1 00:00:09,280 --> 00:00:10,900 بـا بــوم‌‍‌ 2 00:00:17,350 --> 00:00:24,534 « ترجـــمه و زیرنــویس از Erfan_Ugmid » 3 00:00:27,790 --> 00:00:32,170 سـال ها پیـش ، زیـدیا فقط یک سـرزمین بود ... 4 00:00:34,220 --> 00:00:38,600 کـه پر شـده از جـادو و شـگفتی بود 5 00:00:43,890 --> 00:00:50,270 در زمـان های گـذشته ، فقـط شـش منبـع اولـیه‌‍ـی سحـر و جـادو وجـود داشتـ... 6 00:00:51,900 --> 00:00:55,320 « خـورشید » « مـاه » 7 00:00:56,990 --> 00:00:58,570 « ستـارگان » 8 00:01:01,540 --> 00:01:03,160 « زمیـن » 9 00:01:06,420 --> 00:01:07,710 « آسـمان » 10 00:01:11,670 --> 00:01:13,590 و اقـیانوس 11 00:01:15,670 --> 00:01:22,260 امـا هـزاران سال پـیش، انـسانی جـادوی دیـگری کشـف کرد... 12 00:01:22,350 --> 00:01:25,020 منبـع هَفتم 13 00:01:25,100 --> 00:01:26,310 جـادوی سیـاه 14 00:01:36,030 --> 00:01:40,490 از ماهیـت جادویی در دسترس خودشـان استفاده میشد 15 00:01:41,780 --> 00:01:45,450 تا نـیروی سیاه را آزاد کـند. 16 00:02:00,430 --> 00:02:02,970 وحـشت زده از چیزی کـه میدیدند 17 00:02:03,060 --> 00:02:07,520 الـف ها و اژدهـایان جنـون را متوقـف میکردند. 18 00:02:08,390 --> 00:02:12,110 آنـها انـسان های باقـی مانده را به سمـت غـرب هدایت میکردن. 19 00:02:12,190 --> 00:02:17,150 تا ایـنکه قـاره به دو نـیم تقسـیم شد 20 00:02:17,240 --> 00:02:20,660 در شـرق ، سرزمـین های جادویـی زیدیا بـودند 21 00:02:20,740 --> 00:02:23,830 و در غـرب ، پادشـاهی انسان ها 22 00:02:27,580 --> 00:02:33,250 بـرای قرن ها ، پادشـاه اژدهـایان از مرز محـافظت میکرد. 23 00:02:51,520 --> 00:02:56,480 اژدهـایی که خودش را ثـاندر صدا میزد، هنگـامی که صحـبت میکرد، 24 00:02:56,570 --> 00:03:00,650 صدایـش زمـین و آسمـان را می لرزانـد. 25 00:03:03,120 --> 00:03:07,620 اما در آستـانه شـروع شدن زمـستان 26 00:03:07,700 --> 00:03:13,960 انسـان ها از جـادوی سیـاه غیرقابـل وصفی برای کشتـن ثانـدر استفاده کردند 27 00:03:14,630 --> 00:03:20,550 بعَد از آن ، بـدون رحمـی، آنهـا تنـها تخمـش را نابـود کـردن ، وارثـش را... 28 00:03:20,630 --> 00:03:22,800 شـاهزاده اژدهـا 29 00:03:24,220 --> 00:03:30,020 حـال دنـیا بر پـایه جنـگ تمـام عیـار است. 30 00:03:33,211 --> 00:03:38,500 « شــاهزاده اژدهــا » 31 00:03:39,980 --> 00:03:44,358 « کتـاب اول : مـاه » « فصل اول : پژواک اژدهـا » 32 00:04:18,230 --> 00:04:20,230 بگـیرش ، هیولـای پاسـتیلی 33 00:04:24,200 --> 00:04:26,820 ! کـالوم 34 00:04:26,910 --> 00:04:28,280 چیـزی نیست ازران 35 00:04:28,370 --> 00:04:30,870 فقـط یه رعـد و برقه. چیـزی برای ترسـیدن نیست 36 00:04:30,950 --> 00:04:32,500 بگـیر بخواب 37 00:04:32,580 --> 00:04:34,370 من نتـرسیدم 38 00:04:35,370 --> 00:04:36,710 بِیت ترسید. 39 00:04:56,690 --> 00:04:57,730 کی اونجاست ؟ 