1 00:00:17,016 --> 00:00:20,020 آنچـه گذشت... 2 00:00:21,021 --> 00:00:24,816 ولی ریلا، تو باید اینو بدونی. ملکه اژدها داره میمیره. 3 00:00:24,899 --> 00:00:27,861 ما باید ببریمش پیش مادرش. این تنها راهه. 4 00:00:27,944 --> 00:00:30,155 من یک پیغام به ملکه اژدها میفرستم. 5 00:00:30,238 --> 00:00:33,033 اگه بفهمه که اژدها کوچولوش هنوز زنده‌ست، شاید زنده بمونه. 6 00:00:34,451 --> 00:00:37,495 اثاری، من میتونم دوباره بیام خونه ؟ 7 00:00:45,462 --> 00:00:48,798 زیدیا به قلمروی انسان ها حمله کرده. به هممون. 8 00:00:48,882 --> 00:00:50,675 باید یک جواب مناسب وجود داشته باشه. 9 00:00:50,759 --> 00:00:51,843 جنگ. 10 00:00:51,926 --> 00:00:56,222 چی ؟ نه، مردم ـه قلمروی انسان ها و زیدیا خواستار صلح هستن. 11 00:01:15,241 --> 00:01:18,578 جادوگر اعظم، من کسی رو آوردم که مایل هستش با شما صحبت کنه. 12 00:01:23,568 --> 00:01:42,525 « مـــترجم : Erfan_Ugmid » 13 00:01:52,900 --> 00:01:57,325 « کتاب سوم : خورشید » « بخش چهارم : بیابان نیمه تاریک » 14 00:02:51,504 --> 00:02:52,630 همم. 15 00:03:08,813 --> 00:03:12,650 من خوبم، خوبم‌. طوری نیست. 16 00:03:20,909 --> 00:03:25,038 خب، دیروز باید روز سختی برات بوده باشه. 17 00:03:25,830 --> 00:03:27,040 نه درواقع. 18 00:03:27,123 --> 00:03:30,919 وقتی بچه بودم، خانواده ام عادت داشتن این کاری که "وقت ـه احساسات بزرگ" هستش رو انجام بدن. 19 00:03:31,002 --> 00:03:34,172 تو چشماتو می‌بستی و از خودت می‌پرسیدی که احساسات بزرگی داری یا نه. 20 00:03:34,255 --> 00:03:35,316 پس بلند می‌گفتیشون 21 00:03:35,340 --> 00:03:37,192 و طرف مقابلت میگفت که اونا احساساتتو می‌شنون 22 00:03:37,216 --> 00:03:38,343 و این باعث میشد حالت خوب شه. 23 00:03:39,302 --> 00:03:41,596 انسانا واقعاً عجیبن. 24 00:03:48,102 --> 00:03:50,563 کلاً میگم، تو این اواخر سختی های زیادی رو پشت سر گذاشتی. 25 00:03:51,022 --> 00:03:53,650 این قابل درک بود اگه تو... 26 00:03:53,733 --> 00:03:55,318 تنهام بزار. 27 00:03:55,401 --> 00:03:57,153 احساسات ـه بزرگِ، بزرگ. 28 00:03:58,154 --> 00:04:01,324 اگه اذیت کردن منو درمورد این کار بس نکنی 29 00:04:01,407 --> 00:04:04,494 بهت یه احساس بزرگ تو گوشه سرت تقدیم می‌کنم. 30 00:04:19,676 --> 00:04:23,221 شاهزاده کساف از نئولندیا خواستار یک حضار هستش. 31 00:04:32,313 --> 00:04:34,315 من اینجام که پیشنهاد نهایی‌مو ارائه بدم. 32 00:04:36,234 --> 00:04:39,821 این به این معنیه که من دارم محبورت می‌کنم که تصمیم نهاییتو بگیری. 33 00:04:39,904 --> 00:04:41,948 میدونم پیشنهاد نهایی چی هستش. 34 00:04:44,659 --> 00:04:47,120 این چیز قطعه بیشتریم داره ؟ 35 00:04:52,208 --> 00:04:55,169 کاتولیس و نئولندیا تنها قلمروهای مورد حمله نبودن. 36 00:04:55,878 --> 00:04:58,881 شاه ـه دل‌بار و ملکه‌ی اِونر به قتل رسیدن. 