1 00:00:18,255 --> 00:00:30,358 « ترجـــمه و زیرنویـــس از Erfan_Ugmid » 2 00:02:50,850 --> 00:02:53,022 « کتاب دوم : آسمان » « بخش اول : یک راز و یک جرقّه » 3 00:02:55,842 --> 00:02:58,636 مثل اینه که از وقتی که خونه‌رو ترک کردیم یه عمر گذشته... 4 00:02:59,178 --> 00:03:00,680 ولی فقط یه هفته بوده 5 00:03:05,184 --> 00:03:08,855 ما رفتیم چونکه چیزی‌رو پیدا کردیم که دنیا فکر میکرد نابود شده... 6 00:03:09,397 --> 00:03:11,482 تخم شاهزاده اژدها ! 7 00:03:12,692 --> 00:03:16,237 اِزران و من تصمیم گرفتیم که یک سفر خطرناک به سرتاسر دنیارو قبول کنیم... 8 00:03:17,780 --> 00:03:20,950 و این تخم با ارزش‌رو به پیش مادرش در زیدیا ببریم. 9 00:03:21,034 --> 00:03:24,037 که شاید بتونیم جلوی جنگ‌رو بگیریم. 10 00:03:25,455 --> 00:03:30,710 این یه ماجراجوییه شگفت انگیز بود. من حتیٰ یادگرفتم که چجور جادو کنم ! 11 00:03:30,793 --> 00:03:31,793 او ! 12 00:03:35,381 --> 00:03:37,050 گمون میکردم این همیشه به این آسونیا نیست. 13 00:03:37,133 --> 00:03:40,303 درحقیقت، این شاید سختترین کاری بوده که تاحالا انجام دادیم. 14 00:03:41,679 --> 00:03:43,556 ولی تنها انجامش ندادیم. 15 00:03:43,640 --> 00:03:45,808 ما با یه دوست جدید سفر کردیم، رایلا 16 00:03:45,892 --> 00:03:47,810 که از قضا اِلف مون‌شادو هستش. 17 00:03:47,894 --> 00:03:50,688 هیچ‌چیزی درمورد الف‌ها وجود نداشت که من باور کنم درست باشه. 18 00:03:51,439 --> 00:03:56,653 رایلا خوبو مهربونه. اون بی‌باک، شجاع، قوی... 19 00:03:56,736 --> 00:03:58,947 و جسوره، اوه خیلیم جسور ! 20 00:03:59,030 --> 00:04:02,283 هِی، تمام مدت اونجا وایساده بودی ؟ 21 00:04:02,367 --> 00:04:04,869 نزار مزاحمت شم. 22 00:04:04,953 --> 00:04:08,539 دنبال کلمه‌ی بهتری بودی تا منو توصیف کنی، درسته ؟ 23 00:04:08,623 --> 00:04:11,376 خب، من خودمو کاملا جسور درنظر میگیرم. 24 00:04:11,459 --> 00:04:12,459 کاملاً ؟ 25 00:04:13,044 --> 00:04:17,131 خب، مطمئن میشم که به پدرخونده‌ام بگم که چقدر تو جسور هستی. 26 00:04:17,215 --> 00:04:20,593 تو داری یه نامه مینویسی... به شاه ؟ 27 00:04:21,928 --> 00:04:23,221 اون نگران ما بوده. 28 00:04:23,888 --> 00:04:27,433 این برای اون خیلی مهمه که بدونه چرا ما رفتیم، و اینکه عالی انجامش میدیم‌. 29 00:04:28,017 --> 00:04:30,520 در سفرها، همیشه سوپرایزهایی وجود داره. 30 00:04:32,105 --> 00:04:34,565 چیزا هیچوقت جوری که برنامه ریختی پیش نمیرن 31 00:04:34,649 --> 00:04:38,695 ما تخم‌رو انداختیم و فکرکردیم از دست رفته. 32 00:04:39,320 --> 00:04:41,990 ولی چیز خارق‌العاده‌ای اتفّاق افتاد 33 00:04:42,073 --> 00:04:46,953 حالا، بجای بردن یک تخم به زیدیا، داریم از یه جدیدش مواظبت میکنیم. 