1 00:00:01,800 --> 00:00:06,800 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:07,000 --> 00:00:12,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 3 00:00:12,930 --> 00:00:15,307 ‫دیل، بیست دقیقه است ‫که به اون کیک خیس... 4 00:00:15,307 --> 00:00:16,725 ‫«رولو» زل زدی‌ها. 5 00:00:16,725 --> 00:00:18,685 ‫- اینجا که کتابخونه نیست. ‫- خودم ردیفش می‌کنم. 6 00:00:19,436 --> 00:00:21,522 ‫سه بسته شکر قهوه‌ای «شوگر این د را». 7 00:00:21,522 --> 00:00:23,649 ‫خودم ترجیح می‌دم شکر قهوه‌ای بخورم. 8 00:00:24,858 --> 00:00:28,070 ‫چه تبادل غیرجنسی خارق‌العاده‌ای داشتیم. 9 00:00:28,070 --> 00:00:30,781 ‫هفته بعد می‌بینمت. 10 00:00:30,782 --> 00:00:31,200 ‫[رسید: سه بسته شکر قهوه‌ای ‫پرداخت شد] 11 00:00:31,250 --> 00:00:32,900 ‫[یه ربع دیگه بیا پاتوقمون] 12 00:00:36,620 --> 00:00:37,621 ‫بیا. 13 00:00:40,350 --> 00:00:42,708 ‫[وارد نشوید ‫سیل این ناحیه را تخریب کرده] 14 00:00:42,709 --> 00:00:45,254 ‫عه، داریم کجا می‌ریم؟ ‫اینجا که محل سکونت افراد چندشه. 15 00:00:45,254 --> 00:00:47,047 ‫به زودی می‌رسیم. 16 00:00:47,048 --> 00:00:48,089 ‫[سوخت پسمانده] 17 00:00:48,090 --> 00:00:50,175 ‫هر کی آخر بشه، ‫اسمارتیز گندیده است! 18 00:00:50,176 --> 00:00:55,388 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 19 00:00:55,389 --> 00:00:57,349 ‫وایستا ببینم، اینجا امنه؟ 20 00:00:57,349 --> 00:00:59,351 ‫چطور مگه؟ از کوسه‌های کوچولو می‌ترسی؟ 21 00:00:59,893 --> 00:01:01,478 ‫مارک! 22 00:01:02,187 --> 00:01:03,647 ‫ای خدا، چقدر بی‌شعوری. 23 00:01:03,647 --> 00:01:05,858 ‫چنین کاری نکـ... آخ. 24 00:01:05,858 --> 00:01:08,485 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آره، صرفا حس کردم... آخ! 25 00:01:08,485 --> 00:01:10,195 ‫آلی! 26 00:01:13,156 --> 00:01:14,992 ‫وای خدایا، آلی! 27 00:01:14,992 --> 00:01:18,954 ‫نه، نه، نه! 28 00:01:23,125 --> 00:01:24,334 ‫همگی کمربندتون رو بستین؟ 29 00:01:24,334 --> 00:01:25,794 ‫- شک نکن! ‫- خفه خون بگیرین ببینم. 30 00:01:25,794 --> 00:01:27,588 ‫می‌خوام سخنرانی کوتاه خفنی بکنم. 31 00:01:27,588 --> 00:01:29,756 ‫اِهِم. ‫تعمیر سفینه‌مون مجددا تموم شده... 32 00:01:29,756 --> 00:01:33,468 ‫و بالاخره می‌تونیم ‫از این خراب‌شده سطح پایین بریم! 33 00:01:33,468 --> 00:01:34,970 ‫- ممنون. ‫- پارسال هم که همین کار رو کردیم. 34 00:01:34,970 --> 00:01:36,847 ‫«ور ور ور، زمین خیلی داغونه،» 35 00:01:36,847 --> 00:01:38,473 ‫«یه مشت حرف علمی‌تخیلی، ‫داریم می‌ریم.» 36 00:01:38,473 --> 00:01:40,642 ‫- ایشه! حرف‌های جدید بزن! خیلی مزخرفه! ‫- کار کی بود؟ کار کی بود؟ 37 00:01:40,642 --> 00:01:41,393 ‫این دفعه می‌ریم بابا. 38 00:01:41,393 --> 00:01:43,604 ‫عایشه، روند پیش از پروازت رو آغاز کن! 39 00:01:43,604 --> 00:01:46,815 ‫اولا، خیال کردی کی هستی ‫که این شکلی باهام صحبت می‌کنی؟ 40 00:01:46,815 --> 00:01:48,692 ‫دوما، آغاز کردم. 41 00:01:48,692 --> 00:01:51,278 ‫پوف، حالا شد عوضی خان. 42 00:01:51,278 --> 00:01:53,363 ‫امروز واقعا واسه همگیمون خیلی مهمه، 43 00:01:53,363 --> 00:01:55,282 ‫ولی واسه من مهم‌تره، ‫آخه من رهبر عملیاتمون هستم... 44 00:01:55,282 --> 00:01:57,242 ‫و وقتی شما بدجوری ریده بودین، ‫کل زحمات رو متقبل شدم. 45 00:01:58,243 --> 00:02:00,787 ‫پرواز لغو شد. ‫یه سری از اعضا حضور ندارن. 46 00:02:00,787 --> 00:02:03,290 ‫منظورت چیه؟ ‫همگیمون که کمربندمون رو بستیم و... وای! 47 00:02:04,166 --> 00:02:06,001 ‫هورا کوروو! 48 00:02:06,001 --> 00:02:08,212 ‫ای بابا، همیشه گول ‫ضبط صوت «تاک‌بوی» رو می‌خورم. 49 00:02:08,837 --> 00:02:13,217 ‫هه! هم سرت «شاوشنک» بازی درآوردن، ‫هم «فریس بولر» بازی، هم «گلاگر» بازی! 50 00:02:17,596 --> 00:02:19,014 ‫سرسره بی‌پایان درست کردین؟ 51 00:02:19,014 --> 00:02:21,683 ‫ای بابا! خودتون که می‌دونین اگه سوار نشین، ‫نمی‌تونم سفینه رو بلند کنم... 52 00:02:21,683 --> 00:02:24,436 ‫وای! پام! ‫ذوب شده! 53 00:02:24,436 --> 00:02:26,063 ‫چرا براتون مهم نیست؟ ‫اینجا رو باشین! 54 00:02:26,063 --> 00:02:27,773 ‫این‌قدر خوش نگذرونین! ‫دارم ذوب می‌شم! 55 00:02:27,773 --> 00:02:30,609 ‫کار امروزمون حل کردن همین مشکله! ‫بس کنین! 56 00:02:31,568 --> 00:02:33,612 ‫سیاره شلورپ، سیاره‌ای آرمانی بود، 57 00:02:33,612 --> 00:02:35,572 ‫ولی بعدش سیارکه بهش برخورد کرد. 58 00:02:36,865 --> 00:02:39,159 ‫به صد فرد بالغ و کلون‌هاشون ‫یه شفیره دادن... 59 00:02:39,159 --> 00:02:41,286 ‫و گفتن فرار کنین ‫و برین تو فضا... 60 00:02:41,286 --> 00:02:43,622 ‫سیاراتی متروکه پیدا کنین ‫که بتونیم توشون مستقر بشیم. 61 00:02:44,331 --> 00:02:47,292 ‫ما رو زمین سقوط کردیم ‫که جمعیتش همین‌جوری هم خیلی زیاده. 62 00:02:47,292 --> 00:02:49,002 ‫درسته. از اولش خودم داشتم صحبت می‌کردم. 63 00:02:49,002 --> 00:02:50,796 ‫من همونی‌ام که شفیره دستشه. ‫اسمم کورووئه. 64 00:02:50,796 --> 00:02:51,807 ‫دارین سریال خودم رو تماشا می‌کنین. 65 00:02:51,831 --> 00:02:53,215 ‫همین الان شفیره‌مون رو انداختم. ‫من رو دیدین؟ 66 00:02:53,215 --> 00:02:54,550 ‫خیلی مسخره است. 67 00:02:54,550 --> 00:02:56,468 ‫از زمین متنفرم. ‫محل زندگی وحشتناکیه. 