1 00:00:17,030 --> 00:00:20,240 ... آنچه در شاهـزاده اژدهـا گذشت 2 00:00:20,330 --> 00:00:23,120 یک فرقه از بهترینمون سریعا فرستاده میشه 3 00:00:23,210 --> 00:00:24,670 تا شاهزاده هارو پیدا کنن. 4 00:00:24,750 --> 00:00:27,460 من فرزندان خودمو به وظیفه میگیرم سورن و کلادیا‌رو 5 00:00:27,540 --> 00:00:29,880 با رهبریِ گروه امداد و نجات 6 00:00:30,670 --> 00:00:33,380 من خودمو محدود کردم تا جون شاهزاده ازران رو بگیرم. 7 00:00:33,470 --> 00:00:35,970 و این دستبند تا وقتی که زنده‌ست باز نمیشه 8 00:00:36,050 --> 00:00:39,350 فقط تنگتر و تنگتر میشه تا وقتی که دستمو از دست بدم. 9 00:00:39,430 --> 00:00:41,060 ! بگیرش 10 00:00:42,310 --> 00:00:43,640 ! باید یکاری بکنیم 11 00:00:43,730 --> 00:00:44,600 ! از ، نه 12 00:00:46,480 --> 00:00:47,690 ! اون زنده‌ست 13 00:00:58,320 --> 00:00:59,330 اوه ، نه. 14 00:00:59,410 --> 00:01:01,830 یچیزی درمورد تخم اشتباهه. 15 00:01:24,325 --> 00:01:31,325 « شــاهزاده اژدهــا » 16 00:01:33,023 --> 00:01:37,235 « کتاب اول : مـاه » « بخش هفتم : خنجـر و گـرگ » 17 00:01:53,750 --> 00:01:55,010 از ، واقعا باید سعی کنی که بخوابی 18 00:01:56,050 --> 00:01:57,880 ... من ... من 19 00:01:58,880 --> 00:02:01,510 دارم از دست میرم. 20 00:02:02,100 --> 00:02:04,810 از دست نمیری ، به استراحت نیاز داری. 21 00:02:06,230 --> 00:02:08,980 داری چی میکشی ؟ 22 00:02:10,020 --> 00:02:11,020 .اوه 23 00:02:11,520 --> 00:02:14,780 وقتی اون پایین بودی ، زیر یخ .خیلی ترسیده بودم 24 00:02:14,860 --> 00:02:17,990 .گمون میکردم مثل اون قراره ازدستت بدم 25 00:02:18,070 --> 00:02:20,240 ولی به نحوی تونستی‌. 26 00:02:20,320 --> 00:02:21,820 ... حالا نمیتونم فکر نکنم 27 00:02:22,740 --> 00:02:24,580 ! شاید اون داشته مارو نگاه میکرده 28 00:02:26,830 --> 00:02:30,040 اگه میدونست ما داریم تلاش میکنیم چه کاری انجام بدیم ، بهمون افتخار میکرد. 29 00:02:31,000 --> 00:02:35,750 ! و اون سرت داد میزد تا به آتیش نزدیکتر بشی و خودتو گرم کنی 30 00:02:35,840 --> 00:02:38,010 میدونم 31 00:02:40,930 --> 00:02:42,180 قشنگه 32 00:02:42,260 --> 00:02:43,600 اون مادرته ؟ 33 00:02:45,060 --> 00:02:45,890 آره 34 00:02:46,930 --> 00:02:49,440 آم ، یه مقدار مونبری پیدا کردم 35 00:02:50,850 --> 00:02:53,480 اینا باید مارو سیر نگه دارن ... برای یه روز 36 00:02:54,190 --> 00:02:57,110 و اینارو برات پیدا کردم. 37 00:02:57,190 --> 00:02:58,440 ! دیوبری 38 00:02:58,530 --> 00:03:01,280 درمان باستانیه زیدیایی ها برای سرماخوردگیه مشترک. 39 00:03:02,200 --> 00:03:03,700 آمم ... نه 40 00:03:03,780 --> 00:03:05,830 اونا تو دهنت نمیرن 41 00:03:06,620 --> 00:03:07,830 آهـ 42 00:03:07,910 --> 00:03:11,870 برای درمان بینی گرفتگی باید اونارو با دماغت بکشیش بالا. 43 00:03:12,370 --> 00:03:14,040 اوه ، قابل اجراست. 