1 00:00:00,000 --> 00:00:04,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:04,200 --> 00:00:08,200 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 3 00:00:08,530 --> 00:00:10,740 ‫برندا، عزیز دلم، می‌خوای دعا بخونی؟ 4 00:00:10,740 --> 00:00:12,570 ‫وای! چه دختر خوش‌شانسی. 5 00:00:12,570 --> 00:00:15,410 ‫بابای من که تا قبل از سی و پنج سالگیم ‫نمی‌ذاشت سر میز دعا بخونم. 6 00:00:15,410 --> 00:00:17,870 ‫خداوندا، رحمتت را از آن ما دار و... وای! 7 00:00:17,870 --> 00:00:19,410 ‫ایول به سبزه! ایول به سبزه! 8 00:00:19,410 --> 00:00:20,910 ‫اسب آبی! اسب آبی! اسب آبی! 9 00:00:20,910 --> 00:00:23,460 ‫ای خدا! ‫جریان چیه؟ 10 00:00:23,460 --> 00:00:27,040 ‫با اشعه «احیاگر» مهره‌های بازی ‫«اسب‌های آبی گرسنه» رو... 11 00:00:27,040 --> 00:00:29,130 ‫به طور علمی‌تخیلی ‫به اسب آبی گرسنه واقعی بدل کردیم، 12 00:00:29,130 --> 00:00:30,960 ‫ولی اوضاع کمی خراب شد! 13 00:00:30,960 --> 00:00:34,050 ‫وای! مال من یه گلدون زشت رو خورد! ‫ده امتیاز به صورتیه اضافه می‌شه! 14 00:00:34,050 --> 00:00:35,590 ‫اون که خاکستر پدرم بود! 15 00:00:35,590 --> 00:00:37,640 ‫پس امتیازش دو برابر شد! 16 00:00:38,810 --> 00:00:40,720 ‫بهترین بازی خانوادگی عمرمه! 17 00:00:40,720 --> 00:00:43,940 ‫از اون دفعه که با «سرزمین شکلاتی» واقعی ‫دیابت گرفتیم خیلی بهتره. 18 00:00:43,940 --> 00:00:45,560 ‫ای بابا. چیکار داری؟ ‫دارم بازی می‌کنم! 19 00:00:46,100 --> 00:00:47,520 ‫بچه‌ها، ما «شفیره» می‌شناسیم؟ 20 00:00:47,520 --> 00:00:48,610 ‫- آره! ‫- اذیت نکن دیگه! 21 00:00:48,610 --> 00:00:52,070 ‫آها. عه. خیلی‌خب. ‫مرسی که زنگ زدین. 22 00:00:52,070 --> 00:00:53,150 ‫ای خدا. 23 00:00:53,150 --> 00:00:54,490 ‫ایول! آفرین اسب آبی صورتی! 24 00:00:54,490 --> 00:00:55,490 ‫جریان چی بود؟ 25 00:00:55,490 --> 00:00:57,370 ‫هیچی، شفیره رو تو فروشگاه بازداشت کردن. 26 00:00:57,370 --> 00:00:58,910 ‫چی؟ باید بریم نجاتش بدیم! 27 00:00:58,910 --> 00:01:00,620 ‫خیلی‌خب، متوجه شدم. 28 00:01:00,620 --> 00:01:03,750 ‫وقتی تری داره برنده بازی خانوادگی می‌شه، ‫همگی نگران شفیره می‌شیم. 29 00:01:03,750 --> 00:01:05,080 ‫خیلی کسشعره! 30 00:01:06,040 --> 00:01:08,170 ‫سیاره شلورپ، سیاره‌ای آرمانی بود، 31 00:01:08,540 --> 00:01:10,040 ‫ولی بعدش سیارکه بهش برخورد کرد. 32 00:01:11,380 --> 00:01:13,590 ‫به صد فرد بالغ و کلون‌هاشون ‫یه شفیره دادن... 33 00:01:13,590 --> 00:01:15,760 ‫و گفتن فرار کنین ‫و برین تو فضا... 34 00:01:15,760 --> 00:01:18,180 ‫سیاراتی متروکه پیدا کنین ‫که بتونیم توشون مستقر بشیم. 35 00:01:18,760 --> 00:01:21,810 ‫ما رو زمین سقوط کردیم ‫که جمعیتش همین‌جوری هم خیلی زیاده. 36 00:01:21,810 --> 00:01:23,520 ‫درسته. از اولش خودم داشتم صحبت می‌کردم. 37 00:01:23,520 --> 00:01:25,310 ‫من همونی‌ام که شفیره دستشه. ‫اسمم کورووئه. 38 00:01:25,310 --> 00:01:26,327 ‫دارین سریال خودم رو تماشا می‌کنین. 39 00:01:26,351 --> 00:01:27,730 ‫همین الان شفیره‌مون رو انداختم. ‫من رو دیدین؟ 40 00:01:27,730 --> 00:01:29,150 ‫خیلی مسخره است. 41 00:01:29,150 --> 00:01:30,980 ‫از زمین متنفرم. ‫محل زندگی وحشتناکیه. 42 00:01:30,980 --> 00:01:32,440 ‫ملت احمقن و آدم رو گیج می‌کنن. 43 00:01:32,440 --> 00:01:33,990 ‫چرا این‌قدر جنگل‌هاشون آتش می‌گیره؟ 44 00:01:33,990 --> 00:01:36,650 ‫پس شلنگ سیاره‌پیکرتون کجاست ‫که همه‌چی رو باهاش خاموش کنین؟ 45 00:01:36,650 --> 00:01:38,320 ‫واقعا بهتره به فکر ساختش باشین. 46 00:01:38,321 --> 00:01:41,400 ‫«مخالفان خورشیدی» 47 00:01:41,401 --> 00:01:44,099 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 48 00:01:44,100 --> 00:01:45,700 ‫[فروشگاه گرچن‌دارث] 49 00:01:45,710 --> 00:01:49,080 ‫آره دیگه، موجود فضایی کوچولوئه ‫با نام مستعار «شفیره»... 50 00:01:49,080 --> 00:01:51,670 ‫دو ظهر وارد جواهرفروشی «کلر» شد... 51 00:01:51,670 --> 00:01:54,380 ‫و چند دقیقه بعدش ‫با اجناس سرقتی خارج شد. 52 00:01:54,380 --> 00:01:56,550 ‫گوشواره دزدیده؟ این دیگه چه کاریه؟ ‫اون که اصلا گوش نداره. 53 00:01:56,550 --> 00:01:57,930 ‫شاید هم داره؟ 54 00:01:57,930 --> 00:01:59,550 ‫شفیره ما اصلا چیزی نمی‌دزده. 55 00:01:59,550 --> 00:02:02,060 ‫خودش «مسترکارت» پلاتینی جوایز ‫رستوران «بوبا گامپ شریمپ» داره. 56 00:02:02,060 --> 00:02:03,640 ‫حتما کار شفیره دیگه‌ای بوده. 57 00:02:03,640 --> 00:02:04,640 ‫خودم شاهد همه‌چی بودم. 58 00:02:04,640 --> 00:02:06,430 ‫سه گوشواره مروارید، ‫یه پیرسینگ طرح تفنگ... 59 00:02:06,430 --> 00:02:07,560 ‫و سه چوکر طرح تک‌شاخ دزدید. 60 00:02:07,560 --> 00:02:09,770 ‫چرا مدیر کوک و خانم فرانکی ‫از مدرسه اومدن اینجا؟ 61 00:02:09,770 --> 00:02:12,190 ‫خیال می‌کردم شغل دومتون ‫راننده لیفتراک خلافکارها بودنه. 62 00:02:12,190 --> 00:02:13,440 ‫من کلی شغل دارم بچه. 63 00:02:13,440 --> 00:02:15,110 ‫معلمم، تو کار شکار طوفانم، ‫تو این کار هم هستم، 64 00:02:15,110 --> 00:02:16,440 ‫تازه واسه اداره مبارزه ‫با مواد مخدر هم کار می‌کنم... 65 00:02:16,464 --> 00:02:17,400 ‫و تو فرودگاه ‫چمدون‌ها رو بو می‌کنم. 66 00:02:17,400 --> 00:02:19,280 ‫این آشغال عوضی کوچولو ‫چند وقته تو مدرسه... 67 00:02:19,280 --> 00:02:21,280 ‫باند خلاف و بازار سیاه پیرسینگ راه انداخته. 68 00:02:21,280 --> 00:02:23,660 ‫بدن اکثر مشتری‌هاش عفونت کرده. 69 00:02:23,660 --> 00:02:25,250 ‫- ممه! ‫- الان بالا میارم. 