1 00:00:01,371 --> 00:00:08,443 ‫[ارائه‌ای از رسانه دیجی موویز] ‫WwW.Digimoviez.com 2 00:00:31,990 --> 00:00:33,408 ‫لکسی... 3 00:00:34,659 --> 00:00:35,994 ‫ما حاضریم. 4 00:00:47,134 --> 00:00:54,134 ‫تــرجمه از « آیـــدا و صادق هاشمی » ‫AydaNaderisubt@ 5 00:01:49,901 --> 00:01:52,237 ‫مراسم یادبود دوست‌داشتنی‌ای نبود؟ 6 00:01:52,320 --> 00:01:55,907 ‫اوه، آره. خوب بود. اصلا حوصله‌سربر نبود. 7 00:01:58,910 --> 00:02:01,579 ‫و خوش‌قلب، و می‌دونی، 8 00:02:01,663 --> 00:02:04,666 ‫دخترش از اون به ارث برده. 9 00:02:04,749 --> 00:02:06,167 ‫ممنون، مامان‌بزرگ. 10 00:02:08,795 --> 00:02:12,131 ‫- خیلی گرم و صمیمانه بود. ‫- بله، همینطوره. 11 00:02:12,215 --> 00:02:14,717 ‫- دوست‌داشتنی بود، عزیزم. ‫- همینطوره، مگه نه؟ 12 00:02:14,801 --> 00:02:18,012 ‫می‌دونید چیه؟ ‫اون یه مرد خاص بود. 13 00:02:18,096 --> 00:02:20,390 ‫بیمه عمر داشت؟ 14 00:02:20,473 --> 00:02:22,851 ‫یکم. 15 00:02:26,312 --> 00:02:28,731 ‫یه کاریش می‌کنیم. 16 00:02:28,815 --> 00:02:30,692 ‫اما جوون بود. 17 00:02:30,775 --> 00:02:33,403 ‫آره، آره جوون بود. 18 00:02:33,486 --> 00:02:37,907 ‫می‌تونی... ‫خونه، بچه‌ها؟ 19 00:02:37,991 --> 00:02:41,035 ‫- یه کاریش می‌کنیم. ‫- خوبه، خوبه. 20 00:02:41,119 --> 00:02:44,247 ‫- خیالم راحت شد. ‫- ممنون. 21 00:02:44,330 --> 00:02:45,456 ‫ممنون که اومدی. 22 00:02:52,171 --> 00:02:55,633 ‫- هی. ‫- اون طرف چطور پیش میره؟ 23 00:02:57,135 --> 00:03:00,430 ‫- داره کلی سوال ازم می‌پرسه. ‫- اوه، واقعا؟ 24 00:03:09,939 --> 00:03:12,567 ‫- کلاسش رو نرفت. ‫- کسی بهش سر می‌زنه؟ 25 00:03:12,650 --> 00:03:14,527 ‫- رو تو اتاقشه؟ ‫- آره. 26 00:03:14,611 --> 00:03:18,031 ‫- درو باز نکرده. ‫- فکر می‌کنی حالش خوبه؟ 27 00:03:18,114 --> 00:03:21,242 ‫اونجا واینستا و شایعه‌پراکنی نکن. بی ادبیه. 28 00:03:22,619 --> 00:03:23,745 ‫رو؟ 29 00:03:25,204 --> 00:03:27,332 ‫- سلام. ‫- سلام. 30 00:03:40,511 --> 00:03:42,055 ‫اینا مال بابام بودن. 31 00:03:45,141 --> 00:03:47,268 ‫حس و حالت چطوره؟ 32 00:03:54,233 --> 00:03:59,322 ‫آره... این شعرو پیدا کردم و یاد تو افتادم. 33 00:03:59,405 --> 00:04:01,574 ‫اگه از سی.اس. لوییسه نمی‌تونم گوش کنم. 34 00:04:01,658 --> 00:04:05,078 ‫- نه نیست. قول میدم. ‫- همه پرستارای آسایشگاه میگن 35 00:04:05,161 --> 00:04:08,373 ‫که "اندوه دره‌ای طویله". 36 00:04:08,456 --> 00:04:10,667 ‫آره، اما نقل قول کامل این نیست. 37 00:04:12,251 --> 00:04:15,505 ‫آره، خب، واسه من که کافیه. 38 00:04:15,588 --> 00:04:17,632 ‫خب، بخش دومش یه جورایی دلنشینه. 39 00:04:18,424 --> 00:04:19,926 ‫چیه؟ 40 00:04:21,386 --> 00:04:25,431 ‫"یه دره پیچ در پیچ که هر پیچ و خمش... 41 00:04:25,515 --> 00:04:28,267 ‫می‌تونه یه چشم‌انداز جدید نمایان کنه." 42 00:04:32,271 --> 00:04:33,773 ‫اونقدرام بد نیست. 43 00:04:41,531 --> 00:04:43,282 ‫میشه اینو واست بخونم؟ 44 00:04:47,161 --> 00:04:48,913 ‫اوه آره، با کمال میل. 45 00:04:54,669 --> 00:04:55,795 ‫ 46 00:04:57,338 --> 00:05:00,341 ‫اسمش هست ‫"بگذار این ظلمت، برج ناقوسی باشد" 47 00:05:00,425 --> 00:05:02,552 ‫از رینر ماریا ریلکه. 48 00:05:09,058 --> 00:05:12,061 ‫"ای دوست خاموشی که تا به اینجا آمده‌ای 49 00:05:12,145 --> 00:05:16,232 ‫"احساس کن که چگونه نفس کشیدنت، ‫فضای بیشتری پیرامونت ایجاد می‌کند. 50 00:05:25,616 --> 00:05:31,956 ‫"بگذار این ظلمت برج ‫ناقوسی باشد و تو ناقوس آن. 51 00:05:32,040 --> 00:05:37,295 ‫"همانطور که به صدا درمیایی، آنچه که ‫تو را می‌کوبد، به قدرت تو تبدیل می‌شود. 52 00:05:37,378 --> 00:05:41,007 ‫"در مسیر تغییر به سمت عقب و جلو حرکت کن. 53 00:05:42,216 --> 00:05:46,429 ‫"همچین شدت دردی، چگونه است؟ 54 00:05:46,512 --> 00:05:50,767 ‫"اگر مِی تلخ است، ‫خودت را به باده تبدیل کن. 55 00:05:52,018 --> 00:05:54,562 ‫"در این شب مهارنشدنی، 56 00:05:54,645 --> 00:05:59,734 ‫"معمای حاضر در تقاطع ادراکت، 57 00:05:59,817 --> 00:06:01,944 ‫"مفهومی که آنجا یافت می‌شود باش. 58 00:06:03,196 --> 00:06:06,240 ‫"و اگر دنیا از شنیدنت دست کشیده، 59 00:06:06,324 --> 00:06:09,702 ‫"به زمین خاموش بگو: جریان می‌یابم. 60 00:06:09,786 --> 00:06:14,082 ‫به آب خروشان، ‫سخن بگو: هستم." 61 00:07:05,550 --> 00:07:07,718 ‫می‌دونستم جید مواد می‌زنه، 62 00:07:07,802 --> 00:07:09,804 ‫اما اون روز، 63 00:07:09,887 --> 00:07:11,514 ‫تو مراسم یادبود پدرش بود 64 00:07:11,597 --> 00:07:14,058 ‫که فهمیدم مواد مخدر تسلی‌خاطر بهتری 65 00:07:14,142 --> 00:07:16,352 ‫نسبت به من بودن. 66 00:07:16,435 --> 00:07:18,271 ‫شاید این یه درک احمقانه بود، 67 00:07:18,354 --> 00:07:20,439 ‫اما فقط 13 سالم بود. 68 00:07:22,275 --> 00:07:25,570 ‫تابستون قبل این بود که ‫پایه نهم رو شروع کنم... 69 00:07:25,653 --> 00:07:28,364 ‫همون موقع که فکر می‌کردیم ‫همه‌مون تاابد دوست می‌مونیم. 