1 00:00:00,000 --> 00:00:07,000 رسانه بزرگ «نایت مووی» تقدیم می‌کند WwW.NightMovie.Top 2 00:00:07,342 --> 00:00:14,342 کانال زیرنویس‌های ما @NightMovieTT 3 00:00:14,820 --> 00:00:21,820 « ما را در تلگرام، اینستاگرام و توئیتر دنبال کنید » @NightMovie_Co 4 00:00:23,875 --> 00:00:25,295 ‫چه... 5 00:00:26,631 --> 00:00:28,051 ‫چه خبر شده؟ 6 00:00:32,810 --> 00:00:35,022 ‫زنده‌ای! 7 00:00:38,238 --> 00:00:39,699 ‫من از طریقی... 8 00:00:40,993 --> 00:00:43,290 ‫از سقوط جون سالم به در بردم؟ 9 00:00:43,873 --> 00:00:44,873 ‫نه 10 00:00:45,627 --> 00:00:46,671 ‫نبردی 11 00:00:54,145 --> 00:00:56,649 ‫اما الان طوریت نیست 12 00:01:01,367 --> 00:01:04,373 ‫- اون کجاست... ‫- همون رفیق کرم پیله‌سازت؟ 13 00:01:04,457 --> 00:01:08,214 ‫دو روز پیش از اون دیوار بالا رفت ‫و خودش رو... 14 00:01:08,924 --> 00:01:10,177 ‫اون داخل پیچید 15 00:01:11,429 --> 00:01:12,640 ‫داره تغییر پیدا می‌کنه 16 00:01:21,282 --> 00:01:22,576 ‫دو روز؟ 17 00:01:24,413 --> 00:01:28,463 ‫یعنی من دو روز کامل مرده بودم؟ 18 00:01:30,384 --> 00:01:32,513 ‫دو سال شده، پدر 19 00:01:33,223 --> 00:01:35,102 ‫بیش از دو سال گذشته 20 00:01:39,206 --> 00:01:54,206 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور با زیرنویس چسبیده WwW.NightMovie.Top 21 00:02:26,240 --> 00:02:31,240 ‫[ شاهزاده اژدها ] ‫[ راز اراوس ] 22 00:02:35,997 --> 00:02:39,997 «کتاب چهارم: زمین» ‫«قسمت یک: روز تولد دوباره» 23 00:02:41,090 --> 00:02:51,090 ترجمه از: احسان جولاپور Instagram: Mister.Cloner 24 00:02:53,717 --> 00:02:55,595 ‫چه اسراری رو مخفی کردی؟ 25 00:03:06,534 --> 00:03:09,373 ‫جادوگر ارشد کالم، شورای پادشاه ‫در حال تشکیل در اتاق پادشاهی‌ست 26 00:03:09,957 --> 00:03:12,212 ‫ای بابا. نمی‌خواد این‌طوری صدام کنی 27 00:03:12,296 --> 00:03:15,635 ‫می‌دونم که عنوان رسمیم همینه ‫اما این القاب جادوگر ارشد و اینا... 28 00:03:15,719 --> 00:03:17,473 ‫یخورده سنگینه 29 00:03:17,556 --> 00:03:20,186 ‫همین اسم معمولیم رو صدا بزن ‫شاهزاده کالم 30 00:03:20,270 --> 00:03:22,900 ‫یا اصلا... ‫همین کالم خالی 31 00:03:22,983 --> 00:03:25,614 ‫اما لازم نیست «خالی» رو بگی 32 00:03:29,997 --> 00:03:32,477 ‫خب، ببخشید ‫الان یادم رفت اومدی بهم چی بگی 33 00:03:32,544 --> 00:03:35,007 ‫- مشاور پادشاه... ‫- جلسه‌ی شورا! حله، الان میرم 34 00:03:51,416 --> 00:03:52,835 حفاظ باران 35 00:04:23,980 --> 00:04:26,611 ‫صبح بخیر، سورن! ‫کوروس! 36 00:04:26,694 --> 00:04:30,117 ‫ایناهاشش ‫جادوگر ناتنی! 37 00:04:30,201 --> 00:04:31,203 ‫هنوز خنده‌داره 38 00:04:31,287 --> 00:04:33,541 ‫هر دفعه یه‌خورده خنده‌دارتر هم می‌شه 39 00:04:33,625 --> 00:04:37,341 ‫این‌جور القاب همین‌طوری‌ان 40 00:04:37,424 --> 00:04:38,968 ‫- راستی، نظرت چیه اسمت رو... ‫- ساکت 41 00:04:40,722 --> 00:04:43,185 ‫دو دقیقه دیگه توی جلسه می‌بینم‌تون 42 00:04:43,268 --> 00:04:44,268 ‫یک دقیقه! 