70 00:02:25,250 --> 00:02:28,370 ‫من قبل از اعتیاد جانسوزم ‫به پای افراد مشهور... 71 00:02:28,370 --> 00:02:32,170 ‫که باعث شد بیام تو کار امنیت شهری، ‫روان‌شناس کودکان بودم... 72 00:02:32,170 --> 00:02:35,960 ‫و از همین روی می‌تونم بگم ‫نوجوانتون از کنترل خارج شده. 73 00:02:35,960 --> 00:02:37,590 ‫آخه اصلا منطقی نیست. 74 00:02:37,590 --> 00:02:39,720 ‫معمولا ابررایانه کوچولوی خیلی نازیه. 75 00:02:39,720 --> 00:02:41,340 ‫البته چرا، ‫یه بار یه «پلیس آهنی» رو کشته بود... 76 00:02:41,340 --> 00:02:43,930 ‫و قراره روزی اینجا رو به سیاره‌ای جدید ‫بدل کنه و همگیمون رو نابود کنه، 77 00:02:43,930 --> 00:02:45,850 ‫ولی آخه ببینین چقدر ناز و کوچولوئه. 78 00:02:48,430 --> 00:02:51,230 ‫چه مرگته شفیره؟ ‫چطور تونستی چنین بلایی سرمون بیاری؟ 79 00:02:51,230 --> 00:02:54,110 ‫دو هفته حواسمون بهت نبود ‫که سر اسب‌های آبی علمی‌تخیلی بازی دربیاریم، 80 00:02:54,110 --> 00:02:55,610 ‫اون‌وقت این شکلی جوابمون رو می‌دی؟ 81 00:02:55,610 --> 00:02:58,240 ‫خیلی غضبناکم! ‫وایستین ببینم، غضبناک واقعا معنی می‌ده؟ 82 00:02:58,240 --> 00:03:00,410 ‫خب، پس خیلی غضبناکم. 83 00:03:00,410 --> 00:03:02,530 ‫خیلی‌خب بچه‌ها، بیاین سخت نگیریم. 84 00:03:02,530 --> 00:03:05,120 ‫شاید صرفا شفیره رو خوب نمی‌شناسیم. 85 00:03:05,120 --> 00:03:07,080 ‫به نظر من که غضبناک وقتشه ‫بفهمیم همین‌طوره یا نه. 86 00:03:07,080 --> 00:03:09,540 ‫دیگه قراره همیشه غضبناک رو ‫اشتباه به کار ببره. 87 00:03:10,210 --> 00:03:12,710 ‫یه مشت پوستر رپ، ‫کنسول «گیم گیر»، 88 00:03:12,710 --> 00:03:14,290 ‫مجموعه «گرگ و میش»؟ 89 00:03:14,290 --> 00:03:15,960 ‫محتوای جنسی این کتاب‌ها ‫مناسب سنت نیست! 90 00:03:15,960 --> 00:03:19,300 ‫یه بسته گل، سوت هری پاتری ‫که باهاش چلیم درست کردی. 91 00:03:19,300 --> 00:03:21,680 ‫نسخه ویژه دی‌وی‌دی «جوکر»، 92 00:03:21,680 --> 00:03:24,800 ‫یه لباس رباتی که ظاهرا ‫تاجر کلاه‌برداریه، 93 00:03:24,800 --> 00:03:25,850 ‫آخه این به چه دردش می‌خوره؟ 94 00:03:25,850 --> 00:03:28,350 ‫چرا از من می‌پرسی؟ ‫نمی‌دونم! 95 00:03:28,350 --> 00:03:30,600 ‫این دیگه چه کاریه؟ ‫این وسایل رو می‌دزدی شفیره؟ 96 00:03:30,600 --> 00:03:32,900 ‫شفیره دوست‌داشتنی ما که این شکلی نبود. 97 00:03:32,900 --> 00:03:34,110 ‫اصلا تو کی هستی؟ 98 00:03:34,110 --> 00:03:36,070 ‫کاش اصلا شفیره نبودم. 99 00:03:37,070 --> 00:03:38,480 ‫نگهبان فروشگاهه درست می‌گفت. 100 00:03:38,480 --> 00:03:41,200 ‫شفیره نوجوان غیرقابل کنترل بی‌شعوری شده! 101 00:03:43,200 --> 00:03:44,910 ‫خیلی‌خب بچه‌ها، ‫می‌خوایم شفیره رو چیکار کنیم؟ 102 00:03:44,910 --> 00:03:46,450 ‫هیچ پیشنهادی بد نیست. بگین! 103 00:03:46,450 --> 00:03:49,200 ‫کوچولوی گوگولی حساسیه. ‫بهتره تربیتش کنیم. 104 00:03:49,200 --> 00:03:50,210 ‫پیشنهاد بدی بود. باز هم بگین. 105 00:03:50,210 --> 00:03:52,370 ‫بیاین سرش رو با چکش له کنیم ‫و بندازیمش تو معدن سنگ. 106 00:03:52,370 --> 00:03:53,670 ‫این رو نقشه ثانویه ‫در نظر می‌گیریم، باز هم بگین. 107 00:03:53,670 --> 00:03:54,830 ‫نباید تنبیهش کنیم. 108 00:03:54,830 --> 00:03:57,420 ‫باید ازش درس بگیریم ‫که خودمون هم بتونیم دزدی کنیم! 109 00:03:57,420 --> 00:03:59,460 ‫من هم کتاب‌های جنسی می‌خونم. 110 00:03:59,460 --> 00:04:00,550 ‫کل پیشنهاداتتون افتضاح بودن. 111 00:04:00,550 --> 00:04:02,800 ‫خودش می‌خواد نوجوان باشه، ‫پس بیاین عین نوجوانان باهاش رفتار کنیم. 112 00:04:02,800 --> 00:04:05,220 ‫شفیره، من که رهبر گروهم، تصمیمم رو گرفتم. 113 00:04:05,220 --> 00:04:08,140 ‫به مدت یه ماه زمینی خونه‌نشین می‌شی. 114 00:04:08,140 --> 00:04:10,430 ‫- خونه‌نشین می‌شم؟ ‫- آره، خونه‌نشین می‌شی. 115 00:04:12,060 --> 00:04:15,100 ‫وای نه، وای! ‫درست می‌شه. 116 00:04:15,100 --> 00:04:16,980 ‫کوروو، اشکش رو درآوردی. ‫ای روان‌آزار. 117 00:04:16,980 --> 00:04:19,190 ‫نمی‌دونستم می‌خواد گـ... ‫کار درستیه دیگه. 118 00:04:19,190 --> 00:04:20,320 ‫باید یاد بگیره... 119 00:04:20,320 --> 00:04:22,610 ‫بهتون که گفتم باید تربیتش کنیم! 120 00:04:26,910 --> 00:04:28,080 ‫برق قطع شد؟ 121 00:04:28,080 --> 00:04:29,407 ‫من از داستان غیررسمی ‫هفت قسمتی‌ای... 122 00:04:29,431 --> 00:04:31,830 ‫که واسه «انیمال کراسینگ» نوشته بودم، ‫نسخه پشتیبان نگرفته بودم! 123 00:04:32,870 --> 00:04:36,540 ‫من که متخصص شفیره نیستم، ‫ولی حتی من هم می‌دونم نباید دو رنگ بشه. 124 00:04:36,540 --> 00:04:37,960 ‫متخصص شفیره‌مون تویی دیگه. 125 00:04:37,960 --> 00:04:39,710 ‫ممنون، روسیاهتون نمی‌کنم. 126 00:04:41,760 --> 00:04:43,010 ‫عایشه، مشکلی پیش اومده. 127 00:04:43,010 --> 00:04:45,720 ‫ای بابا، کوروو! ‫باز هم داری ذوب می‌شی؟ 128 00:04:45,720 --> 00:04:47,300 ‫پوستت چقدر داغون شده. 129 00:04:47,300 --> 00:04:49,220 ‫چی؟ من که چند وقته روزی دوبار سرم صورت... 130 00:04:49,220 --> 00:04:52,020 ‫ث‌کمپلکس کلاژن‌دار اُلی هنریکسن رو می‌زنم! 131 00:04:52,020 --> 00:04:54,520 ‫نه‌خیر. شفیره‌مون به گا رفته. 132 00:04:55,350 --> 00:04:58,270 ‫رنگ شفیره ترکیب نیلگون ‫و سبز بهاری شده. 133 00:04:58,270 --> 00:04:59,770 ‫نه بابا؟ یعنی چی؟ 