34 00:04:47,578 --> 00:04:50,415 قدرتمندترین موجود در تمام دنیا. 35 00:05:06,472 --> 00:05:10,310 اژدها‌ها ! تهدیدهای زیدیایی هرروز بیشتر میشه. 36 00:05:10,393 --> 00:05:13,479 مشاهداتی از سایه‌های ترسناک در ابرها وجود داشته، 37 00:05:13,563 --> 00:05:16,107 که در ارتفاعات بالای شهرهای کاتیلوس پرواز میکنن. 38 00:05:16,816 --> 00:05:20,236 جنگ اژدهاها ! باید اقدام کنیم. 39 00:05:20,862 --> 00:05:22,822 نه باید صبر کنیم. 40 00:05:23,364 --> 00:05:25,700 زیدیا قاتل فرستاد و اونا جون شاه‌رو گرفتن. 41 00:05:25,783 --> 00:05:28,244 و ما باید جوابگو باشیم ! 42 00:05:28,328 --> 00:05:32,915 حتی از اونموقع کوچیکترین تردیدی وجود نداشته. شاید تقدیر اینطور بوده ؟ 43 00:05:32,999 --> 00:05:36,544 اونا انتقامشونو میگیرن، و همه چیز حل و فصل میشه. 44 00:05:36,627 --> 00:05:40,214 حل و فصل میشه ؟ خطری که توش هستیمو نمیتونی ببینی ؟ 45 00:05:40,882 --> 00:05:44,719 ژنرال آمایا گزارش میده که نیروهای الف‌ها 46 00:05:44,802 --> 00:05:46,888 در طرف رخنه‌دار زیدیا گردهم اومدن. 47 00:05:46,971 --> 00:05:51,559 ما باید برای نبرد آماده شیم و نمیتونیم تنهایی مقابلشون ایستادگی کنیم. 48 00:05:52,769 --> 00:05:54,937 ما باید اجلاس سران مستغلات‌رو خبر کنیم. 49 00:05:55,021 --> 00:05:57,065 شما خارج از دستور دادن هستید، لرد وایرن. 50 00:05:57,148 --> 00:05:59,484 فقط یک شاه یا ملکه میتونه اجلاس سران‌رو فرا بخونه. 51 00:06:00,026 --> 00:06:02,426 فرنکلی، شک دارم که بقیه‌ی حاکمان حتی به پیغامی 52 00:06:02,487 --> 00:06:04,072 نگاه بندازن که مهروموم شاه‌رو روش نداشته باشه‌. 53 00:06:04,155 --> 00:06:06,991 امّا این یک بحران نسبتاً تاریخی هستش. 54 00:06:07,533 --> 00:06:09,243 انسانیت ممکنه در معرض انقراض قرار بگیره 55 00:06:09,327 --> 00:06:12,789 اگه ما با چهار پادشاهیِ دیگه همکاری نکنیم ! 56 00:06:12,872 --> 00:06:15,833 وقتی که شاه نداشته باشیم هیچکدوم از اونا اهمیّتی نداره. 57 00:06:16,334 --> 00:06:20,880 بنابراین، بالاترین و تنها اولویت ما باید پیدا کردن شاهزاده‌ها باشه. 58 00:06:20,963 --> 00:06:23,800 تاوقتی که اینکارو میکنیم، دستامون بستست. 59 00:06:28,930 --> 00:06:30,640 بیایید و بخورید همگی. 60 00:06:32,809 --> 00:06:35,103 الف‌ها و انسان‌ها اینجا رسیدن، 61 00:06:35,186 --> 00:06:38,314 و اونا با سه‌نفر یا بیشتر میتونن اونجا بشینن، با فی‌فی ! 62 00:06:38,815 --> 00:06:40,650 تو اونو فی‌فی صدا کردی ؟ 63 00:06:41,275 --> 00:06:45,488 اون یک ماه ققنوس هستش. اسم کوتاه شده‌اش اینه، ققنوس-ققنوس. 64 00:06:47,406 --> 00:06:50,451 تو بهترین غذای اینجارو داری ؟ رازت چیه ؟ 