫شما با دیوید اُدانل 278 00:16:08,635 --> 00:16:11,304 ‫در دسترس نیستم، پیغام بذارید. ‫باهاتون تماس می‌گیرم. 279 00:16:11,388 --> 00:16:14,724 ‫اُدانل. منم ریچر با ‫یه مورد ویژه‌ی 10-30 دیگه 280 00:16:14,808 --> 00:16:17,519 ‫من و نیلی توی هتل ویل در بروکلین می‌مونیم 281 00:16:17,602 --> 00:16:19,521 ‫تن لشت رو تکون بده و بهمون زنگ بزن 282 00:16:21,481 --> 00:16:23,233 ‫خب، نمی‌تونیم به سوان زنگ بزنیم 283 00:16:23,316 --> 00:16:25,276 ‫اُدانل، سانچز و اوروزکو همچنان جواب نمیدن 284 00:16:25,360 --> 00:16:27,040 ‫و منشی دفتر دیکسون میگه 285 00:16:27,112 --> 00:16:29,948 ‫نمی‌تونه بگه دیکسون کجاست ‫یا کِی برمی‌گرده 286 00:16:30,031 --> 00:16:32,158 ‫احتمالاً سر یه مأموریت مخفیـه 287 00:16:32,242 --> 00:16:34,411 ‫شاید 288 00:16:34,494 --> 00:16:36,705 ‫یا شاید اونا هم همگی توی دردسر افتادن 289 00:16:55,473 --> 00:16:57,517 ‫مایکی 290 00:16:57,600 --> 00:17:00,353 ‫برو مداد رنگی‌هات رو پیدا کن و ‫نقاشی بکش، خب؟ 291 00:17:01,855 --> 00:17:02,981 ‫لطفاً بشینید 292 00:17:08,987 --> 00:17:11,322 ‫شرمنده خیلی طول کشید گوشی رو قطع کنم 293 00:17:11,406 --> 00:17:14,826 ‫آخه قطع کردن تماس با خواهرم خیلی سختـه 294 00:17:14,909 --> 00:17:17,537 ‫هر ساعت زنگ می‌زنه. ‫دیدبان شخصیِ خودکشی‌مـه. 295 00:17:21,249 --> 00:17:23,626 ‫شرمنده. خیلی بد بود 296 00:17:23,710 --> 00:17:24,836 ‫نباید این رو می‌گفتم 297 00:17:24,919 --> 00:17:26,105 ‫بعد از مصیبتی که کشیدی 298 00:17:26,129 --> 00:17:27,964 ‫هر چی بخوای می‌تونی بگی 299 00:17:32,677 --> 00:17:35,263 ‫باورم نمیشه که پسرت چقدر شبیه فرانزیـه 300 00:17:37,599 --> 00:17:40,351 ‫من هم فرانزی صداش می‌کردم 301 00:17:40,435 --> 00:17:42,979 ‫کدومتون این اسم رو ‫روش گذاشت؟ یادم رفته 302 00:17:43,062 --> 00:17:44,773 ‫اُدانل 303 00:17:44,856 --> 00:17:46,900 ‫درسته. دیوید اُدانل 304 00:17:46,983 --> 00:17:48,860 ‫به تو هم می‌گفت گنده‌بک 305 00:17:48,943 --> 00:17:52,822 ‫خدایا، کالوین همیشه از شما می‌گفت 306 00:17:52,906 --> 00:17:56,576 ‫می‌دونم بیشتر از هر چیزی ‫عاشق من و مایکی بود 307 00:17:56,659 --> 00:17:59,537 ‫ولی از نحوه‌ی حرف زدنش، ‫فکر نکنم توی کل زندگیش... 308 00:17:59,621 --> 00:18:03,041 ‫بیشتر از سال‌هایی که توی ‫گروهان 110اُم بود بهش خوش نگذشته 309 00:18:03,124 --> 00:18:04,459 ‫من که مطمئن نیستم 310 00:18:04,542 --> 00:18:06,294 ‫از وقتی که با هم ازدواج کردید 311 00:18:06,377 --> 00:18:09,005 ‫هر بار باهاش حرف زدم، ‫به نظر خوشحال می‌اومد 312 00:18:10,340 --> 00:18:12,217 ‫خوشحال‌تر از اونی که می‌شناختم 313 00:18:17,597 --> 00:18:20,683 ‫ممنون که اینو گفتی 314 00:18:25,104 --> 00:18:28,066 ‫می‌دونم همین الانش پلیس ‫هزار تا سؤال ازت پرسیده 315 00:18:28,149 --> 00:18:30,389 ‫ولی به نظرت می‌تونی ما رو ‫کامل در جریان وقایع قرار بدی؟ 316 00:18:31,319 --> 00:18:34,447 ‫البته 317 00:18:34,531 --> 00:18:37,992 ‫من با مایکی رفته بودم شهر پروو 318 00:18:38,076 --> 00:18:40,245 ‫واسه بیماری مادرم ‫به خواهرم کمک می‌کردم 319 00:18:40,328 --> 00:18:42,205 ‫زوال عقل زودرس 320 00:18:42,288 --> 00:18:45,458 ‫چند روز پشت سر هم سعی کردم کالوین رو ‫بگیرم ولی جواب نداد و تماس نگرفت 321 00:18:45,542 --> 00:18:47,836 ‫اصلاً از این کارها نمی‌کرد، ‫پس کم کم نگران شدم 322 00:18:47,919 --> 00:18:50,046 ‫به پلیس نیویورک زنگ زدم، ‫گفتن شاید داره 323 00:18:50,129 --> 00:18:52,257 ‫پرونده‌ای رو پیگیری می‌کنه ‫چون کارآگاه خصوصیـه 324 00:18:52,340 --> 00:18:54,384 ‫یا رفته عشق و حال بکنه 325 00:18:54,467 --> 00:18:56,511 ‫چون همسر و بچه‌اش توی شهر نیستن 326 00:18:56,594 --> 00:18:58,763 ‫به نظرت واقعاً داشته همین کار رو می‌کرده؟ 327 00:18:58,847 --> 00:19:00,598 ‫عشق و حال با جمع ناباب؟ 328 00:19:04,060 --> 00:19:08,147 ‫کالوین اگه ده دقیقه هم واسه شام ‫دیر می‌کرد زنگ می‌زد 329 00:19:08,231 --> 00:19:11,526 ‫و با هیچکس هم مهمونی نمی‌گرفت 330 00:19:13,695 --> 00:19:15,363 ‫پس من خیلی نگران شدم 331 00:19:15,446 --> 00:19:18,199 ‫زودتر برگشتم و دیدم خونه‌مون زیر و رو شده 332 00:19:18,283 --> 00:19:19,617 ‫هیچی دزدیده نشده بود 333 00:19:19,701 --> 00:19:22,620 ‫پلیس‌ها اصلاً نمی‌دونن کار کی بوده 334 00:19:22,704 --> 00:19:25,206 ‫از پرونده‌ای که فرانز ممکنه ‫داشته روش کار می‌کرده خبر داری؟ 335 00:19:25,290 --> 00:19:27,750 ‫هیچ‌وقت کارش رو نمی‌آورد خونه 336 00:19:27,834 --> 00:19:31,004 ‫می‌گفت وقتی اینجاست 337 00:19:31,087 --> 00:19:33,840 ‫می‌خواد کل وجودش 338 00:19:33,923 --> 00:19:37,135 ‫در اختیار من و مایکی باشه 339 00:19:38,720 --> 00:19:42,223 ‫متأسفم. می‌خوام کمک کنم 340 00:19:42,307 --> 00:19:43,892 ‫فقط خیلی سختـه 341 00:19:45,268 --> 00:19:47,729 ‫هر روزش عذابـه 342 00:19:47,812 --> 00:19:49,981 ‫فقط یه چند تا سؤال دیگه 343 00:19:50,064 --> 00:19:51,316 ‫قول میدم 344 00:19:53,109 --> 00:19:54,444 ‫باشه 345 00:19:55,862 --> 00:19:57,488 ‫مشتری‌هاش معمولاً چجور آدمایی بودن؟ 346 00:19:58,615 --> 00:20:01,743 ‫آدمای وال‌استریتی. مدیرعامل‌ها، ‫آدمای صندوق‌های سرمایه‌گذاری 347 00:20:01,826 --> 00:20:04,287 ‫آدم خشنی بین‌شون بود؟ 348 00:20:04,370 --> 00:20:05,997 ‫براش دردسر درست کنه؟ ‫بهش فشار بیاره؟ 