1 00:00:00,000 --> 00:00:03,400 درجه‌ سنی: TV-14 (مناسب سن ۱۴ سال به بالا) [استفاده از الکل و دخانیات/ محتوی جنسی خفیف] 2 00:00:03,433 --> 00:00:04,666 ‫سیدنی، برادر جوون‌ترم. 3 00:00:06,766 --> 00:00:09,166 ‫من تو رو دست کم گرفتم، خانم هیوود. 4 00:00:09,166 --> 00:00:11,066 ‫ثروت تو هیچ وقت برای من اهمیتی نداشت. 5 00:00:11,066 --> 00:00:12,666 ‫الان دیگه چه فرقی می‌کنه؟ 6 00:00:12,666 --> 00:00:13,766 ‫شارلوت... 7 00:00:13,766 --> 00:00:14,800 ‫بله؟ 8 00:00:15,766 --> 00:00:17,133 ‫آتیش! 9 00:00:17,133 --> 00:00:19,466 ‫من توی وضعیت خیلی بدی هستم، سیدنی. 10 00:00:19,466 --> 00:00:21,466 ‫من مجبور شدم که خودم رو به نامزدی... 11 00:00:21,466 --> 00:00:22,533 ‫خانم الیزا کمپیون در بیارم. 12 00:00:22,533 --> 00:00:24,266 ‫برات آرزوی خوشبختی می‌کنم... ببخشید. 13 00:00:24,290 --> 00:00:30,290 ‫سی نما تقدیم می‌کند ‫30nama.com 14 00:00:30,290 --> 00:00:34,290 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 15 00:00:34,290 --> 00:00:39,290 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما @CinamaSub 16 00:00:39,314 --> 00:00:44,314 مترجم: میثم موسویان MeysaM.UnicorN t.Me/unicorn025 17 00:03:43,500 --> 00:03:46,633 ‫این بهتره ارزشش رو داشته باشه، بچه. 18 00:03:46,633 --> 00:03:49,500 ‫وگرنه خفه‌ات می‌کنم! 19 00:03:54,466 --> 00:03:56,466 ‫دیدی؟ بهت گفته بودم. 20 00:04:35,733 --> 00:04:38,966 ‫ممنون، لرد کینگزلی. 21 00:04:41,366 --> 00:04:42,766 ‫اوه! 22 00:04:42,766 --> 00:04:44,666 ‫و در مورد پیشنهادت، 23 00:04:44,666 --> 00:04:46,733 ‫ترجیح میدم در حالی ‫که زنده هستم آب پز بشم. 24 00:04:49,733 --> 00:04:51,933 ‫با این حال کالسکه‌ی تو رو تحسین می‌کنم. 25 00:04:58,333 --> 00:04:59,800 ‫خیلی به لرد کینگزلی برخورد. 26 00:04:59,800 --> 00:05:01,333 ‫من رک بودم. 27 00:05:01,333 --> 00:05:03,533 ‫و این یه فضیلت اخلاقیه. 28 00:05:03,533 --> 00:05:04,533 ‫مگه نه، خانم هنکینز؟ 29 00:05:04,533 --> 00:05:06,200 ‫کاملا همین‌طوره. 30 00:05:06,200 --> 00:05:07,200 ‫برادر؟ 31 00:05:07,200 --> 00:05:09,333 ‫بله، اما... 32 00:05:09,333 --> 00:05:12,066 ‫آدم باید ملاحظه هم داشته باشه. 33 00:05:12,066 --> 00:05:15,866 ‫من بهش احترامی رو که یه ‫فرد طمع کار لایقشه نشون دادم. 34 00:05:17,733 --> 00:05:19,466 ‫من یه سرپرست معمولی نیستم، مری. 35 00:05:19,466 --> 00:05:21,800 ‫اون به راهنمایی‌های من بی‌توجهی می‌کنه. 36 00:05:21,800 --> 00:05:24,133 ‫بهش زمان بده، عزیزم. 37 00:05:24,133 --> 00:05:26,700 ‫از زمان مرگ سیدنی فقط ۳ ماه گذشته. 38 00:05:26,700 --> 00:05:29,766 ‫این بیشتر از چیزی که حاضر ‫باشه اعتراف کنه روش تاثیر گذاشته. 39 00:05:29,766 --> 00:05:31,366 ‫هوم. 40 00:05:31,366 --> 00:05:33,366 ‫فکر می‌کنم چیزی که اون نیاز داره، 41 00:05:33,366 --> 00:05:37,033 ‫بیش از هر چیزی، یه دوست دیگه هست. 42 00:05:37,033 --> 00:05:40,666 ‫خوشبختانه یه دوست توی راهه. 43 00:05:42,333 --> 00:05:45,266 ‫پارکرها با قرض دادن کالسکه‌ی ‫خودشون به ما خیلی لطف کردن. 44 00:05:45,266 --> 00:05:47,933 ‫وقتی ازدواج کنم باید یکی ‫مثل همین رو داشته باشم. 45 00:05:47,933 --> 00:05:50,033 ‫و ۴ تا پیشخدمت جلودار! 46 00:05:50,033 --> 00:05:53,133 ‫فقط ۴ تا؟ 47 00:05:53,133 --> 00:05:55,200 ‫نمی‌تونم تصمیم بگیرم که برای ‫دیدن کی بیشتر هیجان زده هستم. 48 00:05:55,200 --> 00:05:58,166 ‫همه‌ی اونا توی نامه‌هات ‫خیلی پر شور و نشاط بودن! 49 00:05:58,166 --> 00:05:59,933 ‫می‌دونم که خانم لمب ‫و من سرنوشتمون اینه... 50 00:05:59,933 --> 00:06:02,166 ‫که بهترین دوست هم باشیم. 51 00:06:03,800 --> 00:06:05,433 ‫ببین، شارلوت! 52 00:06:05,433 --> 00:06:08,733 ‫دریا! 53 00:06:08,733 --> 00:06:11,400 ‫برای برگشتن هیجان زده نیستی؟ 54 00:06:44,933 --> 00:06:47,366 ‫خوش اومدین! 55 00:06:49,433 --> 00:06:50,933 ‫سلام! 56 00:06:50,933 --> 00:06:52,100 ‫چه قدر بزرگ شدی! 57 00:06:52,100 --> 00:06:54,233 ‫به زودی هم قد مامان میشم! 58 00:06:56,566 --> 00:06:59,300 ‫تام، خیلی لطف داشتی که ‫هر دوی ما رو دعوت کردی. 59 00:06:59,300 --> 00:07:01,133 ‫- این خواهر من الیسون هست. ‫- خوشوقتم. 60 00:07:01,133 --> 00:07:02,666 ‫بیاید. 61 00:07:10,800 --> 00:07:13,833 ‫امیدوار بودم وقتی برگردم خونه... 62 00:07:13,833 --> 00:07:16,433 ‫بتونم به تو پیشنهاد ازدواج بدم، 63 00:07:16,433 --> 00:07:18,800 ‫اما چنین چیزی ممکن نیست. 64 00:07:18,800 --> 00:07:20,600 ‫واقعیت اینه که من مجبور شدم... 65 00:07:20,600 --> 00:07:23,800 ‫خودم رو به نامزدی خانم ‫الیزا کمپیون در بیارم. 66 00:07:25,433 --> 00:07:27,566 ‫خواهش می‌کنم باور ‫کن که اگه راه دیگه‌ای... 67 00:07:27,566 --> 00:07:30,033 ‫برای حل مشکل تام بود، اونو امتحان می‌کردم. 68 00:07:30,033 --> 00:07:31,200 ‫ما تو رو به اتاق خوابت می‌بریم. 69 00:07:43,566 --> 00:07:46,533 ‫امیدوارم مری تسلیت منو ‫به اطلاعتون رسونده باشه. 70 00:07:46,533 --> 00:07:50,033 ‫بله، بله، ممنون. 71 00:08:14,200 --> 00:08:17,500 ‫من غافلگیر شدم وقتی که ‫فهمیدم سیدنی توی آنتیگوا هست. 72 00:08:17,500 --> 00:08:18,800 ‫ما هم به اندازه‌ی تو غافلگیر شدیم. 73 00:08:18,800 --> 00:08:19,800 ‫ما فکرش رو نمی‌کردیم. 74 00:08:19,800 --> 00:08:21,733 ‫ما یه نماینده توی آنتیگوا رو... 75 00:08:21,733 --> 00:08:24,033 ‫در مورد بازگردوندن اموالش مامور کردیم. 76 00:08:24,033 --> 00:08:26,966 ‫امیدواریم که اون بتونه ‫یه توضیحی ارائه کنه. 77 00:08:26,966 --> 00:08:29,466 ‫اگه... 78 00:08:29,466 --> 00:08:31,233 ‫اون نمی‌رفت، 79 00:08:31,233 --> 00:08:33,600 ‫تب زرد نمی‌گرفت و هنوز با ما بود. 80 00:08:33,600 --> 00:08:35,933 ‫باعث آسودگی خیال هست که بدونیم... 81 00:08:35,933 --> 00:08:38,933 ‫اون با الیزا خوشبخت شد قبل این‌که... 82 00:08:38,933 --> 00:08:40,600 ‫از دستش بدیم. 83 00:08:40,600 --> 00:08:42,833 ‫چه خونه‌ی زیبایی! 84 00:08:42,833 --> 00:08:44,600 ‫من خیلی مشتاق دیدن شهر هستم! 85 00:08:44,600 --> 00:08:46,433 ‫وقتی که هر دوی شما جاگیر شدید، 86 00:08:46,433 --> 00:08:47,466 ‫جورجیانا رو برای چای خوردن... 87 00:08:47,466 --> 00:08:48,600 ‫توی اتاق جدید اجتماعات ملاقات می‌کنیم. 88 00:08:48,600 --> 00:08:49,933 ‫اما قبلش من باید... 89 00:08:49,933 --> 00:08:51,333 ‫به تو گردشگاه رو نشون بدم! 90 00:08:51,333 --> 00:08:52,533 ‫خیلی دوست دارم ببینمش. 91 00:08:52,533 --> 00:08:54,100 ‫جورجیانا از دیدن تو خیلی خوشحال میشه. 92 00:08:54,100 --> 00:08:56,766 ‫آقای هنکینز و خواهرش ‫لطف کردن و پیشنهاد دادن... 93 00:08:56,766 --> 00:08:58,066 ‫که اونو همراهی کنن. 94 00:08:58,066 --> 00:09:02,666 ‫اما این قرار رو نمیشه ایده‌آل دونست. 95 00:09:02,666 --> 00:09:09,266 ‫♪ Bread of Heaven, ‫bread of Heaven ♪ 96 00:09:09,266 --> 00:09:13,000 ‫♪ Feed me till I want no more ♪ 97 00:09:13,000 --> 00:09:15,966 ‫♪ Want no more ♪ 98 00:09:17,000 --> 00:09:19,600 ‫♪ Feed me till ♪ 99 00:09:19,600 --> 00:09:26,466 ‫♪ I want no more ♪ 100 00:09:26,466 --> 00:09:29,566 ‫تو باید بخونی، عزیزم! 101 00:09:29,566 --> 00:09:30,833 ‫چطور خدا می‌تونه صدات رو بشنوه... 102 00:09:30,833 --> 00:09:33,400 ‫اگه صدای زیبات رو به گوشش نرسونی؟ 103 00:09:33,400 --> 00:09:37,833 ‫من خیلی وقته به این نتیجه ‫رسیدم که خدا ناشنوا هست. 104 00:09:37,833 --> 00:09:40,366 ‫خدا ناشنوا نیست، خانم لمب. 105 00:09:40,366 --> 00:09:45,100 ‫پس چرا اون دعاهای منو نادیده میگیره؟ 106 00:09:46,166 --> 00:09:47,566 ‫برادر... 107 00:09:47,566 --> 00:09:51,000 ‫خانم لمب، خدا دعاها رو... 108 00:09:51,000 --> 00:09:53,300 ‫اگه بمونم برای قرارم با ‫خانم شارلوت دیر می‌کنم! 109 00:09:53,300 --> 00:09:55,466 ‫خانم لمب؟ 110 00:10:18,933 --> 00:10:21,733 ‫عزیزان من، همون‌طور ‫که می‌بینید، سندیتون داره... 111 00:10:21,733 --> 00:10:24,600 ‫به سرعت به مطلوب‌ترین مقصد ‫گردشگری ساحل جنوبی تبدیل میشه. 112 00:10:24,600 --> 00:10:25,833 ‫و حالا من دست راست تام هستم... 113 00:10:25,833 --> 00:10:27,833 ‫و نقشه‌های خودم رو می‌کشم. 114 00:10:27,833 --> 00:10:30,100 ‫یه بتکده، و شاید حتی یه سالن تئاتر! 