1 00:00:17,123 --> 00:00:19,850 ... آنچـه در شاهزاده اژدها گذشت 2 00:00:20,330 --> 00:00:22,120 ما کالوم و ازران 3 00:00:22,200 --> 00:00:26,250 و هر کجا که اون الف خونخوار پست قاتل باشه‌رو پیدا میکنیم. 4 00:00:27,130 --> 00:00:29,920 خیلی خب، چه چیز دیگه ای برای این جادو نیاز داریم ؟ 5 00:00:30,000 --> 00:00:33,970 تنها کاری که باید بکنیم اینه که از بلند ترین کوه کاتولیس بالا بریم. 6 00:00:34,430 --> 00:00:37,470 ! هیچ چیزی نمیتونه این دستبند احمقانه‌رو ببره 7 00:00:37,550 --> 00:00:40,560 فقط تنگ‌تر رو تنگ‌تر میشه تا وقتی که دستم نابود شه. 8 00:00:41,390 --> 00:00:44,940 - این یه سنگ نـخستینه‌. - واو ! چی داخلشه ؟ 9 00:00:45,020 --> 00:00:50,020 یه طوفانه، یه طوفان واقعی. از بالای کوه کالیک گرفته شده. 10 00:00:50,820 --> 00:00:54,110 - باورم نمیشه تو یه جادوگری - حقیقت اینه که ، کار من نیست. 11 00:00:54,200 --> 00:00:57,200 همه‌ی این جادو ، قدرت ... اعتماد بنفس 12 00:00:57,280 --> 00:00:59,280 بخاطر این شی شگفت انگیزه. 13 00:01:00,200 --> 00:01:01,200 یه سنگه نخستین 14 00:01:01,910 --> 00:01:04,250 اون یه تخمِ اژدهاعه ، نه ؟ 15 00:01:05,210 --> 00:01:09,750 - ازین میترسم که داره میمیره. - نه. باید یکاری باشه که بتونی انجام بدی‌. 16 00:01:09,840 --> 00:01:12,880 چند سال پیش یه معجزه اتفاق افتاد 17 00:01:12,960 --> 00:01:15,380 ولی در کالدرای نفرین شده 18 00:01:15,930 --> 00:01:17,930 ما باید این شفادهنده رو پیدا کنیم 19 00:01:18,010 --> 00:01:21,220 خبرای واقعا بدی دارم. نمیدونم چطور بهتون بگم. 20 00:01:21,310 --> 00:01:24,390 حتی اگه از دیواره رد بشیم، اهمیتی نداره 21 00:01:24,480 --> 00:01:26,440 هیچ شفادهنده معجزه‌بخشی وجود نداره 22 00:01:49,100 --> 00:01:56,235 « شــاهزاده اژدهــا » 23 00:01:57,658 --> 00:02:02,256 « کتاب اول : مـاه » « بخش نهم : طـوفان شگفتـی » 24 00:02:11,480 --> 00:02:14,900 شفادهنده معجزه‌بخشی وجود نداره معذرت میخوام 25 00:02:14,980 --> 00:02:16,740 از مرموز بودن دست بردار 26 00:02:16,820 --> 00:02:19,820 اکه قرار باشه اینطوری ادعا کنی، به همه یه توضیح بدهکار میشی 27 00:02:20,410 --> 00:02:22,370 خیلی خب. ... ایوا بهم گفت 28 00:02:22,450 --> 00:02:23,700 ! اوه، شروع شد 29 00:02:24,080 --> 00:02:25,490 ! نه، واقعیته 30 00:02:25,580 --> 00:02:27,120 من میتونم حیوانات رو درک کنم. 31 00:02:27,200 --> 00:02:28,830 خب ، از بیت سوال کردی ؟ 32 00:02:28,910 --> 00:02:30,790 ممکنه مخالف باشه. 33 00:02:30,880 --> 00:02:33,670 یا شاید بتونیم این دورو بر یه سنجاب لجباز پیدا کنیم. 34 00:02:34,420 --> 00:02:36,260 میدونستم به حرفم گوش نمیدی. 