40 00:05:01,860 --> 00:05:03,990 ! بـه نام پادشـاه هاروو خودتـو معـرفی کن 41 00:05:42,820 --> 00:05:43,650 ! خواهـش میکنم 42 00:05:46,700 --> 00:05:48,030 تـو کی هسـتی ؟ 43 00:06:33,240 --> 00:06:35,200 جـادوگر بزرگـ ! لطفـا ، ظروریه ! 44 00:06:41,920 --> 00:06:44,380 لـرد ویرن ، یه چیزی دیدم. 45 00:06:53,010 --> 00:06:55,430 لـرد ویرن ، آهـ... پادشـاه هاروو هنـوز بیدار نشدند 46 00:07:07,940 --> 00:07:11,570 وایـرن ، بهت نگفتم اگه دوباره به این زودی بیدارم کنی 47 00:07:11,660 --> 00:07:13,740 مجـبور میشم اعـدامت کنم ؟ 48 00:07:14,450 --> 00:07:16,950 بهت یه دقـیقه وقت میدم 49 00:07:28,300 --> 00:07:32,430 خب ، چی مهمتر از این بود که زندگیتو به خطر انداختی و اینجوری به اتاق خواب پادشاه اومدی ؟ 50 00:07:33,800 --> 00:07:35,390 آدم کش هـا 51 00:07:35,470 --> 00:07:36,890 متوجه ام 52 00:07:36,970 --> 00:07:40,810 یک گشـت زن قبـل سپیده دم دیدتشـون 53 00:07:40,890 --> 00:07:44,400 خب ، انقـدر ترسناک نگاه نکن. ما تعـداد زیادی از اونـارو کشتیم. 54 00:07:44,480 --> 00:07:45,690 نکشتـیم پیپ ؟ 55 00:07:45,770 --> 00:07:47,480 ایندفـعه متفاوته. 56 00:07:47,570 --> 00:07:50,690 ما مـعتقدیم اونا مـون شادووی الـف ها هستن. 57 00:07:51,740 --> 00:07:55,200 مون شـادو الف ها ؟ پست دیـده بان چطور قصر در رفت ؟ 58 00:07:56,070 --> 00:07:59,120 نمـیدونم ، گل آلود و خیس و کثیف بود... 59 00:07:59,200 --> 00:08:01,790 به نحـوی اون خوش شـانسی آورد. 60 00:08:02,500 --> 00:08:04,920 گـارد پادشاهی برای متوقف کردنـش کافی نخواهـد بود 61 00:08:05,580 --> 00:08:07,960 وضعیتو بفرسـت برای ژنـرال آمایا و گـردان دائمی 62 00:08:08,920 --> 00:08:12,090 بـریچ خیلـی دوره. اونهـا هیچوقـت به موقع نمیرسند. 63 00:08:13,090 --> 00:08:14,930 مـاه امشب چجوریه ؟ 64 00:08:15,010 --> 00:08:16,090 کـامل 65 00:08:16,930 --> 00:08:19,220 ... الـبته که کـامله 66 00:08:19,310 --> 00:08:22,180 بمون شـادو الف ها در اوج قدرتـشون 67 00:08:22,810 --> 00:08:24,690 هیـچ دفاعی در مقابل اونا کـافی نخواهد بود. 68 00:08:25,600 --> 00:08:28,940 بعـد ما دفـاع نمیکنیم ، حمـله میکنـیم. 69 00:08:29,530 --> 00:08:32,490 در روز روشـن امـروز مـا باید پیداشون کنیم ، 70 00:08:32,570 --> 00:08:34,110 و قبَل اینکه دیر بشـه متوقفشون کنـیم. 71 00:09:26,870 --> 00:09:28,580 آفریـن ریـلا 72 00:09:28,670 --> 00:09:31,250 آره ، از هردوتـاش استفاده کردم 73 00:09:32,250 --> 00:09:33,840 میتـونم ببینم 74 00:09:59,700 --> 00:10:02,120 بِیت ، ساکت باش 75 00:10:11,500 --> 00:10:15,380 ! شـاهزاده ازران !گـرفتمتون 76 00:10:15,460 --> 00:10:18,090 من فقط داشتـم ... اونهـارو تحسین میکردم. 77 00:10:18,180 --> 00:10:20,180 اوه ، با دستـاتون ؟ 78 00:10:20,260 --> 00:10:23,970 آره‌ ، عـاولی بنظر میرسن. 