68 00:02:56,468 --> 00:02:57,886 ‫ملت احمقن و آدم رو گیج می‌کنن. 69 00:02:57,886 --> 00:03:00,097 ‫همیشه قهوه‌های اجق وجقی سفارش می‌دن. 70 00:03:00,097 --> 00:03:02,349 ‫آخه وقتی می‌تونن مخروط‌های مازویی ‫هم‌دمای اتاق «انرژون» رو... 71 00:03:02,349 --> 00:03:04,434 ‫خیلی راحت هضم کنن، ‫قهوه به چه کارشون میاد؟ 72 00:03:04,434 --> 00:03:06,311 ‫تا مخروط مازوییم رو نخوردم، ‫باهام حرف نزنین. 73 00:03:06,312 --> 00:03:09,300 ‫«مخالفان خورشیدی» 74 00:03:12,100 --> 00:03:13,500 ‫[اورژانس بیمارستان سنت جو] 75 00:03:13,610 --> 00:03:14,945 ‫می‌خوای سطلت رو خالی کنم؟ 76 00:03:14,945 --> 00:03:16,321 ‫نه‌خیر. اون مایعات هم خودم هستن. 77 00:03:16,321 --> 00:03:17,823 ‫آره، خودم می‌دونم بوی گند می‌ده. 78 00:03:17,823 --> 00:03:19,074 ‫سلام دوستان. ‫شرمنده که معطل شدین. 79 00:03:19,074 --> 00:03:20,105 ‫فصل مراسمات رقص مدارسه... 80 00:03:20,129 --> 00:03:22,035 ‫و امروز کلی سقط جنین داشتیم. ‫سرمون خیلی شلوغه. 81 00:03:22,035 --> 00:03:23,829 ‫خب، تا تشخیص خودم رو نگفتم، 82 00:03:23,829 --> 00:03:26,331 ‫مطمئنین دستگاهی فضایی ندارین... 83 00:03:26,331 --> 00:03:28,166 ‫که ترجیح بدین با همون بررسی کنین؟ 84 00:03:28,166 --> 00:03:29,585 ‫تصمیم گرفتیم یه بار تنوع به خرج بدیم. 85 00:03:29,585 --> 00:03:31,211 ‫به کرات مشکلاتمون رو ‫به سفینه‌مون می‌گیم. 86 00:03:31,211 --> 00:03:32,337 ‫به کرات! 87 00:03:32,337 --> 00:03:35,299 ‫خب، تو دانشکده پزشکی ‫«ذوب شدن فضایی‌ها» رو یاد نمی‌دن، 88 00:03:35,299 --> 00:03:38,552 ‫ولی چند مقاله راجع به هرپس سگ‌ها پیدا کردم ‫که ظاهرا همخونی داره. 89 00:03:38,552 --> 00:03:41,263 ‫کوروو، دچار مشکلی شدی ‫که ما «دی‌ان‌ای آلفا» خطابش می‌کنیم. 90 00:03:41,263 --> 00:03:44,933 ‫ذرات تشکیل‌دهنده سلول‌هات ‫گیرنده‌هایی دارن که فقط در صورتی... 91 00:03:44,933 --> 00:03:46,685 ‫که اعضای گله‌تون نقششون رو ‫ایفا کنن، فعال می‌شن. 92 00:03:46,685 --> 00:03:48,103 ‫وایستین ببینم، اعضای گله‌اش ماییم؟ 93 00:03:48,103 --> 00:03:49,771 ‫- به نظرم اشتباهه. ‫- چه گله خوش‌تیپی هستیم! 94 00:03:49,771 --> 00:03:52,482 ‫وقتی شکست خوردن گروهتون تداوم پیدا کنه، 95 00:03:52,482 --> 00:03:55,235 ‫گیرنده‌هاشون می‌پوسن ‫و «روند ذوب شدن»ـت آغاز می‌شه... 96 00:03:55,235 --> 00:03:57,738 ‫تا خودت بمیری ‫و سگ بعدی... 97 00:03:57,738 --> 00:03:59,740 ‫یا فضایی بعدی ‫جات رو بگیره. 98 00:03:59,740 --> 00:04:00,490 ‫بامزه نیست؟ 99 00:04:00,490 --> 00:04:02,576 ‫شما احمق‌های تنبل ‫دارین واقعا به کشتنم می‌دین! 100 00:04:02,576 --> 00:04:04,077 ‫خب، خوشبختانه می‌شه ‫روندش رو معکوس کرد، 101 00:04:04,077 --> 00:04:06,997 ‫ولی این خنگول‌ها ‫باید حتما کارشون رو... 102 00:04:06,997 --> 00:04:07,956 ‫جدی بگیرن. 103 00:04:07,956 --> 00:04:09,374 ‫چی؟ من که نمی‌تونم ‫بهشون تکیه کنم! 104 00:04:09,374 --> 00:04:11,335 ‫به کیرم، شیمی‌درمانیم کن. ‫می‌خوام شیمی‌درمانی کنم. 105 00:04:11,335 --> 00:04:14,588 ‫اصلا خوششون نمیاد مشکلات خانوادگی رو ‫با شیمی‌درمانی حل کنیم. 106 00:04:15,047 --> 00:04:18,175 ‫خیلی‌خب، مبل رو برات آماده کردم ‫و کلی مایعات برات آوردم. 107 00:04:18,175 --> 00:04:20,177 ‫از آبجو بگیر، تا آب پرتقال ‫«سانی دی»، تا شاش. 108 00:04:20,177 --> 00:04:22,471 ‫شاشش داغه؟ ‫شاش داغ می‌خوام. 109 00:04:22,471 --> 00:04:24,681 ‫این رو محکم می‌بندم... 110 00:04:24,681 --> 00:04:26,975 ‫که مایعات بوگندوت بیرون نریزه. 111 00:04:26,975 --> 00:04:28,894 ‫فرض نکن کیسه زباله است، 112 00:04:28,894 --> 00:04:30,437 ‫در واقع پوشک کل بدنته. 113 00:04:30,437 --> 00:04:32,439 ‫خودم می‌دونم واسه چی ‫باهام مهربون شدین کثافت‌ها. 114 00:04:32,439 --> 00:04:33,899 ‫عذاب وجدان دارین. ‫خب، عذاب وجدانتون رو بکنین تو کونتون. 115 00:04:33,899 --> 00:04:36,318 ‫پام که با عذاب وجدانتون جامد نمی‌شه! 116 00:04:37,986 --> 00:04:40,072 ‫خیلی‌خب، می‌دونم چنین اتفاقی خیلی نادره، 117 00:04:40,072 --> 00:04:42,491 ‫ولی عذاب وجدان دارم ‫که کوروو رو با تنبلیم ذوب کردم. 118 00:04:42,491 --> 00:04:43,659 ‫آره، من هم دارم. 119 00:04:43,659 --> 00:04:45,911 ‫شاید بهتر باشه ‫در حدی که بهتر بشه... 120 00:04:45,911 --> 00:04:47,704 ‫یه سری از وظایف مأموریتمون رو انجام بدیم. 121 00:04:47,704 --> 00:04:50,123 ‫پیشنهادت رو می‌قاپم و کمی تغییرش می‌دم، 122 00:04:50,123 --> 00:04:52,835 ‫نظرتون چیه بذاریم کوروو ذوب بشه ‫و خودمون هر کاری خواستیم بکنیم؟ 123 00:04:52,835 --> 00:04:54,419 ‫آها، در این صورت... 124 00:04:54,419 --> 00:04:56,296 ‫مجبور نمی‌شیم کارمون رو انجام بدیم ‫و خیلی خوشم میاد. 125 00:04:56,296 --> 00:04:57,422 ‫همکاریمون حرف نداشت تری. 126 00:04:57,422 --> 00:05:00,300 ‫بچه‌ها! قرار نیست بذاریم ‫کوروو ذوب بشه. 127 00:05:00,300 --> 00:05:02,010 ‫بهتره حداقل نذاریم عذاب بکشه. 128 00:05:02,010 --> 00:05:04,263 ‫می‌شه لطفا یکی باز هم برام شاش بیاره؟ 129 00:05:05,055 --> 00:05:07,140 ‫نمی‌شه کوروو رو بکشیم! ‫اون‌جوری کی تی‌شرت‌هام رو بشوره؟ 130 00:05:07,140 --> 00:05:10,018 ‫واقعا کل خریدهامون رو خودش می‌کنه ‫و جنازه ملت رو مخفی می‌کنه. 131 00:05:10,018 --> 00:05:12,062 ‫ای بابا، اگه نباشه، ‫مجبور می‌شیم کارهای خونه رو بکنیم. 132 00:05:12,062 --> 00:05:13,856 ‫خیلی‌خب، بیاین بیشتر ‫به وظایف مأموریتمون برسیم، 133 00:05:13,856 --> 00:05:15,732 ‫ولی فقط در حدی باشه ‫که مجبور نشیم آشغال‌ها رو بذاریم دم در. 134 00:05:15,732 --> 00:05:17,526 ‫- عین آب خوردنه. ‫- از پسش برمیایم! 