115 00:10:30,100 --> 00:10:31,366 ‫چه هیجان انگیز! 116 00:10:31,366 --> 00:10:33,166 ‫فکر کنم آقای استرینگر ‫توی لندن وضعش خوبه. 117 00:10:33,166 --> 00:10:35,333 ‫بله، خیلی وضع خوبی ‫داره، اون در مسیر تبدیل شدن... 118 00:10:35,333 --> 00:10:37,300 ‫به یه استاد معماری هست. 119 00:10:37,300 --> 00:10:38,700 ‫لرد کرموند، صبح بخیر! 120 00:10:38,700 --> 00:10:40,700 ‫- صبح بخیر. ‫- تو رژه شما رو می‌بینیم دیگه؟ 121 00:10:40,700 --> 00:10:42,300 ‫یه رژه؟ 122 00:10:42,300 --> 00:10:43,600 ‫زمان خیلی خوبی اومدی. 123 00:10:43,600 --> 00:10:46,200 ‫ما منتظر ورود سرهنگ ‫لنکس و گروهانش هستیم. 124 00:10:46,200 --> 00:10:48,366 ‫اونا کل تابستون رو این‌جا می‌مونن. 125 00:10:48,366 --> 00:10:50,466 ‫سرهنگ و گروهانش؟ چه هیجان انگیز! 126 00:10:50,466 --> 00:10:52,633 ‫بله، اون به‌خاطر شجاعتش ‫در نبرد واترلو شناخته میشه. 127 00:10:52,633 --> 00:10:55,066 ‫و اگه تو مدرک بیشتری ‫بخوای مبنی بر این‌که... 128 00:10:55,066 --> 00:10:56,366 ‫سندیتون به موفقیت رسیده، 129 00:10:56,366 --> 00:10:58,533 ‫ما حتی یه هنرمند رو برای خودمون جذب کردیم. 130 00:10:58,533 --> 00:11:00,000 ‫چارلز لاکهارت. 131 00:11:00,000 --> 00:11:01,466 ‫فکر کنم در موردش شنیدی... ‫اون یه چهره نگار هست! 132 00:11:01,466 --> 00:11:03,766 ‫- صبح خوبی داشته باشی، آقای لاکهارت. ‫- صبح خوبیه. 133 00:11:03,766 --> 00:11:05,033 ‫آقای پارکر. 134 00:11:05,033 --> 00:11:06,766 ‫من موج‌ها رو نظاره گر بودم ‫و انگار از نو متولد شدم! 135 00:11:06,766 --> 00:11:08,800 ‫هیچ چیزی مثل گزش... 136 00:11:08,800 --> 00:11:10,033 ‫نمک روی پوست نیست... 137 00:11:10,033 --> 00:11:12,600 ‫که احساسات رو برانگیخته کنه. 138 00:11:12,600 --> 00:11:16,833 ‫خانم‌ها. 139 00:11:20,600 --> 00:11:23,133 ‫می‌ترسم ما امل به نظر بیایم. 140 00:11:23,133 --> 00:11:25,066 ‫ما باید خیلی زود از بابا بخوایم که ‫برامون پول بفرسته تا لباس بخریم. 141 00:11:25,066 --> 00:11:26,766 ‫ما پول کمی داریم. 142 00:11:26,766 --> 00:11:28,233 ‫این یه سرمایه‌گذاری هست. 143 00:11:28,233 --> 00:11:29,733 ‫چطور می‌تونیم شوهرای ‫پولدار رو جذب خودمون کنیم... 144 00:11:29,733 --> 00:11:30,800 ‫جز این‌که شبیه اونا بشیم؟ 145 00:11:30,800 --> 00:11:32,166 ‫من به این‌جا اومدم که از ‫همه این چیزها اجتناب کنم! 146 00:11:32,166 --> 00:11:34,466 ‫تو اومدی این‌جا تا از یه ‫مرد خاص اجتناب کنی. 147 00:11:34,466 --> 00:11:36,066 ‫نه این‌که کلا بیخیال ازدواج بشی. 148 00:11:36,066 --> 00:11:38,900 ‫چرا باید بخوای چنین کاری بکنی؟ 149 00:11:56,866 --> 00:11:58,800 ‫نظرت چیه، سرهنگ؟ 150 00:11:58,800 --> 00:12:02,966 ‫ما قطعا با نبردهای ‫سخت‌تری مواجه شدیم. 151 00:12:05,500 --> 00:12:09,266 ‫به من گفته شده که حدود ۱۰۰ نفر میان. 152 00:12:09,266 --> 00:12:12,533 ‫و اونا فردا عصر توی سندیتون رژه میرن. 153 00:12:12,533 --> 00:12:15,066 ‫فکر نمی‌کنی به نظرت عجیبه؟ 154 00:12:15,066 --> 00:12:17,333 ‫تا جایی که من می‌دونم خطر ‫تهاجمی ما رو تهدید نمی‌کنه. 155 00:12:17,333 --> 00:12:19,066 ‫نه، شاید از خارج خطری ما رو تهدید نکنه، 156 00:12:19,066 --> 00:12:22,033 ‫اما آشوب داره کشور رو در برمیگیره. 157 00:12:22,033 --> 00:12:25,433 ‫و ممکنه به عنوان زمین‌دار ‫گلوی ما زیر گیوتین بره. 158 00:12:25,433 --> 00:12:29,733 ‫من از حضور نیروهای ‫ارتش استقبال می‌کنم. 159 00:12:29,733 --> 00:12:31,566 ‫۱۰۰ نفر عیاش ژولیده‌ی مست. 160 00:12:31,566 --> 00:12:33,233 ‫اونا تاثیر متمدنانه‌‌ای روی ما دارن. 161 00:12:33,233 --> 00:12:35,133 ‫همه‌ی سربازها رذل نیستن. 162 00:12:35,133 --> 00:12:37,933 ‫من همیشه به لباس نظامی قرمز علاقه داشتم. 163 00:12:37,933 --> 00:12:40,766 ‫برادر مورد علاقه‌ام توی سواره نظام بود. 164 00:12:40,766 --> 00:12:42,200 ‫ماکسیمیلیان. 165 00:12:42,200 --> 00:12:46,233 ‫البته اگه بیش از حد این‌جا نمونن. 166 00:12:47,166 --> 00:12:49,533 ‫من کمتر از یه هفته‌اس که این‌جام، عمه. 167 00:12:49,533 --> 00:12:50,866 ‫بله، و هنوز برای من روشن نیست... 168 00:12:50,866 --> 00:12:52,700 ‫که دلیل موندنت چیه. 169 00:12:52,700 --> 00:12:57,500 ‫یه شوهر جدید حداقل باید برای ‫یه سال جذابیت خودشو حفظ کنه. 170 00:12:57,500 --> 00:12:59,066 ‫در برخی اوقات ۲ سال. 171 00:12:59,066 --> 00:13:00,900 ‫تو که به همین زودی از دستش خسته نشدی؟ 172 00:13:00,900 --> 00:13:02,566 ‫کاملا برعکس. 173 00:13:02,566 --> 00:13:04,233 ‫وقتی که اون نیست، این بهترین فرصت... 174 00:13:04,233 --> 00:13:06,466 ‫برای ملاقات عمه‌‌ی مورد علاقمه. 175 00:13:06,466 --> 00:13:09,233 ‫چه‌قدر لطف داری. 176 00:13:17,466 --> 00:13:20,433 ‫- ممنون. ‫- متشکرم. 177 00:13:20,433 --> 00:13:22,266 ‫جورجیانا! 178 00:13:22,266 --> 00:13:24,333 ‫من برای دیدنت لحظه شماری می‌کردم! 179 00:13:26,000 --> 00:13:28,600 ‫خواهرم، آلیسون. 180 00:13:30,700 --> 00:13:34,500 ‫اون و برادرش آدمای خوبی هستن. 181 00:13:34,500 --> 00:13:35,966 ‫اونم به طرز دردناکی. 182 00:13:35,966 --> 00:13:38,933 ‫و تام پارکر به طرز تاسف‌باری ‫سرپرست بی‌عرضه‌ای هست. 183 00:13:38,933 --> 00:13:41,200 ‫البته اون مصمم شده که منو قبل... 184 00:13:41,200 --> 00:13:43,033 ‫تولد ۲۱ سالگیم شوهر بده. 185 00:13:43,033 --> 00:13:45,500 ‫فکر می‌کنم اونم مثل برادرش... 186 00:13:45,500 --> 00:13:47,066 ‫مشتاقه که از شرم خلاص بشه. 187 00:13:47,066 --> 00:13:49,400 ‫سیدنی بیشتر از چیزی که بهش ‫اجازه دادی به تو علاقه داشت. 188 00:13:49,400 --> 00:13:51,100 ‫شاید این‌طور بود. 189 00:13:51,100 --> 00:13:52,500 ‫البته دیگه نمی‌تونیم بفهمیم. 190 00:13:52,500 --> 00:13:54,766 ‫شکر هم دارید؟ 191 00:13:54,766 --> 00:13:56,100 ‫ما داریم یه تحریم رو رهبری می‌کنیم، 192 00:13:56,100 --> 00:13:58,233 ‫به امید این‌که صاحبان مزرعه‌ها... 193 00:13:58,233 --> 00:13:59,766 ‫که به برده‌داری اصرار دارن... 194 00:13:59,766 --> 00:14:02,833 ‫مجبور بشن از پدرم الگو بگیرن. 195 00:14:02,833 --> 00:14:05,000 ‫ببخشید، اما فکر می‌کردم که ‫ما برده داری رو منسوخ کردیم. 196 00:14:05,000 --> 00:14:07,366 ‫قانون فقط خرید و فروش ‫برده‌ها رو ممنوع کرده. 197 00:14:07,366 --> 00:14:10,000 ‫تا الان قانونی علیه ‫مالکیت اون‌ها وجود نداره. 198 00:14:10,000 --> 00:14:11,833 ‫پس من دیگه هیچ وقت شکر نمی‌خورم. 199 00:14:13,433 --> 00:14:15,133 ‫روز خوش، خانم لمب. 200 00:14:15,133 --> 00:14:16,900 ‫خاطر خواه داری؟ 201 00:14:16,900 --> 00:14:19,866 ‫من توسط طمع‌کارا محاصره شدم. 202 00:14:19,866 --> 00:14:22,133 ‫هر روز یه خواستگار جدید دارم. 203 00:14:22,133 --> 00:14:23,466 ‫اون مردی که اون گوشه نشسته... 204 00:14:23,466 --> 00:14:24,533 ‫همین امروز صبح از من خواستگاری کرد. 205 00:14:26,500 --> 00:14:28,233 ‫وسوسه نشدی که اونا رو قبول کنی؟ 206 00:14:28,233 --> 00:14:29,433 ‫چرا؟ 207 00:14:29,433 --> 00:14:31,766 ‫من هیچ وقت چنین قدرتی نداشتم. 208 00:14:31,766 --> 00:14:32,900 ‫همون لحظه‌ای که ازدواج کنم، 209 00:14:32,900 --> 00:14:34,533 ‫این قدرت از بین میره. 210 00:14:34,533 --> 00:14:37,800 ‫تو تنها کسی نیستی که ‫می‌خواد از ازدواج فرار کنه. 211 00:14:39,100 --> 00:14:40,233 ‫شارلوت؟ 212 00:14:40,233 --> 00:14:42,200 ‫توی نامه‌هات به چنین چیزی اشاره نکردی. 213 00:14:42,200 --> 00:14:43,900 ‫رالف استارلینگ. 214 00:14:43,900 --> 00:14:46,266 ‫اون توی ویلینگتون یه مزرعه داره. 215 00:14:46,266 --> 00:14:48,166 ‫پدر ما برای این وصلت... مشتاقه. 216 00:14:48,166 --> 00:14:49,366 ‫کارش از اشتیاق گذشته. 217 00:14:49,366 --> 00:14:51,633 ‫خواستگاریش که قطعی شده. 218 00:14:51,633 --> 00:14:54,800 ‫اما من دوست ندارم ببینم شارلوت ‫با انتخاب خودش با رالف ازدواج کنه. 219 00:14:54,800 --> 00:14:56,533 ‫منم همین‌طور. 220 00:14:56,533 --> 00:14:57,733 ‫برای همین یه نقشه دارم. 221 00:14:57,733 --> 00:15:00,166 ‫هر دوی ما این‌جا توی ‫سندیتون شوهر پیدا می‌کنیم. 222 00:15:00,166 --> 00:15:01,166 ‫شاید تو بتونی به ما کمک کنی، 223 00:15:01,166 --> 00:15:03,100 ‫خانم لمب. 224 00:15:03,100 --> 00:15:06,266 ‫من خیلی دوست دارم که ببینم ‫خواهرت عشقش رو پیدا کنه، 225 00:15:06,266 --> 00:15:08,266 ‫خانم هیوود. 