1
00:00:27,527 --> 00:00:32,198
مدت ها پیش، زِیدیا تنها یک سرزمین بود
2
00:00:33,783 --> 00:00:37,787
که با جادو و شگفتی پر شده بود.
3
00:01:03,438 --> 00:01:05,356
بوی مرگ ُاحساس میکنم.
4
00:01:06,858 --> 00:01:10,820
بهمین دلیل منو به اینجا احظار کردی ؟
تا بتونی بهم توهین کنی ؟
5
00:01:11,404 --> 00:01:18,119
تو و تمام دنبالکنندگانت باید بلافاصله و برای همیشه از جادوی سیاه دست بکشید.
6
00:01:18,203 --> 00:01:20,955
این تنها مسیر پیشرفت انسانیت هستش.
7
00:01:21,539 --> 00:01:23,708
این مسیره پَسرفته.
8
00:01:23,792 --> 00:01:25,585
تو همینطوری انتظار داری انسان ها
9
00:01:25,668 --> 00:01:28,379
به زمانی که جادو نداشتن برگردن ؟
10
00:01:28,463 --> 00:01:32,717
برگردن به زمانی که گرسنگی میکشیدن، تقّلا میکردن، درمونده و رقت انگیز بودن ؟
11
00:01:32,801 --> 00:01:36,221
برگردیم به زمانی که موجودات ـه کماهمیتتری بودیم ؟
12
00:01:36,805 --> 00:01:40,225
شما موجودات ـه کماهمیتتری هستید.
13
00:01:40,308 --> 00:01:42,101
شما مغرورید !
14
00:01:42,727 --> 00:01:48,316
همم، چوبت رو بزار کنار و راهتو بکش و برو.
15
00:01:49,442 --> 00:01:54,030
بزارم کنار ؟ ولی این یه هدیه بود.
این کار بیادبانهست.
16
00:01:55,323 --> 00:01:57,909
- هدیه ؟
- البته.
17
00:01:57,992 --> 00:02:00,620
فکر نمیکردی یه موجود ـه بیاهمیت مثل من
18
00:02:00,703 --> 00:02:03,790
بتونه همچین اثر قدرتمندی رو مهار کنه ؟
19
00:02:04,457 --> 00:02:07,293
کی اون چوب رو بهت داده ؟
20
00:02:08,670 --> 00:02:12,423
- کی ؟
- یکی از بزرگترین اشخاص.
21
00:02:14,259 --> 00:02:17,971
تو امنیت منو برای اومدن به اینجا تضمین کردی !
22
00:02:18,596 --> 00:02:23,434
بله، تو بالای قله در امان میمونی...
23
00:02:23,518 --> 00:02:28,273
بسیار دورتر از شهر ـه الاریون.
24
00:02:29,023 --> 00:02:32,485
جدی نمیگی... یه شهر کامل ؟
25
00:02:32,569 --> 00:02:35,864
هزاران هزار نفر افراد بیگناه از جمله کودکان اونجا هستن !
26
00:02:35,947 --> 00:02:40,702
از جادوی سیاه دست بکش یا به خاکستر تبدیلشون میکنم !
27
00:02:40,785 --> 00:02:42,787
اینکارو نمیکنی.
28
00:02:47,750 --> 00:02:50,253
نه !
29
00:04:09,235 --> 00:04:17,542
« متـــرجم : Erfan_Ugmid »
30
00:04:18,899 --> 00:04:23,123
« کتاب سوم : خورشید »
« بخش اول : سول رِگِم »
31
00:04:28,601 --> 00:04:30,895
اون یه اژدهای معمولی نیست.
32
00:04:30,979 --> 00:04:33,398
چیزی تحت عنوان اژدهای معمولی داریم ؟
33
00:04:33,481 --> 00:04:36,317
اسمش سول رگم هستش، شاه خورشید.
34
00:04:36,943 --> 00:04:39,696
اون سالیان پیش شاه همه اژدها ها بود.
