1 00:00:01,077 --> 00:00:13,077 رسانه بزرگ «نایت مووی» تقدیم می‌کند WwW.NightMovie.Top 2 00:00:17,309 --> 00:00:20,062 آنچه در «شاهزاده اژدها» گذشت 3 00:00:20,145 --> 00:00:21,647 ...ستاره هبوط ‌کرده 4 00:00:22,564 --> 00:00:23,815 برگشته 5 00:00:23,899 --> 00:00:26,059 یک زندان جادویی ساخته شد 6 00:00:26,083 --> 00:00:29,238 تا این موجود شرور رو تا ابد در خودش نگه داره 7 00:00:29,321 --> 00:00:34,618 رکس ایگنیوس، ابراژدهای زمین 8 00:00:34,701 --> 00:00:37,788 شاید اون راه زندان رو بلد باشه 9 00:00:38,622 --> 00:00:41,083 فهمیدم! مارمولک توی کلاه 10 00:00:41,166 --> 00:00:43,335 منظورش مارمولک توی کلاه نبود 11 00:00:43,418 --> 00:00:46,213 اژدها توی کوهستان بود 12 00:00:46,296 --> 00:00:48,465 داره به سمت آمبر تور راهنمایی‌مون می‌کنه 13 00:00:48,549 --> 00:00:51,426 خونه‌ی رکس ایگنیوس کبیر 14 00:00:51,510 --> 00:00:53,345 بابا مُرده، کلودیا 15 00:00:53,941 --> 00:00:55,892 دیگه مجبور نیستی کاری که اون می‌خواد رو انجام بدی 16 00:01:00,185 --> 00:01:01,854 نه 17 00:01:02,729 --> 00:01:04,356 نه 18 00:01:04,439 --> 00:01:05,774 رسیدیم 19 00:01:05,858 --> 00:01:08,360 لانه‌ی رکس ایگنیوس 20 00:01:56,465 --> 00:02:03,286 [ شاهزاده‌ اژدها ] [ راز اراوس ] 21 00:02:07,132 --> 00:02:11,384 «کتاب چهارم: زمین» «قسمت هشت: رکس ایگنیوس» 22 00:02:13,689 --> 00:02:21,689 کانال زیرنویس‌های ما @NightMovieTT 23 00:02:22,909 --> 00:02:29,909 « ما را در تلگرام، اینستاگرام و توئیتر دنبال کنید » @NightMovie_Co 24 00:02:40,577 --> 00:02:41,578 نگران نباش زیم 25 00:02:41,662 --> 00:02:44,873 .فقط نقاشیشه احتمالا از نزدیک اینقدرها هم ترسناک نیست 26 00:02:50,389 --> 00:02:53,507 زیم! باید زودتر بهم می‌گفتی 27 00:02:53,590 --> 00:02:54,758 چی شده؟ 28 00:02:54,842 --> 00:02:58,846 معلوم شد یه دلیلی داشته که زوبیا اصرار داشته زیم خونه بمونه 29 00:02:58,929 --> 00:03:03,350 ...بابای رکس ایگنیوس و زیم 30 00:03:03,433 --> 00:03:05,060 یه جورهایی رقیب‌ همدیگه بودن 31 00:03:05,143 --> 00:03:08,313 و اصلا اصلا اصلا از هم خوش‌شون نمی‌اومده 32 00:03:09,731 --> 00:03:12,025 باید وقتی با رکس صحبت می‌کنیم تو حال خوبی باشه 33 00:03:12,109 --> 00:03:15,529 دیگه قد کشیدی تو کیف ازرن هم جا نمی‌شی زیم 34 00:03:16,822 --> 00:03:18,646 رونان قبلا وقتی اوضاع خیلی خیط می‌شد 35 00:03:18,670 --> 00:03:20,784 یه طلسم تغییرقیافه می‌خوند و مخفی‌مون ‌می‌کرد 36 00:03:20,868 --> 00:03:21,794 طلسمش رو بهت یاد نداد؟ 37 00:03:21,818 --> 00:03:22,619 می‌تونی انجامش بدی؟ 38 00:03:22,703 --> 00:03:25,247 من؟ نه تا حالا انجامش ندادم 39 00:03:25,330 --> 00:03:27,275 تازه، به نیروی ماه احتیاج داریم 40 00:03:27,300 --> 00:03:30,836 و هیچ‌وقت به اندازه الان حس نکرده بودم اینقدر از ماه دورم 41 00:03:35,132 --> 00:03:36,800 عقیق ماه 42 00:03:36,884 --> 00:03:38,635 این کمک می‌کنه حس کنی به ماه نزدیک‌تری؟ 