1 00:00:00,380 --> 00:00:04,130 ‫‌ریکی فن تقدیم میکند [@Ricky_fan] 2 00:00:04,380 --> 00:00:08,130 « Talion | تــرجمه از تالیون » telegram: SolarOppositseR 3 00:00:12,360 --> 00:00:14,860 ‫لعنتی! اونا نمیان. دوباره. 4 00:00:14,860 --> 00:00:17,200 ‫کامپیوتر، شبیه‌سازی «ماریاچی» رو خاموش کن. 5 00:00:18,740 --> 00:00:22,120 ‫باید امیدوار باشم که همگی دارید می‌رید ‫بیرون تا واسه دورهمی تاکوی سه شنبه 6 00:00:22,120 --> 00:00:23,670 ‫آبجوی «میلر لایت» بیشتری بخرید. 7 00:00:23,670 --> 00:00:26,290 ‫وایستا، اون امشب بود؟ می‌تونم قسم بخورم دوشنبه بود. 8 00:00:26,290 --> 00:00:29,210 ‫همیشه سه شنبه‌هاست ‫و شما سه تای آخری رو نیومدید 9 00:00:29,210 --> 00:00:31,210 ‫می‌دونیم داری سعی می‌کنی گول‌مون ‫بزنی که باهات وقت بگذرونیم. 10 00:00:31,210 --> 00:00:33,720 ‫نه! دارم گول‌تون می‌زنم که ‫تعمیر کردن سفینه رو یاد بگیرید 11 00:00:33,720 --> 00:00:35,760 ‫چند دفعه دیگه باید بپیچونیمت 12 00:00:35,760 --> 00:00:37,970 ‫تا دیگه قضیه‌ی این تاکو رو بیخیال شی؟ 13 00:00:37,970 --> 00:00:39,140 ‫- شما باید بیاید ‫- صد سال سیاه 14 00:00:39,140 --> 00:00:41,390 ‫طوری میای که التماسم می‌کنی بس کنم. 15 00:00:41,390 --> 00:00:42,180 ‫آره جون عمه‌ات. 16 00:00:42,180 --> 00:00:43,810 ‫داریم میریم جشن تولد «کانر میلر». 17 00:00:43,810 --> 00:00:46,480 ‫مامانش پولداره و باباش داره سعی می‌کنه رمان نویس بشه 18 00:00:46,480 --> 00:00:47,770 ‫پس شرط می‌بندم یه دعوای حسابی می‌کنن 19 00:00:47,770 --> 00:00:48,860 ‫یه شعبده باز هم قراره بیاد. 20 00:00:48,860 --> 00:00:52,490 ‫اولین امضام رو توی دفترچه امضای ‫شعبده بازام می‌گیرم! 21 00:00:52,490 --> 00:00:53,490 ‫جادو احمقانه‌ـست. 22 00:00:53,490 --> 00:00:56,070 ‫شاید منم باهاتون بیام تا بتونم ‫تردستی‌هاش رو توضیح بدم. 23 00:00:56,070 --> 00:00:58,240 ‫خواهش می‌کنم نیا. می‌دونی، فکر نمی‌کنم خوشت بیاد. 24 00:00:58,240 --> 00:00:59,830 ‫هیچ ارتباطی با داد زدن و کارای روزمره نداره. 25 00:00:59,830 --> 00:01:03,160 ‫کوروو، تو با محیطای اجتماعی ‫خیلی سازگار نیستی 26 00:01:03,160 --> 00:01:04,370 ‫یه جورایی شخصیتت اینطوریه. 27 00:01:04,370 --> 00:01:06,420 ‫روانشناسی معکوست جواب داد، تری 28 00:01:06,420 --> 00:01:09,090 ‫هیچ چیزی جلوم رو نمی‌گیره ‫که به جشن تولد این بچه نیام. 29 00:01:09,090 --> 00:01:11,170 ‫- وای! ‫- ایول، کوروو! 30 00:01:11,200 --> 00:01:18,000 31 00:01:18,180 --> 00:01:19,550 ‫چقدر کاغذ هدر دادن. 32 00:01:19,550 --> 00:01:22,060 ‫تنها مراسم خوبی که بچه‌ها توش هستن ‫همونیه که یهودیا میگیرن 33 00:01:22,060 --> 00:01:23,310 ‫جایی که دودول‌شونو می‌بُرن :) ‫[ختنه جزو سنت‌های یهودیان می‌باشد] 34 00:01:23,310 --> 00:01:25,100 ‫درست نمیگم؟ 35 00:01:25,100 --> 00:01:25,810 ‫آروم باشید! 36 00:01:27,440 --> 00:01:29,860 ‫فقط یه اشعه کُند کننده‌ـست. ‫چیز خاصی نیست. 37 00:01:29,860 --> 00:01:34,440 ‫تردستی. تردستی. تردستی. تردستی. تردستی. 38 00:01:34,440 --> 00:01:36,240 ‫درست پیش بینی نکرده بودم؟ 39 00:01:36,240 --> 00:01:38,570 ‫تردستی! تردستی! 40 00:01:38,570 --> 00:01:40,530 ‫خرگوش رو زیر میز مخفی کرده بود. احمق. 41 00:01:41,410 --> 00:01:42,790 ‫انگشت شست قلابی 42 00:01:42,790 --> 00:01:44,540 ‫گوی زیر بغل 43 00:01:44,950 --> 00:01:46,160 ‫دهن پر از پرچم 44 00:01:46,160 --> 00:01:48,210 ‫این خیلی احمقانه است، هرکسی می‌تونه این کارو بکنه. 45 00:01:48,210 --> 00:01:49,210 ‫منم می‌تونم این کارو بکنم. 46 00:01:51,960 --> 00:01:53,670 ‫من می‌تونم این کارو بکنم. 47 00:01:54,670 --> 00:01:56,800 ‫سیاره «شلورپ» یه آرمان شهر بی‌نقص بود 48 00:01:57,130 --> 00:01:58,970 ‫تا اینکه شهاب سنگ برخورد کرد 49 00:01:59,970 --> 00:02:02,310 ‫صد تا آدم بالغ و بچه‌هاشون یه سفینه برداشتن 50 00:02:02,310 --> 00:02:04,350 ‫و به فضا فرار کردن، 51 00:02:04,350 --> 00:02:06,940 ‫و توی جهان‌های غیر مسکونی دنبال خونه گشتن 52 00:02:07,480 --> 00:02:10,440 ‫ما توی زمین سقوط کردیم، توی سیاره‌ای گیر افتادیم ‫که همینجوریش بیش از حد جمعیت داشت. 53 00:02:10,440 --> 00:02:12,190 ‫درسته، اونی که تمام مدت داشت حرف میزد من بودم ‫من اونیم که پیوپا رو نگه داشته. ‫اسم من کوروو ـه. 54 00:02:13,940 --> 00:02:16,360 ‫این... این برنامه‌ی منه. ‫الان پیوپا رو رها کردم. منو می‌بینید؟ 55 00:02:16,360 --> 00:02:17,740 ‫این مسخره‌ـست 56 00:02:17,740 --> 00:02:19,740 ‫از زمین متنفرم. خونه‌ی مزخرفی ـه. 57 00:02:19,740 --> 00:02:20,740 ‫مردمش احمق هستن. 58 00:02:20,740 --> 00:02:22,280 ‫اونا همیشه در مورد اینکه چقدر خانواده‌شونو ‫دوست دارن حرف می‌زنن 59 00:02:22,280 --> 00:02:24,200 ‫ولی هیچوقت خانواده‌شونو غول پیکر نمی‌کنن. 60 00:02:24,200 --> 00:02:25,450 ‫اونا همگی اندازه‌های معمولی دارن. 61 00:02:25,450 --> 00:02:27,580 ‫اگه از چیزی خوشت میاد، باید سعی کنی ‫غول پیکرش کنی. 62 00:02:35,590 --> 00:02:37,920 ‫خیلی خب، یادتون نره تقسیم کنید 63 00:02:37,920 --> 00:02:41,550 ‫به طبقه‌های پایین‌تر هم کلوچه فندقی بدید ‫و اسمارتیزهای بقیه رو به زور ازشون نگیرید. 