349 00:20:06,080 --> 00:20:09,459 ‫نه. اصلاً. بعد از به دنیا اومدن مایکی 350 00:20:09,542 --> 00:20:11,669 ‫دیگه سراغ پرونده‌های خطرناک نرفت 351 00:20:12,795 --> 00:20:14,172 ‫اقلاً اینطور فکر می‌کردم 352 00:20:15,715 --> 00:20:17,800 ‫کس دیگه‌ای از اعضای گروهان 110اُم ‫باهاش کار می‌کرد؟ 353 00:20:17,884 --> 00:20:20,386 ‫نمی‌دونم. شاید توی دفترش چیزی باشه 354 00:20:24,182 --> 00:20:26,935 ‫تابلوی روی درش اینـه: ‫«شرکت مشاوران تری ریورز و شرکا» 355 00:20:27,018 --> 00:20:30,480 ‫آدرسش خیابون 103 فلتبوشـه. ‫اونجا رو هم داغون کرده بودن. 356 00:20:30,563 --> 00:20:32,041 ‫پلیس‌ها نتونستن از اونجا چیزی پیدا کنن 357 00:20:32,065 --> 00:20:36,152 ‫ولی طبق چیزهایی که ‫فرانزی همیشه بهم می‌گفت 358 00:20:36,235 --> 00:20:38,821 ‫بازرس‌های ویژه یه مشت ‫پلیس بازنشسته نبودن 359 00:20:39,864 --> 00:20:44,494 ‫نباید سر به سر بازرس‌های ویژه بذاری 360 00:20:53,252 --> 00:20:54,545 ‫اینو بابات یادت داده؟ 361 00:21:00,551 --> 00:21:04,889 ‫می‌خوای بدونی پدرت چطوری بازرس ویژه شد؟ 362 00:21:06,641 --> 00:21:09,602 ‫جلوی دعوای دو تا سرباز غول‌تشن رو گرفت 363 00:21:09,686 --> 00:21:11,771 ‫چون یکی‌شون خیال می‌کرد اون یکی 364 00:21:11,854 --> 00:21:14,440 ‫آخرین کلوچه‌ی خونگی‌ای که ‫مامانش براش فرستاده رو دزدیده 365 00:21:16,275 --> 00:21:21,030 ‫پدرت کاری کرد اونا با هم دست بدن و ‫دوباره دوست بشن 366 00:21:23,950 --> 00:21:26,786 ‫و این یارویی که اینجاست 367 00:21:26,869 --> 00:21:30,456 ‫می‌خواست پدرت عضو ‫گروهان 110اُم بشه چون... 368 00:21:31,958 --> 00:21:35,378 ‫مردی رو دید که وقتی شرایط مُتشنج شد، ‫خونسردیش رو حفظ کرد 369 00:21:40,341 --> 00:21:42,844 ‫اینطوری بود که با پدرت دوست شدیم 370 00:21:53,146 --> 00:21:54,355 ‫خیلی‌خب 371 00:22:10,747 --> 00:22:12,623 ‫می‌دونی که فرانز کلوچه رو خورده بوده 372 00:22:12,707 --> 00:22:15,293 ‫- خیال کرده واسه همه‌ست؟ ‫- آره 373 00:22:15,376 --> 00:22:17,187 ‫مطمئنم اون سدان مشکی اون طرف خیابون 374 00:22:17,211 --> 00:22:19,088 ‫بیرون رستوران هم بود 375 00:22:19,172 --> 00:22:22,717 ‫توی هر خیابون آمریکا ‫یه سدان مشکی هست. سوار شو 376 00:22:33,436 --> 00:22:34,455 ‫مدیر اونجا زبون وا کرد؟ 377 00:22:34,479 --> 00:22:36,522 ‫نه، به دربان رشوه دادم 378 00:22:36,606 --> 00:22:39,317 ‫نیلی رو شناخت که با اسم ‫سارا کانر جا رزرو کرده 379 00:22:39,400 --> 00:22:41,486 ‫و اتاق بغلی رو به اسم 380 00:22:41,569 --> 00:22:43,946 ‫استارلین کاسترو رزرو کرده 381 00:22:44,030 --> 00:22:45,573 ‫حتماً واسه هالکـه 382 00:22:45,656 --> 00:22:49,577 ‫استارلین کاسترو شش هفت سال پیش ‫واسه تیم یانکیز بازی می‌کرد 383 00:22:49,660 --> 00:22:51,537 ‫اون‌وقت سارا کانر کیه؟ ‫[شخصیتی در فیلم ترمیناتور] 384 00:22:51,621 --> 00:22:54,415 ‫به کیرمم نیست 385 00:22:54,499 --> 00:22:56,417 ‫فقط حواست به اون هتل 386 00:22:56,501 --> 00:22:57,919 ‫و اونا باشه 387 00:22:58,002 --> 00:22:59,837 ‫دریافت شد 388 00:23:12,017 --> 00:23:15,329 ‫این دفتر دستک واسه کسی که با ‫وال‌استریتی‌ها دم‌خور بوده خیلی ساده و ارزونـه 389 00:23:15,353 --> 00:23:16,646 ‫بهتره بگی بی‌غَل و غش 390 00:23:16,729 --> 00:23:19,941 ‫نزدیک خونه‌اشـه که بتونه ‫بیشتر با خانواده‌اش باشه 391 00:23:20,024 --> 00:23:22,527 ‫دقیقاً از همون جاهایی که فرانزی انتخاب می‌کنه 392 00:23:29,283 --> 00:23:31,828 ‫آنجلا وقتی گفت درب و داغون، ‫شوخی نمی‌کرد 393 00:23:31,911 --> 00:23:34,372 ‫احتمالاً هیچی پیدا نکردن 394 00:23:35,665 --> 00:23:37,583 ‫از کجا می‌دونی؟ 395 00:23:37,667 --> 00:23:39,019 ‫اگه سریع چیزی رو که می‌خوای... 396 00:23:39,043 --> 00:23:40,962 ‫پیدا کنی، تا این حد پیش نمیری 397 00:23:42,004 --> 00:23:44,215 ‫تازه عصبانی از اینجا رفتن 398 00:23:45,591 --> 00:23:47,718 ‫پشت این پنجره‌ی شیشه‌ای ‫که دنبال چیزی نمی‌گشتن 399 00:23:47,802 --> 00:23:48,719 ‫ولی اون تلفن رو کوبیدن وسطش 400 00:23:48,803 --> 00:23:50,513 ‫این کار یه آدم کلافه‌ست که 401 00:23:50,596 --> 00:23:52,316 ‫چیزی رو که می‌خواسته پیدا نکرده 402 00:23:52,390 --> 00:23:54,559 ‫هر چیزی که دنبالش بودن کوچیک بوده 403 00:23:55,977 --> 00:23:57,645 ‫آدم که پایه‌های صندلی رو از وسط نمی‌شکنه 404 00:23:57,728 --> 00:23:59,081 ‫که ببین وسطش خالیـه یا نه، مگه اینکه 405 00:23:59,105 --> 00:24:01,274 ‫دنبال چیزی بگردی که اون تو جا بشه 406 00:24:05,278 --> 00:24:06,696 ‫آهای 407 00:24:08,406 --> 00:24:09,782 ‫اینو نگاه 408 00:24:14,370 --> 00:24:16,664 ‫انگار همین دیروز بود 409 00:24:29,719 --> 00:24:31,179 ‫جاکلیدی رو بده 410 00:24:39,395 --> 00:24:42,148 ‫فرانز باهوش بود، درسته؟ 411 00:24:42,231 --> 00:24:43,482 ‫خیلی باهوش 412 00:24:43,566 --> 00:24:44,710 ‫پس اگه با چیزی سر و کار داشته 413 00:24:44,734 --> 00:24:46,152 ‫که ممکن بوده اونو به کُشتن بده 414 00:24:46,235 --> 00:24:48,172 ‫اونو توی جایی می‌ذاشت که خیلی امن باشه 415 00:24:48,196 --> 00:24:49,739 ‫ولی خیلی راحت در دسترس باشه 416 00:24:49,822 --> 00:24:52,074 ‫جایی که قشنگ جلوی چشم باشه و ‫هر روز می‌بینیم 417 00:24:52,158 --> 00:24:54,410 ‫ولی جایی که هیچکس بهش شک نکنه 418 00:24:54,493 --> 00:24:55,536 ‫خیلی‌خب 419 00:24:55,620 --> 00:24:57,538 ‫پس اون کجاست که دسترسیش خیلی آسونـه 420 00:24:57,622 --> 00:25:00,875 ‫و هر روز وسایل‌مون رو بهش می‌سپاریم؟ 421 00:25:01,876 --> 00:25:04,295 ‫این کلید صندوق پستی‌‌ـه 422 00:25:05,630 --> 00:25:08,883 ‫تابحال بهت گفته بودم که باهوشی، نیلی؟ 