1 00:00:02,809 --> 00:00:04,108 ‫شربت تریاک! 2 00:00:04,109 --> 00:00:06,208 ‫من با مسموم کردن اون موافقت نکردم! 3 00:00:07,310 --> 00:00:09,708 ‫من این کار رو برای پول انجام نمیدم، 4 00:00:09,709 --> 00:00:12,008 ‫برای عشق انجام میدم. 5 00:00:12,009 --> 00:00:14,075 ‫من با صداقت کامل بهت میگم که... 6 00:00:14,076 --> 00:00:16,108 ‫تا به حال این‌قدر زیبا نبودی. 7 00:00:16,109 --> 00:00:17,908 ‫من و لوسی تو سن کم ازدواج کردیم. 8 00:00:17,909 --> 00:00:19,375 ‫اون می‌خواست توی لندن بمونه. 9 00:00:19,376 --> 00:00:20,543 ‫اون‌جا بود که با سرهنگ لنکس آشنا شد. 10 00:00:20,544 --> 00:00:22,442 ‫من به لندن رفتم، 11 00:00:22,443 --> 00:00:24,175 ‫و فهمیدم که اون حامله هست. 12 00:00:24,176 --> 00:00:25,408 ‫بچه‌ مال سرهنگ بود؟ 13 00:00:25,432 --> 00:00:31,432 ‫سی نما تقدیم می‌کند ‫30nama.com 14 00:00:31,432 --> 00:00:35,432 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 15 00:00:35,432 --> 00:00:40,432 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما @CinamaSub 16 00:00:40,456 --> 00:00:45,456 مترجم: میثم موسویان MeysaM.UnicorN t.Me/unicorn025 17 00:01:48,176 --> 00:01:51,475 ‫پس سرهنگ بوده که همسر ‫آقای کلبورن رو دزدیده؟ 18 00:01:51,476 --> 00:01:53,642 ‫اون قربانی نیست و شرور داستانه؟ 19 00:01:53,643 --> 00:01:56,975 ‫آقای کلبورن اصلا اون مردی ‫نیست که به من القا کرده بودن. 20 00:01:56,976 --> 00:01:59,175 ‫باورم نمیشه که چطور ‫سرهنگ با تو رفتار کرد. 21 00:01:59,176 --> 00:02:01,342 ‫من هیچ وقت خودمو نمی‌بخشم. 22 00:02:01,343 --> 00:02:03,142 ‫توی این هفته‌ها ما بهت فشار می‌آوردیم ‫که اونو برای ازدواج در نظر بگیری. 23 00:02:03,143 --> 00:02:04,176 ‫دیشب... 24 00:02:04,177 --> 00:02:05,975 ‫ما اصرار کردیم که با اون برقصی. 25 00:02:05,976 --> 00:02:07,342 ‫همه‌ی ما فریب خوردیم. 26 00:02:07,343 --> 00:02:08,808 ‫به نظر میاد که قضاوت ‫من در مورد افراد افتضاحه، 27 00:02:08,809 --> 00:02:11,508 ‫حداقل در مورد مردا این‌طوره. 28 00:02:11,509 --> 00:02:13,775 ‫شاید بتونی از این یه درسی بگیری. 29 00:02:13,776 --> 00:02:15,608 ‫نباید به سربازا اعتماد کرد. 30 00:02:15,609 --> 00:02:16,643 ‫بهتره بچسبیم به... 31 00:02:16,644 --> 00:02:18,808 ‫هنرمندا؟ 32 00:02:18,809 --> 00:02:21,175 ‫به عنوان مثال. 33 00:02:21,176 --> 00:02:23,142 ‫همه‌ی سربازا غیرقابل اعتماد نیستن. 34 00:02:23,143 --> 00:02:26,242 ‫من یه سربازی می‌شناسم ‫که از هر جهتی قابل تحسینه. 35 00:02:26,243 --> 00:02:28,408 ‫اصلا نمی‌دونم کی رو داری میگی. 36 00:02:28,409 --> 00:02:30,342 ‫فکر کنم برای اون بیشتر از ‫هر کس دیگه‌ای که این‌جا دیدم... 37 00:02:30,343 --> 00:02:34,742 ‫دلم تنگ میشه. 38 00:02:34,743 --> 00:02:37,242 ‫این عجیب نیست؟ 39 00:02:37,243 --> 00:02:39,642 ‫چطور می‌تونیم با احساسات ‫خودمون غریبه باشیم؟ 40 00:02:41,476 --> 00:02:43,508 ‫این اصلا عجیب نیست. 41 00:02:48,343 --> 00:02:49,775 ‫من شاهد رفتار شما... 42 00:02:49,776 --> 00:02:54,675 ‫در مهمونی رقص دیشب بودم، بانوی من. 43 00:02:54,676 --> 00:02:57,076 ‫همه‌ی ما شدیدا نگران هستیم. 44 00:02:58,309 --> 00:03:00,075 ‫و به من گفته شده وقتی برگشتی، 45 00:03:00,076 --> 00:03:03,075 ‫سعی کردی بچه رو بگیری. 46 00:03:03,076 --> 00:03:05,542 ‫نه. 47 00:03:05,543 --> 00:03:07,642 ‫من هیچ وقت به بچه‌ام صدمه‌ای نمیزنم. 48 00:03:07,643 --> 00:03:09,809 ‫بچه‌ات؟ 49 00:03:13,743 --> 00:03:16,575 ‫منظورم این نبود.... 50 00:03:16,576 --> 00:03:18,608 ‫بانو بابینگتون عزیزم. 51 00:03:18,609 --> 00:03:21,242 ‫باید کمکم کنی، دکتر. 52 00:03:21,243 --> 00:03:25,275 ‫من نمی‌تونم تشخیص بدم چی واقعیه... 53 00:03:25,276 --> 00:03:30,208 ‫و چی حاصل توهم و خیال منه. 54 00:03:30,209 --> 00:03:33,642 ‫بعضی وقتا می‌خوام سرمو بکوبم به دیوار... 55 00:03:33,643 --> 00:03:36,476 ‫تا از این افکار راحت شم. 56 00:04:11,243 --> 00:04:12,475 ‫خانم هیوود. 57 00:04:12,476 --> 00:04:13,576 ‫فکر کردم دیگه نمی‌بینمت. 58 00:04:13,577 --> 00:04:15,842 ‫میای داخل؟ 59 00:04:15,843 --> 00:04:18,008 ‫ممنون. 60 00:04:18,009 --> 00:04:21,309 ‫حرفی که می‌خوام بزنم ‫زیاد وقتت رو نمیگیره. 61 00:04:23,909 --> 00:04:25,208 ‫من مردی نیستم که... 62 00:04:25,209 --> 00:04:28,508 ‫در ابراز احساساتش ماهر باشه، خانم هیوود. 63 00:04:28,509 --> 00:04:31,108 ‫صداقت هم زیبایی خودش رو داره، 64 00:04:31,109 --> 00:04:33,575 ‫این‌طور فکر نمی‌کنی؟ 65 00:04:33,576 --> 00:04:37,042 ‫پس بذار اینو بگم که... 66 00:04:37,043 --> 00:04:38,243 ‫در هفته‌های گذشته، 67 00:04:38,244 --> 00:04:40,509 ‫من رفته رفته... 68 00:04:45,809 --> 00:04:47,442 ‫تو رو دوست خودم در نظر گرفتم. 69 00:04:47,443 --> 00:04:53,443 ‫و برای همین، اومدم یه ‫یادگاری رو به تو پیشکش کنم، 70 00:04:53,976 --> 00:04:55,843 ‫یه چیزی که با اون منو یادت بمونه. 71 00:05:00,043 --> 00:05:01,375 ‫فقط یه چیزی... 72 00:05:01,376 --> 00:05:03,908 ‫تا به ویلینگتون برنگشتی اینو باز نکن. 73 00:05:03,909 --> 00:05:06,008 ‫قول میدی؟ 74 00:05:06,009 --> 00:05:09,208 ‫قول میدم. 75 00:05:09,209 --> 00:05:10,442 ‫خب. 76 00:05:10,443 --> 00:05:13,743 ‫پس دیگه خداحافظ. 77 00:05:22,143 --> 00:05:23,109 ‫خداحافظ. 78 00:05:31,576 --> 00:05:32,976 ‫لعنتی! 79 00:05:37,043 --> 00:05:39,308 ‫متاسفانه اون نه تنها برای خودش... 80 00:05:39,309 --> 00:05:40,975 ‫بلکه برای اطرافیانش هم خطرناک شده. 81 00:05:40,976 --> 00:05:43,342 ‫کاپیتان دنهم، این که تو... 82 00:05:43,343 --> 00:05:44,708 ‫صبح عروسیت خواستی بیام این‌جا... 83 00:05:44,709 --> 00:05:47,675 ‫عمق نگرانی تو رو می‌رسونه. 84 00:05:47,676 --> 00:05:50,375 ‫و نگرانی شما به جا هست. 85 00:05:50,376 --> 00:05:54,475 ‫فکر می‌کنم هیستری اون به جایی رسیده... 86 00:05:54,476 --> 00:05:56,075 ‫که قابل بازگشت نیست. 87 00:05:56,076 --> 00:05:57,375 ‫این حرفا چیه! 88 00:05:57,376 --> 00:06:00,842 ‫باید یه درمانی باشه ‫که بتونیم اونو از این... 89 00:06:00,843 --> 00:06:02,009 ‫مرض نجات بدیم. 90 00:06:02,010 --> 00:06:05,975 ‫این یه مرض نیست، بانوی من! 91 00:06:05,976 --> 00:06:11,475 ‫متاسفانه وقتش رسیده که یه کار اساسی بکنیم. 92 00:06:11,476 --> 00:06:13,343 ‫منظورت این نیست که... 93 00:06:14,543 --> 00:06:15,609 ‫بفرستیمش تیمارستان. 94 00:06:21,976 --> 00:06:23,875 ‫می‌بینم که وسائلت رو... 95 00:06:23,876 --> 00:06:25,508 ‫جمع کردی، آقای لاکهارت. 96 00:06:25,509 --> 00:06:27,942 ‫تو که ما رو تنها نمیذاری؟ 