1
00:00:17,016 --> 00:00:19,811
آنچه در شاهزاده اژدها گذشت...
2
00:00:20,353 --> 00:00:23,648
خب، مهم ترین چیزی که نوشتم.
3
00:00:25,608 --> 00:00:26,608
یک نامه ؟
4
00:00:29,279 --> 00:00:33,366
ملکه آمایا، بهم اجازه میدید که یه داستان رو باهاتون در میون بزارم ؟
5
00:00:33,950 --> 00:00:38,496
نهسال پیش، قدیمی ترین دوستم،
شاهزاده هاروو،
6
00:00:38,580 --> 00:00:41,207
به شاه کاتولیس تبدیل شد.
7
00:00:42,459 --> 00:00:47,046
ولی یروز، دو بازدیدکننده از جای خیلی دوری اومدن، از پادشاهی دیگه.
8
00:00:47,839 --> 00:00:49,299
اونا خانوادهام بودن.
9
00:00:49,924 --> 00:00:55,889
این زمستون، بیغذا خواهیم بود،
و هزاران نفر خواهند مرد.
10
00:00:56,723 --> 00:00:58,933
میتونم از قلب تایتان
11
00:00:59,017 --> 00:01:01,436
در یک طلسم قدرتمند استفاده کنم،
که زمین رو گرم نگه میداره
12
00:01:01,519 --> 00:01:04,689
و بهمون اجازه میده
که یک سخاوت بی نظیر رو به صورت جادویی رشد بدیم.
13
00:01:19,325 --> 00:01:30,632
« زیرنـــویس از Erfan_Ugmid »
14
00:01:48,859 --> 00:01:53,253
« کتاب دوم : آب »
« بخش ششم : قلب یک تایتان »
15
00:02:12,507 --> 00:02:13,675
کالوم عزیز...
16
00:02:14,968 --> 00:02:17,220
در طول سال ها،
لحظاتی بوده که
17
00:02:17,303 --> 00:02:19,430
گذاشتم بینمون فاصله بیافته.
18
00:02:20,265 --> 00:02:21,808
بهدلیل اینکه من پدرخوندهتم
19
00:02:21,891 --> 00:02:24,102
و تلاش میکردم بهت فضاییرو که فکرمیکردم نیاز داری بدم
20
00:02:24,185 --> 00:02:27,355
تا عاشق پدر واقعیت باشی،
حتی با اینکه فکرکنی مرده باشه.
21
00:02:29,732 --> 00:02:32,068
حالا، درعجبم اگه نزدیکتر به خودم نگه داشتمت.
22
00:02:32,902 --> 00:02:33,902
در عجبم اگه نشونت بدم
23
00:02:33,945 --> 00:02:35,864
که چقدر دوستت داشتم کافی میبود
24
00:02:35,947 --> 00:02:38,867
و با احترام به رابطهت با اون بی حرمتی نکرده باشم.
25
00:02:44,539 --> 00:02:46,958
کالوم، من میدونم که پدر بدو تولدت نیستم.
26
00:02:47,625 --> 00:02:51,087
ولی در چشم و قلبم،
تو پسرم هستی.
27
00:02:51,713 --> 00:02:54,424
من خودمو درونت میبینم، بهت افتخار میکنم
28
00:02:55,174 --> 00:02:57,302
و من بی قید و شرط دوستت دارم
29
00:03:00,179 --> 00:03:01,973
اوه، این آسون نیست.
30
00:03:04,142 --> 00:03:06,352
وایسا، تو نمیتونی بخونی، درسته ؟
31
00:03:11,190 --> 00:03:13,401
همینطور که اینو مینویسم
خورشید درحال غروب کردنه
32
00:03:13,484 --> 00:03:16,237
درحالی که قاتلهای مون شادوو آماده میشن که جونمو بگیرن.
33
00:03:16,946 --> 00:03:20,033
چندماه پیش
من انتقاممو از زیدیا گرفتم.