423 00:25:08,966 --> 00:25:11,010 ‫به قدر کافی نه 424 00:25:22,271 --> 00:25:25,274 ‫لعنتی. ساعت پنج رو گذشته 425 00:25:26,609 --> 00:25:28,945 ‫اگه رمزش چهار رقمی باشه ‫ده هزار ترکیب اعداد ازش در میاد 426 00:25:29,028 --> 00:25:31,155 ‫- امتحان کردنش فایده نداره ‫- خوبه 427 00:25:31,239 --> 00:25:32,698 ‫از رمز عبور حدس زدن متنفرم 428 00:25:32,782 --> 00:25:34,617 ‫مجبوریم فردا برگردیم 429 00:25:35,993 --> 00:25:38,037 ‫خب، حالا چیکار کنیم؟ 430 00:25:40,122 --> 00:25:42,517 ‫جین شدم ‫[ده کارت سِت] 431 00:25:42,541 --> 00:25:44,502 ‫اصلاً نمی‌دونم چرا دارم بازی می‌کنم 432 00:25:44,585 --> 00:25:46,295 ‫چون ته دلت امیدواری بتونی شکستم بدی 433 00:25:46,379 --> 00:25:47,713 ‫چند دست برنده شدم 434 00:25:49,924 --> 00:25:51,842 ‫اگه خودت بذاری برنده بشم، ‫بدجور عصبانی میشم 435 00:25:51,926 --> 00:25:55,346 ‫اینطور نیست که بذارم برنده شی 436 00:25:55,429 --> 00:25:56,597 ‫فقط یواش‌تر بازی می‌کنم 437 00:25:56,681 --> 00:26:00,184 ‫توی زندگی حرفه‌ایت که اینطور نیستی 438 00:26:00,268 --> 00:26:02,061 ‫منظورت رو نمی‌فهمم 439 00:26:03,437 --> 00:26:05,439 ‫ماشینی که کرایه کردی رنج‌رُوره 440 00:26:05,523 --> 00:26:07,525 ‫هتل‌ شیک 441 00:26:07,608 --> 00:26:09,402 ‫پول بلیط هواپیما رو مثل ‫نقل و نبات برام فرستادی 442 00:26:09,485 --> 00:26:11,737 ‫وضعت خوبـه 443 00:26:11,821 --> 00:26:15,866 ‫مشخصه توی زندگی شغلیت ‫پا پس نمی‌کشی 444 00:26:18,160 --> 00:26:21,080 ‫نمی‌خوام پُز بدم، ولی توی دفتر... 445 00:26:21,163 --> 00:26:22,915 ‫بهم میگن «نابغه» 446 00:26:22,999 --> 00:26:25,584 ‫طی دو سال گذشته دو بار ترفیع گرفتم 447 00:26:25,668 --> 00:26:27,878 ‫دارن یه شعبه توی سنت لوئیس می‌زنن 448 00:26:27,962 --> 00:26:30,506 ‫بهم پیشنهاد دادن اگه بخوام مدیرش بشم 449 00:26:30,589 --> 00:26:33,467 ‫ولی کار میدانی رو بیشتر دوست دارم 450 00:26:33,551 --> 00:26:35,011 ‫چیکار می‌کنی؟ 451 00:26:35,094 --> 00:26:37,888 ‫بیشتر کار تحقیقاتی برای افراد پر درآمد 452 00:26:37,972 --> 00:26:42,351 ‫نهادهای دولتی، دفاتر خانوادگی، ‫از این جور چیزا 453 00:26:42,435 --> 00:26:45,438 ‫هر از گاهی پرونده‌ی خیریه هم قبول می‌کنیم 454 00:26:45,521 --> 00:26:48,858 ‫بچه‌های گمشده، آثار هنری به سرقت رفته 455 00:26:48,941 --> 00:26:52,111 ‫پس، فقط پول نیست 456 00:26:52,194 --> 00:26:53,487 ‫حس خوبی داره 457 00:26:53,571 --> 00:26:56,449 ‫تو چی؟ 458 00:26:56,532 --> 00:26:59,160 ‫چند وقت پیش یه مسابقه‌ی بیس‌بال ‫آماتوری رو توی شهر سو فالز تماشا کردم 459 00:26:59,243 --> 00:27:01,537 ‫چه جالب 460 00:27:03,748 --> 00:27:05,916 ‫با کس دیگه‌ای دیدیش؟ 461 00:27:07,251 --> 00:27:09,211 ‫نه 462 00:27:11,005 --> 00:27:12,465 ‫توی بازی... 463 00:27:12,548 --> 00:27:15,301 ‫با کسی حرف نزدی؟ 464 00:27:16,427 --> 00:27:18,054 ‫یه آبجو سفارش دادم 465 00:27:19,638 --> 00:27:21,098 ‫خیلی‌خب 466 00:27:22,558 --> 00:27:25,978 ‫حرف از صحبت کردن با مردم شد 467 00:27:26,062 --> 00:27:28,481 ‫وقتی رفتی بنزین بزنی، ‫دوباره همه رو گرفتم 468 00:27:29,857 --> 00:27:32,193 ‫صدا از هیچکس در نیومد 469 00:27:32,276 --> 00:27:33,486 ‫بیشتر از همه با کدوم تماس گرفتی؟ 470 00:27:33,569 --> 00:27:36,530 ‫سانچز؟ اوروزکو؟ اُدانل؟ 471 00:27:36,614 --> 00:27:38,574 ‫یا... دیسکون؟ 472 00:27:38,657 --> 00:27:41,327 ‫اون خدمات پاسخگویی به تماس داره 473 00:27:41,410 --> 00:27:42,512 ‫به جای پیغام گذاشتن 474 00:27:42,536 --> 00:27:43,847 ‫یکی هست که واقعاً باهاش حرف بزنی 475 00:27:43,871 --> 00:27:45,498 ‫درسته. چون همین الان به این نتیجه رسیدیم 476 00:27:45,581 --> 00:27:47,625 ‫که چقدر عاشق حرف زدن با مردم هستی 477 00:27:48,709 --> 00:27:50,169 ‫خفه بمیر 478 00:27:51,420 --> 00:27:52,922 ‫طوری نیست 479 00:27:53,005 --> 00:27:55,591 ‫همیشه مشخص بود که ‫شما دو تا به هم علاقه دارید 480 00:27:55,674 --> 00:27:57,802 ‫تابحال با همدیگه خوابیدید؟ 481 00:27:57,885 --> 00:27:58,928 ‫نه 482 00:27:59,011 --> 00:28:00,471 ‫چرا نه؟ 483 00:28:00,554 --> 00:28:01,794 ‫چون زشت بود 484 00:28:01,847 --> 00:28:03,099 ‫درجه‌تون که یکی بود 485 00:28:03,182 --> 00:28:05,059 ‫رئیس تیم من بودم 486 00:28:06,227 --> 00:28:07,603 ‫زشت بود 487 00:28:10,398 --> 00:28:11,941 ‫ولی به نظر تو اون جذاب بود 488 00:28:12,024 --> 00:28:13,901 ‫- کی همچین نظری نداره خب؟ ‫- من 489 00:28:13,984 --> 00:28:16,946 ‫به نظر من هیچکس جذاب نیست 490 00:28:17,029 --> 00:28:18,364 ‫جین! 491 00:28:21,409 --> 00:28:23,911 ‫من میرم بخوابم 492 00:28:27,123 --> 00:28:31,710 ‫پول پرواز و اتاق و همه چی رو بهت پس میدم 493 00:28:31,794 --> 00:28:33,963 ‫حدوداً یه هفته‌ی دیگه ‫حقوق بازنشستگیم رو می‌گیرم 494 00:28:34,046 --> 00:28:36,549 ‫لازم نکرده. اگه توی «دانشگاه ریچر» 495 00:28:36,632 --> 00:28:39,051 ‫قبول نمی‌شدم، این شغل رو نداشتم 496 00:28:39,135 --> 00:28:40,803 ‫فکر کن شهریه‌ی عقب افتاده‌ست 497 00:28:40,886 --> 00:28:43,305 ‫یه حسی بهم میگه بدون من هم ‫از پسش برمی‌اومدی 498 00:28:43,389 --> 00:28:45,057 ‫بعلاوه، یه‌کم عجیبـه که 499 00:28:45,141 --> 00:28:47,017 ‫بذارم سرگروهبانم مخارجم رو بده 500 00:28:47,101 --> 00:28:49,854 ‫حسابمون رو صاف می‌کنم 501 00:28:49,937 --> 00:28:52,148 ‫- شب بخیر، نیلی ‫- شب بخیر، ریچر 502 00:29:07,872 --> 00:29:09,498 ‫برای شما 503 00:29:09,582 --> 00:29:11,834 ‫- بفرمایید. حالشو ببرید ‫- ممنون 504 00:29:20,551 --> 00:29:25,222 ‫خب، به سلامتی این جمع خفن 505 00:29:26,599 --> 00:29:27,933 ‫باید ساز بانجوت رو می‌آوردی 506 00:29:33,063 --> 00:29:34,940 ‫خب، گمونم بعد از این دور 507 00:29:35,024 --> 00:29:37,109 ‫برمی‌گردم حسابداری 508 00:29:37,193 --> 00:29:38,873 ‫هنوز یه سری کار اداری دارم که باید تموم کنم 509 00:29:40,613 --> 00:29:42,573 ‫ولی ما که تازه اومدیم اینجا 510 00:29:43,908 --> 00:29:45,284 ‫می‌دونم 511 00:29:48,621 --> 00:29:50,581 ‫اگه مشکلی نداره بپرسم 512 00:29:50,664 --> 00:29:52,666 ‫کی ازتون خواست این ‫تیم رو جمع کنید، قربان؟ 