1 00:00:01,001 --> 00:00:05,001 ‫سی‌نما تقدیم می‌کند ‫www.30nama.com 2 00:00:05,025 --> 00:00:09,025 کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما @CinamaSub 3 00:00:10,802 --> 00:00:12,804 ‫یوهو! آره! امروز روز موعوده! 4 00:00:12,804 --> 00:00:14,598 ‫قراره به خفن‌ترین جای زمین بریم، 5 00:00:14,598 --> 00:00:16,600 ‫هولولند، شهربازی رسمی شبکه هولو! 6 00:00:16,600 --> 00:00:19,353 ‫و ما رو مجبور نکردن که این حرف رو بزنیم! ‫هووولوووو! 7 00:00:19,353 --> 00:00:21,188 ‫بام بام... بام بام! 8 00:00:21,188 --> 00:00:23,440 ‫اینقدر حرکت داب نرو، تری! ‫دیگه کسی این حرکت رو نمیره. 9 00:00:23,440 --> 00:00:26,109 ‫اشتباه می‌کنی! رقص داب تا ابد ‫باحال می‌مونه. دابیتی داب داب! 10 00:00:26,109 --> 00:00:28,445 ‫اعتراف می‌کنم که حتی من، ‫سرسخت‌ترین عضو گروه، 11 00:00:28,445 --> 00:00:29,780 ‫مشتاقانه منتظر این سفرم. 12 00:00:29,780 --> 00:00:32,199 ‫بعد از مزخرفاتی که این چند وقت داشتیم، ‫همچین سفری می‌چسبه. 13 00:00:32,199 --> 00:00:35,202 ‫اون قضیه قطارها. ‫اون چیزمیزهای صف. 14 00:00:35,202 --> 00:00:36,495 ‫می‌دونی، اساسا همون دو مورد. 15 00:00:36,495 --> 00:00:38,247 ‫یک نقشه درست کردم که ‫حواسمون باشه قبل از... 16 00:00:38,247 --> 00:00:40,290 ‫بسته شدن شهربازی یا خریده شدن ‫توسط ورایزن، بهترین بازی‌هاش رو بریم. 17 00:00:40,290 --> 00:00:42,668 ‫کوروو، یالا، نقشه رو نگاه کن. اشاره می‌کنم. ‫به انگشت اشاره‌ام نگاه کن، خواهشا! 18 00:00:42,668 --> 00:00:44,795 ‫باشه. چندتا از نقطه‌گذاری‌ها رو می‌بینم، ‫ولی فقط نگاه می‌کنم. 19 00:00:44,795 --> 00:00:47,297 ‫اول از همه میریم سرگذشت ندیمه: ‫فرار از فواره‌ی گیلیاد. 20 00:00:47,297 --> 00:00:48,590 ‫بعد اون کوهستان پن۱۵ میریم. 21 00:00:48,590 --> 00:00:50,592 ‫بعد از اون میریم سراغ ‫بخش هیجان‌انگیز ولی به شدت بی‌احساس... 22 00:00:50,592 --> 00:00:51,718 ‫برج ترسناک برج بلند. 23 00:00:51,718 --> 00:00:54,012 ‫بعد از اون میریم سالن تیکی ‫پالم استرینگز تا نوشیدنی بخوریم. 24 00:00:54,012 --> 00:00:56,390 ‫می‌دونی، دلم می‌خواد صحنه نمایش ‫باش رو ببینم. اون کجاست؟ 25 00:00:56,390 --> 00:00:57,599 ‫- اون سریال هولو نیست. ‫- چرا هست. 26 00:00:57,599 --> 00:00:58,934 ‫- نه، نیست. ‫- چرا، هست، تری! 27 00:00:58,934 --> 00:01:00,269 ‫من همیشه خدا باش می‌بینم. 28 00:01:00,269 --> 00:01:02,312 ‫اگه توی هولو نبود که ‫اجازه به زبون آوردنش رو نداشتم. 29 00:01:02,312 --> 00:01:03,772 ‫نه، مال هولو نیست، داداش! 30 00:01:03,772 --> 00:01:05,941 ‫می‌دونی چیه، تری؟ حاضرم سر زندگیم ‫شرط ببندم که باش مال هولوئه! 31 00:01:05,941 --> 00:01:08,443 ‫خب پس آماده باش که بمیری ‫چون حتی روی نقشه هم نوشته که نیست. 32 00:01:08,443 --> 00:01:10,362 ‫لعنتی! پس مال کجا بود؟ سی‌ان‌ان؟ 33 00:01:10,362 --> 00:01:11,822 ‫اوه خداجون، کوروو، 34 00:01:11,822 --> 00:01:13,866 ‫باورم نمیشه که نمی‌دونی دقیقا هر سریالی... 35 00:01:13,866 --> 00:01:14,992 ‫از کدوم سرویس استریم پخش میشه. 36 00:01:14,992 --> 00:01:16,159 ‫چه بومری هستی! 37 00:01:16,159 --> 00:01:17,661 ‫لعنتی، باید بریم! ‫کفش‌هات رو بپوش. 38 00:01:17,661 --> 00:01:19,246 ‫- وووپ-وووپ! ‫- کپی‌ها، عجله کنین! 39 00:01:19,246 --> 00:01:21,540 ‫دیگه باید بریم اگه می‌خوایم ‫توی لیست رزرو رستوران... 40 00:01:21,540 --> 00:01:23,542 ‫کلوب 11.22.63 باشیم! 41 00:01:23,542 --> 00:01:25,586 ‫همون سریالیه که با ماشین زمان ‫سفر کردن تا جان‌اف‌کندی رو نجات بدن... 42 00:01:25,586 --> 00:01:28,213 ‫و رستوران مخفی بالای آبشار آب ‫که خوراک بره میده، اسمش همینه. 43 00:01:28,213 --> 00:01:30,090 ‫اوه، می‌دونم و عاشقشم! 44 00:01:30,090 --> 00:01:33,177 ‫مخالفان خورشیدی به هولولند می‌روند! 45 00:01:33,177 --> 00:01:35,512 ‫و از همین اول بگم که اصلا ‫قرار نیست شبیه اون قسمت... 46 00:01:35,512 --> 00:01:37,097 ‫ایچی و اسکرچی‌لند ‫سریال سیمپسون‌ها باشه. 47 00:01:37,097 --> 00:01:38,223 ‫حالا خواهیم دید. 48 00:01:39,183 --> 00:01:41,226 ‫شلورپ یه سیاره‌ی کاملاً ایده‌آل بود... 49 00:01:41,685 --> 00:01:43,187 ‫تا اینکه یه شهاب‌سنگ بهش خورد. 50 00:01:44,521 --> 00:01:46,815 ‫به صدها فرد بالغ و کپی‌هاشون ‫یک پیوپا داده شد... 51 00:01:46,815 --> 00:01:48,901 ‫و به فضا فرار کردند، 52 00:01:48,901 --> 00:01:51,236 ‫دنبال یه خونه‌ی جدید ‫بین سرزمین‌های خالی از‌ سکنه بگردن. 53 00:01:51,987 --> 00:01:54,948 ‫ما روی زمین سقوط کردیم. سیاره‌ای که ‫همینجوریش جمعیت زیادی داشت. 54 00:01:54,948 --> 00:01:56,700 ‫درسته. تمام این مدت ‫من داشتم حرف می‌زدم. 55 00:01:56,700 --> 00:01:58,452 ‫اینی که پیوپا بغلشه منم. ‫اسم من کورووئه. 56 00:01:58,452 --> 00:02:00,871 ‫ اینم سریال منه. ‫الان پیوپا از دستم افتاد. من رو دیدین؟ 