65 00:06:50,535 --> 00:06:56,040 خب، رازم... اینه که همه‌ی اینا تقلبی هستش. 66 00:06:56,666 --> 00:06:59,252 - منظورت چیه ؟ - میدونی، تقلّبی. 67 00:06:59,794 --> 00:07:02,004 اونا توهٌمات خوشمزه‌ای هستن. 68 00:07:02,088 --> 00:07:04,590 درواقع داری کرم میخوری. 69 00:07:06,134 --> 00:07:10,805 اوه، منظورت باید خورآک بوده باشه. همینطور، واو، اینا خوراکی های خوبی‌ان. 70 00:07:10,888 --> 00:07:15,184 نه، دیدی فی‌فی چی میخوره ؟ 71 00:07:15,268 --> 00:07:17,812 اون یه کاسه کرمه ؟ 72 00:07:17,895 --> 00:07:21,649 بله، درسته. اونا کرم هستن ! 73 00:07:24,735 --> 00:07:26,654 برام مهم نیست. 74 00:07:26,737 --> 00:07:29,991 توهّم کیک بهترین توهّمی بوده که تاحالا داشتم. 75 00:07:32,535 --> 00:07:34,120 سلام همگی. 76 00:07:34,203 --> 00:07:35,830 خب، تو حس‌وحال خوبی هستی. 77 00:07:35,913 --> 00:07:38,958 احساس خوبی داره که دوباره دوتا دست کاری داشته باشی. 78 00:07:39,750 --> 00:07:43,004 آه... بهت برنخوره اِیوا. 79 00:07:43,087 --> 00:07:46,382 میتونم دوباره با اون دوتا شمشیر بزن بهادر کنم. 80 00:07:46,466 --> 00:07:49,177 - میتونم دست بزنم. - بالا و پایین بپرم... 81 00:07:51,804 --> 00:07:55,475 میتونم حتی اونکاری‌رو که وقتی یه آهنگ خوب‌رو تموم میکنی و میرقصی‌رو انجام بدم، میدونی ؟ 82 00:07:57,310 --> 00:07:59,854 و حال بقیه چطوره ؟ 83 00:08:00,438 --> 00:08:01,481 - شگفت انگیز ! - عاولی ! 84 00:08:01,564 --> 00:08:03,232 - بی‌نظیر ! - خوب ! 85 00:08:03,316 --> 00:08:04,484 چون وقت رفتنه. 86 00:08:04,567 --> 00:08:05,401 - چی ؟ - نه ! 87 00:08:05,485 --> 00:08:07,087 - ما نمیتونیم ! - چرا باید بریم ؟ 88 00:08:07,111 --> 00:08:08,821 فقط دوروزه که اینجا بودیم. 89 00:08:08,905 --> 00:08:11,282 خطر میآد دنبالمون، میدونم. 90 00:08:11,365 --> 00:08:13,993 هرچقدر بیشتر اینجا بمونیم، ریسک بیشتری‌رو به جون میخریم. 91 00:08:14,535 --> 00:08:17,997 اون درست میگه. شبی که شاهزاده اژدها بدنیا اومد... 92 00:08:18,080 --> 00:08:20,333 من چیز اشتباهی‌رو احساس کردم. 93 00:08:21,250 --> 00:08:23,836 اون ناله‌های ترسناک عجیب‌و غریب... 94 00:08:23,920 --> 00:08:25,963 نیروهای تاریکی دارن تعقیبتون میکنن. 95 00:08:26,047 --> 00:08:29,217 هیچکس از نیروهای تاریکی خوشش نمیاد، به این دلیل که... 96 00:08:32,136 --> 00:08:34,847 - باعث میشه از اون دوتا دست استفاده کنی، درسته ؟ - درست میگی. 97 00:08:35,431 --> 00:08:38,059 بعلاوه، ما محموله‌ی ارزشمندی‌رو داریم که تحویل بدیم. 98 00:08:38,601 --> 00:08:41,187 جنگی درحال اومدنه که دنیا تاحالا به خودش ندیده، 99 00:08:41,270 --> 00:08:43,856 مگه‌اینکه اژدها کوچولورو برگردونیم خونه پیش مامانش. 