64 00:02:41,550 --> 00:02:42,850 ‫یامیولاک، من دارم میرم. 65 00:02:42,850 --> 00:02:44,220 ‫می‌خوام زودتر برسم مدرسه 66 00:02:44,220 --> 00:02:46,430 ‫تا بتونم مشروب خوردن معلم رو توی پارکینگ ببینم! 67 00:02:46,430 --> 00:02:48,350 ‫اوه صبر کن. فقط می‌خوام آخرین قربانی‌مو بذارم، 68 00:02:48,350 --> 00:02:49,390 ‫منظورم نمونه بود. 69 00:02:49,390 --> 00:02:50,980 ‫وایستا، من اونو می‌شناسم. 70 00:02:50,980 --> 00:02:53,440 ‫همون زنی‌ـه که عن سگش رو توی ‫صندوق پست میذاره؟ 71 00:02:53,440 --> 00:02:54,610 ‫ای کاش اون بود. 72 00:02:54,610 --> 00:02:57,110 ‫پیشخدمت رستوران «بنیهانا» کنار کلوپ شبانه‌ـست. ‫(رستوران زنجیره‌ای ژاپنی) 73 00:02:57,110 --> 00:02:59,150 ‫چرا میره داخل دیوار؟ فکر می‌کردم ‫آدم خوبیه. 74 00:02:59,150 --> 00:03:00,740 ‫گفتم میگو نمی‌خوام! 75 00:03:00,740 --> 00:03:03,320 ‫اگه آلرژی داشتم، ممکن بود بمیرم! ‫همچین چیزیو می‌خوای؟! 76 00:03:03,320 --> 00:03:06,660 ‫البته که نه. من می‌خوام همه چی تا ابد ‫زندگی کنه. خودت می‌دونی. 77 00:03:10,210 --> 00:03:11,880 ‫وای خدای من 78 00:03:11,880 --> 00:03:13,170 من دیگه کدوم گوریم؟- 79 00:03:13,170 --> 00:03:14,960 ‫خوش اومدی، شهروند 80 00:03:15,380 --> 00:03:16,460 ‫هی، هی... 81 00:03:16,460 --> 00:03:18,090 ‫از من دور شید! 82 00:03:18,090 --> 00:03:20,090 ‫هر چی که توی جیبت داری مال ماست! 83 00:03:20,090 --> 00:03:21,890 ‫کیف پول، آدامس، کلید فلزی... 84 00:03:21,890 --> 00:03:23,890 ‫اون آب نبات داره! 85 00:03:25,390 --> 00:03:27,020 ‫می‌تونیم از راه آسونش بریم 86 00:03:27,020 --> 00:03:28,390 ‫یا از راه خلال دندونش! 87 00:03:28,390 --> 00:03:30,190 ‫- انتخاب با خودتون ‫- این قضیه تموم نشده 88 00:03:30,190 --> 00:03:33,020 ‫بالاخره هرکسی یه روز خلال دندونش تموم میشه! 89 00:03:35,650 --> 00:03:37,150 ‫اگه می‌خوای زنده بمونی با من بیا. 90 00:03:37,690 --> 00:03:39,610 ‫- نقل قول از فیلم Predator بود ‫- از Terminator بود 91 00:03:39,610 --> 00:03:41,990 ‫اوه، لعنتی، واقعا؟ چون ‫چندین هفته‌ـست که دارم اینو میگم. 92 00:03:41,990 --> 00:03:44,160 ‫- مطمئنی؟ ‫- اون فیلمو 100 بار دیدم 93 00:03:44,160 --> 00:03:46,330 ‫باید بریم. عجب احمقی هستم. 94 00:03:46,620 --> 00:03:49,250 ‫چه خبر کوروو؟ میخوای... 95 00:03:49,250 --> 00:03:52,710 ‫تصحیح بی‌دقتی‌های سیستم راهبری ‫بین کهکشانی رو مجدداً آغاز کنی؟ 96 00:03:52,710 --> 00:03:54,080 ‫نه، وقت استراحت ندارم. 97 00:03:54,080 --> 00:03:56,420 ‫امروز باید بفهمیم چطور می‌تونم شعبده باز بشم 98 00:03:56,420 --> 00:03:57,750 ‫شعبده بازی... خَز نیست؟ 99 00:03:57,750 --> 00:04:01,300 ‫اگه شعبده خزـه، پس چرا توی هلوگرامت سکه داری؟ 100 00:04:01,300 --> 00:04:03,930 ‫چی؟ برو درتو بذار! واو! 101 00:04:03,930 --> 00:04:07,430 ‫دقیقا. خیلی خب، باید در سریع ترین زمان ممکن ‫بهترین شعبده بازی بشم که می‌تونم 102 00:04:07,430 --> 00:04:09,640 ‫مساله احساسی ـه؟ 103 00:04:09,640 --> 00:04:11,980 ‫یه شعبده باز هرگز انگیزه‌هاش رو آشکار نمی‌کنه 104 00:04:11,980 --> 00:04:12,690 ‫بیا شروع کنیم 105 00:04:12,690 --> 00:04:14,350 ‫در حال محاسبه... 106 00:04:14,350 --> 00:04:17,690 ‫تموم. من روش‌های تمام خارق العاده‌ترین ‫شعبده‌باز‌های زمین رو یادت میدم. 107 00:04:17,690 --> 00:04:20,900 ‫هودینی، کاپرفیلد و میستری... 108 00:04:20,900 --> 00:04:22,360 ‫همون هنرمند مخ زنی. ‫(اریک وان مارکوویک) 109 00:04:23,150 --> 00:04:25,660 ‫من می‌تونم از هر چیزی فرار کنم ‫و مخ هر کسیو بزنم 110 00:04:25,660 --> 00:04:26,700 ‫تو به اندازه دوستت جذاب نیستی 111 00:04:26,700 --> 00:04:28,120 ‫کاپرفیلد کدوم بخشه؟ 112 00:04:28,120 --> 00:04:30,410 ‫دو تا شخصیت دیگه خوردنش 113 00:04:30,410 --> 00:04:32,410 ‫میشه فقط یه آموزش عادی داشته باشم؟ 114 00:04:32,410 --> 00:04:34,170 ‫باشه. درحال پردازش... 115 00:04:34,170 --> 00:04:35,960 ‫ظاهرا باید تردستی‌های ساده رو با 116 00:04:35,960 --> 00:04:37,040 ‫چیزایی که توش عالی هستی ترکیب کنی. 117 00:04:37,040 --> 00:04:38,250 ‫پختن ماهی سالمون؟ 118 00:04:38,250 --> 00:04:41,510 ‫کامپیوتر، آستانه عدم تحملش رو 25 درصد پایین‌ بیار. 119 00:04:41,510 --> 00:04:44,010 ‫باید از فناوری پیشرفته توی اجرات استفاده کنی 120 00:04:44,010 --> 00:04:45,970 ‫ترکیب فناوری فضایی با تردستی، 121 00:04:45,970 --> 00:04:47,850 ‫همچین نمایشی همه رو انگشت به دهن می‌کنه! 122 00:04:47,850 --> 00:04:50,140 ‫مخصوصا اگه موقع استراحت ماهی سالمون سرو کنیم 123 00:04:51,310 --> 00:04:53,600 ‫دوک میگه مالیات اسمارتیز ما رو ندادی. 