37 00:04:58,965 --> 00:05:02,176 مردم اونا عصبانی ان و خواستار عدالت هستن. 38 00:05:02,927 --> 00:05:05,013 اونا آماده‌ان که جنگ رو علیه زیدیا شروع کنن. 39 00:05:05,596 --> 00:05:08,433 ارتش اونها رسیدن به کاتولیس. 40 00:05:08,516 --> 00:05:10,977 تو جرئت کردی به مرزهای ما تجاوز کنی ! 41 00:05:11,561 --> 00:05:12,561 همگیمون. 42 00:05:13,354 --> 00:05:15,273 این پیشنهاد نهایی به تو هستش. 43 00:05:15,857 --> 00:05:19,569 اگه با ما نمونی، پس سر راهمون قرار می‌گیری. 44 00:05:20,862 --> 00:05:26,367 شاه ازران، ما میتونیم به زیدیا قدرت و پرهیزکاری ـه قلمروی انسان هارو نشون بدیم. 45 00:05:26,451 --> 00:05:28,328 چهار ارتش، یکی بشن ! 46 00:05:28,411 --> 00:05:33,374 کافیه ! قبلنم بهت گفتم. کاتولیس وارد جنگ با زیدیا نمی‌شه. 47 00:05:34,417 --> 00:05:39,255 پس فردا در سپیده‌دم، سه ارتش وارد جنگ با کاتولیس می‌شن. 48 00:06:01,778 --> 00:06:04,447 چکار داری می‌کنی ؟ 49 00:06:04,530 --> 00:06:07,575 برای بزرگی دارم آماده‌ت می‌کنم. 50 00:06:08,242 --> 00:06:10,203 حالا، ثابت بمون. 51 00:06:42,443 --> 00:06:43,443 یه نفر داره میاد. 52 00:07:03,172 --> 00:07:07,802 سلام و درود مسافران. اسم من ناییمی-سلاری-نیکانتیا هستش. 53 00:07:07,885 --> 00:07:09,804 ولی صدام می‌کنن نیکس. 54 00:07:10,388 --> 00:07:14,058 سلام نیکس، اسم من ریلاست. صدا می‌زنن ریلا. 55 00:07:14,142 --> 00:07:17,687 و تو وضعیت بدی هستم. مگه اینکه تو همین الان پرواز کنی، 56 00:07:17,770 --> 00:07:21,315 یا مجبور میشم ازین شمشیرا استفاده کنم که منو خوشحال می‌کنه. 57 00:07:21,399 --> 00:07:25,653 آه، باید حدس میزدم. تو الف ـه مون‌شادووی تبعید شده هستی. 58 00:07:25,736 --> 00:07:28,114 چی ؟ درمورد چی داری حرف می‌زنی ؟ 59 00:07:28,197 --> 00:07:31,033 من مأمور سری ـه ملکه اژدها هستم. 60 00:07:31,117 --> 00:07:34,287 اون پیغامتو دریافت کرد، و منو فرستاد تا کمکتون کنم. 61 00:07:34,370 --> 00:07:36,247 من در خدمت شما هستم. 62 00:07:39,333 --> 00:07:41,419 و شما باید... 63 00:07:43,212 --> 00:07:45,631 من الف ـه زمینی هستم. سلام ! 64 00:07:46,883 --> 00:07:51,220 همم، پیغام گفتش که تو داری با یک انسان هم‌نشینی میکنی. 65 00:07:51,304 --> 00:07:53,055 اوه، واقعاً ؟ 66 00:07:58,352 --> 00:08:01,189 تموم وقت اون شخص من بودم ! من انسان بودم. 67 00:08:04,567 --> 00:08:09,989 و خودشه، اژدهای ـه وقت. اوه، و چشماش به مادرش رفته. 68 00:08:10,948 --> 00:08:15,536 من از ملکه اژدها اجازه گرفتم تا اون رو با پرواز کردن به خونه ببرم. 69 00:08:15,620 --> 00:08:19,207 این اتفاق قرار نیست بی‌افته. 70 00:08:20,082 --> 00:08:22,293 ما داریم کار خودمونو به درستی انجام می‌دیم نیکس. 71 00:08:24,754 --> 00:08:28,925 من میتونم بچه اژدها رو سریع به خونه ببرم، و این از همه مهمتره‌. 72 00:08:29,509 --> 00:08:31,511 ما نمیزاریم زیم رو ببری. 73 00:08:31,594 --> 00:08:34,847 واو ! خیلی‌خب، فهمیدم‌. 