97 00:06:27,943 --> 00:06:30,275 ‫متاسفانه چرا، خانم هنکینز. 98 00:06:30,276 --> 00:06:31,842 ‫همین امروز میرم. 99 00:06:31,843 --> 00:06:33,208 ‫چه‌قدر حیف! 100 00:06:33,209 --> 00:06:35,042 ‫من آدم بی‌قراری هستم. 101 00:06:35,043 --> 00:06:39,442 ‫و این بی‌قراری می‌خواد تو رو کجا ببره؟ 102 00:06:39,443 --> 00:06:41,308 ‫من توی کل قاره می‌گردم. 103 00:06:41,309 --> 00:06:43,042 ‫با یه همراه عزیز. 104 00:06:43,043 --> 00:06:45,042 ‫یه دوست؟ 105 00:06:45,043 --> 00:06:48,142 ‫اون چیزی بیش از یه دوسته. 106 00:06:48,143 --> 00:06:49,375 ‫تبریک میگم، 107 00:06:49,376 --> 00:06:50,842 ‫آقای لاکهارت! 108 00:06:50,843 --> 00:06:53,208 ‫و این بانوی خوش‌بخت کی هست؟ 109 00:06:53,209 --> 00:06:54,642 ‫در همین حد بگم که... 110 00:06:54,643 --> 00:06:59,243 ‫اون الهام‌بخش‌ترین مدلی هست که ‫یه هنرمند می‌تونه انتظار داشته باشه. 111 00:07:06,376 --> 00:07:07,343 ‫تموم شد. 112 00:07:18,176 --> 00:07:19,209 ‫خب، خانم لمب؟ 113 00:07:19,210 --> 00:07:22,808 ‫من تو رو خوب کشیدم؟ 114 00:07:22,809 --> 00:07:25,342 ‫کاملا. 115 00:07:28,476 --> 00:07:30,442 ‫من مقداری حساب و کتاب کردم. 116 00:07:30,443 --> 00:07:32,275 ‫این جمع بستانکاری‌ مغازه‌دارها... 117 00:07:32,276 --> 00:07:34,242 ‫و مهمان‌دارها از سرهنگ و افرادشه. 118 00:07:34,243 --> 00:07:36,475 ‫و این بدهی تو به سرهنگه. 119 00:07:36,476 --> 00:07:37,509 ‫مری... 120 00:07:37,510 --> 00:07:39,375 ‫عذرخواهی فایده‌ای نداره، تام. 121 00:07:39,376 --> 00:07:41,208 ‫در حال حاضر ما باید در مورد ‫کاری که باید انجام بشه تصمیم بگیریم. 122 00:07:41,209 --> 00:07:42,276 ‫ما باید از پس‌اندازی که... 123 00:07:42,277 --> 00:07:44,376 ‫- برای بچه‌هامون گذاشتیم قرض برداریم. ‫- قربان. 124 00:07:49,809 --> 00:07:53,408 ‫اوه، اموال سیدنی. 125 00:07:53,409 --> 00:07:55,543 ‫بالاخره اومد. 126 00:07:57,076 --> 00:07:58,942 ‫بذاریدش توی اتاق مطالعه. 127 00:07:58,943 --> 00:08:01,042 ‫چشم، قربان. 128 00:08:37,543 --> 00:08:38,876 ‫خانم هیوود. 129 00:08:40,109 --> 00:08:42,876 ‫شاید بهتر باشه ما شرایط کار رو تغییر بدیم. 130 00:08:47,976 --> 00:08:49,375 ‫کار ما تموم شد. 131 00:08:49,376 --> 00:08:52,575 ‫بابینگتون وقتی برگرده همسرش رو در حالی ‫که مجنون شده توی تیمارستان پیدا می‌کنه. 132 00:08:52,576 --> 00:08:53,809 ‫تیمارستان؟! 133 00:08:54,809 --> 00:08:57,042 ‫ما باید خیالمون راحت شه که ‫برای همیشه از دستش خلاص شدیم. 134 00:08:57,043 --> 00:08:58,508 ‫نباید اجازه بدیم که اون پول ما رو بگیره. 135 00:08:58,509 --> 00:09:00,476 ‫پول جورج. 136 00:09:03,176 --> 00:09:04,408 ‫البته. 137 00:09:04,409 --> 00:09:08,742 ‫توی صبحونه‌ی عروسی‌مون ‫لیوانش رو پر نگه دار. 138 00:09:08,743 --> 00:09:11,575 ‫اون می‌خواد به سلامتی خوشبختی ما بنوشه. 139 00:09:11,576 --> 00:09:12,576 ‫آره، همین کارو می‌کنه. 140 00:09:41,376 --> 00:09:43,543 ‫اون می‌خواست تو اینو داشته باشی. 141 00:09:58,143 --> 00:10:00,542 ‫ورق‌های بازیش. 142 00:10:00,543 --> 00:10:02,508 ‫همیشه امیدوار بودم که یه روزی اونو... 143 00:10:02,509 --> 00:10:03,909 ‫توی بازی ۲۱ شکست بدم. ‫[همون بلک‌جک] 144 00:10:06,709 --> 00:10:08,142 ‫برادر. 145 00:10:08,143 --> 00:10:12,075 ‫این دستخط سیدنیه. 146 00:10:24,709 --> 00:10:28,875 ‫من در مورد مکالمه‌ی دیشبمون فکر کردم. 147 00:10:28,876 --> 00:10:30,742 ‫باید عذرخواهی کنم. 148 00:10:30,743 --> 00:10:32,008 ‫زیادی حرف زدم. 149 00:10:32,009 --> 00:10:33,009 ‫تمنا دارم که هیچ وقت در ‫این مورد با کسی حرف نزنی. 150 00:10:33,010 --> 00:10:35,176 ‫من هیچی به کسی نمیگم. 151 00:10:37,276 --> 00:10:41,509 ‫من هم طعم دلشکستگی و خیانت رو چشیدم. 152 00:10:44,043 --> 00:10:45,708 ‫من قسم خوردم دیگه نزدیک عشق و ازدواج نرم. 153 00:10:45,709 --> 00:10:49,908 ‫و با این حال متوجه شدم که... 154 00:10:49,909 --> 00:10:52,409 ‫نمی‌تونم خود واقعیم رو مخفی کنم. 155 00:10:54,309 --> 00:10:58,308 ‫باید زندگیم رو بکنم. 156 00:10:58,309 --> 00:11:00,042 ‫وقتش نرسیده که ‫تو هم این کارو بکنی؟ 157 00:11:08,843 --> 00:11:10,275 ‫آقای کلبورن! 158 00:11:10,276 --> 00:11:12,043 ‫آقای کلبورن! 159 00:11:14,143 --> 00:11:16,375 ‫دوشیزه لئونورا، قربان. 160 00:11:16,376 --> 00:11:18,409 ‫اونو پیدا نمی‌کنم. 161 00:11:20,676 --> 00:11:23,608 ‫"متاسفانه من شدیدا مریض ‫هستم و قدرت نوشتن هر چیزی... 162 00:11:23,609 --> 00:11:25,042 ‫که می‌خوام رو ندارم، 163 00:11:25,043 --> 00:11:27,875 ‫اما در این حد بگم که به‌خاطر این‌که... 164 00:11:27,876 --> 00:11:30,843 ‫تو رو از نابودی نجات دادم ‫عذاب وجدان نداشته باش. 165 00:11:32,509 --> 00:11:34,275 ‫اگه می‌خوای یاد منو زنده نگه داری، 166 00:11:34,276 --> 00:11:38,408 ‫باید رویای خودت رو ادامه بدی. 167 00:11:38,409 --> 00:11:41,509 ‫از ریسک کردن نترس... 168 00:11:44,509 --> 00:11:47,508 ‫وگرنه زندگی به چه دردی می‌خوره؟" 169 00:11:47,509 --> 00:11:50,642 ‫من کیفم رو جا گذاشتم. 170 00:11:50,643 --> 00:11:51,643 ‫فقط یه لحظه طول می‌کشه. 171 00:11:53,743 --> 00:11:55,308 ‫"اما مهمترین چیزی که... 172 00:11:55,309 --> 00:11:57,108 ‫باید به تو محول کنم... 173 00:11:57,109 --> 00:12:00,942 ‫محافظت از جورجیانا هست... 174 00:12:00,943 --> 00:12:03,475 ‫در برابر مردی که دنبال ‫بدست آوردن ثروت اونه. 175 00:12:03,476 --> 00:12:06,708 ‫اون مرد به هیچ اخلاقیاتی پایبند نیست. 176 00:12:06,709 --> 00:12:09,342 ‫اسم اون... 177 00:12:09,343 --> 00:12:10,876 ‫چارلز لاکهارت هست." 178 00:12:18,609 --> 00:12:21,075 ‫ما به تک تک خدمه‌ی خونه ‫گفتیم که کل ملک رو بگردن. 179 00:12:21,076 --> 00:12:23,175 ‫همه‌ی جاهای خونه رو جستجو کردیم. 180 00:12:23,176 --> 00:12:25,542 ‫نمیشه که همین‌جوری غیب شده باشه! 181 00:12:25,543 --> 00:12:27,709 ‫لئو! 182 00:12:30,709 --> 00:12:32,909 ‫آگوستا. 183 00:12:35,776 --> 00:12:37,942 ‫من بهش قول دادم. 184 00:12:37,943 --> 00:12:39,475 ‫آگوستا، یعنی که چی... 185 00:12:39,476 --> 00:12:41,043 ‫عیبی نداره. 186 00:12:43,709 --> 00:12:45,708 ‫اون اواخر دیشب منو بیدار کرد. 187 00:12:45,709 --> 00:12:46,909 ‫اون گریه می‌کرد. 188 00:12:48,209 --> 00:12:49,775 ‫اون گفت که صحبت‌های شما رو شنیده. 189 00:12:49,776 --> 00:12:51,675 ‫یه چیزی در مورد سرهنگ لنکس. 190 00:12:51,676 --> 00:12:54,843 ‫اون رفته که با اون حرف بزنه. 191 00:13:18,009 --> 00:13:21,643 ‫اومدی این‌جا که عضو ارتش بشی؟ 192 00:13:24,143 --> 00:13:28,243 ‫من می‌خوام با سرهنگ لنکس صحبت کنم. 193 00:13:43,309 --> 00:13:45,408 ‫ما انتظار داریم که مهمونای بیشتری... 