124 00:04:53,600 --> 00:04:55,650 ‫فقط تونستم یه آبنبات نعنایی پیدا کنم 125 00:04:55,980 --> 00:04:58,360 ‫- به حرکت ادامه بده، مداخله نکن ‫- اینجا دیگه چه جهنم درّه‌ای ـه؟ 126 00:04:58,360 --> 00:05:01,570 ‫کل این دنیا یه زندانه که توسط بچه‌های فضایی ساخته شده 127 00:05:01,570 --> 00:05:04,240 ‫از یه سیستم متصل گلخانه‌ای درست شده. 128 00:05:04,240 --> 00:05:05,860 ‫اونا مجریان قانون هستن 129 00:05:05,860 --> 00:05:09,160 ‫اونا بخشی از پلیس نظامی هستن که ‫توسط حاکم دیوار تشکیل شده 130 00:05:09,160 --> 00:05:10,740 ‫گمونم اون حاکم «دوک»ـه 131 00:05:10,740 --> 00:05:11,950 ‫یه جورایی پیچیده‌ـست 132 00:05:11,950 --> 00:05:14,080 ‫اون مثل دوک نیویورک توی فیلم فرار از نیویورکـه؟ 133 00:05:14,080 --> 00:05:15,920 ‫اوه، باشه، آره، آره، دقیقا ‫مثل همونـه. 134 00:05:15,920 --> 00:05:18,420 ‫اون فیلمو یادم رفته بود. آره ‫دقیقا مثل همون فیلمه 135 00:05:18,420 --> 00:05:21,340 ‫جسی، دختر کوچولوی فضایی، بهمون ‫شکلات و شیرینی و هدیه‌های کوچیک میده. 136 00:05:21,340 --> 00:05:23,300 ‫و بعدش دوک اونا رو ذخیره و پخش می‌کنه، 137 00:05:23,300 --> 00:05:25,300 ‫و خب می‌دونی، اینطوری کنترل رو حفظ می‌کنه. 138 00:05:25,300 --> 00:05:26,470 ‫آره، گرفتی. 139 00:05:26,470 --> 00:05:27,970 ‫چرا این طناب اینقدر نعنایی ـه؟ 140 00:05:27,970 --> 00:05:29,800 ‫چون نخ دندونه. از هرچی که داریم استفاده می‌کنیم! 141 00:05:29,800 --> 00:05:32,100 ‫شلوارم رو از یه عروسک برداشتم! 142 00:05:33,430 --> 00:05:34,520 ‫یه کارت انتخاب کن. 143 00:05:35,770 --> 00:05:38,980 ‫حالا این کارت ها رو به 56 گونه جانوری ‫منقرض شده مختلف تبدیل می‌کنم 144 00:05:41,520 --> 00:05:43,480 ‫گمونم این یکی... کارت تو باشه. 145 00:05:45,490 --> 00:05:47,490 ‫کوروو، فوق العاده بود! 146 00:05:47,490 --> 00:05:49,450 ‫کِی شعبده باز شدی؟ 147 00:05:49,450 --> 00:05:51,740 ‫مخفیانه داشتم یاد می‌گرفتم که ‫شما دوستم داشته باشید! 148 00:05:51,740 --> 00:05:52,580 ‫خب، جواب داد! 149 00:05:52,580 --> 00:05:55,080 ‫بریم پیتزا بخوریم و درمورد اینکه ‫چقدر عالی هستی حرف بزنیم. 150 00:05:55,080 --> 00:05:56,580 ‫نـه! 151 00:05:56,580 --> 00:05:58,710 ‫می‌دونی، با خودم گفتم شعبده یاد بگیرم ‫که توجه شما رو جلب کنم، 152 00:05:58,710 --> 00:06:00,210 ‫ولی دیگه کافی نیست. 153 00:06:00,210 --> 00:06:02,250 ‫شماها برای من دیگه خیلی کوته فکر و خَز هستید 154 00:06:02,250 --> 00:06:04,460 ‫با یه اجرا جوّ ِشهرت گرفتی؟ 155 00:06:04,460 --> 00:06:05,420 ‫بله 156 00:06:05,420 --> 00:06:07,970 ‫ولی ما حتی یه ذره هم کوته فکر نیستیم. 157 00:06:07,970 --> 00:06:09,430 ‫این مزخرفات رو از کجاش در آورده؟ 158 00:06:09,430 --> 00:06:10,890 ‫حالا که از شما بهترم، می‌خوام... 159 00:06:10,890 --> 00:06:12,720 ‫بزرگترین شعبده باز تاریخ بشم، 160 00:06:12,720 --> 00:06:15,100 ‫و شماها همگی مثل همسر اولم تجسم میشید 161 00:06:15,100 --> 00:06:16,850 ‫که قبل از به شهرت رسیدنم باورم نداشت. 162 00:06:16,850 --> 00:06:18,100 ‫همیشه به اینجاش که می‌رسید فیلمو متوقف می‌کردم 163 00:06:18,100 --> 00:06:19,730 ‫تا تصور کنم وضعیت شخصیت اصلی بعد از 164 00:06:19,730 --> 00:06:21,480 ‫قطع رابطه با خانواده و دوستانش خوب میشه. 165 00:06:21,480 --> 00:06:23,610 ‫از جا موندن لذت ببرید! 166 00:06:24,280 --> 00:06:26,990 ‫این دقیقا مثل موقعیه که با ‫«انسل الگورت» ازدواج کرده بودم ‫*بازیگر نقش آگوستوس در فیلم* ‫*The Fault in Our Stars 2014* 167 00:06:26,990 --> 00:06:28,910 ‫رذل عوضی. شانس آورد که در رفت. 168 00:06:28,910 --> 00:06:31,990 ‫خیلی دوستش داشتم. چرا نمی‌تونم ‫بهش زنگ بزنم؟ 169 00:06:32,450 --> 00:06:35,200 ‫یه قرار ملاقات با بزرگترین ‫استعدادیاب شعبده بازی در دنیا 170 00:06:35,200 --> 00:06:36,290 ‫ترتیب دادم. 171 00:06:36,290 --> 00:06:39,830 ‫اون توی یه خونه تک خوابه در طبقه بالای ‫رستوران ویندی کنار ریل قطار زندگی میکنه. 172 00:06:39,830 --> 00:06:42,920 ‫من آماده نیستم، عصا یا دستیار ندارم... 173 00:06:44,460 --> 00:06:46,010 ‫از هر کدوم فقط یه دونه نیاز داشتم :| 174 00:06:46,010 --> 00:06:48,470 ‫چطوره تردستی بعدیت این باشه که اینقدر غر نزنی؟ 175 00:06:48,470 --> 00:06:50,590 ‫کون لقت، کامپیوتر. ‫حرفات آزارم میده. 176 00:06:54,390 --> 00:06:56,470 ‫اگه چیزی باشه که لازم داشته باشی، ‫اینجا می‌تونی داد و ستدش کنی. 177 00:06:56,470 --> 00:06:57,480 ‫مردم با چی مبادله می‌کنن؟ 178 00:06:57,480 --> 00:07:00,270 ‫خب، اکثرا هرچی که موقع ‫کوچیک شدن توی جیب‌شون داشتن. 179 00:07:00,270 --> 00:07:02,770 ‫اگه شلوارک شیش جیب داشتی، ‫رسماً پولدار محسوب میشدی 180 00:07:02,770 --> 00:07:06,570 ‫پدرهای حومه شهری و زن‌های همجنسگرایی ‫که سگ دارن، اینجا مثل شاه زندگی می‌کنن 181 00:07:06,570 --> 00:07:08,190 ‫می‌دونی، موهات خیلی با ارزشن. 