135 00:05:18,569 --> 00:05:20,487 ‫اصلا شما دوتا وظایف مأموریتتون رو بلدین؟ 136 00:05:20,487 --> 00:05:21,989 ‫- روحم هم خبر نداره. ‫- فکر نکنم بلد باشم. 137 00:05:21,989 --> 00:05:24,908 ‫عایشه، لطفا وظایف مأموریت کلون‌هامون رو ‫براشون توضیح بده. 138 00:05:24,908 --> 00:05:27,494 ‫اصلا می‌دونی چیه؟ محض خنده ‫وظایف خودم رو هم شرح بده. 139 00:05:27,494 --> 00:05:28,537 ‫لطفا دقیق شرح بده. 140 00:05:28,537 --> 00:05:30,622 ‫می‌خواین کریستال‌های معارفه رو پخش کنم؟ 141 00:05:30,622 --> 00:05:32,207 ‫کریستال معارفه؟ 142 00:05:32,207 --> 00:05:34,668 ‫عه، به اسمش می‌خوره ‫که باید قبلا تماشاش می‌کردیم. 143 00:05:34,668 --> 00:05:36,461 ‫قرار بود روزانه تماشاشون کنین. 144 00:05:36,461 --> 00:05:37,713 ‫ای خنگول. 145 00:05:46,013 --> 00:05:47,931 ‫در اولین لحظات مأموریتتون، 146 00:05:47,931 --> 00:05:49,516 ‫یادتون باشه پای چی وسطه. 147 00:05:49,516 --> 00:05:51,018 ‫شلورپ بهتون اعتماد کرده که... 148 00:05:51,018 --> 00:05:52,394 ‫آخ. چه حوصله‌سربره. 149 00:05:53,228 --> 00:05:55,397 ‫یامیولک محافظ گروه ‫و رئیس حراسته. 150 00:05:55,397 --> 00:05:57,149 ‫باید خطرات مأموریتتون رو دفع کنی. 151 00:05:57,149 --> 00:06:00,444 ‫باید قدرتمند و خشن باشی و حاضر باشی ‫در راه بقای گروهتون جون بدی. 152 00:06:00,444 --> 00:06:02,487 ‫بیاین «جون دادن» رو حتمی حساب نکنیم. 153 00:06:02,487 --> 00:06:04,239 ‫جسی وقایع‌نگاره ‫و همه‌چی رو مشاهده می‌کنه. 154 00:06:04,239 --> 00:06:07,701 ‫ماجراجویی‌های موفقیت‌آمیز ‫و شکست خورده‌تون رو با شفافیت ثبت کن... 155 00:06:07,701 --> 00:06:10,454 ‫که شلورپی‌های آینده ‫از اشتباهاتتون درس بگیرن. 156 00:06:10,454 --> 00:06:14,041 ‫وای! من در حکم ‫جی کی رولینگ گله‌مونم! کروسیو! 157 00:06:14,041 --> 00:06:15,918 ‫تری، کار تو از همه مهم‌تره. 158 00:06:15,918 --> 00:06:18,420 ‫آخه شفیره بزرگ می‌شه ‫و سیاره جدیدتون رو قابل سکونت می‌کنه؛ 159 00:06:18,420 --> 00:06:19,671 ‫تو هم باید تربیتش کنی. 160 00:06:19,671 --> 00:06:22,216 ‫چرا که متخصص شفیره هستی ‫و وظیفه‌ات... 161 00:06:22,216 --> 00:06:24,718 ‫وایستین ببینم. ‫من باید مراقب شفیره باشم؟ 162 00:06:24,718 --> 00:06:26,887 ‫کوروو همیشه همین رو می‌گه دیگه تری! 163 00:06:26,887 --> 00:06:27,888 ‫آره، از قبل می‌دونستیم. 164 00:06:27,888 --> 00:06:30,766 ‫من که آمادگی بزرگ کردن شفیره ندارم! ‫هنوز نفهمیدم از زندگی چی می‌خوام! 165 00:06:30,766 --> 00:06:32,100 ‫ای بابا، من می‌خوام برم کابو! 166 00:06:32,100 --> 00:06:34,394 ‫می‌خوای کنار شرابت، ‫تردک هم سرو کنیم تری؟ 167 00:06:34,394 --> 00:06:36,104 ‫مسئولیت‌پذیری ترسناکه دیگه. 168 00:06:36,104 --> 00:06:39,233 ‫ولی وقتشه بزرگ بشی ‫و به مأموریتمون برسی. 169 00:06:39,233 --> 00:06:41,401 ‫- باید کوروو رو نجات بدیم! ‫- باید کوروو رو نجات بدیم! 170 00:06:43,612 --> 00:06:44,738 ‫دارین چه غلطی می‌کنین؟ 171 00:06:44,738 --> 00:06:47,157 ‫وای، پشم‌هام، جریان کوروو رو فراموش کردیم! 172 00:06:47,157 --> 00:06:48,742 ‫حواسمون رو زمین خیلی پرت می‌شه. 173 00:06:48,742 --> 00:06:49,826 ‫وقتی اینجا این همه خانم‌های... 174 00:06:49,826 --> 00:06:51,745 ‫رپ‌باز هستن که باید تشویقشون کنیم، ‫نمی‌تونیم به کارمون برسیم. 175 00:06:51,745 --> 00:06:53,997 ‫من هم باید اون کامیون «ماک» گنده رو ‫تو اون گاراژ کوچولو پارک کنم. 176 00:06:53,997 --> 00:06:57,251 ‫خب، اگه بخوایم تمرکز کنیم، ‫باید بریم یه سیاره دیگه. 177 00:06:57,251 --> 00:07:00,587 ‫خوبه، عایشه، تا این احمق‌ها ‫پشیمون نشدن، روند پیش از پرواز رو آغاز کن. 178 00:07:00,587 --> 00:07:02,631 ‫باشه. روند چرتش رو آغاز کردم. 179 00:07:02,631 --> 00:07:04,424 ‫ایول، پرواز می‌کنیم! 180 00:07:04,424 --> 00:07:06,009 ‫کل اعضا حضور ندارن. 181 00:07:06,009 --> 00:07:07,135 ‫ای عوضی‌ها! 182 00:07:07,135 --> 00:07:08,679 ‫وایستا ببینم، ولی همه که حاضرن. 183 00:07:08,679 --> 00:07:11,390 ‫نه‌خیر. ‫کل اعضا یعنی کل اعضای بدنتون... 184 00:07:11,390 --> 00:07:13,308 ‫که قطع شده و یه گوشه افتاده ‫تو سفینه باشه. 185 00:07:13,308 --> 00:07:14,560 ‫- وایستا ببینم، چی؟ ‫- برو کیرت رو بیار. 186 00:07:14,560 --> 00:07:16,395 ‫کسی اعضای بدنش رو ‫جایی ول کرده؟ 187 00:07:16,395 --> 00:07:18,522 ‫خب، آره. ‫من زندگی مفرحی دارم. 188 00:07:18,522 --> 00:07:20,983 ‫خیال کردین این‌قدر وقت دارم ‫که می‌تونم شب تا صبح... 189 00:07:20,983 --> 00:07:22,526 ‫اعضای بدنم رو جمع کنم؟ 190 00:07:22,526 --> 00:07:23,318 ‫نه‌خیر! 191 00:07:23,861 --> 00:07:25,362 ‫به من نگاه نکن. ‫من همه‌چی رو نگه می‌دارم! 192 00:07:25,362 --> 00:07:27,948 ‫اعضای بدن شلورپی یاب رو فعال کن. 193 00:07:29,908 --> 00:07:31,785 ‫کل سیاره رو می‌گرده ‫و اعضای بدن شلورپی رو پیدا می‌کنه. 194 00:07:31,785 --> 00:07:33,579 ‫دستگاه چندشیه، ولی خوراک الانه. 195 00:07:33,579 --> 00:07:35,330 ‫من که مشکلی ندارم، ‫کل اعضام تو سفینه‌ان. 196 00:07:37,791 --> 00:07:40,294 ‫وای! اعضای بدنت رو همه‌جا ول کردی‌ها! 197 00:07:40,294 --> 00:07:41,503 ‫پنج‌تاشون رو تو «هوم دیپو» ول کردم؟ 