34
00:03:20,116 --> 00:03:22,702
امشب، نوبت اوناست
35
00:03:23,411 --> 00:03:26,664
شاید وقت زیادی نداشته باشم،
پس مجبور شدم از خودم بپرسم...
36
00:03:28,124 --> 00:03:31,878
در کوتاه مدتی که من میرم چی به پسرام میتونم بسپارم ؟
37
00:03:31,961 --> 00:03:34,297
در این نامه، من با تو
38
00:03:34,380 --> 00:03:38,259
یک دروغ، یک خواسته، و یک راز رو درمیون میزارم
39
00:03:44,098 --> 00:03:45,099
اون کجاست ؟
40
00:03:45,767 --> 00:03:47,060
ببخشید، ببخشید.
41
00:03:47,143 --> 00:03:49,812
عادت ندارم که این همه داستانرو یکجا بشنوم.
42
00:03:49,896 --> 00:03:53,608
فقط یه سفر سریع به اتاق کوچیک شاه نیاز داشتم.
43
00:03:54,442 --> 00:03:56,444
میتونم ادامه بدم ؟
44
00:03:56,527 --> 00:03:58,404
آمادهام که بیشتر بشنوم لرد وایرن.
45
00:03:59,030 --> 00:04:00,657
با اینکه میدونم این داستان چطور تموم میشه،
46
00:04:00,740 --> 00:04:05,328
ولی این دلگرمم میکنه که از کسی که اونجا بوده دربارهی خانوادم بشنوم.
47
00:04:05,411 --> 00:04:07,789
بله، شما باید بهتر از هرکس دیگهای بدونید
48
00:04:07,872 --> 00:04:11,292
که درحالی که این بنظر میرسه یک داستان جنگ حماسهای
49
00:04:11,376 --> 00:04:13,127
و موجودات افسانهای باشه،
50
00:04:13,711 --> 00:04:18,258
یک داستان درمورد فداکاری و عشق هست.
51
00:04:50,415 --> 00:04:51,416
آنش !
52
00:04:55,795 --> 00:04:58,881
هدف برای شکاف
بین صفحات سنگی !
53
00:04:59,299 --> 00:05:00,383
میتونیم زنجیرش کنیم !
54
00:05:25,199 --> 00:05:26,576
ببریدش به مرکز.
55
00:05:26,659 --> 00:05:28,745
دقیقا جایی که شکاف دادیم شلیک کنید.
56
00:05:45,762 --> 00:05:46,596
حالا چی ؟
57
00:05:46,679 --> 00:05:47,889
بکشید !
58
00:05:49,766 --> 00:05:50,892
تا نزدیک لبه !
59
00:07:12,223 --> 00:07:14,600
افسانه حقیقت داشت.
60
00:07:14,684 --> 00:07:16,727
قلب تایتان
61
00:07:16,811 --> 00:07:20,398
با زندگی و جادو میتپه.
62
00:07:21,065 --> 00:07:22,733
پس، تو فکرمیکنی که...
63
00:07:22,817 --> 00:07:24,861
بله، میتونیم همهرو نجات بدیم.
64
00:07:30,908 --> 00:07:32,743
مردممون، بهشون غذا داده خواهد شد.
65
00:07:42,920 --> 00:07:45,006
آمایا، تونستی !
66
00:07:47,425 --> 00:07:48,509
خواهر ؟
67
00:07:50,636 --> 00:07:51,636
آمایا !
68
00:08:08,154 --> 00:08:11,574
وقت کوتاهه.
به ندرت یک ساعت تا طلوع خورشید مونده.
69
00:08:11,657 --> 00:08:14,202
ما نمیتونیم ریسک خشم شاه اژدهارو بکنیم.
70
00:08:14,285 --> 00:08:16,204
ما باید قلبشو برداریم و سریعاً برگردیم.
71
00:08:16,287 --> 00:08:18,998
بله، البته.
باسریعترین سرعتی که میتونیم حرکت میکنیم.
72
00:08:22,585 --> 00:08:24,921
مجروحان باید پشت سر گذاشته شن.
73
00:08:25,880 --> 00:08:27,632
ما نمیتونیم کند حرکت کنیم.