134 00:04:59,770 --> 00:05:02,190 ‫نمی‌تونین یه روز دوام بیارین و نگین: 135 00:05:02,190 --> 00:05:04,030 ‫«عایشه فلان، عایشه بهمان،» 136 00:05:04,030 --> 00:05:07,530 ‫«عایشه کمکم کن، کیر چوبیم ‫تو موتور سرعت نور گیر کرده.» 137 00:05:07,530 --> 00:05:10,450 ‫تقصیر من نیست که موتوره ‫یه سوراخ بلوط‌شکل داره. 138 00:05:10,450 --> 00:05:12,160 ‫وقتی رنگدانه‌های شفیره زردرنگ بشن، 139 00:05:12,160 --> 00:05:14,250 ‫یعنی سیگنال وای‌فایش قطع شده. 140 00:05:14,250 --> 00:05:16,620 ‫وقتی بین دو رنگ گیر کنه، 141 00:05:16,620 --> 00:05:18,840 ‫یعنی روند فرگشتش لکه‌دار شده. 142 00:05:18,840 --> 00:05:20,750 ‫آخ، معلومه دیگه! ‫منطقیه، 143 00:05:20,750 --> 00:05:22,710 ‫آخه لکه هم بین دو رنگه. 144 00:05:22,710 --> 00:05:23,450 ‫شکسپیر هم می‌گفت: 145 00:05:23,474 --> 00:05:25,630 ‫«تخمانت را لکه‌دار کن، ‫سوراخ کونت را لکه‌دار کن.» 146 00:05:25,630 --> 00:05:27,300 ‫خیلی‌خب، اعتراف کنین، ‫کی شفیره رو لکه‌دار کرده؟ 147 00:05:27,300 --> 00:05:29,680 ‫به من نگاه نکن، من همیشه می‌ذارم ‫باتری‌های قدیمی رو بمکه! 148 00:05:29,680 --> 00:05:30,810 ‫باید سالم باشه. 149 00:05:30,810 --> 00:05:32,220 ‫احتمالا تقصیر جامعه است. 150 00:05:32,220 --> 00:05:35,390 ‫آره! شرط می‌بندم به خاطر ‫کارهای انسانیشه. 151 00:05:35,390 --> 00:05:38,270 ‫یه عالمه نون سیر گوله‌ای می‌خوره ‫و جز برنامه «حضور افتخاری»... 152 00:05:38,270 --> 00:05:39,980 ‫با اجرای فین ولفهارد، اخباری تماشا نمی‌کنه. 153 00:05:39,980 --> 00:05:42,940 ‫تازه، نسخه کیفیت پایین ‫دی‌وی‌دی «جوکر» رو هم تماشا کرده... 154 00:05:42,940 --> 00:05:44,570 ‫و عقاید تاد فیلیپس ‫تو مغزش رسوخ کرده. 155 00:05:44,570 --> 00:05:48,030 ‫به حرفشون گوش نده شفیره. ‫کافیه کمی دوستت داشته باشیم، مگه نه؟ 156 00:05:48,030 --> 00:05:49,570 ‫شفیره داره گه‌بازی درمیاره... 157 00:05:49,570 --> 00:05:51,120 ‫باید یاد بگیره مختل کردن نسخه واقعی... 158 00:05:51,120 --> 00:05:53,490 ‫«اسب‌های آبی گرسنه» عواقبی داره. 159 00:05:53,490 --> 00:05:55,160 ‫شفیره، معلومه خونه‌نشین کردنت کافی نبوده. 160 00:05:55,160 --> 00:05:57,250 ‫در نتیجه، به عنوان تنبیه ‫سرقت اون همه وسیله، 161 00:05:57,250 --> 00:05:58,460 ‫سفینه‌مون رو رنگ می‌کنی! 162 00:05:58,460 --> 00:06:01,170 ‫ضمنا، باید یه روبالشی رو سرت بکشی ‫و یه بسته مارلبرو لایت بکشی! 163 00:06:01,170 --> 00:06:02,710 ‫ولی شفیره که سیگار نمی‌کشه. 164 00:06:02,710 --> 00:06:05,300 ‫این‌جوری از این به بعد هم دیگه نمی‌کشه. 165 00:06:06,300 --> 00:06:07,720 ‫ببین، نمی‌خوام آدم بدی باشم، 166 00:06:07,720 --> 00:06:09,930 ‫ولی به نفعته تا برگردیم، ‫سفینه رو رنگ کرده باشی. 167 00:06:09,930 --> 00:06:12,260 ‫من هم می‌خوام کل این سیگارها رو ‫تا فیلترشون بکشی. 168 00:06:12,260 --> 00:06:14,220 ‫بچه‌ها، اسب آبی نارنجیه رفت ‫تو یکی از شعبات «پنرا»... 169 00:06:14,244 --> 00:06:15,180 ‫و پلیس‌ها بهش شلیک کردن. 170 00:06:15,180 --> 00:06:17,850 ‫اگه بجنبیم، هنوز می‌تونیم سبزه، ‫صورتیه و زرده رو نجات بدیم! 171 00:06:17,850 --> 00:06:19,600 ‫شفیره، تو همین‌جا بمون و ادب شو، 172 00:06:19,600 --> 00:06:20,690 ‫من هم بعدا بغلت می‌کنم. 173 00:06:20,690 --> 00:06:23,020 ‫هر کی آخر برسه، هاگ گندیده است! 174 00:06:32,740 --> 00:06:33,910 ‫ایول! اون هم حسابه. 175 00:06:33,910 --> 00:06:35,660 ‫«رنجر یامی‌تنها» امتیاز گرفت! 176 00:06:35,660 --> 00:06:38,370 ‫اِم، بچه‌ها، من اشتباه می‌کنم ‫یا ظاهر خونه‌مون عوض شده؟ 177 00:06:39,330 --> 00:06:41,420 ‫پشم‌هام، سفینه‌مون نیست! 178 00:06:45,210 --> 00:06:47,340 ‫خیلی مسخره است که تا حدی ‫بدون سفینه ازش خوشم میاد؟ 179 00:06:47,340 --> 00:06:50,390 ‫آره، خیلی مسخره است! ‫شفیره کدوم گوریه؟ شفیره! 180 00:06:51,510 --> 00:06:54,310 ‫پشم‌هام! شفیره صندلی مخصوص ‫بازی اکس‌لارج «تایتان»... 181 00:06:54,334 --> 00:06:55,810 ‫با تودوزی چرم «ناپا» داره؟ 182 00:06:55,810 --> 00:06:58,430 ‫سفینه‌مون کدوم گوریه شفیره؟ ‫ضمنا، «پلی استیشن 7» از کجا آوردی؟ 183 00:06:58,430 --> 00:06:59,640 ‫این که هنوز عرضه نشده! 184 00:06:59,640 --> 00:07:02,610 ‫سفینه‌مون رو به جادوگری دادی ‫و اون هم بهت تجهیزات بازی داد، مگه نه؟ 185 00:07:02,610 --> 00:07:05,570 ‫خب که چی؟ من که نخواسته بودم ‫به شما بسپارنم. 186 00:07:06,030 --> 00:07:07,610 ‫کس دیگه‌ای تعجب نکرده... 187 00:07:07,610 --> 00:07:10,360 ‫که یهو داره جملات کامل ادا می‌کنه؟ 188 00:07:10,360 --> 00:07:11,780 ‫نمی‌دونم چت شده شفیره، 189 00:07:11,780 --> 00:07:13,530 ‫ولی وقتی برگشتم، ‫صحبت می‌کنیم. 190 00:07:13,530 --> 00:07:15,790 ‫من و تری باید بریم با جادوگری مبارزه کنیم ‫که سفینه‌مون رو پس بگیریم. 191 00:07:15,790 --> 00:07:18,330 ‫شما دوتا اینجا بمونین و حواستون باشه ‫باز هم دردسر درست نکنه. 192 00:07:18,330 --> 00:07:19,910 ‫آماده‌ای با جادوگره مبارزه کنیم؟ 193 00:07:19,910 --> 00:07:22,380 ‫گمون کنم. ما که همیشه ‫حرفش رو می‌زنیم، 194 00:07:22,380 --> 00:07:24,250 ‫ولی اصلا خیال نمی‌کردم ‫واقعا بازخواستش کنیم. 195 00:07:24,250 --> 00:07:26,210 ‫پشم‌هام پسر. جادوگره؟ ‫من که می‌ترسم. 196 00:07:26,210 --> 00:07:28,720 ‫باید کل سلاح‌هامون رو ‫واسه مبارزه نهایی حماسی‌ای... 197 00:07:28,720 --> 00:07:30,260 ‫که سه فصل منتظرش بودیم ‫به کار بگیریم. 198 00:07:30,260 --> 00:07:32,510 ‫امیدوارم اربابان خبیث «دیزنی» ‫مجبورمون نکنن چیزی رو حذف کنیم، 199 00:07:32,510 --> 00:07:34,970 ‫آخه قراره خیلی خفن بشه، ‫از من بشنو. 200 00:07:34,970 --> 00:07:36,470 ‫بریم تو کارش! 201 00:07:38,060 --> 00:07:40,730 ‫وای. کسی چه می‌دونست ‫بریگا بالبا این‌قدر مهربون باشه؟ 