1
00:00:44,000 --> 00:00:54,000
«مرجع دانلود آثار دوبله به فارسی و زیرنویس»
Film-Bin.com
2
00:00:54,000 --> 00:01:04,000
بامابین تقدیم میکند
.:: Bamabin.com ::.
3
00:01:04,000 --> 00:01:14,000
«مترجم: «امین جعفری
4
00:01:18,410 --> 00:01:21,110
.اسم من آلیتهیآست
5
00:01:21,150 --> 00:01:23,750
.داستانم حقیقت داره
6
00:01:23,780 --> 00:01:26,190
ولی احتمالش بیشتره که
...داستانم رو باور کنید
7
00:01:26,220 --> 00:01:28,550
.اگه بگم افسانهست
8
00:01:31,060 --> 00:01:33,690
،خب، روزی روزگاری
9
00:01:33,730 --> 00:01:37,630
وقتی که انسانها روی
...بالهای فلزی توی آسمون حرکت میکردن
10
00:01:38,360 --> 00:01:39,570
،وقتی که پای پردهدار پوشیدن
11
00:01:39,600 --> 00:01:42,270
و روی کف دریا
،قدم گذاشتن
12
00:01:43,400 --> 00:01:45,540
وقتی که توی دستشون
...کاشیهای شیشهای نگه داشتن
13
00:01:45,570 --> 00:01:48,080
که میتونست از هوا
...آهنگهای عاشقانه رو بخونه
14
00:01:49,480 --> 00:01:52,980
،زنی بود...
.بهاندازه کافی شاد و تنها
15
00:01:53,950 --> 00:01:55,610
.اون به خواسته خودش تنها بود
16
00:01:55,650 --> 00:01:58,520
خوشحال بود چون
،استقلال داشت
17
00:01:58,550 --> 00:02:01,790
با درآمد ذهن پژوهشگرش
.زندگی میکرد
18
00:02:03,960 --> 00:02:05,520
.شغلش داستان بود
19
00:02:06,860 --> 00:02:08,390
...اون روایتشناس بود
20
00:02:08,430 --> 00:02:10,160
...که به دنبال یافتن حقیقتی بود
21
00:02:10,200 --> 00:02:13,300
که برای تمام نسل بشر
.یکسانه
22
00:02:14,400 --> 00:02:17,240
،برای همین
،سالی یک یا دو بار
23
00:02:17,270 --> 00:02:20,010
.اون به سرزمینهای عجیب میرفت
24
00:02:20,040 --> 00:02:22,580
،به چین
،دریاهای جنوبی
25
00:02:22,610 --> 00:02:24,940
...و شهر پُر از تاریخ شام
26
00:02:28,810 --> 00:02:33,520
جایی که امثال اون جمع میشدن
.تا در مورد داستان، داستان بگن
27
00:02:36,020 --> 00:02:37,190
...از اینطرف بیاید
28
00:02:37,220 --> 00:02:38,930
.ببخشید -
.از اینطرف بیاید، خانم -
29
00:02:38,960 --> 00:02:40,990
چیکار میکنی؟
میشه لطفاً ولم کنی؟ -
30
00:02:41,030 --> 00:02:43,230
.رازهای استانبل
31
00:02:45,460 --> 00:02:47,470
!آلیتهیآ
32
00:02:47,900 --> 00:02:49,040
!آلیتهیآ
33
00:02:54,040 --> 00:02:55,470
!خوش اومدی
34
00:02:55,510 --> 00:02:57,180
!بالاخره خوش اومدی -
!گونهان -
35
00:02:57,210 --> 00:02:59,310
.دوست عزیزم
36
00:02:59,350 --> 00:03:00,960
!آه، چقدر خوشحالم -
.ببخشید -
37
00:03:00,980 --> 00:03:02,480
.این امینهست -
.امینه -
38
00:03:02,520 --> 00:03:04,420
.از شورای بریتانیا هستم
39
00:03:05,850 --> 00:03:08,620
اونی که توی فرودگاه
،میخواست وسایلم رو ببره
40
00:03:08,650 --> 00:03:09,860
دیدیش؟
41
00:03:09,890 --> 00:03:11,020
کی رو میگی؟
42
00:03:12,320 --> 00:03:14,790
.وقتی تو اومدی رفتش
43
00:03:15,630 --> 00:03:20,030
،قد کوتاه بود، ژاکت پوست گوسفند داشت
.و یقه صورتی
44
00:03:22,670 --> 00:03:23,770
.جالبه
45
00:03:24,800 --> 00:03:26,970
.بدنش داغ بود
46
00:03:28,140 --> 00:03:29,410
.بوی مُشک میداد
47
00:03:29,980 --> 00:03:31,440
.شاید جن بوده
48
00:03:31,480 --> 00:03:34,110
احتمالاً راننده تاکسی
.غیرقانونی بوده
49
00:03:34,150 --> 00:03:36,080
.که زیاد ادکلن زده بوده
50
00:03:36,120 --> 00:03:37,750
،خب، پروفسور
51
00:03:37,780 --> 00:03:40,090
میگید شما به جن اعتقاد دارید؟
52
00:03:40,120 --> 00:03:43,190
من باور دارم که بعضیها باید
.بهشون باور داشته باشن
53
00:03:43,220 --> 00:03:44,360
از جمله من؟
54
00:03:44,390 --> 00:03:45,890
،اجنه، ارواح
55
00:03:46,590 --> 00:03:48,690
.فضاییها، هر چیزی که کمک کنه
56
00:03:54,930 --> 00:03:57,840
.هتل براتون سوپرایز دوستداشتنی آماده کرده
57
00:04:03,180 --> 00:04:05,010
.این اتاق آگاتا کریستیه
58
00:04:05,050 --> 00:04:05,950
،توی این اتاق
59
00:04:05,980 --> 00:04:08,910
توی همین اتاق رمان
.قتل در قطار سریعالسیر شرق» رو نوشت»
60
00:04:18,820 --> 00:04:21,560
...خب، چطور قدرت
61
00:04:21,590 --> 00:04:24,130
...طوفان رو توضیح میدید
62
00:04:24,160 --> 00:04:25,330
...اگه وسایل اندازهگیری
63
00:04:25,360 --> 00:04:27,970
و مدلسازی اطلاعات هواسنجی رو ندارید؟
64
00:04:29,600 --> 00:04:31,740
چطور میشه فصلها رو
توضیح داد؟
65
00:04:31,770 --> 00:04:34,540
که چطور پائیز به زمستون
،به بهار و به تابستون تبدیل میشه
66
00:04:34,570 --> 00:04:36,710
...اگه ندونید که زمین
67
00:04:36,740 --> 00:04:40,020
در حالی که روی مدارش کمی خم شده
دور خورشید میچرخه؟
68
00:04:40,580 --> 00:04:42,620
.همهچیز راز بود
69
00:04:42,650 --> 00:04:47,690
،فصلها، سونامیها
...بیماریهای میکروبی
70
00:04:47,720 --> 00:04:51,790
بهجای اینکه به سمت داستانها بریم
چیکار میتونستیم بکنیم؟
71
00:04:51,820 --> 00:04:55,030
همونطور که دکتر بینی تشویقمون کردن
...که درک کنیم
72
00:04:55,060 --> 00:04:56,930
...داستانها زمانی تنها راه ما بودن
73
00:04:56,960 --> 00:04:59,500
.تا وجود گیجکننده خودمون رو درک کنیم
74
00:04:59,530 --> 00:05:01,270
.دقیقاً همینطوره
75
00:05:01,300 --> 00:05:04,170
...ما به نیروهای ناشناخته
76
00:05:04,200 --> 00:05:07,210
پشت تمام شگفتیها و
،فجایع اسم دادیم
77
00:05:07,240 --> 00:05:09,580
...این کار رو با
78
00:05:12,850 --> 00:05:15,850
.این کار رو با داستان گفتن به همدیگه کردیم
79
00:05:15,880 --> 00:05:17,650
.بذارید نشونتون بدم
80
00:05:17,680 --> 00:05:22,220
،ما داستانهایی گفتیم از خدایانی خاص
...قوی و شبیه به خودمون گفتیم
81
00:05:22,260 --> 00:05:25,790
،که در فرهنگهای زیادی وجود دارد
...در تمام افسانهسراییها هست
82
00:05:25,820 --> 00:05:29,030
،از یونانیها
...تا رومیها، تا اسکاندیناویها گرفته
83
00:05:29,060 --> 00:05:30,700
.تا غیره و غیره
84
00:05:30,730 --> 00:05:34,230
،پایین اومدن آشنای زئوس
،پوزئیدن، آتنا
85
00:05:34,270 --> 00:05:36,640
،ثور و کل گروهش
86
00:05:36,670 --> 00:05:39,270
.حتی امروز هم دیده میشه
87
00:05:40,810 --> 00:05:43,740
.اینها تصویرهایی ازشون هستن
88
00:05:45,410 --> 00:05:48,910
،این سوال باقی میمونه
هدفشون چیه؟
89
00:05:54,390 --> 00:05:56,460
حالا ازشون چی میخوایم؟
90
00:05:58,520 --> 00:06:01,660
،از طرفی افسانه هست
.و از طرف دیگر علم
91
00:06:03,630 --> 00:06:06,270
.آه، ببخشید
92
00:06:06,300 --> 00:06:10,570
افسانه چیزی بود که
.در گذشته میدونستیم
93
00:06:10,600 --> 00:06:13,710
.علم چیزیه که تا الان میدونیم
94
00:06:18,380 --> 00:06:20,710
،دیر یا زود
95
00:06:20,750 --> 00:06:23,550
داستانهای خلقت ما
...با روایتهایی
96
00:06:23,580 --> 00:06:25,620
.از علم جایگزین میشن
97
00:06:26,490 --> 00:06:29,060
.علم رنجآور
98
00:06:29,090 --> 00:06:30,990
...و تمام خدایان و هیولاها
99
00:06:31,890 --> 00:06:34,160
از هدف خودشون
...فراتر زنده میمونن
100
00:06:35,260 --> 00:06:37,530
.و به استعاره تبدیل میشن
101
00:06:37,560 --> 00:06:39,830
!مزخرفه
102
00:06:42,570 --> 00:06:44,240
.آلیتهیآ
103
00:06:48,340 --> 00:06:49,610
.آلیتهیآ
104
00:06:50,510 --> 00:06:51,680
چی شد؟
105
00:06:51,710 --> 00:06:53,280
.نمیدونم
.افتادش
106
00:06:53,310 --> 00:06:55,220
.افتادش
107
00:06:55,250 --> 00:06:57,220
.خدای من
.یواش، یواش، یواش
108
00:07:04,160 --> 00:07:05,590
خوبی؟
109
00:07:16,040 --> 00:07:17,470
بهتر نیست بری پیش دکتر؟
110
00:07:17,500 --> 00:07:18,980
چرا؟ اونم وقتی حالم خوبه؟
111
00:07:19,010 --> 00:07:21,240
.ببخشید، آلیتهیآ
مطمئنی؟
112
00:07:21,270 --> 00:07:23,680
،بهجز درهای همیشگی
113
00:07:23,710 --> 00:07:25,380
.هیچ چیز خاصی نیست
114
00:07:25,410 --> 00:07:27,080
.لازم نیست بزرگش کنی
115
00:07:27,110 --> 00:07:29,120
پس اونجا چی شد؟
116
00:07:33,050 --> 00:07:37,090
اخیراً، تصوراتم دارن
.بهم غلبه میکنن
117
00:07:37,690 --> 00:07:39,660
.بهم حمله میکنن
118
00:07:39,690 --> 00:07:41,030
.فکر میکنم یه هشداره
119
00:07:41,060 --> 00:07:42,260
در مورد چی؟
120
00:07:43,560 --> 00:07:45,560
.که از خود راضی نباشم
121
00:07:45,600 --> 00:07:47,900
.حواسم جمع باشه
122
00:07:47,930 --> 00:07:50,570
گاهی بداخلاق خودش
.رو نشون میده
123
00:07:50,600 --> 00:07:53,110
سعی میکنم باهاش
.مقابله نکنم
124
00:07:53,140 --> 00:07:57,140
،یه لحظه با قدرت خودش رو نشون میده
.و بعدش خودش رو عقب میکشه
125
00:07:57,180 --> 00:07:58,510
چی عقب میکشه؟
126
00:07:58,550 --> 00:08:01,750
.آه، گونهان، منطقی نیست
.اهمیتی بهش نده
127
00:08:04,050 --> 00:08:06,450
.داری مثل بچهها رفتار میکنی
حواست هست؟
128
00:08:06,490 --> 00:08:08,130
.میدونی، راستش من بچهام
129
00:08:12,230 --> 00:08:15,260
،اگه سرنوشتی هست
میتونیم ازش فرار کنیم؟
130
00:08:16,030 --> 00:08:17,300
...معلوم نیست
131
00:08:17,830 --> 00:08:19,970
،ولی این رو بهتون میگم
132
00:08:20,000 --> 00:08:22,170
،توی بازار بزرگ استانبل
133
00:08:22,200 --> 00:08:27,070
.شصت و دو خیابون و 4 هزار فروشگاه هست
134
00:08:27,110 --> 00:08:30,380
،و توی یکی از این فروشگاهها
.سه اتاق هست
135
00:08:31,510 --> 00:08:33,150
،توی کوچیکترین اتاق
136
00:08:33,180 --> 00:08:35,980
،کُپِهای از اشیاه نامرتب ریخته شده
137
00:08:36,020 --> 00:08:37,650
.قدیمی و جدید
138
00:08:38,520 --> 00:08:40,650
،از اعماق اون کُپه
139
00:08:41,490 --> 00:08:43,220
.من یادگاری رو انتخاب کردم
140
00:08:49,160 --> 00:08:50,760
میدونی این چیه؟
141
00:08:50,800 --> 00:08:53,670
،مطمئن نیستم
.ولی ممکن چشم بلبل باشه
142
00:08:53,700 --> 00:08:55,140
«.چشم بلبل»
143
00:08:55,170 --> 00:08:58,340
حدوداً سال 1845، شیشهسازهایی
.توی اینجیرکوی بودن
144
00:08:58,370 --> 00:09:01,340
اونها برای الگوی
.مارپیچ آبی مشهور بودن
145
00:09:01,370 --> 00:09:03,380
.آه، لطفاً قبولش کن
.هدیهای از طرف منه
146
00:09:03,410 --> 00:09:05,910
چیزی که کمتر غریبه باشه
.رو انتخاب کن
147
00:09:08,520 --> 00:09:12,250
...و اگه این چشم بلبل باشه
148
00:09:12,290 --> 00:09:14,790
راهی هست که
ازش مطمئن بشیم؟
149
00:09:14,820 --> 00:09:16,520
،خب، میگن اگه واقعی باشه
150
00:09:16,560 --> 00:09:18,560
...گاهی میشه ذرههای خون از
151
00:09:18,590 --> 00:09:19,990
.ریههای شیشهسازها رو توش دید
152
00:09:20,030 --> 00:09:23,200
ولی این احتمالاً کپی باشه
.که اخیراً ازشون درست شده
153
00:09:23,230 --> 00:09:26,100
.آتیش خرابش کرده
.یهچیز دیگه رو انتخاب کنید
154
00:09:26,770 --> 00:09:28,400
.نه، ممنونم، گونهان
155
00:09:29,340 --> 00:09:30,670
.ازش خوشم میاد
156
00:09:30,700 --> 00:09:33,670
هر چیزی که هست، مطمئنم
.داستان جالبی داره
157
00:10:00,230 --> 00:10:01,070
الو؟
158
00:10:01,100 --> 00:10:02,140
.صبح بخیر، دکتر بینی
159
00:10:02,170 --> 00:10:03,870
.صبح بخیر -
.خدمات هتل هستیم -
160
00:10:03,900 --> 00:10:05,270
.بله -
از دوست دارید تخممرغـتون رو چطور بپزیم؟
161
00:10:05,310 --> 00:10:06,640
.آه، عسلی باشه، لطفاً
162
00:10:06,670 --> 00:10:09,010
و با نون تُست؟ -
.بله، ولی گوشههاش گرفته بشه -
163
00:10:09,040 --> 00:10:11,180
دوتا تخممرغ؟ -
.فقط یکی -
164
00:10:11,210 --> 00:10:13,110
.باشه، ممنونم -
.ممنونم -
165
00:11:42,240 --> 00:11:46,910
چشمهام رو میبندم و تا
...سه میشمارم
166
00:11:46,940 --> 00:11:48,440
...بعدش ممنون میشم
167
00:11:48,470 --> 00:11:49,910
.اگه رفته باشی
168
00:11:53,210 --> 00:11:54,710
،یک
169
00:11:54,750 --> 00:11:56,120
،دو
170
00:11:56,820 --> 00:11:58,280
.سه
171
00:12:02,820 --> 00:12:04,590
،چهار
172
00:12:04,620 --> 00:12:05,920
،پنج
173
00:12:07,060 --> 00:12:08,460
،شیش
174
00:12:08,490 --> 00:12:10,530
،هفت، هشت
175
00:12:10,560 --> 00:12:12,100
.نُه، ده
176
00:12:33,150 --> 00:12:35,560
.فکر نمیکنم انگلیسی بلد باشی
177
00:12:37,220 --> 00:12:38,320
آلمانی چی؟
178
00:12:39,360 --> 00:12:40,630
اسپانیایی؟
179
00:12:41,560 --> 00:12:42,600
الینیکا؟
180
00:12:46,200 --> 00:12:49,920
یونانی هومر بلدی؟
181
00:12:50,360 --> 00:12:53,590
...کلاسهایی توی
182
00:12:53,690 --> 00:12:55,220
