1 00:00:17,517 --> 00:00:19,519 آنچه گذشت... 2 00:00:20,353 --> 00:00:23,064 میزاریم که نور درمورد سرنوشت اون تصمیم بگیره. 3 00:00:37,620 --> 00:00:39,664 یک انسان با نیت قلبی خالص. 4 00:00:39,748 --> 00:00:41,124 چقدر نجیبانه. 5 00:00:43,668 --> 00:00:47,380 ولی، ریلا، تو باید اینو بدونی، ملکه اژدها داره میمیره. 6 00:00:47,964 --> 00:00:51,801 - ما باید اونو ببریمش پیشش. - اگه خبردار شه که اژدها کوچولوش زنده‌س 7 00:00:51,885 --> 00:00:53,052 شاید زنده بمونه. 8 00:00:53,928 --> 00:00:56,890 تا استراحت‌گاه ـه اژدها تنها یک روز فاصله‌ست. 9 00:00:57,640 --> 00:01:00,226 صداش می‌‌زنن مارپیچِ مخروطی 10 00:01:00,310 --> 00:01:02,312 زیدیا از ما متنفره. 11 00:01:03,063 --> 00:01:04,439 اونا از بشریت متنفرن. 12 00:01:07,567 --> 00:01:10,320 و اگه بهشون اجازه بدیم نابودمون می‌کنن. 13 00:01:10,403 --> 00:01:13,073 ولی ما مقابله خواهیم کرد ! 14 00:01:21,325 --> 00:01:35,325 « مـــترجم : Erfan_Ugmid » 15 00:01:50,275 --> 00:01:55,325 « کتاب سوم : خورشید » « بخش هفتم : قلب های خاکستری » 16 00:02:02,705 --> 00:02:05,416 آو، تو بانمکی. 17 00:02:09,754 --> 00:02:12,090 خیلی بانمکی ! 18 00:02:18,805 --> 00:02:20,473 هعی، وایسید ! 19 00:02:39,242 --> 00:02:41,452 - هعی، ‌پدر ؟ - سورن. 20 00:02:41,536 --> 00:02:42,954 یه سوال ازت داشتم. 21 00:02:43,413 --> 00:02:46,833 حالا که توی زیدیا هستیم... یا باید صدا بزنم، کاتولیسِ جدید ؟ 22 00:02:47,917 --> 00:02:49,752 یا کاتولیسِ شرقی ؟ 23 00:02:49,836 --> 00:02:52,005 یا کاتولِ-شرقی ؟ 24 00:02:52,088 --> 00:02:54,465 باهاش کنار بیا پسر. 25 00:02:54,549 --> 00:02:55,592 نقشه چیه ؟ 26 00:02:57,302 --> 00:03:00,471 تو نیازی نیست نگران نقشه باشی. 27 00:03:01,389 --> 00:03:04,225 منظورم اینه که، یه نقشه داری، ‌درسته ؟ 28 00:03:04,309 --> 00:03:07,687 نقشه‌ی من توی زمان مناسبش مشخص می‌شه. 29 00:03:08,688 --> 00:03:10,189 من محافظِ تاج و تختم. 30 00:03:10,273 --> 00:03:11,709 رهبر نباید بدونه که اوضاع از چه قراره ؟ 31 00:03:11,733 --> 00:03:13,276 کافیه سورن ! 32 00:03:14,027 --> 00:03:17,113 اکه میخوای رهبری کنی، باید یاد بگیری چجور دنبال کنی. 33 00:03:17,196 --> 00:03:22,785 و اگه میخوای دنبال کردنو یاد بگیری، باید یاد بگیری که چطور دهنتو ببندی. 34 00:03:25,330 --> 00:03:28,541 شاید بعنوان مثال باید یه نگاه به شاهزاده کساف بندازی. 35 00:03:33,671 --> 00:03:35,298 تو فکرمیکنی خیلی بی‌نظیر هستی 36 00:03:35,381 --> 00:03:40,678 با اون سکوت و نحوه‌ی جنگیدنِ ناهموارت، و با اسبت با اون چشمای مهربونش ! 37 00:03:52,440 --> 00:03:57,862 - خب نقشه چیه ؟ - تا آرزوهاتو برآورده کنی، البته. 38 00:03:57,946 --> 00:04:03,534 - این آرزوته که بر زیدیا حکومت کنی ؟ - آرزوم اینه که بشریت شکوفا شه. 39 00:04:03,618 --> 00:04:07,038 و با یک چاقو تا ابد زیر گلو شکوفا نمی‌شه. 40 00:04:07,538 --> 00:04:10,792 پس، تو خیال داری که زیدیا رو فتح کنی ؟ 