202 00:07:40,730 --> 00:07:41,980 ‫تازه، خونه‌اش رو بگو! ‫خیلی قشنگ بود! 203 00:07:41,980 --> 00:07:44,360 ‫وای، فواره کوچولوی باغچه چایش ‫خیلی آرامش‌بخش بود. 204 00:07:44,360 --> 00:07:46,980 ‫من هم تو همین فکر بودم! ‫واقعا اشتباه برداشت کرده بودیم. 205 00:07:46,980 --> 00:07:49,280 ‫باورم نمی‌شه که کافی بود ‫واسه پس گرفتن کشتیمون... 206 00:07:49,280 --> 00:07:50,583 ‫این ماشین کدو تنبل شکل ‫خفن رو اجاره کنیم... 207 00:07:50,607 --> 00:07:51,910 ‫و اون آشغال‌های ‫«استلا اند دات» رو ازش بخریم. 208 00:07:51,910 --> 00:07:54,910 ‫آشغال نیستن. دستبند کوچولوی تپل ‫«من دختر خفنی‌ام» من رو داشته باش. 209 00:07:54,910 --> 00:07:56,030 ‫الان مده عزیز دلم! 210 00:07:56,030 --> 00:07:57,790 ‫تری، تو هم می‌شنوی؟ 211 00:08:00,620 --> 00:08:01,920 ‫یوهو! ایول! 212 00:08:02,620 --> 00:08:04,580 ‫به سبک فیلم‌های دهه هشتاد ‫مهمونی خفن گرفتن؟ 213 00:08:04,580 --> 00:08:05,630 ‫نباید تو خونه من بگیرن! 214 00:08:06,500 --> 00:08:08,710 ‫آهای! من اون میکسر رو ‫به مناسبت عید پسح گرفته بودم... 215 00:08:08,710 --> 00:08:10,340 ‫که سر و صداهای سفینه رو ‫با صداهای فضایی میکس کنم. 216 00:08:10,340 --> 00:08:12,430 ‫جسی و یامیولک کدوم گوری هستن؟ 217 00:08:12,430 --> 00:08:14,340 ‫برین کنار! 218 00:08:16,390 --> 00:08:17,850 ‫نوبت منه! عه! 219 00:08:17,850 --> 00:08:22,390 ‫اِم، که بهتون بگم ‫چنین کاری بی‌مسئولیته! 220 00:08:22,390 --> 00:08:24,190 ‫خیر سرتون قرار بود ‫حواستون به شفیره باشه! 221 00:08:24,190 --> 00:08:27,110 ‫آره، ما هم وقتی داشت مهمونی ‫خفنی برگزار می‌کرد، حواسمون بهش بود! 222 00:08:27,110 --> 00:08:28,110 ‫همگی، همگی بیرون! 223 00:08:29,360 --> 00:08:31,110 ‫خیلی مسخره است. خب حالا. 224 00:08:31,110 --> 00:08:32,650 ‫دیگه طاقتم طاق شد شفیره. 225 00:08:32,650 --> 00:08:35,240 ‫چطور تونستی بدون من ‫به سبک دهه هشتاد مهمونی خفن بگیری؟ 226 00:08:35,240 --> 00:08:37,780 ‫دیگه به شدت خونه‌نشین می‌شی. 227 00:08:37,780 --> 00:08:39,490 ‫- آره، ادبش کن تری! ‫- ای بابا! 228 00:08:39,490 --> 00:08:41,790 ‫از چنین کاری متنفرم، ‫آخه من ولی باحاله بودم و جای بریدن پنیر، 229 00:08:41,790 --> 00:08:43,620 ‫از همون قالبش گاز می‌زدم، 230 00:08:43,620 --> 00:08:44,830 ‫ولی دیگه چاره‌ای برام نذاشتی. 231 00:08:44,830 --> 00:08:46,790 ‫دیگه از «آی‌پد» خبری نیست، ‫از کتاب‌های جنسی هم خبری نیست. 232 00:08:46,790 --> 00:08:48,460 ‫دیگه... از «هولو»... خبری نیست! 233 00:08:50,880 --> 00:08:51,970 ‫نگاهش کنین، 234 00:08:51,970 --> 00:08:53,930 ‫الان دیگه داره خیلی ادب می‌شه! 235 00:08:53,930 --> 00:08:55,590 ‫شاید واقعا متخصص شفیره باشم. 236 00:08:59,310 --> 00:09:00,930 ‫این دیگه چیه؟ 237 00:09:00,930 --> 00:09:02,600 ‫نمی‌دونستم چنین امکانی هم وجود داره. 238 00:09:02,600 --> 00:09:05,310 ‫آخی، تخم گذاشت ‫که ازمون عذرخواهی کنه. 239 00:09:05,310 --> 00:09:07,940 ‫تخم عذرخواهیت رو قبول می‌کنیم شفیره! 240 00:09:10,730 --> 00:09:11,940 ‫ایول رفیق! 241 00:09:11,940 --> 00:09:13,280 ‫اون دیگه چه کوفتیه؟ 242 00:09:13,280 --> 00:09:14,320 ‫رفیق کوچولو! 243 00:09:14,320 --> 00:09:15,610 ‫ایول رفیق! 244 00:09:18,530 --> 00:09:20,830 ‫ایول رفیق! 245 00:09:20,830 --> 00:09:22,290 ‫وقتی داره با یه رفیق کوچولو... 246 00:09:22,290 --> 00:09:24,910 ‫رفیق می‌شه، چطوری می‌خوام تنبیهش کنم؟ آخی! 247 00:09:24,910 --> 00:09:27,130 ‫ای بابا، اگه سر شفیره رو ‫با چکش له کرده بودیم... 248 00:09:27,130 --> 00:09:28,920 ‫و انداخته بودیمش تو معدن سنگ، ‫اصلا این اتفاقات رخ نمی‌داد. 249 00:09:28,920 --> 00:09:31,630 ‫مشخصه که از هیچ کاری دریغ نکردیم، ‫شفیره ازمون نمی‌ترسه. 250 00:09:31,630 --> 00:09:33,340 ‫باید کسی رو بیاریم ‫که بتونه شفیره رو ادب کنه. 251 00:09:33,340 --> 00:09:35,680 ‫باید کسی رو بیاریم که خوش‌قلب باشه، ‫عضلاتش فولادین باشه... 252 00:09:35,680 --> 00:09:37,220 ‫و پاهاش در حد بزرگان هیپ‌هاپ باشه. 253 00:09:37,220 --> 00:09:39,640 ‫- باید... ‫- مارک والبرگ رو بیاریم! 254 00:09:39,641 --> 00:09:41,950 ‫[تأسیسات آموزش نظامی ‫و آموزش سگ سرگرد پین] 255 00:09:45,890 --> 00:09:48,520 ‫خیلی‌خب، مارک والبرگ حکم منعمون رو گرفته، 256 00:09:48,520 --> 00:09:50,610 ‫ولی دانشکده نظامی ‫هم باید در همون حد باشه. 257 00:09:51,770 --> 00:09:53,990 ‫خیلی‌خب کرم‌های کثیف، من صاحبتونم! 258 00:09:53,990 --> 00:09:56,530 ‫شما کرم کثافتی ته کفشم بیش نیستین! 259 00:09:56,530 --> 00:09:59,120 ‫کاری می‌کنم از چهره روزگار ‫محو بشین کرم‌های کثیف! 260 00:09:59,120 --> 00:10:00,950 ‫می‌فهمین چی می‌گم کرم‌های کثیف؟ 261 00:10:00,950 --> 00:10:01,990 ‫بله قربان! 262 00:10:01,990 --> 00:10:04,370 ‫بالاخره تأثیر «کرم کثیف» خطاب کردنشون ‫کاهش پیدا می‌کنه‌ها. 263 00:10:04,370 --> 00:10:07,080 ‫من که خوشم اومد... از این به بعد ‫تو خونه همین رو می‌گم کرم کثیف. 264 00:10:07,080 --> 00:10:09,460 ‫خب، پشم‌هام. 265 00:10:09,460 --> 00:10:12,460 ‫این همه سال که سر ‫کرم‌های کثیف داد زدم، 266 00:10:12,460 --> 00:10:16,670 ‫اصلا فرصت نکرده بودم واقعا ‫کرم کثیفی واقعی رو آموزش بدم. 267 00:10:16,670 --> 00:10:19,010 ‫- اسمت چیه کرم کثیف؟ ‫- شفیره هستم. 268 00:10:19,010 --> 00:10:20,850 ‫اشتباه کردی. اسمت کرم کثیفه. 269 00:10:20,850 --> 00:10:22,890 ‫خب، تو چه کوفتی هستی؟ 