70 00:07:34,328 --> 00:07:35,496 ‫تکون بخورید. 71 00:07:37,039 --> 00:07:38,166 ‫تکون بخورید، تکون بخورید. 72 00:07:39,500 --> 00:07:41,085 ‫نور، چهار، حرکت. 73 00:07:43,629 --> 00:07:45,464 ‫پنج نفر بودیم. 74 00:07:47,300 --> 00:07:48,759 ‫من بودم، گریس، 75 00:07:57,977 --> 00:07:59,562 ‫خواهرم، هلی... 76 00:08:05,151 --> 00:08:06,652 ‫بهترین دوست خواهرم، مارتا... 77 00:08:12,658 --> 00:08:14,243 ‫بهترین دوست مارتا، لونا. 78 00:08:18,998 --> 00:08:20,625 ‫و بهترین دوست من، جید. 79 00:08:28,257 --> 00:08:30,301 ‫الان حروف لعنتی رو بیارید بیرون. 80 00:08:37,350 --> 00:08:39,393 ‫و این زندگیه. 81 00:08:42,188 --> 00:08:43,898 ‫نه زندگی همه... 82 00:08:45,316 --> 00:08:46,859 ‫بلکه زندگی ما! 83 00:08:53,699 --> 00:08:57,203 ‫اوه، باحاله. 84 00:09:01,207 --> 00:09:03,834 ‫صبر کن ببینم، این نمایش تخمی راجب ماست؟ 85 00:09:06,232 --> 00:09:11,832 « ســـرخـــوشی » " فصل دوم - قسمت هفتم " 86 00:09:13,052 --> 00:09:14,804 ‫برای چند ماه گذشته، 87 00:09:14,887 --> 00:09:17,265 ‫لکسی هر روز با فزکو حرف می‌زده. 88 00:09:17,348 --> 00:09:22,270 ‫اما من هنوزم نمی‌فهمم ‫نمایش واقعا راجب چیه. 89 00:09:22,353 --> 00:09:25,273 ‫راجب دوستیه. 90 00:09:25,356 --> 00:09:28,859 ‫خب، خیلی خوبه. ‫همه عاشقش میشن. 91 00:09:28,943 --> 00:09:30,528 ‫آره، یعنی، امیدوارم. 92 00:09:30,611 --> 00:09:33,114 ‫فقط... هی به خودم شک می‌کنم 93 00:09:33,197 --> 00:09:35,283 ‫و مضطرب میشم که مردم 94 00:09:35,366 --> 00:09:36,784 ‫خوششون میاد یا نه، 95 00:09:36,867 --> 00:09:40,204 ‫یا مردم رو ناراحت می‌کنه یا نه. 96 00:09:40,288 --> 00:09:42,790 ‫اما چرا کسی باید ناراحت بشه؟ 97 00:09:42,873 --> 00:09:46,252 ‫اوه، می‌دونی چون بر اساس آدمای واقعیه. 98 00:09:46,335 --> 00:09:50,631 ‫آره خب، سر این یکی عین این ‫می‌مونه که چوب بکنی تو لونه زنبور. 99 00:09:50,715 --> 00:09:53,759 ‫- واقعا؟ ‫- میگم یعنی... 100 00:09:53,843 --> 00:09:56,512 ‫اگه یکی منو به یه نمایش دعوت می‌کرد... 101 00:09:56,596 --> 00:09:59,765 ‫و حتی بهم نمی‌گفتن که یکی از کاراکتراشم؛ 102 00:09:59,849 --> 00:10:01,726 ‫قطعا واسم سوال پیش می‌اومد. 103 00:10:01,809 --> 00:10:03,853 ‫مثلا، سوالای بدجور؟ 104 00:10:03,936 --> 00:10:05,855 ‫بستگی به نمایش داره. 105 00:10:05,938 --> 00:10:08,316 ‫خب، تو رو ناراحت می‌کنه؟ 106 00:10:08,399 --> 00:10:10,860 ‫بستگی به نمایش داره. 107 00:10:10,943 --> 00:10:14,864 ‫- صحیح. ‫- و نیت کسی که نمایشنامه رو نوشته. 108 00:10:14,947 --> 00:10:17,199 ‫من نیتم خیره. 109 00:10:17,283 --> 00:10:20,703 ‫پس چیزی نیست که نگرانش باشی. 110 00:10:20,786 --> 00:10:25,499 ‫اما... اما اگه فکر کنن نیتم خیر نیست 111 00:10:25,583 --> 00:10:27,752 ‫در حالی که تو واقعیت خیره چی؟ 112 00:10:27,835 --> 00:10:30,046 ‫خب، من به این میگم معضل. 113 00:10:31,088 --> 00:10:32,757 ‫جوابش چیه؟ 114 00:10:32,840 --> 00:10:36,677 ‫صبر کن، دوباره بگو سوال چی بود؟ 115 00:10:36,761 --> 00:10:40,222 ‫مثلا، چی میشه اگه کسی نمایش رو ببینه 116 00:10:40,306 --> 00:10:43,517 ‫و فکر کنه من دارم بی‌رحم بازی درمیارم، ‫در حالی که اینطور نیست؟ 117 00:10:43,601 --> 00:10:45,936 ‫خب، پس اگه دعوتش نکنی چی؟ 118 00:10:46,020 --> 00:10:47,938 ‫نه، خیلی عصبانی میشه. 119 00:10:48,022 --> 00:10:51,734 ‫حتی عصبانی‌تر از وقتی که نمایش رو ببینه؟ 120 00:10:52,651 --> 00:10:54,779 ‫این... نمی‌دونم. 121 00:10:58,616 --> 00:11:00,659 ‫خیلی خب، اعتراف به این ممکنه 122 00:11:00,743 --> 00:11:03,204 ‫عجیب و شرم‌آور باشه، 123 00:11:03,287 --> 00:11:06,582 ‫اما فکر می‌کنم ‫تعیین‌کننده‌ترین لحظه نوجوونی من 124 00:11:06,665 --> 00:11:09,085 ‫وقتی بود که خواهرم وارد دوره بلوغ شد. 125 00:11:12,797 --> 00:11:15,800 ‫- آه که منزجر کننده بنظر میام. 126 00:11:15,883 --> 00:11:18,010 ‫هی، هلی. من وسط کاریم. 127 00:11:18,094 --> 00:11:20,763 ‫فقط این لباسه فوق‌العاده غیر جذابه. 128 00:11:20,846 --> 00:11:25,101 ‫- هلی، من الان دارم یجورایی نمایش اجرا می‌کنم. ‫- چی؟ 129 00:11:25,184 --> 00:11:26,685 ‫یعنی، یه خروار تماشاچی منتظرمن 130 00:11:26,769 --> 00:11:28,104 ‫که به حرف زدن ادامه بدم. 131 00:11:28,187 --> 00:11:31,732 ‫کجا؟ 132 00:11:31,816 --> 00:11:33,192 ‫همینجا. 