194 00:13:45,409 --> 00:13:46,975 ‫توی کلیسا به ما ملحق بشن؟ 195 00:13:46,976 --> 00:13:48,342 ‫قطعا نه. 196 00:13:48,343 --> 00:13:52,308 ‫ما می‌خوایم این مراسم تا جای ‫ممکن سریع و بی‌سر و صدا انجام بشه. 197 00:13:52,309 --> 00:13:54,608 ‫خب، بانوی من، در مورد سریع بودن... 198 00:13:54,609 --> 00:13:57,708 ‫من سرودی رو انتخاب کردم ‫که پنج شیش بیت بیشتر نداره... 199 00:13:57,709 --> 00:14:01,708 ‫و به خواهرم نواختن ‫موسیقی مناسبش رو یاد میدم. 200 00:14:01,709 --> 00:14:03,408 ‫و صحبت‌های خودم رو... 201 00:14:03,409 --> 00:14:04,808 ‫به نیم ساعت محدود می‌کنم. 202 00:14:04,809 --> 00:14:06,075 ‫لازم نیست سرودی خونده بشه. 203 00:14:06,076 --> 00:14:09,142 ‫و اگه سخنرانی هم نکنی ‫چیزی از ما کم نمیشه. 204 00:14:09,143 --> 00:14:12,643 ‫آیین مراسم خاکسپاری برای ‫چنین رویدادی مناسب‌تره. 205 00:14:14,976 --> 00:14:17,042 ‫آقای هنکینز بانو بابینگتون رو عفو کنید. 206 00:14:17,043 --> 00:14:19,343 ‫اون خیلی حالش خوش نیست. 207 00:14:22,243 --> 00:14:24,275 ‫ما باید نوشیدنی بخوریم. 208 00:14:24,276 --> 00:14:26,242 ‫با چه آرزویی می‌نوشیم؟ 209 00:14:26,243 --> 00:14:28,575 ‫امیدوارم ازدواج شما با فرزندان‌تون... 210 00:14:28,576 --> 00:14:30,642 ‫پربار بشه. 211 00:14:30,643 --> 00:14:33,709 ‫متاسفانه یکمی دیر آرزو ‫کردی کار از کار گذشته. 212 00:14:35,209 --> 00:14:36,875 ‫به سلامتی همسر زیبام، کلارا. 213 00:14:36,876 --> 00:14:39,475 ‫ممنون که منو سر و سامون دادی. 214 00:14:39,476 --> 00:14:40,876 ‫نه، استر. 215 00:14:41,976 --> 00:14:43,308 ‫حق با کلارا هست. 216 00:14:43,309 --> 00:14:44,642 ‫بعد از اون افتضاح دیشب... 217 00:14:44,643 --> 00:14:46,675 ‫شاید بهتر باشه نوشیدنی نخوری، استر. 218 00:14:46,676 --> 00:14:48,243 ‫یه نوشیدنی که ضرری نداره. 219 00:14:55,376 --> 00:14:57,775 ‫تو به حقیقت اعتراف می‌کنی، ادوارد؟ 220 00:14:57,776 --> 00:15:00,042 ‫یا من باید این کارو بکنم؟ 221 00:15:13,076 --> 00:15:14,176 ‫خانم لمب؟ 222 00:15:14,177 --> 00:15:17,309 ‫چند نفر اومدن به ملاقاتت. 223 00:15:21,809 --> 00:15:23,209 ‫چی شده؟ 224 00:15:29,176 --> 00:15:32,443 ‫اون نقشه چیده که متقاعدت کنه دیوونه‌ای. 225 00:15:33,776 --> 00:15:35,208 ‫اون از عمیق‌ترین نقاط ضعفت... 226 00:15:35,209 --> 00:15:38,143 ‫سوءاستفاده کرد. 227 00:15:39,576 --> 00:15:41,875 ‫و از این بابت تا ابد شرمنده هستم که... 228 00:15:41,876 --> 00:15:45,042 ‫نه تنها در این مورد سکوت کردم... 229 00:15:45,043 --> 00:15:47,908 ‫بلکه توی این ظلم کمکش کردم. 230 00:15:47,909 --> 00:15:49,442 ‫این چرنده! 231 00:15:49,443 --> 00:15:51,343 ‫امکان نداره حرفشو باور کنی. 232 00:15:55,009 --> 00:15:59,942 ‫من به خودم می‌گفتم این به‌خاطر پسرمونه. 233 00:15:59,943 --> 00:16:03,609 ‫و تو مانع رسیدن ارث ‫و میراث به اون هستی. 234 00:16:04,809 --> 00:16:08,909 ‫ما هر نامه‌ای که بابینگتون ‫به تو فرستاد رو دزدیدیم. 235 00:16:10,776 --> 00:16:11,909 ‫ما کاری کردیم که... 236 00:16:11,910 --> 00:16:17,075 ‫حتی به چشمای خودت هم شک کنی. 237 00:16:17,076 --> 00:16:21,709 ‫و تنتور دکتر فیوکس... 238 00:16:24,576 --> 00:16:27,975 ‫تنتوری که تو بهش امید بسته بودی، 239 00:16:27,976 --> 00:16:30,942 ‫ما اونو با این... 240 00:16:30,943 --> 00:16:33,175 ‫شربت تریاک جایگزین کردیم. 241 00:16:33,176 --> 00:16:34,608 ‫متوجه نیستین که با این ‫دروغ‌ها می‌خواد به چی برسه؟ 242 00:16:34,609 --> 00:16:36,908 ‫اون می‌خواد ما رو به جون هم بندازه! 243 00:16:36,909 --> 00:16:40,442 ‫تو خواستی من ببخشمت و منم بخشیدم. 244 00:16:40,443 --> 00:16:42,642 ‫تو سرپناه خواستی... 245 00:16:42,643 --> 00:16:45,042 ‫و منم قبول کردم! 246 00:16:45,043 --> 00:16:48,442 ‫فکر می‌کردم پشیمونی شما واقعیه. 247 00:16:48,443 --> 00:16:50,908 ‫چه‌قدر احمق بودم! 248 00:16:50,909 --> 00:16:52,375 ‫هر دوی شما... 249 00:16:52,376 --> 00:16:53,642 ‫نفرت‌انگیز هستید. 250 00:16:53,643 --> 00:16:57,075 ‫هیچ مجازاتی به اندازه‌ی ‫کافی برای شما شدید نیست! 251 00:16:57,076 --> 00:16:58,609 ‫نه، خاله. 252 00:17:00,309 --> 00:17:05,008 ‫حق کلارا نیست که تنبیه بشه. 253 00:17:05,009 --> 00:17:08,876 ‫اون هم به اندازه‌ی من این‌جا قربانیه. 254 00:17:11,276 --> 00:17:13,409 ‫ما نمی‌تونیم اونو طرد کنیم. 255 00:17:16,709 --> 00:17:20,709 ‫هم به‌خاطر خودش و هم به‌خاطر جورج. 256 00:17:34,343 --> 00:17:37,208 ‫این یه سرهنگه، مثل تو. 257 00:17:37,209 --> 00:17:40,408 ‫اون یه گردان هزارنفره رو رهبری می‌کنه. 258 00:17:40,409 --> 00:17:43,708 ‫اگه منم پسر بودم ‫می‌تونستم یه سرهنگ بشم. 259 00:17:43,709 --> 00:17:46,408 ‫یا شاید یه دوک. 260 00:17:46,409 --> 00:17:48,642 ‫والدینت می‌دونن که این‌جایی. 261 00:17:48,643 --> 00:17:52,308 ‫من والدینی ندارم. 262 00:17:52,309 --> 00:17:53,309 ‫مادرم مرده. 263 00:17:53,310 --> 00:17:55,475 ‫متاسفم که اینو می‌شنوم. 264 00:17:55,476 --> 00:17:57,742 ‫مدت کمی بعد از تولدم این اتفاق افتاد. 265 00:17:57,743 --> 00:17:58,943 ‫من هیچ وقت اونو نشناختم. 266 00:18:00,309 --> 00:18:01,676 ‫اما تو می‌شناختیش. 267 00:18:03,476 --> 00:18:06,042 ‫اسمش لوسی کلبورن بود. 268 00:18:08,476 --> 00:18:09,708 ‫من می‌خواستم تو رو ملاقات کنم... 269 00:18:09,709 --> 00:18:14,209 ‫تا ببینم حقیقت داره که ‫تو پدر واقعی من هستی. 270 00:18:17,209 --> 00:18:18,608 ‫چند سالته؟ 271 00:18:18,609 --> 00:18:20,343 ‫من ماه اکتبر نه سالم میشه. 272 00:18:22,009 --> 00:18:23,876 ‫- عذر می‌خوام، سرهنگ. ‫- لئو! 273 00:18:25,509 --> 00:18:26,608 ‫خب، آقا؟ 274 00:18:26,609 --> 00:18:27,809 ‫تو پدرمی؟ 275 00:18:39,176 --> 00:18:41,309 ‫نه. 276 00:18:42,309 --> 00:18:43,808 ‫من پدرت نیستم. 277 00:18:43,809 --> 00:18:44,776 ‫اون مرد پدر توئه. 278 00:19:04,276 --> 00:19:05,375 ‫چرا نیومدی تا... 279 00:19:05,376 --> 00:19:06,309 ‫با من حرف بزنی؟ 280 00:19:06,310 --> 00:19:09,075 ‫فکر می‌کردم عصبانی میشی. 281 00:19:09,076 --> 00:19:11,442 ‫نه، من عصبانی نیستم. 282 00:19:11,443 --> 00:19:12,975 ‫اما صرف‌نظر از هر چیزی که شنیدی، 283 00:19:12,976 --> 00:19:14,608 ‫من پدرتم... 284 00:19:14,609 --> 00:19:15,842 ‫و همیشه پدرت می‌مونم. 285 00:19:15,843 --> 00:19:17,542 ‫اما دیشب... 286 00:19:17,543 --> 00:19:19,608 ‫منظورم این بود که من پدری نیستم که... 287 00:19:19,609 --> 00:19:20,609 ‫تو لایقشی. 