270 00:10:22,890 --> 00:10:25,230 ‫رفیق کوچولو هستم! 271 00:10:25,230 --> 00:10:27,520 ‫رفیق کوچولو دیگه چه کسشعر تخمی‌ایه؟ 272 00:10:27,520 --> 00:10:29,150 ‫خیلی زیاد داد می‌زنه‌ها. 273 00:10:29,150 --> 00:10:32,610 ‫نگران نیستی که کوچولومون ‫اینجا بیش از حد سختی بکشه؟ 274 00:10:32,610 --> 00:10:34,400 ‫باید آدم سرسختی ادبش کنه. 275 00:10:34,400 --> 00:10:35,990 ‫راستی، به نظرتون این‌ها دلشون می‌خواد... 276 00:10:35,990 --> 00:10:37,860 ‫پلاک جنگی «استلا اند دات» بخرن؟ 277 00:10:37,860 --> 00:10:39,860 ‫گردنبندهای طلا سفید قشنگی هم داریم. 278 00:10:39,860 --> 00:10:40,870 ‫از من بشنوین! 279 00:10:40,870 --> 00:10:42,700 ‫♪ از من بشنوین. ♪ 280 00:10:42,700 --> 00:10:44,290 ‫خفه شو و سوار کدومون شو کرم کثیف! 281 00:10:44,290 --> 00:10:46,500 ‫ایول بابا، روت اثر می‌کنه. به‌به. 282 00:10:47,000 --> 00:10:49,460 ‫جسی، بهم اعتماد کن، ‫این‌جوری به صلاح شفیره است. 283 00:10:49,460 --> 00:10:50,790 ‫آره، بعدا می‌فهمه کار خوبی کردیم. 284 00:10:50,790 --> 00:10:52,000 ‫ما هم می‌خندیم. این‌طوری... 285 00:10:54,130 --> 00:10:55,670 ‫شرط می‌بندم همین الانش ‫هم داره ادب می‌شه... 286 00:10:57,590 --> 00:10:59,590 ‫- چه کوفتی بود؟ ‫- شفیره و رفیق کوچولوئن! 287 00:10:59,590 --> 00:11:02,050 ‫چطوری این‌قدر سریع ‫از دانشکده نظامی فرار کردن؟ 288 00:11:02,050 --> 00:11:03,930 ‫با اون گروهبان سرسخته رفیق شدن! 289 00:11:03,930 --> 00:11:06,390 ‫شفیره بیش از حد کاریزماتیکه! ‫دل ملت رو می‌بره! 290 00:11:06,390 --> 00:11:07,903 ‫اصلا نباید دم اون رستوران ‫چاشت می‌ایستادیم... 291 00:11:07,927 --> 00:11:09,440 ‫که تری بره محصولات ‫«استلا اند دات»ـش رو بفروشه! 292 00:11:09,440 --> 00:11:10,690 ‫نباید این شکلی باهام صحبت کنی. 293 00:11:10,690 --> 00:11:13,150 ‫اگه ده هزار دلار دیگه بفروشم، ‫سفیر همکارشون می‌شم. 294 00:11:39,010 --> 00:11:41,800 ‫حالا بگو ببینم متخصص شفیره کیه عوضی؟ 295 00:11:43,760 --> 00:11:45,680 ‫خیلی‌خب، ببین شفیره، ‫از دستت عصبانی نیستیم. 296 00:11:45,680 --> 00:11:48,180 ‫ولی خیلی ازت ناامید شدیم. ‫چنین کارهایی در حد تو نیست. 297 00:11:48,180 --> 00:11:49,730 ‫نمی‌فهمم. ‫ما که هر کاری کردیم! 298 00:11:49,730 --> 00:11:51,940 ‫عشقمون رو با خشونت، ‫با مهر و حماقت نشونش دادیم... 299 00:11:51,940 --> 00:11:55,270 ‫حتی کورتنی لاو رو مجبور کردیم باهات ‫«در واقع عشق» تماشا کنه، ولی هیچی به هیچی. 300 00:11:55,270 --> 00:11:58,230 ‫رفتارت قبلا هم بد بود، ‫ولی الان با رفیق کوچولو خیلی بدتر شده. 301 00:11:58,230 --> 00:12:00,320 ‫آره، رفیق کوچولو روت تأثیر منفی داره. 302 00:12:00,320 --> 00:12:02,910 ‫آره، مشکلمون رفیق کوچولوئه. ‫آخه قطعا خودمون مشکلی نداریم. 303 00:12:02,910 --> 00:12:04,240 ‫رفیق کوچولو دوستمه. 304 00:12:04,240 --> 00:12:07,450 ‫نه‌خیر! دیگه نمی‌ذارم رفیق کوچولو رو ببینی! ‫بگیرش تری. 305 00:12:07,450 --> 00:12:08,950 ‫رفیق کوچولوئه رو بده من! ‫بدش به من ببینم! 306 00:12:08,950 --> 00:12:10,500 ‫ضمنا، واسه اطمینان حاصل کردن از برنگشتنش، 307 00:12:10,500 --> 00:12:12,540 ‫تو یه کاغذنگهدار کریستالی حبسش می‌کنم. 308 00:12:12,540 --> 00:12:13,790 ‫ایول رفیـ... 309 00:12:14,580 --> 00:12:16,210 ‫نه! 310 00:12:16,210 --> 00:12:19,300 ‫الان نه می‌تونه فکر بدی به ذهنت بندازه، ‫نه می‌ذاره قبض‌هامون رو باد ببره. 311 00:12:19,300 --> 00:12:21,380 ‫راستش، «استلا اند دات» ‫یه کاغذنگهدار طرح قاصدک داره... 312 00:12:21,380 --> 00:12:23,220 ‫امان از دستت تری، ‫ترفند هرمیه دیگه. 313 00:12:26,390 --> 00:12:29,220 ‫خیلی‌خب، داره الکی اوقات تلخی می‌کنه. ‫بذارین خودش خسته بشه. 314 00:12:29,220 --> 00:12:31,100 ‫به زودی عین سابق می‌شه و می‌تونیم... 315 00:12:34,900 --> 00:12:37,270 ‫وای! شفیره منفجر شد ‫و به میغ تبدیل شد! 316 00:12:37,270 --> 00:12:38,940 ‫- میغ نیست. ‫- مهه. 317 00:12:38,940 --> 00:12:40,440 ‫نه، بیشتر به بخار می‌خوره. 318 00:12:40,440 --> 00:12:44,240 ‫هر چی که هست، وسطش گیر افتادیم ‫و بوی کون شفیره رو می‌ده! 319 00:12:51,790 --> 00:12:53,790 ‫چه عالی، عین همه نوجوانان سرکشی کرد، 320 00:12:53,790 --> 00:12:56,420 ‫خودش رو به هاله‌ای از بخار ‫رو شهر تبدیل کرد. 321 00:12:56,420 --> 00:12:59,130 ‫شفیره، زود باش ترکیب شو ‫و حالت جسمانیت رو برقرار کن! 322 00:12:59,130 --> 00:13:00,130 ‫می‌شنوی چی می‌گم جناب؟ 323 00:13:00,130 --> 00:13:03,510 ‫نه! اون طرفی نرین! ‫اون طرف هیولا هست! 324 00:13:03,510 --> 00:13:05,550 ‫چه عالی، الان دیگه داره ‫وسط بخار هیولا ایجاد می‌کنه. 325 00:13:05,550 --> 00:13:07,260 ‫بهت که گفته بودم بهتره ‫به فوتبال علاقمندش کنیم. 326 00:13:07,260 --> 00:13:09,680 ‫وای، همین الان اونجا یه بازوچه دیدم. 327 00:13:09,680 --> 00:13:11,640 ‫شفیره نوجوان خیلی بدیه. 328 00:13:11,640 --> 00:13:12,890 ‫ای خدا، کاش می‌تونستم عین خودش باشم. 329 00:13:12,890 --> 00:13:13,890 ‫نه‌خیر، خیلی هم داغونه. 330 00:13:13,890 --> 00:13:15,730 ‫شفیره، بدجوری تو دردسر افتادی! 331 00:13:15,730 --> 00:13:19,070 ‫به نفعته همین الان بخار بودن رو کنار بذاری، ‫وگرنه... دیگه نمی‌ذارم «روبلاکس» بازی کنی! 332 00:13:21,820 --> 00:13:24,400 ‫اون هیولا بخاریه هودی پیودی‌پای پوشیده بود؟ 333 00:13:24,400 --> 00:13:26,740 ‫حتما قصورات شفیره دارن در قالب... 334 00:13:26,740 --> 00:13:28,120 ‫موجوداتی نوجوان ‫بروز پیدا می‌کنن. 335 00:13:28,120 --> 00:13:31,080 ‫مواظب باشین! یکیشون لباس «تد فلیس» پوشیده ‫و داره فیوچر گوش می‌کنه! 336 00:13:38,330 --> 00:13:41,340 ‫سلام بچه‌ها. وای خانم فرانکی. ‫اینجا هم کار می‌کنین؟ 