79 00:10:24,060 --> 00:10:27,390 خـب اونا عـالی هستن، ! و برای شـما نیستن 80 00:10:27,480 --> 00:10:29,900 یا هیـولای کوچیکـتون ، بیت. 81 00:10:31,230 --> 00:10:32,650 ... تو داشتـی 82 00:10:33,230 --> 00:10:35,280 میـتونی از تو چشـماش بخونی که بیگـناهه 83 00:10:37,780 --> 00:10:41,070 داری باهام شـوخی میکنی ؟ من دقیـقا همینجا وایسادم‌ 84 00:10:42,070 --> 00:10:43,080 ! هـعی 85 00:11:02,090 --> 00:11:05,470 شـاهزاده کالوم ما امروز بـر روی هنـرع... 86 00:11:05,560 --> 00:11:07,560 هنـر کار میکنیم ! بالاخـره تو یه چیزی که خوبـم. 87 00:11:09,600 --> 00:11:11,270 معذرت میخوام ، معذرت میخوام دیگـه وقفه نمیندازم. 88 00:11:12,100 --> 00:11:14,310 لطفـا ... ادامه بده سورن. 89 00:11:15,520 --> 00:11:19,280 هنـر دفاع کردن در وضعیت های بحـرانی جنگ با شمشیر. 90 00:11:19,860 --> 00:11:23,200 جفـت شدن زاویـه ها ، حرکت ها ، پیش بینی کردن... 91 00:11:23,280 --> 00:11:26,790 به اشتبـاه انداختن حریفت و تمـومه ، آماده ای ؟ 92 00:11:30,080 --> 00:11:31,960 آهـ ، باید بگـم نه. 93 00:11:32,040 --> 00:11:33,830 عالـیه ، بیا انجـامش بدیم. 94 00:11:38,260 --> 00:11:40,840 پـری ، پـری ، پـری ... مـردی. 95 00:11:42,010 --> 00:11:43,760 پـری ، پـری ... مردی. 96 00:11:43,840 --> 00:11:45,430 پـری ... مردی. 97 00:11:46,430 --> 00:11:48,850 واقعـا ؟ مطـمئنی ؟ حتـی اگه زره پوشیده بودم ؟ 98 00:11:48,930 --> 00:11:51,890 حـتی اگه نادرترین زره افسـانه ای و پوشیده بودی، 99 00:11:51,980 --> 00:11:53,650 با جعل کردن آتیـش سوزی الف ها... 100 00:11:53,730 --> 00:11:54,560 کـاملا مرده بودی. 101 00:11:54,650 --> 00:11:56,690 - ! تو این کار افتضاحم - آره 102 00:11:56,770 --> 00:11:58,320 ولی بهرحال باید تمـرین کنی ... 103 00:11:58,400 --> 00:12:00,320 چون این چیـزیه که از یه شاهزاده انتظار میره. 104 00:12:01,070 --> 00:12:03,910 - یا یه شازده خونـده - چی ؟ 105 00:12:03,990 --> 00:12:05,160 چـی ؟ 106 00:12:15,830 --> 00:12:16,670 هعی ، خواهرت. 107 00:12:16,750 --> 00:12:18,880 - اون قراره به سـمت درست بره - ساکت باش 108 00:12:21,970 --> 00:12:22,800 ! کـلادیا 109 00:12:25,220 --> 00:12:26,930 اوه ، سلام کالـوم 110 00:12:28,680 --> 00:12:30,470 تو جـالب نیستی 111 00:12:32,020 --> 00:12:34,770 - این جدیـده ؟ - بطور نسبی جدیده. 112 00:12:34,850 --> 00:12:38,190 فقـط برای سیصد سال پیشـه. 113 00:12:42,280 --> 00:12:45,700 هعـی ، آهـ ، میتونیم دوباره تلاش کنیم ؟ گمون میـکنم میتونم ایندفعه انجامش بدم. 114 00:12:56,080 --> 00:12:59,130 - اون چی بود ؟ - نمـیدونم 115 00:12:59,210 --> 00:13:01,710 اوه ، داشتم لگـد زدنو تمرین میکردم ؟ 