182 00:07:08,190 --> 00:07:10,570 ‫احتمالا بتونیم اونا رو با ‫آب نبات مایک طاق بزنیم، 183 00:07:10,570 --> 00:07:12,780 ‫شاید حتی اگه فصل باشه آب نبات آیک هم بشه. 184 00:07:15,490 --> 00:07:16,620 ‫انریکه؟ اونو نخور! 185 00:07:16,620 --> 00:07:18,290 ‫می‌دونی که بهت لرزش قند میده 186 00:07:18,290 --> 00:07:19,000 ‫لرزش قند؟ 187 00:07:19,000 --> 00:07:21,120 ‫آره، ما کلمه‌ای واسه دیابت بلد نیستیم 188 00:07:21,120 --> 00:07:22,210 ‫کلمه‌اش دیابتـه خب. 189 00:07:22,210 --> 00:07:24,340 ‫اوه آره. شرمنده. دارم عقلمو از دست میدم. 190 00:07:24,340 --> 00:07:26,000 ‫ماه‌هاست که یه ذره هم سبزیجات نخوردم. 191 00:07:26,000 --> 00:07:27,630 ‫پدر، بجنب، فقط یه جرعه 192 00:07:27,630 --> 00:07:29,670 ‫انسولین پیدا کردی؟ توی محل پرتاب؟ 193 00:07:29,670 --> 00:07:32,340 ‫شرمنده. هر کسی که اومده فقط قرص نعنا ‫و برق لب داشت. 194 00:07:32,340 --> 00:07:34,430 ‫لعنتی! چندین روزه فقط برق لب گیرمون میاد! 195 00:07:34,430 --> 00:07:36,350 ‫ببین، یه کاریش می‌کنیم. قول میدم. 196 00:07:36,350 --> 00:07:38,520 ‫حال پدرت خوب میشه. 197 00:07:38,520 --> 00:07:40,810 ‫اگه این مرد دیابت داره، چرا ‫به شکلات خوردن ادامه میده؟ 198 00:07:40,810 --> 00:07:42,690 ‫خب، تنها غذایی که بهمون میدن شیرینی ـه 199 00:07:42,690 --> 00:07:45,230 ‫بعضی وقتا یه سیب یا پیاز هم پرت می‌کنن 200 00:07:45,230 --> 00:07:46,270 ‫ولی خیلی کمیاب هستن 201 00:07:46,270 --> 00:07:48,690 ‫باید بفهمیم چطوری میشه با دوک داد و ستد ‫کرد و ازش انسولین گرفت. 202 00:07:48,690 --> 00:07:50,200 ‫اون می‌تونه هر چیزی رو وارد اینجا کنه 203 00:07:50,200 --> 00:07:51,860 ‫رفیق، چه اشتیاقی داره! 204 00:07:51,860 --> 00:07:54,990 ‫پدر، بس کن! حتی گرسنه هم نیستی! 205 00:07:54,990 --> 00:07:57,410 ‫اگه فکر می‌کردی من یه شعبده باز پیرم، 206 00:07:57,410 --> 00:07:59,250 ‫باید بزنم تو ذوقت. 207 00:08:03,920 --> 00:08:04,960 ‫پایان تردستی. 208 00:08:16,800 --> 00:08:18,930 ‫تردستی واقعی تمام مدت داخل خودت بود. 209 00:08:18,930 --> 00:08:19,810 ‫حالا، دست بزن! 210 00:08:21,520 --> 00:08:23,560 ‫- نمی‌خوام ‫- چی؟ چرا؟ 211 00:08:23,560 --> 00:08:26,230 ‫شعبده بازیت هیجانی نداشت. 212 00:08:26,230 --> 00:08:27,900 ‫تو هیچ شخصیتی نداری، بچه. 213 00:08:27,900 --> 00:08:31,240 ‫می‌تونم یه دستگاهی بسازم که ‫جذابیت بقیه رو بدزده 214 00:08:31,240 --> 00:08:33,240 ‫و بعدش مثل شیمی درمانی ‫به بدنم تزریقش کنم 215 00:08:33,240 --> 00:08:35,910 ‫تو یه عجیب الخقه آبی ناراحت هستی که مو نداره 216 00:08:35,910 --> 00:08:37,280 ‫حرفشم نزن 217 00:08:37,280 --> 00:08:39,490 ‫خودت یه عجیب الخقه آبی ناراحت هستی! 218 00:08:39,490 --> 00:08:41,160 ‫چیه داری گریه می‌کنی؟! 219 00:08:41,160 --> 00:08:42,960 ‫من گریه نمی‌کنم، خودت داری گریه می‌کنی! 220 00:08:50,170 --> 00:08:51,380 ‫خب، این غیرعادی ـه 221 00:08:51,380 --> 00:08:54,050 ‫آره، این طبقه توسط کلیسای «کمانیان» اداره میشه 222 00:08:54,050 --> 00:08:56,180 ‫مذهبی ـه که جسی رو پرستش می‌کنه 223 00:08:56,180 --> 00:08:58,470 ‫دختر فضایی که بهمون غذا و دارو میده 224 00:08:58,470 --> 00:08:59,600 ‫همونی که دهنش حالت کمانی داره... 225 00:08:59,600 --> 00:09:02,350 ‫آهان حالا فهمیدم چرا بهش میگن کلیسای کمانیان 226 00:09:02,350 --> 00:09:03,180 ‫خیلی خب، الان فهمیدم. 227 00:09:03,180 --> 00:09:04,940 ‫به این زودی یه مذهب درست شده؟ 228 00:09:04,940 --> 00:09:06,730 ‫چه مدته شماها اینجا هستید؟ 229 00:09:06,730 --> 00:09:09,400 ‫زمان داخل دیوار متفاوت می‌گذره. ‫آدمو عوض می‌کنه. 230 00:09:09,400 --> 00:09:11,400 ‫وایستا، فضایی‌ها می‌تونن زمان رو کنترل کنن؟ 231 00:09:11,400 --> 00:09:12,940 ‫نه، نه. بیشتر شبیه یه استعاره است 232 00:09:12,940 --> 00:09:14,860 ‫فقط، ببین، ما یه عالمه شیرینی می‌خوریم 233 00:09:14,860 --> 00:09:16,070 ‫و این باعث میشه همه چی عجیب باشه. 234 00:09:16,070 --> 00:09:18,450 ‫به علاوه، هیچ ساعت یا زمانی نیست. 235 00:09:18,450 --> 00:09:20,660 ‫فکر کن لاس وگاسه! باشه؟ ‫میشه باهاش کنار بیای؟ 236 00:09:20,660 --> 00:09:22,250 ‫باشه، خدایا. جور در میاد. 237 00:09:22,250 --> 00:09:24,910 ‫متاسفانه چیزی برای دادن نداریم. 238 00:09:24,910 --> 00:09:28,750 ‫انسولین ما از انگل قارچی که روی آبنبات ‫«تویزلرز» پرورش میدیم بدست میاد 239 00:09:28,750 --> 00:09:30,250 ‫فقط به اندازه خودمون داریم. 240 00:09:30,250 --> 00:09:31,210 ‫این مزخرفه! 241 00:09:31,210 --> 00:09:34,090 ‫می‌ترسید دوک عصبانی بشه اگه ‫فکر کنه دارید باهاش رقابت می‌کنید! 242 00:09:34,090 --> 00:09:34,670 ‫بهتره همینطوری برش داریم. 