74 00:08:35,389 --> 00:08:38,559 خب، این چطوره ؟ میتونم تمام مسیر بهتون سواری بدم. 75 00:08:38,643 --> 00:08:40,728 علاقه مند نیستم. 76 00:08:40,811 --> 00:08:45,191 مطمئنی ؟ نقشه‌ت برای عبور از بیابان نیمه تاریک چیه ؟ 77 00:08:45,775 --> 00:08:49,695 ما شبیه احمقاییم ؟ از بیابان نیمه تاریک رد نمی‌شیم. 78 00:08:49,779 --> 00:08:50,905 میخوایم دورش بزنیم. 79 00:08:50,988 --> 00:08:54,242 ملکه اژدها درحال مرگ هستش، و شما دارید یک هفته‌رو تلف می‌کنید 80 00:08:54,325 --> 00:08:57,578 درحالی که میتونم توی دو روز مستقیم به اونجا ببرمتون ؟ 81 00:08:59,830 --> 00:09:01,040 چطور ؟ 82 00:09:02,083 --> 00:09:03,167 منو دنبال کنید. 83 00:09:18,933 --> 00:09:24,105 شاه ازران، تهدید کساف وحشتناک هستش، ولی ما میتونیم پیروز شیم. 84 00:09:24,689 --> 00:09:25,690 منظورت چیه ؟ 85 00:09:25,773 --> 00:09:28,484 عمه‌ی شما آمایا، و مادرتون قبل از اون، 86 00:09:28,568 --> 00:09:30,778 میدونستن که ارتش ما تمرین شده‌‌ترین 87 00:09:30,861 --> 00:09:33,322 و منظم ترین نیرو در پادشاهی هستن. 88 00:09:33,948 --> 00:09:37,577 مبارزه‌ی پیش رو راحت نخواهد بود، ولی ما پیروز می‌شیم. 89 00:09:40,454 --> 00:09:41,747 ولی به چه قیمتی ؟ 90 00:09:42,790 --> 00:09:46,168 به قیمت با ارزشی. جون بسیاری از مردم. 91 00:09:46,836 --> 00:09:50,673 - چه تعداد ؟ - هیچکس قطعی نمیتونه بگه. 92 00:09:50,756 --> 00:09:53,426 - چه تعداد ؟ - نمی‌دونم. 93 00:09:53,509 --> 00:09:55,052 یه جواب بهم بده. یه شماره. 94 00:09:55,136 --> 00:09:58,306 هزاران نفر. شاید ده ها هزارنفر. 95 00:10:01,225 --> 00:10:03,811 هیچ موفقیتی وجود نداره. 96 00:10:07,732 --> 00:10:11,444 بیابان نیمه تاریک داغ تسخیر شده و وحشتناک هستش. 97 00:10:11,527 --> 00:10:13,863 شن‌های سیاه گرمای خورشید رو جذب میکنن، 98 00:10:13,946 --> 00:10:17,325 پس توی روز داغ‌ترین بیابانی هستش که الف ها تاحالا شناختن. 99 00:10:17,908 --> 00:10:20,286 و توی شب بدتره. 100 00:10:21,370 --> 00:10:23,873 این بخش ـه تسخیر شده و وحشتناک هستش ؟ 101 00:10:23,956 --> 00:10:26,751 این بیابان با مار سول‌فنگ پر شده. 102 00:10:26,834 --> 00:10:31,631 اونا روح رو از بدن قربانی‌شون بیرون می‌کشن، اونارو تبدیل به موجودات بی‌پوست می‌کنن. 103 00:10:34,133 --> 00:10:36,719 ولی ما قراره از همشون رد شیم. به‌ندرت‌. 104 00:10:37,970 --> 00:10:39,555 خودشه. 105 00:10:40,723 --> 00:10:42,642 این سواری ـه من هستش. یک یورغه رو. 106 00:10:59,116 --> 00:11:03,496 اون مارو به واحه مرکزی تا غروب خورشید میرسونه، و ما شب رو اونجا می‌گذرونیم‌. « واحه : آبادی یا مرغزار میان بیابان » 107 00:11:04,747 --> 00:11:07,083 بعدش، فردا، ما از یه طرف دیگه میریم 108 00:11:07,166 --> 00:11:09,877 و بچه اژدها تقریباً به خونه می‌رسه. 109 00:11:12,088 --> 00:11:15,299 - نظرت چیه ؟ - ملکه اژدها درحال مردنه. 110 00:11:15,383 --> 00:11:16,926 و این مارو یک هفته جلو می‌اندازه. 