288 00:19:20,610 --> 00:19:22,308 ‫اما من تلاش می‌کنم بهتر باشم، 289 00:19:22,309 --> 00:19:23,975 ‫بهت قول میدم. 290 00:19:23,976 --> 00:19:26,842 ‫خوشحالم که تو پدرمی. 291 00:19:26,843 --> 00:19:29,208 ‫حتی با این‌که تو یه ‫سرهنگ نیستی، این فکر... 292 00:19:29,209 --> 00:19:32,209 ‫که شاید دخترت نباشم ناراحت‌کننده‌ست. 293 00:19:41,509 --> 00:19:43,575 ‫اونو می‌بری خونه؟ 294 00:19:43,576 --> 00:19:45,343 ‫من می‌خوام با سرهنگ ‫برای آخرین بار حرف بزنم. 295 00:19:48,309 --> 00:19:50,042 ‫البته. 296 00:19:50,043 --> 00:19:52,275 ‫ممنون. 297 00:20:05,676 --> 00:20:08,675 ‫ازش بپرسیم که خواهرش رفته یا نه؟ 298 00:20:08,676 --> 00:20:10,375 ‫من خداحافظیم رو کردم. 299 00:20:10,376 --> 00:20:11,543 ‫تو همیشه الگوی من بودی، فریزر. 300 00:20:11,544 --> 00:20:13,475 ‫اما برای اولین بار توی زندگیت... 301 00:20:13,476 --> 00:20:15,708 ‫تو مثل یه ترسو رفتار می‌کنی. 302 00:20:38,343 --> 00:20:40,908 ‫من اومدم که ازت تشکر کنم. 303 00:20:40,909 --> 00:20:42,808 ‫که به لئونورا حقیقت رو نگفتی. 304 00:20:42,809 --> 00:20:45,608 ‫گفتنش چه فایده‌ای داشت؟ 305 00:20:45,609 --> 00:20:47,942 ‫فقط امیدوارم بهتر از چیزی که... 306 00:20:47,943 --> 00:20:49,776 ‫از مادرش مراقبت ‫کردی، از اون مراقبت کنی. 307 00:20:52,643 --> 00:20:54,175 ‫هر چیزی که به دوشیزه هیوود گفتی... 308 00:20:54,176 --> 00:20:56,475 ‫یادمه وقتی که برای ‫اولین بار لوسی رو دیدم... 309 00:20:56,476 --> 00:20:58,708 ‫توی چه وضعی بود. 310 00:20:58,709 --> 00:21:01,075 ‫گم شده. 311 00:21:01,076 --> 00:21:02,276 ‫رها شده. 312 00:21:04,143 --> 00:21:06,042 ‫می‌دونم که می‌تونستم شوهر بهتری باشم. 313 00:21:06,043 --> 00:21:09,042 ‫اما هیچ وقت اونو رها نکردم. 314 00:21:09,043 --> 00:21:11,675 ‫تو کسی بودی که از ‫آسیب‌پذیری اون سوءاستفاده کردی. 315 00:21:11,676 --> 00:21:12,708 ‫تو بودی... 316 00:21:12,709 --> 00:21:13,743 ‫که اونو یه قربانی کردی. 317 00:21:13,744 --> 00:21:15,208 ‫تنها کاری که کردم این بود که... 318 00:21:15,209 --> 00:21:18,308 ‫جوری دلشو آروم کردم که شوهرش نمی‌تونست. 319 00:21:22,943 --> 00:21:26,508 ‫می‌دونی که حقیقت رو میگم. 320 00:21:26,509 --> 00:21:28,942 ‫معلومه که خانم هیوود عاشق توئه. 321 00:21:28,943 --> 00:21:31,275 ‫به خودت اعتماد می‌کنی که همون بلایی ‫که سر لوسی آوردی رو سر اون نیاری؟ 322 00:21:41,843 --> 00:21:44,943 ‫تو لیاقت به زبون آوردن اسم اونا رو نداری. 323 00:21:57,509 --> 00:21:59,175 ‫کم کم داشتم نگران میشدم... 324 00:21:59,176 --> 00:22:01,775 ‫که نکنه نیای. 325 00:22:01,776 --> 00:22:03,942 ‫مطمئنی که هنوز ‫می‌خوای با من ازدواج کنی؟ 326 00:22:03,943 --> 00:22:07,075 ‫با توجه به این که من... 327 00:22:07,076 --> 00:22:09,308 ‫دختر دورگه‌ی برده‌ای هستم... 328 00:22:09,309 --> 00:22:12,342 ‫که توطئه کرده ثروت مرد سفیدپوستی رو... 329 00:22:12,343 --> 00:22:15,008 ‫به چنگ بیاره که حتی پدرم نیست. 330 00:22:15,009 --> 00:22:18,775 ‫اینو توی دادگاه گفتی، مگه نه؟ 331 00:22:18,776 --> 00:22:19,743 ‫جورجیانا... 332 00:22:19,744 --> 00:22:21,642 ‫و چون تو خواهرزاده‌ی اون هستی... 333 00:22:21,643 --> 00:22:24,042 ‫ثروتم بیشتر از من سزاوار توئه. 334 00:22:29,409 --> 00:22:30,708 ‫میشه حرف بزنیم... 335 00:22:30,709 --> 00:22:32,308 ‫این همیشه نقشه‌ی تو بود. 336 00:22:32,309 --> 00:22:33,875 ‫شکایت تو شکست خورد، 337 00:22:33,876 --> 00:22:36,809 ‫برای همین خواستی با ازدواج ‫با من پولم رو به دست بیاری. 338 00:22:38,509 --> 00:22:39,975 ‫هیچ کدوم از حرفات حقیقت داشت؟ 339 00:22:39,976 --> 00:22:41,176 ‫آره! 340 00:22:43,343 --> 00:22:44,675 ‫هر چه‌قدر بیشتر تو رو می‌شناختم، 341 00:22:44,676 --> 00:22:47,543 ‫بیشتر از ته دل تحسینت می‌کردم. 342 00:22:48,909 --> 00:22:49,909 ‫هیچ چیزی عوض نشده. 343 00:22:49,910 --> 00:22:51,308 ‫ما هنوز می‌تونیم ازدواج کنیم، 344 00:22:51,309 --> 00:22:53,342 ‫هنوز می‌تونیم به کل دنیا سفر کنیم. 345 00:22:53,343 --> 00:22:56,142 ‫واقعا می‌خوای این‌جا بمونی؟ 346 00:22:56,143 --> 00:22:59,008 ‫توی این محیط خفقان آور، با این آدمای مضحک؟ 347 00:22:59,009 --> 00:23:01,042 ‫ما شاید مضحک باشیم، 348 00:23:01,043 --> 00:23:02,942 ‫آقای لاکهارت، 349 00:23:02,943 --> 00:23:08,009 ‫اما حداقل صادق و بی‌ریا هستیم. 350 00:23:09,143 --> 00:23:11,975 ‫این آدما به من محبتی نشون دادن... 351 00:23:11,976 --> 00:23:13,208 ‫که مردی مثل تو عمرا بفهمه. 352 00:23:13,209 --> 00:23:15,408 ‫این‌جا رو ترک کن، آقای لاکهارت. 353 00:23:15,409 --> 00:23:17,543 ‫همین حالا. 354 00:23:26,976 --> 00:23:28,808 ‫من در نظر گرفتم که... 355 00:23:28,809 --> 00:23:32,508 ‫چه مجازاتی مناسب جرم توئه. 356 00:23:32,509 --> 00:23:34,642 ‫من زحمتت رو کم می‌کنم. 357 00:23:34,643 --> 00:23:36,843 ‫فکر کنم برای همیشه از این خانواده طرد شدم. 358 00:23:37,743 --> 00:23:38,843 ‫چه فایده‌ای داره... 359 00:23:38,844 --> 00:23:41,142 ‫که تو رو بندازم بیرون... 360 00:23:41,143 --> 00:23:44,843 ‫وقتی که توی بی‌ارزش و ‫پست دوباره برمی‌گردی؟ 361 00:23:45,909 --> 00:23:48,175 ‫پس به جای اون من پیشنهاد... 362 00:23:48,176 --> 00:23:50,608 ‫یه برنامه‌ی قاطعانه ‫برای اصلاح رو بهت میدم. 363 00:23:50,609 --> 00:23:55,442 ‫تو مشغول به اعمال شاقه، تعلیمات دینی... 364 00:23:55,443 --> 00:23:58,408 ‫و هر تحقیر روزانه‌ای که بتونم... 365 00:23:58,409 --> 00:24:00,442 ‫ابداع کنم میشی. 366 00:24:00,443 --> 00:24:02,108 ‫و در عوض، 367 00:24:02,109 --> 00:24:06,175 ‫وقتی باور کردم که واقعا توبه کردی، 368 00:24:06,176 --> 00:24:07,975 ‫در نظر می‌گیرم که... 369 00:24:07,976 --> 00:24:11,476 ‫یه پول تو جیبی مختصری بهت بدم. 370 00:24:18,676 --> 00:24:21,843 ‫ترجیح میدم توی جنگ کشته بشم. 371 00:24:37,476 --> 00:24:39,175 ‫حالا که ما به یه... 372 00:24:39,176 --> 00:24:42,142 ‫مزاحم فریبکار رسیدگی کردیم، نوبت اون یکیه. 373 00:24:42,143 --> 00:24:44,042 ‫اما چطور؟ 374 00:24:44,043 --> 00:24:46,242 ‫اگه سیدنی این‌جا به جای من... 375 00:24:46,243 --> 00:24:50,043 ‫ایستاده بود چی می‌گفت؟ 376 00:24:51,576 --> 00:24:53,075 ‫به من می‌گفت تنها راه پیروزی... 377 00:24:53,076 --> 00:24:56,342 ‫در برابر مردی مثل سرهنگ... 378 00:24:56,343 --> 00:24:58,043 ‫اینه که توی بازی خودش شکستش بدم. 379 00:25:41,109 --> 00:25:44,376 ‫تو خیلی ما رو نگران کردی، دوشیزه کلبورن. 380 00:25:51,876 --> 00:25:53,842 ‫آقای کلبورن؟ 381 00:25:53,843 --> 00:25:56,242 ‫اون می‌خواست با سرهنگ لنکس حرف بزنه. 382 00:25:56,243 --> 00:25:58,042 ‫اما مشکلی که پیش نیومد؟ 