243 00:09:35,430 --> 00:09:37,340 ‫برای پدرتون دعا می‌کنم 244 00:09:37,760 --> 00:09:39,010 ‫می‌دونستم اونا بهمون کمکی نمی‌کنن 245 00:09:39,010 --> 00:09:40,890 ‫- مذهب چه مزخرفی ـه ‫- وایستید! 246 00:09:40,890 --> 00:09:42,100 ‫- اینو بگیرید ‫- اون چیه؟ 247 00:09:42,100 --> 00:09:43,350 ‫گوشت گاو خشک شده 248 00:09:43,350 --> 00:09:46,350 ‫اندازه دو بند انگشت نیست، ولی ‫باید یه ارزشی داشته باشه. 249 00:09:46,350 --> 00:09:48,350 ‫ازش برای مبادله‌ی چیزی ‫که دنبالش هستید استفاده کنید 250 00:09:48,350 --> 00:09:51,400 ‫من نباید اینجا باشم. کمان به همراه‌تان باد! 251 00:09:51,400 --> 00:09:53,400 ‫اینجا پروتئین مثل طلا می‌مونه! 252 00:09:53,400 --> 00:09:55,070 ‫ولی این واسه دوک کافیه؟ 253 00:09:55,070 --> 00:09:57,490 ‫نه، ولی می‌دونم میشه با چی طاق زدش 254 00:09:59,410 --> 00:10:01,700 ‫تردستی ها کافی نیستن، باید ‫دوست داشتنی هم باشم؟ 255 00:10:01,700 --> 00:10:02,660 ‫این غیر ممکن ـه! 256 00:10:02,660 --> 00:10:04,410 ‫ای کاش هیچ وقت شعبده یاد نمی‌گرفتم! 257 00:10:05,120 --> 00:10:08,540 ‫- یوهو! ‫- هی! اینو نگاه: شعبده آشغالی! 258 00:10:09,080 --> 00:10:10,840 ‫و دسته گلی که تبدیل به پرنده میشه! 259 00:10:10,840 --> 00:10:12,710 ‫که بعدش تبدیل میشه به تروداکتل ‫(دایناسور پرنده) 260 00:10:12,710 --> 00:10:15,420 ‫یوهو! ‫یوهو! 261 00:10:15,420 --> 00:10:16,550 ‫یوهو! 262 00:10:16,550 --> 00:10:19,640 ‫من معمولا ویدیوهای واکنش ‫به از سینه شیر دادن رو پست می‌کنم، 263 00:10:19,640 --> 00:10:21,140 ‫ولی این یکی حرف نداره! 264 00:10:21,140 --> 00:10:22,220 ‫یوهو! 265 00:10:23,470 --> 00:10:25,770 ‫یوهو! 266 00:10:25,770 --> 00:10:26,890 ‫یوهو! 267 00:10:27,310 --> 00:10:29,350 ‫یوهو! 268 00:10:29,350 --> 00:10:31,190 ‫یوهو! یوهو! 269 00:10:31,190 --> 00:10:32,520 ‫یوهو! 270 00:10:38,320 --> 00:10:40,280 ‫خیلی خب، این خیلی شگفت انگیزـه، باورم نمیشه. ‫*جیمی فالون مجری برنامه* ‫*The Tonight Show* 271 00:10:40,280 --> 00:10:43,120 ‫مهمون بعدی‌مون، ‫اون خیلی عالیه، اون خیلی عالیه 272 00:10:43,120 --> 00:10:46,960 ‫لطفا خوش آمد بگید به ‫«مرد آشغالی قربانی سوختگی باورنکردنی!» 273 00:10:50,210 --> 00:10:52,040 ‫دلم می‌خواست توی برنامه «جیمی کیمل» باشم! 274 00:10:59,680 --> 00:11:02,760 ‫فردا شب، کازینوی وگاس وگاس مفتخرـه که 275 00:11:02,760 --> 00:11:07,310 ‫که میزبان «مرد آشغالی قربانی سوختگی ‫باورنکردنی» باشه! 276 00:11:07,310 --> 00:11:11,480 ‫با اجرای خطرناک ترین تردستی‌هایی ‫که تابحال انجام شدن: 277 00:11:11,480 --> 00:11:14,520 ‫پریدن از میان سیاه چاله! 278 00:11:14,520 --> 00:11:17,650 ‫چطور می‌تونه از نیروهای گرانشی ‫جون سالم به در ببره 279 00:11:17,650 --> 00:11:20,530 ‫در حالی که ساختار اتمیش داره از هم جدا میشه؟ 280 00:11:20,530 --> 00:11:24,410 ‫فردا میریم وگاس تا تردستی کوروو رو تماشا کنیم! 281 00:11:24,410 --> 00:11:27,870 ‫بالاخره شهر گناه رو می‌بینم! ایول، گناه! 282 00:11:27,870 --> 00:11:30,000 ‫من همه رو توی ‫«سیرکس سیرکس» شرط بندی می‌کنم! 283 00:11:30,000 --> 00:11:31,500 ‫و منم یه کارگر جنسی رو نجات میدم! 284 00:11:31,500 --> 00:11:33,290 ‫اون دختر دیگه هرگز سکس نمی‌‌کنه! 285 00:11:33,290 --> 00:11:34,750 ‫یا اون پسر! 286 00:11:35,170 --> 00:11:35,960 ‫سلام 287 00:11:35,960 --> 00:11:39,720 ‫من شعبده باز مشهور جهانی ‫«ویلکینز میکاوبر» هستم 288 00:11:39,720 --> 00:11:41,590 ‫دیگه هیچ شعبده بازی نمی‌تونه ‫مشهور تر از من بشه 289 00:11:41,590 --> 00:11:45,680 ‫فکر کن سومین برادر «همسورث» هستم ‫همینطور همراهان مرموزم. ‫(برادران بازیگر - کریس همسورث بازیگر نقش ثور) 290 00:11:45,680 --> 00:11:49,140 ‫اومدیم اینجا تا با مرد آشغالی قربانی سوختگی ‫باورنکردنی مذاکره کنیم. 291 00:11:49,140 --> 00:11:51,270 ‫- اون کجاست؟ ‫- داره طبقه بالا اجراهاش رو تمرین می‌کنه 292 00:11:51,270 --> 00:11:53,020 ‫قرار شده کسی مزاحمش نشه. 293 00:11:53,020 --> 00:11:55,690 ‫گمون کردم بوی تعفن شعبده‌بازهای ‫سطح پایین تر رو حس کردم. 294 00:11:55,690 --> 00:11:58,940 ‫گوش کن، گوش کن، گوش کن. ‫نباید این تردستی سیاه چاله رو اجرا کنی. 295 00:11:58,940 --> 00:12:00,360 ‫زیادی شگفت انگیزـه! 296 00:12:00,360 --> 00:12:02,660 ‫اگه جون سالم در ببری، حیثیت شغلی ما از بین میره 297 00:12:02,660 --> 00:12:04,160 ‫هرکاری بخوام می‌کنم، تنهام بذارید! 298 00:12:06,450 --> 00:12:08,370 ‫وای عکساشونو نگرفتم! 299 00:12:08,750 --> 00:12:11,660 ‫مرد آشغالی قربانی سوختگی باورنکردنی ‫چاره ای برامون نذاشت. 300 00:12:11,660 --> 00:12:14,080 ‫می‌دونم قوانین تردستی قتل رو ممنوع کردن، 301 00:12:14,080 --> 00:12:16,130 ‫اما من عاشق علف و جنده ام! 302 00:12:16,130 --> 00:12:17,630 ‫پس من اونو پولو لازم دارم! 303 00:12:17,630 --> 00:12:21,720 ‫مطمئن میشیم این پایان بزرگش ‫باشه، البته زندگیش! 