35
00:04:39,779 --> 00:04:41,823
ولی وقتی جنگ شروع شد اون نابینا شد،
36
00:04:41,906 --> 00:04:44,826
و تبدیل به نمادِ خشم و تلخی شد.
37
00:04:44,909 --> 00:04:47,870
خیلیخب، پس یه اژدهای عظیم، عصبانی، و کور
38
00:04:47,954 --> 00:04:50,331
راه ورودمون به زیدیا رو مسدود کرده.
حالا چکار کنیم ؟
39
00:04:50,415 --> 00:04:52,834
خب، نمیتونیم باهاش بجنگیم
40
00:04:52,917 --> 00:04:55,169
تو که طلسم بانمک ـه فوت کردنتو تازه یاد گرفتی
41
00:04:55,253 --> 00:04:57,547
و شمشیرهای منم مناسب خلال دندونش هست.
42
00:04:59,882 --> 00:05:02,593
باید دزدکی از کنارش رد شیم.
43
00:05:03,219 --> 00:05:06,222
کالوم، زمان تو فرا رسیده که اولین درستو
44
00:05:06,306 --> 00:05:08,641
- در موضوع "رد شدن دزدکی " یاد بگیری.
- ایول !
45
00:05:08,725 --> 00:05:09,726
منظورم اینه که...
46
00:05:09,809 --> 00:05:10,810
خوبه.
47
00:05:11,811 --> 00:05:14,981
رازه حرکت دزدکی اینه که مجبور نیستی نامرئی باشی.
48
00:05:15,064 --> 00:05:18,109
فقط باید از حواس دشمنت نامرئی شی.
49
00:05:18,192 --> 00:05:21,487
خب، اون که کوره، پس نیازی نگران حس بیناییش باشیم.
50
00:05:21,571 --> 00:05:26,868
دقیقاً، این فقط دوتا حواس باقی میزاره که باید رد شیم ازش، شنوایی و بویایی.
51
00:05:27,952 --> 00:05:30,788
وایسا، چرا فقط باید نگران این دوتا حس باشیم ؟
52
00:05:30,872 --> 00:05:34,709
خب، اگه به حس لامسهش برسه،
تو دردرسر بزرگی میافتیم.
53
00:05:34,792 --> 00:05:36,044
و حس چشاییش چی ؟
54
00:05:36,127 --> 00:05:38,212
از شناختنت خوشحال شدم.
55
00:05:38,296 --> 00:05:39,297
فهمیدم.
56
00:05:39,380 --> 00:05:41,424
تمام این چیزا درباره حواس و ظواهر،
57
00:05:41,507 --> 00:05:43,676
یکجورایی شبیه سِحر ماه میمونه.
58
00:05:43,760 --> 00:05:47,680
اگه تو بگی قبوله جادوگر.
59
00:05:50,349 --> 00:05:52,560
ژنرال آمایای،
وقتمون درحال ـه اتمام هستش.
60
00:05:52,643 --> 00:05:56,731
به شدت توصیه میکنم که گردان و جمع کنیم و دِژ رو ترک کنیم.
61
00:05:58,441 --> 00:05:59,275
ژنرال !
62
00:05:59,358 --> 00:06:02,779
ژنرال، الفهای سانفایر همین الانشم پایگاه ـه
63
00:06:02,862 --> 00:06:04,530
طرف ـه زیدیارو از طرف رخنه گرفتن.
64
00:06:05,364 --> 00:06:07,742
اگه الفها یک حمله بکنند
65
00:06:07,825 --> 00:06:10,787
ما افراد کمی رو دراختیار داریم و دژ رو از دست میدیم.
66
00:06:11,370 --> 00:06:13,372
وقتیکه الف ها یک حمله کنند.
67
00:06:20,797 --> 00:06:24,217
ژنرال آمایا، عذرمیخوام که مزاحم میشم،
ولی یکی سر رسیده.