44 00:03:14,960 --> 00:03:16,380 حال تخم چطوره ؟ 45 00:03:17,500 --> 00:03:18,960 گمون نمیکنم بهتر شده باشه 46 00:03:19,050 --> 00:03:23,720 قبلا خیلی درخشان بود، اما الان تاریک و سرده. 47 00:03:23,800 --> 00:03:26,010 حتی تاریکتر از موقع‌ای شده که ولش کردم. 48 00:03:26,810 --> 00:03:28,220 باید کمک گیر بیاریم 49 00:03:57,670 --> 00:03:59,710 اینا بهترین سگای ردیاب در کاتیلوس هستن. 50 00:04:00,460 --> 00:04:03,260 یک بوکشیدن ، و میتونن بوی یه نفرو از چند مایلی دنبال کنن. 51 00:04:05,340 --> 00:04:07,010 لباسای تمرینیه شازده خونده ها. 52 00:04:07,100 --> 00:04:09,680 - خیلی کثیفه. - آره 53 00:04:09,770 --> 00:04:12,180 اون بیشتره وقتشو با افتادن تو گل و لای سپری میکنه. 54 00:04:12,270 --> 00:04:14,980 ! بیشتر شبیه شاهزاده اشتباهیه 55 00:04:15,060 --> 00:04:16,480 ... آهـ 56 00:04:17,980 --> 00:04:20,900 میدونی که ، چون اون خیلی دیازپام میخوره و می افته ؟ 57 00:04:20,990 --> 00:04:23,110 اوه ، نه اون جک تمیزی بود‌ 58 00:04:26,700 --> 00:04:28,240 ! اونا یه رد پیدا کردن 59 00:04:29,450 --> 00:04:32,120 ! آره 60 00:04:37,380 --> 00:04:40,000 و ... اونا ردو گم کردن 61 00:04:46,470 --> 00:04:48,470 ! آو ، تلاش خوبی بود ، سگ جونیا 62 00:04:55,980 --> 00:04:57,770 ! خودشه ! یه شهر 63 00:05:01,280 --> 00:05:04,530 میدونستم دود دیدم. شابد بتونیم کمک گیر بیاریم. 64 00:05:05,240 --> 00:05:08,490 باشه، خیلی خب. شاید یه متخصصه تخمِ اژدها پیدا کردیم. 65 00:05:08,570 --> 00:05:11,580 ولی قطعا یه مشت انسان های الف نادوست پیدا میکنیم. 66 00:05:11,660 --> 00:05:13,160 مشکلی نیست 67 00:05:16,170 --> 00:05:19,630 ! آماده باشید تا ببینید ... رایلای انسان رو 68 00:05:20,500 --> 00:05:22,340 خیلی خب ، مطمئن نیستم اونا قرار باشه بیخیال شن 69 00:05:22,920 --> 00:05:24,050 یکم صبر کن 70 00:05:24,130 --> 00:05:28,340 وقتی یبار با احساس و عقید‌ه‌ی انسان ها لباس مبدل بپوشم، 71 00:05:28,430 --> 00:05:30,050 توهم کامل میشه. 72 00:05:31,760 --> 00:05:34,640 ! درود ، انسانای خوب ! رفقای انسانی 73 00:05:35,230 --> 00:05:37,940 کاملا مطمئنم که دوست دارم با آدمای دیگه وقت بگذرونم 74 00:05:38,020 --> 00:05:41,400 ... و باهاشون درباره بعضی چیزا مثله پول حرف بزنم و جنگ راه بندازم. 75 00:05:42,110 --> 00:05:44,280 اون ، درواقع کاملا خوبه. 76 00:05:44,360 --> 00:05:47,950 ! کاملا ، دوستای انسانیه خوبم بزنید قدش 77 00:05:48,610 --> 00:05:49,530 ! چارانگشتی 78 00:05:50,620 --> 00:05:53,120 آهـ ... میتونی یه انگشت پنجم جایگذازی کنی ؟ 