111 00:11:22,306 --> 00:11:24,683 خیلی‌خب، بزنید بریم. 112 00:12:01,720 --> 00:12:04,014 ممنون بیت. کمکم میکنه‌. 113 00:12:06,976 --> 00:12:10,104 هرکدوم ازین قطعه ها ۵۰۰ آدمه. 114 00:12:11,230 --> 00:12:14,984 پونصد مرد و زدن، بعضی ها مادرها و پدرها هستن، 115 00:12:15,901 --> 00:12:21,115 و بچه‌ای دارن که توی خونه چشم به راهشونه. همه این افراد پسرها و دخترها هستن. 116 00:12:21,198 --> 00:12:22,992 خواهرها، برادرها، دوستان. 117 00:12:23,075 --> 00:12:25,995 اونا مردم واقعی‌ان بیت. 118 00:12:27,538 --> 00:12:29,248 و بعد از جنگ... 119 00:12:32,960 --> 00:12:34,879 چطور میتونم بزارم این اتفاق بی‌افته ؟ 120 00:12:40,176 --> 00:12:42,261 شاه ازران، منو ببخشید. 121 00:12:43,012 --> 00:12:46,056 شاید یک راهی برای جلوگیری از این خونریزی وجود داشته باشه. 122 00:12:46,140 --> 00:12:48,225 ما می‌تونیم جون این افراد رو نجات بدیم. 123 00:13:17,087 --> 00:13:18,255 - چیه ؟ - هیچی. 124 00:13:18,339 --> 00:13:20,257 فقط تو این فکر بودم که داشتی به چی فکر می‌کردی. 125 00:13:20,341 --> 00:13:23,761 من خوبم، کالوم. قبلنم بهت گفتم. 126 00:13:30,059 --> 00:13:34,438 آوه عالیه. حرف نداره. 127 00:13:36,857 --> 00:13:39,777 - چی شد ؟ - پاش توی سوراخ گیر کرده. 128 00:13:39,860 --> 00:13:43,656 سول‌فنگ ها کل روز توی زمینن و این تونل هارو حفر میکنن، 129 00:13:43,739 --> 00:13:46,492 و اگه خیلی تونل در یک جا باشه، زمین فروکش می‌کنه. 130 00:13:47,284 --> 00:13:49,578 من فقط باید برم پایین و پاشو بیارم بیرون. 131 00:13:49,662 --> 00:13:51,539 به وسایلم دست نزن. 132 00:14:01,966 --> 00:14:05,719 چی شده ؟ چرا به اون وسیله خیره شدی ؟ 133 00:14:15,771 --> 00:14:18,524 یه چیز خیلی آشنایی داره... 134 00:14:20,192 --> 00:14:21,360 بومرنگ ؟ 135 00:14:25,239 --> 00:14:26,365 بزنید بریم‌. 136 00:14:49,263 --> 00:14:51,932 - آم، ببخشید ؟ - آه... 137 00:14:52,558 --> 00:14:55,728 شاه ازران ؟ شمایید ؟ 138 00:14:57,771 --> 00:15:00,774 ما این پایینیم. 139 00:15:01,400 --> 00:15:06,363 اوه ! اعلی‌حضرت. خیلی عذر میخوام، داشتم میله هارو تعمیر می‌کردم. 140 00:15:06,447 --> 00:15:10,075 آه... بزار فقط من... براتون میشکنمش، عقب بایستید. 141 00:15:17,416 --> 00:15:20,753 آه... مطمئن میمونم که باز بمونه. 142 00:15:21,337 --> 00:15:23,631 یه ژله ترش میخوایید ؟ 143 00:15:24,256 --> 00:15:27,468 این دلیل اینجا اومدنم نیست، ولی، چرا. همیشه میخوام‌. 144 00:15:34,850 --> 00:15:38,812 ازت میخوام یه لطفی بهم بکنی. یه چیز خیلی مهمی. 145 00:15:40,814 --> 00:15:44,735 اگه هر اتفاقی بیافته... منظورم اینه که، یه اتفاقی شاید بیافته. 146 00:15:45,402 --> 00:15:48,113 و ازت میخوام که از بیت مراقبت کنی. 147 00:15:50,407 --> 00:15:54,453 من با افتخار و ... فروتنی اینکارو می‌کنم. 148 00:16:00,626 --> 00:16:02,044 میدونی اون به چی نیاز داره ؟ 