57 00:02:00,871 --> 00:02:02,206 ‫خیلی مسخره‌ است. 58 00:02:02,206 --> 00:02:04,124 ‫حالم از زمین بهم می‌خوره. ‫خونه‌ی افتضاحیه. 59 00:02:04,124 --> 00:02:05,501 ‫مردم احمق و گیج‌کننده‌ان. 60 00:02:05,501 --> 00:02:08,086 ‫چرا یک میلیاردر وقتی به فضا میره، ‫من رو با خودش نمی‌بره؟ 61 00:02:08,086 --> 00:02:10,255 ‫من راهنمای خوبی هستم. ‫خوراکی هم با خودم میارم. 62 00:02:10,255 --> 00:02:11,215 ‫تاکیس خوشتون میاد؟ 63 00:02:11,215 --> 00:02:12,966 ‫اگه من رو به فضا ببرین، ‫با خودم تاکیس میارم. 64 00:02:12,966 --> 00:02:18,094 ‫مترجم: ‫K H A S H A Y A R 65 00:02:19,431 --> 00:02:23,268 ‫ااه! نمی‌تونم تصمیم بگیرم که ‫آفتاب‌گیر رمی رو بردارم یا کلاه شب دال‌فیس. 66 00:02:23,268 --> 00:02:26,813 ‫قراره کل روز اسم سریال‌های شبکه ‫هولو رو بگیم یا قراره کار دیگه‌ای هم بکنیم؟ 67 00:02:26,813 --> 00:02:29,983 ‫اوه آره، هم‌افزایی شرکتی ‫قراره حال به‌هم زن بشه. 68 00:02:29,983 --> 00:02:31,318 ‫یادت نره که آخرین روز... 69 00:02:31,318 --> 00:02:33,403 ‫از شمارش معکوس تقویم ظهور ‫هولولند رو باز کنی. 70 00:02:33,403 --> 00:02:36,490 ‫همم. بذار ببینیم آخرین تیکه ‫قراره چی باشه. 71 00:02:36,490 --> 00:02:39,868 ‫اووه! ‫پاستیل با طعم کبیر! 72 00:02:39,868 --> 00:02:42,538 ‫همم. همیشه می‌خواستم بدونم ‫که سریال کبیر چه مزه‌ای داره، 73 00:02:42,538 --> 00:02:44,748 ‫و حالا می‌دونم چه مزه‌ای داره. ‫مثل خون روی کتان! 74 00:02:44,748 --> 00:02:46,875 ‫خوشحالم که کوروو پول سیزن پس‌ها رو داده... 75 00:02:46,875 --> 00:02:49,086 ‫واسه همین دیگه لازم نیست موقع ‫راه رفتن تو شهربازی، کلی تبلیغ ببینیم. 76 00:02:49,086 --> 00:02:52,381 ‫خب، به جز چندتا بازی سواری که ‫به دلیل مسائل حقوقی قبلی، 77 00:02:52,381 --> 00:02:55,050 ‫باید با تبلیغ لکسوس ‫شروع و تموم بشه. 78 00:02:55,050 --> 00:02:57,010 ‫شنیدم بعضی وقت‌ها ‫یواشکی چندتا تبلیغ... 79 00:02:57,010 --> 00:02:59,096 ‫وسط بازی‌ها پخش می‌کنن، ‫بدون اینکه به مردم بگن. 80 00:02:59,096 --> 00:03:00,639 ‫نه که بخوام بگم ‫از لکسوس بدم میاد. 81 00:03:00,639 --> 00:03:03,767 ‫ماشین‌هاشون اوج لوکس بودن ‫و مرغوبیت خودروسازیه! 82 00:03:03,767 --> 00:03:06,144 ‫قبل از اینکه عصبانی بشم و جرت بزنم، ‫شما دوتا گوزو عجله کنین بیاین! 83 00:03:06,144 --> 00:03:09,439 ‫ای بابا! کوروو از موقعی که ‫لست آو آس ۲ بازی کرده... 84 00:03:09,439 --> 00:03:11,733 ‫همه‌ش میگه قراره «جرت بزنه». 85 00:03:11,733 --> 00:03:13,151 ‫خیلی خجالت‌آوره. 86 00:03:13,151 --> 00:03:14,695 ‫اووه، بذار تلویزیون روشن باشه. 87 00:03:14,695 --> 00:03:17,489 ‫وقتی ما نیستیم، صدای تلویزیون ‫مردم تو دیوار رو شاد نگه میداره. 88 00:03:17,489 --> 00:03:21,159 ‫بهتره یه کم غذای اضافی هم بذاریم، ‫محض خاطر اینکه شاید دیر برگشتیم. 89 00:03:21,159 --> 00:03:23,412 ‫از دادز لذت ببرین، دوست‌های کوچولو! 90 00:03:23,412 --> 00:03:26,248 ‫خبر فوری! ‫یک گوریل از باغ وحش شهر فرار کرد. 91 00:03:26,248 --> 00:03:29,084 ‫این اولین فرار از باغ وحش، ‫از سال ۱۹۹۸ به حساب میاد... 92 00:03:29,084 --> 00:03:31,253 ‫زمانی که فلامینگوی شیلی ‫چندتا لباس دزدید... 93 00:03:31,253 --> 00:03:33,338 ‫و با لباس مبدل یک پسربچه فرار کرد... 94 00:03:33,338 --> 00:03:35,549 ‫بوق... بوق... بوق... 95 00:03:36,049 --> 00:03:38,635 ‫هی، بلین. بس کن. ‫اینجا جلسه داریم. 96 00:03:38,635 --> 00:03:40,137 ‫اوه، واقعا ببخشید. 97 00:03:40,137 --> 00:03:42,264 ‫با خودم گفتم چون اینجا بیمارستانه، 98 00:03:42,264 --> 00:03:44,308 ‫دلتون می‌خواد با صدای بوق من، ‫از وضعیت مریض باخبر بشین. 99 00:03:44,308 --> 00:03:46,894 ‫ولی گمونم باید برم در خودم بذارم! 100 00:03:47,477 --> 00:03:51,523 ‫ولش کنین. بلین فقط این بازی ‫بیمارستانی رو خیلی جدی گرفته. 101 00:03:51,523 --> 00:03:53,192 ‫حالش چطوره؟ 102 00:03:53,192 --> 00:03:54,860 ‫خب، یه مدت نگیر بود. 103 00:03:54,860 --> 00:03:57,696 ‫بعدش بگیر بود. ‫بعد همه‌ش بگیر و نگیر بود. 104 00:03:57,696 --> 00:03:58,530 ‫یا می‌گرفت یا نمی‌گرفت... 105 00:03:58,530 --> 00:03:59,781 ‫میشه فقط به زبون ساده بگی؟ 106 00:03:59,781 --> 00:04:02,618 ‫به نظر میاد عناصر حیاتیش ‫به محلول لنز چشم... 107 00:04:02,618 --> 00:04:04,286 ‫که داخل رگ‌هاش ریختیم، ‫واکنش نشون میده. 108 00:04:04,286 --> 00:04:05,996 ‫شانس آورد که اون موقع ‫شماها بیرون آوردینش. 109 00:04:05,996 --> 00:04:07,039 ‫تا کِی قراره بیهوش بمونه؟ 110 00:04:07,039 --> 00:04:10,334 ‫نظر حرفه‌ای من رو بخواین، ‫هشت یا شاید دوازده هفته. 111 00:04:10,334 --> 00:04:11,376 ‫شری؟ 