100 00:08:46,150 --> 00:08:50,321 ولی زیم، اون خیلی کوچیکه. هنوز باید یاد بگیره که چطور پرواز کنه. 101 00:08:50,404 --> 00:08:55,117 بنظر میرسه که ارتباط ویژه‌ای با اژدهاها داری. 102 00:08:55,201 --> 00:08:57,161 شاید بتونی یادش بدی ؟ 103 00:08:57,245 --> 00:08:59,413 من ؟ میتونم تلاشمو بکنم. 104 00:08:59,497 --> 00:09:02,959 و امیدوار بودم چیزی درمورد جادوی ماه تا وقتی که اینجا هستیم یاد بگیرم. 105 00:09:03,042 --> 00:09:07,088 همم. میتونم یه‌چیزایی نشونت بدم. 106 00:09:07,171 --> 00:09:09,465 هِی ! فکر میکردم که طرف من هستی ؟ 107 00:09:09,549 --> 00:09:11,884 چند روزه دیگه رایلا، تنها چیزیه که درخواستشو داریم. 108 00:09:12,426 --> 00:09:17,139 خیلی‌خب. یه روز دیگه، یه روز ! 109 00:09:17,223 --> 00:09:19,433 ولی درمورد خطر جدّی هستم. 110 00:09:19,517 --> 00:09:23,729 من گشت زنی میکنم. بقیه، تو جاشون بمونن ! 111 00:09:24,355 --> 00:09:28,192 بجز تو. یادمیگیری که چجوری اونارو بدست بیاری. 112 00:09:35,408 --> 00:09:38,703 باورم نمیشه دارم از یه جادوگر واقعی جادو یاد بگیرم. 113 00:09:38,786 --> 00:09:40,371 از کجا میدونی که من جادوگر واقعی هستم ؟ 114 00:09:40,955 --> 00:09:42,373 آه... 115 00:09:43,416 --> 00:09:44,875 نگران نباش، من واقعی‌ام. 116 00:09:46,586 --> 00:09:48,671 این دایره‌ی ماه هستش. 117 00:09:49,547 --> 00:09:52,383 هزاران سال پیش، وقتیکه زیدیا فقط یه سرزمین بود، 118 00:09:52,466 --> 00:09:57,638 اجداد باستانیه الف‌های مون‌شادو مراسم شگفت انگیزی‌رو اینجا انجام دادن. 119 00:09:59,140 --> 00:10:00,891 هیستوریا ویوِنتِم. 120 00:10:18,909 --> 00:10:22,204 افسانه ها میگن اونا ممکنه از نیروی نکسوس 121 00:10:22,288 --> 00:10:27,168 برای باز کردن یک دروازه به سیاره‌ی دیگه استفاده کرده باشن. یک دنیای شگفت انگیز فراتر از مرگ و زندگی ! 122 00:10:32,965 --> 00:10:35,885 ولی الان نابود شده. چه اتفّاقی افتاد ؟ 123 00:10:36,677 --> 00:10:41,432 وقتی زیدیا به دوقسمت تقسیم شده بود کاهن‌های ماه نابودش کردن. 124 00:10:42,099 --> 00:10:46,145 اونا به‌این نتیجه رسیدن که امنتره که این مکان جادویی‌رو غیرفعال کنن. 125 00:10:47,063 --> 00:10:48,272 این خیلی غم‌انگیزه‌. 126 00:10:48,856 --> 00:10:52,860 از اونموقع تاحالا، همیشه یک محافظ نکسوس وجود داشته. 127 00:10:52,943 --> 00:10:58,741 یک جادوگر، مثل من، که وظیفه داره تا از کشف شدنش توسط انسان ها جلوگیری کنه. 128 00:10:59,492 --> 00:11:03,746 چه اتفاقی می‌افته وقتی انسانا کشفش کنن ؟ تو... 129 00:11:03,829 --> 00:11:05,706 مثلا میکشیشون ؟ 130 00:11:06,374 --> 00:11:13,255 نه، چرا اونارو بکشم وقتی میتونم مغزشونو با توهمّات دیوونه‌کننده بشکنم ؟ 