43 00:04:46,024 --> 00:04:48,195 ‫- استاد کلاغ! ببخشید، استاد کلاغ؟ ‫- بله؟ 44 00:04:48,278 --> 00:04:50,325 ‫ببخشید، با من بودی؟ 45 00:04:50,408 --> 00:04:53,581 ‫چون از وقتی که ترفیع گرفتم 46 00:04:53,665 --> 00:04:55,710 ‫دیگه استاد کلاغ نیستم 47 00:04:56,671 --> 00:04:57,506 ‫آهان... 48 00:04:57,589 --> 00:05:01,597 ‫تو داری با معاون ارباب کلاغ ‫حرف می‌زنی 49 00:05:02,098 --> 00:05:03,768 ‫بد نیست، بد نیست 50 00:05:03,852 --> 00:05:06,649 ‫راستی، چیزی برای من نرسیده؟ ‫احیاناً از طرف زیدیا 51 00:05:06,732 --> 00:05:11,158 ‫کتاب باستانی، حروف خاک‌گرفته ‫و سخت الفی؟ 52 00:05:11,241 --> 00:05:13,413 ‫حالا اون چی هست؟ ‫کتاب طلسمه؟ 53 00:05:13,496 --> 00:05:16,919 ‫دقیقاً نه ‫اسمش کتاب ترجمه‌ست! 54 00:05:17,003 --> 00:05:19,592 ‫برای ترجمه‌ی یه سری حروف رونی ‫خیلی عجیب و غریب بهش نیاز دارم 55 00:05:19,675 --> 00:05:23,558 ‫معمولاً به عنوان معاون ارباب کلاغ 56 00:05:23,641 --> 00:05:27,399 ‫معمولاً درمورد یک بسته‌ی شخصی ‫دخالت نمی‌کنم 57 00:05:27,482 --> 00:05:30,237 ‫اما واسه به‌خاطر تو ‫حواسم بهش می‌مونه! 58 00:05:30,321 --> 00:05:31,949 ‫مرسی 59 00:05:32,618 --> 00:05:34,914 ‫آهان، موقعیت شغلی جدیدت ‫هم مبارک 60 00:05:39,798 --> 00:05:41,886 ‫مطمئنی شاهزاده کالم خبر نداره... 61 00:05:46,311 --> 00:05:48,273 ‫تاحالا چنین حسی بهتون دست داده... 62 00:05:48,358 --> 00:05:51,822 ‫وقتی وارد اتاقی می‌شی ‫و همه ناگهان خفه‌خون می‌گیرن 63 00:05:51,906 --> 00:05:53,886 ‫و کاملاً مطمئن می‌شی ‫که درباره‌ی تو حرف می‌زدن؟ 64 00:05:53,910 --> 00:05:55,830 ‫آره! 65 00:05:55,914 --> 00:05:58,210 ‫نه! 66 00:05:58,293 --> 00:06:00,172 ‫سخت در اشتباهی، رفیق 67 00:06:01,091 --> 00:06:02,803 ‫همگی ببخشید که دیر کردم 68 00:06:02,886 --> 00:06:04,473 ‫هنوز شروع نکردیم 69 00:06:04,557 --> 00:06:07,103 ‫همچنان منتظر برادرت هستیم ‫جناب پادشاه 70 00:06:29,147 --> 00:06:31,067 ‫خوش آمدید، پادشاه ازرن 71 00:06:31,151 --> 00:06:34,157 ‫گویا می‌توینم این جلسه‌ی شورا ‫رو آغاز کنیم 72 00:06:34,240 --> 00:06:36,871 ‫اوپلی، صبر کن! ‫همه جمع نشدن 73 00:06:48,519 --> 00:06:50,482 ‫شروع کنیم، بیت؟ 74 00:07:20,893 --> 00:07:22,771 ‫«ما اینجا چی‌کار می‌کنیم، جنای؟ 