.دانشگاه رفتم
183
00:12:55,460 --> 00:12:59,090
،لطفاً از من نترس
184
00:12:59,190 --> 00:13:01,820
.اما به صورت عادی هم با من رفتار نکن
185
00:13:02,290 --> 00:13:04,060
...من این آزاد شدن رو
186
00:13:04,060 --> 00:13:05,720
.به تو مدیونم
187
00:13:05,920 --> 00:13:07,190
،به همین دلیل
188
00:13:07,190 --> 00:13:12,260
باید برای تو سه آرزو رو
.برآورده کنم
189
00:13:12,420 --> 00:13:13,720
...قوانینی هست
190
00:13:13,820 --> 00:13:16,020
.که نباید شکسته بشن
191
00:13:16,120 --> 00:13:18,120
.سه یعنی سه
192
00:13:18,390 --> 00:13:20,390
.عددی از قدرت
193
00:13:20,860 --> 00:13:24,690
اجازه نداری درخواست
.آرزوی بینهایت بکنی
194
00:13:24,860 --> 00:13:25,490
.بله
195
00:13:25,890 --> 00:13:28,320
.با این موضوع آشنا هستم
196
00:13:28,460 --> 00:13:31,290
.نمیتونی درخواست زندگی ابدی بکنی
197
00:13:31,460 --> 00:13:33,460
.ذات تو فانی بودنه
198
00:13:33,590 --> 00:13:36,690
.و ذات من فناناپذیر بودنه
199
00:13:38,260 --> 00:13:41,520
...من نمیتونم گناهی رو ببخشم
200
00:13:41,660 --> 00:13:44,320
.یا تمام زجرها رو تموم کنم
201
00:13:45,060 --> 00:13:47,420
.من فقط یه جن هستم
202
00:13:47,520 --> 00:13:49,020
.منطقیه
203
00:13:49,220 --> 00:13:52,520
.محدودیتها همینها هستن
204
00:13:58,760 --> 00:14:01,960
این انسان کوچیک چیه؟
205
00:14:02,320 --> 00:14:04,320
...اون یه
206
00:14:05,020 --> 00:14:09,290
.چطور بگم... جادوگره
207
00:14:09,420 --> 00:14:11,790
.ما رو در زمان هدایت میکنه
208
00:14:12,920 --> 00:14:13,950
.انیشتین
209
00:14:13,990 --> 00:14:15,320
.انیشتین
210
00:14:15,390 --> 00:14:17,390
...تو ساحرهای هستی که
211
00:14:17,490 --> 00:14:19,920
اون رو توی جعبه زندونی کرده؟ -
.نه -
212
00:14:20,090 --> 00:14:22,090
.این علمه
213
00:14:22,590 --> 00:14:24,060
.تلوزیون
214
00:14:24,290 --> 00:14:25,390
.تلویزیون
215
00:14:25,460 --> 00:14:26,990
...امواجی از
216
00:14:27,160 --> 00:14:30,360
.نور و صدا هست
217
00:14:30,620 --> 00:14:31,960
«.فرستنده»
218
00:14:32,170 --> 00:14:33,810
.فرستنده
219
00:14:33,860 --> 00:14:36,420
.درست نمیدونم چطور کار میکنه
220
00:14:36,920 --> 00:14:39,360
.من محقق ادبی هستم
221
00:14:40,020 --> 00:14:43,020
.ما چیز زیادی نمیدونیم
222
00:14:43,380 --> 00:14:45,250
،من جنی با قدرت معمولی هستم
223
00:14:45,280 --> 00:14:49,890
اما کمکم دارم این فرستندهها
.رو درک میکنم
224
00:14:49,920 --> 00:14:51,220
!اوه
225
00:14:51,260 --> 00:14:53,760
.یاد گرفتی به زبون من صحبت کنی
226
00:14:53,790 --> 00:14:56,760
.این انگلیسی خیلی سادهست
227
00:14:56,800 --> 00:14:59,100
.راحت قوانینش رو متوجه میشم
228
00:15:04,170 --> 00:15:05,400
.نه، نه، نه
229
00:15:05,440 --> 00:15:06,950
میخوای این آلبرت کوچولو
رو نگه داری؟
230
00:15:06,970 --> 00:15:08,270
.نه، نه، نه
231
00:15:08,310 --> 00:15:09,850
.براش خوب نیست
.بذارش سرجاش
232
00:15:09,880 --> 00:15:11,120
.میتونم بزرگش کنم -
چطور؟ -
233
00:15:11,140 --> 00:15:12,250
.میتونیم باهاش صحبت کنیم
234
00:15:12,280 --> 00:15:13,660
چطور ممکنه؟ -
.نه، بذارش سرجاش -
235
00:15:13,680 --> 00:15:15,780
این آرزوی توئه؟ -
.امکان نداره -
236
00:15:15,820 --> 00:15:17,650
.نه. وظیفه خودته
237
00:15:22,890 --> 00:15:25,460
خب، آرزوت چیه؟
238
00:15:26,890 --> 00:15:29,100
خواسته قلبت چیه؟
239
00:15:34,170 --> 00:15:38,970
.خب، بهتره زیاد تند نریم
240
00:15:39,010 --> 00:15:41,970
.باید آروم پیش برم
241
00:15:42,010 --> 00:15:45,310
.هر چقدر بخوای وقت دارم
242
00:15:45,340 --> 00:15:47,610
.در مورد خودت بهم بگو
243
00:15:47,650 --> 00:15:49,420
.اسم من آلیتهیآ بینیه
244
00:15:49,450 --> 00:15:51,920
برای یه کنفرانس به
.ترکیه اومدم
245
00:15:51,950 --> 00:15:54,550
و یک روز دیگه
.به وطنم برمیگردم
246
00:15:54,590 --> 00:15:55,760
همچنین؟
247
00:15:58,320 --> 00:16:02,190
.همچنین، باید یه اعترافی بکنم
248
00:16:02,230 --> 00:16:04,260
.چیزی که هیچوقت به کسی نگفتم
249
00:16:04,300 --> 00:16:05,700
.عالیه
250
00:16:06,930 --> 00:16:09,870
،وقتی جوون بودم
.یه پسر بود
251
00:16:09,900 --> 00:16:11,200
عشق اول؟
252
00:16:11,240 --> 00:16:14,340
.نه، نه، نه
.اون از گوشت و خون نبود
253
00:16:14,370 --> 00:16:15,610
جن بود؟
254
00:16:15,640 --> 00:16:17,510
.نه
255
00:16:17,540 --> 00:16:21,580
اون زمان، توی مدرسه
.دخترونه بودم
256
00:16:21,610 --> 00:16:23,320
.گروهی از دخترها
257
00:16:23,350 --> 00:16:28,150
من... خب، من ذاتم
.انزواطلبه
258
00:16:28,190 --> 00:16:31,190
...و این پسر، انزو
259
00:16:31,220 --> 00:16:34,290
از درون پوچی
.پیشم اومد
260
00:16:35,390 --> 00:16:38,330
.برای اینکه بتونه تصور کنه
261
00:16:38,360 --> 00:16:40,270
...اون داستانهایی بهم گفت از
262
00:16:40,300 --> 00:16:42,670
زبانی که فقط ما دوتا
.صحبت میکردیم
263
00:16:44,070 --> 00:16:46,210
و همیشه وقتی من سردرد داشتم
،غیبش میزد
264
00:16:46,240 --> 00:16:47,470
...ولی وقتی نمیتونستم از
265
00:16:47,510 --> 00:16:49,740
.درد آسم تکون بخورم، ازم دور نبود
266
00:16:49,780 --> 00:16:51,840
...اون مثل آلبرت کوچولو بود
267
00:16:51,880 --> 00:16:53,480
که نمیخواستی بهت بدم؟
268
00:16:53,510 --> 00:16:55,180
یک تجلی بود؟
269
00:16:55,210 --> 00:16:58,120
.فقط تجلیای از نبود کسی بود
270
00:17:00,950 --> 00:17:04,560
،میترسیدم بره
.برای همین جزئیاتش رو مینوشتم
271
00:17:06,460 --> 00:17:11,230
،و این دفترچه خاطرات رو نوشتم
.که پُر شده از حقایق
272
00:17:12,500 --> 00:17:16,840
ولی هر چی سعی کردم
...واقعیت رو به درونش اضافه کنم
273
00:17:16,870 --> 00:17:19,640
،بیشتر از قبل بهش شک کردم
274
00:17:19,670 --> 00:17:22,880
و کمکم همش
.احمقانه به نظر میاومد
275
00:17:24,110 --> 00:17:25,780
.خودم حس احمق بودن کردم
276
00:17:27,680 --> 00:17:30,120
...برای همین بعد از مدتی
277
00:17:30,150 --> 00:17:32,620
.همش رو توی کورِهی مدرسه سوزوندم
278
00:17:34,690 --> 00:17:37,620
و بعدش، اون هم کاملاً
.غیبش زد
279
00:17:38,960 --> 00:17:41,490
.ولی من اینجام
280
00:17:43,800 --> 00:17:45,770
.برخلاف منطق، آره
281
00:17:46,930 --> 00:17:51,000
،من اینجام
.و ما کار داریم
282
00:17:53,310 --> 00:17:55,640
میشه لطفاً بعداً برگردی؟
283
00:17:55,680 --> 00:17:57,810
،از خدمات هتل هستم
.دکتر بینی
284
00:17:57,840 --> 00:17:59,850
.صبحونه شما رو آوردم
285
00:17:59,880 --> 00:18:01,410
!یه لحظه
286
00:18:02,620 --> 00:18:04,220
.باید در رو ببندی
287
00:18:18,300 --> 00:18:19,400
.صبح بخیر
288
00:18:19,430 --> 00:18:20,810
دوست دارید کجا بیاریمش، دکتر بینی؟
289
00:18:20,830 --> 00:18:21,770
.ممنونم، آه، خودم میبرمش
290
00:18:21,800 --> 00:18:24,000
.لطفاً بذارید براتون بیارم داخل -
.نه. نه، خودم میتونم -
291
00:18:24,040 --> 00:18:26,970
.خیلی خب، دکتر بینی
.امیدوارم خوب استراحت کرده باشید
292
00:18:27,010 --> 00:18:28,540
.آه، به نظر خوشمزهست
.آره، خوب استراحت کردم
293
00:18:28,570 --> 00:18:30,350
امروز قصد چه کاری رو دارید؟
294
00:18:30,380 --> 00:18:32,880
.آه، مطمئن نیستم
.بداهه عمل میکنم
295
00:18:32,910 --> 00:18:35,780
خب، دوست دارم یه گالری
...زیبا رو نشونتون بدم
296
00:18:35,820 --> 00:18:36,720
.خیلی مهربونید، ممنونم
297
00:18:36,750 --> 00:18:38,030
،امروز عصره
.هر وقت فرصت داشتید
298
00:18:38,050 --> 00:18:39,330
.شاید یه وقت دیگه -
.عالی میشه -
299
00:18:39,350 --> 00:18:40,400
.ممنونم
.روز خوبی داشته باشید
300
00:18:40,420 --> 00:18:42,720
.خیلی خب
.خوش باشید. لذت ببری
301
00:18:42,760 --> 00:18:43,920
!ممنونم
302
00:18:57,670 --> 00:19:02,220
«لطفاً مزاحم نشوید»
303
00:19:23,200 --> 00:19:25,930
میبینم که توی اندازه
.معمولتری هستی
304
00:19:25,970 --> 00:19:27,830
برای یکی شدن با بقیه
.هر کاری میکنم
305
00:19:28,200 --> 00:19:30,100
.بفرمائید
306
00:19:30,140 --> 00:19:32,300
.لازم نبود صبحونه سفارش بدم
307
00:19:32,340 --> 00:19:35,940
،نون نخودچی
.نخود، میخک و پستهست
308
00:19:35,980 --> 00:19:37,710
.توی دهن آدم آب میشه
309
00:19:42,920 --> 00:19:44,880
میشه یه سوالی ازت بپرسم؟
310
00:19:44,920 --> 00:19:45,990
.هر سوالی باشه
311
00:19:47,320 --> 00:19:50,260
چطور وارد بطری من شدی؟
312
00:19:51,390 --> 00:19:52,890
.داستانش طولانیه
313
00:19:53,690 --> 00:19:55,730
.سومین حبسم بود
314
00:19:55,760 --> 00:19:57,830
سه بار توی بطری گیر افتادی؟
315
00:19:57,860 --> 00:20:00,000
،شاید جن باشم
...ولی احمق هم هستم
316
00:20:00,030 --> 00:20:02,800
که علاقه زیادی برای
.صحبت با زنها دارم
317
00:20:02,840 --> 00:20:05,170
.باید در آینده بیشتر مراقب باشم
318
00:20:05,210 --> 00:20:06,740
دفعه اول چطور گیر افتادی؟
319
00:20:07,670 --> 00:20:09,140
.از روی امیال بود
320
00:20:09,180 --> 00:20:10,940
دیگه چطور میتونه باشه؟
321
00:20:13,910 --> 00:20:15,510
کی بود؟
322
00:20:15,550 --> 00:20:16,950
.شیبا
323
00:20:16,980 --> 00:20:18,150
ملکه شیبا؟
324
00:20:18,190 --> 00:20:19,890
.اون همنوع من بود
325
00:20:19,920 --> 00:20:21,020
اونم جن بود؟
326
00:20:21,050 --> 00:20:22,350
.مادرش جن بود
327
00:20:22,390 --> 00:20:23,460
مگه میشه؟
328
00:20:23,490 --> 00:20:24,620
...قوانینی هست که
329
00:20:24,660 --> 00:20:26,160
،اجازه ازدواج جن و فانی رو میده
330
00:20:26,190 --> 00:20:28,090
...اما فرزندشون نامیرا نمیشه
331
00:20:28,130 --> 00:20:29,240
...همونطور که الاغ و اسب
332
00:20:29,260 --> 00:20:31,360
.فقط میتونن قاطر بیفرزند درست کنند
333
00:20:33,030 --> 00:20:35,940
خب، چه شکلی بود؟
334
00:20:35,970 --> 00:20:40,170
خب، بهجز جنگلهایی از موی سیاه
...روی پاهاش
335
00:20:40,210 --> 00:20:41,580
.درست مثل بقیه انسانها بود
336
00:20:41,610 --> 00:20:43,880
.بهجز اینکه شیبا بود
337
00:20:43,910 --> 00:20:46,510
،طبق تمام گفتهها
.اون خیلی زیبا بوده
338
00:20:46,550 --> 00:20:49,620
.اون زیبا نبود
.خود زیبایی بود
339
00:20:53,190 --> 00:20:55,790
.من از همهنظر آزاد بودم
340
00:20:55,820 --> 00:20:58,960
.من همیشه به اتاق خوابش میرفتم و میاومدم
341
00:21:00,160 --> 00:21:02,630
...شیبا
342
00:21:05,970 --> 00:21:08,870
...من مثل همه بردههای مونث اون
343
00:21:08,900 --> 00:21:12,010
لمسی که باعث میشد با شادی
.به خودش بلرزه رو بلد بودم
344
00:21:13,210 --> 00:21:15,670
به عمرم هیچ موجودی رو به اندازه
.اون نمیخواستم
345
00:21:16,380 --> 00:21:17,810
و اون هم تو رو میواست؟
346
00:21:17,840 --> 00:21:21,210
.من بازیچه اون بودم
.رازدارش
347
00:21:21,250 --> 00:21:23,480
،اگه به خاطر سلیمان نبود
.چیزی بیشتر میشدم
348
00:21:23,520 --> 00:21:24,880
شاه سلیمان؟
349
00:21:24,920 --> 00:21:26,690
.خاطراتش مبارک باد
350
00:21:26,720 --> 00:21:29,160
برای اظهار عشق به شیبا
.از اونطرف بیابون اومد
351
00:21:29,190 --> 00:21:30,290
شیبا نرفت پیشش؟
352
00:21:30,320 --> 00:21:31,620
.نه. هرگز
353
00:21:31,660 --> 00:21:33,460
.ولی توی همه کتابهای مقدس هست
354
00:21:33,490 --> 00:21:35,130
.توی همه داستانها و نقاشیها
355
00:21:35,160 --> 00:21:36,930
.و هندل درموردش موسیقی نوشته
356
00:21:36,960 --> 00:21:38,330
.خانم، من اونجا بودم
357
00:21:38,370 --> 00:21:40,200
.سلیمان به سمتش رفت
358
00:21:43,060 --> 00:21:45,900
،شما ملکه هستید
...مثل یه پرنده قدرتمند آزادید
359
00:21:46,030 --> 00:21:48,700
.با چشمی برابر بین همه رو میبینید
360
00:21:49,320 --> 00:21:52,990
چرا باید خودتون رو به
تخت یک مرد کور کنید؟
361
00:21:53,120 --> 00:21:54,620
...جن عزیزم
362
00:21:54,740 --> 00:21:58,200
هیچ مردی نمیتونه
.من رو گول بزنه
363
00:22:07,460 --> 00:22:09,530
.اون با موسیقی شروع کرد
364
00:23:41,020 --> 00:23:44,420
تمام تلاشم رو کردم
.تا شیبا رو منصرف کنم
365
00:23:44,460 --> 00:23:45,560
...ولی شیبا از
366
00:23:45,590 --> 00:23:47,430
...موم بودار زنبورهای جباسا استفاده کرد