198 00:07:41,503 --> 00:07:44,006 ‫حتما مال همون تابستونیه که سعی کرده بودم ‫تو برنامه «افسانه‌زدایان» مجری بشم. 199 00:07:44,006 --> 00:07:47,259 ‫اون دوتا مومیایی موقرمز ‫همه افسانه‌ها رو شرح دادن. 200 00:07:47,259 --> 00:07:50,179 ‫کار تو وقایع‌نگاریه، ‫افسانه‌زدایی نیست! 201 00:07:50,179 --> 00:07:51,430 ‫آخ، این دستم رو بیشتر دوست داشتم! 202 00:07:51,430 --> 00:07:53,891 ‫باید تا کوروو کاملا ذوب نشده ‫اعضای بدنمون رو پیدا کنیم، 203 00:07:53,891 --> 00:07:55,475 ‫وگرنه مجبور می‌شیم ‫مالیات دادن رو یاد بگیریم! 204 00:07:55,475 --> 00:07:56,727 ‫کار خیلی پیچیده‌ایه! 205 00:07:56,727 --> 00:07:58,520 ‫عمرا اگه بتونین ‫سطح استهلاک کتونی... 206 00:07:58,520 --> 00:08:00,731 ‫سفر در زمان مخصوص کارتون رو حساب کنین! 207 00:08:00,731 --> 00:08:03,609 ‫اِم، می‌خوایم شفیره رو ‫همین‌جا ول کنیم تری؟ 208 00:08:03,609 --> 00:08:04,860 ‫شفیره که نمی‌تونه ‫از صندلی مخصوصش بلند بشه. 209 00:08:04,860 --> 00:08:07,154 ‫تازه، اگه بتونه هم ‫بی‌خیال شیرینی‌های هزارلاش نمی‌شه. 210 00:08:09,740 --> 00:08:11,074 ‫عه! 211 00:08:23,462 --> 00:08:25,672 ‫گاوه می‌گه ما! 212 00:08:52,366 --> 00:08:53,450 ‫سلام ادی! 213 00:08:53,450 --> 00:08:55,994 ‫وای! چه زود اومدی خونه! 214 00:08:55,994 --> 00:08:57,913 ‫سلام کیتی! سلام عزیز دلم! ‫یه ماچ بده! 215 00:09:01,208 --> 00:09:02,376 ‫بیا تو ببینم. 216 00:09:03,460 --> 00:09:07,130 ‫هنوز باورم نمی‌شه ‫که دقیقا یه سال پیش... 217 00:09:07,130 --> 00:09:09,299 ‫جلوم زانو زدی و این رو بهم دادی. 218 00:09:09,299 --> 00:09:11,176 ‫یادته؟ دومین قرارمون بود. 219 00:09:11,176 --> 00:09:12,636 ‫خیال کرده بودم دیوانه‌ای. 220 00:09:12,636 --> 00:09:14,388 ‫دیوانه‌وار دوستت دارم. 221 00:09:14,388 --> 00:09:17,766 ‫سوگند خورده بودم اصلا با همکاران بابام ‫رابطه نداشته باشم. 222 00:09:17,766 --> 00:09:20,686 ‫ولی تو عین باقی زیردست‌هاش نیستی، ‫تو فرق می‌کنی. 223 00:09:20,686 --> 00:09:22,020 ‫راستی، سفر کاریت چطور بود؟ 224 00:09:22,020 --> 00:09:23,605 ‫ترکوندم، ترکوندم. 225 00:09:23,605 --> 00:09:25,023 ‫بابا جونم خیلی خوشحال می‌شه. 226 00:09:25,607 --> 00:09:28,443 ‫یعنی اصلا نمی‌فهمه که می‌خوای ‫دار و ندارش رو بالا بکشی. 227 00:09:29,361 --> 00:09:31,738 ‫هه هه. هه هه. ‫هه هه. هه هه. 228 00:09:36,827 --> 00:09:38,287 ‫خیلی‌خب بچه‌ها، ‫ذوب شدنم تشدید شده، 229 00:09:38,287 --> 00:09:40,205 ‫پس بیاین اعضای بدنتون رو جمع کنیم ‫برگردیم سراغ... 230 00:09:40,205 --> 00:09:41,915 ‫ترک این سیاره خراب‌شده. 231 00:09:47,004 --> 00:09:48,172 ‫یختون کثیفه! 232 00:09:48,172 --> 00:09:50,340 ‫از من نپرسین ‫واسه چی اونجا بوده! 233 00:09:50,340 --> 00:09:52,843 ‫از خودشون بپرسین ‫واسه چی تمیزش نکردن! 234 00:09:56,930 --> 00:09:59,433 ‫عه، اون تخم... کمرخارون منه! 235 00:09:59,433 --> 00:10:00,726 ‫- آخ! ‫- کیرم رو بخور کوک! 236 00:10:07,191 --> 00:10:08,483 ‫کار درستی کردی. 237 00:10:08,483 --> 00:10:10,194 ‫یعنی همه اعضای بدنشون رو جمع کردن؟ 238 00:10:10,194 --> 00:10:11,028 ‫اِم، یه کم دیگه مونده. 239 00:10:11,028 --> 00:10:13,780 ‫کافیه بریم شهر پرباد ‫که دو عضو آخرم رو هم برداریم. 240 00:10:13,780 --> 00:10:15,324 ‫رفته بودی شیکاگو، ‫ولی دعوتم نکرده بودی؟ 241 00:10:15,324 --> 00:10:17,117 ‫خودت که می‌دونی چقد ‫از فروشگاه‌های شامبرگ خوشم میاد! 242 00:10:17,117 --> 00:10:19,286 ‫آخرین دفعه که رفته بودیم، ‫کلا منتظر بودیم خرید جناب‌عالی... 243 00:10:19,286 --> 00:10:20,704 ‫از فروشگاه «هاماکر اشلیمر» تموم بشه. 244 00:10:21,121 --> 00:10:23,540 ‫چند وقته که من و یامیولک ‫به شیکاگو رفت و آمد می‌کنیم... 245 00:10:23,540 --> 00:10:25,751 ‫تا با گروه «شیکاگو پرو تامبلرز» تمرین کنیم. 246 00:10:25,751 --> 00:10:28,170 ‫بین دو نیمه برنامه آکروباتیک ‫خفنی اجرا می‌کنن. 247 00:10:28,170 --> 00:10:29,671 ‫من تمرین می‌کنم ‫که فرز بمونم، 248 00:10:29,671 --> 00:10:31,215 ‫تازه، اگه پیپین هم باشه، ‫باهاش گپ می‌زنیم. 249 00:10:31,215 --> 00:10:34,009 ‫سر آخرین تمرینمون ‫بدجوری افتادیم رو همدیگه... 250 00:10:34,009 --> 00:10:36,053 ‫و باسن جفتمون کنده شد. 251 00:10:36,053 --> 00:10:37,012 ‫عه، پیداشون کردم! 252 00:10:37,971 --> 00:10:39,723 ‫بچه‌ها، جسی و یامیولک برگشتن! 253 00:10:41,433 --> 00:10:43,560 ‫چه خبر امیلی؟ ‫چطوری آلیسا؟ 254 00:10:43,560 --> 00:10:46,730 ‫وای نه، چی شده جاش و سوفیا؟ 255 00:10:46,730 --> 00:10:49,149 ‫موقع گرم کردن واسه اجرای بین دو نیمه ‫مسابقه قهرمانی محلی... 256 00:10:49,149 --> 00:10:50,526 ‫مچ پامون شکست. 257 00:10:50,526 --> 00:10:51,985 ‫- چی؟ ‫- ولی مسابقه قهرمانی که امروزه! 258 00:10:51,985 --> 00:10:54,821 ‫تو و یامی باید واسه اجرای آخرین حرکت ‫آکروباتیک گروهیمون جامون رو پر کنین. 259 00:10:54,821 --> 00:10:56,406 ‫نه، مرسی، فرصت نداریم. 260 00:10:56,406 --> 00:10:58,742 ‫«شیکاگو پرو تامبرلز» وارد زمین می‌شن. 261 00:10:58,742 --> 00:11:00,077 ‫دارین چیـ... ‫حق نداری... 262 00:11:00,077 --> 00:11:01,870 ‫حق نداری اون لباس آکروبات قشنگ رو بپوشی. 263 00:11:01,870 --> 00:11:03,664 ‫جوراب ورزشیت رو بذار کنار ببینم. 264 00:11:03,664 --> 00:11:04,665 ‫عه، جلوی چشمم لباس می‌پوشین. 265 00:11:04,665 --> 00:11:06,959 ‫آدم نباید به وظایف آکروباتیکش نه بگه. 266 00:11:06,959 --> 00:11:08,293 ‫آهای، برگردین اینجا ببینم! 267 00:11:08,293 --> 00:11:09,503 ‫دلم می‌خواد اجراشون رو ببینم. 