74
00:08:31,469 --> 00:08:33,513
نیازی نیست که زمزمه کنی وایرن،
75
00:08:33,596 --> 00:08:34,639
من ناشنوام.
76
00:08:35,598 --> 00:08:36,974
مشکلی نخواهد بود.
77
00:08:37,558 --> 00:08:41,020
یبار که استراحت کنم،
میتونم به خودم بیام.
78
00:08:41,103 --> 00:08:43,064
ما اینجا تنهات نمیزاریم.
79
00:08:43,147 --> 00:08:45,900
من با آمایا میمونم.
ما باهم به خونه میرسیم.
80
00:08:45,983 --> 00:08:47,944
بقیه باید قلبو بردارن و برش گردونن.
81
00:08:48,027 --> 00:08:50,112
اونا موافقن.
وقت یار ماست.
82
00:08:50,863 --> 00:08:52,990
- نه.
- ولی هارو، اونا همین الان گفتن که...
83
00:08:53,074 --> 00:08:56,869
ما هیچکسیو پشت سر نمیزاریم.
ما مجروحامونو ترک نمیکنیم.
84
00:08:57,703 --> 00:09:00,248
تو اینکارو انجام نمیدادی اگه...
اگه خواهرزنت نبود.
85
00:09:01,249 --> 00:09:03,918
من تصمیممو گرفتم و این نهایی هستش.
86
00:09:10,216 --> 00:09:13,219
وقتی بمیرم،
برادرت ازران شاه میشه,
87
00:09:13,302 --> 00:09:17,139
تو همراهش محافظش، و نزدیکترین مشاورش خواهی بود.
88
00:09:17,932 --> 00:09:20,101
به زودی هردوتاتون با یک دروغ مواجه میشید
89
00:09:20,643 --> 00:09:23,145
بزرگترین دروغ تاریخ
90
00:09:25,106 --> 00:09:28,943
مشاوران و محققان بهت خواهند گفت که تاریخ یک روایت قدرت هستش.
91
00:09:29,527 --> 00:09:33,489
اونا داستان های برد و باخت ملتها و امپراطوریهارو تعریف خواهند کرد.
92
00:09:34,073 --> 00:09:38,494
اونا داستان هایی از ارتشها، نبردها، و بردهای قاطعانه خواهند بود.
93
00:09:40,871 --> 00:09:42,873
ولی این روایت درستی نیست.
94
00:09:42,957 --> 00:09:44,458
این فقط قدرته.
95
00:09:45,543 --> 00:09:49,088
حال باور دارم که قدرت حقیقی، پیداکردن آسیب پذیری...
96
00:09:49,755 --> 00:09:52,341
در بخشش و عشق هستش.
97
00:09:55,303 --> 00:09:58,681
یک حقیقت زیبای برعکسی وجود داره,
98
00:09:58,764 --> 00:10:02,184
که در این لحظات خالص ترین قدرت
99
00:10:02,268 --> 00:10:05,021
بعنوان یک ضعف برای کسانی که صلاح کارو نمیدونن ظاهر میشه.
100
00:10:06,105 --> 00:10:08,482
برای مدت طولانی، من صلاح کارو نمیدوستم.
101
00:10:09,442 --> 00:10:13,195
ازت میخوام که تو و برادرت تاریخرو بعنوان یک روایت قدرت پس بزنید
102
00:10:14,322 --> 00:10:18,701
و بجاش به اینکه میشه روایت عاشقانهای وجود داشت ایمان بیارید.
103
00:10:24,165 --> 00:10:26,292
پس، رایلا...
104
00:10:26,375 --> 00:10:28,628
این یه اسم غیرعادیه،
مگه نه ؟
105
00:10:29,253 --> 00:10:30,379
اوه !
106
00:10:30,463 --> 00:10:35,343
آره، آه، خانوادهی انسانیم سلیقه غیرعادی تو انتخاب کردن اسماشون داشتن...
107
00:10:35,426 --> 00:10:37,345
ویلس با یه حرف د سکون.