367
00:23:47,460 --> 00:23:49,160
،تا موهای پاهاش رو برداره
368
00:23:49,200 --> 00:23:50,700
.میدونستم که من از دست رفتم
369
00:23:50,730 --> 00:23:53,030
،ولی مثل یه احمق
...رفتم بهش گفتم
370
00:23:53,070 --> 00:23:56,000
،که بدنش کامل و دوستداشتنیه
371
00:23:56,040 --> 00:23:58,700
اما ذهنش غنیتر و
،دوستداشتنیتر بود
372
00:23:58,740 --> 00:24:00,470
.و ماندگاری بیشتری داشت
373
00:24:00,510 --> 00:24:02,570
،و اون با تمام حرفها موافقت کرد
374
00:24:02,610 --> 00:24:04,310
.و اشکی داغ ریخت
375
00:24:05,610 --> 00:24:08,580
،برای اون کارهایی مشخص کرد
...که بهنظر غیرممکن بودن
376
00:24:08,610 --> 00:24:10,680
...که تاری از ابریشم سرخ
377
00:24:10,720 --> 00:24:12,680
،در کاخ هزاردالان پیدا کنه
378
00:24:12,720 --> 00:24:15,590
که اسم مخفی مادرش که جن بود
،رو حدس بزنه
379
00:24:15,620 --> 00:24:18,860
که بهش بگه زنها
.بیشتر از هر چیز دنبال چی هستن
380
00:24:18,890 --> 00:24:20,960
.این یکی بهنظر غیرممکنه
381
00:24:20,990 --> 00:24:21,930
.برای سلیمان نبود
382
00:24:21,960 --> 00:24:23,570
،اون میتونست با حیوانات زمین
383
00:24:23,600 --> 00:24:25,960
و جنهایی که از آتش ساخته شدن
.صحبت کنه
384
00:24:26,000 --> 00:24:29,040
اون از مورچهها برای پیدا کردن
...ریسمان ابریشم استفاده کرد
385
00:24:29,070 --> 00:24:32,360
و از یه عفریت برای نجوای
.اسم مادرش استفاده کرد
386
00:24:36,280 --> 00:24:37,980
...بعدش به درون چشمهاش نگاه کرد
387
00:24:38,010 --> 00:24:41,050
و بهش گفت که زنها
.بیشتر از هر چیز چی رو میخوان
388
00:24:43,380 --> 00:24:44,920
،شیبا حیرتزده شد
389
00:24:46,350 --> 00:24:48,090
.و بهش گفت که درست میگه
390
00:24:52,290 --> 00:24:55,990
و بهش چیزی رو داد که
...بیشتر از هر چیز میخواست
391
00:24:56,030 --> 00:24:59,030
که ازدواج باهاش بود و
.اینکه با اون همخواب بشه
392
00:25:19,020 --> 00:25:20,750
...اون جادوگری بزرگ بود
393
00:25:20,790 --> 00:25:22,220
...و من رو با
394
00:25:22,260 --> 00:25:25,660
سخنانی از قدرت توی
.یک بطری برنجی زندونی کرد
395
00:25:51,650 --> 00:25:53,920
.شیبا برای آزادی من تلاشی نکرد
396
00:25:54,790 --> 00:25:57,320
.من براش ارزشی نداشتم
397
00:25:57,360 --> 00:25:59,230
.فقط هوایی در یک بطری بودم
398
00:26:13,840 --> 00:26:16,610
...و بعدش، به دریای سرخ انداخته شدم
399
00:26:16,640 --> 00:26:20,350
.و 2500 سال اونجا موندم
400
00:26:25,590 --> 00:26:27,150
،بهجز خواب
401
00:26:27,190 --> 00:26:30,290
به مدت 2500 سال توی بطری
چیکار میشه کرد؟
402
00:26:31,690 --> 00:26:33,330
.جنها نمیخوابن
403
00:26:38,860 --> 00:26:40,730
پس چطور از پسش بر اومدی؟
404
00:26:43,900 --> 00:26:48,610
،خب، صد سال اول
.از دست سرنوشتم عصبانی شدم
405
00:26:48,640 --> 00:26:50,510
برای آزادیم
،به درگاه بوشکولو دعا کردم
406
00:26:50,540 --> 00:26:51,780
،و وقتی جواب نداد
407
00:26:51,810 --> 00:26:53,250
،به درگاه همه خدایانی که میشناختم
408
00:26:53,280 --> 00:26:55,420
و بعدش به درگاه خدایانی که
.نمیشناختم دعا کردم
409
00:26:55,450 --> 00:26:58,120
...و وقتی جوابی نگرفتم
410
00:26:59,020 --> 00:27:01,090
تمام زمان این خوابم
...در بیداری رو
411
00:27:01,120 --> 00:27:03,920
برای دوباره دیدن تمام
.داستانهای عمرم گذاشتم
412
00:27:03,960 --> 00:27:06,830
و وقتی این زمان خیلی خیلی
...طولانی رو گذروندم
413
00:27:06,860 --> 00:27:09,860
برگشتم سراغ دعاها
.و خشمم
414
00:27:09,900 --> 00:27:13,000
...و بعدش، بالاخره
415
00:27:14,400 --> 00:27:16,470
.خودم رو گول زدم
416
00:27:17,800 --> 00:27:19,240
.دعا کردم توی بطری بمونم
417
00:27:19,270 --> 00:27:23,240
به بوشکولو گفتم همیشه
.من رو توی بطری نگه داره
418
00:27:23,280 --> 00:27:24,640
و جواب داد؟
419
00:27:24,680 --> 00:27:26,110
اینکه هیچی نخوام؟
420
00:27:26,150 --> 00:27:27,980
...اینکه وانمود کنم که چیزی
421
00:27:28,010 --> 00:27:29,950
بهجز بودن توی بطری رو نمیخوام؟
422
00:27:29,980 --> 00:27:31,180
.نه
423
00:27:31,220 --> 00:27:34,090
برای اجنه، این نزدیکترین
.زمان ما به مرگه
424
00:27:36,860 --> 00:27:38,590
جواب سوالش رو میدونی؟
425
00:27:38,630 --> 00:27:40,160
که زنها بیشتر از هر چیزی چی میخوان؟
426
00:27:40,290 --> 00:27:41,090
.آره
427
00:27:41,130 --> 00:27:42,630
نمیدونی؟
428
00:27:42,660 --> 00:27:44,160
،اگه نمیدونی
.نمیتونم بهت بگم
429
00:27:44,200 --> 00:27:46,330
.خب، معلومه، همه یهچیز رو میخوایم
430
00:27:46,370 --> 00:27:49,970
خانم، خواستههای تو
.اصلاً برای من واضح نیستن
431
00:27:50,000 --> 00:27:53,270
من توی موقعیتی از زندگیم هستم
.که همه چیزهایی که میخوام رو دارم
432
00:27:53,310 --> 00:27:56,040
،میتونم بگم راضی
.و قدردان هستم
433
00:27:56,080 --> 00:27:56,980
.بهم بگو
434
00:27:57,010 --> 00:27:59,550
همسر کسی هستی؟
بیوهای؟
435
00:27:59,580 --> 00:28:01,410
...آه -
نکنه مادری؟ -
436
00:28:01,450 --> 00:28:04,280
من نه بچهای دارم، نه خواهر
.یا برادری، و نه پدر و مادری
437
00:28:05,980 --> 00:28:07,420
.یه زمانی شوهری داشتم
438
00:28:07,450 --> 00:28:08,390
.آه
439
00:28:08,420 --> 00:28:10,820
و رنگ این شوهر چی بود؟
440
00:28:11,390 --> 00:28:12,630
رنگش؟
441
00:28:12,660 --> 00:28:15,830
.اولش، میدرخشید
442
00:28:15,860 --> 00:28:17,630
و در آخرش چی؟
443
00:28:17,660 --> 00:28:19,170
.داستان جالبی نیست
444
00:28:19,200 --> 00:28:22,270
.ولی یه داستانه
،داستان توئه
445
00:28:22,300 --> 00:28:23,740
...و همیشه عاقلانهست که
446
00:28:23,770 --> 00:28:25,670
افرادی که روت کنترل دارند
.رو درک کنی
447
00:28:25,710 --> 00:28:26,770
.خواهش میکنم
448
00:28:29,010 --> 00:28:31,310
...خیلی خب، باشه، آه
449
00:28:33,680 --> 00:28:36,350
.از جوونیمون همدیگه رو میشناختیم
450
00:28:36,380 --> 00:28:38,020
...زود ازدواج کردیم
451
00:28:38,050 --> 00:28:39,950
...اولش، از ذهن و بدن همدیگه
452
00:28:39,990 --> 00:28:41,820
.لذت بردیم...
453
00:28:41,850 --> 00:28:43,120
...آه
454
00:28:43,160 --> 00:28:44,960
،سالها رو راحت پشت سر میگذاشتیم
455
00:28:44,990 --> 00:28:47,530
،و همینطور که شروع شد
456
00:28:48,330 --> 00:28:50,130
.همش بخار شد و رفت
457
00:28:50,160 --> 00:28:52,330
...و، آه... و ما تبدیل شدیم به
458
00:28:53,530 --> 00:28:54,570
.چیزی کمتر
459
00:28:54,600 --> 00:28:55,600
و الان کجاست؟
460
00:28:57,100 --> 00:29:00,240
.الان توی شهر هکنی با امیلین پورتره
461
00:29:00,270 --> 00:29:01,370
.همم
462
00:29:07,610 --> 00:29:09,320
...بهم گفت که
463
00:29:09,350 --> 00:29:11,820
.من نمیتونم احساسات رو درک کنم
464
00:29:15,990 --> 00:29:18,320
.نمیتونم احساسات اون رو درک کنم
465
00:29:18,360 --> 00:29:20,430
.تصمیمی میگیریم...
466
00:29:20,460 --> 00:29:21,360
!خیلی هیجانانگیزه
467
00:29:21,390 --> 00:29:22,970
!هیجانانگیزه -
.نه، نیست -
468
00:29:22,990 --> 00:29:24,600
.بذار حدس بزنم
.کسی توش نمیمیره
469
00:29:24,630 --> 00:29:26,130
!نه
470
00:29:26,170 --> 00:29:29,970
جوری که ذهن من
...تنظیم شده... انگار
471
00:29:30,000 --> 00:29:32,970
...منبع قدرتم
472
00:29:33,010 --> 00:29:35,910
.و انزوای منه...
473
00:29:36,740 --> 00:29:39,050
فکر میکنم برای همین
.عاشق داستانها هستم
474
00:29:39,850 --> 00:29:42,650
از طریق داستانها
.حس رو پیدا میکنم
475
00:29:46,090 --> 00:29:48,990
شاید بتونی آرزو کنی
.که برگرده پیشت
476
00:29:49,020 --> 00:29:51,290
.آه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
477
00:29:51,520 --> 00:29:52,530
.نه
478
00:29:53,690 --> 00:29:56,300
...فکر کردم... آه
479
00:29:57,260 --> 00:30:01,200
برای از دست دادنش
...و خیانتش ناراحت بشم، اما، آه
480
00:30:02,570 --> 00:30:04,200
.نه، راستش، آزاد بودم
481
00:30:05,670 --> 00:30:07,810
...مثل یه زندونی بودم
482
00:30:07,840 --> 00:30:11,410
.که از سیاهچاله به زیر نور خورشید اومده
483
00:30:11,440 --> 00:30:14,250
.وارد فضای زندگی خودم شدم
484
00:30:14,280 --> 00:30:18,380
.نه، بهتر از این نمیشد
485
00:30:18,420 --> 00:30:21,620
،تو زنی خردمند و هوشیار هستی
.آلیتهیآ
486
00:30:21,650 --> 00:30:24,090
،ولی همه ما خواستههایی داریم
487
00:30:24,120 --> 00:30:26,130
.حتی اگه از ما مخفی باشه
488
00:30:28,290 --> 00:30:29,900
.ممکنه همینطور باشه
489
00:30:29,930 --> 00:30:34,830
،ولی من روایتشناس هم هستم
490
00:30:34,870 --> 00:30:37,300
.و این قراره دردسرساز باشه
491
00:30:37,340 --> 00:30:39,740
.قراره مشکل بزرگی بشه
492
00:30:39,770 --> 00:30:41,770
...میدونی، من همه داستانهای
493
00:30:41,810 --> 00:30:43,010
،جنهای کلکباز رو بلدم
494
00:30:43,040 --> 00:30:44,650
،که چطور آرزوها رو عوض میکنن
495
00:30:44,680 --> 00:30:45,710
.تا به سود خودشون باشه
496
00:30:45,750 --> 00:30:46,850
.من از اونها نیستم
497
00:30:46,880 --> 00:30:48,580
،من جنی خداپرست و باشرف هستم
498
00:30:48,610 --> 00:30:51,050
و فقط برای برآورده کردن
.خواستههای قلبت اینجا هستم
499
00:30:51,080 --> 00:30:53,150
...خب، اگه اینطور باشه
500
00:30:53,190 --> 00:30:56,460
چطور میتونی به کسایی که
آرزو میکنن تکیه کنی؟
501
00:30:56,970 --> 00:30:58,420
ببخشید؟
502
00:30:58,420 --> 00:31:01,290
چطور میتونی بدونی که میتونی
به من تکیه کنی؟
503
00:31:02,530 --> 00:31:04,330
.خب، امیدوارم
504
00:31:04,360 --> 00:31:07,370
.حداقل با تو امیدوارم
505
00:31:07,400 --> 00:31:09,370
...یه
506
00:31:09,400 --> 00:31:12,310
.داستان بامزه کوچیک هست
.فکر کنم این رو بدونی
507
00:31:12,340 --> 00:31:14,240
سه دوست توی قایقی
.کوچیک گم شدن
508
00:31:14,270 --> 00:31:16,010
،ماهی جادویی گرفتن
509
00:31:16,040 --> 00:31:17,740
.که برای هر سهتاشون یه آرزو رو برآورده میکرد
510
00:31:17,780 --> 00:31:18,810
،اولیش گفت
511
00:31:18,850 --> 00:31:20,650
آرزو میکنم که خونهمون»
«.و پیش همسرم بودم
512
00:31:20,680 --> 00:31:21,550
.ناپدید شد
513
00:31:21,580 --> 00:31:23,250
...دومی گفت، «آرزو میکنم که ایکاش
514
00:31:23,280 --> 00:31:24,750
«.با بچههام توی مزرعه بازی میکردم
515
00:31:24,780 --> 00:31:25,890
.و غیبش زد
516
00:31:25,920 --> 00:31:28,490
،و سومی گفت
«...دلم برای دوستهام تنگ شده»
517
00:31:28,520 --> 00:31:29,560
«.ایکاش اینجا بودن»
518
00:31:29,590 --> 00:31:30,820
.آفرین
519
00:31:30,860 --> 00:31:34,460
هیچ داستانی در مورد آرزو نیست
.که معناش احتیاط کردن باشه
520
00:31:34,490 --> 00:31:36,200
.هیچکدوم با خوشی تموم نمیشن
521
00:31:36,230 --> 00:31:38,110
حتی اونهایی که قراره
.جوک باشن
522
00:31:38,130 --> 00:31:40,600
ولی من و تو نویسندههای
،این داستان هستیم
523
00:31:40,630 --> 00:31:43,100
و میتونیم از همه
.تلهها اجتناب کنیم
524
00:31:44,840 --> 00:31:47,210
خب، اگه من آرزوی نکنم چی؟
525
00:31:49,010 --> 00:31:50,210
ببخشید؟
526
00:31:52,850 --> 00:31:54,750
اگه من آرزویی نکنم چی؟
527
00:31:54,780 --> 00:31:55,950
...این کار
528
00:31:58,480 --> 00:31:59,690
...این کار
529
00:31:59,720 --> 00:32:01,950
!فاجعهبار میشه
530
00:32:16,000 --> 00:32:17,540
.خیلی خب
531
00:32:22,210 --> 00:32:25,410
باید در مورد حبس بعدیم
.بهت بگم
532
00:32:25,440 --> 00:32:26,450
.گوش میکنم
533
00:32:37,420 --> 00:32:39,130
...هرگز نفهمیدم
534
00:32:39,160 --> 00:32:43,030
چطور بطری من از
...اعماق دریای سرخ
535
00:32:44,130 --> 00:32:46,600
.به کاخی از قسطنطنیه رسید
536
00:32:47,600 --> 00:32:49,500
...ولی فکر میکنم به شکلی
537
00:32:49,540 --> 00:32:51,140
...در مرگ یک جنگجوی عثمانی
538
00:32:57,140 --> 00:32:58,780
.سقوط یک امپراتوری
539
00:33:08,090 --> 00:33:09,290
.و عشق دختری، دست داشت
540
00:33:31,010 --> 00:33:32,480
.مرحبا
541
00:33:42,620 --> 00:33:44,960
تو کی هستی؟
542
00:33:46,220 --> 00:33:51,560
«فراموشی یک جن»
543
00:33:54,100 --> 00:33:56,570
...گلتان بردهای از
544
00:33:56,600 --> 00:33:58,640
...دربار همخوابههای
545
00:33:58,670 --> 00:33:59,770
.اندرونی بود...