337 00:13:41,340 --> 00:13:44,050 ‫«وای خانم، اینجا هم کار می‌کنین؟» 338 00:13:44,050 --> 00:13:45,430 ‫معلومه که نمی‌کنم احمق خانم. 339 00:13:45,430 --> 00:13:47,010 ‫اصلا به شما ربطی نداره، 340 00:13:47,010 --> 00:13:48,850 ‫ولی امشب شام آسوبوکو درست می‌کنیم! 341 00:13:48,850 --> 00:13:51,310 ‫چنین غذایی به کنترل ارگاسم ‫با رضایت طرفین میاد. 342 00:13:58,400 --> 00:13:59,700 ‫[تماس از طرف مامان] 343 00:14:01,860 --> 00:14:04,030 ‫خیلی‌خب، این‌طور که پیداست، ‫قطعا نوجوان هستن، 344 00:14:04,030 --> 00:14:05,570 ‫ولی یکی باید بره بیرون و بفهمه... 345 00:14:05,570 --> 00:14:06,740 ‫جریان از چه قراره. 346 00:14:06,740 --> 00:14:07,860 ‫اِم، نه، نمی‌خواد. 347 00:14:07,860 --> 00:14:09,870 ‫کلی ویدیو تو «تیک‌تاک» از این هیولاها هست. 348 00:14:09,870 --> 00:14:13,080 ‫زباله‌دان بزرگ اقیانوس آرام خیلی وسیعه! 349 00:14:13,080 --> 00:14:16,160 ‫این هیولاها دارن کل رفتارهای ‫نوجوانانه زشت شفیره رو بروز می‌دن. 350 00:14:16,160 --> 00:14:18,040 ‫بهتره دعا کنیم ‫از اون بچه‌های آتش‌افروز نباشه. 351 00:14:18,040 --> 00:14:20,210 ‫به نظر من شفیره ‫صرفا دوست لازم داره. 352 00:14:20,210 --> 00:14:22,250 ‫شاید اگه بریم خونه ‫و رفیق کوچولو رو آزاد کنیم، 353 00:14:22,250 --> 00:14:23,710 ‫دیگه خودش رو میغ نکنه. 354 00:14:23,710 --> 00:14:24,710 ‫پر بیراه نمی‌گی. 355 00:14:24,710 --> 00:14:26,800 ‫ولی اگه رفیق کوچولو رو ول کنیم، ‫ممکنه کل قبوضمون رو باد ببره. 356 00:14:26,800 --> 00:14:28,890 ‫آخ! چیکار کنیم؟ ‫چیکار کنیم؟ 357 00:14:30,930 --> 00:14:32,760 ‫بجنبین، می‌تونیم به ماشین من برسیم! 358 00:14:32,760 --> 00:14:34,600 ‫- این دیگه کدوم خریه؟ ‫- دزموند هستم! 359 00:14:37,230 --> 00:14:38,650 ‫زود باش، الکل‌سنج تنفسی رو بده! 360 00:14:38,650 --> 00:14:40,190 ‫بفرمایین. ضمنا، احسنت. 361 00:14:40,190 --> 00:14:41,860 ‫دوست دارم جریانش رو ‫برام تعریف کنین! 362 00:14:41,860 --> 00:14:44,230 ‫ای بابا، اذیت نکن دیگه! ‫نه دهم که حداقل میزان الکل خون منه! 363 00:14:44,230 --> 00:14:45,990 ‫- دیگه کی رانندگی بلده؟ ‫- وای، بذارین من امتحان کنم! 364 00:14:47,450 --> 00:14:49,950 ‫دو و هشت دهم شدم! ایول! ‫رکورد الکلی زدم! 365 00:14:51,070 --> 00:14:52,410 ‫خودم از پسش برمیام. 366 00:14:52,410 --> 00:14:54,838 ‫وایستین! دادخواستم رو ‫تو «چینج‌دات‌اُرگ» امضا کنین... 367 00:14:54,862 --> 00:14:56,540 ‫که لکه ننگ قلدری ‫مجازی رو پاک کنیم! 368 00:14:56,540 --> 00:14:57,660 ‫خب حالا. 369 00:14:57,660 --> 00:14:59,830 ‫- اصلا درک نمی‌کنی! ‫- نه بابا؟ 370 00:14:59,830 --> 00:15:02,340 ‫من مشکوک نیستم، خودتون مشکوکین! 371 00:15:03,960 --> 00:15:05,000 ‫ایول بابا! 372 00:15:05,840 --> 00:15:07,630 ‫با مشکلاتی روبه‌رو شدیم بچه‌ها! 373 00:15:14,350 --> 00:15:17,730 ‫نه، ای خدا! چرا به دزموند وابسته شده بودم؟ 374 00:15:17,730 --> 00:15:21,770 ‫به همسرم بگین... از یه جای دیگه وام گرفتم ‫که وام قایقمون رو بدم. 375 00:15:24,570 --> 00:15:27,360 ‫اِم، خیلی‌خب، ببینین، ‫اگه این هیولاها واقعا نوجوان باشن، 376 00:15:27,360 --> 00:15:29,200 ‫شاید بتونیم حرف‌های بزنیم ‫که به مذاقشون خوش نیاد. 377 00:15:29,200 --> 00:15:30,240 ‫اتاقت رو تمیز کردی؟ 378 00:15:31,110 --> 00:15:33,200 ‫اثر کرد! ‫امروز تو مدرسه چیکار کردی؟ 379 00:15:34,120 --> 00:15:35,370 ‫از کلاس‌هات برام بگو. 380 00:15:35,740 --> 00:15:38,710 ‫می‌خوام با دوستانت آشنا بشم. 381 00:15:38,710 --> 00:15:41,000 ‫کی می‌خواد درخواست دوستیم رو ‫تو «فیس‌بوک» قبول کنه؟ 382 00:15:44,790 --> 00:15:47,210 ‫رفیق کوچولو رو آزاد کن! ‫شفیره این‌جوری آروم می‌شه. 383 00:15:47,800 --> 00:15:49,630 ‫اشعه‌اش گزینه معکوس نداره؟ 384 00:15:49,630 --> 00:15:51,840 ‫خب، پشم‌هام، شرمنده ‫که پیش‌بینی نکرده بودم زمانی... 385 00:15:51,840 --> 00:15:54,430 ‫مجبور می‌شیم یه کاغذنگهدار رو ‫مجددا به رفیق کوچولو تبدیل کنیم. 386 00:15:54,430 --> 00:15:57,218 ‫نه، نه، نه. باید رفیق کوچولو رو ‫از اونجا آزاد کنیم، 387 00:15:57,242 --> 00:15:58,350 ‫وگرنه بدبخت می‌شیم! 388 00:15:58,350 --> 00:16:00,440 ‫می‌تونیم درستش کنیم، ‫ولی کار راحتی نیست. 389 00:16:00,440 --> 00:16:02,900 ‫تری، باید بری تو سفینه‌مون ‫و ضدفراکتالیزور رو فعال کنی... 390 00:16:02,900 --> 00:16:04,310 ‫که حداقل دوازده ساعت طول می‌کشه. 391 00:16:04,310 --> 00:16:06,110 ‫بعدش باید کار خیلی سختی بکنیم... 392 00:16:06,110 --> 00:16:08,780 ‫ایول رفیق! 393 00:16:10,700 --> 00:16:12,070 ‫قبوضم! ای بابا! 394 00:16:12,070 --> 00:16:13,780 ‫یادم نمیاد بابت ‫شکست مفتضحانه «تد سه‌بعدی»... 395 00:16:13,780 --> 00:16:16,740 ‫چقدر به انجمن نویسندگان آمریکا بدهکار بودم! 396 00:16:17,410 --> 00:16:19,370 ‫رفیق کوچولو، برگرد اینجا! 397 00:16:19,370 --> 00:16:20,660 ‫قرار بود کمکمون کنی! 398 00:16:20,660 --> 00:16:22,460 ‫هنوز هم همه‌جا رو میغ‌مه‌بخار گرفته! 399 00:16:24,420 --> 00:16:27,210 ‫به نفعتونه سریع راه‌حلی پیدا کنین عوضی‌ها! 400 00:16:27,210 --> 00:16:28,340 ‫تقصیر ما که نیست. 401 00:16:28,340 --> 00:16:30,130 ‫آره، ما اصلا واسه شفیره کم نذاشتیم. 