149 00:16:02,670 --> 00:16:06,090 بینهایت ژله ترش، و... 150 00:16:06,757 --> 00:16:08,592 درک و محبت ؟ 151 00:16:08,676 --> 00:16:11,095 بله، بیشتر از همه ژله ترش. 152 00:16:14,723 --> 00:16:15,933 ممنونم. 153 00:16:42,459 --> 00:16:47,131 حالا، ازت میخوام که اینو بدونی، من همیشه تورو به چشم یک روح مهربون میدیدم. 154 00:16:53,804 --> 00:16:55,222 این واحه‌ست. 155 00:16:55,931 --> 00:16:59,685 خیلی بزرگ نیست، ولی یه جای امن برای درامان موندن از سول‌فانگ و بی پوست شدنه. 156 00:16:59,768 --> 00:17:01,186 این چطور دور نگهشون میداره ؟ 157 00:17:01,270 --> 00:17:05,024 این توسط ستون هرمی شکل که یک حلقه محافظ رو تشکیل میده محاصره شده. 158 00:17:05,107 --> 00:17:07,401 این یه مانع جادویی اطراف واحه هستش. 159 00:17:08,068 --> 00:17:10,404 بهرحال، این دیوار جادوییه. 160 00:17:39,308 --> 00:17:40,809 به اندازه کافی دنج هست. 161 00:17:43,062 --> 00:17:45,689 اینجا شب ها خیلی سرد میشه، پس به اینا نیازمون می‌شه. 162 00:17:46,315 --> 00:17:50,736 مطمئن نبودم که شماها به دوتا پتو نیاز داشتید یا فقط یکی... 163 00:17:51,487 --> 00:17:54,948 دوتا، آره، دوتا‌. چونکه اگه یکی بود، بعدش... 164 00:17:55,032 --> 00:17:57,034 - دوتا‌. - دوتا، دوتا. 165 00:17:57,743 --> 00:17:58,786 هرطور خودتون میدونید. 166 00:18:20,682 --> 00:18:21,892 آماده‌ست. 167 00:18:26,522 --> 00:18:27,648 چشماتو باز کن. 168 00:18:39,243 --> 00:18:40,577 میتونی صدامو بشنوی. 169 00:18:44,081 --> 00:18:45,958 و حالا میتونی ببینیم. 170 00:18:47,042 --> 00:18:48,752 و من میتونم بهتر بهت خدمت کنم. 171 00:19:06,728 --> 00:19:09,064 ریلا ؟ چیزی گفتی ؟ 172 00:19:09,148 --> 00:19:11,275 حالت خوبه ؟ 173 00:19:12,526 --> 00:19:15,404 - ریلا، چیزی نیست. - ازم دور شو ! 174 00:19:23,120 --> 00:19:27,666 ازران، نیازی نیست اینکارو بکنی. باید راه دیگه‌ای وجود داشته باشه. 175 00:19:28,750 --> 00:19:31,170 نگران نباش کوروس. من حالم خوب میشه. 176 00:19:31,253 --> 00:19:35,299 شاه ازران، مطمئنید ؟ هیچ راه برگشتی وجود نداره. 177 00:19:36,133 --> 00:19:39,303 میدونم کار درست چیه. میدونم باید چکار کنم. 178 00:19:45,267 --> 00:19:48,812 - با هرچیزی که درخواستشو کرده بودید موافقت شده. - جنگ ؟ 179 00:19:48,896 --> 00:19:52,566 صرف نظر شد. هیچ حمله‌ای در سپیده دم رخ نخواهد داد. 180 00:19:53,233 --> 00:19:56,278 و مردمی که مایل نیستن هیچوقت بجنگن چی ؟ 181 00:19:57,404 --> 00:19:59,573 با کنار کشیدن ارتششون موافقت شده 182 00:19:59,656 --> 00:20:04,453 و برگشتن پیش خانواده‌شون، در صلح و امنیت، همونطور که شما اصرار داشتید. 183 00:20:18,008 --> 00:20:19,009 حل شده. 184 00:20:22,471 --> 00:20:23,471 اونو ببرید. 185 00:21:33,750 --> 00:21:36,586 واقعا متأسفم که به اینجا کشیده شد. 186 00:21:37,546 --> 00:21:38,630 نه، متاسف نیستی. 