108
00:10:38,054 --> 00:10:40,181
همم، منصفانهست.
109
00:10:40,765 --> 00:10:42,224
خب، کارت چیه ؟
110
00:10:42,892 --> 00:10:44,060
من یه قاتلم.
111
00:10:47,688 --> 00:10:49,857
اوه ! شوخی نمیکنی.
112
00:10:49,940 --> 00:10:52,401
خب، قراربود که یه قاتل باشم.
113
00:10:52,485 --> 00:10:55,529
ولی من هیچوقت درواقع،
میدونی، کسیو نکشتم.
114
00:10:55,613 --> 00:10:57,740
اوه، خب، شاید یروزی بکشی.
115
00:10:57,823 --> 00:10:59,784
هیچوقت از آرزوهات دست نکش.
116
00:11:00,409 --> 00:11:01,869
ممنون بابت دلگرمیت.
117
00:11:02,370 --> 00:11:07,041
ولی حقیقت اینه که، مطمئن نیستم یک قاتل بودن آرزوم باشه.
118
00:11:07,124 --> 00:11:10,628
اوه ! خب، پس... آرزوت چیه ؟
119
00:11:11,128 --> 00:11:12,922
کاشکی میدونستم.
120
00:11:17,802 --> 00:11:20,262
با سنگینترین قلب یک تایتان
121
00:11:20,346 --> 00:11:23,015
و بار اضافی با حمل کردن مجروحان
122
00:11:23,724 --> 00:11:27,478
گامهای ما برای برگشت به رخنه
آروم تر از چیزی بود که فکرشو میکردم.
123
00:11:29,480 --> 00:11:31,148
سپیده دم فرا رسید.
124
00:11:31,232 --> 00:11:33,526
با طلوع خورشید و همتراز شدنش,
125
00:11:33,609 --> 00:11:35,319
میتونستم گرمارو تو گردنم حس کنم,
126
00:11:35,403 --> 00:11:39,115
مثل یک آخرالزمان داغ که میدونستم داره سراغمون میاد.
127
00:11:40,241 --> 00:11:41,617
ولی ما به حرکتمون ادامه دادیم ,
128
00:11:41,700 --> 00:11:45,246
امیدوار بودیم که از نتیجه تخلف اجتناب ناپذیرمون فرار کنیم.
129
00:11:47,540 --> 00:11:48,666
یک ورودی وجود داره.
130
00:11:49,417 --> 00:11:50,543
ما تقریبا تونستیم !
131
00:11:51,168 --> 00:11:54,338
سریعتر ! با همهی نیرو !
132
00:11:55,256 --> 00:11:58,217
متاسفانه، گرما ناپدید شد
133
00:12:00,111 --> 00:12:04,000
یک سرما
سایه، خورشید رو پوشوند.
134
00:12:04,974 --> 00:12:06,350
ولی بجای آسودگی
135
00:12:07,268 --> 00:12:09,937
احساس وحشت کردم.
136
00:12:14,233 --> 00:12:15,233
ثاندر.
137
00:12:17,361 --> 00:12:19,238
طوفان فرا رسید.
138
00:12:29,331 --> 00:12:33,878
من یه پیرمرد دیوونهم،
ولی بزار حکمتمو باهات درمیون بزارم، امکانش هست ؟
139
00:12:34,462 --> 00:12:37,756
چراکه نه ؟ من عاشق حکمتم.
بگو.
140
00:12:38,924 --> 00:12:41,886
زندگی شبیه یه رودخونهست.
141
00:12:41,969 --> 00:12:45,848
اوه ! اوه، عالیه.
این دقیقا چیزی بود که ترسشو داشتم.
142
00:12:47,558 --> 00:12:49,602
تو نمیتونی خیلی دورترتو ببینی.
143
00:12:49,685 --> 00:12:52,771
من که کلا نمیتونم ببینم،
همونطور که قبلا شاید بهش اشاره کردم.
144
00:12:52,855 --> 00:12:54,273
اشاره کردی !