546
00:34:19,190 --> 00:34:20,540
...وقتی جلوش ظاهر شدم
547
00:34:23,160 --> 00:34:25,300
.غش کرد
548
00:34:25,330 --> 00:34:28,040
و برام بیدار کردنش
.خیلی سخت بود
549
00:34:34,210 --> 00:34:36,680
به وضوح بهش گفتم
،که من قصد اذیت کردنش رو ندارم
550
00:34:36,710 --> 00:34:38,510
چون من محکوم به
.بطری هستم
551
00:34:38,540 --> 00:34:40,080
.تا اینکه سه آرزوت رو بگیری
552
00:34:40,110 --> 00:34:42,050
.تا اینکه اون آرزوهاش رو بگیره
553
00:34:42,080 --> 00:34:44,220
.خواهش میکنم -
.باشه -
554
00:34:44,250 --> 00:34:45,690
...خب، دختر بیچاره بهم گفت
555
00:34:45,720 --> 00:34:49,820
که به شدت عاشق
...مردی زیبا شده
556
00:34:51,160 --> 00:34:52,790
...و سریع آرزو کرد
557
00:34:52,830 --> 00:34:55,030
که به چشم اون مرد
.زیبا بیاد
558
00:34:55,170 --> 00:34:57,150
.اینها رو برات درست کردم
559
00:35:08,040 --> 00:35:09,380
،و این اتفاق افتاد
560
00:35:09,410 --> 00:35:11,980
کسی که اون میخواست
.مصطفی زیبا بود
561
00:35:12,010 --> 00:35:13,750
.شاهزاده مصطفی
562
00:35:15,580 --> 00:35:18,250
،پسر بزرگ عالیجناب سلیمان
563
00:35:18,280 --> 00:35:21,450
و احتمالاً وارث
.تاج و تختش میشد
564
00:35:22,420 --> 00:35:23,990
،اگه میدونستم چی میشه
565
00:35:24,020 --> 00:35:27,130
خطر خشم ابلیس رو
...به جون میخریدم
566
00:35:27,160 --> 00:35:30,430
تا با غضب اون رو از
.آرزوش دور کنم
567
00:35:31,900 --> 00:35:33,330
،ولی بدون ذرهای فکر
568
00:35:33,370 --> 00:35:36,100
بطریم رو برداشتم
...و روغن احضار کردم
569
00:35:36,140 --> 00:35:37,700
.تا دختر رو آماده کنم
570
00:35:39,340 --> 00:35:41,040
...روغنهای افسونی که
571
00:35:41,070 --> 00:35:44,240
.زمانی فقط شیبا ازشون استفاده میکرد
572
00:35:48,710 --> 00:35:50,820
من بهش هشدار دادم که
...بطریهاش رو مخفی کنه
573
00:35:50,850 --> 00:35:53,850
مبادا این قدرت
.به دست دیگری بیفته
574
00:35:59,160 --> 00:36:00,760
.رفتم سراغ مصطفی
575
00:36:00,790 --> 00:36:02,500
.گولتان
576
00:36:02,530 --> 00:36:03,960
.اسمش رو در گوشش نجوا کردم
577
00:36:08,700 --> 00:36:10,370
.مصطفی درخواست دیدنش رو کرد
578
00:36:12,840 --> 00:36:14,570
.خیلی آسون بود
579
00:36:23,220 --> 00:36:25,380
،به عنوان یک جن
...من به شدت در مورد رسوم
580
00:36:25,420 --> 00:36:27,350
.انسانها کنجکاوم
581
00:36:28,220 --> 00:36:29,620
،برای همین، در وقت آزادم
582
00:36:29,660 --> 00:36:33,530
در کاخ برای دیدن
.زیباییهاش میچرخیدم
583
00:36:34,290 --> 00:36:35,760
،و اونجا
،در بین اختهها
584
00:36:35,800 --> 00:36:37,530
،همسرها
،و همخوابهها
585
00:36:37,560 --> 00:36:39,800
،برای اولین بار خـُرم رو دیدم
586
00:36:40,830 --> 00:36:42,170
.خندان
587
00:36:50,740 --> 00:36:52,710
...اون هم برده بود
588
00:36:52,750 --> 00:36:55,450
که از بین بقیه
...بالاتر رفته بود
589
00:36:55,480 --> 00:36:57,880
تا بردهی موردعلاقهی
.سلطان بشه
590
00:37:06,390 --> 00:37:10,130
سلیمان خردمند کسی
.رو بهجز اون نمیدید
591
00:37:10,160 --> 00:37:12,670
و خرم هم میخواست
...از تاج و تخت سلیمان
592
00:37:12,700 --> 00:37:16,940
به سود پسرهای خودش در مقابل
.مصطفی استفاده کنه
593
00:37:19,710 --> 00:37:22,080
،برای همین
...جاسوسهای زیادی
594
00:37:22,110 --> 00:37:23,810
.شاهزاده رو زیر نظر داشتن
595
00:37:33,990 --> 00:37:35,350
...وقتی دیدم خرم چطور
596
00:37:35,390 --> 00:37:39,190
با دخالتهاش
،چه شاهکاری ساخته
597
00:37:39,230 --> 00:37:43,360
نگران شدم که گلتان من
.به دامش بیفته
598
00:37:49,240 --> 00:37:51,370
سعی کردم بهش هشدار بدم
.تا مراقب باشه
599
00:37:53,110 --> 00:37:56,840
ولی اون برای آرزوی دومش
.تصمیم گرفته بود
600
00:37:56,910 --> 00:37:58,750
.آرزو میکنم حامله بشم
601
00:37:58,870 --> 00:38:00,210
از مصطفی؟
602
00:38:00,330 --> 00:38:01,380
.خواهش میکنم، نه
603
00:38:01,500 --> 00:38:03,590
.خواسته قلبی من اینه
604
00:38:03,710 --> 00:38:05,590
.آرزوم رو برآورده کن
605
00:38:05,710 --> 00:38:07,130
.زود باش
606
00:38:07,260 --> 00:38:08,510
.لطفاً صبر کن
607
00:38:09,460 --> 00:38:11,660
.عجب اشتباهی
608
00:38:12,560 --> 00:38:14,630
...چون همین موقع بود که
609
00:38:14,660 --> 00:38:17,060
،سلیمان، نامش مبارک باد
610
00:38:17,100 --> 00:38:18,800
.قدرتش داشت تحلیل میرفت
611
00:38:19,870 --> 00:38:22,530
جنگجوهاش باور داشتن
،اون زیادی مهربون شده
612
00:38:22,570 --> 00:38:25,270
،بیشتر به شعرهاش علاقه داره
613
00:38:25,310 --> 00:38:27,910
تا اینکه با قدرت
.حکومت کنه
614
00:38:43,260 --> 00:38:44,990
،خرم به شایعات دامن میزد
615
00:38:45,030 --> 00:38:47,190
که ارتش میخواد
...تاج و تختش رو بگیره
616
00:38:47,230 --> 00:38:49,630
.و مصطفی رو جایگزینش کنه
617
00:38:50,730 --> 00:38:52,370
...شاهزاده بازیچهای شده بود
618
00:38:52,400 --> 00:38:55,370
.در بازی بیپایان قدرت
619
00:39:07,650 --> 00:39:09,680
،عالیجناب سلیمان
620
00:39:09,720 --> 00:39:11,420
،سلیمان فاتح
621
00:39:11,450 --> 00:39:14,290
،حامی و محافظ امپراتوری
622
00:39:14,320 --> 00:39:16,020
،سلیمان پدر
623
00:39:16,060 --> 00:39:17,360
...باید تصمیمی میگرفت
624
00:39:17,390 --> 00:39:20,560
.که میدونست دلش رو میشکنه
625
00:39:27,470 --> 00:39:30,400
...گلتان هم در اون زمان هیچ دلیلی نمیدید
626
00:39:30,440 --> 00:39:33,040
که چرا باید
.نادیده گرفته بشه
627
00:39:36,540 --> 00:39:40,680
.چون پسر سلطان بعدی رو حامله بود
628
00:39:46,550 --> 00:39:48,620
،با وجود تمام هشدارهای من
629
00:39:48,650 --> 00:39:52,730
اون سینههای برجسته و
.شکم بزرگش رو به همه نشون میداد
630
00:39:52,760 --> 00:39:56,360
و پچپچهای به سرعت
.در اندرونی پیچید
631
00:40:02,570 --> 00:40:06,010
دسیسههای به سرعت
.پخش شدند
632
00:40:31,960 --> 00:40:34,430
،شاهزاده مصطفی مظلومانه
633
00:40:34,470 --> 00:40:36,640
،به درگاه پدرش رفت
634
00:40:36,670 --> 00:40:39,440
.تا بهش اطمینان بده که بهش وفاداره
635
00:40:39,620 --> 00:40:41,620
.سلطان من
636
00:40:45,660 --> 00:40:47,120
...پدر
637
00:40:50,080 --> 00:40:52,720
.و لالها منتظرش بودند
638
00:40:56,660 --> 00:40:58,590
،اون سربازهای ینیچری خودش رو صدا زد
639
00:40:58,620 --> 00:40:59,930
،که دوستش داشتن
640
00:40:59,960 --> 00:41:02,930
ولی صداش لِه شد
...و نفسش با
641
00:41:02,960 --> 00:41:05,800
ریسمان کمان پدرش
.متوقف شد
642
00:41:25,980 --> 00:41:27,990
!گلتان
643
00:41:28,560 --> 00:41:30,690
.دارن میان سراغت -
کی؟ -
644
00:41:30,790 --> 00:41:32,190
!آرزو کن -
.نمیخوام -
645
00:41:32,320 --> 00:41:34,320
.فقط یه آرزو، آرزو کن
646
00:41:34,420 --> 00:41:35,390
چرا؟
647
00:41:35,870 --> 00:41:36,720
.گلتان
648
00:41:36,860 --> 00:41:39,090
!دارن میان تو رو بکشن
649
00:41:41,030 --> 00:41:42,590
.شاهزاده ازم محافظت میکنه
650
00:41:42,660 --> 00:41:44,320
!کاری از دستش برنمیاد
651
00:41:44,390 --> 00:41:45,520
!آرزو کن
652
00:41:45,620 --> 00:41:47,190
.اون دوستم داره
653
00:41:47,430 --> 00:41:48,390
!گلتان
654
00:41:48,490 --> 00:41:49,860
!اون مُرده
655
00:41:50,320 --> 00:41:51,690
!مُرده
656
00:41:52,360 --> 00:41:54,360
.همه طرفدارانش مُردن
657
00:41:54,690 --> 00:41:56,790
...خرم داره میاد سراغت
658
00:42:00,990 --> 00:42:02,520
«!آرزو کن»
659
00:42:02,560 --> 00:42:04,860
«!خودت رو نجات بده، گلتان»
660
00:42:09,100 --> 00:42:11,830
فقط چند کلمه گفته بود
...میتونست آزاد بشه
661
00:42:11,860 --> 00:42:15,340
،تا بچهاش به دنیا بیاد
662
00:42:15,370 --> 00:42:19,070
و من میتونستم برم
...به قلمرو جنها
663
00:42:19,110 --> 00:42:21,470
ولی دوئید و رفت
.به دستهای قاتلها
664
00:42:23,210 --> 00:42:25,310
،میخواستم به زور بگیرمشون
665
00:42:25,350 --> 00:42:27,910
که یکی از پیروان ابلیس
.جلوم رو گرفت
666
00:42:36,360 --> 00:42:38,860
.کسی اینجا تو رو نمیخواد
667
00:42:43,030 --> 00:42:45,700
.نمیتونی داستان اون رو عوض کنی
668
00:42:48,620 --> 00:42:51,540
...اگه اون دختر آرزو نکنه
669
00:42:52,790 --> 00:42:55,380
.تو نابود میشی
670
00:43:10,420 --> 00:43:11,420
!گلتان
671
00:43:27,440 --> 00:43:30,740
اون برای نجات خودش
.آرزویی نکرد
672
00:43:31,940 --> 00:43:34,910
.آرزوی برای نجات جفتمون گفته نشد
673
00:43:42,320 --> 00:43:44,120
...خب، من اونجا بود
674
00:43:44,160 --> 00:43:46,260
،یا میشه گفت نبودم
675
00:43:46,290 --> 00:43:49,500
تقریباً از این جهان آزاد شده بودم
...که با آرزو سومی
676
00:43:49,530 --> 00:43:51,860
.که انجام نشد، بهش متصل موندم
677
00:43:51,900 --> 00:43:53,330
متوجهای، مگه نه؟
678
00:43:53,370 --> 00:43:56,540
تو داستان زنی رو بهم گفتی
...که بهخاطر آرزوهایی که
679
00:43:56,570 --> 00:43:58,610
کرده بود نابود شد؟
680
00:43:58,640 --> 00:44:01,470
آره، ولی اینکه نتونست
...آرزوهاش رو تکمیل کنه
681
00:44:01,510 --> 00:44:03,580
.من رو هم نابود کرد
682
00:44:03,610 --> 00:44:05,710
کس دیگهای نمیتونه
آرزوها رو تکمیل کنه؟
683
00:44:05,740 --> 00:44:07,280
.همین امید رو داشتم
684
00:44:07,310 --> 00:44:09,350
و این بالاخره تو رو آزاد میکرد؟
685
00:44:09,380 --> 00:44:11,820
.تنها امیدم همین بود
686
00:44:11,850 --> 00:44:14,190
.ولی تو مخفی شدی
687
00:44:14,220 --> 00:44:15,260
.مثل یه روح
688
00:44:15,290 --> 00:44:17,120
.بدون دیده شدن سرگردان بودم
689
00:44:17,160 --> 00:44:18,060
،و بطریت
690
00:44:18,090 --> 00:44:20,330
،زیر سنگی لَق بود
691
00:44:20,360 --> 00:44:21,690
.که فقط گلتان میدونست کجاست
692
00:44:21,730 --> 00:44:23,600
.آره، بد مخمصهای بود
693
00:44:25,060 --> 00:44:27,630
،سعی کردم توجه یکی رو جلب کنم
694
00:44:27,670 --> 00:44:29,400
هر کسی که بتونه
.کمکم کنه
695
00:44:30,670 --> 00:44:32,310
.به ستارهها قسم که زیاد تلاش کردم
696
00:44:32,340 --> 00:44:34,870
،بوشون
و تکتک قدمهاشون رو دنبال کردم
697
00:44:34,910 --> 00:44:37,110
،خواهان
...با التماس، فریاد میکشیدم
698
00:44:37,140 --> 00:44:38,980
،هر کاری برای جلب توجهشون میکردم
699
00:45:08,040 --> 00:45:11,780
و رقتبار، صد سال
...این کار رو کردم
700
00:45:11,810 --> 00:45:15,050
،و با هر شکستم
.ارادهام کمتر از قبل میشد
701
00:45:21,690 --> 00:45:23,820
...و توی سال 1620
702
00:45:23,860 --> 00:45:27,560
امید به شکل پسری
.با شمشیر اومد
703
00:45:31,290 --> 00:45:34,480
«دو برادر و غول زن»
704
00:45:34,500 --> 00:45:36,570
!مراد! مراد
705
00:45:50,580 --> 00:45:52,150
!مراد
706
00:46:00,390 --> 00:46:03,230
،به شکلی
،این پسر من رو حس میکرد
707
00:46:03,260 --> 00:46:06,130
و من تونستم به سمت
.سنگ ببرمش
708
00:46:55,450 --> 00:46:56,450
!ابراهیم
709
00:46:57,180 --> 00:46:58,350
.بیا
710
00:47:00,450 --> 00:47:01,450
!مراد
711
00:47:02,860 --> 00:47:04,190
!ابراهیم
712
00:47:04,220 --> 00:47:06,100