75 00:07:22,855 --> 00:07:24,984 ‫نیاز به مأموریت‌های سری رو درک می‌کنم 76 00:07:25,068 --> 00:07:27,156 ‫اما از من که نباید ‫اسرار رو مخفی کنی» 77 00:07:27,239 --> 00:07:30,829 ‫پیش‌تر هم توضیح داده بودم که در این مأموریت ‫فقط هرچیزی که لازمه رو می‌دونی 78 00:07:30,913 --> 00:07:32,917 ‫و هنوز امن‌تره که ندونی 79 00:07:34,170 --> 00:07:37,008 ‫به زودی متوجه می‌شی ‫قول می‌دم، آمایا 80 00:07:51,220 --> 00:07:53,065 ‫می‌خوام شما دو نفر اینجا بمونید 81 00:07:56,089 --> 00:07:59,052 ‫«یه مشکلی هست. ما تنها نیستیم 82 00:07:59,637 --> 00:08:01,683 ‫به من اعتماد کن. اینجا امنه 83 00:08:02,559 --> 00:08:04,563 ‫می‌خوام فرمانده گرن با من بیاد 84 00:08:12,621 --> 00:08:13,957 ‫بر می‌گردم 85 00:08:24,937 --> 00:08:26,691 ‫اولین کار امروزمون 86 00:08:26,774 --> 00:08:29,697 ‫خوش آمد گویی به عضو جدید شورا ‫در اولین روز پیوستنش به ماست 87 00:08:30,574 --> 00:08:32,494 ‫خوش آمدی، بریوس نانوا 88 00:08:34,957 --> 00:08:39,258 ‫بریوس، هنوز به القاب رسمی ‫که بهت پیشنهاد کردم، فکر نکردی؟ 89 00:08:39,342 --> 00:08:41,721 ‫با این حال که 90 00:08:41,804 --> 00:08:45,061 ‫از آوای زیبای ‫«سرنانوا» خوشم اومد 91 00:08:45,646 --> 00:08:48,276 ‫در پایان، باعث افتخارمه 92 00:08:48,360 --> 00:08:53,536 ‫که نقش وزیر نان و ژله‌ی‌تان را بپذیرم 93 00:08:59,882 --> 00:09:01,979 ‫موضوع بعدی‌مون: 94 00:09:02,062 --> 00:09:05,360 ‫جناب پادشاه گفته‌اند ‫که اخباری برای اعلام دارند 95 00:09:05,444 --> 00:09:07,991 ‫اینجا نوشته «اخبار بزرگ» 96 00:09:09,285 --> 00:09:11,706 ‫من یک غافل‌گیری برای همه ترتیب دیدم 97 00:09:11,790 --> 00:09:14,170 ‫کتالیس قراره بازدیدکنندگان ‫ویژه‌ای داشته باشه 98 00:09:20,516 --> 00:09:22,812 ‫چی؟ باعث پیش‌نگری می‌شه 99 00:09:24,607 --> 00:09:27,780 ‫من هیجان زده‌ام! ‫و می‌دونم چه اتفاقی قراره بیفته 100 00:09:28,573 --> 00:09:32,248 ‫ملکه اژدها قراره بیاد کتالیس! ‫و زیم رو باخودش میاره! 101 00:09:32,331 --> 00:09:33,331 ‫هان؟ 102 00:09:35,295 --> 00:09:39,637 ‫پادشاه ازرن ‫شاید بهتر باشه بیشتر به این موضوع فکر کنیم 103 00:09:39,720 --> 00:09:44,897 ‫ملکه‌ی اژدها بیاد کتالیس ‫مردم نمی‌ترسند؟ 104 00:09:44,981 --> 00:09:48,572 ‫شاید اولش بترسن ‫اما وقتی ببیننش نظرشون عوض می‌شه 105 00:09:49,657 --> 00:09:52,454 ‫زوبیا مهربان و لطیف و بامزه‌ست 106 00:09:52,538 --> 00:09:56,004 ‫و وقتی مردم این رو متوجه بشن ‫دیدگاه‌شون نسبت به اژدهایان عوض می‌شه 107 00:09:56,629 --> 00:09:58,175 ‫و موضوع همینه 108 00:09:58,258 --> 00:10:00,637 ‫این اولین قدم ‫برای ساخت صلح و اعتماد 109 00:10:00,721 --> 00:10:03,268 ‫بین قلمروهای انسانی ‫و زیدیاست 110 00:10:03,351 --> 00:10:05,522 ‫و در ثانی، ایشون فقط روزانه ‫سه نفر رو می‌خورن 111 00:10:05,606 --> 00:10:08,528 ‫بهای هنگفتی برای صلح نیست 112 00:10:12,620 --> 00:10:14,373 ‫ببخشید. خنده‌دار نبود. ‫شوخی بی‌جایی بود 113 00:10:14,457 --> 00:10:18,423 ‫پس اگر قراره برای پادشاهی مهمان بیاد 114 00:10:18,506 --> 00:10:22,806 ‫باید با یک شیرینی تارت سایز اژدهایی ‫ازش استقبال کنم! 115 00:10:22,890 --> 00:10:24,810 ‫نکنه به اندازه‌ی یک اژدهاست؟ 