43 00:03:40,137 --> 00:03:42,264 راستش... آره 44 00:03:42,347 --> 00:03:45,767 یه قیافه جدید واسه زیم 45 00:03:46,393 --> 00:03:48,770 خب، بذار تلاشم رو بکنم 46 00:03:54,276 --> 00:03:56,111 سگ اسرارآمیز 47 00:04:10,534 --> 00:04:11,627 آفرین سگ خوب 48 00:04:11,710 --> 00:04:13,629 حالا سعی کن بدون ایجاد صاعقه پارس کنی 49 00:04:21,637 --> 00:04:24,389 عالی شد! مشکل‌مون حل شد 50 00:04:24,473 --> 00:04:26,950 آره! اگه رکس ایگنیوس هدایاتون رو قبول کنه 51 00:04:26,975 --> 00:04:28,717 احتمالا از این قضیه جون سالم به‌در می‌بریم 52 00:04:29,186 --> 00:04:31,730 هدایامون؟ 53 00:04:31,813 --> 00:04:34,066 آره گفته بودم که 54 00:04:34,091 --> 00:04:35,491 برای این‌که بتونین با رکس صحبت کنین 55 00:04:35,516 --> 00:04:37,069 باید یه هدیه ارزشمند بهش پیشکش کنین 56 00:04:47,704 --> 00:04:50,415 «امبر تیل یه دوست جدید پیدا کرده» 57 00:04:50,499 --> 00:04:52,167 آره، این اِیجیسه 58 00:04:54,378 --> 00:04:56,421 امبرتیل فکر می‌کنه ایجیس خیلی گوگولیه 59 00:04:56,445 --> 00:04:58,257 ولی هنوز حاضر نشده اقرار کنه 60 00:05:00,551 --> 00:05:02,445 «همین‌طوری می‌خواستی تو اسطبل صحبت کنیم» 61 00:05:02,469 --> 00:05:03,509 «یا قراره جایی بریم؟» 62 00:05:03,554 --> 00:05:07,057 یه مسئله‌ی مهم هست که باید درموردش باهات صحبت کنم 63 00:05:07,140 --> 00:05:09,643 اما نه اینجا 64 00:05:09,726 --> 00:05:11,520 دنبالم بیا 65 00:05:14,123 --> 00:05:27,123 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور با زیرنویس چسبیده WwW.NightMovie.Top 66 00:05:27,327 --> 00:05:28,412 چی‌کار می‌کنی؟ 67 00:05:28,495 --> 00:05:29,955 نباید ما رو باهم ببینن 68 00:05:30,038 --> 00:05:33,709 همین الان دیدم که خواهرم و همسر آینده‌م اردوگاه رو ترک کردن 69 00:05:33,792 --> 00:05:35,752 خب که چی؟ - ملکه‌مون - 70 00:05:35,836 --> 00:05:39,173 تو روز روشن رفته پیک‌نیک عاشقانه 71 00:05:39,256 --> 00:05:41,842 این چه پیامی به مردم‌مون که توی چادر زندگی می‌کنن می‌رسونه؟ 72 00:05:44,219 --> 00:05:45,971 با بقیه ژنرال‌ها صحبت کردی؟ 73 00:05:46,054 --> 00:05:48,223 متوجه مشکل پیش‌آمده هستن؟ 74 00:05:48,307 --> 00:05:52,352 بله. بسیار از شرایط ناراضین، درست مثل ما 75 00:05:52,436 --> 00:05:54,088 ولی فکر نمی‌کنم هنوز آمادگی داشته باشن 76 00:05:54,112 --> 00:05:55,856 اقدامی علیهش انجام بدن کریم 77 00:05:55,939 --> 00:05:57,691 اینجور چیزها زمان می‌بره 78 00:05:57,774 --> 00:06:00,527 ولی ما فرصتی نداریم 79 00:06:03,238 --> 00:06:07,951 تا حالا داستان جنگ خون و خاکستر رو شنیدی؟ 80 00:06:13,582 --> 00:06:14,583 وای 81 00:06:25,010 --> 00:06:27,930 اوهوم. صد در صد لانه‌ی‌ اژدهاست 82 00:06:28,472 --> 00:06:31,642 آره خب، ولی اژدهاش کجاست؟ 