226 00:15:08,266 --> 00:15:10,466 ‫ممنون، قربان. 227 00:15:18,166 --> 00:15:19,466 ‫اون مرد کیه؟ 228 00:15:19,466 --> 00:15:20,566 ‫چارلز لاکهارت. 229 00:15:20,566 --> 00:15:22,566 ‫اون یه هنرمنده. 230 00:15:23,966 --> 00:15:26,266 ‫به نظر میاد خیلی از خودش راضیه. 231 00:15:38,000 --> 00:15:40,066 ‫کار و کاسبی خیلی وضع خوبی داره. 232 00:15:40,066 --> 00:15:42,266 ‫تقریبا همه‌ی املاک ما پر هستند. 233 00:15:42,266 --> 00:15:44,633 ‫این دلیل نمیشه که فقط ‫روی موفقیت‌هامون تکیه کنیم. 234 00:15:44,633 --> 00:15:46,133 ‫قدم بعدی چیه؟ 235 00:15:46,133 --> 00:15:48,700 ‫به نظر میاد که نقشه‌ی بزرگ تو متوقف شده. 236 00:15:48,700 --> 00:15:50,033 ‫اصلا این‌طور نیست. 237 00:15:50,033 --> 00:15:52,433 ‫من تا همه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها ‫تضمین بشن دست از کار نمی‌کشم. 238 00:15:52,433 --> 00:15:55,100 ‫من از بلند‌پروازی‌هام درس گرفتم. 239 00:15:55,100 --> 00:15:59,000 ‫امیدوارم این‌طور باشه، با توجه به ‫این‌که نصف شهر توی آتیش سوخت! 240 00:15:59,000 --> 00:16:01,100 ‫و این واقعیت تاسف بار ‫که حالا بیوه‌ی برادرت... 241 00:16:01,100 --> 00:16:03,800 ‫صاحب بخش بزرگی از سندیتون هست. 242 00:16:03,800 --> 00:16:06,266 ‫اون یه قرض بود، بانو. که قصد دارم پسش بدم. 243 00:16:06,266 --> 00:16:08,133 ‫خوبه. 244 00:16:08,133 --> 00:16:13,200 ‫من باید سرمایه‌گذار ‫اصلی باشم، نه یه مداخله‌گر! 245 00:16:13,200 --> 00:16:16,066 ‫البته دوست دارم بدونم چطور ‫می‌خوای با توجه به حجم زیاد قرض... 246 00:16:16,066 --> 00:16:18,166 ‫اونو بازپرداخت کنی. 247 00:16:18,166 --> 00:16:21,900 ‫- ما یه راهی پیدا می‌کنیم، بانو. ‫- کاملا درسته. 248 00:16:21,900 --> 00:16:24,366 ‫و فکر می‌کنم قسمت اول راه حل... 249 00:16:24,366 --> 00:16:26,633 ‫رژه‌ی امروز عصره. 250 00:16:26,633 --> 00:16:28,133 ‫ببخشید، آقای پارکر، 251 00:16:28,133 --> 00:16:29,933 ‫اما ارتش چطور به وضعیت تو کمک می‌کنه؟ 252 00:16:29,933 --> 00:16:33,300 ‫خانم‌ها، ارتش چیزی جز جمعیت آماده... 253 00:16:33,300 --> 00:16:36,066 ‫برای خرج کردن پول نیست. 254 00:16:39,433 --> 00:16:40,766 ‫من هیچ وقت درک نکردم که چرا... 255 00:16:40,766 --> 00:16:42,533 ‫سربازها برای همجنس‌های ما جذابن. 256 00:16:42,533 --> 00:16:45,533 ‫چون اونا شجاع و شریف و قهرمان هستن. 257 00:16:45,533 --> 00:16:46,566 ‫و اکثرا خوش‌تیپ. 258 00:16:46,566 --> 00:16:47,733 ‫بدون شک بعضی‌هاشون همین‌طورن. 259 00:16:47,733 --> 00:16:49,300 ‫با این حال به نظرم این ویژگی‌ها... 260 00:16:49,300 --> 00:16:51,233 ‫توی کسی که کت قرمز داره پیدا نمیشه، 261 00:16:51,233 --> 00:16:54,266 ‫صرف نظر از شخصیتی که دارن. 262 00:16:54,266 --> 00:16:55,566 ‫فریزر! 263 00:16:55,566 --> 00:16:58,333 ‫به نظر میاد که به ما شبیخون زدن. 264 00:16:58,333 --> 00:17:01,100 ‫رحم کنید، خانما، ما ‫بدون سلاح و کم تعدادیم. 265 00:17:01,100 --> 00:17:03,100 ‫- ببخشید، قربان، ما... ‫- من باید عذرخواهی کنم. 266 00:17:03,100 --> 00:17:06,300 ‫یه مرد در حال استحمام کردن... 267 00:17:06,300 --> 00:17:07,600 ‫جلوه‌ی خوبی برای دیده ‫شدن توسط خانم‌ها نداره. 268 00:17:08,766 --> 00:17:11,133 ‫سرهنگ فرانسیس لنکس، در خدمت شما. 269 00:17:11,133 --> 00:17:14,666 ‫- و دستیارم کاپیتان فریزر. ‫- خانم‌ها. 270 00:17:14,666 --> 00:17:16,033 ‫شارلوت هیوود. 271 00:17:16,033 --> 00:17:17,266 ‫خواهرم، خانم الیسون هیوود. 272 00:17:17,266 --> 00:17:18,300 ‫خانم جورجیانا لمب. 273 00:17:18,300 --> 00:17:19,600 ‫حالتون چطوره؟ 274 00:17:19,600 --> 00:17:21,900 ‫ما باید استحکامات اردوگاه‌مون ‫رو تقویت کنیم، سرهنگ. 275 00:17:21,900 --> 00:17:25,000 ‫نباید اجازه بدیم مهاجمین ‫به همین راحتی بیان. 276 00:17:25,000 --> 00:17:26,666 ‫باید از اومدن شما نگران باشیم، قربان؟ 277 00:17:26,666 --> 00:17:29,700 ‫- این یعنی سندیتون به دفاع نیاز داره؟ ‫- اصلا این‌طور نیست. 278 00:17:29,700 --> 00:17:32,033 ‫اما تو باید اطلاعاتی رو در مورد... 279 00:17:32,033 --> 00:17:34,033 ‫یه تهاجم قریب‌ الوقوع بشنوی، خانم هیوود. 280 00:17:34,033 --> 00:17:35,733 ‫امیدوارم بتونی اونو به بقیه بگی. 281 00:17:35,733 --> 00:17:37,733 ‫من سراپا گوشم. 282 00:17:37,733 --> 00:17:38,866 ‫خانواده‌ی تو بهت ملحق میشن، 283 00:17:38,866 --> 00:17:40,766 ‫سرهنگ؟ 284 00:17:40,766 --> 00:17:42,166 ‫من به خانواده‌ام وابستگی ندارم. 285 00:17:42,166 --> 00:17:44,066 ‫خانم‌ها، شاید بهتر باشه... 286 00:17:44,066 --> 00:17:46,400 ‫- که من شما رو به بیرون هدایت کنم؟ ‫- روز خوش. 287 00:17:46,400 --> 00:17:48,066 ‫ما می‌تونیم راهمون ‫رو پیدا کنیم، ممنون، آقا. 288 00:17:56,533 --> 00:17:58,033 ‫عجب فرشته‌هایی بودن، فریزر. 289 00:17:58,033 --> 00:18:00,366 ‫اون کی بود؟ 290 00:18:00,366 --> 00:18:03,633 ‫اسمش رو نپرسیدم. 291 00:18:03,633 --> 00:18:06,166 ‫از دست تو چه کار کنم؟ 292 00:18:06,166 --> 00:18:07,433 ‫فکر نکنم... 293 00:18:07,433 --> 00:18:09,933 ‫خبری از برادر ملعونت داشته باشی؟ 294 00:18:09,933 --> 00:18:11,566 ‫البته برادر ناتنیمه... خوشبختانه نه. 295 00:18:11,566 --> 00:18:14,866 ‫نه احوالاتش رو می‌دونم و نه برام مهمه. 296 00:18:23,833 --> 00:18:25,800 ‫فکر می‌کنم لرد بابینگتون بی‌صبرانه... 297 00:18:25,800 --> 00:18:27,300 ‫منتظر یه وارث باشه. 298 00:18:27,300 --> 00:18:28,900 ‫خیلی وقت نیست که ازدواج کردیم. 299 00:18:28,900 --> 00:18:31,800 ‫هشت و نیم ماه وقت زیادیه. 300 00:18:31,800 --> 00:18:34,433 ‫فکر کنم بدونی که باید چه کار کنی. 301 00:18:34,433 --> 00:18:36,833 ‫- منظورم ساز و کارشه. ‫- بله، ممنون، عمه. 302 00:18:36,833 --> 00:18:40,400 ‫پس بهونه‌ات چیه؟ 303 00:18:40,400 --> 00:18:41,800 ‫اوه. 304 00:18:44,333 --> 00:18:48,033 ‫من و لرد بابینگتون توافق کردیم که... 305 00:18:48,033 --> 00:18:50,566 ‫وقتی اون نیست باید به این‌جا بیام. 306 00:18:50,566 --> 00:18:54,866 ‫شاید هوای دریا... 307 00:18:54,866 --> 00:18:57,766 ‫کمکم کنه که حالم بهتر بشه... 308 00:18:57,766 --> 00:19:01,066 ‫و شاید دکتر فیوکس... 309 00:19:01,066 --> 00:19:02,466 ‫اوه. 310 00:19:02,466 --> 00:19:04,766 ‫خب، تاسف خوردن به حال خودت فایده‌ای نداره. 311 00:19:04,766 --> 00:19:06,666 ‫با این به هیچ چیزی نمی‌رسی. 312 00:19:06,666 --> 00:19:10,133 ‫و هوای دریا به تنهایی کاری نمی‌کنه. 313 00:19:10,133 --> 00:19:12,500 ‫همین‌طور اون فیوکس، اون مرد یه حقه بازه. 314 00:19:12,500 --> 00:19:13,466 ‫اون جونت رو نجات داد. 315 00:19:13,466 --> 00:19:16,133 ‫برو بابا! 316 00:19:16,133 --> 00:19:18,366 ‫اونم نبود زنده می‌موندم. 317 00:19:18,366 --> 00:19:21,600 ‫اون مرد یه شرور به تمام معناست. 318 00:19:46,066 --> 00:19:50,166 ‫خب، الان ۹ ماهه که ازدواج کردی، 319 00:19:50,166 --> 00:19:53,233 ‫- خانم بابینگتون؟ ‫- بله. 320 00:19:53,233 --> 00:19:55,066 ‫و متاسفانه... 321 00:19:55,066 --> 00:19:57,733 ‫هنوز نتونستی شونگر بشی. ‫[لغت آلمانی] 322 00:19:57,733 --> 00:20:00,966 ‫منظورم باردار شدنه. 323 00:20:00,966 --> 00:20:04,300 ‫نه، دکتر فیوکس. 324 00:20:04,300 --> 00:20:07,100 ‫من توی باردار شدن موفق بودم. 325 00:20:07,100 --> 00:20:10,566 ‫من نتونستم اونو نگه دارم. 326 00:20:12,133 --> 00:20:15,033 ‫کی جنین رو از دست دادی؟ 327 00:20:15,033 --> 00:20:19,000 ‫- حدود یه ماه پیش. ‫- چند ماه حامله بودی؟ 328 00:20:22,966 --> 00:20:25,500 ‫پنج و نیم ماه. 329 00:20:27,400 --> 00:20:29,500 ‫دکترها به من گفتند که به طرز خطرناکی... 