513 00:29:52,750 --> 00:29:54,418 ‫با پرسیدنت مشکلی ندارم 514 00:29:54,502 --> 00:29:56,337 ‫اینکه بهم میگی «قربان» رو مشکل دارم 515 00:29:56,420 --> 00:29:58,214 ‫درجه‌ات از من بالاتره 516 00:29:58,297 --> 00:30:00,966 ‫تو سرگروهبانی. ‫تقریباً درجه‌ی همه ازت بالاتره. 517 00:30:01,050 --> 00:30:03,427 ‫نباید با لباس نظامی مشروب بخورید 518 00:30:05,137 --> 00:30:06,805 ‫ما که الان مشروب نمی‌خوریم 519 00:30:06,889 --> 00:30:08,349 ‫داشتیم می‌خوردیم 520 00:30:08,432 --> 00:30:09,558 ‫بعدش تو مزاحم‌مون شدی 521 00:30:09,642 --> 00:30:11,268 ‫اون دختره جاش اینجا نیست 522 00:30:11,352 --> 00:30:15,189 ‫اینجا ارتشـه. جای کدوم‌مون اینجاست آخه؟ 523 00:30:15,272 --> 00:30:16,607 ‫خیال کردی خیلی زرنگی؟ 524 00:30:16,690 --> 00:30:18,526 ‫از تو زرنگ‌ترم 525 00:30:19,652 --> 00:30:21,445 ‫بعلاوه، مردی‌‌ام که یه قانونی ‫واسه خودش داره 526 00:30:21,529 --> 00:30:24,698 ‫کسی کاری به کار من و دوستام نداشته باشه 527 00:30:24,782 --> 00:30:26,116 ‫من هم کاری به کارشون ندارم 528 00:30:26,200 --> 00:30:29,787 ‫اگه اینطور نباشه، من هم کوتاه نمیام 529 00:30:29,870 --> 00:30:31,830 ‫فکر می‌کردم قانونش این بود: ‫به محض اینکه اولین شلیک انجام بشه 530 00:30:31,914 --> 00:30:33,249 ‫نقشه‌ها به فنا میرن. 531 00:30:33,332 --> 00:30:35,626 ‫اینجا کلوپ افسرهاست. ‫نه سرباز وظیفه‌ها. 532 00:30:35,709 --> 00:30:37,229 ‫چطوره آبجوم رو تموم کنم و 533 00:30:37,253 --> 00:30:39,129 ‫برم دنبال کارم، باشه قربان؟ 534 00:30:39,213 --> 00:30:41,293 ‫چطوره ساکت باشی؟ ‫آدم بزرگ‌ها دارن حرف می‌زنن 535 00:30:42,758 --> 00:30:44,260 ‫حالا یا اون میره 536 00:30:44,343 --> 00:30:46,637 ‫وگرنه همه‌تون رو خِرکِش می‌کنیم بیرون 537 00:30:54,728 --> 00:30:57,481 ‫بهت یه فرصت میدم، چون به مادرم قول دادم 538 00:30:57,565 --> 00:30:59,984 ‫به شل‌مغزهایی مثل تو فرصت کنار کشیدن بدم 539 00:31:03,821 --> 00:31:05,489 ‫ما 12 نفریم 540 00:31:07,074 --> 00:31:08,367 ‫شما 9 نفرید 541 00:31:10,703 --> 00:31:12,997 ‫خب، حیف شد 542 00:31:13,080 --> 00:31:15,874 ‫حداقل سه نفر کم دارید 543 00:31:32,891 --> 00:31:34,578 ‫وقتی اون یارو دستش رو انداخت ‫دور گردنم فکر می‌کردم کارم تمومـه 544 00:31:34,602 --> 00:31:36,770 ‫یکی طلبت، برادر 545 00:31:36,854 --> 00:31:38,790 ‫آره برادر. بازم یخ ‫بهم بده که بی‌حساب شیم 546 00:31:38,814 --> 00:31:40,649 ‫خیلی‌خب، پنج دقیقۀ دیگه ‫هات‌داگ‌ها حاضر میشن 547 00:32:02,046 --> 00:32:03,339 ‫یه تازه‌شو می‌خوای؟ 548 00:32:10,387 --> 00:32:11,805 ‫نوش 549 00:32:17,394 --> 00:32:22,191 ‫می‌دونی، من نباید توی ‫کلوپ افسرها می‌بودم 550 00:32:22,274 --> 00:32:23,192 ‫می‌دونم 551 00:32:23,275 --> 00:32:26,654 ‫پس چرا سرش دعوا کردی؟ 552 00:32:26,737 --> 00:32:28,572 ‫مؤدبانه خواهش نکرد 553 00:32:31,575 --> 00:32:34,203 ‫من و تو قراره رفیق بشیم، ‫مگه نه ریچر؟ 554 00:32:35,954 --> 00:32:37,247 ‫همین الانشم هستیم، نیلی 555 00:32:45,464 --> 00:32:46,632 ‫گرسنه‌اید؟ 556 00:32:46,715 --> 00:32:48,717 ‫آهای. آهای، آهای، آهای 557 00:32:48,801 --> 00:32:50,010 ‫سریع یه چیزی بگم 558 00:32:50,094 --> 00:32:52,513 ‫امشب، بچه‌های گروهان 91اُم 559 00:32:52,596 --> 00:32:55,182 ‫یه درس خیلی مهم یاد گرفتن 560 00:32:55,265 --> 00:32:58,268 ‫چی یاد گرفتن؟ هان؟ 561 00:32:58,352 --> 00:33:02,231 ‫که نباید سر به سر ‫بازرس‌های ویژه بذاری! 562 00:33:02,314 --> 00:33:07,027 ‫نباید سر به سر ‫بازرس‌های ویژه بذاری! 563 00:33:07,111 --> 00:33:08,529 ‫هورا! 564 00:33:15,953 --> 00:33:17,579 ‫می‌دونستی قراره این اتفاق بیفته 565 00:33:19,331 --> 00:33:22,209 ‫می‌دونستم گروهان 91 عادت دارن ‫پنج‌شنبه شب‌ها مشروب بخورن 566 00:33:23,293 --> 00:33:25,295 ‫و اینکه خیلی مقرراتی هستن 567 00:33:26,463 --> 00:33:28,841 ‫ضمناً لاشی هستن 568 00:33:28,924 --> 00:33:30,884 ‫ولی حالا 569 00:33:30,968 --> 00:33:34,138 ‫مطمئنم که اونا همگی می‌تونن با هم کار کنن 570 00:33:36,390 --> 00:33:39,059 ‫عکس یادگاری اولین روزمون از این گروهان 571 00:33:39,143 --> 00:33:42,062 ‫- تو. برو کنار آتیش ‫- باشه 572 00:33:42,146 --> 00:33:43,772 ‫چطوره من بگیرم؟ 573 00:33:43,856 --> 00:33:45,315 ‫نه رفیق، خودم ردیفش می‌کنم 574 00:33:45,399 --> 00:33:48,193 ‫نه. نه، قرار نیست همینطوری ‫از زیرش در بری. زود باش 575 00:33:48,277 --> 00:33:49,820 ‫یالا 576 00:33:51,905 --> 00:33:53,490 ‫الان حلش می‌کنم 577 00:33:54,616 --> 00:33:56,452 ‫خیلی‌خب رفقا، تایمرش شد چهار ثانیه 578 00:33:56,535 --> 00:33:58,370 ‫مراقب پوکی استخونت باش 579 00:33:58,454 --> 00:34:00,622 ‫بیا برو تو کونم، بچه‌سال 580 00:34:02,624 --> 00:34:06,211 ‫خیلی‌خب، تازه سر شبـه، سوان 581 00:34:06,295 --> 00:34:07,713 ‫برگرد سر گیتار زدنت 582 00:34:07,796 --> 00:34:09,757 ‫آهنگِ «پرنده‌ی آزاد»! 