112 00:04:11,376 --> 00:04:13,253 ‫- تیم! ‫- معلومه درست همون موقع که... 113 00:04:13,253 --> 00:04:15,088 ‫من میگم 8 تا 12 هفته، ‫به هوش میاد. 114 00:04:15,088 --> 00:04:16,465 ‫ای بابا، عین احمق‌ها شدم. 115 00:04:16,465 --> 00:04:19,301 ‫زنده‌ای! شری، اوه خدا، ‫کل امسال... 116 00:04:19,301 --> 00:04:20,802 ‫چطور از حیاط پشتی زنده بیرون اومدی؟ 117 00:04:20,802 --> 00:04:22,262 ‫نگران اون نباش. 118 00:04:22,262 --> 00:04:24,473 ‫یادت نمیاد که تو تالار شاه‌نشین ‫چی گفتی، مگه نه؟ 119 00:04:24,473 --> 00:04:26,391 ‫نه، من... من هیچی یادم نمیاد. 120 00:04:26,391 --> 00:04:28,352 ‫حتی می‌تونستی پنج دقیقه ‫بعد از اینکه گفتم، بیدار بشی، 121 00:04:28,352 --> 00:04:29,686 ‫ولی زارت همون موقع که گفتم ‫به هوش اومدی؟ 122 00:04:29,686 --> 00:04:31,897 ‫اااه! قراره تا آخر عمرم ‫به این قضیه فکر کنم... 123 00:04:31,897 --> 00:04:32,814 ‫بی‌خیالش شو. 124 00:04:32,814 --> 00:04:35,234 ‫چند ماه قبل رو یادم نمیاد. ‫الان کجام؟ 125 00:04:35,234 --> 00:04:37,236 ‫اتاق مخفی بیمارستان ‫در کلیسای بوونین، 126 00:04:37,236 --> 00:04:39,279 ‫به‌خاطر مسمومیت سرب، ‫تحت درمان بودی. 127 00:04:39,279 --> 00:04:41,406 ‫چی؟ کی من رو مسموم می‌کنه؟ ‫من که مرد خوبی‌ام! 128 00:04:41,406 --> 00:04:44,868 ‫خودت این بلا رو سر خودت آوردی، ‫از اون لیوان ارزون برگر کینگ می‌خوردی. 129 00:04:44,868 --> 00:04:46,912 ‫من هیچوقت از لیوان ارزون‌قیمت ‫برگر کینگ، چیزی نخوردم! 130 00:04:46,912 --> 00:04:48,664 ‫چی؟ نه، خودم دیدم. 131 00:04:48,664 --> 00:04:50,457 ‫اون لیوانی که توی دفتر کارمه، ‫واقعی نیست. 132 00:04:50,457 --> 00:04:52,626 ‫از بهترین فنجون‌سازهامون گرفتم... 133 00:04:52,626 --> 00:04:54,336 ‫تا هر روز حس نوستالژی بهم دست بده! 134 00:04:54,336 --> 00:04:55,170 ‫بدون سربه! 135 00:04:55,170 --> 00:04:56,421 ‫نه، درست نیست. 136 00:04:56,421 --> 00:04:58,507 ‫هیچکدوم از فنجون‌سازهامون ‫سفارش نمی‌گیرن. 137 00:04:58,507 --> 00:05:01,426 ‫کارت تمومه، تیم. ‫به‌خاطر جنایاتت محاکمه میشی. 138 00:05:01,426 --> 00:05:03,637 ‫وقتشه مردم دیوار، حقیقت رو بدونن. 139 00:05:03,637 --> 00:05:05,597 ‫- وایستین. چند روز بیهوش بودم؟ ‫- چهار روز. 140 00:05:05,597 --> 00:05:07,391 ‫اوه نه! ‫نه، دیرم شد! 141 00:05:07,975 --> 00:05:10,477 ‫نگاه کنین، جسی همه محفظه‌ها رو باز کرده. 142 00:05:10,477 --> 00:05:12,187 ‫یعنی آدم فضایی‌ها به سفرشون رفتن! 143 00:05:12,187 --> 00:05:13,981 ‫- کدوم سفر؟ ‫- هذیون میگه. 144 00:05:13,981 --> 00:05:16,817 ‫مگه ندیدین برن قرص‌های درامامین ‫و آب پرتقال‌های تکی بخرن؟ 145 00:05:16,817 --> 00:05:18,735 ‫- خب؟ ‫- خب اون‌ها وسایل سفره! 146 00:05:18,735 --> 00:05:19,820 ‫آدم فضایی‌ها رفتن. 147 00:05:19,820 --> 00:05:22,322 ‫وقتشه که فرار کنیم ‫و دوباره بزرگ بشیم! 148 00:05:22,322 --> 00:05:23,782 ‫راست میگه؟ 149 00:05:23,782 --> 00:05:25,826 ‫واقعا الان فرصت ما رسیده ‫که دیوار رو آزاد کنیم؟ 150 00:05:25,826 --> 00:05:27,786 ‫بهش گوش نکنین! ‫حقه است. 151 00:05:27,786 --> 00:05:30,247 ‫شاید ولی اگه حق با اون باشه ‫و رفته باشن بیرون شهر... 152 00:05:30,247 --> 00:05:32,708 ‫و همه رو به سوراخ می‌رسونیم... 153 00:05:32,708 --> 00:05:36,420 ‫میگم بس کنین! آخرین باری که به تیم ‫اعتماد کردم، با خلال دندون بهم ضربه زد. 154 00:05:36,420 --> 00:05:37,421 ‫این مرد یه آدم... 155 00:05:37,421 --> 00:05:39,131 ‫لعنت! کجا رفت؟ 156 00:05:50,267 --> 00:05:51,935 ‫نـــه! 157 00:06:03,113 --> 00:06:04,406 ‫برنده شدیم، 158 00:06:04,406 --> 00:06:05,991 ‫ولی چه هزینه سنگینی دادیم. 159 00:06:05,991 --> 00:06:08,493 ‫بی‌حرکت وگرنه یک منگنه ‫توی کون استخوانیت می‌زنم. 160 00:06:08,493 --> 00:06:09,369 ‫شری، بس کن. 161 00:06:09,369 --> 00:06:11,413 ‫گوش کن، دلم می‌خواد ‫تاوان جنایاتی که مرتکب شدم رو بدم، 162 00:06:11,413 --> 00:06:12,873 ‫ولی الان وقتش نیست. 163 00:06:12,873 --> 00:06:14,082 ‫باید همه‌مون رو نجات بدم! 164 00:06:14,082 --> 00:06:16,251 ‫فکرش هم نکن، ‫تو دیگه نمی‌تونی دستور بدی، 165 00:06:16,251 --> 00:06:17,669 ‫مخصوصا بعد از اینکه می‌خواستی من رو بکشی! 166 00:06:17,669 --> 00:06:18,879 ‫می‌دونم، حق با توئه، ولی... 167 00:06:18,879 --> 00:06:20,255 ‫تو الان با خودم برمی‌گردی و... 168 00:06:22,257 --> 00:06:23,550 ‫اون دیگه چی بود؟ 169 00:06:27,763 --> 00:06:29,515 ‫کشو گیر کرده! ‫باید عجله کنیم. 170 00:06:29,515 --> 00:06:32,476 ‫یکپارچگی ساختاری «شکلات داد شیری» ‫نمی‌تونه زیاد خودش رو نگه داره! 171 00:06:32,476 --> 00:06:33,477 ‫تیم! 172 00:06:34,645 --> 00:06:35,854 ‫وامونده بمونه. 173 00:06:37,105 --> 00:06:37,981 ‫اوه. 174 00:06:54,248 --> 00:06:55,624 ‫فرش نذاشت از سقوط بمیریم. 