330 00:20:29,500 --> 00:20:32,000 ‫نزدیک بود جون خودم رو از دست بدم. 331 00:20:32,000 --> 00:20:37,566 ‫اونا گفتند که تلاش دوباره برای بچه‌دار ‫شدن ممکنه خطرناک و حتی مرگبار باشه. 332 00:20:39,533 --> 00:20:41,933 ‫که باعث شد برای این‌که بخوام بهشون ‫ثابت کنم اشتباه می‌کنن مصمم‌تر بشم. 333 00:20:41,933 --> 00:20:44,233 ‫خب، پیشنهادت چیه؟ 334 00:20:44,233 --> 00:20:48,266 ‫فکر می‌کنم شیر الاغ‌هام قدرت ‫اون رو بهش برمی‌گردونه. 335 00:20:48,266 --> 00:20:52,233 ‫اما بدون شک تو یه اکسیر ‫معجزه‌آسا داری که بهش بفروشی. 336 00:20:52,233 --> 00:20:55,633 ‫قطعا داروهایی هست که می‌تونم... 337 00:20:55,633 --> 00:20:58,000 ‫برای زنی در موقعیت تو ‫فراهم کنم، بانو بابینگتون. 338 00:20:58,000 --> 00:21:01,466 ‫اما باید صادق باشم، 339 00:21:01,466 --> 00:21:05,400 ‫نمی‌تونم بگم که اونا چه ‫‌قدر موثر خواهند بود. 340 00:21:05,400 --> 00:21:08,500 ‫متاسفانه باید بگم که... 341 00:21:08,500 --> 00:21:10,233 ‫شاید خدا نمی‌خواد... 342 00:21:10,233 --> 00:21:13,300 ‫که تو یک مادر بشی. 343 00:21:13,300 --> 00:21:15,266 ‫بهت گفتم که اون به درد نمی‌خوره. 344 00:21:16,566 --> 00:21:20,866 ‫من هر قرصی رو می‌خورم، ‫خودم رو تسلیم هر درمانی می‌کنم. 345 00:21:22,366 --> 00:21:24,066 ‫خواهش می‌کنم. 346 00:21:24,066 --> 00:21:28,233 ‫من می‌خوام به شوهرم یه بچه بدم. 347 00:21:34,466 --> 00:21:36,000 ‫این لباس روز می خیلی ساده‌ست. ‫[جشنی منسوخ در روز اول ماه می.] 348 00:21:36,000 --> 00:21:38,166 ‫می‌تونم یکی از لباس‌های تو رو قرض بگیرم؟ 349 00:21:38,166 --> 00:21:40,366 ‫کفش‌های مری خیلی خوب به پام می‌خورن. 350 00:21:40,366 --> 00:21:43,300 ‫البته باید یکمی فلفل توش بریزم. 351 00:21:43,300 --> 00:21:44,833 ‫این یه رژه هست، الیسون، نه یه مراسم رقص. 352 00:21:44,833 --> 00:21:46,066 ‫ما کسایی نیستیم... 353 00:21:46,066 --> 00:21:48,366 ‫- که باید خودشون رو نشون بدن. ‫- نیستیم؟ 354 00:21:48,366 --> 00:21:50,100 ‫صد تا سرباز اون‌جا میاد، شارلوت. 355 00:21:50,100 --> 00:21:51,566 ‫و من خوندم که هیچ کسی نمی‌تونه... 356 00:21:51,566 --> 00:21:53,700 ‫اهمیت برداشت اول رو منکر بشه. 357 00:21:53,700 --> 00:21:56,500 ‫اما تو خودت رو از قبل نشون دادی. 358 00:21:56,500 --> 00:21:58,900 ‫در مورد سرهنگ لنکس حرف میزنم. 359 00:21:58,900 --> 00:22:00,500 ‫کلا ۵ کلمه با هم حرف نزدیم. 360 00:22:00,500 --> 00:22:02,533 ‫- بعضی وقتا همین کافیه. ‫- الیسون، 361 00:22:02,533 --> 00:22:04,866 ‫میشه یه زن و مرد به هم نگاه کنن... 362 00:22:04,866 --> 00:22:06,933 ‫بدون این که تو فکر کنی عاشق همن؟ 363 00:22:06,933 --> 00:22:09,100 ‫فقط می‌خوام تو رو دوباره ‫خوشحال ببینم، شارلوت. 364 00:22:09,100 --> 00:22:10,900 ‫این خیلی اشتباهه؟ 365 00:22:13,733 --> 00:22:16,566 ‫فکر می‌کنم اون کتاب‌ها دیدت ‫رو نسبت به دنیا بسته کردند. 366 00:22:19,033 --> 00:22:21,600 ‫عشق اون‌قدری که فکر می‌کنی ساده نیست. 367 00:22:21,600 --> 00:22:23,966 ‫چرا نباید ساده باشه؟ 368 00:22:29,133 --> 00:22:30,400 ‫می‌ترسیدم کفشام پاهات رو اذیت کنن. 369 00:22:30,400 --> 00:22:33,300 ‫اصلا، اونا خوشگل‌تر ‫از اینن که پامو اذیت کنن. 370 00:22:33,300 --> 00:22:34,566 ‫خیلی عجیبه، 371 00:22:34,566 --> 00:22:36,733 ‫اما از وقتی که من بدون دایانا برگشتم، 372 00:22:36,733 --> 00:22:39,533 ‫همه‌ی بیماری‌های قبلم از بین رفتن. 373 00:22:39,533 --> 00:22:42,400 ‫شغل داشتن به من ساخته. 374 00:22:42,400 --> 00:22:45,933 ‫هدف داشتن آدم رو به هیجان میاره. 375 00:22:45,933 --> 00:22:48,966 ‫تو به من امید میدی که شاید به ‫زودی هدف زندگی خودم رو پیدا کنم. 376 00:22:48,966 --> 00:22:54,100 ‫من جایگزین سیدنی نیستم، ‫اما به درد تام می‌خورم. 377 00:22:54,100 --> 00:22:56,900 ‫البته من نگرانشم. 378 00:22:56,900 --> 00:23:00,233 ‫اون حتی به سختی می‌تونه ‫اسم سیدنی رو به زبون بیاره 379 00:23:00,233 --> 00:23:02,566 ‫سرکوب کردن اندوه نابخردانه هست. 380 00:23:03,666 --> 00:23:05,500 ‫درسته. 381 00:23:05,500 --> 00:23:08,100 ‫چون ما قبری نداریم که ازش تجلیل کنیم، 382 00:23:08,100 --> 00:23:11,533 ‫خیلی وقتا توی کلیسا یه شمع روشن ‫می‌کنم و مثل یه بچه میزنم زیر گریه. 383 00:23:13,533 --> 00:23:15,766 ‫همیشه بعدش احساس بهتری پیدا می‌کنم. 384 00:23:17,566 --> 00:23:18,566 ‫از رژه لذت ببر. 385 00:23:18,566 --> 00:23:20,100 ‫تو نمیای؟ 386 00:23:20,100 --> 00:23:23,900 ‫من مثل بقیه در مورد اومدن ‫ارتش هیجان زده نیستم. 387 00:23:23,900 --> 00:23:26,100 ‫من به جاش با خانم لمب چای می‌خورم. 388 00:23:37,066 --> 00:23:39,600 ‫از مصرف شکر تولید شده ‫توسط برده‌ها خودداری کنید. 389 00:23:39,600 --> 00:23:41,966 ‫از مصرف شکر تولید شده ‫توسط برده‌ها خودداری کنید. 390 00:23:41,966 --> 00:23:44,666 ‫این مسخره‌بازی‌ها چیه، خانم هنکینز؟ 391 00:23:44,666 --> 00:23:45,900 ‫این جنبش از طرف زنانی هست... 392 00:23:45,900 --> 00:23:48,266 ‫که امید دارن... 393 00:23:48,266 --> 00:23:50,400 ‫برده داری رو کاملا نابود کنن، بانو دنهم. 394 00:23:50,400 --> 00:23:53,166 ‫این دیگه افراطه! 395 00:23:53,166 --> 00:23:55,733 ‫محروم کردن خودمون ‫از شکر چه فایده‌ای داره؟ 396 00:23:55,733 --> 00:23:58,766 ‫فکر می‌کنی برده داری... 397 00:23:58,766 --> 00:24:01,866 ‫توسط چند تا زن خیرخواه ‫کنار دریا نشین ریشه کن میشه؟ 398 00:24:01,866 --> 00:24:04,666 ‫این خانم لمب بود که تحریم رو... 399 00:24:04,666 --> 00:24:06,333 ‫- توی سندیتون آغاز کرد، بانو. ‫- اوه. 400 00:24:06,333 --> 00:24:08,866 ‫چه‌ قدر غافلگیر شدم! 401 00:24:13,800 --> 00:24:15,633 ‫سرهنگ اون‌جاست. 402 00:24:18,333 --> 00:24:20,333 ‫بیاید! 403 00:24:46,566 --> 00:24:48,666 ‫بانو دنهم، بانو بابینگتون. 404 00:24:48,666 --> 00:24:49,633 ‫شما خانم هیوود رو به یاد دارید. 405 00:24:49,633 --> 00:24:52,500 ‫و من خواهرش رو معرفی می‌کنم، 406 00:24:52,500 --> 00:24:54,433 ‫خانم الیسون هیوود. 407 00:24:54,433 --> 00:24:57,533 ‫خانم دنهم، خانم بابینگتون. 408 00:24:57,533 --> 00:24:59,900 ‫فکر می‌کردم دیگه نمی‌بینیمت. 409 00:24:59,900 --> 00:25:02,066 ‫بشین. 410 00:25:05,566 --> 00:25:06,833 ‫فکر می‌کنم تابستون گذشته شما... 411 00:25:06,833 --> 00:25:08,866 ‫شوهر خودتون رو این‌جا ‫پیدا کردید، خانم بابینگتون. 412 00:25:08,866 --> 00:25:10,866 ‫توصیه‌ای برای کسی دارید... 413 00:25:10,866 --> 00:25:12,666 ‫که می‌خواد یه شریک زندگی ‫خوب برای خودش پیدا کنه؟ 414 00:25:12,666 --> 00:25:15,866 ‫هر چی گفت بی‌اعتنایی کن. 415 00:25:15,866 --> 00:25:19,166 ‫اگه پا پس نکشید باهاش ازدواج کن. 416 00:25:29,666 --> 00:25:32,866 ‫و می‌بینم که تو هم به لجبازیت ‫ادامه دادی و ازدواج نکردی. 417 00:25:32,866 --> 00:25:34,400 ‫بله، بانو دنهم. 418 00:25:34,400 --> 00:25:36,733 ‫بهتره عجله کنی و گرنه ‫فرصتت رو از دست میدی. 419 00:25:36,733 --> 00:25:39,166 ‫زن‌هایی هستن که انتخاب ‫کردن هیچ وقت ازدواج نکنن. 420 00:25:39,166 --> 00:25:40,866 ‫چرت و پرت نگو! 421 00:25:40,866 --> 00:25:44,033 ‫یه زن مجرد فرد بی‌ارزش و منفوری هست... 422 00:25:44,033 --> 00:25:47,600 ‫که شرمندگی و روسیاهی رو ‫برای خانواده‌اش به ارمغان میاره. 423 00:25:47,600 --> 00:25:49,433 ‫خانم هنکینز بیچاره رو ببین. 424 00:25:49,433 --> 00:25:51,566 ‫هیچ کسی با انتخاب خودش ترشیده نمیشه. 425 00:25:51,566 --> 00:25:54,233 ‫اه، الان دارن میان. 426 00:25:54,233 --> 00:25:56,866 ‫چه قدر باشکوهن، مگه نه؟ 427 00:26:08,566 --> 00:26:10,966 ‫سرهنگ چه با جذبه به نظر میاد! 428 00:26:18,066 --> 00:26:19,200 ‫چی شده؟ 429 00:26:19,700 --> 00:26:20,833 ‫ادوارد. 430 00:26:37,033 --> 00:26:39,566 ‫لئو، برگرد این‌جا! 431 00:26:50,366 --> 00:26:51,033 ‫لئو، صبر کن! 432 00:27:12,100 --> 00:27:16,300 ‫حالت خوبه؟ 433 00:27:21,033 --> 00:27:22,766 ‫دوست دارم تو با من ازدواج کنی، آرتور. 434 00:27:24,300 --> 00:27:25,866 ‫این‌جوری دیگه لازم نیست... 435 00:27:25,866 --> 00:27:28,000 ‫این خواستگارهای خسته کننده‌ رو تحمل کنم. 436 00:27:28,000 --> 00:27:29,266 ‫اگه مجبور بشم ازدواج کنم، 437 00:27:29,266 --> 00:27:32,700 ‫تو نفر اول لیست منی، اما ‫ازدواج به درد من نمی‌خوره. 438 00:27:32,700 --> 00:27:35,600 ‫من مطمئنم تام برای تو یه ‫فرد مناسب رو پیدا می‌کنه. 439 00:27:35,600 --> 00:27:37,033 ‫چطور؟ 