133 00:11:34,151 --> 00:11:37,113 ‫اوه، سلام. واو. 134 00:11:39,907 --> 00:11:42,743 ‫حالا هرچی. ‫نکته اینه که، نمی‌تونستم صبر کنم 135 00:11:42,827 --> 00:11:44,370 ‫که وارد بلوغ بشم. 136 00:11:45,246 --> 00:11:47,957 ‫واو، واو، واو! 137 00:11:48,040 --> 00:11:51,460 ‫نگاش کن! 138 00:11:51,544 --> 00:11:55,464 ‫- انگار یه بچه گنده‌م. ‫- هلی... 139 00:11:55,548 --> 00:11:58,759 ‫من 38 سال آزگار رو این سیاره بودم، 140 00:11:58,843 --> 00:12:03,139 ‫و تا حالا هیچ بچه‌ای رو که ‫ممه‌هایی مثل تو داشته باشه ندیدم. 141 00:12:04,723 --> 00:12:08,060 ‫مامان، این حال‌به‌هم‌زن‌ترین ‫چیزی بود که تا حالا گفتی. 142 00:12:08,144 --> 00:12:11,105 ‫باشه. 143 00:12:11,188 --> 00:12:12,731 ‫نور، 12، حرکت. 144 00:12:12,815 --> 00:12:16,652 ‫ببینید، می‌دونم باهوش، ‫سخت‌کوش، کنجکاو و مطلع بودن 145 00:12:16,735 --> 00:12:18,404 ‫همشون خصوصیت‌های مهمی هستن، 146 00:12:18,487 --> 00:12:23,909 ‫اما تصور کنید که همه اون خصوصیات ‫رو داشته باشی و جذابم باشی. 147 00:12:23,993 --> 00:12:27,705 ‫پس، اگه هلی 433 روز از من بزرگ‌تر بود، 148 00:12:27,788 --> 00:12:31,167 ‫اون وقت تنها کاری که باید بکنم اینه که... 149 00:12:31,250 --> 00:12:35,504 ‫433 روز صبر کنم و دقیقا شکل اون میشم. 150 00:12:59,904 --> 00:13:04,116 ‫- هی اش، برو دم در مرد. 151 00:13:09,079 --> 00:13:10,915 ‫خیلی خب، می‌خوام که ‫کاراکترت رو خیلی عقب بکشی. 152 00:13:10,998 --> 00:13:13,209 ‫داری خیلی جنده‌بازی درمیاری. ‫بامزه نیست. 153 00:13:16,045 --> 00:13:18,297 ‫خدای من. ‫داری گریه می‌کنی؟ 154 00:13:18,380 --> 00:13:21,842 ‫این یه نکته کارگردانیه. ‫نوت بر‌می‌داری و ازش رد میشی. باشه؟ 155 00:13:23,427 --> 00:13:25,387 ‫هی، می‌خوام مدیریت نور 40% سریعتر باشه. 156 00:13:25,471 --> 00:13:27,848 ‫- و عوامل صحنه 20% سریعتر باشن. ‫- دریافت شد. 157 00:13:27,932 --> 00:13:32,478 ‫ایییی! خدا! این چه... ‫کسی تو این لباس مرده؟! 158 00:13:32,561 --> 00:13:35,147 ‫بو گه میده. 159 00:13:39,193 --> 00:13:40,653 ‫من عاشق تئاترم. 160 00:13:40,736 --> 00:13:43,030 ‫اینجا چی داریم؟ 161 00:13:43,113 --> 00:13:46,659 ‫تازه اتوبخار شده. 162 00:13:47,618 --> 00:13:49,370 ‫آره، آره، آره. 163 00:13:50,162 --> 00:13:51,705 ‫حرف نداری. 164 00:13:53,040 --> 00:13:56,293 ‫هممم. ‫آره، امشب می‌ریم بیرون. 165 00:13:57,795 --> 00:13:59,755 ‫خدا تو رو قرین رحمت قرار بده. 166 00:14:02,466 --> 00:14:06,762 ‫نه، واقعا بابت این کار ازت ممنونم. 167 00:14:08,180 --> 00:14:10,599 ‫یا خدا، چه خبرا؟ 168 00:14:10,683 --> 00:14:12,476 ‫هی، چه خبرا رفیق؟ 169 00:14:12,560 --> 00:14:14,436 ‫هی، راستش من یکم سرم شلوغه. 170 00:14:14,520 --> 00:14:16,897 ‫دارم حاضر میشم برم بیرون. 171 00:14:17,773 --> 00:14:19,191 ‫می‌ریم مهمونی؟ 172 00:14:19,817 --> 00:14:21,151 ‫کجا میری؟ 173 00:14:21,235 --> 00:14:25,364 ‫نگران کار من نباش. نگران خودت باش. 174 00:14:25,447 --> 00:14:28,117 ‫خیلی خب. پس منم استراحت می‌کنم. 175 00:15:09,116 --> 00:15:10,951 ‫این رویاته. 176 00:15:12,536 --> 00:15:13,579 ‫میک... 177 00:15:13,662 --> 00:15:16,040 ‫گند نزنی. 178 00:15:16,123 --> 00:15:17,666 ‫نور، 12، حرکت. 179 00:15:19,835 --> 00:15:21,795 ‫حالا می‌تونستم خودم رو ببینم. 180 00:15:23,422 --> 00:15:25,382 ‫- یا خدا! پشمام! ‫- دختری میشم... 181 00:15:25,466 --> 00:15:28,719 ‫- که هیچکس... هیچوقت نمی‌تونه به دست بیاره. ‫- اون لکسیه؟ 182 00:15:28,802 --> 00:15:32,514 ‫سلام. 183 00:15:32,598 --> 00:15:35,517 ‫- هی، تد، حالت چطوره؟ ‫- ووو! 184 00:15:35,601 --> 00:15:37,978 ‫یا خدا! اوه پشمام! 185 00:15:38,062 --> 00:15:41,607 ‫هی، پسرا. حالتون چطوره؟ 186 00:15:41,690 --> 00:15:42,816 ‫پشمام! 187 00:15:42,900 --> 00:15:45,819 ‫و هم‌کلاسی‌های سابقم رو تصور می‌کردم... 188 00:15:45,903 --> 00:15:47,488 ‫که 20 سال بعد تو 189 00:15:47,571 --> 00:15:49,573 ‫حیاط پشتی کثافتشون 190 00:15:49,657 --> 00:15:50,991 ‫دور باربیکیوهاشون نشستن. 191 00:15:51,075 --> 00:15:54,745 ‫رفیق... ای کاش می‌تونستم ‫تقه لکسی هاوارد رو بزنم. 192 00:15:54,828 --> 00:15:56,914 ‫آره، آرزوی تو و کل ایست های‌لند همین بود. 193 00:16:00,167 --> 00:16:02,336 ‫تنها کاری که باید می‌کردم، صبر کردن بود. 194 00:16:07,549 --> 00:16:09,718 ‫نور، 86، حرکت. 195 00:16:11,180 --> 00:16:16,727 ‫433 روز بعد 196 00:16:17,893 --> 00:16:20,665 ‫ببین لکسی، بعضی از پسرا ‫ممه‌های کوچیک‌ترو ترجیح میدن. 197 00:16:20,689 --> 00:16:21,605 ‫واقعا؟ 198 00:16:23,440 --> 00:16:25,109 ‫میگم یعنی اگه من و تو می‌تونستیم بدنامون 199 00:16:25,192 --> 00:16:26,819 ‫رو عوض کنیم، یه ثانیه هم معطل نمی‌کردم. 200 00:16:26,902 --> 00:16:29,488 ‫- خب شاید هنوز دارن درمیان. ‫- نه، اینطور نیست. 201 00:16:29,571 --> 00:16:32,866 ‫- خب، بعضی وقتا، یکم... ‫- نه، کاملا شکل گرفتن. 202 00:16:36,120 --> 00:16:37,871 ‫راستش رو بگم، ‫من از اون مدل آدما نیستم 203 00:16:37,955 --> 00:16:39,998 ‫که بخواد بخاطر بدنش بشناسنش. 