79 00:05:53,790 --> 00:05:55,040 درسته ، درسته 80 00:05:55,120 --> 00:05:58,540 به یجور دستکش نیاز دارم. 81 00:05:59,960 --> 00:06:01,790 ! نگاه کنید ، الف برفی 82 00:06:01,880 --> 00:06:04,460 کاملا مطمئنم اون آدم برفیه 83 00:06:10,390 --> 00:06:11,970 ! دستکش 84 00:06:16,140 --> 00:06:18,140 فقط به کسی دست تکون نده 85 00:06:22,900 --> 00:06:23,940 الف برفی 86 00:06:34,620 --> 00:06:38,000 راه رفتن داخل شهر، بدون اهمیتی به دنیا 87 00:06:38,080 --> 00:06:40,580 با وجود امید به زندگی در حد زیر قرن 88 00:06:40,670 --> 00:06:42,880 - ! شش - ! این روحیه‌ست 89 00:06:45,750 --> 00:06:50,260 من از مرز علیه رفتارهای ترسناک هیولا گونه دفاع کردم. 90 00:06:50,340 --> 00:06:53,430 چیزایی که حتی نمیتونید تصور کنید. حالا چیزی وحود نداره که ازش بترسم. 91 00:06:54,890 --> 00:06:58,930 در واقع ، شرط میبندم میتونم هر رقیبی که 92 00:06:59,020 --> 00:07:01,100 ! اینجاست رو تنها با خنجرم شکست بدم 93 00:07:07,400 --> 00:07:08,610 تو چطور ؟ 94 00:07:13,950 --> 00:07:16,620 ! شاید ... تو 95 00:07:24,040 --> 00:07:27,050 این حتی بزرگترین شمشیرمم نیست. 96 00:07:27,130 --> 00:07:29,010 ! اوه ! شرط میزارم 97 00:07:29,090 --> 00:07:32,130 - ! پولم رو مرد گنده - منم 98 00:07:36,720 --> 00:07:38,810 اونا سردرگم شدن ، بزن بریم 99 00:07:38,890 --> 00:07:41,270 صبر کن ، تو باید اینو ببینی 100 00:07:54,490 --> 00:07:58,160 خب ... کاملا امیدوارم که اون بزرگترین شمشیرت نباشه. 101 00:08:05,130 --> 00:08:07,710 ها ! کسی دیگه ای ؟ 102 00:08:08,420 --> 00:08:09,880 اون چی بود ؟ 103 00:08:09,960 --> 00:08:11,840 ! یه خنجر خورشیدیه 104 00:08:11,920 --> 00:08:15,680 واو ! باورم نمیشه ! یه خنجره خورشیدی دیدم 105 00:08:15,760 --> 00:08:17,140 خنجر خورشیدی چیه ؟ 106 00:08:17,220 --> 00:08:20,220 در زیدیا سانفایر الف ها میتونن سلاح های جادویی درست کنن 107 00:08:20,310 --> 00:08:23,850 که میتونن در هر لحظه برای صد ها سال داغ بمونن. 108 00:08:23,940 --> 00:08:25,100 اونو میبینی ؟ 109 00:08:25,190 --> 00:08:28,820 غلافای خاصی که با نشانه های مرموزانه ای محاط شدن تا از ضربه خوردن ازش محافظت کنن. 110 00:08:28,900 --> 00:08:31,940 - ... در غیر این صورت ، خب - شلوارش آتیش نمیگیره ؟ 111 00:08:32,030 --> 00:08:34,610 چرا ، پاهاشم همینطور 112 00:08:35,780 --> 00:08:39,910 ... رایلا ، اگه این خنجر میتونه یه شمشیر فولادی رو مثل یه کره ببره 113 00:08:40,450 --> 00:08:42,960 داری میگی تقریبا میتونه همه چیزو ببرع ؟ 114 00:08:43,040 --> 00:08:46,880 نه تقریبا همه چیز، میتونه همه چیزو ببره. 115 00:08:46,960 --> 00:08:49,290 ! دستبدنم رو 116 00:08:50,380 --> 00:08:52,210 باید خنجرو بدست بیاری 117 00:08:54,720 --> 00:08:55,800 ولی تخم چی ؟ 118 00:08:55,880 --> 00:08:59,050 ما برای تخم کمک پیدا میکنیم‌. اون پشت در مجسمه میبینیمت. 119 00:08:59,140 --> 00:09:00,390 چجوری میخوای خنجرو گیر بیاری ؟ 120 00:09:00,470 --> 00:09:03,230 مودبانه درخواست میکنم. 121 00:09:08,310 --> 00:09:09,480 ما قراره چکار کنیم ؟ 122 00:09:09,570 --> 00:09:14,070 میتونی برای یه دقیقه ساکت باشی ؟ در تلاشم که فکر کنم. 123 00:09:14,150 --> 00:09:15,900 هر دقیقه که اینجا میشینیم 124 00:09:15,990 --> 00:09:19,740 شازده خونده و جانشین کوتولع پادشاهی دورتر و دورتر میشن 125 00:09:19,830 --> 00:09:22,080 یه جادوی ردیابی میشناسم 126 00:09:22,160 --> 00:09:23,830 ولی اولین چیزی که نیاز دارم ، یه چیزی از شاهزاده هاست. 127 00:09:24,750 --> 00:09:25,750 اینو داریم ؟ 128 00:09:25,830 --> 00:09:28,790 نه ، یه چیز شخصی تر از لباس. 129 00:09:29,590 --> 00:09:31,590 منظورت ... لباس زیرع ؟ 130 00:09:31,670 --> 00:09:33,510 ! نه ، چندش 131 00:09:34,170 --> 00:09:36,800 منظورم مثل آب دهان یا ناخن پاست. 132 00:09:36,880 --> 00:09:41,350 ! ما وقته کافی نداریم تا کل قلعرو برای ناخن پا بگردیم ، کلادیا 133 00:09:41,430 --> 00:09:43,430 ! خب ، نمیبینم که کار مفیدی انجام بدی 134 00:09:43,520 --> 00:09:44,930 باید اینکارو انجام بدیم. 135 00:09:45,020 --> 00:09:47,640 ! اگه شکست بخورم ، نمیدونم پدر باهام چکار میکنه 136 00:09:47,730 --> 00:09:50,060 من قبلا تو مرحله اول شکست خوردم، ... فراموش کن 137 00:09:50,150 --> 00:09:52,150 فراموش کنم ، چی ؟ 138 00:09:58,110 --> 00:10:00,280 تو گفتی، چیزی شبیه به آب دهان یا ناخن پا. 139 00:10:03,370 --> 00:10:05,000 موی الف چطور ؟ 140 00:10:05,580 --> 00:10:08,620 ! آره ! عالیه 141 00:10:08,710 --> 00:10:10,540 ما کالوم و ازران 142 00:10:10,630 --> 00:10:14,460 و اون الف بد اخلاف آدم کش خونخوار و هرکجا که باشه پیدا میکنیم. 143 00:10:15,300 --> 00:10:16,970 ! بافت قشنگیه 144 00:10:22,220 --> 00:10:26,100 نگاه کن ، بنظرت این یجور دکتر حیواناته ؟ 145 00:10:26,180 --> 00:10:27,310 بگمونم. 146 00:10:27,390 --> 00:10:29,940 یا ... یه خدمات دوستیابی برای حیوانات ؟ 147 00:10:30,560 --> 00:10:32,560 شایدم یه دکتر حیوانات. 148 00:10:32,650 --> 00:10:33,900 ! ولی اون یه ایده خوبه 149 00:10:33,980 --> 00:10:35,110 درسته ، بیت ؟ 150 00:10:41,160 --> 00:10:42,200 الان میرسم خدمتتون 151 00:10:56,130 --> 00:10:57,670 اوه ، خیلی متاسفم. 152 00:10:57,760 --> 00:11:00,840 کاری نیست که بتونم برای اون موجوده بیچاره انجام بدم. 153 00:11:00,930 --> 00:11:02,340 - امم - چیه ؟ 154 00:11:03,180 --> 00:11:05,600 اوه، نه، نه، نه، اون خوبه‌. 155 00:11:05,680 --> 00:11:08,850 ما ، آهـ ، یه مشکل متفاوت داریم. 156 00:11:10,350 --> 00:11:13,440 اوه ، چه اتفاقی برات افتاده کوچولو ؟ 157 00:11:13,520 --> 00:11:15,690 ! آو 158 00:11:15,770 --> 00:11:18,190 یه چیز ترسناکی دیدی ، مگه نه ؟ 159 00:11:18,280 --> 00:11:19,530 مطمئنا دیده 160 00:11:19,610 --> 00:11:22,450 این یکی تا کالدرای نفرین شده فرار کرد. 161 00:11:22,530 --> 00:11:25,280 هرچیزی که دیده، خوش شانس بوده که فقط ترسوندتش. 162 00:11:25,370 --> 00:11:27,620 ! اون اشتباهو دیگه انجام نمیده 163 00:11:28,290 --> 00:11:30,160 خب ... چه کمکی میتونم بهتون بکنم ؟ 