1 00:00:07,925 --> 00:00:12,137 ‫و این الیزیومه. 2 00:00:13,597 --> 00:00:14,598 ‫نظرت چیه؟ 3 00:00:15,098 --> 00:00:16,139 ‫زیباست. 4 00:00:16,140 --> 00:00:17,975 ‫- فروتنانه‌ست. ‫- کامله. 5 00:00:17,976 --> 00:00:19,727 ‫درسته؟ می‌دونستم خوشت میاد. 6 00:00:19,728 --> 00:00:22,439 ‫می‌تونم از بسته الحاقی واسه ‫تغییرات مثبت اجتماعی استفاده کنم! 7 00:00:23,023 --> 00:00:24,023 ‫به طور عمومی. 8 00:00:24,024 --> 00:00:26,108 ‫تصویرم رو بازسازی کنم. ‫کار خوبی برای جهان انجام بدم. 9 00:00:26,109 --> 00:00:27,985 ‫به نظر می‌رسه داری برای خودت کار خوبی انجام میدی. 10 00:00:27,986 --> 00:00:31,781 ‫فرصت‌های درآمدزایی بی‌پایانن. 11 00:00:31,782 --> 00:00:32,907 ‫چیزی نمی‌تونه جلومون رو بگیره. 12 00:00:32,908 --> 00:00:36,285 ‫دیوید، ما مثل کشیش‌های کاتولیک تو ‫یه کامیون بستنی تقویت‌شده خواهیم بود 13 00:00:36,286 --> 00:00:38,579 ‫که می‌تونه 200 مایل تو ساعت حرکت کنه و از پلیس‌ها فرار کنه. 14 00:00:38,580 --> 00:00:40,623 ‫من اینو نمی‌گفتم. ‫در واقع، اینو نگو. 15 00:00:40,624 --> 00:00:43,042 ‫- می‌پذیرم. ‫- من واقعاً هنوز چیزی پیشنهاد ندادم. 16 00:00:43,043 --> 00:00:45,378 ‫من الان بزرگترین برنامه‌نویس نسل خودمم، 17 00:00:45,379 --> 00:00:46,754 ‫اما کار کردن کنار پاپی 18 00:00:46,755 --> 00:00:49,549 ‫می‌تونه بهم کمک کنه تا بزرگترین برنامه‌نویس هر نسلی بشم. 19 00:00:49,550 --> 00:00:51,008 ‫و این فروتنانه‌ست. 20 00:00:51,009 --> 00:00:53,761 ‫بله، این به نظر فروتنانه نمی‌رسه. خودت رو می‌شنوی؟ 21 00:00:53,762 --> 00:00:54,887 ‫پاپی برمی‌گرده، درسته؟ 22 00:00:54,888 --> 00:00:55,972 ‫بله، برمی‌گرده. 23 00:00:55,973 --> 00:00:57,473 ‫من، اَه، راضی‌ش کردم که بمونه. 24 00:00:57,474 --> 00:00:59,058 ‫مثال دیگه‌ای از رهبری مؤثر من. 25 00:00:59,059 --> 00:01:00,768 ‫تو یه زن باردار رو فریب دادی که سر کار بمونه 26 00:01:00,769 --> 00:01:03,062 ‫به جای اینکه با پدر بچه‌ای که هنوز به دنیا نیومده باشه. 27 00:01:03,063 --> 00:01:03,980 ‫نه، نه. اون می‌خواست بمونه. 28 00:01:03,981 --> 00:01:05,314 ‫خب، پس تو هیچ کاری نکردی. 29 00:01:05,315 --> 00:01:06,482 ‫چطور این مؤثره؟ 30 00:01:06,483 --> 00:01:08,943 ‫ببین، وقت ندارم در مورد تمام جزئیات باهات حرف بزنم، باشه؟ 31 00:01:08,944 --> 00:01:12,113 ‫ن-نکته اینه که ژاک و ژان-لوک امروز از مونترال میان، 32 00:01:12,114 --> 00:01:13,406 ‫پس نیاز دارم بهم کمک کنی تا اون‌ها رو تحت تأثیر قرار بدیم. 33 00:01:13,407 --> 00:01:14,782 ‫- می‌تونم این کار رو بکنم. ‫- عالیه. 34 00:01:14,783 --> 00:01:16,075 ‫و نیاز دارم در مورد بخش خلاقانه حرف بزنی 35 00:01:16,076 --> 00:01:17,535 ‫و بهشون بگی چرا بازیکن‌ها عاشق این چیز خواهند شد. 36 00:01:17,536 --> 00:01:18,536 ‫با افتخار این کار رو می‌کنم. 37 00:01:18,537 --> 00:01:19,453 ‫اوه-هوم. 38 00:01:19,454 --> 00:01:21,038 ‫و، ریچل، ‫می‌تونم روت حساب کنم که صحبت نکنی؟ 39 00:01:23,876 --> 00:01:26,752 ‫بله، دقیقاً همین طور. باشه. عالی. ‫خب، خوشحالم که همه همراهن. 40 00:01:26,753 --> 00:01:27,963 ‫من دارم از کشتی پیاده می‌شم. 41 00:01:28,463 --> 00:01:31,507 ‫هدف نهایی زندگی من اینه که دستیار ژاک و ژان-لوک بشم. 42 00:01:31,508 --> 00:01:34,511 ‫این بزرگترین آرزومه، ‫و تاریک‌ترین خواسته‌ام. 43 00:01:35,012 --> 00:01:36,554 ‫این همچنین شب‌ها و آخر هفته‌هام بوده. 44 00:01:36,555 --> 00:01:37,972 ‫من ماه‌ها زمینه‌سازی کردم، 45 00:01:37,973 --> 00:01:40,350 ‫و امروز، چیزی رو که کاشتم رو درو می‌کنم. 46 00:01:42,019 --> 00:01:44,937 ‫من همچنین بهت کمک خواهم کرد ‫دقیقاً تا جایی که به خودم کمک کنه. 47 00:01:44,938 --> 00:01:48,233 ‫بعد از اون، برام مهم نیست زنده باشی یا بمیری، دیوید. 48 00:01:49,794 --> 00:01:50,669 ‫قبولش می‌کنم. 49 00:01:50,694 --> 00:01:52,069 ‫تیم اعجوبه‌ها دوباره برگشته سر کار! 50 00:01:52,070 --> 00:01:54,281 ‫- ببخشید، تیم اعجوبه‌ها چیه؟ ‫- گفتم صحبت نکن. 51 00:01:54,358 --> 00:02:01,288 ‫وحید مستغیث : ترجمه و زیرنویس@vahids3 52 00:02:23,852 --> 00:02:25,311 ‫چه در زدن متمایزی. 53 00:02:25,312 --> 00:02:27,397 ‫چه نگاه متمایزی. 54 00:02:27,898 --> 00:02:29,899 ‫- توی موهات چسب نواری رفته؟ ‫- منظورت چیه؟ 55 00:02:29,900 --> 00:02:31,359 ‫- می‌خوای درش بیاری؟ ‫- نه. 56 00:02:31,360 --> 00:02:33,069 ‫- باشه. ‫- فکر کردم استعفا داده‌ای. 57 00:02:33,070 --> 00:02:35,197 ‫نباید با جک نیکلسون گلف بازی می‌کردی؟ 58 00:02:36,198 --> 00:02:37,199 ‫جک نیکلاس. 59 00:02:37,950 --> 00:02:39,075 ‫جک نیکلاس گلف‌باز مشهوره. 60 00:02:39,076 --> 00:02:40,493 ‫جک نیکلسون بازیگر مشهوره. 61 00:02:40,494 --> 00:02:42,161 ‫البته من می‌خوام با هر دوشون بازی کنم. 62 00:02:42,162 --> 00:02:43,621 ‫چرا اینجایی؟ 63 00:02:43,622 --> 00:02:46,416 ‫نه. سوال اینه که چرا تو اینجایی؟ 64 00:02:46,959 --> 00:02:48,709 ‫نباید تو راه هلند می‌بودی؟ 65 00:02:48,710 --> 00:02:50,878 ‫یکی از ما باید برای Elysium بمونه. 66 00:02:50,879 --> 00:02:51,796 ‫نه. 67 00:02:51,797 --> 00:02:53,339 ‫ما هر دوتامون می‌تونیم بریم، 68 00:02:53,340 --> 00:02:56,259 ‫و این صادقانه بهترین چیز برای همه‌س. 69 00:02:56,260 --> 00:02:57,343 ‫نه اینجوری واسه Mythic Quest خوبه. 70 00:02:57,344 --> 00:03:00,304 ‫اونا خوب خواهند بود. در واقع، ‫بدون ما وضعیت بهتری خواهند داشت. 71 00:03:00,305 --> 00:03:02,390 ‫پس بسته الحاقی چی، ها؟ 72 00:03:02,391 --> 00:03:04,684 ‫همانی که روح‌مون رو توش ریختیم. 73 00:03:04,685 --> 00:03:07,937 ‫تو نمی‌تونی توی MQ بمونی و بدبخت باشی، 74 00:03:07,938 --> 00:03:10,022 ‫خودت رو تا سر حد مرگ کار کنی ‫و من رو به خاطرش متنفر باشی. 75 00:03:10,023 --> 00:03:13,234 ‫و من نمی‌تونم بمونم چون فکر نشستن پشت میزم 76 00:03:13,235 --> 00:03:17,738 ‫و نگاه کردن به سمت چپم و نبودن تو در واقع نسخه جهنمه. 77 00:03:17,739 --> 00:03:21,618 ‫و اگر صادق باشی، تو هم همین حرف رو نمی‌زنی؟ 78 00:03:26,331 --> 00:03:29,501 ‫چرا نمی‌تونی فقط تغییر کنی؟ 79 00:03:30,335 --> 00:03:32,253 ‫فقط یه کمی. 80 00:03:32,254 --> 00:03:34,005 ‫بقیه این کار رو می‌کنن. 81 00:03:34,006 --> 00:03:36,382 ‫هر آدم عادی‌ای می‌تونه این کار رو بکنه. 82 00:03:36,383 --> 00:03:37,508 ‫نمی‌دونم! 83 00:03:37,509 --> 00:03:41,512 ‫من به اندازه بقیه شما آدم‌های لعنتی وقت صرف تراپی نمی‌کنم. 84 00:03:41,513 --> 00:03:43,891 ‫شما دهه هشتادی‌ها! ریدین توی همه چی... 85 00:03:44,641 --> 00:03:48,060 ‫ببین، من مدام سعی می‌کنم کار درست رو انجام بدم 86 00:03:48,061 --> 00:03:51,272 ‫و معلوم می‌شه که دقیقا دارم عکسش رو انجام میدم. 87 00:03:51,273 --> 00:03:54,442 ‫و نمی‌دونم چرا من نمی‌تونم ببینم و بقیه می‌تونن. 88 00:03:54,443 --> 00:03:55,611 ‫واو. 89 00:03:56,570 --> 00:03:59,907 ‫بالاخره چیزی که ایان گریم نمی‌تونه ببینه. 90 00:04:00,866 --> 00:04:02,159 ‫باشه. 91 00:04:02,951 --> 00:04:05,412 ‫باشه. این در واقع یه جورایی بامزه بود. 92 00:04:06,330 --> 00:04:07,163 ‫- بود؟ ‫- بله. 93 00:04:07,164 --> 00:04:09,373 ‫تو یه چیزی که خودم گفته بودم رو برداشتی 94 00:04:09,374 --> 00:04:13,127 ‫و توی لحظه مناسبش علیه خودم استفاده کردی. 95 00:04:13,128 --> 00:04:15,379 ‫اینکه مجبور شدم برات توضیح بدم یه کم از بامزگیش کم می‌کنه، اما... 96 00:04:15,380 --> 00:04:17,215 ‫- من بامزه‌ام. ‫- نه، من اینو نگفتم. 97 00:04:17,216 --> 00:04:21,302 ‫گفتم تو یه کار بامزه انجام دادی، این تو رو واقعاً بامزه نمی‌کنه. 98 00:04:21,303 --> 00:04:22,220 ‫- اما مهمه. ‫- همم. 99 00:04:22,221 --> 00:04:25,014 ‫تو بازی ویدیویی رو ساختی، ‫ما کل ماجرامون رو داشتیم، 100 00:04:25,015 --> 00:04:28,226 ‫و بعد توی همین انتها، ‫تو یه چیزی بامزه گفتی. 101 00:04:28,227 --> 00:04:29,310 ‫که حلقه رو می‌بنده. 102 00:04:29,311 --> 00:04:32,397 ‫که معناش اینه که چیزی بیشتر برای تو اینجا نیست. 103 00:04:33,690 --> 00:04:36,275 ‫پس Elysium چی؟ 104 00:04:36,276 --> 00:04:37,485 ‫- فقط می‌خوایم رهاش کنیم بمیره؟ ‫- پاپی. 105 00:04:37,486 --> 00:04:39,320 ‫گفتی بهترین چیزی بود که تا حالا ساختیم. 106 00:04:39,321 --> 00:04:41,657 ‫- پاپی. پاپی! ‫- نمی‌تونیم فقط بسپاریمش به... 107 00:04:42,842 --> 00:04:44,969 ‫این فقط یه بازی ویدیوییه. 108 00:04:46,954 --> 00:04:48,412 ‫این فقط یه بازی ویدیوییه. 109 00:04:48,413 --> 00:04:50,374 ‫داریم در مورد زندگی تو صحبت می‌کنیم. 110 00:04:54,711 --> 00:04:57,047 ‫دیگه لازم نیست ماشین باشی. 111 00:05:03,804 --> 00:05:06,389 ‫- لعنتی. باشه. ‫- باشه. 112 00:05:06,390 --> 00:05:08,182 ‫چ-چرا قبلاً اینقدر متقاعدکننده نبودی؟ 