83 00:06:36,980 --> 00:06:40,609 جنگ خون و خاکستر برهه غم‌انگیزی 84 00:06:40,692 --> 00:06:42,194 در تاریخ امپراتوری‌مون بود 85 00:06:42,986 --> 00:06:47,908 پادشاه لاکس اوریا دچار جنون و حاکمی خودکامه شد 86 00:06:48,784 --> 00:06:51,577 برادرش، نخستین شوالیه طلایی 87 00:06:51,601 --> 00:06:54,456 با ارتشش برای خلع سلطنت کردن پادشاه لشکرکشی کردن 88 00:06:54,540 --> 00:06:57,083 و جنگ داخلی وحشتناکی درگرفت 89 00:06:58,001 --> 00:07:03,048 وقتی که دو ارتش درگیر شدن مرگ و آتش لاکس اوریا رو دربرگرفت 90 00:07:09,596 --> 00:07:13,976 خاکستر آسمان رو تیره و تار کرد و خورشید مثل خون سرخ شد 91 00:07:16,395 --> 00:07:17,963 شوالیه طلایی دید که جنگی که آغاز کرده 92 00:07:17,988 --> 00:07:19,773 منجر به چه آشوبی در سرزمین شده 93 00:07:19,857 --> 00:07:24,194 برای خاتمه دادن به این جنگ برادرش رو به چالشی فراخوند 94 00:07:24,278 --> 00:07:26,864 مبارزه تن به تن تا پای مرگ 95 00:07:26,947 --> 00:07:30,868 و فرد پیروز حاکم جدید لاکس اوریا می‌شد 96 00:07:30,951 --> 00:07:32,035 مبارزه رو برد؟ 97 00:07:32,119 --> 00:07:36,582 برد، ولی نکته مهم داستان پیروزی در اون نبرد نبود 98 00:07:36,665 --> 00:07:38,458 اون نبرد تن به تن باعث پایان پذیرفتن جنگ شد 99 00:07:39,167 --> 00:07:40,627 از اون زمان به بعد 100 00:07:40,711 --> 00:07:42,597 هر الفی تو لاکس اوریا می‌تونه 101 00:07:42,621 --> 00:07:46,466 درخواست نبرد تن به تن خون و خاکستر بده 102 00:07:49,928 --> 00:07:53,140 پس قصد داری ملکه رو به مبارزه بطلبی 103 00:07:53,223 --> 00:07:55,559 تنها راه ممکنه 104 00:07:56,476 --> 00:08:02,149 به بقیه خبر بده. فردا هنگام طلوع خورشید چالش رو مطرح می‌کنم 105 00:08:04,869 --> 00:08:14,869 «مترجم: عاطفه بدوی» Atefeh Badavi 106 00:08:19,416 --> 00:08:21,668 اژدهای بد گنده‌مون کجاست؟ 107 00:08:22,294 --> 00:08:26,882 تق تق، کسی خونه‌ نیست؟ الو؟ 108 00:08:31,386 --> 00:08:33,514 شاید بدموقع مزاحم شدیم 109 00:08:33,597 --> 00:08:36,016 شرمنده که مسئله پایان جهان 110 00:08:36,099 --> 00:08:39,394 تو برنامه کاری شلوغ جنابعالی جا نمی‌شه رکس 111 00:09:19,852 --> 00:09:22,312 ابراژدهای دانا و قدرتمند زمین 112 00:09:22,396 --> 00:09:25,524 ای ارباب تخته سنگ‌های بزرگ و سنگریزه‌های کوچک 113 00:09:25,607 --> 00:09:29,027 ای لرزاننده‌ی خاک و پرورش‌دهنده‌ی علف 114 00:09:29,111 --> 00:09:30,696 من نتان اهل دریک‌وود هستم 115 00:09:30,779 --> 00:09:34,157 راهنمای فروتن این مسافران که با دلیری به اعماق آمبرتور آمده‌اند 116 00:09:34,241 --> 00:09:35,576 تا توجه شما را به خود جلب نمایند 117 00:09:38,161 --> 00:09:44,251 ...