41 00:04:11,793 --> 00:04:12,793 نه ! 42 00:04:13,336 --> 00:04:16,798 نه، هدفِ من یک آینده‌ی روشن برای بشریته. 43 00:04:17,924 --> 00:04:19,300 درسته. 44 00:04:20,009 --> 00:04:26,099 و این آینده روشن نیازمند فتح زیدیا هستش ؟ 45 00:04:29,269 --> 00:04:32,146 بله، بله، شاید. 46 00:04:32,230 --> 00:04:37,944 کلیدِ دستیابی به اهداف نجیبانه‌ات برای بشریت ساده‌اس. 47 00:04:39,195 --> 00:04:41,447 این همیشه همینطور بوده که هست. 48 00:04:42,740 --> 00:04:44,742 کلید، شاهزاده اژدها هستش. 49 00:04:45,285 --> 00:04:46,452 بله.‌ 50 00:04:46,536 --> 00:04:51,541 تو باید ملکه اژدهارو شکست بدی و بچه اژدهارو گیر بندازی. 51 00:04:52,208 --> 00:04:54,335 بعدش توجه همه‌ی دنیارو به خودت جلب کردی، 52 00:04:54,419 --> 00:04:56,629 همینطور قدرت کاری که میخوای انجام بدی رو. 53 00:04:58,089 --> 00:05:02,302 ولی اولش، به یه چیزی اینجا در لوکس اوره نیاز داریم. 54 00:05:03,219 --> 00:05:07,807 ازمون میخوای که به دژ الف‌های سان‌فایر حمله کنیم ؟ 55 00:05:07,890 --> 00:05:12,270 ولی ما باید نیروهامون رو برای تقابل نهایی نگه داریم. 56 00:05:12,353 --> 00:05:17,400 ویرن، من اگه چیزی نباشم ضعیف و کارآمد نیستم. 57 00:05:18,109 --> 00:05:20,111 ما ریسک از دست دادن حداقل نفر رو می‌کنیم... 58 00:05:20,862 --> 00:05:21,862 یک نفر. 59 00:05:22,822 --> 00:05:25,033 آه، جون من. 60 00:05:26,909 --> 00:05:27,910 بله.‌ 61 00:05:40,340 --> 00:05:43,509 پس مخروط مارپیچ اینجاست‌. 62 00:05:43,593 --> 00:05:44,886 آره. 63 00:05:44,969 --> 00:05:47,322 و ملکه اژدها استراحت‌گاهشو نمیتونست 64 00:05:47,346 --> 00:05:49,724 توی یه جای نیمه‌راهی مثل این مکان درست نکنه ؟ 65 00:05:50,391 --> 00:05:52,268 نخیر اعلی‌حضرت ! 66 00:05:53,394 --> 00:05:56,147 آو، زیم، نگران نباش. 67 00:05:56,814 --> 00:05:59,150 قراره مامانت رو ببینی ! 68 00:06:09,452 --> 00:06:12,955 ای درخشنده، یه انسان ـه دیگه به لوکس اوره اومده. 69 00:06:13,581 --> 00:06:15,333 اون درخواست حضار کرده. 70 00:06:15,416 --> 00:06:17,043 دیدی، خواهر ؟ 71 00:06:17,126 --> 00:06:19,587 تو یه انسان رو میاری، و چیز بعدی‌ای که میدونی 72 00:06:19,670 --> 00:06:21,214 اینه که ما از اونها پیشی می‌گیریم. 73 00:06:21,297 --> 00:06:22,381 بندازینش توی ‌زندان. 74 00:06:22,465 --> 00:06:25,510 ولی این انسان شاه کاتولیس هستش ! 75 00:06:27,512 --> 00:06:28,512 جدا ؟ 76 00:06:29,097 --> 00:06:32,809 پس بزارش توی حلقه‌ی زیبای آتش. 77 00:06:33,768 --> 00:06:38,648 خواهر، انسان میدونه که چه اتفاقی برای ملکه آدیتی افتاده. 78 00:06:40,858 --> 00:06:43,653 اون از مادربزرگمون چی میدونه ؟ 79 00:06:50,409 --> 00:06:52,411 خب، وقتی به اون بالا برسیم، 80 00:06:52,495 --> 00:06:55,581 قراره به ملکه اژدها بگیم که ما یه... رابطه داریم ؟ 81 00:06:55,665 --> 00:06:58,209 آه، فکر نکنم که بحثش پیش بیاد. 82 00:06:58,876 --> 00:07:01,504 اوه، متوجه‌ام. تو میگی که باید ازش مخفیش کنیم. 83 00:07:01,587 --> 00:07:05,049 یه جور راز، موقعیت عشق ممنوعه ؟ 