175 00:06:55,624 --> 00:06:58,043 ‫باورم نمیشه که اینجا ‫فضای نفس کشیدن داره! 176 00:06:58,043 --> 00:06:59,628 ‫- اتاق خوابه. ‫- راست میگی، آره. 177 00:06:59,628 --> 00:07:01,880 ‫من کارم با تو تموم نشده. ‫تو نمی‌تونی همینجوری بدووی... 178 00:07:01,880 --> 00:07:02,840 ‫چرا، می‌تونم! 179 00:07:06,593 --> 00:07:07,845 ‫پرتاب قلاب سنگ! 180 00:07:10,222 --> 00:07:11,223 ‫تموم شد! 181 00:07:11,223 --> 00:07:12,891 ‫- باشه، باشه... ‫- ها؟ 182 00:07:15,394 --> 00:07:19,147 ‫تکون نخور، صدات هم در نیار. 183 00:07:19,147 --> 00:07:21,024 ‫نه، این رو قبلا دیده بودم. ‫کاری نداره. 184 00:07:21,024 --> 00:07:21,817 ‫سلام، گنده‌بک! 185 00:07:27,114 --> 00:07:29,324 ‫فکر کردم گفتی آدم فضایی‌ها رفتن سفر؟ 186 00:07:29,324 --> 00:07:31,827 ‫گمونم... شاید این یکی ‫تنها در خونه شده... 187 00:07:31,827 --> 00:07:32,953 ‫اوه خداجون! 188 00:07:36,415 --> 00:07:37,666 ‫تیم! آشغال! 189 00:07:37,666 --> 00:07:39,001 ‫نه! 190 00:07:47,384 --> 00:07:49,636 ‫اشعه کوچیک‌کننده است! ‫معکوسش کردم! 191 00:07:49,636 --> 00:07:51,805 ‫ببخشید، جای اینکه تو رو بندازم ‫جلوی اشعه و ماشه رو بکشم، 192 00:07:51,805 --> 00:07:52,973 ‫باید همون اول بهت می‌گفتم. 193 00:07:52,973 --> 00:07:54,308 ‫خیلی هیجان‌زده شده بودم! 194 00:07:55,309 --> 00:07:58,395 ‫وایستا، وایستا! قبل از اینکه ‫من رو بکشی، می‌خوام یه چیزی بگم. 195 00:07:58,395 --> 00:08:00,230 ‫شری، من از دیوار متنفرم! 196 00:08:00,230 --> 00:08:03,025 ‫من رو تبدیل به آدمی کرد ‫که کارهای بدی می‌کنه. 197 00:08:03,025 --> 00:08:05,277 ‫ولی حتی اگه بتونم به نحوی ‫به گذشته سفر کنم، 198 00:08:05,277 --> 00:08:08,530 ‫بازم دلم می‌خواد یامیولک ‫من رو کوچیک کنه و بفرسته اونجا، 199 00:08:08,530 --> 00:08:10,908 ‫چون اینجوری باهات آشنا شدم. 200 00:08:10,908 --> 00:08:14,411 ‫زندگی من غنی‌تر، شادتر و بهتره ‫و همه‌ش به‌خاطر حضور توست. 201 00:08:14,411 --> 00:08:16,955 ‫و با اینکه از دیوار ‫بیشتر از هر چیز دیگه‌ای متنفرم، 202 00:08:16,955 --> 00:08:20,042 ‫بازم یه جورایی دوستش دارم ‫چون تو رو به من داد. 203 00:08:20,042 --> 00:08:21,627 ‫ولی من گند زدم. ‫می‌دونم که خراب کردم. 204 00:08:21,627 --> 00:08:23,879 ‫و متاسفم. ‫کارت رو بکن. 205 00:08:23,879 --> 00:08:26,215 ‫آماده‌ام که به دست انگشت‌هات، له بشم. 206 00:08:26,215 --> 00:08:28,091 ‫مستحقشی. ‫انتقامت رو بگیر. 207 00:08:28,091 --> 00:08:31,678 ‫قدرت جبهه تاریکی رو ‫درون خودت احساس کن. 208 00:08:38,977 --> 00:08:41,021 ‫اوه، تیم. یه چیزایی هست ‫که باید بهت بگم. 209 00:08:41,021 --> 00:08:42,731 ‫وقتی که بیرون دیوار بودم،‌ من... 210 00:08:42,731 --> 00:08:45,442 ‫وایستا. هیشش، نه. ‫الان واسه افشاگری‌های بزرگ، وقت نداریم. 211 00:08:45,442 --> 00:08:46,485 ‫باید بقیه رو نجات بدیم. 212 00:08:46,485 --> 00:08:48,195 ‫بعد هر چیزی که باید بگی رو میگی. 213 00:08:48,195 --> 00:08:49,863 ‫مطمئنی؟ ‫یه جورایی مهمه. 214 00:08:49,863 --> 00:08:51,865 ‫در حد تخمی بودن روزنامه ساندی، مطمئنم. 215 00:08:51,865 --> 00:08:53,575 ‫وای، یعنی خیلی مطمئنی. 216 00:08:53,575 --> 00:08:55,118 ‫آآه، حالا چی کار کنیم؟ 217 00:08:55,118 --> 00:08:57,079 ‫شاید بهتره همه از سوراخ ‫به سمت حیاط پشتی برن؟ 218 00:08:57,079 --> 00:08:59,706 ‫نه، اینجوری خیلی طول می‌کشه ‫و حیاط پشتی هم خیلی خطرناکه. 219 00:08:59,706 --> 00:09:02,793 ‫یا گیر آدم فضایی‌ها میفتیم ‫یا اینکه می‌بینیم کلی آدم ریزه میزه... 220 00:09:02,793 --> 00:09:04,253 ‫به دست سنجاب‌ها خورده میشن. 221 00:09:05,587 --> 00:09:07,089 ‫اووه، بوق بوق. 222 00:09:07,089 --> 00:09:08,632 ‫لعنتی، قفل زیست‌سنج. 223 00:09:08,632 --> 00:09:10,133 ‫دست یک آدم فضایی لازم داریم ‫تا بازش کنیم. 224 00:09:10,133 --> 00:09:11,009 ‫پس چی کار کنیم؟ 225 00:09:11,009 --> 00:09:13,679 ‫به علاوه، الان اون پنل از خودش ‫یه صدای بوق سکسی در آورد؟ 226 00:09:13,679 --> 00:09:15,097 ‫آره، به طرز عجیبی سکسی بود. 227 00:09:15,097 --> 00:09:17,057 ‫قبل از اینکه آدم فضایی‌ها برگردن، ‫باید کمک بگیریم. 228 00:09:17,057 --> 00:09:19,560 ‫شهروندان دیوار، به من گوش کنید! 229 00:09:19,560 --> 00:09:23,939 ‫من و شری الان میریم، ‫ولی قسم می‌خورم که برگردیم و نجات‌تون بدیم. 230 00:09:23,939 --> 00:09:26,900 ‫کابوس ما رو به پایان است. ‫قوی بمونید! 231 00:09:27,317 --> 00:09:28,777 ‫برای دیوار! 232 00:09:33,282 --> 00:09:35,576 ‫خیلی‌خب، پس بذارین ببینم ‫درست فهمیدم یا نه. 233 00:09:35,576 --> 00:09:37,995 ‫دارین میگین دوقلوهای فضایی ‫شما رو کوچیک کردن، 234 00:09:37,995 --> 00:09:40,330 ‫تو یک گلخونه زیستگاه مورچه‌ای ‫که روی دیوار... 