383 00:25:58,043 --> 00:26:02,343 ‫مشکلی پیش نیومد. 384 00:26:08,843 --> 00:26:11,942 ‫لاکهارت برای من یه رسواییه. 385 00:26:11,943 --> 00:26:13,942 ‫کاش زودتر متوجه فریبش می‌شدم. 386 00:26:13,943 --> 00:26:16,042 ‫جورجیانا، 387 00:26:16,043 --> 00:26:18,043 ‫یه چیز دیگه‌ای هست که باید بدونی. 388 00:26:19,276 --> 00:26:22,275 ‫یه چیزی که سیدنی توی نامه‌ی ‫خودش به تام بهش اشاره کرده بود. 389 00:26:22,276 --> 00:26:24,742 ‫چیه؟ 390 00:26:24,743 --> 00:26:28,442 ‫در فرایند دفاع در برابر آقای لاکهارت... 391 00:26:28,443 --> 00:26:33,542 ‫سیدنی متوجه شد که ‫برخلاف چیزی که باور داری، 392 00:26:33,543 --> 00:26:37,075 ‫مادرت وقتی بچه بودی نمرده. 393 00:26:37,076 --> 00:26:39,275 ‫تا همین ۵ سال پیش... 394 00:26:39,276 --> 00:26:43,208 ‫اون هنوز امیدوار بوده ‫که دوباره تو رو ببینه. 395 00:26:43,209 --> 00:26:45,342 ‫اون اینو برات گذاشته ‫که اونو به یاد داشته باشی. 396 00:26:58,843 --> 00:26:59,943 ‫سیدنی سعی کرد که... 397 00:26:59,944 --> 00:27:02,908 ‫محل کنونی مادرت رو پیدا کنه، 398 00:27:02,909 --> 00:27:05,075 ‫اما موفق نشد. 399 00:27:05,076 --> 00:27:07,842 ‫اما کاملا ممکنه که... 400 00:27:07,843 --> 00:27:10,143 ‫اون هنوز زنده باشه. 401 00:27:16,476 --> 00:27:19,642 ‫عزیزم... 402 00:27:22,409 --> 00:27:23,376 ‫سرهنگ. 403 00:27:23,377 --> 00:27:25,275 ‫الان حوصله‌ی حرف زدن ندارم، پارکر. 404 00:27:25,276 --> 00:27:28,309 ‫متاسفم، حرفی که می‌خوام بزنم فوریه. 405 00:27:29,943 --> 00:27:32,008 ‫تو و افرادت از در دوستی وارد شدید... 406 00:27:32,009 --> 00:27:33,842 ‫و از این شهر... 407 00:27:33,843 --> 00:27:35,275 ‫سوءاستفاده کردید. 408 00:27:35,276 --> 00:27:37,542 ‫تو با دوشیزه هیوود رفتار زشتی داشتی. 409 00:27:37,543 --> 00:27:39,808 ‫تو به من و خانواده‌ام توهین کردی. 410 00:27:39,809 --> 00:27:42,376 ‫و من چنین چیزی رو تحمل نمی‌کنم. 411 00:27:44,076 --> 00:27:48,108 ‫می‌خوای چه کار کنی؟ 412 00:27:48,109 --> 00:27:53,008 ‫تو ادعا می‌کنی مرد با شرافتی هستی. 413 00:27:53,009 --> 00:27:54,276 ‫من حالا ازت می‌خوام که اینو ثابت کنی. 414 00:27:58,543 --> 00:28:00,175 ‫تو... 415 00:28:00,176 --> 00:28:01,643 ‫تو داری منو با یه دوئل به چالش می‌کشی؟ 416 00:28:04,776 --> 00:28:07,075 ‫این پولی هست که بهت بدهکارم. 417 00:28:07,076 --> 00:28:09,608 ‫۱۰۰ پوند. 418 00:28:09,609 --> 00:28:12,042 ‫می‌تونی همین الان بگیریش. 419 00:28:12,043 --> 00:28:13,076 ‫یا... 420 00:28:13,077 --> 00:28:14,608 ‫یا؟ 421 00:28:14,609 --> 00:28:17,975 ‫می‌تونی شرط منو قبول کنی. 422 00:28:17,976 --> 00:28:18,943 ‫شرایطش چیه؟ 423 00:28:18,944 --> 00:28:22,942 ‫اگه بردی، پول ما رو نگه دار، 424 00:28:22,943 --> 00:28:25,508 ‫و من خودم بدهی مغازه‌دارها ‫رو پرداخت می‌کنم. 425 00:28:25,509 --> 00:28:26,742 ‫اگه تو بردی چی؟ 426 00:28:26,743 --> 00:28:28,408 ‫در این صورت تو بدهی خودت رو... 427 00:28:28,409 --> 00:28:29,842 ‫تا قرون آخر به شهر پرداخت می‌کنی، 428 00:28:29,843 --> 00:28:31,375 ‫و بدهی من به خودت رو پاک می‌کنی... 429 00:28:31,376 --> 00:28:34,343 ‫و سندیتون رو ترک می‌کنی و ‫هیچ وقت به اون برنمی‌گردی. 430 00:28:38,276 --> 00:28:40,242 ‫خیلی خب. 431 00:28:40,243 --> 00:28:41,208 ‫یه دور تاس بازی می‌کنیم. 432 00:28:41,209 --> 00:28:42,409 ‫اه... 433 00:28:43,443 --> 00:28:45,242 ‫نه. 434 00:28:45,243 --> 00:28:48,408 ‫این بار ما بازی رو انتخاب می‌کنیم. 435 00:29:26,776 --> 00:29:28,875 ‫سرهنگ. 436 00:29:28,876 --> 00:29:31,642 ‫دستت رو رو می‌کنی ‫یا یه ورق دیگه می‌خوای؟ 437 00:29:44,709 --> 00:29:47,042 ‫من و برادر مرحومم هیچ ‫وقت نمی‌تونستیم در مورد... 438 00:29:47,043 --> 00:29:48,109 ‫ذات این بازی توافق کنیم. 439 00:29:48,110 --> 00:29:52,975 ‫من همیشه فکر می‌کردم این بازی شانسیه. 440 00:29:52,976 --> 00:29:56,908 ‫اما اون ادعا می‌کرد که برای ‫برنده شدن فکر و نقشه لازمه. 441 00:29:56,909 --> 00:30:00,608 ‫اگه من به شانس امید ‫می‌بستم تا الان مرده بودم. 442 00:30:00,609 --> 00:30:03,243 ‫همین‌طور اکثر افرادم. 443 00:30:15,576 --> 00:30:17,243 ‫تام. 444 00:30:30,976 --> 00:30:31,943 ‫با این حال، 445 00:30:31,944 --> 00:30:34,109 ‫من حالا یه بار هم در ‫برابر سیدنی برنده نشدم. 446 00:30:35,809 --> 00:30:38,075 ‫پس باید اعتراف کنم که شاید حق با اون بوده. 447 00:31:03,109 --> 00:31:04,775 ‫۲۰. 448 00:31:04,776 --> 00:31:06,808 ‫خب، سرهنگ. 449 00:31:06,809 --> 00:31:08,408 ‫می‌تونی با من مقابله کنی؟ 450 00:31:08,409 --> 00:31:10,708 ‫یا تسلیم میشی؟ 451 00:31:22,243 --> 00:31:23,808 ‫۱۹. 452 00:31:23,809 --> 00:31:25,143 ‫آقای پارکر برنده شد. 453 00:31:32,543 --> 00:31:33,942 ‫بفرما. 454 00:31:33,943 --> 00:31:36,775 ‫بیا. 455 00:31:36,776 --> 00:31:39,609 ‫خانواده‌هاتون رو سیر کنید. 456 00:31:41,609 --> 00:31:44,242 ‫تو نام پارکر رو سربلند کردی. 457 00:31:44,243 --> 00:31:46,042 ‫تو سیدنی رو سربلند کردی. 458 00:31:46,043 --> 00:31:48,075 ‫نه آرتور، هر دوی ما این‌کارو کردیم. 459 00:31:57,943 --> 00:31:59,408 ‫ماه عسلت کوتاه بود، دنهم؟ 460 00:31:59,409 --> 00:32:00,975 ‫به این نتیجه رسیدم که ‫ازدواج به درد من نمی‌خوره. 461 00:32:00,976 --> 00:32:03,143 ‫دنهم! 462 00:32:04,476 --> 00:32:09,108 ‫خاله‌ی تو با یه نامه منو ‫از عمل اخیرت آگاه کرد. 463 00:32:09,109 --> 00:32:12,343 ‫و گفت که نمی‌تونی حق ‫کمیسیون خودت رو پرداخت کنی. 464 00:32:14,943 --> 00:32:18,676 ‫تو برای خودت و گروهان مایه‌ی ننگی! 465 00:32:20,676 --> 00:32:24,908 ‫تو لیاقت اینو نداری که اسم ‫خودت رو بذاری افسر ارتش. 466 00:32:24,909 --> 00:32:26,509 ‫از سر راهم برید کنار! 467 00:32:39,309 --> 00:32:41,943 ‫دلمون برای حضور پرشورت تنگ میشه. 468 00:32:42,943 --> 00:32:43,943 ‫همیشه قدمت روی چشم ماست. 469 00:32:43,944 --> 00:32:45,642 ‫دلمون برات تنگ میشه، عزیزم. 470 00:32:45,643 --> 00:32:48,509 ‫منم دلم خیلی برای همه‌ی شما تنگ میشه. 471 00:32:50,209 --> 00:32:51,842 ‫حداقل هفته‌ای یه بار ‫باید برام نامه‌ بنویسید. 472 00:32:51,843 --> 00:32:52,943 ‫متاسفم که نتونستی... 473 00:32:52,944 --> 00:32:54,875 ‫با کاپیتان فریزر خداحافظی کنی. 474 00:32:54,876 --> 00:32:57,275 ‫راستش همین یکم پیش به من سر زد. 475 00:32:57,276 --> 00:32:58,942 ‫چی گفت؟ 476 00:32:58,943 --> 00:33:01,508 ‫اون گفت رفته رفته منو ‫دوست خوب خودش می‌دونه. 477 00:33:01,509 --> 00:33:02,908 ‫دوست؟ 