...و همین که نزدیک بود
713
00:47:06,130 --> 00:47:07,560
،به دست اونها بیفتم
714
00:47:07,590 --> 00:47:08,860
.مادرشون پیداشون کرد
715
00:47:11,260 --> 00:47:12,900
،اون کوسم بود
716
00:47:12,930 --> 00:47:15,130
،بیوهی سلطان
،احمد اول
717
00:47:15,170 --> 00:47:17,670
.و پسرها نفرات بعدی برای تاج و تخت بودن
718
00:47:20,370 --> 00:47:22,580
،وقتی موی روی پاهای پسر رو دیدم
719
00:47:22,610 --> 00:47:25,710
میدونستم که جایی
...در دودمان مراد
720
00:47:25,750 --> 00:47:27,650
.قدرت یه جن وجود داره
721
00:47:28,650 --> 00:47:30,220
،همهجا دنبالش میکردم
722
00:47:30,250 --> 00:47:32,590
مصمم بودم که اون رو
.به سمت سنگ بکشونم
723
00:47:32,620 --> 00:47:35,820
،ولی در سن یازده سالگی
...اون تخت نشست
724
00:47:35,860 --> 00:47:37,960
.و سلطان مراد چهارم شد
725
00:47:37,990 --> 00:47:40,930
و بیشتر از قبل درگیر
...دسیسهها شد
726
00:47:40,960 --> 00:47:44,230
.و بیشتر از قبل از دستش دادم
727
00:47:44,260 --> 00:47:47,200
،در سن 20 سالگی
.ارتشش رو به سمت جنگ برد
728
00:47:47,230 --> 00:47:48,940
...اون در کنار افرادش
729
00:47:48,970 --> 00:47:51,440
.در قفقاز و قسطنطنیه جنگید
730
00:47:52,470 --> 00:47:54,910
داستانهای زیادی
...از بیپروایی اون هست
731
00:47:54,940 --> 00:47:57,110
.حتی با جون خودش
732
00:48:03,120 --> 00:48:06,350
من یأس داشتم که
.دیگه اون رو نبینم
733
00:48:07,590 --> 00:48:12,260
،امید هیولاست، آلیتهیآ
.و من بازیچهاش هستم
734
00:48:12,760 --> 00:48:13,930
خب، مُرد؟
735
00:48:13,960 --> 00:48:15,430
.توی زمین نبرد، نه
736
00:48:15,900 --> 00:48:17,160
،توی استانبول
737
00:48:17,200 --> 00:48:19,270
کوسم باید از تاج و تخت
.محافظت میکرد
738
00:48:19,300 --> 00:48:21,100
.باید از ابراهیم محافظت میکرد
739
00:48:21,130 --> 00:48:23,010
همون برادر کوچیک؟ -
.آره -
740
00:48:26,540 --> 00:48:29,080
اون آخرین نفر
.از دودمان عثمانی بود
741
00:48:29,910 --> 00:48:32,380
.باید بچه پسر میساخت
742
00:48:34,680 --> 00:48:39,520
برای همین، کوسم اون رو در قفسی گذاشت
.که دورش رو پوستین سیاه گرفته بود
743
00:48:46,930 --> 00:48:48,530
.عجب زندونی بوده
744
00:48:48,560 --> 00:48:51,160
و زندونی بود که نمیخواست
.ازش بیرون بیاد
745
00:49:06,680 --> 00:49:08,680
.به شکلی سلطنتی به فساد کشوندش
746
00:49:08,710 --> 00:49:11,750
به نظر اون هرچه پنهای
...گوشت بیشتر باشه
747
00:49:11,780 --> 00:49:13,190
.لذتش بیشتره
748
00:49:13,220 --> 00:49:17,190
برای همین کوسم به دنبال
...زیباهایی شهوتران و بزرگ بود
749
00:49:17,220 --> 00:49:20,460
.و اونها رو به تخت پسرش میبرد
750
00:49:20,490 --> 00:49:24,630
سرنوشت من سر همین
.علاقه اون تغییر کرد
751
00:49:24,660 --> 00:49:25,830
چطور؟
752
00:49:26,800 --> 00:49:28,000
.خواهی دید
753
00:49:58,660 --> 00:50:00,270
.مراد برگشت
754
00:50:00,300 --> 00:50:02,130
،و با اینکه یک فاتح برگشت
755
00:50:02,170 --> 00:50:04,870
نمیتونست ردای خونش
...رو پاک کنه
756
00:50:05,940 --> 00:50:08,640
جنگ واقعاً روحش
.رو فاسد کرده بود
757
00:50:28,360 --> 00:50:30,200
صبر کردم
.تا وقتی که تنها بشه
758
00:50:30,230 --> 00:50:33,370
مصمم بودم که اون رو
.به سمت سنگ برگردونم
759
00:50:33,400 --> 00:50:36,540
،نمیخوام وسط داستانت بپرسم
.ولی یه سوال دارم
760
00:50:36,570 --> 00:50:38,770
برات مهم بود که
...چنین انسانی ممکنه
761
00:50:38,800 --> 00:50:40,310
چه آرزویی بکنه؟
762
00:50:40,810 --> 00:50:42,680
.کسی که اینقدر عطش داره
763
00:50:42,710 --> 00:50:44,310
.نه
764
00:50:44,340 --> 00:50:46,250
حتی اگه تصمیمش
به شدت از پلیدی باشه؟
765
00:50:46,280 --> 00:50:47,750
.اگه به معنی آزادی من بود، نه
766
00:50:47,780 --> 00:50:51,780
حقیقت این بود که اون
.چیزهای دیگهای در ذهن داشت
767
00:50:53,320 --> 00:50:55,590
،اون باور داشت که شکست ناپذیره
768
00:50:55,620 --> 00:51:00,190
،و برای اینکه تا ابد حکومت کنه
.باید از شر همه رقیبهاش خلاص بشه
769
00:51:05,560 --> 00:51:08,290
چرا شمشیرت رو خراب کنی، شیر من؟
770
00:51:13,070 --> 00:51:14,310
.ابراهیم
771
00:51:17,680 --> 00:51:18,810
.ابراهیم
772
00:51:43,760 --> 00:51:45,620
...برادر بزرگ
773
00:51:55,120 --> 00:51:57,460
.اون بچهست
774
00:51:58,290 --> 00:52:00,360
چطور میتونه حکومت کنه؟
775
00:52:20,570 --> 00:52:23,040
.کوسم باید جلوش رو میگرفت
776
00:52:23,080 --> 00:52:25,150
به شکلی، باید با
...لذتها حواسش رو از
777
00:52:25,180 --> 00:52:27,910
.عطش به خون پرت میکرد
778
00:52:32,550 --> 00:52:36,320
اولش، برنامهای ریخت که
.همیشه در مستی باشه
779
00:52:37,800 --> 00:52:40,160
و بعدش کاری بسیار
.زیرکانه رو انجام داد
780
00:52:40,190 --> 00:52:41,630
.چیزی که شاید خوشت بیاد
781
00:52:48,000 --> 00:52:49,270
،اون فرستاد که
782
00:52:49,300 --> 00:52:51,740
،از سرتاسر امپراتوری
783
00:52:52,470 --> 00:52:54,740
.بهترین قصهگوها رو بیارن
784
00:53:13,990 --> 00:53:15,900
...اونهایی که مجابکننده نبودن
785
00:53:15,930 --> 00:53:19,430
با ترس فرار میکردن
.یا دچار بیصبری اون میشدن
786
00:53:29,540 --> 00:53:31,280
...فقط یک نفر بود
787
00:53:31,310 --> 00:53:33,410
.که قدرت جادو کردنش رو داشت
788
00:53:35,220 --> 00:53:37,550
،که با قصهها آرومش کنه
789
00:53:37,580 --> 00:53:40,620
،که با آشکار کردن قصهها
.گروگانش بگیره
790
00:54:02,180 --> 00:54:04,110
.اون تنها دوستش بود
791
00:54:06,510 --> 00:54:09,680
و دوستی به عشق
.تبدیل شد
792
00:54:11,550 --> 00:54:13,820
،چون من کاری برای انجام دادن نداشتم
793
00:54:13,850 --> 00:54:14,850
،منم باخرسندی گوش میکردم
794
00:54:14,890 --> 00:54:18,490
چون منم عاشق غرق شدن
.در داستانهاش بودن
795
00:54:23,860 --> 00:54:25,600
،وقتی پیرمرد مُرد
796
00:54:25,630 --> 00:54:27,930
همه اهالی کاخ
،به خیابونها فرار کردن
797
00:54:27,970 --> 00:54:32,170
چون میترسیدن غم مراد
...حس قتلی جدید رو به وجود بیاره
798
00:54:36,340 --> 00:54:41,610
،ولی اون نشست، و فریاد کشید
.و اونقدر مشروب خورد تا وجودش خالی شد
799
00:55:07,770 --> 00:55:10,540
.و صبر من نتیجه داد
800
00:55:11,540 --> 00:55:12,680
،چون توی این حالت
801
00:55:12,710 --> 00:55:15,080
بالاخره میتونستم
...توجهاش رو جلب کنم
802
00:55:15,120 --> 00:55:18,050
و دوباره اون رو به
.حمام مخفی ببرم
803
00:55:18,080 --> 00:55:19,730
.آه، فهمیدم چی شد
804
00:55:19,750 --> 00:55:22,450
اونقدر ضعیفه که نمیتونه
.سنگ رو بلند کنه
805
00:55:22,490 --> 00:55:25,230
اونقدر ضعیف بود
.که حتی نتونست کلید رو بچرخونه
806
00:55:27,560 --> 00:55:31,100
برای همین رفت و اونقدر
.مشروب خورد تا به خواب ابدی رفت
807
00:55:31,800 --> 00:55:33,070
!اوه
808
00:55:33,100 --> 00:55:34,670
،و من اونجا بودم
809
00:55:34,700 --> 00:55:37,200
،به فراموشی خودم سپرده شدم
810
00:55:37,240 --> 00:55:39,540
و کسی نبود
،که صدای من رو بشنوه
811
00:55:39,570 --> 00:55:43,080
،نبود که من رو بشناسه
،من رو حس کنه، من رو دریابه
812
00:55:43,110 --> 00:55:45,440
.نمیتونی تصورش کنی
813
00:55:48,380 --> 00:55:50,450
.خب، راستش میتونم
814
00:55:51,320 --> 00:55:53,850
میتونی تنهایی رو تصور کنی؟
815
00:55:54,550 --> 00:55:56,720
که چطور میتونه در بر بگیرتت؟
816
00:55:57,020 --> 00:55:58,790
.میتونم
817
00:55:58,820 --> 00:56:01,460
ما زمانی وجود داریم که
.برای دیگران واقعی باشیم
818
00:56:01,490 --> 00:56:02,800
قبول داری؟
819
00:56:02,830 --> 00:56:03,860
.آره
820
00:56:03,900 --> 00:56:06,530
.پس این سرنوشت ماست، آلیتهیآ
821
00:56:06,570 --> 00:56:09,670
،اگه آرزویی نکنی
822
00:56:09,700 --> 00:56:11,400
،من بین جهانها گیر میافتم
823
00:56:11,440 --> 00:56:14,640
،ناپدید و تنها
.برای تمام زمان
824
00:56:16,840 --> 00:56:18,540
.آرزو کن، آلیتهیآ
825
00:56:19,450 --> 00:56:21,480
.خواسته قلبت رو بگو
826
00:56:29,320 --> 00:56:33,090
اگه جای تو بودم
.بیشتر احتیاط میکردم
827
00:56:33,130 --> 00:56:35,400
مشخصه که بالاخره تونستی
.راه خروجت رو پیدا کنی
828
00:56:35,430 --> 00:56:36,560
.کم و بیش
829
00:56:36,600 --> 00:56:38,210
کمکم دارم فکر میکنم
...تو یه
830
00:56:38,230 --> 00:56:39,230
.کلکبازی
831
00:56:41,200 --> 00:56:43,640
.اگه اینطور بود خیلی بهتر بود
832
00:56:43,670 --> 00:56:45,540
.کارم خیلی آسونتر میشد
833
00:56:45,570 --> 00:56:48,380
،ولی حقیقت اینه که
...من فقط یه احمقم
834
00:56:48,410 --> 00:56:51,010
.که به شدت بدشانس بوده
835
00:56:51,040 --> 00:56:54,110
.خب، مجبورم حرفت رو قبول کنم
836
00:57:03,890 --> 00:57:04,890
خب؟
837
00:57:07,690 --> 00:57:11,000
فکر میکنم ابراهیم سلطان شد، درسته؟
838
00:57:11,030 --> 00:57:15,600
باید ابراهیم رو
.به تاج و تخت میکشوندن
839
00:57:16,030 --> 00:57:17,320
!مادر
840
00:57:18,240 --> 00:57:19,280
!مادر
841
00:57:32,490 --> 00:57:34,720
...اون یکی از همخوابههاش رو
842
00:57:34,750 --> 00:57:36,460
.حاکم دمشق گذاشت
843
00:57:36,490 --> 00:57:38,960
.اسمش تپل قندی بود
844
00:57:38,990 --> 00:57:41,230
.از همهنظر، عاشقش بود
845
00:57:43,300 --> 00:57:44,960
،اگه به اون زن آزادی داده نشده بود
846
00:57:45,000 --> 00:57:47,900
.نمیتونست حموم مخفی رو پیدا کنه
847
00:57:47,930 --> 00:57:50,300
اگه اون تصمیم به
،حموم کردن نگرفته بود
848
00:57:50,340 --> 00:57:52,600
.اون حموم پُر نمیشد
849
00:57:52,640 --> 00:57:53,740
...اگه اون دست و پا چلفتی نبود
850
00:57:53,770 --> 00:57:55,140
،وقتی راه میرفت
851
00:57:55,180 --> 00:57:57,910
،لیز نمیخورد
،سنگ نمیشکست
852
00:57:58,810 --> 00:58:01,250
.و بطری من رو پیدا نمیکرد -
.آه، آره -
853
00:58:18,700 --> 00:58:21,900
راستش، باید بیشتر از این
.از خودم وقار نشون میدادم
854
00:58:21,930 --> 00:58:24,670
.ولی بیشرمانه شروع به التماس کردم
855
00:58:24,770 --> 00:58:27,270
...خواهش میکنم، خانم زیبا
.من توی وضعیت بدی هستم
856
00:58:27,390 --> 00:58:29,520
.خیلی به مشکل خوردم
.باید کمکم کنید
857
00:58:30,100 --> 00:58:31,020
.بوی گند میدی
858
00:58:31,150 --> 00:58:32,150
.آرزو کن
859
00:58:32,350 --> 00:58:33,650
.هر چیزی میخوای آرزو کن
860
00:58:33,780 --> 00:58:35,320
!هر چیزی میخوای آرزو کن
861
00:58:35,440 --> 00:58:38,030
.من با جنهای فریبکار کاری ندارم
862
00:58:38,150 --> 00:58:39,910
چیزی نیست که بخوای؟
863
00:58:40,200 --> 00:58:42,030
!حتما! چیزی هست
!آرزو کن
864
00:58:42,160 --> 00:58:45,660
!بگو! بهم بگو
!زود باش! زود باش
865
00:58:51,360 --> 00:58:52,910
...آرزو میکنم که ایکاش»
866
00:58:52,930 --> 00:58:56,170
«.برگردی توی بطری در قعر بوسفور
867
00:58:59,210 --> 00:59:00,440
،و حالا اینجام
868
00:59:00,470 --> 00:59:02,980
.به دستهای مراقب تو افتادم
869
00:59:05,450 --> 00:59:07,380
مثل اینکه نمیتونیم
.از دست همدیگه فرار کنیم
870
00:59:07,410 --> 00:59:09,680
.من در خدمتت هستم
871