113 00:05:08,183 --> 00:05:10,142 ‫حالا باید... ‫باید دوباره همه این چیزا رو بسته‌بندی کنم. 114 00:05:10,143 --> 00:05:11,853 ‫نیازی نیست چیزی رو دوباره بسته‌بندی کنی. ‫دیوید رسیدگی می‌کنه. 115 00:05:11,854 --> 00:05:13,312 ‫فقط چندتا چیز ضروری بردار و بریم. 116 00:05:13,313 --> 00:05:14,898 ‫- ضروری. باشه. درسته. ‫- بله. 117 00:05:15,983 --> 00:05:18,192 ‫- آخ! خدا لعنتت کنه، مرد! ‫- اوه، خدا! 118 00:05:18,193 --> 00:05:21,404 ‫باشه، بیایید با یه مسواک شروع کنیم و شاید یه کم دهانشویه، 119 00:05:21,405 --> 00:05:22,614 ‫و بعد از اون ادامه می‌دیم. 120 00:05:23,282 --> 00:05:24,532 ‫خدایا. 121 00:05:27,286 --> 00:05:29,871 ‫خب، وقتی ژاک و ژان-لوک بیان، حراست قراره خبر بده. 122 00:05:29,872 --> 00:05:30,788 ‫تیم من آماده‌س؟ 123 00:05:30,789 --> 00:05:32,206 ‫اوه. 124 00:05:32,207 --> 00:05:33,204 ‫- بریم. ‫- مم-هم. 125 00:05:33,834 --> 00:05:35,084 ‫سلام. 126 00:05:35,085 --> 00:05:36,545 ‫اَه، اونا اینجان. بله. 127 00:05:37,254 --> 00:05:38,297 ‫ببخشید، کی؟ 128 00:05:40,507 --> 00:05:41,925 ‫باشه. ممنون. 129 00:05:42,968 --> 00:05:44,094 ‫ژاک و ژان-لوک اینجان؟ 130 00:05:44,678 --> 00:05:46,429 ‫نه. یه نفر به نام ژان-ژورژ اینجاست. 131 00:05:48,640 --> 00:05:50,516 ‫چی؟ او کیه؟ رئیسشون؟ 132 00:05:50,517 --> 00:05:53,769 ‫نه. خیلی قدرتمندتر. ‫اون دستیارشونه. 133 00:05:53,770 --> 00:05:54,687 ‫ص-صبر کن، چی؟ 134 00:05:54,688 --> 00:05:56,856 ‫پس، اونا حتی آنقدر اهمیت ندادن که خودشون بیان؟ 135 00:05:56,857 --> 00:05:58,399 ‫واقعاً تعجب‌آور نیست. 136 00:05:58,400 --> 00:06:00,359 ‫ژاک و ژان-لوک از زمان اون جریان به ندرت صحبت می‌کنن. 137 00:06:00,360 --> 00:06:01,527 ‫اونا یه خیانت دیدن؟ 138 00:06:01,528 --> 00:06:03,989 ‫نه. ژاک با همسر ژان-لوک خوابید. 139 00:06:04,698 --> 00:06:06,074 ‫یا برعکس. 140 00:06:06,909 --> 00:06:08,868 ‫خودم هم به سختی می‌تونم پی‌ش رو بگیرم. ‫جریان‌های دوتا برادر پیچیده می‌شه. 141 00:06:08,869 --> 00:06:09,827 ‫اونا برادرن؟ 142 00:06:09,828 --> 00:06:10,828 ‫برادرناتنی. 143 00:06:10,829 --> 00:06:11,913 ‫ژان-ژورژ واسط اوناس. 144 00:06:11,914 --> 00:06:13,581 ‫اونا هر کاری که اون بگه انجام می‌دن. 145 00:06:13,582 --> 00:06:14,832 ‫اونا خیلی بهش اعتماد دارن. 146 00:06:14,833 --> 00:06:16,410 ‫چطور می‌خواییم اون رو با بسته الحاقب همراه کنیم؟ 147 00:06:16,752 --> 00:06:18,086 ‫من پیشقدم می‌شم. حرکت کن. 148 00:06:18,670 --> 00:06:19,713 ‫باشه. 149 00:06:20,422 --> 00:06:21,339 ‫در طول شش ماه گذشته، 150 00:06:21,340 --> 00:06:22,548 ‫من دارم یه دوستی باهاش طرح یه رفاقت رو می‌ریزم 151 00:06:22,549 --> 00:06:24,675 ‫- تا شغلش رو قاپ بزنم کنم. بله. ‫- شغلش رو قاپ بزنی. 152 00:06:24,676 --> 00:06:27,929 ‫من می‌تونم از دوستی جدیدم به نفع خودم ‫استفاده کنم در حالی که اعتمادش رو جلب می‌کنم 153 00:06:27,930 --> 00:06:30,265 ‫تا اینکه حتی بیشتر چاقو رو فرو کنم. 154 00:06:30,849 --> 00:06:32,642 ‫و بسته الحاقی رو بهش بفروشیم، درسته؟ 155 00:06:32,643 --> 00:06:33,559 ‫ها؟ 156 00:06:33,560 --> 00:06:35,186 ‫اوه، بله. حتماً. 157 00:06:35,187 --> 00:06:36,730 ‫رسید. 158 00:06:37,397 --> 00:06:38,856 ‫بونژور! 159 00:06:38,857 --> 00:06:42,109 ‫نه. من الآن نمی‌تونم. 160 00:06:42,110 --> 00:06:45,572 ‫تمام شب مرلو می‌خوردم و سریال کره‌ای می‌دیدم و اصلاً حالش رو ندارم. 161 00:06:46,156 --> 00:06:47,991 ‫اَه... اَه، کارول. کارول. 162 00:06:49,201 --> 00:06:50,327 ‫گوش کن، اَم، 163 00:06:51,411 --> 00:06:54,580 ‫من می‌دونم چه خبره با تو، ‫سیخ زدن شرکتی 164 00:06:54,581 --> 00:06:56,208 ‫به طور خاص، سیخ زدن تسترهای بازی 165 00:06:57,084 --> 00:07:00,920 ‫مطمئنا هیچ ایده‌ای ندارم که ‫داری در مورد چی صحبت می‌کنی. 166 00:07:00,921 --> 00:07:01,838 ‫واقعاً؟ 167 00:07:01,839 --> 00:07:05,174 ‫خب، بذار فقط بگیم نگرانم، 168 00:07:05,175 --> 00:07:07,093 ‫و فکر می‌کنم باید احتمالاً با کسی صحبت کنی. 169 00:07:07,094 --> 00:07:08,719 ‫نه من. یه حرفه‌ای. 170 00:07:08,720 --> 00:07:11,515 ‫خب، تو چطور حرفه‌ای باشی و به کار خودت رسیدگی کنی؟ 