68
00:06:32,225 --> 00:06:35,436
زودباش کالوم، سعی کن ساکت نگهش داری.
69
00:06:35,520 --> 00:06:37,647
میدونم، این فقط...
70
00:06:38,397 --> 00:06:40,775
اِز میدونست چطور آرومت کنه، نه ؟
71
00:06:41,734 --> 00:06:43,778
ما فقط باید بهم دیگه اعتماد کنیم، باشه ؟
72
00:06:43,861 --> 00:06:45,154
من هواتو دارم.
73
00:08:59,038 --> 00:09:00,706
حالا چی ؟
74
00:09:23,187 --> 00:09:24,981
عذر میخوام که مزاحم شدم
75
00:09:25,064 --> 00:09:27,483
ولی نیروی تقویتی که ما درخواست کردیم کجاست ؟
76
00:09:27,567 --> 00:09:30,027
ما تعداد زیادی پیغام به لُرد وایرن فرستادیم.
77
00:09:31,571 --> 00:09:33,656
هیچ نیروی کمکی درحال فرا رسیدن نیست.
78
00:09:33,739 --> 00:09:36,826
لرد وایرن به جرم خیانت دستگیر شد.
79
00:09:41,497 --> 00:09:44,458
ستوان، حق با شماست.
ما نمیتونیم از رخنه دفاع کنیم.
80
00:09:45,042 --> 00:09:46,460
ولی من رهاش نمیکنم.
81
00:09:47,503 --> 00:09:50,840
تنها انتخاب ما نابود کردنشه.
82
00:09:59,682 --> 00:10:02,101
- میتونیم بدویم ؟
- هیچوقت موفق نمیشیم.
83
00:10:02,184 --> 00:10:05,146
اون از وسط نصفمون میکنه یا با دمش شوتمون میکنه.
84
00:10:05,229 --> 00:10:09,942
پس، دزدکی رفتنی درکار نیست، دویدنیم درکار نیست، جنگیدنم نداریم، چی میمونه ؟
85
00:10:10,026 --> 00:10:12,403
- تا سرحد مرگ سوختن ؟
- کاملاً نه.
86
00:10:17,366 --> 00:10:21,746
بنظر میرسه تنها عمل ـه مورد علاقم میمونه فقط.
87
00:10:21,829 --> 00:10:24,624
علت.
88
00:10:24,707 --> 00:10:30,004
سول رگم ـه توانا،
من رِیلا هستم از الفهای مونشادوو.
89
00:10:37,261 --> 00:10:40,931
- داری چکار میکنی ؟
- آه...
90
00:10:41,515 --> 00:10:45,436
- دارم تعظیم میکنم، اژدهای بزرگ.
- نه.
91
00:10:45,519 --> 00:10:49,315
منظورم اینه که، اینجا چکار میکنی ؟
92
00:10:50,941 --> 00:10:53,486
ما در بین پادشاهی های انسان ها
93
00:10:53,569 --> 00:10:56,739
برای کسب و کار زوبیا، ملکه اژدها در سفر بودیم.
94
00:10:56,822 --> 00:11:00,451
ما با فروتنی خاستار اجازه شما برای برگشت به زیدیا هستیم.
95
00:11:01,535 --> 00:11:08,209
چه نوع کاری شمارو به سرزمین های پست انسان ها فرستاده ؟
96
00:11:08,834 --> 00:11:12,797
ما درحال انتقال چیزی ارزشمند هستیم،
شخصی ارزشمند.
97
00:11:12,880 --> 00:11:15,466
شاهزاده اژدهای تازه متولد شده،
آزیماندیاس !
98
00:11:16,384 --> 00:11:21,472
دروغگو ! چطور جرئت میکنی بهم دروغ بگی ؟
99
00:11:21,555 --> 00:11:25,142
تخم ـه شاه اژدها نابود شده !