164 00:12:08,490 --> 00:12:10,620 ! من این پول رو عادلانه و مستقیماً بدست آوردم 165 00:12:10,700 --> 00:12:13,580 - من پولتو نمیخوام -خب ، از من چی میخوای ؟ 166 00:12:13,670 --> 00:12:15,750 به کمکت احتیاج دارم. 167 00:12:24,340 --> 00:12:27,100 دقیقا بهم بگو چه اتفاقی افتاده 168 00:12:29,010 --> 00:12:30,930 ... خب ، آهـ 169 00:12:31,480 --> 00:12:34,440 - یکی از دوستای ما یه مشکلی داره. - جوفس. 170 00:12:34,520 --> 00:12:36,060 اسمه دوستت جوفسه ؟ 171 00:12:36,650 --> 00:12:38,610 - یه اسمه واقعیه. - اوهوم ، آره. 172 00:12:38,690 --> 00:12:42,530 اسمه واقعیه، دوستمون، جوفس یه تخم داره. 173 00:12:42,610 --> 00:12:47,030 یه تخم حیوونی. ازش خیلی خوب مراقبت شده. 174 00:12:47,120 --> 00:12:50,620 ... میدونی ، گرم و نرم نگه داشته میداشته دور پتو پیچیده شده. 175 00:12:50,700 --> 00:12:53,210 غیر از یبار که برای چند دقیقه انداختش داخل یه دریاچه یخ زده. 176 00:12:53,290 --> 00:12:54,710 ... هرچی 177 00:12:54,790 --> 00:12:56,120 آهـ، معذرت میخوام اون چی بود ؟ 178 00:12:56,210 --> 00:12:58,000 انداختش داخل یک دریاچه یخ زده. 179 00:12:58,080 --> 00:13:02,670 جوزف، آه، جوفس جوفس انجام داد. تقصیر جوفس بود. 180 00:13:04,050 --> 00:13:06,680 درسته، البته. بد بنظر میرسه. 181 00:13:06,760 --> 00:13:09,140 آره ، ما نگرانیم که صدمه دیده باشه. 182 00:13:09,640 --> 00:13:12,640 تخم سردتر شده، مثل قبلا نمیدرخشه. 183 00:13:13,480 --> 00:13:15,520 صبرکن ، یه تخم درخشان ؟ 184 00:13:16,310 --> 00:13:18,190 آهـ ... بله ؟ 185 00:13:19,860 --> 00:13:22,480 ببین ، من میتونم مشکل واقعیو بهت بگم. 186 00:13:22,570 --> 00:13:27,320 میخوام کمکتون کنم ، ولی قابلیتشو ندارم مکه اینکه بهم بگید که واقعا داره چه اتفاقی می افته. 187 00:13:29,740 --> 00:13:32,200 قول میدم تو دردسر نندازمتون. 188 00:13:34,160 --> 00:13:37,170 - نباید به کسی بگی. - نمیگم ، خیلی خب ؟ 189 00:13:37,250 --> 00:13:39,250 ولی باید بهم اعتماد کنی. 190 00:13:53,100 --> 00:13:54,100 ! صبرکن 191 00:13:54,180 --> 00:13:55,600 نمیخوام باهات مبارزه کنم 192 00:13:55,680 --> 00:13:58,060 فقط میخوام قرض بگیرمش تا اینو ببرم. 193 00:13:58,140 --> 00:14:00,690 اوه ، فقط میخوای قرض بگیریش. 194 00:14:00,770 --> 00:14:03,440 - ... میدونی این چقدر باارزشه - خیلی خب ،‌ خودت نگه‌ش دار. 195 00:14:03,530 --> 00:14:04,940 فقط این چیزو از روی دستم ببر. 196 00:14:05,780 --> 00:14:07,110 ولی میسوزونتت. 197 00:14:07,200 --> 00:14:09,780 مهم نیست ! انجامش بده، لطفا. 198 00:14:27,970 --> 00:14:30,470 ! تو یکی از اونایی 199 00:14:31,970 --> 00:14:33,140 کی ، من ؟ 200 00:14:33,220 --> 00:14:37,310 من فقط یه دختر انسانیه ساده‌م، که چیزای انسانی مثله 201 00:14:37,390 --> 00:14:39,940 نون رو دوست داره ، و همیشه از همه چی شکایت میکنه. 