304 00:12:24,680 --> 00:12:27,310 ‫اوه، حالا هیچوقت دیگه نمی‌تونم عکسشونو بگیرم 305 00:12:27,310 --> 00:12:28,890 ‫و اونا قراره کوروو رو بکشن! 306 00:12:28,890 --> 00:12:30,730 ‫خوب شد اومدم بیرون 307 00:12:32,520 --> 00:12:34,600 ‫امروز چه مرضی داری، پیوپا؟ 308 00:12:36,940 --> 00:12:40,820 ‫کسی همینجوری گوشت گاو خشک شده رو پرت ‫نمی‌کنه جلوم، مگه این که دنبال چیز مهمی باشه 309 00:12:40,820 --> 00:12:42,650 ‫ما به مجله پلی بوی‌ـت نیاز داریم. ‫می‌دونیم که داریش. 310 00:12:42,650 --> 00:12:44,410 ‫عقلت رو از دست دادی؟ 311 00:12:44,410 --> 00:12:46,870 ‫10 دختر رده اول داخلش هستن! 312 00:12:46,870 --> 00:12:49,950 ‫هزینش میشه حداقل 20 بند انگشت 313 00:12:49,950 --> 00:12:51,750 ‫بیخیال، رفیق! 314 00:12:51,750 --> 00:12:54,080 ‫هی، متاسفم، ولی نمی‌تونم مبادله رو انجام بدم 315 00:12:54,080 --> 00:12:56,460 ‫این یکی از معدود چیزای خوندنی‌ـه 316 00:12:56,460 --> 00:12:57,540 ‫که اینجا درست میشه. 317 00:12:57,540 --> 00:12:58,960 ‫به علاوه، ممه هم هست. می‌دونید؟ 318 00:12:58,960 --> 00:13:01,210 ‫شرمنده رفیق، ولی من اون مجله رو لازم دارم! 319 00:13:01,710 --> 00:13:03,300 ‫- پدرو! چه غلطی داری می‌کنی؟ ‫- گرفتمش. 320 00:13:03,300 --> 00:13:04,130 ‫بریم! 321 00:13:04,130 --> 00:13:06,260 ‫کمک! دارن ازم دزدی می‌کنن! 322 00:13:18,400 --> 00:13:19,900 ‫رستوران ژاپنی بنیهانا، کیونی! 323 00:13:23,280 --> 00:13:25,530 ‫آقا کوروو، میشه دقیقا توضیح بدید 324 00:13:25,530 --> 00:13:26,490 ‫که اینجا داریم به چی نگاه می‌کنیم؟ 325 00:13:26,490 --> 00:13:27,450 ‫یه حلقه کوانتومی ـه 326 00:13:27,450 --> 00:13:30,080 ‫یه سیاه چاله از قطعات سفینه فضاییم ساختم 327 00:13:30,080 --> 00:13:32,160 ‫یه جورایی باید خیلی فیزیک ‫بلد باشید تا درک کنید... 328 00:13:32,160 --> 00:13:34,120 ‫- شبیه یه «استارگیت»ـه ‫- استارگیت چیه؟ 329 00:13:34,120 --> 00:13:36,330 ‫همینه که اینجاست و چهارمین ‫فیلم برتر «کرت راسل» 330 00:13:36,330 --> 00:13:39,590 ‫پس امروز من با شیرجه زدن در ‫اعماق سیاه چاله «کرت راسل» میشم. 331 00:13:39,590 --> 00:13:42,590 ‫اگه دقیقا با زاویه درست برم داخل، قاعدتاً ‫بی هیچ صدمه‌ای ازش رد میشم. 332 00:13:42,590 --> 00:13:46,090 ‫اگه حتی یه میلی‌‌متر اشتباه کنم، می‌میرم ‫و شاید زمان از هم گسیخته بشه! 333 00:13:46,090 --> 00:13:47,260 ‫بابت قسمت آخری مطمئن نیستم. 334 00:13:47,260 --> 00:13:50,680 ‫پس یا یه نمایش فوق العاده‌ـست یا دیگه ‫مجبور نیستم خرجی همسرمو بدم! 335 00:13:51,930 --> 00:13:53,100 ‫از اون زن متنفرم 336 00:13:53,100 --> 00:13:55,100 ‫تد جانسون هستم درحال گزارس از پشت صحنه 337 00:13:55,100 --> 00:13:56,140 ‫در یه نمایش شعبده بازی 338 00:13:56,980 --> 00:13:58,190 ‫آره، قطعا یه «استارگیت»ـه 339 00:13:58,190 --> 00:13:59,440 ‫اوه، اوه، اوه ... 340 00:14:00,860 --> 00:14:03,070 ‫کوروو، توی دردسر افتادی! ‫و ما اومدیم بهت هشدار بدیم! 341 00:14:03,070 --> 00:14:04,490 ‫ولی توقف کردید که تی شرت بگیرید 342 00:14:04,490 --> 00:14:06,490 ‫محض احتیاط بود که اگه ‫یه وقت توی جمعیت متفرق شدیم! 343 00:14:06,490 --> 00:14:09,450 ‫شعبده‌بازها قبل از اینکه تردستی بزرگت ‫رو اجرا کنی می‌کشنت! 344 00:14:09,450 --> 00:14:11,490 ‫اوه... فهمیدم قضیه از چه قراره 345 00:14:11,490 --> 00:14:13,700 ‫شما حسودی‌تون شده و حالا می‌خواید ‫بخشی از نمایشم باشید. 346 00:14:13,700 --> 00:14:15,910 ‫همگی فرصتش رو داشتید که با اومدن به دورهمی 347 00:14:15,910 --> 00:14:17,960 ‫تاکوی سه شنبه شب نشون بدید قدرم رو می‌دونید 348 00:14:17,960 --> 00:14:20,130 ‫ولی به جاش مجبور شدم همه تاکوها رو بندازم دور 349 00:14:20,130 --> 00:14:22,750 ‫- یادتون میاد؟ چند وقت پیش؟ ‫- نه این مال خیلی وقت پیش بود! 350 00:14:22,750 --> 00:14:23,880 ‫نباید هنوز سر اون عصبانی باشی 351 00:14:23,880 --> 00:14:26,840 ‫نگهبانی، من اینا رو نمی‌شناسم ‫از اینجا ببرین‌شون بیرون! 352 00:14:26,840 --> 00:14:28,550 ‫اونا قراره تو رو به قتل برسونن! 353 00:14:28,550 --> 00:14:30,300 ‫به شما نیازی ندارم! این نمایش منه! 354 00:14:30,970 --> 00:14:32,890 ‫واو، چیکار کردی؟ 355 00:14:32,890 --> 00:14:35,230 ‫نمی‌دونم، به اون چیزی که آدما دارن لگد زدم! 356 00:14:35,230 --> 00:14:37,140 ‫باید از هم جدا بشیم و اون ‫شعبده بازای قاتل رو پیدا کنیم 357 00:14:39,190 --> 00:14:40,940 ‫و اون کارت‌ها کجان رفتن؟ 358 00:14:40,940 --> 00:14:43,150 ‫گمونم همگی فردا موقع ریدن 359 00:14:43,150 --> 00:14:45,320 ‫حسابی غافلگیر میشید! 360 00:14:45,320 --> 00:14:47,490 ‫ 361 00:14:47,490 --> 00:14:50,490 ‫و حالا، خانم‌ها و آقایان، آخرین تردستی امشبم! 