268 00:11:25,853 --> 00:11:28,730 ‫این مسخره‌بازی احمقانه ‫واقعا خیلی براتون مهم بود، مگه نه؟ 269 00:11:28,730 --> 00:11:31,608 ‫به عمرم چنین کار رضایت‌بخشی نکردم. 270 00:11:31,608 --> 00:11:33,777 ‫خیلی‌خب، پس گمون کنم ‫خوشحالم که چنین کاری کردیم. 271 00:11:33,777 --> 00:11:35,529 ‫ولی کاش در حال ذوب شدن نبودم. 272 00:11:35,529 --> 00:11:36,947 ‫- تری. نوبت توئه. ‫- نوبت کدومه؟ 273 00:11:36,947 --> 00:11:38,615 ‫من که گفتم همه‌چیم رو نگه می‌دارم. 274 00:11:38,615 --> 00:11:40,450 ‫بهم توهین نکن. ‫من که کلون نیستم. 275 00:11:40,450 --> 00:11:42,077 ‫وای، آره، کلی دست ول کردم. 276 00:11:42,077 --> 00:11:43,912 ‫چند ده دستت ‫کنار همدیگه تو اقیانوسن. 277 00:11:43,912 --> 00:11:45,497 ‫ای تری کثافت. 278 00:11:45,497 --> 00:11:47,875 ‫- دستت رو دادی نهنگ بخوره؟ ‫- نه! 279 00:11:47,875 --> 00:11:50,627 ‫نه. واقعا چیکار کرده بودم؟ 280 00:11:50,627 --> 00:11:52,129 ‫گلادول! 281 00:11:52,129 --> 00:11:53,422 ‫گلادول دیگه چیه؟ 282 00:11:53,422 --> 00:11:55,883 ‫مالکم کلادول جامعه‌شناس عامه است. 283 00:11:55,883 --> 00:11:58,343 ‫الان چند وقتی می‌شه ‫که دائما کون همدیگه می‌ذاریم، 284 00:11:58,343 --> 00:12:01,096 ‫من هم صبح‌ها ترجیح می‌دم ‫دستم رو با دندون بکنم و بیدارش نکنم. 285 00:12:01,096 --> 00:12:03,724 ‫آخه اگه بیدارش کنم، باید تا ظهر ‫از شرایط بشر بگیم. 286 00:12:03,724 --> 00:12:04,725 ‫طرف اصلا ساکت نمی‌شه. 287 00:12:04,725 --> 00:12:07,936 ‫دست‌هام تو کشتی تفریحی واقعیش ‫به نام «محل کشتی‌سواری» هستن. 288 00:12:07,936 --> 00:12:10,272 ‫طرفدارانش رو با کشتی تفریحیش ‫به سفری روشن‌فکرانه می‌بره. 289 00:12:10,272 --> 00:12:12,900 ‫واقعا چی شد که یه «گلادول» گفتی ‫و بعدش این همه اطلاعات دادی؟ 290 00:12:12,900 --> 00:12:14,484 ‫حسودی نکن کوروو. ‫جلوه خوبی نداره. 291 00:12:14,484 --> 00:12:15,319 ‫حسودی نمی‌کنم! 292 00:12:15,319 --> 00:12:18,572 ‫با مؤلفی که جایزه برده رابطه جنسی داشتی؟ ‫تحت تأثیر قرار گرفتم! 293 00:12:18,572 --> 00:12:20,616 ‫بزرگ‌ترین افتخار من اینه ‫که دو مسئول حفظ نام اسب‌های... 294 00:12:20,616 --> 00:12:23,202 ‫داستان‌های جرج آر آر مارتین ‫برام جق زدن. 295 00:12:24,328 --> 00:12:26,163 ‫ولی نقشه‌مون چی می‌شه عزیزم؟ 296 00:12:26,163 --> 00:12:28,165 ‫قرار بود صبر کنیم ‫تا اول بهت ترفیع بده، 297 00:12:28,165 --> 00:12:29,166 ‫بعدش بچاپیمش. 298 00:12:29,166 --> 00:12:31,502 ‫فردا! فردا! ‫بحث نکن! 299 00:12:31,502 --> 00:12:34,004 ‫بلیت آخرین پرواز مکزیکه. ‫پس باید امروز با بابا جون صحبت کنی. 300 00:12:34,004 --> 00:12:35,756 ‫مواظب باش. ‫دوستان بانفوذی داره عزیزم. 301 00:12:35,756 --> 00:12:37,090 ‫باید بی‌نقص پیش بری. 302 00:12:37,090 --> 00:12:38,926 ‫آروم باش. آروم باش. منم‌ها. 303 00:12:39,301 --> 00:12:42,846 ‫وای خدا، به زندگی تو خوزه ازوتا می‌ارزه. 304 00:12:43,680 --> 00:12:44,806 ‫وای، باز هم باهام سکس کن. 305 00:12:45,307 --> 00:12:48,101 ‫وای خدا، بدجوری عاشق بدنتم. 306 00:12:52,900 --> 00:12:54,700 ‫[پلک زدن ‫به قلم مالک گلادول] 307 00:12:57,986 --> 00:13:00,447 ‫ببخشید. ما از مهمانان گلادول هستیم. 308 00:13:00,447 --> 00:13:02,157 ‫تری هستم. ‫باید اسممون رو نوشته باشه. 309 00:13:02,157 --> 00:13:03,575 ‫سلام ترنس! چه خوش‌تیپ شدی. 310 00:13:03,575 --> 00:13:05,452 ‫چه لباس قشنگی. ‫از جنس پشم گوسفنده؟ 311 00:13:05,452 --> 00:13:07,162 ‫سلام گلادی. 312 00:13:07,162 --> 00:13:08,830 ‫عین همیشه حواست جمعه. 313 00:13:08,830 --> 00:13:11,375 ‫می‌بینم خانواده‌ات رو هم با خودت آوردی! ‫چه کار قشنگی کردی. 314 00:13:11,375 --> 00:13:13,669 ‫- آقای گلادول... ‫- وایستا. همون گلادول صدام کن. 315 00:13:13,669 --> 00:13:16,338 ‫می‌شه اشعه ده هزار ساعته‌ام رو ‫امضا کن گلادول؟ 316 00:13:16,338 --> 00:13:18,382 ‫ده هزار ساعت درس خوندن رو ‫شبیه‌سازی می‌کنه. 317 00:13:18,382 --> 00:13:20,008 ‫کتاب «داده‌های پرت»ـت ‫برام الهام‌بخش بود. 318 00:13:20,008 --> 00:13:23,136 ‫بینش اصلیم موقع نوشتن اون کتاب ‫این بود که اگه آدم واسه کاری کل وقت بذاره، 319 00:13:23,136 --> 00:13:24,054 ‫مهارتش رو به دست میاره. 320 00:13:24,054 --> 00:13:27,724 ‫انگار الان همه این موضوع رو می‌دونن، ‫ولی اون موقع هیچ‌کس بلد نبود. 321 00:13:27,724 --> 00:13:29,059 ‫آره، خیلی نابغه‌ای گلادول. 322 00:13:29,059 --> 00:13:31,353 ‫خب، ببین، بی‌جهت نیومدیم اینجا. 323 00:13:31,353 --> 00:13:33,480 ‫بذارین خودم حدس بزنم، ‫ترنس می‌خواد دست‌هاش رو پس بگیره. 324 00:13:33,480 --> 00:13:34,356 ‫وای، کارش درسته‌ها. 325 00:13:34,356 --> 00:13:36,400 ‫بیا بریم پنت‌هاوسم ‫که بهت بدمشون. 326 00:13:36,400 --> 00:13:38,819 ‫شما می‌خواین بتون بلیت وی‌آی‌پی بدم ‫که تا برگردیم، 327 00:13:38,819 --> 00:13:40,696 ‫برنامه «مالکم زن‌پوش» رو ‫تو کشتیم ببینین؟ 328 00:13:40,696 --> 00:13:43,156 ‫یه سری زن‌پوش با کتاب‌های صوتیم ‫لب‌خونی می‌کنن. 329 00:13:43,156 --> 00:13:46,493 ‫اِم، ایول. شما برین برنامه رو ببینین. ‫من هم دست‌هام رو برمی‌دارم و میام. 330 00:13:46,493 --> 00:13:47,369 ‫بهتون خوش بگذره. 331 00:13:48,500 --> 00:13:50,538 ‫[«آنچه سگ‌ها خوردند و دیگر غذاها» ‫به قلم مالک گلادول] 332 00:13:50,539 --> 00:13:53,041 ‫یادته با با بالون رفته بودیم پرتغال؟ 