202 00:14:40,020 --> 00:14:42,810 ! نه ! تو یک الفی 203 00:14:42,900 --> 00:14:44,520 خیلی خب ، من یه الفم. 204 00:14:50,660 --> 00:14:53,160 آروم باش ، فقط یه لحظه طول میکشه. 205 00:15:00,710 --> 00:15:02,040 ! آه 206 00:15:05,590 --> 00:15:10,010 نه ! هیچی نمیتونه این دستبند احمقانه‌رو ببره 207 00:15:11,090 --> 00:15:14,010 ! خنجرو ببر ! بهم صدمه نزن ، خواهش میکنم 208 00:15:15,350 --> 00:15:17,270 من نمیخوام بهت صدمه بزنم. 209 00:15:17,350 --> 00:15:19,600 و قصد ندارم ازت بدزدمش. 210 00:15:29,690 --> 00:15:32,110 خب ... ما اینحا چکار میکنیم ؟ 211 00:15:32,200 --> 00:15:34,950 فقط به یه چیز دیگه برای جادوی ردیابی نیاز دارم. 212 00:15:35,620 --> 00:15:38,240 همم ، سنگای خاص ، شاخه های جادویی ؟ 213 00:15:44,290 --> 00:15:45,880 ! آه ، خودشه 214 00:15:48,050 --> 00:15:49,210 ! از این طرف 215 00:15:53,390 --> 00:15:55,050 داری شوخی میکنی ، آره ؟ 216 00:15:56,050 --> 00:16:00,430 اگه فقط ... نپوشیده بودم 217 00:16:00,520 --> 00:16:01,980 خیلی عضله‌ایه. 218 00:16:05,230 --> 00:16:08,190 اون یه تخم اژدهاست ، نیست ؟ 219 00:16:09,570 --> 00:16:13,320 هیچوقت یدونشو ندیده بودم فقط عکساشو تو کتاب دیدم. 220 00:16:13,410 --> 00:16:15,160 هرکاری از دستم بربیاد انجام میدم. 221 00:16:17,160 --> 00:16:18,160 اوهوم. 222 00:16:20,580 --> 00:16:23,580 - یه ضربان قلب میشنوم - خوبه ، درسته ؟ 223 00:16:23,670 --> 00:16:25,630 ضعیف و آرومه. 224 00:16:28,340 --> 00:16:30,050 ازین میترسم که داره میمیره. 225 00:16:32,170 --> 00:16:35,090 نمیدونم چکاری میتونم برای نجات دادنش انجام بدم. خیلی متاسفم. 226 00:16:35,180 --> 00:16:38,050 ! نه ! باید یکاری باشه که تو بتونی انجام بدی 227 00:16:38,140 --> 00:16:39,970 هرچیزی ! لطفا ... 228 00:16:42,180 --> 00:16:45,520 بجنمب از ، بیا بریم. یه راه دیگه پیدا میکنیم. 229 00:16:50,280 --> 00:16:51,440 وایسید. 230 00:16:51,530 --> 00:16:55,700 دودلم که درباره این بهتون بگم، چون ممکنه خیلی خطرناک باشه. 231 00:16:56,240 --> 00:16:59,120 یه معجزه‌ای چند سال پیش اتفاق افتاد 232 00:16:59,200 --> 00:17:02,450 ولی در کالدرای نفرین شده ... اتفاق افتاد. 233 00:17:03,620 --> 00:17:05,790 یه نفر هست که باید ببینیدش. 234 00:17:09,710 --> 00:17:14,220 من الیسم. ! و این گرگ عزیزم ، ایواست. 235 00:17:15,680 --> 00:17:19,970 دکتر درست میگه، یه معجزه بود. 236 00:17:20,060 --> 00:17:22,640 من هنوز متوجه نشدم که چطور اتفاق افتاد. 237 00:17:22,720 --> 00:17:26,140 ... ولی اینو میدونم که بدون اون، ایوا تا الان مرده بود. 238 00:17:31,020 --> 00:17:33,110 دوسال پیش داخل جنگل 239 00:17:33,190 --> 00:17:35,490 وقتیکه یه توله ی کوچیک بود پیداش کردم. 240 00:17:37,070 --> 00:17:39,660 به نحوی ، اون خودشو تو تله ی شکارچیا انداخته بود. 241 00:17:39,740 --> 00:17:43,330 پنجه‌ی جلوییش تو گیره فلز ، گیر کرده بود. 242 00:17:43,410 --> 00:17:44,660 و ترسیده بود‌ 243 00:17:45,620 --> 00:17:47,370 ! ولی هنوزم داشت باهاش میجنگید 244 00:17:50,170 --> 00:17:54,300 میدونم صدمه دیدی. ! چیزی نیست ! میخوام بهت کمک کنم 245 00:17:56,420 --> 00:17:58,930 اونو آزادش کردم، و بردمش به دهکده. 