235 00:09:40,330 --> 00:09:41,832 ‫اتاق خوابشون پنهون بوده، ‫حبس کردن. 236 00:09:41,832 --> 00:09:44,543 ‫یک جنگ انقلابی ‫در برف‌شکن بزرگ... 237 00:09:44,543 --> 00:09:47,629 ‫مدل فرار از نیویورک که ‫«دوک» رو جابجا می‌کنه، رخ داده، 238 00:09:47,629 --> 00:09:50,632 ‫بعد از اون بهش چاقو زدی ‫و تبدیل به حکمران جدید شدی. 239 00:09:50,632 --> 00:09:51,758 ‫ولی زنده موند. 240 00:09:51,758 --> 00:09:53,010 ‫دشمن‌ها با هم متحد شدن، 241 00:09:53,010 --> 00:09:55,554 ‫و حالا با همدیگه تیم تشکیل دادین ‫تا کل جامعه رو نجات بدین؟ 242 00:09:55,554 --> 00:09:56,889 ‫آره، دقیقا درسته. 243 00:09:56,889 --> 00:09:59,224 ‫وقتی هیچکدوم از حرف‌هامون رو نمی‌نوشتی، ‫نگران بودم که نکنه فراموش کنی. 244 00:09:59,224 --> 00:10:00,017 ‫منم همین فکر رو کردم! 245 00:10:00,017 --> 00:10:02,269 ‫مگه من حکم یه قسمت ‫از بذله‌گوهای به‌دردنخور رو دارم؟ 246 00:10:02,269 --> 00:10:03,979 ‫دوربین‌ها کجان؟ ‫سال هم اینجاست؟ 247 00:10:03,979 --> 00:10:06,523 ‫به خدای آسمون‌ها قسم که ‫آرزو می‌کردم یک قسمت... 248 00:10:06,523 --> 00:10:08,483 ‫از بذله‌گوهای به‌دردنخور باشه، ‫ولی واقعی‌ایه. 249 00:10:08,483 --> 00:10:09,443 ‫نگاه کن! 250 00:10:10,027 --> 00:10:12,613 ‫کیک‌های گردم رو کوچیک کردی! 251 00:10:12,613 --> 00:10:14,364 ‫شرمنده، ولی باید ‫داستان‌مون رو ثابت می‌کردم. 252 00:10:14,364 --> 00:10:16,033 ‫به علاوه، به اون‌ها میگن دونات. 253 00:10:16,033 --> 00:10:17,451 ‫خیلی‌خب، ببینین، ناراحتم کردین. 254 00:10:17,451 --> 00:10:20,579 ‫و نه به‌خاطر اینکه به صورت کلیشه‌ای ‫از کیک‌های گرد خوشم میاد... 255 00:10:20,579 --> 00:10:22,372 ‫- دونات. ‫- ولی به‌خاطر این ناراحتم که... 256 00:10:22,372 --> 00:10:23,957 ‫این هفته نوبت من بود ‫واسه کل واحد بخرم. 257 00:10:23,957 --> 00:10:27,211 ‫حالا بچه‌ها فکر می‌کنن که ‫این جعبه ریز رو واسه خنده گرفتم... 258 00:10:27,211 --> 00:10:29,463 ‫و در نتیجه گمون می‌کنن ‫من قدر اون هفته‌هایی که... 259 00:10:29,463 --> 00:10:32,007 ‫جعبه سایز کامل می‌گرفتن رو نمی‌دونم. 260 00:10:32,007 --> 00:10:34,927 ‫شرمنده، نمی‌دونستم که ‫سیاست داخلی اینجا، به این صورته. 261 00:10:34,927 --> 00:10:37,596 ‫هرچند این شیرینی‌های ریزه میزه، ‫داستان‌تون رو ثابت می‌کنه، 262 00:10:37,596 --> 00:10:39,765 ‫که یک قضیه تخمی تخیلی‌تره. 263 00:10:39,765 --> 00:10:42,017 ‫به عنوان یک افسر غیرکلیشه‌ای قانون، 264 00:10:42,017 --> 00:10:43,519 ‫نمی‌تونم نادیده بگیرمش. 265 00:10:43,519 --> 00:10:45,229 ‫پس بهمون کمک می‌کنی؟ 266 00:10:45,229 --> 00:10:47,814 ‫معلومه که کمک می‌کنم. ‫بذارین این رو به عنوان مدارک بردارم... 267 00:10:49,066 --> 00:10:50,901 ‫چندتا از این گردهای کوچولو بخورم، 268 00:10:50,901 --> 00:10:52,945 ‫اممم و به تیم سوات زنگ بزنم. 269 00:10:52,945 --> 00:10:56,114 ‫حالا بگین ببینم کجا می‌تونیم ‫این روانی‌های فضایی رو پیدا کنیم؟ 270 00:10:57,218 --> 00:10:59,218 ‫(هولولند) 271 00:10:59,243 --> 00:11:02,037 ‫خب، ترن هوایی شریل تریل ‫واقعا در حد انتظارات بود! 272 00:11:02,037 --> 00:11:04,623 ‫همینطور میشلاداهای تند ‫سریال آتش‌های کوچک در همه جا! 273 00:11:05,666 --> 00:11:07,042 ‫یامیولک، حالت خوبه؟ 274 00:11:07,042 --> 00:11:09,044 ‫بعد از هر بازی که سوار شدیم، ‫بالا آوردی. 275 00:11:09,044 --> 00:11:10,212 ‫شرط می‌بندم به‌خاطر اون... 276 00:11:10,212 --> 00:11:12,214 ‫آبگوشت خرچنگ کسل راک ‫استیون کینگ بوده که خوردی. 277 00:11:12,214 --> 00:11:14,675 ‫- بهت گفتم یواش بخور! ‫- هیچکس نباید بهم بگه چطور آبگوشت بخورم! 278 00:11:18,303 --> 00:11:20,055 ‫هی، تخمی‌ها، بخوابین روی زمین، ‫همین حالا! 279 00:11:20,055 --> 00:11:21,932 ‫اووه، قراره عکاسی داشته باشیم؟ 280 00:11:21,932 --> 00:11:23,684 ‫مال کدوم برنامه هستین؟ ‫اخبار؟ 281 00:11:25,519 --> 00:11:27,896 ‫باورم نمیشه. ‫قراره به سزای اعمالشون برسن. 282 00:11:27,896 --> 00:11:29,189 ‫هیچوقت فکر نمی‌کردم این اتفاق بیفته! 283 00:11:29,189 --> 00:11:31,191 ‫دیوار قراره آزاد بشه! 284 00:11:35,320 --> 00:11:36,572 ‫آزادشون کردن؟ 285 00:11:36,572 --> 00:11:38,782 ‫نه. نه، نه، نه. ‫هی، افسر، قضیه چیه؟ 286 00:11:38,782 --> 00:11:41,034 ‫ظاهرا اون آدم فضایی‌ها ‫چندین ساله که... 287 00:11:41,034 --> 00:11:43,203 ‫تکنولوژی علمی تخیلی سری ‫به اف‌بی‌آی می‌دادن، 288 00:11:43,203 --> 00:11:47,499 ‫و مصونیت کامل برای هر جنایاتی ‫که مرتکب میشن، دارن، 289 00:11:47,499 --> 00:11:50,294 ‫از جمله کوچیک کردن ‫و زندانی کردن ملت داخل دیوار. 290 00:11:50,294 --> 00:11:51,879 ‫اون‌ها مصون هستن. 291 00:11:51,879 --> 00:11:54,006 ‫نه! نه، نباید این اتفاق بیفته! 292 00:11:54,006 --> 00:11:54,923 ‫اوه، اتفاق افتاده. 293 00:11:54,923 --> 00:11:57,551 ‫دیدین چطور حالا آیفون‌ها ‫پشت‌شون یه آهن‌ربا دارن؟ 