478 00:33:02,909 --> 00:33:04,842 ‫و اون یه هدیه‌ی کوچیکی ‫به من داد تا به یادش باشم، 479 00:33:04,843 --> 00:33:08,475 ‫اما ازم قول گرفت تا به ‫خونه نرسیدم بازش نکنم. 480 00:33:24,543 --> 00:33:27,175 ‫این یه کتاب شعره. 481 00:33:27,176 --> 00:33:30,175 ‫با یه گل، یه صفحه مشخص شده. 482 00:33:31,609 --> 00:33:34,442 ‫این شعریه که ویلیام برام فرستاد. 483 00:33:34,443 --> 00:33:37,108 ‫"چهره‌ی او مثل یه گل زیبا شکفت... 484 00:33:37,109 --> 00:33:41,542 ‫و در جا دل منو ربود." 485 00:33:43,309 --> 00:33:44,675 ‫ولی این شعر ویلیام نبود. 486 00:33:44,676 --> 00:33:48,609 ‫این شعر کاپیتان فریزر بود. 487 00:33:51,543 --> 00:33:53,308 ‫همیشه شعرا از طرف اون بود. 488 00:33:53,309 --> 00:33:55,342 ‫این از روی دوستی ‫به تو داده نشده، آلیسون. 489 00:34:09,009 --> 00:34:11,508 ‫من چی بهش بگم؟ 490 00:34:11,509 --> 00:34:13,308 ‫بهش بگو که اون دل ‫تو رو به دست آورده... 491 00:34:13,309 --> 00:34:16,175 ‫همون‌جوری که تو دل اونو به دست آوردی. 492 00:34:16,176 --> 00:34:19,375 ‫امکان داره که دل خواهر ‫بدبین من نرم شده باشه؟ 493 00:34:31,709 --> 00:34:32,676 ‫ببخشید،‌ آقا. 494 00:34:32,677 --> 00:34:34,508 ‫من دنبال کاپیتان فریزر می‌گردم. 495 00:34:34,509 --> 00:34:36,142 ‫اون رفته، خانم. 496 00:34:36,143 --> 00:34:37,675 ‫همه‌شون رفتن. 497 00:34:37,676 --> 00:34:39,242 ‫به هند منتقل شدن. 498 00:34:50,909 --> 00:34:53,076 ‫هند؟ 499 00:35:09,176 --> 00:35:12,642 ‫همه‌ی ترس‌های من در ‫مورد این‌که اون منو ترک کنه... 500 00:35:12,643 --> 00:35:14,308 ‫این‌که دیگه منو دوست نداشته باشه، 501 00:35:14,309 --> 00:35:16,175 ‫همه‌ی اونا... 502 00:35:16,176 --> 00:35:18,342 ‫توهماتی توی ذهنم بودن، نه چیز دیگه. 503 00:35:18,343 --> 00:35:20,376 ‫توهماتی که توسط خودم ‫و ادوارد ایجاد شده بودند. 504 00:35:22,843 --> 00:35:26,708 ‫ادوارد از تو سوءاستفاده کرد. 505 00:35:26,709 --> 00:35:27,709 ‫اون هیچ احساسی نداره. 506 00:35:27,710 --> 00:35:29,642 ‫من هیچ فرقی با اون ندارم. 507 00:35:29,643 --> 00:35:32,943 ‫من دیدم که چطور به جورج نگاه می‌کنی. 508 00:35:35,043 --> 00:35:38,808 ‫تا حالا چنین عشقی رو ‫تجربه نکرده بودم، استر. 509 00:35:38,809 --> 00:35:41,342 ‫به قدری شدیده که منو می‌ترسونه. 510 00:35:41,343 --> 00:35:45,775 ‫امیدوارم یه روزی خودت اینو تجربه کنی. 511 00:35:45,776 --> 00:35:48,442 ‫چنین چیزی مقدر من نیست. 512 00:35:48,443 --> 00:35:50,242 ‫همه‌ی گیاها و تنتورهای ‫دنیا نمی‌تونن به من کمک کنن. 513 00:35:50,243 --> 00:35:53,275 ‫باید با چنین چیزی کنار بیام. 514 00:35:53,276 --> 00:35:57,408 ‫بانو دنهم لطف کرد و به ‫من پیشنهاد داد که توی یه کلبه... 515 00:35:57,409 --> 00:36:00,042 ‫در یه ملک توی کامبریا اقامت کنم، 516 00:36:00,043 --> 00:36:04,308 ‫به دور از چشم‌های کنجکاو و احتمال رسوایی. 517 00:36:04,309 --> 00:36:05,808 ‫تو اینو قبول می‌کنی؟ 518 00:36:05,809 --> 00:36:09,208 ‫اگه قبول کنم جورج چطوری قراره زندگی کنه؟ 519 00:36:09,209 --> 00:36:13,408 ‫در حالی بزرگ میشه که مایل‌ها از هر ‫جایی فاصله داره و فقط من کنارش هستم. 520 00:36:13,409 --> 00:36:15,842 ‫اگه بهش عشق ورزیده بشه، 521 00:36:15,843 --> 00:36:18,576 ‫بقیه چیزا چه اهمیتی دارن؟ 522 00:36:27,276 --> 00:36:29,076 ‫ما بهش نرسیدیم. 523 00:36:33,143 --> 00:36:34,343 ‫اه. 524 00:36:35,776 --> 00:36:37,809 ‫اومد. 525 00:36:38,976 --> 00:36:43,108 ‫چه اتفاق عجیبی، مگه نه؟ 526 00:36:43,109 --> 00:36:46,308 ‫هر کدوم از شما دنبال اون یکی بودین. 527 00:36:48,409 --> 00:36:50,108 ‫- توماس؟ ‫- بله، عزیزم؟ 528 00:36:52,009 --> 00:36:53,775 ‫اه! بله. 529 00:36:53,776 --> 00:36:56,809 ‫بله، بیا آرتور، ما باید... آره... 530 00:36:59,576 --> 00:37:02,175 ‫به من گفتن که گروهان تو رفته. 531 00:37:02,176 --> 00:37:03,176 ‫اونا رفتن. 532 00:37:03,177 --> 00:37:05,775 ‫من استعفا دادم. 533 00:37:05,776 --> 00:37:08,042 ‫می‌خوای چه کار کنی؟ 534 00:37:08,043 --> 00:37:10,508 ‫نمی‌دونم. 535 00:37:10,509 --> 00:37:12,143 ‫خانواده‌ی من توی ایرلند کشاورزن. 536 00:37:17,343 --> 00:37:19,576 ‫این چیش خنده‌داره؟ 537 00:37:22,676 --> 00:37:26,808 ‫من همیشه مصمم بودم ‫که زن یه کشاورز نشم. 538 00:37:26,809 --> 00:37:30,075 ‫به نظر میاد تصور بدی در مورد اونا داری. 539 00:37:30,076 --> 00:37:33,542 ‫من کتابت رو باز کردم. 540 00:37:33,543 --> 00:37:34,609 ‫اعتماد منو شدیدا خدشه دار کردی، 541 00:37:34,610 --> 00:37:36,675 ‫چون به طور صریح بهت ‫گفته بودم که این‌کارو نکنی. 542 00:37:36,676 --> 00:37:38,308 ‫من هیچ وقت نمی‌تونستم حدس بزنم... 543 00:37:38,309 --> 00:37:42,243 ‫که کاپیتان فریزر خشن ‫یه روح شعر دوست داره. 544 00:37:44,009 --> 00:37:46,642 ‫چون احمقم... 545 00:37:46,643 --> 00:37:48,708 ‫با خودم جنگیدم که ‫احساساتم رو از تو مخفی کنم، 546 00:37:48,709 --> 00:37:52,375 ‫فکر می‌کردم اون احساسات بیهوده هستند. 547 00:37:52,376 --> 00:37:55,408 ‫هیچ وقت به خودم اجازه ندادم ‫که امید داشته باشم تو بتونی... 548 00:37:55,409 --> 00:37:59,542 ‫یه سرباز زمخت و جنگ ‫دیده رو دوست داشته باشی. 549 00:37:59,543 --> 00:38:01,942 ‫اما آلیسون عزیزتر از جونم، 550 00:38:01,943 --> 00:38:05,475 ‫من حالا در مقابل تو ‫ایستادم و ازت می‌خوام... 551 00:38:05,476 --> 00:38:10,575 ‫که به من بزرگترین افتخار دنیا رو بدی، 552 00:38:10,576 --> 00:38:12,443 ‫تا شوهر عاشق پیشه‌ی تو بشم. 553 00:38:13,776 --> 00:38:14,743 ‫بله. 554 00:38:14,744 --> 00:38:16,142 ‫بله! بله! 555 00:38:16,143 --> 00:38:17,943 ‫۱۰۰ هزار بار بله! 556 00:38:45,309 --> 00:38:47,076 ‫کلارا؟ 557 00:38:52,809 --> 00:38:54,709 ‫اه... 558 00:39:05,709 --> 00:39:09,475 ‫منو سختگیرانه قضاوت نکن. 559 00:39:09,476 --> 00:39:14,208 ‫واقعیت اینه که بعضی از ما ‫برامون مقدر شده که مادر باشیم، 560 00:39:14,209 --> 00:39:17,142 ‫و تقدیر بعضی‌هامون این‌طور نیست. 561 00:39:17,143 --> 00:39:20,875 ‫اون بچه الان برای توئه، استر. 562 00:39:20,876 --> 00:39:25,042 ‫تو به اون زندگی‌ای رو ‫میدی که من هیچ وقت نتونستم. 563 00:39:25,043 --> 00:39:28,108 ‫تو مادری میشی که اون لایقشه. 564 00:39:45,076 --> 00:39:46,243 ‫خانم ویتلی. 565 00:39:46,244 --> 00:39:47,542 ‫صبح بخیر، خانم هیوود. 566 00:39:47,543 --> 00:39:50,242 ‫دانش‌آموزای تو بیرون هستن... 567 00:39:50,243 --> 00:39:52,175 ‫و دارن با آقای کلبورن صبحونه می‌خورن. 568 00:39:52,176 --> 00:39:53,742 ‫با هم؟ 569 00:39:53,743 --> 00:39:57,108 ‫انگار معجزه شده. 570 00:39:58,976 --> 00:40:02,708 ‫لونا به من میگه که تنهاست. 