187 00:21:40,382 --> 00:21:42,551 نه...نیستم. 188 00:22:01,611 --> 00:22:06,199 لطفا منو تنها بزار. نمیخوام منو این شکلی ببینی. 189 00:22:06,867 --> 00:22:09,494 برام اهمیتی نداره که بخوای گریه کنی. من اینجا باهاتم. 190 00:22:10,746 --> 00:22:11,747 من یه خرابکارم. 191 00:22:11,830 --> 00:22:14,833 - نه، نیستی، چیزی نیست‌. - من همه چیزمو از دست دادم. 192 00:22:14,916 --> 00:22:19,796 خانواده‌ام، مردمی که بهم اهمیت میدادن، خونه‌م. 193 00:22:19,880 --> 00:22:21,631 حالا به هیچ کجا تعلق ندارم. 194 00:22:21,715 --> 00:22:23,300 این حقیقت نداره ریلا. 195 00:22:23,383 --> 00:22:25,177 تو فقط داری اوقات سختی و پشت سر میزاری، همین. 196 00:22:25,260 --> 00:22:29,431 همش همین نیست ! این منم، و همش تقصیر منه. 197 00:22:29,514 --> 00:22:32,476 من همه‌ی اونارو نا امید کردم. 198 00:22:33,560 --> 00:22:35,687 اونا حق دارن که منو پس بزنن. 199 00:22:38,148 --> 00:22:41,318 - من به قدر کافی خوب نیستم، و هیچوقت نخواهم بود. - خفه‌شو. 200 00:22:42,027 --> 00:22:42,903 وایسا، چی ؟ 201 00:22:42,986 --> 00:22:46,615 فقط دهنتو ببند، داری مثل دیوونه ها حرف میزنی. بهم گوش بده. 202 00:22:46,698 --> 00:22:49,618 تو خیلی خوبی که حس به این بدی درمورد خودت داشته باشی. 203 00:22:49,701 --> 00:22:52,329 اینو میدونم، و توعم باید اینو بدونی. 204 00:22:52,913 --> 00:22:55,540 تو شجاعت واقعی و یک قلب بزرگ داری. 205 00:22:56,249 --> 00:22:58,585 من تورو خیلی دیدم که زمین خوردی 206 00:22:58,668 --> 00:23:01,296 و هردفعه، بازم بلند شدی. 207 00:23:02,089 --> 00:23:03,799 این قدرت واقعیه. 208 00:23:03,882 --> 00:23:07,761 و... تو ده برابر بامزه‌تر از هر انسانی که می‌شناسم هستی. 209 00:23:07,844 --> 00:23:09,054 دیدی ؟ 210 00:23:09,137 --> 00:23:14,476 ببین، تو میدونی که حرف نداری‌. تو باهوشی، چابکی، و زیبا هستی. 211 00:23:16,561 --> 00:23:18,772 ریلا، تو شگفت‌انگیزترین شخصی هستی که تاحالا دیدم. 212 00:23:27,781 --> 00:23:30,158 این چیزی نبود که انتظار داشتم. 213 00:23:30,242 --> 00:23:34,246 تو همه‌ی این حرفارو زدی، پس من فکر میکردم... 214 00:23:34,329 --> 00:23:37,916 نه، منظورم اینه که، من اون حرفارو نزدم تا تو... 215 00:23:41,586 --> 00:23:45,882 ما دیگه هیچوقت دراین مورد حرف نمیزنیم. متوجه‌ای ؟ 216 00:23:45,966 --> 00:23:47,527 البته، البته، آره‌. البته که همینطوره. 217 00:23:47,551 --> 00:23:52,806 نه، منظورم اینه که هیچوقت. اگه یه بار دیگه حتی به این اشاره کنی به خودم قول میدم که بکشمت... 218 00:23:52,889 --> 00:23:55,267 چرا اینکارو بکنم ؟ 219 00:23:55,350 --> 00:23:56,810 نه. 220 00:23:56,893 --> 00:24:00,981 - ما راه رفتیم، و این اتفاق هیچوقت نیافتاد. - عالیه. 221 00:24:06,736 --> 00:24:09,197 اوه، نه ! 222 00:24:13,326 --> 00:24:14,452 زیم کجاست ؟ 223 00:24:15,528 --> 00:24:25,328 « مـــترجم : Erfan_Ugmid »