145
00:12:54,356 --> 00:12:57,943
تو نمیدونی رودخونهی زندگی کجا خم میشه و میچرخه.
146
00:12:58,486 --> 00:13:00,488
نمیدونی اصلا کجا میخواد بره.
147
00:13:00,571 --> 00:13:02,656
این چطور قراره مفید باشه ؟
148
00:13:03,282 --> 00:13:06,410
تلاش نکن که رودخونهرو کنترل کنی که کجا بره.
149
00:13:06,494 --> 00:13:09,163
یه چیزی هست که تو میتونی بشناسیش و کنترلش کنی
150
00:13:09,663 --> 00:13:10,873
خودت.
151
00:13:11,582 --> 00:13:15,753
بهخودت نگاه کن، تو کی هستی رایلا ؟
منتظر چی هستی ؟
152
00:13:16,420 --> 00:13:19,882
یبار که بشناسیش،
بعدش هرکجا که رودخونه ببرت
153
00:13:19,965 --> 00:13:23,135
تو دقیقا جایی خواهی بود که همیشه قرار بوده باشی.
154
00:13:25,054 --> 00:13:26,847
ویلس، شگفتانگیزه.
155
00:13:27,640 --> 00:13:28,933
وقتی شروع به حرف زدن کردی،
156
00:13:29,016 --> 00:13:32,102
مطمئن بودم که میخوای چرت و پرت بگی
157
00:13:32,186 --> 00:13:35,189
ولی چیزی که گفتی، قشنگ بود.
158
00:13:39,401 --> 00:13:41,820
بعدا بهش میگم.
159
00:13:48,869 --> 00:13:50,329
ما هیچوقت موفّق نمیشیم.
160
00:13:52,998 --> 00:13:55,334
ما باید اژدهارو تا زمانی که امکان داره معطّل کنیم
161
00:13:55,417 --> 00:13:57,795
تا اونایی که قلبو حمل میکنن بتونن برگردن.
162
00:13:57,878 --> 00:13:59,004
وایسید !
163
00:13:59,088 --> 00:14:01,757
این روز ماست که فداکاری کنیم.
164
00:14:01,840 --> 00:14:03,759
شما قلب تایتانرو به جای امن ببرید.
165
00:14:03,842 --> 00:14:05,719
همهی مردممونو نجات بدید.
166
00:14:10,432 --> 00:14:11,432
بجنمب.
167
00:14:36,834 --> 00:14:37,834
من میتونم کمک کنم !
168
00:15:04,570 --> 00:15:05,738
برای آنیا !
169
00:15:29,011 --> 00:15:32,056
اونا برامون وقت کافی جور کردن.
ما تونستیم !
170
00:15:34,975 --> 00:15:36,685
- چی شده ؟
- وایرن...
171
00:15:37,645 --> 00:15:41,023
بدون اون که بتونه طلسم رو تشخیص بده،
قلب بی ارزشه،
172
00:15:41,106 --> 00:15:42,650
و همهی اینا بخاطر هیچی بود.
173
00:15:42,733 --> 00:15:45,444
سارای، چی داری میگی ؟
174
00:15:47,071 --> 00:15:48,739
در اون طرف میبینمت.
175
00:15:56,455 --> 00:15:58,095
آخرین بار که مادرتو دیدم
176
00:15:58,123 --> 00:16:01,168
گفتش، در اون طرف میبینمت
177
00:16:02,086 --> 00:16:04,213
نمیدونم چه دروغایی در اون طرف مرز هستش.
178
00:16:04,713 --> 00:16:09,385
ولی میدونم من همیشه نظارهگر تو و برادرت خواهم بود، همیشه.
179
00:16:31,031 --> 00:16:33,492
- ممنونم.
- هنوز ازم تشکر نکن.
180
00:16:54,847 --> 00:16:55,931
سریع ! سریع !
181
00:17:16,410 --> 00:17:18,454
زودباش.
باید فرار کنیم.
182
00:17:28,881 --> 00:17:31,258
من اونجا بودم وقتی ملکه سارای
183
00:17:32,801 --> 00:17:34,386
آخرین نفساشو کشید
184
00:17:39,058 --> 00:17:40,309
ما برگشتیم خونه.