583 00:34:09,840 --> 00:34:11,425 ‫صد سال سیاه 584 00:34:11,508 --> 00:34:13,969 ‫نه «اسکینرد»، نه «زپلین»، ‫نه «هندریکس» و کس دیگه‌ای 585 00:34:14,052 --> 00:34:15,596 ‫دوست دارم موسیقیم ملایم‌تر باشه 586 00:34:15,679 --> 00:34:17,514 ‫ولی خیال‌تون راحت، ‫بعد اینکه رفتم شاشیدم، 587 00:34:17,598 --> 00:34:19,892 ‫یه چشمه‌ای از آهنگ ‫«کروکودیل راک» رو می‌بینید 588 00:34:21,226 --> 00:34:23,079 ‫- لحظه شماری می‌کنیم ‫- آهای ریچر 589 00:34:23,103 --> 00:34:25,856 ‫منو از یه هلی‌کوپتر پرت کردن پایین، ریچر 590 00:34:25,939 --> 00:34:28,275 ‫قراره بابتش چیکار کنی؟ 591 00:34:36,784 --> 00:34:40,454 ‫به فرودگاه بین‌المللی لس‌آنجلس خوش اومدید 592 00:34:40,496 --> 00:34:43,165 ‫مسافران لطفاً پاسپورت‌شون رو حاضر کنن 593 00:34:43,248 --> 00:34:45,143 ‫دلیل اومدن‌تون، آقای ماونت؟ 594 00:34:45,167 --> 00:34:46,335 ‫آدریان، خواهش می‌کنم 595 00:34:46,418 --> 00:34:47,920 ‫واسه بازدید از اماکن دیدنی اومدم 596 00:34:48,003 --> 00:34:51,507 ‫یونیورسال استودیوز، پیاده‌روی مشاهیر ‫هالیوود، سالن نمایش چینی گرامن 597 00:34:51,590 --> 00:34:53,550 ‫طرفدار پر و پا قرص هالیوودم 598 00:34:53,634 --> 00:34:54,718 ‫چیز دیگه‌ای هست؟ 599 00:34:54,802 --> 00:34:56,428 ‫نه هیچ چیز دیگه‌ای نیست 600 00:35:02,351 --> 00:35:03,769 ‫از اقامت‌تون لذت ببرید، جناب 601 00:35:53,026 --> 00:35:56,196 ‫خیلی‌خب، ممنون 602 00:35:56,280 --> 00:35:58,156 ‫در جریان می‌ذاریمت 603 00:35:59,950 --> 00:36:02,536 ‫آنجلا نمی‌دونه کدوم ‫صندوق مال کالوینـه و 604 00:36:02,619 --> 00:36:04,514 ‫دفتر پست هم این اطلاعات رو بهش نمیده 605 00:36:04,538 --> 00:36:06,039 ‫تا وقتی که انحصار وراثت بشه 606 00:36:06,123 --> 00:36:09,251 ‫چون صندوق به اسم شرکتشـه 607 00:36:09,334 --> 00:36:11,003 ‫دوباره بریم دفترش رو بگردیم دنبال نامه؟ 608 00:36:11,086 --> 00:36:14,089 ‫دقیق گشتیم. هیچی نبود که ‫شماره‌ی صندوق روش باشه 609 00:36:14,172 --> 00:36:16,383 ‫نمیشه که همینطوری بریم اونجا و ‫یکی یکی صندوق‌ها رو امتحان کنیم 610 00:36:16,466 --> 00:36:17,986 ‫زنگ می‌زنن پلیس و ما به اتهام 611 00:36:18,051 --> 00:36:19,636 ‫دستکاری در نامه بازداشت می‌شیم ‫که جرم فدرالی‌ـه 612 00:36:19,720 --> 00:36:20,971 ‫بیا دقیق بهش فکر کنیم 613 00:36:21,054 --> 00:36:23,682 ‫فرانز مثل 89 درصد ‫مردم دنیا راست دستـه 614 00:36:23,765 --> 00:36:25,618 ‫پس احتمالاً یه صندوق سمت ‫راست ورودی درخواست کرده 615 00:36:25,642 --> 00:36:27,895 ‫انسان‌ها سمتِ غالب‌شون رو ترجیح میدن 616 00:36:27,978 --> 00:36:29,354 ‫سوابق عمومی براش ارسال می‌شده 617 00:36:29,438 --> 00:36:32,858 ‫عکس‌های نظارتی، پس یکی از اون ‫صندوق‌های بزرگ رو لازم داشته 618 00:36:32,941 --> 00:36:35,003 ‫با اونا شروع می‌کنم، ببین کدوم ‫صندوق تا خرخره پر نامه‌ست 619 00:36:35,027 --> 00:36:38,030 ‫چون فرانز مدتیـه که نرفته برشون داره 620 00:36:38,113 --> 00:36:39,573 ‫فقط یه حواس پرتی می‌خوام 621 00:36:41,074 --> 00:36:42,492 ‫به رو چشم 622 00:36:51,919 --> 00:36:55,339 ‫سلام، احوالت چطوره... آلبرت؟ 623 00:36:55,422 --> 00:36:57,507 ‫من یه تمبرشناس دو آتیشه‌ام و 624 00:36:57,591 --> 00:37:01,011 ‫کُشته مُرده‌ی این مجموعه تمبرهای ‫جدیدی هستم که تازه بیرون دادید 625 00:37:01,094 --> 00:37:02,572 ‫کدوم دسته؟ 626 00:37:02,596 --> 00:37:04,514 ‫ما، گل‌های صحرایی رو داریم 627 00:37:04,598 --> 00:37:07,142 ‫پرنده‌های ایالتی و دنیای انیمه 628 00:37:07,225 --> 00:37:08,810 ‫همه‌شون 629 00:37:08,894 --> 00:37:10,163 ‫کلی پول نقد... 630 00:37:10,187 --> 00:37:12,439 ‫توی جیبمـه و آماده‌ام که خرج‌شون کنم 631 00:37:12,522 --> 00:37:14,316 ‫خیلی‌خب 632 00:37:14,399 --> 00:37:18,987 ‫حداقل چند ده تا از این کارتون‌ها هست 633 00:37:19,071 --> 00:37:22,616 ‫اگه با انیمه آشنایی نداری، گمونم مال ژاپنـه 634 00:37:22,699 --> 00:37:23,825 ‫نه بابا، جدی میگی؟ 635 00:37:23,909 --> 00:37:26,411 ‫اوه، و... 636 00:37:26,495 --> 00:37:28,580 ‫پرنده‌های ایالتی خیلی دیدنی هستن 637 00:37:28,664 --> 00:37:31,750 ‫ولی هیچ‌وقت واسه‌ی هر 50 ایالت ‫یه پرنده‌ی مخصوص چاپ نمی‌کنن 638 00:37:31,833 --> 00:37:35,003 ‫چکاوک مرغزار غربی واسه ‫شش ایالت مختلفـه 639 00:37:35,045 --> 00:37:36,880 ‫اوه 640 00:37:36,964 --> 00:37:38,632 ‫ببخشید 641 00:37:38,715 --> 00:37:41,718 ‫ببخشید. میشه برم سراغ صندوقم؟ 642 00:37:41,802 --> 00:37:42,844 ‫آره، البته 643 00:37:46,807 --> 00:37:48,475 ‫آقا، اون کلید شماست؟ 644 00:37:48,558 --> 00:37:52,562 ‫آره، فقط... ‫یادم نمیاد کدوم صندوق مال منـه 645 00:37:52,646 --> 00:37:55,273 ‫آقا، این مرد داره از کلیدی ‫استفاده می‌کنه که مال خودش نیست 646 00:37:55,357 --> 00:37:57,517 ‫- چیه نکنه تو پلیس نامه‌ها هستی؟ ‫- قربان، کمکی ازم برمیاد؟ 647 00:37:57,567 --> 00:37:59,569 ‫- میشه طرح گل‌ها رو نشونم بدی، آلبرت؟ ‫- جناب 648 00:37:59,653 --> 00:38:01,154 ‫مشکلی نیست 649 00:38:01,238 --> 00:38:02,674 ‫نه جناب، باید کارت شناسایی بهم بدید ‫که نشون بده اون صندوق مال شماست 650 00:38:02,698 --> 00:38:04,449 ‫می‌دونی چیه؟ ‫من همه رو می‌خوام 651 00:38:04,533 --> 00:38:05,617 ‫چطوره؟ 