100
00:11:25,893 --> 00:11:28,562
نه ! صبرکن ! اینجا پیش منه.
101
00:11:32,149 --> 00:11:36,987
شاهزاده اژدها زندهست !
و اون خیلی بانمکه، نه ؟
102
00:11:37,071 --> 00:11:38,614
یه پسر خوب اینجاست !
103
00:11:44,161 --> 00:11:47,456
- این چطور ممکنه ؟
- این یه معجزهست !
104
00:11:47,540 --> 00:11:49,708
اون باید برگرده به خونهش.
105
00:11:49,792 --> 00:11:51,919
خواهش میکنم، بزار ما رد شیم،
106
00:11:52,002 --> 00:11:55,214
تا بتونیم شاهزاده اژدهارو به پیش مادرش برگردونیم.
107
00:11:58,509 --> 00:12:04,682
متوجه نمیشم که چطور شاهزاده اژدها وارد سرزمین انسان ها شده.
108
00:12:05,474 --> 00:12:08,394
اگرچه، اجازه میدم
109
00:12:08,477 --> 00:12:11,730
که با فروتنی به زیدیا برگردید.
110
00:12:11,814 --> 00:12:17,278
ولی به غیر از انسان کثیف که این نزدیکیا پنهان شده.
111
00:12:17,361 --> 00:12:19,989
سول رگم...
112
00:12:20,072 --> 00:12:25,286
- طوری نیست، بدون من برو.
- نه ! کالوم، ما خیلی نزدیکیم.
113
00:12:25,369 --> 00:12:28,747
ریلا، بردن زیم به زیدیا تنها چیزیه که اهمیت داره.
114
00:12:28,831 --> 00:12:33,544
فقط به ملکه اژدها بگو که منم یه کوچولو کمک کردم.
من برمیگردم خونه.
115
00:12:39,550 --> 00:12:42,511
خونه ؟ نه.
116
00:12:42,595 --> 00:12:44,722
دوتا انتخاب وجود داره.
117
00:12:44,805 --> 00:12:47,099
شما همگی بمیرید،
118
00:12:47,183 --> 00:12:51,770
یا فقط انسان ـه پلید و شیطانی بمیره.
119
00:12:54,773 --> 00:12:59,445
من باهات موافقم سول رگم.
بعضی انسان ها شرورن.
120
00:12:59,528 --> 00:13:03,532
- آه، ریلا...
- ولی این یکی نه، کالوم اینطور نیست.
121
00:13:03,616 --> 00:13:07,119
تنها دلیلی که شاهزاده اژدها زندهست بخاطر این انسان هستش.
122
00:13:07,203 --> 00:13:10,164
اون خونه و خانوادهشو بخاطر نجات تخم ترک کرد
123
00:13:10,247 --> 00:13:14,835
و همه چیزشو فدا کرد تا آزیموندیس بتونه بدنیا بیاد.
124
00:13:14,919 --> 00:13:16,754
اون نجیب و راستگوعه.
125
00:13:17,338 --> 00:13:20,633
وقتی همو دیدیم،
اون میتونست منو دستگیر کنه یا بکشه.
126
00:13:20,716 --> 00:13:25,471
ولی اینکارو نکرد،
چونکه بدون شناخت یا هرچیزی از من،
127
00:13:25,554 --> 00:13:29,475
اون روش نفرتانگیز انسان هارو و دید و کاری که میدونست درسته رو انجام داد.
128
00:13:29,558 --> 00:13:32,603
اون باهوش و مهربون و شجاع هستش و همینطور...
129
00:13:32,686 --> 00:13:33,854
دوست منه.
130
00:13:33,938 --> 00:13:35,564
بهترین دوستم.
131
00:13:41,403 --> 00:13:47,368
پس، خواهش میکنم اجازه بده که وارد زیدیا بشه و کمکم کنه که شاهزاده اژدهارو به خونه ببرم.