116 00:13:01,800 --> 00:13:04,380 این توی مهارت شمشیرزنی نیست 117 00:13:07,340 --> 00:13:09,050 اوه 118 00:13:09,640 --> 00:13:11,390 متوجـه ام اینجا داره چه اتفاقی می افته 119 00:13:12,390 --> 00:13:14,430 نگران نباش ، کـمکت میکنم 120 00:13:14,520 --> 00:13:15,890 میـای طرف من ایندفعـه 121 00:13:19,230 --> 00:13:23,860 اوه من زخـمی شدم ! توسـط یه شازده خونده ! 122 00:13:23,940 --> 00:13:27,360 لرد استابینگتون ! چرا جهش کردین ؟! 123 00:13:27,950 --> 00:13:28,870 چرا ! 124 00:13:29,490 --> 00:13:32,160 کارت خوب بود ، کـالوم 125 00:13:32,240 --> 00:13:33,830 حقـش بود 126 00:13:35,410 --> 00:13:38,420 شـاهزاده کالوم. پادشـاه سریعا میخواد باهاتون صحبت کنن. 127 00:13:39,080 --> 00:13:40,670 اون واقـعا بهم خنجر نزد 128 00:13:51,850 --> 00:13:54,180 ! پسرا 129 00:13:54,270 --> 00:13:56,270 قـراره سفر کنـید 130 00:13:56,350 --> 00:13:58,270 ! به قلعـه بنـثر 131 00:13:58,350 --> 00:14:01,150 امـا ... الان بهـاره. اونجا قلع‍ـه زمستونیه 132 00:14:01,230 --> 00:14:05,110 زمسـتون در حال اومدنه ... نهایـتا 133 00:14:05,190 --> 00:14:09,360 چـکار کنیم ؟ تنها کار جالبی که اونجا میشه انجام داد با برفـو یخـه. 134 00:14:09,450 --> 00:14:14,040 شـاید بتونی با استـفاده از ‌... خـاک و سنگ چیز جدیدی اختراع کنی 135 00:14:14,120 --> 00:14:16,870 میتونی یه مـرد خاکی درست کنی ! یا... 136 00:14:16,960 --> 00:14:19,000 اسب سوار گلی چـی ؟ 137 00:14:19,080 --> 00:14:20,460 ! میتـونه یه چیزی باشه 138 00:14:23,460 --> 00:14:26,630 ببین ، این چیزیه که ازت میخوام انجـام بدی. 139 00:14:26,720 --> 00:14:29,050 - بابا - تصمـیمم گرفته شده 140 00:14:29,130 --> 00:14:31,890 تو قـبل غروب آفتاب میری، پس برو وسـایلتو جمع کن. 141 00:14:32,470 --> 00:14:33,890 بله قـربان . بجنمب از 142 00:14:38,230 --> 00:14:41,310 چـرا اون مارو فرستاد که بـریم ؟ یه چیـزی میلنگه. 143 00:14:41,400 --> 00:14:44,900 همـه چیز خوب پیش میره. خیلـی خب ؟ مطمئنم. 144 00:14:52,320 --> 00:14:53,450 چه اتـفاقی افتاده پدر ؟ 145 00:14:55,080 --> 00:14:57,250 ... از زیـدیا بازدید کننده داریم 146 00:14:57,910 --> 00:15:00,120 بازدید کنند های ناخواسته. 147 00:15:00,210 --> 00:15:02,830 اونا چی هستن ، میسترلس یا یه همچین چیزی ؟ 148 00:15:02,920 --> 00:15:06,090 - آدم کش ها - میدونم ! فکر کردی من چیم ، یه احمق ؟ 149 00:15:08,470 --> 00:15:11,930 اونها یک اردوگاه مخفی راه اندازی کردن جایی در نزدیکیـه پایه صخره ها 150 00:15:12,010 --> 00:15:13,970 سورن ، تو یه حملرو رهبری میکنی 151 00:15:14,050 --> 00:15:17,350 درسته . اردوگـاه مخفی‌ـشون. 152 00:15:17,430 --> 00:15:20,520 من چجور قراره پیداش کنم وقتی مخفـیه ؟ 153 00:15:21,190 --> 00:15:25,070 این آدم کشـا مـون شادوهای اِلفـا هستن. 154 00:15:25,150 --> 00:15:27,650 اونا قدرتشونو از مـاه میگیرن 155 00:15:27,730 --> 00:15:33,570 داخـل این جعبه یه لونریس فرشتـه ایه... یه پروانـه ماهِ غول پیکر. 156 00:15:33,660 --> 00:15:36,120 به سمـت انرژیشون کشیده میشه. 157 00:15:36,200 --> 00:15:39,540 دنبالش کن ، و پیـداشون میکنی. 