84 00:07:05,133 --> 00:07:07,802 بله، بله، درسته. 85 00:07:07,885 --> 00:07:10,346 ملکه اژدها هیچوقت نباید بدونه ! 86 00:07:10,429 --> 00:07:11,639 متوجه‌ام‌. 87 00:07:12,265 --> 00:07:15,560 فقط دنیا برای چیزی که ما داریم آماده نیست. 88 00:07:26,028 --> 00:07:28,531 این دست خطِ الفی هستش. 89 00:07:28,614 --> 00:07:29,614 میتونی بخونیش ؟ 90 00:07:29,907 --> 00:07:30,908 میگه که... 91 00:07:31,868 --> 00:07:34,662 "آماده شو که نفس‌های آخرتو بکشی." 92 00:07:57,018 --> 00:07:59,520 از مادربزرگم چی میدونی ؟ 93 00:08:00,229 --> 00:08:03,024 عبور امن مردمم به زیدیا رو قبول کن 94 00:08:03,107 --> 00:08:04,901 و حقیقت رو خواهی فهمید. 95 00:08:04,984 --> 00:08:07,778 مردمت ؟ 96 00:08:07,862 --> 00:08:12,617 تو کشاورزها و شاعر هارو آوردی، یا یک ارتش آوردی ؟ 97 00:08:15,578 --> 00:08:19,916 انسان‌ها چیزی جزء دردسر با خودشون نمیارن، و توعم مثل بقیه‌ هستی. 98 00:08:20,708 --> 00:08:24,670 اگه با گذرکردن موافقت کنی، ما با تو هیچ مشکلی نخواهیم داشت. 99 00:08:33,804 --> 00:08:36,891 همم، خواهیم دید که میتونیم بهت اعتماد کنیم یا نه. 100 00:08:38,643 --> 00:08:40,436 نور تصمیم میگیره ! 101 00:08:49,111 --> 00:08:50,613 به داخل نور نگاه کن ! 102 00:09:08,422 --> 00:09:10,174 آه ! 103 00:09:19,767 --> 00:09:22,061 شکل واقعیت آشکار شد. 104 00:09:22,687 --> 00:09:25,648 زشت و شیطانی. تعجب نکردم. 105 00:09:27,733 --> 00:09:31,195 ولی امیدتو از دست نده، پاکسازی میشی. 106 00:09:38,494 --> 00:09:41,789 میدونی، فکر میکنم که بازجویی خیلی خوب داره پیش میره. 107 00:09:41,872 --> 00:09:42,915 تو نمردی. 108 00:09:44,500 --> 00:09:46,127 خبرای بدی دارم دوست انسانم. 109 00:09:46,627 --> 00:09:48,921 پادشاهت به دنبال عبور از گذرگاه اومد. 110 00:09:50,131 --> 00:09:52,133 چی ؟ امکان نداره. 111 00:09:52,216 --> 00:09:54,176 نور ذات واقعیش رو آشکار کرد. 112 00:09:54,260 --> 00:09:59,223 - با تاریکی فاسد و از درون نابود شده بود. - چه مرد مغروری. 113 00:10:01,767 --> 00:10:03,477 اون مرد پادشاه نیست. 114 00:10:05,771 --> 00:10:08,232 ممکنه که خطرناکترین انسان تو کل دنیا باشه. 115 00:10:11,444 --> 00:10:14,655 اهمیتی نداره. ملکه محکوم به پاکسازی کردش. 116 00:10:15,197 --> 00:10:18,618 بعد از مراسم، شک دارم که چیزی ازش بمونه. 117 00:10:21,037 --> 00:10:22,788 تو متوجه نیستی. 118 00:10:22,872 --> 00:10:26,584 اگه اون اینجاست، همه توی خطرن. ما باید جلوشو بگیریم ! 119 00:10:35,051 --> 00:10:38,387 این چیز چقدر بلنده ؟ 120 00:10:38,471 --> 00:10:44,268 شاید باید برای چند لحظه استراحت کنیم. 121 00:10:46,562 --> 00:10:51,025 بچه ها، ما نمیتونیم اینجا وایسیم‌. باید ادامه بدیم. 122 00:11:18,844 --> 00:11:20,764 هیچ چیز برای ترسیدن وجود نداره. 123 00:11:21,389 --> 00:11:24,892 نوری که از طرف دمگاه خورشید میاد یکی از پاکسازهاست. 