171 00:07:12,474 --> 00:07:14,350 ‫داری روی من فریاد می‌زنی در مورد زندگی عاشقانه‌م. 172 00:07:14,351 --> 00:07:17,353 ‫دلم می‌خواست خانه بودم و وکیل فوق‌العاده وو تماشا می‌کردم. 173 00:07:17,354 --> 00:07:19,188 ‫اون هم صداش شنیده نشده. درست مثل من. 174 00:07:19,189 --> 00:07:20,357 ‫فریاد نمی‌زدم. 175 00:07:21,859 --> 00:07:23,317 ‫بونژور. 176 00:07:23,318 --> 00:07:24,527 ‫ژان-ژورژ. 177 00:07:24,528 --> 00:07:25,696 ‫ژوزفین. 178 00:07:27,239 --> 00:07:28,948 ‫- بالاخره، به صورت شخصی ملاقات می‌کنیم. ‫- بالاخره. 179 00:07:28,949 --> 00:07:30,742 ‫همین نزدیکیه، ‫دنبالم بیا. 180 00:07:35,956 --> 00:07:38,457 ‫تو این رو یه وسیله ضروری در نظر می‌گیری؟ 181 00:07:38,458 --> 00:07:39,375 ‫یه چراغ؟ 182 00:07:39,376 --> 00:07:40,878 ‫این آخرین اثر هنری منه. 183 00:07:42,963 --> 00:07:45,298 ‫- اوه، باحال. ‫- درسته؟ 184 00:07:45,299 --> 00:07:46,383 ‫معناش چیه؟ 185 00:07:47,342 --> 00:07:48,351 ‫حدس بزن. 186 00:07:49,136 --> 00:07:52,513 ‫خب، خالی و شکننده است. 187 00:07:52,514 --> 00:07:55,559 ‫زیباست، مثل یه... ‫مثل یه پوسته زیبا از یه چیز. 188 00:07:56,059 --> 00:07:57,518 ‫اوه. اوه. 189 00:07:57,519 --> 00:07:58,978 ‫شاید، اَه، مثل یه... 190 00:07:58,979 --> 00:08:01,648 ‫مثل یه حباب ناز که ‫هر لحظه ممکنه بترکه. 191 00:08:04,651 --> 00:08:06,820 ‫این... این چیزی نبود که منظورم بود. 192 00:08:08,864 --> 00:08:09,907 ‫این بوده؟ 193 00:08:10,532 --> 00:08:12,033 ‫لعنتی، مرد، به حرف من گوش نده. 194 00:08:12,034 --> 00:08:13,827 ‫من-من توی تحلیل هنر افتضاحم. 195 00:08:14,578 --> 00:08:16,787 ‫البته هیچ بچه‌ای رو نزدیکش نمی‌ذاشتم، 196 00:08:16,788 --> 00:08:18,122 ‫چون اون رو تکه تکه می‌کرد. 197 00:08:21,752 --> 00:08:22,961 ‫تو... تو خوبی؟ 198 00:08:23,921 --> 00:08:25,755 ‫- داری بچه رو به دنیا میاری؟ ‫- نه، من دارم بچه رو به دنیا نمی... 199 00:08:25,756 --> 00:08:27,256 ‫- نه، من نیستم. ‫- چون من تازه ماشین رو شستم. 200 00:08:27,257 --> 00:08:28,341 ‫دیگه بهم فریاد نزن! 201 00:08:28,342 --> 00:08:30,593 ‫- من دارم بچه رو به دنیا نمیارم! ایان. ‫- اگر مجبور باشم واقعاً این بچه رو به دنیا بیارم، 202 00:08:30,594 --> 00:08:32,678 ‫- من می‌تونم انجامش بدم. من می‌تونم انجامش بدم. ‫- ایان. تو قرار نیست بچه رو به دنیا بیاری. 203 00:08:32,679 --> 00:08:37,307 ‫من فقط دارم... ‫...یه لحظه رو می‌گذرونم چون این دیوانگیه، درسته؟ 204 00:08:37,308 --> 00:08:41,979 ‫درسته؟ نقل مکان به یه کشور... ‫...که قبلاً هیچوقت نرفتم... 205 00:08:41,980 --> 00:08:44,482 ‫...تو سه‌ماهه سوم بارداریم. 206 00:08:44,483 --> 00:08:47,235 ‫ب-برای بودن با دوست پسرم، ‫که، صادقانه بگم، 207 00:08:47,236 --> 00:08:49,946 ‫من حتی مطمئن نیستم که اون هم بچه رو می‌خواد. 208 00:08:49,947 --> 00:08:53,242 ‫یعنی، این... این... ‫این دستورالعمل واسه یه فاجعه است، درسته؟ 209 00:08:54,159 --> 00:08:56,619 ‫ببین، اون پسر فوق‌العاده است، پاپی. 210 00:08:56,620 --> 00:08:58,704 ‫و شما واقعاً باهم خوبید. 211 00:08:58,705 --> 00:09:00,206 ‫- من دیدم. ‫- بله. 212 00:09:00,207 --> 00:09:02,375 ‫خب، یعنی، ما باهم کنار می‌آییم، 213 00:09:02,376 --> 00:09:05,629 ‫اما-اما آسونه که یه رابطه رو زمانی کارآمد کنی که همه چیز در مورد... 214 00:09:07,756 --> 00:09:08,841 ‫در مورد چی؟ 215 00:09:09,424 --> 00:09:11,634 ‫- سکس. ‫- اون سکس نیست. 216 00:09:11,635 --> 00:09:13,761 ‫- این سکسه. ‫- چطور اینطوری سکس می‌کنی؟ 217 00:09:13,762 --> 00:09:16,264 ‫نمی‌دونم چطور دیگه می‌تونستی نشون بدی... 218 00:09:16,265 --> 00:09:18,099 ‫- کدوم استورمه؟ کدوم تو؟ ‫- ...چون هر دو دارن... 219 00:09:18,100 --> 00:09:22,520 ‫فقط دارم می‌گم، مطمئناً، ‫از بیرون قشنگ به نظر می‌رسه، اما... 220 00:09:22,521 --> 00:09:26,066 ‫اما چی می‌شه اگه من برم اونجا ‫و حباب بترکه؟ 221 00:09:27,776 --> 00:09:29,277 ‫خب، بله. 222 00:09:29,278 --> 00:09:31,029 ‫این ممکنه اتفاق بیفته، 223 00:09:32,239 --> 00:09:33,531 ‫اما باید دل رو بزنی به دریا، درسته؟ 224 00:09:33,532 --> 00:09:35,366 ‫یعنی، چه... چه جایگزین دیگه‌ای وجود داره؟ 225 00:09:35,367 --> 00:09:41,789 ‫تو اینجا بمونی و سعی کنی چیزی رو ‫درست کنی که هیچوقت درست نمی‌شه، 226 00:09:41,790 --> 00:09:43,125 ‫و تو این رو می‌دونی؟ 