برخلاف رسوم هدیه‌ای همراه نیاورده‌اند اما 118 00:09:46,003 --> 00:09:47,647 اما گمان دارم اگر به آن‌ها فرصت دهید 119 00:09:47,671 --> 00:09:49,106 متوجه می‌شوید که بسیار مهربان هستند 120 00:09:49,131 --> 00:09:50,131 صبر کن 121 00:09:51,466 --> 00:09:53,719 من با خود هدیه‌ای همراه آورده‌ام اژدهای بزرگ 122 00:09:57,848 --> 00:10:03,353 ریلا هستم از سیلور گروُو و خنجرهای پروانه‌م رو به شما پیشکش می‌کنم 123 00:10:04,313 --> 00:10:08,650 از نقره‌ی ماه ساخته شدن و نظیرشون وجود نداره 124 00:10:09,276 --> 00:10:12,905 یک فلزکار خبره، اون‌ها رو مخصوص من ساخته 125 00:10:12,988 --> 00:10:16,033 و یک استاد آدم‌کش طریقه‌ی استفاده‌شون رو به من آموخت 126 00:10:17,284 --> 00:10:20,537 اون الف‌ها مثل پدرم بودن 127 00:10:20,621 --> 00:10:22,831 اما فکر نکنم هرگز بتونم دوباره ببینم‌شون 128 00:10:23,874 --> 00:10:27,044 و این خنجرها تنها یادگارشونن 129 00:10:27,127 --> 00:10:30,589 به عنوان پیشکش قبول‌شون کنید اژدهای بزرگ 130 00:10:48,524 --> 00:10:53,862 من هم هدیه‌ای برای شما آورده‌ام اژدهای بزرگ 131 00:10:53,946 --> 00:10:55,948 ...اون 132 00:10:57,783 --> 00:10:59,409 این عصا رو بهتون پیشکش می‌کنم 133 00:10:59,493 --> 00:11:00,493 با وجود تمام کارهای اشتباهی 134 00:11:01,161 --> 00:11:04,164 که انسان‌ها با استفاده از جادو انجام دادن به من بخشیده شد 135 00:11:04,706 --> 00:11:07,209 خیلی برام ارزشمنده 136 00:11:07,709 --> 00:11:10,128 به همین خاطر به شما می‌سپارمش 137 00:11:23,851 --> 00:11:26,395 من ارزن پادشاه کتالیس هستم 138 00:11:26,478 --> 00:11:29,314 و به عنوان هدیه تاجم رو به شما تقدیم می‌کنم 139 00:11:34,444 --> 00:11:38,532 جواهری روش کار نشده و فلزش هم خاص نیست 140 00:11:38,615 --> 00:11:41,451 از فولاد شمشیر پدرم ساخته شده 141 00:11:42,119 --> 00:11:44,454 پدرم پادشاه قدرتمندی بود 142 00:11:44,538 --> 00:11:46,874 می‌خواستم قدرتش همیشه همراهم باشه 143 00:11:46,957 --> 00:11:51,753 ولی بهم یاد داد سلاح‌‌ها و جنگ همیشه قدرت به همراه نمیارن 144 00:11:52,254 --> 00:11:54,590 این تاج، این گفته‌ش رو به یادم میاره 145 00:12:14,443 --> 00:12:16,904 دوتا چاقو، یه چوبدستی و یه کلاه 146 00:12:18,697 --> 00:12:24,578 واقعا فکر کردین تحت تاثیر این آت و آشغال‌ها قرار می‌گیرم؟ 147 00:12:42,513 --> 00:12:44,139 «خب. حالا بگو چی می‌خواستی بگی» 148 00:12:44,723 --> 00:12:46,308 خیلی چیزها رو از دست دادیم 149 00:12:47,476 --> 00:12:50,604 مردمم پر از تردیدن، وحشت‌زده‌ن 150 00:12:53,273 --> 00:12:57,778 وقتی به چشم ملکه بهم نگاه می‌کنن حس می‌کنم که دنبال امید می‌گردن 151 00:13:02,115 --> 00:13:04,910 اما من هم پر از شک و تردیدم من هم وحشت‌زده‌م 152 00:13:05,911 --> 00:13:08,997 چطور وقتی تردید سرتا پای وجودم رو فراگرفته می‌تونم بهشون امید ببخشم؟ 153 00:13:10,958 --> 00:13:17,339 برای همین پیش خودم فکر کردم شاید بتونیم دوتایی از اینجا بریم 154 00:13:17,422 --> 00:13:20,676 می‌تونیم به کتالیس بریم و تا آخر عمرمون در صلح و صفا زندگی کنیم 155 00:13:22,845 --> 00:13:26,765 حداقل این‌طوری کریم می‌تونه محکم‌تر از کسی مثل من مردم رو هدایت کنه 156 00:13:29,601 --> 00:13:32,437 «کریم رو فراموش کن، مسئله الان اون نیست» 157 00:13:32,462 --> 00:13:33,739 «تو چه‌ جور زندگی‌ای می‌خوای؟» 