402 00:16:30,130 --> 00:16:32,300 ‫خودش بیش از حد بازی‌های خشن کرد... 403 00:16:32,300 --> 00:16:34,090 ‫و کتاب‌های جنسی خوند. 404 00:16:34,090 --> 00:16:36,850 ‫تقصیر هالیووده! ‫تقصیر «جوکر»ه! تقصیر «جوکر»ه! 405 00:16:36,850 --> 00:16:39,310 ‫بریم تاد فیلیپس رو بیاریم ‫و در درگاه بخار قربانیش کنیم. 406 00:16:39,310 --> 00:16:41,890 ‫شرط می‌بندم خونه‌اش عین تونی استارک ‫کنار خلیج باشه. 407 00:16:41,890 --> 00:16:43,230 ‫می‌شه خفه خون بگیرین فضایی‌ها؟ 408 00:16:44,480 --> 00:16:46,190 ‫با «ونمو» برام پول بریزین! 409 00:16:47,150 --> 00:16:50,440 ‫حالم به هم می‌خوره ‫از بس همه‌چی رو گردن بقیه می‌اندازین. 410 00:16:50,440 --> 00:16:52,030 ‫تقصیر خودتونه. 411 00:16:53,110 --> 00:16:55,320 ‫چه تنقلات تپلی پیدا کردم! 412 00:16:56,870 --> 00:16:59,410 ‫اگه زندگی شفیره کمی ساختار داشت، 413 00:16:59,410 --> 00:17:01,200 ‫الان این‌طوری رفتار نمی‌کرد. 414 00:17:01,200 --> 00:17:03,460 ‫باید الگوهایی ملموس ‫تو زندگیش حضور داشته باشن. 415 00:17:03,460 --> 00:17:05,920 ‫همیشه شاهد چنین مواردی هستیم. ‫مشکلشون از خونه نشأت می‌گیره. 416 00:17:05,920 --> 00:17:07,840 ‫خونه؟ ولی خونه که محل زندگی ماست. 417 00:17:07,840 --> 00:17:12,340 ‫وای خدایا، واقعا به عمرم والدینی ‫به کسشعری شما ندیدم. 418 00:17:12,340 --> 00:17:14,430 ‫کوروو اون‌قدری که واسه ‫خوردن کس من وقت می‌ذاره، 419 00:17:14,430 --> 00:17:15,970 ‫واسه بررسی تحصیلات شفیره نمی‌ذاره. 420 00:17:15,970 --> 00:17:17,550 ‫دقیقا همین‌طوره. ‫وایستا ببینم، چی؟ 421 00:17:17,550 --> 00:17:19,260 ‫خب، ببین، خیلی اشتباه می‌کنین، 422 00:17:19,260 --> 00:17:20,640 ‫آخه ما والدین انسانی نیستیم. 423 00:17:20,640 --> 00:17:22,100 ‫شفیره عضو گروهمونه. 424 00:17:22,100 --> 00:17:23,810 ‫بهش غذا می‌دین؟ ‫می‌برینش حموم؟ 425 00:17:23,810 --> 00:17:26,440 ‫شب‌ها قبل از خواب نگران نمی‌شین ‫ماشین زیرش کنه... 426 00:17:26,440 --> 00:17:27,440 ‫یاد آدم منحرفی بدزدتش؟ 427 00:17:27,440 --> 00:17:31,280 ‫نه، نگران می‌شم که ماشین بدزدتش ‫و آدم منحرفی زیرش کنه، 428 00:17:31,280 --> 00:17:33,320 ‫ولی الان که بلند بلند بیانش کردم، آره. 429 00:17:33,320 --> 00:17:35,030 ‫پس والدین هستین دیگه عزیزم. 430 00:17:35,030 --> 00:17:38,950 ‫شفیره کلا داره می‌بینه ‫مدام علمی‌تخیلی بازی درمیارین... 431 00:17:38,950 --> 00:17:40,290 ‫و کارهاتون عواقبی نداره. 432 00:17:40,290 --> 00:17:42,000 ‫الگوهای منفیش خودتونین. 433 00:17:42,000 --> 00:17:45,120 ‫لزومی نداره خودش عوض بشه، ‫شما باید عوض بشین. 434 00:17:46,460 --> 00:17:49,000 ‫کسشعر نگو. مشکل از ما نیست. ‫بریم تاد فیلیپس رو بکشیم! 435 00:17:49,000 --> 00:17:50,090 ‫- یوهو! ‫- ایول، بریم بکشیمش! 436 00:17:54,050 --> 00:17:56,340 ‫آخ. از زمین متنفرم. ‫محل زندگی وحشتناکیه. 437 00:17:56,340 --> 00:17:58,640 ‫باید این سفینه رو تعمیر کنیم. ‫«دوریتوز»مون تموم شده. 438 00:17:58,640 --> 00:17:59,800 ‫گور بابات تری. 439 00:18:00,640 --> 00:18:04,730 ‫بچه‌ها، هیولا بخاریه که تی‌شرت «ساپریم» ‫پوشیده بود عین خودمون حرف می‌زد. 440 00:18:04,730 --> 00:18:08,020 ‫پشم‌هام. ‫از اولش خودمون تاد فیلیپس بودیم؟ 441 00:18:08,020 --> 00:18:10,520 ‫می‌خوام یکی رو تو کاغذنگه‌دار حبس کنم! 442 00:18:10,520 --> 00:18:12,190 ‫ای بابا، چقدر داغونیم. 443 00:18:12,190 --> 00:18:14,900 ‫باورم نمی‌شه، ولی این دو شخصیت ‫پشتیبان سطحی درست می‌گفتن. 444 00:18:18,320 --> 00:18:20,700 ‫«اسب‌های آبی گرسنه» عادی بازی کنیم؟ ‫ایشه. 445 00:18:20,700 --> 00:18:22,040 ‫بیاین، باید بازی کنیم. ‫زود باشین! 446 00:18:22,040 --> 00:18:23,080 ‫- واقعا؟ ‫- آره! 447 00:18:26,830 --> 00:18:28,170 ‫خیلی حوصله‌سربره. 448 00:18:28,170 --> 00:18:29,500 ‫وقتی واقعیشون کرده بودیم ‫خیلی بهتر بـ... 449 00:18:29,500 --> 00:18:31,130 ‫اینجا رو! جریان چیه؟ 450 00:18:31,130 --> 00:18:33,760 ‫شفیره داره به آروم و عادی بودنمون ‫واکنش نشون می‌ده. دیدین؟ 451 00:18:33,760 --> 00:18:35,840 ‫عه، آره! گمون کنم اثر کرد. 452 00:18:35,840 --> 00:18:38,180 ‫از این به بعد، ‫باید روش زندگیمون رو تغییر بدیم. 453 00:18:38,180 --> 00:18:40,390 ‫یعنی دیگه کارهای علمی‌تخیلی نمی‌کنیم؟ 454 00:18:40,390 --> 00:18:42,930 ‫نه. به نظرم باید کل خصوصیات زندگیمون رو... 455 00:18:42,930 --> 00:18:45,640 ‫که به خاص، منحصر به فرد ‫و غیرعادی بودن خانواده‌مون ختم می‌شه... 456 00:18:45,640 --> 00:18:48,020 ‫کنار بذاریم و کلا خیلی آروم‌تر ‫زندگی کنیم... 457 00:18:48,020 --> 00:18:51,480 ‫که قشر وسیع‌تری از مخاطبین تماشامون کنن ‫تا شرکت ازمون راضی باشه، 458 00:18:51,480 --> 00:18:52,820 ‫یعنی شفیره ازمون راضی باشه. 459 00:18:52,820 --> 00:18:54,650 ‫همین الان تو کلاس موسیقی ‫«من و مامان» ثبت‌نام کردم... 460 00:18:54,650 --> 00:18:55,940 ‫که هفته‌ای سه بار با شفیره بریم. 461 00:18:55,940 --> 00:18:57,700 ‫گمون کنم بعدش هم ‫با باقی مامان‌ها بریم ماست بستنی... 462 00:18:57,700 --> 00:18:59,780 ‫بدون لاکتوز و بدون شکر اضافی بخوریم. 463 00:18:59,780 --> 00:19:02,530 ‫وای خدا، داره شکل می‌گیره. ‫دیگه چه کاری از دستمون برمیاد؟ 464 00:19:02,530 --> 00:19:04,660 ‫می‌تونیم برگردیم مدرسه ‫و درس رو به تخممون نگیریم؟ 465 00:19:04,660 --> 00:19:06,290 ‫ادامه بدین، ادامه بدین! 466 00:19:06,290 --> 00:19:09,960 ‫من و تری می‌تونیم کار پیدا کنیم. کار واقعی. ‫سراغ نویسندگی طنز یا آتش‌نشانی نمی‌ریم. 467 00:19:09,960 --> 00:19:11,750 ‫- کار دفتری پیدا می‌کنیم. ‫- آره. آره، آره، آره. 468 00:19:11,750 --> 00:19:15,590 ‫دفترش میز داشته باشه. کامیپوتر، ‫چاپگر و منشی‌ای به نام گیل هم داشته باشه... 469 00:19:15,590 --> 00:19:17,220 ‫که هی سعی کنم باهاش سکس کنم، ‫ولی خودش پا نده! 470 00:19:17,220 --> 00:19:18,760 ‫به خاطر شفیره ‫از پسش برمیایم! 