333 00:13:53,041 --> 00:13:56,461 ‫گرمای سکسمون اون‌قدر زیاد بود ‫که ارتفاع بالونه سی متر بیشتر شد. 334 00:13:56,461 --> 00:13:59,256 ‫آره. اون تابستون تو انواع کشتی‌های هوایی ‫سکس کرده بودیم. 335 00:13:59,256 --> 00:14:01,049 ‫یادته تو سپلینه باهام سکس کرده بودی؟ 336 00:14:02,885 --> 00:14:03,927 ‫- هوم. ‫- هوم. 337 00:14:03,927 --> 00:14:06,680 ‫خیلی بابت آشنایی با مالکم زن‌پوش‌ها مضطربم. 338 00:14:06,680 --> 00:14:08,640 ‫وای. لباسم مناسب آشنایی ‫با اشخاص مهم نیست. 339 00:14:08,640 --> 00:14:10,726 ‫باورم نمی‌شه ‫گلادول این‌قدر طرفدار داشته باشه... 340 00:14:10,726 --> 00:14:12,477 ‫که این همه کارهای مختلف بکنن. 341 00:14:12,477 --> 00:14:14,104 ‫امیدوارم تو برنامه‌شون ‫از «پلک زدن» هم لب‌خونی کنن. 342 00:14:14,104 --> 00:14:15,063 ‫عاشق اون کتابم. 343 00:14:15,063 --> 00:14:16,982 ‫راجع به اینه که آدم گاهی اوقات ‫بدون فکر کردن... 344 00:14:16,982 --> 00:14:18,275 ‫یا یاد گرفتن، یه سری چیزها رو بلده. 345 00:14:18,275 --> 00:14:19,651 ‫من که دائما چنین حسی دارم. 346 00:14:20,360 --> 00:14:22,237 ‫تا دست‌هات رو میارم، ‫برام مشروب بریز. 347 00:14:22,779 --> 00:14:24,114 ‫واسه خودت هم بریز. 348 00:14:24,907 --> 00:14:26,241 ‫آخ. امروز خیلی مشکل داشتیم. 349 00:14:26,241 --> 00:14:28,452 ‫نمی‌دونم فهمیدی یا نه، ‫ولی کوروو داره ذوب می‌شه. 350 00:14:28,452 --> 00:14:29,494 ‫رو این مسئله حساس شده. 351 00:14:29,494 --> 00:14:31,747 ‫خدایا. بیا، برام تعریف کن. 352 00:14:32,789 --> 00:14:34,333 ‫عه، عه، عه. ‫گولم نزن! 353 00:14:34,333 --> 00:14:36,418 ‫نه مشروب می‌خورم، نه رو تخت‌خواب می‌شینم. ‫فقط دست‌هام رو بده که... 354 00:14:36,418 --> 00:14:38,253 ‫موهات این دفعه بامزه‌تر شده. 355 00:14:38,253 --> 00:14:39,963 ‫مدل موت رو عوض کردی؟ ‫خیلی ناز شده. 356 00:14:39,963 --> 00:14:42,925 ‫هنوز هم بعد از حموم ‫بادکنک به موهام می‌مالم. 357 00:14:42,925 --> 00:14:45,511 ‫چـ... این که مو نیست! ‫دست‌های خودمه. 358 00:14:45,511 --> 00:14:46,428 ‫چیکار کردی؟ 359 00:14:46,428 --> 00:14:49,765 ‫تو ولشون کردی که بپوسن! ‫من بهشون هدف دادم. بهشون زندگی دادم! 360 00:14:49,765 --> 00:14:51,433 ‫چند وقته که دست‌هات ‫کتاب‌هام رو می‌نویسن. 361 00:14:51,433 --> 00:14:53,602 ‫متأسفانه این‌قدر برام نوشتن... 362 00:14:53,602 --> 00:14:56,021 ‫که عین شاه موش با هم ترکیب شدن. 363 00:14:56,021 --> 00:14:57,022 ‫خیلی چندشه. 364 00:14:57,022 --> 00:14:59,399 ‫الان از قبل هم خلاق‌تر شدن! 365 00:14:59,399 --> 00:15:02,069 ‫آخرین کتاب پرفروشم ‫که «هر آن که آگاه است، مسئول است» رو... 366 00:15:02,069 --> 00:15:03,612 ‫خودشون پیشنهاد داده بودن. 367 00:15:03,612 --> 00:15:05,614 ‫نمی‌شه که دست‌هام رو مجبور کنی ‫پیشنهادات مسخره‌شون رو بنویسن. 368 00:15:05,614 --> 00:15:07,199 ‫کردم دیگه. 369 00:15:07,199 --> 00:15:09,535 ‫دیوید رمنیک همین یه ساعت پیش ‫باهام مصاحبه کرد! 370 00:15:09,535 --> 00:15:10,536 ‫بگیرینش! 371 00:15:12,829 --> 00:15:14,498 ‫بخش وی‌آی‌پی از این طرفه؟ 372 00:15:14,498 --> 00:15:16,583 ‫لطفا فعلا برام رام و نوشابه رژیمی بیارین. 373 00:15:17,584 --> 00:15:19,253 ‫وای، پشم‌هام! می‌خوان بندازنمون تو اقیانوس. 374 00:15:19,253 --> 00:15:22,381 ‫من رقیق می‌شم و یه میلیون ‫هشت‌پای چندش دفعم می‌کنن! 375 00:15:22,381 --> 00:15:24,299 ‫گلادول اجازه داده چنین کاری بکنین؟ 376 00:15:32,724 --> 00:15:35,644 ‫تو شیکاگو این شکلی ‫تمرین می‌کنیم عوضی خان! 377 00:15:46,029 --> 00:15:48,824 ‫ایول عوضی خان! رو مایعات بدنم ‫سر بخور و بیفت پایین و بمیر. 378 00:15:49,324 --> 00:15:51,118 ‫حالا بریزینم تو کوله‌پشتیه. 379 00:15:52,286 --> 00:15:54,788 ‫همیشه می‌فروشیم! ‫کلی پیشرفت می‌کنیم! 380 00:15:54,788 --> 00:15:57,165 ‫سودمون افزایش پیدا می‌کنه! ‫کلی پول به جیب می‌زنیم! 381 00:16:00,460 --> 00:16:03,005 ‫ایول ادی. ‫چطوری هیچ‌وقت نمیای سر کار، 382 00:16:03,005 --> 00:16:05,507 ‫ولی همین الان رکورد ‫فروش فصل دومم رو شکوندی؟ 383 00:16:05,507 --> 00:16:07,509 ‫باید به سطح من برسی داداش. 384 00:16:07,509 --> 00:16:09,386 ‫خیلی‌خب بچه‌ها، برگردین سر کارتون. 385 00:16:09,386 --> 00:16:11,138 ‫ادی، یه لحظه وایستا. 386 00:16:12,472 --> 00:16:14,141 ‫ببین چی می‌گم آشغال عوضی. 387 00:16:14,141 --> 00:16:15,684 ‫شاید بقیه رو گول زده باشی، 388 00:16:15,684 --> 00:16:17,978 ‫ولی من از همون اول ‫قصدت رو فهمیده بودم. 389 00:16:17,978 --> 00:16:19,730 ‫می‌دونستم یه جای کارت می‌لنگه. 390 00:16:19,730 --> 00:16:21,273 ‫نمی‌دونستم کجات می‌لنگه. 391 00:16:21,273 --> 00:16:23,817 ‫ولی وقتی خواستی دل دخترم رو ‫به دست بیاری، گند زدی. 392 00:16:23,817 --> 00:16:26,153 ‫من سوابقت رو بررسی کردم «ادی». 393 00:16:26,153 --> 00:16:27,696 ‫می‌دونی چی دستگیرم شد؟ 394 00:16:27,696 --> 00:16:29,907 ‫هیچی دستگیرم نشد. ‫هویتت رو دروغ نگفتی. 395 00:16:29,907 --> 00:16:32,117 ‫ولی باز هم حسم عوض نشده. 396 00:16:32,117 --> 00:16:34,661 ‫تنها چیزی هم که بیشتر از سود دوست دارم، 397 00:16:34,661 --> 00:16:36,163 ‫دخترک عزیزمه. 398 00:16:36,163 --> 00:16:39,166 ‫واسه همین ده میلیون دلار ‫برات چک می‌نویسم. 399 00:16:39,166 --> 00:16:41,168 ‫دارم بهت رشوه می‌دم. ‫پات رو از زندگی کیت بکش بیرون. 400 00:16:42,586 --> 00:16:45,005 ‫پس چی می‌خوای؟ ‫چقدر می‌خوای؟ 401 00:16:49,343 --> 00:16:51,303 ‫مگه دیوانه شدی؟ 