131 00:11:13,339 --> 00:11:17,927 من چندتا ذوب‌کننده واقعیِ ذهن دارم. اونا کاملا از بین میبرنت. 132 00:11:18,511 --> 00:11:19,553 دوستش داری ؟ 133 00:11:20,429 --> 00:11:21,429 ازش میگذرم. 134 00:11:21,889 --> 00:11:25,267 خیلی‌خب، وقتشه دستو پنجه نرم کنیم و برگردیم سرکار. 135 00:11:28,437 --> 00:11:30,564 پرواز کردن یه چیز طبیعی و قشنگه. 136 00:11:31,399 --> 00:11:33,651 حالا، به این معنیم نیست که قراره آسون باشه. 137 00:11:35,694 --> 00:11:37,738 مجبور نیستی که اینکارو ادامه بدی. 138 00:11:39,323 --> 00:11:42,451 آماده‌ای زیم ؟ بالهاتو دربیار... و بپر ! 139 00:11:45,246 --> 00:11:47,540 زودباش ! تو باید اون بالهارو تکون بدی. 140 00:11:50,292 --> 00:11:51,627 اوه، نه، خوبی ؟ 141 00:11:55,589 --> 00:11:58,217 یدفعه دیگه. ایندفعه آروم و با تمرکز انجامش میدیم. 142 00:11:58,801 --> 00:12:00,511 بپر... 143 00:12:06,851 --> 00:12:11,397 این پرواز کردن نیست، ولی این یه شروع خیلی خیلی خوبه. 144 00:13:38,859 --> 00:13:42,279 اوه، نمیتونیم یکم بیشتر بمونیم تا بتونم یه تعداد حقه‌ی جادوگری یاد بگیرم ؟ 145 00:13:42,363 --> 00:13:47,284 و، اوه، میخوام که این دور و بر با اژدها کوچولو بازی کنم. انسان ها ! 146 00:13:47,952 --> 00:13:52,414 فقط اگه الف شریف به زنده نگه داشتنمون اهمیت بده، ظاهراً. 147 00:13:53,749 --> 00:13:58,337 یه چیزی اینجا هستش، میدونم. یه چیز‌ بد. 148 00:14:24,154 --> 00:14:28,117 اوه، تویی دوباره. نگرش دار برای کسی که اهمیّت میده. 149 00:14:36,417 --> 00:14:40,588 و ما برگشتیم. ایندفعه با یه مهمون ویژه اینجاییم. 150 00:14:40,671 --> 00:14:44,425 اون عرفانی، جادویی، قدرتمند هستش و میدونه که چطور پرواز کنه‌. 151 00:14:44,508 --> 00:14:47,428 به فی‌فی خوش آمد بگید ! 152 00:14:49,346 --> 00:14:51,891 حاظری فی‌فی ؟ نشونش بده چطور انجامش میدی. 153 00:14:55,561 --> 00:14:56,812 دیدی ؟ آسونه. 154 00:14:56,896 --> 00:14:59,815 بله ! بله، درسته ! 155 00:15:03,694 --> 00:15:06,071 حالا ،میخوام نشونتون بدم که پرواز کردن چه حسی داره. 156 00:15:10,117 --> 00:15:13,746 میتونی حسش کنی ؟ میتونی صدای بادو زیر بالهات حس کنی ؟ 157 00:15:16,540 --> 00:15:21,378 - داره انجامش میده ! اون شگفت انگیزه ! - آره، خودشه ! میتونی انجامش بدی. 158 00:15:25,090 --> 00:15:28,218 اِزران، تو شاهزاده اژدهارو کشتی ! 159 00:15:28,719 --> 00:15:32,681 اوه، نه ! خیلی احمقم ! اوه، نه، نه، نه ! 160 00:15:37,269 --> 00:15:41,815 معذرت میخوام، قصد نداشتم که بهت صدمه بزنم، قول میدم، حالت خوبه ؟ 