471 00:19:18,760 --> 00:19:20,260 ‫به خاطر شفیره برمیایم! 472 00:19:21,050 --> 00:19:23,100 ‫[شش ماه بعد] 473 00:19:29,310 --> 00:19:31,440 ‫♪ ممکنه آدم به خودش بیاد... ♪ 474 00:19:31,440 --> 00:19:33,360 ‫♪ و ببینه ساکن خونه‌ای ‫کوچک و قراضه شده. ♪ 475 00:19:33,860 --> 00:19:35,610 ‫♪ ممکنه به خودش بیاد و ببینه... ♪ 476 00:19:36,030 --> 00:19:37,490 ‫♪ داره جای دیگه‌ای زندگی می‌کنه. ♪ 477 00:19:37,900 --> 00:19:39,900 ‫♪ ممکنه به خودش بیاد و ببینه... ♪ 478 00:19:39,900 --> 00:19:42,870 ‫♪ پشت فرمون ماشین بزرگی نشسته. ♪ 479 00:19:42,870 --> 00:19:46,410 ‫♪ ممکنه به خودش بیاد و ببینه ‫ساکن خونه قشنگیه... ♪ 480 00:19:47,080 --> 00:19:48,660 ‫♪ و همسر زیبایی داره. ♪ 481 00:19:49,460 --> 00:19:51,000 ‫♪ ممکنه از خودش بپرسه: ♪ 482 00:19:51,000 --> 00:19:53,750 ‫♪ «، خب، چی شد که کارم به اینجا رسید؟» ♪ 483 00:19:53,750 --> 00:19:55,880 ‫♪ روزها رو سپری می‌کنم. ♪ 484 00:19:55,880 --> 00:19:57,840 ‫♪ می‌ذارم آب جلوی پیشرفتم رو بگیره. ♪ 485 00:19:57,840 --> 00:19:59,880 ‫♪ روزها رو سپری می‌کنم. ♪ 486 00:19:59,880 --> 00:20:01,930 ‫♪ زیرزمین پر از آب شده. ♪ 487 00:20:01,930 --> 00:20:03,930 ‫♪ باز هم وقتی پولم ته کشید، ♪ 488 00:20:03,930 --> 00:20:06,060 ‫♪ غم بهم چیره شده. ♪ 489 00:20:06,510 --> 00:20:09,770 ‫کوروو، نمی‌تونم سر این گزارشات توزیع ‫میان‌فصلی شیر یا خط بندازم. 490 00:20:09,770 --> 00:20:11,480 ‫به نظرم جنکینز آمار و ارقام رو ‫اشتباه وارد کرده. 491 00:20:11,480 --> 00:20:15,150 ‫خب، برادرزاده آقای سارنره دیگه، ‫یعنی مجبوریم از اول حساب کنیم. 492 00:20:15,860 --> 00:20:18,320 ‫شما کجا بودین؟ ‫شام ده دقیقه دیگه حاضره. 493 00:20:18,320 --> 00:20:20,530 ‫باز هم کتابخونه بودیم. 494 00:20:20,530 --> 00:20:24,120 ‫باید راجع به فرسایش ساحلی ‫مقاله پنجاه صفحه‌ای بنویسم. 495 00:20:24,120 --> 00:20:27,040 ‫می‌شه لطفا فقط یه بار ‫اشعه «تکالیف به درد نخور» رو قرض بگیرم؟ 496 00:20:27,040 --> 00:20:28,410 ‫نه‌خیر. تو این خونه اشعه بی اشعه! 497 00:20:30,040 --> 00:20:32,710 ‫الو؟ ‫عه، سلام آقای سارنر. 498 00:20:32,710 --> 00:20:34,040 ‫می‌خواین امشب تشریف بیارین؟ 499 00:20:34,040 --> 00:20:36,630 ‫عه، راستش امشب مناسب نیست، ‫کوروو خیلی... 500 00:20:36,630 --> 00:20:37,670 ‫خیلی‌خب. 501 00:20:37,670 --> 00:20:39,670 ‫آخ. آقای سارنر بود. 502 00:20:39,670 --> 00:20:41,510 ‫خودش و همسرش رو ‫به صرف شام دعوت کرد... 503 00:20:41,510 --> 00:20:42,760 ‫و می‌خوان پارمزان گوساله درست کنیم. 504 00:20:42,760 --> 00:20:46,180 ‫ولی من دارم ماهی آزاد زنجبیلی ‫با سالاد خیار و شوید درست می‌کنم. 505 00:20:46,180 --> 00:20:48,180 ‫خب، الان دیگه باید پارمزان گوساله درست کنی! 506 00:20:48,180 --> 00:20:50,980 ‫ضمنا، نیم‌ساعت بیشتر فرصت نداری، ‫وگرنه از کارمون اخراج می‌شیم! 507 00:20:52,020 --> 00:20:54,020 ‫واقعا شرایط زندگیمون ‫این شکلی شده؟ 508 00:20:54,020 --> 00:20:57,270 ‫یادته دنیا رو از خطر گدازه‌های یخی ‫و ناپادودل‌ها نجات داده بودیم... 509 00:20:57,270 --> 00:20:59,530 ‫و دعوا کرده بودیم ‫که کی کریسمس خوشحال‌تره؟ 510 00:20:59,530 --> 00:21:02,820 ‫من با مقلدین «بی‌تی‌اس» ‫بازی «چهارده دقیقه در بهشت» کرده بودم! 511 00:21:02,820 --> 00:21:06,200 ‫کوروو ذوب شده بود و من مجبور شدم ‫با عشق سابقم، مالکم گلادول، مبارزه کنم! 512 00:21:06,200 --> 00:21:07,580 ‫وای، چه دوران خوبی بود. 513 00:21:07,580 --> 00:21:09,990 ‫قبلا خیلی کارهای علمی‌تخیلی خفن می‌کردیم. 514 00:21:11,040 --> 00:21:12,370 ‫خیلی دوستتون دارم بچه‌ها. 515 00:21:12,790 --> 00:21:14,540 ‫«موانا» رو هم خیلی دوست دارم. 516 00:21:15,330 --> 00:21:17,290 ‫به خاطر شفیره می‌ارزه. 517 00:21:17,880 --> 00:21:19,250 ‫به خاطر شفیره می‌ارزه. 518 00:21:19,250 --> 00:21:20,460 ‫آخ! کیر توش! 519 00:21:20,460 --> 00:21:21,840 ‫ایول رفیق. 520 00:21:21,840 --> 00:21:24,130 ‫ای بابا، دیگه قراره رفیق کوچولو... 521 00:21:24,130 --> 00:21:26,340 ‫همیشه همین‌جا باشه؟ 522 00:21:26,340 --> 00:21:28,140 ‫آره. زندگیمون الان دیگه این شکلیه. 523 00:21:28,640 --> 00:21:32,770 ‫♪ باز هم وقتی پولم ته کشید، ‫غم بهم چیره شد. ♪ 524 00:21:32,770 --> 00:21:34,850 ‫♪ چنین فرصتی تکرار نمی‌شه. ♪ 525 00:21:34,850 --> 00:21:37,150 ‫♪ زیرزمین پر آب شده. ♪ 526 00:21:37,150 --> 00:21:38,730 ‫♪ عین سابقه. ♪ 527 00:21:39,110 --> 00:21:41,150 ‫♪ عین سابقه. ♪ 528 00:21:41,320 --> 00:21:43,440 ‫♪ عین سابقه. ♪ 529 00:21:43,780 --> 00:21:45,610 ‫♪ ضمنا، ببین دستم رو کجا گرفته بودم. ♪ 530 00:21:46,030 --> 00:21:47,280 ‫♪ زمان منتظر نمی‌مونه. ♪ 531 00:21:47,870 --> 00:21:48,990 ‫♪ زمان دنبالمون نکرده. ♪ 532 00:21:49,990 --> 00:21:51,490 ‫♪ عین سابقه. ♪ 533 00:21:52,040 --> 00:21:53,660 ‫♪ عین سابقه. ♪ 534 00:21:54,210 --> 00:21:55,790 ‫♪ عین سابقه. ♪ 535 00:21:56,000 --> 00:22:02,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 536 00:22:02,200 --> 00:22:09,200 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 537 00:22:09,400 --> 00:22:16,400 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@