116 00:10:24,894 --> 00:10:28,068 ‫نه، نه، اعلی‌حضرت 117 00:10:28,151 --> 00:10:30,197 ‫سایزی که اژدها رو سیر کنه! 118 00:10:30,280 --> 00:10:33,078 ‫بله! و واسه جلسه‌ی شورای فردا 119 00:10:33,161 --> 00:10:36,834 ‫همه ایده‌هایی بیارید ‫که چطور این ملاقات رو جذاب کنیم 120 00:10:36,918 --> 00:10:38,755 ‫پایان جلسه 121 00:10:41,135 --> 00:10:44,559 ‫وقتی کالم رفت ‫می‌شه درباره‌ی... 122 00:10:45,310 --> 00:10:51,281 ‫این جنون رقص جدید حرف بزنیم! ‫همونی که افتاده توی قلعه 123 00:10:51,364 --> 00:10:52,950 ‫ 124 00:10:53,033 --> 00:10:55,080 ‫همه بچه‌ها دارن می‌رقصن 125 00:10:55,163 --> 00:10:56,499 ‫ 126 00:10:57,835 --> 00:11:00,716 ‫من استاد بلوف زدنم 127 00:11:10,402 --> 00:11:15,162 ‫الان که می‌بینمت، تقریباً باورم نمی‌شه ‫که بیش از دو سال گذشته 128 00:11:15,245 --> 00:11:19,629 ‫کلی چیز هست که ازش عقب موندم 129 00:11:19,712 --> 00:11:22,968 ‫مواظب باش! باید به زنده بودن ‫دوباره عادت کنی 130 00:11:23,052 --> 00:11:25,807 ‫مرسی، کلودیا 131 00:11:29,065 --> 00:11:32,488 ‫دو سال پیش،‌ بعد از پایان جنگ ‫من دنبالت گشتم 132 00:11:34,408 --> 00:11:36,036 ‫وقتی پیکرت رو پیدا کردم... 133 00:11:37,247 --> 00:11:39,460 ‫از این تاج هم ‫در هم شکسته‌تر بود 134 00:11:40,671 --> 00:11:43,176 ‫کرم پیله‌ساز ستاره‌ای باهات بود 135 00:11:43,259 --> 00:11:46,432 ‫و اون صدای مرموز و عمیق ‫با من حرف زد 136 00:11:47,184 --> 00:11:48,603 ‫اراوس 137 00:11:49,397 --> 00:11:53,321 ‫بله. اراوس به من گفت ‫که باید سریع اقدام کنم 138 00:11:53,405 --> 00:11:55,074 ‫من تو رو به این غار اوردم 139 00:11:55,158 --> 00:11:58,915 ‫و کرم پیله‌ساز ستاره‌ای ‫یه پیله‌ی عجیب دورت بست 140 00:11:58,999 --> 00:12:00,377 ‫و بدنت رو حفظ کرد 141 00:12:00,877 --> 00:12:02,214 ‫بعدش چی شد؟ 142 00:12:02,298 --> 00:12:05,052 ‫بعدش مجبور شدم به جستجو برم 143 00:12:05,137 --> 00:12:06,973 ‫یه جستجو در زیدیا: 144 00:12:07,056 --> 00:12:11,190 ‫پیدا کردن تمام چیزهای نایاب ‫و عجیب و غریب برای نجات تو 145 00:12:12,025 --> 00:12:14,739 ‫برای زنده کردن دوباره‌ی پدرم 146 00:12:14,822 --> 00:12:17,870 ‫مجبور به انجام کارهایی شدم... 147 00:12:20,584 --> 00:12:23,256 ‫که هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم ‫که قادر به انجام‌شون باشم 148 00:12:26,429 --> 00:12:28,350 ‫من... متأسفم 149 00:13:25,630 --> 00:13:27,259 ‫نه، نه، نه! 150 00:13:33,980 --> 00:13:34,815 ‫وای، نه! 151 00:13:34,899 --> 00:13:36,903 ‫چه خبر شده؟ 152 00:13:42,414 --> 00:13:43,792 ‫«اون‌ها بهم حمله کردن» 153 00:13:43,875 --> 00:13:46,631 ‫نه، نه، نه 154 00:13:46,714 --> 00:13:50,388 ‫تو متوجه نیستی. ‫چطور شد چنین اتفاقی افتاد؟ 