161 00:15:47,488 --> 00:15:50,074 انرژیه اولیّه همه‌جا هست، 162 00:15:50,157 --> 00:15:54,244 ممکنه در زمان‌ها و جاهای مختلف ضعیفتر یا نیرومندتر باشه. 163 00:15:54,912 --> 00:15:57,706 اقیانوس در بالاترین حد جزرومدش نیرومندترینه، 164 00:15:57,790 --> 00:16:02,252 آسمون در طوفان نیرومندترینه، و ماه در... 165 00:16:02,336 --> 00:16:03,587 حالت کاملش نیرومندترینه ! 166 00:16:03,671 --> 00:16:06,507 لطفاً تداخل ننداز، ولی، بله. 167 00:16:06,590 --> 00:16:11,845 و بیشترم هست. شیش جای خاص وجود داره که جادوی انرژی‌های اولیّه 168 00:16:11,929 --> 00:16:17,851 پاکترین و قدرتمندترین درش دراین دنیا هستن. چنین جایی یک نکسوس نامیده میشه. 169 00:16:19,353 --> 00:16:22,272 این نکسوسٍ ماهه. 170 00:16:24,233 --> 00:16:26,568 اون به خوبی ماه‌رو منعکس میکنه. 171 00:16:27,069 --> 00:16:30,948 وقتی ماه کامله، نورش دریاچه‌رو کاملاً پر میکنه. 172 00:16:33,200 --> 00:16:36,453 عاشقشم. عاشق اینم که درمورد جادو یاد بگیرم. 173 00:16:37,287 --> 00:16:40,791 ولی ازت میخوام که بهم جادوی ماه‌رو یاد بدی. 174 00:16:41,917 --> 00:16:43,436 میدونی، شاید یکم دستاورد یاد بگیرم. 175 00:16:43,460 --> 00:16:49,049 ما به اونجا میرسیم، تو نشونم میدی که چطور یک جادوی پرتو ماه، یک درخشش ماه، یه نور... ماه انجام بدم ؟ 176 00:16:50,259 --> 00:16:52,136 انسان ها نمیتونن جادو کنن. 177 00:16:52,219 --> 00:16:54,888 آم... ولی من اینکارو کردم. 178 00:16:54,972 --> 00:16:57,975 درسته، با یه سنگ اولیّه. 179 00:16:58,058 --> 00:17:02,688 ولی بعدش شکوندیش، پس حالا دوباره یه انسان عادی هستی. 180 00:17:03,439 --> 00:17:06,483 آه، ولی به سمت خوبش نگاه کن، اون انگشتای اضافه‌رو گرفتی. 181 00:17:06,567 --> 00:17:10,154 اون کوچولوها، چی صداشون میکنی ؟ انگشت کوچولو ! 182 00:17:10,696 --> 00:17:13,115 ولی من آدمای دیگه‌ای که جادو میکننو میشناسم. 183 00:17:14,116 --> 00:17:19,204 ما این تمرین‌رو جادو صدا نمیکنیم. این یه بی‌رحمیه. 184 00:17:20,664 --> 00:17:24,626 نمیتونه اینطوری باشه. من فکر میکردم جادو جزی از من هستش. 185 00:17:24,710 --> 00:17:26,128 توش خوب بودم. 186 00:17:27,296 --> 00:17:29,423 بنظر میرسه که تو میتونی از چندتا کیک استفاده کنی. 187 00:17:30,966 --> 00:17:32,593 اون واقعا یه بشقاب از کرم‌هاست. 188 00:17:33,135 --> 00:17:38,807 آه، تو برای توهمای لوژان خیلی باهوشی ! 189 00:17:38,891 --> 00:17:44,229 نظرت درمورد چندتا بستنیِ سبک قدیمی چیه ؟ هم ؟ 190 00:17:45,022 --> 00:17:46,690 کرم دوباره. 191 00:17:52,696 --> 00:17:56,533 خب، اون یه روز کامل تمرین داشت. الان میتونه پرواز کنه ؟ 192 00:17:56,617 --> 00:17:59,912 نه، نه هنوز. دارم بهترین تلاشمو میکنم رایلا. 193 00:18:00,454 --> 00:18:03,123 و میدونم که توعم اینکارو میکنی. 