158 00:13:34,189 --> 00:13:35,899 من دنبال چه جور زندگی‌ای هستم؟ 159 00:13:41,154 --> 00:13:43,407 وایسا ببینم، من نمی‌فهمم 160 00:13:43,490 --> 00:13:46,159 این همه چیز میز بهت دادیم ولی باز هم کافی نبود؟ 161 00:13:46,243 --> 00:13:48,704 کافی؟ 162 00:13:49,538 --> 00:13:51,081 دور و برتون رو نگاه بندازین 163 00:13:51,164 --> 00:13:55,502 من روی کوهی از گنجینه‌های افسانه‌ای می‌خوابم 164 00:13:55,586 --> 00:13:59,506 تمام سلا‌ح‌های فوق‌العاده درخشش‌شون رو از دست می‌دن 165 00:13:59,590 --> 00:14:02,301 و تمام یادگاری‌ها به مرور تاثیرشون رو 166 00:14:02,384 --> 00:14:05,721 تمام چیزهایی که اطرافمن می‌زنگن و می‌پوسن 167 00:14:05,804 --> 00:14:10,392 از تمام این هدایا و ملاقات‌کننده‌ها خسته شدم 168 00:14:10,475 --> 00:14:13,103 پس بیاین بریم سراغ اصل مطلب 169 00:14:13,187 --> 00:14:16,773 شما فرار می‌کنین، من دنبال‌تون می‌کنم تهش هم می‌میرین 170 00:14:23,363 --> 00:14:25,991 وایسا. فکر کنم یه چیزی دارم که خوشت بیاد 171 00:14:26,074 --> 00:14:28,952 اِز»؟ عزیزم راست می‌گه» الان وقتشه که فرار کنیم 172 00:14:29,036 --> 00:14:31,330 نه، اشتباه متوجه شدیم 173 00:14:33,665 --> 00:14:34,669 هدایایی بهش پیشکش کردیم 174 00:14:34,693 --> 00:14:35,882 که برای ما ارزش و معنا داشتن 175 00:14:35,907 --> 00:14:38,670 ولی حقیقت اینه که معنا و مفهوم خاصی برای تو ندارن 176 00:14:39,194 --> 00:14:41,271 تمام هدیه‌های موردعلاقه‌م اون‌هایی بودن که غافلگیرانه واسه‌م خریدن 177 00:14:41,296 --> 00:14:43,317 چیزهایی که خودم هم نمی‌دونستم دلم می‌‌خواسته داشته باشم 178 00:14:43,342 --> 00:14:45,814 این چیزیه که تو هیچ‌وقت نداشتی 179 00:14:45,838 --> 00:14:47,221 یه هدیه کاملا غافلگیرانه 180 00:14:47,304 --> 00:14:48,304 یه چیز جدید 181 00:14:48,805 --> 00:14:50,098 تارت لجن قهوه‌ای [ نوعی تارت شکلاتی ] 182 00:14:54,269 --> 00:14:57,481 هدیه‌ت اینه؟ یه شیرینی؟ 183 00:14:57,564 --> 00:15:00,734 ...خب اگه نمی‌خوایش 184 00:15:00,817 --> 00:15:03,000 نه صبر کن 185 00:15:03,024 --> 00:15:05,739 تارتت رو امتحان می‌کنم 186 00:15:17,214 --> 00:15:21,127 کرم‌داره ولی تلخه 187 00:15:21,713 --> 00:15:24,091 لایه‌لایه‌ست ولی محکمه 188 00:15:24,675 --> 00:15:28,554 شیرینه با... یه‌ کم چاشنی نمک 189 00:15:30,806 --> 00:15:35,060 و وقتی تو دهن آب می‌شه طعمش بهتر و بهتر می‌شه 190 00:15:35,143 --> 00:15:37,020 ...