204 00:16:47,047 --> 00:16:50,467 ‫اما مشکلاتی که به همراهش ‫می‌اومدن رو هم نمی‌خواستم. 205 00:16:52,428 --> 00:16:56,348 ‫من حتی بهش نگاهم نمی‌کردم، قسم می‌خورم. 206 00:16:56,432 --> 00:16:58,809 ‫تو تنها کسی هستی که آرزوش رو دارم. 207 00:17:18,037 --> 00:17:20,456 ‫خب، دقیقا شبیه نقششه. 208 00:17:27,880 --> 00:17:32,176 ‫حس می‌کنم اکثر زندگیم ‫رو تو خیالاتم گذروندم. 209 00:17:36,889 --> 00:17:38,932 ‫کوچیک‌ترین لحظات رو می‌گرفتم 210 00:17:39,016 --> 00:17:42,227 ‫و اونا رو به چیزی بزرگتر ‫رویا پردازی می‌کردم. 211 00:17:46,815 --> 00:17:48,275 ‫البته که میام. 212 00:17:48,358 --> 00:17:51,236 ‫قراره ردیف جلو بشینم، عزیزم. 213 00:17:52,237 --> 00:17:55,657 ‫- بهت قول میدم. ‫- باشه. 214 00:17:59,411 --> 00:18:02,915 ‫یکم تبادل می‌کنم و می‌بینم عاشق شدم. 215 00:18:11,548 --> 00:18:15,385 ‫یکم وقت برای خودم پیدا ‫می‌کنم و می‌بینم رو صحنه‌م. 216 00:18:25,479 --> 00:18:29,358 ‫اما واقعیت همیشه یه راهی پیدا ‫می‌کنه تا دوباره منو برگردونه. 217 00:18:31,693 --> 00:18:34,154 ‫فکر می‌کنی حالش خوبه؟ 218 00:18:34,238 --> 00:18:36,240 ‫فکر کنم فقط خوابیده. 219 00:18:36,323 --> 00:18:38,158 ‫وسط روزه. 220 00:18:47,918 --> 00:18:50,879 ‫فکر کنم باید بگیم مامان بیاد برسونتمون. 221 00:18:50,963 --> 00:18:55,509 ‫- بی‌ادب نباش. ‫- مهم نیست بی‌ادبی باشه. 222 00:18:55,592 --> 00:18:58,220 ‫نمی‌خوام فکر کنه بهش اعتماد نداریم. 223 00:18:59,596 --> 00:19:01,431 ‫یالا، دخترا. 224 00:19:02,182 --> 00:19:03,851 ‫سوار ماشین بشین. 225 00:19:08,438 --> 00:19:09,731 ‫یالا، لکس. 226 00:19:54,776 --> 00:19:58,822 ‫فقط یک هشتم گل نیاز دارم. همین. 227 00:19:58,906 --> 00:20:00,908 ‫- می‌تونم ردیفش کنم. ‫- خیلی خب. 228 00:20:00,991 --> 00:20:03,201 ‫هی، یه ثانیه دیگه میام. 229 00:20:19,885 --> 00:20:21,678 ‫فکر کنم قبل از دبیرستان باید راجب تمام 230 00:20:21,762 --> 00:20:24,514 ‫چیزایی که راجب خودمون ‫خوشمون نمیاد فکر کنیم... 231 00:20:24,598 --> 00:20:27,643 ‫و بعدش تغییرشون بدیم، تا بتونیم، 232 00:20:27,726 --> 00:20:30,812 ‫آدمای متفاوت و باحال‌تری باشیم. 233 00:20:30,896 --> 00:20:32,731 ‫فکر نمی‌کنم لازم باشه باحال‌تر باشیم. 234 00:20:32,814 --> 00:20:35,692 ‫خب، باید حداقل تلاش کنیم بدونیم چی باحاله. 235 00:20:35,776 --> 00:20:38,779 ‫آره، اما اون گه‌مصب زرت زرت عوض میشه. 236 00:20:38,862 --> 00:20:41,114 ‫واسه همین دنبال کردنش سخت میشه. 237 00:20:41,198 --> 00:20:43,951 ‫آره، اما فکر می‌کنم چیز خوبیه. 238 00:20:44,034 --> 00:20:47,913 ‫خب... اگه ما رو از بعضی چیزا بذارن کنار چی؟ 239 00:20:47,996 --> 00:20:50,332 ‫اینم چیز خوبیه. 240 00:20:50,415 --> 00:20:53,168 ‫- واقعا؟ ‫- آره. 241 00:20:53,251 --> 00:20:56,296 ‫بابام میگه قبول نمی‌کنه بخشی از کلوپی باشه 242 00:20:56,380 --> 00:20:57,923 ‫که اونو به عنوان عضوش قبولش می‌کنن. 243 00:20:59,007 --> 00:21:00,342 ‫خب، این باحاله. 244 00:21:00,425 --> 00:21:04,304 ‫آره، به کسی نگو. ‫می‌رینن توش. 245 00:21:08,725 --> 00:21:12,896 ‫جید اولین کسی بود که کاری کرد ‫راجب باحال نبودن حس خوبی داشته باشم. 246 00:21:12,980 --> 00:21:14,314 ‫نور، 10، حرکت. 247 00:21:16,191 --> 00:21:17,526 ‫حس می‌کنم تو 10 سال، 248 00:21:17,609 --> 00:21:19,236 ‫تکنولوژی واقعا ترسناک میشه، 249 00:21:19,319 --> 00:21:21,446 ‫و همه‌مون آرزو می‌کنیم ‫کاش ازش استفاده نمی‌کردیم. 250 00:21:21,530 --> 00:21:23,323 ‫داری راجب چی حرف می‌زنی؟ 251 00:21:23,407 --> 00:21:26,118 ‫خب، همه این شرکت‌های ‫فناوری دارن همزمان 252 00:21:26,201 --> 00:21:28,328 ‫رباتیک و هوش مصنوعی درست می‌کنن، 253 00:21:28,412 --> 00:21:30,247 ‫پس طولی نمی‌کشه که 254 00:21:30,330 --> 00:21:32,124 ‫به مجتمع نظامی-صنعتی تبدیل بشن، 255 00:21:32,207 --> 00:21:34,376 ‫و شروع کنن به ساختن ربات‌های آدم‌کش. 256 00:21:34,459 --> 00:21:35,794 ‫فکر کنم تفاوت خیلی زیادی 257 00:21:35,877 --> 00:21:38,797 ‫بین سلفی گرفتن و ربات‌های آدم‌کش هست. 258 00:21:38,880 --> 00:21:41,299 ‫آره، الان شاید، ولی اون ‫فاصله بعدا از بین میره. 259 00:21:44,970 --> 00:21:47,597 ‫اما بگذریم، ‫برگردیم اونجایی که بودم. 260 00:21:47,681 --> 00:21:50,392 ‫ما اون شب ساعت‌ها حرف زدیم و خندیدیم. 