35 00:02:37,970 --> 00:02:40,010 ازران ، من بهت گوش میدم. 36 00:02:40,090 --> 00:02:42,340 ولی خیلی سخته که باور کنی 37 00:02:46,100 --> 00:02:47,810 من همیشه متفاوت بودم 38 00:02:47,890 --> 00:02:50,520 برام سخته که با بقیه‌ی بچه ها دوست بشم. 39 00:02:50,600 --> 00:02:53,520 احساس میکنم که سازگاری ندارم. 40 00:02:53,610 --> 00:02:56,690 طوری نیست. سازگار بودن خسته کننده‌ست بهرحال. 41 00:02:57,280 --> 00:02:58,360 ولی با حیوونا ؟ 42 00:02:58,440 --> 00:03:01,820 به نحوی من این ارتباط و دارم. 43 00:03:01,910 --> 00:03:05,450 و چند سال پیش ، متوجه شدم که میتونم حرفای اونارو بفهمم. 44 00:03:07,620 --> 00:03:09,250 میتونی اینو باور کنی ؟ 45 00:03:09,330 --> 00:03:10,830 چرا باید دروغ بگه ؟ 46 00:03:10,920 --> 00:03:13,460 چون یه بچه‌ست ؟ چون بامزه‌ست ؟ 47 00:03:13,540 --> 00:03:15,590 چون میترسه از کوه بالا بره ؟ 48 00:03:15,670 --> 00:03:18,880 - ! نمیتـرسم - بیخیال ازران ، حقیقتو بگو 49 00:03:18,960 --> 00:03:21,130 اولین باری که اینکارو کرد، ازش خواستم که ثابت کنه 50 00:03:21,220 --> 00:03:23,550 پس بهم گفت که یه گروه از راکن ها بهش گفتن که 51 00:03:23,640 --> 00:03:25,720 یه گنج مخفی پشت آبشار وجود داره. 52 00:03:25,800 --> 00:03:28,890 ولی وقتی من رفتم داخل آبشار، گنجی پیدا کردم ؟ 53 00:03:28,970 --> 00:03:31,730 - نه - ولی زیرشلواریم خیس نشد ؟ 54 00:03:31,810 --> 00:03:33,900 - چرا - پرونده بسته شد 55 00:03:34,520 --> 00:03:36,400 راکنا موذی بودن 56 00:03:36,480 --> 00:03:39,240 از اون زمان یاد گرفتم که نمیتونی به راکونا اعتماد کنی. 57 00:03:39,320 --> 00:03:42,660 ! این مضخرفه دیدی ، بخاطر همینه که نمیتونی دوست پیدا کنی. 58 00:03:42,740 --> 00:03:44,910 کالوم ! بکش کنار. 59 00:03:44,990 --> 00:03:46,740 منو باور داری ، رایلا ؟ 60 00:03:46,830 --> 00:03:49,330 اهمیتیم داره ؟ 61 00:03:50,750 --> 00:03:52,500 من باورت دارم از. 62 00:03:52,580 --> 00:03:56,500 و همچنین میدونم که شفادهنده معجزه‌گرم واقعیه. 63 00:03:56,590 --> 00:03:58,550 ! چون من ایوای خودمو دارم 64 00:03:59,090 --> 00:04:01,720 ادامه میدیم. باید به دیواره برسیم. 65 00:04:06,260 --> 00:04:09,470 کوه کالیک. 66 00:04:09,560 --> 00:04:12,020 بلند ترین کوه در کاتولیس 67 00:04:12,100 --> 00:04:13,560 ... ممکنه صداش کنی 68 00:04:14,230 --> 00:04:15,350 کابلند 69 00:04:20,440 --> 00:04:23,530 این بامزه ترین جوکی بود که تا حالا توعمرم شنیدم. 70 00:04:23,610 --> 00:04:25,700 تو یه نابغه‌ای. 71 00:04:25,780 --> 00:04:28,030 - واقعا ؟ - چرا که نه ؟ 72 00:04:28,870 --> 00:04:32,120 هعی ... این چیه ؟ 73 00:04:32,200 --> 00:04:33,540 نمیدونم ، چی ؟ 