124 00:11:24,975 --> 00:11:29,939 فقط بخشی ازت که توسط جادوی سیاه لمس شده رو حذف می‌کنه. 125 00:11:56,507 --> 00:11:57,925 مراسم شروع شده ! 126 00:11:59,427 --> 00:12:01,137 ما باید جلوشو بگیریم ! 127 00:12:09,437 --> 00:12:12,398 انسان ها حالمو بهم می‌زنن‌. 128 00:12:16,026 --> 00:12:20,489 مردم شما ممکنه با چیزی که بهشون داده شده راضی نباشن. 129 00:12:21,115 --> 00:12:23,242 پس بعدش چیزی که مال خودتون نیست رو میگیرید. 130 00:12:23,325 --> 00:12:27,496 به درونتون هدایتش می‌کنید، و به پلیدی تبدیلش میکنید. 131 00:13:12,833 --> 00:13:17,338 تکبرت کاملا قابل پیشبینی هستش. 132 00:13:24,595 --> 00:13:28,432 تو قبول کردی که وسیله من درست وارد درگاهتون بشه 133 00:13:28,516 --> 00:13:34,855 و بعدش اونو مستقمیا آوردی به منبع تمام قدرتتون ؟ 134 00:13:36,857 --> 00:13:40,945 اوه، طنز بی‌نظیریه ! 135 00:13:41,779 --> 00:13:43,739 دقیقا مثل مادربزرگتی. 136 00:13:45,241 --> 00:13:48,160 مایلی که حقیقت رو درمورد سرنوشت اون... 137 00:13:48,244 --> 00:13:50,162 قبل از اینکه با مال خودت روبه‌رو شی بدونی ؟ 138 00:14:07,513 --> 00:14:09,139 نه ! 139 00:14:28,367 --> 00:14:31,328 نه ! 140 00:15:03,819 --> 00:15:06,572 هوا خیلی رقیق ـه. 141 00:15:06,655 --> 00:15:07,907 به سختی میتونم نفس بکشم. 142 00:15:10,492 --> 00:15:11,577 ممنون. 143 00:15:12,953 --> 00:15:14,997 خیلی زیاده. 144 00:15:18,667 --> 00:15:21,420 زیم، ما نمیتونیم اونارو اینجا تنها بزاریم. 145 00:15:24,882 --> 00:15:26,800 نمیدونم که میتونم ادامه بدم یا نه. 146 00:15:28,594 --> 00:15:29,637 زیم ! 147 00:15:41,273 --> 00:15:43,776 زیم، چندوقت خواب بودم ؟ 148 00:16:05,005 --> 00:16:06,005 هعی ! 149 00:16:06,757 --> 00:16:09,468 من قبلاً دیدمت، وقتی که خوردی زمین. 150 00:16:10,594 --> 00:16:11,804 حالا حالت خوبه ! 151 00:16:34,034 --> 00:16:35,327 فهمیدم ! 152 00:16:59,727 --> 00:17:00,727 پدر ؟ 153 00:17:08,777 --> 00:17:11,655 هدیه‌ی خیلی خوبی بهم اعطا شده. 154 00:17:12,823 --> 00:17:16,452 قدرتی که برای شکست زیدیا 155 00:17:16,535 --> 00:17:20,039 و نجات بشریت نیاز داریم اکنون متعلق به ماست ! 156 00:17:20,706 --> 00:17:22,958 ما باید تکامل پیدا کنیم. 157 00:17:23,042 --> 00:17:26,170 وقتی درمقابل ملکه اژدها ایستادگی کردیم 158 00:17:26,962 --> 00:17:31,550 با الف‌ها و اژدهاها روبه رو میشیم، و اونا آتیش رو سرمون جاری می‌کنن. 159 00:17:34,011 --> 00:17:38,515 ولی با این هدیه، من تلقیحتون می‌کنم. 160 00:17:38,599 --> 00:17:41,518 و بجای نابودی، 161 00:17:41,602 --> 00:17:45,731 اون آتیش غذای ما خواهد شد ! 162 00:17:45,814 --> 00:17:49,068 حالا، جلو بیاید. 163 00:17:55,657 --> 00:17:57,409 نترسید‌. 164 00:17:57,493 --> 00:18:00,829 متوجه میشید وقتی اولین کسی که تغییر میکنه رو ببینید... 165 00:18:01,538 --> 00:18:04,958 پسر محبوبم، سورن. 166 00:18:07,878 --> 00:18:09,630 جلو بیا پسرم. 167 00:18:10,380 --> 00:18:11,882 بزار کمکت کنم. 168 00:18:14,760 --> 00:18:15,928 نمی‌خوام اینکارو بکنم. 169 00:18:17,221 --> 00:18:19,139 جلو بیا. 170 00:18:20,099 --> 00:18:22,976 من میترسم. 