00:59:15,920 --> 00:59:17,190
...این آرزو کردن
872
00:59:18,890 --> 00:59:20,990
.هنری خطرناکه
873
00:59:21,030 --> 00:59:24,030
کلمه «آرزو میکنم» راهحلهای بسیار
.زیادی رو میاره
874
00:59:24,060 --> 00:59:24,900
.نه لزوماً
875
00:59:24,930 --> 00:59:26,210
.خب، توی همه داستانهات هست
876
00:59:26,230 --> 00:59:27,070
...میدونم، ولی
877
00:59:27,100 --> 00:59:28,500
،گفتی حیلهگر نیستی
878
00:59:28,540 --> 00:59:32,070
و گفتی من و تو نویسندههای
.این داستان هستیم
879
00:59:32,110 --> 00:59:35,310
ولی نمیتونم جوری بنویسم
.که خودم توی داستان نیستم
880
00:59:35,340 --> 00:59:36,280
.درسته
881
00:59:36,310 --> 00:59:40,110
...چطوره برگردی توی بطری و منم بطری رو
882
00:59:40,150 --> 00:59:41,880
به یکی میدم که راحت گول بخوره؟
883
00:59:41,910 --> 00:59:44,820
.یکی که این رو بخواد
.کسی که حریص باشه
884
00:59:44,850 --> 00:59:46,220
.من توی بطری برنمیگردم
885
00:59:46,250 --> 00:59:47,090
چرا؟
886
00:59:47,120 --> 00:59:48,920
.من توی بطری برنمیگردم
887
00:59:48,950 --> 00:59:50,920
.خب، من سه تا آرزو نمیکنم
888
00:59:50,960 --> 00:59:53,290
.پس داری من رو به فراموشی میفرستی
889
00:59:53,330 --> 00:59:54,590
.آه، از دست تو
890
00:59:54,630 --> 00:59:56,560
.و تو هم داری بهم سردرد میدی
891
00:59:56,600 --> 00:59:58,260
.باشه، باشه
892
00:59:58,300 --> 01:00:00,830
.این کار رو میکنیم
.سهتا آرزو میکنم
893
01:00:00,870 --> 01:00:01,970
.جدی میگم -
قبل از مرگت؟ -
894
01:00:02,000 --> 01:00:03,770
.همین الان
.پشت سر هم
895
01:00:03,800 --> 01:00:04,900
آمادهای؟ -
.اوهوم -
896
01:00:04,940 --> 01:00:07,840
.شماره یک. آرزو میکنم سردرد نداشتی
897
01:00:10,740 --> 01:00:12,480
.شماره دو
898
01:00:12,510 --> 01:00:14,380
.آرزو میکنم چایی بخورم
899
01:00:16,750 --> 01:00:19,750
.و در آخر، یکی از اینها آرزو میکنم
900
01:00:19,790 --> 01:00:21,090
.داری من رو مسخره میکنی
901
01:00:21,120 --> 01:00:22,790
،سه آرزو، کاملاً ساده
902
01:00:22,820 --> 01:00:23,920
.و از نظر تئوری امن
903
01:00:23,960 --> 01:00:25,990
...سلیمان من رو زندونی کرد
904
01:00:26,030 --> 01:00:28,490
.چون خواسته دلم رو گفتم
905
01:00:28,530 --> 01:00:31,560
فقط با برآورده کردن خواستههای دل تو
.میتونم آزادیم رو به دست بیارم
906
01:00:31,600 --> 01:00:33,200
،آره، خب
...بابت این همسانی ممنونم
907
01:00:33,230 --> 01:00:34,400
،ولی موضوع اینه که
908
01:00:34,430 --> 01:00:37,540
من تا آخر عمر هم نمیتونم
.یه آرزوی درست و حسابی بکنم
909
01:00:37,570 --> 01:00:38,840
.و تو ازم سه تا میخوای
910
01:00:38,870 --> 01:00:41,310
تو اصلاً جون داری؟
اصلاً زنده هستی؟
911
01:00:41,340 --> 01:00:42,940
،میدونی، توی بعضی از فرهنگها
912
01:00:42,980 --> 01:00:44,680
.فقدان آرزو یعنی روشنفکری
913
01:00:44,710 --> 01:00:46,880
.پس تو یه پرهیزگار احمقی
914
01:00:46,910 --> 01:00:49,350
اگه راضی هستم، چرا
سرنوشت رو ترغیب کنم؟
915
01:00:49,380 --> 01:00:50,580
.و تو ترسویی
916
01:00:50,620 --> 01:00:51,950
.تحریکم نکن
917
01:00:51,980 --> 01:00:53,920
،هیچ انسانی، هیچ فرشتهای
...هیچ جنی نیست
918
01:00:53,950 --> 01:00:55,160
...که فرصت برآورده کردن
919
01:00:55,190 --> 01:00:56,820
،عمیقترین خواستههاش رو رد کنه
920
01:00:56,860 --> 01:00:58,490
...و من خوردم به کسی که
921
01:00:58,520 --> 01:00:59,830
.ادعا میکنه هیچی نمیخواد
922
01:00:59,860 --> 01:01:01,330
،آلیتهیآ بینی
!تو دروغگویی
923
01:01:01,360 --> 01:01:04,630
میدونی، کمکم دارم آرزو میکنم
.که ایکاش همدیگه رو ندیده بودیم
924
01:01:04,660 --> 01:01:06,170
!نه
!نــه
925
01:01:06,200 --> 01:01:07,330
!این حرف رو نزن
926
01:01:38,430 --> 01:01:39,430
...خب
927
01:01:40,870 --> 01:01:43,100
.این اتفاق قبلاً برات افتاده بود
928
01:01:44,540 --> 01:01:46,370
.و خیلی هم بد بود
929
01:01:46,410 --> 01:01:48,270
.بد بود
930
01:01:49,580 --> 01:01:51,580
.تلخ بود
931
01:01:51,610 --> 01:01:53,910
.بیرحمانهترین آرزو بود
932
01:01:55,580 --> 01:01:58,650
بازم حماقتت
.کار دستت داد
933
01:02:00,120 --> 01:02:02,520
من به خاطر یه نابغه
.اینجا هستم
934
01:02:03,320 --> 01:02:04,920
این بار کی بود؟
935
01:02:05,960 --> 01:02:07,530
.اون ظفیر بود
936
01:02:09,460 --> 01:02:13,470
کم پیش میاد که بین انسانها
.چنین اعجوبهای پیدا بشه
937
01:02:14,430 --> 01:02:17,340
ولی تو به خاطر حماقت اون
.اینجا هستی
938
01:02:20,310 --> 01:02:24,240
.بهخاطر ظفیر توی این قرار گرفتم
939
01:02:26,550 --> 01:02:27,710
...و این داستانیه که
940
01:02:27,750 --> 01:02:30,980
.تمام مدت نمیخواستی بهم بگی
941
01:02:31,020 --> 01:02:34,850
این داستانیه که حتی
.به خودم هم نگفتمش
942
01:02:39,460 --> 01:02:44,630
«...پیآمد ظفیر»
943
01:02:46,700 --> 01:02:48,900
،ظفیر بچهای سر راهی بود
944
01:02:48,930 --> 01:02:51,600
،توی سن 12 سالگی
.با تاجری پولدار ازدواج کرد
945
01:02:53,110 --> 01:02:55,270
تاجر خیلی ازش بزرگتر
،و مهربون بود
946
01:02:55,310 --> 01:03:00,580
البته اگه فکر میکنی کسی رو مثل
.پرنده در قفس نگه داشتن، از مهربونیه
947
01:03:00,610 --> 01:03:03,420
دو همسر مُسن بودن که از
.ظفیر خوششون نمیاومد
948
01:03:03,450 --> 01:03:05,450
.و اصلاً باهاش حرف نمیزدن
949
01:03:23,200 --> 01:03:25,100
،همه
...از جمله خدمتکارها
950
01:03:25,140 --> 01:03:26,940
.به نظر مسخرهاش میکردن
951
01:03:39,990 --> 01:03:43,020
اون نه ادب داشت
.نه سوادی
952
01:03:43,060 --> 01:03:44,960
...بزرگ که شد زیبایی بزرگی نداشت
953
01:03:44,990 --> 01:03:48,060
و بدون اینکه دلیلش رو بدونه
.عصبانی بود
954
01:04:02,310 --> 01:04:05,140
،به دست سرنوشت
...بطری من به عنوان پیشکش عشق
955
01:04:05,180 --> 01:04:08,610
.از طرف همسرش به دست اون رسید
956
01:04:13,550 --> 01:04:16,760
...و بعد از اینکه شوهرش رو ارضا کرد
957
01:04:16,790 --> 01:04:18,060
،و بالاخره تنها شد
958
01:04:18,090 --> 01:04:20,330
.تونست بطری رو باز کنه
959
01:04:29,400 --> 01:04:34,860
«مرحله 1»
«امواج الکترومغناطیس»
960
01:04:34,900 --> 01:04:38,280
«مرحله 2»
«بخار»
961
01:04:38,320 --> 01:04:41,910
«مرحله 3»
«ذرات ارگانیک»
962
01:04:41,950 --> 01:04:45,540
«مرحله 4»
«...شکلگیری عضوها»
963
01:04:51,390 --> 01:04:54,030
.انگار منتظرم بود
964
01:04:54,060 --> 01:04:57,160
همون موقع فهمیدم که
...اون باهوشه
965
01:04:57,200 --> 01:05:01,030
و فهمید که من
...به شدت به دنبال
966
01:05:01,070 --> 01:05:03,240
.آزادی و صحبت کردن هستم
967
01:05:03,270 --> 01:05:05,770
،داستانم رو همونطور که به تو گفتم، بهش گفتم
968
01:05:05,810 --> 01:05:10,440
و اون خودش رو با چیزهایی که
.ساخته بود، بهم نشون داد
969
01:05:10,480 --> 01:05:12,350
.بیا، بیا
970
01:05:47,680 --> 01:05:48,710
.بیا
971
01:05:59,560 --> 01:06:01,300
...میشد اون رو مثل داوینچی نابغه
972
01:06:01,330 --> 01:06:03,230
،بهخاطر سپرد
973
01:06:03,260 --> 01:06:04,530
،که نظریههای پروازش
974
01:06:04,560 --> 01:06:07,330
.بحث گرم سلطانها و پادشاهها بود
975
01:06:08,900 --> 01:06:12,510
،اون هنرمندی بامهارت بود
.اما کسی هنرش رو نمیدید
976
01:06:18,540 --> 01:06:21,210
...بهم گفت که قدرت استفاده نشده
977
01:06:21,250 --> 01:06:23,450
.اون رو خورده
978
01:06:23,480 --> 01:06:25,380
فکر میکرد شاید
.ساحره باشه
979
01:06:26,390 --> 01:06:28,220
،فقط گفتش اگه مرد بود
980
01:06:28,250 --> 01:06:32,090
هوشش به صورت عادی
.مورد قبول قرار میگرفت
981
01:06:32,120 --> 01:06:34,430
،اون زنی با عطش یادگیری بود
982
01:06:34,460 --> 01:06:37,860
.و میدونستم اولین آرزوش چیه
983
01:06:39,930 --> 01:06:41,180
.علم میخوام
984
01:06:41,890 --> 01:06:43,310
...آرزو میکنم
985
01:06:43,430 --> 01:06:44,930
...تمام علمی که
986
01:06:45,060 --> 01:06:47,390
...سودمند، زیبا و واقعیه
987
01:06:48,020 --> 01:06:52,150
.رو به دست بیارم
988
01:06:55,280 --> 01:06:56,890
...و من از برآورده کردن این آرزو
989
01:06:56,920 --> 01:06:58,720
.خوشحال شدم
990
01:07:27,650 --> 01:07:31,220
،برای همین بهش تاریخ، فلسفه
991
01:07:31,250 --> 01:07:32,620
.زبان و شعر آموختم
992
01:07:32,650 --> 01:07:35,320
،بهش اخترشناسی، ریاضی یاد دادم
993
01:07:35,350 --> 01:07:37,490
.که براش نعمتی بودن
994
01:07:37,520 --> 01:07:39,830
،براش کتاب و دستنوشته بردم
995
01:07:39,860 --> 01:07:43,560
که توی کلکسیون بطریهاش
.مخفیشون کردیم
996
01:08:04,020 --> 01:08:05,990
...صباح
997
01:08:06,020 --> 01:08:07,490
...صباح
998
01:08:25,240 --> 01:08:27,240
...همیشه میتونست ارسطو رو از
999
01:08:27,270 --> 01:08:29,410
،یه بطری قرمز فرا بخونه
1000
01:08:29,440 --> 01:08:32,180
،یا اقلیدس رو از بطری سبز
1001
01:08:32,210 --> 01:08:34,580
،فیثاغورث، اسپینوزا
1002
01:08:34,610 --> 01:08:37,450
بدون اینکه لازم باشه
.دوباره به وجودشون بیارم
1003
01:08:47,690 --> 01:08:50,060
،توی اتاقمون کل جهان رو داشتیم
1004
01:08:50,100 --> 01:08:53,270
.و من قلبم رو برای اون از دست دادم
1005
01:08:56,740 --> 01:09:00,970
.سعادت من خوشحال کردنش بود
1006
01:09:02,810 --> 01:09:04,010
.که ببینم شکوفا میشه
1007
01:09:05,680 --> 01:09:08,350
و اون به هر شکلی
.شکوفا شد
1008
01:09:08,780 --> 01:09:10,250
.کاملاً
1009
01:09:21,230 --> 01:09:22,630
...شروع کرد به سرکشی
1010
01:09:22,660 --> 01:09:24,900
...حتی در برابر عمل زوری که
1011
01:09:24,930 --> 01:09:26,300
،که شوهرش ازش میخواست
1012
01:09:26,330 --> 01:09:29,500
...چون اون استاد عشق شده بود
1013
01:09:29,540 --> 01:09:31,140
...که فرای دسترسی هر انسانی بود
1014
01:09:31,170 --> 01:09:33,510
.که با جنی سکس نکرده بود
1015
01:09:51,120 --> 01:09:54,360
علایق مرد بهش
.به وابستگی تبدیل شد
1016
01:09:54,620 --> 01:09:56,710
خوشحالی؟
1017
01:10:04,640 --> 01:10:06,310
،و وقتی که مرد پیشش میاومد
1018
01:10:06,340 --> 01:10:10,640
من از اتاقش میرفتم و
.در آسمونها میگشتم
1019
01:10:10,680 --> 01:10:14,550
،من کوهها
...اقیانوسها رو دیدم
1020
01:10:15,380 --> 01:10:17,350
،موجودات جنگل رو دیدم
1021
01:10:17,380 --> 01:10:19,890
.جایی که هیچ انسانی پا نمیذاره
1022
01:10:19,920 --> 01:10:23,920
،و وقتی برمیگشتم
.اون منتظرم بود
1023
01:10:23,960 --> 01:10:28,060
،از روزم بهش میگفتم
...و اون هم از خوشی و
1024
01:10:28,090 --> 01:10:29,900
.یأس غش میکرد
1025
01:10:29,930 --> 01:10:33,470
چرا آرزوی آزادی نمیکرد؟
1026
01:10:33,500 --> 01:10:37,070
.چیزی مهمتر براش بود
1027
01:10:37,100 --> 01:10:39,370
...اون بخشی از ریاضی رو به وجود آورد
1028
01:10:39,410 --> 01:10:42,540
...زبانی که باهاش میشد باهاش نیرویی که
1029
01:10:42,580 --> 01:10:45,640
فضا و زمان رو به وجود میاره
.رو توضیح بدی
1030
01:10:45,680 --> 01:10:47,350
.اون پرومتئوسی بود، شجاع
1031
01:10:47,380 --> 01:10:49,780
.ولی نتونست این معما رو حل کنه