74 00:04:33,620 --> 00:04:36,040 ! کوه کاکوچیک 75 00:04:40,460 --> 00:04:43,050 خب ، حالا اصلا مطمئنم نیستم که جوک اصلی رو گرفته باشی. 76 00:04:46,970 --> 00:04:48,550 ... ببین ، محض بررسی دوباره 77 00:04:48,640 --> 00:04:52,060 تو هر چیزی که برای طلسم عجیب غریبت نیازه رو داری ، درسته ؟ 78 00:04:52,140 --> 00:04:54,230 - آره ، البته. - عالیه 79 00:04:54,310 --> 00:04:56,560 فقط ... نمیخوام این همه راه رو تا کوه بالا برم 80 00:04:56,650 --> 00:04:58,520 و یدفعه یادت بیاد که هنوز 81 00:04:58,610 --> 00:05:00,230 به یه ته زنبور یا همچین چیزی نیاز داشته باشی. 82 00:05:00,320 --> 00:05:03,150 ته زنبورا بی فایده‌ان. 83 00:05:03,240 --> 00:05:05,240 ولی درواقع، یه عالمه کارای جالب هست که 84 00:05:05,320 --> 00:05:06,990 میتونه با یه قفسه سینه زنبور انجام بدی 85 00:05:07,070 --> 00:05:10,660 میدونی چیه ؟ نمیتونست کمتر جالب باشه. 86 00:05:20,500 --> 00:05:24,970 هر چی از این کالدرا بالاتر میریم، طلسم ماه درخشان تر میشه. 87 00:05:26,130 --> 00:05:27,340 این یه نظریه‌ست 88 00:05:27,430 --> 00:05:30,050 هر چی بالاتر میریم، ... نزدیکتر میشیم به 89 00:05:30,140 --> 00:05:31,140 مـاه 90 00:05:32,470 --> 00:05:35,140 نمیدونم‌. یه چیزی ایندفعه متفاوت بنظر میرسه. 91 00:05:39,020 --> 00:05:40,980 کسی دیگه‌ایم اینو شنید ؟ 92 00:05:41,070 --> 00:05:43,440 آره ! نادیده میگیریمش ! ادامه بدید. 93 00:05:45,650 --> 00:05:47,820 نباید بفهمیم چی هستش ؟ 94 00:05:47,910 --> 00:05:50,740 یه ضرب المثل قدیمیه الفارو باهاتون در میون میزارم. 95 00:05:50,820 --> 00:05:53,620 وقتیکه داری از کوه بالا میری و در تلاشی که تخم اژدهای درحال مرگ‌رو نجات بدی 96 00:05:53,700 --> 00:05:55,370 ... و یه صدای شبح‌وار شنیدی 97 00:05:55,450 --> 00:05:56,790 به راه رفتنت ادامه بده 98 00:05:58,080 --> 00:05:59,710 واو، واقعا خاص بود. 99 00:06:04,380 --> 00:06:05,510 اگه کسی به کمک احتیاج داشته باشه چی ؟ 100 00:06:13,100 --> 00:06:15,890 از ، تو قلب مهربونی داری. 101 00:06:18,980 --> 00:06:20,440 واقعا آزاردهنده‌ست. 102 00:06:23,650 --> 00:06:27,150 خیلی خب، ولی همگیمون از اونجا بالا نمیریم، خودم ازش سر در میارم. 103 00:06:27,240 --> 00:06:30,160 بقیه‌تون اینجا بمونید و از تخم محافظت کنید. 104 00:06:59,770 --> 00:07:02,190 ! برگـرد 105 00:07:02,270 --> 00:07:04,480 سلام ؟ کسی اونجاست ؟ 106 00:07:04,570 --> 00:07:07,360 قبل اینکه توروهم بگیره 107 00:07:09,360 --> 00:07:12,870 نگران نباش ، تنهات نمیزارم. طاقت بیار ، کمکت میکنم. 108 00:07:26,710 --> 00:07:28,880 - کسیو پیدا کردی ؟ - نه. 109 00:07:28,960 --> 00:07:31,380 کسی اونجا نبود. باید به راه رفتن ادامه بدیم. 110 00:07:34,050 --> 00:07:36,720 حالت خوبه ؟ انگار یه‌چیزی دیدی. 111 00:07:38,390 --> 00:07:40,560 به سختی زنده بود. 112 00:07:40,640 --> 00:07:44,150 درست جلوی چشمم تو گرد و خاک فرو رفت. وحشتناک بود ، کالوم. 113 00:08:03,420 --> 00:08:05,920 - از ، چی شده ؟ - ... من 114 00:08:06,000 --> 00:08:08,420 یه‌چیزی دیدم، یه چهره تو تاریکی. 115 00:08:16,090 --> 00:08:19,520 یه‌چیزی داره نگاهمون میکنه‌. ... اگه شما بچها میخواید که برگردید 116 00:08:19,600 --> 00:08:22,100 نه ! هیچ برگشتنی وجود نداره. 117 00:08:22,180 --> 00:08:24,690 باید ادامه بدیم ، مهم نیست چه اتفاقی بی‌افته‌. 118 00:08:24,770 --> 00:08:26,810 تخم خیلی وقت نداره 119 00:08:45,960 --> 00:08:48,670 - اوهوم. - نمیتونی همینجوری ببریش ؟ 120 00:08:49,710 --> 00:08:51,840 احتمالا بهتره از دور و برش بریم. 121 00:08:55,800 --> 00:08:58,470 گمون نکنم درور بری وجود داشته باشه. 122 00:08:58,550 --> 00:08:59,970 باید سوراخش کنیم. 123 00:09:08,730 --> 00:09:11,610 خیلی خب، بیاید بفهمیم این از چی ساخته شده‌. 124 00:09:17,030 --> 00:09:18,030 مراقب باشید. 125 00:09:18,870 --> 00:09:20,620 ! به اون تارا دست نزن 126 00:09:28,040 --> 00:09:31,460 اوه ، همه جا هست. ! خیلی تاریکه 127 00:09:52,610 --> 00:09:53,900 ! فولمینیس 128 00:09:57,860 --> 00:09:59,910 آه ! موفق شدم ؟ کجا رفت ؟ 129 00:09:59,990 --> 00:10:02,780 ! احساس میکنم تو موهامه‌ 130 00:10:02,870 --> 00:10:05,700 واقعا ؟ این عنکبوته جادوییه دو تنیه. 131 00:10:05,790 --> 00:10:07,460 اگه روی موهات بود متوجه میشدی. 132 00:10:08,040 --> 00:10:10,710 شش ... باید گوش بدیم. 133 00:10:39,570 --> 00:10:41,740 چجور قراره از اون چیز رد شیم ؟ 134 00:10:41,820 --> 00:10:44,200 حتی اگه موفق به رد شدن شیم 135 00:10:44,280 --> 00:10:48,080 یه حرکت اشتباه، و تو یکی از این تارا گیر می افتیم. 136 00:10:48,160 --> 00:10:52,710 و بهم اعتماد کنید ، نمیخواید بدونید که اگه تو یه تار گیر بی‌افتید چه اتفاقی می افته‌. 137 00:10:53,420 --> 00:10:56,300 باید یه راهی وجود داشته باشه که ازش رد شیم. 138 00:10:59,760 --> 00:11:00,800 یه لحظه صبر کنید 139 00:11:04,890 --> 00:11:07,310 ..‌. به نحوه‌ی خوبی 140 00:11:07,390 --> 00:11:08,980 ! این دفعه چیزی درست نیست 141 00:11:11,190 --> 00:11:12,400 ... میدونم دیر شده 142 00:11:12,480 --> 00:11:16,860 ولی یه چیز خیلی نیرومندی درمورد کوهنوردی تو ! نصفه شب وجود داره 143 00:11:17,690 --> 00:11:20,700 مهتاب ، آه ابرا. 144 00:11:20,780 --> 00:11:24,070 ... اوه ، هوای تازه‌ی شب 145 00:11:27,490 --> 00:11:30,370 ... آه ، کلادیا ، فکر کنم اسبت 146 00:11:30,460 --> 00:11:32,460 کار اسب نبود 147 00:11:34,710 --> 00:11:37,880 نمیخوام بهت دروغ بگم ... حالم بهم خورد 148 00:11:38,800 --> 00:11:40,170 و یکم تحت تاثیر قرار گرفتم 149 00:11:44,390 --> 00:11:45,550 چکار باید بکنیم ؟ 