440 00:27:37,033 --> 00:27:39,500 ‫این مردا براشون مهم نیست که من کیم. 441 00:27:39,500 --> 00:27:41,066 ‫اونا فقط به ثروت من اهمیت میدن. 442 00:27:41,066 --> 00:27:45,466 ‫بر خلاف تو، آرتور. تو با مهربونی، 443 00:27:45,466 --> 00:27:47,500 ‫احترام و شوخ طبعی با من رفتار می‌کنی. 444 00:27:49,166 --> 00:27:51,266 ‫اما متاسفانه مثل تو نیست. 445 00:27:51,266 --> 00:27:52,933 ‫شک دارم، خانم لمب. 446 00:27:52,933 --> 00:27:54,800 ‫من باید برای پیدا کردن همسر... 447 00:27:54,800 --> 00:27:57,700 ‫دنبال یه همفکر بگردم. 448 00:27:59,633 --> 00:28:00,900 ‫فکر نکنم بتونی... 449 00:28:00,900 --> 00:28:04,466 ‫از یه شیرینی کوچولو چشم پوشی کنی؟ 450 00:28:04,466 --> 00:28:06,833 ‫وجدانت با این کنار نمیاد، آرتور. 451 00:28:16,200 --> 00:28:17,933 ‫این درد نداره. 452 00:28:19,633 --> 00:28:21,733 ‫فقط یه خراش برداشتم. 453 00:28:21,733 --> 00:28:25,100 ‫اونو بذارش این‌جا. 454 00:28:25,100 --> 00:28:26,900 ‫اینم از این. 455 00:28:26,900 --> 00:28:28,966 ‫- الیسون، می‌تونی آب بیاری؟ ‫- باشه. 456 00:28:30,500 --> 00:28:31,600 ‫اسمت چیه؟ 457 00:28:31,600 --> 00:28:32,833 ‫لئو. 458 00:28:34,233 --> 00:28:35,400 ‫بیا. 459 00:28:35,400 --> 00:28:37,233 ‫ممنون. 460 00:28:37,233 --> 00:28:39,666 ‫برادر کوچیکت خیلی شجاعه. 461 00:28:39,666 --> 00:28:41,200 ‫اون برادرم نیست، دخترخالمه. 462 00:28:41,200 --> 00:28:42,366 ‫اون دختره؟ 463 00:28:42,366 --> 00:28:44,200 ‫لئونورا. 464 00:28:44,200 --> 00:28:45,533 ‫و اون شجاع نیست، بی‌پروا هست. 465 00:28:45,533 --> 00:28:48,900 ‫پریدن جلوی یه اسب حماقته. 466 00:28:48,900 --> 00:28:49,933 ‫خب، باید به پاش رسیدگی بشه. 467 00:28:49,933 --> 00:28:51,133 ‫تو همین نزدیکی زندگی می‌کنی؟ 468 00:28:51,133 --> 00:28:53,300 ‫می‌تونی با کالسکه بری. 469 00:29:02,100 --> 00:29:03,900 ‫تو به من اسمت رو نگفتی. 470 00:29:03,900 --> 00:29:05,366 ‫آگوستا مارکام. 471 00:29:05,366 --> 00:29:07,800 ‫من شارلوت هیوود هستم. 472 00:29:07,800 --> 00:29:09,133 ‫ضرورتی برای این کار نبود. 473 00:29:09,133 --> 00:29:10,966 ‫ما می‌تونستیم پیاده بریم،‌ ‫فاصله‌ی زیادی نیست. 474 00:29:10,966 --> 00:29:12,500 ‫باید اینو بپرسم. 475 00:29:12,500 --> 00:29:14,533 ‫دخترخاله‌ی تو صدمه دیده، 476 00:29:14,533 --> 00:29:16,566 ‫اما به نظر میاد که ‫تو خیلی نگرانش نیستی. 477 00:29:16,566 --> 00:29:18,600 ‫یا اصلا نسبت به این‌که اون ‫یه اینچ فاصله داشت... 478 00:29:18,600 --> 00:29:20,633 ‫تا زیر اسب له بشه بی‌تفاوتی. 479 00:29:20,633 --> 00:29:22,566 ‫با این حال له نشد. 480 00:29:22,566 --> 00:29:24,600 ‫به نظرم فایده‌ای نداره که خودم رو... 481 00:29:24,600 --> 00:29:25,833 ‫سر اتفاقی که نیفتاده اذیت کنم. 482 00:29:25,833 --> 00:29:27,633 ‫من توی خطر نبودم، 483 00:29:27,633 --> 00:29:29,900 ‫و تو ماموریت منو خراب کردی. 484 00:29:29,900 --> 00:29:31,366 ‫ماموریتت؟ 485 00:29:31,366 --> 00:29:35,033 ‫من جاسوس ارتش اسپانیا ‫هستم و تو خرابش کردی. 486 00:29:35,033 --> 00:29:38,133 ‫خب، باید ازت عذرخواهی کنم، لئو. 487 00:29:38,133 --> 00:29:39,533 ‫مطمئنم مادرت خیلی خوشحال میشه که... 488 00:29:39,533 --> 00:29:41,000 ‫بفهمه سالم برگشتی. 489 00:29:41,000 --> 00:29:42,566 ‫مادرهای ما مردن. 490 00:29:42,566 --> 00:29:44,400 ‫هر دوشون؟ 491 00:29:44,400 --> 00:29:46,000 ‫خب که چی؟ 492 00:30:06,166 --> 00:30:08,100 ‫آقای پارکر. 493 00:30:08,100 --> 00:30:09,900 ‫از رژه لذت بردی؟ 494 00:30:09,900 --> 00:30:11,900 ‫آقای لاکهارت! 495 00:30:11,900 --> 00:30:13,766 ‫راستش ما خواستیم از اون اجتناب کنیم. 496 00:30:13,766 --> 00:30:15,666 ‫نمی‌دونم چرا باید با دیدن اون... 497 00:30:15,666 --> 00:30:17,266 ‫بی‌شعورای متکبر فقط به‌خاطر این‌که کلی... 498 00:30:17,266 --> 00:30:18,566 ‫فرانسوی کشتن هیجان زده بشیم. 499 00:30:18,566 --> 00:30:19,800 ‫من کاملا موافقم. 500 00:30:19,800 --> 00:30:22,233 ‫من خودم خیلی به فرانسه علاقه دارم. 501 00:30:22,233 --> 00:30:24,800 ‫البته می‌دونم که گفتن چنین چیزی کفره. 502 00:30:26,066 --> 00:30:27,166 ‫اوه... 503 00:30:27,166 --> 00:30:29,733 ‫من دوست عزیزم خانم لمب رو معرفی می‌کنم. 504 00:30:29,733 --> 00:30:30,700 ‫خانم لمب. 505 00:30:30,700 --> 00:30:31,733 ‫باید بگم که دیروز... 506 00:30:31,733 --> 00:30:32,833 ‫توی اتاق اجتماعات متوجه حضورت شدم. 507 00:30:32,833 --> 00:30:34,366 ‫چه‌قدر هشیار. 508 00:30:34,366 --> 00:30:36,566 ‫نمی‌دونم چی باعث جلب شدن توجهت شده. 509 00:30:36,566 --> 00:30:37,633 ‫حالتت. 510 00:30:37,633 --> 00:30:39,766 ‫پرافاده اما مرموز. 511 00:30:39,766 --> 00:30:41,100 ‫جالبه. 512 00:30:41,100 --> 00:30:43,266 ‫چون من فکر می‌کردم تو متکبر و تظاهرگری. 513 00:30:43,266 --> 00:30:45,100 ‫من هر دو خصلت رو دارم. 514 00:30:45,100 --> 00:30:46,666 ‫متاسفانه من یک کتاب باز هستم. 515 00:30:48,433 --> 00:30:49,700 ‫با این‌حال، فکر می‌کنم درک شخصیت تو... 516 00:30:49,700 --> 00:30:51,100 ‫سخت‌تر باشه. 517 00:30:51,100 --> 00:30:53,433 ‫اما شاید ذاتا این‌طور هستی. 518 00:30:53,433 --> 00:30:54,966 ‫شاید به‌خاطر اینه که... 519 00:30:54,966 --> 00:30:57,200 ‫نمی‌خوام تو منو بشناسی. 520 00:30:58,700 --> 00:30:59,733 ‫بیا، آرتور. 521 00:30:59,733 --> 00:31:01,500 ‫خوشحال شدم، آقا. 522 00:31:01,500 --> 00:31:03,500 ‫بدرود. ‫[زبان فرانسوی] 523 00:31:15,933 --> 00:31:17,433 ‫هیریک پارک. 524 00:31:17,433 --> 00:31:19,266 ‫این‌جا زندگی می‌کنی؟ 525 00:31:19,266 --> 00:31:20,400 ‫من این‌جا زندگی نمی‌کنم. 526 00:31:20,400 --> 00:31:22,100 ‫من یه زندانی هستم. 527 00:31:22,100 --> 00:31:23,433 ‫تا امروز، من بر خلاف خواسته‌ی خودم... 528 00:31:23,433 --> 00:31:25,033 ‫۱۶ ماه و ۱۱ روز زندانی شدم. 529 00:31:25,033 --> 00:31:27,800 ‫اگه این‌قدر از این‌جا ‫بدت میاد می‌تونی بری! 530 00:31:27,800 --> 00:31:30,966 ‫ای بچه‌ی سرتق! فکر می‌کنی ‫اگه جای دیگه‌ای رو داشتم... 531 00:31:30,966 --> 00:31:32,333 ‫نمی‌رفتم؟ 532 00:31:32,333 --> 00:31:34,500 ‫بس کنید، نیازی به بحث کردن نیست. 533 00:32:07,533 --> 00:32:10,000 ‫می‌تونم کمکت کنم، خانم... 534 00:32:10,000 --> 00:32:11,800 ‫خانم هیوود هستم. 535 00:32:11,800 --> 00:32:13,400 ‫من خانم کلبورن و خانم مارکام رو... 536 00:32:13,400 --> 00:32:15,900 ‫از رژه برگردوندم، اما... 537 00:32:16,766 --> 00:32:18,200 ‫خانم کلبورن پاش صدمه دیده، 538 00:32:18,200 --> 00:32:19,833 ‫- و باید بهش رسیدگی بشه. ‫- آقای کلبورن به‌خصوص تاکید کرده بود... 539 00:32:19,833 --> 00:32:22,566 ‫که نزدیک اون سربازها نشن. 540 00:32:22,566 --> 00:32:24,233 ‫اون از شنیدن این خبر خوشحال نمیشه. 541 00:32:24,233 --> 00:32:26,700 ‫برای همینه که ما دنبال ‫یه معلم سرخونه هستیم. 542 00:32:26,700 --> 00:32:28,533 ‫ممنون، خانم هیوود. 543 00:32:36,300 --> 00:32:39,133 ‫مری به من گفت که اون دخترها... 544 00:32:39,133 --> 00:32:40,933 ‫متعلق به الکساندر کلبورن هستند. 545 00:32:40,933 --> 00:32:42,033 ‫تعجبی نداره که این‌قدر ناخوشایند بودن. 546 00:32:42,033 --> 00:32:43,800 ‫تام! 547 00:32:43,800 --> 00:32:45,266 ‫خب، نمی‌تونی انکار کنی که اون مرد... 548 00:32:45,266 --> 00:32:47,366 ‫یه آدم منزوی و خسیسه... 549 00:32:47,366 --> 00:32:50,900 ‫و هیچ خصوصیتی نداره که بتونم تحسینش کنم. 550 00:32:50,900 --> 00:32:52,200 ‫این آقای کلبورن چه کار کرده... 551 00:32:52,200 --> 00:32:53,566 ‫که این‌قدر ازش ناراحتی؟ 552 00:32:53,566 --> 00:32:54,900 ‫اون در هر فرصتی که تونست... 553 00:32:54,900 --> 00:32:57,133 ‫سعی کرد جلوی پیشرفت منو بگیره، شارلوت. 554 00:32:57,133 --> 00:32:59,366 ‫اگه دست اون بود، سندیتون هنوز... 555 00:32:59,366 --> 00:33:00,900 ‫یه دهکده‌ی ماهیگیری بود. 556 00:33:00,900 --> 00:33:02,466 ‫تا حالا نشنیدم که اسم اونو بیاری. 