652 00:38:05,701 --> 00:38:07,202 ‫بفرما 653 00:38:07,285 --> 00:38:09,121 ‫هیچ مشکلی نیست 654 00:38:09,204 --> 00:38:11,415 ‫فقط صندوقم رو اشتباه گرفتم 655 00:38:11,498 --> 00:38:13,709 ‫می‌دونی چیه، آل؟ ‫گمونم منصرف شدم 656 00:38:20,048 --> 00:38:21,174 ‫چی داریم؟ 657 00:38:21,258 --> 00:38:23,051 ‫صورت‌حساب، تقاضای کیفری... 658 00:38:27,014 --> 00:38:28,974 ‫مدرکِ احتمالی 659 00:38:32,811 --> 00:38:35,272 ‫انگار حدست درمورد دفتر پست جواب داد 660 00:38:35,355 --> 00:38:36,857 ‫تابحال بهت گفتم چقدر باهوشی، نیلی؟ 661 00:38:36,940 --> 00:38:38,025 ‫به قدر کافی نه 662 00:38:38,108 --> 00:38:40,110 ‫باید ببینیم چی داخل این هست 663 00:38:46,450 --> 00:38:48,660 ‫لعنتی. درگاه لپ‌تاپم فرق داره 664 00:38:48,744 --> 00:38:50,120 ‫باید برم یه تبدیل بگیرم 665 00:38:50,203 --> 00:38:51,496 ‫یه لطفی بهم بکن 666 00:38:51,580 --> 00:38:53,915 ‫از اون تاکسی اینترنتی‌ها یه ماشین بگیر 667 00:38:53,999 --> 00:38:55,709 ‫باید ماشینت رو قرض بگیرم 668 00:38:57,419 --> 00:38:59,219 ‫می‌دونی فرانز سر این ‫هارد درایو کُشته شده و 669 00:38:59,254 --> 00:39:00,839 ‫حالا می‌خوای بری یه اسلحه جور کنی 670 00:39:00,922 --> 00:39:02,883 ‫آره 671 00:39:02,966 --> 00:39:05,302 ‫ولی قبلش 672 00:39:05,385 --> 00:39:07,846 ‫باید برم کلیسا 673 00:39:16,855 --> 00:39:18,815 ‫ببخشید 674 00:39:18,899 --> 00:39:21,318 ‫می‌خواستم ببینم میشه ازتون کمک بخوام 675 00:39:21,401 --> 00:39:24,112 ‫خب، اینجا کارمون همینـه دیگه 676 00:39:24,196 --> 00:39:25,822 ‫دارم دنبال پسرخاله‌ام می‌گردم 677 00:39:25,906 --> 00:39:27,240 ‫بدجور مشکل اعتیاد داره و 678 00:39:27,324 --> 00:39:28,551 ‫یه دوست خانوادگی گفت ظاهراً 679 00:39:28,575 --> 00:39:30,077 ‫خونه‌اش همین اطرافـه 680 00:39:30,160 --> 00:39:31,495 ‫از شنیدنش متأسفم 681 00:39:31,578 --> 00:39:33,246 ‫خب، ممنونم 682 00:39:33,330 --> 00:39:35,082 ‫به خاله‌ام قول دادم بدون پسرش 683 00:39:35,165 --> 00:39:36,291 ‫برنگردم خونه 684 00:39:36,374 --> 00:39:37,810 ‫حتی نمی‌دونم باید از کجا شروع کنم 685 00:39:37,834 --> 00:39:39,961 ‫و فکر کردم شاید کلیسا 686 00:39:40,045 --> 00:39:41,922 ‫یه گروه حامی داشته باشه و 687 00:39:42,005 --> 00:39:44,174 ‫از طریق اون، شاید بدونید 688 00:39:44,257 --> 00:39:45,550 ‫جیمی کجاها رفت و آمد داشته؟ 689 00:39:46,968 --> 00:39:48,303 ‫شیطان شاهکارش رو 690 00:39:48,386 --> 00:39:50,597 ‫روی این پست‌فطرت پیاده کرد، نه؟ 691 00:39:50,680 --> 00:39:52,057 ‫آخ گفتی 692 00:39:52,140 --> 00:39:54,684 ‫تقریباً همه‌ی اونایی که ‫به جلسات حمایتی ما میان 693 00:39:54,768 --> 00:39:57,270 ‫جنس‌شون رو از یه جا می‌گیرن 694 00:39:57,354 --> 00:40:00,482 ‫دومانت، شرق «راک‌اوی» 695 00:40:01,817 --> 00:40:03,235 ‫ولی لابد هوس مرگ کردی 696 00:40:03,318 --> 00:40:04,694 ‫که تنهایی میری اونجا، پسرم 697 00:40:06,363 --> 00:40:07,739 ‫چیزیم نمیشه، پدر 698 00:40:09,950 --> 00:40:11,743 ‫مصلحت طرفِ منـه 699 00:40:17,499 --> 00:40:20,293 ‫میشه بازم بهم مواد بدی؟ ‫فردا پولش رو بهت میدم 700 00:40:20,377 --> 00:40:22,212 ‫اینجا که سمساری نیست، رفیق 701 00:40:22,295 --> 00:40:24,798 ‫قرض نمیدم. قبل اینکه به سرم بزنه 702 00:40:24,881 --> 00:40:27,481 ‫از جام بلند شم، گورت رو گم کن 703 00:40:37,894 --> 00:40:39,646 ‫آهای، این احمق کیه داره میاد سمتمون؟ 704 00:40:40,772 --> 00:40:41,898 ‫وای، لعنتی! 705 00:40:47,070 --> 00:40:48,070 ‫مادرجنده‌ی روانی 706 00:40:57,247 --> 00:40:59,541 ‫کوکائین، اُکسی، شیشه 707 00:40:59,624 --> 00:41:01,293 ‫یه مواد فروش با خدمات کامل 708 00:41:04,254 --> 00:41:05,338 ‫مادرجنده 709 00:41:07,966 --> 00:41:09,676 ‫به دل نگیر 710 00:41:09,759 --> 00:41:12,888 ‫این واسه من 711 00:41:12,971 --> 00:41:15,390 ‫و این 712 00:41:34,659 --> 00:41:36,411 ‫واسه جلسات حمایتی 713 00:41:50,675 --> 00:41:53,845 ‫بارکُدش حرف نداره. ‫مو لای درز هولوگرام‌هاش نمیره. 714 00:41:53,929 --> 00:41:55,931 ‫پول توی کیفـه؟ 715 00:41:56,014 --> 00:41:57,349 ‫بفرما 716 00:41:57,432 --> 00:41:59,935 ‫صد هزار دلار دلار اوراق قرضه جلوتـه 717 00:42:00,018 --> 00:42:02,062 ‫اولین باری که اسم اوراق قرضه رو نشیدم 718 00:42:02,145 --> 00:42:03,772 ‫توی سری فیلم‌های ‫«پلیس بورلی هیلز» بود 719 00:42:03,855 --> 00:42:05,975 ‫نمی‌دونستم واقعی هستن یا ‫از این دری‌وری‌های هالیوودی 720 00:42:06,942 --> 00:42:08,652 ‫میشه باهاشون ‫یه فانوس دریایی روشن کرد 721 00:42:08,735 --> 00:42:10,195 ‫نقش‌های زمینه‌اش بی‌نقصن 722 00:42:10,278 --> 00:42:12,197 ‫هیچکس نمی‌دونـه هویت واقعیت چیه 723 00:42:14,032 --> 00:42:15,158 ‫ولی شما می‌دونید 724 00:42:37,806 --> 00:42:39,766 ‫- سلام ‫- سلام 725 00:42:39,849 --> 00:42:41,268 ‫- تازه برگشتی؟ ‫- آره 726 00:42:41,351 --> 00:42:44,187 ‫مجبور شدم سه تا مغازه برم ‫تا گیرش بیارم. تو؟ 727 00:42:44,271 --> 00:42:46,147 ‫از یه جا هر چی نیاز داشتم گیر آوردم 728 00:42:46,231 --> 00:42:47,315 ‫شرط می‌بندم همینطور بوده 729 00:42:48,233 --> 00:42:49,985 ‫وای لعنتی 730 00:43:31,860 --> 00:43:33,987 ‫می‌بینم که هنوز از ‫پنجه‌بوکس استفاده می‌کنی 731 00:43:34,070 --> 00:43:35,196 ‫دیگه چاقوی ضامن‌دار استفاده نمی‌کنی؟ 