185
00:17:41,101 --> 00:17:44,605
زیدیا عزیزترین شخصمونو ازمون گرفت
186
00:17:44,688 --> 00:17:47,941
غم اونا زندگیهای ماهارو برای همیشه عوض کرد...
187
00:17:50,694 --> 00:17:53,238
ولی فداکاری اونا دنیارو عوض کرد.
188
00:17:59,953 --> 00:18:03,957
قلب تایتان نیروی زندگی خارقالعادهای رو ثمر شد.
189
00:18:07,086 --> 00:18:08,837
طلسم کار کرد.
190
00:18:09,671 --> 00:18:12,341
اون باروری و فراوانیرو خلق کرد.
191
00:18:13,008 --> 00:18:16,011
هزاران زندگی نجات داده شد.
192
00:18:16,095 --> 00:18:18,931
خانوادهها زندگی و سلامتیشونرو جشن گرفتن.
193
00:18:19,473 --> 00:18:22,601
اونا در امان، زنده، و باهم دیگه بودن.
194
00:18:23,811 --> 00:18:27,648
مردم هردو پادشاهیمون میدونستن که زندگیشونو مدیون کی هستن.
195
00:18:28,315 --> 00:18:30,776
این قهرمانهای بینظیر
196
00:18:31,401 --> 00:18:34,196
سه ملکه، سه مادر...
197
00:18:35,239 --> 00:18:36,824
به افسانه تبدیل شدند.
198
00:18:50,462 --> 00:18:51,630
باید من میبودم.
199
00:18:52,339 --> 00:18:53,549
واقعا معذرت میخوام.
200
00:18:54,133 --> 00:18:57,052
سرورم.
اون الان منتظر شماست.
201
00:18:58,720 --> 00:18:59,847
باشه.
202
00:19:07,062 --> 00:19:08,438
حاظرید ؟
203
00:19:08,522 --> 00:19:11,316
نه، ولی میتونی درهارو باز کنی.
204
00:19:21,869 --> 00:19:24,621
کالوم، میخوام باهات درمورد زندگی
205
00:19:25,330 --> 00:19:26,707
و بزرگ شدن حرف بزنم.
206
00:19:26,790 --> 00:19:30,502
و اینکه بعضیاوقات تغییراتی وجود داره که انتظارشو نداری.
207
00:19:37,342 --> 00:19:39,261
من تلاش کردم که بعنوان شاه یه فرد ازخود گذشته باشم
208
00:19:39,344 --> 00:19:42,973
ولی بعنوان پدر، یک آرزوی خودخواهانه دارم
209
00:19:44,099 --> 00:19:46,059
و این برای تو ازران هستش که
210
00:19:46,685 --> 00:19:47,686
آزاد باشید.
211
00:19:48,812 --> 00:19:50,272
زنجیرههای تاریخ رو رد کنید.
212
00:19:50,814 --> 00:19:53,692
اجازه ندید که گذشته آیندهتونو معین کنه، مثل من .
213
00:19:54,484 --> 00:19:56,320
خودتونو از گذشته آزاد کنید.
214
00:19:57,029 --> 00:20:00,699
ازش یاد بگیرید، درکش کنید، و بعد رهاش کنید
215
00:20:00,782 --> 00:20:05,120
یک آیندهی روشن تر از قلب و تصوراتتون خلق کنید.
216
00:20:08,999 --> 00:20:11,293
متاسفم که هیچوقت نتونستید بشناسیدشون.
217
00:20:12,461 --> 00:20:13,462
مادراتونرو.
218
00:20:14,296 --> 00:20:16,798
ممنونم که این داستانرو درمیون گذاشتید،
لرد وایرن.
219
00:20:16,882 --> 00:20:20,177
احساس خوش شانسی میکنم که یه عالمه داستانهای قشنگ شنیدم.
220
00:20:20,260 --> 00:20:22,137
این طوری بود که من یادگرفتم که بشناسمشون.