این 191 00:15:38,814 --> 00:15:40,399 خیلی خوشمزه‌ست 192 00:15:40,482 --> 00:15:42,798 در تمام این قرن‌هایی که عمر کردم 193 00:15:42,822 --> 00:15:44,736 هرگز همچین چیزی رو نچشیده بودم 194 00:15:44,820 --> 00:15:45,863 کاملا برام تازگی داشت 195 00:15:47,114 --> 00:15:53,078 خب پادشاه کوچولو، به این می‌گن یه هدیه درست و درمون 196 00:15:57,322 --> 00:16:01,920 گمونم الان مجبورم به خواسته‌تون گوش بدم 197 00:16:02,880 --> 00:16:04,173 خیلی‌خب 198 00:16:04,256 --> 00:16:07,926 می‌تونین، یه سوال ازم بپرسین 199 00:16:08,010 --> 00:16:09,595 رکس ایگنیوس 200 00:16:11,638 --> 00:16:16,476 سوال‌مون اینه زندان ابرجادوگر اراوس کجاست؟ 201 00:16:18,604 --> 00:16:25,194 عزیزم 202 00:16:25,277 --> 00:16:29,281 فکر کردین جای خطرناک‌ترین موجود کل زیدیا رو 203 00:16:29,364 --> 00:16:33,827 به شما کوچولوها می‌گم؟ 204 00:16:33,911 --> 00:16:35,746 خودت گفتی جواب یکی از سوالات‌مون رو می‌دی 205 00:16:35,829 --> 00:16:38,624 آره ولی به شرطی که جواب دادن به اون سوال 206 00:16:38,707 --> 00:16:41,376 حیات کل موجودات جهان رو به خطر نندازه 207 00:16:41,460 --> 00:16:46,089 بابت شیرینی ازتون ممنونم. خداحافظ 208 00:16:49,051 --> 00:16:50,177 متوجه نیستی ها 209 00:16:50,260 --> 00:16:52,596 ملکه اژدها خوش شخصا ما رو اینجا فرستاده 210 00:16:55,140 --> 00:16:56,475 زوبیا شماها رو فرستاده؟ 211 00:16:56,558 --> 00:17:00,521 آره! خطر بزرگی تهدیدمون می‌کنه و به کمکت نیاز داره 212 00:17:08,529 --> 00:17:10,989 زوبیا فرستادتتون؟ 213 00:17:12,783 --> 00:17:13,784 اگه کمک می‌خواست 214 00:17:13,867 --> 00:17:17,788 چرا به اوزندوم بزرگ و قدرتمند نگفته تا زیدیا رو نجات بده؟ 215 00:17:20,791 --> 00:17:25,671 شاید هم پادشاه اژدها هنوز مشغول نبرد با انسان‌ها در مرز سرزمینشه 216 00:17:25,754 --> 00:17:28,298 عاشق این کار بود 217 00:17:28,323 --> 00:17:29,892 انسان‌های ریزه میزه رو مثل مورچه له کنه 218 00:17:29,917 --> 00:17:31,491 و اسم خودش رو هم بذاره فاتح 219 00:17:34,388 --> 00:17:37,558 تمام کارهایی که اوزندوم انجام داد برای محافظت از زیدیا بود 220 00:17:37,641 --> 00:17:40,227 محافظت از زیدیا؟ 221 00:17:40,310 --> 00:17:43,397 اوزندوم عشق جنگ و مبارزه داره 222 00:17:43,480 --> 00:17:46,525 دوست داره ارتش‌های آدمیزادها رو تحریک به نبرد و بعد نابودشون کنه 223 00:17:46,608 --> 00:17:49,152 باعث می‌شه حس برتری و قدرت بهش دست بده 224 00:17:49,236 --> 00:17:51,091 و بالاخره یه روز همین کارهاش به کشتنش می‌ده 225 00:17:51,115 --> 00:17:52,881 اما مطمئنم از این بابت هم خرسند می‌شه 226 00:17:52,906 --> 00:17:57,369 اوزندوم، شهید قهرمان و افسانه‌ای زیدیا 227 00:18:05,711 --> 00:18:06,711 زیم 228 00:18:11,341 --> 00:18:14,511 گولم زدین؟ این دیگه چیه؟ 229 00:18:15,762 --> 00:18:19,141 این ازیموندیاسه، پسر اوزندوم 230 00:18:19,224 --> 00:18:20,559 شاهزاده اژدها 231 00:18:25,939 --> 00:18:27,524 چه‌ جور زندگی‌ای می‌خوام؟ 