294 00:11:57,551 --> 00:12:00,512 ‫ظاهرا کار این‌ها بوده. ‫قضیه خیلی جدیه. 295 00:12:00,512 --> 00:12:02,556 ‫کی آخه به آهن‌ربا اهمیت میده؟ ‫یه آهن‌ربا تخمیه دیگه! 296 00:12:02,556 --> 00:12:03,932 ‫روی یخچال کوفتیم هم دارم! 297 00:12:03,932 --> 00:12:05,809 ‫اونی که هر سال آیفون جدید می‌خره، ‫من نیستم. 298 00:12:05,809 --> 00:12:06,727 ‫به مصرف‌کننده‌ها بگو. 299 00:12:06,727 --> 00:12:09,021 ‫نباید بذاری این اتفاق بیفته! ‫عادلانه نیست! 300 00:12:09,021 --> 00:12:10,105 ‫فراموشش کن، تیم. 301 00:12:10,647 --> 00:12:11,732 ‫اینجا هولولنده. 302 00:12:14,860 --> 00:12:16,737 ‫خیلی‌خب، بد شد، ‫ولی نباید تسلیم بشیم. 303 00:12:16,737 --> 00:12:18,989 ‫شاید بتونیم با چندتا وکیل حرف بزنیم، ‫یا با رسانه‌ها. 304 00:12:18,989 --> 00:12:22,201 ‫یا می‌تونم به اِی‌او‌سی توییت بزنم ‫و شاید اونم بیاد بریم توی توییچ بازی کنیم. 305 00:12:22,201 --> 00:12:24,870 ‫همه رو مطلع می‌کنیم. ‫جوخه کمک‌مون می‌کنه! 306 00:12:24,870 --> 00:12:27,664 ‫در دو سال گذشته زندگی‌ام ‫تقلا می‌کردم که زنده بمونم... 307 00:12:27,664 --> 00:12:31,376 ‫و از دست این آدم فضایی‌ها ‫و دیوار دیگه خسته شدم. 308 00:12:31,376 --> 00:12:32,252 ‫دیگه بسه. 309 00:12:32,252 --> 00:12:35,631 ‫فقط دلم می‌خواد شیفت روز شنبه ‫تو رستوران بنیهانا کار کنم... 310 00:12:35,631 --> 00:12:38,383 ‫و غروب خورشید رو از ساحل ‫«فورت بیچ» تماشا کنم. 311 00:12:38,383 --> 00:12:40,177 ‫باید ازش رد بشم، تیم. 312 00:12:40,177 --> 00:12:42,179 ‫و فکر کنم تو هم باید همین کار رو بکنی. 313 00:12:42,179 --> 00:12:44,181 ‫نه، نه، شری، ‫نباید اینجوری تموم بشه. 314 00:12:44,181 --> 00:12:45,265 ‫باید دوباره تلاش کنیم. 315 00:12:45,766 --> 00:12:46,683 ‫نه. 316 00:12:47,100 --> 00:12:48,101 ‫خداحافظ. 317 00:13:20,676 --> 00:13:22,886 ‫جزئیات بیشتر در مورد گوریل فراری. 318 00:13:22,886 --> 00:13:25,347 ‫برگشتیم خونه و متوجه شدیم ‫گوریلا وارد خونه‌مون شده... 319 00:13:25,347 --> 00:13:27,182 ‫و همه سیگارهامون رو خورده! 320 00:13:27,182 --> 00:13:28,559 ‫- خورده؟ ‫- خورده! 321 00:13:47,119 --> 00:13:48,662 ‫آقا، حالتون خوبه؟ 322 00:13:48,662 --> 00:13:50,998 ‫نه، فقط یه نفر هست که ‫می‌تونه کمکم کنه. 323 00:13:51,999 --> 00:13:54,042 ‫من همچین چیزی نپرسیدم ‫ولی باشه. 324 00:13:55,002 --> 00:13:56,712 ‫آره، شری برگشت اینجا کار کنه، 325 00:13:56,712 --> 00:13:58,380 ‫ولی دیروز دوباره استعفا داد. 326 00:13:58,380 --> 00:13:59,173 ‫نمی‌دونی چرا؟ 327 00:13:59,173 --> 00:14:00,841 ‫مدیر فکر می‌کرد ‫به‌خاطر این بوده که... 328 00:14:00,841 --> 00:14:02,092 ‫نتونسته شیفت شنبه‌ش رو بگیره، 329 00:14:02,092 --> 00:14:04,178 ‫ولی می‌دونم یه مشکل دیگه‌ای هم بوده. 330 00:14:04,178 --> 00:14:06,096 ‫یه چیزی درون وجودش مشکل داشت! 331 00:14:07,055 --> 00:14:08,557 ‫اصلا نمی‌دونم الان کجا رفته. 332 00:14:14,500 --> 00:14:17,500 ‫(به فورت بیچ خوش آمدید) 333 00:14:27,201 --> 00:14:29,203 ‫توجه کردی که اندازه‌ات فرق کرده؟ 334 00:14:29,203 --> 00:14:29,870 ‫منظورت چیه؟ 335 00:14:29,870 --> 00:14:31,705 ‫قبل از اینکه کوچیک بشم، 170 سانتی‌متر بودم، 336 00:14:31,705 --> 00:14:33,498 ‫ولی الان فقط 168 سانتی‌مترم. 337 00:14:33,498 --> 00:14:36,293 ‫حتی بعد از بزرگ شدن، ‫دوباره به قد کاملم نرسیدم. 338 00:14:36,293 --> 00:14:38,587 ‫آره. سایز کفش منم یکی کم شده. 339 00:14:39,630 --> 00:14:41,131 ‫بخشی از ما هنوز اونجا مونده. 340 00:14:41,715 --> 00:14:42,799 ‫توی دیوار. 341 00:14:43,926 --> 00:14:46,261 ‫فکر می‌کردم که می‌تونم ‫به زندگی قبلیم برگردم، 342 00:14:46,261 --> 00:14:48,764 ‫ولی هر موقع که آب‌نبات می‌بینم ‫یا بچه‌های کوچیک رو می‌بینم... 343 00:14:48,764 --> 00:14:51,016 ‫که با اکشن‌فیگور‌ها بازی می‌کنن، ‫زار زار گریه می‌کنم. 344 00:14:51,016 --> 00:14:51,725 ‫می‌دونم چی میگی. 345 00:14:51,725 --> 00:14:54,436 ‫اون روز وقتی سوار اتوبوس بودم ‫و یه نفر اسلیم جیم باز کرد بخوره، 346 00:14:54,436 --> 00:14:55,604 ‫نزدیک بود خودم رو خراب کنم. 347 00:14:55,604 --> 00:14:57,397 ‫اشتباه کردم که تسلیم شدم. 348 00:14:57,397 --> 00:14:58,774 ‫باید دوباره برگردیم. 349 00:14:58,774 --> 00:15:01,485 ‫باید برگردیم و دیوار رو نجات بدیم. 350 00:15:01,485 --> 00:15:03,779 ‫من به خودمون اعتقاد دارم. 351 00:15:05,405 --> 00:15:06,573 ‫ریش‌هات رو زدی. 352 00:15:06,573 --> 00:15:09,034 ‫آره. حشره و خرت و پرت ‫همه‌ش توش گیر می‌کرد. 353 00:15:09,034 --> 00:15:10,285 ‫خوشم اومد. 354 00:15:10,285 --> 00:15:12,788 ‫چطوری قراره این کار رو بکنیم؟ ‫اصلا اشعه کوچیک‌کننده هم نداریم. 355 00:15:12,788 --> 00:15:15,249 ‫نگران نباش. ‫بابایی یه نقشه داره. 356 00:15:20,170 --> 00:15:22,256 ‫نباید صدات رو عوض کنی ‫که فهمیده نشه؟ 