158 00:15:39,620 --> 00:15:42,370 و چـه اتفاقی می افته اگه نتونم پیداشون کنم؟ 159 00:15:42,460 --> 00:15:45,790 بعدش ممـکنه در آستانه تغییر زمان قرار بگیریم 160 00:15:45,880 --> 00:15:48,130 - داری میگی اونا پادشـاه و میکشن ؟ 161 00:15:57,680 --> 00:15:59,560 ! اختیار داشتـه باش ، پسر 162 00:15:59,640 --> 00:16:01,480 - میخوای وحشت ایجاد کنی ؟ - معذرت میخوام 163 00:16:01,560 --> 00:16:05,480 فقـط برو بیرونو پیداشون کن ! قبـل غـروب آفتاب 164 00:16:05,560 --> 00:16:10,690 خب ، اگه اینها مون شادوو های وقعیه الفـا هستن ، یبـار که خورشید بالا بره... 165 00:16:10,780 --> 00:16:12,740 اونا غیرقابل توقـف میشن. 166 00:16:13,360 --> 00:16:15,820 خـب ، من میرم یه راهی برای متوقف کردنشون پیدا کنم. 167 00:16:15,910 --> 00:16:19,740 بالاخـره متوقف نشدن فقـط یه نوع متوقف کردن میمونه. 168 00:16:19,830 --> 00:16:22,160 نه ، اون واقـعا درست نیست. 169 00:16:22,250 --> 00:16:24,120 چـرا ، این بیشتر با عقـلم جور در میاد. 170 00:16:31,090 --> 00:16:35,010 ! صـبر کن ، منم باهات میام 171 00:16:35,760 --> 00:16:37,550 فوالعـاده بنظر میای 172 00:16:37,640 --> 00:16:41,270 وای ، فقـط میدونی که، اون زره مراسـمه. 173 00:16:41,350 --> 00:16:45,810 این سـه برابر سنگین تر و نیـمه قویتره. ! ولی خیلی پرزرق و برقـه 174 00:16:45,900 --> 00:16:49,900 برام مهم نیست . میدونم چه اتفاقی داره می افته و باهات میام. 175 00:16:49,980 --> 00:16:53,820 - تو فـقط یه بچه ای کالوم. - دوماه دیگه پونزده سـالم میشه. 176 00:16:53,900 --> 00:16:56,660 ! اوه ، چـهارده سالو سه چهارم ! واو 177 00:16:57,280 --> 00:17:00,450 پنجـشنبه. سورن ، اون پادشاهمونه. 178 00:17:00,540 --> 00:17:03,460 و پدرمـه. این وظیـفمه که کمکش کنم. 179 00:17:03,540 --> 00:17:06,620 خب ، از لـحاظ فنی اون ناپـدریته. 180 00:17:07,960 --> 00:17:10,670 ولی مطمـئنم شبیه همن . بگیـرش 181 00:17:13,380 --> 00:17:15,760 تو قـرار بود بگیریش 182 00:17:30,440 --> 00:17:34,900 در آسـتانه رسیدن زمستون ، چهار ماه کامل گذشته، 183 00:17:34,990 --> 00:17:39,700 انـسانها از زیدیا عبور کردن و پادشاهِ اژدهارو به قتل رسوندن. 184 00:17:39,780 --> 00:17:44,410 بعدش اونا تنها تخمـشو نابود کردن. شاهزاده اژدهـا. 185 00:17:44,500 --> 00:17:48,250 امـشب ما زندگیمونو به عدالت پیوند میزنیم 186 00:17:48,330 --> 00:17:52,500 - نفسـم برای آزادی - چشمـانم برای حقیقت 187 00:17:52,590 --> 00:17:56,470 - قدرتم برای افتـخار - خونـم برای عدالـت 188 00:17:57,510 --> 00:17:59,470 قلـبم برای زیدیـا 189 00:18:03,100 --> 00:18:07,520 زنـدگی گرانبهاست . زندگـی ارزشمنده. 190 00:18:07,600 --> 00:18:10,360 ما قبـولش میکنیم ولی نه به آرومـی. 