571 00:40:02,709 --> 00:40:06,542 ‫و دوست داره یه دوست سگ داشته باشه. 572 00:40:06,543 --> 00:40:08,542 ‫خودش اینو به من گفت. 573 00:40:08,543 --> 00:40:11,143 ‫فکر کنم یه سگ نژاد لورچر دیگه خوب باشه. 574 00:40:12,109 --> 00:40:13,809 ‫من از نژاد ماستیف خوشم میاد. 575 00:40:15,609 --> 00:40:17,176 ‫انتخاب خوبی بود، لئو. 576 00:40:18,643 --> 00:40:20,242 ‫خانم هیوود! 577 00:40:20,243 --> 00:40:22,875 ‫ما قراره یه سگ جدید بگیریم. 578 00:40:22,876 --> 00:40:24,308 ‫چه هیجان انگیز! 579 00:40:24,309 --> 00:40:26,275 ‫خانم هیوود. 580 00:40:26,276 --> 00:40:28,108 ‫می‌خواستم بدونم که میشه... 581 00:40:28,109 --> 00:40:30,976 ‫خصوصی صحبت کنیم. 582 00:40:32,676 --> 00:40:34,843 ‫البته. 583 00:40:37,876 --> 00:40:40,157 ‫فکر نکنم نظرت در مورد ‫ازدواج با من عوض بشه. 584 00:40:41,209 --> 00:40:44,708 ‫اگه این‌کارو بکنی دیگه لازم ‫نیست با این قضیه سر و کله بزنم. 585 00:40:44,709 --> 00:40:48,009 ‫ممنون، اما دوباره باید ‫این درخواست رو رد کنم. 586 00:40:49,409 --> 00:40:52,742 ‫بیشتر از هر وقت دیگه‌ای قانع ‫شدم که ازدواج به درد من نمی‌خوره. 587 00:40:52,743 --> 00:40:56,142 ‫بگذریم، من شدیدا باور دارم که شخص مناسب... 588 00:40:56,143 --> 00:40:57,343 ‫اون‌‌جا منتظر توئه. 589 00:40:59,443 --> 00:41:00,843 ‫وسط دریا؟ 590 00:41:04,243 --> 00:41:06,076 ‫مثال زدم. 591 00:41:08,676 --> 00:41:11,908 ‫می‌دونی، من خودمو سرزنش می‌کنم. 592 00:41:11,909 --> 00:41:13,308 ‫به‌خاطر لاکهارت. 593 00:41:13,309 --> 00:41:17,542 ‫تو نسبت به اون تردید داشتی و من ‫پافشاری کردم که اونا رو نادیده بگیری. 594 00:41:17,543 --> 00:41:21,176 ‫اجازه دادم جذابیت اون منو گول بزنه. 595 00:41:23,009 --> 00:41:24,876 ‫اون هر دوی ما رو فریب داد،‌ آرتور. 596 00:41:26,143 --> 00:41:27,943 ‫تو مقصر نیستی. 597 00:41:29,309 --> 00:41:32,242 ‫و اون الان رفته. 598 00:41:32,243 --> 00:41:35,375 ‫بیا دیگه هیچ وقت بهش فکر نکنیم. 599 00:41:37,109 --> 00:41:40,442 ‫به این فکر کردی که چه کار می‌خوای بکنی... 600 00:41:40,443 --> 00:41:41,875 ‫وقتی به سن قانونی برسی... 601 00:41:41,876 --> 00:41:44,842 ‫و میراثی که داری بهت برسه؟ 602 00:41:44,843 --> 00:41:47,742 ‫فعلا تنها فکری که توی ‫سرمه پیدا کردن مادرمه. 603 00:41:47,743 --> 00:41:51,708 ‫و فکرم در مورد جایی که می‌خوام برم عجیبه. 604 00:41:51,709 --> 00:41:52,975 ‫با این‌که مشتاق بودم از سندیتون فرار کنم، 605 00:41:52,976 --> 00:41:54,708 ‫کم کم دارم به این نتیجه میرسم ‫که شاید خوب باشه یکم دیگه بمونم. 606 00:41:54,709 --> 00:41:56,608 ‫باید بمونی! 607 00:41:56,609 --> 00:41:57,643 ‫بالاخره، 608 00:41:57,644 --> 00:42:00,375 ‫تو بخشی از خانواده‌ی ما هستی. 609 00:42:00,376 --> 00:42:01,976 ‫یه پارکر افتخاری! 610 00:42:15,643 --> 00:42:16,843 ‫خانم هیوود... 611 00:42:20,509 --> 00:42:22,608 ‫من به تو یه عذرخواهی بدهکارم. 612 00:42:22,609 --> 00:42:25,208 ‫برای چی؟ 613 00:42:25,209 --> 00:42:27,542 ‫رفتار من قابل بخشش نبوده. 614 00:42:27,543 --> 00:42:30,842 ‫من دوبار اجازه دادم که ‫احساساتم به من غلبه کنند. 615 00:42:30,843 --> 00:42:33,876 ‫دوبار در مورد تو از موقعیتم به ‫عنوان کارفرما سوءاستفاده کردم. 616 00:42:36,143 --> 00:42:38,908 ‫جوری میگی که انگار ‫من هیچ تقصیری نداشتم. 617 00:42:38,909 --> 00:42:41,242 ‫تو معلم سرخونه‌ی دخترا هستی ‫و من ارباب این عمارت هستم. 618 00:42:41,243 --> 00:42:42,609 ‫من کارفرمای تو هستم. 619 00:42:44,809 --> 00:42:45,809 ‫این رفتار عمیقا ناشایست بود... 620 00:42:45,810 --> 00:42:47,976 ‫و من احساس پشیمونی و شرمندگی دارم. 621 00:42:50,609 --> 00:42:52,143 ‫من برای تو فقط همینم؟ 622 00:42:54,143 --> 00:42:56,642 ‫یه عضو از خدمه‌ی خونه‌ات؟ 623 00:42:56,643 --> 00:43:00,242 ‫در چنین شرایطی، درک می‌کنم که موقعیت تو... 624 00:43:00,243 --> 00:43:01,376 ‫توجیه ناپذیر شده... 625 00:43:01,377 --> 00:43:06,542 ‫و می‌خوای که هر چه زودتر از این‌جا بری. 626 00:43:06,543 --> 00:43:09,042 ‫امیدوارم تو دستمزد ارفاقی ‫۶ ماه آینده رو به عنوان... 627 00:43:09,043 --> 00:43:10,009 ‫جبران خسارتت قبول کنی. 628 00:43:10,010 --> 00:43:13,209 ‫پول برای من اهمیتی نداره! 629 00:43:15,643 --> 00:43:16,843 ‫به دخترا چی میگی؟ 630 00:43:18,176 --> 00:43:22,575 ‫ما میگیم که با توجه به شرایط ‫تو به این نتیجه رسیدیم که... 631 00:43:22,576 --> 00:43:24,875 ‫یه توافق مشترک انجام بدیم. 632 00:43:24,876 --> 00:43:26,675 ‫نه. 633 00:43:26,676 --> 00:43:29,675 ‫این تصمیم توئه. 634 00:43:29,676 --> 00:43:31,008 ‫فقط تصمیم خودت. 635 00:43:44,243 --> 00:43:46,142 ‫خانم هیوود! 636 00:43:46,143 --> 00:43:47,708 ‫خانم هیوود! 637 00:43:57,876 --> 00:44:00,642 ‫از این تصمیم پشیمون میشی. 638 00:44:00,643 --> 00:44:03,642 ‫این‌جوری بهتره. 639 00:44:03,643 --> 00:44:06,675 ‫به‌خاطر خودش. 640 00:44:06,676 --> 00:44:08,408 ‫زاندر... 641 00:44:08,409 --> 00:44:10,242 ‫دوباره خودت رو... 642 00:44:10,243 --> 00:44:12,442 ‫منزوی نکن. 643 00:44:12,443 --> 00:44:13,643 ‫خواهش می‌کنم. 644 00:44:26,109 --> 00:44:28,708 ‫بانو بابینگتون عزیز. 645 00:44:28,709 --> 00:44:30,075 ‫شنیدیم که می‌خوای بری. 646 00:44:30,076 --> 00:44:31,608 ‫و ما یه لحظه هم درنگ ‫نکردیم برای این‌که بیایم... 647 00:44:31,609 --> 00:44:33,708 ‫و برات آرزوی سلامتی در سفر کنیم. 648 00:44:33,709 --> 00:44:36,342 ‫خب،‌ می‌تونستید بیخیال بشید. 649 00:44:36,343 --> 00:44:37,543 ‫از هر دوی شما ممنونم. 650 00:44:41,643 --> 00:44:43,975 ‫این کیه؟ 651 00:44:43,976 --> 00:44:46,343 ‫این جورجه. 652 00:44:48,276 --> 00:44:50,308 ‫پسرم. 653 00:45:03,143 --> 00:45:04,176 ‫چی بهش گفتی؟! 654 00:45:04,177 --> 00:45:05,575 ‫به تو ربطی نداره. 655 00:45:05,576 --> 00:45:06,576 ‫من دیدم که اون داره میره! 656 00:45:06,577 --> 00:45:09,508 ‫یه چیزایی هست که تو متوجهش نیستی! 657 00:45:09,509 --> 00:45:14,275 ‫من اینو می‌فهمم که اون ‫نور رو به‌ خونه‌ای آورد... 658 00:45:14,276 --> 00:45:16,942 ‫که قبل این‌که بیاد توش فقط تاریکی بود. 659 00:45:16,943 --> 00:45:19,242 ‫من اینو می‌فهمم که اون ‫ما رو دور هم جمع کرد. 660 00:45:19,243 --> 00:45:21,008 ‫می‌دونم که به من و لئونورا اهمیت داد... 661 00:45:21,009 --> 00:45:23,575 ‫که انگار خواهرای خودشیم! 662 00:45:23,576 --> 00:45:27,275 ‫من می‌فهمم اون تو رو دوباره... 663 00:45:27,276 --> 00:45:30,376 ‫یه انسان کرد. 664 00:45:31,509 --> 00:45:33,575 ‫ما قراره برگردیم به قبل؟ 665 00:45:33,576 --> 00:45:35,308 ‫آگوستا! 