227 00:09:47,421 --> 00:09:50,007 ‫فکر می‌کنم با این پسر یه فرصت داری، و... 228 00:09:51,008 --> 00:09:52,968 ‫همیشه می‌گم: 229 00:09:53,594 --> 00:09:57,013 ‫اگر حتی یه کورسویی از امید وجود داره 230 00:09:57,014 --> 00:09:59,307 ‫که می‌تونی با کسی که واقعاً دوستش داری کار کنی، 231 00:09:59,308 --> 00:10:01,727 ‫پس باید با هر دو دستت بگیریش. 232 00:10:05,355 --> 00:10:07,565 ‫تو حتی یه بار هم اینو نگفتی. 233 00:10:07,566 --> 00:10:08,691 ‫من مدام می‌گم. 234 00:10:08,692 --> 00:10:11,360 ‫- من-من مداوم می‌گم... ‫- تو مداوم کلمه "کورسویی" رو می‌گی؟ 235 00:10:11,361 --> 00:10:14,655 ‫- بله. من فقط... همیشه می‌گم. ‫- من هیچوقت نشنیدم بگی کورسویی 236 00:10:14,656 --> 00:10:16,032 ‫تو یه جمله استفاده کن. 237 00:10:16,033 --> 00:10:18,327 ‫نه همونی که الان گفتی. 238 00:10:18,952 --> 00:10:22,955 ‫یه کورسویی از احتمال وجود داره که تو الان گوزیدی. 239 00:10:22,956 --> 00:10:24,874 ‫- مثلاً، 20 دقیقه پیش... ‫- بیشتر از یه کورسو هستش! 240 00:10:24,875 --> 00:10:26,293 ‫می‌دونستم! می‌دونستم. می‌دونستم. 241 00:10:34,760 --> 00:10:37,678 ‫پس، اون Elysium است، ‫هیجان‌انگیزترین بسته الحاقی‌مون که تا الان ساختیم. 242 00:10:37,679 --> 00:10:40,515 ‫و آقای بریتلزبی یه تیم به همون اندازه هیجان‌انگیز تشکیل داده. 243 00:10:40,516 --> 00:10:41,432 ‫اَه، بله. 244 00:10:41,433 --> 00:10:45,228 ‫اَه، ما نابغه پاپی لی رو داریم، ‫تنها مدیر خلاق ما در آینده. 245 00:10:45,229 --> 00:10:47,188 ‫ما سرتیم درآمدزایی، برد رو داریم. 246 00:10:47,189 --> 00:10:48,731 ‫برد اسمشه، پول درآوردن هم کارشه. 247 00:10:48,732 --> 00:10:49,732 ‫این کار رو نکن. 248 00:10:49,733 --> 00:10:50,942 ‫با شریک جرمش، ریچل. 249 00:10:50,943 --> 00:10:52,985 ‫من یه مجرم نیستم. من یه آدم خوبم. 250 00:10:52,986 --> 00:10:53,903 ‫اوه-هوم. 251 00:10:53,904 --> 00:10:57,490 ‫و، اَه، شریک زندگی‌اش و نابغه کدنویسی، دینا. 252 00:10:57,491 --> 00:10:59,326 ‫دینا اینجاست! 253 00:11:00,035 --> 00:11:02,036 ‫ببخشید. انرژی دیوید داره به من سرایت می‌کنه. 254 00:11:02,037 --> 00:11:04,373 ‫از آشنایی با شما خوشوقتم. 255 00:11:05,624 --> 00:11:07,583 ‫آیا هیچ‌کدوم از این افراد فرانسوی بلدن؟ 256 00:11:07,584 --> 00:11:08,960 ‫اونا به زور انگلیسی بلدن! 257 00:11:12,631 --> 00:11:15,509 ‫این مرد از اون مارموزها است! 258 00:11:16,260 --> 00:11:17,719 ‫اوم یه حقه‌بازه. 259 00:11:18,428 --> 00:11:20,013 ‫اون یه بچه است. 260 00:11:20,764 --> 00:11:24,101 ‫و این یکی، ظاهر و باطنش یکی نیست. 261 00:11:25,269 --> 00:11:28,938 ‫همچنین، من مجبور شدم از پله‌ها استفاده کنم چون که 262 00:11:28,939 --> 00:11:31,440 ‫یه زن داخل آسانسور بود که بوی الکل ارزان می‌داد. 263 00:11:32,985 --> 00:11:35,903 ‫همه این‌ها به عنوان یه نمایش از مولیر، شگفت انگیز خواهد بود، 264 00:11:35,904 --> 00:11:37,655 ‫اما این یه کسب‌وکاره. 265 00:11:37,656 --> 00:11:39,073 ‫مونترال نگرانه. 266 00:11:39,074 --> 00:11:40,617 ‫یه تغییر باید انجام بشه. 267 00:11:42,619 --> 00:11:45,247 ‫ما می‌تونیم به هم کمک کنیم. ‫بالاخره، ما دوستیم. 268 00:11:45,998 --> 00:11:50,190 ‫دوستان سعی نمی‌کنن شغل دوست دیگر رو بدزدن، مگه نه؟ 269 00:11:51,753 --> 00:11:52,628 ‫ببخشین؟ 270 00:11:52,653 --> 00:11:54,695 ‫احمق بازی درنیار، ژوزفین. 271 00:11:54,923 --> 00:11:57,466 ‫مردی با سبیل در حال حاضر اون نقش رو برای تو پر می‌کنه. 272 00:11:57,467 --> 00:11:59,844 ‫- ببخشید، اون چیه؟ ‫- اون سبیل تو رو تحسین کرد. 273 00:11:59,845 --> 00:12:01,929 ‫اوه. مرسی بسیار. 274 00:12:01,930 --> 00:12:04,057 ‫سرنوشت این افراد تو دستان منه. 275 00:12:05,517 --> 00:12:06,935 ‫و همینطور سرنوشت تو. 276 00:12:08,815 --> 00:12:09,870 ‫چقدر سیاست‌مداری! 277 00:12:18,322 --> 00:12:20,198 ‫تق تق. 278 00:12:20,199 --> 00:12:22,366 ‫- هی، کارول. ‫- نه. بیرون برو. 279 00:12:22,367 --> 00:12:25,203 ‫نمی‌تونم بذارم شماها اینجا دعوا کنین و جنجال راه بیندازین 280 00:12:25,204 --> 00:12:27,413 ‫هر چی اتفاق افتاده تموم شده. 281 00:12:27,414 --> 00:12:28,706 ‫کارول، لطفاً، لطفاً. 282 00:12:28,707 --> 00:12:30,666 ‫ما-ما دیگه از دست هم ناراحت نیستیم. 