246 00:18:02,010 --> 00:18:03,310 اما بد پیش میرفت 247 00:18:08,940 --> 00:18:12,940 پاش بدجور صدمه دیده. باید قطع شه. 248 00:18:31,210 --> 00:18:33,710 ما درحال حاظر دهن های زیادی برای تغذیه داریم. 249 00:18:33,800 --> 00:18:34,880 ! لطفا 250 00:18:34,960 --> 00:18:38,380 فقط چند هفته دیگه، ! وقتی که اون قویتر بشه 251 00:18:38,470 --> 00:18:40,840 بعد میتونیم برگردونیمش به جنگل. 252 00:18:40,930 --> 00:18:44,390 گله‌ش اینجوری قبولش نمیکن. نزار بمیره. 253 00:18:46,980 --> 00:18:49,350 ... الیس 254 00:18:50,230 --> 00:18:51,810 میدونم سخته که قبول کنی ، 255 00:18:52,650 --> 00:18:54,980 کنار گذاشتنش یه کار خیرخواهانه‌ست. 256 00:18:55,690 --> 00:18:57,360 درغیر این صورت ، فقط زجر میکشه. 257 00:19:00,490 --> 00:19:01,910 ! نه 258 00:19:05,580 --> 00:19:08,000 بردمش جایی که هیچکس نتونه دنبالمون کنه. 259 00:19:08,080 --> 00:19:10,790 بالای سراشیبیه کالدرای نفرین شده. 260 00:19:14,040 --> 00:19:15,800 مثل چیزی بود که افسانه ها گفته بودن. 261 00:19:16,590 --> 00:19:17,960 هرچی بالاتر میرفتیم 262 00:19:19,170 --> 00:19:22,090 موجودات وحشتناک بیشتری در سایه ها کمین کرده بودن. 263 00:19:23,600 --> 00:19:25,100 ولی ادامه دادیم. 264 00:19:34,360 --> 00:19:36,610 هیچوقت تنهات نمیزارم. 265 00:19:36,690 --> 00:19:39,110 ! از پسش برمیایم 266 00:19:40,400 --> 00:19:42,570 داشتم تلاش میکردم تا حال ایوارو بهتر کنم 267 00:19:43,110 --> 00:19:46,530 ولی از درون ، میدونستم همه چیز از دست رفته. 268 00:19:47,330 --> 00:19:48,830 بعدش این اتفاق افتاد. 269 00:19:53,170 --> 00:19:55,500 ! اوه ، چه موجود زیبایی 270 00:19:56,880 --> 00:19:59,510 نه ... اون صدمه دیده 271 00:20:01,550 --> 00:20:03,130 بی نظیره. 272 00:20:32,000 --> 00:20:34,250 ما باید این شفادهنده‌ی معجزه بخش رو پیدا کنیم. 273 00:20:34,330 --> 00:20:36,170 ... اگه اون میتونه پنجه‌ی گمشده‌ی یه توله رو نجات بده 274 00:20:36,250 --> 00:20:37,790 ! شاید بتونه یه تخم اژدهارو نجات بده 275 00:20:37,880 --> 00:20:39,500 صبر کن ، یه چی ؟ 276 00:20:40,170 --> 00:20:42,920 ... آه ، اون گفتش ، شاید بتونه 277 00:20:43,420 --> 00:20:45,050 ! پایه‌ی یه واگن رو بتراشه 278 00:20:45,130 --> 00:20:48,180 - ... ولی چرا اون باید ... ولی - معذرت میخوایم ، باید بریم. 279 00:20:48,260 --> 00:20:49,640 خیلی ازت ممنونیم. 280 00:20:59,360 --> 00:21:01,280 بخاطر همینه که از جادو متنفرم. 