261 00:21:51,435 --> 00:21:53,895 ‫دلم واسه اون روزا تنگ میشه. 262 00:21:53,979 --> 00:21:58,442 ‫قبل این بود که پدرم ترک‌مون ‫کنه و پدر جید فوت کنه. 263 00:21:58,525 --> 00:22:00,694 ‫قبل اینکه جید مواد‌های سنگین بزنه، 264 00:22:00,777 --> 00:22:03,405 ‫و قبل اینکه من وارد ذهنم بشم. 265 00:22:05,282 --> 00:22:07,325 ‫قبل از این بود که از هم جدا بشیم، 266 00:22:07,409 --> 00:22:09,536 ‫و قبل از این بود که هر دفعه که 267 00:22:09,619 --> 00:22:13,540 ‫کسی ازم می‌پرسید جید بهترین ‫دوستمه یا نه، به خودم شک کنم. 268 00:22:16,376 --> 00:22:19,421 ‫"بگذار این ظلمت برج ناقوسی باشد، 269 00:22:20,422 --> 00:22:22,257 ‫و تو ناقوس آن." 270 00:22:25,677 --> 00:22:28,930 ‫حس می‌کنم دیگه هیچی درباره ‫زندگی تو نمیدونم 271 00:22:30,640 --> 00:22:32,851 ‫وقتی برگشتی برات تعریف می‌کنم 272 00:22:36,605 --> 00:22:38,899 ‫- شب بخیر ‫- شب بخیر 273 00:22:43,528 --> 00:22:47,616 ‫تا حالا نگران این شدی که ‫هرچی بزرگ‌تر میشی 274 00:22:49,034 --> 00:22:51,661 ‫خاطرات کمتر و کمتری رو از بابا ‫به یاد میاری؟ 275 00:22:54,706 --> 00:22:55,916 ‫اره. 276 00:22:59,377 --> 00:23:02,214 ‫چطوری جلوی این اتفاقُ می‌گیری؟ 277 00:23:09,554 --> 00:23:10,931 ‫نمیتونی جلوشُ بگیری 278 00:23:24,611 --> 00:23:30,325 ‫یادم میاد چند روز قبل از اینکه بری 279 00:23:31,701 --> 00:23:34,413 ‫بهم گفتی... 280 00:23:34,496 --> 00:23:36,706 ‫...اگه یه روزی بخوام با تو باشم 281 00:23:38,625 --> 00:23:41,128 ‫...تنها کاری که می‌کنم، بستن چشم‌هامه و 282 00:23:42,671 --> 00:23:45,674 ‫.لذت از با تو بودنه 283 00:23:45,757 --> 00:23:50,011 ‫خودت گفتی خاطرات چیزی خارج از زمان و مکان‌ـن 284 00:24:05,485 --> 00:24:07,821 ‫هــی بچه ها، بیاید ‫بیاید برقصید 285 00:25:34,449 --> 00:25:37,077 ‫گاهی اوقات به این فکر می‌کنم که 286 00:25:37,160 --> 00:25:41,081 ‫من و خواهرم با کُلی آرزو مشترک بزرگ شدیم 287 00:25:41,164 --> 00:25:43,583 ‫و اینکه الان چقدر با هم فرق داریم 288 00:26:05,772 --> 00:26:09,985 ‫توی اون سن، ما فکرمی‌کردیم میدونیم ‫که عشق چطوریه 289 00:26:15,824 --> 00:26:20,245 ‫و شک ها و تردید های خودمون ‫رو نسبت به حسی که داره، داشتیم 290 00:26:20,328 --> 00:26:23,940 ‫اما این همچنین چیزی بود که ‫باعث شد از خود بی‌خود بشیم 291 00:26:24,874 --> 00:26:28,003 ‫هیچ‌کدوم‌ـمون واقعا نمی‌دونستیم ‫عشق چجوریه 292 00:26:30,463 --> 00:26:32,507 ‫فکرنمی‌کنم چیزی زیبا تر از... 293 00:26:32,590 --> 00:26:35,635 ‫اختصاص دادن زندگی‌ـت به کسی ‫که عاشقشی، وجود داشته باشه 294 00:26:41,433 --> 00:26:43,476 ‫فکرکنم این بزرگ‌ترین رویای منه 295 00:26:46,021 --> 00:26:47,522 ‫اینکه مال تو باشم 296 00:26:51,484 --> 00:26:53,695 ‫تا تو رو بیشتر از هرچیزی دوست بدارم 297 00:27:22,932 --> 00:27:25,060 ‫هیچوقت نمیتونی منُ بترسونی 298 00:27:40,283 --> 00:27:42,869 ‫مطمئن نیستم ‫می‌خوام انجام‌ـش بدم یا نه... 299 00:27:42,952 --> 00:27:45,497 ‫بابا علفه! هروئین که نیست 300 00:28:00,678 --> 00:28:03,223 ‫لکسی امروز زده جاده خاکی 301 00:28:04,682 --> 00:28:07,936 ‫- حالت خوبه؟ ‫- بابا چرا می‌سوزونه میره پایین؟ 302 00:28:10,563 --> 00:28:12,399 ‫در تمام طول زندگیم ‫همیشه این حسُ داشتم که... 303 00:28:12,482 --> 00:28:16,277 ‫هرلحظه قراره یه اتفاق خیلی وحشتناک بیوفته 304 00:28:27,372 --> 00:28:28,581 ‫پیس 305 00:28:37,257 --> 00:28:38,466 ‫فی! 306 00:28:38,550 --> 00:28:39,634 ‫بیا اینجا 307 00:29:06,870 --> 00:29:09,330 ‫دختر خوبی باش 308 00:29:10,874 --> 00:29:12,250 ‫عاشقتم 309 00:29:25,763 --> 00:29:28,475 ‫- فیه! ‫- بله 310 00:29:28,558 --> 00:29:30,768 ‫یه ثانیه بیا اینجا 311 00:29:31,853 --> 00:29:33,313 ‫الان میام 312 00:29:54,250 --> 00:29:56,794 ‫با کراوات یا بدون کراوات؟ 313 00:30:00,882 --> 00:30:02,634 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آم... 314 00:30:04,219 --> 00:30:05,762 ‫اره، حالم خوبه 315 00:30:12,185 --> 00:30:15,063 ‫...قیافش شبیه اون یارو موفرفری 316 00:30:15,146 --> 00:30:17,232 ‫سفید پوست شده 317 00:30:17,315 --> 00:30:18,858 ‫که توی تلوزیون نقاشی می‌کرد 318 00:30:18,942 --> 00:30:20,777 ‫باب راس تخمی 319 00:30:20,860 --> 00:30:24,072 ‫- شبیه باب راس شده ‫- بابی بابی! خونه آتیش گرفته 320 00:30:24,155 --> 00:30:26,366 ‫- بیاد بریم! یــالا یــالا ‫- خونه آتیش گرفته! بـدو 321 00:30:29,452 --> 00:30:31,663 ‫فکرنکنم از علف خوشم اومده باشه 322 00:30:32,956 --> 00:30:36,459 ‫خب، این حرفت خیلی عجیب بود 323 00:30:36,543 --> 00:30:42,924 ‫نمی‌تونم مغزمُ اونطوری که در حالت ‫عادی کنترل می‌کنم، کنترل کنم 324 00:30:43,007 --> 00:30:45,635 ‫اره، اما این بهترین بخش‌ـشه 325 00:30:51,140 --> 00:30:55,603 ‫خیلی‌خب، بعدا می‌بینمت ‫شب بخیر. 326 00:30:57,564 --> 00:30:59,065 ‫مراقب خودت باش 327 00:31:01,025 --> 00:31:02,151 ‫باشه 328 00:31:04,529 --> 00:31:06,239 ‫فکرکنم جود مواد می‌زد 329 00:31:06,322 --> 00:31:08,491 ‫تا از افکاری که آزارش میدن ‫فرار کنه 330 00:31:08,575 --> 00:31:11,578 ‫اما برای من برعکس کار کرد 331 00:31:13,997 --> 00:31:16,916 ‫تمام فکر و ذهنم پر شده بود ‫از افکار منفی و بد 332 00:31:24,241 --> 00:31:25,441 ‫" تو راهــــم " 333 00:31:28,678 --> 00:31:31,222 ‫اتفاق‌های بدی که ممکنه بیوفته... 