194 00:18:04,583 --> 00:18:06,919 خب، بهرحال، ما فردا میریم. 195 00:18:07,419 --> 00:18:10,964 خطر در کمینه، میدونم. باید حرکت کنیم. 196 00:18:11,048 --> 00:18:12,633 پس همگیمون باید استراحت کنیم. 197 00:18:12,716 --> 00:18:14,343 نه، من نه. 198 00:18:14,426 --> 00:18:17,805 من برای یه گشت زنی دیگه میرم بیرون. یه بررسی دیگه‌ی محیط اطراف. 199 00:18:24,061 --> 00:18:26,396 - روز سختی بود ؟ - میشه گفت. 200 00:18:26,480 --> 00:18:30,484 برای ماهم همینطور. یه عالمه بالا پایین پریدن، ولی بدون پرواز. 201 00:18:31,068 --> 00:18:34,363 ولی بهش میرسیم. اهمیّتی نداره که چقدر غیرممکن بنظر میرسه. 202 00:18:34,863 --> 00:18:38,992 ما به خودمون ایمان داریم، و تسلیم نمیشیم، درسته ؟ 203 00:18:41,411 --> 00:18:44,414 حالا چی ؟ منم همینطور 204 00:18:56,385 --> 00:18:57,385 لرد کلاغ. 205 00:18:58,345 --> 00:19:02,349 لرد کلاغ. شما ! قربان ! لرد کلاغ ! 206 00:19:02,891 --> 00:19:05,727 اوه ! معذرت میخوام، شنیدم که لردکلاغ صدا میزدی. 207 00:19:05,811 --> 00:19:07,062 آه، اون درحال حاظر اینجا نیست. 208 00:19:07,980 --> 00:19:09,481 پس، تو کی هستی ؟ 209 00:19:09,565 --> 00:19:11,942 اوه ! خب، من... استاد کلاغ هستم. 210 00:19:13,819 --> 00:19:17,906 این شبیه نوعی... لرد کلاغ قاتله. من بتازگی ترفیع گرفتم. 211 00:19:18,991 --> 00:19:21,285 بهت تبریک میگم. میتونی یه پیام بفرستی ؟ 212 00:19:21,368 --> 00:19:23,120 حتماً ! حتماً، البته ! 213 00:19:25,956 --> 00:19:31,628 اوه، آم... همم. اینا بنظر میرسن که مهروموم پادشاه خوردن. 214 00:19:31,712 --> 00:19:33,005 بله. 215 00:19:33,088 --> 00:19:38,218 خب،‌ آه... آره. آه، شاه... میدونی 216 00:19:39,595 --> 00:19:40,971 نمیتونم اینارو بفرستم. 217 00:19:41,054 --> 00:19:46,560 همم، من وضع دشوارتو درک میکنم‌. تو اخیرا ترفیع گرفتی، درسته ؟ 218 00:19:46,643 --> 00:19:48,437 و داری تلاش میکنی که یه کار خوب انجام بدی ؟ 219 00:19:48,520 --> 00:19:50,022 بله، بله دقیقاً. 220 00:19:50,105 --> 00:19:55,485 درسته، خب بزار کاملا باهات روراست باشم، استاد کلاغ. 221 00:19:55,569 --> 00:20:00,157 تو بلافاصله این‌رو به رهبرهای دیگه‌ی چهار پادشاهی میفرستی. 222 00:20:00,782 --> 00:20:05,120 اگه نپذیری، تو همچنین... میدونی. 223 00:20:05,621 --> 00:20:08,081 آم، حالا که درموردش فکر میکنم، 224 00:20:08,165 --> 00:20:11,710 باید برم و برای شما از اینا مراقبت کنم. 225 00:20:11,793 --> 00:20:14,087 هم، فکرمیکردم اینکارو بکنی. 226 00:20:25,557 --> 00:20:26,683 اشتباه میکنی. 227 00:20:26,767 --> 00:20:30,187 کالوم ! اینجا چکار میکنی ؟ دیروقته. 228 00:20:30,270 --> 00:20:32,564 - من هیچوقت تسلیم نمیشم. - کالوم... 