357 00:15:22,256 --> 00:15:24,091 ‫- خودم فکرش رو کرده بودم. ‫- مسدودکننده‌ی صدا! 358 00:15:24,091 --> 00:15:25,259 ‫فکر می‌کردم فقط مال فیلم‌هاست. 359 00:15:25,259 --> 00:15:26,385 ‫مطمئنم که واقعی‌ان. 360 00:15:27,928 --> 00:15:31,348 ‫- اداره پلیس. ‫- رارررر! گوریل فراری‌ام. 361 00:15:31,348 --> 00:15:33,350 ‫من تو پارکینگ فروشگاه تارگتم. 362 00:15:33,350 --> 00:15:35,435 ‫بودجه پلیس رو کم کنید! ‫رااررر! 363 00:15:35,435 --> 00:15:38,188 ‫اوه لعنت! ‫بچه‌ها، گوریل جای فروشگاه تارگته! 364 00:15:41,441 --> 00:15:42,609 ‫حالت نوبت توئه. 365 00:15:47,322 --> 00:15:48,282 ‫- چه ساده بود. ‫- آآه! 366 00:15:48,282 --> 00:15:49,783 ‫پلیس‌ها اصلا چیزی رو قفل نکرده بودن. 367 00:15:49,783 --> 00:15:52,369 ‫تیم، نقشه‌ات خیلی ساده و عالی بود! 368 00:15:52,369 --> 00:15:54,454 ‫یه چیز کوچولویی بود که ‫فکرش رو کرده بودم، زیاد مهم نیست. 369 00:15:54,454 --> 00:15:56,999 ‫پس هر دوتا رو برداشتم. ‫ولی شاتگان واسه چیه؟ 370 00:15:56,999 --> 00:15:59,042 ‫به‌ غیر از اینکه ما رو خیلی خفن می‌کنه! 371 00:15:59,042 --> 00:16:00,002 ‫خواهی دید. 372 00:16:00,961 --> 00:16:04,423 ‫خب، یه خرده شک داشتم ‫ولی شام خوشمزه‌ای در لابستر بل خوردیم، 373 00:16:04,423 --> 00:16:06,300 ‫ترکیب جدید رد لابستر و تاکو بل. 374 00:16:06,300 --> 00:16:09,052 ‫دفعه بعدی فقط به حرفم گوش کن. ‫من فرنچایزهای ترکیبی رو خوب بلدم. 375 00:16:09,052 --> 00:16:11,847 ‫خب، من به اندازه ‫دل لابستر لاکو خوشم نیومد. 376 00:16:11,847 --> 00:16:13,307 ‫یعنی چی؟ 377 00:16:13,307 --> 00:16:14,474 ‫- شماها کی هستین؟ ‫- ساکت باش. 378 00:16:14,474 --> 00:16:18,228 ‫هر کار میگم انجام میدین وگرنه این ‫حباب آبی رو منفجر می‌کنم، فهمیدین؟ 379 00:16:18,228 --> 00:16:20,689 ‫برو بابا! ماشه رو بکش! ‫اصلا واسه‌مون مهم نیست! 380 00:16:20,689 --> 00:16:22,900 ‫اوه خداجون، نه! ‫بلوف می‌زدم! 381 00:16:22,900 --> 00:16:24,860 ‫خواهشا به پیوپا شلیک نکن! ‫یک بلوف رقت‌انگیز بود! 382 00:16:24,860 --> 00:16:26,653 ‫اوه لعنت! از مردم دیوارن! 383 00:16:26,653 --> 00:16:28,071 ‫اه، مردم دیوار دیگه چیه؟ 384 00:16:28,071 --> 00:16:29,698 ‫همین حالا، همه‌تون برین طبقه بالا. 385 00:16:30,240 --> 00:16:31,200 ‫این چه گهیه؟ 386 00:16:31,200 --> 00:16:33,327 ‫ملت رو کوچیک می‌کنین ‫و تو دیوار می‌ذارین؟ 387 00:16:33,327 --> 00:16:34,620 ‫اوه، عالیه! 388 00:16:34,620 --> 00:16:36,288 ‫یعنی نه، خوب نیست. ‫نباید این کار رو بکنید. 389 00:16:36,288 --> 00:16:39,082 ‫ساکت! شما دو نفر باید دیوار رو باز کنید ‫و همه رو آزاد کنید. 390 00:16:39,082 --> 00:16:40,876 ‫- این کار رو نکن، تیم. ‫- تو... 391 00:16:40,876 --> 00:16:42,753 ‫- اسمم رو می‌دونی؟ ‫- معلومه که می‌دونم. 392 00:16:42,753 --> 00:16:44,671 ‫من و جسی همه‌چیزت رو می‌دونیم. ‫از همه بیشتر دوستت داریم. 393 00:16:44,671 --> 00:16:45,756 ‫امم، من اینجا وایستادم‌ها. 394 00:16:45,756 --> 00:16:46,924 ‫اولش واسه این کوچیکت کردم... 395 00:16:46,924 --> 00:16:48,926 ‫چون یک لباس قرمز تو لولو برگر پوشیده بودی. 396 00:16:48,926 --> 00:16:51,053 ‫نگاه کردم چطور از هیچ و پوچ ‫به یک قهرمان تبدیل شدی. 397 00:16:51,053 --> 00:16:53,096 ‫چطور دوک تو رو زندانی کرد ‫و شکنجه می‌داد. 398 00:16:53,096 --> 00:16:55,390 ‫چطور نوشته‌های تو، ‫الهام‌بخش یک انقلاب شد. 399 00:16:55,390 --> 00:16:58,685 ‫دیدیم که چطور از دیوار در برابر ‫حقیقت درباره‌ی ایتن، محافظت کردی. 400 00:16:58,685 --> 00:17:01,313 ‫تموم چیزهایی که تحمل کردی ‫و انجام دادی رو دیدیم. 401 00:17:01,313 --> 00:17:03,941 ‫من و ژان-پیر رو توی زندون دیدین که ‫پشت‌مون رو کرده بودیم و جق می‌زدیم، 402 00:17:03,941 --> 00:17:05,817 ‫ولی یواشکی داشتیم ‫به همدیگه نگاه می‌کردیم؟ 403 00:17:05,817 --> 00:17:06,360 ‫اوه آره. 404 00:17:06,360 --> 00:17:08,487 ‫تیم، خودت می‌دونی که باز کردن دیوار، ‫کار درستی نیست. 405 00:17:08,487 --> 00:17:11,323 ‫چون اگه واقعا با خودت صادق باشی، ‫می‌دونی که هر کسی تو دیوار هست... 406 00:17:11,323 --> 00:17:13,367 ‫دقیقا همون جایی هستن ‫که قرار بوده باشن. 407 00:17:13,367 --> 00:17:15,285 ‫- حتی تو. ‫- و تو. 408 00:17:16,870 --> 00:17:18,372 ‫گه نخور، حریص فسقلی. 409 00:17:31,468 --> 00:17:34,179 ‫هیچوقت تا حالا تو عمرم ‫اینقدر حشری نشده بودم. 410 00:17:34,179 --> 00:17:35,597 ‫حالا... بازش کن. 411 00:17:35,597 --> 00:17:37,933 ‫آآآه، بوق بوق. 412 00:17:37,933 --> 00:17:39,685 ‫خیلی‌خب، قضیه این بوق شهوتی چیه؟ 413 00:17:39,685 --> 00:17:41,854 ‫تنظیمات سکسی رو واسه خنده انتخاب کردیم، 414 00:17:41,854 --> 00:17:44,147 ‫ولی بعد نفهمیدیم چطور تغییرش بدیم. 415 00:17:57,911 --> 00:18:00,122 ‫خیلی‌خب، همگی، یکی یکی بیاین. 