155 00:13:58,446 --> 00:14:01,034 ‫ایول، بسوز! 156 00:14:01,118 --> 00:14:04,583 ‫نود و هفت ‫نود و هشت 157 00:14:04,667 --> 00:14:08,299 ‫نود و نه ‫و... 158 00:14:08,383 --> 00:14:09,569 ‫چه خبره سورن؟ 159 00:14:09,593 --> 00:14:12,683 ‫زمزمه‌ها و اسرار و پچ‌پچ‌های 160 00:14:12,766 --> 00:14:14,520 ‫جلسه‌ی شورا؟ 161 00:14:14,603 --> 00:14:15,647 ‫باید به من بگی 162 00:14:15,730 --> 00:14:17,860 ‫فقط اینکه... 163 00:14:17,943 --> 00:14:20,866 ‫نگرانش نباشید. ‫مسائل مربوط به نگهبانان سلطنتی بود 164 00:14:20,949 --> 00:14:22,160 ‫شما که... 165 00:14:22,243 --> 00:14:23,496 ‫نگهبانان سلطنتی؟ 166 00:14:23,580 --> 00:14:26,461 ‫سورن، اگه جون ازرن در خطره ‫من باید خبردار بشم 167 00:14:26,544 --> 00:14:28,381 ‫کسی علیه پادشاه ‫نقشه ریخته؟ 168 00:14:28,465 --> 00:14:32,806 ‫شاید... ‫یه جورایی 169 00:14:35,060 --> 00:14:37,357 ‫و صد! 170 00:14:37,441 --> 00:14:39,320 ‫کالم، صبر کن! 171 00:14:41,449 --> 00:14:45,665 ‫آمایا، این که حمله نبود ‫این‌ها رقاصن! 172 00:14:47,294 --> 00:14:49,957 ‫پس چرا شلاق‌های آتشین دست‌شون بود؟ 173 00:14:50,142 --> 00:14:54,442 ‫شلاق نیستن. روبان‌های آتشینی هستن ‫که توی رقص استاده می‌شن 174 00:14:54,525 --> 00:14:55,569 ‫برو نشونش بده 175 00:15:05,046 --> 00:15:08,678 ‫این یه مراسم سنتی ‫الف سان‌فایره 176 00:15:09,847 --> 00:15:12,478 ‫چجور مراسمی؟ 177 00:15:34,522 --> 00:15:36,859 ‫چطور بود؟ ‫درست علامت دادم؟ 178 00:15:36,943 --> 00:15:39,072 ‫زیبا بود! 179 00:15:39,156 --> 00:15:43,206 ‫یه‌خورده اشتباه بود. ‫ازش خواستی باهات کُشتی بگیره 180 00:15:46,337 --> 00:15:48,132 ‫فوق‌العاده بود 181 00:15:51,764 --> 00:15:55,355 ‫این انسانی که داره باهاش ازدواج می‌کنه ‫عجب جانوریه 182 00:15:55,439 --> 00:15:57,150 ‫شنیدم... 183 00:15:57,234 --> 00:15:58,862 ‫و حق با توئه 184 00:15:59,447 --> 00:16:01,659 ‫عاشق همینش هستم 185 00:16:13,098 --> 00:16:16,856 ‫بعد از پیدا کردن همه‌ی چیزهای لازم ‫به این غار برگشتم 186 00:16:17,566 --> 00:16:19,779 ‫اراوس بهم دستورالعمل‌های نهایی رو داد... 187 00:16:20,572 --> 00:16:23,953 ‫و بعد کرم پیله‌ساز ستاره‌ای ‫وارد اون شفیره شد 188 00:16:26,209 --> 00:16:29,256 ‫مجبور شدم طلسم تجدید حیات ‫رو تنها اجرا کنم... 189 00:16:30,174 --> 00:16:31,427 ‫و کار کرد 190 00:16:32,136 --> 00:16:34,057 ‫زنده شدی! 191 00:16:35,268 --> 00:16:37,398 ‫من اینجام 192 00:16:37,481 --> 00:16:38,650 ‫زنده‌ام 193 00:16:42,408 --> 00:16:44,703 ‫- فعلاً ‫- چی؟ 194 00:16:45,330 --> 00:16:47,251 ‫منظورت چیه که «فعلا؟» 