281 00:21:01,860 --> 00:21:03,990 همیشه یه چیز عجیب غریب و شامل میشه. 282 00:21:04,070 --> 00:21:06,450 ! اوه ، چندش 283 00:21:18,210 --> 00:21:19,630 اوه ، کجاست ؟ 284 00:21:19,710 --> 00:21:21,550 ! صبر کن ، میدونم چطور پیداش کنم 285 00:21:23,800 --> 00:21:26,130 چکار داری میکنی ؟ ! نمیتونم چیزیو ببینم 286 00:21:26,220 --> 00:21:29,760 - شش - اوه ، اگه ساکت باشم بهتر میتونی ببینی ؟ 287 00:21:29,850 --> 00:21:33,810 یه ثانیه طاقت بیار. بزار چشمات سازگار بشن. 288 00:21:40,020 --> 00:21:41,940 ! نگاه کن! اونجاست 289 00:21:56,290 --> 00:21:58,920 هنوز فکر میکنی جادو عجیب غریب و حال بهم زنه ؟ 290 00:22:08,590 --> 00:22:11,430 خیلی خب ، چه چیز دیگه ای برای این جادو نیاز داریم ؟ 291 00:22:11,510 --> 00:22:13,600 هیچی ! همه چیزمون تکمیله. 292 00:22:13,680 --> 00:22:15,180 واقعا ؟ عالیه. 293 00:22:15,270 --> 00:22:18,900 تنها کاری که باید انجام بدیم اینه که از بالاترین کوه کاتیلوس بالا بریم. 294 00:22:20,020 --> 00:22:21,610 یه جادوی جالبه. 295 00:22:25,780 --> 00:22:28,200 مرد خنجری رو پیدا کردی ؟ خنجرشو ازش گرفتی ؟ 296 00:22:30,200 --> 00:22:33,280 خبر بد اینه که شمشیر خورشیدیش کار نکرد. 297 00:22:33,870 --> 00:22:36,950 ... خبر خوب اینه که دستبند بطور طبیعی می افته 298 00:22:37,710 --> 00:22:39,120 وقتی که دستم قطع بشه. 299 00:22:39,210 --> 00:22:41,710 آه، رایلا متاسفم. 300 00:22:41,790 --> 00:22:43,380 طوری نیست. 301 00:22:43,960 --> 00:22:45,800 بگو که اتفاق خوبی برای تخم افتاد. 302 00:22:45,880 --> 00:22:46,920 هم آره و هم نه‌ 303 00:22:47,010 --> 00:22:48,880 خب ... خب ، نه. 304 00:22:48,970 --> 00:22:51,390 ! نه هنوز ، ولی شاید بی افته 305 00:22:51,470 --> 00:22:54,060 پس ، آره ؟ به یه نحوی ؟ 306 00:22:54,680 --> 00:22:57,850 بطور میانگین نزدیک نه هستش‌. 307 00:22:58,480 --> 00:22:59,810 آره ، درسته‌. 308 00:22:59,890 --> 00:23:04,190 از یک شفادهنده معجزه بخش شنیدیم که ممکنه قادر باشه به تخم کمک کنه. 309 00:23:04,270 --> 00:23:05,780 ! و شاید به دستتم همینطور 310 00:23:05,860 --> 00:23:07,150 واقعا ؟ 311 00:23:07,240 --> 00:23:10,700 تنها موضوعی که هستش اینه که، ... شفادهنده اون بالا زندگی میکنه 312 00:23:10,780 --> 00:23:12,280 در کالدرای نفرین شده. 313 00:23:13,830 --> 00:23:15,580 لطفا بهم بگو که این اسمشه. 314 00:23:15,660 --> 00:23:18,910 چون توسط کاشف بزرگ ، سر فینیاس طلسم شده کشف شده. 315 00:23:19,500 --> 00:23:22,080 ... خب ، درواقع ، بخاطر اینکه با هیولاهای فجیع پر شده 316 00:23:22,170 --> 00:23:23,580 درسته ، نه. میدونم. 317 00:23:24,130 --> 00:23:26,340 ! اینجاست ، اون یک الفه 318 00:23:27,550 --> 00:23:29,760 اوه ، درسته‌. خبر بد دیگرو فراموش کردم. 319 00:23:58,200 --> 00:24:01,040 فراموششون کنید. دنبال کردنشون تا اون بالا فایده‌ای نداره. 320 00:24:02,330 --> 00:24:04,330 اونا هیچوقت ازش زنده بیرون نمیان.