132
00:13:47,451 --> 00:13:50,371
چونکه فکرنمیکنم بتونم بدون اون اینکارو انجام بدم.
133
00:13:56,210 --> 00:13:59,380
بوی مرگ به مشامم میاد !
134
00:14:00,005 --> 00:14:02,091
چی ؟ نه، کالوم متفاوته.
135
00:14:02,174 --> 00:14:05,177
من بوی بدِ جادوی سیاه از روی اون یه مشامم میرسه.
136
00:14:05,261 --> 00:14:07,221
اون متفاوت نیست.
137
00:14:07,304 --> 00:14:11,100
اون زندگی و جادو رو از موجودات ـه بیگناه بیرون میکشه.
138
00:14:11,183 --> 00:14:13,936
باید بمیره.
139
00:14:26,907 --> 00:14:28,158
کابل.
140
00:14:37,001 --> 00:14:38,669
تمومه، بزنید بریم.
141
00:14:45,342 --> 00:14:48,512
به فرمان شما، ما کابل رو میکشیم و بشکه هارو منفجر میکنیم.
142
00:14:49,305 --> 00:14:53,767
و هزاران تن سنگ و ماده مذاب، رخنه رو برای همیشه میبنده.
143
00:15:03,319 --> 00:15:04,737
معذرت میخوام ریلا.
144
00:15:04,820 --> 00:15:09,116
ولی اگه مردن من تنها راه امن برای تو و زیم برای رد شدنه،
145
00:15:09,199 --> 00:15:12,953
- پس وقتشه که با مرگ روبه رو شم.
- آروم باش.
146
00:15:13,037 --> 00:15:16,957
اون هنوز نمیتونه کامل از نفس آتشینش استفاده کنه.
فقط چند دقیقه یبار میتونه اینکارو بکنه.
147
00:15:17,041 --> 00:15:19,168
اون به زمان برای شارژ دوباره نیاز داره.
148
00:15:20,753 --> 00:15:25,257
وایسا، ما نمیتونیم از حواسش پنهان شیم،
ولی شاید بتونیم اونارو گول بزنیم.
149
00:15:25,341 --> 00:15:26,759
یه ظاهر اشتباه درست کنیم.
150
00:15:26,842 --> 00:15:30,804
بهرحال ما فقط میتونیم به درستی ظاهرو تشخیص بدیم.
151
00:15:31,722 --> 00:15:35,142
- حالا شبیه لوژان داری حرف میزنی.
- واو، واقعا ؟
152
00:15:35,726 --> 00:15:38,771
- اون تعریف نبود.
- یه فکری دارم.
153
00:15:38,854 --> 00:15:41,690
من میتونم از آسپیرو برای وزیدن عطرم به یه جای دیگه استفاده کنم.
154
00:15:41,774 --> 00:15:44,485
مثل... بطن شکمی،
ولی با بوها !
155
00:15:52,868 --> 00:15:55,579
- بطن شکمی !
- آه...
156
00:15:56,830 --> 00:16:00,042
- بطن تکلمی.
- ایده مسخره ایه.
157
00:16:00,542 --> 00:16:03,295
ولی شاید کاری باشه که بشه انجام داد.
158
00:16:04,213 --> 00:16:05,965
زمان سر رسیده !
159
00:16:07,925 --> 00:16:09,176
شالتو بده من.
160
00:16:09,259 --> 00:16:12,346
اگه سرم کنم، بوی تورو میگیرم،
و آتیششو میگیرم.
161
00:16:12,429 --> 00:16:16,183
وقتی از آتیشش استفاده کرد، تو و زیم یه راه برای عبور پیدا کنید درحالی که من سرشو گرم میکنم.
162
00:16:16,266 --> 00:16:20,020
این بدترین ایدهای هستش که دادی.
اون جزغالهت میکنه.
163
00:16:20,104 --> 00:16:24,191
نه اینکارو نمیکنه.