232 00:18:31,320 --> 00:18:33,989 تنها چیزی که بهش مطمئنم اینه 233 00:18:34,656 --> 00:18:37,868 آمایا، من می‌خوام باهات ازدواج کنم 234 00:18:37,951 --> 00:18:39,536 با تو تشکیل زندگی بدم 235 00:18:41,622 --> 00:18:43,624 «این که نشد جواب» 236 00:18:43,707 --> 00:18:45,117 «این رو به‌این خاطر می‌گی» 237 00:18:45,141 --> 00:18:46,376 «که دوست نداری ملکه باشی؟» 238 00:18:46,460 --> 00:18:47,961 دلم می‌خواد ملکه باشم یا نه؟ 239 00:18:50,214 --> 00:18:54,009 ...اولش خیلی مطمئن نبودم. ولی حالا 240 00:18:54,092 --> 00:18:55,092 چرا می‌خوام 241 00:18:56,303 --> 00:19:01,433 واقعا می‌خوام ملکه مردمم باشم 242 00:19:01,517 --> 00:19:03,602 ولی به این سادگی‌ها نیست 243 00:19:03,685 --> 00:19:07,981 چطور می‌تونم هم ملکه باشم و هم با تو باشم؟ 244 00:19:09,691 --> 00:19:11,985 توی لاکس اوریا یه اصطلاحی داریم که می‌گه 245 00:19:12,069 --> 00:19:14,738 نمی‌تونی هم خدا رو داشته باشی هم خرما 246 00:19:15,948 --> 00:19:18,561 «ولی آمایا یه اصطلاح داره که می‌گه» 247 00:19:18,585 --> 00:19:21,328 «دوتا درخت خرما داشته باش» [ یکیش رو بخور اون یکی رو بپرست ] 248 00:19:21,411 --> 00:19:23,372 دوتا درخت خرما داشته باشم؟ 249 00:19:24,289 --> 00:19:25,415 دو تا؟ 250 00:19:26,041 --> 00:19:27,584 دوتا درخت خرما؟ 251 00:19:28,835 --> 00:19:31,338 ...نه، معنیش این نیست که 252 00:19:38,720 --> 00:19:41,098 «دوتا» 253 00:19:43,600 --> 00:19:44,852 دو تا درخت خرما 254 00:19:48,105 --> 00:19:51,108 خیانت! فریب 255 00:19:51,191 --> 00:19:53,569 صبر کن. بهم گوش بده 256 00:19:58,490 --> 00:20:04,037 اوزندوم پسرش رو با ظاهر یه سگ فرستاده سراغم تا دستم بندازه؟ 257 00:20:04,621 --> 00:20:05,843 می‌ترسه بعد از این همه سال 258 00:20:05,867 --> 00:20:08,125 خودش مستقیم باهام رو در رو بشه؟ 259 00:20:08,208 --> 00:20:10,836 اینقدر بزدله؟ 260 00:20:12,170 --> 00:20:18,302 چه‌قدر حقیر و بدبخت شده 261 00:20:18,385 --> 00:20:20,345 اوزندوم مُرده 262 00:20:21,930 --> 00:20:25,559 اوزندوم... مُرده؟ 263 00:20:26,977 --> 00:20:28,103 چطور این اتفاق افتاد؟ 264 00:20:28,187 --> 00:20:30,647 پادشاه اژدها به قتل رسید 265 00:20:30,731 --> 00:20:32,469 یکی از جادوگران تاریکی از طلسم وحشتناکی 266 00:20:32,493 --> 00:20:34,334 استفاده کرد که اون رو تبدیل به سنگ کرد 267 00:20:34,359 --> 00:20:37,630 حالا دختر همون جادوگر می‌خواد زندان اراوس رو پیدا کنه 268 00:20:37,655 --> 00:20:38,614 و آزادش کنه 269 00:20:39,448 --> 00:20:40,949 ما باید جلوش رو بگیریم 270 00:20:43,702 --> 00:20:46,288 پدرت بزرگ‌ترین رقیبم بود 271 00:20:46,371 --> 00:20:50,876 اما سال‌ها قبل از اون دوستم بود 272 00:20:52,044 --> 00:20:55,339 کوچولو... خیلی متاسفم 273 00:20:57,299 --> 00:21:00,010 باید قبلا متوجهش می‌شدم 274 00:21:00,093 --> 00:21:02,456 سال‌ها پیش یک انسان بود که تونست 275 00:21:02,481 --> 00:21:04,156 متوجه نقشه‌های شیطانی ستاره هبوط‌کرده بشه 276 00:21:04,181 --> 00:21:06,433 و به زیدیا کمک کرد تا نقشه‌هاش رو خنثی و زندانیش کنن 277 00:21:07,142 --> 00:21:09,102 تو خیلی شبیهشی 278 00:21:11,939 --> 00:21:15,275 حالا که همه چی رو متوجه شدی می‌شه بهمون بگی 279 00:21:15,359 --> 00:21:17,152 اراوس رو کجا زندانی کردن؟ 