229 00:20:33,148 --> 00:20:36,818 مثلا قرار بود که اسب سواری، شمشیرزنی 230 00:20:36,902 --> 00:20:40,197 تیراندازی، تاکتیک‌های نبرد رو یاد بگیرم، ولی تو همه‌چیز بدردنخور بودم‌. 231 00:20:41,240 --> 00:20:44,534 ولی بعدش، تسلیم نشدی ؟ و توشون خوب شدی ؟ 232 00:20:44,618 --> 00:20:49,998 خب، نه، اوناروهم از دست دادم، ولی بعدش جادورو امتحان کردم و حس خوبی داشت. 233 00:20:50,582 --> 00:20:52,501 این حسو داشت که من بالاخره تو یه کاری خوبم. 234 00:20:53,252 --> 00:20:56,713 من جادورو یاد میگیرم.‌ این کسیه که هستم. 235 00:20:57,381 --> 00:21:00,676 همم، من عزمتو تحسین میکنم. 236 00:21:01,301 --> 00:21:04,304 ولی یادگرفتن جادو سرنوشتت نیست. 237 00:21:04,846 --> 00:21:10,602 تو نمیتونی جادوی اولیّه‌رو انجام بدی چونکه متصل به یه نیروی اولیّه بدنیا نیومدی. 238 00:21:10,686 --> 00:21:13,021 متوجه نمیشم. منظورت از متصل بودن چیه ؟ 239 00:21:13,105 --> 00:21:18,443 در زیدیا، همه‌ی موجودات متصل به یک نیروی اولیّه بوجود میان‌. 240 00:21:20,445 --> 00:21:25,367 اونا یه قسمتی از اونرو داخلشون دارن. ما اون قسمت‌رو آرکانوم صدا میزنیم. « راز کیمیاگری » 241 00:21:25,450 --> 00:21:26,868 وایسا، آرکانوم چیه ؟ 242 00:21:26,952 --> 00:21:30,706 شبیه... راز نخستین، یا همچین چیزی هستش. 243 00:21:31,498 --> 00:21:34,001 - راز نخستین ؟ - بله. 244 00:21:34,584 --> 00:21:37,170 اون راز به یک جرقّه تبدیل میشه. 245 00:21:37,796 --> 00:21:42,676 کمترین امکان یه نیروی اولیّه داخل تو هستش. 246 00:21:42,759 --> 00:21:46,013 ولی کافیه که دنیارو با جادوش مشتعل کنه. 247 00:21:47,180 --> 00:21:50,058 خیلی‌خب، خب چی هستش ؟ آرکانوم ماه چیه ؟ 248 00:21:50,142 --> 00:21:55,731 این چیزیه که من... میدونستم. به این آسونی نمیشه با حرف گفتش. 249 00:21:55,814 --> 00:21:59,401 - خب، تلاش کن لطفا.ً - خیلی خب. 250 00:21:59,985 --> 00:22:03,947 آرکانوم ماه درمورد فهمیدن رابطه‌ی 251 00:22:04,031 --> 00:22:07,659 بین ظواهر و واقعیته. 252 00:22:07,743 --> 00:22:13,623 بیشتر مردم معتقدن که این واقعیت درسته و ظواهر فریبنده هستن‌. 253 00:22:13,707 --> 00:22:16,501 ولی کسایی از ما که میدونن آرکانوم ماه 254 00:22:16,585 --> 00:22:21,173 صرفاً برای اینه که ما فقط بتونیم ظواهرشو بشناسیم. 255 00:22:21,256 --> 00:22:23,675 تو هیچوقت نمیتونی واقعیتی‌ 256 00:22:23,759 --> 00:22:26,470 که فراتر از ادراکت هستش‌رو لمس کنی. 257 00:22:29,931 --> 00:22:30,974 گیح شدم. 258 00:22:31,808 --> 00:22:35,979 سرزنشت نمیکنم. بهرحال، تو فقط یه انسانی. 259 00:23:55,892 --> 00:23:56,935 انجامش بده. 260 00:23:58,235 --> 00:24:12,325 Sub By : Erfan_Ugmid