334 00:31:31,306 --> 00:31:33,558 ‫آدمایی که هرلحظه ‫امکان داره از دست بدم 335 00:31:33,641 --> 00:31:37,937 ‫و هزار و یک دلیل که، چرا من ‫به اندازه کافی خوب نیستم 336 00:31:52,243 --> 00:31:55,955 ‫من و جولز بعد از اون بحثی که داشتیم ‫حتی یه کلمه هم با هم حرف نزدیم 337 00:31:58,207 --> 00:32:00,251 ‫حتی با این حال که همه‌ـش دور و برم بود 338 00:32:12,263 --> 00:32:15,558 ‫اینکه قبلا فکر می‌کردم من و اون برای ‫هم ساخته شدیم، واقعا خنده‌دار بود 339 00:32:19,020 --> 00:32:21,189 ‫انگار مدت‌ها ازش گذشته بود 340 00:32:34,744 --> 00:32:36,079 ‫چه‌خبر؟ 341 00:33:07,860 --> 00:33:09,404 ‫تو منُ شکست دادی 342 00:33:12,657 --> 00:33:14,784 ‫شکستم دادی 343 00:33:18,538 --> 00:33:20,331 ‫دیگه تسلیم‌ـم 344 00:33:20,415 --> 00:33:22,375 ‫هـی... 345 00:33:22,458 --> 00:33:24,919 ‫می‌خوای اینقدر مواد بزنی که خودتُ بکشی؟ ‫بزن 346 00:33:25,002 --> 00:33:26,796 ‫دیگه جلودارت نمی‌شم 347 00:33:29,507 --> 00:33:31,592 ‫- یعنی اجازه دارم مواد بزنم؟ ‫- اره 348 00:33:31,676 --> 00:33:34,929 ‫- هرچی دلم بخواد؟ ‫- هرچی دلت بخواد 349 00:33:38,349 --> 00:33:41,060 ‫- مامان داری سر به سرم می‌ذاری الان؟ ‫- نه 350 00:33:41,144 --> 00:33:44,564 ‫اگه می‌خوای تک تک سلول های ‫باقی مونده مغزتُ به گا بدی 351 00:33:44,647 --> 00:33:45,732 ‫!انجامش بده 352 00:33:45,815 --> 00:33:48,276 ‫چی؟ چی‌ میگی؟ 353 00:33:48,359 --> 00:33:50,486 ‫- خیلی خوشحال شدی نه؟ ‫- چی میگی؟ 354 00:33:50,570 --> 00:33:51,738 ‫کراکی بودن حال میده؟ 355 00:33:51,821 --> 00:33:54,240 ‫یه حسی بهم میگه ‫می‌تونم برگردم 356 00:33:54,323 --> 00:33:57,326 ‫نمی‌تونم بهت بفهمونم که ‫زندگیت چقدر مهم‌ـه 357 00:33:57,410 --> 00:34:00,621 ‫دیر یا زود باید برای خودت تصمیم بگیری 358 00:34:00,705 --> 00:34:05,251 ‫یکم دیگه 18 ساله‌ـت میشه! از خونه‌ـم میری 359 00:34:05,334 --> 00:34:08,629 ‫و میتونی هر غلطی دلت خواست بکنی 360 00:34:11,674 --> 00:34:13,426 ‫دارم ولت می‌کنم به امون خدا 361 00:34:17,597 --> 00:34:19,265 ‫باشه 362 00:34:19,348 --> 00:34:21,100 ‫می‌خوام رو جیا تمرکز کنم 363 00:34:22,894 --> 00:34:24,479 ‫اره، اما اونکه مشکلی نداره 364 00:34:26,355 --> 00:34:28,357 ‫امتحان ریاضی‌ـشُ ریده 365 00:34:29,776 --> 00:34:30,693 ‫که اینطور 366 00:34:30,777 --> 00:34:32,320 ‫طی دو هفته گذشته 367 00:34:32,403 --> 00:34:35,490 ‫سه بار توی کلاس تنبیهی مدرسه بوده 368 00:34:35,573 --> 00:34:37,825 ‫و هر روز صبح که میرم تو اتاق‌ـش ببینم 369 00:34:37,909 --> 00:34:38,951 ‫،بیداره یا نه 370 00:34:39,035 --> 00:34:41,621 ‫می‌بینم خیلی وقته بیداره ‫و توی گوشی‌ـشه 371 00:34:41,704 --> 00:34:44,582 ‫و میدونم که حتی یه ذره هم نمی‌خوابه 372 00:34:44,665 --> 00:34:49,003 ‫...اما اگه تو میگی حالش خوبه ‫.حرفتُ قبول می‌کنم 373 00:34:53,174 --> 00:34:54,717 ‫.اینارو نمی‌دونستم 374 00:34:55,802 --> 00:34:57,595 ‫چرا باید بدونی؟ 375 00:34:57,678 --> 00:34:59,889 ‫تو که فقط به خودت فکرمیکنی 376 00:35:03,184 --> 00:35:04,519 ‫این حقیقت نداره، مامان 377 00:35:07,522 --> 00:35:10,983 ‫اگه مجبور بشم بین از دست دادن یدونه از دخترهام ‫یا دوتاشون یکی رو انتخاب کنم 378 00:35:12,443 --> 00:35:14,195 ‫اونُ انتخاب می‌کنم 379 00:35:23,579 --> 00:35:25,123 ‫اره، عادلانه‌ـست 380 00:35:28,835 --> 00:35:32,088 ‫تکون بخورید، تکون بخورید، تکون بخورید 381 00:35:32,171 --> 00:35:35,049 ‫وقتی هالی و مارتا نُه سالشون شد 382 00:35:35,132 --> 00:35:37,426 ‫دوستای جدایی ناپذیر هم شدن 383 00:36:35,610 --> 00:36:38,905 ‫وقتی برای اولین بار مارتا رو دیدم، استرس ‫تمام وجودم رو گرفت 384 00:36:41,741 --> 00:36:46,579 ‫تا حالا کسی رو ندیده بودم که ‫اینقدر به خودش مطمئن باشه 385 00:36:46,662 --> 00:36:49,165 ‫به خاطر همین، واقعا بهش اعتماد نداشتم 386 00:36:49,248 --> 00:36:51,500 ‫واو 387 00:36:55,755 --> 00:36:57,798 ‫تا وقتی که جنگ و دعوای مامان ‫باباش شروع شد 388 00:36:57,882 --> 00:37:01,093 ‫و چندماهی رو اومد پیش ما زندگی کنه 389 00:37:06,557 --> 00:37:07,892 ‫خوشگل شده؟ 390 00:37:07,975 --> 00:37:09,393 ‫حس می‌کنم مثل کسخلا شدم 391 00:37:09,477 --> 00:37:11,979 ‫چی؟ همه حس می‌کنن کسخل‌ـن ‫کی اهمیت میده آخه؟ 392 00:37:12,063 --> 00:37:14,190 ‫- تو هم اینطوری فکرمیکنی؟ ‫- فکر می‌کردم 393 00:37:14,273 --> 00:37:18,361 ‫اما بعدش، تصمیم گرفتم تا ‫همچین حسی نداشته باشم 394 00:37:18,444 --> 00:37:23,449 ‫فکرنکنم من بتونم به اون درجه برسم 395 00:37:23,532 --> 00:37:25,868 ‫نود درصد زندگی اعتماد به‌نفسه 396 00:37:25,952 --> 00:37:29,246 ‫یه حقیقت درباره اعتماد به‌نفس اینه که ‫بقیه نمی‌دونن واقعی‌ـه یا نه 397 00:37:32,291 --> 00:37:34,543 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب جنده‌بازی ‫دیگه بسه 398 00:37:34,627 --> 00:37:37,254 ‫باشه دخترا؟ وقت خوابه 399 00:37:37,338 --> 00:37:39,340 ‫این یکی باید من باشم 400 00:37:39,423 --> 00:37:41,592 ‫وای، این یکی منم 401 00:37:41,676 --> 00:37:46,263 ‫خیلی‌خب ملکه‌های زیبایی ‫وقت خوابه 402 00:37:46,347 --> 00:37:48,683 ‫شب‌بخیر، قندعسلـا 403 00:37:53,813 --> 00:37:55,022 ‫مارتا... 404 00:37:57,066 --> 00:37:58,401 ‫بله؟ 405 00:37:59,944 --> 00:38:02,154 ‫اگه بخوای میتونی بیای توی تخت من بخوابی 406 00:38:16,377 --> 00:38:20,381 ‫مامان بابای منم همیشه دعوا می‌کردن ‫درکت می‌کنم... 407 00:38:22,133 --> 00:38:24,719 ‫تا هرموقع دلت بخواد میتونی اینجا بمونی 408 00:38:39,984 --> 00:38:42,528 ‫این در کیریُ باز کن، کَسی 409 00:38:42,611 --> 00:38:44,697 ‫درُ باز کن و تو صورتم بگو ‫که ارزش‌ـش رو داشت 410 00:38:44,780 --> 00:38:46,073 ‫باید اینکاروُ بکنی 411 00:38:49,910 --> 00:38:52,663 ‫این در کیریُ باز کن، کــَسی 412 00:38:53,831 --> 00:38:55,583 ‫تو دیگه چه دوستی هستی؟ 413 00:38:55,666 --> 00:38:57,585 ‫چه مرگت شد؟ 414 00:38:57,668 --> 00:38:58,836 ‫مسئله نیت نیست 415 00:38:58,919 --> 00:39:00,755 ‫مسئله من و توی‌ـیم 416 00:39:00,838 --> 00:39:02,256 ‫و دوستی‌ـمون ‫و اگه می‌خوای... 417 00:39:02,339 --> 00:39:04,425 ‫تمومش کنی، اشکالی نداره 418 00:39:04,508 --> 00:39:08,095 ‫چون دیگه نمی‌خوام باهات دوست باشم 419 00:39:08,179 --> 00:39:10,389 ‫بیا اینجا عزیزم! بیا بریم 420 00:39:11,682 --> 00:39:14,935 ‫خــسته شدم! خسـته شدم دیگه 421 00:39:15,019 --> 00:39:18,731 ‫زندگیمُ به گا داد، الانم میره ‫با دوست صمیمی‌ـیم؟ 422 00:39:18,814 --> 00:39:21,067 ‫چه خبر شده واقعا؟ 423 00:39:21,150 --> 00:39:24,236 ‫کی قراره تموم بشه پس 424 00:39:24,320 --> 00:39:25,738 ‫اوضاع واقعا بگایی‌ـه 425 00:39:31,577 --> 00:39:33,829 ‫این در کیریُ باز کن، کَسـی 426 00:39:33,913 --> 00:39:35,790 ‫در لعنتی رو باز کن 427 00:39:35,873 --> 00:39:37,458 ‫درُ باز نمی‌کنه، بیا بریم 428 00:39:37,541 --> 00:39:39,126 ‫درُ باز کن! 429 00:39:39,210 --> 00:39:42,296 ‫مَدی، بیا بریم 430 00:39:42,379 --> 00:39:44,924 ‫تو یه بزدلی. 431 00:39:46,050 --> 00:39:47,259 ‫،تو یه بُزدلی 432 00:39:47,343 --> 00:39:50,387 ‫اگه من بودم، هیچوقت همچین کاری ‫در حقت نمی‌کردم 433 00:39:50,471 --> 00:39:52,890 ‫هیچوقت همچین کاری نمی‌کردم 434 00:42:04,563 --> 00:42:06,941 ‫من همون چیزی‌ام که همیشه ‫آرزوش رو داشتی؟ 435 00:42:28,295 --> 00:42:31,298 ‫...دوست دارم منُ بکنی 436 00:42:31,382 --> 00:42:35,261 ‫هرموقع و هرطوری که دلت خواست 437 00:42:39,390 --> 00:42:41,976 ‫نمی‌تونی بهم بگی چی ‫بپوشم و چی نپوشم 438 00:42:43,060 --> 00:42:44,353 ‫چی می‌خورم 439 00:42:49,900 --> 00:42:51,860 ‫یا اینکه با کی حرف میزنم 440 00:42:55,906 --> 00:42:59,201 ‫تمام پسرایی که تو می‌شناسی‌ـشون ‫می‌خوان منُ بکن‌ـن... 441 00:43:00,369 --> 00:43:02,121 ‫اما نمی‌تونن 442 00:43:03,706 --> 00:43:06,083 ‫چون میدونن من برای تو‌ـم 443 00:43:07,293 --> 00:43:09,044 ‫به تو تعلق دارم 444 00:43:11,171 --> 00:43:13,465 ‫هیچوقت از این بابت غُر نمی‌زنم 445 00:43:13,549 --> 00:43:16,176 ‫چون بهت اعتماد دارم که میدونی ‫چی خوبه و چی بد 446 00:43:25,102 --> 00:43:28,314 ‫نگران این نیستی که مردم به خاطر این ‫کار تحقیرت کنن؟ 447 00:43:32,776 --> 00:43:34,528 ‫.حداقل‌ـش یکی عاشقمه 448 00:43:49,084 --> 00:43:51,045 ‫رابطه جیک و مارتا، 449 00:43:51,128 --> 00:43:53,756 ‫اولین خاطره ما از عشق بود 450 00:43:55,507 --> 00:43:58,510 ‫هیچکس تا حالا من رو به اندازه ‫تو دوست نداشته 451 00:43:58,594 --> 00:44:00,137 ‫و هیچوقتم نخواهد داشت 452 00:45:53,375 --> 00:45:54,960 ‫خواب دیدی 453 00:45:56,295 --> 00:45:59,506 ‫آروم باش... 454 00:46:25,199 --> 00:46:28,494 ‫اما هر رابطه‌ای مشکلات خودش رو داره 455 00:46:31,079 --> 00:46:33,624 ‫بعضی‌هاشون بزرگ‌تر از بقیه‌ـست 456 00:46:36,293 --> 00:46:39,713 ‫می‌ترسم بهش بگم 457 00:46:39,797 --> 00:46:42,382 ‫فکرمیکنی گریه‌ـش می‌گیره؟ 458 00:46:42,466 --> 00:46:46,136 ‫- ممکنه ‫- اینطوری نگو 459 00:46:46,220 --> 00:46:48,597 ‫اما ممکنه 460 00:46:48,680 --> 00:46:50,224 ‫حس بَدی دارم 461 00:46:52,059 --> 00:46:54,978 ‫به اندازه زندگی کردن تا آخر عمرت ‫توی " ایست هایلند " بَده؟ 462 00:46:55,854 --> 00:46:57,105 ‫.