557 00:33:02,466 --> 00:33:04,833 ‫چون ترجیح میدم به اون فکر نکنم. 558 00:33:04,833 --> 00:33:06,200 ‫و حقیقتش... 559 00:33:06,200 --> 00:33:08,133 ‫اون به ندرت بیرون عمارتش دیده میشه. 560 00:33:08,133 --> 00:33:10,766 ‫بعد از مرگ همسرش در چند سال پیش، 561 00:33:10,766 --> 00:33:12,966 ‫آقای کلبورن از اجتماع کناره گیری کرد. 562 00:33:12,966 --> 00:33:14,466 ‫آره، میگن که جزئیات... 563 00:33:14,466 --> 00:33:16,900 ‫مرگ اون هیچ وقت توضیح داده نشد. 564 00:33:16,900 --> 00:33:19,666 ‫اوه، آرتور! 565 00:33:19,666 --> 00:33:21,766 ‫ممنون. 566 00:33:21,766 --> 00:33:23,633 ‫متاسفم که بی‌خبر اومدم، 567 00:33:23,633 --> 00:33:25,000 ‫اما باید بدونم. 568 00:33:25,000 --> 00:33:27,600 ‫پسری که زمین خورد... 569 00:33:27,600 --> 00:33:28,866 ‫به شما اطمینان میدم که کاملا سالمه، قربان. 570 00:33:28,866 --> 00:33:31,300 ‫البته به جز زخم کوچیک پاش. 571 00:33:31,300 --> 00:33:33,000 ‫قلبا از شنیدن چنین چیزی ‫خیالم راحت شد، خانم هیوود. 572 00:33:33,000 --> 00:33:35,833 ‫از این‌که به لطف شجاعت و فکر سریع شما... 573 00:33:35,833 --> 00:33:38,200 ‫اتفاق بدتری نیفتاد. 574 00:33:38,200 --> 00:33:39,500 ‫این‌ها فقط ۲ تا از خصوصیت‌های بیشمار... 575 00:33:39,500 --> 00:33:41,300 ‫خواهر من هستن، سرهنگ. 576 00:33:41,300 --> 00:33:42,733 ‫برای چای به ما ملحق میشید، سرهنگ؟ 577 00:33:42,733 --> 00:33:44,100 ‫باعث افتخارمه. 578 00:33:44,100 --> 00:33:45,133 ‫من یه فنجون دیگه میارم. 579 00:33:45,133 --> 00:33:46,466 ‫من میرم. 580 00:33:46,466 --> 00:33:47,700 ‫گروهان شما... 581 00:33:47,700 --> 00:33:50,566 ‫مراسم باشکوهی رو به نمایش گذاشتن، سرهنگ. 582 00:34:05,600 --> 00:34:06,966 ‫من خیلی مشتاقم که ‫برداشت اولیه‌ی خودتون رو... 583 00:34:06,966 --> 00:34:08,100 ‫از سندیتون بشنوم، سرهنگ. 584 00:34:08,100 --> 00:34:09,133 ‫من بالافاصله توسط... 585 00:34:09,133 --> 00:34:11,733 ‫زیبایی‌های طبیعیش متحیر شدم. 586 00:34:11,733 --> 00:34:14,500 ‫میشه گفت هر کسی که ‫پاش رو توی سندیتون گذاشته... 587 00:34:14,500 --> 00:34:15,933 ‫در جا عاشقش شده. 588 00:34:15,933 --> 00:34:17,833 ‫هوم. 589 00:34:17,833 --> 00:34:20,466 ‫شما هم چنین تجربه‌ای داشتید، خانم هیوود؟ 590 00:34:22,233 --> 00:34:24,466 ‫من علاقه‌ی زیادی به سندیتون دارم. 591 00:34:24,466 --> 00:34:26,233 ‫و همین‌طور مردم داخلش. 592 00:34:26,233 --> 00:34:28,166 ‫با این حال غافلگیر ‫نمیشم اگه تا آخر تابستون... 593 00:34:28,166 --> 00:34:31,033 ‫تصمیم بگیری یه پادگان ‫دائمی این‌جا به پا کنی. 594 00:34:31,033 --> 00:34:32,833 ‫ای بابا،‌ بذار برای آینده‌ی دور... 595 00:34:32,833 --> 00:34:34,266 ‫برنامه‌ریزی نکنیم، تام. 596 00:34:34,266 --> 00:34:35,566 ‫سرهنگ تازه به این‌جا رسیده. 597 00:34:35,566 --> 00:34:37,233 ‫کاملا همین‌طوره، خانم پارکر. 598 00:34:37,233 --> 00:34:39,600 ‫و راستش گروهان ما عادت نداره... 599 00:34:39,600 --> 00:34:41,400 ‫برای مدت زیادی یه جا بمونه. 600 00:34:41,400 --> 00:34:42,433 ‫سرهنگ، به نظر من... 601 00:34:42,433 --> 00:34:44,533 ‫این سبک زندگی تنهایی زیادی داره. 602 00:34:44,533 --> 00:34:47,400 ‫هیچ وقت نخواستی یه جای دائمی زندگی کنی؟ 603 00:34:47,400 --> 00:34:50,300 ‫نمی‌تونم انکار کنم که ‫چنین فکری به ذهنم رسیده. 604 00:34:50,300 --> 00:34:51,800 ‫اما همسر یه افسر ارتش بودن، 605 00:34:51,800 --> 00:34:54,533 ‫صبر و تحمل زیادی رو می‌طلبه. 606 00:34:54,533 --> 00:34:57,833 ‫بله، تصور می‌کنم فکر ‫سریع و شجاعت هم بخواد. 607 00:34:57,833 --> 00:34:59,833 ‫هوم. 608 00:34:59,833 --> 00:35:01,633 ‫باید بدونه که ممکنه هر لحظه شوهرت... 609 00:35:01,633 --> 00:35:06,033 ‫به اون طرف اقیانوس اعزام ‫بشه و هیچ وقت برنگرده. 610 00:35:06,033 --> 00:35:07,100 ‫به نظر میاد ارزشش رو داره، 611 00:35:07,100 --> 00:35:08,533 ‫با توجه به این که زندگی ‫همسر یه افسر ارتش... 612 00:35:08,533 --> 00:35:10,000 ‫قطعا خیلی هیجان انگیزتر از... 613 00:35:10,000 --> 00:35:11,900 ‫مثلا همسر یه کشاورزه. 614 00:35:11,900 --> 00:35:14,166 ‫موافق نیستی، شارلوت؟ 615 00:35:14,166 --> 00:35:15,866 ‫این هیچ ربطی به این موضوع نداره، 616 00:35:15,866 --> 00:35:19,533 ‫با توجه به این‌که من قصد ‫ندارم همسر هیچ کدوم از اینا بشم. 617 00:35:19,533 --> 00:35:22,133 ‫به نظرم این یه قضاوت عجولانه هست. 618 00:35:22,833 --> 00:35:25,433 ‫عذر می‌خوام. 619 00:35:31,433 --> 00:35:34,200 ‫عمه باور کن که این عمدی نبوده. 620 00:35:34,200 --> 00:35:36,166 ‫وقتی که من به ارتش ملحق شدم، ‫هیچ وقت فکر نمی‌کردم که کلنل... 621 00:35:36,166 --> 00:35:38,200 ‫از بین همه‌جا ما رو به این‌جا میاره. 622 00:35:38,200 --> 00:35:40,666 ‫عجب اتفاقی. 623 00:35:40,666 --> 00:35:42,933 ‫من هیچ وقت جسارت ‫نمی‌کنم که بخوام منو ببخشی. 624 00:35:42,933 --> 00:35:44,366 ‫من لیاقت بخشش تو رو ندارم. 625 00:35:44,366 --> 00:35:45,733 ‫اما امیدوارم که بتونم ثابت کنم... 626 00:35:45,733 --> 00:35:47,033 ‫که اشتباهاتم رو متوجه شدم. 627 00:35:47,033 --> 00:35:50,066 ‫ثابت کنم که من ادوارد دنهم سابق نیستم. 628 00:35:50,066 --> 00:35:52,366 ‫باور چنین چیزی برام خیلی سخته. 629 00:35:52,366 --> 00:35:55,133 ‫و تا زمانی که این‌جا هستی، ‫فاصله‌ات رو با من حفظ کن. 630 00:35:55,133 --> 00:35:58,166 ‫مخصوصا از استر فاصله‌ات رو حفظ کن. 631 00:35:58,166 --> 00:36:00,100 ‫اون به اندازه‌ی کافی مشکل داره. 632 00:36:01,533 --> 00:36:03,366 ‫شما قول منو دارید. 633 00:36:23,300 --> 00:36:25,500 ‫و دوباره عذرخواهی می‌کنم... 634 00:36:25,500 --> 00:36:26,966 ‫بابت رفتن ناگهانی خانم هیوود. 635 00:36:26,966 --> 00:36:28,466 ‫امیدوارم نسبت به اون نظر بدی پیدا نکنید. 636 00:36:28,466 --> 00:36:29,766 ‫کاملا برعکس. 637 00:36:29,766 --> 00:36:32,066 ‫اون از دید من جایگاه بالاتری پیدا کرد. 638 00:36:33,933 --> 00:36:35,500 ‫دلیل اون رفتار شارلوت چی بود، 639 00:36:35,500 --> 00:36:36,566 ‫تو می‌دونی؟ 640 00:36:36,566 --> 00:36:39,266 ‫فقط می‌تونم حدس بزنم. 641 00:37:17,966 --> 00:37:21,700 ‫من فکر می‌کنم که بهترین نسخه... 642 00:37:21,700 --> 00:37:25,033 ‫و واقعی‌ترین نسخه از خودم هستم، 643 00:37:25,033 --> 00:37:27,366 ‫وقتی که پیش تو ام. 644 00:37:38,733 --> 00:37:40,000 ‫استر. 645 00:37:41,333 --> 00:37:44,833 ‫من حرفی برای گفتن به تو ندارم. 646 00:37:44,833 --> 00:37:47,533 ‫زندگی من بدون تو خیلی پوچه. 647 00:37:47,533 --> 00:37:49,666 ‫می‌دونم نمی‌خوای اینو ‫بشنوی، اما حقیقت اینه. 648 00:37:49,666 --> 00:37:52,666 ‫تنها چیزی که می‌خوام بشنوم ‫صدای بسته شدن در بعد رفتنته. 649 00:37:52,666 --> 00:37:55,566 ‫هیچ بخشی از تو دلش برای من تنگ نشده بود؟ 650 00:37:55,566 --> 00:37:57,900 ‫می‌تونی با صداقت اینو بگی؟ 651 00:37:57,900 --> 00:38:01,566 ‫ای ادوارد بیچاره و متوهم. 652 00:38:01,566 --> 00:38:03,733 ‫من حتی یه لحظه هم بهت فکر نکردم. 653 00:38:03,733 --> 00:38:06,200 ‫لرد بابینگتون به تو ملحق میشه؟ 654 00:38:06,200 --> 00:38:07,666 ‫اون باید به کارهاش برسه. 655 00:38:07,666 --> 00:38:09,200 ‫حیف شد. 656 00:38:11,600 --> 00:38:14,466 ‫امیدوارم اون به خوبی ‫با تو رفتار کرده باشه. 657 00:38:14,466 --> 00:38:20,433 ‫اون به من بیشتر از چیزی که بتونی ‫تصور کنی احساس خوشبختی میده. 658 00:38:27,066 --> 00:38:28,200 ‫تو خوب به نظر میای، استر. 659 00:38:28,200 --> 00:38:31,933 ‫از سلامت و خوشبختی می‌درخشی. 660 00:38:31,933 --> 00:38:34,233 ‫من نمی‌خوام بیشتر از این باعث... 661 00:38:34,233 --> 00:38:36,300 ‫رنجش یا خجالت زدگیت بشم. 662 00:38:36,300 --> 00:38:39,466 ‫از الان به بعد، فاصله‌ی ‫خودم رو حفظ می‌کنم. 663 00:39:27,033 --> 00:39:29,500 ‫خواهش می‌کنم از ‫دست من عصبانی نباش. 664 00:39:29,500 --> 00:39:31,533 ‫نیستم. 665 00:39:31,533 --> 00:39:32,666 ‫کارم بد بود، 666 00:39:32,666 --> 00:39:36,400 ‫اما ازش منظور بدی نداشتم. 