150 00:11:45,640 --> 00:11:48,810 میتونیم برگردیم و یه راه دیگه برای بالا رفتن از کالدرا پیدا کنیم‌ 151 00:11:48,890 --> 00:11:52,230 نه ، مشکلی وجود نداره 152 00:11:52,310 --> 00:11:54,150 میتونیم همینجوری ازش رد شیم‌. 153 00:11:54,230 --> 00:11:55,810 درمورد چی داری حرف میزنی ؟ 154 00:11:55,900 --> 00:11:57,440 این واقعی نیست ! مطمئنم‌. 155 00:11:57,520 --> 00:12:00,280 این اصلا با عقل جور درنمیاد. 156 00:12:00,360 --> 00:12:03,410 ! دقیقا ... همه‌ی این داد و فریادا 157 00:12:03,490 --> 00:12:04,950 روشی نیست که عنکبوتا حرف میزنن 158 00:12:05,030 --> 00:12:06,700 ازران ، عقلتو از دست دادی. 159 00:12:07,330 --> 00:12:09,160 - میرم اونجا تا ثابت کنم. - ! نرو 160 00:12:12,080 --> 00:12:13,620 ! ازران ، نه 161 00:12:34,190 --> 00:12:36,690 جالبه ، تلاش کن سرش داد بزنی. 162 00:12:44,360 --> 00:12:46,280 دیدی ؟ کاری انجام نمیده. 163 00:12:48,950 --> 00:12:50,080 حق با تو بود. 164 00:12:50,620 --> 00:12:52,290 ! از درست میگه 165 00:12:52,830 --> 00:12:57,210 بیاید ببینیم میتونیم دورش بچرخیم تا چهره عجیب و نورانیشو نشونمون بده 166 00:13:03,800 --> 00:13:05,630 ازران ، یه معذرت خواهی بهت بدهکارم. 167 00:13:06,130 --> 00:13:08,720 خب ، حداقل یکی‌و بدهکاری‌. 168 00:13:08,800 --> 00:13:10,720 معذرت میخوام که باورت نداشتم. 169 00:13:10,810 --> 00:13:13,560 قول میدم دیگه دوباره دکت نکنم. 170 00:13:13,640 --> 00:13:15,810 - ... اگه واقعا اینطوره - همینطوره‌. 171 00:13:15,890 --> 00:13:17,520 ... پس باید یکاری انجام بدی 172 00:13:18,560 --> 00:13:20,230 اینجا ؟ همین الان ؟ 173 00:13:30,240 --> 00:13:33,500 ! رقص احمقانه معروف کالوم 174 00:13:48,010 --> 00:13:51,930 خب ، اگه تقلبیه ... اینجا چکار میکنه ؟ 175 00:13:52,010 --> 00:13:55,770 برای تشویق کردنه رقصه احمقانه‌ست بگمونم. بیشتر میخواد. 176 00:13:55,850 --> 00:13:57,350 ! زانوها بالا ! زانوها بالا 177 00:14:17,370 --> 00:14:18,330 ! خودشه 178 00:14:19,040 --> 00:14:23,340 وقتی شفادهنده‌ معحزه‌بخش پیدامون کرد ! داخل این درخت مخفی شده بودیم 179 00:14:24,250 --> 00:14:26,880 اینجارو یادته دختر ؟ 180 00:14:29,050 --> 00:14:30,890 ... خب ، حالا چی ؟ ما باید 181 00:14:30,970 --> 00:14:34,390 آه ، شفادهنده‌ی معجزه‌بخش ؟ ! سلام ! ما اینحاییم 182 00:14:34,470 --> 00:14:37,850 نمیدونم ، من پیدام شد، بعد اون پیداش شد. 183 00:14:38,480 --> 00:14:40,400 آره ، نمیفهمم چرا اون جواب نمیده. 