283 00:12:30,667 --> 00:12:32,001 ‫بله، بله. ما اختلافاتمون رو پشت سر گذاشتیم 284 00:12:32,002 --> 00:12:34,253 ‫ما تصمیم گرفتیم دوستی‌مون خیلی مهمه. 285 00:12:34,254 --> 00:12:37,758 ‫بله، فقط می‌خواستیم به خاطر تمام ‫مشکلاتی که ایجاد کردیم عذرخواهی کنیم. 286 00:12:38,675 --> 00:12:40,176 ‫به هر حال، واقعاً متأسفیم، 287 00:12:40,177 --> 00:12:42,763 ‫و از الان به بعد از سر راهت کنار می‌ریم. 288 00:12:44,556 --> 00:12:45,557 ‫خداحافظ. 289 00:12:46,475 --> 00:12:47,808 ‫- برای همیشه. ‫- بله. 290 00:12:51,355 --> 00:12:52,231 ‫صبر کن. 291 00:12:55,317 --> 00:13:01,156 ‫می‌دونی، این لازم نیست یه وضعیت یا این یا اون باشه. 292 00:13:05,077 --> 00:13:06,703 ‫چیزی که می‌گم اینه، 293 00:13:07,829 --> 00:13:11,834 ‫کارول به اندازه کافی هست که بتونه به دونفر سرویس بده! 294 00:13:16,129 --> 00:13:17,214 ‫اَه... 295 00:13:19,341 --> 00:13:21,759 ‫- اَه... ‫- باشه. 296 00:13:21,760 --> 00:13:22,760 ‫- باشه. ‫- اَه... 297 00:13:22,761 --> 00:13:23,886 ‫نه. 298 00:13:23,887 --> 00:13:25,721 ‫- بس کن. ‫- اوه، ببخشید. ببخشید. 299 00:13:25,722 --> 00:13:27,291 ‫- تو... ‫- اوه. فکر کردم... 300 00:13:42,990 --> 00:13:43,991 ‫اوه. 301 00:13:44,658 --> 00:13:45,701 ‫واو. 302 00:13:49,788 --> 00:13:51,456 ‫نمی‌تونم بگم هیچوقت بهش فکر نکردم. 303 00:13:52,124 --> 00:13:52,958 ‫بله. 304 00:13:54,334 --> 00:13:55,502 ‫من هم همینطور. 305 00:14:12,269 --> 00:14:15,147 ‫این فقط یه رویا بود. 306 00:14:19,067 --> 00:14:20,527 ‫کارول به تراپی نیاز داره. 307 00:14:25,407 --> 00:14:27,367 ‫پس، من تصمیم خودم رو گرفته‌ام. 308 00:14:30,287 --> 00:14:31,370 ‫اوه. 309 00:14:31,371 --> 00:14:33,247 ‫باید برم. 310 00:14:33,248 --> 00:14:34,665 ‫رفیق! 311 00:14:34,666 --> 00:14:37,877 ‫- حرامزاده! ‫- سعی کن گریه نکنی، جو. 312 00:14:37,878 --> 00:14:42,256 ‫وضعیت تو به اندازه کافی ناراحت‌کننده هست. 313 00:14:45,052 --> 00:14:46,302 ‫او رِووآر، همگی. 314 00:14:47,221 --> 00:14:48,679 ‫- بله. او رِووآر. ‫- بون-بونژور. 315 00:14:48,680 --> 00:14:50,390 ‫یه دوران جدید آغاز می‌شه. 316 00:14:55,562 --> 00:14:57,146 ‫دوران جدید؟ این بده؟ به نظر بد می‌رسه. 317 00:14:57,147 --> 00:14:59,357 ‫عجیب بود. قراره بسته الحاقی رو کنسل کنه؟ 318 00:14:59,358 --> 00:15:00,691 ‫نه، او عاشقش شد. 319 00:15:00,692 --> 00:15:01,692 ‫آیا بازی رو کنسل می‌کنه؟ 320 00:15:01,693 --> 00:15:03,694 ‫نه، او به پتانسیلش اون اعتقاد داره. 321 00:15:03,695 --> 00:15:05,196 ‫پس کاملاً همراهه؟ 322 00:15:05,197 --> 00:15:06,447 ‫نه. 323 00:15:06,448 --> 00:15:07,907 ‫مونترال از مدیریت راضی نیست. 324 00:15:07,908 --> 00:15:10,827 ‫لعنتی. می‌دونستم. لعنتی. 325 00:15:14,206 --> 00:15:15,456 ‫من تصمیمات بدی گرفته‌ام. 326 00:15:15,457 --> 00:15:19,710 ‫قرار نیست دروغ بگم. اَم، ‫ممکنه تو این کار خوب نباشم. 327 00:15:19,711 --> 00:15:20,628 ‫اونا تو رو اخراج نمی‌کنن. 328 00:15:20,629 --> 00:15:22,547 ‫اونا فقط می‌خوان یه نفر جدید رو برای دستیاریت بیارن. 329 00:15:22,548 --> 00:15:25,132 ‫بله! من برگشتم، عزیزم. 330 00:15:25,133 --> 00:15:26,425 ‫اَه، باشه. عالی. 331 00:15:26,426 --> 00:15:27,677 ‫دستیار - دستیار، من... 332 00:15:27,678 --> 00:15:28,886 ‫فرانسوی-کانادایی، یا چی؟ 333 00:15:28,887 --> 00:15:30,513 ‫مثلاً، اَه، فقط نیاز دارم بدونم اگر لازمه، 334 00:15:30,514 --> 00:15:31,848 ‫مثلاً، دولینگو رو دانلود کنم یا فرانسوی یاد بگیرم یا... 335 00:15:31,849 --> 00:15:32,933 ‫این منم. 336 00:15:33,767 --> 00:15:35,644 ‫من تنزل مقام گرفتم. 337 00:15:36,144 --> 00:15:37,728 ‫اوه، پس-پس تو دستیار منی؟ 338 00:15:37,729 --> 00:15:38,814 ‫باشه. 339 00:15:39,648 --> 00:15:41,232 ‫دوستش ندارم، ‫قراره با تو صادق باشم. 340 00:15:41,233 --> 00:15:42,483 ‫اَم، اما انجامش می‌دم. 341 00:15:42,484 --> 00:15:45,027 ‫اَم. من آن رو به عنوان یه فرصت آموزشی می‌پذیرم، 342 00:15:45,028 --> 00:15:46,237 ‫چون تو چیزهای زیادی برای یادگیری داری، بچه. 343 00:15:46,238 --> 00:15:48,615 ‫نه به عنوان دستیار تو، دیوید. ‫به عنوان رئیس Playpen. 344 00:15:50,325 --> 00:15:52,159 ‫من متوجه نمی‌شم. ‫آیا هیچ‌کس دیگه اینو متوجه می‌شه؟ 