171 00:18:24,394 --> 00:18:25,394 من حاظرم ! 172 00:18:26,647 --> 00:18:29,316 حاظرم که هدیه رو دریافت کنم ! 173 00:20:03,619 --> 00:20:07,039 بچه‌ها ! بیدار شید ! باید بیدار شید ! 174 00:20:08,165 --> 00:20:10,334 میدونم چطور همه‌چیزو درست کنم. 175 00:20:10,417 --> 00:20:14,129 دروازه یک مشکل نبود. یک راه حل بود ! 176 00:20:14,213 --> 00:20:16,590 چی ؟ از چی داری حرف میزنی ؟ 177 00:20:16,673 --> 00:20:21,094 برای درست کردن همه‌چیز، تو باید آخرین نفستو بکشی. 178 00:20:21,178 --> 00:20:23,388 این یه نشانه‌ست، کالوم ! 179 00:20:24,139 --> 00:20:27,851 و حروف اصلی اینا هستن "ونتوس اسپیرالیس". 180 00:20:28,477 --> 00:20:30,062 چطور همه‌ی اینارو میدونی ؟ 181 00:20:30,604 --> 00:20:31,939 با یه دوست قدیمی ملاقات کردم. 182 00:20:49,831 --> 00:20:51,583 ونتوس اسپیرالیس ! 183 00:21:03,303 --> 00:21:05,681 ریلا، بلند شو ! زودباش ! 184 00:21:09,393 --> 00:21:10,602 ما حالمون خوب می‌شه ! 185 00:21:14,481 --> 00:21:17,067 هعی، این بخشی از طلسم نیست. 186 00:21:18,777 --> 00:21:21,280 آه، آره ! خب... تو برای یه مدت نبودی، 187 00:21:21,363 --> 00:21:23,573 و حالا، این یه چیزه، پس... 188 00:21:24,366 --> 00:21:25,701 چی ؟ 189 00:21:27,035 --> 00:21:28,578 چــــی... ! 190 00:21:33,959 --> 00:21:36,878 سورن، چی شده ؟ کجا میری ؟ 191 00:21:36,962 --> 00:21:41,091 من دیگه نمیتونم اینجا بمونم کلادیا. تو دیدی چه اتفاقی افتاده. 192 00:21:41,174 --> 00:21:45,304 چیزی که پدر، کساف رو بهش تبدیل کرد. چیزی که پدر بهش تبدیل شده. 193 00:21:45,387 --> 00:21:47,431 شاید اون فقط کاری که نیازه رو داره انجام میده. 194 00:21:48,974 --> 00:21:51,268 کلادیا، توعم داری تغییر می‌کنی. 195 00:21:52,602 --> 00:21:54,062 ولی هنوز دیر نشده. 196 00:21:55,314 --> 00:21:57,816 باهام بیام،‌ کلادیا. میتونی ترکش کنی ! 197 00:21:58,400 --> 00:22:01,528 خواهش میکنم، سورن، نکن... اینکارو باهام نکن. 198 00:22:01,611 --> 00:22:03,822 منو تو دوراهی نزار. نه دوباره ! 199 00:22:08,410 --> 00:22:09,410 خیلی‌خب. 200 00:22:11,913 --> 00:22:13,415 خداحافظ کلادس. 201 00:22:13,498 --> 00:22:14,498 نه ! 202 00:22:18,128 --> 00:22:21,465 نه ! نه، نه، نه ! 203 00:22:29,556 --> 00:22:35,312 حال، زمان شما فرا رسیده که این قدرت رو در آغوش بگیرید. 204 00:23:43,797 --> 00:23:44,923 ما رسیدیم. 205 00:23:45,632 --> 00:23:47,134 باورم نمیشه که موفق شدیم. 206 00:23:59,980 --> 00:24:04,359 اونو به خونه برگردوندیم. آزیموندیاس، شاهزاده اژدها ! 207 00:24:04,860 --> 00:24:06,278 اون اینجاست که مادرشو ببینه. 208 00:24:08,280 --> 00:24:11,658 این قلبمو به تپش درمیاره که می‌بینم اون زنده‌ست. 209 00:24:13,243 --> 00:24:14,661 ولی شما خیلی دیر کردید. 210 00:24:16,661 --> 00:24:25,652 « Translated By : Erfan_Ugmid »