221
00:20:22,221 --> 00:20:26,058
اونا خیلی شجاع بودن،
و خیلی قدرتمند، و عاقل.
222
00:20:27,017 --> 00:20:28,810
میدونم که این تو جایگاه من نیست که بگم،
223
00:20:29,353 --> 00:20:31,980
ولی مطمئنم که اونا بهت خیلی افتخار میکردن.
224
00:20:40,405 --> 00:20:43,200
این احتمالا عجیب بنظر میرسه که کسیرو از دست بدی که هیچوقت نمیشناختیش،
225
00:20:43,825 --> 00:20:46,411
ولی دلم براشون خیلی تنگ شده.
226
00:20:46,995 --> 00:20:49,790
ملکه آنیا، با دونستن چیزی که الان میدونید
227
00:20:49,873 --> 00:20:53,293
میتونید ببینید چرا من باور دارم که اگه مادرتون امروز اینجا بودن،
228
00:20:54,086 --> 00:20:57,506
اونا ملحق شدن به مارو انتخاب میکردن و کنارمون میجنگیدن ؟
229
00:20:58,632 --> 00:20:59,758
فکرمیکنم حق باشماست.
230
00:21:00,425 --> 00:21:01,425
احتمالاً اینکارو میکردن.
231
00:21:03,762 --> 00:21:06,014
ولی من... اینکارو نمیکنم.
232
00:21:06,098 --> 00:21:07,098
چی ؟
233
00:21:08,100 --> 00:21:11,561
ما یه بدهی بزرگ به کاتولیس بدهکاریم،
دراین شکّی نیست.
234
00:21:12,271 --> 00:21:16,608
ما یه عالمه مهربونی و شجاعت و فداکاری دریافت کردیم.
235
00:21:17,234 --> 00:21:19,903
ولی من نمیتونم یه بدهکاری هزارنفرهرو
236
00:21:19,987 --> 00:21:21,571
با جونهایی که نجات داده شدن
237
00:21:22,281 --> 00:21:25,826
با فرستادن یک میلیون نفر مرد و زن جبران کنم
تا در خشونت بمیرن.
238
00:21:25,909 --> 00:21:28,245
تو گوش نمیکردی ؟ تو گوش...
239
00:21:29,413 --> 00:21:30,413
شاه اهلینگ !
240
00:21:31,123 --> 00:21:33,125
بهم کمک کنید تا بعضی از معانیرو بهش بگم.
241
00:21:34,001 --> 00:21:37,546
وایرن، ما با گرفتاریه کاتولیس همدردی میکنیم،
242
00:21:37,629 --> 00:21:40,632
ولی میترسم که دیگه نتونیم...
243
00:21:40,716 --> 00:21:41,717
بزدل !
244
00:21:42,968 --> 00:21:44,177
خائن ها.
245
00:21:44,261 --> 00:21:50,851
هرکدوم از شما که امروز اینجا ایستادید،
به انسانیت خیانت کردید !
246
00:21:50,934 --> 00:21:53,687
لرد وایرن، معذرت میخوام.
247
00:21:55,439 --> 00:21:58,442
عذرخواهیِ پوچتو نگه دار.
248
00:21:59,693 --> 00:22:01,194
خطری درحال اومدنه.
249
00:22:01,278 --> 00:22:03,405
اونا بهزودی در طرف مرز شما خواهند بود.
250
00:22:03,488 --> 00:22:07,242
همگی شما بخاطر نادیده گرفتن هشدارهای من بهاشو پرداخت خواهید کرد.
251
00:22:12,372 --> 00:22:14,092
و درنهایت
باید در تعجّب باشید
252
00:22:14,124 --> 00:22:16,168
درمورد رازی که قول دادم باهاتون درمیون بزارم.
253
00:22:16,918 --> 00:22:18,545
خب، خبر خوبیه.
254
00:22:18,628 --> 00:22:20,839
راز در قلعهی بنثار پنهان شده
255
00:22:20,922 --> 00:22:22,841
دقیقا جایی که الان شما هستید.