345 00:15:52,160 --> 00:15:53,245 ‫- خب... ‫- اَه. 346 00:15:53,912 --> 00:15:55,330 ‫اَه. باشه، صبر کن. 347 00:15:55,998 --> 00:15:57,958 ‫- تو الآن رئیس Playpen هستی؟ ‫- اره. 348 00:15:58,667 --> 00:16:01,335 ‫جو، این یه ارتقاء بزرگه. 349 00:16:01,336 --> 00:16:03,880 ‫بله! چرا اینقدر ناراحتی؟ 350 00:16:03,881 --> 00:16:06,132 ‫هدف من توی زندگی اینه که یه دستیار باشم. 351 00:16:06,133 --> 00:16:07,216 ‫که پشتیبانی کنم، کمک برسونم. 352 00:16:07,217 --> 00:16:09,927 ‫یه داربست انسانی باشم ‫که قدرتمندان رو نگه می‌داره. 353 00:16:11,638 --> 00:16:13,014 ‫حالا که تو یه موقعیت مدیریتی هستم، 354 00:16:13,015 --> 00:16:15,558 ‫هیچوقت فرصت دستیار بودن ژاک و ژان-لوک رو نخواهم داشت. 355 00:16:15,559 --> 00:16:17,018 ‫من هنوز خیلی گیچم. 356 00:16:17,019 --> 00:16:17,935 ‫شما الآن برابرین. 357 00:16:17,936 --> 00:16:20,521 ‫- ما برابریم؟ ‫- روی کاغذ، بله. 358 00:16:20,522 --> 00:16:22,481 ‫اما به دلیل محبوبیت بسیار بیشتر پلی‌پن... 359 00:16:22,482 --> 00:16:25,401 ‫توی عمل، من قدرت بیشتری دارم. 360 00:16:25,402 --> 00:16:26,736 ‫باشه، پس اون رئیس توئه. 361 00:16:26,737 --> 00:16:28,572 ‫خب، لازم نیست بهش افتخار کنی! 362 00:16:32,201 --> 00:16:33,117 ‫- من... ‫- متوجه می‌شی؟ 363 00:16:33,118 --> 00:16:34,160 ‫نه. 364 00:16:48,926 --> 00:16:50,056 ‫تو دیر کردی. 365 00:16:50,761 --> 00:16:54,138 ‫وایسادی یه چیزی بخوری، چاقالو؟ 366 00:16:54,139 --> 00:16:55,389 ‫من به تو ملحق نمی‌شم. 367 00:16:55,390 --> 00:16:57,683 ‫خیلی بد شد. 368 00:16:57,684 --> 00:17:00,353 ‫مجبوری توی ریو جبرانش کنی. 369 00:17:00,354 --> 00:17:02,188 ‫البته، لخت. 370 00:17:02,189 --> 00:17:03,880 ‫من اصلاً به تو ملحق نمی‌شم. 371 00:17:04,775 --> 00:17:08,403 ‫یه تغییری توی قلبم ایجاد شده. 372 00:17:09,780 --> 00:17:10,988 ‫از کی تو قلب داری؟ 373 00:17:10,989 --> 00:17:14,116 ‫یه فرصت بسیار سودمند خودش رو نشون داده. 374 00:17:14,117 --> 00:17:16,868 ‫چیزی بسیار امیدوارکننده‌تر از یه دله‌دزدی یواشکی. 375 00:17:16,869 --> 00:17:19,789 ‫این چیزی واقعی‌تره، بیشتر... 376 00:17:19,790 --> 00:17:21,083 ‫خلاقانه؟ 377 00:17:22,542 --> 00:17:24,335 ‫زمان تو رو بی‌رحم کرده. 378 00:17:24,336 --> 00:17:26,630 ‫اون رو چیزی در نظر بگیر که به خاطر من به یاد بیاری. 379 00:17:27,714 --> 00:17:29,173 ‫من هم چیزی واسه تو دارم. 380 00:17:56,493 --> 00:17:57,744 ‫دیتا رو بالا بیار. 381 00:17:58,412 --> 00:18:00,372 ‫- کدوم دیتا؟ ‫- هر دیتایی، جیسون! 382 00:18:04,793 --> 00:18:07,171 ‫این بهتره. 383 00:18:14,136 --> 00:18:15,596 ‫آخرین باری که اینجا بودیم رو به یاد داری؟ 384 00:18:17,139 --> 00:18:19,516 ‫من تو رو برداشتم ‫وقتی برای اولین بار توی MQ شروع کردی. 385 00:18:20,142 --> 00:18:21,434 ‫اوه، بله. 386 00:18:21,435 --> 00:18:23,103 ‫بله. اون 15 سال پیش بود. 387 00:18:23,604 --> 00:18:26,190 ‫از اون موقع 15 بار مدل ریش‌هات رو عوض کردی. 388 00:18:28,275 --> 00:18:30,401 ‫دومین چیز بامزه‌ای که گفتی. 389 00:18:30,402 --> 00:18:31,777 ‫چرا آخرش اینقدر بامزه می‌شی؟ 390 00:18:31,778 --> 00:18:34,448 ‫من نیستم. تو فقط همین الآن دلت برام تنگ شده. 391 00:18:38,702 --> 00:18:43,624 ‫- خب... ‫- ...بهتره برم. 392 00:18:44,090 --> 00:18:44,592 ‫بله. 393 00:18:47,878 --> 00:18:48,850 ‫می‌تونم بغلت کنم؟ 394 00:19:18,200 --> 00:19:19,409 ‫خداحافظ، ایان. 395 00:19:24,373 --> 00:19:25,374 ‫خداحافظ، پاپ. 396 00:20:06,957 --> 00:20:09,042 ‫لعنتی. 397 00:20:09,585 --> 00:20:11,587 ‫- اینجا چکار می‌کنی؟ ‫- خدای من! 398 00:20:13,046 --> 00:20:14,463 ‫چه... تو اینجا چکار می‌کنی؟ 399 00:20:14,464 --> 00:20:15,716 ‫اول تو جواب بده. 400 00:20:16,800 --> 00:20:19,844 ‫من فقط دارم چیزهایم رو بسته‌بندی می‌کنم تا برم. 401 00:20:19,845 --> 00:20:20,929 ‫دروغه. 402 00:20:21,930 --> 00:20:23,056 ‫تو بسته‌بندی نمی‌کنی. 403 00:20:24,099 --> 00:20:25,558 ‫تو داشتی سعی می‌کردی کار کنی، مگه نه؟ 404 00:20:25,559 --> 00:20:27,936 ‫- نه، نه. من کار نمی‌کردم. ‫- واقعاً؟ 405 00:20:28,729 --> 00:20:30,771 ‫چون من همین الان یه هشدار از برنامه حفاظتی دریافت کردم 406 00:20:30,772 --> 00:20:33,065 ‫که یه نفر سعی می‌کرد به کامپیوترهای تو وارد بشه 407 00:20:33,066 --> 00:20:34,734 ‫فقط اون شخص رمزعبور رو نمی‌دونسته. 