416 00:18:20,976 --> 00:18:22,227 ‫تموم شدن. 417 00:18:22,227 --> 00:18:24,313 ‫- بالاخره تموم شد. ‫- تقریبا. 418 00:18:24,313 --> 00:18:26,023 ‫یه چیز دیگه مونده. 419 00:18:26,481 --> 00:18:27,941 ‫برو بیرون، شری. 420 00:18:27,941 --> 00:18:29,943 ‫- دلت نمی‌خواد که ببینی. ‫- می‌فهمم. 421 00:18:31,778 --> 00:18:34,948 ‫فکر کردین می‌تونین با ملت طوری رفتار کنین ‫انگار توی یه سریال داخل یه سریال دیگه‌ان؟ 422 00:18:34,948 --> 00:18:37,284 ‫انگار ما آدم‌های واقعی نیستیم ‫که زندگی می‌کنیم، ها؟ 423 00:18:37,284 --> 00:18:38,660 ‫خب، بذار ببینیم شما چطور خوشتون میاد. 424 00:18:42,080 --> 00:18:44,082 ‫آآخ. 425 00:18:44,082 --> 00:18:46,543 ‫نمی‌تونی ما رو اینجا ول کنی بری! ‫چطور زنده بمونیم؟ 426 00:18:46,543 --> 00:18:47,503 ‫اینم یه پاستیل. 427 00:18:47,503 --> 00:18:50,005 ‫اگه حواستون باشه، ‫شاید یه ماه دووم بیارین. 428 00:18:57,888 --> 00:18:59,473 ‫حالا تموم شد. 429 00:18:59,473 --> 00:19:01,892 ‫اون حرفی که موقع فرار از دیوار زدی، ‫حقیقت داشت: 430 00:19:01,892 --> 00:19:04,019 ‫تموم این اتفاق‌ها باید میفتاد ‫تا ما کنار هم قرار بگیریم. 431 00:19:04,770 --> 00:19:06,146 ‫دوستت دارم، تیم. 432 00:19:06,146 --> 00:19:07,272 ‫منم دوستت دارم، شری. 433 00:19:11,109 --> 00:19:12,653 ‫کجا با این عجله، تیم؟! 434 00:19:14,363 --> 00:19:16,823 ‫گوریل فراری سوار ما-مات ‫از سریال تاندرکتس شده؟ 435 00:19:16,823 --> 00:19:19,952 ‫درسته، تیم. اومدم تا تو رو برای ‫یک ماموریت جدید استخدام کنم. 436 00:19:19,952 --> 00:19:22,913 ‫ما دوتا باید به مقبره‌های ‫آمریکای مرکزی حمله کنیم. 437 00:19:22,913 --> 00:19:24,706 ‫فقط تا متقارن شدن سیاره‌ها، فرصت داریم، 438 00:19:24,706 --> 00:19:27,042 ‫و کتابچه‌ی بابام رو دارم ‫که پر از رمز و رازه! 439 00:19:27,042 --> 00:19:29,586 ‫خیلی پیچیده است ‫و باید همین حالا بریم! 440 00:19:29,586 --> 00:19:30,838 ‫حالا؟ چی بگم... 441 00:19:30,838 --> 00:19:32,631 ‫شک و تردیدت رو درک می‌کنم. 442 00:19:32,631 --> 00:19:34,675 ‫فکر می‌کردی که ماجراجویی‌هات تموم شد. 443 00:19:34,675 --> 00:19:35,759 ‫خب تموم شدن، نشدن؟ 444 00:19:35,759 --> 00:19:37,928 ‫نه، تازه شروع شدن. 445 00:19:37,928 --> 00:19:39,388 ‫وای! ‫شری هم می‌تونه بیاد؟ 446 00:19:39,388 --> 00:19:41,348 ‫من این یکی رو کنار میشینم، گرمای زندگیم. 447 00:19:41,348 --> 00:19:42,975 ‫ولی هر وقت برگردی، ‫اینجا حی و حاضرم. 448 00:19:42,975 --> 00:19:44,768 ‫پس من پایه‌ام، گوریل! 449 00:19:45,477 --> 00:19:47,312 ‫بیا، یه کم سیگار بخور. 450 00:19:47,312 --> 00:19:48,689 ‫واسه پرواز به انرژی احتیاج داری. 451 00:19:49,773 --> 00:19:51,650 ‫ووو-هوو-هووو! 452 00:19:54,820 --> 00:19:56,822 ‫- ووو-هوو-هووو! ‫- داریم از دستش میدیم. 453 00:19:58,240 --> 00:20:00,576 ‫- داریم از دستش میدیم. ‫- چی؟ کی رو از دست میدی؟ 454 00:20:00,576 --> 00:20:01,994 ‫آسمون چی کارش شد؟ 455 00:20:01,994 --> 00:20:04,204 ‫این همون نوریه که ‫آخر فیلم توتال ریکال بود؟ 456 00:20:04,204 --> 00:20:06,707 ‫ولش کن! ‫خوش بگذرون! 457 00:20:08,000 --> 00:20:09,793 ‫داریم از دستش میدیم! 458 00:20:10,419 --> 00:20:11,753 ‫داریم از دستش میدیم! 459 00:20:11,753 --> 00:20:13,964 ‫چشم‌هاش زیر پلک ‫هنوز دارن تکون می‌خورن، دیدی؟ 460 00:20:13,964 --> 00:20:15,757 ‫احتمال همزمان با از کار افتادن مغزش... 461 00:20:15,757 --> 00:20:19,011 ‫یه جور توهم «همه‌چیز رویا بود» ‫رو تجربه می‌کنه. 462 00:20:19,011 --> 00:20:22,306 ‫گوریل... ما-مات... سیگار... 463 00:20:22,306 --> 00:20:24,474 ‫شنیدی؟ قشنگ مشخصه ‫که مغزش داره به فنا میره. 464 00:20:24,474 --> 00:20:26,685 ‫پس واسه همینه که شق کرده. 465 00:20:29,646 --> 00:20:32,232 ‫بوووووق. 466 00:20:32,232 --> 00:20:35,319 ‫مُرد. ‫سرب بدنش بیش از حد بود. 467 00:20:35,319 --> 00:20:38,989 ‫بووووووووووووووق. 468 00:20:40,949 --> 00:20:42,868 ‫لعنت. می‌خواستم تاوان جنایاتش رو بده. 469 00:20:42,868 --> 00:20:45,871 ‫ولی معلومه مثل همیشه، ‫از زیرش قسر در میره. 470 00:20:47,831 --> 00:20:50,000 ‫حالا که فکرش رو می‌کنم، ‫شاید ایده خوبی نبود که... 471 00:20:50,000 --> 00:20:52,169 ‫رگ‌هاش رو پر از محلول لنز چشم کردم. 472 00:20:52,169 --> 00:20:54,129 ‫ولی هی، زندگی همینه. ‫درس عبرت میشه. 473 00:21:19,988 --> 00:21:21,698 ‫حالا چی میشه؟ 474 00:21:36,922 --> 00:21:39,633 ‫آآه، هولو. 475 00:21:39,633 --> 00:21:42,553 ‫یک استراحت از استراحتم لازم دارم. 476 00:21:42,553 --> 00:21:44,096 ‫و منم لکسوس می‌خوام. 477 00:21:44,120 --> 00:21:49,120 ‫مترجم: ‫K H A S H A Y A R 478 00:21:49,144 --> 00:21:55,144 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫www.30nama.com