402 00:17:00,700 --> 00:17:02,100 ‫[کیتی] 403 00:17:12,699 --> 00:17:15,202 ‫این‌قدر خودت رو نزن تری. 404 00:17:15,202 --> 00:17:16,578 ‫آخ! شوخی بی‌مزه‌ای بود گلادول. 405 00:17:16,578 --> 00:17:19,748 ‫آره، ولی به جا بود ‫و گمون کنم منظورم رو رسوندم. 406 00:17:19,748 --> 00:17:21,250 ‫دست‌هات الان دیگه مطیع من هستن. 407 00:17:21,250 --> 00:17:23,043 ‫- اگه بگم بزننت، می‌زننت. ‫- آخ! 408 00:17:23,043 --> 00:17:25,879 ‫اگه بگم کتاب بنویسن، ‫حکایاتی گلچین‌شده در راستای... 409 00:17:25,879 --> 00:17:27,965 ‫تأیید دانشم راجع به مهدکودک می‌نویسن. 410 00:17:27,965 --> 00:17:29,508 ‫برای آخرین بار بهت فرصت می‌دم. 411 00:17:29,508 --> 00:17:31,301 ‫باهام وسط دریا زندگی کن. 412 00:17:31,301 --> 00:17:33,387 ‫ما سکس می‌کنیم و دست‌هات ‫سخنرانی‌های «تد»م رو می‌نویسن. 413 00:17:33,387 --> 00:17:34,471 ‫زندگی بی‌نقصی می‌شه! 414 00:17:34,471 --> 00:17:36,890 ‫اگه دست خودم بود، ‫صبح تا شب باهات سکس می‌کردم. 415 00:17:36,890 --> 00:17:38,267 ‫ولی خودم گروه دارم. 416 00:17:38,267 --> 00:17:41,144 ‫چه حیف. ‫منظورت رو رسوندی. 417 00:17:42,312 --> 00:17:44,565 ‫وای نه! دست‌های تری ‫عین شاه موش ترکیب شدن... 418 00:17:44,565 --> 00:17:46,066 ‫و طرف گلادول رو گرفتن! 419 00:17:46,066 --> 00:17:47,359 ‫چطوری این‌قدر سریع فهمیدی چه خبره؟ 420 00:17:47,359 --> 00:17:50,946 ‫آخه کم سن و سالم و بزرگسالی ‫موجب نشده قوه تخیلم از بین بره! 421 00:17:52,698 --> 00:17:54,241 ‫پشم‌هام! 422 00:17:55,284 --> 00:17:57,578 ‫بس کنین! بس کنین! ‫بس کنین دست‌های تری! 423 00:17:58,078 --> 00:18:00,289 ‫کوروو، دست‌هاش به حرفت گوش می‌دن! 424 00:18:00,289 --> 00:18:02,666 ‫رهبر مأموریتشون منم دیگه، ‫ساختار بیولوژیکیشون اطاعت از منه. 425 00:18:02,666 --> 00:18:03,917 ‫دست‌های تری! ‫این‌قدر کسکش نباشین! 426 00:18:03,917 --> 00:18:06,128 ‫نه‌خیر دست‌های تری! ‫الان دیگه من رهبرتونم. 427 00:18:06,128 --> 00:18:08,422 ‫منم که می‌ذارم قبل از خواب ‫بهم روغن بمالین. 428 00:18:08,422 --> 00:18:10,841 ‫شما به عمرتون کار خاصی نکردین. 429 00:18:10,841 --> 00:18:13,302 ‫به هیچ دردی نمی‌خورین! ‫ولی الان می‌تونین شرایط رو تغییر بدین. 430 00:18:13,302 --> 00:18:15,637 ‫بیاین بریم خونه دست‌های تری. ‫بیاین بریم خونه. 431 00:18:15,637 --> 00:18:17,472 ‫نه! اون‌جوری از کار بیکار می‌شم. 432 00:18:17,472 --> 00:18:19,683 ‫اگه دست‌های تری نباشن، ‫نمی‌تونم به جز داستان اروتیک... 433 00:18:19,683 --> 00:18:23,228 ‫غیررسمی بازی «عمارت لوئیجی» ‫که خیلی راحت به ذهنم می‌رسه، چیزی بنویسم. 434 00:18:23,228 --> 00:18:24,521 ‫نباید باز هم به اون وضع بیفتم! 435 00:18:24,521 --> 00:18:26,523 ‫حاضر نیستم باز هم به اون وضع بیفتم! 436 00:18:27,316 --> 00:18:29,651 ‫- ببین گلادول. بنده یامیولک هستم. ‫- که چی؟ 437 00:18:29,651 --> 00:18:30,986 ‫رئیس حراست مأموریتمون منم، 438 00:18:30,986 --> 00:18:33,488 ‫پس الان حراستت می‌کنم. 439 00:18:35,908 --> 00:18:38,535 ‫- چیکارش کردی؟ ‫- ده هزار ساعت احمق‌تر شد. 440 00:18:38,535 --> 00:18:41,830 ‫می‌رم راجع به بازی‌های ویدیویی ‫و فیلم‌های دهه هشتاد رمان بنویسم! 441 00:18:41,830 --> 00:18:42,998 ‫بالاخره سرپا می‌شه. 442 00:18:42,998 --> 00:18:44,917 ‫وای پسر، کاش پا داشتم. 443 00:18:44,917 --> 00:18:47,085 ‫- حالم بدجور خرابه. ‫- کوروو! 444 00:18:51,006 --> 00:18:53,383 ‫داریم می‌رسیم خونه رفیق. ‫فکر بد نکن، جامد بمون. 445 00:18:59,473 --> 00:19:02,059 ‫اون روانی کی بود؟ 446 00:19:16,850 --> 00:19:19,242 ‫[بستنی] 447 00:19:19,243 --> 00:19:20,327 ‫سلام. 448 00:19:20,327 --> 00:19:21,286 ‫وای. 449 00:19:31,129 --> 00:19:32,840 ‫عایشه! سفینه رو بلند کن! 450 00:19:32,840 --> 00:19:34,174 ‫کل اعضا حاضر هستن. 451 00:19:34,174 --> 00:19:35,968 ‫کشتی بلند شد. 452 00:19:38,053 --> 00:19:39,346 ‫داریم موفق می‌شیم! 453 00:19:39,346 --> 00:19:40,430 ‫واقعا داریم می‌ریم. 454 00:19:43,100 --> 00:19:44,935 ‫نه، نه، نه، نه. ‫نه، نه، پشم‌هام! 455 00:19:44,935 --> 00:19:46,478 ‫نه، نه، نه، نه. نه! 456 00:19:48,772 --> 00:19:49,940 ‫نه! چی شد؟ 457 00:19:49,940 --> 00:19:51,984 ‫آهن زیادی که تو این شیرینی‌های ‫هزارلا بود... 458 00:19:51,984 --> 00:19:54,236 ‫باعث شد کل سامانه‌های سفینه از کار بیفتن. 459 00:19:54,236 --> 00:19:55,779 ‫این همه شیرینی از کجا اومد؟ 460 00:19:57,030 --> 00:19:59,324 ‫گمون کنم کار من بود؟ 461 00:19:59,324 --> 00:20:00,826 ‫یادمه دو سه بسته برداشته بودم... 462 00:20:00,826 --> 00:20:02,744 ‫که شفیره بتونه ‫در حین سفرمون خوراکی بخوره. 463 00:20:02,744 --> 00:20:04,955 ‫داشتی سعی می‌کردی ‫متخصص شفیره بهتری باشی. 464 00:20:04,955 --> 00:20:06,415 ‫می‌تونیم تمیزش کنیم کوروو. 465 00:20:06,415 --> 00:20:08,917 ‫می‌تونیم بهمون بگی ‫چطوری تعمیرش کنیم. 466 00:20:08,917 --> 00:20:10,794 ‫خواهش می‌کنم، ‫تازه دارم وقایع‌نگاری می‌کنم... 467 00:20:10,794 --> 00:20:13,714 ‫و نمی‌خوام اولین وقایع‌نگاریم ‫این شکلی تموم بشه. 468 00:20:13,714 --> 00:20:15,007 ‫آره، هنوز هم می‌تونیم ‫نجاتت بدیم. 469 00:20:15,007 --> 00:20:16,925 ‫نه، شیرینی‌های هزارلایه ‫مدارهامون رو نابود کردن. 470 00:20:16,925 --> 00:20:19,720 ‫خسارت شدیدی وارد شده. ‫مجبورین تا ابد رو زمین بمونین. 