195 00:16:49,505 --> 00:16:52,176 ‫جادو موقته 196 00:16:53,178 --> 00:16:55,182 ‫آهان. متوجه شدم 197 00:16:55,267 --> 00:16:59,400 ‫طلسم فقط تو رو به مدت 30 روز ‫برمی‌گردونه 198 00:17:01,696 --> 00:17:04,744 ‫اما بابا، یه راهی هست ‫که بشه دائمیش کرد 199 00:17:04,827 --> 00:17:08,460 ‫اراوس می‌تونه انجامش بده. ‫بهم گفت که می‌تونه نجاتت بده! 200 00:17:08,543 --> 00:17:12,885 ‫حالا کِی قراره اون ناجی استارتاچی ما 201 00:17:12,968 --> 00:17:16,183 ‫از اون شفیره‌ی مرموزش بیاد بیرون؟ 202 00:17:16,893 --> 00:17:19,063 ‫هیچ‌وقت. اون اراوس نیست 203 00:17:19,732 --> 00:17:23,030 ‫اراوس یه جایی ‫توی یه زندان جادویی گیر افتاده 204 00:17:23,113 --> 00:17:25,327 ‫حتی اون هم نمی‌دونه که کجاست 205 00:17:25,410 --> 00:17:28,040 ‫ما باید پیداش کنیم ‫و آزادش کنیم 206 00:17:28,123 --> 00:17:29,877 ‫در 30 روز 207 00:17:30,879 --> 00:17:32,215 ‫بله 208 00:17:32,299 --> 00:17:34,970 ‫این کار... 209 00:17:35,597 --> 00:17:36,933 ‫امیدی درش نیست 210 00:17:37,016 --> 00:17:38,978 ‫یه امید عجیب وجود داره 211 00:17:40,106 --> 00:17:44,072 ‫قبل از ورود کرم پیله‌ساز به داخل شفیره ‫آخرین حرفی که اراوس بهم زد این بود که... 212 00:17:44,155 --> 00:17:47,496 ‫«موجودی که از شفیره بیرون بیاد 213 00:17:47,579 --> 00:17:52,088 ‫تو را به دانای پاسخ‌ها هدایت خواهد کرد» 214 00:17:52,171 --> 00:17:53,508 ‫موجود؟ 215 00:17:54,050 --> 00:17:56,012 ‫موجود 216 00:18:01,649 --> 00:18:04,655 ‫صبر کنید! جادوگر ناتنی، بیاید حرف بزنیم! 217 00:18:07,494 --> 00:18:09,915 ‫وای، وای!‌ عجله واسه چیه؟ 218 00:18:09,999 --> 00:18:12,253 ‫- سورن همه چیز رو بهم گفت ‫- همه چیز رو؟ 219 00:18:12,337 --> 00:18:15,884 ‫همه چیز درباره‌ی نقشه‌ی سری 220 00:18:15,956 --> 00:18:19,156 ‫که نگهبانان سلطنتی می‌خوان اون رو... ‫خنثی کنن 221 00:18:19,267 --> 00:18:21,188 ‫درسته 222 00:18:21,271 --> 00:18:24,487 ‫کالم، ما به کمکت نیاز داریم... 223 00:18:24,570 --> 00:18:26,908 ‫برای خنثی کردن! خنثی کردن 224 00:18:26,991 --> 00:18:31,709 ‫شاید بتونیم بریم یه جای خلوت ‫تا حرف بزنیم درمورد این... 225 00:18:31,792 --> 00:18:34,924 ‫نقشه. علیه پادشاه! 226 00:18:35,007 --> 00:18:36,677 ‫من هر کمکی از دستم بربیاد ‫انجام می‌دم 227 00:18:36,761 --> 00:18:40,810 ‫بیاید به دفتر جادوگر ارشد بریم ‫که می‌شه دفتر خودم 228 00:18:46,706 --> 00:18:50,172 ‫اگه جان ازرن در خطره ‫باید همین الان بهم بگید قضیه چیه 229 00:18:50,964 --> 00:18:52,885 ‫خب، نمی‌دونم از کجا شروع کنم 230 00:18:52,968 --> 00:18:53,968 ‫فکر کنم... 231 00:18:55,182 --> 00:18:57,144 ‫می‌دونی کی از اکثر جزئیات ‫خبر داره؟ 232 00:18:57,853 --> 00:18:58,688 ‫کوروس! 233 00:18:58,772 --> 00:19:02,363 ‫قبلش یه سوال کوتاه دارم 234 00:19:02,446 --> 00:19:04,032 ‫من همیشه برام سوال بوده که 235 00:19:06,454 --> 00:19:07,706 ‫زیر اون ملحفه چیه؟ 236 00:19:07,790 --> 00:19:09,960 ‫چیزیه که... ارباب... 