184 00:14:45,940 --> 00:14:48,740 درواقع ، فکر کنم داره جواب میده. 185 00:15:17,850 --> 00:15:19,100 ! اوه ، نه 186 00:15:20,940 --> 00:15:23,020 ! از درمورد همه چیز درست میگفت 187 00:15:23,100 --> 00:15:25,860 اون شفادهنده‌ی معجزه‌بخش نیست. اون تقلبیه. 188 00:15:25,940 --> 00:15:28,280 چی ؟ از کجا میدونی ؟ 189 00:15:28,360 --> 00:15:31,110 اون یه جادوگر ماهه ، یه خیالباف. 190 00:15:31,200 --> 00:15:33,240 اون نمیتونه چیزی رو شفا بده 191 00:15:33,320 --> 00:15:36,330 حقیقت داره، ، من شفادهنده نیستم. 192 00:15:36,410 --> 00:15:40,460 من لوجینم. نگهبان سلسله‌ی ماه‌. 193 00:15:40,540 --> 00:15:43,880 اوه ، چه احمقی بودم، باید متوجه میشدم. 194 00:15:43,960 --> 00:15:47,460 هیچکدوم از اون هیولاها واقعی نبودن، توهم بودن‌. 195 00:15:47,550 --> 00:15:52,180 بله ، اونا فقط برای ترسوندنتون بودن. این روشیه که من از سلسله محافظت میکنم. 196 00:15:52,840 --> 00:15:55,300 اما ... نمیفهمم. 197 00:15:55,390 --> 00:15:58,720 اگه تو شفادهنده نیستی، پس چطور پای ایوارو نجات دادی ؟ 198 00:16:01,310 --> 00:16:04,100 ... من تو و اون توله‌رو به یاد میارم 199 00:16:04,190 --> 00:16:06,650 هردوتاتون وحشت زده و ناراحت بودید 200 00:16:08,400 --> 00:16:10,190 من دیدم که پاشو از دست داده 201 00:16:10,280 --> 00:16:13,780 و فهمیدم که انسان‌ها در قبول کردنش مشکل خواهند داشت. 202 00:16:16,280 --> 00:16:20,950 ولی میدونستم که روح اون قویه و اون تنها چیزی بود که واقعا اهمیت داشت. 203 00:16:27,790 --> 00:16:31,090 اوه ، چه موجوده زیبایی. 204 00:16:31,170 --> 00:16:34,220 نه ... اون زخمی شده. 205 00:16:36,180 --> 00:16:37,850 بی نظیره. 206 00:16:50,320 --> 00:16:53,950 برای کمک کردنت، من یه توهم ایجاد کردم. 207 00:16:54,530 --> 00:16:58,950 یک پا که بقیه بتونن ببیننش و احساسش کنن، حتی اگه واقعیم نباشه‌. 208 00:17:02,870 --> 00:17:05,710 من برای اجرا و نگه داشتن جادو بند سنگ ماه‌رو محسور کردم. 209 00:17:06,620 --> 00:17:09,880 اون هیچوقت به پای چهارم احتیاج نداشت تا خوشحال باشه. 210 00:17:09,960 --> 00:17:11,210 هیچکسی احتیاج نداره‌. 211 00:17:18,800 --> 00:17:20,560 ولی کمکی که ما احتیاج داریم واقعیه. 212 00:17:20,640 --> 00:17:22,390 یه توهم بهمون کمک نمیکنه. 213 00:17:28,650 --> 00:17:33,230 این تخم شاهزاده اژدهاست. دزدیده شده بود ، ولی ما نجاتش دادیم. 214 00:17:33,320 --> 00:17:37,160 منظورم اینه که ، تلاش کردیم که نجاتش بدیم و برگردونیمش پیش مادرش. 215 00:17:37,240 --> 00:17:40,240 ولی یه حادثه فجیع اتفاق افتاد. ... میدونی ، من 216 00:17:43,080 --> 00:17:44,910 زندگیش داره به سرعت محو میشه. 217 00:17:45,000 --> 00:17:48,920 تنها فرصت نجات دادنش اینه که از تخم بیرون بیاد. 218 00:17:51,250 --> 00:17:53,510 ولی امکان نداره. 