408 00:20:34,735 --> 00:20:36,320 ‫اینطوری فهمیدم که تو بودی. 409 00:20:37,279 --> 00:20:38,529 ‫از برنامه حفاظتی متنفرم. 410 00:20:38,530 --> 00:20:40,531 ‫باشه، پس من کار می‌کردم. جریان بزرگی نیست. 411 00:20:40,532 --> 00:20:43,035 ‫این یه چیز خیلی بزرگه! 412 00:20:44,411 --> 00:20:47,289 ‫این یه معجزه لعنتیه، همینه! 413 00:20:48,290 --> 00:20:49,290 ‫پیگیری سریع. 414 00:20:49,291 --> 00:20:53,044 ‫بعد از اینکه فهمیدی چطور وارد بشی، قصد داشتی چکار کنی؟ 415 00:20:53,045 --> 00:20:56,589 ‫برنامه‌ات برای اینکه چطور قرار بود "کار" کنی چی بود؟ 416 00:20:56,590 --> 00:20:58,591 ‫قرار بود چیزی تایپ کنم. 417 00:20:58,592 --> 00:20:59,842 ‫- چیزی تایپ کنی؟ ‫- بله. 418 00:20:59,843 --> 00:21:01,969 ‫قرار بود چیزی تایپ کنم و بعدش بفهمم. 419 00:21:01,970 --> 00:21:03,763 ‫چرا سوار هواپیما نشدی؟ 420 00:21:03,764 --> 00:21:06,807 ‫اوه، من سوار هواپیما شدم. ‫بله، من سوار هواپیما شدم. 421 00:21:06,808 --> 00:21:11,354 ‫هواپیما توی هوا بود وقتی هشدار برنامه محافظتی رو دریافت کردم. 422 00:21:11,355 --> 00:21:15,483 ‫پس، مجبور شدم تظاهر کنم درد ‫زایمان دارم تا اینکه اون کوفتی رو برگردونن. 423 00:21:15,484 --> 00:21:17,443 ‫و بعد وقتی فرود اومدیم، و اون‌ها آمبولانس رو صدا کردن، 424 00:21:17,444 --> 00:21:19,612 ‫من گفتم، "اوه، نمی‌دونم، الان-الان متوقف شد. 425 00:21:19,613 --> 00:21:21,447 ‫مثلاً، برگشته بالا اونجا." 426 00:21:21,448 --> 00:21:24,742 ‫و یه کم گاز به عنوان حواس‌پرتی پرتاب کردم و بعد فرار کردم. 427 00:21:24,743 --> 00:21:27,203 ‫من قطعاً توی یه جور لیستی هستم الآن. 428 00:21:27,204 --> 00:21:29,539 ‫به اون‌ها گفتی که جنینت برگشته بالا تو؟ 429 00:21:29,540 --> 00:21:31,582 ‫- بله. ‫- تو روی هر لیستی هستی. 430 00:21:31,583 --> 00:21:32,917 ‫موضوع رو عوض نکن. 431 00:21:32,918 --> 00:21:35,002 ‫تو گفتی این نسخه جهنم توئه. 432 00:21:35,003 --> 00:21:36,255 ‫هست! 433 00:21:39,758 --> 00:21:40,884 ‫هست. 434 00:21:42,594 --> 00:21:43,762 ‫پس چرا اینجایی؟ 435 00:21:45,264 --> 00:21:46,806 ‫- چه فرقی می‌کنه؟ ‫- برای من مهمه. 436 00:21:46,807 --> 00:21:47,891 ‫چرا اینجایی؟ 437 00:21:54,815 --> 00:21:59,236 ‫این بسته الحاقی تنها چیزیه که از تو برام باقی مونده. 438 00:22:02,489 --> 00:22:04,992 ‫و من نمی‌تونستم خداحافظی کنم. 439 00:22:07,870 --> 00:22:09,705 ‫فکر کردم فقط یه بازی ویدیوییه. 440 00:22:13,750 --> 00:22:15,252 ‫بله، خب... 441 00:22:18,922 --> 00:22:20,382 ‫نیست. 442 00:22:23,635 --> 00:22:26,679 ‫چرا بهم نگفتی که داری برمی‌گردی؟ 443 00:22:26,680 --> 00:22:29,223 ‫داشتم سعی می‌کردم چیزی که تو می‌خوای رو به تو بدم. 444 00:22:29,224 --> 00:22:31,602 ‫تو بهم گفتی، همون بیرون، 445 00:22:32,561 --> 00:22:36,063 ‫که می‌خوای تا حد ممکن بین ما فاصله بذاری. 446 00:22:36,064 --> 00:22:38,609 ‫پس این کاریه که من سعی می‌کنم انجام بدم. 447 00:22:41,278 --> 00:22:44,865 ‫و تو می‌دونستی که اگه بهم بگی، من سوار هواپیما نمی‌شم. 448 00:22:46,575 --> 00:22:48,493 ‫پس اون رو برای خودت نگه داشتی. 449 00:22:59,213 --> 00:23:01,423 ‫بالاخره کار درست رو انجام دادی! 450 00:23:05,177 --> 00:23:07,304 ‫و اصلا هم نخواستی به خاطرش ازت تقدیر بشه. 451 00:23:11,642 --> 00:23:15,145 ‫پاپی، چرا برگشتی؟ 452 00:23:19,274 --> 00:23:21,235 ‫چون که همونطور که جنابعالی همیشه می‌گی: 453 00:23:22,945 --> 00:23:24,821 ‫اگر حتی یه کورسویی از امید وجود داره 454 00:23:25,864 --> 00:23:28,742 ‫که می‌تونی با کسی که واقعاً دوستش داری کار کنی... 455 00:23:31,495 --> 00:23:33,330 ‫باید با هر دو دستت بگیریش. 456 00:23:41,922 --> 00:23:43,381 ‫من قطعاً همیشه اینو می‌گم. 457 00:23:45,759 --> 00:23:46,926 ‫اوه، من رو اینقدر محکم فشار نده. 458 00:23:46,927 --> 00:23:48,846 ‫- الان جیشم می‌گیره. ‫- اوه، ببخشید. ببخشید. 459 00:23:49,519 --> 00:23:58,432 ‫ ‫وحید مستغیث : ترجمه و زیرنویس@vahids3 460 00:24:07,836 --> 00:24:14,164 ‫پایان فصل 4 ‫امیدوارم از زیرنویس سریال لذت برده باشین 461 00:24:18,922 --> 00:24:24,719 ‫آهنگ: ‫Burning Down the House by Talking Heads