667 00:39:36,400 --> 00:39:38,233 ‫چیزهایی هست که تو درک نمی‌کنی. 668 00:39:48,566 --> 00:39:50,566 ‫من کاملا درک می‌کنم. 669 00:39:51,900 --> 00:39:54,833 ‫تو هنوز عاشق اونی. 670 00:39:54,833 --> 00:39:56,300 ‫علیرغم همه چیز. 671 00:39:58,433 --> 00:40:02,966 ‫من اون‌قدری که فکر می‌کنی ساده نیستم. 672 00:40:02,966 --> 00:40:04,200 ‫امیدوار بودم با برگشتن به این‌جا... 673 00:40:04,200 --> 00:40:06,300 ‫بالاخره بتونی خاطراتت از اون رو دفن کنی، 674 00:40:06,300 --> 00:40:08,266 ‫اما... 675 00:40:08,266 --> 00:40:09,333 ‫اما انگار‌ متاسفانه یه جوری... 676 00:40:09,333 --> 00:40:11,033 ‫- اون خاطرات دوباره زنده شدن. ‫- نه. 677 00:40:12,966 --> 00:40:16,033 ‫این باعث شد بتونم درست درکش کنم. 678 00:40:19,366 --> 00:40:22,500 ‫من متوجه شدم که دیگه نمی‌تونم هیچ ‫وقت خودمو تحت سلطه‌ی یه مرد قرار بدم. 679 00:40:24,666 --> 00:40:25,766 ‫به خاطر رالف نیست. 680 00:40:25,766 --> 00:40:29,633 ‫یا سرهنگ لنکس. 681 00:40:29,633 --> 00:40:33,533 ‫به‌خاطر خود ازدواجه. 682 00:40:33,533 --> 00:40:37,866 ‫اما اگه ما ازدواج نکنیم ‫چطور قراره زندگی کنیم؟ 683 00:40:37,866 --> 00:40:42,066 ‫ما مثل جورجیانا آزادی ‫برآمده از ثروت نداریم. 684 00:40:42,066 --> 00:40:45,433 ‫ما فقیریم، شارلوت. 685 00:40:45,433 --> 00:40:46,933 ‫اونم خیلی شدید. 686 00:40:48,333 --> 00:40:50,700 ‫۳ تا برداشت محصول بد پیاپی داشتیم. 687 00:40:50,700 --> 00:40:52,766 ‫بابا نمی‌تونه‌ی هزینه‌ی ما رو بده... 688 00:40:52,766 --> 00:40:54,766 ‫منم چنین انتظاری ازش ندارم. 689 00:40:54,766 --> 00:40:57,066 ‫من خودم هزینه‌ی خودمو میدم. 690 00:40:57,066 --> 00:40:59,166 ‫چطور؟ 691 00:40:59,166 --> 00:41:01,766 ‫یه معلم سرخونه؟ 692 00:41:01,766 --> 00:41:03,566 ‫اونم برای آقای کلبورن؟ 693 00:41:03,566 --> 00:41:04,766 ‫شارلوت جان... 694 00:41:04,766 --> 00:41:06,966 ‫از نگرانیت ممنونم، مری. 695 00:41:06,966 --> 00:41:08,166 ‫به خانواده‌ی بیچاره‌ی ما فکر کن. 696 00:41:08,166 --> 00:41:09,600 ‫خجالتی که برای اونا به بار میاری. 697 00:41:09,600 --> 00:41:11,533 ‫به نظرم امرار معاش هیچ خجالتی نداره. 698 00:41:11,533 --> 00:41:12,900 ‫معلم سرخونه بودن... 699 00:41:12,900 --> 00:41:14,933 ‫آخرین چاره برای یه خانم جوانه. 700 00:41:14,933 --> 00:41:17,166 ‫برای وقتی هست که شرایط هیچ ‫گزینه‌ی دیگه‌ی رو بهت نده. 701 00:41:17,166 --> 00:41:21,166 ‫چون تصمیم گرفتم ازدواج ‫نکنم، به یه درآمد احتیاج دارم. 702 00:41:21,166 --> 00:41:22,566 ‫به عنوان یه زن ۲۳ ساله، 703 00:41:22,566 --> 00:41:24,166 ‫چه حرفه‌های دیگه‌ای رو می‌تونم انتخاب کنم؟ 704 00:41:24,166 --> 00:41:27,133 ‫من نمی‌تونم یه خواهر ترشیده داشته باشم. 705 00:41:27,133 --> 00:41:29,533 ‫این قابل قبول نیست،‌ شارلوت! 706 00:41:31,100 --> 00:41:34,100 ‫شارلوت. 707 00:41:34,100 --> 00:41:36,766 ‫تو اجازه داری برای اون سوگواری کنی. 708 00:41:36,766 --> 00:41:39,833 ‫اون یه بیوه داره. 709 00:41:39,833 --> 00:41:41,333 ‫من چنین جایگاهی ندارم. 710 00:41:57,566 --> 00:42:00,700 ‫فکر کنم شاید بهتر باشه بیشتر بمونم. 711 00:42:00,700 --> 00:42:03,133 ‫اگه بتونی حضور منو تا ‫چند هفته‌ی دیگه تحمل کنی. 712 00:42:03,133 --> 00:42:04,833 ‫فکر کنم چون میزبان بخشنده‌ای هستم... 713 00:42:04,833 --> 00:42:09,600 ‫مشکلی نداشته باشه. 714 00:42:09,600 --> 00:42:11,466 ‫بابینگتون تا یه مدتی نیست. 715 00:42:11,466 --> 00:42:14,233 ‫من آماده نیستم که نظر دکتر رو قبول کنم. 716 00:42:14,233 --> 00:42:17,066 ‫و وجدانم اجازه نمیده که تو رو... 717 00:42:17,066 --> 00:42:19,300 ‫با برادرناتنیم تنها بذارم. 718 00:42:19,300 --> 00:42:22,766 ‫من به محافظت تو در ‫برابر ادوارد نیازی ندارم. 719 00:42:22,766 --> 00:42:24,766 ‫من تا حالا این‌قدر نسبت به... 720 00:42:24,766 --> 00:42:26,366 ‫چاپلوسی‌هاش مصون نبودم. 721 00:42:26,366 --> 00:42:29,000 ‫البته باید بگم، 722 00:42:29,000 --> 00:42:30,600 ‫این شوک محرومیت از ارث... 723 00:42:30,600 --> 00:42:34,400 ‫به نظر میاد باعث شده یه ‫پشیمونی حقیقی در اون ایجاد بشه. 724 00:42:35,366 --> 00:42:36,866 ‫گول نخور، عمه. 725 00:42:36,866 --> 00:42:39,400 ‫پشیمونی اون اصلا حقیقی نیست. 726 00:42:43,100 --> 00:42:45,266 ‫دنهم. 727 00:42:45,266 --> 00:42:47,033 ‫باید ازت تشکر کنم که... 728 00:42:47,033 --> 00:42:48,633 ‫سندیتون رو به عنوان یه اردوگاه ‫برای گروهان پیشنهاد دادی. 729 00:42:48,633 --> 00:42:50,300 ‫این باعث افتخار منه، سرهنگ. 730 00:42:50,300 --> 00:42:52,866 ‫عمه‌ات از دیدنت خوشحال شد؟ 731 00:42:52,866 --> 00:42:54,100 ‫خیلی زیاد، قربان. 732 00:42:54,100 --> 00:42:55,166 ‫و چیزی که باعث خوشحالی ‫بیشترم شد اینه که... 733 00:42:55,166 --> 00:42:56,866 ‫خواهر ناتنیم در حال حاضر مهمون اونه. 734 00:42:56,866 --> 00:42:59,200 ‫این یه تجدید دیدار دلپذیره. 735 00:42:59,200 --> 00:43:01,633 ‫کاپیتان فریزر میگه که تو ‫دیشب توی بازی ورق... 736 00:43:01,633 --> 00:43:03,366 ‫۲ سکه‌ی طلای دیگه هم از دست دادی. 737 00:43:03,366 --> 00:43:04,433 ‫این کارت عاقلانه بود؟ 738 00:43:04,433 --> 00:43:05,633 ‫با توجه به این که هنوز... 739 00:43:05,633 --> 00:43:07,066 ‫- حق کمیسیون خودت رو پرداخت نکردی؟ ‫- خیالتون راحت باشه، سرهنگ. 740 00:43:07,066 --> 00:43:08,966 ‫تا چند هفته‌ی دیگه پول ‫شما رو پرداخت می‌کنم. 741 00:43:08,966 --> 00:43:10,133 ‫همه چیز تحت کنترل منه. 742 00:43:10,133 --> 00:43:11,466 ‫آفرین. 743 00:43:19,400 --> 00:43:20,633 ‫با ورود گروهان سربازا... 744 00:43:20,633 --> 00:43:24,200 ‫هیجان زیادی ایجاد شده، 745 00:43:24,200 --> 00:43:26,600 ‫اما من کاملا نسبت به ‫این قضیه بی‌تفاوت هستم، 746 00:43:26,600 --> 00:43:28,466 ‫چون فقط به تو فکر می‌کنم، 747 00:43:28,466 --> 00:43:30,966 ‫همسر عزیزم، و همچنین ‫زندگی‌ای که با هم خواهیم داشت. 748 00:43:35,366 --> 00:43:38,866 ‫فکر می‌کنم هوای دریا حال منو بهتر می‌کنه. 749 00:43:38,866 --> 00:43:40,833 ‫دکتر به من اطمینان داده ‫که جای امیدواری هست... 750 00:43:40,833 --> 00:43:43,066 ‫تا دعاهای ما مستجاب بشه. 751 00:43:49,966 --> 00:43:53,600 ‫فکر کردم اومدی این‌جا ‫تا با من وقت بگذرونی. 752 00:43:53,600 --> 00:43:54,866 ‫اومدی که دوست من باشی. 753 00:43:54,866 --> 00:43:57,166 ‫من دوستتم، جورجیانا. 754 00:43:57,166 --> 00:43:59,033 ‫من برای همیشه دوستت می‌مونم. 755 00:43:59,033 --> 00:44:02,033 ‫این تغییری توی این قضیه ایجاد نمی‌کنه. 756 00:44:02,033 --> 00:44:04,733 ‫فکر نکنم اگه بهت پول ‫بدم کمکی بکنه، مگه نه؟ 757 00:44:04,733 --> 00:44:06,733 ‫می‌تونم هر قدری که اون میده رو بپردازم. 758 00:44:06,733 --> 00:44:09,233 ‫می‌دونی که من هیچ وقت نمی‌تونم قبول کنم. 759 00:44:09,233 --> 00:44:12,200 ‫من نمی‌خوام مدیون کسی باشم. 760 00:44:12,200 --> 00:44:15,733 ‫نه حتی تو. 761 00:44:15,733 --> 00:44:18,333 ‫من درک می‌کنم. 762 00:44:18,333 --> 00:44:20,266 ‫من و سیدنی دوست به حساب نمی‌اومدیم، 763 00:44:20,266 --> 00:44:22,500 ‫با این حال حتی من احساس سرگردانی می‌کنم. 764 00:44:22,500 --> 00:44:25,766 ‫می‌تونم تصور کنم که چه حسی داری. 765 00:44:27,400 --> 00:44:30,200 ‫ممنون که تا این‌جا همراه ‫من بودی، جورجیانا. 766 00:44:30,200 --> 00:44:33,433 ‫اما از این به بعد من می‌تونم ‫به تنهایی مسیرم رو ادامه بدم. 767 00:45:33,500 --> 00:45:34,700 ‫آقای کلبورن، 768 00:45:34,700 --> 00:45:38,233 ‫خانم هیوود برای تصدی ‫شغل معلم سرخونه به این‌جا اومده. 769 00:45:38,233 --> 00:45:39,266 ‫اون همون خانم جوانی هست... 770 00:45:39,266 --> 00:45:41,800 ‫که دخترها رو از رژه برگردونده. 771 00:45:43,266 --> 00:45:44,666 ‫ممنون. 772 00:45:48,000 --> 00:45:50,200 ‫یه لحظه صبر کن، خانم ویتلی. 773 00:45:51,533 --> 00:45:52,966 ‫هفت پونزده‌تا؟ 774 00:45:52,966 --> 00:45:54,333 ‫ببخشید؟ 775 00:45:54,333 --> 00:45:55,533 ‫هفت پونزده‌تا چند تا میشه؟ 776 00:45:55,533 --> 00:45:56,766 ‫۱۰۵. 777 00:45:56,766 --> 00:45:58,033 ‫پایتخت آرژانتین؟ 778 00:45:58,033 --> 00:45:59,366 ‫بوینس آیرس. 779 00:45:59,366 --> 00:46:01,100 ‫تو سازی میزنی؟ 