219 00:17:53,590 --> 00:17:56,380 اژدها‌ی آسمون ها تنها در چشم یک طوفان میتونه بوجود بیاد. 220 00:17:56,970 --> 00:17:59,260 آب و هوا تا مایل ها صافه. 221 00:18:04,930 --> 00:18:09,150 نه ... نمیتونه همینجوری باشه. باید یه راه دیگه‌ای برای نجات دادنش وجود داشته باشه. 222 00:18:09,230 --> 00:18:10,770 متاسفم. 223 00:18:17,360 --> 00:18:20,620 من انداختمش. همه این اتفاقات تقصیر منه. 224 00:18:22,240 --> 00:18:24,950 نه ، من باید بهت اعتماد میکردم. 225 00:18:25,040 --> 00:18:27,330 این اتفاقات فقط بخاطر اینکه ما هعی دعوا کردیم اشتباه پیش رفت. 226 00:18:28,540 --> 00:18:30,330 هردوتاتونو ناامید کردم. 227 00:18:31,460 --> 00:18:33,250 من گذاشتم دنیا ناامید بشه. 228 00:18:33,960 --> 00:18:35,550 تو تلاشتو کردی رایلا. 229 00:18:36,550 --> 00:18:39,050 تو بسیار خوب و شجاع هستی. 230 00:18:48,140 --> 00:18:51,900 یه دقیقه صبر کنید. این فقط میتونه در یک طوفان ... بوجود بیاد. 231 00:18:53,980 --> 00:18:56,280 ... چه اتفاقی می افته اگه من 232 00:18:58,610 --> 00:18:59,860 میدونم باید چکار کنم. 233 00:19:27,180 --> 00:19:28,520 ! نـه 234 00:19:56,630 --> 00:19:58,130 ! طاقت بیار ، رایلا 235 00:20:01,470 --> 00:20:02,590 ! آه 236 00:21:43,740 --> 00:21:47,700 ! زود باش بیت، کمکش کن چشماش گیر کردن. 237 00:21:48,740 --> 00:21:51,080 ! باید اونارو لیس بزنی تا باز شن 238 00:22:14,100 --> 00:22:16,770 ! اسمه خودتو میدونی آزیموندیاس 239 00:22:19,440 --> 00:22:21,270 ما صدات میکنیم زیـم. 240 00:22:21,360 --> 00:22:25,610 این رایلاس ، تو تقریبا داشتی از کوه می‌افتادی، ! اما رایلا نجاتت داد 241 00:22:33,620 --> 00:22:36,200 آو ! طوری نیست کوچولو 242 00:22:36,290 --> 00:22:40,370 مهم ترین چیز تویی. یک معجزه امروز برای من کافیه. 243 00:23:19,330 --> 00:23:22,080 - نمیتونی اینکارو یه جای گرم تر انجام بدی ؟ - نه 244 00:23:22,170 --> 00:23:24,000 ولی اگه دوست داشتی 245 00:23:24,090 --> 00:23:27,590 میتونم ازاین اجزای نادر برای ایجاد یه پتوی جادویی برات استفاده کنم 246 00:23:27,670 --> 00:23:30,590 بجای استفاده کردن ازشون برای پیدا کردن شاهزاده ها. 247 00:23:30,680 --> 00:23:33,340 بطور دیوونه‌واری راحت میشی. 248 00:23:33,430 --> 00:23:35,760 خیلی خب ، سختی میکشم. 249 00:24:03,210 --> 00:24:04,040 ! اونجا 250 00:24:05,080 --> 00:24:06,710 اونجا جاییه که پیداشون میکنیم. 251 00:24:12,470 --> 00:24:13,470 نگاه کن. 252 00:24:22,770 --> 00:24:23,980 زیباسـت. 253 00:24:26,060 --> 00:24:29,230 اونا مهربونن. حتی یذره‌ام غلغلک میکنن. 254 00:25:00,500 --> 00:25:07,352 « پایان فـصل اول »