256
00:22:22,924 --> 00:22:24,468
برای برنامهریزی چطوره ؟
257
00:22:24,551 --> 00:22:27,095
هاه، خوبه که ما الان تو قلعهی بنثار هستیم، مگه نه ییت ؟
258
00:22:28,472 --> 00:22:31,266
الان، بروطبقهی بالا به اتاق بازی.
259
00:22:31,500 --> 00:22:36,000
اونجا مکعبی با نمادهای مرموزانه در هر طرفش مخفی شده.
260
00:22:40,484 --> 00:22:42,402
این مکعب یک اثر باستانی هستش
261
00:22:42,486 --> 00:22:44,696
که سالیان سال دست به دست شده
262
00:22:44,780 --> 00:22:49,326
این متعلق به الف جادوگری در زیدیا بوده
آرچمیج آرووس
263
00:22:49,409 --> 00:22:52,037
یک استاد همهی منابع شش گانه اولیّه.
264
00:22:53,163 --> 00:22:55,123
این در جعبهای از کلیدها مخفی شده
265
00:22:55,207 --> 00:22:57,667
بخاطر اینکه بعنوان کلید آرووس شناخته میشه
266
00:22:58,210 --> 00:23:02,047
و افسانهها میگن این چیزی قدرتمندرو در زیدیا باز میکنه.
267
00:23:02,798 --> 00:23:06,635
شاید این تو خواهی بود، کالوم،
کسی که لیاقت کلید رازهارو داره.
268
00:23:09,179 --> 00:23:12,349
ویک راز فوقالعاده سری از سری آخرین رازها بعنوان جایزه وجود داره
269
00:23:13,058 --> 00:23:16,061
میدونستی که بیت،
عزیزترین دوستمون
270
00:23:16,144 --> 00:23:18,063
مخفیانه عاشق شکم مالی هستش ؟
271
00:23:22,192 --> 00:23:25,612
آو ! کی یک لومپای چاق گرسنهست ؟
272
00:23:29,407 --> 00:23:32,160
تو احتمالاً فکر میکردی
من فقط یه کاپیتان پیر دریایی هستم،
273
00:23:32,244 --> 00:23:33,745
ولی من حکمتهای خوبی دارم.
274
00:23:33,829 --> 00:23:37,082
قبولش میکنم.
حکمتهای خوبی داری.
275
00:23:37,749 --> 00:23:40,377
میخوای راز دیگهی زندگی رو بدونی ؟
276
00:23:41,503 --> 00:23:42,921
جورابای ضدآبم !
277
00:23:43,004 --> 00:23:44,381
این یه استعارهست.
278
00:23:44,464 --> 00:23:45,549
درموردش فکر کن.
279
00:23:47,008 --> 00:23:48,718
تو همین الان جوراباتو نشونم دادی.
280
00:23:48,802 --> 00:23:50,595
این یه استعاره نیست.
281
00:24:04,651 --> 00:24:06,153
بخاطر چی هستش ؟
282
00:24:06,778 --> 00:24:09,322
تو برادرم هستی،
و برام همه چیزی.
283
00:24:09,406 --> 00:24:10,615
این یه حقّهست ؟
284
00:24:10,699 --> 00:24:13,076
نه، فقط دوستت دارم.
285
00:24:13,160 --> 00:24:15,245
خب، منم دوستت دارم.
286
00:24:15,954 --> 00:24:18,415
خب هنوز نرسیدیم ؟ نزدیکیم ؟
287
00:24:18,498 --> 00:24:21,042
نزدیکیم.
288
00:24:22,252 --> 00:24:24,296
بوی زمین به مشامم میرسه !
289
00:24:32,179 --> 00:24:34,598
هِی، اون چی بود ؟ یه سایه ؟
290
00:24:34,681 --> 00:24:36,850
اه، از دزد دریایی اشتباهی میپرسی.
291
00:24:37,517 --> 00:24:39,269
یه چیزی اون بالاست.
292
00:24:40,235 --> 00:24:55,365
Sub By : Erfan_Ugmid