1032
01:10:49,820 --> 01:10:51,650
،به یه کلید نیاز داشت
1033
01:10:51,680 --> 01:10:54,820
کلیدی که درهای
.قوه درکش رو باز کنه
1034
01:11:05,500 --> 01:11:09,400
.برای همین از آرزوی دومش استفاده کرد
1035
01:11:09,440 --> 01:11:13,110
یادش دادم که مثل جنها
.رویا ببینه، توی بیداری
1036
01:11:44,670 --> 01:11:48,570
،و اینجوری
راهحلها به سمتش اومدن
1037
01:11:48,610 --> 01:11:52,280
اون تونست قدرتهای
...پنهان رو توضیح بده
1038
01:11:52,310 --> 01:11:55,510
میدانهای الکترومغناطیسی
...و نیروها
1039
01:11:55,550 --> 01:11:58,650
چیزی که جنها ازشون
.ساخته شدن
1040
01:11:58,680 --> 01:12:00,390
تو الکترومغناطیسی هستی؟
1041
01:12:00,420 --> 01:12:04,590
،همونطور که تو از خاک ساخته شدی
.منم از آتش ساخته شدم
1042
01:12:05,360 --> 01:12:07,730
و وقتی قرار شد
،بچهدار بشه
1043
01:12:07,760 --> 01:12:10,230
،من خیلی خوشحال بودم
1044
01:12:10,260 --> 01:12:12,330
چون میدونستم
.به ما قدرت میده
1045
01:12:12,370 --> 01:12:14,000
اون بچه تو رو حامله بود؟
1046
01:12:14,700 --> 01:12:17,800
.فرزندی از خاک و آتش
1047
01:12:19,610 --> 01:12:21,610
خب، چه مشکلی پیش اومد؟
1048
01:12:21,640 --> 01:12:23,740
.آلیتهیآ، من عاشقش بودم
1049
01:12:24,610 --> 01:12:26,310
.عاشق گرمی ذهنش بودم
1050
01:12:26,350 --> 01:12:27,480
.عاشق خشمش بودم
1051
01:12:27,510 --> 01:12:28,580
...عاشق قدرتم بودم که
1052
01:12:28,610 --> 01:12:31,820
.اخمش رو به لبخند تبدیل میکرد
1053
01:12:33,420 --> 01:12:36,060
.بیشتر از شیبا دوستش داشتم
1054
01:12:36,090 --> 01:12:37,620
بیشتر از آزادی خودت؟
1055
01:12:37,660 --> 01:12:38,890
.آره
1056
01:12:38,920 --> 01:12:42,430
نگه داشتنش
...بزرگترین خواسته من شد
1057
01:12:42,490 --> 01:12:44,560
.اینکه زندونی بمونم
1058
01:12:44,600 --> 01:12:49,300
فکر آزاد شدن
.قلبم رو به درد میآورد
1059
01:12:54,140 --> 01:12:58,480
متوجه شدم که جلوش رو میگرفتم
.که مبادا آرزوی سومش رو بکنه
1060
01:12:58,880 --> 01:13:00,210
.آه، خدای من
1061
01:13:03,950 --> 01:13:05,720
.من گند زدم
1062
01:13:06,990 --> 01:13:09,990
اون بهم تهمت میزد
...که زندونیش کردم
1063
01:13:10,020 --> 01:13:11,720
.مثل شوهرش
1064
01:13:13,790 --> 01:13:16,960
.سعی کردم باهاش آشتی کنم
1065
01:13:17,000 --> 01:13:20,770
برای جبرانش، خودم رو توی
...بطری میگذاشتم
1066
01:13:21,570 --> 01:13:22,870
.تا مُهر و موم بشم
1067
01:13:22,900 --> 01:13:25,670
اینجوری، قدرتش روی من
.بیشتر میشد
1068
01:13:38,350 --> 01:13:41,090
.که پوچی درون بطری باشم
1069
01:13:41,120 --> 01:13:42,690
میتونستم براش
.این کار رو بکنم
1070
01:13:43,490 --> 01:13:47,260
،و هر دفعه
.آرومش میکرد
1071
01:13:47,290 --> 01:13:50,660
،همیشه
.بهجز آخرین دفعه
1072
01:13:50,700 --> 01:13:55,400
،اون بار که مثل طوفانی ناگهانی
...با تماماً رعد و برق
1073
01:13:55,440 --> 01:13:58,440
،شروع کرد به اشک ریختن و گفت
1074
01:13:58,470 --> 01:14:01,540
آرزو میکنم که فراموش میکردم»
«.حتی با تو آشنا شدم
1075
01:14:07,210 --> 01:14:09,850
،و در یک لحظه این اتفاق افتاد
1076
01:14:14,820 --> 01:14:17,720
.اون آزاد بود
.من داخل بطری بودم
1077
01:14:17,760 --> 01:14:19,630
.من رو فراموش کرد
1078
01:14:21,190 --> 01:14:24,130
...آلیتهیآ، چطور ممکنه
1079
01:14:26,030 --> 01:14:29,600
عاشق کسی بودن
اشتباه باشه؟
1080
01:14:55,030 --> 01:14:56,260
.من یه آرزو دارم
1081
01:15:00,930 --> 01:15:04,270
.ولی، میترسم شاید خواسته زیادی باشه
1082
01:15:08,810 --> 01:15:11,010
من قدرتش رو دارم؟
1083
01:15:11,540 --> 01:15:14,650
.امیدوارم
.واقعاً امیدوارم باشه
1084
01:15:17,280 --> 01:15:19,320
خواسته قلبی توئه؟
1085
01:15:19,850 --> 01:15:22,020
.آره، مطمئنم
1086
01:15:36,640 --> 01:15:38,040
...ببین، آه
1087
01:15:38,670 --> 01:15:41,040
.من اینجام که عاشقت باشم
1088
01:15:43,980 --> 01:15:45,180
...و
1089
01:15:46,580 --> 01:15:50,150
آرزو میکنم تو هم
.من رو دوست داشته باشی
1090
01:15:51,850 --> 01:15:54,820
میخوای جادوی عشق کنیم؟
1091
01:15:55,360 --> 01:15:57,420
.آره، همین
1092
01:15:57,460 --> 01:15:58,530
.همش
1093
01:15:58,560 --> 01:16:02,560
و خودت رو برای این کار
رها میکنی؟
1094
01:16:04,500 --> 01:16:06,170
.آره
1095
01:16:06,200 --> 01:16:07,300
.آره
1096
01:16:09,470 --> 01:16:13,240
.میخوام تنهایی ما با هم باشه
1097
01:16:13,270 --> 01:16:17,980
اون عشقی که توی داستانهای
.جاودان هست رو میخوام
1098
01:16:18,010 --> 01:16:22,320
اون حس عشقی رو میخوام که
...تو برای ملکه شیبا داشتی
1099
01:16:22,350 --> 01:16:26,450
،و اون عشقی که به نابغه خودت
.ظفیر داشتی
1100
01:16:26,490 --> 01:16:28,220
.اون رو میخوام
1101
01:16:41,130 --> 01:16:42,400
با من؟
1102
01:16:44,500 --> 01:16:45,900
.با تو
1103
01:16:52,610 --> 01:16:54,080
تو؟
1104
01:16:56,050 --> 01:16:57,220
.من
1105
01:17:04,660 --> 01:17:06,130
خواسته زیادیه؟
1106
01:17:07,060 --> 01:17:09,330
چنین خواستهای زیادیه؟
1107
01:17:28,750 --> 01:17:29,950
.بیا
1108
01:17:43,100 --> 01:17:46,600
وقتی که اشتیاق بیدار میشه، باید چیکار کنیم؟
1109
01:17:46,630 --> 01:17:48,030
...چطور میتونم بهتون بگم
1110
01:17:48,070 --> 01:17:50,400
که من زمانی عاشق یک جن شدم؟
1111
01:17:52,640 --> 01:17:55,480
،درهرحال
.افراد کمی حرفم رو باور میکنن
1112
01:17:57,140 --> 01:18:00,810
عشق چیزی نیست که
.با منطق بهش برسیم
1113
01:18:03,050 --> 01:18:05,320
،بیشتر شبیه به بخاره
1114
01:18:05,350 --> 01:18:07,250
،شاید حتی رویا
1115
01:18:07,290 --> 01:18:09,420
...که ما رو به درون افسون
1116
01:18:09,460 --> 01:18:11,160
.داستان خودمون بکشه
1117
01:18:12,630 --> 01:18:14,260
،اگه اینطوره
1118
01:18:14,290 --> 01:18:16,500
از کجا باید بفهمیم که
واقعیه یا نه؟
1119
01:18:18,260 --> 01:18:21,970
این حقیقته یا فقط دیووانگی؟
1120
01:19:08,910 --> 01:19:11,450
.امروز میرم لندن
1121
01:19:11,480 --> 01:19:13,050
باهام میای خونه؟
1122
01:19:15,250 --> 01:19:18,160
.این روزها مکان راحتی نیست
1123
01:19:19,190 --> 01:19:21,490
.ولی اگه تو باشی، بهتر میشه
1124
01:19:31,400 --> 01:19:33,610
.بیاید اینجا، لطفاً
1125
01:19:35,340 --> 01:19:37,140
.دستهاتون رو بالا ببرید
1126
01:19:44,750 --> 01:19:46,850
.لطفاً بیاید بیرون
1127
01:19:46,890 --> 01:19:48,450
توی جیبتون چیه؟
1128
01:19:49,190 --> 01:19:50,190
.آه
1129
01:19:51,090 --> 01:19:54,390
.آه، یه بطری خالی و دربشه
1130
01:19:55,500 --> 01:19:56,860
.لطفاً توی اشعه ایکس بذاریدش
1131
01:19:56,930 --> 01:19:57,930
،خیلی حساسه
1132
01:19:57,960 --> 01:19:59,240
.نمیخوام صدمهای ببینه
1133
01:19:59,270 --> 01:20:01,230
.صدمه نمیبینه
.لطفاً بذاریدش زیر اشعه ایکس
1134
01:20:01,270 --> 01:20:02,610
...ترجیح میدم که
1135
01:20:02,640 --> 01:20:03,940
.پاسپورت
.کارت عبور
1136
01:20:05,300 --> 01:20:06,310
.ممنونم
1137
01:20:16,750 --> 01:20:17,820
.خیلی شکنندهست
1138
01:20:17,850 --> 01:20:19,120
.خانم
1139
01:20:23,420 --> 01:20:25,160
.نمکپاشه
1140
01:20:32,770 --> 01:20:33,970
.آه
1141
01:20:34,570 --> 01:20:36,700
!نه
!اشعه ایکس نه! خواهش میکنم
1142
01:20:36,740 --> 01:20:38,940
.صبر کنید، خانم، صبر کنید
1143
01:20:55,490 --> 01:20:56,520
.خانم
1144
01:20:57,190 --> 01:20:58,190
.آه
1145
01:21:38,900 --> 01:21:40,430
.هر وقت خودت خواستی بیا
1146
01:22:36,990 --> 01:22:39,190
.هوای اینجا غلیظه
1147
01:22:40,160 --> 01:22:44,360
پُر از صداهای پُراصرار
.و چهرههای پُر عجلهست
1148
01:22:44,900 --> 01:22:46,630
جدی؟
1149
01:22:46,670 --> 01:22:49,240
مثل انیشتین کوچولو؟
1150
01:22:49,270 --> 01:22:51,600
تلوزیون و دکلهای مخابراتی
و این چیزها رو میگی؟
1151
01:22:51,640 --> 01:22:53,140
.آره
1152
01:22:53,170 --> 01:22:56,910
آره. همه دستگاههای
.مبتکرانه شما
1153
01:22:56,940 --> 01:22:58,880
.همه با هم صدا میدن
1154
01:22:58,910 --> 01:23:00,780
.سرت رو خم کن
1155
01:23:07,520 --> 01:23:09,560
همه اینها رو میشنوی؟
1156
01:23:12,220 --> 01:23:15,190
.هم میبینمش و هم حسش میکنم
1157
01:23:15,230 --> 01:23:18,200
.من فرستنده هستم
1158
01:23:18,230 --> 01:23:20,130
برات سخت نیست؟
1159
01:23:21,170 --> 01:23:22,600
.من جنام
1160
01:23:22,640 --> 01:23:23,740
.میتونم وفق پیدا کنم
1161
01:23:25,740 --> 01:23:27,310
.خیلی زود بهش عادت میکنم
1162
01:23:27,340 --> 01:23:29,180
.برگشته
1163
01:23:29,210 --> 01:23:30,710
.فکر میکنم برگشته
1164
01:23:30,740 --> 01:23:32,480
با کسیه؟
1165
01:23:32,510 --> 01:23:34,710
نه، بازم داره با خودش
.صحبت میکنه
1166
01:23:34,750 --> 01:23:36,280
.سلام، کلمنتاین
1167
01:23:36,320 --> 01:23:38,580
.فنی
حالتون خوبه؟
1168
01:23:38,620 --> 01:23:40,420
به مشکلی خوردی؟
1169
01:23:40,450 --> 01:23:42,820
مشکل؟ چه مشکلی؟
1170
01:23:42,860 --> 01:23:44,460
.با دوستهای خارجیت
1171
01:23:44,490 --> 01:23:46,360
،چون همیشه از خودمون میپرسیم
1172
01:23:46,390 --> 01:23:48,860
چرا دکتر بینی باید
...زمان و هوشش رو بذاره که
1173
01:23:48,890 --> 01:23:51,760
رسوم دیگران رو بخونه، بهجای اینکه
رسوم خودمون رو انجام بده؟
1174
01:23:51,800 --> 01:23:54,470
از فرهنگ بریتانیایی خودمون
خجالت میکشی؟
1175
01:23:54,500 --> 01:23:55,600
.نه، نه
1176
01:23:55,640 --> 01:23:58,170
بیشتر از هر کسی خجالت میکشم
...که وقتی کسی متفاوت رو میبینه
1177
01:23:58,200 --> 01:24:00,710
.ازش میترسه
1178
01:24:00,740 --> 01:24:01,850
منظورت چیه؟
1179
01:24:01,870 --> 01:24:03,610
.میگه ما متعصبیم
1180
01:24:03,640 --> 01:24:04,480
.خودت گفتی، من نگفتم
1181
01:24:04,510 --> 01:24:05,590
.اشتباه میکنی
1182
01:24:05,610 --> 01:24:07,150
جدی؟ -
.مهم قیافه اونها نیست -
1183
01:24:07,180 --> 01:24:08,620
.سبک زندگیشونه
.باورهاشونه
1184
01:24:08,650 --> 01:24:10,380
.چیزی که میخورنه -
چی داری میگی؟ -
1185
01:24:10,420 --> 01:24:12,220
.هر جایی میری، فرهنگهای متفاوته
1186
01:24:12,250 --> 01:24:15,220
،ما رو دارن در برمیگیرن
.و داریم خودمون رو نابود میکنیم
1187
01:24:15,250 --> 01:24:16,460
.طبیعی نیست
1188
01:24:16,490 --> 01:24:18,690
،پرنده باید پرواز کنه
.ماهی باید توی دریا شنا کنه
1189
01:24:18,720 --> 01:24:20,790
و خدا خواسته
.اینجوری باشه
1190
01:24:20,830 --> 01:24:23,030
.کلاً دارید چرت و پرت میگید
1191
01:24:23,060 --> 01:24:24,600
.علمه
.حقیقت علمیه
1192
01:24:24,630 --> 01:24:25,740
.قیاس اشتباهیه
1193
01:24:25,770 --> 01:24:28,100
.آخه حیوانات محیط زندگی طبیعی دارن
1194
01:24:28,140 --> 01:24:30,300
درسته، ولی انسانها
...میتونن
1195
01:24:30,340 --> 01:24:32,440
توی هر محیطی که بخوان
.زندگی کنن
1196
01:24:32,470 --> 01:24:33,680
.این حقیقت نیست
1197
01:24:33,710 --> 01:24:35,310
چی گفتی؟ -
.این نظر توئه -