666 00:45:35,309 --> 00:45:37,975 ‫چیه که ازش این‌قدر ترسیدی،‌ شوهرخاله؟ 667 00:45:37,976 --> 00:45:40,142 ‫این که ما بالاخره خوشحال باشیم؟ 668 00:45:40,143 --> 00:45:42,342 ‫برو دنبالش! خواهش می‌کنم! 669 00:45:42,343 --> 00:45:43,808 ‫ازش بخواه که برگرده! 670 00:45:43,809 --> 00:45:45,942 ‫بهش بگو که اشتباه کردی! 671 00:45:45,943 --> 00:45:47,475 ‫اگه به‌خاطر ما این کارو نمی‌کنی... 672 00:45:47,476 --> 00:45:49,175 ‫به خاطر خودت انجامش بده. 673 00:46:16,943 --> 00:46:19,342 ‫با زمانی که برای تفکر داشتم... 674 00:46:19,343 --> 00:46:21,443 ‫تصمیم گرفتم که پیشنهادت رو قبول کنم. 675 00:46:22,676 --> 00:46:24,475 ‫فکر می‌کردم که قبول کنی. 676 00:46:24,476 --> 00:46:26,808 ‫به نظر می‌رسه زندان بدهکارها از ‫چنین شرایطی خیلی وحشتناک‌تر باشه. 677 00:46:26,809 --> 00:46:29,775 ‫خیلی مطمئن نباش. 678 00:46:29,776 --> 00:46:32,642 ‫و حالا که استر و کلارا ‫صحیح و سالم از این‌جا رفتن، 679 00:46:32,643 --> 00:46:36,242 ‫تمرکز کامل من روی توئه. 680 00:46:36,243 --> 00:46:37,908 ‫پسرم کجاست؟ 681 00:46:37,909 --> 00:46:41,942 ‫اون داره میره سراغ یه زندگی بهتر، 682 00:46:41,943 --> 00:46:46,309 ‫از دست پدر پستش راحت شده. 683 00:46:51,676 --> 00:46:54,075 ‫حداقل حالا که دیگه کار نمی‌کنی، 684 00:46:54,076 --> 00:46:55,775 ‫ما می‌تونیم از بقیه‌ی تابستون لذت ببریم. 685 00:46:55,776 --> 00:46:58,475 ‫پدرم انتظار داره برم خونه. 686 00:46:58,476 --> 00:47:01,875 ‫دیگه تحملش تموم شده. 687 00:47:01,876 --> 00:47:02,843 ‫تو ما رو به عنوان دوست‌هات داری. 688 00:47:02,844 --> 00:47:05,375 ‫این دلیل کافی برای موندن نیست؟ 689 00:47:05,376 --> 00:47:06,875 ‫تو می‌تونی کمکم کنی مادرم رو پیدا کنم. 690 00:47:06,876 --> 00:47:09,142 ‫امیدوارم همیشه با هم ‫دوست باشیم، جورجیانا، 691 00:47:09,143 --> 00:47:11,008 ‫چه نزدیک هم باشیم و چه نباشیم. 692 00:47:11,009 --> 00:47:14,575 ‫و البته هر کاری از دستم بر ‫بیاد انجامش میدم که اونو پیدا کنی 693 00:47:14,576 --> 00:47:16,942 ‫تو به عروسی آلیسون دعوت میشی، 694 00:47:16,943 --> 00:47:19,708 ‫پس طولی نمی‌کشه که ما همدیگه رو می‌بینیم. 695 00:47:19,709 --> 00:47:21,642 ‫امیدوار بودم که بمونی. 696 00:47:21,643 --> 00:47:23,675 ‫شارلوت. 697 00:47:23,676 --> 00:47:25,709 ‫آقای کلبورن اومده تو رو ببینه. 698 00:47:29,543 --> 00:47:30,975 ‫من در مورد... 699 00:47:30,976 --> 00:47:34,808 ‫مکالمه‌ی خودمون فکر کردم، خانم هیوود. 700 00:47:34,809 --> 00:47:36,975 ‫منم همین‌طور. 701 00:47:36,976 --> 00:47:39,142 ‫اومدم بهت بگم از شرایطی که در اون... 702 00:47:39,143 --> 00:47:42,442 ‫از هم جدا شدیم پشیمون هستم. 703 00:47:42,443 --> 00:47:45,475 ‫تو کاملا واضح حرفت رو زدی. 704 00:47:45,476 --> 00:47:47,575 ‫آگوستا از دست من عصبانیه و حقم داره. 705 00:47:47,576 --> 00:47:49,442 ‫اون پافشاری کرد که من ‫سریعا بیام و با تو حرف بزنم. 706 00:47:49,443 --> 00:47:51,608 ‫پس به‌خاطر درخواست آگوستا این‌جایی. 707 00:47:51,609 --> 00:47:52,743 ‫نه خواست خودت؟ 708 00:47:52,744 --> 00:47:55,542 ‫نه. 709 00:47:55,543 --> 00:47:59,643 ‫خونه همین الانش هم جای ‫خالی تو رو حس می‌کنه. 710 00:48:02,476 --> 00:48:03,842 ‫و من اومدم ازت بخوام... 711 00:48:03,843 --> 00:48:06,142 ‫من تصمیم گرفتم سندیتون ‫رو ترک کنم، آقای کلبورن. 712 00:48:09,243 --> 00:48:12,508 ‫تو حرف درستی زدی. 713 00:48:12,509 --> 00:48:15,709 ‫ما اجازه دادیم که ‫احساساتمون بر ما غلبه کنند. 714 00:48:16,943 --> 00:48:20,408 ‫من احساسم رو با نوع ‫خاصی از علاقه اشتباه گرفتم. 715 00:48:20,409 --> 00:48:22,308 ‫اما الان فهمیدم، 716 00:48:22,309 --> 00:48:24,042 ‫هیچ وقت نمی‌تونم نسبت به مردی که... 717 00:48:24,043 --> 00:48:26,375 ‫احترام کمی به من میذاره محبت داشته باشم. 718 00:48:28,976 --> 00:48:31,808 ‫من خیلی دلم برای دخترا تنگ میشه. 719 00:48:31,809 --> 00:48:34,508 ‫اما من نمی‌تونم معلم سرخونه‌ی شما باشم، 720 00:48:34,509 --> 00:48:37,475 ‫اگه اومدی از من اینو بخوای. 721 00:48:46,476 --> 00:48:48,875 ‫ممنونم... 722 00:48:48,876 --> 00:48:52,142 ‫که این‌قدر صریح احساساتت رو گفتی. 723 00:49:16,909 --> 00:49:19,409 ‫دیگه کافیه! 724 00:49:28,409 --> 00:49:33,442 ‫آیا تو این مرد رو به ‫عنوان شوهر خود... 725 00:49:33,443 --> 00:49:37,408 ‫برای زندگی با همدیگه تحت مشیت الهی... 726 00:49:37,409 --> 00:49:39,776 ‫و برای سنت مقدس ازدواج می‌پذیری؟ 727 00:49:41,776 --> 00:49:44,708 ‫آیا از اون اطاعت می‌کنی... 728 00:49:44,709 --> 00:49:46,242 ‫و بهش خدمت می‌کنی، 729 00:49:46,243 --> 00:49:49,075 ‫بهش عشق می‌ورزی، احترام میگذاری... 730 00:49:49,076 --> 00:49:50,608 ‫و بقیه رو... 731 00:49:50,609 --> 00:49:54,708 ‫فراموش می‌کنی تا برای... 732 00:49:54,709 --> 00:49:56,408 ‫باقی عمر هر دوتون... 733 00:49:56,409 --> 00:49:58,075 ‫بهش وفادار باشی؟ 734 00:49:58,076 --> 00:50:00,109 ‫بله. 735 00:50:34,843 --> 00:50:36,409 ‫ما تا کی این‌جا نیستیم، پدر؟ 736 00:50:37,776 --> 00:50:40,976 ‫نمی‌دونم. 737 00:50:42,176 --> 00:50:45,108 ‫ما زیادی خودمون رو توی خونه محصور کردیم. 738 00:50:45,109 --> 00:50:47,275 ‫ما به یه تغییر نیاز داریم. 739 00:50:47,276 --> 00:50:48,276 ‫همه‌ی ما. 740 00:51:31,676 --> 00:51:34,275 ‫تو باید به زودی بیای و با ما بمونی، عزیزم. 741 00:51:34,276 --> 00:51:36,275 ‫همه‌ی اتاق‌های رو به دریای ما پره... 742 00:51:36,276 --> 00:51:37,942 ‫حتی اونی که جورجیانا توش بود. 743 00:51:37,943 --> 00:51:40,175 ‫سندیتون داره با سرعت زیادی پیشرفت می‌کنه. 744 00:51:40,176 --> 00:51:42,275 ‫من برای تولد ۲۱ ‫سالگیم جشن میگیرم. 745 00:51:42,276 --> 00:51:43,875 ‫قول بده که برای اون جشن برگردی. 746 00:51:43,876 --> 00:51:45,108 ‫ببخشید که مزاحم شدم، 747 00:51:45,109 --> 00:51:47,508 ‫اما رقص بعدی به من قول داده شده. 748 00:51:47,509 --> 00:51:50,275 ‫آقای رالف استارلینگ ‫رو به شما معرفی می‌کنم. 749 00:51:50,276 --> 00:51:53,008 ‫شارلوت همیشه با شوق ‫زیادی از شما تعریف می‌کنه. 750 00:51:53,009 --> 00:51:55,042 ‫فکر کنم اون خبر خوشحال‌کننده‌ی... 751 00:51:55,043 --> 00:51:56,275 ‫ما رو بهتون گفته؟ 752 00:51:56,276 --> 00:51:58,608 ‫چه خبری؟ 753 00:51:58,609 --> 00:52:00,908 ‫من و رالف قراره با هم ازدواج کنیم. 754 00:52:00,932 --> 00:52:05,932 ‫مترجم: ‫میثم موسویان MeysaM.UnicorN ‫t.Me/unicorn025 755 00:52:05,956 --> 00:52:10,956 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com 756 00:52:10,980 --> 00:52:15,980 ‫از همراهی و شکیبایی شما در این فصل متشکرم.