780 00:46:01,100 --> 00:46:03,566 ‫یکمی پیانو بلدم. 781 00:46:03,566 --> 00:46:05,466 ‫خانم ویتلی، میشه لطفا ترتیب ‫بدی که این امروز تحویل داده بشه؟ 782 00:46:05,466 --> 00:46:07,633 ‫- بله، آقا. ‫- ممنون. 783 00:46:10,533 --> 00:46:12,766 ‫می‌تونی به زبان فرانسوی مکالمه کنی؟ ‫[جمله رو به زبان فرانسوی میگه] 784 00:46:12,766 --> 00:46:15,033 ‫بله آقا‌، من به خوبی فرانسوی حرف میزنم. 785 00:46:15,033 --> 00:46:17,500 ‫بفرما بشین. 786 00:46:21,166 --> 00:46:23,933 ‫تو قبلا دخترم و دختر ‫خواهر زنم رو ملاقات کردی. 787 00:46:23,933 --> 00:46:25,166 ‫بله، قربان. 788 00:46:25,166 --> 00:46:27,433 ‫و این تجربه برای انصراف ‫تو از این‌ کار کافی نبود؟ 789 00:46:27,433 --> 00:46:29,366 ‫کاملا برعکس. 790 00:46:29,366 --> 00:46:31,266 ‫نظرت در مورد اونا چیه؟ 791 00:46:31,266 --> 00:46:34,166 ‫خانم کلبورن تخیل خوبی داره... 792 00:46:34,166 --> 00:46:36,866 ‫و خانم مارکام خیلی باهوشه. 793 00:46:36,866 --> 00:46:39,500 ‫منظورت اینه که اونا به ‫ترتیب وحشی و گستاخ هستن. 794 00:46:39,500 --> 00:46:42,000 ‫اگه منظورم این بود، ‫همین رو می‌گفتم، قربان. 795 00:46:42,000 --> 00:46:43,700 ‫اون بچه‌ها باید... 796 00:46:43,700 --> 00:46:46,033 ‫ادب بشن. 797 00:46:46,033 --> 00:46:50,266 ‫یه نفر باید اونا رو کنترل کنه. 798 00:46:50,266 --> 00:46:51,433 ‫لئونورا ۹ سالشه... 799 00:46:51,433 --> 00:46:53,266 ‫و برخلاف چیزی که فکر می‌کنه یه دختره. 800 00:46:53,266 --> 00:46:55,266 ‫آگوستا از طرف دیگه... 801 00:46:56,433 --> 00:46:58,400 ‫خب، تو اونو ملاقات کردی. 802 00:46:58,400 --> 00:46:59,666 ‫تلاش اون برای اثبات بلوغش... 803 00:46:59,666 --> 00:47:00,933 ‫نشون میده که در واقع هنوز یه بچه هست. 804 00:47:00,933 --> 00:47:03,133 ‫من فکر می‌کنم روحیه‌ی استقلال‌طلبی رو... 805 00:47:03,133 --> 00:47:05,366 ‫- باید تشویق کرد. ‫- واقعا؟ 806 00:47:05,366 --> 00:47:08,266 ‫من و برادرم یه معلم سرخونه داشتیم... 807 00:47:08,266 --> 00:47:09,800 ‫که روحیه‌ی استقلال‌طلبی‌مون رو ‫با یه کمربند چرمی جواب می‌داد. 808 00:47:09,800 --> 00:47:12,033 ‫این‌جوری من یاد گرفتم درست رفتار کنم. 809 00:47:12,033 --> 00:47:15,066 ‫پس من خیلی در مورد ‫شما و برادرتون متاسفم، آقا. 810 00:47:16,666 --> 00:47:18,033 ‫فکر کنم تو یه توصیه‌نامه... 811 00:47:18,033 --> 00:47:19,300 ‫از کارفرمای قبلیت داری؟ 812 00:47:19,300 --> 00:47:23,000 ‫نه، اما من کارهام رو ‫آوردم که به شما نشون بدم. 813 00:47:23,000 --> 00:47:25,133 ‫من ۱۱ برادر و خواهر کوچیک‌تر دارم. 814 00:47:25,133 --> 00:47:26,233 ‫من در سال گذشته به پدرم... 815 00:47:26,233 --> 00:47:27,533 ‫در مورد آموزش اونا کمک می‌کردم. 816 00:47:27,533 --> 00:47:30,400 ‫پس تو اصلا معلم سرخونه نیستی؟ 817 00:47:30,400 --> 00:47:31,833 ‫تو با ظاهرسازی دروغین به این‌جا اومدی. 818 00:47:33,233 --> 00:47:36,600 ‫من در زمینه‌ی ادبیات باستانی ‫مطالعه داشتم: هومر، هراکلیت. 819 00:47:36,600 --> 00:47:38,433 ‫و البته شعرای انگلیسی. 820 00:47:38,433 --> 00:47:39,400 ‫مقدار زیادی از متون شکسپیر رو خوندم. 821 00:47:39,400 --> 00:47:40,800 ‫ریاضی بلدم. 822 00:47:40,800 --> 00:47:42,000 ‫شعر و ریاضی... 823 00:47:42,000 --> 00:47:44,000 ‫به چه درد آگوستا می‌خوره؟ 824 00:47:44,000 --> 00:47:47,000 ‫جامعه یه زن درست تربیت شده ‫رو می‌خواد، نه یه زن تحصیل کرده. 825 00:47:47,000 --> 00:47:48,266 ‫باور کن، خانم هیوود، 826 00:47:48,266 --> 00:47:49,700 ‫من می‌دونم چه اتفاقی میفته... 827 00:47:49,700 --> 00:47:52,166 ‫وقتی یه زن مطابق انتظارات جامعه نباشه. 828 00:47:52,166 --> 00:47:56,133 ‫پس جامعه اشتباه می‌کنه، آقا. 829 00:47:56,133 --> 00:47:58,600 ‫چرا باید دخترهای شما ‫فقط به خاطر جنسیتشون... 830 00:47:58,600 --> 00:48:01,700 ‫از آموزش محروم بشن؟ 831 00:48:01,700 --> 00:48:04,900 ‫من می‌خوام چشم‌شون رو ‫به دنیای اطرافشون باز کنم، 832 00:48:04,900 --> 00:48:07,800 ‫نه این‌که تشویق‌شون کنم صبورانه مطیع باشن. 833 00:48:07,800 --> 00:48:09,766 ‫پس اگه این چیزیه که دنبالش هستی، 834 00:48:09,766 --> 00:48:13,066 ‫من به‌خاطر هدر دادن ‫وقت‌تون عذرخواهی می‌کنم. 835 00:49:08,900 --> 00:49:10,800 ‫ما داریم چه کار می‌کنیم؟ 836 00:49:10,800 --> 00:49:12,100 ‫اگه حتی یه لحظه فکر ‫می‌کردم برگشتن به این‌جا... 837 00:49:12,100 --> 00:49:13,866 ‫منجر به چنین چیزی میشه... 838 00:49:13,866 --> 00:49:15,100 ‫در مورد شارلوت صبور باش. 839 00:49:15,100 --> 00:49:16,200 ‫به وقتش نظرش عوض میشه. 840 00:49:16,200 --> 00:49:17,733 ‫یه چیزی نظرش رو عوض می‌کنه. 841 00:49:17,733 --> 00:49:18,900 ‫یا یه نفر. 842 00:49:18,900 --> 00:49:20,200 ‫در همین حال، 843 00:49:20,200 --> 00:49:21,500 ‫ما باید تا می‌تونیم از ‫تابستون لذت ببریم. 844 00:49:21,500 --> 00:49:23,300 ‫- این کالسکه‌ی توئه؟ ‫- نه. 845 00:49:23,300 --> 00:49:26,900 ‫اما مطمئنم لرد کینگزلی مشکلی ‫نداره که ما اینو قرض بگیریم. 846 00:49:26,900 --> 00:49:30,366 ‫گفتی می‌خوای یه سرباز رو ببینی؟ 847 00:49:32,066 --> 00:49:35,533 ‫تو خیلی شیطونی، خانم لمب. 848 00:49:52,433 --> 00:49:54,800 ‫ببین! 849 00:50:49,033 --> 00:50:52,700 ‫تو زنده‌ای، خدا رو شکر. 850 00:50:59,133 --> 00:51:00,633 ‫مری؟ 851 00:51:00,633 --> 00:51:03,100 ‫مری! 852 00:51:07,066 --> 00:51:08,033 ‫چیه، عزیزم؟ 853 00:51:08,033 --> 00:51:09,233 ‫یه نامه از... 854 00:51:09,233 --> 00:51:10,900 ‫مامور ما توی آنتیگوا اومده. 855 00:51:10,900 --> 00:51:12,200 ‫به نظر میاد که سیدنی برای... 856 00:51:12,200 --> 00:51:13,466 ‫رسیدگی به امورات خودش اون‌جا نبوده. 857 00:51:17,933 --> 00:51:21,633 ‫اون اون‌جا بوده که به ‫امورات جورجیانا رسیدگی کنه. 858 00:51:43,000 --> 00:51:44,233 ‫خانم هیوود. 859 00:51:44,233 --> 00:51:46,866 ‫تو صبر نکردی که تصمیم من رو بشنوی. 860 00:51:46,866 --> 00:51:48,500 ‫- به نظر میومد فرقی نمی‌کنه. ‫- تو استخدامی. 861 00:51:48,500 --> 00:51:50,433 ‫فکر کنم هنوز اون کار رو می‌خوای؟ 862 00:51:50,433 --> 00:51:53,233 ‫از دوشنبه کارت رو شروع کن. 863 00:51:53,257 --> 00:51:58,257 ‫مترجم: ‫میثم موسویان MeysaM.UnicorN ‫t.Me/unicorn025 864 00:51:58,281 --> 00:52:03,281 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com 865 00:52:17,466 --> 00:52:20,000 ‫من می‌خوام یه زندگی و مسیر جدیدی رو بسازم. 866 00:52:20,000 --> 00:52:22,900 ‫خانم هیوود میگه که یه زن ‫می‌تونه هر چیزی که می‌خواد باشه. 867 00:52:22,900 --> 00:52:25,900 ‫فکر می‌کردم تو رو استخدام ‫کردم که از لئونورا یه خانم بسازی. 868 00:52:25,900 --> 00:52:27,566 ‫اونا تقریبا با همدیگه غریبه هستن. 869 00:52:27,566 --> 00:52:30,033 ‫اما من قرار نیست چیزی که ‫تازه شروعش کردم رو بیخیال بشم. 870 00:52:30,033 --> 00:52:32,333 ‫من کلی خواستگار داشتم. 871 00:52:32,333 --> 00:52:35,466 ‫اگه ازدواج کنم، اون‌جوری ‫ازدواج می‌کنم که خودم می‌خوام. 872 00:52:35,466 --> 00:52:38,100 ‫تو با همه‌ی زنایی که دیدم فرق داری، 873 00:52:38,100 --> 00:52:40,233 ‫خانم هیوود. 874 00:52:40,233 --> 00:52:42,466 ‫بعضی وقتا خیلی سخته... 875 00:52:42,466 --> 00:52:43,500 ‫که شخصیت واقعی یه مرد رو فهمید. 876 00:52:43,500 --> 00:52:46,033 ‫فکر کنم تو یه رقیب داری. 877 00:52:46,033 --> 00:52:48,266 ‫اون داره با یونیفرمش ‫به خونه نزدیک میشه! 878 00:52:48,266 --> 00:52:50,766 ‫در حضور اون زبونم لال میشه. 879 00:52:50,766 --> 00:52:52,766 ‫بالاخره اون به طرز عجیبی... 880 00:52:52,766 --> 00:52:53,933 ‫خوش تیپه. 881 00:52:53,933 --> 00:52:55,633 ‫داری منو مسخره می‌کنی؟ 882 00:52:55,633 --> 00:52:57,700 ‫به راحتی به احساسات خودت خیانت نکن. 883 00:52:58,900 --> 00:53:00,200 ‫آتش! 884 00:53:01,266 --> 00:53:03,566 ‫من به دنبال عشقم! 885 00:53:03,566 --> 00:53:04,933 ‫به دنبال احساسم! 886 00:53:04,933 --> 00:53:06,633 ‫به دنبال صداقتم! 887 00:53:06,633 --> 00:53:09,200 ‫عشق اون‌قدری که ‫فکر می‌کنی ساده نیست.