1198
01:24:35,340 --> 01:24:36,440
.و اشتباه میکنی
1199
01:24:36,480 --> 01:24:38,020
.دیگه تحمل حرفهاتون رو ندارم
1200
01:24:38,050 --> 01:24:40,250
.بیا بریم، کِلِم
.دست از سر خانم دیوونه بردار
1201
01:24:40,280 --> 01:24:41,960
.هیچوقت سرعقل نمیاد
1202
01:24:41,980 --> 01:24:44,580
.میدونی، قبلاً این رو بهتون نگفته بودم
1203
01:24:45,120 --> 01:24:47,520
.ولی جفتتون رقتانگیزید
1204
01:24:47,550 --> 01:24:48,920
!دهنت رو ببند
1205
01:24:48,950 --> 01:24:51,460
.کوته فکر و رقتانگیزید
1206
01:24:52,030 --> 01:24:54,230
!گمشو، عوضی
1207
01:24:54,260 --> 01:24:58,360
نذار پیچکهات سمت
!دیوار ما رشد کنن
1208
01:24:59,330 --> 01:25:01,470
چرا میذارم برن روی مغزم؟
1209
01:25:01,500 --> 01:25:03,570
.باید دلم براشون بسوزه
1210
01:25:03,600 --> 01:25:06,970
.ولی اینجا خونه منه
.حریم مقدس منه
1211
01:25:10,840 --> 01:25:13,250
...میتونم آرزو کنم
1212
01:25:14,110 --> 01:25:16,320
...این آرزو نیست
1213
01:25:16,350 --> 01:25:17,720
.میدونم
1214
01:27:21,410 --> 01:27:22,780
.جن من
1215
01:27:23,680 --> 01:27:24,880
روزت چطور بود؟
1216
01:27:24,910 --> 01:27:27,280
...هر گوش شنوایی از تو بود
1217
01:27:27,310 --> 01:27:30,080
،هر صدا، بو
...و لمسی
1218
01:27:30,120 --> 01:27:31,780
.همهجا بودی
1219
01:27:37,090 --> 01:27:38,720
.زود میام
1220
01:27:57,640 --> 01:27:59,750
یعنی کی میتونه این موقع اومده باشه؟
1221
01:27:59,780 --> 01:28:00,980
.حتماً خودشه
1222
01:28:04,350 --> 01:28:07,420
.کلم، فنی
1223
01:28:09,320 --> 01:28:11,920
.نخود، میخک، پسته
1224
01:28:13,630 --> 01:28:15,460
.توی دهن آدم آب میشه
1225
01:28:33,310 --> 01:28:34,950
.این دوست منه
1226
01:28:36,150 --> 01:28:37,980
.یه مدت قراره بمونه
1227
01:28:38,950 --> 01:28:39,950
.سلام
1228
01:28:43,090 --> 01:28:44,790
.سلام -
.سلام -
1229
01:28:49,100 --> 01:28:50,660
،جن من بهم گفت
1230
01:28:50,700 --> 01:28:53,630
وقتی توی قلمرو جنها
،کنار هم جمع میشن
1231
01:28:53,670 --> 01:28:55,570
.به همدیگه داستان میگن
1232
01:28:56,640 --> 01:28:58,900
داستان براشون
.مثل نفس میمونه
1233
01:28:58,940 --> 01:28:59,970
.معنا میسازن
1234
01:29:01,970 --> 01:29:03,180
«.من گفتم «آره
1235
01:29:03,210 --> 01:29:04,980
«.ما هم همینطوریم»
1236
01:29:05,880 --> 01:29:07,610
...هر داستانی میگیم
1237
01:29:07,650 --> 01:29:11,000
تکهای از موزائیکی بیپایان
.و در حال تغییر شکله
1238
01:29:11,620 --> 01:29:15,890
و این تکهی کوچیک، باید مثل
.همه داستانها تموم بشه
1239
01:29:17,720 --> 01:29:21,030
،اگه موضوع آرزو باشه
.داستانی از احتیاطه
1240
01:29:22,200 --> 01:29:25,130
خب، چطور به اشتباه کشیده میشه؟
1241
01:29:25,170 --> 01:29:27,630
.شاید همین الان کشیده شده
1242
01:29:30,840 --> 01:29:33,310
،با اینکه حقیقت عریان جلوشون ایستاده بود
1243
01:29:33,340 --> 01:29:34,940
.بهش پشت کردن
1244
01:29:34,970 --> 01:29:39,480
برای همین حقیقت به گوشه رفت
.و در سایه منتظر موند
1245
01:29:39,510 --> 01:29:40,950
،در روزهای بعد
1246
01:29:40,980 --> 01:29:44,620
جن روایتشناس رو
.تا محل کارش دنبال میکرد
1247
01:29:44,650 --> 01:29:46,020
،و وقتی جن پیشش نبود
1248
01:29:46,050 --> 01:29:49,490
.با اشتیاق به بررسی جهان میپرداخت
1249
01:29:52,260 --> 01:29:55,530
.امروز روز بینظیری داشتم
1250
01:29:56,700 --> 01:29:59,670
.چیزهای زیادی دیدم
1251
01:29:59,700 --> 01:30:03,800
انسانی رو دیدم که به درون
...مغز زنده انسان دیگه نگاه میکرد
1252
01:30:03,840 --> 01:30:06,610
.و خونریزی کشندهای رو بند آورد
1253
01:30:11,140 --> 01:30:12,850
.به دیدن برخورد دهنده رفتم
1254
01:30:14,010 --> 01:30:18,620
دستگاهی بزرگ که در جستجوی
.ماهیت ماده بود
1255
01:30:21,620 --> 01:30:24,860
،و بعدش یه دیش رو دیدم
...دیشی بزرگ
1256
01:30:24,890 --> 01:30:28,690
که به نجوای ستارههایی گوش میکرد
.که خیلی وقته مُردن
1257
01:30:30,930 --> 01:30:32,700
...بشریت
1258
01:30:32,730 --> 01:30:34,770
.یه شگفتیه، آلیتهیآ
1259
01:30:35,530 --> 01:30:37,940
.خوشحالم که اینطور فکر میکنی
1260
01:30:37,970 --> 01:30:41,390
همه این اتفاقها از زمانی که توی
.بطری ظفیر بودم اتفاق افتاده
1261
01:30:41,470 --> 01:30:46,010
،تمام این شگفتیها
.در کمتر از 200 سال
1262
01:30:46,050 --> 01:30:47,810
،آره، ولی
1263
01:30:47,850 --> 01:30:52,320
اینها فقط مهندسی
.و تکنولوژیه
1264
01:30:52,350 --> 01:30:54,750
،با وجود موفقیتهای بزرگ
1265
01:30:54,790 --> 01:30:57,020
.ما هنوز هم گیج هستیم
1266
01:30:59,830 --> 01:31:01,930
،وقتی نتونیم آشوب رو کنترل کنیم
1267
01:31:03,560 --> 01:31:06,330
پُر میشیم از ترس
...و اضطراب
1268
01:31:06,370 --> 01:31:08,440
.و به جون همدیگه میافتیم
1269
01:31:08,470 --> 01:31:11,170
.البته، شما انسان هستید
1270
01:31:11,200 --> 01:31:13,240
.ذاتتون همینه
1271
01:31:15,480 --> 01:31:19,050
.آره، خب، داستان عوض نمیشه
1272
01:31:20,050 --> 01:31:22,520
.نفریت پیروز میشه
1273
01:31:22,550 --> 01:31:27,250
گسترش پیدا میکنه
.و از عشق بیشتر زنده میمونه
1274
01:31:28,920 --> 01:31:31,590
فقط میخوام از عشق
.صحبت کنم
1275
01:31:31,620 --> 01:31:35,630
.شما آشوبی پُر از تناقض هستید
1276
01:31:35,660 --> 01:31:36,760
.خیلی ممنونم
1277
01:31:36,800 --> 01:31:40,230
.بشریت، عجب معماییه
1278
01:31:40,270 --> 01:31:42,800
،توی تاریکی کورکورانه حرکت میکنید
1279
01:31:42,840 --> 01:31:46,140
و تا جای ممکن از هوشتون
.استفاده میکنید
1280
01:31:46,170 --> 01:31:47,830
.قصه خیلی خوبیه
1281
01:31:48,870 --> 01:31:51,710
خیلی دوست دارم ببینم
.به کجا پیش میره
1282
01:31:51,740 --> 01:31:53,810
.یا اینکه چطور ممکنه ختم بشه
1283
01:31:54,210 --> 01:31:55,710
.این هم همینطور
1284
01:31:55,750 --> 01:31:59,690
،یک موجود فانی شاید هرگز ندونه
.ولی جن ممکنه بدونه
1285
01:31:59,720 --> 01:32:02,290
.جن تمام زمان توی جهان رو داره
1286
01:32:04,460 --> 01:32:06,460
تو خوششانس نیستی؟
1287
01:32:06,490 --> 01:32:07,960
.شاید
1288
01:32:08,860 --> 01:32:12,270
...ولی شما موجودات خاکی
1289
01:32:12,300 --> 01:32:13,630
...تونستید قدرت و هدف
1290
01:32:13,670 --> 01:32:17,170
اجنه و فرشتهها رو
.کم کنید
1291
01:32:17,200 --> 01:32:19,370
.دیگه نیازی به ما ندارید
1292
01:32:19,410 --> 01:32:21,030
...شاید ما پژمرده بشیم و
1293
01:32:21,070 --> 01:32:22,080
و غیب بشید؟ -
.آره -
1294
01:32:22,110 --> 01:32:24,540
آره، خب، قبلاً
...این موضوع همه
1295
01:32:24,580 --> 01:32:26,650
.مقالهها و سخنرانیهام بود
1296
01:32:26,680 --> 01:32:28,080
.میدونم
1297
01:32:30,580 --> 01:32:32,420
.ولی بازم تو اینجایی
1298
01:32:34,220 --> 01:32:36,220
.غیرممکن من
1299
01:32:38,220 --> 01:32:39,230
.آره
1300
01:32:51,540 --> 01:32:52,840
آهای؟
1301
01:32:58,340 --> 01:32:59,910
!من اومدم خونه
1302
01:33:09,960 --> 01:33:11,160
آهای؟
1303
01:33:37,280 --> 01:33:38,780
جن؟
1304
01:33:42,690 --> 01:33:43,860
عشقم؟
1305
01:33:48,090 --> 01:33:49,100
.جن
1306
01:33:53,370 --> 01:33:54,470
چی شده؟
1307
01:33:57,170 --> 01:33:58,940
صدای من رو میشنوی؟
1308
01:33:58,970 --> 01:34:01,310
.جن، باهام صحبت کن
1309
01:34:01,340 --> 01:34:02,840
.سعی کن باهام صحبت کنی
1310
01:34:04,680 --> 01:34:06,980
.آرزو میکنم باهام صحبت کنی
1311
01:34:11,050 --> 01:34:12,050
...آه
1312
01:34:26,870 --> 01:34:28,870
...خواب بودم
1313
01:34:28,900 --> 01:34:31,240
.خوابیدم
1314
01:34:32,870 --> 01:34:34,970
.جنها نمیخوابن
1315
01:34:35,010 --> 01:34:36,480
.بریم قدم بزنیم
1316
01:34:36,510 --> 01:34:37,740
.پیادوری طولانی و نیروبخش
1317
01:34:37,780 --> 01:34:39,310
یه چیزی برامون
.آماده کردم
1318
01:34:39,350 --> 01:34:40,950
.برنامهاش رو ریختم
1319
01:34:40,980 --> 01:34:43,320
.شبی بینظیر برای جفتمون
1320
01:34:43,350 --> 01:34:45,290
.عالی میشه
1321
01:34:45,320 --> 01:34:48,090
.بهترین زمان عمرمون -
!صبر کن -
1322
01:34:48,120 --> 01:34:52,430
،این میدانهای الکترومغناطیسی
.میتونم از سرم بیرونشون کنم
1323
01:34:52,460 --> 01:34:53,990
.میتونم بیرونشون کنم
1324
01:34:54,930 --> 01:34:56,330
.میریم پیکنیک
1325
01:35:01,070 --> 01:35:03,400
.یوکوللی میزنیم
1326
01:35:05,800 --> 01:35:09,280
.آلیتهیآ، برای من اینجا مکانی هست
1327
01:35:09,310 --> 01:35:10,240
،این میدانها
1328
01:35:10,280 --> 01:35:12,050
،هرگز از بین نمیرن
.از جهان من نمیرن
1329
01:35:12,080 --> 01:35:14,250
.بهشون غلبه میکنم
.میتونم برای تو این کار رو بکنم
1330
01:35:14,280 --> 01:35:16,420
،تو آلیتهیآی من هستی
.و من عاشقتم
1331
01:35:16,450 --> 01:35:18,220
.ممنونم، ممنونم
.ممنونم که تلاش میکنی
1332
01:35:18,250 --> 01:35:20,250
فکر میکنی دوستت ندارم؟
1333
01:35:20,650 --> 01:35:22,660
.عشق یه موهبته
1334
01:35:22,690 --> 01:35:25,060
موهبت وجوده که
.آزادانه به کسی داده میشه
1335
01:35:25,090 --> 01:35:28,210
چیزی نیست که کسی بتونه
.از دیگری انتظار داشته باشه
1336
01:35:28,830 --> 01:35:30,030
.من جفتمون کلک زدم
1337
01:35:30,060 --> 01:35:31,730
،لحظهای که اون آرزو رو گفتم
1338
01:35:31,760 --> 01:35:34,830
.قدرت تو رو برای برآورده کردنش گرفتم
1339
01:35:34,870 --> 01:35:39,070
من باید این رو بهتر از بقیه
.میدونستم
1340
01:35:39,110 --> 01:35:41,240
.دوباره گند نمیزنم
1341
01:35:41,270 --> 01:35:45,410
جن من، اگه این جهان برای
...تو ساخته نشده
1342
01:35:45,450 --> 01:35:48,450
آرزو میکنم به جایی برگردی
.که بهش تعلق داری
1343
01:35:49,350 --> 01:35:51,350
.حالا اون مکان هرجایی که هست
1344
01:37:29,130 --> 01:37:36,340
«سه سال بعد»
1345
01:38:18,730 --> 01:38:19,730
!مامانی
1346
01:38:21,800 --> 01:38:23,800
.بیا اینجا، میمون کوچولو
1347
01:38:23,840 --> 01:38:25,440
.اون مامانت نیست
1348
01:39:53,230 --> 01:39:54,440
!هی، هی، هی -
!آه، نه -
1349
01:39:54,460 --> 01:39:56,630
.مراقب باش
.بهترین بازیکن لیگ
1350
01:40:05,640 --> 01:40:07,110
دیدی؟
1351
01:40:10,110 --> 01:40:12,680
،جن هر از گاهی بهش سر میزد
1352
01:40:12,710 --> 01:40:16,180
و هر لحظهای که میتونستن رو
.برای خودشون میگرفتن
1353
01:40:16,220 --> 01:40:19,120
با وجود درد
،آسمونهای خشن
1354
01:40:19,150 --> 01:40:21,920
جن همیشه بیشتر از چیزی که
،تحملش میموند
1355
01:40:21,950 --> 01:40:24,260
بعد از مدتی، اون زن
.التماسش کرد که بره
1356
01:40:25,260 --> 01:40:28,430
،جن بهش قول داد
...که در طول عمر زن برگرده
1357
01:40:28,460 --> 01:40:31,600
.و برای زن، همین کافی بود
1358
01:40:35,150 --> 01:40:45,570
«مرجع دانلود آثار دوبله به فارسی و زیرنویس»
Film-Bin.com
1359
01:40:45,570 --> 01:40:56,000
سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین!
.:: Bamabin.com ::.
1360
01:40:56,000 --> 01:41:06,430
«مترجم: «امین جعفری