191 00:18:16,240 --> 00:18:20,620 ! مـاه خورشید رو بازتاب میده ، همونطور که مرگ زندگـی رو 192 00:18:34,460 --> 00:18:37,260 وقتـی این کار تموم شد ، من یک شـادوهاک 193 00:18:37,340 --> 00:18:40,760 با یک پیغام روبان خـونی به ملکـه اژدها میفرستم. 194 00:18:40,840 --> 00:18:43,970 زمانی که ماه در بالاترین نقطه‌‍ـست ما حمله میکنیم 195 00:18:46,350 --> 00:18:48,940 - اوه ، رونـان ؟ - چـی شده رایلا ؟ 196 00:18:49,560 --> 00:18:53,400 ... در تعجـبم اگه بفهمن که ما داریم میایم ؟ 197 00:18:53,480 --> 00:18:56,230 ما مزیـت سوپرایز کردن داریم. 198 00:18:56,320 --> 00:18:59,740 اگـه سریع عمل کنیم اهدافـمونو بدون قربانی کردن انجام میدیم. 199 00:19:16,590 --> 00:19:19,420 اوه بیت ، تو در دنبال کردنو مخفی شدن افتضاحی. 200 00:19:21,380 --> 00:19:24,760 - از ! داری چکار میکنی ؟ - سلام کـالوم ، تو یه ... 201 00:19:24,850 --> 00:19:27,100 نه ، من یه ژلـه‌ـی ترش احمقانه نمیخوام. 202 00:19:27,180 --> 00:19:29,980 چرا لوازمـتو جمع نکردی ؟ میدونی که ما باید بزودی حرکت کنیم‌. 203 00:19:30,060 --> 00:19:32,520 ولی ... تو لوازمـتو جمع نکردی. 204 00:19:32,600 --> 00:19:34,440 فـکر میکنی من دارم چکار میکنم ؟ 205 00:19:36,270 --> 00:19:38,610 ازران ! متوجه‌ نیستی ، نه ؟ 206 00:19:38,690 --> 00:19:41,030 چرا فکر میـکنی اونا دارن مارو میفرستن که بریم ؟ 207 00:19:41,110 --> 00:19:43,410 ! بـخاطر اینکه اونا میخوان بیان که بکشنش 208 00:20:03,090 --> 00:20:07,640 بزار ببینیم این پـروانه ی فرشته ایِ جادویی میتونه بیشتر از یه کمد پر از ژاکـت ماه‌ـی پیدا کنه. 209 00:20:08,810 --> 00:20:12,350 - میدونی که " بـخاطر اینکه پروانـه ها لباس میخورن" - بله ، قربان. 210 00:20:22,990 --> 00:20:23,990 ! بـزنید بریم 211 00:20:46,050 --> 00:20:47,720 اونا میدونن ما اینجاییم 212 00:20:54,390 --> 00:20:55,940 ! میستیـکا آربـورا 213 00:21:20,000 --> 00:21:22,380 ! هیـچی 214 00:21:22,460 --> 00:21:27,800 یه پروانه ی جادویی مثله یه پروانه معمولی بی ارزشه. هیچکسی و غافل گیر نمیکنه. 215 00:21:33,310 --> 00:21:35,640 ما مجبوریم صبر کنیم تا الف ها بیان سراغمـون. 216 00:22:04,670 --> 00:22:06,800 تو بهـم دروغ گفتی 217 00:22:06,880 --> 00:22:10,090 - ! تو گـذاشتی که بره - ! رونام ، معذرت میـخوام 218 00:22:10,180 --> 00:22:13,970 آدمـِه ... اون بهم نگاه کرد و من تـرس و تو چشماش دیدم. 219 00:22:14,060 --> 00:22:17,600 ! الـبته که اون ترسیده بود ! اما تو یه کـاری داشتی که باید انجام میدادی 220 00:22:17,690 --> 00:22:22,270 ! اون بـهم کاری نداشت چجـوری میتونستم جونشو بگیرم ؟ 221 00:22:22,360 --> 00:22:23,900 ... تو گـذاشتی زنده بمونه 222 00:22:23,980 --> 00:22:25,740 ! ولـی هممونو به کشـتن دادی 223 00:22:27,860 --> 00:22:34,256 « ترجـــمه و زیرنویــس از Erfan_Ugmid »