732 00:43:35,280 --> 00:43:36,865 ‫پایین رو نگاه کن 733 00:43:38,533 --> 00:43:39,784 ‫سلام، اُدانل 734 00:43:42,329 --> 00:43:43,413 ‫سلام نیلی 735 00:43:44,914 --> 00:43:47,250 ‫بابت این گندکاری منو سرزنش نکنید 736 00:43:47,334 --> 00:43:48,626 ‫من که اومدم همین شکلی بود 737 00:43:51,254 --> 00:43:55,592 ‫همراه خانواده‌ام بودم. ‫هفته‌ی بدون موبایل و تلفن بود. 738 00:43:55,675 --> 00:43:57,302 ‫به نظر خیلی بده 739 00:43:57,385 --> 00:43:59,262 ‫چشم بسته غیب گفتی 740 00:43:59,346 --> 00:44:01,014 ‫سالی یه بار، همسرم وسط ناکجا آباد 741 00:44:01,097 --> 00:44:02,599 ‫یه کلبه اجاره می‌کنه 742 00:44:02,682 --> 00:44:05,560 ‫نه از موبایل خبری هست، ‫نه هیچ دستگاهی، نه تلوزیون 743 00:44:05,643 --> 00:44:08,313 ‫نمایشگر کمتر، طبیعت بیشتر 744 00:44:08,396 --> 00:44:10,774 ‫از لحاظ تئوری خوبه، ‫تا اینکه روز سوم 745 00:44:10,857 --> 00:44:12,209 ‫بچه‌های شیطونم می‌خواستن ‫همدیگه رو پاره کنن 746 00:44:12,233 --> 00:44:14,611 ‫پس اومدم خونه، ‫صندوق صوتی رو بررسی کردم، 747 00:44:14,694 --> 00:44:15,854 ‫سریع خودمو رسوندم اینجا 748 00:44:17,405 --> 00:44:20,617 ‫عوضی‌ها مسواکم رو از وسط نصف کردن 749 00:44:20,700 --> 00:44:22,035 ‫حالا هیچی از خودم ندارم 750 00:44:22,118 --> 00:44:23,453 ‫خوشحالم که تغییر نکردی 751 00:44:23,536 --> 00:44:26,414 ‫تو کردی. تعطیلات خانوادگی 752 00:44:26,498 --> 00:44:28,375 ‫زن‌ذلیل شدی 753 00:44:28,458 --> 00:44:30,377 ‫دیگه اون منحرفِ حشری‌ای که یادمه نیستی 754 00:44:31,586 --> 00:44:32,796 ‫رام شدم 755 00:44:32,879 --> 00:44:34,756 ‫ظاهراً که آره 756 00:44:37,634 --> 00:44:41,137 ‫راستش سر قضیه‌ی فرانز خیلی عصبانی شدم 757 00:44:44,057 --> 00:44:45,475 ‫یجورایی اون پسره رو خیلی دوست داشتم 758 00:44:45,558 --> 00:44:46,935 ‫خب... 759 00:44:48,019 --> 00:44:50,313 ‫کی رو بابتش می‌کُشیم؟ 760 00:44:53,817 --> 00:44:56,194 ‫کِی برمی‌گردی سراغ کار مُدلینگت؟ 761 00:44:56,277 --> 00:44:57,997 ‫خدایا، حتماً خیلی خجالت می‌کشی که 762 00:44:58,071 --> 00:44:59,590 ‫همش یه لباس رو می‌پوشی، 763 00:44:59,614 --> 00:45:01,133 ‫مثل یه بی‌خانمان که ‫توی قوطی قهوه می‌رینه 764 00:45:01,157 --> 00:45:03,159 ‫لعنتی. رمز عبور داره 765 00:45:03,243 --> 00:45:04,494 ‫از رمز عبور حدس زدن متنفرم 766 00:45:04,577 --> 00:45:05,995 ‫تازه الان بیشتر هم متنفر میشی 767 00:45:06,079 --> 00:45:07,890 ‫فرانز طوری تنظیمش کرده که بشه ‫توی دو دقیقه فقط سه بار حدس زد 768 00:45:07,914 --> 00:45:09,124 ‫وگرنه محتویات درایو پاک میشه 769 00:45:09,207 --> 00:45:11,185 ‫و موقعی که دستگاه جدید رو شناسایی کرد، ‫به طور خودکار برنامه‌اش باز شد 770 00:45:11,209 --> 00:45:12,853 ‫- لابد شوخیت گرفته ‫- نه 771 00:45:12,877 --> 00:45:14,688 ‫خیلی‌خب، باید فرانزی رو ‫مثل یه مجرم تحلیل کنیم 772 00:45:14,712 --> 00:45:16,756 ‫منشأ رمزهای عبور از ته دلـه 773 00:45:16,840 --> 00:45:18,234 ‫فرانزی به چی علاقه داشت؟ ‫به چی شهرت داشت؟ 774 00:45:18,258 --> 00:45:19,467 ‫باهوش بودن 775 00:45:19,551 --> 00:45:21,886 ‫آره، ولی همه‌مون تقریباً باهوشیم 776 00:45:21,970 --> 00:45:23,972 ‫شهر پیتزبورگ؟ همیشه‌ی خدا ‫درموردش حرف می‌زد 777 00:45:24,055 --> 00:45:26,141 ‫تیم پایرتز، تیم استیلرز، ‫اون ساندویچی که 778 00:45:26,224 --> 00:45:27,284 ‫سیب‌زمینی سرخ‌کرده می‌ذاشت روی غذاهاش 779 00:45:27,308 --> 00:45:28,369 ‫- برادران پریمانتی ‫- خودشه 780 00:45:28,393 --> 00:45:30,603 ‫آره، ولی نه خود پیتزبورگ 781 00:45:30,687 --> 00:45:32,272 ‫وفاداریش بهش 782 00:45:32,355 --> 00:45:33,606 ‫فرانز آدم وفاداری بود 783 00:45:33,690 --> 00:45:35,209 ‫هنوزم بعد این همه سال ‫گروهان 110 رو دوست داشت 784 00:45:35,233 --> 00:45:36,609 ‫شعارمون رو به پسرش یاد داده 785 00:45:36,693 --> 00:45:38,295 ‫یادتـه همش می‌گفت 786 00:45:38,319 --> 00:45:40,297 ‫تیم پایرتز سال 79 از ‫تیم یانکیز سال 78 بهتر بوده؟ 787 00:45:40,321 --> 00:45:42,550 ‫یعنی، مردک موقعی که اون دو تیم ‫بازی می‌کردن حتی به دنیا نیومده بود 788 00:45:42,574 --> 00:45:43,843 ‫ولی بازم سر طرفداری کونش رو جر می‌داد 789 00:45:43,867 --> 00:45:45,326 ‫خیلی‌خب، ولی وفاداری نتیجه‌ی فرعی‌ـه 790 00:45:45,410 --> 00:45:46,744 ‫از کجا نشأت می‌گیره؟ 791 00:45:46,828 --> 00:45:49,956 ‫ستایش قهرمان‌ها. احترام، ‫اگه فرانز برای کسی احترام قائل بود، 792 00:45:50,039 --> 00:45:51,124 ‫محال بود ازش دلسرد بشه 793 00:45:51,207 --> 00:45:52,607 ‫به نظرش پارتز بهترین تیم تاریخ بود 794 00:45:52,667 --> 00:45:54,377 ‫به نظرش مایلز دیویس بهترین ‫موسیقی‌دان تاریخ بوده 795 00:45:54,461 --> 00:45:55,896 ‫فرانز به چیزی که براش ‫احترام قائل بود، وفادار بود 796 00:45:55,920 --> 00:45:58,047 ‫درستـه. زدی تو خال 797 00:45:59,340 --> 00:46:00,592 ‫روبرتو کلمنته 798 00:46:00,675 --> 00:46:02,260 ‫قطعاً فقط از نام خانوادگیش استفاده کرده 799 00:46:03,636 --> 00:46:04,636 ‫وایسا! 800 00:46:04,679 --> 00:46:06,097 ‫ویلی استارگل چطور؟ 801 00:46:06,181 --> 00:46:08,099 ‫مگه ویلی استارگل توی سقوط هواپیما 802 00:46:08,183 --> 00:46:10,226 ‫حین رسوندن تجهیزات و آذوقه ‫به قربانیان زلزله مُرده؟ 803 00:46:10,310 --> 00:46:11,811 ‫کلمنته‌ست 804 00:46:11,895 --> 00:46:14,105 ‫نه، نیست 805 00:46:14,189 --> 00:46:16,065 ‫آخه کی از همچین دستگاهی استفاده می‌کنه؟ 806 00:46:16,149 --> 00:46:18,318 ‫فرانز. دقیقاً به همین دلیل 807 00:46:18,401 --> 00:46:20,570 ‫مایلز دیویس رو امتحان می‌کنم. ‫فرانز می‌پرستیدش. 