معلومه که نه 463 00:46:58,440 --> 00:47:00,651 ‫خب پس تصمیمت رو گرفتی 464 00:47:03,612 --> 00:47:05,822 ‫حس می‌کنم با این کار ‫دلشُ می‌شکونم 465 00:47:06,949 --> 00:47:08,826 ‫تمرین خوبی بود 466 00:47:12,579 --> 00:47:14,081 ‫یه چیززی برات گرفتم 467 00:47:14,164 --> 00:47:16,792 ‫- چی؟ لازم نبود زحمت بکشی ‫- میدونم 468 00:47:19,378 --> 00:47:21,213 ‫یه حسی بهم میگه خیلی ‫ازش خوشت میاد 469 00:47:49,491 --> 00:47:51,034 ‫وای! زودباش 470 00:47:52,661 --> 00:47:53,912 ‫خیلی‌خب، وقت‌ـش رسیده 471 00:47:53,996 --> 00:47:56,873 ‫وقت نمایشــه! بریم تو کارش 472 00:47:56,957 --> 00:47:59,793 ‫انرژی و شور و اشتیاق بیشتری می‌خوام 473 00:47:59,876 --> 00:48:02,337 ‫- بیشتر براق‌کننده بزن، سارا ‫- اما باعث میشه پوستم تاول بزنه 474 00:48:02,421 --> 00:48:03,755 ‫برام مهم نیست 475 00:48:05,382 --> 00:48:06,717 ‫- آماده‌ای؟ ‫- آماده‌ام 476 00:48:06,800 --> 00:48:08,176 ‫- آماده‌ای؟ ‫- کاملا آماده‌ام 477 00:48:10,929 --> 00:48:13,849 ‫خیلی خب بابی، اگه میکی یه بار دیگه برینه تو مدیریت نور، 478 00:48:13,932 --> 00:48:14,975 ‫مثل سگ می‌کشمش 479 00:48:15,058 --> 00:48:16,184 ‫میکی دو ثانیه توی 480 00:48:16,268 --> 00:48:17,394 ‫مدیریت نور تاخیر داشتی 481 00:48:17,477 --> 00:48:19,062 ‫لکسی خیلی از دستت عصبانیه 482 00:48:20,439 --> 00:48:22,399 ‫دریافت شد، واقعا متاسفم 483 00:48:25,527 --> 00:48:27,696 ‫- میگه متاسفم ‫- به عنم 484 00:48:27,779 --> 00:48:29,781 ‫بهش بگو کارشو می‌دیم به یکی دیگه 485 00:48:29,865 --> 00:48:33,368 ‫- کسی رو نداریم بذاریم جاش ‫- فقط بترسون‌ـش 486 00:48:34,870 --> 00:48:37,414 ‫میکی، این یه پیام از طرف لکسی‌ـه 487 00:48:37,497 --> 00:48:40,042 ‫اگه یه بار دیگه گند بزنی، کارتُ ‫میدیم به یکی دیگه 488 00:48:40,125 --> 00:48:41,501 ‫به کی؟ 489 00:48:41,585 --> 00:48:44,880 ‫- می‌پرسه با کی؟ ‫- هرکسی که بشه 490 00:48:44,963 --> 00:48:49,593 ‫میکی! میکی، یه بچه سه ساله نابینا ‫کارش از تو بهتر‌ـه 491 00:49:23,126 --> 00:49:26,463 ‫خیلی‌خب عزیزم! وقتشه من و رُفقا ‫بریم سَروقت بدن‌هامون 492 00:49:39,309 --> 00:49:41,478 ‫شماها خیلی گی‌این. 493 00:49:49,069 --> 00:49:52,614 ‫عزیزم، این حرفت خنده‌دار نیست 494 00:49:52,698 --> 00:49:56,451 ‫راستی، دوست‌ـت نیومد بلیط‌هاش رو بگیره 495 00:49:56,535 --> 00:49:57,911 ‫...آهان، آهان 496 00:49:57,994 --> 00:49:59,287 ‫داداش... 497 00:50:00,038 --> 00:50:01,498 ‫وای 498 00:50:25,814 --> 00:50:28,108 ‫با کراوات یا بدون کراوات؟ 499 00:50:28,191 --> 00:50:31,528 ‫فکرکنم بدون کراوات خوش‌تیپ تری 500 00:50:31,611 --> 00:50:33,947 ‫خیلی‌خب پس بیخیالش 501 00:50:36,450 --> 00:50:38,535 ‫فکر می‌کنی... 502 00:50:38,618 --> 00:50:42,122 ‫بقیه هم فکر می‌کنن من خوشتیپ شدم؟ 503 00:50:42,789 --> 00:50:43,874 ‫اره 504 00:50:44,916 --> 00:50:48,587 ‫خوبه، میرم شلوارم رو بپوشم 505 00:51:28,585 --> 00:51:30,712 ‫حالت چطوره، بچه‌جون؟ 506 00:51:56,321 --> 00:51:59,616 ‫خیلی‌خب، می‌خوام حرکت کنم 507 00:51:59,699 --> 00:52:01,159 ‫وایسا ببینم، داری میری؟ 508 00:52:03,161 --> 00:52:04,788 ‫اره، الان دیگه می‌خوام برم 509 00:52:11,127 --> 00:52:14,381 ‫اوضاع رو به راهه؟ 510 00:52:14,464 --> 00:52:16,174 ‫خیلی‌خب دیگه، برو بیرون 511 00:52:16,258 --> 00:52:18,552 ‫بزن به چاک عزیزم 512 00:52:19,928 --> 00:52:22,305 ‫داداش... 513 00:52:22,389 --> 00:52:24,349 ‫خیلی‌خب، یــالا ببر مازندران 514 00:52:26,852 --> 00:52:28,603 ‫یــالا پـسرا! بیاید یکم وزنه بزنیم 515 00:52:32,315 --> 00:52:34,442 ‫هی پائول، میشه بی‌زحمت ‫یکم روغن بمالی پشتم؟ 516 00:52:34,526 --> 00:52:37,654 ‫چون اینقدر عضالتم گُنده شده، دستم ‫نمیرسه به پشتم 517 00:52:37,737 --> 00:52:38,905 ‫به روی چشم، جیک 518 00:52:38,989 --> 00:52:42,158 ‫هـی جیک! بدنت خیلی خفنه ‫کمک نمیخوای؟ 519 00:54:45,407 --> 00:54:49,828 ‫!خدای من 520 00:55:20,108 --> 00:55:24,362 ‫!وای 521 00:55:41,296 --> 00:55:43,423 ‫لکسی! تو واقعا نابغه‌ای 522 00:55:44,108 --> 00:55:51,442 ‫[ارائه‌ای از رسانه دیجی موویز] ‫WwW.Digimoviez.com 523 00:55:54,837 --> 00:55:58,037 ‫تــرجمه از « آیـــدا و صادق هاشمی » ‫AydaNaderisubt@ 524 00:56:07,072 --> 00:56:08,406 ‫داره خیلی خوب پیش میره! اینطور نیست؟ 525 00:56:09,699 --> 00:56:12,577 ‫واقعا با استعداده! لکسی خیلی با استعداده 526 00:56:14,579 --> 00:56:16,539 ‫- نیت؟ ‫- واسه چی می‌خندی؟ 527 00:56:16,623 --> 00:56:19,000 ‫- نیت ‫- این کسشعر هموفوبیک دیگه چی بود 528 00:56:19,084 --> 00:56:20,794 ‫عزیزم واقعا متاسفم ‫نمیدونستم لکس.... 529 00:56:20,877 --> 00:56:22,462 ‫- اون خواهر توئه ‫- نه، من.... 530 00:56:22,545 --> 00:56:24,464 ‫- من، من... ‫- لباستُ جمع کن و گورتُ از خونم گم کن 531 00:56:24,547 --> 00:56:25,882 ‫دیگه بُریدم