280 00:21:19,863 --> 00:21:21,365 نمی‌دونم 281 00:21:32,543 --> 00:21:34,419 چی شد؟ ژنرال‌ها آماده‌ن؟ 282 00:21:35,045 --> 00:21:37,172 ...میان اما 283 00:21:37,256 --> 00:21:40,300 ولی بعید می‌دونم حاضر باشن اقدامی ضدش انجام بدن 284 00:21:40,926 --> 00:21:44,054 وقتی چالش رو مطرح کنم با من همراهی می‌کنن 285 00:21:48,058 --> 00:21:51,144 جنای بهترین مبارز کل لاکس اوریاست 286 00:21:51,228 --> 00:21:54,940 کار به اونجا نمی‌رسه. باهام نمی‌جنگه 287 00:21:55,023 --> 00:21:57,025 جنای هیچ وقت دوست نداشت ملکه بشه 288 00:21:58,110 --> 00:22:00,404 مطمئنی کناره‌گیری می‌کنه؟ 289 00:22:00,988 --> 00:22:03,615 کی بهتر از من خواهرم رو می‌شناسه؟ 290 00:22:03,699 --> 00:22:05,909 دارم بهش راهی برای رهایی پیشنهاد می‌کنم 291 00:22:05,993 --> 00:22:08,579 و وقتی خواهرم چالشم رو نپذیره 292 00:22:08,662 --> 00:22:13,208 شش شاخ متوجه می‌شن قدرت اصلی دست کیه 293 00:22:15,210 --> 00:22:20,549 میانا، هنگام طلوع خورشید مسیر تاریخ رو تغییر می‌دیم 294 00:22:27,681 --> 00:22:29,099 نمی‌دونی کجاست؟ 295 00:22:29,183 --> 00:22:31,894 آخه این‌که اصلا با عقل جوردرنمیاد 296 00:22:31,977 --> 00:22:36,190 زوبیا گفت مسئولیت حفظ این راز به تو سپرده شده 297 00:22:36,273 --> 00:22:38,525 آره، درسته 298 00:22:38,609 --> 00:22:42,696 پس اگه دانشش رو داری باید جاش رو بدونی دیگه 299 00:22:42,779 --> 00:22:45,490 با این وجود نمی‌دونم 300 00:22:45,574 --> 00:22:47,701 صبر کنین. یه معماست 301 00:22:47,784 --> 00:22:49,828 داشتن دانش به این معنی نیست که خودت بدونیش 302 00:22:50,928 --> 00:22:52,456 از این وضعیت متنفرم 303 00:22:52,539 --> 00:22:53,832 نه، ساده‌ست 304 00:22:53,916 --> 00:22:58,003 دانش محل زندانی شدن ارواس رو دراختیار داره 305 00:22:58,086 --> 00:22:59,838 ...پس این یعنی که 306 00:23:00,714 --> 00:23:02,841 نقشه‌ش رو داره 307 00:23:04,092 --> 00:23:06,386 آفرین مرد جوان، خیلی باهوشی 308 00:23:06,470 --> 00:23:11,808 همیشه باهوش بودی، مگه نه کالم؟ 309 00:23:11,892 --> 00:23:12,892 کلودیا 310 00:23:21,235 --> 00:23:23,487 رقص سایه‌ها 311 00:24:04,611 --> 00:24:06,363 کلودیا خواهش می‌کنم 312 00:24:07,447 --> 00:24:10,868 مجبور نیستی این‌کار رو بکنی 313 00:24:11,367 --> 00:24:19,367 «مترجم: عاطفه بدوی» Atefeh Badavi 314 00:24:20,906 --> 00:24:28,906 کانال زیرنویس‌های ما @NightMovieTT 315 00:24:31,838 --> 00:24:51,838 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور با زیرنویس چسبیده WwW.NightMovie.Top