808 00:46:20,653 --> 00:46:22,447 ‫اینم یه حدس مثل بقیه‌ی حدس‌ها. ‫امتحانش کن. 809 00:46:22,530 --> 00:46:23,823 ‫نه 810 00:46:23,907 --> 00:46:24,991 ‫لعنتی 811 00:46:25,074 --> 00:46:26,554 ‫واسه همینـه که از ‫حدس زدن رمز عبور بدم میاد 812 00:46:27,577 --> 00:46:29,329 ‫حالم رو به هم می‌زنه که ‫این پیشنهاد رو بدم و 813 00:46:29,412 --> 00:46:31,456 ‫بیرون این اتاق حاشا می‌کنم ‫که همچین حرفی زدم 814 00:46:31,539 --> 00:46:33,625 ‫ولی فرانز بیشتر از همه ‫برای کی احترام قائل بود؟ 815 00:46:33,708 --> 00:46:35,126 ‫هر بازیکنی، هر هنرمندی؟ 816 00:46:35,210 --> 00:46:37,003 ‫قهرمان اولش کی بود؟ 817 00:46:37,086 --> 00:46:38,796 ‫گمشو بابا 818 00:46:38,880 --> 00:46:40,733 ‫فقط چند هفته بود که توی گروهان بودیم، ‫اون موهاش رو... 819 00:46:40,757 --> 00:46:42,157 ‫مثل تو کوتاه می‌کرد، ‫مثل تو حرف می‌زد، 820 00:46:42,217 --> 00:46:44,195 ‫همه جا دنبالت می‌اومد. ‫می‌خواست مثل تو باشه، ریچر. 821 00:46:44,219 --> 00:46:46,429 ‫بهتره فشارش بدی. ‫وقتمون داره تموم میشه. 822 00:46:51,768 --> 00:46:53,728 ‫تخم سگ 823 00:46:58,149 --> 00:47:00,360 ‫حالا جوگیر نشو 824 00:47:09,827 --> 00:47:11,120 ‫سلام 825 00:47:13,623 --> 00:47:14,791 ‫از این خوشت میاد؟ 826 00:47:19,796 --> 00:47:22,173 ‫می‌دونی چرا خیلی از ‫کتاب‌های مُصور خوشم میاد؟ 827 00:47:23,716 --> 00:47:25,718 ‫چون آدم خوب‌ها همیشه برنده میشن 828 00:47:25,802 --> 00:47:28,137 ‫آقای مک‌براید؟ 829 00:47:28,221 --> 00:47:29,406 ‫پروازتون به دِنور رزرو شد 830 00:47:29,430 --> 00:47:30,515 ‫از سفرتون لذت ببرید 831 00:47:30,598 --> 00:47:32,725 ‫ممنونم. حتماً لذت می‌برم 832 00:47:36,000 --> 00:47:40,000 ‫رزرو: «اَندرو مک‌براید» ‫«پاسپورت صادره از بریتانیا» 833 00:47:43,820 --> 00:47:46,197 ‫اَندرو مک‌براید. آلن میسون 834 00:47:46,281 --> 00:47:48,366 ‫آلخاندرو مندز. آلکساندر مارکوپولوس 835 00:47:48,449 --> 00:47:51,661 ‫فقط یه لیست اسامی‌ـه ‫که همگی اول اسمشون الف و میم داره 836 00:47:51,744 --> 00:47:53,496 ‫همه‌شون اسم مستعارن 837 00:47:53,580 --> 00:47:55,015 ‫اول اسمت رو تغییر نمیدی ‫تا مجبور نشی 838 00:47:55,039 --> 00:47:56,374 ‫امضات رو عوض کنی 839 00:47:56,457 --> 00:47:57,935 ‫فقط یه حرف اِی و اِم ‫با یه قوس پشتش 840 00:47:57,959 --> 00:47:59,353 ‫مهم نیست از هر اسم مستعاری استفاده کنی 841 00:47:59,377 --> 00:48:00,771 ‫خب، اقلاً تو می‌تونی ‫چیزی که دستتـه بخونی 842 00:48:00,795 --> 00:48:03,172 ‫من یه عالمه صفحه پر ‫از اعداد تصادفی دستمـه 843 00:48:03,256 --> 00:48:04,716 ‫هیچ ترتیبی نداره. هیچ معنایی نداره. ‫هیچی. 844 00:48:04,799 --> 00:48:07,594 ‫حداقل واسه ما. فعلاً 845 00:48:07,677 --> 00:48:09,137 ‫خب، این عن هر چی که هست 846 00:48:09,220 --> 00:48:11,031 ‫در حدی بوده که فرانز سرش رو ‫به باد بده، اتاق‌های شما رو زیر و رو بشه 847 00:48:11,055 --> 00:48:13,349 ‫و خدا می‌دونه دیگه از چی خبر نداریم 848 00:48:14,642 --> 00:48:17,353 ‫اینا اصلاً تعارفی نیستن و ‫به خشونت متوسل میشن 849 00:48:17,437 --> 00:48:18,646 ‫به نیروی انسانی بیشتری نیاز داریم 850 00:48:18,730 --> 00:48:20,481 ‫اصلاً دوست نداشتم بگم، ‫ولی حق با اونـه 851 00:48:21,733 --> 00:48:23,109 ‫هیچ کدوم از افراد گروهان در دسترس نیستن 852 00:48:23,192 --> 00:48:24,795 ‫خب، ما هر سال ‫یه کارت تبریک کریسمس 853 00:48:24,819 --> 00:48:26,362 ‫واسه سوان می‌فرستیم 854 00:48:26,446 --> 00:48:28,323 ‫گمونم الان توی محله‌ی کوئینز زندگی می‌کنه 855 00:48:28,406 --> 00:48:31,117 ‫به لیلی میگم لیست ارسالی‌های ‫کریسمس‌مون رو نگاه بندازه 856 00:48:34,996 --> 00:48:35,913 ‫چیه؟ 857 00:48:35,997 --> 00:48:38,541 ‫جدی جدی رام شدی 858 00:48:49,636 --> 00:48:51,888 ‫هیچ صدایی از داخل نمیاد 859 00:48:51,971 --> 00:48:54,182 ‫واسه حواس‌پرتی یه صدایی در بیار 860 00:48:57,226 --> 00:49:01,397 ‫آهای کارلو! مامانت گفت ‫باید واسه شام بیای خونه! 861 00:49:08,112 --> 00:49:10,573 ‫بو رو حس می‌کنید؟ 862 00:49:12,116 --> 00:49:14,369 ‫من میرم طبقۀ بالا 863 00:49:20,000 --> 00:49:30,000 ‫کاری از: ‫امـیـر سـتـارزاده ‫AM1Я H1tmaN 864 00:49:35,223 --> 00:49:37,767 ‫اینجا 865 00:49:49,362 --> 00:49:51,781 ‫روی قلاده‌اش نوشته «مِیزی» 866 00:49:55,535 --> 00:49:58,329 ‫کل آب کاسه توالت رو خورده 867 00:49:58,413 --> 00:50:01,624 ‫کم آبی بدن. ‫این نوع مُردن خیلی سختـه. 868 00:50:01,708 --> 00:50:03,835 ‫سوان محال بود بذاره ‫یه سگ از تشنگی بمیره 869 00:50:03,918 --> 00:50:05,145 ‫تنها در صورتی خونه نمیاد 870 00:50:05,169 --> 00:50:07,714 ‫که نمی‌تونسته بیاد خونه 871 00:50:07,797 --> 00:50:09,424 ‫سوان مُرده 872 00:50:11,592 --> 00:50:15,179 ‫فرانزی. حالا سوان... 873 00:50:15,263 --> 00:50:17,432 ‫بقیۀ افراد تیم رو هم نمی‌تونیم گیر بیاریم 874 00:50:19,851 --> 00:50:21,561 ‫رئیس؟ 875 00:50:22,854 --> 00:50:25,022 ‫نظرت چیه؟ 876 00:50:27,692 --> 00:50:29,026 ‫سرگرد؟ 877 00:50:29,110 --> 00:50:31,154 ‫نظرم اینـه یکی کمر بسته 878 00:50:31,237 --> 00:50:33,698 ‫بازرسان ویژه رو شکار کنه 879 00:50:33,781 --> 00:50:36,284 ‫و دارن میان سراغ ما 880 00:50:40,496 --> 00:50:42,623 ‫خوبه 881 00:50:42,624 --> 00:50:51,000 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 882 00:50:51,001 --> 00:51:01,001 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@