237 00:19:10,044 --> 00:19:12,508 ‫جادوگر ارشد قبلی ‫جا گذاشته 238 00:19:12,591 --> 00:19:14,720 ‫یه آینه‌ست که روش رون‌های باستانیه 239 00:19:14,804 --> 00:19:16,516 ‫من معتقدم که رمز و راز خاصی داره 240 00:19:16,599 --> 00:19:19,730 ‫و برای پی بردن بهش ‫باید بفهمم چیه و کاربردش چطوره 241 00:19:19,814 --> 00:19:22,110 ‫به نظر خیلی جالب میاد 242 00:19:22,194 --> 00:19:26,244 ‫اوهوم، اوهوم. ‫آره، خیلی جالبه 243 00:19:26,327 --> 00:19:29,082 ‫عمه‌ام آمایا تونست یه کتاب کمیاب ‫رو توی زیدیا پیدا کنه 244 00:19:29,165 --> 00:19:30,794 ‫کتاب ترجمه 245 00:19:30,877 --> 00:19:32,923 ‫و فرستادتش ‫اما هنوز منتظرشم 246 00:19:33,007 --> 00:19:36,013 ‫اون کتاب هم به نظر خیلی جذاب میاد 247 00:19:37,975 --> 00:19:41,023 ‫به شدت جذابه 248 00:19:41,106 --> 00:19:42,025 ‫واقعاً هست! 249 00:19:42,108 --> 00:19:44,238 ‫به محض اینکه برسه اینجا ‫می‌تونم که... 250 00:19:44,321 --> 00:19:47,035 ‫وایسا ببینم. تو داری معطلم می‌کنی؟ 251 00:19:47,703 --> 00:19:50,500 ‫می‌دونی، من خیلی به این مسائل علاقه‌مندم ‫و هیچ‌کس... 252 00:19:59,894 --> 00:20:02,566 ‫برج پادشاه تاریک شد! ‫ازرن توی دردسره! 253 00:20:02,649 --> 00:20:04,487 بالِ پرواز 254 00:20:04,570 --> 00:20:07,785 ‫اون الان... 255 00:20:14,005 --> 00:20:15,801 ‫ازرن، دارم میام! 256 00:20:22,231 --> 00:20:23,358 ‫از؟ 257 00:20:24,819 --> 00:20:25,819 ‫اینجایی؟ 258 00:20:30,414 --> 00:20:32,292 ‫سورپرایز! 259 00:20:32,376 --> 00:20:34,045 ‫چی؟ 260 00:20:34,129 --> 00:20:35,882 ‫تولدت مبارک، داداش بزرگه! 261 00:20:35,966 --> 00:20:37,678 ‫باورم نمی‌شه! 262 00:20:38,763 --> 00:20:42,061 ‫♪ تولدت عرفانی و جادویی ♪ 263 00:20:42,145 --> 00:20:45,777 ‫♪ تولدت رویایی و شگفت انگیز ♪ 264 00:20:45,861 --> 00:20:50,095 ‫♪ تولدت خوش و فوق‌العاده ♪ 265 00:20:50,179 --> 00:20:52,534 ‫♪ با آرزو و بوس و خنده و عشق ♪ 266 00:20:54,753 --> 00:20:56,507 ‫سورپرای... 267 00:20:56,591 --> 00:20:58,470 ‫ای بابا. از دست دادمش 268 00:21:01,057 --> 00:21:02,978 ‫واسه مرور می‌گم: 269 00:21:03,061 --> 00:21:08,573 ‫یک ماه وقت داریم تا این زندان جادویی ‫که قرن‌هاست مخفی شده رو پیدا کنیم 270 00:21:08,656 --> 00:21:11,496 ‫و بعدش باید بفهمیم ‫که چطور اون موجود باستانی 271 00:21:11,579 --> 00:21:16,756 ‫که داخلش اسیر شده رو نجات بدیم ‫وگرنه من می‌میرم؟ 272 00:21:17,299 --> 00:21:21,056 ‫خب، برای رفع سوتفاهم، 30 روزه 273 00:21:21,139 --> 00:21:24,647 ‫گفتم که حواست باشه ‫چون این ماه 31 روزه... 274 00:21:24,730 --> 00:21:27,026 ‫اون یه روز اضافه رو ‫وقت نداریم 275 00:21:27,109 --> 00:21:30,992 ‫تصور اینکه اوضاع بدتر بشه ‫هم سخته 276 00:21:31,076 --> 00:21:33,205 ‫معلومه 277 00:21:34,165 --> 00:21:38,090 ‫آهان، وایسا! ‫یه چیز دیگه که داشت یادم می‌رفت 278 