362 00:14:51,030 --> 00:14:53,200 ‫من اولین شعبده باز تاریخ میشم که 363 00:14:53,200 --> 00:14:55,910 ‫از وسط یه سیاه چاله پریده! 364 00:14:57,910 --> 00:14:59,250 ‫اوناهاشن! 365 00:15:12,720 --> 00:15:14,890 ‫وای خدای من، یامیولاک 366 00:15:14,890 --> 00:15:16,520 ‫تو الان گلوی اونا رو بریدی 367 00:15:16,520 --> 00:15:19,640 ‫تو الان به زندگی دو تا انسان پایان دادی ‫این دیوونگی ـه 368 00:15:19,640 --> 00:15:22,230 ‫ولی اینکارو برای نجات جون ‫کوروو انجام دادی، رفیق. پس مشکلی نیست. 369 00:15:22,230 --> 00:15:23,690 ‫آره، مشکلی نیست. ردیفیم، ردیفیم. 370 00:15:33,370 --> 00:15:35,790 ‫وای خدا، اون مُرده! کوروی ِمن! 371 00:15:35,790 --> 00:15:41,790 ‫نــه! 372 00:15:44,380 --> 00:15:45,590 ‫نـــه! 373 00:15:54,760 --> 00:15:56,760 ‫به منزل محقر من خوش اومدید 374 00:15:56,760 --> 00:15:58,850 ‫من دوک هستم. فرمانروای سایه ها 375 00:15:58,850 --> 00:16:01,520 ‫رگ اصلی. کله گنده. زاخار اصلی! 376 00:16:01,520 --> 00:16:04,610 ‫نگهبانام گفتن شما می‌خواید ‫یه مبادله کنید، درسته؟ 377 00:16:06,070 --> 00:16:08,740 ‫10 دختر رده اول! 378 00:16:08,740 --> 00:16:09,900 ‫بابتش چی می‌تونم بهتون بدم؟ 379 00:16:09,900 --> 00:16:12,200 ‫ما انسولین لازم داریم. پدرم داره می‌میره 380 00:16:12,200 --> 00:16:14,780 ‫اگه همچین معامله‌ای رو قبول نکنم دیوونه هستم 381 00:16:14,780 --> 00:16:17,240 ‫هی، چندتا سرنگ انسولین برای دوستام بیارید! 382 00:16:17,240 --> 00:16:18,620 ‫خیلی ازتون ممنونم! 383 00:16:18,620 --> 00:16:22,040 ‫اوه، درمورد آشوبی که توی ‫طبقه دوم درست کردید شنیدم 384 00:16:22,040 --> 00:16:23,750 ‫می‌دونید که تا سه طبقه پخش شد؟ 385 00:16:23,750 --> 00:16:26,380 ‫یه مجری قانون رو حین انجام وظیفه از دست دادم 386 00:16:26,380 --> 00:16:28,300 ‫بابت اون شیرین کاری زندگی خیلیا تلف شد 387 00:16:28,300 --> 00:16:30,470 ‫نگه داشتن صلح توی همچین جایی آسون نیست 388 00:16:30,470 --> 00:16:33,090 ‫حتی اگه زندانی دو تا بچه‌ی فضایی نبودیم 389 00:16:33,090 --> 00:16:36,180 ‫سخته که تمام مدت اینقدر به همدیگه نزدیک باشیم 390 00:16:36,180 --> 00:16:37,890 ‫یه چالش روزانه است 391 00:16:37,890 --> 00:16:39,970 ‫لطفا، قربان. بهتون التماس می‌کنم که بخشنده باشید 392 00:16:39,970 --> 00:16:41,140 ‫پدرم داره می‌میره 393 00:16:41,140 --> 00:16:43,940 ‫اوه پسر، من هیولا نیستم 394 00:16:43,940 --> 00:16:45,940 ‫البته که پدرت می‌تونه انسولینش رو داشته باشه 395 00:16:45,940 --> 00:16:47,480 ‫وظیفه ما اینه که جون سالم به در ببریم 396 00:16:50,860 --> 00:16:52,070 ‫مجبور نبودید این کارو بکنید! 397 00:16:52,070 --> 00:16:53,110 ‫از اینجا ببریدشون بیرون 398 00:16:53,110 --> 00:16:55,410 ‫داره بوی طبقات پایین رو می‌گیره 399 00:16:57,870 --> 00:17:01,160 ‫اوه، یه مصاحبه با «مارک کوبان»! عالیه! ‫(سرمایه گزار و کارآفرین آمریکایی) 400 00:17:02,160 --> 00:17:06,630 ‫امروز، ما کوروو را به درخت بزرگ پس می‌دهیم 401 00:17:06,630 --> 00:17:09,340 ‫با روش سنتی که اگه خودش بود می‌خواست: 402 00:17:09,340 --> 00:17:12,510 ‫تکه تکه شدن توسط پرندگان نجیب 403 00:17:16,260 --> 00:17:17,510 ‫درمورد کوروو چی می‌تونم بگم؟ 404 00:17:17,510 --> 00:17:20,890 ‫کوروو توی خونه کمترین محبوبیت رو داشت 405 00:17:20,890 --> 00:17:22,980 ‫و بوی شیر خام می‌داد، 406 00:17:22,980 --> 00:17:24,690 ‫ولی بازم ما دلمون براش تنگ میشه 407 00:17:25,270 --> 00:17:27,480 ‫متاسفم؛ نمی‌خواستم اینجا انجامش بدم. 408 00:17:27,480 --> 00:17:29,650 ‫می‌خواستم بعدا گریه کنم. داخل دستشویی 409 00:17:29,650 --> 00:17:31,820 ‫کوروو بدجنس بود و بدجنس بودن حال میده 410 00:17:32,820 --> 00:17:34,570 ‫زیبا بود 411 00:17:37,570 --> 00:17:40,700 ‫- فقط یه پرنده داری؟ ‫- آره، گرفتن‌شون سخته. خدایا 412 00:17:47,170 --> 00:17:49,290 ‫رفیق، ای کاش وقتی کوروو ‫زنده بود، به یکی از اون 413 00:17:49,290 --> 00:17:51,050 ‫مهمونی‌های مسخره‌اش می‌رفتیم 414 00:17:51,050 --> 00:17:53,050 ‫می‌تونستیم بهش بگیم که چقدر خسته کننده‌ـست 415 00:17:53,050 --> 00:17:55,300 ‫آره، حتی با این وجود که واضح بود ‫فقط می‌خواست گول‌مون بزنه 416 00:17:55,300 --> 00:17:57,220 ‫که به چیزای خسته کننده مربوط ‫به تعمیر سفینه گوش بدیم 417 00:17:57,220 --> 00:17:58,760 ‫خوب میشد اگه اینجا بود. 418 00:17:58,760 --> 00:18:01,470 ‫به همین دلیل، به افتخارش، ‫دفترچه راهنماش رو آوردم 419 00:18:01,470 --> 00:18:03,600 ‫و ما قراره درمورد کارایی که ‫روی سفینه کرده بخونیم 420 00:18:03,600 --> 00:18:05,190 ‫و شروع کنیم خودمون انجام‌شون بدیم. 421 00:18:05,190 --> 00:18:06,190 ‫برای کوروو 422 00:18:06,190 --> 00:18:07,440 ‫گمونم الان دیگه باید اینکارو بکنیم 423 00:18:07,440 --> 00:18:08,900 ‫یوهو! 424 00:18:09,520 --> 00:18:11,150 ‫دیگه نباید به اونجا لگد بزنی! 425 00:18:11,150 --> 00:18:13,400 ‫تو زنده ای! وای، کوروو ‫تو زنده ای! 426 00:18:13,400 --> 00:18:14,650 ‫زنده مثل یه روباه 427 00:18:14,650 --> 00:18:17,700 ‫و همگی گولش رو خوردید! ‫درست مثل فیلم Now You See Me 428 00:18:17,700 --> 00:18:19,990 ‫حالا منو می‌بینی؟ همون فیلمه؟ ‫با جسی آیزنبرگ؟ 429 00:18:19,990 --> 00:18:21,410 ‫دو تا چیز مهم یادم داد 430 00:18:21,410 --> 00:18:24,370 ‫یک: بهترین قسمت هر ترفند شعبده‌بازی‌ای ‫اینه که کلی زمان و پول صرف کنی 431 00:18:24,370 --> 00:18:25,580 ‫تا یه دروغ پر جزئیات درست کنی 432 00:18:25,580 --> 00:18:27,540 ‫- و اون یکی: خانواده ‫- خانواده؟ 433 00:18:27,540 --> 00:18:29,960 ‫همه‌اش وقتی اتفاق افتاد که شما ‫رو قال گذاشتم رفتم وگاس... 434 00:18:29,960 --> 00:18:32,800 ‫آره، می‌دونی، ما فقط 4 تا شعبده باز تنها بودیم 435 00:18:32,800 --> 00:18:34,170 ‫و بعدش... بوم! 436 00:18:34,170 --> 00:18:35,720 ‫حالا ما خانواده «اجی مجی» هستیم 437 00:18:35,720 --> 00:18:38,590 ‫فهمیدم که زیاده روی کردم و به شماها نیاز داشتم 438 00:18:38,590 --> 00:18:41,470 ‫ما فقط یه تیم فضایی نیستیم ‫یه تیم خانواده‌ای هم هستیم 439 00:18:41,470 --> 00:18:44,270 ‫به همین دلیل مجبور شدم اون شعبده‌بازا رو ‫استخدام کنم تا وانمود کنن می‌خوان منو بکشن! 440 00:18:44,270 --> 00:18:45,560 ‫اونا همگی بازیگرای بیکار بودن 441 00:18:45,560 --> 00:18:47,980 ‫اینو نگو! من عاشق اون شعبده بازام! 442 00:18:47,980 --> 00:18:50,440 ‫دلیلش اینه که نصف شب خاطرات تقلبی از اونا 443 00:18:50,440 --> 00:18:51,730 ‫داخل سر همه‌تون جا سازی کردم. 444 00:18:51,730 --> 00:18:53,400 ‫تری، ما دو تا از اونا رو کشتیم! 445 00:18:53,400 --> 00:18:54,820 ‫مطمئنم اینم بخشی از تردستی بوده! 446 00:18:54,820 --> 00:18:56,530 ‫ولی وایستا، چطوری مرگت رو جعل کردی؟ 447 00:18:56,530 --> 00:18:58,490 ‫بعد اینکه Now You See Me 2 ‫رو هم دیدم، 448 00:18:58,490 --> 00:19:00,950 ‫داستان فیلم The Prestige رو خوندم 449 00:19:00,950 --> 00:19:03,540 ‫کوروویی که دیدید مُرد یه کلون بود. ‫یه کلون خیلی خوب. 450 00:19:03,540 --> 00:19:07,370 ‫اون فکر می‌کرد منـه، و منم مطمئن شدم ‫که درد و همه چی رو حس کنه. 451 00:19:07,370 --> 00:19:10,420 ‫و جواب داد! همگی فکر کردید من ‫مُردم و به مهمونیم اومدید! 452 00:19:10,420 --> 00:19:11,290 ‫تردستی خوبی بود، درسته؟ 453 00:19:13,500 --> 00:19:15,960 ‫- آرررره! ‫- عالی بود 454 00:19:15,960 --> 00:19:18,550 ‫کوروو، این بهترین تردستی بود! 455 00:19:18,550 --> 00:19:20,510 ‫کس دیگه‌ای هم داشت تردستی می‌کرد؟ 456 00:19:22,430 --> 00:19:26,520 ‫پیوپا تمام روز یه تابلوی مقوایی بود؟! 457 00:19:26,520 --> 00:19:27,810 ‫اصلا تو کی هستی!؟ 458 00:19:27,810 --> 00:19:29,480 ‫- یوهو ‫- آفرین، پیوپا! عالی بود! 459 00:19:29,480 --> 00:19:31,860 ‫بهترین روز تردستی ها! 460 00:19:31,860 --> 00:19:34,190 ‫تردستی‌ها! تردستی‌ها! تردستی‌ها! تردستی‌ها! 461 00:19:34,190 --> 00:19:36,190 ‫تردستی‌ها! تردستی‌ها! تردستی‌ها! تردستی‌ها! 462 00:19:36,190 --> 00:19:38,190 ‫تردستی‌ها! تردستی‌ها! تردستی‌ها! تردستی‌ها! 463 00:19:38,190 --> 00:19:39,490 ‫خیلی خب، کافیه! 464 00:19:39,490 --> 00:19:42,410 ‫حالا، راکتور گدازه 78 تا قسمت داره 465 00:19:42,410 --> 00:19:44,120 ‫اولیش قیف خم خمی ـه 466 00:19:44,120 --> 00:19:45,620 ‫72 تا خمیدگی داره 467 00:19:45,620 --> 00:19:49,460 ‫هر خمیدگی باید به دقت جایگذاری ‫بشه قبل این که بتونید برید سراغ... 468 00:19:49,460 --> 00:19:50,420 ‫خب، این مزخرفـه 469 00:19:50,870 --> 00:19:53,960 ‫انریکه، خیلی متاسفم، نمی‌دونم ‫چطور این اتفاق افتاد 470 00:19:53,960 --> 00:19:55,420 ‫تو منو نجات دادی، تیم 471 00:19:55,420 --> 00:19:57,760 ‫ولی نمی‌دونم بدون پسرم چطور باید ادامه بدم 472 00:19:57,760 --> 00:19:59,300 ‫فقط... فقط نمی‌دونم 473 00:19:59,300 --> 00:20:01,590 ‫اگه کوچیک بمیری میری بهشت؟ 474 00:20:01,590 --> 00:20:04,050 ‫اون کوچولو مُرد! 475 00:20:07,020 --> 00:20:08,470 ‫لازم نیست این شکلی باشه 476 00:20:08,470 --> 00:20:10,520 ‫لازم نبود پدرو بمیره 477 00:20:11,140 --> 00:20:13,400 ‫باید اینجا رو درست کنم 478 00:20:13,400 --> 00:20:15,650 ‫چطوری یه شخص می‌تونه دنیا رو تغییر بده؟ 479 00:20:18,030 --> 00:20:19,940 ‫با نابود کردنش 480 00:20:19,940 --> 00:20:21,910 ‫- یالا! یالا، کرگدن. بخور؛ بخور! ‫- بجنب، بخورش کرگدن 481 00:20:21,910 --> 00:20:23,200 ‫کون لقت جسی! 482 00:20:23,200 --> 00:20:25,030 ‫- عاشق این بازیم ‫- کرگدن‌ها! 483 00:20:25,100 --> 00:20:39,030 « Talion | تــرجمه از تالیون » telegram: Talion_ranger 484 00:20:39,054 --> 00:20:41,054 ریکی فن،بزرگ ترین رسانه ریک و مورتی در تلگرام solar opposites سولار آپزیتس اولین و بروز ترین کانال سریال [@ricky_fan @solaroppositser]