من ازش سریعترم.
164
00:16:24,274 --> 00:16:26,443
و بعلاوه،
تنها فرصتیه که داریم.
165
00:16:27,695 --> 00:16:30,572
من دوهفتهس حموم نرفتم.
این باید حقه ساز باشه.
166
00:16:36,120 --> 00:16:37,120
درسته ؟
167
00:16:39,039 --> 00:16:40,249
بریم تو کارش.
168
00:17:03,397 --> 00:17:06,734
ما با فرمان شما آمادهایم تا مواد منفجره رو منفجر کنیم.
169
00:17:08,736 --> 00:17:09,736
بکشید !
170
00:17:32,384 --> 00:17:35,137
حالا چی ؟
ماشه غیرفعال شده.
171
00:17:36,972 --> 00:17:39,600
یه نفر بره اونجا و بندازتشون پایین.
172
00:17:39,683 --> 00:17:43,187
خودم اینکارو انجام میدم.
173
00:17:44,396 --> 00:17:46,648
ولی، آمایا، زنده نمیمونی.
174
00:17:53,697 --> 00:17:57,451
- اون چی گفت ؟
- اون گفت مابقیه ما زنده میمونیم.
175
00:18:12,716 --> 00:18:14,968
زودباش ریلا، زودباش !
176
00:18:21,266 --> 00:18:23,560
انسان ـه نادون.
177
00:20:55,712 --> 00:20:57,923
اون قوسی، چی میشه اگه...
178
00:21:02,719 --> 00:21:04,221
پرتش کن !
179
00:21:05,639 --> 00:21:09,059
اون ازم میخواد که به طرف اژدها پرتابش کنم ؟
180
00:21:19,444 --> 00:21:21,613
اوه، پرتش کنم !
181
00:21:23,782 --> 00:21:25,784
آسپیرو !
182
00:21:47,431 --> 00:21:49,891
شگفت انگیز بود !
183
00:21:49,975 --> 00:21:52,185
خیلی نزدیک بود، ولی شگفت انگیز بود.
184
00:21:52,269 --> 00:21:54,896
آروم باش، فقط یکم سوختم.
185
00:21:54,980 --> 00:21:58,108
آسپیرو ایده خوب ی بود.
186
00:22:00,402 --> 00:22:02,279
اون قوس برای همیشه نگهش نمیداره.
187
00:22:02,362 --> 00:22:05,324
بیا قبل از اینکه " خیلی نزدیکه " به " خیلی دیره" تبدیل نشده ازینجا بریم.
188
00:22:09,286 --> 00:22:12,164
ممنون که اینو بهم قرض دادی.
فکر میکنم خوش شانسی میاره.
189
00:22:39,858 --> 00:22:43,612
نا امید نشو، صبور باش.
190
00:22:45,697 --> 00:22:47,199
زمانت فرا میرسه.
191
00:22:48,825 --> 00:22:50,535
تو باید چیزهارو به حرکت دربیاری.
192
00:22:53,997 --> 00:22:56,083
اون خیلی خطرناکه.
193
00:22:56,166 --> 00:22:58,668
قفل ها و زنجیرهای کافی در پنج قلمرو وجود نداره
194
00:22:58,752 --> 00:23:00,754
که تهدیدات اون رو رفع کنه.
195
00:23:02,422 --> 00:23:03,965
پس، شما چه پیشنهادی میدید ؟
196
00:23:04,591 --> 00:23:08,428
تنها یک راه هستش که میتونیم باهاش وایرن رو خالص کنیم.
و اون اینه که اینکارو...
197
00:23:08,512 --> 00:23:09,679
دائمی انجام بدیم.
198
00:23:18,230 --> 00:23:19,523
معنی ـه اینکارا...
199
00:23:23,568 --> 00:23:25,112
شاه اِزران !
200
00:23:50,568 --> 00:24:03,253
« مـــترجم : Erfan_Ugmid »