00:21:39,635 --> 00:21:43,309 ‫می‌خوام با دوست‌پسر جدیدم ‫آشنا بشی 279 00:21:43,393 --> 00:21:47,935 ‫تری! 280 00:21:48,019 --> 00:21:50,983 ‫سلام. اسم من تری‌ـه 281 00:21:51,067 --> 00:21:52,945 ‫همون‌طور که گفت 282 00:21:54,448 --> 00:21:56,286 ‫مخفف «ترستریوس» هست 283 00:21:56,369 --> 00:21:58,623 ‫یه اسم الف ارث‌بلادی خیلی سنتیه 284 00:21:58,707 --> 00:22:01,796 ‫یه‌خورده قدیمیه، اما دوست‌هام بهم می‌گن تری ‫و شما هم... 285 00:22:01,880 --> 00:22:04,927 ‫می‌تونید بهم بگید تری 286 00:22:05,011 --> 00:22:06,639 ‫می‌تونم ویرن صداتون کنم؟ 287 00:22:08,476 --> 00:22:09,476 ‫ارباب... 288 00:22:10,439 --> 00:22:11,941 ‫قربان... 289 00:22:12,943 --> 00:22:14,071 ‫بابای کلودیا؟ 290 00:22:15,031 --> 00:22:16,031 ‫بسیارخب 291 00:22:16,701 --> 00:22:20,918 ‫در هر صورت، دخترتون فوق‌العاده‌ست. ‫بالاخره شما پدرشید 292 00:22:21,001 --> 00:22:23,089 ‫و اون هم شما رو از مرگ برگردوند 293 00:22:23,173 --> 00:22:24,634 ‫چقدر جالب! 294 00:22:24,717 --> 00:22:25,844 ‫خب... 295 00:22:26,346 --> 00:22:27,848 ‫از ملاقات‌تون سرسبز هستم 296 00:22:29,936 --> 00:22:31,564 ‫فکر کنم خوب پیش رفت 297 00:22:42,211 --> 00:22:44,799 ‫همه بچه‌ها راه افتادن. ‫حق با سورن بود 298 00:22:44,882 --> 00:22:46,636 ‫وای، نشنیده بودی؟ 299 00:22:46,719 --> 00:22:49,850 ‫تازه ترفیع گرفتم. معاون ارباب کلاغ 300 00:22:49,934 --> 00:22:51,646 ‫بالاخره یکم احترام گذاشتن بهم 301 00:22:51,729 --> 00:22:53,316 ‫بعداً باهم حرف می‌زنیم 302 00:22:54,318 --> 00:22:56,698 ‫سلام بیت. جادوگر من ‫که امروز تولدشه رو ندیدی؟ 303 00:22:56,781 --> 00:22:58,033 ‫یه مدته که ندیدمش 304 00:23:09,557 --> 00:23:10,601 ‫حالت خوبه؟ 305 00:23:11,519 --> 00:23:12,519 ‫آره 306 00:23:13,148 --> 00:23:14,942 ‫چرا نمیای جشن بگیری؟ 307 00:23:15,026 --> 00:23:18,533 ‫بریوس یه چیز ویژه واسه تولدت ترتیب دیده. ‫کیک وارونه‌ی آناناسی! 308 00:23:20,704 --> 00:23:23,335 ‫دیگه تولدی در کار نیست. ‫از دید خودم 309 00:23:23,877 --> 00:23:25,255 ‫دیگه مثل قبل نمی‌شه 310 00:23:26,549 --> 00:23:27,676 ‫بخاطر ریلا 311 00:23:28,637 --> 00:23:31,517 ‫از دید من، امروز همیشه سالگرد... 312 00:23:32,394 --> 00:23:34,190 ‫روز رفتن‌شه 313 00:23:37,154 --> 00:23:38,406 ‫هنوز دوسش داری، مگه نه؟ 314 00:23:42,623 --> 00:23:44,303 ‫حتی نمی‌دونم که زنده‌ست ‫یا نه 315 00:23:48,176 --> 00:23:49,178 ‫زنده‌ست 316 00:23:49,971 --> 00:23:51,182 ‫و هر جا که باشه... 317 00:23:52,518 --> 00:23:53,979 ‫اون هم دوست داره 318 00:23:56,968 --> 00:24:08,968 ترجمه از: احسان جولاپور Instagram: Mister.Cloner 319 00:24:09,937 --> 00:24:29,937 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور با زیرنویس چسبیده WwW.NightMovie.Top