471 00:20:19,720 --> 00:20:20,637 ‫ولی خودت چی می‌شی؟ 472 00:20:20,637 --> 00:20:22,431 ‫متأسفانه دیگه باید ذوب بشم. 473 00:20:22,431 --> 00:20:24,349 ‫شرمنده‌ام که رهبر خوبی نبودم. 474 00:20:24,349 --> 00:20:27,269 ‫امروز متوجه شدم چون خودم ‫محیطی ایجاد نکرده بودم که اعضای گروهم... 475 00:20:27,269 --> 00:20:28,228 ‫بتونن پیشرفت کنن، 476 00:20:28,228 --> 00:20:31,523 ‫داشتین وظایفتون رو ‫به شکل پیچیده‌ای انجام می‌دادین. 477 00:20:31,523 --> 00:20:34,943 ‫بهتر بود جای این که همیشه ‫مشغول تعمیر این سفینه رو اعصاب باشم، 478 00:20:34,943 --> 00:20:37,029 ‫رو زمین مستقر می‌شدم ‫و حد وسط رو بین کار و زندگیم رعایت می‌کرم. 479 00:20:37,029 --> 00:20:38,280 ‫- وای... ‫- کوروو... 480 00:20:38,280 --> 00:20:39,239 ‫خداحافظ خفن خان. 481 00:20:39,239 --> 00:20:40,991 ‫خیلی‌خب، برین سرسره‌سواری کنین... 482 00:20:40,991 --> 00:20:42,451 ‫و بذارین من ذوب بشم. 483 00:20:42,451 --> 00:20:44,578 ‫آخرین دستورم در مقام ‫رهبر مأموریت همینه. 484 00:20:47,206 --> 00:20:51,084 ‫ایول کوروو، چقدر از نظر احساسی رشد کردی. 485 00:20:51,084 --> 00:20:54,505 ‫ضمنا، خودت که می‌دونی می‌تونم دو دقیقه‌ای ‫کل این شیرینی‌های هزارلا رو جارو کنم. 486 00:20:54,505 --> 00:20:57,174 ‫- آره، خودم می‌دونم. ‫- پس چرا دروغ گفتی؟ 487 00:20:57,174 --> 00:20:59,551 ‫زندگی رو زمین به صلاح اعضای گروهمونه. 488 00:20:59,551 --> 00:21:01,178 ‫حتی اگه واسه خودم خیلی بد باشه. 489 00:21:01,178 --> 00:21:02,804 ‫- ایشه. ‫- تو هم دیدی؟ 490 00:21:02,804 --> 00:21:05,307 ‫پا درآوردم. ‫پشم‌هام، باز هم پا درآوردم! 491 00:21:05,307 --> 00:21:06,308 ‫جان‌فشانی کردم! 492 00:21:06,308 --> 00:21:08,393 ‫رهبر گروه بودم ‫و اعضای گروهم همکاری کردن! 493 00:21:08,393 --> 00:21:09,520 ‫دارم عین سابق می‌شم! 494 00:21:09,520 --> 00:21:11,688 ‫خیلی چندشه. ‫نمی‌شه جای دیگه‌ای عین سابق بشی؟ 495 00:21:11,688 --> 00:21:13,398 ‫بچه‌ها! بچه‌ها! ‫بیاین اینجا و کمکم کنین! 496 00:21:13,398 --> 00:21:14,525 ‫بدنم داره عین سابق می‌شه! 497 00:21:14,525 --> 00:21:16,485 ‫یه کوچولو کمکم کنین! 498 00:21:16,485 --> 00:21:17,736 ‫آهای؟ 499 00:21:17,736 --> 00:21:19,863 ‫دیگه ولم نکنین که بمیرم. ‫دیگه رو به موت نیستم! 500 00:21:19,863 --> 00:21:20,989 ‫تشنه شاشم! 501 00:21:21,532 --> 00:21:22,824 ‫وای، بالاخره عین سابق شدم. 502 00:21:22,824 --> 00:21:24,451 ‫مایع نبودن حس خوبی داره. 503 00:21:24,451 --> 00:21:25,744 ‫خب، جدی گفته بودی کوروو؟ 504 00:21:25,744 --> 00:21:27,454 ‫امسال واقعا می‌خوای اینجا مستقر بشی؟ 505 00:21:27,454 --> 00:21:29,831 ‫آره، اگه مجبور باشم یا ذوب بشم، 506 00:21:29,831 --> 00:21:32,835 ‫یا یاد بگیرم از زمین خوشم بیاد، ‫لابد مجبورم امتحانش کنم دیگه. 507 00:21:32,835 --> 00:21:34,503 ‫ظاهرا «مخالفان خورشیدی» قراره امسال... 508 00:21:34,503 --> 00:21:35,754 ‫عشق و حال کنن! 509 00:21:35,754 --> 00:21:37,172 ‫عشق و حالمون هم از الان شروع می‌شه، 510 00:21:37,172 --> 00:21:39,132 ‫آخه می‌خوایم کل فیلم‌های تام کلنسی رو ‫به ترتیب تماشا کنیم... 511 00:21:39,132 --> 00:21:40,467 ‫و اول از همه ‫«شکار برای اکتبر سرخ» رو می‌بینیم! 512 00:21:40,467 --> 00:21:43,011 ‫چی؟ نه، اون فیلم‌ها که مال آدم بزرگ‌هان. ‫نمی‌شه «جان ویک» تماشا کنیم؟ 513 00:21:43,011 --> 00:21:44,638 ‫نه‌خیر! طبق سلیقه خودم مستقر می‌شم، 514 00:21:44,638 --> 00:21:46,890 ‫یعنی باید «جک رایان» ‫و درام‌های دادگاهی تماشا کنم. 515 00:21:46,890 --> 00:21:49,977 ‫ببخشید، وایستین. ‫می‌خوایم کدوم فیلم «جان ویک» رو تماشا کنیم؟ 516 00:21:49,977 --> 00:21:51,353 ‫«جک رایان» تماشا می‌کنیم خنگول. ‫حواست باشه دیگه. 517 00:21:51,353 --> 00:21:53,355 ‫قراره از این به بعد ‫همیشه وقایع‌نگاری کنی جسی؟ 518 00:21:53,355 --> 00:21:55,148 ‫خودت که می‌دونی ‫از تکرار حرفم متنفرم! 519 00:21:56,441 --> 00:21:57,526 ‫دستم چنگه افتاد! 520 00:21:57,526 --> 00:22:00,237 ‫خب، چرا با همون «تاک‌بوی» ‫که این‌قدر باهام گولش می‌زنی ضبط نمی‌کنی... 521 00:22:00,237 --> 00:22:01,572 ‫که بعدا وقایع‌نگاری کنی؟ 522 00:22:01,573 --> 00:22:07,743 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 523 00:22:07,744 --> 00:22:10,873 ‫هوم، باید اعتراف کنم که هیچی ‫شیرینی هزارلای ارغوانی نمی‌شه. 524 00:22:10,873 --> 00:22:13,292 ‫پس باباش طبق انتظارمون ‫پیشنهادت رو قبول کرد. 525 00:22:13,292 --> 00:22:14,459 ‫هوم، به‌به! 526 00:22:14,459 --> 00:22:16,628 ‫واقعا خیلی عوضی و سنگدلی شفیره. 527 00:22:16,628 --> 00:22:17,880 ‫بعدش می‌ریم سراغ کی؟ 528 00:22:17,880 --> 00:22:19,756 ‫وارث ثروت «پاپ‌چیپس»؟ 529 00:22:19,756 --> 00:22:21,842 ‫ایول بابا، بریم تو کارش. 530 00:22:24,052 --> 00:22:26,889 ‫وای خانم، آخرین پراوزمون بود. ‫باید در رو ببندم. 531 00:22:26,889 --> 00:22:28,557 ‫نه‌خیر! نمی‌شه! 532 00:22:28,557 --> 00:22:30,100 ‫نامزدم تو راهه. 533 00:22:30,100 --> 00:22:32,561 ‫- مطمئنم تو راهه. ‫- هوم، باشه. 534 00:22:32,561 --> 00:22:35,272 ‫بذارین ببرمتون بخش افرادی ‫که عزیزانشون قالشون گذاشتن. 535 00:22:38,900 --> 00:22:50,000 ‫[خوش اومدی سوتلانا] 536 00:22:50,200 --> 00:22:57,200 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 537 00:22:57,400 --> 00:23:04,400 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@